مرکز مشاوره

مشاور کودک آنلاین: کودکان خیابانی

مشاور کودک آنلاین: كودكان خياباني

مشاور کودک آنلاین: كودكان خياباني

«فرار از خانه»

باید صادقانه بگویم که هدف از تدوین این مقاله بحث در مورد کودکان خیابانی بوده است. وقتی که هدفمان را برای بعضی از دست‌اندرکاران و صاحبنظران بیان کردیم، همه آنها معتقد بودند که بحث کودکان خیابانی در آسیب‌های اجتماعی بهتر است در میان مجموعه‌ای از سایر آسیب‌ها مطرح گردد. واژه کودکان خیابانی در تمام دنیا پذیرفته نشده است.

برخی از منتقدین به دلایل فرهنگی عقیده دارند که این واژه از «خیابان» که یکی از محله‌های ویژه اجتماعی شدن به ویژه در کشورهای حاره و گرمسیر است، محلی خطرناک و غیراخلاقی را در ذهن تداعی می‌کنند. بعضی دیگر معتقدند که این واژه وا قعیت را از اندازه‌ای را که دارد، کوچک‌تر نشان می‌دهد، زیرا واژه تمام کودکان در حاشیه قرار گرفته را در بر می‌گیرد.

به هر حال و تقدیر پدیده «خیابانی» واقعیتی اجتماعی و جهانی است که نمی‌توان آن را انکار کرد. این واژه در کشورهای مختلف اصطلاح ویژه خود را دارد. در انگلستان به آنها استریت چیلدرن و در آمریکا استریت کَت گفته می‌شود. بعضی از صاحبنظران معتقدند که واژه کودکان خیابانی در دهه ۱۹۸۰ برای تشریح کودکانی به کار رفت که اکثر اوقات خود را در خیابان‌ها با مشاغل گوناگون سپری می‌کنند. به هر حال با بررسی متون مختلف به نظر می‌رسد که تعریف جامع و مورد قبول همگان برای واژه یادشده وجود ندارد.

در ایران بر اساس تعریف یونیسف (صندوق کودکان سازمان ملل) کودکان زیر ۱۸ سال که عمده وقت خود را بدون سرپرستی و نظارت بزرگسالان به مشاغل رده پایینی می‌گذارند، کودکان خیابانی خوانده می‌شوند.

این تعریف جامع افراد نیست، زیرا عبارت بدون سرپرستی بزرگسالان در تعریف یادشده شامل افرادی نمی‌شوند که همراه با سرپرست، اعم از والدین یا بستگان یا اشخاص دیگر هستند. نکته دیگر عمده وقت می‌باشد، چرا که حدود زمانی که مشخص نشده، بسیاری از کودکان بعد از خروج از مدرسه به طور پاره وقت دستفروشی می‌کنند. کودک خیابانی است که به علت معلوم نبودن زمان نمی‌توان آنها را در طبقه‌بندی یادشده گنجاند.

در سال ۱۹۹۷ تعریف دیگری از یونیسف صادر شد که کودک خیابانی به کودکانی گفته می‌شود که در شهرهای بزرگ برای ادامه زندگی خود مجبور به کار یا زندگی در خیابان‌ها هستند. این تعریف نیز دارای معایبی است مثل شهرهای بزرگ که معیار بزرگی شهر چیست؟ دوم بعضی از کودکان به اختیار خود در خیابان‌ها زندگی و کار می‌کنند، نه به اجبار. سوم این‌که بعضی کودکان هستند که نه در خیابان کار می‌کنند و نه زندگی، ولی قسمت عمده‌ای از وقتشان را در خیابان سپری می‌کنند. به نظر ما کودک خیابانی به کودکی گفته می‌شود که در سنین زیر ۱۸ سال دوره‌های قابل توجه و اغلب منظمی از عمر خود را تنها یا به صورت گروهی در خیابان‌ها گذرانیده و برای امرار معاش خود اغلب به کارهای پست تن می‌دهد.

صندوق حمایت کودکان سازمان ملل (یونیسف) کودکان خیابانی را در ۴ گروه مشخص می‌کنند:

۱- کودکانی که تنها نگرانی آنها بقا و پناه می‌باشد و در خیابان‌ها زندگی می‌کنند.

۲- کودکانی که از خا نواده خود جدا شده و در پناهگاه‌های مختلف مثل کانون‌ها، خانه‌ها و ساختمان‌های متروکه زندگی می‌کنند یا از مکانی به مکان دیگر حرکت کرده و با دوستان خود زندگی می‌کنند.

۳- کودکانی که ارتباط خود را با خانواده‌هایشان حفظ می‌کنند، اما به علت فقر، جمعیت زیاد و یا سایر عوامل مطرح در خانواده، بعضی از شب‌ها بیشتر روزها را در خیابان‌ها می‌گذرانند.

۴- کودکانی که تحت مراقبت‌های موسسه‌ای هستند و از وضعیت بی‌خانمانی درآمده یا به علت ارتکاب جرایمی در کانون‌های اصلاحی بازداشت هستند و هر آن در معرض خطر بازگشت به وضع قبلی هستند، در تعاریف یونیسف و به ویژه در بند ۴ ایراداتی وجود دارد. یعنی کودکانی که در موسسات ویژه نگهداری زندگی می‌کنند، بسیار بعید است که بدون حمایت در خیابان‌ها رها شوند، به طور کلی برای شناخت عمیق‌تر کودکان خیابانی آنها را به دو گروه کودک در خیابان و کودکان خیابانی تقسیم می‌کنند.

 کودکان در خیابان: اینگونه کودکان معمولا در طول روز در خیابان هستند و شب‌ها به خانه برمی‌گردند.

این کودکان اغلب برای امرار معاش خود، خود به مشاغل کوچک مشغول بوده و بعضا نیز بیکار هستند. بعضی از آنها نیز برای امرار معاش خود و خانواده‌شان مرتکب سرقت تکدی پخش مواد مخدر روسپیگری گشته و یا در این چنین باندهای کثیف و مخوف گرفتار می‌شوند. این گروه هنوز دارای تماس‌های منظم با خانواده‌شان می‌باشند، تعداد کمی از آنها به مدرسه می‌روند، تعداد این گروه‌ها معمولا بیشتر از کودکان خیابانی بوده، گاهی یک کودک در خیابان به جمع کودکان خیابانی و بعضا برعکس می‌پیوندند.

در ایران این گروه با اصطلاحاتی نظیر بچه‌های پارک، بچه معروف و بچه‌های کلوپ باب شده است. بچه‌های پارک بیشتر اوقات خود را در پارک‌های بزرگ و معروف مثل لاله، ساعی، جمشیدیه، قیطریه (تهران به سر می‌برند. این گروه به دو بخش (گروه‌های کاسب و گروه‌های کارگزین با رابط که به آنها شکارچی نیز می‌گویند، تقسیم می‌شوند که هر دو گروه نیز به صورت باندی عمل می‌کنند، گروه یا باندهای کاسب توزیع حشیش و یا سایر مواد مخدر یا مشروبات الکلی پارک را تامین کرده و هر دو گروه دارای حوزه مخصوص و مشتریان ثابت می‌باشند، بعضی وقت‌ها به شرط‌بندی در بازی‌هایی مثل فوتبال دستی، والیبال، شطرنج (بازی تیغی) قمار و خودفروشی به ویژه برای بچه‌های پارک و بچه‌های کلوپ مشغول هستند.

گروه‌های کارگزین (رابط) بین بچه‌های پارک و کودکان خیابانی یا بچه‌های کلوب هستند. این گروه بچه‌های پارک یا کودکان خیابانی را که دارای انحرافات جنسی بوده و در زمینه مواد مخدر یا فیلم‌های پورنو فعالند را برای بچه‌های کلوپ شکار می‌کنند. در واقع این گروه نیروهای جدید و مستعد را جذب یا نیروهای قدیمی را که با آنها همخوانی ندارند یا پیشرفت در کارشان ملاحظه نمی‌شوند یا دچار پررویی شده‌اند را دفع می‌کنند.

بچه‌های پارک طرز لباس پوشیدن، آرایش یا زبان (آرگو) پارک و شیوه زندگی به طور کلی خرده فرهنگ ویژه (پارک) خود را دارند، دختران این گروه اغلب از شهرستان‌ها به تهران گریخته‌اند. بعضی از آنها موهای خود را مانند پسرها کوتاه می‌کنند و لباس‌های پسرانه می‌پوشند و اصطلاحا (تیپ پسرانه) زده و به کارهای مردانه مشغول می‌شوند. به آنها دختران پسرنما می‌گویند. بعضی از دختران شب‌ها را در خانه پسران پارک بسر می‌برند.

بچه‌های پارک غالبا در مرحله بلوغ هستند (آرگو) زبان بچه‌های پارک، معروف و کلوپ اغلب به علت تحصیلات بیشتر و دسترسی به اینترنت، ماهواره، ویدئو و کامپیوتر غنی‌تر از سایر کودکان خیابانی است و بعضا ممکن است یک نفر عضو چند گروه باشد.

«اتوزدن» دخترهای پارک که جایی برای خوابیدن ندارند، شب‌ها کنار خیابان می‌ایستند و هر جا که شد می‌روند، با اشاره به اتومبیل‌ها که بایستند و آنها را جابجا کنند. «گیربازار» منظور از هنگامی است که ماموران نیروی انتظامی به طور ناگهانی به بازرسی و دستگیری افراد مشکوک در پارک می‌پردازند. «دودره‌بازی» چیزی را با زرنگی گرفتن یا به دست آوردن یا سر دیگری کلاه گذاشتن، معمولا برای لباس و خوراک این عمل انجام می‌گیرد و نوعی دزدی است. دودره‌باز یعنی کسی که به این شکل امورات خود را می‌گذراند.

بچه‌های پارک پول‌هایی را که از کاسبی‌های خود به دست می‌آورند، یک جا جمع و بین همدیگر تقسیم می‌کنند، حتی کسی که هیچ کاری هم انجام نداده نیز باید سهمی ببرد، وگرنه همه را لو می‌دهد. بعضی از آنها دارای اسامی مستعار یا القاب مخصوص می‌باشند. مثل «محمد و سپا» کتی تایتانیک، لادن سیاه، الماس لره و امثالهم. اینگونه کودکان اگرچه به خانواده‌های متشنج و بحرانی تعلق دارند، اما معمولا امکانات مالی آنها متوسط و امکانات و ارتباطات عاطفی آنها ضعیف است. اطلاعات و آگاهی آنها بیشتر از سایر کودکان خیابانی بوده و به راحتی مورد سوءاستفاده قرار نمی‌گیرند.

«بچه معروف» نوجوانانی هستند که اغلب از وضع اقتصادی خوب و بعضا عالی برخوردارند و بیشتر اوقات با لباس‌های شیک و خارجی و مد روز و پول توجیبی فراوان و سوار بر ماشین‌های گران‌قیمت و مدل بالا در بالای شهر جولان داده و کورس می‌گذارند یا در پاساژها و اماکن تجاری و یا کافی‌شاپ‌ها پرسه می‌زنند. این مکان‌ها پاتوق آنها به حساب می‌آیند.

این گروه از کودکان به دلیل امکانات اقتصادی مطلوب و مناسب گاهی به علت مسافرت به کشورهای غربی یا دسترسی به ماهواره و فیلم‌های غربی دارای آرایش و لباس ویژه خود هستند که گاه از آرایش لباس کودکان غربی، غربی‌تر بوده، هم آنها با ماشین «لایی» می‌کشند، به اصطلاح با کارهای دیدنی همه را مات کرده و به تحسین وامی‌دارند.

شلوارهای جین راسته، عینک‌ها گربه‌ای، تی‌شرت‌هایی که بعضا دارای عکس خوانندگان و هنرپیشگان مطرح روز غربی یا جملات رکیک و بی‌مفهوم انگلیسی می‌باشند. به اصطلاح لباس پوشیدن آنها (تابلو) است، یعنی بسیار جلب توجه می‌کند. این بچه‌ها معمولا دارای شخصیت دوجنسیتی و یا ویژه‌ای هستند که به دلیل آن شهرت می‌یابند. مثل تپل، سفید یا سیاه، دراز یا کوتاه کردن یا در رشته‌ای ماهر بودن استعمال حشیش «سیگاری» و یا مشروبات الکلی و روابط جنسی و هم‌جنس‌بازی در بین این گروه شایع است، در صورت که خانواده نتواند یا نخواهد هزینه‌های سر و وضع آنها را تامین کند، دست به سرقت می‌زنند؛ البته بعضی وقت‌ها هم برای هیجان‌طلبی یا جوک‌سازی می‌باشد تا نیاز مالی. در این گروه هر کسی به خودش و یا حداکثر به گروه چندنفره خودش فکر می‌کنند و تا بتوانند سر دیگران را کلاه گذاشته و دودره‌بازی می‌کند.

بچه‌های کلوپ: معمولا متعلق به خانواده‌های بسیار ثروتمند اما متزلزل و ناسازگار هستند. تربیت آنها مبتنی بر رفاه بیش از حد و عدم تنبیه کودک است. از دید خانواده‌های این کودکان همه چیز را می‌توان با پول خرید و ناسازگاری یا مشکلات روحی و روانی کودک را با دادن امتیازات و امکانات زیاد باید پاسخ داد. والدین آنها برای این‌که بزم قمار یا عیش آنها خالی از حضور بچه‌هایشان باشد، به هر خواسته‌ای مثل دادن سوییچ به یک نوجوان، دادن کلید خانه یا مغازه تن می‌دهند.

معمولا هر گروه از بچه‌های کلوپ لباس‌های مشخصی می‌پوشند که گویای گروه آنهاست. کلوپ‌های پاتوق آنها عبارتند از: کلوپ‌های ورزشی، سونا، استخرهایی که معمولا دارای حق عضویت و ورودیه گرانی هستند. کلوپ‌های کامپیوتری و آتاری کلوپ‌های دوستی، کلوپ‌‌هایی هستند که معمولا در آپارتمان‌های مجردی و به صورت پسرانه یا دخترانه یا مختلط برای عیاشی تشکیل می‌گردد. این کلوپ‌ها ممکن است در رستوران‌ها یا کا فی‌شاپ‌ها نیز باشند. استعمال مواد مخدر و مشروبات الکلی خارجی و روابط جنسی آزاد این گروه بسیار شایع بوده و بعضا دختران فراری جذب این گروه‌ها می‌شوند. این گروه نیز مانند بچه‌های معروف در سنین و در دوران بلوغ بوده و تعداد آنها رو به افزایش هستند.

به اعتقاد پژوهشگران آسیب‌های اجتماعی کودک خیابانی به کودکی گفته می‌شود که در خیابان زندگی می‌کند، در آن می‌خوابد و معیشت خویش را از خیابان فراهم می‌سازد. روابط بسیار کمی با خانواده خود دارند یا روابط خود را با آنها قطع کرده است و یا اصلا خانواده ندارد.

کودکان رها شده فراری، یتیم به دلیل فوت والدین، کودکانی که والدین آنها زندانی هستند، در این گروه قرار می‌گیرند. در رابطه با آنها اصطلاحات (کارتن‌‌خواب) خیابان‌گرد اتوبوس‌خواب شایع است که به نظر «سینما‌خواب‌ها» هم به آنها اضافه می‌شوند. کارتن‌خواب‌ها یا خیابان‌خواب‌ها و خیابان‌گردها شب‌ها در خیابان می‌خوابند، یعنی روزها را در مغازه‌ها یا کارگاه‌ها یا خانه‌ها کار می‌کنند و شب را در خیابان می‌گذرانند. واژه کارتن نوعی استعاره است، چون گاهی آنها روی کارتن می‌خوابند. اصطلاح ( هتل کارتن) نیز ناشی از همین امر است.

محل خواب آنها در کنار تهویه مغازه‌ها یا سازمان‌ها (در زمستان‌ها، خرابه‌ها، بلوارها، ساختمان‌های نیمه‌ساز روی چمن‌ها در صورت امکان در اماکن مذهبی یا مساجد می‌باشد). خلاصه هر جا یی که بتوانند شب را در آن سپری می‌کنند. اتوبوس‌خواب‌ها که بعضا شب‌ها کارهای خلاف می‌کنند و روزها از ابتدا تا انتهای مسیر اتوبوس در آن می‌خوابند و یا برعکس روزها مرتکب خلاف شده شب به ترمینال می‌روند، بلیط تهیه می‌کنند تا مقصد در اتوبوس می‌خوابند.

سینماخواب‌ها شب‌ها به دله‌دزدی، سرقت مغازه‌ها، منازل و وسایل اتومبیل یا صندوق‌های صدقات مشغولند و روز را در سینماها می‌خوابند، البته این گروه در صورت تعطیلی سینما به صورت موقت به یک از سه گروه قبلی می‌پیوندند. البته تعداد کودکان اتوبوس‌خواب، قطارخواب و سینماخواب نیست، به کارتنخواب‌ها بسیار کم و خیابان در این‌جا و برای آنها محل کار کردن، زنده ماندن، یا تعقیب نشدن است که به طور دائم یا برای مدت کوتاهی روز یا شب در آن زندگی می‌کنند.

کودکان خیابانی یک پدیده شهری بوده و خوشبختانه در روستاها مشاهده نمی‌شوند.

کودکان خیابانی محروم از تحصیل و مدرسه بوده و از نقطه نظر تربیتی به گروه (کودکان غایب) تعلق دارند، زیرا همزمان با این‌که سن حضور در مدرسه ابتدایی یا متوسطه را دارند، خارج از هر نهاد اجتماعی تربیت یا بازپروری باقی می‌مانند. سن آنها از نوزاد تا ۱۸ سالگی و بر اساس خروج از قیومیت در کشورهای مختلف است. بیشتر آنها پسر هستند (دختران اغلب درصدد سرپوشی و اختفاء برمی‌آیند و در نتیجه مخفی و ناپیدا هستند).

منبع: کودک و نوجوان


صفحه اصلی سایت مرکز مشاوره

خروج از نسخه موبایل