مرکز مشاوره

مرکز مشاوره ازدواج

مرکز مشاوره ازدواج

مرکز مشاوره ازدواج و مرکز مشاوره خانواده با بهترین مشاوران در مشاوره ازدواج راهگشا و همراه شما عزیزان میباشد

ازدواج مقدس است و در همه ادیان به آن سفارش شده است تا والدین جوانانی که به آن حد از

  • رشد و بلوغ فکری ،
  • اجتماعی ،
  • جسمی و
  • عاطفی

رسیده اند ، به آنها کمک کرده و اسباب و وسایل زندگی مشترک آنها را فراهم کنند.

البته پدر و مادر های عزیز نیز باید توجه داشته باشند  در این امر نباید هیچ اجبار و محدودیتی وجود داشته باشد

زیرا کسی که قرار است یک زندگی تازه با فردی دیگر را شروع کند فرزندشان است نه خود آنها.

پس نباید به جای او تصمیمات مهم زندگی اش را بگیرند و او را وادار به انجام کاری کنند ،

زیرا بعدها هر مشکلی به میان آید گریبان گیر خانواده ها نیز خواهد شد.

جوانان دم بخت و والدین آنها میتوانند با مراجعه به مرکز مشاوره ازدواج بهترین تصمیم را در قبال یکدیگر بگیرند.

تهرانی های عزیز نیز میتوانند با مرکز مشاوره ازدواج تهران  در تماس باشند.

شماره های تماس 01

مرکز مشاوره خانواده خوب

 این مشاوره در مرحله بعدی قرار دارد و در واقع بعد از ساخت یک زندگی و ازدواج باید آن را حفظ کرد و ارتقا داد.

سوال این است که چگونه میتوان یک خانواده موفق و خوشحال داشت؟

این سوال به تشریح در سایت پاسخ داده است.

با این حال توجه کنید مشکلات و اختلافات همیشه در خانه هست ولی روش حل آن و رسیدن به توافق جمعی در بستر خانواده مهم است.

سارا و علیرضا یک سال بعد ازدواج دچار مشکل شدند در صورتی که در جلسات پیش از ازدواج خیلی موفق بودند.

هر دو بلوغ جنسی و فکری یکسان داشتند.

مرکز مشاوره ازدواج خوب خواهید بافت.

دلیل اختلاف این بود بعد از بروز مشکل سعی کردند مشکل را به روش های نادرست انجام دهند و از مشاور کمک نگرفتند.

ریشه مشکل رنگ مبلهای خانه بود که کم کم به خانواده کشیده شده ، به در تمامی مسائل گسترش یافت.

آن ها سعی در پیدا کردن جایگاه خود در زندگی نبودند بلکه به دنبال قدرت گرفتن و سلطه بودند چیزی که در ابتدا ازدواج نداشتند و دوستان و خانواده به آنان ابلاغ کرده بود.

از لحاظ اعتقادات مذهبی و منطق زندگی طرز فکرمون یکیه

بیست و یک سالمه و مدت ۶ ماه میشه با یه خانمی بواسطه آشنایمان آشنا شدم.
بعد از تقریبا ۳ماه به این نتیجه رسیدیم که با هم زندگی کنیم چون از لحاظ اعتقادات مذهبی و منطق زندگی طرز فکرمون یکیه و دوتامون اهل شلوغ بریز بپاش نیستیم.

تنها مشکل مشکل مالیه منه که با پس انداز و وام داره انجام میشه.

میخواستم بدونم چطور طرفم رو راضی نگهدارم و اینکه بتونه بم تکیه کنه؟
چطور متوجه بشم چقدر دوسم داره؟
خودش میگه باورت دارم که بهت زمان دادم از لحاظ مالی خودتو جمع کنی.
اینم بگم که منطقش از احساسش بیشتره و من بخاطر همین جذبش شدم.
و در نهایت چطور شکمو بهش از بین ببرم.

ممنون میشم راهنمایی کنید.

پاسخ
اگر واقعا خواهان ازدواج با ایشون هستید باید تلاشتون رو بکنید تا شرایط زودتر مهیا شود و همین تلاش شما بهترین نشانه وفاداری شما به این رابطه است و مسلما مورد تمجید ایشون هم قرار خواهید گرفت

ولی اگر شک و تردید نسبت به ایشون دارید بهتره از همین الان خواهشا ” قید ازدواج و سیاه کردن زندگی یکی دیگرو از سرتون بدر کنید

در مورد اطمینان از دوست داشتن ایشون باید بدونید که خانم ها اگر از فردی خوششون بیاد و تمایل به ازدواج وجود داشته باشد در اکثر مواقع همراهی می کنند .و کاملا ار دقت داشته باشید متوجه مساله خواهید شد .

اینکه بخواهید ایشون رو راضی نگه دارید بستگی دارد چقدر درک درستی از ملاک ها و ایده ال های ایشون دارید و می خواهید خود را به ملاک های ایشون نزدیک کنید وشرایط رو فراهم کنید .
اگر هم در حال حاضر چنین شرایطی ندارید صادقاته مطرح کنید .

چون برای خانم ها این مساله مهم است و این طور میتوانند بهتون تکیه کنند .

و در مورد هر مساله ای که به زمان نیاز دارید راحت به ایشون بگید و اصلا قول و وعده هایی که فعلا نمی توانید براورده کنید مطرح کنید
اجازه بدید ایشون به شما اعتماد کنند .
امیدوارم موفق و خوشبخت باشید
در این مورد میتونید با متخصصین کانون مشاوران ایران، مشاوره تلفنی/تخصصی داشته باشید
۰۲۱۲۲۶۸۹۵۳۴
موفق باشید

معمولا دختر ها این علاقه خود را مخصوصا در چند دقیقه اولیه هر دیدار و یا ملاقاتی به راحتی و ناخواسته از خود بروز می دهند که شما تنها کافیست با برخی از آن ها آشنا باشید تا به راحتی متوجه علاقه این خانم به خود شوید.

البته نکته اینجاست که معمولا رفتار ها و نشانه هایی که یک خانم از خود بروز می دهد به مراتب پیچیده تر از یک مرد است که شاید احتیاج به رمز گشایی داشته باشند.

لبخند و یا نشانه هایی از لبخند و شادی در صورت

شما باید به هنگام ملاقات با این خانم به دنبال لبخند های واقعی باشید. البته گاهی آن ها سعی در کنترل این لبخند دارند ولی نمی توانند این شادی و یا خوشحالی را در صورت خود پنهان کنند البته مراقب لبخند های غیر واقعی هم باشید هرچند دختر ها خیلی در رابطه با ایجاد لبخند مصنوعی ماهر نیستند. اگر در حال تعریف کردن ماجرا و یا به اشتراک گذاشتن مطلب جذابی هستید و آن ها با دقت به صحبت های شما گوش می دهند و کمی غیر عادی از مطالب شما به وجد می آیند و خوشحال می شوند همگی نشانه از وجود علاقه به شماست.

همانطور که گفتیم خانم ها پیچیده هستند و ممکن است با وجود اینکه عمیقا از گفته های شما خوشحال می شوند و لذت می برند ولی سعی در مخفی کردنش داشته باشند.

ارتباط و ارتباطات چشمی

مرد ها باید بدانند این نشانه خیلی کارامد است، چرا که اگر یک دختر به شما علاقه داشته باشد ارتباط چشمی با شما برقرار خواهد کرد و به نحوی به شما خیره خواهد شد همانند اینکه شما تنها پسر موجود در محیط هستید.

البته در کشور ما به سبب فرهنگ و شرایط موجود در خانواده ها ممکن است این خانوم کمی در بر قراری ارتباط چشمی ضعیف عمل کند و یا خجالتی باشد با این حال شما حتی این نگاه های روبه پایین را همانند برقراری ارتباط چشمی برداشت خواهید کرد.

بنابر این شما به راحتی می توانید موارد زیادی را از نگاه های آن ها متوجه شوید و به گفته محققان چشمان آن ها زمانی که شما رفتاری موافق نظرشان انجام میدهید به راحتی این موضوع را به شما منتقل خواهد کرد. پس زیر نظر گرفتن نگاه های آن ها یک راه برای تشخیص این علاقه است.

زیر نظر گفتن زبان بدن

ما قبلا در هاو کن یو در رابطه با روش های خواندن زبان بدن با شما صحبت کردیم که این مقاله را در لینک زیر می توانید مشاهده کنید تا اطلاعات بیشتری توسط زبان بدن از شخص مورد نظر به دست بیاورید با این حال به صورت کلی زمانی که یک دختر تصمیم خود را برای شناخت بیشتر شما گرفته است دارای آرامش بیشتر است و البته رفتار هایش کمی راحت تر از قبل خواهد بود.

زبان بدن چیست و چگونه زبان بدن بخوانیم

از سوی دیگر چنانچه دختر به هنگام صحبت با شما پا های خود را بر روی یک دیگر انداخته و دست ها را در بغل خود گره زده است و به عبارت دیگر نسبت به شما گارد کاملا بسته ای گرفته است به نظر می رسد آنچنان که فکر می کنید نسبت به شما علاقه ای وجود ندارد.

توجه متفاوت به شما

کلمه “توجه” در اینجا منظور نوع نگاه ها و زیر نظر گرفتن رفتار ها و حرکات شماست.

فهمیدن اینکه شخصی به شما نگاه می کند کار سختی نیست ولی وظیفه شما کاربران هاو کن یو شناخت نگاه هایی است که متفاوت از نگاه های ساده به افراد غریبه یا اشیای دیگر است.

بنابر این چنانچه شما متوجه شدید که نگاه های وی به نحوی است که مدام به دنبال کنکاش رفتار، سلایق، برخورد ها و حتی ظاهر شماست بنابراین شما با نشانه های علاقه، رو به رو هستید

چگونه بفهمیم خانومی دوستمان دارد

دختر ها و خانم ها ممکن است در برخورد های اولیه به سبب شخصیت دخترانه خود کمی رفتار های منفی از خود نشان دهند ولی شما باید همیشه کمی صبور باشید چرا که این رفتار ها در صورت وجود علاقه پایدار نخواهند بود. حتی به تعبیری دیگر وجود استرس و اظطراب به هنگام وجود شما، به خودی خود می توانند باعث به وجود آمدن رفتار هایی شوند که شما را کمی عقب براند اما بدانید که این رفتار ها هم می توانند نشانه ای از علاقه باشند.

دقت بیشتری در جزئیات وجود دارد

دختر ها نسبت به پسر ها با دقت بیشتری به موضوعات مختلف می نگرند ولی نه هر موضوعی. مطمئنا دختر ها هر چقدر با دقت بیشتری به موردی معطوف شوند، اهمیت و البته توجه و علاقه بیشتری هم نسبت به آن دارند.

با دقت گوش فرا دادن به صحبت های شما و پرسیدن سوال های باریک بینانه در رابطه با آن ها که قبلا در مقاله های در هاو کن یو به آن پرداختیم می تواند نشانه هایی از این علاقه باشد.

همچنین این دقت در رابطه با ظاهر شما از دندان گرفته تا مو و لباس های شما می تواند ادامه دار باشد.

به اشتراک گذاشتن موضوعات شخصی

کم پیش می آید که دختر ها با افراد غریبه اطلاعاتی را از زندگی شخصی خود به راحتی به اشتراک بگذارند اما برای افراد غریبه های که احساساتی نسبت به آن ها دارند و یا علاقه به آن ها دارند یک استثنا در نظر می گیرند. بنابر این به میان کشیدن صحبت از خانواده و یا اطلاعات شخصی و موارد مشابه که همگی در راستای به دست آوردن توجه شماست می تواند نشانه هایی از این علاقه نسبت به شما باشد که باید با دقت بیشتری به آن ها توجه شود.

کنجکاو بودن نسبت به شما

اگر به هنگام هم نشینی و صحبت با یک خانوم متوجه شدید که هم رفتار ها و هم سوالات وی کمی کنجکاوانه و غیر عادی به نظر می رسد باید شاخک های خود را نسبت به این موضوع بالا بگیرید.

اما آن ها با این وجود سعی در پرسیدن غیر مستقیم سوالات یا انجام کنجکاوی ها دارند که این مورد کمی کار شما را سخت می کند. معمولا سوالات در این کنجکاوی کلی تر و جامع تر هستند.
موفق باشید

بعد از عقد از این رو به اون رو شد

من رضا ۳۳ ساله هستم وحدود ۱۵ ماهه با خانمی بطور کاملا سنتی آشنا شدم.
ایشان در ابتدا بسیار منعطف وبا کلام آهسته وصبورانه رفتار میکردکه این موضوع اشتیاق من رو روز به روز به در کنار ایششان بودن بیشتر میکرد .
اما زمانی که عقد کردیم شرایط کاملا تغییر کرد ونحوه برخورد ایشان با ناهماهنگی وعدم تطابق با عقاید ورفتار خلاف نظر ایشان ،بسیار متفاوت شد
ومسائل ما هر روز بد رنگ تر میشه لطفا من رو راهنمایی کنید

پاسخ

در این مورد حتما با متخصصین کانون مشاوران ایران، مشاوره تلفنی/تخصصی داشته باشید
۰۲۱-۸۸۴۷۲۸۶۴

دوست عزیز ۱۵ ماه زمان کمی تیست و اصولا در این زمان افراد خودشون رو نشون می دهند و شخصیت بروز پیدا می کند .

هر چند هم که طرف مقابل بخواهد وانمود کند این مساله نمی تواند در ۱۵ ماه ادامه داشته باشد چون می فرمایید جذب اخلاق ایشون شدید و حالا بعد از عقد تفاوت رفتاری می بینید با توجه به اینکه نمی شود یک طرفه قضلوت کرد شاید مساله از هردو نفر باشد و اخلاق و رفتار شما هم در تغییر خلق و خوی ایشون بی تاثیر نبوده .

و اگر در صدد رفع مساله هستید باهم مراجعه و تلاش کنید هر دو نفر سهم خودتون رو در ایجاد مشکل یا مشکلات در نظر بگیرید .امیدوارم مساله مرتفع شود.

در این مورد میتونید با متخصصین کانون مشاوران ایران، مشاوره تلفنی/تخصصی داشته باشید
۰۲۱۲۲۶۸۹۵۳۴
موفق باشید

 خودتون قطعا بهتر می توانید تصمیم بگیرید .
وقتی فردی ۶ سال مداوم با شما دوست بوده ولی به وعده و قول و قرار ها عملی نکرده در زندگی اینده هم قابل اطمینان خواهد بود ولی وقتی می فرمایید خواستگاری دارید که به هر لحاظ مورد قبول شما هستند بهتره در مورد ایشون بیشتر فکر کنید .
نه اینکه بنده منظروم این باشد که به ایشون حتما جواب مثبت بدهید خیر بلکه بهتره به ایشون به طور جدی فکر کنید .و در نظر داشته باشید.
زندگی زناشویی با دوستی ها متفاوت است هر چند طولانی و عمیق و بهتره برای زندگی اینده همراهی را اننتخاب کنید که به هر لحاظ شبیه ملاک های شما باشند و حداقل های زندگی را داشته باشند و به نفر قبل بفرمایید که همه چیز از نظر شما تمام شده است ولی بحث خواستگار را مطرح نکنید که بعدا برای شما مشکل ساز شوند امیدوارم موفق باشید

در این مورد میتونید با متخصصین کانون مشاوران ایران، مشاوره تلفنی/تخصصی داشته باشید
۰۲۱۲۲۶۸۹۵۳۴
موفق باشید

بعد از یه مدتی متوجه شدم که این آقا با تموم زن ها و دخترای شهر رابطه داره

سلام وقت بخیر..من حدود یک سال پیش با پسری آشنا شدم که مادرم هم در جریانه رابطمون بود..

رابطه ی ما به این صورت بود که فقط پیام میدادیم اونم گاهی یک هفته یکبارو گاهی دو هفته یکبار که اونم بیشتر عکس نوشته و فیلم بود..

۳-۴بارم ایشون زنگ زدن و اصلا قرار حضوری نداشتیم بعد از یه مدتی متوجه شدم که این آقا با تموم زن ها و دخترای شهر رابطه داره یکیشون خاله خودم که هم شوهر داره و هم بچه!

یه جوری بود که انگار خالم از رقابت من وارد این ماجرا شد البته این اقا هم از نظر مالی و هم از نظر قیافه و ظاهر وضعیت خوبی داره.

حالا یک ساله که خالم یه جوری بمن تیکه میندازه و اذیت میکنه البته ما دیگه رابطمون رو باش قطع کردیم ولی الان میترسم چون من نامزد کردم و نگرانم نکنه اینارو به نامزدم بگه یا هر چیز دروغه دیگه ای در این مورد که زندگیه منو خراب کنه چون هرکاری ازش برمیاد و نامزدم خیلی آدم معتقد و با ایمانیه و منو خیلی دوست داره..

از طرفی میترسم خودمم بش بگم نکنه بزاره و بره چون در این صورت آبروم میره شهرمونم خیلی کوچیکهلطفا کمکم کنین

در این مورد کلامی با ایشون صحبت نمیکنید و تمام ردی که بتونه از گذشته شما باشه رو پاک کنید …

مادر شما در جریانه پس میتونید بیان کنید ایشون میخواسته خواستگاری کنه و….

ولی هر صحبتی شد فقط انکار کنید و نگران نباشید چون ایشون هم حرفی نخواهد زد …

فقط حساسیت نشون ندید چون میتونه برعلیه شما استفاده بشه ….

کاملا قاطع و محکم برخورد کنید

درسته که شما ارتباطی داشتید ولی این ارتباط حضوری نشده زیر نظر خانواده بوده و تصمیم برای ازدواح بوده و هیچ وقت ملاقات حضوری صورت نگرفته است اگر خاله شما بخواهند اقدامی کنند که ابروی خودشون به عنوان فرد متاهل بیشتر در معرض خطر است اگر خود اون فرد تمایلداشته باشند زندگی شما را خراب کنند که احیانا عکسی یا چیزی ندارند که شما در موقعیت نامناسبی باشید و بخواهند اثبات کنند که دوستی در کار بوده به هر حال قصد ازدواج بوده و خب طبیعتا بعد از مدتی به لحاظ عاطفی ممکنه پیام هایی رد و بدل شود و اصلا جای نگرانی وجود ندارد.

ضمن اینکه باید توجه داشته باشید گفتن این مساله به نامزدتون درسته ظاهرا صداقت به خرج دادن است ولی در واقع به هیچ عنوان از ذهن ایشون پاک نخواهد شد به فرض اینکه با شنیدن این مساله هنوز به شما تمایل داشته باشند.

همیشه درگیری دارند و عدم اعتماد مخصوصا که می فرمایید مذهبی هستند در هر حال امیدوارم تصمیم درستی گرفته شود و البته که بهتر است اصلا توجهی به این شرایط نداشته باشید.

در این مورد میتونید با متخصصین کانون مشاوران ایران، مشاوره تلفنی/تخصصی داشته باشید
۴۴۰۳۴۴۹۰
موفق باشید

بین دو راهی انتخاب خواستگار موندم

سلام من یه مدتی هست با یه اقایی دوست هستم وخیلی هم دوستش دارم اما الان یه شخصی برای خواستگاری امده موندم بین دوراهی که کدام را انتخاب کنم

پاسخ

یک دلیل اینکه بین دوراهی مانده اید قضاوت عقل شماست و احساس شما که در مورد دوستتون وجود دارد احتمالا این فرد جدید شرایط مناسبی دارد و احساسا و عاطفی به کسی که با اومدتی دوست هستید وابسته شدید؟

درست است ؟ خب بهتره کاملا شرایط را بسنجید اگر فکر می کنید شناخت شما از فردی که مدتی با او بودید کامل است و این فرد شرایط و ملاک های شما را براورده می کند و متناسب با انتظاراتی است که ار فرد اینده دارید البته اگر قصدش ازدواج باشد همراه است خوب فرد جدید را رد کنید ولی اگر فکر می کنید فضا بیشتر دوستانه بوده و جدیت ازدواج را نداشته و احساسی وابسته شدید و وقتی منطقی شرایط را بررسی می کنید فرد جدید شرایط شرایط شما را دارد خب بهتر است تکلیف دوستتون رو مشخص کنید چون قطعا زمان گذاشتن با شما و ..

با امیدی صورت گرفته و بهتره در جریان تصمیم گیری برای اینده باشد و دلیل منطقی برای جدایی بگیرید که بعدا از سمت ایشون حس انتقام جویی و مشکل خاصی برای زندگی ایندتون پیش نیاد البته به فرض مورد قبول بودن شرایط نفر جدید به هر حال امیدوارم تصمیم درستی بگیرید و خوشبخت باشید

در این مورد میتونید با متخصصین کانون مشاوران ایران، مشاوره تلفنی/تخصصی داشته باشید
۰۲۱۲۲۶۸۹۵۳۴
موفق باشید

خانم من زیادی منطقی هست و بیشتر وقت ها عصبی هست اما خودم هم منطقی و هم احساسی

من به مدت ۳ ماه عقد کردم . سن من ۳۱ و سن خانمم ۲۷ سالشه سوالم اینجاست خانم من زیادی منطقی هست و بیشتر وقت ها عصبی هست اما خودم هم منطقی و هم احساسی.

جخیلی مواقع دچار کمبود احساس میشم و دچار خلاء عاطفی میشم به نظرتون وظیف من چیه ؟ من باید چکار کنم ؟خسته شدم اون بیشتر گیر میده بیشتر گیرهای جزئی خیلی وقتا کلافه میشم چکار کنم .

اکثر شب ها که میخوام باهاش درد دل کنم درد داره مثلا یه بار دلش یه بتر سردرد یه بار کمر درد میگم بریم دکتر میگه دکتر هیچی نمیفهمن . ایشون فوق لیسانس و من لیسانس .یه راهنمایی بکنید ممنون میشم.

با سلام دوست عزیز تفاوت ها های شخصیتی باید قبل از ازدواج بررسی شود منتهی اکنون که ظاهرا تازه عقد کردید هم می شود تلاش داشته باشید تا مسائل مرتفع شود راجب احساسات و شرایطی که دارید با همسرتون صحبت کنید.

از ایشون انتظارات رو بخواهید و مطرح کنسد در شرایط مناسب شاید ایشون خیلی متوجه نیازهای شما نیستند و خب طبیعی است که این مساله شما را ازار می دهد.

ولی برای هر چیزی راه حلی وجود دارد.

و قطعا با مراجعه حضوری حل خواهد شد .نگران نباشید

در این مورد میتونید با متخصصین کانون مشاوران ایران، مشاوره تلفنی/تخصصی داشته باشید
۰۲۱۸۸۴۲۲۴۹۵
موفق باشید

سر دو راهی انتخاب همسر آینده هستم و نمی دونم چکار کنم

بنده ده سال با اقا پسری دوست بودم اما مشکلاتی پیش اومد که نتونستیم ازدواج کنیم و رابطمون سرد شد،اما الان یه خاستگار برام پیدا شده که تمام چیزای مد نظرم رو داره و خیلی بهم علاقه داره،

سر دوراهی موندم و نمیدونم باید چیکار کنم.

از طرفی نمیتونم از ده سال و خاطراتم چشم پوشی کنم،و بخاطر کمبودام تو رابطه قبلیم نمیتونم از این خاستگارم بگذرم میشه راهنماییم کنید لطفا

ده سال ارتباط دوستی کم نیست البته سن شما رو نمی دونم دقیقا ولی خب باید دقت داشته باشید که با همه اینکه خواستگار جدید شما شرایط رو داره این خاطرات و این مقایسه ها ممکنه دردسر ساز بشه به هر حال وابستگی ده ساله به راحتی فراموش نمی شود و اینکه اگر عکسی و یا هر چیزی دست اون اقا باشه برای زندگی اینده شما دردسر نشود.

البته که احتمالا در این مورد جدید به جای احساس عقل و منطق شما حکم می کند و خب احتمال خطا پایین تر است ولی بهتره قبل از ازدواج و اقدام برای فراموش کردن و حل شرایط قبلی مراجعه ای داشته باشید و اینکه اون اقا اگر متوجه شرایط شوند ممکنه در تصمیمشون تجدید نظر کنند.

البته همه احتمال است و به فرض عدم اطلاع .در هر حال دوستی ها هیچ تضمینی برای ازدواج ندارد و شاید اگر این مورد رو هم رد کنید با این فردده ساله منطقی نباشد ازدواج کنید و باز مشکلاتی پیش بیاید پس بهتر اسن مراجعه حضوری داشته باشید امیدوارم خوشبخت باشید
و بتوانید مساله را درست مدیریت کنید و تصمیم درست بگیرید
در این مورد میتونید با متخصصین کانون مشاوران ایران، مشاوره تلفنی/تخصصی داشته باشید
۰۲۱۸۸۴۲۲۴۹۵
موفق باشید

اختلاف سنی ۵ ساله توی زندگی مشترک مشکل به وجود میاره یه نه؟

سلام من الان با یکی حدودا ۵سال اختلاف سنی دارم یعنی اون آفا کوچیکتر از من هستن ولی اخلاقیلتمون به هم میخوره و اینکه قصدمون ازدواج هستش ولیکن میخواستم نظرتونو بدونم سنمون توی زندگی مشترک مشکل به وجود میاره یه نه؟

پاسخ

با سلام دوست گرامی همیشه موارد استثنا هستند که با این اختلاف سنی خوشبخت می شوند و ممکنه مشکل خاصی هم با هم پیدا نکنند ولی دقت داشته باشید که به هیچ وجه نمی شود یک باره تصمیم گرفت .

چون معلوم نیست شما جز استثنا باشید به این خاطر که سن بلوغ عقلی در دختران زودتر اتفاق می افتد ممکن است بزرگتر بودن شما منجر به عدم درک متقابل شود .

و اینکه زن که عاطفی است و احتیاج به حمایتگر دارد ممکن است این مساله براورده نشود .و صرف داشتن تفاهماتی که می فرمایید کافی نیست باید همه جوانب امر را در نظر بگیرید مخصوصا که این توافق ها بیشتر از س احساسات است تا سایر مسائل دیگر.در هر صورت بهتره حتما به مشاوره پیش از ازدواج مراجعه داشته باشید تا از انتخاب خود مطمئن شوید امیدوارم در نهایت خوشبخت باشیددر این مورد میتونید با متخصصین کانون مشاوران ایران، مشاوره تلفنی/تخصصی داشته باشید
۰۲۱۸۸۴۱۹۸۳۲
موفق باشید

چه آزمایشاتی قبل از ازدواج فامیلی مورد نیاز میباشد؟

۱- بنده (پسر) ۳۲ ساله و نامزدم ۲۸ ساله میباشد
۲- پدر و مادر بنده با یکدیگر دختر عمو و پسر عمو هستند
۳- پدرم با خواهر و برادر خود از طرف مادر ناتنی هستند
۴- نامزد بنده از یک طرف دختر پسر عمه من میباشد
۵- از طرف دیگر عمو و خاله من نیز با یکدیگر ازدواج نموده اند که نامزد بنده نوه دختری ایشان می یاشد
حال باتوجه به توضیحات فوق چه آزمایشاتی قبل از ازدواج مورد نیاز میباشد؟ و این آزمایشات تا چه میزان مورد اعتبار میباشند؟
با سپاس فراوان

پاسخ

دوست عزیز شما که فامیل بسیار دور هستید ولی اگر باز هم نگران هستید ازمایش زنتیک می تواند کمک کننده باشد ..
و نتایج ان هم معتبر خواهعد بود و به فرض اینکه هر مساله ای وجود داشته باشد مشخص و تکلیف شما هم مشخص می شود و اصلا جای نگرانی وجود ندارد .
امیدوارم موفق باشید

در این مورد میتونید با متخصصین کانون مشاوران ایران، مشاوره تلفنی/تخصصی داشته باشید
۹۸۲۱۲۲۳۵۴۳۰۴
موفق باشید

حس میکنم دارم از هم میپاشم چون برای مشکلم راه چاره پیدا نمیکنم

من دختری هستم که حس میکنم دارم از هم میپاشم چون برای مشکلم راه چاره پیدا نمیکنم. خاستم مشاوره بگیرم. راستش من خاسگاری دارم که ۴۰ سالشه و من ۳۳ هستم.

مشکل اینجاست که ایشون به دلم بنده ننشستن ولی از اونجاایی این تنهادخاسگار مناسب من هستش خاستم باهاش کمی اشنایی کنم تا شاید به دلم بشینه.

من ایشون را در کل سه بار دیدم ولی هیچ حس خوبی نسبت به ایشون ندارم و دوسشون ندارم. اولین بار تو خونه ملاقات کردیم. ولی دومین و سومین بیرون خونه.

ملاقات بیرون را کسی جز جز خاهرم خبر نداره. چون خانواده من بفهمن من بیرون رفتم دیدمشون ناراحت میشن. ولی خاسگارم تمایل داره باز همو ببینم. من مشکلی با دیدنش ندارم.

مشکل من خانواده است واینکه خوددم رغبتی به ایشون ندارم.( رفتن و دیدنش انگاز از ته ته دلم نیس با بیرغبتی میرم که شاید حل مسئله کنم) از طرفی همش تو خونه سر چیزهای کوچیک مورد سرزنش قرار میگیرم. تو خونه در عذابم واقعا چون اخرین مجرد توخونه و مادر پیر و پدر پیر.

از طرفی اینطوری با خاسگارم مشکل دارم. نمیدونم واقعا چکار کنم. بخدا نه راه پیش دارم نه راه پس. نمیدونم چطور حلش کنم. برای اشنایی با ایشون خب باید ارتباط بذارم دیگه.

خاسگارم اصن ارتباط کلامی با من نداره. گاهی تو تلگرام فقط پیام کوتاه میده. فقط میگه همو ببینیم. دیگه هیچ پیامی نمیده و چیزی نمیگه. فقط گیر کردم.

کاری هم ندارم بزنم از خونه بیرون کم منو ببینن کمتر بهم گیر بدن. تو خونه هم هر کاری میکنم کار خونه با منه. بازم خانواده ازم ناراضی هستند. نمیتونم جوابشون را بدم چون بی حرمتی میشه.

تو خودم میشکنم میمیرم باز نمیشه. امروز ب فکر خودزنی افتادم.

دیگه خیلی بهم فشار اومده. البته نکردم ولی واقعا دیگه تحمل ندارم.

دوست عزیز بله همان طوری که می فرمایید شرایط بسیار سختی دارید که طبیعتا ازاردهنده است.

و شرایط را برای شما سخت کرده است هم مجرد بودن و هم بحث اینکه در منزل تنها نفر مجرد هستید و احتمالا فاصله بالا با پدر و مادر باعث عدم درک می شود.

منتهی با همه این شرایط هم ازدواج برای فرار از یک شرایط سخت اصلا درست نیست.
و بهتره در نظر داشته باشید که باید در زندگی زناشویی د قدم اول اون فرد به دل شما بنشینه اصلا بحث زیبایی هم نیست صرف به دل نشستن است ..که باید این اتفاف بیفتد.
در مورد این مساله که چند بار صحبت کردید خب شاید بهتر باشد باز هم وقت بگذارید صحبت کنید و همه مسائل را در نظر بگیرید تا اینکه بخواهید مسائل نادیده گرفته شود
اینوه خب شاید با چند جلسه صحبت ایشون با رفتار و ااخلاق شما را مجذوب خود کردند چون به هر حال برای پاسخ رد دادن همیشه وقت هست ..

علاوه بر این مسائل این را هم در نظر بگیرید که بهتره در زندگی خودتون بتونید استقلال داشته باشید تحصیلات رو ادامه بدهید شرایط کاری داشته باشید تا مجبو نشوید به خاطر فرار از شرایط با فردی زندگی کنید که اصلا به دل شما تیست چون بعدا در روابط زناشویی با مشکل مواجه خواهید شد به هر حال امیدوارم خوشبخت و موفق باشید و اصلا نگران نباشید با مراجعه و یادگیری روش های مدیریت رفتار مساله حل خواهد شد .
در این مورد میتونید با متخصصین کانون مشاوران ایران، مشاوره تلفنی/تخصصی داشته باشید
۰۲۱۸۸۴۷۲۸۶۴
موفق باشید

چه کنم همسرم دوستم داشته باشد

حتما این تاپیک رو بخونید و ببنید الان ایشون گرفتار چه مشکلی شدند خیلی ناراحت شدم وقتی اون قسمتی رو که خوندم همسرشون حرف دلشون رو به این خانم زدند و گفتند اولش از ظاهر خانم خوشش نیومده…
این تاپیک کلی درس به شما خواهد داد و این خانم همین امروز این تاپیک رو زدند…

اما نظر خودم به قول معروف میگن درسته ادمای خوب زیاد هستند ولی این دلیلی نمیشه ادم با هر ادم خوبی ازدواج کنه (هر چند خود خوب تعریف دقیقی نداره منظورم همین چیزایی که از اون اقا گفتید و.. مثلا داشتن همین شغل خوب و…)

شما مثلا الان ۲۰ درصد به اقا تمایل دارید و از طرفی ایشون هم تمایل دارند به ادامه به نظرم از فرصت استفاده کنید و بیش تر باهاشون صحبت کنید و از دغدغه هایی که دارید به طور غیر مستقیم و مستقیم ازشون بپرسید (مثل همون کی عصبانی میشید ) اگه بعدش همین ۲۰ هم کمتر شد شک نکنید که ردشون کنید ولی اگه نظرتون مثبت تر شد که خب چی بهتر

شما باید بدونید شما قراره یه عمر با اون اقا زندگی کنید …

مثلا من خیلی دختر های خوبی رو میشناسم و خیلی خیلی هم برام قابل احترام هستند ولی هیچ وقت یه درصد هم برای ازدواج بهشون فکر نمیکنم با این که واقعا عالی هستند ولی با اونی که من میخوام فرق دارند حالا یکی ظاهر یکی رفتار و …

شما وقتی بله بگید دیگه باید تا تهش برید با نشه چند ماه بگزره خدایی ناکرده تاپیک بزنید بعد چند ماه هنوز از همسرتون خوشتون نیومده (اخه یه تاپیک دیگه هم هست یه خانمی با نامزدشون با این که خیلی مدته هستند نوشتند هنوز بهشون علاقه مند نشدند اون قدر ها ولی اون اقا خیلی علاقه نشون میدند و.. )

به نظر من این که طرف به دل ادم بشینه شرط اول و لازمه و قبل این که اصلا ببنیم طرف معیار هایی که میخوایم رو داره یا نه اولش باید دید اگه به دل نشست بعدش ادامه داد…چون کسی که به نشینه تا تهش هم نمی شینه..

یه چیز هم میگم کلا یکم معیاراتون رو از این حالت ریز خارج کنید..

مثلا این که اون بنده خدا گفته این طوری عصبانی میشه زیاد لوس نیست…

اتفاقا این یه حسنه ایشون تا این حد خودشون رو میشناسند که توی این مورد عصبی میشند..نکنه انتظار داشتید بگه مثلا توی مسایل ناموسی عصبی میشم خب طبیعتا هر مردی توی این یه مورد عصبی میشه دیگه…

یه نکته ی مهم دیگه این که شما اولویت تحصیل از ازدواج براتون بالاتر هست ..و خودتون هم گفتید دوست دارید همسرتون باهاتون توی این یه مورد هم قدم باشه و ادامه بده و این واقعا مهمه اگه اون اقا نظرشون یه چیز دیگست به مشکل می خورید..

اگه ایشون هم مثل شما هم هقیده باشند میتونید با هم درس بخونید و خیلی بیش تر هم به هم کمک کنید و روحیه بدید…

راجب درونگرا و برون گرا باید بدونید اینا همش اکتسابی هست و میتونید با هم کنار بیاید یکم شما درون گرا تر شید یکم اون اقا بیرون گرا تر…

راجب مذهب و .. خب خوبه مثل همید..حالا ایشون یکم بالاتر هستند لااقل ظاهرا خب باعث میشه شما هم با این فضا ها بیش تر اشنا شید و اینم موردی نداره مهم اصل موضوع هست که یکسانید…

راجب این که دوست دارید همسرتون ازتون چند سال بزرگتر باشه و پخته تر و.. نظره دیگه..ولی ایا شما تضمین میدید حتما این مدل خواستگاری برای شما بیاد..مثلا من پسرم میگم اگه برم خواستگاری میرم توی این حدود سنی خواستگاری چون دوست دارم زنم این ساله باشه ولی باید قبول کرد دختر ها توی این یه مورد محدودیت دارند دیگه و باید واقع بین باشید..

به هر حال اگه شرایط خانوادگی شما طوری هست که انشالله فرصت های بهتری داشته باشید خب بهتره بیش تر فکر کنید.
چون خیلی ها بودند توی سن های کمتر خیلی ایده ال گرا بودند ولی بعد این که سنشون میره باال واقعا مجبور میشند با مورد هایی تن به ازدواج بدند که خیلی از خوساتگار های قبلیشون هم کمرته و این طوری خیلی بیش تر ناراحات میشند چرا الکی خوساتگاراشون رو رد کردند.

خوب فکر کنید و جمع بندی کنید و در نهایت تصمیم درست رو بگیرید..انشالله..

منبع: com.مشاوره-ازواج


صفحه اصلی سایت مرکز مشاوره

administrator

مقالات مرتبط

566 نظرات

  • فرشته , جولای 5, 2016 @ 10:26 ق.ظ

    سلام خسته نباشید
    پسری دو سال و سه ماه دارم که همه بچه ها را اذیت می کنه یا گاز میگیره یا چنگ میندازه یا میزنه خیلی عصبیه نمی دونم واقعا باید چکار کنم مدام برای هرچیزی هم گریه میکنه لطفا مرا راهنمایی کنید تشکر

    • راهنما , جولای 5, 2016 @ 11:49 ق.ظ

      لجبازی در کودک کاملا طبیعی است و از ۲ سالگی شروع می شود. هر کودکی تا حدی لجبازی می کند، چون این طبیعت آنهاست که اطرافشان را آزمایش کنند و بفهمند که تا کجا می توانند پیشروی کنند. با این حال، بچه ها حد و مرز خود را نمی شناسند و این وظیفه والدین آنهاست که محدودیت ها را برای آنها مشخص کند. اینجاست که نقش مدیریتی پدر و مادر شروع می شود که هرچه زودتر باشد، بهتر است. شکی نیست که منطقی بودن با کودک لجباز کار سختی است و گاهی اوقات صبر شما به پایان می رسد. گاهی کودک به لجبازی به چشم یک بازی نگاه می‌کند و می‌خواهد والدین را در این بازی شریک سازد. معلوم است کودکانی چنین رفتاری از خود نشان می‌دهند که نیاز آنها به بازی و لذت بردن در کنار والدین و همچنین تماس فیزیکی با بدن والدین در آنها ارضا نمی‌شود. ممکن است کودک لجبازی را به نشانه قهر انجام دهد و بخواهد به والدین بفهماند دلخور یا مخالف است.. ناگفته نماند که نوعی از لجبازی نیز وجود دارد که با استقبال والدین همراه است و از همین طریق تقویت می‌شود. در این حالت که به لوس شدن تعبیر می‌شود کودک امتناع‌ها و اصرارهای بیجا را به بازیچه‌ای برای جلب توجه و بلکه رضایت والدین تبدیل می‌کند و از همین طریق تاثیری عاطفی بر والدین می‌گذارد تا به خواسته‌اش برسد. در حقیقت لجبازی کودک در هر زمینه‌ای معنای خاص دارد که باید درک و شناسایی شده و سپس مشکل برطرف گردد.
      در این مورد میتونید با متخصصین کانون مشاوران ایران، مشاوره تلفنی/تخصصی داشته باشید
      دفتر قیطریه:
      ۰۲۱-۲۲۶۸۹۵۵۸ خط ویژه

  • مهی , جولای 16, 2016 @ 8:56 ق.ظ

    با سلام
    خانمی ۲۹ ساله هستم با پسری ازدواج کردم که قرار بود یک ماه بعد عقدمون بریم آمریکا برای دکتراشون بورس شده بودن حالا به هر دلیلی نشد و ایشون همچنان مشغول پذیرش گرفتن ازدانشگاه های دیگر بودن و بنده از این بلاتکلیفی خسته شده بودم و برای ایشون زمانی را تعیین کردم که تا این زمان برای آمرکا میتونید زمان بزارید و اگر نشد دیگخ نباید بهش فکر کنید.از اون زمان گذشت و حدود یک ماه بعد از اون زمان پذیرش مجدد ایشون آمد و حال ایشون اصرار به رفتن دارن و بنده نمیخواهم بروم با این معیارها که ایشون سربازی نرفتن و شغل معینی ندارن ولی بنده در ایران شغل بسیار مناسبی وبا درآمد خوبی دارم لطفا مرا راهنمایی کنید چکار کنم؟؟؟

    • راهنما , جولای 16, 2016 @ 11:17 ق.ظ

      دوست عزیز بپذیرید این انتخاب شما بوده … شما از اول با شرایط ایشون اشنا بودید و با این اگاهی وارد زندگی مشترک شدید
      پس انصاف در اینه که شما سازگاری و درک در این مورد رو بالا ببرید … و گرنه باید تصمیم سختی در زندگی بگیرید

      در این مورد میتونید با متخصصین کانون مشاوران ایران، مشاوره تلفنی/تخصصی داشته باشید
      ۰۲۱-۸۸۴۷۲۸۶۴

  • طهورا , جولای 23, 2016 @ 11:03 ق.ظ

    سلام و وقت بخیر

    خواستگاری دارم که تعداد فرزندان خانوادشون زیاده و من اصلا نمی تونم با این مسئله کنار بیام.از طرفی دوستانم میگن رد کردن بی مورد خواستگار خشم خدا رو در پی داره ولی من واقعا نمی تونم خانواده ی ایشون هم اصرار دارند که این قضیه اتفاق بیفته.بنظرتون چطور برای اون ها و اطرافیان ثابت کنم که نمی تونم از پسش بربیام؟!مثلا خوارهم میگه فک کن اونام که نه تا بچه هستن مثل ما سه تان من واقعا این مورد رو ایرائ نمی دونم برای اون خانواده ولی خودم نمی تونم درواقع بهتره بگم ایراد از خود منه.

    • راهنما , جولای 24, 2016 @ 9:40 ق.ظ

      دوست عزیز خداوند انسان رو ازاد خلق کرده پس به حرفهای بی اساس اطرافیان اهمیت ندید …هدف از ازدواج رسیدن به ارامشه پس وقتی این خواستگار با معیارهای شما فاصله زیادی داره دلیل به ادامه نیست و خیلی قاطع جواب رد بدید

  • یاسمن , جولای 24, 2016 @ 5:18 ب.ظ

    با عرض سلام و خسته نباشید
    چن وقت پیش یه خانمی شماره منو از مادرم برای پسرش گرفت که با هم آشنا بشیم برای ازدواج…اما الان که با هم در حد اینکه همو ندیدیم فعلا…اصرار دارند که دوست باشیم و کلا به ازدواج فکر نکنیم…و اینکه خانواده هامون از این دوستی آگاه نباشن تا اونها به خواستشون برسن…من موندم تو دوراهی…نمیدونم چیکار کنم؟؟ آیا به مادرشون اطلاع بدیم یا خیر؟؟

    • راهنما , جولای 25, 2016 @ 9:56 ق.ظ

      اگر هدف از اشنایی رسیدن به ازدواج بوده پس امروز دلیلی نداره رابطه رو با ایشون ادامه بدید …
      امیدوارم بتونید این رابطه تلفنی که فقط وابستگی کاذب میاره رو ترک کنید و فرصت های زندگی خودتون رو با چنین احساس کاذبی از بین نبرید
      و کمی برای شخصیت خودتون ارزش قایل باشید
      به مادرشون اطلاع ندید ولی خودتون قاطعانه به ایشون جواب منفی رو بدید

  • یاسمن , جولای 25, 2016 @ 11:23 ق.ظ

    ممنون از پاسختون.ممکنه من یه شماره تماس داشته باشم اگه ممکنه به ایمیلم بفرستید.ممنون

    • راهنما , جولای 26, 2016 @ 12:11 ق.ظ

      در این مورد میتونید با متخصصین کانون مشاوران ایران، مشاوره تلفنی/تخصصی داشته باشید
      دفتر قیطریه:
      ۰۲۱-۲۲۶۸۹۵۵۸ خط ویژه

  • مهی , آگوست 7, 2016 @ 9:29 ق.ظ

    با سلام من قبلا هم مشکلم رو مطرح کرده بودم در مورد سفر به خارج کشور من میدونم این انتخاب من بوده ولی مشکل اینجاس مشکلات اونجا برایم خیلی بزرگ است مثلا میدونم رفتن ما به اونجا اول زندگی برایم غیرقابل تحمل است ایشون باید مدت زیادی از زمان خود رو مشغول درس باشند و بنده به دلیل اینکه هم خانوادمو از دست میدم هم کارمو هم غم غربت دارم خیلی خیلی به ایشون احتیاج دارم که زمان زیادی برای من بزارن که ممکن نیست

    • راهنما , آگوست 7, 2016 @ 10:38 ق.ظ

      این حرف نشان دهنده این مورده که شما میخوایت تصمیم دیگه ای بگیرید
      پس در نظر خودتون قاطع باشید

  • بهار , آگوست 9, 2016 @ 10:42 ق.ظ

    سلام
    دختری هستم ۳۱ ساله دوساله با پسری ارتباط درم اما خیلی محدود.این اقا از موقعیت اجتماعی خوبی؛برخوردارهستن و خانواده سنتی دارن.همه چیز را در مورد من و خانوادم میدونن اما ذن حتی ادرس محل سکونتشون و حتی کارشونو نمیدونمخیلی مرموز هستن.الان بعد از دوسال صحبت ازدواج کردم مدام بمن میگن باید در موردش مفصل بشینیم و صحبت کنیم اما نه میاد برای دیدن من نه فکری میکنه و همش بمن میگه صبر کن و غر نزن
    لازم هست بدونین که ارتباط ما مثل همه پسر و دخترها نیست و باوجود اینکه من و خانوادم مورد تاییدشون هستیم و به شناخت خوبی ازمن رسیدن اما رفت و آمد نمیکنن وفقط گهی تماس تلفنی. من شدیدا عاشق این پسر هستم و تمام خواستگارامو ندید رد کردم.من باید چی کار کنم.لطفا کمکم کنین توان اینکه فراموشش هم کنم ندارم چون عاشقانه میخوامش و باهاش ساختم

    • راهنما , آگوست 10, 2016 @ 3:22 ب.ظ

      اگر تمایل دارید مثل همین سالها به نوعی سرکار باشید و خودتون رو گول بزنید که روزی ایشون به خواستگاری میاد پس صبر کنید و نیازی هم به مشاوره نیست
      ولی وقتی عمر و فرصت های زندگیتون رو از دست بدید کسی رو جز خودتون سرزنش نکنید

  • حامد , آگوست 17, 2016 @ 11:11 ق.ظ

    سلام
    میخواستم خواهش کنم از شما مشاوره عزیز که کتابی راجع به راههای توجه به خانمها از طرف شوهر به من معرفی کنید
    در ضمن من کتاب رازهایی درباره زنان اثر آنجلینا، و مردان مریخی زنان ونوسی را هم مطالعه کردم، ممنون از لطف شما.

  • sara , سپتامبر 4, 2016 @ 12:05 ب.ظ

    سلام لطفا راهنماییم کنید که جلسه اول خاستگاریم چی بهش بگم؟؟؟؟؟؟؟؟

    • راهنما , سپتامبر 5, 2016 @ 9:55 ق.ظ

      وقتی از مهم ترین و سرنوشت سازترین مراحل زندگی یک دختر یا پسر حرف می زنیم، از چه چیزهایی یادمان می آید؟ مدرسه رفتن، گواهینامه گرفتن، دانشگاه رفتن، ازدواج، انتخاب شغل و… برای کدام یک از این امور نباید آموزش های خاص ببینیم و آمادگی های قبلی پیدا کنیم؟

      صرف رسیدن به سن گواهینامه دلیل بر موفقیت در این کار نیست. این که تو رانندگی را دوست داری، یا اینکه ماشین هم خریدی یا پول خرید ماشین را هم داری، کفایت نمی کند؛ بلکه باید در کلاس آیین نامه شرکت کنی، چندین جلسه عملی ببینی و با ریزه کاری ها، قواعد و قوانین آشنایی پیدا کنی تا بتوانی نتیجه مطلوب را در آزمون رانندگی کسب کنی.

      ازدواج نیز به عنوان یکی از مهم ترین و سرنوشت سازترین یا حتی مهم ترین و سرنوشت سازترین قسمت زندگی، نیاز به آموزش، یادگیری، مطالعه و مشورت بسیار دارد و این مطلب آنقدر دقیق است که حتماً باید برای هر مرحله ای که جلو می روی، اطلاعات و ریزه کاری های متناسب با آن را یاد بگیری. بنابراین خواستگاری که از اولین قدم های ازدواج به حساب می آید، واقعاً یک هنر است و تکنیک می خواهد.

      این طور نیست که سۆالی بپرسی و پاسخی بشنوی و پاسخی بگویی و تمام شود. بلکه باید سوالاتی ظریف و با دقت کامل بپرسی و پاسخ هایی صادقانه و برخواسته از اندیشه ها و باورها بدهی و باید شنیده ها را تجزیه و تحلیل کنی و برداشتها را به مشورت بگذاری. اگر تعداد جلسات خواستگاری بیشتر شد و یا زمان جلسات طولانی شد، اصلاً نگران نباشید. یک عمر زندگی ارزش چند ساعت و چند روز وقت گذاشتن بیشتر را دارد. باید با ملاک ها و معیارهای صحیح آشنا شویم، آن ها را با گفته ها و شنیده ها مطابقت دهیم و اگر به نتیجه نرسیدیم، برای برداشت درست حتماً مشورت کنیم.

      دقت کنید: همیشه یک پسر یا دختر خوب، الزاماً همسر خوبی نیست!
      پس باید بفهمیم که آیا این پسر یا دختر خوب، دارای ملاک های همسر هم هست؟! و فهم این مطلب ظریف و مهم نیاز به یک نقشه دقیق از قبل طراحی شده دارد که ما می خواهیم به کمک هم این نقشه را ترسیم کنیم.

      جلسه اول

      به چشم خریدار نگاه کنید:
      چون قرار است با هم راحت حرف بزنیم، این عنوان را انتخاب کردم. می دانم شما باهوشید و تا چشمتان به عنوان مطلب افتاد، همه حرفی که می خواهم بگویم را حدس زده اید! اما باز هم ادامه نوشته را مطالعه کنید، یقیناً ضرر نخواهید کرد!

      جلسه اول خواستگاری را به بررسی مطالب ظاهری سپری کنید. آیا صورت و شکل ظاهری پسری که به خواستگاری شما آمده یا دختری که به خواستگاری او رفته اید، را می پسندید؟! اندام کلی، کوتاهی یا بلندی قد، رنگ پوست و نوع لهجه و گویش او را چطور؟!

      اگر همین موارد از نظر شما غیر قابل تحمل است، دیگر نیازی به ادامه صحبت و قرار جلسات بعدی نیست. اگر ایده آل شماست که چه بهتر، و اگر نیست آیا در صورت توافق در مطالب بعدی و داشتن سایر ملاک ها ظاهر او برایتان قابل تحمل هست یا خیر؟!

      پس در صورتی ادامه دهید که یا ایده آل باشد یا قابل تحمل!
      علاوه بر ظاهر طرف مقابل، می توان مطالب ظاهری دیگری از قبیل: سر و وضع و نوع پوشش، ظاهر خانه یا ماشین، رعایت آداب نشستن، خوردن، راه رفتن، کفش پوشیدن و کفش درآوردن، نوع خنده، خجالتی بودن یا نبودن، اضطراب داشتن یا نداشتن، وقار یا سبکی و… را در همین جلسه مورد بررسی قرار داد و در صورتی که نکته قابل توجهی مشاهده شد که با ملاک ها و معیارهای مهم و درجه یک شما منافات داشت، یا جلسات بعدی را اصلاً پیگیری نکنید و یا حتماً در جلسات بعدی لابه لای صحبت ها، روی این نکته زوم کنید!!

      برای اینکه در این جلسه ظاهراً خیلی هم بیکار نباشید سعی کنید توپ را به داخل زمین طرف مقابل بیاندازید و از او بخواهید صحبت کند و شما بیشتر شنونده باشید یا اگر اصرار کرد که شما بپرسید، یک سۆال کلی برای اینکه تمام مدت او حرف بزند، کافی است. مثلاً بپرسید: همسر ایده آل شما باید چه خصوصیاتی داشته باشد؟!

      جلسه دوم

      از کلیات روحیه شخصی خود پرده بردارید:
      در این جلسه لازم نیست به جزئیات زندگی خود و روحیات و شخصیت خود بپردازید. وقتی هنوز معلوم نیست که چقدر باهم به تفاهم و توافق برسید پس نیازی نیست که یکجا از همه اسرار و ریز زندگی خود پرده بردارید. احتیاط در آن است که گام به گام پیش بروید.

      بهتر است این جلسه را به یک بحث دو طرفه مبدل کنید و به ازای هرچه می گویید، از طرف مقابل نیز اطلاعات طلب کنید.

      این بار کلیات روحیه و شخصیت خویش را تماماً تعریف کنید و نظر طرف مقابل خود را راجع به اینچنین شخصیت و روحیاتی جویا شوید.

      مثلاً اینکه: من کلاً بسیار آرامم و از هیجان خوشم نمی آید، اهل ریسک نیستم، خیلی هم اهل میهمانی ها و رفت و آمدها نیستم، زیاد عصبانی می شوم یا بر عکس این مطالب.

      پس هر روحیه ای را که از روحیات خود برای طرف مقابل تعریف کردید از او دو سۆال بپرسید:

      – نظر شما درباره این روحیه چیست؟!
      – آیا شما هم دارای چنین روحیه ای هستید یا نقطه مقابل آن را دارید یا همین روحیه را در درجه ای کمتر یا بیشتر دارا هستید؟!

  • سارا , سپتامبر 9, 2016 @ 11:27 ب.ظ

    با سلام ، دختری ۲۵ ساله هستم ، که در دوران دانشگاه با پسری آشنا شدم که به شدت به من علاقه دارد و عاشق من هست ، الان حدود ۴ سال میگذرد ، از همه لحاظ پسر خوبی هست، خانواده ، وضع مالی ، ادب ، فرهنگ ، تحصیلات و …
    مشکل من اینه که به علاقم نسبت بهش شک دارم ، میدونم که عاشقش نیستم ولی خیلی بهش وابسته هستم چون خیلی پشتیبان من هست ، حتی تو این ۴ سال شده که جذب افراد دیگه بشم و مرد دیگه ای در نظرم جذاب بیاد … کشش خیلی کمی نسبت بهش دارم و خیلی زود در مقابلش عصبانی میشم ، میترسم باهاش ازدواج کنم و بعد یه زندگیه سرد رو داشته باشم و باقی مشکلات…. و هم میترسم ازش جدا بشم و جفتمون دچار آسیب های روحی و سختی های زیادی بشیم و من هم بهترین خواستگارم رو از دست بدم ، ممنون میشم اگه راهنماییم بفرمائید.

    • راهنما , سپتامبر 10, 2016 @ 4:36 ب.ظ

      پس اگر وابستگی در میان باشه شما انتخاب درستی انجام ندادید و باید در تفکرتون تجدید نظر کنید
      هدف از ازدواج رسیدن به ارامشه پس احساسی برخورد نکنید

  • نگار , سپتامبر 30, 2016 @ 12:00 ب.ظ

    سلام
    دختری ۳۰ساله هستم و تاکون تمام خواستگارهام رو رد کردم اما الان ۴ماهی هست با یه اقایی دوست شم که پیشنهاد ازدواج رو داه و البته اصرار داره که حتما باید پیش مشاور بریم
    تقریبا مثل هم هستیم از نظر مالی خودش هم سطح ما هستن ولی خانوادگی پایین ترن و اینکه از نظر تحصیلات هم پایین تر از ما هستند که اینها اصلا برای من ملاک نیستند.
    من قبل از این اقا با دونفر دوست بودم که چیزی بهش نگفتم چون تقریبا سنتی هستند.
    راستش میترسم بریم مشاوره و مشاور بگه به درده هم نمیخورید
    با اینکه وقتی حرف میزنیم خیلی تفاهم داریم

    • راهنما , اکتبر 1, 2016 @ 12:52 ق.ظ

      علاوه بر مشاوره باید دوره نامزدی ۹ ماهه ای رو بگذرونید تا شناخت کاملی از هم داشته باشید
      و خواهشا” تا شناختتون از هم کامل نشده خودتون رو با دوست داشتن گمراه نکنید
      تا مدتی رو با هم نباشید و خانواده ها با هم مراوده و معاشرت نداشته باشند نمیتونید با چشم انداز این رابطه امیدوار باشید
      در این مورد میتونید با متخصصین کانون مشاوران ایران، مشاوره تلفنی/تخصصی داشته باشید
      ۰۲۱-۲۲۳۵۴۲۸۲

  • سمیرا , اکتبر 3, 2016 @ 2:33 ب.ظ

    سلام
    من و آقایی حدود ۷ سال باهم دوست هستیم ابتدا خانواده ایشان مخالف بودن ولی بد از حدود سه سال راضی شدن و به مرحله خواستگاری رسید الان به دلیل اینکه ایشان مهریه ۱۴سکه در نظر گرفته اند خانواده من ناراضی هستند، ایشان به هیچ عنوان راضی نمشن به مهریه که خانواده من تعیین نموده اند.می گویند مهریه پشتیبان زندگی نمی باشد یا من بیشتر از این در حد توانم برای پرداخت نمی باشد یا من از خیلی مسائل برای اینکه خانواده مو راضی کنم گذشته ام.
    لطفأ راهنمایی کنید

    • راهنما , اکتبر 4, 2016 @ 10:16 ق.ظ

      خب ایشون شرایطش رو بازگو کرده و شما هم شرایط خاصی دارید اگر شرایطتون با هم هماهنگ نباشه پس نباید انتظار توافقی در این مورد رو داشته باشید
      پس در پی رضایت خانواده خودتون به صورت یکطرفه نباشید چون مهریه هم ضمانت عقد شماست

  • منصوره , اکتبر 17, 2016 @ 3:29 ب.ظ

    سلا من دختری ۲۳ ساله هستم.پسری ۲۴ که از آشنایان ما هست مدت طولانی حدودا ۸ ساله که پیگیر ازدواج با منه.چندین بار اومده خواستگاری اما بعضیها با این ازدواج مخالفن.من هم از اون خوشم میاد اما عاشقش نیستم.نظر اطرافیان اینه که بعضی رفتاراش بزرگتر از سنشه و خاله زنکه اما ایراد دیگه ای نداره.با این حال تصمیمو به عهده خودم گذاشتن.من چه جوابی باید بدم؟؟؟

    • راهنما , اکتبر 18, 2016 @ 12:02 ق.ظ

      وقتی به دلتون نتونسته بشینه پس دلیلی برای ادامه ندارید

  • منصوره , اکتبر 17, 2016 @ 5:27 ب.ظ

    در ضمن فراموش کردم بگم که ما ۴ سال با هم دوست بودیم اما من گفته بودم هرچی نظر خانوادم باشه.بعد از اینکه جواب منفی شنید خیلی جریانات و مساءل برای من درست کرد یعنی به خانوادم اعتراف کرد که ما با هم دوست بودیم و کجاها رفتیم.در کل اون به آبروی من پیش خانوادم فکر نکرد و فقط خواست با اینکار خانوادمو مجبور کنه که قبول کنن..اما من باش صحبت کردم و گفتم من دیگه نمیخوامش.اون گفت میره دنبال زندگیش اما فقط در حد حرف بود.هنوز پیگیره.و یک بار که منو دید گفت اگه منو به دست میاره زندگیش تباه میشه.راستش خانوادم که تحقیق کردن به این نتیجه رسیدن که فوق العاده پسره سالمی هست شغل داره اما ثابت نیست آزاده.نگرانی خانوادم فقط از جانبه کارش و خاله زنک بودنشه و در بعضی مواقع هم حس کردم بد دله.البته به من گیر نداده اما بعضی وقتا یه حرفایی میزد که این برداشتو کردم.به نظد شما من چه جوابی بدم.؟و این نکته هم بگم که من قبلا عاشق یه نفر بودم که میدونم هیچ زمانی به هم نمیرسیم.و من از بین خواستگارایی که داشتم دلم بیشتر با این بوده

  • کیوان , نوامبر 5, 2016 @ 12:35 ب.ظ

    سلام ،

    پسری ۳۵ ساله هستم ، برادر زاده خانم برادرم من رو در رفت و آمد فامیلی که داشتیم چند بار دید و ابراز علاقه کرد .. از لحاظ خانوادگی به هم نزدیک نیستم اما خودش دختر خوبی است و با وجود این که من به خاطر هم سطح نبودن خانواده ها خیلی موافق ادامه ارتباط نبودم اما الان نسبت به ایشون علاقه پیدا کردم اما مردد هستم ایشون ۲۴ ساله هستند و هر دو تحصیل کرده ایم …
    چند ماهی هست که با هم در ارتباطیم …
    اما چون پدر و مادرش از هم جدا شدن و خانواده تحصیل کرده ای نداره من مرددم
    در ضمن پدر و مادر من فوت شده اند و من تنها زندگی می کنم

    • راهنما , نوامبر 5, 2016 @ 7:03 ب.ظ

      با سلام
      تحصیلات خانواده طرف مقابل دلیلی برای خوشبختی شما نیست
      لطفا بفرمایید مدت اشنایی و رابطه به چه صورت است .؟؟
      و نکته دیگر اینکه جدا شدن پدر و مادرش و مشکلات همراه با آن ممکن است بعدا مسائلی را در ارتباط شما با ان خانم ایجاد کند .
      راجب ایشان باید بیشتر تحقیق کنید تا نگرانی شما مرتفع شود .گرچه ادم ها صد نیستند .زندگی یعنی تفاوت ها را پذیرفتن .

  • فائزه , نوامبر 12, 2016 @ 8:51 ب.ظ

    سلام..۳ سال و خورده ای با پسری در دانشگاه دوست شدم.. هم رشته هم کلاس.. از اولم قصدمون ازدواج بود مادر من میدونه اما خانواده اون فقط حدس میزنن که اون با دختری ارتباط داره..
    از اولم مشکل مالی داشتیم.. اون شغلش آزاده ولی بنا به شرایط بازار اوضاع مالیش خوب نیس.. حالا نمیدونیم بعد ۳ سال و اندی بخاطر پول همه چیو بزاریم زیر پا یا ادامه بدیم تا شرایطش درست شه..

    • راهنما , نوامبر 13, 2016 @ 1:07 ب.ظ

      دوست عزیز در وهله نخست داشتن شرایط مالی مناسب برای شروع ازدواج بسیار مهمه
      و گرنه از نظر عاطفی هیچ دختر و پسری مشکلی در اول آشنایی ندارن
      پس در این مورد ابتدا با مادرتون و در صورت نیاز با مشاوری متعهد مشورت کنید
      در این مورد میتونید با متخصصین کانون مشاوران ایران، مشاوره تلفنی/تخصصی داشته باشید
      ۰۲۱-۲۲۳۵۴۲۸۲

  • asra , نوامبر 12, 2016 @ 9:02 ب.ظ

    سلام خسته نباشید
    من یه سال پیش ب خواست پدرم و ب اجبارش با پسرعموم ازدواج کردم و تا الانم هیچ علاقه ای نسبت بش پیدا نکردم و از زندگیمم خیلی زجر میکشم ولی هرچقد میگم باز کسی منو درک نمیکنه خواهش میکنم کمکم کنین چیکار کنم

    • راهنما , نوامبر 13, 2016 @ 1:09 ب.ظ

      در این مورد باید با فردی قابل اعتماد در خانواده صحبت کنید
      کلام شما میتونه قاطیت رو برسونه
      قبل از هر چیزی باید تکلیف خودمان را مشخص کنیم یعنی همین اول مشخص کنیم که رفتار قاطعانه چه رفتاری است که باید دنبالش رفت و یادش گرفت؟
      رفتار قاطعانه نه رفتار پرخاشگرانه است نه ظالمانه و نه سلطه جویانه؛ رفتار قاطعانه به رفتاری گفته می‌شود که مستقیم، صادقانه و مناسب عقاید و احساسات ما باشد. یعنی ما در برابر موضوعات مختلف‌‌ همان طوری رفتار کنیم که عقیده، احساس و نظر ماست. رفتار قاطعانه مانع سوء استفاده دیگران و تحمیل نظرات و خواسته‌هایشان به ما می‌شود و ما می‌توانیم خواسته‌ها و نظرات خود را به راحتی ابراز کنیم.
      لابد با خودتان می‌گویید حالا اگر آدم رفتار قاطعی نداشته باشد مگر آسمان به زمین می‌آید؟ راستش را بخواهید بله! وقتی شما رفتار قاطع نداشته باشید یعنی رفتارتان منفعلانه است و ابراز وجود نمی‌کنید و تفاوت ابراز وجود با رفتار منفعلانه در این است که شما در رفتار منفعلانه از حق خودتان می‌گذرید اما در ابراز وجود بر حق خود تأکید می‌کنید و حاضر نیستید کسی حق شما را پایمال کند مثلا در رفتار منفعلانه می‌دانید که استاد اشتباه کرده و یک نمره به شما کمتر داده یا راننده تاکسی پول بیشتری از شما گرفته اما حاضر نیستید آن را بیان کنید و بی‌خیال می‌شوید و در واقع از حق خودتان می‌گذرید.
      خیلی‌ها فکر می‌کنند وقتی باید رفتار قاطعانه‌ای داشته باشند یعنی باید رفتار پرخاشگرانه از خودشان نشان دهند و قاطع بودن را با خشونت اشتباهی می‌گیرند در صورتی که کاملا در اشتباهند چون در رفتار پرخاشگرانه آدم‌ها فقط روی حق خودشان تأکید دارند و به حقوق دیگران تجاوز می‌کنند اما در رفتار قاطعانه و ابراز وجود، برای فرد هم حق خود و هم حقوق دیگران مهم است و به حق خودش و حقوق دیگران تجاوز نمی‌کند.

      کی منفعل است، کی قاطع؟!
      کار‌شناسان می‌گویند بین آدم‌هایی که می‌توانند رفتار قاطعانه داشته باشند با آن‌هایی که نمی‌توانند تفاوت زیادی وجود دارد یعنی افراد منفعل یک ویژگی‌ها و خصوصیاتی دارند که افراد دارای رفتار قاطعانه ندارند. راستش افرادی که رفتار منفعلانه دارند، به حق و حقوق خود بی‌اعتنا هستند. کسانی هستند که اعتماد به نفس و عزت نفس پایینی دارند. برای خودشان احترام قائل نمی‌شوند و دائم خودشان را کوچک و حقیر تصور می‌کنند و معمولا به این‌که توسط دیگران یا موقعیت‌های مختلف کنترل شوند تمایل دارند و دائم هم نسبت به دیگران احساس گناه می‌کنند.
      اما کسانی که رفتار قاطع دارند و می‌توانند به خوبی ابراز وجود کنند برعکس اعتماد به نفس و عزت نفس خوبی دارند. برای خودشان و دیگران احترام و ارزش قائل هستند. در رفتارشان صداقت دارند. اهل سئوال و پرس‌و‌جو هستند. به دیگران توجه می‌کنند و منتظر بازخورد دیگران نسبت به کارشان هستند و البته همیشه انگیزه انجام کارهای خوب را دارند. آن‌ها به کسی بی‌احترامی نمی‌کنند و البته اجازه هم نمی‌دهند کسی به آن‌ها بی‌احترامی کند. احساس منفی نسبت به بیان احساسات و خواسته‌های خود ندارند و نمی‌گذارند دیگران خواسته‌هایشان را به آن‌ها تحمیل کنند. البته آدم‌هایی که بلد هستند ابراز وجود کنند خودخواه نیستند و برای خواسته‌های دیگران هم ارزش قائل هستند.

      وجودتان را ابراز کنید
      برای این‌که بتوانید رفتار قاطعانه داشته باشید و البته ابراز وجود را در خودتان افزایش دهید بد نیست مهارت‌‌ها و تمرین‌های زیر را جدی بگیرید:

      منفی و مثبت‌های خود را بشناسید
      برای این‌که بتوانید ابراز وجود را افزایش دهید بهترین روش خود‌شناسی است. شما بهتر است خود‌شناسی مثبت و منفی داشته باشید. یعنی ببینید وقتی افکار منفی دارید و اعتماد به نفستان هم صفر می‌شود چه رفتارهایی از خودتان نشان می‌دهید. مثلا بی‌حوصله می‌شوید احساس ناراحتی، دلتنگی و خستگی می‌کنید که نتیجه‌اش می‌شود سردرد و کاهش انرژی فیزیکی شما. در این حالت رفتار شما به جای قاطعانه بودن بیشتر منفعلانه، پرخاشگرانه و سلطه‌جویانه است.
      اما وقتی اعتماد به نفس دارید افکارتان نسبت به خودتان و دیگران مثبت است. احساس آرامش و خوشی می‌کنید و رفتار‌هایتان شجاعانه است و می‌توانید احساسات و خواسته‌هایتان را به راحتی بیان کنید. وقتی خود‌شناسی مثبت می‌کنید افکار و احساسات مبتنی بر خود ارزشمند را در شما افزایش می‌دهد و وقتی با افکار مثبت نسبت به خود و دیگران در جمعی حاضر می‌شوید افراد متوجه توانایی ابراز وجود شما می‌شوند. وقتی خود‌شناسی منفی دارید می‌توانید رفتار و افکار منفی خود را یادداشت کنید و تمرین کنید تا آن‌ها را کنترل کنید و در عوض رفتارهایی که در خود‌شناسی مثبت شناسایی کرده‌اید را جایگزینش کنید.

      منطقی مخالفت کنید
      اگر قرار است رفتار قاطعانه را یاد بگیرید و تحت نظر دیگران نباشید، بهتر است مخالفت منطقی را تمرین کنید. یعنی اگر با نظر دیگران مخالف هستید جان ما به دلیل این‌که دوست دارید رابطه خوبتان از بین نرود با لبخند زدن و سر تکان دادن، تظاهر به موافقت نکنید. به جای آن‌که موضوع بحث را تغییر دهید اگر به نظر خودتان اطمینان دارید به صورت فعال مخالفت کنید مثلا اگر کسی از شما می‌خواهد کار غیر منطقی را انجام دهید از او بپرسید چرا باید این کار را انجام دهید؟
      یادتان باشد نباید کاری را بدون پرسش بپذیرید. سعی کنید در آن زمینه صحبت کنید و احساس خود را در آن مورد بیان کنید تا دیگران هم احساس شما را بدانند.

      مهارت‌های ارتباطی را به کار بگیرید
      اگر می‌خواهید رفتار قاطعانه را در خود افزایش دهید باید از مهارت‌های ارتباطی استفاده کنید. مثلا در یک بحث حتما به صحبت افراد گوش دهید و از کلمات مورد علاقه آن‌ها در پاسخ استفاده کنید. ساده و روان و بدون حاشیه صحبت کنید و مواردی که برایتان سوال است را مطرح کنید. زود قضاوت نکنید و راجع به افراد نتیجه‌گیری نکنید چون باعث بحث‌های کم اهمیت بین شما و دیگران می‌شود اجازه بدهید افراد جملات خود را کامل بیان کنند و منظورشان را منتقل کنند، بعد شما اظهارنظر کنید.
      حتما در یک بحث از سوال‌های بسته و باز استفاده کنید یعنی اگر می‌خواهید افراد را به حرف زدن تشویق کنید از سوال‌های باز که معمولا با کلمات چرا، چه‌چیزی و چگونه آغاز می‌شود استفاده کنید و اگر می‌خواهید اطلاعات واقعی به دست بیاورید از سوال‌های بسته که پاسخ‌های بله یا خیر دارند استفاده کنید. کسی که رفتار قاطعانه دارد خودش را مسئول اعمالش می‌داند نه دیگران؛ و مسئولیت و نگرش خود را با گفتن کلمه «من» نشان می‌دهد.
      موقع گفت‌وگو سعی کنید زبان طرف مقابلتان را بشناسید بعد با او صحبت کنید. یعنی به صحبت آن‌ها گوش دهید تا بفهمید آن‌ها بیشتر از کدام فرآیند حسی استفاده می‌کنند بینایی، شنوایی یا حرکتی و بعد سعی کنید از‌‌ همان زبان برای صحبت با او استفاده کنید به این می‌گویند همسانی زبان و اگر قرار است رفتار قاطعانه را در خود افزایش دهید بهتر است از گفت‌وگوی مثبت استفاده کنید یعنی از کلمات مثبت به جای کلمات منفی استفاده کنید.
      گفت‌وگوی مثبت به معنی انکار مشکل نیست بلکه کمک می‌کند شما با حاشیه کمتری مشکل را حل کنید چون با گفت‌وگوی مثبت شما در آن‌ها حس اعتماد ایجاد می‌کنید.
      در این مورد میتونید با متخصصین کانون مشاوران ایران، مشاوره تلفنی/تخصصی داشته باشید
      ۰۲۱-۸۸۴۲۲۴۹۵

  • mk , نوامبر 22, 2016 @ 11:03 ب.ظ

    سلام من یه دختره ترکمن رو دوس دارم و میخوام ازش خواستگاری کنم ولی من شییعه هستم ایشون هم اهل سنت حنفی نمی دونم چیکار باید کرد ؟ تازه باید با دو تا خانواده هم یکی خودمون و یکیم اونا حل کنم قضیه رو موندم چیکار کنم
    لطفا راهنمایی کنین

    • راهنما , نوامبر 23, 2016 @ 1:19 ق.ظ

      خیلی از زوج ها بعد از ازدواج متوجه می شوند که برای حفظ هماهنگی و خوشبختی زندگی زناشوییشان باید با هم مصالحه کنند. اما برای خیلی از زوج ها بعضی از موضوعات دشوارتر از این است که بخواهند سر آن به تفاهم برسند.

      یکی از مسائلی که ممکن است بعد از ازدواج زوج ها سر آن به مشکل بخورند، تفاوت های مذهبی است. ازدواج هایی که در آن دو نفر با پیش زمینه های مذهبی متفاوت با هم ازدواج می کنند، این روزها خیلی متداول شده است. بااینکه اعتقادات مذهبی مسئله ای است که دو نفر قبل از ازدواج درمورد آن با هم بحث می کنند، اما دو طرف تصور می کنند هیچ چیز نمی تواند بر عشق آنها به هم غلبه کند. اما وقتی زندگی واقعی خود را به آنها نشان می دهد و خانواده ها باید تصمیم بگیرند فرزندانشان را با چه دین و مذهبی بزرگ کنند یا کدام مراسم مذهبی را جشن بگیرند و کدام را نگیرند، تفاوت های مذهبی به مشکلی بزرگ تبدیل می شود.

      اگر شما هم با همسرتان تفاوت مذهبی دارید، نکاتی که در این مقاله برایتان عنوان می کنیم می تواند کمکتان کند با تفاوت های مذهبی در ازدواجتان کنار بیایید:

      به عقاید یکدیگر احترام بگذارید

      احترام گذاشتن به اعتقادات مذهبی همدیگر در ازدواج امری ضروری است. یادتان باشد که مذهب همسر شما بخش بسیار مهمی از زندگی اوست. با هم عهد ببندید که هیچوقت به اعتقادات و باورهای مذهبی هم بی احترامی نکنید و به عهدتان وفادار بمانید.

      وجه اشتراک پیدا کنید

      با پیدا کردن وجه اشتراک بین باورهای مذهبی خودتان و همسرتان، می توانید با تفاوت های دینی هم کنار بیایید. مثلاً اگر در دین هر دو شما عید نوروز جشن گرفته می شود، پس تمرکز خودتان را روی این عید قرار دهید. به باورهایی که هر دو شما در مورد خدا دارید توجه کنید.

      سعی کنید خودتان را آموزش دهید

      حتی اگر مذهب شما با همسرتان فرق کند، باز هم باید سعی کنید اعتقادات او را بفهمید. با اینکار نه تنها می توانید در موقعیت های مختلف او را درک کرده و حمایتش کنید، بلکه آشنا شدن با باورهای همسرتان بینشی عمیق تر نسبت به همسرتان در شما ایجاد می کند و او را بهتر می فهمید. درمورد مذهبش از همسرتان سوال کنید و به هیچ وجه بحث و جنجال سر باورهای همدیگر راه نیندازید.

      تصمیم بگیرید که درمورد مذهب فرزندتان چه بکنید

      زوج ها با تفاوت مذهبی باید قبل از بچه دار شدن تصمیم بگیرند که بچه هایشان را با چه دینی می خواهند بزرگ کنند. در این نقطه است که باید بیشتر با هم مصالحه کنید. از خودتان بپرسید که دوست دارید فرزندتان تا چه میزان مذهبی باشد. مطمئناً هر زوجی نظر متفاوتی خواهد داشت. بعضی ها دوست دارند فرزندشان را فقط با خدا آشنا کنند، بعضی دیگر دوست دارند او را با مباحث مذهبی دیگر هم آشنا کنند و خیلی ها هم به کل مسئله مذهب را برای فرزندشان نادیده می گیرند تا خود او بعدها تصمیم بگیرد که چه مذهبی برای خود اتخاذ کند.

      به مسائل غیرمذهبی توجه کنید

      اگر فکر می کنید در مورد مسائل مذهبی هیچوقت با همسرتان به تفاهم نخواهید رسید، سعی کنید روی مسائل غیرمذهبی که هر دو شما از آن لذت می برید تمرکز کنید مثل سرگرمی های مختلف، ورزش یا فیلم. انجام دادن کارهایی که هر دو شما را خوشحال می کند کمکتان می کند حس اتحاد در ازدواجتان را بالاتر ببرید و دیگر وقتتان را صرف دعوا کردن سر مسائل مذهبی تلف نکنید.

      تفاوت های مذهبی در ازدواج می تواند مشکل ساز باشد، حتی در بادوام ترین و با عشق ترین ازدواج ها. اما با درک متفابل و مصالحه می توانید از بروز مشکل جلوگیری کنید.
      در این مورد میتونید با متخصصین کانون مشاوران ایران، مشاوره تلفنی/تخصصی داشته باشید
      ۰۲۱-۲۲۳۵۴۲۸۲

    • dr-salary , نوامبر 23, 2016 @ 11:13 ب.ظ

      با سلام
      شما اول باید با خانواده ها مطرح کنید و حمایت انها در مسیر کمک کننده خواهد بود .بعد بحث تفاوت های فرهنگی مطرح می شود که بای عاقلانه به ان نگاه کنید
      موفق باشید

  • dr-salary , نوامبر 26, 2016 @ 11:37 ق.ظ

    با سلام
    دوست عزیز اینکه اون نقص شما رو اذیت نمی کنه و مشکلی باهاش ندارید .شاید اونقدر برای اون فرد ازاردهنده هست که مایل نیست ازدواج کنه .شاید اگر شما مطرح کنید که مشکلی ندارید ایشون از اینکه شما متوجه شدید گله مند شوند .شمن اینکه اگر کسی واقعا به فردی علاقه مند باشد در نهایت صداقت مطرم می کند که مثلا این مساله هم هست و نظر شما رو می خواد مگر مساله ای دیگری است که خود فرد مایل به ازدواج با شما نیست
    کمی واقع بین باشید و همه مسائل را از زاویه دید خود نگاه نکنید
    موفق باشید

  • سارا , دسامبر 8, 2016 @ 11:38 ب.ظ

    سلام.بیست و دو ساله مه.از یه خانواده تقریبا متوسط هستم. دانشجو رشته حقوق دانشگاه تهرانم
    اخیرا با کسی از طریق خانواده آشنا شدم ک از خیلی جهات هم کفو خانواده ماست. فقط درس نخونده و این اذیتم میکنه. اخلاق های خوبی داره،فقط فکر میکنم از نظر فکری با هم تفاوت داریم،اگر چه تو سه ماهی ک با هم آشنا شدیم و پنج شیش باری که رفتیم بیرون خیلی ب مشکل نخوردیم و معمولا چیزهایی که میگم و قبول میکنه و خیلی وابسته شده ب من.من ازش بدم نمیاد خیلی هم دوسش ندارم.
    چیکار کنم ب نظرتون؟!
    هر ثانیه یه فکری و احساسی نسبت بهش.دارمو و هر چقدر ک میگذره این رابطه جدی تر میشه و استرس و وحشت منم بیشتر میشه.

    • dr-salary , دسامبر 9, 2016 @ 11:59 ق.ظ

      با سلام

      شما اکنون در مرحله تصمیم گیری هستید و همیشه برای دادن جواب منفی وقت هست ولی جواب مثبت اشتباه مشکل ساز است پس بهتر است ببینید ایشون چند درصد از شرایط دلخواه شما رو دارن نقاط مثبت و منفیشون چیه چقدر نقاط مثبت براتون ارزشمنده که باعث بشه از نقاط منفی بگذرید در نهایت توصیه می کنم به مشاوره پیش از ازدواج رجوع کنید
      قبل از هر وابستگی چه از طرف شما چه ایشان
      موفق باشید

    • sahar , آوریل 16, 2017 @ 8:47 ق.ظ

      سلام من ۳۰ سالمه و لیسانس دارمو یک خانوادهمتوسط هستم۴ماهه با اقایی اشنا شدم از طریق دوستانبرای ازدواج که ۹ سال پیش ازدواج کرده و جداشدن و ۴۰ سالشه این اقا سربازی نرفته و رفاه چندانی نداره ولی تو کار ساخت وساز و سرمایه اولیه رو داره الان من تردید دارم با وجود اخلاقای خوب این ادم چه تصمیمی بگیرم میترسم مسئلویت پذیر نباشه

      • راهنما , آوریل 17, 2017 @ 11:19 ق.ظ

        مدتی حدود ۹ ماه رو باایشون نامزد باشید تا شما و خانواده ها از هم شناخت خوبی پیدا کنید
        تاکید میکنیم نامزدی بدون قید در شناسنامه و محرمیت … تا بعد از این مدت بتونید به راحتی بیان کنید آیا میتونید ادامه بدید یا خیر
        برای ادامه این مسیر هم مشاوره با مشاوری مجرب پیشنهاد میشه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد.