زندگی پر استرس امروزه برای اکثر افراد جامعه ما به یک موضوع عادی تبدیل شده است. اکثریت افراد جامعه در طول زندگی روزانه و عادی خود آنچنان تحت تاثیر تغییرات روزمره قرار گرفتهاند که متوجه میزان آزاردهندگی این تغییرات نمیشوند. اما متاسفانه این تغییرات و استرسهای بیش از حد اثرات ناخوشایندی بر روی سلامتی ما دارند.
شاید تا قبل از مطالعه این مقاله اطلاع نداشتید که بخش عظیمی از سکتههای قلبی و مغزی، فشار خون، زخم معده، آسم، سردردهای تنشی و سردردهای میگرنی به طور مستقیم یا غیر مستقیم ناشی از استرس بیش از حد هستند. شاید تا قبل از مطالعه این مقاله اطلاع نداشتید که بیشتر مرگهای ناگهانی ناشی از استرس بیش از حد هستند.
ریشه و درمان استرس و افسردگی
و همچنین شاید اطلاع نداشتید که علت اینکه در بسیاری از موارد با اینکه هیچ مشکلی نداریم، احساس میکنیم که از زندگی لذت نمیبریم، ناشی از استرس میباشد. استرس بیش از حد تاثیرات بسیار ناخوشایندی بر روی سلامت جسمی و روانی ما دارد و اکثر افراد جامعه از این اثرات بیخبر هستند. آیا تا به حال از خود پرسیدهاید که علت اصلی کاهش امید به زندگی چیست؟
کاهش امید به زندگی
همه ما شاهد بودهایم که در گذشتهای نهچندان دور افراد زیادی طول عمر بالای یک صد سال داشتهاند. اما در جامعه فعلی علیرغم بهبود وضعیت تغذیه و بهداشت نهتنها طول عمر افراد افزایش پیدا نکرده است، بلکه به شدت کاهش هم داشته است. علیرغم بهبود وضعیت بهداشتی و تغذیهای متاسفانه شاهد هستیم که آمار بیماریهای جسمانی و روانی به شدت در حال افزایش هستند.
با وجود افزایش سطح رفاه عمومی در جامعه، شاهد هستیم که آمار افسردگی به شدت در حال افزایش میباشد. افزایش آمار این بیماریها ناشی از چندین عامل متعدد میباشد، اما یکی از اصلیترین و اساسیترین این عوامل که بر روی زندگی ما انسانها سایه افکنده است، استرس بیش از حد میباشد.
همه ما انسانها به این موضوع اعتقاد راسخ داریم که سلامتی بزرگترین نعمتی است که خداوند به انسان عطا فرموده است. بدون داشتن سلامتی، پول، مقام، اتومبیل لوکس، منزل مجلل و… هیچ ارزشی برای انسان ندارند. در واقع همه این اسباب و وسایل وقتی برای ما ارزش دارند که بتوانیم از آنها استفاده نماییم. وقتی که توانایی استفاده از این وسایل را نداشته باشیم، داشتن یا نداشتن آنها برای ما ارزشی ندارند.
همه ما قطعا افراد مرفه و ثروتمندی را میشناسیم که رقم داراییها و اندوختههای آنها ارقام نجومی میباشد، در حالی که آرزوی خوردن یک وعده غذای مورد علاقه خود را دارند، اما به علت بیماریهای جسمی از آن محروم هستند. بسیاری از این افراد آرزو میکنند که ای کاش یک درآمد جزئی و محدود داشتند، اما در کنار آن از سلامتی برخوردار بودند. بله سلامتی نعمتی است که همه انسانها تا زمانی که آن را دارند، قدرش را نمیدانند، اما به محض از دست دادن آنها آرزوی رسیدن به آن را دارند.
استرس بزرگترین آفت زندگی
اما استرس و زندگی همراه با استرس بزرگترین آفت سلامتی انسان است. استرس در زندگی روزانه ما به حدی افزایش پیدا کرده است که اکثر ما با آن خو گرفتهایم و از اثرات مخرب آن بر روی سلامتی خود غافل شدهایم. انسان امروزی از بزرگترین عامل تهدیدکننده سلامتی خود غافل شده است، به عبارت دیگر میتوانیم بگوییم انسان امروزی از بزرگترین افتی که بزرگترین نعمت انسان را تهدید میکند، غافل شده است.
درصدد هستیم که بر پایه تحقیقات کاملا علمی به نشان دهیم که علت اصلی بیشتر مرگهای ناگهانی ناشی از استرس میباشد و همچنین بیماریهای قلبی و عروقی، آسم و بیماریهای تنفسی، سردردهای تنفسی و میگرن و بسیاری از بیماریهای جسمی و روانی دیگر به طور مستقیم یا غیرمستقیم با استرس در ارتباط هستند.
اما نکتهای که باید در اینجا ذکر نماییم، این است که استرس در عرف جامعه به غلط تعبیر شده است و از آن برداشتهای نادرستی انجام گرفته است. استرس در عرف جامعه به نگرانی تعبیر شده است و معمولا آن را مترادف با واژه نگرانی به کار میبرند. در حالی که این تعبیر اشتباه است و استرس به معنی تغییرات میباشد. عموما تغییرات در انسان استرس ایجاد میکند.
حال این تغییرات میتواند جنبه مثبت داشته باشند و میتوانند جنبه منفی داشته باشند. برای مثال ازدواج، تولد یک فرزند، خرید یک منزل و یا خرید یک اتومبیل همگی دارای استرس هستند، چون انسان را با شرایط جدید مواجه میکنند، اما اینها همگی تغییرات مثبت هستند. در مقابل مرگ همسر، از دست دادن یکی از عزیزان، طلاق و جدایی، جزء تغییرات منفی هستند.استرس و افسردگی
کاهش استرس بیش از اندازه
نکته بعدی این که هدف اصلی و اساسی این مقاله کاهش استرس بیش از حد میباشد، یعنی اینکه وجود کمی استرس لازمه یک زندگی سالم و از ضروریات آن میباشد، اما اگر این استرس از حد خاصی فراتر برود، مخرب است. اگر انسان استرس نداشته باشد، پیشرفت نخواهد کرد، بلکه به یک انسان بیحال و تنبل تبدیل خواهد شد که انگیزهای برای پیشرفت و ترقی ندارد. برای مثال همه دانشآموزان چند روز به امتحان یادگیری بیشتر و بهتری نسبت به طول ترم دارند.
این ناشی از استرس نزدیک شدن امتحان است که باعث آزادشدن نیروهای درونی فرد میشود، اما اگر دانشآموزی در طول ترم مطالعه نکرده باشد و در شب امتحان بخواهد خود را آماده کند، احتمال موفقیت او بسیار اندک است. این ناشی از این موضوع است که شدت استرس به حدی است که فرد عملکرد طبیعی و معمولی خود را از دست میدهد و عملکردش مختل میشود. این مثال ساده به خوبی میتواند بیانگر منظور و مقصود ما باشد.
یعنی میتوان گفت کمی استرس باعث پیشرفت و ترقی انسان میشود، اما استرس بیش از حد عملکرد انسان را مختل میکند. اما سوال دیگر که ممکن است به ذهن خواننده این مقاله خطور کند، این است که چرا استرس به تازگی اینقدر مسئلهساز شده است؟ چرا در هیچ یک از دورانهای گذشته به اندازه دوران ما موضوع استرس بحث داغ روز نبوده است؟ جواب این سوال به تغییرات گسترده و بیش از حد جامعه ما مربوط میشود.
تغیرات سریع و افزایش استرس
ما اکنون در جامعهای زندگی میکنیم که وجه مشخص آن، تغییرات سریع است. این تغییرات، سطح بسیار بالایی از استرس را به دنبال دارد. بشر در هیچ دورهای، درگیر چنین تغییرات سریعی نبوده است، به همین علت به هیچ وجه آمادگی روبرو شدن با چنین تغییراتی سریعی را ندارد. برای فهم بهتر این موضوع، پا را از زمان حاضر بیرون میگذاریم. اکتشافات باستانشناسی نشان میدهد که چهارصد نسل از آدمیان اساسا دارای یک سبک زندگی بودهاند و از ابزارهای تقریبا مشابهی استفاده کردهاند.
نسل بعد با شرایط زندگی مشابهی روبرو بوده و از سالی به سال دیگر، تغییرات بسیار جزئی و اندکی به وجود آوردهاند. راه حل هر یک از مشکلات در ذهن افراد مسن دهکده انباشته میشد و این دانش از نسلی به نسل دیگر منتقل میشد. تغییرات نیز همانگونه که گفتیم در طول صدها و بلکه هزاران سال اتفاق میافتاد.
پیادهشدن انسان بر کره ماه، تولد بچههای آزمایشگاهی، دو جنگ جهانی که تقریبا تمام کره زمین را برگرفت. تولید انرژی هستهای و سلاحهای اتمی را شاهد بوده است. علاوه بر اینها سرعت ساختمانسازی، تغییر خیابانها، احداث پارکها و مکانهای عمومی به حدی شدت گرفته است که وقتی شما برای مدت یک سال از محل زندگی خود به مکان دیگری مسافرت میکنید، پس از بازگشت شدت تغییرات انجام گرفته شما را حیرتزده مینماید.
در چنین محیطی دیگر نسل قدیمی لزوما پاسخهای درست برای هر مشکلی را در اختیار ندارند. زندگی در فضای حتی یک نسل نیز به سرعت در حال تغییر است. جوامع امروزی از جوامعی که در آن پیرترها تسلط داشتند و راهحل مشکلات زندگی را ارائه میکردند، به جوامع «جوان محور» که در آن انعطافپذیری و قابلیت تطبیق با تغییرات، ضرورتی حیاتی دارد، تغییر یافته است.
پیشینه استرس و افسردگی
کل دوران گذشته زندگی ما، ما را از نظر فیزیکی و جسمی برای پذیرش چنین تغییرات سریعی آماده نکرده است. در حال حاضر، از هر ۱۰ نفر، یک نفر قادر به تطبیق خود با این شرایط نبوده و کنار افتاده است و این در حالی است که شتاب تغییرات همچنان رو به افزایش است. انسان قرن بیست و یکم با مشکلات زیادی روبهرو شده است، چون باید بتواند تعادل و توازن فیزیولوژیک خود را در این دریای استرسزای تغییرات فرهنگی و تکنولوژیکی حفظ کند. اینها همه دلایلی هستند مبنی بر اینکه چرا در جامعه فعلی ما اینقدر استرس مسئلهساز شده است و چرا بشر در دهه اخیر اینقدر به مطالعه استرس بر روی سلامتی خود روی آورده است.
استرس چیست؟
واژه استرس در نزد متخصصین مختلف معانی متفاوتی دارد. استرس در مفهوم عام آن عاملی است که همواره تعادل فیزیکی و روانی فرد را به هم زده و با ایجاد مشکلات روانتنی و مشکلات روانی کارآیی فرد را در ابعاد مختلف زندگی – شغلی، خانوادگی و اجتماعی کاهش میدهد. در روانشناسی استرس به معنی تحت فشار روحی و روانی قرار گرفتن تلقی شده است. در این حالت جسم و روانی قرار گرفتن تلقی شده است. در این حالت جسم و روان به تقاضاهای درونی و بیرونی با فشار پاسخ میدهند. استرس هنگامی رخ میدهد که فرد واکنشهای خود را در مواجهه با محرکهای درونی و بیرونی ناتوان ببیند که همانا پیامد آن از دست رفتن تعادل روانی فرد است.
محرکی به نام استرس
هر محرکی که در انسان ایجاد تنش کند، استرسزا یا عامل استرس نامیده میشود. تنش ایجادشده در بدن و واکنش بدن را استرس میگوییم. در چنین مواردی عواملی از قبیل توانایی مقابله فرد با این محرکها، برداشت ذهنی وی از محرک بیرونی، حمایت اجتماعی و خانوادگی، سن، وضعیت اقتصادی، طبقه اجتماعی و وجود اختلالات روانی در فرد میتواند تاثیرپذیری شخص را از استرس کم یا زیاد نمایند. امروزه طیف بسیاری از بیماریها به طور مستقیم یا غیرمستقیم با استرس در ارتباط هستند. افرادی که در معرض تصمیمگیریهای بزرگ هستند و تصمیمات آنها باعث منافع یا خطرات کلان میشود، بیشتر از بقیه افراد در معرض استرس میباشند. برای مثال به دو نمونه توجه نمایید:
مدیر یک کارخانه بزرگ در سن ۳۵ سالگی دچار فشار خون بالا شد. یک زن خانهدار ۲۷ ساله به بیماری آسم مبتلا گردید. هر دو نفر وقتی که به پزشک مراجعه کردند، به آنها گفته شد که علت اختلالات آنها استرس یا فشار روانی بوده است. آن مدیر یک سال بود که باید به تنهایی تصمیمات سریعی در مورد کسب و کارش میگرفت.
هر تصمیم میتوانست به زیانهای هنگفتی برای کارخانه بیانجامد. او پس از هر تصمیمگیری، در مورد پیامدهای آن نگران باقی میماند تا وقتی که درستی تصمیمگیریاش به اثبات میرسید. این نگرانی و اضطراب مداوم باعث بالا رفتن فشار خود او شده بود. آن زن خانهدار نیز مادر شوهر بهانهجو و ایرادگیری داشت و شوهرش پشتیبانی لازم را از او نمیکرد.
هر بار که مادر شوهرش سر او نق میزد، او میخواست جوابش را بدهد، ولی این کار را نمیکرد و خشم خود را فرو میخورد. با این کار نوعی حس خفگی در او به وجود میآمد. سرانجام این حس خفگی باعث نوعی نفستنگی در او شد و در انتها به آسم منجر شد. اینها نمونههایی از عوارض استرس میباشد. هزاران مثال دیگر نیز مانند اینها وجود دارد. حال با توجه به اینکه استرس تا این حد میتواند بر زندگی ما تاثیر بگذارد، لازم است که به اندازه کافی در مورد آن آگاهی و اطلاعات علمی داشته باشیم.
علیرغم اینکه در بیشتر موارد استرس تداعیکننده خاطرات ناخوشایند میباشد، اما واقعیت اینطور نیست. یعنی اینکه استرس علاوه بر چیزهای بد با چیزهای خوب نیز همراه است. استرس ناشی از موضوعات متفاوتی میباشد. موضوعات خوشحالکننده، موضوعات ناراحتکننده، موضوعات حساسیبرانگیز و… میزان استرس در بسیاری از مردم آنقدر زیاد است که حتی تصورش را هم نمیکنند.
تصور عامه مردم از استرس مترادف با نگرانی است و ممکن است شما هم هنگامی که نگران هستید از کلمه استرس استفاده نمایید، برای مثال هنگامی که نگران از دست دادن کارتان هستید، یا نگران تهیه پول برای پرداخت بدهیهایتان هستید، یا نگران مادرتان هستید، وقتی دکتر به او گفته که به عمل جراحی نیاز دارد. در واقع عموما مترادف با واژه نگرانی به کار میرود. در حالی که همانطور که قبلا ذکر کردیم، استرس مفهوم بسیار گستردهتری دارد.
منبع: e-teb.com
مشاوره و درمان استرس و افسردگی در برترین مراکز مشاوره کانون مشاوران ایران
۰۲۱-۸۸۴۲۲۴۹۵