مرکز مشاوره

تست ازدواج

تست ازدواج

مبحث ازدواج و شروع زندگی مشترک مقوله ای است که ذهن بسیاری از جوانان را به خود مشغول کرده است. درواقع آرزوی هر جوانی خوشبختی در زندگی و انتخاب مناسب ترین همسر برای خود می باشد. بنابراین اگر هنوز زندگی مشترک خود را آغاز نکرده اید و جزء آن دسته از جوانانی هستید که به دنبال انتخاب مناسب ترین فرد برای ازدواج بوده و در این زمینه حاضر به تحقیقات بسیار هستید و می خواهید از ازدواج خود و داشتن یک زندگی خوب مطمئن شوید پیشنهاد مشاوران ما انجام تست  ازدواج و دیگر تست های روانشناسی است.

تست ازدواج مبتنی بر شناخت های بالینی

تست ازدواج مبتنی بر علوم پایه و پیشرفته روانشناسی و به منظور شناخت تفکرات ، عقاید و خواسته های دختر و پسر نسبت به زندگی مشترک و ازدواج ، تحلیل نتایج این تست ها و در نهایت مشاوره ای هدف دار در زمینه ازدواج میباشد . انجام این گونه آزمون ها زمینه ساز شروع یک زندگی مشترک خوب و قدم گزاشتن در راه خوشبختی میباشد. تست روانشناسی ازدواج تا حدی شناخت شما را از همسر آینده تان و همچنین خود شما بیشتر و هدفمند تر میکند در نتیجه شما میتوانید با افکاری بدور از ابهام شناختی که به  شما نسبت به تفکرات خود و فردی که قصد ازدواج با او را دارید می دهد می توانید معقولانه تصمیم گرفته و عمل کنید.

به همین منظور مرکز مشاوره با به خدمت گرفتن بهترین مشاوران و متخصصان در زمینه تست ازدواج، آماده است تا شما را برای انجام این تست یاری کرده و راهنمایی کند تا  بهترین تصمیم را بگیرید.

شماره های تماس 01

منبع: com.مشاوره-ازواج


صفحه اصلی سایت مرکز مشاوره

administrator

مقالات مرتبط

164 نظرات

  • ناشناس , فوریه 16, 2014 @ 4:21 ب.ظ

    سلام برای انجام تست ها با دفتر مرکزی تماس بگیرید تا راهنماییتون کنن

    • ناشناس , فوریه 16, 2014 @ 7:11 ب.ظ

      آیا باید از قبل نوبت گرفت؟

      • ناشناس , فوریه 17, 2014 @ 12:21 ب.ظ

        are dige shologhe hatman bayad az ghabl nobat gereft

        • ناشناس , فوریه 18, 2014 @ 11:26 ق.ظ

          مرسی از پاسخ گوییتان

  • ناشناس , فوریه 18, 2014 @ 5:05 ب.ظ

    salam hazine in testha chetore?

  • ناشناس , فوریه 19, 2014 @ 9:15 ق.ظ

    bayad ba markaz tamas begirid az hazineha motale shavid

    • ناشناس , فوریه 19, 2014 @ 3:53 ب.ظ

      فکر نمیکنم هزینش زیاد باشه

  • ساره , اکتبر 6, 2014 @ 11:45 ب.ظ

    چطووری وچه زمانی یعنی جلسه چندم خواستگاری به خواستگارمون بگیم این تست ازدواجو بدیم؟ما بروجردیم استان لرستانم داره این تستو یا فقط شهرستان های بزرگ دارش؟هزینه اش چقده؟ممنون

    • Anonymous , اکتبر 7, 2014 @ 11:10 ق.ظ

      دوست عزیز مراکز مشاوره ازدواج در تمام شهرها برقراره و میتونید در این مورد ازشون بهره مند بشید…
      در بروجرد مرکزمشاوره خیابان طالقانی و مرکزمشاوره درمانگاه اعتماد در خیابان صفا برای شما وجود داره و شما میتونید لیست مشاوران رو از بهزیستی شهرتون تهیه کنید …
      در مورد هزینه بهزیستی تعرفه رو به شما خواهد گفت …

      ولی تا شما تا با فردی مراوده و معاشرت نداشته باشید نمیتونید بشناسیدش و تا وقتی کسی رو نشناختید نمیتونید بهش اعتماد کنید پس اول از همه ببینید به دلتون نشسته دوم استقلال مالی و سوم تفاهم شخصیتی و فرهنگی … بقیه موارد رو باید در دوره نامزدی باهاش اشنا بشید و اونقدر قدرت داشته باشید که در این دوره بتونید ” نه مقدس” رو به زبون بیارید

  • ساره , اکتبر 7, 2014 @ 3:04 ب.ظ

    جلسه دوم خواستگاری چی بپرسیم یه چند تا سوال بگید واسه شناخت بیشتر اخلاقیات حالاتا نامزدی که بهتر بشناسیم

    • Anonymous , اکتبر 8, 2014 @ 8:38 ق.ظ

      توجه کنید :
      این جلسه برای تکمیل اطلاعات، رسیدن به نتیجه، تجزیه و تحلیل مطالب جلسه اول و تبادل فکر با اعضای خانواده است ….

      پرسش های جلسه دوم را میتوان با عناوین زیر مطرح نمود:

      -۱ صفات روحی و اخلاقی
      در جلسه اول گفتگو به صورت کلی درباره صفات روحی و اخلاقی پرسش میشود اما در جلسه دوم میتوان با سؤالات جزئی تر به شناخت دقیق تر ویژگی های روحی و اخلاقی طرف مقابل دست یافت. شناخت این ویژگی ها سبب میشود که طرفین در تصمیم گیری خود بهتر عمل کنند.
      نمونه سؤالات عبارت است از:
      – منطقی بودن را در چه می دانید؟ چقدر در زندگی، خود را منطقی می دانید؟
      – وقتی تصمیم آخر را می گیرید، چه عواملی در منصرف شدن شما می توانند دخیل باشند؟
      – دوست دارید در مقابل سختی کار شما، همسرتان چگونه شما را درک کند؟
      – در تصمیم گیری ها چقدر از نظرات دیگران استفاده می کنید؟ چقدر برای کارهای تان احتمال اشتباه کردن می گذارید؟
      – چقدر حرف مردم برایتان مهم است؟ آیا همیشه قضاوت مردم در مورد شما درست بوده؟
      – اوقات فراغت خود را به چه چیزهایی اختصاص می دهید؟
      – بذله گویی تا چه حد خوب است آیا دیگران شما را به عنوان یک آدم شوخ طبع می شناسند؟
      – احسان به پدر و مادر را در چه چیزهایی می بینید؟ اگر در مسئله ای با پدر و مادرتان اختلاف داشتید، چه می کنید؟ تا حالا شده است مخالف نظر آنها کاری کرده باشید؟ چرا؟
      – از چه رفتاری نمی توانید بگذرید؟ افسردگی، پرخاشگری، اضطراب، وسواس، سوءظن، زودرنجی، کج خلقی، تنهایی، ترسها، سابقه های بستری و درمان و … جزء مهم ترین مسائلی هست که باید بررسی شود، (شاید بررسی این بند یکی از ضرورت هایی است که دختر و پسر باید به روانشناس مراجعه کنند.) اما اگر خودشان قصد بررسی داشتند باید نشانه های این اختلالات را بشناسند و با سؤال و دقت در نشانه ها و علائم این اختلالات پی به مشکل ببرند.
      هم چنین صفاتی مثل خساست بودن، حسابگری، ولخرجی (دست و دلباز)، بی خیال، منزوی و بی علاقه به تفریح، پیگیر بودن (سمج)، سهل انگار، سخت گیری و …. جزء مسائلیست که میتوان با مثال های فوق پرسیده شود

      ۲-جلب رضایت همسر
      در روابط دو طرف، دختر و پسر باید در مورد رضایت همدیگر پرسش هایی داشته باشند.
      برای نمونه؛
      فرد مقابل تا چه حد باید رضایت همسرش را جلب کند و تا چه میزان باید به خواسته های او توجه داشته باشد؟
      چه شیوه هایی سبب جلب رضایت فرد مقابل میشود؟ و …

      -۳ قناعت و تجملات
      در مورد میزان ساده زیستی و قناعت یا تجملات در زندگی باید از فرد مقابل پرسش شود.
      برای نمونه؛
      تعریف قناعت از نظر شما چیست و تا چه حد قناعت دارید؟
      درباره تجملات و تشریفات در زندگی و حدود آن چه نظری دارید؟

      -۴ سازگاری
      گاه در زندگی مشترک اتفاقاتی می افتد که نیاز است دو فرد با هم سازگاری و همکاری داشته باشند. مثلاً:
      اگر اتفاقی برای شما بیافتد که مجبور باشید با نصف درآمد قبلی همسرتان زندگی کنید، چه
      می کنید؟
      چه امکاناتی را برای داشتن رفاه نسبی لازم می دانید؟
      شما مایلید همسرتان در خرید لوازم زندگی چه مسائلی را رعایت نماید؟

      ۵-مدیریت
      مدیریت زندگی نیز از موضوعات مهم و اساسی است که دو طرف باید دیدگاه خود را در مورد آن بگویند.
      پرسش در مورد این که چه کسی مدیریت کند مهم است. شاید هر دو به زن سالاری یا مردسالاری معتقد باشند یا بالعکس.
      پرسشهایی در این زمینه میتواند دیدگاه فرد مقابل را در مورد مدیریت زندگی نشان دهد. برای نمونه؛
      دیدگاه شما درباره جایگاه مرد در زندگی چیست؟
      با پرسیدن این نوع سؤالات خواهید فهمید که خانم روحیه زن سالاری دارد یا نه؟ و برای خود جایگاه مشاوری مهربان قائل است یا خیر.
      – دیدگاه شما درباره جایگاه زن در زندگی چیست و به او چقدر میدان می دهید؟
      با پرسش سؤالاتی در این زمینه می توانید بفهمید آیا آقا، خانمها را موجوداتی ضعیف و کم اهمیت می داند یا نه؟

      -۶ دخانیات
      پرسش در مورد دخانیات و مواد مخدر میتواند دیدگاه افراد را در مورد این نوع مواد نشان دهد.
      نظرتان درباره سیگار و مصرف آن و مواد مخدر چیست؟
      آیا به مواد خاصی اعتیاد دارید؟ (قهوه، چای، غذای خاص، سیگار، قرص و …) آیا از دخانیات یا قرص یا آمپول ویژه ای برای آرامش استفاده می کنید؟

      -۷ میزان درآمد
      میزان درآمد آقا مسأله مهمی است که خانم باید در مورد آن اطلاعاتی کسب کند تا بداند آیا میتواند با چنین درآمدی زندگی کند. آیا میزان درآمد شما در حدی هست که بتوانید با آن، زندگی متوسطی را اداره کنید؟
      این سؤال در جلسه دوم پرسیده میشود تا شائبه پول دوستی و مادی گرایی زن پیش نیاید.
      هم چنین پرسش از میزان درآمد خانم چندان لزومی ندارد. زیرا درآمد برای او می باشد مگر آن که او بخواهد در امور مالی زندگی مشارکت کند.

      -۸ اعتقاد به مشاوره
      از آن جایی که در زندگی مشترک ممکن است مشکلاتی به وجود آید که نیازمند کمک از افراد می باشد لذا در جلسه گفتگو طرفین می توانند نظر خود را در مورد این که از چه کسی در زندگی مشترک مشورت بگیرند.
      برای رفع مشکلات زندگی تا چه حد به مشاوره اعتقاد دارید و آن را مؤثر میدانید؟
      در صورت بروز مشکل در زندگی مشترک ترجیح می دهید با چه کسانی مشورت کنید؟
      برخی مردها به مشاوره تن نمی دهند؛ زیرا گمان می کنند رفتن نزد مشاور به معنای اعتراف به اشتباه است.

    • ناشناس , جولای 25, 2016 @ 12:49 ق.ظ

      باسلام.مراحلی که باید طی,شود اول پذیرفتن هردوطرف هست وبعد شناخت اخلاقی,و اقتصادی,و خانوادی,فردهست

  • مریم17 , ژانویه 4, 2015 @ 8:54 ق.ظ

    من ۳باره ازمایش قبل از ازدواج میدم وتوی همه ی جوابا فقر اهن وکم خونی واسه ی جفتمون نشون میده میشه راهنمایی کنید. ممنون

    • Anonymous , ژانویه 4, 2015 @ 10:44 ق.ظ

      دوست عزیز متخصص تغذیه میتونه با توجه به نیاز جسمی و وزنی شما کار درمان رو شروع کنه پس نگران نباشید چون این مشکل خیلی ساده رفع خواهد شد

  • محمد , آگوست 25, 2015 @ 10:21 ب.ظ

    سلام خسته نباشید
    من پسری ۲۴ ساله هستمو دوساله با دختری در ارتباطمو تقریبا خونواده هامونم میدونن
    تا جایی که شده یه رابطه منطقی داشتیم ینی اوایل فقط احساسات بود و بعد اومدیم با منطقو فکرمون رابطمونو چیدیم و در هر موردی که اختلاف داشته باشیم بحث میکنیم و هرکدوممون قانع شد با کمال میل قبول میکنیمو انجامش میدیم ازین موضوع خیلی راضیم اما دوتا مشکل هس یکی اینکه از هم دوریمو حتی درین موردم بحث کردیم و خیلی منطقی جواب گرفتم که میتونی اینجا زندگی کنه و دور از خانوادش باشه اما منم کمکش میکنم در ارتباط باشه با خانوادش خواستم بدونم این دوری بعد از ازدواج چقد تاثیر داره؟و اینکه چجور میتونم مطمن شم بعد ازدواج نظرش تغییر نمیکنه؟
    یکی هم بحث مالی ما خانواده متوسطی هستیم ینی مشکلی نداریم ا لحاظ مالی اما اونا یخورده سطحشون از ما بالاتره خواستم بدونم این چقد تاثیر داره؟
    ممنون میشم یه مشاوره کامل بدین
    تشکر

    • ◄Responder► , آگوست 26, 2015 @ 10:24 ق.ظ

      دوست عزیز شما در وهله نخست باید استقلال مالی داشته باشید … تا بتونید در زندگی مشترک هزینه هارو تامین کنید
      ازطرفی شما از هم دور هستید و اون شناختی که مدنظرتون هست اتفاق نمی افته تا وقتی که با هم معاشرت و مراوده داشته باشید
      موضوع بعدی خانواده ها هستند که تاثیر زیادی در این رابطه دارن …باید بدونید ممکنه خانواده ها به علت دوری شناختی از هم ندارن و ممکنه با این ازدواج مخالفت کنن … پس بهتره در این مورد هیچگونه پیشگویی نکنید … چون میتونه وابستگی ایجاد کنه و شرایط رو برای شما مشکلتر کنه
      امیدوارم واقع بینانه در این مسیر حرکت کنید

  • Bita , نوامبر 15, 2015 @ 9:32 ب.ظ

    سلام میشه سوالی بپرسم؟ وقت دارین؟

  • مهدی , فوریه 28, 2016 @ 5:20 ب.ظ

    سلام خسته نباشید.من پسری هستم۲۴ساله قدم۱۵۴ویکی ازپاهام نرمی استخوان داره.الان رفتم خواستگاری جلسه اول ودوم دختره راضی بودولی بعدش براش دودلی پیش اومدنسبت به حرفایی که اطرافیانش یهش میگن والان خیلی سوال راجب مشکل پام میپرسه به صورتی که دیگه نمیتونم تحمل کنم به نظرشمامن باایشون زندگیموشروع کنم یانه لطفاراهنمایم کنیدممنون ازلطفتون

    • راهنما , فوریه 28, 2016 @ 7:26 ب.ظ

      در این موارد مشاوره کنید تا هم خودتون و هم طرف مقابلتون با رضایت کامل وارد ازدواج بشید
      هم مشاوره پزشکی و هم مشاوره روانشناسی

  • شادی , مارس 27, 2016 @ 5:17 ب.ظ

    با عرض سلام . من دختری ۲۳ ساله ام و با پسری چند ماه از خودم بزرگتر آشنا شده ام. ۸ ماه است که با یکدیگر رابطه داریم هم احساسی و هم عقلانی. من در یکسری مساءل که قبلا برام مهم بود کوتاه اومدم و گذاشتم کنار اون هم برای من. اخلاق من تند بود ولی علی آروم بود . الان سه ماهه که من خیلی شبیه خودش شدم و خیلی هم دوست دارم خواسته های معقولش مثل ساده زیستی و حجاب و نداشتن مهریه و … و هر چیزی که علی میخاد تو زندگیم جا بدم. اما از اون جایی که مادرش منو بد شناخته باورم نداره و فکر میکنه من آدم بدی هستم. از طرفی هم گفته باید حتما بریم پیش دکتر مجد تهران تست ازدواج بدیم . من و علی همو دوست داریم عقلانی و قلبی . تا الانم مشکلی با هم نداشتیم . خانوادش آشنا دارند با دکتر مجد من فکر میکنم مادرش به اون دکتر میخاد سفارش کنه که بدرد هم نمیخوریم و دکتر هم جواب رد بده به ما. وحشت دارم وحشت. البته نظر علی هم نسبت به دکتر همینه. ما همو برا ازدواج انتخاب کردیم. نظرتون چیه؟ البته در همدان هم روانپزشک هست. میترسم.؟ کمک

    • راهنما , مارس 27, 2016 @ 9:41 ب.ظ

      به هر حال میتونید مشاور روانشناس رو خودتون انتخاب کنید ولی بهترین روش صبور بودنه
      و اینکه در روز مشاوره نقش بازی نکنید و خودتون باشید تا بتونید دو طرف انتخاب درستی رو انجام بدید البته اگر قراره عاقلانه تصمیم گیری کنید
      در این مورد میتونید با متخصصین کانون مشاوران ایران، مشاوره تلفنی/تخصصی داشته باشید
      دفتر قیطریه:
      ۰۲۱-۲۲۶۸۹۵۵۸ خط ویژه
      دفتر سعادت آباد:
      ۰۲۱-۲۲۳۵۴۲۸۲ خط ویژه
      دفتر شریعتی:
      ۰۲۱-۸۸۴۲۲۴۹۵ خط ویژه

  • بهار , ژوئن 30, 2016 @ 7:50 ب.ظ

    سلام من یه خواستگار دارم که الان ۴ماهه باهم رفت و آمد داریم کاملا سنتی باهم آشنا شدیم و بله برون هم کردیم من در نگاه اول ازش خوشم اومد چون خیلی آروم ومردونه بود ولی الان رفتارهایی میکنه ک دچار تردید شدم مثل پسر بچه ها حساسه و هر صحبتی غیر صحبت های روتین میشه مثلا مخالفتی میکنم ناراحت میشه و موضع میگره ولی خودش میگه منو خیلی دوست داره و چون توقعش از من بالاست اینقدر روی حرفام حساسه. همه چیزو تموم شده میدونه فک میکنه حتما باهم ازدواج میکنیم که انگار منو توی عمل انجام شده قرار میده ..ولی نمیتونم این قضیه رو براش روشن کنم که من هنوزاز اجساساتم مطمئن نیستم و برای عقد و عروسی به زمان بیشتری احتیاج دارم و چون خیلی حساسه و میگه شک نداشته باش اگر اینارو بگم کلی دلخور میشه .لطفا من رو راهنمایی کنید نمیدونم باید چی کار کنم ..ممنون

    • راهنما , جولای 1, 2016 @ 12:35 ب.ظ

      دوران نامزدی رو برای همین گذاشتن که دو طرف شناخت کافی از هم پیدا کنن … پس تا وقتی که معاشرت و مراوده ای بین شما و خانواده ها برقرار نشه نمیتونید انتظار شناخت و انتخاب درستی داشته باشید
      در ضمن مشاوره ای حضوری و دو نفره رو فراموش نکنید
      در این مورد میتونید با متخصصین کانون مشاوران ایران، مشاوره تلفنی/تخصصی داشته باشید
      دفتر سعادت آباد:
      ۰۲۱-۲۲۳۵۴۲۸۲ خط ویژه

  • زهرا , جولای 2, 2016 @ 4:17 ق.ظ

    سلام
    من ٢۴ سالمه
    با اقایی ٢٩ ساله در دوران آشنایى و به اصطلاح نامزدى هستم، من خیلى استرس و نگرانى توى ذهنم دارم ٣ نمونه اش اینکه اینده برام قابل پیش بینى نیست و میترسم از اینکه هر چیز خوبی که الان هست در آینده نباشه و مورد دیگه اینکه در مورد گذشته زندگیه خودمه که احساس میکنم اینکه گذشته و نوع روابط منو نمیدونه من دارم پنهان کارى میکنم و همینطور این مساله که مادر من بیمار (اختلال دو قطبى وسرع تقریبا ١١ سال ) و نگرانى من اینه که این بیمارى بعدا در من هم بروز پیدا کنه چون یک بار در خلال یک تست روانشناسی متوجه (مانیا) در خودم شدم و نمیدونم چقدر مرتبط هست و یا تاثیر گذار

    فکر میکنید چه راه حلى براى من مناسب تره تا احساس آسودگى خیال داشته باشم

    • راهنما , جولای 2, 2016 @ 12:54 ب.ظ

      دوره نامزدی دوره طلایی شناخته پس با مشاوره کردن و دقت در رفتارهای همدیگر میتونید شناخت کافی برای انتخابتون پیدا کنید

      در این مورد میتونید با متخصصین کانون مشاوران ایران، مشاوره تلفنی/تخصصی داشته باشید
      ۰۲۱-۸۸۴۷۲۸۶۴

  • راهنما , آگوست 1, 2016 @ 11:07 ب.ظ

    با اداره بهزیستی شهرتون تماس بگیرید

  • fatemeh7372 , اکتبر 24, 2016 @ 7:18 ب.ظ

    سلام
    وقت بخیر
    من با یک پسر ب مدت سه سال هستم
    و قراره بعد ماه صفر مادرش بیاد منو ببینه
    و شرطی گذاشته برای من و پسرش که باید بریم مشاوره تست بزنیم
    اما ما اصن دوست نداریم بریم
    و معلوم نیس این مشاوره اوکی بده یا نه
    به نظرتون ماید چه راهی رو انتخاب کنیم ؟
    و خیلی تاکید داره پیش مشاوره ایی ک خودش میخواد بریم

    • راهنما , اکتبر 25, 2016 @ 12:40 ق.ظ

      برای ازدواج نیاز به مشاوره و گذروندن دوره طولانی نامزدیه که بیشتر همدیگرو بشناسید
      پس صبور باشید
      شما بعدش میتونید به مشاور دیگه ای مراجعه کنید
      در این مورد میتونید با متخصصین کانون مشاوران ایران، مشاوره تلفنی/تخصصی داشته باشید
      دفتر سعادت آباد:
      ۰۲۱-۲۲۳۵۴۲۸۲ خط ویژه

  • مجتبی , اکتبر 31, 2016 @ 12:04 ب.ظ

    سلام.من دو ماهه عقد کردم.خانمم دکتری قبول شده.اول خودم قبول کردم ادامه بده چون فکر میکردم مثل بقیه دانسجوها یه دوره تحصیلی عادی رو باید بگذرونه.ولی متاسفانه بعد از ترم اول فهمیدم توجهش به من کمتر شده و وقت بیشتری واسه درسش میزاره. توی ماه فقط یکبار میتونم ببینمش چون من تهران هستم و اون شهرستان.تازه بخاطر ترم های حضوری دکتری که ۳ ترم هست تاریخ جشن عروسیمون معلوم نیست هنوز.وقتی هم ازدواج کنیم تازه پنج ترم دیگه باقی میمونه از دکتری که غیر حضوری و پایان نامه است.یعنی بچه جایی نداره توی زندگیمون در این مدت.بعد از پایان تحصیلاتش هم من ۳۴ ساله میشم و خانمم ۳۳ ساله.ترم های غیرضروری هم دغدغه خاص خودش رو داره که وارد زندگیمون میشه خودبخود.خیلی تردید دارم.اگه میشه خواهشا راهنمایی کنید.خیلی ممنون و متشکر

    • راهنما , نوامبر 1, 2016 @ 10:51 ق.ظ

      بهتره زندگی خودتون رو خالی از این تصورات و واسترسها کنید
      سن بالا تاثیرش در بارداری نسبت به استرس و نگرانی بسیار کمتره و باید چنین شرایطی رو بپذیرید
      زندگی امروز شرایطش با چیزی که شما در ذهن دارید تفاوت داره و اگر قرار به گذشت نباشه وارد تنش و درگیریهای اون میشید
      پس صبور باشید و اگر تردید دارید تا قبل از زندگی مشترک فکر کنید

  • الناز , دسامبر 7, 2016 @ 1:00 ق.ظ

    سلام من با یکی از پسرهای فامیلمون ۲ سال با هم در ارتباطیم و همون ۲ سال پیش هم ازم خواستگاری کرد ولی بنا ب دلایلی هنوز نتونستیم نامزد کنیم حس میکنم بعد از دو سال سختگیریاش نسبت بهم خیلی بیشتر شده و مداپ ازم انتظار داره ک هر جا میخوام برم حتما ازش اجازه بگیرم و همیشه هم با رفتنم بیرون با دوستام و یا اقوام نزدیکم مخافت میکنه و نمیزاره ک ارتباط زیادی داشته باشم و اینو حق خودش میدونه و فکر میکنه ک خواسته من زیاده به نظرتون چیکار کنم خواهش میکنم راهنماییم کنید خیلی همو دوست داریم و فوق العاده تعهد داریم بهم و تنها مشکلم این سختگیریاشه ک واقعا زجر آوره واسم

    • dr-salary , دسامبر 8, 2016 @ 9:39 ب.ظ

      با سلام
      این نگرانی شما خیلی اهمیت داره و تا مرتفع نشده ازدواج به صلاح شما نیست باید بدونید که ممکنه همین مساله بعدا ایجاد مشکل کنه .پس با صحبت بیشتر و شناخت بیشتر و دونستن علت این رفتار از نظر ایشون چیه و چه نگرانی دارند ؟
      قبل از ارائه راهکارهایی جهت کاهش اثرات تخریبی رفتار همسرتان، شایسته است به این نکات اشاره نماییم که :
      ۱٫ ارتباط سالم و سازنده میان همسران، نیازی اساسی، جهت داشتن سعادت و آرامش مطلوب در زندگی زناشویی است که متأسفانه در روابط شما و همسرتان موانعی بر سر راه تحقّق آن وجود دارد. رفع این موانع نظیر سختگیری همسرتان تنها و تنها به خود شما و همسرتان بستگی دارد و کاملاً دو طرفه است؛ لذا خواهشمندیم توجّه داشته باشید که فقط شما با چنین مسائلی در رابطه با همسرتان مواجه نیستید؛ بنابراین آن را به عنوان یک مسأله ببینید نه مشکل لاینحل تا از انرژی روانی تان جهت مقابله مؤثّر کاسته نگردد.
      ۲٫ هیچ یک از رفتارهای انسان بدون علّت نیست و تنها با شناخت صحیح دلایل هر رفتار است که می توان از بروز و ظهور آن با خبر شده و با بررسی علل آن برای حلّش اقدام کرد. چه بسا تجارب همسرتان از دوران قبل از ازدواج در منزل پدری، مشاهداتی که از نحوه برخورد پدر و مادر خود داشته و نوع رابطه والدینش با خودش و بقیه فرزندان، کمبودها و تنگناهایی که وجود داشته و یا دارد و … در شخصیت وی تأثیر گذاشته باشد که در هر صورت رابطه شما و وی دارای ظرفیتی است که می توان امیدوار بود از طریق راهکارهایی که در ادامه بدان اشاره خواهد شد، بتوانید در بهتر شدن اخلاق وی اقدامات مؤثّری انجام دهید.
      ۳٫ بسیار مهم است که از مرور رفتار و گفتار همسرتان دریابید سخت گیری های همسر شما به دلیل بدبینی شان نسبت به شماست یا اینکه همانگونه که توضیح داده شد رفتارش تحت تأثیر گذشته وی و نوع تربیتش است. توضیح اینکه گرچه سخت گیری در خانواده مصادیق مختلفی دارد، امّا این صفت جزیی از منفی نگری است که زمینه را برای رشد سایر اختلافات و ناسازگاری ها فراهم می کند و می توان چنین گفت که هر اندازه انسان منفی نگر تر باشد، از زمینه موجود برای بهانه گیری، بیشتر بهره می جوید؛ بنابراین اگر همسرتان فردی بدبین است چاره ای نخواهید داشت جز اینکه حتی الامکان شرایطی را ایجاد کنید که میزان تنش در زندگی تان کاهش یابد؛ اما چون همسر شما امکان ادامه تحصیل را قبلاً به شما داده چنین نیز تصور می شود که شاید مسأله چیزی دیگر باشد که باید در یک گفتگوی مناسب، دریافت که دلایل و منطق همسرتان برای این سخت گیری ها چیست. آیا تا به حال در این مورد با هم صحبت کرده اید؟ اقدامات عملی برای مراجعه حضوری نزد مشاور داشته اید؟ به هر حال این مسأله نیازمند رسیدگی بیشتری است که باید دلیل و منطق همسرتان را شنید تا علت این رفتارش را متوجه شویم.
      موفق باشید

  • sad , دسامبر 23, 2016 @ 1:39 ق.ظ

    سلام، نمی‌دونم چه جوری مشکلم رو بگم. ۳۷ سالمه. از کودکی پسر کم حرف و کمرویی بودم. از همان بلوغ عقده رابطه جنسی داشتم. اما اهل کار خلاف و دوست شدن با دخترها نبودم و نیستم. همه دوست، همکار، فامیل منو پسر خوبی می‌دونن. ممکن بود قائمکی چشم چرونی کنم، اما علنی انجام نمی‌دادم. از موقعی که پای اینترنت به زندگیم باز شد، در خلوت رو به مسائلی آوردم که دیگر نیاز به گفتن نداره و شما بهتر می‌دونید و در نهایت هم اون کار بد رو انجام می‌دادم و همیشه بعدش هم عذاب وجدان. بعضی وقتام موقع دیدن احساس می‌کردم الان نزدیک خالی بشم و سریع از پشت مونیتور پا می‌شدم. گاهی با اینکه در تحریک شدید بودم، بدون خالی شدن منصرف می‌شدم. از دو یا سه سال پیش دیگر اون کار رو نمی‌کنم. البته شاید چند ماه یک بار گاهی در اینترنت اون هم شاید چند ثانیه یک جستجوی همین جوری کرده‌ام اما سریع جستجو را متوقف کردم. شاید در مجموع در این دو سه سال در مجموع چند دقیقه بیشتر نشده است. اما آن عمل را اصلا مرتکب نشدم. ولی گاهی حتی موقع راه رفتن یا انجام کار، تصاویر، صحنه‌ها و صداها در ذهنم مرور می‌شود. از چند سال پیش وقتی که قصد ترک کردم، پیش خودم گفتم برای ازدواج اقدام کنم، خدا هم شاید کمکم کرد و دیگر این عقده را نداشته باشم. متاسفانه، ببخشید که صریح می‌گم زمانی که دنبال دانلود فیلم بودم، دنبال دخترهای خیلی جذاب بودم. دخترهایی که هم خوشگل، هم خیلی خوش هیکل و هم خیلی جوون مثلا نوزده بیست ساله بودند. گاهی تا ساعتها دنبال فیلم یه دختر جذاب می‌گشتم. چند جا که پدر و مادرم دختر معرفی کردن، رفتم اما اصلا قابل مقایسه با اون دخترها نبودن. خودم هم یه پسر کاملا معمولی هستم و به لحاظ جذابیت‌های پسرانه معمولی. با اینکه خیلی وقته دنبال این مسائل نیستم، اما شبها وقتی خوابم نمی‌بره، افکار میاد سراغم و تحریک میشم. از جام بلند میشم میرم تو هال قدم میزنم تا افکار از سرم بپره و بعد دوباره برمی‌گردم سر جام. دوباره افکار میاد سراغم و دوباره از جام بلند میشم و میرم تو هال گریه می‌کنم. برای ازدواج هیچ معیار خاصی نداشتم و ندارم اما فقط می‌دونم خانواده‌ها باید بهم بخورن. اما خودم دوست دارم یه دختری به جذابیت اون دخترا پیدا کنم. هم خوشگل، هم خوش هیکل و هم جوون. همه اینا یه طرف، اینکه فکر می کنم از رابطه جنسی هم دیگه لذتی نبرم چون احساس می‌کنم که اگر جلو افکارمو نگیریم، راحت به انزال میرسم چه برسی وقتی بخام واقعا رابطه برقرار کنم. حتی اینکه تو سایتها می‌خونم بعضی دخترا از نداشتن خواستگار می‌نالن، به خودم میگم همش تقصیر پسرایی مثل منه. از طرفی میگم چه جوری با کسی ازدواج کنم که جذابیت جنسی برام نداره، منی که تنها انگیزم عقده جنسیه. تازه ازدواجی که معلوم نیست چقدر طول بکشه تا به رابطه جنسی برسه. به همین خاطر یک دو مورد دختری که اخیرا پدرم معرفی کرد، به یه بهانه‌ای گفتم ولش کن. چون می دونم اون دخترای جذایی که من مدنظر هست عمرا به من بله بگن، مخصوصا با این سنم. الان می‌بینم همه اینا تاوان کارایی که کردم و باید قید ازدواج رو بزنم. موندم با این جسم و روان معیوب چی کار کنم. دیگه حتی وقتی افکار هم سراغم میاد، بعدش غصه می‌خورم و گریه می‌کنم. مشاور نمی‌خوام برم چون این حرفا رو پیش کسه دیگه نمی‌خام بگم، حداقل فقط پیش خودم بی آبرو می‌مونم. این عقده کی تموم میشه. نه مثل پسرای خلاف بودم که عقدم رو خالی کنم و نه مثل پسرای سالم بودم که زود ازدواج کنم.

    • dr-salary , دسامبر 23, 2016 @ 10:36 ق.ظ

      با سلام

      در ابتدا باید بگویم برای اقدام به ازدواج ما زمان زود و دیر نداریم افراد باید شرایط اجتماعی مطلوب و در حد متوسط داشته باشند و به بلوغ فکری رسیده باشند .این که شما در تخیلات به سر ببرید و در دنیای معمول دنبال یک شریک جنسی صرف باشید که در فضای مجازی دید درست نیست .اصولا در فیلم های پورنو هدف تحریک است بنابراین از انواع اقسام جراحی ها و شیوه های جذابیت در زنان استفاده می شود تا مخاطی تحریک شود ولی در دنیای واقعی هر چیزی حد و مرزی دارد حتی زیباترین زن بعد از مدتی تکراری خواهد شد مگر اینکه شما دنبال ملاک اخلاق باشید .شما چون ازدواج را تجربه نکردید و تحت تاثیر افکار جنسی شدید هستید فعلا فقط درگیر روابط جنسی هستید باید بدانید هدف از ازدواج تکامل دو نفر است و مخصوصا برای مردا ن هم صحبت خوب که فرد را درک کند بسیار اهمیت ویزه ای دارد .ابتدا باید دید خود و خواست خود از ازدواج را اصلاح کنید و بعد دنبال خواستگاری باشید .
      بهتر است حتما حضوری مسائل را با روانشناس در میان بگذارید و نکات ایشون رو عملی کنید .بدونید انسان ها در سنین میانسالی و بعد بیشتر به فرد حامی احتیاج دارند و احساس رضایت خاطر می کنند .برای رفع درگیری ذهنی درمان شناختی -رفتاری با روانشناس رو توصیه می کنم .ضمن اینکه اگر خودارضایی را ترک کردید بهتر است بهش فکر نکنید و فکر نکنید اون کار موجب حال این روزهای شماست .به هر حال خداوند همیشه بخشنده است ولی برای داشتن زندگی سالم بهتر است خودتان را ابتدا اصلاح کنید و انتظارات غیر قابل قبول و نامعقول را برطرف کنید
      موفق باشید

  • dr-salary , ژانویه 5, 2017 @ 4:39 ب.ظ

    با سلام
    در ابتدا باید عرض کنم که تحصیلات باعث کمالات و برتری فردی به فرد دیگر نمی شود مگر اینکه فرد تحصیل کرده به خاطر حضور در دانشگاه و روابط اجتماعی در نوع صحبت کردن و نگرش و دیدش به جامعه متفاوت باشه که البته این قطعی نیست و گاهی افرادی که دانشگاه نرفتند سطح فهم و درک و شعور بالایی دارند و این ها با صحبت کردن و معاشرت با اون اقا مشخص خواهد شد .بهتر است در دیدار اولیه بعد از عرفی اجمالی خودتون بیشتر اجازه بدید ایشون صحبت کنند و انتظارات و شرایطشون رو شرح دهند چرا که خانم ها عاطفی تر هستند و وقتی شروع به صحبت کردن می کنند کمتر توجهی به حالات طرف مقابل دارند و این باعث عدم شناخت دقیق نسبت به طرف مقابل می شود .بهتر است هر چه در زندگی برایتان مهم است را بنویسید و کم کم با جلو رفتن زمان و معاشرت مطرح کنید و نظر ایشون رو بخواهید موفق باشید

  • نسرین , جولای 23, 2017 @ 10:45 ق.ظ

    با سلام
    من و همسرم حدود هفت سال هست که ازدواج کرده ایم. تا به الان اقدامی برای بچه دار شدن نکرده ایم و هنوز تصمیم نداریم. مشکلی که برای ما به وجود آماده این هست که فکر می کنیم زندگی مشترکمان به بن بست رسیده است . شوهرم احساس می کند که من خیلی خودخواه هستم و در حق اون و خانواده اش ظلم می کنم. من هم فکر می کنم که اون خیلی خودخواه هست و در حق من ظلم می کند و اصلا احساسات من را نمی بیند. در مورد خصوصیت خیلی بد اخلاقی همسرم باید بگم که به شدت کینه ای و حساس هست و هیچ وقت هیچ خوبی را قدر دان نیست. اوایل ازدواجمان خیلی اذیت می شدم ولی کم کم من هم سعی کردم مثل اون باشم . تا زمانی که من همیشه گدشت داشتم اون مشکلی نداشت و من عذاب می کشیدک ولی الان که من هم مثل خود او رفتار می کنم این رفتار برایش عذاب آور شده است. ولی چون من واقعا این رفتار را دوست ندارم باز هم از درون عذاب می کشم. واقعا سر در گم شده ام. امیدوارم بتونید بگید که چطور می تونیم از این عذاب خلاص شیم.

    • راهنما , جولای 24, 2017 @ 9:52 ق.ظ

      همسری که حرف حرف اوست در مقابل خواسته هایش نه گفتن گناه است که این مسئله بیشتر در مقابل خانواده اش صدق می کند به عنوان مثال اگر هر روز بخواهد که به منزل خانواده اش برویم نباید نه بگویم در هر شرایطی و زمانی که نه می آورم و می گویم امروز نه ، این کلمه ( نه ) مرا به هزار شکل تعبیر می نماید از جمله تو دوست نداری ، چشم دیدن آنها را نداری ، تو از اول هم همین طور بودی و خیلی چیزهای دیگر ، که این رفتار او باعث دل زدگی من شده و در من ایجاد نفرت کرده و هر چه ادامه می دهد خودبخود بیشتر میشود ، درست است که این خصوصیات و همچنین خصوصیاتی دیگر از جمله توقع بیجا و زیاد ، فرق گذاشتن و … تقریبا” در خانواده او حاکم است و مرا بسیار آزار می دهد و باعث ناراحتی من از آنها شده ولی من سعی می کنم فراموش کنم هر چند که خیلی سخت است و اینها دلیل بر نرفتن به منزل آنها و ….نیست مشکل بزرگ من کنار آمدن با همسرم می باشد .

      با سلام و آرزوی قبولی طاعات و عبادات شما و سپاس از ارتباط تان با مرکز ملی پاسخگویی به سوالات دینی
      خواهر گرامی از اینکه با ما تماس گرفتید و مشکل خودتان را مطرح کرده‎اید خرسندیم. امیدواریم بتوانیم کمکی در راه، حل‌مشکلی که عنوان نموده‌اید بنماییم. من ابتدای سخن را با روایتی نورانی و گرانمایه از پیامبر گرامی اسلام آغاز می نمایم که فرمود:« سه گروه از زنان هستند که خداوند عذاب قبر را از آنها برمی دارد و با فاطمه دختر محمد محشور می گرداند. زنانی که در برابر بد اخلاقی شوهر شکیبایی می کند».( کتاب تحکیم خانواده روایت ۳۵۴) تجربه نشان داده است که زوج های جوان در دوران عقد یا آغاز زندگی مشترک‌شان به خاطر عدم آشنایی با روحیات و اخلاقیات همدیگر و اختلاف نظرها و اختلاف سلیقه‎ها در مسائل جزئی زندگی دچار تنش می‎شوند. کمال‎خواهی، مطلق‎نگری و ایده‎آل گرایی آنها اگر به همراه حلم و بردباری و سعه صدر نباشد شیرینی دوران نامزدی را به تلخی تبدیل می‎کنند. البته اختلاف و تنش در ابتدای زندگی برای دختر و پسری که از خانواده‎های مختلف و روحیات متفاوت برخوردارند زیاد دور از انتظار نیست و مشکل مهمی نیست به شرطی که زود حل شود و طولانی یا مکرر نشود. زیرا ازدواج چون نهال نو پایی است که اگر در معرض مداوم طوفان اختلاف و درگیری‎‎ها قرار گیرد. امکان شکسته شدن دارد. پس باید هوشیار باشند و اجازه ندهند مسائل جزئی و سطحی خللی در زندگی آنها ایجاد کند. این را بدانید که پرخاشگری همسر شما ممکن است علت‌های مختلفی داشته باشد. یکی از این علل می‌تواند مشکلات اقتصادی باشد یا مشکل عاطفی یا مشکلات دیگر. وظیفه شما به عنوان همسر ایشان این است که به کمک ایشان بروید و تا جایی که ممکن است در حل مشکلات، ایشان را یاری کنید. چرا که اگر همسر شما غرق در مشکلاتش باشد نهایتا آسیب‌های آن باز به شما برمی‌گردد و اگر ایشان خیالی راحت و آسوده داشته باشند در نتیجه، این آرامش به شما بازمی‌گردد. پس این شمائید که می‌توانید با همدلی و ایجاد فضایی آرام و محبت‌آمیز در خانه به کمک ایشان بروید و زندگی خود را از عطر خوشبوی محبت آکنده نمایید. ناراحتی ایشان دلیلی بر دوست نداشتن شما نیست ممکن است علتهای مختلفی داشته باشد که شما از آن آگاه نیستید. اگر دقیقتر فکر کنید خود شما هم ممکن است در طول این زندگی مشترکتان ناراحتی و پرخاشگری داشته‌اید، آیا ناراحتی و پرخاشگری شما به این دلیل بوده که همسرتان را دوست نداشته‌اید؟ مسلما این طور نبوده، بلکه به خاطر عواملی دیگر بوده است. پس زیاد سخت نگیرید و محبت و دوستی را با این مسائل اشتباه نکنید. روانشناسان شناختی می گویند که بسیاری از مشکلات بین زوجین به خاطر سوء فهم ها از رفتار یکدیگر است مثلا شوهر بخاطر اینکه اضافه کاریش در اداره قطع شده ناراحت به خانه می آید و حتی جواب سلام زنش را نمی دهد و به مستقیم به اتاق خوابش می رود و زن به جای اینکه مقداری او را تحمل کند و علت این امر را از او جویا شود با خود می‌گوید حتما زیر سرش بلند شده و یا حتما دیگر مرا دوست ندارد و یا حتما مادرش زیر پایش نشسته و با این تحلیل در مقابل شوهر خود موضع می گیرد و شوهر هم که کلافه است در جواب این برخورد او برخورد شدید تری می کند و در نتیجه یک مشکل بزرگ و لاینحل در خانواده درست می شود که امکان دارد این خانواده را تا سراشیب فروپاشی پیش ببرد. این روانشناسان معتقدند که مشکلات زناشویی در ابتدا همانند یک گلوله برفی هستند که با مقداری تحمل و گرمی محبت آب می شوند. اما اگر حرکت کنند در مسیر خود تبدیل به بهمنی ویرانگر می شوند.
      زندگی کردن یک هنر است و این هنر را باید به تدریج آموخت و مهارت‎های لازم را باید از افراد با تجربه یاد گرفت و الا در برخورد با افراد به وِیژه کسانی که در حاشیه زندگی مشترک قرار دارند و گاهی اوقات ممکن است وارد متن زندگی شوند، دچار مشکل می‎شویم. در این میان هر چه ما کم تجربه و ضعیف باشیم راه‎های نفوذ برای دیگران خصوصا خانواده های اصلی مانند مادر شوهر، پدر شوهر یا مادر زن و پدر زن و سایر اقوام بیشتر می‎شود و چه بسا این افراد از روی دلسوزی دخالت‎هایی نیز در زندگی ما بکنند و این باعث می‎شود که احیانا زندگی ما با مشکل مواجه شود. بنابراین برای پیشگیری از اینگونه مشکلات باید هنر زندگی کردن را آموخت. باید نحوه برخورد با همسر، را در مواقع گوناگون یاد گرفت. لازمه این کار این است که ویژگی‎های شخصیتی همسر را بشناسیم همچنان که باید اقوام و خویشاوندان همسر را شناخت و نحوه تعامل با آنها را نیز آموخت.
      برای حفظ استحکام خانواده و محبت هرچه بیشتر بین شما و همسرتان لازم است نکاتی را بیان کنیم تا انشاءالله با بکارگیری آنها بتوانید نقش‌تان را زندگی هر چه بیشتر پُر رنگتر احساس نمایید:
      ۱٫ به شوهرتان احترام بگذارید و کم کم او نیز تحت تاثیر این برخورد شما خواهد آموخت که به شما احترام بگذارد.
      حفظ حرمت و شخصیت ما در گرو احترامی است که به شخصیت دیگران می‌گذاریم. رعایت این مسأله به‌ ویژه از سوی کسانی که با هم انس و الفتی دارند، باعث استحکام دوستی و گرمی روابط آنان می‌شود. در این میان زن و شوهر به دلیل ارتباط بسیار نزدیک‌شان، بیش از همه موظف به پاسداری از شأن و منزلت یکدیگر هستند. احترام گذاشتن به همسرتان یکی از مهم‌ترین راه‌های ابراز محبت به اوست.
      ۳- به خانواده های اصلی خودتان بصورت محترمانه اجازه دخالت در زندگی خود را ندهید. خانواده همانند ساعت یک سیستم است که اگر کسی بیرون از آن بخواهد نقشی در آن اعمال کند به هم می ریزد و کار کرد آن دچار اختلال می شود. لذا با احترام کامل و بطور غیر مستقیم به خانواده های اصلی که پدر و مادر زن و شوهر هستند اجازه دخالت در زندگی خود را ندهید. مثلا وقتی مادر شوهر به شوهر زنگ می زند و می گوید فردا برای نهار به خانه ما بیایید شوهر شما باید بگوید اجازه بدهید من از منیژه جان بپرسم که برای فردا قرار دیگری دارد یا نه، این برخورد به مادر شوهر می فهماند که رابطه زن و شوهری در خانواده شما بسیار محکم است و کم کم یاد می گیرد که به خود اجازه ندهد که در امور شما دخالت نماید. شما نیز باید با مادر و پدر خود همین رفتار را داشته باشید تا سیستم خانواده شما پابرجا باقی بماند. زن و شوهر باید به این نکته توجه داشته باشند که بله گفتن درجلسه عقد به معنی خداحافظی با پدر و مادر و وارد شدن به سیستمی جدید است که روابط حاکم قبلی بهم ریخته و روابط جدیدی بنا می شود. که در صورت دخالت خارجی بهم می ریزد. البته گرفتن مشورت از افراد با تجربه منافاتی با سیستم خانواده ندارد و دخالت محسوب نمی شود.
      ۲٫ شوهرتان را تحسین کنید.
      به عنوان یک زن، شما آرزو دارید که مورد عشق و علاقه همسرتان باشید. در مقابل، شوهر شما هم به عنوان یک مرد آرزو دارد که شما وی را تحسین کنید. این نخستین نیاز او در خانه است. او با شما ازدواج کرد چون می‌اندیشید شما بهترین همسر دنیا هستید. او به حمایت و تمجید شما نیاز دارد؛ برای آن‌که همیشه با شور و نشاط باشد، وگرنه به خانواده‌اش بی‌رغبت می‌شود. از همین حالا تصمیم بگیرید که وجود شوهر را در منزل جدی بگیرید. هنگامی که صحبت می‌کند تحسین‌اش کنید. به چیزی که می‌گوید توجه کنید. اجازه دهید که احساس کند شما خیلی به او اهمیت می‌دهید. همه مردها صفات قابل تحسینی دارند. همچنین می‌توانید از هوش و عقل و درایتش، از اخلاق خوبش، از وقت‌شناس بودنش و… تعریف و تمجید کنید.
      ۳٫ خود را برای شوهرتان بیارایید.
      یکی از نیازهای اساسی شوهر شما این است که از نظر جسمانی برای او جذاب باشید. سر و وضع آراسته همان چیزی است که شوهرتان از شما می‌خواهد. او می‌خواهد وقتی به خانه می‌آید همسرش با تمام لطافت‌های زنانگی منتظر او باشد. اگر لباس شما بد و کهنه بوده و خسته به نظر برسید، او را از آمدن به خانه متأسف خواهید کرد. به خاطر بسپارید که مردها طرز تفکری متفاوت از زنان دارند. یک مرد بیش از آن که به شخصیت زن توجه کند، ابتدا سر وضع ظاهری او را می‌بیند. بنابراین، سر و وضع شما پیش از ورود شوهرتان به خانه باید خیلی مرتب و منظم باشد. طبیعی است که وقتی هنگام ورود به خانه می‌بیند که از قیافه و ظاهر شما، زیبایی و شادمانی می‌بارد از بودن در خانه احساس سرزندگی و شادمانی می‌کند. شوهر شما دوست دارد خود را برای او بیارایید و به خاطر این که می‌خواهید او را خوشحال کنید، شما را دوست خواهد داشت. هنگامی که نیاز او به داشتن یک زن جذاب و زیبا برآورده شد، او نیز سپاس‌گزار شما خواهد بود و خواسته‌های شما را با کمال میل برآورده خواهد کرد.
      ۴٫ به شوهرتان توجه کنید.
      مردها مایلند از سوی همسرشان مورد توجه قرار گیرند. آن‌ها را مهم‌ترین شخص زندگی خود بدانند. اگر خسته‌اند اسباب استراحت آنان را فراهم کنند، اگر گرسنه یا تشنه‌اند نیازشان را برطرف سازند، و اگر بیمارند، پرستاری‌شان کنند. گوش دادن به درد‌دل و حرف‌های شوهر، بدون آن‌که اظهارنظر یا اندرزی به او داده شود، روشی ساده برای محبت کردن به مرد است. پس
      اولاً، هیچ‌گاه غر نزنید و مطمئن باشید غر زدن برای چیزهای بی‌اهمیت فقط او را از محیط خانه بیزار می‌کند.
      ثانیاً، هرگز او را با مرد دیگری مقایسه نکنید. مردهای دیگر را به رخ شوهرتان نکشید. این کار به او احساس ناشایستگی می‌دهد و اعتماد به نفس او را می‌گیرد. به او اجازه دهید همان مرد شایسته‌ای باشد که هست.
      ۵٫ به تمایلات جنسی شوهرتان با رغبت پاسخ دهید.
      یکی از راه‌های ابراز محبت به مردان از سوی همسرشان این است که نیازهای جنسی آنان را برآورده سازند. تحقیقات نشان می‌دهد که مردان لذت‌بخش‌ترین لحظه‌های زندگی مشترک را این وقت دانسته‌اند. این مسأله به مردان اطمینان می‌دهد که با همسرشان رابطه‌ای نزدیک دارند و خانمشان آنها را دوست دارد؛ البته، مرد نیاز دارد که احساس کند دوستش دارند، نه آن‌که تحملش می‌کنند. بعضی از زنان عمل آمیزش را طوری انجام می‌دهند که گویی دین خود را می‌پردازند و یا انجام وظیفه می‌کنند. برای این که شوهرتان از لحاظ احساسی و عاطفی خودش را وقف شما کند لازم است افزون بر برآوردن نیاز جنسی او بداند که از لحاظ جسمی به وی تمایل دارید. برای بیشتر مردان، روابط جنسی مهم‌ترین گواه آن است که شما دوستش دارید و نیز تأیید ارزش شخصی وی به‌شمار می‌آید. اگر شوهرتان در روابط جنسی احساس رضایت کند، حاضر است که به نیازهای عاطفی شما پاسخ گوید.
      ۶٫ شوهرتان را همان‌گونه که هست بپذیرید.
      یک مرد نیاز دارد همان‌گونه که هست، پذیرفته شود، دقیقاً همان‌طوری که هست. (با همه عادات خوب یا بدی که دارد) همسر شما نیاز دارد که احساس کند از اهمیت برخوردار است، دوستش ‌دارید و او را می‌پذیرید. اگر شما ویژگی‌های فردی او را نپذیرید پس چه کسی باید پذیرای آن‌ها شود؟ یک زن شایسته، به علایق خاص شوهرش توجه می‌کند، خواه این علاقه‌ها یک غذای خاص، روابط جنسی، یا کوهنوردی با دوستان باشد. به این نکته توجه داشته باشید که اگر شما بتوانید قلب همسرتان را تسخیر کنید او نیز محبت خود را از شما دریغ نخواهد کرد و زندگی گرم و با محبتی خواهید داشت.
      و اما در مورد رابطه‌تان با مادر شوهر و خانواده ایشان یک سری نکات را بیان می‌کنیم انشاءالله که با عمل به آنها زندگی بهتری داشته باشید.
      یکى از راه‏های کاهش تنش میان دو خانواده این است که شما با رفتارهاى منطقى و دلسوزانه بدون این که در مقابل آنها موضع‏گیرى کنید اعتماد آنها را به خود جلب کنید به گونه‏اى که احساس کنند شما فردی امین، راستگو و دلسوز هستید. بیشتر تنش‎های موجود بین خانواده‎ها ریشه در عدم اعتماد دارد. یعنی شما به مادر شوهر خود اعتماد ندارید و او را غیر از مادرتان می‎بینید و او نیز همین طور به شما اعتماد ندارد و شما را همانند دختر خود نمی‎داند. اگر به همدیگراعتماد داشته باشیم حرف یکدیگر را دخالت تلقی نمی‎کنیم و او را ناصح خیرخواه می‎دانیم.
      پس در اولین گام باید اعتماد کرده و زمینه اعتمادسازی را نیز فراهم نمود. در مسیر اعتمادسازی باید ابتدا خودتان به او اعتماد کنید تا کم کم او نیز اعتماد نمایید و یا در برابر سخنان او واکنش شدید نشان ندهید و یا به رد و طرد صریح حرف‎های او نپردازید و…. بعد از این که اعتمادسازى کردید، نوبت مرحله دوم کار می‎رسد:
      مرحله دوم را ارتباط سازی و حسن تعامل می‎نامیم. منظور این است که هر وقت شما فرصت پیدا کردید سعى کنید با بیان این که مثلاً فلان فرد از خانواده شوهرم اتفاقا از شما تعریف مى‏کرد و مى‏گفت که: مادر شما یا خواهر شما فرد منظم یا آدم متین و خوبى است و متقابلاً وقتى که کنار خانواده خودتان قرار گرفتید مثلاً بگویید مادر شوهر من و پدر شوهرم شما را آدم‏هاى با شخصیتى مى‏دانند و از شما تعریف مى‏کنند و…. این نوع رفتارها موجب حس خوش‎بینی در خانواده‎ها شده و راه پذیرش حرف‎های منفی را سد می‎کند. البته خود می‎دانید که یکى از جاهایى که اسلام اجازه داده انسان دروغ بگوید، آن جایی است که این عمل موجب اصلاح بین افراد می‎شود. این کار اگر چه با واقعیت همراه نباشد. ولی در زدودن کینه‏‎ها و برطرف کردن سوء ظن نسبت به یکدیگر بسیار موثر است و در تلطیف روابط میان آنها مى‏توانید مفید واقع شوید. البته انتظار نداشته باشید که با یک بار برخورد این ‏چنینى، همه خصومت‏ها و سوءظن‏ها برطرف شود. بلکه این کار نیاز به زمان دارد و شما باید گام‏ به گام و با صبر و حوصله زمینه بدگویى خانواده‏ها را نسبت به یکدیگر و همچنین سوء ظن آنها را نسبت به یکدیگر کاهش دهید. توجه داشته باشید براى موفقیت در این کار باید به هر دو خانواده احترام بگذارد و هیچ‏گونه رفتار پرخاشگرانه نسبت به آنها نداشته باشید و اشتباهات آنها را به رخ آنها نکشید.
      مرحله سوم تحکیم روابط مثبت است. در صورت موفقیت در مراحل قبل سعى کنید نقاط مثبت دو خانواده را شناسایى کنید و آنها را در یک دفترچه‏اى یادداشت کنید و هر وقت در کنار یکى از آنها قرار گرفتید و صحبت طرف مقابل به میان آمد شما به این جنبه‏هاى مثبت اشاره کنید و بگویید همه آدم‏ها یک ویژگى‏هاى مثبت دارند و در کنار آن جنبه‏هاى مثبت ممکن است نقایصى نیز داشته باشند ولى ما براى استحکام روابط خودمان با دیگران باید جنبه‏هاى مثبت آنها را در نظر بگیریم و فقط به جنبه‏هاى منفى نگاه نکنیم.
      یکى از مهمترین عوامل سوءظن به دیگران همین منفى‏نگرى است و بهترین راه براى از بین بردن سوء ظن توجه به جنبه‏هاى مثبت دیگران است و شما مى‏توانید با طرح این جنبه‏هاى مثبت، نگرش دو خانواده را نسبت به یکدیگر عوض کنید. اگر بتوانید نگرش منفى آنها تغییر دهید بزرگترین اقدام براى اصلاح بین دو خانواده انجام داده‏اید.
      اگر در این سه مرحله توانستید موفق شوید نوبت مى‏رسد به مرحله بعد؛
      در این مرحله مى‏توانید زمینه میهمانى و ایجاد رابطه مثبت را میان دو خانواده طراحى کنید و هر از چند گاهى به مناسبت عید یا تولد یکى از ائمه زمینه را براى این که خانواده شما از خانواده شوهرتان میهمانى کند فراهم کنید یا بالعکس مطمئن باشید. اگر شما بتوانید این مراحلى که بیان شد با صبر و حوصله به خوبى انجام دهید تا حدود زیادى مى‏توانید سوء ظن و سوء تفاهم‏های موجود را به حداقل برسانید و روابط میان آنها را در حد قابل قبولى اصلاح کنید.
      البته به این نکته باید توجه داشته باشید انجام چنین کارى هم صبر و حوصله کافى نیاز دارد و هم همکارى خانواده‏ها را مى‏طلبد. لذا باید از شتابزدگى اجتناب کنید و در صورت امکان اگر افراد دیگرى مى‏توانند در این زمینه با شما همکارى کنند و مورد اطمینان هستند از آنها نیز کمک بگیرید تا بهتر بتوانید این مسؤولیت خطیر را انجام دهید به هر میزانى که بتوانید در این کار موفق شوید می‎توانید جلوى بدگویى و غیبت‏ها را نیز بگیرد و از این که دائما بگویید غیبت نکن معلوم نیست حرف شما اثر داشته باشد. ولى اگر نگرش آنها را نسبت به یکدیگر تغییر دهید غیبت هم که نتیجه سوء ظن است از بین مى‏رود.
      در اینجا لازم می دانیم نکاتی اساسی و راهکارهایی را که بنظر مفید می‎آید خدمت شما ارائه کنیم تا انشاءا… بتدریج مهارت‎ها و آگاهی‎های لازم را کسب کنید و مهار زندگی را به دست گیرید و با بصیرت زندگی خود را به سوی کمال و تعالی سوق دهید:
      ۱- اهل گذشت باشید و به حرف دیگران واکنش نشان ندهید به ویژه واکنش کلامی و سریع.
      ۲- صبر و حوصله را از کف ندهید و بدانید صبر و گذشت زمان یکی از راه‎های موثر در حل مشکلات است.
      ۳- در برخورد با دیگران سعی کنید با منطق و قوی برخورد کنید. در حین حال که فردی منطقی هستید سعی کنید انعطاف‎پذیر نیز باشید.
      ۴- به خویشاوندان همسرتان با احترام و تکریم برخورد کنید به ویژه احترام مادر شوهر و پدر شوهر را نگه دارید. این احترام موجب جلب تمایل او و ایجاد بینش مثبت می‎شود. لذا با برخوردهای صمیمی اعتماد مادر شوهر و سایر اقوام نزدیک شوهر را به خود جلب کنید.
      ۵- در برخورد با آنها صادق باشید، ولی در عین حال ساده لوح و سطحی نباشید. بلکه عقل و منطق را خط کش و معیار برخورد با دیگران قرار دهید.
      ۶- مسائل زندگی خود را طبقه‎بندی کنید و برخی از مسائل که اشکالی ندارد و آسیبی به زندگی زناشویی شما وارد نمی‎کند با مادر شوهر در میان بگذارید یعنی در مسائل جزئی و پیش افتاده مخفی کاری نکنید تا حساسیت او را برانگیزید و او را کنجکاو کنید تا بخواهد از همه چیز سر در بیاورد.
      ۷- در برخی مسائل زندگی با او مشورت کنید.
      ۸- همان‎گونه که بر خورداری اززندگی سالم اقتضا می‎کند باید شما با شوهرتان همچون دو عاشق و معشوق باشید مبادا بین شما اختلاف نظر باشد که این امر آسیب‎پذیری شما را افزایش می‎دهد. لذا در همه امور با هم به توافق برسید و سپس تدابیر هماهنگ کننده را بکار بگیرید و از تدابیر علاجی در برخورد با مادر شوهر حرف بزنید.
      ۹- با همسرتان هماهنگ شوید و در اوقاتی که با ایشان تنها هستید با هم قرار بگذارید که چه چیزهایی را به عنوان اسرار زندگی باید بین خود نگه دارید و در چه اموری حساسیت نشان ندهید و اگر مادر شوهر نیز کنجکاوی می‎کند او را در جریان بگذارید منظور مان این است که این طور نباشد که مطالبی را شما از مادر شوهر مخفی کنید در حالی که همسرتان آن را برای او بازگو می‎کند این باعث می‎شود بین شما و همسرتان هماهنگی نباشد و مرزهای خصوصی زندگی شما شکسته نشود و از سوی دیگر برای افرادی که به شما نزدیک هستند مثل مادر شوهر یا پدر شوهر سوء تفاهم پیش بیاید و اعتبار شما نزد آنها از بین برود.
      ۱۰- هیچ گاه نزد شوهرتان از مادر شوهر بدگویی نکنید. او را تحقیر نکنید، همواره به ایشان احترام بگذارید و از او تعریف نمایید. این امر باعث می‎شود، دید مادر شوهرتان نسبت به شما تغییر کرده و از جانب دیگر همسرتان به شما اعتماد کند و در مسائل زندگی با شما هماهنگ گردد. هماهنگی بین زن و شوهر جلوی بسیاری از مداخلات بیجای دیگران را می‎گیرد و باعث می‎شود آنها حساب کار خودشان را بکنند و به خود حق ندهند که در زندگی شما دخالت کنند.
      ۱۱- سوء ظن به مادر شوهر نداشته باشید (البته در مورد دیگران نیز باید این‎گونه بود) و نگرش مثبتی به ایشان داشته باشید. مثبت‎نگری نسبت به او باعث می‎شود او نیز متقابلا توجه مثبتی نسبت به شما پیدا کند و شما را دوست بدارد و از دخالت‎های بیجا در زندگی شما اجتناب کند.
      امیدواریم که باتکیه بر خدا و عمل به راهکارهای ذکر شده و دور اندیشی زنانه خود، بتوانید بر مشکلاتی که سایه تهدید بر زندگی مشترک شما افکنده است فائق آیید.
      مطالعه این سه کتاب می تواند یاریگز شما و همسرتان در زندگی زناشویی باشد.
      ۱- کتاب «مدیریت روابط زناشویی» که توسط دکتر یونسی نوشته شده بسیار مفید است چه آنکه ایشان تجارب بالینی بسیار ارزشمندی در امر مناقشات بین زوجی و خانوادگی دارد و از این تجارب در امر نگارش کتاب فوق کمک گرفته است.
      ۲- کتاب «تحکیم خانواده» که شامل آیات و روایات بسیار زیبا و کاربردی در مورد تحکیم خانواده است، این مجموعه توسط آیت الله ری شهری گردآوری شده و انتشارات علمی و فرهنگی دارالحدیث و دفتر نمایندگی ولی فقیه در دانشگاهها آن را به چاپ رسانده است.
      ۳- کتاب «رضایت مندی از زندگی» که توسط دکتر پسندیده تالیف شده و انتشارات علمی و فرهنگی دارالحدیث آن را به چاپ رسانده است.
      در این مورد میتونید با متخصصین کانون مشاوران ایران، مشاوره تلفنی/تخصصی داشته باشید
      دفتر سعادت آباد:
      ۰۲۱-۲۲۳۵۴۲۸۲ خط ویژه

    • مشاور , جولای 25, 2017 @ 8:50 ق.ظ

      با سلام دوست عزیز خب وقتی مشکلاتی اینچنین دارید و خودتون متوجه هستید که شاید رفتار ابتدایی شما مشکل ساز بوده و برای ایشون توقع ایجاد کرده خب بهتره هر دو نفر به روانشناس مراجعه می کردید تغییر رفتار غیر تخصصی شما و به قول شما مثل او شدن فقط کینه و عداوت ها رابیشتر می کند و مشکلی را حل نکرده و نخواهد کرد .به هر حال این ها سو تفاهمات و قضاوت های هر نفر است که به خودش حق می دهد و طرف مقابل را مقصر نی شناسد تا شرایط اینچنینی باشد و افرلد نخواهند قبول کنند در رابطه هر دو نقش دارند و مشکلات ایجاد می کنند مسائل ادامه دار خواهد شر بهتره هر دو نفر به روانشناس مراجعه کنید و بخواهید که زنگیتون تغییر کنه و بدو نید که هر دو باید ب خی رفتارها را اصلاح کنید .امیدوارم به زودی مشکل بر طرف شود

      در این مورد میتونید با متخصصین کانون مشاوران ایران، مشاوره تلفنی/تخصصی داشته باشید
      ۰۲۱۸۸۴۱۹۸۳۲
      موفق باشید

  • صادقی , فوریه 18, 2018 @ 11:38 ق.ظ

    سلام
    من دختری ۲۰ساله هستم دانشجوی حقوق
    و در سن ۱۶سالگی نامزد کردم و بعد از ۲سال جدا شدم ب دلایل مشکلات اخلاقی همسرم
    در طول این مدت وکیل داشتم
    حالا وکیلم چند وقته ک خواستگاری کردن و من نمدونم باید‌چیکار کنم از خیلی جهت ها خیلی معیار های خوبی داره و فقط مشکل تصلی من تفاوت سنی هست ک من ۲۰و ایشون۳۳هستن
    آیا تفاوت سنی ما باعث مشکل میشه یا نه ؟

    • مشاور , فوریه 22, 2018 @ 7:58 ق.ظ

      با سلام
      دوست عزیز اگر ایشون اکثر ملاک های شما رو دارند بدونید که بهتره با هم به مشاوره پیش از ازدواج بروید و بزرگ تر بودن مرد مشکلی ایجاد نمی کند مخصوصا اگر بر پایه عقلانی و ارزیابی ملاک ها تصمیم گرفته باشید این مساله بسیار مهمی است که می توانید توجه داشته باشید .در هر صورت بهتره به لحاظ تفکر تفریحات سن هیجانی همه را بررسی کنید نباید رابطه ازدواج فرزند و پدری شود و یا حالت توصیه ای و نصیحتی به خود بگیرد چون اگر چنین شود مشکلاتی را ایجاد می کند که شاید شما دقت نداشته باشید مخصوصا باید در تصمیم گیری وقت کنید چون قبلا دچار اشتباه شدید و اکنون نباید این اشتباه دوباره تکرار شود
      پس بهتره همه جوانب امر را بسنجید احساسی تصمیم نگیرید و در نهایت امیدوارم خوشبخت باشید
      در این مورد میتونید با متخصصین کانون مشاوران ایران، مشاوره تلفنی/تخصصی داشته باشید
      ۹۸۲۱۲۲۳۵۴۷۸۳
      موفق باشید

    • مشاور , فوریه 22, 2018 @ 8:02 ق.ظ

      تفاوت سنی مناسب هنگام ازدواج

      اگر تفاوت سنی میان زن و مرد سه تا چهار سال باشد، از یک حد معمولی برخوردار است. این مورد بستگی به این دارد که چقدر زن و مرد بتوانند این فاصله را باور داشته باشند. این مساله را نمی توان به همه تعمیم داد و به این معنا نیست که همه کسانی که چنین اختلاف سنی ای دارند، زندگی خوبی هم دارند.

      البته هرچه فاصله سنی زوجین کمتر باشد احتمال تفاهم بیشتر است. چراکه دو نفر با تفاوت سنی زیاد در دو مرحله متفاوت از زندگی هستند و نیازها و خصوصیات آنها بالطبع متفاوت است. فاصله سنی از ۱۰ سال به بالا به دلیل اینکه تفاوت زمانی و یک دهه فاصله زندگی کردن بین دو فرد وجود دارد، مشکلاتی برای هر دو زوج به وجود می آورد. مشکلاتی چون عدم درک صحیح و متقابل، برآورده نشدن انتظارات دو طرف بعد از مدتی و بی حوصلگی فرد بزرگ تر، به خصوص احساس پشیمانی و بروز مشکلات بیشتر از عواملی هستند که بین زوج ها با فاصله سنی زیاد دیده می شوند.

      یکی از معیارهای انتخاب همسر هماهنگی و تناسب بین زوجین از نظر فاصله سنی است. به هر حال افرادی که در محدوده سنی نزدیک هم باشند، تجربه ها و خاطره های یکسانی دارند و پیش زمینه فرهنگی مشابهی برای درک کردن هم خواهند داشت.

      بزرگ تر بودن مرد

      مرد ایرانی با خاصیت مردسالارانه ای که از گذشته در اطراف خود دیده و شنیده، مدیر بودن در خانواده و حرف آخر زدن را تعریفی از خود می داند. از سوی دیگر بزرگ تر بودن مرد نوعی توازن رفتاری را در خانواده به دنبال دارد. با این حال معیارها با گذشت زمان در حال تغییر و دگرگونی است.

      حضور زنان در جامعه و فعالیت های اجتماعی آنها، توجه بیشتر آنها به تحصیلات و ارتقای علم و به دست آوردن موقعیت هایی برتر حتی بسیار معتبرتر از مردها تا حدودی باعث تغییر سن ازدواج شده و به همین خاطر است که در جامعه امروز زنانی که از همسران خود بزرگ تر هستند، بیشتر از قبل دیده می شوند.

      بزرگ تر بودن زن

      اگرچه هنوز مساله بزرگ بودن زن از مرد چه از نظر فرهنگی و چه از نظر اجتماعی در جامعه ما پذیرفته شده نیست اما نمی توانیم برای همه افراد، نسخه های واحد و یکسانی بپیچیم. اگر دو نفر تفاهم فرهنگی و اخلاقی داشته باشند، همسن بودن یا بزرگ تر بودن دختر از پسر، مشکل خیلی حاد و پیچیده ای نیست.

      کسانی که مخالف بزرگ تر بودن زن هستند معمولا دلایل زیرا برمی شمارند:

      ترس از اینکه این ازدواج ها بعد از مدت کوتاهی با شکست مواجه شود؛ به ویژه اگر این ازدواج به خاطر موقعیت مادی زن صورت گرفته باشد، همیشه موردتوجه است.

      زنی که چندسال بزرگ تر باشد، معمولا انتظار دارد همسرش هم همانند او فکر کند و مسائل را بسنجد ولی وقتی با چیزی غیر از این مواجه می شود، این فاصله را بیشتر درک می کند.

      از سوی دیگر، مردی که با زن بزرگ تر از خودش ازدواج می کند، ممکن است پس از چند سال زندگی، با تحلیل رفتن جسم زن، احساس ناخوشایندی پیدا کند و شاید به فکر جدایی و یا ازدواج دوم بیفتد و…

      درحالی که این احتمال ها تنها مختص به زن هایی نیست که از شوهرانشان بزرگ ترند بلکه ممکن است در رابطه سایر زن ها با شوهرانشان نیز اتفاق بیفتد.

      چنین ازدواج هایی جنبه های مثبتی هم دارد؛ ازجمله اداره زندگی از سوی زنی آگاه و مدیر. البته به شرطی که خود فرد پذیرای شرایطش باشد و بتواند نگاه جامعه و مردم را تحمل کند. چراکه تاثیرهای منفی برخورد جامعه و اطرافیان ممکن است در زندگی بروز پیدا کند.

      می توان خانواده های زیادی را یافت که با بزرگ تر بودن زن از شوهر، زندگی هایی شاد و زیبا دارند. این مساله درصورتی که عشق و علاقه طرفین به همدیگر زیاد باشد و زندگی خوبی داشته باشند مشکل ساز نخواهد شد.

      همسن بودن یا نبودن

      تعریف تفاوت سن و پذیرش آن، کاملا به فرهنگ و تربیت خانوادگی بستگی دارد. در مساله ازدواج درصورت فراهم بودن نیازهای اساسی و شناخت متقابل نمی توان فاصله سنی را از عوامل و عناصر اصلی دوام زندگی دانست. با این حال هرچقدر فاصله و اختلاف سنی بین زن و مرد کمتر باشد آنها به درک بهتری از یکدیگر می رسند.

      زن و مرد هرچقدر تناسب و سنخیت بیشتری داشته باشند پیوند و ازدواج مستحکم تری خواهند داشت.

      یکی از معیارهای انتخاب همسر هماهنگی و تناسب بین زوجین از نظر فاصله سنی است. به هر حال افرادی که در محدوده سنی نزدیک هم باشند، تجربه ها و خاطره های یکسانی دارند و پیش زمینه فرهنگی مشابهی برای درک کردن هم خواهند داشت. دختر و پسری که در سن ازدواج قرار دارند باید از نظر فکری در یک سطح قرار گیرند. تفاوت سن در فرهنگ ما اهمیت دارد ولی میزان آن را هم هیچ علم و منطقی با قاطعیت تخمین نزده است.

      آنچه از سن مهم تر است…

      تفاوت در سن بلوغ دختر و پسر این روند را طوری نهادینه کرده که پسرها باتوجه به دیرتر بالغ شدنشان باید از دخترها بزرگ تر باشند. با این حال فاکتور سن به تنهایی نمی تواند تضمین کننده یک ازدواج موفق باشد.

      انگیزه زوج ها برای ازدواج با یکدیگر در این زمینه بسیار دخیل است. هستند کسانی که با انگیزه های اقتصادی با افرادی ازدواج می کنند که تفاوت سنی بسیار زیادی با آنها دارند؛ ازدواجی بدون پایه های عاطفی و شناخت که نبودن عامل علاقه در این نوع از ازدواج ها آنها را با شکست مواجه می کند. در این صورت نمی توان گفت شکست این زندگی تنها به خاطر بالابودن سن یکی از دو زوج بوده است.
      در این مورد میتونید با متخصصین کانون مشاوران ایران، مشاوره تلفنی/تخصصی داشته باشید
      ۹۸۲۱۲۲۳۵۴۷۸۳
      موفق باشید

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد.