مرکز مشاوره

مرکز مشاوره قم

مرکز مشاوره قم

مرکز مشاوره امام خمینی ، مرکز مشاوره امین

با نگاهی به تاریخ بشریت در میابیم که انسان از همان ابتدای خلقت برای رفع امور خود نیازمند کمک بوده و همواره باید فردی را در کنار خود داشته باشد، رفته رفته با به وجود آمدن خانواده ها و همچنین پیشرفت مشکلات کسانی برای کمک انتخاب می شدند که صلاحیت مشاوره دادن را داشته و از تجربه کافی بهره مند بوده اند. این افراد می توانند در مقاطع بحرانی  زندگی خانواده را نجات داده و با رهنمود های خود گره گشای یک مشکل باشند. پس مشورت گرفتن و مشاوره دادن شروعی تاریخیخ داشته و اهمیت بسیاری در زندگی دارد.

شماره های تماس 01

مرکز مشاوره ارم ، مرکز مشاوره جمهوری ، مرکز مشاوره انقلاب

از این رو و برای رفع این نیاز ابتدایی و همچنین به منظور ارتقاء سطح علمی جامعه و کمک به فرهنگ کشور اقدام به راه اندازی مرکز مشاوره قم کرده ایم.این مرکز با برپایی شعب متعدد شامل مشاوره ازدواج امام خمینی ، مشاوره خانواده ارم ، مشاوره خانواده امام خمینی ، مشاوره ازدواج ارم، مشاوره خانواده جمهوری، و با به کارگیری مشاوران مجرب در مرکز مشاوره آماده ارائه خدمات به شما عزیزان می باشد.

مشاوران و روانشناسان ما در نمایندگی های مرکز مشاوره قم در همه مناطق و دیگر نمایندگی ها پذیرای مردم عزیز خواهند بود.

دوماه میشه که عقد کردم خانواده شوهرم وضع مالی چندان جالبی ندارن

سلام من حدودا دوماه میشه که عقد کردم خانواده شوهرم وضع مالی چندان جالبی ندارن.

و من اینو بعد عقد فهمیدم اما سعی کردم کنار بیام و به خاطر پول زندگیمو خراب نکنم حتی پیش اومد که از شوهرم چیزهایی میخاستم و برام تهیه نمیکرد و غیر مستقیم بهم میفهموند که باید کنار بیام منم مخالفتی نمیکردم و خیلی از چیزایی که احتیاج داشتم مث لباس رو به پدرم میگفتم تا اون برام تهیه کنه.

حتا یه مدت خودم سر کار رفتم تا از شوهرم پول چندانی نخام تا اون بتونه با خیال راحتتری فقط به مخارج عروسی فکر کنه اما الان میبینم که انگار فقط برا من نمیخاد خرج کنه چون خودش مسافرتای انچنانی میره و حتی اگه به کسی پول قرض میده و بهش میگم که پولتو پس بگیر میگه ولش کن چند وقت پیش ازش خواستم برام گوشی بگیره اما نگرفت و گفت فعلا نمیتونم.

این در حالیه که بعد اون مسافرتی داشت که خرجش تو اون مسافرت از پول گوشی موبایلی که من میخاستم خیلی بیشتر شد باهمم که بیرون میریم مدام ازم میخاد که یا بیرون غذا نخوریم یا اگه میخوریم غذاهای ارزون قیمت بخوریم درحالی که من تاحالا غذای گرونی نخوردم

پاسخ
دوست عزیز گرچه نمیشه یک طرفه قضاوت کرد ولی خب مساله ای که هست باید بدونید رفتار خود شما باعث ایجاد عادت هایی شده است.
زوجین از ابتدا باید یاد بگیرند درخواست هایی که دارند را محترمانه مطرح کنند .
و اینکه خوب خود شما تلاش کردید که مراعات ایشون رو داشته باشید و البته که کار نادرستی نبوده ولی به هر حال ظاهرا باعث توقع شده است و ایشون اصلا حواسشون نیست که خوب این کار جهتد لطف به ایشون بوده بلکه به صورت وظیفه قلمداد شده است.
بهتر است راحت نظرات رو مطرح کنید و اصلا البته طوری نباشد که خیلی مساله حاد مطرح شود در مورد اینکه خوب ایشون باید بدونند که وظیفه مخارج به عهدشونه و نوع گفتن شمتا اهمیت دارد.
اینکه ایشون مسافرت های پر هزینه ای داشته باشند البته اگر کاری نباشد و بعد شاید درخواست های هر چند کوچک را ندید بگیرند و یا در بیرون نگران این باششند که غذای گران قیمت سفراش ندهید همه و همه مشکلاتی را ایجاد خواهد کرد که باید دقت داشته باشید .
که باید تغییر رویه کاملا مشخص نباشد ابتدا که مخالفت هایی را داشته باشد بلکه کم کم اگر مثلا فلان خرید را پدرتون انجام می داند از همسرتون مطالبه کنید و با رفتارتون نشون بدید که ناراحت شدید .
البته مدیریت رفتار رو اگر حضوری مراجعه داشته باشید بهتر خواهید اموخت بیته به شرایط و البته که باید دید طرف مقابل چه شرایطی دارد و صحبت های او را هم شنید در هر حال امیدوارم مساله رفع شود

در این مورد میتونید با متخصصین کانون مشاوران ایران، مشاوره تلفنی/تخصصی داشته باشید
۰۲۱۸۸۴۱۹۸۳۲
موفق باشید

شک به همسر

شک از آن موضوعاتی است که در زندگی همه انسان‌ها وجود دارد .
اما گاهی می‌تواند حسابی دردسرآفرین شود و زندگی را ویران کند .
پس باید با آن برخورد کرد. اگر همسری شکاک دارید یا خودتان شکاک هستید .
و شک به همسر دارید یا قصد ازدواج دارید، این مطلب را بخوانید.
دو محور اصلی و بسیار مهم هر رابطه‌ای و به‌ خصوص در زندگی مشترک ، اعتماد و احترام است‌.
و اگر هرکدام از این دو محور آسیب ببینند ممکن است رابطه کاملاً از بین برود.
در حقیقت این دو ،خط قرمز‌هایی هستند که هیچگاه نباید از آنها عبور کرد.
به محض اینکه بی‌اعتمادی در رابطه‌ای به‌ وجود بیاید رابطه به سمت ویرانی می‌رود.
شک به همسر از آن چیزهایی است که می‌تواند هم احترام و هم اعتماد را در زندگی زناشویی از بین ببرد.
و به‌ تدریج پناهگاه امن خانه و زندگی مشترک را به جهنمی تبدیل کند.
هر‌کدام از ما دست کم یکبار در زندگی شک را تجربه کرده‌ایم.
ولی شک در هیچ کجا مثل زندگی مشترک و شک به همسر نمی‌تواند مخرب باشد.

پاسخ

دوست عزیز ببینید شما قبل از ازدواج دوم باید می توانستید مساله را حل کنید که به هر حال فرد جدید هم مرد است ووممکنه انتقال صورت بگیرد.

و شما دقیقا همان دید منفی که به خاطر خیانت بوده را بخواهید منتقل کنید.

دقت داشته باشید هر فردی در زندگی با مشکلاتی رو به رو می شود که شاید حل انها سخت باشد.

ولی مساله بدبینی به خاطر یک زحدگی ناموفق مساله مهمی است که دقیقا مدیریت درست شما را می طلبد و باید بتوانید این مساله را به درستی مدیریت کنید .

در هر صورت امیدوارم خوشبخت باشید و با مراجعه مساله حل شود

در این مورد میتونید با متخصصین کانون مشاوران ایران، مشاوره تلفنی/تخصصی داشته باشید
۹۸۲۱۲۲۳۵۴۳۰۴
موفق باشید

پاسخ مرکز مشاوره

دوست عزیز حرف شما کاملا درست است و به هر حال در زندگی قرار گرفتن در برخی شرایط دشوار خواست خداوند است و بنده کاره ای نیست .ولی اینکه وقتی در شرایط سخت قرار می گیریم چگونه شرایط را مدیریت کنیم اهمیت ویزه ای دارد .

همسر شما به شماخیانت کردند و شما کاملا مدارک و شواهدی دارید بهتر است ایشون رو مجبورکنید درمورد این مساله برای شما حرف بزنند و بفرمایید دلایل رو مطرح کنند بهتر است

هیجانات را مدیریت کنید و احساساتی نشوید و خودتون شروع کننده باشید و بفرمایید به چندین دلیل متوجه این مساله شدید و برای شما اهمیت دارد که دقیقا بدانید اگر ایرادی از شماست تلاش کنید مرتفع شود و بفرمایید با این شرایط که ایشون تمایلی به صحبت ندارند شک و تردیدها بیشتر می شود

و خب در زندگی مشترک شما موثر است اگر واقعا هیچ کدام از این راها ها جواب نداد در مورد طلاق صرف تهدید صحبت کنید و بفرمایید نمی توانید مدام در تردید زندگی کنید مگر ایشون مایل باشند این تردیدها را در شما مرتفع کنند .و شاهد تلاش برای رفع تردیدها در ایشون باشید .

در هر حال شایدمراجعه حضورس بسیار کمک کننده تر باشد امیدوارم خوشبخت باشید و مشکلات رف ع شود
از دعای خیر شما هم ممنونم
در این مورد میتونید با متخصصین کانون مشاوران ایران، مشاوره تلفنی/تخصصی داشته باشید
۰۲۱۲۲۶۸۹۵۳۴
موفق باشید

همسرم سخت برام پول خرج میکنه

من ۲ ساله که عقد کردم.همسرم سخت برام پول خرج میکنه.از زمانی که عقد کردیم دائم وام میگیره که بتونیم بریم سر زندگیمون منم با این موضوع مشکلی ندارم.ولی هر بار ازش میخوام چیزی برام بخره بهم میگه که ندارم و من هرچی پول جمع میکنم برای خودمونه و میخوام زودتر ببرمت.اما به نظر من اگر بخواد میتونه برام بخره.یا چند بار چیزایی و که ازش میخواستم وقتی مطمئن میشه لازم دارم هی کشش میده تا برخورد کنه به تولد یا سالگرد ازدواج و… تا به مناسبتی بهم بده هر چند هم قیمتش کم باشه مثلا ۲۰هزار تومن.من اصلا دختر ولخرجی نیستم وهمه ی نیاز هامو خانوادم برطرف میکنن اما بیشتر برای اینکه عادت نکنه بهش ی چیزایی و میگم ک بخره.و اگر مطمئن باشم همسرم دستش خالیه هیچ وقت تقاضای چیزی نمیکنم.اما ناراحتی من اینه که همسرم نمیخواد برام خرج کنه.من قهر بلد نیستم نمیدونم خوبه یا بد ولی هر بار دعوامون میشه بی نتیجس و ناراحت میشه که تو منو درک نمیکمی اشتباه فکر میکنی ک من نمیخوام خرج کنم و…لطفا راهنمایی کنید که چطور باهاش رفتار کنم.ممنون

با سلام دوست عزیز ممکنه واقعا مساله نداشتن درامد باشد ببیند اگر فردی خست داشته باشد همان مناسبت هم پیش بیاید خرید ی نمی کند و نداشتن را بهانه می کند .ولی وقتی خودتون می فرمایید ۲ سال عقد هستید و ایشون مدام در حال گرفتن وام برای تامین مخارج عروسی و زندگی اینده هستند یعنی خوب شرایط سخت است

.به هر حال سریع قضاوت نکنید و بدانید وقتی دعوا و ناراحتی در بین زوجین شکل می گیرد کم کم بسیاری از مسائل لوث و عادی می شود و ممکنه ایشون رو در روند لجبازی قرار بدهید

.این شما هستید که باید با زبان همسرتان اشنا باشید و اگر توقعی دارید درست مطرح کنید و وقتی در مناسبتی هدیه ای داده شد بسیار قدردان باشید و یاداوری کنید که توقعی نداشتید با شرایطی که داشتند برای شما هدیه ای هر چند ارزان قیمت هزینه کرده اند البته که مطالبات را هم داشته باشید هر چند خانواده تامین کننده باشندولی نحوه ی بیان بسیار اهمیت دارد .

گاهی مشکل ما نفهمیدن زبان یکدیگر است امیدوارم مراجعه حضوری داشته باشید و قبل از اینکه به منزل خود برودید مسائل ا حل و مدیریت کنید
خوشبخت باشید
در این مورد میتونید با متخصصین کانون مشاوران ایران، مشاوره تلفنی/تخصصی داشته باشید
۰۲۱۸۸۴۲۲۴۹۵
موفق باشید

من و همسرم قصد داریم دخول کامل بعد از عقدمون باشه

سلام ،من در دوران عقد هستم و ،اما دریک رابطه،در حالی که هردو لباس زیر پوشیده بودیم،منی همسرم روی لباس زیرم ریخت به طوری که کلا خیس شدم.

امکان حاملگی در این صورن وجود داره؟؟؟من بعد از این ماجرا پریودمو مثه سابق با شدم،اما بعضی جاها خوندم که امکان داره در عین پریودی حامله هم بشیم.مشاور عزیز حیلییی نگرانم،یعنی واقعا استزس اینو گرفتم که با تموم رعایتمون اتفاقی بیافته.
و از اونجایی که چن تا حالت های بارداری رو خوندم بیشتر ترسیدم.بی حالی،بزرگ شدن پستان(که قبل از خوندن فکر میگردم بخاطر رابطه منو و همسرم باسه )چند روزه هم هوس هر چی که گفته میشه رو میکنم،و امروز که علایم بارداری حوندم همه رو بهم ربط دادم ترسیدم،بعضی ها میگن بی بی چک هم میتونه خطا کنه(هنوز انجام ندادم،چون فک میکردم با پریود شدن این قضیه کنسله)میترسم بعد از چن ماه یهو بدونم حاملم(اخه بعضی ها میگن چن ماه پریود شدن ولی حامله بودن،یا اینکه دختر باکره هم حامله میشه)

در موارد نادر ممکنه چنین اتفاقاتی بیفته ولی احتمالش در مورد شما صفره
برای رهایی از این استرس بهتره تست خون بتای بارداری انجام بدید تا ۱۰۰ درصد از این موضوع خیالتون راحت بشه

با سلام سر کار خانم به هیچ وجه امکان بارداری در این شرایطی که دخول کامل نشده و حتی صرفا ریخته شدن منی روی لباس بوده امکان ندارد .ضمن اینکه اگر فردی باردار باشد پریود نمی شود یعنی با بارداری و لقاح در رحم خون قاعدگی قطع می شود و شرایط فیزیولوژیکی که نیاز به توضیح نیست

بنابراین به نظرم کمی اطلاعات رو در این زمینه افزایش بدهید و لدونید داشتن رابطه جنسی حتی با لباس خوب تغییرات فیزیکی در زن ایجاد می کند و اینکه به خاطر صرف انرری ممکنه به سمت مواد خوراکی فرد گرایش پیدا کند .

اگر بعد از رابطهدای عادت ماهانه قطع شد و عقب افتا د انگاه به بارداری شک کنید در غیر این صورت مساله خاصی وجود ندارد .امیدوارم زندگی موفقی داشته باشید
در این مورد میتونید با متخصصین کانون مشاوران ایران، مشاوره تلفنی/تخصصی داشته باشید
۰۲۱۲۲۶۸۹۵۳۴
موفق باشید

در حالت باکره بودن حاملگی رخ می دهد

دوست عزیز بله در حالت باکره بودن حاملگ رخ می دهد و تحت شرایط خاص این اتفاق می افتد ولی در مورد شما اصلا امکان بارداری وجود ندارد .و نگران نباشید .
می تونید تست هم بدهید وخوب وقتی منی وارد وا
زن نشده باشد مشکلی وجود نخواهدد داشت و علائم بارداری کاذب هم وجود دارد و اینکه خون قادعدگی یعنی جسم بارداری اتفاق نیفتده که تخمک لقاح پیدا کندخونریری نداریم

در این مورد میتونید با متخصصین کانون مشاوران ایران، مشاوره تلفنی/تخصصی داشته باشید
۰۲۱۲۲۶۸۹۵۳۴
موفق باشید

با سلام
دوست عزیز بله در حالت باکره بودن حاملگ رخ می دهد و تحت شرایط خاص این اتفاق می افتد ولی در مورد شما اصلا امکان بارداری وجود ندارد .و نگران نباشید .
می تونید تست هم بدهید وخوب وقتی منی وارد وا
زن نشده باشد مشکلی وجود نخواهدد داشت و علائم بارداری کاذب هم وجود دارد و اینکه خون قادعدگی یعنی جسم

احساس میکنم در انتخاب همسر اشتباه کردم

سلام خسته نباشید.من حدود یک ماهی میشه عقد کردم و از زمانی که عقد کردم احساس میکنم در انتخاب همسر اشتباه کردم و بهش علاقه ای ندارم.در طول روز مدام افکارم اذیتم میکنه به طوری که دوس دارم یکسره بخوابم تا از این افکار دور باشم…موندم چیکار کنم تا از این حس پشیمانی راحت بشم …لطفا راهنماییم کنین دلیل این می میلی در من از چیه؟؟؟

سلام بهتره اگر واقعا به ایشون بی میل هستید با ایشون در میان بگذارید اگر ایشون راهکاری داشتند که خوب و این نشان دهنده علاقه به شماست و اگر ایشون راهکاری برای رفع مساله نداشتند و از شما خواستند که پیگیر درمان باشید و اگر مشکلی است بررسی شود خوب برای خفظ زندگی این کار را انجام دهید البته اگر در عین کم میل شدن و ..علاقه ای به حفظ زندگی وجود دارد شاید بهتر باشد اکنون که فرزندی نداری تصمیم درست را گرقت موفق باشید

اعتماد اول ازدواج مرکز مشاوره قم

سلام دختری ۲۰ ساله هستم که به تازگی با جوانی نامزد کرده ام کاملا بهش اعتماد داشتم با اینکه میدونستم شغلش جوری هست که اکثرا باخانوماارتباط داره اما چند وقت پیش به صورت خیلی اتفاقی وبرای شوخی باهاش گوشیشو گرفتم و وانمود کردم که دارم چکش میکنم که به صورت خیلی اتفاقی وارد قسمتی از گوشیش شدم که چیزهایی دیدم که برام قابل باور نبود در اوج ناباوری دیدم

که قبل خواستگاری و عقدمون با دخترای دیگه ایی ارتباط داشته و چه بسا که این ارتباطها همین الانشم وجود داشته باشه اون لحظه انگار دنیا رو سرم خراب شد انقدر گریه کردم که فهمید یه چیزی شده ولی من بهش چیزی نگفتم

و دلیل گریه هامو دلخوری از خواهرم اعلام کردم اما بعد اون هر درخواست جنسی که ازم داشت پس میزدم و در واقع نمیتونستم قبول کنم چون یه جور حس احمق بودن بهم دست میداد و مدام با خودم میگم یعنی اون همه دوستت دارماش وعاشقت هستم کشک بوده ؟

دیگه حتی نمیدونم خودم چه حسی بهش دارم به خانواده ام هم چیزی از این قضیه نگفتم و پنهان کردم حس میکنم فقط برای رفع نیازهای جنسی اش به سراغ من اومده و هیچ حس دیگه ایی به من نداره ودرواقع دلش پیش همون دوست دختراشه نمیدونم باید چیکار کنم خواهش میکنم کمکم کنید

با سلام سر کار خانم ببینید ماندن در این برزخ و نداشتن رابطه تا چه زمانی منکن است به هر حال باید برای ادامه زندگی تصمیم درستی بگیرید و خب فرصت ها رو از دست ندهید

.ببینید ایشون روابطی دارند اول باید دید ایا قبل از نامزدی بوده و یا اکنون هم ادامه دارد اگر قبلش بوده باشد شاید نتوان با صراحت تصمین گرفت چون ممکنه هر فردی در دوران مجردی اشتباهاتی را دچار شود ولی اگر اکنون با وجوو تعهد به شما چنین رفتارهایی دارند مساله دیگری است ضمن اینکه چرا از ایشون پنهان کردید ببینید بهتره با ۷ودش مساله رو مطرح کنید تا اگر صرفا سو تفاهم بوده متوجه شوید

این ه توضیحات ایشون در تصمیم برای اینده نقش تعیبن کننده ای دارد اگر ایشون ایی روابط رو عادی قلمداد کردند و اصلا مشکلی در این روابط نداشتند و حتی توجیه کردند خب ادامه دادن فقط باعث ایجاد مسائل روحی و جسمی شما خواهد شد و حتی زندگی که اصلا رنگ و بوی زندگی ندارد .

ولی اگر ایشون پشیمون بودند و زمان خواستند تا جبران کنند مساله دیگری است و خب شاید همراهی شما انگیز ه ای برای ساختن دوباره باشد ولی هر چند علاقه وجود دارد اگر فکر کردید مساله رفع نخواهد شد بدونید ادامه دادن اشتباه است در هر حال امیدوارم مساله ای نباشد و به زودی حل شود.بعتره حتما حضوری مراجعه ای داشته باشید
در این مورد میتونید با متخصصین کانون مشاوران ایران، مشاوره تلفنی/تخصصی داشته باشید
۰۲۱۲۲۶۸۹۵۳۴
موفق باشید

سلام خدمت شما.دوماهه عقد کردم .خانوادم با ازدواج من با این شخص مخالف بودند خودمم نمیدونم چرا همچین کاری کردم درحالی که به شخص دیگه ای علاقه داشتم..

من لیسانس دارم وهمسرم دیپلم .۲۲سالمه و۶سال اخلاف سنی داریم اما نمیدونم چرا حرفامو نمیفهمه وقتی باهم بحث میکنیم انقد خودشو به نفهمی میزنه اعصابم بهم میریزه.

منطقی صحبت نمیکنه.حالا بعداز عقد تفاوت هارو میبینم .وضعیت مالی خوبی نداره…اما هرچی بخوام برام فراهم میکنه ازیه طرف دلم براش میسوزه ازیه طرفم لج میکنم وباخودم میگم حقشه بزار خرج کنه ..مدام با شوهر خواهرم مقایسش میکنم..

خسته شدم دوست ندارم مقایسش کنم اما اتا بهش نگم خودش به ذهنش نمیرسه که باید چیکار کنه.شوهر خواهرم هروقت به دیدن خواهرم میاد براش گل وهدیه میاره

یا خیلی کارای دیگه اما همسرم تا نگم انجام نمیده دلیلشم اینه که میگه من سوسول بازی بلد نیستم.میگفتن دوران نامزدی بهترین دورانه اما تو این دوماه برای من فقط دعوا وگریه بوده شوهر خواهرم هم تحصیلاتش دیپلمه وسنشم از همسرم کمتره.

خسته شدم داغونم ،حتی نمیتونم با خانوادم درودل کنم چون میگن انتخاب خودت بوده.راهنماییم کنید لطفن

شک در انتخاب همسر

بهتره بدونید وقتی خودتون انتخابش کردید نباید هیچ گله و شکایتی باشه
شما خودتون انتخاب میکنید بعد به دنبال مشاوره و اصلاح هستید؟
در یک کلام این شخص تا اخر عمر همین هست که امروز میبینید و شما باید یا نگرشتون رو تغییر بدید ؟ یا اینکه راه سخت تر و انتخاب کنید
به هر حال با این شرایط فکری شما در آینده این زندگی به شدت وارد تنش خواهد شد
با خانواده صحبت کنید ولی تقصیرو گردن طرف مقابل نندازید بلکه خودتون رو مقصر بدونید تا بتونید راهکاری مناسب پیدا کنید
هر چقدر تعلل کنید تصمیم گیری سخت خواهد شد

با سلام
دوست گرامی درسته خانواده شما مخالف بودند و به هر حال ازدواج اتفاق افتاده اگر دقیق شوید با مواردی که خود شما مطرح می منید ایشون انقدر که هم می فرمایید فرد نامناسبی برای شما نیستند مقایسه در زندگی مخصوصا مردها را مقایسه کردن باعث دلسردی می شود .

و مشکلات را ایجاد می کند .خودتون دهم می فرمایید جایی دلتون می سوزه ولی خب باز رفتارتون رو کنترل نمی کنید هر چند ایشون غیر منطقی باشند و زبان مشترکی نداشته باشید اکنون همسر شما هستند باید با شرایط خودتون رو منطبق کنید و مسئولیت انتخابتون رو بپذیرید مشخص نیست اگر فرد دیگری بود با او خوشبخت می شدید یا خیر ؟چون در هر حال شما باید مدیریت رفتاری داشته باشید و خب ایشون رو متناسب با انتظارات پیش ببرید البته با لحن مناسب و درخواست و انتظارات واقع بینانه هیچ وقت خودتون رو با دیگران مقایسه نکنید شما که از همه شرایط اطلاع ندارید شاید به هر حال خواهر شما هم در جاهایی مشکلاتی دارد که شما مطلع نیستید چون هیچ زندگی بدون مشکل نیست شما ممکنه به زندگیتون به شکلی نگاه کنید که اشتباه کردید

و خب دلسرد از ادامه دادن و اصلح و تغییر همسر و یا ممکنه بالعکس به زندگی به چشم تجربه جدید نگاه کنید و انقدر درخودتون انعطاف رو ببنید که بتوانید از همسرتون فردی اایده ال بسازید در هر حال امیدوارم خوشبخت باشید مراجعه حضوری در افزایش انگیزه و رفع مسائل کمک کننده خواهد بود

در این مورد میتونید با متخصصین کانون مشاوران ایران، مشاوره تلفنی/تخصصی داشته باشید
۰۲۱۲۲۶۸۹۵۳۴
موفق باشید

من و یه آقایی مدت ۷ماه بهم علاقه مندیدم

اما اقا بخاطر شرایط مالی،که خانواده اش رو ساپورت میکنه نتونسته برای خواستگاری اقدام کنه
وخودم هم شاغل هستم
ازطرفی دوستش دارم اما ازطرفی کل حقوق دریافتیشو خرج خانواده اش میکنه این افکارمو به هم میریزه
لطفا راهنماییم کنید که چکار کنم

با سلام
اگر ایشون قصدشون ازدواجه شما باید خودتون شرایط رو بسنجید وقتی فردی در شرایط فعلی وظیفه ساپورت خانواده را دارد بعد از ازدواج باید خرج دو خانواده رو بده ایا براش مقدروه و اصلا شما چقدر این مساله رو می پذیرد ؟اگر پذیرشی ندارید بدونید نمی تونید به یک باره این شرایط رو تغییر بدید هر چند عاشق ایشون باشید ولی اگر چون خودتون شاغلی می تونید برخی مسائل رو اول زندگی تحمل کنید خوب از ایشون بخواهید که اقدام کنند و با همین شرایط می پذیرید و می تونید خانواده رو هم قانع کنید .که خب به لحاظ مالی چنین شرایطی داند اقدام کنند ولی اگر با همه علاقه و دلبستگی منطقی که نگاه می کنید نمی تونید بپذیرید یک نفر تا این حد خانواده رو ساپورت کنه بهتره اصلا اقدام نکنید و همین جا با همه سختی هایی که ب لحاظ روحی دارد مساله را تمام کنید البته که خودتون به تناسب شرایط بهتر می دونید صلاحتون چیست ولی برای ازدواج بهتره منطقی جوانب رو بررسی کنید و ببنید در چه زمینه هایی می توانید انعطاف داشته باشید
امیدوارم در نهایت خوشبخت باشید
در این مورد میتونید با متخصصین کانون مشاوران ایران، مشاوره تلفنی/تخصصی داشته باشید
۰۲۱۸۸۴۱۹۸۳۲
موفق باشید

منبع: com.مرکزمشاوره


صفحه اصلی سایت مرکز مشاوره

administrator

مقالات مرتبط

387 نظرات

  • soheyla , دسامبر 14, 2015 @ 2:18 ق.ظ

    سلام من حدود سه ساله ازدواج کردم البته هنوز یکسال نشده که اومدیم خونه خودمون.درطی دو سالی که عقد بودم همیشه باهمسرم دعواهای شدید داشتیم انقدر که کارم به بیمارستان میکشید شوهرم شدیدا بد دهن هست گاهی وقتها هم دستش رو روی منبلند میکنه همیشه توی دعوا من و خانوادم رو زیر سوال میبره و هر اتفاقی که توی خانوادم بیوفته رو توی چشمم میکنه همیشه از اینکه پیشش درددل کنم میترسم خیلی تنبل هست سرکار درست نمیره پیش پدرش کارمیکنه و دستش مدام جلوی باباش درازه ،، ازنظر مالی و تحصیلی از من ضعیف تر و پایین تره از خودس هیچ استقلالی نداره کلا همه کارهاش رو با اجازه پدرومادرش انجام میده و همه چیز رو از من پنهان میکنه از من شش سال کوچکتره خیلی وقته که کنارش احساس خوبی ندارم انقدر باهم دعوا داریم که همسایه ها همه فهمیدن همه کارهاش مثل بچه هاست توی هیچی باهم تفاهم نداریم از اول هم خیلی ها گفتند این فاصله سنی بین زن و مرد درست نیست اما همسرم شدیدا برای ازدواح بامن سماجت میکرد الان شدیدا نسبت به زندگیم سرد شدم و بهش علاقه ایی ندارمنمیدونم جدا بشم یا ممکنه خوب بشه

    • ◄Responder► , دسامبر 14, 2015 @ 9:07 ب.ظ

      در هر دو مسیر میتونید حرکت کنید ولی قبل از اینکه به جدایی فکر کنید میتونید مشاوره کنید و راهکارهایی رو به کار بگیرید بعد از این موضوع به راحتی میتونید به این نتیجه برسید آیا صبر کردن به پای چنین فردی صحیح هست یا خیر؟
      در این مورد میتونید با متخصصین کانون مشاوران ایران، مشاوره تلفنی/تخصصی داشته باشید
      دفتر قیطریه:
      ۰۲۱-۲۲۶۸۹۵۵۸ خط ویژه
      دفتر سعادت آباد:
      ۰۲۱-۲۲۳۵۴۲۸۲ خط ویژه
      دفتر شریعتی:
      ۰۲۱-۸۸۴۲۲۴۹۵ خط ویژه

    • حدیث , آگوست 26, 2016 @ 3:09 ق.ظ

      مسلما ازدواجی که با عقلانیت شروع نشه ختم به خیر نخواهد شد.ان شالله مشکل شما خواهرم حل بشه.

  • زهرا , دسامبر 19, 2015 @ 3:49 ب.ظ

    سلام.من ۲سالونیم هست ازدواج کردم.۳ماهه خونه خودم اومدم.شوهرمو خیلی دوست دارم.از زیادی دوست داشتن حساسیت های بی مورد نسبت بهش دارم.سر چیزای بی خود بحثمون میشه و قهرمیکنیم.در حالت عادی خیلی راحت صحبتشو میکنه چیزی باب میلش نباشه رو به من میگه تا تغییر بدم و همیشه میگه که من تورو کامل میخوام همین مشکلات کوچیکم نباید داشته باشی.زمان قهر کردنامون به هیچ وجه با من حرف نمیزنه اصلا تا من برم جلو.خب منم سختمه هربار قدم جلو بزارم.وقتی هم اشتی میکنیم باز تکرار میکنه که مقصر تویی.تو رفتارت درست نیست.اما من متاسفانه حرف نمیزنم فقط نگاه میکنم.اگرم چیزی ببینم میترسم بگم چون چندباری اون اوایل که میگفتم یه جوری توپو توی زمین من مینداخت و مرا قانع میکرد که مشکل فقط ازمنه من کارم درسته.چون حقوق خونده نمیشه به هیچ وجه باهاش بحث کرد کم میاری و مقصری.از اونجا هم که به شدت دوسش دارم میمیرم باهاش حرف نزنم.واقعا مغروره.و میگه غرورمو ب هیچی نمیفروشم.این غرور فقط برای منه نه کس دیگه ایی.الان ۱۰روزه بامن قهر کرده و کلامی حرف نمیزنه.به مرز جنون رسیدم.دایم باگوشیش ور میره.منو نمیبینه.خیلی سخته.هیچ خوشی نیست.هیچی.

    • ◄Responder► , دسامبر 21, 2015 @ 10:56 ق.ظ

      وقتی که تعادل املاح معدنی در بدن بهم می خورد, انسان با کمترین برخوردی عصبی می شود و هم چنین کار غدد درون ریز در بدن مختل می شود. همین امر موجب می شود که ترشحات طبیعی معده مختل شده و دو برابر حد طبیعی اسید ترشح شود.روزانه معده یک انسان بالغ حدود ۲ لیتر اسید کلریدریک ترشح می کند که در هضم غذا نقش اصلی را ایفا می کند. وقتی که انسان دچار عصبیت می شود این مقدار اسید به دو برابر حجم واقعی و طبیعی خود می رسد که در واقع روزانه ۴ لیتر اسید معده که فوق العاده قوی است ترشح می شود. همچنین با عصبی شدن کار غدد درون ریز از جمله: غده هیپوفیز در مغز, غده تیروئید در جلوی گردن و غدد پاراتیروئید و غده مهم و حیاتی لوزالمعده )پانکراس( و غده فوق العاده حیاتی فوق کلیه که اپینفرین و نوراپینفرین و کورتیزول ترشح می کنند مختل شده و تخمدان ها در خانم ها و بیضه ها در آقایان نیز کارشان مختل می شود.اختلال در غدد درون ریز موجب می گردد که سیستم داخلی بدن بهم ریخته و انسان از حالت تعادلی روحی و روانی خارج گردد اگر بخواهیم همه غدد درون ریز را بطور مفصل و جداگانه توضیح دهیم از حوصله اینجا خارج است و به همین مقدار اشاره بسنده می کنیم تا علت روشن شود. چون غدد درون ریز در بدن یک حالت پس خورد ) FeedBack ( را دارد و با سیستم عصبی و محرکهای شیمیایی کار می کند اگر این سیستم مختل شود، نتیجه مشخص است و آن عدم هماهنگی بین اندام های بدن است و این عدم هماهنگی یعنی اختلال در کلیه سیستمهای بدن انسان، در نهایت خارج شدن انسان از حالت تعادل و بیماری است.

      آنچه گفته شد علت پزشکی است واما علت روانشناسی زودرنج بودن:
      برخی افراد زود رنج و حساس هستنددکتر مجید صادقی متخصص روانپزشکی در گفتگو با خبرنگار بهداشت و درمان باشگاه خبرنگاران گفت: افراد در برابر مشکل و ناراحتی واکنشهای مختلفی را بروز می دهند. به عنوان مثال برخی پرخاش کرده، بعضی به گریه می افتند و افرادی هم قهر می کنند و بروز این عکس العملها در افراد با هم فرق دارد و به شخصیت فرد بستگی دارد.وی تصریح کرد: افرادی هستند که حساس بوده و زودرنج هستند و عواطفشان رقیق تر بوده که در برابر مشکل و ناراحتی بسیار زود ناراحت می شوند و از خود نمی توانند دفاع کنند.صادقی در مورد علت بسیار حساس بودن برخی افراد بیان کرد: علت ایجاد این حساسیت های زیاد و زود رنج بودن به شخصیت فرد، ژنتیک، یادگیری و تربیت فرد در دوران کودکی باز گشت می کند.وی به این افراد بسیار حساس که زود ناراحت می شود پیشنهاد کرد: در صورت انطباق ندادن خودبا شرایط محیط و کار و بروز اختلال و زندگیشان بهتر است برای روان درمانی به متخصص مربوطه مراجعه کنند.
      در این مورد میتونید با متخصصین کانون مشاوران ایران، مشاوره تلفنی/تخصصی داشته باشید
      دفتر قیطریه:
      ۰۲۱-۲۲۶۸۹۵۵۸ خط ویژه
      دفتر سعادت آباد:
      ۰۲۱-۲۲۳۵۴۲۸۲ خط ویژه
      دفتر شریعتی:
      ۰۲۱-۸۸۴۲۲۴۹۵ خط ویژه

  • مجید , ژانویه 18, 2016 @ 6:48 ب.ظ

    سلام باتوجه به مطالعات کمی که درمورد افسردگی حاد داشتم برادربزرگترم دقیقا علایم افسردگی شدید رو داره,مدت ۴یا۵سال مصرف شیشه داشته,چون دورازما بوده اطلاعات دقیقی از زندگیش ندارم,سابقهخودکشی و بستری تو بیمارستان روانپزشکی داره,اخیرا تویکی از کمپای ترک اعتیاد بستری بوده,ولی متأسفانه بازم اون حالات ناامیدی وپوچی و بدبینی شدید رو داره و بازم از خودکشی حرف میزنه,باتجربه بدی که توبیمارستان روانپزشکی داشته به هیچ عنوان حاضر نمیشه دوباره بشتری شه,لطفا کمکم کنید,

    • ◄Responder► , ژانویه 21, 2016 @ 5:27 ب.ظ

      در این مورد میتونید با متخصصین کانون مشاوران ایران، مشاوره تلفنی/تخصصی داشته باشید
      ۰۲۱-۲۲۳۵۴۲۸۲

      ۰۲۱-۸۸۴۲۲۴۹۵

  • نرگس , آوریل 4, 2016 @ 11:49 ق.ظ

    سلام,من دوساله ک وارد ی رابطه جدی شدم برای ازدواج ک البته هنوز محرم نیستیم,حقیقتش قدم اول رو ایشون برداشتن درزمانیک من اصلن تو فکر ازد نبود,مدت زیادی درگیر اصرارهاشون بودم درحالی ک وقتی خواستم بهش فکر کنم دیدم باظاهرش مشکل دارم,فک کردم از لاغری زیادشه ک با چاق شدن بهتر میشه,حتی یمدت باتمرین ک چاق شد تقریبا ظاهرشو پذیرفت,ولی درکل من اونقدری ک ایشون علاقه دارن بهم اون حس رو ندارم,از شعور و ادبشون خییلی راضیم اما هنوز بهد دوسال و نیم ارتباط نتونستم اونطور ک باید از ظاهرشون راضی باشم,راستش خجالت میکشم یروزی ب بقیه نشونش بدم,ازطرفی هم همش حس میکنم بااصرارهای ایشونه ک تا اینجا پیش اومدم,وقتی تلفنی یا چت صحبت میکنم میبینم همون کسی هست ک میخوام ب محض اینک عکسی چیزی ازش میبینم دلم خالی میشه,و فکر میکنم خیلی کمتر از منه و من زود تصمیم گرفتم,الانم کار بجایی کشیده شده ک نمیتونم اینو بهش بگم میترسم دلش بشکنه,اون فکر میکنه ک منم مث خودش انقدر دوسش دارم,درصورتیک تمام وجودم تردیده, همش فکر میکنم یکی تو مغزم بزور فرو کرده ک دوسش داشته باش,با اصرارو…واقعا نمیدونم ن راه پس دارم ن راه پیش انگار,ن میتونم بگذرم ازش ن میتونم قبولش کنم,…لطفا راهنماییم کنید انگار تو برزخم…

    • راهنما , آوریل 5, 2016 @ 11:01 ق.ظ

      باید بدونید قدم اول در ازدواج به دل هم نشستنه پس در این مورد سعی کنید واقع بینانه رفتار کنید و خودتون رو با دلایل توجیح نکنید
      پس وقتی به دل نتونسته بشینه دلیلی برای ادامه ندارید و خودتون رو بیهوده درگیر وابستگیش نکنید

  • سعید , آوریل 11, 2016 @ 11:51 ق.ظ

    سلام.من سعید۲۴ ساله
    من یکساله با دختری اشنا شدم ک فامیل های دورمون میشه و الان ۷ماهه ک ازدواج کردیم و عقدبسته ایم.اخلاقامون زمین تا اسمون فرق داره و همسرم از هیچکدوم خواسته هاش نمیگذره و چیزی ک بابه میلش نباشه متاسفانه عصاب خوردی راه میندازه..تعادل رفتاری نداره متاسفانه.مثلا شب اگه بحثمون بشه سره یک مسئله کوچیک تا صبح ادامه میده و اشک ادمو درمیاره.بعد صبحش جلو مامان بابام رفتار زننده ای نشون میده از خودش. سه ساعت بعدش خوب میشه و دوباره با یک مسئله کوچیک این روند تکرار میشه.الان ک برای شما مینویسم از زندگی باهاش خسته شدم و اصلا دوس ندارم پیشم باشه و میخوام راحت باشم و کاملا پشیمونم.متاسفانه از رفتارای عجیبش واقعا زده شدم.بسیار لجباز و مغروره .واقعا نمیدونم چیکار کنم.از طرفی دوسش دارم و از طرفی با این وضعیت واقعا تحمل این همه عصاب خوردیو ندارم.خواهشا کمکم کنید تو ب شرایطی هستم.اگه سوالی دارید ک جامع تر بشه گفته هام بگید.

    • راهنما , آوریل 11, 2016 @ 9:54 ب.ظ

      در این مورد میتونید با متخصصین کانون مشاوران ایران، مشاوره تلفنی/تخصصی داشته باشید
      ۰۲۱-۲۲۳۵۴۲۸۲
      ۰۲۱-۸۸۴۲۲۴۹۵

      این استدلال اشتباه باعث می‌شود برخی از افراد حتی زمانی که می‌دانند حق با همسرشان است باز هم مطابق نظر همسر خود رفتارنکنند و به تکرار رفتار اشتباه خود بپردازند، اقدامی که در نظر همسرشان چیزی جز لجبازی نیست. اما مسئله زمانی بغرنج‌تر می‌شود که همسران این دسته از افراد مهارت رفتار با لجباز‌ها را به خوبی بلد نباشند و حتی برای نشان دادن بد بودن این رفتار آگاهانه مقابله به مثل کنند و با رفتار متقابل سعی کنند رفتار همسرشان را اصلاح کنند غافل از اینکه این کار تنها آتش اختلافات را شعله ور می‌کند.
      برخی از افراد دیگر نیز سرزنش و ملامت یا قهر و کینه توزی را در برابر همسر لجباز خود پیش می‌گیرند که هر یک از این رفتار‌ها، به تنهایی می‌تواند صمیمیت و عشق را از زندگی مشترک بزداید.

      براستی بهترین شیوه رفتار با همسر لجباز و حرف نشنو چیست؟
      حجت الاسلام محمود حسنی‌نژاد، کار‌شناس ارشد روان‌شناسی، در پاسخ به این سوال راهکارهایی دارد:

      چگونه با انتقاد صحیح مانع لجبازی همسرمان شویم
      قبل از هر چیز باید توجه داشته باشید که زوجین در خانواده‌های متفاوت رشد کرده و تربیت شده‌اند و این تربیت‌های متفاوت سبب اختلاف نظر بین آن‌ها می‌شود؛ بنابراین اختلاف یک امر طبیعی بین همسران است. اما برای اینکه این اختلاف نظر‌ها به معضل در زندگی مشترک تبدیل نشود توصیه‌هایی قابل ذکر است:

      انتظارات خود را از همسرتان تعدیل کنید
      همانطور که شما از همسرتان توقعات و انتظاراتی دارید او نیز از شما انتظاراتی دارد؛ بنابراین نمی‌توانید بدون درنظر گرفتن انتظارات همسر، از او توقع داشته باشید که از شما حرف شنوی داشته باشد.

      از یادآوری نقاط مثبت غافل نشوید
      قبل از اینکه از نقاط ضعف همسرتان صحبت کنید نقاط قوتش را یادآوری کنید و قبل از هر انتقادی از او تعریف کنید همچنین در گفت‌و‌گو‌هایتان بیان کنید همانطور که شما از او انتقاد می‌کنید او نیز می‌تواند اشتباهات شما را بیان کند؛ چنین رفتاری سبب می‌شود همسرتان شما را آدم منصفی بداند و پذیرش بیشتری نسبت به حرف شما پیدا کند.

      اعتدال را رعایت کنید
      از همسرتان زیاد انتقاد نکنید؛ زیرا سبب می‌شود از اهمیت حرف شما کاسته شود. حضرت علی (ع) می‌فرمایند: «وقتی حرفی زیاد تکرار شود از ارزشش کاسته می‌شود.» لذا بعد از یک تذکر، به او فرصت فکر کردن بدهید و تذکرات خود را به طور مداوم تکرار نکنید.

      از رفتار انتقاد کنید نه از شخص
      به جای انتقاد از خود شخص از کار او انتقاد کنید، یعنی خود شخص را نکوهش نکنید بلکه عمل او را مورد انتقاد قرار دهید.

      تلافی ممنوع
      اگر همسرتان لجبازی می‌کند شما با لجبازی رفتار او را تلافی نکنید و با توجه به اینکه در ابتدای راه هستید، دقت کنید لجبازی در زندگی و رابطه شما به عادت تبدیل نشود.

      خودتان و همسرتان را بشناسید
      شناخت خود را نسبت به همسرتان بالا ببرید و سعی کنید درباره خودتان نیز به او اطلاعات بدهید و خط قرمز‌ها و ایده آل‌های زندگیتان را برای او بیان کنید و لازم است تعریف و نظر خودتان درباره مسائل مختلف زندگی را با تعریف همسرتان مقایسه کنید؛ زیرا واژه‌ها و مصداق‌ها در افراد مختلف، تفاوت دارد. به عنوان مثال ممکن است تعریف شما از تجملات با آنچه همسرتان در ذهن دارد متفاوت باشد.

      تفاوت‌ها را بپذیرید
      به تفاوت‌های بین زن و مرد توجه داشته باشید. با مطالعه کتاب‌هایی که در این زمینه، وجود دارد می‌توانید آگاهی خود را بالا ببرید. مثلا با توجه به اینکه نیاز اساسی خانم‌ها محبت است، سعی کنید با توجه کردن بیشتر به احساسات همسرتان و افزایش محبت کلامی، صمیمیت بیشتری در زندگی مشترکتان به وجود بیاورید.
      این صمیمیت باعث می‌شود همسرتان بیشتر به شما نزدیک شود و به حرف شما اهمیت دهد. وقتی شما به احساسات او اهمیت بدهید او نیز خط قرمزهای شما را زیر پا نمی‌گذارد؛ اما مقابله و مشاجره سبب جریحه دار شدن احساسات طرف مقابل می‌شود و او را به لجبازی وا می‌دارد.
      از سوی دیگر مردان نیز دوست دارند تکیه‌گاه خوبی برای همسرشان در مواجهه با مشکلات باشند، پس لازم است زنان حتی اگر تحصیلات یا موقعیت اقتصادی بهتری دارند باز هم در هنگام مشکلات به همسرشان رجوع کنند. این کار باعث می‌شود مردان احساس کنند جایگاه مدیریتی آن‌ها نزد همسر و فرزندانشان محفوظ مانده است.

  • مهدوی , آوریل 25, 2016 @ 6:11 ب.ظ

    با سلام من زنی هستم ۲۷ساله و ۱۰ ساله که ازدواج کردم وسه فرزند دارم چند سال به اینکه شوهرم به من خیانت میکنه شک داشتم و وقتی با هم صحبت میکردیم میگفت تو درمورد من اشتباه میکنی و من اصلا مال این حرفها نیستم در ضمن به من خیلی محبت و ابراز علاقه میکرد تا بلاخره من مچ اون رو بازنی که صیغه کرد و زنی که با او رابطه تلفنی داشت گرفتم و بعد کلی گریه کرد و گفت نفهمی کردم و منو ببخش طلاق نگیر و از این حرفها منم بهخاطر بچه هام نبخشیدمش ولی ماندم ولی او طوری رفتار میکنه که انگار هیچ اتفاقی نیافتاده در صورتی که من از اون موقع تا حالا یک بار هم نشده که به رابطه اون بازنها فکر نکنم و هر وقت هم که میخوام همه چیز را برای من توضیح بده عصبانی میشه و کلا بحث و عوض میکنه حالا من دو سوال از شما دارم یکی اینکه آیا امکان داره دوباره به من خیانت کنه و یکی اینکه من چطوری از فکر رابطه های اون بازنهی دیگر بیرون بیام ممنون از شما

    • راهنما , آوریل 25, 2016 @ 10:04 ب.ظ

      در مورد سوال اول کسی از آینده خبری نداره …
      در مورد سوال دوم

      وقتی کسی به شما خیانت می‌کند، روش درست یا روش غلط برای واکنش دادن به آن وجود ندارد. این یک تجربه شخصی بسیار عمیق و دردناک است و فقط خودتان می‌دانید چه رفتاری درمقابل آن باید نشان دهید.

      بااینحال، استفاده از توصیه‌های کسانیکه تجربه مشابهی داشته‌اند می‌تواند کمکتان کند. در زیر بهترین توصیه‌های خوانندگان مردمان در سایت و صفحه فیسبوکمان را برایتان جمع‌آوری کرده‌ایم تا بتوانید راحت‌تر با این مشکل کنار بیایید.

      ۱. «مدتی طول کشید تا من بتوانم این موضوع را فراموش کنم اما چیزی که خیلی به من کمک کرد این بود که به خودم یادآور می‌شدم، رفتار او، انتخاب خودش بوده است و من هیچ کنترلی روی آن نداشته‌ام. این امکان وجود دارد که چنین افرادی هیچوقت واقعاً خوشحال نباشند چون همیشه دنبال چیز دیگری هستند درحالیکه مشکل اصلی خودشانند. اما این طرف قضیه خود شما هستید که فوق‌العاده‌اید و می‌توانید با این مشکل هم مثل مشکلات دیگر زندگی کنار بیایید.»

      ۲. «عصبانیتتان را بیرون بریزید. وقتی من توانستم بالاخره این موضوع را پشت سر بگذارم، از شوهر سابقم و شریک خیانت او بخاطر درهایی که به روی من باز کردند، متشکر بودم. من آدم خوبی هستم (مطمئناً شما هم همینطور) و لایق بهترین‌ها. وقتی شوهرم با زنی دیگر به من خیانت کرد، این آزادی را به من داد تا بتوانم بهترین را برای خودم پیدا کنم.»

      ۳. «فریاد بکشید، گریه کنید و غصه بخورید. مطمئناً چنین اتفاقی باعث عصبانیتتان می‌شود، پس بگذارید که عصبانی شوید. هیچ چیز بدتر از این نیست که دیگران به شما بگویند که آرام باشید و خودتان را جمع و جور کنید.»

      ۴. «کمی صبر کرده و به موقعیتی که در آن هستید فکر کنید. بلافاصله به این اتفاق واکنش ندهید تا از تصمیمی که می‌گیرید، پشیمان نشوید. لازم نیست فوراً تصمیم بگیرید. و وقتی به اینکه چه می‌خواهید بکنید فکر کردید، برنامه‌ریزی کنید. این همان کاری بود که من انجام دادم. دفعه اولی که بخشیدم، نقشه‌ای داشتم که اگر چنین اتفاقی دوباره برایم افتاد، چه بکنم. وقتی به طور غیرقابل اجتنابی این اتفاق برایم تکرار شد، دیگر می‌دانستم که دقیقاً می‌خواهم چکار کنم، کجا می‌خواهم زندگی کنم، بچه‌هایم را به کدام مدرسه بفرستم، کارم را چه بکنم و …»

      ۵. «یادتان باشد که این انتخاب آنها بوده است، باوجود همه اتفاق‌هایی که در گذشته و حال این رابطه برایتان افتاده است. این انتخاب آزادانه آنها بوده است که موجب این وضعیت شده است. شما هم آزادید، پس گناهی که او به گردنتان انداخته است را با خودتان حمل نکنید. اما نباید فراموش کنید که باید ببخشید. نمی‌گویم این کار آسان است، اما در آینده از خودتان متشکر خواهید بود. تنها چیزی که باید جلو دیدتان قرار دهید این است که این اشتباه و ضعف او بوده است نه شما. این ناتوانی او برای حفظ قداست رابطه زناشوییتان بوده است که موج این اتفاق شده است.»

      ۶. «حتی اگر نتوانید شکسته‌های رابطه را دوباره به هم وصل کنید، قبل از اینکه همه چیز باعث ویرانی خودتان شود، او را ببخشید.»

      ۷. «به نظر من همه چیز به این بستگی دارد که از این به بعد طرف‌مقابل چطور می‌خواهد رفتار کند. هر تصمیمی که بگیرید، توصیه می‌کنم که این را به خاطر داشته باشید: گذشته، گذشته است. فقط امروز را دارید.»

      ۸. «من بعنوان روانشناسی که تخصصم کار کردن روی افرادی است که خیانت برایشان اتفاق افتاده است، توصیه می‌کنم که صبر کنید. لازم نیست همان لحظه تصمیمی بگیرید.»

      ۹. «یادتان باشد: خیانت او تاثیری روی شما نداشته و به خودشان برخواهد گشت. رفتار و اعمال او به دیگران نشان می‌دهد که واقعاً چطور انسانی هستند. شما هم می‌توانید سرتان را بالا نگه دارید.»

      در این مورد میتونید با متخصصین کانون مشاوران ایران، مشاوره تلفنی/تخصصی داشته باشید
      دفتر قیطریه:
      ۰۲۱-۲۲۶۸۹۵۵۸ خط ویژه
      دفتر سعادت آباد:
      ۰۲۱-۲۲۳۵۴۲۸۲ خط ویژه
      دفتر شریعتی:
      ۰۲۱-۸۸۴۲۲۴۹۵ خط ویژه

  • مونا , می 24, 2016 @ 7:00 ب.ظ

    سلام من ۴سال با پسرخاله ی معلولم ک بصورت مادرزادی یه دستش نصفه رشد کرده بود بطور ناخواسته دوست شدم
    وهمش جواب منفی ب خواستگاریاش دادم چون اینکه باهاش جایی برم بخاطر اون دستش خجالت بکشم شده بود یه کابو س برام
    حالا چن وقت پیش برای بار هزاااارم بهم گف منو میخوااای یا نه چیزی نگفتم حرصش درومد
    حالا زن گرفته منم کللل بدنم درد میکنه وقتی میفهمم زنشو تو مهمونی خواهم دید
    حالا من خسته شدم از این اذیتای درونیبنظرتون چیکارکنم شمارو به قرآن قسم میدم کمکم کنید
    چیکارکنم ک تو انظار هم اذیت نشم ک همه دارن منو با زن اون مقایسه میکنن و افکار اذیتم نکنه

    • راهنما , می 27, 2016 @ 9:01 ب.ظ

      خب زن بگیره ؟ دوست عزیز شما چرا اینقدر به این موضوع اهمیت میدید ؟
      زندگی هرکسی به خودش ربط داره و باور کنید کسی نه به شما فکر میکنه و در مورد شما صحبت میکنه
      شاید در اوایل حرفی باشه ولی ادامه دار نیست و بهتره در این مورد از وسواس فکری که بهش دچار شدید بیرون بیایت

      • مونا , می 28, 2016 @ 7:18 ق.ظ

        ممنون ! دارم رو خودم تمرین میکنم که دیگه برام مهم نباشه و یادم نیفته، ولی صحبت ۴ساله !! هی یادم میفته
        با کنایه صحبت کردنای خالم مث چچچچییییی آزارم میده .
        شما اگه تو همچین موقعیتی بودین چکارمیکردین که همممه جوره خلاص شید از فکروخیالاتی ک ناخواسته یادتون میفتاد?فکراشم عذابم میده. اصن موننننندم آخه اینا چ اتفاقاتی بود ک برام پیش ارمد
        دلم به حال هرکی سوخت برا خودم بدترو وافعیش پیش اومد.

  • مونا , می 28, 2016 @ 7:20 ق.ظ

    اگه شما زن طرف رو میدید چ عکس العملی داشتید? صمیمی یا جدی? پیش خود طرف خودمو چطور نشون بدم خوبه? که بفهمه اصصصصلا دوستش نداشتم
    میحوام عذابش بدم که یذذذذره هم اون عذاب فکری داشته باشه
    چکارکنم?

  • مونا , ژوئن 8, 2016 @ 5:49 ق.ظ

    کمکم کنید چ چیزا ک نمیشنوم از زنش

    دارم نابود میشم اینطوری
    توروخدا کمکم کنید
    خوشبحالتون ک تو این موقعیت من قرارنگرفتید هم قبلش اینطوری بودم هم بعدش
    فک میکردم خلاص میشم!
    خدایاااااااااا
    من چن سالمه مگه
    ک انننننقد غصه باید بخورم
    چرا زندگیم انننقد پرپیچوخمه
    خدااااااااا
    بازم شکککککککککر به همینشم شکر

  • زینب , ژوئن 11, 2016 @ 5:01 ب.ظ

    سلام فرزند من دختر بچه ۵ ساله هست شبا با وجود خستگی زیاد و اینکه صبح ساعت ۱۱ بیدار میشه به زور ساعت ۱ یا ۲ با دعوا میخوابه خیلی هم پر حرفه آیا این کودک بیش فعاله ؟ راه حلش چیه؟

    • راهنما , ژوئن 12, 2016 @ 9:26 ق.ظ

      در این مورد میتونید با متخصصین کانون مشاوران ایران، مشاوره تلفنی/تخصصی داشته باشید
      دفتر قیطریه:
      ۰۲۱-۲۲۶۸۹۵۵۸ خط ویژه
      دفتر سعادت آباد:
      ۰۲۱-۲۲۳۵۴۲۸۲ خط ویژه
      دفتر شریعتی:
      ۰۲۱-۸۸۴۲۲۴۹۵ خط ویژه

  • فاطمه , ژوئن 28, 2016 @ 2:45 ب.ظ

    سلام. من یک سال و نیم هست که عقد کردم.شوهرم علاقه زیادی به قلیون و رفتن به قهوه خانه دارد.قبل از ازدواج یعنی در دوران خواستگاری از ایشان قول گرفتم که من دوست ندارم شوهرم با دوستانش به قهوه خانه های مجردی برود ایشان قبول کردن اما الان همش غر میـزنند که تو نمیپذاری من دوستانم را ببینم. حتی قبول کردم باهم برویم گاهی اوقات قلیون بکشند اما ایشان جمع دوستان علاف در سفره خانه را بیشتر دوست دارند.حالا ما داریم عروسی میکنیم و من نمیدانم چطور قلیون را از زندگیم حذف کنم و نگذارم با دوستانشان بروند سفره خانه.از نظر من در شان ما نیست برودد انجا

    • راهنما , ژوئن 29, 2016 @ 10:09 ق.ظ

      اینکه ایشون قبول کنن که به خاطر قولشون قلیون رو ترک کنن به اراده و خواستشون مربوط میشه ولی جدیدا” مواد استفاده شده در قلیون میوه ای اغشته به مواد سمی و سربی هست که میتونه در مدت زمانی فرد رو بیمار کنه …امیدوارم بتونید راه جدید و بهتری برای لذت از بردن از زندگی پیدا کنید

  • fateme , ژوئن 29, 2016 @ 7:17 ب.ظ

    سلام من دختری ۲۰ ساله ام مدتیه که حالم خوب نیس مشکلات و تنش های شدید عصبی دارم مثل میگرن های شدید و لرزش دست ,حوصله کسیو ندارم دایم دوست دارم خونه و توفضای تاریک باشم همش اتفاقت و اعصاب خوردی های گذشته تو ذهنم مرور میشه حالمو بدتر میکه حوصله حرف زدن با کسیو ندارم جدیدا یهو بی دلیل میزنم زیر گریه و کوچکترین صدایی باعث تنش عصبی میشخ نمیدونم چیکار کنم از افسردگی میترسم

    • راهنما , جولای 1, 2016 @ 11:54 ق.ظ

      شما خوب میدونید چیکار کنید ولی نمیخوایت از تنهایی بیرون بیایت
      و تا وقتی که در این شرایط خودتون رو نگه بدارید همین نتیجه امروز رو دریافت خواهید کرد
      در این مورد میتونید با متخصصین کانون مشاوران ایران، مشاوره تلفنی/تخصصی داشته باشید
      دفتر قیطریه:
      ۰۲۱-۲۲۶۸۹۵۵۸ خط ویژه

  • Donya , آگوست 20, 2016 @ 12:26 ق.ظ

    سلام من‌ پنج ساله ازدواج کردم ویک پسر سه ساله دارم شوهرم خیلی تند خو وپرخاشگره به حرفهای من اهمیت نممیده سر هرچیزی بحث مکنه و خیلی از من انتقاد های بی مورد میکنه و با هیچکس رفت وآمد نمیکنه حتی خانواده ی خودش فقط سالی دو یاسه بار خونه پدرم میریم و البته با بحث دلخوری. و اصلا حرف منطقی هیچ کسی رو گوش نمیکنه و دائما غیبت میکنه وایرادهای دیگران رو بازگو میکنه ، در مسافرت و درحضور دیگران به راحتی وسر موارد کم اهمیت بحث میکنه وهمیشه منو مقصر میدونه و به گفته ی خودش درخانواده ای بزرگ شده که بیشتر وقتشون رو دعوا وبی احترامی پر میکرده ، با تلاش های فراوانی که تو این سال ها برای بهتر شدن زندگیم کردم نتیجه مطلوبی حاصل نشده و احساس افسردگی و دلمردگی میکنم و نمیدونم از کی کمک بگیرم راههای زیادی رو امتحان کردم کتاب هایی دراین مورد خوندم ولی… ، باهمه ی این تفاسیر من همسر و فرزندم رو دوست دارم لطفا اگه ممکنه راهنماییم کنید.

    • راهنما , آگوست 20, 2016 @ 3:19 ب.ظ

      پرخاشگری از هدف آسیب رساندن سرچشمه می گیرد. بر اساس تعریف عملیاتی ارائه شده، پرخاشگری تمایل به شرکت در اعمال آسیب زای فیزیکی و روان شناختی برای کنترل اعمال دیگران است. در ایران یکی از عمده ترین علت های مرگ و میر جوانان پرخاشگری آن ها به یکدیگر است. نگاهی کوتاه به اطراف نشان خواهد داد که همان گونه که الیوت ارونسون گفته است عصر ما عصر پرخاشگری است.
      خانواده می تواند از جهات مختلف موجب بروز یا تشدید پرخاشگری شود که مهمترین این عوامل عبارتند از :

      -نحوه برخورد والدین با نیازهای کودک
      – وجود الگوهای نامناسب
      – تاثیر رفتار پرخاشگرایانه
      – تنبیه والدین و مربیان

      مردان پرخاشگر

      رفتار با مردان پرخاشگر

      به خانمهایی که دارای همسر عصبانی و پرخاشگر هستند این توصیه ها را ارایه می دهیم :
      _ ابتدا باید مطمئن شوید که مشکل ساز اصلی خودتان نیستید. باید یقین کنید که اشتباه نمی کنید. سپس می توانید مطمئن باشید که طغیان شوهر پرخاشگر، ریشه در مشکلات خودش دارد و رفتار شما سبب پرخاشگری وی نیست.
      _اگر مطمئن شوید که بددهنی شریک زندگیتان ریشه در زندگی سخت گذشته ی او دارد و یا به مسایل ژنتیکی و وراثتی مربوط است، آرامش بیشتری خواهید یافت و آگاهی شما به اینکه عامل به وجود آمدن پرخاشگری همسرتان نبوده اید، سبب آرامش شما خواهد شد.
      _ آگاهی دقیق از میزان و زمان بددهنی همسرتان، به شما کمک می کند از تهاجم او آسیب کمتری ببینید.

      _فردی که از همسرش توجه، عاطفه و محبت می خواهد باید توجه داشته باشد که دیگری نیز این حق را دارد که چنین انتظاری داشته باشد. از سوی دیگر، درک نیازهای واقعی و طبیعی همسر به دور از اینکه به آن اعتقاد داشته باشد یا نه، برآورده کردن آن موجب رضایت از زندگی می شود و بی توجهی به آن خودخواهی است.

      _ با قاطعیتی آمیخته با احترام، از او بخواهید عادت خویش در به کار بردن زور و قدرت مردانه را ترک کند، لازم است به او بگویید تا خواسته های شما را دقیقا ندانم نمی توانم کاری برای شما بکنم. خوب است تا در این مورد وارد مذاکره شویم و با مصالحه پیش ببریم. لذا وقتی که احساس پرخاشگری دارد بایستی به خودش زمان بدهد، قدم بزند تا بتواند ناراحتی حقیقی و گله هایی را که با شما دارد؛ از عصبانیت ناشی از مشکلاتی مانند مسائل مربوط به کارش را تشخیص داده و با هم قاطی نکند. آنگاه گفتگو را از سر بگیرد. حتی امکان دارد بخواهد به اتاقی دیگر برود و به بالش ضربه بزند.(اطاقش را خالی کند) تازمانی که از رفتار خود پشیمان شود و بتواند ناراحتی های بیرون از منزل را درمان کند. به او اجازه بدهید بداند علی رغم اینکه از او حمایت می کنید تا خودش را از شر خشم کهنه پاکسازی کند، نباید آن را به شما منتقل کند.

      _همسر پرخاشگر شما، نیاز دارد از کمکهای تخصصی بهره مند شود تا خشم خود را بشناسد و درمان کند. شوهر شما وقتی با شما قهر می کند و یا احتمالا الفاظ رکیک به کار می برد به احتمال زیاد از خودش متنفر می شود، اما چون راه و روش دیگری نمی شناسد و نمی داند چطور باید عمل کند این گونه عمل می کند. شما می توانید به متخصص خبره ای مراجعه کنید تا همسرتان مدیریت خشم را فرا بگیرد و منشا اولیه عصبانیت او پیدا شود.

      _ ضمن اینکه در مقابل شوهر خود که وجودش در زندگی شما مهم و مۆثر است، باید از موضع خود حمایت کنید برای تغییر اوضاع نیز باید طوری عمل کنید و قدم پیش بگذارید که پایه های اصلی زندگی تان استحکام خود را از دست ندهد. یکی از این راه ها، جلب حمایت اطرافیان است.
      می توانید برای تسکین احساسات برانگیخته ی خود:
      ۱ – به دوستان دیگرتان توجه بیشتری کنید.
      ۲ – برای انجام امور روزمره وقت بیشتری صرف کنید.
      ۳ – در فعالیت اجتماعی شرکت کنید و بدین ترتیب برای به دست آوردن فرصت های طلایی و چگونگی بهبود بخشیدن به روابط خود با دیگران تلاش کنید.
      در این مورد میتونید با متخصصین کانون مشاوران ایران، مشاوره تلفنی/تخصصی داشته باشید

      ۰۲۱-۲۲۶۸۹۵۵۸

  • مهلا , آگوست 25, 2016 @ 10:22 ق.ظ

    …ﺑﺎ ﺳﻼم > ﻣﻦ درﻓﺮوردﯾﻦ۹۴ﻋﻘﺪﻛﺮدم…وﭘﺲ از > ﮔﺬﺷﺖ ۱۰ﻣﺎﻩ در۱۱ﺑﻬﻤﻦ ۹۴ﻋﺮوﺳﻰﻛﺮدﯾﻢ.از > ﻫﻤﻮن ﻣﺮاﺣﻞ اول ک ﻧﺎﻣﺰدﺑﻮدﯾﻢ > ﻣﺸﻜﻼﺗﻢ ﺷﺮوع ﺷﺪ…ﻫﻤﺴﺮم ﺛﺒﺎت > ﺷﺨﺼﯿﺘﻰ ﻧﺪارﻩ..وﺑﺴﯿﺎرزورﮔﻮ > ودرﺧﻮاﺳﺘﮕﺎرى ﺑﻬﻢ ﮔﻔﺘﻪ ﺑﻮداﻫﻞ > ﻧﻤﺎز وروزﻩ ﻫﺴﺖ.وﻟﻰ ﻣﺘﺎﺳﻔﺎﻧﻪ روزﻩ > ک ﻧﻤﻰﮔﯿﺮﻩ وﻧﻤﺎز ﻫﻢ ﮔﺎﻫﻰ > ﻣﯿﺨﻮﻧﻪ.وﮔﻔﺘﻪ ﺑﻮداﻫﻞ دﺧﺎﻧﯿﺎت > وﻗﻠﯿﻮن ﻧﯿﺴﺖ.ﻣﺘﺎﺳﻔﺎﻧﻪ اﯾﻨﻢ ﺑﻬﻢ > دروغ ﮔﻔﺘﻪ.ودﺳﺖ ب زن دارﻩ > وﺑﺴﯿﺎرﻋﺼﺒﻰ ﻫﺴﺖ وﺑﺴﯿﺎرﺑﺪﮔﻮ ﻫﺴﺖ… > ﺗﺎ اﯾﻨﻜﻪ دﺧﺎﻟﺖ ﻫﺎى ﻣﺎدروﺧﻮاﻫﺮش > ﻣﻨﻮ ﺟﻮن ب ﻟﺐ ﻛﺮد…وﻣﻨﻢ ﭘﺪرم رو > درﺟﺮﯾﺎن ﮔﺬاﺷﺘﻢ وﺷﻮﻫﺮم وﭘﺪرم ب ﻫﻢ > اﻟﻔﺎﻇﻰ رو ﮔﻔﺘﻦ ک > ﻧﺒﺎﯾﺪﻣﻰﮔﻔﺘﻦ.وﺧﻮاﻫﺮﻫﻤﺴﺮم اوﻣﺪن > وﻗﺒﻞ از ﻋﺼﺒﺎﻧﯿﺖ ﭘﺪرم ﮔﻔﺘﻦ ک ﻣﻦ > رواﻧﻰﻫﺴﺘﻢ وﺑﺎﻋﺚ ﻋﺼﺒﺎﻧﯿﺖ ﭘﺪرم > ﺷﺪن.ﯾﻜﻤﺎﻩ ﻗﻬﺮﻛﺮدم وﻛﺴﻰ از > ﺧﺎﻧﻮادﻩ ﻫﻤﺴﺮم ﺣﺘﻰ ﺧﻮدش ﻫﻢ دﻧﺒﺎﻟﻢ > ﻧﯿﻮﻣﺪ…وﻣﻦ ﺧﻮدم رﻓﺘﻢ > ﺳﺮزﻧﺪﮔﯿﻢ.وﺷﻮﻫﺮم ﻫﺮﭼﻰ از دﻫﻨﺶ > دراوﻣﺪ ﺑﻬﻢ ﮔﻔﺖ..اﻣﺎ ﻓﻘﻂ ﺳﻜﻮت > ﻛﺮدم.واﻻن ﻫﺮﭼﻰﻣﯿﺸﻪ ﻓﻘﻂ ﺣﺮﻓﻬﺎى > ﭘﺪرم رو ﻣﻰﻛﻮﺑﻪ ﺗﻮﺳﺮم وﻣﻰﮔﻪ > ﻃﻼق.وﺣﺘﻰﭼﻨﺪﺑﺎر ب دروغ ﻣﻦ > ﺗﻬﺪﯾﺪﻛﺮدﻩ ک ب ﺑﺎﺑﺎت زﻧﮓ ﻣﯿﺰﻧﻢ ک > ﺑﯿﺎدﺑﺒﺮﻩ.اﻣﺎﺑﻌﺪاﻓﻬﻤﯿﺪم دروغ > ﻣﻰﮔﻪ.درﺿﻤﻦ آﻗﺎى دﻛﺘﺮﻣﻦ ﺧﻮدم ﺑﭽﻪ > ﻗﻢ وﻫﻤﺴﺮم ﺑﭽﻪ ﺧﻮى ﻫﺴﺘﻦ.و۲ﻫﻔﺘﻪ ﭘﯿﺶ > ﻣﺎدروﺧﻮاﻫﺮم ﺑﺮاىاوﻟﯿﻦ > ﺑﺎرﺑﻌﺪازﻋﺮوﺳﯿﻤﻮن اوﻣﺪن ﺧﻮﻧﻤﻮن > وﻫﻤﺴﺮم رﻓﺖ ﺧﻮﻧﻪ ﻣﺎدرش ک ﻃﺒﻘﻪ > ﺑﺎﻻﻫﺴﺘﻦ.وﻧﮕﻮﻧﻘﺸﻪ ﻛﺸﯿﺪن > ﻣﻨﻮﺑﺎﻣﺎدرم ﺑﻔﺮﺳﺘﻦ ﻗﻢ وﺧﻮدﺷﻮن > ﺑﯿﺎن ﺗﻬﺮان وﮔﺮدش.ﻣﻦ ﻧﻤﯿﻮﻣﺪم > ﻗﻢ.ﮔﻔﺖ ﺑﺨﺎﻃﺮﭘﻮل ﻣﺎدرت ﻗﺒﻮﻟﺖ > ﻧﻤﻰﻛﻨﻪ ﺑﺒﺮﻩ ﻗﻢ.ﺗﺎاﯾﻨﻜﻪ ﺗﺼﻤﯿﻢ > ﮔﺮﻓﺘﻢ ﺑﯿﺎم ﻗﻢ.ودرراﻩ ﭘﺪرﺷﻮﻫﺮم > ﺑﻬﻢ زﻧﮓ زد و ب دروغ ﮔﻔﺖ ک ﻫﻤﺴﺮت > ﺗﻬﺮان ﻧﻤﯿﺮﻩ و ﺧﻮﻧﻪ > ﻣﻮﻧﺪﻩ.ﺑﻌﺪازدوروز ﺑﺎﻋﺼﺒﺎﻧﯿﺖ > اوﻣﺪدﻧﺒﺎﻟﻢ وﮔﻔﺘﻢ ک ﻛﺠﺎﺑﻮدى,ﮔﻔﺖ > ﺗﻬﺮان ﺑﻮدم.ﮔﻔﺘﻢ ﭼﺮادروغ > ﮔﻔﺘﯿﺪﺑﻬﻢ؟ﻋﺼﺒﺎﻧﻰﺷﺪورﻓﺖ.ﻣﻦ ﻫﻢ > ﺑﻌﺪازﯾﻚ روز ﺑﻬﺶ زﻧﮓ زدم ﺟﻮاب > ﻧﺪاد.وﺑﻌﺪازﯾﻜﻬﻔﺘﻪ ﺗﻤﺎس ﻣﻜﺮراز > ﺳﻮى ﻣﻦ ﺟﻮاب داد.ک ﻫﻤﺶ ﺳﺮم دادﻣﯿﺰد > وﻣﻰﮔﻔﺖ ب ﺑﺎﺑﺎت ﺑﮕﻮ ﺑﯿﺎرﺗﺖ وﻃﻼق > ﺑﮕﯿﺮﯾﻢ.وﻣﻦ ﮔﻔﺘﻢ دﻟﻢ ﺑﺮات ﺗﻨﮕﺸﺪﻩ > واون ﮔﻔﺖ دﯾﮕﻪ ﻧﻤﯿﺨﺎﻣﺖ > ﭼﻄﻮرىﺑﮕﻢ.وﺑﻬﻢ ﮔﻔﺖ ﺧﻔﻪ ﺷﻮ وﻗﻄﻊ > ﻛﺮد.ﺷﺒﺶ ﺑﻬﺶ ﭘﯿﺎﻣﻬﺎى ﻋﺎﺷﻘﺎﻧﻪ > ﻧﺎﻣﺰدى رو دادم…وﻟﻰ ﺟﻮاب ﻧﺪاد.ﻣﻦ > ﻫﻢ ﻧﻪ زﻧﮓ زدم وﻧﻪ ﺗﻤﺎس ﮔﺮﻓﺘﻢ.آﻗﺎى > دﻛﺘﺮﺗﻮروﺧﺪا راﻫﻨﻤﺎﯾﯿﻢ ﻛﻨﯿﺪ.

    • راهنما , آگوست 28, 2016 @ 11:33 ق.ظ

      در این مورد میتونید با متخصصین کانون مشاوران ایران، مشاوره تلفنی/تخصصی داشته باشید
      ۰۲۱-۲۲۳۵۴۲۸۲

  • asal , آگوست 25, 2016 @ 11:30 ق.ظ

    سلام من ۶ ساله که ازدواج کردم شوهرم خیلی دوستم داره ولی با هم خیلی اختلاف نظر داریم مخصوصا وقتی تو جمع خانواده ی من هستیم همش میخواد خودشو زورگو و مقتدر نشون بده تو جمع با من بد حرف میزنه داد میزنه سر کوچکترین مساله دعوا راه می اندازه اصلا نمیفهممش هر حرفی که خواهر های من بزنن ایراد میگیره بد جوابشونو میده بعد که تنها میشیم کلی معذرت خواهی میکنه ولی چه فایده کلا جلوی خانواده ام برای من آبرو نذاشته میشه کمکم کنید چطوری باش رفتار کنم حتی بفکر جدایی هم افتادم چون رفتارش برام قابل تحمل نیست

    • راهنما , آگوست 25, 2016 @ 5:46 ب.ظ

      روان شناسان عقیده دارند که زندگی زناشوئی اصولاً یک نوع نزاع دوستانه است و اختلاف خلقت بین آن دو ایجاب می کند که با یکدیگر پرخاش و نزاع کنند. منتها خداوند حکیم طوری این دو جنس مخالف را با همدیگر جوش داده و بین آن ها الفت ایجاد کرده است که پرخاش ها و تندخوئی ها در برخی از اوقات ثمربخش واقع شده ، نظام خانواده و اجتماع از این راه برقرار می گردد
      از این رو کمتر خانواده ای است که در طول زندگی زناشوئی خود دچار بحران ها زودگذر نشود. غالباً اختلافات جزئی و کلی در اکثر خانواده ها بین زن و شوهر امری است طبیعی که نه تنها به مراحل خطر و بحران شدید و جدائی نمی کشد بلکه دنبال آن یک نوع محبت و سازش پدید می آید و در حقیقت یکنواختی در زندگی را که عامل برخی از گرفتاری های خانوادگی است از بین می برد و از این جهت پیدایش تندخوئی های آرام و لطیف به هیچ وجه جای نگرانی نیست.
      ▪ دکتر باخ روانشناس نامی آمریکایی می گوید : اگر پرخاش و نزاع اصلاً صورت نگیرد ناراحتی های دو طرفه انباشته و متراکم شده و یکباره بسان کوه آتشفشان منفجر می شود و البته دیگر در این موقع آشتی غیرممکن است یا بسیار بسیار دشوار.
      ▪ یکی دیگر از کارشناسان امور خانواده می گوید : عدم موافقت ها همیشه جدایی پیش نمی آورد بلکه پیش از ناسازگاری عدم توانایی هریک از طرفین در غلبه بر مشکلات موجب جدایی می شود.
      ● راه حل اختلافات خانوادگی زن و شوهر
      ۱) آشنایی و عمل کردن به وظایف و حقوق یکدیگر .
      ۲) وقتی را برای گفتگو و گوش دادن به صحبتها و احیاناً انتقادهای یکدیگر قرار دادن و هر یک از زن و شوهر بدانند که وقت انتقاد چه موقعی است.
      در قانون اسلام آمده است که وقتی احساسات خصومت آمیز و عصبانیت زیاد بر وجودتان مستولی است و سخت عصبانی هستید اصولاً از تصمیم گرفتن و از هرگونه انتقاد بپرهیزید.
      ▪ چنانکه روانشناسان می گویند : روابط زن و شوهر وقتی صمیمانه باشد انتقاد سازنده معجزه می کند . بهترین موقع انتقاد زن و شوهر از یکدیگر هنگامی است که استراحت لازم را کرده باشند ، و به اصطلاح سرحال باشند زن ها باید حتی الامکان سعی کنند انتقاد عملی و زبانی خود را از شوهرانشان در میان اعضاء خانواده بخصوص در حضور افراد فامیل و خویشان مطرح نسازند.
      ۳) سازش باید دو طرفه باشد نه این که همیشه یکی از دو طرف کوتاه بیاید ، اگر چه سفارش شده است کوتاه آمدن از طرف زن به خاطر داشتن روحیه لطیف و محبت آمیز شروع شود. مرد هم نباید بخاطر داشتن روحیه خشن همیشه پیروز این اختلافات باشد.
      ۴) اگر خدای ناکرده اختلافات عمیق میشود مطابق پیشنهاد کتاب انسان ساز الهی یعنی قرآن کریم و تأکید روایات ائمه (ع) نمایندگانی از دو طرف جمع شوند و به این مشکل خاتمه دهند.
      ۵) از دخالت دادن و یا حتی مطلع کردن دیگران از این نزاع ها خودداری شود ف حتی فرزندانم هم نباید متوجه شوند که در روحیه لطیف آن ها مؤثر خواهد بود . ابتدا بچه ها را به منزل اقوام یا همسایه ببرند ، بعد با هم برای حل اختلاف گفتگو نمایند.
      ۶) در گفتگو سعی شود اختلافات و صحبتهای قبل را به میان نکشند و همدیگر را به این خاطر ملامت نکنند که تو قبلاً چنین و چنان بودی و یا فامیل هایت هم همین طور لجباز بودند.
      ۷) زن نقش مهمی در بوجود آمدن یا نیامدن این نوع اختلافات دارند خود را باید همیشه نزد همسر زیبا جلوه دهد و مطابق خواسته شوهر آرایش کند و او را از غریزه جنسی اشباع نماید.
      ۸) این را هر دو به یاد داشته باشند که اولین راه حل آخرین راه حل نیست و از به زبان آوردن کلمه طلاق در خانه خودداری نمایند، وقتی کلمه طلاق به میان آمد بنیان خانواده بلرزه در می آید. همان طور که وقتی طلاق عملی شود عرش خدا به لرزه در می آید.
      ● نکاتی در تحکیم روابط زن و شوهر
      ۱) ارتباط کلامی صمیمانه :
      یکی از مواردی که در تحکیم روابط زن و شوهر بسیار مؤثر است ارتباط کلامی و نوع محبت و مبادله کلمات و حرفهایی است که در طول شبانه روز بین زن و شوهر مطرح می شود.
      ● مصادیق ارتباط کلامی صمیمانه :
      ▪ مزاح و شوخی
      ▪ تمجید و تعریف از یکدیگر
      ▪ با کلمات زیبا همدیگر را صدا کردن
      ۲) زمانی را برای صحبت کردن برای همسر اختصاص دهید:
      همسران پرمشغله اصولاً از محبت کردن غافل می شوند. در نهایت از نظر احساس فاصله ای میان آنها ایجاد می شود و پر کردن این خلاء کاری دشوار است. بهترین راه حل برای جلوگیری از این فاصله ، اختصاص روزانه چند دقیقه برای صحبت کردن و زمانی بیشتر در طول هفته می باشد بویژه وقتی مرد وارد خانه می شود و اگر زن خانه دار باشد بسیار نیاز دارد که شوهرش به حرف های او گوش دهد و مرد هم باید با توجه به حرفهای همسرش گوش دهد نه در حل روزنامه خواندن ،مطالعه یا تماشای تلویزیون این نوعی بی توجهی و بی احترامی به همسر است و این مسئله بظاهر کوچک نقش مهمی در تحکیم روابط زن و شوهر است.
      ۳) از کنجکاوی بیش از حد بپرهیزید:
      اگر احساس کنید که همسرتان رازی را از شما مخفی می کند ، به دنبال یافتن سرنخ به سراغ اوراق خصوصی او نروید . باز کردن نامه های طرف مقابل یا خواندن دفتر یادداشت وی و به سراغ کیف او رفتن نقص مالکیت و حدود او می باشد بگذارید تا او در زمانی که احساس می کند مناسب است حقیقت را به شما بگوید.
      ▪ یک روانشناس می گوید :
      اگر همسری پس از کشف رازی که شما مخفی کرده بودید عصبانی شود ، به این دلیل است که شما به او اطمینان نکرده اید.
      ۴) از اعتماد همدیگر سوء استفاده نکنیم:
      اغلب همسران از اسرار به عنوان حربه ای علیه یکدیگر استفاده می کنند. یک وکیل به همسر خود گفته بود که با همکارانش مشکل دارد مدتی بعد که آن دو با یکدیگر بحث کردند ، همسرش به او گفت :« می بینی هیچ کس نمی تواند با تو کنار بیاید » این سوء استفاده از اسرار همسر ، اعتماد به همدیگر را کمتر می کند.
      ۵) نسبت به هم صداقت داشته باشید:
      صداقت زیربنای زندگی است و همه صفات عالیه در آن نهفته است . صداقت نهایت شکوفایی عزت و پایه ای در زندگی یک زن و شوهر است. عدم صداقت و دو رویی ، نفاق ، آفت بزرگ خانواده است که زن و شوهر می توانند از روز اول با عهد و پیمان بر این که زیر بنای زندگی شان صداقت باشد ، این آفت را دور کنند.
      ۶) آراستن خویش برای همسر:
      اسلام دین فطرت است و چنین دینی باید به احساسات و عواطف افراد جامعه توجه نماید. هر مرد و زنی در فطرت و سرشتشان زیباپسندی و آراسته گری نهفته است لذا در اسلام بر آراستن خویش و پوشیدن لباس زیبا و استعمال عطر و بوی خوش تأکید زیادی شده است؛ و سفارش شده که زن و شوهر خود را برای یکدیگر بیارایند و ظاهر خود را جذاب و دوست داشتنی نمایند . این عمل علاوه بر احترام به خواست و علاقه طرف دیگر است عفت و پاکدامنی را در جامعه تقویت می نماید.
      ۷) گذشت در برابر لغزشها :
      برای افرادی که مدت ها با یکدیگر زندگی می کنند و در این امور زیادی منافع واحدی دارند سرزدن لغزش و اشتباه و خطا امری عادی و متعارف است. بنابراین لازم است با عفو و گذشت از خطاها و اشتباهات یکدیگر چشم پوشی نمایند و آن ها را به رخ طرف مقابل نکشند. زن و شوهر در برابر کلمات تند و خشنی که احیاناً به خاطر شرایط خاص که برای هر کدام ممکن است پیش آید از طرف مقابل می شنوند باید با متانت و سعه صدر با آن روبرو شوند.

  • شهرام , آگوست 25, 2016 @ 9:33 ب.ظ

    با سلام.
    من۱/۵ساله عقدکردم.و۷ماهه رفتیم خونمون.شوهرم فوق العاده بددهن وبىایمان وسیگارى وقلیانى هست.وبهم دروغ گفته موقع خواستگارى.وبیکارهم هست.زندگى فوق العاده بىنظمى داریم.اوایل باز زندگیمون درست بوددعواداشت ولى خوب بود.والان همش منوتهدیدب طلاق مىکنه.ک من اقدام کنم وبگه توخاستى.خودش اقدام نمىکنه.وقهرمىکنم میرم واصلا دنبالم نمیاد.حتىزنگ وپیام هم جواب نمیده.وهمیشه دعوا ودست ب زن داره.والان۳هفتس باخانوادش نقشه کشیدن ومنو خونه پدرم فرستادن.وسراغمونمىگیرن.موندم زنگ بزنم وبگم بیان اقدام ب طلاق ک خواسته خودشون هست بکنن.یا همینطورى بشینم وکارى نکنم تابالاخره یابراى طلاق ویابراى ادامه زندگى اوناپیش قدم بشن.

    • راهنما , آگوست 26, 2016 @ 3:48 ب.ظ

      دوست عزیز شما یک سال و نیم عقد بودید و قطعا” از رفتارهای ایشون باخبر بودید
      پس از طریق واسطه ای از نیتشون باخبر بشید
      در این مورد میتونید با متخصصین کانون مشاوران ایران، مشاوره تلفنی/تخصصی داشته باشید

      ۰۲۱-۲۲۶۸۹۵۵۸

      • شهرام , آگوست 30, 2016 @ 4:37 ق.ظ

        یک وسال ونیم عقدنبودم.و درضمن ازرفتارهاى ایشون اگاهى نداشتم…چون از دوشهرمتفاوت و با مراسم ورسوم مختلف هستیم…دردوران نامزدى نفهمیدم.والان ک زیریک سقف رفتیم فهمیدم…همسرم مغرورولجبازه…چطورى میتونم اقدام کنم وحقمو بگیرم…چون خواست طلاق از سمت ایشونه…ولى خودش اقدام نمىکنه وب من مىگه ک اقدام کنم!میخادحق وحقوقم رو پایمال کنه…

        • راهنما , آگوست 30, 2016 @ 11:24 ق.ظ

          اسم شما در ثبت سامانه شهرام هست پس مرد هستید …و بدونید برای طلاق همسرتون باید تمام حق و حقوق ایشون رو پرداخت کنید
          به همین خاطر مشاوره حقوقی انجام بدید

          • شهرام , سپتامبر 1, 2016 @ 4:41 ق.ظ

            بله…بنده شهرام…ولى این مشکل خواهر بنده هست…خواهرم چیکارمىتونه بکنه…همسرش اقدام نمىکنه…وفقط از خواهرم میخادکه اقدام کنه….وبعدش هم از لحاظ حقوقى وهم از لحاظ عاطفى بگه که تو خواستى….خواهرم مونده چیکارکنه؟

          • راهنما , سپتامبر 3, 2016 @ 12:24 ق.ظ

            معمولا در این مورد از وساطت بزرگان فامیل استفاده میشه … چون ملاک عمل بازگشت به روال عادی زندگیه
            ولی اگر خواهرشما و همسرشون تصمیم دیگه ای برای زندگی مشترک دارن پس مسیر مشخصه و باید بسنجید که قراره چه راهی رو در پیش بگیرید
            گاهی برای فرد جدا شدن هدف نهایه و به همین خاطر با توافق در طلاق موضوع رو تمام میکنن
            به همین خاطر هست که شما باید در این مورد با خواهرتون صحبت کنید و بدونید ایشون واقعا” چه نظری داره و همچنین همسر ایشون

  • شهرام , سپتامبر 3, 2016 @ 9:21 ق.ظ

    خواهر من طلاق نمخاد…بااینکه همسرش اذیتشم مىکنه ودست ب زن داره…ولى بخاطر خدا وآبروى خودش وخانوادمون نمیخادطلاق بگیره…ولى شوهرش ب نوعى از دوست داشتن ومهربونى خواهرم سواستفاده کرده…وخواهرم مىگه چون وفادارى و متعهدبودنش رو به همسرش ثابت کرده…وگفته ک هیچوقت ازت جدانمیشم…دائما تهدیدش مىکنه…وخودش هیچ اقدامى نمىکنه…وفقط ب خواهرم مىگه…ک بعدا بگه تو خواستى…من نخاستم…ولى باتهدیداش خواهرمو خسته کرده….وخواهرم مىگه دیگه غرورمو چقدر بشکنم….چیکارمیتونه بکنه ک اینسرى شوهرش پیش قدم بشه…واسطه هم فقط پدرومادرش باخبرن ک اوناهم خودشون تفرقه بین این زوج انداختن…و ب فامیلاشون مىگن مادرعروسمون مریضه رفته خونشون….وما بابت این موضوع نمىتونیم واسطه اى تعیین کنیم…چون میترسم بعدا آتو بگیرن…حتى از پیام هاى نامزدیشون براش فرستادک تحت تاثیرقراربگیره…ولى متاسفانه جوابى نگرفت…چیکارکنه ک خواهرم غرورش بیشترازاین خرد نشه…و شوهرخواهرم بیاددنبالش…

    • راهنما , سپتامبر 3, 2016 @ 3:03 ب.ظ

      در این موارد از وساطت بزرگان و افراد قابل اعتماد باید استفاده کنید
      به هر حال هر قهر و آشتی تبعاتی داره که زن و مرد باید با گذشت اونو حل و فصل کنند

      • شهرام , سپتامبر 3, 2016 @ 8:54 ب.ظ

        باسلام مجدد…
        ببخشید میشه این واسطه پدرخودم باشه…و ب خانوادش “یا پدریامادرش”زنگ بزنن وبگن که آقازاده همچین حرفى رو زدن ک نمیخان ودخترم رو گفته نمیخاد وگفته من بیارم و اقدام ب طلاق کنید..ولى من این کارو نمىکنم…لطف کنیدشما تشریف بیارید مثل خواستگارى ک اومده بودید براى خواستن.الان هم اقدام براى جدایى داشته باشید…چون دراینصورت خب اگرواقعا نخادمیان واقدام مىکنن..واگرهم بخاد پدرومادرش رو میفرسته جلو ک بیان ونذارن…ک طلاق صورت بگیره…بنظرشما اینطوربهترنیست؟چون اگرواقعا دیگه نمیخاد خواهرم براى چى عمرشو بذاره براى کسى که بى رحمانه اهداف وآرزوهاشو نابود کرده؟

        • راهنما , سپتامبر 4, 2016 @ 7:10 ب.ظ

          بله ایشون میتونه انجام بده ولی مهم خواهر شماست که باید نظرشون در این مورد مشخص باشه
          و تصمیم قاطع بگیره

          • شهرام , سپتامبر 5, 2016 @ 5:17 ب.ظ

            خواهرم همین حرفو زده ک واسطه پدرم باشه…واگرواقعا دوستم داره طلاقم نمیده..واگر گفته خودش حقیقت باشه ک دوستش نداره طلاق میده.ولى اگرتهدیدباشه بفکر اشتى میفته…بنظرتون راه حل بهترى هست؟یاهمین راه خوبه؟

          • راهنما , سپتامبر 5, 2016 @ 9:13 ب.ظ

            خب زندگی خواهر شماست و نظر ایشون حاکم
            ولی مشخصه خواهر شما به همسر و زندگیش علاقه داره

  • شهرام , سپتامبر 6, 2016 @ 12:13 ق.ظ

    سلام
    ببخشید…پدرهمسرشون زنگ زده ومىگه خودت با وسیله نقلیه عمومى برگرد ب خونت…قضیه رو حل وفصل کنیم.وخواهرم گفته بقول خودتون تازه عروس وتنهایى مسافرت راه دور.وگفته ک تنهایىنمیام.قرارشده پدرهمسرش بیاددنبالش.وخواهرم گفته صبرکنیدپدرخودم هم ازماموریت بیاد.بعدا…چون همونطورکه شوهرش خودش پاپیش نمیذاره.وخانوادشو جلو انداخته.خواهرم مىگه منم بزرگتردارم.باپدرم هروقت اومدصحبت کنید.چون خواهرم مىگه وقتى شوهرم پاپیش نمیذاره یعنى دوستم نداره.ومن قرارنیست با پدرومادرش زندگىکنم!بنظرتون اگرقبل از اومدن پدرم اومدن دنبالش بره یانه؟البته خودشوهرش نمیاد.پدرشوهرش میاد؟چون یکباراین اتفاق افتاده وخواهرم باپدرشوهرش برگشته سرزندگیش.وشوهرش هى مىگفته.بىلیاقت من ک دنبالت نیومدم.اگرلیاقت داشتى.باپدرم نمیومدى.الان مونده چیکارکنه؟لطف مىکنیدراه حلى جلوش بذارید…باتشکر

    • راهنما , سپتامبر 6, 2016 @ 10:31 ق.ظ

      در این مورد حتما” با خانواده و پدرتون هماهنگ باشه … و ارزش و حرمت خانواده خودتون رو حفظ کنه … تا اگر در اینده دوباره مشکلی پیش اومد بتونه روی کمک پدرتون حساب کنه

      • شهرام , سپتامبر 8, 2016 @ 11:12 ب.ظ

        باسلام
        شوهر خواهرم ساعت۲نصف شب زنگ زده…و خواهرم هم جواب نداده…مىخواستم ببینم اگردوباره تماس گرفت البته غیرازاون ساعت.چون اون موقع همه موقع استراحتشون هست…ولى شوهرایشون متاسفانه شبها اون موقع ب خونه میاد.اگرتماس گرفت…چه عکس العملى نشون بده وچى بگه؟
        پدرشون هم فعلا هیچ اقدامى براى بردن خواهرم انجام نداده.
        وخواهرم تصمیم داره اینسرى دیگه غرورشو بیشترازاین خوردنکنه و با جدیت پیش بره…چون مىگه شوهرم دلمو شکسته و حالا راست یادروغ گفته دیگه نمیخامت…وخواهرم تصمیم داره دوراه یاجدایى یابرگشت ب زندگى رو انجام بده…ولى باجدیت…بنظرشما چیکارکنه بهتره درقبال تماس هاى شوهروپدرشوهرش؟

        • راهنما , سپتامبر 10, 2016 @ 12:09 ق.ظ

          ایشون بهتر از هر کسی میدونه ادامه و یا جدا شدن از زندگی مشترک به اوست یا خیر ؟
          پس اجازه بدید خوب فکر کنه

          • ناشناس , سپتامبر 11, 2016 @ 11:14 ق.ظ

            باسلام مجدد…
            شوهرخواهرم بهش زنگ زده وبجاى دلجویى برگشته باکمال پررویى ب خواهرم گفته اخلاقت رو درست کن وبهم گیرنده…که کجامیرم و میام.چرا دیرمیام.باکىمیشینم وباکى هستم…بهت یک فرصت دیگه میدم.وخواهرم گفته من زندگى مشترک وباعشق میخام نه اینطورى.پس لطف کن و این فرصت رو ازمن بگیروبیا هرکارى دوست دارى بکن ک جداشیم.شوهرش بعدازاین حرف خواهرم خواسته حرفشو پس بگیره و بازم شروع ب نبش قبرکرده.وتجدیدخاطره هاى تلخ گذشته.وب خواهرم گفته ک من ازتماس پدرم خبرنداشتم.وبرگشته گفته من زنگ زدم ک بگم غرور ندارم.آدمیتمو بهت ثابت کنم وبگم دوست داشتم ودارم.ولى باحرفایى ک زده دوباره خواهرم رو ناراحت کرده.وخواهرم خیلى ناراحته.وبرگشته گفته بیاوسایلاتو جمع کن پس برو.خواهرم گفته اینطورى ک نمیشه.بیااقدام ب جدایى کن بعدبیام جمع کنم.شروع کرده با حالت ناراحتى ب خواهرم گفته برو ک خوشبخت بشى.سلامت باشى وقطع کرده.وبعدش دوباردیگه پشت بندش زنگ زد ک خواهرم حالش اورژانسى بدشد ونتونست جواب بده.بنظرشما درقبال تماس هاى بعدى شوهرش یا خانواده شوهرش چکارکنه؟

          • شهرام , سپتامبر 11, 2016 @ 11:30 ق.ظ

            باسلام مجدد…
            شوهرخواهرم بهش زنگ زده وبجاى دلجویى برگشته باکمال پررویى ب خواهرم گفته اخلاقت رو درست کن وبهم گیرنده…که کجامیرم و میام.چرا دیرمیام.باکىمیشینم وباکى هستم…بهت یک فرصت دیگه میدم.وخواهرم گفته من زندگى مشترک وباعشق میخام نه اینطورى.پس لطف کن و این فرصت رو ازمن بگیروبیا هرکارى دوست دارى بکن ک جداشیم.شوهرش بعدازاین حرف خواهرم خواسته حرفشو پس بگیره و بازم شروع ب نبش قبرکرده.وتجدیدخاطره هاى تلخ گذشته.وب خواهرم گفته ک من ازتماس پدرم خبرنداشتم.وبرگشته گفته من زنگ زدم ک بگم غرور ندارم.آدمیتمو بهت ثابت کنم وبگم دوست داشتم ودارم.ولى باحرفایى ک زده دوباره خواهرم رو ناراحت کرده.وخواهرم خیلى ناراحته.وبرگشته گفته بیاوسایلاتو جمع کن پس برو.خواهرم گفته اینطورى ک نمیشه.بیااقدام ب جدایى کن بعدبیام جمع کنم.شروع کرده با حالت ناراحتى ب خواهرم گفته برو ک خوشبخت بشى.سلامت باشى وقطع کرده.وبعدش دوباردیگه پشت بندش زنگ زد ک خواهرم حالش اورژانسى بدشد ونتونست جواب بده.بنظرشما درقبال تماس هاى بعدى شوهرش یا خانواده شوهرش چکارکنه؟

          • راهنما , سپتامبر 12, 2016 @ 12:56 ب.ظ

            دوست عزیز تکلیف امروز شما کاملا” مشخصه و به همین خاطر باید با خواهرتون صحبت و در نهایت هر اتفاقی بیفته باید ایشون تصمیم گیری کنه
            شما فقط میتونید براساس نشانه هایی که میبینید با خواهرتون مشورت کنید
            و سعی ر آرام کردن خواهرتون کنید متاسفانه در این جور دعواهای خانوادگی باید ارامش خودتو حفظ کنید تا بتونید تصمیم درست رو بگیرید
            فقط در هر کاری که انجام میدید قاطع باشید

  • زهرا , سپتامبر 13, 2016 @ 11:58 ق.ظ

    سلام
    یکساله عقد کرده ایم و همسرم سروزبون دار است ولی کمی خسیس است.چه کارباید بکنم انقدر که به مشکلاتی برخوردیم و دچار نگرانی شده ام.تمام تلاشش را میکند که کوچکترین هزینه ای برای من نکند.و همیشه دم از نداری میزند درحالی که اوضاع مالی خوبی دارندو یکی از بزرگترین مشکلاتم اینه که حس میکنم مادرش دخالت غیرمستقیم زیادی دارد.
    من۱۸ سالمه و همسرم۲۱
    به نظرتون باید چیکارکنم.خسته شدم.
    راهنماییم کنین.
    ممنونم.

    • راهنما , سپتامبر 14, 2016 @ 12:12 ق.ظ

      همسرم مهربان است، اما خسیس بودن او آزارم می‌دهد، دیگر خسته شده‌ام و نمی‌توانم ادامه دهم…

      شاید این جمله زبان دل خیلی از شما همراهان باشد و ممکن است فکر کنید زندگی با یک همسر خسیس، سخت‌ترین کار دنیاست اما واقعیت این است هر خصوصیت اخلاقی نامناسب می‌تواند مثل یک دست‌انداز در مسیر زندگی زناشویی باشد و هنر زوج‌های موفق این است که از دست‌اندازها به خوبی عبور می‌کنند. نه اینکه دست‌اندازی در مسیر خوشبختی ندارند.

      قبل از هر چیز باید مطمئن شوید او خسیس است یا شما ولخرج هستید؟! ممکن است تفاوت تربیتی شما در سبک زندگی و نوع خرج کردن باعث ایجاد چنین فکری شده باشد؛ اما در حقیقت مدیریت مالی همسرتان با رفتاری که شما صحیح می‌دانید و در گذشته تجربه کرده‌اید‌، فرق دارد و این به معنی خسیس بودن او نیست.
      اما خسیس چه کسی هست؟

      خسیس یعنی کسی که از خرج کردن مال خودداری می‌کند آن هم زمانی که به چیزی خودش ویا اطرافیانش نیاز دارند.

      سعدی در «گلستان» می‌گوید:

      مالی به مشقت فراهم آرند و به خست نگاه دارند و به حسرت بگذارند … سیم بخیل از خاک وقتی برآید که وی در خاک درآید.

      در کتاب راهنمای تشخیصی و آماری اختلال‌های روانی یکی از نشانه‌های افراد خسیس را اینگونه می‌گوید:

      ” به اعتقاد آن‌ها پول چیزی است که باید آن را برای فجایع آتی پس‌انداز کرد”

      خساست رفتاری است که اصولاً با مشکلات دیگر رفتاری در فرد همراه است. در کتاب روان شناسی پول‌، کینه‌توزی، لجبازی، خودسری و حساسیت افراطی به پاکیزگی و وظیفه‌شناسی را صفات همراه با خسیسی ذکر می‌کند و پیشینه مشکلات خانوادگی و احساس ناامنی شدید روانی را زیربنای آن می‌داند.

      اگر شما فکر می‌کنید که همسرتان خسیس است در واقع نوعی بیماری روحی را به او نسبت می‌دهید که عوارض خاص خود را دارد و زندگی عادی را تاحدی مختل می‌کند.

      اینکه شما بگویید فلان مبل را بخریم و همسرتان بگوید: گران است‌، دلیل بر خساست او نیست بلکه انسان خسیس امکانات و رفاه را بر خود و خانواده‌اش حرام کرده و هر چه به دست می‌آورد برای روز مبادا می‌گذارد. در حقیقت چنین انسان هایی زندگی نمی‌کنند بلکه فقط پول جمع می‌کنند.

      گاهی برخی برای مخارج‌شان اولویت‌بندی می‌کنند، مثلاً ترجیح می‌دهند درآمدشان را در سفر خرج کنند تا خرید لباس! اگر اولویت شما و همسرتان فرق کند‌، ممکن است گمان کنید او خسیس است زیرا وقتی می‌خواهید پولی را هزینه کنید او مخالفت می‌کند اما دلیل مخالفتش خرج کردن پول به نوعی دیگر است. اگر چنین باشد شما باید به دنبال رسیدن به تفاهم بر سر نوع خرج کردن باشید.

      در بسیاری از مواقع که همسران از خساست طرف مقابل شکایت دارند‌، در حقیقت تفاوت آن‌ها در اولویت‌بندی مخارج باعث شده است تا چنین فکری داشته باشند.

      این مشکل‌، خساست همسر‌، بیشتر توسط خانم‌ها بیان می‌شود ودر خانم‌های خانه‌دار که محل تأمین کلیه نیازهای‌شان‌، همسرشان است‌، خیلی شدید‌تر به چشم می‌آید.

      اما اگر شما هم از آن دسته افرادی هستیدکه همسرتان واقعاً خسیس است و این ویژگی به صورت یک مشکل آزار دهنده‌، آرامش زندگی‌تان را به هدر داده است‌، برایتان چند پیشنهاد داریم:

      – مانند هر مشکل دیگری در اولین مرحله شما را دعوت به آرامش می‌کنیم. فراموش نکنید که برای حل مشکلات رفتاری باید صبور بود و توقع نداشت که طرف مقابل در یک شب یا یک ماه بتواند رفتار خود را تغییر دهد. اگر بخواهید واقع‌بین باشید باید رویای یک همسر دست و دلباز را فراموش کنید. یک فرد خسیس نمی‌تواند تبدیل به یک انسان دیگر شود. فقط باید تلاش کنید تا رفتار او را تعدیل و ترمیم کنید.

      – خساست‌های رفتاری اصولاً آموخته می‌شوند. تربیت دوران کودکی‌، نحوه رفتار والدین و حتی مشکلات زندگی ممکن است از همسر شما یک فرد خسیس ساخته باشد پس باید او را درک کرده و رفتار امروزش را یک رفتار عمدی برای آزار دادن خود به حساب نیاورید. و اگر به او و خساستش از این دریچه نگاه کنید کمتر ناراحت شده و آرام‌تر خواهید بود.

      – تا قبل از ازدواج همسر شما متوجه آسیب‌های رفتارش نشده است، نهایتاً بخاطر خساستش از معاشرت صحیح با دوستان،گردش‌، لذت هدیه دادن و …. خود را محروم کرده بود اما در دوران متأهلی باید به او بفهمانید که خساستش می‌تواند ضررهای جبران‌ناپذیری به زندگی‌اش برساند و بزرگ‌ترین ضرر، نارضایتی شماست. البته هنر بیان و فهماندن این مطلب به او‌، چیزی است که ما نمی‌توانیم نسخه واحدی برای آن بپیچیم و به شما بگوییم اینگونه عمل کنید یا این حرف‌ها را بگویید‌، این توانایی شماست که طبق شناختی که از شریک زندگی‌تان دارید‌، راه نفوذ به او و بیان مشکل رفتاری‌اش را پیدا کنید.

      – زمانی که از رفتار همسرتان غمگین و عصبی می‌شوید، ناراحتی‌تان را ابراز کنید؛ البته نه با دعوا و جنجال بلکه به او توضیح بدهید که از رفتارهای او ناراحت می‌شوید و خجالت می‌کشید. این توضیح و ابراز ناراحتی ما به شکل منطقی، تلنگری برای تجدیدنظر در رفتارهای نامناسب اوست.

      – از نظر یک فرد خسیس‌، هر خریدی غیر ضروری است حتی ممکن است اگر قرار باشد هدیه‌ای برای سالگرد ازدواج و یا تولد شما برایتان تهیه کند‌، ترجیح بدهد آن را به صورت نقدی پرداخت کند البته از شما هم بخواهد تا بجای خرج کردن‌، آن پول را پس‌انداز کنید زیرا یک فرد خسیس خرید هر چیز را غیرضروری می‌داند پس توقع نداشته باشید که دسته‌گل برایتان بخرد بلکه درک کنید این خرج نکردن‌ها به معنی دوست نداشتن شما نبوده بلکه یک عادت رفتاری است.

      – وقتی قصد دارید چیزی را بخرید‌، حتماً با او مشورت کنید. اگر به صورت انتحاری خرید کنید و بعد به او خبر بدهید‌، احتمالاً با رفتار بسیار نامناسب او روبه رو خواهید شد. فکر نکنید با تکرار این کار، عادت می‌کند .سعی کنید در مواقع آرامش، نیازتان را به داشتن و خرید آن وسیله با جملات منطقی بیان کنید. باید او راتوجیه کنید که واقعاً نیازمند داشتن آن وسیله هستید.
      توقع نداشته باشید اگر به دنبال تغییر مبلمان منزل هستید تنها به این علت که رنگ آن تکراری شده و یا خواهرتان مبلمانش را عوض کرده‌، همسر شما بپذیرد.

      – برای خریدهای شخصی تنها بروید ولی قبل از بیرون رفتن از منزل، حتماً به همسرتان اطلاع بدهید تا احساس کنارگذاشته شدن به او دست ندهد. توافق کنید که این تصمیم برای سلامت روحی- روانی هر دوی ما لازم است.

      – اگر تمرین کنید که برای موضوعات مختلف با یکدیگر همفکری کرده و صحبت کنید‌، دخل و خرج خانه‌تان هم می‌تواند مورد مشورت قرار بگیرد. مهم است که خود را انسانی بی‌فکر و بدون آینده‌نگری نشان ندهید بلکه کاری کنید تا همسرتان به مدیریت اقتصادی شما ایمان بیاورد.

      * قبول دارم که خسیس بودن طرف مقابل می‌تواند بسیار آزار دهنده باشد اما اگر نتوانستید رفتارش را تعدیل کنید برای آرامش خودتان هم که شده، او را همین‌گونه بپذیرید.

      • زهرا , سپتامبر 14, 2016 @ 9:38 ق.ظ

        سلام
        بابت راهنماییتون متشکرم.
        بعضی اوقات رفتاری میکند که بیشتر اذیت میشوم.اوحاضراست چیزی بخرد اما پولی دست من نباشد یا اگر پولی برای کاری میدهد دقیقا به اندازه نیازم باشد.
        اتفاقا جالب است که قبل از ازدواجش دست و دل باز بوده و از وقتی ازدواج کردیم به فکر پس انداز کردن افتاده.
        حالا مسایل مالی را میشود یکاری کرد اما حس میکنم او در روابطش بامن با احتیاط رفتار عاطفی نشان میدهد.
        واینها باعث میشود به صداقتش شک کنم…
        کمکم کنین.
        ممنونم.

        • راهنما , سپتامبر 15, 2016 @ 8:58 ق.ظ

          پس با رفتار و محبت خودتون اعتمادش رو نسبت به خودتون جلب کنید
          مردان تشنه محبتن و شما میتونید از این طریق ذهنیتش رو تغییر بدید
          وجود مهر و محبت و تداوم آن بین همسران، ضامن سعادت ایشان است، نیز باعث ایجاد خانواده ای سالم و پرورش نسلی پاک در فضایی گرم و آرام، در نتیجه ایجاد جامعه ای سالم و شاداب می شود، بنابراین شایسته است در باره این امر مهم تحقیقات ارزشمند و مطالعات فراوانی صورت بگیرد و نتایج آن در اختیار عموم، به ویژه بانوان ارجمند ـ که سرشار از عواطف پاک انسانی هستند و برای انجام این مهم، آماده تر از مردانند ـ قرار بگیرد تا هر چه بیشتر و با اشتیاقی فراوان و بینشی گسترده تر بر این مسئله همت گمارند.

          محبت و رحمت و شیوه های نمایاندن آن
          محبت که اساس آسودگی و آرامش است همچون کشتی نجاتی است که بر امواج خشمگینِ مشکلات زندگی در حرکت است. کشتی ای که یک زن مهربان و هنرمند ناخدای آن می باشد زیرا تسکین و آرامش بخشی به زندگی، رسالتی است که بر دوش زنان نهاده شده است.

          «فأن تعلم أنّ اللّه جعلها لکَ سکنا و أنسا فتعلَمَ أنّ ذلک نعمه من اللّه َ؛

          خداوند متعال زن را برای شوهرش مایه آسودگی و آرامش قرار داده، او نعمت بزرگ الهی است.»

          دست حکیم پروردگار همخوان با رسالتی که بر دوش زنان قرار داده، استعداد مهرورزی، محبوبیت و مطلوبیت را نیز در فطرت و غریزه ایشان نهاده است. به قول استاد شهید مطهری(ره):

          «طبیعت، مرد را مظهرطلب و عشق و تقاضا آفریده است و زن را مظهر مطلوب بودن و معشوق بودن … غریزه مرد، طلب و نیاز است و غریزه زن جلوه و ناز.»

          روشن است اگر زنان در مسیر طبیعی فطرت خویش و در پرتو آشنایی با معارف دینی و آموزه های روانشناسی ـ که روشنگر راه زندگی خانوادگی است ـ بتوانند به وظایف خویش عمل کنند و به جای آنکه وزیر اقتصاد یا مأمور نظافت باشند، نماد رحمت و مهربانی باشند، بسیاری از مشکلات و موانع را در مسیر زندگی عاشقانه از سر راه برداشته اند.

          «بدون تردید غالب کشاکش های خانوادگی، سردی ها، بی اعتنایی ها، بی رغبتی ها، خانه گریزی ها، ستیزها، جدایی ها و طلاق های بین زن و شوهرها به دلیل فقدان آرامش روانی در کانون خانواده و عدم تأمین نیازهای عاطفی و روانی به وجود می آید.»

          اما برای چاره این گونه مشکلات فقط شناخت ریشه مشکلات و پی بردن به ضرورت و اهمیت محبت کافی نیست بلکه زنان باید شیوه های به کارگیری عواطف سرشار خود را بیاموزند. در این مبحث به بیان دو شیوه مهم نمایاندن محبت می پردازیم:

          أ) ابراز زبانی

          ب) ابراز عملی

          * * *

          أ) ایجاد، افزایش و ابراز عشق و محبت از راه زبان

          هر کسی می تواند با دو زبان سخن بگوید؛ با زبان عاطفه و احساس، یا با زبان عقل و منطق. اکنون صحبت از زبان عاطفی است. زبان عاطفی (مثبت یا منفی) به خاطر ارتباط مستقیمی که با قلب و جان شنونده دارد تأثیر بسیاری در ایجاد یا سلب محبت می گذارد. چون بحث در ایجاد و افزایش و حفظ محبت است، به ذکر دو کاربرد مهم زبان عاطفی (مثبت) در ایجاد و ازدیاد عشق و محبت می پردازیم.

          ۱٫ ابراز عشق با صراحت و صداقت (جملات عاشقانه) که لحظه های یکنواخت زندگی را شیرین و لبریز از لذت و هیجان می کند. به قول «مترلینگ»:

          «زندگی وقتی لذت بخش است که در آن لذات کوچک و عشق های کوچک وجود داشته باشد و همین چیزهای کوچک است که ما را به زندگی پای بند می کند.»

          واژه های عاشقانه و دلنشین به طور شگفت انگیزی می تواند آفریننده لذت های کوچک باشد. ابراز محبت با صراحت و در عین صداقت و راستی در حالی که آمیخته با هیجانات روحی است، محبت را تا مرز عشق می رساند که شیرینی و حلاوت لذت آن را باید در عمق دل ها جستجو کرد ولی پنهان کردن عشق، محبت را خفه می کند و می میراند.

          هیچ گاه نباید غرور و یا کمرویی مانع ابراز عشق و علاقه شود، یا در طول زمان مشکلات زندگی و گاه مشاجرات و درگیری ها باعث شود ابراز عشق و علاقه ترک شود بلکه باید همواره و در همه حالات زندگی طوری رفتار کنیم که فضای عاطفی از بین نرود و جایی برای گفتن جملات عاشقانه و البته صادقانه بماند؛ چرا که برخی زنان می پندارند مردها به خاطر روحیه خاص مردانه شان اهمیتی به این حرف ها نمی دهند و نیازی به شنیدن عبارات محبت آمیز و دلنشین ندارند در حالی که تجربه و تحقیقات روانشناسی، نادرستی این مطلب را اثبات کرده است، چنان که برخی معتقدند: «در مردان هر چقدر هم که به ظاهر والامقام و قوی باشند، باز هم لایه هایی از دوران کودکی باقی می ماند که آنها را نیازمند دلداری می کند.» استفاده از این گونه جملات کار ساده ای نیست بلکه هنری است که مهارت خاص می طلبد. اگر روح صداقت نداشته باشند و در لحظات خاص زندگی و حالات ویژه ای ـ که تشخیص آن به عهده خودتان است ـ گفته نشوند، دلربایی خود را از دست می دهند و حالت کلیشه ای و خسته کننده ای پیدا می کنند. امام صادق(ع) می فرماید:

          «… لا غنی بالزّوجه فیما بینها و بین زوجها الموافق لها عن ثلاث خصال و هُنّ … و اظهار العشق له بالخلابه؛

          … زن در روابط بین خود و شوهرِ همدلش، از سه خصلت بی نیاز نمی باشد که یکی …، اظهار عشق با دلربایی است.»

          ۲٫ تعریف و تحسین

          از آنجا که همه انسان ها دوست دارند مورد توجه، تعریف و تحسین قرار گیرند، خیلی زود می توانیم از این راه، در دل های دیگران جا باز کنیم. معمولاً افراد برای به خاطر سپردن اشخاص با اسم و مشخصات، حافظه خوبی ندارند ولی اگر از شخصی تعریفی در باره خود شنیده باشند حتما آن فرد در خاطرشان خواهد ماند. بنابراین اگر تعریف و تحسین صادقانه باشد و همراه توقع و

          چشمداشتی نباشد، می تواند باعث محبت و دوستی شود، به ویژه اگر تعریف، تأثیرگذار و بااهمیت باشد؛ مثلاً مردها به خاطر اهمیت زیادی که برای خلقیات و ویژگی های مردانه مثل شجاعت، دلیری، مهارت های شغلی و … قائلند تعریف و تحسین آنها در این موارد خیلی ارزشمند می باشد. یک خانم روانشناس که شیوه های صحیح همسرداری را به شاگردانش می آموزد در این زمینه می نویسد:

          «روزی در کلاس درس به خانم ها پیشنهاد کردم که امشب سعی کنید از اندام شوهرتان تعریف و تمجید کنید. یکی از خانم ها که تصمیم گرفته بود تکالیفش را به طور دقیقی انجام دهد، آن شب در کنار همسرش روی مبل نشست و در همان حال بازوی شوهرش را نوازش می کرد. بعد از مدتی بازوی او را فشار داد، مرد ناگهان عضلات دستش را سفت کرد. [زن که مترصد فرصتی بود گفت]: «اوه، من تا حالا نمی دانستم عضلاتت این قدر قوی است.» مرد روزنامه را به کناری گذاشت و گفت: «دیگر چی.» او واقعا در انتظار تحسین بود و می خواست جملات بیشتری بشنود … بعد از گذشت دو شب وقتی آن مرد هنگام شام دیر به منزل آمد همسرش فهمید که او در آن وقت در گاراژ بوده و با وزنه ها تمرین می کرده تا عضلاتش قوی تر شود و بیشتر مورد تعریف واقع شود.»

          البته در این مورد (تعریف و تحسین از دیگران)، صداقت و واقع بینی شرط اساسی است یعنی نباید بی دلیل و در هر زمینه ای تعریف کنیم. باید باور کنیم که واژه ها نیرو و انرژی دارند و چون انرژی می آفرینند باید صادقانه و واقع بینانه به کار گرفته شوند.

          ب) ابراز عملی محبت

          نمایش عملی محبت ـ که بیشترین تجلی آن در احسان و فداکاری است ـ شامل هر نوع نیکی و خوبی که نشان از اخلاص و عشق درونی داشته باشد، می شود. ابراز عملی پشتوانه ابراز زبانی است اما نمایاندن محبت، بدون پشتوانه عملی، فریبی بیش نیست. عشق و محبت هر گاه با عمل همراه شود تأثیرگذار خواهد بود حتی ناسپاس ترین انسان ها در مقابل احسان دیگران واکنش نشان می دهند. امام علی(ع) می فرماید:

          «الانسان عبید الاحسان؛

          انسان بنده کسی است که به او احسان می کند.»

          توجه کردن به علاقه مندی های همسر اعم از غذای مورد علاقه او، رنگ لباس و … رعایت حال او در مواقع استرس های روحی و روانی، بیماری، مشکلات شغلی، چشم پوشی از کمبودها و کاستی های مادی که مربوط به اوست، به پیشواز وی به هنگام ورود به منزل رفتن، گرامیداشت خانواده و دوستان وی، احترام به او بخصوص در حضور دیگران، … نمونه هایی از ابراز عملی محبت هستند.

          نقش بینش صحیح در روابط جنسی و تأثیر آن در ایجاد و افزایش محبت زوجین
          بدون شک روابط خاص در ایجاد عشق و محبت تأثیر مستقیم و بسزایی دارد که به علت روشنی، نیازی به اثبات ندارد. چنان که بسیاری از اختلافات جزئی، پیش پا افتاده و روزمره بین زن و شوهرها که گاه منشأ اختلافات بزرگ و حتی طلاق می شود، ریشه در همین روابط غریزی دارند که به صورت های مختلفی بروز و ظهور می کنند.

          عدم رضایت غریزی در روابط زناشویی، مهربان ترین مردها را سختگیر و بدخلق می کند و بر عکس، مردی که از روابط زناشویی با همسرش رضایت کامل داشته باشد، چشمش را به روی بسیاری از خطاهای همسرش می بندد (البته این مطلب در مورد زنان هم صادق است). بنابراین باید مراقب بود مانعی در روابط زناشویی به وجود نیاید و یا به قول خانم مورگان صخره هایی در بستر خواب نباشد.

          البته هرگز نباید عشق و محبت بین زوجین در روابط جنسی خلاصه شود. یک زن علاوه بر نقش همسری باید یک دوست خوب، غمخوار، هم صحبت و همفکر، مشاور و بالاخره شریک خوبی برای شوهرش باشد و هرگز تنها به عشقی که حاصل لذت غریزی است اعتماد نکند. او باید همسرش را عاشق اخلاق و رفتار خود کند و یقین داشته باشد پایه های یک عمر زندگی باید بر محبتی عمیق تر بنا نهاده شود. برخی می نویسند:

          «عشق جنسی صرف و به تعبیر عرفای شامخ، عشق مجازی که مبدأ آن به قول «ویل دورانت» ترشح غدد جنسی و پایان آن ارضای زودگذر است، هرگز نمی تواند مایه استواری و پایداری روابط انسانی به ویژه در امر زناشویی باشد.»

          حفظ نشاط و شادابی در روابط غریزی و چند نکته مهم دیگر
          عدم اشتیاق و بی حوصلگی، از آفت های مهم زندگی زناشویی است که گاهی باعث می شود زنان فقط برای رفع تکلیف و صرفا پاسخ به نیاز غریزی همسر، تن به این گونه امور بدهند. اگر این حالت ادامه پیدا کند در طرف مقابل هم نفوذ می کند و در میزان محبت دو طرف نسبت به همدیگر تأثیرگذار خواهد بود. همواره باید توجه کرد که جای امر زناشویی و مقدمات آن در زندگی حفظ شود و فشار مشکلات و گاه دلزدگی ها، بی حوصلگی ها و افسردگی های ناشی از حالت یکنواخت زندگی باعث کمرنگ شدن کشش غریزی نشود، بلکه هر از گاهی با ایجاد تنوع در نوع لباس پوشیدن، آرایش چهره و ظاهر، پیش کشیدن خاطرات خوش و حرف های محبت آمیز دیگر و … می توان تا اندازه ای شادابی و طراوت را به محیط استراحت بازگرداند. به خاطر اهمیت زیاد این مسائل در حفظ آرامش و سلامت و محبت خانواده، در شرع مقدس اسلام سفارش های زیادی آمده است از جمله حضرت رسول اکرم(ص) می فرماید:

          «علیها أن تطیّب بأطیب طیبها و تلبس أحسن ثیابها و تزیّن بأحسن زینتها و تعرض نفسها علیه غدوه و عشیّه؛

          بر عهده زن است که خود را به بهترین عطری که در اختیار دارد خوشبو سازد، زیباترین لباس خود را بپوشد، به بهترین وجه خود را بیاراید و هر صبح و شام خود را بر شوهر عرضه کند.»

          نباید روابط زناشویی را فقط به عنوان یک تفریح و سرگرمی تلقی کرد که در صورت بروز هر پیش آمدی قبل از هر چیز، این روابط متأثر شود. در بررسی های روانشناسی و پزشکی بسیاری از بیماری های روحی و جسمی به نبود روابط سالم غریزی و مسائل مربوط به آن نسبت داده شده است. توجه به روایت زیر در این باره آموزنده است. امام علی(ع) فرمود:

          «إذا کان بأحدکم أوجاع فی جسده و قد غلبته الحراره، فعلیه بالفراش، قیل للباقر (علیه السلام): یابن رسول اللّه ما معنی الفراش؟ قال: غشیان النساء فانّه یسکنه و یطفئه؛

          هر گاه یکی از شما احساس ناراحتی جسمی نمود و حرارتش بالا رفت، باید به بسترش پناه ببرد. از امام باقر(ع) سؤال شد منظور از بستر چیست؟ فرمود: منظور، رفتن سراغ همسر است، که سبب آسودگی و آرامش می شود.»

          هرگز نباید نیاز جنسی همسر را یک برگ برنده در دست خود دانست. بزرگ ترین دشمن عشق، داد و ستد و تجارت در امر زناشویی است. اگر این رفتار در زندگی دو زوج پیش بیاید به یقین آنچه که مرد را به دنبال زن می کشاند، نیازش است نه عشقش. در این صورت ممکن است برای بعضی مردها فرقی نداشته باشد کسی که نیازش را برآورده می کند همسرش باشد یا دیگری!

          پذیرش روابط جنسی (تمکین)
          برخی تفاوت های جنسیتی بین زن و مرد باعث شده فشار غریزی بر مرد بیش از زن باشد و او حریص تر و نیازمندتر از زن در این مسائل گردد. خدا به زنان قدرت خودداری و خویشتنداری بیشتری بخشیده که حاصل حیای زنانه است. استاد شهید مطهری(ره) می نویسد:

          «مرد بنده شهوت خویش است و زن در بند محبت مرد. زن بیش از مرد قادر است بر شهوت خود مسلط شود. شهوت مرد ابتدایی و تهاجمی است و شهوت زن انفعالی و تحریکی.»

          شاید در سال های اولیه زندگی مشترک این تفاوت چندان نمایان نشود اما بیشتر زنان پس از گذر سال ها، بی میلی کمتری به روابط زناشویی از خود بروز می دهند. در حالی که بعضی مردها در میانسالی حریص تر هم

          می شوند به طوری که گفته اند چهل سالگی برای مرد، جوانی دوم است! بنابراین منطقی است اسلام در مورد اطاعت زنان در امر تمکین، فراوان سفارش کند از جمله پیامبر(ص) فرمود:

          إذا دعَا الرَّجلُ زوجَتَهُ لحاجتِهِ فلتأتِهِ و إنْ کانتْ علی التنور؛

          وقتی مرد همسرش را به نیاز خویش فرا خواند، اجابت کند اگر چه در کنار تنور باشد.»

          نیز: «لا تُطَوّلنّ صلَوتکنَّ لِتَمْنَعْنَ أزواجکنّ؛ نمازهایتان را طولانی نکنید تا مانع خواست شوهران تان باشید.»

          «شرّ الزّوجات مَن لا توانی؛ بدترین زنان کسی است که بدتمکین باشد.»

          البته این اطاعت و تسلیم از نوع اطاعت سرباز از مافوقش نیست که باید بدون هیچ اراده و اختیاری، اطاعت امر کند بلکه به معنی دریغ نکردن و نیازردن شوهر است.

          روشن است مردان هم از همسر خود رفتاری همچون «محبوبه عشوه گر» طلب می کنند که مانند آهویی رمیده و گاهی سرکش، شیر در حال شکار را مجذوب اندام خویش می کند و به دنبال خود می کشاند. اطاعت در زندگی زناشویی، از هنرهای ظریف زنانه است که باید همراه با سرکشی ملایم و حتی گاهی جسورانه باشد که البته نهایتش تسلیم و پذیرش است.

          پذیرش تفاوت ها و درک و تفاهم زوجین
          مسئله مهم دیگری که در زندگی زوجین باید نگاه شود، پذیرش تفاوت ها و نگرش درست به آنهاست. اگر زن و شوهر پی به وجود تفاوت های طبیعی و فطری یکدیگر ببرند و از نقش آنها در تشدید محبت و تشکیل زندگی بهتر آگاه شوند، حتما به شناخت تفاوت ها و استفاده درست از آنها بهای بیشتری خواهند داد. شایسته است گذرا به بررسی تفاوت های بین زن و مرد بپردازیم.

          أ) تفاوت ها و ایجاد محبت و جذابیت

          بین زن و مرد مانند موجودات دیگر، تفاوت های بسیاری وجود دارد. بنا به گفته زیست شناسان هر سلول بدن مرد با هر سلول بدن زن تفاوت دارد. حتی برخی فمینیست ها که سعی در پوشاندن و از بین بردن تفاوت ها دارند به وجود آنها معترفند. آنچه مهم است نوع نگرش و برخورد ما با تفاوت هاست.

          نگرش درست ما برخاسته از علم و آگاهی به وجود آنها و نقش آنها در ایجاد عشق و تکامل است؛ زیرا تفاوت های بین دو جنس مخالف به گونه ای طراحی شده است که هر یک از زوجین به وسیله دیگری به تکامل و تعادل می رسد. روانشناسان معتقدند:

          «سردی بدن مرد با گرمی بدن زن متعادل می شود و تهاجمی بودنش با کیفیت همسازی همسرش و قاطعیت او با انتقادپذیری زن و قدرتش با عشق زن متوازن می گردد.»

          تفاوت هاست که زندگی را با جنس مخالف شیرین و جذاب می کند به طوری که اگر تفاوت ها نبودند کشش و جذابیتی بین دو طرف به وجود نمی آمد. به اعتقاد جان گری:

          «این تفاوت های مکمل که سبب جذب و کشش به طرف شخص دیگر می شود، احساس مرموزی را به نام عشق به وجود می آورد.»

          حتی گفته شده که هر چه توان و قوّت این تفاوت های فطری و طبیعی بیشتر باشد، درجه جذب و کشش افزایش خواهد یافت:

          «مردانی که از «مردانگی» بیشتری برخوردارند از زنانی که زنانگی بیشتری دارند خوش شان می آید.»

          «هنگامی که زنان و مردان خیلی شبیه یکدیگر شوند آن جاذبه مرموز را از دست می دهند. زندگی کردن با شخصی که مثل خودمان است بسیار خسته کننده است.»

          «به راستی اگر زن دارای ویژگی های جسمی و روانی و اخلاقی مردانه بود هرگز هنر ایجاد شیفتگی برای وصال در مرد را نمی توانست داشته باشد و اگر مردها همانند زنان بودند ممکن نبود عالی ترین هنر خود که صید و شکار و تسخیر قلب زن است را جلوه دهند.»

          شرع مقدس اسلام نیز در این زمینه فراوان سخن گفته است از جمله حضرت علی(ع) می فرماید: «… فإنّ المرأه ریحانه لیستْ بقهرمانه؛

          زن گل بهاری است نه تدارکچی و مسئول دخل و خرج.»

          در جای دیگر سه صفت بد مردان را بهترین صفات زنان برمی شمرند.

          بنابراین وجود تفاوت ها موهبت الهی است که باید حفظ شود و مورد استفاده بهینه قرار گیرد نه آنکه با تصور نادرست (ظلم و تبعیض از راه تفاوت ها) سعی در نابودی آنها شود. برای یک مرد زنی که در مسیر طبیعی فطرت زنانه خویش، طبعی لطیف و چشمانی آکنده از حیا دارد، با زبانی شیرین و چهره ای آراسته توأم با عشوه گری های زنانه و دلی لبریز از محبت شوهر، بسیار جذاب و دلفریب است. در مقابل عشق چنین زنی، مغرورترین مردها هم توان مقاومت ندارند.

          ب) تفاوت ها و اختلافات

          اما تفاوت ها در عین حال که باعث ایجاد جذابیت و کشش انسان ها به سوی هم می شود، برخوردها و تنش هایی را هم به وجود می آورد به طوری که نمی توان دو زوج را یافت که هیچ گونه اختلافی با یکدیگر نداشته باشند ولی نه بدان معنا که تفاوت ها به صورت طبیعی تنش زا هستند و گریزی از آنها نیست چرا که ایجاد اختلاف و تنش در اثر نگرش نادرست به تفاوت ها و عدم آگاهی از وجود برخی فرق هاست. اگر زوجین با آگاهی از تفاوت های یکدیگر سعی در پذیرش آنها کنند، بسیاری از مشکلات را نخواهند داشت و می توان گفت که شاید بیش از نیمی از خوشبختی را به دست آورده اند.

          دکتر جان گری می گوید:

          «باید زن و مرد یاد بگیرند که به تفاوت های یکدیگر احترام گذارند تا با هم نزدیک تر و صمیمی تر شوند

          بنابراین شناخت و پذیرش تفاوت ها و برخورد درست با آنها می تواند بسیاری از اختلافات و تنش ها را از بین ببرد ولی نه به طور کامل و صد در صد چرا که زندگی با تمام فراز و فرودهایش در جریان است و بشر نمی تواند همواره مانند یک ماشین، دقیق و درست عمل کند. به هر حال اختلاف نظرها وجود دارد. گاهی خواسته های دو نفر در مقابل هم قرار می گیرند، یا منافع یکی با دیگری تداخل می کند و گاهی مصلحت برخی برای دیگری زیانبار است و … خلاصه زندگی آکنده از حوادث است، بنابراین نمی توان گفت اصلاً نباید اختلاف پیش بیاید بلکه باید راه حل اختلافات را پیدا کرد که جز درک و تفاهم نیست.

          ج) تفاهم

          تفاهم به معنی اختلاف نداشتن و توافق کامل با طرف مقابل نیست بلکه تفاهم یعنی فهمیدن و فهماندن. از آنجا که سوء تفاهم به معنی فهم مطلبی بر خلاف واقعیت است پس تفاهم یعنی فهم درست واقعیت ها. تفاهم بین زوجین یعنی:

          ۱٫ فهم درست شخصیت همسر؛

          ۲٫فهماندن و بروز دادن واقعیت درونی خود به همسر؛

          * * *

          فهم درست شخصیت همسر
          وقتی می توانیم شخصیت افراد را همان طور که هست بشناسیم که آن شخصیت را در مجموعه شرایط محیط زندگی، فرهنگ خانوادگی، وضع شغلی، تفاوت های فردی و جنسیتی و ویژگی های مهم دیگر نگاه کنیم.

          بسیاری از توقعات بی جا، سوء تفاهم ها، قضاوت های منفی، نگرانی های بی مورد، مقایسه های غلط و مشکلات دیگری که باعث کدورت و مشاجره می شود و فضای عاطفی خانه را آلوده می کند، برخاسته از شناخت نادرست زن و شوهر از یکدیگر است.

          کمترین فایده شناخت درست برای زنان این است که در فضایی سالم تر و آرام تر و به دور از ترس و اضطراب می توانند در باره رفتارهای خود و همسرشان بیندیشند، نیز به جای اینکه با حالتی عصبی و البته بی نتیجه برخورد کنند، در فضایی دوستانه به مذاکره بپردازند.

          مردان وقتی ببینند توسط همسرشان درست شناخته شده اند آرامش بیشتری دارند و بهتر می توانند با همسرشان ارتباط برقرار کنند؛ بر عکس وقتی مردی احساس کند که همسرش در باره او اشتباه می کند، در مقابل او رفتاری نابه هنجار و عصبی خواهد داشت. یک روانشناس فرانسوی در این باره می نویسد:

          «به محض اینکه شوهری احساس کند که تشخیص اخلاقی همسر از وی به طور افراطی شکل گرفته است و هیچ چیزی نمی تواند نظرش را تغییر دهد تمام صراحت و ابراز احساسات شخصی وی به نابودی خواهد گرایید. در چنین موقعی است که شوهر ممکن است سر صحبت را با خانمی باز کند که در اداره یا باشگاه ورزشی ملاقات می کند. چه بسا با وی راجع به مسائلی صحبت کند که مدت هاست جرئت بروز آنها را پیش همسرش نداشته است و بعد از مدتی احساس تفاهم و احساس خویشاوندی را که همه انسان ها با ولع دنبال آن هستند در خود مجددا کشف کند و حتی ممکن است مشکلات زناشویی خود را نیز بیان کند. مردها با بیان ناکامی ها و شکست ها در ازدواج به سهولت قلب زن ها را به ترحم وا می دارند. بعید نیست چنین مردی بعد از مدتی به دفتر من بیاید و بگوید:

          من بدون این زن جوان نمی توانم زندگی کنم. او خیلی خوب مرا درک می کند در حالی که همسرم از درک من عاجز است.»

          فهماندن و بروز دادن واقعیت درونی خود به همسر
          شناخت روحیات و ویژگی های زن نیز به اندازه شناخت مرد توسط زن بااهمیت است. وظیفه زنان در این مورد آن است که با بروز دادن واقعیت درونی خود و صراحت و صداقت در گفتار و رفتار، به شناخت بهتر و بیشتر کمک کنند. برخی معتقدند:

          در سرتاسر جهان زیادند افرادی که از نبود تفاهم رنج می برند ولی وقتی وضع آنها را از نزدیک بررسی کنیم مشخص می شود حداقل تا حدودی خودشان مقصرند یعنی اگر دیگران آنها را درک نمی کنند به علت این است که خود را بروز نداده اند.

          بسیار دیده شده است که بعضی افراد احساسات و درونیات خود را مخفی می کنند، علاقه خودشان را به دیگران نشان نمی دهند و یا از چیزی ناراحتند اما چیز دیگری را بهانه می کنند و خلاصه آنکه دیگران را در مورد خود به اشتباه می اندازند. بعضی روانشناسان این حالت را بیشتر به زنان نسبت می دهند.

          «مهم ترین علت شروع مشاجرات از جانب زنان، عدم صراحت در بیان احساسات شان است. زن به جای اینکه مستقیما ناراحتی خود را مطرح سازد، ایرادهای بی ربط می گیرد تا ناراحتی خود را نشان دهد.»

  • شهرام , سپتامبر 18, 2016 @ 9:14 ق.ظ

    باسلام مجدد…الان نه شوهر ونه پدرشوهر خواهرم هیچکدوم تماس نگرفتن دیگه.والان پدرمن از ماموریت اومده و ۲هفته دیگه دوباره ماموریت میره.الان بنظرتون اگرپدرم تماس بگیره و بگه که تکلیف دخترمن رو روشن کنید…بااین حرفاودروغ هایى ک بهش زدید…اقدام کنید خوبه؟یاخودخواهرم زنگ بزنه بهتره؟واگردوباره سرخونه وزندگیش برگرده احتمال سرکوب ومنت کشى براش میذارن.بنظرتون همینطوربشینه وخودشون زنگ بزنن بهتره؟یا خواهر ویاپدرم تماس بگیرن بهتره؟

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد.