مرکز مشاوره

مرکز مشاوره ارومیه

مرکز مشاوره ارومیه

بحث مشاوره و گرفتن راهنمایی در زندگی یکی از موضوعاتی است که امروزه به علت پیچیده شدن زندگی ها و همچنین عدم داشتن فرصت و وقت لازم از اهمیت بسیاری برخوردار است تا جایی که بسیاری از موفقیت ها و پیروزی های زندگی را می توان در کشور های پیشرفته به دلیل وجود یک مشاور خوب در زندگی دانست بنابراین این نشان می دهد اگر خواهان یک زندگی سرشار از شادی و خوشبختی هستیم می بایست حتماً با یک مشاور خوب در امور زندگی مشورت کرده و با اطمینان خاطر در زندگی قدم برداشت. بسیاری از مردم عزییز بوده اند که با مراجعه به یک مشاور با تجربه و با دستور العمل هایی ساده زندگی خود را زیر و رو کرده و به درجات لابای موفقیت و خوشبختی رسیده اند.

شماره های تماس 01

مرکز مشاوره ارومیه به منظور ایجاد فضایی مناسب برای مردم عزیز شهر ارومیه و ارائه خدمات مشاوره ای در مرکز مشاوره برزگر ، مرکز مشاوره اقبال ، مرکز مشاوره شیخ تپه و مرکز مشاوره قدس به هموطنان عزیز ساکن این شهر راه اندازی شده است. مرکز مشاوره ارومیه با به خدمت گرفتن مشاورانی با تجربه در زمینه های مشاوره خانواده قدس ، مشاوره ازدواج قدس ، مشاوره خانواده شیخ تپه ، مشاوره ازدواج شیخ تپه، و مشاوره خانواده اقبال آماده پاسخ گویی به مشکلات مشاوره ای شما مردم عزیز است.

مشکل من باهمسرم خیانت ایشون به من بوده

مشکل من باهمسرم خیانت ایشون به من بوده.اون چندبار به من خیانت کرده و همش دلیلشم گفته که من مقصرم چون من بهش اعتماد ندارم اونم میره خیانت میکنه.

بنظرشما میشه به چنین ادمی اعتماد کرد.حالا من دوتابچه دارم.اعصابم خرابه وسواس فکری پیداکردم به همه بدبینم به همه چی واکنش نشون میدم و به خودم میگیرم.

تا میخواد یه ساعت جایی بره تا وقتی که بیاد خودخوری میکنم بداخلاقی میکنم.وقتی هم برمیگرده میگم کجابودی نمیگه و هیموقت نگفته.

من زندگیم داغون شده فقط فکرم پیش جاهای بده.فقط فکرمیکنم داره خیانت میکنه.تا ازگوشیش غافل میشه باترس و استرس تندتند گوشیشو چک میکنم.اگه چیزی ام نبینم میگم پاک کرده دیگه.

درهرصورت شک دارم.خیلی شکاک و بدبینم.ویزیت های مشاوره اینجاهم همش ازاده و من نمیتونم برم بخاطر پول زیادش.من چیکارکنم؟

با سلام

دوست عزیز در مورد مساله خیانت که متاسفانه فراگیر هم شده باید توجه داشته باشید که نمی توان اینگونه تصمیم گرفت که صرفا به صوزت اینترنتی مساله شما حل می شود و چرا که هر د نفر باید حضورا مراجعه کنند تا ببینیم مساله دقیقا چه بوده است و چرا چنین اتفاقی پیش امده است .

در این رابطه یا بحث تنوع طلبی طرف مقابل است که خوب حق دارید بی اعتماد باشید و به هر حال هر کاری هم بکنید ایشون باز به رفتارهاش ادانه خواهد داد و گریزی نخواهد بود و یا بحث مربوط به این مساله است که شما هم با شکاکیت ها و رفتارهایی منجر به رفتار ایشون شدید و مشکلاتی ایجاد شده است .

در هر صورت بهتره هر طور که صلاح می دانید مراجعه داشته باشید و مساله پیگیری شود شاید تصمیم درست با وجود دو فرزند و این فرد که تنوع طلب است ادامه ندادن باشد در هر صورت امیدوارم موفق باشید و مساله به درستی حل شود ولی با مراجعه تعیین تکلیف خواهد شد
در این مورد میتونید با متخصصین کانون مشاوران ایران، مشاوره تلفنی/تخصصی داشته باشید
۹۸۲۱۲۲۳۵۴۷۸۳
موفق باشید

پاسخ
شاید شما اخیرا متوجه شده اید که همسرتان به شما خیانت می کند.
نمی دانید چکار باید بکنید.
قبل از هر نوع تصمیم گیری ، فقط این مقاله را بخوانید که بدانید چه کارهایی را ” نباید” انجام دهید.اغلب زنان در مقابل خیانت همسرشان واکنش موثر و مناسبی ندارند.
آنها اجازه می دهند ترس ، عصبانیت ، شکست خوردگی شان ظاهر شود.اما ما به شما توصیه می کنیم قبل

از هر کاری این مقاله را بخوانیدتا شرایط بدتر نشود: ۱- او را از خانه بیرون نکنید یا خانه را ترک
نکنید.
به جای اینکه زود از خانه بیرون بزنید بگذارید احساسات و ناراحتی تان فروکش کند.
این بدترین کاری است که می توانید بکنید.
الان باید بنشینید و رو در رو با او صحبت کنید و بفهمید چه اتفاقی افتاده است البته اگر هنوز
با هم زندگی می کنید.اگر او را ترک کرده اید باید بفهمید اکنون چگونه زندگی می کند ، یک کارآگاه
خصوصی استخدام کنید یا کسی که او را زیر نظر داشته باشد ، بنشینید و فکر کنید اگر او را
ترک کنید چه اتفاقی می افتد.
اگر با هم زندگی کنید چه؟بهترین حالت اینست که او را ترک نکنید و با هم دلیل این کار او
را بفهمید.
۲- در مورد احساساتتان با هر کسی صحبت نکنید.
خیلی طبیعی است که بخواهید در مورد مشکل خود با کسی دردو دل کنید.
اما توجه داشته باشید که با چه کسی درد و دل می کنید.
با کسی صحبت کنید که دوست نزدیک تان باشد یک یکی از افراد نزدیک خانواده.
کسی که شما را درک کند ، با وی راحت باشید ، به شما دروغ نگوید ، درست و منطقی
هدایت تان کند.ناراحتی و عصبانیت شما را کم کند.
سعی کند مشکل شما را حل کند نه اینه به شدت آن بیفزاید.شما هم از شدت عصبانیت هر چیزی را
به همسرتان نسبت ندهید.
۳- خیانت او را نادیده نگیرید یا وانمود نکنید که اتفاقی نیفتاده است نادیده گرفتن خطا یک اشتباه بزرگ است.
بهتر از همه این است که به او بفهمانید که متوجه خیانت اش شده اید و دلیلش را از وی
جویا شوید،اگر خیانت وی را نادیده بگیرید او را به ادامه کارش تشویق کرده اید.
و مطمئن باشید در آینده خیانت های بیشتری مشاهده خواهید کرد و شاید حریم شما و همسرتان از بین برود
و او خیانت را از شما پنهان هم نکند.
۴- این سه واژه را در نظر بگیرید:”زیر یک سقف بودن” ، ” یک برنامه”، و ” هدف” اکثر مشاوران خانواده
بر این نظرند که شما باید همسرتان را متوجه کارش زشت خود کنید.
اما با یک برنامه ؛زمان و مکان مناسبی برای صحبت در مورد آن پیدا کنید.
بدون دعوا و جرو بحث؛دلایل منطقی خود را از خیانت های وی جمع آوری کنید ، تماس ها ، تاریخ
دیدارهایشان ، عکس ها و اعتماد به نفس خود را از دست ندهید.
۵- زمان و انرژی تان را برای شناختن و صحبت کردن با معشوق همسرتان هدر ندهید.
یکی از بدترین کارها اینست که بخواهید با معشوقه همسرتان رو در رو شوید و با وی صحبت کنید.
این حق شماست که در مورد او چیزهایی بدانید ، اما او ارزش زمان و انرژی شما را ندارد.
از همسرتان نیز در مورد او سئوال نکنید.
سعی کنید در صحبت هایتان همواره نام او را میان نیاورید.به جای جنگیدن با هم سعی کنید به هم نزدیک
شوید و دلیل خیانت او را بفهمید و اگر زندگی و همسرتان را هنوز دوست دارید مشکلات تان را حل
کنید.وقتی مـتـوجه مـی شوید که همسرتان خیانتکار و بی وفا است.

ایـن امر شما را واقعا ناراحت کرده و ضربه سختی به شمـا وارد می سازد.

تصـور می کردید که ازدواج سبب می شود تا همسرتان دیگر هیچ گاه به خود اجازه بدعهدی و خیانت ندهد، اما کارها مطابق میل شـما پیـش نـرفـت.

هنوز هم زمـانیـــکه یاد کارهایی که او انـجام داده است، می افتید، احساس ناراحتی میکنید.

چـگونـه مـی تـوانید آزار و اذیـت ها را به دست فراموشی سپرده، همسر بی وفای خود را ببخشید و زندگی مشترک خود را از خطر نابودی نجات دهید؟

امارها نشان میدهد که در طول زندگی مشترک برخی از همسران مرتکب خیانت به همسر خود میشوند .

البته در ایران اماری در این خصوص در دست نیست و به نظر میرسد که این عمل در مردها بیشتر از زنان است .

امارهای موجود در سایر کشورها میزان خیانت را بالا نشان میدهد که در هر دو جنس مشاهده میشود که البته در مردها باز هم بیشتر است .
خیانت همسر یک امر پیچیده و در عین حال دو طرفه است.

لذا باید بدانید که شما هم در این مورد نقش دارید .

نقش خودرا در این مورد وارسی کنید مثل بی توجهی عاطفی یا عدم ارضای جنسی و مشکلات در روابط بین فردی و مواردی مشابه .خیانت میتواند عاطفی یا جنسی باشد.

تحقیقات نشان میدهد که برای زنها خیانت عاطفی و برای مردان خیانت جنسی نا بخشودنی تر و تحمل ان سخت تر است .

معمولا زندگی زناشویی که با خیانت روبرو میشود دیگر طراوت و شادابی قبل را نخواهد داشت مگر اینکه طرف رابطه شما از ظرفیت روانی بالایی برخوردار باشد و خود را نیز در این اتفاق سهیم بداند .

به فرد خیانتکار اجازه جبران اشتباهی را که مرتکب شده است را بدهید و بگویید اگر این خیانت تکرار شود شما به این زندگی خاتمه خواهید داد که البته حتما قبل از اقدام به این عمل با یک روانشناس یا مشاور با تجربه و کاردان مشورت داشته باشید .

موارد زیر هم میتواند کمک کننده باشد.پیروز باشید.

۱- نباید عکس العمل آنی از خود نشان دهید و یکمرتبه به دلیل بدعهدی همسرتان تصمیم بگیرید که از او جدا شوید. شما نیازمند کمی زمان هستید تا مسائل دیگر را نیز زیر و رو کنید. نباید به طور خاص تمام توجه خود را به خیانتی که از او سر زده معطوف کنید.

۲- باید قبول کنید که احساس خشم، عصبانیت، شک و تردید، شوکه شدن، آشفتگی، ترس، درد و رنج، افسردگی، و پریشانی برای فردی که شاهد خیانت همسرش بوده کاملا نرمال است.

۳- این مشکل باعث به وجود آمدن برخی مشکلات فیزیکی در فرد می شود از قبیل حالت تهوع و استفراغ، اسهال، مشکلات مربوط به خواب (بی خوابی و یا پر خوابی)، لرزش، اختلال حواس، کم غذایی و کم اشتهایی. سعی کنید در این حال بیش از پیش از خود مراقبت کنید.

۴- خودتان را وادار کنید تا غذاهای سالم مصرف کنید، طبق برنامه پیش بروید، به اندازه کافی استراحت کنید، هر روز ورزش کنید، به اندازه کافی آب بنوشید و تفریح داشته باشید. ایجاد تعادل، بهترین راه حل، برای مبارزه با آسیبی است که به شما وارد شده است.

۵- خندیدن کاملا طبیعی و نشان دهنده سلامت فرد است. فیلم یا سریال های تلویزیونی خنده دار تماشا کنید و مقداری از وقت خود را با افرادی صرف کنید که خنده بر روی لب های شما می اورند. زندگی بدون اینکه توجهی به قلب های شکسته و خیانت های همسران داشته باشد، همچنان در حال پیش رفتن است.

۶- گریه کردن نیز یک امر کاملا طبیعی است. اگر خود به خود گریه نمی کنید، می توانید آهنگ های غمگین گوش کنید و یا به تماشای فیلم های تراژیک بنشینید.

۷- برای خود یک ژورنال درست کنید. تمام افکار و احساساتی که به شما به دلیل خیانت و بی وفایی همسرتان دست می دهد را بر روی کاغذ یادداشت کنید.

۸- با همسر خود در مورد بدعهدیش صحبت کنید. تمام سوال هایی که به ذهنتان میرسد را بپرسید. شاید با این کار به این نتیجه برسید که همسرتان هنگام ارتکاب به این کار، اصلا فکر نمی کرده که به شما خیانت می کند.

۹- با یک روانشناس یا مشاور ملاقات داشته باشید . سعی نکنید تا به تنهایی از پس این مشکل برآیید. هم شما و هم همسرتان پیش از اینکه مجددا رابطه جنسی بدون محافظت با هم برقرار کنید، باید تحت آزمایش HIV (ایدز) و تست سایر بیماری های آمیزشی قرار بگیرید (در صورت خیانت جنسی ).
۱۰- نباید ضربه روحی وارده را پنهان کنید. با فرزندانتان صادق باشید؛ اما لازم نیست جزییات مشکل را نیز برای آنها شرح دهید. قسم هایی نخورید که بعدها نتوانید به آنها عمل کنید. تنها چیزی که بچه ها باید بدانند این است که حال شما رفته رفته رو به بهبودی خواهد رفت.

۱۱- سعی نکنید این بازی، که چه چیز و یا چه کسی مسبب بروز چنین فاجعه های شده است را شروع کنید. با این کار صرفا انرژی خود را تلف می کنید. در اینصورت فقط می توانید نفر سوم را سرزنش کنید و خودتان خوب می دانید که هیچ چیز درست نخواهد شد.

۱۲- اگر بیش از اندازه عصبانی باشید، بر سر مسائل کوچک داد و بیداد راه بیندازید، احساس کنید که بر روی طناب باریکی در حال راه رفتن هستید، و زمانی که به یاد بدعهدی همسر خود می افتید، عکس العمل های شدید فیزیکی از خود نشان دهید، بی شک دچار استرس پس از سانحه یا پی.تی.اس.دی. شده اید و باید هر چه سریعتر به یک متخصص مراجعه کنید.

۱۳- انتظار نداشته باشید که حس آشفتگی، بی اعتمادی و عصبانیت به مجرد اینکه تصمیم می گیرید همسر خود را ببخشید به راحتی از بین برود. از بین رفتن درد و رنج وارده از طریق خیانت، نیازمند زمان است.

۱۴- واقع بین باشید. درآمد، سرمایه، وضعیت مسکن، و حمل و نقل خود را در نظر بگیرید. اگر تصمیم به خاتمه زندگی زناشویی خود می گیرید باید ببینید که آیا جایی برای زندگی کردن دارید و منبع درامدی دارید که از آن طریق بتواند نیازهای اولیه تان را مرتفع سازید.

در این مورد میتونید با متخصصین کانون مشاوران ایران، مشاوره تلفنی/تخصصی داشته باشید
۹۸۲۱۲۲۳۵۴۷۸۳
موفق باشید

سلام . ۱۵ ماه پیش نامزد شدم طی یک اشنایی دوماهه
نامزدم خیلی حساس هست همیشه منو محکوم میکنه همه چیو گردن من میندازه .

میگه چرا فلانی‌با من بد صحبت کرد چرا بابات اینو گفت داداشت چرا پا نشد احترام نذاشت
اوایل نامزدی خیلی اذیتم کرد سرم داد میکشید به زور حلقه رو از دستم بیرون میکرد پرت میکرد همیشه میگفت تو میخواستی با یه پولدار ازدواج کنی با این که اصلا اینطوری نبود من خیلی خواستگار وضع خوب داشتم اینو ترجیح دادم . این یه رانندس ولی خواستگار تاجر داشتم ولی چون پول مهم نبود واسم گفتم صفا و صمییمیت باشه تو زندگیم با این ازدواج کردم همیشه هر چیزی میشه مقصر خودشم باشه دوست نداره قبول کنه حرفا هزار جا و گذشته رو جمع میکنه میگه داد میزنه زور میگه …

تو بچگیش باباش مامانشو کتک میزده …

یه جو دیکتاتوری دیده واقعا نمیدونم چیکار کنم میترسم بعد رفتن سر خونه زندگی روزگارم سیاه شه زود عصبی‌میشه
من دانشجوی‌کارشناسی ارشدم دانشگاه های سراسری خوندم گفتم اشکال نداره انسانیت مهمه مدرک نباید ملاک باشه …

اصلا توجه نمیکتع بهم هر چی میگم چشم میگه ولی پشتش‌خالی هست اون چشم ها قهر میکنه و سراغ منو نمیگیره تهدیدم میکنه میگه من همینم تو باید نسبت به من تعصب داشته باشی (ینی هر کسی بهم بی احترامی کرد بد برخورد کنی جواب بدی و دعوا کنی)
خیلی تو فشارم اصلا نمیدونم از کجا باید میگفتم و چطوری میگفتم فقط میدونم که خیلی نگرانم
میگه من بهترین دامادم من فلانم بهمانم با اینکه همگی خانوادگی‌پشتشیم دریغ از یک ذره حمایت خانوادش که هر از گاهی هم پی من رو میزنن
میدونم در اشتباهم از اول اشتباه بوده ازدواجم ولی نمیدونم چیکار کنم خیلی در عذابم از یه طرف هم دلم به حالش میسوزه

پاسخ

شما گویا در حالت برزخی هستید که نمی دونید دقیقا این انتخاب درست بوده یا نه ..از طرفی با این شرایط که شما توصیف می کنید معنی اینکه دلتون میسوزه رو متوجه نمیشم ..

به هر حال اگر ایشون احترام نمی گذراند به شما نباید باز شما رفتاری نشون بدید که متوجه اشتباهشون نباشن به هر حال گرچه درک و شعور به تحصیلات نیست ولی شما دو نفر با هم در این زمینه تفاوت هایی دارید ظاهرا همینکه به هر حال شما تحصیلات دانشگاهی دارید و به تبع ان سطح انتظارات و شرایط کاملا متفاوت است با فردی که چنین شرایطی را ندارد و این نکته مهمی است که باید در نظر گرفته شود …

ببینید شما در دوران نامزدی هستید باید اگر در زمینه هایی مشکلاتی وجود دارد گوشزد کنید و در نظر داشته باشید که به هر حال اگر تفاوت های اساسی وجود داشته باشد یا باید قبل از عروسی حل شود اگر فکر می کنید قابل حل است و یا اینکه تصمیم دیگری بگیرید قرار نیست با دلسوزی و ترحم زندگی کنیم و از طرفی هم قرار نیست که مدتم یاداور شویم که چه خواستگارانی داشتیم به هر حال انتخاب ما این فرد بوده و نمی توانیم این مساله را انکار کنیم و این مساله طبیعی است که باید دقت داشته باشیم
در هر صورت فکر می کنم باید حتما مراجعه داشته باشید …

تا با توضیحات بیشتر مساله مشخص تر شود …به هر حال قرار گرفتن در شرایطی که از شما انتظار برود که نقش حامی را داشته باشید کاملا اشتباه است چون زن احتیاج دارد در زندگی فردی او را مورد حمایت قرار دهد و کم کم دچار فرسایش خواهد شد اگر این روند ادامه داشته باشد
در هر صورت امیدوارم خوشبخت باشید و مساله به درستی حل شود
در این مورد میتونید با متخصصین کانون مشاوران ایران، مشاوره تلفنی/تخصصی داشته باشید
۰۲۱۲۲۶۸۹۵۳۴
موفق باشید

وقتی صحبت از اختلاف سطح تحصیلی به میان می آید، خیلی ها ناخودآگاه تصور می کنند که قرار است ارزش های انسانی، اخلاقی، فهم و شعور و کلا همه ویژگی های شخصیتی یک نفر زیر سوال برود.

این طرز فکر بیشتر به خاطر اهمیت افراطی تحصیل در سال های اخیر به وجود آمده است. بنابراین وقتی می پرسیم تفاوت تحصیلی در زندگی اثر دارد یا نه، عده ای بدون ذره ای تردید پاسخ منفی می دهند. چون فکر می کنند اگر پاسخ مثبت بدهند، به معنی این است که فاکتورهای مهم تری مثل خانواده، شخصیت مرد، توانایی شغلی، انسانیت، ایمان، عشق و… را نادیده گرفته اند. همان طور که می بینید نتیجه آرای نظرسنجی هم این موضوع را نشان می دهد.

فرد دانشگاه رفته به دلیل ارتباط با اساتید و افرادی در سطوح بالاتر، جامعه مخاطبی متفاوت از دیگران دارد. در واقع دانشگاه رفتن فقط تحصیل کردن نیست، بلکه آموختن یک سبک زندگی جدید است. به همین دلیل در بسیاری موارد تفاوت فرهنگی کسی که دانشگاه رفته با فردی که دانشگاه نرفته محسوس است
تفاوت از کجا شروع می شود؟
واقعیت این است که تفاوت تحصیلی، به معنای تفاوت در سبک فکر کردن، بینش و شیوه استدلال کردن است. اینجا منظور ما تفاوت تحصیلی بین فردی است که دانشگاه رفته و فردی که دانشگاه نرفته است.

شاگرد تنبل های دانشگاه که فقط مدرک دارند و بار علمی کسب نکرده اند را هم از دایره صحبت مان کنار می گذاریم و کاری به زنان فوق لیسانس و مردان فوق دیپلم و… نداریم.

بنابراین، بحث ما منحصر می شود به زنان دانشگاه رفته و مردان دانشگاه نرفته. جایی که درست تفاوت از آنجا شروع می شود.
مهم ترین مشخصه دانشگاه رفتن و تحصیلات آکادمیک داشتن این است که افراد در زمان تحصیل در دانشگاه یاد می گیرند که طور دیگری به مسائل نگاه کنند، تحلیل متفاوتی داشته باشند و با جمع آوری اطلاعات درباره موضوعات مختلف بتوانند جامع نگرتر، با بصیرت تر و دقیق تر با هر مساله ای برخورد کنند.

در واقع این هدف دانشگاه است و نمی توانید انتظار داشته باشید که یک فرد دانشگاه رفته این بینش را نداشته باشد. ممکن است میزان بهره مندی افراد از این بینش فرق کند اما در همه آن ها زمینه های آن وجود دارد.
فرد دانشگاه رفته به دلیل ارتباط با اساتید و افرادی در سطوح بالاتر، جامعه مخاطبی متفاوت از دیگران دارد. در واقع دانشگاه رفتن فقط تحصیل کردن نیست، بلکه آموختن یک سبک زندگی جدید است.

به همین دلیل در بسیاری موارد تفاوت فرهنگی کسی که دانشگاه رفته با فردی که دانشگاه نرفته محسوس است.
این قضیه حتی در یک خانواده هم به چشم می خورد و دختر یا پسری که تنها دانشگاه رفته خانواده شان هستند، معمولا با خانواده دچار شکاف فرهنگی می شوند و مدتی بعد، سعی می کنند در چهارچوب های مجاز خانوادگی، سبک فکری و فرهنگی خانواده را بالا ببرند.

آنچه که بین یک مرد دانشگاه نرفته با زن دانشگاه رفته نزدیکی فکری ایجاد می کند، میزان میل به پیشرفت است. اگر مرد تمایل زیادی به پیشرفت داشته باشد، هیچ وقت فاصله تحصیلی احساس نمی شود.

کما این که دختران دانشگاه رفته ای که تمایلی به پیشرفت ندارند و در واقع شخصیت شان قبل و بعد از دانشگاه تفاوتی نداشته است، با همسران دانشگاه نرفته خود به مشکلی بر نمی خورند

اختلاف تحصیلی زمین گیرتان می کند!

از این گذشته، دانشگاه یک محیط اجتماعی و علمی است که در آن امکان بازخورد افکار، تعامل و حتی ابراز وجود زیاد است. بنابراین کسی که وارد دانشگاه می شود، معمولا اعتماد به نفس بالاتری دارد، بیشتر تمایل به ابراز وجود در او دیده می شود و میل به تعامل، بیان نظرات و آپدیت کردن مکرر عقاید خود و پیشرفت در جنبه های اجتماعی زندگی را حفظ می کند.
در این شرایط اگر ازدواج با فردی صورت بگیرد که این خصوصیات اخلاقی را ندارد، زندگی دچار رکود می شود و دو طرف احساس نارضایتی می کنند.

زن تحصیل کرده حس می کند همسرش تمایلی به پیشرفت خود و او ندارد و مرد دانشگاه نرفته فکر می کند همسرش زیادی شلوغ می کند و ادای دانشگاه رفته ها را در می آورد!

در صورتی که این تفاوت در سبک فکری و زندگی است که در دانشگاه آموخته شده، حتی اگر خود فرد متوجه نباشد.

شاید عده ای اینجا جبهه بگیرند که دانشگاه خوب نیست چون در نگرش های سنتی فرد تحول ایجاد می کند. در صورتی که باز باید تاکید کنیم دانشگاه به شما شیوه فکر کردن و تحلیل کردن متفاوتی می دهد به طوری که همه رفتارهای خود، خانواده و جامعه را یک بار دیگر بازنگری می کنید.

ممکن است کسی در این باز نگری مجددا به ارزش های خانوادگی اش تاکید کند و با چشم بازتری آنها را بپذیرد و به آن عمل کند (یعنی با بینش به سبک پیشین زندگی اش ادامه دهد) یا تصمیم بگیرد برخی موارد را تغییر دهد. این مساله فرد به فرد متفاوت است.

آیا استثنایی هم وجود دارد؟

بله که وجود دارد! خیلی از مردان هستند که اگرچه تحصیلات دانشگاهی ندارند اما مرتب سعی می کنند به روز باشند، اطلاعات علمی، فرهنگی، سیاسی و اجتماعی خود را بالا ببرند، مطالعه گسترده داشته باشند، تحلیل های مختلف را بشنوند، نظرات مختلف را بدانند و با بینش موضع خود را نسبت به هر چیزی مشخص کنند.
در واقع آنچه که بین یک مرد دانشگاه نرفته با زن دانشگاه رفته نزدیکی فکری ایجاد می کند، میزان میل به پیشرفت است. اگر مرد تمایل زیادی به پیشرفت داشته باشد، هیچ وقت فاصله تحصیلی احساس نمی شود.

کما این که دختران دانشگاه رفته ای که تمایلی به پیشرفت ندارند و در واقع شخصیت شان قبل و بعد از دانشگاه تفاوتی نداشته است، با همسران دانشگاه نرفته خود به مشکلی بر نمی خورند.
بنابراین پاشنه آشیل این تفاوت سطح تحصیلی در میل به پیشرفت، اعتماد به نفس و میزان ابراز وجود است و اگر این سه مورد در زوج ها نزدیک به هم باشد، دانشگاه رفتن یا نرفتن مشکلی ایجاد نمی کند.

عشق شما و همسرتان را به هم نزدیک می کند اما به هیچ عنوان باعث نمی شود نیاز به همفکر و هم صحبت و هم پایی را که سبک فکری شما را می فهمد و شما را با صرف کمترین انرژی درک می کند، کمرنگ کند

آیا عشق کافی است؟

خیلی ها فکر می کنند عشق و تعهد باعث نادیده گرفتن تفاوت تحصیلی می شود اما باید بگوییم که عشق شما و همسرتان را به هم نزدیک می کند اما به هیچ عنوان باعث نمی شود نیاز به همفکر و هم صحبت و هم پایی را که سبک فکری شما را می فهمد و شما را با صرف کمترین انرژی درک می کند، کمرنگ کند.
در واقع وقتی احساس کنید با همه عشقی که به همسرتان دارید، نمی توانید در کنار او پیشرفت کنید، یا نمی توانید حرف ها و استدلال هایتان را به سادگی با او در میان بگذارید، اگر حس کنید سبک فکری همسرتان ساده و خطی است و شما خیلی دقیق تر و جامع تر از او دنیا را می بینید، عشق کم کم زمین گیر می شود و بین شما و همسرتان فاصله می افتد. و این مساله در مرد و زن یکسان است.
اگر برای این ادعا شاهدی می خواهید، کافیست یک نگاه به دور و برتان بیندازید.

حتی در نظرات مربوط به سوال نظرسنجی هم نمونه هایی از این دست به چشم می خورد. به طور مثال کاربری به نام jsatare نوشته اند:

«من خودم جز آدم هایی هستم که با شوهرم خیلی تفاوت سطح داریم ایشون استاد دانشگاه هستند و بنده دیپلم هستم واین را متذکر بشم که ایشون موقع ازدواج با بنده فوق دیپلم بودند ولی بعد از ازدواج تصمیم گرفتند که ادامه تحصیل بدهند ومن هم همراه او بوده ام تاالان هم خدارو شکر مشکل خاصی نداشته ایم ولی من هم بعد ۱۵ سال تازه امسال تصمیم به ادامه تحصیل گرفته ام چون کم کم احساس میکنم که فاصله مان زیاد شده همسرم در ظاهر چیزی رو بروز نمی ده ولی احساس خانم ها خیلی بالاست احساسم چیز دیگری به من می گه.

به نظر می رسد زندگی این کاربر عزیز، نمونه یک زندگی عاشقانه باشد که بالاخره دو طرف به این نتیجه می رسند برای سرزنده نگه داشتن عشقشان فقط عاشق بودن کافی نیست و باید فاکتورهای دیگری هم برای نزدیکی بیشتر زن و شوهر وجود داشته باشد و آن درک متقابل، نزدیکی فکری و احساسات مشترک نسبت به موضوعات یکسان است.
در این مورد میتونید با متخصصین کانون مشاوران ایران، مشاوره تلفنی/تخصصی داشته باشید
۰۲۱۲۲۶۸۹۵۳۴
موفق باشید

بنده سه ماه پیش به خاطر تکرر ادرار به دکتر مراجعه کردم بعد از کلی ازمایش‌ و سونوگرافی و مراجعه به دکتر های ارولوژی بلاخره تشخیص آن ها مبنی بر استرس و اضطراب دلیل تکرار من هست و از لحاظ پزشکی سالم هستم و مشکلی ندارم و اکثر دکتر ها دارو های عصبی مثل فلوکستین و کلروپکساید و پراپرانول بهم میدادن که اون ها هم اثری نداشت در ضمن من جوانی ۲۰‌ ساله هستم و اصلی ترین مشکل بنده این است که دیگر نمی توانم از خانه بیرون بروم و حس ترس و اضطراب باعث ایجاد حس دفع ادرار می شود .

بنده الان چند ماه است که به دانشگاه نرفته ام و یک هفته دیگر فصل امتحانات است و ….
لطفا راهنمایی کنید

دوست عزیز ببینید وقتی مساله پزشکی نبوده و متوجه شدید که مساله مربوط به مشکلات اضطراب و افسردگی است و مسائل اینچنین خب باید حضورا مراجعه داشته باشید به روانشناس چون می ف مایید داروهای روانپزشکی هم کمکی نکرده اصلا نگران نباشید چون افراد زیادی مشابه مشکل شما داشتند و با مراجعه به حل مشکل انها کمک شده و مساله به درسای خل و مدیریت شده است و جای نگرانی وجود ندارد.
در مورد این مساله که اموختن تکنیک های روانشناختی کمک بزرگی به شما خواهد کرد و تلاش خواهد شد که مشکلات شما رفع شوند و جای نگرانی وجود ندارد
منتهی همراهی خود شما مراجعه به موقع نقش بسیار مهمی در رفع مشکل خواهد داشت که باید توجه داشته باشید
کاملا قابل درکه که به خاطر مشکلتون نتونید حتی به دانشگاه مراجعه داشته باشید ولی از طرفی مساله مهم تر اینه که این مساله چون پایش اضطرابه حل نشه نهادینه بشه
امیدوارم با مراجعه به روانشناسی که در زمینه اضطراب افسردگی مهارت دارد کمک شود که مشکل برطرف شود
در این مورد میتونید با متخصصین کانون مشاوران ایران، مشاوره تلفنی/تخصصی داشته باشید
۰۲۱۲۲۶۸۹۵۵۸
موفق باشید

اگر بسیار بیشتر از گذشته نیاز به دفع ادرار را احساس می کنید، با تکرر ادرار یا پر ادراری مواجه هستید.

در شرایطی که گاهی اوقات تکرر ادرار می تواند یک مشکل موقتی باشد، در موارد دیگر ممکن است نشانه ای از یک بیماری زمینه ای محسوب شود که نیازمند توجه و رسیدگی دقیق است.

به گزارش گروه سلامت عصر ایران به نقل از “بلمارا هلث”، پزشکان نیاز به دفع ادرار در هر دو ساعت یا کمتر را به عنوان تکرر ادرار در نظر می گیرند. عامل کلیدی در رسیدگی به این مشکل تشخیص دلیل آن و دریافت درمان درست است.

تکرر ادرار می تواند یک مشکل چالش برانگیز باشد زیرا در برخی موارد فرد ممکن است کنترل مثانه خود را در زمان نیاز به استفاده از توالت از دست بدهد.

تکرر ادرار می تواند احساس ناخوشایندی را در فرد ایجاد کند زیرا همواره احساس بسیار پر بودن مثانه به وی دست می دهد.

تکرر ادرار می تواند بر کیفیت خواب فرد نیز تاثیرگذار باشد زیرا موجب بیدار شدن وی در میانه شب می شود. این شرایط می تواند نشانه ای از یک بیماری نیز باشد.

پژوهش های صورت گرفته نشان داده اند که بسیاری از افراد مبتلا به تکرر ادرار از صحبت درباره این مشکل با پزشک خود خجالت می کشند و برخی دیگر از مطرح کردن آن واهمه دارند زیرا از این که نشانه مشکلی جدی باشد، هراس دارند.

برای برخی افراد دلیل نیاز به دفع ادرار مکرر به سادگی مصرف بیش از اندازه مایعات، مانند نوشیدنی های کافئین دار یا گازدار، است.

بانوان باردار نیز با تکرر ادرار مواجه می شوند زیرا بزرگ شدن رحم بر مثانه فشار وارد می کند و از این رو، بارداری می تواند دلیل تکرر ادرار در این افراد باشد.

اما از آنجایی که تکرر ادرار در برخی موارد می تواند نشانه ای از وجود مشکلی جدی باشد، بهترین گزینه مراجعه به پزشک است.

دلایل تکرر ادرار

هنگامی که فردی از تکرر ادرار یا نیاز ناگهانی به دفع ادرار به پزشک شکایت می کند، تعدادی از دلایل بروز این مشکل توسط پزشک مد نظر قرار می گیرد.

یکی از دلایلی که بسیار ساده به نظر می رسد، اضطراب است.

استرس و اضطراب می تواند محرک انتقال هورمون های استرس به مناطقی خاص در بدن باشد، که مثانه یکی از آنها محسوب می شود، و زمینه ساز تغییرات فیزیولوژیکی شود. کسب آرامش و کاهش استرس اغلب موجب از بین رفتن تکرر ادرار می شود.

از دیگر دلایل بالقوه تکرر ادرار می توان به موارد زیر اشاره کرد:

عفونت دستگاه ادراری – عفونت در هر بخش از دستگاه ادراری – کلیه ها، حالب ها، مثانه، مجرای ادرار – می تواند به تکرر ادرار منجر شود. بیشتر عفونت ها در مثانه و مجرای ادرار شکل می گیرند.

داروها – داروهای خاص از جمله ادرارآورها، می توانند به افزایش ادرار افزایش منجر شوند.

پروستات بزرگ – بزرگ شدن پروستات می تواند به تکرر ادرار در آقایان منجر شود.

عفونت غده پروستات – یک عفونت باکتریایی است که موجب تکرر ادرار می شود.

عفونت کلیه – در کنار تکرر ادرار می تواند نشانه هایی مانند ادرار بد بو یا تیره نیز شامل شود.

مثانه بیش فعال – نیاز ناگهانی به دفع ادرار را موجب می شود که فرد به واسطه انقباضات کنترل نشده و غیر قابل توضیح مثانه قادر به کنترل آن نیست.

تومور یا توده در ناحیه لگن

سیستیت بینابینی – التهاب دیواره مثانه است.

سرطان مثانه

اختلال عملکرد مثانه

حفره غیر طبیعی در دستگاه ادراری

بی اختیاری ادرار – در میان افراد مسن شایع است.

دیورتیکولیت – التهاب در پوشش داخلی روده بزرگ را شامل می شود.

دیابت – تکرر ادرار می تواند در نتیجه تلاش بدن برای خلاص شدن از شر گلوکز استفاده نشده از طریق ادرار شکل بگیرد.

سکته مغزی یا بیماری های عصبی – این شرایط می توانند به اعصابی که در خدمت مثانه هستند، آسیب وارد کنند.

تکرر ادرار در بانوان اغلب با عفونت های دستگاه ادراری مرتبط است. بنابر برآوردهای صورت گرفته، ۶۰ درصد بانوان حداقل یک بار در زندگی خود عفونت دستگاه ادراری را تجربه خواهند کرد. البته، تکرر ادرار در زمان بارداری یکی دیگر از عوامل موثر است.

نشانه های مرتبط با تکرر ادرار

اگر تکرر ادرار را تجربه می کنید، با احساس نیاز به استفاده زیاد از توالت آشنا هستید، اما این تنها نشانه مرتبط با این شرایط نیست.

هنگامی که درباره مشکلات ادراری با پزشک صحبت می کنید، وی درباره حجم ادرار، مشکل در تخلیه مثانه، و این که آیا حادثه ای داشته اید با شما گفتگو خواهد کرد.

موارد این چنینی نشانه هایی هستند که می توانند به تشخیص دلیل تکرر ادرار کمک کنند.

اگرچه هر فردی با فرد دیگر متفاوت است، اما از نشانه های شایع تکرر ادرار می توان به موارد زیر اشاره کرد:

ضرورت دفع ادرار

سوزش هنگام دفع ادرار

نشت ادرار غیر قابل توضیح

درد مثانه

بی اختیاری ادراری

نشت ادرار هنگام سرفه

وجود خون در ادرار

تردید – احساس ضرورت دفع ادرار در شرایطی که چیزی خارج نمی شود.

هنگامی که تکرر ادرار تاثیر قابل توجهی بر زندگی شما می گذارد یا با نشانه هایی غیر قابل توضیح مانند درد در کمر، تب، لرز، ادرار خون آلود یا کدر، و ترشح از آلت تناسلی مواجه هستید باید کمک پزشکی دریافت کنید. در صورت افزایش ناگهانی تشنگی نیز باید به پزشک مراجعه کنید.

تشخیص تکرر ادرار

برای تشخیص دلیل تکرر ادرار، احتمالا پزشک پرسش های بسیاری را مطرح می کند و یک معاینه جسمانی انجام می دهد. از جمله این پرسش ها می توان به موارد زیر اشاره کرد:

با دفع ادرار طی روز مشکل دارید یا شب؟

آیا تکرر ادرار شبانه به کمبود خواب منجر می شود؟

چه میزان مایعات در طول یک روز مصرف می کنید؟

آیا نوشیدنی های الکلی یا کافئین‌دار مصرف می کنید؟

آیا دارو مصرف می کنید؟

با توجه به پاسخ های ارائه شده و سابقه پزشکی شما، پزشک ممکن است یک یا چند مورد زیر را مد نظر قرار دهد:

آزمایش ادرار – این کار برای اندازه گیری ترکیبات مختلف که در ادرار وجود دارند، انجام می شود.

سیستومتری – آزمایشی است که فشار داخل مثانه را برای بررسی چگونگی عملکرد این اندام اندازه گیری می کند.

سونوگرافی – از این روش تصویربرداری برای مشاهده مثانه و مناطق اطراف آن استفاده می شود.

آزمایش های نورولوژیک – روش های تشخیصی برای تایید یا رد اختلال عصبی هستند.

هنگامی که نتایج آزمایش ها، معاینه جسمانی و پاسخ پرسش ها در کنار یکدیگر قرار می گیرند، پزشک به شناسایی دلیل تکرر ادرار نزدیک خواهد شد و قادر به تجویز روش درمانی مناسب برای آن است.

روش های درمانی برای تکرر ادرار

هنگامی که تکرر ادرار به موضوعی فراتر از یک مشکل موقت تبدیل می شود، نباید ناامید شوید و فکر کنید باید همواره در نزدیکی توالت حضور داشته باشید.

در شرایطی که ممکن است درمانی قطعی وجود نداشته باشد، اما با برخی روشی های درمانی می توان شرایط تکرر ادرار را زیر کنترل درآورد.

به عنوان مثال، اکر بیماری دیابت دلیل تکرر ادرار است، درمان ممکن است شامل مدیریت سطوح قند خون باشد. اگر فردی مثانه بیش فعال دارد، روند درمان می تواند با درمان های رفتاری، مانند نگه داشتن مثانه، اصلاحات رژیم غذایی، و تمرینات کگل آغاز شود.

تمرین دادن مثانه به تدریج فواصل بین استفاده از توالت را افزایش می دهد و به مثانه کمک می کند مدت زمان بیشتری ادرار را نگه دارد. تمرینات کگل برای تقویت عضلات اطراف مثانه و مجرای ادرار کارایی دارند و کنترل بر مثانه را بهبود می بخشند.

درمان تکرر ادرار می تواند شامل مصرف دارو نیز شود. برخی داروها به شکل قرص و برخی دیگر در قالب وصله قابل استفاده هستند.

جراحی یکی دیگر از گزینه های درمان تکرر ادرار است، اما باید به عنوان آخرین راه حل مد نظر قرار بگیرد.

در بسیاری از موارد، افراد در می یابند که نظارت بر میزان مایعات مصرفی می تواند در کاهش تکرر ادرار به واقع موثر باشد.

به عنوان مثال، آنها متوجه می شوند در صورت پرهیز از نوشیدن مایعات پیش از خواب چندان با نیاز دفع ادرار مواجه نخواهند شد.

به طور همزمان، پرهیز از مصرف برخی مواد غذایی مانند غذاهای تند، شکلات، شیرین کننده ها مصنوعی و دیگر غذاهایی که می توانند مثانه را تحریک کنند می تواند به کاهش تکرر ادرار کمک کند.
در این مورد میتونید با متخصصین کانون مشاوران ایران، مشاوره تلفنی/تخصصی داشته باشید
۴۴۰۳۴۴۹۰
موفق باشید

وسوسه شدم به همسرم خیانت کنم

سلام خسته نباشید لطفا کمک کنید و شرایطم خیلی بده من دو ساله ازدواج کردم و طی دعوا و خیانت هایی که شاهد اون از همسرم شدم منم وسوسه شدم منم وسوسه شدم و با پسره که نمیدونست من متاهلم ارطبات برقرار کردم و عاشقش شدم و این رابطه دو هفته طول کشید که خواهر شوهرم از اینکه من با پسره بیرون رفتم اطلاع پیدا کردن ولی به کسی چیزی نگفتن ولی الان با من حرف نمیزنن..

و اینکه چون منو اون قبلا باهم صمیمی بودیم الان مادر شوهرم گیر میده و میخواد بدونه ک منو اون چرا باهم حرف نمیزنیم و خیلی نگران و شبو روز استرس دارم طوری که این شدت باعث کمر دردم میشه و مریض میشم و هزار تا فکر واسم میاد ک نکنه ب دختر خاله هاش گفته باشه نکنه ب کسی چیزی گفته باشه بقران نمیدونم چیکار کنم زندگی واسم جهنم شده .

بعد دو هفته با پسره تموم کردم و الان از پشیمونی از خودم متنفرم اصلا نمیتونم خودمو ببخشم تروقران جوابمو بدین شرایطم خیلی هاده و میخوام خودکشی کنم ولی وقتی ب نادرم فکر میکنم نمیتونم …

لطفا بهم بگید چیکار کنم…باتشکر از زحمات خوب شما

پاسخ

به هر حال اشتباه کردید که حواستید تلافی کنید منتهی همینکه متوجه شدید و مساله رو تموم کردید خب خودش نکته بسیار مهمیه که باید دقت داشته باشید.

منتهی اگر خواهر شوهر شما متوحه شده و استرس و اضطراب داریر خب بهتره با ایشون صحبت کنید و بفرمایید به ایشون که به هر حال شرایط به چه صورت است و خب اشتباهی بوده که داشتید و بفرمایید که برادر ایشون اغازگر این مساله بوده منتهی شما متوجه اشتیاه شدید
البته اگر مطمئن هستید که ایشون شرایط رو متوجه شدند کاملا چون گاهی هم نیازی نیست گفته شود چوم طرف مقابل نه کاملا متوجه شده و نه سند و مدرکی دارد و گفتن دوباره ابجاد حساسیت خواهد کرد
به هر حال اگر به نحوی است که می شود صحبت کرو خب صحبت کنید و تلاش کنید اگر واقعا مشکلی وجود دارد حل شود که نگرانی شما کاهش پیدا کند و بدانید که به کسی گفته نشده است ..
به هر حال امیدوارم خوشبخت و موفق باشید ..
در این مورد میتونید با متخصصین کانون مشاوران ایران، مشاوره تلفنی/تخصصی داشته باشید
۰۲۱۲۲۶۸۹۵۵۸
موفق باشید

منبع: com.مرکزمشاوره


صفحه اصلی سایت مرکز مشاوره

administrator

مقالات مرتبط

305 نظرات

  • یلسمن , اکتبر 19, 2016 @ 1:36 ب.ظ

    ضمن عرض سلام و خسته نباشید…
    آیا می توان با مردی که در دوره چندین ساله دوستی، بنا به دلایلی به طور دوره ای قطع ارتباط کرده و پی زندگی خودش میرود و پس از مدتی دوباره برمی گردد و نیز در اوج بی ثباتی خودش، انتظار وفاداری از طرف مقابلش حتی در زمان عدم حضورش را دارد؛ ازدواج موفقی داشت؟

    • راهنما , اکتبر 19, 2016 @ 3:59 ب.ظ

      با چنین موجود وحشتناکی که شما توصیف کردید مسلما” خیر
      ولی جالبه که شما قراره تاییدیه برای چنین فردی بگیرید … پس بهتره خودتون رو سرگردان نکنید و همین امروز تکلیفتون رو با این کارآگاه بازی روشن کنید و هیچ فردی بطور ۱۰۰ درصد کامل و بدون نقص نیست …

  • رسول , نوامبر 2, 2016 @ 12:07 ق.ظ

    با سلام.
    علت اینکه در این زمونه زنها از شوهر خود اطاعت نمیکنند و حرف شنوی ندارند چیست؟

  • رسول , نوامبر 2, 2016 @ 12:10 ق.ظ

    من احساس میکنم یک اتفاق عجیب و وحشتناکی در حال رخ دادن است.و آن از هم پاشیدن خانواده ها به خاطر عدم تمکین زنها میباشد.زنی که در کانون خانواده حس زن بودن را از دست بدهد خانه ویران شده تلقی میگردد.

  • رسول , نوامبر 2, 2016 @ 12:15 ق.ظ

    زنها در این زمانه احساس میکنند با یک بوس دادن به مرد خونه کار شاقی انجام داده و هر چه بخواهد بر سر همسرش می آورد .در حالی که این از وظایف زن میباشد .این بوس دادنها چسب زندگی است .والا مرد زن را برای چه به عقد خود درآورده است؟ نمیخواهد که زنش را بالای طاقچه بزارد و به او نگاه کند.

  • رسول , نوامبر 2, 2016 @ 12:17 ق.ظ

    این بوس دادنها و نوازش کردنها از ملزومات زندگی است.ولی اکثر زنها این موضوع را متاسفانه استثمار تلقی میکنند.

  • رسول , نوامبر 2, 2016 @ 12:22 ق.ظ

    حالا این وضعیت چه مشکلاتی را در جامعه بوجود میلورد؟برایتان توضیح میدهم.زنی که به شوهرش خوب رسیدگی نکند مرد خانه از زنش مایوس شده و احتمالا بدنبال راه حل بگردد.راه حل پیدا کردن معشوقه های بیرون از منزل و کانون به اصطلاح سرد خانواده.

  • رسول , نوامبر 2, 2016 @ 12:29 ق.ظ

    پیدا کردن معشوقه در جامعه کنونی خیلی راحت است.وضعیت کنونی جامعه را شرح میدهم.آمار ازدواج متاسفانه کم شده و اکثرا جوانان در سن سی سالگی میباشند.دختری را درنظر بگیرید که تحصیلات دانشگاهی خود را تمام کرده و منتظر ازدواج است.این دختر میبیند که با پسری به خواستگاریش چند سال است که نمی آید و سنش نیز دارد میگذرد پس چکار کند ؟

  • رسول , نوامبر 2, 2016 @ 12:33 ق.ظ

    مرد خانه کانون سرد خانواده اوقات خودش را در بیرون از خانه میگذراند و یا کارمند است و یا شغل آزاد و درآمدی نیز دارد.این مرد در بیرون از خانه و در کوچه و بازار چشمش به این دختره می افتد و بنای دوستی را در میان میگذارد و رفته رفته کار به جاهای باریک میکشد و چشمش را که باز میکند میبیند عاشق دختره شده و اوقات باقی مانده را با او میگذراند.

    • ناشناس , نوامبر 7, 2016 @ 7:39 ق.ظ

      باسلام دوست عزیز فرمایشات شما همه یکطرفه شد وتمامی نیازهای یک مرد رو جزو وظایف زن نام بردید حال من از شما سوال میکنم اگر یک مرد نتونه چه از نظر عاطفی ومعنوی وچه از لحاظ مادی زن خودش رو تامین نکنه تکلیف این زن چی میشه .که مثل شما هم نمیتونه بره یه شوهر دیگه اختیار کنه ویا تو بیرون دنبال دلخوشیهاش بگرده ؟؟حرفاتون اصلا منطقی نیست وکاملا یکطرفه. پیشنهاد میکنم برید وظایف یک زن رو در مقابل شوهر وبرعکس رو تو احکاممون بخونین وخودتون شاهد باشین که بااون اوصاف زنها چقدر لطف دارن در قبال شما آقایون

      • رسول , نوامبر 8, 2016 @ 11:24 ق.ظ

        با سلام
        دوست عزیزم میخواهم پاسخ شمارا با این عبارت اعلام کنم که آیا زن خانواده ایی که فقط با خودش مشغول است و هیچ اهمیتی به روحیات شوهرش ندارد و شوهرش هر روز یک قدم به سوی او میرود ولی زنش رفته رفته فاصله میگیرد و اوقات با شوهر بودنش را با رفتن به کلاسهای آموزش پیانو و مشغول شدن با اینیستگرام و تلگرام میگذراند حتی رخت خواب خود را نیز عوض میکند چه انتظاری دارید؟
        فرض کنید این رویه حدود ۲ سال طول بکشدآیا از لحاظ روحی و روانی این خانواده در حد مطلوب است یا یک خانواده روانپریش محسوب میگردد؟
        ابراز محبت باید دوسویه باشد که این کاملا اثبات شده است ولی در این مقوله فرار و فاصله گرفتن از طرف زن صورت میگیرد آن هم یک روانشناس نه یک فرد عادی تحصیل نکرده بیسواد .اینجای مسئله مشکل دار است .هر کدام از زن و شوهر وظایف متقابل دارند و باید به نحو احسن برای پایداری کانون گرم خانواده احساس مسئولیت کنند .مخصوصا اگر بچه ایی در این میان باشدکه در صورت چنین عملکردهایی از سوی زن خانواده این زنجیره خود بخود منفصل خواهد شد .در این میان بچه یا بچه های این خانواده دارای مشکلات متعددی از جمله با افت تحصیلی مواجه شده و در آینده احتمال بزهکار شدنشان نیز وجود حتمی است.این بزهکار شدن به ضرر کل جامعه خواهد شد نه تنها یک خانواده.
        پس بیایید از هم فرار نکنیم و خانه را به خوابگاه تبدیل نکنیم

  • رسول , نوامبر 2, 2016 @ 12:36 ق.ظ

    بالاخره روزی زن این مرد از ماجرا خبر دار شده و کار این دو احتمالا به دعوا و بزن بزن و درنهایت به طلاق کشیده خواهد شد و کانون خانواده از هم متلاشی.

  • رسول , نوامبر 2, 2016 @ 12:38 ق.ظ

    اگر این وضعیت به همین صورت ادامه پیدا کند جامعه را با مشکل حادی مواجه خواهد ساخت و دودش به چشم همه ما خواهد رفت.

  • رسول , نوامبر 2, 2016 @ 12:40 ق.ظ

    نتیجه.
    ای زن خانواده احساس نکن با یک بوس دانت چیزی ازت کم میشه نه هیچ چیز کم نمیشه.بلکه یک جامعه ایی را از متلاشی شدن نجات میدهی.پس چرا یک بوس نمیدهی ؟!!!

  • رسول , نوامبر 2, 2016 @ 12:42 ق.ظ

    من روانشناس نیستم ولی روانشناسی را میشناسم که فقط به علت یک بوس ندادنها الان زندگیش در حال فروپاشی است و خودش متاسفانه نمیداند.

  • رسول , نوامبر 2, 2016 @ 12:49 ق.ظ

    پس ای زنها تا میتوانید به مردهای خود برسید و نگذارید محبت را در بیرون از خانواده جستجو کنند .مردها ستون خانه هستند اگر این ستون فروریزد کل سقف خانه ویران خواهد شد.اگر زن مرد را پادشاه کند زن ملکه او خواهد شد .

  • رسول , نوامبر 2, 2016 @ 1:30 ب.ظ

    با سلام
    آیا میدانید که آمار طلاق رفته رفته در بین تحصیلکرده های دانشگاه در حال وقوع است.مخصوصا در بین کسانی که خودشان روان شناس میباشند؟
    آیا میدانید دخترهای ۳۰ ساله عاشق مردهای متاهل میشوند؟
    عیب اصلی در کجاست؟
    آیا میدانید در صورت وقوع اختلاف در خانواده ترک منزل برای زنها عادی شده و برای خود آپارتمان اجاره مینمایند؟
    هشدار:
    ای زنهای خانه خوب از شوهرتان مواظبت کنید و همیشه با آنها باشید خانه را به خوابگاه تبدیل نکنید.
    آیا میدانید زن میتواند خانه ایی را ویران و یا آباد سازد؟
    چرا در جامعه کنونی زنها حق تمکین راکه وظیفه شرعی و قانونی میباشد نوعی استثمار توسط مرد تلقی مینمایند؟
    آیا زنها مرد نما شده اند یا مردها زن نما؟
    علت این همه آشفتگی خانواده ها در چیست؟
    چرا زنها خیال میکنند که با به اجرا گذاشتن مهریه که حق مسلم آنهاست میتوانند قدرت نمایی کنند؟
    آیا این قدرت نمایی به سود خانواده است یا به ضرر و از هم پاشیدگی خانواده؟
    هشدار.ای خانم خانه از شوهرتان خوب مواظبت کنید و خانه را به خوابگاه تبدیل نکنید.

  • رسول , نوامبر 6, 2016 @ 11:38 ق.ظ

    با سلام
    از کلیه مراکز روانشناسی درخواست می کنم شعار ” خانه را به خوابگاه تبدیل نکنیم” را در همه جا سرلوحه خود قرارداده حتی به مراکز مشاوره آموزش وپرورش نیز اعلام نمایند.و با تیتر درشت در سطح شهرحتی در مدارس تبلیغ نمایند.
    با تشکر

  • رسول , نوامبر 9, 2016 @ 12:09 ب.ظ

    با سلام
    طرح یک سوال
    چرا دخترها در اینیستگرام خود را با وضعیت نامناسب در معرض نمایش گذاشته اند؟
    علت چیست؟

  • رسول , نوامبر 10, 2016 @ 12:01 ب.ظ

    با سلام
    طرح یک سوال
    چرا طرح شلوار دخترها رفته رفته دارد پاره پوره و جیروخ میشود و میخواهند بدنشان عریان دیده شود؟
    این عریانی رفته رفته دارد بازتر میشود اگر هر سال یک سانت عرض پارگی ادامه پیداکند در چند سال آینده دیگر شلوار مفهوم پیدا نمیکند؟!!!!!

    • راهنما , نوامبر 11, 2016 @ 1:10 ق.ظ

      فرهنگ پذیری
      معماری ایران فرهنگ پذیری، فرایندهای تغییر در مصنوعات، آداب و رسوم و باورها است که از تماس بین دو یا چند فرهنگ حاصل می شود. اصطلاح فرهنگ پذیری برای توصیف نتایج حاصل از این تغییرات نیز مورد استفاده قرار می گیرد. دو نوع عمده از فرهنگ پذیری، ادغام و تغییر هدایت شده اند. این دو بر مبنای شرایطی که تحت آن تماس فرهنگی و تغییر صورت می گیرد از هم متمایز می شوند.

  • مهسا , نوامبر 16, 2016 @ 4:03 ب.ظ

    سلام دنبال یه مشاور با سابقه و کاربلد خونواده و ازدواج میگردم نمیدونم به کی میتونم اعتماد کنم واقعا موندم!خواهشا اگه کسی رو میشناسین راهنماییم کنین

    • راهنما , نوامبر 16, 2016 @ 6:09 ب.ظ

      در این مورد میتونید با متخصصین کانون مشاوران ایران، مشاوره تلفنی/تخصصی داشته باشید
      دفتر قیطریه:
      ۰۲۱-۲۲۶۸۹۵۵۸ خط ویژه

  • رضا , نوامبر 17, 2016 @ 11:16 ب.ظ

    یک مورد خانم چند شخصیتی بسیار حاد میشناسم که وضعیتش متاسفانه به دلیل اعتقادات شدید مذهبی و گاها بسیار خرافی خونوادش هر روز در حال بدتر شدنه ، با توجه به مطالعاتی که داشتم و رفتارهای ایشون ، قطعن و بدون کوچکترین شکی مطمئنم که دچار اختلال تجزیه هویته ، وضعیت وخیمتره وقتی بدونیم به تازگی ایشون بچه دار هم شدن و هر روز از یکی از شخصیتها دستور جدیدی درخصوص نوزاد می رسه ، خواستم بپرسم روانشناس قابلی که امکان درمان ایشون رو با استفاده از هیپنوتیزم و رفتار درمانی داشته باشه ، توی ارومیه داریم؟

    • راهنما , نوامبر 19, 2016 @ 11:33 ق.ظ

      برخی پژوهشگران متوجه شدند که افرادی که مبتلا به اختلال هویت تجزیه ای هستند بیش از باقی افراد هیپنوتیزم پذیرند، بنابراین احتمال دارد هیپنوتیزم پذیری بالا به همراه تجربه استرس شدید سبب ایجاد این اختلال شود.

      بیشتری درمان این اختلال از طریق هیپنوتراپی به وسیله روانشناسان روان تحلیل گرا صورت گرفته است. در این حالت بیمار با پس از ورود به خلسه ترغیب به یادآوری خاطرات دردناک گذشته می کنند و دگرهویت های گوناگون را به همراه خاطرات آنها فرامیخوانند و آنها در یک کل یکپارچه جمع می کنند. باید بدانید که هر دگرهویت درمان جداگانه و وابسته به نوع شخصیت آن دگر هویت را دارد.
      در این مورد میتونید با متخصصین کانون مشاوران ایران، مشاوره تلفنی/تخصصی داشته باشید
      دفتر قیطریه:
      ۰۲۱-۲۲۶۸۹۵۵۸ خط ویژه

  • سمین , دسامبر 4, 2016 @ 9:56 ق.ظ

    سلام هفت سال است که ازدواج کردم و هر روز با اشک تمومی شده همسرم مدام به همه چی گیر میده محیط خونمون آرام نیس وسواس فکری داره چندبار در رو باز و بسته میکنه تا بنده خلاصه هر طوری قدم برمیدارم آشتی کنم پشتش برمیگردونه بیخودی دعوا مینداره و خودش هم قهر میکنه آیا میتوان به زندگی باچنین شخصی ادامه داد؟

    • راهنما , دسامبر 5, 2016 @ 6:45 ب.ظ

      قهر کردن یعنی قطع ارتباط. وقتی فردی قهر می کند یعنی نمی خواهد درباره موضوع حرفی بزند و به شما هم اجازه نمی دهد که وارد حیطه مورد بحث شوید. اما واقعیت این است که تا زمانی می شود به یک مشکل پرداخت و آن را حل کرد که هر دو طرف به صحبت درباره آن تمایل داشته باشند.
      چرا افراد به جای صحبت درباره مشکل یا ناراحتی شان، قهر می کنند؟
      همان طور که می دانیم رفتارها در دوران کودکی بیشتر با مشاهده رفتار والدین آموخته می شوند. اگر در الگوهای رفتاری والدین این افراد دقت کنید یعنی از آن ها سوال شود که وقتی پدر و مادرتان با هم دچار مشکل می شدند نتیجه نهایی بحث آنان چه می شد، بیشتر آن ها این طور جواب می دهند که مثلاً پدر یا مادر قهر می کرد و موقعیت را ترک می کرد! همچنین این باور در این خانواده ها ایجاد و تقویت می شود که در بحث و صحبت درباره یک مشکل، همیشه باید یک نفر پیروز شود. در صورتی که در بحث و صحبت کردن درباره مشکلات پیش آمده، برد و باختی وجود ندارد؛ یعنی ممکن است دو نفر مدت ها درباره آن موضوع با هم بحث کنند و در نهایت به نتیجه مشخصی هم نرسند. پس این سوال پیش می آید که هدف این بحث کردن چیست؟ هدف اصلی صحبت کردن درباره یک مشکل، گفتن از احساسات و ناراحتی ها به جای نادیده گرفتن آن هاست.
      گفت وگو کنید
      همیشه سعی کنید درباره مشکلی که با همسرتان دارید، با او صحبت کنید حتی اگر ظاهراً به حرف شما گوش نمی کند. می توانید برای او یادداشتی بگذارید یا پیامکی بفرستید. در ضمن از مردها در بیشتر مواقع انتظار جواب نداشته باشید چون مردها به ندرت به اشتباه خود اعتراف می کنند. شاید علت این که همسر شما قهر می کند این است که فکر می کند نمی تواند در صحبت با شما پیروز شود یا به نتیجه دلخواهش برسد.
      برای این که بتوانید همسرتان را برای صحبت کردن با خودتان درباره مشکلات قانع کنید ابتدا سعی کنید به طور کامل به صحبت های او گوش کنید. در این مرحله از خودتان هیچ دفاعی نکنید یعنی سعی نکنید قضیه را توضیح دهید یا حتی نخواهید از ناراحتی همسرتان با این توضیحات کم کنید. از ناراحت شدن همسرتان نترسید، او هم حق دارد گاهی، حتی به اشتباه ناراحت شود. ابتدا همسرتان باید متوجه شود که شما به حرف های او گوش می کنید. خود این کار یعنی گوش کردن، هنر بزرگی است که افراد کمی قادر به انجام آن هستند. وقتی صحبت های همسرتان تمام شد بهتر است در همان موقعیت چیزی در دفاع از خودتان یا برای حل قضیه نگویید و آن را به موقعیت دیگری موکول کنید و اگر نمی توانید تا آن موقع صبر کنید از همسرتان بپرسید که آیا دوست دارد شما در جواب حرف هایش چیزی بگویید یا نه. اگر خواست برایش توضیح دهید.
      نترسید از این که گاهی در بحث ها محکوم شوید یا همسرتان حرف شما را درست متوجه نشود. باز هم در آینده فرصت این را خواهید یافت که درباره آن حرف بزنید شاید وقتی که هیچ کدامتان عصبانی یا ناراحت نیستید و می توانید خوب به حرف های هم گوش بدهید.
      نشانه اعتماد به نفس پایین
      اگر همسرتان قهر می کند، زود رنج و حساس است یعنی ممکن است رفتاری که بقیه را ناراحت نمی کند او را آزرده خاطرکند چون همیشه در رفتار دیگران به دنبال علایم بی ارزش سازی می گردد یعنی فلانی که این رفتار را انجام داد هدفش توهین به من بود و از این قبیل نتیجه گیری ها و استدلال ها.
      در این مورد میتونید با متخصصین کانون مشاوران ایران، مشاوره تلفنی/تخصصی داشته باشید
      دفتر سعادت آباد:
      ۰۲۱-۲۲۳۵۴۲۸۲ خط ویژه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد.