مرکز مشاوره

مرکز مشاوره اردبیل

مرکز مشاوره اردبیل

مشورت گرفتن از یک مشاور خوب در یک مرکز مشاوره معتبر به راستی نقش به سزایی در موفقیت و رسیدن به یک زندگی شیرین تر دارد. بعضا دیده شده مراجعه به یک مشاور خوب  زندگی فرد را دگرگون کرده و از حالت سردرگمی و نگرانی در آورده و آرامش ذهن را برای فرد به ارمغان آورده است.

مشکلاتی از قبیل مشکلات خانوادگی ، زناشویی ، کودکان و نوجوانان و بسیاری مشکلات دیگر  میتوانند به راحتی قابل حل باشند. در همین راستا مشاوران و روانشناسان مجرب و سرشناس ما در مرکز مشاوره اردبیل و در شعب آن مانند مرکز مشاوره دانش، مرکز مشاوره قدس ، مرکز مشاوره راه دانشگاه آماده ارائه هرگونه خدمات مشاوره ای هستند.

شما میتوانید با مراجعه به مشاوره خانواده قدس، مشاوره خانواده راه دانشگاه، مشاوره خانواده دانش، مشاوره ازدواج دانش ، مشاوره ازدواج قدس و سایر نمایندگی های مرکز مشاوره اردبیل حلال مشکلات خود باشید.

شماره های تماس 01

۵ساله مبتلا به بیماری پانیک هستم

سلام و خسته نباشید من ۲۳سالمه حدود ۵ساله مبتلا به بیماری پانیک هستم پیش یه روانپزشک رفتم برام داروی سرترالین و هالوپریدول تجویز کردن حدود یه ماه مرتب مصرف کردم ولی نتیجه نگرفتم می خواستم بدونم پیش یه روانشناس برای روان درمانی و هیپنوتیزم درمانی برم بهترم نتیجه میگیرم یا دارو مصرف کنم اخه شنیدم پانیک به دارو جواب نمیده ودمم طوریم که به محیط درمانی خوب جواب میدم ممنون میشم اگه راهنماییم کنید باتشکر

پاسخ

با سلام این مشکل به دارو پاسخ می دهد منتهی برای اثر بخشی داروها باید بیش از چنددهفته مصرف کنید و از دارو انتظار معجزه نداشته باشید.

منتهی می توانید با استفاده از روانشناس و خدمات روانشناختی درمان را تسریع کنید چون اکنون برای این اختلال پکیج های درمانی وجود دارد و تقریبا ۷۸ درصد بیماران پاسخ گرفتند و درمان شدند کم کم بعد از مراجعه به روانشناس اگر البته صبور باشید و به درمان متعهد خواهید دید که دوز دارو کاهش و حتی قطع خواهددشد .

منتهی زمان باید سپری شود.

امیدوارم به زودی بهبود پیدا کنید .
در این مورد میتونید با متخصصین کانون مشاوران ایران، مشاوره تلفنی/تخصصی داشته باشید
دفتر قیطریه:
۰۲۱-۲۲۶۸۹۵۵۸
موفق باشید

نحوه گرفتن وقت مشاوره

سلام خسته نباشید
من چطور میتونم به وقت مشاوره بگیرم؟
ممنون میشم هرچى زودتر جوابمو بدید

پاسخ

در این مورد میتونید با متخصصین کانون مشاوران ایران، مشاوره تلفنی/تخصصی داشته باشید
دفتر سعادت آباد:
۰۲۱-۲۲۳۵۴۲۸۲ خط ویژه

مشاوره ازدواج

سلام خسته نباشید…برای مشاوره گرفتن در مورد ازدواج به کدوم مرکز باید مراجعه کنم میشه ادرس و شماره رو لطف کنین بدین؟؟

پاسخ

با سلام دوست عزیز شما تماس بگیرید راهنمایی خواهید شد که به کدام مرکز در کجا مراجعه کنید
در این مورد میتونید با متخصصین کانون مشاوران ایران، مشاوره تلفنی/تخصصی داشته باشید

دفتر سعادت آباد:
۰۲۱-۲۲۳۵۴۲۸۲ خط ویژه

پسر خالم یک سال و هشت ما ازم کوچیک تره و ابراز علاقه می کنه

سلام من ۱۹سالمه و حدود ۸ماه پیش پسرخالم که از من یک سال و هشت ماه کوچیک توه ابراز علاقه کرد ولی من کلی براش توضیح دادم که این علاقه اشتباهه ولی قبول نکردو یه جورایی منم قانع کردو ماتاالان باهم حرف میزنیم اون واقعا خیلی منو دوست داره و یه جورایی وابستم شده البته ناگفته نمونه که منم دوسش دارم…

تازگیا من ازین رابطه میترسم چون مطمعنم خالم با سن من مشکل دارد و اگر من و پسر خالم هم بخواییم به هم برسیم باید جلوی خالم وایسته….

اون قصد داره سه سال دیگه به همه بگه منو میخواد من واقعا نمیدونم چیکار کنم خیلی از عاقبتمون میترسم خواهش میکنم راهنماییم کنید که چه کاری بهتراست؟؟

پاسخ

با سلام دوست گرامی چون فامیل هستید و از قبل با عقاید خالتون اشنا هستید و حساسیت های ایشون رو می دونید بهتره با وجود علاقه ای وجود دارد این ارتباط قطع شود تا سه سال دیگر که ایشون فرصت مطرح کردن رو پیدا کنند.
ممکنه فقط وابستگی عاطفی شدت پیدا کنه ولی شرایط هر دو به نحوی تغییر کنه که دیگر ازدواجی در کار نباشد.
و لی صرف رابطه عاطفی فرصت های پیش رو رو از دست بدهید و اگر هم هنوز تمایل به ازدواج باشد روابط خانوادگی به گونه ای باشد که رضایتی به این ازدواج صورت نگیرد .
بهترین کار عدم ارتباط است و همه چیز را به زمان بسپارید هر چند برای هر دو دلبستگی ایجاد شده است و ممکن است جدا بودن سخت باشد ولی این مساله انقدر اهمیت دارد که بدانید پسران از سنی به بعد منطقی تر از قبل قضاوت می کنند و احساس و شرایط روحی و ملاک هاشون حتی تغییر می کند .
امیدوارم تصمیم منطقی بگیرید

در این مورد میتونید با متخصصین کانون مشاوران ایران، مشاوره تلفنی/تخصصی داشته باشید
۰۲۱۸۸۴۲۲۴۹۵
موفق باشید

بحث سنی در موردش زیاد صحبت شده و وقتی هم اکنون بخواهید در مو ردی تصمیم بگیرید مساله ساز نخواهد شد اگر در همه جوانب و شرایط توافق و تفاهم دارید .
ولی اینکه برای فردی با توجه به داستن خواستگار و دو سال بزرگ تر بودن منتظر باشید تا اون فرد شرایط ازدواج پیدا کند این اشتباه است و ممکنه بعدا از اینکه فرصت های بهتر رو از دست دادید ناراحت شوید .
پس ریسک بالایی دارد و یادتان باشد زنان بیش از همه چیز در ازدواج حمایت عاطفی و داشتن پشتیبان و بعد حمایت مالی می خواهند .
چون پسران دیرتر به بلوغ فکری می رسند شاید و البته در برخی موارد دو مورد اول توسط پسری کوچکتر درست تامین نشود چون خودش هم حمایتی مدنظرش بوده که با دختر بزرگتر برای ازدواج توافق کرده است .
پس نیازهایب که ممکنه وجود داشته باشد و در صورت عدم تامین بعدا زن را دچار یاس از زندگی و دلزدگی کند توجه فرمایید امیدوارم تصمیم درست رو بگیرید و خوشبخت باشید .

در این مورد میتونید با متخصصین کانون مشاوران ایران، مشاوره تلفنی/تخصصی داشته باشید
۰۲۱۲۲۶۸۹۵۳۴
موفق باشید

خواستگار با سن کم تر

سلام دوستان من یک دخترمتولد۶۲/۸ هستم قبلااگر خواستگاری داشتم که ازمن کوجکتر بود یا هم سن ثبول نمیکردم چون از چهره هم کوجکتر نشون میدم همیشه خدا خواستکارام کوجکتر بود.

خلاصه من به اسرا خانوادم با پسری عقد کرم که ۶ماه ازمن بزرگتر بود اما بعداز یک هفته بهم خودیم چون پسر مستقلی نبود(مامانی بود)وخیلی هم بی ادب چون به صورت سنتی بود.

بعداز عقد متوجه شدمالان حدودا۷ سال پیش این اتفاق افتاده بود که دراین مدت خیلی من اذیت شدم بیماری پدرم فوت پدرم وخیلی از مساله حالا کمی روحیم بهتر شده حالا سرتون درد نیارم الان دوتا خواستگار دارم که یکی اش متولد۶۳ هست ودیگری متولد۶۴ حالا نمیدونم چیکار کنم.

همه بهم میگن چون از چهره سن نم نشون نمیدم و اون خواستکارها این مساله براشون مهم نیست خیلی گیر ندم واینکه بصورت سنتی انجام شده خواهش میکنم کمک ام کنید نمیتونم تصمیم بگیرم واینکه خانواده های اونا هیچ مشکلی نداره وخیلی خانواده منطقی هستند وبا طلاق من هم هیچ مشکلی ندارن

دوست از تصورات کوچیک نشون دادن چهره بیرون بیایت چون شما رو دچار وسواس خواهد کرد و نمیتونید انتخاب درستی انجام بدید
برای ازدواج از همه مهمتر اینه که به دل هم نشسته باشید و بتونید از نظر تفاهم تا هفتاد درصد با هم هماهنگ باشید و همدیگرو درک کنید
در ضمن باید مدت شش ماه تا نه ماه در دوره نامزدی باشید تا با مراوده و معاشرت کردن از هم شناخت کافی بدست بیارید
در این صورت میتونید ادعا کنید انتخاب درستی در ازدواج خواهید داشت
در این مورد میتونید با متخصصین کانون مشاوران ایران، مشاوره تلفنی/تخصصی داشته باشید
۰۲۱-۲۲۳۵۴۲۸۲

با دختر همکلاسم در دانشگاه آشنا شدم و رابطه ما به دوستی کشیده شد

من یکسال پیش به طور اتفاقی با دختری همکلاس خودم در دانشگاه آشنا شدم و رابطه ما به دوستی کشیده شد. تقریبا ۵ ماه باهم بودیم و از روی احساسات و عواطف عاشق هم شدیم و بهم قول و قرار ازدواج دادیم یه جورایی رابطمون سرسری و از روی احساسات بود.

تا اینکه برای دختره خواستگار اومد و منو ول کرد رفت با خواستگارش صحبت کنه تا ببینه باهاش جور در میاد یا نه.

به خاطر همین ۵ ماه تنها موندم دچار افسردگی شدید شدم.

حالا بعد تقریبا ۹ ماه دوباره باهم رابطه داریم اما این بار کاملا جدی.
ما تو خیلی چیزا باهم تفاهم داریم و راجب خیلی چیزا به نتیجه رسیدیم.

من برای خودم هدف مشخص کردم و دارم تلاش میکنم.

برای خودم کار پیدا کردم همزمان هم کار میکنم هم درس میخونم و این یکی از شروط فرد مورد نظر من هست.
اینو میدونم که این بار رابطه ما جدی هست.

اما وقتی به بعضی چیزا فکر میکنم ته دلم خالی میشه.

مثلا همین الان یه ویس گوش دادم که توش گفته شده رابطه هایی که آشنایی و اینا تو چت اتفاق بیفته آخر و عاقبت نداره.
خب مگه وقتی قراره یه پسر از یه دختر شناخت داشته باشه چند جلسه حضوری باهم حرف میزنند؟

مگر غیر از این هست که سه الی چهار جلسه باهم حرف میزنند و میفهمند که بدرد هم میخورند و شرایطشون باهم جور در میاد یا نه؟

البته دوران نامزدی بماند چون برای همه با هر جور شرایط آشنایی هست.من قبول دارم چند ساعت ملاقات حضوری برای شناخت یک آدم کافی نیست اما خب رسم و رسومات ما هم همینه خب.
اما سوال دقیق من اینه.
من همکلاسی خودم رو یکسال تمام هست تو دانشگاه میشناسم.

همه زندگیشو برام تعریف کرده از سیر تا پیاز.

بارها هم ملاقات حضوری داشتیم. خیلی از اون معیارهایی که من میخوام اون داره و خیلی از معیار هایی هم که اون میخواد من دارم.
تنها چیزی که نسبت بهش دودل شدم اینه که طریقه آشنایی ما درسته؟

میتونیم موفق باشیم؟
اینم یاد آوری میکنم که بنده ۲۱ سال دارم و شخص مورد نظرم یک و نیم سال از من بزرگتر هست.
ممنون از پاسختون

پاسخ

با سلام دوست گرامی درسته امروزه بحث اشنایی های اینترنتی و قبل ازدواج را در بسیاری از سخنرانی ها و سایر منابع این اشنایی ها را با داشتن شرطهایی مشکل ساز می دانند .

اینکه این دوستی ها و اشنایی ها بدون داشتن تعهد و مسئولیت پذیری مشکلاتی ایجاد می کند و منجر به سو استفاده هایی از طرفین می شود به خصوص خانم ها و امروزه اکثر این ارتباطات نه به قصد ازدواج بلکه رفع نیازهای عاطفی و جنسی افراد است.

اینها مشکل افرین هستند .

اگر شما به این خانم برای ازدواج علاقه پیدا کردید چهارچوب و قواعد ارتباطی رعایت شده است .

شناختتون در این مدت نسبت به هم کامل شده و بزرگتر بودن ایشون برای شما و خانوادتون مساله ساز نیست و فکر می کنید با هم خوشبخت می شوید ایرادی نداره.

ولی خب بهتره زودتر به صورت رسمی مطرح شود یک مشکل ارتباطات اینچنینی وابستگی عاطفی طرفین است که اجازع تصمیم گیری منطقی را نمی دهد و شرایط را برای هردو نفر سخت می کند .

دوست عزیز اگر ارتباط شما این مسائل را در نظر گرفته و همه چیز درست و منطقی پیش رفته نگران نباشید و قرار نیست به عدم خوشبختی بینجامد مگر اینکه نسنجیده اقدام شود و جوانب امر را در نظر نگیرید .

موفق باشید

در حد شدید دچار وسواس فکری شدم

سلام من سه ساله در حد شدید دچار وسواس فکری شدم خیلیی اذیتم میکنه اصلن نمیتونم فعالیت های معمولی رو انجام بدم

دیگه اصلن نمیتونم درس بخونم خیلی داغونم توروخدا بگین چیکار کنم کدوم دکتر میتونه بطور کامل منو درمان کنه دیگه واقعن خسته شدم اگه بگین کدوم دکتر کارش عالیه ممنون میشم

پاسخ

تجارب نشان داده است آن هایی که در زندگی شخصی حساس ترند امکان ابتلای شان به بیماری وسواس بیشتر است.

هم چنین در بین فرزندانی که والدین شان معمولا محکوم شان می کنند این بیماری بیشتر دیده می شود.

حتی گاه وسواس افراد در بزرگسالی نشأت گرفته از منع های شدید دوران کودکی و حتی نوجوانی و جوانی آنان است.

گام اول برای درمان

برای این که بتوانید با وسواس خود مقابله کنید ابتدا باید بدانید که اختلال وسواس فکری- عملی چگونه به وجود می آید؟

بیشتر اوقات افکاری که باعث نگرانی افراد مبتلا به وسواس می شود با باورها و ارزش های آنها در تقابل است . مثلاً یک مادر دلسوز می ترسد که مبادا به فرزندش آسیبی برساند .

به طور کلی هرچه بیشتر سعی کنید در باره چیزی فکر نکنید، در نهایت بیشتر به آن فکر خواهید کرد.

می توانید همین حالا این را امتحان کنید: سعی کنید به مدت ۶۰ ثانیه به یک فیل صورتی فکر نکنید!

به احتمال زیاد اولین چیزی که به ذهن شما می آید آن چیزی است که سعی می کنید به آن فکر نکنید؛ یعنی یک فیل صورتی .

زمانی که آدم ها در می یابند که نمی توانند از افکار ناراحت کننده اجتناب کنند، به فکر راه حل های دیگری برای کاهش اضطراب می افتند و ممکن است کارهایی مانند شستن زیاد دست ها را انجام دهند.

این کارها معمولاً اضطراب آنها را کاهش می دهد.

فقط مشکل این جاست که رهایی از اضطراب موقتی است . خیلی زود شرایط به گونه ای می شود که آنها باید آن عمل را بیشتر و بیشتر انجام دهند تا حال شان بهتر شود و این عمل خیلی زود به یک رفتار وسواسی تبدیل می شود.

درمان رفتار شناختی؛ روشی برای درمان وسواس

یکی از روش های درمان وسواس، درمان رفتاری شناختی است.

هدف این روش درمانی این است که فرد یاد بگیرد اضطراب خود را بدون انجام رفتارهای وسواسی کنترل کند . در این درمان شما راهبردهایی نظیر تمرین های آرام سازی و شیوه های تفکر را که باعث کاهش اضطراب می شوند یاد خواهید گرفت .

هم چنین در این نوع درمان می آموزید که اگر به جای اجتناب از افکارتان با آنها مواجه شوید، آن ها کنار می روند. درمان گرتان به شما کمک می کند با چیزهایی که بیشتر از همه از آن ها می ترسید به تدریج روبه رو شوید تا بالاخره زمانی فرا برسد که بتوانید ترس تان را بدون انجام رفتارهای وسواسی مهار کنید .

این درمان معمولاً حدود ۲۰ جلسه طول می کشد. حتی برای افرادی که علائم وسواس شدیدتری دارند ممکن است تعداد جلسات درمانی افزایش یابد.

آیا دارو راه حل خوبی است؟

داروهایی که بیشترین اثربخشی را در درمان اختلال وسواس فکری – عملی دارد، در واقع سطح شیمیایی سروتونین را در مغز افزایش می دهد.

هرچند بسیاری از بیماران با دارو بهبود قابل ملاحظه ای پیدا می کنند، اما در اغلب موارد علایم بیماری با قطع دارو، عود می کند.

به همین دلیل بهتر است همیشه درمان شناختی – رفتاری با دارودرمانی همراه باشد. برای برخی بیماران ترکیب دارودرمانی و شناخت درمانی بهترین نتایج را به بار می آورد.

البته همانطور که می دانید در یک رابطه درمانی موثر، بخش عظیمی از اثربخشی درمان منوط به همکاری بیمار است.

معمولاً در اوایل درمان، اضطراب درمان جو به شدت افزایش می یابد و مدام به این فکر می کند که آیا درمان اثربخش خواهد بود یاخیر؟

درمانگر راه های جدیدی برای مقابله با اضطراب به فرد می آموزد و به او یاد می دهد چطور با چیزهایی که از آن ها می ترسد روبه رو شود .

از او خواسته می شود مهارت هایی را که در جلسات می آموزد، بین جلسات تمرین کند .

اگر تمرین هایی را که درمان گر توصیه می کند بین جلسات انجام بدهد و درمان را تکمیل کند، به نتیجه مطلوب خواهد رسید.

چند راهکار سرپایی برای مقابله با وسواس

هرچند همان طور که گفته شد درمان اثربخش برای مقابله با وسواس شناخت درمانی و دارودرمانی زیر نظر پزشک است اما با این حال به خصوص اگر وسواس در مراحل اولیه باشد برخی راهکارها تا حدودی می تواند به فرد وسواسی کمک کند.

۱ – تا می توانید خودتان را مشغول و سرگرم کنید: اعمال وسواسی زمانی بیشتر بروز می کند که فرد زمان های زیادی بیکار است.

بنابراین سعی کنید زمان های بیکاری خود را با فعالیت هایی که ذهنتان را درگیر می کند پر کنید.

بهتر است این فعالیت ها عملی و به گونه ای باشدکه دستان شما نیز درگیر آن شود. الان فصل مناسبی برای یادگرفتن بافتنی است.

۲ – از تنهایی اجتناب کنید: زندگی در جمع و ارتباط با کسانی که دوست شان داریم یکی از راه هایی است که می تواند به حل این موضوع کمک کند. علاوه بر این نزدیکان شما در کنترل رفتارهای وسواسی تان به شما کمک خواهند کرد.

۳- اراده تان را تقویت کنید: اجازه ندهید افکارتان، اختیار شما را به دست گیرد. برای این کار با تکنیک های افزایش تمرکز و اراده به خودتان کمک کنید.

۴ – خود را “ملزم ” کنید که “به طور مداوم” دست های تان یا چیزهایی را که فکر می کنید آلوده هستند بشویید!

در این مورد حتما ” با متخصصین کانون مشاوران ایران، مشاوره تلفنی/تخصصی داشته باشید
دفتر سعادت آباد:
۰۲۱-۲۲۳۵۴۲۸۲ خط ویژه

کسانی که درگیر فکرهای مزاحم و تکرارشونده هستند از نظر ظاهر با سایر افراد هیچ تفاوتی ندارند، اما مشکل روحی‌شان کارکرد آنها را کاهش می‌دهد و باعث می‌شود نتوانند مسئولیت‌هایشان را بدرستی انجام دهند، چون یک فکر چنان آنها را درگیر می‌کند که خسته می‌شوند و توانایی انجام کارهای روزمره خود را ندارند.

شاید کسی که با شما کار می‌کند دچار این بیماری باشد، او با شما صحبت می‌کند و در کنار شماست، اما ذهن او درگیر کار دیگری است و درصدد فرصتی است تا آن را انجام دهد، برای همین تمرکز ندارد و به‌خوبی از عهده کاری که به او واگذار شده بخوبی بر نمی‌آید.

آنها از زندگی لذت نمی‌برند و نمی‌توانند ارتباط خوبی با دیگران برقرار کنند.
وی با بیان این که این افراد در اطراف ما زیاد هستند، می‌افزاید: البته این بیماری درجه دارد و اگر شدت یابد می‌تواند آسیب‌زا باشد.
برای درمان این بیماری، روان‌شناسان دارودرمانی را هم تجویز می‌کنند، اما بهترین شیوه مراجعه به مشاوری است که با صحبت بتواند فرد را از شر وسواس فکری نجات دهد.

این بیماری زمانی بهتر درمان می‌شود که فرد نسبت به وسواس فکری خود آگاهی داشته باشد و بداند در آینده این موضوع برای او خطرناک می‌شود.
همچنین کاهش گوشه‌نشینی و اجتماعی‌بودن، افزایش اعتماد به نفس، اندیشیدن به زمان حال و فعالیت‌های بدنی و ورزش منظم می‌تواند چند راه پیشگیری این بیماری باشد.

البته خانواده هم بی‌تاثیر نیست و اعمال حمایت بیش از حد، توقعات و حساسیت زیاد سبب می‌شود کودکان در این خانواده‌ها دچار اضطراب و وسواس فکری شوند.
روان‌شناسان توصیه می‌کنند برای مقابله با این افکار خود را مشغول به کاری کنید مثلا وقتی این افکار وسواسی به سراغ شما می‌آید ذهن خود را به چیز دیگری معطوف کنید، مطالعه کنید یا این که فیلم ببینید که این کار نیاز به مهارت فراوانی دارد تا فرد دچار اضطراب نشود.
راه‌حل‌هایی هم که صفی پیشنهاد می‌کند، می‌تواند برای درمان این بیماری موثر باشد: برنامه‌‏ریزی کنید که زمان فکرکردن درباره موضوع وسواس، ساعت خاصی باشد و در طول روز هرگاه افکار وسواسی به ذهنتان آمد.

به خودتان بگویید زمان فکرکردن فلان ساعت مقرر است، به مرور از زمان فکر کردن به آن افکار بکاهید تا این که این زمان به صفر برسد و همچنین هر روز به خود تلقین کنید «من قادرم افکار وسواسی‌ام را کنار بگذارم.

زیرا تلقین یکی از راه‏های مبارزه با افکار منفی است و وسواس فکری نیز چیزی جز تکرار فکرهای منفی و مزاحم نیست.
در این مورد میتونید با متخصصین کانون مشاوران ایران، مشاوره تلفنی/تخصصی داشته باشید
دفتر سعادت آباد:
۰۲۱-۲۲۳۵۴۲۸۲ خط ویژه

در این مورد میتونید با متخصصین کانون مشاوران ایران، مشاوره تلفنی/تخصصی داشته باشید
۴۴۰۳۴۴۹۰
موفق باشید

این بیماری دوره درمان دارد هم باید ارو مصرف کنید و هم زیر نظر رواشناس باشید تا بیمای کنترل شود و کم کم شرایط متعادل را پیدا کنید.

و خوب قطعا به یک باره معجزه اتفاق نخواهد افتاد یک طرف جریان خود شما هستید که چقدر تلاش کنید تا شرایطتتون بهبود پیدا کند.

و این که از دستورات درمان پیروی کنید نگران نباشید وسواس جز دسته از بیماری هایی است که امروزه کاملا قابل درمان است

دوبار به مشاور مراجعه کردم و حتی یک ذره حالم بهتر نشد

من دانشجوی پزشکی هستم و مشکلات زیادی دارم.دوبار به مشاور مراجعه کردم و حتی یک ذره حالم بهتر نشد.از مشکلات خانوادگی،احساسی و اخلاقی گرفته تا مشکلات درسی.

از وقتی دانشگاه قبول شدم وضع درسیم خیلی بد شده به طودطکه اکثر درسا رو فقط پاس میکنم و نمره امم کم میشه و بعدا متوجه میشم که اصلا یاد نگرفتم.

و الان که سال پنجم پزشکیم داره تموم میشه از نظر اطلاعات حتی در حد یک دانشجوی ترم اول هم نیستم.
خواهش میکنم کمکم کنید
اگه الان شروع کنم میتونم این دو سال و نیم باقی مانده رو خوب بخونم و پزشک خوبی بشم؟
من اهل اردبیلم.به کدوم مشاور مراجعه کنم که بتونه کمکم کنه؟
همه قبل دانشگاه مشاوره میدن و کسی نیس به دانشجوها مشاوره درسی بده.
حالم بده و حس میکنم به بن بست رسیدم

پاسخ

با سلام مرکز مشاوره دانشگاه می توانند کمک کنند .
و اتفاقا در تمام حوزه هایی که مایل باشید این اتفاق خواهد افتاد .

وقتی می بینید تا این حد مشکلات و مسائلی دارید که اتفاقا به انها واقف هستید پس بهتر هم از دستورات برای لهبودی حالتون پیروی خ اهد کرد این حالت شما ممکنه افسر گی باشد و البته افسردگیهم انواعی دارد که بهتر است حضورا بررسی شود .

امیدوارم موفق باشید

در این مورد میتونید با متخصصین کانون مشاوران ایران، مشاوره تلفنی/تخصصی داشته باشید
۴۴۰۳۴۴۹۰
موفق باشید

نمی خواهیم مراسم عروسی بگیریم

اون اوایل دوست نداشتم عروسی بگیرم(بخاطر ولخرجی و هزینه های گزاف)با شوهرم قرار بر همین گذاشتیم،اما الان که دوران عقدم،وقتی به بقیه میگم قراره یه شام دهی بزرگ کنم،و یه سوری بپا بشه و کادو جمع بشه،میگن:فقط نمیخوای لباس عروس بپوشی؟
و این منو دودل کرده،و همین باعث اختلاف نظرم با شوهرم شده،نه اینکه حرفمو پس بگیرم،اما حس اینکه فک میکنه وظیفه ای در مورد عروسیم نداره حرصم میگیره،نکنه پر توقع بشه،عقلم میگه برای ایندمون خوبه،ولی از طرفی مادرم قبول نداره،برادرا و خواهرام ناراحت میشن از این مسئله.چی کار کنم،اصلا اگه قرار بر عروسی نباشه چه کاری کنم که دلم کاملا راضی باشه،میترسم پشیمون بشم میترسم بعدها برای عروسی نگرفتن از خودم ناراحت باشم،با تجربه ای که دارین چه پیشنهادی بهم میدین،اونم نسبت به تجربتون،نه اینکه به فکر باب میل من باشین،واقعا موندم،نمیدونم کدوم راه درسته،نیت اون ،اینه که اون پول عروسی بره برای مسائل مهمتر زندگی.
پاسخ

بحث عروسی و لباس پوشیدن نیست .

بحث اینه که در ادامه همان لباس عروس آتلیه و باغ و عکس و فیلم برداری وارد میشه که هزینه های شما رو افزایش میده
و گرنه تاثیری روی شام دادن شما نخواهد داشت …

پس اگر در کنار همین شام بزرگی که میخوایت بدید لباس عروس بپوشید و عکسهای یادگاری بندازید مسلما هزینه ای برشما تحمیل نمیشه …
چون در غیر اینصورت تا اخر عمرتون دایما حسرت این رو خواهید داشت که ایکاش چنین کاری میکردید …. شوهر شما هم بهتره گوش به واقعیت ها بده چون ارامش زندگی خودش در غیر اینصورت برهم میخوره
پس واقعبینانه از همین روز اول زندگی باید با مسایل برخورد کنید

مشاوره شغلی و کاری

با سلام آیا در مورد شغل هم باید در این صفحه سوالمونو مطرح کنیم؟یا آدرس دیگه ی داره

پاسخ

میتونید براساس عنوان مشاوره صفحه مورد نظرتون رو اجاد کنید .
در این مورد میتونید با متخصصین کانون مشاوران ایران، مشاوره تلفنی/تخصصی داشته باشید
۰۲۱-۲۲۳۵۴۲۸۲

منبع: com.مرکزمشاوره


صفحه اصلی سایت مرکز مشاوره

administrator

مقالات مرتبط

336 نظرات

  • الهام , ژوئن 9, 2015 @ 11:30 ق.ظ

    سلام خسته نباشید من ۲۹ ساله هستم که ۴ سال از ازدواج کردم منتها شوهر من از اول هم به خواست خانواده خودش که من زن زندگی هستم و با ادب و مطمئن و زیبا هستم انتخاب کرده است . ولی کلا از همین روز اول نامزدی به من در مورد رفتار و پوشش گیر می داده اصلا منو به عنوان یه زن و یه دختری که برا خودش اصولی داره قبول نداشته و ندارد به گفته خانوادههای اطراف که بزرگتر بشه درست می شودو از این حرفا ما عروسی کردیم با هزار جنجال که اصلا به حرف های من اهمیت داده نمی شد فقط دوست داشت مثل مانکن های تلوزیون و اروپا باشم و مثل همکارهای خانوم واقع در محل کارش رنگ مو های اونا رو و لباس های اونجوری بپوشم جالب اینکه می گفت باید خودت این کار رو بکنی نه اینکه از من پول بخوای
    به همین منوال زندگی ام سپری می شه با تحمل وضعیت اقتصادی فوق العاده ضعیف شوهرم من هم مشغول کار شدم صبح ها یه شیفت تا ساعت یک ظهر و بعد از ظهر ها هم از سه تا ۷ کلا خسته ام کل کار خانه هم رو دوش منه اصلا توجهی نمی کنه که یک استکان را بردارد و باید همه چیز غذا و چای و … طبق خواسته ایشان و با نظم و ترتیب سر ساعت خاص براشون پذیرایی بشه
    درواقع هر موقع که ما می خواهیم زندگی آرامی داشته باشیم با یه بحث و جنجال شروع می کند به گفتن اینکه تو اصلا اون زن مورد علاقه من نیستی با عرض معذرت هیکل مناسبی ن داری در حالی که من ۱۶۸ قد و ۷۰ وزنم است و به دید همه خوش هیکل هستم ولی از دید ایشان اصلا مناسب نیستم در فک و فامیل هم همه از جهره زیبای من حرف می زننند ولی ایشان میگه نه معیار من اون نیست اخلاقم هم خیلی عالی در حدی که اصلا با جر و بحث هاش شرکت نمی کنم فقط آرامش خودم رو حفظ می کنم
    در حالی که اخلاق شوهرم خیلی تند خو و عصبانی هست طوری که مادر و پدر ایشان هم از رفتارش ناراضی هستند.
    خلاصه کلام اینکه ایشون به من چند روز پیش گفت که من وقتی پول دار شدم میرم زن مورد علاقه ام رو پیدا کردم و صیغه می کنم تو هم بمان وبساز اگه پول دار شدم مهرت هم می دم و راحت می شوم به نظر شما من قبل از اینکه بچه دار شوم بهتر نیست از ایشان جدا شوم در ضمن داخل پارانتز هم بگم که من دختری چادری و با ایمان بودم که از وقتی با ایشان ازدواح کردم و به خواسته های ۵۰ درصدی ایشان عمل کردم الان از خودم بدم می آید که چقدر تن به خواسته هاش دادم در حالی که اصلا خبری از درست شدن اخلاقش نبوده و نیست لطفا منو راهنمایی کنید ….

    • Anonymous , ژوئن 10, 2015 @ 2:52 ق.ظ

      دوست عزیز با تفسیری که شما کردید باید گفت جدایی بهترین راه حل زندگی شماست … هر چند همین امروز هم بین شما طلاق عاطفی رخ داده
      با مشاوری مجرب و خانواده صحبت کنید و قاطع رفتار کنید
      خدارو شکر کنید که بچه ای در این بین نیست

  • سارا , ژوئن 10, 2015 @ 12:27 ب.ظ

    با سلام
    مشکل من اخلاق تند همسرم است سر هر مساله ای داد می زتد این مساله هر چیزی می تواند باشد هرچیز عادی می تواند صدای او را بلند کند و از آنجا که مساله خیلی کوچک است و جایی برای بحث ندارد هر بار تمام موردهایی که از زمان آشناییمان او را ناراحت کرده تکرار می کند دفعه بعد که ناراحت می شود دوباره از اول ….. مثلا چرا سر سطل آشغال خوب بسته نیست چرا در سینک ظرف شویی کمی کف بوده یاچرا فلان چیز را فراموش کردی بسیاری از این موارد را خودش هم رعایت نمی کند اما اگر بگویم دادش بیشتر می شود اوایل سعی می کردم آرامش کنم و بگویم اشتباه کردم اما انقدر این حرکت زیاد شده که دیگه نتونستم چقدر التماس بابت اروم کردنش سر مسائل کوچک ؟ راه حل دیگه که امتحان کردم این بود که سر مسائلی که به من گیر می داد وقتی خودش انجام می داد بهش توضیح می دادم که خودش هم این کار را می کند اما این هم نتیجه بدی برایم داشت ترجیح می دهم وقتی داد می زند سکوت کنم اما سکوتم هم او را عصبانی می کند او فقط می خواهد من مدام بگویم حق با توست هر هفته حداقل سه بار پرخاش می کند و هر بار حداقل یک ساعت و من همیشه سکوت کردم چون وقتی جواب میدهم بدتر می شود من با این روش زندگی باز می توانم کنار بیایم و زندگی کنم اما چیزی که مرا نگران کرده فقط یک چیز است دیگر همسرم را دوست ندارم

    • Anonymous , ژوئن 11, 2015 @ 1:18 ب.ظ

      پرخاشگری از هدف آسیب رساندن سرچشمه می گیرد. بر اساس تعریف عملیاتی ارائه شده، پرخاشگری تمایل به شرکت در اعمال آسیب زای فیزیکی و روان شناختی برای کنترل اعمال دیگران است. در ایران یکی از عمده ترین علت های مرگ و میر جوانان پرخاشگری آن ها به یکدیگر است. نگاهی کوتاه به اطراف نشان خواهد داد که همان گونه که الیوت ارونسون گفته است عصر ما عصر پرخاشگری است.

      به خانمهایی که دارای همسر عصبانی و پرخاشگر هستند این توصیه ها را ارایه می دهیم :
      _ ابتدا باید مطمئن شوید که مشکل ساز اصلی خودتان نیستید. باید یقین کنید که اشتباه نمی کنید. سپس می توانید مطمئن باشید که طغیان شوهر پرخاشگر، ریشه در مشکلات خودش دارد و رفتار شما سبب پرخاشگری وی نیست.
      _اگر مطمئن شوید که بددهنی شریک زندگیتان ریشه در زندگی سخت گذشته ی او دارد و یا به مسایل ژنتیکی و وراثتی مربوط است، آرامش بیشتری خواهید یافت و آگاهی شما به اینکه عامل به وجود آمدن پرخاشگری همسرتان نبوده اید، سبب آرامش شما خواهد شد.
      _ آگاهی دقیق از میزان و زمان بددهنی همسرتان، به شما کمک می کند از تهاجم او آسیب کمتری ببینید.

      _فردى که از همسرش توجه، عاطفه و محبت مى خواهد باید توجه داشته باشد که دیگرى نیز این حق را دارد که چنین انتظارى داشته باشد. از سوى دیگر، درک نیازهاى واقعى و طبیعى همسر به دور از اینکه به آن اعتقاد داشته باشد یا نه، برآورده کردن آن موجب رضایت از زندگى مى شود و بى توجهى به آن خودخواهى است.

      _ با قاطعیتی آمیخته با احترام، از او بخواهید عادت خویش در به کار بردن زور و قدرت مردانه را ترک کند، لازم است به او بگویید تا خواسته های شما را دقیقا ندانم نمی توانم کاری برای شما بکنم. خوب است تا در این مورد وارد مذاکره شویم و با مصالحه پیش ببریم. لذا وقتی که احساس پرخاشگری دارد بایستی به خودش زمان بدهد، قدم بزند تا بتواند ناراحتی حقیقی و گله هایی را که با شما دارد؛ از عصبانیت ناشی از مشکلاتی مانند مسائل مربوط به کارش را تشخیص داده و با هم قاطی نکند. آنگاه گفتگو را از سر بگیرد. حتی امکان دارد بخواهد به اتاقی دیگر برود و به بالش ضربه بزند.(اطاقش را خالی کند) تازمانی که از رفتار خود پشیمان شود و بتواند ناراحتی های بیرون از منزل را درمان کند. به او اجازه بدهید بداند علی رغم اینکه از او حمایت می کنید تا خودش را از شر خشم کهنه پاکسازی کند، نباید آن را به شما منتقل کند.

      _همسر پرخاشگر شما، نیاز دارد از کمکهای تخصصی بهره مند شود تا خشم خود را بشناسد و درمان کند. شوهر شما وقتی با شما قهر می کند و یا احتمالا الفاظ رکیک به کار می برد به احتمال زیاد از خودش متنفر می شود، اما چون راه و روش دیگری نمی شناسد و نمی داند چطور باید عمل کند این گونه عمل می کند. شما می توانید به متخصص خبره ای مراجعه کنید تا همسرتان مدیریت خشم را فرا بگیرد و منشا اولیه عصبانیت او پیدا شود.

      _ ضمن اینکه در مقابل شوهر خود که وجودش در زندگی شما مهم و مۆثر است، باید از موضع خود حمایت کنید برای تغییر اوضاع نیز باید طوری عمل کنید و قدم پیش بگذارید که پایه های اصلی زندگی تان استحکام خود را از دست ندهد. یکی از این راه ها، جلب حمایت اطرافیان است.
      می توانید برای تسکین احساسات برانگیخته ی خود:
      ۱ – به دوستان دیگرتان توجه بیشتری کنید.
      ۲ – برای انجام امور روزمره وقت بیشتری صرف کنید.
      ۳ – در فعالیت اجتماعی شرکت کنید و بدین ترتیب برای به دست آوردن فرصت های طلایی و چگونگی بهبود بخشیدن به روابط خود با دیگران تلاش کنید.

      و اینکه همسرتون رو دوست ندارید مقوله ای هست که باید خودتون در این باره فکر کنید وبه نتیجه برسید
      در این مورد میتونید با این شماره مشاوره تلفنی/تخصصی داشته باشید
      ۰۲۱-۲۲۳۵۴۲۸۲

      ۰۲۱-۸۸۴۲۲۴۹۵

      ۰۲۱-۸۸۴۷۲۸۶۴

  • sh , ژوئن 20, 2015 @ 12:32 ب.ظ

    با سلام من از شوهرم طلاق گرفتم و یه دختر ۳ساله هم دارم که بابا باباش هست از ۴ماهگی دادم به باباش الان اصلا منو نمیشناسه اصلاحق دید رو هم ازجخودم سلب کردم حالا یه خواستگار دارم که از همه ی شرایط خوبه اونم زنشو ۶ماه بعد عقد طلاق داده ولی بچه نداره به ما هم میگه کلا بچتو فراموش کن فکر کنین اصلا بچه ای نداری من خودم راضیم که دیگه هیچ وقت نبینمش ولی اگه بچه بزرگ شد اومد خونه بابام اونا ازش نگهداری کنن ولی خواستگارم اصلا راضی نیست میگه حتی ۱۰,۲۰سال بعدم اصلا نبینن تا اینکه بیارن نگهش دارن بابام اینا هم میگن اصلا نمیشه موندم چیکار کنم لطف کنین بهم نظر بدین تا ببینم چیکار کنم

    • Anonymous , ژوئن 21, 2015 @ 12:16 ق.ظ

      به هر حال این بچه شماست و حتی اگر شمارو نبینه روزی برای دیدن شما اقدام خواهد کرد پس این موضوع رو برای نامزدجدیدتون روشن کنید تا بدونه با چه شرایطی داره پا به زندگی شما میذاره … چون نمیشه یک حس و یک نام رو از ذهن بطور کامل حذف کرد …
      شما زندگی خودتون رو ادامه میدید ولی شرایطی که ممکنه براتون اتفاق بیفته رو که نمیتونید جلوش رو بگیرید
      پس لازمه در این مورد به توافق دو طرفه برسید و از نظرات مشاورروانشناسی مجرب هم استفاده کنید

  • ناشناس , ژوئن 27, 2015 @ 4:39 ب.ظ

    سلام.دانشجوی پرستاری ترم پنجم هستم و از ترم دو سه با دختر خاله ام عقد کردم.قبل از نامزدی یک مدت با هم حرف زدیم البته خانواده ها از اول در جریان بودند.من فرزند ارشد بودم و مشکلی از طرف خانواده ام برای ساپورت من تا زمان شروع به اشتغالم نبود ولی نامزدم دو خواهر جلوتر از خودش داشت.خاله ام رضایت خود را برای ازدواج ما به خود من گفته بود ولی چند ماه بعد را وقت خواستگاری پیشنهاد داد.ما هم در همان وقت رفتیم ولی روز عقد هنوز هم نمی دانم سر چی خاله ام نامزدم را جلو یکی از فامیل ها سیلی زد و داد و بیداد که من نمی آیم محضر برای عقد و …! شب آن روز هم به خونه دایی ام رفت و جلو عروس های دایی ام کلی آبرو ریزی کرد.من چیزی نگفتم و خیالم به حرفهای نامزدم راحت بود مهم خواستن اوست ولی صبح روز عقد سر هیچ نامزدم دم از طلاق زد.چند وقت بعد همسر یک موضوع فحش داد و بی احترامی کرد و یکی از خواستگارهایش را به رخ من کشید و به خواسته ی من توجهی نکرد و حرفم را گوش نکرد. بعد از آن این ماجراهای گوش نکردن و بد دهنی و فحاشی و بی احترامی پشت هم ادامه پیدا کرد و در این یک سال نامزدی نامزدم پنج بار حرف طلاق را زده.من مانده ام چرا دختری که به میل خودش ازدواج کرده چرا حرف طلاق را زد.یا اصلا واقعا من را می خواست که آمد یا من را با مقایسه با دیگران انتخاب کرد.الان فحاشی و دعوا به نهایت رسیده.به دوست داشتنش شک کرده ام. من اهل هیچ خلاف و دود دمی نیستم و در بیست سالگی خانه خدا را هم زیارت کردم و به درستکار بودنم کل فامیل آگاه اند. دلیلی پیدا نمی کنم برای این بی احترامی ها و حرف گوش نکردن ها و فحاشی ها. فقط می دانم که با این وضع دارم درس و زندگی و آینده شغلی ام را از دست میدم.لژفا راهنمایی کنید.

    • Anonymous , ژوئن 28, 2015 @ 10:30 ق.ظ

      دوست عزیز اول با صحبت کردن و در نهایت مشاوره ای حضوری با مشاوری مجرب انجام بدید … ولی در نهایت وقتی چنین صحبت هایی گفته میشه فرد تصمیمش رو برای طلاق گرفته و شما هم بهتره برای طلاق توافقی اقدام کنید چون بسیاری از این افراد وقتی وارد پروسه طلاق میشن ناگهان به خودشون میان و از کارشون پشیمون میشن پس بهترین کار درک واقعیته

  • artin , جولای 20, 2015 @ 11:58 ب.ظ

    با سلام – من با یک دختری که قبلا همسایه بودیم علاقه شدیدی بهم دارم . بعد از مدتها متوجه شدم که متاهل بودن و به دلیل علاقه شدید به من و بخاطر این که زندگی من خراب نشود موضوع را نگفتن تا اینکه اخر سر خودش اعتراف کرد بعد هم قرار بر این بود که طلاق بگیرد چون از زندگی خود ناراضی بود و تحمل نداشتن منو نداشت ولی بخاط حفظ جان من از تهدید هایی که همسزش میکرد به زندگی خود ادامه داد ولی بعد از مدتی که با من تماس گرفت فهمیدم که باز دوباره میخواد برگرده و طلاق بگیره و بیاد پیش من ولی نمیتونه زندگی من هم بعد رفتنش واقعا خراب شد چیکار میتونه بکنه که برگرده چیکار میتونم بکنم؟؟؟؟؟؟

    • ◄Responder► , جولای 21, 2015 @ 6:52 ب.ظ

      دوست عزیز انتظار معجزه نداشته باشید چون کار شما در هر حالی که باشه خیانت محسوب میشه
      چون حضور شما عاملی برای بر هم زدن زندگی ایشونه
      به هر حال تا ایشون طلاق نگیره شما نمیتونید برای رابطه اقدام کنید چون هم زندگی خودتون و هم زندگی ایشون رو به نابودی میکشونید

  • افشار , آگوست 11, 2015 @ 3:38 ب.ظ

    با سلام و خسته نباشید
    پسری هستم ۳۱ ساله که چند سال پیش به دختری علامند بودم ولی بدلیل کم رویی و نداشتن شرایط ازدواج نتوانستم علاقه خود را ابراز نمایم و بعد از یکسال دختر خانم با یکی از هم محله ای های اینجانب ازدواج کردند
    پس از دو سال نامزدی بدلیل نداشتن شخصیت اجتماعی پسره و دلیایل روشن دیگر از قبیل بی احترامی پسره به خانواده ی خود و همسرش، این دختر خانم از همسر خودش جدا شد و بعد از چند ماه بصورت اتفاقای متوجه شدم علاقه من و ایشون از همون سالهای اول دوطرفه بوده و حال با تفاهم خیلی زیاد و بهمدیگه علاقمند هستیم
    و اما مشکل بنده مخالفت پدرم هستش با این عنوان که اگر با اون دختر ازدواج کنی شخصیت خانوادگیمون زیر سوال میره و یا مردم میگن من پسر فلانی به یه بیوه یا همون دختر طلاق گرفته ازدواج کره
    خواهش میکنم کمکم کنین چون نمیدانم چه کنم و هر لحظه استرس دارم با کمال تشکر

    • ◄Responder► , آگوست 13, 2015 @ 12:57 ب.ظ

      در این مورد باید از واسطه های قابل اعتمادی که در خانواده و فامیل هستند استفاده کنید تا تفکر پوچ رو در پدرتون از بین ببرید
      متاسفانه ما در ایران باز هم درگیر چنین تفکراتی هستیم
      آرام باشید و شرایط رو مهیا کنید و در نهایت احترام رفتار کنید تا پدرتون رو لجباز نکنید
      شما فردی مستقل هستید و میتونید برای زندگی خودتون تصمیم گیری کنید ولی عجله نکنید

  • مریم , آگوست 15, 2015 @ 7:11 ب.ظ

    باسلام.دختری ۲۸ساله ای هستم ک مدرک ارشد دارم حدود ۷ماه میشه با پسری ۳۱ساله با مدرک لیسانس به قصد ازدواج رابطه داریم البته فقط برا آشنایی تو این مدت ایشون بمن میگفتن که مادرشون رو نمیتونن راضی کنن و بهشون مهلت بدم منم دادم چند روزه بمن گفتن که یه حقیقتی رو در مورد گذشتشون بمن نگفتن اینکه قبلا یه عقد ناموفق داشتن و فقط کل عقد و جداییشون ۲ماه طول کشیده و از ترس اینکه من ترکش.ن کنم تا حالا جزئت نکردن بهم بگن. حالا من نمیدونم میتونم به همچین آدمی اعتماد کنم یا نه؟ و اینکه این قضیه رو به خانوادم بگم یا چون احتمال مخالفتشون خیلی زیاده و من از علاقه خودم و ایشون مطمئنم و حقیقتا برای خودم این چیزا ملاک نیس و فقط برام مهم اینه که مطمئنم الان فقط به من فکر میکنن و حالا نمیدونم با خانوادم چیکار کنم چجوری بهشون بگم ک مخالفت نکنن. ممنون میشم راهنماییم کنید.

    • ◄Responder► , آگوست 16, 2015 @ 12:24 ب.ظ

      بسیار تعجب برانگیزه که تحصیل کرده های ما اینچنین سرگردان هستند …
      دوست عزیز گذشته ایشون چیزی نیست که بتونه کل روند این ارتباط رو نابود کنه بهتره واقع بین باشید
      دوم اگر از ایشون مطمئن هستید و در مراجعه به مشاور تونستید درصد بالایی از تفاهم رو بدست بیارید بهتره این دو ماه عقد ناموفق رو با نظر مشاور در موردش بحث کنید و حرفی در موردش نزنید
      ولی باید برای خودتون دلیل این جدایی رو تجزیه تحلیل کنید تا در آینده دچار شک و تردید نباشید

  • زهرا , آگوست 19, 2015 @ 12:53 ب.ظ

    سلام.دختر ۲۹ساله ای هستم که با پسر ۳۱ ساله تقریبا ۶ماهه برای ازدواج رابطه آشنایی دارم از همون روزای اول گفتن که خانوادشون مخالف هستن ولی گفتن درست میشه و رابطمون تا اینجا طول کشید و من منتظرم که بتونه رضایت خانوادشو بگیره. چند وقت پیش بهم گفتن من قبلا یه عقد ناموفق داشتم من باورم نمیشد ولی بهم گفتن جدی میگن و اصلا هدفش این نیس که منو از خودشون برونن. من تقریبا بعد از ۲هفته که این حرفو گفته بودن از دوستشون پیگیر شدم گفتم این موضوع حقیقت داره گفتن فقط همینو بهت گفتن؟ گفتم آره گفتن من همه چیزو بهت میگم به شرطی که اسمی از من نبری گفتن ایشون تقریبا تو ۲۲سالگی با یه زنی که بچه و شوهر داشتن فرار کرده بودن. بعد ازون ماجرا ۲بار عقد ناموفق داشتن و الانم هدفشون با شما بعید ازدواج باشه هرچند میدونم دوستون داره و از اولم فقط حرفش ازدواج بوده و الانم دچار وسواس فکری شدن و چند وقته دارن قرص مصرف میکنن و تحت نظر روانپزشک هستن. اینکه گفته خانوادش مخالفن راست گفته چون پدرش کلا مخالف ازدواج ایشونه و میگه تو با هرکی ازدواج کنی با این اخلاقی ک زود جوش میاری نمیسازی و بدبختش میکنی و براش خواستگاری نمیرن. تو این مدت ک من شناختمش نماز و روزش قضا نشده اخلاقشم با من خوب بوده شده بعضی وقتها زود جوش بیاره ولی از نظر من عادیه. من سوالم اینه آیا میشه همچین ادمی گذشتشو گذاشته باشه کنار و الان واقعا بشه بهش اعتماد کرد؟ من نمیگم گذشته برام مهم نیس ولی اونقد دوسش دارم ک میخوام کمکش کنم این بار دیگه اشتباه نکنه و باهم و کنار هم زندگی کنیم و خودم با پدرو مادرش صحبت کنم که این فرصتو به ما بدن و میخوام با خودش حرف بزنم و بگم که کل گذشتشو و الانشو میدونم و اگه اون بخواد حاضرم کنارش باشمو هرطور شده رضایت خانواده هارو بگیرماون نمیتونه تمام گذشتشو به من بگه چون میترسه من ترکش کنم البته این برداشت منه. بنظر شما کار من درسته و تصمیم درستی گرفتم تورو خدا زودتر راهنماییم کنید ممنون.

    • ◄Responder► , آگوست 21, 2015 @ 6:09 ق.ظ

      دوست عزیز هر اخلاقی ایشون داشته باشه میتونه در آینده هم داشته باشه و حفظش کنه
      حرفهایی که دوستش زده میتونه نمونه تحقیق خانواده شما در مورد ایشون باشه و اگر چنین حرفی رو بشنون مسلما” با ازدواج شما مخالفت میکنن
      چون خانواده ای دوست نداره فرزندش به تلاطم و سختی در زندگی مشترک دچار بشه
      پس در مورد نشانه هایی که میبینید خوب دقت کنید … و واقع بین باشید

  • ندا , آگوست 20, 2015 @ 7:40 ب.ظ

    سلام دختری بیست ویک ساله هستم خواستگاری دارم که نه سال ازخودم بزرگتراست ولی تحصیل کرده وباشخصیت است وشرایط مناسبی دارد.اختلاف سنیمان مرانگران کرده.درکل ازنظراخلاق تفاهم داریم امادربعضی زمینه هااحساس میکنم خودرابسیارعاقل ترازمن میداند.درضمن نیازبه مشاوره ی حضوری دارم لطفا ادرس وتلفن یک مرکزمشاوره ی خوب درشهراردبیل رابگویید.باتشکر

    • ◄Responder► , آگوست 22, 2015 @ 4:42 ب.ظ

      دوست عزیز شما در شهرتون باید به مشاوران روانشناس مراجعه کنید …. تابلوهای زرد/سبز کاملا” در بین سایر متخصصان قابل تشخیصه
      در این مورد میتونید با این شماره مشاوره تلفنی/تخصصی داشته باشید
      ۰۲۱-۲۲۳۵۴۲۸۲
      ۰۲۱-۸۸۴۷۲۸۶۴

  • فاطمه , آگوست 23, 2015 @ 12:37 ب.ظ

    دختری ۲۸ ساله هستم با پسری ۳۴ ساله اشنا شدم که از لحاظ مالی مشکلی نداره و به نظر پسر خوبی می اومد تا این که قضیه جدی شد و درست یک هفته مونده به مراسم نامزدی مان خودش به من گفت که با دختران زیادی دوست بوده و رابطه از پشت داشته ،این باعث تردید من شده لطفا در صورت امکان هر چه زودتر من را راهنمایی کنید.

    • ◄Responder► , آگوست 24, 2015 @ 11:15 ق.ظ

      خب دوست عزیز گذشته ایشون هر چی بوده گذشته و الان این شما هستید که باید تصمیم گیری کنید ببینید میتونید با این رفتار و گذشته کنار بیایت یا خیر … اگر نمیتونید بهتره همین امروز کات کنید

  • فاطمه , آگوست 27, 2015 @ 6:40 ب.ظ

    با سلام و خشته نباشید.
    دوسال هست که نامزدم کردم و خود لیسانس و نامزدم دیپلم ردی است اول ماه نامزدی خیلی خوب اما بعد یه هفته عقد رفتارش تغییر کرد نه زنگ می زدو نه اس ام اس می داداما وقتی کنار هم بودیم خیلی خوب باهام رفتار می کرد. قرار شد باهم خونه بخریم بهونش شد استرس کاری و خونه برا آینده دارم و تلاش برای این کار می کنم حرفی نگفت و تشویقش کردم بالاخره من سی میلیون پول جهازمو گذاشتم و اونا هم وام گرفتنو وخونه رو خریدیم بعد یک سال قرار شد عروسی بگیریم اما هردفعه بهانه ای آوردند این عید رفتم خونشون و دو ماه موندم و رفتیم خونه خودمون اونجا رفتار رکیکشو بیشتر نشان داد دست بزن و بددهنی می کرد بی هیچ دلیل. وقتی دلم می گرفت و گریه می کردم بجای دلداری کتکم زد و وقتی که پولم تموم می شد منو از خونه بیرون کرد. که دیگه نتونستم تحمل کنم و الان اومدم خونه پدرم و درخواست طلاق می کنم ایا راهم درسته

    • ◄Responder► , آگوست 29, 2015 @ 10:15 ق.ظ

      دوست عزیز در زندگی نشانه هایی هست که باید بهش توجه کنید … شما این نشانه ها رو دیدید و میتونید چه رفتاری باید انجام بدید
      در ضمن شما باید بدونید هر رفتاری که امروز از ایشون دیدید در آینده هم خواهید دید پس در این مرحله این خود شما هستید که باید تصمیم گیری کنید ..
      با خانواده در این مورد مشورت کنید چون اگر به همین منوال باشه شما در اینده دوباره به خونه پدری برخواهید گشت ولی با یک و یا دو بچه
      پس تا امروز رو دارید تصمیم درست و قاطع بگیرید

  • mahsa , آگوست 27, 2015 @ 11:45 ب.ظ

    باسلام من دختر ۲۱ساله هستم رفتارم طوریه که خیلی استرس دارم تو هرکاری که وارد میشم فک میکنم اصلا موفق نمیشم خیلی بد بینم الان سه ساله که کنکور دادم از رشته پرستاری قبول شدم ولی از کنکور به بعد شرایطم بدتر شده استرسم جوریه که منو زمین گیر میکنه هروز تپش قلب دارم که مستقیما گوارشمو تحت تاثیر قرار میده باعث میشه که استفراغ کنم که ازاین وضعیتم خسته شدم صبح که از خواب پا میشم وضیتم بدتره هیچی نمی تونم بخورمخیلی لاغرم از لحاظ گوارشی هیچ مشکلی ندارم فقط روحیه ام خیلی ضعیفه از همه چی میترسم که مانع ادامه زندگیم میشم دیگه به ایندم هیچ امیدی ندارم واقعا بیماریم زمین گیرم کرده لطفا راهنماییم کنین اگه به یک روانپزشک مراجعه کنم خوب میشم؟ ممنون

    • ◄Responder► , آگوست 29, 2015 @ 11:02 ق.ظ

      دوست عزیز استرس با اضطراب تفاوت داره
      استرس واکنش ما به تغییر در ثبات و تغییر در شرایطه
      میتونه این تغییر زمینه شاد و یا غم داشته باشه
      ولی اضطراب در واقع ترس بیمورده که در مورد شما همین وضعه
      بهتره در این مورد مشاوره روانشناسی برای رفتار درمانی و دارودرمانی داشته باشید
      در این مورد میتونید با این شماره مشاوره تلفنی/تخصصی داشته باشید
      ۰۲۱-۲۲۳۵۴۲۸۲
      ۰۲۱-۸۸۴۷۲۸۶۴

      با حالت تهوع پس از اضطراب چه کار می توان کرد و چه راههای درمانی برای سرگیجه و حالت استفراغ ناشی از استرس وجود دارد؟
      اضطراب فقط مشکلی احساسی نیست. اضطراب می‌تواند علائم جسمی واقعی به دنبال داشته باشد که باعث شود نتوانید از یک زندگی باکیفیت لذت ببرید. درمان اضطراب فقط کنترل استرستان نیست بلکه باید ببینید ذهن و جسمتان چطور به این علائم واکنش می‌دهد.
      حالت تهوع یکی از نشانه‌های متداول اضطراب است. تهوع ممکن با استفراغ یا بدون آن باشد. تهوع ناشی از اضطراب مانعی جدی برای انجام برنامه‌های کاری و زندگی‌تان است. این هم مثل علائم دیگر اضطراب، غیرقابل‌پیش‌بینی است و باعث می‌شود نتوانید کارایی خوبی در خانه، محل‌کار، دانشگاه و مدرسه و روابطتان با دوستان و خانواده داشته باشید.

      حالت تهوع = اضطراب

      حالت تهوع ممکن است درنتیجه اضطراب و یا بیماری و عادات بد غذایی ایجاد شود. قبل از اینکه بتوانید تهوع ناشی از اضطراب را درمان کنید، باید مطمئن شوید که دقیقاً بدانید چه علائمی از اضطراب را دارید و چه نوع اضطراب‌هایی دقیقاً موجب حالت‌تهوع می‌شود.
      چه چیز موجب تهوع ناشی از اضطراب می‌شود؟
      تهوع مربوط به اضطراب بخاطر مسائل مختلفی ایجاد می‌شود. شدت آن تا حد زیادی به عوامل و انواع اضطرابی که دارید بستگی دارد. بااستفاده از تست‌های اضطراب می‌توانید نوع دقیق اضطرابتان را بشناسید.
      به طور کلی حالت تهوع بخاطر ترشح اپینفرین که بیشتر به نام آدرنالین آن را می‌شناسید، ایجاد می‌شود. این اسیدها، آنزیم‌ها و عملکرد معده و روده‌تان را بر هم زده و موجب علائم تهوع می‌شود. تهوع گوارش غذا را در بدنتان دشوارتر می‌کند. به همین دلیل است که افراد زیادی که دچار اضطراب هستند دچار سندرم روده تحریک‌پذیر هم هستند که موجب حالت تهوع می‌شود.
      هم اضطراب و هم استرس بر هورمون‌هایی که اسیدها و آنزیم‌های معده‌ و شکمتان را تنظیم می‌کنند تاثیر دارند. استرس می‌تواند موجب گرفتگی عضلات شکم شود، این فشار مضاعف، شکمتان را طوری فشرده خواهد کرد که اضطرابتان بیشتر شود.
      بخشی طبیعی از واکنش جنگ و گریز است و میزان کم آن طبیعی و سالم است. بعضی از علائم اضطراب، ازجمله حالت‌تهوع، برای این دلیل به وجود می‌آیند که به مغزتان هشدار دهند که درمعرض چیزی خطرناک یا جدید هستید تا بتواند تصمیمی هوشمندانه برای واکنش بگیرد. مغزتان انتقال‌دهنده عصبی سروتونین را ترشح می‌کند و معده‌تان گیرنده‌هایی برای سروتونین دارد که موجب می‌شود معده‌تان بداند می‌خواهید با یک موقعیت استرس‌زا روبه‌رو شوید.

      این مشکل فقط زمانی اتفاق می‌افتد که از استرس و اضطراب منظم رنج ببرید. آنوقت تهوع ناشی از اضطراب بر کارایی شما در مدرسه، محل‌کار و زندگی شخصی اخلال ایجاد می‌کند.
      چطور تهوع ناشی از اضطراب را درمان کنید
      در موارد تهوع ناشی از اضطراب، خود تهوع به تنهایی خطرناک نیست و نمی‌تواند نشانه یک مشکل جدی جسمی باشد اما برای کنترل تهوع باید اضطرابتان را کنترل کنید. این احتمال وجود دارد که بدنتان بخاطر اضطراب‌های روزانه میزان بالایی استرس را تجربه می‌کند.
      راهکارهایی برای مقابله با اضطراب:
      دویدن – دویدن وسیله‌ای قدرتمند برای مقابله با اضطراب است. عضلاتتان را خسته می‌کند که باعث می‌شود میزان استرسی که عضلاتتان بر گوارش وارد می‌کند، کاهش یابد و اندورفین تولید می‌کند: همان انتقال‌دهنده عصبی که روحیه را تقویت می‌کند. همچنین هورمون‌هایتان را تنظیم کرده و آدرنالین را از بدنتان تخلیه می‌کند که این نیز می‌تواند به کنترل اضطراب کمک کند.
      مکمل‌های گیاهی – بدون تجویز پزشک نباید از هیچ دارو یا مکملی استفاده کنید. مکمل‌های گیاهی جایگزینی طبیعی برای بسیاری داروها هستند و عوارض‌جانبی هم ندارند. برای افراد بزرگسال، ریشه سنبل‌الطیب، گل شور و کاوا می‌تواند موثر باشد. درمورد زنان باردار و کودکان بهتر است با متخصص تغذیه مشورت شود.

      تنفس عمیق – تنفس عمیق یکی از روش‌های کاهش استرس است. در تنفس عمیق باید نفس‌هایی آرام و کنترل‌شده بکشید تا بتوانید قلب و فکرتان را تحت کنترل درآورید. در یک روش می‌توانید روی یک صندلی نشسته، خیلی آرام به مدت ۵ ثانیه هوا را از بینی استنشاق کنید (ابتدا شکمتان را پر کنید)، نفس را ۴ ثانیه نگه داشته و سپس خیلی آرام از لب‌های جمع‌شده بیرون دهید (۷ ثانیه ایدآل است). این کار را ۱۰ مرتبه تکرار کنید. ریلکسیشن پیشرفته عضلات و تجسم‌سازی ازجمله روش‌های ریلکسیشن دیگر هستند.
      تغذیه سبک و سالم – تغذیه شما شاید تاثیر مستقیمی بر حالت‌تهوع‌ ناشی از اضطراب نداشته باشد اما می‌تواند بد شدت آنها تاثیر بگذارد. غذاهای سنگین‌، چاق‌کننده و ناسالم بسیار بیشتر از غذاهای سالم حالت‌تهوع می‌آورند. اما حتماً باید غذا بخورید. معده خالی خیلی بیشتر از معده پر حالت‌ تهوع ایجاد می‌کند.

      نوشیدن آب – آب هم درست مثل تغذیه سالم می‌تواند بدون هیچ ماده‌ای که وضعیت معده‌تان را وخیم‌تر کند، بدنتان را تغذیه دهد. علاوه بر این، کم آب شدن بدن هم می‌تواند منجر به اضطراب بیشتر شود، به همین دلیل نوشیدن آب می‌تواند روش درمانی برای کاهش اضطراب باشد.
      داروهای OTC – داروهایی مثل Tums، قرص نعنا و Pepto-Bismol هم می‌تواند تسکین موقتی برای حالت‌تهوع ناشی از اضطراب باشد. برای حالت‌تهوع‌هایی که گاه و بیگاه اتفاق می‌افتد هم می‌توانند مصرف شوند اما برای آنهایی که دچار حالت‌تهوع منظم هستند نباید مصرف شود.
      اینها همه راهکارهایی سریع برای کاهش تهوع ناشی از اضطراب است اما مقابله با اضطراب موضوعی است که زمان می‌برد. اگر اضطراب زیادی را در خانه، محل‌کار، مدرسه و دانشگاه و موقعیت‌های اجتماعی تجربه می‌کنید، باید راهکارهایی موثر برای کنترل استرس و اضطراب خود پیدا کنید. وقتی اضطرابتان کنترل شود، این حالت‌تهوع‌ها هم کمتر خواهد شد.

      اینکه یاد بگیرید چطور با اضطرابتان مقابله کنید اهمیت زیادی دارد
      اضطراب چیزی نیست که بتوانید با دارو یا درمان خودسرانه با آن مقابله کنید. برای کنترل اضطراب باید یاد بگیرید که چطور با آن برخورد کنید. وقتی بفهمید که چرا و چطور دچار اضطراب می‌شوید، می‌توانید از روش‌هایی مثل حساسیت‌زدایی برای پیشگیری از اضطراب استفاده کنید.
      وقتی اضطراب موجب حالت تهوع شود، رمز کار این است که با خود مشکل تهوع برخورد نکنید. درعوض یاد بگیرید که چطور اضطرابتان را کنترل کنید. وقتی اضطرابتان تحت کنترل درآید، حالت‌تهوع خودبه‌خود از بین خواهد رفت.

  • نگار , آگوست 28, 2015 @ 12:58 ق.ظ

    سلام
    من میخام درباره ی مشکل پدر و مادرم راهنماییم کنین
    پدرو مادرم تارگیا خیلی باهم لج میکنن همش دنبال بهونن تا دعوا کنن سر هر مسیله ی کوچیکی دعوا راه میندازن و بیشتر تقصیر پدرمه پدرم حدود یک ساله ک اینجوری شده مامانمم باهاش لج میکنه از صب تا شب مث خروس جنگین
    من میخام اونا تو این سن با خوشی زندگی کنن ن جنگ و دعوا
    من چیکار کنم مشکلشون حل بشهبابا۴۷سالشه مامانم۳۷

    • ◄Responder► , آگوست 29, 2015 @ 11:38 ق.ظ

      دوست عزیز واقعا” سخته بخوایت این دو نفرو که سالها با چنین اخلاقی خو گرفتن رو تغییر بدید
      چون اگر تمایلی به اینکار وجود نداشته باشه اینکار واقعا” غیرممکنه
      شما مگر بتونید شرایط رو به نوعی ارام کنید و از بروز حساسیت های ناخواسته جلوگیری کنید و یا سوء تفاهماتی رو بینشون از بین ببرید

  • مهدیس , آگوست 29, 2015 @ 3:34 ب.ظ

    سلام لطفا شماره تماس مشاوره رو برام ایمیل کننید خواهرم مشکل ترس واصطراب داره ممنون

    • ◄Responder► , آگوست 31, 2015 @ 11:28 ق.ظ

      در این مورد میتونید با این شماره مشاوره تلفنی/تخصصی داشته باشید
      ۰۲۱-۲۲۳۵۴۲۸۲

      ۰۲۱-۸۸۴۲۲۴۹۵

      ۰۲۱-۸۸۴۷۲۸۶۴

  • ای سون , آگوست 29, 2015 @ 3:49 ب.ظ

    سلام دختر بچه ۳سال و۱۰ماهه دارم الان حدود ۱۰ماه یا بیشتره که برای دستشویی رفتن برا پی پی طفره می ره یه کنجی میشینه وبا کف پاش جلوی پی پی رو میگیره قبلا این طور نبوده تو لباسش میکرد فک کنم من یه کم بهش سخت گرفتم حالا دیگه جواب معکوس میگیرم نمی دونم چیکار کنم باهاش تو دستشویی دوا میکردم چون برس برمیداشت به من میزد و کلا بازیگوشی میکرد و یه دختر پرخاشگری و اصلا حرف منو گوش نمیده وفقط فریاد میزنه دادوبیداد میکنه لطفا منو راهنمایی کنین ممنون

    • ◄Responder► , آگوست 31, 2015 @ 12:17 ب.ظ

      دستشویی رفتن، کاری که افراد بزرگسال و کودکان پس از ۳ یا ۴ سالگی به‌راحتی انجام می‌دهند را باید طی مراحلی به فرزند کوچکمان آموزش دهیم. برای پیگیری روندتکامل کودک در زمینه‌های رفتاری، در این مقاله به همین موضوع یعنی آموزش دستشویی رفتن به کودک پرداخته‌ایم. آشنایی با نکات زیر می‌تواند شما را در شیوه آموزش تواناتر کند.

      ۱٫ آموزش توالت رفتن کودک زمانی باید آغاز شود که بدن کودک از نظر جسمی آمادگی پذیرش داشته باشد. یعنی در ابتدا کودک باید از خیس و یا کثیف شدن خویش آگاه شود تا سپس بتواند ادرار یا مدفوع را کنترل کند.

      ۲٫ کامل شدن کنترل ادرار و مدفوع در کودکان شامل کنترل مدفوع در شب و سپس در روز، کنترل ادرار در روز و سپس در شب است.

      ۳٫ بیشتر کودکان بین دو تا سه سالگی آمادگی پذیرش کنترل ادرار و مدفوع را در روز و شب به دست می‌آورند ولی تعداد کمی نیز شاید در ۲۰ ماهگی به این آمادگی برسند. بنابراین آموزش را زودتر شروع نکنید و زمانی که احتمال موفقیت شما و کودکتان زیاد است آموزش را آغاز کنید.

      ۴٫ آموزش توالت رفتن را ابتدا به صورت تئوری شروع کنید. کودک باید از بدن خود آگاهی یابد و درباره چگونگی به وجود آمدن و خروج ادرار و مدفوع برایش توضیح دهید (کودک باید بداند که ادرار و مدفوع بخشی از بدن او نیست).

      ۵٫ نام اشیا، محل‌ها و دستورات ساده را برای او توضیح دهید.

      ۶٫ برای کودک توالت‌های پلاستیکی (لگن) تهیه کرده و گهگاه پیشنهاد استفاده از آن را به جای پوشک یا کهنه به او بدهید.

      ۷٫ به کودک حداقل یک کلمه، اشاره و یا علامت در هنگام داشتن ادرار و یا مدفوع برای خبر کردن یاد بدهید.

      ۸٫ زمانی که کودک خیسی یا کثیفی خودش را اعلام کرد او را به سرعت به توالت برده لباس، کهنه و یا پوشک او را تعویض کرده و از اینکه به شما خبر داده از او تشکر کنید. در ابتدا خیس و یا کثیف بودن او را نادیده گرفته و او را به دلیل خبر کردن تشویق کنید.

      ۹٫ کودک را به دلیل آنکه کارهایش را به تنهایی انجام می‌دهد تشویق کنید. این عمل موجب مستقل شدن کودک می‌شود.

      ۱۰٫ برای آنکه کودک نسبت به اعمال خود آگاه شود به او بگویید به شلوار خیس و یا کثیفش دست زده و یا آن را ببیند. در حین مدفوع کردن برای او توضیح دهید که مشغول چه کاری است و نام این کار چیست. به تن داشتن لباس خیس و یا کثیف برای کودک ناراحت کننده است. اجازه دهید کودک این ناراحتی را تجربه کند زیرا ناراحتی کودک انگیزه خوبی برای کنترل ادرار و مدفوع و در نتیجه استفاده از توالت خواهد بود.

      ۱۱٫ کودک باید مسوولیت کارهای خود را به عهده بگیرد برای مثال برای شستن لباس زیر یا شلوار کثیفش از او کمک بگیرید.

      ۱۲٫ اگر کودک شما به راحتی راه رفته، می‌دود و می‌تواند اشیا را جابه‌جا کند ولی قادر به پوشیدن و در آوردن لباسش نیست باید این اعمال را به او آموزش دهید. به طور مطلوب آموزش مهارت‌های خودیاری چون پوشیدن و درآوردن لباس، شستن دست‌ها و… به کودک باید در این زمان انجام شود (به یاد داشته باشید که آموزش شستن دست‌ها بیش از حد لازم نباشد.)

      ۱۳٫ اگر کودک در طول روز نیاز به توالت رفتن دارد، به او بگویید چند ثانیه صبر کرده و سپس به توالت برود. اینکار موجب تمرین کنترل ادرار در کودک می‌شود.

      ۱۴٫ در صورتی که کودک از محل توالت، صدای سیفون و… می‌ترسد ترس‌ها را در او از میان ببرید. او باید محل قرار گرفتن ادرار و مدفوع را ببیند و خودش سیفون را بکشد. کودک را برای صحبت کردن درباره ترس‌هایش تشویق کنید. این کار به شما به‌منظور درک بیشتر و حل مسایل کودک کمک می‌کند.

      ۱۵٫ کودک را به طور آزمایشی روی توالت بنشانید تا بفهمد که درون آن نمی‌افتد. از یک اسباب‌بازی مخصوص برای تشویق کودک به این کار استفاده کنید.

      ۱۶٫ توالت باید به راحتی در دسترس کودک بوده تمیز و برای او جالب باشد (برخی والدین از مکان توالت برای تنبیه کودک استفاده می‌کنند. این کار موجب ناامن شدن محل توالت برای کودک شده و او در آنجا احساس ترس می‌کند).

      ۱۷٫ زمانی که کودک در شلوار خود مدفوع کرده، محل قرار گرفتن مدفوع در توالت را به او نشان دهید. در این صورت کودک جایی را که مدفوع باید انداخته شود بهتر می‌شناسد.

      ۱۸٫ گاهی اوقات کودکان هنگام دفع احساس درد می‌کنند. خوردن غذاهای فیبردار مانند انواع سبزی‌ها و میوه‌ها و آشامیدن مایعات موجب شلی مدفوع و راحتی دفع می‌شود. برای کودکانی که از آشامیدن خودداری می‌کنند مصرف غذاهایی مانند سوپ مفید خواهد بود در نتیجه عمل دفع در ذهن کودک دردناک محسوب نمی‌شود.

      ۱۹٫ هنگامی که کودک خودش را در توالت می‌شوید حساسیت‌های بی‌مورد نشان ندهید. زیرا در برخی کودکان توجه منفی والدین بیشتر از توجه مثبت آنها تاثیر داشته و منجر به تکرار رفتار نامناسب در کودک می‌شود. بدیهی است که تکرار رفتار نامناسب کودک برای جلب توجه والدین صورت می‌گیرد.

      ۲۰٫ از استحمام کودک بلافاصله بعد از خیس و یا کثیف شدن او خودداری کنید زیرا برخی از کودکان یاد می‌گیرند که حمام کردن درست بعد از این عمل خواهد بود.

      در این مورد میتونید با این شماره مشاوره تلفنی/تخصصی داشته باشید
      ۰۲۱-۲۲۳۵۴۲۸۲

  • افشار , آگوست 31, 2015 @ 12:42 ب.ظ

    با سلام و خسته نباشید
    از راهنمایی شما متشکرم.

  • اسمان , آگوست 31, 2015 @ 7:40 ب.ظ

    سلام…ضمن تشکر از وبلاگ خوبتون
    اگه میشه منو راهنمایی کنین که چرا وقتی میخوام درس بخونم خوابم میگیره و این فوق العاده منو عصبانی میکنه…..چطور کنترلش کنم درضمن۲۴سالمه
    اگه میشه پاسخ رو به ایمیلم بفرستین ممنون

    • ◄Responder► , سپتامبر 1, 2015 @ 12:15 ب.ظ

      دوست عزیز امکان ارسال به ایمیل وجود نداره

      مطالعه یک فرآیند ذهنی می باشد و مکان مطالعه تاثیر بسزایی در میزان کنترل حواس فرد دارد . از جمله شرایط محل مطالعه می توان به موارد زیر اشاره کرد:

      ۱٫ در محل مطالعه از قرار دادن اثاثیه زیاد خود داری نمایید، محل مطالعه ای که از نظر فضا زیاد اشغال شده باشد , موجب حواس پرتی فرد می شود.

      ۲٫ دمای محل مطالعه در تابستان باید خنک باشد . در زمستان از گرم کردن بیش از حد آن خود داری نمایید، زیرا درس خواندن با فعالیت ذهنی زیادی همراه می باشد. در حین مطالعه سوخت و ساز بدن افزایش می یابد و موجب گرم شدن بدن نسبت به حالت عادی می شود. دمای متعادل محل مطالعه از خواب آلودگی فرد هنگام مطالعه جلوگیری می نماید.

      ۳٫ نور محل مطالعه باید زیاد باشد تا از خواب آلودگی فرد جلوگیری به عمل آید.

      ۴٫ در هنگام مطالعه به هیچ وجه وسایل مربوط به خواب را در کنار خود قرار ندهید؛ زیرا هنگام شروع خواندن یک مطلب، تا یک مدت زمان مشخصی که برای افراد مختلف متفاوت است، ذهن فرد با مطلب درگیر نمی شود و مفهوم درس را متوجه نمی شود. در این مدت زمان که مطلب برای ذهن فرد حالت چالش برانگیز پیدا نکرده و برای او گنگ است , بار ها وسوسه خواب به سراغ فرد می آید و وجود وسایل مربوط به خواب در کنار فرد این وسوسه را تشدید می کند. به محض گذار از این مرحله و مقاومت در برابر خواب، دیگر خواب به سراغ فرد نمی آید.

      ۵٫ در هنگام مطالعه از دراز کشیدن پرهیز نمایید، از گذاشتن دست زیر چانه خود داری نمایید، در پشت میز مطالعه به حالت صاف بنشینید. این امر موجب می شود که خون به میزان کافی به مغز برسد و یادگیری را تسریع نماید.

      ۶٫ برای یادگیری سه چیز برای مغز کافی است: ۱- اکسیژن ۲- آب ۳- قند. محل مطالعه باید دارای اکسیژن کافی باشد.

  • mahsa , آگوست 31, 2015 @ 11:20 ب.ظ

    سلام با تشکر از راهنمایی خوبتون میشه تو شهر اردبیل یک مرکز مشاوره خوب معرفی کنید؟ ممنون میشم

    • ◄Responder► , سپتامبر 1, 2015 @ 10:05 ق.ظ

      در این مورد تابلوی مشاروان روانشناس کاملا” مشخصه
      و شما میتونید آدرس مراکز رو از بهزیستی دریافت کنید

  • افشار , سپتامبر 4, 2015 @ 11:04 ق.ظ

    با سلام و خسته نباشید
    من قبلا عرض کردم که میخوام با دختری که دو سال نامزد بوده و بدلیل مشکل شخصیتی و خانوادگی همسرش ازش جدا شده
    میخواستم کمک کنین بهم در مورد اینکه دوران نامزدی عکسای خصوصی به صورت تکی و یا همراه با همسر سابقش دارن پسره هم تهدید کرده ده سال دیگه هم بخواد با هر کس دیگه ای ازدواج کنه از طریق نرم افزار های اجتماعی پخشش میکنه
    ما توی یک شهر کوچیک زندگی میکنیم و همنطور که در پیام های قبلیم اشاره کرده ام پدرم مخالف بود که با هزار بد بختی رضایتش رو تقریبا جلب کردم
    شما کمکمون کنین چیکار باید بکنین تا مطمئن بشیم که نمیتونه با پخش عکسای خصوصی توی این شهر کوچیک آبرمون رو نبره
    با کمال تشکر

    • ◄Responder► , سپتامبر 6, 2015 @ 10:03 ق.ظ

      دوست عزیز اگر بخوایت با تهدید های چنین فردی زندگی کنید پس بهتره قید همه چی رو بزنید
      بهتره در این مورد حتما” با مشاوران پلیس صحبت کنید این افراد خوب میدونن با چنین افرادی چطور برخورد کنن
      دوم اینکه در دنیای بی کران ارتباطات کسی به عکسهای یک دختر توجه نمیکنه ..
      پس بهتره کلا” ذهنیت خودتون رو از این افکار پوچ و وپوسیده قدیمی خالی کنید
      اگر دوستش دارید به پای عشقتون بمونید و مقاومت کنید

  • رضا , سپتامبر 14, 2015 @ 11:19 ب.ظ

    سلام من با زنی ۶سال هست دوستم الان اون میخواد خودشو بکشه کنار اونم متهله من هم من میدونم کارمون اشتباهه بهش میگم فرصت بده یواش یواش. جدا بشیم قبول نمیکنه من هم طاقت دوریشو ندارم اگه ترکم کنه هم خودمو میکشم هم اونو به هر حال یه کاری بدی از من سر میزنه چیکار کنم اون قانع بشه با زمان یواش یواش جدا بشیم

    • ◄Responder► , سپتامبر 17, 2015 @ 11:09 ق.ظ

      رابطه ای که از پای بست اشتباه و غلطه و بوی خیانت میده رو نباید انتظار داشته باشید معجزه ای بشه و شما به هدفتون برسید
      این همه دختر که نیاز به ازدواج دادن و شما با هوسرانی خودتون زندگی هم خودتون و هم این زن رو به آتیش کشیدید و الان با اصرار زیاد درخواست جواب و نقشه ای برای رسیدن به خواستتون هستید … و این در هیچ جای دنیا قابل قبول نیست

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد.