مرکز مشاوره

بهترین مشاور طلاق آنلاین و تلفنی:::مرکز مشاوره طلاق

مرکز مشاوره طلاق

بهترین مشاور طلاق آنلاین و تلفنی 

این نوع خدمات شامل مشاوره قبل طلاق بصورت توافقی و بصورت حضوری، تلفنی یا آنلاین  می باشد که معمولا پس از مرحله طلاق عاطفی رخ می دهد، قبل از اینکه هر اقدامی در زمینه جدایی از همسر خود نمایید، لطفا حتما با مشاورهای برتر در این زمینه مشورت نمایید، زیرا که بهم زدن یک زندگی خسارت های مادی و معنوی زیادی برای شما و خانواده خود و همسرتان دارد ولی ناگفته نماند که در برخی موارد مشاور طلاق جدا شدن را به شما پیشنهاد می کند؛ ازدواج و طلاق در جامعه امروزی با توجه به آمار بدست آمده نسبت به گذشته آسان تر انجام میگیرد ، اما دلیل اصلی آن چیست؟ بسیاری از مشکلات هستند که در زندگی مشترک پیش می آیند و گاهی انسان در حل آنها عاجز میماند و به جای سعی بر حل آن ، ترجیح میدهد از آن فرار کند، در حالی که از این مشکلات اغلب مسائلی هستند که با کمک افراد با تجربه به راحتی حل میشوند و از میان برداشته میشوند.

متاسفانه ممکن است بعضی از ازدواج ها سرانجامی نداشته باشند و به بن بست برسندو زن و مرد به ناچار از هم جدا شوند، اما گاهی اوقات میتوان مشکلات آنها را تنها با مشاوره و بحث در مرکز مشاوره طلاق و استفاده از خدمات مرکز مشاوره طلاق با آنها ریشه یابی و حل نمود تا زا فروپاشی یک زندگی خصوصا با وجود فرزند جلوگیری به عمل آورد. مرکز مشاوره طلاق به همراه مشاوران خوب و شایسته و مشاور طلاق خود آمادگی ارائه هرگونه خدمات مشاوره ای به شما زوج های جوان را دارد.

شماره های تماس 01

خانمی هستم که ۱۳ سال با بد رفتاری ها و کتک کاری و تهمت و بددهنی شوهرم ساختم

سلام من خانمی هستم که سیزده سال با بد رفتاری ها و کتک کاری و تهمت و بددهنی شوهرم ساختم والانم دو تا پس هشت و ده ساله دارم چند روز پیش به خاطر کتک کاری شوهرم بیرون انداختن منو بچه هام به خانه پدری امده ام و از انجا به پزشک قانونی مراجعه کرده ام بعد از یک روز شوهرم به زور اومد و پسر ده سالمو با خودش برده و با کمربند زده بود من الان تکلیف من چیه میخوام بجه هامو ازش بگیرم چون پیشش امنیت ندارن.  لطفا کمکم کنید.

پاسخ

ابتدا که باید به دادگاه مراجعه کنید و بهتره قبل از شکایت وکیل داشته باشید که همه مراحل مطابق قانون پیش برود و بتوانید مطالباتتون رو از همسرتون بگیرید.

اگر دادگاه ایشون رو صاحب صلاحیت ندادند حضانت فرزندان رو به شما می دهند و ان هم وقتی است که پزشک قانونی هم تایید کند و یا شرای طلاق مثل داشتن بیماری روانی و اعتیاد همسر و یک سری مسائل را داشته باشند.

در غیر این صورت دادگاه تصمیم بر سپردن حضانت فرزندان نخواهد داشت و چون از ۷ سال بزرگتر هستند حق ایشون است که بچه ها را نگه داری کند.

همان طور که گفتم مگر شما بتوانید مشکلات ایشون رو اثبات کنید که بهتره حتما وکیل داشته باشید
موفق باشید و امیدوارم به زودی اینش شرایط حل شود

در این مورد میتونید با متخصصین کانون مشاوران ایران، مشاوره تلفنی/تخصصی داشته باشید
۰۲۱۸۸۴۱۹۸۳۲
موفق باشید

متوجه شدم که شوهرم دست به زن داره

سلام. ده ماهه که ازدواج کردم. متاسفانه متوجه شدم که شوهرم دست به زن داره.تا به حال به دلایل مختلف برای ۵ بار کتکم زده.
تا اینکه دفعه اخر ضربه به سرم بطوری هستش که به گفته دکترم برام اختلالات ذهنی و هذیان گویی شبانه ایجاد کرده.
ادامه این وضع برام غیرقابل تحمله.
کجا میتونم از شوهرم شکایت کنم ؟
۲۴ساله از رشت.

پاسخ

با توجه به گفته های پزشکتون به پزشکی قانونی شهرتون مراجعه کنید و طرح شکایت در دادسرای عمومی

با سلام
خب با این شرایطی که شما می فرمایید به دادگاه خانواده مراجعه کنید و احتمالا بعد ا شما رو به پزشک قانونی برای تایید ضربه توسط همسرتون ارجاع میدن و بعد خب مراحل بعدی را دادگاه بهتون اعلام می کند.

و بهتره در مورد شکایت از همسرتون اگر فکر می کنید دیگر راه برگشتی وجود ندارد و با ایشون به توافق نخواهید رسید حتما وکیل داشته باشید.

چون در مورد حق و حقوقتون و مسائل دیگر وکیل بهتر می تواند شما را کمک کند .در هر حال امیدوارم تصمیم مناسبی بگیرید که بعدا پشیمانی نداشته باشد البته دلیل این کتک زدن همسرتون هم ممکنه مختلف باشد که باید بررسی کنید

در این مورد میتونید با متخصصین کانون مشاوران ایران، مشاوره تلفنی/تخصصی داشته باشید

۹۸۲۱۲۲۳۵۴۷۹۰

موفق باشید

شوهرم یکی دوروز خوبه بعد تغییر میکنه

ده ماهه عقد کردم و الان بین دوراهی گیر کردم نمیدونم طلاق بگیرم یا ن و دلیلش اینه که شوهرم یکی دوروز خوبه بعد تغییر میکنه انگار اصلا اون همون کسی نبوده که تا دیروز خوبه بوده و قربونت صدقم میرفته.
الان تحقیرم میکنه و همچنین یسری حرفارو که زده قبول نمیکنه که زده و کلا خیلی خودشو و خانوادشو قبول داره و کلا سر بحث های مالی هم خیلی بحث شده بین ما احساس میکنم یجور خساست در اون وجود داره

و اینکه میگه از پدرو مادر خودش پول نمیگیره سر مخارج عروسی و خودش میخواد بده و میگه انگار از هیچکی پول نمیگیرم ولی از من انتظار داره از همین الان بگم طلاهام مال تو عروسی ازت نمیخوام و خیلی چیزای دیگه و این چیزهایی که گفتم معمولا وقتی بده این حرفارو میزنه و بعد ممکنه فرداش یا حتی دو ساعت بعدش حرفش یجور دیگه باشه وعوض شه.

و مورد دیگه ای که هست اینکه خودش میگه دوستم داره ولی با رفتارهایی که من ازش دیدم احساس میکنم داره دروغ میگه و بارها گفته اگه مثلا عروسی یروز دیگه بیوفته من میرم ی زن دیگه میگیرم

پاسخ

دوست گرامی این تغییر حالات و نظرات قطعا مشکلاتی رو ایجاد می کنه .

ولی باید دید شما چگونه از ابتدا با این تناقضات برخورد کردید؟

ایا ایشون بدون دلیل تغییر رفتار می دهند.

و شما مقصر نیستید .

بحث خساست ایشون رو چطور متوجه شدید بعضی از افراد ممکنه حسابگر باشند ولی خست نداشته باشند این دو مقوله جداست به هر حال حالا که با این شرایط در دوراهی گیر کردید که ایا ادامه بدهید یا خیر بهتره با ایشون این تردیدها را مطرح کنید و با هم به مشاوره مراجعه کنید .

شاید مسائلی باشد که نیاز به تغییر رفتاری از سمت هر دو نفر باشد .

شاید ایشون نظراتی دشاته باشند که در جلسه راحت تر مطرح کنند و البته خود شما .

تا جایی که امکان پذیر است باید تلاش شود با تفاهم مشکلات حل شود و اینکه ایشون گاهی غیر منطقی رفتار می کنند ممکنه مشکلی باشد که باید پیگیر درمانش باشند بهتره با مراجعه تصمیم جدی برای ادامه و یا خدای ناکرده اتمام رابطه بگیرید.

منتهی تلاش شود راه ها یی رو امتحان کنید تا فردا پشیمان نشوید .
در این مورد میتونید با متخصصین کانون مشاوران ایران، مشاوره تلفنی/تخصصی داشته باشید
۹۸۲۱۲۲۳۵۴۷۹
موفق باشید

هر از چندگاهی خیلی بد حرفمون میشد با خانمم و سرانجامش قهرهای طولانی

من سه ساله که ازدواج کردم که دو سالش رو نامزد بودیم،هر از چندگاهی خیلی بد حرفمون میشد با خانمم و سرانجامش قهرهای طولانی، باخودمون گفتیم شاید عروسی کنیم دیگه دعوا نکنیم که اصرار خانمم بود، و نه تنها بهتر نشد بلکه بدترم شد و الان که یه سال نشده از عروسیمون بگذره بمن میگه ببر منو طلاق بده، واقعا نمیدونم چیکار کنم کمک کنید.

پاسخ

آیا احساس می کنید که زندگی زناشویی تان به مشکل برخورده است و تصمیم به طلاق گرفته اید؟

ممکن است برای جدایی از همسرتان دلایل قابل توجیهی داشته باشید اما پرسش نامه زیر به شما کمک می کند تا بدانید این تصمیم درست است یا نه؟

به هر یک از سوالات زیر با «درست» و «نادرست» جواب بدهید و در انتها جواب درستی که کارشناسان به این سوالات داده اند را با پاسخ خودتان مطابقت دهید.

۱) درگیری و مشاجره همیشگی بین شما و همسرتان نشانه این است که از یکدیگر جدا شوید.

۲) شما و همسرتان دیگر هیچ وجه مشترکی در سلایق و عقایدتان با هم ندارید و این موضوع دلیل خوبی برای جدایی است.

۳) در یک ارتباط خوب، بیشتر اختلاف نظرها و مشکلات زناشویی به مرور زمان برطرف و حل می شود.

۴) یک ازدواج خوب به این معناست که زن و شوهر تعریف یکسان و مشترکی از عشق داشته باشند.

۵) زن و شوهر از هم جدا می شوند چون دیگر عاشق هم نیستند.

۶) خیانت باعث از بین رفتن رابطه زناشویی نمی شود.

۷) بیشتر افراد در ازدواج دوم موفق تر هستند چون در ازدواج اول تجربه های خوبی به دست آورده اند.

نظر مشاور درباره مشاجره

این خیلی عجیب است که بیشتر همسران تصور می کنند اختلاف سلیقه و گاه مشاجره نشانه ناموفق بودن یک زندگی زناشویی است اما به عقیده روان شناسان ارتباطی که در آن هیچ اختلاف نظری وجود نداشته باشد.

بیشتر از یک رابطه پرجدال در خطر طلاق قرار دارد زیرا شما انسان هستید و به دلیل تفاوت زندگی خانوادگی و فرهنگی تان خصوصیاتی متفاوت از یکدیگر دارید و جروبحث و اختلاف یک موضوع بسیار طبیعی در رابطه شماست.

شما و همسرتان دیگر هیچ وجه مشترکی در سلایق و عقایدتان با هم ندارید و این موضوع دلیل خوبی برای جدایی است.

گفتن این حقیقت شما را غافلگیر می کند اما بد نیست بدانید تحقیقات کارشناسان نشان داده زوج هایی که زندگی زناشویی موفقی دارند به هیچ وجه خصوصیات و وجه مشترک زیادی با یکدیگر ندارند و حتی سلایق و عقایشان در تناقض با یکدیگر است.

اما آن چیزی که ارتباط های موفق را از ناموفق جدا می کند نحوه برخورد همسران با اختلاف ها و ویژگی های متفاوت همسران شان است.

همسران موفق به خوبی می دانند که شریک آن ها نمونه کپی برداری شده آن ها نیست و نباید مثل آینه برای آن ها باشند بلکه لازمه یک ازدواج با دوام، احترام گذاشتن به تفاوت های طرفین و رشد کردن در میان این دو دنیای متفاوت است.

در یک ارتباط خوب بیشتر اختلاف نظرها و مشکلات زناشویی به مرور زمان برطرف و حل می شود.

شاید تا به حال این خبر به گوش تان نخورده باشد اما کارشناسان در تحقیقات شان به نتیجه ای جالب رسیده اند که شما را شگفت زده خواهد کرد.

هیچ می دانستید که شصت درصد اختلاف نظرهایی که همسران در طول زندگی مشترک با یکدیگر دارند غیرقابل حل است؟

اگر قبول ندارید یک ورق و کاغذ بردارید و تمامی بحث هایی که در طول زندگی مشترک با همسرتان داشته اید را بنویسید و در نهایت شگفتی متوجه می شوید که بیشتر آن ها تکراری است و با وجود گذشتن سالیان سال از ارتباط تان هنوز بر سر موضوعی تکراری با همسرتان بحث می کنید.

اما چیزی که در این بین تغییر می کند نحوه واکنش دو طرف نسبت به آن موضوعات است.

پس اگر فکر می کنید مشکل شما و همسرتان با گذشت زمان حل خواهد شد مرتکب اشتباه رایج دیگر زوج ها شده اید. به جای انتظار برای گذشت زمان و برطرف شدن مشکل، نوع واکنش و سازگاری تان را نسبت به اختلاف نظر بین خود و همسرتان تغییر دهید.

یک ازدواج خوب به این معناست که زن و شوهر تعریف یکسان و مشترکی از عشق داشته باشند

این نکته را به خاطر بسپارید که شما و شریک زندگی تان در ۲ محیط متفاوت بزرگ شده اید و به همین خاطر تعریفی که از عشق و محبت دارید با یکدیگر کاملا متفاوت است.

ممکن است همسر شما از روی عشق کاری را برای تان انجام دهد و از این طریق علاقه اش را به شما ابراز کند اما شما به دنبال راهی هستید که همسرتان به روش دلخواه شما عشقش را ابراز کند.

فراموش نکنید که نحوه ابراز علاقه و عشق هر انسانی با دیگران متفاوت است و هرگز از همسرتان نخواهید که دیدگاهی مانند شما در مورد عشق و طریقه محبت کردن داشته باشد.

فقدان عشق، عامل جدایی

متاسفانه عده ای تصور می کنند که عشق تنها دلیل ازدواج و ماندن در یک ارتباط است.

این عده از افراد ازدواج می کنند چون عاشق شده اند و بعد به راحتی از شریک شان جدا می شوند چون دیگر عاشقش نیستند اما این تصور یک اشتباه محض است چون عشق یک حس است و زمانی هست و زمانی دیگر نیست. این که دیگر مثل روزهای اول آشنایی عاشق همسرتان نیستید و به همین دلیل می خواهید از او جدا شوید، احمقانه ترین فرضیه ای است که آن را انتخاب کردید. صبر کنید چون عشق دوباره به وجود خواهد آمد و باردیگر غافلگیرتان خواهد کرد.

خیانت باعث از بین رفتن رابطه زناشویی نمی شود

بله این جمله درست است و اگر یک زن هستید و تنها به خاطر خیانت همسرتان می خواهید ترکش کنید، لطفا کمی بیشتر فکر کنید. هرچند رویارویی با خیانت و اصلاح ارتباط بعد از آن، کار خیلی ساده ای نیست اما اگر واقعا به ارتباط تان علاقه مند هستید ارزش این مبارزه را خواهد داشت و خبر خوب این که بیشتر ارتباط هایی که بعد از خیانت دوباره شکل گرفته موفق تر بوده و همسرانی که بعد از خیانت روابط خود را اصلاح کردند و اعتماد را از نو بین خودشان به وجود آوردند، ارتباط زناشویی بادوام تری داشته اند.

بیشتر افراد در ازدواج دوم موفق تر هستند چون در ازدواج اول تجربه های خوبی به دست آورده اند.

برای این موضوع نمی توان قانونی را درنظر گرفت اما این درست است که بسیاری از افراد در ازدواج دوم شان موفق تر هستند چون اشتباهاتی که در ازدواج اول مرتکبش شده اند را در ازدواج دوم شان انجام نمی دهند.

اما باید به خاطر داشته باشید که عشق تنها کرم روی کیک است نه خود کیک و تا زمانی که یاد نگیرید شادی و خوشبختی تان را وابسته به فرد دیگری ندانید امید موفقیت در ازدواج برای تان وجود ندارد این که خودخواهانه به دنبال افرادی باشید که شما را خوشبخت کنند و درصورت برآورده نشدن این موضوع آن ها را ترک کنید، اصلا راه درستی نیست.

خوشبختی و آرامش را در خودتان به وجود بیاورید و خودخواهانه دیگران را نخواهید.

در ضمن قوی باشید تا طرف مقابل هم متوجه بشه نمیتونه با ابراز موضوع طلاق روی شما فشار بیاره
در این مورد میتونید با متخصصین کانون مشاوران ایران، مشاوره تلفنی/تخصصی داشته باشید
دفتر سعادت آباد:
۰۲۱-۲۲۳۵۴۲۸۲ خط ویژه

وقتی مشکلات شما کوچک قلمدا د شده و درست حل نشده چنین مساله ای قابل انتظار بوده باید با ایشون به روانشناس مراجعه کنید تا هر دو نفر بتونید نظراتتون رو بگید و توقعات و انتظاراتتون از هم رو مطرح کنید.

و بتونید به اشتراک نظر برسید که واقعا از زندگی چی می خواید .و اینکه چه رفتارهایی باید اصلاح شوند و احیانا چه مواردی باعث این تنش ها شده و به اینجا رسیده که همسر شما حاضر به طلاق شده است .

یک طرفه نیمی شود جریانات را در نظر گرفت باید همه مسائل را با هم دید و هر دو باید صحبت کنید.

شاید همسر شما شرایطی رو انتظار داشتند که محقق نشده و فکر می کنند دیگر توان ماندن و حل مسائل در زندگی رو ندارند و با راهکارها و راهنمایی های فرد متخصص بتوانند تصمیم درست را بگیرند که فردا پشیمانی نداشته باشد.

زندگی همیشه سختی هایی دارد دو طرف باید تفاهم حل مسائل را داشته باشند .

بهتره در مورد اینکه می توانید با هم ادامه بدهید یا خیر را روانشناس نظر بدهید

در این مورد میتونید با متخصصین کانون مشاوران ایران، مشاوره تلفنی/تخصصی داشته باشید
۰۲۱۸۸۴۱۹۸۳۲
موفق باشید

نامزدم مرد دخترباز و کثافت کاری داره و حتی ی بار خاسته به دوس دخترش تجاوز کنه

من دوماهی عقد هستم و الان متوجه شدم که نامزدم مرد دخترباز و کثافت کاری داره و حتی ی بار خاسته ب دوس دخترش تجاوز کنه اینارو با زبون خودش مستقیما گفت و ازون موقع ب شدت ازش زده و متنفر شدم و قصد طلاق دارم ولی راضی نمیشه توافقی طلاقم بده میگه برو دادگستری درخواست بنویس هرچند که من دلیلی ندارم ثابت کنم.واقعا سردرگمم.
خواهشا راهنماییم کنین

این مطالب را دقیقا چند وقت است متوجه شده اید و چه شواهدی مبنی بر این مساله دارید .

اگر رفتار ایشون مربوط به قبل از ارتباط با شما بوده است و اکنون پشیمان هستند و خودشون توضیحاتی مربوط به اتفاقاتی که احیانا بوده به شما داده اند خب بهتره سریع تصمیم نگیرید هر چند خوب شرایط ناخوشایندی است ولی به هر حال اکنون شما همراه زندگیشون هستید و دیگر مجرد نیستند و شاید اصلا رفتارهای قبل ادامه نداشته باشد.

ولی اگر این رفتار برای ایشون عادت شده و راحت راجب انها اظهار نظر دارند و حتی به خودشن حق می دهند و اکنون هم پشیمان نیستند و هیچ تضمیمی برای برطرف شدن این مساله ندارند خب طلاق گزینه ای است که هر چند خطراتی به همراه دارد ولی از اسیب های بعدی شما را محفوظ دارد و اینکه هنوز که وارد زندگی نشدید و فرزندی ندارید بهتر است این رابطه تمام شود .

هر چند به لحاظ روحی برای شما ضربه محسوب می شود و باید زیر نظر روانشناس باشید ولی خب تجربه ناخوشایند ی است که تداومش مشکلات زیادی برای شما به وجود می اورد .
در هر حال تصمیم گیرنده خود شما هستید که اطلاع بیشتر ی از شرایط زنگیتون دارید و می دونید که ایا تمایل به ادامه داد ن دارید یا خیر ؟؟ یا توجه به وی
زگی های شخصیت همسرتون و رفتارهای ایشون
امیدوارم مساله به بهترین شکل ممکن حل شود

در این مورد میتونید با متخصصین کانون مشاوران ایران، مشاوره تلفنی/تخصصی داشته باشید
۰۲۱۲۲۶۸۹۵۳۴
موفق باشید

۴ سال که با همسرم ازدواج کردم و سر هیچ مسئله ای تفاهم نداریم

سلام وقت بخیر. من ۴ سال که با همسرم ازدواج کردم و سر هیچ مسئله ای تفاهم نداریم. و الان حدود یک ماهه که من قهر کردم رفتم خونه مامانم، البته تو دعوایی که بینمون بود اون گفت برو.

و حالا بعد از یک ماه تازه یادش افتاده منم وجود دارم و اونم با حالت خیلی طلبکارانه به هم پیام میده و میگه رفتارهات درست کن و برگردد.

و همینطور میگه دیگه نباید سرکار بری.

حالا سوالم اینه که نمیخوام دیگه باهاش زندگی کنم و طلاق بگیرم چون اصلا حرف همدیگه رو نمی فهمیم.

میخوام مهریه امو اجرا بزارم.ولی همسرم در حال حاضر هیچی به اسمش نداره. من برای گرفتن حق و حقوقم چکار میتونم بکنم.

پاسخ

وقتی مهریه رو به اجرا میذارید باید عدم معسر بودن یعنی عدم تنگدستی ایشون رو از همون اول برای دادگاه اثبات کنید
اگر ایشون کارمند باشه میتونید با تقسیط حقوق ایشون مهریه رو مطالبه کنید ولی حق طلاق با مرد هست و اگر ایشون تمایلی به طلاق نباشه وارد پروسه پیچیده ای میشید
بهتره قبل از هر اقدامی با هم صحبت کنید تا به نتیجه برسید حال یا برای ادامه و یا جدایی … توافق نهایی شما دو نفر بسیار مهمه

ممکن است برای جدایی از همسرتان دلایل قابل توجیهی داشته باشید اما پرسش نامه زیر به شما کمک می کند تا بدانید این تصمیم درست است یا نه؟
آیا احساس می کنید که زندگی زناشویی تان به مشکل برخورده است و تصمیم به طلاق گرفته اید؟
ممکن است برای جدایی از همسرتان دلایل قابل توجیهی داشته باشید اما پرسش نامه زیر به شما کمک می کند تا بدانید این تصمیم درست است یا نه؟
به هر یک از سوالات زیر با «درست» و «نادرست» جواب بدهید و در انتها جواب درستی که کارشناسان به این سوالات داده اند را با پاسخ خودتان مطابقت دهید.
۱) درگیری و مشاجره همیشگی بین شما و همسرتان نشانه این است که از یکدیگر جدا شوید.
۲) شما و همسرتان دیگر هیچ وجه مشترکی در سلایق و عقایدتان با هم ندارید و این موضوع دلیل خوبی برای جدایی است.
۳) در یک ارتباط خوب، بیشتر اختلاف نظرها و مشکلات زناشویی به مرور زمان برطرف و حل می شود.
۴) یک ازدواج خوب به این معناست که زن و شوهر تعریف یکسان و مشترکی از عشق داشته باشند.
۵) زن و شوهر از هم جدا می شوند چون دیگر عاشق هم نیستند.
۶) خیانت باعث از بین رفتن رابطه زناشویی نمی شود.
۷) بیشتر افراد در ازدواج دوم موفق تر هستند چون در ازدواج اول تجربه های خوبی به دست آورده اند.

نظر مشاور درباره مشاجره

این خیلی عجیب است که بیشتر همسران تصور می کنند اختلاف سلیقه و گاه مشاجره نشانه ناموفق بودن یک زندگی زناشویی است.

اما به عقیده روان شناسان ارتباطی که در آن هیچ اختلاف نظری وجود نداشته باشد بیشتر از یک رابطه پرجدال در خطر طلاق قرار دارد.

زیرا شما انسان هستید و به دلیل تفاوت زندگی خانوادگی و فرهنگی تان خصوصیاتی متفاوت از یکدیگر دارید و جروبحث و اختلاف یک موضوع بسیار طبیعی در رابطه شماست.
شما و همسرتان دیگر هیچ وجه مشترکی در سلایق و عقایدتان با هم ندارید و این موضوع دلیل خوبی برای جدایی است.
گفتن این حقیقت شما را غافلگیر می کند اما بد نیست بدانید تحقیقات کارشناسان نشان داده زوج هایی که زندگی زناشویی موفقی دارند به هیچ وجه خصوصیات و وجه مشترک زیادی با یکدیگر ندارند و حتی سلایق و عقایشان در تناقض با یکدیگر است.

اما آن چیزی که ارتباط های موفق را از ناموفق جدا می کند نحوه برخورد همسران با اختلاف ها و ویژگی های متفاوت همسران شان است.

همسران موفق به خوبی می دانند که شریک آن ها نمونه کپی برداری شده آن ها نیست و نباید مثل آینه برای آن ها باشند بلکه لازمه یک ازدواج با دوام، احترام گذاشتن به تفاوت های طرفین و رشد کردن در میان این دو دنیای متفاوت است.
در یک ارتباط خوب بیشتر اختلاف نظرها و مشکلات زناشویی به مرور زمان برطرف و حل می شود.
شاید تا به حال این خبر به گوش تان نخورده باشد اما کارشناسان در تحقیقات شان به نتیجه ای جالب رسیده اند که شما را شگفت زده خواهد کرد، هیچ می دانستید که شصت درصد اختلاف نظرهایی که همسران در طول زندگی مشترک با یکدیگر دارند غیرقابل حل است؟
اگر قبول ندارید یک ورق و کاغذ بردارید و تمامی بحث هایی که در طول زندگی مشترک با همسرتان داشته اید را بنویسید و در نهایت شگفتی متوجه می شوید که بیشتر آن ها تکراری است و با وجود گذشتن سالیان سال از ارتباط تان هنوز بر سر موضوعی تکراری با همسرتان بحث می کنید اما چیزی که در این بین تغییر می کند نحوه واکنش ۲ طرف نسبت به آن موضوعات است.

پس اگر فکر می کنید مشکل شما و همسرتان با گذشت زمان حل خواهد شد مرتکب اشتباه رایج دیگر زوج ها شده اید. به جای انتظار برای گذشت زمان و برطرف شدن مشکل، نوع واکنش و سازگاری تان را نسبت به اختلاف نظر بین خود و همسرتان تغییر دهید.

یک ازدواج خوب به این معناست که زن و شوهر تعریف یکسان و مشترکی از عشق داشته باشند.
این نکته را به خاطر بسپارید که شما و شریک زندگی تان دردو محیط متفاوت بزرگ شده اید و به همین خاطر تعریفی که از عشق و محبت دارید با یکدیگر کاملا متفاوت است.

ممکن است همسر شما از روی عشق کاری را برای تان انجام دهد و از این طریق علاقه اش را به شما ابراز کند اما شما به دنبال راهی هستید که همسرتان به روش دلخواه شما عشقش را ابراز کند.

فراموش نکنید که نحوه ابراز علاقه و عشق هر انسانی با دیگران متفاوت است و هرگز از همسرتان نخواهید که دیدگاهی مانند شما در مورد عشق و طریقه محبت کردن داشته باشد.

زن و شوهر از هم جدا می شوند چون دیگر عاشق هم نیستند.

متاسفانه عده ای تصور می کنند که عشق تنها دلیل ازدواج و ماندن در یک ارتباط است.

این عده از افراد ازدواج می کنند چون عاشق شده اند و بعد به راحتی از شریک شان جدا می شوند چون دیگر عاشقش نیستند اما این تصور یک اشتباه محض است چون عشق یک حس است و زمانی هست و زمانی دیگر نیست.

این که دیگر مثل روزهای اول آشنایی عاشق همسرتان نیستید و به همین دلیل می خواهید از او جدا شوید، احمقانه ترین فرضیه ای است که آن را انتخاب کردید. صبر کنید چون عشق دوباره به وجود خواهد آمد و باردیگر غافلگیرتان خواهد کرد.

خیانت باعث از بین رفتن رابطه زناشویی نمی شود

بله این جمله درست است و اگر یک زن هستید و تنها به خاطر خیانت همسرتان می خواهید ترکش کنید، لطفا کمی بیشتر فکر کنید.

هرچند رویارویی با خیانت و اصلاح ارتباط بعد از آن، کار خیلی ساده ای نیست اما اگر واقعا به ارتباط تان علاقه مند هستید ارزش این مبارزه را خواهد داشت و خبر خوب این که بیشتر ارتباط هایی که بعد از خیانت دوباره شکل گرفته موفق تر بوده و همسرانی که بعد از خیانت روابط خود را اصلاح کردند و اعتماد را از نو بین خودشان به وجود آوردند، ارتباط زناشویی بادوام تری داشته اند.
بیشتر افراد در ازدواج دوم موفق تر هستند چون در ازدواج اول تجربه های خوبی به دست آورده اند.
برای این موضوع نمی توان قانونی را درنظر گرفت اما این درست است که بسیاری از افراد در ازدواج دوم شان موفق تر هستند چون اشتباهاتی که در ازدواج اول مرتکبش شده اند را در ازدواج دوم شان انجام نمی دهند.

اما باید به خاطر داشته باشید که عشق تنها کرم روی کیک است نه خود کیک و تا زمانی که یاد نگیرید شادی و خوشبختی تان را وابسته به فرد دیگری ندانید امید موفقیت در ازدواج برای تان وجود ندارد این که خودخواهانه به دنبال افرادی باشید که شما را خوشبخت کنند.

و درصورت برآورده نشدن این موضوع آن ها را ترک کنید، اصلا راه درستی نیست. خوشبختی و آرامش را در خودتان به وجود بیاورید و خودخواهانه دیگران را نخواهید.
در این مورد میتونید با متخصصین کانون مشاوران ایران، مشاوره تلفنی/تخصصی داشته باشید
دفتر شریعتی:
۰۲۱-۸۸۴۲۲۴۹۵ خط ویژه

اگر واقعا فکر می کنید تصمیم به طلاقتون قطعیه و بعدا پشیمون نخواهید شد خوب باید با وکیل حقوقی صحبت کنید و هر چند ایشون چیزی ندارند ولی خب اقدام قانونی که باشد از منبع درامدشون موظف به پرداخت مهریه و نفقه هستند البته باز شرایطی دارد که وکیل بهتر می تواند شما را راهنمایی کند.

ولی اینکه در نظر داشته باشید شما چهار سال زندگی کردید حتما با هم خاطرات خوبی هم دارید که نباید انکار کرد و اگر فکر می کنید ایشون با همه بدی هایی رفتاری که از نظر شما دارند.

اگر به روانشناس مراجعه کنید تا حد شما و شرایط شما رو درک می کنند و قبول می کنند مشکلاتی وجود دارد خب بهتره اقدام کنید .امیدوارم تصمیم درستی بگیرید
در یک رابطه همیشه یک نفر مقصر نیست
فقط سهم افراد در ایجاد مشکلات ممکن است اندکی متفاوت باشد

در این مورد میتونید با متخصصین کانون مشاوران ایران، مشاوره تلفنی/تخصصی داشته باشید
۴۴۰۳۴۴۹۰
موفق باشید

اختلاف فرهنگی تحصیلی مالی و خانوادگی

سارا: سلام روز بخیر من ۵ سال ازدواج کردم اختلاف فرهنگی تحصیلی مالی و خانوادگی از ابتدا باعث تنش بین ما بود ایشون بسیار عصبی هستن خیلی من و کتک میزدن بددهنی و فحاشی میکردن در مدت پنج سال هشت بار شغل عوض کردن.

خانواده بسیار بی تفاوتی دارن که ۳ سال باهم قهربودیم بخاطر هزینه عروسی و منزل که تهیه نکردن و همه رو خانواده من انجام دادن من همیشه سعی کردم تا زندگیمو حفظ کنم.

اما در سال اخیر لیشون یه ویژگی جدید پیدا کردن که دایم به من تهمت میزدن و شکاک شدن  چهار ماه قهر هستیم رای دادگاه مبنی بر طلاق صادر شده اما دایم اظهار پشسمونی میکنه فرصت میخواد تا جبران کنه شغل دایمی پیدا کرده و میگه فاصله باعث شک شده .

منم ایرادهایی دارم و قطعا اشتباهاتی کردم منم عصبی هستم و بهشون علاقه دارم و الان واقعا توی دوراهی گیرکردم خیلی ناامیدم چون تجربه نشون داده ما تغییر نمیکنیم و اگر ادامه بدیم همیشه در جنگ هستیم

پاسخ

شما در تردید نیستید … چون بهتر از هر کسی میدونید این زندگی چه سرنوشتی خواهد داشت
شما ۵ سال با ایشون زندگی کردید ولی ما فقط از زندگی شما چند خط کلی رو خواندیم
پس شما بهتر در این مورد میتونید تصمیم گیری کنید
در هر صورت دو اتفاق میتونه بیفته یا ایشون واقعا تغییر کرده باشه که نتیجه مشخصه
ولی خودتونو جای اون لحظه ای بذارید که دوباره این رفتارها تکرار بشه
پس ببینید در این صورت آیا باز هم میتونید ادامه بدید و فرصتی دوباره به ایشون بدید ؟
به همین خاطر حتما در این مورد از ایشون تعهد گرفته بشه چون هر اتفاق و رفتاری رو میتونید بعد از این مشاهده کنید.

خب وقتی چندین سال تجربه زندگی با ایشون رو داشتید و دادگاه هم تونسته به این نتیجه برسه دلیلی برای تردید شما باقی نمیمونه پس خودتون رو گول نزنید و براساس واقعیت عمل کنید.
اگر هم به ادامه زندگی علاقمند هستید پس باید تمام مشکلاتی که در این راه به وجود میادو تحمل کنید و با گذشت از کنارش بگذرید
و کلامی از باب گله و شکایت به میان نیارید
هیچ کس جز خود شما نمیتونه در این مورد تصمیم گیری کنه … چون تجربه و شناخت کافی در این موردو دارید

ضمانت های اجرایی تخلف از وظیفه تمکین

ضمانت های اجرایی تخلف از وظیفه تمکین زوجه در قبال مرد متعدد می‌باشند و برخی از آنها در قانون مدنی و رویه عملی دادگاه‌ها معمول می‌باشد و به تعدادی از آنها در فقه اشاره شده و به صراحت در قانون نیامده است.

قسمت اول – ضمانت های اجرایی حقوقی

ضمانت اجرایی حقوقی در ناحیه زوجه در دو عنوان عدم استحقاق نفقه و امکان طرح دعوای الزام به تمکین خلاصه می‌شود.

الف- عدم استحقاق نفقه

وفق ماده ۱۱۰۸قانون مدنی، تنها ضمانت اجرایی موثر برای تخلف از وظیفه تمکین زوجه در قبال زوج، عدم استحقاق وی نسبت به نفقه عنوان شده است. این ماده مقرر می‌دارد : چنانچه زن از وظایف زوجیت امتناع کند، مستحق نفقه نخواهد بود. البته باید دانست در مواردی که زوجه در عدم تمکین عذر موجه دارد، استحقاق نفقه را از دست نمی‌دهد. این موارد، مورد استفاده از حق حبس (موضوع ماده ۱۰۸۵ قانون مدنی)، بیماری واگیر دار شوهر( موضوع ۱۱۲۷ قانون مدنی) یا بیماری زوجه و خصوصاً در ایام وضع حمل (مستنبط از ماده ۱۱۰۸قانون مدنی)، اختیار مسکن جداگانه بنا به حکم دادگاه در صورت اثبات خوف ضرر مالی و یا جانی و یا آبرویی برای زوجه (موضوع ماده ۱۱۱۵ قانون مدنی) و در نهایت سفر زوجه می‏باشند. سئوال لازم به پرسش اینست که آیا شوهر می‌تواند بنا به تشخیص خود امر پرداخت نفقه را به دلیل عدم تمکین زوجه متوقف سازد یا عدم استحقاق زوجه باید به دنبال حکم دادگاه مبنی بر احراز نشوز باشد؟

در این مسئله قانونگذار تکلیف را مشخص نگرده است ولی به نظر می‌رسد با توجه به اینکه تمکین و پرداخت نفقه اموری مستمر می‌باشند، هر روز که تمکین صورت نگیرد، زوجه استحقاق نفقه همان روز را از دست می‌دهد ولی تمکین دوباره زوجه او را مستحق نفقه روز بعد خواهد نمود. همچنین است اگر نشوز زوجه قبلاً در دادگاه به اثبات رسیده باشد و به همین دلیل زوجه استحقاق نفقه را از دست داده باشد، با تمکین بعدی مستحق نفقه خواهد شد. در حقیقت، حکم دادگاه مبنی بر عدم استحقاق نفقه، دایر مدار یک واقعیت خارجی تحت عنوان عدم تمکین می‌باشد یعنی دادگاه با احراز نشوز زوجه، جعل حق نمی‌کند بلکه کشف از عدم استحقاق زوجه در مدتی که ناشزه بوده، می‌نماید لذا با برطرف شدن نشوز، استحقاق زوجه نسبت به نفقه عود می‌نماید.

ب- دعوای الزام به تمکین

یکی از ضمانت های اجرایی عدم تمکین، امکان طرح دعوای الزام به تمکین است. با اینکه تنها ضمانت اجرایی صریح قانون مدنی همان عدم استحقاق نفقه است، معذالک، رویه عملی دادگاه‌ها چنین استوار شده که دعوای الزام به تمکین را می پذیرند و زوجه را محکوم به تمکین می‌نمایند. استدلال محاکم در پذیرش این دعوی این است که خود را مرجع عام همه اقسام تظلمات تلقی نموده و در جایی که زوجه تکالیف قانونی‌اش در قبال شوهر را انجام نمی‌دهد، این دعوی را نیز به نوعی دادخواهی شوهر تلقی کرده، رسیدگی به این مورد را نیز در چهارچوب وظایف خود می‌دانند.

عده‌ای در مخالفت با امکان طرح این دعوی معتقد شده‌اند، دعوی الزام زوجه غیر متمکنه از ادای وظایف زوجیت، قابل طرح در دادگاه نیست ؛ زیرا طبق اصول کلی حقوقی فقط به دعاوی رسیدگی می‌شود که دادگاه‌ها بتوانند نسبت به آنها اجرائیه صادر نمایند و مدعی علیه را ملزم به اجرا عمل مورد تعهد نمایند و چنانچه خواسته مالی باشد، در صورت تخلف و امتناع محکوم علیه از انجام محکوم به بنا بدرخواست محکوم له، تقاضای اجرای اجرائیه و چنانچه محکوم به مالی باشد، آنرا مطابق مقررات اجرایی از اموال محکوم علیه استیفا و تعهدات او را به خرج او به وسیله دیگری در صورت امکان انجام دهند. این در حالی است که اصدار حکم به الزام به تمکین فاقد چنین جنبه‌ای است و لذا الزام زوجه به تمکین قابل طرح در دادگستری نمی‌باشد.

به هر حال، اگر تعهد زوجه به تمکین را یک نوع تعهد به فعل بدانیم، نمی‌توان در صورت عدم تمکین ضمانت اجرای تعهدات به فعل را قابل اعمال نمود زیرا همانطور که گفتیم الزام زوجه به تمکین غیر ممکن است، انجام فعل تمکین را توسط زن دیگری به هزینه زوجه متعهد به تمکین نیز منع اخلاقی دارد و حتی متعهد له به آخرین تیر ترکش خود در تعهدات به فعل نیز نمی‌تواند بهره جوید زیرا امکان فسخ عقد نکاح نیز وجود ندارد.

در مورد عدم امکان الزام زوجه به تمکین، عده ای اجرای این حکم را خلاف شان و منزلت انسانی دانسته و موجب جریحه دار نمودن احساسات عمومی تلقی نموده اند.

ما فارغ از بیان اینکه شان و منزلت انسانی انسان چیست و آیا الزام به تمکین و یا اجرای چنین حکمی با منزلت انسانی در تعارض هست یا خیر، اجمالاً می‌گوییم که اگر قرار باشد عدم تمکین مرد در آنچه که به پاسخگویی وی نسبت به الزامات قانونی مربوط به پرداخت نفقه می‌باشد، ضمانت های موثر اجرایی کیفری و یا مدنی داشته باشد، چرا در باب تخلف زن از این وظایف چنین ضمانت اجرایی موجود نباشد؟ اگر قرار باشد الزام زوجه به تمکین خلاف شان انسانی باشد، چرا حبس زوج از بابت عدم پرداخت حقوق مالی واجب زوجه که -یک حق مالی است-، خلاف حیثیت انسانی تلقی نشود؟

ج- اجازه ازدواج دوم

رویه عملی برخی از دادگاه ها در مواردی که امکان الزام زوجه غیر متمکنه از وظایف زوجیت موجود نمی‌باشد، اجازه ازدواج دوم به مرد است. این ضمانت اجرا بر این فرض نهاده شده است که اساساً ازدواج دوم مرد نیاز به اذن دادگاه داشته باشد والا چنانچه معتقد شویم تحصیل اجازه قبلی از دادگاه لازم نیست، این ضمانت اجرا نیز در حقیقت ضمانت اجرای واقعی نخواهد بود. حال ببینیم آیا اجازه ازدواج دوم در وضعیتی که زوجه نه با بذل مهریه تقاضای طلاق خلع می‌نماید و نه عسر و حرج وی در ادامه زندگی با شوهر به اثبات رسیده ولی با این حال بدون عذر موجه نسبت به حضور در زندگی مشترک استنکاف می ورزد، راه حل مناسب محسوب می‌شود یا خیر؟ خلاصه اینکه آیا می‌توان اجازه ازدواج مجدد را تنها راه خروج از بحران دانست؟

بر فرض که این امر یک راه حل حقوقی تلقی گردد، ولی تجربه نشان داده است که اگر مرد مبادرت به ازدواج مجدد نماید، زوجه غیر متمکنه از ادای وظایف زوجیت، سریعاً به زندگی مشترک بر می‌گردد و مشکل مرد دو چندان می‌شود. مردی که حتماً توان اداره زندگی یک زن را نداشته که موجب شده زن وی ناشزه شود حال مواجه با یک وضعیت ناخواسته بدتر می‌شود. از طرف دیگر ممکن است مرد تمایلی به ازدواج مجدد نداشته باشد و یا به جهت تعلق خاطر به همان همسر غیر متمکنه، به دلایلی مثل دارابودن فرزند، یا پیوندهای عمیق عاطفی، حاضر به ازدواج با غیر آن زن نباشد. لذا باید معتقد شد اجازه ازدواج دوم و یا اختیار همسر دوم عملاً راه حل مناسبی نمی‌تواند باشد.

د- عدم استحقاق اجرت المثل و نحله در ناحیه زوجه

یکی از ضمانت اجرای های موثر برای الزام زوجه به تمکین، عدم استحقاق دریافت اجره‌المثل است زیرا شرط دریافت اجره‌المثل و نحله، عدم خطای زوجه تلقی شده و به نظر ما عدم تمکین مصداق بارزی از خطای در انجام وظایف زوجیت می‌باشد. در این رابطه‌، تبصره شش ماده واحده مربوط به طلاق برای تامین حقوق زوجه مقرر داشته است :

پس از طلاق، در صورت درخواست زوجه مبنی بر مطالبه حق الزحمه کارهایـی که شرعاً به عهده وی نبوده است، دادگاه بدوا’ از طریق تصالح نسبت به تامین خواسته وی اقدام می‏نماید. و در صورت عدم امکان تصالح، چنانچه ضمن عقد خارج لازم، در خصوص امور مالی شرطی شده باشد، طبق آن عمل می‏شود. در غیر این صورت، هر گاه طلاق بنا به درخواست زوجه نباشد، و نیز تقاضای طلاق ناشی از تخلف زن از وظایف همسری یا سوء اخلاق و رفتار وی نباشد، به ترتیب زیر عمل می‌شود :

الف- چنانچه زوجه کارهایی را که شرعاً به عهده وی نبوده به دستور زوج و با عدم قصد تبرع انجام داده باشد و برای دادگاه نیز ثابت شود دادگاه اجرت المثل کارهای انجام گرفته را محاسبه و به پرداخت آن حکم می‌نماید.

ب- در غیر مورد بند “الف” با توجه به سنوات زندگی مشترک و نوع کارهایی که زوجه در خانه شوهر انجام داده و وسع مالی زوج، دادگاه مبلغی را از باب بخشش(نحله) برای زوجه تعیین می‌نماید.

در این تبصره‌، امکان دریافت اجره‌المثل (وفق بند الف) و دریافت نحله (وفق بند ب آن) منوط به عدم تخلف زن از وظایف همسری شده است. بنابراین، چنانچه مرد در صورت عدم تمکین ممتد زوجه خود بخواهد وی را طلاق دهد، زن استحقاقی در دریافت اجرت المثل و یا نحله نخواهد داشت. البته، بدیهی است حق دریافت مهر توسط زن در جای خود محفوظ خواهد بود زیرا الزام به پرداخت مهر به مجرد عقد و دخول بر ذمه مرد ثابت می‌گردد.

همچنین چنانچه مرد به وظایف زوجیت خود در قبال زوجه -بخصوص در آنچه به وظیفه زناشویی بر می گردد- توجهی ننماید، زوجه می‌تواند تقاضای طلاق به واسطه عسر و حرج را مطرح سازد. اصولاً در حقوق اسلام امکان برقراری رابطه زناشویی در بدو امر و همچنین تداوم آن در خلال رابطه زناشویی یک حق مسلم برای زوجین دانسته شده است. لذا چنانچه زوج توان جنسی خود را در عین نیاز جنسی زوجه، از دست بدهد، موجبی از موجبات تقاضای طلاق به واسطه عسر و حرج برای زوجه خواهد بود.

در حقوق فرانسه نیز هر چند که روابط جنسی نه جزء شرایط ماهوی عقد ازدواج است و نه جزء شرایط شکلی آن ولی به هر حال “اثر طبیعی” آن تلقی گردیده[۹] و از نظر طبیعت اولیه یک رابطه جنسی دانسته شده است. حقوق مذهبی کلیسایی نیز در تعریف ازدواج‌، “رابطه جنسی” را آورده است. اساساً عبارت Couple -که به معنای زوجین می‌باشد-، از ایجاد رابطه جنسی گرفته شده است ؛ لذا هر چند در حقوق فرانسه عدم توان جنسی مرد در صورتی که زوجه از وضعیت ناتوانی وی آگاهی داشته، نمی‌تواند منجر به تقاضای فسخ ازدواج شود ولی چنانچه از ابتدا امکان رابطه جنسی را نداشته باشد و این امر بر زوجه مکتوم مانده و یا ابتدائاً امکان رابطه وجود داشته ولی متعاقباً توان جنسی خود را از دست بدهد، موجبی از موجبات طلاق یا تفریق جسمانی به خاطر خطا موضوع ماده ۲۴۲ کد سیویل تلقی خواهد شد.

ه- بررسی امکان تعزیر زوجه مستنکف

برخی از فقها تعزیر زوجه مستنکف از ادای وظایف زوجیت را ممکن دانسته اند. مردان می‌پرسند چگونه است که اگر زوج نسبت به پرداخت نفقه زوجه اقدامی به عمل نیاورد، وفق ماده ۶۴۲ قانون مجازات اسلامی مستوجب عقوبت کیفری است ولی زوجه‌ای که از انجام تکالیف قانونی‌اش استنکاف می‌ورزد، مستحق هیچگونه مجازاتی نباشد؟ حتی فراتر از آن، ماده ۶۴۲ قانون مدنی نیز دو ضمانت اجرای مدنی برای عدم پرداخت نفقه مطرح که اولی در ماده۱۱۳۰ آن قانون حق طلاق را برای زوجه پیش بینی نموده است و در ماده ۱۲۰۵ آن نیز به دادگاه اجازه داده از اموال زوج برای تامین نفقه زوجه برداشت نماید.

ملاحظه می‌شود که سه ضمانت اجرایی مهم برای تکلیف به عدم پرداخت نفقه وجود دارد ولی از جانب زوجه تکلیف به تمکین با ضمانت اجرایی مناسبی توام نیست. اگر عدم تمکین زوجه را نوعی فعل حرام تلقی نماییم، ممکن است زن چنانچه علناً از تمکین سرباز زند، مشمول مجازات های مندرج در ماده ۶۳۸ قانون مجازات اسلامی نیز بشود.

البته در قرآن کریم نیز مسئله خشونت در رفتار زوج علیه زوجه غیر متمکنه آمده است. در آیه قرآن، آیه ۱۲۸ سوره نساء در مورد زنی که چهره خود را در مقام طرح تمایلات زوج، در هم می‌کشد و رعایت ادب در مقابل شوهر ننموده، از انجام حوائج شرعی وی سرباز می‌زند، ابتدا با “وعظ” خواسته به طریق مسالمت و هدایت رهنمون شود و در جایی که پند و اندرز زوجه کارگر نمی‌افتد، به شوهر حق می‌دهد که به عنوان مجازات وی، در بستر به او پشت نماید و چنانچه این راه حل نیز موثر واقع نشود، به عنوان آخرین وسیله الزام آور، کلمه “ضرب” را بکار برده که در معنای تحت اللفظی به مفهوم “زدن” است. یعنی در موردی که دو ضمانت اجرای سابق موثر واقع نشود، به شوهر اجازه داده همسر غیرمتمکنه از ادای وظایف زوجیت را بزند. البته، فقها برای ضرب شرائطی مقرر نموده‌اند : مثلاً محقق در شرائع می‌فرماید : تُقتصر علی ما یومُل مُعُه رجوعها ما لم یکن مدمیاً و لا مبًرِحاً[۱۰]. یعنی زدن باید در حدی باشد که امید بازداری زوجه از نشوز برود و الا چنانچه از همان اول معلوم باشد که زدن موثر واقع نمی‌شود و دعوای ضرب و شتم نیز به دعاوی قبلی اضافه شده بار مسئولیت مرد را زیادتر می‌کند، طبعاً زدن موضوعیت پیدا نمی‌کند و باید از آن پرهیز شود. بسیاری از زنان با عدم تمکین، خود را عمداً در معرض ضرب و شتم زوج قرار می‌دهند که متعاقباً بتوانند دعوای طلاق به واسطه عسر و حرج را مطرح نمایند. لذا نباید زوج با اینکار بهانه بدست زوجه بدهد. بعلاوه، شرط مهمتر برای زدن این است که نباید محل زدن دردناک و خون آلود شود و البته تا زمانی که نشوز تحقق عینی پیدا نکرده، ضرب نیز موضوعیت پیدا نمی‌کند به خلاف دو ضمانت اجرای قبلی که با بروز امارات نشوز، وعظ و هجر در مضجع قابل طرح هستند.

به نظر می‌رسد این مراحل عمدتاً سمبلیک بوده و حکایت از درجات مختلف برای اعلام نوع تنفر و مخالفت نسبت به اعمال زوجه است. قرآن می‌خواهد بفرماید اگر عدم تمکین زوجه مورد قبول شما نیست، به نحو مقتضی به وی تذکر دهید و این امر مهم را در دل نگه ندارید و نگذارید موجبات تکدر بیشتری فراهم آید. شاید اینکه به زوج اختیار ضرب را بنا به تشخیص خود داده، برای این است که اثبات نشوز جز در مواجهه با زوج قابل تصور نیست. اما به نظر ما باید قانونگذار برای پیشگیری از هر گونه سوء استفاده مردان از جهت خروج از حدود عدالت، اختیار زدن را از مردان به کلی سلب نماید و در عوض، به دادگاه این اختیار را بدهد که چنانچه الزام زوجه به تمکین متعذر شود، با تعزیر مناسب زوجه را مجازات نماید. البته در این ارتباط مجازات در صورتی ممکن خواهد بود که نشوز زوجه در دادگاه به اثبات برسد.

در این مورد میتونید با متخصصین کانون مشاوران ایران، مشاوره تلفنی/تخصصی داشته باشید
۹۸۲۱۲۲۳۵۴۷۹۰
موفق باشید

پدرم با شوهرم نمی سازه

باعرض سلام خدمت شما ،داشتم تو سایت ها می گشتم برای طلاق گرفتن که مطلب شما رو خوندم ، من ۲۷سالمه و سه ساله درگیر رابطه ی متاهلی شدم از نامزدی تاازدواج، پدرم از همسرم به علت اینکه سطح تحصیلات پایینی داشت و محل زندگی پایین تراز مارضا نبود ،اما من وقتی صحبت کردم با همسرم ،راضی بودم ،ازپدرم خواستم تحقیق کنه ،اگر پسرسالم وپاکیه رضایت بده.

خلاصه یک روز بعداز بله برون گفت ،این پسر عصبیه تومحل تحقیق کردم ،توی اتاق عقد گفت خونه بزن به نام دخترم ،همسرمن گفت خونه ندارم و یه اختلاف بزرگ ریشه گرفت، فردای عقد پدرم گفت این پسره به درد تو نمی خوره.

بزن زیر همه چی ،درحالیکه همسرم همون روز گل وشیرینی گرفته بود برای عذرخواهی به خاطرتندی اومده بود، دستاشو گرفت از خونه پرت کرد بیرون ، هربارکه می اومد یه جور زهرمی ریخت به همسرم و پدرم اصلا خوشش نمی اومد ازش ، تااینکه اومدن خونمون که قراره عروسی رو بذارن.

که وقتی رفتن بابا گفت من امادگی برای جهاز ندارم و من وقتی این موضوع رو به همسرم مطرح کردم گفت بابات ملکشو بفروشه ،روزی که پدرم رفته بود برای تحقیق ،به خونه ی اونا هم رفته بود ومثلا به ضم خودش که سنگ بندازه جلو پای اونا گفته بود که جهاز دخترم کامله و مهرش اینقدره و تحصیلاتش فلانه.

پسر شما سوادش کمه وبی پوله و تحقیربازی ،اگر پول ندارید چرا اومدید خواستگاری و یک ریشه ی کینه ی شدید،خلاصه لج و لج بازی شد ، ما عروسی گرفتیم و من بی جهازازدواج کردم که پدرم سه ماه بعد پول کمی بهم داد گفت خودت بروجهاز بگیر، الان که درخدمت شما هستم.

همسرم مدعی شده که تو نامزدی پدرم چهل و پنج ملیون ازش قرض گرفته و به خاطر اینکه منو از دست نده بدون رسید قرض داده.

علت اینکه دنبال راه طلاق می گردم همینه ،از لحاظ روحی دارم اسیب می بینم ،اجازه نمی ده خونه ی پدرم رفت وامد کنم ومدام میگه پدرت دزده ،و تاعصبانی میشه کارهای پدرمو به رخم می کشه.

درحالیکه من حتی راضی نبودم بابام یه اخم کنه بهش ، تازگی ها فشار روحیه که پدرت مال مردم خوره وبددهنی وفحش و یکی از شرایط عقدم این بود که انتخاب مسکن بامن باشه.

الان میگه خونرو از خونه ی مامانت دور می کنم ،پولم ندارم چیکارمی خوای کنی ؟!من قبول دارم پدرم سنگ میندازه ولی تمام این فشارهای روحی رو چه کنم

طلاق یک مرحله بزرگ در هر زندگی زناشویی است که ممکن است برای هر کسی پیش بیاید. شما هم اگر در محله طلاق گرفتن هستید بهتر است این نکته ها را بدانید.

نکاتی که قبل از طلاق باید بدانید

حالا که به مراحل پایانی روند طلاق نزدیک می شوم ( روند طلاق مانند ماراتن است نه دو سرعت ! ) به کارهایی که شاید بهتر بود به نحو دیگری انجام می دادم ، فکر می کنم یا شاید چیزهایی که می گویم ای کاش قبل از طلاق می دانستم.

فکر نکنم کتابی واقعی برای طلاق و تجربه منحصر به فردی که برای هر شخص دارد، نوشته شده باشد. ولی همان طور که به انتهای راهروی طلاق می رسید متوجه می شوید دانستن شان برای پایداری رابطه ای که شروع کرده بودید بی ضرر بوده است.

هیچ کس نیست که بتواند شما را برای طلاق آماده کند ولی قبل از این که تصمیم بگیرید به ازدواجتان پایان دهید با افرادی که قبلا طلاق گرفته اند صحبت کنید و خود را آموزش دهید.

در این صورت شما می توانید این مسیر را به بهترین شکل ممکن طی کنید و برای اتفاقات آینده ، آماده شوید.

طلاق چه تاثیری روی کودک نوپای من می گذارد

دخترم ۳ ساله بود که من و پدرش از هم جدا شدیم. درباره تاثیر طلاق روی کودکان نوپا ، هیچ گاه در گوگل اطلاعاتی پیدا نمی کنید.

خبری از میلیون ها تن اطلاعاتی که این تجربه چه تاثیری روی کودکان می گذارد در گوگل نیست. من در نهایت مجبور شدم برای کمک به دخترم از بازی درمانی استفاده کنم و زمانی که شوهر سابقم موافقت کرد، او را هم گاهی در این بازی ها شریک می کردیم.

شاید این کار بهترین انتخاب من بود ولی می دانم که در آیند او با مشکلات بالقوه ای روبرو خواهد شد و باید برای کمک به کودکم در طول زمان از او جلوتر باشم. حقیقت این است که هیچ کس نمی تواند پیش بینی کند که طلاق چگونه روی کودکانش تاثیر می گذارد.

برای مشاوره حقوقی از دوستان استفاده نکنید

منظورم این است که برای رسیدگی به روند طلاقتان از دوستتان استفاده نکنید حتی اگر به این فکر می کنید که دوستتان سبب صرفه جویی در هزینه های جاری طلاق خواهد شد.

من و شوهر سابقم از همین راه شروع کردیم و دوستمان واقعا دوست داشتنی و بزرگوار بود و واقعا قصد کمک به یک زوج شکست خورده را داشت ولی ما در نهایت تصمیم گرفتیم وکیل مان را تغییر دهیم.

به دلایل مختلفی که روند طلاق ما را از مسیرش خارج کرده این اشتباه باعث شد طلاق ما ۲۰ ماه طول بکشد و هنوز هم که هنوز است ادامه داشته باشد. تجربه ای بود که برایمان گران تمام شد!

شفاف سازی کنید

میانجی ما وقتی شرایط طلاقمان را دید، شوکه شد. همه چیز کاملا مبهم و با پایان باز بود. نه ، نه ، نه ! این کار را انجام ندهید !

همه چیز را با جزئیات کامل بنویسید و هیچ موضوعی را دست نخورده نگذارید به ویژه زمانی که پای کودکان در میان است.

بیش از حد سهل انگاری و مبهم بودن در نوشتن شرایط طلاق ممکن است بعدا برای شما مشکلاتی به وجود آورد.

داشتن یک شریک جدید نیاز به ایجاد یک تعادل جدید دارد

حتی با این که من و شوهرم تصمیم به طلاق گرفتیم، زمانی که او دوباره نامزد کرد و می خواست نامزدش را به کودکم معرفی کند پذیرش این مساله که قرار است یک غریبه در اطراف کودکم باشد برای من سخت بود.

حتی اگر ذره ای احساس هم نسبت به شوهر سابقتان نداشته باشید، اگر بچه دارید، دانستن این که غریبه ای قرار است دور و بر او باشد برایتان سخت است …

یک شریک زندگی جدید باعث تغییر رابطه شما با شوهر سابقتان خواهد شد
حتی اگر رابطه ای محترمانه و خوب با شوهر سابقتان داشته باشید، شریک زندگی جدید می تواند این رابطه را تغییر بدهد . تلخ است ولی واقعیت دارد.

طول می کشد تا به جدایی عادت کنید

من فکر می کردم یک سال بعد از طلاق می توانم همه چیز را فراموش کند. در واقع من خوشحالم و نمی خواهم به عقب بر گردم.

با این حال زمانی طول کشید تا بتوانم خودم را با تغییراتی که طلاق به همراه دارد وفق دهم ، مثل شریک زندگی جدید ، خانه جدید ، برنامه های جدید و غیره. با این که در حال حاضر شخص جدید در زندگی ام حضور دارد و از زندگی ام راضی ام ولی هنوز به خاطر این که کودکم را گاهی باید به پدرش بسپارم ، ناراحتم .

سازگاری با تغییرات و ناراحتی های بعد از طلاق برای هر شخص مدت زمان خاصی به طول می انجامد.

جدایی باید جدایی باقی بماند

من تشخیص نمی دادم که رفتار خوب به این معنی نیست که درب خانه مان نباید همیشه به روی شوهر سابقم باز باشد که هر وقت خواست به دیدن من و فرزندم بیاید.

وقتی شما از هم جدا می شوید درب خانه تان را به روی شریک سابقتان ببندید مگر این که مساله خاص و واقعا بغرنجی ایجاد شده باشد که شما تصمیم بگیرید وضعیت را تغییر داده و بخواهید ازدواجتان را از طلاق نجات دهید.

این روزها مسئولیت کودکان بین پدر و مادر تقسیم می شود

من دوست داشتم که فرزندم یک پدر دوست داشتنی و فعال داشته باشد و به نظرم رسید بهترین راه حل این است که کارها را ۵۰ / ۵۰ با هم تقسیم کنیم چون با بزرگ شدن بچه ها کارهایی هم که باید برایشان انجام دهید افزایش پیدا می کند.

هر چند این سناریو امروزه عمومیت پیدا کرده ولی دوستان و خانواده تان ممکن است با آن کنار نیایند ولی اگر موقع طلاق فرزند داشتید بهتر است از همین روش استفاده کنید.

وقت گذراندنمان با هم می تواند برای کودکان آزار دهنده باشد
وقتی ما از هم جدا شدیم من و شوهر سابقم نمی خواستیم نقاط عطف، سنت ها و فعالیت هایمان را ترک کنیم و این کارها را با هم انجام می دادیم و فکر می کردیم که به نفع دخترمان کار می کنیم. نیت ما واقعا دوستانه و فوق العاده بود ولی کمکی به فرزندمان نکرد.

فقط باعث سردرگمی کودکمان شد که هنوز در سن پایینی قرار داشت و نمی توانست درک کند که طلاق واقعا چه معنی ای دارد.

همه چیز را به طور کامل برای کودکتان شفاف سازی کنید و به او بفهمانید که دیگر ازدواج پدر و مادرش به پایان رسیده است.

در این مورد میتونید با متخصصین کانون مشاوران ایران، مشاوره تلفنی/تخصصی داشته باشید

۰۲۱-۲۲۶۸۹۵۵۸

دوست عزیز رفتارهای ایشون قطعا ازار دهندش ولی خوب رفتارهای پدر شما باعث این بدبینی شده است .

چون رضایت نداشتن د مدام سنگ اندازی کردند و بدبینی ایجاد کردند و امروز این مساله منجر به درگیری در زندگی شما شده است .

و شرایط زندگی شما را سخت کرده است ولی به هر حال باید با همسرتون صحبت کنید که شما چیزی برای ایشون کم نگذاشتید چون انتخابتون ایشون بودند خوب پای انتخاب ایستادید و یا پدرتون مقابله کردید خوب این رفتارهای ایشون فقط دلسردی را در زندگی به وجود می اورد .

گناه پدر را که به پای دختر نمی نویسند ایشون باید فهم این مساله روداشته باشند بهتره باهاشون صحبت کنید و بفرمایید که این رفتارها رو تاکی ادامه می دهند وبا این رفتارها قراره به چه چیزی برسند .

اگر با پدرتون در ارتباطید خوب بفرمایید که به خاطر نوع برخورد ایشون شما دارید در زندگی عذاب می کشید و شاید ایشون قانع بشوند که کمی به خاطر زندگی شما کوتاه بیایند امیدوارم مشکلات برطرف شود
در این مورد میتونید با متخصصین کانون مشاوران ایران، مشاوره تلفنی/تخصصی داشته باشید
۹۸۲۱۲۲۳۵۴۷۸۳
موفق باشید

وضعیتم رو تو خونه طوری کردن که مجبور به ازدواج با کس دیگه ای بشم

سلام وقت بخیر من ۴ساله پیش با پسری نامزد کردم که الان دوساله ازدواج کردیم درست چهار سال پیش ی خاستگاری داشتم که باهم صحبت میکردیم قرارمون ازدواج بود ولی خانواده ی من راضی نبودن به هر حال وضعیتم رو تو خونه طوری کردن که مجبور به ازدواج با کس دیگه ای بشم.

و از همون موقع هیچ حسی به شوهرم نداشتم و الانم که باهاش هستم از رو عادت نه دوس داشتن به هر حال از ی ور مشکلات خودم و از یه طرف اذیت کردنای خانوادش و دخالت های نابجا و بچه بودن همسرم عذابم میده و دیگه زندگی کردن برام سخت شده و هر روز هزار بار دعا میکنم که کاش بمیرم.

یعنی روانی کردن این خانواده الان ۲۰ روزه قهر کردم و اومدم خونه بابام و بخوام جدا بشم مادر وم برادرم راضی به طلاق هستن و پدرم راضی نیس وفکر میکنه که آبروش میره و همسرم تو این مدت هیچ یبار هم زنگ نزده و سراغی ازم نمیگیره که برگردم و ….
با این حال پدرشو فرستاده به من و خانوادم توهین کرد و رفت با این وضعیت باز پدرم راضی نیس و من به هیچ عنوان راضی به برگشت نیستم و نمیدونم چه بهانه ای برای قاضی بیارم که از شرشان راحت شم.

واقعا شرایط روحیم خوب نیس و پدرم هم پشتم نیس لطفا کمکم کنیدکنید راهنماییم کنید برای شروع چیکار کنم؟
اول مهریمو بزارم اجرا یا مستقیم درخواست طلاق بدم؟؟؟

پاسخ
با سلام ببینید دوست عزیز می توانید مهریه را به اجرا بگذارید ولی با همه مشکلاتی که دارید باز فکر کنید که تصمیمی گرفته نشود که بعدا پشیمانی برای شما در پی داشته باشد.
درسته رفتارهایی داشتند که ازار دیدید و اکنون هم سراغی نگرفتند ولی به هر حال در شرایط دعوا همه ممکنه این رفتارها را داشته باشند و حس تنفر برسند و اصلا نخواهند یکدیگر را ببینند .
باز هم توصیه می کنم با همه عدم حمایت خانوا ده فعلا کمی صبر داشته باشید حتی برای مهریه مشاوره حقوقی بگیرید .چون فکر کنم شما برای طلاق اقدام کنید برای مهریه دچار مشکلاتی خواهید شد.
امید وارم مساله رفع شود.

در این مورد میتونید با متخصصین کانون مشاوران ایران، مشاوره تلفنی/تخصصی داشته باشید
۰۲۱۲۲۶۸۹۵۳۴
موفق باشید

نامزدم بی دلیل به من گفته که طلاق میدمت

من ی دختر ۱۸ سالم و دو سال هست که عقد کرده بودم اما الان حدودا یک هفتس ک نامزدم بی دلیل به من گفته که طلاق میدمت.

الان نه جواب تلفن میده ن با خانواده ام ملاقات میکنه از طرفی عکس العملیم نشون نمیده و منو تو بلا تکلیفی گذاشته و با ابروم بازی کرده منم الان هم مهریه ام و هم نفقه ام رو میخوام چه بخواد باهام ازدواج کنه چه نخواد.

لطفا راهنمایی کنین

پاسخ

دوست عزیز این شرایط برای شما قطعا ازاردهنده و بحرانی است .

ولی واقعا نامزد شما باید دلیل قانع کننده ای برای این کار داشته باشند .
اگر واقعا نمی خواد به هر دلیل حق شماست که از دلیل ایشون مطلع بشید .

چون به هر حال دو سال با او بودید قطعا خاطرات خوبی هم داشتید و انتخابتون براساس علاقه بوده هر چند کم به هر حال دلبستگی شکل گرفته بوده اگر این فرد اونقدر به شما حق نمیده که دلیلش رو بدونید همان بهتر که دیگر ادامه ندهید چون این فرد ارزش زندگی را ندارد .وقتی انقدر شهامت ندارد دلیل را بیان کند و یا دو سال را نادیده می گیرد برای گرقفتن مهریه و ..

باید از طریق وکیل حقوقی طبیعتا اقدام کنید .در هر حال امیدوارم اگر راه برگشتی برای حفظ زندگیتون باشه اون راه جلوی شما قرار بگیرد و در غیر این صورت هم خوشبخت باشید
در این مورد میتونید با متخصصین کانون مشاوران ایران، مشاوره تلفنی/تخصصی داشته باشید
۰۲۱۲۲۶۸۹۵۳۴
موفق باشید

۱۰ سال با همسرم اختلاف سنی دارم

سلام خانوم۳۳ ساله هستم حدود ۹ ساله ازدواج کردم دو فرزند دارم و ۱۰ سال با همسرم اختلاف سنی دارم . ایشون بسیار بدبین هستن مخصوصا به خانواده من.

اختلاف نظر زیادی با هم داریم و به هیچ عنوان نمیتونیم با هم داجبه موردی صحبت کنیم و همیشه کار به مشاجره کشیده میشه .

ایشون به هیج عنوان حاضر به همکاری و اومدن به مشاوره ندارن.

ومیگن که هیچ مشکلی ندارن و ایرادها همه از سمته من هستش .

از نظر عاطفی و جنسی اصلا تامین نیستم . خیلی به جدایی فکر میکنم . میشه راهنماییم کنید لطفا

خیلی از زوجین بدبینی‌های بیمارگونه خود را نوعی رفتار طبیعی تلقی می‌کنند و آن‌را با عناوینی همچون غیرت و تعصب و مراقبت توجیه می‌کنند، حال آن‌ که واقعیت چیز دیگری است.

اساسا بدبینی به همسر در ۳ حالت کلی بروز می‌کند

۱ – گروه اول افرادی هستند که بدبینی در ذاتشان است.

این افراد را از همان ابتدای زندگی براحتی می‌توان شناخت؛ آن زمان که نسبت به هر موضوعی نیمه خالی لیوان را می‌بینند و در رابطه با پیرامون خود نوعی نگاه منفی دارند.

۲ – گروه دوم افرادی هستند که نوعی وسواس نیز در بدبینی‌هایشان نهفته است.

این دسته از زوجین نسبت به برخی رفتارها و واکنش‌های همسر خود به جنس مخالف، حال در محیط کاری باشد، نوعی وسواس فکری دارند که در پاره‌ای اوقات همراه با بدبینی به وی است که البته در این فرم باز هم اختلاف بین زوجین خیلی پدیدار نمی‌شود.

۳ – گروه سوم که در حقیقت روزگاری جزو گروه‌های یک و دو بودند بشدت در معرض خطرند، چرا که مبتلا به اختلالات پارانوئیدال می‌شوند به این معنا که با کنار هم گذاشتن برخی پارامترهای خیالی به این نتیجه می‌رسند که همسرشان قطعا در حال خیانت به وی است و این فکر همچون خوره جسم و روح فرد را نابود می‌کند و اگر خوشبین باشیم که اتفاق ناگواری در این بین نیفتد، طلاق و جدایی بین زوجین مسالمت آمیز ترین اتفاق است.

ریشه‌های بدبینی به همسر

خیلی اوقات بدبینی و شک بین زوجین از علاقه و عشق زیاد به یکدیگر نشات می‌گیرد.

خانم همسرش را تنها متعلق به خود می‌داند و طبیعتا هر نوع رفتار خارج از منزل برایش سخت و غیر قابل هضم است. بتدریج این عشق و علاقه به نوعی احساس شکست از دیدگاه خودش تبدیل می‌شود و هر آن فکر می‌کند که زندگی اش در حال فروپاشی است.
عدم شناخت کافی از همسر، اساس بدبینی و شک به وی است.

وقتی مرد از همسر آینده‌اش تصویری دیگر را در ذهن می‌پرورانده با ورود به زندگی مشترک متوجه می‌شود که درانتخابش اشتباه کرده و این خود نوعی نفرت و انزجار را در وی نسبت به همسرش ایجاد می‌کند و طبیعتا این موضوع مهم‌ترین دلیل می‌شود برای پیدایش بهانه گیری‌ها و بدبینی‌های بیمار گونه.
فرزندان والدین بدبین و شکاک در طول زندگی یاد می‌گیرند که در آینده نیز نسبت به همسرشان و اطرافیان خود بدبین و شکاک باشند.

این موضوع نقش تربیت خانواده را براحتی روشن می‌کند، این‌گونه که فرزندتان از شما بدبینی و شک به همسرش را یاد می‌گیرد.
مراقبت از خانواده در مقابل سنگ اندازی و حسادت‌های دشمنان خانوادگی که عموما به شکل یک دوست وارد زندگی می‌شوند نیز اساس خیلی از بدبینی‌ها و سوءتفاهم‌هاست.

دوست شما به زندگیتان حسادت می‌کند و بر همین اساس پروژه‌ای را پیاده می‌کند که اطمینان شما را به همسرتان سلب کند.

چه باید کرد؟
۱ – همیشه سعی کنید در هر موضوعی با همسر خود صادق باشید
ریشه بسیاری از بدبینی‌ها عدم صداقت در ابتدای زندگی است. زن یا مرد رازی را در زندگی دارد که می‌کوشد آن را از همسرش پنهان کند که البته در بیشتر مواقع موفق نمی‌شود و خود این پنهانکاری نقطه شروع بدبینی‌ها می‌شود.
۲ – نسبت به قول و قرار خود با همسرتان خیلی حساس باشید
این موضوع برای مردها باید بیشتر رعایت شود، چرا که خانم‌ها هر نوع تاخیر را در رسیدن به قرار مثبت نگاه نمی‌کنند و طبیعتا افکار منفی در آنها شکل می‌گیرد.
۳ – در مراودات اجتماعی خود خیلی مراقب باشید بویژه اگر طرف شما جنس مخالف باشد
هر نوع صحبت غیرکاری، تماس‌های بی‌مورد و روابط آزاد در محیط‌های کاری نتیجه‌ای شوم در بردارد که اگر شما هم فکری در سر نداشته باشید، همسرتان جور دیگری برداشت می‌کند.
۴ – از غافلگیری‌های احساسی که نیازمند پروژه‌ای پیچیده باشد، پرهیز کنید
مثلا برای سالگرد ازدواجتان بخواهید همسرتان را غافلگیر کنید و نوعی پنهانکاری داشته باشید. دیده شده که بسیاری از زوجین به این نوع کارها با بدبینی نگاه می‌کنند که اگر هم به خیر و خوشی ختم شود، گمان می‌کنند که پایان خوش کار هم در حقیقت قسمتی از یک پروژه خطرناک برای خیانت به وی بوده است.

در این مورد میتونید با متخصصین کانون مشاوران ایران، مشاوره تلفنی/تخصصی داشته باشید

۰۲۱-۲۲۶۸۹۵۵۸

دوست عزیز شما ۱۰ساله که ازدواج کردید و رفتار ایشون رو به خوبی میشناسید و میدونید در آینده هم همین رفتارو باید تحمل کرد
به همین خاطر بحث جدایی رو اگر بخوایت در پیش بگیرید باید شرایط فرزندان رو هم در نظر گرفت و گرنه جدایی مسیری داره که کاملا مشخصه
پس لازمه در این مورد خوب فکر کنید و حتما مشاوره ای داشته باشید
معمولاً براساس تربیت خانواده و خصوصیات شخصیتی فرد، افراد برای کنترل خشم خود یا دست به رفتار پرخاشگری می‌زنند یا آن را سرکوب می‌کنند و به اصطلاح خشم خود را فرو می‌خورند‌.

که هیچ‌کدام از این راهکارها، روشی مناسب نیست. فحاشی، فریاد زدن و پرخاشگری کلامی بیشتر در زنان دیده شده است و مردان بیشتر دچار پرخاشگری‌های فیزیکی می‌شوند.
در کنترل خشم، شناخت مرحله پیش از خشم بسیار مهم و ضروری است.

در این مرحله فرد معمولاً برانگیخته می‌شود ‌(تنفس شدیدتر، ضربان قلب بیشتر و…). اگر به همسرتان کمک کنید تا بتواند در همین مرحله رفتار خود را کنترل کند، این احساس تبدیل به رفتار پرخاشگرانه و فحاشی نخواهد شد.

از جمله راهکارهای پیشنهادی در موقع عصبانیت می‌توان به موارد زیر اشاره کرد:
به او یادآوری کنید عصبانی ‌شدن و فحاشی نه‌تنها کاری را درست ‌نمی‌کند، بلکه حالش را نیز بدترخواهد کرد.
از به‌کار بردن کلماتی مثل همیشه و هیچ‌وقت خودداری شود، تا باعث بیشتر شدن عصبانیت نشود.
از بحث و متهم‌ کردن یکدیگر در حین عصبانیت بپرهیزید.
بعد از فروکش‌ کردن عصبانیت همسرتان، با استفاده از جملات معقول، بدون تحقیر و متهم‌ کردن فرد مقابل، علت ناراحتی و خشم وی را جویا شوید و به گفت‌وگوی منطقی بپردازند.
معمولاً فحاشی و عصبانیت در اثر ناکامی یا مشکلی ایجاد شده است. بهتر است به‌جای تمرکز صرف روی راه‌حل، ببینید چگونه می‌توانید مشکل را مدیریت کنید و با آن روبه‌رو شوید؛ برنامه بریزید و تلاش خود را بـــرای حل مشـکل به کار ببرید.
به این‌که زیر‌بنای خشم همسرتان چیست گوش فرا‌دهید؛ وقتی شما را نقد می‌کند طبیعی است حالت دفاعی به خود بگیرید، امادعوای متقابل نکنید و تلاش کنید حرف‌های پنهان را بشنوید؛ برای مثال در مواردی که فرد مقابل‌تان از شما گله می‌کند، این پیام که فرد مقابل‌تان حس‌کرده نادیده گرفته شده است و شما دوستش ندارید را دریافت کنید.
سعی کنید محیط اطراف‌تان را در هنگام عصبانیت تغییر دهید؛ از اتاق خارج شوید و کمی قدم بزنید.
سعی کنید حل مشکلات را برای شرایط غیر‌عصبانیت بگذارید و با این جمله بحث را خاتمه دهید «الان شما عصبانی هستی بهتر است بعداً راجع به این موضوع صحبت کنیم.»
فراموش نکنید فرمان آتش‌بس باید به دست شما که عصبانی نیستید صادر شود و کنترل اوضاع را به دســت بگیرید.

در این مورد میتونید با متخصصین کانون مشاوران ایران، مشاوره تلفنی/تخصصی داشته باشید
۰۲۱-۸۸۴۷۲۸۶۴

پاسخ

با سلام . وقتی همسر شما رضایت نمی دهند که مراجعه داشته باشند و هم دلیل مشکلات را شما می دانند خب بهتره خودتون حضورا مراجعه کنید تا شرایط بررسی شود نوع رفتار و شخصیت همسرتون و اینکه راهکارهای متناسب با شما داده شود.

و بدانید تعاملات دو طرفه است به هر حال قطعا هر دو نفر نیاز دارند رفتارهایی را اصلاح کنند .و این طبیعی است که خب هیچ کدام از طرفین خود را مقصر نمی دانند .

در هر حال امیدو ارم با مراجعه حضوری شرایط بهتر شود

همسر بنده مهریه خودرا چند تکه نموده ودرد سه دادگاه درخواست مطالبه مهریه نموده

همسر بنده مهریه خودرا چند تکه نموده ودرد سه دادگاه درخواست مطالبه مهریه نموده که در یکی از آنان بنده پیش پرداخت را داده ام وقسط اول مهریه در راه است حال در دو داره دیگر نیز اقدام به مطالبه الباقی مهریه خود نموده حال سوال اینجاست آیا باید لایحه ای برای دادگاه های بعدی بنویسم واعلام کنم بنده در حال پرداخت قسمتی از مهریه هستم وتوان پرداخت ندارم یا این دادگاهها برای خودشان حکم صادر میکنن وبنده را ملزم به پرداخت مهریه می نمایند ؟؟

پاسخ

رویه قضایی این هست که تمام دعوا در یک دادگاه بررسی شود …
شما باید به دادگاه دوم بگید در دادگاه قبلی محکوم به پرداخت شدید و مهریه ایشون تقسیط شده است
در این مورد با واحد معاضدت قضایی در دادگستری مشورت کنید

میترسم طلاقش بدم بلای سر خودش بیاره

با سلام من سیزده سال ازدواج کردم وبا همسرم سر هر مشکل یا ناراحتی که پیش میاد حتی اگر حرف ایشون غلط بوده با ارامش و منطق توضیح میدم قبول نمیکنه با قهر و دعوا هم از حرفش که به نظر خودش درست هست هم کوتاه بیا نیست سر یک مشکلی که پیش بیاد قضایا رو بهم ربط میده بد دهنی فحش میده و میگه طلاقمو بده منم چون میدونم خیلی عصبی وتند هست وبا خانواده اش هم درگیر میشه میترسم من طلاقشو بدم بلای سر خودش بیاره دوس ندارم نامردی باشه وتنهاش بزارم واون این ضعف وترس قلمداد میکنه ازیه طرف فکر اینده بچه واز طرف دیگه بی احترامی به من خانوادم به اوج رسونده یه راهنمایی بکنید

پاسخ

دوست عزیز یعنی شما فقط به خاطر اینکه نامردی نباشه دارید ایشون رو تحمل می کنید ..

به هر حال با این شرایطی که شما نی فرمایید بهترین راه حل مراجعه حضوریه که بتونید درمان کنید ایشون رو یعنی ایشون رو ارجاع بدید به روانپزشک اگر دارو احتیاج نداشتند به روانشناس ارجاع می دهند
به هر حال همینکه در زندگی ثبات وجود نداشته باشد و مدام قهر و اشتی باشد مشکلات زیادی ایجاد می شود ..
و خب درسته که به فکر اینده هم باشید منتهی این صحبت ها براساس صخبت های شماست و کاملا یک طرفه است ..و نمی توان اینچنین قضاوت کرد ..

در هر صورت ممکن است واقعا مشکل عصبی باشد و یا از زندگی با شما راضی نیستندوو هر دو درربراوردن انتظارات هم مشکل دارید .
در زندگی دو نفره باید افراد تفاهم داشته باشند ..

و خب باید دید مشکلات در چه زمینه هاییست و تا می توانند باید افراد بتوانند مشکلاتشون رو حل کنند ..

و بعد از متخصص کمک بگیرند ..اگر واقعا مشکلشون حل نشد خب شاید ادامه دادن به صلاح نباشد ..
در هر صورت امیدوارم مشکلاتتوت مرتفع شود و خوشبخت باشید
در این مورد میتونید با متخصصین کانون مشاوران ایران، مشاوره تلفنی/تخصصی داشته باشید

۹۸۲۱۲۲۳۵۴۷۹۰

موفق باشید

ی باید حداقل یک بار این مقاله را بخواند. مطمئنم که این مقاله در زندگی بارها و بارها و هر روز مورد استفاده شما قرار می گیرد.

عصبانیت. خیلی از مردها وقتی با یک زن خشمگین روبرو می شوند، دمشان را روی کولشان می گذارند و فرار می کنند.

آن ها با خود این فکر را می کنند که وای عجب موقعیت بدی است، بهتر است که تا جایی که می توانم از این شرایط دور شوم.

وقتی که دود از سر یک خانم بلند می شود، تعداد کمی از مردان در این شرایط می مانند و عملا در این شرایط گرفتار می شوند. بسیاری از این مردها نیز در جواب عصبانیت همسرشان، دلخور و عصبانی می شوند. اینجاست که مشاجره ها و داد و فریادها شروع می شود و در بعضی مواقع منجر به سیلی زدن، کتک زدن و خشونت می شود.

اما آیا واقعا کارهای بالا که در مقابل عصبانیت انجام داده شد، درست است؟

عکس العمل های بالا بهترین عکس العمل ها هستند؟

نه. راه حل خیلی متفاوت است.

و این عکس العمل ها نسبت به عصبانیت (همان ترس و خشم) از این ناشی می شوند که مرد همسرش را در همان شروع ماجرا درک نمی کند و خودش و همسر عزیز و مورد علاقه اش را به یک وضعیت وخیم تر هدایت می کند.

راه حل های بهتری هم هست.

عصبانیت زمانی شروع می شود که در موقعیتی خاص احساس ناتوانی کنیم، این ناتوانی وقتی که چیزی را می خواهید، بیشتر احساس می شود.

عصبانیت فقط همین احساس ناتوانی است، هیچ چیز پیچیده دیگری ندارد. عصبانیت نوعی عکس العمل با ناامیدی است که در مقابل احساس درماندگی ایجاد می شود.

به همین دلیل است که اگر درهمان مراحل ابتدایی این کمبود احساسی جبران شود، دیگر شعله های عصبانیت زبانه نمی کشد و در همان مراحل اولیه خاموش می شود.

حالا اگر با یک زن صحبت کنیم و دلیل عصبانیت او را بپرسیم، شاید باورتان نشود که دلیل عصبانیت او واقعا یک موضوع خیلی کوچک و ناچیز است. دلایلی که یک دختر برای عصبانیت خود بیان می کند عبارتند از:

روز بدی داشته است
با خشونت با او برخورد کرده اید
فقط می خواهد که تنها باشد
رفتار مودبانه ای با او نداشته اید
از طرف دیگر دلایل اصلی و درستی که همسرتان را از شما عصبانی می کند عبارتند از:

او احساس می کند که به شما خیلی نزدیک نیست
او احساس می کند که شما به همان اندازه به او اهمیت نمی دهید
همسر شما نیاز جنسی دارد
کلا فرق می کند، درسته؟ دقیقا. هیچ زنی مستقیما سراغ شما نمی آید و به شما نمی گوید که ناامید شده است، نیاز جنسی دارد یا نمی گوید که شما با او خیلی سرد برخورد می کنید. اما دقیقا همین مسائل دلیل اصلی عصبانی شدن همسرتان با شما هستند.

** نکته ای برای مردان تازه کار: اگر تازه نامزد کرده اید یا تازه ازدواج کرده اید و اگر همسرتان خیلی با شما صمیمی نبود گوش به زنگ باشید. ممکن است که او روز خوبی نداشته باشد و همه چیز برخلاف مراد او پیش رفته باشد. دقت داشته باشید که واقعا زمان هایی وجود دارد که یک زن می خواهد تنها باشد.

اگر تازه با نامزدتان آشنا شده اید، تا زمانی که احساس می کنید او نیاز به تنهایی دارد، از او عذرخواهی کنید و تنهایش بگذارید. دلیلی ندارد که او را آشفته تر و حال هردویتان را بد کنید.
در این مورد میتونید با متخصصین کانون مشاوران ایران، مشاوره تلفنی/تخصصی داشته باشید

۹۸۲۱۲۲۳۵۴۷۹۰

موفق باشید

خواهرم خونه همسرش رو ترک کرده

مشکل مربوط به خواهرمه.خواهرم ۲۵ سالشه و دو سال از من کوچیک تره. از مرداد ماه ۹۶ خواهرم خونه همسرش رو ترک کرده .

و بعد از کلی بحث و همفکری با خانواده تصمیم به طلاق گرفته. (از پاییز) . تو همین جریان پدرم سکته کرد و فوت شد. خواهرِ من هنوز نه برای مهریه اقدامی کرده نه برای طلاق. به طورِ رسمی هیچ اقدامی نکرده.

ولی الان سه ماهه که وارد رابطه با یه فرد دیگه شده . و با یه آقای دیگه بیرون میرن و رابطه هم دارن.تو محیط کار آشنا شدن. من امشب مطمعن شدم از موضوع ولی نمیدونم چجوری باید با خواهرم صحبت کنم که جبهه نگیره و به فکر اینده و آبروش باشه.

خاونواده همسرش اگر متوجه این موضوع بشن خیلی دردسر ساز میشه .

من خیلی نگرانِ آبروی خانواده و آینده خواهرم هستم. خودم پیشنهاد دادم که بره کار کنه و تو جامعه باشه، فکر نمیکردم همچین کارایی بکنه.

الان واقعا نمیدونم چه کاری انجام بدم.لطفا راهنمایی کنین.ممنون

دوست گرامی درسته مساله طلاق گرفتن و همه این حریانات دردسر هایی برای خانواده ایجاد کرده ولی همین طور که می فرمایید خانواده طرف مقابل از ارتباطشون خبر ندارند
ولی دقت داشته که ایشون بیست و پنج سالشونه و خب سنی ندارند.

به هر حال دچار وابستگی های عاطفی شدند و خب خود طلاق و نارضایتی از همسر باعث مشکلات عاطفی و مسائلی می شود مخصوصا که نیاز هایی وجود دارد و خب چون ممکنه در این رابطه مورد سو استفاده قرار بگیرند و شما باید مراقبت هایی داشته باشید که مشکلات ایجاد نشود ..

و بهتره با ایشون صحبت کنید که شاید متوجه مخاطرات نباشند و طرف مقابل با اطمینان از متاهل بودن ایشون ممکنه مورد یو استفاده قرار دهد
پس بهتره ابتدا شرایط طلاق مهیا شود و بعد از طلاق با هر فردی که مور تایید بود برای ازدواج صحبت کنند
ممکنه این فرد چون مطلع است ازمساله ایشون صرفا بخواهد که سو استفاده کند و هیچ علاقه ای د کار نباشد بنابراین بهتره د فضای دوستانه سما به ایشون کمک کنید و اگر گوش نمی دهند و شما را نمی پذیرند بهتره از مشاوره بهره ببرید ..
در این مورد میتونید با متخصصین کانون مشاوران ایران، مشاوره تلفنی/تخصصی داشته باشید
۰۲۱۲۲۶۸۹۵۵۸
موفق باشید

طلاق یکی از آسیب‌های اجتماعی روز به رشد در ایران است که از کنار این آسیب اجتماعی، معضلات بی‌شمار زیادی در جامعه به وجود آمده است.

از بین طرفین طلاق، زنان بیش از مردان در معرض تهدیدات اجتماعی و فردی قرار دارند و حضور آنها در اجتماع بعد از طلاق، با واکنش هایی از سوی جامعه و نزدیکان همراه است که گاه این واکنش‌ها، فرد از ادامه حضور در جمع یا کانون خانواده بازمی‌دارد.

تغییر نحوه زندگی زنان مطلقه که نه دیگر دختر تحت تکفل پدر به شمار می روند و نه تامین هزینه‌های زندگی آنها بر دوش مردی در کسوت همسری آنهاست، یکی از بزرگترین دغدغه این زنان در جامعه است که همین موضوع آنها را ناگزیر می‌کند بعد از مدتی کوتاه از طلاق، به فکر وارد شدن به بازار کار باشند.

در شرایطی که تامین هزینه‌های زندگی برای یک مرد هم در کشور ما به سختی فراهم می شود، زن مطلقه باید با همه نگاه‌هایی که از سوی جامعه به وی می‌شود و نیز جایگاه اجتماعی جدیدی که پیدا کرده است، به فکر یافتن یک شغل مناسب که توانایی تامین هزینه‌های زندگی‌ او را دارد، باشد.

با تهدیدهایی که برای یک زن مطلقه بیشتر از سایر بانوان در محیط های شغلی وجود دارد، این دسته از زنان برای ورود به بازار کار با نگرانی و البته مشکلات زیادی باید دست و پنجه نرم کنند چراکه در جامعه سنتی ما آسیب‌پذیری زنی که از حمایت خانواده یا یک مرد محروم است، بیش از سایر شهروندان است.

البته این وضعیت خوشبینانه‌ترین حالت برای زنان مطلقه است و اگر زنی بعد از طلاق به صورت کامل از خانواده خود طرد شود و نتواند رد مدت زمانی کوتاه خود را وارد بازار کار سالم کند، ممکن است به انحرافات و شرایطی دچار شود که مورد قبول عرف و جامعه نیست و علاوه بر دامن زدن به آسیب‌های اجتماعی حیات سالم فرد را هم تحت تاثیر قرار دهد.

ازدواج موقت، کار در محیط هایی که از حضور بانوان سوء استفاده می‌شود، خودفروشی، کارتن خوابی، گرایش به مواد مخدر به ویژه مواد صنعتی و …. از جمله آسیب‌هایی هستند که در مراحل بعد از طرد و از دست رفتن جایگاه مطلوب اجتماعی زن مطلقه، ممکن است بر زندگی زنان مطلقه عارض شود.

در این میان، کسب مهارت، برای پشتیبانی زندگی پس از جدایی، مورد مهمی در سلامت روانی فرد است. خانواده‌ها باید به دختران‌شان کمک کنند تا یاد بگیرند چگونه در اجتماع، حضور پیدا کنند تا کم‌تر آسیب ببینند و باید حامی آنها باشند چراکه عدم حمایت از زنان بعد از طلاق، خسارت‌هایی را ممکن است برای فرد و خانواده به بار بیاورد که جبران آن هزینه‌های زیادی را بر دوش جامعه تحمیل کند.
در این مورد میتونید با متخصصین کانون مشاوران ایران، مشاوره تلفنی/تخصصی داشته باشید
۰۲۱۲۲۶۸۹۵۵۸
موفق باشید

دوران نامزدی با همسرم ب مشکل برخوردیم

سلام من تو دوران نامزدی با همسرم ب مشکل برخوردیم سر خانواده ها و میخوایم جداشیم …

قرار بود توافقی باشه ک نشد…باز خانواده ها دخالت کردن و چون فامیلیم دوا شد…

میخواستم ب بینم الان برای این ک راحت بتونیم جداشیمو نخوام مهریه بدم چیه…

ببینید اگر هر دو نفر توافقی دارید جدا می شوید خب احتمالا سر مهریه هم این مساله مطرح است که با هم توافق کنید یعنی ایشون بخواهند که جدا شوند و خب مهریه هم نگیرند البته باید مراجعه حضوری به وکیل داشته باشید
اینکه ایشون چون مهریه عندالمطالبه است قطعا ان را می خواهند و باید بپردازید ..
البته در صورتی که ایشون دختر باشند و رابطه نداشته باشید مهریه نصف می شود که باید در نظر داشته باشید ..

و خب این مساله هم در هنگام طلاق در نظر گرفته می شود ..
به هر حال امیدوارم اگر مساله ای دارید به درستی حل و مدیریت شود و موفق و خوشبخت باشید
در این مورد میتونید با متخصصین کانون مشاوران ایران، مشاوره تلفنی/تخصصی داشته باشید
۴۴۰۳۴۴۹۰
موفق باشید

نکاتی مفید در مورد رابطه جنسی

رابطه جنسی زیاد می تواند از شما فردی خوشحال بسازد یا نه؟

شاید اکثر زن و مردها فکر می کنند که رابطه ی جنسی هر چه بیشتر باشد انها افراد شادتری خواهند بود. بخوانید که آیا این باور درست است یا نه؟

رابطه ی جنسی سالم یک پایه ی مهم در حفظ کانون زندگی زناشویی و افزایش محبت بین زن و مرد است ولی می دانید که هر چیزی حدی دارد.

محققان آمریکایی به تازگی بعد از انجام مطالعات و تحقیقات گسترده دریافتند که رابطه ی جنسی زمانی که از حد معمول فراتر رود موجب کاهش احساس شوق – رومانتیک بودن در رابطه ی جنسی و مهم دانستن رابطه ی زناشویی می شود.

این نکته اصلا بدان معنا نیست که شما باید رابطه زناشویی خود را کاهش دهید بلکه بایستی با توجه به نیاز به ان بپردازید.

رابطه جنسی زیاد،خوب یا بد؟؟

مطالعات در دانشگاه کارنجی ثابت کرده است که رابطه ی شادی و داشتن رابطه ی جنسی به ان صورتی که اغلب فکر می کنند نیست.

برای ثابت کردن این مسئله محققان بر روی زوج هایی با عادات مختلف رابطه ی جنسی مطالعه کردند.

زوج هایی بین سن ۳۵ تا ۶۵ سال در دو گروه انتخاب شدند.

گروه اول با داشتن دفعات رابطه ی جنسی طبیعی و گروه دوم با عادت دوبرابر نسبت به گروه اول.

این زوجین هر روز بایستی میزان رضایت و شادی خود را اعلام می کردند که بعد از گذشت مدتی میزان شادی و رضایتمندی گروه اول بسیار بالاتر از گروه دوم بود.

در تست هایی که از این زوجین به عمل امد میزان رضایتمندی آنها از رابطه ی زناشویی در گروه اول با عادت رابطه ی جنسی نرمال بالاتر بود.
کارشناسان مسائل جنسی و مشاوران فعال در این حوزه، هیچ گاه تمایل چندانی برای تعیین گزارشی از حد کفایت میزان و تعداد رابطه جنسی برای افراد نداشته اند.

چرا که باعث میشود خیلی از افراد در مورد خود دچار گمان اشتباه شده و نتوانند مرز بین میزان میل و غریزه جنسی طبیعی را با مشکلاتی مانند اعتیاد و بیش فعالی جنسی تشخیص دهند.

با این وجود به طورکلی بین یک زوج سالم داشتن رابطه جنسی یک تا دو بار در ماه و به طور کلی کمتر از ۱۰ مرتبه در یکسال ازدواج بدون رابطه جنسی تلقی شده و معمولا میانگین یک تا سه بار در هفته برای بیشتر افراد ارتباطی طبیعی و متعادل محسوب میگردد.

رابطه جنسی بیشتر از حد معمول، زیاده روی در مقاربت و از آن بدتر داشتن شریکهای جنسی متعدد آسیبها و مشکلات فراوانی برای فرد، خانواده و جامعه به همراه خواهد داشت.

در ادامه برخی از عوارض رابطه جنسی زیاد از نظر متخصصان طب سنتی و صاحبنظران گردآوری شده است.

عوارض رابطه جنسی زیاد از نظر ابن سینا

ابوعلی سینا اعتقاد داشت که برای کم کردن شهوت استفاده از تخم کاهو، آب کاهو و خوردن برگهای کاهو بسیار مفید است.

از نظر این دانشمند ایرانی منی، مایه حیات و قوت جان مردان است. پس بایستی در جماع رعایت حد اعتدال را نمود .کثرت جماع و زیاده روی در مقاربت، باعث کاهش طول عمر و سستی بدن می شود.

افراط در جماع در هر حال مضرترین چیز هاست، خصوصا هنگامی که پی در پی باشد چرا که باعث ضعف مغز، قلب، کبد، قوا، اعصاب، بینایی، معده، کلیه، مثانه و تپش قلب و درد کمر و باسن، سیاتیک، نقرس و امثال اینها می گردد.

همچنین سبب کاهش توان و ضعف اعصاب و حدوث امراضی مانند فلج، رعشه، لقوه، تشنّج، ضعف قوه هاضمه، کاهش قوای جسمانی مردان، قولنج، بدبویی دهان و ضعف سایر قوا می شود.

علت این امر، آن است که بدن برای تولید منی مراحل زیادی طی کرده و قوای زیادی صرف کرده است . همچنین کثرت جماع به چشم و میزان دید فرد آسیب می‌رساند .

به طور کلی متخصصان طب سنتی معتقدند در مقاربت زیاد بدن خشک و سرد میشود و افزایش سردی بدن زمینه بروز سایر امراض و بیماری ها خواهد بود.

عوارض رابطه جنسی زیاد از لحاظ سلامت جسم

پژوهشهای جدید محققان در زمینه عوارض رابطه جنسی زیاد به ویژه در رابطه با مردان نشان داده است، که تکرار و زیاده‌روی در اعمال جنسی علاوه بر کاهش قدرت و بنیه مردان بر قدرت باروری آنها نیز موثر بوده و باعث کاهش قدرت باروری میگردد.

چنان چه تعداد دفعات رابطه جنسی افزایش یابد، میزان اسپرم در هر بار انزال کاهش می یابد و اگر این میزان که به طور معمول بین ۴۰ تا ۶۰ میلیون اسپرم در هر میلی لیتر مایع منی است، به کمتر از بیست میلیون اسپرم برسد می تواند در زمینه باروری ایجاد مشکل کند.
•از دیگر عوارض رابطه جنسی زیاد برای مردان آسیب به قلب و ایجاد مشکلات قلبی و همچنین تشدید امکان سکته مغزی است.

در حقیقت بین میزان و تعداد رابطه جنسی مردان با برخی هورمونهای جنسی خاص که نوعی فاکتور خطرزا برای بیماری های قلبی و ایجاد سکته مغزی هستند، ارتباط مستقیمی وجود دارد که لازم است مردان در زمینه تعدیل نیازهای جنسی خود دقت کننند.
•داشتن شریکهای جنسی متعدد نیز زمینه بروز بیماری های مختلف نظیر ایدز، هپاتیت، زگیل تناسلی، سوزاک و …، انتشار و گسترش آن در جامعه را ایجاد میکند.

عوارض رابطه جنسی زیاد از لحاظ سلامت روحی

علاوه بر عوارض فراوان زیاده روی در مقاربت و افزون خواهی جنسی این افراد با مشکلات روحی متعددی مواجه میگردند.

غیر از آنکه چنین افرادی اگر کنترل میل و افزون خواهی خود را از دست بدهند ممکن است تا جایی به خیال پردازی های جنسی بپردازند که در حقیقت مرز بین واقعیت و رویا را از دست داده و چنانچه ازدواج کرده باشند از عهده وظایف زناشویی خود به خوبی بر نیایند و اگر مجرد باشند دچار سرخوردگی، یاس و افسردگی میگردند.
از دیگر عوارص روحی رابطه جنسی زیاد در برخی افراد اقدام به خود ارضایی است.

افرادی که خودارضایی را تجربه می‌کنند فقط برای مدت کوتاهی احساس رضایت و آسودگی دارند و بعد همه چیز برعکس شده و عوارض آن بروز می‌نمایند. این عمل ناشایست عوارض روحی و جسمی متعددی برای فرد به همراه دارد.
جنسی زیاد به اندازه نداشتن و یا کمبود رابطه جنسی می تواند برای جسم و روح مضر و خطرناک باشد. پیرامون تعداد صحیح رابطه جنسی هیچ فرمولی را نمی توان به طور حتم تجویز نمود؛ اما آنچه مبرهن است، این است که فرم نرمالی که از برآیند جوامع در طول تاریخ گرفته شده و با میزان هورمون های بدن انسان تطبیق داده شده است.

نشان می دهد که یک فرد بالغ و سالم که شرایط مناسبی مانند ازدواج برای ارضای میل جنسی خود دارد، کمتر از ۱۰ بار در سال، دارای کمبود رابطه جنسی و بیش از حدود ۵ بار در هفته، دارای زیاده خواهی جنسی می باشد.

البته این آمار برای خانم ها و آقایان به دلیل شرایط های جسمی و جنسی متفاوت است.

در این مطلب سعی داریم به موضوع عوارض داشتن رابطه جنسی زیاد در مردان، بپردازیم.

داشتن رابطه جنسی به صورت نرمال، نشان دهنده سلامت جسم و روح می باشد، بدیهی است رفتن به سوی هر طرف نمودار در جهت کم یا زیاد شدن دفعات رابطه جنسی، می تواند به روند طبیعی بدن مردان آسیب وارد نماید.

بحث تعدد رابطه جنسی مردان را می توان به دو بخش تقسیم بندی نمود:
•رابطه جنسی زیاد با یک فرد (همسر)
•تعدد شریک جنسی

عوارض جسمی

گفتنی است که افزایش رابطه جنسی با همسر اگر با تمایلات همسر در یک راستا نباشد، می تواند همانند کمبود رابطه جنسی، به رابطه زناشویی شما خلل وارد کند.

زیاد بودن روابط می تواند موجب خستگی، یکنواحتی و کمبود میل جنسی برای همسر شما شود.

همچنین وی را از اشتیاق و هیجان انداخته و مقاربت را برای وی روتین و باعث دلزدگی خواهد کرد.

گفتنی است رابطه جنسی زیاد برای خود آقایان در این شرایط نیز می تواند احتمال افزایش حملات قلبی را به شدت افزایش دهد.

بالا رفتن ضربان قلب در حین رابطه جنسی، می تواند باعث اختلال در روند کارکرد صحیح قلب شود.

در حقیقت بین میزان و تعداد رابطه جنسی مردان با برخی هورمون های جنسی خاص که نوعی فاکتور خطرزا برای بیماری های قلبی و ایجاد سکته مغزی هستند، ارتباط مستقیمی برقرار می باشد.

از دیگر عوارض می توان به کاهش احتمال باروری اشاره نمود؛ میزان اسپرم در هر بار انزال کاهش می یابد و اگر این میزان که به طور معمول بین ۴۰ تا ۶۰ میلیون اسپرم در هر میلی لیتر مایع منی است، به کمتر از بیست میلیون اسپرم برسد می تواند در زمینه باروری ایجاد مشکل کند.

از جمله عارضه دیگر جسمی در مورد دوم یعنی تعدد شرکای جنسی (بی بند و باری جنسی) می توان به بیماری های مختلف نظیر ایدز، هپاتیت، زگیل تناسلی، سوزاک و…، انتشار و گسترش آن در جامعه اشاره نمود.

افزایش رابطه جنسی در مردان باعث می شود که نظم هورمونی بر هم ریخته و مشکلاتی چون چاقی شکمی، ضعف بدنی، کم شدن میدان دید چشم، ریزش مو، اختلال در خواب و… به وجود آید.

عوارض روحی

در صورت افزایش غیرمنطقی رابطه جنسی در مردان، ممکن است از برقراری ارتباط با یک شریک خسته شده و دست به خیانت های علنی و غیر علنی (تصورات و خیال پردازی های غیر واقعی با دیگر افراد) بزنند.

این مشکل در میان افراد متاهل باعث بروز شکست در روابط زناشویی و در میان افراد مجرد باعث سرخوردگی، افسردگی و مشکلاتی در آینده می شود.

از دیگر عوارض روحی افزایش تعدد رابطه جنسی در مردان می توان به دست بردن به خودارضایی اشاره کرد. افرادی که خودارضایی را تجربه می کنند فقط برای مدت کوتاهی احساس رضایت و آسودگی دارند و بعد همه چیز برعکس شده و عوارض آن بروز می کند

طلاق توافقی

در طلاق توافقی، زوجین هر دو به علت اکراه نسبت به یکدیگر و مشکلاتی که دارند تصمیم به طلاق می گیرند.

برای اینکار زوجین باید دادخواست طلاق توافقی را به دفتر خدمات قضایی ارائه کنند، دادگاه صالح به رسیدگی در این مورد بر اساس آدرس محل سکونت مشترک زوجین تعیین می شود.

پس از مشخص شدن دادگاه، به زوجین پیامکی ارسال می شود که تاریخ و ساعت جلسه رسیدگی را به اطلاع آنها می رسد. زوجین باید در تاریخ و ساعت مشخص شده در دادگاه حاضر شوند.

قاضی در اولین جلسه رسیدگی طرفین را به داوری و مراکز مشاوره ای ارجاع می دهد.

داوری

هر یک از زوجین باید یک نفر از آشنایان خود را به عنوان داور به دادگاه معرفی کند. اگر زوجین نخواهند یا نتوانند داوری را به دادگاه معرفی کنند، خود دادگاه راسا اقدام به انتخاب داور می کند.

ویژگی داوران طلاق توافقی

داوران باید حداقل ۴۰ سال سن داشته، متاهل، امین، مسلمان و دارای حسن شهرت باشند.

وظیفه داوران و مشاوران ایجاد صلح و سازش بین زوجین و رفع اختلاف آنان است اما اگر موفق به ایجاد صلح و سازش نشوند، داور گزارش جلسه و مشاور نظر کارشناسی خود در مورد زوجین را باید به صورت کتبی به دادگاه اعلام کنند.

دادگاه پس از اخذ نظر مشاور و داور اقدام به صدور گواهی عدم امکان سازش می کند.

رای دادگاه در این خصوص قابل تجدید نظرخواهی و فرجام خواهی است لذا زوجین باید تا پایان مهلت تجدید نظر و فرجام صبر کنند اما می توانند با اسقاط حق تجدید نظر خواهی و فرجام خواهی خود باعث قطعیت رای شوند.

در صورت قطعی شدن رای دادگاه دفتر دادگاه حکم دادگاه را در ۳ نسخه صادر و به هریک از طرفین یک نسخه داده و نسخه دیگر را بایگانی می کند.

مراجعه به دفتر ثبت ازدواج و طلاق

اعتبار گواهی عدم امکان سازش سه ماه است و طرفین از زمان صدور گواهی عدم امکان سازش فقط ۳ ماه فرصت دارند تا با رجوع به دفاتر ثبت ازدواج و طلاق نسبت به اجرای صیغه طلاق اقدام کنند.

اگر طرفین از انجام طلاق پشیمان شوند می توانند با توافق زندگی مشترک را ادامه دهند، اما پشیمانی یکی از طرفین اعتباری ندارد.

همراه با گواهی عدم امکان سازش، زن در صورتی که باکره باشد باید گواهی سلامت بکارت و در صورتی که باکره نباشد گواهی عدم بارداری بگیرد.

اگر شوهر برای اجرا صیغه طلاق به دفتر ثبت ازدواج و طلاق رجوع کند ولی زن ظرف یک هفته به دفتر ثبت طلاق مراجعه نکند، سردفتر به طرفین اخطار می دهد تا برای اجرا صیغه طلاق حاضر شوند. اگر باز هم زوجه حاضر نشود صیغه طلاق اجرا شده و پس از ثبت به زوجه اطلاع داده می شود.

در صورتی که زوجه به دفتر ثبت ازدواج و طلاق رجوع کند ولی زوج از حضور در دفتر ثبت طلاق امتناع کند، اگر زوجه طبق رای دادگاه یا سند رسمی وکالت در طلاق داشته باشد، صیغه طلاق بدون حضور مرد جاری می شود.

طلاق توافقی چیست و چه جایگاهی در قوانین دارد؟

برای طلاق توافقی چند موضوع را باید در نظر گرفت؛ نخست اینکه در قانون جدید حمایت از خانواده مصوبه سال ۹۱، بحثی به‌عنوان طلاق توافقی ایجاد شد.

تا قبل از آن اسمی به‌عنوان طلاق توافقی در قانون وجود نداشت. قانون قبلی مصوب سال ۷۱ بود و عملاً طلاقی که صورت می‌گرفت، توافقی بود اما تحت عنوان طلاق توافقی نبود، یعنی در قانون اشاره شده بود که اگر زن و شوهر بخواهند طلاق بگیرند، چکار کنند، ولی در قانون جدید اسم طلاق توافقی آمده است، علتش هم آن است که طلاق توافقی به‌قدری زیاد شد که قانونگذار تصمیم گرفت از آن نام ببرد و برای آن یک سیکل و راهکار جدایی را در نظر بگیرد و طراحی کند.

چرا طلاق توافقی زیاد شد؟

بسیاری از طلاق‌‌های توافقی در ابتدا توافقی نبوده است، یعنی زن و شوهر علیه هم در دادگستری جنگ و دعوا راه می‌اندازند، خیلی‌هایشان این طور که بنشینند و با هم تصمیم برای طلاق بگیرند.

حدود ۲۵ تا ۳۰ درصد طلاق‌های توافقی این‌گونه است که بر اثر جنگ و دعوا، یک سال علیه هم در دادگاه‌ها شکایت می‌کنند تا اینکه خسته می‌شوند، سپس به این نتیجه می‌رسند که جنگ و دعوا جز خستگی فایده‌ای ندارد و تصمیم می‌گیرند توافقی طلاق بگیرند.

یعنی زن و شوهری که با هم اختلاف دارند از دوندگی در دادگستری خسته می‌شوند و رو به طلاق توافقی می‌آورند؟

بله، خسته می‌شوند، حدود ۲۵ تا ۳۰ درصد طلاق‌های توافقی این‌گونه است، یعنی اگر بررسی کنید می‌بینید جنگ و دعوایی علیه هم در دادگستری دارند. زمانی که این دست از زوجین برای اجرای طلاق توافقی می‌آیند، در حکم دادگاه قید می‌شود که زوج یا زوجه باید از فلان پرونده در فلان شعبه دادگاه که علیه هم تشکیل دادند، رضایت بدهند اما قالب طلاق‌های توافقی این‌طور نیست؛ قالب طلاق‌های توافقی این‌طور است که زن و شوهر به این نتیجه می‌رسند که به هر دلیلی نمی‌توانند با هم زندگی کنند.

کسانی که از روی عشقبازی ازدواج نکردند برای طلاق توافقی یک دلیل موجه دارند

علت چنین تصمیمی چیست؟

این قضیه ریشه دارد و ریشه آن هم به قبل از ازدواج بازمی‌گردد. همان‌طوری که بدون مشورت با خانواده و بزرگان و تحقیق با هم برای ازدواج توافق می‌کنند، همان‌طور هم می‌روند و طلاق می‌گیرند. درباره این قضیه مفصل تحقیق و تحلیل کردم و به این نتیجه رسیدم، آن دسته از زوجینی که ازدواج‌شان درست بوده و از روی لجاجت با والدین یا عشقبازی با هم ازدواج نکردند، وقتی می‌خواهند به‌صورت توافقی طلاق بگیرند یک دلیل موجه دارند زیرا همه کسانی که می‌خواهند طلاق بگیرند، ایراد ندارند و برخی اوقات بنا به دلایلی مثل نازایی از هم طلاق می‌گیرند.

این دست از افراد وقتی می‌خواهد طلاق توافقی بگیرند از روی احساس یا لجاجت با یکدیگر این کار را نمی‌کنند بلکه به این نتیجه می‌رسند نمی‌توانند با هم زندگی کنند و “چرا همدیگر را اذیت کنند؟”، به‌عبارت دیگر در طلاق توافقی هم شما می‌توانید فرهنگ عالی ببینید که دو نفر انسان محترم نشستند و به یک نتایجی رسیدند و تصمیم گرفتند طلاق بگیرند و هم می‌توانید بدترین فرهنگ را ببیند.

دادگاه‌های خانواده همه را به یک چوب می‌رانند

بدترین فرهنگ چیست؟

بدترین فرهنگ این است که مثلاً مرد به زن می‌گوید «آقا، اصلاً نمی‌خوام و طلاقت می‌دهم» و زن نیز می‌گوید «نامردی اگر صبح طلاق ندهی» و صبح می‌روند به دادگاه و طلاق می‌گیرند و اینجا می‌رسیم به ایرادی که در دادگستری وجود دارد.

چه ایرادی؟

ورودی به مجتمع قضایی خانواده زیاد است اما با یک چوب می‌خواهند همه را برانند و این نمی‌شود. الآن دادگستری با یک آدم فهیم، تحصیلکرده، مؤمن و باشخصیت که به هر دلیلی توافق می‌کنند طلاق بگیرند مثل همان زوجینی برخورد می‌کند که از روی لجاجت تصمیم به طلاق گرفتند. الآن همه چیز اقتصادی شده است. قانون جدید برای اینکه بتواند جلوی طلاق توافقی را بگیرد، راهکار گذاشت. بر این اساس در طلاق توافقی تا زمانی که زوجین از مراکز مشاوره گواهی عدم امکان سازش نیاورند، دادگاه حق صدور حکم ندارد.

در حال حاضر در تمامی مجتمع‌های قضایی خانواده از هر زوج ۴۰ هزار تومان می‌گیرند و مستقیم به حساب مجتمع واریز می‌شود و به‌صورت فرمالیته یک دختر دانشجوی کارشناسی روانشناسی را در یک اتاق نشاندند که فرمی را پر می‌کند و سپس امضا کرده و می‌گوید “به دادگاه بدهید.”، بنابراین خود قوه قضائیه در این مسئله نقض غرض می‌کند و قانون را طور دیگری اجرا می‌کند. با رؤسای یکی از مجتمع‌های قضایی خانواده درباره این قضیه صحبت می‌کردم که می‌گفت «خرج‌مان را باید از کجا در بیاوریم، بودجه که نداریم». می‌گفت «این مجتمع روزانه فقط یک تا دو میلیون تومان خرج دارد، از کجا باید این هزینه‌ها را جبران کنم؟» راست هم می‌گفت.

طبیعی است که در این میان، زوجین متضرر می‌شوند، کدام زوجین؟ زوجینی که از روی احساسات تصمیم به طلاق توافقی گرفتند، زوجینی که تحصیلکرده، فرهنگی، مؤمن هستند یا کسانی که بدون احساس و با منطق تصمیم به طلاق گرفتند، فرقی برایشان نمی‌کند و تازه خوشحال هم می‌شوند که کارشان زودتر انجام شده است اما آن زوجینی که از روی لجاجت تصمیم به طلاق توافقی گرفتند، ضرر می‌کنند.

صدور حکم طلاق توافقی به روز هم نمی‌کشد/ قضات ۸۰درصد مراجعان طلاق توافقی را نمی‌بینند

صدور حکم طلاق توافقی چه‌مقدار زمان می‌برد؟

الآن هر زوجی که برای طلاق توافقی به دادگاه خانواده مراجعه کند، صدور حکم طلاق به روز هم نمی‌کشد، یعنی ساعت ۹ یا ۱۰ صبح مراجعه کند، ساعت ۱۲ ظهر حکم را می‌گیرد. زن و شوهر همین که از مجتمع بیرون می‌آیند، تعدادی دلال از سوی دفترخانه‌ها جلوی دادگاه ایستاده‌اند و دست زوج را می‌گیرند سریعاً به دفترخانه می‌برند و در همان حالت عصبانیت، حکم را اجرا می‌کنند و تا به خودشان می‌آیند می‌بینند طلاق گرفته‌اند در حالی که این حکم سه ماه اعتبار دارد.

همه مجتمع‌ها این وضعیت را دارند. یک واحدی را گذاشتند که در ۱۰ دقیقه گواهی عدم سازش می‌دهد. متأسفانه سرعت عمل در مجتمع‌های قضایی تبدیل به معیاری برای ارزیابی شده است. متأسفانه قضات ما به پرونده‌های طلاق توافقی ورود نمی‌کنند. همه کارهایشان را دفتر انجام می‌دهد یعنی توافق‌های بین زوجین را می‌نویسد و فقط می‌برد تا قاضی امضا کند. ۸۰ درصد قضات مراجعان طلاق توافقی را نمی‌بینند. در دفتر کارهایشان انجام می‌شود و می‌برند پیش قاضی و امضا می‌شود.

قاضی پیش خودش می‌گوید «اینها که مشاوره رفتند، کارهایشان را هم کردند و خودشان هم تصمیم گرفتند جدا شوند، من چکار می‌توانم بکنم؟ می‌توانم بگویم رأی نمی‌دهم؟». از سوی دیگر قضات برای اینکه آمار عملکردشان بالا برود، توافقی‌ها را سریع رسیدگی و رأی صادر می‌کنند تا آمار پرونده‌های شعبه افزایش یابد.

۸۰درصد مشاوران زوجین را به طلاق تشویق می‌کنند

بنابراین اگر مراکز مشاوره قوی باشند و واقعاً به مشکل زوجین ورود کنند، طلاق توافقی کاهش می‌یابد؟

البته این‌طور نیست و اعتقاد ندارم که واقعاً اگر مراکز مشاوره فعال شود، طلاق توافقی کاهش می‌یابد. یکی دیگر از معضلات در مسیر افزایش طلاق توافقی، عدم وجود مشاوران متخصص است.

بلااستثنا بالای ۸۰ درصد مشاوران وقتی یک زوج برای یک مشکل عادی که تقریباً بین همه زوج‌ها وجود دارد، مراجعه می‌کنند می‌گویند “طلاق بگیرید”. هیچ زوجی نیست که در زندگی مشکل نداشته باشند از بی‌پول گرفته تا پولدار، از زوج‌های متدین گرفته تا بی‌دین، مشکلاتی در زندگی دارند و وقتی به مشاور مراجعه می‌کنند، می‌گوید “طلاق بگیرید”.

می‌گویند از نظر علم روانشناسی این مشکلات معنا ندارد و علم روانشناسی این زندگی را نمی‌پذیرد. در حالی که آن روانشناس یا مشاور باید نحوه برخورد با مشکل را ارائه کند اما صورت مسئله را پاک می‌کنند و می‌گویند “طلاق بگیرید”. همین الآن اگر یک زوج معمولی برای بیان مشکلات عادی زندگی خود به روانشناس مراجعه کنند می‌گویند “طلاق بگیرید”.

هیچ‌کس پاسخگوی افزایش طلاق توافقی نیست

زمانی که دولت آقای روحانی تشکیل شده بود، پیشنهاد دادم وزارت ورزش و جوانان تبدیل به وزارت ورزش و خانواده شود. این پیشنهاد را دادم اما تصویب نشد و گفتند به مجلس مربوط است و ما نیز دیگر پیگیری نکردیم. چرا این پیشنهاد را دادم؟

علت این است که الآن منشأ تزریق فرهنگی و رفتاری خانواده در کشور ما مشخص نیست. قیمت دلار فلان قدر بالا و پائین می‌شود چهار وزیر را برای پاسخگویی به مجلس می‌خواهند. این‌همه طلاق توافقی در کشور رخ می‌دهد، چه‌کسی باید به مجلس برود و پاسخگو باشد؟

پیشنهاد من این است که باید به مشاوران در ارائه مشاوره به خانواده‌های زوجین، یک سیاست واحد تزریق شود؛ الآن طوری است که امکان دارد یک مشاور برای حل مشکل یک زوج، طلاق را تجویز کند و یک مشاور دیگر به همان زوج بگوید “بروید و زندگی‌تان را ادامه بدهید”.

مردم خودشان هم سردرگم شده‌اند، مثلاً الآن چه‌کسی می‌داند عرف جهیزیه ایران چیست، من به دخترم جهیزیه ۲۰ میلیون تومانی بدهم، عرف را رعایت کردم یا خارج از عرف اقدام کردم؟ اگر عرف عروسی مشخص باشد و بگوید ایها‌الناس، عرف عروسی برای کسی که بخواهد ساده برگزار کند ۱۰ میلیون، ۲۰ میلیون یا ۱۰۰ میلیون است. من بررسی می‌کنم و می‌بینم آیا این مبلغ را دارم یا نه و جلو می‌روم و زن می‌گیرم نه اینکه بدون اطلاع وارد شوم و گیر کنم.

در رابطه با مشاوران نیز همین مسئله صدق می‌کنند و می‌توانند به آنها یک سیاست واحد ابلاغ کنند و بگویند “آقا یا خانم مشاور، اصل بر این است که مشکلات را برطرف کنید یا راه برطرف کردن مشکلات را به زوجین نشان دهید نه اینکه بگویند علم روان‌شناسی نمی‌پذیرد و باید طلاق بگیرید”. دهها نفر را به مشاوره فرستادم و این مسئله را دیدم. همین الآن اگر من و همسرم یا شما و همسرتان که طبیعتاً یک سری مشکلات عادی در زندگی داریم به مشاوره مراجعه کنیم، قطعاً می‌گویند “طلاق بگیرید”.

وقوع طلاق‌های توافقی در پنج سال اول زندگی مشترک

الآن بیشتر کدام دسته از زوج‌ها برای طلاق توافقی مراجعه می‌کنند؟ حداکثر زندگی زوج‌هایی که برای طلاق توافقی مراجعه می‌کنند چند سال است؟

کسانی که برای طلاق توافقی مراجعه می‌کنند کسانی هستند که حداکثر پنج سال از تشکیل زندگی مشترکشان می‌گذرد. بین اینها نیز کسانی که در دو سال اول زندگی مشترک خود قرار دارند، بیشترین افراد مراجعه کننده برای طلاق توافقی را تشکیل می‌دهند.

علت چیست؟

علت این است که دلایل درستی برای ازدواج نداشتند. کمرنگ شدن ایمان مردم و عدم اعتقاد به باورهای سنتی و اسلامی ما عامل اصلی برای طلاق است اعم از توافقی و غیرتوافقی. امروزه یا باید بپذیریم که در یک کشور غربی زندگی می‌کنیم یا در یک حکومت اسلامی مثل ایران. حتی اگر اسلام را هم برداریم، خود ایران تابع یک سری سنت‌هاست که ریشه دارد اما حتی آن سنت‌ها هم رعایت نمی‌شود، به‌عنوان مثال اینکه خانواده پسر برای خواستگاری به خانه دختر می‌روند، تابع سنت ایرانی است اما امروز می‌گویند خواستگاری زشت است و دخترها و پسرها زیر بار خواستگاری نمی‌روند و به خانواده‌هایشان می‌گویند یک‌راست به محضر بروند و اگر هم خانواده‌ها قبول نکنند، می‌روند دادگاه شکایت می‌کنند.

وقتی که جوانان ما پایبند به هیچ یک از آداب سنتی یا اسلامی نیستند، باید بپذیرند که زندگی کردنشان در ایران به مشکل بر‌می‌خورد و نمی‌توانند در ایران زندگی کنند. اگر می‌خواهند طبق فرهنگ اروپایی زندگی کنند باید به همان اروپا بروند و در ایران نمی‌توانند طبق فرهنگ غربی زندگی کنند.

امروز برای یک دختر خیلی سخت است که پدر یا مادرش آری یا خیر بگویند و می‌گویند “خودم باید تصمیم بگیرم” و پدر و مادر نیز از روی اجبار و حفظ آبرو به حرف دخترش تمکین می‌کند در صورتی که یقین دارد این داماد به دردش نمی‌خورد و این‌گونه برخوردها است که منجر به طلاق توافقی می‌شود.

یکی دیگر از دلایل واقعی افزایش طلاق توافقی این است که زوجین شناخت واقعی از هم ندارند. زوجین اگر همدیگر را واقعاً بشناسند که سال اول زندگی مشترک طلاق نمی‌گیرند، این بارزترین نتیجه‌ای است که از دل همین موضوعات بیرون می‌آید و نیازی به بررسی و تحلیل آن‌چنانی ندارد. یکی از دلایل طلاق توافقی را دخالت اطرافیان عنوان کرده‌اند؛ دخالت اطرافیان را قبول داریم که مؤثر است ولی اگر زوجین ایمان قوی داشته باشند و شناخت‌شان از یکدیگر کامل باشد، قطع به یقین می‌توانند این مسئله را مدیریت کنند.

مشکلات اقتصادی چقدر در وقوع این پدیده مؤثر است؟

از دیگر دلایل برای این پدیده، مشکلات اقتصادی را برمی‌شمارند ولی من نمی‌توانم زیاد مشکلات اقتصادی را دخیل بدانم. وقتی که طرف یک سال است ازدواج کرده و حالا می‌خواهد طلاق توافقی بگیرد مگر یک سال قبل که ازدواج می‌کرد نمی‌دانست وضعیت اقتصادی‌اش یک سال بعدش چطور می‌شود؟

یک موقع هست که طرف ۲۰ سال پیش ازدواج کرده و حالا تورم رشد زیادی داشته است و زندگی اقتصادی فرد به مشکل خورده است اما نه یک‌ساله. کسی که می‌خواهد ازدواج کند جَنم و وضعیت اقتصادی خود را دیده و از هزینه‌ها در جامعه ما نیز اطلاع داشته است.

وقتی این فرد پا پیش می‌گذارد و ازدواج می‌کند نمی‌تواند بعد از یک سال بگوید به‌خاطر مشکلات اقتصادی تصمیم به طلاق گرفته است.

معتقدم اقتصاد را نباید بهانه کنیم، و پشت اقتصاد پنهان نشویم. در اینکه مقوله اقتصاد در زندگی زوجین مؤثر است هیچ شکی نیست و شاید تأثیر غیرمستقیم آن خیلی هم بیشتر باشد مثل مردی که دو یا سه شیفت کار می‌کند نمی‌تواند به زن و بچه خود رسیدگی کند.

احساس می‌شود این روزها قبح طلاق اعم از توافقی یا غیرتوافقی بین خانواده‌ها ریخته شده است.

نه‌تنها قبح آن ریخته شده بلکه مد هم شده است، قبلاً اگر در خانواده‌ای طلاقی اتفاق می‌افتاد، پنهان می‌کردند ولی الآن مد شده است. بنابراین از یک سو دخترها و پسرها بدون رسیدن به شناخت از یکدیگر ازدواج می‌کنند و همین مسئله باعث می‌شود پس از مدت کوتاهی تصمیم به طلاق توافقی بگیرند و از سوی دیگر سیکل طلاق توافقی در دادگاه‌های ما بسیار سریع و حتی یک‌روزه است؛ بنابراین همین مسائل موجب می‌شود ما شاهد افزایش طلاق توافقی در کشور باشیم.

هر ۱۸ ساعت یک طلاق در تهران

بیشتر افراد تحصیلکرده به‌سمت طلاق توافقی می‌روند یا افرادی که تحصیلات خاصی ندارند؟

فرقی ندارد؛ آمار تحصیلکرده و غیرتحصیلکرده تفاوتی نمی‌کند. همان‌طور که گفتم ۲۵ درصد طلاق‌های توافقی مربوط به زوجینی است که قبلاً با یکدیگر دعوا و جنگ داشتند و این افراد کسانی هستند که از فرهنگ پائینی برخوردارند یا اختلافات قبیله‌ای و فامیلی دارند و بعد که خسته می‌شوند به‌سمت طلاق توافقی می‌روند.

این بد نیست که دو انسان به نتیجه برسند نمی‌توانند با هم زندگی کنند اما وقتی به طلاق می‌رسیم چرا باید جنگ و دعوا کنیم ولی به‌واسطه اینکه این مسئله مدیریت نشده و رها شده، همه در قالب طلاق توافقی وارد می‌شوند و دادخواست می‌دهند و طلاق می‌گیرند.

در حالت معمول و عادی، وقتی زن و شوهر به هر دلیلی با هم به اختلاف می‌رسند و دعوا می‌کنند، حداقل یک ماه زمان نیاز است تا ریکاوری شوند و به زندگی عادی برگردند اما در طلاق توافقی، سریع حکم صادر می‌شود و از آن سو نیز برخی دلال‌ها از موقعیت سوء‌استفاده و حکم را خیلی زود اجرا می‌کنند.

آمارها درباره طلاق چه می‌گویند؟

قبل از سال ۹۴ از هر پنج ازدواج یک مورد به طلاق منجر می‌شد اما در سال ۹۴ از هر ۴٫۴ ازدواج یک مورد به طلاق ‌رسید. جالب اینکه در سال ۹۴ در تهران از هر ۲٫۸ ازدواج یک مورد به طلاق منجر شده است؛ به‌عبارت دیگر یک‌سوم ازدواج‌های تهران طلاق شده است یعنی در سال گذشته در تهران در هر ۱۸ ساعت، یک زوج طلاق گرفتند. در سال گذشته در تهران ۳۰ هزار مورد طلاق داشتیم که حدود ۲۷ هزار مورد آن طلاق توافقی بوده است؛ یعنی بالغ بر ۹۰ درصد.

وجود آرامش در جامعه از لحاظ سیاسی و اقتصادی چقدر در خانواده‌ها مؤثر است؟

آرامش جامعه در خانواده تأثیر بسیار زیادی دارد، به‌عنوان مثال در دوره قبلی که مشکلات اقتصادی و سیاسی فراوانی وجود داشت، خیلی از خانواده‌ها صدمه دیدند و این اواخر هم دوباره شاهد به‌هم ریختن آرامش جامعه با حقوق‌های نجومی مدیران هستیم.

وقتی یک مرد این اعداد و ارقام را می‌شنود پیش خود می‌گوید «من با هزار زحمت و بدبختی یک لقمه نان سر سفره خانواده‌ام می‌بردم آن وقت فلان مدیر و رئیس، پول‌های کلان به جیب می‌زنند.»، این مسئله خود به خود و صرف‌نظر از فرد مورد نظر که چه‌کسی است، علاقه‌اش به زندگی و خانواده‌اش سست می‌شود و همین مسئله موجب می‌شود اگر زمانی برای خانواده اتفاقی بیفتد، فرد نتواند مدیریت کند و یک‌باره به خود می‌آید و می‌بیند طلاق گرفته است، همه این مسائل مؤثر است و خیلی از خانواده‌ها قربانی سیاست‌های نادرست دولت‌ها شدند.

همان‌طور که گفتم در طلاق توافقی مسئله اقتصاد زیاد مطرح نیست اما در طلاق‌های یک‌طرفه فرد نمی‌تواند خانواده را از نظر اقتصادی بچرخاند یا زن نمی‌تواند با وضعیت اقتصادی مرد کنار بیاید که می‌رود و تقاضای طلاق می‌کند.
می‌دانید با بیوه شدن یک دختر جامعه چه لطمه‌ای می‌خورد؟

چون متأسفانه طلاق مد شده، کسی دنبال این لطمات و آثار سوء آن نمی‌رود. لطمات بعد از طلاق بسیار زیاد است؛ به‌عنوان مثال اگر خواهرزن من یا هر کس دیگری طلاق بگیرد؛ نگرانی زیاد وارد آن شخص می‌شود.

خدا نکند که آن خواهرزن بعد از طلاق یک آرامشی پیدا کند؛ هرروز به من استرس وارد می‌شود که نکند همسر من را نیز به طلاق تشویق کند.

در این مورد میتونید با متخصصین کانون مشاوران ایران، مشاوره تلفنی/تخصصی داشته باشید
۹۸۲۱۲۲۳۵۴۳۰۴
موفق باشید

منبع: com.مرکزمشاوره


صفحه اصلی سایت مرکز مشاوره

administrator

مقالات مرتبط

1,101 نظرات

  • مارال , می 2, 2017 @ 4:51 ب.ظ

    در ادامه صحبتهام،من تصمیم به طلاق رو داشتم،ولی مطمعن نبودم،تا اینکه بایکی آشنا شدم،وتمام ایده ال هامو در اون میبینم،انقدر مهرش به دلم ررفاه،که به هیچ عنوان دیگه نمیتونم به برگشت به زندگی الانم فکرکنم،گفتم من شوهرمو فقط به خاطردخترم،ترس ازتنهایی،نگران به دام اعتیاد افتادنش،ازسردلسوزی،فقط به این دلایل کنارش موندم،اما الان میخام شانس خودمو برای یه زندگی جدید امتحان کنم،یعنی به یه حالی رسیدم،که علاقه ای به ساختن زندگی الانم ندارم،لطفا راهنماییم کنید.۷

    • مشاور , می 2, 2017 @ 10:51 ب.ظ

      با سلام اینکه هنوز با همسرتون زندگی می کنید وفرد دیگری در قلب و فکر شماست با همه خوبی ها و بدی هایی که ایشون دارند باید زودتر طلاق بگیرید چون شما به لحاظ زوحی با ایشون زندگی نمی کنید و این خودش خیانت محسوب میشه هر چند همسر شما شرایط مطلوبی نداشته باشند .بهتره فرد جدید و شرایطش رو منطقی بررسی نکنید نه اینکه به خاطر سختی های زندگی قبلی و وابستگی عاطفی تصمیم به جدایی با وجود بچه داشته باشید و بخواهید با فرد دیگری وارد زندگی شوید .اینکه شناختتون از اون فرد رو هم کامل کنید که مشکل این زندگی به زندگی بعدی شما سرایت نداشته باشد و در مورد حضانت کودکتون هم حتما به توافق برسید طوری که کودک شا اسیب کمتری ببیند در هر حال باید مراجعه حضوری داشته باشید
      امیدوارم تصمیم درستی بگیرید.

      در این مورد میتونید با متخصصین کانون مشاوران ایران، مشاوره تلفنی/تخصصی داشته باشید
      ۰۲۱۸۸۴۱۹۸۳۲
      موفق باشید

  • نسترن , می 2, 2017 @ 5:36 ب.ظ

    با سلام من زنی ۳۵ ساله هستم و یکبار در ۲۸ سالگی ازدواج کردم و به این دلیل که همسرم رو دوست نداشتم و فرد شکاک بود و معتاد طلاق گرفتم و در ۳۰ سالگی دوباره ازدواج کردم و این همسرم نیز پسر بود.و ایشون هم دستش کج است.هر جا که بره دزدی میکنه.قرص ترامادون هم مصرف میکنه و مهمتر از همه این که به هیچ عنوان راضی نمی شه که بره سر کار و البنه یک پسر ۳ ساله هم دارم که به هیچ عنوان بچه رو دوست نداره.و خانواده من تحصیل کرده و ابرو دار هستن و نمی تونن این کار های ایشون رو تحمل کنن.و الان خرج زندگی من رو پدرم میده و من میخوام طلاق بگیرم و پدرم راضی نیست که پسرم رو نگه داره و من هم به خاطر اینکه همسرم توان مال نداره و میترسم پسرم هم مثل خودش دزد ومعتاد کنه می خوام پسرم رو نگه دارم با اینکه میدونم اگه نگه ندارم موقعیت های بسیار خوبی خواهم داشت مثل درس خواندن و شاغل شدن ازداج مجدد و…..و از طرفی هم نمی تونم از پسرم بگذرم لطفا راهنماییم کنید خواهش می کنم

    • مشاور , می 2, 2017 @ 10:46 ب.ظ

      با سلام
      دوست عزیز این شرایط شما کمی سخت است و باید حتما حضوری مراجعه کنید منتهی باید دید اگر قطعا می خواهید جدا شوید چون تجربه تلخ قبلی را هم دارید چقدر می توانید از عهده فرزندتان و سایر مسائل بربیایید و اگر واقعا به فرزندتون علاقه دارید و نمی خواهید سرنوشت پدرش رو داشته باشه باید به این مسئله هم فکر کنید که چقدر خودتون توان تامین کنندگی دارید ضمن اینکه اگر فکر می کنیدهمسرتون با رماجعه به پزشک بهبود پیدا کند و یا نیاز به درمان وجود دارد به نظرم بهتره پیگیری کنید تا اینکه کلا به طلاق فکر کنید .و بدونید که به هر حال چه فرزندتون با شما باشد چه نباشد با دو بار طلاق گرفتن به لحاظ روحی شاید اماده پذیریش فرد جدیدی نباشید و بهتره حتما زیر نظر روانشناس باشید
      امیدوارم تصمیم درستی بگیرید که بعدا پشیمانی نداشته باشد

      در این مورد میتونید با متخصصین کانون مشاوران ایران، مشاوره تلفنی/تخصصی داشته باشید
      ۰۲۱۸۸۴۱۹۸۳۲
      موفق باشید

  • مارال , می 3, 2017 @ 9:14 ق.ظ

    باسلام.این کیسی که میگم بهش علاقه مند شدم،مناهل وصاحب فرزند هست،ولی خانم خیلی شکاک وبداخلاقی داره،وظاهر مناسبی هم نداره،ایشون هم علاقه ای به زندگیشون ندارن،ولی بخاطربچه هاش مجبور به سازش هست،اما ازلحاظ مالی،مشکلی ندارن وقادربه تامین نیازهای دوتاخانواده هستن،در واقع ازمن میخان،هرجوری هست بخاطردخترم به زندگی باهمسرم ادامه بدم،اما میگن اگه روزی ببینن که من جداشدم،حتما با خانواده میان وازمن خواستگاری میکنن،یعنی میگن که خانوادشون هم از مشکلات زندگیشون باخبرن واگه روزی قصدازدواج داشته باشن،حتما به طور رسمی اقدام میکنن.اما بازهم اصراردارن،که قول ازدواج نمیدهند،ولی من ازعلاقه ی ایشون اطمینان دارم ومیدونم اینکه میگن،قول ازدواج نمیدن،فقط به این خاطره که میخان من بهشون امیدوار نشم.اما من دیگه واقعا هیچ احساس علاقه ای به شوهرم ندارم چه این کیس توزندگیم باشه،بمونه یانمونه.وقتی این حس عشق وتجربه کردم،نمیتونم ازسرمصلحت باشوهرم ادامه بدم.میشه شما نظرتون روبفرمایید،چیکارکنم.

    • مشاور , می 3, 2017 @ 2:07 ب.ظ

      با سلام
      دوست عزیز از جمله انتهایی شروع می کنم وقتی می فرمایید چه این اقا باشند چه نباشند شما به همسرتون علاقه ای ندارید خب باید زودتر تکلیفتون رو با ایشون مشخص کنید این برای هر دوی شما زجر اور است هم شما که در ذهنتون فرد دیگری است و علاقه ای تازه رو تجربه کردید که باهث ایجاد حس مثبتی در وجود شما شده و هم ایشون که فکر می کنند شما در کنارشون هستید ولی قلبا نیستید .به خاطر فرزندتون هم که شده باید تکلیف این زندگی مشخص شود ضمن اینکه اون اقا هم وقتی در هر حال داره با فردی زندگی می کنه و فکر ش با شماست
      این مساله برای هر دوی شما خیانت است هر چند شرایط هر دو سخت باشد و واقعا تمایلی به همسرانتون وجود نداشته باشه بهتره هر دو نفر تکلیفتون رو با طرف مقابل مشخص کنید و خودتون رو جای اون فرد بگذارید و ببینید چقدر بهش حق می دهید .اینکه خواستگاری و ازدواج و عر مسئله ای اتفاق بیفتد یا خیر مهم نیست مهم دو فرزند هستند که در دو خانواده دچار اسیب خواهند شد و باید اقدامی جدی داتشه باشید .اگر فکر می کنید اونقدر به هم علاقه دارید و یا شما مشکلی ندارید همسر دوم باشید چون می فرمایید توان مالی دارند خب ابتدا وضعیت زندگی شخصیتون رو سرو سامان بدهید و بعد اقدام کنید منتهی فکر کنید که بعدا دچار مشکل نشوید و پشیمانی نداشته باشید
      در این مورد میتونید با متخصصین کانون مشاوران ایران، مشاوره تلفنی/تخصصی داشته باشید
      ۰۲۱۸۸۴۱۹۸۳۲
      موفق باشید

  • حمید رضا , می 3, 2017 @ 4:31 ب.ظ

    با عرض سلام و ادب
    بنده عقدی هستم و خانمم تصمیم به جدای گرفته مدت دوسال هست که عقد هستیم در حال حاضر تمام سعی و تلاشم رو کردم که بردگرده ولی متاسفانه بی ثمر بوده از شما تقاضای کمک دارم که چگونه خانمم را راضی کنم که برگرده ؟

    • مشاور , می 3, 2017 @ 8:42 ب.ظ

      با سلام
      دوست عزیز کسی که دو سال عقد بوده مخصوصا برای خانم ها که بسیار عاطفی هستند و با امید و ارزو با فردی پیمان زناشویی می بندند طبیعی نیست بی دلیل تصمیم به جدایی گرفته باشند مگر مساله و اتفاق خاصی افتاده باشد که باید بررسی شودوباید حتما خودتون به روانشناس حضوری مراجعه کنید و شرایط رو توضیح بدید در حد دو خط انتظار راهکار نداشته باشید چون تعاملات دو طرفه است و حتما مساله ای بوده
      که شما هم به عنوان طرف مقابل مقصر بودید
      امیدوارم اگر به زندگیتون علاقه دارید تمام تلاشتون رو برای جبران و برطرف کردن مشکل داشته باشید

      در این مورد میتونید با متخصصین کانون مشاوران ایران، مشاوره تلفنی/تخصصی داشته باشید
      ۰۲۱۸۸۴۱۹۸۳۲
      موفق باشید

  • مارال , می 4, 2017 @ 10:28 ق.ظ

    باسلام.به نظرشما این حس عشق هس که درمن بوجود اومده،باوجوداینکه شرایط کیس موردنظرم هم سخت هست ومشکلاتی که ممکنه خانم اولش برای زندگیمون بوجود بیاره وسختی های پیش رومو میبینم،بازم نمیتونم ازش دل بکنم.چیکارکنم؟
    و به نظرتون اگه دلمو سرکوب کنم وبه خاطردخترم برگردم به زندگی الانم وبا شوهرم بسازم،به خودم ودلم خیانت کردم وفرصت ها رو ازخودم دریغ کردم.ازاین میترسم،که حس دوست داشتن شوهرم که فکرنمیکنم یه بار دیگه به دلم برگرده،فقط زمان وازدست میدم،چون احساس میکنم،حالا نه،چن سال دیگه بازم جدامیشم ولی اون موقع دیگه خیلی دیره.شما بفرمایید،چیکارکنم،خیلی حس بدی دارم،سردرگم واشفته.

    • مشاور , می 4, 2017 @ 10:53 ق.ظ

      با سلام
      دوست عزیز قطعا ادم ها خودشون بهتر از بقیه صلاحشون رو می دونند ولی در شرایط شما اون حس عض و علاقه اونقدر شدید است که طبیعیه شما فکر کنید که دیگه نمی تونید به همسرتون علاقه داشته باشید و حس می کنید فرصت ها ازتون گرفته خواهد شد با این شرایط بهتره حتما حضوری مراجعه فرمایید تا از این سردرگمی نجات پیدا کنید منتظر تایید فردی برای انجام کاری دلخواهتون نباشید چون این دیگه جنبه مشاوره نخواهد داشت فقط اینکه اگر واقعا فکر می کنید نمی تونید با شرایط همسرتون کنار بیاید و شاید چند سال دیگه طلاق صورت بگیره خب همین ابتدا اقدام کنید و اجازه بدید ایشون هم زندگی خودش رو داشته باشه و تکلیفش مشخص بشه منتهی با احتیاز اقدام کنید که دچار خطا نشوید و بعدا پشیمان نشوید اکنون بحث فرزند شما در میان نیست چون واقعا علاقه و حس شما نسبت به طرف مقابل اجازه تصمیم گیری منطقی رو گرفته و دختر شما فعلا جایگاهی در تصمیم گیری شما ندارد .
      امیدوارم متوجه حرف های بنده باشید .

  • نرگس , می 4, 2017 @ 8:40 ب.ظ

    باسلام وخسته نباشید
    من زنی ۲۶ ساله و خانه دار و لیسانس روانشناسی دارم و یک فرزند پسر۳ ساله دارم و۵ ساله که ازدواج کردم وتجربه یک طلاق روهم در سن ۱۸ سالگی داشتم والان هم برای بار دوم قصدجدایی ازهمسرم را دارم.و دلایل اینکه می خواهم از همسرم جدا بشم:من یکسال و نیم بعد از جدایی اولم با همسرم آشنا شدم و همسرم هم ۳۰ سال داره و پدرش ده سال هست که فوت کرده والبته اعتیاد شدید داشت و و مادرش هم نابیناست و همچنین تحت پوشش بهزیستی هست.و فرزند سوم خانواده هست.و بعد از فوت پدرش هم به شدت مشکل مالی پیدا کردن.و بعد از شش ماه هم عقد کردیم.از روزهای اول حس میکردم که دستش کج هست و یکی دو مورد هم ازش دیدم.و از همون رو اول هم دروغ میگفت برای مثال من هنوز هم نمی دونم که تحصیلاتش چقدره اما به من میگفت که دیپلم دارم اما می دونم که دروغ میگه و خیلی هم بد حسابه و از همه پول دستی میگیره و دیگه پس نمیده به خصوص از خانواده من بارها پول گرفته و دیگه پس نداده.وخیلی پر توقع هم هست به این دلیل که من متعلقه بودم و اون پسر بود و مدام میگه به این خاطر که تو متعلقه بودی خانوادت به من باج بدن و مدام سرکوت میزنه که تو متعلقه بودی با اینکه از متعلقه بودن من اطلاع داشت.و از سه سال پیش از تریاک شروع کرد و برای ترک تریاک به ترامادول رو آورد و الان به مدت دو ساله که روزی ۴ تا قرص ترامادول۱۰۰ مضرف میکنه و شب ها هم ۶ یا ۷ تا قرص خواب می خوره.و وقتی اومد خواستگاری جنوب سر کار میرفت ولی بعد از دو ماه از اونجا اومد و یگه نرفت و چند تا شرکت عوض کرد و الان هم ۵ ساله که سر کار نمیره.ودنبال اینه که یک شبه پولدار بشه و به خاطر این مسعله چند تیکه از جهیزیه من هم فروخت.و گوشی طلا های من هم فروخت.و شغلش هم جوشکار بود.و با دستی گرفتن از فامیل خرج زندگی رو میده.و بیشتر دعواهای ما هم به خاطر سر کار نرفتنشه و تو دعوا هامون هم فحاشی میکنه و به مادرش و خانواده من زنگ میزنه و میگه که دعوا کردیم.و اصلا گفتگوی سازنده نداریم چون همیشه به دعوا ختم میشه وخیلی پرخاشگره و اصلا به بزرگتر ها احترام نمیزاره
    و الان هم از سمت خانواده خودش و هم خانواده من طرد شده هیچ کس قبولش نداره و هیچ کس بهش اعتماد نداره و اینکه وقتی پسرم به دنیا اومد اصلا بغلش نمی گرفت و دوستش نداره.والان که متوجه شده می خوام جدا بشم رفتارش رو با من و پسرم تغییر داده. و من از وقتی با همسرم ازدواج کردم اعتماد به نفسم رو از دست دادم انقدر که مدام تحقیرم میکنه و هیچ وقت بهم محبت نمیکنه و الان هم افسردگی گرفتم.و می دونم که با این آدم من و پسرم آینده ای نداریم.چون اصلا به فکر آینده نیست و قدر پول رو هم نمی دونه.و ما چهار ماه پیش تغییر مکان دادیم چون به دلیل بدهی صاحب خانه قراردادمون رو تمدید نکرد.و خانه ای که الان هستیم رو پدرم رهن کرده.و به خاطر این مساعل من ازش متنفر شدم با وجود اینکه با علاقه با هم ازدواج کردیم.و نمی تونم حسی که نسبت بهش دارم رو تغییر بدم تا جایی که ترجیح میدم برای بار دوم طلاق بگیرم تا به زندگی با این آدم ادامه بدم.با همه این تفاسیر چیزی که باعث شده زندگی ما تا اینجا پیش بره چند تا از ویژگی های مثبتشه که رفیق باز نیست.واسه من خیلی دست و دل بازه البته با پول دیگران و پیش خانوادش همیشه حمایتم کرده و اهل خیانت نیست.و الان هم به خاطر اینکه پدرم حضانت پسرم رو قبول نیکنه سر دو راهی موندم و می دونم که اون آدم بچه رو نگه میداره و اگر هم نگه داره پسرم من آینده ای نخواهد داشت و الان به دلیل اینکه انقدر بهم دروغ گفته دیگه بهش اعتماد ندارم و نمی تونم بهش تکیه کنم.و با عرض معذرت من به خاطر مساعل مالی و دور بودن راه نمی تونم حضوری بیام خدمتتون. لطفا راهنمایی کنید چون تو شرلیط خیلی بدی هستم.

    • مشاور , می 5, 2017 @ 12:12 ب.ظ

      با سلام
      دوست عزیز شرایطی رو که توصیف کردید خب قابل درک و بسیار سخت است بهتره حضوری مراجعه کنید چون قبلا هم تجربه جدایی داشتید .شاید بهتر باشه در این مورد با توجه به داشتن فرزند این گزینه را آخرین گزینه قرار دهید و با توجه به نکات مثبتی که در کنار موارد منفی یاداور شدید ارزش اینکه شرایط را بررسی کنید و اگر احیانا اشتباهی از جانب شما هم وجود دارد اصلاح کنید در هر حال هیچ فردی بدون خطا نیست .درسته همسر شما موارد منفی زیادی هم دارند و قابل درک است .ولی با توجه به اینکه قطعا شما هم صد نیستید باید به این موضوع دقیق نگاه کنید .و اینکه چه نوه رفتارهایی در شما باعث تشدید رفتار همسرتون شده است .و برخورد خانواده شما هم البته اهمیت دارد .ایشون به خاطر مصرف قرص ترامادول باید تحت درمان برای ترک باشد .شما باید در مسیر پرداختن به این مسائل و پیگیری و درمان صبور باشید شاید شرایط کنونی باعث شده است که اون عشق و علاقه اولیه وجود ندارد و به قول خودتون به مرز تنفر رسیدید ولی ازتون می خوام با همه سختی خا کمی مثبت اندیش باشید و تلاش کنید به خاطر فرزندتون و برای زندگیتون .تلاش کنید تا از نو شروع کنید .اصولا همسر شما با همه نواقصی که دارد اگر بدونید چطور باید باهاش برخورد کنید می تونید در اصلاح رفتارش قدمی بردارید قرار نیست در سختی ها پدر شما پیش قدم شوند این طور ایشون فکر می کنند همیشه حق با خودش است و ممکنه هیچ وقت قدمی برای بهبود شرایط بر ندارد .امیدوارم متوجه صحبت های من باشید و زودتر مراجعه حضوری داشته باشید

      در این مورد میتونید با متخصصین کانون مشاوران ایران، مشاوره تلفنی/تخصصی داشته باشید
      ۹۸۲۱۲۲۳۵۴۷۹۰
      موفق باشید

  • کامران , می 4, 2017 @ 10:16 ب.ظ

    سلام
    حدود یک سال هست که عقد کردم خانمم ازدواج دومش هست مدتی هست که قهر کرده و رفته و درخواست طلاق داده در این مدت قهر خیلی تلاش کردم که برگرده حتی از اقوام خودم و اقوام خانمم کمک خواستم برای پا در میانی که خاننم را راضی کنن که آشتی کنه ولی متاسفانه ثمری نداشته و از نظر خودش منصرف نمیشه و طلاق می خواد در ضمن ایشون باکره نیست و من برای رازی کردن خانمم به گفته خود خانمم بهش وکالت طلاق دادم ولی متاسفانه ایشون به قول خودش عمل نکرد . آیا دادگاه به جدای ما رای می ده ؟؟

    • مشاور , می 5, 2017 @ 12:29 ب.ظ

      با سلام
      ایشون از ازدواج اولشون بکارت رو از دست دادند یا خیر ؟این مساله مهمی است ضمن اینکه وقتی شما وکالت طلاق رو به ایشون دادید ایشون می توانند قانونی اقدام کنند و شما نمی تونید دخالتی داشته باشید البته می توانید وقت بخرید و جلساتی هم دادگاه برای اینکه اطمینان پیدا کند از اینکه این طلاق قطعی است و طرفین کوتاه نمی ایند برگزار می کند .ولی اگر ایون مصمم باشند با توجه به وکالت طلاقی که دارند می توانند اقدام کنند و احتمالا حق و حقوق رو بگیرند اگر هم بکارت در ارتباز با شما از دست رفته باشد که باید کامل به ایشون مطالبات رو پرداخت کنید .اگر هنوز فکر می کنید جایی دارد برای اشتی خوب تلاش کنید و یا واسطه ای که بتواند اقدامی انجام دهد والبته اینکه چرا ایشون با اینکه ازدواج دومشون هست تمایل به طلاق پیدا کردن مهمه ار رفتار ی از شما باعث این مساله شده که باید به اون پرداخته شود و بهتره حتما حضوری مراجعه فرمایید چون این جریان مبهم است ضمن اینکه نمی شود یک طرفه قضاوتی داشت.اگر به زندگیتون و ایشون علاقه مند هستید نباید از هیچ تلاشی برای برگرداندن ایشون دریغ کنید
      این مساله بسیار حائز اهمیتی است .امیدوارم تصمیم درستی بگیرید و پشیمانی در پی نداشته باشد .
      در این مورد میتونید با متخصصین کانون مشاوران ایران، مشاوره تلفنی/تخصصی داشته باشید
      ۹۸۲۱۲۲۳۵۴۷۹۰
      موفق باشید

  • نرگس , می 6, 2017 @ 5:33 ب.ظ

    باسلام
    تمام حرفای شما درست اما اگه همسر من نخواست درست بشه یا نتونس اونوقت باید بعد چند سال با شرایظ بدتر جدا بشم,البته تمام خصوصیات بد همسر من ناشی ار تربیت بد مادرشه چون اونم تمام این اخلاقای بد رو داره,مثل مادرش خیلی بد دهن و بیتربیته هیچ گونه شرم وحیا نداره بارها به خودم و خانوادم فحش های ناموسی دادن,چون با پول مردم یه مدت ذندگی کردن فوق العاده بی چشم ورو هستن د ازهمه توقع دارن همه جوره بهشون خدمت کنن.خیلی خیلی خیلی خسته شدم ۵ساله همش غصه خوردم حرص وجوش خوردم حس میکنم هم روحم وهم جسمم فرسوده شده دیگه توانی واسه تحمل کردن واذ نو ساختن ندارم اونم باشوهری که حتی سر کار نمیره که من کمی دلگرم بشم.باکدوم پول درمانش کنم و زندگیمو حفظ کنم همش وعده هایی میده که نمیتونه بهش عمل کنه.اصلا براش مهم نیس که به عنوان یه مرد پیش هیشکی اعتبار نداره.البته من خودم هم بی مشکل نیستم اذ وقتی روانشناسی خوندم فهمیدم چقد مشکل دارم.اصلا عزت نفس ندارم خودمو دوس ندارم.اذ جمع خجالت میکشم .هیچ امیدی به اینده ندارم.مدام تو گذشته ذندگی میکنم و خود خوری میکنم. هیجی خوشحالم نمیکنه.زود ازکوره در میرم.نمیتونم از حقم دفاع کنم فقظ واس اینکه دیگران ناراحت نشن.نمیتونم سر حرف و تصمیمم بمونم چون سریع نظرم عوض میشه.من از شوهرم واس خودم یه فرشته نجات ساخته بودم اما دریغ …

    • مشاور , می 6, 2017 @ 9:40 ب.ظ

      با سلام
      سرکار خانم همه صحبت های شما درست است و قطعا با این شرایط برای هر کسی ادامه دادن دشوار است ولی اینکه ما بتونیم با سختی ها در فردی تغییر ایجاد کنیم ارزشمند است شما می تونید برای همسرتون زمانی رو تعیین کنید اینکه الگوی رفتاری شما هم در این زمان باید تغییر کند مثلا اگر برای سرکار رفتن ایشون زمان تعیین کردید با همه سختی هایی که ممکنه پیش بیاد دیگه پولی در اختیار ایشون قرار ندید و حمایتی از جانب خانواده نشوید .درسته این شرایط برای شما هم سخت خواهد شد ولی برای تغییر این فرد الزامی است اگر ایشون در این زمان و با وجود راهکار ها باز تغییر نکردند خب اون وقت می توانید تصمیم مناسب تری بگیرید.صحبت خهای شما نشان می دهد که فردی هستید که به شناخت درستی از خودتون و همسرتون رسیدید پس ب این سطح درک قطعا خواهید توانسیت منشا تغییر باشید بهتره با همه سختی ها کمی امیدوارنه تر به زندگی نگاه کنید .قطعا هر کسی زندگی را شروع می کند امید و ارزوهایی دارد و حرف شما درست است که هیچ کس برای بدبخت شدن وارد زندگی کسی نمی شود .ولی همیشه استثنائاتی وجود دارد اگر همسر شما جز افرادی باشند که با تغییر الگوی زندگی متوجه رفتارهای نادرست شون بشوند و بخواهند تغییر کنند خب مساله مهمی است .
      امیدوارم بتوانید تغییرات مهمی در زندگی ایجاد کنید اگر تلاش مشا به نتیجه نرسید حداقل بعدا پشیمان نخواهید شد که ای کاش بیشتر وقت گذاشته بودید .
      دراین مورد میتونید با متخصصین کانون مشاوران ایران، مشاوره تلفنی/تخصصی داشته باشید
      ۰۲۱۸۸۴۱۹۸۳۲
      موفق باشید

  • نرگس , می 6, 2017 @ 10:51 ب.ظ

    شبتون بخیر وممنون از راهنمایی های دلسوزانتون.متاسفانه من این پروسه زمان دادن به همسرم بابت سرکار رفتن روهم پشت سر گذاشتم اونم ازوقتی که به خونه جدید نقل مکان کردیم,اون موقع من قصد جدایی داشتم که باوساطت خانوادش من به شرطی منصرف شدم اذ طلاق که بره سرکار,اما تو این ۴ماه فقط ۹ روز رفت سرکار بعد بابهانه های مختلف ازشرکتی که باسختی قبولش کردن درومد,واین مساله خیلی ازارم داد که باوجود اینکه میدونس تو چهشرایط سختی هستیم واین مدت قراربود براش یه فرصت باشه,البته این تایم قرار بود یکماه باشه که من تا االان هم صبر کردم,الانم اجاره خونه نمیده چون صاحب خونه اشنای پدرمه تا اخر سر باز بابام کرایه رو بده.الانم چون میدونه بعد ازطلاق نه جایی واس موندن داره نه پولی واس خرج کردن و نه حمایتی ازجانب کسی مدام با من خوشرفتاری میکنه و سختی های مطلقه بودن رو به من یاداوری میکنه شناسنمه ام رو قایم کرده من دادخواست طلاق ندم ولی تو خونه قبلی من براش ذره ای ارزش نداشتم.حالا پدرم منو بدون پسرم همه جوره حمایت میکنه حتی واس ادامه تحصیل,میخوام اگه بتونم دوری پسرم تحمل کنم ,طلاق بگیرم پسرم رو هم بدم به پدرش ,بعد ادامه تحصیل بدم یه جای خوب مشغول بکار بشم بعد با دست پر پسرمو بگیرم,چون میدونم نمیتونه از پسرم نگه داری کنه.فقط تنها نگرانیم ضربه ای که پسرم تو این ۲سال میخوره چون وابستگی زیادی به من و خانوادم داره و همین طور شکنجه شدن خودم بانبودن پسرم.به نظرتون این تصمیم چقد عاقلانه و عملی هستش؟؟؟؟؟با عرض شرمندگی و معذرت بابت گرفتن وقت شما.

    • مشاور , می 6, 2017 @ 11:14 ب.ظ

      دوست عزیز بنده گفتم اگر همه این شرایط رو طی کردید و زمان دادید و اتفاقی نیفتاده می تونید اقدام کنید و هر طور صلاحه برای ایندتون برنامه بریزید امیدوارم موفق باشید.

  • سارا , می 8, 2017 @ 3:48 ب.ظ

    با سلام من حدود ۶ ماهه ک عقد کردم و نامزدم به شدت عصبی و شکاک و دروغگو هست و الان من مصمم هستم ک جدا شم اما نامزدم به هیچ عنوان حاضر به طلاق نیست چطوری میتونم ب دادگاه ثابت کنم ک ایشون ثبات اخلاقی ندارن و شکاک و عصبی هست؟؟ با توجه ب اینکه دروغگو هم هست تمام حرفای منو انکار میکنه و ممکنه قاضی حرفای منو باور نکنه

    • مشاور , می 8, 2017 @ 9:21 ب.ظ

      با سلام
      دوست عزیز در مورد طلاق شرایط خاصی دارد که خب در حال حاضر همسر شما واجد اون نیست و حرفتون هم در صورت مخالفت ایشون به جایی نمی رسد .البته می شود وکیل گرفت و پیگیری کرد ولی تنها در صورتی که یک روانپزشک و روانشناس این مساله شکاکیت رو در حد اختلال قلمداد کنند که خب فکر می کنم شرایط برای طلاق بهتر است ..ولی صرفا ورای این مسائل شما ۶ ماهه نامزد هستید شاید واقعا ایشون رفتارهای غیر قابل تحمل داشته باشند ولی سوال من اینه ایا نکته مثبتی ندارند که ارزش این رو داشته باشه که کمی صبوری کنید و از مشاوره استفاده کنید و شای ایشون به خاطر شما حاضر باشن در رفتارهاشون تجدید نظر کنند به هر حال هر فردی که ازدواج می کند با امید و ارزویی اقدام به این مساله می کند البته مگر اینکه در مورد شما شرایط دیگری باشد .فکر می کنم بهتره کمی برای بهتر شدن زندگی تلاش کنید و بدونید برای طلاق هیچ وقت دیر نیست ولی بعد از اون کاری نمیشه کرد و پشیمانی سودی ندارد .
      امیدوارم مراجعه حضوری داشته باشید
      دراین مورد میتونید با متخصصین کانون مشاوران ایران، مشاوره تلفنی/تخصصی داشته باشید
      ۰۲۱۸۸۴۱۹۸۳۲
      موفق باشید

      • سارا , می 9, 2017 @ 7:55 ق.ظ

        ممنونم از پاسخگوییتون. راستش ما الان ۵ ماهه ک درگیریم و کلی مشاوره رفتیم ولی ایشون هربار میگه من عوض شدم و قبول دارم ک کارام اشتباهه ولی فقط یک هفته تحمل میکنه و جلوی رفتاراشو میگیره اما بعد از یک هفته بدتر از قبل و عصبی تر میشه و رفتاراش دیگه واقعا غیرقابل تحمله هیچ نقطه مشترکی نداریم و از هر نظر من از ایشون سرتر هستم واس همین نمیخواد منو از دست بده اما هربار بجای این که شرایط و برای زندگی بهتر کنه بدتر خرابترش میکنه و الان ک تصمیم گرفتم جداشم واقعا پلی برای برگشت نذاشته و تمام حرمتا رو شکسته و الان حتی خونواده خودش هم میگن این رابطه ب جایی نمیرسه ولی ایشون ب هیچ کس احترام نمیذاره و حرف کسی رو گوش نمیده. متاسفانه قانون ما هم هیچ ارزشی برای نظر زن قائل نشده و همه چیز به نفع مرداس ک هرجوری بخوان بتونن زن بیچاره رو بازی بدن

        • مشاور , می 10, 2017 @ 12:38 ق.ظ

          با سلام
          اگر شرایط به این نحوی است که که می فرمایید و واقعا ایشون دیگه براتون قابل پذیرش نیستند و مشکلاتی که با ایشون دارید زیاده خب بحث طلاق میشه مطرح بشه .منتهی اگر ایشون به هر دلیلی موافق نیستند می تونید با کمک وکیل و مشاور حقوقی جلو برید و زودتر به نتیجه برسید و شاید ایشون وقتی جدیت شما رو برای جدایی ببنند و خانواده ها هم از این مسئله حمایت کنند مساله زودتر مرتفع شود
          امیدوارم تصمیمتون درست باشه و بعدا پشیمانی نداشته باشید.

  • امیر , می 9, 2017 @ 9:16 ق.ظ

    سلام و عرض ادب بنده در چند ماه پیش همسرم بهم خیانت کرد و به اثبات رسید و در معرض دادگاه احساس ندامت و پشیمانی کرد و بنده به عنوان یه مرد خیلی سخت بود ولی بخشیدمش گفتم بزار زندگیشو بکنه ولی مجدد این اتفاق به یه شکل دیگه رخ داد و بنده به ناچار به خونوادش موضوع رو عنوان کردم ولی متاسفانه خونوادش بعد از این که موضوع رو فهمیدن به جای این که با دخترشون صحبت کنن و قانع به زندگی کنن از او حمایت کرده و بنده را محکوم دانستند بی زحمت راهنمایی کنید که در این صورت بنده چه کاری انجام دهم که از لحاظ قانونی مجرم شناخته نشوم

    • مشاور , می 10, 2017 @ 12:12 ق.ظ

      با سلام
      اگر بنده درست متوجه شده باشم همسر شما به شما خیانت کرده و به دادگاه هم رفتید و ایشون ابراز پشیمانی کردند ولی مجدد رفتارشون تکرار شده .منتهی خب خیانت ایشون محرزه و شما انتظار دارید خانواده ایشون چه رفتاری داشته باشند ؟ضمن اینکه شما چرا مجرم شناخته شوید ؟وقتی در دادگاه مشخص شده همسرتون خیانت کرده چرا باید خانواده همسر شما شما را محکوم کنند ؟بهتره توضیحات بیشتری بفرمایید البته توصیه می کنم حضوری مراجعه کنید چون اگر خانم مقصره که خب واضح هست ایشون محکوم می شوند ولی اگر خانواده ایشون فکر می کنند شما مشکلی دارید که ایشون به این سمت رفته مسئله دیگری است که باید دقیق پرداخته شود و بررسی شود .چون مباحث زناشویی تعاملی است
      امیدوارم بتوانید تصمیم درستی بگیرید ولی وقتی فردی قلبا به همسرش تعهد نداشته باشه چه خانوادش راضیش کنند به ادمه زندگی و چه خیر شما صرفا دو فرد هستید که زیر یک سقف زندگی می کنید .و مسائل عاطفی شدیدی را تجربه خواهید کرد .
      و ممکنه اصرار به زندگی درست نباشد .
      در این مورد میتونید با متخصصین کانون مشاوران ایران، مشاوره تلفنی/تخصصی داشته باشید
      ۰۲۱۸۸۴۲۲۴۹۵
      موفق باشید

  • مارال , می 16, 2017 @ 4:17 ب.ظ

    مارال هستم،توضیحات شرایطمو قبلن طی سوالاتی شرح دادم.من مشکلات زیادی با شوهرم دارم،از مالی واقتصادی گرفته،تا احساسی ئعاطفی،که اصلا من ودرک نمیکنن وبه ظاهر وتیپ خودشون اهمیت نمیدن،با وجود اینکه میدونن،برای من این مساعل خیلی مهمه.
    به طلاق همیشه فکرمیکردم،اما جرات اقدام نداشتم،
    تا اینکه به خاطر مشکلات مالی رفتم سرکار واین فرصت خوبی میدونستم برای سرگرمی خودم وفرار از این زندگی لعنتیم.
    ازقضا همکارم هم شرایط مشابهی داشتن واین باعث نزدیکی مابهم وایجاد رابطه احساسی قوی شده ،اما فقط درحد ابراز احساسات.نه بیشتر.
    انقدر این حس دوست داشتن قوی هست،که با وجود اینکه هردواز خانواده ای آبرودار واسم ورسم دارهستیم ومیدونیم اینکار خیانت هست،وبارها قرار به کات گذاشتیم،اما هربار به دورئز نکشیده ودوباره سمت هم جذب شدیم.مشکلات زندگی هامون از یه طرف واین عذاب وجدان رابطه ی الانمون هم از طرف دیگه داره مارو از پادر میاره.
    من به جدایی از همسرم فکر میکردم،چون از خیلی وقته من نسبت بهش دچار طلاق عاطفی شدم،آشنایی با این آقاهم خود یه آنزیم سرعت دهنده بود،از طرفی من چه در دوران مجردی وچه قبل از آشنایی با این همکارم،خیلی مغرور وپاک بودم،چون از لحاظ ظاهر ورفتارواخلاق خوب بودم وبارها پیش اومد که کسی بخاد بهم نزدیک بشه،اما من هیچوقت رو ندادم،الان که این مشکل برام پیش اومده،علاوه بر همه ی مشکلاتی که باهمسرم داشتم،یه حس کینه وانتقام شدیدی هم بهم دست داده،جوریکه میگم اگه تو زندگیم از مالی ومخصوصا عاطفی وخوش پوشیش،کم نذاشته بود،من اینطور دلم نمیلغزید،میگم اون میدونست من ازش سرترم،ولی چرا هیچ تلاشی واسه حفظ ونگه داشتن من نکرد،چرا انقدر نسبت به این مساعل کاهلی کرد،که منم اینطور بلغزم،الان با این آقا کات کردم ولی خیلی دوستش دارم ولی انقدرم احساس گناه دارم وناراحتم که چرا پاکیم وحفظ نکردم،چه اگه طلاق نگیرم واگه طلاق بگیرم،احساس یه لکه ی ننگ توزندگیم،منو عذاب میده.
    از دست شوهرم خیلی عصبانیم.مگه این نیس که همونطور که زن باید به خودش برسه،مردم به خودش برسه ،به ظاهر وزیباییش،واحساسات خانمش،تاخانمشم اینجوری تشنه محبت نباشه.
    درضمن کیس من خیلی ادم خوبیه،ومن مطمعنم که من طلاق بگیرم،میاد وازمن خواستگاری میکنه،اما مشکلات اونم خیلی،من نمیدونم توان تحمل رفتارای خانم اولش ودارم یانه؟
    روی طلاق مصرم،چون ایمان دارم،بخاطر این آقا نیس،چون از قبل از آشنایی با ایشون،به طلاق خیلی فکر میکردم،اما نمیدونم کینه وانتقامم تو این قضیه دخیله یانه.
    نمیدونم آیندم چی میشه؟
    سرنوشت دخترم چی میشه؟
    با دل خودم چیکارکنم،که نمیتونم سرکوبش کنم واز سر مصلحت به زندگی الانم ادامه بدم،ندم؟
    لطفا به توضیحات قبلنم هم رجوع کنید،تا اطلاعات کاملتری داشته باشید،عاجزانه میخام من وراهنمایی کنید.

    • مشاور , می 16, 2017 @ 11:28 ب.ظ

      با سلام
      دوست عزیز با این اوصاف بهتره زودتر اقدام به طلاق کنید .طلاق توصیه کسی نیست و درست هم نیست و د راولویت اخر است ولی در مورد شما می تونه تا حدی حداقل موقت مسائل رو مرتفع کنه .همسری که به لحاظ شخصیتی و رفتاری قبولش ندارید .خب نباید ادامه بدید قبلا هم گفته شد .اینکه اون اقا بیان خواستگاری شما یا خیر مسئله مهم نیست مهم اینه که شما تکلیف این ادمی که کنارش هستید رو مشخص کنید و عذاب وجدان و احساس گناه دلایل مختلفی دارد بهتره حضوری مراجعه کنید .مسائل ناهشیار افراد تعیین کننده خیلی از جریانات در طی زندگی است که وقتی مشخص می شود برای افراد خیلی جالب توجه است
      در این مورد میتونید با متخصصین کانون مشاوران ایران، مشاوره تلفنی/تخصصی داشته باشید
      ۰۲۱۸۸۴۱۹۸۳۲
      موفق باشید

  • مارال , ژوئن 1, 2017 @ 8:21 ق.ظ

    باسلام.مارال هستم،توضیحات زندگیمو قبلن دادم،واسه طلاق اقدام کردم،از فشار خانواده وازبس شوهرم خواهش والتماس کرد،قرارشد،یک ماه آزمایشی برم وباهاش دوباره زندگی کنم،شوهرم قول داده،که تمام بی مهریاش وجبران کنه ومسائل مالیش وحل وفصل کنه،دوروز از این مدت گذشته ومن توخونش احساس خفگی میکنم،تو این مدت من وغرق محبتش کرده وعذرخواهی وگرفتن یه فرصت و…ازمن میخاد،ولی خبر از دل بیچاره ی من نداره،اولش نمیگفتم،که من کلا قلبا تورونمیخام،دیدم دست از سرم برنمیداره،آخرش گفتم بهش،که اصلا عاشقت نیستم،وفقط از سردلسوزی وبخاطر دخترمونه که برگشتم وقصدمم رفتنه،ولی التماس میکنه،میگه قلبت از سنگم باشه،درستش میکنم،ولی من نمیخام ازسردلسوزی باهاش بمونم.اخه این حس با آشنایی با همکارم بوجود نیمده،که مثلا بگم اگه از محیط کارم بیام بیرون،شاید به شوهرم علاقه مند بشم،من از اول زندگیم یقینم بود،که انتخابم غلط بوده ولی مثل یه ربات زندگی میکردم ومیگفتم،دوروز دنیا میگذره،بی خیال عشق ودوست داشتن.
    ولی حالا میگم،آدم یه بار به دنیا میاد،پس باید تلاشش وواسه خواسته هاش وآرزوهاش بکنه،لطفا شما طبق تجربیاتتون وکیس های که داشتید،بفرمایید،ادامه زندگی از سرمصلحت یا شایدم یه علاقه ی نصفه ونیمه صلاحه؟؟؟؟؟؟

    • راهنما , ژوئن 2, 2017 @ 11:16 ب.ظ

      بهتره در این مورد به خودتون و همسرتون زمان بدید و در این مورد با ایشون صحبت کنید
      حتما” مشاوره ای حضوری مراجعه کنید اول به تنهایی برید و بعد دو نفره مراجعه کنید
      به هر حال شما باید در زندگی به قطعیت برسید و در این انتخاب ممکنه اشتباه کنید پس لازمه در این مورد مشاوره کنید
      در این مورد میتونید با متخصصین کانون مشاوران ایران، مشاوره تلفنی/تخصصی داشته باشید
      ۰۲۱-۸۸۴۷۲۸۶۴

  • شهرزاد , ژوئن 14, 2017 @ 11:45 ق.ظ

    سلام من دختر ۲۱ سالم که دوسال عقد کردم رابطه داشتم اما خونریزی اصلا نداشتم میخوام طلاق توافقی بگیرم میخواستم بدونم خونریزی نداشتم و منو فرستادن پزشک قانونی امکانش هست باکره باشم؟ یا اینکه اگه نبودم اسم شوهرم بعد طلاق از شناسنامم برداشته نمیشه!؟

    • مشاور , ژوئن 15, 2017 @ 9:27 ق.ظ

      با سلام دوست عزیز در بعضی موارد بسته به نوع پرده در خام ها ممکنه خونریزی اتفاق نیفته ولی باکره بودن از دست برود این قضیه در دادن مهریه کامل یا نصف مهریه برای دادگاه مهم است که دوشیزه هستید یا خیر ؟در هر صورت وقتی طلاق بگیرید در صفحه طلاق ثبت می شود و اصولا افراد برای حذف این عنوان شناسنامه المثنی می گیرند و مشکل نام هم مرتفع می شود و این بودن نام و ..ربطی به بکارت و ستیر مسائل ندارد .امیدوارم در مورد طلاق فکرکرده باشید و درست تصمیم بگیرید .که بعدا پشیمانی نداشته باشد .موفق باشید .

      در این مورد میتونید با متخصصین کانون مشاوران ایران، مشاوره تلفنی/تخصصی داشته باشید
      ۴۴۰۳۴۴۹۰
      موفق باشید

  • pari , ژوئن 15, 2017 @ 11:53 ق.ظ

    باسلام من وهمسرم هردوازدواج دوممون هست یع دختردوساله داریم شوهرم درهردعوای منوکتک زده ومن بارهابخشیدمش خانواده اش باهاش رابطه ندارن وهرباربهشون میگم مشکاتمو میگن طلاق بگیر شوهرم بسیاربدبینه وتنهایی نمیتونم بیذون برم الان نردیک یه ماهه من اومدم خونه پدرم چون باپدرمادرم رفتیم بیرون به خاطریه ساعت دیرترازاون ساعتی ک کفته بوداومدبا بابام بحث کرد هم مامانم زد هم بابامو حالا به خاطربی احترامی بع خودم خانوادم حاضرنیستم برگردم وهررزوز هم منوتهدیدمیکنه وراضی به اومدن به مشاوره هم نیس بایدچیکارکنم

    • مشاور , ژوئن 16, 2017 @ 8:59 ق.ظ

      با سلام این بدبینی و کتک زدن و رفتار ایشوت خب دلالت بر مشکل دارد و قطعا باید درمان شوند والا به خاطر نوع افکار و رفتار ممکنه خطراتی متوجه شما و فرزندتان باشد که نباید از ان بگذرید .ایا با این شرایط ایشون تهدید له طلاق و جدایی کردید البته منظورم این نیست که واقعا اقدام شود خیر منظورم ایجاد یک تنش هر چند کوچک برای اینکه ضرورت رفتن به نزد روانشناس را حس کنند البته مشکل همسرتون از اون دست مشکلاتی است که فرد باور ندارد که مساله خاصی است و فکر می کند صرفا طرف مقابل مشکل دارد حتی اگر با این عنوان که شما قبول دارید مشکلی هست و باید مراجعه کنید وارد عمل شوید .موضع منفعل در برابر چنین فردی فقط شرایط را بدتر می کند ایشون باید تحت کنترل و نظارت روانپزشک باشند و حتی نیاز به مصرف دارو دارنو تا به شرایط طبیعی و عادی برگردند .موفق باشید

      در این مورد میتونید با متخصصین کانون مشاوران ایران، مشاوره تلفنی/تخصصی داشته باشید
      ۰۲۱۸۸۴۷۲۸۶۴
      موفق باشید

  • حمید , ژوئن 17, 2017 @ 11:48 ق.ظ

    سلام خسته نباشید
    من ۲۸ سالمه و همسرم ۲۹
    حدود ۴ سال هست که ازدواج کردیم و زندگی بدی نداشتیم
    ولی بعد از ازدواج متوجه شدم همسرم یه سری رفتارهایی داره که واقعا نمیتونم تحمل کنم
    مثلا وقتی بحثی پیش میاد ایشون حاضر نیست اون بحث رو به هیچ وجهی تموم کنه
    بدتر اینه که توهین به خونواده من و بزرگتر از خودش براش عادیه
    بارها شده خواستم برای اینکه دعوتمون بالا نگیره از خونه بیرون برم یا اینکه برم تو اتاق که دیگه ادامه نده ولی هربار ممانعت میکنه
    مشکل من با توهین کردنشه و اینکه بحث رو نمیخواد تموم کنه،اینکه وسواس داره و اینارو باز تحمل میکنم
    ضمنا بگم که همسرم قبل ازدواج هم مدام با خواهرش درگیر بوده و میگفتن که مشکل پارانویید داره
    این مشکلش از وقتی پسر یکسالمون بدنیا اومده بیشتر خودشو نشون میده
    دیروز به جایی رسیدیم که تصمیم گرفتیم جدا بشیم با اینکه تصمیم سختیه
    لطفا راهنمایی کنید

    • مشاور , ژوئن 17, 2017 @ 12:37 ب.ظ

      با سلام شما یه فرزند دارید و خب درسته رفتا هدی ایشون ازارنده است ولی شاید خارج از کنترل خودشونه و باید درمان شوند بهتره اکنون که موقعیت بحران است کنارشون باشید و صبور باشید تا با مراجعه حضوری متوجه شوید اگر مشکل شخصیتی و قابل درمان است خب همراهی کنید و اگر خیر و ایشون هم قبول ندارند مشکل دارند اونوقت تصمیم دیگری بگیرید .بهتره تصمیم درستی بگیرید که فرزند شما هم کمترین اسیب را بببند .امیدوارم مشکل به شکل صحیحی حل شود و خوشبخت باشید

      در این مورد میتونید با متخصصین کانون مشاوران ایران، مشاوره تلفنی/تخصصی داشته باشید
      دفتر سعادت آباد:
      ۰۲۱-۲۲۳۵۴۲۸۲ خط ویژ
      موفق باشید

  • حمید , ژوئن 17, 2017 @ 1:56 ب.ظ

    متشکرم
    تلاشمو میکنم تا از طریق مشاور موضوع رو حل کنم ولی اگه قرار شد جدا بشیم حضانت بچه با کیه؟
    اگه ثابت کنم مشکل شخصیتی داره میتونم حزانت بچه رو بگیرم؟

    • راهنما , ژوئن 19, 2017 @ 10:06 ق.ظ

      تا هفت سالگی حضانت حق مادره و پرداخت هزینه ها تکلیفی بر پدر
      ولی بعداز این مدت حضانت با پدر خواهد بود
      مگر بتونید برای دادگاه اثبات کنید ایشون واقعا مشکل شخصیتی داره و میتونه برای کودک ایجاد مشکل کنه

  • هادی , ژوئن 20, 2017 @ 6:44 ب.ظ

    سلام.من ۳۴و خانمم ۳۳ ساله هستیمو ۵ ساله که ازدواج کردیم .البته با مخالفت ۱۰۰% خانواده هامون جوری که با خانواده خانمم حدوده ۳ سال قطع رابطه کردیم البته نه به خواسته من به خواسته خود خانمم در حال حاضر یه دختر یکسال و نیمه داریم .خانمم از ماه اول حاملگیش دوباره با خانوادش ارتباط برقرار کرد .متاسفانه از بعد از زایمان رابطمون هر روز بیشتر دچار اختلال شده که البته من فکر میکنم خانواده ها بی تاثیر نیستن هم خانواده من و هم خانمم متاسفانه از هر چیزه کوچیکی تو زندگیمون کوه میسازیم و با هم بحث میکنیم مثلا سر اینکه من چرا یه شب میل ندارم شام بخورم یا چرا مثلا نیم ساعت با گوشیم ور رفتم یا چرا اومدم خونه خسته بودم زود خوابیدم البته بیشتر از طرف خانمم این اتفاق ها میوفته یعنی بساط بحث رو پیش میکشه نمیخوام بگم من اصلا تقصیر ندارم نه منم بالاخره آدمم و بعضی وقتا اشتباه میکنم ولی خیلی زیره زربینم اصلا ۱ دقیقه زندگیمم ماله خودم نیست ولی با این وجود خانمم میگه اصلا به من و بچه توجه نمیکنی و ما اصلا برات مهم نیستیم ولی واقعا این طور نیست من هر دوشون برام مهم ترین آدمهای زندگیم هستن دیشب سر خواب زود من با هم بحثمون شد و انقدر جدی شد که به این نتیجه رسیدیم که از هم جدا بشییم ولی من اصلا بخاطر بچه نمیتونم بهش فکر کنم ممنون میشم راهنمایی بفرمایید

    • مشاور , ژوئن 20, 2017 @ 7:05 ب.ظ

      با سلام
      اینکه شما مسائل رو معقول بررسی می کنید و حق رو به طرف مقابل هم می دهید و خودتون رو دچرا اشتباه می دونید بسیار پسندیده است ولی با هر مشکلی طلاق راهکار نیست خب اینکه بعد از زایمان مسائلی پیش امده یا بیشتر شده به خاطر مشکلات جسمی هم می تواند باشد .
      و ضعف قوای جسمی ایشون و گاهی حتی کم خوی در خانم ها باعث پرخاشگری بی قراری و شاید حساسیت به هر چیز کوچک می شود به نظرم حتما مراجعه داشته باشید .تا شرایط رو بررسی کنند .البته قبل از مراجعه به روانشناس می توانید پیشنهاد رفتن پیش پزشک رو بدید و بررسی شرایط جسمی که خیلی اهمیت دارد و بعد خب قطعا مسائل دیگر قابل بررسی خواهد بود .فعلا تلاش کنید بشتر گفت و گو کنید نیازها و شرایطشون رو درک کنید و زمان بگذارید هر چند متوجه هستم شرایط برای شما هم سخت است و شاید خسته شده اید ولی به خاطر فرزندتان و حفظ زندگی تلاش خود راداشته باشید و مطمئن باشید اگر مراجعه کنید تا حدی به رفع مسائل کمک شود .ممکنه همسر شما انتظاراتی داشته باشند که بیان نمی کنند و همین باعث ایاد معضل می شود
      امیدوارم مشکلتون مرتفع بشه و به زودی زندگی روند معمول و رضایت بخش خودش را از سر گیرد
      در این مورد میتونید با متخصصین کانون مشاوران ایران، مشاوره تلفنی/تخصصی داشته باشید
      ۰۲۱۲۲۶۸۹۵۵۸
      موفق باشید

  • سارا , جولای 1, 2017 @ 11:18 ق.ظ

    سلام
    من ٣٣سالمه فوق لیسانس مدیریت ۵سال است که ازدواج کردم ،از دوران نامزدی مشکل داشتم همسرم سرد و بی احساسه و یک سال اول من خیلی گرم بودم و مثل همه ی دخترا شیفته ی توجه و محبت که هیچکدوم و نداد بهم من بخاطر اینکه این مرد و نگه دارم و زندگیم خراب نشه همه کاری کردم خودم رفتم پیش مشاور اما هرچی اصرار کردم نیامد رفتم پیش دکتر سکسولوژیست و وقت گرفتم با کلی حرف و حدیث اومد که اقای دکتر بعد از شنیدن حرفهامون چنان برخورد جدی باهاش کرد که من خودمم تا اونموقع متوجه اینهمه اشتباه از طرف همسرم نشده بودم و گفت شما طلاق جنسی دارید و به همسرم هشدار دادکه اگه رفتارهات درست نشه باعث طلاق عاطفی میشه و دیگه اونموقع واقعا کاری نمیشه کرد
    الان تقریبا دوسال از اون موضوع میگذره و همسر من هیچ وقت اون ادمی نشد که من دوست داشتم و زن داری و توجه و محبت و اصلا بلد نیست
    من ازش سرد شدم و حس میکنم دیگه توانی ندارم برای نگه داشتن این زندگی ،الان چند روزه رفتم منزل مادرم و اون مونده خونه هر روز گریه میکنه و برام متنهای عاشقانه میفرسته ولی ای کاش این حرفهای قشنگ و تو طول زمان بهم میگفت من زندم و ادم زنده احتیاج به شنیدن داره اینو به خودشم گفتم
    من بارها قصد جدایی کردم ولی هر بار به خاطر این کاراش کوتاه اومدم و فرصت دادم
    اما الان جدی تر از همیشم ونا امیدتر از همیشه
    میگه بریم مشاور اما حتی اینم دیگه نمیخوام از چشمم افتاده فقط الان داره با احساساتم بازی میکنه و میدونه که نمیتونم راحت با این موضوع کنار بیام

    • مشاور , جولای 1, 2017 @ 11:27 ق.ظ

      با سلام
      اکنون که ایشون پشیمانه و داره برای شما متن عاشقانه می فرستند بهترین فرصته که ازش بخواهید در صورت رفع مشکلات زندگی رو با ایشون ادامه می دهید .البته باید بدانید که مسائل اینچنینی مقصر یک طرف نیست و قطعا شما هم باید رفتارهایی را تغییر بدهید این رو به همسرتون بگید که هر دو باید برای تداوم زندگی تلاش کنید بحث روابط جنسی و روابط عاطفی مسائل بسیار حائز اهمیتی است که باید به انها پرداخته شود و انکار ان باعث یاس و دلسردی از زندگی می شود .به ایشون بگید در صورت مراجعه و پیگیری به منزل برمی گردید و فعلا احساسی تصمیم نگیرید و فعلا تحت تاثیر صحبت های ایشون قرار نگیرید تا پیگیری شود و مشکل ریشه ای برطرف شود و در عین حال خوش بین باشید که مشکل برطرف می شود و جای نگرانی وجود ندارد .مطمئنا شما هنوز زندگی و ایشون رو دوست دارید فقط شرایط جانبی باعث حالت فرسایشی برای شما شده است .در هر حال امیدوارم با پیگیری مساله مرتفع شود

      در این مورد میتونید با متخصصین کانون مشاوران ایران، مشاوره تلفنی/تخصصی داشته باشید
      ۰۲۱۲۲۶۸۹۵۳۴
      موفق باشید

  • نیما , جولای 4, 2017 @ 3:58 ب.ظ

    سلاام بر شما، روز شما به خییر، یه سوال داشتم ازتون، ما مدتی هست که ابجیمون رو به یه پسر دادیم ، روابط ابجیم و دامادمون اصلاا خوب نیست، تا جایی که چندین بار سابقه ی ترک همو داشتن، پیش روانشناس خانواده هم رفتن، ولی باز جواب نداد، پسره دنبال اینه که ابجی ما رو بعد دو سال بدون هیچی بیرون کنه، اینو از رفتارهاش میشه فهمید، ممنون میشم راهنمایی کنید ، چطوری حقمون رو از این ادم بگیریم

    • مشاور , جولای 4, 2017 @ 10:56 ب.ظ

      با سلام
      باید با این شرایط وکیل بگیرید وقتی نیست شوهر خواهر شما مشخص است .و اینکه سابقه ترک هم وجود داشته و ظاهرا قرار نیست از این بعد هم زندگی مسالمت امیزی داشته باشند البته دادگاه قطعا ایشون رو به روانشناس هم ارجاع می دهند و قبل از طلاق روانشناس هم باید تایید کند که تفاهمی وجود ندارد .ممکنه در این بین تغییری اتفاق بیفتد و البته ممکن هم هست هیچ تغییری در روند زندگی این ها اتفاق نیفتد .در مورد حق و حقوق هم قطعا اگر ایشون درخواست طلاق رو بدهند مهریه و ..خواهر شما رو باید پرداخت کنند .حالا به هر نحوس که دادگاه تعیین می کند ولی اینکه وکیل داشته باشند بسیار کمک کننده خواهد بدو
      موفق باشید

    • لیلا , جولای 9, 2017 @ 9:20 ق.ظ

      سلام
      یه سوال داشتم . اینکه من شاغل هستم و بیمه تامین اجتماعی آیا بعد از طلاق میتونم حقوق پدرم که فوت شده رو دریافت کنم

      • راهنما , جولای 10, 2017 @ 10:48 ق.ظ

        یعد از طلاق باید برای گرفتن حقوق بازنشستگی اقدام کنید از زمانی که کارهای مربوط به این امر انجام میشود حقوق بازنشستگی تعلق خواهد گرفت

      • مشاور , جولای 10, 2017 @ 11:47 ق.ظ

        با سلام
        خیر اصولا حقوق و مزایا برای فردی است که شاغل نباشد و بیمه نباشد البته در مورد
        مرد و متاهل بودن باید بررسی کنید .
        موفق باشید

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *