مرکز مشاوره

مرکز مشاوره بندرعباس

مرکز مشاوره بندرعباس

خانواده و نقش مرکز مشاوره

خانواده از مهم ترین و قدیمی ترین نهاد ها میباشد که نقش مهمی در تعلیم  و تربیت فرزندان ، روابط اجتماعی ، موفقیت  در زندگی مشترک آینده و سربلندی آنها دارد.ما باید نهایت سعی خود را بکنیم تا محیط خانواده را برای خود ، همسر و فرزندانمان محیطی امن ، صمیمی ، آرامش بخش و به دور از هرگونه تشویش و اضطراب سازیم. البته نمیتوان منکر این شد که هر خانواده و هر شخصی ممکن است در یک یا چند برهه زمانی خاص دچار مشکلات و نگرانی هایی شود اما باید برای مقابله با این مشکلات به دنبال راه چاره بود.

مرکز مشاوره بندرعباس به منظور کمک به هموطنان عزیز ساکن این شهر و با هدف تقویت و بالا بردن سطح دانش  و کمک به فرهنگ کشور ایجاد شده است. این مرکزمشاوره با داشتن شعب متعدد مشاوره ازدواج سورو، مشاوره خانواده سورو ، ،مشاوره ازدواج پاسداران و مشاوره خانواده صدر در راه رضایت هرچه بیشتر شما عزیزان گام برمیدارد.

شماره های تماس 01

مراکز مشاوره سورو و امام خمینی

مشاوران و روانشناسان ما در نمایندگی های مرکز مشاوره بندرعباس در مرکز مشاوره سورو ،مرکز مشاوره امام خمینی ، مرکز مشاوره  پاسداران و مرکز مشاوره صدر پذیرای مردم عزیز خواهند بود

خواهر مذهبی ام از طریق فضای مجازی با کسی ارتباط دارد

خواهری دارم ۲۵ساله،دختر خوب و با نمازیه،حدود دو سال پیش با پسری از شهر دیگه از طریق دنیای مجازی اشنا شد و عشقشون باعث شد از خواستگاری که عاشقانه دوسش داشت و اونم اوایل دوسش داشت خیلی راحت، بگذره،هرچند بعد از نا امید شدن خواستگار،و عقد اقا پسر،خواهرم دچار پشیمانی کوتاه مدتی شده یود،اما دوباره به سمت همون اقا کشیده شد،این اقا تحصیلات خوبی داره،اما در حال حاضر ۶سال زنی به عقدشه که به گقته خودش برای اینکه این خانم از مهریش بگذره،طلاقش نمیدن. اخه میگه،خرج سرویس طلایی که تویدوره عقد کردن،هزینه بالایی داشته و دختره باید از مهریه تعیین شدش بگذره،البته دختزه هنوز دوشیزس و اینا هم چون طلاق نمیدن دارن نفقه میدن و یخاطر خزج های دادگاه و اذیت و ازارای دختره،قصد ندارن مهریع بدن و میخوان ذختره خسته بشه. از طرفی پسر مذهبی هسش و از خانواده مذهبی.

حالا با همین شرایظ به خواستگاری خواهرم اومده،بابامم بخاطر سادگیش بابت موقعیت شغلی و علاقه ای که به خواهرم داره دوست داره رضایتش جلب بشه،تقریبا داره راضی میشه که خواهرم به عنوان همسر دوم وارد این زندگی بشه که شاید حالا بعدها اینا بخوان طلاقش بدن(پدر پسره گفته،فعلاشرایط همینه و قصد ندارن دختره رو طلاق بدن)پسره میگه:دختره بدونه یکی وارد زندگیم شده میره.
البته این اقا پسره قبل این خانم هم با دختر دیگری هفت ماه صیغه بود و بعد ماجراشون بهم خورد،دوتا شکست توی زندگیش،الانم انتخاب خواهرم،البته پدر پسره هم خیلی موافق خواسته پسرش نبوده اما با گفتن همین شرایط که فعلا دختره رو طلاق نمیدیم از خواهرم خواستگاری کرد(پدره قاضی هسش)خواهرم به شدت علاقمند ایشونن ،هرچند از طرفی نمیخوان موقعیت ازدواج رو از دست بده،اقع پسر هم خیلییی ابراز علاقه میکنه و ….
پدرمم در بهت و ناباوری ما داره با شرایط کنار میاد و من واقعا نمیدونم ما داریم اشتباه میکنیم و با مخالفت داریم بخت خواهرمو میخوابونیم یا بابام سادگی میکنه و خواهرم عاشقی کورش کرده،خیلییی توضیح دادم،اما دلم یه جوابی میخواد،نگاه شما به این شرایط چیه؟

خواهرم این اقا رو دوستدداره،اما گاهی هم دودل هسش،گاهی فک میکنم اگه خواستگار بهتر بیاد ،راحتتر از این اقا میکذره،و گاهی میگم بخاطر عمری که پاش گذاشته واقعا عاشق و کور شده،خواهرم زیاد ار احساسش نمیگه و این باعث سخت دانستن احساسشه،دلم براش میسوزه ،دوست دارم کمش کنم، دوست دارم بابامو قانع کنم ،اما میترسم اشتباه از نگاه من باشه،بابام قصدداره بره تحقیق به اون شهر،اگه اوکی بود،قبول کنه.

توروخدا نظرتونو بنویسین

با سلام دوست گرامی خواهر شما سن بالایی ندارند که بخواهند با این شرایط کنار بیایند.

چون هر چند این اقا موقعیت خوبی داشته باشند با یک تجربه شکست قطعی و یک طلاق ناموفق مشخص نیست شرایط خواهر شما چگونه پیش خواهد رفت ایشون هر چقدر هم ابراز علاقه کنند و موقعیت بالایی داشته باشند باید دقت کنید همسران قبلی هم همین ظواهر را دیدند و خب هیچ کس به بهای طلاق ازدواج نمی کند پس جه می شود شرایط به این نحو پیش می رود.

شاید ایشون مشکلی دارند که باید تحقیق صورت گیرد ضمن اینکه شاید خواهر شما متوجه نباشد که همسر دوم بودن به فرض اینکه اون خانم هیچ وقت سر مهریه کوتاه نیاید در شرایط فعلی سخت است هر چند عشق وجود داشته باشد بهتره بیشتر فکر کند چون ایشون هنوز فرصت های زیادی برای ازدواج خواهد داشت که باید توجه داشته باشید.

در هر حال امیدوارم خوشبخت باشند تصمیم درستی بگیرند .

در این مورد میتونید با متخصصین کانون مشاوران ایران، مشاوره تلفنی/تخصصی داشته باشید
۰۲۱۸۸۴۲۲۴۹۵
موفق باشید

همسرم هر چی تلاش میکنم با خانواده ام (مادرم و خواهرم) اصلا خوب نیست

من همسرم هر چی تلاش میکنم با خانواده ام (مادرم و خواهرم) اصلا خوب نیست

البته اونا هم دخالت های جزیی داشتند ولی نه در این حد که دیگه باهاشون صحبت هم نمیکنه ولی الان جوری شده که تقریبا یک سمت رو بگیرم که این خیلی عذابم میده
به نظر شما من چکار کنم؟

روابط بین عروس و مادرشوهر

دوست عزیز گاهی لازمه برای حفظ آرامش زندگیتون روابط رو کاهش بدید .
کسی این نوع برخورد و تایید نمیکنه .
ولی وقتی قرار باشه در هر رابطه و برخوردی تنش و بحث به وجود بیاد .
بهتره مدتی رو به همین روال ادامه بدید.
وقتی مدتی از این شرایط گذشت و تب و تاب موضوع کم شد .
میتونید با صحبت کردن با همسرتون و خانواده دوباره زمینه ای رو برای برقراری رابطه انجام بدید.
در این مدت همسرتون باید متوجه علاقه شما بشه .
اینکه شما پشتوانه اون در زندگی هستید .
مادر شما هم باید متوجه قدردانی شما باشه و به همین سبک ادامه بدید تا زمان مناسب فرا برسه.
در این مورد میتونید با متخصصین کانون مشاوران ایران، مشاوره تلفنی/تخصصی داشته باشید

۰۲۱-۲۲۶۸۹۵۵۸

پاسخ
ببینید به هر حال در همه زندگی ها اختلاف نظرهایی وجود دارد مخصوصا بین عروس و مادر شوهر اگر در مورد شما و رابطه همسر فکر می کنید واقعا حق با همسر شماست خب بهتره با ایشون همراهی کنید و دلگرمش کنید و بف مایید درکش می کنید ولی ایشونم باید منصف باشند و بدانند وقتی شما می فهمید مقصر کیست نباید در این بین شما را در شرایطی قرار دهند که حتما تصمیم بگیرید و سریع نتیجه را اعلام کنید.

که خب با کدام طرف می توانید و یا راحت خانواده را کنار بگذارید .
چنین چیزی امکان پذیر نیست و فقط شرایط را بدت می کند ایشون باید سیاست رفتاری داشته باشند در عین ارنباط جنبه های دخالت را ندید بگیرند وقتی شما درکشون کنید این مساله خیلی راحت حل می شود .
در هر حال امیدوارم موفق باشید و مساله به درستی حل شوددر این مورد میتونید با متخصصین کانون مشاوران ایران، مشاوره تلفنی/تخصصی داشته باشید

۹۸۲۱۲۲۳۵۴۷۹۰
موفق باشید

بعد از ازدواج فهمیدم اهل نماز نیست و مشروب خور هست

سلام من خانم ۲۹ ساله یک ساله با شوهرم ازدواج کردم قبلا ازدواج سه ماهه داشتم به علت بی آبرویی انها ازش جدا شدم و با شوهرم جدیدم مشکلاتی داریم از قبیل اینکه بعد از ازدواج فهمیدم اهل نماز نیست و مشروب خور هست و به هیچ کس احترام نمیذاره و حرف من هم براش پوچه با زنهای مردم دوست میشه و صیغه میکنه چندین بار بخشیدمش اما فایده ای نداشت و همچنین معتاد به سیگاره که نمیدانستم. اهل کار نیست و خیلی زود از کوره در میره.
میگه تو برو دنبال زندگی خودت لطفا راهنمایی ام کنید

پاسخ

دوست عزیز توجه داشته باشید که به هر حال تجربه شکست قبلی شاید باعث زود تصمیم گرفتن در مور ازدواج فعلی شما شده است که البته نمی توانید هم ان را نفی و انکار کنید و نمی شود قضاوتی هم داشت چون زندگی شماست و شاید هر فرد دیگری هم بود این گونه رفتار می کرد.

با همه این وجود در شرایط فعلی شما فعلا بچه ندارید و راحت تر می توانید تصمیم بگیرید
شرایطی که فرمودید را یا خود شما توانایی تحمل ان را دارید یا خیر ؟؟

باید بپذیرید که به هر حال ایشون با زنان در ارتباطند مشروبات استفاده می کنند و ظاهرا اصلا بود و نبود شما دررزندگی برای ایشوت هیچ اهمیتی ندارد که به این راحتی می گویند دنبال زندگی خودتان باشید پس اگر با شناختی که کسب کردید فکر می کنید می توانید ادامه بدهید و با ایشون زندگی کنید خب یک مساله است ولی چنانچه نمی توانید شرایطی را تحمل کنید و نمی تواتید بپذیرد خب طلاق و جدایی شاید بهترین راهکار باشد
البنه ممکنه شما به لحاظ مالی به ایشون وابستگی هایی داشته باشید که خب طبیعی است که در این حالت باید به دنبال حفظ زندگی باشید در صورتی که همسر شما بخواهند رفتارها را تغییر دهد در غیر این صورت ماندن در این زندگی فقط اسیب های زیادی را به شما خواهد زد و مشکلات ایجاد می کند .
در هر صورت امیدوارم خوشبخت باشید و به درستی مساله خل شود ولی د این مواقع بحث اهم و مهم کردم مهم است .
در این مورد میتونید با متخصصین کانون مشاوران ایران، مشاوره تلفنی/تخصصی داشته باشید
۴۴۰۳۴۴۹۰
موفق باشید

منو ول کرده و رفته

الان چها روزه رفته و من رو تنها گذاشته و کارش را ول کرده هرچی ازش خواهش کردم که نره گوش نکرد

سلام دختر خوبم!
مقاومت شما را برای ساختن یک زندگی خوب و تغییر همسرتان در طی ۱۱ سال ازدواج تحسین می کنم.

به نظر من شما دوست داشتن را به معنای واقعی به همسرتان ثابت کرده اید.

قرار نیست ما در خوشیهای یکدیگر با هم شریک باشیم اما نوبت به دردسر و مشکلات که شد همسرمان را تنها بگذاریم. دختر خوبم! خیلی به حرفهای مردم در مورد جدایی و طلاق توجه نکنید.

همین آدمها بعد از جدایی شما تنهایتان خواهند گذاشت و شما در آن لحظه از عمل خود یعنی جدایی سخت پشیمان خواهید شد. چون شوهر شما به نظر مرد خوب و کاملی است اما متاسفانه اسیر اعتیاد شده است که باید کمکش کرد تا از این دام سخت نجات یابد و این امری شدنی است. نمونه بارز آن آقای “مهدی اولیایی” است که الان مدت ۲۶ سال است که اعتیاد خود را کنار گذاشته و با راه اندازی جلسات NA و یا معتادان گمنام (Narcotics Anonymous) و همینطور جلسات AA و یا الکلیهای گمنام (Alcoholics Anonymous ) در ایران و سراسر جهان هزاران نفر را از دام اعتیاد نجات داده است.

بقول آنتونی رابینز: اگر یک آشپز حرفه ای در نقطه ای از دنیا بتواند غذای خوشمزه ای را درست کند, شما هم که دارای همان سیستم مغز و اعصاب هستید می توانید همان غذای خوشمزه را درست کنید به شرط آنکه شما هم دقیقا همان کاری را بکنید که آن آشپز حرفه ای انجام داده است.

پس اگر مهدی اولیایی و هزاران نفر ایرانی دیگر توانسته اند اعتیاد خود را کنار بگذارند شما هم که دارای همان سیستم مغز و اعصاب هستید می توانید اعتیاد خود را کنار بگذارید.

به شرط آنکه شما هم دقیقا همان کاری را بکنید که مهدی اولیایی و هزاران فرد موفق دیگر انجام داده اند. بنابر این در این شرایط سخت همسرتان را تنها نگذارید و با انجام اقدامات زیر گام به گام او را یاری کنید:

۱- پیوستن به سازمانهای خودیاری

تحقیقات نشان داده است که سازمان‌های خودیاری همچون الکلی های بی نام (Alcoholics Anonymous “AA) ) اغلب بسیار مفید می باشد. لذا با توجه به اینکه گفتید همسرم به زبان انگلیسی تسلط دارد او را با همین گروه در مالزی آشنا کنید. شما می توانید به سایت این گروه:
http://www.aamalaysia.org/ ((ALCOHOLICS ANONYMOUS MALAYSIA مراجعه کنید و همسرتان را با این گروه آشنا کنید.

۲- دوست داشتن غیر مشروط

بدن هیچ قید و شرطی همسرتان را دوست بدارید.

همانطور که خدا شما را بدون هیچ قید و شرطی دوست دارد.

خدا شما را عاشقانه دوست دارد چه شما مشروب بخورید و چه نخورید.

خدا هیچ قید و شرطی برای دوست داشتن شما ندارد.

پس شما هم او را همانطور که هست بپذیرید و مثل گذشته عاشقانه دوستش بدارید. دست از انتقاد و سرزنش و توبیخ او بردارید. بخاطر الکل با او قهر و خانه را ترک نکنید.

قهر کردن یک رفتار ناپخته اجتماعی است. همسر شما خودش به اندازه کافی در درون, خودش را سرزنش میکند اما واقعا درمانده شده است و نمیداند چکار باید بکند.

از نقش مادری برای او دست بردارید و نقش یک دوست خوب را بازی کنید.
مشکل او دانستن نیست مشکل او توانستن است. او تمام نصیحتهایی را که شما به او می گویید می داند اما نمیداند که چگونه باید از این جهنم خود ساخته بیرون بیاید.

اگر می خواهید همسرتان را برای ترک الکل متقاعد کنید ابتدا باید او را با خود همراه سازید و قلب او را بدست بیاورید. راه تسخیر ذهن همسرتان تسخیر قلب اوست. آدمها وقتی کسی را دوست دارند نه تنها حرف او را گوش می کنند بلکه جانشان را هم برای او می دهند.

آدمها بخاطر عشق هر ساله هزاران داستان, فیلم, رمان و قصه های کوتاه و بلند می سازند. میلیونها دلار هزینه خرید رمانهای عاشقانه و یا تماشای فیلمهای عاشقانه می کنند.
انسانها بخاطر عشق حتی قتل و جنایت می کنند و گاه در برابر عزیزترین کسان خود مثل پدر و مادر هم می ایستند. پس قدرت عشق را دست کم نگیرید. قدرت عشق طبق تحقیقات هلن فیشر (۲۰۰۸) بیش از نیاز جنسی, وابستگی و تشکیل خانواده است. پس برای اینکه همسرتان مشروب نخورد دل او را نشکنید. او را از خود نرانید و با او تندی نکنید.

اول عشق و محبت بین شما مهم است بعد مشروب, اول ارتباط بین شما مهم است بعد الکل, اول وجود همسرتان مهم است بعدا اعتیاد او. اگر خدای نکرده همین امروز خبر فوت و یا خودکشی همسرتان را بیاورند آنوقت حاضرید فقط یکبار دیگر او در کنار شما باشد و شما هر کاری از دستتان برمی آید برایش بکنید تا از الکل نجات پیدا کند پس بیش از هر چیز دیگری به وجود او, ارتباطتتان و عشق و محبتی که به یکدیگر دارید اهمیت بدهید و آنها را در اولویت قرار دهید.

۳- عزت نفس همسرتان را تقویت کنید

تحقیقات نشان می دهد که بین عزت نفس و میزان مصرف مشروبات الکلی ارتباط معنا داری وجود دارد. بین عزت نفس و اعتیاد به مواد مخدر هم رابطه معناداری وجود دارد همینطور بین عزت نفس و تقلب کردن در امتحانات در دانشجویان و دانش آموزان.

بنابراین, یکی از دلایل افراط همسر شما در مصرف مشروبات الکلی ناشی از کمبود عزت نفس ایشان است. افرادیکه در درون احساس لیاقت و ارزشمندی کنند در مصرف مشروب زیاده روی نمی کنند.

بنابر این, دستورالعمل بعدی اینست که عزت نفس همسر خود را تقویت کنید و یا لااقل دست از تحقیر او بخاطر مصرف مشروبات الکلی بردارید.

چون طبق تحقیقات جان گاتمن (۲۰۰۸) تاثیر و قدرت یک رفتار منفی ۵ برابر رفتار مثبت است. برای تقویت رفتارهای همسرتان شروع کنید به شکار رفتارهای مثبت او در طول روز.

مثل شیری که در کمین آهوست در کمین همسرتان باشید تا به محض مشاهده کوچکترین رفتار مثبتی او را مورد توجه قرار دهید. همانطور که گفتید ایشان با وجود شرایط نامناسب جسمی و روحی حامی شماست اما شما ممکن است بخاطر اعتیاد او به الکل توجهی به این رفتارهای خوب نمی کنید و آنها را نادیده می گیرید.

فهرستی از ویژگیهای خوب و مثبت او تهیه کنید و بصورت یک تابلو در منزل نصب کنید و یا از این صفات همراه با عکسها و فیلمهایی که از او دارید برایش یک کلیپ بسازید و صفات خوب او را در نظرش برجسته و Highlight کنید تا او خودش را آدم بی لیاقت و بی ارزشی نبیند. بلکه احساس کند انسان خوب, مفید و باارزشی است.

۴- از تکنیکهای شنونده- گوینده (Listener- Speaker) استفاده کنید

با همسرتان مثل یک دوست رفتار کنید نه مثل یک بازپرس یا کاراآگاه, دانشمند, معلم اخلاق و…. به او فرصت حرف زدن بدهید فرصتی را فراهم کنید تا او با شما صحبت کند. قطعا او احساس تنهایی می کند که به مشروبات الکلی بعنوان یک همدم روی میاورد. به او فرصت حرف زدن بدهید. وقتی با او صحبت می کنید از تکنیکهای شنونده- گوینده (Listener- Speaker) استفاده کنید. بنابراین از این ۱۴ رفتار اجتناب کنید تا او با شما راحت باشد:
۱- فرمان دادن، دستور العمل صادر کردن، تعیین تکلیف = نقش یک فرمانده را بازی میکنید.
۲- تهدید کردن، خط نشان کشیدن: نقش یک سلطه گر
۳- پیشنهاد کردن، نصیحت کردن، راه حل نشان دادن: نقش مادر بزرگ
۴- تذکرات اخلاقی نطق کردن، موعظه کردن: نقش یک کشیش و روحانی
۵- بحث های منطقی نقش بمب اتم در روابط: نقش یک آدم فهمیده و باهوش
۶- انتفاد، مخالفت، سرزنش، توبیخ: نقش مهاجم را بازی میکنید. انتقاد سازنده نداریم. تمام انتقادها آزارنده و تحقیر کننده اند.
۷- موافقت و تایید و تشویق :نقش یک مادر مهربان
۸- تحقیر ،فحش،ناسزا،شرمنده و خجالت زده کردن، تبعیض: نقش یک آدم مغرور
۹- تجزیه و تحلیل: نقش یک دانشمند
۱۰- اطمینان دادن و دلگرم کردن : نقش یک حامی قدرتمند
۱۱- سوال کردن و بازجویی :نقش آقای پوآرو و یا خانم مارپل ( نقش یک کارآگاه پلیس)
۱۲- طرد کردن ،کنار کشیدن ،پس زدن ،مسخره کردن
۱۳- مظلوم نمایی: نقش شهید و قربانی
۱۴- پرخاشگری انفعالی: نقش موذی
قطعا ایشان خودش هم از این شرایط ناراحت است. من با الکلیهای زیادی صحبت کرده ام حتی یک الکلی نیست که از اعتیاد خودش خوشحال و راضی باشد همه آنها از وضعیت خود ناراضی و مساصل هستند و واقعا نمی دانند با مشکل خود چه کنند. شوهر شما نیاز به کمک دارد اما باید صبور باشید و برای کمک به او اصلا عجله نکنید.
۵- اعضای خانواده یا دوستانی را که از قطع مصرف الکل حمایت می‌کنند، شناسایی کنید:
اکر در اطراف و همسایگی شما هستند دوستانی که زندگی سالمتری دارند و طرفدار قطع مصرف مواد هستند با آنها ارتباط برقرار کنید و از حمایت آنها برای کمک به همسرتان بهره بگیرید. گاه یک فردی که اعتقادی به مشروبات الکلی ندارد اما انسان شاد, ورزشکار و فرهیخته ای است می تواند کمک شایانی به بهبودی یک الکلی نماید چون فرد الکلی می بیند که میتوان بدون الکل و صرف مشروبات الکلی هم از زندگی لذت برد
۶- تغییر افکار غیر منطقی در باره مصرف مشروبات الکلی:
یکی از دلایل گرایش همسر شما به الکل افکار غیر منطقی در بار مصرف مشروبات الکلی است. بعنوان نثال اگر ما در جمعی قرار بگیریم که همگی مشروب می خورند فکر می کنیم که اگر ما هم با آنها همراه شویم نشاندهنده کلاس و فهم و شعور و اعتبار ماست در حالیکه رفتار کردن با اعتماد به نفسو انجام ندادن کاریکه می دانید اشتباه است نشاندهنده بزرگی, استقلال و شخصیت شماست. البته بهتر است این موارد را روانشناس با او کار کند بنابر این دستورالعمل بعدی آشنا کردن همسرتان با یک روانشناس است. همچنین افکار غلط و عامیانه در باره فواید مشروب باید تغییر کند. مثلا میگویند شراب قرمز برای قلب خوب است. شما میتوانید با استناد به تحقیقات انجمن قلب امریکا به ایشان بگویید که این توصیه پزشکی شرط و شروطی دارد اول اینکه پزشک باید تجویز کند و هر کسی نمی تواند خوددرمانی کند و این فقط یک توجیه است. دوم اینکه برای مردان فقط دو شات یا پیک و برای زنان فقط یک شات و آنهم نه برای هر کسی. فقط برای کسانی که کبد و کلیه سالم دارند و از نوجوانی مشروب مصرف کرده اند نه افرادیکه در جوانی یا بزرگسالی شروع به مشروب خوردن کرده اند. آنهم نه هر مشروبی بلکه مشروبهایی که به شیوه تخمیری و با استفاده از مخمرها و قارچها تهیه شده اند. مشروبهایی که بصورت تخدیری تهیه شده اند مثل وتکا و عرق. همچنین مشروبهایی که بصورت سنتز شده تهیه می شوند مثل ویسکی و کونیاک فوق العاده خطرناک هستند.
در واقع وقتی فرمول مشروب تغییر می کند و از الکل اتیلیک به الکل متیلیک یا صنعتی تبدیل می شود باعث چشم درد, سفتی عضلات و دردهای عضلانی و دهها مشکل جسمی می شود. یکی از دوستان تماس گرفته بود می گفت بعد از مصرف مشروب چشمهایم شدید درد می کند. به او گفتم سریع خودش را به پزشک برساند چون اگر خدای نکرده الکل متیلیک مصرف کرده باشد احتمال سکته قلبی هم هست. مخصوصا در ایران که مشروبهای خانگی و خود ساخته بدون هیچگونه نظارتی و هیچ مسئول علمی و بهداشتی ساخته می شود و بسیار خطرناک هستند. مشروب حتما باید تحت نظارت یک سازمان علمی و معتبر تهیه شود تا از فرمول اصلی آن تخطی نشود. در حال حاضر سالانه ۸۰ میلیون لیتر مشروبات الکلی معادل ۷۳۰ میلیون دلار وارد ایران میشود (ایسنا) که ۲۰% کشف و ضبط و ۶۰% مصرف میشود. ۵۰ % از دانشجویان بصورت تفننی از الکل استفاده میکنند و سن مصرف کنندگان به ۲۰ سال کاهش یافته است.
۷- رواندرمانی:
همسرتان را با یک روانشناس خبره و میانسال که از خودش بزرگتر باشد آشنا کنید. رواندرمانی و ریشه یابی ریشه های الکلیسم در همسرتان کمک بزرگی به مدیریت این مشکل در همسرتان خواهد کرد.
۸- شناسایی و پر کردن اوقات حساس:
هر فرد الکلی در لحظات خاصی گرایش شدیدتری به مصرف پیدا می کند. ببینید همسرتان در چه مواقعی (مثلا شبها یا غروبها) گرایش بیشتری به مصرف دارد. چنین لحظاتی را با فعالیتهای جسمی مثل ورزش کردن یا فعالیتهای لذتبخش مثل دعوت دوستان مورد علاقه اش, فیلم وسریالهای مورد علاقه, رابطه جنسی, تئاتر و سینما, بازی تخته نرد, شطرنج, پاسپورت, دبرنا و حتی بازیهای کامپیوتری و …پر کنید.
۹- ورزش:
قطعا ورزش ضد اعتیاد است. اگر با هم بتوانید ورزش کنید تاثیر بیشتری خواهد گذاشت. چون شما را بعنوان حامی خود در کمار خویش می بیند و در هدف خود برای ترک الکل بیشتر تلاش میکند و مصمم تر می گردد.
۱۰- دارو درمانی:
از سوی اداره نظارت بر غذا و داروی آمریکا، سه دارو به عنوان درمان اصلی الکلیسم پیشنهاد شده‌اند: دی‌سولفیرام، نالترکسون و آکامپروسات. ولی برای دارو حتما باید نزد روانپزشک بروید تا داروی مناسب همسرتان را تجویز کند.
موفق باشید
در این مورد میتونید با متخصصین کانون مشاوران ایران، مشاوره تلفنی/تخصصی داشته باشید
۴۴۰۳۴۴۹۰
موفق باشید

علاقه زیادی به رشته ی خلبانی دارم اما اینو مطمئن هستم که نباید در این رشته هزینه کرد

سلام وقت بخیر
من‌۱۸سالمه
علاقه زیادی به رشته ی خلبانی دارم اما اینو مطمئن هستم که توی ایران هرچقدر درس بخونم و هزینه کنم بخاطر اینکه دختر هستم هیچ‌فایده ای نداره.از طرفی خیلی دلم میخواد برم کشورای دیگه برای ادامه تحصیل.

خانوادم راضی نمیشن و این شده فکر هرلحظه ی من
استرس دارم دلشوره دارم
پدرمن‌حتی راضی نمیشه من تنها برم کلاس
خانوادم به شدت تعصبی هستن و من کاملا در این موارد با اخلاق اونا فرق دارم.

میخواستم اگر بشه کمکم‌کنین چطوری خانوادمو‌راضی کنم
پاسخ

دوست عزیز ببیتید اولا اینکه ما در ایران هم افراد موفقی در زمینه خلبانی دارین که خانم هساند و بارها تلویزیون نشون داده پس این طور نیست که در ایران اصلا نتونید موفق باشید و نتونید موفق عمل کنید.

از طرف دیگه یک مساله ای که وجود داره اینه که خانواده شما کلا طبق گفته خودتون بسیار حساس هستند و حتی اجازه کلاس رفتن به تنهایی رو هم به شما نمیدن چه برسه به اینکه بخواهید به خارج از کشور برید
پس بهتره واقع بین باشید و بتواتید درست عمل کنید ..اینکه بدونید که اگر شما د ایران تلاش کنید و بخ اهید خودتون رو اثبات کنید قطعا می توانید در اینده موفق باشید و حتی به شما اجازه سفر خارج از کشور هم بدهند وقتی سطح استقلال شما و موفقیت شما را بیینتد
پس موفق باشید …و امیدوارم موفق باشید ..هیچ خانواده ای بد فرزندشون رو نمی خواهند .. و قطعا اگر موفق باشید اجازه کسب تجربیات جدید رو خواهند داد متهی مهم اینه که شما بتونید با رفتار و کردارتون اونها رو قانع کنید
در این مورد میتونید با متخصصین کانون مشاوران ایران، مشاوره تلفنی/تخصصی داشته باشید
۰۲۱۲۲۶۸۹۵۵۸
موفق باشید

خلبانی

در همه دنیا شغل خلبانی با وجود همه خطراتی که دارد از وجهه بسیار بالای برخوردار است.

بسیاری از افراد از کودکی رویای خلبان شدن را در سر می‌پرورانند، اما شرایط سخت ورود به این حرفه، آن را از سایر مشاغل جدا و تا حدی آن را به شغلی دست‌نیافتنی تبدیل کرده است.
در تعریف شغل خلبانی می‌توان گفت خلبان کسی است که مدیریت و کنترل یک هواپیما، بالگرد یا هر وسیله پروازی دیگر را از لحظه برخواستن از زمین و گذشتن از مسیر پروازی تا فرود و رساندن مسافران به مقصد را برعهده دارد.
خلبان در طول پرواز مسئولیت جان صدها مسافر را که هزاران چشم به راه دارند بر دوش می‌کشد.

داشتن توانایی مدیریت بحران و حفظ قوه تعقل و تفکر و خونسردی حتی تا دم مرگ توانایی‌هایی است که یک خلبان به آن نیاز دارد. گرفتن بهترین تصمیم در کوتاه‌ترین زمان با حفظ خونسردی، همان مدیریت عالی بحران است.
یک خلبان موظف است یک تا دو ساعت قبل از پرواز در فرودگاه حضور یابد و فرم تحویل هواپیما و تعداد مسافران را به همراه نقشه پرواز دریافت کند.

سپس سوخت مورد نیاز طبق نقشه پرواز را بررسی و تامین کند.

یک خلبان به خاطر مسئولیت سنگینی که بر دوش دارد، نیازمند حداکثر رفاه و حداقل درگیری و اغتشاش فکری در ساعات غیرکاری خود است و در صورت نداشتن آرامش کافی در حین پرواز با مشکل روبه‌رو خواهد شد.

شرایط ورود به دانشکده

برای ورود به دانشکده پرواز شرکت هواپیمایی کشور، فرد باید دارای مدرک دیپلم متوسطه و مدرک پیش‌دانشگاهی در رشته ریاضی و حدکثر دارای سن هم ۲۲ سال باشد.

فرد متقاضی باید در کنکور سراسری شرکت کند.

در صورت کسب نمره علمی لازم و انتخاب کد رشته خلبانی در انتخاب رشته خود می‌تواند وارد مرحله معاینه پزشکی، مصاحبه و گزینش شرکت هواپیمای کشور شود.

همچنین فرد می‌تواند در مدارس خصوصی خلبانی که حدود ۳۰ میلیون تومان هزینه دارد ثبت‌نام کند. پس از تحصیل در رشته خلبانی مدارک و گواهینامه‌های رشته خلبانی شامل «پی پی ال» یا گواهینامه خلبانی و «ای آر» یا گواهینامه آلات‌پروازی یا پرواز کورو و در نهایت «پی ال ای» یا گواهینامه خلبانی مسافربری ارائه می‌شود. یک خلبان علاوه بر استخدام در ارتش گزینه‌های دیگری پیش رو دارد: از جمله استخدام در شرکت‌های هواپیمایی خصوصی یا سازمان‌هایی که هواپیمای خصوصی در اختیار دارند. همانطور که گفته شد خلبان باید زندگی کاملا بی‌دغدغه و آرامی داشته باشد و نباید هزینه‌‌های زیادی که بیش از دیگران باید صرف حفظ سلامتی‌اش کند، فکر او را مشغول و نگران کند.

درآمد خلبان‌ها در دنیا

حداقل حقوق خلبانان در دنیا ۵۰۰۰ دلار یعنی چیزی حدود چهار و نیم میلیون تومان است. البته در کشور ما این مبلغ حدود ۳۰۰۰ دلار است. با این همه هنوز هم خلبانانی دیده می‌شوند که با اضافه کار و حقوق استادخلبانی و با وجود ۲۰ سال سابقه فقط یک میلیون و هشتصد هزار ریال در ماه حقوق می‌گیرند.
زندگی یک خلبان یک زندگی خاص است که هر کسی توانایی زندگی در چنین شرایطی را ندارد. سفرهای پی در پی، خطرات پرواز، استرس مسئولیت حفظ جان مردم، پروازهای غیرمنتظره، دوری از خانواده و… مشکلاتی است که اگر فرد بدون آگاهی از آن‌ها وارد این حرفه شود بدون شک با مشکل مواجه خواهد شد. اولین شرط خلبانی، سلامتی کامل جسمی، روحی و روانی است. شخصی که می‌خواهد خلبان بشود باید از نظر جسمانی در حد استانداردهایی باشد که هواپیمایی کشوری تعیین کرده است. داوطلب خلبانی، در ابتدا آزمایش‌های متعددی را پشت سرخواهد گذاشت. این آزمایش‌ها شامل آزمایش کامل خون، معاینه قلب، نوار مغزی، سنجش شنوایی، تشخیص بینایی، کوررنگی و تشخیص عمق و سلامتی داندان‌ها می‌شود. داوطلب خلبانی نباید نقص عضو داشته باشد. همچنین تشخیص صلاحیت پزشکی، روحی و روانی داوطلب خلبانی به عهده پزشکان هوایی است.
البته شرکت‌های هوایی که برای تامین کادر پروازی خود هزینه آموزش خلبانی داوطلب را تامین می‌کنند می‌توانند استانداردهای پزشکی خود را بالاتر از آنچه سازمان هواپیمایی کشوری مشخص کرده است تعیین کنند.

شرط لازم، تسلط به زبان انگلیسی

از آنجایی که کلیه کتاب‌های هوانوردی و درس‌هایی که در هواپیمایی داده می‌شوند به زبان انگلیسی است و زبان انگلیسی به عنوان زبان بین‌المللی هواپیمایی انتخاب شده است، تسلط به زبان انگلیسی از ضروریات خلبانی است. داوطلب خلبانی باید از ضریب هوشی خاصی برخودار باشد. از کلیه کسانی که داوطلب خلبانی‌اند آزمون‌های هوشی به عمل می‌آید. در این آزمون‌ها میزان واکنش، قدرت تجزیه و تحلیل و هوشیاری داوطلب بررسی و اندازه‌گیری می‌شود.
همان‌طور که دیدید مراحل خلبان شدن بسیار سخت ‌و دشوار است، به همین دلیل برای همیشه رویای عده‌ای باقی می‌ماند و هیچ‌گاه به حقیقت نمی‌پیوندد. با همه این‌ها اگر کسی علاقه‌، شرایط لازم و پشتکار زیاد داشته باشد می‌تواند به این شغل محبوب و البته پرخطر دست یابد.
در این مورد میتونید با متخصصین کانون مشاوران ایران، مشاوره تلفنی/تخصصی داشته باشید
۰۲۱۲۲۶۸۹۵۵۸
موفق باشید

منبع: com.مرکزمشاوره


صفحه اصلی سایت مرکز مشاوره

administrator

مقالات مرتبط

266 نظرات

  • reza , ژوئن 10, 2016 @ 1:18 ب.ظ

    سلام.من بعد از یک سال عقد الان یه ساله که با خانمم ۲۷ سالشه عروسی کردم.از همون روزهای اول علیرغم اینکه من با نهایت عشق و صداقت پت پیش گذاشتم، خانمم خیلی بد دهن و پرخاشگر و دروغ گو بود.خیلی هم عصبی بود.من اینا بعد از عقد متوجه شدم و همون موقع میخواستم تمومش کنم ولی با دخالت خانواده اون همه چیو بیخیال شدم و ادامه دادم به امیدی که بهتر میشه.البته خانوادش میگفتن چون اول زندگیه یه خورده استرس داره …اولش همه اینجورین….یه کم بگذره درست میشه و….حالا بعد از دو سال بهتر که نشده هیچ بدترم شده…توی همین یکساله چند بار خونه رو ول کرده و رفته ، سرخود هست خودش میره و هر وقت دوس داشت بر میگرده…البته توی این مدت من هیچی واسش کم نذاشتم هیچی…نه از نظر مالی و نه از نظر عاطفی و احساسی…هر چی بیشتر محبت میکنم اون بیشتر پرخاشگری میکنه.الانم ۴ ماهه خونه رو ترک کرده و رفته پیش مامانش…گوشیشم خاموش کرده…منم چند بار رفتم دنبالش ولی بر نگشت و گفت مهریمو بده تا بیام.چند روز پیش هم ابلاغیه دادگاه اومده که خانم رفته دادگاه مهریشو گذاشته اجرا و گفته مهریمو تمام میگیرم بعد میام زندگی میکنم. البته گفته طلاقم نمیخوام ….بنظر شما من چکار کنم.خواهش میکنم راهنماییم کنید…….

    • راهنما , ژوئن 11, 2016 @ 9:47 ق.ظ

      در این مورد میتونید با متخصصین کانون مشاوران ایران، مشاوره تلفنی/تخصصی داشته باشید
      ۰۲۱-۲۲۳۵۴۲۸۲

      ۰۲۱-۲۲۶۸۹۵۵۸

  • sh , ژوئن 17, 2016 @ 10:07 ب.ظ

    آدرس یه مشاور خانم که زود هم وقت بده در بندرعباس

    • راهنما , ژوئن 18, 2016 @ 9:26 ق.ظ

      لیست مشاوران رو از اداره بهزیستی شهرتون دریافت کنید

  • K , آگوست 3, 2016 @ 8:43 ب.ظ

    سلام ؛
    من یک خانم کارمند هستم. از موقعی ک عقد کردیم همه ی حقوقم رو در اختیار همسرم قرار دادم. از همون روز های اول هر چیزی ک منفعت مالی براش داشت رو انجام می داد ولی در رابطه با انجام آموراتی ک مربوط به خانه و یا من هست رو انجام نمی ده الان یک سالی میشه ک حقوقم رو از حقوقش جدا کردم ولی باز هم همون جوزیه و بد تَر هم شده و وقتی هم می خوام ک با پولی ک من دارم کاری انجام بدیم اگه سودی برای خودش داره انجام میده نمی دونم چکار کنم لطفا راهنمایی کنید.

    • راهنما , آگوست 7, 2016 @ 8:59 ق.ظ

      ایشون از همون روز اول چنین رفتاری رو داشتند و شما بهتر از هر کسی میدونید دلیلش چی میتونه باشه
      به هر حال شما میتونید با پولتون هر کاری انجام بدید و شاید کمی کم کردن از وابستگی خودتون نسبت به میتونه مفید باشه …
      شما کارمند هستید و باید بتونید با تجربیاتی که دارید کارهایی رو انجام بدید

  • Mahsa Tavakol , آگوست 16, 2016 @ 2:26 ب.ظ

    سلام من با پسری هستم که مصرف الکل داره و چهار ماه میشه به من وعده ازدواج داده اما هیچ کاوی برای من نمیکنه حتی بعضی وقتا ازم پول قرض میگیرع بنظرتون من باید چیکار کنم حس میکنم عاشقکه چون بخاطرم خیلی کتک خورده و جنگیده و با خونوادش درگیر شده ولی نمیدونم چیکار کنم میگه کمکم کن تا ترک کنم مشروب ولی دیگه دارن ناامید میشم

    • راهنما , آگوست 16, 2016 @ 3:03 ب.ظ

      بهتره خودتون رو با چنین نشانه هایی گمراه نکنید … ایشون اگر تمایلی به ترک داشته باشه میتونه از طریق مراکز ترک اقدام کنه ولی اینکه بتونه ثابت قدم باشه واقعا” تردید وجود داره و شما باید بدونید پا در چه راهی میگذارید

  • Sara , آگوست 22, 2016 @ 9:56 ق.ظ

    سلام من ۴ ساله ازدواج کردم و قصد باردار شدن دارم ولی هیچ میل جنسی ندارم، و همین موضوع باعث مشکلات زیادی تو زندگیم شده، نمیدونم چیکار کنم،واینکه خیلی زیاد از همه چیز ترس دارم با کوچکترین اشاره ای از ترس زهره ترک میشم

    • راهنما , آگوست 22, 2016 @ 1:59 ب.ظ

      در این مورد میتونید با متخصصین کانون مشاوران ایران، مشاوره تلفنی/تخصصی داشته باشید
      ۰۲۱-۸۸۴۷۲۸۶۴

  • نازی , آگوست 27, 2016 @ 5:47 ب.ظ

    دختر٧ساله ای دارم که خودارضایی میکنه خودش رو به مبل وجاهای تیزمیماله وعرق میکنه خودش میگه حالم دگرگون میشه، بادیدنش عصبی میشم وکتش میزنم خیلی ناراحتم کمک کنید ازاینده اش میترسم بخصوص اینکه میخواد بره کلاس اول

    • راهنما , آگوست 28, 2016 @ 10:41 ق.ظ

      در این مورد میتونید با متخصصین کانون مشاوران ایران، مشاوره تلفنی/تخصصی داشته باشید
      دفتر قیطریه:
      ۰۲۱-۲۲۶۸۹۵۵۸ خط ویژه

  • ناشناس , آگوست 28, 2016 @ 2:48 ق.ظ

    سلام یازده ساله ازدواج کردم چند ماهه فهمیدم شوهرم با زنی که از خودش بزرگتره رابطه داره باید چکار کنم؟

    • راهنما , آگوست 28, 2016 @ 11:31 ق.ظ

      در زندگی زناشویی برای یک زن هیچ‌چیز سخت‌تر و دردناک‌تر از این نیست که بفهمد مرد زندگی‌اش، تکیه‌گاهش، کسی‌که در زمان ازدواج متعهد شده تنها با او باشد، مخفیانه با زن دیگری ارتباط برقرار و به او خیانت کرده است. واقعیت انکار‌ناپذیری که این‌روزها پای ثابت دادگاه‌های خانواده شده و روزی نیست‌ زنانی با چشمانی اشکبار و دلی پرخون، به دنبال جدایی و گرفتن حق و حقوق از‌دست‌رفته‌شان نباشند.

      به گزارش جام جم، پروانه یکی از زنانی است که طعم تلخ خیانت را چشیده است. او هفته گذشته به دادگاه خانواده تهران آمد و وقتی روبه روی مشاور نشست، گفت: بیست و شش ساله بودم که با نیما ازدواج کردم. در یک شرکت معتبر کار می کردم و حقوق خوبی هم می گرفتم. شوهرم آن موقع هنوز سرباز بود. به خواستگاری ام آمد و پس از یک سال نامزدی با کمک پدرم و تلاش نیما که سعی می کرد زندگی آبرومندانه ای را برایم فراهم کند، با هم ازدواج کردیم و به خانه خودمان رفتیم. صبح از خانه بیرون می آمدم و غروب که برمی گشتم، به کارهای خانه رسیدگی می کردم و غذا می پختم. دوسال پس از ازدواج مان دخترم به دنیا آمد.

      کار کردن با وجود بچه خیلی سخت بود و از طرفی شوهرم هم موافق نبود بچه را مهد کودک بگذاریم و به همین دلیل از من خواست دیگر کار نکنم و به بچه و خانه رسیدگی کنم. من هم قبول کردم. ۱۷سال از زندگی مشترک مان می گذشت و نیما، رئیس قسمت فروش محل کارش شده بود و مدام به سفرهای داخلی و خارجی می رفت. دخترم بزرگ شده بود و مسئولیتم کمتر. احساس تنهایی و افسردگی می کردم. تصمیم گرفتم دوباره کار کنم. بیشتر دنبال این بودم که از دست فکر و خیالات عجیب و غریبی که به سرم زده بود، نجات پیدا کنم. اما تغییر رفتار شوهرم، غیبت های طولانی، بی تفاوتی و رفتار سرد و بی محبتش آزارم می داد و نمی توانستم با آن کنار بیایم.

      به او شک کرده بودم. یک روز که قرار بود نیما برای انجام مأموریتی به فرودگاه و به یکی از شهرستان ها برود، مخفیانه او را تعقیب کردم. وسط راه یک دفعه دیدم تغییر مسیر داد و به سمت شمال تهران رفت. تعقیبش کردم. چند دقیقه بعد مقابل خانه ای مجلل در یکی از خیابان های شمال شهر توقف کرد. کلید انداخت و در را باز کرد و وارد خانه شد. صبح روز بعد شوهرم که رفت، به همان خانه چندطبقه رفتم، که شب قبل نیما رفته بود. یکی،یکی زنگ ها را زدم و اسم شوهرم را گفتم، اما گفتند کسی را به این نام نمی شناسند. زنگ طبقه سوم را که زدم، زنی جواب داد. گفتم: منزل آقای … نام شوهرم را گفتم.

      گفت: بله، ولی الان نیستند. سرم گیج رفت و افتادم. چنددقیقه بعد زنی آمد و در را باز کرد. تا او را دیدم، از حال رفتم. لحظاتی بعد درحالی به هوش آمدم که زن جوان لیوان آب قند در دست داشت. همسن خودم بود و فهمیدم این زن همسر دوم شوهرم است. خیلی فکر کردم این کار نیما مجازات کدام گناه من است و چه کرده ام که با من این طور رفتار کرد، اما به نتیجه ای نرسیدم. به ۱۷ سال عمر تباه شده ام فکر کردم، از این که جوانی ام را در این زندگی تباه کرده بودم و به همین خاطر دیگر حاضر نیستم حتی یک لحظه با او زندگی کنم.

      دلایل خیانت مردان
      دکتر پرویز رزاقی، روان شناس و مدرس دانشگاه، دلایل مختلفی برای خیانت مردان بیان می کند:

      ۱٫ انتخاب همسر آگاهانه نبوده و براساس تصورات ذهنی مثل زیبایی، پول و… بوده و زمانی که مرد در زندگی مشترک به آگاهی رسیده و خود را فرد موفقی ندیده، به سمت خیانت رفته است.

      ۲٫ افراد وقتی وارد زندگی مشترک می شوند، معیارهای شان سریع تر تغییر می کند. یعنی اگر زیبایی بوده، دیگر نیست و خانواده مهم تر است. تغییر جهشی نگرش، فرد را درگیر خیانت می کند.

      ۳٫ نیازهای عاطفی ـ احساسی و جنسی مرد از سوی زن تامین نشده و مرد تصور می کند این نیازها را باید در فضای خارج از خانه تامین کند.

      ۴٫ رفتارهای همسر تغییر می کند؛ یعنی زن با دلایلی وارد زندگی می شود که از نظر مرد خوب بوده، اما پس از آن، این طور نیست.

      ۵٫ نبود آرامش و آسایش در خانواده؛ زن دعوا می کند، فریاد می کشد و همسرش را تحقیر و سرزنش می کند.

      ۶ . زنانی که به لحاظ پزشکی نتوانسته اند صاحب فرزندی شوند و فضای خانه را شاد کنند؛ در این حالت مرد این حق را به خودش می دهد که با اختیار کردن همسر دوم صاحب فرزند شود.

      ۷٫ خانواده های کنترل کننده عامل دیگری است که مرد را به سمت خیانت به خانواده اش سوق می دهد. بخصوص زمانی که رابطه میان خانواده همسر و عروس، رابطه خوبی نباشد. در این صورت خانواده کنترل کننده مرد را به سمت خود می کشد و با رفتارهایی که به مرد آموزش می دهد، از او می خواهد که به همسرش بی توجهی کند. چنین خانواده هایی در واقع آتش بیار معرکه هستند.

      ۸ . دلیل دیگر خیانت مرد، برخوردار نبودن از زندگی سالم در دوران جوانی است. مردی که با انتخاب دوست دختران متعدد، دوره جوانی خود را سپری کرده، احتمال داردکه در زندگی مشترک نیز نتواند با همسر خود سازگاری و ارتباط کلامی لازم و موثر را داشته باشد. چنین مردی همیشه به دنبال رابطه های جدید غیر از همسر خود است و این موضوع می تواند رفتار آموخته شده از دوران جوانی یا یک نوع روش زندگی برای این فرد باشد و در نظام خانواده خلل ایجاد کند.

      در این میان، دو دلیل مهم بیش از دیگر دلایل، خیانت مردان را رقم می زند؛ نخست سرد مزاجی زنان یا اختلالات جنسی یا روانی ـ جنسی است که باعث می شود به تمایلات جنسی در حد انتظار و متناسب با خواست مرد پاسخ داده نشود و او برای تامین بخشی از نیازهای خود، به خارج از خانه پناه ببرد. این نکته را نیز در نظر بگیرید که پناه بردن به فضای بیرون از خانه ممکن است احساس رضایت مندی را که مرد به دنبالش است در او ایجاد نکند.

      علت دوم، تنوع طلبی مردان است که مشکل اخلاقی به شمار می رود. مردان نسبت به آنچه دارند، ممکن است احساس رضایت مندی نداشته و قانع نباشند و به همین دلیل به سمت فرد دیگری بروند. البته این تنوع طلبی ممکن است ریشه در سبک زندگی والدین داشته باشد. وجود مردان چند همسری، می تواند در بافت و نظام تفکری خانواده اختلال ایجاد کند. مجموعه این عوامل سبب می شود فضای داخل خانه ملتهب شود و مرد به سمت خیانت پیش برود.

      راه حل چیست؟
      ۱٫ زن باید حالات روحی و روانی مرد خود را بشناسد یا شناخت دقیق تری نسبت به این حالات پیدا کند.

      ۲٫ حساسیت های شوهر خود را بشناسد و به آنها احترام بگذارد.

      ۳٫ رابطه عاطفی و کلامی خود و همسرش را در سطح مطلوبی نگه دارد.

      ۴٫ عواملی که همسرش را عصبانی کرده و باعث قطع رابطه می شود، از مسیر زندگی خود بردارد.

      ۵٫ به تقاضای همسرش پاسخ دهد و در صورتی که نامطلوب بود با صحبت کردن با شوهر یا خانواده شوهر حل کند. در غیر این صورت با کمک گرفتن از یک مشاور و روان شناس، مشکل را برطرف کند.

      ۶ . اگر زن با مشکل سرد مزاجی مواجه است، برای بهبود رابطه با شوهر به درمان مشکل اقدام کند تا شاید با رفع این مشکل فضای داخل خانه به ثبات و آرامش برسد.

      ۷٫ رفتارهای کنترل کننده همراه با محدودیت و جستجو گرایانه، مرد را از خانواده دور می کند. خانم ها از این رفتار دوری کنند.

      ۸ . آراسته بودن زن، منظم بودن، رسیدگی به امور بچه ها و خانه، احترام به خانواده، دروغ نگفتن و پرهیز از مخفی کاری باعث می شود مرد در درون خانواده نیازهای عاطفی و احساسی خود را تامین کند و به بیرون پناه نبرد.

  • ali , آگوست 30, 2016 @ 6:50 ب.ظ

    سلام ۲۴ سالمه و آقا هستم مدتی است ک مبتلا به زود انزالی فوری شدم و همین امر باعث شده از امر ازدواج دور بیوفتم،میشه راهنماییم کنین،ضمنا شماره و آدرس یک دکتر خوب در شهر بندرعباس واسه رفع مشکلم میخام

    • راهنما , آگوست 31, 2016 @ 9:41 ب.ظ

      با خودارضایی موضوع زودانزالی رو نمیشه مطرح کرد …وقتی ازدواج کردید نسبت به رسیدن هر دوی شما به اوج لذت جنسی میتونید متوجه بشید آیا دچار زودانزالی هستید یا خیر ؟
      در مورد مرکز مشاوره با سازمان بهزیستی تماس بگیرید

  • ژاله , سپتامبر 2, 2016 @ 1:41 ق.ظ

    سلام
    دوسال از ازدواجم میگذره
    شوهرم کنترل اعصابش رو نداره
    مخصوصا تو ارتباط با بقیه.
    وقتی مهمونی میریم یا مهمون دعوت میکنیم از رفتاراش جلوی جمع خیلی شرمنده میشم.حرفهای نسنحیده و لحن تند و …
    خیلی وقتها هم تو دعواهای زن و شوهریمون شروع میکنه یه دادکشیدن های پی در پی.
    جوری که فک میکنم همه ی همسایه ها هم صداش رو میشنوند.
    متاسفانه زیر بار رفنارهای اشتباهش هم نمیره.
    لطفا راهنماییم کنید

    • راهنما , سپتامبر 3, 2016 @ 2:37 ب.ظ

      بهترین توصیه اینه که حدود و خطوط قرمز ایشون رو بشناسید و از ورود به این حوزه ها دوری کنید تا ایشون برای عصبانیت تحریک نشه
      دوم اینکه حتما”خودتون به تنهایی با مشاوری مجرب مشورت کنید و راهکارهایی برای برخورد با ایشون رو پیدا کنید
      تصویر ۷ راه برای آرام کردن همسر عصبانی
      خیلی وقت‌ها همسران بر سر یک مسئله هر چقدر هم بی‌ارزش با هم اختلاف عقیده پیدا کرده و بار‌ها و بار‌ها از دست هم عصبانی می‌شوند. گاهی اوقات این عصبانیت ساعت‌ها طول کشیده و تبدیل به یک معضل می‌شود و‌گاه زود به پایان می‌رسد اما نکته اینجاست که چگونه در مواقع عصبانیت خود را کنترل کنیم تا به معضلات جدی‌تر گرفتار نشویم.
      ۱- علت عصبانیت را فوراً پیدا کنید: زمانی‌هایی وجود دارد که به طور ناگهانی با عصبانیت همسرتان مواجه می‌شوید بدون آنکه بدانید او به چه علت عصبانی است.
      گاهی رفتار عصبی همسرتان ممکن است دلیلی خارج از خانه و رابطه زناشویی داشته باشد بنابراین بهتر است زن یا شوهر از علت عصبانیت همسرشان آگاهی پیدا کنند.
      در این مواقع ترک کردن فرد عصبانی کار عاقلانه‌ای نیست زیرا تصور بر این است که اگر او را ترک کند او آرامش پیدا می‌کند در حالی که این مسئله نه تنها بهبود پیدا نمی‌کند بلکه اوضاع را بد‌تر خواهد کرد. زیرا هجوم افکار همراه با تنش و عصبانیت در مواقع تنهایی او را‌‌ رها نخواهد کرد.
      ۲- آرام باشید: عصبانیت، غذای عصبانیت است. وقتی همسرتان عصبانی است و شما علت عصبانیت آن را فهمیده‌اید، حتی اگر شما موضوع عصبانیت او باشید سعی کنید در آن موقعیت شما نیز عصبانی نشوید زیرا به هم ریختن اوضاع و فضا تنها باعث ادامه مشاجرات شده و اوضاع را بد‌تر از پیش خواهد کرد.
      در آن موقعیت سعی کنید آرام باشید حتی اگر حق با شما باشد و بحث درباره موضوع را به وقت دیگری موکول کنید.
      ۳- احساسات همسرتان را در نظر گرفته و به زبان آورید: خیلی آرام و بدون پرده به او بگویید «می‌دانم عصبانی هستی». این بیان به فرد عصبانی اطمینان می‌دهد که همسرش درک مناسبی از او داشته و موضوع بزودی حل می‌شود. وقتی همسر بداند هنگام تنش فکری تنها نیست احساس آرامش بیشتری می‌کند.
      ۴- با همسرتان همدردی کنید: اگر شما هم احساس عصبانیت می‌کنید و از احساس عصبانیت همسرتان ناراحت هستید این احساس خود را به زبان آورید زیرا اگر فرد عصبانی بداند که همسرش احساسات واقعی‌اش را انکار کرده و نسبت به موضوع پیش آمده بی‌تفاوت است، خشم‌اش بیشتر می‌شود.
      ۵- برای صلح پیش قدم شوید: وقتی از دلایل عصبانیت همسرتان با خبر شدید و به طور واقع بینانه متوجه شدید شما نیز در این ماجرا مقصر بوده‌اید برای صلح چند قدم بردارید این قدم‌ها بیانگر این است که خواهان آشتی هستید و بخشی از اشتباهات خود را پذیرفته‌اید و قصد دارید مشکل پیش آمده را هر چه سریع‌تر حل کنید. البته در این راه چند قدم واقعی‌تر هم باید بردارید.
      ۶- از تکنیک رکوردشکنی استفاده کنید: غالب اوقات رسم خانه شما این است که پس از چند روز قهر دوباره صلح برقرار شود. حال شما از‌‌ همان ابتدا پیش قدم شده و این رسم کهنه را بشکنید.
      عصبانیت و کشدار کردن ماجرا را به روزهای بعدی موکول کنید و با آرامش به حرف‌های همسرتان گوش فرا دهید. اگر هنگام صحبت پیرامون موضوع پیش آمده مقوله عصبانیت را فراموش کنید. آرامش، همه چیز را حل خواهد کرد.
      ۷- تکنیک مه آلود: این تکنیک به شما کمک می‌کند تا عیب جویی‌های بی‌دلیل را دفع کنید چون عیب جویی باعث می‌شود عصبانیت همسرتان اوج گرفته و اوضاع بد‌تر شود، به جای بحث کردن با همسرتان درباره موضوع پیش آمده سعی کنید او را از فضای عصبانیتش منحرف کرده و وارد جاده مه آلود کنید.
      به طور مثال وقتی او به خاطر خودپسندی شما عصبانی است به او بگویید «موافقم بعضی وقت‌ها درباره عواقب کار‌ها فکر نمی‌کنم اما در این راه سعی خودم را بیشتر می‌کنم» یا اگر او به خاطر تأخیرتان عصبانی است به جای دلیل آوردن تنها به او بگویید «می‌دانم تأخیر داشته‌ام سعی می‌کنم همین امروز این مسئله را طور دیگری جبران کنم.»

  • سارا , سپتامبر 2, 2016 @ 5:05 ب.ظ

    لطفا یک روانشناس مجرب در جزیره قشم معرفی کنید و بگویید چطور می توان یک شخص معتاد را وادار به رفتن نزد روانشناس کرد؟

    • راهنما , سپتامبر 3, 2016 @ 2:42 ب.ظ

      با سازمان بهزیستی ناحیه خودتون تماس بگیرید

  • حلما , اکتبر 6, 2016 @ 9:20 ق.ظ

    کسی دیگری رو دوست داشتم و دارم و به زور با یک نفر دیگر ازدواج کردم
    حتی یک روز خوش هم ندارم
    همه فکرم اون پسری هس ک عاشقشم
    نمیتونم با شوهرم همخواب شم چون میلی بهش ندارم وقتی بهم دست میزنه روانی میشم.توروخدا کمکم کنید
    همه فکرم ب سمت طلاقه…..

  • امید , اکتبر 15, 2016 @ 10:57 ق.ظ

    سلام می خواستم راهنماییم کنید که باید چکار کنم من ۲۵سالمه ودچارافسردگی شدید هستم وحتی یک بار هم خودکشی کردم وبعد پشیمان شدم.نمی دونم باید چکار کنم همیشه خسته وناامیدم ارداه ندارم لطفا راهنماییم کنید چکار باید انجام بدم ممنون میشم

    • راهنما , اکتبر 17, 2016 @ 5:00 ب.ظ

      افراد افسرده امیدی به زندگی ندارند و احساس عجز و ناتوانی می کنند. امید خود را به خدا از دست ندهید و یادتان باشد هیچ کس به اندازه خداوند نسبت به مردم دلسوزی ندارد.

      آیا از مشکل افسردگی رنج می برید؟ توصیه ما به شما این است که برای حل این معضل موارد زیر را درنظر داشته باشید:

      در مورد افسردگی اطلاعات کافی به دست آورید و از دیگران نیز کمک بگیرید.

      شما می توانید برای کسب اطلاعات راجع به افسردگی به کتاب ها و منابع اینترنتی مراجعه کنید. شما باید بدانید دیگران این مشکل را چگونه حل کرده اند و چه درمان هایی برای این مسئله وجود دارد.

      افسردگی معضل بسیار پیچیده ای است و شما به تنهایی نمی توانید آن را حل کنید. معمولا درمان افسردگی روندی طولانی مدت است. بسیاری از مردم افسرده نیازی به مشورت با پزشک نمی بینند. اگر انتظار دارید بیماری شما به خودی خود درمان شود در اشتباه هستید. از قدیم گفته اند: «از تو حرکت، از خدا برکت» شما نباید به هیچ وجه از بیماری خود احساس شرمندگی کنید. ابداً به حرف های مردم در این زمینه توجه نکنید. افسردگی یک بیماری جدی است که می تواند بر اثر عدم تعادل مواد شیمیایی مغز یا سایر عوامل ایجاد شود. افسردگی نیز همانند سایر بیماری ها نیاز به درمان دارد. در غیر صورت از دست آن خلاصی نخواهید یافت.

      امید خود را به خدا از دست ندهید

      افراد افسرده امیدی به زندگی ندارند و احساس عجز و ناتوانی می کنند. امید خود را به خدا از دست ندهید و یادتان باشد هیچ کس به اندازه خداوند نسبت به مردم دلسوزی ندارد.

      توصیه دیگر ما به شما این است که به خودتان حرف های امیدوارکننده بزنید. شما می توانید این حرف ها را بر روی کاغذ بیاورید و هر روز بخوانید. حتی اگر خودتان به این حرف ها اعتقادی نداشته باشید ترک آنها نتایج مثبت زیادی خواهد داشت. در تمام مراحل از خدا کمک بخواهید.

      رفتار دوستانه ای داشته باشید

      محبت کردن به مردم از نظر روحی تأثیرات مثبت زیادی دارد. بدترین کاری که یک فرد افسرده می تواند انجام دهد این است که تنها بماند. افسردگی در تنهایی تشدید می شود. البته فرد افسرده تمایلی به حضور در جمع ندارد ولی او باید خود را مجبور به این کار کند.

      در یک کلاس هنری یا ورزشی ثبت نام کنید، دوستان تان را برای صرف ناهار به خانه دعوت نمایید و یا به عیادت سالمندان و بیماران بروید.

      خندیدن را از یاد نبرید

      به تماشای فیلم های کمدی و مطالعه کتاب های سرگرم کننده بپردازید. بهترین کار این است که به همراه دوستان تان بخندید. خندیدن روی مواد شیمیایی مغز تأثیر مثبت می گذارد و باعث می شود احساس خوبی پیدا کنید. مشکلات نیز همین تأثیر را دارد ولی با مصرف آن باید خطر چاق شدن را بپذیرید! یکی از همکاران آقای «الف» همیشه خنده بر لب داشت. او تصمیم گرفت با دوستش رقابت کند و به زودی متوجه شد که لبخند زدن مسری است. وقتی همیشه لبخند بر لب داشته باشید به نظر می رسد که زمان زود می گذرد و شما احساس آرامش بیشتری می کنید. یادتان باشد خداوند همه بندگانش را دوست دارد و مراقب آنها ست پس، نگران چه هستید؟!

      خود را مشغول نگه دارید

      همه ما احتیاج داریم خود را به کاری مشغول کنیم. اگر برای حل مشکلات دیگران تلاش کنید کمتر به خودتان می اندیشید. یادتان باشد احساس شادی مثل بومرنگ است. وقتی شما دیگران را شاد می کنید، این شادی به سوی خودتان برمی گردد.

      با کمک کردن به دیگران احساس می کنید در این جهان نقش مثبتی برعهده دارید و این مسئله به تقویت عزت نفس شما منجر می شود.

      فعالیت های بدنی را از یاد نبرید

      از قدیم گفته اند: «فکر سالم در بدن سالم است»، فعالیت بدنی در سلامتی نقش مهمی دارد. حتی یک پیاده روی ساده، تنفس هوای تازه و تماشای زیبایی های طبیعت بسیار مفید است.

      ورزش بر روی مواد شیمیایی مغز تأثیر می گذارد. در ضمن اگر احساس افسردگی می کنید اعضای خانواده خود را در آغوش بگیرید. این کار استرس را کاهش می دهد و سیستم ایمنی بدن شما را تقویت می کند، تماس بدن، فشار خون را پایین می آورد. در آغوش گرفتن برای هر دو طرف نتایج مثبتی دارد.

      میان «تنهایی» و «در جمع بودن» تعادل برقرار کنید

      هرگز نتایج مثبت دعا خواندن را نادیده نگیرید. دعا خواندن راه بسیار خوبی برای حرف زدن با خداوند است و یکی از بهترین راه های ضدافسردگی محسوب می شود. البته تنهایی بیش از حد افسردگی را تشدید می کند. هرگز در لاک انزوا فرو نروید. یادتان باشد باید میان «تنهایی» و «در جمع بودن» تعادل برقرار کنید.

      اشتباهات دیگران و خودتان را ببخشید

      گاهی انسان بر اثر ارتکاب گناه دچار افسردگی می شود ولی یادتان نرود که خداوند مهربان و توبه پذیر است. شما نیز باید خودتان را ببخشید. خشم نیز احساس سرخوردگی را به همراه دارد و این احساس به افسردگی منجر می شود اگر اشتباهات دیگران را ببخشید احساس آرامش خواهید کرد.

      خانم «ب» که از همسرش جدا شده بود امیدی به آینده نداشت. او همیشه نگران بود و احساس استیصال می کرد.

      خانم «ب» تصمیم قاطع گرفت که اوضاع را تغییر دهد و با کنار گذاشتن کدورت ها، خشم، نفرت و ترس به آرامش برسد.

      خانم «ب» می گوید: «دشوارترین کاری که انجام دادم بخشیدن خودم و همسر سابق ام بود. این کار حتی از مردن هم سخت تر بود!»

      خانم «ب» تا حدی حق دارد. بخشیدن خود و دیگران کار آسانی نیست ولی اهمیت زیادی دارد.
      از دیگران قدردانی کنید.

      اگر دچار افسردگی شده اید به نعمت هایی که در اختیار دارید فکر کنید. یادتان باشد افسردگی یک بیماری مهلک و همیشگی نیست و قابل علاج است. شاید احساس کنید در پایان تونل هیچ نوری دیده نمی شود ولی مطمئن باشید که این طور نیست و شما می توانید برای درمان خود گام های عملی بردارید. توصیه های فوق حتی برای کسانی هم که دچار افسردگی نشده اند مفید خواهد بود.
      در این مورد میتونید با متخصصین کانون مشاوران ایران، مشاوره تلفنی/تخصصی داشته باشید

      ۰۲۱-۲۲۶۸۹۵۵۸

  • محسن , اکتبر 20, 2016 @ 10:45 ق.ظ

    مدت ۶ ساله ازدواج کردم در این ۶ سال همسرم بخاطر هر موردی باهام صرصدا میکنه یا اعتراض میکنه . میفهمه هم هرچی در هر موردی اعتراض کنه من با خونسردی کارخودم انجام میدم ولی برای هر چیزی مخالفتشو میکنه. حتی قبل از نزدیکی تابهال پیش نیومده که اولش بهانه نیاره یا مثلا به هر چیزی ناامیده اگه بخاد بره سوپرمارکت قبلش میگه خدا کنه اسانسور خراب نباشه ّ بعد میگه خدا کنه سوپرمارکت فلان چیز داشته باشه…. من دوستش دارم ولی از صرصداهاش و ناامید بودنش در هرمورد خسته شدم . چکارکنم چکارکنم ؟؟؟؟

    • راهنما , اکتبر 20, 2016 @ 5:08 ب.ظ

      در هنگام مجادله با همسرتان سعی کنید این نکات را رعایت کنید تا سریعتر به به زندگی آرام خود بر گردیدو از زندگی خود لذت ببرید.
      ۱- آرام باشید: سعی کنید در مجادله و بحث هایتان در مقابل همسرتان آرام باشید و کمتر از او شکایت کنید اما اگر او همچنان از شما شکایت می کرد بهتر است به حرفهایش گوش کنید و آرام آرام به او محبت کنید قطعا او هم آرام خواهد شد.
      ۲- سورپرایزش کنید: همسرتان را با یک هدیه کوچک مثل بلیط سیما یا با یک شاخه گل و یاهرچیز دیگری سورپرایز کنید. این حرکت تاثیر بسزایی در روابط زن و شوهردارد.
      ۳- از چیزهایی که شما را خوشحال می کند به او بگویید: این را بدانید که هیچ کس کامل نیست پس وقتی همسرتان شروع به نق زدن کرد به آرامی با او صحبت کنید و وقتی همسرتان عصبانیتش فروکش کرد به او بگویید که کدام رفتارش شما را آزار می دهد و کدام رفتارش را شما دوست دارید.
      ۴- برای مدت کوتاهی همدیگر راترک کنید: بهتر است در این شرایط به مدت کوتاهی از هم دور باشید تا ذهن شما این قضیه را فراموش کند. مثلا با دوستان خود به گردش یکی دو روزه بروید تا آرام شوید و با روحیه بهتری به زندگی خود برگردید.

      در این مورد میتونید با متخصصین کانون مشاوران ایران، مشاوره تلفنی/تخصصی داشته باشید
      ۰۲۱-۸۸۴۷۲۸۶۴

  • راهنما , اکتبر 29, 2016 @ 12:54 ق.ظ

    با سازمان بهزیستی شهرتون تماس بگیرید

  • ستاره , نوامبر 18, 2016 @ 3:24 ب.ظ

    سلام من شش ساله ازدواج کردم تو این مدت دعوای من و شوهرم سر خانواده اش بوده حالا بعد از این برگشته به خانواده من هم توهین کرده و رفته الان ۳ ماهه نمیدونه زنش مرده یا زندهست به من بگین چکار کنم

    • راهنما , نوامبر 19, 2016 @ 11:51 ق.ظ

      در این مواقع باید با وساطت بزرگان هر دو خانواده وارد موضوع بشید و اونو حل و فصل کنید

  • بينام , نوامبر 18, 2016 @ 5:50 ب.ظ

    سلام من احساس افسردگى میکنم باید ب کجا مراجعه کنم.؟؟

    • راهنما , نوامبر 19, 2016 @ 11:39 ق.ظ

      در مورد افسردگی اطلاعات کافی به دست آورید و از دیگران نیز کمک بگیرید.

      شما می توانید برای کسب اطلاعات راجع به افسردگی به کتاب ها و منابع اینترنتی مراجعه کنید. شما باید بدانید دیگران این مشکل را چگونه حل کرده اند و چه درمان هایی برای این مسئله وجود دارد.

      افسردگی معضل بسیار پیچیده ای است و شما به تنهایی نمی توانید آن را حل کنید. معمولا درمان افسردگی روندی طولانی مدت است. بسیاری از مردم افسرده نیازی به مشورت با پزشک نمی بینند. اگر انتظار دارید بیماری شما به خودی خود درمان شود در اشتباه هستید. از قدیم گفته اند: «از تو حرکت، از خدا برکت» شما نباید به هیچ وجه از بیماری خود احساس شرمندگی کنید. ابداً به حرف های مردم در این زمینه توجه نکنید. افسردگی یک بیماری جدی است که می تواند بر اثر عدم تعادل مواد شیمیایی مغز یا سایر عوامل ایجاد شود. افسردگی نیز همانند سایر بیماری ها نیاز به درمان دارد. در غیر صورت از دست آن خلاصی نخواهید یافت.

      امید خود را به خدا از دست ندهید

      افراد افسرده امیدی به زندگی ندارند و احساس عجز و ناتوانی می کنند. امید خود را به خدا از دست ندهید و یادتان باشد هیچ کس به اندازه خداوند نسبت به مردم دلسوزی ندارد.

      توصیه دیگر ما به شما این است که به خودتان حرف های امیدوارکننده بزنید. شما می توانید این حرف ها را بر روی کاغذ بیاورید و هر روز بخوانید. حتی اگر خودتان به این حرف ها اعتقادی نداشته باشید ترک آنها نتایج مثبت زیادی خواهد داشت. در تمام مراحل از خدا کمک بخواهید.

      رفتار دوستانه ای داشته باشید

      محبت کردن به مردم از نظر روحی تأثیرات مثبت زیادی دارد. بدترین کاری که یک فرد افسرده می تواند انجام دهد این است که تنها بماند. افسردگی در تنهایی تشدید می شود. البته فرد افسرده تمایلی به حضور در جمع ندارد ولی او باید خود را مجبور به این کار کند.

      در یک کلاس هنری یا ورزشی ثبت نام کنید، دوستان تان را برای صرف ناهار به خانه دعوت نمایید و یا به عیادت سالمندان و بیماران بروید.

      خندیدن را از یاد نبرید

      به تماشای فیلم های کمدی و مطالعه کتاب های سرگرم کننده بپردازید. بهترین کار این است که به همراه دوستان تان بخندید. خندیدن روی مواد شیمیایی مغز تأثیر مثبت می گذارد و باعث می شود احساس خوبی پیدا کنید. مشکلات نیز همین تأثیر را دارد ولی با مصرف آن باید خطر چاق شدن را بپذیرید! یکی از همکاران آقای «الف» همیشه خنده بر لب داشت. او تصمیم گرفت با دوستش رقابت کند و به زودی متوجه شد که لبخند زدن مسری است. وقتی همیشه لبخند بر لب داشته باشید به نظر می رسد که زمان زود می گذرد و شما احساس آرامش بیشتری می کنید. یادتان باشد خداوند همه بندگانش را دوست دارد و مراقب آنها ست پس، نگران چه هستید؟!

      خود را مشغول نگه دارید

      همه ما احتیاج داریم خود را به کاری مشغول کنیم. اگر برای حل مشکلات دیگران تلاش کنید کمتر به خودتان می اندیشید. یادتان باشد احساس شادی مثل بومرنگ است. وقتی شما دیگران را شاد می کنید، این شادی به سوی خودتان برمی گردد.

      با کمک کردن به دیگران احساس می کنید در این جهان نقش مثبتی برعهده دارید و این مسئله به تقویت عزت نفس شما منجر می شود.

      فعالیت های بدنی را از یاد نبرید

      از قدیم گفته اند: «فکر سالم در بدن سالم است»، فعالیت بدنی در سلامتی نقش مهمی دارد. حتی یک پیاده روی ساده، تنفس هوای تازه و تماشای زیبایی های طبیعت بسیار مفید است.

      ورزش بر روی مواد شیمیایی مغز تأثیر می گذارد. در ضمن اگر احساس افسردگی می کنید اعضای خانواده خود را در آغوش بگیرید. این کار استرس را کاهش می دهد و سیستم ایمنی بدن شما را تقویت می کند، تماس بدن، فشار خون را پایین می آورد. در آغوش گرفتن برای هر دو طرف نتایج مثبتی دارد.

      میان «تنهایی» و «در جمع بودن» تعادل برقرار کنید

      هرگز نتایج مثبت دعا خواندن را نادیده نگیرید. دعا خواندن راه بسیار خوبی برای حرف زدن با خداوند است و یکی از بهترین راه های ضدافسردگی محسوب می شود. البته تنهایی بیش از حد افسردگی را تشدید می کند. هرگز در لاک انزوا فرو نروید. یادتان باشد باید میان «تنهایی» و «در جمع بودن» تعادل برقرار کنید.

      اشتباهات دیگران و خودتان را ببخشید

      گاهی انسان بر اثر ارتکاب گناه دچار افسردگی می شود ولی یادتان نرود که خداوند مهربان و توبه پذیر است. شما نیز باید خودتان را ببخشید. خشم نیز احساس سرخوردگی را به همراه دارد و این احساس به افسردگی منجر می شود اگر اشتباهات دیگران را ببخشید احساس آرامش خواهید کرد.

      خانم «ب» که از همسرش جدا شده بود امیدی به آینده نداشت. او همیشه نگران بود و احساس استیصال می کرد.

      خانم «ب» تصمیم قاطع گرفت که اوضاع را تغییر دهد و با کنار گذاشتن کدورت ها، خشم، نفرت و ترس به آرامش برسد.

      خانم «ب» می گوید: «دشوارترین کاری که انجام دادم بخشیدن خودم و همسر سابق ام بود. این کار حتی از مردن هم سخت تر بود!»

      خانم «ب» تا حدی حق دارد. بخشیدن خود و دیگران کار آسانی نیست ولی اهمیت زیادی دارد.
      از دیگران قدردانی کنید.

      اگر دچار افسردگی شده اید به نعمت هایی که در اختیار دارید فکر کنید. یادتان باشد افسردگی یک بیماری مهلک و همیشگی نیست و قابل علاج است. شاید احساس کنید در پایان تونل هیچ نوری دیده نمی شود ولی مطمئن باشید که این طور نیست و شما می توانید برای درمان خود گام های عملی بردارید. توصیه های فوق حتی برای کسانی هم که دچار افسردگی نشده اند مفید خواهد بود.
      در این مورد میتونید با متخصصین کانون مشاوران ایران، مشاوره تلفنی/تخصصی داشته باشید
      ۰۲۱-۲۲۳۵۴۲۸۲

  • eli , نوامبر 19, 2016 @ 12:50 ق.ظ

    شوهرم قبل ازدواج با من رابطه نا مشروع داشته تازه فهمیدم و خیلی ناراحتم چی کار کنم راهنمایی کنید

    • راهنما , نوامبر 19, 2016 @ 12:16 ب.ظ

      بعد چطور بوده که شما خودتون متوجه نشدید ؟

  • Tufan , نوامبر 30, 2016 @ 2:02 ب.ظ

    شوهرم تصمیم به جدایی گرفته و من خیلی داغونم حتی حاضر نیست که یکبار فرصت جبران به خودش و من بده.شوهرم آدم بیش از حد مغرور و خودخواه هستش و به هیچ عنوان اشتباه خودشو نمیپذیره و همش میگه وقتی من لج میکنم تو کوتاه بیا و سکوت کن.همش توی زندگی مشترکمون منو مقصر این جدایی میدونه.من الان چیکار کنم که بتونم به راحتی ازش دل بکنم.

  • احسان , دسامبر 1, 2016 @ 12:21 ب.ظ

    برای درمان اعتماد به نفسم باید چیکار کنم؟
    خداروشکر از موقعیت خوب شغلی و شرایط مناسب خانوادگی و تحصیلات ارشد و موقعیت اجتماعی و وجهه ی اجتماعی مناسبی برخوردارم ولی در برخورد با دیگران خودم رو پایینتر میبینم، لطفا راهنمایی بفرمایید.
    با تشکر

    • dr-salary , دسامبر 2, 2016 @ 1:40 ب.ظ

      با سلام شرکت در کارگاه هایی مربوط به
      مهارت های ارتباطی و عزت نفس مس تونه مفید باشه که در همه شهرها در مراکز مشاوره دانشگاهی و غیره برگزار می شود
      موفق باشید

  • ناشناس , دسامبر 10, 2016 @ 7:59 ب.ظ

    سلام. من یک پسر ۴٫۵ ساله دارم که خیلی عصبی و پرخاشگره ودائم منو کتک میزنه وبه هیچ عنوان حرفم رو گوش نمیکنه .خیلییییییی نق میزنه و گریه میکنه درحدی که گاهی احساس میکنم میتونم بکشمش .لطفا کمکم کنید .ممنون

    • راهنما , دسامبر 10, 2016 @ 10:06 ب.ظ

      بازیگوشی کردن کودک نوعی جلب توجه والدین و تقاضای محبت بیشتر است.در این گروه سنی (به ویژه دو تا چهار سالگی) ، کودکان مقاومت و لجبازی بیشتری نشان می دهند.اگر انتظارات والدین از کودکان منطقی باشد و وظایف ساده و آسانی برای آنان تعیین کنند، آنها نیز همکاری می‌کنند و رفتاری مطلوب نشان می‌دهند. کودکان برای کنارآمدن با دیگران به قوانین ساده و روشن نیازمند هستند. نباید از کودکان بخواهیم که هر آنچه می‌گوییم انجام دهند. کودکان در سنین پیش‌دبستانی دوست دارند خودشان تصمیم بگیرند، انتخاب کنند و درکارهای مربوط به خود مستقل باشند. بنابراین تنها در مواردی کودک، لجباز به شمار می‌آید که بیش از نصف دستورات والدین را انجام ندهد. چرا کودکان لجباز می‌شوند؟ وقتی کودکان درخواستی دارند یا والدین آنها را مجبور به انجام عملی بر خلاف میلشان می‌کنند لجباز می‌شوند. گاهی توجه زیاد والدین به رفتارهای نامناسب کودکان سبب می‌شود که رفتارهای نادرست آنان تقویت شود طوریکه کودکان به دلیل آوردن، جروبحث کردن، نق زدن، مجادله کردن و درخواست‌های مکرر متوسل می‌شوند. گاهی نیز علت لجبازی کودکان این است که والدین در برابر لجبازی‌های آنها رفتار ثابتی ندارند. مثلا یک روز هیچ عکس‌العملی در برابر لجبازی نشان نمی‌دهند و روز دیگر از آنها می‌خواهند مطابق با خواسته آنها رفتار کنند. اگر همیشه با کودکان رفتار ثابتی داشته باشیم کمتر لجبازی می‌کنند. نحوه دستوردادن والدین نیز بسیار موثر است اگر والدین زیاد دستور بدهند، کودکان خسته می‌شوند و از انجام دستورات خودداری می‌کنند. گاه، کودکان برای آن دستور را اجرا نمی‌کنند چون کسی به آنها یاد نداده است چگونه آن کار را انجام دهند. مثلا کودک طرزاستفاده از قاشق و چنگال را نیاموخته است اما والدین توقع دارند آداب صحیح غذاخوردن را رعایت کند. در مورد دستوراتی که به کودک می‌دهید، فکر کنید. قوانین را مستقیم و واضح بیان کنید و به آنها در زمینه رعایت این قوانین کمک کنید. با کودک صمیمی ‌شوید و به او توجه کنید. در کنار او بنشینید وبه چشم‌هایش نگاه کنید، نام او را به زبان بیاورید و او را به انجام کار تشویق کنید. کارهایی را که از کودک انتظار دارید به اوبگویید. در خواست‌های خود را به طور واضح و روشن بیان کنید. به کودکان خود برای همکاری فرصت کافی بدهید. در صورت انجام دستور از او تشکر کنید. اگر می‌خواهید کار جدیدی مثل آماده شدن برای خواب را به کودکتان یاد دهید، یک بار توضیح دهید، پنج دقیقه صبر کنید سپس خواسته خود را یک بار دیگر تکرار کنید. اگر می‌خواهید کودک از انجام کار خاصی خودداری کند، باید از تکرار مرتب آن اجتناب کنید. دلایل منطقی بیاورید. اگر کودک ظرف پنج دقیقه کار مورد نظر را انجام نداد از دلایل متناسب با موقعیت استفاده کنید. درصورتی‌که کودک باز هم دستور شما را انجام نداد و در همان موقع مشغول فعالیت خاصی مانند تماشای تلویزیون یا بازی خود بود، فعالیت او را قطع کنید (تلویزیون را خاموش کنید یا اسباب بازی را بردارید) و به کودک در مورد دلیل انجام این کار توضیح دهید. برای حذف یک فعالیت (ندیدن تلویزیون) پنج تا ده دقیقه کافی است. از شکایت، اعتراض و بحث با کودک خودداری کنید. کودک را به فعالیت قبلی باز گردانید. درصورتی‌که زمان مورد نظر برای اصلاح رفتار کودک به اتمام رسید اجازه فعالیت دوباره را داده یا اسباب بازی را به کودک بدهید. اگر بعد ازشروع دوباره فعالیت یا برگرداندن اسباب بازی، لجبازی ادامه داشت دلایل منطقی خود را تکرار کنید و به او فرصت طولانی تر بدهید (مثلا بقیه روز ) یا از” روش ساکت کردن کودک” استفاده کنید. در صورت لزوم از “روش ساکت کردن یا محروم کردن” استفاده کنید. گاهی اوقات می‌خواهید کودک کار جدیدی را شروع کند درحالی‌که او به راحتی آن را نمی‌پذیرد مثلا می‌خواهید کودک در ساعت معینی بخوابد درحالی‌که دیگر افراد خانواده بیدار هستند. در صورت ادامه مشکل رفتاری کودک، به او توجه نکنید. او را روی صندلی دور از دیگر افراد خانواده بنشانید و به او بگویید” برای دو دقیقه باید ساکت بنشینی” و دیگر به او توجه نکنید. اگر کودک ساکت ننشست از محروم کردن استفاده کنید و به او بگویید چون دو دقیقه ساکت ننشستی به همین دلیل تو را از … محروم می‌کنم. محروم کردن یعنی حذف کردن فعالیت خاصی که در آن زمان کودک انجام می‌دهد (مثلا بازی کردن با اسباب بازی یا تماشای تلویزیون). او را به یک اتاق دیگر (غیر از اتاق خودش ) بفرستید و با در نظر گرفتن سن کودک، بین سه الی هشت دقیقه اجازه ندهید از اتاق خارج شود. اگر در این مدت کودک ناراحت یا عصبانی شد به او توجهی نکنید و در صورتی که از اتاق خارج شد او را به اتاق برگردانید. کودک را به جای قبلی برگردانید. درصورتی‌که بعد از اتمام زمان مورد نظر کودک دستورات شما را انجام داد، او را تشویق کنید. در صورت سرپیچی او از روش “ساکت کردن یا محروم کردن” استفاده کنید و تا زمانی که کودک شما به رفتار جدید عمل نکرده است، روش‌های قبلی را تکرار کنید. برای آنکه کودک مستقل شود به او حق انتخاب دهید. لازم نیست تمام قوانین و دستورات را برای کودک توضیح دهید. زیرا منجر به بحث کردن کودک با شما خواهد بود. با کودک صمیمی‌ باشید، به او توجه کنید و به طور مستقیم و آشکار از او درخواست کنید. کودک را به دلیل رفتار خوب، تشویق کنید. زمانی که کودک لجبازی می‌کند، سریع عکس العمل نشان دهید. از راهکارهای مختلف مانند ارایه دلایل منطقی و روش ” ساکت کردن و محروم کردن” استفاده کنید. قاطعیت شما در مقابل فرزندتان و نوع رفتار شما تاثیر مستقیمی بر رفتار او دارد و خوب است که با مراجعه به روانشناس کودک نوع رفتارهای شما بیشتر بررسی شده و راهکارهای مناسب تری دریافت کنید.
      در این مورد میتونید با متخصصین کانون مشاوران ایران، مشاوره تلفنی/تخصصی داشته باشید

      ۰۲۱-۲۲۶۸۹۵۵۸

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد.