مرکز مشاوره

روانشناسی کودکان:عذرخواهی از کودک

روانشناسی کودکان:عذرخواهی از کودک

عذرخواهی نشانه قدرت است، نه ضعف

بسیاری افراد بر این باورند که اگر از فرزندشان عذرخواهی کنند، که خود را در نظر آن‌ها ضعیف جلوه داده‌اند و باعث سست شدن قوانینی که برای آن‌ها در نظر گرفته‌اند، شده‌اند. همچنین عقیده دارند که فرزندشان بعد از همه این اتفاقات، فکر می‌کند که کار خوبی انجام داده است.

پی‌بردن به این نکته که لازم نیست این‌گونه تصور کنید، بسیار مهم است. می‌توانید به خاطر کاری که خودتان انجام داده‌اید یا واکنشی که نسبت به رفتار او داشته‌اید، عذرخواهی کنید، بدون این که رفتار او را پذیرفته یا از آن چشم‌پوشی نمایید. این شرط بسیار مهمی است. با عذرخواهی به این روش، معلوم می‌شود که شما قصد نادیده گرفتن قوانین را ندارید. این کار نشانه ضعف نیز نخواهد بود.

بدین ترتیب او نیز به رفتار ناشایست خود ادامه نداده، نفوذ و جذبه شما (توانایی شما برای قانون‌گذاری و یا توقعی که برای اجرای آن دارید) هم زیر سوال نخواهد رفت. بلکه الگوی خوبی برای فرزندتان شده و او نیز تشویق می‌شود در صورتی که کار اشتباهی انجام داد، عذرخواهی کند.

عذرخواهی نشانه غلبه بر غرور

* برابری از لحاظ حقوق انسانی است.

* همدلی به لحاظ لطمه‌ای است که احتمالا به خاطر رفتار شما، به احساس او وارد آمده است.

* احترام گذاشتن به حق او برای برخورداری از رفتاری عادلانه است.

عذرخواهی همانند تمجید کردن است. نباید احساس کنید در معرض خطر هستید یا به اعمال قدرت متوسل شوید، سعی نکنید برتری و موقعیت خود را حفظ کنید. از سوی دیگر، اگر احساس می‌کنید به اندازه کافی قوی بوده و خطری شما را تهدید نمی‌کند، نباید احساس کنید با عذرخواهی کردن، چیز مهمی را از دست خواهید داد. عذرخواهی می‌آموزد که:

* شما هم می‌توانید اشتباه کنید، بدون آن که احساس کنید آبرویتان رفته است.

* عزت نفس شما به اندازه‌ای است که صدمه‌ای به آن وارد نخواهد شد.

* شما آمادگی دارید مسئولیت کار اشتباهی را که انجام داده‌اید، به عهده بگیرید.

* هر کسی می‌تواند اشتباه کند.

* شما و فرزندتان، ممکن است باز هم اشتباهاتی مرتکب شوید.

اعتراف کردن به اشتباه و پذیرفتن مسئولیت آن با عذرخواهی، مسئولیت اشتباهی را که مرتکب شده‌اید، به عهده گرفته و می‌پذیرید کاری که انجام داده‌اید، اشتباه بوده و از انجام آن متاسف هستید. عذرخواهی هم چنین بدین معناست که شما حتی مسئولیت پیامدهای بعدی اشتباهی را که مرتکب شده‌اید، نیز به عهده می‌گیرید.

اگر رسما مسئولیت خطایی را که مرتکب شده‌اید، نپذیرید، ولی در عین حال به خاطر آن یا اتفاقی که افتاده است، ناراحت نباشید، ممکن است این ناراحتی خود را به نوعی بر سر یک نفر دیگر خالی کنید. ممکن است برای اینکه از احساس گناه دور شوید، فرد دیگری را مسئول این اشتباه بدانید. افراد همیشه اطرافیان نزدیک را مسئول اشتباهات خود دانسته و سعی می‌کنند گناه خود را به گردن آن‌ها بیندازند.

اگر مسئولیت اشتباه خود را به گردن فرزندتان می‌اندازید و او را سرزنش می‌کنید، رفتارتان بی‌نهایت ناعادلانه است. با این کار سبب می‌شوید که آن‌ها احساس گناه و سرافکندگی پیدا کنند. اگر متوجه شده‌اید که بیشتر اوقات دیگران را به خاطر اشتباهات، بی‌حوصلگی یا بدرفتاری خودتان، ملامت می‌کنید، (اگر به من نمی‌گفتی به اسباب‌بازی­ات نگاه کنم، قابلمه­ام نمی‌سوخت!»، «اگر این قدر برای بیرون رفتن و خرید کردن اصرار نمی‌کردی، من این‌طوری عصبانی نمی‌شدم!»)،

درباره اینکه چرا نمی‌خواهید مسئولیت اشتباهات خود را بپذیرید، بیشتر فکر کنید. شاید به این دلیل باشد که نسبت به خودتان احساس خوبی ندارید. شاید هم به علت اینکه تحمل شکست را نداشته و دوست دارید همیشه فردی کامل و عاری از هر نوع اشتباه باشید. هر بار که اشتباهی مرتکب می‌شوید، به جای سرزنش کردن دیگران، فقط بگویید: «برای کاری که انجام داده‌ام، متاسفم»، یا «واقعا دست خودم نبود»، یا حتی جمله‌ای بی‌طرف، به کار ببرید: «ای کاش این اتفاق نیفتاده بود!»، و تاثیر آن را بر خود و خانواده‌تان ببینید.

احتمالا پذیرفتن مسئولیت یک اشتباه، کار چندان دشواری نخواهد بود. تازه فکر می‌کنید اگر چنین مسئولیتی را بپذیرید، ممکن است چه اتفاق بدی برایتان بیفتد؟ برخلاف انتظارتان هیچ‌کس شما را تنبیه خواهد کرد. و دیگر اعضای خانواده هم به جای اینکه شما را سرزنش کنند، احترام بیشتری برایتان قائل خواهند شد

اذعان داشتن به اشتباهات

اگر نشان بدهید که قدرت اعتراف به اشتباهات و پذیرفتن عواقب ناشی از آن را دارید، فرزندانتان نیز می‌آموزند که در خودشان چنین قدرتی را ایجاد کنند. شاید از این مهم‌تر، نتیجه‌ای باشد که از آن اشتباه می‌گیرید. می‌توانید با فکر کردن در مورد آن، به اصلاح رفتار خود بپردازید تا فرزندانتان هم از شما یاد بگیرند که اینگونه رفتار کنند. عذرخواهی فرصتی به وجود می‌آورد تا هر دو طرف یکدیگر را بخشوده و معنای بخشایش را تجربه کنند.

اگر کودکان یاد بگیرند که در محیط خانواده، قادر به عذرخواهی و بخشایش باشند، و بپذیرند که گاهی خودمان باعث بوجود آمدن موقعیت‌های بعدی هستیم که پیش روی ما قرار می‌گیرد، بعدها بهتر می‌توانند از طریق مذاکره و گفت‌وگو میدان مین زندگی آتی خود را پشت سر بگذارند.

راه‌های مختلف عذرخواهی

می‌توان به صورت‌های ذیل، ابراز تاسف کرد:

* عذرخواهی در قالب کلمات

* با انجام دادن کاری برای کودک

* خریدن چیزی برای کودک

عذرخواهی در قالب کلمات

* «متاسفم که دیرتر از ساعتی که قول داده بودم، به خانه بازگشتم».

* «خیلی ناراحت هستم که امروز صبح بر سرت فریاد کشیدم».

* «ای کاش تو را کتک نمی‌زدم. خیلی پشیمان هستم».

* «خیلی احمقانه بود که برای اتاق به هم ریخته تو تا این اندازه عصبانی شدم».

انجام دادن کاری برای کودک

انجام دادن کاری برای کودک و همراه با او، می‌تواند خیلی موثرتر از یک معذرت‌خواهی ساده باشد. این نشان می‌دهد که شما واقعا پشیمان شده‌اید. این کار می‌تواند بیرون بردن او به هنگام عصر باشد. می‌توانید خوراکی دلخواهشان را به آن‌ها بدهید، به هنگام خوابیدن، یک داستان بسیار طولانی برایشان بخوانید یا با آن‌ها بازی کنید.

بیش از حد، معذرت‌خواهی نکنید

در عذرخواهی بیش از اندازه خطراتی نیز نهفته است. مشکل به خود عذرخواهی برنمی‌گردد، بلکه به دلیل تکرار بیش از حد آن مربوط می‌شود. عذرخواهی زیاد، ممکن است احساس تردید و گناه را القا کند. اگر فکر می‌کنید که بیش از اندازه، این کار را انجام می‌دهید، به این فکر کنید که چرا تا این حد، نامطمئن هستید. کودکان باید بتوانند به شما، یعنی پدر یا مادر خود، تکیه کنند.

آن‌ها می‌خواهند برخورد شما قاطع بوده و از صحیح بودن کارهایی که انجام می‌دهید، مطمئن باشید. آن‌ها به دنبال جای محکمی می‌گردند که بتوانند با اطمینان، افسار خود را به آن بسته و در امنیت خاطر غوطه­ور شوند، می‌خواهند بدانند شما دقیقا چه جایگاهی دارید، و چنان چه به شما پناه بیاورند چه عکس‌العملی نشان خواهید داد.

اگر معذرت خواهی نکنید چه اتفاقی می‌افتد؟

فردی که کاملا خطاکار باشد و نتواند به خاطر رفتارش عذرخواهی کند، ممکن است باعث دلخوری زیادی شود. قطعا در ذهن اکثر بزرگ‌سالان، خاطره‌ای از رفتار غیر عادلانه‌ای که در دوران کودکی، در معرض آن قرار گرفته‌اند، نقش بسته است. کودکان نسبت به رفتار عادلانه بسیار حساس و دقیق هستند. اگر با آن‌ها منصفانه رفتار کنید، آن‌ها نیز نسبت به شما و دیگران رفتار منصفانه‌ای خواهند داشت.

چنان چه احساس رنجش هم­چنان ادامه پیدا کند، احساسات خوب را از بین می‌برد. این احساس همانند یک مانع، عمل می‌کند. همچنان که ضخیم و مرتفع می‌شود، به تدریج کودک رنجیده‌خاطر را از علت اصلی این رنجش دور می‌سازد.

سازش

به سازش همانند عذرخواهی، اغلب از نقطه ضعف، تسلیم شدن آغاز ایجاد هرج‌ومرج نگریسته می‌شود. بیشتر اوقات احساس می‌کنیم اگر تقاضای مصالحه کرده و به قوانینی که خودمان وضع کرده‌ایم، زیاد پایبند باشیم، نفوذ و جذبه­مان زیر سوال خواهد رفت. اما حقیقت این است که سازش نشاندهنده درک و احترام به خواسته‌ها، رفتارها و احساسات دیگران است.(مشاور کودک تهران)

سازش:

* فرایند ارائه خواسته‌های خود و پذیرش خواسته‌های طرف مقابل است.

* نشانه قدرت است، نه ضعف.

* یک راهکار برنده – برنده است.

گوش نکردن و پاسخ ندادن به شکایت‌های معقول فرزندانمان، یا آنچه که می‌گویند خواهان آن هستند، می‌تواند باعث خشم و دلخوری آن‌ها شود. در نهایت هم نفوذ کمتری بر آن‌ها داشته و احترام کمتری هم دریافت می‌کنیم. در این میان، آنچه که بیشترین صدمه را می‌بیند، رابطه‌ای به نام «نفوذ والدین» است که والدین بدون توجه به اهمیت واقعی آن، پشت آن سنگر می‌گیرند.

سازش با مذاکره فرق دارد

در مذاکره حق نه گفتن، نپذیرفتن یک پیشنهاد، ترک کردن جلسه مذاکره و قبول نکردن معامله وجود دارد. سازش به ارائه خواسته‌های یک طرف و پذیرش خواسته‌های طرف مقابل اطلاق می‌شود. می‌توان گفت که نوعی معامله است. نکته مهم، شکلی است که قضیه به خودش می‌گیرد- چه کسی، چه راهکاری را برای چه مشکلی پیشنهاد می‌کند. در سازش، خواسته‌های مشترک و غیر مشترک دو طرف مطرح می‌شود و این که آیا راهی وجود دارد که هر یک از آن دو بتوانند به برخی از خواسته‌های خود یا به بیشتر آن‌ها و یا به همه‌شان دست یابند.

سازش به معنای تسلیم شدن نیست

خیلی مهم است که بدانیم سازش با تسلیم، هم معنا نیست. سازش به این معنا نیست که فقط یک طرف از سر خواسته خود بگذرد. برخی مسائل، قابل مذاکره و برخی دیگر غیر قابل مذاکره هستند. موضوعات غیر قابل مذاکره را باید پیش از شروع، با بکار بردن عباراتی همچون: «این مورد اصلا جای بحث و مذاکره ندارد، باید این‌گونه باشد»، کاملا مشخص کرد. اگر هم موضوعی جای بحث و مذاکره داشته باشد، زمانی که خواسته‌های مشترک و غیر مشترک طرفین مطرح می‌شود، روال طبیعی خود را طی خواهد کرد.

اگر به خودتان زحمت ندهید از فرزندتان بپرسید که چرا می‌خواهد مسئله‌ای، جور دیگری اتفاق بیفتد و شما هم برای او توضیح ندهید که چرا مایل هستید آن مسئله به شیوه‌ای که مدنظر شماست، اتفاق بیفتد، هیچ گاه با یکدیگر به یک زمینه اشتراک و تفاهم، که همان قلمرو سازش محسوب می‌شود نخواهید رسید. لحنی که برای رسیدن به سازش، به کار می‌گیرید، بسیار اهمیت دارد.

نگویید: «اگر تو این کار را انجام بدهی، من هم آن کار را خواهم کرد.» بگویید: «اگر هر دوی ما این‌گونه رفتار کنید، به خواسته‌های خودمان خواهیم رسید.»

گزینه اول، نامناسب و دارای قید و شرط است. ممکن است فرزندتان هم این تاکتیک را آموخته و بعدها در مقابل خودتان، آن را به کار گیرد.

شماره های تماس 01

خطراتی که در سازش بیش از اندازه وجود دارد

سازش بیش از حد، به کودک می‌آموزد که کلک بزند. بحثی گه انجام می‌گیرد باید کاملا مرتبط باشد. اگر بخواهید خواسته‌های خود را با بحث بیش از اندازه، توجیه کنید او یاد می‌گیرد که سعی کند پشت سر هم، دلیل بیاورد. خوب است که کودکان بتوانند دلیل بیاورند و به یک نتیجه مناسب برسند، اما در عین حال باید گاهی اوقات هم بپذیرند که «نه» یعنی «نه»! به این ترتیب یاد می‌گیرند که چگونه با ناامیدی ناشی از عدم دستیابی به هدف مورد نظرشان، کنار بیایند و بپذیرند که همیشه نمی‌توانند همه چیز را در کنترل خود داشته باشند.

منبع: کودک و نوجوان


صفحه اصلی سایت مرکز مشاوره

administrator

مقالات مرتبط

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد.