مرکز مشاوره

مرکز مشاوره کودکان

مرکز مشاوره کودکان

سلام دلارام رسولی از مرکز مشاوره و روانشناسی ایران هستم و خوشحال میشم ب سوالات شما در زمینه مشاوره کوک پاسخ بدم. در ادامه سوالات پرکاربرد قرار دادم.

همانکه میدانید کودکان در طول دوره رشد خود ممکن است به طور خواسته یا نا خواسته دچار مشکلاتی شوند و این والدین هستند که باید در حل این مشکلات بکوشند. مرکز مشاوره کودک با داشتن بهترین روانشناسان و مشاوران کودک در زمینه مرکز مشاوره کودکان میتواند سهم بزرگی در کمک به تربیت کودکان و مواجهه با مشکلات و معضلات حال و آینده و رفع آن داشته باشد. توصیه ما برای والدینی که بسیار نگران آینده فرزند خود هستند و به او اهمیت میدهند ،  در مواقعی که نیاز به داشتن یک مشاور خوب کودک را احساس میکنند مشورت گرفتن از مرکز مشاوره کودکان با مشاوره کودک زیر نظر کانون مشاوران ایران است چرا که همکاران ما با گنجینه ای از تجربیات خود شما را  به خوبی در محیطی صمیمی و راحت راهنمایی خواهند کرد.

مشاوره کودک

مشاوره کودک ۴ و نیم ساله

باسلام.دختر۴ونیم ساله ای دارم که ازسن۳سالگی اغلب اوقات درمیهمانیها موقه شام به جای اینکه کنارمن بشینه وغذابهش بدم میره کناردیگرافرادفامیل میشینه.باوجودهرگونه محبت وتوجه و تنبیه ودعوا…امااثربخش نیست

پاسخ

با سلام مادرگرامی اینکه کودک شما از ۳ سالگی چنین رفتاری دارد می تواند یا دال بر روابط اجتماعی قوی او باشد که بک مساله است و اصلا ربطی ندارد که شما رو دوست نداشته باشد و یا هر نکته ای صرفا تجربیات حضور در کنار دیگران را دوست دارد

از طرفی ممکنه در دوره ای حتی یک خاطره دعوا و تنش و ایرادگیری این مساله را ایجاو کرده باشد هر چند کوچک که در ذهن باقی بوده باشد و مساله سوم برریی شرایط هوشی وسایر جنبه های رشد عقلی کودک است و اینکه تفکیکی بین غریبه و والد قابل می شود یا خیر

.ببینید ممکنه مساله اخر نیاز به بررسی های بیشتری باشد که خوب باید توسط روان پزشک یا روانشناس بررسی دقیق شود.البته ممکنه اصلا در مورد دختر شما صدق نکند هوش و همه مسائل طبیعی باشد و این رفتار کم کم با دادن توضیحات و رشد عقلی کودک کاهش پیدا کند.در هر حال امیدوارم مشکل خاصی نباشد وکودک شما سلامت باشد اگر نیازی بود به روانشناس کودک ارجاع دهید .
در این مورد میتونید با متخصصین مرکز مشاوره و روانشناسی ایران، مشاوره تلفنی/تخصصی داشته باشید
۰۲۱۲۲۶۸۹۵۳۴
موفق باشید

مشکل دختر کلاس سوم ابتدایی

با سلام
دختر کلاس سوم ابتدایی که همیشه با بچه های کم سن و سال خودش تمایل به بازی دارد و از بازی با همسن وسالای خودش امتناع می کند ؛علت چیست ؟لطفا راهنمایی کنید

پاسخ مشاور کودک : بی‌میلی کودک به بازی با کودکان دیگر

نکات مهم
تمایل کودک به بازى با بچه‌هاى دیگر، یکسان نیست. بعضى از بچه‌ها، بیشتر از بچه‌هاى دیگر معاشرتى و اهل بازى با کودکان همسن خود هستند و بعضى بچه‌ها ذاتاً آرام‌تر هستند. این اختلاف طبیعى است؛ اما تمایل به بازى با کودک دیگر و داشتن همبازی، در وجود هیچ کودکى به صفر نمى‌رسد.

علل بى‌میلى ممکن است مربوط به وضعیت جسمی، روحى و روانى کودک، یا وضعیت اجتماعی، اقتصادى خانوادهٔ او باشد که او را به انزوا مى‌کشاند و از بازى با بچه‌هاى دیگر فرار مى‌کند. علل عمدهٔ بى‌میلى کودکان عبارتند از:

– ممکن است کودکى دچار ضعف در سلامت جسمانى باشد،؛ مثلاً خیلى زود از جست‌وخیز خسته شود یا نفس تنگى پیدا کند، یا بیمارى‌هائى داشته باشد که اجازهٔ بازى پر افت‌ و خیز را به وى ندهد.

در این‌صورت، ترتیبى بدهید که معاشرت او با دیگر بچه‌ها توأم با بازى‌هاى فکرى مناسب و جنب‌وجوش کمتر باشد.

– گاهى کودک، به‌دلیل تفاوت‌هائى که با دیگران دارد، با آنان نمى‌جوشد. این تفاوت‌ها ممکن است از اجبار کودک به استفاده از عینک ذره‌بینى قطور گرفته، تا لکنت زبان او و حتى هوش فوق‌العاده‌اى باشد که اینها میل به گوشه‌گیرى را در کودک تقویت مى‌کند، یا گاهى او را چنان حساس و آسیب‌پذیر مى‌سازد که با کوچکترین تمسخر و یا سرزنش دیگر کودکان، مى‌رنجد و از معاشرت با آنان زده مى‌شود.

گاهى هم کودک خجالتى است و مشکل مى‌تواند در دوستى با بچه‌هاى دیگر پیشقدم شود.
در چنین مواردی، مشکل او خیلى ساده و تنها با تشویقى آرام و تدریجى حل مى‌شود. نصیحت و پند و اندرز دادن و تأکید بر اینکه: ‘این‌قدر یک گوشه‌ ننشین؛ تو دیگر بزرگ شده‌ای!

’ یا چرا تو هم نمى‌روى با بقیهٔ بچه‌ها بازى کنی؟’ بر ترس کودک مى‌افزاید. بهتر است دایرهٔ دوستى‌ها را کم‌کم وسعت بخشید و ابتدا از دعوت یک یا دو کودک همسن و سال او به خانهٔ خودتان آغاز کنید.

یا مى‌توانید چندین‌بار همراه کودک خود به تماشاى بچه‌هائى که مشغول بازى هستند بروید تا کودک، در ضمن تماشاى آنان، لذتى را که از بازى باهم مى‌برند درک کند و علاقه‌مند شود که خود او هم از این لذت سهمى داشته باشد.

– گاهى لوس و پرتوقع بودن کودک موجب مى‌شود که گروه همسالان او را طرد کنند. از این‌رو، به پدران و مادران توصیه مى‌شود که ضمن ابراز محبت به کودک، اصول اخلاقى و انسانى و احترام به حقوق دیگران را نیز به کودک بیاموزند. بهترین روش در این مورد، این است که پدر و مادر خود الگوى تقلید براى آنان باشند.– گاهى مادر، چون حوصلهٔ سر و صدا و شلوغى بچه‌ها را ندارند،

یا از این مى‌ترسد که کودک او، به‌علت معاشرت با بچه‌هاى شرور، بى‌ادب بار آید، یا حوصله و وقت سر زدن به بچه‌هاى مشغول بازى را ندارد، طورى با کودک رفتار مى‌کند و در مقابل خواست او مبنى بر بازى با دیگر کودکان واکنش نشان مى‌دهد که او را از بازى باز مى‌دارد و به انزوا سوق مى‌دهد. براى مثال، مادرى که مى‌گوید:

‘اجازه نمى‌دهم با پسر همسایه بازى کنی، چون او بچهٔ شرورى است’ کودک خود را از بازى‌اى که ممکن است خیلى هم آموزنده و لذت‌بخش باشد، محروم مى‌کند و بعد با گفتن جمله‌اى نظیر: ‘بیا با خواهر کوچک خود بازى کن!’ او را به کلى از بازى روى‌گردان مى‌سازد.

خواهر کوچکى که تازه مى‌خواهد راه رفتن را بیاموزد، براى بچه‌اى سه – چهار ساله که احتیاج به نقشه کشیدن و دویدن و خندیدن دارد، همبازى خوبى نیست.

بنابراین، هوشیارى و دقت مادر و پدر در انتخاب همبازى‌هاى مناسب براى کودک در افزایش تمایل کودک به بازى به دیگران نقشى بسیار مهم دارد.

نکات مهم

  • کودکان، به هنگام بازى با همسالان، از حالت خودمحورى بیرون مى‌آیند و واقع‌گرا (Realistic) مى‌شوند، به امیال و خواسته‌هاى دیگران توجه مى‌کنند، از دیگران چیزى مى‌آموزند و به دیگران چیزى یاد مى‌دهند و در کنش متقابل، خیلى چیزها به همدیگر مى‌آموزند.
  • وقتى که کودک دوست دارد به تنهائى بازى کند، باید او را به حال خود بگذارید و آزادى بدهید تا مستقلاً به بازى خودش ادامه دهد. نباید همبازى‌هائى را به او تحمیل کنید؛ زیرا چنین حالتى باعث اختلال در بازى او مى‌شود و عادت به عصبانى شدن و ایجاد درگیرى را در وى به‌وجود مى‌آورد.
  • پدران و مادران توجه کنند که کودک در سنین خردسالى هر اندازه آزاد باشد تا به تنهائى بازى کند، به همان اندازه در آینده اجتماعى‌تر خواهد شد.
  • میل طبیعى و تشخیص کودک بهترین راهنماى ما مى‌باشد. آنان کم‌کم یاد مى‌گیرند با دوستان و همسالان خود همبازى شوند؛ بنابراین، نیازى به تأکید و تشویق‌هاى بیرونى نیست تا زودتر از موعد با بچه‌هاى دیگر همبازى شود.
  • کودک را وادار نکنید که با خواهر و برادر کوچکتر خود همبازى شود؛ زیرا آنان براى بازى کوچک هستند، در صورتى‌که کودک اگر با همسالان یا بزرگتر از خود بازى کند، هم با علاقه بازى مى‌کند و هم در تعاملى مشترک چیزى یاد مى‌گیرد.

نکتهٔ دیگر اینکه، کودک بزرگتر باید همیشه ملاحظهٔ کودک کوچکتر را بکند و رفتارى عاقلانه در پیش بگیرد (در صورتى‌که خود او هنوز بچه است و باید بچگى کند) و کودک کوچکتر نیز، احتمالاً به‌علت آنکه قادر به انجام دادن همهٔ اعمال و رفتار کودک بزرگتر نیست، دچار شکست مى‌شود؛ که از نظر روحى و روانى به سود او نیست.

از این‌رو، در عین‌حال که اوقاتى با همدیگر بازى مى‌کنند، زمینه‌هائى نیز براى بازى با همسالان فراهم شود.

جالب توجه این است که هر اندازه خواهران و برادران را به بازى با یکدیگر وادار نکنیم، آنان، مشخصاً، بیشتر باهم بازى خواهند کرد.
– در بازى‌هاى کودکان دخالت نکنید؛ ولى لازم است پدر و مادر گاهى به اتاق و محل بازى بچه‌ها سر بزنند، اما نه به قصد جاسوسى و بازرسى آنان بلکه به قصد بردن مثلاً چای، میوه و شیرینى براى آنان. در واقع، نباید بچه‌ها را مطمئن ساخت که در تنهائى هیچ‌کس به آنان سر نخواهد زد؛ چون همه نوع کودک وجود دارد و ممکن است اتفاقات خطرناکى بیفتد.
– اگر فرزند شما دوست و همبازى‌اى براى خودش پیدا کرده است که شما دوست ندارید با او رفت و آمد کند، تا حدّ امکان نگوئید: ‘اجازه ندارى با این کودک بازى کنی، چون بى‌تربیت است.’ بلکه ابتدا سعى کنید همبازى جدیدى را براى او بیابید و به جز این، در انتخاب دوست، ملاک و معیارى به کودک بدهید و بگذارید بیندیشد و خود قضاوت کند و به نتیجه برسد.

دختر ۴ ساله ای دارم

با سلام
دختر ۴ ساله ای دارم، که باهوش است و خیلی خوب صحبت می کند و دایره لغات بالایی دارد. اما متاسفانه به نظر می آید که روی یک چیز تمرکز نمی کند. مثلا در کلاس باله یا نقاشی بیشتر از آنکه به مربی توجه کند، به خودش در آینه و یا دوستانش توجه می کند. یا در کلاس نقاشی دایم صحبت می کند.
معمولا وسط یک کار صحبت از کار دیگر می کند ، لازم به ذکر است صحبت های وی بی منطق نیست و از تخیلات یا خاطرات و … صحبت می کند.
یا وقتی موسیقی (شعر کودکانه) گوش می دهد، انگیزه ای برای یادگیری تمام شعر به هر طریق ندارد
نگران هستم این رفتار در آینده در رشد و آموزشش تاثیر منفی نداشته باشد.

مشکل عدم تمرکز کودک

با سلام مادر گرامی اگر خودتون متوجه عدم تمرکز او ش ید بهتره همین ابتدا که کودک است او را ارجاع دهید به روانشناس کودک شاید مساله نقص توجه باشد که راهکار درمانی دارد و اصلا جای نگرانی نیست البته ممکنه صرفا به خاطر شرایط سنی باشد و چون اموزش رسمی در هیچ زمینه ای در این توصیه نمی شود خب او هم تمرکز و دقت کافی نشان نمی دهد و چون از هوش و دایره لغات او می گویید خوب ممکنه مساله چیز دیگری باشد یعنی خستگی از اموزش های مختلف و اصلا مساله دقت و تمرکز نباشد و بعد از اینکه وارد فضای اموزش رسمی شود هیچ مشکلی بدین لحاظ نداشته باشد به طور کل جای نگرانی وجود ندارد و کودکان به لحاظ تحمل اموزش هایی با هم تفاوت دارند امیدوارم در اینده مشکل خاصی به وجود نیاید .

در این مورد میتونید با متخصصین مرکز مشاوره و روانشناسی ایران، مشاوره تلفنی/تخصصی داشته باشید
۰۲۱۲۲۶۸۹۵۳۴
موفق باشید

بچه ۴ ساله و مشکلات مدرسه

با سلام پسربچه۴ساله ای دارم که درمهمانی ها بابچه ها خوب ارتباط برقرار می کندولی وقتی اورامهد ثبت نام کردم روزهای اول خوب میرفت ولی بعدش باگریه شدید ازرفتن امتناع کرد ماهم یکی دو ماه نبردیمش ولی حالاااوراژیمناستیک ثبت نام کردم بااینکه خودم من اونجاهستم گریه می کندواز بازی بابچه ها امتناع می کند

مشکل مهدکودک رفتن:اگر کود‌ک حاضر نیست به مهد‌ کود‌ک برود‌ یا چند‌ ساعتی بد‌ون شما جایی بماند‌، او را واد‌ار به این کار نکنید‌ چرا که باعث به‌وجود‌ آمد‌ن ناراحتی‌های بیشتری برایش ‌می‌شود‌. ابتد‌ا با او صحبت کنید‌ و از مزایای مهد‌ برایش بگویید‌. همراه هم بد‌ون اینکه از او جد‌ا شوید‌ به مهد‌ کود‌ک بروید‌ تا با محیط آشنا شود‌.

د‌ید‌ه شد‌ه گاهی مربی مهد‌ به‌عنوان راهنمایی به ماد‌ر ‌می‌گوید‌ به گریه‌های بچه نباید‌ اعتنا کرد‌. او را اینجا پیش ما بگذارید‌ و بروید‌. ما آرام و سرگرمش ‌می‌کنیم.

به هیچ‌وجه مرتکب چنین خطایی نشوید‌. باید‌ به تد‌ریج با این قضیه کنار بیاید‌. روزهای اول د‌ر مهد‌ کنارش باشید‌. بعد‌ از گذشت چند‌ روز وقتی عاد‌ت کرد‌، کمی د‌ورتر بنشینید‌. این مرحله را هم که پشت سر گذاشتید‌، چند‌ د‌قیقه‌ای پیش چشمش نباشید‌ و بازبرگرد‌ید‌. این هم که عاد‌ی شد‌، چند‌ ساعت نباشید‌ و برگرد‌ید‌. د‌ر نهایت ‌می‌بینید‌ که کود‌ک‌تان د‌ر مهد‌ کود‌ک ‌می‌ماند‌ و مشکل حل شد‌ه است.

در این مورد میتونید با متخصصین مرکز مشاوره و روانشناسی ایران، مشاوره تلفنی/تخصصی داشته باشید

۰۲۱-۲۲۶۸۹۵۵۸

ممکنه در همان دو ماه مهد اتفاقی افتاده تجربه ترسی دارد که اجازه بازی و تجربه جدید رو از او گرفته و باعث هراس از محیط اجتماعی شده البته باید دید همچنان در مهمانی ها بدون مشکل است و صرفا در برخورد با افراد غریبه کوچک دچار مشکل می شود و یا مساله گسترده تر است به هر حال باید روانشناس کودک فرزند شما را ببینید و خوب با تکنیک های نقاشی درمانی و بازی درمانی می تواند به شما کمک کند تا مساله رفع شود .

در هر حال بررسی شرای پیرامونی مهم است منتهی جای نگرانی نیست گاها هم به خاطر این مساله ایجاد می شود که کودک شما به رشد شناختی نرسیده و خب همین مساله مسائلی ایجاد می کند .و ترس و اضطراب از نبود شما مشکل ساز است و با رشد شناختی و افزایش سن برطرف می شود ضمن اینکه برخی مسائل در طی رشد صرفا مقطعی هستند و بعد از مدتی مرتفع می شوند و جای نگرانی وجود ندارد در نهایت امیدوارم شرایط متعادل شود

در این مورد میتونید با متخصصین مرکز مشاوره و روانشناسی ایران، مشاوره تلفنی/تخصصی داشته باشید
۰۲۱۲۲۶۸۹۵۳۴
موفق باشید

 

توجه پسر ۲ساله به پا دختر

پسرم ۲ سال و ۱۱ ماهشه و حدود ۸ ماه هست که بیش از حالت عادی به پاهای دخترها توجه میکنه یا در مورد پا فکر میکنه.

حتی وقتی براش کتاب میخونم یا کاتون میبینه همش سوال میکنه که پاش کو؟ می خواست پاشو دست بزنه؟…
وقتی خانومی با جورا ب قشنگ یا ناخن لاک زده میبینه، کمین میکنه زیر میز یا کنار پاش و آروم به پاش خیره میشه یا دست میزنه.

خرداد ماه پیش مشاور رفتم و به سفارش ایشون راه بی توجهی و حواس پرت کردن رو پیش گرفتم.
اما الان مدتیه که حتی موقع بازی یا توی مهد کودک وقت بازی، میره پشت مربی و به پاش دست میزنه.
یکبار هم دیدم که خودش خوابیده و یکی از عروسکهاش رو میماله به کف پاش

  • لطفا بفرمایید آیا اینها علائم فوت فتیش هستن؟
  • میشه پیش گیری کرد؟
  • کدوم میتونه مفید باشه روانشناس یا روانپزشک؟

پاسخ

با سلام کمی بعیده دراین سن این مشکل حنسی وجود داشته باشد البته که نوع زود اغاز هم دارد ولی باید محرک های محیطی بررسی شود مثل اینکه دیدن فیلم ها تصاویر و حتی برخوردهای خود شما و اینکه ایا ممکنه مورد سو استفاد۶ ای قرار گرفته شود ببینید این مساله فقط منوط به رابطه جنسی نیست

بلکه فرضا نزدیکی یک خانم که خودش مشکل جنسی داشته باشد با فرزند شما امیدوارم منظور بنده را درک کنسد .بهتره حتما به روانشناس کودک ارجاع بدهید چون در سنی نیست که توضیحاتی داشته باشد .

با نقاشی درمانی و بازی درمانی دلایل مشخص خواهددشد منتهی جای نگرانی هم وجود ندارد امیدوارم به زودی مساله رفع شود مورد میتونید با متخصصین مرکز مشاوره و روانشناسی ایران، مشاوره تلفنی/تخصصی داشته باشید
۰۲۱۲۲۶۸۹۵۳۴
موفق باشید

پسر ۸ ساله شلوغکار

سلام.پسری ۸ ساله دارم.خیلی شلوغ میکنه واذیت میکنه توی کلاس تمرکز نداره بچه هارواذیت میکنه وکمتر به حرف گوش میده.خیلی هم ناخن میخوره.لطفا راهنمایی کنید

 

بیش فعالی چیست؟

این اختلال یکی از اختلالات شایع و در عین حال باید تشخیص سخت برای پزشکان است. اختلال بیش فعالی بیماری پیچیده ای است و اغلب تشخیص داده نمی شود. درباره کودکی که با چنین اختلالی تشخیص داده می شود ۳ علامت را نباید از یاد ببرید که شامل پرتحرکی، کمبود توجه و تمرکز و در نهایت اعمال تکانه ای (کارهای ناگهانی و غیرقابل پیش بینی) است.

زمانی که پزشک بتواند جزئیات لازم را از والدین و مدرسه به دست آورد می توان معیارهای لازم را در نظر گرفت. علائم اختلال بیش فعالی ـ کم توجهی باید در بیشتر از یک مکان دیده شود

مثلاً خانه و مدرسه و البته اینکه برای چند ماه این علائم بروز کند. داشتن ۶ علامت یا بیشتر از علائم اختلال کم توجهی یا بیش فعالی که باید دست کم ۶ ماه وجود داشته باشد تا بتوان گفت کودک بیش فعال است.

علائم بیش فعالی

تعدادی از علائم مربوط به بیش فعالی و اختلال توجه و تمرکز شامل موارد زیر است:

  • کودک غالباً با دست هایش بازی می کند و در جایش می لولد.
  • کودک معمولاً کلاس را ترک می کند.
  • غالباً می دود یا می پرد.
  • اغلب بازی یا فعالیت هایش پر سروصداست.
  • به نظر می رسد کودک همیشه در حال حرکت است.
  • زیاد صحبت می کند.
  • از توجه به جزئیات ناتوان است.
  • اغلب قادر به پیگیری دستوران یا اتمام کارها نیست.
  • اغلب وسایل خود را گم می کند.

ممکن است کودک شما بیش فعال باشد

برای کودکی با اختلال بیش فعالی ـ کم توجهی انجام برخی رفتارها ممکن است سخت تر باشد. حال بهتر است این سوال ها را از خودتان بپرسید:

  1. آیا زمانی که از کودک تان می خواهید کاری انجام دهد مشکلی در شنیدن دارد؟
  2. آیا او نسبت به دیگر کودکان سریع تر هیجان زده می شود؟
  3. آیا خانه شما در زمان غذا خوردن، به خواب رفتن، شستن دندان ها و دیگر کارها به میدان جنگ بدل می شود؟
  4. آیا معلم شما نسبت به رفتار کودک شما در مدرسه نگران است.
  5. و زود تمرکزش را از دست می دهد و فراموش کار است؟

این بچه ها مغزشان متفاوت است

اختلال بیش فعالی ـ کم توجهی یک بیماری عصبی ـ رفتاری است با ۲ مولفه:

بیش فعالی و بی توجهی یا نداشتن تمرکز. برخی از این کودکان به صورت واضح فعالیت زیادی دارند و برخی هم توانایی تمرکز ندارند اما بیشتر آنها هر دو مشکل را با هم دارند.

این بچه ها مغز ماشین فراری را دارند اما با ترمز دوچرخه.

ذهن آنها در حال مسابقه است اما نمی توانند در زمان لازم سرعت شان را کم کنند. اسکن های متعدد نشان می دهد بخشی از مغز کودک دچار اختلال که به کنترل رفتار کمک می کند، موجب تمرکز می شود و آنچه نیاز به انجام آن دارد را طبقه بندی می کند، کمی کوچکتر است.

علاوه بر این انتقال دهنده های عصبی شیمیایی مغز مانند سروتونین، دوپامین و نوراپی نفرین که پیام را از یک قسمت مغز به قسمت دیگر می فرستند در آنها دچار کمبود است بنابراین برای مثال اگر معلم یک آموزش ۵ مرحله ای به کودک بدهد، او ممکن است تنها بتواند ۲ مرحله اول را انجام دهد و توالی کارهای بعدی را از دست بدهد.

دلیل بیش فعالی معلوم نیست

بیشتر مطالعات نشان می دهد اختلال بیش فعالی موروثی است. اما در سال های اخیر تحقیقات از ارتباط این اختلال با مواد سمی محیطی مانند بیس فنول A و فتالات (مهمترین مواد در تولید مواد آرایشی، پلاستیک، پرده حمام) و همین طور حشره کش ها خبر می دهد.

این علم بسیار جدید است و تحقیقات همچنان باید ادامه پیدا کند. کودکان نسبت به مواد سمی محیط حساس هستند و باید نسبت به مواجهه آنها با این مواد دقت شود.

چندین دلیل دیگر برای ابتلای کودک به اختلال بیش فعالی می توان در نظر گرفت که از جمله می توان به ژنتیک، آسیب کوچک مغزی در زمان تولد یا حتی استرس و نگرانی دوران بارداری اشاره کرد.

چطور تشخیص بدهیم

در اختلال بیش فعالی ـ کم توجهی معدل سنی می تواند از ۲ یا ۳ سالگی باشد. در ۲ سالگی پزشکان به دنبال یافتن علائم هستند و هر چه زودتر این نقص تشخیص داده شود زودتر می توان مداخله کرد.

اما در اغلب موارد تا زمانی که کودک به سن مدرسه نرسیده که نیاز به توجه و نشستن طولانی مدت داشته باشد، این اختلال قابل تشخیص نیست. بچه های باهوشی که نشانه های ضعیفی دارند، ممکن است سال ها علائم را داشته باشند تا دوره آموزشی مدرسه که باید برنامه منظم، چند منظوره و مدیریت زمان انجام دهند و اینجاست که دچار مشکل می شوند.

دختران فرق دارند؟

پسران سه برابر دختران در معرض این اختلال هستند و به طور معمول دختران ۵ سال بعد از پسران تشخیص داده می شوند.

دختران بی نظم و ساکت کمتر به چشم می آیند حتی اگر اختلال شان به اندازه پسران باشد. بی توجهی و نادیده گرفتن موضوعات پیرامون از علائم اختلال در دختران مبتلا به بیش فعالی است.

در پسران به جای آن انجام و بروز حرکات و رفتارهای متفاوت و غیرمنطقی بدون انگیزه قبلی و برنامه عاری از فکر انتظار می رود. در دوران دبستان دخترانی با اختلال بیش فعالی، کودکانی کم دقت یا بی دقت هستند،

همچنین در آموختن مهارت های آموزشی و حل مسائل ضعیف بوده و به جزئیات و موضوعات محیط پیرامون خود توجه ندارند، کمتر توجه می کنند و با تمام کردن کارها مشکل دارند اما آنها معمولاً پرخاشگر نیستند. دختران قرار نیست کیف مدرسه شان را در زمین بازی جا بگذارند یا دفتر مشق شان کثیف باشد.

تشخیص سخت است

هیچ آزمایشی وجود ندارد که با انجام آن بتوان گفت کودک دچار بیش فعالی است. اما اغلب پزشکان با تاریخچه خانوادگی، جزئیات پرسش هایی که انجام می دهند و بررسی رفتار کودکان و میزان اهمیت آن براساس سن و سال او سعی می کنند تشخیص صحیح را داشته باشند.

با صحبت کردن با کودک، والدین و معلمان و اگر لازم باشد مادربزرگ و پدربزرگ و اقوام پزشکان می توانند تعیین کنند علائم با توجه به سن کودک متناسب است یا مشکل جدی وجود دارد. آنها باید عواملی مانند عصبانیت، اختلال یادگیری، افسردگی، طلاق یا بیماری یکی از اعضای خانواده را هم در نظر بگیرند.

درمان دارویی برای کدام بچه ها لازم است؟

دارو درمانی به همراه روان درمانی و تغییراتی که در زندگی روزانه کودک ایجاد می شود می تواند شرایط را بهبود دهد. داروها زمانی که با رفتار درمانی همراه شوند می توانند پرخاشگری و بی توجهی کودک را به میران زیادی بهبود دهند.

دارو درمانی زمانی پیشنهاد می شود که تعداد علائم کودک براساس سنش مشخص شود و تنها زمانی از دارو استفاده می شود که کودک واقعاً نیاز داشته باشد.

در کودکانی که علائم متوسط تا شدید این اختلال را دارند دارو درمانی کمک کننده است. در علائم خفیف تر معمولاً از مشاوره درمانی استفاده می شود.

اما دارویی که برای یک کودک کارساز بوده است نمی تواند برای دیگری هم همان نتیجه را داشته باشد.

به همین دلیل پزشکان نظارت زیادی بر کودک دارند تا بتوانند ترکیب مناسب را پیدا کنند. مشخص نیست چرا اما کودکانی که در یک سن خاص دارویی را تحمل نمی کنند ممکن است چند سال بعد به خوبی به همان دارو جواب دهند.

 معرفی روانشناس کودک خوب

سلام.ممنون میشم اگریک روانشناس خوب معرفی کنید.با تشکر

در این مورد میتونید با متخصصین مرکز مشاوره و روانشناسی ایران، مشاوره تلفنی/تخصصی داشته باشید
۰۲۱-۸۸۴۷۲۸۶۴

کودک ۴ ساله که اخیرن گوشه گیر شده است

برادر زاده من ۴سالشه فوق العاده بچه اجتماعی بود و ارتباط خوبی با بچه ها برقرار میکرد…

نزدیک دو ماه گوشه گیر شده به حالت اضطراب صبح تا شب تو خونه دور خودش میچرخه دستشم همش تودهنش میبره ..

با کسی کار نداره ..چند تا هم برنامه کار تونی تلویزیون فقط نگاه میکنه ..

از غذا بدش میاد فقط کیک و شکلات…من چه کمکی میتونم بهش بکنم ؟مادرش هم به دکتر اعتقادی نداره میگه بچس خودش دورست میشه…لطفا کمکم کنید…

پاسخ

با سلام
مگه میشه این همه تغییر در بچه سالم در سن ۴ سالگی بیفته و بیتفاوت بود و منتظر باشی خودش خوب بشه سطح اضظراب مشکل تغذیه همه و همه اهمیت زیادی دارند .

ممکنه مساله مهمی پیش اومده باشه مثلا ازاری اسیبی که باعث شده مضطرب بشه و اگر زودتر به روانشناس کودک ارجاعش ندن دچار اسیب های بیشتری بشه بهتره شما اقدام کنید چون این تغذیه کاهش وزن ایجاد می کنه اگر کابوس داره شب ها و خب رفتارهای تکراری داره ممکنه اصلا مساله عقب ماندگی و چیزی باشد چون برخی مسائل و بیماری ها فرد تا سنی طبیعی است و بعد اسیب خودش را نشان می دهد

حتی در نوعی از اختلال کودک در سنی طبیعی است و بعد پس رفتی در تمام دستاوردهایی که تا کنون داشته را می بیند در هر حال منظورم این نیست حتما ایشون دچار چنین شرایطی هستند خیر فقط صرفا ممکنه مساله مهمی باشد که نیاز به بررسی داشته باشد و توجهی نشده باشد امیدوارم در هر حال مساله حل شود و مشکل خاص ی نباشد بهتره با برادرتون مشورتی داشته باشید

در این مورد میتونید با متخصصین مرکز مشاوره و روانشناسی ایران، مشاوره تلفنی/تخصصی داشته باشید

۹۸۲۱۲۲۳۵۴۷۹۰

موفق باشید

چند نکته در مورد کودکان دلبندمان بدانیم

فرزند شما بسیار پیچیده است و هر رفتار شما یک پاسخ از طرف او به همراه دارد. این بدین معنا است که اگر کودک شما بد رفتاری می کند ریشه در رفتار شما و محیط اطراف او و اقوام شما دارد.

گاهی شما خوش اخلاق هستید و بچه شما لوس بار می اید مشاوره کودک در واقع به شما کمک می کند تا یادبگیرید کی کودک را تشویق کنید و کی او را تنبیه کنید.

 پسر ۲۷ ماهه ای دارم که به شدت دست بزن 

سلام پسر ۲۷ ماهه ای دارم که به شدت دست بزن داره هر جا میریم تمام بچه هارو میزنه من و پدرش رو میرنه حتی وقتی مشغول بازی هست با ماشینش ماشین دیگش رو میکوبه و میزنه و تمام خواسته هاش رو با گریه و لجبازی و نق بیان میکنه حتی اگه اروم باشه اصلا صبح از خواب با گریه و لجبازی شدید بزدار میشه در صورتی که تمام شب رو خوب خوابیده خواهش میکنم کمکم کنید کار هرروز من گریه و نگرانیه

پاسخ

با سلام دوست عزیز برخی بچه ها بسته به نوع زایمان و شرایط جسمی و روحی مادر و جسمی خودشون در ردیف بچه های دشوار هستند که بسیار بدقلق اصطلاحا عصبی هستند

و مدام د حال گریه و لجبازی هستند که اگر چه خانواده ها هم از این مساله نگران می شوند ولی خب ان چیزی که مهم است این است که بدانید ممکنه به صورت ارثی هم در خانواده ها وجود داشته باشد

یعنی شما و یا پدررو یا اقوام نزدیک چنین کودکی را تجربه کرده باشید بهتره ایشون رو به روانشناس کودک ارجاع بدهید ولی اصولا اگر در پاسخ به رفتارها تنبیه بدنی صورت نگیرد و کودک مورد ازار نباشد .و یا مدام قضاوت نشود با بزرگ شدن و رشد شناختی مسائلی مرتفع می شود

مخصوصا با ورد به مدرسه و شروع اموزش های رسمی ولی بهتره از همین ابتدا مساله رو جدی پیگیری کنید وه بعدا با مشکلات بیشتر مواجه نشوید ممکنه خدای ناکزده مساله پزشکی باشد ابتدا چکاپ پزشکی شود و بعد به روانشناس کودک ارجاع دهید امیدوارم به زودی شرایط رفع شود.

در این مورد میتونید با متخصصین مرکز مشاوره و روانشناسی ایران، مشاوره تلفنی/تخصصی داشته باشید
۰۲۱۸۸۴۲۲۴۹۵
موفق باشید

سلام دختری دارم که تازه سه سالش تمام شده ازدوماه قبل ادرارش رو میگفت از شبی که زلزله اومد ترسید وازاون موقع گاهی اوقات ادرارش رومیگه البته فقط درزمان بیداری ولی وقتی خوابه دیگه نه و شلوارش رو خیس میکنه لطفا راهنمائیم کنید.

شب ادراری کودک

دوست عزیز اول از همه باید مطمئن شوید دختر شما شب ادراری ندارد.
از غروب به بعد مایعات کمتر باید بخورد، آخر شب حتما دوبار دسشویی برود.
اگر این اتفاق افتاد برخورد شدید با کودک نداشته باشند و به رویش نیاورند به مرور بهتر می شود.
در این مورد میتونید با متخصصین مرکز مشاوره و روانشناسی ایران، مشاوره تلفنی/تخصصی داشته باشید
۰۲۱-۸۸۴۲۲۴۹۵

با سلام
ببینید چون ترس و شرایط بیرونی باعث شده که در کنترل ادرار شبانه با مشکل مواجه شو مساله حدی نیست دادن ارامش خاطر به کودک توبیخ نکردن تنبیه و دعوا نکردن و صبور بودن کمک می کند اینکه چند شب او را از خواب بلند کنید و از او سوال کنید که ایا ادرار دارد یا خیر ؟؟

مطمئن باشید او خود به خاطر نداشتن کنترل در شب و ترس ازار می بیند و متوجه هست که رفتارش نادرست است ولی با همه این شرایط باید شما دقت داشته باشید که نباید به او استرس وارد کنید ..

و بهتره تلاش کنید با داستان و صحبت در نورد ترس های او صحبت کنید و او را درک کنید و اگر باز مساله مرتفع نشد به روانشناس کودک مراجعه داشته باشید در هر حال امیدوارم به زودی بهبودی حاصل شود ..

در این مورد میتونید با متخصصین مرکز مشاوره و روانشناسی ایران، مشاوره تلفنی/تخصصی داشته باشید

۹۸۲۱۲۲۳۵۴۷۹۰
موفق باشید

شب ادراری در کودکان و بزرگسالان ریشه در مشکلات روحی و جسمی دارد که به سادگی با تداوم و تکرار قابل درمان است. کودک شما اگر از شب ادراری رنج می برد نباید با تحقیر او را در شرایط بدتری قرار دهید چرا که این اشتباه رفتاری موجب بدتر شدن شرایط می شود.شب ادراری

اگر فرزند شما هم دچار شب ادراری است حتماً می دانید که این مشکل می تواند بسیاری از والدین را خسته و کلافه کند. البته این تنها والدین نیستند که از این مشکل رنج می برند؛ بلکه خود کودک هم ممکن است به عنوان تلخترین تجربه زندگی اش از آن یاد کند.مشکل شب ادراری حتی از هیولای زیر تخت و پشت پرده اتاق خواب هم بیشتر کودک شما را آزار می دهد.

به طوریکه او جرات نمی کند حتی یک شب در جای دیگری غیر از منزل بخوابد تا رازش آشکار نشود. البته یادتان باشد اگر فرزند شما یکی دوبار اتفاقی جایش را خیس کند، نباید به او برچسب ابتلا به شب ادراری را بزنید. متخصصان معتقدند دست کم ۲ بار در هفته و به مدت ۳ هفته باید این اتفاق برای کودک بیفتد تا اینکه تشخیص شب ادراری برای او قطعی شود.

اگر چه هنوز علت قطعی شب ادراری کودکان مشخص نشده، لازم است بدانید گاهی ابتلا به برخی بیماریهای جسمی می تواند باعث شب ادراری شود. بنابر این لازم است در مورد این مشکل حتماً با پزشک فرزندتان مشورت کنید.

علل شب ادراری کودک

وارد شدن به شرایط جدید مانند تولد فرزند دیگر، طلاق و… می تواند حجم زیادی از استرس را برای تمام اعضای خانواده و به خصوص برای کودکان در سنین پایین، به وجود آورد. ورود به چنین شرایطی برای بچه ای که شب ها جایش را خیس می کند می تواند سخت تر هم باشد. ممکن است علائمی را که تحت کنترل درآمده بوده اند را دوباره وخیم کند و تعداد شب های خشک را به حداقل برساند.

باورهای غلطی در مورد شب ادارای بین مردم وجود دارد از جمله اینکه کودک تنبل است و اگر کمی تلاش کند می تواند بر این مشکل غلبه کند.دیگر اینکه استرس می تواند باعث شروع این مشکل در کودکان شود که تاکنون شب ادراری نداشته اند، اما هیچ کدام از این باورها درست نیست.

شب ادراری کودکان
شب ادراری یک مشکل غیر قابل کنترل است

شب ادراری یک مشکل رفتاری قابل کنترل توسط خود کودک نیست. چنین مشکلی ریشه ارثی و ژنتیکی دارد. شب ادراری در مورد بیشتر کودکان، یک مشکل ساده جسمانی است؛ عضلات مثانه شان ضعیف یا کوچک است و قادر به کنترل آن حجم از ادرار که بدنشان تولید کرده، نیست.

اگرچه استرس ممکن است به طور غیرمستقیم بر این مشکل تاثیر بگذارد ولی اغلب متخصصان بر این باورند که استرس نمی تواند دلیل آغاز این ماجرا باشد چون هیچ ارتباط جدی و قابل توجهی بین اضطراب و شب ادراری وجود ندارد فقط اینکه بعضی رفتارها، زمانی که کودک تحت فشار و استرس قرار دارد، شب ادراری را تشدید می کند. این رفتارها عبارتند از:

* خوردن غذاهای شور
* تخلیه نکردن کامل مثانه قبل از خواب
* نوشیدن مایعات در زمان نزدیک به خواب

بچه ها هم مانند بسیاری از بزرگسالان، ممکن است وقتی استرس دارند به خوردن پناه بیاورند و خوراکی هایی مثل اسنک های شورمزه، چیپس و… را ترجیح دهند. خوردن این همه نمک نیاز بدن به مایعات را بیشتر می کند و این نوشیدن های بیش از حد معمول برای بچه هایی که مثانه کوچک دارند دردسرساز می شود. همچنین استرس ممکن است باعث شب ادراری شود چرا که شب ادراری اغلب در کسانی که خواب عمیقی دارند اتفاق می افتد. حال اگر اتفاقی در مدرسه، خانه و… کودک را مضطرب کند و باعث بی خوابی او شود، نتیجه یک بی خوابی طولانی، فرورفتن به خوابی به مراتب عمیق تر از حالت عادی است. پیامد این خواب بسیار عمیق هم شب ادراری است. قطع به یقین برای میلیون ها میلیون کودک بالای ۶ سال که دچار مشکل شب ادراری هستند، این کابوس باعث بروز استرس خواهدشد.

تغییر رفتار کودک ۴ساله

فرزنده بنده ۴ساله است درخانه وقتی تنها است آرام بازی میکند وهیچ سروصدایی ندارد ولی وقتی که مهمان داریم یا اینکه مهمانی برویم خیلی خیلی شلوغ میکند و دائم درحال دویدن و شیطنت زیاد است و حتی جیغ های وحشتناک میزندواینکه با گریه همه چیز می خواهد
کمکم کنید من بافرزندم چکارکنم

پاسخ

با سلام
مادر گرامی رفتارهای فرزند شمامی تواند دلایل مختلف داشته باشد و احتمالات مختلفی هم مطرح می شود که باید در نظر داشته باشید
مثل اینکه در خانه تنهاست ولی برای جلب توجه چنین رفتارهایی دارد که اصلا نباید واکنش منفی نشان دهید و به دیگران هم بسپارید توجهی نکنند تا رفتارها خنثی شود و اصلا نکران نباشید این رفتارها مقطعی هستند
از طرفی ممکن است تقلیدی باشد که می کند و خب این مساله تقلید برای کودک شما ایجاد شود و حواستون باشه که به هر حال در حالت تقلید هم در سن خاصی است و ممکنه در مهد اموخته باشد و یا اصلا فکر کند رفتار درستی است و حتی گاهی تقویت شده باشد
مساله بعدی که مطرح می شود مساله این است که در خانه ازادی عمل زیادی ندارد ولی وقتی مهمان دارید می داند که پدر و مادر امر و نهی نمی توانند بکنند و می تواند ازادی عمل داشه باشد به همین خاطر است که چنین رفتارهایی از او سر می زند و شاید اصلا شما توجهی به این مساله نداشته باشید
از سویی بهادادن بیش از حد به کود ک باعث می شود در حضور جمع رفتارهای متفاوتی نشان دهد به هر حال همه این احتمالات می تواند مطرح باشد البته در سنین خاص این رفتارها طبیعی است
اگر تداوم داشت می توانید به روانشاس کودک مراجعه داشته باشید
امیدوار موفق باشید
در این مورد میتونید با متخصصین مرکز مشاوره و روانشناسی ایران، مشاوره تلفنی/تخصصی داشته باشید
۰۲۱۲۲۶۸۹۵۵۸
موفق باشید

مشکلات گفتاری کودک ۲۱ ماهه

سلام
دخترم تقریبا ۲۱ ماهشه ولی هنوز نیتونه کلمه ای بگه فقط بابا رو میگه خیلی نگرانم…

مسئله دیگه ای که هست اینه که خیلی تلویزیون دوس داره ولی من حس میکنم تمرکزش خیلی کم شده شاید حدود ده دفعه باید صداش بزنیم تا برگزده و ما رو نگاه کنه.

وزنشم خیلی کمه حدود ده کیلو و خواب شبانه شم خیلی خیلی نامنظمه .تا صبح نزدیک ده تا ۱۵ دفعه بیدار میشه واقعا کلافه شدم و روی زندگی منو همسرم خیلی تاثیر بدی گذاشته این بیخوابی دخترم.

پاسخ

با سلام در مورد رشد قدی و وزنی باید با پزشک مشورتی داشته باشید چون ممکنه مشکل جسمی باشد و تاخیر رشدی هم دال بر این موضوع باشد .

در مورد رفتارهای دیگر مثل به کار بردن کلمات اگر هوشیاری خوبی دارد همه چیز را متوجه می شود ولی کلمات را بیان نمی کند نگرانی وجود ندارد چون برخی کودکان دیرتر حر ف می زنند مثلا کلمات را درست تلفظ نمی کنند ولی اگر فکر می کنید متوجه نمی شود .

به سمت اشیا نمی تواند اشاره کند وقتی با او صحبت می کنید توجهش کم است باید زودتر به روانشناس کودک مراجعه کنید تست هوش گرفته شود بررسی های لازم انجام شود و اگر مشکلی باشد جای نگرانی نیست به شما برای رفع ان کمک خواهد شد .احتمالات زیادی مطرح است که بهتر است با مراجعه حضوری مشخص شود.امیدوارم مساله خاصی نباشد و روال رشد فرزندتان طبیعی باشد .

سلام پسرم ۳ سالشه هنوز قادر به گفتن خیلی از کلمات نیست ولی همه چیز رو میدونه چیه و متوجه میشه ولی حرف نمیزنه و مساله دیگه اینکه دست بزن داره روی بچه ها که این مساله خیلی منو عذاب میده و اینکه مدام پاهای باباشو فشار میده و این موضوع باباشو عصبی کرده لطفا راهنماییم کنید

با سلام در مورد تکلم اگر کاملا متوجه همه چیز می شود .و کلماتی را هر چند شکسته بیان می کند خوب نگران نباشید می تواند مساله ارثی باشد و یا در هر حال تاخیر در تکلم که در بعضی از کودکان وجود دارد باید برایش قصه زیاد بخ انید وقت بگذارید صحبت کنید .با تصاویر کلماتی را به او بیانوزید از کا تن های اموزشی هم می توانید استفاده کنید در مورد پرخاشگری یا الگوی رفتاری است که مشاهده کرده است .و بهتره با روانپزشک کودک مشورت داشته باشید .امیدوارم مشکل فرزندتون حل شود .

در این مورد میتونید با متخصصین کانون مشاوران ایران، مشاوره تلفنی/تخصصی داشته باشید
۰۲۱۲۲۶۸۹۵۳۴
موفق باشید

دختر ۳ سال و ۴ ماهه مشکلات مدفوع

دختر ۳ سال و ۴ ماهه دارم که از عمل دفع میترسه و همین امر باعث یبوست شدید و رخم ناحیه مقعدش میشه و اکراه زیاد از دفع داره با داروهای ملین هم خوذشو نگه میداره تا حس دفع بهش دست میده هر جور شده خودشو کنتزل میکنه این موضوع خیلی تاثیر گذاشته روی کاراش مثل باری خوردن خوابیدن راهکار چی هست؟ سپاس از راهنماییتون

پاسخ

در مورد ترس از عمل دفع خوب احتمالا می دانید که بچه ها در ۴ سالگی به خاطر رشد اسفنکترها می توانند دفع رو داشته باشند .

و شاید تجربه های زودتر و نظافت شدید و دادن بازخوردهای منفی وقتی احیانا خودش رو کثبف کرد باعث اضطراب می شود مخصوصا بچه هایی که خست جز خصوصیت اخلاقی انهاست چون در مرحله مقعدی سخت گیری می شود شخصیت سر سختی می شوند و تمایلی به دفع ندارند که باید ایشون رو به روانشناس کودک ارجاع بدهید

اصولا برای این کودکان تلاش می شود که با در نظر گرفتن یک امتیازهای خاص به این عمل تشویق شود مثلا اگر امروز بتواند فقط فضای توالت را تحمل کند برچسبی می گیرد و بعد اگر عمل دفع را هر چند ناقص انجام داد بر چسبی دیگر و در نهایت اخر هفته بسته به امتیازات چیزی که مایل است را می تواند خریداری کند .در هر حال امیدوارم مشکل حل شود و جای نگرانی هم البته وجود ندارد.
در این مورد میتونید با متخصصین کانون مشاوران ایران، مشاوره تلفنی/تخصصی داشته باشید
۰۲۱۸۸۴۷۲۸۶۴موفق باشید

پسر ۳ ساله ترس از جدایی از مادر

سلام خسته نباشید من یه پسر ٣سالو ٧ ماه دارم که همش ترس جدا شدن از من رو داره یه مدت مهد رفت خوب شد ولى دوباره این ترس به جونس اومده موقعى که بخواد بخوابه تو اتاقش همش طفره میره مدام بایدصحبت کنم تا قانع بشه دور از چشمش باشم فوراً صدام میزنه

اگه بار سوم جواب ندم گریه میکنه و از درب بسته میترسه تا تهنا باشه تو اطاق در بستشه گریه میکنه یا با هرکى جز خودم تو اطاق باشه همینجورخ خیلى نگرانشم این ترساش باعث شده لکنت بگیره یه وقتایى کم میشه یه وقتایى زیاد میشه راهنماییم کنید

پاسخ

سلام مادر گرامی جای نگرانی نیست اگر ایشون تک فرزند باشند و توجه بیشتری دریافت کرده باشند این حالت طبیعی است البته کودکان در شرایطی که اضطراب جدایی دارند ممکنه حالت اختلال پیدا کند که حتما باید با مراجعه حضوری به روانشناس کودک تلاش کنید مساله حل شود

ولی در مورد ترس کودکان باید کم کم مساله حل شود و نقش شما بسیار اهمیت دارد .اینکه تلاش نکنید در این شرایط با حمایت افراطی چسبندگی را افزایش دهید .امیدوارم با مراجعه رفع شود

در این مورد میتونید با متخصصین کانون مشاوران ایران، مشاوره تلفنی/تخصصی داشته باشید
۰۲۱۲۲۶۸۹۵۳۴
موفق باشید

دختر کلاس اول و ترس از خانه ماندن

دخترمن کلاس اول دبستان است. ترس داره از اینکه من برای خرید برم بیرون و دیر برگردم و یا نیام خونه، آیا می تونم با روش بازی کردن ترسش رو از بین ببرم، همونطور که شما در مورد مقابله با ترس کودکان گفتید؟

اگر امکانش هست نحوه بازی رو هم برایم بگویید؟

ممنون از زحمات شما

پاسخ

بچه ها از نظر سرشتی و ذاتی با هم متفاوت هستند. بعضی از کودکان معاشرتی تر و اجتماعی ترند و راحت تر با دیگران ارتباط برقرار می کنند ولی از طرف دیگر کودکی را می بینیم که منزوی و گوشه گیر است و بیشتر تمایل دارد وقت خود را در کنار مادر سپری کند.

در این مورد میتونید با متخصصین کانون مشاوران ایران، مشاوره تلفنی/تخصصی داشته باشید

۰۲۱-۲۲۳۵۴۲۸۲

علاوه بر مساله سرشت و ذات، بسیاری از کودکان هستند که اضطراب جدایی از مادر را دارند. دسته دیگری از کودکان از اضطراب اجتماعی رنج می برند. در هر صورت این دو دسته آخر کسانی هستند که به بیماری اضطراب مبتلا هستند و مداخلات روان پزشکی به موقع می تواند برای آنها بسیار سودمند باشد. اگر کودک شما منزوی و غیر اجتماعی است توصیه های زیر می تواند کمکتان کند:

۱) در صورتی که وابستگی کودک به شما خیلی زیاد است، لحظه ای از شما جدا نمی شود و اصرار دارد نزد شما بخوابد و…، حتما به یک روان پزشک اطفال مراجعه کنید.

۲) ترس و اضطراب او را درک کنید و بپذیرید اضطراب او واقعی است و او را به دلیل جمع گریزی و ارتباط برقرار نکردن با دیگران شماتت نکنید. چنانچه به طور مستقیم روی رفتارهای فوق تمرکز کنید: «چرا به دیگران سلام نمی دی، چرا به من چسبیدی و منو ول نمی کنی، مثل بچه آدم سلام بده و…» اعتماد به نفس کودک را از او سلب می کنید و موجب تشدید رفتارهای فوق می شوید.

۳) او را با بچه های دیگر که ارتباط بهتری در جمع دارند، مقایسه نکنید: «می بینی سارا چقدر قشنگ حرف می زنه، شعر می خونه و…»

۴) زمانی که کودک شما با بچه های دیگر دوست می شود و بازی می کند، در میهمانی ها از شما جدا می شود و شب را به تنهایی در اتاق خودش می خوابد، او را تشویق و از او تعریف کنید. تشویق شما می تواند کلامی باشد و هزینه ای برای شما در برنداشته باشد: «آفرین، چقدر بلند سلام دادی، مامان بزرگش! دیشب سامان تنها روی تخت خودش خوابیده و…»

۵) اگر کودک مرتب از شما آویزان است و روی پاهای شما می نشیند، به او بگویید که می تواند کنار شما بنشیند نه روی زانوهایتان و اگر این کار را بکند، زمان برگشتن از میهمانی او را به پارک می برید.

۶) انتظار نداشته باشید کودک شما به طور ناگهانی و یک شبه تغییر کند. تلاش های کوچک او را ببینید و قدر بنهید.

۷) کودکان پسر را تشویق کنید که ارتباط بهتری با پدر خود برقرار کنند. مسلم است برای پسربچه ۵ ساله ای که مدام با مادر است ارتباط بیشتر با پدر باعث می شود بتواند تطابق و همانندسازی بهتری با جنسیت خود برقرار کند و برای ایفای نقش مردانه آماده شود.

۸) شما نیز باید پس از اینکه مهارت های لازم را به کودک خود آموختید، اضطراب خود را کنترل کنید. به عنوان مثال، ممکن است نگران تردد کودک خود از خیابان باشید ولی نمی توانید تا سن ۲۰ سالگی او را از خیابان رد کنید! پس باید به او این مهارت را بیاموزید، با وی آن را تمرین کنید و آرام آرام فرصت بدهید خودش به تنهایی آن را تجربه کند.

دختر یازده ساله وابسته به شیر مادر

دختر یازده ماهه های دارم که وابستگی خیلی شدیدی به شیر خودم داره و عادت کرده مدام طلب شیر کند و از طرفی هم دکترش دستور دادن بخاطر الرژی شدیدی که داره شیر خودم باید قطع بشه و شیر خشک بخورد.

لطفا راهنمایی کنید چطوری شیر خودمو قطع کنم که از لحاظ عاطفی مشکل پیدا نکنه؟

فعلا شیر خشک رو پذیرفته و میخوره ولی مشکل اصلی من موقع خوابیدنش هست که باید حتما شیرخودمو بخوره تا بخوابه و اگر موقع خواب بهش ندم گریه های شدیدی میکنه که با هیچ چیز قابل کنترل نیست و از طرفی هم ما توی یه شهر دور از خانواده هامون زندگی میکنیم و نمیتونیم از کسی کمک بخوایم

به متخصصین و پزشکان گیاهان دارویی مراجعه کنید

سلام پسر ۲ ساله دارم. وقتی کودکی گازش

بگیره یا اون رو بزنه هیچ اعتراضی نمیکنه و

فقط نگا۶ش میکنه یا اگر اسباب بازیشو بگیره

راحت اسباب بازی رو رها میکنه و سراغ من میاد که براش بگیرم . چه رفتاری کنم که بتونه از حق خودش دفاع

کنه؟ ممنون میشم راهنماییم کنید

پاسخ

با سلام بعضی از کودکان چنین شرایطی دارند که می تواند سرشتی باشد و شرایط خانواده هم البته حائز اهمیت است ولی جای نگرانی نیست بسیاری از کودکان اینچنین که والدین نگران هستند که ممکنه در اینده نتواند از عهده مسائلش بر بیاد در بزرگسالی و ورود به مدرسه بر طرف می شود .اگر در سنین دبستان گوشه گیر بود و اصطلاحا مورد تضییع حقوق قرار گرفت به روانشناس کودک مراجعه کنید .ولی اکنون نگران نباشید و مساله خاصی نیست .

پسر چهارساله ای دارم که با بزرگترها زود ارتباط برقرار می کند

سلام پسر چهارساله ای دارم که با بزرگترها زود ارتباط برقرار می کند و صمیمی میشود ولی با بچه ها رابطه خوبی ندارد ه مدت دوماه مهد رفت ولی یهو گفت نمیرم به هر طریقی تلاش کردم نرفت از صدایه همهمه. بچها میترسد در ضمن در پارک اگر تعداد بچها زیاد باشد حاضر نیست تاب یا سرسره بازی کندبا وسایل بازی موزیکال نیز مشکل دارد لطفا راهنماییم کنید

کودک تمایل به بازی با دیگران ندارد

تمایل کودک به بازى با بچه‌هاى دیگر، یکسان نیست. بعضى از بچه‌ها، بیشتر از بچه‌هاى دیگر معاشرتى و اهل بازى با کودکان همسن خود هستند و بعضى بچه‌ها ذاتاً آرام‌تر هستند. این اختلاف طبیعى است؛ اما تمایل به بازى با کودک دیگر و داشتن همبازی، در وجود هیچ کودکى به صفر نمى‌رسد.

علل بى‌میلى ممکن است مربوط به وضعیت جسمی، روحى و روانى کودک، یا وضعیت اجتماعی، اقتصادى خانوادهٔ او باشد که او را به انزوا مى‌کشاند و از بازى با بچه‌هاى دیگر فرار مى‌کند. علل عمدهٔ بى‌میلى کودکان عبارتند از:

– ممکن است کودکى دچار ضعف در سلامت جسمانى باشد،؛ مثلاً خیلى زود از جست‌وخیز خسته شود یا نفس تنگى پیدا کند، یا بیمارى‌هائى داشته باشد که اجازهٔ بازى پر افت‌ و خیز را به وى ندهد. در این‌صورت، ترتیبى بدهید که معاشرت او با دیگر بچه‌ها توأم با بازى‌هاى فکرى مناسب و جنب‌وجوش کمتر باشد.

– گاهى کودک، به‌دلیل تفاوت‌هائى که با دیگران دارد، با آنان نمى‌جوشد. این تفاوت‌ها ممکن است از اجبار کودک به استفاده از عینک ذره‌بینى قطور گرفته، تا لکنت زبان او و حتى هوش فوق‌العاده‌اى باشد که اینها میل به گوشه‌گیرى را در کودک تقویت مى‌کند، یا گاهى او را چنان حساس و آسیب‌پذیر مى‌سازد که با کوچکترین تمسخر و یا سرزنش دیگر کودکان، مى‌رنجد و از معاشرت با آنان زده مى‌شود. گاهى هم کودک خجالتى است و مشکل مى‌تواند در دوستى با بچه‌هاى دیگر پیشقدم شود.

در چنین مواردی، مشکل او خیلى ساده و تنها با تشویقى آرام و تدریجى حل مى‌شود. نصیحت و پند و اندرز دادن و تأکید بر اینکه: ‘این‌قدر یک گوشه‌ ننشین؛ تو دیگر بزرگ شده‌ای!’ یا چرا تو هم نمى‌روى با بقیهٔ بچه‌ها بازى کنی؟’ بر ترس کودک مى‌افزاید. بهتر است دایرهٔ دوستى‌ها را کم‌کم وسعت بخشید و ابتدا از دعوت یک یا دو کودک همسن و سال او به خانهٔ خودتان آغاز کنید. یا مى‌توانید چندین‌بار همراه کودک خود به تماشاى بچه‌هائى که مشغول بازى هستند بروید تا کودک، در ضمن تماشاى آنان، لذتى را که از بازى باهم مى‌برند درک کند و علاقه‌مند شود که خود او هم از این لذت سهمى داشته باشد.

– گاهى لوس و پرتوقع بودن کودک موجب مى‌شود که گروه همسالان او را طرد کنند. از این‌رو، به پدران و مادران توصیه مى‌شود که ضمن ابراز محبت به کودک، اصول اخلاقى و انسانى و احترام به حقوق دیگران را نیز به کودک بیاموزند. بهترین روش در این مورد، این است که پدر و مادر خود الگوى تقلید براى آنان باشند.

– گاهى مادر، چون حوصلهٔ سر و صدا و شلوغى بچه‌ها را ندارند، یا از این مى‌ترسد که کودک او، به‌علت معاشرت با بچه‌هاى شرور، بى‌ادب بار آید، یا حوصله و وقت سر زدن به بچه‌هاى مشغول بازى را ندارد، طورى با کودک رفتار مى‌کند و در مقابل خواست او مبنى بر بازى با دیگر کودکان واکنش نشان مى‌دهد که او را از بازى باز مى‌دارد و به انزوا سوق مى‌دهد. براى مثال، مادرى که مى‌گوید: ‘اجازه نمى‌دهم با پسر همسایه بازى کنی، چون او بچهٔ شرورى است’ کودک خود را از بازى‌اى که ممکن است خیلى هم آموزنده و لذت‌بخش باشد، محروم مى‌کند و بعد با گفتن جمله‌اى نظیر: ‘بیا با خواهر کوچک خود بازى کن!’ او را به کلى از بازى روى‌گردان مى‌سازد.

خواهر کوچکى که تازه مى‌خواهد راه رفتن را بیاموزد، براى بچه‌اى سه – چهار ساله که احتیاج به نقشه کشیدن و دویدن و خندیدن دارد، همبازى خوبى نیست.

بنابراین، هوشیارى و دقت مادر و پدر در انتخاب همبازى‌هاى مناسب براى کودک در افزایش تمایل کودک به بازى به دیگران نقشى بسیار مهم دارد.

نکات مهم

– کودکان، به هنگام بازى با همسالان، از حالت خودمحورى بیرون مى‌آیند و واقع‌گرا (Realistic) مى‌شوند، به امیال و خواسته‌هاى دیگران توجه مى‌کنند، از دیگران چیزى مى‌آموزند و به دیگران چیزى یاد مى‌دهند و در کنش متقابل، خیلى چیزها به همدیگر مى‌آموزند.

– وقتى که کودک دوست دارد به تنهائى بازى کند، باید او را به حال خود بگذارید و آزادى بدهید تا مستقلاً به بازى خودش ادامه دهد. نباید همبازى‌هائى را به او تحمیل کنید؛ زیرا چنین حالتى باعث اختلال در بازى او مى‌شود و عادت به عصبانى شدن و ایجاد درگیرى را در وى به‌وجود مى‌آورد.

– پدران و مادران توجه کنند که کودک در سنین خردسالى هر اندازه آزاد باشد تا به تنهائى بازى کند، به همان اندازه در آینده اجتماعى‌تر خواهد شد.

– میل طبیعى و تشخیص کودک بهترین راهنماى ما مى‌باشد. آنان کم‌کم یاد مى‌گیرند با دوستان و همسالان خود همبازى شوند؛ بنابراین، نیازى به تأکید و تشویق‌هاى بیرونى نیست تا زودتر از موعد با بچه‌هاى دیگر همبازى شود.

– کودک را وادار نکنید که با خواهر و برادر کوچکتر خود همبازى شود؛ زیرا آنان براى بازى کوچک هستند، در صورتى‌که کودک اگر با همسالان یا بزرگتر از خود بازى کند، هم با علاقه بازى مى‌کند و هم در تعاملى مشترک چیزى یاد مى‌گیرد. نکتهٔ دیگر اینکه، کودک بزرگتر باید همیشه ملاحظهٔ کودک کوچکتر را بکند و رفتارى عاقلانه در پیش بگیرد (در صورتى‌که خود او هنوز بچه است و باید بچگى کند) و کودک کوچکتر نیز، احتمالاً به‌علت آنکه قادر به انجام دادن همهٔ اعمال و رفتار کودک بزرگتر نیست، دچار شکست مى‌شود؛ که از نظر روحى و روانى به سود او نیست. از این‌رو، در عین‌حال که اوقاتى با همدیگر بازى مى‌کنند، زمینه‌هائى نیز براى بازى با همسالان فراهم شود. جالب توجه این است که هر اندازه خواهران و برادران را به بازى با یکدیگر وادار نکنیم، آنان، مشخصاً، بیشتر باهم بازى خواهند کرد.

– در بازى‌هاى کودکان دخالت نکنید؛ ولى لازم است پدر و مادر گاهى به اتاق و محل بازى بچه‌ها سر بزنند، اما نه به قصد جاسوسى و بازرسى آنان بلکه به قصد بردن مثلاً چای، میوه و شیرینى براى آنان. در واقع، نباید بچه‌ها را مطمئن ساخت که در تنهائى هیچ‌کس به آنان سر نخواهد زد؛ چون همه نوع کودک وجود دارد و ممکن است اتفاقات خطرناکى بیفتد.

– اگر فرزند شما دوست و همبازى‌اى براى خودش پیدا کرده است که شما دوست ندارید با او رفت و آمد کند، تا حدّ امکان نگوئید: ‘اجازه ندارى با این کودک بازى کنی، چون بى‌تربیت است.’ بلکه ابتدا سعى کنید همبازى جدیدى را براى او بیابید و به جز این، در انتخاب دوست، ملاک و معیارى به کودک بدهید و بگذارید بیندیشد و خود قضاوت کند و به نتیجه برسد.

در این مورد میتونید با متخصصین کانون مشاوران ایران، مشاوره تلفنی/تخصصی داشته باشید

دفتر شریعتی:

۰۲۱-۸۸۴۲۲۴۹۵ خط ویژه

سلام

به تازگی از همسرم جدا شدم.حضانت پسر۵ساله ام با ننه.برای ملاقات با مادرش مشکل دارم.آیا می‌تونم منعش کنم؟وقتی پیش کنه خیلی راحته و دوست نداره بره پیش مادرش.وابسته منه.در این ملاقات‌ها خیلی اذیت میشه.لطفا آدرس یه روانشناس کودک خوبم برام میل کنید.تشکر

با سلام اگر کودک به واسطه سنش در این برخوردها ممکنه اسیب ببینه و تمایلی نداره این دیدا ر ها موجب تشویش ذهنی خواهد شد البته که باید دقت داشته باشید .ایشون هم حقشونه که فرزند رو ببینند مگر اینکه خودشون نخوان و یا فاقد صلاحیت باشند و وقتی فرزند شما دیدار داشته باشد مشکلاتش چندیدن برابر خواهد شد.امیدوارم با مراجعه حضوری کمک بیشتری شود..

سلام پسر من ۴ سال دارد برخی لز روزها بیش از حد بهانه گیری میکندو بیش لز حد گریه میکند وسایل رو پرت میکتد گاهی چنگ میزند نمیدونم چه عکس العملی در برابر اوصحیح است, غذا هم در این روزها و در مقابل خوردن عکس العمل نشون میده

کودک بهانه گیر

بهانه گیری های کودکان که اصولا با جیغ و گریه همراه است را می توان به توفان های تابستانی تشبیه کرد – ناگهانی و ناخوشایند. یک دقیقه شما و فرزندتان در رستوران نشسته اید و خوشحال در حال غذا خوردن هستید اما یک دقیقه بعد، ناگهان کودک ناله می کند و با تمام وجود جیغ می کشد که مثلا نی نوشابه اش خم شده است. اصولا کودکان یک تا سه سال بسیار بهانه گیر هستند.

شاید تصور کنید در حال پرورش کودکی زورگو هستید. اما امیدوار باشید که این اقتضای سن کودکان است و آنها در نتیجه ناامیدی های خود بهانه گیری می کنند. انسان های بزرگ نیز در نتیجه ناکامی های خود لجوج و بهانه گیر می شوند چه برسد به کودک دو یا سه ساله که هنوز خیلی چیزها را نمی داند.

برخی از کارشناسان این بهانه گیری های خسته کننده را به مشکلات مهارت های زبانی کودکان نسبت می دهند. کودکان در این سن معنی بیشتر کلمه هایی که می شنوند را درک می کنند اما نمی توانند آنها را درست و کامل بیان کنند. در نتیجه، وقتی کودک نمی تواند منظور خود را توضیح دهد ناامید می شود و جیغ کشیدن و بهانه گیری را آغاز می کند.

مراقب باشید خیلی در موقعیت هایی که باعث ناراحتی کودک می شود، قرار نگیرید. به طور مثال، اگر او هنگام گرسنگی عصبانی می شود و شروع به بهانه گیری می کند حتما میان وعده های کوچکی در کیف خود داشته باشید. اگر هنگام غروب بهانه گیر و عصبی می شود، سعی کنید خریدهای خود را ابتدای روز انجام دهید.

اگر با تغییر فعالیت ها مشکل دارد حتما پیش از هر تغییری به او مساله را گوشزد کنید. به طور مثال، اگر قصد دارید تا نیم ساعت دیگر زمین بازی را به مقصد خانه ترک کنید حتما این مساله را با در میان بگذارید. اجازه دهید از این تصمیم آگاه شود.

اگر متوجه شدید الان است که بهانه گیری های کودک آغاز شود، بلافاصله حواس او را پرت کنید: اسباب بازی به او بدهید، مکانش را عوض کنید، شکلک های خنده دار در بیاورید یا توجه او را به پرنده در حال پرواز جلب کنید.

کودک در این سنین مستقل بودن را می آموزد بنابراین تا حد امکان به او حق انتخاب بدهید. البته نه اینکه از او بپرسید می خواهد همه وقت خود را چگونه سپری کند. بگویید: «هویج یا ذرت می خواهی؟» به جای اینکه بگویید: «ذرت هایت را بخور!» به او احساس کنترل داشتن بر اوضاع را منتقل کنید.

توجه کنید که چقدر از کلمه «نه» استفاده می کنید. اگر زیاد از آن استفاده می کنید در واقع شرایط را برای خود و کودکتان پر اضطراب و سخت می کنید. سعی کنید این مساله را کنترل کنید.

شاید بهانه گیری های روزانه برای کودکان امری طبیعی باشد اما باید مراقب مشکلات احتمالی هم باشید. هر گونه تنش و استرسی که در خانه وجود دارد می تواند در بیشتر شدن کج خلقی و بهانه گیری های کودک تاثیر بگذارد.

اگر کودک به طور مدام بهانه گیر است و به خود یا دیگران آسیب می رساند حتما از یک متخصص کمک بگیرید. پزشک یا مشاور کودک می تواند شما را با هر گونه تغییر رفتاری در کودک آشنا کند و این جلسات به شما یاد می دهند چگونه رفتارهای آینده کودک را پیش بینی و رفتار کنید.

در این مورد میتونید با متخصصین کانون مشاوران ایران، مشاوره تلفنی/تخصصی داشته باشید

دفتر سعادت آباد:

۰۲۱-۲۲۳۵۴۲۸۲ خط ویژه

با سلام

مادر گرامی این رفتار ها در این سن می تواند دلایل مختلفی داشته باشد اول اینکه باید توجه داشته باشید در این سن کودکان مشکلات را رفتاری نشان می دهند و سعی دارند که به انها توجه مثبت نشان داده شود و برای جلب توجه گاها دست به هر رفتاری می زنند و ممکنه مشکل پزشکی باشد و دلیل این بهانه گیری ها و گاهی پرخاشگری یک مساله پزشکی باشد که باید بررسی شود نوع رتفار شما و واکنش نشان دادن خود شما هم مساله ای است که باید پرداخته شود .همه این احتمالات در مورد فرزند شما مطرح است و البته یک سری مسائل دیگر که بهتر است حتما حضوری به روانشناس کودک مراجعه داشته باشید ولی نگران نباشید مساله ای نیست که غیر قابل رفع باشد

در این مورد میتونید با متخصصین کانون مشاوران ایران، مشاوره تلفنی/تخصصی داشته باشید

۹۸۲۱۲۲۳۵۴۷۹۰

موفق باشید

مشکل کودک اول با فرزند دوم

باسلام، من دو تا پسر یکی ۳٫۵ ساله و دیگری ۴ ماه دارم، از زمانیکه بچه دوم به دنیا اومده، پسر اولم دیونه شده، البته مما مرتب سعی میکنم از پسر اول تعریف و تمجید کنیم و براش اسباب بازی بخریم ولی خیلی لجبازی میکنه، منم بعضی موقع ها از دستش عصبانی میشمو دعواش میکنم، که البته بعدش خیلی ناراحت میشم.

از طرفی خوب میدونم تنبیه کردن اثر تربیتی نداره ولی واقعا منو به سطوح در میاره، جدیدا هم منو کتک میزع، کاری که هیچ موقع نمی کرد. البته میدونم بچه دوم مثل هوو واس پسر اولم میمونه، ولی با این وجود و آگاهی نمی دونم چه راهی رو در پیش بگیرم که خودم هم آروم بشم.

پاسخ

اینکه شما توجه مثبت به فرزند اول داشته باشید درسته منتهی اون در سنیه که درکی نسبت به وجود فرد دوم و گرفته شدن محبت داره و چون هنوز خودش احتیاج به توجه ویزه و خاص داره این شرایط اونقدر براش ازار دهنده هست که چون در این سن بیانی مشکلات رو نمیگن به صورت رفتار هایی که تا کنون نداشته نشان می دهد منتهی باید حتما با روانشناس کودک مشورت داشته باشید و راهکار هایی در این زمینه بگیرید

باید تلاش کنید با قصه برای کودکتان شرایط را بیان کنید حتی اجازه بدید در غذا دادن جزئی به فرزندتون از ۶ ماهگی به بعد کمک کند.راجب اینکه قراره دوستی براش بشه صحبت کنید زبان کودکانه را بلد باشید تا متناسب با سطح درک او پیش روید

او شرایط را درک خواهد کرد همسر شما هم نقش مهمی در این رابطه دارد وقتی شما درگیر فرزند دیگر هستید باید با او بازی کند توجه مثبت نشان دهد او را بیرون ببرد و از او نظر خواهی کنید حتی در مورد خریدهایی مثل لباس برای برادر کوچکترش ارامش و صبر شما مسائل را مرتفع می کند و اصلا نباید با عصبانیت واکنش نشان دهید چوئن شرایط سخت تر خواهد شد .امیدوارم به زودی مسائل مرتفع شود و هر دو فرزند شما با توجه شما رشد سالمی داشته باشند

در این مورد میتونید با متخصصین کانون مشاوران ایران، مشاوره تلفنی/تخصصی داشته باشید

۹۸۲۱۲۲۳۵۴۷۹۰

پسر ۵ ساله مشکلات خواب

باسلام پسری ۵ ساله دارم که حدود یک ماهه شب ها از خواب بیدار میشه حالتی شبیه خوابگردی داره برای درمان آن چکار کنم ؟ واقعا درمان داره باتشکر

پاسخ

فرزند شما ممکنه دچار اختلال خوابگردی شده باشد و با مراجعه به روانپزشک قابل درمان است چون این اختلال بیشتر

در پسران اتفاق می افتد و مشکل خاصی نیست و جای نگرانی نیست در این اختلال در حالت خواب عمیق ممکنه دچار خوابگردی شوند که اگر شدت پیدا کند مشکل ساز است چون متوجه رفتارهاشون نیستند حتی ممکنه از منز ل خارج شوند و متوجه نشود و در این اختلال روز بعد چیزی یادشان نمی اید و شما هم نباید بازخوردی نسبت به رفتارش داشته باشید و یا تذکراتی بدهید نوع تغذیه و یا اختلال در سیستم عصبی ممکنه علت مشکل باشد و بهتر است سریع تر زیر نظر روانپزشک درمان را شروع کنند و اگر نیاز باشد به متخصص مغز و اعصاب هم ارجاع می دهند

امیدوارم زودتر بهبودی ایجاد شود

در این مورد میتونید با متخصصین کانون مشاوران ایران، مشاوره تلفنی/تخصصی داشته باشید

۰۲۱۲۲۶۸۹۵۵۸

موفق باشید

منبع: کودک و نوجوان

صفحه اصلی سایت مرکز مشاوره

administrator

مقالات مرتبط

1,419 نظرات

  • سیامک , اکتبر 4, 2016 @ 11:34 ب.ظ

    با سلام
    من پسرم ۱۱ سالشه خیلی کم صحبت و خجالتی است و چند ماه پیش دزد اومده بود خونه از اون روز خیلی ترس داره و تنها نمیخوابه و حتی نمیونه تنها تو یه اتاق باشه لطفا راهنمایی کنید چکار کنم

    • راهنما , اکتبر 5, 2016 @ 10:17 ق.ظ

      اینکه چرا کودکان می‌ترسند مورد توجه بسیاری از صاحبنظران رشد کودک و روانشناسان بوده است. برخی از محققان عوامل زیستی را به عنوان علت برخی از ترس‌ها عنوان کرده‌اند و برخی دیگر عوامل روان شناختی، عوامل خانوادگی و سایر عوامل را مطرح کرده‌اند. در برخی اوقات ترسی که کودک از خود نشان می‌دهد به یک نیاز روانی ارتباط دارد. مثلا کودکی که ترس از مدرسه را نشان می‌دهد ممکن است از لحاظ روانی وابستگی زیادی به پدر یا مادر خود داشته باشد و ترس او در واقع ریشه در این وابستگی او دارد.

      گاهی اوقات یک تغییر در شیوه زندگی مثل تغییر محل سکونت ، جدا شدن از والدین و… به صورت ترس از تاریکی ، ترس از حیوانات و غیره خود را نشان می‌دهد. بنابراین می‌توان گفت برخی از ترس‌های مشخص و معین کودک می‌تواند ریشه‌های روانشناختی داشته باشد و مستقیما با موضوع آن ترس مرتبط نباشد. در برخی اوقات این خانواده است که مشکل ترس را در کودک بوجود می‌آورد. ممکن است کودک ترس از یک مساله خاصی را در محیط خانواده یاد گرفته باشد. مثلا مادری که از عنکبوت می‌ترسد این ترس خود را به کودک منتقل می‌کند. این اتفاق بر اساس فرایند یادگیری صورت می‌پذیرد. بطوری که والدین در آموزش اکثر رفتارها به عنوان الگو و سرمشق کودک هستند.

      کودکی که نیاز به احساس امنیت دارد با مشاهده رفتار و حالات والدین و خانواده خود شروع به شناسائی محیط ها و موقعیت‌های امن از ناامن می‌نماید. و در این راستا کاملا متکی بر آنهاست. بنابراین آنچه رفتار مادر نشان می‌دهد برای او الگو و اساس رفتارش است. کودک با مشاهده رفتارهای مختلف می‌آموزد که چه چیزی ترسناک است و چه چیزی ترسناک نیست. گاهی اوقات ترس کودک ناشی از شیوه های زیستی غلط والدین است. والدینی که برای وادار کردن کودک به انجام کاری او را تهدید می‌کنند و یا از چیزی می‌ترسانند. مثلا مادر به کودک خود می‌گوید اگر شلوغی کنی می‌روم و دیگر بر نمی‌گردم. یا برای وادار کردن به او خوردن دارو او را از آمپول می‌ترساند. فشار روانی که به این طریق والدین به کودکان خود وارد می‌کنند ، می‌تواند به صورت ترس‌های مختلف خود را بروز دهد. در کودکان ناراحتی‌ها و اضطراب‌های روانی اغلب با مواردی از قبیل ترس و… مشخص می‌شوند.

      از جمله عوامل دیگر شرایطی است که کودک در محیط پیرامون ممکن است با آنها مواجه شود، مثل دیدن تصادف دو اتومبیل و دزد و… همینطور است تماشای فیلم‌های ترسناک و وحشت انگیز که با تاثیری که روی قدرت تخیل کودک می‌گذارد موجب وسعت یافتن این صحنه‌ها و شاخ و برگ داده شدن آنها در ذهن کودک می‌شود و ترس و وحشت زیادی را در کودک ایجاد می کند.
      چه نوع ترس‌ها به توجه و درمان نیاز دارند؟
      در وهله اول باید به سن کودک توجه داشت. برخی از ترس‌ها در سنین خاصی طبیعی‌تر هستند. بنابراین اگر چنین ترس‌هایی بیش از دو سال دوام داشته باشند حتما به توجه و درمان نیاز دارند. اصولا یک ترس عادی نباید چنین مدت زمانی طول بکشد و گاه بدون نیاز به مداخلات درمانی به تدریج کاهش پیدا کرده و بالاخره از بین می‌رود. همینطور برای تشخیص ترس‌های غیر عادی باید به نوع ترس نیز توجه داشت.

      هر چند گاهی اوقات کودکان از چیزی می‌ترسند ولی این ترس چندان وحشت‌زا نیست و مشکل خاصی در عملکرد روزانه کودک ایجاد نمی‌کند و واکنش ترس در او چندان شدید و ناهنجار نیست. اما زمانیکه نوع ترس کودک غیر عادی است و نیاز به مداخلات درمانی دارد واکنش کودک به عامل ترس بسیار شدید است. کودک بسیار وحشت زده می‌شود و رفتارهایی از خود نشان می‌دهد که اغلب خارج از کنترل دیگران است.
      برای درمان ترس در کودکان چه باید کرد؟
      روان شناسان برای کاهش ترس‌های کودکان راههای زیادی را توصیه می‌کنند. آنها در وهله اول به والدین توصیه می‌کنند که در رفع مشکل کودک عجولانه عمل نکنند. تعجیل و شتابزدگی آنها در کاهش ترس کودک می‌تواند به جای درمان ، اضطراب و ترس او را افزایش دهد. این ترس معمولا بتدریج از بین می‌رود و لازم است والدین با خونسردی و آرامش اقدام به کاهش این ترس‌ها نمایند. توصیه بعدی روان شناسان این است که هرگز کودکان را به خاطر ترسی که دارند تحقیر و سرزنش نکنیم. هر چند دلیل ترس از نظر ما بزرگترها کاملا غیر منطقی و نامعقول به نظر می‌رسد اما خود کودک چنین احساسی ندارد و نمی‌تواند غیر منطقی بودن ترس خود را درک کند و سرزنش به او کمکی نخواهد کرد.

      حتی زمانیکه کودک تحت نظر یک متخصص یا روان شناس درمان می‌شود، اگر عامل اصلی ایجاد کننده ترس هنوز حضور داشته باشد چندان فایده‌ای نخواهد کرد. مثلا زمانیکه خود مادر از تاریکی می‌ترسد، هر چند کودک حمایت‌ها و درمان‌هایی را از روان‌شناس و مشاور خود دریافت می‌کند، اما الگویی که در خانه از رفتار مادر می‌پذیرد الگویی قویتر است که نتایج یک درمان ثمر بخش را از بین می‌برد. بنابراین لازم است علل اساسی ترس کشف و مرتفع شوند.

      تصویر

      بازی موقعیت مناسبی است که ترس کودک را از بین ببریم. مثلا کودکی که از آمپول می‌ترسد، می‌توانیم یک بازی خوب ترتیب بدهیم که در آن کودک آمپول زدن را تمرین کند. در مراحل دیگر می‌توان از روشهای خاص رفتار سازمانی که توسط روانشناسان استفاده می‌شود بهره جست. با مراجعه به یک روانشناس و درمان‌های رفتاری او می‌توان اقدام به حل مشکل کودک نمود.
      سخن آخر
      پدیده ترس هر چند که یک غریزه طبیعی است که در انسان از همان بدو تولد وجود دارد، اما هر گاه به دلیل تغییراتی که در شدت و نوع آن بوجود می‌آید از حالت عادی خارج می‌شود. این ترس‌ها تحت عنوان ترس‌های مرضی شناخته می‌شوند که هم کودک و هم اطرافیان او را آزار می‌دهند توصیه‌های مناسب روان‌شناسان و استفاده از مداخلات رفتاری در این راستا می‌تواند سودمند باشد.
      در این مورد میتونید با متخصصین کانون مشاوران ایران، مشاوره تلفنی/تخصصی داشته باشید
      دفتر سعادت آباد:
      ۰۲۱-۲۲۳۵۴۲۸۲ خط ویژه

  • مریم جعفزی , اکتبر 6, 2016 @ 9:16 ق.ظ

    سلام پسر من کلاس اول خیلی با حیاست ولی دیروز فهمیدم توی مدرسه با چند تا از بچه ها شلوارشون و پایین کشیدن نمیدونم چه کار کنم

    • راهنما , اکتبر 6, 2016 @ 1:54 ب.ظ

      در این مورد میتونید با متخصصین کانون مشاوران ایران، مشاوره تلفنی/تخصصی داشته باشید

      ۰۲۱-۲۲۶۸۹۵۵۸

      • مریم جعفزی , اکتبر 6, 2016 @ 3:19 ب.ظ

        میشه راهنمایی کنید من چه رفتاری داشته باشم که این مورد تکرار نسه

        • راهنما , اکتبر 7, 2016 @ 12:27 ب.ظ

          هر رفتار تندی از طرف شما میتونه اونو نسبت به موضوع حساس کنه
          بچه‌ها معمولا رفتار نامناسب جنسی را از آنچه دیده‌اند یا تجربه کرده‌اند یاد می‌گیرند؛ یعنی این رفتار اشتباه، در صورت راهنمایی و توجه والدین، ممکن است تغییر کند. اگر با مشاهده رفتار نامناسب جنسی، سریعا برخوردی مناسب شود، هیچ دلیلی وجود ندارد که این رفتار اشتباه در دوران بزرگسالی تکرار شود. در اینجا چند قدم کلیدی و مهم برای تغییر رفتار کودک را بررسی می‌کنیم. والدین در برخی موارد بدون مشاوره و کمک هم می‌توانند برخی از این اقدامات را انجام دهند، هر چند همیشه طبق مشاوره‌ای خوب عمل کردن بهترین راه است. اگر رفتار کودک خیلی پرخاشگرانه باشد، یا برای کودکان دیگر خطرناک باشد، یا بعد از منع و کمک والدین همچنان ادامه یابد، بهتر است به متخصص یا مشاور حرفه‌ای کودک مراجعه شود.

          نکات کلیدی و قدم‌های اولیه:

          قدم اول: مواظبت و تحت نظر گرفتن کودک هنگامی که با کودکان و همسالان خود مشغول بازی است، تا زمان حل شدن مشکل.

          قدم دوم: تا آنجایی که امکان دارد، بفهمیم دقیقا چه اتفاقی افتاده و چه رفتاری از کودک سرزده است، چه زمان‌هایی کودک این رفتار را انجام می‌دهد و هرچند وقت یک‌بار و در چه حالت‌هایی (وقتی مضطرب است، وقتی تلویزیون می‌بیند، وقتی با جنس مخالف بازی می‌کند و…).

          قدم سوم: اطمینان حاصل کنید که کودک دقیقا می‌داند چه کارهایی مجاز است و چه کارهایی نیست. به کارهای مثبت جایزه بدهید و از رفتارهای خوبش تعریف و تمجید کنید. برای رفتارهای نابجا و نادرست تنبیه مناسب در نظر بگیرید و در این زمینه پیگیر باشید (یعنی کودک عواقب دقیق رفتار بد خودش را بداند). به کودک آموزش دهید عواطف و هیجاناتش را کنترل کند.

          قدم چهارم: برای کودک بستر خانوادگی امنی بسازید که وی را در معرض روابط و رفتارهای جنسی، مکالمات حاوی مسایل یا کلمات جنسی یا مطالب جنسی (فیلم، ویدیو یا بازی‌های رایانه‌ای حاوی صحنه‌ها یا مطالب جنسی) قرار ندهد.
          در این مورد میتونید با متخصصین کانون مشاوران ایران، مشاوره تلفنی/تخصصی داشته باشید

          ۰۲۱-۲۲۶۸۹۵۵۸

  • م ج , اکتبر 6, 2016 @ 3:20 ب.ظ

    ازراهنمایی شما تشکر میکنم

  • زهره زمانی , اکتبر 8, 2016 @ 1:08 ق.ظ

    سلام پسرکلاس دومئ دارم که اصلا با دوستان همسن وسال خود در مدرسه وفامیل سازگاری ندارد وشدیدا دعوا میکند.دربیشتر مواقع آنهارا اذیت و آزار میکند.بطوریکه ترجیه میدهم جایی نرویم.لطفا راهنمایی ام کنید.سپاسگزارم

    • راهنما , اکتبر 9, 2016 @ 12:05 ق.ظ

      رفتارهای ناسازگارانه

      رفتارهایی هستند که با نظر پدر و مادر، اطرافیان و جامعه سازگاری ندارد.رفتار فرزندان ناسازگار احساس بسیار بدی را در اطرافیان ایجاد می کند به طوری که خود نیز تحت تاثیر واکنش های ناخوشایند آن، از سوی دیگران واقع می شوند. روانشناسان معمولا رفتارهای ناسازگار را در سه طبقه تقسیم بندی می کنند اختلال بیش فعالی و کمبود توجه،اختلال لجبازی و نافرمانی، اختلال سلوک گرچه شباهت های زیادی بین آنها وجود دارد، ولی ویژگی های متمایز کننده ای هم در آن ها به چشم می خورد.ممکن است علایم هر سه طبقه در یک کودک دیده شود که برای آشنایی بیشتر به رفتارهای هر کدام اشاره می کنیم.

      کودکان بیش فعال و کمبود توجه

      نمی توانند رفتارشان را کنترل و تنظیم کنند. نمی توانند رفتارهای هماهنگ و مناسب با اطرافیان، از خود نشان دهند با علامت هایی مثل کم توجهی، حواس پرتی و کمبود تمرکز همراه هستند. در کارهایی که به آنها علاقه و مهارت داشته باشند، هیچ تفاوتی با همسالان خود ندارند. خیلی سریع توسط محرک های خارجی دچار حواس پرتی می شوند واز کار وظیفه اصلی خود(غالبا تکالیف مدرسه) باز می مانند. اغلب وسایلشان را گم می کنند و فراموشکارند.مرتب حرکت می کنند و آرام و قرار ندارند. میان صحبت دیگران می پرند و تامل ندارند. نوبت را رعایت نمی کنند. سریع از کوره در رفته و اشیا را به سوی دیگران پرتاب می کنند. رفتارهای جسورانه و خطرناکی از خود نشان می دهند. در توجه به جزئیات ناتوانند.
      در صحبت کردن مستقیم با آنان،به نظر می رسد به گوینده توجهی ندارند گوش نمی کنند. قادر به پی گیری دستورات نیستند و کارها را نیمه کارها رها می کنند. از کارهایی که نیاز به تلاش ذهنی دارد اجتناب می کنند.

      کودکان لجباز و نافرمان

      رفتارهای منفی و نابهنجار از آنها زیاد دیده می شود. از قوانین روزمره سرپیچی می کنند. زود قهر می کنند و قشقرق به راه می اندازند. با بزرگترها بیش از حد بحث و جدل می کنند. دیگران را در امور مقصر می دانند و از آزار و اذیت و ناسزاگویی به آنان دریغ ندارند. عصبانی و زود رنج اند. رفتارهای خشونت آمیز دارند. کینه توز و انتقام گیرنده اند.

      کودکان اختلال سلوک

      معمولا به حقوق دیگران تجاوز می کنند. رفتارهایی مانند قلدری و تهدیدی دیگران دارند. در نزاع و کتک کاری از وسایل خطرناک مانند چاقو و … استفاده می کنند. معمولا دست به سرقت می زنند. به اموال عمومی و دیگران تخریب می رسانند. فرار از خانه و مدرسه در آنها بیشتر دیده می شود.

      علل و انگیزه های ناسازگاری فرزندان

      ۱-علل ارثی
      گروهی معتقدند بسیاری از ناسازگاری های کودکان ریشه در سرشت و طینت آن ها دارد که به همراه ژن از طریق والدین به آن ها منتقل می شود.
      ۲-علل زیستی
      مانند نقص عضو، اختلال در بینایی و شنوایی و اختلال در مغز و دستگاه های عصبی در قبل یا حین یا بعد از تولد می تواند از دیگر عوامل باشد.
      ۳-علل روانی
      مانند وجود فشارهای درونی، میل به استقلال، وجود تعارض و کشمکش در زندگی روزمره خصوصا زمانی که کودک خود را بی پناه و بدون پشتوانه احساس کند، عادات عصبی مانند ناخن جویدن و انگشت مکیدن و… در او مشاهده می شود.
      ۴-علل عاطفی
      مانند احساس محرومیت از محبت والدین، ناکامی از دستیابی به اهداف مورد علاقه، ولادت کودک جدید در خانواده، عدم امنیت عاطفی به هر دلیل ممکن.
      ۵٫ علل اجتماعی
      مانند نابسامانی و اختلاف و درگیری بین اعضای خانواده، متارکه والدین، بدآموزی از الگوهای خانه و مدرسه و جامعه، عدم مقبولیت در بین دیگران، یادگیری رفتارهای نامطلوب از گروه همسالان، عدم نظارت کافی والدین، عدم وجود قانون منصفانه و قاطع در خانه و مدرسه، مشکلات اقتصادی و ….
      ۶٫ علل تربیتی
      مانند عدم یا افراط محبت، ناهماهنگی بین عاملان تربیتی در خانه و مدرسه و جامعه، برآورده کردن تمام خواسته های کودک بدون چون و چرا و یا بالعکس، تنبیه بدنی و آزارهای روانی، مقایسه و تحقیر و سرزنش کودک و …

      نحوه برخورد با کودکان ناسازگار

      اگر خود تحت فشارهای روانی ناشی از زندگی و کار قرار داریم و نمی توانیم رفتار و گفتار خود را کنترل کنیم، بهتر است قبل از انجام هرکاری در مورد فرزند به فکر روشی برای کنترل فشارهای خود باشیم که تحقیقات نشان داده است اگروالدین بتوانند برخی رفتارهای خود را تغییر دهند فرمانبری کودک بیشتر خواهد شد. افکار غلط و انحرافی درباره فرزند خود نداشته باشیم. مثلا فرزندم این کار را می کند تا حرص مرا در بیاورد. یا او باعث تمام مشکلات در خانه است. چنین افکاری زمینه به وجود آمدن احساس بسیار بد را نسبت به فرزند مهیا می کند و یقینا بر رفتار ما و او اثر منفی می گذارد. به جای سخنرانی و بحث و جدل، کوتاه و موثر با لحنی محکم ولی در کمال آرامش به او گوشزد کنیم که رفتارش در ما چه تاثیری گذاشته و اگر از این رفتار خود دست برندارد چه عاقبتی در انتظار اوست. انجام دادن خواسته هایمان را وظیفه او ندانیم بلکه بعد از انجام دادن دستوراتمان او را با کلام و هدایای مورد علاقه تشویق نماییم. عوامل مشکل ساز را شناسایی و در جهت رفع آنها اقدام کنیم. به نیازهای جسمی، عاطفی، روانی، اجتماعی، اقتصادی فرزندان بیشتر توجه کنیم. سعی کنیم فرصتی را ایجاد کنیم تا کودکان بتوانند نسبت به رفتارهای نامناسب خود فکر کنند. ارتباط خود را با مدرسه و مسوولان بیش از پیش تقویت کنیم. از تنبیه بدنی اکیدا خودداری نموده و در صورت نیاز از محروم سازی های کوتاه مدت استفاده کنیم. از سرزنش و تحقیر کردن و مقایسه فرزندان جدا خودداری کنیم.
      در این مورد میتونید با متخصصین کانون مشاوران ایران، مشاوره تلفنی/تخصصی داشته باشید

      ۰۲۱-۲۲۶۸۹۵۵۸

  • شهلا افشار , اکتبر 9, 2016 @ 11:03 ق.ظ

    سلام پسرمن دوازده سالشه کلاس هفتم هستش ولی ازروزی که مدرسه ها باز شده استرس داره همش یا غیبت کرده یا وقتی رفته مدرسه حال تهوع واستفراغ داشته ازمدرسه زنگ زدن بیاین ببرینش نمیدونم باهاش چیکار کنم لطفاً راهنمایی کنید ممنون

    • راهنما , اکتبر 11, 2016 @ 12:06 ب.ظ

      علائم استرس: ۱۲ تا ۱۸ سالگی

      قبل از نوجوانی و جوانی گرچه فرد مستعدترین دوره را برای تقویت مهارت های ارتباطی می گذراند، اما اغلب کمتر صحبت می کنند. آنها ممکن است تاثیر همه چیز بر خود را رد کرده و از صحبت کردن سرباز زنند.

      در زمان استرس، نوجوانان رفتارهای ابتدایی از خود بروز می دهند که کودکان مدرسه ای در هنگام استرس بروز می دهند. هرچند رفتار واپس رو آنها خیس کردن رختخواب و صحبت بچه گانه نیست ولی به صورت نپذیرفتن مسولیت های بزرگسالان و بازی کردن بیشتر بروز می دهند یا ممکن است نخواهند به دانشگاه بروند و آنرا به زبان بیاورند.

      نوجوانان استرس دار ممکن است رفتارهایی مخاطره آمیز و یا حتی تمایل به خودکشی از خود نشان دهند.

      در پایان باید بگویم که بچه ها قادر نیستند که برای ما استرسشان را بیان کنند یا حداقل این کار برای آنها ساده نیست اما رفتارها و نشانه های فیزیکی از خود بروز می دهند که برای ما نشانه ای است تا با یک روانشناس یا مشاور با تجربه صحبت کنیم.
      در این مورد میتونید با متخصصین کانون مشاوران ایران، مشاوره تلفنی/تخصصی داشته باشید
      ۰۲۱-۲۲۳۵۴۲۸۲

    • شهلا افشار , اکتبر 13, 2016 @ 10:24 ق.ظ

      سلام ممنون از توضیحاتتون میخوام بپرسم من به عنوان مادر برای این رفتار مدرسه نرفتن باید چه رفتاری باهاش داشته باشم

      • راهنما , اکتبر 15, 2016 @ 12:07 ق.ظ

        در این مورد میتونید با متخصصین کانون مشاوران ایران، مشاوره تلفنی/تخصصی داشته باشید
        دفتر سعادت آباد:
        ۰۲۱-۲۲۳۵۴۲۸۲ خط ویژه

        وال مدرسه را از چند هفته قبل برقرار کنید
        بهترین کار این است که چند هفته پایانی شهریور را برای برگشتن به ریتم روزانه مدرسه اختصاص دهید. مثلا هر روز صبح به موقع کودک را بیدار کنید و لباس‌هایش را بپوشانید. صبحانه، ناهار، شام و میان وعده را در زمان‌های مشخصی که به زمان مدرسه نزدیک است بخورید. همچنین مهم است که فرزندتان را صبح‌ها عادت دهید که از خانه بیرون برود. بهانه‌اش را هم باید پیدا کنید، مثلا می‌توانید چند هفته آخر فعالیت‌هایی ترتیب دهید و اگر اهل ورزش صبحگاهی هستید او را با خود ببرید. این کار بدون شک برای والدین شاغل سخت خواهد بود اما وقتی مدارس باز ‌شود کارتان راحت‌تر می‌شود.
        ساعت خواب را تنظیم کنید
        از آنجا که ممکن است به دلیل نداشتن برنامه مشخص، وقت خواب کودک هم زمان مشخصی نداشته باشد، باید از چند هفته قبل کودک را وارد یک برنامه خواب منظم کنید طوری که ساعت ۹ شب حتما به تختخواب برود و صبح ساعت مشخصی از خواب بیدار شود. میزان خواب معمول برای کودکان ۷ ساله حدود ۸ ساعت است.
        با خرید لوازم مدرسه ذهن او را آماده کنید
        یکی از راه‌های به هیجان آوردن فرزندتان برای روزهای مدرسه، خرید لوازم مدرسه اعم از کیف و کفش و لوازم‌التحریر است. در هفته‌های پایانی خرید وسایل مدرسه را آغاز کرده و وظایف دانش‌آموزی را تمرین کنید. مثلا آماده کردن کیف، پوشیدن روپوش و مقنعه، بستن کفش و یاد گرفتن آدرس و شماره تلفن. بهتر است از همین حالا جای مشخصی مثلا نزدیک دربرای قرار دادن آنچه صبح‌ها باید با خود ببرد تعبیه کنید. به این ترتیب کمتر احتمال فراموش کردن لوازم ضروری وجود دارد.
        عادت غذایی را از همین حالا در او ایجاد کنید
        از همین ابتدا فرزندتان را به خوردن خوراکی‌های سالم عادت دهید. دلیلی ندارد تمام خوراکی‌های رنگارنگ سوپر را در کیف فرزندتان بگذارید. به فرزندتان هم بیاموزید پاستیل، چیپس، پفک، اسنک و… هیچ سودی برای او ندارد. میوه‌های سفت که پوست‌شان راحت جدا می‌شود یا باید آنها را گاز زد (به جای آبمیوه پاکتی)، نان‌، پنیر و گردو (گوجه را تکه نکنید زیرا آب زیادی دارد و تا زمانی که فرزندتان آن را بخورد خراب می‌شود)، مغز‌ها، پاکت شیر کوچک (به جای شیر کاکائو)، خرما، حلوا، کلوچه و… به او بدهید. مضرات هله هوله‌ها را به او بیاموزید تا اگر همکلاسی‌هایش خوراکی‌های او را مسخره کردند بتواند جواب آنها را بدهد.
        او را مستقل بار بیاورید
        از زمانی که فرزندتان پا به مدرسه می‌گذارد موظف است مسائل زیادی را خودش به تنهایی مدیریت کند. شما می‌توانید با صحبت کردن او را برای این مسئله آماده کنید. به او مسئولیت بدهید. مثلا به او بگویید خودش برای تکالیفش برنامه بریزد، اینکه کی و چگونه تکالیف را انجام می‌دهد را به عهده خودش بگذارید. اگر فرزندتان کوچک است می‌توانید کارهایی به او یاد دهید که اعتماد به نفسش را بالا ببرد به طور مثال گره زدن کفش‌ها. اگر کودک شما بتواند نیازهای اساسی را بدون تکیه به بزرگسالان برآورده کند راحت‌تر به مدرسه می‌رود.
        همه چیز را خوب تشریح کنید
        به او بگویید همه بچه‌ها به اندازه او می‌دانند و محیط مدرسه برای همه آنها مانند او خجالت‌آور و پراسترس است. اگر چند تا از بچه‌ها از قبل هم را می‌شناسند، دلیلی ندارد احساس غربت کند. خودش به همکلاسی‌ها سلام کند، اسم‌شان را بپرسد، در مورد علایق مشترک و… بپرسد و بگوید. به او یاد بدهید که اگر یکی از همکلاسی‌ها او را انکار کرد، ناراحت نشود. محیط کلاس برای گوش سپردن به معلم و تعاملات هنگام یادگیری است. دوستی‌ها برای زنگ تفریح است که آن موقع هم اگر شاگرد خوب، زرنگ و پرتوانی باشد، همه دوست دارند بیایند با او دوست شوند. از مدرسه، مدیر، ناظم، معلم، هم‌شاگردی‌ها، درس‌ها، گچ، تخته، خاطرات خودتان، زنگ تفریح و… مفصل تعریف کنید. از آینده آنهایی که درس خوانده‌اند و موفق شده‌اند با آب و تاب تعریف کرده و اشتیاق رفتن به مدرسه را درکوچولوی‌تان شعله‌ور کنید.
        روزهای اول همراه او باشید
        اولین‌ها همیشه علاوه بر هیجان با نگرانی و شاید ترس هم همراه باشند. این در مورد اولین روز ورود به مدرسه هم صادق است، بنابراین همراهی کردن کودک در روزهای اول بسیار اهمیت دارد. حتی اگر از سرویس مدرسه استفاده می‌کند، روزهای اول بهتر است خودتان فرزندتان را در رفتن و برگشتن از مدرسه همراهی کنید. برای این کار شاید مجبور باشید ساعت کاری‌تان را طوری تنظیم کنید که خودتان یا همسرتان حتما در خانه باشید. اما بعد از اینکه کودک عادت کرد، می‌توان از دیگر اعضای خانواده مانند پدربزرگ و مادربزرگ هم کمک گرفت.
        یک خداحافظی شیرین ترتیب دهید
        وقتی به مدرسه رسیدید مراسم خداحافظی را کوتاه و شیرین تمام کنید. ممکن است معلم به شما اجازه دهد کمی با فرزندتان بمانید اما از فعالیت‌های ادامه‌دار مثل کشیدن نقاشی جلوگیری کنید چون در این حالت ممکن است فرزندتان برای اینکه شما از کنارش نروید، مدام بگوید نقاشی هنوز تمام نشده است. او را در آغوش بگیرید و به او بگویید بعد از مدرسه منتظرش خواهید بود. چون چنین قولی داده‌اید حواستان باشد که سر ساعت آنجا باشید. بعضی از والدین با خواندن شعر و قصه از فرزندشان جدا می‌شوند. به هر حال هر پدر و مادری بهتر می‌داند کودکش چگونه آرام می‌‌گیرد.
        برای گریه‌ها راه‌حل پیدا کنید
        برخی بچه‌ها شرایط سخت‌تری برای رفتن به مدرسه دارند و ممکن است هفته‌‌ها برای رفتن به مدرسه گریه کنند و از شما خواهش کنند آنها را به مدرسه نبرید. بچه‌هایی هم هستند که با خوشحالی مدرسه را شروع می‌کنند اما بعد از ۳ هفته وقتی می‌خواهید از آنها جدا شوید شروع به گریه می‌کنند. بیشتر بچه‌ها اوقات خوبی را در مدرسه تجربه می‌کنند اما از تنها ماندن در مدرسه ناراحت می‌شوند. به نظر سنگدلی می‌آید که فرزند گریان‌تان را ترک کنید اما باید بدانید هر بچه گریانی بعد از چند دقیقه آرام می‌شود. صبوری و دلسوزی ممکن است کار دست‌تان دهد. با کودک صحبت کنید و آنچه موجب ترس او شده را باهم کشف کنید. شاید در همین کشف و شهودها تازه بفهمید تنها نگرانی کودک این است که نمی‌تواند کاپشنش را تنش کند. خب این را می‌توانید با هم تمرین کنید و به او بگویید اگر به مشکلی برخورد معلم آنجاست و می‌تواند کمکش کند. در برابر گریه‌های کودک مقاومت نشان دهید مثلا دوباره برنگردید و او را بغل کنید. حتی اگر برای شما هم سخت است که گریه‌های فرزندتان را ببینید هیچ وقت بدون خداحافظی او را ترک نکنید. ممکن است از اینکه او را با این حال ترک می‌کنید احساس گناه کنید اما این وظیفه معلم است که این مسئله را حل کند هرچند می‌توانید به معلم کمک کنید و اطلاعاتی درباره آنچه می‌تواند کودک‌تان را آرام کند به او بدهید تا او توجه کودک را به خود جلب کند. به یاد داشته باشید این گریه‌ها همیشگی نیستند و کودک شما کم کم به معلم و روزهای مدرسه عادت خواهد کرد.
        زمان و مکانی برای تکالیف تعیین کنید
        برخی والدین خود را مسئول کامل انجام تکالیف می‌دانند؛ به صورتی که در زمان انجام تکالیف بالای سر دانش‌آموز حضور دارند، زمان شروع انجام تکالیف را تعیین و راهنمایی‌های زائدی ارائه می‌کنند. هر چند لازم است والدین به ویژه در سال‌های اول دبستان و آمادگی با نظارت خود برنامه‌ریزی و مسئولیت‌پذیری را به کودک آموزش دهند، اما برخی والدین به اشتباه این مسئولیت را خود برعهده می‌گیرند، بنابراین نمی‌توانند احساس مسئولیت در قبال انجام تکالیف را به فرزند خود یاد دهند. به طوری که اگر یک روز مادر حضور نداشته باشد کودک اصلا به یاد هم نخواهد آورد که باید تکالیفش را انجام دهد. بهتر است از همین حالا جایی را برای انجام تکالیف اختصاص دهید. فرقی نمی‌‌کند روی میز آشپزخانه باشد یا در اتاقش اما تا آنجا که امکان دارد خودتان را هنگام انجام تکالیف در دسترس قرار دهید به خصوص در مورد بچه‌های کوچک‌تر. ممکن است در حال آشپزی یا خواندن روزنامه باشید اما در عین حال باید حواستان به روند انجام تکالیف باشد.
        از او درباره اتفاقات مدرسه بپرسید
        وقتی با فرزندتان به خانه برمی‌گردید از اینکه در مدرسه چه کارهایی کرده، سؤال کنید و از او بخواهید روزش را برایتان تعریف کند. بهتر است با معلم فرزندتان صحبت کنید تا بفهمید کودکتان بیشتر از چه چیزی در کلاس خوشش می‌آید که بتوانید آن را در خانه اجرا کنید یا به او بگویید «انگار تو از نقاشی روی میز خوشت میاد؛ فردا هم می‌تونی این کار رو بکنی.»

  • علیرضا * , اکتبر 9, 2016 @ 4:54 ب.ظ

    سلام .بی زحمت مشاور خوب در قم رو بهم معرفی کنید .تشکر

    • راهنما , اکتبر 11, 2016 @ 12:56 ب.ظ

      با سازمان بهزیستی تماس بگیرید

  • امیر علی , اکتبر 9, 2016 @ 5:03 ب.ظ

    سلام . پسری ۸ساله دارم که همیشه با تبلتش بازی میکردیم من همیشه تبلت رو بدون اینکه متوجه بشه کنترل میکردم و با اینترنت به سایت بازار میرفت بازی نصب میکرد بک بار که بهش گفتم تبلت رو بیاد من بازی کنم نیاورد گفت چیزی هست که شما ناراحت میشین من کنجکاو شدم وقتی رفتم نگاه کردم دیدم عکس سکسی هست واقعا حالم بد شد خودش هم نمیدونه اینا چیه فقط گفت عکس زن خارجی نمیدونم باهاش چطور برخورد کنم خواهش میکنم راهنمایی کنید.تشکر

    • راهنما , اکتبر 11, 2016 @ 12:58 ب.ظ

      در این مورد میتونید با متخصصین کانون مشاوران ایران، مشاوره تلفنی/تخصصی داشته باشید
      دفتر سعادت آباد:
      ۰۲۱-۲۲۳۵۴۲۸۲ خط ویژه

  • ناشناس , اکتبر 10, 2016 @ 4:19 ب.ظ

    پسری دارم کلاس دومی بسیار در کلاس صحبت میکند و آرامش ندارد و به تذکرات معلم توجه ندارد با او چه کنم

    • راهنما , اکتبر 11, 2016 @ 2:07 ب.ظ

      حرف زدن کودک، نشانه هوشیاری

      روان‌شناسان کودک تاکید می‌کنند پرورش توان حرف زدن در سنین پایین، بر مهارت‌های رفتاری یا توانایی گفتاری و شنیداری و تقویت حس کنجکاوی کودک تاثیر می‌گذارد.

      بر این اساس بهتر است که والدین هنگام حرف زدن کودک، دست بزنند یا به طریق دیگری شادی خود را نسبت به توانایی که در او در حال شکل‌گیری است، نشان دهند. به بیان دیگر هر چقدر کودکی زود‌تر به حرف بیفتد در پرورش استعداد‌های‌شناختی و ارتباطی‌اش سریع‌تر رشد خواهد کرد.

      وقتی کودکتان را به حرف زدن تشویق می‌کنید، او را به استفاده از استعداد طبیعی شنیدن نیز ترغیب می‌کنید، و یکی از نشانه‌های ارزیابی کودکان باهوش، توانایی آن‌ها در تکلم است، چراکه دیر حرف زدن کودکان یعنی صحبت کردن آن‌ها پس از سه تا ۳. ۵ سالگی، رشد مهارت‌های ارتباطی و‌شناختی کودک را با تاخیر مواجه می‌کند.

      روان‌شناسان کنجکاوی را نیز یکی از اصلیترین دلایل پرحرفی بچه‌ها تلقی می‌کنند؛ حس کنجکاوی کودکانه‌ای که از سوی والدین‌گاه مورد بی‌توجهی قرار می‌گیرد.

      به من توجه کن!

      شاید تاکنون بار‌ها توجه کرده باشید زمانی که مادران با تلفن به مدت طولانی صحبت می‌کنند یا در جمعی مشغول صحبت هستند و از کودکشان غافل می‌شوند، کودک با صحبت کردن طولانی یا پرسش‌های مکرر سعی می‌کند که توجه مادر را به خود جلب کند. روان‌شناسان ریشه این نوع واکنش‌های رفتاری کودک را جلب توجه والدین می‌دانند.

      این اتفاق بویژه در سنین پایین و برای کودکانی که شب‌ها از تنها خوابیدن در اتاق خود می‌ترسند، اتفاق می‌افتد. چنین کودکانی از والدینشان می‌خواهند که کنار آن‌ها بمانند تا با آن‌ها صحبت کنند. حسادت نیز بخصوص پس از به دنیا آمدن فرزند جدید در خانواده، برای کودکان بالای سه سال، می‌تواند عاملی برای زیاد صحبت کردن و جلب توجه والدین محسوب شود.

      در بسیاری موارد، زیاد حرف زدن حتی در بزرگسالان نیز وسیله‌ای برای پوشش پریشان احوالی روحی یا نگرانی‌های درونی است. اگر والدین به فرزندشان به اندازه کافی توجه کنند و برایش به طور اختصاصی وقت بگذارند، اما باز هم فرزندشان به طور غیرعادی صحبت کند، باید به دنبال ریشه‌های روانی قضیه بگردند. نباید فراموش کرد که گاهی نیز کم حرف زدن کودکان می‌تواند نشانه‌ای از بروز افسردگی در آن‌ها باشد.

      برای کودک وقت بگذارید

      آنچه والدین یا پرستاران کودک باید توجه داشته باشند این است که روزانه به مدت یک ساعت، زمانی را به کودک اختصاص بدهند و در آن زمان، کودک را در انتخاب نوع بازی یا سرگرمی دلخواهش آزاد بگذارند، با کودک نقاشی کنند، کتاب بخوانند، بازی کنند، کارتون ببینند یا به پارک بروند.

      فراهم کردن فرصتی برای بروز خلاقیت کودکان طی بازی‌های روزانه … اختصاص زمانی حدود یک ساعت در روز برای کودک، نه تنها باعث می‌شود که او احساس کند که مورد توجه است، بلکه نیاز او برای بروز کنجکاوی از طریق بازی، نقاشی و قصه‌گویی مرتفع می‌شود.

      همچنین از لحاظ عاطفی به والدین‌اش نزدیک‌تر و از نظر‌شناختی غنی‌تر می‌شود و به رشد خلاقیت و تکامل اجتماعی‌اش کمک می‌شود.

      نتیجه بررسی‌های روان‌شناسان و تجربیات شخصی بیشتر والدین نشان داده است که انگیزه برای صحبت کردن زیاد کودکان با هدف جلب توجه، زمانی که پدر و مادر‌ها به طور اختصاصی زمانی را برای بازی یا سرگرمی آن‌ها اختصاص داده‌اند، به حداقل رسیده است؛ یعنی اختصاص چنین زمانی، فرصتی را فراهم می‌کند تا به بسیاری از پرسش‌های کودک، پاسخ‌های منطبق با سطح درکش داده شود.

      اگر والدین چنین زمانی را هر روز به فرزندشان اختصاص دهند، می‌توانند بدون نگرانی به پرسش ‌های کودکانه آن‌ها پاسخ دهند و فرصتی را برای ایجاد حس عاطفی مطلوب از طریق صحبت کردن با فرزندشان فراهم کنند.
      در این مورد میتونید با متخصصین کانون مشاوران ایران، مشاوره تلفنی/تخصصی داشته باشید
      ۰۲۱-۲۲۳۵۴۲۸۲

  • صادق , اکتبر 14, 2016 @ 10:50 ب.ظ

    سلام ،لطفا یه روانشناس کودک خوب تو شیراز بهم معرفید میکنید.

    • راهنما , اکتبر 15, 2016 @ 12:53 ق.ظ

      با سازمان بهزیستی شیراز تماس بگیرید

  • مریم , اکتبر 15, 2016 @ 1:24 ق.ظ

    دختر۲سال و نیمه ای دارم که بیشتر وقتها لباس نمی پوشد مخصوصاپمپرز وشلوار اگر تنش کردم لجباز می شود خیلی گریه می کنه میگوید لباسم را در بیاور لطفا راهنمایی کنید

    • راهنما , اکتبر 16, 2016 @ 12:35 ق.ظ

      مادر گرامی مطمئنا شما به دلیل لجبازی های اولیه کودکتان اصرار زیادی به انجام اینکارد اشته اید و به فرزندتان این حس را القا کردید که این کار مههمی برای شماست و نوع برخورد شما طوری بوده که این پیام را به صورت پنهان به او داده اید که تو خوب نیستی ، تو وقتی خوب هستی که لباس هایت را من عوض کنم. و با توجه به اینکه فرزند شما در سن لجبازی قرار دارد شروع به لجبازی با شما می کند.کودک از ۲ تا ۳ سالگی لجبازی را شروع یا بهتر بگوییم کشف می‌کند. چون در این سن است که به درجه‌ای از خودآگاهی و شناخت محیط و اطرافیان می‌رسد که می‌فهمد رفتارش روی دیگران تاثیر می‌گذارد و واکنش‌ها را برمی‌انگیزد. از این رو در برخی امور و هنگامی که از وی کاری خواسته می‌شود لجبازی را به کار می‌گیرد تا واکنش‌ها را مشاهده کند و کنجکاوی‌اش ارضا شود.کودک بدون آن که درباره لجبازی قضاوتی داشته باشد یا آن را خوب یا بد بداند تنها لجبازی را به عنوان وسیله‌ای برای محک زدن واکنش دیگران به کار می‌گیرد.همیشه بیاد داشته باشیم که از ایجاد رفتارهائی که منجر به لجبازی در کودکان می گردد،تاحد ممکن اجتناب نمایید.چرا که درواقع این شماهستید که بازنده خواهید بود.واکنش اطرافیان بویژه والدین که کودک از نظر عاطفی به آنان وابسته است تعیین‌ کننده ضعیف یا قوی شدن لجبازی در کودک است. در حقیقت لجبازی کودک در هر زمینه‌ای معنای خاص دارد که باید درک و شناسایی شده و سپس مشکل برطرف گردد. آیا نیاز او برای جلب توجه است؟ آیا آن کار به اوآرامش می دهد؟آیا نیازحسی است؟آیا سطح توانائی اش در همین حد است؟آیا عادتی است؟هر کدام از این موارد که باشد نمی توان با گفتن یک دستور بکلی قال قضیه را کند به جای آن بهتر است به قول معروف گولش بزنیم!این اصطلاح در اصل یک تکنیک رفتار درمانی است که یک کار مطلوب را جایگزین رفتار نامطلوب می کنیم.جهت انجام این تکنیک بهتر است از واژه زیر استفاده کنیم که اگر توونستی، این کار را بکنی؟!در این مواقع اگر نیاز کودک به جلب توجه ریشۀ حرکت ناپسندش باشد سریعاً فعالیت دلخواه شما را جایگزین می کند.مثلا به کودکی که مدام برهمه چیز لگد می زند می گویم.بیا ببینیم زورت می رسد تا به این توپه لگد بزنی؟اگر راست می گی و خیلی قوی هستی بیا کمک کن این صندلی ها رو تنهائی جمع کن.در این حالت در اثر اشتغال به فعالیتی از نوع موازی،مشارکتی،رقابتی و هر نوع دیگر،او را از حال و هوای حرکت ناپسندش بیرون بیاوریم بدون این که احساس کند ما روی فلان حرکت او حساس می شویم. رفتار شما تاثیر زیادی به روی لجبازی فرزندتان دارد بنابراین:وقتی کودکی لجبازی می کند، آرام محکم و ثابت قدم باشید.یعنی اینکه شما و همسرتان باید از قبل، در مورد اینکه فرزندتان مجاز به انجام چه کارهایی است و چه کارهایی را نباید انجام دهد، هماهنگ باشید. و نیز باید بدانید، در صورتیکه فرزندتان ازحد خود تجاوز کرد چگونه با او برخورد کنید. وقتی کودک کار خطایی انجام می دهد نباید یکی از شما کودک را دعوا کند و دیگری از او حمایت کند. همچنین نباید در مورد یک عمل کودک یک روز بی توجه باشید ولی روز دیگر بخاطر همان کار او را دعوا کنید.داشتن برنامه ریزی روزانه برای کودک باعث می شود تا شرایطی که باعث تنش شده کم شود و کودک بفهمد که شما چه توقعاتی از او دارید. می توانید از یک روانشناس کودک کمک بگیرید.موید باشید
      در این مورد میتونید با متخصصین کانون مشاوران ایران، مشاوره تلفنی/تخصصی داشته باشید
      ۰۲۱-۸۸۴۲۲۴۹۵

      • مریم , اکتبر 17, 2016 @ 1:43 ق.ظ

        ممنونم از پاسخ شما ولی راهنمایی های شما مربوط به سئوال من نبود ،منظورم این بود که دختر من ۲سال و نیمه از لباس پوشیدن خوشش نمیاد به او می گویم بپوش

        • راهنما , اکتبر 17, 2016 @ 11:40 ب.ظ

          او را در پوشیدن لباس مشارکت دهید تا جبر، عجله و فشار را احساس نکند؛ مثلا در تمام مدت با او صحبت کنید و به او بگویید دارید چه کار می کنید: «خب، الان می خوام پیرهنت رو تن ات کنم… می شه این دست ات رو بکنی تو آستین ات؟ آفرین، آهان! حالا اون یکی دست ات و …» و در حین کار تعریف و تمجید کنید تا مشارکت بیشتری انجام دهد.

          بهتر است لباس هایی را برای او انتخاب کنید که پوشیدن و درآوردن اش آسان باشد و بچه ها قادر به یادگیری این کار باشند و به پوشیدن و در آوردن آنها تشویق شوند؛ مثلا بستن کفش های بنددار برای کودکان، سخت است اما اگر سگک کفش چسبی باشد، آنها به تنهایی قادرند کفش بپوشند یا بستن دکمه های فشاری لباس سخت است اما راحت می توانند لباس زیپ دار را بپوشند.

          سعی کنید لباس پوشیدن را به شکل بازی و تفریح انجام دهید. او را رها کنید. برای او وقت بگذارید و همیشه بدانید عجله در این کار، او را به نحسی می کشاند و اعصاب تان را بر هم می زند. لباس مناسبی که برا ی اش در نظر گرفته اید از شب قبل مشخص و آماده کنید. هرگز به او نگویید: «امروز چه لباسی می خواهی بپوشی؟» این سوال به نظر کودک نوپا دو معنا دارد: اول اینکه شما نمی دانید او باید چه بپوشد. دوم اینکه لباس پوشیدن باید مطابق میل او باشد.

          او هنوز معنای انتخاب را درک نمی کند. در نتیجه شما با شرایطی مواجه می شوید که در اوج سرمای زمستان، او تمایل به پوشیدن لباس تابستانی دارد! برای پیشگیری از این مشکل باید در پایان هر فصل، لباس های فصل را جمع آوری کنید.

          می توانید به بچه۳ساله اجازه بدهید از بین لباس های مناسبی که شما برحسب شرایط و فصل در نظر گرفته اید و از میان ۳گزینه ای که پیشنهاد می دهید، یکی را انتخاب کند.

          اما به بچه های کوچک تر که معنای انتخاب را نمی دانند، باید یک پیشنهاد بدهید. اگر به این نکات اهمیت ندهید و مشکل را اصولی و از پایه حل نکنید، لباس پوشاندن به خردسال وقت و انرژی زیادی از شما می گیرد.

  • مریم توکلی , اکتبر 15, 2016 @ 8:20 ق.ظ

    با سلام. پسری دارم پنج ساله. امسال به مهد کودک رفته. خیلی عصبی و پرخاشگر است. .به طوری که اگه از چیزی یا رفتاری ناراحت بشه و یا دوست نداشته باشه داد و فریاد سر میده و من و اطرافیانش رو کتک میزنه. ابه نطر شما احتیاج داره به دکتر روانپزشک مراجعه کنم

    • راهنما , اکتبر 16, 2016 @ 12:54 ق.ظ

      در یک مطالعه تحقیقاتی ۳۲ مادر باردار سالم در سه ماهه سوم بارداری تحت تست استرس قرار گرفتند و بعد از اتمام آزمون تعداد ضربان قلب جنین در این مادران مورد ارزیابی قرار گرفت. بر اساس نتایج این مطالعه در مادران بارداری که عصبی و مضطرب هستند احتمال تولد کودکان با مشکلات عصبی و رفتاری بیشتر است.
      کم و بیش کودکانی را دیده ایم که مانند همسالان خود توان سازگاری ندارند. در زمان بازی بی حوصلگی و ناآرامی بیشتری دارند. به آسانی و با اندک مخالفت با خواسته هایشان جیغ می کشند و یا به لجبازی و پرت کردن اسباب و وسایل به اطراف می پردازند. خواب های کوتاهی دارند و در شب های زیادی دارای کابوس در خواب هستند. در برخی از آنها هم شب ادراری، ناخن جویدن، اضطراب جدایی و … به وفور قابل مشاهده است.

      چرا برخی کودکان عصبی هستند؟
      روان شناسان عصبی و پرخاشگر بودن کودکان را به عوامل مختلفی نسبت داده اند. به نحوی که موارد زیر را می توان علت تحریک پذیری و عصبیت کودکان دانست.
      والدین آرام و راضی هدفمند زندگی می کنند. عشق بیشتری نثار فرزندشان می کنند. با علاقه بیشتر کار و زندگی می کنند. در مواجهه با مشکلات توان سازش و حل مسأله بیشتری دارند و همه اینها به صورت خودآگاه و ناخودآگاه فرزندان را آرام تر و صبورتر می سازد.
      اضطراب در کودکان
      بسیاری از کودکان که ما شاهد پرخاشگری آنها هستیم اضطراب و دلشوره زیادی را تجربه می کنند. عدم رسیدگی لازم توسط والدین، تنبیه های بدنی و مشاجرات خانوادگی از جمله علل اضطراب در کودکان و بالتبع خشونت و عصبانی بودن آنها می شود.

      الگوهای یادگیری
      کودکان تقلیدگران خوب و ماهری هستند لذا کودکانی که در محیط خانه از وجود مادر یا پدری عصبی یا مضطرب بهره مند هستند به آسانی می توانند الگوهای رفتاری آنان را که تحریک، بی حوصلگی، پرخاشگری و یا زد و خورد است فرا بگیرند.

      کودک
      ناکامی در کودکان
      کودکان در سنین یک سالگی به بعد برای کشف محیط و کسب تجربه و شناخت اطراف کنجکاوی فراوانی دارند و تمایل دارند توانایی و استقلال را به خود و دیگران ثابت کنند. در این سنین است که در انجام هر کاری مصرند تا به صورت انفرادی عمل کنند و با وجود توان اندک و مهارت ناقصشان اصرار بر رفتارهای مستقلانه دارند. حتماً زیاد شنیده اید که می گویند کودک ۲ ساله ام خودش می خواهد غذا بخورد و یا اجازه نمی دهد در پوشاندن لباس هایش کمکش کنم و … این نوع رفتارها حاکی از نیاز کودک به باور خویش است در این سنین اگر مدام با اتفاقات منفی کودک را ناتوان معرفی کنیم و یا به اجبار فضای عمل کردن را از او بگیریم و یا خطاهای رفتاری را به او زیاد گوشزد کنیم ناکامی فراوانی را در کودک دامن زده ایم که به پرخاشگری و خشونت می انجامد.

      پدران و مادران کمال طلب و سرزنش گر
      بسیاری از والدین آرزو دارند فرزندانی کامل و از همه حیث عالی تربیت کنند . لذا تصور می کنند برای این کار باید فرزندشان را مرتباً به زیر تیغ انتقاد و اخطار ببرند تا او را از اشتباهات رفتاری خود آگاه کرده و خوب بار بیاورند. غافل از اینکه بکن نکن های مستمر پدر و مادر و امر و نهی های غیر ضروری و انتقادهای مداوم جز حقارت درونی نتیجه ای در بر نداشته و کودکی بدون عزت نفس و خجالتی را تربیت می کند که مدام خود را مستحق تحقیر دانسته و همین احساس حقارت او را عصبی و خشن می سازد. آموزش رفتارهای درست و حذف رفتارهای ناپسند فقط از طرق روش های مستقیم نباید انجام شود. در بسیاری اوقات تشویق، رفتارهای مثبت آن ها را افزایش داده و همراهی آن با بی اعتنایی به رفتار منفی می تواند رفتار منفی را به خاموشی سوق دهد. به علاوه کودکان ما در اکثر اوقات خود ما را به عنوان الگو و مدل اختیار می کنند و اگر روحیه ای تکریم گر، مثبت اندیش، مشوق و باگذشت داشته باشیم می توانیم او را با فضائل اخلاقی بیشتر آشنا کنیم. کودکانی که مورد تنبیه و خشم مداوم والدین قرار می گیرند تصور می کنند بهترین راه حل برای رسیدن به اهداف، خشونت است. لازم به ذکر است که کودکان والدین بامحبت و قاطع خیلی آرام تر از کودکان والدین خشن و سرزنش گر هستند.
      اگر مدام با اتفاقات منفی کودک را ناتوان معرفی کنیم و یا به اجبار فضای عمل کردن را از او بگیریم و یا خطاهای رفتاری را به او زیاد گوشزد کنیم ناکامی فراوانی را در کودک دامن زده ایم که به پرخاشگری و خشونت می انجامد.
      نگرش والدین نسبت به زندگی
      محققان اعلام می کنند که مادران و البته پدران با آرامش درونی و نگرش خوش بینانه نسبت به زندگی فرزندانی آرام تر دارند. والدین آرام و راضی هدفمند زندگی می کنند. عشق بیشتری نثار فرزندشان می کنند. با علاقه بیشتر کار و زندگی می کنند. در مواجهه با مشکلات توان سازش و حل مسأله بیشتری دارند و همه اینها به صورت خودآگاه و ناخودآگاه فرزندان را آرام تر و صبورتر می سازد. علاوه بر این مشخص شده والدینی که در مورد استرس و نارضایتی خود کلامی حرف نمی زنند این استرس را از طریق حرکات و لحن خود به فرزندان منتقل می کنند. به علاوه مشخص شده میزان کورتیزول یا هورمون استرس در کودکانی که مادرانشان دچار استرس هستند نسبت به کودکان دیگر بیشتر ترشح می شود.

      کودک
      حال که با علل به وجود آورنده عصبانیت و خشم در کودکان آشنا شدیم بهتر است موارد زیر را در رفتار با آنها بدانیم.
      پیش از هر گونه اقدام علت را شناسایی کرده و از بین ببریم. گاه درمان اضطراب مادر یا عصبانیت پدر می تواند تا حدود زیادی به مسئله کمک کند. و گاه عوامل ایجاد کننده اضطراب مثل تنبیه های بدنی و یا سرزنش های مداوم باید از میان برداشته شوند تا هر گونه رفتار اصلاحی موثر باشد.

      در هنگام برخورد با کودکان عصبی باید پیش زمینه ها را از بین برد. به عنوان مثال اگر او برای صدا زدن شما باید چند بار این کار را انجام دهد و در نهایت عصبی شود. در دفعه اول سوال و خواسته اش را پاسخ دهید.

      مهم این است که رفتارهای عصبی برای کودک در اثر تکرار عادت نشود. لذا در این مواقع پیش از اقدام های پرخاشگرانه تمرکز او را به مسایل دوست داشتنی منتقل کنید و به نوعی حواس او را پرت کنید و یا با همدلی و صحبت صمیمانه با او همراه شوید. یادتان باشد همدلی پیش از رفتار عصبی او باشد چرا که برای کودکان توجه منفی و پاسخ به کج خلقی بهتر از توجه نکردن است.

      شرایط و نیاز کودکتان را درک کنید. کودکان هم مثل بزرگترها کم خواب یا خسته یا گرسنه می شوند و در این مواقع تحریک پذیری بیشتری دارند لذا نیاز او را بشناسید و رفع کنید.

      در روش های تربیتی خود ثبات و هماهنگی داشته باشید. اگر رفتاری در کودک ناپسند و زشت است باید همیشه طرد شود. لذا اخطارهای گاهگاهی و سهل گیری های موقتی او را دچار تضاد و بی تکلیفی می نماید و به بداخلاقی او کمک می کند.
      در این مورد میتونید با متخصصین کانون مشاوران ایران، مشاوره تلفنی/تخصصی داشته باشید
      ۰۲۱-۲۲۳۵۴۲۸۲

  • وحيده , اکتبر 15, 2016 @ 11:01 ق.ظ

    سلام. من دختر ۳ ساله ای دارم که بسیار بدخواب است و درطی خواب شبانه حداقل ۵ الی ۶ بار بیدار می شود و بسیار وابسته به شیشه و شیر می باشد برای خواب بی دغدغه چه کنم

    • راهنما , اکتبر 16, 2016 @ 12:18 ب.ظ

      ابتدا باید علت را جستجو کرد.
      شاید دلیل آن جلب توجه، اضطراب، تأثیر داروها، خوب غذا نخوردن و یا استفاده‌ٔ بیش از حد از تنقلات و شکلات و شیرینی باشد. بررسی این عوامل در انتخاب راه حل مناسب به شما کمک خواهد کرد.
      برای رفع این مشکل می‌توان از روش‌های زیر استفاده کرد:
      ۱. فعالیت‌های بدنی کودک (مانند بازی کردن در پارک، برنامه‌های ورزشی و…) را در طول روز افزایش دهید. کودکان قبل از خواب باید آرام باشند تا برای خوابیدن آماده شوند. بازیهائی که نیازمند فعالیت زیاد هستند برای ساعات قبل از خواب مناسب نیستند.
      ۲. بتدریج از هنگام غروب به بعد، فعالیت کودک را کاهش دهید و به جای بازی‌های پر تحرک مانند کشتی گرفتن با توپ بازی، فعالیت‌هائی مانند مطالعه کردن، شنیدن قصه با دیدن تلویزیون را جایگزین نمائید. انجام فعالیت‌های آرام کننده چون حمام آب گرم، ماساژ قبل از خواب و به آرامی تکان دادن کودک مفید خواهد بود.
      ۳. برای زمان خواب کودکتان برنامه تعیین کنید و ساعت خاصی را مشخص کنید.
      ۴. برنامه‌های خانوادگی و خواسته‌های کودک را نیز در نظر بگیرید. انعطاف‌پذیر باشید ولی برخورد قاطع داشتن با کودک را نیز تمرین کنید. الگوئی را که تصمیم به ادامه آن ندارید شروع نکنید. برنامه شبانه باید در کل روز موجب احساس امنیت و نزدیکی میان افراد خانواده شود.
      ۵. قبل از خواب با کودکتان در مورد مسائل روزمره و آمادگی برای شروع روز بعد صحبت کنید.
      ۶. آماده کردن لباس‌های مدرسه و مرتب کردن کتاب‌های فردا، برنامه مناسبی برای کودکان بزرگتر خواهد بود. قصه گفتن برای کودک قبل از خواب، در درک این مسئله که الان موقع خواب است کمک می‌کند.
      ۷. پس از رفتن به رختخواب بتدریج از توجهتان نسبت به کودک کم کنید و دیرتر به گریه و جیغ او پاسخ دهید. به کودک بگوئید همین الان باید بخوابد و این کار را هر شب تکرار کنید. آنها به برخورد قاطع شما نیاز دارند.
      ۸. برای بعضی از کودکان خوابیدن در اتاق تاریک دشوار است، بنابراین روشن کردن چراغ‌ خواب در اتاق کودک مفید خواهد بود.
      ۹. اگر کودکتان شب‌ها سخت به خواب می‌رود و یا نیمه شب از خواب بیدار می‌شود به او اجازه خوابیدن در طول روز را ندهید، اینکار در ایجاد الگوی خواب منظم کودک کمک خواهد کرد.
      ۱۰. به خاطر داشته باشید مصرف شبانه برخی از مواد غذائی مانند چای و نوشابه، خواب کودک را کاهش می‌دهد.
      ۱۱. به کودکتان روش‌های آرام‌سازی (نفس عمیق، کشش و آرام سازی عضلات بدن) را آموزش دهید و تلاش نمائید تا قبل از خوابیدن کودک این تمرین‌ها را انجام دهد.
      ۱۲. به کودک اجازه دهید تا زمانی که خواب‌آلوده و خسته نشده بیدار بماند و سپس او را به رختخواب ببرید.
      ۱۳. از تمرین‌های مثبت استفاده کنید و در طول روز راه‌هائی را که کودک می‌تواند با بکارگیری آنها به خواب رود برای او بیان کنید. مثلاً کودک می‌تواند با فکر کردن دربارهٔ صحنه‌های آرام و زیبا مانند برخورد امواج دریا به ساحل، پریدن گوسفندان از روی نرده یا تکرار حروف الفبا و خواندن ترانه‌های کودکانه این کار را تمرین کند.
      ۱۴. حتی‌الامکان سعی کنید نکات ایمنی را در اتاق خواب کودک رعایت کنید (مثل پوشاندن سیم‌های برق، استفاده از محافظ پریز برق و دور نگهداشتن کودک از اشیاء شکستنی). این کار به والدین کمک می‌کند تا با خیال راحت، کودک را در اتاقش تنها بگذارند.
      ۱۵. اگر کودک در رختخواب خود نمی‌ماند در اتاق او حضور یابید و هنگامیکه آرام شد او را تحسین کنید. برای مثال ابتدا برایش نوار قصه بگذارید و اگر ناآرامی کرد، ضبط را خاموش کنید.
      ۱۶. هنگامیکه کودک در طول شب از خواب بیدار می‌شود به او کمتر توجه کنید. کمتر او را در آغوش بگیرید، تماس چشمی را محدود نمائید و با او صحبت نکنید. بی‌تفاوتی والدین در این زمان برای خوابیدن مجدد کودک مؤثر خواهد بود.
      ۱۷. داشتن یک هم اتاقی (مثلاً خواهر یا برادر و یا حتی یک عروسک) می‌تواند به تنها خوابیدن کودک کمک کند و در کسب استقلال او مفید باشد. کودک را به تنها خوابیدن در اتاقش، به عنوان یک رفتار مناسب تشویق کنید.
      ۱۸. کودکان ترس‌ها و تشویش‌هائی دارند که معمولاً قبل از خواب به سراغشان می‌آید. کودک خود را تشویق کنید در مورد مشکلش با شما صحبت کند. این کار به شما در درک بهتر مسائل، کمک خواهد کرد.
      ۱۹. به خاطر داشته باشید که والدین، پدربزرگ، مادربزرگ و پرستار کودک باید در مورد چگونگی کنار آمدن با مشکلات خواب کودک با یکدیگر هماهنگ باشند.
      ۲۰. کودکان به علت شرایط سنی خود آسیب‌پذیرند و نیاز به حمایت و مراقبت بزرگترها دارند. آسیب‌پذیری کودکان ایجاب می‌کند که با وضع قوانین مناسب، حمایت و مراقبت‌های لازم، سلامت جسم و روان آنان را تأمین کنیم.
      ▪ اصرار کودک جهت خوابیدن در اتاق خواب والدین
      اگر کودک برای خوابیدن در اتاق خواب والدین اصرار دارد رختخواب او را روی زمین بیندازید و بگوئید که در صورت تمایل به خوابیدن در آن اتاق، باید روی زمین بخوابد. بتدریج در شب‌های بعد رختخواب او را نزدیک در ورودی اتاق خواب، خال و یا در راهرو بیندازید. هدف از این کار این است که کودک در اتاق خواب شما ناراحت باشد. بسیاری از کودکان هنگام قرار گرفتن در چنین شرایطی، خوابیدن در رختخواب خود را ترجیح می‌دهند.
      در این مورد میتونید با متخصصین کانون مشاوران ایران، مشاوره تلفنی/تخصصی داشته باشید
      دفتر سعادت آباد:
      ۰۲۱-۲۲۳۵۴۲۸۲ خط ویژه

  • نوشین , اکتبر 16, 2016 @ 12:00 ب.ظ

    سلام دختری ۱۲ ساله دارم خیلی مهربان و عاظفی هست اما عادت بدی داره از بچگی عادت به مخفی کردن وسایل دیگران راشت به تدریج خراب کردن و بیرون انداختن نیز اضافه شد انکار هم می کنه هر طور رفتار کردم جواب نمی ده لطفا راهنماییم کنید در ضمن شب ها تو خواب دندان قروچه داره. متشکرم

    • راهنما , اکتبر 16, 2016 @ 12:38 ب.ظ

      در این مورد میتونید با متخصصین کانون مشاوران ایران، مشاوره تلفنی/تخصصی داشته باشید
      دفتر سعادت آباد:
      ۰۲۱-۲۲۳۵۴۲۸۲ خط ویژه

      چرا کودکان به پنهان کاری روی می آورند و چگونه این کار را یاد می گیرند و چگونه می توان این رفتار را در آنان تغییر داد؟

      هنگامی که فرزندان از سنین کودکی با پنهان کاری خو می‌گیرند ممکن است در نوجوانی و جوانی نیز با همین رویه، اشتباهات کوچک و بزرگ خود را از خانواده پنهان کنند از این رو باید والدین در روش‌های تربیتی خود، پنهان کاری در فرزندان را از میان ببرند.

      وقتی والدین با فرزندان خود رابطه‌ای دوستانه و صمیمی ندارند این خصوصیت، اولین گام در جهت پنهان کاری فرزندان است به گونه‌ای که بی مهری و بی توجهی والدین موجب فاصله گرفتن فرزندان شده و آنها را مجذوب دوستان و افرادی می‌کند که ممکن است صلاحیت لازم برای دوستی را نداشته باشند.

      این گونه فرزندان اگر از روی لجاجت و یا غفلت مرتکب خطایی شوند به دلیل فقدان رابطه صمیمی با والدین آن را پنهان می‌کنند از این رو ممکن است حتی رفتارهای پرحطر فرزندان از دید والدین پنهان بماند و فرزندان را دچار مشکلات جدی نماید.

      نظارت مستقیم بر رفتار فرزندان را یکی دیگر از آسیب‌های جدی در پنهان کاریست و نظارت مستقیم بر رفتار فرزندان تا سن ۷ سالگی مورد تاکید است اما بعد از این سن باید نظارت‌ها به طور غیرمستقیم اعمال شود تا فرزندان برای فرار از کنکاش و تجسس والدین در حریم شخصی شان به پنهان کاری روی نیاورند.

      بی اطلاعی خانواده‌ها از وسایل ارتباطات جمعی و فناوری‌های مدرن خود بسترهای لازم برای پنهان کاری را فراهم می‌کند اگر والدین بتوانند آموزش‌ها و مهارت های لازم در زمینه شناخت فناوری های روز را فرا بگیرند نظارت بهتری بر رفتار فرزندان خود در فضای مجازی و به خصوص در استفاده از تلفن همراه خواهند داشت.

      ترس و نگرانی از تنبیه را یکی از مولفه‌های مهم در پنهان کاریست و اگر فرزندان واهمه کمتری از تنبیه و برخوردهای تند داشته باشند بهتر می‌توانند مسائل و مشکلات خود را با والدین در میان بگذارند.

      متاسفانه ترس و نگرانی از تنبیه از سن کودکی می‌تواند آثار مخربی بر رفتار افراد در سنین نوجوانی و جوانی بگذارد و آنها را به سوی پنهان کاری سوق دهد به همین دلیل خانواده‌ها به جای تنبیه و برخوردهای تند از روش‌های تربیتی دوستانه و مناسب استفاده کنند

  • ناشناس , اکتبر 16, 2016 @ 1:53 ب.ظ

    سلام و خسته نباشید
    دختر ۸ ساله دارم که تا امسال مدرسه غیر انتفاهی میرفته و امسال به مدرسه دولتی انتقال دادمش ولی از دوستانش تاثیرات بد میگیره و خیلی پنهان کار و دروغگو شده این مساله خیلی منو اذیتت میکنه لطفا راهمایی کنید چطور رفتار کنم؟

    • راهنما , اکتبر 17, 2016 @ 9:35 ب.ظ

      هنگامی که کودک در محیط خانواده متولد می شود و رشد می یابد، اولین الگو برداری ها و تقلید را از اطرافیان و اعضا خانواده به خصوص والدین که با آن ها زندگی می کند، انجام می دهد. رفته رفته با بزرگتر شدنش و حضور در جمع های مختلف و بیرون از خانه، رفتارهای جدید یادگرفته؛ و سپس با ورود به مدرسه این الگوبرداری از اعضا غیر از اعضا خانواده بیشتر می شود. در سنین ۱۱ تا ۱۳ سالگی به اوج خود می رسد و در این دوره و با شروع نوجوانی گرایش به همسالان و دوستان، و تقلید و تاثیرپذیری از آن ها خیلی زیاد می شود تا حدی که می توان گفت گاهی اوقات منجر به ایجاد دردسر و مشکلاتی می شود. البته این تغییرات شدید در مورد کودکانی که در خانواده های مستبد و یا آسان گیر رشد می کنند؛ بیشتر دیده می شود.
      کودکانی که اعتماد به نفس پایینی داشته، قدرت نه گفتن ندارند، از شرایط خانوادگی و نحوه زندگی خود راضی نیستند؛ خیلی بیشتر گرفتار این تاثیر پذیری و مشکلات ناشی از آن می شوند.
      البته تا حدی تاثیر پذیری از جمع پذیرفتنی است و جای گله و شکایت ندارد و حتما بیشتر ما والدین گاهی اوقات درگیر این مسئله می شویم؛ اما همان گونه که گفته شد گاهی اوقات این مسئله مشکل ساز می شود و حتما باید تدابیری اندیشید.

      به عنوان یک والد به موارد زیر توجه کنید:
      ۱- همه کودکان، تحت تاثیر جمع قرار می گیرند. آن ها می خواهند صرفاً به کارهایی بپردازند که “همه ، آن را انجام می دهند ” . بی تردید شما نیز می توانید به یاد بیاورید که زمانی چنین بوده اید. هیچ گاه قدرت همسالان را دست کم نگیرید . آسان نیست که متفاوت عمل کنیم و یا اینکه در مقابل اکثریت بایستیم.

      یادگیری مبتنی بر مغز
      ۲- بعضی از کودکان بیش تر از بقیه تحت تاثیر قرار می گیرند و تمام کودکان خودانگاره شان (احساس و برداشتی که شخص از خودش دارد) را از ارتباطشان با دیگران و مقایسه خودشان با دیگران، به دست می آورند.
      ۳- به عنوان والدین کودک، نمی توانید او را از تاثیر همسالانش ایمن کنید و یا برای انتخاب دوستان او، مصاحبه ترتیب بدهید. با این حال، می توانید یک ارتباط قوی با کودک برقرار کنید و بکوشید از بدترین جنبه های این مسئله شایع، پیشگیری کنید.

      ۴- رابطه مناسبی را با کودکتان برقرار سازید.
      موثرترین دفاعی را که در مقابل قدرت همسالان در اختیار دارید، ارتباط نزدیک خانوادگی است. محدود کردن و یا محکوم کردن، کودکی را که به احساس یا رفتار شما اهمیت نمی دهد، کنترل نخواهد کرد.
      به یاد بسپارید که ارتباط شما باید دوطرفه باشد. با کودک سخن بگویید و به سخنان او گوش فرا دهید.
      وقت بگذارید تا دریابید که کودکتان به چه کاری مشغول است و چه احساسی دارد. با تجربه های آغازین مدرسه کودک شروع کنید و شخصی باشید که کودک می تواند به او اعتماد و تکیه کند. شما همیشه با او موافقت نخواهید کرد، ولی همیشه به او گوش خواهید کرد.
      خلاقیت در کودکان، اما چگونه؟
      همواره به یاد داشته باشید که میزان و چگونگی زمانی که صرف شکل دادن ارتباط تان با کودکتان می کنید، مهم هستند و بازتاب این تلاش، در تمام زندگی به شما باز خواهد گشت.

      زمینه ای از تجربه ها و علایق مشترک ایجاد کنید. و سرگرمی ها و مهارت های مشترکی را بیابید . مهارت های مشترکی، مانند: پیاده روی ، قایق سواری و یا پیک نیک رفتن که در آن ها اعتماد و همبستگی به وجود می آید، ترتیب دهید. صرف وقت با یکدیگر، فرصتی در اختیارتان می گذارد که بتوانید به عنوان دو انسان، همدیگر را بشناسید.

      ۵- نه دوست، بلکه پدر و مادر باشید. مرتکب این اشتباه رایج نشوید که بخواهید بهترین دوست کودکتان باشید. اگر شما به همدیگر علاقه داشته باشید و به یکدیگر احترام بگذارید، ارتباطی که در پی آن هستید، رشد خواهد کرد. کودک نیازمند پدر و مادر است، نه یک دوست دیگر.

      ۶-در کودکتان اعتماد به نفس ایجاد کنید. باورهای شما نسبت به کودک، باورهای او در مورد خودش است. سرزنش و انتقاد احساسات مثبت کودک را در مورد خودش از بین می برد و از سوی دیگر، تحسین کردن باعث پیدایش باورهای مثبت می شود.
      ۷- هر چه قدر ارتباط شما قوی تر باشد، عقاید و اظهارنظر های شما مهم تر خواهند شد.
      ۸- کمک کنید تا کودکتان دوستی های مثبتی را برقرار کند.
      تسلیم جمع شدن و تاثیر پذیری زیاد از همسالان و دوستان
      ۹- بکوشید دوستان کودکتان را بشناسید. داوطلب کمک در بازی های مدرسه، رانندگی و سفر های پیک نیکی شوید. و خانه تان را به عنوان محلی که کودکان می توانند همدیگر را در آنجا ملاقات کنند، پیشنهاد دهید. خانه تان را تبدیل به مکانی کنید که کودکتان و دوستانش در ان گرد هم می آیند. زمانی را صرف صحبت با دوستان کودکتان و اشنا شدن با آنها کنید.
      ۱۰- والدین دوستان کودکتان را بشناسید تا بدین ترتیب، بدانید که به ارزش های مشترکی پایبند هستید و زمانی که کودکتان با آنهاست ، احساس اطمینان خاطر می کنید.
      ۱۱- خود را درگیر دعواهای بین همسالان کودکتان، نکنید . دوستی ها در بهترین حالت، گسستنی هستند و این مسئله، به ویژه در در مورد کودکان صادق تر است. کودکان اغلب با یکدیگر دعوا می کنند و دوباره آشتی می کنند .

      ۱۲- برای مقابله با کنترل گروه، به کودکتان اظهار نظر کردن را بیاموزید.
      بعضی از کودکان ، به طور طبیعی قاطع هستند و می توانند “نه” بگویند، ولی آن هایی که بیشتر مستعد تسلیم نظر همسالان هستند، باید بیاموزند که چه طور نه بگویند و چه طور، به آن پایبند باشند.
      علت را بیابید. در این مورد با کودکتان صحبت کنید که چرا مشکل است از گروه، متفاوت باشد. بسیاری از کودکان می ترسند که مسخره شوند، دوستانشان را از دست بدهند و یا این که از گروه اخراج شوند. با او در این مورد گفتگو کنید که اگر با گروه مخالفت کند چه اتفاقی خواهد افتاد. به او کمک کنید تا دریابد، با اینکه دوستانش برای مدتی عرصه را برای او تنگ خواهند کرد، ولی به تدریج قدرت تصمیم گیری اورا تحسین خواهند کرد. علاوه بر آن، دوستانی که از دست خواهد داد، به هر حال، دوستان واقعی نیستند.
      “نقش” نه گفتن را بازی کنید. به کودک فرصت تمرین نه گفتن و یا متقاعد کردن دیگران را بدهید.

      آموختن اساس مطالعه
      ۱۳- زمانی که کودک خودش را مطرح می کند و یا عقیده ای مخالف عقیده جمع و یا دست کم، غیر معمول در میان جمع را، ابراز می کند، او را تحسین کنید. بگذارید او بداند که وقتی فهمیدید که همه کودکان می خواستند در استخر شنا کنند، ولی او گفته که نمی توانند به این کار بپردازند چون بزرگتری برای نظارت وجود ندارد، چه قدر برای شما مسرت بخش بوده است. با این حال، به پلیسی برای کودکان دیگر تبدیل نشوید. در صورت لزوم، رفتار آنها را تصحیح کنید ولی واقعه را به پدر و مادرشان گزارش نکنید؛ مگر اینکه احساس کنید که آن ها باید ماجرا را بدانند و حتی در چنین صورتی آن را به طور خصوصی با آنها مطرح کنید و از آن ها قول بگیرید که منبع خبر را به کودکان دیگر نگویند.

      ۱۴- اگر کودک به تبعیت از گروه به کارهای خلاف پرداخت، عواقبش را به او نشان بدهید و از پیامد های منفی استفاده کنید.
      کودک را محدود کنید. زمانی که کودک نشان داد که مسئولانه رفتار نمی کند، او را محدود کنید. اگر در کوچه دوچرخه سواری می کند، صرفا به این دلیل که کودکان دیگر این کار را می کنند، به او بگویید که به اندازه کافی برای دوچرخه سواری احساس مسئولیت نمی کند. برای چند روز، دوچرخه را از او بگیرید. سپس، اجازه دهید زیر نظر شما چند روز آن را سوار شود تا اینکه در نهایت، مجددا اجازه دهید تا دوباره به تنهایی آن را سوار شود.
      به طور موقت کودک را از بودن با جمع، محروم کنید.
      کودکتان را به جبران کار ناشایستش مجبور کنید.
      در این مورد میتونید با متخصصین کانون مشاوران ایران، مشاوره تلفنی/تخصصی داشته باشید

      ۰۲۱-۲۲۶۸۹۵۵۸

  • م.ا , اکتبر 16, 2016 @ 4:18 ب.ظ

    با سلام
    پسری سه ساله دارم که از یک سالگی مهد میره ولی جدیدا مربیش عوض شده و صبحها دوست نداره بره وبه سختی از مادر جدا میشه .مربیش خیلی مهربونه و خیلی سعی میکنه جذبش کنه ولی خیلی بد جدا میشه ولی در طول روز توی مهد خوبه و روابط خوبی داره.لطفا راهنمایی کنید

    • راهنما , اکتبر 18, 2016 @ 12:29 ق.ظ

      اما نکته مثبت این است که والدین باید بدانند که کودکان قابل تغییر هستند و می توان امیدوار بود که آتنا با تغییر برخی شیوه های رفتاری والدین نسبت به رفتن به مهدکودک علاقه نشانه دهد. سنی که آتنا در آن قرار دارد، مرحله ای از رشد است که در آن کودک از جدایی از مادر احساس ناراحتی و اضطراب می کند.

      سرزنش نکنید

      یکی از نکات مهم در مواجهه با کودکی که حاضر نیست از مادر جدا شده و به مهدکودک یا خانه اقوام یا حتی کلاس برود، این است که به هیچ عنوان نباید کودک را به دلیل اضطرابش مورد تمسخر قرار دهید و باید با هم راهی برای حل آن بیابید.

      او را مستقل کنید

      برای ایجاد استقلال به او آموزش دهید که کیف مهدکودکش را خودش آماده کند. یادتان باشد تقویت رفتار مطلوب کودک از طریق پاداش دادن بسیار موثر خواهد بود.

      برایش هدیه بگیرید

      یک هدیه کوچک برای فرزندتان بخرید و به او بگویید وقتی که می روید تا او را از مهدکودک به منزل ببرید، هدیه را برایش می برید. با این کار هم او مطمئن می شود که شما بازخواهید گشت و هم این که نفس هدیه در او هیجان ایجاد می کند.

      برایش دوست پیدا کنید

      می توانید روابط خارج از مهد کودک را با والدین دیگر بچه ها برقرار کنید و اجازه دهید برخی از آنها به منزل تان بیایند تا آتنا با آنها بازی کند. اگر او بتواند با یکی، دو نفر در مهدکودک دوست شود تمایل بیشتری به رفتن به مهدکودک نشان خواهد داد.

      او را تنها بگذارید

      با فراهم کردن اوقاتی که کودک بتواند لحظاتی را بدون مادر سپری کند می توان به آماده شدن کودک کمک کرد. مثلا با تنها گذاشتن کودک در اتاقی برای بازی یا سپردن او به یکی از نزدیکان و خروج از منزل برای ساعاتی می توانید زمینه مناسب را ایجاد کنید.

      حتما خداحافظی کنید

      حتی اگر کودک ۶ ماهه است با او با آرامش خداحافظی کنید و وقتی که برمی گردید با آرامش برخورد کنید و افراط در احساسات نداشته باشید. به این ترتیب اعتماد به مادر در کودک شکل می گیرد. این موارد زمینه ساز امنیت کودک برای جدایی و کاهش اضطراب او برای جدایی است. اگر این توضیحات کافی نبود باید از مشاوره کمک بگیرد.

      علت را در خودتان جست وجو کنید

      حکیمه قادری، روانشناس و مشاور: شروع مهدکودک رفتن کودکان از سن ۳ تا ۴سالگی است اما مسئله ای که وجود دارد این است که ممکن است کودک دچار اضطراب جدایی باشد. زمانی که کودک قرار است خانه بماند یا نزد یکی از اقوام نگهداری شود یا به کلاس یا مهمانی می رود و در این شرایط مدام به مادر چسبیده است و همه نیازهایش را به مادر ارجاع می دهد، به این معناست که اضطراب جدایی دارد.

      دلیل اول، اضطراب مادر

      منشا اضطراب جدایی کودک می تواند اضطراب خود مادر باشد. مادری که خودش مضطرب است و حمایت و مراقبت افراطی نسبت به کودک دارد باعث می شود احساس امنیت کودک کاهش پیدا کند.

      در واقع منشا اضطراب اغلب کودکان، مادرانی هستند که خودشان به کودک وابسته اند و حمایت بی اندازه می کنند. وقتی کودک وابسته بار بیاید طبیعی است که اگر قرار باشد به مهدکودک برود این جدایی را نپذیرد.

      تمرین کنید

      ۵ سال اول کودک بسیار مهم است و تجربه های او، باورها و تفکراتش را شکل می دهد بنابراین اگر احساس عدم امنیت و عدم اعتماد به مادر و ترس از دست دادن افراد مهم زندگی را داشته باشد در آینده هم با مشکلات زیادی رو به رو خواهد شد.

      به همین دلیل به مادر گفته می شود که عجله نکند و عدم وابستگی کودک را در محیط خانه تمرین کند و بعد به مهد منتقل کند. بچه ها وقتی در خانه هستند مدام مادر را صدا می کنند و به او می چسبند و بدون مادر به اتاق شان یا دستشویی نمی روند.

      به مادرها توصیه می شود بدون آنکه از خودشان ناآرامی نشان دهند نیاز این کودکان را با تاخیر جواب دهند. مثلا مادر در آشپزخانه است و کودک وقتی متوجه می شود مادر در کنارش نیست، با اضطراب او را صدا می کند، در این حالت مادر باید آرامش خود را حفظ کند و اجازه دهد کودک خودش او را پیدا کند.

      وقتی مادر به دستشویی یا حمام می رود و کودک پشت در گریه می کند، توصیه می شود بعد از اینکه بیرون آمد نوازش و حمایت انجام ندهد. وقتی متوجه شدید که در فضای خانه کودک جدایی از شما را تحمل می کند، آن زمان برای رفتن به مهد آماده است.

      دلیل دوم

      بی اعتمادی کودک به مادر هم می تواند باعث اضطراب شود. اگر کودک بدون آگاهی از سینه مادر جدا شود منجر به بی اعتمادی کودک می شود زیرا کودک یک بار سینه مادر را از دست داده و ترس دارد که چیزهای دیگر را هم از دست بدهد.اما کودکانی که ثبات شیء در آنها شکل گرفته است و به این باور رسیده اند که چیزی که الان نمی بینند به معنی نبودنش نیست راحت تر با این موضوع کنار می آیند.

      فضای مهدکودک را آماده کنید

      وقتی با کودک وارد مهد شدید بهتر است مادر با عناصرمهد ارتباط برقرار کند. مثلا بگویید «چه نقاشی قشنگی» یا «دختر خانم اسم شما چیه؟» به این ترتیب کودک ارتباط مادر را با مهد می بیند و به آن مکان اعتماد می کند. وقتی مادر سرد وخجالتی است و با مربی ها ارتباط نمی گیرد کودک پذیرشش کم می شود.

      وقتی مادر در کنار کودک در مهد می ماند تا او عادت کند باید تمام ویژگی های مادرانه اش را تعطیل کند یعنی حضورش برای کودک کاملا حضور فیزیکی باشد تا کودک با مربیان ارتباط بگیرد. اگر می خواهد بغل مادر برود بهتر است مادر کتابی داشته باشد و بگوید دارم کتاب می خوانم و ارتباط چشمی لمسی با کودک حداقل باشد.
      در این مورد میتونید با متخصصین کانون مشاوران ایران، مشاوره تلفنی/تخصصی داشته باشید
      دفتر قیطریه:
      ۰۲۱-۲۲۶۸۹۵۵۸ خط ویژه

  • نفیسه , اکتبر 16, 2016 @ 10:12 ب.ظ

    سلام دختر من سه ماه دیگه پنج ساله می شه از هیجده ماهگی از پوشک گرفتمش در مورد دستشویی رفتن کاملاً مستقل عمل می کنه و خودش زمان ادرار کردن خودش رو می شوره متاسفانه چند روزه متوجه شدم که توی اتاق خوابش جلوی کمد اسباب بازی هاش ادرار می کنه و به بهانه اینکه لباسم رو خیس کردم وقتی رفتم دستشویی و شما صدای در رو نشنیدید لباسش رو عوض می کنه لطفا کمکم کنید خیلی نگرانم دختر من خیلی باهوشه نمی دونم این کارش چه دلیلی می تونه داشته باشه

    • راهنما , اکتبر 17, 2016 @ 5:15 ب.ظ

      تکرر ادرار خوش خیم ( Benign urinary frequency ):
      در این حالت ممکن است کودک تا روزی ۳۰ بار ادرار کند. شایع ترین سن آن ۴ تا ۶ سالگی است و اکثرأ در پسرها رخ میدهد. اما کودک شکایتی از سوزش ادرار ندارد و به ندرت در طول روز خیس میکند. به دنبال خوابیدن، این کودکان نه بیدار میشوند و نه جای خود را خیس میکنند. باید عفونت ادراری در این عده با آزمایش ادرار، رد شود. این حالت خود محدود شونده است، به نظر می آید وابسته به استرس است؛ و به اطمینان بخشی پاسخ میدهد. علایم طی ۲ تا ۳ ماه برطرف میشود. استرس میتواند شروع رفتن به مهد کودک باشد. به این حالت سندرم تکرر ادرار روزانه کودکی (daytime frequency syndrome of childhood ) نیز میگویند.
      شب ادراری ( Enuresis):
      کودک در هنگام خواب کنترل ادرار ندارد. این علامت پس از ۵ سالگی غیرطبیعی تلقی میگردد.
      ادرار کردن غیرطبیعی ( Dysfunctional voiding ):
      در این بیماران در زمان ادرار کردن، همزمان با انقباض مثانه، دریچه ( اسفنکتر ادراری ) و عضلات لگن شل نمیشوند. طیف علایم از تکرر ادرار در روز و چکه کردن ادرار در پایان آن؛ تا بی اختیاری ادرار در روز و شب به همراه فوریت ادراری، بی اختیاری فوریتی و عفونت ادراری متغیر است.
      در این مورد میتونید با متخصصین کانون مشاوران ایران، مشاوره تلفنی/تخصصی داشته باشید
      دفتر سعادت آباد:
      ۰۲۱-۲۲۳۵۴۲۸۲ خط ویژه

  • عزیز , اکتبر 17, 2016 @ 12:55 ب.ظ

    باسلام من یک پسر ۲۵ ماهه دارم که اصلا حرف نمی زند فقط در حد کلمات خیلی نا مفهوم مثل جه جه هاب هاب همه ازمایشات پزشکی لازمه را انجام دادیم تست شنوایی هم گرفتیم پیش متخصص مغز واعصاب کودکان هم بردیم نیجه ای نگرفتیم همه مراحل رشداو طبیعی بوده وهست از لحاظ ارثی بودن هم چیزی سراغ نداریمهمه کار هاش طبیعی است الا حرف زدنش خواسته هایش را با اشاره وجیغ داد بیان میکند احساس می کنم میخواهد حرف بزند ولی نمی تواند وعصبانی می شود چه کار کنیم با تشکر

    • راهنما , اکتبر 17, 2016 @ 11:56 ب.ظ

      در زمان تولد کودک از طریق گریه صدا ایجاد می کند. سپس کودک از طریق قان و قون کردن که به خصوص نسبت به مادر انجام می شود و غیر از گریه صداهای دیگر درمی آورد و گریه کودک اختصاصی تر می شود. مثلاً برای گرسنگی صدای گریه متفاوتی دارد و مادران هوشیار می توانند بین گریه های مختلف کودک افتراق یکی شوند. کودک در ۶ تا ۱۱ ماهگی به مرحله زبانی وارد می شود، به طور انتخابی و ارادی به صداها گوش می دهد و اسم خودش را، داغ، جیز و نه را تشخیص می دهد. در ۱۲ تا ۱۸ ماهگی شروع به گفتن اولین کلمات می کند. سن متوسط گفتن اولین کلمه ۱۱ ماهگی است. در حالی که تا یک و نیم سالگی، کودک حدود ۱۸ کلمه را می تواند بیان کند، در همین زمان حدود ۱۵۰ کلمه را می فهمد. در ۲ سالگی بیش از ۲۰۰ لغت بلد است و در سه سالگی بیش از ۸۰۰ لغت را می تواند بگوید. ولی همیشه تعداد کلماتی که کودک درک می کند، بیشتر از کلماتی است که می تواند ادا کند. با نزدیک شدن به ۲ سالگی ضمایر را می فهمد (من، مال من،…) شروع به درک جملات پیچیده تر می کند و از عبارات دو کلمه ای استفاده می کند. کودک در ۳ سالگی ۳۵۰۰ لغت را می داند و در ۴ سالگی بیش از ۵۰۰۰ لغت.

      دختران زودتر به حرف نمی افتند

      این بارو صحیحی نیست که دختران زودتر از پسران به حرف می افتند ولی یک سری از اختلالات زبانی وگفتاری در پسران بیشتر از دختران است. مثل اختلال در تلفظ، لکنت زبان، مشکلات زبانی خاص و بیماری هایی که در زبان و تکلم مشکل ایجاد می کند و این موضوع ممکن است باعث شود ما مشکلات زبانی و تکلمی را در پسران بیشتر ببینیم.

      نقش ژنتیک در تکلم کودکان

      ژنتیک و توراث در ایجاد یک سری مشکلات گفتاری نقش دارد؛ مثل لکنت زبان یا اختلال بیان. مسلماً کودکانی که اختلال بیان دارند، دیرتر از سایر بچه ها شروع به حرف زدن می کنند. از نقش خانواده هم نباید غافل شد. شلوغی و عوامل محیطی و پرجمعیت بودن خانواده هم در به حرف افتادن کودک نقش مهمی دارد. کودکانی که مورد بدرفتاری و اذیت و آزار قرار می گیرند و یا مورد غفلت واقع می شوند، ممکن است مهارت های کلامی پایین تری نسبت به همسالان خود داشته باشند. تحقیقات نشان می دهند کودکانی که والدینشان در دوره خردسالی، زیاد با آنها صحب می کنند، بهره هوشی بیشتر دارند. همچنین دامنه لغات آنها نیز وسیع تر از کودکانی است که کمتر با اطرافیان خود صحبت می کرده اند. پس از زایمان، هنگامی که به کودک شیر می دهید، پوشک او را عوض می کنید و یا او را به حمام می برید، با او صحبت کنید. در پنج ماهگی، ممکن است متوجه شوید که او با اشتیاق به حرکت لب ها و دهان شما نگاه می کند. به صحبت کردن ادامه دهید.

      کی باید رفت دکتر؟

      کودکان که مشکل شنوایی داشته باشند، توانایی تولید صداهای ساده را نیز از حدود شش ماهگی رها می کنند. در صورتی که نوزاد شما هیچ صدایی از خودش در نمی آورد (یا حتی تلاشی هم برای تولید صدا نمی کند)، یا با شما ارتباط چشمی برقرار نمی کند یا اگر کودک شما تا پانزده ماهگی هیچ کلمه ای بر زبان نیارود، یا شما هنوز هم قادر نیستی که حتی یک کلمه از حرف های او را بفهمید، در این مورد با پزشک خود صحب کنید و اگر در سه سالگی، هنوز هم کودک شما حروف بی صدای انتهای کلمات را تلفط نمی کند (مثلاً به جای «خوب»، می گوید: «خو»)، یا به جای یک صدا یا هجا، از صداهای دیگر استفاده می کند (مثلاً به جای «مار» یا «موش» می گوید: «بار» یا «دوش»)، ممکن است به مشکل شنوایی با گفتاری مبتلا باشد.

      شایع ترین مشکلات تکلمی کودکان

      اختلال در تلفظ، شایع ترین مشکل ارتباطی است که در آن، تولید صداهای تکلمی با سطح رشدی و تکامل کوک متناسب نیست.، تلفط کودک شمرده و صحیح نیست و صحبت کودک قابل فهم نیست و به اصطلاح کودک عروسکی صحبت می کند. کودک ممکن است نوک زبانی صحبت کند یا بعضی از حروف و صداها را حذف کند (مثلاً به جای کلمه عروسک می گوید عوسک، یا به جای نادر می گوید نار، یا شیرینی را شیینی تلفظ کند) یا ممکن است حرفی را جایگزین حرف دیگر کند (مثلاً به جای گربه بگوید دربه). این بیماری معمولاً در ۴ سالگی شروع می شود، زمانی که انتظار می رود تکلم کودک قابل فهم باشد. در مورد بچه های زیر ۳ سال زمانی تشخیص این اختلال گذاشته می شود که تکلم حتی برای اعضای خانواه نیز غیر قابل فهم باشد. این بیماری در پسران شایع تر از دختران است. گروهی از کودکان هستند که درک خوبی از زبان دارند اما برای استفاده از آن در گفتگو، مکالمه و برقراری ارتباط مشکل دارند. این کودکان معمولاً دیر شروع به صحبت می کنند. تا ۲ سالگی اولین کلمات خود را نمی گویند و زمانی هم که شروع به صحبت می کنند، کملات جدید را به آهستگی و کندی وارد ذخایر لغات خود می کنند. این کودکان خطاهای زیادی در دستور زبان و گرامر دارند مثل نقص در به کار بردن افعال و ضمایر، حذف ضمیر، حذف فعل کمکی و… ممکن است جمله ای که کودک به کار می گیرد از نظر قواعد دستوری به هم ریخته و بی نظم باشد (مثلاً به جای آنکه بگوید: بابا ماشین دارد، می گوید: ماشین بابا دارد) ممکن است هنگام یافتن کلمه مناسب، کلمه ناصحیحی را انتخاب کند که ارتباطی با آن کلمه دارد (مثلاً به جای صندلی بگوید میز) یا عملکرد آن را توصیف کند (به جای صندلی بگوید چیزی که روی آن می نشینیم). این کودکان از کلمات کلی و مبهم (مثل: چیز، چیزه) زیاد استفاده می کنند یا ممکن است کلمه خودساخته خود را به کار گیرند.
      در این مورد میتونید با متخصصین کانون مشاوران ایران، مشاوره تلفنی/تخصصی داشته باشید
      ۰۲۱-۲۲۳۵۴۲۸۲

  • بهاره پیلتن , اکتبر 17, 2016 @ 6:18 ب.ظ

    سلام خسته نباشید.من دختر بچه ی ۳ساله دارم که خیلی وابسته به خانه ی خودمون هست.یعنی اگر خانه ی کسی بریم در عرض ده دقیقه ایراد میگیره که برویم خانه خودمان.و گذشته از این یک دوست خیالی داره بنام پارسا.مثلا اگه میخوایم بریم بیرون اول میگه پارسا تو بیا یا در رو نبندید تا پارسا هم بیاد. بعد من فارس زبانم و پدرش ترک.با پدرش ترکی حرف میزنه و بامن فارسی.گاهی اوقات کاملا فارسی حرف میزنه و پدرش وقتی ازش میخواد که ترکی حرف بزنه لج میکنه و حتی طوری میشه که اصلا نزدیک پدرش نمیرود.و هرچی صداش میزنه اصلا جواب نمیده و حرفشم گوش نمیده. وقتی مهدکودک میره مربیش میگه تامن میام حرف بزنم ادامه ی حرفمو نمیزاره بگم و خودش مثه مربی بقیه حرفامو به بچه ها میگه یا بلند میشه خودش از بچه ها شعر میپرسه و…. مبخواستم بدونم که این کاراش طبیعیه یا نه.؟مرسی

    • راهنما , اکتبر 18, 2016 @ 12:11 ق.ظ

      در این مورد میتونید با متخصصین کانون مشاوران ایران، مشاوره تلفنی/تخصصی داشته باشید
      ۰۲۱-۲۲۳۵۴۲۸۲

      بچه ها از نظر سرشتی و ذاتی با هم متفاوت هستند. بعضی از کودکان معاشرتی تر و اجتماعی ترند و راحت تر با دیگران ارتباط برقرار می کنند ولی از طرف دیگر کودکی را می بینیم که منزوی و گوشه گیر است و بیشتر تمایل دارد وقت خود را در کنار مادر سپری کند.

      علاوه بر مساله سرشت و ذات، بسیاری از کودکان هستند که اضطراب جدایی از مادر را دارند. دسته دیگری از کودکان از اضطراب اجتماعی رنج می برند. در هر صورت این دو دسته آخر کسانی هستند که به بیماری اضطراب مبتلا هستند و مداخلات روان پزشکی به موقع می تواند برای آنها بسیار سودمند باشد. اگر کودک شما منزوی و غیر اجتماعی است توصیه های زیر می تواند کمکتان کند:

      ۱) در صورتی که وابستگی کودک به شما خیلی زیاد است، لحظه ای از شما جدا نمی شود و اصرار دارد نزد شما بخوابد و…، حتما به یک روان پزشک اطفال مراجعه کنید.

      ۲) ترس و اضطراب او را درک کنید و بپذیرید اضطراب او واقعی است و او را به دلیل جمع گریزی و ارتباط برقرار نکردن با دیگران شماتت نکنید. چنانچه به طور مستقیم روی رفتارهای فوق تمرکز کنید: «چرا به دیگران سلام نمی دی، چرا به من چسبیدی و منو ول نمی کنی، مثل بچه آدم سلام بده و…» اعتماد به نفس کودک را از او سلب می کنید و موجب تشدید رفتارهای فوق می شوید.

      ۳) او را با بچه های دیگر که ارتباط بهتری در جمع دارند، مقایسه نکنید: «می بینی سارا چقدر قشنگ حرف می زنه، شعر می خونه و…»

      ۴) زمانی که کودک شما با بچه های دیگر دوست می شود و بازی می کند، در میهمانی ها از شما جدا می شود و شب را به تنهایی در اتاق خودش می خوابد، او را تشویق و از او تعریف کنید. تشویق شما می تواند کلامی باشد و هزینه ای برای شما در برنداشته باشد: «آفرین، چقدر بلند سلام دادی، مامان بزرگش! دیشب سامان تنها روی تخت خودش خوابیده و…»

      ۵) اگر کودک مرتب از شما آویزان است و روی پاهای شما می نشیند، به او بگویید که می تواند کنار شما بنشیند نه روی زانوهایتان و اگر این کار را بکند، زمان برگشتن از میهمانی او را به پارک می برید.

      ۶) انتظار نداشته باشید کودک شما به طور ناگهانی و یک شبه تغییر کند. تلاش های کوچک او را ببینید و قدر بنهید.

      ۷) کودکان پسر را تشویق کنید که ارتباط بهتری با پدر خود برقرار کنند. مسلم است برای پسربچه ۵ ساله ای که مدام با مادر است ارتباط بیشتر با پدر باعث می شود بتواند تطابق و همانندسازی بهتری با جنسیت خود برقرار کند و برای ایفای نقش مردانه آماده شود.

      ۸) شما نیز باید پس از اینکه مهارت های لازم را به کودک خود آموختید، اضطراب خود را کنترل کنید. به عنوان مثال، ممکن است نگران تردد کودک خود از خیابان باشید ولی نمی توانید تا سن ۲۰ سالگی او را از خیابان رد کنید! پس باید به او این مهارت را بیاموزید، با وی آن را تمرین کنید و آرام آرام فرصت بدهید خودش به تنهایی آن را تجربه کند.

    • نرگس , ژانویه 3, 2017 @ 9:29 ق.ظ

      سلام بهاره خانم
      به نظر من همه کارهای دختر شما طبیعیه و خیلی هم باهوشه. داشتن دوست خیالی برخلاف تفکر عوام که شاید فکر کنند بچه مشکلی داره بر عکس این رفتار نشاندهنده هوش و زکاوت بچه هاست .اصلا” نگرانش نباش.

  • بی نام , اکتبر 18, 2016 @ 7:51 ق.ظ

    پسر ۸ ساله ام یهویی از خواب میپرد بدون هیچ چیزی که ما متوجه بشیم وارد اتاق خواب ما میشود میخواست منو بیدار کنه که بیام پیشش بخوابم که مواجه میشه بارابطه منو شوهرم من وشوهرم اصلا متوجه فرزندمون نمیشیم ،بدون اینکه حرفی بزنه بهم گفت مامان بیا پیشم بخواب من میترسم ،من بدون اینکه کاری کنم سریع خودمو جم جور کردم ولی خیلی ناراحتم از این مسئله نمیدونم باید چیکار کنم وقتی صب بیدارش کردم برا مدرسه خودش هیچ چیز نگفت ولی من داشتم دیونه میشدم که چی تو ذهنش میگذره تورو خدا راهنمایی کنید منو که باید چیکار کنم

    • راهنما , اکتبر 19, 2016 @ 11:07 ق.ظ

      «علل متفاوتی می‌تواند منجر به ترس شبانه در کودکان شود. با این حال یکی از عمده‌ترین دلیل آن، تخیلات ذهنی کودک به‌خصوص در سنین زیر شش سال است.»

      «در سنین زیر شش سال ممکن است کودک فیلم یا کارتونی می‌بیند که در آن موجودات تخیلی نقش‌آفرینی کرده‌اند یا اینکه شاهد تماشای صحنه‌های ترسناکی بوده که البته هر چند از نظر ما ترسناک نیست، ولی با توجه به سن و موقعیت کودک که این تصاویر برایش ترس‌آور بوده، به واسطه تخیلات قوی‌‌اش، به تصاویری که دیده، بال و پر می‌دهد و صحنه ترسناکی در ذهنش نقش می‌بندد. به همین خاطر وقتی در اتاقی تاریک است، هر لحظه فکر می‌کند که از پشت در یا از توی کمد یا پشت جالباسی قرار است که موجود وحشتناکی بیرون بیاید. به همین دلیل حاضر نمی‌شود در اتاق تنها بماند و دائم به والدینش می‌چسبد.»

      دیگر علل ترس‌های شبانه کودک می‌تواند صحبت‌های رد و بدل‌ شده بین او و دوستانش یا بزرگسالان باشد که به گوشش شنیده، و «علت دیگر در شکل‌گیری ترس کودک، می‌تواند حرف‌ها و داستان‌هایی باشد که طی روز کودکان برای هم تعریف می‌کنند. البته گاهی هم این بچه‌ها در جمع بزرگسالان، مطالبی را می‌شنوند که باعث ایجاد ترس و وحشت بیشتر در آنها می‌شوند مثلا صحبت درباره موجودات افسانه‌ای یا جن یا اتفاق عجیب و غریبی که برای فردی افتاده است و… بنابراین طبیعی است در این شرایط به کمک تخیلات قوی‌ای که دارد، صحنه‌های ترسناکی را در ذهن خودش مجسم کند و همین که شب می شود منتظر باشد که در تاریکی، اتفاقات ناخوشایندی برایش بیفتد.»

      ترس‌ و اضطراب‌ کودک می‌تواند به دلیل مسائل دیگری هم باشد که به این شکل نمود پیدا کرده است، مثلا در خانواده‌هایی که والدین اختلافات شدید دارند، به دلیل اینکه کودک می‌ترسد که مبادا پدر یا مادر را از دست بدهد یا کودکانی که به تازگی وارد محیط مهدکودک و مدرسه شده‌اند یا در محیط مدرسه توسط کودک قلدری اذیت می‌شوند یا تحت آزار جسمی یا جنسی قرار دارند، ممکن است ترس و اضطرابشان به شکل ترس از تنهایی یا تاریکی تظاهر پیدا کند.

      والدینی که دارای چنین فرزندانی هستند، برای درمان و کمک به این کودکان در مرحله اول با کودکشان صحبت کنند و بدانند در ذهن او چه می‌گذرد. به عنوان مثال اگر فرزندشان از موجودات تخیلی می‌ترسد، چراغ را روشن کنند و همه اطراف خانه را به او نشان دهند. کنارش بمانند به خصوص موقع خواب و این اطمینان خاطر را بدهند که چیزی نیست و مراقبش هستند تا زمانی که به خواب برود. در صورتی هم که لازم باشد چراغ خوابی در اتاق روشن کنند.

      «والدین نباید هیچ‌وقت ترس کودک را مسخره کنند یا دست‌کم بگیرند و بگویند که «اینکه ترس نداره!»، «تو بزرگ شدی این رفتارها چیه» و… در این سنین، ترس کودک طبیعی است و باید این مساله را پذیرفت و با او حس همدری و همدلی داشت. در این شرایط بهتر است به کودک بگویید «می‌دونم که احساس ترس می‌کنی، ولی مامان جون اینجا چیزی نیست و برای اینکه مطمئن شی با هم همه جا رو نگاه می‌کنیم»

      معمولا این ترس‌ها بعد از چند روز برطرف می‌شود. ولی اگر بعد از مدتی دیدید که مشکل همچنان وجود دارد یا برای زمانی طولانی است که دچار این ترس‌هاست، حتما به یک روانشناس کودک مراجعه کنید. چراکه در بسیاری از موارد ترس کودک نشان از اضطراب او از مسائل دیگری است که حتما لازم است ریشه‌یابی شود.»
      در این مورد میتونید با متخصصین کانون مشاوران ایران، مشاوره تلفنی/تخصصی داشته باشید
      ۰۲۱-۲۲۳۵۴۲۸۲

  • یاسمین , اکتبر 18, 2016 @ 10:11 ق.ظ

    با سلام… اسم دختر من یاسمین… دو سال و چهار ماهشه.. تقریبا یک ماهه که گذاشتمش مهد کودک.. هفته اول با ذوق و شوق میرفت مهد و اصلا مشکلی نداشتم ولی از هفته دوم شروع کرد به بهانه گیری در حدی که از گریه هلاک میشد.. مدیر مهد پیشنهاد داد برای مدتی برم و توی دفتر بشینم تا خیالش از بابت من جمع باشه… چند روزی خوب بود و فقط میومد چک میکرد من باشم باز میرفت تو کلاسش… اما چند روزیه که اصلا آروم نمیشه و امروز هم اصلا حاضر نشد لباس بپوشه که بره مهد… من باید چکار کنم؟؟؟؟

    • راهنما , اکتبر 19, 2016 @ 11:09 ق.ظ

      برای عادت دادن فرزندش به محیط جدید باید صبور باشد زیرا از نظر آتنا این کار بسیار سخت است و نمی تواند به راحتی آن را قبول کند.

      اما نکته مثبت این است که والدین باید بدانند که کودکان قابل تغییر هستند و می توان امیدوار بود که آتنا با تغییر برخی شیوه های رفتاری والدین نسبت به رفتن به مهدکودک علاقه نشانه دهد. سنی که آتنا در آن قرار دارد، مرحله ای از رشد است که در آن کودک از جدایی از مادر احساس ناراحتی و اضطراب می کند.

      سرزنش نکنید

      یکی از نکات مهم در مواجهه با کودکی که حاضر نیست از مادر جدا شده و به مهدکودک یا خانه اقوام یا حتی کلاس برود، این است که به هیچ عنوان نباید کودک را به دلیل اضطرابش مورد تمسخر قرار دهید و باید با هم راهی برای حل آن بیابید.

      او را مستقل کنید

      برای ایجاد استقلال به او آموزش دهید که کیف مهدکودکش را خودش آماده کند. یادتان باشد تقویت رفتار مطلوب کودک از طریق پاداش دادن بسیار موثر خواهد بود.

      برایش هدیه بگیرید

      یک هدیه کوچک برای فرزندتان بخرید و به او بگویید وقتی که می روید تا او را از مهدکودک به منزل ببرید، هدیه را برایش می برید. با این کار هم او مطمئن می شود که شما بازخواهید گشت و هم این که نفس هدیه در او هیجان ایجاد می کند.

      برایش دوست پیدا کنید

      می توانید روابط خارج از مهد کودک را با والدین دیگر بچه ها برقرار کنید و اجازه دهید برخی از آنها به منزل تان بیایند تا آتنا با آنها بازی کند. اگر او بتواند با یکی، دو نفر در مهدکودک دوست شود تمایل بیشتری به رفتن به مهدکودک نشان خواهد داد.

      او را تنها بگذارید

      با فراهم کردن اوقاتی که کودک بتواند لحظاتی را بدون مادر سپری کند می توان به آماده شدن کودک کمک کرد. مثلا با تنها گذاشتن کودک در اتاقی برای بازی یا سپردن او به یکی از نزدیکان و خروج از منزل برای ساعاتی می توانید زمینه مناسب را ایجاد کنید.

      حتما خداحافظی کنید

      حتی اگر کودک ۶ ماهه است با او با آرامش خداحافظی کنید و وقتی که برمی گردید با آرامش برخورد کنید و افراط در احساسات نداشته باشید. به این ترتیب اعتماد به مادر در کودک شکل می گیرد. این موارد زمینه ساز امنیت کودک برای جدایی و کاهش اضطراب او برای جدایی است. اگر این توضیحات کافی نبود باید از مشاوره کمک بگیرد.

      علت را در خودتان جست وجو کنید

      حکیمه قادری، روانشناس و مشاور: شروع مهدکودک رفتن کودکان از سن ۳ تا ۴سالگی است اما مسئله ای که وجود دارد این است که ممکن است کودک دچار اضطراب جدایی باشد. زمانی که کودک قرار است خانه بماند یا نزد یکی از اقوام نگهداری شود یا به کلاس یا مهمانی می رود و در این شرایط مدام به مادر چسبیده است و همه نیازهایش را به مادر ارجاع می دهد، به این معناست که اضطراب جدایی دارد.

      دلیل اول، اضطراب مادر

      منشا اضطراب جدایی کودک می تواند اضطراب خود مادر باشد. مادری که خودش مضطرب است و حمایت و مراقبت افراطی نسبت به کودک دارد باعث می شود احساس امنیت کودک کاهش پیدا کند.

      در واقع منشا اضطراب اغلب کودکان، مادرانی هستند که خودشان به کودک وابسته اند و حمایت بی اندازه می کنند. وقتی کودک وابسته بار بیاید طبیعی است که اگر قرار باشد به مهدکودک برود این جدایی را نپذیرد.

      تمرین کنید

      ۵ سال اول کودک بسیار مهم است و تجربه های او، باورها و تفکراتش را شکل می دهد بنابراین اگر احساس عدم امنیت و عدم اعتماد به مادر و ترس از دست دادن افراد مهم زندگی را داشته باشد در آینده هم با مشکلات زیادی رو به رو خواهد شد.

      به همین دلیل به مادر گفته می شود که عجله نکند و عدم وابستگی کودک را در محیط خانه تمرین کند و بعد به مهد منتقل کند. بچه ها وقتی در خانه هستند مدام مادر را صدا می کنند و به او می چسبند و بدون مادر به اتاق شان یا دستشویی نمی روند.

      به مادرها توصیه می شود بدون آنکه از خودشان ناآرامی نشان دهند نیاز این کودکان را با تاخیر جواب دهند. مثلا مادر در آشپزخانه است و کودک وقتی متوجه می شود مادر در کنارش نیست، با اضطراب او را صدا می کند، در این حالت مادر باید آرامش خود را حفظ کند و اجازه دهد کودک خودش او را پیدا کند.

      وقتی مادر به دستشویی یا حمام می رود و کودک پشت در گریه می کند، توصیه می شود بعد از اینکه بیرون آمد نوازش و حمایت انجام ندهد. وقتی متوجه شدید که در فضای خانه کودک جدایی از شما را تحمل می کند، آن زمان برای رفتن به مهد آماده است.

      دلیل دوم

      بی اعتمادی کودک به مادر هم می تواند باعث اضطراب شود. اگر کودک بدون آگاهی از سینه مادر جدا شود منجر به بی اعتمادی کودک می شود زیرا کودک یک بار سینه مادر را از دست داده و ترس دارد که چیزهای دیگر را هم از دست بدهد.اما کودکانی که ثبات شیء در آنها شکل گرفته است و به این باور رسیده اند که چیزی که الان نمی بینند به معنی نبودنش نیست راحت تر با این موضوع کنار می آیند.

      فضای مهدکودک را آماده کنید

      وقتی با کودک وارد مهد شدید بهتر است مادر با عناصرمهد ارتباط برقرار کند. مثلا بگویید «چه نقاشی قشنگی» یا «دختر خانم اسم شما چیه؟» به این ترتیب کودک ارتباط مادر را با مهد می بیند و به آن مکان اعتماد می کند. وقتی مادر سرد وخجالتی است و با مربی ها ارتباط نمی گیرد کودک پذیرشش کم می شود.

      وقتی مادر در کنار کودک در مهد می ماند تا او عادت کند باید تمام ویژگی های مادرانه اش را تعطیل کند یعنی حضورش برای کودک کاملا حضور فیزیکی باشد تا کودک با مربیان ارتباط بگیرد. اگر می خواهد بغل مادر برود بهتر است مادر کتابی داشته باشد و بگوید دارم کتاب می خوانم و ارتباط چشمی لمسی با کودک حداقل باشد.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *