مرکز مشاوره

مرکز مشاوره اصفهان

مرکز مشاوره اصفهان

مرکز مشاوره خانواده و ازدواج اصفهان

.خانواده به عنوان نهادی تربیتی و اجتماعی از جایگاه ویژه ای در جامعه برخوردار است اهمیت خانواده همچنین در تعالیم دینی ما مشخص شده و به حفظ آن سفارش شده است حال ممکن است این آرامشی که انسان در خانواده دارد بنا به هر دلیل و مشکلی برهم خورده و این وظیفه اعضای خانواده است که برای حفظ آرامش آن تلاش کنند در این زمینه مشاوران خانواده با راهنمایی هایی که می کنند می توانند گره گشای مشکلات باشند.به همین منظور مرکز مشاوره اصفهان با هدف کمک به اصفهانیان عزیز، با تاکید بر بحث های مشاوره ای در مشاوره خانواده انقلاب، مشاوره ازدواج انقلاب، مشاوره خانواده بلوار کشاورز، مشاوره خانواده سی و سه پل تشکیل شده و برآن است تا بتواند راه گشای مشکلات شما در بهترین مرکز مشاوره اصفهان و سایر مراکز مشاوره اصفهان باشد.

شماره های تماس 01

مرکز مشاوره اصفهان دارای شعب متعددی در مناطق مختلف اصفهان از جمله مرکز مشاوره امام خمینی، مرکز مشاوره فلکه شهدا، مرکز مشاوره انقلاب ، مرکز مشاوره سی و سه پل و مرکز مشاوره بلوار کشاورز است و با استفاده از کارشناسانی مجرب و مشاورانی با سابقه و توانا پذیرای مردم عزیز اصفهان خواهد بود.

پسری هستم ۲۴ساله که ۲سال پیش با دختری در دانشگاه اشنا شدم

پسری هستم ۲۴ساله که ۲سال پیش با دختری در دانشگاه اشنا شدم.اول رابطه درسی بود ولی بعد کم کم به همدیگه علاقه پیدا کردیم.

ولی من شرایط ازدواج نداشتم و الان هم سرباز هستم.

و نمیتونم ازدواج کنم.

از همون اول هم جفتمون به خانواده هامون گفتیم و اون ها همدیگه رو دیدن و شناختن.

من خودم با نامزدی مشکلی ندارم و خانوادم ولی میترسیم که خانواده اون خانوم بعد مدتی بگن که حتما باید عقد کنید.

چون همین الان هم میگن نامزد کنین.

اما ما تو این ۲سال خیلی خوب بودیم بعضی جاها نظراتمون مخالف بود و با هم دیگه بحث کردیم.

اما بعد هر دعوا خیلی خوب بودیم و زود فراموش میکردیم.و بعضی اوقات رابطه جنسی نه اما کارایی کردیم که طرفمون ارضا جنسی بشه و خالی بشه.

خیلی میگن رابطه دوستی قبل ازدواج غلطه اما من فکر نمیکنم.

حالا میخواستم بپرسم اگه ما ازدواج کنیم مشکلی واسمون پیش میاد؟؟؟؟

یا خدایی نکرده منجر به طلاق میشه این ازدواج؟؟؟؟؟

خانوادهامون در یک سطح هستن.

اما این که میگن اگه ازدواج کردید دیگه بهم دیگه اعتماد ندارید و فکر میکنین طرف دروغ میگه و همیشه شک دارین.

اما من هیچوقت شک نکردم به این خانوم چون دختر خیلی ساده و خوبی هستن.

اگه امکانش هست راهنمایی کنین ممنون میشم

پاسخ

دوست عزیز شما تا شرایط ازدواج و نداشته باشید نمیتونید در این مورد صحبت کنید
حداقل باید استقلال مالی داشته باشید تا درخواست و حرف شما رو بپذیرند
هر وقت چنین شرایطی رو بدست آوردید دوره ای در حدود ۹ ماه رو نامزد باید باشید
تا خانواده ها مراوده و معاشرت کنند و شناخت کامل به وجود بیاد در این صورت میتونید نسبت به آینده خوشبین باشید
در این مورد میتونید با متخصصین کانون مشاوران ایران، مشاوره تلفنی/تخصصی داشته باشید
دفتر سعادت آباد:
۰۲۱-۲۲۳۵۴۲۸۲ خط ویژه

دوست پسرم نمیاد خواستگاریم و بهونه میاره

من (۲۲ ساله) در ارتباط با یکی از همکلاسی هایم وارد رابطه احساسی شدم که عشقی زیااااد بوجود آمد (شهر من اصفهان است و محل تحصیلم شهرکرد و این همکلاسی شهرکردی است)

این بنده خدا قصدش از ارتباط با من ازدواج بود و هست
ولی می گوید امکان ازدواج ندارد
خب راست هم میگه
دانشجو ، بدون حمایت پدر ، بدون شغل مناسب ، بدون سرمایه و سربازی نرفته و مشکلات دیگر
و دلش می خواهد وقتی به خواستگاری من بیاید که موجب سرافرازی من باشد
و خب
ما با هم درارتباط هستیم
که از بدشانسی من خانواده من از همان ابتدا فهمیدند
و به این ارتباط دوستی می گویند
بعد از کلی اتفاقات و کش و قوس های زندگی
پدر من یه جورایی راضی شده که دخترش با دوست پسرش با این شرایط ازدواج کنه و میگه این ارتباط شما غلطه و شرعا و عرفا درست نیست
ولی این آقا پسر همچنان میگه من نمی تونم اقدام کنم
دلایلش هم منطقیه
ایشون بچه آخر و پسر سوم هستن که برادر قبل از ایشون با موفقیت تحصیلی و کاری که دارد ازدواج نکرده و می گوید مامانم طرف شماست و میگه تو با چه چیزی می خوای بری خواستگاری دختر مردم
البته تو پرانتز مامانش و خانواده اون از عشق ما اطلاعی ندارن
حالا نظر شما چیست

من موندم و عشقم که داره داغونم می کنه

پاسخ
دوست عزیز اگر ایشون تکلیفشون مشخص نیست و باید هنوز دنبال اماده کردن شرایطی باشند با همه علاقه ای که دارید به نظرتون درسته که صبر کنید و منتظر ایشون بمونید .
شاید صحیح نباشد و اینکه شما عاشق هم هستید خب طبیعی است که یک سری از شرایط را در نظر نگیرد ولی ایشون اگر به شما تمایل دارند باید دنبال فراهم کردن شرایط مناسب باشند تا رضایت شما را جلب کنند .
و به هر حال شرایط دختر با پسر متفاوت است و نمی تواند همیشه صبر کند و منتظر بهبود شرایط شود .
و ممکن است در این بین شما خواستگارانی با شرایط مطلوب را رد کنید که دیگر تکرار نشوند بنابراین کاملا دقت داشته باشید که چگونه ادامه می دهید و بهتر است برای ایشون زمانی را تعیین کنید اگر واقعا تمایلی وجود دارد رسما اقدام کنند و خوب شرایط را باید در نظر گرفت و زندگی مسئولیت پذیری بالایی می خواهد ولی خب وقتی تا این حد علاقه وجود دارد باید با خانواده درست مطرح کنند و در جریان باشند در هر حال امیدوارم برای ادامه منطقی تصمیم بگیرید

به خاطر داشته باشید که در دوستی های اینچنین افراد خیلی از شرایط اینده را در نظر نمی گیرند تفاوت های فرهنگی و خانوادگی و فکر می کنند می توانند با حداقل ها زندگی کنند که بعدا همین مسائل کوچک درد سر ساز می شود .امیدوارم متوجه صحبت های بنده باشید
و خوشبخت شوید

در این مورد میتونید با متخصصین کانون مشاوران ایران، مشاوره تلفنی/تخصصی داشته باشید
۰۲۱۸۸۴۲۲۴۹۵
موفق باشید

زن مطلقه که خواستگار طلاق گرفته دارد
با سلام . زنی مطلقه ۳۸ ساله ساکن اصفهان داری یک فرزند پسر ۱۵ ساله هستم / خواستگاری از شهر تبریز دارم که ایشان هم از همسرشان جدا شدند و دارای دو پسر ۱۶ و ۲۱ ساله هستند .
از طریق یکی از دوستان خانوادگی با هم آشنا شدیم و در خواست ازدواج دادند .
از نظر تحصیلاتی و مالی از من در سطح خیلی بالاتری هستند ولی من جواب رد دادم و الان پشیمانم .
به نظر تون چکار کنم و اصلا آیا ما با هم خوشبخت می شویم ؟
پاسخ
با سلام دوست عزیز دلیل رد کردن چه بوده است ؟
به فرض اینکه بخواهید دوباره با ایشون ارتباط بگیرید ایا امکان پذیر است ایا می شود که از طریق واسطه اعلام کنید که مایلید بیشتر صحبت کنید .
در هر حال بعتره همه جوانب رو بررسی کنید خودتون فرزندی در سن بلوغ دارید و اون اقا هم همین طور بحث پذیرش فرزندان و باقی مسائل هم اهمیت دارد اینکه فرهنگ ها و اداب و رسوم متفاوت است .
شما در هر صورت یک بار تجربه شکست داشتید اگر قرار باشد دوباره تکرار شود شرایط روحی مناسبی در این سن نخواهید داشت بهتره ابتدا از رابطه دوباره مطمئن شوید و درخواست ایشون و هم حتما با مشاور پیش از ازدواج صحبت شود.
گرچه هر دو عاقل هستید.
ولی این کمک کننده است امیدوارم تصمیم منطقی بگیرید و خوشبخت باشید

در این مورد میتونید با متخصصین کانون مشاوران ایران،
مشاوره تلفنی/تخصصی داشته باشید
۰۲۱۲۲۶۸۹۵۳۴
موفق باشید

افسردگی پس از زایمان

سلام خانمی ۲۹ساله هستم.

مدتی هست با همسرم مشکل دارم.

از سه سال پیش که زایمان کردم من افسردگی گرفتم.

ولی همسرم هیلی درکم نکرد.

روابط جنسی خوبی نداشتیم و من نمیتونستم پاسهگوی همسرم باشم.

کم کم از هم دور شدیم. تا چند ماه پیش فهمیدم با کسی رابطه پیدا کنه.

خودش پشیمون بود از کارش. و الان فکر نمیکنم که رایطه داشته باشه.

چون اون خانم راضی نبود. ولی الان من هیچ محبتی از طرف همسرم دریافت نمیکنم.

من حال روحیم خوب نیست. همش گریه و غصه. ما ازدواجمون فامیلی بوده. ایشون از همون اوایل بچگی تا وقتی که فهمیدم دوستم داشتن. خیلی زیاد وابستم بود.

همون رابطه عاشقانه. به همین خاطر خیلی اذیت میشم. الان مخبتی نمیبینم برام سنگینه. حتی گاهی مواقع به فکر خودکشی می افتم. ولی به خاطر دخترم نمیتونم. هیلی تلاش میکنم اخلاقیاتم رو درست کنم.

همسرم میگه اخلاقت بده. من میگم من ۳سابه افسردم و این به خاطر اینه که مادر شدم. الان دیگه از مادر شدن دوبارم میترسم. خواهش میکنم کمکم کنید. مشاوره ها گرونه و نمیتونم برم.

اگه وضعمون خوب بود شاید به اینجاها نمیکشید

پاسخ
اگر مشکل شما افسردگی بعد از زایمان باشد باید و باید دوست عزیز زیر نظر روانپزشک باشید به هر حال هر چقدر هزینه داشته باشد شما سه سال است افسرده هستید و بایددارو مصرف کنید و اگر نیاز بود زیر نظر روانشناس باشید و بهتره ار مراکز دولتی دانشگاهی استفاده کنید یعنی بیمارستان هایی که زیز نظر دانشگاه ها هستند و اموزشی هستند و با این شرایط باید دارو مصرف کنید .
به هر حال مشکلات افسردگی در زنان باعث کاهش تمایلات جنسی و عدم پاسخگویی نیاز ها در مر دان شده و مشکلاتی را ایجاد می کند که باید دقت داشته باشید .و این طور نیست که شما بنشینید تا مساله حل شود خوب شرایط گریه و ناراحتی شما برای هر مردی ممکنه خسته کننده شود هر چند ایشون عاشق شما بوده باشند و علاقه بسیاری باعث ازدواج شده باشد پس بهتر است در اسرع وقت مراجعه داشته باشید.
افسردگی پس از زایمان برای بسیاری از افراد پیش می اید به خصوص در شرایط سزارین که اگر این مساله باشد دوره درمان مشخص دارد و اگر هم افسردگی بنیادی تر و مربوط به گذشته باشد باز درمان پذیر است و جای نگرانی وچود ندارد انتظار نداشته باشید بدون ویزیت در حد چند جمله مشکل سه ساله شما حل شود .
مطمئن باشید وقتی شما شرایط شادابی و نشاط را بدست بیاورید همسر شما هم در رفتارها تجدید نظر خواهد کرد البته باید با ایشون مراجعه کنید چون نقش همراه و کمک کننده ایشون در بهبود و درمان بسیار حائز اهمیت است .امیدوارم ایشون هم متوجه شرایط باشند و بهبودی حاصل شود و زندگی مطلوبی را تجربه کنید

در این مورد میتونید با متخصصین کانون مشاوران ایران، مشاوره تلفنی/تخصصی داشته باشید
۰۲۱۸۸۴۱۹۸۳۲
موفق باشید

فرزندم در اتاق ادرار می کند

سلام من یک بچه ۷ ساله دارم دور از چشم من در گوشه ای از اتاقش با اختیار خودش ادرار کرده میخواستم دلیلشو بدونم
با تشکر

علل بی اختیاری ادرار کودکان در روز

در حدود ۵ درصد علت بی اختیاری ادرار در روز نتیجه ی این است که مشکلی در دستگاه ادراری کودک وجود دارد مهمتر از همه وحود عفونت ادراری است.

اگر کودک در هنگام ادرار کردن دچار سوزش می شود و یا زود به زود ادرار می کند و حال ناگهان دچار بی اختیاری ادرار شده است باید به عفونت ادراری مشکوک شد و کودک را نزد پزشک متخصص برد.
بعضی از مادران دختر کوچک خود را در وان آب قرار می دهند و مواد کف کننده به آب اضافه می کنند مواد شیمیایی کف کننده ممکن است موجب تحریک مجرای ادرار و سبب بی اختیاری ادرار در روز گردد.

علل دیگر مانند انسداد مجاری ادرار و ناهنجاری های مادرزادی سبب بی اختیاری ادرار در روز می گردد.
در کشور ما که آلودگی انگل کرمک زیاد است ممکن است انگل کرمک از مقعد کودک به دستگاه تناسلی دختر برود و تحریک دستگاه تناسلی او سبب بی اختیاری ادرارش در روز گردد.

در چنین مواردی مادر باید دستگاه تناسلی کودک را کاملا مورد معاینه دقیق قرار دهد و یا او را نزد پزشک ببرد و از او کمک بگیرد . در صورت آلودگی دستگاه تناسلی به انگل کرمک انگل در دستگاه کودک دیده می شود.
کودکی که مبتلا به بی اختیاری ادرار در روز است احتیاج به آزمایش و عکس برداری دارد؟
پزشک معمولا باید از کودک مبتلا به بی اختیاری در روز معاینه کامل به عمل آورد. مخصوصا معاینه کامل از شکم ، دستگاه تناسلی و دستگاه عصبی او و چگونگی وضع دفع ادرار و جریان ادرار کودک را مشاهده و از نظر ناهنجاری های دستگاه ادراری بررسی خواهد کرد.
پزشک معمولا برای تشخیص امکان عفونت ادراری آزمایش کامل ادرار و در کودکان دختر کشت ادرار درخواست خواهد کرد.

در صورتی که پزشک به وجود ناهنجاری ادراری مشکوک گردید از دستگاه ادراری کودک عکس برداری و با متخصص دستگاه ادراری مشورت خواهد کرد.

شب ادراری کودکان

اگر پزشک شواهدی دالّ بر عیب عضوی دستگاه ادراری مشاهده نکرد علت بی اختیاری ادرار در روز کودک مربوط به مواردی که در زیر ذکر میشود خواهد بود و کودک احتیاج به عکس برداری ندارد.
بی اختیاری ادرار در نتیجه ی خندیدن شدید
بعضی از کودکان دختر از سن چهار سالگی تا هنگام بلوغ ممکن است هنگامی که از ته دل می خندند مقداری ادرار خود را بدون اختیار دفع کنند. چنین کودکانی از همه لحاظ طبیعی هستند و چنین وضعی در فامیل این کودکان وجود دارد. این نوع بی اختیاری ادرار اهمیت ندارد و معمولا در سن بلوغ از بین می رود.
بی اختیاری ادرار در نتیجه ی انقباض و اسپاسم مثانه
شایع ترین علت بی اختیاری ادرار در روز انقباض و اسپاسم مثانه می باشد.

کودک ناگهان دچار انقباض شدید مثانه می شود و در نتیجه احساس دفع ادرار میکند و شلوار خود را تر یا در شلوار خود ادرار می نماید.

چنین حالتی معمولا موقعی اتفاق می افتد که کودک با مادر خود در خارج از خانه مشغول خرید و یا به خانه ی دوستان خود رفته یا در راه مدسه به خانه است.
کودک برای جلوگیری از ادرار کردن دست خود را بر روی مجرای ادرارش فشار می دهد و یا روی مچ پای خود می نشیند. این حالت معمولا ارثی است و این کودکان اکثرا دچار شب ادراری نیز هستند و مثانه ی کوچک دارند. چون چنین واقعه ای برای کودک مزاحمت و ناراحتی به وجود می آورد اکثرا خودش درصدد جستجو و رهایی از آن است. باری بهبود چنین بی اختیاری در روز اقدامات زیر باید انجام گیرد.
الف- کودک را ترغیب نمایید که مایعات زیاد بنوشد : در صورتی که کودک مایعات زیاد بنوشد ادرارش زیاد خواهد شد و ورزش مثانه که در زیر به ذکر آن می پردازیم بهتر انجام می گیرد.
ب- موقعی که کودک احساس دفع ادرار کرد باید به فوریت به توالت برود : کودک را تشویق کنید که هروقت احساس دفع ادرار کرد به توالت برود ولی او را هرگز با فشار و تهدید به چنین کاری وادار نکنید.
ج- ادرار کردن و قطع کردن آن و دو مرتبه ادرار کردن : اسفنکتر مثانه ( یعنی دریچه ای که ادرار را نگه می دارد) در کودک مبتلا ضعیف است و باید با ورزش این اسفنکتر تقویت بشود. به کودک یاد دهید موقعی که احساس کرد ادرار دارد به توالت برود و موقعی که کاملا روی توالت نشست از شماره ی یک تا ده بشمارد و سپس نصف ادرار خود را رها کند و ادرارش را قطع نماید و باز از شماره ی یک تا ده بشمارد و سپس نصف دیگر ادرار خود را رها نماید. این تمرین ساده سبب میشود که کودک یاد بگیرد و بتواند انقباض و اسپاسم مثانه ی خود را کنترل کند و آن را از بین ببرد.
د- موقعی که کودک شلوار خود را تر نکرد به او جایزه دهید : موقعی که کودک شلوار خود را تر نکرد همه ی افراد خانواده باید با آفرین گفتن و دادن جایزه ی مورد علاقه اش او را تشویق کنند. این تشویق باید در هر موقعی که کودک به توالت می رود و ادرار خود را کاملا در توالت می ریزد به عمل آید. کودکی که چند روز یک مرتبه شلوارش را تر می کند برای روزهایی که شلوار خود را تر نکرده است باید جایزه ای بگیرد و مخصوصا رفتار عطوفت آمیز توأم با محبت پدر و مادر با کودک بسیار موثر می باشد.
بی اختیاری ادرار در روز ناشی از ترس
کودکان در سن دو تا شش سالگی اگر دچار ترس و وحشت شوند ادرار خود را رها میکنند. مثلا هنگامی که مادر کودک را روی تخت معاینه ی پزشک قرار می دهد بعضی از کودکان از ترس و وحشت دیدن پزشک ادرار خود را رها میکنند. این نوع رها کردن ادرار مهم نیست.
عوامل روانی دیگر مانند برخوردهای شدید و تند پدر و مادر با یکدیگر ممکن است سبب بی اختیاری ادرار کودک گردد و یا اگر خواهر و برادر کوچک کودک که تازه راه افتاده است به سراغ اسباب بازی ها و لوازم مورد علاقه ی او برود کودک ممکن است از ناراحتی ادرار خود را رها کندیا موقعی که پدر و مادر کودک را به کودکستان یا به دبستان می سپارند ولی او هنوز آشنا نشده است که اجازه بگیرد و به توالت برود ترس و وحشت سبب دفع ادرار او می گردد. یا اگر معلم محدودیتی در اجازه دادن به کودک به وجود آورد سبب دفع ادرار کودک می گردد.
درمان : با این کودکان باید با رأفت و عطوفت رفتار کرد. هر مسأله ای که موجب ترس و وحشت کودک گردد از آن باید خودداری کرد و برای او توضیح داد تا ترس و وحشت او از بین برود. در مهد کودک یا کودکستان یا دبستان باید محدودیتی برای رفتن به توالت وجود نداشته باشد. این کودکان در خلال دو تا سه هفته بهبود می یابند.

در فرایند رشد کودک، در حدود ۱۸ ماهگی کودک نیاز به دفع ادرار را با کلماتی مانند «جیش» خبر می دهد.

در دو سالگی وقتی خودرا خیس کرد به والدین یا اطرافیان خبر می دهد و در حدود ۲/۵ سالگی می تواند نیاز خود را به تخلیه مثانه به پدر و مادر خبر بدهد، با این حال، هنوز قادر نیست دفع آن را عقب بیندازد.

در سه سالگی است که با وجود رخ دادن “اتفاقات” فراوان بخصوص هنگام بازی خود را به دستشویی می رساند و می تواند دفع ادرار را به تعویق بیندازد.

در چهار پنج سالگی کودک می تواند به دنبال جایی مناسب برای دفع ادرار برآید و در مقابل خواست اطرافیان به دفع ارادی ادرار قبل از خواب و مهمانی بدون آنکه حالت لبریزی پدید آید، اقدام نماید.

افرادی هستند که علی رغم رسیدن به سن ۵ سالگی هنوز دفع ادرار خود را بدون وجود دلایل زیستی و طبی کنترل نمی کنند.

این وضعیت ، جزء اختلالهایی است که از دیرباز شناخته شده است و در برگیرنده افرادی است که به صورت پیاپی عمدی یا غیر عمدی، ادرار خود را در رختخواب یا شلوار خود دفع می کنند.

خصوصیات بالینی

کودکانی که به سن زمانی یا عقلی پنج سالگی می رسند باید توانایی نگهداری و کنترل ادرار خود را کسب کنند. حال اگر با رسیدن به سن پنج سالگی بدون هیچ دلیل جسمی یا مصرف برخی از داروها، بازتاب کنترل ادرار صورت نگیرد، مثلا، دفع به صورت غیر ارادی صورت گیرد یا فرد ترجیح دهد که به جای رفتن به دستشویی، ادرار خود را در شلوار یا رختخواب دفع کند، فرد، مبتلا به اختلال بی اختیاری ادرار خواهد بود.

روانشناسان این اختلال را در سه نوع، شبانه، روزانه و شبانه روزی مورد دقت قرار داده اند.

در اختلال کنترل ادرار روزانه ، خیس کردن فقط در ساعات بیداری و در نوع شبانه، خیس کردن هنگام خواب صورت می گیرد و در نوع شبانه روزی، فرد مبتلا ترکیبی از دو وضعیت را نشان می دهد.

با توجه به پیامدهای اجتماعی و عاطفی بی اختیاری ادرار، میتوان گفت کودک مبتلا به این اختلال، بخصوص زمانی که بزرگتر می شود، احتمالا با همسالان و سایر اعضای خانواده خود مشکلاتی خواهد داشت و جای شگفتی نخواهد بود که خودپنداره اش نیز صدمه ببیند.

ملاک های تشخیصی بی اختیاری ادرار به شرح زیر می باشد:

الف. دفع مکرر ادرار در لباس یا رختخواب ( عمدب یا غیر عمدی)
ب. با وقوع دوبار در هفته به مدت سه ماه پیاپی و ظهور پریشانی مشخص بالینی یا تخریب کارکرد اجتماعی تحصیلی یا سایر زمینه های مهم حایز اهمیت بالینی است.
ج. حداقل سن تقویمی پنج سال
د. رفتار ناشی از تأثیر فیزیولوژیایی یک ماده ( همانند ادرارآورها) یا مشکلات پزشکی عمومی (همانند بیماری قند، اختلال تشنجی یا عفونت نخاعی) نباشد.
شیوع
اکثریت کودکان سه تا چهار ساله توانایی کنترل ادرار در روز را پیدا می کنند و در همین سالها بیش از ۵۰ درصد آنها توانایی کنترل ادرار هنگام شب را دارند. بدین ترتیب، کنترل ادرار در شب دیرتر ایجاد می شود. شیوع این اختلال در پنج سالگی برای پسرها ۷ درصد و برای دخترها ۳ درصد است. شیوع بی اختیاری ادرار را در ده سالگی برای پسرها ۳ درصد و برای دخترها ۲ درصد و در هجده سالگی برای پسرها ۱ درصد و کمتر از آن برای دخترها گزارش شده است.

سبب شناسی

عوامل مختلفی را در پدیدایی این اختلال موثر دانسته اند؛ مثلا، از آنجایی که حدود هفتاد درصد کودکان مبتلا به بی اختیاری ادرار سابقه مثبت خانوادگی دارن، احتمال وجود یک جزء ژنتیک در کسب کنترل ادرار قابل طرح است. به غیر از این مورد ظرفیت پایه مثانه، رسیدن به موفقیت را در این کودکان دشوار می سازد.

بررسی های مختلف عوامل ارثی و محیطی نظیر شخصیت مادران، مهم انگاری ادرار کردن کودک، تر و خشک کردن بیش از حد او پس از خیس کردن توسط والدین، رخدادهای فشارآور زندگی، پرجمعیت بودن خانواده، محرومیت های اجتماعی، و توجه طلبی کودک را در سبب شناسی این اختلال حایز اهمیت می دانند.

درمان

امروزه هیچ روشی به اندازه روش رفتاری در آموزش کودک برای نگهداشتن ادرار خود موثر نبوده است و علی رغم ایراد هایی که به این نوع از درمان گرفته شده، اکثر اطلاعات بیانگر آن است که این درمان نه تنها اثرات جانبی ندارد، نتایج مثبت فراوانی در زمینه تصویر کودک از خود و ارزیابیهای دیگران می گذارد.

قیل از هر اقدام درمانی رد بنیادهای بدنی این اختلال از طریق شرح حال، معاینه و کسب نظر متخصص مجاری ادرار و همچنین فهم نگرش کودک نسبت به مسأله، انگیزش و آگاهی او از این موضوع لازم و اساسی است. درمان رفتاری بی اختیاری ادرار با شیوه های متنوعی همانند استفاده از وسایل هشداردهنده، آموزش کنترل و نگهداری ادرار، تغییر محرکها و پیامدهای عمل و همانند آنها انجام می پذیرد.
استفاده از وسایل هشداردهنده روشی موثر در بی اختیاری ادرار است که موفقیت در آن مستلزم حوصله، همکاری و پشتکار است.

در این روش با دفع ادرار توسط کودک جریانی الکتریکی برقرار شده و زنگ یا نوایی هشداردهنده به کار می افتد.در حال حاضر وسایل هشداردهنده بسیار جمع و جور و حساسی ساخته شده است که صفحات حساس و لایه جذاب بین آنها زیر لباس زیر،یا لباس خواب وصل می شود.

وقتی ادرار کودک زنگ را به صدا درآورد، کودک باید از رختخواب بیرون آمده به دستشویی برود، لباس زیر خود را عوض کند، صفحه حساس را به لباس خود وصل کند، در صورت خیس شدن ملافه، آن را عوض کرده و بخوابد. اجرای موفقیت آمیز این شیوه، معمولا ظرف یک ماه منجر به بهبودی می شود.
در روش آموزش تداوم کنترل ادرار با این فرض که ظرفیت مثانه کودک مبتلا کوچکتر از کودکان دیگر است، از کودک خواسته می شود در طی روز به تدریج فاصله های تخلیه ادرار خود را طولانی تر کند و جایزه بگیرد تا این فاصله به ۳۰ دقیقه برسد.

این شیوه برای کودکانی که مثانه کوچک دارند و به ویژه در ترکیب با روش اول و آموزش قطع و وصل ادرار در دستشویی نتایج بهتری خواهد داشت.

همسرم در رابطه با وظایف زن و مرد مشکل دارد

یک سال ست ازدواج کرده ام و داراط حقوق ثابتی هستم و تقزیبا مجبور هستم در مخارج خانه و پرداخت قسط ها مشارکت کنم. پول مهم نیست ولی از این که برای من ایجاد وظیفه کنم می ترسم. از طرفی شوهرم میگوید زن وشوهر باید رفیق باشند و ایشان کلا با آن چه عرف جامعه است در رابطه با وظایف زن و مرد مشکل دارد و آن ها را باور های قدیمی می داند.این موضوع تارد باعث سردی روابطمان می شود

توقعات شوهر

دوست عزیز کسی نمیتونه برای روال زندگی شما تصمیم گیری کند.
پس این موارد رو باید در زندگی مشترک به توافق برسید.
اینکه طبق شرع و قانون نفقه کامل زن برعهده مرد میباشد شکی نیست.
ولی باید بدونید در زندگی امروزه نیاز هست تا در کنار هم زندگی ساخته شود
ولی کمک شما نباید باعث تنبلی و توقع ایشون شود.
پس در این مورد حدود رو مراعات کنید .
تا هم از احترام لازم برخوردار باشید و هم ایشون رو در زندگی اقتصادی کمک رسانده باشید.

دوستدعزیز بله بهترین راه رو انتخاب کردید همینکه به مشاوره مراجعه کنید راه حل بسیار مناسبی است .
دقت داشته باشید که اگر واقعا وقتی کمی فاصله می گیرید و منطقی تر فکر می کنید این تفاوت سنی برای شما مهم می شود و دقیقا در هنگام بودن در کنار هم این مساله اهمیتی ندارد این یعنی منطقی تر باید پیش بروید چون به هر حال رعایت احتیاط لازم است و بحث یک عمر زندگی است اگر از هیجانات فاصله بگیرید .
و بعد از مدتی مدام این اختلاف سنی ذهنی شما را درگیر کند اصلا مطلوب نخواهد بود .
بنابراین بهتره قبل از هر اقدام رسمی تر همه جوانب را در نظر بگیرید و اجازه تدهید فضای احساسی غالب شود به هر حال باید دید مسائلی که باعث شده شما دو نفر چند بار کات کنید چیست شاید همین ها د زندگی اینده مشکلات زیادی را ایجاد کند که باید دقت داشته باشید .
در هر حال امیدوارم موفق باشید

در این مورد میتونید با متخصصین کانون مشاوران ایران، مشاوره تلفنی/تخصصی داشته باشید
۹۸۲۱۲۲۳۵۴۷۸۳
موفق باشید

بعد از ازدواج دیگه همسرم دوست ندارم

سلام مشاور عزیز،بیست و هشت سالمه،تازع عقد کردم،شوهرمو قبل و بعد از ازدواج خیلی دوست داشتم و دارم،برای رسیدن بهش بخاطر مشکلات مالیش،سختی کشیدم،اما خب سراخر رسیذیم،اما راسش وارد زندگی که شدم دیدم مشکل مالی عاش،بهاطر مدیریت اقتصادی خیلییی پایینشه،وارد چن تا کار شد بدون تجربه و تجربه خپب به دست اوردن و شکست خوردن.

با وضعی که پیش اورده فک نکنم به زودی ها بریم سرزندگی مون،خیلیی غصه دارم،دلت نمیاد خیلی بهش حرف بزنم چون تا بخوام گله کنم،حس میکنم اعتمادش،می افته،و همش دلش تاییدمو میخواد،دلم گزفته،خیلی،از ایتدم میترسم،از خجالت زده شدن جلوی دیگران،از دانش کمش.چی بکنم،چی بکنم وقتی حرف میزنم این مسائل روابطمونو خذشه دار نکنه،خیلی تاییدمو میخواد،چون تا الات ایتطوری یود،و الان حسمم یه جوریه،خیلی دوسش دارم اما به شدت غصه دار

سرد شدن به زندگی مشترک

دوست عزیز همیشه این اتفاق میفته و افراد بعد از ازدواج متوجه واقعیت زندگی مشترک خواهند شد .
به هر حال این انتخاب شما بوده و هر دوی شما باید برای ایجاد یک کار مناسب تلاش کنید .
از کارهای خانگی برای خودتون  استفاده کنید .
و براساس علاقه از همین امروز آموزش کار و حرفه ای رو شروع کنید .
تا هم لذت این دوران حفظ شود و هم به آینده امیدوار باشید .

راه های بهبود زندگی زناشویی

برای اینکه زندگی زناشویی خوبی داشته باشیم، لازم نیست که بیخودی به دنبال راه های معجزه آسا باشیم.

ضمن اینکه باید بدانید که خوشبختی در زندگی زناشویی و داشتن یک زندگی زناشویی موفق بعد از ازدواج، هیچ ارتباطی به رویاپردازی و ایده آل نگری نداشته و در عین حال چیزی نیست که بدون هیچگونه تلاش و اراده ای، تحقق بپذیرد.

پس لازم است بدانید که اگر واقعا قصد بهبود شرایط زندگی زناشویی خودتان را دارید، یکی از بهترین اقداماتی که می توانید انجام بدهید، شناسایی عوامل مخرب در زندگی است که ما در این مطلب از آن ها با نام دشمن زندگی زناشویی یاد می کنیم و قصد داریم تا ۹ مورد از آن ها را در ادامه ی مطلب بیاوریم.

البته هر کدام از شما ممکن است به فراخور شرایط زندگی خودش، بخواهد به این موارد، مورد دیگری نیز بیفزاید.

تلویزیون

تلویزیون قاتل عشق است.

در این مورد هیچ شکی نداشته باشید!

حتی کاملا توصیه می شود که شام خوردن جلوی تلویزیون را قدغن کنید.

هر شب غذا خوردن جلوی تلویزیون به همراه گویندگان نمی‌گذارد حواستان به همسرتان و فرزندانتان باشد، از آن گذشته آن‌قدر جلوی تلویزیون به تماشای فیلم مشغول بوده‌اید که وقتی به رختخواب می‌روید‌، حتی دیگر وقت ندارید با هم حرف بزنید و از حال یکدیگر باخبر شوید.

تنها چاره کار این است که این دشمن را از زندگی عاشقانه بیرون بیندازید!

برای آنکه در این کار زیاد سخت‌گیری نکرده باشید‌، می‌توانید موافقت کنید که در هفته‌، بعضی از شب ها تلویزیون خاموش باشد. البته فراموش نکنید که تلوزیون در رابطه ی میان والدین و فرزندان نیز بعضا نقش های مخرب زیادی دارد.

خانه‌ نشینی

ممکن است به خاطر تلویزیون و یا بنا به دلایلی، دیگر بیرون نروید!

البته حتما لازم نیست که رستوران های آنچنانی بروید و یا از همسرتان چنین انتظاری را داشته باشید. چرا که به هر حال اصل قضیه این است که شما اوقاتی را با هم و به بهترین شکل سپری کنید.

حالا می توانید غذایی که در منزل تهیه کرده اید را به پارک ببرید و یا اینکه اگر می توانید به رستورانی که در آن خاطره های خوشی داشته اید، بروید.

فراموش نکنید که نباید با هزینه تراشی های بی مورد، به گونه ای متحمل هزینه بشوید که دیگر نخواهید به رستوران بروید.

اگر هم به سینما علاقه دارید و از آن لذت می برید، می توانید با تفاهم بر روی فیلم خاصی، از تماشای آن لذت ببرید.

فراموش نکنید که صله ی رحم را همواره در برنامه های خودتان بگنجانید.

مبادا طوری رفتار کنید که ببینید دیگر از گردش‌های دونفره و شب‌نشینی‌های رمانتیک خبری نیست!

باید دوباره آن حال و هوا را به‌دست‌آورید و به اتفاق یکدیگر از خانه بیرون بزنید!

حالا که به تازگی از شر تلویزیون خلاص شده‌اید، سعی کنید که توجه به همسرتان، تلوزیون جدید شما باشد!

ساعات اضافی

دیگر دیر از سر کار به خانه برنگردید!

نه تنها برای خودتان وقت ندارید بلکه علاوه بر آن خستگی و عصبانیت‌تان را با خود به خانه می‌آورید‌ که حقیقتا هیچ کار خوشایندی برای فرزندان وهمسرتان نیست!

تنها کافی‌است که کار، تمام زندگیتان را به‌خود مشغول کند، به سرعت تنها موضوعی می‌شود که از آن در خانه حرف می‌زنید. بس کنید! سعی کنید به حد کافی زود به خانه برگردید تا قبل از شام کمی وقت برای خودتان و یا با هم بودن داشته باشید. به شرطی که طبق همان اصل اول، در این مدت جلوی تلویزیون ولو نشوید!

و خصوصا برای آنکه توجه بیشتری به یکدیگر داشته باشید، هر ازگاهی کار را از یاد ببرید. به عنوان مثال می توانید تصور کنید که هر گاه به خانه بر می گردید، همانطور که جوراب های خودتان را از پایتان خارج می کنید، تمام مسائل فکری بیرون از خانه تان را هم از ذهنتان خارج کرده و آن ها را درون جوراب هایتان بریزید.

رسیدگی به وضع ظاهر

فکر نکنید چون دیگر زن و شوهر هستید و چندین سال از زندگی مشترکتان می‌گذرد، باید نسبت به وضع ظاهرتان بی‌خیال شوید!

چرا که در روایات اسلامی هم نسبت به این که هر کدام از زن و شوهر خودش را برای همسرش آراسته کند، تاکیدات و سفارشات بسیار فراوانی وجود دارد.

پس بهتر است که دست از شوریدگی و نا‌مرتب بودن بردارید، موهایتان را ژولیده و درهم رها نکنید، از ریخت‌و‌پاش‌کردن در خانه خودداری کنید و به‌خودتان برسید!

همسرتان مطمئنا شما را همانگونه که هستید دوست دارد، با این‌حال چرا سعی نمی‌کنید خود را به بهترین شکل نشان دهید؟

به این ترتیب به او نشان می‌دهید که حضور او و تاثیری که بر او می‌گذارید برایتان مهم است!

 بی‌توجهی

یکی دیگر از دشمنان بزرگ زن و شوهرها‌، بی‌توجهی است.

در اینجا منظور از توجه کردن گل خریدن و یا هدیه دادن نیست بلکه تنها نگاه کردن به همسرتان است که گاهی می تواند خیلی بیشتر از آنچه که تصور می کنید، تاثیر خوبی در زندگی تان بگذارد.

زمانی‌که همسرتان آرایشگاه رفته و یا کت جدیدی خریده است به او توجه نشان دهید؛ به‌خصوص زمانی ‌که او را شیک و زیبا می‌بینید و یا وقتی‌ که او با تعریف‌های بجا و مناسبش شما را تحت‌تأثیر قرار می‌دهد، از او تعریف کنید.

زیرا تعریف و تمجید‌ها همیشه خوشایند هستند‌، اما تنها زمانی‌که درست و بجا به‌کار برده شوند.

حسادت مفرط

دست از پاییدن و سین‌جین کردن همسرتان بردارید زیرا زندگی مشترک براساس اعتمادی دو جانبه بنا می‌شود. شک و بدگمانی‌های بیش از حد شما‌، در نهایت او را به ستوه آورده و به سمت فرد دیگری هل می‌دهد! پس مواظب باشید که با دست خودتان، عشقتان را نابود نکنید.

 خانواده همسر

نه، مطمئنا تمام خانواده‌های همسر آنگونه که در فیلم‌ها به‌صورت منفی نشان داده می‌شوند، نیستند.

پس سعی کنید که از تلقین منقی به ذهنتان کاملا دوری کنید و این باور را در خودتان تقویت کنید که تفاهم بین همسر و خانواده شما اغلب می‌تواند گرم و صمیمانه باشد.

اما نکته مهم آن است که بدانید زمانی‌که این تفاهم به حد کافی وجود دارد‌، چیزی را به همسرتان تحمیل نکنید. چنانچه احساس می‌کنید که همسرتان از رفت‌وآمد‌های آخر هفته کم‌کم خسته می‌شود به او اصرار نکنید آخر هر هفته برای ناهار با خانواده شما باشد و البته این قاعده در مورد میهمانی‌های همکاران و دوستان قدیمی نیز صدق می‌کند.

نبود برنامه

تشکیل خانواده به معنای گذراندن زندگی بدون در نظر‌گرفتن آینده نیست.

شما باید به اتفاق هم آینده‌تان را بسازید. از برنامه‌های کوتاه‌ مدت (مکانی که تعطیلات را در آنجا می‌گذرانید، خرید اتومبیل و…) گرفته تا برنامه‌های بزرگ‌تر (بچه‌دار شدن، عازم شهر دیگری شدن و…) بی‌درنگ در مورد آینده‌تان و اینکه چگونه با آن روبه‌رو می‌شوید فکر کنید. این عمل روابط شما را منسجم‌تر و شور و شوق پیش‌روی در زندگی را در شما شعله ور می‌کند!

سکوت

مطئنا عدم‌گفت‌وگو برای زندگی زناشویی مضر است. این امر بنا به دلایل مختلف اغلب ناشی از کمبود وقت و یا بی‌توجهی زن و مرد نسبت به یکدیگر است که در بالا از آنها نام برده‌ایم.

با این‌حال، معمولا گفت‌وگو میان زن و مرد صورت می‌گیرد، اما هیچ‌یک از طرفین به حرف‌های یکدیگر گوش نمی‌دهند…

در این حالت، موضوعی را با هم مطرح کنید و سعی کنید حقیقتا حرف طرف مقابل‌تان را بفهمید. درصورت نیاز، بی‌درنگ از یک روان‌درمانگر کمک بگیرید.

البته ناگفته نماند که متاسفانه بعضی از زن و شوهرها، حرف هایی می زنند که اگر سکوت کنند و آن ها را نگویند، بسیار برای آن ها بهتر است.

پس حالا تصمیم و تشخیص آن که چگونه سکوت زندگی را بشکنید، با خودتان است.
در این مورد میتونید با متخصصین کانون مشاوران ایران، مشاوره تلفنی/تخصصی داشته باشید
۰۲۱۲۲۶۸۹۵۵۸
موفق باشید

منبع: com.مرکزمشاوره


صفحه اصلی سایت مرکز مشاوره

administrator

مقالات مرتبط

792 نظرات

  • ستایش , آوریل 19, 2015 @ 5:56 ب.ظ

    پسرد۴ساله ای دارم که هر حرف وسوالی را دو بار تکرار میکنه و باعث خنده کودکان دیگر میشود که من ناراحت میشوم چگونه این مشکل را حل کنم لطفا مرا راهنمایی کنید باتشکر

    • Anonymous , آوریل 20, 2015 @ 10:44 ق.ظ

      آیا فرزند شما در تک کلمه ای مشکل دارد یا در دو کلمه ای. اولا کاری که شما می توانید انجام دهید از کلمات خیلی خیلی ساده شروع کنید تا بتواند تکرار کند. و کلمات را به درستی بخوانید تا فرزند شما هم به درستی بخواند…..و تشویق باید در کنار ش باشد.

      یک سری کارتها هست که می توانید از آنها استفاده کنید… از جمله کارتهای دید آموز که از موضوعات مختلف است…..و موضوعی را که می خواهید انتخاب کنید موضوعی باشد که فرزند شما به آن علاقه دارد….و در ضمن زیاد نکران نباشید چون فرصت است.

      ۱- دیر حرف زدن بچه علتهای زیادی دارد…..دیر حرف زدن کودک، اول چند تا عامل اصلی است.الف.نباید به تلویزیون نگاه کند.ب. خواندن کتاب …. البته کتابهایی که تصاویر زیاد دارد ( خواندن کتاب از آن موقع که نوزاد به دنیا آمد شروع به خواندن کتاب می کنیم) البته هر کدام از اینها خودش بحثهایی دارد که باید در موردش حرف زد. ودر آخر هیچ کدام به تنهایی ساز کار نیست….. مفید است ولی کم رنگ است.و در آخر یادم نرفته باشد کودک تا دو سالکی نباید به تلوزیون نگاه کند اصلا.

      ۲- قبل از هر چیز باید این را قبول کنیم کودک است.و اگر چیزی یا کاری را که کودک شما انجام می دهد و می بینید که صلاح نیست انجام دهد به کودک توضیح می دهیم نه این که توضیح ما طولانی باشد چون اون موقع حوصله کودک شما از بین میرود….این هم یادمان نرود که اصلا با عصبانیت با بچه رفتار نکنیم چون کار ساز نیست.

      و در آخر اگر می خواهی که کودک شما خوب شود باید یک سری کارها را انجام دهید.۱- از جملات طولانی پرهیز کنید.چون کودک شما الان نمی تواند ارز جملات طولانی استفاده کند و از جملات کوتاه و خیلی ساده استفاده کنید .هم شما وهم کودک شما پیشرفت کار را ببیند و مشتاق به ادامه کار شوید….
      اگر این کارها را انجام دهید مطمئن باشید که کودک شما به حالت اولیه خود بر می گردد.
      البته زیر نطر پزشک یا یه متخصص

  • ستایش , آوریل 20, 2015 @ 12:55 ب.ظ

    با سلام پسر من کاملا توانایی صحبت کردن را دارد ولی جمله را بعد از تمام شدن پی در پی تکرار میکنه مثلا میگه کجا میخوا ی بری کجامیخوای بری

    • Anonymous , آوریل 21, 2015 @ 11:47 ق.ظ

      سیاری از کودکان بین سنین ۲ تا ۵ سالگی از دوره لکنت زبان می گذرند و بعضی بخش های کلمات، جملات یا عبارات را تکرار می کنند یا آنها را کش می دهند یا بجای بعضی بخش ها صداهایی در می آورند. لکنت و گرفتگی زبان نوعی از dysfluency (وقفه در جریان صحبت) است. در بسیاری از موارد، لکنت تا ۵ سالگی خود به خود از بین می رود.
      هیچ دارویی برای لکنت وجود ندارد، ولی روش های درمانی مؤثری هست که با استفاده از آنها می توانید به کودک کمک کنید تا بر این وضعیت غلبه کند.

      دلایل لکنت زبان کدامند؟
      کارشناسان معتقدند که عوامل مختلفی وجود دارند که منجر به لکنت زبان می شوند:
      • ژنتیک: حدود ۶۰ درصد از آنهایی که لکنت زبان دارند، یکی از اعضای نزدیک خانواده آنها نیز زبانش می گیرد.
      • مشکلات زبانی و گفتاری دیگر یا تأخیر در رشد
      • تفاوت های پردازش زبانی در مغز: افرادی که لکنت زبان دارد، زبان را در بخش های مختلف مغز پردازش می کنند و در تعامل پیغام های مغز با عضلات و اعضای بدون که مسئول حرف زدن هستند، مشکلاتی وجود دارد.
      • سطح بالای فعالیت
      • سرعت زیاد در حرف زدن
      نشانه های اولیه لکنت زبان
      اولین نشانه های لکنت زبان زمانی ظاهر می شوند که کودک ۱۸ تا ۲۴ ماه دارد و موجی از واژگان به سمت او روانه می شود و او با استفاده از این کلمات شروع به جمله سازی می کند. شاید والدین از لکنت زبان فرزندشان ناراحت و ناامید شوند، ولی این مرحله کاملاً طبیعی است و باید صبر پیشه کرد تا این دوره بگذرد.
      کودک به مدت چند هفته یا چند ماه زبانش می گیرد، ولی در واقع این گرفتگی زبان ناپیوسته است. بیشتر کودکانی که قبل از ۵ سالگی زبانشان می گیرد، بدون نیاز به مداخله هایی مانند گفتار درمانی، خوب می شوند….

      پس بهترین راه مراجعه و مشاور به مشاوره کودک و گفتار درمانه تا این مشکل رو حضورا” بررسی و اصلاح کنن

  • سارا , آوریل 21, 2015 @ 1:09 ب.ظ

    سلام چندوقته همهی بنیانای فکریم عوض شده ازدنیایه عالمه سوال دارم قبلاهم ازتون مشاوره گرفتم من نمیدونم باخودم چندچندم احساس میکنم هرچی درباره ی این زندگی خدا ادما گفتن دروغه دیگه هیچیوقبول ندارم خیلی دلم گرفته مسخره ست ولی تنها همدم تنهاییم فیلمایی که میبینم ووقتی آخرش فیلمه همه خوشبخت میشن فیلم تموم میشه میشینمو ساعتها گریه میکنم که ای وای بازتنها شدم چرا همه خوشبختن پس من چی پس خداداره واسه من چیکار میکنه بعدش به خودم میام ومیگم شیدا شیدخدانیست توخودت بایدبراخودت کاری کنی اماانگار دستو پاهام زنجیربستن دارم بدبختیمو میبینم اماهیچ کاری نمیخوام بکنم بعدش که حسابی عذاب میکشم میگم چرااینجوری شده چرامن بایدبابام بیکارباشه چرابایدداداشم طلاق بگیره چرابایدخانوادمونبینم من هیشکدومشون دوس ندارم چرانبایدمن پولداربشم چراقبل اینکه بزرگ بشم ازدواج کنم باکسی که کتکم میزنه تحقیرم میکنه امااخرش بازمن مقصرم چراهمه چی بده چرا همجی سیاه چرا من کس دیگه ایی نشدم چراغرورندارم چراشخصیت ندارم چرا عشق واقعی ندارم چرا اینقداحمق واحساساتیم چراازهمه ادمای دوروورم متنفرم دلم میخوادفرارکنم دلم میخوادبمیرم هرچقدگریه میکنم سبک نمیشم من نمیدونم چی میخوام میخوام بمیرم

    • Anonymous , آوریل 22, 2015 @ 9:02 ق.ظ

      دوست عزیز اگر دقت کرده باشی تمام جمله بندی های شما در مورد نداشته هاتونه … به اطرافتون نگاهی بنداز کشورهایی که در جنگ و تجاوز هستند و مردم برای ترس از تجاوز و کشته شدن چطور فرار میکنن ؟ شاید حصرت داشتن امنیت براشون یه آرزوی دست نیافتنی باشه … به معلولینی نگاه کن که علاوه بر داشتن این مشکلات با چه سختی هایی دست و پنجه نرم میکنن … گفته بودم در مواقع ناراحتی بنویسید چون تاثیر خوبی برای ارام کردنتون داره … در ضمن در زندگی خودتون شما از محبت کردن عاجز نیستید وقتی ببری رو میتونه انسان با محبت رام و ارام کنه شما هم میتونید محبت کردن به چنین دستاوردی برسید …مشکلاتی که گفتید در بیتشر خانواده ها وجود داره بقول معروف هر سختی که ما میکشیم میتونه سخت تر هم باشه پس شاکر خدا باشید…
      کمی به طبیعت نگاه کنید با تمام مشکلاتی که داره بازم سبز و زیباست … کمی عینک دودی بی اعتمادی و ناشکری رو از جلوی چشمتون بردارید ما قرار نیست برای همیشه در این دنیا باشیم ما از این مسیر عبور میکنیم پس دلیلی برای این همه نگرانی وجود نداره … توکل بخدا کنید و در کنار فیلم دیدن کتاب بخونید …

  • سارا , آوریل 21, 2015 @ 1:18 ب.ظ

    خسته ام ازبچه بازی ازاینکه اینقدبچه ام چرابزرگ نمیشم هرکی بم میرسه میگه برای اینکه مشکلت حل شه توسل کن دعای نادعلی بخون قران بخون ولی اون ادما فک میکنن من حوصله این کارودارم من اینقدخسته ام که حوصله خودمم ندارم من تاوقتی عوض نشم هیچی عوض نمیشه توسلم هیچ کاری نمیکنه من به همه چی شک کردم به خدا به دنیا به خودم به شوهرم به مادرم به پدرم به همهی اونایی که اجبارخدا خدایی که شایدیه وجودخیالی باشه اومده توزندگیم میخوام همه چی عوض شه میخوام مال یه گشوردیگه توی یه خانواده ی دیگه باافکاروارزوهای دیگه ایی باشم دلم گرفته من ازخودم متنفرم

    • Anonymous , آوریل 22, 2015 @ 12:06 ب.ظ

      دوست عزیز اگر جلوی آیینه بایستی نجات دهنده خودت رو خواهی دید … اینو باید بدونید که دنیا به هر انچه که بااو مخالفت کنه ، مخالفت خواهد کرد پس اگر با روزگار بجنگی با تو خواهد خنگید تا وقتی که نگرشت رو عوض کنی …و تغییر دنیای اطرافت رو ببینی …دعا بسیار موثره خصوصا” طلب استغفار از خدایی که نمیتونیم شکر یکی از نعمت هاش رو بجا بیاریم … شما از همه چی ناراحت هستید پس کمی فکر کنید اگر در کشور نیجریه به دنیا اومده بودید و الان اسیر گروه های تند رو شده بودید چه حالی همین الان داشتید ؟
      بهتره از این رفتارهای ایده آلی بیرون بیایت و روابط اجتماعی خودتون رو بیشتر کنید تا در مراوده با دیگران بیتشر با زندگی و مشکلاتشون اشنا بشید و قدر زندگی خودتون رو بدونید
      حتما” با مشاوری در این مورد مشورت کنید

  • parisa , آوریل 24, 2015 @ 6:22 ب.ظ

    سلام خسته نباشید
    من پسر برادری دارم که داخل مدرسه به درس گوش نمی دهد و فردی ساکت است. و معلمش ان را یک فرد استثنایی خطاب میکند و در صورت عدم موفقیت در امتحانات او را از مدرسه اخراج می کنند همچنین پدر و مادر ان از نظر خانوادگی مشکل دارند و هرروز با هم مشاجره دارند و هردو دارای مدرک فوق لیسانس میباشند خواهشمندم مرا برای کمک در بهبودی اوکمک کنید و روانشناسی برای کودک به من معرفی کنید

    • Anonymous , آوریل 25, 2015 @ 12:00 ب.ظ

      مشاوره خانواده : دوست عزیز تادر این مورد ارامش بر خانواده حکمفرما نشود این وضعیت وجود داره …
      با مشاوره مدرسه ایشون صحبت کنید چون به احتمال زیاد این رفتارش نشان دهنده نوعی مبارزه با رفتارهای خانواده و عدم آرامش در این محیطه …
      در مورد مشاوره کودک میتونید با اداره کل بهزیستی تماس بگیرید و لیست مراکز مشاوره ای رو ازشون دریافت کنید
      در این مورد میتونید با این شماره مشاوره تلفنی داشته باشید
      ۰۲۱-۲۲۳۵۴۲۸۲

      ۰۲۱-۸۸۴۲۲۴۹۵

      ۰۲۱-۸۸۴۷۲۸۶۴

  • خانم صادقی , آوریل 26, 2015 @ 12:54 ب.ظ

    سلام. دختری ۲۷ ساله ام . یک سال پیش خواستگاری داشتم چند جلسه با هم حرف زدیم تمام حرفاش به دلم نشست و از خودش کاملا خوشم اومد فقط خانواده اش کمی از لحاظ فرهنگی پایین تر از ما بودند (مثلا طرز لباس پوشیدنشون)تنها مشکلم این بود که از مادرش زیاد خوشم نیومد و یه جورایی دوست نداشتم باهاش حرف بزنم ، از طرفی هیچ کدام از اعضای خانواده ام از آنها خوششان نیامد و میگفتند تو حالا وقت داری شرایط بهتر از اینم برات میاد و بیشتر به همین دلیل به آنها جواب رد دادیم چون فکر میکردم اگر این هندوانه دربسته بد شود ممکن است حمایت خانواده ام را از دست بدهم ولی حالا بعد از گذشت یک سال هنوز به فکر او هستم و خواستگارانم را با او مقایسه میکنم و فکر میکنم اشتباه کردم. حالا میخوام کمکم کنید بهم بگید آیا تصمیم من درست بوده یا نه باید قبول میکردم و اینکه از مادرش خوشم نمی آمد چطور مشکلی پیش می آید در آینده ؟ چطور از این فکر خودمو راحت کنم گاهی این فکر به سرم می زنه که برم در مغازه پسره (طوری که نفهمه عمدی رفتم ) تا اون منو ببینه و یادآوری بشه براش شاید دوباره بیاد جلو … نظرتون چیه؟

    • Anonymous , آوریل 27, 2015 @ 8:52 ق.ظ

      دوست عزیز وقتی از نظر فرهنگی مشکل داشتید مسلما” در آینده به مشکلاتی میرسیدید … در ضمن داشتن حمایت خانواده بسیار لازمه و باید بدونید صحبت هایی که خانواده میکنه از روی دلسوزی و تجربه است …بهتره اینقدر بچگانه و سطحی به موضوع ازدواج فکر نکنید … بدونید که ازدواج آسان وجود نداره و مشکلات زیادی رو باید در زندگی مشترک تحمل کرد پس با دیدگانی باز وارد این قسمت از زندگی بشید … کار اشتباه دوم شما اینه که قراره گدایی عشق کنید و حسی که تموم شده رو با ایجاد وابستگی دوباره شروع کنید و بعد مخالفت خانواده و بعد از اون افسردگی و ناراحتی های روحی برای خودتون … اینو بدونید در روابط عاطفی وقتی کات کردید بهتره تکرار مکررات نکنید تا دو طرف بهتر بتونن فراموش کنن … مورد اخر اینکه شما ۲۷ سال سن دارید و موقعیت هایی برای شما به وجود میاد پس از گذشته زندگی خودتون کسب تجربه کنید ولی هیچ وقت توش نمونید …

  • ناشناس , آوریل 29, 2015 @ 12:00 ق.ظ

    سلام من ۶یال پیش با پسری اشنا شدم و ازدواج کردم ولی بعد فهمیدم اصلا با خانوادم رابطه خوبی نداره و اخلاق تندی هم داشت ولی من اونو دوست داشتم ولی الان با داشتن یه بچه خیلی اذیت میشم

    • Anonymous , آوریل 29, 2015 @ 11:28 ق.ظ

      خب میتونید با محبت کردن اعتماد و نظرش رو جلب کنید …چون شما با اطلاع از این اخلاق وارد ازدواج شدید پس باید صبور باشید … محبت یک ببر رو میتونه ارام و مطیع کنه و مسلما” روی انسان بیشتر اثرگذار خواهد بود … در مواقع ناراحتی بنویسید تا از میزان این حس ناراحتی شما کاسته بشه …میتونید برای ایشون بنویسید و از احساستون و از ترستون براش در نامه ای بنویسید تا بخونه … چون نوشته اثر زیادی در این تعدیل احساسات داره
      در ضمن میتونید برای برخورد مناسب با شوهرتون براساس نوع شخصیت و اخلاقش با مشاوری مجرب مشورت کنید

  • ati , می 6, 2015 @ 11:35 ق.ظ

    سلام خسته نباشید
    من تازه با سایت شما آشنا شدم و خیلی خوشحالم که به سوالات جواب میدید من دختر ۶ ماهه ای دارم و از این به بعد میخام مراحل تربیتیش را از شما مرحله به مرحله یاد بگیرم از پوشک گرفتنش تااااااا …….
    خوشحال میشم اگه کتابی یا فایلی که راهنماییم کنه بهم معرفی کنید چون کسی رو ندارم بهم یاد بده و نزدیکه مراکز مشاوره هم نیستم که یا آنها مشورت کنم . اگه براتون مقدوره به ایمیلم ارسال کنید
    ممنون از وقتی که میذارید
    روزگار خوشی را براتون آرزومندم

  • فاطمه , می 6, 2015 @ 12:18 ب.ظ

    سلام من لیسانس جغرافیا دارم میخواستم بدونم میتونم دانشگاه فرهنگیان ثبت نام کنم ؟آیا شرایطی دارد ؟زمان ثبت نام کی هست ؟

  • طاهره , می 6, 2015 @ 5:41 ب.ظ

    سلام من مهندسی کشاورزی خوندم اماچون بازارکارش خوب نیس میخام ارشدتغیر رشته بدم اما نمیدونم چی بخونم..خیلی افسرده شدم چون دانش آموز ممتازی بودم والان خیلی شکست خوردم که نتونستم برم سر کار بخدا اوضاع روحیم داغونه لطفاکمکم کنید

    باورکنید اگه کمکم کنید منم دعاگوتون خاهم بود لطفاکمک کنید از زندگیه مشترکم هم دارم زده میشم همش بیکار توخونه .وضع مالیمم انچنان نیس که خودم بتونم کاریو شروکنم فعلابچه ندارم میخام حالاکه بیکارم برا ارشدبخونم یه رشته ای که بازارش خوب باشه

    • Anonymous , می 7, 2015 @ 11:22 ق.ظ

      دوست عزیز چرا از رشته خودتون استفاده نمیکنید و یک مغازه فروش کود و داروهای گیاهی راه اندازی نمیکنید ؟
      شما برای کسب درامد میخوایت در رشته ای سرمایه گذاری کنید خب از کجا معلوم که دراینده بتونید ازش استفاده کنید …
      چون در کشور ما ملاک متاسفانه بر رابطه و پارتی بازیه پس بهتره کمی بیشتر فکر کنید تا اینکه با افسردگی و ناراحتی خودتون و آرامشتون رو به هم بزنید
      توکل بخدا کنید و مشورت کنید و اقدام

  • ناشناس , می 7, 2015 @ 9:51 ب.ظ

    با سلام عزیزان لطفا منو راهنمایی کنید من همیشه به شوهرم شک داشتم تا این اواخر که مطمین شدم یعنی متوجه تماس تلفنیش بازنی شوهر دار شدم وموندم چه تصمیمی بگیرم خواهش میکنم کمکم کنید

    • Anonymous , می 8, 2015 @ 9:54 ب.ظ

      دوست عزیز چرا همیشه ؟
      به هر حال هر باغجه زیبایی رو هم شخم بزنید یه دونه کرم هم پیدا میکنید …
      پس باید در این مورد مطمئن باشید و اینکه نباید به طور مستقیم به ایشون بگید چون راه دروغ و فرار رو به روی ایشون باز میکنید … چون ابتدا شدیدا” این اتهام رو منکر میشه و اگر در نهایت قبول کنه در خفا اینکارو انجام میده و شما بیخبر خواهید بود و سوم اینکه اگر چاره ای نداشته باشه خیلی راحت این مورد رو علنی میکنه ولی باید به طور غیرمستقیم انزجارتون رو اعلام کنید تا حریم و حرمت حفظ بشه و لااقل بتونید در حریم خونه اقتدار شخصی خودتون رو حفظ کنید

  • مریم , می 9, 2015 @ 10:52 ق.ظ

    سلام من میخوام یه مشاوره شغلی انجام بدم باهاتون ما با سرمایه ای که داریم میخوایم یه مغازه سیسمونی فروشی در هایپر بزنیم حالا خیلی زیاد میترسیم چون اگه نگیره همه زندگیمونو از دست میدیم و دقیقا بیچاره میشیم میخوام بدونم مشاورانتون در موارد اقتصادی میتونن کمک کنن پیش بینی کنن

    • Anonymous , می 9, 2015 @ 12:48 ب.ظ

      دوست عزیز در جامعه امروز ایران مشکلات اقتصادی در حالت ناامنی قرار داره پس هیچ توصیه ای نمیتونه ۱۰۰ در ۱۰۰ برای فردی مفید و راهگشا باشه
      پس بهتره در این مورد علاوه بر مشاوره خودتون هم با تحقیق به درک درست در این مورد برسید
      در این مورد میتونید با این شماره مشاوره تلفنی/تخصصی داشته باشید
      ۰۲۱-۲۲۳۵۴۲۸۲
      ۰۲۱-۸۸۴۲۲۴۹۵
      ۰۲۱-۸۸۴۷۲۸۶۴

  • الهام , می 9, 2015 @ 11:54 ق.ظ

    سلام من دوسال پیش باپسری آشنا شدم همودوس داشتیم ازدواج کردیم حالا داره بهم خیانت میکنه وتازهباردارشدم آدمه کله شقوخطرناکیه حتی جرات حرف زدن باهاشوندارم چیکار کنم؟؟ بابام مخالف بودوالان روی برگشتن با یه بچه رو ندارم دانشجوهم هستم…خانوادش هم طرفه پسرشونن شبا میره صب میادخونه حتی گوشیشم ازدسترس خارج میکنه…همه کار کردم از محبتورسیدن به ظاهروخونه و…..اما بی فایده بود دوباره کاره خودشومیکرد..خیلی ام دروغ میگه

    • Anonymous , می 9, 2015 @ 12:51 ب.ظ

      خب باید در این مورد حتما” با خانواده صحبت کنید … مسلما” در این مورد خانواده بهتر میتونه به شما کمک کنه …
      چون اگر ایشون قرار به ادامه چنین رفتاری باشه … جدایی در این زندگی اتفاق خواهد افتاد هر چند که شما با چنین شرایطی مدت هاست که طلاق عاطفی بینتون اتفاق افتاده

  • عاشق , می 9, 2015 @ 11:55 ق.ظ

    سلام خسته نباشید . من و همسرم ۱۲ سال دوست بودیم و همیشه سر به راهو صادق بود بارها امتحان کردم و گذر زمان هم اینو ثابت کرد . الان یک ساله که ازدواج کردیم همه چیز عالی بود تا ماه پیش . خانمی وارد زندگی ما شد البته به همراه همسرش اما ۳ ماه پیش همسرش به امریکا رفت و از آنجایی که به ما خیلی محبت کرده بودند ما او را تنها نزاشتیم.کم کم احساس کردم به همسرم علاقه منده و به او مسیج میدهد . چندبار به همسرم گفتم گفت نه اگه هم مسیج داده در باره ی خودت بوده و جون آدم راحتیه فکر میکنی علاقه داره تا اینکه ماه پیش گوشی همسرم رو چک کردم و ابراز علاقه کرده بود اما همسرم نوشته بود چرتوپرت نگو و رد کرده بود و من رودرو کردم که دختره گفت علاقه یک طرفه بوده.همسرم خطشو خاموش کردو داده به من و پسورده فیسبوکشم گرفتم و چک میکنم و خانمه مرتب مسیج میدهد که تو به من قول داده بودی همیشه باهام باشی و تنهام نزاری . نمیدونم چیکار کنم نمیتونم به همسرم اعتماد کنم.کمکم کنید

    • Anonymous , می 9, 2015 @ 12:55 ب.ظ

      دوست عزیز شما خانم هستید و بهتر میدونید خانم ها از چه حربه هایی برای رسیدن به خواسته اشون استفاده میکنن … پس از شوهرتون حمایت کنید حتی در بدترین موقعیت تا با رفتارتون ایشون رو به آغوش دیگری راهنمایی نکرده باشید .. چون مردان شدیدا” نسبت به محبت حساس و اسیب پذیر هستند … پس در کنارش باشید ولی طوری رفتار کنید تا در کمال احترام و اعتماد باشه
      در این مورد اگر خطری باشه میتونید لمسش کنید و زود واکنش نشون بدید
      پس از رفتارهای احساسی خودتون رو دور کنید

      • عاشق , می 9, 2015 @ 1:34 ب.ظ

        مرسی از پاسخ . یعنی میگید شوهرم راست میگه که با اون نبوده؟

        • Anonymous , می 10, 2015 @ 10:38 ق.ظ

          دوست عزیز باید به شوهرتون اعتماد کنید … شما در مقابل حرف شوهرتون رو باید به حرف این خانم ارجحیت بدید …
          و تجسس زیاد هم نکنید چون شما هر باغچه زیبایی رو هم که شخم بزنید .. لااقل یه دونه کرم هم توش پیدا میکنید …
          پس موقعیت خودتون رو با محبت کردن به شوهرتون تثبیت کنید
          چون حساس شدن و احساسات بی مورد شمارو بسیار اسیب پذیر خواهد کرد

  • مریم , می 9, 2015 @ 10:11 ب.ظ

    تشکر میکنم از راهنماییتون

  • زهرا , می 17, 2015 @ 11:36 ق.ظ

    سلام. من در اصفهان زندگی می کنم . چطور می تونم حضوری مشاوره بگیرم؟

    • Anonymous , می 17, 2015 @ 11:31 ب.ظ

      دوست عزیز در اصفهان میتونید با اداره کل بهزیستی و یا دانشگاه علوم بهداشتی تماس بگیرید
      و لیست مراکز مشاوره ای رو ازشون دریافت کنید

  • فاطمه , می 19, 2015 @ 9:51 ق.ظ

    سلام. زنی هستم ۳۹ ساله که ازدواج اولم باشکست مواجه شدم و ازدواج دومم هم همینطورهو شوهرم ۱۷ سال از من بزرگتر است و اصلا نمیتونم باهاشت رابطه صمیمانه داشته باشم چند بار تا پای طلاق رفتم ولی بزرگترهای فامیل نگذاشتن. یک دختر ۸ ساله هم دارم که همش درگیر این زندگی شده و تأثیرات بدی روی اخلاقش گذاشته خلی پرخاشگر شده و مرتب آرزوهای بزرگی میکنه مثلا کاش یه بابای جوتن داشتم. کاش میرفتم خارج و… تراخدا کمکم کنید تراخدا

    • Anonymous , می 19, 2015 @ 11:59 ق.ظ

      دوست عزیز همه افرادی که در اطرافتون میبنید مشکلاتی در زندگی مشترکشون دارن ولی اینکه چه تصمیمی میگیرن متفاوت هستند پس شما هم باید سعی کنید در این مورد تصمیم قطعی و درستی رو بگیرید … اگر واقعا” قصد جدایی دارید و میتونید بعد از این جدایی هزینه زندگی خودتون رو بدید پس قاطع رفتار کنید … اگرم قصدتون موندن در این زندگی هست که مشخصه باید روال زندگی خودتون رو هم تغییر بدید و در فرصتی مناسب با همسرتون صحبت کنید تا بتونید زندگی آرامی برای خودتون تدارک ببینید چون کسی از آرامش در زندگی مشترک بیزار نیست که بخواد خلافش رو انجام بده
      پس نیاز دارید که در این مورد با مشاوری مجرب مشورت کنید

  • مينا , می 20, 2015 @ 8:52 ق.ظ

    سلام من زنی سی ساله هستم با داشتن یک پسر هشت ساله. شوهرم یک ادم بسیار خودخواهه . هر چی خودش بخواد انجام میده و منم باهاش کنار میام ولی از من توقعات بیش از حد داره طوری که ازدستش روانی شدم حتی یکبار از خونه فرار کردم و دو سری اقدام به جدایی که اطرافیان مانع شدند .تا وقتی باهاش کنار میام بهترین زندگی رو داریم اما یه مواردی رو بیش از حد زور میگه و من تحمل ندارم نمیدونم باهاش چه کنم؟ خواهشا راهنماییم کنید . منتظرم

    • Anonymous , می 20, 2015 @ 1:14 ب.ظ

      خب دوست عزیز خودتون بهتر میدونید که چطور با ایشون برخورد داشته باشید … وقتی خودتون میبینید با ایشون مراعات کردن جو زندگی رو آرام میکنه پس میتونید گذشت داشته باشید تا روال ارامی در زندگی شما حاکم بشه … چون راه جدایی مشخصه و هر وقت میتونید اجراش کنید
      در ضمن از انجام کارهایی که غرور ایشون رو زیر سوال میبره پرهیز کنید مثل فرار از منزل .. مثل بعضی از حاضرجوابی ها … و سایر موراد
      چون شما نمیتونید رفتار ایشون رو تغییر بدید و هر گونه تلاش در این مورد بیهوده است

      هیچ شوهری زیر بار این مسئله نمی‌رود که سختگیر و ریاست‌طلب است. به نظر خودش، او تنها دارد از شما مانند یک شوهر دلسوز و مهربان، محافظت و مراقبت می‌کند!اغلب مردان به صحبت‌های منطقی بهتر واکنش نشان می‌دهند تا به صحبت‌های احساسی. پس سعی کنید اشتباهاتش در چند روز گذشته را دقیق و با ذکر مثال به او گوشزد کنید. این کار باعث می‌شود دیدگاه شما را درک کند.
      به خاطر داشته باشید «گر صبر کنی ز غوره حلوا سازی.» پس از اینکه نظرتان را به شوهرتان گفتید، توقع نداشته باشید که همه چیز به یک چشم بر هم زدن درست شود. او باز هم اشتباهاتش را تکرار خواهد کرد. صبور باشید و بخشنده، اما هر بار مسئله را به او یادآوری کنید که مهمترین گام همین یادآوری است. فراموش نکنید، انجام این کارها برای او عادت شده و همانطور که همه می‌دانیم ترک عادت خیلی دشوار است.
      گاهی اوقات، مردها احساس خوبی نسبت به اعمالشان دارند و به این سادگی‌ها حاضر به ترک و یا تغییر آن نیستند. علاوه بر آن، شوهرتان وخامت اوضاع را درک نکرده است. او بر این باور است که شما به زودی به این کارها و رفتارها عادت خواهید کرد. حالا نوبت شماست. به او هشدار دهید که در صورت ادامه این رفتار شما هم رویه‌تان را تغییر داده و یا حتی ممکن است این مسئله را به والدین خود یا او بگویید.مراقب پارانویید ها باشید
      این درست که سختگیری و شکاکی و حساسیت در خیلی از مردها صرفا به خاطر روحیه خاص و آموزش های اجتماعی و خانوادگی است اما مرز بین سختگیری و پارانویا خیلی نزدیک است. افراد مبتلا به پارانویا یا بدبینی مرضی کسانی هستند که مدام توهم توطئه دارند. آنها فکر می کنند دیگران همیشه چیزی برای پنهان کردن دارند و نیات واقعی شان را نشان نمی دهند. به همین دلیل به شدت در کار دیگران سرک می کشند و آنها را کنترل می کنند تا از دیگران رودست نخورند.
      پارانویید ها آدم های باهوشی هستند، در حالت عادی رفتار بیمارگونه ای در آنها نمی بینید. آنها همه چیز را زیر نظر دارند و کوچکترین چیزی از دید آنها پنهان نمی ماند. پارانویا به دو شکل دیده می شود. یا اختلال شخصیت پارانوییدی که در آن فرد نسبت به همه مظنون است و با این شکاکی همه را آزار می دهد. او فکر می کند دیگران برای نقشه می کشند و چیزهایی را از او پنهان می کنند. شکل دیگر این مشکل، فاز بیمارگونه پارانویا است که با توهم و هذیان همراه است و اختلال پارانوییدی فرد، زندگی شخصی و اجتماعی او و اطرافیانش را به شدت دشوار می کند. چنین فردی خطرناک است و ممکن است توهم های عجیب پارانوییدی داشته باشد که برای برطرف کردن این شک ها، دست به کارهای عجیب و پرخطری بزند.
      تشخیص پارانویید بودن یک فرد چیزی است که فقط از عهده مشاور و روانشناس بر می آید. بنابراین با دیدن این نشانه های مرضی به همراه نامزدتان به مشاور مراجعه کنید و مراقب باشید این شک برای همسرتان به وجود نیاید که شما و مشاور علیه او تبانی کرده و برای او نقشه ای دارید.اختلالات شخصیتی، از جمله اختلال شخصیتی پارانوییدی به سختی درمان می شوند. بنابراین اگر در نامزدی شاهد این اختلال بودید، بی توجه از کنار آن نگذرید و قبل از ادامه نامزدی، حتما با مشاور صحبت کنید. در خیلی از موارد، جدایی در دوران نامزدی بهتر از طلاق بعد از ازدواج است.

  • الهام , می 22, 2015 @ 10:27 ق.ظ

    با سلام دختری هستم ۲۴ ساله دارای مدرک فوق لیسانس که پسری ۴۴ ساله از من خواستگاری کرده و دارای مدرک دکتری است و استاد دانشگاه می باشد. می خواستم درباره تفاوت سنی از شما مشاوره بگیرم. لطفا مرا راهنمایی بفرمایید. ممنون

    • Anonymous , می 23, 2015 @ 10:49 ق.ظ

      دوست عزیز مسلما” این اختلاف سنی ۲۰ سال در اینده نمود عجیبی در زندگی شما خواهد داشت …
      فقط در یک نمونه که مسایل جنسی هست وقتی شما در اوج این نیاز هستید همسرتون دوره افول رو طی میکنه و شما از این مورد خلاء بزرگی رو احساس خواهید کرد … البته با تغیراتی که در رفتار افراد مشاهده میشه امروزه چنین ازدواج هایی زیاد شده که بیشتر تمایل به خاطر مسایل مالی هست چون ازدواج با چنین فردی میتونه مشکلات مالی که شما در ازدواج با پسری ۲۶ ساله میبینید رو نداشته باشه
      ولی در این مورد بهتره مشاوره حضوری و دو نفره ای رو انجام بدید
      مسلما تفاوت سنی که در برخی مواقع حالت «شکاف سنی» به خود می گیرد برای زوجینی که بیش از یک دهه با یکدیگر فاصله سنی دارند مخاطرات زیادی را به همراه دارد. پختگی زیاد یکی از طرفین در مقابل ناپختگی و بی تجربگی های طرف مقابل، مهم ترین عاملی است که کفه ترازوی ارتباط را در بیشتر ابعاد زندگی زناشویی نامتوازن می سازد.

      ترس از دست دادن همسر، وابستگی به او، احساس برتری و کامل بودن، موظف دانستن خود واحساس مسئولیت نسبت به کنترل رفتارهای فرد کوچک تر، زیر سوال بردن تعدادی از رفتارهای او، کهولت سن و زوال جسمی و … همه و همه از جمله نگرانی هایی است که در این نوع روابط گریبان گیر همسر «مسن تر» می شود.

      فرد «کوچک تر» نیز با نگرانی هایی نظیر دلزدگی و سردشدن نسبت به رابطه زناشویی، احساس بی حوصلگی و تمایل به انزوا، احساس خجالت زدگی از حضور در جمع و معرفی همسر به دوستان و آشنایان، حس پشیمانی و …، دست و پنجه نرم می کند….
      ***
      با درنظرگرفتن این موضوع در ادامه راهکارهایی برای زوجین که مرد اختلاف سنی زیادی با همسرش دارد، ارائه می شود:

      ۱ – مراقب باشید به همسری کنترل گر تبدیل نشوید: از آنجا که تفاوت سنی میان زوجین خصوصا زمانی که مرد بزرگ تر است و دختر هم در سنین بسیار پایین به سر می برد می تواند زمینه ناهمسانی در اندیشه و افکار فردی و اجتماعی را میان همسران فراهم آورد، این احتمال وجود دارد که چنین ازدواج هایی در دام ارتباط والد – کودکی بیفتد در این دسته از ازدواج ها فرد کوچک تر هنوز در دوران نوجوانی به سر می برد و فرد بزرگتر مرحله جوانی خود را سپری می کند، با تجربه تر است و خود را در قبال ناپختگی ها، ناآگاهی ها و خودسری های فرد کوچک تر مسئول می داند؛ مسئولیتی از جنس مسئولیت پدرانه.

      در واقع بسیاری از افراد بزرگ تر در ازدواج های بافاصله سنی زیاد معتقدند مسئولیت «تربیت» همسر نوجوان شان به عهده آنها واگذار شده است در نتیجه ممکن است ناخواسته در مقام یک والد شروع به سخت گیری و کنترل خارج از عرف همسر نوجوان شان کنند.

      ۲ – در کنارش باشید نه در مقابلش: مسلما در ازدواج هایی با شکاف سنی بالا خصوصا زمانی که زوجین کم سن و سال هستند، فرد کوچک تر ممکن است به تفریحات، سرگرمی ها و رفتارهایی علاقه مند باشد که شاد و پرهیجان است اما از نگاه فرد بزرگ تر چندان پسندیده و مقتضی مقام و شان فرد متاهل نیست.

      در چنین ازدواج هایی حتی ممکن است «خنده های کودکانه» همسر زمینه ایجاد ناراحتی و کج خلقی زوج بزرگ تر را فراهم کند! حال چنانچه فرد بزرگ تر همسرش را به گونه ای «منطقی» همراهی نکند بلکه مشغول سرزنش کردن و ایرادگیری از رفتارهای ناپخته او باشد و نحوه برخورد همسرش را مایه شرمساری و خجالت خود ببیند و یا کلا تصمیم بگیرد او را به حال خود بگذارد و در هیچ کدام از علایق همسرش مشارکت نکند، رفته رفته دلسردی و پشیمانی بر زندگی هر دو طرف سایه می گستراند و آن ها را به سمت فاصله گرفتن از یکدیگر و پناه بردن به عالم تنهایی یا جایگزین کردن جمع دوستان و اقوام به جای همسر سوق می دهد.

      ۳ – با خطاهای همسرتان منطقی برخورد کنید: بسیاری از خانم هایی که در سنین پایین و در اوج نوجوانی زندگی مشترک را آغاز کرده اند ممکن است بعد از گذشت سال ها از زندگی شان به دنبال شکوفایی استعدادهایشان باشند.

      در چنین شرایطی مرد ممکن است شاهد آزمون و خطاهای زن برای به دست آوردن شغل، جایگاه اجتماعی، حل مشکلات شخصی و ارتباطی اش باشد. در واقع فرد کوچک تر با حرکت به سمت سنین رشد و پختگی، رفتارهایی را نشان می دهد که در واقع مقتضی سن اوست و بخشی از فرآیند طبیعی رشد محسوب می شود.

      در چنین شرایطی شوهر (همسر بزرگ تر) که تاکنون همسرش را فردی صرفاً «تابع» می شناخته، ممکن است با ایجاد چنین تغییراتی به اشتباه بیندیشد که او مشغول سرکشی و طغیان است و باید در مقابل چنین تغییراتی ایستادگی کرد. در شرایط مذکور چنانچه زوجین از قدرت گفت وگوی منطقی و انعطاف بر سر تغییرات به وجود آمده برخوردار نباشند دیر یا زود شاهد جدایی عاطفی و روحی از یکدیگر خواهند بود.

    • ناشناس , جولای 10, 2015 @ 1:16 ب.ظ

      دوست عزیز بست سال تفاوت سنی وحشتناکه.پدرتون چند سالشونه؟

  • سایه , می 23, 2015 @ 10:00 ق.ظ

    سلام.خسته نباشید.من دوباره سوال دارم.ما قرار گذاشتیم قبل رمضان بریم سرزندگی بدون مراسم خاصی.همسرم از یه ماه پیش همش میگه امروز میام فردا میام خلاصه هی امروز و فردا میکنه منم چندروز پیش عصبانی شدم و گفتم چرا لفتش میدی؟که اون عصبانی شد و گفت تا زمانیکه اونو تو دیر اومدن مقصر بدونم باهام حرف نمیزنه.از اون روز که ۶ روز میگذره اصلا حرف نزده و جواب تلفنامو نمیده.از طرفی من چون خیلی تحت فشارم و بارها این موضوع رو بهش گفتم حق رو به ایشون نمیدم و نمیخوام معذرتخواهی کنم.لطفا راهنماییم کنید که آیا رفتار شوهرم به چه معناست.ممنونم.

    • Anonymous , می 24, 2015 @ 4:30 ب.ظ

      رفتار شوهرتون یه نوع فرار به جلو محسوب میشه که جلوی اعتراض شمارو بگیره … بهتره در این مورد با شوهرتون روشن و صریح صحبت کنید
      واقعیتی که هست اینه که تمام این مشکلات از روی مسایل مالی و اقتصادی ناشی میشه …
      و مردان در این مورد شدیدا” تحت تاثیر قرار دارن و اگر مشکل مالی و اقتصادی داشته باشن روی اخلاق و رفتارشون شدیدا” اثرگذاره
      با هم صحبت کنید و ازش بخوایت در این مدت همراه هم باشید چون این روزها همراه با استرسه و باید بتونید همدیگرو درک کنید
      وگرنه رفتار ایشون تفسیر خاصی نداره

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *