مرکز مشاوره

مرکز مشاوره کودکان

مرکز مشاوره کودکان

سلام دلارام رسولی از مرکز مشاوره و روانشناسی ایران هستم و خوشحال میشم ب سوالات شما در زمینه مشاوره کوک پاسخ بدم. در ادامه سوالات پرکاربرد قرار دادم.

همانکه میدانید کودکان در طول دوره رشد خود ممکن است به طور خواسته یا نا خواسته دچار مشکلاتی شوند و این والدین هستند که باید در حل این مشکلات بکوشند. مرکز مشاوره کودک با داشتن بهترین روانشناسان و مشاوران کودک در زمینه مرکز مشاوره کودکان میتواند سهم بزرگی در کمک به تربیت کودکان و مواجهه با مشکلات و معضلات حال و آینده و رفع آن داشته باشد. توصیه ما برای والدینی که بسیار نگران آینده فرزند خود هستند و به او اهمیت میدهند ،  در مواقعی که نیاز به داشتن یک مشاور خوب کودک را احساس میکنند مشورت گرفتن از مرکز مشاوره کودکان با مشاوره کودک زیر نظر کانون مشاوران ایران است چرا که همکاران ما با گنجینه ای از تجربیات خود شما را  به خوبی در محیطی صمیمی و راحت راهنمایی خواهند کرد.

مشاوره کودک

مشاوره کودک ۴ و نیم ساله

باسلام.دختر۴ونیم ساله ای دارم که ازسن۳سالگی اغلب اوقات درمیهمانیها موقه شام به جای اینکه کنارمن بشینه وغذابهش بدم میره کناردیگرافرادفامیل میشینه.باوجودهرگونه محبت وتوجه و تنبیه ودعوا…امااثربخش نیست

پاسخ

با سلام مادرگرامی اینکه کودک شما از ۳ سالگی چنین رفتاری دارد می تواند یا دال بر روابط اجتماعی قوی او باشد که بک مساله است و اصلا ربطی ندارد که شما رو دوست نداشته باشد و یا هر نکته ای صرفا تجربیات حضور در کنار دیگران را دوست دارد

از طرفی ممکنه در دوره ای حتی یک خاطره دعوا و تنش و ایرادگیری این مساله را ایجاو کرده باشد هر چند کوچک که در ذهن باقی بوده باشد و مساله سوم برریی شرایط هوشی وسایر جنبه های رشد عقلی کودک است و اینکه تفکیکی بین غریبه و والد قابل می شود یا خیر

.ببینید ممکنه مساله اخر نیاز به بررسی های بیشتری باشد که خوب باید توسط روان پزشک یا روانشناس بررسی دقیق شود.البته ممکنه اصلا در مورد دختر شما صدق نکند هوش و همه مسائل طبیعی باشد و این رفتار کم کم با دادن توضیحات و رشد عقلی کودک کاهش پیدا کند.در هر حال امیدوارم مشکل خاصی نباشد وکودک شما سلامت باشد اگر نیازی بود به روانشناس کودک ارجاع دهید .
در این مورد میتونید با متخصصین مرکز مشاوره و روانشناسی ایران، مشاوره تلفنی/تخصصی داشته باشید
۰۲۱۲۲۶۸۹۵۳۴
موفق باشید

مشکل دختر کلاس سوم ابتدایی

با سلام
دختر کلاس سوم ابتدایی که همیشه با بچه های کم سن و سال خودش تمایل به بازی دارد و از بازی با همسن وسالای خودش امتناع می کند ؛علت چیست ؟لطفا راهنمایی کنید

پاسخ مشاور کودک : بی‌میلی کودک به بازی با کودکان دیگر

نکات مهم
تمایل کودک به بازى با بچه‌هاى دیگر، یکسان نیست. بعضى از بچه‌ها، بیشتر از بچه‌هاى دیگر معاشرتى و اهل بازى با کودکان همسن خود هستند و بعضى بچه‌ها ذاتاً آرام‌تر هستند. این اختلاف طبیعى است؛ اما تمایل به بازى با کودک دیگر و داشتن همبازی، در وجود هیچ کودکى به صفر نمى‌رسد.

علل بى‌میلى ممکن است مربوط به وضعیت جسمی، روحى و روانى کودک، یا وضعیت اجتماعی، اقتصادى خانوادهٔ او باشد که او را به انزوا مى‌کشاند و از بازى با بچه‌هاى دیگر فرار مى‌کند. علل عمدهٔ بى‌میلى کودکان عبارتند از:

– ممکن است کودکى دچار ضعف در سلامت جسمانى باشد،؛ مثلاً خیلى زود از جست‌وخیز خسته شود یا نفس تنگى پیدا کند، یا بیمارى‌هائى داشته باشد که اجازهٔ بازى پر افت‌ و خیز را به وى ندهد.

در این‌صورت، ترتیبى بدهید که معاشرت او با دیگر بچه‌ها توأم با بازى‌هاى فکرى مناسب و جنب‌وجوش کمتر باشد.

– گاهى کودک، به‌دلیل تفاوت‌هائى که با دیگران دارد، با آنان نمى‌جوشد. این تفاوت‌ها ممکن است از اجبار کودک به استفاده از عینک ذره‌بینى قطور گرفته، تا لکنت زبان او و حتى هوش فوق‌العاده‌اى باشد که اینها میل به گوشه‌گیرى را در کودک تقویت مى‌کند، یا گاهى او را چنان حساس و آسیب‌پذیر مى‌سازد که با کوچکترین تمسخر و یا سرزنش دیگر کودکان، مى‌رنجد و از معاشرت با آنان زده مى‌شود.

گاهى هم کودک خجالتى است و مشکل مى‌تواند در دوستى با بچه‌هاى دیگر پیشقدم شود.
در چنین مواردی، مشکل او خیلى ساده و تنها با تشویقى آرام و تدریجى حل مى‌شود. نصیحت و پند و اندرز دادن و تأکید بر اینکه: ‘این‌قدر یک گوشه‌ ننشین؛ تو دیگر بزرگ شده‌ای!

’ یا چرا تو هم نمى‌روى با بقیهٔ بچه‌ها بازى کنی؟’ بر ترس کودک مى‌افزاید. بهتر است دایرهٔ دوستى‌ها را کم‌کم وسعت بخشید و ابتدا از دعوت یک یا دو کودک همسن و سال او به خانهٔ خودتان آغاز کنید.

یا مى‌توانید چندین‌بار همراه کودک خود به تماشاى بچه‌هائى که مشغول بازى هستند بروید تا کودک، در ضمن تماشاى آنان، لذتى را که از بازى باهم مى‌برند درک کند و علاقه‌مند شود که خود او هم از این لذت سهمى داشته باشد.

– گاهى لوس و پرتوقع بودن کودک موجب مى‌شود که گروه همسالان او را طرد کنند. از این‌رو، به پدران و مادران توصیه مى‌شود که ضمن ابراز محبت به کودک، اصول اخلاقى و انسانى و احترام به حقوق دیگران را نیز به کودک بیاموزند. بهترین روش در این مورد، این است که پدر و مادر خود الگوى تقلید براى آنان باشند.– گاهى مادر، چون حوصلهٔ سر و صدا و شلوغى بچه‌ها را ندارند،

یا از این مى‌ترسد که کودک او، به‌علت معاشرت با بچه‌هاى شرور، بى‌ادب بار آید، یا حوصله و وقت سر زدن به بچه‌هاى مشغول بازى را ندارد، طورى با کودک رفتار مى‌کند و در مقابل خواست او مبنى بر بازى با دیگر کودکان واکنش نشان مى‌دهد که او را از بازى باز مى‌دارد و به انزوا سوق مى‌دهد. براى مثال، مادرى که مى‌گوید:

‘اجازه نمى‌دهم با پسر همسایه بازى کنی، چون او بچهٔ شرورى است’ کودک خود را از بازى‌اى که ممکن است خیلى هم آموزنده و لذت‌بخش باشد، محروم مى‌کند و بعد با گفتن جمله‌اى نظیر: ‘بیا با خواهر کوچک خود بازى کن!’ او را به کلى از بازى روى‌گردان مى‌سازد.

خواهر کوچکى که تازه مى‌خواهد راه رفتن را بیاموزد، براى بچه‌اى سه – چهار ساله که احتیاج به نقشه کشیدن و دویدن و خندیدن دارد، همبازى خوبى نیست.

بنابراین، هوشیارى و دقت مادر و پدر در انتخاب همبازى‌هاى مناسب براى کودک در افزایش تمایل کودک به بازى به دیگران نقشى بسیار مهم دارد.

نکات مهم

  • کودکان، به هنگام بازى با همسالان، از حالت خودمحورى بیرون مى‌آیند و واقع‌گرا (Realistic) مى‌شوند، به امیال و خواسته‌هاى دیگران توجه مى‌کنند، از دیگران چیزى مى‌آموزند و به دیگران چیزى یاد مى‌دهند و در کنش متقابل، خیلى چیزها به همدیگر مى‌آموزند.
  • وقتى که کودک دوست دارد به تنهائى بازى کند، باید او را به حال خود بگذارید و آزادى بدهید تا مستقلاً به بازى خودش ادامه دهد. نباید همبازى‌هائى را به او تحمیل کنید؛ زیرا چنین حالتى باعث اختلال در بازى او مى‌شود و عادت به عصبانى شدن و ایجاد درگیرى را در وى به‌وجود مى‌آورد.
  • پدران و مادران توجه کنند که کودک در سنین خردسالى هر اندازه آزاد باشد تا به تنهائى بازى کند، به همان اندازه در آینده اجتماعى‌تر خواهد شد.
  • میل طبیعى و تشخیص کودک بهترین راهنماى ما مى‌باشد. آنان کم‌کم یاد مى‌گیرند با دوستان و همسالان خود همبازى شوند؛ بنابراین، نیازى به تأکید و تشویق‌هاى بیرونى نیست تا زودتر از موعد با بچه‌هاى دیگر همبازى شود.
  • کودک را وادار نکنید که با خواهر و برادر کوچکتر خود همبازى شود؛ زیرا آنان براى بازى کوچک هستند، در صورتى‌که کودک اگر با همسالان یا بزرگتر از خود بازى کند، هم با علاقه بازى مى‌کند و هم در تعاملى مشترک چیزى یاد مى‌گیرد.

نکتهٔ دیگر اینکه، کودک بزرگتر باید همیشه ملاحظهٔ کودک کوچکتر را بکند و رفتارى عاقلانه در پیش بگیرد (در صورتى‌که خود او هنوز بچه است و باید بچگى کند) و کودک کوچکتر نیز، احتمالاً به‌علت آنکه قادر به انجام دادن همهٔ اعمال و رفتار کودک بزرگتر نیست، دچار شکست مى‌شود؛ که از نظر روحى و روانى به سود او نیست.

از این‌رو، در عین‌حال که اوقاتى با همدیگر بازى مى‌کنند، زمینه‌هائى نیز براى بازى با همسالان فراهم شود.

جالب توجه این است که هر اندازه خواهران و برادران را به بازى با یکدیگر وادار نکنیم، آنان، مشخصاً، بیشتر باهم بازى خواهند کرد.
– در بازى‌هاى کودکان دخالت نکنید؛ ولى لازم است پدر و مادر گاهى به اتاق و محل بازى بچه‌ها سر بزنند، اما نه به قصد جاسوسى و بازرسى آنان بلکه به قصد بردن مثلاً چای، میوه و شیرینى براى آنان. در واقع، نباید بچه‌ها را مطمئن ساخت که در تنهائى هیچ‌کس به آنان سر نخواهد زد؛ چون همه نوع کودک وجود دارد و ممکن است اتفاقات خطرناکى بیفتد.
– اگر فرزند شما دوست و همبازى‌اى براى خودش پیدا کرده است که شما دوست ندارید با او رفت و آمد کند، تا حدّ امکان نگوئید: ‘اجازه ندارى با این کودک بازى کنی، چون بى‌تربیت است.’ بلکه ابتدا سعى کنید همبازى جدیدى را براى او بیابید و به جز این، در انتخاب دوست، ملاک و معیارى به کودک بدهید و بگذارید بیندیشد و خود قضاوت کند و به نتیجه برسد.

دختر ۴ ساله ای دارم

با سلام
دختر ۴ ساله ای دارم، که باهوش است و خیلی خوب صحبت می کند و دایره لغات بالایی دارد. اما متاسفانه به نظر می آید که روی یک چیز تمرکز نمی کند. مثلا در کلاس باله یا نقاشی بیشتر از آنکه به مربی توجه کند، به خودش در آینه و یا دوستانش توجه می کند. یا در کلاس نقاشی دایم صحبت می کند.
معمولا وسط یک کار صحبت از کار دیگر می کند ، لازم به ذکر است صحبت های وی بی منطق نیست و از تخیلات یا خاطرات و … صحبت می کند.
یا وقتی موسیقی (شعر کودکانه) گوش می دهد، انگیزه ای برای یادگیری تمام شعر به هر طریق ندارد
نگران هستم این رفتار در آینده در رشد و آموزشش تاثیر منفی نداشته باشد.

مشکل عدم تمرکز کودک

با سلام مادر گرامی اگر خودتون متوجه عدم تمرکز او ش ید بهتره همین ابتدا که کودک است او را ارجاع دهید به روانشناس کودک شاید مساله نقص توجه باشد که راهکار درمانی دارد و اصلا جای نگرانی نیست البته ممکنه صرفا به خاطر شرایط سنی باشد و چون اموزش رسمی در هیچ زمینه ای در این توصیه نمی شود خب او هم تمرکز و دقت کافی نشان نمی دهد و چون از هوش و دایره لغات او می گویید خوب ممکنه مساله چیز دیگری باشد یعنی خستگی از اموزش های مختلف و اصلا مساله دقت و تمرکز نباشد و بعد از اینکه وارد فضای اموزش رسمی شود هیچ مشکلی بدین لحاظ نداشته باشد به طور کل جای نگرانی وجود ندارد و کودکان به لحاظ تحمل اموزش هایی با هم تفاوت دارند امیدوارم در اینده مشکل خاصی به وجود نیاید .

در این مورد میتونید با متخصصین مرکز مشاوره و روانشناسی ایران، مشاوره تلفنی/تخصصی داشته باشید
۰۲۱۲۲۶۸۹۵۳۴
موفق باشید

بچه ۴ ساله و مشکلات مدرسه

با سلام پسربچه۴ساله ای دارم که درمهمانی ها بابچه ها خوب ارتباط برقرار می کندولی وقتی اورامهد ثبت نام کردم روزهای اول خوب میرفت ولی بعدش باگریه شدید ازرفتن امتناع کرد ماهم یکی دو ماه نبردیمش ولی حالاااوراژیمناستیک ثبت نام کردم بااینکه خودم من اونجاهستم گریه می کندواز بازی بابچه ها امتناع می کند

مشکل مهدکودک رفتن:اگر کود‌ک حاضر نیست به مهد‌ کود‌ک برود‌ یا چند‌ ساعتی بد‌ون شما جایی بماند‌، او را واد‌ار به این کار نکنید‌ چرا که باعث به‌وجود‌ آمد‌ن ناراحتی‌های بیشتری برایش ‌می‌شود‌. ابتد‌ا با او صحبت کنید‌ و از مزایای مهد‌ برایش بگویید‌. همراه هم بد‌ون اینکه از او جد‌ا شوید‌ به مهد‌ کود‌ک بروید‌ تا با محیط آشنا شود‌.

د‌ید‌ه شد‌ه گاهی مربی مهد‌ به‌عنوان راهنمایی به ماد‌ر ‌می‌گوید‌ به گریه‌های بچه نباید‌ اعتنا کرد‌. او را اینجا پیش ما بگذارید‌ و بروید‌. ما آرام و سرگرمش ‌می‌کنیم.

به هیچ‌وجه مرتکب چنین خطایی نشوید‌. باید‌ به تد‌ریج با این قضیه کنار بیاید‌. روزهای اول د‌ر مهد‌ کنارش باشید‌. بعد‌ از گذشت چند‌ روز وقتی عاد‌ت کرد‌، کمی د‌ورتر بنشینید‌. این مرحله را هم که پشت سر گذاشتید‌، چند‌ د‌قیقه‌ای پیش چشمش نباشید‌ و بازبرگرد‌ید‌. این هم که عاد‌ی شد‌، چند‌ ساعت نباشید‌ و برگرد‌ید‌. د‌ر نهایت ‌می‌بینید‌ که کود‌ک‌تان د‌ر مهد‌ کود‌ک ‌می‌ماند‌ و مشکل حل شد‌ه است.

در این مورد میتونید با متخصصین مرکز مشاوره و روانشناسی ایران، مشاوره تلفنی/تخصصی داشته باشید

۰۲۱-۲۲۶۸۹۵۵۸

ممکنه در همان دو ماه مهد اتفاقی افتاده تجربه ترسی دارد که اجازه بازی و تجربه جدید رو از او گرفته و باعث هراس از محیط اجتماعی شده البته باید دید همچنان در مهمانی ها بدون مشکل است و صرفا در برخورد با افراد غریبه کوچک دچار مشکل می شود و یا مساله گسترده تر است به هر حال باید روانشناس کودک فرزند شما را ببینید و خوب با تکنیک های نقاشی درمانی و بازی درمانی می تواند به شما کمک کند تا مساله رفع شود .

در هر حال بررسی شرای پیرامونی مهم است منتهی جای نگرانی نیست گاها هم به خاطر این مساله ایجاد می شود که کودک شما به رشد شناختی نرسیده و خب همین مساله مسائلی ایجاد می کند .و ترس و اضطراب از نبود شما مشکل ساز است و با رشد شناختی و افزایش سن برطرف می شود ضمن اینکه برخی مسائل در طی رشد صرفا مقطعی هستند و بعد از مدتی مرتفع می شوند و جای نگرانی وجود ندارد در نهایت امیدوارم شرایط متعادل شود

در این مورد میتونید با متخصصین مرکز مشاوره و روانشناسی ایران، مشاوره تلفنی/تخصصی داشته باشید
۰۲۱۲۲۶۸۹۵۳۴
موفق باشید

 

توجه پسر ۲ساله به پا دختر

پسرم ۲ سال و ۱۱ ماهشه و حدود ۸ ماه هست که بیش از حالت عادی به پاهای دخترها توجه میکنه یا در مورد پا فکر میکنه.

حتی وقتی براش کتاب میخونم یا کاتون میبینه همش سوال میکنه که پاش کو؟ می خواست پاشو دست بزنه؟…
وقتی خانومی با جورا ب قشنگ یا ناخن لاک زده میبینه، کمین میکنه زیر میز یا کنار پاش و آروم به پاش خیره میشه یا دست میزنه.

خرداد ماه پیش مشاور رفتم و به سفارش ایشون راه بی توجهی و حواس پرت کردن رو پیش گرفتم.
اما الان مدتیه که حتی موقع بازی یا توی مهد کودک وقت بازی، میره پشت مربی و به پاش دست میزنه.
یکبار هم دیدم که خودش خوابیده و یکی از عروسکهاش رو میماله به کف پاش

  • لطفا بفرمایید آیا اینها علائم فوت فتیش هستن؟
  • میشه پیش گیری کرد؟
  • کدوم میتونه مفید باشه روانشناس یا روانپزشک؟

پاسخ

با سلام کمی بعیده دراین سن این مشکل حنسی وجود داشته باشد البته که نوع زود اغاز هم دارد ولی باید محرک های محیطی بررسی شود مثل اینکه دیدن فیلم ها تصاویر و حتی برخوردهای خود شما و اینکه ایا ممکنه مورد سو استفاد۶ ای قرار گرفته شود ببینید این مساله فقط منوط به رابطه جنسی نیست

بلکه فرضا نزدیکی یک خانم که خودش مشکل جنسی داشته باشد با فرزند شما امیدوارم منظور بنده را درک کنسد .بهتره حتما به روانشناس کودک ارجاع بدهید چون در سنی نیست که توضیحاتی داشته باشد .

با نقاشی درمانی و بازی درمانی دلایل مشخص خواهددشد منتهی جای نگرانی هم وجود ندارد امیدوارم به زودی مساله رفع شود مورد میتونید با متخصصین مرکز مشاوره و روانشناسی ایران، مشاوره تلفنی/تخصصی داشته باشید
۰۲۱۲۲۶۸۹۵۳۴
موفق باشید

پسر ۸ ساله شلوغکار

سلام.پسری ۸ ساله دارم.خیلی شلوغ میکنه واذیت میکنه توی کلاس تمرکز نداره بچه هارواذیت میکنه وکمتر به حرف گوش میده.خیلی هم ناخن میخوره.لطفا راهنمایی کنید

 

بیش فعالی چیست؟

این اختلال یکی از اختلالات شایع و در عین حال باید تشخیص سخت برای پزشکان است. اختلال بیش فعالی بیماری پیچیده ای است و اغلب تشخیص داده نمی شود. درباره کودکی که با چنین اختلالی تشخیص داده می شود ۳ علامت را نباید از یاد ببرید که شامل پرتحرکی، کمبود توجه و تمرکز و در نهایت اعمال تکانه ای (کارهای ناگهانی و غیرقابل پیش بینی) است.

زمانی که پزشک بتواند جزئیات لازم را از والدین و مدرسه به دست آورد می توان معیارهای لازم را در نظر گرفت. علائم اختلال بیش فعالی ـ کم توجهی باید در بیشتر از یک مکان دیده شود

مثلاً خانه و مدرسه و البته اینکه برای چند ماه این علائم بروز کند. داشتن ۶ علامت یا بیشتر از علائم اختلال کم توجهی یا بیش فعالی که باید دست کم ۶ ماه وجود داشته باشد تا بتوان گفت کودک بیش فعال است.

علائم بیش فعالی

تعدادی از علائم مربوط به بیش فعالی و اختلال توجه و تمرکز شامل موارد زیر است:

  • کودک غالباً با دست هایش بازی می کند و در جایش می لولد.
  • کودک معمولاً کلاس را ترک می کند.
  • غالباً می دود یا می پرد.
  • اغلب بازی یا فعالیت هایش پر سروصداست.
  • به نظر می رسد کودک همیشه در حال حرکت است.
  • زیاد صحبت می کند.
  • از توجه به جزئیات ناتوان است.
  • اغلب قادر به پیگیری دستوران یا اتمام کارها نیست.
  • اغلب وسایل خود را گم می کند.

ممکن است کودک شما بیش فعال باشد

برای کودکی با اختلال بیش فعالی ـ کم توجهی انجام برخی رفتارها ممکن است سخت تر باشد. حال بهتر است این سوال ها را از خودتان بپرسید:

  1. آیا زمانی که از کودک تان می خواهید کاری انجام دهد مشکلی در شنیدن دارد؟
  2. آیا او نسبت به دیگر کودکان سریع تر هیجان زده می شود؟
  3. آیا خانه شما در زمان غذا خوردن، به خواب رفتن، شستن دندان ها و دیگر کارها به میدان جنگ بدل می شود؟
  4. آیا معلم شما نسبت به رفتار کودک شما در مدرسه نگران است.
  5. و زود تمرکزش را از دست می دهد و فراموش کار است؟

این بچه ها مغزشان متفاوت است

اختلال بیش فعالی ـ کم توجهی یک بیماری عصبی ـ رفتاری است با ۲ مولفه:

بیش فعالی و بی توجهی یا نداشتن تمرکز. برخی از این کودکان به صورت واضح فعالیت زیادی دارند و برخی هم توانایی تمرکز ندارند اما بیشتر آنها هر دو مشکل را با هم دارند.

این بچه ها مغز ماشین فراری را دارند اما با ترمز دوچرخه.

ذهن آنها در حال مسابقه است اما نمی توانند در زمان لازم سرعت شان را کم کنند. اسکن های متعدد نشان می دهد بخشی از مغز کودک دچار اختلال که به کنترل رفتار کمک می کند، موجب تمرکز می شود و آنچه نیاز به انجام آن دارد را طبقه بندی می کند، کمی کوچکتر است.

علاوه بر این انتقال دهنده های عصبی شیمیایی مغز مانند سروتونین، دوپامین و نوراپی نفرین که پیام را از یک قسمت مغز به قسمت دیگر می فرستند در آنها دچار کمبود است بنابراین برای مثال اگر معلم یک آموزش ۵ مرحله ای به کودک بدهد، او ممکن است تنها بتواند ۲ مرحله اول را انجام دهد و توالی کارهای بعدی را از دست بدهد.

دلیل بیش فعالی معلوم نیست

بیشتر مطالعات نشان می دهد اختلال بیش فعالی موروثی است. اما در سال های اخیر تحقیقات از ارتباط این اختلال با مواد سمی محیطی مانند بیس فنول A و فتالات (مهمترین مواد در تولید مواد آرایشی، پلاستیک، پرده حمام) و همین طور حشره کش ها خبر می دهد.

این علم بسیار جدید است و تحقیقات همچنان باید ادامه پیدا کند. کودکان نسبت به مواد سمی محیط حساس هستند و باید نسبت به مواجهه آنها با این مواد دقت شود.

چندین دلیل دیگر برای ابتلای کودک به اختلال بیش فعالی می توان در نظر گرفت که از جمله می توان به ژنتیک، آسیب کوچک مغزی در زمان تولد یا حتی استرس و نگرانی دوران بارداری اشاره کرد.

چطور تشخیص بدهیم

در اختلال بیش فعالی ـ کم توجهی معدل سنی می تواند از ۲ یا ۳ سالگی باشد. در ۲ سالگی پزشکان به دنبال یافتن علائم هستند و هر چه زودتر این نقص تشخیص داده شود زودتر می توان مداخله کرد.

اما در اغلب موارد تا زمانی که کودک به سن مدرسه نرسیده که نیاز به توجه و نشستن طولانی مدت داشته باشد، این اختلال قابل تشخیص نیست. بچه های باهوشی که نشانه های ضعیفی دارند، ممکن است سال ها علائم را داشته باشند تا دوره آموزشی مدرسه که باید برنامه منظم، چند منظوره و مدیریت زمان انجام دهند و اینجاست که دچار مشکل می شوند.

دختران فرق دارند؟

پسران سه برابر دختران در معرض این اختلال هستند و به طور معمول دختران ۵ سال بعد از پسران تشخیص داده می شوند.

دختران بی نظم و ساکت کمتر به چشم می آیند حتی اگر اختلال شان به اندازه پسران باشد. بی توجهی و نادیده گرفتن موضوعات پیرامون از علائم اختلال در دختران مبتلا به بیش فعالی است.

در پسران به جای آن انجام و بروز حرکات و رفتارهای متفاوت و غیرمنطقی بدون انگیزه قبلی و برنامه عاری از فکر انتظار می رود. در دوران دبستان دخترانی با اختلال بیش فعالی، کودکانی کم دقت یا بی دقت هستند،

همچنین در آموختن مهارت های آموزشی و حل مسائل ضعیف بوده و به جزئیات و موضوعات محیط پیرامون خود توجه ندارند، کمتر توجه می کنند و با تمام کردن کارها مشکل دارند اما آنها معمولاً پرخاشگر نیستند. دختران قرار نیست کیف مدرسه شان را در زمین بازی جا بگذارند یا دفتر مشق شان کثیف باشد.

تشخیص سخت است

هیچ آزمایشی وجود ندارد که با انجام آن بتوان گفت کودک دچار بیش فعالی است. اما اغلب پزشکان با تاریخچه خانوادگی، جزئیات پرسش هایی که انجام می دهند و بررسی رفتار کودکان و میزان اهمیت آن براساس سن و سال او سعی می کنند تشخیص صحیح را داشته باشند.

با صحبت کردن با کودک، والدین و معلمان و اگر لازم باشد مادربزرگ و پدربزرگ و اقوام پزشکان می توانند تعیین کنند علائم با توجه به سن کودک متناسب است یا مشکل جدی وجود دارد. آنها باید عواملی مانند عصبانیت، اختلال یادگیری، افسردگی، طلاق یا بیماری یکی از اعضای خانواده را هم در نظر بگیرند.

درمان دارویی برای کدام بچه ها لازم است؟

دارو درمانی به همراه روان درمانی و تغییراتی که در زندگی روزانه کودک ایجاد می شود می تواند شرایط را بهبود دهد. داروها زمانی که با رفتار درمانی همراه شوند می توانند پرخاشگری و بی توجهی کودک را به میران زیادی بهبود دهند.

دارو درمانی زمانی پیشنهاد می شود که تعداد علائم کودک براساس سنش مشخص شود و تنها زمانی از دارو استفاده می شود که کودک واقعاً نیاز داشته باشد.

در کودکانی که علائم متوسط تا شدید این اختلال را دارند دارو درمانی کمک کننده است. در علائم خفیف تر معمولاً از مشاوره درمانی استفاده می شود.

اما دارویی که برای یک کودک کارساز بوده است نمی تواند برای دیگری هم همان نتیجه را داشته باشد.

به همین دلیل پزشکان نظارت زیادی بر کودک دارند تا بتوانند ترکیب مناسب را پیدا کنند. مشخص نیست چرا اما کودکانی که در یک سن خاص دارویی را تحمل نمی کنند ممکن است چند سال بعد به خوبی به همان دارو جواب دهند.

 معرفی روانشناس کودک خوب

سلام.ممنون میشم اگریک روانشناس خوب معرفی کنید.با تشکر

در این مورد میتونید با متخصصین مرکز مشاوره و روانشناسی ایران، مشاوره تلفنی/تخصصی داشته باشید
۰۲۱-۸۸۴۷۲۸۶۴

کودک ۴ ساله که اخیرن گوشه گیر شده است

برادر زاده من ۴سالشه فوق العاده بچه اجتماعی بود و ارتباط خوبی با بچه ها برقرار میکرد…

نزدیک دو ماه گوشه گیر شده به حالت اضطراب صبح تا شب تو خونه دور خودش میچرخه دستشم همش تودهنش میبره ..

با کسی کار نداره ..چند تا هم برنامه کار تونی تلویزیون فقط نگاه میکنه ..

از غذا بدش میاد فقط کیک و شکلات…من چه کمکی میتونم بهش بکنم ؟مادرش هم به دکتر اعتقادی نداره میگه بچس خودش دورست میشه…لطفا کمکم کنید…

پاسخ

با سلام
مگه میشه این همه تغییر در بچه سالم در سن ۴ سالگی بیفته و بیتفاوت بود و منتظر باشی خودش خوب بشه سطح اضظراب مشکل تغذیه همه و همه اهمیت زیادی دارند .

ممکنه مساله مهمی پیش اومده باشه مثلا ازاری اسیبی که باعث شده مضطرب بشه و اگر زودتر به روانشناس کودک ارجاعش ندن دچار اسیب های بیشتری بشه بهتره شما اقدام کنید چون این تغذیه کاهش وزن ایجاد می کنه اگر کابوس داره شب ها و خب رفتارهای تکراری داره ممکنه اصلا مساله عقب ماندگی و چیزی باشد چون برخی مسائل و بیماری ها فرد تا سنی طبیعی است و بعد اسیب خودش را نشان می دهد

حتی در نوعی از اختلال کودک در سنی طبیعی است و بعد پس رفتی در تمام دستاوردهایی که تا کنون داشته را می بیند در هر حال منظورم این نیست حتما ایشون دچار چنین شرایطی هستند خیر فقط صرفا ممکنه مساله مهمی باشد که نیاز به بررسی داشته باشد و توجهی نشده باشد امیدوارم در هر حال مساله حل شود و مشکل خاص ی نباشد بهتره با برادرتون مشورتی داشته باشید

در این مورد میتونید با متخصصین مرکز مشاوره و روانشناسی ایران، مشاوره تلفنی/تخصصی داشته باشید

۹۸۲۱۲۲۳۵۴۷۹۰

موفق باشید

چند نکته در مورد کودکان دلبندمان بدانیم

فرزند شما بسیار پیچیده است و هر رفتار شما یک پاسخ از طرف او به همراه دارد. این بدین معنا است که اگر کودک شما بد رفتاری می کند ریشه در رفتار شما و محیط اطراف او و اقوام شما دارد.

گاهی شما خوش اخلاق هستید و بچه شما لوس بار می اید مشاوره کودک در واقع به شما کمک می کند تا یادبگیرید کی کودک را تشویق کنید و کی او را تنبیه کنید.

 پسر ۲۷ ماهه ای دارم که به شدت دست بزن 

سلام پسر ۲۷ ماهه ای دارم که به شدت دست بزن داره هر جا میریم تمام بچه هارو میزنه من و پدرش رو میرنه حتی وقتی مشغول بازی هست با ماشینش ماشین دیگش رو میکوبه و میزنه و تمام خواسته هاش رو با گریه و لجبازی و نق بیان میکنه حتی اگه اروم باشه اصلا صبح از خواب با گریه و لجبازی شدید بزدار میشه در صورتی که تمام شب رو خوب خوابیده خواهش میکنم کمکم کنید کار هرروز من گریه و نگرانیه

پاسخ

با سلام دوست عزیز برخی بچه ها بسته به نوع زایمان و شرایط جسمی و روحی مادر و جسمی خودشون در ردیف بچه های دشوار هستند که بسیار بدقلق اصطلاحا عصبی هستند

و مدام د حال گریه و لجبازی هستند که اگر چه خانواده ها هم از این مساله نگران می شوند ولی خب ان چیزی که مهم است این است که بدانید ممکنه به صورت ارثی هم در خانواده ها وجود داشته باشد

یعنی شما و یا پدررو یا اقوام نزدیک چنین کودکی را تجربه کرده باشید بهتره ایشون رو به روانشناس کودک ارجاع بدهید ولی اصولا اگر در پاسخ به رفتارها تنبیه بدنی صورت نگیرد و کودک مورد ازار نباشد .و یا مدام قضاوت نشود با بزرگ شدن و رشد شناختی مسائلی مرتفع می شود

مخصوصا با ورد به مدرسه و شروع اموزش های رسمی ولی بهتره از همین ابتدا مساله رو جدی پیگیری کنید وه بعدا با مشکلات بیشتر مواجه نشوید ممکنه خدای ناکزده مساله پزشکی باشد ابتدا چکاپ پزشکی شود و بعد به روانشناس کودک ارجاع دهید امیدوارم به زودی شرایط رفع شود.

در این مورد میتونید با متخصصین مرکز مشاوره و روانشناسی ایران، مشاوره تلفنی/تخصصی داشته باشید
۰۲۱۸۸۴۲۲۴۹۵
موفق باشید

سلام دختری دارم که تازه سه سالش تمام شده ازدوماه قبل ادرارش رو میگفت از شبی که زلزله اومد ترسید وازاون موقع گاهی اوقات ادرارش رومیگه البته فقط درزمان بیداری ولی وقتی خوابه دیگه نه و شلوارش رو خیس میکنه لطفا راهنمائیم کنید.

شب ادراری کودک

دوست عزیز اول از همه باید مطمئن شوید دختر شما شب ادراری ندارد.
از غروب به بعد مایعات کمتر باید بخورد، آخر شب حتما دوبار دسشویی برود.
اگر این اتفاق افتاد برخورد شدید با کودک نداشته باشند و به رویش نیاورند به مرور بهتر می شود.
در این مورد میتونید با متخصصین مرکز مشاوره و روانشناسی ایران، مشاوره تلفنی/تخصصی داشته باشید
۰۲۱-۸۸۴۲۲۴۹۵

با سلام
ببینید چون ترس و شرایط بیرونی باعث شده که در کنترل ادرار شبانه با مشکل مواجه شو مساله حدی نیست دادن ارامش خاطر به کودک توبیخ نکردن تنبیه و دعوا نکردن و صبور بودن کمک می کند اینکه چند شب او را از خواب بلند کنید و از او سوال کنید که ایا ادرار دارد یا خیر ؟؟

مطمئن باشید او خود به خاطر نداشتن کنترل در شب و ترس ازار می بیند و متوجه هست که رفتارش نادرست است ولی با همه این شرایط باید شما دقت داشته باشید که نباید به او استرس وارد کنید ..

و بهتره تلاش کنید با داستان و صحبت در نورد ترس های او صحبت کنید و او را درک کنید و اگر باز مساله مرتفع نشد به روانشناس کودک مراجعه داشته باشید در هر حال امیدوارم به زودی بهبودی حاصل شود ..

در این مورد میتونید با متخصصین مرکز مشاوره و روانشناسی ایران، مشاوره تلفنی/تخصصی داشته باشید

۹۸۲۱۲۲۳۵۴۷۹۰
موفق باشید

شب ادراری در کودکان و بزرگسالان ریشه در مشکلات روحی و جسمی دارد که به سادگی با تداوم و تکرار قابل درمان است. کودک شما اگر از شب ادراری رنج می برد نباید با تحقیر او را در شرایط بدتری قرار دهید چرا که این اشتباه رفتاری موجب بدتر شدن شرایط می شود.شب ادراری

اگر فرزند شما هم دچار شب ادراری است حتماً می دانید که این مشکل می تواند بسیاری از والدین را خسته و کلافه کند. البته این تنها والدین نیستند که از این مشکل رنج می برند؛ بلکه خود کودک هم ممکن است به عنوان تلخترین تجربه زندگی اش از آن یاد کند.مشکل شب ادراری حتی از هیولای زیر تخت و پشت پرده اتاق خواب هم بیشتر کودک شما را آزار می دهد.

به طوریکه او جرات نمی کند حتی یک شب در جای دیگری غیر از منزل بخوابد تا رازش آشکار نشود. البته یادتان باشد اگر فرزند شما یکی دوبار اتفاقی جایش را خیس کند، نباید به او برچسب ابتلا به شب ادراری را بزنید. متخصصان معتقدند دست کم ۲ بار در هفته و به مدت ۳ هفته باید این اتفاق برای کودک بیفتد تا اینکه تشخیص شب ادراری برای او قطعی شود.

اگر چه هنوز علت قطعی شب ادراری کودکان مشخص نشده، لازم است بدانید گاهی ابتلا به برخی بیماریهای جسمی می تواند باعث شب ادراری شود. بنابر این لازم است در مورد این مشکل حتماً با پزشک فرزندتان مشورت کنید.

علل شب ادراری کودک

وارد شدن به شرایط جدید مانند تولد فرزند دیگر، طلاق و… می تواند حجم زیادی از استرس را برای تمام اعضای خانواده و به خصوص برای کودکان در سنین پایین، به وجود آورد. ورود به چنین شرایطی برای بچه ای که شب ها جایش را خیس می کند می تواند سخت تر هم باشد. ممکن است علائمی را که تحت کنترل درآمده بوده اند را دوباره وخیم کند و تعداد شب های خشک را به حداقل برساند.

باورهای غلطی در مورد شب ادارای بین مردم وجود دارد از جمله اینکه کودک تنبل است و اگر کمی تلاش کند می تواند بر این مشکل غلبه کند.دیگر اینکه استرس می تواند باعث شروع این مشکل در کودکان شود که تاکنون شب ادراری نداشته اند، اما هیچ کدام از این باورها درست نیست.

شب ادراری کودکان
شب ادراری یک مشکل غیر قابل کنترل است

شب ادراری یک مشکل رفتاری قابل کنترل توسط خود کودک نیست. چنین مشکلی ریشه ارثی و ژنتیکی دارد. شب ادراری در مورد بیشتر کودکان، یک مشکل ساده جسمانی است؛ عضلات مثانه شان ضعیف یا کوچک است و قادر به کنترل آن حجم از ادرار که بدنشان تولید کرده، نیست.

اگرچه استرس ممکن است به طور غیرمستقیم بر این مشکل تاثیر بگذارد ولی اغلب متخصصان بر این باورند که استرس نمی تواند دلیل آغاز این ماجرا باشد چون هیچ ارتباط جدی و قابل توجهی بین اضطراب و شب ادراری وجود ندارد فقط اینکه بعضی رفتارها، زمانی که کودک تحت فشار و استرس قرار دارد، شب ادراری را تشدید می کند. این رفتارها عبارتند از:

* خوردن غذاهای شور
* تخلیه نکردن کامل مثانه قبل از خواب
* نوشیدن مایعات در زمان نزدیک به خواب

بچه ها هم مانند بسیاری از بزرگسالان، ممکن است وقتی استرس دارند به خوردن پناه بیاورند و خوراکی هایی مثل اسنک های شورمزه، چیپس و… را ترجیح دهند. خوردن این همه نمک نیاز بدن به مایعات را بیشتر می کند و این نوشیدن های بیش از حد معمول برای بچه هایی که مثانه کوچک دارند دردسرساز می شود. همچنین استرس ممکن است باعث شب ادراری شود چرا که شب ادراری اغلب در کسانی که خواب عمیقی دارند اتفاق می افتد. حال اگر اتفاقی در مدرسه، خانه و… کودک را مضطرب کند و باعث بی خوابی او شود، نتیجه یک بی خوابی طولانی، فرورفتن به خوابی به مراتب عمیق تر از حالت عادی است. پیامد این خواب بسیار عمیق هم شب ادراری است. قطع به یقین برای میلیون ها میلیون کودک بالای ۶ سال که دچار مشکل شب ادراری هستند، این کابوس باعث بروز استرس خواهدشد.

تغییر رفتار کودک ۴ساله

فرزنده بنده ۴ساله است درخانه وقتی تنها است آرام بازی میکند وهیچ سروصدایی ندارد ولی وقتی که مهمان داریم یا اینکه مهمانی برویم خیلی خیلی شلوغ میکند و دائم درحال دویدن و شیطنت زیاد است و حتی جیغ های وحشتناک میزندواینکه با گریه همه چیز می خواهد
کمکم کنید من بافرزندم چکارکنم

پاسخ

با سلام
مادر گرامی رفتارهای فرزند شمامی تواند دلایل مختلف داشته باشد و احتمالات مختلفی هم مطرح می شود که باید در نظر داشته باشید
مثل اینکه در خانه تنهاست ولی برای جلب توجه چنین رفتارهایی دارد که اصلا نباید واکنش منفی نشان دهید و به دیگران هم بسپارید توجهی نکنند تا رفتارها خنثی شود و اصلا نکران نباشید این رفتارها مقطعی هستند
از طرفی ممکن است تقلیدی باشد که می کند و خب این مساله تقلید برای کودک شما ایجاد شود و حواستون باشه که به هر حال در حالت تقلید هم در سن خاصی است و ممکنه در مهد اموخته باشد و یا اصلا فکر کند رفتار درستی است و حتی گاهی تقویت شده باشد
مساله بعدی که مطرح می شود مساله این است که در خانه ازادی عمل زیادی ندارد ولی وقتی مهمان دارید می داند که پدر و مادر امر و نهی نمی توانند بکنند و می تواند ازادی عمل داشه باشد به همین خاطر است که چنین رفتارهایی از او سر می زند و شاید اصلا شما توجهی به این مساله نداشته باشید
از سویی بهادادن بیش از حد به کود ک باعث می شود در حضور جمع رفتارهای متفاوتی نشان دهد به هر حال همه این احتمالات می تواند مطرح باشد البته در سنین خاص این رفتارها طبیعی است
اگر تداوم داشت می توانید به روانشاس کودک مراجعه داشته باشید
امیدوار موفق باشید
در این مورد میتونید با متخصصین مرکز مشاوره و روانشناسی ایران، مشاوره تلفنی/تخصصی داشته باشید
۰۲۱۲۲۶۸۹۵۵۸
موفق باشید

مشکلات گفتاری کودک ۲۱ ماهه

سلام
دخترم تقریبا ۲۱ ماهشه ولی هنوز نیتونه کلمه ای بگه فقط بابا رو میگه خیلی نگرانم…

مسئله دیگه ای که هست اینه که خیلی تلویزیون دوس داره ولی من حس میکنم تمرکزش خیلی کم شده شاید حدود ده دفعه باید صداش بزنیم تا برگزده و ما رو نگاه کنه.

وزنشم خیلی کمه حدود ده کیلو و خواب شبانه شم خیلی خیلی نامنظمه .تا صبح نزدیک ده تا ۱۵ دفعه بیدار میشه واقعا کلافه شدم و روی زندگی منو همسرم خیلی تاثیر بدی گذاشته این بیخوابی دخترم.

پاسخ

با سلام در مورد رشد قدی و وزنی باید با پزشک مشورتی داشته باشید چون ممکنه مشکل جسمی باشد و تاخیر رشدی هم دال بر این موضوع باشد .

در مورد رفتارهای دیگر مثل به کار بردن کلمات اگر هوشیاری خوبی دارد همه چیز را متوجه می شود ولی کلمات را بیان نمی کند نگرانی وجود ندارد چون برخی کودکان دیرتر حر ف می زنند مثلا کلمات را درست تلفظ نمی کنند ولی اگر فکر می کنید متوجه نمی شود .

به سمت اشیا نمی تواند اشاره کند وقتی با او صحبت می کنید توجهش کم است باید زودتر به روانشناس کودک مراجعه کنید تست هوش گرفته شود بررسی های لازم انجام شود و اگر مشکلی باشد جای نگرانی نیست به شما برای رفع ان کمک خواهد شد .احتمالات زیادی مطرح است که بهتر است با مراجعه حضوری مشخص شود.امیدوارم مساله خاصی نباشد و روال رشد فرزندتان طبیعی باشد .

سلام پسرم ۳ سالشه هنوز قادر به گفتن خیلی از کلمات نیست ولی همه چیز رو میدونه چیه و متوجه میشه ولی حرف نمیزنه و مساله دیگه اینکه دست بزن داره روی بچه ها که این مساله خیلی منو عذاب میده و اینکه مدام پاهای باباشو فشار میده و این موضوع باباشو عصبی کرده لطفا راهنماییم کنید

با سلام در مورد تکلم اگر کاملا متوجه همه چیز می شود .و کلماتی را هر چند شکسته بیان می کند خوب نگران نباشید می تواند مساله ارثی باشد و یا در هر حال تاخیر در تکلم که در بعضی از کودکان وجود دارد باید برایش قصه زیاد بخ انید وقت بگذارید صحبت کنید .با تصاویر کلماتی را به او بیانوزید از کا تن های اموزشی هم می توانید استفاده کنید در مورد پرخاشگری یا الگوی رفتاری است که مشاهده کرده است .و بهتره با روانپزشک کودک مشورت داشته باشید .امیدوارم مشکل فرزندتون حل شود .

در این مورد میتونید با متخصصین کانون مشاوران ایران، مشاوره تلفنی/تخصصی داشته باشید
۰۲۱۲۲۶۸۹۵۳۴
موفق باشید

دختر ۳ سال و ۴ ماهه مشکلات مدفوع

دختر ۳ سال و ۴ ماهه دارم که از عمل دفع میترسه و همین امر باعث یبوست شدید و رخم ناحیه مقعدش میشه و اکراه زیاد از دفع داره با داروهای ملین هم خوذشو نگه میداره تا حس دفع بهش دست میده هر جور شده خودشو کنتزل میکنه این موضوع خیلی تاثیر گذاشته روی کاراش مثل باری خوردن خوابیدن راهکار چی هست؟ سپاس از راهنماییتون

پاسخ

در مورد ترس از عمل دفع خوب احتمالا می دانید که بچه ها در ۴ سالگی به خاطر رشد اسفنکترها می توانند دفع رو داشته باشند .

و شاید تجربه های زودتر و نظافت شدید و دادن بازخوردهای منفی وقتی احیانا خودش رو کثبف کرد باعث اضطراب می شود مخصوصا بچه هایی که خست جز خصوصیت اخلاقی انهاست چون در مرحله مقعدی سخت گیری می شود شخصیت سر سختی می شوند و تمایلی به دفع ندارند که باید ایشون رو به روانشناس کودک ارجاع بدهید

اصولا برای این کودکان تلاش می شود که با در نظر گرفتن یک امتیازهای خاص به این عمل تشویق شود مثلا اگر امروز بتواند فقط فضای توالت را تحمل کند برچسبی می گیرد و بعد اگر عمل دفع را هر چند ناقص انجام داد بر چسبی دیگر و در نهایت اخر هفته بسته به امتیازات چیزی که مایل است را می تواند خریداری کند .در هر حال امیدوارم مشکل حل شود و جای نگرانی هم البته وجود ندارد.
در این مورد میتونید با متخصصین کانون مشاوران ایران، مشاوره تلفنی/تخصصی داشته باشید
۰۲۱۸۸۴۷۲۸۶۴موفق باشید

پسر ۳ ساله ترس از جدایی از مادر

سلام خسته نباشید من یه پسر ٣سالو ٧ ماه دارم که همش ترس جدا شدن از من رو داره یه مدت مهد رفت خوب شد ولى دوباره این ترس به جونس اومده موقعى که بخواد بخوابه تو اتاقش همش طفره میره مدام بایدصحبت کنم تا قانع بشه دور از چشمش باشم فوراً صدام میزنه

اگه بار سوم جواب ندم گریه میکنه و از درب بسته میترسه تا تهنا باشه تو اطاق در بستشه گریه میکنه یا با هرکى جز خودم تو اطاق باشه همینجورخ خیلى نگرانشم این ترساش باعث شده لکنت بگیره یه وقتایى کم میشه یه وقتایى زیاد میشه راهنماییم کنید

پاسخ

سلام مادر گرامی جای نگرانی نیست اگر ایشون تک فرزند باشند و توجه بیشتری دریافت کرده باشند این حالت طبیعی است البته کودکان در شرایطی که اضطراب جدایی دارند ممکنه حالت اختلال پیدا کند که حتما باید با مراجعه حضوری به روانشناس کودک تلاش کنید مساله حل شود

ولی در مورد ترس کودکان باید کم کم مساله حل شود و نقش شما بسیار اهمیت دارد .اینکه تلاش نکنید در این شرایط با حمایت افراطی چسبندگی را افزایش دهید .امیدوارم با مراجعه رفع شود

در این مورد میتونید با متخصصین کانون مشاوران ایران، مشاوره تلفنی/تخصصی داشته باشید
۰۲۱۲۲۶۸۹۵۳۴
موفق باشید

دختر کلاس اول و ترس از خانه ماندن

دخترمن کلاس اول دبستان است. ترس داره از اینکه من برای خرید برم بیرون و دیر برگردم و یا نیام خونه، آیا می تونم با روش بازی کردن ترسش رو از بین ببرم، همونطور که شما در مورد مقابله با ترس کودکان گفتید؟

اگر امکانش هست نحوه بازی رو هم برایم بگویید؟

ممنون از زحمات شما

پاسخ

بچه ها از نظر سرشتی و ذاتی با هم متفاوت هستند. بعضی از کودکان معاشرتی تر و اجتماعی ترند و راحت تر با دیگران ارتباط برقرار می کنند ولی از طرف دیگر کودکی را می بینیم که منزوی و گوشه گیر است و بیشتر تمایل دارد وقت خود را در کنار مادر سپری کند.

در این مورد میتونید با متخصصین کانون مشاوران ایران، مشاوره تلفنی/تخصصی داشته باشید

۰۲۱-۲۲۳۵۴۲۸۲

علاوه بر مساله سرشت و ذات، بسیاری از کودکان هستند که اضطراب جدایی از مادر را دارند. دسته دیگری از کودکان از اضطراب اجتماعی رنج می برند. در هر صورت این دو دسته آخر کسانی هستند که به بیماری اضطراب مبتلا هستند و مداخلات روان پزشکی به موقع می تواند برای آنها بسیار سودمند باشد. اگر کودک شما منزوی و غیر اجتماعی است توصیه های زیر می تواند کمکتان کند:

۱) در صورتی که وابستگی کودک به شما خیلی زیاد است، لحظه ای از شما جدا نمی شود و اصرار دارد نزد شما بخوابد و…، حتما به یک روان پزشک اطفال مراجعه کنید.

۲) ترس و اضطراب او را درک کنید و بپذیرید اضطراب او واقعی است و او را به دلیل جمع گریزی و ارتباط برقرار نکردن با دیگران شماتت نکنید. چنانچه به طور مستقیم روی رفتارهای فوق تمرکز کنید: «چرا به دیگران سلام نمی دی، چرا به من چسبیدی و منو ول نمی کنی، مثل بچه آدم سلام بده و…» اعتماد به نفس کودک را از او سلب می کنید و موجب تشدید رفتارهای فوق می شوید.

۳) او را با بچه های دیگر که ارتباط بهتری در جمع دارند، مقایسه نکنید: «می بینی سارا چقدر قشنگ حرف می زنه، شعر می خونه و…»

۴) زمانی که کودک شما با بچه های دیگر دوست می شود و بازی می کند، در میهمانی ها از شما جدا می شود و شب را به تنهایی در اتاق خودش می خوابد، او را تشویق و از او تعریف کنید. تشویق شما می تواند کلامی باشد و هزینه ای برای شما در برنداشته باشد: «آفرین، چقدر بلند سلام دادی، مامان بزرگش! دیشب سامان تنها روی تخت خودش خوابیده و…»

۵) اگر کودک مرتب از شما آویزان است و روی پاهای شما می نشیند، به او بگویید که می تواند کنار شما بنشیند نه روی زانوهایتان و اگر این کار را بکند، زمان برگشتن از میهمانی او را به پارک می برید.

۶) انتظار نداشته باشید کودک شما به طور ناگهانی و یک شبه تغییر کند. تلاش های کوچک او را ببینید و قدر بنهید.

۷) کودکان پسر را تشویق کنید که ارتباط بهتری با پدر خود برقرار کنند. مسلم است برای پسربچه ۵ ساله ای که مدام با مادر است ارتباط بیشتر با پدر باعث می شود بتواند تطابق و همانندسازی بهتری با جنسیت خود برقرار کند و برای ایفای نقش مردانه آماده شود.

۸) شما نیز باید پس از اینکه مهارت های لازم را به کودک خود آموختید، اضطراب خود را کنترل کنید. به عنوان مثال، ممکن است نگران تردد کودک خود از خیابان باشید ولی نمی توانید تا سن ۲۰ سالگی او را از خیابان رد کنید! پس باید به او این مهارت را بیاموزید، با وی آن را تمرین کنید و آرام آرام فرصت بدهید خودش به تنهایی آن را تجربه کند.

دختر یازده ساله وابسته به شیر مادر

دختر یازده ماهه های دارم که وابستگی خیلی شدیدی به شیر خودم داره و عادت کرده مدام طلب شیر کند و از طرفی هم دکترش دستور دادن بخاطر الرژی شدیدی که داره شیر خودم باید قطع بشه و شیر خشک بخورد.

لطفا راهنمایی کنید چطوری شیر خودمو قطع کنم که از لحاظ عاطفی مشکل پیدا نکنه؟

فعلا شیر خشک رو پذیرفته و میخوره ولی مشکل اصلی من موقع خوابیدنش هست که باید حتما شیرخودمو بخوره تا بخوابه و اگر موقع خواب بهش ندم گریه های شدیدی میکنه که با هیچ چیز قابل کنترل نیست و از طرفی هم ما توی یه شهر دور از خانواده هامون زندگی میکنیم و نمیتونیم از کسی کمک بخوایم

به متخصصین و پزشکان گیاهان دارویی مراجعه کنید

سلام پسر ۲ ساله دارم. وقتی کودکی گازش

بگیره یا اون رو بزنه هیچ اعتراضی نمیکنه و

فقط نگا۶ش میکنه یا اگر اسباب بازیشو بگیره

راحت اسباب بازی رو رها میکنه و سراغ من میاد که براش بگیرم . چه رفتاری کنم که بتونه از حق خودش دفاع

کنه؟ ممنون میشم راهنماییم کنید

پاسخ

با سلام بعضی از کودکان چنین شرایطی دارند که می تواند سرشتی باشد و شرایط خانواده هم البته حائز اهمیت است ولی جای نگرانی نیست بسیاری از کودکان اینچنین که والدین نگران هستند که ممکنه در اینده نتواند از عهده مسائلش بر بیاد در بزرگسالی و ورود به مدرسه بر طرف می شود .اگر در سنین دبستان گوشه گیر بود و اصطلاحا مورد تضییع حقوق قرار گرفت به روانشناس کودک مراجعه کنید .ولی اکنون نگران نباشید و مساله خاصی نیست .

پسر چهارساله ای دارم که با بزرگترها زود ارتباط برقرار می کند

سلام پسر چهارساله ای دارم که با بزرگترها زود ارتباط برقرار می کند و صمیمی میشود ولی با بچه ها رابطه خوبی ندارد ه مدت دوماه مهد رفت ولی یهو گفت نمیرم به هر طریقی تلاش کردم نرفت از صدایه همهمه. بچها میترسد در ضمن در پارک اگر تعداد بچها زیاد باشد حاضر نیست تاب یا سرسره بازی کندبا وسایل بازی موزیکال نیز مشکل دارد لطفا راهنماییم کنید

کودک تمایل به بازی با دیگران ندارد

تمایل کودک به بازى با بچه‌هاى دیگر، یکسان نیست. بعضى از بچه‌ها، بیشتر از بچه‌هاى دیگر معاشرتى و اهل بازى با کودکان همسن خود هستند و بعضى بچه‌ها ذاتاً آرام‌تر هستند. این اختلاف طبیعى است؛ اما تمایل به بازى با کودک دیگر و داشتن همبازی، در وجود هیچ کودکى به صفر نمى‌رسد.

علل بى‌میلى ممکن است مربوط به وضعیت جسمی، روحى و روانى کودک، یا وضعیت اجتماعی، اقتصادى خانوادهٔ او باشد که او را به انزوا مى‌کشاند و از بازى با بچه‌هاى دیگر فرار مى‌کند. علل عمدهٔ بى‌میلى کودکان عبارتند از:

– ممکن است کودکى دچار ضعف در سلامت جسمانى باشد،؛ مثلاً خیلى زود از جست‌وخیز خسته شود یا نفس تنگى پیدا کند، یا بیمارى‌هائى داشته باشد که اجازهٔ بازى پر افت‌ و خیز را به وى ندهد. در این‌صورت، ترتیبى بدهید که معاشرت او با دیگر بچه‌ها توأم با بازى‌هاى فکرى مناسب و جنب‌وجوش کمتر باشد.

– گاهى کودک، به‌دلیل تفاوت‌هائى که با دیگران دارد، با آنان نمى‌جوشد. این تفاوت‌ها ممکن است از اجبار کودک به استفاده از عینک ذره‌بینى قطور گرفته، تا لکنت زبان او و حتى هوش فوق‌العاده‌اى باشد که اینها میل به گوشه‌گیرى را در کودک تقویت مى‌کند، یا گاهى او را چنان حساس و آسیب‌پذیر مى‌سازد که با کوچکترین تمسخر و یا سرزنش دیگر کودکان، مى‌رنجد و از معاشرت با آنان زده مى‌شود. گاهى هم کودک خجالتى است و مشکل مى‌تواند در دوستى با بچه‌هاى دیگر پیشقدم شود.

در چنین مواردی، مشکل او خیلى ساده و تنها با تشویقى آرام و تدریجى حل مى‌شود. نصیحت و پند و اندرز دادن و تأکید بر اینکه: ‘این‌قدر یک گوشه‌ ننشین؛ تو دیگر بزرگ شده‌ای!’ یا چرا تو هم نمى‌روى با بقیهٔ بچه‌ها بازى کنی؟’ بر ترس کودک مى‌افزاید. بهتر است دایرهٔ دوستى‌ها را کم‌کم وسعت بخشید و ابتدا از دعوت یک یا دو کودک همسن و سال او به خانهٔ خودتان آغاز کنید. یا مى‌توانید چندین‌بار همراه کودک خود به تماشاى بچه‌هائى که مشغول بازى هستند بروید تا کودک، در ضمن تماشاى آنان، لذتى را که از بازى باهم مى‌برند درک کند و علاقه‌مند شود که خود او هم از این لذت سهمى داشته باشد.

– گاهى لوس و پرتوقع بودن کودک موجب مى‌شود که گروه همسالان او را طرد کنند. از این‌رو، به پدران و مادران توصیه مى‌شود که ضمن ابراز محبت به کودک، اصول اخلاقى و انسانى و احترام به حقوق دیگران را نیز به کودک بیاموزند. بهترین روش در این مورد، این است که پدر و مادر خود الگوى تقلید براى آنان باشند.

– گاهى مادر، چون حوصلهٔ سر و صدا و شلوغى بچه‌ها را ندارند، یا از این مى‌ترسد که کودک او، به‌علت معاشرت با بچه‌هاى شرور، بى‌ادب بار آید، یا حوصله و وقت سر زدن به بچه‌هاى مشغول بازى را ندارد، طورى با کودک رفتار مى‌کند و در مقابل خواست او مبنى بر بازى با دیگر کودکان واکنش نشان مى‌دهد که او را از بازى باز مى‌دارد و به انزوا سوق مى‌دهد. براى مثال، مادرى که مى‌گوید: ‘اجازه نمى‌دهم با پسر همسایه بازى کنی، چون او بچهٔ شرورى است’ کودک خود را از بازى‌اى که ممکن است خیلى هم آموزنده و لذت‌بخش باشد، محروم مى‌کند و بعد با گفتن جمله‌اى نظیر: ‘بیا با خواهر کوچک خود بازى کن!’ او را به کلى از بازى روى‌گردان مى‌سازد.

خواهر کوچکى که تازه مى‌خواهد راه رفتن را بیاموزد، براى بچه‌اى سه – چهار ساله که احتیاج به نقشه کشیدن و دویدن و خندیدن دارد، همبازى خوبى نیست.

بنابراین، هوشیارى و دقت مادر و پدر در انتخاب همبازى‌هاى مناسب براى کودک در افزایش تمایل کودک به بازى به دیگران نقشى بسیار مهم دارد.

نکات مهم

– کودکان، به هنگام بازى با همسالان، از حالت خودمحورى بیرون مى‌آیند و واقع‌گرا (Realistic) مى‌شوند، به امیال و خواسته‌هاى دیگران توجه مى‌کنند، از دیگران چیزى مى‌آموزند و به دیگران چیزى یاد مى‌دهند و در کنش متقابل، خیلى چیزها به همدیگر مى‌آموزند.

– وقتى که کودک دوست دارد به تنهائى بازى کند، باید او را به حال خود بگذارید و آزادى بدهید تا مستقلاً به بازى خودش ادامه دهد. نباید همبازى‌هائى را به او تحمیل کنید؛ زیرا چنین حالتى باعث اختلال در بازى او مى‌شود و عادت به عصبانى شدن و ایجاد درگیرى را در وى به‌وجود مى‌آورد.

– پدران و مادران توجه کنند که کودک در سنین خردسالى هر اندازه آزاد باشد تا به تنهائى بازى کند، به همان اندازه در آینده اجتماعى‌تر خواهد شد.

– میل طبیعى و تشخیص کودک بهترین راهنماى ما مى‌باشد. آنان کم‌کم یاد مى‌گیرند با دوستان و همسالان خود همبازى شوند؛ بنابراین، نیازى به تأکید و تشویق‌هاى بیرونى نیست تا زودتر از موعد با بچه‌هاى دیگر همبازى شود.

– کودک را وادار نکنید که با خواهر و برادر کوچکتر خود همبازى شود؛ زیرا آنان براى بازى کوچک هستند، در صورتى‌که کودک اگر با همسالان یا بزرگتر از خود بازى کند، هم با علاقه بازى مى‌کند و هم در تعاملى مشترک چیزى یاد مى‌گیرد. نکتهٔ دیگر اینکه، کودک بزرگتر باید همیشه ملاحظهٔ کودک کوچکتر را بکند و رفتارى عاقلانه در پیش بگیرد (در صورتى‌که خود او هنوز بچه است و باید بچگى کند) و کودک کوچکتر نیز، احتمالاً به‌علت آنکه قادر به انجام دادن همهٔ اعمال و رفتار کودک بزرگتر نیست، دچار شکست مى‌شود؛ که از نظر روحى و روانى به سود او نیست. از این‌رو، در عین‌حال که اوقاتى با همدیگر بازى مى‌کنند، زمینه‌هائى نیز براى بازى با همسالان فراهم شود. جالب توجه این است که هر اندازه خواهران و برادران را به بازى با یکدیگر وادار نکنیم، آنان، مشخصاً، بیشتر باهم بازى خواهند کرد.

– در بازى‌هاى کودکان دخالت نکنید؛ ولى لازم است پدر و مادر گاهى به اتاق و محل بازى بچه‌ها سر بزنند، اما نه به قصد جاسوسى و بازرسى آنان بلکه به قصد بردن مثلاً چای، میوه و شیرینى براى آنان. در واقع، نباید بچه‌ها را مطمئن ساخت که در تنهائى هیچ‌کس به آنان سر نخواهد زد؛ چون همه نوع کودک وجود دارد و ممکن است اتفاقات خطرناکى بیفتد.

– اگر فرزند شما دوست و همبازى‌اى براى خودش پیدا کرده است که شما دوست ندارید با او رفت و آمد کند، تا حدّ امکان نگوئید: ‘اجازه ندارى با این کودک بازى کنی، چون بى‌تربیت است.’ بلکه ابتدا سعى کنید همبازى جدیدى را براى او بیابید و به جز این، در انتخاب دوست، ملاک و معیارى به کودک بدهید و بگذارید بیندیشد و خود قضاوت کند و به نتیجه برسد.

در این مورد میتونید با متخصصین کانون مشاوران ایران، مشاوره تلفنی/تخصصی داشته باشید

دفتر شریعتی:

۰۲۱-۸۸۴۲۲۴۹۵ خط ویژه

سلام

به تازگی از همسرم جدا شدم.حضانت پسر۵ساله ام با ننه.برای ملاقات با مادرش مشکل دارم.آیا می‌تونم منعش کنم؟وقتی پیش کنه خیلی راحته و دوست نداره بره پیش مادرش.وابسته منه.در این ملاقات‌ها خیلی اذیت میشه.لطفا آدرس یه روانشناس کودک خوبم برام میل کنید.تشکر

با سلام اگر کودک به واسطه سنش در این برخوردها ممکنه اسیب ببینه و تمایلی نداره این دیدا ر ها موجب تشویش ذهنی خواهد شد البته که باید دقت داشته باشید .ایشون هم حقشونه که فرزند رو ببینند مگر اینکه خودشون نخوان و یا فاقد صلاحیت باشند و وقتی فرزند شما دیدار داشته باشد مشکلاتش چندیدن برابر خواهد شد.امیدوارم با مراجعه حضوری کمک بیشتری شود..

سلام پسر من ۴ سال دارد برخی لز روزها بیش از حد بهانه گیری میکندو بیش لز حد گریه میکند وسایل رو پرت میکتد گاهی چنگ میزند نمیدونم چه عکس العملی در برابر اوصحیح است, غذا هم در این روزها و در مقابل خوردن عکس العمل نشون میده

کودک بهانه گیر

بهانه گیری های کودکان که اصولا با جیغ و گریه همراه است را می توان به توفان های تابستانی تشبیه کرد – ناگهانی و ناخوشایند. یک دقیقه شما و فرزندتان در رستوران نشسته اید و خوشحال در حال غذا خوردن هستید اما یک دقیقه بعد، ناگهان کودک ناله می کند و با تمام وجود جیغ می کشد که مثلا نی نوشابه اش خم شده است. اصولا کودکان یک تا سه سال بسیار بهانه گیر هستند.

شاید تصور کنید در حال پرورش کودکی زورگو هستید. اما امیدوار باشید که این اقتضای سن کودکان است و آنها در نتیجه ناامیدی های خود بهانه گیری می کنند. انسان های بزرگ نیز در نتیجه ناکامی های خود لجوج و بهانه گیر می شوند چه برسد به کودک دو یا سه ساله که هنوز خیلی چیزها را نمی داند.

برخی از کارشناسان این بهانه گیری های خسته کننده را به مشکلات مهارت های زبانی کودکان نسبت می دهند. کودکان در این سن معنی بیشتر کلمه هایی که می شنوند را درک می کنند اما نمی توانند آنها را درست و کامل بیان کنند. در نتیجه، وقتی کودک نمی تواند منظور خود را توضیح دهد ناامید می شود و جیغ کشیدن و بهانه گیری را آغاز می کند.

مراقب باشید خیلی در موقعیت هایی که باعث ناراحتی کودک می شود، قرار نگیرید. به طور مثال، اگر او هنگام گرسنگی عصبانی می شود و شروع به بهانه گیری می کند حتما میان وعده های کوچکی در کیف خود داشته باشید. اگر هنگام غروب بهانه گیر و عصبی می شود، سعی کنید خریدهای خود را ابتدای روز انجام دهید.

اگر با تغییر فعالیت ها مشکل دارد حتما پیش از هر تغییری به او مساله را گوشزد کنید. به طور مثال، اگر قصد دارید تا نیم ساعت دیگر زمین بازی را به مقصد خانه ترک کنید حتما این مساله را با در میان بگذارید. اجازه دهید از این تصمیم آگاه شود.

اگر متوجه شدید الان است که بهانه گیری های کودک آغاز شود، بلافاصله حواس او را پرت کنید: اسباب بازی به او بدهید، مکانش را عوض کنید، شکلک های خنده دار در بیاورید یا توجه او را به پرنده در حال پرواز جلب کنید.

کودک در این سنین مستقل بودن را می آموزد بنابراین تا حد امکان به او حق انتخاب بدهید. البته نه اینکه از او بپرسید می خواهد همه وقت خود را چگونه سپری کند. بگویید: «هویج یا ذرت می خواهی؟» به جای اینکه بگویید: «ذرت هایت را بخور!» به او احساس کنترل داشتن بر اوضاع را منتقل کنید.

توجه کنید که چقدر از کلمه «نه» استفاده می کنید. اگر زیاد از آن استفاده می کنید در واقع شرایط را برای خود و کودکتان پر اضطراب و سخت می کنید. سعی کنید این مساله را کنترل کنید.

شاید بهانه گیری های روزانه برای کودکان امری طبیعی باشد اما باید مراقب مشکلات احتمالی هم باشید. هر گونه تنش و استرسی که در خانه وجود دارد می تواند در بیشتر شدن کج خلقی و بهانه گیری های کودک تاثیر بگذارد.

اگر کودک به طور مدام بهانه گیر است و به خود یا دیگران آسیب می رساند حتما از یک متخصص کمک بگیرید. پزشک یا مشاور کودک می تواند شما را با هر گونه تغییر رفتاری در کودک آشنا کند و این جلسات به شما یاد می دهند چگونه رفتارهای آینده کودک را پیش بینی و رفتار کنید.

در این مورد میتونید با متخصصین کانون مشاوران ایران، مشاوره تلفنی/تخصصی داشته باشید

دفتر سعادت آباد:

۰۲۱-۲۲۳۵۴۲۸۲ خط ویژه

با سلام

مادر گرامی این رفتار ها در این سن می تواند دلایل مختلفی داشته باشد اول اینکه باید توجه داشته باشید در این سن کودکان مشکلات را رفتاری نشان می دهند و سعی دارند که به انها توجه مثبت نشان داده شود و برای جلب توجه گاها دست به هر رفتاری می زنند و ممکنه مشکل پزشکی باشد و دلیل این بهانه گیری ها و گاهی پرخاشگری یک مساله پزشکی باشد که باید بررسی شود نوع رتفار شما و واکنش نشان دادن خود شما هم مساله ای است که باید پرداخته شود .همه این احتمالات در مورد فرزند شما مطرح است و البته یک سری مسائل دیگر که بهتر است حتما حضوری به روانشناس کودک مراجعه داشته باشید ولی نگران نباشید مساله ای نیست که غیر قابل رفع باشد

در این مورد میتونید با متخصصین کانون مشاوران ایران، مشاوره تلفنی/تخصصی داشته باشید

۹۸۲۱۲۲۳۵۴۷۹۰

موفق باشید

مشکل کودک اول با فرزند دوم

باسلام، من دو تا پسر یکی ۳٫۵ ساله و دیگری ۴ ماه دارم، از زمانیکه بچه دوم به دنیا اومده، پسر اولم دیونه شده، البته مما مرتب سعی میکنم از پسر اول تعریف و تمجید کنیم و براش اسباب بازی بخریم ولی خیلی لجبازی میکنه، منم بعضی موقع ها از دستش عصبانی میشمو دعواش میکنم، که البته بعدش خیلی ناراحت میشم.

از طرفی خوب میدونم تنبیه کردن اثر تربیتی نداره ولی واقعا منو به سطوح در میاره، جدیدا هم منو کتک میزع، کاری که هیچ موقع نمی کرد. البته میدونم بچه دوم مثل هوو واس پسر اولم میمونه، ولی با این وجود و آگاهی نمی دونم چه راهی رو در پیش بگیرم که خودم هم آروم بشم.

پاسخ

اینکه شما توجه مثبت به فرزند اول داشته باشید درسته منتهی اون در سنیه که درکی نسبت به وجود فرد دوم و گرفته شدن محبت داره و چون هنوز خودش احتیاج به توجه ویزه و خاص داره این شرایط اونقدر براش ازار دهنده هست که چون در این سن بیانی مشکلات رو نمیگن به صورت رفتار هایی که تا کنون نداشته نشان می دهد منتهی باید حتما با روانشناس کودک مشورت داشته باشید و راهکار هایی در این زمینه بگیرید

باید تلاش کنید با قصه برای کودکتان شرایط را بیان کنید حتی اجازه بدید در غذا دادن جزئی به فرزندتون از ۶ ماهگی به بعد کمک کند.راجب اینکه قراره دوستی براش بشه صحبت کنید زبان کودکانه را بلد باشید تا متناسب با سطح درک او پیش روید

او شرایط را درک خواهد کرد همسر شما هم نقش مهمی در این رابطه دارد وقتی شما درگیر فرزند دیگر هستید باید با او بازی کند توجه مثبت نشان دهد او را بیرون ببرد و از او نظر خواهی کنید حتی در مورد خریدهایی مثل لباس برای برادر کوچکترش ارامش و صبر شما مسائل را مرتفع می کند و اصلا نباید با عصبانیت واکنش نشان دهید چوئن شرایط سخت تر خواهد شد .امیدوارم به زودی مسائل مرتفع شود و هر دو فرزند شما با توجه شما رشد سالمی داشته باشند

در این مورد میتونید با متخصصین کانون مشاوران ایران، مشاوره تلفنی/تخصصی داشته باشید

۹۸۲۱۲۲۳۵۴۷۹۰

پسر ۵ ساله مشکلات خواب

باسلام پسری ۵ ساله دارم که حدود یک ماهه شب ها از خواب بیدار میشه حالتی شبیه خوابگردی داره برای درمان آن چکار کنم ؟ واقعا درمان داره باتشکر

پاسخ

فرزند شما ممکنه دچار اختلال خوابگردی شده باشد و با مراجعه به روانپزشک قابل درمان است چون این اختلال بیشتر

در پسران اتفاق می افتد و مشکل خاصی نیست و جای نگرانی نیست در این اختلال در حالت خواب عمیق ممکنه دچار خوابگردی شوند که اگر شدت پیدا کند مشکل ساز است چون متوجه رفتارهاشون نیستند حتی ممکنه از منز ل خارج شوند و متوجه نشود و در این اختلال روز بعد چیزی یادشان نمی اید و شما هم نباید بازخوردی نسبت به رفتارش داشته باشید و یا تذکراتی بدهید نوع تغذیه و یا اختلال در سیستم عصبی ممکنه علت مشکل باشد و بهتر است سریع تر زیر نظر روانپزشک درمان را شروع کنند و اگر نیاز باشد به متخصص مغز و اعصاب هم ارجاع می دهند

امیدوارم زودتر بهبودی ایجاد شود

در این مورد میتونید با متخصصین کانون مشاوران ایران، مشاوره تلفنی/تخصصی داشته باشید

۰۲۱۲۲۶۸۹۵۵۸

موفق باشید

منبع: کودک و نوجوان

صفحه اصلی سایت مرکز مشاوره

administrator

مقالات مرتبط

1,419 نظرات

  • ناشناس , جولای 2, 2016 @ 4:03 ق.ظ

    سلام.پسرسه ساله ای دارم بسیار عصبی وپرخاشگرواگر از چیزی عصبانی بشه آنقدر جیغ میزنه که عرق میکنه و سرخ میشه.از همه چیز ناراضیه واسباب بازی هاش رو پرت میکنه.اگر آسیبی ببینه اونقدر اون وسیله رو میزنه که خودش دردش بیاد.با بچه های هم سنش هم نمیتونه ارتباط بگیره.خیلی خودرای ومغروره.واقعا درمانده شدم کمکم کنید

    • راهنما , جولای 2, 2016 @ 12:50 ب.ظ

      بد اخلاقی کودک ممکن است به چند دلیل باشد. لطفاً این موارد را در مورد فرزندتان انجام دهید:

      ۱٫ در مواقع کم خوابی، خستگی و گرسنگی کودک بد اخلاق می شود، در این موارد، مراقب کودک باشید.
      ۲٫ مغز بعضی از کودکان از نظر احساسی هنوز رشد کافی نکرده است. به عبارت دیگر مغز فوقانی بعضی از کودکان آنقدر رشد نکرده است که بتواند رفتارهای پرخاشگرانه ی مربوط به مغز تحتانی را کنترل کند. بنابراین سزاوار نیست که چنین کودکی به خاطر رفتارش تنبیه شود. البته از این نظر جای نگرانی نیست. چون مادر با صَرف وقتِ بیشتر برای کودک، در آغوش گرفتن کودک، بوسیدن و خندیدن با او و آرامش و شادی را به طور عمیق نثار کودک کردن، می تواند رشد مغز کودک خود را سریع تر کند.
      ۳٫ به نیازهای کودک از جمله: ۱٫ نیاز به محرک: محرک هایی مثل صحبت کردن کودک، وسایل اسباب بازی و بازی کردن با کودک و ۲٫ نیاز به مورد توجه قرار گرفتن و سایر نیازهای کودک توجه کنید.
      ۴٫ هنگامی که کودک دچار احساس های ناگوار و دردناک از جمله ناراحت شدن از کسی، زمین خوردن و یا احساس های دردناک دیگر می شود، از او حمایت کرده و به او کمک کنید تا احساس امنیت کند.
      ۵٫ کودکان تحت تأثیر رفتار، استرس ها و پرخاشگری های پدر و مادر قرار می گیرند. پدر و مادری که خودشان دچار استرس و ناراحتی هستند، این احساس را به کودکشان منتقل می کنند.
      ۶٫ امر و نهی کردن دائمی کودک. اگر پدر و مادر دائماً به کودک امر و نهی کنند که این کار را بکن، این کار را نکن، قسمتی از مغز کودک تحریک می شود که موجب ناآرامی و نگرانی او می گردد. برعکس، اگر با خنده و شادی با او گفتگو کنید، با او بازی کنید و او را در آغوش بگیرید، مواد شیمیایی آرامش دهنده در مغز او ترشح شده و باعث آرام بودن، شاد و خوشحال بودن کودک می شود.

      به طور کل می‌توان گفت بهترین زمان برای فرستادن کودکان به مهد ۳ سالگی به بعد است. مهد بهترین مکانی است که در آن کودکان اجتماعی شدن و مفهوم همکاری را درک می کنند. شخصیت آنها در رابطه با دیگران شکل پیدا می‌کند و آنها با مفهوم احترام آشنا می‌شوند. طی سال اول ورود به مهد کودکان بحث کردن و مجادله را آغاز می‌کنند، دامنه لغاتشان گسترده می‌شود و حس کنجکاوی‌شان افزایش می‌یابد. آنها یاد می گیرند حرف خود را به دیگران بفهمانند و حرف دیگران را بفهمند. متوجه می‌شوند که مرکز تمام توجهات نیستند و باید مکان و اسباب‌بازی‌ها را با دیگر کودکان که آنها هم نیاز به توجه دارند، قسمت کنند. البته باید بگوییم تعداد جراحات و ضرب‌دیدگی‌روی بدنشان هم بیشتر می‌شود چون زمین خوردن از جمله مسایل طبیعی است که در مهدها رخ می‌دهد. طی سال‌هایی که در مهد سپری می‌کنند تجربیات آنها افزایش می‌یابد و توانایی فیزیکی، هوشی، خلاقیت و شناخت‌شان بالا می‌رود.
      بچه های ما آنطوری می شوند که هستیم. آنطور نمی شوند که می خواهیم. یعنی بچه ها همانی می شوند که والدین هستند. اینکه ما در سر خود چه آمال و آرزوئی برای بچه ها داریم، تضمینی برای محقق شدن این آرزو نیست. تا وقتی بچه ها به سن ۱۲ سالگی نرسیده اند و تفکر انتزاعی پیدا نکرده اند و برهان و استدلال نمی دانند برای موضوعات مختلف به صورت عینی به نتیجه می رسند یعنی در مورد آنچه می بینند قضاوت می کنند و از آن تقلید می نمایند. پس تا سن ۱۲ سالگی مهمترین عامل یادگیری فرزندان و الگوی تربیتی آن ها کسانی هستند که در اطراف او زندگی می کنند. فرزند شما تا قبل از ۱۲ سالگی رفتارهای اطرافیان خود را ضبط می کند، الگوبرداری می کند و از آنچه می بیند تقلید می نماید. و تمام افراد دور و اطراف او بر شکل گیری شخصیتش مؤثر هستند. والدین برایش منبع عاطفی و قدرت هستند. او عملکرد شما، مادرش و اطرافیانش را عیناً تقلید خواهد کرد. چون شما را منبع علم، قدرت و عاطفه و احساس می داند. در این سنین عملکرد والدین و اطرافیان فرزند را دین دار یا بی دین می کند. پس در درجه ی اول باید دینداری را در خودتان تقویت کنید. دین را از عمق و باطنش بفهمید. البته منظور این نیست که باید در حد یک عالم یا عارف، دین را درک کنید بلکه همان قدر که با دین درگیر هستید این درگیری و انس با دین را در رفتارتان متجلی کنید و آن را خوب بفهمید. هوشیار باشید. فهم نادرست شما از دین بسیار خطرناک است. اگر بچه ها ببینند والدین بد عمل می کنند و رفتارهای ناجوری دارند و هر دم صحبت از دین، خدا و قرآن می کنند، دین در نگاه آن ها خراب و ویران می شود. اگر درست عمل نکنید بدترین ضربه را به دینداری فرزند خود می زنید. پدرهائی که با تعصب (که هیچ خواستگاه دینی ندارد) با فرزندان خود رفتار می کنند. فرزندانشان را از خدا و دین دور می کنند. پس درک خود را از امور دینی بالا ببرید. کتاب های خوب را مطالعه کنید. در جلسات دینی و اعتقادی شرکت نمائید. البته باید از کارشناسی که در خصوص مسائل مذهبی صحبت می کند مطمئن باشید. سپس آنچه از دین فهمیدید خیلی ظریف و با انعطاف اما قاطعانه در زندگی پیاده کنید. عملکرد والدین در خصوص دینداری و وظایف دینی فرزندان ۲ گونه است. برخی در مقابل کوتاهی فرزند خود در خصوص نماز بی تفاوت هستند و یا هیچ واکنشی در قبال دروغگویی فرزند خود نشان نمی دهند اما برخی با یک بار قضاشدن یا خواب ماندن فرزند برای نماز صبح او را کتک می زنند. دین به هیچ وجه این دو واکنش را نمی پسندد. آنچه مهم است، این است که شما رفتاری مابین این دو حالت را داشته باشید و قاطعانه عمل کنید. قاطعانه یعنی این که اگر قانونی در خانواده وجود دارد این قانون باید با جدیت پی گیری شود. اما در پی گیری و اجرای این قانون باید با گذشت، ایثار و مهربانی و ظرافت رفتار نمود. فرزند شما وقتی نماز خوان می شود که با چشم خود می بیند مادر یا پدرش، سر ظهر یا سر اذان وضو می گیرد، آرامش دارد، سجاده ای زیبا پهن می کند، با شور و اشتیاق بر سر سجاده می نشیند، عطر می زند، لباس خوب می پوشد، خودش را می آراید و مسواک می زند و با حالی خوش و با شوق و ذوق نماز می خواند. دیدن این حالات او را به نماز مشتاق می کند. اما اگر والدینش را هنگام نماز عصبی، مضطرب، آشفته و ناراحت ببیند با خودش فکر می کند که نماز چه کار بدی است که اینقدر مادرم یا پدرم را ناراحت کرده. اگر شما می خواهید فرزندتان دروغگو نشود، غیبت دیگران را نکند، و عیب جوی دیگران نباشد؛ نباید در مقابل او دروغ بگوئید، یا غیبت کنید و بدگوئی دیگران را بنمائید.
      اگر می خواهید فرزندتان مؤدب شود باید خودتان در مقابل او مؤدب باشید و با مادرش مؤدبانه صحبت کنید. چه ایرادی دارد وقتی به منزل می آیید در مقابل فرزندان همسر خود را در آغوش بگیرید و یکدیگر را ببوسید. (البته آغوش یا بوسه نباید جنبه ی تحریک آمیز و شهوانی داشته باشد بلکه باید جنبه ی عاطفی داشته باشد)
      فرزند خودتان را نوازش کنید و در آغوش بکشید. با این کار عشق و عاطفه و مهارت ابراز آن را به فرزند خود یاد می دهید. فرزند شما این گونه تعاملات را می فهمد و درک می کند و رفتارهای این چنینی الگوهای ثابت رفتاریش می شود. رزق حلال، استفاده از نمادهای دینی نظیر قاب عکس با محتوای مذهبی، خواندن شعر و قصه ی دینی، تلاوت قرآن همه و همه اموری است که در ناخودآگاه فرزندتان ضبط می شود. کتب مفید تربیت کودک را بخوانید. و نقش های پدری و مادری خود را درست ایفا کنید. به پرسش ها و سؤالات او در حد خودش جواب دهید.
      کتب به بچه ها گفتن و از بچه ها شنیدن (جلد اول)، آموزش مفاهیم اخلاقی به کودکان از آقای دکتر جان بزرگی و عشق برتر از آقای محدثی را بخوانید.

      در این مورد میتونید با متخصصین کانون مشاوران ایران، مشاوره تلفنی/تخصصی داشته باشید
      دفتر شریعتی:
      ۰۲۱-۸۸۴۲۲۴۹۵ خط ویژه

  • منصوره , جولای 2, 2016 @ 3:44 ب.ظ

    سلام آیا بداخلاقی.پرخاشگری وعصبی بودن کودکان سه سال ونیم نیاز به دارو دارد؟

    • راهنما , جولای 3, 2016 @ 12:15 ب.ظ

      بد اخلاقی کودک ممکن است به چند دلیل باشد. لطفاً این موارد را در مورد فرزندتان انجام دهید:

      ۱٫ در مواقع کم خوابی، خستگی و گرسنگی کودک بد اخلاق می شود، در این موارد، مراقب کودک باشید.
      ۲٫ مغز بعضی از کودکان از نظر احساسی هنوز رشد کافی نکرده است. به عبارت دیگر مغز فوقانی بعضی از کودکان آنقدر رشد نکرده است که بتواند رفتارهای پرخاشگرانه ی مربوط به مغز تحتانی را کنترل کند. بنابراین سزاوار نیست که چنین کودکی به خاطر رفتارش تنبیه شود. البته از این نظر جای نگرانی نیست. چون مادر با صَرف وقتِ بیشتر برای کودک، در آغوش گرفتن کودک، بوسیدن و خندیدن با او و آرامش و شادی را به طور عمیق نثار کودک کردن، می تواند رشد مغز کودک خود را سریع تر کند.
      ۳٫ به نیازهای کودک از جمله: ۱٫ نیاز به محرک: محرک هایی مثل صحبت کردن کودک، وسایل اسباب بازی و بازی کردن با کودک و ۲٫ نیاز به مورد توجه قرار گرفتن و سایر نیازهای کودک توجه کنید.
      ۴٫ هنگامی که کودک دچار احساس های ناگوار و دردناک از جمله ناراحت شدن از کسی، زمین خوردن و یا احساس های دردناک دیگر می شود، از او حمایت کرده و به او کمک کنید تا احساس امنیت کند.
      ۵٫ کودکان تحت تأثیر رفتار، استرس ها و پرخاشگری های پدر و مادر قرار می گیرند. پدر و مادری که خودشان دچار استرس و ناراحتی هستند، این احساس را به کودکشان منتقل می کنند.
      ۶٫ امر و نهی کردن دائمی کودک. اگر پدر و مادر دائماً به کودک امر و نهی کنند که این کار را بکن، این کار را نکن، قسمتی از مغز کودک تحریک می شود که موجب ناآرامی و نگرانی او می گردد. برعکس، اگر با خنده و شادی با او گفتگو کنید، با او بازی کنید و او را در آغوش بگیرید، مواد شیمیایی آرامش دهنده در مغز او ترشح شده و باعث آرام بودن، شاد و خوشحال بودن کودک می شود.

      به طور کل می‌توان گفت بهترین زمان برای فرستادن کودکان به مهد ۳ سالگی به بعد است. مهد بهترین مکانی است که در آن کودکان اجتماعی شدن و مفهوم همکاری را درک می کنند. شخصیت آنها در رابطه با دیگران شکل پیدا می‌کند و آنها با مفهوم احترام آشنا می‌شوند. طی سال اول ورود به مهد کودکان بحث کردن و مجادله را آغاز می‌کنند، دامنه لغاتشان گسترده می‌شود و حس کنجکاوی‌شان افزایش می‌یابد. آنها یاد می گیرند حرف خود را به دیگران بفهمانند و حرف دیگران را بفهمند. متوجه می‌شوند که مرکز تمام توجهات نیستند و باید مکان و اسباب‌بازی‌ها را با دیگر کودکان که آنها هم نیاز به توجه دارند، قسمت کنند. البته باید بگوییم تعداد جراحات و ضرب‌دیدگی‌روی بدنشان هم بیشتر می‌شود چون زمین خوردن از جمله مسایل طبیعی است که در مهدها رخ می‌دهد. طی سال‌هایی که در مهد سپری می‌کنند تجربیات آنها افزایش می‌یابد و توانایی فیزیکی، هوشی، خلاقیت و شناخت‌شان بالا می‌رود.
      بچه های ما آنطوری می شوند که هستیم. آنطور نمی شوند که می خواهیم. یعنی بچه ها همانی می شوند که والدین هستند. اینکه ما در سر خود چه آمال و آرزوئی برای بچه ها داریم، تضمینی برای محقق شدن این آرزو نیست. تا وقتی بچه ها به سن ۱۲ سالگی نرسیده اند و تفکر انتزاعی پیدا نکرده اند و برهان و استدلال نمی دانند برای موضوعات مختلف به صورت عینی به نتیجه می رسند یعنی در مورد آنچه می بینند قضاوت می کنند و از آن تقلید می نمایند. پس تا سن ۱۲ سالگی مهمترین عامل یادگیری فرزندان و الگوی تربیتی آن ها کسانی هستند که در اطراف او زندگی می کنند. فرزند شما تا قبل از ۱۲ سالگی رفتارهای اطرافیان خود را ضبط می کند، الگوبرداری می کند و از آنچه می بیند تقلید می نماید. و تمام افراد دور و اطراف او بر شکل گیری شخصیتش مؤثر هستند. والدین برایش منبع عاطفی و قدرت هستند. او عملکرد شما، مادرش و اطرافیانش را عیناً تقلید خواهد کرد. چون شما را منبع علم، قدرت و عاطفه و احساس می داند. در این سنین عملکرد والدین و اطرافیان فرزند را دین دار یا بی دین می کند. پس در درجه ی اول باید دینداری را در خودتان تقویت کنید. دین را از عمق و باطنش بفهمید. البته منظور این نیست که باید در حد یک عالم یا عارف، دین را درک کنید بلکه همان قدر که با دین درگیر هستید این درگیری و انس با دین را در رفتارتان متجلی کنید و آن را خوب بفهمید. هوشیار باشید. فهم نادرست شما از دین بسیار خطرناک است. اگر بچه ها ببینند والدین بد عمل می کنند و رفتارهای ناجوری دارند و هر دم صحبت از دین، خدا و قرآن می کنند، دین در نگاه آن ها خراب و ویران می شود. اگر درست عمل نکنید بدترین ضربه را به دینداری فرزند خود می زنید. پدرهائی که با تعصب (که هیچ خواستگاه دینی ندارد) با فرزندان خود رفتار می کنند. فرزندانشان را از خدا و دین دور می کنند. پس درک خود را از امور دینی بالا ببرید. کتاب های خوب را مطالعه کنید. در جلسات دینی و اعتقادی شرکت نمائید. البته باید از کارشناسی که در خصوص مسائل مذهبی صحبت می کند مطمئن باشید. سپس آنچه از دین فهمیدید خیلی ظریف و با انعطاف اما قاطعانه در زندگی پیاده کنید. عملکرد والدین در خصوص دینداری و وظایف دینی فرزندان ۲ گونه است. برخی در مقابل کوتاهی فرزند خود در خصوص نماز بی تفاوت هستند و یا هیچ واکنشی در قبال دروغگویی فرزند خود نشان نمی دهند اما برخی با یک بار قضاشدن یا خواب ماندن فرزند برای نماز صبح او را کتک می زنند. دین به هیچ وجه این دو واکنش را نمی پسندد. آنچه مهم است، این است که شما رفتاری مابین این دو حالت را داشته باشید و قاطعانه عمل کنید. قاطعانه یعنی این که اگر قانونی در خانواده وجود دارد این قانون باید با جدیت پی گیری شود. اما در پی گیری و اجرای این قانون باید با گذشت، ایثار و مهربانی و ظرافت رفتار نمود. فرزند شما وقتی نماز خوان می شود که با چشم خود می بیند مادر یا پدرش، سر ظهر یا سر اذان وضو می گیرد، آرامش دارد، سجاده ای زیبا پهن می کند، با شور و اشتیاق بر سر سجاده می نشیند، عطر می زند، لباس خوب می پوشد، خودش را می آراید و مسواک می زند و با حالی خوش و با شوق و ذوق نماز می خواند. دیدن این حالات او را به نماز مشتاق می کند. اما اگر والدینش را هنگام نماز عصبی، مضطرب، آشفته و ناراحت ببیند با خودش فکر می کند که نماز چه کار بدی است که اینقدر مادرم یا پدرم را ناراحت کرده. اگر شما می خواهید فرزندتان دروغگو نشود، غیبت دیگران را نکند، و عیب جوی دیگران نباشد؛ نباید در مقابل او دروغ بگوئید، یا غیبت کنید و بدگوئی دیگران را بنمائید.
      اگر می خواهید فرزندتان مؤدب شود باید خودتان در مقابل او مؤدب باشید و با مادرش مؤدبانه صحبت کنید. چه ایرادی دارد وقتی به منزل می آیید در مقابل فرزندان همسر خود را در آغوش بگیرید و یکدیگر را ببوسید. (البته آغوش یا بوسه نباید جنبه ی تحریک آمیز و شهوانی داشته باشد بلکه باید جنبه ی عاطفی داشته باشد)
      فرزند خودتان را نوازش کنید و در آغوش بکشید. با این کار عشق و عاطفه و مهارت ابراز آن را به فرزند خود یاد می دهید. فرزند شما این گونه تعاملات را می فهمد و درک می کند و رفتارهای این چنینی الگوهای ثابت رفتاریش می شود. رزق حلال، استفاده از نمادهای دینی نظیر قاب عکس با محتوای مذهبی، خواندن شعر و قصه ی دینی، تلاوت قرآن همه و همه اموری است که در ناخودآگاه فرزندتان ضبط می شود. کتب مفید تربیت کودک را بخوانید. و نقش های پدری و مادری خود را درست ایفا کنید. به پرسش ها و سؤالات او در حد خودش جواب دهید.
      در این مورد میتونید با متخصصین کانون مشاوران ایران، مشاوره تلفنی/تخصصی داشته باشید
      دفتر سعادت آباد:
      ۰۲۱-۲۲۳۵۴۲۸۲ خط ویژه

  • مهدی , جولای 3, 2016 @ 1:20 ق.ظ

    با سلام و احترام.کودکی ۴ونیم ساله دارم.ازقبل از ۶ماهگی کلمات زیادی رو بیان میکرد.روی واژگان چه عکس چه کلمه تنها با استفاده از سی دی های آموزشی خیلی پیشرفت کرده.الان از روی کتاب های آموزش داده شده جملات کتاب رو به صورت صحیح میخونه.رنگها وخیلی از کلمات رو تو سن ۲،۳ سالگی به زبان فارسی و انگلیسی بلده.در حالت معمولی کوچکترین تغییری رو درخونه مثلا جابجایی وسایل جز رو احساس میکنه.بعضا سوالات ریزی در مورد یکسری وسایل و تفاوتشون میپرسه که انسان تعجب میکنه.ولی راستش در مورد نقاشی و گرفتن مداد اصلا اصلا باهاش کار نکردم.مثلا در مورد ماشین خودش تفاوتبزرگ و کوچک بودن اشیاو…باهاش کارنکردم. صندلی جلو و عقب رو خوب میدونه.ولی مثلا در مورد مبل که باهاش کار نکردم وقتی جلو و عقب مبل رو ازش می پرسم بعضی وقتها اشتباه میگه و بعثی وقتها درست.چند شی رو نشونش میدم بعد در حالی که چشماشو بسته یک شی رو بر میدارم سریع جواب میده که کدوم شی نیست.یکسال هم مهد بوده.اونهاکه میگفتن با اینکه بازیگوشه و درست سرکلاسها نمیمونه از لحاظ هوش عالیه.ولی راستش عدم پاسخگویی به برخی سوالات در بعضی وقتها بیش از اندازه نگرانم میکنه.راستش رو حساب اینکه مهد نوشتمش روی آموزشش توی یکی دو سال اخیر اصلا دقت نکردم.میترسم مسولین مهد درست بهمون شرایطشو نگفته باشن.البته خودم هم خیلی خیلی وسواس دارم توی اینجور موارد.تو رو خداراهنماییم کنید.با سپاس

    • راهنما , جولای 3, 2016 @ 12:28 ب.ظ

      در این مورد میتونید با متخصصین کانون مشاوران ایران، مشاوره تلفنی/تخصصی داشته باشید
      دفتر سعادت آباد:
      ۰۲۱-۲۲۳۵۴۲۸۲ خط ویژه

  • ناشناس , جولای 9, 2016 @ 12:27 ب.ظ

    باسلام
    پسرى ۴ساله دارم وقتى در جمع قرار میگیرد اصلا حرف گوش نمیدهد هر چه بااو صحبت میکنم هیچ فایده اى ندارد دوست دارد با همه بازى کند برایش فرق نمیکند طرف مقابلش چند ساله است به هیچ وجه نمیمشیند لطفا راهنماییم کنید

    • راهنما , جولای 11, 2016 @ 3:10 ب.ظ

      یکی از اتفاقات نادری که ممکن است یک مادر در کودک ۳ تا ۴ ساله خود ببیند، آن است که فرزندش به یکی از همسن و سالان خود بگوید که هر وقت خواستی می‌توانی با اسباب‌بازی‌های من بازی کنی.
      بچه‌های ۳، ۴ ساله به‌شدت به وسایل شخصی خود علاقه‌مند هستند که این علاقه‌مندی ناشی از درک محدود آنها نسبت به محیط اطراف و نیز قوی‌بودن حس خودمحوری آنهاست. حتی بسیاری از کودکان اسباب‌بازی‌های دوستانشان را نیز متعلق به خود می‌دانند.

      با وجود آن که معمولا کودکان در این سن تمایلی به مشارکت ندارند، اما وقتی بزرگ‌ترها و به‌خصوص مادران، آنها را به زبانی کودکانه تشویق کنند و نمونه‌های واقعی خوبی نیز به عنوان الگو به آنها ارائه دهند، کودکان می‌توانند به افرادی بسیار دست و دلباز تبدیل شوند.

      دکتر بهروز بیرشک، روان‌شناس و عضو هیات علمی دانشگاه علوم پزشکی تهران در گفت‌وگو با جام‌جم با تاکید بر این‌که میزان درک کودک در سال‌های نخستین زندگی به دنیا نسبت به بزرگسالان بسیار محدود و متفاوت است، می‌گوید: کودک تا حدود ۳ تا ۴ سالگی از بسیاری رفتارهایی که برای بزرگ‌ترها معیار اخلاقی تلقی می‌شود، درکی ندارد؛ اصلا به دیگران فکر نمی‌کند و همه چیز را متعلق به خود می‌داند. کودکان در این سن و سال هر چقدر هم اسباب‌بازی داشته باشند باز هم از دادن آنها به دیگری امتناع می‌کنند.

      سن کودک را در نظر بگیرید

      به گفته دکتر بیرشک، نسبت‌دادن صفتی چون خست یا دست و دلبازی به کودکان در ۴ سال اول زندگی اشتباه است، چرا که در این سال‌ها خصلت اصلی کودکان خودمحوری است. خست، دست و دلبازی یا مشارکت‌کردن کودک با دوستانش مساله‌ای اکتسابی و ناشی از تربیت و هدایت والدین و مربیان مهد کودک است.

      این روان‌شناس اضافه می‌کند: بچه‌ها به‌تدریج یاد می‌گیرند که می‌توانند با همسالانشان مشارکت و همکاری داشته و از مزایای آن بهره‌مند شوند. فعالیت‌های اجتماعی کودکان در مهد کودک یا از طریق مادر خانواده می‌تواند بهترین الگو برای رفع حس خودمحوری در آنها باشد. در ابتدا کودکان به خاطر گفته‌های والدین و معلمان‌شان از خود مشارکت نشان می‌دهند، اما برای این که کودک به طور داوطلبانه از خود مشارکت نشان دهد، لازم است که قادر به درک مسائل باشد، یعنی این که بفهمد همبازی‌اش به اندازه او در آرزوی چیز خاصی است.

      تشویق و توضیح به زبان کودکانه

      دکتر بیرشک با تاکید بر این که کودکانی که به مهد می‌روند، سریع‌تر با مفهوم استفاده مشترک از یک اسباب‌بازی آشنا می‌شوند، می‌گوید: اما این مهارت شناختی و عاطفی، فقط در کودکان در سن خاصی توسعه می‌یابد. با گذشت زمان کودک می‌آموزد که اگرهر چه دارد با دوستش به اشتراک بگذارد، احتمال این که او هم بتواند از وسایل دوستش استفاده کند، بیشتر می‌شود.

      وی تاکید می‌کند: باید کودک را تشویق کرد تا با همسالان خود مشارکت کند و بخشش و توزیع وسایل بازی را یاد بگیرد. مادر نقش بسیار مهمی در تشویق کودک برای ایجاد حس مشارکت دارد. بهتر است مادر به عنوان اولین شخص از کودک بخواهد که برای چند دقیقه اسباب‌بازی‌اش را به او بدهد. چون کودک می‌داند که مادر اسباب‌بازی‌اش را نمی‌قاپد و برای گرفتن آن گریه و زاری هم نمی‌کند، پس به راحتی می‌پذیرد.

      اجبارکردن، اشتباهی بزرگ

      روان‌شناسان معتقدند که کودک را نباید مجبور کرد در همه چیز با دیگران شریک شود، همچنین قبل از این که دوستش بیاید، بگذارید خودش تصمیم بگیرد با کدامیک از اسباب‌بازی‌هایش بازی کند.

      دکتر بیرشک می‌گوید: هر چیزی که جنبه اجبار داشته باشد و درباره آن قبلا توضیح داده نشده باشد، برای کودک قابل درک نیست. پس‌گرفتن یک اسباب‌بازی به زور توسط مادر و دادن آن به کودک دیگر نه‌تنها خشم کودک را نسبت به مادر برمی‌انگیزد، بلکه منجر به افزایش دلخوری کودک از دوستش نیز می‌شود.

      به گفته وی، کودکان نباید مجبور شوند که تمام اسباب‌بازی‌هایشان را به صورت اشتراکی با دیگران استفاده کنند. اگر کودکان با چند اسباب‌بازی مشابه بازی کنند، احتمال این که بچه‌ها چیزی را که کودک دیگری با آن در حال بازی است بخواهند، کم می‌شود و به آنها کمک می‌کند که با هم بازی کنند.

      شکل‌گیری خست در کودکان

      شاید بسیاری برایشان این سوال پیش بیاید چگونه خست در برخی افراد به عنوان یک صفت رفتاری باقی می‌ماند؟

      دکتر بیرشک در پاسخ می‌گوید: خسیس‌بودن، یک ویژگی رفتاری در برخی افراد محسوب می‌شود که شکل‌گیری و تثبیت آن به نقش تربیتی خانواده مربوط است. در برخی افراد این خصوصیت به صورت بسیار جدی و بیمارگونه بروز می‌کند که در چنین شرایطی باید به آسیب‌شناسی روانی آنان توجه کرد، اما خودمحوری در کودکان را در سال‌های اول زندگی‌شان نباید با خسیس بودن اشتباه گرفت.

  • فاطمه , جولای 10, 2016 @ 8:47 ق.ظ

    با سلام و خسته نباشید
    دختر بچه چهارسال و نیمه دارم.بسیار باهوش و پر انرژی، همچنین بسیار لجباز و حساس، اگر اشتباهی را مرتکب شود خودش زودتر ناراحت شده بعضا گریه میکند.زمانی که شش ماهه بود پدرش از ما جدا شد و تاکنون هریچگونه ارتباطی با پدرش نداشته(البته از طرف پدر درخواست ملاقات نداشته). شدیدا به بازی با پسربچه ها تمایل دارد.من همه سعی خود را برای تربیت او انجام میدهم ولی بعضی وقتها احساس ناتوانی میکنم فکر میکنم هیچجور نمیتونم رفتارش رو اصلاح کنم.نمی خوام در آینده دختر بچه ای شرور و بی ادب داشته باشم.مثلا سلام و خداحافظی رو به هیچ نمیگه مگر با اصرار و تهدید من باشه.لطفا راهنمایی کنید که آیا تربیت در این سن در رفتار آینده تاثیر گذار هست یا نه و اینکه تمایل به بازی با پسرها چطور باید ترک شود. لجبازی کردن هاش رو چطوری رفع کنم.
    با نهایت سپاس از توجه و همکاری های شما

    • راهنما , جولای 11, 2016 @ 3:55 ب.ظ

      در این مورد میتونید با متخصصین کانون مشاوران ایران، مشاوره تلفنی/تخصصی داشته باشید
      ۰۲۱-۲۲۳۵۴۲۸۲

  • فاطمه , جولای 13, 2016 @ 7:10 ق.ظ

    با سلام
    پسری ۲ سال و ۸ ماهه دارم. مدتی است که با دفع مدفوع مشکل دارد با مراجعه به متخصص گوارش شروع به مصرف دارو کرده است اوایل تصورم بر این بود که به خاطر دارو ها کنترل مدوفوع ندارد اما اکنون متوجه شدم حتی برای ادرار نیز دیکر رغبتی به استفاده از سرویس بهداشتی ندارد لطفا مرا راهنمایی کنید متشکرم

    • راهنما , جولای 13, 2016 @ 10:01 ق.ظ

      تا سه سالگی عدم کنترل کامل ادرار در بچه های همسن کودک شما طبیعی است عجله نکنید با آرامش و عدم تنبیه و تشویق در صورت گفتن ادرار و در نهایت با گذشت زمان بهتر میشود
      بر خلاف بی اختیاری شبانه کودکان بی اختیاری روزانه در کودکان ارتباط چندانی با عفونت و یا ناهنجاریهای دستگاه ادراری ندارد. این مشکل زودتر از بی اختیاری شبانه بر طرف می شود. علت عمده , بیش فعالی مثانه است.معمولا عادت های نامناسب ادراری دارند بطوریکه به همراه این مسئله یبوست هم دیده می شود. البته بسیاری از عللی
      که بی اختیاری شبانه کودک وجود دارد در روزانه هم هست و مشترک هستند.

      ادرار روزانه

      بی اختیاری ادرار روزانه در دخترها شایعتر از پسران است و پس از سن ۹ سالگی نادر است.افرادی که بی اختیاری ادرار روزانه دارند می توان به دو گروه تقسیم کرد.گروه اول(ناخودداری فوری) که مشخصه آنان میل ناگهانی,وناپایداری در برابر فشاراست.گروه دوم (تاخیر در تخلیه)که آگاهانه میل به ادرار کردن را به تاخیر می اندازند تا اینکهناخود ادراری رخ می دهد.البته ای تاخیر گاهی ناشی از اکراه در رفتن به دستشوی به دلیل اضطراب اجتماعی یا مشغول شدن به فعالیتهای تحصیلی یا بازی است.

      شیوع بی اختیاری ادرار در کودکان ۵ ساله تقریبا ۵ تا ۱۰ درصد,در ۱۰ ساله ها حدود ۳ تا ۵ درصد,و در فراد ۱۵ سال یا بزرگتر تقریبا ۱ درصد است.

      در حدود ۷۵ درصد همه کوکانی که یه این بیماری مبتلا هستند سابقه این اختلال در یکی از خویشاوندان درجه اول آنان یافت می شود.خطر اختلال بی اختیاری ادرار در فرزندانی که والدین آنها خود سابقه این اختلال را داشته,۵ تا ۷ برابر بیشتر است.بیشتر کودکانی که این اختلال را دارند با رسیدن به سن نوجوانی کنترل ادرار را به دست می آورند
      در این مورد میتونید با متخصصین کانون مشاوران ایران، مشاوره تلفنی/تخصصی داشته باشید
      ۰۲۱-۲۲۶۸۹۵۵۸

      • فاطمه , جولای 14, 2016 @ 6:03 ق.ظ

        ممنون از راهنمایی خوبتون
        اما بیشتر مشکل من با پسرم این هست که میگه من جیش دارم یا من پی پی دارم ولی وقتی ادرار داره باخنده از دستم فرار میکنه و این مشکل تقریبا ۵ روز است که شروع شده و وقتی مدفوع داره گریه میکنه و میگه داره میاد بگو نیاد واین مشکل ۴ ماه هست هست که ادامه داره ولی قبلا لحظه اخر دستشویی میرفت الان ۱۰ روز هست که از رفتن اجتناب میکنه با استفاده از اسباب بازی یا جایزه سعی به استفاده از دستشویی کردم نتیجه نداشت حتی سعی کردم لگنش رو در اتاق جلوی تلویزیون قرار بدم که بر عکس دیگه از لگن هم استفاده نمیکنه البته بیشتر از ۴ مه هست که به هیچ عنوان پوشک نمیشه . لطفا راهنماییم کنید منون

        • راهنما , جولای 14, 2016 @ 10:03 ق.ظ

          باید به صورت حضوری با مشاوران کودک کشورت کنید … در گفتگو کودک شما و مشاوران میشه متوجه علت این وضع شد

          یکی از مشکلات رایج کودکان خودداری کردن از دفع مدفوع و نگه‌داشتن مدفوع خود می‌باشد. که این اختلالات دفعی در کودکان مختلف متفاوت بوده و دلایل خاص خود را دارد. این قبیل کودکان معمولاً شکم باد و دل درد دارند اغلب دچار یبوست هستند و بدون هیچ دلیلی از توالت رفتن و دفع مدفوع خود امتناع می‌کنند.
          دلایل خودداری کردن کودکان از مدفوع کردن :
          یبوست ، عدم آموزش صحیح دستشویی کردن ، مشکلات عضوی و گوارشی گوناگون می‌تواند از عوامل این اختلال باشد.
          در مورد کودکانی که یبوست دارند ، به علت درد ناحیه مقعد به هنگام دفع مدفوع ،ممکن است کودک از رفتن به توالت ترس داشته باشد و با امتناع از این کار باعث بیشتر شدن مشکل یبوست خود گردد. در این حالت کودک تجربه دردناک و بدی از رفتن به توالت دارد و موجب به وجود آمدن ترس و نفرت از آن مکان برایش می‌شود که در نهایت باعث می‌شود که مدفوع خود را نگه دارد.
          در مورد کودکانی که یبوست ندارند و از توالت رفتن خودداری می‌نمایند این رفتارها ممکن است به خاطر مخالفت با والدین خود و مبارزه برای کسب قدرت بیشتر و جلب توجه والدین زمانی که آن‌ها با دیدن این شرایط ناراحت می‌شوند و یا در برخی موارد این کودکان از کثیف شدنشان در توالت می‌ترسند و ممکن است به خاطر این قضیه تنبیه‌شده باشند .
          برخی والدین انتظارات زیادی در مورد پاکیزگی و نظافت کودکان دارند که همین خود باعث ایجاد ترس و اضطراب در کودک می‌گردد.بعضی حالات نیز کودک آموزش صحیحی درباره استفاده از توالت را ندیده و یا این کار اشتباه به او آموزش داده‌شده .
          درمان اختلال دفعی در کودکان
          در مورد کودکانی که یبوست دارند باید با راه‌هایی یبوست آن‌ها را درمان کرد ، برای درمان یبوست بایستی رژیم غذایی سرشار از، حبوبات ، غلات و مواد فیبردار استفاده نمود و همچنین از انواع سوپ و سبزیجات و میوه‌های تازه را در برنامه غذایی کودک اضافه کرد و از خوردن مواد غذایی سفت کننده شکم مانند شکلات اجتناب کرد تا یک اجابت مزاج خوب برای کودک به وجود آید تجارب مکرر بدون درد از دفع می‌تواند به کودک کمک کند تا حالات قبلی خود را فراموش نماید.
          در درمان کودکانی که برای خودداری از دفع دلیل فیزیکی ندارند و علت آن مشکل روحی و عاطفی می‌باشد ابتدا بایستی شرح‌حال دقیق وضعیت آن‌ها به دست آورد تا بتوان علت حبس مدفوع را معلوم کرد و در صورت وجود تنش‌های خانوادگی و ارتباط اشتباه پدر و مادر و کودک و وجود استرس و ترس در این زمینه به رفع آن پرداخت.
          آموزش صحیح دستشویی توأم با سختگیری و تنبیه منجر به ایجاد ترس و خصومت در کودکان می‌گردد که در این مرحله باید علت لجاجت و خصومت کودک با والدین مشخص گردد تا بتوان آن‌ها را از بین برد.
          بعضی کودکان نیز از محیط توالت می‌ترسند و به خاطر همین از رفتن به آنجا امتناع می‌ورزند در این صورت باید ترس کودک شناخته شود به همراه او به توالت بروید محل بیرون آمدن ادرار و مدفوع را به او نشان داده و وسایل توالت را برایش توضیح دهید .به همراه او سیفون بکشید و توضیح دهید که چه کاری را انجام می‌دهد و بی‌خطر می‌باشد ، کودک را برای صحبت کردن درباره ترس‌هایش تشویق کنید ، یک اسباب‌بازی که کودک دوست دارد به همراهش به توالت ببرید که کودک تشویق شود و برایش محیط خوبی به وجود آید.

  • ساده , جولای 16, 2016 @ 1:26 ب.ظ

    سلام
    دختر پنج سالۀ خواهر من علاقه ای به بازی کردن با بچه های همسنش نداره و اصلا نمیتونه با بچه های همسن و یا کوچکتر از خودش ارتباط برقرار کنه. از سه سالگی خواهرم اون رو به کلاس های مختلف می برد اما به هیج وجه حاضر نمیشد بدون خواهرم سر کلاس ها باشه و خواهرم مجبور بود در تمام مدت با اون سر کلاس می موند که اینطوری نظم کلاس هم به هم می خورد. دو ماه دیگه می خواد پیش دبستانی بره و این موضوع به شدت همۀ ما رو نگران کرده. با اینکه همیشه برای رفتن به کلاس های ورزشی و فرهنگی از طرف ما تشویق شده اما بیشتر از چند جلسه نمی مونه.
    توی فامیل هم به محض اینکه بچه های کوچکتر از خودش رو میبینه یه گوشه ای میشینه و با اولین بهانه سریع گریه میکنه. حتی اگه یه بچه غریبه تو خیابون جیغ بکشه و یا نزدیکش بره اون سریع گریه می کنه و یا باهاش فاصلۀ زیادی میگیره. حتی اگه توی یه محیطی بچۀ کوچک باشه نمیزاره اونجا بریم.خیلی به خواهرم هم وابسته نیست. بدون خواهرم ده روز پیش ما میمونه و ارتباط فوق العاده ای هم با ماو همه بزگترا داره و با اینکه خیلی بهش توجه میکنیم و براش وقت میزاریم اما همیشه در تلاشه که مورد تشویق قرار بگیره. این رو هم بگم که تنها فرزند خواهرمه و با توجه به وضعیت سلامت خواهرم تک فرزند هم خواهد بود. ممنون میشم ما رو راهنمایی کنید.

    • راهنما , جولای 17, 2016 @ 12:38 ق.ظ

      در این مورد میتونید با متخصصین کانون مشاوران ایران، مشاوره تلفنی/تخصصی داشته باشید
      ۰۲۱-۲۲۳۵۴۲۸۲

  • حسن زاده , جولای 17, 2016 @ 9:32 ق.ظ

    سلام، دختر ۷ ساله ای دارم که به شدت از تنهایی وحشت داره. در اتاق خودش به تنهایی نمیماند حتی روزها البته شبها تو اتاق خودش میخوابه ولی من باید قبل از خواب کنارش باشم. جدیدا از هر چیزی که حس کنه نگاهش میکنن میترسه مثل چشم عروسکها، چراغ ریز روی تلویزیون و وسابل صوتی یا آیفون، یا حتی هواکش دستشویی. و اینجور جاها از من میخواد پیشش باشم یا پشت در دستشویی بایستم.من خیلی براش نگرانم چکار میتونم بکنم. ضمنا دخترم شب ادراری هم داره که با بیدار کردنش در طول شب کنترل میکنم.خوابش هم خیلی سنگینه.

    • راهنما , جولای 17, 2016 @ 11:35 ق.ظ

      ترس طبیعی یا به طور مختصر «ترس» به واکنشی گفته می‌شود که در موقعیت‌هایی نشان داده می‌شود که برای بیشتر افراد، ترسناک تلقی می‌شود. مثلا ترسیدن هنگام گذشتن از پرتگاهی در ارتفاعات کوهستان یا ترس از صدای مهیب انفجار در‌ آشپزخانه. اما ترس مرضی یا فوبیا نوع خاصی از ترس است که در درجه اول افراطی، غیر منطقی و ناموجه است. اگر فوبیا از یک چیز خاص (مثلا آمپول)، از حیوانی خاص (مثل گربه) یا موقعیتی خاص (مثلا پرواز با هواپیما) باشد به آن فوبیای خاص می‌گویند و اگر ترس از موقعیت‌های اجتماعی (مثل سخنرانی) باشد به آن فوبیای اجتماعی گفته می‌شود.

      این تقسیم‌بندی‌ها را می‌شود برای بزرگسالان به راحتی به کار برد اما در کودکان به چند دلیل، جدا کردن ترس‌های طبیعی از فوبیا سخت است. در درجه اول نشانه‌های ترس در کودکان با بزرگسالان فرق می‌کند. یعنی ممکن است کودک به جای ‌این که مثل بزرگسالان از موقعیتی وحشت زده شود، حالت قهر به خود بگیرد یا خودش را به بزرگسالان بچسباند. حتی ممکن است کودک، ترس خودش را پشت نشانه‌های افسردگی و خشم پنهان کند. ضمن‌این که برخلاف بزرگسال‌ها که می‌دانند ترسشان افراطی و غیر منطقی است کودکان آن قدر رشد نکرده‌اند که تفاوت ترس‌های طبیعی و غیر طبیعی را بدانند.

      چه ترسی؟ چه سنی؟
      بعضی از ترس‌ها برای بعضی از سنین طبیعی‌تر است اما کلا هیچ ترسی – حتی اگر طبیعی باشد- نباید بیش از دو سال طول بکشد. یعنی طول کشیدن بیش از‌این حد، نشانه مشکل و نیازمند توجه یا حتی درمان بالینی است.

      ویژگی‌های ترس در کودکان
      * برخی از ترس‌ها در کودکان ریشه فطری دارد(ترس از صداهای مهیب) و برخی دیگر از همان ماه‌های اول و به صورت اکتسابی در کودک شکل می‌گیرد(ترس از حیوانات مثل سوسک و گربه) و والدین برای جلوگیری از ترسو شدن کودکان باید خود الگوی شجاعت باشند.

      * ترس کودکان ممکن است ثبات و دوام نداشته باشد، زود پدید آید و زود هم از بین برود.

      * گاهی ترس کودکان مبتنی بر واقعیت نیست یعنی از چیزی می‌ترسند که بی‌خطر است.
      روش‌های درمان ترس کودکان

      با توجه به نوع ترس در کودک، روش‌های درمانی متفاوتی ارائه می‌شود. این روشها عبارتند از:

      * از بین بردن موقعیت ترس‌آور: یکی از راه‌های درمان ترس کودک، دور کردن وی از شرایط و موقعیت ترس‌آور است، مثلا محیط تاریک.

      * تلقین در تقویت روحی: یکی از روش‌های مۆثر، تلقین شجاعت به کودک است، چرا که گاهی ترس، ناشی از عدم اعتماد به نفس و احساس بی‌کفایتی است و در صورتی که کودک اعتماد به نفس یابد، می‌تواند به عنوان فردی شجاع بر ترس خود غلبه کند.

      * ارائه الگو: یکی از راه‌های درمان، ارائه الگوی مناسب و شجاع برای کودک ترسو است. این الگو باید بدون نقص و قابل لمس و به دور از مقایسه کودک با او باشد که البته الگوهای مناسب را بهتر است از میان کتاب‌ها انتخاب کرد.

      * درمان‌های پزشکی: گاهی کودک از نظر جسمی دچار ضعف‌های بدنی شده است و این ضعف زمینه را برای ترس ایجاد کرده است. اختلالات غدد و ترشحات اضافی ممکن است با تأثیر بر سیستم بدن سبب مشکلات و اختلالاتی چون ترس در کودکان شوند.

      راه های کمک کردن به کودکان در مقابله با ترس
      والدین می توانند به فرزندانشان کمک کنند تا با تقویت حس اعتماد به نفس و کسب مهارتهای لازم با ترس های خود مقابله کنند. در این قسمت می خواهیم شما را با راه های کمک به فرزندانتان برای مقابله با ترسها و اضطرابهای خود آشنا کنیم:

      * تشخیص دهید که این ترس واقعی است. هرچند که به نظر شما مسئله ای بسیار کوچک و پیش پا افتاده باشد، برای فرزندتان حقیقت دارد و باعث اضطراب و ترس او می شود. صحبت کردن درمورد آن ترس بسیار کمک کننده است، کلمات گاهی قادرند احساسات منفی را از چیزی بیرون بکشند. اگر درمورد ترسها صحبت کنید، قدرت آنها کمتر خواهد شد.

      * هیچوقت با کوچک و ناچیز کردن آن مورد، سعی نکنید کودکتان را وادار به مقابله با آن کنید. گفتن “مسخره بازی در نیار! هیچ دیوی تو کمد تو قایم نشده!” ممکن است باعث شود فرزندتان بتواند بخوابد، اما ترس را از بین نخواهد برد.

      * اسباب ترس را برای فرزندانتان فراهم نکنید. اگر میدانید فرزندتان از سگها خوشش نمی آید، طوری از خیابان رد نشوید که با آن سگ روبه رو نشوید. اینکار فقط باعث می شود که فرزندتان یقین کند که سگها موجوداتی ترسناک و وحشت آور هستند. در اینگونه مواقع فقط باید با مراقبت و توجه با کودکتان رفتار کنید تا بتواند با آن موقعیت ترس آور روبه رو شود.

      * به فرزندتان یاد بدهید که چطور میزان یک ترس را اندازه گیری کند. اگر کودک بتواند شدت یک ترس را با میزان ۱ تا ۱۰ بسنجد، ممکن است بتواند به ترس با شدت کمتری نسبت به قبل نگاه کند.

      * تکنیک های کنار آمدن و برخورد با ترسها را به کودکانتان بیاموزید. می توانید این تکنیک ها را امتحان کنید: خودتان را “صاحب خانه” به کودک معرفی کنید، و این باعث خواهد شد که کودک نسبت به شیء ترسناک جرات و جسارت بیشتری پیدا کند و برای فرار از آن به شما پناه بیاورد. به فرزندانتان یاد بدهید که در چنین مواقعی به خود بگویند، “من می توانم..” یا “هیچی نیست، می تونم با اون کنار بیام…”. تکنیک های تمدد اعصاب نیز کمک کننده هستند، مثل تجسم فکری (تصور غوطه خوردن روی ابرها یا دراز کشیدن لب ساحل دریا) و تنفس عمیق.

      * صبور باشید

      * سعی کنید در کودکتان حس استقلال به وجود بیاورید. خیلی سخت است، به‌خصوص برای شمایی که کودکتان به شما وابسته است و خودتان هم به کودکتان وابسته‌اید.

      * یکی از بهترین راه‌های انتقال غیر مستقیم سخنتان به کودکتان «بازی کردن» است. شما می‌توانید در زمینه های ترس کودکتان با وی همبازی شده و واکنش‌های کودکتان را ببینید و اگر لازم بود اصلاحش کنید.

      * کودکتان را با دیگران مقایسه نکنید. ‌این کار باعث می‌شود نه تنها ترس کودکتان را درست نکنید بلکه با مقایسه او با همسالانش، عزت نفسش را هم لگدمال می‌کنید.

      * اصرار نکنید. هر چه بیشتر کودکتان را مجبور به مواجهه با ترسش کنید و بیشتر از زور استفاده کنید، هراسش بیشتر می‌شود. سعی کنید کاری کنید که کودک کم کم به ترس خود خو بگیرد.

      راه برطرف کردن ترسها , مقابله با آنهاست. با استفاده از پیشنهاداتی که در این مقاله ارائه شد، می توانید به فرزندتان کمک کنید تا بهتر با موقعیت های زندگی کنار بیایند.
      در این مورد میتونید با متخصصین کانون مشاوران ایران، مشاوره تلفنی/تخصصی داشته باشید
      ۰۲۱-۲۲۶۸۹۵۵۸

  • نسیم , جولای 17, 2016 @ 2:45 ب.ظ

    سلام پسری٧ساله دارم که درزمان عدم حضور من وپدرش از حاضر شدن درمحل هایی مانند کلاس قران کلاس زبان و…به شدت واهمه داره وابراز نگرانی میکنه و به شرطی حاضر به حضور میشه که توسط یکی از ما همراهی بشه وزمانی که ازطرف ما اصرار بشه شروع به استفراغ میکنه حتی در بعضی مواقع اگر اون محل را دوست نداشته باشه هم دچار اضطراب شده واستفراغ میکنه و بدتراز اون هم زمانی که قصد دارم درمورد ویژگیهای جایی که میخایم بفرستم براش توضیح بدم همین واکنش رو داره وهنگامیکه متوجه میشه از فرستادنش منصرف شدم سریع به حالت عادی بر میگرده, در مورد این واکنش عمدی یاغیر عمد بودنش رو نمیتونم تشخیص بدم,بیشتر نگران رفتن به مدرسه امسالش هستم.ما درزمان این واکنش به هیچ عنوان باهاش تندی نمیکنیم. لطفا راهنماییم کنید

    • راهنما , جولای 18, 2016 @ 10:17 ق.ظ

      در این مورد میتونید با متخصصین کانون مشاوران ایران، مشاوره تلفنی/تخصصی داشته باشید
      ۰۲۱-۲۲۳۵۴۲۸۲

  • atena , جولای 18, 2016 @ 11:13 ق.ظ

    باسلام وخسته نباشید من مادریک پسر ۶ ساله هستم ایلیا از هوش خیلی خوبی برخورداره ولی متاسفانه شیطنتهای زیادی داره البته در بعضی مواقع همین شیطنتهاش باعث میشه درکلاسهایی که شرکت میکنه مورد سرزنش مربی هاش قراربگیره و منم تحملم کم شده یوقتایی از چیزایی که دوس داره محرومش میکنم ولی برای مدتی جواب میده دوس داره تمام کاراش با صدا انجام بشه و پر تحرکه نمیدونم چه رفتاری باید داشته باشم خواهشا منو راخنمایی کنید

    • راهنما , جولای 19, 2016 @ 11:04 ق.ظ

      چطور از یک بچه انتظار دارید بازی نکنه و انرژیشو تخلیه نکنه ؟
      حوصله شما و خیلی از والدین کم شده ولی اجازه بدید در پارک و یا در مکانهایی که میتونید اعتماد کنید با هم سالانش بازی کنه و از کودکیش لذت ببره
      در این مورد میتونید با متخصصین کانون مشاوران ایران، مشاوره تلفنی/تخصصی داشته باشید
      ۰۲۱-۲۲۶۸۹۵۵۸

      شاید شما هم این موضوع را شنیده باشید که در گذشته های نه چندان دور بسیاری از کودکان به دلیل آنچه بی توجهی، شیطنت و یا بازیگوشی نامیده می شد در دوران دبستان کنار گذاشته می شدند.
      والدین و آموزگاران نمی دانستند که با مشورت با یک متخصص می توانند به این بچه ها کمک کنند و آنها را با شرایطی عادی به گروه همسالان خود بازگردانند. آنچه این کودکان را از دیگر همسالان خود متمایز می کرد «اختلال بیش فعالی» خوانده می شود.
      بیش فعالی که به اختصار ADHD خوانده می شود نوعی اختلال شایع است که حدود هشت تا ۱۰ درصد کودکان را مبتلا می کند. این بیماری در پسران شایعتر از دختران است که هنوز دلیل اصلی آن مشخص نشده است. ویژگی های اولیه بیش فعالی از سال های اولیه رشد یعنی قبل از ورود به مدرسه شروع می شود.
      بیش فعالی دارای ویژگی های بارزی است که شامل پرتحرکی، کمبود توجه و تمرکز، بروز اعمال ناگهانی و غیرقابل پیش بینی می شود. این اختلال سه نوع است؛ در گونه اول که کودک فقط در توجه و تمرکز مشکل دارد.
      در نوع دوم فقط پرتحرکی دیده می شود و بالاخره نوع ترکیبی که کودک هم پرتحرک است و هم مشکل توجه و تمرکز دارد این اختلال در کودکان دبستانی و در پسرها سه تا پنج برابر شایع تر از دختران است و بیشتر در پسران اول خانواده مشاهده می شود.
      معمولا اختلال از سه سالگی به بعد تشخیص داده می شود. کودکان مبتلا در دوره شیرخواری اکثرا پرتحرک هستند و دست ها و پاهای خود را زیاد حرکت می دهند؛ کم خواب، کم غذا هستند و زیاد گریه می کنند.
      تشخیص بیش فعالی
      برخی از والدین با دیدن پرتحرکی فرزندان خود به بیش فعالی آنها مشکوک می شوند اما باید دانست که جنب و جوش زیاد نشانه قانع کننده ای برای این اختلال نیست. ناتوانی در تمرکز و نداشتن صبر در گوش کردن، ناتوانی در توجه به جزئیات، ناتوانی در انجام تکالیف مدرسه و سایر وظایف محوله، بی دقتی و بی نظمی، گم کردن مدام وسایل، بی قراری (معمولا نشستن آرام در یک جا برای این کودکان مشکل است) و ناتوانی در انتظار کشیدن از دیگر علائم این اختلال است.
      کودکان بیش فعال احساس خطر نمی کنند و به کارهای خطرناک علاقه نشان می دهندن که گاهی اطرافیان این موضوع را نشانه شجاعت کودک به حساب می آورند در صورتی که این مورد یکی از علائم بیش فعالی به شمار می آید.
      تشخیص بیش فعالی با یک آزمون خاص امکانپذیر نیست. مجموعه ای از این علائم باید (حداقل در مدت شش ماه) مورد بررسی قرار بگیرد. کودک این موارد را معمولا قبل از هفت سالگی نشان می دهد. همچنین کودکی که دارای این نشانه هاست با رفتارهایش اطرافیان خود را در محیط های مختلفی مانند مدرسه یا خانه دچار مشکل می کند و حتی با گروه دوستان و همسالان خود نیز به راحتی کنار نمی آید.
      در مقابل این دسته از پدر و مادرها، والدینی هستند که نمی خواهند مشکل کودک خود را بپذیرند و معمولا با بهانه آوردن از هشدارهای معلمان و سایر اطرافیان طفره می روند. این افراد از درمان این اختلال واهمه دارند و گمان می کنند داروهایی که توسط پزشک تجویز می شود برای فرزندشان عوارض دارد. این در حالی است که اگ راین کودکان در زمان مناسب درمان نشوند، نمی توانند در امور آموزشی و فعالیت های اجتماعی خود موفق عمل کحنند و ممکن است برای خودو اطرافیانشان مشکل آفرین باشند.
      دلایل بیش فعالی
      علت به وجود آمدن بیش فعالی احتمالا ترکیبی از عوامل ژنتیکی و محیطی است. احتمالا این کودکان در بخش های مربوط به توجه و تمرکز در مغز دچار نقس جزئی هستند. از عواملی که می توانند در بروز این اختلال موثر باشند سیگار کشیدن و یا مصرف الکل در دوران بار داری توسط مادر است.
      حتی استنشاق تحمیلی دود سیگار توسط مادر باردار، باعث اختلال در رفتار کودک می شود. استرس مادر هم با این موضوع ارتباط دارد. تحقیقاتی که در این زمینه انجام شده باینگر این است که این اختلال معمولا در خویشاوندان نزدیکاین افراد هم وجود دارد.
      مسمومیت ناشی از سرب حاصل از دود اتومبیل و آلودگی هوا، غذاهای محتوی مواد افزودنی مثل شیرین کننده های مصنوعی و یا رنگ دهنده های خوراکی، مواد جلوگیری کننده از فاسد شدن غذا که در بعضی از غذاهای آماده وجود دارد، نیز در ایجاد این اختلال سهیم هستند.
      در صورت بی توجهی به کودکان بیش فعال و معالجه نشدن آنها احتمال اینکه این افراد در آینده به افسردگی مبتلا شوندو یا در نوجوانی رفتارهای ضد اجتماعی و گاه بزهکارانه داشته باشند زیاد است. بنابراین به والدین توصیه می شود که حتما در دوران کودکی برای معالجه فرزند خود اقدام کنند. این بیماری دردوران مدرسه بیشتر مشکل آفرین می شود زیرا کودک تمرکز کافی برای گوش دادن به درس ندارد و مدام برای بیرون رفتن از کلاس اجازه می خواهد. این بچه ها نمی توانند آرام روی صندلی بنشینند، معمولا پرحرف هستند و مدام سر کلاس با دوستان خود حرف می زنند و این موضوع باعث می شود از لحاظ تحصیلی با مشکل مواجه باشند.
      والدین باید به رفتار کودکان خود دقت داشته باشند و تنها در صورتی که مجموعه از این نشانه ها را در مدت طولانی مشاهده کردند با یک متخصص مشورت کنند. در غیر اینصورت نمی توان به هر کودک پرتحرک برچسب بیش فعالی زد.
      درمان بیش فعالی
      درمان سریع برای ADHD وجود ندارد اما علائم آن قابل شناسایی و کنترل هستند. بهتر است والدین برای کمک کردن به خود و کودکشان در مورد این اختلال اطلاعات بیشتری کسب کنند. همچنین برنامه تربیتی ویژه ای را متناسب با نیازهای فرزند خود طرح ریزی کنند. درست است که کنار آمدن با کودکان بیش فعال کار ساده ای نیست اما والدین باید بدانند که این افراد ذاتا بد نیستند اما بدون مصر ف دارو و رفتار درمانی نمی توانند رفتار خود را کنترل کنند.
      در این مورد خانواده، معلم و مدرسه باید با یکدیگر همکاری داشته باشند. والدین باید از تنبیه بدنی کودک خود جدا خودداری کنند و با او با محبت رفتار کنند. دارودرمانی هم در صورت تجویز پزشک کمک بسیاری به این دسته از کودکان می کند.
      مطالعات نشان داده است رژیم های غذایی هم می تواند برای کمک به این افراد کارساز باشد. آنها باید از زیاده روی در مصرف شکر و غذاهای حاوی آن مانند کیک، شیرینی، شکلات، بیسکویت و نوشابه های شیرین که تحریک کننده هستند خودداری کنند.
      تعدادی از کودکان بیش فعال و کم توجه تا بزرگسالی با این مشکل دست و پنجه نرم می کنند؛ حتی ممکن است در برخی از بالغین برای نخستین بار تشخیص اختلال بیش فعالی داده شود که البته معمولا سابقه آن از کودکی وجود دارد. این افراد در سنین بالاتر کمتر با مشکل پرتحرکی روبرو هستند و بیشتر احساس بیقراری می کنند.

  • ندا , جولای 21, 2016 @ 12:09 ق.ظ

    سلام.مادری هستم که یک فرزند پسر۷ساله ای دارم که علارغم ضریب هوشی بالا بسیار خجالتی است، البته با هم سن و سالهای خودش نه خیلی ولی با بزرگتر ها خصوصا غریبه ها خجالتی است حتی در سلام کردن و من بسیار نگران این موضوع هستم که این روابط اجتماعی ضعیف جلوی پیشرفت او را بگیرد و من دیگر مستاصل شده ام خواهش میکنم مرا راهنمایی کنید

    • راهنما , جولای 21, 2016 @ 7:44 ب.ظ

      خجالت در واقع نوعی ویژگی شخصیتی در کودکان است، نه یک عیب و نقص که نیازی به دعوا و شرمندگی والدین داشته باشد. این ویژگی با تشویق و حمایت والدین قابل اصلاح است جالب است بدانید دانشمندان می‌گویند خجالتی بودن در بعضی فرهنگ‌ها مورد پسند و ستایش مردم است و از راه فرهنگ جامعه به کودکان به ارث می‌رسد. از نظر علمی احساس خجالت، یک واکنش طبیعی نسبت به افراد یا محیط‌های جدید است که در حقیقت ترکیبی از حس ترس و کنجکاوی را در خود دارد. شیرخواران با دیدن غریبه‌ها روی‌شان را برمی‌گردانند. کودکان نوپا به زمین نگاه می‌کنند و به پدر یا مادرشان می‌چسبند و حتی ممکن است در این شرایط به مکیدن انگشت شست بپردازند اما بیشتر بچه‌ها قبل از ۳ سالگی به راحتی با همه ارتباط برقرار می‌کنند و به‌نظر بسیار اجتماعی می‌آیند اما بعد از این سن، ترس بیشتر کودکان از غریبه‌ها شروع می‌شود و آن‌ها حس خجالت و شرمندگی را یاد می‌گیرند. در این زمان است که ناگهان کوچولوی اجتماعی و برون‌گرای شما تبدیل به یک موجود خجالتی می‌شود.

      باید نگران فرزند خجالتی‌ام باشم؟

      وقتی خجالتی بودن بچه‌ها شروع می‌شود اصلا لازم نیست نگران باشید؛ در شرایط طبیعی مانند ورود به یک مهدکودک یا محیط جدید، خجالت کشیدن بچه‌ها کاملا طبیعی است زیرا بچه‌ها در این محیط‌ها با بزرگسالانی مواجه می‌شوند که تاکنون آن‌ها را نمی‌شناخته‌اند و علاوه بر آن، باید یک سری از وظایف را نیز انجام دهند. این موضع حتی برای ما بزرگ‌ترها هم صدق می‌کند؛‌ وقتی وارد یک جمع غریبه می‌شویم، ناخودآگاه یک قدم خود را عقب می‌کشیم.

      روی کودکان برچسب «خجالتی» نزنید

      «ببخشید، این پسر من خیلی خجالتی است» یا «دخترم خجالت می‌کشد، برای همین نمی‌آید تا با دختر شما بازی کند.» این‌ها همان جملاتی است که مادر و پدر یک کودک خجالتی معمولا زمان روبه‌رو شدن با دیگران به زبان می‌آورند غافل از این‌که این کار اشتباه است! گفتن این‌که فرزندتان خجالت می‌کشد یا خجالتی است، به او این پیام را می‌دهد که چیزی غیرطبیعی در وجودش هست و شما از این بابت شرمنده یا نگران هستید. همین موضوع موجب می‌شود تا کودک احساس گناه و تقصیر کند. این احساس گناه به جای آن‌که کودک را در رویارویی با حس خجالت، توانمند کند، بدتر او را گوشه‌گیر و ساکت می‌کند. اگر می‌خواهید فرزندتان هنگام روبه‌رو شدن با فامیل‌های نسبتا دور، کمتر ترسیده و خجالت بکشد، بهترین راه آن است که به کودک توضیح دهید باید انتظار چه چیزی را داشته باشد مثلا بگویید:«عمه شیرین دوست دارد تو را ببوسد، تو هم عمه را ببوس.» اگر به کودک بگویید: «خجالت نکش!» او حتما بیشتر خجالت خواهد کشید!

      چقدر باید صبر کنید؟

      اولین قدم برای کمک به کوچولوی خجالتی‌تان این است که او را به زور مجبور به کاری نکنید و برای آشنا شدن او با محیط و افراد زمان کافی را اختصاص دهید. برخلاف ما بزرگسالان، آشنا شدن بچه‌ها با محیط جدید و کنار آمدن با وظایف جدید، ممکن است خیلی طول بکشد مثلا اگر کودک‌تان را در یک مهد کودک یا پیش‌دبستانی ثبت‌نام کرده‌اید، کاملا طبیعی است که یک ماه طول بکشد تا او با بچه‌های دیگر و مربی خودش آشنا شود.

      فرزند شما حتی ممکن است فقط با نشستن روی یک صندلی در یک نقطه خاص کلاس آرامش یابد! اگر شما کودک را به زور مجبور کنید تا خجالتش را کنار بگذارد، ممکن است نتیجه عکس بگیرید و او بیشتر به درون خودش پناه ببرد همچنین اگر او را مجبور کنید تا فورا و همان روزهای اول با بچه‌های دیگر گروه آشنا شود، اوضاع از این هم بدتر خواهد شد و ممکن است کودک در کسب مهارت‌های اجتماعی دچار مشکل شود. مشکل خجالت کودکان تنها با یک روند آرام و طولانی حل می‌شود و هیچ راه حل یک شبه‌ای برای آن وجود ندارد.

      در مهمانی با کودک‌تان چه کنید؟

      بچه‌های خجالتی، مطمئنا دوست ندارند مرکز توجهات یک جمع باشند. بنابر این شما نباید کاری کنید که ناگهان همه متوجه کودک‌تان بشوند. این‌که از پسرتان بخواهید جلوی یک جمع که برای نخستین بار آن‌ها را می‌بیند، سنتور بزند یا برای آن‌ها شعر بخواند، کار نادرستی است. کودکان فقط برای کسانی این کار را می‌کنند که به آن‌ها اعتماد داشته باشند. این‌که شما به‌طور غیرمنتظره و بدون اطلاع قبلی به فرزندتان، از او چنین کارهایی را بخواهید، باعث سرخوردگی کودک می‌شود به‌ویژه در دوران پیش‌دبستانی که زمان ساخته شدن اعتماد به نفس کودک است. بد نیست بدانید سخنرانی و اجرا در جمع ترس شماره یک بزرگسالان است، چه برسد به بچه‌ها!

      عشق‌تان را ابراز کنید

      کودک خجالتی شما باید اطمینان داشته باشد که شما او را همان‌طور که هست، دوست دارید. او راه و روش خودش را برای روبه‌رویی با موقعیت‌های جدید دارد و دوست دارد اول مشاهده کند و بعد وارد بازی شود. شما باید به این ویژگی‌ها احترام بگذارید. همین که فرزندتان را در آغوش بگیرید، نشان می‌دهد او با همان ویژگی‌هایش شایسته دوست داشتن شما‌ست. محبت شما به فرزندتان به او اعتماد به نفس می‌دهد.

      چگونه شروع کنیم؟

      مربی‌های کودک جمله مشهوری دارند که می‌گوید: «هر چه کودک کوچک‌تر، گروه دوستی هم کوچک‌تر!» این یک قانون ساده است که به شما هم در حل مشکل خجالت فرزندتان کمک می‌کند. اگر می‌خواهید عادت‌های اجتماعی فرزندتان را تقویت کنید، این کار را باید از اجتماعات کوچک شروع کنید. برای شروع، معرفی یک دوست جدید هم‌سن و سال به‌عنوان همبازی به فرزندتان کفایت می‌کند. بهتر است دوست کودک‌تان را به خانه‌تان دعوت کنید به این ترتیب تعداد چیزهای جدیدی که فرزندتان یکباره با آن‌ها روبه‌رو می‌شود، کم خواهد شد و او آسان‌تر با شرایط کنار خواهد آمد. بعد از چند هفته می‌توانید اجازه دهید تا فرزندتان به خانه دوستش برود. وقتی کودک چند ماهی را با همبازی جدید گذراند و به او عادت کرد، می‌توانید عضو جدیدی را وارد گروه کنید و از والدین این کودک هم بخواهید تا اجازه دهند بچه‌ها به نوبت در منزل هر کدام از اعضای گروه با هم بازی کنند به این ترتیب گروه دوستان کم‌کم بزرگ‌تر می‌شود و در عین حال شما قادر به کنترل اوضاع هستید.

      خجالت آن‌قدرها هم بد نیست!

      در پایان به یاد داشته باشید که خجالتی بودن همیشه هم ویژگی بد و نامطلوبی نیست؛ این ویژگی به همراه خود صفات دیگری را هم می‌آورد که مثبت و مطلوب هستند مثلا احتیاط بیشتر، مشاهده دقیق‌تر و گوش دادن بهتر به گفته‌های اطرافیان. حتی گفته می‌شود کودکانی که خجالتی هستند، در آینده گوش شنوای بهتر و دوستان وفادارتری خواهند شد.

  • پویا , جولای 25, 2016 @ 9:54 ق.ظ

    سلام پسری دارم ۷/۵ساله نیمه دومی وامسال قراره بره مدرسه پسرم خیلی با دو فرزند برادرم که دو قلو هست لجبازی میکنه ودوست داره اونها را اذیت کنه البته اولش که همدیگر را میبینند خیلی با هم خوبند ولی بعد از مدتی خیلی اذیت میکنند وصدای همه بزرگترها را درمیارن وپسرم خیلی دوست داره لجبازی کنه وزیاد هم کمطاقت هست طوریکه اگر بداند قراره جایی بره وکاری کنه همش دایم تا لحظه اخر در موردش سوال میکنه وبازیهای خشن را بیشتر دوست داره لطفا راهنماییم کنید چچطور برخوردی داشته باشم

    • راهنما , جولای 25, 2016 @ 10:39 ق.ظ

      در این مورد میتونید با متخصصین کانون مشاوران ایران، مشاوره تلفنی/تخصصی داشته باشید
      ۰۲۱-۲۲۶۸۹۵۵۸

  • بردیا برهانی , آگوست 1, 2016 @ 8:33 ق.ظ

    با عرض سلام.
    در مورد ازدواج مجدد و چگونگی آماده ساختن فرزندان خردسال برای مواجهه با آن سوال داشتم .
    پدر دو دختر هشت ساله و ۶ ساله هستم . یک سال و نیم از طلاقم با مادر این بچه ها میگذرد . اکنون در آستانه ازدواج مجدد هستم . ولی در مورد اینکه چطور این بچه ها را با آن مواجهه کنم ، راهکاری ندارم.اینکه آیا آنها را کم کم مطلع کنم یا تا روز عروسی اطلاع نیابند و یکدفعه ای مطلع شوند . ؟

    • راهنما , آگوست 1, 2016 @ 12:31 ب.ظ

      اگر بچه‌ها در سن پایین باشند، مشکل چندانی ایجاد نمی‌کنند فقط شاید ابتدا مخالفت‌هایی نشان دهند که آن هم طبیعی است چون ممکن است فکر کنند پدر یا مادرشان را از دست می‌دهند ولی اگر مطمئن شوند که چنین اتفاقی نمی‌افتد، خیلی هم خوشحال می‌شوند که مثلا برادر یا خواهر جدیدی پیدا کرده‌اند. باید مهارت کافی برای ایجاد موقعیت مناسب داشت و به بچه‌ها زمان داد تا به حضور افراد جدید عادت کنند. بهتر است برای ‌آشنایی، جلسه‌ای در خانه یکی از اقوام، رستوران یا پارک برگزار شود و حضور فرزندان ضروری است در این جلسه باید همه حقایق درباره تعداد فرزندان و چگونگی حضور آنها مشخص شود.

      انتخاب + آگاهی + عشق = خوشبختی
      متاسفانه گاهی زن یا مرد برای جذب طرف مقابل، در مورد فرزندشان چیزی نمی‌گویند و در واقع دروغ می‌گویند و وقتی وارد زندگی مشترک می‌شوند، فرزند را نشان می‌دهند یا به دروغ می‌گویند او پیش پدرش یا مادرش خواهد ماند و هفته‌ای یکبار به من سر می‌زند. در این مواقع شاید ارتباط تا جایی پیش رفته باشد که دیگر طرف مقابل نتواند برگردد ولی با یک نارضایتی درونی فقط مجبور می‌شود شرایط را بپذیرد و این مساله شکست در زندگی دوم را پدید می‌آورد. زن و مرد همیشه باید بکوشند تا رفتاری متعادل با فرزند طرف مقابل داشته باشند و آنها را مثل فرزند خودشان بپذیرند.
      چگونه می‌توان این کار را انجام داد؟ طبیعی است که هر یک به فرزند خود علاقه بیشتری نشان ‌دهند.
      کاملا درست می‌گویید اما همان‌طور که گفتم زوج جدید شرایط خاصی دارند و باید کمی ذهنیت خود را تغییر دهند یعنی مراقب باشند علاقه بیشتر به فرزند خود نشان ندهند و شرایط طوری نباشد که هر بچه با دیدن والد خود به سمت او برود زیرا وقتی یکی از والدین در منزل نباشد، فرزند او تنها می‌ماند و احساس حقارت و غربت می‌کند. این رفتار باعث می‌شود حسی در فرزندان ایجاد شود که مثلا مادر من مدیر است یا خانه مال من است و این باعث بیشتر شدن فاصله بین افراد خانواده می‌شود. زن و مرد باید فرزند همسرشان را هم مثل فرزند خود بدانند تا تنش کمتر، ارتباط‌ها قوی‌تر و عواطف پررنگ‌تر ‌شود. در غیر این صورت اختلاف بین کودکان و حتی والدین بروز می‌کند.

      اگر اختلافی بین بچه‌ها پیش آمد چه؟
      دعوای کودکان عادی است. آنها همانقدر که به سرعت دعوا و قهر می‌کنند، خیلی زود هم آشتی می‌کنند بنابراین دخالت والدین و طرفداری آنها بیجاست هرگز نباید به این بچه‌ها اجازه داد از هم بدگویی کنند یا با اهمیت دادن به حرف آنها، رفتار غلطشان را تایید کرد. بزرگ‌ترها باید تلاش کنند رابطه بین خواهرها و برادرهای ناتنی را بهبود بخشند و تنش را از بین ببرند.
      برای تربیت این بچه‌ها چه باید کرد؟
      حتما باید طرفین با کمک هم این کار را انجام دهند و برای این کار باید جلسه‌های کوتاه‌مدتی گذاشته شود که همه اعضای خانواده در آن حضور داشته باشند و با هم صحبت کنند.

      اگر یکی از زوجین صاحب فرزند دختر و دیگری پسر باشد، شاید مشکلاتی در آینده پیش بیاید ولی هرچه سن بچه‌ها بالاتر برود، میزان آسیب به بنیان خانواده و فرزندان
      بیشتر است. اولین مشکلی که بین فرزندان بزرگ به خصوص پسر و دختر به وجود می‌آید، مشکل تمایلات جنسی است. مسلم است که پسر و دختر جوان حس برادر، خواهری نسبت به هم ندارند. زنان و مردانی که در اوایل زندگی متارکه می‌کنند، باید سعی کنند تا زمانی که بچه‌ها کوچک هستند و کشش جنسی شکل نگرفته و کشش‌های عاطفی و احساسی به سمت برادر، خواهری سوق پیدا می‌کند، دوباره ازدواج کنند ولی وقتی فرزندان بزرگ‌تر می‌شوند احساس آنها به ازدواج والدشان خیلی مثبت نخواهد بود. گرچه این یک اقدام قانونی و شرعی است اما فهم آن برای آنها شاید کمی دشوار باشد.

      در این مورد میتونید با متخصصین کانون مشاوران ایران، مشاوره تلفنی/تخصصی داشته باشید
      ۰۲۱-۸۸۴۷۲۸۶۴

  • فاطمه , آگوست 1, 2016 @ 11:54 ب.ظ

    دختر سه ساله ام بشدت وابسته است..حتی در جنع خانوادگی لحظه ای بدون من یا پدرش نزنه زیر کریه..و در مقابل هم سناس از حقش نمی تونه دفاع کنه .لطفاکنکم کنید

    • راهنما , آگوست 2, 2016 @ 10:02 ق.ظ

      از کودکان در سنین بالاتر نیز در هنگام جدا شدن از والدین دچار اضطراب می شوند که این ترس و اضطراب دیگر طبیعی تلقی نشده و با توجه به در نظر داشتن این نکته که نباید کودک را به دلیل اضطرابش مورد تمسخر قرار داد می بایست جهت بر طرف نمودن مشکل پیش آمده اقدام نمود.

      این نوع اضطراب که بین سنین ۳ سالگی تا ۱۸ سالگی اتفاق می افتد، در صورتی که حداقل به مدت ۴ هفته ادامه داشته باشد و حداقل ۳ مورد از ۸ مورد مطرح شده در ذیل را دارا باشد تحت عنوان اختلال اضطراب جدایی شناخته می شود.

      ۱- ناراحتی شدید و مداوم در زمانی که جدایی از خانه یا مظاهر اصلی دلبستگی (مراقبت کننده اصلی) رخ می دهد یا احتمال آن وجود دارد.

      ۲- نگرانی شدید و مداوم در مورد از دست دادن یا آسیب دیدگی احتمالی مظاهر اصلی دلبستگی (مراقبت کننده اصلی).

      ۳- نگرانی شدید و مداوم در مورد اینکه یک رویداد ناگوار باعث جدایی از مظاهر اصلی دلبستگی (مراقبت کننده اصلی) خواهد شد (مانند گم شدن یا دزدیده شدن).

      ۴- اکراه یا خودداری مداوم از رفتن به مدرسه (مهد کودک) یا جاهای دیگر به دلیل ترس از جدایی.

      ۵- ترس شدید و مداوم یا اکراه از تنها ماندن در خانه یا اماکن دیگر بدون حضور مظاهر اصلی دلبستگی (مراقبت کننده اصلی) یا افراد بزرگ تر.

      ۶- اکراه یا خودداری مداوم از خوابیدن بدون حضور یکی از مظاهر دلبستگی و یا خوابیدن در مکانی غیر از خانه خود.

      ۷- کابوس های مکرر درباره موضوع جدایی.

      ۸- شکایات مکرر از نشانه های ناراحتی بدنی (مانند: سردرد دل درد، تهوع یا استفراغ) هنگامی که جدای از مظاهر اصلی دلبستگی رخ داده یا احتمال آن وجود دارد.

      در این مورد میتونید با متخصصین کانون مشاوران ایران، مشاوره تلفنی/تخصصی داشته باشید

      ۰۲۱-۲۲۶۸۹۵۵۸

  • محمدرضا , آگوست 2, 2016 @ 12:15 ق.ظ

    سلام…یه سوال اضطراری دارم
    برادرم ۱۰ سالشه و عضو برنامه ی تلگرام بوده و بخاطر سهل انگاری و بی توجهی من و پدرو مادرم باعث شده توی تلگرام عضو کانال ها و گروه هایی شرم آور بشه ..همین امشب که به تلگرامش سر زدم دیدم فیلم ها و عکس هایی دیده که اصلا نباید میدیده ..فیلم ها و عکس های پورن و . .
    واقعا نمیدونم چطور باهاش برخورد کنم و ایا اینو به پدر و مادرم بگم یا نه :(( .. اگه فردا سوال کرد چرا تلگرامشو حذف کردم واقعا نمیدونم چطور باهاش برخورد کنم

    • راهنما , آگوست 2, 2016 @ 10:03 ق.ظ

      در این مورد میتونید با متخصصین کانون مشاوران ایران، مشاوره تلفنی/تخصصی داشته باشید
      ۰۲۱-۲۲۳۵۴۲۸۲

  • arezoo , آگوست 2, 2016 @ 12:52 ب.ظ

    باسلام پسری ۳ ساله دارم که از ۱سالگی مهد می رود پسر بزرگترم ۷ سالشه بزرگترین مشکلم در حال حاضر اینه که پسر کوچکم خیلی زورگو هست و پسر بزرگم را خیلی میزند و کلا هر کی خواسته اش را انجام ندهد میزند خیلی خشن و پرخاشگر است با مهد صحبت کردم میگن اینجا مشکلی نداره البته چندین بار بچه های مهد گفتن اونارو هم زده لطفا راهنمایی بفرمایید چطور باید رفتار کنم

    • راهنما , آگوست 3, 2016 @ 10:57 ق.ظ

      با کودک مدارا کنید
      با اینگونه کودکان باید مدارا کرد و ابتدا زمینه های بروز لجبازی را شناسایی کرد، سپس کودک را از آن دور کرد ، به عنوان مثال کودکی را که در بازار از والدین می خواهد هرچیزی را برایش بخرند، نباید به بازار بُرد و همیشه درباره برآوردن خواسته هایش یک چیز دیگر را باید جایگزین کرد مثل ابزار پلاستیکی به جای واقعی و دور نگاه داشتن وسایل خطرناک از دسترس کودک . اما کودکان پس از پایان سه سالگی و آغاز چهار سالگی وارد حیطه اجتماعی می شوند و رفتارهای مختلف را از یکدیگر می آموزند و با الگوبرداری منفی سعی می کنند در رابطه با والدین خود آن را اجرا کنند و این امر تا حدود زیادی آگاهانه و هدفمند است و کودک با آزمون و خطاهایی که می کند سعی در به زانو درآوردن والدین و تسلیم آن ها در برابر خواسته هایش دارد و با این کار به سیطره قدرت خود و خود محوری اش ادامه می دهد و برای این کار ، بهانه هایی نیز برای خود دارد مانند وجود رقیبی به عنوان برادر و یا خواهر کوچک تر و یا به علت رفتن به مهد کودک و یا مواردی از این قبیل ، این گروه از کودکان ، اعتماد به نفس پایینی دارند و نسبت به دیگر کودکان تعارضات درونی بیشتری دارند و سطوح ترس و اضطرابشان بالاتر از همسالانشان است.

      به کودک میدان دهید
      برای درمان لجبازی کودکان در ابتدا باید روی استقلال آن ها به شکل عملی و فکری کار شود، والدین باید به کودک میدان دهند تا خودش کارهای شخصی اش را انجام دهد و در برخی زمینه ها نظر او را جویا شوند ، فعالیت هایی از این قبیل با عث خودباوری بیشتر کودک و جلب توجه به صورت مثبت می شود و انرژی بالقوه کودک را به سمت مثبت هدایت می کند .

      اعمال روش خاموشی
      از طرف دیگر باید روش «خاموشی» را اعمال کرد ، به این مفهوم که والدین در مقابل رفتارهای منفی کودک هیچ واکنش کلامی ، دیداری و شنیداری انجام نمی دهند و گویی چیزی را ندیده اند ، کودک پس از چند بار تکرار رفتار منفی، به علت دریافت نکردن پاسخ، پی می برد که کارش بیهوده است.

      روش تقویت رفتار ناهمساز
      وقتی شدت رفتارهای کودک نسبت به قبل کاهش یافت والدین باید روش «تقویت رفتار نا همساز» را اجرا کنند، یعنی رفتار مقابل رفتار منفی کودک را به محض سر زدن از کودک ، تقویت کنند ، مثلا کودکی که گریه می کند به محض آن که ساکت شد ، توسط والدین مورد توجه و تشویق قرار گیرد .

      رژیم غذایی مناسب
      شاخص های دیگری که باید در نظر داشت ، استفاده از رژیم غذایی صحیح است، مصرف بیش از اندازه سردی ها ، تنقلات، کاکائو، نمک و سرکه باعث تحریکات عصبی کودک و تماشای تلویزیون و بازی های رایانه ای بیش از یک ساعت در روز باعث تشکیل امواج مخرب در مغز کودک و عصبانیت او می شود ، کم خوابیدن کودک نیز باعث افزایش لجبازی می شود ، خواب شب مهم تر از خواب روز است چون در خواب روزانه عواملی نظیر نور و صدا باعث بر هم خوردن ریتم خواب می شود و کودک با وجود خواب زیاد ، پس از بیداری آرامش ندارد .

      مراجعه به مشاور
      درباره لجبازی های شدید کودکان که گاه به صورت گریه های طولانی و کبودی لب ها و واکنش های غیر عادی خود را نشان می دهد ، بررسی امواج مغز کودک و مراجعه به روان پزشک و روان شناس کودک ضرورت دارد .
      در این مورد میتونید با متخصصین کانون مشاوران ایران، مشاوره تلفنی/تخصصی داشته باشید
      ۰۲۱-۲۲۳۵۴۲۸۲

  • اکرم , آگوست 2, 2016 @ 3:58 ب.ظ

    سلام من دختر چهار ساله ای که فوق العاده خوب واروم متاسفانه پسرعمویی داره که خیلی اذیتش میکنه نه ماه بزرگتر از دختر منه وچون توی یه ساختمان زندگی می کنیم برام خیلی سخت شده کتک کاری دعوا سر هر چیز با اینکه پدر ومادرش خیلی از این بابت ناراحت میشوند ولی کارهاش وتکرار میکنه تقریبا هر روز همدیگه رو میبینند وفقط یک ساعت باهم بازی میکنند و بعد مشاجره میخواستم بدونم عکس العمل منو شوهرم در مقابل این بچه چی باید باشه چون پدر ومادرش ازاینکه بچشون ودعوا کنیم ناراحت میشند ممنون

    • راهنما , آگوست 3, 2016 @ 10:29 ق.ظ

      در این مورد میتونید با متخصصین کانون مشاوران ایران، مشاوره تلفنی/تخصصی داشته باشید
      ۰۲۱-۲۲۳۵۴۲۸۲

  • Mahnaz , آگوست 2, 2016 @ 4:03 ب.ظ

    باسلام وخسته نباشید،دختری۷ساله دارم که امسال به کلاس اول میرود،از زمان کودکی هر کاری رو که ما بهش گفتیم انجام بده،برعکسش رو انجام میده،حتی کارهای خوبی رو که خودش دوست داره انجام بده مثلا خوردن شیر وقتی ما خوشحال میشیم،دیگه انجامشون نمیده مثلا دیگه شیر نمیخوره،یا مثلا بهش یاد میدیم تو دیگه بزرگ شدی نباید هر اتفاقی که تو خونه میفته مثلا پیش مامان بزرگت بگی،ولی متاسفانه تا مامان بزرگش رو میبینه دوست داره تمام اتفاقات رو براش تعریف کنه حتی اگر ما بهش نمیگفتیم شاید اینکار رو نمیکرد،این رفتارش ما رو به شدت آزار میده لطفا راهنمایی کنید.ممنون

    • راهنما , آگوست 3, 2016 @ 10:29 ق.ظ

      لجبازی به شکل ها و دلایل مختلف در کودکان بروز می کند ، معمولا این واژه را درباره کودکان زیر ۳ سال با احتیاط به کار می برند چون در بیشتر این کودکان ، این نوع واکنش رفتاری، هدف دار نیست و کودک به علت مشکلات جسمی و یا تعارضات درونی، مشکلات خود را به صورت گریه ، نق زدن ، پرخاشگری ، بی خوابی، امتناع از خوردن غذا و بی اختیاری ادرار و مدفوع نشان می دهد .

      مشکل اصلی را بیابید
      در این گونه موارد باید به دنبال پی بردن به علت مشکل و رفع آن بود.
      واکنش هایی نظیر تنبیه کودک و یا بی توجهی به او می تواند زمینه ساز ایجاد تصویری نامطلوب از والدین در ناخودآگاه کودک باشد که بعدها به شکل خشم هدف دار خود را نشان می دهد.

      با کودک مدارا کنید
      با اینگونه کودکان باید مدارا کرد و ابتدا زمینه های بروز لجبازی را شناسایی کرد، سپس کودک را از آن دور کرد ، به عنوان مثال کودکی را که در بازار از والدین می خواهد هرچیزی را برایش بخرند، نباید به بازار بُرد و همیشه درباره برآوردن خواسته هایش یک چیز دیگر را باید جایگزین کرد مثل ابزار پلاستیکی به جای واقعی و دور نگاه داشتن وسایل خطرناک از دسترس کودک . اما کودکان پس از پایان سه سالگی و آغاز چهار سالگی وارد حیطه اجتماعی می شوند و رفتارهای مختلف را از یکدیگر می آموزند و با الگوبرداری منفی سعی می کنند در رابطه با والدین خود آن را اجرا کنند و این امر تا حدود زیادی آگاهانه و هدفمند است و کودک با آزمون و خطاهایی که می کند سعی در به زانو درآوردن والدین و تسلیم آن ها در برابر خواسته هایش دارد و با این کار به سیطره قدرت خود و خود محوری اش ادامه می دهد و برای این کار ، بهانه هایی نیز برای خود دارد مانند وجود رقیبی به عنوان برادر و یا خواهر کوچک تر و یا به علت رفتن به مهد کودک و یا مواردی از این قبیل ، این گروه از کودکان ، اعتماد به نفس پایینی دارند و نسبت به دیگر کودکان تعارضات درونی بیشتری دارند و سطوح ترس و اضطرابشان بالاتر از همسالانشان است.

      به کودک میدان دهید
      برای درمان لجبازی کودکان در ابتدا باید روی استقلال آن ها به شکل عملی و فکری کار شود، والدین باید به کودک میدان دهند تا خودش کارهای شخصی اش را انجام دهد و در برخی زمینه ها نظر او را جویا شوند ، فعالیت هایی از این قبیل با عث خودباوری بیشتر کودک و جلب توجه به صورت مثبت می شود و انرژی بالقوه کودک را به سمت مثبت هدایت می کند .

      اعمال روش خاموشی
      از طرف دیگر باید روش «خاموشی» را اعمال کرد ، به این مفهوم که والدین در مقابل رفتارهای منفی کودک هیچ واکنش کلامی ، دیداری و شنیداری انجام نمی دهند و گویی چیزی را ندیده اند ، کودک پس از چند بار تکرار رفتار منفی، به علت دریافت نکردن پاسخ، پی می برد که کارش بیهوده است.

      روش تقویت رفتار ناهمساز
      وقتی شدت رفتارهای کودک نسبت به قبل کاهش یافت والدین باید روش «تقویت رفتار نا همساز» را اجرا کنند، یعنی رفتار مقابل رفتار منفی کودک را به محض سر زدن از کودک ، تقویت کنند ، مثلا کودکی که گریه می کند به محض آن که ساکت شد ، توسط والدین مورد توجه و تشویق قرار گیرد .

      رژیم غذایی مناسب
      شاخص های دیگری که باید در نظر داشت ، استفاده از رژیم غذایی صحیح است، مصرف بیش از اندازه سردی ها ، تنقلات، کاکائو، نمک و سرکه باعث تحریکات عصبی کودک و تماشای تلویزیون و بازی های رایانه ای بیش از یک ساعت در روز باعث تشکیل امواج مخرب در مغز کودک و عصبانیت او می شود ، کم خوابیدن کودک نیز باعث افزایش لجبازی می شود ، خواب شب مهم تر از خواب روز است چون در خواب روزانه عواملی نظیر نور و صدا باعث بر هم خوردن ریتم خواب می شود و کودک با وجود خواب زیاد ، پس از بیداری آرامش ندارد .

      مراجعه به مشاور
      درباره لجبازی های شدید کودکان که گاه به صورت گریه های طولانی و کبودی لب ها و واکنش های غیر عادی خود را نشان می دهد ، بررسی امواج مغز کودک و مراجعه به روان پزشک و روان شناس کودک ضرورت دارد .
      در این مورد میتونید با متخصصین کانون مشاوران ایران، مشاوره تلفنی/تخصصی داشته باشید
      ۰۲۱-۸۸۴۷۲۸۶۴

  • زهرا , آگوست 2, 2016 @ 10:57 ب.ظ

    با عرض سلام دختر ۸/۵ ساله ای دارم که خیلی نا آرام و پراسترس است و روحیه پرخاشگر و تنش زایی دارد با من که مادرش هستم پیوسته در مخالفت به سر میبرد و به خواهر بزرگترش بسیار وابسته است در عین حال نیز دایم در حال دعوا کردن و بحث کردن با او می باشد به کارهایی که به خودش مربوط میشود اصلا کاری ندارد و به اموری که به او مربوط نیست دخالت دارد وظایف خودش را انجام نمیدهد مگر اینکه دعوایش کنم و یا دادم بلند شود تکالیف مدرسه اش را خیلی با بازیگوشی انجام میدهد به طوریکه تا ساعت ۹ یا ۱۰ طول میکشد و باید دایم بالا سرش باشم اصلا نمیتوانم تنهایش بگذارم چون خرابکاری میکند و باید یکی حتما پیشش باشد خواهشمندم راهنماییم کنید با تشکر

    • راهنما , آگوست 3, 2016 @ 10:50 ق.ظ

      روان شناسانی که اعتقادات نظری متفاوتی دارند در مورد چگونگی تعریف پرخاشگری اساساً با هم توافق ندارند. موضوع اصلی این است که آیا باید پرخاشگری را براساس پیامدهای قابل دیدن آن تعریف کنیم یا براساس مقاصد شخصی که آن را نشان می دهد.

      گروهی پرخاشگری را رفتاری می دانند که به دیگران آسیب می رساند یا بالقوه می تواند آسیب برساند. پرخاشگری ممکن است بدنی باشد ( زدن – لگد زدن – گاززدن) یا لفظی ( فریاد زدن، رنجاندن) یا به صورت تجاوز به حقوق دیگران ( چیزی را به زور گرفتن)، نقطه قوت این تعریف عینی بودن آن است به رفتار قابل مشاهده اطلاق می شود. نقطه ضعف آن این است که شامل بسیاری از رفتارهایی است که ممکن است به طور معمول پرخاشگری تلقی نشود.

      پرخاشگری وسیله ای رفتاری است در جهت رسیدن به هدفی؛ پرخاشگری خصمانه رفتاری است در جهت آسیب رساندن به دیگران ، بیشتر پرخاشگری های بین کودکان کوچک از نوع «وسیله ای» است.

      این نوع پرخاشگری به خاطر متعلقات است. کودکان از یکدیگر اسباب بازی می قاپند، یکدیگر را هل می دهند تا به اسباب بازی که می خواهند بازی کنند دست یابند. به ندرت اتفاق می افتد که کودکان بخواهند به کسی آسیب برسانند یا از روی عصبانیت دست به پرخاشگری بزنند.

      پرخاشگری را باید از جرئت ورزی متمایز دانست. جرئت ورزی، دفاع از حقوق یا متعلقات (مانند ممانعت کودک از این که کسی به اسباب بازی اش دست بزند) یا بیان امیال و آرزوها را بر می گیرد.مردم معمولاً شخص با جرئت را پرخاشگر می دانند، در صورتی که کسی که از حق خود دفاع می کند با جرئت است نه پرخاشگر.

      تغییرات رشدی

      کودکان در ۱۲ ماهگی وقتی با هم هستند شروع به ابراز رفتار پرخاشگرانه وسیله ای می کنند یعنی رفتار پرخاشگرانه آنان غالباً به خاطر اسباب بازی و متعلقات دیگر است و در ارتباط با همسالان ابراز می شود. کودکان گاهی اوقات به والدین و کودکان بزرگتر حمله ور می شوند، ولی این گونه پرخاشگری در مقایسه با پرخاشگری با همسالان، نسبتاً نادر است. کودکان همچنان که به سال های پیش از مدرسه و مدرسه نزدیک می شوند، کمتر دست به اعمال پرخاشگرانه می زنند و در نوع پرخاشگری آنان هم تغییراتی ایجاد می شود. یعنی وقتی که پرخاشگری ابراز می شود غالباً خصمانه است و کمتر «وسیله ای» است. به این معنا که کودکان برای به دست آوردن هدف های وسیله ای کمتر مستقیماً از حربه های جسمانی استفاده می کنند؛ ولی وقتی که به کسی حمله لفظی یا بدنی می کنند بیشتر امکان دارد که با قصدی خصمانه این کار را کرده باشند.

      پرخاشگری لفظی، دست کم در سال های قبل از مدرسه افزایش می یابد.

      ثبات پرخاشگری

      هرچند که سطح پرخاشگری کودکان از موقعیتی به موقعیت دیگر فرق می کند ولی کودکان از لحاظ تداوم رفتار پرخاشگرانه در طول زمان با هم فرق دارند. کودکانی که در سال های اولیه به شدت پرخاشگرند به احتمال زیاد در جوانی و بزرگسالی هم پرخاشگر خواهند بود و کودکانی که پرخاشگر نیستند به احتمال زیاد در بزرگسالی هم پرخاشگرنخواهند بود.

      بعضی از مطالعات نشان می دهد که ثبات پرخاشگری دخترها در طول زمان کمتر از پسرهاست و چند تحقیق دیگر نشان داده است که دخترها و پسرها از این لحاظ تفاوتی ندارند. البته کودکان به هنگامی که با وقایع تنش زا مثل جدایی پدر و مادر یا به دنیا آمدن کودکی جدید رو به رو می شوند بیشتر پرخاشگر می شوند، ولی پرخاشگری شدید که بیش از چند ماه به طول انجامد غالباً حاکی از تداوم داشتن این الگوی رفتار است. پرخاشگری در حد معمول کمتر جای نگرانی دارد. به خصوص در سال های پیش از مدرسه شاید این اندازه پرخاشگری صرفاً نشان دهنده این باشد که کودک می خواهد انواع مختلف کنش متقابل اجتماعی را داشته باشد.

      ادراک مقاصد دیگران و رفتار پرخاشگرانه

      کودکان در مورد پرخاشگری دیگران برحسب این که آن را عمدی یا تصادفی بدانند قضاوت های متفاوتی می کنند. تحقیقی که پسرهای بسیار پرخاشگر را با پسرهای غیر پرخاشگر مقایسه می کند نشان می دهد که پسرهای پرخاشگر احتمالاً از مقاصد دیگران، درکی متفاوت از پسرهای غیر پرخاشگر دارند. براساس درجه بندی معلمان و همسالان تعدادی از پسرها در کلاس های دوم، چهارم، ششم به عنوان بسیار پرخاشگر یا غیر پرخاشگر طبقه بندی شدند. سپس این عده در موقعیتی آزمایشی مشاهده شدند که به آنان برای جور کردن قطعات پازل جایزه ای تعلق می گرفت. قرار بر این شد که وقتی که قسمتی از پازل کامل شد پسر بچه دیگری ( که همدست آزمایشگر) بود آن را به هم بزند. در حالت اول، پسر بچه آن را عمداً به هم زد؛ در حالت دوم، طوری به هم زد که تصادفی جلوه کند و در حالت سوم انگیزه های پسر بچه مبهم بود. کودکان مورد آزمایش این امکان را داشتند که با خراب کردن پازل این کودک «تلافی» کنند. کودکان پرخاشگر و غیر پرخاشگر وقتی که احساس کردند که این کودک عمداً خرابکاری کرده تلافی کردند و وقتی که دیدند عملش غیرعمدی بوده تلافی نکردند، ولی واکنش آنان به انگیزه های مبهم این کودک بدین ترتیب بود که پسر بچه های پرخاشگر تلافی کردند و طوری واکنش نشان دادند که گویی این کودک عمداً این کار را کرده است. کودکان غیر پرخاشگر تلافی نکردند و طوری عمل کردند که گویی اعمال او غیرعمدی بوده است.

      تفاوت های جنسیتی

      پسرها پرخاشگرتر از دخترها هستند. این تفاوت در غالب فرهنگ ها و تقریباً در همه سنین و نیز در غالب حیوانات دیده می شود. پسرهابیش از دخترها پرخاشگری بدنی و لفظی دارند. از سال دوم زندگی این تفاوت ها آشکار می شود. براساس مطالعات مشاهده ای در مورد کودکان نوپای بین سنین ۱ تا ۲ سال تفاوت های جنسیتی از لحاظ تعداد پرخاشگری بعد از ۱۸ ماهگی ظاهر می شود و قبل از آن اثری از آن نیست. پسرها به خصوص وقتی که به آنان حمله می شود یا کسی مزاحم کارهایشان می شود تلافی می کنند. در یک مطالعه مشاهده ای در مورد کودکان پیش از مدرسه پسرها فقط اندکی بیش از دخترها مورد حمله قرار گرفتند، ولی دو برابر دخترها تلافی کردند. شاید این که پسربچه بالقوه پرخاشگر است یا می تواند آن را بیاموزد علتی فیزیولوژیک داشته باشد. برای مثال پسران ۱ تا ۳ ساله در کلاس های پیش از دبستان از طرف بزرگسالان و همسالان بیش از دخترها به خاطر پرخاشگری مورد توجه قرار گرفتند. این توجه گاهی مثبت بود ( لبخند زدن، ملحق شدن به بازی کودکان) و گاهی تا حدودی منفی ( متوقف کردن کودک یا سر کودک را با چیزی گرم کردن). توجه نشان دادن به رفتار کودک، به هر نحوی که باشد، بیش از بی توجهی به آن باعث تشویق رفتار می شود.

      الگوی خانواده و پرخاشگری

      والدین کودکان به شدت پرخاشگر غالباً به هنگام اعمال قواعد و معیارها خشونت دارند و پرخاشگرند. یکی از پیچیده ترین و جامع ترین روش هایی که برای درک پرخاشگری در خانواده به کار رفته تحقیق «جرالد پاترسون» و همکارانش در مرکز یادگیری اجتماعی «شهر اورگون» بوده است. آنان برای مطالعه الگوهای کنش متقابل خانوادگی در خانه و مدرسه و ارتباط آن با مشکلات رفتاری کودکان مشاهدات مستقیمی انجام داده اند. افراد مورد مطالعه از خانواده هایی بودند که به دلیل مشکلات رفتاری مثل پرخاشگری، دزدی و سایر رفتارهای ضداجتماعی فرزند یا فرزندانشان به درمانگاه رجوع کرده بودند zibaweb.com

      وقتی که واکنش خشونت آمیزی بروز می کند سایر اعضای خانواده کاری می کنند که باعث دامن زدن به رفتار پرخاشگرانه می شوند. برای مثال، برادری بر سر خواهرش فریاد می زند، خواهر بر سر او فریاد می زند و ناسزایی به او می گوید. در این موقع برادرش او را کتک می زند و این ماجرا ادامه می یابد. تمام این ها نشان می دهد که والدین می توانند در پاداش دادن و تنبیه کردن فرزندانشان رفتار با ثباتی داشته باشند و با استفاده از راه های مؤثر بدون این که با تنبیه شدید همراه باشد پرخاشگری کودکان را کنترل کنند و بازآموزی کودکان در دورانی نسبتاً کوتاه میسراست..

      در آخر باید گفت تلویزیون نیز منبع دیگری است که کودکان به خصوص پسرها از طریق آن رفتار پرخاشگرانه را می آموزند.به طور مثال: خشونت از ارزش های آمریکایی تلقی می شود، پرخاشگری به عنوان یکی از وسایل رسیدن به هدف تشویق می شود. در برنامه های تلویزیونی که یکی از وسایل انتقال چنین ارزش های اجتماعی به کودکان است، به طور متوسط در هر ساعت پنج یا شش بار خشونت بدنی نمایش داده می شود، رفتار پرخاشگرانه شخصیت های تلویزیونی غالباً تقویت می شود: قهرمان این برنامه ها به همان اندازه پرخاشگرند که ضد قهرمان ها. در مطالعه ای کودکان چهار ساله به هنگام بازی آزاد در مهدکودک به مدت سه هفته مورد مشاهده قرار گرفتند و از لحاظ رفتار پرخاشگرانه به دو گروه بالای متوسط و زیر متوسط طبقه بندی شدند. سپس در طول چهار هفته بعد، کودکان به گروه هایی تقسیم شدند که در مهدکودک به مدت تقریباً نیم ساعت برنامه پرخاشگرانه مثل «بت من» و «سوپرمن» یا فیلم های معمولی و یا برنامه های جامعه پسند می دیدند. کودکانی که از اول از لحاظ پرخاشگری در حد بالای متوسط بودند در مدت بازی آزاد و بعد از دیدن برنامه پرخاشگرانه، از خود پرخاشگری بیشتری نشان دادند تا کودکان مشابهی که برنامه های معمولی را دیده بودند. دو گروه از کودکانی که از لحاظ پرخاشگری زیر متوسط بودند و هر کدام یکی از این برنامه ها را دیده بودند واکنششان با هم فرقی نداشت. این الگوهای رفتاری تا دو هفته بعد از پایان گرفتن تماشای این برنامه ها هم چنان ادامه داشت.
      در این مورد میتونید با متخصصین کانون مشاوران ایران، مشاوره تلفنی/تخصصی داشته باشید
      دفتر شریعتی:
      ۰۲۱-۸۸۴۲۲۴۹۵ خط ویژه

  • sajjad , آگوست 8, 2016 @ 11:51 ب.ظ

    با سلام پسرم ۱۲ ساله است بدلیل توجه به بازی و تلویزیون و… خودش را نگه میدارد و در نتیجه لباس زیرش مدفوعی میشود هر کاری کردیم اثری نداشت ، توبیخ شد ، محروم شد ، گفتگو کردیم . دو روز تاثیر میگذارد باز تکرار میشود

    • راهنما , آگوست 9, 2016 @ 11:11 ق.ظ

      در این مورد میتونید با متخصصین کانون مشاوران ایران، مشاوره تلفنی/تخصصی داشته باشید
      ۰۲۱-۲۲۳۵۴۲۸۲

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *