مرکز مشاوره

مرکز مشاوره قم

مرکز مشاوره قم

مرکز مشاوره امام خمینی ، مرکز مشاوره امین

با نگاهی به تاریخ بشریت در میابیم که انسان از همان ابتدای خلقت برای رفع امور خود نیازمند کمک بوده و همواره باید فردی را در کنار خود داشته باشد، رفته رفته با به وجود آمدن خانواده ها و همچنین پیشرفت مشکلات کسانی برای کمک انتخاب می شدند که صلاحیت مشاوره دادن را داشته و از تجربه کافی بهره مند بوده اند. این افراد می توانند در مقاطع بحرانی  زندگی خانواده را نجات داده و با رهنمود های خود گره گشای یک مشکل باشند. پس مشورت گرفتن و مشاوره دادن شروعی تاریخیخ داشته و اهمیت بسیاری در زندگی دارد.

شماره های تماس 01

مرکز مشاوره ارم ، مرکز مشاوره جمهوری ، مرکز مشاوره انقلاب

از این رو و برای رفع این نیاز ابتدایی و همچنین به منظور ارتقاء سطح علمی جامعه و کمک به فرهنگ کشور اقدام به راه اندازی مرکز مشاوره قم کرده ایم.این مرکز با برپایی شعب متعدد شامل مشاوره ازدواج امام خمینی ، مشاوره خانواده ارم ، مشاوره خانواده امام خمینی ، مشاوره ازدواج ارم، مشاوره خانواده جمهوری، و با به کارگیری مشاوران مجرب در مرکز مشاوره آماده ارائه خدمات به شما عزیزان می باشد.

مشاوران و روانشناسان ما در نمایندگی های مرکز مشاوره قم در همه مناطق و دیگر نمایندگی ها پذیرای مردم عزیز خواهند بود.

دوماه میشه که عقد کردم خانواده شوهرم وضع مالی چندان جالبی ندارن

سلام من حدودا دوماه میشه که عقد کردم خانواده شوهرم وضع مالی چندان جالبی ندارن.

و من اینو بعد عقد فهمیدم اما سعی کردم کنار بیام و به خاطر پول زندگیمو خراب نکنم حتی پیش اومد که از شوهرم چیزهایی میخاستم و برام تهیه نمیکرد و غیر مستقیم بهم میفهموند که باید کنار بیام منم مخالفتی نمیکردم و خیلی از چیزایی که احتیاج داشتم مث لباس رو به پدرم میگفتم تا اون برام تهیه کنه.

حتا یه مدت خودم سر کار رفتم تا از شوهرم پول چندانی نخام تا اون بتونه با خیال راحتتری فقط به مخارج عروسی فکر کنه اما الان میبینم که انگار فقط برا من نمیخاد خرج کنه چون خودش مسافرتای انچنانی میره و حتی اگه به کسی پول قرض میده و بهش میگم که پولتو پس بگیر میگه ولش کن چند وقت پیش ازش خواستم برام گوشی بگیره اما نگرفت و گفت فعلا نمیتونم.

این در حالیه که بعد اون مسافرتی داشت که خرجش تو اون مسافرت از پول گوشی موبایلی که من میخاستم خیلی بیشتر شد باهمم که بیرون میریم مدام ازم میخاد که یا بیرون غذا نخوریم یا اگه میخوریم غذاهای ارزون قیمت بخوریم درحالی که من تاحالا غذای گرونی نخوردم

پاسخ
دوست عزیز گرچه نمیشه یک طرفه قضاوت کرد ولی خب مساله ای که هست باید بدونید رفتار خود شما باعث ایجاد عادت هایی شده است.
زوجین از ابتدا باید یاد بگیرند درخواست هایی که دارند را محترمانه مطرح کنند .
و اینکه خوب خود شما تلاش کردید که مراعات ایشون رو داشته باشید و البته که کار نادرستی نبوده ولی به هر حال ظاهرا باعث توقع شده است و ایشون اصلا حواسشون نیست که خوب این کار جهتد لطف به ایشون بوده بلکه به صورت وظیفه قلمداد شده است.
بهتر است راحت نظرات رو مطرح کنید و اصلا البته طوری نباشد که خیلی مساله حاد مطرح شود در مورد اینکه خوب ایشون باید بدونند که وظیفه مخارج به عهدشونه و نوع گفتن شمتا اهمیت دارد.
اینکه ایشون مسافرت های پر هزینه ای داشته باشند البته اگر کاری نباشد و بعد شاید درخواست های هر چند کوچک را ندید بگیرند و یا در بیرون نگران این باششند که غذای گران قیمت سفراش ندهید همه و همه مشکلاتی را ایجاد خواهد کرد که باید دقت داشته باشید .
که باید تغییر رویه کاملا مشخص نباشد ابتدا که مخالفت هایی را داشته باشد بلکه کم کم اگر مثلا فلان خرید را پدرتون انجام می داند از همسرتون مطالبه کنید و با رفتارتون نشون بدید که ناراحت شدید .
البته مدیریت رفتار رو اگر حضوری مراجعه داشته باشید بهتر خواهید اموخت بیته به شرایط و البته که باید دید طرف مقابل چه شرایطی دارد و صحبت های او را هم شنید در هر حال امیدوارم مساله رفع شود

در این مورد میتونید با متخصصین کانون مشاوران ایران، مشاوره تلفنی/تخصصی داشته باشید
۰۲۱۸۸۴۱۹۸۳۲
موفق باشید

شک به همسر

شک از آن موضوعاتی است که در زندگی همه انسان‌ها وجود دارد .
اما گاهی می‌تواند حسابی دردسرآفرین شود و زندگی را ویران کند .
پس باید با آن برخورد کرد. اگر همسری شکاک دارید یا خودتان شکاک هستید .
و شک به همسر دارید یا قصد ازدواج دارید، این مطلب را بخوانید.
دو محور اصلی و بسیار مهم هر رابطه‌ای و به‌ خصوص در زندگی مشترک ، اعتماد و احترام است‌.
و اگر هرکدام از این دو محور آسیب ببینند ممکن است رابطه کاملاً از بین برود.
در حقیقت این دو ،خط قرمز‌هایی هستند که هیچگاه نباید از آنها عبور کرد.
به محض اینکه بی‌اعتمادی در رابطه‌ای به‌ وجود بیاید رابطه به سمت ویرانی می‌رود.
شک به همسر از آن چیزهایی است که می‌تواند هم احترام و هم اعتماد را در زندگی زناشویی از بین ببرد.
و به‌ تدریج پناهگاه امن خانه و زندگی مشترک را به جهنمی تبدیل کند.
هر‌کدام از ما دست کم یکبار در زندگی شک را تجربه کرده‌ایم.
ولی شک در هیچ کجا مثل زندگی مشترک و شک به همسر نمی‌تواند مخرب باشد.

پاسخ

دوست عزیز ببینید شما قبل از ازدواج دوم باید می توانستید مساله را حل کنید که به هر حال فرد جدید هم مرد است ووممکنه انتقال صورت بگیرد.

و شما دقیقا همان دید منفی که به خاطر خیانت بوده را بخواهید منتقل کنید.

دقت داشته باشید هر فردی در زندگی با مشکلاتی رو به رو می شود که شاید حل انها سخت باشد.

ولی مساله بدبینی به خاطر یک زحدگی ناموفق مساله مهمی است که دقیقا مدیریت درست شما را می طلبد و باید بتوانید این مساله را به درستی مدیریت کنید .

در هر صورت امیدوارم خوشبخت باشید و با مراجعه مساله حل شود

در این مورد میتونید با متخصصین کانون مشاوران ایران، مشاوره تلفنی/تخصصی داشته باشید
۹۸۲۱۲۲۳۵۴۳۰۴
موفق باشید

پاسخ مرکز مشاوره

دوست عزیز حرف شما کاملا درست است و به هر حال در زندگی قرار گرفتن در برخی شرایط دشوار خواست خداوند است و بنده کاره ای نیست .ولی اینکه وقتی در شرایط سخت قرار می گیریم چگونه شرایط را مدیریت کنیم اهمیت ویزه ای دارد .

همسر شما به شماخیانت کردند و شما کاملا مدارک و شواهدی دارید بهتر است ایشون رو مجبورکنید درمورد این مساله برای شما حرف بزنند و بفرمایید دلایل رو مطرح کنند بهتر است

هیجانات را مدیریت کنید و احساساتی نشوید و خودتون شروع کننده باشید و بفرمایید به چندین دلیل متوجه این مساله شدید و برای شما اهمیت دارد که دقیقا بدانید اگر ایرادی از شماست تلاش کنید مرتفع شود و بفرمایید با این شرایط که ایشون تمایلی به صحبت ندارند شک و تردیدها بیشتر می شود

و خب در زندگی مشترک شما موثر است اگر واقعا هیچ کدام از این راها ها جواب نداد در مورد طلاق صرف تهدید صحبت کنید و بفرمایید نمی توانید مدام در تردید زندگی کنید مگر ایشون مایل باشند این تردیدها را در شما مرتفع کنند .و شاهد تلاش برای رفع تردیدها در ایشون باشید .

در هر حال شایدمراجعه حضورس بسیار کمک کننده تر باشد امیدوارم خوشبخت باشید و مشکلات رف ع شود
از دعای خیر شما هم ممنونم
در این مورد میتونید با متخصصین کانون مشاوران ایران، مشاوره تلفنی/تخصصی داشته باشید
۰۲۱۲۲۶۸۹۵۳۴
موفق باشید

همسرم سخت برام پول خرج میکنه

من ۲ ساله که عقد کردم.همسرم سخت برام پول خرج میکنه.از زمانی که عقد کردیم دائم وام میگیره که بتونیم بریم سر زندگیمون منم با این موضوع مشکلی ندارم.ولی هر بار ازش میخوام چیزی برام بخره بهم میگه که ندارم و من هرچی پول جمع میکنم برای خودمونه و میخوام زودتر ببرمت.اما به نظر من اگر بخواد میتونه برام بخره.یا چند بار چیزایی و که ازش میخواستم وقتی مطمئن میشه لازم دارم هی کشش میده تا برخورد کنه به تولد یا سالگرد ازدواج و… تا به مناسبتی بهم بده هر چند هم قیمتش کم باشه مثلا ۲۰هزار تومن.من اصلا دختر ولخرجی نیستم وهمه ی نیاز هامو خانوادم برطرف میکنن اما بیشتر برای اینکه عادت نکنه بهش ی چیزایی و میگم ک بخره.و اگر مطمئن باشم همسرم دستش خالیه هیچ وقت تقاضای چیزی نمیکنم.اما ناراحتی من اینه که همسرم نمیخواد برام خرج کنه.من قهر بلد نیستم نمیدونم خوبه یا بد ولی هر بار دعوامون میشه بی نتیجس و ناراحت میشه که تو منو درک نمیکمی اشتباه فکر میکنی ک من نمیخوام خرج کنم و…لطفا راهنمایی کنید که چطور باهاش رفتار کنم.ممنون

با سلام دوست عزیز ممکنه واقعا مساله نداشتن درامد باشد ببیند اگر فردی خست داشته باشد همان مناسبت هم پیش بیاید خرید ی نمی کند و نداشتن را بهانه می کند .ولی وقتی خودتون می فرمایید ۲ سال عقد هستید و ایشون مدام در حال گرفتن وام برای تامین مخارج عروسی و زندگی اینده هستند یعنی خوب شرایط سخت است

.به هر حال سریع قضاوت نکنید و بدانید وقتی دعوا و ناراحتی در بین زوجین شکل می گیرد کم کم بسیاری از مسائل لوث و عادی می شود و ممکنه ایشون رو در روند لجبازی قرار بدهید

.این شما هستید که باید با زبان همسرتان اشنا باشید و اگر توقعی دارید درست مطرح کنید و وقتی در مناسبتی هدیه ای داده شد بسیار قدردان باشید و یاداوری کنید که توقعی نداشتید با شرایطی که داشتند برای شما هدیه ای هر چند ارزان قیمت هزینه کرده اند البته که مطالبات را هم داشته باشید هر چند خانواده تامین کننده باشندولی نحوه ی بیان بسیار اهمیت دارد .

گاهی مشکل ما نفهمیدن زبان یکدیگر است امیدوارم مراجعه حضوری داشته باشید و قبل از اینکه به منزل خود برودید مسائل ا حل و مدیریت کنید
خوشبخت باشید
در این مورد میتونید با متخصصین کانون مشاوران ایران، مشاوره تلفنی/تخصصی داشته باشید
۰۲۱۸۸۴۲۲۴۹۵
موفق باشید

من و همسرم قصد داریم دخول کامل بعد از عقدمون باشه

سلام ،من در دوران عقد هستم و ،اما دریک رابطه،در حالی که هردو لباس زیر پوشیده بودیم،منی همسرم روی لباس زیرم ریخت به طوری که کلا خیس شدم.

امکان حاملگی در این صورن وجود داره؟؟؟من بعد از این ماجرا پریودمو مثه سابق با شدم،اما بعضی جاها خوندم که امکان داره در عین پریودی حامله هم بشیم.مشاور عزیز حیلییی نگرانم،یعنی واقعا استزس اینو گرفتم که با تموم رعایتمون اتفاقی بیافته.
و از اونجایی که چن تا حالت های بارداری رو خوندم بیشتر ترسیدم.بی حالی،بزرگ شدن پستان(که قبل از خوندن فکر میگردم بخاطر رابطه منو و همسرم باسه )چند روزه هم هوس هر چی که گفته میشه رو میکنم،و امروز که علایم بارداری حوندم همه رو بهم ربط دادم ترسیدم،بعضی ها میگن بی بی چک هم میتونه خطا کنه(هنوز انجام ندادم،چون فک میکردم با پریود شدن این قضیه کنسله)میترسم بعد از چن ماه یهو بدونم حاملم(اخه بعضی ها میگن چن ماه پریود شدن ولی حامله بودن،یا اینکه دختر باکره هم حامله میشه)

در موارد نادر ممکنه چنین اتفاقاتی بیفته ولی احتمالش در مورد شما صفره
برای رهایی از این استرس بهتره تست خون بتای بارداری انجام بدید تا ۱۰۰ درصد از این موضوع خیالتون راحت بشه

با سلام سر کار خانم به هیچ وجه امکان بارداری در این شرایطی که دخول کامل نشده و حتی صرفا ریخته شدن منی روی لباس بوده امکان ندارد .ضمن اینکه اگر فردی باردار باشد پریود نمی شود یعنی با بارداری و لقاح در رحم خون قاعدگی قطع می شود و شرایط فیزیولوژیکی که نیاز به توضیح نیست

بنابراین به نظرم کمی اطلاعات رو در این زمینه افزایش بدهید و لدونید داشتن رابطه جنسی حتی با لباس خوب تغییرات فیزیکی در زن ایجاد می کند و اینکه به خاطر صرف انرری ممکنه به سمت مواد خوراکی فرد گرایش پیدا کند .

اگر بعد از رابطهدای عادت ماهانه قطع شد و عقب افتا د انگاه به بارداری شک کنید در غیر این صورت مساله خاصی وجود ندارد .امیدوارم زندگی موفقی داشته باشید
در این مورد میتونید با متخصصین کانون مشاوران ایران، مشاوره تلفنی/تخصصی داشته باشید
۰۲۱۲۲۶۸۹۵۳۴
موفق باشید

در حالت باکره بودن حاملگی رخ می دهد

دوست عزیز بله در حالت باکره بودن حاملگ رخ می دهد و تحت شرایط خاص این اتفاق می افتد ولی در مورد شما اصلا امکان بارداری وجود ندارد .و نگران نباشید .
می تونید تست هم بدهید وخوب وقتی منی وارد وا
زن نشده باشد مشکلی وجود نخواهدد داشت و علائم بارداری کاذب هم وجود دارد و اینکه خون قادعدگی یعنی جسم بارداری اتفاق نیفتده که تخمک لقاح پیدا کندخونریری نداریم

در این مورد میتونید با متخصصین کانون مشاوران ایران، مشاوره تلفنی/تخصصی داشته باشید
۰۲۱۲۲۶۸۹۵۳۴
موفق باشید

با سلام
دوست عزیز بله در حالت باکره بودن حاملگ رخ می دهد و تحت شرایط خاص این اتفاق می افتد ولی در مورد شما اصلا امکان بارداری وجود ندارد .و نگران نباشید .
می تونید تست هم بدهید وخوب وقتی منی وارد وا
زن نشده باشد مشکلی وجود نخواهدد داشت و علائم بارداری کاذب هم وجود دارد و اینکه خون قادعدگی یعنی جسم

احساس میکنم در انتخاب همسر اشتباه کردم

سلام خسته نباشید.من حدود یک ماهی میشه عقد کردم و از زمانی که عقد کردم احساس میکنم در انتخاب همسر اشتباه کردم و بهش علاقه ای ندارم.در طول روز مدام افکارم اذیتم میکنه به طوری که دوس دارم یکسره بخوابم تا از این افکار دور باشم…موندم چیکار کنم تا از این حس پشیمانی راحت بشم …لطفا راهنماییم کنین دلیل این می میلی در من از چیه؟؟؟

سلام بهتره اگر واقعا به ایشون بی میل هستید با ایشون در میان بگذارید اگر ایشون راهکاری داشتند که خوب و این نشان دهنده علاقه به شماست و اگر ایشون راهکاری برای رفع مساله نداشتند و از شما خواستند که پیگیر درمان باشید و اگر مشکلی است بررسی شود خوب برای خفظ زندگی این کار را انجام دهید البته اگر در عین کم میل شدن و ..علاقه ای به حفظ زندگی وجود دارد شاید بهتر باشد اکنون که فرزندی نداری تصمیم درست را گرقت موفق باشید

اعتماد اول ازدواج مرکز مشاوره قم

سلام دختری ۲۰ ساله هستم که به تازگی با جوانی نامزد کرده ام کاملا بهش اعتماد داشتم با اینکه میدونستم شغلش جوری هست که اکثرا باخانوماارتباط داره اما چند وقت پیش به صورت خیلی اتفاقی وبرای شوخی باهاش گوشیشو گرفتم و وانمود کردم که دارم چکش میکنم که به صورت خیلی اتفاقی وارد قسمتی از گوشیش شدم که چیزهایی دیدم که برام قابل باور نبود در اوج ناباوری دیدم

که قبل خواستگاری و عقدمون با دخترای دیگه ایی ارتباط داشته و چه بسا که این ارتباطها همین الانشم وجود داشته باشه اون لحظه انگار دنیا رو سرم خراب شد انقدر گریه کردم که فهمید یه چیزی شده ولی من بهش چیزی نگفتم

و دلیل گریه هامو دلخوری از خواهرم اعلام کردم اما بعد اون هر درخواست جنسی که ازم داشت پس میزدم و در واقع نمیتونستم قبول کنم چون یه جور حس احمق بودن بهم دست میداد و مدام با خودم میگم یعنی اون همه دوستت دارماش وعاشقت هستم کشک بوده ؟

دیگه حتی نمیدونم خودم چه حسی بهش دارم به خانواده ام هم چیزی از این قضیه نگفتم و پنهان کردم حس میکنم فقط برای رفع نیازهای جنسی اش به سراغ من اومده و هیچ حس دیگه ایی به من نداره ودرواقع دلش پیش همون دوست دختراشه نمیدونم باید چیکار کنم خواهش میکنم کمکم کنید

با سلام سر کار خانم ببینید ماندن در این برزخ و نداشتن رابطه تا چه زمانی منکن است به هر حال باید برای ادامه زندگی تصمیم درستی بگیرید و خب فرصت ها رو از دست ندهید

.ببینید ایشون روابطی دارند اول باید دید ایا قبل از نامزدی بوده و یا اکنون هم ادامه دارد اگر قبلش بوده باشد شاید نتوان با صراحت تصمین گرفت چون ممکنه هر فردی در دوران مجردی اشتباهاتی را دچار شود ولی اگر اکنون با وجوو تعهد به شما چنین رفتارهایی دارند مساله دیگری است ضمن اینکه چرا از ایشون پنهان کردید ببینید بهتره با ۷ودش مساله رو مطرح کنید تا اگر صرفا سو تفاهم بوده متوجه شوید

این ه توضیحات ایشون در تصمیم برای اینده نقش تعیبن کننده ای دارد اگر ایشون ایی روابط رو عادی قلمداد کردند و اصلا مشکلی در این روابط نداشتند و حتی توجیه کردند خب ادامه دادن فقط باعث ایجاد مسائل روحی و جسمی شما خواهد شد و حتی زندگی که اصلا رنگ و بوی زندگی ندارد .

ولی اگر ایشون پشیمون بودند و زمان خواستند تا جبران کنند مساله دیگری است و خب شاید همراهی شما انگیز ه ای برای ساختن دوباره باشد ولی هر چند علاقه وجود دارد اگر فکر کردید مساله رفع نخواهد شد بدونید ادامه دادن اشتباه است در هر حال امیدوارم مساله ای نباشد و به زودی حل شود.بعتره حتما حضوری مراجعه ای داشته باشید
در این مورد میتونید با متخصصین کانون مشاوران ایران، مشاوره تلفنی/تخصصی داشته باشید
۰۲۱۲۲۶۸۹۵۳۴
موفق باشید

سلام خدمت شما.دوماهه عقد کردم .خانوادم با ازدواج من با این شخص مخالف بودند خودمم نمیدونم چرا همچین کاری کردم درحالی که به شخص دیگه ای علاقه داشتم..

من لیسانس دارم وهمسرم دیپلم .۲۲سالمه و۶سال اخلاف سنی داریم اما نمیدونم چرا حرفامو نمیفهمه وقتی باهم بحث میکنیم انقد خودشو به نفهمی میزنه اعصابم بهم میریزه.

منطقی صحبت نمیکنه.حالا بعداز عقد تفاوت هارو میبینم .وضعیت مالی خوبی نداره…اما هرچی بخوام برام فراهم میکنه ازیه طرف دلم براش میسوزه ازیه طرفم لج میکنم وباخودم میگم حقشه بزار خرج کنه ..مدام با شوهر خواهرم مقایسش میکنم..

خسته شدم دوست ندارم مقایسش کنم اما اتا بهش نگم خودش به ذهنش نمیرسه که باید چیکار کنه.شوهر خواهرم هروقت به دیدن خواهرم میاد براش گل وهدیه میاره

یا خیلی کارای دیگه اما همسرم تا نگم انجام نمیده دلیلشم اینه که میگه من سوسول بازی بلد نیستم.میگفتن دوران نامزدی بهترین دورانه اما تو این دوماه برای من فقط دعوا وگریه بوده شوهر خواهرم هم تحصیلاتش دیپلمه وسنشم از همسرم کمتره.

خسته شدم داغونم ،حتی نمیتونم با خانوادم درودل کنم چون میگن انتخاب خودت بوده.راهنماییم کنید لطفن

شک در انتخاب همسر

بهتره بدونید وقتی خودتون انتخابش کردید نباید هیچ گله و شکایتی باشه
شما خودتون انتخاب میکنید بعد به دنبال مشاوره و اصلاح هستید؟
در یک کلام این شخص تا اخر عمر همین هست که امروز میبینید و شما باید یا نگرشتون رو تغییر بدید ؟ یا اینکه راه سخت تر و انتخاب کنید
به هر حال با این شرایط فکری شما در آینده این زندگی به شدت وارد تنش خواهد شد
با خانواده صحبت کنید ولی تقصیرو گردن طرف مقابل نندازید بلکه خودتون رو مقصر بدونید تا بتونید راهکاری مناسب پیدا کنید
هر چقدر تعلل کنید تصمیم گیری سخت خواهد شد

با سلام
دوست گرامی درسته خانواده شما مخالف بودند و به هر حال ازدواج اتفاق افتاده اگر دقیق شوید با مواردی که خود شما مطرح می منید ایشون انقدر که هم می فرمایید فرد نامناسبی برای شما نیستند مقایسه در زندگی مخصوصا مردها را مقایسه کردن باعث دلسردی می شود .

و مشکلات را ایجاد می کند .خودتون دهم می فرمایید جایی دلتون می سوزه ولی خب باز رفتارتون رو کنترل نمی کنید هر چند ایشون غیر منطقی باشند و زبان مشترکی نداشته باشید اکنون همسر شما هستند باید با شرایط خودتون رو منطبق کنید و مسئولیت انتخابتون رو بپذیرید مشخص نیست اگر فرد دیگری بود با او خوشبخت می شدید یا خیر ؟چون در هر حال شما باید مدیریت رفتاری داشته باشید و خب ایشون رو متناسب با انتظارات پیش ببرید البته با لحن مناسب و درخواست و انتظارات واقع بینانه هیچ وقت خودتون رو با دیگران مقایسه نکنید شما که از همه شرایط اطلاع ندارید شاید به هر حال خواهر شما هم در جاهایی مشکلاتی دارد که شما مطلع نیستید چون هیچ زندگی بدون مشکل نیست شما ممکنه به زندگیتون به شکلی نگاه کنید که اشتباه کردید

و خب دلسرد از ادامه دادن و اصلح و تغییر همسر و یا ممکنه بالعکس به زندگی به چشم تجربه جدید نگاه کنید و انقدر درخودتون انعطاف رو ببنید که بتوانید از همسرتون فردی اایده ال بسازید در هر حال امیدوارم خوشبخت باشید مراجعه حضوری در افزایش انگیزه و رفع مسائل کمک کننده خواهد بود

در این مورد میتونید با متخصصین کانون مشاوران ایران، مشاوره تلفنی/تخصصی داشته باشید
۰۲۱۲۲۶۸۹۵۳۴
موفق باشید

من و یه آقایی مدت ۷ماه بهم علاقه مندیدم

اما اقا بخاطر شرایط مالی،که خانواده اش رو ساپورت میکنه نتونسته برای خواستگاری اقدام کنه
وخودم هم شاغل هستم
ازطرفی دوستش دارم اما ازطرفی کل حقوق دریافتیشو خرج خانواده اش میکنه این افکارمو به هم میریزه
لطفا راهنماییم کنید که چکار کنم

با سلام
اگر ایشون قصدشون ازدواجه شما باید خودتون شرایط رو بسنجید وقتی فردی در شرایط فعلی وظیفه ساپورت خانواده را دارد بعد از ازدواج باید خرج دو خانواده رو بده ایا براش مقدروه و اصلا شما چقدر این مساله رو می پذیرد ؟اگر پذیرشی ندارید بدونید نمی تونید به یک باره این شرایط رو تغییر بدید هر چند عاشق ایشون باشید ولی اگر چون خودتون شاغلی می تونید برخی مسائل رو اول زندگی تحمل کنید خوب از ایشون بخواهید که اقدام کنند و با همین شرایط می پذیرید و می تونید خانواده رو هم قانع کنید .که خب به لحاظ مالی چنین شرایطی داند اقدام کنند ولی اگر با همه علاقه و دلبستگی منطقی که نگاه می کنید نمی تونید بپذیرید یک نفر تا این حد خانواده رو ساپورت کنه بهتره اصلا اقدام نکنید و همین جا با همه سختی هایی که ب لحاظ روحی دارد مساله را تمام کنید البته که خودتون به تناسب شرایط بهتر می دونید صلاحتون چیست ولی برای ازدواج بهتره منطقی جوانب رو بررسی کنید و ببنید در چه زمینه هایی می توانید انعطاف داشته باشید
امیدوارم در نهایت خوشبخت باشید
در این مورد میتونید با متخصصین کانون مشاوران ایران، مشاوره تلفنی/تخصصی داشته باشید
۰۲۱۸۸۴۱۹۸۳۲
موفق باشید

منبع: com.مرکزمشاوره


صفحه اصلی سایت مرکز مشاوره

administrator

مقالات مرتبط

387 نظرات

  • فاطمه , فوریه 17, 2015 @ 9:35 ب.ظ

    ساىت خوبى بود ممنون اگر ادرس مشاوره ها رو هم بگذارىد

    • Anonymous , فوریه 18, 2015 @ 11:59 ق.ظ

      در صفحه اول سایت میتونید ادرس های مراکز مشاوره ای رو ملاحظه کنید
      ولی در این مورد میتونید با این شماره مشاوره تلفنی داشته باشید
      ۰۲۱-۲۲۳۵۴۲۸۲

  • زهرا , ژوئن 20, 2015 @ 11:30 ق.ظ

    با سلام
    من ۴ساله ازدواج کردم مادر شوهرم رفتار خوبی با من نداشت میشه بگی خیلی بد به طوری که هر روز گریه میکردم.دخالت هم زیاد میکرد.وقتی شوهرم دید زندگیش داره بهم میخوره دیگه به حرف های مادرش گوش نمیداد.الانم خیلی مثل قبل رابطه با خانوادش نداره . ( هفته ای ۱یا۲بار ).میخواستم بدونم چیکار کنیم بیشتر رفت و امد داشته باشیم ؟ میترسم گناه کنم.ولی اون رفتارش خیلی بده دوست داره شوهرم ازیتم کنه با حرفام گوش نده با به مارد وخواهرش بیشتره زنش محبت کنه و به مردم هم نشون بده

    • Anonymous , ژوئن 20, 2015 @ 7:52 ب.ظ

      دوست عزیز مگر الان زندگیتون ارام نیست و شوهرتون نتونسته مدیریت خوبی رو اون داشته باشه ؟
      پس چرا اینقدر ناسپاس هستید و روابط رو میخوایت به سویی سوق بدید تا دوباره سر مشکلات رو باز کنید … واقعا” از رفتار شما خانم ها در عحبیم
      وقتی زندگی مشترک شروع شد ارجحیت با خانواده اصلی خود فرده تا خانواده مادری و پدریش …پس نگران گناه نباشید چون ارتباط شما ادامه داره

  • زهرا , جولای 12, 2015 @ 8:34 ق.ظ

    سلام ۴٠ سالمه شاغلم و با همسرم همسنم .از همون اوایل زندگی ( روز اول ) فهمیدم به درد هم نمیخوریم .اساسی ترین مشکلمون این بود که عادت به تلفن و ارتباط با خانم ها داشت .سر این موضوع هم تا حالا بارها با هم دعوا کردیم قهر کردم و… .ولی نهایتا وقتی کار به اینجا میکشه مثل زنها میاد گریه زاری میکنه خانوادش رو میفرسته و… .نهایتا مدتی قبل ازش حق طلاق رو گرفتم + سرپرستی بچه هام.ولی فایده نداشت و بعد از اون دوباره چند بار کارش رو تکرار کرد.
    اصلا دوستش ندارم .دو تا بچه دارم از نظر شغلی موقعیت خوبی دارم و درامدم حداقل سه برابر همسرم هست.
    غیر از مشکل اول ایشون بسیار بد اخلاقه کتک میزنه با بچه ها بد اخلاقی میکنه و ما دو نفر حتی از نظر اخلاقی هم با هم جور نیستیم.
    شاید باور نکنید ولی هر چی گفتم واقعیته
    حتی خانوادش به خاطر من باهامون رفت و آمد میکنن
    از زبون اقوامش شنیدم که میگن فلانی بعد از ازدواج با تو درست شده. ما فکر نمیکردیم آینده زندگیش اینجوری بشه( البته از داخل زندگی کنونی ما خبر ندارن)
    چه کنم ؟؟؟؟؟؟
    از موقعیت شغلیم
    از درد سرای بعد از طلاق میترسم
    الان تو خونه ما دونفر با هم هیچرابطه عاطفی نداریم
    درواقع طلاق عاطفی!!!!
    پسر کوچیکم شدیدا ناخن میخوره و بزرگه همه چیز رو تو خودش میریزه.
    اگر طلاق بگیرم ینی اواع بهتر میشه؟؟؟

    • ◄Responder► , جولای 14, 2015 @ 1:03 ق.ظ

      دوست عزیز متاسفانه در کشور ما به طلاق به چشم بدی نگاه میکنن … شما با توجه به مشکلی که دارید واقعا” چه نظر و تصمیمی فکر میکنید درسته ؟
      شما یا باید چنین شرایطی رو تحمل کنید و یا باید جدا بشید
      شرایط مالی شما خوبه و مشکلی در این مورد ندارید پس چرا اینقدر در مقابل چنین تصمیم گیری هایی دست و پا بسته و سرگردان عمل میکنید /
      برای شروع بهتره در این مورد با مشاوری مجرب مشورت کنید شاید بتونید در ملاقات حضوری راه حلی کارامد رو بدست بیارید
      در این مورد میتونید با این شماره مشاوره تلفنی/تخصصی داشته باشید
      ۰۲۱-۲۲۳۵۴۲۸۲

      ۰۲۱-۸۸۴۲۲۴۹۵

      ۰۲۱-۸۸۴۷۲۸۶۴

  • شقایق , جولای 25, 2015 @ 6:20 ب.ظ

    ا عرض سلام.خواهر بنده حدود چن ماهی است ک بخاطر مشکلات زندگی دچار افسردگی شدن واسه درمانشون پیش مشاور و روانپزشکم رفتن و الان قرص مصرف میکنن.مشکی ک الان میخواستم بگم اینه ک طی این چن ماه ایشون چن باری دچار حالاتی شدن ک کاملا آدم حس میکنه دیوونه شده.این حالات در شرایط مختلف پیش اومد یه بار توی مراسم عزاداری .دوبار بخاطر شنیدن مشکلات زندگی ایشون ک .حالت ایشون اینطوری میشه ک میخندت و بعد دوباره گریه میکنن به چیزای کوچیکی گیر میدن و مسخره میکنن.لحن صداش عوض عوض میشه.فشارش میافته و دس وپاش شل میشه.نگاش حالت خاصی میشه.میلرزه.این چن بار توی دقایق مختلف پیش اومد یه بار ده دقیه یه بار ۲ساعت ی ساعت .ومهم ترین اینکه وقتی خوب میشن همه حالت و رفتارشون یادشونه دونه ب دونه همین باعث شده ک من فک کنم لیشون به خودشون تلقین میکنن.ولی اون میگه من نمیتونم جلوی خندمو بگیریم.بخدا خیلیییی ناراحتم.وقتی اونطوری میشه زندگی واسم سیاه میشه.درسته توی زندگیش مشکلات داره.ولی حس میکنم داریم از دسش میدیم.جناب مشاور شما باوهمچین موردایی برخورد داشتین.به نظرتون مشکل خواهرمچیه.ما باید چ برخوردی کنیم.وقتی ما گریه میکنیم اون میخنده .گاهی فوشمون میده چشم غره میزنه میترسم ذهنش داره تخریب میشه.چی باید بکنیم جناب مشاور .نظر شما چیه.زفتارای خواهرم دلیل علمی هم داره.اینکه آگاه باشه ب تموم کارای خودش.توروخدا جواب کامل بدید
    برای درمانش چی باید بکنیم .کجا بریم.
    مثلا امروز صبح یهو بعد نماز به ماخیره شد بعد بدنش شل شد افتاد روی زمین.یکم خندید یکم گریه.بعد ب انگشتاش نگاه میکرد چشاشو باز وبسته میکرد انگاری ب نور حساس باشه.بعد با کمر خم و دس به زانو راه میرفت.بعد گریه کرد گفت میترسم برم دسشویی.همه جا تاریکه.وبعد از یه ربع خوب شد.و الانم یادشه صبح چی ها گفت.واینکه بعد خوردن قرصش اینجوری میشه.یا اگه هم نخوره باخوردنش آروم میشه.واسه همین آدم نمیتدنه بفهمه مشکل از قرص یا قرص حالشو خوب میکنه توروخدا کمک کنید.این چ بیماری روحی هسش

  • شقایق , جولای 25, 2015 @ 6:28 ب.ظ

    ممنون از توضیحاتتون مشاور عزیز.پس بهتره آبجیم پیش ی متخصص دیگ برن.اخه مشاورش گف تو یه افسردگی معمولی رو داری میگذرونی.یعنی منظور شما اینه مغز آبحیم احتیاج به جراحی داره,?بعد همراه این خنده و گریه های ناگهانی ک پشت هم ایجاد میشه حرفای نامفهومم میزنن.مثلا میگه چقد لباست زشته وبعد میخنده..یا حرفاشو تکرار میکنه و همه رد دوبار دوبار میگه و اگه پیش مامانم نباشه با گریه اونو صدا میزنه.آبجیم متاهله.اگه این خنده و گریه بخاطر عملکرد نادرست مغزش باشه پس میشه گفت این هذیونا هم واسه همینه?قبلا هم گفتم تموم این هذیونا بعدا یادش میمونه و دقیقا میکه چی گفته.اینکه اینا یادشن دلیل علمی داره ?آخه من همیشه فکر میکزدم آدمایی ک هذیون میگن بعدادیادشون میره چی گفته.واینکه بدنش شل میشه و تعادلشو از دس میده هم ربطی به این بیماری ک شما گفتین داره?یعنی همه اینا بخاطر بیماری PBAهسش?و حتی دشنام دادنش و چشم غره رفتناش.ما تا الان فک میکردیم آبحیمون افسردس.بعد اون قرصم داره مصرف میکنه .مشاور عزیز پس این کارای خواهرم بخاطر همین مریضی هسش و یا اینکه این موردایی ک گقتم ربطی به این مسئله نداره

    • ◄Responder► , جولای 28, 2015 @ 10:44 ق.ظ

      بسیار سخته تا بدون معاینه حضوری در این مورد توضیحی داده بشه
      بهتره توی این صفحات دنبال جواب نباشید و حتما” در این مورد با متخصص روانپزشک /روانشناسی مشورت کنید

      بر اساس مطالعات انجام شده، فردی که اینطور می خندد، خیلی هم بدون غم و غصه نیست، بلکه از اختلالات عصبی متعددی رنج می برد که این اختلالات کنترل رفتار را برای بیمار مشکل و حتی مختل می کند. این ها باعث می شود فرد بدون هیچ محرک خنده آوری و به طور نابجا و بی اختیار بخندند.
      این شرایط بالینی را Pseudobulbar affect و یا به اختصار اختلال PBA می گویند.

      به طور کلی PBA شرایط بالینی است که فرد به طور یکدفعه ای شروع به خنده یا گریه می کند.

      این واکنش هیچگونه محرکی ندارد. پای هیچ جوک و فیلمی هم وسط نیست. فرد به یکباره به خنده و گریه می افتد و هیچ توانایی در کنترل آن ندارد.

      در حال حاضر بیش از یک میلیون نفر به PBA مبتلا هستند و تعداد این مبتلایان همواره رو به افزایش است. این بیماری بیش از همه بیماران مبتلا به اختلالات عصبی مثل MS را تحت تاثیر قرار می دهد و با توجه به افزایش آمار بیماری های عصبی، بدون شک تعداد مبتلایان به PBA هم افزایش قابل توجهی خواهد داشت.

      همانطور که گفتیم این اختلال حتی می تواند خود را به صورت گریه پاتولوژیک (بیمارگونه) نشان دهد. البته متاسفانه برخی افراد هم به طور متناوب هر دو حالت را تجربه می کنند، برای مثال گریه شدید بعد از خنده شدید در موقعیتی نامناسب، بدون اینکه هیچ محرک ناراحت کننده ای وجود داشته باشد.

      رخی مواقع هم یک محرک وجود دارد، ولی پاسخ این افراد واقعا اغراق آمیز است، برای مثال زمانی که اتفاق و یا صحبت جالبی، لبخندی بر روی لب های بقیه می آورد، فرد مبتلا به این اختلال قهقهه می زند.

      درست است که آمار تعداد مبتلایان به PBA را بیش از یک میلیون نفر تخمین زده اند، اما در حقیقت شمار این بیماران جدا بالاتر از این ارقام است.

      در خیلی از موارد ممکن است این بیماری به اشتباه افسردگی و یا اختلال دوقطبی تشخیص داده شود و یا همراهی علائم آن با این بیماری ها، تنها تشخیص یکی از آنها را ممکن کند.

      البته خیلی از افراد ممکن است علائم این بیماری را نشناسند و درجات خفیف این بیماری، بدون اینکه آنها را ملزم به مراجعه به پزشک و درمان کند، همواره با آنها بماند.

      ارتباط قوی بین بیماری MS و اختلال PBA
      داشتن احساسات عجیب در بیماران مبتلا به MS (ام اس) کاملا طبیعی است. این بیماری شدیدا فعالیت های روزمره فرد را تحت تاثیر قرار می دهد، برای مثال وقتی شما گریه می کنید یعنی برای چیزی ناراحت هستید، اما بیماری MS سلول های عصبی مغزی را تخریب می کند. آسیب سلول های عصبی مغز به اختلال PBA منجر خواهد شد.

      به طور کلی حدود ۱۰ درصد از مبتلایان به MS دچار اختلال PBA اند، اما همه ی آنها در معرض خطر ابتلا به این بیماری قرار دارند.

      تشخیص PBA
      همانطور که گفتیم از آنجایی که تشخیص این اختلال از سایر مشکلات روحی دشوار است، بیماری در خیلی از موارد هرگز تشخیص داده نمی شود.

      پزشک با پرسیدن علائم و نشانه های بیماری، به وجود آن در فرد پی می برد. طی یک ویزیت، پزشک یک سری سوالات خاص از فرد پرسیده و در نهایت این سوالات را امتیاز دهی می کند. امتیاز به دست آمده از این سوالات در تشخیص بیماری به پزشک کمک خواهد کرد.

      اما در خیلی از موارد هم پزشک با بررسی علائم رفتاری به وجود بیماری آگاه می شود، مخصوصا در مبتلایان به MS، اختلال دو قطبی و هرگونه بیماری جدی عصبی که فرد را ملزم به مراجعه به پزشک کرده است.

      درمان اختلال PBA
      برخی از داروهای ضدافسردگی و اختلالات روحی در درمان PBA نیز به کار خواهند آمد؛ برای مثال آمی تریپتیلین، فلوکستین و فلووکسامین.

      اما امروزه داروهای جدیدتری صرفا برای درمان این اختلال وارد بازار دارویی شده است.

      اما مانند سایر اختلالات عصبی و روانشناختی علاوه بر درمان های دارویی، درمان های روانشناختی و کنترلی هم نقش بسیار مهمی در کاهش علائم و درمان این بیماری بر عهده دارند و این جاست که یک روانشناس خوب و ماهر می تواند بهترین کمک را به فرد بیمار کند.
      در این مورد میتونید با این شماره مشاوره تلفنی/تخصصی داشته باشید
      ۰۲۱-۲۲۳۵۴۲۸۲

      ۰۲۱-۸۸۴۲۲۴۹۵

      ۰۲۱-۸۸۴۷۲۸۶۴

      mmsi.ir

  • شقایق , جولای 28, 2015 @ 12:24 ب.ظ

    خیلییی ممنون.لطف کردین

  • پروانه , جولای 29, 2015 @ 11:57 ق.ظ

    سلام من۲سالی میشه ازدواج کردم وسرخونه وزندگی خودم هستم. شوهرم خیلی به کارهایی که خانواده من انجام میدهند حساس هست، راستش یه بار یه خطایی از خواهرم سرزد ( دوست پسر داشت) و همسرم از این بابت نگران شده و اگه خواهرم تنها جایی بره یا بیاد میگه نکنه با کسی دوست شده دوباره، این باعث شده که سرکوب خانواده م رو به من بزنه و زندگی رو برام تلخ کنه.
    خواهش میکنم کمکم کنید.

    راستی به من گفته که ترک خانوادت میکنم و انها مثل غریبه برای من میشن، از شما میخوام راهنمایی ام کنید؟؟؟؟؟؟؟؟

    • ◄Responder► , جولای 30, 2015 @ 11:56 ق.ظ

      دوست عزیز شکاک بودن نوعی اختلال شخصیتی به حساب میاد و شما نمیتونید فردی رو فکر میکنه کارهاش درسته رو تغییر بدید …
      پس در این مورد باید با ایشون صریح صحبت کنید تا موضوع خانواده شمارو از زندگی مشترکتون جدا کنه
      شما فقط در گفتگو میتونید برای ایشون خطوط زندگی رو مشخص کنید

  • poneh , آگوست 5, 2015 @ 1:19 ق.ظ

    با سلام
    من دچار مشکل واژینیسموس هستم میشه کمکم کنید که باید به چه دکتری مراجعه کنم؟

    • ◄Responder► , آگوست 5, 2015 @ 11:43 ق.ظ

      جراح، متخصص زنان و زایمان و فلوشیپ ناباروری میتونه در این مورد به شما کمک کنه

      واژینیسموس Vaginismus عبارت است از انقباض غیرارادی عضلات یک سوم خارجی مهبل که مانع دخول آلت تناسلی مرد و نزدیکی می شود. این واکنش علت عضوی ندارد. در حقیقت واژینیسموس، واکنش رفلکسی شخص مبتلا، به ورود هر جسم خارجی‌ به واژن است.

      این مشکل ناشی از انقباض خودبخود و غیر ارادی عضلات کف لگن بوده و اراده فرد در آن نقشی ندارد .این واکنش ممکن است در معاینه زنانه نیزظاهر شود و مانع ورورد اسپکولوم- وسیله معاینه داخلی- به داخل واژن گردد. علامت مشخصه آن Phobic Avoidance of Penetration یعنی ترس اجتنابی از دخول می باشد.اگر ناشی از یک مشکل عضوی یا اختلال روانی دیگر باشد این تشخیص گذاشته نمی شود. مثلا اگر در اثر پرده بکارت ضخیم یا عفونت مهبل یا اختلال روانپزشکی مثل جسمانی کردن این اسپاسم ها ایجاد شوند تشخیص واژینیسموس گذاشته نمی شود.

      در تمام سنین شایع است و اغلب زنان تحصیلکرده و متعلق به طبقات اجتماعی اقتصادی بالاتر را گرفتار می کند. زنان مبتلا به واژینیسموس یه صورت خودآگاه مایل به نزدیکی می باشند ولی ناخودآگاه مایلندمانع از ورود آلت تناسلی مرد به داخل بدنشان بشوند. لازم به ذکر است همراهی درد با این اختلال الزامی نیست.

      انجمن روانپزشکی آمریکا ملاک های تشخیصی زیر را برای واژینیسموس مطرح کرده است:

      ۱- اسپاسم غیرارادی مداوم یا عود کننده عضلات ثلث خارجی مهبل که مانع مقاربت جنسی می شود

      ۲- اختلال سبب ناراحتی قابل ملاحظه یا مشکلات بین فردی می شود

      ۳- یک اختلال دیگر روانپزشکی( مانند اختلال جسمانی سازی) توضیح بهتری برای آن نیست و مساله منحصرا ناشی از تاثیرات فیزیولوژیک مستقیم بیماری طبی عمومی نمی باشد.

      ۴- – انواع.. سراسر زندگی/ اکتسابی..فراگیر/موقعیتی..ناشی از عوامل روانشناختی/عوامل مرکب…دارد

      سازمان بهداشت جهانی نام این اختلال را واژینیسموس غیر عضوی Nonorganic Vaginismus گذاشته است و ملاک های تشخیصی ذیل را دارد:

      A- در عضلات اطراف مهبل اسپاسمی وجود دارد که بحدی است که مانع از ورود آلت مرد می شود یا ورود آن را با اشکال و ناراحتی همراه می سازد. کژکاری به یکی از اشکال زیر دیده می شود:

      ۱- پاسخ بهنجار هرگز تجربه نشده است

      ۲- واژینیسموس پس از دوره ای از پاسخ نسبتا طبیعی ایجاد شده است:

      – وقتی قصد دخول مهبلی وجود ندارد پاسخ طبیعی جنسی ممکن است ایجاد شود

      – هرگونه کوششی برای رابطه جنسی منجر به احساس ترس و جلوگیری از دخول مهبلی می شود ( مثل اسپاسم عضلات نزدیک کننده ران ها )

      B-ملاک های کلی کژکاری جنسی وجود داشته باشد:

      – فرد قادر نیست در رابطه جنسی دلخواهش شرکت کند

      – کژکاری مکرر رخ می دهد ولی ممکن است در مواقعی وجود نداشته باشد

      – کژکاری حداقل ۶ ماه طول کشیده باشد

      – کژکاری را نمیتوان به سایر اختلالات روانی یا جسمانی یا دارویی نسبت داد

      انواع واژینیسموس
      اولیه: دخول برای اولین بار غیر ممکن است. این عارضه، میتواند علت مشکلی به نام ازدواج به وصال نرسیده شود که در طی آن زوج هرگز موفق به نزدیکی نشده اند.

      ثانویه: نوع ثانویه به طور ناگهانی در زنانی اتفاق می افتد که قبلا هیچ گونه مشکلی به هنگام نزدیکی نداشته اند و معمولا بعد از یک تجربه ناخوشایند جسمی یا روانی ایجاد می شود.
      نکته: عمده موارد واژینیسموس اولیه هستند
      خفیف: بیمار دارای تمایلات جنسی می بباشد و بازی جنسی ابتدایی انجام میدهد و بر اثر تحریک اندام تناسلی با دست برانگیخته میشود و فقط در هنگام کوشش برای دخول واژینیسموس مشاهده میشود.
      شدید: هیچ گونه لمس امکان پذیر نمی باشد. تا حدودی اکراه در عشق بازی مقدماتی دیده می شود و معمولا جنس مونث پشت خود را خم کرده و ران ها را در یک وضعیت بسیار محکم قرار می دهد.
      معمولا نوع خفیف واژینیسموس بسیار راحت به درمان پاسخ می دهد اما نوع شدید آن زمان بر است.

      علل واژینیسموس
      علل روانی
      ۱- ضربه به هنگام روابط جنسی گذشته
      ۲- آزار جنسی و تجاوز
      ۳- تجارب زودهنگام در کودکی
      ۴- مقاربت دردناک و درد در اولین رابطه جنسی
      ۵- پیش بینی مقاربت اولیه دردناک
      ۶- ترس، اضطراب، خصومت، عصبانیت، تنفر یا شرم از فعالیت جنسی
      ۷- اشتباهاتی که از جانب همسر صورت گرفته و موجب واژینیسم می شود:
      الف) ماهرانه نبودن اعمال جنسی
      ب) ناکافی بودن میزان نرم کردن مهبل قبل از دخول
      ج) ناکافی بودن میزان مرحله تحریک
      ۸- انعکاسی از روابط نامطلوب زن و شوهر
      ۹- تجربه زایمان مشکل
      ۱۰- آموزش های بازدارنده و سختگیرانه جنسی
      ۱۱- فقدان آموزش جنسی
      ۱۲- محیط خشک مدهبی و افراطی و مواردی که سکس با گناه ارتباط داده میشود
      ۱۳- ترسناک و خطرناک انگاشتن آلت تناسلی مردانه
      ۱۴- داشتن تصور اشتباهی از سکس و کثیف انگاشتن آن
      ۱۵- زنی که از نظر روانی و عاطفی آزار میبیند به طور ناخودآگاه مقابله به مثل میکند یعنی اعتراض خود را به این شیوه غیرکلامی ( واژینیسموس) ابراز میکند

      ۱۶- تصور کوچک بودن واژن و ترس از پارگی و خونریزی حین مقاربت

      علل زیستی که واژینیسموس را تحت تاثیر قرار میدهد( اگر منحصرا ناشی از این علل باشد تشخیص واژینیسموس داده نمی شود)

      ۱- عفونت مهبل
      ۲- دردهای عصبی ناشی از لمس کردن کردن فرج
      ۳- سندرم التهاب محفظه فرج
      ۴- عدم لزجی مهبل
      ۵- رادیو تراپی به عنوان درمان سرطان دهانه رحم
      ۶- پرده بکارت ضخیم یا سوراخ نشده
      ۷- واکنش های آلرژیک

      نقش عضلات کف لگن در بروزدرمان واژینیسموس
      عضلاتی که در بروز این عارضه نقشی کلیدی ایفا می کنند، دسته ای از عضلات کف لگن هستند که به گروه پوبوکوکسیژیوس معروفند. این عضلات در عملکرد جنسی و دستگاه ادراری و خروج مدفوع در زنان، نقش عمده ای دارند.در واژینیسموس،همراهی ذهن و بدن با یکدیگر ، موجب ایجاد پاسخ شرطی عضلات شده و بدن با انقباض این ماهیچه ها ، لگن را از آسیب فرضی ناشی از نزدیکی حفظ می کند

      درمان واژینیسموس

      متاسفانه در کشور ما در بسیاری از موارد،درمانهای اصولی برای این اختلال ارائه نمی شود. این امر بیشتر ناشی از ناآگاهی مردم از علت و روش درمان این اختلال است. برخی از مردم براساس عقاید عامیانه، عدم توانایی دخول و نزدیکی را به طلسم شدن و “بستن زوج “نسبت می دهند و برای درمان آن متوسل به روشهای خرافی عجیب و غریبی مانند دعا نویسی، باز کردن قفل توسط دعا نویس و … می شوند. برخی دیگر عللی مانند وجود هفت پرده، و باز کردن پرده بکارت یا هایمنکتومی را به عنوان درمان این اختلال می شناسند. درحالی که این مشکل هیچ ارتباطی به ضخامت پرده بکارت نداشته و باز کردن پرده بکارت در طی عمل، هیچ تاثیری در درمان این اختلال ندارد.استفاده از ژلها و کرمهای لغزنده کننده نیز معمولا کمکی به درمان نمی کنند، گرچه توسط بسیاری از افراد توصیه می شوند.

      کلید اساسی در درمان ایجاد تغییرات شناختی در فرد و آمادگی برای انجام مقاربت است و خبر خوب برای مبتلایان به واژینیسموس، این است که این اختلال، درمان پذیرترین اختلال جنسی می باشد و با روشهای جدید درمانی ، بیش از ۹۹ درصد بیماران بهبود می یابند.اغلب بیماران از تغییری که درطی درمان و پس از ان در زندگیشان پدید آمده ، شگفت زده می شوند

      حضور زوج همراه با یکدیگر برای درمان این اختلال در مرکز مشاوره و مطب ضروری و نقش مردان بسیار اساسی است. مردان در بسیاری از موارد می توانند به کمک همسر خود بشتابند. آنها باید بدانند این اختلال براساس منابع علمی و فقهی، به هیچ وجه دلیلی برای عدم تمکین زن نیست، بلکه این انقباضات به صورت غیر ارادی و نه به اراده شخصی- رخ داده و زن پس از یک دوره درمان با حمایت همسر می تواند به راحتی از فعالیت جنسی با همسرش لذت ببرد. بنابراین مردان به هیچ وجه نباید همسرشان را به طلاق دادن تهدید کنند، این تهدیدها باعث تشدید انقباض عضلات و گاهی اختلال میل و یا حتی بروز بیزاری جنسی در زن می شود که درمان آن بسیار مشکلتر و پیچیده تر از درمان واژینیسموس است.

      اگر مرد از رابطه جنسی خود را کنار کشیده و یا به دلیل ترس از آزار همسرش ، تمایلی به انجام فعالیت جنسی نشان ندهد. نه تنها همسرش برای ادامه درمان، انگیزه کافی نخواهد داشت، بلکه خودش نیز به مرور زمان دچار انواعی از اختلالات نعوظ می گردد. بنابراین مرد باید با تاکید بر ادامه درمان، زن را در هر مرحله تشویق کند.زیرا ادامه زندگی بدون فعالیت جنسی در طولانی مدت منجر به بروز اختلافات زناشویی خواهد شد

      اشتباهات متداول متخصصین زنان در مورد بیماران مبتلا به واژینیسم
      در حالی‌ که بیمار مبتلا به واژینیسم شدیدا نیاز به حمایت دارد، در اکثر مواقع با بی اعتنایی پزشک مواجه میشود. معمولا برخورد متخصصین زنان با این مساله اینگونه است که “تحمل کن، اولش یکم درد داره،…” به این ترتیب شخص با مراجعه به پزشک متوجه نمی‌شود که مشکلی‌ خاص به نام واژینیسم دارد که باید به کمک روش‌های صحیح درمان شود، تنها فکر می‌کند، درد کمی‌ را که همه تحمل میکنند، او نمیتواند تحمل کند. حالت دیگر این است که پزشک بدون توجه به پایه و اساس مشکل، بیمار را تشویق به عمل جراحی برای برداشتن پرده یا گشاد نمودن مهبل می‌کند، که متأسفانه جلوی اسپاسم عضلات را نمیگیرد و مشکل شخص به قوت خود باقی‌ میماند.
      همهٔ بیماران مبتلا به واژینیسم حداقل با چند مورد از موارد زیر مواجه شده اند. این موارد مختص یک کشور خاص نیست بلکه تمام بیماران در کشورهای مختلف از این موارد شکایت دارند.
      -۱عدم تشخیص واژینیسم از روی نا آگاهی‌: اولین شکایت این هست که چرا پزشک واژینیسم رو در اونها تشخیص نداده است.
      به نظر می‌رسد که نا آگاهی‌ قابل توجهی در مورد واژینیسم در بین پزشکان پیرتر و پزشکان مرد وجود دارد که احتمالاً به دلیل این حقیقت است که درمان واژینیسم هیچوقت در کتابهای دانشگاهی بیماریهای زنان آموزش داده نشده است.
      -۲آزردن بیمار در حین معاینه: متأسفانه، هنوز تعداد زیادی از متخصصان متوجه درد بیمار واژینیسمی در حین معاینه نیستند و به جای اینکه سریعا معاینه را متوقف کرده و به شخص اطمینان دهند که درد بیشتری ایجاد نمیکنند، اصرار دارند که شخص باید آروم باشد یا تحمل کند.
      این قابل قبول نیست که هر روزه تعداد زیادی از زنان به دلیل عدم آگاهی‌ یا بی تفاوتی پزشکان آسیب ببینند. دردی که زن مبتلا به واژینیسم در حین معاینه تجربه می‌کند ، مشقّت بار و بسیار ناراحت کننده هست.
      -۳توصیه هایی نظیر “فقط آروم باش، یا به تمرینت ادامه بده و لوبریکنت بیشتری استفاده کن”: متأسفانه، اینها توصیه‌های معمولی‌ است که تعداد زیادی از متخصصان زنان به بیماران مبتلا به واژینیسم میکنند. تنها با عضو شدن در هر گروه یا وب سایتی که مربوط به واژینیسم باشد، میتوانید از چنین توصیه هایی بهره مند شوید. دادن چنین توصیه هایی به زنی‌ که از واژینیسموس رنج میبرد، به دلایل زیرمیتواند به شدت مضر و ناامید کننده باشد:
      • درد واقعی‌ ناشی‌ از واژینیسموس و اسپاسم عضلات به صرف آرام بودن یا مست بودن از بین نمی‌رود.
      • مشکل معمولا ناشی‌ از اضطراب شدید، حمله وحشت زدگی یا ترس از ورود هر چیزی به واژن می‌باشد.
      • همچنین احتمال ضربه روحی‌ یا تجاوز در گذشته وجود دارد.
      • ناآگاهی‌ شریک جنسی‌ و نداشتن مهارت و احساس درست در زمان نزدیکی‌ نیز میتواند در به وجود آمدن مشکل موثر بوده باشد.
      • در ضمن آرامش و شل نمودن عضلات چیزی نیست که صرفا با توصیه یک پزشک انجام شود، بلکه شخص بیمار نیاز به محیط مناسب و تکنیک‌های کمکی‌ برای یادگیری اینگونه مهارت‌ها دارد.
      -۴پیشنهاد عجولانه عمل جراحی، مسکن یا پماد بیحسی: بعضی‌ از پزشک ها بسیار مشتاق هستند که چنین مشکلی‌ را بدون توجه به علل اساسی‌ و ریشه ای‌‌ آ‌ن‌ حل کنند. در بعضی‌ موارد، تجویز دارو یا عمل جراحی میتواند مفید واقع شود. اما در موارد دیگر ، چنین تجویزهایی بدون شناسائی علل اصلی‌ بیماری و بدون توجه به اینکه بهترین درمان نه فقط برای واژن بلکه برای شخص چیست، صورت می‌گیرد.
      در چنین حالتی‌ زنها احساس میکنند که به دنیای خودشان (و همان مشکلات قبلی‌) بازگردانده شده اند و پیشنهاداتی دریافت کرده اند که صرفا واژن آنها را باز می‌کند بدون اینکه کسی‌ با آنها به عنوان یک انسان صحبت کرده باشد و مشکلاتش را جستجو کرده باشد.
      -۵طرز برخورد، رفتار و کلمات ناراحت کننده: زنان مبتلا به واژینیسم، اغلب بعد از ترک مطب متخصص زنان با افکار مخرب و گاها تمایل به خودکشی‌ مواجه هستند. متأسفانه این اتفاق کم رخ نمی دهد.
      معاینه داخلی‌ برای زن مبتلا به واژینیسم میتواند زمان بسیار حساسی باشد: او در موقعیت بسیار آسیب پذیری قرار دارد، اغلب از ورود هر چیزی به واژنش میترسد، ممکن است کنترلش را از دست بدهد، معمولاً شخص هنوز باکره است حتی اگر ازدواج کرده باشد، انتظار درد کشیدن دارد، نیمه برهنه و مضطرب است و احساس درد می‌کند.
      اگر پزشک به اندازه کافی‌ به موضوع اهمیت ندهد و شخص احساس امنیت و درک شدن نکند، این تجربه میتواند به یک تجربهٔ بسیار ناراحت کننده تبدیل شود.
      -۶ابراز تاسف پزشک برای شریک جنسی‌ زن مبتلا به واژینیسم: باید تاکید کرد که واژینیسم مشکل هر دو طرف هست، اما این زن است که بیشترین بار این مشکل را بر دوش میکشد.
      ابراز تاسف برای شریک جنسی‌ زن بیمار و طرف او را گرفتن مثل این است که به زن گفته شود، که همسر بدی است و مشکل واژینیسم وی زندگی‌ همسرش را تخریب نموده و در نتیجه موضوع اصلی، از زن به شریک جنسی‌ وی تغییر می‌کند.
      زن‌ها به اندازه کافی‌ خود را برای براورده نکردن خواسته‌های جنسی‌ همسرشان، سرزنش میکنند و خود را برای چیزی که انتخاب آنها نبوده و شانسی‌ برای جلوگیری از آ‌ن‌ نداشته اند، گناهکار میدانند.
      حتی بعضی‌ از متخصصین زنان به مرد می‌گویند که زیادی صبور بوده یا زیادی لطافت به خرج داده و به وی پیشنهاد میکنند که به جای این کارها، پشتکار بیشتری داشته باشد. چنین توصیه هایی باعث میشود مرد گمان کند که مشکل، ساخته ذهن همسرش است و چون پزشک نیز با او هم عقیده بوده، پس خود را متقاعد می‌کند که یک فشار اضافه به کسی‌ آسیب نمیرساند…
      مراحل درمان:
      -۱معاینه بدن به توسط پزشک برای رد کردن عامل فیزیکی. برای کنار گذاشتن علائم ارگانیک معاینه باید تحت بیهوشی یا داروهای خواب اور انجام گردد تا این اطمینان به بیمار داده شود که اختلال آناتومیکی وجود ندارد.
      -۲ در صورت تشخیص واژینیسموس ابتدا روانپزشک باید سابقه جنسی بیمار را بررسی نماید که شامل تجارب زود هنگام در کودکی، پاسخ های جنسی قبلی و فعلی، روش های ضد بارداری، اهداف تولید مثلی، احساس در قبال همسر، مشخصات درد و … می باشد
      -۳ مداوای بدنی که شامل تمرین های بدنی برای کاهش اسپاسم می باشد :

      دو تمرین مهم : انبساط و انقباض مهبل و استفاده از دیلاتاتور
      -Aتمرین مداوم انبساط و انقباض مهبل: این تمرین ( Kegel exercises ) معمولا به زنان حامله تجویز میشود. عضلاتی که باید منقبض کنید، همان عضلاتی هستند که در هنگام ادرار کردن، انقباض اونها باعث قطع ادرار میشه. باید عضلات برای چند ثانیه منقبض و سپس رها یا شل شوند. دفعات اول میتونید این کار رو در هنگام دفع ادرار انجام بدید تا مطمئن شوید که عضلات درستی رو منقبض می‌کنید نه سایر عضلات شکمی رو. بعد از اینکه از درست انجام دادن تمرین مطمئن شدید، دیگه اون رو در دستشویی انجام ندید. این تمرین رو هر بار که در طول روز یادتون اومد انجام بدید، هر بار – انقباض. این تمرین رو میتونید در هنگام صحبت با تلفن یا تماشای تلویزیون یا هر زمان دیگه ای انجام بدید. فراموش نکنید که بعد از هر بار انقباض، عضلات را برای چند ثانیه شل کنید. از آنجایی که بیماران با واژینیسموس اغلب درد مایوفاشیال کف لگن و هیپرتونی لواتور آنی هم دارند، اقدامات طب فیزیکی و تکنیکهای شل کردن میو فاشیال و بیوفیدبک سطحی لگن میتواند در شل کردن لواتورآنی موثر باشد( توضیح کامل روش تمرینی کگل در قسمت آموزش مسایل جنسی در سربرگ سایت آمده است)
      B-استفاده از دیلاتاتور یا اصطلاحا شمع با سایزهای مختلف و آموزش استفاده از آن توسط روانپزشک حاذق و وارد در این خصوص. درمان انتخابی برای واژینیسموس به صورت سنتی حساسیت زدایی سیستماتیک نسبت به ترس از نفوذ چیزی در واژن است. در این برخورد بیمار بتدریج با داخل کردن انگشت به درون واژن توسط خودش شروع میکند و سپس از سایزهای مختلف دیلاتوریا گشادکننده های وا‍ژن استفاده میشود و به تدریج وسایل با قطر بیشتر داخل واژن میشوند.نتیجه نهایی که شل کردن سفتی واژن در نتیجه کاهش رفلکس محافظتی و انقباض غیر اختیاری عضله کف لگن است.

      روند درمان واژینیسم یا واژینیسموس با پیچیدگی‌‌های خاص خود رو به رو است. از طرفی‌، پروسه درمان نیازمند تصحیح باورهای غلطی است که طی‌ سالیان دراز در ناخودآگاه شخص شکل گرفته و از طرف دیگر، شخص می‌بایست با انجام تمرینات فیزیکی‌ مداوم، با اسپاسم عضلات مبارزه کند. بهترین راه برای پاک کردن باورهای غلط، بالا بردن آگاهی خود درباره مسائل جنسی و پرهیز از خود سانسوری است. یک عامل مهم و بازدارنده درمان، اضطراب است. پیش بینی‌ درد در هنگام نزدیکی‌ منجر به اضطراب میشود، اضطراب حاصل شده نیز، تمرکز و آرامش مورد نیاز برای غلبه بر اسپاسم عضلات را از بین برده و در نتیجه ، شخص به دلیل انقباض عضلات، دچار درد و سوزش غیر قابل تحمل میشود. یکی‌ از مواردی که باعث کاهش اضطراب در زمان نزدیکی‌ میشود، تنفس صحیح است که تاثیر چشمگیری بر بازگشتن آرامش به شخص دارد.
      حضور روانشناسی‌ توانمند در کنار شخص و حمایت اطرافیان نقش مهمی‌ در درمان ایفا می‌کند. متأسفانه اکثر متخصصین زنان در ایران، برخورد درستی‌ با این موضوع ندارند، معمولا برخورد متخصصین زنان با این مساله اینگونه است که “تحمل کن، اولش یکم درد داره،…” . حالت دیگر این است که پزشک بدون توجه به پایه و اساس مشکل، بیمار را تشویق به عمل جراحی برای برداشتن پرده یا گشاد نمودن مهبل می‌کند، که متأسفانه جلوی اسپاسم عضلات را نمیگیرد و مشکل شخص به قوت خود باقی‌ میماند.
      مراجعه به روانشناس، بالا بردن آگاهی‌ جنسی‌، غلبه بر اضطراب و انجام تمرینات زیر میتوانند منجر به درمان کامل شوند.

      توصیه های مهم:
      – قبل از مقاربت ۱۰ الی ۱۵ دقیقه در وان آب داغ بنشینید. حمام گرفتن باعث شل شدگی عضلات و کم شدن درد می شود.
      –استفاده ار نرم کننده مثل ژل مهبل یا روغن بچه

      – پوزیشن سکس در بهترین حالت اینست که زن در روی مرد باشد و خودش کم کم میزان دخول آلت را نتظیم کند

      روان درمانی:
      درمان اصلی برای این اختلال روان درمانی است. زیرا علت آن روانی بوده و عمدتا اختلال عضوی وجود ندارد. روان درمانی شامل صحبت کردن با مشاور و درمان شناختی و مثبت کردن ذهن بیمارر می باشد. در روان درمانی، روانشناس سعی در بهبود روابط زوجین و حل تعارض ها در زندگی دارد. هم چنین تکنیک هایی مثل ریلکسیشن تاثیر زیادی دارند. توجه به روابط زن و مرد یکی از اصلی ترین نکاتی است که باید مورد توجه قرار داد، چرا که کیفیت روابط کلی زوجین بر روابط جنسی آنها اثر چشمگیری دارد.

      دارو درمانی:
      برای درمان واژینیسموس نیازی به دارو نیست و فقط در بعضی موارد شدید خواب آور های خفیف یا آرامبخش آن هم تحت نظر پزشک تجویز می شود.
      یک روش جدید درمان (به جز روان درمانی و فیزیوتراپی که منجر به درمان میشوند)، تزریق بوتاکس است که البته هنوز به عنوان یک روش صد در صد مفید و بدون تاثیرات جانبی برای واژینیسم ثبت نشده است.

      بوتاکس، درمانی بر واژینیسم؟

      برای اولین بار در سال ۱۹۹۷ تاثیر بوتاکس در درمان واژینیسم بررسی‌ شد.

      مکانیسم عمل بوتاکس: بوتاکس با فلج کردن عضلاتی که حین نزدیکی‌ منقبض میشوند، باعث درمان میشود. اثر آن‌ ۳ تا ۶ ماه باقی‌ میماند. این اثر ضد انقباض با گذشت زمان از بین میرود، اما تجربه مقاربت بدون درد طی‌ این دوره میتواند باعث درمان واژینیسم شود.

  • میلاد , سپتامبر 28, 2015 @ 2:01 ب.ظ

    با عرض سلام و خسته نباشید . پسری هستم ۲۲ ساله از دختری خیلی خوشم میاد میخوام بهش پیشنهاد ازدواج بدم .میخوام اول چند روزی با هم در مورد برنامه و هدف هامون و …. صحبت کنیم نمیدونم چه جوری بهش بگم. یا بهتر بگم نمیدونم چی بهش بگم اون دختر هم هم کلاس بنده تو دانشگاه هستن. با تشکر

    • ◄Responder► , سپتامبر 29, 2015 @ 10:42 ب.ظ

      خیلی محترمانه و آرام با ایشون در مورد خواسته هاتون صحبت کنید
      ولی بدونید اول از هر چیزی باید وسایل و ابزارهای داشتن زندگی مشترک رو هم مهیا کرده باشید

      • راهنما , دسامبر 9, 2017 @ 11:28 ب.ظ

        مرکز مشاوره قم جز بهترین مراکزی که من رفتم
        خیلی عالی بود فقط چند نکته باید توجه داشته باشید
        من قبل از اینکه در مورد این موضوع به شما کمک کنم می خوام چند سوال کلیدی مطرح کنم
        هدف شما از ازدواج چیست؟
        اکانات لازم را دارید؟
        آیا می توانید مخارج زندگی را فراهم کنید؟
        می توانید ایشان را تامین مالی کنید؟
        به سوالات بالا در یک دفتر جواب دهید و بهتر به موضوع فکر کنید
        حال روش های مختلفی برای مشکل شما هست
        اولین کار ایت است برای هیچ یک از دوستان خود این موضوع دوست داشتن را تعریف نکنید
        پسران در جمع دانشویی از عشق های خود می گویند و این برای شما بسیار خطرناک است
        ایشان را به عنوان همکلاسی می توانید ببینید و خواسته ازدواج را مطرح کنید و دلایلتان را اعلام کنید
        راه دیگر این است که ایشان را زیر نظر گرفته و به عنوان یک همکلاسی به او نزدیک شوید تا بهتر او را بشناسید چون دختر معمولا وقتی بفهمد کسی قصد ازدواج دارد ممکن است رفتارهای غیر واقعی داشته باشد
        راه دیگر و سنتی این است که از طرف خانواده ها پیگیری شود و به خود شما بستگی دارد

  • مرضیه , اکتبر 3, 2015 @ 9:17 ب.ظ

    سلام
    من حدود پنج ساله ازدواج کردم و الان صاحب یه دختر سه ساله هستم.از روز اول ازدواج من و شوهرم مشکل داشتیم. شوهرم اعتیاد به تریاک داشت و از من و خانوادم پنهان کرده بود تا وقتی فهمیدم که دیگه دیر شده بود و سره همین خیلی بی اخلاق و بد دهنو دست بزن داشت. چند بار قهر کردم تا پای طلاق رفتم اما ب واسطه بزرگا برگشتم سره خونه زندگیم به هوای خوب شدنش.اما نشد.
    به غیر از این خیلی ههم بد دله اجازه هیچ کاریو ندارم نمیتونم برای فردای خوودم برنامه بچینم.از معاشرت با دوست بدش میاد . جلوی ادامه تحصیلمو گرفت از دیپلم برگشتم. اجازه ندارم دنبال هنری برم.احساس افسردگی میکنم احساس مردگی دارم هیچم انگار
    به خاطر دخترم کوتاه میام بعد از یک مدت خسته میشم از شبو روزای تکراری یاد خودم میفتم میگم تا کی تا چند سال چقدر تحمل کنم چکار کنم خودمو بکشم راحت بشم باز دلم به پدر و مادرم میسوزه نمیخوام داغ دارشون کنم
    اما تا کی تا کجا این بی هدفیو ادامه بدم چکر کنم کارم شده خوابیدنو دراز کشیدن خستم خسته همه چیز برام بی معنیه
    ازتون میخوام کمکم کنید راه چاره ای بیندیشید یا یه مشاوره ماهر معرفی کنید بهم
    با تشکر

    • ◄Responder► , اکتبر 5, 2015 @ 11:40 ق.ظ

      دوست عزیز شما بهتراز هر کسی میدونید آیا ایشون تغییر میکنه یا خیر ؟ که جواب منفیه
      ولی ادامه با چنین شرایطی هم بسیار سخته و بهتره از وساطت بزرگان و افراد قابل اطمینان در زندگی خودتون کمک بگیرید …
      وگرنه باید تصمیم سختی در زندگی خودتون اتخاذ کنید
      در این مورد میتونید با متخصصین کانون مشاوران ایران، مشاوره تلفنی/تخصصی داشته باشید
      ۰۲۱-۲۲۳۵۴۲۸۲
      ۰۲۱-۸۸۴۷۲۸۶۴
      ۰۲۱-۲۲۶۸۹۵۵۸

  • عفت هاشمی , اکتبر 6, 2015 @ 10:49 ق.ظ

    سلام من حدود سه سال هست که ازدواج کردم و همسرم در دوران نامزدی دوبار به من خیانت کلامی کرده بود بطوری که شماره دو خانوم که زمانشان باهم فاصله داشتند رو پیدا کردم که باهم صحبت می کردند در هردو مورد من بعداز کلی دعوا و کلنجار گذشت کردم و هردفعه با هزار قول از من میخواست ببخشم و فراموش کنم در ضمن همسرم پسر خاله من هست و منم انتخاب خودش هستم .بعداز ازدواج هیچ مشگلی نداشتیم تا اینکه متوجه شدیم مشکل بچه دار شدن داریم بعداز کلی پیگیری متوجه شدیم مشکل از همسرم هست و من دچار افسردگی به مدت ۶ماه شدم بطوریکه تو این مدت مدام دعوا و گریه و خودزنی داشتم زیرا تمام همدوره ای های من یه جورایی مادر شده بودن و از علاقه زیادم به بچه دچار بحران شدم ولی با کمک خانواده و مشاوره خوب شدم اما بعداز چندماه فهمیدم همسرم با دختر عمه ام که حدود ۱۷سال سن داشته تماس تلفنی دارند. در ابتدا به هیچ عنوان قبول نمیکرد ولی بعداز روشدن پیامک ها فهمیدم مشکل بچه را برای خودش عیب معرفی کرده و اینکه من میخواهم از او طلاق بگیرم(ناگفته نماند در هر بحثم به او می گفتم می روم)و یه جورایی دختر عمه ام را انتخاب کرده بود . ولی متن پیامک ها را قبول نمیکند و میگوید همش چرت بوده و از ته دل فقط مرا دوست دارد و برای درد و دل با او حرف میزده و اینکه دختر عمه ام از حرفهای همسرم جوگیر شده است . حالا نمیدانم همسرم برای ادامه زندگی قابل اعتماد است یا نه ؟مشکل بچه برای هردویمان معضل است و میتوانیم در آینده تحمل کنیم یا نه؟ همچنین نمیدانم با دختر عمه ام چطور برخورد کنم هنوز بااو رودررو نشدم

    • ◄Responder► , اکتبر 7, 2015 @ 11:41 ق.ظ

      دوست عزیز وقتی شرایط شما ایده ال نیست پس چرا اصرار به ادامه دارید و زمان و فرصتتون رو از بین میبرید
      بهتره شرایط رو بسنجید و برای تغییرش تلاش کنید . شما جوان هستید و حق دارید از زندگی خودتون لذت ببرید

  • لیلا , اکتبر 17, 2015 @ 12:53 ب.ظ

    سلام…زنی ۳۸ ساله هستم که ۱۵ سال از زندگی مشترکم میگذره و یک پسر ۸ ساله دارم…وقتی در دوران عقد بودم از روابط قبل از ازدواجم به همسرم گفتم و از همونجا ریشه اعتماد اون به من خشک شد ولی برای آبروداری طلاق نگرفتیم..به بهانه های مختلف من و کتک می زد به طوریکه کینه اش و به دل گرفتم و برای فرار به دوستان قدیم در فیس لوک پناه بردم و باهاشون درد و دل می کردم…یک بار همسرم متوجه شد و حسابی ناراحت شد از اون زمان هم می مه من می دونم تو به من خیانت کردی و هر بار وسط دعوا مسائل قدیمی سر بار میکنه…من امسال به خودم قول دادم که به خودم متعهد باشم و دور هیچی جز زندگی مشترکم نباشم…به همسرم مشکوک و حساس شده ام و اون بابت این قضیه بهم می گا تو اینهمه به من بدی کردی ولی من با اینکه کاری نکردم بهم گیر می دی…خلاصه اینکه من احساس امنیت عاطفی توی خونه ندارم….از اینکه همسرم دوستم نداشته باشه ناراحتم و عذاب می کشم هر بار توی دعوا می گل ه گا رو ول می کنه ولی تهدیداش و عملی نمی کنه…از یک طرف من پسری دارم که تشنج می کنه و احتیاج به هم پدر داره و هم مادر…مشکل دیگه من با همسرم مشکل جنسیه که ایشون می گل من انحراف جنسی دارم چون خیلی سکس می خوام…اون نمی خواد قبول کنه که زنها مدت زمان زیادی لازم دارن برای رسیدن به ارگاسم حتی حاضر نیست با مشاور صحبت کنه….قبلا کتک می خوردم الان هر سری دعوا و تهدید و تحقیر…ما هر دو به شدت از طلاق و پیامدهاش می ترسیم با توجه به اینکه دلمون نمی خواد بچمون بچه طلاق بشه و آینده بدی داشته باشه…من تا به حال با چند مشاور صحبت کردم ولی همسرم حاضر نیست نه با کسی مشورت کنه ..اون فقط خودش. و قبول داره…چکار کنم?

    • ◄Responder► , اکتبر 18, 2015 @ 12:40 ب.ظ

      کار خاصی نمیتونید بکنید چون با صداقتی که داشتید زندگی مسموم کردید … و بهتره در مورد جدایی بیشتر فکر کنید چون همین الان هم طلاق عاطفی بین شما اتفاق افتاده … شاید دوری از هم بتونه دوباره دلهاتون رو به هم نزدیک کنه ولی با این سبک زندگی هم خودتون و هم فرزندتون بیشتر آسیب میبینه

  • لیلا , اکتبر 18, 2015 @ 1:31 ب.ظ

    جزائی برام مثل زهر می مونه…با توجه به اینکه من همسرم و دوست دارم و زندگیم و دوست دارم.. ولی نمی دونم چطوری حفظشان کنم….چند بار با مشاور صحبت کردم سعی کردم تو خونه متفاوت باشم ولی بی فایده بوده و اون می گل که نظرش نسبت به من منفیه و از من راضی نیست چون همه این سالا با میای دیگه چت کردی و در ارتباط بودی …این حرفا رو که می زنه بدترین لحظات زندگیمه شده که خواستم خودم و بکشم ولی منصرف شدم…یعنی راهی نیست که من از عذاب وجدان راحت شم?

    • ◄Responder► , اکتبر 19, 2015 @ 12:13 ق.ظ

      به هر حال برای ایشون بسیار سخته پذیرش گذشته شما و خودتون در این مورد نقش داشتید هر چند ایشون هم باید بدونه گذشته هر کسی به خودش مربوط میشه
      به هر حال اگر گفتگو و تغییر رویه تاثیری نداشته باشه … تصمیم سختی رو باید در زندگی بگیرید … نگران نباشید و توکل بخدا کنید

  • ناشناس , اکتبر 20, 2015 @ 6:09 ب.ظ

    با سلام من دختری ۱۵ساله هستم که یک ساله نامزدم ودر دوران نامزدی همسرم هرروز بامن قهر میکرد اون آدم پر حرفیه خودش ازنکات ریزی که اصلامن نمیدونم چیه بحث میندازه خودشم حرف میزنه ووقتی من ی کلام میگم بامن قهر میکنه درطول یک سال من یک ماه اونم به زور باهم خوشحال بودیم وهرسری که قهر میکردیم من منت اونومیکشیدم که باهاش آشتی کنم.حتی یک بارهم تا نامه ی محضر جلو رفتیم ولی با دخالت بزرگتر ها برگشتیم یعنی به من گفتن یک فرصت بهش بدیم.الان هم دوباره باهم قهر کردیم وهروقت هم ماباهم قهر میکردیم مادر وپدر من باخبر میشدن ولی مادر پدر اون نه الان من چه کاری انجام بدم .من آدم کم حرفیم ولی اون پرحرفه.انقدر قهر شدیم که دیگه الان ازاون احساس سردی میکم و دوسش ندارم.اگر میشود زود پاسخ دهید.سن او۲۴است

    • ◄Responder► , اکتبر 21, 2015 @ 12:54 ب.ظ

      دوره نامزدی که به این سبک باشه راه به جایی نمیبره
      بهتره زودتر رابطه رو کات کنید
      و به حرفهای مردم اصلا” توجه نکن …مردم دوست دارن رابطه ادامه پیدا کنه تا بدبخت شدن یک بچه در این وسط
      از چیزی که لذت نمیبری خیلی سریع گذر کنید

  • نازنین , نوامبر 5, 2015 @ 1:11 ق.ظ

    سلام.من ۲۵ سالمه.الان نزدیک ۴ ساله ازدواج کردم. دو ماه قبل از ازدواج باهاش ارتباط تلفنی داشتم تا باهم بیشتراشنابشیم.اوایل خیلی خوب باهام رفتار میکردولی به محض اینکه عقددائم کردیم کلا اخلاقش عوض شد. همش بهم گیر میداد.همش بهم شک داشت.نمیذاشت تنها جایی برم.ازهمه فامیل منو دور کرد. به همه چیزگیر میداد.همش باهام قهرمیکرد.

    بعد منو مجبور کرد سکه هام رو گم کنم منم ۹۰۰ دلش رو کم کردم.ولی بازم تغییری نکرد.بعدش با اینکه حق مکان با من بود مجبورم کرد از قم بریم کرج. همش تو این ۳سال فقط بهم میگفت طلاقت میدم. منم از این کلمه خیلی می‌ترسیدم.ساعتها پیشش گریه میکردم التماسش میکردم طلاقم نده. خیلی دوستش داشتم.همیشه میترسیدم از دستش بدم. الان دوماهه منو گذاشته خونه بابام رفته. بعدشم دادخواست طلاق داره. به نظرتون طلاق بهترین راهه. یعنی طلاق بگیرم زندگیم بهتر میشه

    • ◄Responder► , نوامبر 5, 2015 @ 3:36 ب.ظ

      بدبختانه خانم ها و یا اقایون چنان از طلاق وحشت دارن که تمام زندگیشون رو فلج میکنن … دوست عزیز وقتی خدارو دارید پس نگران چی هستید ؟ وقتی اینطوری خودتون رو در مقابل طلاق خفیف میکنید طرف مقابل از شما سوء استفاده خواهد کرد
      بهتره کمی فکر کنید و موقعیت خودتون رو پیدا کنید و ببینید با این زندگی چه چیزی رو بدست اوردید و چه چیزایی رو ازدست دادید ؟
      مسلما” با این ازدواج شما به جایی بخواهید رسید و زندگیتون رو تباه میکنید با خانواده صحبت کنید و حتما” در این مورد با مشاوری مجرب مشورت کنید
      لازمه اعتماد به نفس داشته باشید و بعد وکیلی خوب که بتونید با درخواست مهریه و نفقه و حق و حقوقتون به نتیجه برسید و از هیچ چیزی واهمه نداشته باشید

  • سحر سادات , نوامبر 11, 2015 @ 8:16 ق.ظ

    سلام.مدت ۱۸ سال است ازدواج کردم و فرزند دارم همسرم ۳ سال پیش ۳ بار به من خیانت کرد و هر بار با فهمیدن من قول اکید داد که تکرار نکند من بخشش کردم
    و حالا فهمیدم که مدت ۲ سال است با همآن فرد با صیغه موقت زندگی و منزل داشته
    بعد از فهمیدن من اظهار کرد هیچ علاقه ای به اون زن نداشته و از روی نادانی و اشتباه این کار رو کرده بوده و مدتی بوده خودش خسته شده بود و قصد رد کردن اون زن رو داشته البته متوجه شده بوده که اون زن با مرد دیگری هم در ارتباط است و سر این مسیله اون زن رو کتک هم زده بوده
    و از من ۱ فرصت دیگه خواست به عنوان آخرین فرصت
    البته اون خانه و زندگی رو هم خراب کرد و گفت به آخر رسیده و دیگه نمیخواد ادامه بده و من هم هر تعهد محضری و مالی بخواهم قبول میکند
    من هم واقعا نمیدانم که راست میگوید یا باز مرا فریب میدهد و تنها به خاطر فرزندانم که آسیب نبینند نمیتوانم تصمیم درست را تشخیص دهم.
    لطفا راهنمایی ام کنید.

    • ◄Responder► , نوامبر 12, 2015 @ 2:01 ب.ظ

      به هر حال این به خواست شما بستگی داره که اعتماد کنید یا نه چون این رفتار میتونه در آینده اتفاق بیفته و یا اتفاق هم نیفته
      پس اگر به خاطر فرزندتون صبر کنید بهتره با ایشون صحبت کنید و ببینید چه چیزی عاملش بوده شاید رفتارهای شما جذب کننده برای ایشون نباشه

  • هستی , نوامبر 13, 2015 @ 11:25 ب.ظ

    سلام.من دختری۲۷ساله هستم.۴ساله ازدواج کردم.همسرم با منشی های شرکتش ارتباط پیامکی داره و کلمات محبت امیز به ان ها میگوید.ظاهر انها نیز در محیط کار مناسب نمی باشد.خیلی سر این موضوع باهم دعوا کردیم ولی فایده ای نداشته و این کار تکرار می شود.او این ارتباط را محبت کاری قلمداد می کند و میگوید تو نباید گوشی من را چک کنی.من دیگه خسته شدم و حاضر نیستم دیگر بیشتر از این اذیت بشوم.لطفا راهنماییم نمایید.

    • ◄Responder► , نوامبر 14, 2015 @ 1:59 ب.ظ

      خب خودتون میگید کلمات محبت امیز و این نشون میده شما به جای محبت کردن به ایشون زندگی رو به خودتون و ایشون سخت کردید و ایشون رو زیر ذره بین قرار دادید
      بهتره بدون اینکه رفتارتون مصنوعی باشه محبتون رو نسبت به ایشون زیاد کنید تا بتونید نظرش رو به خودتون جلب کرده باشید

      • هستی , نوامبر 14, 2015 @ 3:37 ب.ظ

        ولی خودش میگه تو از هر نظر ایده الی و من هیچ چیز توی زندگیم کم ندارم.ولی میگه این محبتی که به اونها میکنم با عشقی که به تو دارم فرق میکنه.من از هر لحاظ به شوهرم محبت میکنم و خودشم هم این را قبول داره و همیشه میگه.این محبت اینقدر هست که دیگران نیز ان را ابراز می کنند.

  • مهرگان , نوامبر 21, 2015 @ 1:29 ب.ظ

    سلام من یه خانم ۳۳ ساله هستم که مدت ۱۵ سال از ازدواجم میگذره و یک دختر۹ ساله دارم .
    توی زندگی همیشه احساس میکردیم که نوک قله خوشبختی هستیم .تا اینکه چند وقت پیش متوجه شدم همسرم یکی دو ساله قرص ترامادول مصرف میکنه.
    همیشه برای سکس و شب نشینی های دو نفرمون بهترین شرایط و آماده میکردیم به خصوص همسرم بیشتر شرایط و مهیا میکرد چون من کارمند هستم .
    الان خیلی حساس شدم مخصوصا” از وقتی اطلاعاتم در مورد قرص بیشتر شده خیلی بهش گیر میدم.
    نمیدونم چه رفتاری بکنم .
    ضمن اینکه من و همسرم عاشقانه همدیگه رو دوست داریم.
    اما من نگرانش هستم. الان چهار روز یکبار یک چهارم قرص ترامادول ۲۰۰ و میخوره.
    اگر مرکز خاص و مجربی سراغ دارید معرفی کنید لطفا”.

  • علی , نوامبر 23, 2015 @ 1:36 ب.ظ

    سلام من ۲۱سالمه و۳ماهه ازدواج کردم و ۱روز خوش ندیدم.همسرم ۱۵سالشه.خیلی خودخواه وخودبین است وفقط به فکرخانواده پدری خودش است واز طرفی مادرزنم خیلی درزندگی مادخالت میکند .همسرم میخواهد اختیار زدگی مشترکمون دست اوباشد همانطورکه اختیارزندگی پدری اش دست مادرش است وحرف اول وآخررا مادرش میزند.همسرم به من میگوید تواصلا نباید بامادر وخواهرت که۸ماهش است گرم بگیری.

    • ◄Responder► , نوامبر 25, 2015 @ 2:02 ب.ظ

      به همین دلیله ازدواج قبل از ۲۵ سالگی رو توصیه نمیکنن چون باید فرد به بلوغ فکری و عاطفی رسیده باشه …
      و این به دست خود شماست که رفتار و مشاوره ای که دارید چه راهکاری رو به کار بگیرید … و گرنه نباید انتظار معجزه از یک بچه به عنوان همسر داشته باشید
      در این مورد میتونید با متخصصین کانون مشاوران ایران، مشاوره تلفنی/تخصصی داشته باشید
      ۰۲۱-۲۲۳۵۴۲۸۲

  • مینا , نوامبر 23, 2015 @ 4:56 ب.ظ

    سلام من نیاز دارم به صورت خصوصی از شما مشاوره بگیرم.امکان تماس با ایمیل شما وجود داره؟

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد.