مرکز مشاوره

مرکز مشاوره رشت

مرکز مشاوره رشت

مرکز مشاوره خوب رشت

مشکلات فردی و اجتماعی مشکلاتی هستند که شما به تنهایی نمی توانید از پس آنان بر آمده و آنها را حل نمایید در این راه قطعاً به یک راهنمای با تجربه که همانند نقشه شما را یاری نماید دارید همچنین باید این فرد قابل اعتماد باشد.

مشاوران کانون مشاوره ایران افرادی با تجربه و کاردان هستند که شما می توانید با آنها احساس صمیمیت کرده و بدون هیچ مشکلی مسائل خود را با آنان در میان بگذارید و پاسخ سوالات و راه حل مشکلات خود را به دست آورید.

لیست روانشناسان برتر و مشاوران خوب رشت .

مشاوران و روانشناسان ما در مرکز مشاوره در همه نقاط آماده پاسخگویی به شما هستند.

ما به ساکنین شهر رشت مرکز مشاوره رشت را که با کادری مجرب و کارآزموده در زمینه های مشاوره ازدواج تختی، مشاوره خانواده تختی ، مشاوره ازدواج بیستون و  مشاوره خانواده مطهری ، در خدمت مردم عزیز می باشد را معرفی میکنیم.

معرفی برخی مراکز مشاوره رشت

مرکز مشاوره رشت دارای نمایندگی های متعدد از جمله مرکز مشاوره بیستون ، مرکز مشاوره مطهری ، مرکز مشاوره میدان شهرداری و مرکز مشاوره تختی همراه همیشگی شما در برابر مشکلاتتان خواهد بود.

مشاوره در برترین مراکز مشاوره مورد تایید کانون مشاوران ایران

مشاوره افسردگی در رشت

افسردگی در گذشته در شهر رشت اندک بوده است.

این ناشی از فرهنگ غنی این است .

اما متاسفانه افسردگی در این شهر در حال رشد است.

از دلایلی که نرخ افسردگی در این شهر کم تر از سایر شهرهای ایران است.

فرهنگ و طبیعت است.

طبیعت سبب افزایش شور و طرب در افراد می شود.

این اختلال روانی می تواند به وسیله استفاده از دارو و یا روش های غیر دارویی درمان شود.

روش غیردارویی برای اینکار روش نوروفیدبک است.

دستگاه نوروفیدبک در تهران وجود دارد.

مشاوره کودک و نوجوان 

کودکان در سنین مختلف رفتارهای مختلفی از خود نشان می دهند.

به طبع آن والدین نیز باید رفتارهای مختلفی بروز دهند.

مرکز مشاوره در این امر به شما کمک می کند.

پیش از آن که در مورد مرکز مشاوره خوب رشت سخن بگوییم.

باید به این نکته اشاره کنیم که در مشاوره کودک و نوجوان اختلاف سنی کم میان فرزندان و یا عدم وجود خواهر و برادر مشکل اصلی کودکان است.

در ازتباط میان خواهر و برادر آنان مسئولیت پذیری، فداکاری و رقابت مثبت را فرا می گیرند.

حال اگر با جانب گیری خانواده ها همراه شود. این رقابت منفی خواهد بود.

برای مثال مادر و پدر هر دو طرف یکی از فرزندان را بگیرند.

یا همواره یکی از فرزندان برنده باشد.

پدر همواره از دختر حمایت می کند و حق را به او می دهد.

روانشناسی درمان اختلالات روانی

اختلالات روحی و روانی سطوح مختلفی دارد.

این اختلالات معمولا ریشه در کودکی و یا نوجوانی فرد دارد.

اگر در زمان مناسب درمان شود مشکلات جانبی به همراه ندارد.

بی توجه به برخی اختلالات تا جایی بیش می رود که فرد به خودکشی و یا دیگرکشی دست می زند.

افسردگی و یا اضطراب در زمان های مختلف رخ می دهد.

مثل برای کنکور نوجوان اضطراب شدید دارد.

این نوع استرس موقتی است ولی اگر ادامه دار شود مشکل بیشتر می شود.

اضطراب های موقتی با روش های روانشناسی قابل درمان است.

ویژگی مرکز مشاوره خوب رشت

برای یافتن مرکز مشاوره خود با به یک شهر محدود نکنید.

به دنبال بهترین باشید.

اگر در شهرهای دیگر بود به روح و روان خود ارزش داده و به آنجا بروید.

معمولا مشاوره تلفنی نیز با مراکز مشاوره خوب در دسترس است.

  • برخی مواقع زندگی شما نیاز به زیباتر شدن دارد.
  • شما سردرگم شده اید و نیاز به کمک دارید.
  • برنامه مشخصی در زندگی خود ندارید.
  • انگیزه لازم برای اجرای برنامه های زندگی خود را ندارید.
  • نیاز به تحول دارید.
  • برای بهتر شدن زندگی زناشویی نیاز به آموزش های تخصصی دارید.

شماره های تماس 01

در جست و جوی موفقیت

موفقیت یک امر نسبی است.

این نکته مهمی است که خیلی ها فراموش می کنند.

موفقیت هنگامی رخ می دهد که شما یک احساس رضایت از مقایسه خود با دیگران و دستیابی به آرزو هایتان داشته باشید.

افراد موفق چه می کنند.

۱-برنامه ریزی انعطاف پذیر و کارآمدی دارند.

این افراد برای زمان خود برنامه ریزی می کنند.

برنامه ریزی سبب می شود. که بتوانید میان نیازهای اولیه و تفریح خانواده و کار تعادل برقرار کنید.

۲-رویارویی با مشکلات

افراد موفق با مشکلات و چالش ها روبرو می شودند.

مرکز مشاوره خوب رشت مراجعه کنید.

از چالش های جدید هراسی ندارند و آنان را حل می کنند.

چالش جدی را پله ای جدید برای دستیابی به موفق می دانند.

۳- تلاش کزدن یک امر اساسی است.

برخی موفق را ناشی از شانس می دانند.

اما هیچگاه به تلاش های شبانه روزی فرد نگاهی ندارند.

فوتبالیستی که از سنین کم تلاش کرده و تلاش سبب شکوفایی استعدادش در فوتبال می شود.

ادیسن که مخترع برق است، روزی ۳ ساعت می خوابید و هموره در تلاش بود.

او بیش از ۱۰۰ اختراع موثر دارد که زندگی بشر را تحت تاثیر قرار داده است.

۴-تصمیم درست گرفتن و یک قدم از دیگران جلوتر بودن

شناسایی نیاز بازار و مردم می تواند یک گام دیگر باشد.

بدانید کی و چگونه باید حرکت کنید.

موسسان شرکت های موفق همیشه یک قدم از دیگران پیشتازتر هستند.

۵-موفقیت فقط کار نیست

موفقیت در کار در بیشتر مواقع سبب موفقیت اجتماعی و در خانواده می شود.

اما موفقیت وقتی رخ می دهد که شما در زندگی خو نیز موفق باشید.

از زندگی احساس رضایت کنید.

برخی ها در کارشان موفق هستند ولی هرگز احساس زندگی کردن را لمس نمی کنند.

همانطور که گفته شد برنامه ریزی کنید تا میان نیازهای خود تعادل برقرار کیند.

منبع: com.مرکزمشاوره


صفحه اصلی سایت مرکز مشاوره

administrator

مقالات مرتبط

519 نظرات

  • Mahi , فوریه 23, 2017 @ 6:41 ب.ظ

    با سلام.دختری ۲۱ساله هستم که ۴ساله با یکی دوستم همدیگرو دوست داریم امانزدیک ۲ساله که بیشتر وقتا بینمون بحث پیش میاد حتی سر چیزای خیلی کوچیک خودمون از این وضعیت که همش بحث و دعواست خسته شدیم و دیگه نمیدونیم باید چیکار کنیم.اما نمیخوایم که جدا بشیم لطفا راهنماییمون کنین

    • مشاور , فوریه 23, 2017 @ 8:12 ب.ظ

      با سلام
      دوست عزیز هدفتون از این رابطه چیه قراره به ازدواج ختم بشه یا دوستی صرفه .به هر حال افراد در ابتدا فکر می کنند مشابهت هایی دارند و

      بعد متوجه میشن که اصلا شباهتی در کار نبودهو به همین خاطر دعوا و ناراحتی پیش میاد منتهی اگر واقعا هدفتون ادامه این ارتباطه خب برای
      بهتر شدن روابط به روانشناس مراجعه کنید .ولی اگر هدف ازدواج نیست بهتره بدونید این ارتباط در روابط بعدی اثر می گذارد و ممکنه ایندتون رو تحت تاثیر قرار بده.
      گاهی اوقات ما تحت تاثیر احساسات وابستگی پیدا می کنیم بدون اینکه منطقی داشته باشد

      در این مورد میتونید با متخصصین کانون مشاوران ایران، مشاوره تلفنی/تخصصی داشته باشید
      ۰۲۱-۸۸۴۷۲۸۶۴
      موفق باشید
      .

      • Mahi , فوریه 24, 2017 @ 1:42 ق.ظ

        بله هدف ماهم ازدواج برای همین سعی داریم رابطه حفظ بشه.سپاس از توجه شما

        • مشاور , فوریه 24, 2017 @ 11:13 ق.ظ

          با سلام
          پس وقتی هدف ازدواجه بهتره درست و اصولی پیش برید و سعی کنید همه مسائلی که هر دو طرف براتون اهمیت داره رو مطرح کنید و همچنین امتظارات رو از طرف مقابل بیان کنید که دقیقا چه مسائلی مد نظرتون هست و در زندگی چه اهدافی دارید ببینید این طوری نه بحثی پیش میاد نه اینکه با شناخت ناکافی پیش میرید بهتره قبل از ازدواج به جایی برسید که از انتخابتون مطمئن باشید
          امیدوارم انتخاب مناسبی داشته باشید و خوشبخت باشید
          در این مورد میتونید با متخصصین کانون مشاوران ایران، مشاوره تلفنی/تخصصی داشته باشید
          ۰۲۱-۸۸۴۷۲۸۶۴
          موفق باشید

  • معصومه , مارس 4, 2017 @ 4:28 ب.ظ

    سلام. من زنی ۳۸ساله هستم. یه پسر دو ساله دارم . مشکل من اینه خیلی زود عصبانی میشم و با صدای بلند حرف میزنم. طوری که بعضی اوقات حتی خودمو میزنم. میترسم این برخورد رو پسرم اثر بد بذاره لطفا راهنماییم کنین چکار کنم

    • مشاور , مارس 4, 2017 @ 4:45 ب.ظ

      با سلام
      اگر قبلا به پزشک مراجعه کردید و بحث بیماری خاصی مطرح نیست و اسکن مغزی انجام شده و مشکلی وجود نداشته و هیچ پایه فیزیکی برای این حالت نیافتند بهتر است با روانشناس صحبت شود .احتمالا شرایط و مسائل زندگی تاثیر گذار بوده است و منجر به ایجاد مشکل شده است

      در این مورد میتونید با متخصصین کانون مشاوران ایران، مشاوره تلفنی/تخصصی داشته باشید
      ۰۲۱-۸۸۴۷۲۸۶۴
      موفق باشید

  • معصومه , مارس 4, 2017 @ 5:45 ب.ظ

    قبل از حاملگی من مشکل سردرد های شدید داشتم. با مراجعه به پزشک متوجه شدم یه غده کوچیک تو سرمه. قرص مصرف میکردم خوب شده بودم. بعد برا اینکه حامله بشم با اجازه دکتر قرصامو کنار گذاشتم.
    احساس میکنم شیطنت های پسرم روم تاثیر میذاره بعضی وقتا خیلی عصبانی میشم. ایا امکان داره بیماریم دوباره برگشته باشه یا نیاز به مشاوره هس. زندگیم عادیه و هیچ مشکلی با زندگیم و همسرم ندارم

    • مشاور , مارس 4, 2017 @ 7:01 ب.ظ

      با سلام
      پس با این شرایط باید زیر نظر پزشک باشید .
      چون مشاوره را مطرح کردم برای موقعی که علت های پزشکی مطرح نباشد ولی اکنون که می فرمایید باید زیر نظر پزشک باشید شاید مساله ای است یا بیماری عود کرده است
      موفق باشید

  • Elsa , مارس 7, 2017 @ 9:39 ب.ظ

    سلام و خسته نباشید.۲۰ سالمه و به مدت یکساله که با یه پسری همسن خودم دوستم‌.ایشون هم دانشجو هستن،هم‌سرکار میرن.منتها تو کارخونه ی باباشون کار میکنن.الان یک ماهه که بخاطر اختلاف با پدرشون،سرکار نمیرن و بخاطر نوع کارشون،حتی دسترسی به ماشین خودشونم ندارن.به شدت نسبت به زندگی سرد شده و ناامیده.و بی هدف.نسبت به رابطمون سرده.حتی به علاقشم شک کردم.طاقت بحث راجع به‌این قضایا رو هم نداره.یعنی تا میگم ترجیح میده بخوابه یا صحبت نکنه.نمیدونم چجوری برخورد کنم واقعا.حس میکنم زندگیم رو هواس.قدرت تصمیم گیری برا رابطه رو هم ندارم.ولی میدونم بی اون خیلی سختمه.حتی بهش پیشنهاد دادم یه مدت حرف نزنیم تا شاید حالش بهتر شه.عصبی شد و نپذیرفت.
    نمیدونم چه رفتاری باهاش داشته باشم.نمیدونم چیکار کنم.لطفا راهنماییم کنید.

    • مشاور , مارس 7, 2017 @ 10:23 ب.ظ

      با سلام
      به هر حال در زندگی هر شخصی مشکلاتی به وجود میاد و ایشون باید بتونه به عنوان مرد حل مساله کنه نه اینکه شونه خالی کنند .بهتره شما کمی اجازه بدید شرایطتشون ثابت تر بشه بعد پیگیری کنید چون ممکنه الان هر رفتار بازخورد نامناسبی از سمت ایشون داشته باشه و خودتون ناراحت بشید .شما با ایشون دوست هستید نسبتی ندارید که بخواهید نگران رفتارها باشید اتفاقا اگر ایشون رو برای ازدواج در نظر دارید در همین سختی ها شخصیت ادم ها خودشون رو نشون می دهند و بهتر می تونید در اینده تصمیم منطقی بگیرید
      فعلا اجازه بدید ایشون خودش بیاد سمت شما و اصلا هیچ حرکتی انجام ندید
      در این مورد میتونید با متخصصین کانون مشاوران ایران، مشاوره تلفنی/تخصصی داشته باشید
      ۰۲۱-۸۸۴۷۲۸۶۴
      موفق باشید

  • arezoo , مارس 12, 2017 @ 12:40 ب.ظ

    ۲۶سالمه , سال ۹۲عقد کردم و بنا به دلایلی قرارشد دوسال بعد یعنی ۹۴عروسی بگیریم , تو این دوسال هیچ وقت حرفی از عروسی تو خونواده شوهرم نشد و خانواده من به شدت نگران این موضوع بودن,و چون تک فرزندهستم و پدرمادرم ادمای ساده و سن بالایی هستن کارهای نامزدیو عقدو.. سپردن به دخترخالم و شوهرش, شوهر دخترخالم با پدرشوهرم درمورد تک فرزند بودنمعروسی و.. صحبت کرده بود پدرشوهرمم قول عروسیو داده بود, تو این مدت هیچ وقت حرف از عروسی نشد, و هرازگاهی که صحبتش رو میاوردیم پیش شوهرم, شوهرم طفره میرفت, تا چند ماه قبل از دوسال دخترخالم با شوهرم صحبت کرد که اگه قراره عروسی بگیرین الان وقتشه که دنبال کاراتون برین, و این وسط حرف پیش اومد, شوهرم خیلی زیاد رو خونوادش تعصب داره, بو با دخترخالم بحثش شد, تا دوماه قبل از زمان دوسال شدنمون شوهرم با مادرش صحبت کرد و مادرشوهرم نمیدونم چه به پسرش گفت که شوهرم عصبانی شد و سر من داد زد, تو این دوسال بارها با نیشو کنایه با من صحبت میکرد ومن ادمی نبودم که بخوام جوابشو بدم و میریختم تو خودم هرازگاهیم که پیش شوهرم گله میکردم شوهرم از من ناراحتو عصبی میشد, وقتی دوسال شد و من جهیزیم اماده شد, ما یه رسمی داشتیم که وسیله هایی که عروس به عنوان جهیزیه میخره یه لیست ازش مینویسن, مادرشوهرپدرشوهر هم باید تو این زمان باشن, وقتی رفتم بهشون گفتم که فلان شب بیاین, چنان برخورد زشتو زننده ای کردن که اشک منو شوهرم دراومد, ما حدودا یه ماه بود که خونه اجاره کرده بودیم ولی وسیله هارو نبرده بودیم, سه تا وسیله ای که باید مادرشوهرم میخرید رو هم نخریده بود, حتی نیومد صورت گیریه جهیزیم که ما وسیله هارو ببریم خونه, تو اوج گرما ما با یخدون سر میکردیم, و شوهرمم میگفت بریم سر خونه زندگیمون بعد عروسی میگیریم ومن میگفتم نه, حدقل یه قدم برای عروسی برداریم بعد من جهیزیمو میارم, خلاصه من تسلیم شدم, تو شزایط خیلی بدی بودم, حتی یبار خالمو فرستادم که با مادرشوهرم صحبت کنه, اما باز نتیجه عکس گرفتم
    ما رفتیم سر خونه زندگیمون و مادرشوهرم از سه تا کالا دوتاشو خرید,از لحاظ روحی خیلی تحت فشار بودم, تک فرزند بودم و حساس, با این شرایط رفتن سر خونه زندگیم داغونم کرد, شش ماه فقط غصه خوردم قلبم شده بود پر از کینه و نفرت
    با خانواده شوهرم قطع رابطه کردم حدودا یک سال, البته شوهرم میرفت ,تا مرداد ۹۵که عروسی یکی از بستگان شوهرم بود رفتیم, اونجا با خونواش اشتی کردم, البته با میل خودم به عروسی نرفتم, من با شوهرم شرط کردم که فقط درحد سلام علیک باشه نه بیشتر که رفته رفته انتظار شوهرم بیشتر شد که من برم اونجا, بهش گفته بوذم میام اونجا ولی نه هر دفه, هرچندباری که تو میری من یبار میام
    اما هربار که نمیرم یه دعوایی بین ما پیش میاد
    هربار خواستم برم مشاوره اما میترسم باز شوهرم عصبانی بشه چون چندباری که حرف از مشاوره اوردم خیلی بد عصبانی شد
    خیلی نیاز به مشاوره دارم اما نمیدونم چیکار کنم واقعا, اینا پاره ای از مشکلاتم بود که گفتم
    اگه براتون امکان داره تو ایمیلم جواب بدین

    • مشاور , مارس 12, 2017 @ 12:25 ب.ظ

      با سلام
      اگر عهمسر شما روی مشاوره رفتن شما حساسیت دارند خب سعی کنید به ایشون نگید و برا ی گرفتن راهکار مراجعه کنید به هر حال با توصیفات شما نوع رفتارها برای شما تنش ایجاد کرده البته یادتون نره یک طرف جریان خود شما هستید و ممکنه نوع برخرود شما هم اشتباه بوده باشه و توقع ایجاد کرده باشد .در هر صورت این مسائل مربوط به بستگان در جه اول همسر شماست که نمی توان انتظار داشت بااونها قطع رابطه کنید
      ولی می تونید مسلما مدیرت رفتار دشته باشید و از این به بع موفق عمل کنید و حداقل اگر اونها تغییر نمی کنند شما بتوند با رفتار مناسب سطح تنش ایجاد شده در خودتون رو کاهش بدهید
      در این مورد میتونید با متخصصین کانون مشاوران ایران، مشاوره تلفنی/تخصصی داشته باشید
      ۰۲۱-۸۸۴۷۲۸۶۴
      موفق باشید

  • ابراهیم , مارس 22, 2017 @ 11:42 ب.ظ

    رشته تحصیلی ام مهندسی کامپیوتر است در محیط کار در قسمت اداری مشغولم چطور می تونم هم در قسمت اداری ارتقاء پیدا کنم و هم در زمینه کامپیوتر که مورد علاقه ام می باشد رشد کنم ضمناخیلی علاقه به ورزش و یادگیری زبان انگلیسی و سخنوری و خوانندگی دارم با توجه به اینکه از ساعت ۶صبح تا ۱۹ درگیر کارهای شرکت و شخصی هستم چطور می تونم به این اهداف که خیلی برام مهممه برسم .ممنون میشم اگه راهنمایی بفرمایید ۰۹۱۱۳۳۹۱۹۲۹

    • مشاور , مارس 23, 2017 @ 11:03 ق.ظ

      با سلام
      برای ارتقا در سیستم اداری درست عمل کردن شماست و اینکه توقع سریع به بالاترین درجه رسیدن رو نداشته باشید
      و باید کم کم گام بردارید وقتی مهارت و تخصص شما دیه شود قطعا شرایط ارتقا ایجاد می شود البته باید رفتار و قدرت بیان خوب هم داشته باشید
      در سیستم های اداری افرادی که از نظر همه قابل پذیرش هستند و همه رفتارهاشون رو قبول دارند بیشتر دیده می شوند .در مورد رسیدگی به علایق این برنامه ریزی شماست
      که می تونید ورزش رو در روزهای تعطیل دنبال کنید و موفقیت هایی را بدست بیاوید ولی بهتره روی چند کار متمرکز شوید همه دایره ای از علایق دارند ولی رسیدگی به همه شاید محقق نشود و از اهداف دیگر هم باز بمانید
      بهتره تمرکز روی دو کار باشد و در ان ها تلاش کنید بهترین باشید .در مورد برنامه ریزی درست می توانید مراجعه داشته باشید
      در این مورد میتونید با متخصصین کانون مشاوران ایران، مشاوره تلفنی/تخصصی داشته باشید
      ۰۲۱-۸۸۴۷۲۸۶۴
      موفق باشید

  • لادن , مارس 28, 2017 @ 3:10 ب.ظ

    من دختری ۲۸ ساله هستم. تا حالا با هیچ کسی دوست نبوده ام. در حال حاضر هم دانشجوی دکترا هستم.
    تا این سن به دلایل مختلف که الان به نظرم احمقانه میاد خواستگارهای نه چندان زیادی که داشتم رو رد کردم و حتی حاضر نشدم که اونا رو ببینم.
    نمیدونم شاید به علت خجالتی بودنم باشه.
    اما چند وقته واقعا نگران شدم .
    دیگه سنم داره بالا میره و موقعیت های زیادی هم برام پیش نمیاد که قدرت انتخاب رو برام بذاره.
    اخیرا یه موردی پیش اومده که هرکسی دیگه جای من بود ممکن بود قبول کنه. اما من اولین چیزی که به ذهنم رسید این بود که از ظاهرش خوشم نیومد.
    بعد اینکه ایشون برای یک استان دیگه هستن و مورد دیگر اینکه شغلشون یه طورایی امنیتی هست و مورد آخر محل زندگیشون قراره تهران باشه که واقعا برای من سخته دور از خانواده زندگی کنم.
    ما همدیگر رو ندیدیم و فقط به صورت تلگرامی از طریق یک دوست معرفی شدیم و من سریعا جواب رد دادم.
    اما حالا بعد از مدتی ایشون دوباره از من خواستن فکر کنم. من واقعا نمیدونم چکار کنم.
    از طرفی خودم هم از یک شخص دیگری خوشم میاد اما اون نمیدونه و من رو هم زیاد نمیشناسه.
    حالا واقعا نمیدونم چیکار کنم. من فعلا با این ۴ موردش کنار نیومدم. نتونستم همه این دلایل رو بهش بگم، فکر کردم ناراحت شه. میترسم اگر این مورد رو هم از دست بدم دیگه هیچ کسی سراغ من نیاد. لطفا کمکم کنید.

    • مشاور , مارس 29, 2017 @ 8:49 ق.ظ

      با سلام
      اینکه فرد دیگری رو دوست دارید که اون اطلاع نداره اول باید مساله رو برای خودتون حل کنید اگر امکان رسیدن به ایشون وجود نداره و اصلا هیچ جور ممکن نیست تعاملی داشته باشید و …خب فکر کردن به ایشون و علاقه یک طرفه درست نیست و فقط خودتون آسیب می بینید و فرصت های اینده رو از دست می دهید .در مورد نگرانی شما در مورد سن و کاهش حق انتخاب خب مساله طبیعی است
      و باید دقت بیشتری داشته باشید .این موردی که می فرمایید خب شما ظاهر ایشون رو نپسندید چون تلگرامی صحبت کردید با عکس که افراد قابل تشخیص نیستند خانم ها بیشتر از طریق شنوایی عا شق می شوند اگر این فرد قدرت بیان خوبی داشته باشد و شخصیت و اخلاق درستی داشته باشد مطمئن باشید از ایشون خوشتون میاد .در مورد شغل امنیتی بودن چیزی نیست که شما بخواهید پاسخ منفی بدهید . منطقی ندارد .در مورد تهران اومدن ایشون مهم خوشبختی است و داشتن تفاهم با یک فرد شما تا اخر عمر کنار خانواده نخواهید بود در هر صورتی پس به خاطر همچین مساله ای موردی رو رد نکنید .اینکه ایشون برای استان دیگری است به هر حال افراد زیادی از شهرها و مکان های مختلف با هم ازدواج می کنند
      و خوشبخت می شوند به خاطر تمام تردیدهایی که دارید لااقل حضوری صحبت کنید و پیامکی فردی رو رد یا تایید نکنید و ایندتون رو به خاطر این دید خراب نکنید .نهایتا بعد از چند جلسه پاسختون منفی ممکنه باشه که چیزی رو از دست ندادید و بعدا حسرت نمی خورید که کاش رد نمی کردم .همه موارد را سعی کنید منطقی بررسی کنید .
      در این مورد میتونید با متخصصین کانون مشاوران ایران، مشاوره تلفنی/تخصصی داشته باشید
      ۰۲۱-۸۸۴۷۲۸۶۴
      موفق باشید

      • لادن , مارس 29, 2017 @ 12:28 ب.ظ

        بسیار ممنون از راهنماییتون

        • مشاور , مارس 30, 2017 @ 5:49 ق.ظ

          با سلام خواهش می کنم موفق باشید

  • سارا , آوریل 3, 2017 @ 6:33 ب.ظ

    سلام ادرس مرکز مساوره رشت بیستون رو لطف میکنین؟ برای درمان شک وبدبینی میخوام

    • مشاور , آوریل 4, 2017 @ 10:16 ق.ظ

      با سلام
      وقتی شخصی را نمی شناسید و یا کاری را برای بار اول انجام می دهید ، اینکه شک کنید و یا حس بی اعتمادی داشته باشید کاملا عادی است. اما گاهی برخی از افراد نسبت به اشخاصی که شناخت کامل به آنها دارند نیز حس بی اعتمادی دارند …
      بیماری شک از آن بلاهای خانمان سوزی است که فرد مبتلا را محکوم به زندگی در جهنمی دائمی می کند. شک از رذائلی است که دنیا و آخرت انسان را با هم به باد می دهد، فرد را گرفتار نوعی سیاهی و بدبختی طاقت فرسا می کند، روابط را ویران می سازد و خانواده ها را به باد می دهد. انسان شکاک در جامعه جایی ندارد و محکوم به تنهایی ابدی است.
      شک نوعی اختلال وسواسی است که گاه فرد را گرفتار رفتارهای غیرعادی و جنون آمیز می کند. فرد شکاک همواره خود را در معرض خطر می بیند و حالت فرد تحت تعقیب را دارد و عاشق تعبیر «همه از پشت خنجر می زنند» است! معاشرت با فرد شکاک و بی اعتماد، حقیقتاً غیرقابل تحمل و آزاردهنده است، زیرا این افراد بی عاطفه اند و نمی توانند با دیگران رابطه عاطفی پایداری را برقرار کنند. این اختلال گاه شدت می یابد و شخص، کج خیال و بدبین و به اصطلاح پارانوئید می شود. این افراد دائم مانند خانم مارپل دنبال قاتل یا قاتلین می گردند و ذره بینی به اندازه کره زمین در دست گرفته اند تا موارد مشکوک را کشف کنند، پرده از خیانت و بی وفایی این و آن بردارند و به هر کسی که دستشان می رسد، تهمت بزنند.
      در نگاه آن ها هر حرکت کوچکی مدرک خیانت است و دنیا پر از گرگ هایی است که هر لحظه درصددند آن ها را بدرند! در این افراد نشانی از بخشش و مهربانی وجود ندارد، دائم رفتار و گفتار دیگران را تعبیر سوء می کنند، به هیچ کس اعتماد ندارند، هر مطلب ساده ای در نظر آنان یک توطئه بزرگ است، با همه درگیرند، صمیمیت و شادمانی را نمی شناسند، دوست و همراهی ندارند و خدا نکند صاحب پست و مقام هم بشوند. آن وقت است که روز زیردستان خود را سیاه می کنند. همواره دیواری از ترس بین این افراد و دیگران وجود دارد، هیچ کس را دوست ندارند و دیگران هم نمی توانند آن ها را تحمل کنند. به علت تهمت زدن های ناروا به دیگران، پیوسته با همه درگیر می شوند. عاشق شکایت و کلانتری و دادگاه هستند و بیشتر عمرشان را در محاکم مختلف سپری می کنند. بیماری شک در میان زنان شایع تر است در هر حرف ساده ای دنبال سرزنش و توهین می گردند، اشتباهات دیگران را هرگز فراموش نمی کنند، مسائلی را که می توان به سادگی نادیده گرفت، بزرگ می کنند و دنبال تلافی کردن هستند. این افراد غالباً هنگامی برای درمان مراجعه می کنند که اضطراب و افسردگی آن ها شدت پیدا کرده است و معمولاً هم به علت همان بی اعتمادی و شک، درمان را نصفه نیمه رها می کنند.

      روان درمانی راه حل غلبه بر شکاکی
      اطرافیان بیمار از آنجا که کلافه و خسته می شوند، سعی می کنند داروهای آن ها را به شکلی به خوردشان بدهند، اما این شیوه قابل ادامه نیست و در صورتی که بیمار متوجه شود، شک و بی اعتمادی او بیشتر می شود. یگانه راه درمان شک و سوءظن، درمان تخصصی روان درمانی است تا ریشه های بدبینی، احساس حقارت، احساس ناامنی و بی کفایتی بیمار شناسایی و با حوصله و در زمانی نسبتاً طولانی درمان شود. در این فرآیند ممکن است استفاده از دارو هم لازم باشد. از آنجا که افراد شکاک علاقه ای به ارتباط با دیگران ندارند و در صورت ایجاد رابطه، شور و احساسی از خود نشان نمی دهند و بیشتر به دنبال تنهایی و گوشه نشینی هستند..
      راه حل های درمان بی اعتمادی
      شاید یکی از راه های اولیه برای شروع درمان، تشویق آن ها به نوشتن، موسیقی، نقاشی یا هر هنر دیگری باشد که در ابتدای امر نیازی به تماس مستقیم با دیگران ندارند. بیمار از این طریق می تواند احساسات، ترس ها، نگرانی ها و عقده های خود را بیرون بریزد، بی آن که به کسی صدمه بزند. از سوی دیگر این نوع روان درمانی فردی معمولاً یگانه روشی است که این نوع بیماران می توانند تحمل کنند. هنر قادر است احساسات بیمار را برانگیزد و به تدریج در او شور و شوق پدید بیاورد.
      مرحله دوم شناخت اعضای خانواده بیمار از مشکل اوست که موجب می شود بهتر بتوانند او را تحمل کنند. توقع تحمل چنین بیماری آزاردهنده ای از سوی دیگرانی که خبر از وضع بیمار ندارند، توقع بی جایی است، اما اگر اعضای خانواده به درستی توجیه شوند و در جریان این بیماری و عواقب شوم آن قرار بگیرند و حقیقتاً باور کنند که فرد شکاک و بی اعتماد به دیگران، بیمار است، به طور قطع بهتر می توانند به او کمک کنند. پس از آن که بیمار به تدریج ارتباط با خود و جهان پیرامون خود را درک کرد و به مرحله ای رسید که می شود او را کم و بیش تحمل کرد، حالا می توان با حوصله و کم کم مهارت های اجتماعی از قبیل ارتباط سالم با دیگران را شروع کرد.
      در این مورد میتونید با متخصصین کانون مشاوران ایران، مشاوره تلفنی/تخصصی داشته باشید
      ۰۲۱-۸۸۴۷۲۸۶۴
      موفق باشید

  • زهرا , آوریل 10, 2017 @ 2:11 ب.ظ

    با سلام وخسته نباشید من ده ساله که ازدواج کردم همسر من یک مردبسیار ساکت است اصلا حوصله حرف زدن نداره سوتل هم که ازش میپرسی باحرکت سر جواب میده خودشم حالتای افسردگی گرفته دوساله ولی من دیگه از اینهمه سکوت و بی حوصلگی خسته شدم دیگه نمیدونم چکارکنم به شدت عصبی شدم و همش بچه هام رو دعوا میکنم انگار که دیگه کم اوردم لطفا راهنماییم کنید چکار کنم همسر من اصلا شاد بودن رو بلد نیست

    • مشاور , آوریل 10, 2017 @ 9:02 ب.ظ

      با سلام
      اگر واقعا در طی این ده سال احساس کردید ایشون ممکنه مشکل افسردگی باشه و این جز تیپ شخصیتی ایشون نیست خب باید اقدامی در جهت رفع اون می کردید و یا حداقل ایشون رو در موقعیتی قرار می دادید که مجبور باشند مراجعه حضوری داشته باشند .به هر حال این شرایط کمی دوشار است البته باید رفتارهای متقابل جنابعالی را دید که در طی این سال ها شما چه برخوردی داشتید ..شاید رفتار شما باعث شدت این نوع رفتار همسرتون شده باشه البته ناخواسته به هر حال برای هر مشکلی راه حلی وجود دارد و افراد باید بتوانند تکنیک های حل مساله را زیر نظر متخصص مربوطه فرابگیرند .البته جای نگرانی نیست و هنوز هم فرصت دارید که با ایشون صحبت کنید و بفرمایید که تحمل شرایط برای جنابعالی سخت شده است و مایلید در رفتارشون تغییر ایجاد شود .نحوه مطرح کردن این مسئله هم حائز اهمیت است .امیدوارم با شناخت ده ساله ای که راجب ایشان و روحیاتون دارید درست مطرح کنید و به خاطر داشته باشید که هر دو نفر باید در نوع تعاملات و رفتارها تغییری ایجاد کنید .و به هر حال وقتی زن در خانه از همسر توجه کافی را نگیرد ممکن است نتواند به درستی وظایف همسری را ایفا کند .
      در این مورد میتونید با متخصصین کانون مشاوران ایران، مشاوره تلفنی/تخصصی داشته باشید
      ۰۲۱-۸۸۴۷۲۸۶۴
      موفق باشید

  • dayan , آوریل 11, 2017 @ 8:06 ب.ظ

    سلام من ۱۲ سالمه میدونم سنم زیاد نیست برای عصبانیت ولی خب من افسرده شدم نمیتونم دیگه درس بخونم

    • مشاور , آوریل 11, 2017 @ 10:39 ب.ظ

      با سلام دوست عزیز بهتره شرایط رو واضح تر توضیح دهید .و حتما مراجعه حضوری داشته باشید .
      عصبانیت ممکنه در هر سنی اتفاق بیفتد و چیز غیر طبیعی نیست .
      ولی بحث افسردگی بحث دیگری است حتما دلایلی دارد که باید حضوری بررسی شود شاید نیاز به مصرف دارو هم داشته باشید .در هر صورت اینکه از چه زمانی این مشکل تحت چه شرایطی ایجاد شده باشد اهمیت داردو چه شرایطی در وخیم تر شدن حال شما موثر خواهد بود .با رماجعه راهکارهایی را دریافت می کنید و احتمالا دوره درمانی برای شما قرار می دهند که باید نسبت به ان پایبند باشید
      در این مورد میتونید با متخصصین کانون مشاوران ایران، مشاوره تلفنی/تخصصی داشته باشید
      ۰۲۱-۸۸۴۷۲۸۶۴
      موفق باشید

  • hasti , آوریل 12, 2017 @ 5:35 ب.ظ

    سلام،بنده ۲۱ سالمه و ۲ ساله با یه پسری به طور جدی دوست شدم،چون قبلا هم باهم بودیم و بنا به دلایلی تموم کردیم قضیه جدی نبود بهتره بگم از روی سن کمی که داشتیم، ایشون دوباره برگشتن الان ۲ ساله باهمیم وقصدمون ازدواجه،پدر نداره ووابسته به مادرشه، مادرش براثر فوت پدرش دچار افسردگیه خفیف شده و سیگار میکشه،وقتی که ایشون بهم گفتن برام قابل هضم نبود چون تو خونوادم اینجور چیزا نیست،قبلا هم به ایشون گفتم که من نمیتونم مادرتو نگه دارم از پسش برنمیام ایشونم قبول داشتن ولی باز این قضیه نادیده گرفته شد تا روز خواستگاری،خانوادم که به کل مخالف بودن چون دوس داشتن منو به یه آشنا بدن اینجور مشکلاتم نداشته باشه،خلاصه اومدن خواستگاری برخورش اصلا تو جمع درست نبود،بعدشم عموش گفت که این وابسته به مادرشه فلان بعد رفتنشون ما خیلی فک کردیم از هرزاویه ای فک کردیم فایده نمیداد کل اعضای خونوادم متاسف شدن واسم وبه هیچ عنوان راضی نیستن، منم جواب منفی دادم بهش خیلی خواهش و التماس میکنه من دوسش دارم ولی وقتی خونوادم ناراضی باشن نمیتونم زندگی کنم درواقع نه راه پس دارم نه راه پیش موندم تو دوراهی، از یه طرف میگم بی انصافیه اون دوسم داره چطور اینکارو کنم از یه طرفم میگم خونواده راضی نیس، از یه طرفم میگم مادرش هست، تورو خدا راهنماییم کنید نمیدونم باید چیکار کنم

    • مشاور , آوریل 13, 2017 @ 10:42 ق.ظ

      با سلام .دوست داشتن در مساله ای مثل ازدواج اهمیت دارد ولی شرط کافی برای خوشبختی و دوام زندگی نیست بهتره ازدواج با حمایت خانواده ها صورت بگیرد .با توصیفات خودتون ایشون خیلی با شما متفاوت هستند هم فرهنگ خانوادگی و رفتار والدین اگر در محیط خانواده شما برایشان چنین رفتارهایی قائل پذیرش نیست مطمئن باشید شما هم به عنوان عضوی از خانواده بعدا به مشکل بر خواهی خورد .و بحث سرپرستی مادرشون خب مساله مهمیه و اگر هم اکنون بهتون قول بدهند فکر نکنید با وابستگی که بینشون هست فردا می توانند مادرشون رو رها کنند که البته اخلاقی هم نیست در هر صورت بهتره منطقی برای یک عمر زندگی تصمیم بگیرید .و فقط صرف دوست اشتن را ملاکی برای تایید افراد ندانید .اگر پایخ قطعی منفی دادید ارتباط بیشتر باعث وابستگی اون فرد و از سویی برای زنوگی اینده شما با فرد دیگر مشکل ساز خواهد شد .در هر حال تصمیم گیرنده نهایی شما هستید امیدوارم حضوری هم مراجعه ای داشته باشید
      در این مورد میتونید با متخصصین کانون مشاوران ایران، مشاوره تلفنی/تخصصی داشته باشید
      ۰۲۱-۸۸۴۷۲۸۶۴
      موفق باشید

      • hasti , آوریل 14, 2017 @ 3:25 ب.ظ

        ممنون از راهنماییتون، من فقط ترس اینو دارم که نتونم فراموشش کنم نتونم زندگی کنم،فکرم خسته میشه انقد فک میکنم، میترسم بعدها اثراتشو بزاره به اعصابم، چیکار باید بکنم تورو خدا راهنماییم کنید یعنی امیدی هست که از این تنش ها پیروز بشم و فک نکنم?

        • مشاور , آوریل 14, 2017 @ 3:38 ب.ظ

          دوس عزیز به هر حال هر دوست داشتنی تاوان هایی هم دارد و قطعا به راحتی مساله رو فراموش نخواهید اگر واقعا پاسختون منفی باشه ولی در هر حال باید خودتون رو مشغول اموری کنید که این شرایط براتون سخت نباشه و هر کار تفریحی که می تونید داشته باشید البته باید برای فراموش کردن زیر نظر روانشناس باشید چون ممکنه این مساله در انتخاب های بعدی شما اثر منفی داشته باشد .و ممکنه اجازه نده تصمیم درستی بگیرید
          در این مورد میتونید با متخصصین کانون مشاوران ایران، مشاوره تلفنی/تخصصی داشته باشید
          ۰۲۱-۸۸۴۷۲۸۶۴
          موفق باشید

  • dayan , آوریل 13, 2017 @ 8:45 ق.ظ

    آره افسردگیم بخاطر بازیه کلشه من روزی ۱۷ تا ۱۸ ساعت کلش بازی میکنم خوب اخه داره روی درسم تاثیر میزاره بعد لطف میکنین بگین کجای رشت هست مرکزتون

    • راهنما , آوریل 13, 2017 @ 3:47 ب.ظ

      مراکز فقط در تهران مستقر هستند و شما میتونید با سازمان بهزیستی شهرتون تماس بگیرید
      در این مورد میتونید با متخصصین کانون مشاوران ایران، مشاوره تلفنی/تخصصی داشته باشید
      ۰۲۱-۸۸۴۲۲۴۹۵

  • پانی , آوریل 20, 2017 @ 8:17 ب.ظ

    باسلام و تشکر از سایت خوبتون
    من دختری ۲۷ ساله هستم که از ۲۳ سالگی در دانشگاه با پسری آشنا شدم که باید تازه بعد از اتمام تحصیلات دانشگاهی باید به سربازی میرفت و سپس دنبال کار و مشکلات تفاوت فرهنگی در خانواده ها بود ،اما من و او بشدت عاشق هم بودیم و اعتناد عجیبی بین ما بود و هست و عشق نا بعد ۵سال همچنان پابرجاست،اما مشکلات هنوز حل نشده،خدمتش تمام شد؛۱٫۵ هم کار کرد اما هنوز کار ثمربخش و خوبی پیدا نکرد و درحال حاضر بیکار است،خیلی وقتها به من میگه که برم سراغ زندگیم و خوشبخت بشم و برم با کسی ازدواج کنم که فرهنگ مارو دارن و پولدارن اما هیچکدوم نمیتونیم ازهم جدابشیم و بعد این ۵سال و بااینهمه مشکلات علاقه ی ما بیشتر شد و کمتر نشد،اعتناد و علاقه ی خلصی بین ما هست و این اعتماد از روراستی و ثداقت بین ما نشات میگیره و هیچ چیز بین ما مخفی نیست،طریقه ی پوشش ظاهری من در این ۵سال خیلی تغییر کرد و خیلی چیزهارو بخاطرش رعایت میکنم تا ناراحت نشه و باهنه ی اینها همچنان دوسش دارم و دوسم داره،خونواده ی پرجمعیتی هستن و همیشه میگه مشکلات زیادی تو خونواده ی ماس و میگه من خونواده ی شیکی ندارم و برو در یک خونواده ی هم سطح خودتون،اما هیچوقت خودش واقعا دلش با جدایی نیست،فقط بخاطر من نگرانه،و کلا عقیدش براینه که تا آدم پولداری تشه ازدواج نکنه چون پول خیلی روی اخلاقش موثره و همیشه بخاطر بیکاری اخلاقش عوض میشه و همون آدم همیشگی نیس اما وقتی پول و کار باشه حالش خوبه خوبه،که کار خوب هم نیست،خونواده ها هم در جریان هستن و سمت اونا کمی مخالفن و دلیلشم تفاوت فرهنگیه و یمت ما بیشتر تابع انتخاب من هستن و این پسرو قبول دارن و فقط منتظر اینن که کارخوبی پیداکنه،،بنظر شما باید چیکار کنیم؟؟؟؟

    • مشاور , آوریل 21, 2017 @ 7:24 ق.ظ

      با سلام دوست عزیز شما ۵ ساله منتظر هستید ایشون شرایط ایده ال شما رو به دست بیاره ولی هنوز ….ضمن اینکه کمی به ملاک های ایشون و خودتون برای ازدواج دقت کنید و واکاوی کنید و اینکه خلق ایشون وقتی پول ندارند عوض میشه .شما به ایشون اونقدر علاقه و دلبستگی دارید که جایی برای بررسی منطقی نگذاشتید در صورتی که زندگی در ابتدا شاید علاقه باشه ولی واقعا باید همه مسائل و جوانب رو برای ادامه دادن در نظر گرفت .اینکه شما با وجود شرایط اقتصادی ایشون باز تمایل دارید و اون آقا اگر شما شرایط مالی خوبی نداشتید چه می کردند تا کنون ا امه می دادند الرته در این روابط همیشه خانم ها احطاسی تر هستند و عمل می کنند .شما ۲۷ ساله هستید چقدر می تونید با این شرایط ادامه بدید تا به کار دلخواه متناسب با شخصیتشون برسند .داشتن ملاک ازدواج مبنی بر ثروت و پول هیچ وقت پایدار نیست و تجربه نشان دا ده این افراد بعد از رسیدن به خواطته ها ممکنه هیچ کدوم از وعده و وعیدهای قبل ازدواج رو محقق نکنند.به نظر من برای تصمیم درست در این باره که به فرض درست شدن کار ایشون ایا این ازد اج به صلاح هست یا خیر حتما بامشاوره پیش از ازدواج در میان بگذارید و باید هر دو ی شما مراجعه کنید تا از انتخابتون مطمئن شوید .اگر با هم تناسبی نداشته باشید شاید شنیدنش ازار دهنده باشه و خیلی در روحیه شما تاثیر منفی بگذارد ولی اون ور قضیه یک عمر زندگیه که از تباه شدن جلوگیری شده و اگر هم مشاور تشخیص بده به درد هم می خورید خب تلاش کنید برای ایشون در مورد پیدا کردن کار زمان تعیین کنید ضمن اینکه همیشه بودن و در دسترس بودن شما و مطمئن کردن ایشون از علاقتون ممکنه باعث بشه ایشون فعلا دنبال شرایط کاری نرود و این سردرگمی تا چند سال دیگر هم ادامه پیدا کند و شما فرصت های اینده رو از دست بدید و پشیمانی اون وقت سودی نخواهد داشت .امیدو ارم کمی منطقی به قضیه نگاه کنید
      در این مورد میتونید با متخصصین کانون مشاوران ایران، مشاوره تلفنی/تخصصی داشته باشید
      دفتر قیطریه:
      ۰۲۱-۲۲۶۸۹۵۵۸

  • پانی , آوریل 21, 2017 @ 9:46 ق.ظ

    خیلی ممنونم از پاسختون و البته اضافه میکنم که پارسال کاملا و بصورت جدی از هم جداشدیم و دلیلشم بخاطر اصرارش برای خوشبختی من بود ….و البته فکر میکرد من بازم مث همیشه دردسترسشم و قبول نمیکنم ولی ایشون وقتی به جدیت این موضوع پی برد ضربه ی خیلی شدیدی خورد و اونوقت دست به هرکار زد تا دوباره دل منو بدست بیاره…۶ماه تو گرمای داغ جنوب بخاطر من کار کرد و بعد اون ازونجایی که پارتی نداشت بخاطر تعدیل نیرو اومد بیرون و بعداون کارخونه….اما الان که حرف جداشدنو میزنه و من خاطرات پارسالو برگشتن دوبارشو براش یادآوری میکنم میگه اونموقع تازه سربازیم تموم شده بود و من خیلی خوشبین بودم و فکرمیکردم میتونم همه چیزو درست کنم اما نشد…ضمنا دلیل اینکه ایشون تن به هرکاری نمیده اینه که شرایط کاری دامادهای من خوبه و نمیخواد که بعدها پیش خونوادم کوچیک بشه وگرنه میتونس مغازه اینا واکنه و گاهی هم میگه شاید اینکارو کنم که ازدستت ندم …اما همیشه از بچگی عقیده داشت که پولدار بشه و بعد ازدواج کنه یا یه شغل خوب داشته باشه و بعد ازدواج کنه و کلا از ازدواج با بی پولی ازهمیشه و ازقبل آشنایی بامن بیزار بود… درحالیکه من و حتی خونوادم اصلا بااینکه یکار معمولی هم داشته باشه،مشکلی نداریم….چندی پیش برای کنکور پرستاری شرکت کرد ولی ازونجاییکه رشته ی خودش ریاضی بود و خیلی وقته ک از درس دورشده ،خوندن زیست که کلا دنیای دیگه ایه براش خیلی دشوار بود و میگه ۴سال باید دوباره درس بخونه و الان دیره و کنکورشو خیلی جدی نگرفته ،چون درسهای جدید براش مشکله و اینکه تو سن ۲۸ دیر شده…
    بنظرمن فکرمیکنم که بهترباشه بازم مثل پارسال سعی کنم که بصورت جدی ازش فاصله بگیرم تا شاید دوباره عکس العمل بهتری از خودش نشون بده،البته این بار شاید اینکارو نکنه چون همشو همش و فقطو فقط به خوشبختی من فکرمیکنه و احساس میکنه شرایط کار این مملکت درست شدنی نیست و البته نه فقط به منو اون بلکه به همه ی جوونا این دیگه ثابت شدست…کاش میشد شما نمونه کارهای طراحی منو ببینید،باور نمیکنید و تعریف از خود نباشه که چقدر زیبان و کمااینکه هرشرکت و هرآگهی از کارهای من استقبال میکنن و اما حداقل حقوق قانون کارم نمیدن،اونم تو بخش نظارتو اجرا کار کرده و پروانه نظارت هم داره و از همین زورش میاد که بااین تحصیلات و کاراییمون یکار قانون کاریم نمیتونیم با شرکتهای مهندسی داشته باشیم.واقعا ظلمه که کاری با حداقل حقوقم توی این مملکت به پارتی نیاز داشته باشه و واقعا ظلمه که بخاطر این مملکت ناچار بشیم که ازین عشق موندگار ۵سالمون بگذریم؛من خودم شخصا خیلی عذاب میکشم و خیلی برای مملکتمون متاسفم که همه ی جوونارو اسیر خودش کرده و یه دلیل بالارفتن سن ازدواج ها همین کاره،واقعا ولی بی ربطم نمیگه ،آیا اینکه با یه حداقل قانونی بتونه کارشو شروع کنه یا کمی بیشتر،خواسته ی خیلی بزرگیه که به همونم نمیشه رسید؟؟؟میتونه یه مهندس خیلی قابل باشه اما اگه نشه پیش دومادام سرشکسته میشه….بهرحال گفتم شاید بهترباشه که دوباره بصورت جدی ازش فاصله بگیرم و در دسترسش نباشم تا ببینم اینبار چیکار میکنه چون ازونجایی که خیلی هر۲مون به هم دلبسته ایم میگم شاید این تنها راه برای ما باشه چون تا این فشار روحی بهمون وارد نشه شاید کاری نکنه و ازینکه من هستم خیالش راحت باشه…و یا اینکه پیش مشاوری بریم که نظر ایشونو بدونیم و البته اگه بهمون معرفی کنید خیلی ممنون میشم،آیا باید ب خود شما مراجعه کنیم؟؟؟یا هرهمکار خوبی که به کارشون مطمئنید،متشکرم
    لطفا راجع به ادامه ی تحصیل دوبارش،راجع به اینکه مشاور بریم یا اینکه قبل اینکه پیش مشاور بریم خودم ازش بصورت جدی دور شم و مث پارسال قطع رابطه کنم تا شاید دوباره این فشار باعث بشه یک عکس العمل خوب از طرف ایشون بشه(گرچه عکس العمل خوب به یه آشنای خوب واسه کار نیاز داره)واقعا نمیدونم دیگه چی بگم ….نظرتونو میخواستم بدونم،بسیار متشکرم از وقتی که در اختیارما گذاشتید و سپاس

  • پانی , آوریل 23, 2017 @ 3:45 ب.ظ

    باسلام
    ممنون میشم اگه پیام های بنده را مخفی کنید
    هدف من داشتن صحبت خصوصی با مشاور محترم بود….

    • راهنما , آوریل 24, 2017 @ 1:01 ق.ظ

      با این اسم و آدرس ایمیل پیامی از شما ثبت نشده

  • Masumeh , آوریل 25, 2017 @ 12:13 ب.ظ

    سلام.خسته نباشید.میخواستم یه لطف کنین شماره وآدرس مرکزمشاوره تونو بفرستیدبرام

    • راهنما , آوریل 25, 2017 @ 12:29 ب.ظ

      در این مورد میتونید با متخصصین کانون مشاوران ایران، مشاوره تلفنی/تخصصی داشته باشید
      ۰۲۱-۲۲۳۵۴۲۸۲

  • Nastaran , می 1, 2017 @ 8:09 ب.ظ

    با سلام دختری ۲۹ ساله هستم فارع التحصیل ارشد همیشه ارز نظر درسی زبان زد همه بودم و شاگرد اول دانشگاه تو ۲۰ سالگی مادرم رو از دست دادم و اخرین بچه هستم بعد تموم شدن درسم وقتی خونه موندم اصلا خیلی حالم بد بود خیلی معتقدم بودم و محجبه نمیدونم چب شد خودمم باورم نمیشد تلگرام با یکی دوست شدم ۲ سال کوچیکتر از خودم که فقط ۳ ماه طول کشید من خیلی دوسش داشتم اونم میگفت ولی خیلی پولدار بودن و باباش رفته بود براش خواستگاری اینم بدون هیچ حرفی دیگه جواب نداد به پی امام روزای سختی رو گدارندم الان واقعا احساس تنهایی میکنم با وجود اینکه خواهرام خیلی بهم میرسن و خانواده خوبی دارم خیلی تنهام مشکل بزرگترم اینه که اصلا نمیتونم دنبال کار برم انگار قفل شدم اخلاقمم تند در عین خیلی مهربونم و خوش اخلاق ولی زود عصبی میشم سر همین تازگیا قرار بود جایی فعالیت پاره وقت بکنم که برام سابقه بشه با مدیر گروهش بحثم شد با وجود اینکه حق با من بود ولی گفت از گروه برو بیرون الان اون کار هم از دست دادم باور کنین واقعا خسته شدم از تنهایی از بیکاری از خودم و اخلاقم از اینکه چرا اینجوری مث ادمای فلجم باور کنین خودم همیشه مشاوره میدم به بقیه ولی تو کار خودم موندم

    • مشاور , می 2, 2017 @ 6:44 ب.ظ

      با سلام
      باید حضوری مراجعه کنید و بدونید که خب این اخلاق و تند و ..به خاطر اون حس تنهایی و خلا است که شاید در اون مدت سه ماهه پر شده بود و حالا با رفتن اون فرد این حس خلا بیشتر است و اینکه گاهی بعضی وقت ها برخی مسائل ناهشیارانه بررفتار ما تاثر گذار است .
      و ممکنه کمی در مورد رفتارهامون سردرگم باشیم ولی اگر زیر نظر روانشناس باشید قطعا برای شما کارساز خواهد بود و جای نگرانی وجود ندارد هر چند شرایط قابل درکی دارید ..ولی به هر حال ما ادم ها باید به اونقدر محکم باشیم تا بتونیم با شرایط شازگار شویم و قدرت حل مساله و البته کمی انعطاف داشته باشیم تا مسائل مرتفع شود ..مطمئنا با هوش و زکاوت شما مسائل با خواست خودتون قابل رفع است و به زودی می توانید با افزایش اعتماد به نفس شرایط کاری مطلوبی را تجربه کنید

      در این مورد میتونید با متخصصین کانون مشاوران ایران، مشاوره تلفنی/تخصصی داشته باشید

      ۹۸۲۱۲۲۳۵۴۷۹۰
      موفق باشید

  • ناشناس , می 3, 2017 @ 1:02 ب.ظ

    سلام خسته نباشید من یک زن سی ساله هستم ده ساله که ازدواج کردم دو ساله گذشته متوجه شدم که همسرم با منشی محل کارشون ارتباط برقرار کرده من اول باخودش صحبت کردم ولی جواب مسخره ای بهم داد که اون زنه جای خواهرشه و من نباید حساسیت به خرج بدم هرچی سعی کردم نشد که بشه به خونواده خودش گفتم اونا هم به جای اینکه باهاش صحبت کنن مشکلی حل بشه فقط منو ساکت کردن و گفتن چیز مهمی نیست و تو گذشت بکن و بیشتر بهش محبت بکن منم ساکت شدم به مدت یک سال دیگه بهتر که نشد هیچ بدترم شد کار به جایی رسید که منو دخترم رو ساعت سه نصفه شب تنها ول میکرد به امان خدا و میرفت پیش ابجیش خلاصه سرتون رو درد نیارم بعدکلی دعوا فحش و قهر دادگاه و وکیل بازی یک روز برای برداشتن یکسری وسایل که لازم داشتم رفتم خونه چشمتون روز بدنبینه دیدم باهمونی که همیشه انکار میکرد رابطه داره و هیچی بینشون نیست تو خونه من رو فرش من تو اتاق من دارن مشروب مصرف میکنن خلاصه بگذریم از اینکه چی به من گذشت و چه حالی شدم تازه بعداز اون بود که اقا اظهار ندامت کردن ومنم به خاطره مشکلات مالی و دختر هفت ساله مو و بی کسی مثلا گذشت کردم وتوی همون خونه لعنتی زندگی میکنم حالا یک کلام چکار کنم که حالم خوب شه

    • مشاور , می 3, 2017 @ 1:40 ب.ظ

      با سلام
      دوست عزیز اینکه شما شاهد خیانت و ارتباط همسرتون بودید خب مساله ای است که باید بهش توجه کنید .
      و اینکه اونقدر شما ناراحت باشید کاملا قابل درک است ولی اگر گذشت کردید سعی کنید با مراجعه به روانشناس به ارامشی برسید که در ذهنتون اون صحنه خیانت و سایر مسائل مدام درگیری ایجاد نکنه چون به هر حال دارید با همه شرایط با این فرد زندگی می کنید باید توان بخشیدن قلبی داشنه باشید و بدونید در هر خیانتی نمی تونیم صرفا فرد رو مقصر تنها بدونیم و نقش زن رو انکار کنیم
      شما می تونید با همه شرایط سختس که دارید تحمل می کنید برای خودتون و همسرتون زندگی نو و تازه ای بسازید و تلاش کنید نواقص هم رو برطرف و انتظارات یکدیگر رو براورده کنید البته در حد معقول .نباید اون اتفاق باعث بشه که مدام در زندگی در حال دلشوره و اضطراب و حس تنفر به طرف مقابل خود باشید ..برای خوب شدن حال ما خودمان باید بخواهیم و باید ابتدا از رفتارهای خودمون شروع کنیم قطعا با مراجعه حضوری شرایط شما نسبت به قبل کم کم بهتر خواهد شد
      در این مورد میتونید با متخصصین کانون مشاوران ایران، مشاوره تلفنی/تخصصی داشته باشید
      ۰۲۱۸۸۴۱۹۸۳۲
      موفق باشید

  • تبسم , می 13, 2017 @ 10:18 ب.ظ

    سلام روزتون بخیر.دختری ۲۶ ساله ام. فارغ التحصیل کارشناسی ارشد بازرگانی، بیکار، راسش هدف از پیامم این بود که من خودم رو اینطور شناختم که بسیار در کارهام از یک شاخه به شاخه دیگری میرم ..کاری رو تموم نکردم ولی ازش دلزده و سرخورده میشم ..منظورم از کار برنامه س نه کار بیرون چون فعلا بیکارم …برنامه هایی میریزم که دوس دارم بهشون عمل کنم …مثلا با خودم میگم از امروز به بعد روزی ۱۰ صفحه مطالعه غیر درسی داشته باشم ..یا مثلا از امروز به بعد روزی ۱ ساعت زبان بخونم و ….ولی این برنامه فقط برای ۳ ۴ روز خواهد بود ، بعد اصلا رغبتی ندارم سمتشون برم تا مدتی …تا جاییکه خودمو شناختم تو این امور بی حوصله ام و صبرم کمه در حالیکه اطرافیانم من رو به عنوان آدم صبوری میشناسن…گاهی اوقات پرشور وپر انرژی و بسیار خلاقم و گاهی اوقات به همون شدت بی علاقه به همه چیز بی انرژی و ناامید و بد اخلاق و زود از کارهام خسته میشم…دوس دارم روند متعادلی داشته باشم در زندگیم ..در کارهام پویا و پیگیر باشم ، ازتون در این مورد راهنمایی میخوام، خیلی ممنون میشم جوابم رو بدید .

    • مشاور , می 13, 2017 @ 10:57 ب.ظ

      با سلام
      بحث برنامه ریزی یک مساله است و اینکه شما با وجود اینکه کارشناسی ارشد رشته نسبتا خوبی هستید می فرمایید از شاه ای به شاخه ای دیگر پریدن و ظاهرا خودتون رو قبول ندارید و کمی کمال گرایی وجود دارد ضمن اینکه برنامه ها باید واقع بینانه و متناسب با شرایط افراد باشد .
      وقتی برنامه ریزی فشرده بدون استراحت است و واقع بینانه نیست خب مشکلات بسیاری به وجود می اید .یکی از اون ها خستگی فرد از برنامه و نرسیدن به زمان های مقرر و کاهش انگیزه در نهایت تعویض برنامه است و به قولی از شاخه ای به شاخه ای پریدن است .بهتره حتما حضوری مراجعه کنید و بدونید که قطعا اگر خودتون بخواهید و راهنمای مناسبی داشته باشید می توانید موفق شوید و انگیزه برایرسیدگی به فعالیت ها داشته باشید
      در این مورد میتونید با متخصصین کانون مشاوران ایران، مشاوره تلفنی/تخصصی داشته باشید
      دفتر قیطریه:
      ۰۲۱-۲۲۶۸۹۵۵۸

  • Aysan , می 14, 2017 @ 2:16 ق.ظ

    سلام خسته نباشید
    من دختری ۲۴ساله هستم امسال برای ارشد شرکت کردم خیلی با شور و اشتیاق شروع کردم ولی بعد چند وقت بیخیال شدم یه روز میخوندم ده روز نمیخوندم . من مطمئنم که توانایی دارم ولی تنبلی میکنم در واقع یه آدم باهوش ولی تنبلم مثلا میگم امروز حتما فلان درسو میخونم ولی میرم فیلم میبینم یا میخوابم یا غذا میخورم . از خودم خسته م من لیاقت خیلی چیزای خوب و داشتم ولی بخاطر این تنبلی م شکست خوردم.اولین شکستم کنکور کارشناسی بود که نتونستم یه رشته ای که خوب باشه و درآمد و بازار کار خوب داشته باشه قبولشم و نتیجه ش شد اینکه الان بیکارم و الانم که یکساله پشت کنکور بهداشتم ولی الان نزدیکه کنکوره و من خیلی از عملکردم ناراضی هستم .واقعا برای خودم متاسفم خیلی خیلی و نمیدونم چیکار کنم دلم میخواد یه تغییر بزرگ کنم…عوض بشم من میدونم باهوشم و اگه بخوام واقعا تو درس عالی میشم ولی بخاطر تنبلی و امروز و فردا کردن و عمل نکردن به برنامه آینده مو همیشه نابود کردم نمیدونم چیکار کنم دلم میخواد یکی نجاتم بده حالم از خودم بهم میخوره که چرا اونایی که هیچی نبودن یه روزی به جاهای خوبی رسیدن ولی منی که همیشه شاگرد اول مدرسه بودم الان هم بیکارم هم ازدواج نکردم هم انقد تنبلی میکنم و نمیتونم لااقل ازین به بعد به رویاهام جامه ی عمل بپوشونم . تورو خدا کمکم کنین.توانایی شنیدن حرف مردمو ندارم..وقتی آدمو میبینن..همش میپرسن چرا ازدواج نکردی؟ درست تموم شده؟پس چرا سرکار نمیری؟ هم سن و سالات تو فامیل همه ازدواج کردن و… واااای بخدا کلافه م خانواده ی خیلی خوبی دارم خداروشکر ولی حتی اونها هم گاهی ازین حرفا میزنن و انگار دارن قلب منو با خنجر پاره میکنن چون از طرفی هم بهشون حق میدم چون واقعا واسم خیلی خرج کردن اما من اونی نشدم که باید. الانم نگران کنکور ارشدم هستم اگه قبول نشم بازم کلی حرف باید بشنونم حتی اگر حرفی هم نگن خودم خودمو یه انسان بی مصرف حس میکنم😢😢😢😢دلم میخواد زجه بزنم از دست خودم. دلم میخواد یکی تا میخورم منو کتک بزنه آخه چرا من انقدرررررر در درسم تنبلی میکنم آخه چرااااا همش امروز و فردا میکنم …حس میکنم تو یه منجلاب گیر کردم دارم خفه میشم کاااااش یکی میتونست کمکم کنه ای کاش … تورو خدا التماستون میکنم اگه دکتری مشاور ی که کارش مشاوره ی تحصیلی که بتونه درد منو درمان کنه در شهر رشت هستن بمن معرفی کنید تا حضوری خدمت برسم عاجزانه از شما طلب یاری میکنم .

    • راهنما , می 14, 2017 @ 10:51 ق.ظ

      در این مورد میتونید با متخصصین کانون مشاوران ایران، مشاوره تلفنی/تخصصی داشته باشید
      دفتر سعادت آباد:
      ۰۲۱-۲۲۳۵۴۲۸۲ خط ویژه

      آیا شما هم جزو آن دسته از دانش‌آموزان کنکوری هستید که زمان‌های مطالعه‌تان را به تاخیر می‌اندازید و گاه و بی‌گاه از خواندن حتی یک صفحه از کتاب درسی‌تان فرار می‌کنید؟

      اگر جواب این سوال شما بله است باید بدانید شما دچار تنبلی و طفره رفتن از درس خواندن شده‌اید. تنبلی در اینجا به معنای تاخیر انداختن یا خودداری از انجام تکالیف درسی است. کارشناسان آموزشی معتقدند، تنبلی در دانش‌آموزان دبیرستانی به‌ویژه دانش‌آموزانی که در آستانه کنکور قرار دارند، امری طبیعی است اما تنبلی مفرط می‌تواند موجب بروز مشکلات درسی و شکل‌گیری احساس گناه در دانش‌آموز کنکوری شود. اینکه چرا دانش آموزان از درس خواندن طفره می‌روند و برای مطالعه تنبلی می‌کنند، دلایل بسیاری دارد اما اینکه چرا دانش‌آموزان کنکوری در ماه‌های آمادگی برای کنکور به این مشکل مبتلا می‌شوند، چند دلیل وجود دارد:

      الف: شاید دانش‌آموز کنکوری از استاندارد زمان مطالعه فاصله گرفته به‌طوری که دسترسی به این سطح استاندارد و کیفیت در مطالعه امری نشدنی است. این دانش‌آموز باید برنامه‌ریزی‌های درسی‌اش را با توانایی‌های ذهنی‌اش مطابقت دهد و اگر توانایی‌اش تنها دو ساعت مطالعه در روز است، همین‌قدر درس بخواند نه بیشتر که منجر به بروز تنبلی شود و نه کمتر که به طفره رفتن از درس خواندن بدل شود.
      ب:گاهی اوقات ترس از شکست هم یکی از دلایل بروز تنبلی در دانش‌آموزان کنکوری است. ممکن است دانش‌آموز کنکوری در روزهای درسی دچار کمبود اعتماد به نفس شود و تصور کند هرچه تلاش کند باز هم موفق نمی‌شود. این ترس از شکست نیز زمینه‌ساز شکل‌گیری تنبلی و طفره‌رفتن از درس خواندن در روحیه دانش‌آموز می‌شود و او انگیزه کافی برای درس خواندن را از دست می‌دهد.
      ج: گیج شدن هم یکی از دلایلی است که دانش‌آموزان در روزهای کنکور دچار آن می‌شوند و به جای سختکوشی و مطالعه زیاد برای کنکور، به تنبلی و طفره رفتن از درس خواندن روی می‌آورند. این دانش‌آموزان مهارت‌ها و توانایی‌های لازم برای شرکت در کنکور را دارند اما به دلیل گیج شدن نمی‌توانند نتیجه خوبی از درس خواندن به دست آورند. اگر با موارد گفته‌شده مواجه‌ هستید و دچار مشکلات تنبلی شده‌اید، می‌توانید پنج راهکار زیر را در اولویت برنامه‌ریزی کنکوریتان قرار دهید تا کمتر دچار مشکلات ناشی از تنبلی و طفره رفتن از درس خواندن شوید.

      اول از همه به خود بگویید می‌توانید شروع به انجام کارهای غیرممکن و سخت کنید مثلا دو ساعت به‌صورت ممتد درس خواندن. نگذارید ذهن شما از انجام کوچک‌ترین فعالیت درسی که دشوار به نظر می‌رسد، بترسد و آن را به تاخیر بیندازد.

      در برنامه‌ریزی‌ درسیتان زمان مطالعه تعداد زیادی از کتاب‌های خوانده‌نشده را در یک روز قرار ندهید. با این کار شما حس ترس را به ضمیر ناخودآگاه‌‌تان راه می‌دهید و می‌گذارید روحیه شما طفره رفتن را آغاز و پس از مدتی به این عمل عادت کند.

      سعی کنید کتاب‌هایی را که مطالب درسیشان را دوست ندارید هم‌زمان با کتاب‌هایی مطالعه کنید که مطالب درسیشان مورد علاقه شما است. در این صورت شما به خود فرصت می‌دهید تا درس خواندن را به فعالیتی مورد پسندتان بدل کنید.

      اگر عادت دارید کتاب درسی را هنوز نخوانده کنار بگذارید و به سراغ کتاب دیگری بروید، پس سعی کنید همان کتابی را که به کنار گذاشتید دوباره بردارید و مطالعه کنید. با این کار ذهن شما یاد می‌گیرد از خواندن مطلبی طفره نرود و تنبلی را در پیش نگیرد.

      مهم‌ترین مشکل دانش‌آموزان کنکوری که از درس خواندن طفره می‌روند و همواره دچار تنبلی هستند این است که تصور می‌کنند اگر از خواندن نکته درسی چشم‌پوشی کنند، در روزهای آینده آن مطلب را در دیگر مباحث درسی می‌آموزند و مشکل طفره رفتن از خواندن کتاب یا جزوه‌ای که به کنار گذاشته‌اند، خود به خود حل می‌شود. این بزرگ‌ترین مشکل دانش‌آموزان کنکوری است. پس اگر شما هم دچار این مشکلید، روحیه مسوولیت‌پذیریتان را تقویت کنید و هیچ کاری را به فردا نیندازید. به کار روی یک کتاب آسان‌تر بپردازید. علاوه‌بر همه این موارد، فکر مثبت، محکم و استوار نیز می‌تواند مشکل تنبلی و روحیه نامناسب طفره رفتن از درس خواندن را در دانش‌آموزان کنکوری برطرف کند.

    • مشاور , می 17, 2017 @ 8:42 ب.ظ

      با سلام
      باید حضوری مراجعه کنید نمیشه در حد چند جمله کمک کرد شما به سطح ثبات رفتاری برسید..بهتر ه بدونید همیشه هر چند هم موفق باشیم باز دیگران حرف هایی برای زدن دارند .اگر قرار باشد ما به این حرف ها بها بدهیم .دائما باید درگیری ذهنی داشته باشیم .خب قطعا در مورد ازدواج و ..همیشه برای دختران بحث هایی است مهم هدف شما و اهمیت ان است .اگر واقعا هدف مشخصی داشته باشید دنبال اون هدف خواهید رفت .این بحث اهمال کاری شما دلایلی دارد که بهتر است حضوری بررسی شود .شما به خاطر شرایط جانبی و افکاری که تاثیر گذار بوده است
      حتما در هر شهری روانشناس مجرب وجود دارد فقط باید بخواهید که تغییر کنید و در مسیر بهتر شدن صبور باشید

      در این مورد میتونید با متخصصین کانون مشاوران ایران، مشاوره تلفنی/تخصصی داشته باشید
      ۲۱۲۲۳۵۴۷۹۰
      موفق باشید

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد.