مرکز مشاوره

بهترین مشاوره آنلاین

بهترین مشاوره آنلاین

بهترین مشاوره آنلاین را چگونه بیابیم؟ این وب سایت در نظر دارد تا سال آینده بهترین مرکز مشاوره آنلاین باشد

مرکز مشاوره ویژگی ها و شاخص های مختلفی دارد

*

روش اول در بخش کامنت ها پرسیده بشه و حداکثر یک ساعت پاسخ داده می شود.

روش تلگرامی از طریق آدرس زیر:

https://t.me/kanonmoshaveran_bot

روش سوم با دفاتر زیر تماس بگیرید و مشاوره اسکایپی بگیرید.

شماره های تماس 01

  • در ابتدا باید انتظارات مراجع را مرتفع سازد
  • باید فضای مناسبی داشته باشد
  • مشاوره باید توسط متخصص داده شود
  • مشاور و مراجعه به اینترنت و ابزارهای ارتباط جمعی دسترسی مناسبی داشته باشند

ریشه اولین مرکزمشاوره آنلاین

این نوع مشاوره از سال ۲۰۰۱ در جهان مرسوم شد و اکنون یکی از روش های شناختی در کشور ایران محسوب میشود.

این روش نیازهای اولیه دارد که در تمامی کشورهای جهان قابل اجرا نیست و از طرفی این روش در کشورهای پیشرفته راحتر است

زیرا سرعت اینترنت و کیفیت ابزارهای ارتباطی نقش به سزایی در آن ایفا میکند

ویلسادر یک روانشناس است که برای اولین بار این روش را استفاده کرد و آن را به سایر مشاوران، متخصصین و روانشناسان پیشنهاد داد.

بهترین مشاوره آنلاین است.

به نظر شما کدام ملاک در این موضوع و افزایش سطح مشاوره آنلاین مهم است؟

    • دسترسی مناسب به اینترنت
    • سرعت بالا اینترنت که بدون قطعی باشد
    • دسترسی به موبایل همان تلفن همراه و کامپیوتر شخصی
    • فضای مناسب و بدون سر و صدا
    • شرایط مناسب محیطی و آب و هوایی برای روانشناس و مراجع
    • در دسترس بودن مشاور خوب
    • توان دسترسی به یک مشاور توانمند و به روز
    • استفاده از سایت های معتبر همجون “مرکز مشاوره”
  • یافتن یک سایت معتبر

مولفه های دیگر هم در این موضوع مهم است.

  1. خوب است در مورد مرکز مشاوره خوب این سوالات را از خود بپرسید:
  2. آیا معتبر است و می شود به آن اعتماد کرد؟
  3. آیا مورد تایید کانون مشاوران ایران است؟
  4. آیا مشاوره تخصصی در زمینه دلخواه من دارد؟
  5. آیا می تواند به من و خانواده ام کمک کند؟

شماره های تماس 01

پسر ۲۱ ساله من دانشگاه را ترک کرد

پسر ۲۱ ساله من دانشگاه را ترک کرد و از هر اموزش و کلاسی هم امتناع میکند بجز افراد خاص مثل دوستانش با هیچ فرد یا فامیل هم علاقه به رفت و امد نداردو بقول معروف درstand by مانده است من باید چکارکنم و به کدام روانشناس او را متقاعد کنم که برود.ممنون

پاسخ

در این مورد میتونید با متخصصین کانون مشاوران ایران، مشاوره تلفنی/تخصصی داشته باشید
دفتر سعادت آباد:
۰۲۱-۲۲۳۵۴۲۸۲ خط ویژه

با تولد دخترم که الان ۹ماهشه پسرم کمی منزوی شده

باسلام. پسر اول من ۹ساله هست؛با تولد دخترم که الان ۹ماهشه کمی منزوی شده بیش از حد جلب توجه میکنه نمیدونیم باید چطور باهاش برخورد کنیم.

پسرم بیش از اندازه احساس بزرگ بودن میکنه.لطفا راهنمایی کنید

پاسخ
اصولا با تولد فرزند جدید کودک بزرگتر حسادت هایی را دارد و مخصوصا که پسر باشد که به دلایل غرور و ویزگی های شخصیتی خیلی صحبت نمی کند در این مورد ولی بار فتارها گاها احاساتش مشخص می شود .
شما نباید کوچکترین تبعسضی قائل شوید و تا می توانید در کارها او را دخیل کنید مثلا در هنگام غذا دادن به خواهرش از او کمک بخواهید و یا در مورد لباس پوشیدن کودک نظر براردش را بپرسید و حتی پدرش با او به تفریح برود (کانال تلگرام کانون مشاوران ایران).
و در کل مسئولیت هایی را تحت نظارت خودتان به او بدهید و نشان دهید که با ورود فرد جدید او به عنوان حامی بزرگتر مطرح می شود .
ودر مورد اینکه گاهی بیشتر به خواهرش توجه کردید را ضعیف و کوچک بودن و قادر به حمایت از خودش نیست رو مطرح کنید .

موفق باشید

همسرم سریع قهر میکنه و میگیره میخوابه

با سلام من نزدیک یک سال که ازدواج کردم وقتی مساله ای بین من و شوهرم پیش میاد بدون اینکه بدونم از چه چیزی ناراحت شده سریع قهر میکنه و میگیره میخوابه قهر رو ی جورایی راه حل میدونه من تا الان سر همه چی منت کشیدم و نازش رو میکشم تا قهرش طولانی نشه خسته شدم و واقعا انگار با ی کودک ۳ ساله طرفم ن ی مرد ۳۰ساله!البته قهر کردن و حال طرف رو گرفتن بین مادرو پدر ایشون عادیه چون من وقتی وارد زندگیشون شدم متوجه شدم قهرای ۵ ساله هم باهم داشتن! از نظر من بهترین راه حل مذاکره است ولی واقعا دیگه نمیتونم ب این مرد ک هنوز بچه است تکیه کنم .چکار کنم؟؟؟

باسلام خب اگر الگوی خانودگی خودشون هم همین طور بوده است این شرایط را سخت تر می کند .
بهتره با ایشون به روانشناس مراجعه کنید ضمن اینکه رفتار شما هم باید اصلاح شود و بعد از قهر توجه بیش از حد شما ایشون جسارت بیشتری پیدا کردند و وقتی شما بخ اهید به قول خودتون منت کشی کنید باورشون میشه که مشکل از طرف شما بوده نه ایشون و خب این شرایط را یخت تر می کند در هر حال برای بهبود شرایط زندگی باید اقدام کنید و در شرایط فعلی مذاکره و ….جواب گو نخواهد بود . موفق باشید

در این مورد میتونید با متخصصین کانون مشاوران ایران، مشاوره تلفنی/تخصصی داشته باشید
۰۲۱۸۸۴۱۹۸۳۲
موفق باشید

ترس از آینده

اگه یکی از زندگی بترسه…از آینده…از خودش…تکلیفش چیه؟

پاسخ

هر ترسی ریشه ای داره که باید در حضور مشاورروانشناس این مشکل ریشه یابی بشه وگرنه دلیلی نداره که شما از نعمت زندگی که خداوند بهتون داده گریزون باشید
در این مورد میتونید با این شماره مشاوره تلفنی داشته باشید
۰۲۱-۲۲۳۵۴۲۸۲

شوهر شکاک

سلام من ۲۴سالمه شوهرم٫الان۳ساله ازدواج کردیم اما اون شکاکه با همه قهر میکنه طولانه مدت بامنم.

فقظ حرف خودشو قبول داره.

اهل صحبت نیست.اهل مسافرت و تفریح وخوشی نیست اصلا بامن روزها حرف نمیزنه.هر راهی رو امتحان کردم.صبوری کردم.

ولی نمیشه الان ۳ماهه محل نمیذاره ولی قهرم نمیکنه.با مطالب زیادی که از اینترنت خوندم شبیه افراد پارانویید هست.توروخدا کمکم کنین.نمیزاره مشاوره برم

پاسخ

دوست عزیز بهتره شما اول خودتون به مشاور مراجعه کنید …. چون باید راهکارهای برخورد با ایشون رو فرابگیرید
میتونید به ایشون اینطور بگید که چقدر متاسف هستید که چیزای زیادی در زندگی هست که ناراحتش میکنه و چقدر ناراحت هستید که نمیتونید بهش کمک کنید
…پس به مشاور میخوایت مراجعه کنید تا بتونید راه کمک کردن به ایشون رو یاد بگیرید و اینطور ترغیبش کنید تا برای اصلاح رفتارش اقدام کنه
در غیر اینصورت باید تصمیم سختی در زندگی با ایشون بگیرید (بررسی سوگیری های روانشناختی).

تنها منم که مشکلاتم جدی هست وهیچ کس مثل من زجرنمیکشد

باعرض سلام وخسته نباشیدمن راستش رابخواهید حس میکنم تنها منم که مشکلاتم جدی هست وهیچ کس مثل من زجرنمیکشد واقعا زندگی خیلی سختی دارم ۱۴سالم بود بخاطریه نخ سیگارازمدرسه اخراجم کردن ومنم خودکشی کردم وکارم به بیمارستان وشستشوی معده رسیدتو۱۶سالگی بایه نامردمعتاددست بزن بازورخانوادم ازدواج کردم وبعداز۴ماه عقدطلاق گرفتم برادرم ودامادمون شوهر خواهرم نسبت به من هیزهستن
وگاهی مراتهدید میکنندوباپرویی ازمن پیشنهادسکس میکنن خیلی تنهام تاالان۳باری خودکشی کردم ومتاسفانه زنده ام بااینکه خواهروبرادردارم اماانگارهیچ کس وندارم وتنهاوبی کسم مادرم هواموداره هیچ دوستی ندارم چون همه دوستام بهم خیانت کردن وناروزدن خاستگارخیلی دارم اما پاش که میرسه هرکدوم ازاعضا خانواده یه بهانه واسه جلوگیری هزخوشبختیم میگیرن
فقط میخوان زجرم بدن ازخانوادم خیلی بدی دیدم متلک وحرف شنیدم به هیچ کس اعتمادندارم من وقتی به برادرودامادمون اعتمادنکنم چطوربه دیگران اعتمادکنم راستشوبخواین توخیابون چندباری پلیس بهم شماره دادن پیش دکترمردرفتم بهم درخواست دوستی داداولین باربه مشاورمدرسم اعتمادکردم که زندگیمونابودکردخیلی حرف هادارم خیلی دلم شکسته خیلی تنهام خیلی بیکسم حاضرم بمیرم
اما این زندگی رونداشته باشم بازم حرف دارم اما حس میکنم تا اینجاش کافی باشه وگرنه دلم میخوادهمه چیزوبگم وباکمکشما همه چیزودرست کنم بااینکه نا امیدم من واقعا شکستم اگرراهی دارین بهم بگین با تشکرفقط میتونم بگم ازخانه وخانوادم فراریم .

وآی فکرنمیکردم جوابی نگیرم حتما شماهم پیش خودتون میگین خب آدم بمیره بهتره تا اینجورزجربکشه وعذابش بدن آخه این دیگه چه زندکی هست!میدونم مردن حقه وبهترین راه اونم واسه من تازه من همه مشکلاتم ونگفتم این فقط نصفش بودیه کوچکی اززندگیم بودفکرکنم اگرهمه روبخوام بگم دیگه هنگ کنیدنمیدونم خودمم خسته شدم

ازاینکه همه روزوشبموبا آه واشک وبغض وناراحتی سرمیکنم وتنهام بایدبگم هیچ دلخوشی وسرگرمی هم ندارم نه کلاسی میرم نه مسافرت میریم نه حتی بیرون همش توخونه وهمیشه تواتاقمم وفقط موزیک گوش میکنم …!!!مادرم فقط میگه ناراحت نباش ایشاله بعدازاین سختیآ خوشبخت میشی توآینده!!!آینده ای که هیچ وقت نمیاد!.

پاسخ
دوست عزیز اتفاقا” نظر ما برعکس شماست … زندگی موهبت و نعمتی هست که خداوند به انسان داده پس در این مورد شاکر باشید و طرف خودکشی نرید

باید در این مورد خودتون به سطحی برسید که بخوایت موقعیت رو تغییر بدید
شما میتونید با یاد گرفتن حرفه و یا هنری میتونید برای خودتون درامد و استقلال داشته باشید …بهتره تمام این تفکرات منفی رو از خودتون دور کنید تا بتونید راحت و سبکبال زندگی کنید …

اینکه با شک و تردید به دیگران و کارهاشون نگاه کردن چیزی رو جز کاشتن تخم شک و تردید و بی اعتمادی برای شما نداره … بجای این تفکرات از تجربیات خودتون استفاده کرده تا دوباره دراین شرایط بد گرفتار نشید … محبت به خانواده و رعایت حریم و خطوط قرمزشون میتونه باعث آرامش شما بشه تا بتونید به چیزی که میخوایت برسی

بعدازطلاقم رفتم مدرسه بزرگسال ودررشته عکاسی درسای عمومیممو پاس کردم

سلام واقعا ازراهنماییتون متشکرم ومیخوام بازم بهم کمک کنید.

من همین طورکه گفته بودم من نمیتونم کلاس متفرقه برم میدونیدمن بعدازطلاقم رفتم مدرسه بزرگسال ودررشته عکاسی درسای عمومیممو پاس کردم اما تخصصی که به عکاسی مربوط میشدرونه چون خانوادم مخالف بودن ومخارجش برای ما سنگین بود.

خلاصه من خیلی به عکاسی وبازیگری وتعمیرات موبایل علاقه دارم اما هردفعه که ازخواسته هام وآرزوهام به خانوادم میگم اونآ منودست میندازن وبهم میگن تورویایی هستی وتوتخیلات نروانگاربهشون گفتم میخوام برم مریخ!

من واقع به عکاسی علاقه دارم ومیدونم موفق هم میشم اگربخوام برم واسه این حرفه اما خب هیچ کدوم ازاعضای خانواده منو درک نمیکنه وهبچ کدوم پشتم نیستن وبهم میگن من رویاییم .

بنظرشما عکاسی رویاییه درسته خرج داره اما من یباربه خانوادم ثابت کردم که اگربه چیزی علاقه دارم تلاش میکنم فقط کاعیه داشته باشم!

خلاصه مثلا من دلم میخوادبرم باشگاه ورزش تکواندواما خانوادم میگن نه باشگاه فقط بدنسازی ومن هیچ علاقه ای ندارم خب همینطورکه گفتم واسه کلاس رفتنم یا مخادجشودرنظرمیگیرن یا میگن لدردنمیخوره یا رفت وآمدش خب یا میگن هرچی ما گفتیم

مثلا چندوقتی بودخیلی حوصلم سر رفته بودگفتن بروخیاطی گفتم خب حداقل بذارین چیزی که دوست دارم وبرم اما قبول نکردومنم بخاطرکه حوصلم سرنره اجباری رفتم خیاطی وچون علاقه ای نداشتم وکسل کننده بودواسم دیگه نرفتم واونآ گفتن تونمیتونی و…

خلاصه من میدونم ازنظرخانوادم هیچ شانسی ندارم چون هیچ کدومشون هم پشتم نیستن ودرکمم نمیکنن وکارشون فقط مسخره کردن منه که هروقت ازآرزوم بگم اونآبگن توتخیلی هستی …!

بخاطرهمین من رفتم توسایت همسریابی که زودازخانوادم جداشم تحملوشون واسم مشکله نمیتونم بیشترازاین کنارشون زندگی کنم حرفآمونمیفهمن وواقعا باهام بدرفتارمیکنن خلاصه من تواین سایت با یه مردکانلا ازهمه نظرایده ال آشنا شدم که ده سال ازمن بزرگتره (مشاورانه، مشاوره آنلاین).

خب خودم خواستم وگفته بودم یکی میخوام که ده الی پانزده سال ازم بزرگترباشه خلاصه من که خونمون شهرستانه واین آقا هم تهران هست وهم خارج میره بهم گفته که باهاش فرارکنم گف چون ازدواج کرده یباردیگه حوصله خاستگاری رونداره وگفت اگرمن واقعا دوستشدارم برم تهران .

منم گفتم من توشهرخودم همه جاشوبلدنیستم میترسم گم بشم اونم گفت پس خودم میام دنبالت ومیریم وعقدمیکنیم من فقط میخوام بدونم اگرباهاش فرارکردم ورفتم واقعا عقدم میکنه آخه من دیگه اون موقع جز اون هیچ کس وندارم بهم گفت بعدازعقدبا خانوادم آشتی میکنه وازدل خانوادم درمیاره گفته تایک ماه آینده میادکه اگرهموپسندکردیم بعدباهم بریم…

اون گفت یه دخترشهرستانی میخوادچون میدونه که اهل زندگی هستن و…من فقط میخوام مطمعن شم بعدش کنارم میمونه وتنهام نمیزاره وعقدم میکنه میشه بازم راهنماییم کنید تشکر.

پاسخ

دوست عزیز شما رفتارهای خانواده خودتون رو غیرقابل تحمل میدونید و بخاطرش میخوایت دست فرار بزنید و این واقعا” تعجب برانگیزه که یک دختر تا این حد ساده لوحانه میخواد حیثیت و آبروشو به خطر بندازه …
ما پرونده های زیادی از همین مسایل داریم که ختم به فجایع عجیبی شده و شما خیلی بچگانه خانواده خودت رو با این ازدواج میخوای عوض کنید …

دوست عزیز افرادی که رسما ازدواج میکنن و خانواده ها هم رو میشناسن اینطور به مشکلات برخورد میکنن بعد شما چطور انتظار دارید با ایشون به خوشبختی برسید ؟
ایشون و یا هر کسی دیگه در این شرایط نمیتونه شمارو خوشبخت کنه چون تعهدی نسبت به شما نداره و اگرم باشه فقط و فقط برای رابطه جنسیه
امیدوارم بتونید خودتون رو از این افکاری که دچارش شدید رها کنید شرایط خانواده ارجحیت بسیاری به این ازدواج ها داره

دیگه تحمل خانوادم ندارم چون حریم شخصی وخصوصی ندارم

مثلا اینکه میگم دیگه تحمل خانوادم ندارم چون حریم شخصی وخصوصی ندارم مثلا من یه فلش داشتم با دوتا مموری که داخلش کلی عکس بودعکسآی خودم عکسی که ازطبیعت گرفته بودم با موزیک برادرم واسه که ناراحتم کنه فلشموکه ازم برواشت بعدهردوتا مموریم وکه داخلش عکسام بودروپاک کرد تمام عکسام عکسای مال مثلا پنج سال پیش خب من واقع ناراحت شدم وکلی گریه کردم

ووقتی هم به پدرومادرم گفتم گفتن به ماربطی نداره تقصیرخودته خب من واقعا هم روعکسام حساسم همه روهم پاک کرداون یکی برادرمم تا یه چیزی میشه میخوادزورشوبه روخم بکشه وکتکم میزنه خواهرم بجای که ناراحت شه وطرفموبگیره یواشکی به این حالم میخنده وخوشحال میشه هیچ کسم ندارم باهاش دردودل کنم تنهای تنهام حتی بعضی وقتا که میخوام بامادرم صحبت کنم میگه برومن حوصله ندارم.

بخاطرهمین همش تواتاقمم میدونیدمن مطمعنم اگربااین آقا برم منوهم خوشبخت میکنه هم باهام ازدواج میکنه چون بهم قول دادکه تا فرارکردیم بریم محضر وعقدکنیم.

میدونیدمن همیشه واسه همه کس دلسوزی کردم واگردرتوانم بودکاری انجام دادم وهمیشه به خدامیگفتم خدایا توفقط مواظبم باش وتنهام نذاراما دیگه طاقتم طاق شده خیلی ناراحت بودم وگفتم خدایا من دیگه قلبی ندارم تیکه تیکه شده قلبم خودمم خردشدم دیگه بسه.

واقعاموندم دام میخوادیه ساعت ازته دل بخندم شادباشم دورازخانواده درآرامش دورازعذاب ودلم میدونیدواقعا دارم میگم سخت ترین روزای زندگی من توخونه پدرم بودخیلی پشیمونم طلاق گرفتم با اینکه شوهرمم بدبود.

اما من توخونه پدرم خودکشی کردم میخواستم فرارکنم همش گریه میکنم وناراحتم وعذاب میکشم وشدم مث افسرده ها من هیچ وقت این خانواده رونمیخواستم که مانع پیشرفتم وخوشبختیم شن هیچ وقت این زندگی رونمیخواستم وواقعا ازاین زندگیم وحس وحالم متنفرم ازآدمآی دوروبرم که اسم خودشونوگذاشتن خانواده وهمخونم!

بنظرمن خانواده وخواهروبرادربایدپشت هم باشن نه اینکه ازناراحتی هم خوشحال شن ودرتلاش باشن که هموبرنجونن اونم فقط منو….فقط دعامیکنم هیچ وقت مث آدمآی اطرافم رزل نشم وهمیشه همینجورمهربون وساده وپاک باقی بمونم حاضرم خودم بشکنم اما حاضرنیستم قلب کسی روبشکونم

واحساس کسی روبه کینه ونفرت تبدیل کنم با اینکه خودم کلی عذاب کشیدم.بارم لطفا بهم کمک کنید اللخصوص درموردهمین موضوع خاستگارم که گفتم توسایت همسریابی بود تشکر.

پاسخ

دوست عزیز شرایط سخت هست ولی از امنیت برخورداره …

شما دنبال یک توجیه برای فرار از مشکلتون هستید ولی اینکارتون قابل توجیه نیست ..

شما به گفته خودتون فرد مهربونی هستید پس نباید اجازه بدید ازش سوء استفاده بشه و خودتون رو از چاله به چاه بندازید
متاسفانه این سایت ها رسمی نیستند و افراد مختلفی به هدف بهره کشی جنسی و یا قاچاق انسان و … ازشون استفاده میکنن …
یک مثال میزنم …شما با برادر و خواهری که با هم بزرگ شدید اینقدر اختلاف دارید پس چطور میتونید با کسی که هیچ تعهدی نسبت به شما نداره به خوشبختی برسید …

من تجربه این حرف رو دارم که به شما هشدار میدم … چیزی که ما تا به امروز دیدیم این بوده که هر کسی فرار کرده شکست خورده برگشته وشرایط رو برای خودش سخت تر هم کرده
این زندگی رو تحمل کنید و روشهای تحت تاثیرگذاشتن رو یادبگیرید تا بتونید زندگی خوبی رو مهیا کنید بسیار به عقل نزدیکتره تا اینکه دل به یک سراب زیبا ببندید
به وضوح میبینم اگر هشدار مارو قبول نکنید در آینده باز در این سایت دنبال راه حل برای  خواهید بود
پس اجازه ندید مهربونی زیاد رنگ حماقت و سادگی بگیره

سه ساله باخانومم ازدواج کردیم و۵ بار قهر کردیم

وزندگی مون طبیعیه فقط از سال اول شروع بشرط گذاشتن کیهانه گیری کرد.

الان ۲ ماه رفته جوابم رو نمیده پدر ومادرش وبقیه میگن حرف پارک گوش نمیکنه .

۳ شرط گذاشته

۱: حق طلاق میخوام

۲: ماشین و زمینتو بنامم کن

۳; باید از اصفهان بریم کنار پدرش خوزستان.

هرسری سر یه سری مسایلی کوچک بدون اینکه بامن صحبت کنه بعنوان مهمانی میره .بعد شروع میکنه به این کارها گفته شده.ضمنا شغلش مشاوره خانواده است.منم کار ساختمانم بهیچ مشکل مالی.جنسی.عشقی نداریم. خواهش میکنم چکار کنم خیلی اذیتم ازقهرهاش .راهنماییم کنید خواهشن.?

پاسخ بهترین مشاوره آنلاین تهران و شهرستان ها

دوست عزیز چیزی که واضح هست ایشون چنین رفتاری رو در هر دوره ای از خودش نشون میده و شما باید در این مورد حتما” با ایشون به نتیجه برسید
ایشون باید با شما صحبت کنه و تکلیفشو روشن کنه یا میخواد به زندگی ادامه بده یا نمیخواد
شما هم باید مشخص کنید آیا حاضر به قبول شرایطش هستید یا خیر ؟ با سابقه ای که داره ممکنه در آینده دوباره بهانه های دیگه ای بیاره
پس خوب فکر کنید و در تصمیم گیری قاطع باشید

منبع: com.مشاوره-آنلاین


صفحه اصلی سایت مرکز مشاوره

administrator

مقالات مرتبط

93 نظرات

  • آرمان , فوریه 20, 2015 @ 8:02 ب.ظ

    اگه یکی از زندگی بترسه…از آینده…از خودش…تکلیفش چیه؟

    • Anonymous , فوریه 21, 2015 @ 11:40 ق.ظ

      هر ترسی ریشه ای داره که باید در حضور مشاورروانشناس این مشکل ریشه یابی بشه وگرنه دلیلی نداره که شما از نعمت زندگی که خداوند بهتون داده گریزون باشید
      ر این مورد میتونید با این شماره مشاوره تلفنی داشته باشید
      ۰۲۱-۲۲۳۵۴۲۸۲

  • nila , آگوست 15, 2015 @ 3:47 ب.ظ

    سلام من ۲۴سالمه شوهرم۳۱٫الان۳سساله ازدواج کردیم اما اون شکاکه با همه قهر میکنه طولانه مدت بامنم.فقظ حرف خودشو قبول داره.اهل صحبت نیست.اهل مسافرت و تفریح وخوشی نیست اصلا بامن روزها حرف نمیزنه.هر راهی رو امتحان کردم.صبوری کردم.ولی نمیشه الان ۳ماهه محل نمیذاره ولی قهرم نمیکنه.با مطالب زیادی که از اینترنت خوندم شبیه افراد پارانویید هست.توروخدا کمکم کنین.نمیزاره مشاوره برم

    • ◄Responder► , آگوست 16, 2015 @ 12:12 ب.ظ

      دوست عزیز بهتره شما اول خودتون به مشاور مراجعه کنید …. چون باید راهکارهای برخورد با ایشون رو فرابگیرید
      میتونید به ایشون اینطور بگید که چقدر متاسف هستید که چیزای زیادی در زندگی هست که ناراحتش میکنه و چقدر ناراحت هستید که نمیتونید بهش کمک کنید
      …پس به مشاور میخوایت مراجعه کنید تا بتونید راه کمک کردن به ایشون رو یاد بگیرید و اینطور ترغیبش کنید تا برای اصلاح رفتارش اقدام کنه
      در غیر اینصورت باید تصمیم سختی در زندگی با ایشون بگیرید

  • ستاره , آگوست 29, 2015 @ 12:54 ب.ظ

    باعرض سلام وخسته نباشیدمن راستش رابخواهید حس میکنم تنها منم که مشکلاتم حدی هست وهیچ کس مثل من رجرنمیکشدواقعا زندگی خیلی سختی دارم ۱۴سالم بودبخاطریه نخ سیگارازمدرسه اخراجم کردن ومنم خودکشی کردم وکارم به بیمارستان وشستشوی معده رسیدتو۱۶سالگی بایه نامردمعتاددست بزن بازورخانوادم ازدواج کردم وبعداز۴ماه عقدطلاق گرفتم برادرم ودامادمون شوهرخواهرم نسبت به من هیزهستن وگاهی مراتهدید میکنندوباپرویی هزمن پیشنهادسکس میکنن خیلی تنهام تاالان۳باری خودکشی کردم ومتاسفانه زنده ام بااینکه خواهروبرادردارم اماانگارهیچ کس وندارم وتنهاوبی کسم مادرم هواموداره هیچ دوستی ندارم چون همه دوستام بهم خیانت کردن وناروزدن خاستگارخیلی دارم اما پاش که میرسه هرکدوم ازاعضا خانواده یه بهانه واسه جلوگیری هزخوشبختیم میگیرن فقط میخوان زجرم بدن ازخانوادم خیلی بدی دیدم متلک وحرف شنیدم به هیچ کس اعتمادندارم من وقتی به برادرودامادمون اعتمادنکنم چطوربه دیگران اعتمادکنم راستشوبخواین توخیابون چندباری پلیس بهم شماره دادن پیش دکترمردرفتم بهم درخواست دوستی داداولین باربه مشاورمدرسم اعتمادکردم که زندگیمونابودکردخیلی حرف هادارم خیلی دلم شکسته خیلی تنهام خیلی بیکسم حاضرم بمیرم اما این زندگی رونداشته باشم بازم حرف دارم اما حس میکنم تا اینجاش کافی باشه وگرنه دلم میخوادهمه چیزوبگم وباکمکشما همه چیزودرست کنم بااینکه نا امیدم من واقعا شکستم اگرراهی دارین بهم بگین باتشکرفقط میتونم بگم ازخانه وخانوادم فراریم .

    وآی فکرنمیکردم جوابی نگیرم حتما شماهم پیش خودتون میگین خب آدم بمیره بهتره تا اینجورزجربکشه وعذابش بدن آخه این دیگه چه زندکی هست!میدونم مردن حقه وبهترین راه اونم واسه من تازه من همه مشکلاتم ونگفتم این فقط نصفش بودیه کوچکی اززندگیم بودفکرکنم اگرهمه روبخوام بگم دیگه هنگ کنیدنمیدونم خودمم خسته شدم ازاینکه همه روزوشبموبا آه واشک وبغض وناراحتی سرمیکنم وتنهام بایدبگم هیچ دلخوشی وسرگرمی هم ندارم نه کلاسی میرم نه مسافرت میریم نه حتی بیرون همش توخونه وهمیشه تواتاقمم وفقط موزیک گوش میکنم …!!!مادرم فقط میگه ناراحت نباش ایشاله بعدازاین سختیآ خوشبخت میشی توآینده!!!آینده ای که هیچ وقت نمیاد!.

    • ◄Responder► , آگوست 31, 2015 @ 10:30 ق.ظ

      دوست عزیز اتفاقا” نظر ما برعکس شماست … زندگی موهبت و نعمتی هست که خداوند به انسان داده پس در این مورد شاکر باشید و طرف خودکشی نرید
      باید در این مورد خودتون به سطحی برسید که بخوایت موقعیت رو تغییر بدید
      شما میتونید با یاد گرفتن حرفه و یا هنری میتونید برای خودتون درامد و استقلال داشته باشید …بهتره تمام این تفکرات منفی رو از خودتون دور کنید تا بتونید راحت و سبکبال زندگی کنید … اینکه با شک و تردید به دیگران و کارهاشون نگاه کردن چیزی رو جز کاشتن تخم شک و تردید و بی اعتمادی برای شما نداره … بجای این تفکرات از تجربیات خودتون استفاده کرده تا دوباره دراین شرایط بد گرفتار نشید … محبت به خانواده و رعایت حریم و خطوط قرمزشون میتونه باعث آرامش شما بشه تا بتونید به چیزی که میخوایت برسید

  • ستاره , سپتامبر 7, 2015 @ 1:54 ب.ظ

    سلام واقعا ازراهنماییتون متشکرم ومیخوام بازم بهم کمک کنیدمن همین طورکه گفته بودم من نمیتونم کلاس متفرقه برم میدونیدمن بعدازطلاقم رفتم مدرسه بزرگسال ودررشته عکاسی درسای عمومیممو پاس کردم اما تخضی که به عکاسی مربوط میشدرونه چون خانوادم مخالف بودن ومخارجش برای ما ینگین بودخلاصه من خیلی به عکاسی وبازیگری وتعمیرات موبایل علاقه دارم اما هردفعه که ازخواسته هام وآرزوهام به خانوادم میگم اونآ منودست میندازن وبهم میگن تورویایی هستی وتوتخیلات نروانگاربهشون گفتم میخوام برم مریخ!من واقع به عکاسی علاقه دارم ومیدونم موفق هم میشم اگربخوام برم واسه این حرفه اما خب هیچ کدوم ازاعضای خانواده منو درک نمیکنه وهبچ کدوم پشتم نیستن وبهم میگن من رویاییم بنظرشما عکاسی رویاییه درسته خرج داره اما من یباربه خانوادم ثابت کردم که اگربه چیزی علاقه دارم تلاش میکنم فقط کاعیه داشته باشم!خلاصه مثلا من دلم میخوادبرم باشگاه ورزش تکواندواما خانوادم میگن نه باشگاه فقط بدنسازی ومن هیچ علاقه ای ندارم خب همینطورکه گفتم واسه کلاس رفتنم یا مخادجشودرنظرمیگیرن یا میگن لدردنمیخوره یا رفت وآمدش خب یا میگن هرچی ما گفتیم مثلا چندوقتی بودخیلی حوصلم سر رفته بودگفتن بروخیاطی گفتم خب حداقل بذارین چیزی که دوست دارم وبرم اما قبول نکردومنم بخاطرکه حوصلم سرنره اجباری رفتم خیاطی وچون علاقه ای نداشتم وکسل کننده بودواسم دیگه نرفتم واونآ گفتن تونمیتونی و…خلاصه من میدونم ازنظرخانوادم هیچ شانسی ندارم چون هیچ کدومشون هم پشتم نیستن ودرکمم نمیکنن وکارشون فقط مسخره کردن منه که هروقت ازآرزوم بگم اونآبگن توتخیلی هستی …!بخاطرهمین من رفتم توسایت همسریابی که زودازخانوادم جداشم تحملوشون واسم مشکله نمیتونم بیشترازاین کنارشون زندگی کنم حرفآمونمیفهمن وواقعا باهام بدرفتارمیکنن خلاصه من تواین سایت با یه مردکانلا ازهمه نظرایده عال آشنا شدم که ده سال ازمن بزرگتره خب خودم خواستم وگفته بودم یکی میخوام که ده الی پانزده سال ازم بزرگترباشه خلاصه من که خونمون شهرستانه واین آقا هم تهران هست وهم خارج میره بهم گفته که باهاش فرارکنم گف چون ازدواج کرده یباردیگه حوصله خاستگاری رونداره وگفت اگرمن واقعا دوستشدارم برم تهران منم گفتم من توشهرخودم همه جاشوبلدنیستم میترسم گم بشم اونم گفت پس خودم میام دنبالت ومیریم وعقدمیکنیم من فقط میخوام بدونم اگرباهاش فرارکردم ورفتم واقعا عقدم میکنه آخه من دیگه اون موقع جز اون هیچ کس وندارم بهم گفت بعدازعقدبا خانوادم آشتی میکنه وازدل خانوادم درمیاره گفته تایک ماه آینده میادکه اگرهموپسندکردیم بعدباهم بریم…اون گفت یه دخترشهرستانی میخوادچون میدونه که اهل زندگی هستن و…من فقط میخوام مطمعن شم بعدش کنارم میمونه وتنهام نمیزاره وعقدم میکنه میشه بازم راهنماییم کنیدتشکر.

    • ◄Responder► , سپتامبر 8, 2015 @ 5:56 ب.ظ

      دوست عزیز شما رفتارهای خانواده خودتون رو غیرقابل تحمل میدونید و بخاطرش میخوایت دست فرار بزنید و این واقعا” تعجب برانگیزه که یک دختر تا این حد ساده لوحانه میخواد حیثیت و آبروشو به خطر بندازه …
      ما پرونده های زیادی از همین مسایل داریم که ختم به فجایع عجیبی شده و شما خیلی بچگانه خانواده خودت رو با این ازدواج میخوای عوض کنید …دوست عزیز افرادی که رسما ازدواج میکنن و خانواده ها هم رو میشناسن اینطور به مشکلات برخورد میکنن بعد شما چطور انتظار دارید با ایشون به خوشبختی برسید ؟
      ایشون و یا هر کسی دیگه در این شرایط نمیتونه شمارو خوشبخت کنه چون تعهدی نسبت به شما نداره و اگرم باشه فقط و فقط برای رابطه جنسیه
      امیدوارم بتونید خودتون رو از این افکاری که دچارش شدید رها کنید شرایط خانواده ارجحیت بسیاری به این ازدواج ها داره

  • ستاره , سپتامبر 7, 2015 @ 3:17 ب.ظ

    مثلا اینکه میگم دیگه تحمل خانوادم ندارم چون حریم شخصی وخصوصی ندارم مثلا من یه فلش داشتم با دوتا مموری که داخلش کلی عکس بودعکسآی خودم عکسی که ازطبیعت گرفته بودم با موزیک برادرم واسه که ناراحتم کنه فلشموکه ازم برواشت بعدهردوتا مموریم وکه داخلش عکسام بودروپاک کرد تمام عکسام عکسای مال مثلا پنج سال پیش خب من واقع ناراحت شدم وکلی گریه کردم ووقتی هم به پدرومادرم گفتم گفتن به ماربطی نداره تقصیرخودته خب من واقعا هم روعکسام حساسم همه روهم پاک کرداون یکی برادرمم تا یه چیزی میشه میخوادزورشوبه روخم بکشه وکتکم میزنه خواهرم بجای که ناراحت شه وطرفموبگیره یواشکی به این حالم میخنده وخوشحال میشه هیچ کسم ندارم باهاش دردودل کنم تنهای تنهام حتی بعضی وقتا که میخوام بامادرم صحبت کنم میگه برومن حوصله ندادم بخاطرهمین همش تواتاقمم میدونیدمن مطمعنم اگربااین آقا برم منوهم خوشبخت میکنه هم باهام ازدواج میکنه چون بهم قول دادکه تا فرارکردیم بریم محضر وعقدکنیم میدونیدمن همیشه واسه همه کس دلسوزی کردم واگردرتوانم بودکاری انجام دادم وهمیشه به خدامیگفتم خدایا توفقط مواظبم باش وتنهام نذاراما دیگه طاقتم طاق شده خیلی ناراحت بودم وگفتم خدایا من دیگه قلبی ندارم تیکه تیکه شده قلبم خودمم خردشدم دیگه بسه واقعاموندم دام میخوادیه ساعت ازته دل بخندم شادباشم دورازخانواده درآرامش دورازعذاب ودلم میدونیدواقعا دارم میگم سخت ترین روزای زندگی من توخونه پدرم بودخیلی پشیمونم طلاق گرفتم با اینکه شوهرمم بدبوداما من توخونه پدرم خودکشی کردم میخواستم فرارکنم همش گریه میکنم وناراحتم وعذاب میکشم وشدم مث افسرده ها من هیچ وقت این خانواده رونمیخواستم که مانع پیشرفتم وخوشبختیم شن هیچ وقت این زندگی رونمیخواستم وواقعا ازاین زندگیم وحس وحالم متنفرم ازآدمآی دوروبرم که اسم خودشونوگذاشتن خانواده وهمخونم!بنظرمن خانواده وخواهروبرادربایدپشت هم باشن نه اینکه ازناراحتی هم خوشحال شن ودرتلاش باشن که هموبرنجونن اونم فقط منو….فقط دعامیکنم هیچ وقت مث آدمآی اطرافم رزل نشم وهمیشه همینجورمهربون وساده وپاک باقی بمونم حاضرم خودم بشکنم اما حاضرنیستم قلب کسی روبشکونم واحساس کسی روبه کینه ونفرت تبدیل کنم با اینکه خودم کلی عذاب کشیدم.بارم لطفا بهم کمک کنید اللخصوص درموردهمین موضوع خاستگارم که گفتم توسایت همسریابی بود تشکر.

    • ◄Responder► , سپتامبر 9, 2015 @ 10:08 ق.ظ

      دوست عزیز شرایط سخت هست ولی از امنیت برخورداره … شما دنبال یک توجیه برای فرار از مشکاتتون هستید ولی اینکارتون قابل توجیه نیست .. شما به گفته خودتون فرد مهربونی هستید پس نباید اجازه بدید ازش سوء استفاده بشه و خودتون رو از چاله به چاه بندازید
      متاسفانه این سایت ها رسمی نیستند و افراد مختلفی به هدف بهره کشی جنسی و یا قاچاق انسان و … ازشون استفاده میکنن …
      یک مثال میزنم …شما با برادر و خواهری که با هم بزرگ شدید اینقدر اختلاف دارید پس چطور میتونید با کسی که هیچ تعهدی نسبت به شما نداره به خوشبختی برسید … من تجربه این حرف رو دارم که به شما هشدار میدم … چیزی که ما تا به امروز دیدیم این بوده که هر کسی فرار کرده شکست خورده برگشته وشرایط رو برای خودش سخت تر هم کرده
      این زندگی رو تحمل کنید و روشهای تحت تاثیرگذاشتن رو یادبگیرید تا بتونید زندگی خوبی رو مهیا کنید بسیار به عقل نزدیکتره تا اینکه دل به یک سراب زیبا ببندید
      به وضوح میبینم اگر هشدار مارو قبول نکنید در آینده باز در این سایت دنبال راه حل برای مشکلتون خواهید بود
      پس اجازه ندید مهربونی زیاد رنگ حماقت و سادگی بگیره

  • ساسان , سپتامبر 10, 2015 @ 8:36 ب.ظ

    باسلام وتشکر.
    من سه ساله باخانومم ازدواجج کردیم و۵ بار قهر مدت دار بالای ۲ ماه کرده. وزندگی مون طبیعیه فقط از سال اول شروع بشرط گذاشتن کیهانه گیری کرد. الان ۲ ماه رفته جوابم رو نمیده پدر ومادرش وبقیه میگن حرف پارک گوش نمیکنه .۳ شرط گذاشته ۱: حق طلاق میخوام ۲: ماشین و زمینتو بنامم کن۳; باید از اصفهان بریم کنار پدرش خوزستان. هرسری سر یه سری مسایلی کوچک بدون اینکه بامن صحبت کنه بعنوان مهمانی میره .بعد شروع میکنه به این کارها گفته شده.ضمنا شغلش مشاوره خانواده است.منم کار ساختمانم بهیچ مشکل مالی.جنسی.عشقی نداریم. خواهش میکنم چکار کنم خیلی اذیتم ازقهرهاش .راهنماییم کنید خواهشن.?

    • ◄Responder► , سپتامبر 11, 2015 @ 11:58 ب.ظ

      دوست عزیز چیزی که واضح هست ایشون چنین رفتاری رو در هر دوره ای از خودش نشون میده و شما باید در این مورد حتما” با ایشون به نتیجه برسید
      ایشون باید با شما صحبت کنه و تکلیفشو روشن کنه یا میخواد به زندگی ادامه بده یا نمیخواد
      شما هم باید مشخص کنید آیا حاضر به قبول شرایطش هستید یا خیر ؟ با سابقه ای که داره ممکنه در آینده دوباره بهانه های دیگه ای بیاره
      پس خوب فکر کنید و در تصمیم گیری قاطع باشید

  • مهتاب , سپتامبر 17, 2015 @ 6:57 ب.ظ

    سلام
    دختر ۲۹ ساله ای هستم با تحصیلات و موقعیت خوب. ۵ سال گذشته خواستگارای زیادی داشتم که یا از طریق دوستان و یا معرف و یا فامیل به خواستگاری امده بودند. ولی هنوز مجردم نه اینکه نتونم انتخاب کنم بلکه هرکس رو میپسندیدم، ان نمیخواست و برعکس. یا اینکه چند جلسه پیش میرفتیم و یدفعه یه مشکلی نمیدونم از کجا پیش میومد.
    بگذریم…
    اینو بگم که تو زندگیم اصلا دختری نبودم که رابطه ای با پسرها داشته باشم. الان حدود ۳ ماه هست که از طریق یه سایت همسریابی با پسری اشنا شدم که چون از اول دیدیم که از نظر مذهبی و فرهنگی و شخصیتی بهم نزدیک هستیم اشناییمون رو ادامه دادیم. من مادرم رو کاملا در جریان گذاشتم ولی ان هنوز اینکارو نکرده. اینو بگم ایشون قبلا یه عقد ناموفق داشته و حالا برای ازدواج خیلی نگرانه و به گفته خودش: میترسه.
    میگه بهم علاقه داره و نمیخواد منو از دست بده. در رابطه با خانواده و خودم هم خیلی سوال میکنه. البته منم نمیخوام انو از دست بدم چون میبینم به خواسته هام تقریبا نزدیکه. اما دیگه میخوام بهش بگم باید به خانواده هامون بگیم و برای رایطمون هدف تعیین کنیم و در کنار خانواده ها به اشنایی بیشتر برسیم.
    کمکم کنیم چون تو بحث ازدواج بشدت نگرانم و در این رابطه هم نمیدونم چکار کنم؟؟؟؟!!!!
    ممنون میشم زودتر جوابم رو بدید. تشکر.

    البته بگم ایشون واقعا پسر خوب و پاکیه.

    • ◄Responder► , سپتامبر 20, 2015 @ 11:32 ق.ظ

      دوست عزیز شما نمیتونید کسی رو در دنیای مجازی پاک و خوب بدونید … شما در دنیای واقعی نتونستید فرد مورد نظرتون رو پیدا کنید و با شناختی که به وجود میاوردید بازم اعتماد کردن سخت بوده پس چطور میتونید به این دنیای مجازی اعتماد کنید ؟
      چیزی که شمارو به خودش جذب کرده حرفای قشنگیه که برای هم مینویسید و این موضوع تا واقعیت بسیار تفاوت داره
      دوست عزیز تا شما و خانواده ها از هم شناخت کامل نداشته باشن اعتمادی در کار نیست و این نگرانی همیشه ادامه خواهد داشت …. اگر ایشون نمیتونه اعتماد کنه و برای آشنایی و خواستگاری اقدام کنه بهتره رابطه رو کات کنید

  • مهتاب , سپتامبر 18, 2015 @ 4:05 ب.ظ

    البته مادرم از نحوه اشنایی ما اینجور اطلاع ندارن و فقط هم اشنایی اولیه از طریق سایت بوده و بعد از ان ما چند بار همدیگه رو دیدیم.

  • مهتاب , سپتامبر 20, 2015 @ 6:57 ب.ظ

    ممنون که جوابم رو دادید.
    مطلبی که من فراموش کردم بگم اینکه فقط اشنایی اولیه ما از طریق سایت بوده وبعد از ان ما چندین بار همدیگرو دیدیم و رودرو صحبت کردیم و اشناییمون صرفا دنیای مجازی نبوده.
    با این وجود نظر شما اینه که بیشتر از این، رایطه به این شکل ادامه پیدا نکنه؟

    • ◄Responder► , سپتامبر 23, 2015 @ 10:45 ق.ظ

      دوست عزیز چیزی که برای ما مهمه نوع رابطه نیست … نوع شناخت پیدا کردن و اعتماده
      وقتی شما کسی رو نمیشناسید پس چطور میتونید بهش اعتماد کنید ؟
      چطور میتونید با چنین شخصی پیمان زناشویی ببندید ؟
      به همین خاطر در دوستی های مجازی خانواده ها همدیگرو نمیشناسن و واقعا ” نمیدونن باید چطور اعتماد کنن

  • علی , دسامبر 15, 2015 @ 7:44 ب.ظ

    سلام
    خستنه باشید
    من ۲۰سالمه دانشجوی نرافزار
    نزدیک به ۲ سال عاشق دختری شدم ۱۷ سالشه
    خیلی دوسش دارم و اونم همین حسو بهم داره
    تو این ۲ سال چیزای ازش دیدم ک باعث شده نسبت بهش بی اعتماد بشم
    گذشته با پسری دوست بوده اما من نمیدونم دوستشون تا چ حد بوده
    فکرم همش منفیه
    با کاری ک کرده خیلی بی اعتماد شدم ازش
    اما بازم با ایم وجود خیلی دوسش دارم
    ممنون میشم کمکم کنید

    • ◄Responder► , دسامبر 15, 2015 @ 10:28 ب.ظ

      بدون اینکه به خودتون تردید راه بدید وقتی نمیتونید با گذشته اش کنار بیایت رابطه رو کات کنید
      شما ۲۰ سال بیشتر ندارید و این رابطه در این سن بیشتر شبیه شوخیه
      چون هیچ گونه شرایط استاندارد برای ازدواج رو ندارید و به همین خاطره که غافلگیر شدید
      صبور باشید ..درستون و سربازی رو تموم کنید و کاری مناسب پیدا کنید و وقتی استقلال مالی پیدا کردید در این مورد اقدام کنید

  • ali , دسامبر 21, 2015 @ 3:26 ب.ظ

    سلام
    نمیدونم چطوری بیانش کنم
    من هر وقت میرم ک باهاش حرف بزنم هر بار یه دلیلی میاره و میره از پیشم
    خیلی سرده باهام
    اصلا منو تحویل نمیگره
    نمیدونم چکار کنم
    راهی هست ک بدونم واقعا دوست داشتنش واقیعه یا نه
    یا من فقط منفی گرایم؟
    راهنمای کنید لطفا

    • ◄Responder► , دسامبر 23, 2015 @ 5:52 ب.ظ

      به هر حال کسی که فردی رو دوست داشته باشه چنین امواج منفی نمیفرسته
      پس لازمه بعد از این مدت کمی واقع بینانه برخورد کنید

  • فاطمه , فوریه 25, 2016 @ 9:59 ق.ظ

    سلام و خداقوت واسه عزیزانی ک سایتو راه اندازی کردن
    من یه مشکل کاملا جدی با همسرم دارم شما مشاوره انلاین خصوصی ندارین؟ مشکلم به نظر خودم یه فاجعه است و نمیخوام اینجا مطرح کنم لطفا راهنمایی کنین و اگه مشاوره انلاین خصوصی دارین بگین ممنون میشم و خواهش میکنم التماستون میکنم کمکم کنین

    • راهنما , فوریه 25, 2016 @ 11:08 ق.ظ

      در این مورد میتونید با متخصصین کانون مشاوران ایران، مشاوره تلفنی/تخصصی داشته باشید
      دفتر قیطریه:
      ۰۲۱-۲۲۶۸۹۵۵۸ خط ویژه
      دفتر سعادت آباد:
      ۰۲۱-۲۲۳۵۴۲۸۲ خط ویژه
      دفتر شریعتی:
      ۰۲۱-۸۸۴۲۲۴۹۵ خط ویژه

      • فاطمه , فوریه 27, 2016 @ 12:34 ق.ظ

        سلام مجدد

        مرسی از راهنماییتون

  • لیلا , آوریل 5, 2016 @ 3:15 ب.ظ

    سلام وخسته نباشید من وهمسرم به مدت ۶ماهه که قهریم من خونه پدرم هستم وهمسرمم خونه پدرش بخاطر اینکه همسرم بانصیحتهای مادرش دیگه به من اعتماد نداره واعتمادشو از دست داده من بخاطر اینکه پرده من ازنوعی هست که پاره نمیشه به من تهمت بی ناموسی داده اند و منم بعواز ی ماه که عروسی کردیم و۶ماه هم خانه پدرم هستم منم رفتم از پدر شوهر ومادر شوهرمم شکایت حیثیت کردم ولی میترسم دارم روانی میشم چرازندگیم اینطوری شده تورو خدا کمکم کنید

    • راهنما , آوریل 6, 2016 @ 10:30 ق.ظ

      چرا میترسید ؟
      زندگی پستی و بلندی زیاد داره … گاهی اتفاقات خوب از دل همین ترسها و نگرانی ها بیرون میاد
      اتفاقا مشکلات خوبن چون میتونه انسان رو قوی کنه … نامه پزشکی قانونی و دادگاه بر سالم و پاک بودن شما میتونه جواب خوبی به بیسوادی و بی اطلاعی این خانواده باشه
      پس خواهشا از امروز دیگه نترسید و شجاع باشید ..چون فکر میکنم به اندازه کافی تا امروز ترسیدید و استرس داشتید

  • مریم , می 1, 2016 @ 10:34 ق.ظ

    با سلام خسته نباشید من ۳۸ سالم و ۳ بچه دارم همسرم از اول ازدواج دست بزن داره و من و بچه ها رو با کوچکترین موضوع کتک میزنه با برادار هام مشکل داره این بهونه جر و بحث تو خونه میکرد و گفت با بردارت قطع رابطه کن گوش دادم ولی بازم خودش بحث میکنه و بعد کتک کاری من تو این ۱۸ سال به برادام نگفتم و الان ۲۰ روز بخاطر کتک زدن بچه ام قهر کردم و الان مشکلات به خانوادم گفتم و اینها میگن فقط باید کتبن تعهد بده که دست از کارهاش بکشه تا بری اونم اصلا قبول نمیکنه که کارهاش اشتباه بوده و احتمالا وکیل گرفته برای ترک خونه اقدام کرده میخوام بدونم چه اقدامی من باید بکنم

    • راهنما , می 1, 2016 @ 12:06 ب.ظ

      اگر قرار به طلاق و جدایی باشه که مسیر مشخصه وگرنه از طریق وساطت افراد و بزرگان فامیل اقدام کنید
      ولی انتظار تغییر در ایشون رو نداشته باشید … چون تا کسی واقعا ” نخواد که تغییر کنه کسی نمیتونه کوچکترین تاثیری بر روی ایشون داشته باشه
      در این مورد میتونید با متخصصین کانون مشاوران ایران، مشاوره تلفنی/تخصصی داشته باشید
      ۰۲۱-۲۲۳۵۴۲۸۲

      ۰۲۱-۲۲۶۸۹۵۵۸

  • هادی , ژوئن 1, 2016 @ 11:33 ب.ظ

    یه مشاور خوب تو تبریز بهم معرفی کنین در ضمینه مشکل با همسر

    • هادی , ژوئن 1, 2016 @ 11:45 ب.ظ

      راستی سلامو خسته نباشید
      من پسری ۲۳ساله هستم که یک ساله با نوه عمه ام ازدواج کردم ایشون ۱۵ساله هستن بله میدونم سنشون کمه،رابطمون اینطور شروع شد که من به ایشون پیشنهاد آشنایی بیشتر دادم تا اگه از هر لحاظ با هم جور بودیم یه تصمیم جدی بگیریم بعده ۲ماه ارتباط تلفنی وگاها از نزدیک خانواده ایشون به من گفتن به خانوادت بگو جلو بیان که اینکارو کردیم و یه انگشتر بردیم و این صحبتا تقریبا ۷ماه اینطوری موندیم که خانواده من گفتن دیگه بیشتر از این نمیشه اینطور بمونین باید عقد کنید اونا اولش مخالفت کردن ولی خانواده من گفتن نمیشه چون طرفای ما(تبریز)اینطور بودن مد نیس و باید عقد میکردیم.من خودم قبل از عقد همه چی رو با همسرم درمیون گذاشتم گفتم که تو سنت کمه و خودت فکراتو بکن به حرف هیشکیم گوش نکن ببین راضی هستی تو این سن ازدواج کنی؟پشیمون نمیشی؟ببین واقعا منو میخوای؟کاملا آزادش گذاشتم خودش همه چی رو قبول کرد.رابطه ما تا قبل از عقد خیلی عالی و عاشقانه بود مشکلی هم نداشتیم ولی بعده عقد کم کم زود ناراحت میشد بهانه جویی میکرد مثلا اوایل بهونش این بود که گوشی زیاد دستت میگیری بعدش اونو حل کردیم اینجور بهانه ها ادامه داشت تا همین چند روز پیش که گفت میخوام ازت جدا شم!چرا؟ میگه من پشیمونم زود ازدواج کردم نمیتونم چادر سرم کنم میخوام در آینده برم دانشگاه در حالیکه هنوز ۴سال مونده تا دانشگاه!میگه من پشیمونم ولی بعدش میگه اگه چادر سر نکنم و دانشگاه برم حاضرم باهات بمونم!این نکترم بگم که خودش قبل از آشنایی با من چادر سر میکرد و فقط بعضی وقتا آزاد بود منم موقع عقد دوتا شرط گذاشتم که حتما باید همیشه چادر سر کنی و درس هم تا دیپلم کاملا آزادی، هم خودش هم خانوادش کاملا قبول کردن ولی الان زدن زیرش منم نمیتونم اینارو قبول کنم
      من خیلی دوسش دارم همیشه موقع دعواها من کوتاه اومدم من رفتم سراغش به هر طریقی که بگین باهاش برخورد کردم گریه کردم، ساعت ها باهاش حرف زدم ، قهر کردم، پدر مادرشو در جریان گذاشتم ولی هیچ کدوم روش تاثیر نمیذاره تا چندوقت پیش میگفت من دوست دارم ولی یچیزی نمیذاره بهت محبت کنم و حتی به خاطر این مسئله قصد خودکشی داشت هیچوقت زیره فشار نذاشتمش محدودش نکردم همه چیم با نظر اونه حتی جورابم ولی من باهاش کاری نداشتم مثلا تو لباس خریدن من نظر نمیدم چون میبینم بیشتر نظر خودش و مامان باباش مهمه براش! اینم بگم نمیتونم بگم که دوسم نداره چون کارایی هم داره که بهم اینو میرسونه که دوسم داره…
      تا روز قبل این که بگه میخوام ازت جدا بشم رابطمون خیلی خیلی خوب شده بود همش پیام عاشقانه میفرستادیم ولی فرداش یدفه گفت ما باهم جور در نمیایم من چادر نمیخوام دانشگاهم میرم درحالیکه چندین بار در رابطه با این موضوع حرف زدیم و به توافق رسیدیم اما باز بعده چند وقت همون آشو همون کاسه!پای کسی هم درمیون نیست
      من واقعا دوسش دارم و اصلا نمیخوام جدا بشیم با وجود تمام اذیت هایی که تو این یه سال کرده و بیشتر وقتا هم دلمو شکسته بازم میخوامش لطفا بگین چاره چیه؟چیکار کنیم؟اگه بخوایم طلاق بگیریم هر دومون نابود میشیم هرچند اون فعلا بخاطر سن کمش رویایی فک میکنه مشکلات طلاقو نمیدونه خانواده هامون هم از هم میپاشه چون فامیلیم
      ببخشید زیاد شد و خیلی هم نتونستم موضوع رو جمع کنم الان سه روزه نه دلتنگم شده نه پیام داده هیچی!فقط میگه میخوام درس بخونمو آزاد باشم از این رفتارش چی برداشت کنم؟از مغرور بودنشه یا نه دیگه باید فاتحه این رابطرو خوند؟

      • راهنما , ژوئن 2, 2016 @ 7:43 ق.ظ

        در این مورد حتما ” با متخصصین کانون مشاوران ایران، مشاوره تلفنی/تخصصی داشته باشید
        دفتر قیطریه:
        ۰۲۱-۲۲۶۸۹۵۵۸ خط ویژه
        دفتر سعادت آباد:
        ۰۲۱-۲۲۳۵۴۲۸۲ خط ویژه
        دفتر شریعتی:
        ۰۲۱-۸۸۴۲۲۴۹۵ خط ویژه

    • راهنما , ژوئن 2, 2016 @ 7:41 ق.ظ

      در این مورد با اداره بهریستی تماس بگیرید

  • حسین , ژوئن 16, 2016 @ 7:25 ب.ظ

    با عرض سلام و خسته نباشید
    ممنونم از نظرهای کارشناس سایت
    من ۲۷ سالمه و ۲ ساله که با دختر همسایمون آشنا شدم و همدیگرو از ته دل دوس داریم و الان قصد ازدواج داریم ولی متاسفانه مادر دختر با ازدواج من مخالفه و میگه با خونوادشون جور در نمیایم و پسر رو اصلا دوس ندارم و دختر رو تهدید میکنه یا مارو انتخاب کن یا پسرو بعد میگه اون پسر تورو بدبخت میکنه و هی به جونش قسم میده که با من حرف نزنه و دخترو ناراحت میکنه که باعث میشه چند روزی باهم حرف نزنیم ولی بعدش باهم قرار میزاریم و حرف میزنیم من موندم که چرا خانوادش منو نمیخواد،من تا حالا درس زنگی کردم و نه اهل سیگارو مشروبم سعی کردم در حد توانم به همه خدمت کنم و همه از من راضی باشن حتی مادرش راضی نیس با من صحبت کنه
    خواهش میکنم منو راهنمایی کنین ممنونم

    • راهنما , ژوئن 17, 2016 @ 1:55 ب.ظ

      خب دوست عزیز این طبیعیه که افراد در برخوردهای هم به دل همدیگه نتونن بشینن
      و این نشانه ضعف شما نیست ایشون به شما حسی که شما انتظار دارید رو نداره
      بهتره مدتی صبور باشید و از وساطت افراد قابل اعتماد برای این مورد استفاده کنید

  • رويا , سپتامبر 11, 2016 @ 11:00 ق.ظ

    سلام دختر ۱۴ ساله ام همش به فکر خودکشی است و منم کارمند هستم چگونه باهاش برخورد کنم

    • راهنما , سپتامبر 11, 2016 @ 4:15 ب.ظ

      در این مورد میتونید با متخصصین کانون مشاوران ایران، مشاوره تلفنی/تخصصی داشته باشید

      ۰۲۱-۲۲۶۸۹۵۵۸

  • Samane , سپتامبر 13, 2016 @ 11:46 ق.ظ

    سلام. من ٢٠ سالمه و ۵ ماهه با مردى آشنا شدم که ٣٠ سالشه. ما بهم خیلى علاقه داریم و قصد ازدواج داریم. با پدرو مادرم صحبت کرده ولى متاسفانه به دلیل وضعیت مالى پایینى که داره و اعتیاد پدرش که البته تو ترک هست با مخالفت خانوادم روبه رو شدم. ولى این آقا همه جوره منو دوست داره برام تا الان همه کار کرده. خانوادش هم منو دوست دارن و تا الان اجازه نداده حتى ناراحت شم. منم واقعا دوسش دارم و احساس آرامش و خوشبختى دارم درکنارش. چطورى میتونم خانوادم رو راضى کنم یا اصلا این وصلت جایز نیست؟

    • راهنما , سپتامبر 14, 2016 @ 12:11 ق.ظ

      در این مورد میتونید با متخصصین کانون مشاوران ایران، مشاوره تلفنی/تخصصی داشته باشید

      ۰۲۱-۲۲۶۸۹۵۵۸

  • مهسان , دسامبر 19, 2016 @ 3:39 ب.ظ

    سلام لدفن آدرس و تلفن یه مشاور خوب رو به من بدید

    • راهنما , دسامبر 19, 2016 @ 4:20 ب.ظ

      در این مورد میتونید با متخصصین کانون مشاوران ایران، مشاوره تلفنی/تخصصی داشته باشید
      دفتر قیطریه:
      ۰۲۱-۲۲۶۸۹۵۵۸ خط ویژه

  • مهسان , دسامبر 19, 2016 @ 6:35 ب.ظ

    سلام.تو عقد وباکره باشی میتونی حق حبس بگیری؟؟؟

    • راهنما , دسامبر 21, 2016 @ 11:05 ق.ظ

      این مطلب رو بخوانید :

      ۱ . آیا در دوران نامزدی و قبل از عروسی که زوجه در منزل پدری زندگی می کند نفقه زوجه برعهده زوج می باشد یا خیر؟
      ۲ . اگر زوجه انجام عروسی و تمکین خود را در دوران نامزدی منوط به پرداخت مهریه یا پرداخت شیربها یاتحویل چند قلم جنس که طبق قرارداد بین زوجین ، خرید و تحویل آنها به عهده زوج نهاده شده است ، یا پرداخت نفقه ایام گذشته بنماید و زوج هم آنها را پرداخت ننماید یا استطاعت پرداخت نداشته باشد در چنین صورت هایی آیا زوجه که در دوران نامزدی می باشد مستحق دریافت نفقه می باشد یا خیر؟

      پاسخ سؤال اول
      نفقه زوجه در دوران نامزدی
      نفقه زوجه با دو شرط واجب است :
      ۱ . دائمی بودن عقد ازدواج
      ۲ . تمکین کامل زوجه در آمیزش .
      بنابراین ، در صورتی که عقد دائم نباشد و یا زوجه تمکین در آمیزش نداشته باشد و ناشزه باشد نفقه ای برعهده زوج نخواهد بود. این مطلب مورد اتفاق تمام فقها می باشد. مرحوم صاحب جواهر می فرماید: «والثانی :التمکین الکامل و هو التخلیه بینها و بینه علی وجه به یتحقق عدم نشوزها الذی لاخلاف فی اعتباره فی وجوب الأنفاق . بل الأجماع بقسمیه علیه . فمتی مکنته علی الوجه المزبور بحیث لاتخص موضعا ولاوقتا، مما یحل له الأستمتاع بهما وجب علیه الأنفاق والا فلا.»۱ دومین شرط از شرایط وجوب انفاق تمکین کامل است که همان در اختیار گذاشتن زوجه است خودش را به شوهر به گونه ای که ناشزه نباشد، در معتبر بودن آن در وجوب انفاق اختلافی نیست . بلکه اجماع به هر دو قسم آن ] محصل و منقول [ بر آن موجود است . پس هرگاه به گونه ای که ذکر شد زوجه تمکین کند و وقت و مکان خاصی را برای تمکین تعیین نکند البته در صورتی که در آن وقت ومکان استمتاع حلال باشد، نفقه زوجه واجب خواهد بود و در غیر این صورت واجب نیست .
      در تحریرالوسیله نیز آمده است : «انما تجب نفقه الزوجه علی الزوج بشرط أن تکون دائمه ، فلانفقه للمنقطعه و أن تکون مطیعه له فیما یجب اطاعتها له فلا نفقه للناشزه … .»۲ نفقه در صورتی واجب است که عقددائم باشد; بنابراین ، نفقه ای در ازدواج موقت نخواهد بود و دیگر این که زوجه اطاعت پذیری از زوج درمواردی که اطاعت واجب است داشته باشد، بنابراین ، برای زوجه ناشزه ، نفقه ای نخواهد بود.
      ماده ۱۱۰۸ قانون مدنی نیز به این مطلب تصریح کرده و مقرر می دارد: «هرگاه زن بدون مانع مشروع از ادای وظایف زوجیت امتناع کند مستحق نفقه نخواهد بود.» بنابراین ، در صورت تمکین ، نفقه زوجه واجب است وفرقی بین دوران نامزدی و پس از عروسی نخواهد بود. بسیاری از فقهای معاصر به وجوب نفقه زوجه در دوران نامزدی در صورت تمکین تصریح کرده اند. از جمله امام خمینی (ره ) در پاسخ استفتایی در این مورد می فرماید:«زوجه اگر تمکین داشته باشد نفقه او بر زوج واجب است ، هرچند او را به منزل خود نبرده باشد.»۳
      نفقه زوجه در صورت تمکین نکردن به جهت عدم پرداخت مهریه و…
      در صورت تمکین نکردن زوجه در دوران نامزدی به جهت عدم پرداخت مهریه از سوی زوج ، زوجه می تواند قبل از گرفتن مهریه در صورتی که مهریه دارای مدت نباشد و حال باشد و پس از ازدواج تمکین نکرده باشد از تمکین امتناع کند; زیرا ازدواج در حکم معاوضه است و هر یک از طرفین می تواند امتناع از تسلیم نمایدتا عوض را دریافت کند و در این حکم فرقی بین حالت اعسار و عدم اعسار زوج نمی باشد، چرا که اعسار تنهاموجب سقوط حق مطالبه از نظر حکم تکلیفی می باشد و تسلیم معوض قبل از گرفتن عوض ، حکم دیگری است که ربطی به اعسار ندارد.۴
      بر این مطلب ادعای اجماع و اتفاق شده است ۵ و برخی روایات نیز بر آن دلالت می کنند;۶ البته فرقی که بین حالت اعسار زوج و عدم اعسار او وجود دارد این است که در صورت عدم اعسار که زوج توانایی پرداخت مهریه را دارد و پرداخت نمی کند از نظر حکم تکلیفی گناهکار است و از نظر حکم وضعی ، زن مستحق نفقه خواهد بود حتی اگر تمکین را متوقف بر پرداخت مهریه کند. به جهت این که تمکین نکردن زوجه در این صورت به حق می باشد و در حقیقت او تمکین کرده و ناشزه نمی باشد; ولی تمکین را متوقف بر گرفتن حق خود کرده است .۷ اما در صورتی که زوج معسر باشد به سبب تأخیر در پرداخت مهریه مرتکب گناه نشده ; ولی در این که ،در این صورت زوجه مستحق نفقه خواهد بود یا خیر، محل بحث است . در این مسأله دو نظریه وجود دارد:
      ۱. وجوب نفقه :
      استدلالی که بر این نظریه شده است این است که امتناع زوجه از تمکین به حق می باشد و تا مهر را دریافت نکرده حق دارد تمکین نکند و این که زوج نمی تواند مهریه را پرداخت کند موجب از بین رفتن حق زن نخواهدشد. علاوه بر این که ممکن است با قرض گرفتن و یا فروختن چیزی ، امکان پرداخت مهریه برای او فراهم شود.این نظریه را مرحوم صاحب جواهر تأیید می کند و شهید ثانی نیز در مسالک همین نظریه را پذیرفته است .۸فقهای معاصر نیز همین نظریه را پذیرفته اند.
      از حضرت امام خمینی (ره ) سؤال شده است که هرگاه در صداق نامه زوجه نوشته شده باشد: «مبلغ ده هزار تومان صداق است که تماما بر ذمه زوج یا پدر زوج است که وقت مطالبه زوجه به وی بپردازد.» آیا دراین صورت زن می تواند بگوید: «تا مهر مرا ندهی تمکین نمی کنم .» و بر فرض این که بتواند بگوید، آیا اگر مانع ازجماع شود مستحق نفقه می شود؟
      ایشان در جواب می فرماید: «اگر بعد از عقد تمکین نکرده ، می تواند تا گرفتن مهر خود تمکین نکند و دراین صورت استحقاق نفقه دارد.»۹
      همان گونه که از این پاسخ معلوم می شود زن در دوران نامزدی در صورت عدم تمکین به جهت عدم پرداخت مهریه ، حق نفقه دارد و فرقی بین حالت اعسار زوج و عدم اعسار او نمی باشد.
      همچنین آیت الله العظمی مکارم شیرازی در پاسخ به استفتایی در این مورد می فرماید: «در صورتی که شرط شده باشد مهریه را عندالمطالبه بپردازد زن حق مطالبه مهر را دارد و اگر عدم تمکین به استناد عدم پرداخت مهریه باشد حق نفقه نیز دارد و اگر شرط شده باشد و یا قرینه از جهت عرف و عادت وجود داشته باشد که عندالقدره و الأستطاعه بپردازد در صورت عدم توانایی شوهر، زن حق مطالبه ندارد و اگر تمکین ننمایدحق نفقه ندارد.»۱۰
      ۲. عدم وجوب نفقه
      در برابر قول به وجوب نفقه چه در صورت اعسار زوج و چه عدم اعسار او در فرض عدم تمکین زوجه به جهت پرداخت نشدن مهریه که بسیاری از فقها به آن تصریح کرده بودند، نظریه دیگری مطرح است که درصورت اعسار زوج ، نفقه واجب نیست . استدلالی که برای این نظریه شده ، این است که تمکین زوجه منتفی است به جهت این که زوجه نفقه را بر امری معلق کرده که عادتا منتفی است . مرحوم صاحب جواهر می فرماید:«این نظریه به مرحوم شهید اول نسبت داده شده که شهید در شرح بر ارشاد الأذهان به آن قائل شده است .»۱۱
      پاسخ سؤال دوم
      اما در مورد تمکین نکردن زوجه به جهت عدم پرداخت نفقه ایام گذشته و یا ندادن شیربها و کالاهایی که خرید آن به عهده زوج گذارده شده و حکم نفقه در صورت عدم تمکین که در سؤال آمده بود باید گفت که درصورت پرداخت نشدن نفقه از سوی زوج ، زوجه نمی تواند از تمکین امتناع کند و تنها می تواند جهت احقاق حق خود به حاکم مراجعه کند.۱۲ به همین جهت در صورت عدم تمکین ، ناشزه محسوب می شود و نفقه ای برعهده زوج نخواهد بود.
      در مورد شیربها یا کالا ] البته در صورتی که شیربها بر وجه صحیح آن شرط شده باشد [ در صورتی که زمان برای آن تعیین نشده باشد و یا تعیین شده باشد و حال نباشد قطعا زوجه نمی تواند به جهت عدم دریافت شیربها یا کالا از تمکین خودداری کند و در صورت عدم تمکین ، نفقه ای نخواهد داشت ، چنانچه در مورد مهریه هم حکم همین گونه بود و در صورت حال بودن آن اگر کالا و یا شیربها به عنوان مهریه نباشد از ظاهر کلمات فقها(که فقط در صورت عدم پرداخت مهریه ، زوجه را مجاز به تمکین نکردن دانسته اند) این گونه استفاده می شودکه زوجه نمی تواند در این صورت تمکین نکند; بنابراین ، در صورت عدم تمکین ، نفقه ای به عهده زوج نخواهدبود. برخی از مراجع عظام در پاسخ استفتائاتی که در این خصوص شده است حکم به عدم استحقاق نفقه نموده اند مگر در صورتی که تمکین (به عنوان شرط ضمن عقد) منوط به دریافت شیربها یا کالا شده باشد.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد.