مرکز مشاوره

مرکز مشاوره زندگی

مرکز مشاوره زندگی

تمام تلاش ها وفعالیت های هرفردی دردوران عمرخود، تمامی توانی که برای حل مشکلات خود میگذارد مرکز مشاوره زندگی جدید را فراهم می کند

همچنین تمامی کمک هایی که یک دوست، فامیل و یک مشاور خوب به یک فرد میکند

همه و همه برای داشتن یک زندگی خوب و موفق است.

درواقع همه ما خواهان یک زندگی سالم و شاداب هستیم که به دوراز مشکلات بتوان به نوعی از آن لذت برد.

  • آیا تنها هستید و از تنهایی زیاد افسرده شده اید؟
  • در مرحله حساسی از زندگی هستید و نیاز به راهنمایی یک متخصص دارید؟
  • مشکلات زیادی در زندگی شما رخ داده است؟
  • ترس از آینده ای مبهم دارید؟
  • به دنبال راهکارهایی برای حل مشکلات خود هستید؟
  • با همسرتان اختلاف دارید و کودکانتان را نمی توانید کنترل کنید؟
  • در مورد ازدواج با فرد مورد نظرتان شک دارید؟

شماره های تماس 01

تلاش برای بهبود زندگی

بنابراین هدف هر فرد در زندگی رسیدن به آرامش و لذت از آن است پس در این راه ودر مقابله بامشکلات موجود نیاز به کمک داشته و نمیتوان ازاهمیت این موضوع چشم پوشی کرد. به خصوص اگر این موضوع در شروع یک زندگی بوده و سختی ها چندین برابر باشد.

مرکز مشاوره ازدواج با استفاده از بهترین و مجربترین مشاوران خود بخشی با نام مرکز مشاوره زندگی را راه اندازی کرده است.

در مراکز مشاوره زندگی خوب را به شما آموزش داده و  شما میتوانید با استفاده از راهنمایی های تخصصی موفقیت در زندگی فردی، اجتماعی و زناشویی را تجربه کنید.

البته همچنین برنامه های مدون بهترین مشاور زندگی برای زندگی خود برنامه ریزی کرده وبایک روش اصولی وعلمی، زندگی خود را به سوی موفقیت سوق داده و شادابی را درآن تجربه کنید.

بنابراین مشاوران ما در مرکز مشاوره زندگی خوبی را برای شما آرزومنده بوده و  آماده کمک به شما هستند.

در سایت “مرکز مشاوره” میتوانید سوالات خود را مطرح کرده و در صورت تمایل نیز با مراکز برتر مشاوره ایران تماس گرفته و به صورت آنلاین، تلفنی و حضوری راهنمایی تخصصی دریافت کنید.

منبع: com.مرکزمشاوره


صفحه اصلی سایت مرکز مشاوره

administrator

مقالات مرتبط

310 نظرات

  • hosein , مارس 27, 2014 @ 9:37 ب.ظ

    میشه ۱ مشاور خوب معرفی کنین(آقا)
    آدرس و شماره تلفن?
    ممنون میشم ازتون

    • Anonymous , مارس 30, 2014 @ 6:43 ب.ظ

      با شماره های موجود در صفحه مربوط به تماس ها تماس بگیرید

  • فریبا , آوریل 26, 2014 @ 12:07 ب.ظ

    سلام من دختری۲۲ساله هستم و۲سال عقدکرده و نامزد اقایی هستم ک وکیله ولی بزرگ شده روستا است . و درتمام تصمیم گیری هاش مطیع پدر و مادرشه و ابدا توجهی به من نمیکنه.من الان شدیدا ب کمک احتیاج دارم چن چند مشکل اساسی دارم
    ۱ایشون اصلا قبلا ب من نگفته بود ک تا این حد خونشون نظام پدر سالاری حاکمه
    ۲کل سرمایه ی ما برای شروع زندگیمون۳۰میلیون تومنه ک با این پول هم باید جهاز بگیریم هم عروسی هم خونه اجاره کنیم هم دفتر وکالت کرایه و رهن کنیم.پدرشم نزول کرده و همش از نامزدم پول می گیره و اون هم میده.
    ۳تو این ۲سال چن ما محرم بودیم و نامزدم زیاذا صرار ب برقراری رابطه جنسی داشت من دیگر دوشیزه نیستم.با عرض پوزش بکارتم رو از دست دادم و خانوادم در جریان نیستن ـبخدا بحث عجله و پر رویی نیست خودداری من از میل جنسی ب نامزدم تا حدی بود ک چند بار بهم گفت لابد مشکلی داری ک نمیخای ازهم لذت ببریم
    ۴سه ماهی میشه ک از بالا پشتبام افتاده پایین و پاش ازناحیه مچ شکست و پلاتین خورد و لنگ میزنه و صورتش چن رو اسفالت کشیده شده بود کریه و داغون شده
    حالا من چکار کنم؟؟؟؟من نمیتونم با مردی ک اختیاری از خودش نداره و فقط الکی میگه دوسن داره ولی هیچکاری برام نمیکنه ازدواج کنم
    همه ی فامیلم منو مسخره میکنن بخاطر قیافش طوری ک دیگه نمیتونم باهاش بیرون برم کمکم کنید توروخدا.شرایط خونه پدریم هم طوری نیست ک بگم گور بابای ازدواج تا اخر عمر مجرد میمونم چن من۲ برادر اسکیزوفرنی دارم ک ازار و اذیت ها کتکاشون بخدا فقط عاید من میشه.شماره تون رو هم هرچقد تو سایتتون گشتم پیدا نکردم طفا در جواب شماره تلفنتون رو هم قید کنید باتشکر از زحماتتون

    • Anonymous , آگوست 4, 2014 @ 7:07 ق.ظ

      فریبا خانم در حال حاضر بهترین راه حل موندن در کنار شوهرته … مطمئن باش شرایط تغییر خواهد کرد در مورد حرف مردم زیاد دلگیر نباش چون به هر حال در مورد شما و همه کس حرف میزنن … خب ایشون زخمی شده و دوباره میتونه چهره سابق رو بدشت بیاره میتونید از کرم ژودرم استفاده کنید تا پوست دوباره حالت خودش رو بدست بیاره … مسلم بدونید وقتی زندگی مشترک خودتون رو شروع کنید این وابستگی کمتر و کمتر خواهد شد …

      مشاوره آنلاین با شماره تلفن های :
      ۸۸۴۲۲۴۹۵
      ۸۸۴۷۲۸۶۴
      سایت تخصصی مشاوره
      http://www.moshaver.co

  • روژين حقيقى , سپتامبر 12, 2014 @ 11:08 ب.ظ

    عالى است

  • زینب , سپتامبر 13, 2014 @ 8:33 ب.ظ

    سلام . خسته نباشید.
    من دوساله که ازدواج کردم. همسرم خیلی مرد خوبیه. همه چی تمامه. اما یه نقطه ضعف داره که منو خیلی آزار میده. اونم اینه که موقع سکس به خواهرا و مادر من فکر میکنه و حرفشون رو میزنه و در حد مرگ منو آزار میده… چندین بار تاحالا باهاش حرف زدم اما فایده نداره… حتی اینم بگم که به خواهرای من اس ام اسای نامربوط میده و از خواهرای من توقع داره که جوابشو بدن و ناراحت میشه که جواب نمیدن… خیلی تو این زمینه پر توقع و از خود راضیه… و حد حدودش خودشو نگه نمیداره..

    • Anonymous , سپتامبر 14, 2014 @ 6:48 ق.ظ

      خب فکر کنم واقعا” به یک مشاوره حضوری نیاز دارید …راستش افراد برای اینکه تجربه های متفاوتی از رابطه جنسی داشته باشن و به اوج لذت برسن اینجوری خیال پردازی جنسی میکنن …و این از ضمیر ناخوداگاه فرد خارج میشه … ضمیر ناخودآگاه هر فردی در شکل گیری خیالپردازی جنسی نقش بسزایی دارده و قدرت تخیل در رابطه جنسی، با میزان شهوت و هوس هر فردی در ارتباط مستقیم است. به این معنی که هر چقدر میزان شهوت فرد بالا باشد شدت و قدرت خیالپردازی جنسی هم بالا خواهد بود…
      پس به همین خاطره که باید با مشاوری در این مورد مشورت کنید چون ایشون ذهنیتی شهوتی نسبت به دیگران داره که در اون لحظه براش عینیت پیدا میکنه

  • سمیرا , سپتامبر 16, 2014 @ 11:02 ق.ظ

    سلام من و شوهرم ۱ماه هست ازدواج کردیم توی ای مدت کوتاه همش ابراز پشیمانی میکنه و میگه من اشتباه کردم تو همه ابعاد زندگی منو پر کردی تو هیچ کاری واسه زندگی نمیکنی فکر تو نمیزاره من به زندگیم برسم و پیشرفت کنمو….. باتوجه به اینکه من سعی کردم آزادی هاشونگیرم و از لحاظ مالی هیچ جنجالی درست نکردم و همیشه پیگیر کارهای زندگی بودم.اون میگه تو افسرده بودی من نمیتونم در کنار تو آرامش داشته باشم زندگیم خراب شده و این سری حرفها منم بیشتر وقتها فقط گوش میدم خیلی وقتها باهاش حرف میزنم ولی فقط واسه چند ساعت آروم میشه بعضی وقتها هم اذیت میشم و واکنش نشون میدم حتی پیشنهاد طلاق توافقی هم دادم ولی گفت به خاطر شرایط جامعه و اینکه زندگی تو نابود میشه نه ولی اینم بهش گفتم که تو حق زندگی داری و منم سزاوار تحمل همیشه این شرایط نیستم ولی قبول نکرد چون ما فاملیم و میگه نه!در ضمن ما داریم میریم خارج از کشور که بعضی موقها میگم شاید به خاطر استرس باشه که واقعا غیر طبیعی هست.لطفا منو راهنمایی کنید که چکار کنم و چطور رفتار کنم؟؟؟؟؟

    • Anonymous , سپتامبر 16, 2014 @ 3:55 ب.ظ

      خب دوست عزیز در این مورد کلی نمیشه نظر خاصی ارایه داد ..این مشکل شاید ریشه در خیلی چیزا داشته باشه و باید این ریشه پیدا بشه ..مثل همون موردی که خودتون بیان کردید و گفتید ممکنه بخاطر استرس باشه ..بهتره در این مورد حتما” و حضورا” به مشاوری متعهد مراجعه کنید تا با بررسی و انجام تست های روانشناسی بتونه زوایای پنهان شخصیتی رو نشونتون بده و در این مورد کمکتون کنه
      در ضمن میتونید برای شروع مشاوره تلفنی هم داشته باشید
      ۰۲۱ – ۲۲۳۵۴۲۸۲

  • arash , سپتامبر 22, 2014 @ 3:35 ب.ظ

    سلام خدمت شمامن با کسی هستم نه ازدواج کرد نه چیزی خلاصه بگم در سنین راهنمایی تجاوز شده از باکره خارج شد و پسر هر روز به تهدید که خانوادتو خبر میدم تجاوز میکرد دختر از سر افسردگی به چندین نفر پناه میآورد اما اینبار نگذاشت احدی به اون دست بزنند این داستانو برام تعریف کرد گفت میدونم تو با روحیه ای که داری نمیتونی اما میخوام بهش فرصت بدم و وارد زندگی بشم انم بگم من پسری هستم همش کنار کسی باشم معصوم نمیدونم دوسشش دارم حتی به ماردم معرفیش کردم اما چی بگم کمکم کنید تا مسیرمو پیدا کنم

    • Anonymous , سپتامبر 22, 2014 @ 6:02 ب.ظ

      به سوال شما پاسخ داده شده

  • امید , سپتامبر 26, 2014 @ 3:59 ق.ظ

    باتمام وجودم میگم
    کمممممممممممممممک

  • امید , سپتامبر 26, 2014 @ 4:01 ق.ظ

    خیلی کمک میخوام اما نمیدونم از کجا باید شروع کنم تمام این دردها که تو این سایته برای من خاله بازیه ای کاش یه مشاور خیلی خوب بود تا تمام تخصصش رو میزاشت رو من کمکم میکرد من خیلی گناه دارم هر لحظه ممکنه اتفاق بدی بیفته

    • Anonymous , سپتامبر 26, 2014 @ 12:47 ب.ظ

      خب دوست عزیز هر چقدر که گناهتون بزرگ باشه از لطف و بخشش خداوند بیشتر نیست .. پس بهتره بزرگی گناه رو با لطف بیکران خداوند مقایسه نکنیم ..از طرفی اگه واقعا” میخوای مشاوره کنید مشاوران خوب و متعهدی وجود دارن که میتونن به شما کمک بکنن ..ولی اینو باید بدونید که قسمت اعظم راه رو باید خودتون طی کنید … گناه دو دسته است : یا حق الناسه که باید حق رو ادا کنید و یا با خوده خداست که واسطه ها و زمان هایی برای توبه و برگشت قرار داده ..هر چند دره درگاه خداوند همیشه به روی بندگانش بازه …پس بهتره اگه میخوای واسه خودت کاری بکنی عمل کنی و از این همه تعارف بگذری

  • امید , سپتامبر 29, 2014 @ 8:42 ب.ظ

    واقعا متاسفم
    من گفتم خودم گناه دارم یعنی مظلومم در ضمن من تو سرم پر شده از این حرفهای خدا حق انای و از این حرفا اگه مشکل داشتم میرفتم امامزاده اما شما اشتباه اومدی پیشنهاد میکنم برید قم

  • امید , سپتامبر 29, 2014 @ 8:46 ب.ظ

    جای این حرفها
    ایا کسی هست به من بگوید فلان مشاور در شرق هست و در مورد همه چیز میتواند مشاوره کند و هزینه اش هم کم باشد و بخصوص واقعا مشاور خوبی باشد چون من عثلا حوصله ندارم و اختمال دارد این اخرین تلاشی باشد که برای کمک به خودم میخواهم بکنم تر جیحا خانم باشد نمیتوانم با اقایون راحت صحبت کنم

    • Anonymous , سپتامبر 30, 2014 @ 12:50 ب.ظ

      دوست عزیز میتونید با بهزیستی منطقه تماس بگیرید تا لیست مشاوران رو در اختیار شما قرار بده …ولی تا فرد خودش نخواد کسی نمیتونه بهش کمک کنه …در ضمن همیشه این جریان کمک کردن ادامه داره و شما نمیتونید اونو محدود به زمانی کنی چون انسانها باید به هم کمک بکنن … چون سهم شادی و ارمششون در شاد کردن و آرم کردن دیگرانه …از طرفی دور شدن از معنویات ریشه خیلی از مشکلات شده …چون انسان طلب میکنه که در مواقع سختی با منبعی از عالم متعالی ارتباط برقرار کنه تا بتونه به وسیله اون امیدوار بشه و ادامه بده…وگرنه برای ناامیدی همیشه وقت هست

  • مريم , سپتامبر 30, 2014 @ 11:44 ق.ظ

    باسلام من ۲۳ ساله هستم و ۲ ساله که ازدواج کردم – دو ماهی هست که هورمون های بدنم نرمال ترشح نمیکنن( کورتیزول ادراریم بالا هست) و این به صورتی هست که ترک های در ناحیه ی شکمم روی پوستم فتاده- دکتر برای دو ماه دیگه مجدد آزمایش نوشته ک تکرار کنم – استرس زیاد دارم- ترس از دست دادن عزیزانم توی زندگیم – ترس تصادف کردن ، این به نحوی است که گاهی اوقات که فیلمتماشا میکنم خود به خود ترسی که ممکنه اون بازیگر داشته و خطری اون رو تهدید کنه روی من اثر میذاره ، اغلب اوقات بی حالم و خواب آلود- خوابم حدود ۸ ساعت در روز هست ولی اکثر اوقات خسته م و کسل…. میخواستم در صورت امکان راهنمایی م بفرمایید تا ی کم از استرسم کم بشه که روی آزمایشم تاثیر زیادی نداشته باشه…… اگر لطف کنید و فوری جوابم رو واسم میل کنید ممنون میشم

  • سوده , ژانویه 20, 2015 @ 5:15 ب.ظ

    سلام من چند پیش با دوست پسرم نزدیکی داشتم. اما نذاشتم ک التش رو وارد واژنم کنه. اما با فشاری ک وارد کرده . بعد از چند ساعت متوجه این شدم ک یه مقدار خیلی کم خونریزی داشتم. نگرانم نمیدونم ک چکار کنم/ میخاستم بدونم ک یعنی ممکن ک اسیب جدی ب پرده رسیده باشه.
    در ضمن من دختری هستم ک میل جنسی بالایی دارم. و زود ارضا میشم. اما اونروز اصلا ارضا نشدم و بعد از اونم اصلا تریک نشدم و حتی دلم نمیخواد ک ب سمت این کار برم. خیلی نگرانمو لطفا با راهنماییاتون کمکم کنید.
    ممنون میشم.
    و اینکه از ی نفر دیگههم مشاوره گرفتم قبل از اینجا در جواب سوالم این رو بهم گفتن :خوب دقیق مشخص نیست که چه اتفاقی افتاده و فشار به کدام ناحیه وارد شده و دخول تا چه حدی بوده اما خونریزی و دیگر اتفاقات مشکوک می گویند شما باید معاینه شوید تا از وضعیت خودتان مطلع شوید با حدس و گمان چیزی ثابت نمی شود.
    و اگه چکاپ لازم است .ممنون میشم ی دکتر در رشت بهم معرفی کنید .

    • Anonymous , ژانویه 21, 2015 @ 12:09 ق.ظ

      با توضیحاتی که شما دادید و اجازه ورود ندادید پس امکان اسیب دیدگی وجود نداره … در واقع دو حالت داره..یا به مقدار کمی پرده شما آسیب دیده باشه و یا اینکه بخاطر تحریک شدن زیاد این خون از شما خارج شده و پرده شما سالم هست … راستش مام حرف این دوستان رو میزنیم ولی میتونید آیئنه رو در جایی مناسب قرار بدید و به آرومی خودتون رو معاینه کنید … و یا در نهایت با متخصص زنان در این مورد مشورت کنید

  • شیما , ژانویه 31, 2015 @ 1:44 ق.ظ

    باسلاممن سی ساله شش سال ازدواج کردم دختر سه ساله دارم قبل ازدواج با شوهرم که پسرهمسایمون بود دوست بودم از دوره دبیرستان دوست بودیم باعشق زندگیمون شروع کردیم اما الان همه چیز عوض شده شوهرم کنارم نیست درکم نمی کنه مقابل ایستاده درحال جنگه باهام فقط عاشق خانواده اش پدر ومادرش جداشدن همه اش فکر اونهاست هم مالی هم جانی فقط کار می گیره انجام می ده طراح برقه چون گوش به حرف من نده خودش مشغول کرده من جلوی بچه ام تحقیر می کنه اگه به دخترم دعوا کنم جلوی بچه سرم داد می کشه درآمدش خوبه اما نشستیم خونه مادرش اجاره می دیم اما پول پیش ندادیم همه فامیلاش منت می زارن ما مفت نشستیم خسته شدم می ترسم به خانواده ام بگم می ترسم ازجدایی به خاطر بچه ام حتی منت خرجی سرم می زاره کمکم کنید

    • Anonymous , ژانویه 31, 2015 @ 10:55 ق.ظ

      خب شما در رفتار با خانواده اش قرار نیست دوستشون داشته باشید ولی باید بتونید بهشون احترام بگذارید و این نکته مهمیه … گاهی ناراحتی و حرف های سرد دیگران رو میتونید با چاشنی طنز و شوخی رد کنید … وقتی حرفهای ایشون روی شما بی اثرباشه مسلما” دیگه تکرار نخواهد شد … بهترین راه حل اینه که به مادرش بیشتر نزدیک بشید و بیشتر محبت کنید چون اگر بتونید نظرش رو جلب کنید میتونید از این طریق روی شوهرتون هم تاثیرگذار باشید ..سخته ولی روشی بسیار عالیه

  • شیما , ژانویه 31, 2015 @ 7:41 ب.ظ

    من بامادرش خوبم رفت وآمد می کنم اما شوهرم می گه وظیفه ات باید بری باباش تنها زندگی می کنه وبیش از حد کمک می کنه حتی من غذا که می پزم اکثر اوقات براش می فرستم اما شوهرم احساس می کنه وظیفه من یا شستن لباسهای باباش حتی در برابراین کارام تشکر نمی کنه از وقتی میادخونه می ره سراغ کامپیوتر که کمتر باما باشه اما رفتارش فقط بامن اینطوره با بقیه خوبه مثلا می خواد برای پدرومادرش کوتاهی نکنه اما حق من از زندگی زیرپاهاش له کرده حتی باهاش قهرمی کنم از خداش میشه هیچوقت نیومده بگه چرا ناراحتی بغض گلوم فشار می ده اما ساکتم

    • Anonymous , فوریه 1, 2015 @ 10:13 ق.ظ

      خب اگر با مادرشوهرتون رابطه خوبی دارید بهتره ازاین طریق وارد عمل بشید چون میتونید از این راه خواسته های خودتون از این طریق به شوهرتون دیکته کنید … درسته راه عجیبی به حساب میاد ولی میتونید در این مورد نتیجه خوبی رو کسب کنید … در مورد قهر کردن باید بگم آقایون در قهر کردن احساس بهتر و شرایط بدنی نرمالتری دارن و این دقیقا” برعکس خانم هاست که در این مواقع بسیار حساس و ناراحت هستند
      پس بدونید چرا بعد از قهر ایشون راحت تر میشه و تمایلی به آشتی کردن نداره

  • شیما , فوریه 1, 2015 @ 11:49 ق.ظ

    مادرشوهرم دفاع پسرش هرچی باشه من عروسم اون حتی حق بامن باشه دفاع پسرش می کنه یا می گه من توی زندگی کسی دخالت نمی کنم مادرشوهرم از بین بچه هاش عاشق شوهر منه می گه روی کره زمین بهتره از پسرم نیست یه بار که قهر کردیم من آشتی کردم گفتم کدورت نشه می گه تکلیفت با خودت معلوم نیست الان هم که دخترم اشتباه می کنه دعواش می کنم می گه برو دکتر خودت نشون بده شوهرم من مشکل دار می دونه من از رفتار خودش خسته ام خانواده نابسامان دورویی داره اگه از خانواده اش حرف بزنم انگار توهین به مقدسات کردم من احساس می کنم شوهرم نسبت به خانواده من حسادت می کنه چون خودش خانواده نداره می خواد اونا را با لجبازی با من بالا ببره واقعا نمی دونم اگه بامادرش درد دل کنم همه را به شوهرم می گه بعد مشکلم بیشتر می شه

    • Anonymous , فوریه 2, 2015 @ 12:07 ب.ظ

      خب دوست عزیز اگر در زندگی فقط و قط به بدی های کسی تمرکز کنید خب مشخصه که فقط اونارو میبینید … به هرحال یه روزی شما عاشق شوهرتون شدید که در همین خانواده رشد پیدا کرده پس بهتره روش خودتون رو عوض کنید .. به قولی نباید از دیگران نارحت شد فقط باید نگرش خودتون رو در این مورد عوض کنید … پس در اولین قدم رابطه خودتون رو با مادرشوهرتون خوب و عالی کنید وقتی شما در این راه موفق باشید ایشون خیالش راحته که شکما همسر خوبی برای پسرش هستید و میتونید از این طریق روی شوهرتون هم اثرگذار باشید سخته ولی بسیار عملی … در کارها ازشون راهنمایی بخوایت و در این کار دخیلش کنید چون نشون میده که چقدر بهشون اهمیت میدید و از این طریق اعتمادشون رو جلب کنید

  • مریم , فوریه 4, 2015 @ 3:53 ب.ظ

    چرا اینجا آدرس ایمیلی نزده.شاید یکی بخاد خصوصی مشاوره بگیره

    • Anonymous , فوریه 5, 2015 @ 12:36 ق.ظ

      دوست عزیز امکان ایمیل خصوصی بر اساس قوانین سایت وجود نداره
      مرکز مشاوره آنلاین: در این مورد میتونید با این شماره مشاوره تلفنی داشته باشید
      ۰۲۱-۲۲۳۵۴۲۸۲

  • سیما , فوریه 8, 2015 @ 9:00 ب.ظ

    سلام دختری هستم که در دانشگاه غیر انتفاعی قبول شدم با سمیه شاگرد .الان که ترم جدید شروع شده وارد دانشگاه شدم همه من را سرزنش می کنند که چرا برا ی کنکور تلاش نکردم و شانس خود را امتحان نکردم ول یمن با روحیه ای که دارم روز کنکور همه تلاش گذشته خود را فنا می کنم از سوی دیگر از عدم تلاش برای قبولی در دانشگاه بهتر غصه می خورم .همه فکر می کنند من خیلی رتبه خوبی کسب می کردم و من نمی توانم با این افکار که بقیه از من جلو افتادن کنار بیایم چون همیشه دیگران از من توقع بهترین ها را دارند.

    • Anonymous , فوریه 9, 2015 @ 9:03 ق.ظ

      خب در این مورد شاید میتونستید تلاش دیگه ای کنید و در مرتبه ای بهتر قبول بشید …به هرحال شایدخانواده به خاطر مسایل مالی به شما این حرف رو زدن پس باید درکشون کنید … گاهی شنیدن نظرات دیگران بد هم نیست و میتونه روش زندگی رو در آینده شما متحول کنه

  • محیا , فوریه 9, 2015 @ 11:54 ب.ظ

    سلام دختری هستم ۲۱ ساله . من در سال اول دبیرستان نشون پسر عموم شدم ک هیچ علاقه ای بهش نداشتم مجبور شدم و در سال چهارم دبیرستان به عقدش دراومدم ولی بازم با اجبار از اونطرف هم خواهر همون پسر عموم زن داداشمه یعنی عوض و بدلیم.من چهار ساله عقدشم ولی هیچ علاقه ایی بهش ندارم و رابطه جنسی خوبی اصلا ندارم . قراره عروسی بگیرند ولی من واقعا مرددم ….. هیچ وجه اشتراکی باهم نداریم.به هرکی میگم ک تو این شرایطه میگه نکن ازدواج پشیمون میشی
    چیکار کنم ؟؟؟

    • Anonymous , فوریه 10, 2015 @ 9:55 ق.ظ

      خب بحث ازدواج مربوط به یک عمر زندگیه …در این مورد باید قاطع باشید و اگر شما قوی باشید دیگران هم نمیتونن روی حرف شما نظری بدن … مسلم بدونید زندگی که بدون عشق شروع بشه با نفرت تموم خواهد شد … به همین خاطر بهتره اول با فرد که به شما نزدیکه در خانواده مشورت کنید تا بتونه به شما در این ابراز بی علاقگی کمکی کرده باشه …راه شما کاملاگ روشنه و شما راحت میتونید در این مورد تصمیم گیری کنید
      در این مورد میتونید با این شماره مشاوره تلفنی داشته باشید
      ۰۲۱-۲۲۳۵۴۲۸۲

  • نرمین , فوریه 19, 2015 @ 6:27 ق.ظ

    سلام من ۳۸ ساله هستم با مردی ۵۷ ساله ۴ساله ازدواج کردم شوهرم کلا بدبین و انرژی منفی و افسردگی داره هرچی بهش میگم بریم مشاوره میگه چرته و هیچ حاضر نیست در این رابطه پولی بده الان هم پسری. آریم دو ساله بیشتر ین نگرانیم تربیت و رسیدگی خوب یه فرزند م هست لطفا مشاور رایگان اگر سراغ دار ید اطلاع بدین زندگی و بچه ام در خطریم

    • Anonymous , فوریه 19, 2015 @ 11:17 ق.ظ

      راستش با این اختلاف سن که بین شما و ایشون هست نباید انتظار زیادی داشته باشید که در این موارد به مشاوره مراجعه کنه ولی شما میتونید
      در این مورد با این شماره مشاوره تلفنی داشته باشید
      ۰۲۱-۲۲۳۵۴۲۸۲

  • لیلی , مارس 1, 2015 @ 12:48 ب.ظ

    باسلام
    من ۲۸سال سن دارم و شوهرم ۳۰سال.ما سه سال است که ازدواج کردیم.شوهر من بسیار زودرنج و حساس است و وقتی عصبانی می شود چشمش را می بندد و دهانش را باز می کند.وقتی هم عصبانی می شود تمام خانواده من را به فحش می گیرد و من رو تهدید می کند که حتما باید با خواهر و برادرومادرم قطع رابطه کنم .در صورتیکه همه فامیل حتی خانواده خودش از خوبی خانواده من میگن.من از این قضیه خیلی خیلی ناراحتم ولی اصلا نمیخواد قبول کنه که اون هم مقصر هستش و نباید اون کارهارو میکرد.الان واقعا خسته شدم و نمی دونم چیکار کنم.لطفا راهنماییم کنید و در صورت امکان حتما به ایمیلم پاسخ رو بفرستین.
    بازم ممنون

    • Anonymous , مارس 2, 2015 @ 10:51 ق.ظ

      دوست عزیز امکان ارسال به ایمیل فراهم نیست …
      ولی باید بدونید که عصبانیت مردان کلامیه و بیشتر انرژی ناشی از عصبانیت رو از این طریق خالی میکنن …به همین خاطر در این مواقع از حساس کردنشون جلوگیری کنید
      فرمان اول:باورش کن
      بیشتر مردان دل شان می خواهد که که همسرشان باورشان کند .اصلا خوششان نمی آید که همسرشان در توانایی ها واستعدادهایشان(مثلا در تامین امنیت ورفاه و…)شک داشته باشد.با رفتار و گفته هایتان به آن ها بفهمانید که توانایی ومهارت واستعدادوپشتکارشان را باور داریدالبته دروغ نگویید چون اساساخوب نیست.
      فرمان دوم:حرف بزن
      برای اینکه همسرتان بفهمدشما اورا درک میکنیدخودتان را موظف کنیدکه هر روز به مدت کوتاهی درهمین خصوص با او حرف بزنید..بیست دقیقه که در هر روز زیاد نیست .هست؟حتی اگر جوابتان به این سوال مثبت باشد.باز هم این صحبت بیست دقیقه ای را از همسرتان دریغ نکنیدچون تاثیرش خیلی بیشتر از بیست دقیقه است که در ذهن شماست.آیا همسرتان ارزش ۲۰دقیقه ندارد؟
      فرمان سوم:تاییدش کن
      اکثر آدم ها دوست دارند مورد تاییدباشندهمسر شماهم مثل بقیه چه فرقی میکندتا میتوانید در مناسبت های مختلف همسرتان را تایید کنید.نه با استفاده ازجملات کلیشه ای ومسخره مثل«وااااااای تو فوق العاده ای…بی نظیری….تو حرف نداری..این حرف ها را دیگر هیچ مردی باور نمیکند.خودتان راخسته نکنیددلتان باید با زبانتان یکی باشداگر بتوانید این کار را بکنید قدم بزرگی در تحکیم پیوندتان برداشته اید.
      فرمان چهارم:روی اعصابش راه نرو
      آیا شما خوشتان می آید کسی به شما بگوید که این کار را بکن وآن کار رانکن؟مردها هم مثل شما دلشان نمیخواهدهمسرشان مدام از انها بخواهد که زیر ورو شوندتا آنجا که میتوانید مردتان را آنچنان که هست قبول کنیدخیلی از مردهااز اینکه همسرشان بخواهد آن ها را مدام تغییربدهدآزرده خاطر وگاه خشمگین میشوند.ادم میتواند خودش را خیلی راحت عوض کندولی عوض کردن دیگران خیلی سخت است.
      فرمان پنجم:مغزش را گاز نزن
      اگر شوهرتان خسته است ومیخواهید به مطلب مهمی رو بگویید بلافاصله به اصل مطلب برید وحاشه پردازی نکنیداگر نیاز به دانستن جزییات باشند خودشان پرس و جو میکنند.
      فرمان ششم:چرتکه نیانداز
      به هر طریق ممکن..محبتتان را به همسرتان نشان دهید وچرتکه نیاندازید.دنبال یک موقعیت خاص نباشیدخیلی از مردها هستند که از خودشما هم رمانتیک ترند.
      فرمان هفتم:احترام بگذار
      وقتی همسرتان دارد افکار وعقایدش را به شما میگویدتو ذوقش نزنیدهمیشه وهمه جا نشان دهید که برایش احترام قایل اید.وقتی همسرتان خسته از کار برمیگرددخودتان را بی حوصله ومشغول به کار نشان ندهیدوبه آشپز خانه دور خودتان نگردید.
      فرمان هشتم:امان بده
      تقریبا تمام ادم های روی زمین احتیاج دارند که در پایان روز دوباره انرژی بگیرندوجسم وروحشان را بازسازی کنند مردها که از مریخ نیامده اند.بازهم خوششان نمی آید که وقتی ازکار خسته وکوفته برمی گردند شما تمام اتفاقات روز را برایشان بازگوکنید.امان بدهیدبگذارید کمی استراحت کنند و بعدآرام آرام به شرح ماوقع شروع کنید.
      فرمان نهم:اعتماد کن
      اعتماد…حیاتی تریت عامل برای شکل گیری یک ازدواج موفق است.اگر به هر دلیلی به همسرتان اعتماد کامل نداریدبه جاسوسی متوسل نشوییدچون اوضاع خراب تر میشودمنطقی ترین کار این است که از یک آدم امین ودارای صلاحیت مشاوره بخواهید.
      فرمان دهم:رفیق اش باش
      رابطه تان را طوری با همسرتان تنظیم کنیدکه هم عاشقش باشید وهم بهترین دوست ورفیقش…برای اینکه بتوانیدسال های سال دوست وهمراه همسرتان باشیدباید راه هایی پیدا کنیدتا وقت بیشتری را با بگذرانیدوکارهای بیشتری را با کمک همدیگر انجام بدهید.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد.