مرکز مشاوره

مرکز مشاوره کودکان

مرکز مشاوره کودکان

سلام دلارام رسولی از مرکز مشاوره و روانشناسی ایران هستم و خوشحال میشم ب سوالات شما در زمینه مشاوره کوک پاسخ بدم. در ادامه سوالات پرکاربرد قرار دادم.

همانکه میدانید کودکان در طول دوره رشد خود ممکن است به طور خواسته یا نا خواسته دچار مشکلاتی شوند و این والدین هستند که باید در حل این مشکلات بکوشند. مرکز مشاوره کودک با داشتن بهترین روانشناسان و مشاوران کودک در زمینه مرکز مشاوره کودکان میتواند سهم بزرگی در کمک به تربیت کودکان و مواجهه با مشکلات و معضلات حال و آینده و رفع آن داشته باشد. توصیه ما برای والدینی که بسیار نگران آینده فرزند خود هستند و به او اهمیت میدهند ،  در مواقعی که نیاز به داشتن یک مشاور خوب کودک را احساس میکنند مشورت گرفتن از مرکز مشاوره کودکان با مشاوره کودک زیر نظر کانون مشاوران ایران است چرا که همکاران ما با گنجینه ای از تجربیات خود شما را  به خوبی در محیطی صمیمی و راحت راهنمایی خواهند کرد.

مشاوره کودک

مشاوره کودک ۴ و نیم ساله

باسلام.دختر۴ونیم ساله ای دارم که ازسن۳سالگی اغلب اوقات درمیهمانیها موقه شام به جای اینکه کنارمن بشینه وغذابهش بدم میره کناردیگرافرادفامیل میشینه.باوجودهرگونه محبت وتوجه و تنبیه ودعوا…امااثربخش نیست

پاسخ

با سلام مادرگرامی اینکه کودک شما از ۳ سالگی چنین رفتاری دارد می تواند یا دال بر روابط اجتماعی قوی او باشد که بک مساله است و اصلا ربطی ندارد که شما رو دوست نداشته باشد و یا هر نکته ای صرفا تجربیات حضور در کنار دیگران را دوست دارد

از طرفی ممکنه در دوره ای حتی یک خاطره دعوا و تنش و ایرادگیری این مساله را ایجاو کرده باشد هر چند کوچک که در ذهن باقی بوده باشد و مساله سوم برریی شرایط هوشی وسایر جنبه های رشد عقلی کودک است و اینکه تفکیکی بین غریبه و والد قابل می شود یا خیر

.ببینید ممکنه مساله اخر نیاز به بررسی های بیشتری باشد که خوب باید توسط روان پزشک یا روانشناس بررسی دقیق شود.البته ممکنه اصلا در مورد دختر شما صدق نکند هوش و همه مسائل طبیعی باشد و این رفتار کم کم با دادن توضیحات و رشد عقلی کودک کاهش پیدا کند.در هر حال امیدوارم مشکل خاصی نباشد وکودک شما سلامت باشد اگر نیازی بود به روانشناس کودک ارجاع دهید .
در این مورد میتونید با متخصصین مرکز مشاوره و روانشناسی ایران، مشاوره تلفنی/تخصصی داشته باشید
۰۲۱۲۲۶۸۹۵۳۴
موفق باشید

مشکل دختر کلاس سوم ابتدایی

با سلام
دختر کلاس سوم ابتدایی که همیشه با بچه های کم سن و سال خودش تمایل به بازی دارد و از بازی با همسن وسالای خودش امتناع می کند ؛علت چیست ؟لطفا راهنمایی کنید

پاسخ مشاور کودک : بی‌میلی کودک به بازی با کودکان دیگر

نکات مهم
تمایل کودک به بازى با بچه‌هاى دیگر، یکسان نیست. بعضى از بچه‌ها، بیشتر از بچه‌هاى دیگر معاشرتى و اهل بازى با کودکان همسن خود هستند و بعضى بچه‌ها ذاتاً آرام‌تر هستند. این اختلاف طبیعى است؛ اما تمایل به بازى با کودک دیگر و داشتن همبازی، در وجود هیچ کودکى به صفر نمى‌رسد.

علل بى‌میلى ممکن است مربوط به وضعیت جسمی، روحى و روانى کودک، یا وضعیت اجتماعی، اقتصادى خانوادهٔ او باشد که او را به انزوا مى‌کشاند و از بازى با بچه‌هاى دیگر فرار مى‌کند. علل عمدهٔ بى‌میلى کودکان عبارتند از:

– ممکن است کودکى دچار ضعف در سلامت جسمانى باشد،؛ مثلاً خیلى زود از جست‌وخیز خسته شود یا نفس تنگى پیدا کند، یا بیمارى‌هائى داشته باشد که اجازهٔ بازى پر افت‌ و خیز را به وى ندهد.

در این‌صورت، ترتیبى بدهید که معاشرت او با دیگر بچه‌ها توأم با بازى‌هاى فکرى مناسب و جنب‌وجوش کمتر باشد.

– گاهى کودک، به‌دلیل تفاوت‌هائى که با دیگران دارد، با آنان نمى‌جوشد. این تفاوت‌ها ممکن است از اجبار کودک به استفاده از عینک ذره‌بینى قطور گرفته، تا لکنت زبان او و حتى هوش فوق‌العاده‌اى باشد که اینها میل به گوشه‌گیرى را در کودک تقویت مى‌کند، یا گاهى او را چنان حساس و آسیب‌پذیر مى‌سازد که با کوچکترین تمسخر و یا سرزنش دیگر کودکان، مى‌رنجد و از معاشرت با آنان زده مى‌شود.

گاهى هم کودک خجالتى است و مشکل مى‌تواند در دوستى با بچه‌هاى دیگر پیشقدم شود.
در چنین مواردی، مشکل او خیلى ساده و تنها با تشویقى آرام و تدریجى حل مى‌شود. نصیحت و پند و اندرز دادن و تأکید بر اینکه: ‘این‌قدر یک گوشه‌ ننشین؛ تو دیگر بزرگ شده‌ای!

’ یا چرا تو هم نمى‌روى با بقیهٔ بچه‌ها بازى کنی؟’ بر ترس کودک مى‌افزاید. بهتر است دایرهٔ دوستى‌ها را کم‌کم وسعت بخشید و ابتدا از دعوت یک یا دو کودک همسن و سال او به خانهٔ خودتان آغاز کنید.

یا مى‌توانید چندین‌بار همراه کودک خود به تماشاى بچه‌هائى که مشغول بازى هستند بروید تا کودک، در ضمن تماشاى آنان، لذتى را که از بازى باهم مى‌برند درک کند و علاقه‌مند شود که خود او هم از این لذت سهمى داشته باشد.

– گاهى لوس و پرتوقع بودن کودک موجب مى‌شود که گروه همسالان او را طرد کنند. از این‌رو، به پدران و مادران توصیه مى‌شود که ضمن ابراز محبت به کودک، اصول اخلاقى و انسانى و احترام به حقوق دیگران را نیز به کودک بیاموزند. بهترین روش در این مورد، این است که پدر و مادر خود الگوى تقلید براى آنان باشند.– گاهى مادر، چون حوصلهٔ سر و صدا و شلوغى بچه‌ها را ندارند،

یا از این مى‌ترسد که کودک او، به‌علت معاشرت با بچه‌هاى شرور، بى‌ادب بار آید، یا حوصله و وقت سر زدن به بچه‌هاى مشغول بازى را ندارد، طورى با کودک رفتار مى‌کند و در مقابل خواست او مبنى بر بازى با دیگر کودکان واکنش نشان مى‌دهد که او را از بازى باز مى‌دارد و به انزوا سوق مى‌دهد. براى مثال، مادرى که مى‌گوید:

‘اجازه نمى‌دهم با پسر همسایه بازى کنی، چون او بچهٔ شرورى است’ کودک خود را از بازى‌اى که ممکن است خیلى هم آموزنده و لذت‌بخش باشد، محروم مى‌کند و بعد با گفتن جمله‌اى نظیر: ‘بیا با خواهر کوچک خود بازى کن!’ او را به کلى از بازى روى‌گردان مى‌سازد.

خواهر کوچکى که تازه مى‌خواهد راه رفتن را بیاموزد، براى بچه‌اى سه – چهار ساله که احتیاج به نقشه کشیدن و دویدن و خندیدن دارد، همبازى خوبى نیست.

بنابراین، هوشیارى و دقت مادر و پدر در انتخاب همبازى‌هاى مناسب براى کودک در افزایش تمایل کودک به بازى به دیگران نقشى بسیار مهم دارد.

نکات مهم

  • کودکان، به هنگام بازى با همسالان، از حالت خودمحورى بیرون مى‌آیند و واقع‌گرا (Realistic) مى‌شوند، به امیال و خواسته‌هاى دیگران توجه مى‌کنند، از دیگران چیزى مى‌آموزند و به دیگران چیزى یاد مى‌دهند و در کنش متقابل، خیلى چیزها به همدیگر مى‌آموزند.
  • وقتى که کودک دوست دارد به تنهائى بازى کند، باید او را به حال خود بگذارید و آزادى بدهید تا مستقلاً به بازى خودش ادامه دهد. نباید همبازى‌هائى را به او تحمیل کنید؛ زیرا چنین حالتى باعث اختلال در بازى او مى‌شود و عادت به عصبانى شدن و ایجاد درگیرى را در وى به‌وجود مى‌آورد.
  • پدران و مادران توجه کنند که کودک در سنین خردسالى هر اندازه آزاد باشد تا به تنهائى بازى کند، به همان اندازه در آینده اجتماعى‌تر خواهد شد.
  • میل طبیعى و تشخیص کودک بهترین راهنماى ما مى‌باشد. آنان کم‌کم یاد مى‌گیرند با دوستان و همسالان خود همبازى شوند؛ بنابراین، نیازى به تأکید و تشویق‌هاى بیرونى نیست تا زودتر از موعد با بچه‌هاى دیگر همبازى شود.
  • کودک را وادار نکنید که با خواهر و برادر کوچکتر خود همبازى شود؛ زیرا آنان براى بازى کوچک هستند، در صورتى‌که کودک اگر با همسالان یا بزرگتر از خود بازى کند، هم با علاقه بازى مى‌کند و هم در تعاملى مشترک چیزى یاد مى‌گیرد.

نکتهٔ دیگر اینکه، کودک بزرگتر باید همیشه ملاحظهٔ کودک کوچکتر را بکند و رفتارى عاقلانه در پیش بگیرد (در صورتى‌که خود او هنوز بچه است و باید بچگى کند) و کودک کوچکتر نیز، احتمالاً به‌علت آنکه قادر به انجام دادن همهٔ اعمال و رفتار کودک بزرگتر نیست، دچار شکست مى‌شود؛ که از نظر روحى و روانى به سود او نیست.

از این‌رو، در عین‌حال که اوقاتى با همدیگر بازى مى‌کنند، زمینه‌هائى نیز براى بازى با همسالان فراهم شود.

جالب توجه این است که هر اندازه خواهران و برادران را به بازى با یکدیگر وادار نکنیم، آنان، مشخصاً، بیشتر باهم بازى خواهند کرد.
– در بازى‌هاى کودکان دخالت نکنید؛ ولى لازم است پدر و مادر گاهى به اتاق و محل بازى بچه‌ها سر بزنند، اما نه به قصد جاسوسى و بازرسى آنان بلکه به قصد بردن مثلاً چای، میوه و شیرینى براى آنان. در واقع، نباید بچه‌ها را مطمئن ساخت که در تنهائى هیچ‌کس به آنان سر نخواهد زد؛ چون همه نوع کودک وجود دارد و ممکن است اتفاقات خطرناکى بیفتد.
– اگر فرزند شما دوست و همبازى‌اى براى خودش پیدا کرده است که شما دوست ندارید با او رفت و آمد کند، تا حدّ امکان نگوئید: ‘اجازه ندارى با این کودک بازى کنی، چون بى‌تربیت است.’ بلکه ابتدا سعى کنید همبازى جدیدى را براى او بیابید و به جز این، در انتخاب دوست، ملاک و معیارى به کودک بدهید و بگذارید بیندیشد و خود قضاوت کند و به نتیجه برسد.

دختر ۴ ساله ای دارم

با سلام
دختر ۴ ساله ای دارم، که باهوش است و خیلی خوب صحبت می کند و دایره لغات بالایی دارد. اما متاسفانه به نظر می آید که روی یک چیز تمرکز نمی کند. مثلا در کلاس باله یا نقاشی بیشتر از آنکه به مربی توجه کند، به خودش در آینه و یا دوستانش توجه می کند. یا در کلاس نقاشی دایم صحبت می کند.
معمولا وسط یک کار صحبت از کار دیگر می کند ، لازم به ذکر است صحبت های وی بی منطق نیست و از تخیلات یا خاطرات و … صحبت می کند.
یا وقتی موسیقی (شعر کودکانه) گوش می دهد، انگیزه ای برای یادگیری تمام شعر به هر طریق ندارد
نگران هستم این رفتار در آینده در رشد و آموزشش تاثیر منفی نداشته باشد.

مشکل عدم تمرکز کودک

با سلام مادر گرامی اگر خودتون متوجه عدم تمرکز او ش ید بهتره همین ابتدا که کودک است او را ارجاع دهید به روانشناس کودک شاید مساله نقص توجه باشد که راهکار درمانی دارد و اصلا جای نگرانی نیست البته ممکنه صرفا به خاطر شرایط سنی باشد و چون اموزش رسمی در هیچ زمینه ای در این توصیه نمی شود خب او هم تمرکز و دقت کافی نشان نمی دهد و چون از هوش و دایره لغات او می گویید خوب ممکنه مساله چیز دیگری باشد یعنی خستگی از اموزش های مختلف و اصلا مساله دقت و تمرکز نباشد و بعد از اینکه وارد فضای اموزش رسمی شود هیچ مشکلی بدین لحاظ نداشته باشد به طور کل جای نگرانی وجود ندارد و کودکان به لحاظ تحمل اموزش هایی با هم تفاوت دارند امیدوارم در اینده مشکل خاصی به وجود نیاید .

در این مورد میتونید با متخصصین مرکز مشاوره و روانشناسی ایران، مشاوره تلفنی/تخصصی داشته باشید
۰۲۱۲۲۶۸۹۵۳۴
موفق باشید

بچه ۴ ساله و مشکلات مدرسه

با سلام پسربچه۴ساله ای دارم که درمهمانی ها بابچه ها خوب ارتباط برقرار می کندولی وقتی اورامهد ثبت نام کردم روزهای اول خوب میرفت ولی بعدش باگریه شدید ازرفتن امتناع کرد ماهم یکی دو ماه نبردیمش ولی حالاااوراژیمناستیک ثبت نام کردم بااینکه خودم من اونجاهستم گریه می کندواز بازی بابچه ها امتناع می کند

مشکل مهدکودک رفتن:اگر کود‌ک حاضر نیست به مهد‌ کود‌ک برود‌ یا چند‌ ساعتی بد‌ون شما جایی بماند‌، او را واد‌ار به این کار نکنید‌ چرا که باعث به‌وجود‌ آمد‌ن ناراحتی‌های بیشتری برایش ‌می‌شود‌. ابتد‌ا با او صحبت کنید‌ و از مزایای مهد‌ برایش بگویید‌. همراه هم بد‌ون اینکه از او جد‌ا شوید‌ به مهد‌ کود‌ک بروید‌ تا با محیط آشنا شود‌.

د‌ید‌ه شد‌ه گاهی مربی مهد‌ به‌عنوان راهنمایی به ماد‌ر ‌می‌گوید‌ به گریه‌های بچه نباید‌ اعتنا کرد‌. او را اینجا پیش ما بگذارید‌ و بروید‌. ما آرام و سرگرمش ‌می‌کنیم.

به هیچ‌وجه مرتکب چنین خطایی نشوید‌. باید‌ به تد‌ریج با این قضیه کنار بیاید‌. روزهای اول د‌ر مهد‌ کنارش باشید‌. بعد‌ از گذشت چند‌ روز وقتی عاد‌ت کرد‌، کمی د‌ورتر بنشینید‌. این مرحله را هم که پشت سر گذاشتید‌، چند‌ د‌قیقه‌ای پیش چشمش نباشید‌ و بازبرگرد‌ید‌. این هم که عاد‌ی شد‌، چند‌ ساعت نباشید‌ و برگرد‌ید‌. د‌ر نهایت ‌می‌بینید‌ که کود‌ک‌تان د‌ر مهد‌ کود‌ک ‌می‌ماند‌ و مشکل حل شد‌ه است.

در این مورد میتونید با متخصصین مرکز مشاوره و روانشناسی ایران، مشاوره تلفنی/تخصصی داشته باشید

۰۲۱-۲۲۶۸۹۵۵۸

ممکنه در همان دو ماه مهد اتفاقی افتاده تجربه ترسی دارد که اجازه بازی و تجربه جدید رو از او گرفته و باعث هراس از محیط اجتماعی شده البته باید دید همچنان در مهمانی ها بدون مشکل است و صرفا در برخورد با افراد غریبه کوچک دچار مشکل می شود و یا مساله گسترده تر است به هر حال باید روانشناس کودک فرزند شما را ببینید و خوب با تکنیک های نقاشی درمانی و بازی درمانی می تواند به شما کمک کند تا مساله رفع شود .

در هر حال بررسی شرای پیرامونی مهم است منتهی جای نگرانی نیست گاها هم به خاطر این مساله ایجاد می شود که کودک شما به رشد شناختی نرسیده و خب همین مساله مسائلی ایجاد می کند .و ترس و اضطراب از نبود شما مشکل ساز است و با رشد شناختی و افزایش سن برطرف می شود ضمن اینکه برخی مسائل در طی رشد صرفا مقطعی هستند و بعد از مدتی مرتفع می شوند و جای نگرانی وجود ندارد در نهایت امیدوارم شرایط متعادل شود

در این مورد میتونید با متخصصین مرکز مشاوره و روانشناسی ایران، مشاوره تلفنی/تخصصی داشته باشید
۰۲۱۲۲۶۸۹۵۳۴
موفق باشید

 

توجه پسر ۲ساله به پا دختر

پسرم ۲ سال و ۱۱ ماهشه و حدود ۸ ماه هست که بیش از حالت عادی به پاهای دخترها توجه میکنه یا در مورد پا فکر میکنه.

حتی وقتی براش کتاب میخونم یا کاتون میبینه همش سوال میکنه که پاش کو؟ می خواست پاشو دست بزنه؟…
وقتی خانومی با جورا ب قشنگ یا ناخن لاک زده میبینه، کمین میکنه زیر میز یا کنار پاش و آروم به پاش خیره میشه یا دست میزنه.

خرداد ماه پیش مشاور رفتم و به سفارش ایشون راه بی توجهی و حواس پرت کردن رو پیش گرفتم.
اما الان مدتیه که حتی موقع بازی یا توی مهد کودک وقت بازی، میره پشت مربی و به پاش دست میزنه.
یکبار هم دیدم که خودش خوابیده و یکی از عروسکهاش رو میماله به کف پاش

  • لطفا بفرمایید آیا اینها علائم فوت فتیش هستن؟
  • میشه پیش گیری کرد؟
  • کدوم میتونه مفید باشه روانشناس یا روانپزشک؟

پاسخ

با سلام کمی بعیده دراین سن این مشکل حنسی وجود داشته باشد البته که نوع زود اغاز هم دارد ولی باید محرک های محیطی بررسی شود مثل اینکه دیدن فیلم ها تصاویر و حتی برخوردهای خود شما و اینکه ایا ممکنه مورد سو استفاد۶ ای قرار گرفته شود ببینید این مساله فقط منوط به رابطه جنسی نیست

بلکه فرضا نزدیکی یک خانم که خودش مشکل جنسی داشته باشد با فرزند شما امیدوارم منظور بنده را درک کنسد .بهتره حتما به روانشناس کودک ارجاع بدهید چون در سنی نیست که توضیحاتی داشته باشد .

با نقاشی درمانی و بازی درمانی دلایل مشخص خواهددشد منتهی جای نگرانی هم وجود ندارد امیدوارم به زودی مساله رفع شود مورد میتونید با متخصصین مرکز مشاوره و روانشناسی ایران، مشاوره تلفنی/تخصصی داشته باشید
۰۲۱۲۲۶۸۹۵۳۴
موفق باشید

پسر ۸ ساله شلوغکار

سلام.پسری ۸ ساله دارم.خیلی شلوغ میکنه واذیت میکنه توی کلاس تمرکز نداره بچه هارواذیت میکنه وکمتر به حرف گوش میده.خیلی هم ناخن میخوره.لطفا راهنمایی کنید

 

بیش فعالی چیست؟

این اختلال یکی از اختلالات شایع و در عین حال باید تشخیص سخت برای پزشکان است. اختلال بیش فعالی بیماری پیچیده ای است و اغلب تشخیص داده نمی شود. درباره کودکی که با چنین اختلالی تشخیص داده می شود ۳ علامت را نباید از یاد ببرید که شامل پرتحرکی، کمبود توجه و تمرکز و در نهایت اعمال تکانه ای (کارهای ناگهانی و غیرقابل پیش بینی) است.

زمانی که پزشک بتواند جزئیات لازم را از والدین و مدرسه به دست آورد می توان معیارهای لازم را در نظر گرفت. علائم اختلال بیش فعالی ـ کم توجهی باید در بیشتر از یک مکان دیده شود

مثلاً خانه و مدرسه و البته اینکه برای چند ماه این علائم بروز کند. داشتن ۶ علامت یا بیشتر از علائم اختلال کم توجهی یا بیش فعالی که باید دست کم ۶ ماه وجود داشته باشد تا بتوان گفت کودک بیش فعال است.

علائم بیش فعالی

تعدادی از علائم مربوط به بیش فعالی و اختلال توجه و تمرکز شامل موارد زیر است:

  • کودک غالباً با دست هایش بازی می کند و در جایش می لولد.
  • کودک معمولاً کلاس را ترک می کند.
  • غالباً می دود یا می پرد.
  • اغلب بازی یا فعالیت هایش پر سروصداست.
  • به نظر می رسد کودک همیشه در حال حرکت است.
  • زیاد صحبت می کند.
  • از توجه به جزئیات ناتوان است.
  • اغلب قادر به پیگیری دستوران یا اتمام کارها نیست.
  • اغلب وسایل خود را گم می کند.

ممکن است کودک شما بیش فعال باشد

برای کودکی با اختلال بیش فعالی ـ کم توجهی انجام برخی رفتارها ممکن است سخت تر باشد. حال بهتر است این سوال ها را از خودتان بپرسید:

  1. آیا زمانی که از کودک تان می خواهید کاری انجام دهد مشکلی در شنیدن دارد؟
  2. آیا او نسبت به دیگر کودکان سریع تر هیجان زده می شود؟
  3. آیا خانه شما در زمان غذا خوردن، به خواب رفتن، شستن دندان ها و دیگر کارها به میدان جنگ بدل می شود؟
  4. آیا معلم شما نسبت به رفتار کودک شما در مدرسه نگران است.
  5. و زود تمرکزش را از دست می دهد و فراموش کار است؟

این بچه ها مغزشان متفاوت است

اختلال بیش فعالی ـ کم توجهی یک بیماری عصبی ـ رفتاری است با ۲ مولفه:

بیش فعالی و بی توجهی یا نداشتن تمرکز. برخی از این کودکان به صورت واضح فعالیت زیادی دارند و برخی هم توانایی تمرکز ندارند اما بیشتر آنها هر دو مشکل را با هم دارند.

این بچه ها مغز ماشین فراری را دارند اما با ترمز دوچرخه.

ذهن آنها در حال مسابقه است اما نمی توانند در زمان لازم سرعت شان را کم کنند. اسکن های متعدد نشان می دهد بخشی از مغز کودک دچار اختلال که به کنترل رفتار کمک می کند، موجب تمرکز می شود و آنچه نیاز به انجام آن دارد را طبقه بندی می کند، کمی کوچکتر است.

علاوه بر این انتقال دهنده های عصبی شیمیایی مغز مانند سروتونین، دوپامین و نوراپی نفرین که پیام را از یک قسمت مغز به قسمت دیگر می فرستند در آنها دچار کمبود است بنابراین برای مثال اگر معلم یک آموزش ۵ مرحله ای به کودک بدهد، او ممکن است تنها بتواند ۲ مرحله اول را انجام دهد و توالی کارهای بعدی را از دست بدهد.

دلیل بیش فعالی معلوم نیست

بیشتر مطالعات نشان می دهد اختلال بیش فعالی موروثی است. اما در سال های اخیر تحقیقات از ارتباط این اختلال با مواد سمی محیطی مانند بیس فنول A و فتالات (مهمترین مواد در تولید مواد آرایشی، پلاستیک، پرده حمام) و همین طور حشره کش ها خبر می دهد.

این علم بسیار جدید است و تحقیقات همچنان باید ادامه پیدا کند. کودکان نسبت به مواد سمی محیط حساس هستند و باید نسبت به مواجهه آنها با این مواد دقت شود.

چندین دلیل دیگر برای ابتلای کودک به اختلال بیش فعالی می توان در نظر گرفت که از جمله می توان به ژنتیک، آسیب کوچک مغزی در زمان تولد یا حتی استرس و نگرانی دوران بارداری اشاره کرد.

چطور تشخیص بدهیم

در اختلال بیش فعالی ـ کم توجهی معدل سنی می تواند از ۲ یا ۳ سالگی باشد. در ۲ سالگی پزشکان به دنبال یافتن علائم هستند و هر چه زودتر این نقص تشخیص داده شود زودتر می توان مداخله کرد.

اما در اغلب موارد تا زمانی که کودک به سن مدرسه نرسیده که نیاز به توجه و نشستن طولانی مدت داشته باشد، این اختلال قابل تشخیص نیست. بچه های باهوشی که نشانه های ضعیفی دارند، ممکن است سال ها علائم را داشته باشند تا دوره آموزشی مدرسه که باید برنامه منظم، چند منظوره و مدیریت زمان انجام دهند و اینجاست که دچار مشکل می شوند.

دختران فرق دارند؟

پسران سه برابر دختران در معرض این اختلال هستند و به طور معمول دختران ۵ سال بعد از پسران تشخیص داده می شوند.

دختران بی نظم و ساکت کمتر به چشم می آیند حتی اگر اختلال شان به اندازه پسران باشد. بی توجهی و نادیده گرفتن موضوعات پیرامون از علائم اختلال در دختران مبتلا به بیش فعالی است.

در پسران به جای آن انجام و بروز حرکات و رفتارهای متفاوت و غیرمنطقی بدون انگیزه قبلی و برنامه عاری از فکر انتظار می رود. در دوران دبستان دخترانی با اختلال بیش فعالی، کودکانی کم دقت یا بی دقت هستند،

همچنین در آموختن مهارت های آموزشی و حل مسائل ضعیف بوده و به جزئیات و موضوعات محیط پیرامون خود توجه ندارند، کمتر توجه می کنند و با تمام کردن کارها مشکل دارند اما آنها معمولاً پرخاشگر نیستند. دختران قرار نیست کیف مدرسه شان را در زمین بازی جا بگذارند یا دفتر مشق شان کثیف باشد.

تشخیص سخت است

هیچ آزمایشی وجود ندارد که با انجام آن بتوان گفت کودک دچار بیش فعالی است. اما اغلب پزشکان با تاریخچه خانوادگی، جزئیات پرسش هایی که انجام می دهند و بررسی رفتار کودکان و میزان اهمیت آن براساس سن و سال او سعی می کنند تشخیص صحیح را داشته باشند.

با صحبت کردن با کودک، والدین و معلمان و اگر لازم باشد مادربزرگ و پدربزرگ و اقوام پزشکان می توانند تعیین کنند علائم با توجه به سن کودک متناسب است یا مشکل جدی وجود دارد. آنها باید عواملی مانند عصبانیت، اختلال یادگیری، افسردگی، طلاق یا بیماری یکی از اعضای خانواده را هم در نظر بگیرند.

درمان دارویی برای کدام بچه ها لازم است؟

دارو درمانی به همراه روان درمانی و تغییراتی که در زندگی روزانه کودک ایجاد می شود می تواند شرایط را بهبود دهد. داروها زمانی که با رفتار درمانی همراه شوند می توانند پرخاشگری و بی توجهی کودک را به میران زیادی بهبود دهند.

دارو درمانی زمانی پیشنهاد می شود که تعداد علائم کودک براساس سنش مشخص شود و تنها زمانی از دارو استفاده می شود که کودک واقعاً نیاز داشته باشد.

در کودکانی که علائم متوسط تا شدید این اختلال را دارند دارو درمانی کمک کننده است. در علائم خفیف تر معمولاً از مشاوره درمانی استفاده می شود.

اما دارویی که برای یک کودک کارساز بوده است نمی تواند برای دیگری هم همان نتیجه را داشته باشد.

به همین دلیل پزشکان نظارت زیادی بر کودک دارند تا بتوانند ترکیب مناسب را پیدا کنند. مشخص نیست چرا اما کودکانی که در یک سن خاص دارویی را تحمل نمی کنند ممکن است چند سال بعد به خوبی به همان دارو جواب دهند.

 معرفی روانشناس کودک خوب

سلام.ممنون میشم اگریک روانشناس خوب معرفی کنید.با تشکر

در این مورد میتونید با متخصصین مرکز مشاوره و روانشناسی ایران، مشاوره تلفنی/تخصصی داشته باشید
۰۲۱-۸۸۴۷۲۸۶۴

کودک ۴ ساله که اخیرن گوشه گیر شده است

برادر زاده من ۴سالشه فوق العاده بچه اجتماعی بود و ارتباط خوبی با بچه ها برقرار میکرد…

نزدیک دو ماه گوشه گیر شده به حالت اضطراب صبح تا شب تو خونه دور خودش میچرخه دستشم همش تودهنش میبره ..

با کسی کار نداره ..چند تا هم برنامه کار تونی تلویزیون فقط نگاه میکنه ..

از غذا بدش میاد فقط کیک و شکلات…من چه کمکی میتونم بهش بکنم ؟مادرش هم به دکتر اعتقادی نداره میگه بچس خودش دورست میشه…لطفا کمکم کنید…

پاسخ

با سلام
مگه میشه این همه تغییر در بچه سالم در سن ۴ سالگی بیفته و بیتفاوت بود و منتظر باشی خودش خوب بشه سطح اضظراب مشکل تغذیه همه و همه اهمیت زیادی دارند .

ممکنه مساله مهمی پیش اومده باشه مثلا ازاری اسیبی که باعث شده مضطرب بشه و اگر زودتر به روانشناس کودک ارجاعش ندن دچار اسیب های بیشتری بشه بهتره شما اقدام کنید چون این تغذیه کاهش وزن ایجاد می کنه اگر کابوس داره شب ها و خب رفتارهای تکراری داره ممکنه اصلا مساله عقب ماندگی و چیزی باشد چون برخی مسائل و بیماری ها فرد تا سنی طبیعی است و بعد اسیب خودش را نشان می دهد

حتی در نوعی از اختلال کودک در سنی طبیعی است و بعد پس رفتی در تمام دستاوردهایی که تا کنون داشته را می بیند در هر حال منظورم این نیست حتما ایشون دچار چنین شرایطی هستند خیر فقط صرفا ممکنه مساله مهمی باشد که نیاز به بررسی داشته باشد و توجهی نشده باشد امیدوارم در هر حال مساله حل شود و مشکل خاص ی نباشد بهتره با برادرتون مشورتی داشته باشید

در این مورد میتونید با متخصصین مرکز مشاوره و روانشناسی ایران، مشاوره تلفنی/تخصصی داشته باشید

۹۸۲۱۲۲۳۵۴۷۹۰

موفق باشید

چند نکته در مورد کودکان دلبندمان بدانیم

فرزند شما بسیار پیچیده است و هر رفتار شما یک پاسخ از طرف او به همراه دارد. این بدین معنا است که اگر کودک شما بد رفتاری می کند ریشه در رفتار شما و محیط اطراف او و اقوام شما دارد.

گاهی شما خوش اخلاق هستید و بچه شما لوس بار می اید مشاوره کودک در واقع به شما کمک می کند تا یادبگیرید کی کودک را تشویق کنید و کی او را تنبیه کنید.

 پسر ۲۷ ماهه ای دارم که به شدت دست بزن 

سلام پسر ۲۷ ماهه ای دارم که به شدت دست بزن داره هر جا میریم تمام بچه هارو میزنه من و پدرش رو میرنه حتی وقتی مشغول بازی هست با ماشینش ماشین دیگش رو میکوبه و میزنه و تمام خواسته هاش رو با گریه و لجبازی و نق بیان میکنه حتی اگه اروم باشه اصلا صبح از خواب با گریه و لجبازی شدید بزدار میشه در صورتی که تمام شب رو خوب خوابیده خواهش میکنم کمکم کنید کار هرروز من گریه و نگرانیه

پاسخ

با سلام دوست عزیز برخی بچه ها بسته به نوع زایمان و شرایط جسمی و روحی مادر و جسمی خودشون در ردیف بچه های دشوار هستند که بسیار بدقلق اصطلاحا عصبی هستند

و مدام د حال گریه و لجبازی هستند که اگر چه خانواده ها هم از این مساله نگران می شوند ولی خب ان چیزی که مهم است این است که بدانید ممکنه به صورت ارثی هم در خانواده ها وجود داشته باشد

یعنی شما و یا پدررو یا اقوام نزدیک چنین کودکی را تجربه کرده باشید بهتره ایشون رو به روانشناس کودک ارجاع بدهید ولی اصولا اگر در پاسخ به رفتارها تنبیه بدنی صورت نگیرد و کودک مورد ازار نباشد .و یا مدام قضاوت نشود با بزرگ شدن و رشد شناختی مسائلی مرتفع می شود

مخصوصا با ورد به مدرسه و شروع اموزش های رسمی ولی بهتره از همین ابتدا مساله رو جدی پیگیری کنید وه بعدا با مشکلات بیشتر مواجه نشوید ممکنه خدای ناکزده مساله پزشکی باشد ابتدا چکاپ پزشکی شود و بعد به روانشناس کودک ارجاع دهید امیدوارم به زودی شرایط رفع شود.

در این مورد میتونید با متخصصین مرکز مشاوره و روانشناسی ایران، مشاوره تلفنی/تخصصی داشته باشید
۰۲۱۸۸۴۲۲۴۹۵
موفق باشید

سلام دختری دارم که تازه سه سالش تمام شده ازدوماه قبل ادرارش رو میگفت از شبی که زلزله اومد ترسید وازاون موقع گاهی اوقات ادرارش رومیگه البته فقط درزمان بیداری ولی وقتی خوابه دیگه نه و شلوارش رو خیس میکنه لطفا راهنمائیم کنید.

شب ادراری کودک

دوست عزیز اول از همه باید مطمئن شوید دختر شما شب ادراری ندارد.
از غروب به بعد مایعات کمتر باید بخورد، آخر شب حتما دوبار دسشویی برود.
اگر این اتفاق افتاد برخورد شدید با کودک نداشته باشند و به رویش نیاورند به مرور بهتر می شود.
در این مورد میتونید با متخصصین مرکز مشاوره و روانشناسی ایران، مشاوره تلفنی/تخصصی داشته باشید
۰۲۱-۸۸۴۲۲۴۹۵

با سلام
ببینید چون ترس و شرایط بیرونی باعث شده که در کنترل ادرار شبانه با مشکل مواجه شو مساله حدی نیست دادن ارامش خاطر به کودک توبیخ نکردن تنبیه و دعوا نکردن و صبور بودن کمک می کند اینکه چند شب او را از خواب بلند کنید و از او سوال کنید که ایا ادرار دارد یا خیر ؟؟

مطمئن باشید او خود به خاطر نداشتن کنترل در شب و ترس ازار می بیند و متوجه هست که رفتارش نادرست است ولی با همه این شرایط باید شما دقت داشته باشید که نباید به او استرس وارد کنید ..

و بهتره تلاش کنید با داستان و صحبت در نورد ترس های او صحبت کنید و او را درک کنید و اگر باز مساله مرتفع نشد به روانشناس کودک مراجعه داشته باشید در هر حال امیدوارم به زودی بهبودی حاصل شود ..

در این مورد میتونید با متخصصین مرکز مشاوره و روانشناسی ایران، مشاوره تلفنی/تخصصی داشته باشید

۹۸۲۱۲۲۳۵۴۷۹۰
موفق باشید

شب ادراری در کودکان و بزرگسالان ریشه در مشکلات روحی و جسمی دارد که به سادگی با تداوم و تکرار قابل درمان است. کودک شما اگر از شب ادراری رنج می برد نباید با تحقیر او را در شرایط بدتری قرار دهید چرا که این اشتباه رفتاری موجب بدتر شدن شرایط می شود.شب ادراری

اگر فرزند شما هم دچار شب ادراری است حتماً می دانید که این مشکل می تواند بسیاری از والدین را خسته و کلافه کند. البته این تنها والدین نیستند که از این مشکل رنج می برند؛ بلکه خود کودک هم ممکن است به عنوان تلخترین تجربه زندگی اش از آن یاد کند.مشکل شب ادراری حتی از هیولای زیر تخت و پشت پرده اتاق خواب هم بیشتر کودک شما را آزار می دهد.

به طوریکه او جرات نمی کند حتی یک شب در جای دیگری غیر از منزل بخوابد تا رازش آشکار نشود. البته یادتان باشد اگر فرزند شما یکی دوبار اتفاقی جایش را خیس کند، نباید به او برچسب ابتلا به شب ادراری را بزنید. متخصصان معتقدند دست کم ۲ بار در هفته و به مدت ۳ هفته باید این اتفاق برای کودک بیفتد تا اینکه تشخیص شب ادراری برای او قطعی شود.

اگر چه هنوز علت قطعی شب ادراری کودکان مشخص نشده، لازم است بدانید گاهی ابتلا به برخی بیماریهای جسمی می تواند باعث شب ادراری شود. بنابر این لازم است در مورد این مشکل حتماً با پزشک فرزندتان مشورت کنید.

علل شب ادراری کودک

وارد شدن به شرایط جدید مانند تولد فرزند دیگر، طلاق و… می تواند حجم زیادی از استرس را برای تمام اعضای خانواده و به خصوص برای کودکان در سنین پایین، به وجود آورد. ورود به چنین شرایطی برای بچه ای که شب ها جایش را خیس می کند می تواند سخت تر هم باشد. ممکن است علائمی را که تحت کنترل درآمده بوده اند را دوباره وخیم کند و تعداد شب های خشک را به حداقل برساند.

باورهای غلطی در مورد شب ادارای بین مردم وجود دارد از جمله اینکه کودک تنبل است و اگر کمی تلاش کند می تواند بر این مشکل غلبه کند.دیگر اینکه استرس می تواند باعث شروع این مشکل در کودکان شود که تاکنون شب ادراری نداشته اند، اما هیچ کدام از این باورها درست نیست.

شب ادراری کودکان
شب ادراری یک مشکل غیر قابل کنترل است

شب ادراری یک مشکل رفتاری قابل کنترل توسط خود کودک نیست. چنین مشکلی ریشه ارثی و ژنتیکی دارد. شب ادراری در مورد بیشتر کودکان، یک مشکل ساده جسمانی است؛ عضلات مثانه شان ضعیف یا کوچک است و قادر به کنترل آن حجم از ادرار که بدنشان تولید کرده، نیست.

اگرچه استرس ممکن است به طور غیرمستقیم بر این مشکل تاثیر بگذارد ولی اغلب متخصصان بر این باورند که استرس نمی تواند دلیل آغاز این ماجرا باشد چون هیچ ارتباط جدی و قابل توجهی بین اضطراب و شب ادراری وجود ندارد فقط اینکه بعضی رفتارها، زمانی که کودک تحت فشار و استرس قرار دارد، شب ادراری را تشدید می کند. این رفتارها عبارتند از:

* خوردن غذاهای شور
* تخلیه نکردن کامل مثانه قبل از خواب
* نوشیدن مایعات در زمان نزدیک به خواب

بچه ها هم مانند بسیاری از بزرگسالان، ممکن است وقتی استرس دارند به خوردن پناه بیاورند و خوراکی هایی مثل اسنک های شورمزه، چیپس و… را ترجیح دهند. خوردن این همه نمک نیاز بدن به مایعات را بیشتر می کند و این نوشیدن های بیش از حد معمول برای بچه هایی که مثانه کوچک دارند دردسرساز می شود. همچنین استرس ممکن است باعث شب ادراری شود چرا که شب ادراری اغلب در کسانی که خواب عمیقی دارند اتفاق می افتد. حال اگر اتفاقی در مدرسه، خانه و… کودک را مضطرب کند و باعث بی خوابی او شود، نتیجه یک بی خوابی طولانی، فرورفتن به خوابی به مراتب عمیق تر از حالت عادی است. پیامد این خواب بسیار عمیق هم شب ادراری است. قطع به یقین برای میلیون ها میلیون کودک بالای ۶ سال که دچار مشکل شب ادراری هستند، این کابوس باعث بروز استرس خواهدشد.

تغییر رفتار کودک ۴ساله

فرزنده بنده ۴ساله است درخانه وقتی تنها است آرام بازی میکند وهیچ سروصدایی ندارد ولی وقتی که مهمان داریم یا اینکه مهمانی برویم خیلی خیلی شلوغ میکند و دائم درحال دویدن و شیطنت زیاد است و حتی جیغ های وحشتناک میزندواینکه با گریه همه چیز می خواهد
کمکم کنید من بافرزندم چکارکنم

پاسخ

با سلام
مادر گرامی رفتارهای فرزند شمامی تواند دلایل مختلف داشته باشد و احتمالات مختلفی هم مطرح می شود که باید در نظر داشته باشید
مثل اینکه در خانه تنهاست ولی برای جلب توجه چنین رفتارهایی دارد که اصلا نباید واکنش منفی نشان دهید و به دیگران هم بسپارید توجهی نکنند تا رفتارها خنثی شود و اصلا نکران نباشید این رفتارها مقطعی هستند
از طرفی ممکن است تقلیدی باشد که می کند و خب این مساله تقلید برای کودک شما ایجاد شود و حواستون باشه که به هر حال در حالت تقلید هم در سن خاصی است و ممکنه در مهد اموخته باشد و یا اصلا فکر کند رفتار درستی است و حتی گاهی تقویت شده باشد
مساله بعدی که مطرح می شود مساله این است که در خانه ازادی عمل زیادی ندارد ولی وقتی مهمان دارید می داند که پدر و مادر امر و نهی نمی توانند بکنند و می تواند ازادی عمل داشه باشد به همین خاطر است که چنین رفتارهایی از او سر می زند و شاید اصلا شما توجهی به این مساله نداشته باشید
از سویی بهادادن بیش از حد به کود ک باعث می شود در حضور جمع رفتارهای متفاوتی نشان دهد به هر حال همه این احتمالات می تواند مطرح باشد البته در سنین خاص این رفتارها طبیعی است
اگر تداوم داشت می توانید به روانشاس کودک مراجعه داشته باشید
امیدوار موفق باشید
در این مورد میتونید با متخصصین مرکز مشاوره و روانشناسی ایران، مشاوره تلفنی/تخصصی داشته باشید
۰۲۱۲۲۶۸۹۵۵۸
موفق باشید

مشکلات گفتاری کودک ۲۱ ماهه

سلام
دخترم تقریبا ۲۱ ماهشه ولی هنوز نیتونه کلمه ای بگه فقط بابا رو میگه خیلی نگرانم…

مسئله دیگه ای که هست اینه که خیلی تلویزیون دوس داره ولی من حس میکنم تمرکزش خیلی کم شده شاید حدود ده دفعه باید صداش بزنیم تا برگزده و ما رو نگاه کنه.

وزنشم خیلی کمه حدود ده کیلو و خواب شبانه شم خیلی خیلی نامنظمه .تا صبح نزدیک ده تا ۱۵ دفعه بیدار میشه واقعا کلافه شدم و روی زندگی منو همسرم خیلی تاثیر بدی گذاشته این بیخوابی دخترم.

پاسخ

با سلام در مورد رشد قدی و وزنی باید با پزشک مشورتی داشته باشید چون ممکنه مشکل جسمی باشد و تاخیر رشدی هم دال بر این موضوع باشد .

در مورد رفتارهای دیگر مثل به کار بردن کلمات اگر هوشیاری خوبی دارد همه چیز را متوجه می شود ولی کلمات را بیان نمی کند نگرانی وجود ندارد چون برخی کودکان دیرتر حر ف می زنند مثلا کلمات را درست تلفظ نمی کنند ولی اگر فکر می کنید متوجه نمی شود .

به سمت اشیا نمی تواند اشاره کند وقتی با او صحبت می کنید توجهش کم است باید زودتر به روانشناس کودک مراجعه کنید تست هوش گرفته شود بررسی های لازم انجام شود و اگر مشکلی باشد جای نگرانی نیست به شما برای رفع ان کمک خواهد شد .احتمالات زیادی مطرح است که بهتر است با مراجعه حضوری مشخص شود.امیدوارم مساله خاصی نباشد و روال رشد فرزندتان طبیعی باشد .

سلام پسرم ۳ سالشه هنوز قادر به گفتن خیلی از کلمات نیست ولی همه چیز رو میدونه چیه و متوجه میشه ولی حرف نمیزنه و مساله دیگه اینکه دست بزن داره روی بچه ها که این مساله خیلی منو عذاب میده و اینکه مدام پاهای باباشو فشار میده و این موضوع باباشو عصبی کرده لطفا راهنماییم کنید

با سلام در مورد تکلم اگر کاملا متوجه همه چیز می شود .و کلماتی را هر چند شکسته بیان می کند خوب نگران نباشید می تواند مساله ارثی باشد و یا در هر حال تاخیر در تکلم که در بعضی از کودکان وجود دارد باید برایش قصه زیاد بخ انید وقت بگذارید صحبت کنید .با تصاویر کلماتی را به او بیانوزید از کا تن های اموزشی هم می توانید استفاده کنید در مورد پرخاشگری یا الگوی رفتاری است که مشاهده کرده است .و بهتره با روانپزشک کودک مشورت داشته باشید .امیدوارم مشکل فرزندتون حل شود .

در این مورد میتونید با متخصصین کانون مشاوران ایران، مشاوره تلفنی/تخصصی داشته باشید
۰۲۱۲۲۶۸۹۵۳۴
موفق باشید

دختر ۳ سال و ۴ ماهه مشکلات مدفوع

دختر ۳ سال و ۴ ماهه دارم که از عمل دفع میترسه و همین امر باعث یبوست شدید و رخم ناحیه مقعدش میشه و اکراه زیاد از دفع داره با داروهای ملین هم خوذشو نگه میداره تا حس دفع بهش دست میده هر جور شده خودشو کنتزل میکنه این موضوع خیلی تاثیر گذاشته روی کاراش مثل باری خوردن خوابیدن راهکار چی هست؟ سپاس از راهنماییتون

پاسخ

در مورد ترس از عمل دفع خوب احتمالا می دانید که بچه ها در ۴ سالگی به خاطر رشد اسفنکترها می توانند دفع رو داشته باشند .

و شاید تجربه های زودتر و نظافت شدید و دادن بازخوردهای منفی وقتی احیانا خودش رو کثبف کرد باعث اضطراب می شود مخصوصا بچه هایی که خست جز خصوصیت اخلاقی انهاست چون در مرحله مقعدی سخت گیری می شود شخصیت سر سختی می شوند و تمایلی به دفع ندارند که باید ایشون رو به روانشناس کودک ارجاع بدهید

اصولا برای این کودکان تلاش می شود که با در نظر گرفتن یک امتیازهای خاص به این عمل تشویق شود مثلا اگر امروز بتواند فقط فضای توالت را تحمل کند برچسبی می گیرد و بعد اگر عمل دفع را هر چند ناقص انجام داد بر چسبی دیگر و در نهایت اخر هفته بسته به امتیازات چیزی که مایل است را می تواند خریداری کند .در هر حال امیدوارم مشکل حل شود و جای نگرانی هم البته وجود ندارد.
در این مورد میتونید با متخصصین کانون مشاوران ایران، مشاوره تلفنی/تخصصی داشته باشید
۰۲۱۸۸۴۷۲۸۶۴موفق باشید

پسر ۳ ساله ترس از جدایی از مادر

سلام خسته نباشید من یه پسر ٣سالو ٧ ماه دارم که همش ترس جدا شدن از من رو داره یه مدت مهد رفت خوب شد ولى دوباره این ترس به جونس اومده موقعى که بخواد بخوابه تو اتاقش همش طفره میره مدام بایدصحبت کنم تا قانع بشه دور از چشمش باشم فوراً صدام میزنه

اگه بار سوم جواب ندم گریه میکنه و از درب بسته میترسه تا تهنا باشه تو اطاق در بستشه گریه میکنه یا با هرکى جز خودم تو اطاق باشه همینجورخ خیلى نگرانشم این ترساش باعث شده لکنت بگیره یه وقتایى کم میشه یه وقتایى زیاد میشه راهنماییم کنید

پاسخ

سلام مادر گرامی جای نگرانی نیست اگر ایشون تک فرزند باشند و توجه بیشتری دریافت کرده باشند این حالت طبیعی است البته کودکان در شرایطی که اضطراب جدایی دارند ممکنه حالت اختلال پیدا کند که حتما باید با مراجعه حضوری به روانشناس کودک تلاش کنید مساله حل شود

ولی در مورد ترس کودکان باید کم کم مساله حل شود و نقش شما بسیار اهمیت دارد .اینکه تلاش نکنید در این شرایط با حمایت افراطی چسبندگی را افزایش دهید .امیدوارم با مراجعه رفع شود

در این مورد میتونید با متخصصین کانون مشاوران ایران، مشاوره تلفنی/تخصصی داشته باشید
۰۲۱۲۲۶۸۹۵۳۴
موفق باشید

دختر کلاس اول و ترس از خانه ماندن

دخترمن کلاس اول دبستان است. ترس داره از اینکه من برای خرید برم بیرون و دیر برگردم و یا نیام خونه، آیا می تونم با روش بازی کردن ترسش رو از بین ببرم، همونطور که شما در مورد مقابله با ترس کودکان گفتید؟

اگر امکانش هست نحوه بازی رو هم برایم بگویید؟

ممنون از زحمات شما

پاسخ

بچه ها از نظر سرشتی و ذاتی با هم متفاوت هستند. بعضی از کودکان معاشرتی تر و اجتماعی ترند و راحت تر با دیگران ارتباط برقرار می کنند ولی از طرف دیگر کودکی را می بینیم که منزوی و گوشه گیر است و بیشتر تمایل دارد وقت خود را در کنار مادر سپری کند.

در این مورد میتونید با متخصصین کانون مشاوران ایران، مشاوره تلفنی/تخصصی داشته باشید

۰۲۱-۲۲۳۵۴۲۸۲

علاوه بر مساله سرشت و ذات، بسیاری از کودکان هستند که اضطراب جدایی از مادر را دارند. دسته دیگری از کودکان از اضطراب اجتماعی رنج می برند. در هر صورت این دو دسته آخر کسانی هستند که به بیماری اضطراب مبتلا هستند و مداخلات روان پزشکی به موقع می تواند برای آنها بسیار سودمند باشد. اگر کودک شما منزوی و غیر اجتماعی است توصیه های زیر می تواند کمکتان کند:

۱) در صورتی که وابستگی کودک به شما خیلی زیاد است، لحظه ای از شما جدا نمی شود و اصرار دارد نزد شما بخوابد و…، حتما به یک روان پزشک اطفال مراجعه کنید.

۲) ترس و اضطراب او را درک کنید و بپذیرید اضطراب او واقعی است و او را به دلیل جمع گریزی و ارتباط برقرار نکردن با دیگران شماتت نکنید. چنانچه به طور مستقیم روی رفتارهای فوق تمرکز کنید: «چرا به دیگران سلام نمی دی، چرا به من چسبیدی و منو ول نمی کنی، مثل بچه آدم سلام بده و…» اعتماد به نفس کودک را از او سلب می کنید و موجب تشدید رفتارهای فوق می شوید.

۳) او را با بچه های دیگر که ارتباط بهتری در جمع دارند، مقایسه نکنید: «می بینی سارا چقدر قشنگ حرف می زنه، شعر می خونه و…»

۴) زمانی که کودک شما با بچه های دیگر دوست می شود و بازی می کند، در میهمانی ها از شما جدا می شود و شب را به تنهایی در اتاق خودش می خوابد، او را تشویق و از او تعریف کنید. تشویق شما می تواند کلامی باشد و هزینه ای برای شما در برنداشته باشد: «آفرین، چقدر بلند سلام دادی، مامان بزرگش! دیشب سامان تنها روی تخت خودش خوابیده و…»

۵) اگر کودک مرتب از شما آویزان است و روی پاهای شما می نشیند، به او بگویید که می تواند کنار شما بنشیند نه روی زانوهایتان و اگر این کار را بکند، زمان برگشتن از میهمانی او را به پارک می برید.

۶) انتظار نداشته باشید کودک شما به طور ناگهانی و یک شبه تغییر کند. تلاش های کوچک او را ببینید و قدر بنهید.

۷) کودکان پسر را تشویق کنید که ارتباط بهتری با پدر خود برقرار کنند. مسلم است برای پسربچه ۵ ساله ای که مدام با مادر است ارتباط بیشتر با پدر باعث می شود بتواند تطابق و همانندسازی بهتری با جنسیت خود برقرار کند و برای ایفای نقش مردانه آماده شود.

۸) شما نیز باید پس از اینکه مهارت های لازم را به کودک خود آموختید، اضطراب خود را کنترل کنید. به عنوان مثال، ممکن است نگران تردد کودک خود از خیابان باشید ولی نمی توانید تا سن ۲۰ سالگی او را از خیابان رد کنید! پس باید به او این مهارت را بیاموزید، با وی آن را تمرین کنید و آرام آرام فرصت بدهید خودش به تنهایی آن را تجربه کند.

دختر یازده ساله وابسته به شیر مادر

دختر یازده ماهه های دارم که وابستگی خیلی شدیدی به شیر خودم داره و عادت کرده مدام طلب شیر کند و از طرفی هم دکترش دستور دادن بخاطر الرژی شدیدی که داره شیر خودم باید قطع بشه و شیر خشک بخورد.

لطفا راهنمایی کنید چطوری شیر خودمو قطع کنم که از لحاظ عاطفی مشکل پیدا نکنه؟

فعلا شیر خشک رو پذیرفته و میخوره ولی مشکل اصلی من موقع خوابیدنش هست که باید حتما شیرخودمو بخوره تا بخوابه و اگر موقع خواب بهش ندم گریه های شدیدی میکنه که با هیچ چیز قابل کنترل نیست و از طرفی هم ما توی یه شهر دور از خانواده هامون زندگی میکنیم و نمیتونیم از کسی کمک بخوایم

به متخصصین و پزشکان گیاهان دارویی مراجعه کنید

سلام پسر ۲ ساله دارم. وقتی کودکی گازش

بگیره یا اون رو بزنه هیچ اعتراضی نمیکنه و

فقط نگا۶ش میکنه یا اگر اسباب بازیشو بگیره

راحت اسباب بازی رو رها میکنه و سراغ من میاد که براش بگیرم . چه رفتاری کنم که بتونه از حق خودش دفاع

کنه؟ ممنون میشم راهنماییم کنید

پاسخ

با سلام بعضی از کودکان چنین شرایطی دارند که می تواند سرشتی باشد و شرایط خانواده هم البته حائز اهمیت است ولی جای نگرانی نیست بسیاری از کودکان اینچنین که والدین نگران هستند که ممکنه در اینده نتواند از عهده مسائلش بر بیاد در بزرگسالی و ورود به مدرسه بر طرف می شود .اگر در سنین دبستان گوشه گیر بود و اصطلاحا مورد تضییع حقوق قرار گرفت به روانشناس کودک مراجعه کنید .ولی اکنون نگران نباشید و مساله خاصی نیست .

پسر چهارساله ای دارم که با بزرگترها زود ارتباط برقرار می کند

سلام پسر چهارساله ای دارم که با بزرگترها زود ارتباط برقرار می کند و صمیمی میشود ولی با بچه ها رابطه خوبی ندارد ه مدت دوماه مهد رفت ولی یهو گفت نمیرم به هر طریقی تلاش کردم نرفت از صدایه همهمه. بچها میترسد در ضمن در پارک اگر تعداد بچها زیاد باشد حاضر نیست تاب یا سرسره بازی کندبا وسایل بازی موزیکال نیز مشکل دارد لطفا راهنماییم کنید

کودک تمایل به بازی با دیگران ندارد

تمایل کودک به بازى با بچه‌هاى دیگر، یکسان نیست. بعضى از بچه‌ها، بیشتر از بچه‌هاى دیگر معاشرتى و اهل بازى با کودکان همسن خود هستند و بعضى بچه‌ها ذاتاً آرام‌تر هستند. این اختلاف طبیعى است؛ اما تمایل به بازى با کودک دیگر و داشتن همبازی، در وجود هیچ کودکى به صفر نمى‌رسد.

علل بى‌میلى ممکن است مربوط به وضعیت جسمی، روحى و روانى کودک، یا وضعیت اجتماعی، اقتصادى خانوادهٔ او باشد که او را به انزوا مى‌کشاند و از بازى با بچه‌هاى دیگر فرار مى‌کند. علل عمدهٔ بى‌میلى کودکان عبارتند از:

– ممکن است کودکى دچار ضعف در سلامت جسمانى باشد،؛ مثلاً خیلى زود از جست‌وخیز خسته شود یا نفس تنگى پیدا کند، یا بیمارى‌هائى داشته باشد که اجازهٔ بازى پر افت‌ و خیز را به وى ندهد. در این‌صورت، ترتیبى بدهید که معاشرت او با دیگر بچه‌ها توأم با بازى‌هاى فکرى مناسب و جنب‌وجوش کمتر باشد.

– گاهى کودک، به‌دلیل تفاوت‌هائى که با دیگران دارد، با آنان نمى‌جوشد. این تفاوت‌ها ممکن است از اجبار کودک به استفاده از عینک ذره‌بینى قطور گرفته، تا لکنت زبان او و حتى هوش فوق‌العاده‌اى باشد که اینها میل به گوشه‌گیرى را در کودک تقویت مى‌کند، یا گاهى او را چنان حساس و آسیب‌پذیر مى‌سازد که با کوچکترین تمسخر و یا سرزنش دیگر کودکان، مى‌رنجد و از معاشرت با آنان زده مى‌شود. گاهى هم کودک خجالتى است و مشکل مى‌تواند در دوستى با بچه‌هاى دیگر پیشقدم شود.

در چنین مواردی، مشکل او خیلى ساده و تنها با تشویقى آرام و تدریجى حل مى‌شود. نصیحت و پند و اندرز دادن و تأکید بر اینکه: ‘این‌قدر یک گوشه‌ ننشین؛ تو دیگر بزرگ شده‌ای!’ یا چرا تو هم نمى‌روى با بقیهٔ بچه‌ها بازى کنی؟’ بر ترس کودک مى‌افزاید. بهتر است دایرهٔ دوستى‌ها را کم‌کم وسعت بخشید و ابتدا از دعوت یک یا دو کودک همسن و سال او به خانهٔ خودتان آغاز کنید. یا مى‌توانید چندین‌بار همراه کودک خود به تماشاى بچه‌هائى که مشغول بازى هستند بروید تا کودک، در ضمن تماشاى آنان، لذتى را که از بازى باهم مى‌برند درک کند و علاقه‌مند شود که خود او هم از این لذت سهمى داشته باشد.

– گاهى لوس و پرتوقع بودن کودک موجب مى‌شود که گروه همسالان او را طرد کنند. از این‌رو، به پدران و مادران توصیه مى‌شود که ضمن ابراز محبت به کودک، اصول اخلاقى و انسانى و احترام به حقوق دیگران را نیز به کودک بیاموزند. بهترین روش در این مورد، این است که پدر و مادر خود الگوى تقلید براى آنان باشند.

– گاهى مادر، چون حوصلهٔ سر و صدا و شلوغى بچه‌ها را ندارند، یا از این مى‌ترسد که کودک او، به‌علت معاشرت با بچه‌هاى شرور، بى‌ادب بار آید، یا حوصله و وقت سر زدن به بچه‌هاى مشغول بازى را ندارد، طورى با کودک رفتار مى‌کند و در مقابل خواست او مبنى بر بازى با دیگر کودکان واکنش نشان مى‌دهد که او را از بازى باز مى‌دارد و به انزوا سوق مى‌دهد. براى مثال، مادرى که مى‌گوید: ‘اجازه نمى‌دهم با پسر همسایه بازى کنی، چون او بچهٔ شرورى است’ کودک خود را از بازى‌اى که ممکن است خیلى هم آموزنده و لذت‌بخش باشد، محروم مى‌کند و بعد با گفتن جمله‌اى نظیر: ‘بیا با خواهر کوچک خود بازى کن!’ او را به کلى از بازى روى‌گردان مى‌سازد.

خواهر کوچکى که تازه مى‌خواهد راه رفتن را بیاموزد، براى بچه‌اى سه – چهار ساله که احتیاج به نقشه کشیدن و دویدن و خندیدن دارد، همبازى خوبى نیست.

بنابراین، هوشیارى و دقت مادر و پدر در انتخاب همبازى‌هاى مناسب براى کودک در افزایش تمایل کودک به بازى به دیگران نقشى بسیار مهم دارد.

نکات مهم

– کودکان، به هنگام بازى با همسالان، از حالت خودمحورى بیرون مى‌آیند و واقع‌گرا (Realistic) مى‌شوند، به امیال و خواسته‌هاى دیگران توجه مى‌کنند، از دیگران چیزى مى‌آموزند و به دیگران چیزى یاد مى‌دهند و در کنش متقابل، خیلى چیزها به همدیگر مى‌آموزند.

– وقتى که کودک دوست دارد به تنهائى بازى کند، باید او را به حال خود بگذارید و آزادى بدهید تا مستقلاً به بازى خودش ادامه دهد. نباید همبازى‌هائى را به او تحمیل کنید؛ زیرا چنین حالتى باعث اختلال در بازى او مى‌شود و عادت به عصبانى شدن و ایجاد درگیرى را در وى به‌وجود مى‌آورد.

– پدران و مادران توجه کنند که کودک در سنین خردسالى هر اندازه آزاد باشد تا به تنهائى بازى کند، به همان اندازه در آینده اجتماعى‌تر خواهد شد.

– میل طبیعى و تشخیص کودک بهترین راهنماى ما مى‌باشد. آنان کم‌کم یاد مى‌گیرند با دوستان و همسالان خود همبازى شوند؛ بنابراین، نیازى به تأکید و تشویق‌هاى بیرونى نیست تا زودتر از موعد با بچه‌هاى دیگر همبازى شود.

– کودک را وادار نکنید که با خواهر و برادر کوچکتر خود همبازى شود؛ زیرا آنان براى بازى کوچک هستند، در صورتى‌که کودک اگر با همسالان یا بزرگتر از خود بازى کند، هم با علاقه بازى مى‌کند و هم در تعاملى مشترک چیزى یاد مى‌گیرد. نکتهٔ دیگر اینکه، کودک بزرگتر باید همیشه ملاحظهٔ کودک کوچکتر را بکند و رفتارى عاقلانه در پیش بگیرد (در صورتى‌که خود او هنوز بچه است و باید بچگى کند) و کودک کوچکتر نیز، احتمالاً به‌علت آنکه قادر به انجام دادن همهٔ اعمال و رفتار کودک بزرگتر نیست، دچار شکست مى‌شود؛ که از نظر روحى و روانى به سود او نیست. از این‌رو، در عین‌حال که اوقاتى با همدیگر بازى مى‌کنند، زمینه‌هائى نیز براى بازى با همسالان فراهم شود. جالب توجه این است که هر اندازه خواهران و برادران را به بازى با یکدیگر وادار نکنیم، آنان، مشخصاً، بیشتر باهم بازى خواهند کرد.

– در بازى‌هاى کودکان دخالت نکنید؛ ولى لازم است پدر و مادر گاهى به اتاق و محل بازى بچه‌ها سر بزنند، اما نه به قصد جاسوسى و بازرسى آنان بلکه به قصد بردن مثلاً چای، میوه و شیرینى براى آنان. در واقع، نباید بچه‌ها را مطمئن ساخت که در تنهائى هیچ‌کس به آنان سر نخواهد زد؛ چون همه نوع کودک وجود دارد و ممکن است اتفاقات خطرناکى بیفتد.

– اگر فرزند شما دوست و همبازى‌اى براى خودش پیدا کرده است که شما دوست ندارید با او رفت و آمد کند، تا حدّ امکان نگوئید: ‘اجازه ندارى با این کودک بازى کنی، چون بى‌تربیت است.’ بلکه ابتدا سعى کنید همبازى جدیدى را براى او بیابید و به جز این، در انتخاب دوست، ملاک و معیارى به کودک بدهید و بگذارید بیندیشد و خود قضاوت کند و به نتیجه برسد.

در این مورد میتونید با متخصصین کانون مشاوران ایران، مشاوره تلفنی/تخصصی داشته باشید

دفتر شریعتی:

۰۲۱-۸۸۴۲۲۴۹۵ خط ویژه

سلام

به تازگی از همسرم جدا شدم.حضانت پسر۵ساله ام با ننه.برای ملاقات با مادرش مشکل دارم.آیا می‌تونم منعش کنم؟وقتی پیش کنه خیلی راحته و دوست نداره بره پیش مادرش.وابسته منه.در این ملاقات‌ها خیلی اذیت میشه.لطفا آدرس یه روانشناس کودک خوبم برام میل کنید.تشکر

با سلام اگر کودک به واسطه سنش در این برخوردها ممکنه اسیب ببینه و تمایلی نداره این دیدا ر ها موجب تشویش ذهنی خواهد شد البته که باید دقت داشته باشید .ایشون هم حقشونه که فرزند رو ببینند مگر اینکه خودشون نخوان و یا فاقد صلاحیت باشند و وقتی فرزند شما دیدار داشته باشد مشکلاتش چندیدن برابر خواهد شد.امیدوارم با مراجعه حضوری کمک بیشتری شود..

سلام پسر من ۴ سال دارد برخی لز روزها بیش از حد بهانه گیری میکندو بیش لز حد گریه میکند وسایل رو پرت میکتد گاهی چنگ میزند نمیدونم چه عکس العملی در برابر اوصحیح است, غذا هم در این روزها و در مقابل خوردن عکس العمل نشون میده

کودک بهانه گیر

بهانه گیری های کودکان که اصولا با جیغ و گریه همراه است را می توان به توفان های تابستانی تشبیه کرد – ناگهانی و ناخوشایند. یک دقیقه شما و فرزندتان در رستوران نشسته اید و خوشحال در حال غذا خوردن هستید اما یک دقیقه بعد، ناگهان کودک ناله می کند و با تمام وجود جیغ می کشد که مثلا نی نوشابه اش خم شده است. اصولا کودکان یک تا سه سال بسیار بهانه گیر هستند.

شاید تصور کنید در حال پرورش کودکی زورگو هستید. اما امیدوار باشید که این اقتضای سن کودکان است و آنها در نتیجه ناامیدی های خود بهانه گیری می کنند. انسان های بزرگ نیز در نتیجه ناکامی های خود لجوج و بهانه گیر می شوند چه برسد به کودک دو یا سه ساله که هنوز خیلی چیزها را نمی داند.

برخی از کارشناسان این بهانه گیری های خسته کننده را به مشکلات مهارت های زبانی کودکان نسبت می دهند. کودکان در این سن معنی بیشتر کلمه هایی که می شنوند را درک می کنند اما نمی توانند آنها را درست و کامل بیان کنند. در نتیجه، وقتی کودک نمی تواند منظور خود را توضیح دهد ناامید می شود و جیغ کشیدن و بهانه گیری را آغاز می کند.

مراقب باشید خیلی در موقعیت هایی که باعث ناراحتی کودک می شود، قرار نگیرید. به طور مثال، اگر او هنگام گرسنگی عصبانی می شود و شروع به بهانه گیری می کند حتما میان وعده های کوچکی در کیف خود داشته باشید. اگر هنگام غروب بهانه گیر و عصبی می شود، سعی کنید خریدهای خود را ابتدای روز انجام دهید.

اگر با تغییر فعالیت ها مشکل دارد حتما پیش از هر تغییری به او مساله را گوشزد کنید. به طور مثال، اگر قصد دارید تا نیم ساعت دیگر زمین بازی را به مقصد خانه ترک کنید حتما این مساله را با در میان بگذارید. اجازه دهید از این تصمیم آگاه شود.

اگر متوجه شدید الان است که بهانه گیری های کودک آغاز شود، بلافاصله حواس او را پرت کنید: اسباب بازی به او بدهید، مکانش را عوض کنید، شکلک های خنده دار در بیاورید یا توجه او را به پرنده در حال پرواز جلب کنید.

کودک در این سنین مستقل بودن را می آموزد بنابراین تا حد امکان به او حق انتخاب بدهید. البته نه اینکه از او بپرسید می خواهد همه وقت خود را چگونه سپری کند. بگویید: «هویج یا ذرت می خواهی؟» به جای اینکه بگویید: «ذرت هایت را بخور!» به او احساس کنترل داشتن بر اوضاع را منتقل کنید.

توجه کنید که چقدر از کلمه «نه» استفاده می کنید. اگر زیاد از آن استفاده می کنید در واقع شرایط را برای خود و کودکتان پر اضطراب و سخت می کنید. سعی کنید این مساله را کنترل کنید.

شاید بهانه گیری های روزانه برای کودکان امری طبیعی باشد اما باید مراقب مشکلات احتمالی هم باشید. هر گونه تنش و استرسی که در خانه وجود دارد می تواند در بیشتر شدن کج خلقی و بهانه گیری های کودک تاثیر بگذارد.

اگر کودک به طور مدام بهانه گیر است و به خود یا دیگران آسیب می رساند حتما از یک متخصص کمک بگیرید. پزشک یا مشاور کودک می تواند شما را با هر گونه تغییر رفتاری در کودک آشنا کند و این جلسات به شما یاد می دهند چگونه رفتارهای آینده کودک را پیش بینی و رفتار کنید.

در این مورد میتونید با متخصصین کانون مشاوران ایران، مشاوره تلفنی/تخصصی داشته باشید

دفتر سعادت آباد:

۰۲۱-۲۲۳۵۴۲۸۲ خط ویژه

با سلام

مادر گرامی این رفتار ها در این سن می تواند دلایل مختلفی داشته باشد اول اینکه باید توجه داشته باشید در این سن کودکان مشکلات را رفتاری نشان می دهند و سعی دارند که به انها توجه مثبت نشان داده شود و برای جلب توجه گاها دست به هر رفتاری می زنند و ممکنه مشکل پزشکی باشد و دلیل این بهانه گیری ها و گاهی پرخاشگری یک مساله پزشکی باشد که باید بررسی شود نوع رتفار شما و واکنش نشان دادن خود شما هم مساله ای است که باید پرداخته شود .همه این احتمالات در مورد فرزند شما مطرح است و البته یک سری مسائل دیگر که بهتر است حتما حضوری به روانشناس کودک مراجعه داشته باشید ولی نگران نباشید مساله ای نیست که غیر قابل رفع باشد

در این مورد میتونید با متخصصین کانون مشاوران ایران، مشاوره تلفنی/تخصصی داشته باشید

۹۸۲۱۲۲۳۵۴۷۹۰

موفق باشید

مشکل کودک اول با فرزند دوم

باسلام، من دو تا پسر یکی ۳٫۵ ساله و دیگری ۴ ماه دارم، از زمانیکه بچه دوم به دنیا اومده، پسر اولم دیونه شده، البته مما مرتب سعی میکنم از پسر اول تعریف و تمجید کنیم و براش اسباب بازی بخریم ولی خیلی لجبازی میکنه، منم بعضی موقع ها از دستش عصبانی میشمو دعواش میکنم، که البته بعدش خیلی ناراحت میشم.

از طرفی خوب میدونم تنبیه کردن اثر تربیتی نداره ولی واقعا منو به سطوح در میاره، جدیدا هم منو کتک میزع، کاری که هیچ موقع نمی کرد. البته میدونم بچه دوم مثل هوو واس پسر اولم میمونه، ولی با این وجود و آگاهی نمی دونم چه راهی رو در پیش بگیرم که خودم هم آروم بشم.

پاسخ

اینکه شما توجه مثبت به فرزند اول داشته باشید درسته منتهی اون در سنیه که درکی نسبت به وجود فرد دوم و گرفته شدن محبت داره و چون هنوز خودش احتیاج به توجه ویزه و خاص داره این شرایط اونقدر براش ازار دهنده هست که چون در این سن بیانی مشکلات رو نمیگن به صورت رفتار هایی که تا کنون نداشته نشان می دهد منتهی باید حتما با روانشناس کودک مشورت داشته باشید و راهکار هایی در این زمینه بگیرید

باید تلاش کنید با قصه برای کودکتان شرایط را بیان کنید حتی اجازه بدید در غذا دادن جزئی به فرزندتون از ۶ ماهگی به بعد کمک کند.راجب اینکه قراره دوستی براش بشه صحبت کنید زبان کودکانه را بلد باشید تا متناسب با سطح درک او پیش روید

او شرایط را درک خواهد کرد همسر شما هم نقش مهمی در این رابطه دارد وقتی شما درگیر فرزند دیگر هستید باید با او بازی کند توجه مثبت نشان دهد او را بیرون ببرد و از او نظر خواهی کنید حتی در مورد خریدهایی مثل لباس برای برادر کوچکترش ارامش و صبر شما مسائل را مرتفع می کند و اصلا نباید با عصبانیت واکنش نشان دهید چوئن شرایط سخت تر خواهد شد .امیدوارم به زودی مسائل مرتفع شود و هر دو فرزند شما با توجه شما رشد سالمی داشته باشند

در این مورد میتونید با متخصصین کانون مشاوران ایران، مشاوره تلفنی/تخصصی داشته باشید

۹۸۲۱۲۲۳۵۴۷۹۰

پسر ۵ ساله مشکلات خواب

باسلام پسری ۵ ساله دارم که حدود یک ماهه شب ها از خواب بیدار میشه حالتی شبیه خوابگردی داره برای درمان آن چکار کنم ؟ واقعا درمان داره باتشکر

پاسخ

فرزند شما ممکنه دچار اختلال خوابگردی شده باشد و با مراجعه به روانپزشک قابل درمان است چون این اختلال بیشتر

در پسران اتفاق می افتد و مشکل خاصی نیست و جای نگرانی نیست در این اختلال در حالت خواب عمیق ممکنه دچار خوابگردی شوند که اگر شدت پیدا کند مشکل ساز است چون متوجه رفتارهاشون نیستند حتی ممکنه از منز ل خارج شوند و متوجه نشود و در این اختلال روز بعد چیزی یادشان نمی اید و شما هم نباید بازخوردی نسبت به رفتارش داشته باشید و یا تذکراتی بدهید نوع تغذیه و یا اختلال در سیستم عصبی ممکنه علت مشکل باشد و بهتر است سریع تر زیر نظر روانپزشک درمان را شروع کنند و اگر نیاز باشد به متخصص مغز و اعصاب هم ارجاع می دهند

امیدوارم زودتر بهبودی ایجاد شود

در این مورد میتونید با متخصصین کانون مشاوران ایران، مشاوره تلفنی/تخصصی داشته باشید

۰۲۱۲۲۶۸۹۵۵۸

موفق باشید

منبع: کودک و نوجوان

صفحه اصلی سایت مرکز مشاوره

administrator

مقالات مرتبط

1,419 نظرات

  • بهار , مارس 2, 2016 @ 1:50 ق.ظ

    سلام
    پسریک ساله ای دارم که هیچ کدام ازعلائم درخودماندگی را ندارد فقط بعضی وقت ها با دست به سرش می زند ویا دستانش را سفت می کندیا اگر گچ یا مهرنماز ببیند میخورد ولی در کل همه چیزهارا میخورد وازخوردن هیچ چیز خودداری نمی کند و بسیار اجتماعی و کاملاهوشیاراست ودرحد دو یاسه کلمه تکلم میکند
    آیا اوتیسم دارد؟

    • راهنما , مارس 2, 2016 @ 9:28 ق.ظ

      در این مورد باید با متخصصین کانون مشاوران ایران، مشاوره تلفنی/تخصصی داشته باشید

      ۰۲۱-۸۸۴۲۲۴۹۵

  • فروغ , مارس 2, 2016 @ 2:14 ب.ظ

    سلام، ممنون از راهنمایی شما، ولی میشه یه راهکار عملی برای من پیشنهاد بدید؟ چون پسرم در جدایی از پدر وقتی من پیشش هستم، باز گریه و ناسازگاری میکنه

    • راهنما , مارس 2, 2016 @ 4:15 ب.ظ

      در این مورد حتما” باید با مشاور کودک مشورت کنید تا متناسب با نوع رفتار کودکتون راهکاری ارائه بشه

  • مریم , مارس 5, 2016 @ 11:48 ب.ظ

    با سلام یه دختر ۸ ساله دارم که کارهای شخصی خودشو انجام نمیده.ظاهرش همیشه نامرتبه. هر چی بهش گوشزد میکنم حتی بهم گوش نمیده.هر کار شخصی که بهش میگم انجام بده میگه الان ولی از زیرش در میره.آخرش هم اگه خیلی مجبور شدم با جیغ و داد و غرغر انجامش میده.خسته شدم.خیلی سعی میکنم عصبی نشم.چون عصبی شدن یا نشدن اصلا براش مهم نیست .لطفا راهنماییم کنید چیکار کنم?

    • راهنما , مارس 6, 2016 @ 12:45 ب.ظ

      چگونه می توان به کودکان ، مرتب بودن را آموزش داد؟

      v یک موقعیت نمونه ترتیب بدهید

      با انجام دادن یک نمونه عملی ، به کودک نشان دهید چگونه از لوازمش مراقبت کند. به او اجازه دهید ببیند که شما چطور وسایل خود را مرتب می کنید. کاری را که دارید انجام می دهید برای او توضیح بدهید به این ترتیب خود شما یک الگوی خوب برای او خواهید بود.

      v طوری اسباب بازی ها را بگذارید که دسترسی به آن ها آسان باشد

      اگر امکان دارد ، اسباب بازی ها را در قفسه های باز و کوتاه بگذارید نه در جعبه هایی که از بالا باز می شوند. چون پیدا کردن اسباب بازی هایی که در جعبه قرار دارند سخت است و موقع بازی ممکن است کودکان همه اسباب بازی های درون جعبه را کف زمین پخش و پلا کنند. در نتیجه برای مرتب کردن آن ها باید وقت بیشتری صرف شود.

      v تصمیم بگیرید در چه زمانی کودک باید وسایل را مرتب کند

      وقتی می خواهید کودک لوازم را مرتب کند سعی کنید منتظر زنگ تفریح های معمول بازی او باشید . قطع کردن بازی کودکان برای اینکه اتاق را منظم و مرتب کنند آنها را ناراحت می کند و علاقه شان را به انجام کاری که مشغول بودند خیلی بیشتر می کند. زنگ تفریح ها معمولاً وقتی پیش می آید که کودکان دارند کارهای زیر را انجام می دهند:

      از محلی به محل دیگر می روند ( مثلاً برای بازی ، از یک اتاق به اتاق دیگر می روند )
      از یک بازی سراغ بازی دیگری می روند ( مثلاً از خاله بازی به نقاشی کردن می پردازند )
      بازی را قطع می کنند تا خوراکی بخورند
      آماده بیرون رفتن می شوند
      اختصاص دادن دو یا سه زمان کوتاه برای مرتب کردن در طول روز ، بهتر از یک زمان طولانی در پایان روز است. معمولاً پیش دبستانی ها اگر کار به نظرشان خیلی زیاد و سخت نرسد بیشتر احتمال دارد که آن را انجام بدهند. در ضمن به خاطر داشته باشید اگر اسباب بازی ها روی زمین ولو بمانند احتمال حادثه هم وجود دارد.

      v به کودک خبر بدهید که به زودی باید وسایلش را مرتب کند

      وقتی زمان مرتب کردن نزدیک است ، به کودک بگویید باید کارش را تمام کند و ظرف چند دقیقه وسایل را مرتب کند . با گفتن چیزی که کودک را سر ذوق می آورد به او انگیزه بدهید.

      ” وقتی خانه سازی هایت را سر جایشان گذاشتی ، می توانی عصرانه ات را بخوری . ”

      v به آرامی به کودک بگویید که کارش را شروع کند

      وقتی زمان مرتب کردن است ، به آرامی به او بگویید که شروع به جمع کردن اسباب بازی ها یا وسایل بازی اش کند. سعی کنید جمله ای که می گویید اختصاصی باشد . مثلاً _ ” آرزو جان ، لطفاً مدادها و خودکارهایت را در جامدادی بگذار ” _ به جای اینکه بگویید _ لطفاً اینجا را مرتب کن.

      v اگر لازم است یک بار دیگر به کودک هشدار بدهید

      ۱۰ _ ۵ ثانیه صبر کنید تا ببینید آیا کودک شما شروع به جمع و جور کردن می کند. اگر این کار را نمی کند ، جلو بروید و به او بگویید چگونه شروع کند ” اول این درها را روی ماژیک بگذار که خشک نشوند. به من نشان بده که می توانی این کار را انجام بدهی . ” با این روش شما به کودک کمک می کنید با تقسیم کردن کار به قسمت های کوچک تر کار را شروع کند. وقتی کودک دارد یاد می گیرد که وسایل را جمع و جور کند می توانید کمک خودتان را کاهش دهید.

      v کودک را به خاطر مرتب کردن تحسین کنید

      اگر کودک شما همکاری می کند ، او را به خاطر نظم و ترتیب تحسین کنید _ ” شایان جان ، امروز تو تمام کتاب هایت را جمع کردی و درست سرجایشان گذاشتی . ممنونم. ” یا ” آفرین یاسمین جان که در همه ی ماژیک هایت را گذاشتی. ”

      v مرتب کردن را به یک کار سرگرم کننده تبدیل کنید

      بهتر است زمان جمع و جور کردن را به یک بازی تبدیل کنید. یک راه این است که ” زنگ بازی ” راه بیندازید. یک زمان سنج را تنظیم کنید تا همه وسایل قبل از این که زنگش تمام بشود سرجایشان گذاشته شوند. یک راه دیگر این است که وقتی دارید با هم وسایل را مرتب می کنید آواز هم بخوانید.

      v به تدریج کمک خود را کم کنید

      به تدریج برای کمک به شروع کار ، هشدارهای کمتری به کودک بدهید. اجازه دهید خودش انتخاب کند که چه کاری را اول انجام دهد _ اول می خواهی کدام ها را جمع کنی ؟با گذشت زمان کاری کنید کودک چیزهای متعددی را جمع کرده باشد سپس او را تحسین کنید. در مرحله بعد کاری کنید که کودک قبل از تشویق همه چیز را مرتب کرده باشد

  • علي يگانه , مارس 14, 2016 @ 9:26 ق.ظ

    با سلام و احترام؛ سوالی از محضرتون دارمولی قبلش خاستم توضیحاتی خدمتتون بدم.
    من مردی ۴۲ ساله که چند ماهی متارکه کردم دارای دو فرزند دختر ۱۲ ساله و پسر ۷ ساله میباشم- در حال حاضر بخاطر ایام مدرسه نزد مادرشون هستند و بعد از تعطیلات مدرسه حضانت بعهده من میباشد- ساکن کرج و محل کارم در تهران است- بتازگی با خانمی از شیراز آشنا شدم که دارای پسری ۱۳ ساله ولی آرام، متین و باوقار میباشد و قصد ازدواج داریم.
    حال سوالم اینست که:
    قصد دارم در ایام نوروز کودکانم را به شیراز برده و بابی برای آشنایی باز کرده و گامی در جهت سهولت ازدواجمان بردارم، میخاهم بدانم این موضوع را چگونه با کودکانم در میان بگذارم؟ و آیا این کار من درست است یا خیر؟
    با سپاس از راهنمایی شما
    علی یگانه
    ۹۴/۱۲/۲۴

    • راهنما , مارس 15, 2016 @ 10:43 ق.ظ

      دوست عزیز در این مورد قبلا” پاسخگویی شده

      به هر حال شما راهی رو انتخاب کردید و سن بچه ها طوری هست که حتما” نیاز داره با نظر مشاوران کودک پیش برید
      اگر با این شخص در ارتباط نزدیک باشید فرزندانتون میتونن بهش اعتماد کنن و کار شما راحت تر خواهد شد
      چون روحیه کودکان لطیفه و تا به کسی اعتماد نکنن رابطه ای هم برقرار نخواهند کرد

      توصیه‌های زیر می‌تواند برای تامین این منظور کمک‌تان کند:
      شما در ماه‌ها یا حتی در سال‌ اول زندگی نباید انتظار داشته باشید بچه‌ها رابطه خوبی با شما داشته باشند. آنها گمان می‌کنند شما قصد دارید جای مادر یا پدرشان را بگیرید. بهترین کار این است که شما به‌عنوان پدرخوانده یا مادرخواند‌ه‌ای آگاه این نگرانی آنها را بکاهید و به بچه‌ها بگویید: «پدر و مادر تو آدم‌های خوبی هستند و هیچ‌کس نمی‌تواند جای آنها را برای تو بگیرد.» هیچ‌وقت نگویید که اگر مادرت خوب بود، تو را رها نمی‌کرد! اگر شما بگویید پدر یا مادر او خوب هستند، در واقع به حفظ هویت او – که همان والدین‌اش هستند- کمک کرده‌اید و امنیت‌خاطر خوب بودن را به او داده‌اید.
      دومین نکته‌ای که باید از آن مطلع باشید رفتار اطرافیان است. حتی اگر فرزند خوانده به خاطر رفتارهای درست شما با احساسی خوب و از روی رضایت شما را تایید کند، خواهند گفت: «حتما نقشه‌ای دارد که روی خوش خودش را نشان می‌دهد!» لازم است با درایت و مقاومت در خوب بودن فرضیات غلطی را که در ذهن بچه‌ها شکل گرفته پاک کنید. گذر زمان در این باره قضاوت خواهد کرد و معلوم می‌شود شما ذاتا خوب هستید و نقشه‌ای در کار نبوده است.
      ابراز محبت
      سن مناسب فرزند برای ازدواج مجدد والدین
      فرآیند شناخت به گفته دو جنبه دارد؛ یکی شناخت خودآگاه و دیگری ناخودآگاه است. انسان هر دو جنبه این شناخت را دارد اما حیوانات دارای شناخت ناخودآگاه هستند.
      برهمین اساس شناخت در دوره جنینی براساس ناخودآگاه انسان است و انسان بعدها نمی تواند آن دوران و مادر خود را به یاد بیاورد. همچنان که بسیاری از ما وقایعی که تا ۲ سالگی برایمان رخ داده است، به یاد نمی آوریم و از مادر چیزی در ذهن نداریم. به همین دلیل است که می گوییم تا سن۵ سالگی بسیاری از بچه ها تغییر و جابه جایی والدین را تشخیص نمی دهند و این دوران، بهترین زمان برای ازدواج مجدد پدر یا مادر است.
      اگر رابطه خوبی بین زن و شوهر جدید برقرار باشد و بین او و والد جدید رابطه مناسبی ایجاد شود، کودک به سرعت او را می پذیرد و مشکلی به وجود نمی آید.
      پس از سن ۵سالگی، کودک پدر یا مادر خود را کاملا می شناسد و این جابه جایی را درک می کند اما این شناسایی نباید مانع ازدواج مجدد پدر یا مادر شود. به عبارتی پدر یا مادری که فرزند بین ۵ تا ۱۰- ۱۱ ساله دارد نباید با این تصور که او نمی تواند والد جدیدی را بپذیرد و یا متوجه این جابه جایی می شود، فرصت ازدواج را از دست بدهد. این دوره، دوره پیروی و اطاعت از بزرگ تر است. اگر بچه لجباز و آشفته تربیت نشده باشد و والد قبلی به طور مسالمت آمیزی از زندگی او کنار رفته باشد و در سایه اختلافات بین زوج ها صدمه ندیده باشد، می تواند والد جدید را به راحتی بپذیرد.
      نگوییم نامادری؛ بگوییم مادرخوانده
      نکته مهم و قابل تامل این است که نباید تربیت بچه‌های همسرتان را زیر سوال ببرید یا بدون مشورت با او کاری کنید. خیلی از مادرخوانده‌ها سعی دارند مثل مادر در زوایای ریز تربیتی دخالت کنند و با مقاومت بچه مواجه می‌شوند. به عنوان نمونه شما کافی است به همسرتان بگویید: «عزیزم، دخترمون مدتی است تلفن‌های مشکوک دارد. من دلم نمی‌خواهد این موضوع را بگویم و رابطه‌ام را با او خراب کنم. لطفا تو در این مورد هشیار باش که دوست‌های جدیدش را بشناسی» (نمونه صحیح برخورد یک مادرخوانده)

      ینکه به او یا مادرش زخم‌زبان بزنید که: «خرجتان را می‌دهم! چرا موقع پرداخت پول کلاس ورزش و زبان پدرم اما اینجا حق تنبیه ندارم؟!» از اساس غلط است و مخرب رابطه زناشویی و والد ـ فرزندی‌.
      نکته دیگر، نامیدن شما و لفظی است که بچه‌ها شما را با آن خطاب می‌کنند. اصولا اگر بچه‌ها کوچک باشند رفتار کردن با آنها خیلی راحت‌تر است چون نیاز دارند کسی را مامان صدا کنند اما در مورد بچه‌های بزرگ‌تر بهتر است مجبورشان نکنید. اگر رفتارهای محبت‌آمیز شما را ببینند و تلاش شما را برای رفع نیازهای خود خالصانه حس کنند به زودی به جای نامیدن شما با اسم کوچک یا نام خانوادگی مامان یا بابا را جایگزین می‌کنند. بعضی مراجعان می‌گویند ما دو تا مامان یا بابا داریم. در جشن عروسی‌مان هم مادر بیولوژیک و اصلی حضور داشت و هم مادری که ما را پرورش داد. آنها با تمام وجود این مادرخوانده را دوست دارند چون با چشم خود دیده‌اند هرگز او نسبت به مادرشان بدگویی نکرده است. به بچه‌ها بگویید نباید نسبت به والدین اصلی خود بی‌محبت باشند یا بی‌احترامی کنند. لازم است پدر اصلی یا مادر اصلی هنگام ازدواج حضور داشته باشد. اینکه بچه‌ها تمایل داشته باشند یا نه در نهایت تصمیم آنهاست اما شما موظفید این نکته را هم متذکر شوید.
      چه مدت پس از طلاق؟
      یکی از مهم‌ترین توصیه‌های متخصصان در شرایط شکست عاطفی یا طلاق این است که افراد بلافاصله وارد جریان عاطفی دیگری نشوند و حداقل به یک دوره زمانی نیاز است تا ناملایمات وارده از رابطه قبلی را شناسایی و از طریق راهکارهای صحیح ترمیم شوند. البته بسیارند افرادی که یک رابطه عاطفی مشکل‌دار را با شروع یک رابطه عاطفی دیگر قطع می‌کنند که این رفتار بسیار خطرناک است و زوجین را در زندگی مشترک دچار مشکل می‌کند. البته نباید فراموش کرد که بعضی زودتر با طلاق خود کنار می‌آیند اما برخی دیگر خیلی سخت شرایط جدید و جدایی را می‌پذیرند اما به طور کلی توصیه می‌شود که افراد بعد از طلاق تا حداقل ۲سال به فکر ازدواج مجدد نیفتند.

  • سیما،62 , مارس 16, 2016 @ 10:26 ق.ظ

    سلام وخسته نباشید.من یک پسرپنج ساله دارم ک هفته گذشته باپسرخاله کوچکش توی اتاق شلوارشونودراورده بودندوازپشت بهش چسببیده بودومن خیلی ناراحت شدم نمیدونم ازکجااینکارویادگرفته لطفاراهنملییم کنیدچکاربایدانجام بدم

    • راهنما , مارس 18, 2016 @ 12:38 ق.ظ

      کودکان در حدود سن ۲ و ۳ تا ۶ سالگی به بدن و جنسیت خود و جنس مخالف، حساس می شوند و متوجه تفاوت های جنسی می شوند. از روی کنجکاوی علاقه دارند بدن هم دیگر و خصوصاً جنس مخالف را بازرسی، کشف و مشاهده کنند.
      علی رغم مراقبت و مواظبت والدین، کودکان به بهانه های مختلف و دور از چشم والدین، با انجام دادن بازی های مختلف، مثل دکتر و مریض، دکتر و پرستار، عروس و داماد به معاینه و کاوش بدن هم دیگر می پردازند. در این بازی ها، کودکان با بچه های هم سن و سال خود و معمولاً از جنس مخالف، بازی می کنند. بازی با توافق طرفین و در کمال آرامش و بدون ترس و اضطراب انجام داده می شود و از قبل برنامه ریزی نشده است.
      والدین در مواجه با کودکانشان که عریان یا نیمه عریان در حال بازی و کاوش هم دیگر هستند، دچار ترس و دلهره و گاه سردرگمی می شوند. برخی از والدین که فکر می کنند کودکشان در حال انجام دادن فعالیت جنسی است، متوسل به خشونت می شوند و شدیداً کودک را تنبیه می کنند. برخی دیگر که نمی دانند باید دخالت بکنند یا نه، مستأصل و وحشت زده به مشاوران و متخصصان روان پزشکی مراجعه می کنند. اکثر والدین از آن می ترسند که نکند کودکشان در بزرگ سالی دچار انحراف اخلاقی و مشکلات جنسی بشود. انجام دادن این بازی ها در این سن طبیعی است و کودکان از روی کنجکاوی و بدون هیچ گونه احساس جنسی، این بازی ها را انجام می دهند. والدین باید با حفظ آرامش و خون سردی، به صورت غیر مستقیم به کودکان نشان بدهند که نباید این گونه بازی ها را انجام بدهند.
      با سرزنش، کودکان احساس شرمندگی، خجالت زدگی و احساس گناه می کنند و سعی می کنند این بازی ها را مخفیانه انجام دهند و با تنبیه و خشونت، کنجکاوتر و به انجام دادن این بازی ها حریص تر می شوند.
      وقتی والدین، پسر و دخترشان را برهنه و عریان، در حال بازی می بینند، با هیجان زدگی و عصبانیت نباید به آن ها بگویند: « چه کار دارید می کنید؟ خجالت بکشید! بدوید بروید لباس هایتان را بپوشید»، بلکه به صورت غیرمستقیم باید به آن ها گفت: « بچه ها فکر نمی کنید بدون لباس سردتان می شود، بروید لباس هایتان را بپوشید» و در فرصت مقتضی که پدر با پسر و مادر با دختر تنها می شوند، بدون نصیحت و پند و اندرزهای کسل کننده و بدون تهدیدهای بی اثر، باید خیلی صریح و رک و پوست کنده به آن ها گفت: « من دیدم برهنه بودید و لباس هایتان را درآورده بودید، بچه ها اصلاً اجازه ندارند جلو بچه های دیگر، لباس هایشان یا لباس های بچه های دیگر را در بیاوند، این کار قدغن است».
      و با اشاره به قسمت های تناسلی شان باید به آن ها گفت: « هیچ کس به جز خودت، اجازه ندارد بدنت را ببیند و به این قسمت ها دست بزند».
      والدین باید با رفتارهای خنثی و غیر مستقیم، محدودیت هایی را برای رفتارهای جنسی کودکان، اعمال کنند. توصیه می شود والدین، پسرها و دخترهایشان را با هم دیگر و با هم بازی هایشان به مدت طولانی تنها نگذارند و در زمان ها و به بهانه های مختلف، به صورت غیرمستقیم سرک بکشند و سراغ آن ها را بگیرند تا آنان فرصت و موقعیت چنین بازی هایی را پیدا نکنند.
      رفتارهای غیر طبیعی جنسی کودکان کدامند؟ و چه علتی دارند؟

      گفتیم که کودکان در سن ۳ تا ۶ سالگی از روی کنجکاوی با کودکان هم سن و سال خود، بازی های جنسی انجام می دهند که با دخالت، نظارت و تذکر والدین این بازی ها محدود و کاهش می یابند.
      ولی در رفتارهای جنسی نابهنجار، کودکان با بچه های پایین تر یا بزرگ تر از سن خود، رفتارهای جنسی نامناسب و غیرطبیعی انجام می دهند. این رفتار معمولاً با اعمال زور و فشار همراه است. این کودکان با پرخاشگری، حتی گول زدن و فریب دادن بچه های دیگر، آن ها را مبجور به فعالیت جنسی با خود می کنند . حتی ممکن است به آن ها آزار و آسیب برسانند و آن ها را مجبور به روابط جنسی مقعدی کنند.
      هم چنین ممکن است به صورت وسواس گونه و شدید، خود ارضایی کنند و حتی با حیوانات، رابطه ی جنسی برقرار کنند. فعالیت و رفتار جنسی این کودکان، کاملاً نابهنجار و حالت تکراری دارد. کودک نسبت به این مسئله اشتغال ذهنی شدید پیدا می کند و روند عادی زندگی او مثل انجام دادن بازی و ورزش، درس خواندن و روابط اجتماعی اش تحت تأثیر قرار می گیرد و مختل می شود. اگر این فعالیت ها، طولانی مدت انجام شوند، نه تنها با تذکر و دخالت والدین کاهش پیدا نمی کند، بلکه ممکن است به صورت مخفیانه و حتی گاهی با بی پروایی، کامل و آشکارا آن را انجام دهند.
      رفتارهای نابهنجار جنسی، در کودکان زیر ۱۰ سال که تجربیات زیر را داشته اند و در موقعیت های نامناسب جنسی و غیر اخلاقی قرار گرفته اند، بیش تر بروز می کند:
      – کودکانی که مورد سوء استفاده ی جنسی بزرگ سالان و کودکان دیگر قرار گرفته اند.
      – کودکانی که شاهد روابط جنسی والدین بوده اند.
      – کودکانی که روابط جنسی دیگر کودکان و نوجوانان را مشاهده کرده اند.
      – کودکانی که فیلم های مستهجن جنسی ماهواره ای و اینترنتی را می بینند.
      – کودکانی که اطلاعات جنسی بیش از اندازه ی سن خود را از طریق سی دی، عکس ، طنزهای جنسی، پیام های کوتاه مکتوب و تصویری ( که از طریق موبایل ارسال می شود) دریافت می کنند.
      در این مورد میتونید با متخصصین کانون مشاوران ایران، مشاوره تلفنی/تخصصی داشته باشید
      دفتر قیطریه:
      ۰۲۱-۲۲۶۸۹۵۵۸ خط ویژه
      دفتر سعادت آباد:
      ۰۲۱-۲۲۳۵۴۲۸۲ خط ویژه
      دفتر شریعتی:
      ۰۲۱-۸۸۴۲۲۴۹۵ خط ویژه

  • شقایق , مارس 19, 2016 @ 5:28 ب.ظ

    سلام خسته نباشید
    پسرم ۳سال و۳ماهشه از حدودا یک ماه پیش دچار لکنت زبان شده که سیر تدریجی داشته گاهی روزا اصلا لکنت نداشت ولی چند روز اخیر خیلی بیشتر شده البته یک ماه پیش ۱۰دقیقه ای توی آسانسور گیر کرد خیلی ترسیده بود خودم خیلی بهم ریخته شدم نمیتونم خیلی برخورد مناسبی باهاش داشته باشم خواهش راهنماییم کنید آیا لازمه که به گفتار درمان مراجعه کنم یا به روانپزشک کودک؟

    • راهنما , مارس 21, 2016 @ 12:17 ب.ظ

      بسیاری از کودکان ۲ تا ۵ ساله زمانی که افکارشان سریعتر از توانایی حرکتی گفتار آنان جریان یابد ، دچار ناروایی کلامی فیزیولوژیک می شوند. این امر خود را بصورت تکرار سیلاب یا کلمه نشان می دهد. روایی کلام کودک در این سنین ، به مقدار زیادی به سیستم حرکتی در حال تکامل او و توانایی های طفل برای یادگیری و سازماندهی کردن کلام بستگی دارد. علاوه بر این متغیرها ، محیط نیز نقشی پراهمیت در زندگی کودک دارد. تعامل میان توانایی های طفل و ماهیت محیط او، جزء اصلی در شروع و شدت یافتن لکنت در بچه های کوچک محسوب می شود. در برخی از کودکان ممکن است وقفه هایی کوتاه از ناروایی کلام رخ داده و سپس در پاسخ به عوامل خاص محیطی مثل خستگی ، هیجان ، نگرانی ، شتاب یا رقابت برای صحبت کردن کاهش یا افزایش یابد. علاوه بر آن این ناروایی می تواند برای هفته ها یا ماهها باقی مانده و سپس به طور قابل توجهی کاهش یابد تا زمانی که توانایی های در حال تکامل او به حد کافی رشد نموده و کودک بتواند استرس های طبیعی زندگی را که سبب اختلال در تکلم او می شوند، کنترل کند. به طور معمول این کودکان و خانواده های آنان در مقابل این وقفه های تکلمی عکس العمل منفی نشان نمی دهند و سرانجام بهبود پیدا می کنند. هر چه طفل بیشتر تحت تاثیر عوامل محیطی قرار گیرد، ممکن است توجه بیشتری به اشتباه خود در گفتار نشان داده و نسبت به آن برخورد منفی داشته باشد. واکنش منفی اطرافیان نیز می تواند این بار منفی را تشدید کند. هنگامی که این واکنش رخ دهد، احتمال بروز لکنت افزایش می یابد. لکنت می تواند تبدیل به یک عارضه جدی شود که توانایی خود را برای برقراری ارتباط، رفتار اجتماعی ، موقعیت تحصیلی ، فرصتهای شغلی و توانایی دوست یابی تحت الشعاع قرار دهد. ۹۰درصد موارد ناروایی کلام پیش از ۸سالگی شروع می شود. گاهی ممکن است کودک تکلم طبیعی داشته و سپس شروع به لکنت کند. وقتی کودک از ناروایی کلام خود آگاه شود، ممکن است دچار اضطراب و پاسخهای رفتاری شود. به این ترتیب برای بیرون دادن کلمات با خود دچار کشمکش شده و واکنش های ثانویه ای مانند شکلک درآوردن ، تکان دادن سر و کنترل غیرطبیعی تنفس می شود.
      دلایل لکنت

      با این که تعداد زیادی از کودکان در مراحل اولیه تکامل گفتاری دچار ناروایی کلام می شوند ، چه چیز باعث می شود تعدادی از آنان دچار لکنت شده ؛ ولی بقیه روان صحبت کنند. مطالعات گسترده ای نشان داده که کودکان دچار لکنت از نظر هوش ، تکامل حرکتی یا عوامل شخصیتی فرقی با همسالان خود ندارند. متغیرهای فردی و محیطی در بروز لکنت موثرند ، زمینه ژنتیکی یکی از این متغیرهاست . بروز لکنت در کسانی که سابقه خانوادگی دارند ، بیشتر بوده ؛ ولی روش قطعی انتقال ژنتیکی ناشناخته است . به نظر می رسد کودکان استعداد ابتلا به لکنت را به ارث می برند؛ ولی سایر عوامل مانند استرس یا خلق وخوی کودک ممکن است آن را شعله ور کند. احتمال لکنت در پسران تقریبا ۳برابر دختران است ؛ ولی بروز لکنت در فرزندان دخترانی که لکنت دارند، بیشتر از فرزندان پسران دچار لکنت است . به نظر می رسد لکنت در دخترها، آسان تر از پسران از میان می رود. متغیرهای محیطی موثر بر روایی عمدتا اجتماعی و تعاملی هستند. استرس ارتباطی احتمالا مهمترین آنان است . معمولا لکنتی ها با حیوانات یا بچه های کوچک و کسانی که آنان را شناخته و می دانند لکنت دارند، راحت تر صحبت می کنند و لکنت بندرت در زمان آواز خواندن رخ می دهد. این امر به علت کاهش سطح ارتباطی لازم دراین موارد است . برعکس ، صحبت درحضور جمع زیاد یا با تلفن یا در موقعیت های استرس زا، لکنت را تشدید می کند. علاوه بر این موارد، بروز ناگهانی لکنت در شرایطی که فشار عاطفی وجود دارد، مانند فقدان یک یا هر دو والد، نقل مکان به محل جدید، رفتن به مدرسه جدید، مرگ یا بیماری شدید در خانواده یا بستری شدن کودک در بیمارستان نیز امکانپذیر است . از سوی دیگر اضطراب ناشی از اختلال ارتباطی یا تقلید و تمسخر از سوی همکلاسی ها، می تواند سبب اختلالات رفتاری ثانویه و ایجاد وضعیت اضطراب در کودک شود. این کودکان بسرعت از هر فعالیتی که آنها را وادار کند تمام سعی خود را به کار ببرند، متنفر شده و از آن اجتناب می کنند. متغیر بودن رفتارهای کلامی در کودکان کم سن ، به طور مداوم تصمیم گیری ما را در وجود یا فقدان لکنت بعدی مشکل می سازد. علاوه بر این نمی توان باقاطعیت گفت که یک کودک خاص ، خود به خود و یا بدون درمان بهبود می یابد. به هر حال با توجه به علایم هشداردهنده یا خطرساز در نحوه گفتار کودک مانند گسستگی میان کلمات ، تکرار عبارت ، تکرار چندسیلابی تمام کلمه و استفاده از کلمات معترضه ، کشیدن بی صدا و یا باصدای کلمات ، ترس و تلاش برای اجتناب از بروز لکنت ، وجود تقلا و یا فشار قابل مشاهده برای ادای کلمات و… می توان نسبت به وجود احتمالی مشکل آگاهی یافت . بسیار دیده شده است که والدین اظهار می کنند متخصص اطفال ، پزشک ، آموزگار یا اعضای فامیل به آسانی به آنان گفته اند در مورد لکنت کودک نگران نباشید ، در حالی که طفل علایم هشداردهنده زودرسی در سن ۵/۲ سالگی نشان داده است . از آنجا که والدین بیشتر دوست دارند باور کنند که کودکی طبیعی دارند، وقتی نگرانی آنان از طرف دیگران بی اهمیت تلقی شود، مساله را فراموش می کنند و وقتی بعدها کودک دچار لکنت شد، بیشتر آنان از جدی نگرفتن نگرانی خود احساس خشم یا گناه می کنند. پس توجه به نظر والدین بسیار اهمیت دارد. درمان لکنت عمدتا به وسیله گفتار درمان و با همکاری والدین صورت می گیرد. اگر طفل باور کند که لکنت چیز بدی نیست ، راحت تر و آزاد صحبت کرده و سعی نکند مشکل خود را مخفی کند، روایی کلام بیشتری خواهد داشت . والدین باید به کودک یادآوری کنند که سرعت گفتار خود را کم کند، در مورد چیزی که می خواهد بگوید فکر کرده ، آهسته نفس بکشد و آرام سخن بگوید. همچنین باید با کودک آرام و بدون شتاب صحبت شود و در موقع صحبت کردن کودک ، والدین باید هر کاری دارند زمین بگذارند و به او توجه کنند.
      در این مورد میتونید با متخصصین کانون مشاوران ایران، مشاوره تلفنی/تخصصی داشته باشید
      ۰۲۱-۲۲۳۵۴۲۸۲
      ۰۲۱-۲۲۶۸۹۵۵۸
      ۰۲۱-۸۸۴۲۲۴۹۵

  • ذکایی , مارس 20, 2016 @ 5:47 ب.ظ

    سلام من یه کودک هشت ماهه دارم که خیلی سخت میخوابه ولی خیلی راحت بیدار میشه هیچ قلق خاصی هم برای خوابیدن نداره فقط توی ماشین اونم در حال شیر خوردن میخوابه از زندگی سیر شدم از دستش هیچ جا نمیتونه برم توی خونه هم وقتی همه جا ساکت به سختی میخوابه شبها هم بعد از خوابیدن هر نیم ساعت یا یک ساعت برای شیر خوردن بیدار میشه البته خیلی از این بیدار شدن ها به علت گرسنگی نیست و فقط میخواد مک بزنه نمیدونم چه طور این عادات رو ترکش بدم ممنون میشم راهنماییم کنید

    • راهنما , مارس 21, 2016 @ 1:14 ب.ظ

      عواملی که سبب دیر به خواب رفتن در کودکان می‌شود
      والدین در خواباندن کودک نقش مهمی را ایفا می‌کنند، حتی عده‌ای از کودکان تا زمانی که یکی از والدین خصوصا مادر در کنارشان نباشد، به خواب فرو نمی‌روند. عواملی که سبب دیر به خواب رفتن در کودکان می‌شود، ممکن است دلایل متعددی داشته باشد. وقتی می‌بینید کودک شما در به خواب رفتن مشکل دارد، بهتر است به موارد زیر توجه کنید:

      آیا ساعت مشخص و منظمی برای رفتن کودک به تخت وجود دارد؟
      آیا کودک در تخت خود احساس خوبی دارد (به عنوان مثال محیط اتاق خواب برایش مطبوع است؟ خیلی روشن یا تاریک نیست؟ زیاد گرم یا سرد نیست؟ آیا تخت مرتب شده و یا تشک خوبی دارد؟ )
      آیا بچه‌های متعدد در یک اتاق می‌خوابند و همدیگر را بیدار نگه می‌دارند؟
      آیا کودک شما در طول روز مسائلی داشته که فکرش را به طور مداوم مشغول می‌دارد و وی را هیجان زده می‌کند و باعث اختلال در خواب می‌شود؟ (مثال: هیجانات ، دعوا و درگیری ، فیلم‌های مهیج و یا تولد بچه دیگر )
      آیا ممکن است سر و صدا زیاد باشد و مانع خواب کودک شود؟
      آیا مهمان آمده و کودک تمایل دارد ترجیحا بیدار بماند؟
      آیا کودک در اتاق وقتی تنها است احساس ترس می‌کند؟
      در کل دلایل متفاوتی می‌تواند باعث نرفتن به موقع کودک به طرف تخت خود شود.
      راه حل‌هایی برای خواب راحت داشتن کودک
      واقعیت این است که برای خوابی راحت داشتن در شب برای کودک تنها یک روش وجود ندارد، راه حل‌ها و توصیه‌های گوناگونی در این زمینه وجود دارد :
      برای کودک‌تان زمان خواب با مشورت با خودش تعیین کنید و وقتی به زمان خواب وی نزدیک است به کودک باید حتما فرا رسیدن زمان خواب را یادآوری کنید، آنها به برخورد قاطع شما و یک قرار ثابت برای خواب نیاز دارند.

      سعی کنید برو به اتاق خوابت مثل یک عمل تنبیهی به نظر نرسد و به جای آن می‌توانید به کودک بگویید که لازم نیست بخوابی بلکه باید در تخت خودت استراحت کنی، وقتی جنبه اجبار برای خواب از بین برود احساس آرامش و خواب خود به خود به وجود می‌آید.

      تشویق کودک با صحبت و با عمل ، به این صورت که هر شب به وقت شناسی و در رختخواب رفتن وی جایزه بدهید. جایزه می‌تواند یک خوراکی ویژه قبل از خواب مثل یک لیوان شیر یا خوراکی که کودک دوست دارد باشد و یا به عنوان تشویق یک لباس خواب نو و قشنگ به او هدیه بدهید.

      می‌توانید قبل از خواب با یک عمل مطبوع مثل : قصه گفتن و یا گوش کردن به نوار قصه و یا لالایی روزش را به پایان برسانید. همین طور حمام کردن و ماساژ قبل از خواب و یا تکان دادن کودکان کوچکتر به آرامی ، مفید خواهد بود.

      سعی کنید هنگام خواب ، کودک لباس خواب راحتی بپوشد و اتاق خواب کودک تهویه خوبی داشته باشد و لحاف‌های سنگین را برای او نگذارید. توجه کنید کودک شما یک محل خواب مطبوع داشته باشد که خوب به نظر برسد مثل یک اتاق شخصی و یا تخت شخصی.

      فعالیت‌های بدنی کودک مانند: بازی کردن در پارک، برنامه‌های ورزشی و … را در طول روز افزایش دهید. البته باید این بازی‌ها تا غروب ادامه داشته باشد و بتدریج فعالیت کودک را از زمان غروب به بعد کاهش داده و به جای بازی‌های پر تحرک ، فعالیت‌هایی مثل: مطالعه کردن و شنیدن قصه و یا تماشای تلویزیون را جایگزین کرد، باید سعی کرد قبل از خواب بازی‌های هیجان انگیز مثل بازی‌های کامپیوتری انجام ندهند و یا فیلم‌های هیجان انگیز نبیند.

      اگر کودک در شب سخت به خواب می‌رود به او اجازه خوابیدن در طول روز را ندهید.

      به خاطر داشته باشید مصرف شبانه برخی از مواد غذایی مانند : چای و یا نوشابه ، خواب کودک را کاهش می‌دهد.

      اگر کودک شما در اتاق خواب خودش می‌ترسد خیلی مهم است که شما ترس او را جدی بگیرید، کودک را آرام کنید و سعی کنید با هم پی به علت ترس ببرید. به کودک این فرصت را بدهید که در مورد مشکل احتمالی و هیجانات یا چیزهای جالبی که در روز برایش اتفاق افتاده با شما صحبت کند، حتی کودک می‌تواند وقتی در تخت خود دراز کشید از زبان خودش داستانی برای شما بگوید و در مورد این داستان با او صحبت کنید و مطمئن شوید که تخیلات در ذهن او نماند. این مسئله کمک می‌کند که کودک با آرامش بیشتری به خواب فرو رود.
      مقدار لازم خواب برای کودکان در سنین مختلف چقدر است؟
      معمولا کودکان و نوجوانان ۸ ساعت در شبانه روز می‌خوابند و مقدار نیاز به خواب در انسان‌ها را نمی‌توان به طور دقیق گفت به این دلیل که مقدار خواب بر اساس نیازهای فرد فرق می‌کند. اما به طور میانگین می‌توان گفت: یک نوزاد در ۲۴ ساعت بین ۱۹ تا ۲۰ ساعت می‌خوابد.

      یک کودک ۱ ساله معمولا در شبانه روز بین ۱۴ تا ۱۵ ساعت در خواب است، همینطور یک کودک ۳ ساله در ۲۴ ساعت به طور میانگین ۱۲ ساعت در خواب است و یک کودک ۵ ساله معمولا در شبانه روز ۱۱ ساعت می‌خوابد و همچنین یک کودک ۷ ساله در طول ۲۴ ساعت به طور میانگین ۹ تا ۱۰ ساعت می‌خوابد .
      دیر خوابیدن کودکان زیر ۱ سال که تقریبا زیاد مشاهده می‌شود چه علتی دارد؟
      خواب یک نوزاد به طور کل با خواب بزرگسالان تفاوت دارد و ما نمی‌توانیم توقع داشته باشیم که بتوانیم نوزاد را به خواب منظمی عادت دهیم ، خواب نوزاد قبل از ۳ ماهگی خیلی سبک است و نوزاد می‌تواند بر اثر گرسنگی و سر و صدا از خواب بپرد. در واقع این به این دلیل است که خواب نوزاد در این مرحله به این صورت است که او در جریان خواب ، در مرحله خواب سبک و سپس خواب سنگین در تناوب است و تدریجا با رشد سنی او این خواب به مراحل عمیقتری تبدیل می گردد.

      معمولا از ۳ ماهگی خواب کودک ریتم پیدا می‌کند و در ۶ ماهگی کودک می‌تواند تمام شب را یکسره به خواب رود و در صبح و بعد ظهر خواب کوتاهی داشته باشد. در مورد کودکان بین ۹ تا ۱۲ ماه می‌توان گفت که این کودکان در این سن به این دلیل که می‌خواهند محیط اطراف را شناسائی کنند و میل به شناخت محیط اطراف آنها را فعال می‌کند، معمولا دیر به خواب فرو می‌روند.
      در این مورد میتونید با متخصصین کانون مشاوران ایران، مشاوره تلفنی/تخصصی داشته باشید
      دفتر قیطریه:
      ۰۲۱-۲۲۶۸۹۵۵۸ خط ویژه
      دفتر سعادت آباد:
      ۰۲۱-۲۲۳۵۴۲۸۲ خط ویژه
      دفتر شریعتی:
      ۰۲۱-۸۸۴۲۲۴۹۵ خط ویژه

  • نجمه , مارس 25, 2016 @ 1:14 ق.ظ

    سلام دختر۴ساله ام وقی که شرایط طبق خواستهاش نباشه خیلی عصبانی میشه و به خودش فشار میاره مثلا وقتی بچه ای از فامیل که بهش میگه بیا بازی کنیم باهاش بازی نکنه یا کسی به حرفش گوش نده زود ناراحت میشه یا گریه میکنه که چرا اون بچه با من بازی نمیکنه یا با زدن و هل دادن عصبانیتش رو خالی میکنه و اگر کسی هم تو اون شرایط دعواش کنه جیغ میزنه و فشار زیادی رو تحمل میکنه ،تو خونه با من خیلی خوبه اما اگه دعواش کنیم خیلی ناراحت میشه و نمی تونه تحمل کنه و من الان باردار هستم خودش از اینذ مسله خیلی خوشحاله و حتی حواسش به شرایط من هم هست حالا باید چه رفتاری باهاش بکنم که بهتر بشه و با وجود اومدن بچه بعدی دچار مشکل نشه

    • راهنما , مارس 26, 2016 @ 11:48 ق.ظ

      بازیگوشی کردن کودک نوعی جلب توجه والدین و تقاضای محبت بیشتر است.در این گروه سنی (به ویژه دو تا چهار سالگی) ، کودکان مقاومت و لجبازی بیشتری نشان می دهند.اگر انتظارات والدین از کودکان منطقی باشد و وظایف ساده و آسانی برای آنان تعیین کنند، آنها نیز همکاری می‌کنند و رفتاری مطلوب نشان می‌دهند. کودکان برای کنارآمدن با دیگران به قوانین ساده و روشن نیازمند هستند. نباید از کودکان بخواهیم که هر آنچه می‌گوییم انجام دهند. کودکان در سنین پیش‌دبستانی دوست دارند خودشان تصمیم بگیرند، انتخاب کنند و درکارهای مربوط به خود مستقل باشند. بنابراین تنها در مواردی کودک، لجباز به شمار می‌آید که بیش از نصف دستورات والدین را انجام ندهد. چرا کودکان لجباز می‌شوند؟ وقتی کودکان درخواستی دارند یا والدین آنها را مجبور به انجام عملی بر خلاف میلشان می‌کنند لجباز می‌شوند. گاهی توجه زیاد والدین به رفتارهای نامناسب کودکان سبب می‌شود که رفتارهای نادرست آنان تقویت شود طوریکه کودکان به دلیل آوردن، جروبحث کردن، نق زدن، مجادله کردن و درخواست‌های مکرر متوسل می‌شوند. گاهی نیز علت لجبازی کودکان این است که والدین در برابر لجبازی‌های آنها رفتار ثابتی ندارند. مثلا یک روز هیچ عکس‌العملی در برابر لجبازی نشان نمی‌دهند و روز دیگر از آنها می‌خواهند مطابق با خواسته آنها رفتار کنند. اگر همیشه با کودکان رفتار ثابتی داشته باشیم کمتر لجبازی می‌کنند. نحوه دستوردادن والدین نیز بسیار موثر است اگر والدین زیاد دستور بدهند، کودکان خسته می‌شوند و از انجام دستورات خودداری می‌کنند. گاه، کودکان برای آن دستور را اجرا نمی‌کنند چون کسی به آنها یاد نداده است چگونه آن کار را انجام دهند. مثلا کودک طرزاستفاده از قاشق و چنگال را نیاموخته است اما والدین توقع دارند آداب صحیح غذاخوردن را رعایت کند. در مورد دستوراتی که به کودک می‌دهید، فکر کنید. قوانین را مستقیم و واضح بیان کنید و به آنها در زمینه رعایت این قوانین کمک کنید. با کودک صمیمی ‌شوید و به او توجه کنید. در کنار او بنشینید وبه چشم‌هایش نگاه کنید، نام او را به زبان بیاورید و او را به انجام کار تشویق کنید. کارهایی را که از کودک انتظار دارید به اوبگویید. در خواست‌های خود را به طور واضح و روشن بیان کنید. به کودکان خود برای همکاری فرصت کافی بدهید. در صورت انجام دستور از او تشکر کنید. اگر می‌خواهید کار جدیدی مثل آماده شدن برای خواب را به کودکتان یاد دهید، یک بار توضیح دهید، پنج دقیقه صبر کنید سپس خواسته خود را یک بار دیگر تکرار کنید. اگر می‌خواهید کودک از انجام کار خاصی خودداری کند، باید از تکرار مرتب آن اجتناب کنید. دلایل منطقی بیاورید. اگر کودک ظرف پنج دقیقه کار مورد نظر را انجام نداد از دلایل متناسب با موقعیت استفاده کنید. درصورتی‌که کودک باز هم دستور شما را انجام نداد و در همان موقع مشغول فعالیت خاصی مانند تماشای تلویزیون یا بازی خود بود، فعالیت او را قطع کنید (تلویزیون را خاموش کنید یا اسباب بازی را بردارید) و به کودک در مورد دلیل انجام این کار توضیح دهید. برای حذف یک فعالیت (ندیدن تلویزیون) پنج تا ده دقیقه کافی است. از شکایت، اعتراض و بحث با کودک خودداری کنید. کودک را به فعالیت قبلی باز گردانید. درصورتی‌که زمان مورد نظر برای اصلاح رفتار کودک به اتمام رسید اجازه فعالیت دوباره را داده یا اسباب بازی را به کودک بدهید. اگر بعد ازشروع دوباره فعالیت یا برگرداندن اسباب بازی، لجبازی ادامه داشت دلایل منطقی خود را تکرار کنید و به او فرصت طولانی تر بدهید (مثلا بقیه روز ) یا از” روش ساکت کردن کودک” استفاده کنید. در صورت لزوم از “روش ساکت کردن یا محروم کردن” استفاده کنید. گاهی اوقات می‌خواهید کودک کار جدیدی را شروع کند درحالی‌که او به راحتی آن را نمی‌پذیرد مثلا می‌خواهید کودک در ساعت معینی بخوابد درحالی‌که دیگر افراد خانواده بیدار هستند. در صورت ادامه مشکل رفتاری کودک، به او توجه نکنید. او را روی صندلی دور از دیگر افراد خانواده بنشانید و به او بگویید” برای دو دقیقه باید ساکت بنشینی” و دیگر به او توجه نکنید. اگر کودک ساکت ننشست از محروم کردن استفاده کنید و به او بگویید چون دو دقیقه ساکت ننشستی به همین دلیل تو را از … محروم می‌کنم. محروم کردن یعنی حذف کردن فعالیت خاصی که در آن زمان کودک انجام می‌دهد (مثلا بازی کردن با اسباب بازی یا تماشای تلویزیون). او را به یک اتاق دیگر (غیر از اتاق خودش ) بفرستید و با در نظر گرفتن سن کودک، بین سه الی هشت دقیقه اجازه ندهید از اتاق خارج شود. اگر در این مدت کودک ناراحت یا عصبانی شد به او توجهی نکنید و در صورتی که از اتاق خارج شد او را به اتاق برگردانید. کودک را به جای قبلی برگردانید. درصورتی‌که بعد از اتمام زمان مورد نظر کودک دستورات شما را انجام داد، او را تشویق کنید. در صورت سرپیچی او از روش “ساکت کردن یا محروم کردن” استفاده کنید و تا زمانی که کودک شما به رفتار جدید عمل نکرده است، روش‌های قبلی را تکرار کنید. برای آنکه کودک مستقل شود به او حق انتخاب دهید. لازم نیست تمام قوانین و دستورات را برای کودک توضیح دهید. زیرا منجر به بحث کردن کودک با شما خواهد بود. با کودک صمیمی‌ باشید، به او توجه کنید و به طور مستقیم و آشکار از او درخواست کنید. کودک را به دلیل رفتار خوب، تشویق کنید. زمانی که کودک لجبازی می‌کند، سریع عکس العمل نشان دهید. از راهکارهای مختلف مانند ارایه دلایل منطقی و روش ” ساکت کردن و محروم کردن” استفاده کنید. قاطعیت شما در مقابل فرزندتان و نوع رفتار شما تاثیر مستقیمی بر رفتار او دارد و خوب است که با مراجعه به روانشناس کودک نوع رفتارهای شما بیشتر بررسی شده و راهکارهای مناسب تری دریافت کنید.

      در این مورد میتونید با متخصصین کانون مشاوران ایران، مشاوره تلفنی/تخصصی داشته باشید
      دفتر قیطریه:
      ۰۲۱-۲۲۶۸۹۵۵۸ خط ویژه
      دفتر سعادت آباد:
      ۰۲۱-۲۲۳۵۴۲۸۲ خط ویژه
      دفتر شریعتی:
      ۰۲۱-۸۸۴۲۲۴۹۵ خط ویژه

  • پريناز , مارس 27, 2016 @ 9:00 ب.ظ

    سلام و خسته نباشی برادر زاده دو ساله ای دارم که در تصادف مادر خود را از دست داد وچون هنگام تصادف همراه مادرش بوده تمام صحنه ها رو بعد ۶ماه بازگو میکند که چطوری مادرش فوت کرده الان نگهداریش با مادربزرگش میباشد که از ترس از دست دادنش بسیار به او وابسته شده و جداییش امکان پذیر نیست و از رو به رو شدن با بچه های همسن خودش اجتناب میکند لطفا ما رو راهنمایی کنید ممنون

    • راهنما , مارس 27, 2016 @ 9:35 ب.ظ

      در این مورد حتما ” با متخصصین کانون مشاوران ایران، مشاوره تلفنی/تخصصی داشته باشید
      دفتر قیطریه:
      ۰۲۱-۲۲۶۸۹۵۵۸ خط ویژه
      دفتر سعادت آباد:
      ۰۲۱-۲۲۳۵۴۲۸۲ خط ویژه
      دفتر شریعتی:
      ۰۲۱-۸۸۴۲۲۴۹۵ خط ویژه

  • آرزو , آوریل 4, 2016 @ 8:51 ق.ظ

    باسلام و خسته نباشید پسر سه سال نیمه ای دارم که باسن خیلی حساس هست و یه حرفی زد که من دهانم باز موند به من گفت دایی منو برده تو اتاق و شلوارمودر آورده ودست به باسنم زده و من از این قضیه مطمن هستم که همچین اتفاقی نیافته و از خودش گفته واقعا نمیدونم چیکار کنم لطفا راهنماییم کنید

    • راهنما , آوریل 5, 2016 @ 10:50 ق.ظ

      در این موارد سعی نکنید با حساسیت نشون دادن تحریکش کنید
      اولین رفتار غلط والدین مسئله مهم «دستشویی رفتن کودکان» است، کودکان تا قبل از سه سال کنترل کاملی بر روی ادرار و مدفوعشان ندارند و چون این مسئله دردسرهای زیادی برای والدین درست می‌کند گاهی بچه‌ها را مجبور می‌کنند که خیلی زودتر از موقع مناسب و طبیعی خودشان را کنترل کنند و این وادارکردن منشا خیلی از مشکلات جنسی در بزرگسالی آنها مانند تنفر از مسائل جنسی می‌شود.

      بنابراین مجبور کردن کودکان برای دستشویی رفتن وقتی آنها تمایلی به این کار ندارند، مخصوصا در پسربچه‌ها باعث به وجود آمدن اختلال‌های جنسی در آینده می‌شود.

      دومین رفتار غلط والدین موضوع «تنبیه کردن کودکان» است. تنبیه کردن کودکان و ضربه زدن به اندام‌های جنسی‌شان مخصوصا ضربه به پشت آنها باعث تحریک جنسی آنها می‌شود و آنها به انجام دادن کارهای بدی که باعث تنبیه‌شان می‌شود راغب‌تر می‌شوند و همین مسئله باعث اختلال شناختی در رفتارهای جنسی‌شان در بزرگسالی می‌شود.

      به گزارش ایسنا، انجام برخی از معاینات و به کار بردن تجهیزات پزشکی برای بچه‌ها باید با ملایمت و مراقبت شدیدی همراه باشد چرا که اگر در خلال این معاینات آسیبی به کودک برسد، برایش دردناک باشد یا خشونتی به کار رود و او را بترساند باعث می‌شود تا در دوران بلوغ و در آینده از مسائل جنسی بترسد.

      «آموزش و پاسخ به مسائل جنسی کودک» چهارمین رفتاری است که می‌تواند در بزرگسالی کودک سبب ایجاد مشکلات جنسی شود. کودکان وقتی قدرت لمس و حرکت پیدا می‌کنند بدن خودشان را لمس کرده و کشف‌های تازه‌ای از خودشان می‌کنند پس آنها با این مسایل غریبه نیستند.

      بنابراین باید در دوران کودکی به مسایل جنسی به چشم تابو، راز و حرف‌های ناگفتنی نگاه نکنیم و این نگاه را به کودکمان انتقال ندهیم تا آنها با مطرح کردن سوالها و مشکلات جنسی‌شان احساس شرم نکنند و این مسئله زمینه ساز مشکلات و اختلالات جنسی در آنها نشود.

      به گزارش ایسنا، «پرهیز از بوسیدن و نوازش» از جمله مسائلی است که سبب ایجاد کمبودهای عاطفی در کودکان می‌شود. بچه‌ها با بوسیده شدن توسط والدین و در آغوش گرفته شدن توسط آنها حس بسیار خوشایندی پیدا می‌کنند و عشق و محبت در وجود آنها شکل می‌گیرد، اما والدینی که به دلایل مختلف مثل ترس از به وجود آمدن مشکلات اخلاقی، کودکشان را از این نعمت محروم می‌کنند باعث ایجاد مشکل در کودکان و زندگی آینده و ارتباط‌های زناشویی آنها می‌شوند.

  • شیدا , آوریل 5, 2016 @ 3:32 ب.ظ

    باسلام دختر ۶ساله ای دارم که در انجام کارها ش بسیا ارام وریلکس است بخاطر همین در پیش دبستانی به مشکل برخورده, اکثرا عقب میمونه.هوش بسیار بالایی داره کاملا خوندن بلده وخودش یادگرفته.برای کارهاش زمان میذارم, تهدیدمیکنم, تشویق میکنم فایده نداشته اگر هم داشته خیلی زود فراموش میکنه
    ممنون میشم کمکم کنید آخه من خیلی عصبی شدم وزود ازکوره درمیرم

    • راهنما , آوریل 6, 2016 @ 10:35 ق.ظ

      در این مورد میتونید با متخصصین کانون مشاوران ایران، مشاوره تلفنی/تخصصی داشته باشید
      دفتر قیطریه:
      ۰۲۱-۲۲۶۸۹۵۵۸ خط ویژه
      دفتر سعادت آباد:
      ۰۲۱-۲۲۳۵۴۲۸۲ خط ویژه
      دفتر شریعتی:
      ۰۲۱-۸۸۴۲۲۴۹۵ خط ویژه

  • نوشین , آوریل 5, 2016 @ 10:06 ب.ظ

    سلام
    پسری سه ساله و نیمه دارم که یکسالی میشه اتاقشو جدا کردیم و تاکنون بدون هیچ مشکلی تنها تو اتاقش خوابیده. اخیرا تمایل داره پیش ما بخوابه و ما هردفعه به نوعی متقاعدش کردیم که باید جدا بخوابه. سوال من اینه اگه یه روزی ازم بپرسه که چرا اتاق مامان و بابا یکیه، چی جوابشو بدم؟
    باتشکر

    • راهنما , آوریل 6, 2016 @ 10:59 ق.ظ

      کودکان تفاوت های جنسی را امری مسلم نمی دانند. تفاوت های جنسی راز مهمی برای آنان به حساب می آید و آنها ترس و توضیحاتی خیالی در مورد تفاوت های جنسی در ذهنشان پرورش می دهند.
      وقتی کودک در می یابد که بین پسرها و دخترها تفاوت های آناتومیکی وجود دارد، فرصت خوبی است برای تاکید روی تفاوت ها، نه کاستن از آن تفاوت ها، پیام ها در مورد تفاوت های جنسی باید آشکار و قطعی باشد تا از اغتشاش فکری کودک که ممکن است در شناخت هویت جنسی اش پیش آید، جلوگیری شود.

      رفتار جنسی خود والدین:
      تربیت جنسی کودکان از طرز برخورد والدین با مسایل جنسی خودشان شروع می شود. آیا آنها بیزاری خاصی از ارتباط با جنس مخالف دارند، یا اینکه آنرا ارج می نهند؟ احساسات بر زبان نیامده والدین هر چه باشد، به کودکان انتقال خواهد یافت. به همین دلیل به سختی می توانیم به طور دقیق به والدین بگوییم که به سوالات جنسی کودکان چه پاسخی بدهند. در وهله نخست، اغتشاش فکری والدین در زمینه مسایل جنسی باید شناخته شود و نگرانی ها و شرمساری آنها نیز اصلاح پذیرد و اعتدال یابد.

      شروع احساسات جنسی:
      از دیدگاه نظریه های روان شناسی از آغاز تولد، کودکان آماده احساس لذات جنسی هستند و از آغاز تولد، رفتارهای جنسی آنها وارد مرحله شکل گیری می شود. لذتی که کودک از جسم خود می برد. هر چند که شباهتی به لذت یک فرد بالغ ندارد، ولی در اصل لذت جنسی است. کودک به محض اینکه توانایی بدنی پیدا می کند، در جسم خود به اکتشاف می پردازد. دست های خود را به کار می اندازد و اعضای بدنش را لمس می کند، و وقتی کسی او را لمس می کند، غلغلک می دهد و نوازش می کند، لذت می برد. این لمس کردن ها و نوازش ها بخشی از آموزش جنسی کودک به حساب می آیند. از طریق همین هاست که کودک دریافت عشق و محبت را می آموزد.

      در سال های نخست کودکی، دهان کودک همان آینه اصلی است که دنیا را برای او منعکس می کند. پس باید بگذارید که این انعکاس، انعکاسی لذت بخش باشد.

      زمانی به مادران هشدار می دادند که کودکانشان را نوازش نکنند و به بازی با آنها نپردازند، تا مبادا باعث تباه شدن اخلاق و رفتار آنها بشوند. با این وجود مادران فطرتاً می دانند که بازی نکردن با کودک است که اخلاق و رفتار او را تباه می کند. اکنون ما می دانیم که کودک به مقدار زیادی لمس کردن محبت آمیز و مراقبت با نوازش نیاز دارد. اما در انتخاب نقاطی برای نوازش باید دقت کنیم تا تحریک آمیز نباشد. وقتی کودک با خبر می شود که از دهانش لذت فوق العاده ای به دست می آورد، هر چیزی را که پیدا می کند به دهانش می برد. مکیدن، جویدن و گاز زدن چیزهایی که حتی غیرقابل خوردن هستند، لذات خوشایندی به همراه دارد. از این لذات دهانی نبایستی جلوگیری به عمل آورد، فقط باید تنظیمشان کرد. ما باید مراقب باشیم تا آنچه وارد دهان کودک می شود بهداشتی و تمیز باشد، برخی از کودکان تمام لذات را در خوردن کسب می کنند، برخی دیگر از آنها برای تکمیل این لذات به مکیدن نیاز دارند که کودک را باید در این مورد آزاد گذاشت.

      وقتی کودک نیاز به مکیدن خود را برآورده نمی سازد، این نیازها از بین نمی روند، بلکه به صورت های منفور، ضعیف تر و یا قوی تر خودشان را نشان می دهند. نوزاد شاید مکیدن انگشتش را ادامه بدهد و کودک مکیدن مداد پاک کنش را، و یک فرد بالغ مکیدن سیگارش را. نوزادان شاید تمام اشیا را به دهان ببرند، کودکان شاید ناخن هایشان را بجوند و بزرگترها شاید از دهان خود برای زدن حرف های نیش دار و زننده استفاده کنند. همه اینها اشکال مختلف یک نوع فرآیند هستند.

      وقتی کودک در می یابد که بین پسرها و دخترها تفاوت های آناتومیکی وجود دارد، فرصت خوبی است برای تاکید روی آنها تفاوت ها، نه کاستن از آنها تفاوت ها، پیام ها در مورد تفاوت های جنسی باید آشکار و قطعی باشد تا از آن اغتشاش فکری کودک که ممکن است در شناختن هویت جنسی اش پیش آید، جلوگیری شود.

      پاسخ به سئوالات کودک در مورد مسایل جنسی
      در پاسخ به سوالات کودکان در این زمینه، ما نباید وسوسه شویم که همه را یکجا تحویل کودک دهیم، یعنی نباید در زمان خیلی کوتاه، زیاد آموزش بدهیم. درعین حال که دلیلی وجود ندارد تا ما نتوانیم سوالات کودکان را صادقانه و بی پرده جواب بدهیم، نیازی هم نیست که برای جواب دادن به این قبیل سوالات، طب زایمان را هم به او آموزش دهیم. بلکه باید سعی نمود جواب ها را در یک یا دو جمله خلاصه کرد . سن مناسب برای آگاه کردن کودک از مسایل جنسی زمانی است که وی سوال بکند. وقتی پسر دو یا سه ساله ای به اندام های تناسلی خود اشاره می کند و با تعجب می پرسد: «این چیست؟» زمان مناسبی است که به او پاسخ دهیم و برای آن نام مشخص و بجایی بگذاریم. وقتی کودک با تعجب می پرسد که بچه از کجا می آید، ما نباید به او بگوییم که بچه از کیف آقا دکتر، از بیمارستان، از سوپرمارکت، از پستخانه، یا از لانه لک لک می آید. ما به او می گوییم: «بچه در جای مخصوصی توی شکم مادر رشد می کند و از آنجا بیرون می آید.» بسته به اینکه پرسش های بعدی کودک چه باشد شاید لازم شود و شاید هم لازم نشود که در این موقع به او بگوییم آنجا اسمش رحم است.

      دو سوال هست که تقریبا همه کودکان زیر هفت سال را گیج می کند (یعنی کودکانی را که هنوز به مدرسه نمی روند). این دو سوال عبارتند از: ۱- بچه چگونه خلق می شود؟ ۲- بچه چگونه به دنیا می آید؟

      توصیه می شود که تفسیر کودک از آفرینش و جای وطن نوزاد را بشنویم، و آنگاه تفسیر خودمان را ارائه دهیم.توضیح ما باید از واقعیت دور نباشد، اما لازم نیست که توضیح کاملی هم درباره یک ارتباط جنسی به او بدهیم: «وقتی پدر و مادر می خواهند که بچه ای داشته باشند، سلولی از بدن پدر به سلولی در بدن مادر می پیوندد، و آن وقت رشد بچه شروع می شود. وقتی بچه به اندازه کافی بزرگ شد از شکم مادر بیرون می آید».

      لذا سن کنجکاوی های جنسی را باید شناخت و با بهانه های مختلف از تنها ماندن و وارسی های آنها به بدن یکدیگر جلوگیری نمود .

      سوال بعدی کودک شاید همان چیزی باشد که مایه وحشت والدین است: «سلول پدر چطور وارد بدن مادر می شود؟» باردیگر، ابتدا باید از کودک سوال کنیم که او این واقعه را چگونه تفسیر می کند. احتمالا با نظریه های جالب کودک مواجه خواهیم شد: بابا دانه را در شکم مادر می کارد، خانم دکتر دانه ای را با جراحی می کارد درون شکم مامان.

      سوال بعدی که ممکن است از ذهن کودک خارج شود، این است که : «تو و بابا چه وقت قصد دارید بچه درست کنید؟»،برای این سوال برخلاف تصور ما، جوابی ساده کافی خواهد بود: «مادرها و پدرها به یکدیگر عشق می ورزند و می خواهند بچه ای داشته باشند تا به او هم عشق بورزند.» .

      برخی از پسر بچه ها آرزو می کنند که پدرها هم می توانستند بچه دارشوند. آنها می پرسند : « چرا پدر بچه بدنیا نمی آورد ؟» درپاسخ به این سوال توضیح می دهیم که در بدن یک زن جایی به اسم رحم وجود دارد و بچه می تواند درآن رشد کند. بدن مردها آنرا ندارد. کودک خواهد پرسید :« چرا؟» درپاسخ خواهیم گفت :« برای اینکه بدن زن ها و مردها متفاوت آفریده شده است.» مطلوب است که به پسرها اطمینان بدهیم که بچه ها به یک پدرهم احتیاج دارند تا آنها را دوست بدارد.

      بازی های مخفیانه جنسی چه ایرادی دارد؟
      کودکان را نباید شرمسار یا سرزنش کرد. از طرفی دیگر، نباید پوزشی بی زحمت و یا بهانه ای غلط برای آنها فراهم کرد، مثلاً بهانه ای از این قبیل: «فکر نمی کنید هوا برای قدم زدن با بدن لخت خیلی سرد باشد؟»

      اگر چه رفتار مورد پسندی انجام نشده بدون تهدید باید به طور آشکار به کودک گفت: «شما داشتید لباس های همدیگر را در می آوردید. این کار قدغن است، اگر تو سئوالی در این زمینه داری از ما سوال کن تا کمکت کنیم که بفهمی . اما نباید لباس های همدیگر را در آورید.» رفتار ملایم ما این امکان را فراهم می کند که بدون آسیب رساندن به کودک تجربیات جنسی او را محدود کنیم. و البته باید با نظارتی دقیق و غیر مستقیم رفتار های بعدی او را کنترل نماییم . لذا سن کنجکاوی های جنسی را که شاید به سنین قبل یا آغازین مدرسه بر میگردد ،باید شناخت و با بهانه های مختلف از تنها ماندن و وارسی های آنها به بدن یکدیگر جلوگیری نمود

  • مرضیه , آوریل 8, 2016 @ 10:22 ب.ظ

    باسلام خدمت شما پسری دارم ۷ ساله ونیم که شبها کنار خودم روی تخت میخوابه و اصلا قادر به جدا خوابیدن روی تخت و اتاق خودش نیست خودم هم بشدت وابسته شدم میخواستم ببینم برای جداییش چه اقدامی کنم؟

    • راهنما , آوریل 8, 2016 @ 11:28 ب.ظ

      آیا خواباندن کودک در اتاق والدین کار صحیحی است؟
      به طور کلی در یک سال اول بهتر است شیرخواران در معرض دید والدین باشند. به همین دلیل توصیه می‌کنیم حتی اگر اتاق جدایی برای فرزند در نظر گرفته می‌شود، در معرض دید والدین باشد. از آنجا که این امکان معمولا وجود ندارد، بهتر است در یک سال اول شیرخوار در اتاق والدین‌ اما در تخت جدا خوابانده شود.

      چرا تا این حد به در معرض دید بودن شیرخوار در سال اول تاکید دارید؟
      به دلیل اینکه احتمال نشانگان مرگ ناگهانی شیرخواران که علت دقیق آن کاملا مشخص نشده است، وجود دارد. حضور کودک در کنار والدین، به مادر و پدر امکان می‌دهد که تنفس و وضعیت خوابیدنش را هنگام خواب بررسی کنند.

      آیا بعد از یک سالگی باید اتاق خواب کودک را جدا کرد؟
      بعد از یک سال، به خصوص در مورد کودکانی که شیر مادر نمی‌خورند، بهتر است جای خواب آنها را جدا کرد اما در مورد شیرخواران شیر مادرخوار، ممکن است جداکردن فرزند از مادر هنگام خواب کار راحتی نباشد زیرا مادر مجبور می‌شود با هر بار گریه کودک، بلند شود و او را به تخت خود بیاورد یا در کنار تختش بنشیند و او را تغذیه کند و دوباره به تخت بازگرداند. اگر مادری بتواند این زحمت را بپذیرد، بهتر است از پایان سال اول محل خواب شیرخوار جدا شود.استثنائا در مورد کودکان شیر مادرخوار، حداکثر زمانی که شیرخوار می‌تواند در اتاق خواب والدین بخوابد، تا دوسالگی است اما در این صورت هم باید محل خواب و تختخواب شیرخوار جدا باشد.

      پس یک کودک دو ساله به هیچ‌‌وجه نباید اجازه داشته باشد که در تخت یا اتاق والدین بخوابد؟
      بله. بعد از دو سالگی به طور منطقی و علمی، توجیهی برای خواباندن فرزند در کنار والدین وجود ندارد اما گاهی وابستگی مادر به فرزند شدید است و نمی‌تواند او را از خود جدا کند زیرا در آغوش گرفتن فرزند به او احساس آرامش و اطمینان می‌دهد و دوست دارد تا سال‌ها فرزندش در کنارش باشد. در این حالت لازم است با مادر صحبت شود و هر چه سریع‌تر جدایی صورت بگیرد. در اغلب موارد جدایی به دلیل وابستگی شدید مادر به فرزند انجام نمی‌شود، ولی به هر حال مادری هم که از لحاظ عاطفی توجه و محبت کافی به فرزندش دارد، می‌تواند در پایان دو سالگی محل خواب فرزندش را جدا کند.

      معمولا والدین کودک را کنار خودشان می‌خوابانند و بعد او را به تخت و اتاق خود منتقل می‌کنند. چه کنیم که کودک خودش خوابیدن را بیاموزد؟
      بهترین راه این است که فرزندمان را عادت دهیم خودش در تختش تنها بخوابد. اینکه او را بخوابانیم و بعد در تخت بگذاریم، کار صحیحی نیست. باید از ابتدا فرزند را به‌طوری بار بیاوریم که بداند در مورد این مساله جدی و قاطع هستیم. البته مادر می‌تواند تا زمانی که کودک به خواب رود در اتاق او بماند. عادت‌های دیگر مانند خواباندن در بغل یا روی پا یا در اختیار گذاشتن قسمتی از مو یا بدن مادر در دست کودک تا زمانی که به خواب برود، صحیح نیست. در مورد کودکی که چنین عادتی پیدا کرده، بهتر است مادر عروسک پشمالو در اختیارش قرار دهد تا کودک عادت کند عروسک یا بالشش را بغل بگیرد تا به خواب برود. وقتی این عادت از بین رفت، به راحتی با بردن کودک به اتاقش و ماندن مادر در کنار او، به خواب می‌رود.

      آیا مادر می‌تواند کنار فرزندش در اتاق او بخوابد تا به خواب برود؟
      خیر. مادر نباید به تخت کودک برود یا در اتاق او روی زمین بخوابد زیرا این کارها هم تفاوتی با خوابیدن کودک در اتاق والدین ندارد. باید کودک حس کند مادر حضور دارد ولی این حضور به معنی خوابیدن کنار او نیست. مادر می‌تواند برای فرزندش کتاب بخواند یا قصه بگوید تا کودک در حالی که عروسک به بغل دارد، به خواب برود.

      اگر مادری کودکش را تا حداکثر دو سالگی از خود جدا نکرد و کودک به خوابیدن کنار مادر عادت داشت، چطور می‌توان این عادت را در او از بین برد؟
      در مورد کودکان سه سال به بالا خیلی خوب است که از جدول ستاره استفاده کنیم. یعنی به کودکمان بگوییم هر روز صبح که بلند می‌شوی اگر در تختخوابت بودی، یک برچسب جایزه می‌گیری و مثلا هر سه برچسب یک جایزه بزرگ‌ دارد. استفاده از روش‌های تشویقی در این مورد مؤثر هستند.

      آیا جدا کردجدا کردن اتاق کودکانن اتاق کودکان ضروری است؟
      جدا کردن اتاق کودک از والدین، یکی از مسائلی است که باعث نگرانی والدین می شود. ترس از مشکلاتی که ممکن است برای کودک پیش بیاید یکی از دلایلی است که والدین مخصوصا مادران را در جدا کردن اتاق کودکشان دچار تردید می کند. بسیاری از والدین از خود می پرسند به راستی جدا کردن اتاق نوزاد الزامی است. از چند سالگی نوزاد می تواند در اتاق خود بخوابد. در این زمینه اختلاف نظرهای بسیاری میان روانشناسان وجود دارد. یکی از نتایج منفی جدا نکردن اتاق کودک از والدین،وابسته شدن بیش از حد کودک به والدین است.احتمال دارد این کودکان در آینده برای رفتن به مهدکودک و یا مدرسه با مشکل مواجه شده و رشد شخصیت در آنها به کندی صورت گیرد.

      بطور کلی نوزاد بهتر است در سال اول زندگی خود،در اتاق والدین اما در تخت خواب جداگانه بخوابد. این در حالی است که بعضی از روانشناسان دیگر معتقد هستند، والدین پس از ۶ ماه اول می توانند نوزاد را در اتاق خودش بخوابانند. ۶ ماه و یا ۱ سال اول زندگی زمان بسیار حساسی برای نوزادان است. این به آن علت است که نوزادان در اولین سال از زندگی خود با مسائلی از قبیل مشکلات تنفسی و یا مرگ ناگهانی روبرو باشد. بسیاری از مادران به علت وابستگی شدید به کودک ترجیح می دهند تا کودک خود را سالها در کنار خود بخوابانند. والدین باید بدانند، هرچه سن کودکان برای جدا کردن محل خواب پایین تر باشد،انجام این کار راحت تر است.

      سعی کنید کودک را آموزش دهید تا خودش در تخت خوابش تنها بخوابد. بعضی از والدین ابتدا کودک را در تخت خواب خود می خوابانند و زمانی که کودک به خواب رفت او را به تخت خودش انتقال می دهند. این کار صحیح نیست. برای اینکه بعد از یک سالگی بتوانید اتاق خواب کودک را از اتاق خود مجزا کنید بهتر است مادر یا پدر در اتاق خواب کودک تا زمانی که اوبه خواب می رود حضور داشته باشند. اگر احساس می کنید کودک شما از تنها خوابیدن در اتاقش واهمه دارد، فضای اتاق را خیلی تاریک نکنید. معمولاً عروسکهای پشمالو به کودک احساس آرامش می دهد بنابراین کودک را عادت دهید تا در هنگام خواب یکی از عروسکهای خود را در آغوش گرفته و در حالیکه برای او یک قصه می خوانید به خواب برود.

      جدا کردن اتاق کودک در سنین بالا
      چنانچه می خواهید اتاق کودک را در سنین بالاتر جدا کنید، این کار را به شکل مرحله ای انجام دهید. البته اگر کودک در برابر این عمل شما از خود استقامت نشان می دهد ابتدا تخت او را در اتاق خود قرار دهید سپس فاصله تخت او را از تخت خود دور کنید و به تدریج آن را به اتاق خودش انتقال دهید. راه دیگری که پیشنهاد می شود تشویق کردن کودک است.تزئین اتاق و یا دادن جایزه به کودک یکی از این موارد است.به کودک خود وعده بدهید هر روز صبح که از خواب بلند می شود اگر در تخت خواب خودش باشد یک هدیه دریافت می کند. زمانی که کودک به خوابیدن در تخت خواب والدینش تمایل نشان می دهد مادر نباید این اجازه را به او داده و تلاش کند با استفاده از سرگرمیهای مختلف مثلاً خواندن شعر و یا تعریف کردن داستان مورد علاقه کودک، او را به اتاق خودش برگرداند.

  • نجمه , آوریل 9, 2016 @ 6:28 ق.ظ

    سلام پسری دارم پنج ساله که مدتیه از تنهایی میترسه طوری که تو اتاقش به تنهایی نمیره،به دستشویی به تنهایی نمیره،کارهایی ازاین قبیل خواستم راهنماییم کنید که بااین ترسش چکاری باید انجام بدیم

    • راهنما , آوریل 9, 2016 @ 11:30 ق.ظ

      تربیت کاملاً آزاد کودک بدین معنی که انجام همه کار و همه چیز برایش مجاز باشد، زمینه شکلگیری شخصیت بیمارگونه و توام با اختلالات متعدد را میسازد و از طرف دیگر تربیت مستبدانه که سختگیریهای متعددی را در راه خلاقیت و فعالیت آزاد کودک اعمال میدارد میتواند موجب واپسروی (بازگشت به مراحل قبلی در کودکی) در رشد شخصیت کودک گردد. پس به صراحت میتوان گفت نقش تربیت و شیوههای فرزندپروری در رشد و شخصیت کودک بسیار حائز اهمیت است.

      ترسهای نابهنجار کودک
      این نوع ترسها را در زمره اختلالات اضطرابی دستهبندی میکنند.
      در این قسمت به ذکر و شرح چند مورد مهم و شایع از این نوع ترسها میپردازم.

      ۱- ترس از صداهای نابهنجار :
      این نوع ترس از بدو تولد در نوزاد دیده میشود و میتواند به طریق شرطی شدن و تعمیم یافتن جنبه مرضی به خود بگیرد. مثال آن ترس کودکی به نام آلبرت است که در یازده سالگی بدون هیچ گونه ترسی با موش بازی میکرده است. برای اینکه آلبرت را بترسانند هر بار که برای بازی به موش نزدیک میشد صدای ناهنجاری ایجاد میکردند. بعد از مدتی آلبرت نسبت به صدا شرطی شد و از موش میترسید. ترس آلبرت تعمیمیافته و حتی در سنین بالاتر از پالتو پوست مادرش و نظایر آن نیز واهمه داشت.

      ۲- ترس به علت تعمیم :
      کودک بعد از رفتن برای واکسیناسیون و در هنگام واکسن زدن چون فردی که روپوش سفید به تن داشته برای او درد و ناراحتی ایجاد کرده است زین پس هر جا که روپوش سفید را میبیند شروع به گریه میکند و ترس در او ایجاد میشود. (هر دو ترس گفته شده عنصر شرطیسازی را همراه دارد، اما بهخاطر داشته باشید در مثال اول مهم ترس کودک از صداهای نابهنجاراست.)

      ۳- ترس به علت تقلید :
      : یکی از انواع شایع ترس مرضی است. کودک خطر را احساس میکند در حالی که خطری وجود ندارد. منشاء این نوع ترس غالباً برادر یا خواهر بزرگتر یا اعضای خانواده است. کودک با خود فکر میکند حتماً علتی دارد که دیگران از رعد و برق، تاریکی و حیوانات میترسند لذا او هم به تقلید از دیگران میترسد. (مادری کودکش را که از رعد و برق میترسید نزد روانپزشک میبرد و در مصاحبه میگوید: فکر میکنم این یک ترس عادی باشد چون من هم از رعد و برق میترسم.)

      ۴- ترس به علت تنبیه :
      کودک را در تاریکی حبس میکنند و یا او را به حبس در تاریکی تهدید میکنند. چون تاریکی وسیلهای برای تنبیه به شمار میرود ابتدا کودک را میترساند و چون کودک به تنهایی در تاریکی ماند کمکم از تنهایی نیز میترسد و به هر جا که میرود حتماً باید کسی همراهش باشد.

      ۵- ترس به علت تجربه قبلی :
      ترس ممکن است بر اثر تجربه قبلی باشد. کودکی که شاهد تصادف اتومبیل پدرش بر اثر بیاحتیاطی فرد دیگری بوده به علت شرطی شدن ممکن است از سوار شدن به اتومبیل بترسد.

      کودکی که قبل از خوابیدن فیلمهای نامتناسب با سنّش را میبیند ممکن است در موقع تاریکی اتاق خوابش صداهای شنیده شده را به آمدن دزدان یا آدمکشها تعبیر کند و کمکم از تاریکی و تنهایی بترسد.

      ۱- ترس از آلوده شدن به کثافت :
      برخی از کودکان از کثیف شدن لباس خود بسیار ترس دارند و حتی اگر قطره آبی بر آن بچکد فکر میکنند که فاجعهای رخ داده است. این حالت همانند هراس است و برای کودک حالت ترس بسیار شدید دارد و نیز در ذهن کودک حالت وسواسگونه نیز دارد.

      ۲- ترس از اشیاء تیز و برنده :
      این نوع ترس در واقع ترسی شدید و وسواسی نسبت به اشیاء نوک تیز مانند قیچی، سوزن، چاقو و … است. در این حالت کودک حتی از نزدیک شدن به این اشیاء دچار وحشت میشود.

      ۳- ترس از مرگ :
      کودکانی که دچار ترس از مردن هستند از این میهراسند که در اثر ابتلا به کسالتهای مختلف، زندگیشان به پایان برسد و لذا درباره مردن مرتباً به نحوی وسواسی صحبت و یا سوال میکنند.

      ۴- ترس از مهد کودک و مدرسه :
      ترس از مدرسه و یا امتناع از رفتن به مدرسه حالتی است که کودک از رفتن به مدرسه امتناع میورزد و در منزل میماند و به اصرار پدر و مادر هم توجهی نمیکند. پافشاری و اصرار پدر و مادر باعث پیدایش علائم عدم تعادل روانی و اختلالات جسمانی میشود.

      این اختلالات معمولاً به صورت دل درد، استفراغ، سر درد، سرگیجه و ضعف ظاهر میشود و غالباً ادامه پیدا میکند. نکته حائز اهمیت در این نوع از ترس، از بین رفتن حالات جسمانی در روزهای تعطیل است و بررسی عدم علل عضوی لازم و ضروری است.

      این نوع ترس اکثراً در روزهای اول ورود به مدرسه، کودکستان یا مهدکودک اتفاق میافتد و در اکثر موارد پس از چند روز از بین میرود. این حالت از ترس بسیار شایع است و به همین دلیل به بررسی علل احتمالی پیدایش آن میپردازیم.

      علت بیماری ممکن است از اشکال تطابق کودک با محیط مدرسه، آموزگار و همشاگردیها باشد یا اینکه اشکالات جسمی موجب ناراحتی او در معاشرت با سایرین شود و یا مسائل مثل ضعف شنوایی یا بینایی باعث ترس از مدرسه باشد. مطالعات نشان دادهاند که در بیشتر موارد علت مربوط به مدرسه نبوده بلکه ترس و اضطراب کودک ناشی از جدا شدن از مادر و تنهایی است و به همین دلیل احساس عدم امنیت میکند.

      بین این کودکان و مادرانشان وابستگی شدیدی وجود دارد. این کودکان در منزل با قدرت، نترس و فعالاند و در محیط خارج برعکس ترسو، غیرفعال و وابسته به والدین خود هستند.

      نبودن عواطف مادری و بخصوص تغییر در رفتار مادر و حق تصورات دوران کودکی مبنی بر اینکه مادر دیگر او را دوست ندارد ممکن است یکی دیگر از علل اصلی امتناع از رفتن به مدرسه باشد.

      ترس، اضطراب و هراس :
      هر ۳ این مفاهیم از یک ریشهاند و تنها در میزان شدت و منبع بهوجود آورنده با هم دارای تفاوت هستند. تمامی ترسهای نابهنجار و یا اختلالات اضطرابی شایع در کودکان که مطرح شد میتواند دارای شدت و ضعف باشد. پس تعیینکننده اینکه آیا این حالت اختلال محسوب میشود یا نه بستگی به شدت آن دارد.

      ترس و دیگر اختلالات :
      کودکان متبلا به ترس غالباً علاوه بر واکنش ترس علائم دیگری نیز از خود ظاهر میسازند. شایعترین آنها عبارتند از اختلال در خواب، پرخاشگری ، ناخن جویدن، شب ادراری و لکنت زبان.

      درمان :
      همانطور که قبلاً اشاره شد بسیاری از ترسها لازمه دوران رشد کودک است و با طی شدن زمان خودش به شرط برخورد سالم محیط به سر خواهد آمد. پس نقش تربیت و اصول فرزندپروری بسیار حائز اهمیت است. برای درمان کودکان مبتلا به اضطراب و هراس نخست باید علت اختلال را برطرف کرد. در معالجه این کودکان باید به کودک توجه شود نه به ترس.

  • لیلی , آوریل 9, 2016 @ 12:20 ب.ظ

    باسلام دوپسر ۷و۱۱ ساله دارم .پسران من باوجود داشتن شرایط اجتماعی خوب ازلحاظ موقعیت خانوادگی وسطح زندگی ، دارای اعتمادبه نفس پایینی درارتباطات اجتماعی هستند ودررویارویی با افراد جدید بسیارخجالت می کشند .مخصوصا پسرکوچکم بیشتر ازارتباطات فرار میکند .لطفاراهنمایی فرمایید.

    • راهنما , آوریل 9, 2016 @ 11:28 ب.ظ

      کودکان خجالتی از اینکه اشتباه کنند یا کاری را غلط انجام دهند، در هراس هستند. آنها معمولا در جمع غریبه‌ها راحت نیستند و مدت زمان زیادی طول می‌کشد تا بتوانند با افراد تازه وارد ارتباط برقرار کنند
      در مورد برخی کودکان برقراری ارتباط با غریبه‌ها آسان است. این کودکان روحیه اجتماعی قوی دارند و بسیار مهربان هستند. این بچه‌ها می‌توانند در بهترین شرایط با کودکان دیگر بازی کنند، بخندند و هر کودکی را که می‌بینند بلافاصله با او ارتباط برقرار کنند.

      معمولا چند دقیقه ای از حضور این کودکان در جمع نمی‌گذرد که همه اسم این بچه ها را یاد می‌گیرند و می‌خواهند با آنها دوست بشوند. و آنقدر این ارتباط زود صمیمی می‌شود که گویی مدتها از دوستی آنها می‌گذرد.

      درست نقطه مقابل این طیف هم وجود دارد که شامل کودکان خجالتی می‌شود. یک کودک خجالتی معمولا یا به پدر یا به مادرش آویزان است یا در شرایطی که به هیچکس نمی‌تواند اعتماد کند در گوشه‌ای تنها نشسته، سرش را پایین انداخته و با هیچکس صحبت نمی‌کند.

      کودکان خجالتی معمولا در انجام هیچ کاری مداخله نمی‌کنند، به ندرت با کسی تماس چشمی پیدا می‌کنند و اگر جرات کنند و حرفی بزنند، درک مطلب و هدف آنها بسیار دشوار است.

      معمولا والدین چنین فرزندانی با شرمساری اعلام می‌کنند که فرزند آنها در منزل اصلا چنین روحیاتی ندارد، حتی گاهی اوقات والدین این کودکان می‌گویند “ما در منزل نمی‌توانیم جلوی پرحرفی‌های اورا بگیریم.

      حتما هم این حرف‌ها درست است زیرا یک کودک خجالتی عمدا نمی‌خواهد رفتاری دوستانه نداشته باشد بلکه به خاطر حضور شخصی جدید یا موقعیتی که تحمل آن برایش آسان نیست، بهتر می‌بیند که خود را درگیر شرایط نکند.

      اما آنچه که نگرانی‌ها را برطرف می‌کند این است که خجالتی بودن در بین بچه‌های پیش از سن مدرسه خیلی عمومیت دارد و با رشد کودک این مشکل کمتر می‌شود. با تمام اینها کارهایی هست که شما می‌توانید با انجام آنها به رفع نگرانی و ترس کودک خجالتی خود کمک کنید.

      نقش بازی کنید

      از طریق نقش بازی کردن و با استفاده از عروسک‌های کودک و به کار گرفتن خود کودک در این نمایش‌ها می‌توانید به نتایج خوبی برسید. مثلا می‌توانید از عروسک یا عروسک‌های خیمه شب بازی در این نمایش‌ها استفاده کنید یا اینکه بدون هیچ وسیله‌ای خودتان به ایفای نقش بپردازید.

      فرزند خود را در شرایط داخل شدن به کلاس قرار دهید و به عملکرد او دقت کنید اینکه چه می‌کند و چه می‌گوید. حالا شرایط را تغییر دهید خود شما نقش کودک خجالتی را بازی کنید و او را در جایگاه مربی کلاس بگذارید که می‌خواهد به کودک خجالتی کمک کند. به شیوه‌ای که کودک شما برای آرام کردن کودک خجالتی نمایش به کار می‌گیرد دقت کنید زیرا می‌تواند حاوی سرنخ‌هایی در مورد علل خجالتی بودن فرزند شما باشد.

      کم رویی خود را به اشتراک بگذارید

      حتما خود شما هم برایتان مواردی پیش آمده که احساس خجالت و کم رویی کرده باشید. در مورد آنها با فرزند خود صحبت کنید. مثلا در مورد اولین روز کارتان یا اولین تجربه کار گروهی خود و از اینکه چندان راحت نبودید و خجالت می‌کشیدید و حتی اینکه حس خجالت شما را عصبی کرده بود، برای او حرف بزنید. و این همدردی شما به او می‌گوید که در این حس کم رویی تنها نیست.

      کودک خجالتی

      علت را بپرسید

      حتما دلیلی دارد که فرزند شما در منزل به یک شیوه عمل می‌کند و دربیرون خانه و در حضوردیگران به شیوه‌ای دیگر. و ممکن است در بیان علت آن مشکل داشته باشد. با چند سوال جستجوگر ممکن است بتوانید به ریشه مشکل برسید.

      آماده کنید، آماده کنید، آماده کنید

      اگر فرزند شما قرار است در یک مهمانی تولد شرکت کند یا هر جای دیگری که ممکن است او در آن شرایط احساس راحتی نکند، شما باید جلوتر از زمان باشید و از صبح آن روز در مورد جایی که قرار است برود،‌کسانی که آنجا حضور دارند و اتفاقاتی که قرار است آنجا بیفتد با وی صحبت کنید. و یک بازی کوچک در باره آن، ممکن است به کودک شما کمک کند که در آن شرایط احساس بهتری داشته باشد.

      در پیدا کردن دوست به او کمک کنید

      برای همه پیدا کردن دوست یک کار راحت و طبیعی به نظر نمی‌رسد به خصوص برای خردسالانی که هنوز مدرسه نمی‌روند، زیرا برای آنان یک فعالیت کاملا جدید است که ممکن است کودک را خیلی درگیر کند. بنا بر این کمی در این کار مداخله کنید. به آرامی در این مسیر گام بردارید. کودک خود را به یکی از هم سن و سالانش معرفی کنید فرقی نمی‌کند که همکلاسی‌اش باشد یا فرزند یکی از همسایگان. اگر احساس کردید آنها با هم راحت هستند و فرزند شما توانست با او بجوشد. از آن کودک دعوت کنید تا برای بازی پیش فرزند شما بیاید. به مرور که فرزند شما توانست با حضور کودکان دیگراحساس راحتی کند، احتمالا می‌تواند در مکان‌های دیگر نیز راحت باشد.

      او را خجالتی خطاب نکنید

      اگر فرزند شما کم‌رو و خجالتی است ( و حتی اگر رفتار او هر روز بدتر می‌شود و در حدی است که کودک شما قادر نیست تماس چشمی با کسی داشته باشد یا به هیچ عنوان نمی‌تواند ارتباط اجتماعی برقرار کند،‌حتما به متخصص روانپزشک اطفال مراجعه کنید) اما هرگز به او برچسب خجالتی نزنید و وی را با این نام خطاب نکنید. زیرا هر چقدر که شما بیشتر راجع به این موضوع صحبت کنید و او را با این عناوین و القاب خطاب کنید، فرزند شما اینگونه برداشت می‌کند که حتما عیب یا مشکل بزرگی دارد. در حالی که اصلا اینطور نیست. خجالتی بودن به هیچ وجه عیب نیست و فقط و فقط بخشی از شخصیت دوران کودکی اوست.

      سال‌های قبل از مدرسه زمانی است که کودک رشد در همه ابعاد اعم از جسمی، احساسی، رفتاری، اجتماعی و … را تجربه می‌کند. و صرف وقت کافی، عشق و آرامش، در حل مسایل معجزه می‌کند.
      در این مورد میتونید با متخصصین کانون مشاوران ایران، مشاوره تلفنی/تخصصی داشته باشید
      ۰۲۱-۲۲۳۵۴۲۸۲

      ۰۲۱-۲۲۶۸۹۵۵۸

  • زهره , آوریل 9, 2016 @ 8:24 ب.ظ

    سلام. پسری دارم دو ساله.از وقتی تونسته رو شکمش غلط بزنه وقتی به اون حالت روی زمین یا روی بالش میخوابه پاهاشو به شدت به حالت شنا تکون میده و رو این کارش خیلی تمرکز میکنه و اگه بلندش کنیم عصبانی میشه وتو این حالتش گاهی دست منو سفت و محکم فشار میده میخواستم ببینم چنین حالتی نگران کننده هست و نیاز به رفتار خاصی از طرف ما داره یا نه

    • راهنما , آوریل 9, 2016 @ 11:41 ب.ظ

      در این مورد میتونید با متخصصین کانون مشاوران ایران، مشاوره تلفنی/تخصصی داشته باشید
      دفتر قیطریه:
      ۰۲۱-۲۲۶۸۹۵۵۸ خط ویژه
      دفتر سعادت آباد:
      ۰۲۱-۲۲۳۵۴۲۸۲ خط ویژه
      دفتر شریعتی:
      ۰۲۱-۸۸۴۲۲۴۹۵ خط ویژه

  • عباس حسنی , آوریل 11, 2016 @ 12:56 ب.ظ

    با سلام و خسته نباشید

    خواهرزاده بنده ۲۵ ماه سن دارد. طی روزهای اخیر به زور از شیر مادر گرفته شده است. در طی یک سال اخیر بسیار پرخاشگر و پر جنب و جوش بوده است.
    آرام و قرار ندارد و مدام بهانه میگیرد و دوست دارد که به بیرون از خانه برده شود.
    از طرفی با معدود کودکان اطرافیان به سختی ارتباط برقرار میکند و با خشونت نیز برخورد میکند.
    از نظر تغذیه هم نسبت به کودکان هم سن و سال، غذای کمتری میخورد و وزن کمتری دارد.
    خواهشمندم راهنمایی فرمایید که به چه متخصصی مراجعه نماییم
    لطفا پاسخ را ایمیل فرمایید
    سپاس

    • راهنما , آوریل 11, 2016 @ 11:11 ب.ظ

      در این مورد حتما ” با متخصصین کانون مشاوران ایران، مشاوره تلفنی/تخصصی داشته باشید
      دفتر قیطریه:
      ۰۲۱-۲۲۶۸۹۵۵۸ خط ویژه
      دفتر سعادت آباد:
      ۰۲۱-۲۲۳۵۴۲۸۲ خط ویژه
      دفتر شریعتی:
      ۰۲۱-۸۸۴۲۲۴۹۵ خط ویژه

  • میترا , آوریل 12, 2016 @ 3:51 ب.ظ

    باسلام پسر ۱۷ ماه ای دارم که از لحاظ حرف زدن خیلی کند است وبجز عمه ،آب ، دد، جیز وعلی کلمه دیگری نمیگوید قبلا ماما وبابا میگفت اما وقتی عمه را یاد گرفت به همه عمه میگوید ضمنا من خودم شاغلم وپسرم پیش مادرشوهرم می ماند که او ناشنواست ونمیتواند با کودکم حرف بزند البته من سعی میکنم وقتی منزل هستم مدام با او تمرین کنم اما او علاقه ای نشان نمی دهد بعضی وقتا به حرفم گوش میکند مثلا میگویم برو کیفم روبیار میره میاره اما بیشتر اوقات عکس العملی نسبت به حرفام نشان نمیده خواهش میکنم راهمماییم کنید چکار کنم ؟؟؟

    • راهنما , آوریل 13, 2016 @ 9:54 ق.ظ

      این نگرانی در بین والدین فرزندانی که در صحبت کردن تاخیر دارند، ‌رایج است. اگر چه ممکن است والدین آهسته بودن رشد
      تاخیر در تکلم
      را در جنبه ‌های دیگری از فرزند خود نیز مشاهده کنند اما در مشورت با متخصصان تردید داشته و آن را به تاخیر می ‌اندازند. برخی حتی برای خود دلیل‌‌ هایی نیز می ‌آورند مثلا در خصوص دیر زبان باز کردن کودک خود می ‌گویند «او بزرگ ‌تر خواهد شد و مشکلش رفع می ‌شود» یا «او به کارهای فیزیکی بیشتر از صحبت کردن علاقه دارد.» دانستن این که در صحبت کردن و مهارت‌ های کلامی چه چیز معمول و نرمال است و چه چیز نیست، ‌می‌ تواند به شما کمک کند که بدانید کودکتان واقعا نیاز به کمک دارد یا خیر.
      خصوصیات یک کودک با توانایی گفتار سالم و بدون تاخیر: در یافتن مشکل فرزندتان در توانایی ایجاد ارتباط و اطمینان پیدا کردن از نیاز او به توجهات و درمان ‌های خاص پزشکی، حائز اهمیت و البته کمی سخت است. البته می‌ توان با دانستن قوانین کلی در مورد خصوصیات یک کودک سالم و مقایسه فرزند خود با این خصوصیات تا حدودی به مشکل او پی برد.

      قبل از ۱۲ ماهگی
      کودکان در این سن باید بتوانند نشانه‌ هایی را از خود بروز بدهند که نشان ‌دهنده استفاده از صداها برای ایجاد ارتباط با محیط اطراف باشد. اولین مراحل پیشرفت گفتاری، ایجاد صداهای نامفهوم توسط کودک است. همین‌ طور که کودک بزرگ ‌تر می ‌شود (حدود ۹ ماهگی)‌ او شروع ردیف کردن صداها می ‌کند و سعی دارد تا آواهای مختلف را به هم پیوند بدهد و کلماتی مثل «ماما» و «بابا» را (بدون این‌که واقعا معنای دقیق این کلمات را بداند)‌ بیان کند.

      ۱۲ تا ۱۵ ماهگی
      کودکان در این سنین باید محدوده وسیعی از اصوات کلامی را به کار ببرند و حداقل یک یا چند کلمه صحیح را بیان کنند (نه فقط «ماما» و «بابا»)‌. کلماتی مثل «توپ» از کلمات ابتدایی‌ است که کودک قادر به گفتن آن است. فرزند شما باید همچنین قادر به فهم و انجام دستورات باشد (مثلا «لطفا آن اسباب ‌بازی را به من بده.»)‌

      ۱۸ تا ۲۴ ماهگی
      کودک باید تا ۱۸ ماهگی دامنه لغاتی در حد ۲۰ کلمه داشته باشد و تا ۲ سالگی قادر باشد حدود ۵۰ کلمه یا بیشتر را بیان کند؛ به کودک باید یاد داده شود که دو کلمه را با هم ترکیب کند مثل «بابا رفت.» یک کودک ۲ ساله قادر به انجام دستورات دو قسمتی می‌باشد (مثلا لطفا عروسکت را بردار و لیوانت را به من بده.)‌

      ۲ تا ۳ سالگی
      در این سن،‌ والدین اغلب شاهد یک تحول اساسی در صحبت کردن کودک خود هستند. دامنه لغات کودک شما به یکباره افزایش می ‌یابد و او می ‌تواند ۳ کلمه یا بیشتر را با هم ترکیب کرده و جمله بسازد.
      درک کودک نیز در این سنین افزایش می ‌یابد. تا سن ۳ سالگی کودک شروع به فهم این مطلب می‌ کند که «آن را روی میز قرار بده» یا «آن را زیر تخت بگذار» چه تفاوتی با هم دارند. در این دوران کودک شما همچنین باید شروع به تشخیص رنگ‌ ها و درک صفت‌ ها کند (مثل «بزرگ» در مقابل «کوچک»)‌.

      اختلاف بین گفتار و زبان
      اغلب «گفتار» و «زبان» با هم اشتباه می ‌شوند اما یک فرق اساسی بین آن دو وجود دارد: «گفتار» بیان کلامی زبان است و شامل تلفظ شمرده کلمات می ‌شود. اما «زبان» وسیع ‌تر است و به کل سیستم بیان و دریافت اطلاعات به روشی قابل فهم، مربوط می‌ شود. زبان چیزی است که طی یک ارتباط، فهمیده و فهمانده می ‌شود؛ به صورت کلامی، غیر کلامی یا نوشتاری.
      اگر چه مشکلات در گفتار و زبان با هم متفاوت است،‌ اما این دو اغلب با هم همپوشانی دارند. کودکی که مشکلات زبانی و تکلمی دارد شاید قادر به تلفظ صحیح کلمات باشد اما نتواند بیش از دو تای آنها را در کنار هم بیاورد. در مورد کودک دیگر ممکن است فهم گفتارش سخت باشد اما او قادر به استفاده از لغات و اصطلاحات برای بیان نظراتش باشد و دیگری ممکن است بتواند خوب صحبت کند اما در انجام دستورات و فهم آنها مشکل داشته باشد.

      نشانه‌ های وجود مشکل احتمالی
      اگر شما در مورد گفتار و تکلم کودک خود نگران هستید، در اینجا به چند نکته اشاره شده که با توجه به‌ آنها می ‌توانید در خصوص مشکل داشتن فرزندتان مشکوک شوید:
      باید نسبت به کودکی که به صداها پاسخ نمی ‌دهد یا نمی ‌تواند با در‌ آوردن صدا، منظور خود را برساند، دقیق باشید. بین ۱۲ تا ۲۴ ماهگی اگر در کودکتان موارد زیر را می ‌بینید آن را پشت گوش نینداخته و پیگیر باشید:
      ‌ استفاده نکردن از اشاره و ادا مثل تکان دادن دست در هنگام خداحافظی تا ۱۲ ماهگی.
      * استفاده از ایماء و اشاره در ارتباطات به جای به کارگیری کلمات تا ۱۸ ماهگی.
      * داشتن مشکل در تقلید صدا تا ۱۸ ماهگی.
      * داشتن مشکل در فهم درخواست ‌های کلامی ساده و انجام آنها.
      قبل از ۱۲ ماهگی،‌ کودک باید به صداها هم توجه نشان دهد کودکانی که نسبت به صداها عکس ‌العمل نشان نمی ‌دهند ممکن است دچار مشکلات شنوایی باشند.

      اگر کودک بزرگ‌ تر از ۲ سال مشکلات زیر را داشت، حتما او را توسط متخصص مورد سنجش و بررسی قرار دهید:
      * اگر او فقط می‌ تواند کلمات و عکس ‌العمل ‌ها را تقلید کند و خود قادر به تولید کلمات یا اصطلاحات به طور خود آگاهانه نیست.
      * اگر فقط قادر به بیان صداها و کلمات خاصی که تکرار می ‌شوند می‌ باشد و نمی ‌تواند از گفتار برای ارتباط بیشتر استفاده کند.
      * نمی ‌تواند دستورات ساده را بفهمد و اجرا کند.
      * اگر تن صدای نا متعارفی دارد (مثلا صدای خشن و گوشخراش یا صدای تو دماغی دارد)‌.
      * اگر گفتار کودک نسبت به سنش، قابل فهم نباشد. والدین باید حدود نیمی از گفتار کودک خود را در ۲ سالگی متوجه شوند و در ۳ سالگی حدود سه چهارم آن را بفهمند. تا ۴ سالگی کلام کودک باید تقریبا به طور کامل فهمیده شود حتی به وسیله افرادی که او را نمی ‌شناسند.

      دلایل تاخیر کلامی و زبانی: عوامل زیادی می‌ تواند باعث تاخیر کلامی و زبانی کودک شود. مثلا یکی از آن عوامل،‌ معیوب بودن سیستم تکلم کودک مثل مشکل در زبان یا سقف دهانش است. تا خوردن زیر زبان می‌ تواند حرکت زبان را در تولید کلام، محدود کند.
      بیشتر کودکانی که تاخیر کلامی دارند ممکن است مشکلاتی در مغز داشته باشند به طوری که ارتباط کافی در مغز برای ایجاد و تولید کلام وجود نداشته باشد. این نوع کودکان با مشکل در استفاده از لب ‌ها، زبان و فک برای تولید آوا مواجه هستند.
      مشکلات گفتاری می ‌تواند تنها مشکل حاصله باشد یا شاید با مشکلات دیگری مثل مشکل در بلع هم همراه باشد. تاخیر در گفتار همچنین می ‌تواند نشان دهنده یک تاخیر کلی در همه زمینه ‌های رشد کودک باشد.
      مشکلات شنیداری نیز معمولا به تاخیر در سخن گفتن ارتباط دارد. پس اگر کودکی دچار مشکل گفتاری است حتما باید از نظر شنیداری آزمایش شود. چنین کودکانی احتمالا در فهم، تقلید و گفتار مشکل دارند.
      عفونت گوش،‌ خصوصا عفونت ‌های مزمن می ‌تواند روی قدرت شنیداری تاثیر بگذارد. باید به عفونت ‌های ساده ‌گوش (که می ‌تواند یک تهدید باشد)‌ اهمیت داد اگر چه شاید تاثیری روی گفتار نداشته باشد.

      گفتار درمانی
      اگر خودتان یا پزشک کودکتان در خصوص مشکل ‌دار بودن کودک مشکوک شدید، یک آزمایش و بررسی مقدماتی توسط متخصص گفتار درمانی، بسیار ضروری است.
      متخصص گفتار درمانی، ابتدا به مهارت‌ های کلامی و زبانی کودک توجه کرده و آن را با توجه به جنبه ‌های دیگر رشد کودک بررسی می ‌کند. او تست ‌های استانداردی را انجام می‌ دهد و به دنبال نکته بر جسته ‌ای در خصوص پیشرفت گفتاری و زبانی کودک می ‌گردد. او بررسی می‌کند که کودک چقدر می ‌فهمد، چه می ‌تواند بگوید، آیا کودک سعی در برقراری ارتباط به روش ‌های دیگر مثل اشاره کردن و تکان دادن سر و غیره به جای گفتار دارد، او وضوح کلام کودک را بررسی می‌ کند، وضعیت دهان او (زبان، دهان و سقف آن) و عملکرد بخش‌ های مختلف دهان برای صحبت کردن و حتی غذا خوردن و بلع را مورد بررسی دقیق قرار می ‌دهد.
      اگر او تشخیص داد که کودکتان نیاز به درمان دارد، نقش شما در این زمینه بسیار حیاتی است. او به شما می ‌آموزد که چگونه در خانه با کودک خود تمرین کنید تا مهارت ‌های گفتاری او را بهبود ببخشید.

      اقدامات والدین
      مانند بسیاری چیزهای دیگر، پیشرفت در گفتار نیز مخلوطی از طبیعت و ذات کودک و آموخته‌ ها و تربیت او است. ژنتیک می ‌تواند در این میان موثر باشد و هوش و استعداد کودک در یادگیری گفتار به او کمک کند اما به هر حال محیط اطراف هم بسیار تاثیرگذار است و نحوه تربیت کودک در توانمندی‌ های او نقش مهمی ایفا می ‌کند. وقتی در گفتار، زبان، شنوایی یا در رشد کودک مشکلاتی وجود داشته باشد، مداخله سریع والدین کودک می‌ تواند به او کمک کند. وقتی شما فهم بهتری از دلیل حرف نزدن کودک خود داشته باشید، می ‌توانید راه ‌هایی را برای بهبود رشد گفتاری او یاد بگیرید. در اینجا چند نکته کلی که در این زمینه می‌ توانید در منزل به کار برده و توسط آن به رشد گفتاری فرزندتان کمک کنید، آورده شده است:
      زمان زیادی را به برقراری ارتباط با کودکتان اختصاص دهید حتی در دوران نوزادی او. با او حرف بزنید، برایش شعر بخوانید و او را تشویق کنید تا صداها و اشارات را تقلید کند.
      برای کودک خود کتاب بخوانید. این کار را از ۶ ماهگی یا حتی زودتر آغاز کنید. حتما لازم نیست که همه کتاب را برای او بخوانید، کتاب‌ هایی که مناسب سن اوست و دارای تصاویری است که او را تشویق به تماشای آنها می‌ کند تهیه کنید. کم‌ کم سعی کنید به تصاویر اشاره کنید و نام آنها را بیان کرده و او را به این کار تشویق کنید. سپس می ‌توانید به صورت شعر وار برای او کتاب بخوانید.
      از موقعیت ‌های روزانه برای تقویت گفتار کودک استفاده کنید. به عبارت دیگر با او در طی روز صحبت کنید. مثلا اسم میوه ‌ها را در مغازه میوه فروشی به او بگویید، به او توضیح دهید که در حین درست کردن غذا یا تمیز کردن خانه چه می‌ کنید، به اشیاء منزل اشاره کنید و در حین رانندگی نظر او را به صداهای اطراف خود جلب کنید. از او سوالاتی بپرسید و پاسخ‌ های او را تصدیق کنید (حتی اگر فهم آنها سخت باشد.) منظور خود را به صورت ساده بیان کنید اما هرگز از «کلام بچگانه» استفاده نکنید و سعی نداشته باشید تا با لحن یک کودک صحبت کنید. هر چه زودتر به مشکلات گفتاری کودک خود پی ببرید، بهتر می‌توانید او را درمان کنید. شما در قبال فرزند خود مسوول هستید. با کمک گرفتن بموقع از متخصص و وقت گذاشتن، کودک شما در آینده قادر به برقراری ارتباط مناسب با شما و دنیای اطراف خواهد بود.

      در این مورد میتونید با متخصصین کانون مشاوران ایران، مشاوره تلفنی/تخصصی داشته باشید
      ۰۲۱-۲۲۳۵۴۲۸۲

      ۰۲۱-۲۲۶۸۹۵۵۸

  • هیلا محمدی , آوریل 16, 2016 @ 11:39 ق.ظ

    باسلام و احترام دختری ۶ ساله دارم کارمند هستم و از صبح تا ساعت ۱۶:۳۰ دخترم در مهد می باشد از نظر رفتاری به خواهر بزرگترش بسیار حسادت می کند و دائم می خواهد که او گوش به فرمان باشد در ضمن خواهرش ۱۱ سالش نمی دانم با این چگونه برخورد کنم البته بماند سعی می کنم در ساعتی که در منزل هستم وقت بیشتری برایش بگذارم

    • راهنما , آوریل 16, 2016 @ 7:41 ب.ظ

      حسادت واکنش کودک نسبت به از دست دادن محبت است. یعنی آنکه کودک از محبت و توجهی که والدینش به برادر یا خواهرش می کنند حسادت می کند. این از دست دادن محبت می تواند واقعی یا خیالی باشد.
      حسادت همواره در طول تاریخ بین فرزندان وجود داشته است. سن اولین قتلی که در تاریخ بشر روی داد به خاطر حسادت قابیل نسبت به هابیل بود. و برادران حضرت یوسف نیز به خاطر حسادتی که به او داشتند می خواسته او را از بین ببرند.
      بسیاری از روان شناسان حسادت را واکنش طبیعی کودک می دانند، اما برخوردهای نادرست والدین با آن باعث تشدید حسادت به فرزندان و بروز مشکلاتی می شود که حتی ممکن است این مشکلات تا بزرگسالی نیز ادامه پیدا کند.
      معمولا والدین به حسادت به عنوان مساله منفی نگاه می کنند. اما مشاجرات کودکان با یکدیگر و حسادت بین آنها باعث می شود که آنها یاد بگیرند چگونه از حق خود در جامعه دفاع کنند، با دیگران شریک شوند. بسیاری از تک فرزندانی نازپرورده تربیت شده اند چنین تواناییهایی ندارند.
      سن بروز حسادت
      معمولا حسادت از حدود سن ۱۵ ماهگی شروع می شود و به مرور افزایش می یابد. اوج شدت حسادت کودکان معمولا در سنین ۲ تا ۴ سالگی است. عمدتا حسادت کودکان پس از ۵ سالگی کاهش پیدا می کند. در این سن به دلیل ورود به مهد کودک، مدرسه و اجتماع وابستگی کودک به والدینش کمتر می شود.
      روشهای ابراز حسادت در کودکان
      کودکان به شیوه های مختلفی حسادت خود را ابراز می کنند معمولا کودکان کوچکتر حسادت خود را بدون پرده پوشی وآشکارا بیان می کنند. آنها ممکن است آشکارا تمایل داشته باشد به نوزاد صدمه بزند و یا آنکه آرزوی مرگ او را بکند.
      مامان من از این بچه خوشم نمی یاد.
      مامان این بچه را برگردون سر جای اولش.
      مامان چرا این بچه را به دنیا آوردی تو که من را داشتی
      اماکودکان بزرگتر معمولا به شکل پنهان تری حسادت خود را ابراز می کنند بویژه اگر والدین آنها برخورد نامناسبی با حسادت آنها داشته باشند آنها معمولا به شکل غیر مستقیم حسادتشان را ابراز می کنند. برخی از شیوه های غیر مستقیم ابراز حسادت عبارتند از:
      بازگشت به رفتار دوره شیرخوارگی مانند شب ادراری مکیدن انگشت،کوشش برای جلب توجه از طریق تظاهر به ترس هایی که قبلا نداشته است، خواستن غذاهای مخصوص، گرفتن بهانه های بی مورد، شیطنت، ناسزاگویی، تظاهر به بی نیازی از محبت و توجه اطرافیان، شکستن و خراب کردن اسباب بازیها، آزار فرزند کوچکتر وجانواران، خرابکاری‌،‌ بدرفتاری، تکبر، تقلب، ادای کلمات رکیک، مشکلات خواب، بیماریهای جسمی، خود را به بیماری زدن.
      اگر این نشانه ها همراه یا کمی پس از به دنیا آمدن فرزند جدید ظاهر شوند می توان گفت که علت آن حسادت کودک به برادر یا خواهرش است.
      گاهی فرزند اول رفتارهای متناقضی نسبت به برادر یا خواهر کوچکش انجام می دهد. مثلا گاهی می رود و نوزاد را می بیند و نوازش می کند که والدین فکر می کنند که او نه تنها از ورود فرزند جدید ناراحت نیست بلکه او را نیز خیلی دوست دارد. اما چرا او این کار را انجام می دهد.
      گاهی اوقات وقتی کودک از برادر یا خواهر کوچکترش متنفر است ولی حق ندارد احساساتش را بروز دهد در خیال آرزو و تصور می کند که نوزاد را از پنجره بیرون پرتاب کرده و یا به او صدمه رسانده است.کودکان نمی توانند بین خیال و واقیعت تفاوت قایل شوند و فکر می کنند اگر تصور کنند که به خواهر یا برادر کوچکترشان صدمه رسانده اند واقعا این اتفاق افتاده است به همین دلیل،کودک از این خیالات وحشت زده می شود و به تخت خواب نوزاد می رود تا مطمئن شود آیا او هنوز آنجا هست یا نه؟ حتی ممکن است او را ببوسد در چنین شرایطی والدین فکر می کنند فرزندشان نوزاد را خیلی دوست دارد.
      تفاوت فرزندان درحسادت
      معمولا فرزندان اول نسبت به فرزندان دیگر حسودتر هستند به دلیل آنکه تا قبل از تولد فرزند دوم، موقعیتی بی همتا و حسادت برانگیزی داشته اند. والدین از تولد فرزندان اولشان بسیار خوشحالند و توجه زیادی را صرف او می کنند و او مانند یک شاهزاده زندگی می کند هر خواسته ای دارد بلافاصله برایش تهیه می شود و همه دست به سینه آماده خدمت گذاری به او هستند و همه به او توجه می کنند. اما ناگهان با ورود فرزند دوم، از کانون توجه خارج می شود و مورد محبت، مراقبت و توجه فوری قرار نمی گیرند حالا باید محبت و توجهی که قبلا کاملا مال او بود را با این تازه وارد تقسیم کند. او باید منتظر بمانند تا نیازهای نوزاد برآورده شود و حتی به او تذکر داده می شود که ساکت باشد تا نوزاد جدید را آشفته نکند.
      هیچ کس نمی تواند توقع داشته باشند که فرزند اول بدون دعوا و مبارزه با این شرایط جدید کنار بیاید. او سعی می کند موضع قدرت و امتیاز سابق را دوباره به دست آورد. اما مسلما تلاشش برای بازگشت به دوران سابق محکوم به شکست است. معمولا فرزندان اولی که نازپرورده بار آمده اند حسادت بیشتر خواهند داشت، از طرف دیگر هر چه فاصله سنی بین دو فرزند بیشتر باشد حسادت فرزند اول کمتر خواهد بود. مثلا یک کودک ۸ ساله در مقایسه با کودک ۲ ساله از تولد یک فرزند جدید کمتر ناراحت می شود دلیل این مساله این است که هر چه کودک بزرگتر می شود ارتباط بیشتری با جامعه پیدا می کند و وابستگی اش به والدین و به ویژه مادرش کمتر می شود.
      تحقیقات نشان داده است که فرزندان دوم حسادت کمتری را نشان می دهند، چون آنها هیچگاه به تنهایی مورد توجه انحصاری والدین خود نبوده اند. اما رفتارهای غلط والدین می تواند باعث تشدید حسادت در کودک دوم شود.
      مقدار و شدت حسادت در کودکان،‌ متفاوت است و با عواملی از قبیل سن، جنس، هوش و رشد ذهنی، تعداد فرزندان و طرز رفتار والدین بخصوص رفتار مادر بستگی دارد. حسادت کودکان بین ۲ و ۴ سالگی بیشترین شدت خود را دارد. ازهر سه بچه حسود دو نفرشان دخترند. حسادت در میان اطفال باهوشتر بیشتر است. در روابط بین دختر و دختر حسادت بیشتری وجود دارد تا روابط دختر پسر و روابط پسرو پسر.
      هرچه فرزندان در یک خانواده کمتر باشد، حسادت در میان آنها بیشتر است و همانطور که قبلا هم گفته شد، فرزند اول معمولا حسادت بیشتری دارد.
      علت اصلی حسادت
      نیاز به محبت
      مهمترین دلیل حسادت کودکان نیاز به محبت است. یکی از نیازهای اساسی همه کودکان، نیاز به توجه ومحبت است. اهمیت این نیاز برای آنان شبیه نیاز به غذا و آب است. همانطور که کودک در صورت نداشتن تغذیه مناسب دچار مشکل می شود، عدم توجه و محبت نیز می تواند اثرات منفی جدی بر کودک وارد سازد. تا جائیکه برخی از کودکانی که مورد بی توجهی قرار می گیرند، رشد جسمی و ذهنی آنان متوقف شده و حتی می میرند. بنابراین کودک می خواهد به هر قیمت توجه و محبت والدینش را بدست آورد.
      کودکان می خواهند همواره مورد توجه والدین خود بویژه مادر قرار گیرند. حال تصورکنید فرد دیگری بیاید و بخشی از این توجه و محبت والدینش را از او بگیرد، طبیعی است که نسبت به او احساس حسادت داشته باشد. کودک نمی تواند و نمی خواهد توجه و محبت مادر را بادیگری تقسیم کند، او همه توجه و محبت والدین را می خواهد و نمی تواند بپذیرد که آنرا با فرد دیگری تقسیم کند و به همین دلیل است که هیچگاه والدین نمی توانند فرزندانشان را قانع کنند که دارند با آنها به عدالت رفتار می کنند چون آنها محبت برابر نمی خواهند بلکه همه توجه مادر را می خواهند.
      به دلیل وجود این نیاز ذاتی در همه کودکان وجود حسادت و اختلاف بین فرزندان تا اندازه ای طبیعی است اما رفتارهای غلط والدین ممکن است موجب تشدید اختلافات و حسادت بین فرزندان شودکه در ادامه برخی از رفتارهایی که موجب تشدید حسادت می شود را توضیح می دهم.
      در صورت تمایل برای مطالعه مطالب بیشتر درباره حسادت کودکان و راه کارهای کاهش می توانید به کتاب دکتر بهشتیان با عنوان روشهای کاهش حسادت خواهر برادرها مراجعه فرمائید

      • زهره , آوریل 29, 2016 @ 6:30 ب.ظ

        با سلام و احترام ، دو پسر ۵ ساله و ۳ دارم که چند ماهی است که پسر بزرگم مدام در بیرون و داخل منزل وقتی من و پدرش را نمی بیند گریه می کند مثلا” من برای خرید یا دکتر رفتن بچه هایم را خانه خواهر یا مادرم میگذارم با رفتن من پسر کوچکم شروع به بازی و پسر بزرگ در گوشه ای از خانه شروع به گریه می کند تا زمانی که من برگردم این کار ادامه دارد ، یا وقتی در ماشین با بچه هایم برای خرید چیزی می روم و می گویم شما در ماشین بنشینید تا من بیایم و ماشین را درست جلو درب همان مغازه میگذارم تا بتوانم آنها را ببینم پسر بزرگم شروع به گریه می کند ، هر چه من و پدرش صبحت تهدید می کنیم درست نمی شود و در صورتی که قبلا” این مشکل را اصلا” نداشت واقعا” از این موضوع کلافه شده ایم خواهش می کنم ما را راهنمایی کنید با تشکر·

        • راهنما , آوریل 29, 2016 @ 10:49 ب.ظ

          وابستگی به والدین در کودکان تا حدود زیادی طبیعی به نظر می‌رسد، این وابستگی وقتی شکل منفی به خودش می‌گیرد که کودک بیش از حد به پدر و مادر وابسته شود تا جایی که این وابستگی، باعث ترس و آرام نبودن کودک می‌شود، بر این اساس پدر و مادر باید راهکارهای لازم را برای از بین بردن این حالت به کار ببرند.

          وجود دلبستگی عاطفی نوزاد نسبت به مادر از بدو تولد تا شش ماهگی است. در واقع در بدو تولد کودک نیاز مبرم دارد که همواره نزدیک مادر باشد و حتی تماس بدنی و پوستی با وی داشته باشد که این حالت تا شش ماهگی ادامه دارد. این دلبستگی که نقش بسیار مهمی در پایه‌ریزی روابط بین کودک و مادر دارد از نظر علمی اثبات شده است. بی‌توجهی به این نیاز کودک تا شش ماهگی موجب بروز وابستگی ناایمن و اضطراب در کودک می‌شود و این احساس را در او به وجود می‌آورد که والدین به نیاز‌های وی بی‌تفاوت هستند.

          به اعتقاد روانپزشکان کودک، دلبستگی‌ای که نوزاد در پنج و شش ماهگی به مادر پیدا می‌کند موجب می‌شود در آینده امنیت روانی او تضمین شود و مطمئن باشد که مادر او را در مکان و شرایط نامناسبی نمی‌گذارد، بنابراین در دو تا سه سالگی رفتارش عادی و طبیعی است.

          از نظر علمی مناسب‌ترین سن برای جدا شدن کودک از والدین بین ۵/۲ تا ۳ سالگی عنوان می‌شود به طوری که کودک می‌تواند در این سنین به مهد کودک برود یا پیش اقوام نزدیک بماند.

          برای از بین بردن حالت ترس و جدایی کودک، والدین و خصوصا مادر باید روحیه استقلال‌طلبی را در کودکشان پرورش دهند، تا به مرور زمان ترس و وابستگی‌اش از بین برود. در همین راستا کودک باید همواره والدینش را شادمان و با اطمینان خاطر و آرام ببیند.

          برای این‌ که فرزند مستقلی داشته باشید، ابتدا باید خودتان به عنوان والدین، استقلال کودک را در نظر بگیرید تا فرزندتان وابسته نباشد. ناگفته نماند که افراط در استقلال کودکان نیز می‌تواند نتایج معکوس به دنبال داشته باشد به این معنا که کودکان، خودسر و خودرای پرورش پیدا کرده و در بزرگسالی با مشکلات زیادی روبه‌رو خواهند شد.

          روان‌شناسان کودک معتقدند بی‌توجهی به کودک به این بهانه که مستقل پرورش یابد نیز اثرات منفی دارد. بروز دلبستگی ناایمن در کودکان که نتیجه این بی‌توجهی‌هاست اثر خود را بشدت در بزرگسالی نشان می‌دهد. این بی‌‌توجهی موجب عدم اطمینان کودک نسبت به والدین می‌شود به طوری که خود را به صورت وابستگی شدید در سنین نوجوانی به والدین، نداشتن اعتماد به نفس، استقلال در انجام امور شخصی یا به صورت بی‌توجهی و بی‌محبتی کامل به والدین نشان می‌دهد.

          وابستگی زیاد نیز سبب می‌شود کودک نتواند برای خودش تصمیم بگیرد و بدون حضور والدین اعتماد به نفسی برای انجام امورش ندارد.

          وابستگی را دور کنید

          برای این که کودک مستقلی داشته باشید باید او را در همان مراحل اولیه زندگی، اجتماعی بار آورید. با فرزندتان به گردش بروید و اجازه دهید که با نظارت شما اما به شکل مستقل بازی کند. کودک را تشویق کنید و اجازه دهید با دوستانش و کودکان همسایه‌ها رفت و آمد داشته باشد.

          در نوزادی اتاق کودک را به دور از وسایل خطرناک نگه دارید و اجازه دهید که کودکتان به طور مستقل در اتاقش بازی کند. اجازه ندهید دلواپسی و اضطراب شما در جدایی از کودک در او اثر بگذارد چرا که بر این اساس استقلالش تحت تاثیر قرار گرفته و نمی‌تواند بدون وابستگی به شما ادامه دهد.

          سعی کنید برخی از کارها را فقط به کودکتان واگذار کنید مثلا اجازه دهید کودک خودش غذا بخورد. هر چه کودک امورش را تحت نظر افراد خانواده انجام دهد، وابسته‌تر می‌شود. بر همین اساس توصیه می‌شود که نظارت والدین غیرمحسوس باشد تا بتواند مستقل پرورش یابد.

          جدا بودن اتاق کودک موثرترین روش کاهش وابستگی

          بسیاری از مادران به خاطر راحتی خود و تصور این که نباید نوزاد را از خود دور کنند معمولا اتاق کودک را جدا نمی‌کنند، در صورتی که همین جدا نکردن کودک از خود، ریشه بسیاری از وابستگی‌ها و ترس و اضطراب‌هاست.

          جدا کردن اتاق کودک در ابتدای تولد یکی از راهکارهای اصلی برای کاهش ترس و اضطراب است و همچنین نقش موثری در وابسته نشدن کودک به مادر دارد.

          با جدا کردن اتاق کودک در ابتدای تولد، کودک تصوری از ترس و اضطراب ندارد و بیقراری هم نخواهد کرد، اما در شش ماهگی ممکن است کودک بیقراری کند که مادر می‌تواند با روشن کردن چراغ خواب، مانع از این ترس در کودک شود.

          دکتر پرویز مظاهری، دبیر انجمن علمی روانپزشکان ایران در این خصوص در گفت‌وگو با ایرنا می‌گوید: کودکانی که حاضر به جدا شدن چند ساعته از والدین خود در زمان خواب نیستند، بیشتر در غذا خوردن، لباس پوشیدن و هنگام تنها شدن بهانه‌جویی و بیقراری می‌کنند، در صورتی که با جدا کردن اتاق کودک از همان ابتدا می‌توان از ایجاد این وابستگی در او جلوگیری کرد.

          مظاهری با بیان این که بازی‌کردن و گذراندن وقت با همسالان یکی از روش‌های موثر در کاهش وابستگی کودک به مادر است، ادامه می‌دهد: مادران باید در زمان‌هایی که کودک را همراه خود به پارک می‌برند، خود در کناری بمانند و اجازه برقراری ارتباط با همسالان و بازی کردن با آنها را به کودک بدهند.

          به گفته دبیر انجمن روانپزشکان ایران، کودکانی که در خانواده بیشتر مورد توجه قرار می‌گیرند یا این که دوره پیش دبستانی و مهد کودک نرفته‌اند، بیشتر از سایر کودکان به مادر وابسته می‌شوند و با دورشدن از خانواده، وحشت و اضطراب در آنها پدید می‌آید.

          به گفته این روانپزشک جدا کردن اتاق کودک از همان ابتدای تولد، نقش موثری در کم کردن وابستگی کودک به مادر دارد و همین امر باعث می‌شود کودک کمتر دچار ترس و بیقراری شود.

          وقتی وابستگی دو طرفه می‌شود

          وابستگی نوجوان به والدین، سبب کاهش استقلال و اعتماد به نفس در او می‌شود. این وابستگی به گونه‌ای است که ضمن وابستگی فرزند به خانواده، والدین نیز نسبت به فرزند وابسته می‌شوند، بنابراین برای آنان نیز دشوار است که بر نگرانی‌های خود غلبه کنند.

          در واقع این وابستگی ابتدا در کودک به وجود می‌آید یعنی والدین به​خاطر ناتوانی‌های نوزاد سعی می‌کنند ​ همه نیازهای او را برطرف کنند و حضور دائم آنها در کنار نوزاد سبب می‌شود​ به مرور زمان کودک خودش را کاملا به والدین وابسته ببیند.

          در حالی که بعد از گذراندن دوران نوزادی، ضروری است​ والدین برخی از امور را به کودک واگذار کنند یا دست‌کم فقط نظارت داشته باشند. هر چند این ضرورت را والدین احساس می‌کنند، اما تغییر رفتار و اندیشه‌ها، برای آنها دشوار است.

          علت نداشتن آمادگی لازم والدین بخصوص مادران برای واگذاری مسئولیت‌ها به فرزندان، این است که از کودکی آنها را برای این دوران آماده نکرده‌ و کودکی وابسته تربیت کرده‌اند و به مرور زمان این وابستگی در نوجوانی بیشتر خودش را نشان می‌دهد.

          این در حالی است که روان‌شناسان حوزه خانواده و مسائل تربیتی معتقدند پدر و مادر هوشمند باید فرزند خود را برای دنیای امروز آماده کنند، زیرا دغدغه مهم و اساسی آنها، باید استقلال و خودکفایی فرزندان در امور شخصی باشد.

          در واقع نوجوان کسی است که نه فقط از نظر جسم و سن از دوران کودکی خود گذر کرده، بلکه از نظر سلیقه، احساس، عقیده، رفتار و حالات نیز​ از کودکی فاصله گرفته است.

          والدین باید به حوزه‌های خصوصی فرزندان که شامل نوع درس خواندن، نوع ارتباط با دوستان و مسئولان مدرسه، خواب و بیداری، غذا خوردن، عبادت کردن، مرتب کردن وسائل شخصی و تصمیم‌گیری است، احترام بگذارند.

          اما متاسفانه وابستگی زیاد کودکان به والدین به مرور زمان در والدین نیز نسبت به فرزندان وابستگی ​ و دردسر‌های بیشتری ایجاد می‌کند. پدر و مادر باید هوشیار باشند که مسئولیت حوزه‌های خصوصی فرزندان را با اعتماد و احترام کامل به آنها واگذار کنند و در صورت خطا و اشتباه، مسئولیت جبران و پاسخگویی به عواقب مسئولیت ناپذیری را نیز به عهده خودشان بگذارند.

          والدین باید بدانند​ دوره دشوار واگذاری مسئولیت شخصی به فرزند سپری خواهد شد و فرزندشان طعم شیرین استقلال را خواهد چشید.

          استقلال به هر قیمتی؟ هرگز

          برخی از والدین زمانی که تصمیم می‌گیرند وابستگی کودکانشان را کم کنند، ممکن است دچار اشتباهاتی شوند که می‌تواند نتایج بدی داشته باشد. به گفته روان‌شناسان، اشتباه والدین در رابطه با جدایی از کودک این است که در حالتی که کودک نمی‌داند و از همه جا بی‌خبر است، به طور مثال در هنگام خواب یا وقتی سرگرم بازی است، او را رها کرده و می‌روند.

          این مساله موجب ایجاد یک ترس ناگهانی در کودک می‌شود و کودک ممکن است فکر کند​ او را برای همیشه تنها گذاشته‌اند. روان‌شناسان هشدار می‌دهند احساس ناامنی‌ای که در کودک ایجاد می‌شود، براحتی قابل جبران نیست.

          ترک کردن کودکان وقت خواب یا هنگام بازی، یک اشتباه بزرگ است، چراکه این کار باید با اطلاع کودک و همراه با توضیح والدین باشد. حتی در ابتدا وقتی کودک را ترک می‌کنید، حتما تلاش کنید که در نقطه دید او باشید.

          در صورتی که والدین مجبورند کودک را نزد شخصی بگذارند، باید به کودک توضیح دهند که مجبور هستند او را برای مدت کوتاهی ترک کنند و بعد برمی‌گردند. در این حالت ممکن است کودک دقیقا متوجه منظور آنها نشود و گریه کند، اما از این که ناگهانی متوجه نبود والدینش شود، بسیار مناسب‌تر است.

          مدت زمان جدایی والدین و خصوصا مادر از کودک در ابتدا باید کوتاه باشد و سپس می‌توان این زمان‌ها را طولانی‌تر کرد تا اضطراب جدایی کودک بتدریج از بین برود.مشکل اصلی در مورد جدایی کودک از والدین​ زمانی است که کودک به سن دو سه سالگی رسیده است و حاضر نیست از مادر و پدر جدا شود، در این موارد والدین بهتر است کمی سنگدل باشند تا کودک برای زندگی آینده اعتماد به نفس پیدا کنند و بتواند وارد روابط اجتماعی شود.

          کارشناسان توصیه می‌کنند مادر کامل، لزوما مادر خوبی نیست و در مقابل این اصطلاح «مادر به اندازه کافی» وجود دارد و مادرانی که بیش از اندازه به کودک توجه می‌کنند نمی‌توان گفت مادر خوبی هستند، البته همه این مسائل به بعد از یک سالگی مربوط می‌شود و تا قبل از یک سالی همه نیاز‌های کودک باید از سوی والدین برطرف شود.

          مهد‌کودک یا مهد استقلال

          این روزها با وجود شاغل بودن والدین، رفتن کودکان به مهد کودک اجتناب‌ناپذیر است. حتی در خانواده‌هایی که مادر شاغل نیست نیز تمایل برای فرستادن کودک به مهد کودک وجود دارد.

          به اعتقاد کارشناسان، تقویت مهارت‌های استدلالی و کمک به پرورش تفکر کودک یکی از بهترین راهکارها برای رشد کودکانی خلاق و برخوردار از بهداشت روانی و جسمانی است که در محیط‌های آموزشی مانند مهد کودک‌ها می‌توان به وجود چنین فضایی امیدوار بود.

          در واقع والدین باید برای افزایش استقلال کودک، تعامل کودک با همسالان، آشنا شدن آنها با قوانین اجتماعی، ایجاد روابط اجتماعی، بازی‌های گروهی و رشد توانایی‌های فردی در مناسب‌‌ترین زمان، فرزندان خود را به مهدکودک بفرستند.

          مهم‌ترین تاثیر مهد کودک بر کودکان حضور در جمع همسالان و به دنبال آن جامعه‌‌پذیری است.

          ناگفته نماند که در این خصوص استاندارد بودن و ارائه شیوه‌های صحیح آموزشی از سوی مربی می‌تواند در پرورش یا سرکوب خلاقیت کودکان بسیار موثر باشد.

          بر این اساس نخستین موردی که والدین در انتخاب مهدکودک باید به آن توجه کنند، تجربه و دانش مربیان است. نداشتن سابقه، تجربه و دانش کافی باعث لطمات جبران‌‌ناپذیری به کودک می‌شود.

          مربیانی که به دلیل علاقه نداشتن به کودک، مشغله و گرفتاری زیاد اقتصادی و اجتماعی تمایلی برای رسیدگی به نیازهای کودکان ندارند، به جای این که فضای مناسب برای رشد کودکان فراهم کنند، زمینه‌های ناهنجاری را در کودک فراهم می‌آورند و توانمندی‌ها و قابلیت‌های کودکان را محدود و حتی نابود می‌کنند.

          بنابراین اگر فرزندتان را به دلایلی نظیر تجربه استقلال، تعامل با همسالان و شکوفایی خلاقیت‌ها به مهد کودک می‌فرستید، حتما شرایط مهد کودک مورد نظر را بررسی کنید تا کودکتان واقعا در فضایی مستقل و خلاق قرار گیرد.

          مهدکودک استاندارد می‌تواند برای فرزندتان تجربه مستقل بودن را از همان زمان کودکی مهیا کند. در واقع مهد کودک اولین تجربه دور از والدین بودن محسوب می‌شود و حساسیت این تجربه به همان اندازه که می‌تواند مثبت باشد، می‌تواند تاثیر منفی نیز به دنبال داشته باشد، براین اساس والدین در انتخاب مهد کودک و مربی خوب باید حساسیت بیشتری به خرج دهند تا نتیجه همانی شود که اکثر روان‌شناسان کودک به آن معتقدند.
          در این مورد میتونید با متخصصین کانون مشاوران ایران، مشاوره تلفنی/تخصصی داشته باشید
          ۰۲۱-۲۲۳۵۴۲۸۲

          ۰۲۱-۲۲۶۸۹۵۵۸

  • زهره , آوریل 16, 2016 @ 1:10 ب.ظ

    با سلام و خسته نباشید
    دختر ۶٫۵ساله دارم. مشکل یادگیری داره خیلی نگرانشم مثلا سوره کافرون رو بعد از کلی تمرین بهش یاد دادم یه بار درست میخونش بار بعد کلا یادش میره اول سوره چی بوده
    یا مثلا علامت استاندارد رو یاد گرفته تا دو روز هر چی میدید میگفت ببین این علامت استاندارد داره روز سوم کلا اسم علامت رو یادش رفت
    فقط همین نیست تو خیلی مسائل این طوره
    تو رو خدا خواهش میکنم کمکم کنید چکار کنم

    • راهنما , آوریل 16, 2016 @ 7:44 ب.ظ

      در این مورد میتونید با متخصصین کانون مشاوران ایران، مشاوره تلفنی/تخصصی داشته باشید
      دفتر قیطریه:
      ۰۲۱-۲۲۶۸۹۵۵۸ خط ویژه
      دفتر سعادت آباد:
      ۰۲۱-۲۲۳۵۴۲۸۲ خط ویژه
      دفتر شریعتی:
      ۰۲۱-۸۸۴۲۲۴۹۵ خط ویژه

      اصطلاح اختلال یادگیری در کودکان دارای ناتوانی یادگیری به کودکانی اشاره دارد که در یک یا چند مورد از فرایندهای اساسی رشدی و تکاملی از قبیل درک و فهم ، استفاده از زبان گفتاری یا نوشتاری اختلال داشته باشند . این اختلال ممکن است خود را به صورت ناتوانی در شنیدن و درک کردن ،بیان کلامی ، خواندن ، نوشتن ، هجی کردن یا انجام محاسبات ریاضی نشان دهد . این تعریف کودکانی را که مشکلات یادگیری ناشی از معلولیتهای بینایی ، شنوایی یا حرکتی، عقب ماندگی ذهنی ، نابسامانیهای عاطفی یا محرومیت های محیطی ، فرهنگی یا اقتصادی دارند ، در بر نمی‌گیرد. بعلاوه ناتوانی یادگیری نباید ناشی از هوش پایین باشد به عبارت دیگر دانش آموزی دارای ناتوانی یادگیری دارای ویژگی‌های زیر است:

      · دارای بهره هوشی متوسط و بالاتر است.

      · از نظر حواس مختلف ( بینایی و شنوایی و… ) سالم است.

      · از نظر پیشرفت درسی و عملکرد تحصیلی با توجه به سن و هوش ضعیف است.

      · مشکلات زبانی شامل اختلال زبان درکی و یا بیانی ، وارونگی کلمات و… دارد.

      · به موضوعات مطرح شده پاسخ‌های نامربوط می‌دهد.

      · حواس پرتی دارد و جزئیات مهم را فراموش می‌کند.

      · گاها دست‌ و پا چلفتی است و هماهنگی چشم و دست وی ضعیف است

      · اعتماد به نفس پایین دارد و در زمینه‌های تحصیلی انگیزه‌ی زیادی ندارد.

      · فعالیت‌های آموزشی و درسی را با تأخیر انجام می‌دهد و از پرداختن به فعالیت‌های آموزشی طفره می رود و یا آن‌ها را به پایان نمی‌رساند

      · فراخنای کوتاه حافظه ضعیف دارد و مطالب را زود فراموش می‌کند.

      تعریف ناتوانی های یادگیری:

      اختلال یادگیری زمانی تشخیص داده می شود که پیشرفت فرد برای خواندن ، ریاضیات و بیان نوشتاری اساسا پایین تر از سطح سنی، هوشی و تحصیلی مورد انتظار باشد و مشکلات یادگیری در پیشرفت تحصیلی یا فعالیتهای روزمره مستلزم مهارت خواندن، ریاضیات و نوشتن به میزان قابل ملاحظه ای اختلال ایجاد کرده‌باشند. اختلالات یادگیری ممکن است تا بزرگسالی نیز ادامه پیدا کنند. امکان دارد که اختلالات یادگیری با روحیه ی ضعیف، عزت نفس پایین و کمبود مهارتهای اجتماعی و افت تحصیلی همراه باشد. بزرگسالان مبتلا به این اختلال، ممکن است در زمینه های استخدامی یا سازگاری اجتماعی با مشکلات جدی مواجه شوند.

      اختلال یادگیری در همراهی با سایر اختلالات روان پزشکی کودک و نوجوان دیده می شود. در ۱ تا ۲۵% افراد مبتلا به اختلال سلوک، اختلال لجبازی – نافرمانی، اختلال بیش فعالی – نقص توجه واختلال افسردگی، اختلال یادگیری نیز گزارش شده‌است.

      ۷۵% دانش آموزان دارای ناتوانی یادگیری در مقایسه با دانش آموزان عادی همتای خود، در مهارت های اجتماعی ضعف دارند. این کودکان به علت داشتن مشکلات میان فردی با همسالان، اغلب از سوی همکلاسی های خود پذیرفته نشده، از سوی آنها طرد شده یا نادیده گرفته می شوند. پذیرفته نشدن از سوی همسالان، بدبینی کودک به درس و مدرسه، گوشه گیری، تنهایی و افت تحصیلی او را در پی دارد. هوش از عوامل مهم در انتخاب بهترین راه حل در موقعیت های حل مساله میان فردی است، اما با وجود بهره هوشی طبیعی بدلیل عزت نفس پایین ممکن است کودک نتواند عملکرد مناسبی داشته‌باشد.

      مهمترین ناتوانیهای یادگیری عبارتند از : ناتوانی در خواندن ، ناتوانی در ریاضیات ، ناتوانی در بیان کتبی یا نوشتن .

      ناتوانی در خواندن : Dyslexia

      مشکلات خواندن از اساسی ترین مشکلاتی است که کودکان مبتلا به ناتوانی یادگیری با آن مواجه هستند ، زیرا کودکی که نمی تواند بخواند شانس بسیار کمی برای موفقیت در مدرسه دارد . علاوه بر آن گاهی دشواریهای خواندن این کودکان با مشکل هجی کردن نیز همراه است . ناتوانی در خواندن ، اختلالی است که به رغم تجارب کلاسی متعارف ، شخص در کسب مهارتهای زبانی خواندن و هجی کردن که متناسب با توانایی هوشی اش باشد، عاجز است .

      ناتوانی در ریاضیات : Dyscalculia

      ناتوانی در ریاضیات عبارت است از اختلال در توانائیهای ریاضیات که در اثر آسیب ارثی، فرایندهای رشدی مراکز مغز که زمینه رشد تواناییهای ریاضی است ، به وجود می آید . کودکان مبتلا به ناتوانی در ریاضیات در زمینه درک مفاهیم ریاضی، محاسبات، خواندن یا نوشتن اعداد، حل مسئله و درک روابط فضایی دچار مشکل شدیدند .

      ناتوانی در بیان کتبی یا نوشتن : Dysgraphia

      فرایند نوشتن پیچیده است و به مهارتها و تواناییهای مختلفی بستگی دارد و مستلزم درک صحیحی از الگوهای نمادین نوشتاری است . مهارت نوشتن با کارکرد حرکتی چشم و هماهنگی حرکات ارتباط دارد ، همچنین مستلزم هماهنگی حرکتی چشم و دست ، کنترل بازو ، دست و عضلات انگشت است . مشکلات نوشتن اکثرا ًدر بین کودکان دارای صدمات مغزی ، آسیبهای خفیف مغزی و کودکان مبتلا به ناتوانی یادگیری دیده می شود .

      ناتوانی در نوشتن شامل : ناتوانی در املاء نویسی ، دستخط و انشا نویسی می شود .

      مهارت املانویسی یکی از مهارتهای مهم زبان نوشتاری است. املای یک کلمه پیچیده تر و دشوارتر از خواندن آن است چرا که در خواندن ، نشانه ها و حروف الفبا در بازشناسی کلمه وی را یاری می کنند اما در نوشتن دانش آموز باید بر روابط آواها و نشانه ها ، تجزیه واژه ها و نحوه ترکیب عناصر متشکله آن آگاهی و مهارت کامل داشته باشد .

      علل ناتوانی های یادگیری:

      ناتوانی یادگیری می‌تواند علت‌های متعددی داشته باشد. برای برسی این علل باید عوامل زیر مورد ارزیابی قرار گیرد.

      الف) ضعف عوامل آموزشی:

      غیبت‌های مکرر از کلاس درس

      اختلال یا نقص در برنامه‌ی آموزشی مثل عدم حضور معلم یا جابجائی معلمین.

      فقدان مهارت کافی در معلمین.

      سوء رفتار با کودک در محیط‌های آموزشی

      ب) عوامل محیطی

      عوامل محیطی بسیاری وجود دارد که می تواند به پیچیدگی ناتوانی های یادگیری بیفزاید و حتی شاید سبب ساز آن باشد . از جمله می توان به موارد زیر اشاره کرد:

      · جدایی طولانی کودک از والدین بویژه مادر، به هر دلیل (این جدایی در دوران نوزادی تاثیرات شدیدی بر رشد کودک دارد)

      · بیماری، ضعف و ناتوانی شدید و طولانی در دوران نوزادی یا سالهای اولیه زندگی کودک

      · کودکی که مورد بی توجهی قرار گرفته و از تاثیر و همراهی متقابل والدین، بزرگسالان یا سایر کودکان در لحظات یا فرصتهای موثر زندگی شدیدا محروم می شود.

      ج) عوامل روانی

      امکان دارد کودکان مبتلا به ناتوانی های یادگیری در عملکردهای روانی پایه چون ادراک ، حافظه و شکل دادن به مفاهیم اختلال داشته باشند .

      د) عوامل فیزیولوژیک

      بسیاری از متخصصان بر این باورند که علل اساسی و عمده ناتوانی های یادگیری آسیب دیدگی مغزی ، شدید یا جزیی و صدمه وارده به دستگاه عصبی و مرکزی است .

      ه) عوامل ژنتیکی

      شواهدی در دست است که نشان می دهد ناتوانی های یادگیری احتمالا در برخی خانواده ها بیش از دیگران دیده می شود در واقع عوامل ژنتیکی در بسیاری از ناتوانی های یادگیری نقش دارند .

      و) عوامل بیوشیمیایی

      اختلالات متابولیک از جمله عوامل دیگری هستند که موجب ناتوانی های یادگیری می شوند اختلالاتی مثل مثل هایپوگلیسمی ، کم کاری تیروئید و …

      ز) عوامل پیش ، هنگام و بعد از تولد

      ح) نواقص جزیی در عملکرد مغزی

      تشخیص اختلالا ت یادگیری

      اختلال خواندن شایع ترین نوع اختلال یادگیری است و کودک در این اختلال در صحیح خوانی، رمزگشایی، سرعت و دقت خواندن و درک مطلب مشکل دارد. کندی در یادگیری پیشوند ها، پسوند ها، کلمات ریشه ای و سایر فنون خواندن از دیگر نشانه‌های اختلال است. همچنین کودک در یادآوری و فهم آنچه خوانده است مشکل دارد، در درک، فهم و تعبیر مفاهیم ضعف داشته و متن پیش رو را درست و صحیح بخواند. کودک خطاهای پایدار در خواندن دارد و معمولاً از خواندن با صدای بلند اجتناب می کند.

      کودکانی که اختلال نوشتن دارند در هجی کردن صحیح کلمات و دیکته آن، در استفاده از گرامر ضعف دارند. دست خط بدی دارند و ممکن است در یک قطعه نوشتاری، یک کلمه مشابه را در جاهای مختلف متفاوت بنویسند. معمولاً از تکالیف نوشتنی اجتناب می کنند و تکالیف درسی خود را به کندی انجام می دهند و خطاهای ثابت در نوشتن دارند.

      کودکانی که اختلال ریاضیات دارند در استدلال و یا محاسبات ریاضی ضعیف هستند و در مهارت های ریاضیات که نیاز به درک مفاهیم پایه ای دارد، مشکل دارند.

      با توجه به تعاریفی که از دانش آموزان دارای مشکلات یادگیری گفته شد به نظر می رسد معلمین از جمله اولین کسانی هستند که متوجه مشکل این دانش آموزان می شوند و پس از اینکه روشهای گوناگون آموزشی را اجرا می کنند به موفقیت چشمگیری نمی رسند.

      پدیده های همراه

      اختلالات خاص یادگیری خود را در قالب پدیده هایی قابل مشاهده نشان می‌دهند. این پدیده ها، رفتارهایی هستند که هر روز در کلاس یا خانه دیده می‌شوند. مثلاً ممکن است این کودکان در تکلم نیز مشکلاتی داشته باشند مثلا در پیدا کردن کلماتی که بیانگر نظرشان باشد، مشکل پیدا کنند یا به خاطر کنترل ماهیچه ای ضعیف دست خط بدی داشته باشند.

      انواع اشکالات املایی دانش آموزان :

      به طور کلی اشکالات یا ناشی از محیط است و یا از خود فرد ناشی می شود. از دیدگاه روانشناختی می توان اشکالات املایی را ناشی از موارد زیر دانست :

      ضعف در حساسیت شنوایی مثال: بجای “تار” می‌نویسد “کار”

      ضعف در حافظه شنوایی که سبب جا انداختن کلمات و حروف می شود .

      ضعف در حافظه دیداری ( غلط نویسی حرف هم صدا ) مثال: “طناب” و “تناب”

      ضعف در حافظه توالی دیداری ( جابه جا نوشتن حروف در کلمه ) مثال : “مادر” که “مارد” نوشته می شود

      قرینه نویسی ( آیینه نویسی )

      وارونه نویسی ( چپه نویسی )

      عدم دقت ( کم گذاشتن سر کج ، تشدید ، کم و زیاد گذاشتن نقطه و دندانه ها و… )

      نارسانویسی ( عدم وضوح و خوانایی نوشته )

      روشن است که با شناسایی سریع و به موقع مشکلات املایی روند درمان تسهیل می یابد و از تثبیت ناتوانی یادگیری در کودکان و افت تحصیلی جلوگیری خواهد شد .

      چرا مهم است که اختلالات یادگیری را تشخیص دهیم؟

      پیشرفت تحصیلی کودک تأثیر بسزایی برای اعتماد به نفس و تصویر مثبت ذهنی او از خود دارد به همین دلیل شکست نسبی یا مطلق تحصیلی در مدرسه یک عامل خطر مهم برای شکل گیری اختلالات روانپزشکی بعدی می باشد.

      معمولا“ این کودکان اسیر یک چرخه هیجانی منفی می شوند. به این صورت که ناتوانی تحصیلی منجر به احساس شکست و ناکامی، اعتماد به نفس ضعیف، اضطراب، افسردگی و نقص در کفایت اجتماعی می گردد که این موارد با توانایی کودک برای مشارکت فعال و مؤثّر در امور مدرسه تداخل می کند و مشکل یادگیری کودک شدّت می یابد و تشدید اختلال یادگیری باعث تشدید موارد فوق می گردد و وضعیت کودک بدتر و بدتر می شود.

      به دلیل تمام موارد فوق تشخیص کودکان با اختلال یادگیری، کمک بسزایی به کودک و خانواده او می نماید و عدم تشخیص و مداخله مناسب، تأثیرات منفی جبران ناپذیری بر زندگی و آینده کودک می گذارد.

      شیوع:

      شیوع واقعی این اختلالات ناشناخته است و تخمین زده می‌شود حدود ۵تا ۱۰درصد کودکان سنین مدرسه درگیر این اختلال باشند. اختلال خواندن نسبت به اختلالات دیکته و ریاضیات شایع تر می باشد. در مواردی نیز به طور مختلط هر سه نوع اختلال ممکن است دیده شود.

      اختلالات یادگیری در پسران شایع تر از دختران است. این نسبت در پسران سه برابر دختران و گاهی پنج برابر می باشد.

      درمان اختلالات یادگیری:

      با انجام آزمونهای تشخیصی، معلوم می شود که کودک در کدام زمینه‌ها با مشکل روبرو است و حدود یادگیری او چه اندازه است و اینکه مشکل یادگیری او به کدامیک از مسائل ادراک ، حافظه ، زبان ، و … مربوط می شود . سپس یک طرح آموزشی انفرادی (IEP) بر اساس زمینه های قدرت و ضعف کودک تهیه و تنظیم می شود

      آنچه باید معلمین و والدین بدانند:

      · با حمایت درست و مداخله ی مناسب این کودکان می توانند در مدرسه موفق باشند.

      موارد زیر را در برخورد با این کودکان در نظر بگیرید:

      · با کودک صحبت کرده و به طور باز و آشکار او را از مشکلی که در زمینه یادگیری دارد مطلع نمایید.

      · به او یادآوری نمائید که در یادگیری و آموزش نیاز به روشی متفاوت دارد.

      · نقاط قوت و استعدادهای او را بشناسید و جهت پرورش آنها، او را تشویق کنید.

      · او را در روش ها و فنونی که برای کمک به یادگیری مؤثّر است همراهی کنید.

      · تلاش های او را برای رسیدن به موفقیت ارج بنهید و حمایت کنید.

      · زمانی که او مشغول مطالعه است برای او یک مدل و الگو باشید. شما هم یک روزنامه یا کتاب بدست گرفته و مطلبی بخوانید و یا یک متن یا نامه بنویسد.

      · انتظارات واقع‌بینانه از او داشته باشید.

      · بین والد و معلم لازم است همکاری و تعامل نزدیک وجود داشته باشد.

      · زمانی که کودک شما می خواهد حرف بزند، به او گوش دهید.

      · از او به خاطر مشارکت در انحام امور مدرسه و قابلیت های خاصش قدردانی کنید و او را تصدیق و تائید کنید.

      · با توسل به روش های رفتاری انگیزه کودک را برای فعالیت های تحصیلی بالا ببرید.

      · در صورتی که مشکل توجه و تمرکز دارد با مصرف به موقع داروهای تجویز شده توسط پزشک، به کودک در بهبود توجه و تمرکز کمک کنید.

      · این کودکان نیازمند آن هستند که علاوه بر آموزش معمول کلاسی، در ساعاتی از روز تحت آموزش های خاص توسط معلم تعلیم دیده قرار بگیرند.

      · علاوه بر درمان اختلال یادگیری، باید اختلالات روانپزشکی همراه نیز تحت درمان قرار بگیرند مانند: اختلال بیش فعالی، کم توجهی، اضطراب افسردگی و….

      · در نظر داشته باشید که ۷۵ درصد کودکان، اختلال یادگیری نقص های قابل توجهی در مهارت های اجتماعی دارند، آموزش مهارت های اجتماعی را از آنان دریغ نکنید.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد.