مرکز مشاوره

چگونه بین بلوغ عاطفی و احساسات نابالغ تمایز قائل شویم

آیا گاهی تعجب می کنید که چرا مردم گاهی اوقات و اغلب در طول یک روز چندین بار رفتار غیر منطقی و کودکانه دارند؟ واکنش های کودکانه علت بیشتر درگیری ها و مسائل مربوط به رابطه است. این به عنوان رگرسیون سنی شناخته می شود. بسیاری از مردم وقتی آن را انجام می دهند آن را تشخیص نمی دهند و در عوض معتقدند که توسط افراد یا شرایط دیگر تحریک شده اند.

مغز ما دائماً محیط ما را اسکن می کند و تجربیات فعلی ما را با خاطرات گذشته مقایسه می کند. وقتی چیزی باعث ایجاد خاطرات گذشته ما می شود، مغز ما آن خاطرات را برای اطلاعات بیشتر، مانند پیامدهای احتمالی و پاسخ های احتمالی، بررسی می کند. اگر احساسات حل نشده یا شدید مرتبط با آن خاطرات وجود داشته باشد، آنها نیز تحریک خواهند شد.

شما از آن خاطرات و روند درونی جستجوی خاطرات آگاه نخواهید بود، اما از احساساتی که بیرون می آیند آگاه خواهید بود. چنین احساساتی ممکن است شما را به گونه ای وادار کند که گویی به موقعیت گذشته واکنش نشان می دهید، نه حال. ممکن است آگاهی خود را نسبت به درک بزرگسالان و منابع بزرگسالان از دست بدهید و به رفتارهایی متوسل شوید که در کودکی یاد گرفته اید.

به عنوان مثال، برخی از افراد مطمئن نیستند که به خودشان اعتماد کنند یا به ترغیب دیگران. آنها ممکن است با احساس گناه کودکانه، شرم یا سایر احساسات مشروط شوند. در چنین شرایطی، مهم است که بین احساس گناه بزرگسالی و کودکی یا شرم بزرگسالی و کودکی تمایز قائل شویم. برخی از افراد دیگر ممکن است نیاز داشته باشند بفهمند که آیا خشم و رنجش آنها واقع بینانه است یا از گذشته آنها ناشی می شود. یادگیری انجام این کار ممکن است از بسیاری از درگیری های غیر ضروری جلوگیری کند.

احساسات ناپخته می توانند بر هر بخش از زندگی و بیشتر تصمیمات شما تأثیر بگذارند: از برنامه های شما برای انجام یا عدم انجام امروز تا انتخاب شریک صمیمی. هنگامی که یاد بگیرید آنها را بشناسید، کل زندگی شما می تواند تغییر کند.

در اینجا چند تفاوت بین احساسات بزرگسالان و کودکان وجود دارد:

  • شدت احساسات بزرگسالان متناسب با موقعیت است. در موقعیت های روزمره، معمولاً ناراحتی خفیف است، مانند یک هشدار.
  • احساسات بزرگسالان به ما انگیزه می دهند و به ما انرژی می دهند تا اقدامات مناسبی مانند دفاع از مرزها و یکپارچگی خود را انجام دهیم.
  • ما معمولا در بیان احساسات بزرگسالان مشکلی نداریم. آن بخش‌های ما می‌توانستند بالغ شوند، زیرا می‌توانستند آن‌ها را در خانواده‌هایمان بشناسیم و بیان کنیم. اگر احساسات بزرگسالان ما با احساسات ناسالم و احساس گناه آمیخته شود، ممکن است مشکلات و تنش را احساس کنیم. این رایج‌ترین حالت است، زیرا بسیاری از افراد در سنین پایین یاد می‌گیرند که اگر صادقانه احساسات خود را ابراز کنند، احساس گناه کنند.
  • احساسات بزرگسالان پس از حل شدن شرایط، تنش و ناراحتی را پشت سر نمی گذارند.
  • احساسات بزرگسالان به ما این امکان را می دهد که هر دو طرف داستان را درک کنیم.
  • عواطف بزرگسالی باعث نمی شود که نسبت به خود احساس تحقیر یا بدی داشته باشیم و همچنین نیازی به تحقیر یا آسیب رساندن به دیگران نداریم.
  • احساسات کودکانه یا بیش از حد شدید هستند یا سرکوب می شوند.
  • عواطف کودکانه با تعارض درونی، معمولاً بین احساس گناه و شرم از یک طرف و خشم از سوی دیگر همراه با احساسات ناخوشایند بدنی همراه است. این درگیری می تواند تا مدت ها پس از پایان وضعیت ناخوشایند ادامه یابد. حتی اگر از نظر عینی حق با شما باشد، چنین احساساتی می تواند به شما نشان دهد که بخشی از شما وجود دارد که یا می ترسد یا احساس گناه می کند. برخی از احساسات کودکانه می توانند به طور موقت احساس خوبی داشته باشند، اما تضاد درونی باقی می ماند.
  • احساسات کودکانه انرژی شما را تضعیف می کند و اگر طولانی شود باعث استرس و خستگی می شود.
  • احساسات کودکانه شما را متقاعد می کند که در درجه اول حق با شماست و شخص مقابل در درجه اول اشتباه می کند. (گاهی اوقات برعکس است، اگرچه در مورد کودکان یا افرادی که به شدت مورد آزار و اذیت قرار گرفته اند بیشتر رایج است.)
  • احساسات کودکانه باعث می شود احساس ناراحتی کنید و به خودتان شک کنید، که ممکن است انگیزه شما را برای انتقاد کردن و یافتن ایرادات بیشتر در افراد دیگر ایجاد کند.

گاهی اوقات، جزئیات در رفتار دیگران احساسات قوی را تحریک می کند. ما به راحتی می توانیم متقاعد شویم که چنین احساسات قوی موجه هستند، حتی اگر عقل سلیم ما خلاف این را به ما بگوید. این اغلب در روابط صمیمی اتفاق می افتد، زیرا آنها عمیق ترین احساسات ما را برمی انگیزند. در آن لحظات، دشوار است که به رفتار طرف مقابل فکر نکنیم و مسئولیت احساسات خود را بپذیریم – اما در همان لحظات، این مهم ترین است و بیشترین فواید را به همراه دارد.

توجه داشته باشید که در بسیاری از موقعیت‌ها ممکن است احساسات بزرگسالانه و کودکانه با هم ترکیب شوند، یعنی ممکن است احساس خشم بزرگسالانه و کودکانه یا ترس بزرگسالی و نابالغ را همزمان داشته باشید. برای اینکه بتوانید بین آنها تمایز قائل شوید و تصمیم بگیرید که کدام احساسات را دنبال کنید کمی تمرین نیاز است. با این حال، یادگیری انجام این کار پاداش های بزرگی را به همراه دارد.

administrator

مقالات مرتبط

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد.