مرکز مشاوره

مرکز مشاوره زندگی

مرکز مشاوره زندگی

تمام تلاش ها وفعالیت های هرفردی دردوران عمرخود، تمامی توانی که برای حل مشکلات خود میگذارد مرکز مشاوره زندگی جدید را فراهم می کند

همچنین تمامی کمک هایی که یک دوست، فامیل و یک مشاور خوب به یک فرد میکند

همه و همه برای داشتن یک زندگی خوب و موفق است.

درواقع همه ما خواهان یک زندگی سالم و شاداب هستیم که به دوراز مشکلات بتوان به نوعی از آن لذت برد.

  • آیا تنها هستید و از تنهایی زیاد افسرده شده اید؟
  • در مرحله حساسی از زندگی هستید و نیاز به راهنمایی یک متخصص دارید؟
  • مشکلات زیادی در زندگی شما رخ داده است؟
  • ترس از آینده ای مبهم دارید؟
  • به دنبال راهکارهایی برای حل مشکلات خود هستید؟
  • با همسرتان اختلاف دارید و کودکانتان را نمی توانید کنترل کنید؟
  • در مورد ازدواج با فرد مورد نظرتان شک دارید؟

شماره های تماس 01

تلاش برای بهبود زندگی

بنابراین هدف هر فرد در زندگی رسیدن به آرامش و لذت از آن است پس در این راه ودر مقابله بامشکلات موجود نیاز به کمک داشته و نمیتوان ازاهمیت این موضوع چشم پوشی کرد. به خصوص اگر این موضوع در شروع یک زندگی بوده و سختی ها چندین برابر باشد.

مرکز مشاوره ازدواج با استفاده از بهترین و مجربترین مشاوران خود بخشی با نام مرکز مشاوره زندگی را راه اندازی کرده است.

در مراکز مشاوره زندگی خوب را به شما آموزش داده و  شما میتوانید با استفاده از راهنمایی های تخصصی موفقیت در زندگی فردی، اجتماعی و زناشویی را تجربه کنید.

البته همچنین برنامه های مدون بهترین مشاور زندگی برای زندگی خود برنامه ریزی کرده وبایک روش اصولی وعلمی، زندگی خود را به سوی موفقیت سوق داده و شادابی را درآن تجربه کنید.

بنابراین مشاوران ما در مرکز مشاوره زندگی خوبی را برای شما آرزومنده بوده و  آماده کمک به شما هستند.

در سایت “مرکز مشاوره” میتوانید سوالات خود را مطرح کرده و در صورت تمایل نیز با مراکز برتر مشاوره ایران تماس گرفته و به صورت آنلاین، تلفنی و حضوری راهنمایی تخصصی دریافت کنید.

منبع: com.مرکزمشاوره


صفحه اصلی سایت مرکز مشاوره

administrator

مقالات مرتبط

310 نظرات

  • mm , می 16, 2015 @ 7:44 ق.ظ

    باسلام من دختری متولددی ماه هستم وهمسرم هم متولد شهریورماه شوهرم الکی با من قهرمیکردازهفته شروع شدتا به چندماه الانم قراره جداشیم توافقی اون میگ محبتم نسبت بهش کمه ایا جداس شیم بهتره چطور میتونم ازطلاق منصرفش کنم

    • Anonymous , می 16, 2015 @ 6:43 ب.ظ

      خب آقایون در قهر کردن به نوعی آرامش دارن پس به همین خاطر در قهر کردن ها اقایون حس بهتری دارن و این برعکس رفتار خانم هاست به همین دلیل آقایون در این رفتارها دیرتر پا به راه آشتی میذارن …در مورد خودتون هم بهتره اول مشاوره روانشناسی کنید و با هم صحبت کنید و به نتیجه کلی برسید اگر تصمیمتون برای جدایی قطعی بود اونوقت میتونید اقدام کنید
      در این بررسی بدون هیچ تعصبی در مورد رفتارخودتون و شوهرتون صحبت کنید شاید بتونید ریشه این اختلاف رو با مشاوره پیدا کنید و زندگی خودتون رو نجات بدید … در این رابطه میتونید از وساطت بزرگان فامیل که قابل اعتماد هستند هم استفاده کنید

      • mm , می 17, 2015 @ 11:47 ق.ظ

        باسلام خدمت شمامن باشوهرم که حرف میزنم میگ من نمیتونم بیام خونتون دنبالت چون نه زنمو زدم نه سش داد کشیدم فقط چندماه قهر کردم دلیلی هم ندارم که بخوام منت خانوادتو بکشم بیا باهم زندگی بکنیم امافکر اینکه من بیام ومنت شونوبکشم از سرت بیرون کن خیلی میترسم نه میتونم باهاش زندگی کنم ازطرفی هم میترسم طلاق بگیرم چون از ایندم خبری ندارم

        • Anonymous , می 17, 2015 @ 11:50 ب.ظ

          دوست عزیز پس باید بیشتر فکر کنید و با مشورت کردن با خانواده و مشاوری مجرب به قطعیت در تصمیم گیری برسید … به هر حال شما با تجربه ای که دارید میدونید که ایشون اهل زندگی هستند یا خیر ؟
          باید در مورد خودتون و رفتارتون هم فکر کنید چون ممکنه رفتار شما هم در این اتفاقات تاثیرگذار بوده باشه
          پس تمام جوانب رو در نظر بگیرید و بعد تصمیم گیری کنید

  • mm , می 19, 2015 @ 6:09 ب.ظ

    باسلام من با صحبتی که با مادر شوهرم داشتماون میگه ازنظرش فرقی نمیکنه که باشوهرم اشتی کنم یا نه وبا توجه به اینکه ما بزرگتری نداریم که بیاد اشتی مون بده خانواده شوهرم میگن توباید بیای خونه ما به نظرشما من چیکار کنم مادر شوهرم میگه از لحاظ مافرقی نمیکنه که بیای اشتی کنی یانهباتوجه به اینکه خانواده من دوست دارن از هم جدا شیم…با تشکر

    • Anonymous , می 20, 2015 @ 9:57 ب.ظ

      خب دوست عزیز شما که تمایلی به جدایی نداشتید پس میتونید با همسرتون تماس بگیرید و در محلی بیرون از خانه قرار بذارید … حرفهای خودتون رو بزنید و به توافق برسید و دوباره شروع کنید
      برای جدا شدن همیشه فرصت دارید ما در این سایت فقط نوشته های شمارو میبینیم و از باطن زندگی شما خبر نداریم که خانواده شما اصرار به جدایی دارن … پس همه جوانب رو در نظر بگیرید

  • نيلوفر , می 21, 2015 @ 4:44 ب.ظ

    با سلام ،
    من ساکن دوسلدورف هستم آیا مرکز مشاوره فارسی زبان در دوسلدورف میتونین به من معرفی کنید؟
    با تشکر

  • م.ن , ژوئن 9, 2015 @ 4:11 ب.ظ

    با سلام .من یه زن خانه دارم وضع مالی شوهرم اصلا خوب نیست یه بچه سه ساله هم دارم.شوهرمو خیلی دوس دارم اونم منو خیلی دوس داره اما بخاطر نداری و ییپولی میخوام ازش جدا شم شش سال با بدبختی زندگی کردم دیگه نمیتونم .به خانوادمم چیزی نگفتم اخه وضع مالی خانوادم خوبه و من با اصرار خودم با ایشون ازدواج کردم نمیدونم چیکار باید بکنم اما دیگه نمیتونم زندگی کنم

    • Anonymous , ژوئن 10, 2015 @ 5:04 ب.ظ

      دوست عزیز ازدواج و زندگی وسایلی نیاز داره که برای تهیه کردنش پول نیازه … بهتره در این مورد با خانواده خودتون صحبت کنید کسی خبر نداره که اتفاقی خواهد افتاد شاید کمکتون کردن و تونستید زندگی خودتون رو نجات بدید ..پس توکل به خدا کنید و تا قبل از انتخاب راه جدایی و طلاق تلاشتون رو برای نجات زندگیتون بکنید

  • سحر , ژوئن 10, 2015 @ 7:42 ب.ظ

    با سلام پدرو مادر من مشلات زیادی دارن که از ابتدای کودکی من این مشکلات بوده مادر من زن زحمت کشو دلسوزیه اما پدرم روحیه برعکس مادرمو داره از اوایل بچگیم پدرم اگه از بیرون ناراحت بود وبدون اینکه مادرم مقصر کاری باشد که خودش نمیداند مورد کتک های بی شرمانه پدرم قرار میگرفت خب اون زمان منو برادرم که سه سال ازمن کوچک تره موضوع رو نمی فهمیدیم ومن داداش کو چیکمو بقل میکردم و گوشه اتاقم از جیغ و فریاد های مادرم گریه میکردیم و همیشه یادمه توی این ۱۸ سال زندگیم مادرم همیشه میگفت درست میشه و ماهارو بغل میکرد اما اشکاش رو موهام میچکیدو من باور داشتم که همه دروغه الانم که ما بزرگ شدیم این لطف پدر شامل ما هم میشود من هفته پیش طوری از پدرم کتک خوردم که سه روز مدرسه نرفتم پدرم انقدر منو زد بخاطر اینکه تابلو های نقاشیمو تو اتاقم رو دیوار میزنم ۸ سالم بود که با برادرم دعوام شد پدرم منو انداخت تو حمامو انقدر زدمنو من جیغ زدم که چرا منو میزنی از جیغ من بیشتر عصبانی شدو شیر سرد حمامو باز کردو تند تند زد زیر گوشم اومدم فرار کنم دستم گرفت به پریزو برق منو گرفت اینا تعریف کردنش واسم راحت نیست به خدا قسم اشک امونم نمیده ولی چکار میش کرد واسه منم اینجوری شده دیگه از این جور خاطره های کابوسی زیاد هست که قادر به نوشتن همشوون نیستم مادر من قهر کرده رفته خونه پدر بزرگم پدربزرگمم به خاطر اینکه بابام خیلی راحتش نباشه به ما گفت بمونیم ولی دوری مامانم داره منو دیوونه میکنه حرف تو خونه ی ما حرف بابامه حرفی که بابامو ناراحت کنه حرف احمقانست مادرم درخواست طلاق داده من ازش خواهش کردم بمن فرصت بده تا با شما مشورت کنم خواهش میکنم مارو از مخمصه بابام نجات بدین

    • Anonymous , ژوئن 11, 2015 @ 3:23 ب.ظ

      دوست عزیز در این دنیا برای هر دردی درمانی قرار داده شد الا اخلاق بد که درد بی درمانه …
      اینکه فکر کنید میتونید روی رفتار پدرتون اثرگذار باشید اشتباه میکنید و مادرتون دیگه تحمل این سختی رو نداره
      اگر در دادگاه بتونید دست بزن داشتن و کتک کاریشو اثبات کنید شرایط برای شما بهتر میشه
      که در این مورد پزشکی قانونی برگه معاینه صادر خواهد کرد
      ولی برای ادامه این زندگی باید روش صبر و گذشت و فداکاری رو در پیش گرفت که هر کسی نمیتونهاز پسش بربیاد
      در این مورد میتونید با این شماره مشاوره تلفنی/تخصصی داشته باشید
      ۰۲۱-۲۲۳۵۴۲۸۲

      ۰۲۱-۸۸۴۲۲۴۹۵

  • فرناز , ژوئن 22, 2015 @ 1:37 ب.ظ

    سلام من چندین ماهه باشوهرم قهرم وخونه پدرم هستم هیچکدام اقدام به طلاق نکردیم ولی مقداری ازمهربه ام روداده وبقیه اش روقسطی میده من ازاین وضعیت واقعاناراحتم دوس دارم آشتی کنیم ومهریه ای که به من داده روحتی برمیگردونم ولی نمیدونم چیکارکنم

    • Anonymous , ژوئن 22, 2015 @ 2:22 ب.ظ

      پس در این مورد با وساطت بزرگان فامیل در این مورد با خودش و خانواده اش صحبت کنید
      شاید کدورت ها از بین رفت و تونستید از این مشکل رها بشید
      پس توکل بخدا کنید چون اگر خواستش بر این اساس استوار شده باشه این اتفاق خوب خواهد افتاد

  • علي , ژوئن 24, 2015 @ 9:19 ق.ظ

    با سلام
    من مردی هستم حدود۴۰ساله ، اوایل زندگیم بدلیل پایین بودن سن خودم وهمسرم، دچار اشتباهاتی شدم مثلا” دربحث هایی که صورت میگرفت طرف خانواده ام بودم تاهمسرم ،بحث های زیاد ومتاسفانه درگیری فیزیکی با همسرم، رفته رفته که وضعیت مالی ورفاه زندگیم بهتر شدونیز سنم بالاتر رفت ، سعی کردم از نظر اخلاقی بهتر بشوم وتوانم را در جهت شنیدن صحبت های همسرم بیشتر کنم و… از نظر تحصیلی همسر من دیپلمه است وبرای اینکه بتواند در مقابل دیگران اعتماد به نفسش بالابرود دوره های مربی گری شنا ، رانندگی و…با تشویق خودم فرستادم ودر حال حاضر نیز بااینکه نیازی به در امد ایشان ندارم ولی کارمیکند ومن هم برای اینکه مشغول باشد حرفی نمیزنم ، یکی دو سالی است که ایشان هر موقع اشتباهی از خانواده ام سر میزند بسیار عصبانی شده وانگار که بخواهد انتقام گذشته را بگیرد شروع میکند فضای خانواده را متشنج کردن ومن به خاطر جبران گذشته ام با ایشان همدردی میکردم ،در حال حاضر به جایی رسیده که این موضوع همیشگی شده واعصاب وروان مرا بهم ریخته اینقدر بهم فشار می آید که خودم را سرزنش میکنم وحتی گریه میکنم آیا دارم کفاره اشتباهات گذشته را میدهم ؟ نمیدانم ،درضمن همسرم دخترخاله من است وقبل از شروع زندگی در دوران عقد اختلافات زیاد دو خانواده تاثیر بدی روی روح وروان همسرم گذاشته و حالا که سنش بالاتر رفته به نوعی میخواهد انتقام بگیرد .میدانم بایستی کمک کنم ، با آرامش ساعتها صحبت میکنم ولی درانتها به بن بست میرسم حتی پیشنهاد دام که برویم پیش بزرگتر که هر دو قبول داریم نمیپذیرد . لطفا” راهنمایی بفرمایید.در صورت امکان پاسخ بنده رابه ایمیلم ارسال فرمایید.

    • Anonymous , ژوئن 24, 2015 @ 2:39 ب.ظ

      دوست عزیز بهترین توصیه صحبت با همسرتون و مراجعه حضوری به مشاوری مجرب برای بررسی این مشکل هست …
      در این صحبت میتونید متوجه بشید آیا هدف انتقام و داشتن تنفره یا اینکه از نظر روحی خسته شده
      در این صورت بهتره برنامه سفری رو برای آرامش اعصابتون تدارک ببینید
      ولی مشاوره حضوری و دو نفره میتونه ریشه این پرخاشگری رو پیدا کنه
      در این مورد میتونید با این شماره مشاوره تلفنی/تخصصی داشته باشید
      ۰۲۱-۲۲۳۵۴۲۸۲
      ۰۲۱-۸۸۴۷۲۸۶۴

  • سما , ژوئن 25, 2015 @ 7:54 ق.ظ

    سلام من یک پسر فلج مغزی دارم حدود دوساله .پسرم به خاطر اشتباه یک ماما به این حال در آمده و شوهرم خودش را مقصر این وضعمیدونه و خیلی افسرده هست من چطور میتونم بهش کمک کنم من خودمم به خاطر این شرایط روحیه ام رو باختم.لطفا راهنمایی کنید .تشکر

    • Anonymous , ژوئن 26, 2015 @ 9:44 ب.ظ

      دوست عزیز شرایط شما رو شاید کسی نتونه به طور واقع درک کنه ولی اتفاقاتی در زندگی میفته که خارج از دست ماست و کسی حکمت اونو نمیدونه … کسی از امتحانات الهی سر درنمیاره و باید در این مواقع به خدا توکل کنید … وقتی نمیتونید کاری در این مورد بکنید پس باید واقعیت رو بپذیرید … شما به زنان و مردانی نگاه کنید که سالهای عمرشون رو با ناتوانی همدیگه و حتی فرزندانشون میگذرونن و احساس ناراحتی هم در چهرشون دیده نمیشه چون میدونن این دنیا محل عبور هست و ما ادمها باید در عبور از کوره داغ تجربه و قضا و قدر به زندگی جاوید برسیم …
      دوست عزیز به درگاه خداوند توکل و توسل کنید اگر مصلحت باشه خودش به فرزندتون شفا عنایت خواهد کرد … پس ناراحتی رو کنار بذارید و طوری زندگی کنید که خداوند به داشتن چنین بندگانی خوشحال و خشنود باشه

  • Anonymous , ژوئن 26, 2015 @ 9:25 ب.ظ

    دوست عزیز شما به خاطر شرایطی که دارید کمی دچار سردرگمی شدید ولی باید بدونید چنین مشکلی رو بسیاری از خانواده هم دارن پس شما در وهله نخست باید شاکر خداوند باشید چون تنی سالم و خانواده ای خوب دارید که میتونید در کنارشون احساس ارامش کنید … در ضمن نباید ارامش خودتون رو با پیشگویی کردن های منفی از دست بدید چون کسی از فردای خودش باخبر نیست … در ادامه شمارو بر حذر میدارم از بدخواهی کردن برای بندگان خدا که تاثیر منفی بر روی زندگی شما داره …
    ولی در مورد خودتون شما نباید برای ادامه تحصیل مهدکودک رو بهانه کنید چون بسیاری از کودکان در چنین شرایطی قرار دارن و تربیت درستی رو هم دارن پس برای دلتنگی خودتون این مورد رو بهانه کارتون قرار ندید کمی واقعیت رو ببینید و توکل به خدا کنید

  • حسین , ژوئن 27, 2015 @ 12:16 ق.ظ

    سلام همسر من زن بسیار فهمیده و بساز و مهربانی هست ولی به خاطر شرایط زندگیمون که حدود چهار سال نامزد بودیم و خانواده ها به ما بسیار سخت گرفتن همسرم بعد از ازدواج دچار افسردگی و اضطراب شدید شد . تا آنجایی که روانپزشک براشون روزی پنج تا قرص تجویز کرد .الان شکر بعد از سه سال بهتر شد ولی بعد از بارداری و الان که یه بچه یک سالهداریم دوباره خانوم دچار افسردگی هست و هنوز افسردگی بعد از زایمان بر طرف نشده با وجود اینکه یک سال از زایمان گذشته .به نظر شما دوباره همسرم را به روانپزشک ببرم؟

    • Anonymous , ژوئن 27, 2015 @ 1:46 ق.ظ

      دوست عزیز یکی از مواد غذایی که تاثیر خوبی در کاهش افسردگی بارداری داره مصرف امگا ۳ هست
      میزان امگا- ۳ و واکنش شیمیایی که منجر به تولید سروتونین در مغز می شود ارتباط وجود دارد. سروتونین ماده ای است که در تنظیم خلق و خو نقش دارد.
      از آن جایی که امگا- ۳ از مادر به جنین و همچنین از طریق شیر به نوزاد منتقل می شود، میزان این اسید چرب در دوران بارداری و حداقل ۶ هفته پس از زایمان به شدت کاهش می یابد. مشکل دیگر این است که اغلب افراد از جمله زنان باردار و شیرده به میزان کافی امگا- ۳ دریافت نمی کنند.
      بنابراین یکی از راه های پیشگیری و کنترل افسردگی پس از زایمان این است که به مادران توصیه کنیم در دوران بارداری و شیردهی به میزان کافی از اسیدهای چرب امگا- ۳ استفاده کنند.
      ماهی ها به ویژه ماهی های چرب مانند سالمون، ساردین و قزل آلا، گردو، دانه کتان و شاهدانه از منابع خوب اسیدهای چرب امگا- ۳ به شمار می روند…
      و بهتره با روانشناسی هم در این مورد مشورت کنید تا با رفتاردرمانی هم بتونه تاثیر مضاعفی در کنار دارودرمانی داشته باشه
      در این مورد میتونید با این شماره مشاوره تلفنی/تخصصی داشته باشید
      ۰۲۱-۲۲۳۵۴۲۸۲

      ۰۲۱-۸۸۴۲۲۴۹۵

  • فاطمه س , ژوئن 27, 2015 @ 2:12 ق.ظ

    سلام من تازه ۱۰ ماهه بچه دار شدم و از زمان باداری با شوهرم رابطه نداشتم. الان احساس میکنم رابطه مون سرد شده و به من اهمیتی نمیده. نگران هستم که نکنه خیانت کرده باشه. چطور باید این قضیه رو بفهمم؟

    • Anonymous , ژوئن 27, 2015 @ 12:19 ب.ظ

      دوست عزیز شاید سردی و دوری کردن شما عامل چنین رفتاری در شوهرتون شده باشه ولی الزاما” نباید ایشون به شما خیانت کرده باشه
      بهتره روابط خودتون رو به روال قبل برگردونید تا شرایط عادی بشه و گرنه شک و تردید در زندگی بسیار ساده است و اینو بدونید مردان در ارضاء کردنشون مشکلی ندارن

  • سعید , ژوئن 27, 2015 @ 3:48 ب.ظ

    سلام.
    من یک پسر ۳۱ ساله مجردم. احساس میکنم استقلال چندانی ندارنپم. معیارهای انتخاب همسرم را نمیتوانم پیدا کنم!

    • Anonymous , ژوئن 28, 2015 @ 10:16 ق.ظ

      دوست عزیز همیشه این سوال با افراد بوده که با چه کسی ازدواج کنیم ؟‌ چگونه همسرآینده امان را بشناسیم؟ چه شرایطی برای همسر در نظر بگیریم ؟ در چه سنی باید ازدواج کرد؟ چه شرایطی باید داشته باشیم تا ازدواج کنیم ؟
      و هزاران سئوال از این دست را هر روزه جوانان در ذهن خود مرور می کنند و به دنبال جواب هستند. در این یادداشت و چندین یادداشت بعدی ، سعی ما بر این است که به این مهم بپردازیم و سئوالاتی که مبتلا به عموم هست را از منظر روانشناسی کاربردی پاسخ دهیم.
      در مورد ازدواج باید بگوئیم که : این رابطه تنها به منظور ارضای تمایلات آنی نیست . بلکه زندگی آینده و خوشبختی زن و مرد و کودکان آنها بر اساس این پیوند قرار گرفته است و چنانکه در بحث تربیت کودک نیز شرح دادیم یکی از علل عمده اختلالات روانی در کودکان ، گسسته شدن رابطه خانواده و یا اختلافات خانوادگی است.
      ازدواج موفق بستگی به عوامل مختلفی دارد که خیلی از آنها را باید در دوران نامزدی ( قبل از ازدواج ) ارزیابی کرد. عوامل دیگری نیز در موفقیت زندگی زناشویی موثر است که می توان آنها را بعد از ازدواج شناخت.
      در ازدواج ، سازش دائمی و از خودگذشتگی فراوان لازم است ، ولی اگر زن و مرد قبل از ازدواج با یکدیگر توافق بیشتری داشته باشند ، امکان سازش بعدی بیشتر خواهد بود.
      مهمترین عوامل توافق در ازدواج عبارتند از
      ۱) رشد عاطفی و فکری
      ۲) تشابه علایق و طرز تفکر
      ۳) تشابه مذهبی ( مسائل عینی مذهبی مد نظر است نه کلیات )
      ۴) تشابه تحصیلی و طبقاتی
      ۵) تشابه علاقه به زندگی و سرعت عمل در کارها
      ۶) رابطه با خانواده زن و شوهر
      مهمترین عامل موفقیت در زندگی زناشویی ، رشد عاطفی و فکری است. البته واضح است که درجه رشد عاطفی و فکری تنها بستگی به سن ندارد ، بلکه سن روانی ، اجتماعی و عاطفی و سن جسمانی همه از عوامل موثر روشنفکری است. اگر این عوامل فراهم باشد ، بهترین سن برای ازدواج ۲۵ سالگی برای مرد و ۲۲ سالگی برای زن است.
      در این سن یک فرد عادی به اندازه کافی رشد و ثبات فکری و عاطفی دارد و امکان تغییر ناگهانی در رفتار او کم است ، اگر چه در این سن عادات مختلف در فرد به صورت محکمی در آمده ، ولی هنوز قابلیت تطبیق و سازش در او موجود است. البته باید اضافه کرد که این سن را تنها از لحاظ کلی انتخاب کردیم ، بدین معنی که خیلی ازدواجهای مقرون به خوشبختی وجود دارد که زن و مرد در موقع ازدواج بسیار مسن تر یا جوان تر از سن مذکور بوده اند.
      رشد جسمانی نیز عامل مهمی در آمادگی برای ازدواج است. اگر چه در اجتماع کنونی ما ازدواج معمولا بعد از بلوغ صورت می گیرد ،‌ معهذا باید گفت که روان شناسان ، زناشویی کودکان تازه بالغ را که آمادگی وارد شدن به زندگی پر مسئولیت زناشویی را ندارد ، صلاح نمی بینند.
      مسئله دیگری که از لحاظ بهداشت روانی قابل ملاحظه است اینکه آیا در ازدواج اختلاف هوش و معلومات سبب بروز اختلافات زناشویی خواهد شد یا خیر ؟ تحقیقاتی که در این زمینه موجود است نشان می دهد که مردان تمایل دارند که با زنان کم هوش تر از خود ازدواج کنند و اغلب زنهای خیلی با هوش مجرد می مانند. از لحاظ خوشبختی زناشویی ، صلاح است که مرد از لحاظ هوش ، کمی برتر از زن باشد ، زیرا محیط ما چنین اقتضاء می کند. ولی تفاوت زیادی در این مورد نباید وجود داشته باشد‌ ، زیرا در غیر این صورت علایق و طرز تفکر آنان با یکدیگر توافق نخواهد داشت. البته امکان دارد ازدواج موفقیت آمیزی که در آن زن با هوش و فعالی شریک است ، وجود داشته باشد ، ولی خطرات ناشی از آن زیاد است . در واقع هوش یک معیاری است که علایق و طرز تفکر خاصی را تولید می کند و درصورت اختلاف هوشی زیاد انطباق و توافق طرفین به شدت کاهش می یابد.
      رشد اجتماعی رابطه نزدیکی با رشد عاطفی و فکری دارد ، زیرا شخصی که از لحاظ اجتماعی رشد کرده است ، روابط اجتماعی را بهتر درک می کند . او می داند چگونه با دیگران ، به خصوص خانواده و همکارانش سازش کند . او درک می کند که انتظارات اجتماع از او چیست و تا اندازه زیادی قادر است خود را با این توقعات تطبیق دهد. همچنین او آماده قبول مسئولیت است و نسبت به محدودیتهای خود آگاهی دارد.
      یکی از مهمترین عوامل رشد ، مقدار و چگونگی رشد عاطفی است . مثلا شخص ممکن است سی یا چهل سال عمر کرده باشد ، ولی از لحاظ رشد عاطفی عقب مانده محسوب شود . چنین شخصی قدرت کنترل احساسات و عواطف خود را ندارد و در نتیجه زندگی زناشویی او مختل می شود.
      شخصی که رشد عاطفی کرده است ، در مورد همسر و فرزند و دوستان و مشکلات زندگی نظریه واقع بینانه ای دارد. او دارای فلسفه زندگی معینی است که بر اساس آن می تواند از بحرانهای دایمی زندگی جلوگیری کند . او به پیشرفت های فعلی خود متکی است و زیاد به گذشته خود ، هر چند هم با شکوه بوده باشد ، اتکا ندارد. در ضمن به مطالبی از قبیل امور ،‌ عشق ، ازدواج و تربیت کودک با روشنفکری می نگرد.

      • سعید , ژوئن 30, 2015 @ 4:13 ب.ظ

        سلام مجدد.
        من جدیدا احساس میکنم ریشه این مشکل من در ترس است. ترسی که احتمالا در دوران کودکی، نوجوانی و یا شاید بزرگسالی در وجودم نفوذ کرده است.
        در واقع ترس باعث شده مساله ازدواج را با ترس نگاه کنم و به همین خاطر با فرار از آن معیارهایم را مرور نکنم.
        به نظر شما چطور میتوان این مشکل را حل نمود؟

        • Anonymous , جولای 2, 2015 @ 1:54 ق.ظ

          اگر ترس شما دریشه در گذشته داره نیاز به مشاوره حضوری دارید … ولی اکثر این مشکلات به امور اقتصادی برمیگرده و فرد رو از پذیرش مسئولیت دور میکنه …
          در این مورد میتونید با این شماره مشاوره تلفنی/تخصصی داشته باشید
          ۰۲۱-۲۲۳۵۴۲۸۲
          ۰۲۱-۸۸۴۷۲۸۶۴

  • فرناز , ژوئن 28, 2015 @ 10:03 ب.ظ

    آیاشوهرم منومیبخشه چون مقداری ازمهریه ام روداده چگونه دراین میان بابزرگترهااین جریان یادرمیان بذارم خیلی بی تجربه ام

    • Anonymous , ژوئن 29, 2015 @ 12:38 ق.ظ

      دوست عزیز در این مورد نظر شوهرتون مهمه که تا چقدر کینه این کارو به دل گرفته باشه که معمولا” بسیار زیاده
      به همین خاطر شما باید درخواست خودتون رو یا مستقیم به شوهرتون بگید و یا اینکه از طریق خانواده با بزرگترهای فامیل صحبت کنید تا بتونن در این مورد وساطت کنن

  • محدثه , جولای 3, 2015 @ 1:02 ب.ظ

    سلام , من دو ساله عقد کردم و چهار ماهه ازدواج کردم , شوهرم مرد خوب و سر ب راه و مومنی هست . ولی مشکلی داره ک باعث شده من ازش سرد بشم و کم کم ازش بدم بیاد اونم بیخیالی و حواسپرتی . همیشه همه چیز رو جا میزاره و گم میکنه . همه روزای خوب یادش میره . امروزم گوشیشو گم کرد . طوری ک من با لباس عروس دوساعت پشت در موندم تا کلیدساز بیاره چون کلیدو تو خونه جا گذاشته بود . طوری شده ک همه خانوادم و اشنایان دیگه مسخرش میکنن و ب من سرکوفت کاراشو میزنن . خیلی خسته شدم چون اصلا ب منم توجه نداره از سر کار میاد میخوایه یا تلویزیون میبینه , با من حرف نمیزنه و خیلی ساکت هست . من ساکن رشتم لطفا اگه نیاز ب مشاوره حضوری ادرس و شماره رشت و بدید ممنون

    و بیخیالی های شوهرم ب نظرم تقصیر مادرش هست چون خیلی مورد توجه مامانش هست و همیشه کارهای شخصیشم اون انجام میده و زیاد از حد مهربون . من و شوهرم جفتمون لیسانسیم ولی شوهرم کارخوبی نداره و ویزیتوری میکنه میدونم ک ارامش فکری هم نداره . خلاصه سست بودنو شل بودن و حواس پرتیش شده سوژه خونوادم . لطفا راهنماییم کنین

    • Anonymous , جولای 5, 2015 @ 12:55 ق.ظ

      دوست عزیز باید بدونید که این مشکل میتونه دلایل زیادی داشته باشه
      یکی جنبه بیماری و یکی جنبه غیر بیماری و کم توجهی …

      در بعد بیماری کوچک شدن مغز، بخش‌هایی از آن که مسوول برخی اعمال در انسان است، تحلیل رفته و به مرور از بین می‌روند. همین مسأله رفته‌رفته باعث ایجاد برخی مشکلات از قبیل بروز آلزایمر و زوال عقل شده و افراد سالمند و اطرافیان آن‌ها را با دردسرهای زیادی مواجه می‌کند.

      اثرات ناشی از تحلیل رفتن بافت مغز به طور کلی تمام جوانب زندگی فرد را در بر گرفته و تفکر، احساسات و اعمال او را فرا می‌گیرد. فرد دچار کاهش حافظه شده و به مرور وقایعی را که برایش اتفاق افتاده است، فراموش می‌کند. این مسأله حتی می‌تواند اسم یا نشانی یک فرد را هم شامل شود. فرد ممکن است حالات و احساسات فردی خود را از دست داده و هرچه بیماری پیشرفت کند، با اطرافیان خود بیگانگی بیشتری احساس می‌کند و در اتخاذ تصمیم و نحوه تفکر خود دچار مشکل می‌شود.

      و اما کم توجهی…

      برخی پزشکان معتقدند حواس پرتی در بیشتر موارد مربوط به کم توجهی است و ارتباطی با بیماری مغزی ندارد. به طور کلی برای به یاد آوردن موضوع یا انبار کردن اطلاعات بر روی حافظه، باید ابتدا آن‌ها را ضبط کرد و باید دانست که چگونه این اطلاعات را جمع آوری کرد.

      پژوهشگران می‌گویند هنگامی که افراد ذهن مشغولی و استرس داشته باشند، ضبط اطلاعات در حافظه آن‌ها به بدی انجام می‌گیرد و جمع آوری اطلاعات نیز به همین شکل خواهد بود.

      دکتر برونو دوبوا از مرکز اعصاب بیمارستان پیتیه سالپاریر پاریس می‌گوید: افرادی که از حواس پرتی شکایت دارند، در بیشتر موارد دچار افسردگی هستند. پریشانی و ترس تمامی توانایی‌های توجه و دقت انسان را تحت تأثیر قرار می‌دهد و مانع از عملکرد صحیح آن‌ها می‌شود. پزشکان با معاینه ساده‌ای می‌توانند به راحتی تشخیص دهند که این حالت مربوط به بیماری مغزی است یا کم توجهی.

      عدم مراجعه به موقع بیماران به پزشک یکی از موانعی است که تشخیص این‌گونه بیماری‌ها را مشکل می‌کند.

      در این مورد میتونید با این شماره مشاوره تلفنی/تخصصی داشته باشید
      ۰۲۱-۲۲۳۵۴۲۸۲

      ۰۲۱-۸۸۴۲۲۴۹۵

      ۰۲۱-۸۸۴۷۲۸۶۴

  • پری , جولای 21, 2015 @ 4:26 ق.ظ

    با سلام..زن۲۵ساله ای هستن که از ۱۸سالگی به میل پدر و مادرم نامزد کردم..از اول نامزدی هر روشی رو برای منصرف کردن نامزدم از ازدواج امتحان کردم ولی فایده ای نداشت..در طول این مدت بسیار پرخاشگر و عصبی شده ام..احساس میکنم دچار دوگانگی شخصیت شده ام.از کارهایی که انجام میدهم مطمعن نیستم و همیشه خود را سرزنش میکنم.دو سال از ازدواجم میگذرد و حس اینکه به همسرم عادت کرده ام مرا آزار میدهد…حس دوست داشتن به اطرافیانم را از دست داده ام حتی پدر و مادرم ..هیچ علاقه ای به دیدنشان ندارم..فکر اینکه اطرافیانم مرا نمیفهمند بسیار نا امیدم کرده است..آیا من باید خودم را تغیر دهمم یا شرایط زندگی ام را?

    • ◄Responder► , جولای 23, 2015 @ 9:38 ق.ظ

      دوست عزیز شما میتونید هر دو کارو انجام بدید …
      انسان قدرت عجیبی برای سازگاری و تغییر خودش و تغییر محیط اطرافش داره
      تمام این موارد به خواست شما برمیگرده
      وقتی انسان کاری رو بدون علاقه و به اجبار انجام میده چنین شرایطی رو پیدا خواهد کرد … مثل امروز که شما احساس ناراحتی میکنید و از همه کس و از همه چی بدتون میاد و در واقع با تنفرتون سعی در کم کردن ناراحتی دارید
      شما ۷ ساله زندگی کردید و میدونید شوهرتون چه مردیه و چه نکات مثبتی هم داره آیا آرامش دارید ؟ آیا با شما همراه و هماهنگه و تفاهم دارید ؟ و … اگر چنین شرایط خوبی رو تجربه کردید میتونید تصمیم گیری کنید با این زندگی سازگاری کنید تا راه جدایی رو در پیش بگیرید
      چون زندگی هدفی جز به ارامش رسیدن نداره
      پس خوب و منطقی فکر کنید واگر لازم میدونید مشاوره ای حضوری رو هم داشته باشید
      در این مورد میتونید با این شماره مشاوره تلفنی/تخصصی داشته باشید
      ۰۲۱-۲۲۳۵۴۲۸۲
      ۰۲۱-۸۸۴۲۲۴۹۵

  • m , جولای 31, 2015 @ 9:16 ب.ظ

    سلام.من۲۱سالمه حدود۳سال باپسری دوستم که یک سال ازخودم بزرگتره خیلی درکم میکنه و هرچی بهش بدی کردم نادیده گرفته ومیخوادبامن ازدواج کنه خانواده هاازاول درجریان بودن.اومدن خواستگاری ولی پدرم مخالفت کرد بعدش مایک روزفرارکردیم که راضی بشه ولی نشد.خودکشی کردم بازراضی نشد.چندوقت بعدش پسره ازپدرم معذرت خواهی کرد وحتی دستشو بوسید ولی باز مخالفه.چکارکنم راضی بشه؟

    • ◄Responder► , آگوست 1, 2015 @ 9:14 ب.ظ

      اولین کاری که باید بکنید اینه که از این کارهای احمقانه دست برداید مثل خودکشی و فرار کردن چون همین رفتار شما کارو براتون سخت کرده
      دوم پسر باید شرایط مناسبی برای ازدواج داشته باشه از جمله کار و موقعیت مالی که حرفی برای گفتن داشته باشه
      و سوم صبر کردن تا اینکه شرایط آرام بشه و بعد استفاده از واسطه ای مناسب که بتونه بین خواسته شما و پدرتون وساطت کنه

  • الهام , سپتامبر 16, 2015 @ 3:28 ق.ظ

    سلام من ١۵ سالم بود که ازدواج کردم و شوهرم ١٣ سال از من بزرگتر بود صاحبه ٢ فرزنده پسر هستم ١٢ ساله و ١٠ ساله والان ٢٩ سالمه ٨ سال زندگیمون خوب بود اما بعد به دلیله بی توجهی همسرم بهش خیانت کردم و اون فهمید و شکاک شد بعد اون به من خیانت کرد و من فهمیدم اما زندگیمون ادامه داشت به خاطره بچه هامون موقییتی واسم کاری در خارج از کشور واسم پیش اومد که من رفتم ٢ سال اونجا کار کردم و هرچند ماه یکبار برمیگشتم و اونارو میدیدم اخرین باری که اومدم شوهرم پیشنهاده طلاق تفاهمی رو داد و من از همه چیم گذشتم نه مهریه ونه جهزیه هیچی نگرفتم وهر کدوممون یک فرزند رو قبول کردیم اما من موقیته اینکه فرزندمو ببرمو نداشتم و خانوادم از طلاقه ما هیچ اطلاعی ندارن هیچ کس الان به خاطره مشغله هایه شوهرم که نمیتونه به بچه ها برسه برگشتم ایران و میخوام بالا سره بچه هام باشم و رابطه ای با شخصه دیگری در خارج از کشور دارم اما اون حاظر نیست بچمو قبول کنه ومن برگشتم و در خانه همسره سابقم موندم و بچه هارو ترو خشک میکنم و به کارایه خونه میرسم ایا من کاره درستی کردم ؟ایا اگه یکی از بچه هامو با خودم ببرم کاره خوبیه؟؟ نمیدونم چیکار باید بکنم کلافم و نمیتونم تصمیم بگیرم وکاری که در خارج از کشور داشتم از دست میره لطفا راهنمایی کنین متشکرم

    • ◄Responder► , سپتامبر 20, 2015 @ 9:33 ق.ظ

      دوست عزیز چیزی که مهمه اینه که شما براساس موقعیت خودتون میتونید چه تصمیمی بگیرید
      شما باید تصمیمی بگیرید که در نهایت در آینده موجب عذاب وجدان شما نباشه … شما کاری دارید که باید نگهش دارید ولی باز بخاطر یک عشق نمیتونید بین اون شخص و بچه هاتون یکی رو انتخاب کنید
      و این در نهایت تصمیمی هست که شما باید بگیرید
      اول بچه رو با خودتون ببرید و با کارتون زندگی مستقلی بدون عشق اضافی رو شروع کنید و بعد که موقعیت شما مستحکمتر شد میتونید در این مورد تصمیم گیری کنید ولی درحال حاضر شما نمیتونید همه گزینه ها رو یک جا داشته باشید

  • maysam , اکتبر 4, 2015 @ 8:35 ب.ظ

    من نمیتونم درس بخوانم علت چیست

    • ◄Responder► , اکتبر 5, 2015 @ 12:23 ب.ظ

      هر رفتاری که انسان انجام می دهد ناشی از تعامل سه عنصر هدف، انگیزه و نیاز است. چرا وقتی ما تشنه می شویم سراسیمه به هر طرفی می رویم تا آب بدست آوریم و رفع عطش کنیم. زیرا نیاز به آب داریم و کم بود آب در بدن ما موجب انگیختگی فیزیولوژیکی ما می شود و ایجاد انگیزه می کند در نتیجه بر رسیدن به «هدف» یعنی آب همه سعی و تلاش خود را بکار می گیریم اگر شما می خواهید انگیزه مطالعه کردن بیشتری پیدا کنید در مرحله اول باید هدف خود رامشخص کنید وقتی مشخص شد که شما چه هدفی دارید طبعا برای رسیدن به آن هدف احساس می کنید نیازمند به چیزهایی هستید که از طریق مطالعه و درس خواندن بدست می آید. در نتیجه برای دستیابی به آن چیزها برنامه ریزی می کنید و سپس بر اساس آن برنامه عمل می کنید. بدون تردید شما به خاطر هدفی تلاش کردید تا در کنکور سراسری قبول شوید و به دانشگاه راه پیدا کنید حال که وارد دانشگاه شدید باید توجه داشته باشید که هدف شما چه بود زیرا بعضی از دانشجویان یا هدف نهایی خود را گم می کنند یا اهداف واسطه ای را به عنوان هدف نهایی تلقی می کنند که در هر دو صورت دچار نوعی سردرگمی می شوند و انگیزه ای برای مطالعه ندارند حال آنکه وارد دانشگاه شدن در واقع آغاز راه است و برای طی کردن این راه باید شبانه روز تلاش کرد و از همه امکانات بهره جست تا به هدف رسید. راهکارهای زیر انگیزه شما را برای مطالعه افزایش می دهد سعی کنید با جدیت به آنها عمل کنید. ۱٫ تعیین اهداف (هدف کوتاه مدت _ دراز مدت ، اهداف واسطه ای ، رفتاری و هدف نهایی) ۲٫ برنامه ریزی صحیح برای اوقات شبانه روزی ۳٫ انتخاب دوستانی منظم و با انگیزه و اجتناب از ایجاد رابطه دوستی با افراد بی انگیزه و سردرگم ۴٫ مطالعه کتاب «رمز پیروزی مردان بزرگ» از جعفر سبحانی بسیار مفید است.
      مطالعه و کتابخوانى کارى بسیار حساس و مهم است. جانسون در کتاب «هنر کتاب خواندن» مى‏گوید: «۳}کتب مى‏توانند در شمار دوستان ما در آیند. ما مى‏توانیم به جست و جوى آن‏ها برویم تا ما را به خودمان بشناسانند. اما این توانایى را نیز دارند که در ما تأثیر کنند و درهاى زندگى را به روى ما بگشایند یا ببندند. مى‏توانند ما را در پناه خود گیرند یا از میان بردارند. از ما پشتیبانى کنند یا منکوبمان سازند. کتاب‏ها چون زبانند که بهترین و در عین حال بدترین چیزها است». {۳
      T}8نکته در ارزش مطالعه: {T
      ۱٫ حضرت رسول اکرم(ص) مى‏فرماید: یک ساعت تفکر از شصت سال عبادت برتر است.
      ۲٫ کاردیل مى‏گوید: آنچه را مى‏توان بعد از بیست‏سال تجربه آموخت، مطالعه صحیح در یک ساعت به ما مى‏آموزد.
      ۳٫ دکتر مانفرد وسپل در کتاب «چگونه فرزندم را به مطالعه علاقه‏مند کنم؟» به نکته بسیار زیبایى در ارزش مطالعه اشاره مى‏کند. یادگیرى، آموزش، رشد و تکامل شخصیت حتى در جوامع مدرن، با خواندن و نوشتن مرتبط است. در سده‏هاى اخیر که وسائل صوتى – تصویرى پیشرفته و وسائل الکترونیکى مانند کامپیوتر و امکاناتى چون اینترنت و… یک حرکت دسته جمعى را براى قبضه نمودن جهان آغاز کردند، برخى از متخصصان، خبر از پایان دوره کتاب و کتابخوانى دادند. اما چه در مورد بزرگسالان و چه در مورد کودکان، با وجود افزایش توجه به وسایل ارتباط جمعى مذکور، میزان مطالعه عمومى کاهش نیافته است. این نکته بسیار قابل تأملى است.
      ۴٫ بارباراکینگ مى‏گوید: نباید مطالعه روزانه را ترک کنیم؛ زیرا بدین وسیله مى‏توانیم از میان ازدحام شتاب آلود زندگى روزمره، لحظه‏اى آرامش به دست آوریم.
      ۵٫ شکسپیر: کتاب بزرگ‏ترین اختراع بشر است.
      ۶٫ ریچارد استیل: مطالعه همان اثرى را در وجود آدمى مى‏گذارد که ورزش در بدن انسان ایجاد مى‏کند.
      ۷٫ مونتسکیو: مطالعه کتاب یعنى تبدیل ساعات سلامت بار به ساعات لذتبخش.
      ۸٫ همو مى‏گوید: کتاب عمر دوباره است که مى‏توان با مقدارى پول تجربه تمام عمر بزرگ‏ترین عقلاى عالم را تصرف کرد.
      T}9 نکته در مکان مطالعه:{T
      دکتر فیل ریس در کتاب «۵۰۰ نکته درباره مطالعه» و دکتر عین الله خادمى در کتاب «مطالعه روشمند» آورده‏اند:
      ۱٫ برخى افراد ترجیح مى‏دهند در سکوت مطالعه کنند و برخى در سروصدا. بعضى صندلى راحتى را مى‏پسندند و بعضى دراز کشیدن یا نشستن رسمى را. اصلاً وسواس به خرج ندهید و در هر حالتى که راحت‏تر هستید مطالعه خود را آغاز کنید.
      ۲٫ اگر مکان مطالعه شما کمى آشفته و به هم ریخته است مرتب کردن آن را به نیم ساعت پس از مطالعه موکول کنید؛ چرا که در این صورت در حین مرتب کردن اتاق به مطالبى که مطالعه کرده‏اید فکر خواهید کرد و زمان مفیدى را از دست نخواهید داد.
      ۳٫ گاهى اوقات از مکان‏هاى استثنایى و هیجان‏انگیز استفاده کنید تا مطلبى که مطالعه مى‏کنید همراه آن خاطره در ذهن شما ماندگار شود؛ مثلاً در یک شب بارانى با یک چتر و یک چراغ قوه زیر باران روید و مطلب را مطالعه کنید و یا در یک مکان تاریخى و قدیمى به تفکر و مطالعه در مورد مطلب مورد علاقه خود بپردازید.
      ۴٫ اگر امکان داشته باشد موضوع مورد مطالعه شما با مکانى که انتخاب مى‏کنید هماهنگى و سنخیت داشته باشد، به افزایش بهره‏ورى شما کمک بسیار مى‏کند. این هماهنگى همچنین شامل وجود ابزار و لوازم مورد نیاز نیز مى‏شود.
      ۵٫ قبل از انتخاب محل مطالعه خود، چند خصوصیت عمده و ایده‏آل براى مکان مطالعه در ذهن خود لیست کنید تا راحت‏تر بتوانید آن را بیابید .
      ۶٫ در مکان مطالعه شما راهى براى خیره شدن به دور دست وجود داشته باشد؛ چرا که توقف در مطالعه و چشم دوختن به بى‏نهایت در افزایش کارآیى مطالعه بسیار سودمند است. حداقل گاه گاهى به سقف اتاق خیره شوید!
      ۷٫ هیچ‏گاه مطالعه خود را به حضور در مکان خاصى مشروط نکنید؛ زیرا در این صورت بهانه‏اى مى‏یابید که در سایر مکان‏ها از مطالعه بگریزید. به یاد داشته باشید که در حقیقت «مکان مطالعه جایى است که شما هستید».
      ۸٫ دقت کنید میزان نور، دماى محیط، فرم صندلى و سایر شرایط در مکان مطالعه شما به گونه‏اى نباشد که شما را خواب آلوده کند.
      ۹٫ تهویه خوب و هواى پراکسیژن در مکان مطالعه شرطى حیاتى است.
      T}10 نکته در روش مطالعه:{T
      ۱٫ به قول آدریل جانسون، خوب کتاب خواندن را نمى‏توان از خواص مادرزادى دانست. براى قرائت، بدون شک پرورش خاصى لازم است.
      ۲٫ بهترین روش کتابخوانى در مجموع روشى است که خواننده در این کار بتواند زیبایى‏هاى چیزى را که مى‏خواند دریابد و به هنگام لزوم معایب آن‏ها را بفهمد و این البته از راه پرورش و ممارست حاصل مى‏گردد.
      ۳٫ در معانى کلماتى که براى نخستین بار به آن‏ها بر مى‏خورید دقت کنید. بیهوده تصور نکنید که سیاق مطلب آن معانى را براى ما کشف مى‏کند. همان زمان بهترین وقت براى رفتن به سراغ فرهنگ لغت است.
      ۴٫ امیل فاگه، نویسنده فرانسوى، عقیده دارد که باید در خواندن کتاب استقامت داشته باشیم. استقامت لجاجت نیست بلکه نوعى بردبارى است که ذوق ما را مى‏پرورد و درک ما را عمیق مى‏کند.
      ۵٫ مون تنى، دانشمند شهیر فرانسوى، در باره انتخاب کتاب و روش کتابخوانى نظرهایى بسیار بدیع و زیبا دارد. یکى از این عقاید آن است که براى وصول به عمق معناى یک کتاب خوب باید آن را دوبار بخوانیم و با آن تماس دائمى داشته باشیم. یک اثر پربها ما را مدت‏ها سعادتمند مى‏سازد. نمى‏توانیم با یک بار خواندن به این درجه از خوشبختى برسیم؛ هر چند در این یک‏بار دقت فوق العاده به کار بریم.
      ۶٫ همچنین وى معتقد است، اگر بخواهیم از کتابى که خوانده‏ایم نظر صائبى پیدا کنیم باید راجع به آن گفت و گو کنیم. کتب خوب باب گفت‏وگوهاى پرثمر را به روى ما مى‏گشایند. این همان چیزى است که ما آن را مباحثه مى‏نامیم.
      ۷٫ در کتاب «۵۰۰ نکته درباره مطالعه» آمده است که یکى از روش‏هاى خوب مطالعه استفاده از یادداشت بردارى است. فقط توجه کنید که به جاى یادداشت، رونویسى نکنید! طرح‏هاى گوناگون بریزید. نکات مهم یادداشت را برجسته‏تر بنویسید. اگر مطلبى را درک نمى‏کنید، به صورت سؤال یادداشت بردارید.
      ۸٫ در کتاب «روش‏هاى تسریع در خواندن و درک» پیشنهاد شده است هنگام مطالعه ابتدا خلاصه مطلب را که اغلب در ابتداى مقاله یا کتاب آمده است، بخوانید. سپس عنوان‏ها و فهرست اجمالى کتاب را مطالعه کنید سپس چند سطر از ابتداى هر عنوان را مطالعه کنید؛ زیرا مهم‏ترین مطالب معمولاً در همین خطوط اولیه هستند. در نهایت سایر توضیحات و تفاسیر کتاب را بر اطلاعات خود بیفزایید.
      ۹٫ از همان زمان مطالعه، براى به کار بستن آنچه مى‏آموزید برنامه‏ریزى کنید. به قول تولد: «مطالعه و عمل نکردن مانند شخم زدن و بذر نپاشیدن است».
      ۱۰٫ بیکن جمله زیبایى در این باره دارد: «برخى کتب را باید چشید، بعضى دیگر را باید بلعید و قلیلى را هم باید جوید و هضم کرد!.
      T}5 نکته در موضوع مطالعه: {T
      ۱٫ امام على(ع) جستن دانشى را نیکو مى‏شمارند که موجب اصلاح وجود آدمى گردد. «دانشى که تو را اصلاح نکند گمراهى است.»
      ۲٫ دکتر آدریل جانسون مى‏گوید: ما وقت نداریم و نمى‏توانیم هر چه را که منتشر مى‏شود بخوانیم. باید انتخاب کنیم؛ ولى اگر در این انتخاب خود را به دست تصادف بسپاریم، ممکن است به راه‏هاى پیموده شده برسیم و اگر در انتخاب خود بینا نباشیم، ممکن است در راهى بیفتیم که دیگران فرسنگ‏ها از آن را پیموده‏اند. بنابراین، بهتر است قبل از انتخاب موضوع مطالعه خود به چکیده مقالات و خلاصه آثار مهم در زمینه علمى که به آن علاقه‏مندیم سرى بزنیم تا جایگاه خود را در موضوع مطلوب خود دریابیم.
      ۳٫ همچنین او عقیده دارد، هنگام انتخاب یک کتاب ابتدا از خود بپرسیم خصوصیات فکرى ما و طبع کنجکاو و حساس ما که منبع بسیارى از شعف‏ها و حزن‏هاى ما است طالب چیست؟ شعر؟ روان‏شناسى؟ حکمت؟ هنر؟ بدین ترتیب، زمینه‏اى براى کار در موضوعى که بدان علاقه داریم فراهم مى‏آوریم و حدودى براى خود ترسیم مى‏کنیم؛ چه همان طور که گفتیم دانستن همه چیز غیر ممکن است.
      ۴٫ آندره مورو عقیده دارد، بعد از کتب آسمانى شریف‏ترین و مفیدترین کتاب‏ها بیوگرافى‏ها هستند. به قول رنه دکارت مطالعه یگانه راه آشنایى با بزرگان روزگار است که قرن‏ها پیش از این در دنیا به سر برده‏اند و اکنون زیر خاک منزل دارند.
      ۵٫ ارل.اف – رسکامون مى‏گوید: چنان که در انتخاب دوست براى خود دقت مى‏کنید، در انتخاب نویسنده نیز براى خواندن خود دقت کنید.
      T}12 نکته در کارآیى مطالعه:{T
      ۱٫ کیفیت مطالعه را بالا ببرید. به روخوانى سطحى در حالت پراکندگى فکر قناعت نکنید. با مفهوم ومعناى مطلب ارتباط برقرار سازید تا آنچه را که مورد نیاز است به خوبى درک کنید.
      ۲٫ حجم مطالعه حواس شما را پرت نکند. مطالعه بیش‏تر و سریع‏تر تنها بهانه‏هایى براى بیش‏تر دانستن است. پس ابتدا آنچه را مى‏خواهید بدانید و بفهمید برداشت کنید و آن گاه با کلمات «سرعت» و «بیش‏تر» وسوسه شوید.
      ۳٫قبل از آن که از موضوع اصلى کتاب منحرف شوید و به مطلب دیگرى بپردازید، قسمت‏هایى را که دوست دارید به خاطر بسپارید، مشخص کنید.
      ۴٫ حتماً براى مطالعه خود برنامه‏ریزى داشته باشید. این که قصد یادداشت بردارى دارید یا خیر، در مورد چه موضوعى باید تمرکز کنید، چه سؤالاتى در ذهن دارید که در این کتاب جواب آن‏ها را مى‏جویید و… همه باید از قبل برنامه‏ریزى شده باشد.
      ۵٫ باید کتابى که مطالعه مى‏کنید مختص به خود شما باشد تا به راحتى در آن علامت‏گذارى و نکته نویسى کنید. استفاده از مداد یا ماژیک رنگى به شما امکان مى‏دهد تا در مراجعه مجدد به کتاب بهره بیش‏تر ببرید. هر چند نباید این خطوط رنگى استفاده شما از سایر خطوط کتاب را کاهش دهد.
      ۶٫ هنگام مطالعه همواره یک قلم در دست داشته باشید؛ زیرا مطالعه آنگاه کارآیى مطلوب مى‏یابد که همراه با مطالعه سؤالات ذهن خود را با آموزه‏هاى کتاب تطبیق دهید و در حاشیه آن یادداشت کنید.
      ۷٫ میان مطالعه و سایر کارهاى خود تعادلى به وجودآورید که هم از خواندن خسته و دلزده نشوید و هم تجربه و عمل را به بهره‏ورى مطالعه خود بیفزایید.
      ۸٫ مطالعه پراکنده باموضوعات متنافر و متناقض موجب کاهش بهره‏ورى شما مى‏شود. حتى الامکان در نوع کتابى که براى مطالعه انتخابى مى‏کنید مطالعات قبلى خود را در نظر آورید تا نظم فکرى شما به هم نخورد.
      ۹٫ اگر بتوانید از هر کتابى که مى‏خوانید نکات مهم و کلیدى آن را خلاصه‏بردارى کنید، بر کارآیى مطالعه شما مى‏افزاید. این راهکار آنگاه ارزشمندتر مى‏شود که خواننده به زبان و عبارات خودش مطالب را یادداشت کند.
      ۱۰٫ به یاد داشته باشید علاقه و انگیزه در مورد مطلبى که براى مطالعه انتخاب کرده‏اید به بهره‏ورى شما از آنچه مى‏خوانید بسیار مى‏افزاید.
      ۱۱٫ گاه مقرر ساختن یک پاداشِ مشروط براى مطالعه حجم خاصى از کتاب به هیجان و لذت مطالعه مى‏افزاید و نوعى اثر تشویقى بر فرد مى‏گذارد. این پاداش‏ها مى‏تواند دیدن یک برنامه تلویزیونى، رفتن به مکانى خاص، انجام یک فعالیت مورد علاقه یا حتى خوردن یک خوراکى محبوب باشد؛ مشروط بر آن که میزان تعیین شده مطالعه شده باشد!
      ۱۲٫ رنگ کاغذ، رنگ قلم، نحوه نشستن، فاصله چشم با کتاب، نور محیط و سایر شرایط مکانى نیز – همان گونه که مى‏دانید – در کارآیى مطالعه شما کاملاً مؤثر است.
      T}8 نکته در تمرکز مطالعه:{T
      دکتر خادمى در کتاب «مطالعه روشمند» به نکاتى چند را براى ایجاد تمرکز حواس لازم مى‏داند:
      ۱٫ علاقه به موضوع مورد مطالعه یکى از علل مهم ایجاد تمرکز و دقت در حین مطالعه است.
      ۲٫ هماهنگى اراده و تخیل نیز در این رابطه کارساز است؛ به عبارت دیگر، چشمان فرد بر صفحه کتاب و افکار ش در حال پرواز به دور دست‏ها نباشد!
      ۳٫ برخى مسائل جسمى و روحى نیز مى‏تواند تمرکز فرد را بر هم زند؛ مانند گرسنگى، تشنگى، سردرد یا سایر دردها، نگرانى و اضطراب.
      ۴٫ برخى مسائل محیطى نیز از عوامل برهم زننده تمرکزند: سروصداى زیاد، نور زیاد یا کم، لباس نامناسب و… .
      آقاى حقجو در کتاب «روش‏هاى تسریع در خواندن و درک» چند نکته مهم دیگر را نیز بر این لیست مى‏افزاید:
      ۵٫ یکى از مهم‏ترین عوامل بر هم خوردن تمرکز عجله و شتاب است. این حالت سطح مطالعه را نازل مى‏کند و تمرکز را بر هم مى‏زند.
      ۶٫ یکى از مسائل قابل توجه دیگر سنگینى معده و سیرى بیش از حد است. به قول حضرت رسول اکرم(ص) «پرى معده و سیرى زیاد به وجود آورنده حماقت است!» این همان خواندن و نفهمیدن و به عبارتى عدم تمرکز و ارتباط با مفهوم کتاب است.
      ۷٫ انتخاب زمان مناسب از عوامل ایجاد تمرکز است؛ مثلاً پس از استراحت خصوصاً در صبحگاهان بهترین تمرکز و در ساعات خستگى و کسالت نامناسب‏ترین تمرکز وجود دارد. البته در صبحگاهان لازم است قدرى ورزش کرد تابدن آمادگى لازم را به دست آورد.
      ۸٫ نظم و انضباط در نوع مطالعه و ساعت مطالعه و مکان مطالعه همگى از عوامل ایجاد کننده تمرکز مطلوب‏ترند.
      ۹T} نکته در سرعت مطالعه:{T
      ۱٫ دکتر فیل ریس پیشنهاد مى‏کند، اگر قصد دارید سرعت مطالعه را افزایش دهید، حتماً ابتدا به فهرست مندرجات کتاب نظرى دقیق بیندازید تا کلیت کتاب را به دست آورید.
      ۲٫ تند خوانى همیشه مناسب نیست. در مطالبى که به تعمق و تأمل نیاز دارد اصلاً نباید به کار گرفته شود.
      ۳٫ مغز ما همیشه تندتر از بیان ما کلمات را دریافت مى‏کند. براى افزایش سرعت سعى کنید عادت بلند خوانى کتاب راترک کنید.
      ۴٫ تمرین کنید، به جاى درک لغت به لغت یک جمله، به درک گروهى لغات عادت کنید.
      ۵٫ به نظر نویسنده کتاب «تسریع در خواندن و درک» یکى از عوامل کندخوانى برگشت است؛ یعنى آن که فرد مرتب نگاه خود را به خطوط پیشین بر گرداند. این کار تمرکز فرد را از میان مى‏برد و وقت زیادى را تلف مى‏کند. هنگام مطالعه چشم باید به طور مستقیم و به موازات صفحه حرکت کند و از پریدن به سطور بالا و پایین دورى جوید.
      ۶٫ کسانى که با انگشت خط مورد مطالعه را دنبال مى‏کنند، باید این عادت را ترک گویند؛ زیرا در تند خوانى فقط چشم کار مى‏کند نه دست و نه زبان.
      ۷٫ نویسنده کتاب «مطالعه روشمند» بر این باور است که حتى تکان دادن سر هنگام مطالعه از سرعت مطالعه مى‏کاهد. پس بهتر است این گونه بگوییم: در تند خوانى فقط چشم کار مى‏کند نه دست، نه زبان و نه سر. براى دیدن همه صفحه کتاب اصلاً به حرکت سر نیازى نیست. صفحه، خود در دامنه بینایى قرار دارد.
      ۸٫ ایشان از مشکل دیگرى به نام «خالى خوانى» نام مى‏برد که عبارتست از سرگردانى چشم در حاشیه سفید کتاب یا لابه‏لاى خطوط و یا هر قسمت غیر مفید صفحه. این حالت را دیدن غیر مفید نیز مى‏گویند و موجب کاهش سرعت مطالعه مى‏شود.
      ۹٫ حتى نوع ورق زدن نیز به صرفه‏جویى در وقت کمک مى‏کند. ورق زدن درست آن است که با دست چپ واز گوشه بالایى صفحه صورت گیرد و چند لحظه قبل از پایان صفحه براى تورق آماده باشد. کسانى که با دست راست و از گوشه پایینى صفحه ورق مى‏زنند، از سرعت و تمرکز خود مى‏کاهند.
      T}5 نکته در محافظت از کتاب:{T
      در کتاب «هنر کتاب خواندن» به چند نکته جالب توجه اشاره شده است:
      ۱٫ کتابى که جلد شده باشد، از کتاب بدون جلد بهتر و سالم‏تر باقى مى‏ماند. این احتیاط را فورى و به محض خرید کتاب انجام دهید.
      ۲٫ کتاب‏هاى خودرا در قفسه‏هاى شیشه‏دار نگه‏دارى کنید تا گرد و غبار هوا کم‏تر به کتاب‏ها آسیب برسانند.
      ۳٫ اگر چاره‏اى جز استفاده از یک کتابخانه روباز ندارید، حداقل گاه کتاب‏ها را از گرد و غبار پاک کنید و براى کاهش آسیب رسانى حشره بید کتاب‏ها را ورق بزنید و هوا دهید.
      ۴٫ استفاده از هواکش و تهویه مناسب در محل کتابخانه به عمر مفید کتاب‏هاى شما مى‏افزاید.
      ۵٫ هنریش هین مى‏گوید: هر کجا کتاب را بسوزانند، روزى انسان‏ها را خواهند سوزاند.
      در این دنیاى شتاب زده که با «بحران قرائت» روبه‏رو شده است، دردى از این عمومى‏تر نمى‏توان یافت که مردم کم مى‏خوانند، سریع و شتاب زده مى‏خوانند، بد مى‏خوانند و… . این عبارت را دکتر جانسون در کتاب خویش به کار برده و بسیار ابراز نگرانى کرده است. واقعاً سرنوشت کتاب و کتابخوانى به کجا خواهد کشید؟ او مى‏گوید: «مردم گویى امروز از کتاب مى‏ترسند. این بیمارى متأسفانه عمومى و همه گیر شده و شاید بهتر باشد آن را بیمارى ترس از کوشش نام نهاد.»
      این آرزویى کهن و دیرینه بوده است که روزى بشر با تفکر و مطالعه انس گیرد و ساعات عمر خویش را با مطالعه پربرکت سازد؛ شاید حتى پیش‏تر از آن که سقراط بگوید: «جامعه وقتى به سعادت و فرزانگى مى‏رسد که مطالعه کار روزانه‏اش باشد».
      ما نیز این گلگشت را با همان آرزو به پایان مى‏بریم و به عنوان حسن ختام سخن دو تن از بزرگ‏ترین نویسندگان جهان و جمله‏اى زیبا از مولاى متقیان على(ع) را زینت بخش نوشتار مى‏سازیم.
      امام على(ع): هر کس اهل مطالعه باشد در سایه مطالعه کتب، به آرامشى بسیار والا دست مى‏یابد که هرگز از او سلب نمى‏شود.
      ویکتور هوگو: خوشبخت کسى است که به یکى از دو چیز دسترسى دارد: یا کتاب‏هاى خوب و یا دوستانى که اهل مطالعه کتاب باشند.
      تولستوى: در دنیا لذتى نیست که با لذت مطالعه برابر باشد.

  • sahar , اکتبر 6, 2015 @ 1:13 ب.ظ

    با عرض سلام من دوماهه که ازدواج کردم و با شوهرم برا زندگی اومدم دبی البته شوهرم ۱۲ساله که با خانوادش دبی زندگی کردن و وقتی اومد خواستگاریم کلا دبی بود من تنها مشکلم هم از اون اولش دور شدن از تهران و خانوادم بود ولی دیگه قسمت شد و من قبول کردم الان که دوماهه دبی هستم و از شهرم تهران و خانوادم دورم خیلی دلم میگیره همش خوابه تهران و خانوادمو میبینم و کلافم خلاصه نمیدونم چی کار کنم چجوری به وضعیت دبی و آب و هوای شرجیش عادت کنم نیاز به راهنمایی دارم

    • ◄Responder► , اکتبر 7, 2015 @ 11:52 ق.ظ

      نگران نباشید و بی تابی نکنید و خودتون رو با مسایل دیگه ای سرگرم کنید تا سازگاری به وجود بیاد …دقیقا” اولش برای شما سخت خواهد بود ولی شرایط تغییر خواهد کرد

      • sahar , اکتبر 30, 2015 @ 3:19 ق.ظ

        سلام ببخشید چطوری شرایط تغییر میکنه همش احساس میکنم نمیتونم دبی بمونم و زندگی کنم از یه طرفم با شوهرم هیچ مشکلی ندارم ولی میگم از دبی و جو دبی خوشم نیومده نمیدونم چی کار کنم شوهرمم خیلی دبی رو دوس داره و حاضر نیست که بریم تهران اگه میشه ممنونتون میشم که باز راهنمایی کنید من رو ممنون

        • ◄Responder► , اکتبر 31, 2015 @ 12:08 ب.ظ

          به هر حال انسان توانایی سازگاری با محیط رو داره … و شما بعد از مدتی به شرایط و جو زندگی در دبی عادت خواهید کرد
          بهتره در این مدت کار و یا حرفه ای رو شروع کنید …بیکار موندن شما شدیدا” در این بی تابی نقش داره
          ولی در هر صورت اگر نتونید سازگاری با محیط رو بدست بیارید ناچار باید تصمیم دیگری در زندگی بگیرید

  • z , اکتبر 29, 2015 @ 3:08 ب.ظ

    سلام من دختری ۲۲ساله هستم با یه مردی رابطه جنسی دارم که متاهله ۱سالو ۶ماه هست که باهمیم خیلی دوسش دارم اونم میگه دوسم داره مگیه تا عید صبر کنم تا طلاق بگیر تا با من ازدواج کنه واقعا نمیدونم چیکار کنم خیلی دوسش دارم میخوامش اما مطمئن نیستم ازش

    • ◄Responder► , اکتبر 31, 2015 @ 12:51 ق.ظ

      خب اگر دوستش دارد و حاضر شدید با شرایطش کنار بیایت بهتره این مدت رو هم صبر کنید
      ولی داشتن رابطه جنسی در این مرحله ممکنه به سردی ایشون ختم بشه
      در ضمن به سختی های زندگی با ایشون هم فکر کنید چون شدیدا” تحت تاثیر احساسات هستید

      • z , اکتبر 31, 2015 @ 12:53 ق.ظ

        ممکنه سختیاشو برام بگید

        • ◄Responder► , اکتبر 31, 2015 @ 1:00 ق.ظ

          به هر حال شما زندگی خودتون رو بر خرابه های یک زندگی دیگه دارید میسازید …. اگر ایشون از همسرش جدا شده بود و واقعا” قص ازدواج داشت شاید میتونستید کنار بیایت ولی ممکنه تمام این رابطه یک جور هوس باشه و اینکه وقتی رابطه جنسی برقرار میشه به نوعی سردی برای مرد به وجود میاد

          • z , اکتبر 31, 2015 @ 1:05 ق.ظ

            میشه کمکم کنید باید چیکار کنم
            میشه حضوری ببینمتون

          • ◄Responder► , اکتبر 31, 2015 @ 11:21 ق.ظ

            در این مورد میتونید با متخصصین کانون مشاوران ایران، مشاوره تلفنی/تخصصی داشته باشید
            ۰۲۱-۲۲۳۵۴۲۸۲
            ۰۲۱-۸۸۴۲۲۴۹۵
            ۰۲۱-۲۲۶۸۹۵۵۸

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *