مرکز مشاوره

مرکز مشاوره کودکان

مرکز مشاوره کودکان

سلام دلارام رسولی از مرکز مشاوره و روانشناسی ایران هستم و خوشحال میشم ب سوالات شما در زمینه مشاوره کوک پاسخ بدم. در ادامه سوالات پرکاربرد قرار دادم.

همانکه میدانید کودکان در طول دوره رشد خود ممکن است به طور خواسته یا نا خواسته دچار مشکلاتی شوند و این والدین هستند که باید در حل این مشکلات بکوشند. مرکز مشاوره کودک با داشتن بهترین روانشناسان و مشاوران کودک در زمینه مرکز مشاوره کودکان میتواند سهم بزرگی در کمک به تربیت کودکان و مواجهه با مشکلات و معضلات حال و آینده و رفع آن داشته باشد. توصیه ما برای والدینی که بسیار نگران آینده فرزند خود هستند و به او اهمیت میدهند ،  در مواقعی که نیاز به داشتن یک مشاور خوب کودک را احساس میکنند مشورت گرفتن از مرکز مشاوره کودکان با مشاوره کودک زیر نظر کانون مشاوران ایران است چرا که همکاران ما با گنجینه ای از تجربیات خود شما را  به خوبی در محیطی صمیمی و راحت راهنمایی خواهند کرد.

مشاوره کودک

مشاوره کودک ۴ و نیم ساله

باسلام.دختر۴ونیم ساله ای دارم که ازسن۳سالگی اغلب اوقات درمیهمانیها موقه شام به جای اینکه کنارمن بشینه وغذابهش بدم میره کناردیگرافرادفامیل میشینه.باوجودهرگونه محبت وتوجه و تنبیه ودعوا…امااثربخش نیست

پاسخ

با سلام مادرگرامی اینکه کودک شما از ۳ سالگی چنین رفتاری دارد می تواند یا دال بر روابط اجتماعی قوی او باشد که بک مساله است و اصلا ربطی ندارد که شما رو دوست نداشته باشد و یا هر نکته ای صرفا تجربیات حضور در کنار دیگران را دوست دارد

از طرفی ممکنه در دوره ای حتی یک خاطره دعوا و تنش و ایرادگیری این مساله را ایجاو کرده باشد هر چند کوچک که در ذهن باقی بوده باشد و مساله سوم برریی شرایط هوشی وسایر جنبه های رشد عقلی کودک است و اینکه تفکیکی بین غریبه و والد قابل می شود یا خیر

.ببینید ممکنه مساله اخر نیاز به بررسی های بیشتری باشد که خوب باید توسط روان پزشک یا روانشناس بررسی دقیق شود.البته ممکنه اصلا در مورد دختر شما صدق نکند هوش و همه مسائل طبیعی باشد و این رفتار کم کم با دادن توضیحات و رشد عقلی کودک کاهش پیدا کند.در هر حال امیدوارم مشکل خاصی نباشد وکودک شما سلامت باشد اگر نیازی بود به روانشناس کودک ارجاع دهید .
در این مورد میتونید با متخصصین مرکز مشاوره و روانشناسی ایران، مشاوره تلفنی/تخصصی داشته باشید
۰۲۱۲۲۶۸۹۵۳۴
موفق باشید

مشکل دختر کلاس سوم ابتدایی

با سلام
دختر کلاس سوم ابتدایی که همیشه با بچه های کم سن و سال خودش تمایل به بازی دارد و از بازی با همسن وسالای خودش امتناع می کند ؛علت چیست ؟لطفا راهنمایی کنید

پاسخ مشاور کودک : بی‌میلی کودک به بازی با کودکان دیگر

نکات مهم
تمایل کودک به بازى با بچه‌هاى دیگر، یکسان نیست. بعضى از بچه‌ها، بیشتر از بچه‌هاى دیگر معاشرتى و اهل بازى با کودکان همسن خود هستند و بعضى بچه‌ها ذاتاً آرام‌تر هستند. این اختلاف طبیعى است؛ اما تمایل به بازى با کودک دیگر و داشتن همبازی، در وجود هیچ کودکى به صفر نمى‌رسد.

علل بى‌میلى ممکن است مربوط به وضعیت جسمی، روحى و روانى کودک، یا وضعیت اجتماعی، اقتصادى خانوادهٔ او باشد که او را به انزوا مى‌کشاند و از بازى با بچه‌هاى دیگر فرار مى‌کند. علل عمدهٔ بى‌میلى کودکان عبارتند از:

– ممکن است کودکى دچار ضعف در سلامت جسمانى باشد،؛ مثلاً خیلى زود از جست‌وخیز خسته شود یا نفس تنگى پیدا کند، یا بیمارى‌هائى داشته باشد که اجازهٔ بازى پر افت‌ و خیز را به وى ندهد.

در این‌صورت، ترتیبى بدهید که معاشرت او با دیگر بچه‌ها توأم با بازى‌هاى فکرى مناسب و جنب‌وجوش کمتر باشد.

– گاهى کودک، به‌دلیل تفاوت‌هائى که با دیگران دارد، با آنان نمى‌جوشد. این تفاوت‌ها ممکن است از اجبار کودک به استفاده از عینک ذره‌بینى قطور گرفته، تا لکنت زبان او و حتى هوش فوق‌العاده‌اى باشد که اینها میل به گوشه‌گیرى را در کودک تقویت مى‌کند، یا گاهى او را چنان حساس و آسیب‌پذیر مى‌سازد که با کوچکترین تمسخر و یا سرزنش دیگر کودکان، مى‌رنجد و از معاشرت با آنان زده مى‌شود.

گاهى هم کودک خجالتى است و مشکل مى‌تواند در دوستى با بچه‌هاى دیگر پیشقدم شود.
در چنین مواردی، مشکل او خیلى ساده و تنها با تشویقى آرام و تدریجى حل مى‌شود. نصیحت و پند و اندرز دادن و تأکید بر اینکه: ‘این‌قدر یک گوشه‌ ننشین؛ تو دیگر بزرگ شده‌ای!

’ یا چرا تو هم نمى‌روى با بقیهٔ بچه‌ها بازى کنی؟’ بر ترس کودک مى‌افزاید. بهتر است دایرهٔ دوستى‌ها را کم‌کم وسعت بخشید و ابتدا از دعوت یک یا دو کودک همسن و سال او به خانهٔ خودتان آغاز کنید.

یا مى‌توانید چندین‌بار همراه کودک خود به تماشاى بچه‌هائى که مشغول بازى هستند بروید تا کودک، در ضمن تماشاى آنان، لذتى را که از بازى باهم مى‌برند درک کند و علاقه‌مند شود که خود او هم از این لذت سهمى داشته باشد.

– گاهى لوس و پرتوقع بودن کودک موجب مى‌شود که گروه همسالان او را طرد کنند. از این‌رو، به پدران و مادران توصیه مى‌شود که ضمن ابراز محبت به کودک، اصول اخلاقى و انسانى و احترام به حقوق دیگران را نیز به کودک بیاموزند. بهترین روش در این مورد، این است که پدر و مادر خود الگوى تقلید براى آنان باشند.– گاهى مادر، چون حوصلهٔ سر و صدا و شلوغى بچه‌ها را ندارند،

یا از این مى‌ترسد که کودک او، به‌علت معاشرت با بچه‌هاى شرور، بى‌ادب بار آید، یا حوصله و وقت سر زدن به بچه‌هاى مشغول بازى را ندارد، طورى با کودک رفتار مى‌کند و در مقابل خواست او مبنى بر بازى با دیگر کودکان واکنش نشان مى‌دهد که او را از بازى باز مى‌دارد و به انزوا سوق مى‌دهد. براى مثال، مادرى که مى‌گوید:

‘اجازه نمى‌دهم با پسر همسایه بازى کنی، چون او بچهٔ شرورى است’ کودک خود را از بازى‌اى که ممکن است خیلى هم آموزنده و لذت‌بخش باشد، محروم مى‌کند و بعد با گفتن جمله‌اى نظیر: ‘بیا با خواهر کوچک خود بازى کن!’ او را به کلى از بازى روى‌گردان مى‌سازد.

خواهر کوچکى که تازه مى‌خواهد راه رفتن را بیاموزد، براى بچه‌اى سه – چهار ساله که احتیاج به نقشه کشیدن و دویدن و خندیدن دارد، همبازى خوبى نیست.

بنابراین، هوشیارى و دقت مادر و پدر در انتخاب همبازى‌هاى مناسب براى کودک در افزایش تمایل کودک به بازى به دیگران نقشى بسیار مهم دارد.

نکات مهم

  • کودکان، به هنگام بازى با همسالان، از حالت خودمحورى بیرون مى‌آیند و واقع‌گرا (Realistic) مى‌شوند، به امیال و خواسته‌هاى دیگران توجه مى‌کنند، از دیگران چیزى مى‌آموزند و به دیگران چیزى یاد مى‌دهند و در کنش متقابل، خیلى چیزها به همدیگر مى‌آموزند.
  • وقتى که کودک دوست دارد به تنهائى بازى کند، باید او را به حال خود بگذارید و آزادى بدهید تا مستقلاً به بازى خودش ادامه دهد. نباید همبازى‌هائى را به او تحمیل کنید؛ زیرا چنین حالتى باعث اختلال در بازى او مى‌شود و عادت به عصبانى شدن و ایجاد درگیرى را در وى به‌وجود مى‌آورد.
  • پدران و مادران توجه کنند که کودک در سنین خردسالى هر اندازه آزاد باشد تا به تنهائى بازى کند، به همان اندازه در آینده اجتماعى‌تر خواهد شد.
  • میل طبیعى و تشخیص کودک بهترین راهنماى ما مى‌باشد. آنان کم‌کم یاد مى‌گیرند با دوستان و همسالان خود همبازى شوند؛ بنابراین، نیازى به تأکید و تشویق‌هاى بیرونى نیست تا زودتر از موعد با بچه‌هاى دیگر همبازى شود.
  • کودک را وادار نکنید که با خواهر و برادر کوچکتر خود همبازى شود؛ زیرا آنان براى بازى کوچک هستند، در صورتى‌که کودک اگر با همسالان یا بزرگتر از خود بازى کند، هم با علاقه بازى مى‌کند و هم در تعاملى مشترک چیزى یاد مى‌گیرد.

نکتهٔ دیگر اینکه، کودک بزرگتر باید همیشه ملاحظهٔ کودک کوچکتر را بکند و رفتارى عاقلانه در پیش بگیرد (در صورتى‌که خود او هنوز بچه است و باید بچگى کند) و کودک کوچکتر نیز، احتمالاً به‌علت آنکه قادر به انجام دادن همهٔ اعمال و رفتار کودک بزرگتر نیست، دچار شکست مى‌شود؛ که از نظر روحى و روانى به سود او نیست.

از این‌رو، در عین‌حال که اوقاتى با همدیگر بازى مى‌کنند، زمینه‌هائى نیز براى بازى با همسالان فراهم شود.

جالب توجه این است که هر اندازه خواهران و برادران را به بازى با یکدیگر وادار نکنیم، آنان، مشخصاً، بیشتر باهم بازى خواهند کرد.
– در بازى‌هاى کودکان دخالت نکنید؛ ولى لازم است پدر و مادر گاهى به اتاق و محل بازى بچه‌ها سر بزنند، اما نه به قصد جاسوسى و بازرسى آنان بلکه به قصد بردن مثلاً چای، میوه و شیرینى براى آنان. در واقع، نباید بچه‌ها را مطمئن ساخت که در تنهائى هیچ‌کس به آنان سر نخواهد زد؛ چون همه نوع کودک وجود دارد و ممکن است اتفاقات خطرناکى بیفتد.
– اگر فرزند شما دوست و همبازى‌اى براى خودش پیدا کرده است که شما دوست ندارید با او رفت و آمد کند، تا حدّ امکان نگوئید: ‘اجازه ندارى با این کودک بازى کنی، چون بى‌تربیت است.’ بلکه ابتدا سعى کنید همبازى جدیدى را براى او بیابید و به جز این، در انتخاب دوست، ملاک و معیارى به کودک بدهید و بگذارید بیندیشد و خود قضاوت کند و به نتیجه برسد.

دختر ۴ ساله ای دارم

با سلام
دختر ۴ ساله ای دارم، که باهوش است و خیلی خوب صحبت می کند و دایره لغات بالایی دارد. اما متاسفانه به نظر می آید که روی یک چیز تمرکز نمی کند. مثلا در کلاس باله یا نقاشی بیشتر از آنکه به مربی توجه کند، به خودش در آینه و یا دوستانش توجه می کند. یا در کلاس نقاشی دایم صحبت می کند.
معمولا وسط یک کار صحبت از کار دیگر می کند ، لازم به ذکر است صحبت های وی بی منطق نیست و از تخیلات یا خاطرات و … صحبت می کند.
یا وقتی موسیقی (شعر کودکانه) گوش می دهد، انگیزه ای برای یادگیری تمام شعر به هر طریق ندارد
نگران هستم این رفتار در آینده در رشد و آموزشش تاثیر منفی نداشته باشد.

مشکل عدم تمرکز کودک

با سلام مادر گرامی اگر خودتون متوجه عدم تمرکز او ش ید بهتره همین ابتدا که کودک است او را ارجاع دهید به روانشناس کودک شاید مساله نقص توجه باشد که راهکار درمانی دارد و اصلا جای نگرانی نیست البته ممکنه صرفا به خاطر شرایط سنی باشد و چون اموزش رسمی در هیچ زمینه ای در این توصیه نمی شود خب او هم تمرکز و دقت کافی نشان نمی دهد و چون از هوش و دایره لغات او می گویید خوب ممکنه مساله چیز دیگری باشد یعنی خستگی از اموزش های مختلف و اصلا مساله دقت و تمرکز نباشد و بعد از اینکه وارد فضای اموزش رسمی شود هیچ مشکلی بدین لحاظ نداشته باشد به طور کل جای نگرانی وجود ندارد و کودکان به لحاظ تحمل اموزش هایی با هم تفاوت دارند امیدوارم در اینده مشکل خاصی به وجود نیاید .

در این مورد میتونید با متخصصین مرکز مشاوره و روانشناسی ایران، مشاوره تلفنی/تخصصی داشته باشید
۰۲۱۲۲۶۸۹۵۳۴
موفق باشید

بچه ۴ ساله و مشکلات مدرسه

با سلام پسربچه۴ساله ای دارم که درمهمانی ها بابچه ها خوب ارتباط برقرار می کندولی وقتی اورامهد ثبت نام کردم روزهای اول خوب میرفت ولی بعدش باگریه شدید ازرفتن امتناع کرد ماهم یکی دو ماه نبردیمش ولی حالاااوراژیمناستیک ثبت نام کردم بااینکه خودم من اونجاهستم گریه می کندواز بازی بابچه ها امتناع می کند

مشکل مهدکودک رفتن:اگر کود‌ک حاضر نیست به مهد‌ کود‌ک برود‌ یا چند‌ ساعتی بد‌ون شما جایی بماند‌، او را واد‌ار به این کار نکنید‌ چرا که باعث به‌وجود‌ آمد‌ن ناراحتی‌های بیشتری برایش ‌می‌شود‌. ابتد‌ا با او صحبت کنید‌ و از مزایای مهد‌ برایش بگویید‌. همراه هم بد‌ون اینکه از او جد‌ا شوید‌ به مهد‌ کود‌ک بروید‌ تا با محیط آشنا شود‌.

د‌ید‌ه شد‌ه گاهی مربی مهد‌ به‌عنوان راهنمایی به ماد‌ر ‌می‌گوید‌ به گریه‌های بچه نباید‌ اعتنا کرد‌. او را اینجا پیش ما بگذارید‌ و بروید‌. ما آرام و سرگرمش ‌می‌کنیم.

به هیچ‌وجه مرتکب چنین خطایی نشوید‌. باید‌ به تد‌ریج با این قضیه کنار بیاید‌. روزهای اول د‌ر مهد‌ کنارش باشید‌. بعد‌ از گذشت چند‌ روز وقتی عاد‌ت کرد‌، کمی د‌ورتر بنشینید‌. این مرحله را هم که پشت سر گذاشتید‌، چند‌ د‌قیقه‌ای پیش چشمش نباشید‌ و بازبرگرد‌ید‌. این هم که عاد‌ی شد‌، چند‌ ساعت نباشید‌ و برگرد‌ید‌. د‌ر نهایت ‌می‌بینید‌ که کود‌ک‌تان د‌ر مهد‌ کود‌ک ‌می‌ماند‌ و مشکل حل شد‌ه است.

در این مورد میتونید با متخصصین مرکز مشاوره و روانشناسی ایران، مشاوره تلفنی/تخصصی داشته باشید

۰۲۱-۲۲۶۸۹۵۵۸

ممکنه در همان دو ماه مهد اتفاقی افتاده تجربه ترسی دارد که اجازه بازی و تجربه جدید رو از او گرفته و باعث هراس از محیط اجتماعی شده البته باید دید همچنان در مهمانی ها بدون مشکل است و صرفا در برخورد با افراد غریبه کوچک دچار مشکل می شود و یا مساله گسترده تر است به هر حال باید روانشناس کودک فرزند شما را ببینید و خوب با تکنیک های نقاشی درمانی و بازی درمانی می تواند به شما کمک کند تا مساله رفع شود .

در هر حال بررسی شرای پیرامونی مهم است منتهی جای نگرانی نیست گاها هم به خاطر این مساله ایجاد می شود که کودک شما به رشد شناختی نرسیده و خب همین مساله مسائلی ایجاد می کند .و ترس و اضطراب از نبود شما مشکل ساز است و با رشد شناختی و افزایش سن برطرف می شود ضمن اینکه برخی مسائل در طی رشد صرفا مقطعی هستند و بعد از مدتی مرتفع می شوند و جای نگرانی وجود ندارد در نهایت امیدوارم شرایط متعادل شود

در این مورد میتونید با متخصصین مرکز مشاوره و روانشناسی ایران، مشاوره تلفنی/تخصصی داشته باشید
۰۲۱۲۲۶۸۹۵۳۴
موفق باشید

 

توجه پسر ۲ساله به پا دختر

پسرم ۲ سال و ۱۱ ماهشه و حدود ۸ ماه هست که بیش از حالت عادی به پاهای دخترها توجه میکنه یا در مورد پا فکر میکنه.

حتی وقتی براش کتاب میخونم یا کاتون میبینه همش سوال میکنه که پاش کو؟ می خواست پاشو دست بزنه؟…
وقتی خانومی با جورا ب قشنگ یا ناخن لاک زده میبینه، کمین میکنه زیر میز یا کنار پاش و آروم به پاش خیره میشه یا دست میزنه.

خرداد ماه پیش مشاور رفتم و به سفارش ایشون راه بی توجهی و حواس پرت کردن رو پیش گرفتم.
اما الان مدتیه که حتی موقع بازی یا توی مهد کودک وقت بازی، میره پشت مربی و به پاش دست میزنه.
یکبار هم دیدم که خودش خوابیده و یکی از عروسکهاش رو میماله به کف پاش

  • لطفا بفرمایید آیا اینها علائم فوت فتیش هستن؟
  • میشه پیش گیری کرد؟
  • کدوم میتونه مفید باشه روانشناس یا روانپزشک؟

پاسخ

با سلام کمی بعیده دراین سن این مشکل حنسی وجود داشته باشد البته که نوع زود اغاز هم دارد ولی باید محرک های محیطی بررسی شود مثل اینکه دیدن فیلم ها تصاویر و حتی برخوردهای خود شما و اینکه ایا ممکنه مورد سو استفاد۶ ای قرار گرفته شود ببینید این مساله فقط منوط به رابطه جنسی نیست

بلکه فرضا نزدیکی یک خانم که خودش مشکل جنسی داشته باشد با فرزند شما امیدوارم منظور بنده را درک کنسد .بهتره حتما به روانشناس کودک ارجاع بدهید چون در سنی نیست که توضیحاتی داشته باشد .

با نقاشی درمانی و بازی درمانی دلایل مشخص خواهددشد منتهی جای نگرانی هم وجود ندارد امیدوارم به زودی مساله رفع شود مورد میتونید با متخصصین مرکز مشاوره و روانشناسی ایران، مشاوره تلفنی/تخصصی داشته باشید
۰۲۱۲۲۶۸۹۵۳۴
موفق باشید

پسر ۸ ساله شلوغکار

سلام.پسری ۸ ساله دارم.خیلی شلوغ میکنه واذیت میکنه توی کلاس تمرکز نداره بچه هارواذیت میکنه وکمتر به حرف گوش میده.خیلی هم ناخن میخوره.لطفا راهنمایی کنید

 

بیش فعالی چیست؟

این اختلال یکی از اختلالات شایع و در عین حال باید تشخیص سخت برای پزشکان است. اختلال بیش فعالی بیماری پیچیده ای است و اغلب تشخیص داده نمی شود. درباره کودکی که با چنین اختلالی تشخیص داده می شود ۳ علامت را نباید از یاد ببرید که شامل پرتحرکی، کمبود توجه و تمرکز و در نهایت اعمال تکانه ای (کارهای ناگهانی و غیرقابل پیش بینی) است.

زمانی که پزشک بتواند جزئیات لازم را از والدین و مدرسه به دست آورد می توان معیارهای لازم را در نظر گرفت. علائم اختلال بیش فعالی ـ کم توجهی باید در بیشتر از یک مکان دیده شود

مثلاً خانه و مدرسه و البته اینکه برای چند ماه این علائم بروز کند. داشتن ۶ علامت یا بیشتر از علائم اختلال کم توجهی یا بیش فعالی که باید دست کم ۶ ماه وجود داشته باشد تا بتوان گفت کودک بیش فعال است.

علائم بیش فعالی

تعدادی از علائم مربوط به بیش فعالی و اختلال توجه و تمرکز شامل موارد زیر است:

  • کودک غالباً با دست هایش بازی می کند و در جایش می لولد.
  • کودک معمولاً کلاس را ترک می کند.
  • غالباً می دود یا می پرد.
  • اغلب بازی یا فعالیت هایش پر سروصداست.
  • به نظر می رسد کودک همیشه در حال حرکت است.
  • زیاد صحبت می کند.
  • از توجه به جزئیات ناتوان است.
  • اغلب قادر به پیگیری دستوران یا اتمام کارها نیست.
  • اغلب وسایل خود را گم می کند.

ممکن است کودک شما بیش فعال باشد

برای کودکی با اختلال بیش فعالی ـ کم توجهی انجام برخی رفتارها ممکن است سخت تر باشد. حال بهتر است این سوال ها را از خودتان بپرسید:

  1. آیا زمانی که از کودک تان می خواهید کاری انجام دهد مشکلی در شنیدن دارد؟
  2. آیا او نسبت به دیگر کودکان سریع تر هیجان زده می شود؟
  3. آیا خانه شما در زمان غذا خوردن، به خواب رفتن، شستن دندان ها و دیگر کارها به میدان جنگ بدل می شود؟
  4. آیا معلم شما نسبت به رفتار کودک شما در مدرسه نگران است.
  5. و زود تمرکزش را از دست می دهد و فراموش کار است؟

این بچه ها مغزشان متفاوت است

اختلال بیش فعالی ـ کم توجهی یک بیماری عصبی ـ رفتاری است با ۲ مولفه:

بیش فعالی و بی توجهی یا نداشتن تمرکز. برخی از این کودکان به صورت واضح فعالیت زیادی دارند و برخی هم توانایی تمرکز ندارند اما بیشتر آنها هر دو مشکل را با هم دارند.

این بچه ها مغز ماشین فراری را دارند اما با ترمز دوچرخه.

ذهن آنها در حال مسابقه است اما نمی توانند در زمان لازم سرعت شان را کم کنند. اسکن های متعدد نشان می دهد بخشی از مغز کودک دچار اختلال که به کنترل رفتار کمک می کند، موجب تمرکز می شود و آنچه نیاز به انجام آن دارد را طبقه بندی می کند، کمی کوچکتر است.

علاوه بر این انتقال دهنده های عصبی شیمیایی مغز مانند سروتونین، دوپامین و نوراپی نفرین که پیام را از یک قسمت مغز به قسمت دیگر می فرستند در آنها دچار کمبود است بنابراین برای مثال اگر معلم یک آموزش ۵ مرحله ای به کودک بدهد، او ممکن است تنها بتواند ۲ مرحله اول را انجام دهد و توالی کارهای بعدی را از دست بدهد.

دلیل بیش فعالی معلوم نیست

بیشتر مطالعات نشان می دهد اختلال بیش فعالی موروثی است. اما در سال های اخیر تحقیقات از ارتباط این اختلال با مواد سمی محیطی مانند بیس فنول A و فتالات (مهمترین مواد در تولید مواد آرایشی، پلاستیک، پرده حمام) و همین طور حشره کش ها خبر می دهد.

این علم بسیار جدید است و تحقیقات همچنان باید ادامه پیدا کند. کودکان نسبت به مواد سمی محیط حساس هستند و باید نسبت به مواجهه آنها با این مواد دقت شود.

چندین دلیل دیگر برای ابتلای کودک به اختلال بیش فعالی می توان در نظر گرفت که از جمله می توان به ژنتیک، آسیب کوچک مغزی در زمان تولد یا حتی استرس و نگرانی دوران بارداری اشاره کرد.

چطور تشخیص بدهیم

در اختلال بیش فعالی ـ کم توجهی معدل سنی می تواند از ۲ یا ۳ سالگی باشد. در ۲ سالگی پزشکان به دنبال یافتن علائم هستند و هر چه زودتر این نقص تشخیص داده شود زودتر می توان مداخله کرد.

اما در اغلب موارد تا زمانی که کودک به سن مدرسه نرسیده که نیاز به توجه و نشستن طولانی مدت داشته باشد، این اختلال قابل تشخیص نیست. بچه های باهوشی که نشانه های ضعیفی دارند، ممکن است سال ها علائم را داشته باشند تا دوره آموزشی مدرسه که باید برنامه منظم، چند منظوره و مدیریت زمان انجام دهند و اینجاست که دچار مشکل می شوند.

دختران فرق دارند؟

پسران سه برابر دختران در معرض این اختلال هستند و به طور معمول دختران ۵ سال بعد از پسران تشخیص داده می شوند.

دختران بی نظم و ساکت کمتر به چشم می آیند حتی اگر اختلال شان به اندازه پسران باشد. بی توجهی و نادیده گرفتن موضوعات پیرامون از علائم اختلال در دختران مبتلا به بیش فعالی است.

در پسران به جای آن انجام و بروز حرکات و رفتارهای متفاوت و غیرمنطقی بدون انگیزه قبلی و برنامه عاری از فکر انتظار می رود. در دوران دبستان دخترانی با اختلال بیش فعالی، کودکانی کم دقت یا بی دقت هستند،

همچنین در آموختن مهارت های آموزشی و حل مسائل ضعیف بوده و به جزئیات و موضوعات محیط پیرامون خود توجه ندارند، کمتر توجه می کنند و با تمام کردن کارها مشکل دارند اما آنها معمولاً پرخاشگر نیستند. دختران قرار نیست کیف مدرسه شان را در زمین بازی جا بگذارند یا دفتر مشق شان کثیف باشد.

تشخیص سخت است

هیچ آزمایشی وجود ندارد که با انجام آن بتوان گفت کودک دچار بیش فعالی است. اما اغلب پزشکان با تاریخچه خانوادگی، جزئیات پرسش هایی که انجام می دهند و بررسی رفتار کودکان و میزان اهمیت آن براساس سن و سال او سعی می کنند تشخیص صحیح را داشته باشند.

با صحبت کردن با کودک، والدین و معلمان و اگر لازم باشد مادربزرگ و پدربزرگ و اقوام پزشکان می توانند تعیین کنند علائم با توجه به سن کودک متناسب است یا مشکل جدی وجود دارد. آنها باید عواملی مانند عصبانیت، اختلال یادگیری، افسردگی، طلاق یا بیماری یکی از اعضای خانواده را هم در نظر بگیرند.

درمان دارویی برای کدام بچه ها لازم است؟

دارو درمانی به همراه روان درمانی و تغییراتی که در زندگی روزانه کودک ایجاد می شود می تواند شرایط را بهبود دهد. داروها زمانی که با رفتار درمانی همراه شوند می توانند پرخاشگری و بی توجهی کودک را به میران زیادی بهبود دهند.

دارو درمانی زمانی پیشنهاد می شود که تعداد علائم کودک براساس سنش مشخص شود و تنها زمانی از دارو استفاده می شود که کودک واقعاً نیاز داشته باشد.

در کودکانی که علائم متوسط تا شدید این اختلال را دارند دارو درمانی کمک کننده است. در علائم خفیف تر معمولاً از مشاوره درمانی استفاده می شود.

اما دارویی که برای یک کودک کارساز بوده است نمی تواند برای دیگری هم همان نتیجه را داشته باشد.

به همین دلیل پزشکان نظارت زیادی بر کودک دارند تا بتوانند ترکیب مناسب را پیدا کنند. مشخص نیست چرا اما کودکانی که در یک سن خاص دارویی را تحمل نمی کنند ممکن است چند سال بعد به خوبی به همان دارو جواب دهند.

 معرفی روانشناس کودک خوب

سلام.ممنون میشم اگریک روانشناس خوب معرفی کنید.با تشکر

در این مورد میتونید با متخصصین مرکز مشاوره و روانشناسی ایران، مشاوره تلفنی/تخصصی داشته باشید
۰۲۱-۸۸۴۷۲۸۶۴

کودک ۴ ساله که اخیرن گوشه گیر شده است

برادر زاده من ۴سالشه فوق العاده بچه اجتماعی بود و ارتباط خوبی با بچه ها برقرار میکرد…

نزدیک دو ماه گوشه گیر شده به حالت اضطراب صبح تا شب تو خونه دور خودش میچرخه دستشم همش تودهنش میبره ..

با کسی کار نداره ..چند تا هم برنامه کار تونی تلویزیون فقط نگاه میکنه ..

از غذا بدش میاد فقط کیک و شکلات…من چه کمکی میتونم بهش بکنم ؟مادرش هم به دکتر اعتقادی نداره میگه بچس خودش دورست میشه…لطفا کمکم کنید…

پاسخ

با سلام
مگه میشه این همه تغییر در بچه سالم در سن ۴ سالگی بیفته و بیتفاوت بود و منتظر باشی خودش خوب بشه سطح اضظراب مشکل تغذیه همه و همه اهمیت زیادی دارند .

ممکنه مساله مهمی پیش اومده باشه مثلا ازاری اسیبی که باعث شده مضطرب بشه و اگر زودتر به روانشناس کودک ارجاعش ندن دچار اسیب های بیشتری بشه بهتره شما اقدام کنید چون این تغذیه کاهش وزن ایجاد می کنه اگر کابوس داره شب ها و خب رفتارهای تکراری داره ممکنه اصلا مساله عقب ماندگی و چیزی باشد چون برخی مسائل و بیماری ها فرد تا سنی طبیعی است و بعد اسیب خودش را نشان می دهد

حتی در نوعی از اختلال کودک در سنی طبیعی است و بعد پس رفتی در تمام دستاوردهایی که تا کنون داشته را می بیند در هر حال منظورم این نیست حتما ایشون دچار چنین شرایطی هستند خیر فقط صرفا ممکنه مساله مهمی باشد که نیاز به بررسی داشته باشد و توجهی نشده باشد امیدوارم در هر حال مساله حل شود و مشکل خاص ی نباشد بهتره با برادرتون مشورتی داشته باشید

در این مورد میتونید با متخصصین مرکز مشاوره و روانشناسی ایران، مشاوره تلفنی/تخصصی داشته باشید

۹۸۲۱۲۲۳۵۴۷۹۰

موفق باشید

چند نکته در مورد کودکان دلبندمان بدانیم

فرزند شما بسیار پیچیده است و هر رفتار شما یک پاسخ از طرف او به همراه دارد. این بدین معنا است که اگر کودک شما بد رفتاری می کند ریشه در رفتار شما و محیط اطراف او و اقوام شما دارد.

گاهی شما خوش اخلاق هستید و بچه شما لوس بار می اید مشاوره کودک در واقع به شما کمک می کند تا یادبگیرید کی کودک را تشویق کنید و کی او را تنبیه کنید.

 پسر ۲۷ ماهه ای دارم که به شدت دست بزن 

سلام پسر ۲۷ ماهه ای دارم که به شدت دست بزن داره هر جا میریم تمام بچه هارو میزنه من و پدرش رو میرنه حتی وقتی مشغول بازی هست با ماشینش ماشین دیگش رو میکوبه و میزنه و تمام خواسته هاش رو با گریه و لجبازی و نق بیان میکنه حتی اگه اروم باشه اصلا صبح از خواب با گریه و لجبازی شدید بزدار میشه در صورتی که تمام شب رو خوب خوابیده خواهش میکنم کمکم کنید کار هرروز من گریه و نگرانیه

پاسخ

با سلام دوست عزیز برخی بچه ها بسته به نوع زایمان و شرایط جسمی و روحی مادر و جسمی خودشون در ردیف بچه های دشوار هستند که بسیار بدقلق اصطلاحا عصبی هستند

و مدام د حال گریه و لجبازی هستند که اگر چه خانواده ها هم از این مساله نگران می شوند ولی خب ان چیزی که مهم است این است که بدانید ممکنه به صورت ارثی هم در خانواده ها وجود داشته باشد

یعنی شما و یا پدررو یا اقوام نزدیک چنین کودکی را تجربه کرده باشید بهتره ایشون رو به روانشناس کودک ارجاع بدهید ولی اصولا اگر در پاسخ به رفتارها تنبیه بدنی صورت نگیرد و کودک مورد ازار نباشد .و یا مدام قضاوت نشود با بزرگ شدن و رشد شناختی مسائلی مرتفع می شود

مخصوصا با ورد به مدرسه و شروع اموزش های رسمی ولی بهتره از همین ابتدا مساله رو جدی پیگیری کنید وه بعدا با مشکلات بیشتر مواجه نشوید ممکنه خدای ناکزده مساله پزشکی باشد ابتدا چکاپ پزشکی شود و بعد به روانشناس کودک ارجاع دهید امیدوارم به زودی شرایط رفع شود.

در این مورد میتونید با متخصصین مرکز مشاوره و روانشناسی ایران، مشاوره تلفنی/تخصصی داشته باشید
۰۲۱۸۸۴۲۲۴۹۵
موفق باشید

سلام دختری دارم که تازه سه سالش تمام شده ازدوماه قبل ادرارش رو میگفت از شبی که زلزله اومد ترسید وازاون موقع گاهی اوقات ادرارش رومیگه البته فقط درزمان بیداری ولی وقتی خوابه دیگه نه و شلوارش رو خیس میکنه لطفا راهنمائیم کنید.

شب ادراری کودک

دوست عزیز اول از همه باید مطمئن شوید دختر شما شب ادراری ندارد.
از غروب به بعد مایعات کمتر باید بخورد، آخر شب حتما دوبار دسشویی برود.
اگر این اتفاق افتاد برخورد شدید با کودک نداشته باشند و به رویش نیاورند به مرور بهتر می شود.
در این مورد میتونید با متخصصین مرکز مشاوره و روانشناسی ایران، مشاوره تلفنی/تخصصی داشته باشید
۰۲۱-۸۸۴۲۲۴۹۵

با سلام
ببینید چون ترس و شرایط بیرونی باعث شده که در کنترل ادرار شبانه با مشکل مواجه شو مساله حدی نیست دادن ارامش خاطر به کودک توبیخ نکردن تنبیه و دعوا نکردن و صبور بودن کمک می کند اینکه چند شب او را از خواب بلند کنید و از او سوال کنید که ایا ادرار دارد یا خیر ؟؟

مطمئن باشید او خود به خاطر نداشتن کنترل در شب و ترس ازار می بیند و متوجه هست که رفتارش نادرست است ولی با همه این شرایط باید شما دقت داشته باشید که نباید به او استرس وارد کنید ..

و بهتره تلاش کنید با داستان و صحبت در نورد ترس های او صحبت کنید و او را درک کنید و اگر باز مساله مرتفع نشد به روانشناس کودک مراجعه داشته باشید در هر حال امیدوارم به زودی بهبودی حاصل شود ..

در این مورد میتونید با متخصصین مرکز مشاوره و روانشناسی ایران، مشاوره تلفنی/تخصصی داشته باشید

۹۸۲۱۲۲۳۵۴۷۹۰
موفق باشید

شب ادراری در کودکان و بزرگسالان ریشه در مشکلات روحی و جسمی دارد که به سادگی با تداوم و تکرار قابل درمان است. کودک شما اگر از شب ادراری رنج می برد نباید با تحقیر او را در شرایط بدتری قرار دهید چرا که این اشتباه رفتاری موجب بدتر شدن شرایط می شود.شب ادراری

اگر فرزند شما هم دچار شب ادراری است حتماً می دانید که این مشکل می تواند بسیاری از والدین را خسته و کلافه کند. البته این تنها والدین نیستند که از این مشکل رنج می برند؛ بلکه خود کودک هم ممکن است به عنوان تلخترین تجربه زندگی اش از آن یاد کند.مشکل شب ادراری حتی از هیولای زیر تخت و پشت پرده اتاق خواب هم بیشتر کودک شما را آزار می دهد.

به طوریکه او جرات نمی کند حتی یک شب در جای دیگری غیر از منزل بخوابد تا رازش آشکار نشود. البته یادتان باشد اگر فرزند شما یکی دوبار اتفاقی جایش را خیس کند، نباید به او برچسب ابتلا به شب ادراری را بزنید. متخصصان معتقدند دست کم ۲ بار در هفته و به مدت ۳ هفته باید این اتفاق برای کودک بیفتد تا اینکه تشخیص شب ادراری برای او قطعی شود.

اگر چه هنوز علت قطعی شب ادراری کودکان مشخص نشده، لازم است بدانید گاهی ابتلا به برخی بیماریهای جسمی می تواند باعث شب ادراری شود. بنابر این لازم است در مورد این مشکل حتماً با پزشک فرزندتان مشورت کنید.

علل شب ادراری کودک

وارد شدن به شرایط جدید مانند تولد فرزند دیگر، طلاق و… می تواند حجم زیادی از استرس را برای تمام اعضای خانواده و به خصوص برای کودکان در سنین پایین، به وجود آورد. ورود به چنین شرایطی برای بچه ای که شب ها جایش را خیس می کند می تواند سخت تر هم باشد. ممکن است علائمی را که تحت کنترل درآمده بوده اند را دوباره وخیم کند و تعداد شب های خشک را به حداقل برساند.

باورهای غلطی در مورد شب ادارای بین مردم وجود دارد از جمله اینکه کودک تنبل است و اگر کمی تلاش کند می تواند بر این مشکل غلبه کند.دیگر اینکه استرس می تواند باعث شروع این مشکل در کودکان شود که تاکنون شب ادراری نداشته اند، اما هیچ کدام از این باورها درست نیست.

شب ادراری کودکان
شب ادراری یک مشکل غیر قابل کنترل است

شب ادراری یک مشکل رفتاری قابل کنترل توسط خود کودک نیست. چنین مشکلی ریشه ارثی و ژنتیکی دارد. شب ادراری در مورد بیشتر کودکان، یک مشکل ساده جسمانی است؛ عضلات مثانه شان ضعیف یا کوچک است و قادر به کنترل آن حجم از ادرار که بدنشان تولید کرده، نیست.

اگرچه استرس ممکن است به طور غیرمستقیم بر این مشکل تاثیر بگذارد ولی اغلب متخصصان بر این باورند که استرس نمی تواند دلیل آغاز این ماجرا باشد چون هیچ ارتباط جدی و قابل توجهی بین اضطراب و شب ادراری وجود ندارد فقط اینکه بعضی رفتارها، زمانی که کودک تحت فشار و استرس قرار دارد، شب ادراری را تشدید می کند. این رفتارها عبارتند از:

* خوردن غذاهای شور
* تخلیه نکردن کامل مثانه قبل از خواب
* نوشیدن مایعات در زمان نزدیک به خواب

بچه ها هم مانند بسیاری از بزرگسالان، ممکن است وقتی استرس دارند به خوردن پناه بیاورند و خوراکی هایی مثل اسنک های شورمزه، چیپس و… را ترجیح دهند. خوردن این همه نمک نیاز بدن به مایعات را بیشتر می کند و این نوشیدن های بیش از حد معمول برای بچه هایی که مثانه کوچک دارند دردسرساز می شود. همچنین استرس ممکن است باعث شب ادراری شود چرا که شب ادراری اغلب در کسانی که خواب عمیقی دارند اتفاق می افتد. حال اگر اتفاقی در مدرسه، خانه و… کودک را مضطرب کند و باعث بی خوابی او شود، نتیجه یک بی خوابی طولانی، فرورفتن به خوابی به مراتب عمیق تر از حالت عادی است. پیامد این خواب بسیار عمیق هم شب ادراری است. قطع به یقین برای میلیون ها میلیون کودک بالای ۶ سال که دچار مشکل شب ادراری هستند، این کابوس باعث بروز استرس خواهدشد.

تغییر رفتار کودک ۴ساله

فرزنده بنده ۴ساله است درخانه وقتی تنها است آرام بازی میکند وهیچ سروصدایی ندارد ولی وقتی که مهمان داریم یا اینکه مهمانی برویم خیلی خیلی شلوغ میکند و دائم درحال دویدن و شیطنت زیاد است و حتی جیغ های وحشتناک میزندواینکه با گریه همه چیز می خواهد
کمکم کنید من بافرزندم چکارکنم

پاسخ

با سلام
مادر گرامی رفتارهای فرزند شمامی تواند دلایل مختلف داشته باشد و احتمالات مختلفی هم مطرح می شود که باید در نظر داشته باشید
مثل اینکه در خانه تنهاست ولی برای جلب توجه چنین رفتارهایی دارد که اصلا نباید واکنش منفی نشان دهید و به دیگران هم بسپارید توجهی نکنند تا رفتارها خنثی شود و اصلا نکران نباشید این رفتارها مقطعی هستند
از طرفی ممکن است تقلیدی باشد که می کند و خب این مساله تقلید برای کودک شما ایجاد شود و حواستون باشه که به هر حال در حالت تقلید هم در سن خاصی است و ممکنه در مهد اموخته باشد و یا اصلا فکر کند رفتار درستی است و حتی گاهی تقویت شده باشد
مساله بعدی که مطرح می شود مساله این است که در خانه ازادی عمل زیادی ندارد ولی وقتی مهمان دارید می داند که پدر و مادر امر و نهی نمی توانند بکنند و می تواند ازادی عمل داشه باشد به همین خاطر است که چنین رفتارهایی از او سر می زند و شاید اصلا شما توجهی به این مساله نداشته باشید
از سویی بهادادن بیش از حد به کود ک باعث می شود در حضور جمع رفتارهای متفاوتی نشان دهد به هر حال همه این احتمالات می تواند مطرح باشد البته در سنین خاص این رفتارها طبیعی است
اگر تداوم داشت می توانید به روانشاس کودک مراجعه داشته باشید
امیدوار موفق باشید
در این مورد میتونید با متخصصین مرکز مشاوره و روانشناسی ایران، مشاوره تلفنی/تخصصی داشته باشید
۰۲۱۲۲۶۸۹۵۵۸
موفق باشید

مشکلات گفتاری کودک ۲۱ ماهه

سلام
دخترم تقریبا ۲۱ ماهشه ولی هنوز نیتونه کلمه ای بگه فقط بابا رو میگه خیلی نگرانم…

مسئله دیگه ای که هست اینه که خیلی تلویزیون دوس داره ولی من حس میکنم تمرکزش خیلی کم شده شاید حدود ده دفعه باید صداش بزنیم تا برگزده و ما رو نگاه کنه.

وزنشم خیلی کمه حدود ده کیلو و خواب شبانه شم خیلی خیلی نامنظمه .تا صبح نزدیک ده تا ۱۵ دفعه بیدار میشه واقعا کلافه شدم و روی زندگی منو همسرم خیلی تاثیر بدی گذاشته این بیخوابی دخترم.

پاسخ

با سلام در مورد رشد قدی و وزنی باید با پزشک مشورتی داشته باشید چون ممکنه مشکل جسمی باشد و تاخیر رشدی هم دال بر این موضوع باشد .

در مورد رفتارهای دیگر مثل به کار بردن کلمات اگر هوشیاری خوبی دارد همه چیز را متوجه می شود ولی کلمات را بیان نمی کند نگرانی وجود ندارد چون برخی کودکان دیرتر حر ف می زنند مثلا کلمات را درست تلفظ نمی کنند ولی اگر فکر می کنید متوجه نمی شود .

به سمت اشیا نمی تواند اشاره کند وقتی با او صحبت می کنید توجهش کم است باید زودتر به روانشناس کودک مراجعه کنید تست هوش گرفته شود بررسی های لازم انجام شود و اگر مشکلی باشد جای نگرانی نیست به شما برای رفع ان کمک خواهد شد .احتمالات زیادی مطرح است که بهتر است با مراجعه حضوری مشخص شود.امیدوارم مساله خاصی نباشد و روال رشد فرزندتان طبیعی باشد .

سلام پسرم ۳ سالشه هنوز قادر به گفتن خیلی از کلمات نیست ولی همه چیز رو میدونه چیه و متوجه میشه ولی حرف نمیزنه و مساله دیگه اینکه دست بزن داره روی بچه ها که این مساله خیلی منو عذاب میده و اینکه مدام پاهای باباشو فشار میده و این موضوع باباشو عصبی کرده لطفا راهنماییم کنید

با سلام در مورد تکلم اگر کاملا متوجه همه چیز می شود .و کلماتی را هر چند شکسته بیان می کند خوب نگران نباشید می تواند مساله ارثی باشد و یا در هر حال تاخیر در تکلم که در بعضی از کودکان وجود دارد باید برایش قصه زیاد بخ انید وقت بگذارید صحبت کنید .با تصاویر کلماتی را به او بیانوزید از کا تن های اموزشی هم می توانید استفاده کنید در مورد پرخاشگری یا الگوی رفتاری است که مشاهده کرده است .و بهتره با روانپزشک کودک مشورت داشته باشید .امیدوارم مشکل فرزندتون حل شود .

در این مورد میتونید با متخصصین کانون مشاوران ایران، مشاوره تلفنی/تخصصی داشته باشید
۰۲۱۲۲۶۸۹۵۳۴
موفق باشید

دختر ۳ سال و ۴ ماهه مشکلات مدفوع

دختر ۳ سال و ۴ ماهه دارم که از عمل دفع میترسه و همین امر باعث یبوست شدید و رخم ناحیه مقعدش میشه و اکراه زیاد از دفع داره با داروهای ملین هم خوذشو نگه میداره تا حس دفع بهش دست میده هر جور شده خودشو کنتزل میکنه این موضوع خیلی تاثیر گذاشته روی کاراش مثل باری خوردن خوابیدن راهکار چی هست؟ سپاس از راهنماییتون

پاسخ

در مورد ترس از عمل دفع خوب احتمالا می دانید که بچه ها در ۴ سالگی به خاطر رشد اسفنکترها می توانند دفع رو داشته باشند .

و شاید تجربه های زودتر و نظافت شدید و دادن بازخوردهای منفی وقتی احیانا خودش رو کثبف کرد باعث اضطراب می شود مخصوصا بچه هایی که خست جز خصوصیت اخلاقی انهاست چون در مرحله مقعدی سخت گیری می شود شخصیت سر سختی می شوند و تمایلی به دفع ندارند که باید ایشون رو به روانشناس کودک ارجاع بدهید

اصولا برای این کودکان تلاش می شود که با در نظر گرفتن یک امتیازهای خاص به این عمل تشویق شود مثلا اگر امروز بتواند فقط فضای توالت را تحمل کند برچسبی می گیرد و بعد اگر عمل دفع را هر چند ناقص انجام داد بر چسبی دیگر و در نهایت اخر هفته بسته به امتیازات چیزی که مایل است را می تواند خریداری کند .در هر حال امیدوارم مشکل حل شود و جای نگرانی هم البته وجود ندارد.
در این مورد میتونید با متخصصین کانون مشاوران ایران، مشاوره تلفنی/تخصصی داشته باشید
۰۲۱۸۸۴۷۲۸۶۴موفق باشید

پسر ۳ ساله ترس از جدایی از مادر

سلام خسته نباشید من یه پسر ٣سالو ٧ ماه دارم که همش ترس جدا شدن از من رو داره یه مدت مهد رفت خوب شد ولى دوباره این ترس به جونس اومده موقعى که بخواد بخوابه تو اتاقش همش طفره میره مدام بایدصحبت کنم تا قانع بشه دور از چشمش باشم فوراً صدام میزنه

اگه بار سوم جواب ندم گریه میکنه و از درب بسته میترسه تا تهنا باشه تو اطاق در بستشه گریه میکنه یا با هرکى جز خودم تو اطاق باشه همینجورخ خیلى نگرانشم این ترساش باعث شده لکنت بگیره یه وقتایى کم میشه یه وقتایى زیاد میشه راهنماییم کنید

پاسخ

سلام مادر گرامی جای نگرانی نیست اگر ایشون تک فرزند باشند و توجه بیشتری دریافت کرده باشند این حالت طبیعی است البته کودکان در شرایطی که اضطراب جدایی دارند ممکنه حالت اختلال پیدا کند که حتما باید با مراجعه حضوری به روانشناس کودک تلاش کنید مساله حل شود

ولی در مورد ترس کودکان باید کم کم مساله حل شود و نقش شما بسیار اهمیت دارد .اینکه تلاش نکنید در این شرایط با حمایت افراطی چسبندگی را افزایش دهید .امیدوارم با مراجعه رفع شود

در این مورد میتونید با متخصصین کانون مشاوران ایران، مشاوره تلفنی/تخصصی داشته باشید
۰۲۱۲۲۶۸۹۵۳۴
موفق باشید

دختر کلاس اول و ترس از خانه ماندن

دخترمن کلاس اول دبستان است. ترس داره از اینکه من برای خرید برم بیرون و دیر برگردم و یا نیام خونه، آیا می تونم با روش بازی کردن ترسش رو از بین ببرم، همونطور که شما در مورد مقابله با ترس کودکان گفتید؟

اگر امکانش هست نحوه بازی رو هم برایم بگویید؟

ممنون از زحمات شما

پاسخ

بچه ها از نظر سرشتی و ذاتی با هم متفاوت هستند. بعضی از کودکان معاشرتی تر و اجتماعی ترند و راحت تر با دیگران ارتباط برقرار می کنند ولی از طرف دیگر کودکی را می بینیم که منزوی و گوشه گیر است و بیشتر تمایل دارد وقت خود را در کنار مادر سپری کند.

در این مورد میتونید با متخصصین کانون مشاوران ایران، مشاوره تلفنی/تخصصی داشته باشید

۰۲۱-۲۲۳۵۴۲۸۲

علاوه بر مساله سرشت و ذات، بسیاری از کودکان هستند که اضطراب جدایی از مادر را دارند. دسته دیگری از کودکان از اضطراب اجتماعی رنج می برند. در هر صورت این دو دسته آخر کسانی هستند که به بیماری اضطراب مبتلا هستند و مداخلات روان پزشکی به موقع می تواند برای آنها بسیار سودمند باشد. اگر کودک شما منزوی و غیر اجتماعی است توصیه های زیر می تواند کمکتان کند:

۱) در صورتی که وابستگی کودک به شما خیلی زیاد است، لحظه ای از شما جدا نمی شود و اصرار دارد نزد شما بخوابد و…، حتما به یک روان پزشک اطفال مراجعه کنید.

۲) ترس و اضطراب او را درک کنید و بپذیرید اضطراب او واقعی است و او را به دلیل جمع گریزی و ارتباط برقرار نکردن با دیگران شماتت نکنید. چنانچه به طور مستقیم روی رفتارهای فوق تمرکز کنید: «چرا به دیگران سلام نمی دی، چرا به من چسبیدی و منو ول نمی کنی، مثل بچه آدم سلام بده و…» اعتماد به نفس کودک را از او سلب می کنید و موجب تشدید رفتارهای فوق می شوید.

۳) او را با بچه های دیگر که ارتباط بهتری در جمع دارند، مقایسه نکنید: «می بینی سارا چقدر قشنگ حرف می زنه، شعر می خونه و…»

۴) زمانی که کودک شما با بچه های دیگر دوست می شود و بازی می کند، در میهمانی ها از شما جدا می شود و شب را به تنهایی در اتاق خودش می خوابد، او را تشویق و از او تعریف کنید. تشویق شما می تواند کلامی باشد و هزینه ای برای شما در برنداشته باشد: «آفرین، چقدر بلند سلام دادی، مامان بزرگش! دیشب سامان تنها روی تخت خودش خوابیده و…»

۵) اگر کودک مرتب از شما آویزان است و روی پاهای شما می نشیند، به او بگویید که می تواند کنار شما بنشیند نه روی زانوهایتان و اگر این کار را بکند، زمان برگشتن از میهمانی او را به پارک می برید.

۶) انتظار نداشته باشید کودک شما به طور ناگهانی و یک شبه تغییر کند. تلاش های کوچک او را ببینید و قدر بنهید.

۷) کودکان پسر را تشویق کنید که ارتباط بهتری با پدر خود برقرار کنند. مسلم است برای پسربچه ۵ ساله ای که مدام با مادر است ارتباط بیشتر با پدر باعث می شود بتواند تطابق و همانندسازی بهتری با جنسیت خود برقرار کند و برای ایفای نقش مردانه آماده شود.

۸) شما نیز باید پس از اینکه مهارت های لازم را به کودک خود آموختید، اضطراب خود را کنترل کنید. به عنوان مثال، ممکن است نگران تردد کودک خود از خیابان باشید ولی نمی توانید تا سن ۲۰ سالگی او را از خیابان رد کنید! پس باید به او این مهارت را بیاموزید، با وی آن را تمرین کنید و آرام آرام فرصت بدهید خودش به تنهایی آن را تجربه کند.

دختر یازده ساله وابسته به شیر مادر

دختر یازده ماهه های دارم که وابستگی خیلی شدیدی به شیر خودم داره و عادت کرده مدام طلب شیر کند و از طرفی هم دکترش دستور دادن بخاطر الرژی شدیدی که داره شیر خودم باید قطع بشه و شیر خشک بخورد.

لطفا راهنمایی کنید چطوری شیر خودمو قطع کنم که از لحاظ عاطفی مشکل پیدا نکنه؟

فعلا شیر خشک رو پذیرفته و میخوره ولی مشکل اصلی من موقع خوابیدنش هست که باید حتما شیرخودمو بخوره تا بخوابه و اگر موقع خواب بهش ندم گریه های شدیدی میکنه که با هیچ چیز قابل کنترل نیست و از طرفی هم ما توی یه شهر دور از خانواده هامون زندگی میکنیم و نمیتونیم از کسی کمک بخوایم

به متخصصین و پزشکان گیاهان دارویی مراجعه کنید

سلام پسر ۲ ساله دارم. وقتی کودکی گازش

بگیره یا اون رو بزنه هیچ اعتراضی نمیکنه و

فقط نگا۶ش میکنه یا اگر اسباب بازیشو بگیره

راحت اسباب بازی رو رها میکنه و سراغ من میاد که براش بگیرم . چه رفتاری کنم که بتونه از حق خودش دفاع

کنه؟ ممنون میشم راهنماییم کنید

پاسخ

با سلام بعضی از کودکان چنین شرایطی دارند که می تواند سرشتی باشد و شرایط خانواده هم البته حائز اهمیت است ولی جای نگرانی نیست بسیاری از کودکان اینچنین که والدین نگران هستند که ممکنه در اینده نتواند از عهده مسائلش بر بیاد در بزرگسالی و ورود به مدرسه بر طرف می شود .اگر در سنین دبستان گوشه گیر بود و اصطلاحا مورد تضییع حقوق قرار گرفت به روانشناس کودک مراجعه کنید .ولی اکنون نگران نباشید و مساله خاصی نیست .

پسر چهارساله ای دارم که با بزرگترها زود ارتباط برقرار می کند

سلام پسر چهارساله ای دارم که با بزرگترها زود ارتباط برقرار می کند و صمیمی میشود ولی با بچه ها رابطه خوبی ندارد ه مدت دوماه مهد رفت ولی یهو گفت نمیرم به هر طریقی تلاش کردم نرفت از صدایه همهمه. بچها میترسد در ضمن در پارک اگر تعداد بچها زیاد باشد حاضر نیست تاب یا سرسره بازی کندبا وسایل بازی موزیکال نیز مشکل دارد لطفا راهنماییم کنید

کودک تمایل به بازی با دیگران ندارد

تمایل کودک به بازى با بچه‌هاى دیگر، یکسان نیست. بعضى از بچه‌ها، بیشتر از بچه‌هاى دیگر معاشرتى و اهل بازى با کودکان همسن خود هستند و بعضى بچه‌ها ذاتاً آرام‌تر هستند. این اختلاف طبیعى است؛ اما تمایل به بازى با کودک دیگر و داشتن همبازی، در وجود هیچ کودکى به صفر نمى‌رسد.

علل بى‌میلى ممکن است مربوط به وضعیت جسمی، روحى و روانى کودک، یا وضعیت اجتماعی، اقتصادى خانوادهٔ او باشد که او را به انزوا مى‌کشاند و از بازى با بچه‌هاى دیگر فرار مى‌کند. علل عمدهٔ بى‌میلى کودکان عبارتند از:

– ممکن است کودکى دچار ضعف در سلامت جسمانى باشد،؛ مثلاً خیلى زود از جست‌وخیز خسته شود یا نفس تنگى پیدا کند، یا بیمارى‌هائى داشته باشد که اجازهٔ بازى پر افت‌ و خیز را به وى ندهد. در این‌صورت، ترتیبى بدهید که معاشرت او با دیگر بچه‌ها توأم با بازى‌هاى فکرى مناسب و جنب‌وجوش کمتر باشد.

– گاهى کودک، به‌دلیل تفاوت‌هائى که با دیگران دارد، با آنان نمى‌جوشد. این تفاوت‌ها ممکن است از اجبار کودک به استفاده از عینک ذره‌بینى قطور گرفته، تا لکنت زبان او و حتى هوش فوق‌العاده‌اى باشد که اینها میل به گوشه‌گیرى را در کودک تقویت مى‌کند، یا گاهى او را چنان حساس و آسیب‌پذیر مى‌سازد که با کوچکترین تمسخر و یا سرزنش دیگر کودکان، مى‌رنجد و از معاشرت با آنان زده مى‌شود. گاهى هم کودک خجالتى است و مشکل مى‌تواند در دوستى با بچه‌هاى دیگر پیشقدم شود.

در چنین مواردی، مشکل او خیلى ساده و تنها با تشویقى آرام و تدریجى حل مى‌شود. نصیحت و پند و اندرز دادن و تأکید بر اینکه: ‘این‌قدر یک گوشه‌ ننشین؛ تو دیگر بزرگ شده‌ای!’ یا چرا تو هم نمى‌روى با بقیهٔ بچه‌ها بازى کنی؟’ بر ترس کودک مى‌افزاید. بهتر است دایرهٔ دوستى‌ها را کم‌کم وسعت بخشید و ابتدا از دعوت یک یا دو کودک همسن و سال او به خانهٔ خودتان آغاز کنید. یا مى‌توانید چندین‌بار همراه کودک خود به تماشاى بچه‌هائى که مشغول بازى هستند بروید تا کودک، در ضمن تماشاى آنان، لذتى را که از بازى باهم مى‌برند درک کند و علاقه‌مند شود که خود او هم از این لذت سهمى داشته باشد.

– گاهى لوس و پرتوقع بودن کودک موجب مى‌شود که گروه همسالان او را طرد کنند. از این‌رو، به پدران و مادران توصیه مى‌شود که ضمن ابراز محبت به کودک، اصول اخلاقى و انسانى و احترام به حقوق دیگران را نیز به کودک بیاموزند. بهترین روش در این مورد، این است که پدر و مادر خود الگوى تقلید براى آنان باشند.

– گاهى مادر، چون حوصلهٔ سر و صدا و شلوغى بچه‌ها را ندارند، یا از این مى‌ترسد که کودک او، به‌علت معاشرت با بچه‌هاى شرور، بى‌ادب بار آید، یا حوصله و وقت سر زدن به بچه‌هاى مشغول بازى را ندارد، طورى با کودک رفتار مى‌کند و در مقابل خواست او مبنى بر بازى با دیگر کودکان واکنش نشان مى‌دهد که او را از بازى باز مى‌دارد و به انزوا سوق مى‌دهد. براى مثال، مادرى که مى‌گوید: ‘اجازه نمى‌دهم با پسر همسایه بازى کنی، چون او بچهٔ شرورى است’ کودک خود را از بازى‌اى که ممکن است خیلى هم آموزنده و لذت‌بخش باشد، محروم مى‌کند و بعد با گفتن جمله‌اى نظیر: ‘بیا با خواهر کوچک خود بازى کن!’ او را به کلى از بازى روى‌گردان مى‌سازد.

خواهر کوچکى که تازه مى‌خواهد راه رفتن را بیاموزد، براى بچه‌اى سه – چهار ساله که احتیاج به نقشه کشیدن و دویدن و خندیدن دارد، همبازى خوبى نیست.

بنابراین، هوشیارى و دقت مادر و پدر در انتخاب همبازى‌هاى مناسب براى کودک در افزایش تمایل کودک به بازى به دیگران نقشى بسیار مهم دارد.

نکات مهم

– کودکان، به هنگام بازى با همسالان، از حالت خودمحورى بیرون مى‌آیند و واقع‌گرا (Realistic) مى‌شوند، به امیال و خواسته‌هاى دیگران توجه مى‌کنند، از دیگران چیزى مى‌آموزند و به دیگران چیزى یاد مى‌دهند و در کنش متقابل، خیلى چیزها به همدیگر مى‌آموزند.

– وقتى که کودک دوست دارد به تنهائى بازى کند، باید او را به حال خود بگذارید و آزادى بدهید تا مستقلاً به بازى خودش ادامه دهد. نباید همبازى‌هائى را به او تحمیل کنید؛ زیرا چنین حالتى باعث اختلال در بازى او مى‌شود و عادت به عصبانى شدن و ایجاد درگیرى را در وى به‌وجود مى‌آورد.

– پدران و مادران توجه کنند که کودک در سنین خردسالى هر اندازه آزاد باشد تا به تنهائى بازى کند، به همان اندازه در آینده اجتماعى‌تر خواهد شد.

– میل طبیعى و تشخیص کودک بهترین راهنماى ما مى‌باشد. آنان کم‌کم یاد مى‌گیرند با دوستان و همسالان خود همبازى شوند؛ بنابراین، نیازى به تأکید و تشویق‌هاى بیرونى نیست تا زودتر از موعد با بچه‌هاى دیگر همبازى شود.

– کودک را وادار نکنید که با خواهر و برادر کوچکتر خود همبازى شود؛ زیرا آنان براى بازى کوچک هستند، در صورتى‌که کودک اگر با همسالان یا بزرگتر از خود بازى کند، هم با علاقه بازى مى‌کند و هم در تعاملى مشترک چیزى یاد مى‌گیرد. نکتهٔ دیگر اینکه، کودک بزرگتر باید همیشه ملاحظهٔ کودک کوچکتر را بکند و رفتارى عاقلانه در پیش بگیرد (در صورتى‌که خود او هنوز بچه است و باید بچگى کند) و کودک کوچکتر نیز، احتمالاً به‌علت آنکه قادر به انجام دادن همهٔ اعمال و رفتار کودک بزرگتر نیست، دچار شکست مى‌شود؛ که از نظر روحى و روانى به سود او نیست. از این‌رو، در عین‌حال که اوقاتى با همدیگر بازى مى‌کنند، زمینه‌هائى نیز براى بازى با همسالان فراهم شود. جالب توجه این است که هر اندازه خواهران و برادران را به بازى با یکدیگر وادار نکنیم، آنان، مشخصاً، بیشتر باهم بازى خواهند کرد.

– در بازى‌هاى کودکان دخالت نکنید؛ ولى لازم است پدر و مادر گاهى به اتاق و محل بازى بچه‌ها سر بزنند، اما نه به قصد جاسوسى و بازرسى آنان بلکه به قصد بردن مثلاً چای، میوه و شیرینى براى آنان. در واقع، نباید بچه‌ها را مطمئن ساخت که در تنهائى هیچ‌کس به آنان سر نخواهد زد؛ چون همه نوع کودک وجود دارد و ممکن است اتفاقات خطرناکى بیفتد.

– اگر فرزند شما دوست و همبازى‌اى براى خودش پیدا کرده است که شما دوست ندارید با او رفت و آمد کند، تا حدّ امکان نگوئید: ‘اجازه ندارى با این کودک بازى کنی، چون بى‌تربیت است.’ بلکه ابتدا سعى کنید همبازى جدیدى را براى او بیابید و به جز این، در انتخاب دوست، ملاک و معیارى به کودک بدهید و بگذارید بیندیشد و خود قضاوت کند و به نتیجه برسد.

در این مورد میتونید با متخصصین کانون مشاوران ایران، مشاوره تلفنی/تخصصی داشته باشید

دفتر شریعتی:

۰۲۱-۸۸۴۲۲۴۹۵ خط ویژه

سلام

به تازگی از همسرم جدا شدم.حضانت پسر۵ساله ام با ننه.برای ملاقات با مادرش مشکل دارم.آیا می‌تونم منعش کنم؟وقتی پیش کنه خیلی راحته و دوست نداره بره پیش مادرش.وابسته منه.در این ملاقات‌ها خیلی اذیت میشه.لطفا آدرس یه روانشناس کودک خوبم برام میل کنید.تشکر

با سلام اگر کودک به واسطه سنش در این برخوردها ممکنه اسیب ببینه و تمایلی نداره این دیدا ر ها موجب تشویش ذهنی خواهد شد البته که باید دقت داشته باشید .ایشون هم حقشونه که فرزند رو ببینند مگر اینکه خودشون نخوان و یا فاقد صلاحیت باشند و وقتی فرزند شما دیدار داشته باشد مشکلاتش چندیدن برابر خواهد شد.امیدوارم با مراجعه حضوری کمک بیشتری شود..

سلام پسر من ۴ سال دارد برخی لز روزها بیش از حد بهانه گیری میکندو بیش لز حد گریه میکند وسایل رو پرت میکتد گاهی چنگ میزند نمیدونم چه عکس العملی در برابر اوصحیح است, غذا هم در این روزها و در مقابل خوردن عکس العمل نشون میده

کودک بهانه گیر

بهانه گیری های کودکان که اصولا با جیغ و گریه همراه است را می توان به توفان های تابستانی تشبیه کرد – ناگهانی و ناخوشایند. یک دقیقه شما و فرزندتان در رستوران نشسته اید و خوشحال در حال غذا خوردن هستید اما یک دقیقه بعد، ناگهان کودک ناله می کند و با تمام وجود جیغ می کشد که مثلا نی نوشابه اش خم شده است. اصولا کودکان یک تا سه سال بسیار بهانه گیر هستند.

شاید تصور کنید در حال پرورش کودکی زورگو هستید. اما امیدوار باشید که این اقتضای سن کودکان است و آنها در نتیجه ناامیدی های خود بهانه گیری می کنند. انسان های بزرگ نیز در نتیجه ناکامی های خود لجوج و بهانه گیر می شوند چه برسد به کودک دو یا سه ساله که هنوز خیلی چیزها را نمی داند.

برخی از کارشناسان این بهانه گیری های خسته کننده را به مشکلات مهارت های زبانی کودکان نسبت می دهند. کودکان در این سن معنی بیشتر کلمه هایی که می شنوند را درک می کنند اما نمی توانند آنها را درست و کامل بیان کنند. در نتیجه، وقتی کودک نمی تواند منظور خود را توضیح دهد ناامید می شود و جیغ کشیدن و بهانه گیری را آغاز می کند.

مراقب باشید خیلی در موقعیت هایی که باعث ناراحتی کودک می شود، قرار نگیرید. به طور مثال، اگر او هنگام گرسنگی عصبانی می شود و شروع به بهانه گیری می کند حتما میان وعده های کوچکی در کیف خود داشته باشید. اگر هنگام غروب بهانه گیر و عصبی می شود، سعی کنید خریدهای خود را ابتدای روز انجام دهید.

اگر با تغییر فعالیت ها مشکل دارد حتما پیش از هر تغییری به او مساله را گوشزد کنید. به طور مثال، اگر قصد دارید تا نیم ساعت دیگر زمین بازی را به مقصد خانه ترک کنید حتما این مساله را با در میان بگذارید. اجازه دهید از این تصمیم آگاه شود.

اگر متوجه شدید الان است که بهانه گیری های کودک آغاز شود، بلافاصله حواس او را پرت کنید: اسباب بازی به او بدهید، مکانش را عوض کنید، شکلک های خنده دار در بیاورید یا توجه او را به پرنده در حال پرواز جلب کنید.

کودک در این سنین مستقل بودن را می آموزد بنابراین تا حد امکان به او حق انتخاب بدهید. البته نه اینکه از او بپرسید می خواهد همه وقت خود را چگونه سپری کند. بگویید: «هویج یا ذرت می خواهی؟» به جای اینکه بگویید: «ذرت هایت را بخور!» به او احساس کنترل داشتن بر اوضاع را منتقل کنید.

توجه کنید که چقدر از کلمه «نه» استفاده می کنید. اگر زیاد از آن استفاده می کنید در واقع شرایط را برای خود و کودکتان پر اضطراب و سخت می کنید. سعی کنید این مساله را کنترل کنید.

شاید بهانه گیری های روزانه برای کودکان امری طبیعی باشد اما باید مراقب مشکلات احتمالی هم باشید. هر گونه تنش و استرسی که در خانه وجود دارد می تواند در بیشتر شدن کج خلقی و بهانه گیری های کودک تاثیر بگذارد.

اگر کودک به طور مدام بهانه گیر است و به خود یا دیگران آسیب می رساند حتما از یک متخصص کمک بگیرید. پزشک یا مشاور کودک می تواند شما را با هر گونه تغییر رفتاری در کودک آشنا کند و این جلسات به شما یاد می دهند چگونه رفتارهای آینده کودک را پیش بینی و رفتار کنید.

در این مورد میتونید با متخصصین کانون مشاوران ایران، مشاوره تلفنی/تخصصی داشته باشید

دفتر سعادت آباد:

۰۲۱-۲۲۳۵۴۲۸۲ خط ویژه

با سلام

مادر گرامی این رفتار ها در این سن می تواند دلایل مختلفی داشته باشد اول اینکه باید توجه داشته باشید در این سن کودکان مشکلات را رفتاری نشان می دهند و سعی دارند که به انها توجه مثبت نشان داده شود و برای جلب توجه گاها دست به هر رفتاری می زنند و ممکنه مشکل پزشکی باشد و دلیل این بهانه گیری ها و گاهی پرخاشگری یک مساله پزشکی باشد که باید بررسی شود نوع رتفار شما و واکنش نشان دادن خود شما هم مساله ای است که باید پرداخته شود .همه این احتمالات در مورد فرزند شما مطرح است و البته یک سری مسائل دیگر که بهتر است حتما حضوری به روانشناس کودک مراجعه داشته باشید ولی نگران نباشید مساله ای نیست که غیر قابل رفع باشد

در این مورد میتونید با متخصصین کانون مشاوران ایران، مشاوره تلفنی/تخصصی داشته باشید

۹۸۲۱۲۲۳۵۴۷۹۰

موفق باشید

مشکل کودک اول با فرزند دوم

باسلام، من دو تا پسر یکی ۳٫۵ ساله و دیگری ۴ ماه دارم، از زمانیکه بچه دوم به دنیا اومده، پسر اولم دیونه شده، البته مما مرتب سعی میکنم از پسر اول تعریف و تمجید کنیم و براش اسباب بازی بخریم ولی خیلی لجبازی میکنه، منم بعضی موقع ها از دستش عصبانی میشمو دعواش میکنم، که البته بعدش خیلی ناراحت میشم.

از طرفی خوب میدونم تنبیه کردن اثر تربیتی نداره ولی واقعا منو به سطوح در میاره، جدیدا هم منو کتک میزع، کاری که هیچ موقع نمی کرد. البته میدونم بچه دوم مثل هوو واس پسر اولم میمونه، ولی با این وجود و آگاهی نمی دونم چه راهی رو در پیش بگیرم که خودم هم آروم بشم.

پاسخ

اینکه شما توجه مثبت به فرزند اول داشته باشید درسته منتهی اون در سنیه که درکی نسبت به وجود فرد دوم و گرفته شدن محبت داره و چون هنوز خودش احتیاج به توجه ویزه و خاص داره این شرایط اونقدر براش ازار دهنده هست که چون در این سن بیانی مشکلات رو نمیگن به صورت رفتار هایی که تا کنون نداشته نشان می دهد منتهی باید حتما با روانشناس کودک مشورت داشته باشید و راهکار هایی در این زمینه بگیرید

باید تلاش کنید با قصه برای کودکتان شرایط را بیان کنید حتی اجازه بدید در غذا دادن جزئی به فرزندتون از ۶ ماهگی به بعد کمک کند.راجب اینکه قراره دوستی براش بشه صحبت کنید زبان کودکانه را بلد باشید تا متناسب با سطح درک او پیش روید

او شرایط را درک خواهد کرد همسر شما هم نقش مهمی در این رابطه دارد وقتی شما درگیر فرزند دیگر هستید باید با او بازی کند توجه مثبت نشان دهد او را بیرون ببرد و از او نظر خواهی کنید حتی در مورد خریدهایی مثل لباس برای برادر کوچکترش ارامش و صبر شما مسائل را مرتفع می کند و اصلا نباید با عصبانیت واکنش نشان دهید چوئن شرایط سخت تر خواهد شد .امیدوارم به زودی مسائل مرتفع شود و هر دو فرزند شما با توجه شما رشد سالمی داشته باشند

در این مورد میتونید با متخصصین کانون مشاوران ایران، مشاوره تلفنی/تخصصی داشته باشید

۹۸۲۱۲۲۳۵۴۷۹۰

پسر ۵ ساله مشکلات خواب

باسلام پسری ۵ ساله دارم که حدود یک ماهه شب ها از خواب بیدار میشه حالتی شبیه خوابگردی داره برای درمان آن چکار کنم ؟ واقعا درمان داره باتشکر

پاسخ

فرزند شما ممکنه دچار اختلال خوابگردی شده باشد و با مراجعه به روانپزشک قابل درمان است چون این اختلال بیشتر

در پسران اتفاق می افتد و مشکل خاصی نیست و جای نگرانی نیست در این اختلال در حالت خواب عمیق ممکنه دچار خوابگردی شوند که اگر شدت پیدا کند مشکل ساز است چون متوجه رفتارهاشون نیستند حتی ممکنه از منز ل خارج شوند و متوجه نشود و در این اختلال روز بعد چیزی یادشان نمی اید و شما هم نباید بازخوردی نسبت به رفتارش داشته باشید و یا تذکراتی بدهید نوع تغذیه و یا اختلال در سیستم عصبی ممکنه علت مشکل باشد و بهتر است سریع تر زیر نظر روانپزشک درمان را شروع کنند و اگر نیاز باشد به متخصص مغز و اعصاب هم ارجاع می دهند

امیدوارم زودتر بهبودی ایجاد شود

در این مورد میتونید با متخصصین کانون مشاوران ایران، مشاوره تلفنی/تخصصی داشته باشید

۰۲۱۲۲۶۸۹۵۵۸

موفق باشید

منبع: کودک و نوجوان

صفحه اصلی سایت مرکز مشاوره

administrator

مقالات مرتبط

1,419 نظرات

  • kosar , مارس 29, 2017 @ 5:16 ق.ظ

    سلام من کودکی۵ساله دارم ک به پیش دبستانی میره از همه نظر خوبه و با بچهای هم سن و سالشم خوب ارتباط برقرار میکنه ولی مشکلی ک داره اینه که وقتی مثلا همبازیش اونو میزنه از خودش دفاع نمیکنه با اینکه دخترم از اونا بزرگتره ولی هیچ دفاعی نمیکنی و فقط پیش من میاد و گریه میکنه وقتی هم بهش میگم ک دفعه ی بعدی اخم کن و یه عکس العملی نشون بده اصلا گوش نمیکنه و بازهم همون مسئله تکرار میشه اصلا نمیدونم مشکل چیه ایا اعتماد به نفس نداره چون بعصی اوقاتم احساس میکنم اعتماد به نفسش پایینه خییلی نگرانم لطفا راهنماییم کنید با تشکر

    • مشاور , مارس 29, 2017 @ 5:58 ق.ظ

      با سلام گاهی بعضی کودکان در دوران کودکی در مقابل رفتارهای بقیه دوستان عکس العمل دفاعی نمی گیرند و همیشه دال بر نداشتن اعتماد به نفس نیست .دلایل مختلفی مطرح است مثل اینکه تک فرزند هستند و تجربه چنین رفتارهایی راندارند .در خانواده ارامش حکم فرماست و تنش و استرس جایی ندارد.کودک در مقابل رفتارهای ناشایست خودش هم تنبیهی دریافت نکرده است .و یا ممکن است اگر برای خواسته ای پرخاشگری کرده منع شده و بی توجهی شده است و خانواده همیشه در مقابل آرام بودن او بیشترین پاداش و توجه رو به او داشتند.دوست عزیز همه این احتمالات مطرح است ضمن اینکه باید فرزند شما را حضوری دید و رفتارها را مشاهده کرد اگر واقعا این مسئله براتون حائز اهمیته و فکر می کنید ممکنه در آینده با مشکل رو به رو شود مراجعه کنید البته بسیاری از کودکانی که در این سن چنین شرایطی دارند بعدا مخصوصا در دوران بلوغ رفتارهایی کاملا متضاد نشان می دهند .فعلا جای نگرانی نیست و می توانید پیگیری کنید .
      در این مورد میتونید با متخصصین کانون مشاوران ایران، مشاوره تلفنی/تخصصی داشته باشید
      ۰۲۱-۸۸۴۷۲۸۶۴
      موفق باشید

  • طاهره جواهری , آوریل 4, 2017 @ 11:18 ب.ظ

    سلام و خسته نباشید دختر ۱۹ ماهه ای دارم که در طول روز خصوصا شب هنگام خواب از من میخواهد که در حالت ایستاده او را بغل کنم ایا باید به خواسته او عمل کنم یا بگذارم که به گریه و لجبازی ادامه دهد

    • مشاور , آوریل 4, 2017 @ 11:58 ب.ظ

      با سلام
      کودک لجباز چگونه برخورد کنیم؟

      لجبازی به شکل ها و دلایل مختلف در کودکان بروز می کند ، معمولا این واژه را درباره کودکان زیر ۳ سال با احتیاط به کار می برند چون در بیشتر این کودکان ، این نوع واکنش رفتاری، هدف دار نیست و کودک به علت مشکلات جسمی و یا تعارضات درونی، مشکلات خود را به صورت گریه ، نق زدن ، پرخاشگری ، بی خوابی، امتناع از خوردن غذا و بی اختیاری ادرار و مدفوع نشان می دهد .

      مشکل اصلی را بیابید
      در این گونه موارد باید به دنبال پی بردن به علت مشکل و رفع آن بود.
      واکنش هایی نظیر تنبیه کودک و یا بی توجهی به او می تواند زمینه ساز ایجاد تصویری نامطلوب از والدین در ناخودآگاه کودک باشد که بعدها به شکل خشم هدف دار خود را نشان می دهد.

      با کودک مدارا کنید

      با اینگونه کودکان باید مدارا کرد و ابتدا زمینه های بروز لجبازی را شناسایی کرد، سپس کودک را از آن دور کرد ، به عنوان مثال کودکی را که در بازار از والدین می خواهد هرچیزی را برایش بخرند، نباید به بازار بُرد و همیشه درباره برآوردن خواسته هایش یک چیز دیگر را باید جایگزین کرد مثل ابزار پلاستیکی به جای واقعی و دور نگاه داشتن وسایل خطرناک از دسترس کودک . اما کودکان پس از پایان سه سالگی و آغاز چهار سالگی وارد حیطه اجتماعی می شوند و رفتارهای مختلف را از یکدیگر می آموزند و با الگوبرداری منفی سعی می کنند در رابطه با والدین خود آن را اجرا کنند و این امر تا حدود زیادی آگاهانه و هدفمند است و کودک با آزمون و خطاهایی که می کند سعی در به زانو درآوردن والدین و تسلیم آن ها در برابر خواسته هایش دارد و با این کار به سیطره قدرت خود و خود محوری اش ادامه می دهد و برای این کار ، بهانه هایی نیز برای خود دارد مانند وجود رقیبی به عنوان برادر و یا خواهر کوچک تر و یا به علت رفتن به مهد کودک و یا مواردی از این قبیل ، این گروه از کودکان ، اعتماد به نفس پایینی دارند و نسبت به دیگر کودکان تعارضات درونی بیشتری دارند و سطوح ترس و اضطرابشان بالاتر از همسالانشان است.پ

      به کودک میدان دهید
      برای درمان لجبازی کودکان در ابتدا باید روی استقلال آن ها به شکل عملی و فکری کار شود، والدین باید به کودک میدان دهند تا خودش کارهای شخصی اش را انجام دهد و در برخی زمینه ها نظر او را جویا شوند ، فعالیت هایی از این قبیل با عث خودباوری بیشتر کودک و جلب توجه به صورت مثبت می شود و انرژی بالقوه کودک را به سمت مثبت هدایت می کند .

      اعمال روش خاموشی
      از طرف دیگر باید روش «خاموشی» را اعمال کرد ، به این مفهوم که والدین در مقابل رفتارهای منفی کودک هیچ واکنش کلامی ، دیداری و شنیداری انجام نمی دهند و گویی چیزی را ندیده اند ، کودک پس از چند بار تکرار رفتار منفی، به علت دریافت نکردن پاسخ، پی می برد که کارش بیهوده است.

      روش تقویت رفتار ناهمساز
      وقتی شدت رفتارهای کودک نسبت به قبل کاهش یافت والدین باید روش «تقویت رفتار نا همساز» را اجرا کنند، یعنی رفتار مقابل رفتار منفی کودک را به محض سر زدن از کودک ، تقویت کنند ، مثلا کودکی که گریه می کند به محض آن که ساکت شد ، توسط والدین مورد توجه و تشویق قرار گیرد .

      رژیم غذایی مناسب
      شاخص های دیگری که باید در نظر داشت ، استفاده از رژیم غذایی صحیح است، مصرف بیش از اندازه سردی ها ، تنقلات، کاکائو، نمک و سرکه باعث تحریکات عصبی کودک و تماشای تلویزیون و بازی های رایانه ای بیش از یک ساعت در روز باعث تشکیل امواج مخرب در مغز کودک و عصبانیت او می شود ، کم خوابیدن کودک نیز باعث افزایش لجبازی می شود ، خواب شب مهم تر از خواب روز است چون در خواب روزانه عواملی نظیر نور و صدا باعث بر هم خوردن ریتم خواب می شود و کودک با وجود خواب زیاد ، پس از بیداری آرامش ندارد .

      مراجعه به مشاور
      درباره لجبازی های شدید کودکان که گاه به صورت گریه های طولانی و کبودی لب ها و واکنش های غیر عادی خود را نشان می دهد ، بررسی امواج مغز کودک و مراجعه به روان پزشک و روان شناس کودک ضرورت دارد .
      در این مورد میتونید با متخصصین کانون مشاوران ایران، مشاوره تلفنی/تخصصی داشته باشید
      ۰۲۱-۸۸۴۷۲۸۶۴
      موفق باشید

  • ناشناس , آوریل 5, 2017 @ 12:33 ق.ظ

    با سلام من پسری ۸ ساله دارم که ۲ سالی هست که با گریه و زاری اومد توی اتاق ما پتیین تخت خوابید حالا بعد از ۲ سال باهاش دچار مشکل شدیم گریه میکنه خودشو میزنه که من باید پیش شما بخوابم به باباش خیلی حساس نیست میگه پیش من بخوابه دستمم بگیره میگه میترسم لطفا بگید باید چیکار کنم؟ ممنون

    • مشاور , آوریل 5, 2017 @ 8:36 ق.ظ

      باسلام در سن ۸ سالگی و حدود آن ترس هایی برای کودکان پیش میاد مثل ترس از مرگ که ذهنشون رو درگیر میکنه و چون خیلی دراین سن بیان نمی کنند رفتاری نشون می دهند و حساسیت به خرج می دهند.و بهتره بهش توجه مثبت کنید ارومش کنید وسعی کنید براش داستان بخونید و باهاش راجب ترس هاش صحبت کنید و نظراتش رو بدونید و برای اینکه عادت به جدا خوابیدن پیداکنه حتما چندین شب در اتاق خودش حضور داشته باشید براش قصه متناسب با سنش رو بگید و بهش ارامش خاطر بدید و حتی اگر مایله چراغ روشن باشه و کم کم هر شب وقتی خوابید زودتر از شب قبل از کنارش بلند بشید و زمان حضور در اتاق رو کم کنید اگر این روش ها جواب نداد و حتی ترس تشدید یافت حتما حضوری ایشون رو به روانشناس کودک ارجاع بدید.نگران نباشید این ها مشکلات مربوط به ین ایت و کم کم مرتفع می شود .
      در این مورد میتونید با متخصصین کانون مشاوران ایران، مشاوره تلفنی/تخصصی داشته باشید
      ۰۲۱-۸۸۴۷۲۸۶۴
      موفق باشید

  • غزل , آوریل 6, 2017 @ 12:35 ق.ظ

    باسلام
    دختر ۱۴ ماهه ای دارم که هنوز نتونستم اتاقشو جدا وشیر شبشو قطع کنم و متاسفانه هر چی میگذره شبا بیشتر بیدار میشه و شیر میخواد و اضطراب جداییشم شدیدتر شده تا حدی ک اگه بیدار شه منو نبینه کلا بدخواب میشه و هی بیدار میشه ک مطمین شه من پیششم. با توجه به صحبتهای دکتر هلاکویی باید از شیر بگیرم اما نمیدونم ب چ روشی

    • مشاور , آوریل 6, 2017 @ 1:37 ب.ظ

      با سلام
      کی از مسائلی که بعد از گذراندن دو سالگی وجود دارد ، مسوله ی از شیر گرفتن کودک است. این کار ، کار سختی بوده و نیاز به صبر و حوصله ی زیادی دارد. برخی از کودکان به سادگی شیر خوردن را کنار می گذارند اما برخی به دلیل وابستگی زیادی که نسبت به شیر و آغوش مادر پیدا کرده اند در کنار گذاشتن شیر مقاومت می کنند.
      مادران کودکان یک تا دو ساله معمولاً در جمع‌های خانوادگی سوالی دارند که از همه مادران می‌پرسند: «شما چطور او را از شیر گرفتید؟» اگر شما هم این مشکل را دارید و هنوز فرزند دلبندتان را از شیر نگرفته‌اید، توصیه‌های زیر را هم بخوانید.
      ۱-از شیر گرفتن بچه وقت و صبر می‌خواهد
      او از زمانی که پا به دنیا گذاشته، در آغوش مادر قرار گرفته و شیر او را خورده است. طبیعی است که به راحتی نمی‌تواند از آن دل بکند. پس بهتر است یک بازه زمانی چند هفته‌ای را برای ترک شیر، برای او در نظر بگیرید. در این دوران باید برنامه‌های ویژه‌ای تدارک ببینید زیرا بچه‌ها معمولاً پرخاشگر می‌شوند. آرامش خود را حفظ و سعی کنید رفتاری آگاهانه در برابر آن‌ها داشته باشید. اگر قرار باشد با اولین گریه و فریاد دوباره به او شیر بدهید، هیچ وقت موفق نخواهید شد.
      ۲- پیش از آن که کودک را از شیر بگیرید، او را به غذا خوردن و نوشیدن مایعات با لیوان عادت دهید
      این موضوع باعث می‌شود که برای ترک خوردن شیر مادر مجبور به تحمل سختی‌های غذا خوردن با قاشق و چنگال نشود. برای او سرویس غذاخوری جداگانه‌ای، با طرح‌های کودکانه و رنگ‌های شاد و تند بخرید.
      در دورانی که قصد دارید او را از شیر بگیرید، از پدر خانواده بخواهید به او غذا بدهد یا وقت‌هایی که شیر می‌خواهد، او را در آغوش بگیرد و بیرون از خانه ببرد
      به جای لیوان‌های شیشه‌ای هم که برای بچه‌ها خطرناک است، می‌توانید از قمقمه‌های رنگی پلاستیکی استفاده کنید. این وسایل حواس بچه‌ها را پرت و به دلیل جذابیت‌هایی که دارد، آن‌ها را به خوردن غذا و نوشیدن مایعات تشویق می‌کند.
      ۳- به تدریج فاصله زمانی شیر دادن‌ها را بیشتر کنید
      صبح‌ها وقتی کودک از خواب بیدار شد به او شیر دهید و نوبت بعدی را تا جایی که امکان دارد به تأخیر بیندازید. در این حالت خود به خود، تعدادی از دفعات شیردهی حذف می‌شود. البته باید این زمان را با خوراکی‌های مقوی و میوه‌ها پُر کنید. اگر گرسنه بماند حتماً باز هم به سراغ شما می‌آید.
      ۴- اگر شاغل هستید و کودکتان عادت کرده است که در زمان و مکان خاصی شیر بخورد، باید حواستان به زمان باشد
      در ساعت‌های شیردهی سعی کنید خود را مشغول نشان دهید در عوض کمی آب میوه یا یک لیوان شیر را برای نوشیدن در اختیار کودک بگذارید. بهتر است برای این کار نوشیدنی مورد علاقه او را انتخاب کنید تا با رغبت آن را بنوشد. اگر بیشتر اوقات در جای خاصی از خانه به او شیر می‌دادید، سعی کنید دکوراسیون خانه را تغییر دهید. با این کار چیزهایی که او را یاد شیر خوردن می‌اندازد از خاطرش می‌رود.
      ۵- در برنامه‌های روزانه‌ی او تغییرهایی به وجود ورید
      او را زمان بیشتری خارج از خانه نگه دارید تا در عادت‌های او تغییر ایجاد شود. کودک را بیشتر به خانه پدر و مادربزرگش یا به پارک ببرید. بچه‌ها در این سنین به راحتی با جایگزین‌ها کنار می‌یند پس سعی کنید روش‌ها و کارهای مناسبی را برایش در نظر بگیرید.
      ۶- از همسرتان کمک بگیرید
      از او بخواهید وقت بیشتری را با فرزندتان بگذراند. در دورانی که قصد دارید او را از شیر بگیرید، از پدر خانواده بخواهید به او غذا بدهد یا وقت‌هایی که شیر می‌خواهد، او را در آغوش بگیرد و بیرون از خانه ببرد. پدر می‌تواند شب‌ها فرزندتان را بخواباند و در کنار او باشد زیرا بسیاری از بچه‌ها عادت دارند با مکیدن سینه مادر خود به خواب بروند.
      ۷- اگر امکان دارد، او را با پدر و مادربزرگش یا یکی از اعضای خانواده که با او صمیمیت بیشتری دارد، به مسافرت بفرستید
      دور بودن او از فضای خانواده ممکن است خیلی از عادت‌های او را از سرش بیندازد. قبل از انجام این کار مطمئن شوید که او می‌تواند چند روز بدون شما و در محیطی غریب به راحتی زندگی کند. این امر در مورد برخی از بچه‌ها قابل اجرا نیست زیرا جدایی‌شان از پدر و مادر، حس بی اعتمادی را در آن‌ها به وجود می‌ورد.
      ۸- در طول روز وقت بیشتری به کودکتان اختصاص دهید
      او در تمام مدت شیر خوردن به بوی بدن مادر و صدای ضربان قلب او عادت کرده است؛‌ این عوامل به او آرامش می‌دهند. با او بازی کنید، او را در آغوش بگیرید، از او بخواهید در کارهای خانه به شما کمک کند.
      می‌توانید از قمقمه‌های رنگی پلاستیکی استفاده کنید. این وسایل حواس بچه‌ها
      را پرت و به دلیل جذابیت‌هایی که دارد، آن‌ها را به خوردن غذا و نوشیدن مایعات تشویق می‌کند
      مرتب تکرار کنید که او در حال بزرگ شدن است و باید بعضی از عادت‌هایش را ترک کند. در این حالت کمتر ضربه روحی می‌خورد و روابط مادر و فرزند هم دچار مشکل نمی‌شود.
      ۹- در روش‌های سنتی، مادران موادی مانند فلفل را به نوک سینه خود می‌زدند تا کودک از خوردن شیر امتناع کند
      بعضی از بچه‌ها چنان به شیر مادر وابسته‌اند که حاضرند تندی و تلخی را به جان بخرند اما دست از شیر خوردن برندارند. برای انجام این کار حتماً با متخصص اطفال مشورت کنید. داروهای گیاهی خواص و عوارضی دارند که ممکن است برای کودک شما مضر باشد.
      ۱۰- سعی نکنید خود را بیمار و سینه‌تان را زخمی نشان دهید
      با این کار کودک ناراحت می‌شود و ممکن است از وضعیت پیش‌آمده بترسد و وحشت کند. در این حالت نه تنها مشکلی حل نمی‌شود بلکه موضوع جدیدی به مشکلات خود اضافه کرده‌اید. بچه‌ها در دورانی که از شیر مادر تغذیه می‌کنند، وابستگی‌های عاطفی شدیدی پیدا می‌کنند و این رفتار شما به آن‌ها صدمه می‌زند.
      هترین زمان برای از شیر گرفتن اوایل فصل پاییز است!
      این موضوع پایه علمی ندارد. البته اگر قرار است کودکی به اجبار از شیر مادر محروم شود، بهتر است این کار اوایل پاییز یا بهار انجام شود زیرا در فصل گرم بیماری‌های اسهالی و در فصل سرد نیز عفونت‌های تنفسی شیوع دارد که شیرخوار شیر مادرخوار از آن مصون است. اگر کودکی در تابستان یا زمستان از شیر گرفته شود، چون بدنش آنتی‌بادی کافی ندارد ممکن است در معرض ابتلا به این بیماری‌ها قرار گیرد.
      باید روند از شیر گرفتن آرام و تدریجی باشد. اگر مادری به دلایلی مجبور است، فرزندش را از شیر محروم کند بهتر است به تدریج وعده‌های صبحگاهی را کم کند
      و در نهایت تنها شب‌ها شیر دهد و بعد به تدریج کاملاً به شیر دهی پایان دهد
      از شیر گرفتن کودک باید ناگهانی باشد!
      این موضوع صحت ندارد. باید روند از شیر گرفتن آرام و تدریجی باشد. اگر مادری به دلایلی مجبور است، فرزندش را از شیر محروم کند بهتر است به تدریج وعده‌های صبحگاهی را کم کند و در نهایت تنها شب‌ها شیر دهد و بعد به تدریج کاملاً به شیر دهی پایان دهد.

      از شیر گرفتن کودک تب می‌آورد!
      این باور اشتباه است. ممکن است کودکی که از شیر گرفته شده به دلیل افت آنتی‌بادی‌ها در معرض ابتلا به بیماری‌ها قرار گیرد و به دنبال یک سرماخوردگی ساده تب کند اما اینکه فکر کنیم به دلایل روانی کودک تب کرده است، اشتباه است.

      – شیشه شیر جایگزین روانی پستان مادر است!
      هرگز نباید به شیرخواری که تازه از شیر مادر گرفته شده به عنوان جایگزین شیشه شیر یا پستانک بدهید. بعد از ۲ سالگی می‌توان شیر گاو را با فنجان به کودک داد.

  • ansari , آوریل 6, 2017 @ 8:42 ق.ظ

    سلام.دختر من سه سال و دو ماه ست.به شدت به وسایل بزرگترها مثل روسری، کیف و کفش علاقه داره و این باعث شده که حتی تو مهمونیها همیشششه روسری من(مادرش) رو سر میکنه و به محض دیدن چیز جدید از من میخواد که اونو از صاحبخونه بگیرم و بهش بدم(کیف و کفش و روسری و لاک و …) و به محض مخالفت به شدت گریه میکنه.این وضوع باعث ناراحتی ما شده، چون بصورت وسواس دراومده.لطفا راهنماییمون کنید که رفتار درست چیه؟

    • مشاور , آوریل 6, 2017 @ 1:20 ب.ظ

      با سلام
      مادر محترم اصولا در این سن بعضی از دختران که تک فرزند هستند و توجه خانواده را دارند چنین شرایطی پیدا می کنند مخصوصا اگر مادر بخواهد کودکش مدام لباس های ستی بپوشد به موهای او و بستن انها اهمیت دهید به اینکه مدام راجب زیبایی و ..با او صحبت شود و اینکه
      ممکنه کارتون و فیلم هایی ببیند که ملاک زیبایی رسیدگی به خود اهمیت ویزه ای دارد .امیدوارم منظورم من رو متوجه شده باشید نوع تربیت ما گاها باعث ایجاد زنانگی و بلوغ زودرس می شود و کودکان مایلند مثل بزرگترها ارایش کنند لباس بپوشند و به نحوی در مرکز توجه باشند .
      باید سعی کنید در لباس خریدن و …توجه داشته باشید که کاملا متناسب با سن باشد و مدام چه به طریق داستان چه صحبت تفاوت های دختر بچه و زنان را یادارو شوید .تا وقتی چیز جدیدی دید گریه نکند و ضمن اینکه اگر دیدید در مخالفت شما گریه می کند اصلا توجهی نکنید هر چند برای مادران تحمل ناپذیر است ولی اجازه ندهید گریه ابزار او برای رسیدن به خواسته هایش باشد
      امیدوارم با مراجعه حضوری مساله حل شود البته جای نگرانی هم نیست و خیلی از این مسائل مقطعی هستند
      در این مورد میتونید با متخصصین کانون مشاوران ایران، مشاوره تلفنی/تخصصی داشته باشید
      ۰۲۱-۸۸۴۷۲۸۶۴
      موفق باشید

  • ل.گ , آوریل 7, 2017 @ 11:33 ب.ظ

    من یه دختر دو سال و نه ماهه دارم که هنوز حرف زدنش در حد کلمه ست. از ابتدای تولد بچه ی سختی بود ولی چیزی که منو نگران کرده که اینه که متوجه شدم حرکاتی شبیه خود ارضایی انجام میده. این حرکات رو از یک سالگی قبل از خواب انجام می داد و خودش رو به تخت می مالید ولی الان با شدت بیشتری و به دفعات در روز انجام میده و من به تازگی فهمیدم که یه جورایی خود ارضایی هست. چند جا خوندم که نباید عکس العمل نشون بدم و باید حواسشو پرت کنم ولی اصلا حواسش پرت نمیشه و تکرار می کنه. می ترسم توی جمع هم اینکارو بکنه و دیگران فکر کنن چنبن صحنه هایی رو دیده در صورتیکه چنین چیزی نبوده. من واقعا ناراحت و تحت فشارم. تقریبا دیگه عاجز و تسلیم شدم چون در هر برحه ای از عمر دو سال و نیمه اش درگیر یک سری مشکل بودم باهاش واقعا خسته ام و به کمک نیاز دارم.

    • مشاور , آوریل 8, 2017 @ 9:51 ق.ظ

      با سلام
      در کودکان نورمال رفتارهای کنجکاوانه نسبتاً کمتر دیده می شود. رفتار جنسی با سن رابطه ی عکس دارد و در کل بیشترین تکرار آن ، هم در دختران و هم در پسران ، در سن ۵ سالگی است. بعد از این سن ، رفتارهای جنسی بارز در هر دو جنس کاهش پیدا می کند. به نظر نمی رسد که این کاهش همواره ادامه داشته باشد ، اما احتمالاً در این مراحل اتفاق می افتد: سنین پیش از مدرسه (۵ – ۲ سالگی) ، اواسط دوران کودکی (۹ – ۶ سالگی) و بلوغ (۱۲ – ۱۰ سالگی) . علت ایجاد این مسأله مربوط می شود به اجتماعی شدن فرد و اینکه یک نوزاد یاد می گیرد که خود را با فرهنگ و جامعه تطابق دهد .

      بنابراین خود ارضایی کودکان یک رفتار شایع و وابسته به سن محسوب می شود و می توان خود ارضایی بارز کودکان را در سنین ۵ – ۲ سالگی نرمال دانست ، اما با افزایش سن باید این رفتار کاهش پیدا کند.

      در ارتباط خود ارضایی دوران کودکی با اختلالات رشدی و روانی می توان گفت خود ارضایی کودکان در وهله ی اول یک رفتار مرتبط با رشد سنی است . لیکن در بچه هایی که دارای مشکلات همراه هستند ، تمایل به نواحی تناسلی زود تر از حد انتظار ایجاد می شود. گاهی اوقات به نظر می رسد که خود ارضایی کودکان دارای یک عملکرد است ، یعنی دارای یک مکانیسمی است تا کودک از پس هیجانات منفی خود برآید.

      بچه های دچار مشکلات رفتاری و احساسی جدی تمایل دارند که شمار وسیعی از رفتار ها را از خود نشان بدهند ، که این شامل رفتار جنسی افراطی هم می شود .محققین به پزشکانی که با رفتار های جنسی غیر معمول در بچه ها مانند: دخول به زور ، رفتار های جنسی تهاجمی یا افراطی روبرو می شوند توصیه می کنند که به دنبال یک مشکل روحی یا رفتاری اساسی در آن کودک باشند.

      به هر حال،تا کنون هیچ مطالعه ای در جهت ارزیابی ارتباط بین خود ارضایی کودکان واختلالات روانی صورت نگرفته است و این نکته ی مهمی محسوب می شود ، چون این امکان وجود دارد که یک رفتار جنسی از دوران کودکی تا بزرگسالی پایدار باقی بماند وحتی منجر به جرم های جنسی شود . اختلالات عصبی یا روانی همراه به عنوان مثال شخصیت دچار وسواس فکری یا وسواس رفتاری می تواند باعث رشدو گسترش رفتار جنسی مشکوک درشخص شود..بچه هایی که دچاراوتیسم یا عقب افتادگی ذهنی هستند،بیشتر مستعد به رفتار های خود تحریکی هستند.

      تشخیص خود ارضایی کودکان :
      تشخیص خود ارضایی مخصوصاً در بچه های کوچک خیلی سخت است .وقتی والدین به دنبال اطلاعاتی راجع به رفتارهای عجیب کودک خود هستند ، باید خود ارضایی را در تشخیص های افتراقی خود قرار داد . یک مصاحبه ی دقیق راجع به رفتار های کودک توسط پزشک و ضبط ویدئویی آن می تواند تشخیص را تعیین کند و مانع از اضطراب والدین وبررسی های غیر ضروری در کودک شود . یکی از مهمترین علائم خود ارضایی کودکان این است که اگر حواس کودک را پرت کنیم ، دست از عمل خود بر می دارد .. به محض آنکه تشخیص خود ارضایی در یک کودک گذاشته شد ، باید به دنبال هدف کودک از انجام این کار باشیم
      خودارضایی در کودکان را چگونه تشخیص میدهد :
      ۱- مشکلات طبی که کودک را مستعد ابتلا به خودارضایی می کند ، مثلاً :مشکلات خواب ، شیر خوردن ناکافی ، مشکلات تناسلی – ادراری و غیره باید مورد ارزیابی و درمان قرار گیرد .

      ۲- چنانچه خودارضایی آشکار کودک با سن او نا متناسب باشد ، پزشک باید علت آنکه چرا کودک هنوز با قوانین جامعه تطابق پیدا نکرده است و اجتماعی نشده است را مشخص کند :
      a : آیا یک مشکل آموزشی وجود دارد ؟ آیا والدین به کودک خود آموزش میدهند که چطور یک رفتار جامعه پسند داشته باشد ؟ آیا والدین به کودک خود آموزش جنسی میدهند ؟
      b : آیا سن تقویمی کودک با سن عقلی او متناسب است ؟
      : c آیا دلیلی وجود دارد که کودک رفتار اجتماعی مناسب را درک نکند ؟ و یا دلیلی وجود دارد که کودک برای ابتلا به رفتارهای وسواسی مستعدتر باشد ؟

      ۳- ارزیابی تعلیمات وشرایط خانواده :
      -زمانی که خودارضایی کودکان به دنبال استرس های محیطی ایجاد می شود ، یعنی خود ارضایی می تواند روشی برای از بین بردن احساسات منفی فرد باشد . روان درمانی می تواند روش مناسبی برای والدین باشد تا به وسیله ی آن به کودک خود کمک کنند که بتواند از راه دیگری بر احساسات منفی خود غلبه کند . ( مثلاً در زمان اضطراب ، عصبانیت وناراحتی )
      – زمانی که کودک بی حوصله است و به خود ارضایی رو می آورد ، می توان از اسباب بازی ها و فعالیت های جالب و آموزشی استفاده کرد .

      ۴- بهتر است کودکی که دچار خودارضایی به همراه سایر مشکلات روحی و رفتاری است و یا کودک خودارضایی که عملکرد خوبی ندارد (مثلاً در مدرسه ، جامعه وغیره ) به یک روانشناس ارجاع دهیم

      در این مورد میتونید با متخصصین کانون مشاوران ایران، مشاوره تلفنی/تخصصی داشته باشید
      ۰۲۱-۸۸۴۷۲۸۶۴
      موفق باشید

  • shakiba , آوریل 8, 2017 @ 9:52 ق.ظ

    سلام خسته نباشید، دختری ۷٫۵ ساله دارم که شب تو اتاقش تنها نمی خوابه و حتی من وقتی میخوام برم از سوپر سر کوچه چیزی بخرم و زود برگردم گریه می کنه که من از تنهایی می ترسم و نرو، تا پیلت میخوام برم و برگردم به زور تحمل می کنه و می گه مامان زود بیا، این رو هم بگم یه برادر داره که دو سالشه و تو اتاق دخترم می خوابه.
    لطفا من رو راهنمایی کنید که چه برخوردی با او داشته باشم و آیا مشکلش حل می شود؟
    با تشکر

    • راهنما , آوریل 9, 2017 @ 8:24 ق.ظ

      برخی بچه ها عادت دارد فقط پیش مادربخوابند.بسیاری از مادرها خودشان در این مورد مقصر هستند علت این مشکلات این است که آنها هیچ کوششی نکردند که بچه را از خودش سوا کند. زمانی هم که که مادرمیخواهد این کار را انجام دهد از هر شیوه ای استفاده میکند ولی متاسفانه بچه بسیار در برابر این قضیه پایداری میکند و به همین علت مادر را کلافه میکند. جوفراست میخواهد کاری کند که بچه برای جدا شدن از مادرش کمتر اذیت شود و برای خودش هم این جدایی سخت نباشد اما راههای اصولی این کار را نمیداند. او هیچ شبی را خودش به تنهایی نخوابیده است و در نهایت با مقاومتی که میکند مادرش را مجاب میکند که در کنار او و در تخت آنها بخوابد. مادر برای حل این مشکل راهنمایی میخواهد.
      جو فراست راه‌حل ارائه می‌دهداگر هر شب در زمان خواب کنار کودک حضور داشته باشید و بعد از به خواب رفتنش او را ترک کنید،‌ خوابیدن و جدایی از شما برایش به یک معناست و تحمل این جدایی برایش بسیار دشوار می‌شود بنابراین باید وقت گرانبهای خود را به او اختصاص داده و در کنارش بنشینید تا به خواب برود. اگر هنگامی که بچه‌ها کوچک‌ترند، برای راحتی آنان هنگام خواب در کنارشان بمانید، به محض این‌که بزرگ‌تر شوند از این موضوع برای کنترل و تسلط بر شما استفاده خواهند کرد. کودکان یاد می‌گیرند که زمان جدایی از شما را هنگام خواب بیشتر و بیشتر به تعویق بیندازند. آگاه باشید که حتی بچه‌هایی که تا امروز هیچ وقت بدون حضور پدر و مادر نخوابیده‌اند، می‌توانند یاد بگیرند که به تنهایی بخوابند.
      صبور و مصمم باشید
      شکی نیست که این کار در شب‌های اول بسیار سخت خواهد بود. او هر کاری که لازم باشد انجام می‌دهد تا خودش را به کنار شما برساند و باز هم در تخت شما بخوابد. شاید او پشت در اتاق شما بخوابد تا نشان دهد نمی‌خواهد از شما جدا شود. در این حالت می‌توانید از سیستم محرومیت استفاده کنید و به او بگویید اجازه ندارد بازی مورد علاقه‌اش را انجام دهد. به این ترتیب او می‌فهمد که شما در این کار جدی هستید و باید تسلیم شوید.
      به این نکات توجه کنید
      – او را روی تختش بخوابانید، او را در آغوش بگیرید، ببوسید، به او بگویید وقت خواب است و بعد نزدیک تخت روی زمین قرار بگیرید ولی به هیچ‌وجه با او به تختخواب نروید یا لب آن ننشینید.
      – صورت خود را به سمت کودک نگیرید زیرا اگر به چشم‌های شما نگاه کند، صحبت‌ را آغاز خواهد کرد. به او یادآور شوید که زمان خواب است بنابراین باید چشم‌هایش را ببندد.
      – از خاموش بودن چراغ‌ها و باز بودن در اتاق خواب کودک مطمئن شوید.
      – در سکوت بنشینید، طوری که صورت‌تان به طرف او نباشد و منتظر بمانید تا خوابش ببرد. اگر بچه خواست با شما صحبت کند فقط بگویید «بخواب».
      – هر شب همین کار را تکرار کنید ولی کمی دورتر از تخت بنشینید تا آن‌که به بیرون اتاق و پشت در باز، برسید.
      – کودک مدتی پس از تکرار عمل نشستن شما پشت در باز اتاق خواب، یاد می‌گیرد که به تنهایی بخوابد. برای جا انداختن این موضوع باید اندکی زمان صرف کنید اما به این ترتیب عادت زیانباری را که ممکن است سال‌ها ادامه پیدا کند، تغییر داده‌اید.
      حسن عسگری‌فر، روانشناس و مشاور
      به موقع این کار را انجام دهید
      بهترین و امن‌ترین دوره جدا کردن کودک از مادر برای تنها خواباندن او در سنین ۳ تا ۳ و نیم سالگی است. سنی که در آن کودک به قدر کافی، قابلیت رفع مشکلات خود را داشته و زبان قابل فهمی برای بیان نگرانی‌هایش دارد، در کل رفتار اجتماعی رشد یافته‌ای توام با اعتماد به نفس و بیان تعلق پیدا کرده است و حتی نسبت به بچه‌های کوچک‌تر از خود مهربان بوده و گاهی میل به مراقبت از آنان و مسئولیت‌پذیری را نشان می‌دهد.
      مادر هم باید مداوا شود
      گاهی والدین با کم توجهی‌های خود به این علائم رشدی یا با خودخواهی‌ها و توجه به نیازهای خودشان مسیر رشدی دیگری برای کودک‌شان می‌سازند. موارد بسیاری پیش می‌آید که وابستگی خود مادر به کودک و حتی گاهی پر کردن تنهایی‌هایش، حتی در زمان خواب که منتج از عوامل مختلف و متفاوتی مثل مشکلات زناشویی، بی‌میلی به ارتباط با همسر یا تنهایی است‌، باعث می‌شود مادر بی‌پناهی‌هایش را در آغوش کودک به خواب رفته‌اش جبران کند و عملا به ظاهر این رابطه یک رابطه دو سر سود می‌شود، امنیت کودک در برابر امنیت مادر که در این شرایط برای حل مشکلات پیش آمده درمان مادر در کنار درمان کودک توسط متخصص روانشناس الزامی است.
      این موارد را رعایت کنید:
      – نمی‌توان کودکی را که تا این سن آغوش گرم و امنیت کلان مادر را تجربه کرده یکباره از مادر جدا کرد و انتظار معجزه داشت.
      – آگاهی دادن و مطلع کردن کودک از آنچه می‌خواهید انجام دهید، یعنی تشویق کودک به جدا خوابیدن و البته پاداش‌های این تغییر رفتار را برای او عنوان کنید.
      – کودکان تا این سن باید تجربه مهدکودک را داشته باشند اگر تا به حال چنین تجربه‌ای نداشته باید یادآور شد که پیش از ورود به دبستان دوره‌های مهدکودک از نظر آموزشی الزامی است و البته در جهت درمان چون قیاس او با دیگر کودکانی که می‌شناسد مفید واقع می‌شود، تاثیرگذار است و استقلال او را تقویت می‌کند.
      – برای شروع جدایی رابطه ۵ و نیم ساله کودک و مادر، انتخاب اتاق کودک برای خواب شبانه مادر و کودکش اهمیت دارد یعنی جایی که در آینده باید در آن تنهایی بخوابد. در اتاق جدید، مادر و کودک همچون گذشته برای مدت یک هفته کنار هم می‌خوابند.
      – در هفته دوم پس از آنکه کودک به خواب رفت مادر جای خواب دیگری در دورترین نقطه از محل خواب کودکش برای خود فراهم کرده و در آن بستر می‌خوابد. وجود چراغ خوابی که برای دید کودک هنگام بیداری در شب کفایت کند الزامی است چرا که کودک با عدم احساس یا لمس بدن مادر در کنار خود از خواب پریده و به جست وجوی او می‌رود که در این شرایط پیدا کردن مادر در بستری دیگر باید ممکن باشد. کودکی که مادرش را در محل خواب دیگری پیدا می‌کند به کنار او رفته تا در جوارش آرام گیرد. نکته مهم این است که پس از دوباره به خواب رفتن کودک مادر باید به محل خواب قبلی کودک رفته و در آنجا استراحت کند تا این بازی جابه‌جایی و کشف کودک برای مدت یک هفته ادامه یابد.
      – اگر در طول دو هفته اول علائم اضطرابی مهمی به چشم نیامد، برای هفته سوم مادر پس از خواباندن کودک در اتاقش به اتاق خواب خود برای استراحت می‌رود. در این شرایط وجود چراغی که مسیر راه کودک را برای رسیدن به اتاق مادر روشن نگه دارد الزامی است.
      – مراتب بالا را می توان به کرات و در طول زمان هایی گاه بیشتر از زمان ذکر شده ادامه داد تا به مقصود رسید.
      – صبوری و مدیریت درست ، به دور از دلسوزی‌ها و نگرانی‌های افراطی شرط اصلی در تحقق تغییر این عادت است.

  • سارا , آوریل 9, 2017 @ 3:26 ب.ظ

    باسلام.دختر ۲۶ ماهه ما چند وقتی است به شدت در برابر شستنش بعد از پی پی در دستشویی مخالفت می کند،ابتدا میگفت شستشو ندهید،بعد میگفت همان پوشک کثیف را ببندید،سپس میگفت در ظرفشویی بشویید و الان فقط به پدرش اجازه می دهد او را بشوید.همچنین ده روزی است هنگام شستشو دچار گریه های غیر عادی و شدید و کنترل نشدنی اضطرابی شد که تشخیص پزشکش پانیک اتک بود.لازم به توضیحه که در یک ماهه گذشته چند اتفاق اضطراب زای شدید را تجربه کرده است که به نظر تاثیر جدی بر این واکنش داشته.(مراجعه به اورژانس برای خروج جسم خارجی از بینی، بیدار شدن در اتاق تاریک و تنها در منزل یکی از بستگان و مواردی از این دست)
    ممنون از راهنماییتون

    • راهنما , آوریل 10, 2017 @ 9:00 ق.ظ

      در این مورد حتما با متخصصین کانون مشاوران ایران، مشاوره تلفنی/تخصصی داشته باشید
      ۰۲۱-۲۲۳۵۴۲۸۲

    • مشاور , آوریل 10, 2017 @ 10:45 ق.ظ

      با سلام مادر گرامی با این اتفاقاتی که توصیف کردید کودک شما دچار اضطراب شدیدی شده است و چون در این سن نمی توانند مشکلات را زبانی بیان کنند مسائل در قالب رفتاری خودش را نشان می دهد باید کودک را به روانشناس کودک ارجاع دهید تا با استفاده از تکنیک های خاص این ین مسبله مشخص و مرتفع شود و اصلا جای نگرانی نیست چون کودکان در سنین رشد ممکنه وچار مشکلات اینچنینی شوند وبعد از مدتی هم اگر پیگیری کنید مرتفع خواهد شد .
      در این مورد میتونید با متخصصین کانون مشاوران ایران، مشاوره تلفنی/تخصصی داشته باشید
      ۰۲۱-۸۸۴۷۲۸۶۴
      موفق باشید

  • آقایی , آوریل 12, 2017 @ 8:09 ق.ظ

    با سلام
    دختر و پسر دوقلویی دارم که ۲۹ ماهشونه!
    دخترم با حضور شخص غریبه ای خودش رو به من میچسبونه و آروم می شینه حتی تو پارک اگه کسی باشه بازی نمی کنه! و تو خواب هم حرف میزنه!
    و دیگه اینکه پسرم دائم در حال اذیت کردن دخترمه!
    باید چکار کنم؟

    • راهنما , آوریل 12, 2017 @ 11:38 ق.ظ

      دوست عزیز وقتی واکنش‌ها و رفتارهای کودک را در مرحله‌های مختلف رشد بررسی می‌کنیم،‌ متوجه می‌شویم واکنش و احساس کودک در ماه‌های مختلف، نسبت به اشخاص جدید کاملاً متفاوت است. برای مثال، تغییر احساس و واکنش نوزاد نسبت به پزشک این‌گونه است : نوزاد دو ماهه اصلا توجهی به پزشک ندارد و هنگامی که نوزاد برای معاینه روی تخت خوابانده می‌شود، ممکن است بیشتر به مادرش نگاه کند ولی نوزاد در چهارماهگی، برای پزشک یا اطرافیان بسیار شیرین است، چون وقتی پزشک به او لبخند می‌زند یا برای او صدا درمی‌آورد، طفل در جواب لبخند می‌زند و دست و پای خود را با شوق حرکت می‌دهد. او تلاش می‌کند تا به صداهای اطرافیان پاسخ دهد.

      از ۵ ماهگی، طفل شروع به تغییر می‌کند و در نه ماهگی، با دیدن یک غریبه، فوری ساکت می‌شود. با شک و تردید شخص را می‌نگرد و بالاخره شروع به گریه می‌کند و گاهی مثلا در مطب پزشک ، مدت‌ها بعد از تمام شدن معاینه باز هم فریاد می‌کشد. این مرحله، برای نوزاد بسیار حساس است و مقابل اشخاص جدید احساس خطر کرده، داد و فریاد می‌کند. به این رفتار کودک، ‌ترس یا اضطراب از بیگانگان گفته می‌شود و این سوال پیش می‌آید چرا کودکی که تا چندی قبل به همه لبخند می‌زد ناگهان از همه می‌ترسد؟

      کودک از ۶ ماهگی، کم‌کم می‌تواند اشخاص یا اشیایی را که جلوی چشمش نیستند، به خاطر آورد، ‌یعنی حافظه او در حال رشد است. او در ماه‌های اول، فقط حافظه شناخت دارد، یعنی تنها وقتی والدینش را می‌بیند، آن‌ها را می‌شناسد و اگر آن‌ها را نبیند، نمی‌تواند آن‌ها را به خاطر آورد اما او از شش‌ماهگی، به حافظه بازیافت دست پیدا می‌کند، یعنی به تدریج می‌تواند چیزهایی را که نمی‌بیند هم به یاد آورد. با شکل‌گیری حافظه بازیافت، او تصویر پدر و مادر را حتی اگر جلوی چشمش است، مقایسه می‌کند. اگر کودک نتواند تصویر این شخص را در حافظه بازیافت خود پیدا کند، دچار ترس می‌شود و این سوال برایش پیش می‌آید که این فرد جدید کیست؟

      از ۶ ماهگی تا ۹ ماهگی کودک نمی‌تواند تجربه‌های گذشته خود را به یاد آورد و حادثه‌ها را به‌طور منطقی پیش‌بینی کند. او به‌طور کامل در زمان حال زندگی می‌‌کند. بنابراین وقتی چهره جدیدی می‌بیند، نمی‌تواند تحلیل کند که چرا این شخص آشنا نیست و نمی‌تواند پیش‌بینی کند که چه چیزی ممکن است پیش بیاید. او چون قادر به راه رفتن و فرار کردن نیست، تنها راه چاره‌ای که پیدا می‌کند، گریه و داد و فریاد است.

      در ۱۵ ماهگی اضطراب بیگانه کم‌کم برطرف می‌شود، زیرا طفل می‌تواند با تجربه‌های گذشته خود، تا حدی آینده را پیش‌بینی کند و شاید این تصور در او به وجود می‌آید که من این فرد را نمی‌شناسم، ولی قبل از این، مادرم به من کمک کرده و همه چیز رو‌به‌راه شده و دلیلی ندارد که از این فرد بترسم.
      بنابراین ترس از بیگانه و اضطراب ناشی از آن، یکی از مرحله‌های رشد روحی کودک است و اوج آن در ۹ماهگی است و تا ۱۵ ماهگی برطرف می‌شود. اگر فرزند شما در میاه سال اول تولدش،‌به اشخاص و جاهای جدید، ‌حساس است و غریبگی می‌کند، برای محافظت او از ترس زیاد، او را از بیگانگان کمی دور نگه دارید تا کم‌کم با آن‌ها آشنا شود ولی هرگز او را از دیدن اشخاص غریبه یا مکان‌های جدید محروم نکنید. این طبیعت طفل است که نسبت به اشخاص غریبه در این سن، مشکوک باشد تا وقتی بتواند آن‌ها را بشناسد. البته طفل به تدریج به شخص غریبه نزدیک می‌شود و در نهایت، با او دوست می‌شود. آشنا شدن طفل با شخص غریبه، به روش‌های مختلفی انجام می‌شود. ممکن است ابتدا آرام کنار او بایستد و خیره به او نگاه کند یا موقرانه چیزی را که در دست دارد، مثلا عروسک خود را به او بدهد و بعد پس بگیرد یا ممکن است اسباب‌بازی‌های کوچک و قابل حمل خود را از اتاقش بیاورید و جلوی شخص غریبه بریزد.

      بنابراین اگر بزرگسالان، هنگامی که یک کودک آن‌ها را ورانداز می‌کند، او را تنها و به حال خود بگذارند و به محض دیدن کودک به سمت او نروند و دائم با او صحبت نکنند، کودک نیز برای آشنا شدن با آن‌ها جرات پیدا می‌کند. مادران می‌توانند این نکته را به دیگران تذکر دهند که کودک از توجه فوری و سریع آن‌ها نسبت به خود خجالت می‌کشد یا هراسان می‌شود و اگر کمی صبر کنند، او زودتر با آن‌ها آشنا خواهد شد.

      وقتی کودک شما توانست راه برود، به او فرصت کافی برای آشنا شدن با افراد غریبه را بدهید. مثلا هفته‌ای چندبار او را با خود به خرید ببرید. اگر امکانش وجود دارد، هر روز کودک خود را به مکان‌هایی ببرید که سایر کودکان کوچک نیز در آن‌جا بازی می‌کنند؛ مثلا محوطه‌های بازی در پارک‌ها. البته کودک شما برای همبازی شدن با آن‌ها لذت می‌برد و اگر از این سن، به بازی در کنار آن‌ها عادت کند، به موقع، یعنی در دو یا سه سالگی، برای بازی‌های دسته‌جمعی آماده خواهد شد. اگر کودک شما تا ۳ سالگی با بچه‌های دیگر رابطه برقرار نکند، ممکن است ماه‌های زیادی طول بکشد تا در آینده با آن‌ها آشنا شود.

      در این مورد میتونید با متخصصین کانون مشاوران ایران، مشاوره تلفنی/تخصصی داشته باشید
      دفتر شریعتی:
      ۰۲۱-۸۸۴۲۲۴۹۵ خط ویژه

    • مشاور , آوریل 12, 2017 @ 4:26 ب.ظ

      با سلام

      ناسازگاری دوقلو‌های نوپا در این مرحله از رشد مشکل شایعی است. گاز گرفتن، هل دادن و زدن برای خانواده دوقلو یا چندقلو امری عادی است. به‌رغم این درگیری‌ها و برخوردها، دوقلوها همدیگر را دوست دارند و به یکدیگر وابسته‌اند.
      پس علت دعواهای پردردسر چیست و اگر همدیگر را دوست دارند، چرا با هم نمی‌سازند؟

      اگر فرزند دوقلو یا سه‌قلو دارید و نگران گاز گرفتن، کبودی بدن و دعواهایشان هستید، مطلب زیر را بخوانید.

      دوقلو‌ها خواهر و برادر هستند. خواهر یا برادری که علایق سنی مشترک و محبوبی مثل اسباب‌بازی، برنامه‌های تلویزیونی و همسالان دارند. این علایق نزدیک، عامل برخورد و درگیری می‌شود. همه خواهر و برادرها با هم دعوا می‌کنند، اما با این تفاوت که معمولا موضوع رقابت و دعوای دوقلوها یکسان است، ولی خواهر و برادرها در سنین مختلف بر سر موضوعات متفاوت دعوا و بحث می‌کنند.

      از سوی دیگر، علاقه بین دوقلو‌ها مطرح است. آنها همدیگر را بسیار دوست دارند. علت درگیری‌ها بیشتر به خاطر رابطه بسیار عمیق آن است. برای مثال اگر کسی را بسیار دوست داشته باشید، ولی مطابق میلتان رفتار نکند، ناراحت و آزرده می‌شوید. عین همین قضیه درخصوص دوقلو‌ها نیز صادق است.

      دوقلو‌ها براحتی از هم می‌رنجند. چون آنقدر رابطه‌شان نزدیک است، تصور می‌کنند دیگری باید بفهمد در فکر او چه می‌گذرد. دوقلو‌ها در سنین کمتر به سختی درک می‌کنند که خواهر یا برادر، نسخه دوم خودش نیست و شخصیتی جدا و مستقل دارد.

      و بالاخره دوقلو‌ها از با هم بودن زیاد خسته می‌شوند. بعد از مدتی نیاز دارند زمانی را به خود اختصاص دهند.

      اغلب فکر می‌کنیم چون دوقلوها با هم به دنیا می‌آیند و مدت زمان زیادی را با هم می‌گذرانند پس مجبور به زندگی با هم هستند، اما لازم است زمان‌هایی را جدا از هم سپری کنند.

      حال که متوجه شدیم منشا درگیری کجاست. پس وقتی دعواها شروع شد چه کار باید کرد؟

      در دعواهای کودکان دوقلو فورا مداخله نکنید. مگر اینکه درگیری فیزیکی ایجاد شود و احتمال آسیب رساندن به همدیگر می‌رود. بکوشید با هر دو جدی و مهربان برخورد کنید. این گونه به احساس امنیت کودک کمک می‌کنید. همان لحظه موقعیت را تجزیه و تحلیل نکنید. تعیین مقصر را به بعد موکول کنید. چون اگر توجه خود را صرف قضاوت دعوا کنید و واکنش نشان دهید بچه‌ها از شما سرزنش و غر زدن خواهند آموخت و زمینه برای مشاجرات بعدی فراهم می‌شود.

      هر دوی آنها را تنبیه نکنید مگر آن که هر دو رفتار بدی داشته باشند. تنبیه در حق کودک بی‌گناه انصاف نیست. نام رفتار نامناسب را بگویید و راه‌های دیگر پیشنهاد کنید، اما اگر دیدید هر دو کار بدی کرده‌اند
      هر دو را تنبیه کنید. برای اغلب کودکان دوقلو کارآمدترین تنبیه، جدا کردن عامل دعوا به مدت چند دقیقه است. روشی که کمترین کارایی را دارد تنبیه بدنی است. غیرمنطقی است که بگویید «خواهر یا برادرت را گاز نگیر یا نزن» و بعد کودک را با ضربه زدن به پشت و گاز گرفتن تنبیه کرد.

      تکرار عباراتی مانند «زدن، نه!»، «گاز گرفتن، نه!» معمولا کارساز است و تعداد دعواها را به حداقل می‌رساند. بویژه اگر کودک با مهارت‌های جایگزین برای مشارکت و همکاری آموزش داده شده باشد.

      اگر درگیری فیزیکی رخ ندهد، شاید بچه‌ها بتوانند از پس مشکلاتشان بربیایند. در هر صورت جر و بحث کردن بین دوقلو‌ها موضوعی همیشگی است. پس یادگیری سازش و کنار آمدن با اختلافات مهم است.بیشتر والدین دوقلو‌ها می‌گویند اغلب مشاجرات با حسادت شروع می‌شود. اگر توجه، صرف یک کودک شود، دیگری احساس خواهد کرد خواهر یا برادرش توجه خاصی را دریافت می‌کند و این آغازی برای دردسر خواهد شد.

      برخی خانواده‌ها برنامه و مقرراتی برای حفظ آرامش دارند. برای مثال خانواده دوقلو‌های ۳ ساله روزهای هفته را تقسیم کرده‌اند. هر کس در روز خود کارهای روزمره مورد بحث و دعوا مثل اول نشستن در اتومبیل و استفاده از وسایل خاص را انجام می‌دهد و این گونه تعداد دعواها کم می‌شود. اگرچه نمی‌شود جلوی اختلاف کودکان را گرفت ولی می‌توان تعداد آنها را به حداقل ممکن رساند.

      در دعواهای‌کودکان دوقلو فورا مداخله نکنید‌ مگر اینکه درگیری فیزیکی ایجاد شود و احتمال آسیب رساندن به همدیگر برود. بکوشید با هر دو جدی و مهربان برخورد کنید. این گونه به احساس امنیت‌کودک‌کمک می‌کنید

      تدابیری که برای یک نوپا خوب اثر می‌کند منحرف کردن توجه اوست. ایجاد سرگرمی یکی از راه‌های کنترل موقعیت است و اگر دعوا سر به دست آوردن اسباب‌بازی است، پیشنهاد اسباب‌بازی جایگزین به یکی از کودکان بدهید. وجود اسباب‌بازی‌های مشابه خیلی کارساز و موثر خواهد بود. بویژه وقتی دوقلوها کم‌سن‌تر هستند و مهارت مشارکت در بازی آنان رشد نکرده است. همچنین تعدادی اسباب‌بازی برای روز مبادا داشته باشید. آنها را دور از دسترس نگه دارید و زمان دعوا به دستشان دهید. تازگی اسباب‌بازی آرامشان خواهد کرد.

      زمان درگیری را تشخیص دهید. معین کنید معمولا چه زمان دعوا اتفاق می‌افتد؟ پیش از غذا یا پیش از خواب. با انجام راهکارهایی باید بتوانید پیش‌بینی‌های لازم را اجرا کنید. به فرض اگر قبل از غذا درگیر می‌شوند، غذا را زودتر آماده کنید تا شما که مشغول آماده‌سازی غذا هستید، فرصت دعوا نداشته باشند.

      برای والدین دوقلو بسیار مفید است مستقیما با بچه‌ها وارد بازی شوند، مهارت‌هایی مانند نحوه استفاده از اسباب‌بازی، حفظ نوبت و داد و ستد وسایل بازی را تمرین کنند. والدین می‌توانند این مهارت‌ها را اجرا وهر دو بچه را برای انجام مهارت‌ها تشویق کنند.

      اگرچه همیشه امکان‌پذیر نیست، ولی هر چند وقت یکبار پدر یا مادر فقط با یک بچه حتی به مدت ۵ دقیقه، زمانی را به تنهایی بگذارند. این تمرین برای ایجاد هویت منحصر به فرد هر یک از آنها مفید است.

      از این مرحله به بعد، دوقلو‌ها نیروی زیادی صرف توسعه رابطه‌شان می‌کنند. کنش و واکنش‌هایشان اساس این رابطه‌اند و آن را هنگام همکاری، رقابت، سهیم شدن و دعوا کردن شکل می‌دهند. لازم نیست و این طور نخواهد شد که همیشه موافق روش‌هایشان باشید. آنها نسبت به رابطه‌شان حقی دارند و باید خود روی آن کار کنند. شما نمی‌توانید این کار را به جایشان انجام دهید.

      البته ممکن است بر سر چیزی که در آن سهیم شده‌اند، با هم دعوا کنند! اما این دلیل نمی‌شود همیشه برای کسب مهارت‌های فردی بچه‌ها در نگرانی به سر ببرید. ولی مجبور به درک این هستید که دوقلو‌ها از اول زندگی شریک هم به دنیا آمده‌اند و باید نسبت به نیازهایشان حساس باشید تا احساس کنند در چشم شما یکی هستند.

      علل ناسازگاری کودکان :
      – به هم خوردن عدالت و برابری میان فرزندان: وقتی پدر و مادر عدالت را رعایت نمی کنند، حس حسادت کودکان را نسبت به یکدیگر بر می انگیزند و باعث بروز اختلاف و دعوا بین خواهر و برادر می شوند.
      – به خطر افتادن حس مالکیت کودک: کودک دارای حس مالکیت قوی است و زمانی که کودک دیگری بخواهد وسیله متعلق به او را بردارد عصبانی می شود و پرخاش می کند.
      – حس برتری طلبی: کودکی که می خواهد همیشه نقش اصلی را در بازی داشته باشد، اگر کودک دیگر به او اجازه چنین کاری را ندهد دست به تخلف در بازی می زند و این کار باعث جدال میان آنها می شود.
      – دخالت بیجای پدر و مادر در اختلافات جزئی: پدر و مادری که دائما نقش داور یا قاضی را بازی می کنند و می کوشند مقصر اصلی را شناسایی کنند باعث مکرر شدن دعوای میان کودکان می شوند و آنان را برای نزاع بعدی آماده تر می کنند.
      – عواملی که سبب تحریک حس حسادت کودک می شود، مانند: جانبداری از کودک دیگر در دعوا، مجبور کردن کودک به گذشت به نفع کودک دیگر، مقایسه کردن کودک با سایر فرزندان.
      – مصرف انرژی اضافی که در آنها به جا مانده و موفق به تخلیه آن نشده اند.
      – بیکاری و بلاتکلیفی: سعی کنید کودکان را سرگرم و مشغول سازید.
      – از همه مهمتر سعی کنید الگوی مناسبی برای آنها باشید. کودکان نباید شاهد این باشند که شما برای اثبات حقانیت خودتان به زور متوسل می شوید و تصور کنند که دعوا امر اجتناب ناپذیر است. باید در حضور کودکان از دعوا کردن بپرهیزید.

      و بالاخره به یاد داشته باشید که این دوران همیشگی نیست. بکوشید از این فرصت لذت ببرید.

  • حمیده , آوریل 12, 2017 @ 10:02 ق.ظ

    باسلام من دختر ۶ ساله دارم بعضی وقتها کارهاشو گردن عروسک هاش میندازه واین منو نگران میکنه می خواستم بدونم چطوری باهاش بر خورد کنم ممنون

    • راهنما , آوریل 12, 2017 @ 11:40 ق.ظ

      شاید در نظر بسیاری از والدین بزرگ ترین دغدغه و حتی مهم ترین درخواست از فرزند، درس خواندن باشد، اگرچه اهمیت این موضوع یعنی موفقیت در تحصیل بر کسی پوشیده نیست اما باید بپذیریم که درس خواندن همه زندگی فرزندان نیست و آن ها باید بتوانند در هر دوره ای از زندگی و در مواجهه با هر موقعیت و بحرانی گلیم خود را از آب بکشند، اما برای این که فرزندانمان بتوانند به خوبی از پس مسئولیت های خود در زندگی برآیند باید از دوران کودکی حس مسئولیت پذیری را در آنان تقویت کرد.
      تصویر ۱۱ روش برای مسئولیت پذیر کردن فرزندان
      واگذار کردن برخی از امور شخصی و حتی کارهای خانه به آنها با توجه به میزان توانمندی هایشان از جمله روش های موثر در آموزش و تقویت حس مسئولیت پذیری در کودکان است. در این صورت است که کودکان حس مشارکت و همکاری را تجربه می کنند و از این که می توانند مهارت هایشان را برای کمک به شما به کار گیرند، به خود می بالند و احساس مهم بودن می کنند، اما دادن وظایف کوچک به کودکان فوت و فن های ظریفی دارد
      مسئولیت پذیری چیست؟
      به طور کلی مسئولیت پذیری یعنی قابلیت پذیرش و به عهده گرفتن کاری که از کسی خواسته شده است،البته مسئولیت با وظیفه تفاوت دارد، وظیفه کاری است که یک نفر به دیگری محول می کند و باید حتما انجام بگیرد. اما وقتی از کسی خواسته می شود مسئولیتی را بپذیرد، باید برای او کاملا مشخص شود موضوع درخواست چیست و در برابر به عهده گرفتن آن، چه چیزی به دست می آورد. مسئولیت پذیری ویژگی هایی دارد که در ادامه به آن ها می پردازیم.
      * نکته بسیار مهم درباره مسئولیت این است که اجباری برای پذیرش درخواست وجود نداشته و در واقع مسئولیت، انتخابی آگاهانه است، درست مثل قراردادی نانوشته که همه اجزای آن برای طرفین مشخص است.
      * پذیرفتن مسئولیت همچنین نباید با احساس گناه یا بدهکاری یا اعمال زور و مبارزه همراه باشد، بلکه باید بدون فشار مالی یا عاطفی مطرح شود. اگر فردی احساس کند با زور او را مجبور به انجام کاری کرده اند، ممکن است خود او هم چنین روشی را در پیش بگیرد، یعنی علاوه بر نپذیرفتن آن مسئولیت، سعی کند از طریق زورگویی یا لجبازی به خواسته های خود برسد.
      انواع مسئولیت پذیری
      به طور کلی می توان دو نوع مسئولیت پذیری را مشخص کرد: مسئولیت پذیری شخصی و مسئولیت پذیری اجتماعی. مسئولیت پذیری شخصی و خانوادگی، وظایف شخصی اولیه ای هستند که بیشتر کودکان خودشان در سنین پایین انجام می دهند، مثل مسواک زدن، شستن دست ها و لباس پوشیدن.
      برخی والدین انجام این وظایف را کافی می دانند، اما باید به کودکان وظایفی درباره کارهای خانه نیز محول کرد تا علاوه بر مسئولیت پذیری شخصی و خانوادگی، مسئولیت پذیری اجتماعی را نیز بیاموزند و در مقابل دیگران احساس مسئولیت داشته باشند.
      آموزش مسئولیت پذیری را از چه زمانی باید شروع کرد؟
      برای آموزش مسئولیت پذیری، هیچ گاه زود نیست. همان طور که گفته شد یکی از روش های موثر آموزش مسئولیت پذیری کودکان، واگذار کردن کارهای روزمره به آن هاست. کودکان دو، سه و چهار ساله عاشق کمک کردن هستند! پس از این ویژگی آن ها استفاده کنید و آن ها را دست کم نگیرید. البته در این زمینه، مرحله رشدی کودک و کارهایی را که می تواند انجام دهد در نظر داشته باشید. به عنوان مثال کودکان در سن دو سالگی قادرند لباس های کثیف را در سبد رختشویی بریزند، اسباب بازی ها را پس از بازی جمع آوری و هنگام شست و شوی لباس ها به کمک شما لباس های تیره را از لباس های روشن جدا کنند. در سن سه سالگی نیز قادرند جوراب های شسته شده را با کمک رنگ و شکل شان جفت کنند، به یک گیاه آب دهند، چیزی را که زمین می ریزد پاک کنند و ظرف خود را از روی میز جمع کنند. در سن چهار سالگی نیز باید قادر باشند ظرف ها، قاشق ها و دستمال سفره ها را روی میز بچینند، حوله ها را تا کنند، گردگیری کنند، در مرتب کردن رختخواب خود کمک کنند، شیر بریزند و با یک جاروی کوچک زمین را جارو کنند. بنابراین می توانید با توجه به توانایی فرزندتان، از همین سنین اقدام به دادن وظایف خانه به آن ها کنید.
      چگونه باید وظایف خانه را به عهده کودکان گذاشت؟
      کارهای منزل از نظر والدین کارهایی کوچک و تکراری هستند که همیشه در خانه انجام می شوند، اما در نظر بسیاری ازکودکان این کارها بسیار مشکل و ناخوشایندند و معمولا با بحث و جدل های زیادی همراه است. برای واگذاری کارهای منزل به کودکان تان نکات زیر را در نظر بگیرید.
      ۱ – کودکان را دست کم نگیرید: اغلب والدین کارهایی را که کودکان قادر به انجام شان هستند پایین تر از حد واقعی در نظر می گیرند. آن ها حتی ممکن است کارهایی را برای کودکانشان انجام دهند که خود آن ها به خوبی قادر به انجامش هستند.
      ۲ – وظایفی را واگذار کنید که مناسب سن کودکان باشد: اگر وظیفه ای که به او می دهید برای سنش مشکل باشد، ناامید و دلزده خواهد شد. اما اگر کارها طوری باشند که کودک از عهده انجام آن ها به خوبی برآید، به این ترتیب تشویق می شود و می خواهد کارهای بیشتری انجام دهد.
      ۳ – به خاطر داشته باشید کلید کار «سادگی» است: کودکان خردسال عادت دارند به محدوده کوچکی توجه کنند. بنابراین انجام کارهایی را به او بسپارید که در یک محدوده کوچک باشد تا او را خسته نکند.
      ۴ – دقیقا مشخص کنید انتظار دارید چه کاری انجام دهد: در واقع به او نشان دهید چگونه این کار را انجام دهد.
      ۵ – تا جایی که ممکن است کارهای او را اصلاح نکنید: تصحیح کردن، ناخودآگاه این پیام را به کودک منتقل می کند که تلاشش به اندازه کافی خوب نبوده است. بنابراین به جای توجه به مقدار کاری که انجام داده است، به تلاشش توجه کنید و از سرزنش کردن او نیز بپرهیزید. سرزنش کردن سبب می شود کودک تصور کند هرگز نمی تواند شما را راضی نگه دارد بنابراین دست از تلاش بر می دارد. به یاد داشته باشید با گذشت زمان، کودک در کارهایش مهارت پیدا می کند، بر آن ها مسلط می شود و از عهده انجام کارها بهتر بر می آید.
      ۶ – به جای جملات منفی از جملات مثبت استفاده کنید: مثلا به جای «اگر لباس های مهمانی را در نیاوری…» از این عبارت استفاده کنید «اگر میخواهی بازی کنی اول باید لباس های مهمانی را در آوری.» بدین ترتیب اگر چند بار این جملات را تکرار کنید، انجام این کارها برای کودک به شکل عادت در می آید و دیگر نیازی نیست کارها را مرتب به او یادآوری کنید.
      ۷ – عواقب اشتباه یا سهل انگاری را بپذیرد: کودک باید از انتخاب خود درس بگیرد. بنابراین کاری کنید عواقب سهل انگاری یا اشتباهش را بپذیرد. به عنوان مثال اگر کودک از جمع کردن اسباب بازی هایش در اتاق پذیرایی سر باز می زند، اسباب بازی ها به مدت دو روز از دسترس او دور نگه داشته شوند، اگر لیوان شیر را می ریزد، به او دستمالی برای تمیز کردن داده شود یا اگر به خاطر اتلاف وقت سرویس را از دست می دهد، با اتوبوس به مدرسه برود.
      ۸ – در هر شرایطی خونسردی خود را حفظ کنید: بروز خشم و عصبانیت فقط کارها را دشوارتر می کند. اگر فرزندتان تمایل ندارد کاری را انجام دهد، به طور واضح و فقط یک بار دیگر کاری را که قرار بوده انجام دهد به او یادآوری کنید. بهتر است این یادآوری نیز همراه با شوخی باشد. مثلا بگویید «لباس های ریخته شده کف اتاق صدات می کنند. کی می خوای جواب شون رو بدی؟!» در مواقعی نیز که فرزندتان کارها را با شلوغ کاری انجام می دهد، به جای بروز خشم، برای او مشخص کنید این شلوغ کاری ها فقط برای یک بار قابل تحمل اند و برای بار دوم تنبیه در پی خواهند داشت.
      ۹ – تأکید کنید در قبال انجام کارهایش پاداشی دریافت نمی کند: کودک باید بداند مانند دیگر اعضای خانواده وظایفی دارد که باید انجام بدهد، بدون این که انتظار پاداشی داشته باشد. البته تشویق های کلامی را فراموش نکنید و رفتارهای پسندیده فرزندتان را جلوی خودش به زبان بیاورید. این کار باعث می شود با شور و شوق بیشتری دوباره آن کار را تکرار کند و در خاطرش ماندگار شود.
      ۱۰ – با همسرتان هماهنگ باشید: اگر تصمیمی گرفتید و از فرزندتان خواستید کاری را انجام بدهد، قاطعیت به خرج دهید و درباره قوانین خانه و انتظارات تان از کودک، به صورت شفاف و واضح با او صحبت کنید.
      ۱۱ – فراموش نکنید که خودتان الگوی خوبی برای آن ها باشید: اگر از فرزندتان می خواهید وسایلش را سر جایش بگذارد، خودتان باید در منزل این کار را انجام دهید و وسایل تان را دور و بر خانه پرت نکنید!

      در این مورد میتونید با متخصصین کانون مشاوران ایران، مشاوره تلفنی/تخصصی داشته باشید
      ۰۲۱-۸۸۴۲۲۴۹۵

    • مشاور , آوریل 12, 2017 @ 4:22 ب.ظ

      با سلام
      بهتره به روانشناس کودک مراجعه داشته باشید و بدونید که اینکه مسئولیت کارها رو به عهده نمی یگرند ممکنه به خاطر نوع تربیت باشد که البته باید بررسی شود .ولی در هر حال جای نگرانی خاصی هم نیست اگر او تک فرزند است و بیشتر زمانش را با عروسک هایش می گذراند ممکن است به خاطر سطح تخیل قوی جان بخشی که به انها دارد این تصور را ایجاد کند و به مرور زمان این مساله حل می شود و اصلاحا به خود مفعولی می سد که خودش مسئول کارهاییست که به او محول شده است و منشا اثر است .
      در این مورد میتونید با متخصصین کانون مشاوران ایران، مشاوره تلفنی/تخصصی داشته باشید
      ۰۲۱-۸۸۴۷۲۸۶۴
      موفق باشید

  • ابراهیم , آوریل 12, 2017 @ 11:26 ب.ظ

    سلام پسرم ۱۱ سالش اعتماد به نفسش صفر وریاضیش ضعیف کلا کاری رو درست انجام نمیده

    • راهنما , آوریل 13, 2017 @ 3:41 ب.ظ

      دوست عزیز اعتمادبه‌نفس از این احساس نشات می گیرد که ایمان داشته باشیم توانایی انجام بسیاری از کارها را داریم و کمک های ما و کارهایی که انجام می دهیم ارزش و اعتبار دارند. برخی ها اعتقاد دارند اعتمادبه‌نفس احساسی زودگذر و ناپایا است؛ گاهی آدم حس خوبی به خود دارد و گاهی این طور نیست. همین مساله باعث می شود تا به همین ترتیب به کودکان خود اعتمادبه‌نفس بیاموزیم. به عنوان پدر یا مادر، این وظیفه شما است که احترام به خویشتن و ارزش قایل شدن برای خود، توانایی های خود و فرهنگ خود را به کودک بیاموزید. در همین راستا، ۱۰ راهکار موثر برایتان نام برده ایم تا با کمک آنها این ماموریت را به خوبی به انجام برسانید.

      احساس اعتمادبه‌نفس در کودکان زمانی شکوفا می شود و رشد می کند که از والدین خود بشنود: «من تو را دوست دارم و مهم نیست چه کسی هستی و چه کارهایی می کنی». این عبارت حس رضایت و اعتمادبه نفس زیادی به کودک می دهد و تلاش می کند تا نقاط قوت خود را افزایش دهد و بر مهارت هایش بیفزاید.

      فرزند خود را در محبت خالصانه غرق کنید. او را با مهربانی در آغوش بگیرید، ببوسید و برای تحسین به شانه هایش بزنید. همیشه عشق خود به فرزندتان را به زبان بیاورید و او را مطمئن کنید همیشه شما او را دوست دارید. وقتی می خواهید رفتار اشتباه کودک را تصحیح کنید، یا برای اشتباهی که کرده او را تنبیه کنید حتما به او یادآوری کنید این رفتار اوست که ناشایست بوده نه خود او.

      به طور مثال، به جای این جمله: «تو پسر شیطانی هستی، چرا نمی توانی درست رفتار کنی؟» بگویید: «هل دادن دوستت کار خوبی نیست. ممکن است او آسیب ببیند. لطفا دیگر این کار را انجام نده.»

      توجه ویژه خود را همیشه به فرزندتان نشان دهید. این باعث می شود تا کودک به طور غیرمستقیم درک کند تا چه اندازه برای او ارزش قایل هستید. این توجه زمان زیادی از شما نمی گیرد. مثلا وقتی در حال چک کردن ایمیل های خود هستید، می توانید چند دقیقه از کار دست بکشید و به حرف های او گوش کنید. یا هنگامی که سوالی از شما می پرسد با دقت به او پاسخ دهید و در آن لحظه کوتاه، کارهای دیگر خود را کنار بگذارید. در چشمان او نگاه کنید تا باور کند واقعا به او توجه دارید و همه حرف هایش را می شنوید. اگر کودک با حرف های زیاد خود شما را از کارهایتان انداخت، بدون اینکه نیاز او را نادیده بگیرید از او بپرسید مثلا نقاشی کشیدن او چقدر طول می کشد زیرا شما باید بروید و شام درست کنید.

      به کودک پیش دبستانی خود باید برخی قوانین و محدودیت ها را بیاموزید. به طور مثال، اگر به او گفته اید باید اسنک و میان‌وعده های خود را در آشپزخانه میل کند، هرگز به او اجازه ندهید با بیسکوئیت یا میوه ای که در دست دارد در اتاق ها رژه برود. هر محدودیتی برای او تعیین می کنید تا انتها به آن پایبند باشید. این رفتار به او می آموزد برخی از قواعد را باید رعایت کرد و همیشه به آنها پایبند بود. خیلی زود هم به آنها عادت می کند و جزوی از وجود او خواهد شد.

      این شهامت را در وجود فرزند خود پرورش دهید تا مسایل جدید را امتحان کند. غذاهای جدید امتحان کند، با افراد جدید دوست شود یا سه‌چرخه سواری را امتحان کند. به او بیاموزید بدون خطر کردن در زندگی نمی تواند موفق شود. البته میزان این ریسک ها باید کنترل شده و اصطلاحا سالم باشد.

      سپس، به او اجازه دهید برای به نتیجه رساندن تلاش های خود سماجت به خرج دهد. به این معنا که همین که دچار ناامیدی شد فورا به کمک او نشتابید. اگر مثلا نمی توانست اسباب بازی خود را درست کند، سریع نگویید من برایت انجام می دهم. این کار به اعتمادبه‌نفس کودک لطمه می زند.

      یکی از احتمالات و نتیاج خطر کردن فرزندان، این است که اشتباه کنند. این امر اشکالی ندارد. حتی کودک می آموزد اشتباه کردن نیز جزوی از زندگی است و این به رشد اعتمادبه‌نفس او کمک می کند. به طور مثال، هنگامی که کودک بشقاب خود را لبه میز می گذارد و بشقاب به زمین می افتد، به او اجازه دهید تا خودش یاد بگیرد دفعه بعد بشقاب را کجا باید بگذارد که به راحتی واژگون نشود. به این ترتیب، او اعتمادبه‌نفس خود را از دست نمی دهد و متوجه می شود گاهی می توان اشتباه کرد.

      صحبت هایی همچون: «چرا نمی توانی همچون سارا خوب باشی؟» به فرزند شما این پیغام را القا می کند که او خوب نیست و برای شما ارزش و احترامی ندارد. حتی مقایسه های مثبت همچون: «تو بهترین بازیکن هستی» نیز به روحیه و اعتمادبه‌نفس کودکان لطمه وارد می کند. باید بدون اینکه او را با دیگران مقایسه کنید – یا او را بالا ببرید و از دیگران بهتر نشان دهید یا او را تحقیر کنید – به او حس ارزشمند بودن بدهید. باید بداند کاری که انجام می دهد بدون قیاس با دیگران درست یا نادرست است.

      اگر کودک قادر نیست کارهایی راانجام دهد که هم‌سن و سال های او انجام می دهند، با او همدردی کنید و این درد را با اشاره به نقاط مثبت او، تسکین دهید. به طور مثال، اگر کودک نمی تواند همچون سارا توپ بگیرد به او بگویید: «سارا خیلی خوب توپ ها را می گیرد و تو هم خیلی خوب نقاشی می کنی». این باعث می شود تا کودک به جای تمرکز روی نقاط منفی خود به توانایی ها و مهارت های خود فکر کند و در نتیجه اعتمادبه‌نفس بیشتری بیابد.

      همه کودکان به توجه، تشویق و حمایت افراد موردعلاقه‌شان، نیاز دارند. به طور مثال: «من به تو ایمان دارم و می دانم موفق می شوی زیرا تلاش های تو را می بینم. به تلاش هایت ادامه بده» شهامت بخشیدن به کودک در خلال انجام کارها باعث می شود تا با توان بیشتری مسوولیت هایش را به انجام برساند. این حتی از تشویق پس از انجام کارهای نیز موثرتر است. به طور مثال، اگر کودک در تلاش برای بستن بند کفش خود است، او را تشویق کنید که می توانید به جا اینکه بگویید من برایتان انجام می دهم.

      همه انسان ها از بزرگ و کوچک گرفته تا پیر یا کودک از تحسین شدن و مورد تشویق قرار گرفتن لذت می برند. همین باعث می شود تا کارهای مثبت بیشتر انجام دهند و بیشتر مورد تشویق قرار بگیرند. به طور مثال، وقتی پدر خانواده به خانه آمد به او بگویید: «سارا همه وسایل سالاد را خودش شسته است» این باعث می شود تا کودک احساس فوق العاده ای پیدا کند و به دنبال آن، محبت و تشویق پدر را نیز دریافت کند.

      یا مثلا به جای گفتن «آفرین» به او بگویید: «ممنون که با حوصله در کنار من در صف ایستادی». این حرف باعث می شود تا کودک احساس ارزشمند بودن پیدا کند و متوجه شود چه کار درستی انجام داده است.

      هنگامی که فرزندتان با شما حرف می زند، دست از کارهای خود بکشید و با دقت به حرف هایش گوش کنید. در چشمان او نگاه کنید تا متوجه شود همه کلماتش را می شنوید و حواستان جای دیگری نیست. به این ترتیب متوجه می شود عقاید و حرف های او ارزش دارند. در برابر غم ها و خوشحالی هایش پاسخی داشته باشید که حس همدردی را القا کند. با پذیرش احساسات کودک این مساله را به او القا می کنید که همه حرف های او برای شما ارزشمند است.
      در این مورد میتونید با متخصصین کانون مشاوران ایران، مشاوره تلفنی/تخصصی داشته باشید
      ۰۲۱-۸۸۴۷۲۸۶۴

  • زهراعزیزی , آوریل 13, 2017 @ 11:17 ب.ظ

    سلام دخترم ۲۷ماهه است،تقریباتا۱۴ماهگی کاملا مثل بچه های طبیعی رفتارمیکرد،البته غذابه سختی میخورد،ولی بابا مامان میگفت وارتباط نسبتاخوبی بااطرافیان داشت،پس ازمدتی رفتارش تغییرکرد وارتباط کلامی اش کمترشد،حال به غیرازماما بابا ممتد کلام دیگری نمی گوید،غذا نیزباید باگرفتن دست وپایش به او داده شود،ارتباط نگاهی برخی مواقع کاملاطبیعی است گاه صورتش را ازدیگران برمیگرداند.به کارتون علاقه بسیاری داردوتنهاچیزی که آرامش میکندکارتون است.خواب نسبتا کمی دارد.اکثرا دراتاق به این طرف وآنطرف میدودوصدا درمی آورد.به اتفاقات کارتون خیلی دقیق است ازبالارفتن ازجایی بسیارخوشش می آید وابزاری پیدامیکندتابه روی میزو…برود.اگردعوایش کنم میفهمدومیدودومیرود جای دیگر،اگرچیزی بخواهداکثراسرش رابه زمین می کوبدیادودستی به سرش میزند.چندجلسه به مهدکودک بردمش،گفتنداحتمالااوتیسم دارد.ازبچه های همسنش کوچکتراست.شانه کردن مو ولباس پوشاندن اش همراه باجیغ شدیداست.بوس کردن راهم دوست ندارد،بغل کردن راهم دوست ندارد گرفتن دستش هنگام راه رفتن رادوست ندارد وروی زمین درازمیکشدتامجبورشویم به آن مسیری که میخواهدبرویم.ازسفره هیچ چیزنمیخورد.فقط آب رامیشناسد.لطفاراهنمایی ام کنید.تابه حال به روانپزشک مراجعه نکرده ام.اتفاقی هم که برایش رخ میدهددرمحلی،هرگزفراموش نمیکند.نزدیک مطلب دکترمیشویم میترسد،مهدکودک هم که چندجلسه بردم،نرسیده به ساختمان جیغ میکشیدوازخیابان میشناخت.حتی شبهاهم باجیغ ازخواب بیدارمیشد،دیگرمهدنبردمش،خودم ازش مراقبت میکنم وزیادپیش فرددیگری نمیگذارم،باکودکان دیگرسریع دوست میشود،درمهمانی هاهم شدیدابی تابی میکندوگریه میکند.لطفا راهنمایی ام کنید.تنهافرزندمان است.

    • مشاور , آوریل 14, 2017 @ 3:42 ب.ظ

      با سلام
      یسم طیفی از اختلالات است. در اصطلاح کلی، به این معنی است که فرد می تواند دارای یک اتیسم خفیف یا خیلی شدید باشد.

      اُوتیسم چیست ؟

      بیماری اوتیسم (درخودماندگی یا Autism) یکی از بیماری های جدی گروه بیماری های رشدی اختلالات طیف اوتیسم بوده که در اوایل دوره کودکی (معمولا قبل از ۳ سالگی) ظاهر می شود. هرچند علایم و شدت آن در افراد مختلف، متفاوت است، اما همه انواع اوتیسم برتوانایی برقراری ارتباط با دیگران توسط کودک، تاثیر می گذارد.

      بنظر می رسدکه یک اختلال در سیستم عصبی که باعث عدم عملکرد صحیح مغز می شود در ایجاد این بیماری مؤثر می باشد. تعداد کودکان مبتلا به اوتیسم در حال رشد است. هرچند درمان و شفای کاملی برای درمان اوتیسم وجود ندارد، اما درمان جدی و بموقع اوتیسم تغییرات بزرگی در زندگی کودکان مبتلا به بیماری ایجاد می‌کند.

      این اختلال در بیماران اُوتیستیک باعث می شود که مغز نتواند در زمینه رفتارهای اجتماعی و مهارتهای ارتباطی به درستی عمل کند . کودکان و بزرگسالان اُتیستیک در زمینه ارتباط کلامی و غیر کلامی ‍، رفتارهای اجتماعی ، فعالیتهای سرگرم کننده و بازی دارای مشکل می باشند .

      اُوتیسم یکی از پنج بیماری می باشد که در مجموع به آنها “ اختلالات نافذ رشد“ یا به اختصار “پی دی دی “ می گویند. این پنج بیماری عبارتند از : اُتیسم ‌، اختلال آسپرگر ، اختلال عدم تمرکز دوران کودکی ، اختلال رِت ، و اختلالات نافذ رشد که با معیارهای بیماری های ذکر شده مطابقت ندارند .

      علایم ابتلا به اوتیسم

      علایم و نشانه های اوتیسم بیشتر اوقات قبل از سن ۳ سالگی شروع به ظهور می کنند. در اوایل والدین کودک مبتلا به اوتیسم متوجه می‌شوند که کودکشان شروع به صحبت کردن نکرده و مانند سایر کودکان هم سنش رفتار نمی کند. اما اینکه کودک مانند سایر کودکان و در سن آنها شروع به صحبت کرده و بعد مهارت های کلامی خود را از دست دهد، نیز ممکن می باشد. علایم اوتیسم شامل:

      تاخیر در یاد گیری صحبت کردن و یا اصلا صحبت نکردن.
      کودک ممکن است ناشنوا بنظر برسد حتی اگر آزمایش شنوایی سنجی را طی کرده و نتایج آزمایش شان نرمال باشد.
      انواع رفتارها، علایق و بازی های تکراری. برای مثال تاب خوردن مداوم، علاقه غیرطبیعی به بعضی از اشیاء و ناراحت شدن در صرت تغییر برنامه روتین زندگی.
      ناتوانی در گفتن اسم، برقراری ارتباط چشمی، اجتناب از نوازش شدن و بقل شدن و یا کمک نخواستن.
      ناتوانی از شروع مکالمه و صحبت با دیگران و یا عدم توانایی در حفظ مکالمات.
      حساس بودن به نور، صدا و یا لمس شدن و در عین حال بی توجه به درد.
      عادات غذایی عجیب، همچون خوردن تعداد کمی از انواع غذا و یا خوردن مواد غیرخوراکی همچون گچ یا خاک.
      رفتار خودزنی مثلا کوبیدن سر به زمین یا دیوار و یا با دست ها.
      کودکان مبتلا به اوتیسم در رفتار با دیگران مشکل داشته باشند. زمانیکه این کودکان بزرگتر می شوند بعضی از آنها ممکن است بیشتر علاقه ارتباط با دیگران داشته و کم تر دچار پریشانی شوند. بعضی دیگر تقریبا سبک زندگی نزدیک به سبک زندگی سالم و عادی دارند. با اینحال سایر این کودکان بازهم در مهارت های زبانی و اجتماعی دچار مشکل بوده و دوران نوجوانی و بلوغشان بیماری آنها را شدید تر کند.

      اغلب کودکان مبتلا به اوتیسم در یادگیری علم و مهارت کند بوده و بعضی از آنها نشانه هایی از هوش پایین را نشان می دهند. سایر کودکان مبتلا به اوتیسم در یادگیری مشکلی نداشته اما در ارتباط اجتماعی، کلامی و زندگی طبیعی مشکل داشته باشند. تعدا کمی از کودکان مبتلا به اوتیسم بصورت بلقه توانایی های بالایی داشته و مهارت های مثال زدنی در بعضی از مهارت های خاص همچون هنر، موسیقی و یا ریاضی از خود نشان می دهند.

      عواملی که خطر ابتلا به اوتیسم را افزایش می دهند

      همه کودکان از هر نژاد و یا ملیتی ممکن است دچار بیماری اوتیسم شوند، اما عواملی خاص که در ادامه می آیند می توانند خطر این بیماری را افزایش دهد، این عوامل شامل:

      جنسیت کودک – پسرها چهار تا پنج برابر بیشتر در خطر ابتلا به بیماری اوتیسم هستند.

      سابقه خانوادگی – در خانواده هایی که یک کودک مبتلا به اوتیسم وجود دارد، خطر اینکه کودکی دیگر با این بیماری داشته باشند بیشتر است. همچنین خیلی غیرمعمول نیست که پدر و مادر و یا سایر اقوام نزدیک کودک مبتلا به اوتیسم، در ارتباط با دیگران و … مشکلاتی داشته باشند.
      سایر اختلالات – کودکانی که بیماری خاصی دارند بیشتر از کودکان سالم در خطر ابتلا به بیماری اوتیسم هستند.
      سن والدین – ممکن است بین سن والدین و ابتلای کودک به اوتیسم رابطه ای وجود داشته باشد. اعتقاد بر این است که فرزندان والدین بزرگسال بیشتر از دیگران در خطر ابتلا به این بیماری هستند. بااینحال تحقیقات بیشتری در این رابطه مورد نیاز است.
      پیشگیری از اوتیسم

      هنوز هیچ راهی برای پیشگیری از ابتلای کودک به اوتیسم یافت نشده است. با اینحال با درمان بموقع بیماری بهبود یافته و مهارت های اجتماعی و کلامی کودک ارتقا پیدا می کند. اگر کودک شما مبتلا به اوتیسم است با مراجعه به مشاوران و متخصصان برای آشنایی با راههای مختلف بهبود کودک، به کودکتان کمک نمایید. درمان بموقع برای کودک مفید بوده، زندگی را برای او آسان تر کرده و از افزایش شدت بیماری اوتیسم پیشگیری می نماید.

      اُوتیسم در سراسر دنیا دیده میشود و فقط در پسران بیشتر از دخترها مشاهده شده است. به عبارت دیگر نژاد ، مکان زندگی ، میزان سواد ، وضعیت مالی ، نوع اعتقاد ، شیوه زندگی ، و … هیچکدام تأثیری در شانس بروز اُوتیسم ندارند.

      والدین باید توجه داشته باشند که مهمتر از عنوان بیماری ، پرداختن به درمان آن است . باید در نظر داشت که این کودکان با درمان مناسب و به موقع می توانند مطالب را بیاموزند ، رفتارهای درست را از خود نشان داده و در آینده مانند افراد عادی زندگی کنند . اما بدست آوردن این اهداف مستلزم درمان به موقع و درست ، تحمل مشکلات و سختی های مربوط به این درمان است .

      هر شخص اُوتیستیک مانند بقیه افراد جامعه دارای شخصیت مختص به خود است و مانند تمامی افراد خصوصیات خاصی را دارا می باشد .بعضی از این کودکان ممکن است که از نظر گفتاری تأخیر کمی داشته و بتوانند با کمی کمک، ارتباط کلامی مناسبی را با دیگران بر قرار کنند ولی همین کودکان ممکن است از نظر ارتباطات اجتماعی رفتار مناسبی را از خود نشان ندهند . گاهی این کودکان برای شروع صحبت و تبادل کلامی ممکن است مشکل داشته باشند . افراد اوتیستیک معمولا در مکالمات ، یکطرفه رفتار می کنند یعنی فقط در رابطه با چیزی که خود علاقه دارند صحبت می کنند و از صحبتهای طرف دوم چیزی نمی فهمند . در بعضی از این کودکان خشونت و خود آزاری نیز مشاهده می شود .
      در افراد اُوتیستیک ممکن است رفتارهای زیر نیز بروز کند :
      ۱- اصرار بر یکنواختی و مقاومت در برابر تغییرات.
      ۲-در بیان نیاز های خود دچار مشکل هستندو به جای استفاده از کلمات از اَداها و اشاره استفاده می کنند .
      ۳-تکرار کلمات ،خنده نابجا ، گریه بی مورد ، نشان دادن استرس و نگرانی بی علت .
      ۴-ترجیح می دهند که تنها باشند.
      ۵-پرخاشگری
      ۶-به سختی با دیگران رابطه برقرار می کنند .
      ۷-دوست ندارند که کسی را بغل کنند و یا اینکه کسی آنها را بغل کند .
      ۸-تماس چشمی ندارند و یا اینکه بسیار کم است .
      ۹-با روشهای معمول آموزشی نمی توانند چیزی بیاموزند.
      ۱۰-بازی های غیر عادی انجام می دهند.
      ۱۱- اشیاء در حال چرخش را دوست دارند و خود نیز سعی می کنند اشیاء را به حالت چرخش در بیاورند .
      ۱۲-دلبستگی غیر عادی به بعضی از اشیاء پیدا می کنند .
      ۱۳-از نظر احساس درد حساسیت بالاتر و یا پائین تری نسبت به افراد عادی دارند .
      ۱۴-ظاهراً از چیزی نمی ترسند .
      ۱۵-از نظر فعالیت های فیزیکی ، فعالیت زیادتر و یا کمتری نسبت به کودکان سالم دارند .
      ۱۶-حرکات بدنی آنها به صورت نرم و عادی نیست .
      ۱۷-اگرچه آزمایشات شنوائی بر روی آنها سالم بودن شنوائی آنها را ثابت می کند اما در برابر نام خود و دستورات کلامی خود را بی تفاوت نشان می دهند .

      برای بیشتر ما واضح است که مجموع حواس پنجگانه به ما کمک می کنند تا بدانیم که چه چیزهائی را تجربه می کنیم . برای مثال حواس لامسه ، بویائی و چشائی در تجربه خوردن یک هلو رسیده به ما کمک می کنند . برای کودکان اُوتیستیک مشکلات حواس پنجگانه معمول است . ممکن است که این کودکان از نظر یک حس و یا چند حس در سطح غیر عادی قرار داشته باشند یعنی یا حساسیت بیشتری داشته باشند و یا اینکه در آن حس بسیار کُند باشند . ممکن است رایحه ای که همه آنرا دوست دارند باعث آزار کودک اُوتیستیک بشود و یا اینکه یک مزه معمولی کودک را ناراحت کرده و کودک از غذاهائی که آن مزه را دارا می باشند بگریزد. بعضی از کودکان اُوتیستیک به برخی از صداها نیز حساس هستند و ممکن است که برخی از صداهائی که ما روزانه به طور عادی می شنویم باعث رنجش آنها بشود . متخصصین معتقدند که این نابهنجاریها در کودکان اُوتیستیک ناشی از اختلال در مجموعه حواس آنها می باشد .

      یکی دیگر از مشخصات کودکان اُوتیستیک عدم نشان دادن علاقه و عاطفه در رابطه با اطرافیان است . البته این مورد هم مانند سایر موارد می تواند استثناء نیز داشته باشد . ولی والدین نباید به این دلیل از نشان دادن علاقه خود به کودک کوتاهی کنند و بایستی عواطف خود را در برابر کودک به طور طبیعی بروز دهند تا کودک از آنها به تدریج نشان دادن احساسات خود را بیاموزد .

      علل بروز اُوتیسم

      تا کنون هیچ علت مشخصی برای اُوتیسم کشف نشده است ولی مشخص شده است که عملکرد غیر عادی مغز باعث ایجاد حالات اُوتیسم می شود . اسکن های مغزی در بعضی موارد نشان داده است که مغز کودکان اُوتیسیک از نظر اندازه و ساختار با مغز کودکان سالم متفاوت است .

      در حال حاضر تحقیقات فراوانی در رابطه با احتمال دخالت عوامل ژنتیکی و عوارض داروئی در بروز اُتیسم در حال انجام است .در بعضی از خانواده ها مشاهده شده است که اُوتیسم مانند بیماریهای ژنتیکی از نسلی به نسل دیگر منتقل می شود که این خود می تواند تئوری ژنتیکی بودن اُوتیسم را در بعضی موارد ثابت کند . ولی در بسیاری از موارد هم مشاهده شده است که سابقه اُوتیسم درخانواده و یا اقوام وجود نداشته است .

      همچنین در بعضی از کودکان مشخص شده است که در بدو تولد نشانه هائی از اُوتیسم را دارا می باشند ولی این مورد هم عمومیّت ندارد . هنوز محققین نتوانسته اند علت خاصی را به تنهائی برای ایجاد بیماری اُوتیسم کشف کنند و میتوان یک سری علل را در بروز آن مؤثر دانست .

      محققین دیگری نیز معتقدند که تحت شرایط خاصی تعدادی از ژنهای ناپایدار باعث اختلال در عملکرد مغز و در نهایت بروز اُوتیسم می شوند . تعداد دیگری از محققین نیز بر روی احتمال بروز اُوتیسم در دوران بارداری تحقیق می کنند . آنها معتقدند که یک عامل ویروسی ناشناخته ، اختلال متابولیسمی ، و یا آلودگی به مواد شیمیائی محیطی در دوران بارداری می تواند عامل ایجاد این بیماری باشد. احتمال بروز اُوتیسم در کودکانی که بیماری هائی مانند سندرم ژن ایکس حساس ، توبروس سلروسیس ، سندرم روبلا ، و فنیل کتنوریای درمان نشده داشته باشند بیشتر است .
      بعضی از مواد خطرناک مانند جیوه نیز که در دوران بارداری وارد بدن مادر شوند می توانند احتمال بروز اُوتیسم را افزایش دهند .
      در سالهای اخیر سئوالی در مورد رابطه واکسیناسیون و بروز اُوتیسم مطرح شده است که همچنان مورد بحث است . در سال ۲۰۰۱ در آمریکا تحقیقاتی در این مورد انجام شد که در آن رابطه واکسن “ ام ام ار “ و اُوتیسم بررسی شد. در این تحقیقات معلوم شد که در برخی از کودکان این واکسن باعث بروز بیماری اُتیسم شده است . با این حال محققین دیگر این بررسی ها را کافی ندانسته و خواهان تحقیقات بیشتر هستند .

      به هر حال علت اُتیسم هر چه که باشد ، باید بدانیم که این کودکان یا با اُوتیسم بدنیا می آیند و یا اینکه آمادگی ابتلاء به آن را دارند.این بیماری برخلاف آنچه که تصور می شد به خاطر بدی تربیت و یا عدم توانائی والدین در بزرگ کردن کودک نمی باشد . اُوتیسم یک بیماری روانی نیست. کودکان اُتیستیک قابل درمان هستند و نباید از آنها قطع امید شود و نیز بهتر است بدانید که هیچ عامل روانی شناخته نشده است که باعث بروز اُتیسم درکودکان شود .

      تشخیص اُوتیسم

      برای تشخیص این بیماری هیچ تست پزشکی وجود ندارد. برای تشخیص اُوتیسم در یک کودک باید رفتار ، ارتباط و سطح رشد ذهنی کودک به دقت بررسی شود . از آنجائی که بعضی از علائم این بیماری با بعضی از بیماری های دیگر مشترک است ممکن است متخصصین آزمایشها و تست های پزشکی متفاوتی را برای کودک تجویز کنند تا از وجود یا عدم وجود مشکلات دیگر در کودک مطمئن شوند.

      با یک بررسی کوتاه در یک جلسه ممکن نیست که بتوان به طور قطع وجود اُوتیسم را در کودکی ثابت کرد. مشاهدات والدین و بررسی کامل مراحل رشد کودک از لازمات تشخیص اُوتیسم در یک کودک می باشد . در نگاه اول ممکن است کودک اُوتیستیک به نظر عقب مانده ذهنی ، دارای اختلال رفتاری ، دارای مشکل شنوائی و یا دارای رفتارهای عجیب به نظر برسد .البته ممکن است تمام این علائم در یک کودک اُوتیستیک وجود داشته باشند که این امر خود باعث مشکلتر شدن تشخیص می

      اُوتیسم یک بیماری روانی نیست. کودکان اُتیستیک قابل درمان هستند و نباید از آنها قطع امید شود و نیز بهتر است بدانید که هیچ عامل روانی شناخته نشده است که باعث بروز اُتیسم درکودکان شود .

      شوند . به هر حال در ابتدای امر بایستی معاینه دقیق و کاملی از کودک به عمل آید زیرا به این ترتیب می توان یک برنامه مناسب و دقیق برای کمک به کودک اُتیستیک و درمان او تهیه کرد .

      تشخیص زودهنگام :

      تحقیقات نشان داده است که تشخیص زودهنگام اُتیسم در درمان و بهبود وضعیّت کودکان مبتلا بسیار مؤثر است. هر چقدر زودتر بتوان اُتیسم را در یک کودک تشخیص داد ، زودتر هم می شود از برنامه های درمانی برای کمک به این کودکان بهره برد .

      روش های تشخیص :

      علائم و نشانه های اُوتیسم ممکن است در زمان نوزادی بروز کنند و شاید هم این اتفاق نیافتد ولی نشانه های این بیماری حتماً بین ۲۴ ماهگی الی ۶ سالگی خود را نشان خواهند داد . یک دکتر متخصص بایستی یک سری سئوالات مشخص و دقیقی در رابطه با چگونگی رشد جسمی و ذهنی کودک تهیه کرده و جواب آنها را از طریق والدین و مشاهدات دقیق بدست آورد .

      انجمن ملی پرورش و سلامت کودکان در آمریکا این پنج سئوال اولیه را برای یک معاینه از کودک اُوتیستیک تهیه کرده است :

      ۱-آیا کودک شما تا قبل از ۱۲ ماهگی صدا سازی و نجوا داشته است ؟

      ۲-تا قبل از ۱۲ ماهگی آیا کودک شما از اشاره، اَداها و یا گرفتن دست دیگران و همینطور بای بای کردن استفاده
      کرده است ؟
      ۳-آیا کودک شما تا قبل از ۱۶ ماهگی از کلمات تنها استفاده کرده است ؟
      ۴-آیا کودک تا قبل از ۲۴ ماهگی از ترکیب دو کلمه استفاده کرده است ؟
      ۵-آیا کودک هیچ کدام از مهارتهای کلامی و اجتماعی خود را از دست داده است ؟

      در صورت جواب منفی به چهار سئوال اول و جواب مثبت به سئوال آخر احتمال وجود اُوتیسم در کودک داده می شود . البته باز هم یادآور می شویم که برای تشخیص قطعی نیاز به بررسی های بسیار دقیق و جامعی می باشد که باید توسط افراد متخصص و آگاه صورت بگیرد .برای یک بررسی دقیق و کامل یک کودک مظنون به اُوتیسم بایستی توسط متخصص اطفال ، روانشناس ، مشاور آموزش و یاد گیری کودکان ، متخصص اعصاب ، متخصص گفتار درمانی و سایر متخصصین در زمینه اُوتیسم معاینه شود .

      مشاوره با متخصصین : اگر کودک از طرف شما و یا دکتر مخصوص خود مظنون به اُوتیسم باشد به هر حال بایستی توسط شخصی که در زمینه اُوتیسم تخصص دارد معاینه دقیق شود . ممکن است این فرد یک روانشناس ، روانپزشک و یا یک متخصص رشد اطفال باشد .

      گاهی ممکن است برای یک تشخیص دقیق و درمان به یک تیم متخصص نیاز شود این تیم می تواند از افراد زیر تشکیل شود :
      ۱-متخصص رشد در اطفال: این فرد می تواند مشکلات سلامتی و رشد در کودکان را درمان کند.
      ۲-روانپزشک کودک: این فرد می تواند در تشخیص اولیه کمک کرده و در صورت نیاز داروهائی را برای کمک به کودک تجویز کند .
      ۳-روانشناس کودک: در شناخت عادات و حالات روانی کودک کمک کرده و ناتوانی های کودک در زمینه های رشد ذهنی ،روانی ، و اجتماعی را بررسی می کند . همچنین یک روانشناس می تواند در بهبود رفتاری کودک و افزایش مهارتهای اجتماعی کودک به شما کمک کند .
      ۴-رفتار درمان: این شخص می تواند علاوه برکمک به بهبود توانائی های کودک در کارهای روزانه مانند لباس پوشیدن ، غذا خوردن و سایر کارهای استقلالی، همچنین در بهبود وضعیت حواس پنجگانه ،قدرت تشخیص ،و سایر توانائی های کودک او را یاری کند.
      ۵-کار درمان: یک کار درمان کودک را در استفاده درست از عضلات و اندامهای بدن برای انجام کارهای بزرگ و کوچک بدنی می تواند یاری کند .
      ۶-گفتار درمان: در بهبود وضعیت گفتار کودک و افزایش توانائی او در مهارتهای کلامی بسیار مؤثر است .
      ۷-مشاور خانواده: این شخص می تواند علاوه بر راهنمائی در امر روابط شما با کودک خود، شما را در بهره وری بهتر از منابع و مراکز موجود در جامعه برای کمک به درمان کودک کمک کند .

      بسیار مهم است که متخصصین و والدین همکاری بسیار نزدیکی با هم در درمان کودک داشته باشند زیرا به این ترتیب بیشترین بازده را بدست خواهید آورد .همانطور که متخصصین از تخصص و تجربه خود برای درمان کودک شما استفاده می کنند ، شما نیز به عنوان کسانی که توانائی ها و خصوصیات کودک را بهتر از هر کس دیگری می شناسید ، می توانید در یاری رساندن به کودک و پیشرفت مراحل درمانی مؤثر باشید . migna.irهنگامی که یک برنامه درمانی برای کودک شروع شود تبادل اطلاعات میان والدین و درمانگران و گفتگوی منظم میان آنها می تواند در پیشبرد برنامه درمانی و پیشرفت کودک بسیار مهم باشد .

      در اینجا ما به نمونه هائی از راهنمائی های لازم اشاره می کنیم :

      اطلاعات خود را افزایش دهید . تا جائیکه می توانید معلومات خود را درباره توانائی های کودکتان افزایش دهید تا به این ترتیب بتوانید فرد مؤثری در برنامه درمانی باشید و بیشتر مراقب رفتار و عملکرد کودک باشید .اگر از اصطلاحات مورد استفاده درمانگران چیزی سر در نمی آورید از آنها بخواهید تا برای شما توضیح بدهند.

      خود را همیشه آماده نگاه دارید. شما همیشه باید آماده باشید تا در مواقع لزوم با متخصصین ، درمانگران و مسئولان مدارس و مراکز درمانی ملاقات کنید. سئوالات خود را از قبل تهیه کرده آنهارا بنویسید و جوابهای آنها را نیز یادداشت کنید .
      برای برنامه درمانی بایستی سازماندهی داشته باشید.بسیاری از والدینی که برنامه درمانی موفقی داشته اند کسانی بوده اند که تمامی مراحل درمان را زیر نظر داشته و از کارها ئی که انجام شده و باید انجام شود گزارش تهیه کرده و بررسی می کرده اند.
      برقراری ارتباط بسیار مهم است . شما باید بیاموزید که چه در موارد مثبت و چه در موارد منفی باید با متخصصین و درمانگران صحبت کنید و تمامی موارد لازم را مورد بحث و گفتگو قرار دهید .شما باید به طور واضح دلایل موافقت و یا عدم موافقت خود با مسایل پیش آمده را با درمانگران و متخصصین مربوطه در میان بگذارید تا مشکلات موجود با کمک یکدیگر حل شود.

      عبور از مرحله تشخیص :

      اغلب عبور از این مرحله برای خانواده ها بسیار مشکل و دردآور است . این احساس کاملا عادی و طبیعی می باشد ولی فراموش نکنید که بعد از تشخیص اُوتیسم در یک کودک ، زندگی همچنان وجود دارد و باید زندگی کرد. زندگی می تواند حتی برای یک کودک اُوتیستیک هم لذّت بخش و جالب باشد و همینطور برای کسانی که با این کودک زندگی کرده و به او عشق می ورزند . اگرچه برای درمان این کودکان راه سخت و طولانی در پیش است ولی فراموش نکنیم که عشقی که خداوند در قلب پدر و مادر قرار داده و تمامی لذّتهائی که یک پدر و مادر از شیرین زبانیها و بودن با فرزند خود دارند می تواند این راه دشوار را قابل تحمل کرده و آینده ای پر از امید و شادی را رقم بزند.

      برای والدین دانستن این مطلب که کودک آنها اُوتیسم می باشد تجربه تلخ و دردناکی است . برای بسیاری از خانواده ها ممکن است این تشخیص بسیار تکان دهنده و غیره منتظره باشد ، بعضی از والدین هم ممکن است ماه ها و یا سالها به دنبال این باشند که با انجام آزمایشات دقیق تر عدم وجود اُوتیسم را در کودک خود ثابت کنند . به هر حال والدین کودکانی که به تازگی متوجه این حقیقت شده باشند سئوالهای بدون جواب بسیاری در پیش روی خود می بینند . در دهه های گذشته معمولا این کودکان را در مراکز نگهداری کودکان معلول ذهنی قرار می دادند . متخصصین اطلاعات کمی در مورد این بیماری و راه های در مان آن داشتند و همچنین خدمات اجتماعی کمی برای این بیماران وجود داشت .

      امروزه اگر چه هنوز محققین و متخصصین در حال تحقیق بر روی علل و درمان این بیماری می باشند ولی نسبت به سالهای گذشته پیشرفت چشمگیری را مشاهده می کنیم . به این ترتیب آینده روشنتری را می توانیم برای این کودکان انتظار داشته باشیم .
      هم اکنون در بسیاری از کشورها خدمات اجتماعی مناسبی برای این افراد و والدین آنها تدارک دیده شده است و روشها ، داروها و مراکز قابل توجهی برای کمک به بیماران اُتیستیک فراهم شده است .
      در حالی که هنوز درمان مشخصی برای اُوتیسم پیدا نشده است ولی روشهای درمانی مناسبی وجود دارند که با آنها می توان به این کودکان کمک کرد تا از توانائی های بیشتری بهره مند شده و migna.irحتی نمونه هائی نیز از بهبود کامل دیده شده است . این روشهای درمانی علاوه بر اینکه کمک می کنند تا رفتارهای اختلالی کودک کم شوند ، همچنین کار های استقلالی را نیز به کودک می آموزند تا کودک بتواند به طور مستقل نیازهای خود را برآورده وبه تدریج به یک زندگی عادی برسد .
      از آنجائی که رفتارها و اختلالات در کودکان اُوتیستیک بسیار متفاوت و متغیر است ، تا کنون چندین برنامه درمانی برای آنها مد نظر قرار گرفته است که هر کدام موفقیتهائی نیز به دنبال داشته اند . در درمان کودکان اُوتیستیک باید حتما این مورد در نظر گرفته شود که روش درمان برای هر کودک باید متناسب با توانائی ها و شدت اختلالات او برنامه ریزی شود .
      لطفاً به یاد داشته باشید که مطالب ذکر شده در اینجا جهت درمان و تشخیص نمی باشد و فقط برای افزایش اطلاعات شماست ، برای تشخیص وداشتن یک برنامه درمانی حتماً باید با متخصصین اُوتیسم مشورت کنید .

      روشهای درمانی و تربیتی :

      هرچند درمان کاملی برای بیماری اوتیسم وجود ندارد، ترکیبی از درمان های خانگی و مدرسه‌ای می تواند به درمان این بیماری کمک نماید. هدف درمان افزایش عملکرد کودک با کاهش شدت بیماری می باشد. پزشک کودکتان بسته به مشکل و شدت آن یکی از درمان های زیر و یا ترکیبی از آنها را پیشنهاد می کند.

      کودکان مبتلا به اوتیسم ممکن است به بیماری های دیگر ناشی از اوتیسم همچون بیماری صرع، اختلالات خواب و مشکلات معده باشند و باید در کنار درمان اوتیسم به درمان این بیماری ها هم پرداخت.

      مطمئناً در مسیر افزایش اطلاعات خود در مورد اُوتیسم با روشهای درمانی زیادی روبرو خواهید شد مانند آموزش از طریق شنوائی ، آموزش جزء به جزء ، ویتامین درمانی ، درمان با رژیم غذائی بدون غلات ، برقراری ارتباط آسان ، موسیقی درمانی ، بازی درمانی ، کار درمانی ، و بهبود مجموعه حواس .

      به طور کلّی می توان تمامی این روشها را به دو دسته تقسیم کرد :
      درمانی و تربیتی .
      روشهای درمانی شامل : تصحیح رفتاری و روش بهبود ارتباط ،روشهای رژیمی و داروئی ،و روشهای ترکیبی می باشند . کارآئی بعضی از روشهای درمانی توسط تحقیقات و آمار ثابت شده است و بعضی نیز نتایج چشمگیری نداشته اند .بعضی از والدین مایلند کودک آنها فقط با روشهائی که کارآئی آنها ثابت شده است تحت درمان قرار گیرند . ولی به خاطر داشته باشید که همه کودکان اُتیستیک مانند هم نیستند و ممکن است که روشی که برای یک کودک مؤثر بوده برای کودک دیگر تأثیر چندانی نداشته باشد .
      ما توصیه می کنیم که برای انتخاب یک روش درمانی مناسب و مؤثر حتماً تمامی جوانب را در نظر گرفته و با متخصصین اُتیسم مشورت کنید. بهتر است قبل از هر کاری از توانائی ها و ناتوانی های کودک خود شناخت کاملی پیدا کنید .
      به عنوان والدین طبیعی است که بخواهید هر چه سریعتر کاری بکنید . به هر حال بسیار مهم است که برای شروع تغییرات زیادی را بر کودک تحمیل نکنید زیرا تغییرات در این کودکان باعث استرس و ناراحتی بیشتر می شوند .
      بهتر است در ابتدا با تحقیق و مطالعه روش مناسب برای کودکتان را انتخاب کنید و برنامه ریزی درستی را قبل از شروع برنامه درمانی داشته باشید . شما می توانید با مراجعه به اینترنت منابع اطلاعاتی بسیاری را پیدا کنید که در امر افزایش اطلاعات و بررسی روشهای درمانی متفاوت سودمند هستند .
      در بسیاری از این سایت ها می توانید تجارب خانواده هائی را که روشهای متفاوت را برای درمان کودکان خود استفاده کرده اند مطالعه کنید .همچنین شما می توانید نظرات و تئوری های متخصصین اُتیسم در مورد علل بروز و نحوه درمان این کودکان را مشاهده کنید . ممکن است در ابتدا از فراوانی اطلاعات موجود در اینتر نت کمی گیج شوید ولی با اندکی تحمل و صرف وقت خواهید توانست اطلاعات خود را افزایش داده و روشهای مناسب برای کودک خود را پیدا کنید .
      این شما هستید که با کودک اُتیستیک خود هر روز زندگی می کنید و این شما هستید که بهتر از هر کس دیگری او را می شناسید پس بهتر است به خود ایمان داشته باشید و در راه درمان او مصمم و با اراده قدم بگذارید . فراموش نکنید که این کودکان کسی را جز شما ندارند !
      پس از اینکه از اُوتیسم و روشهای درمانی آن به اندازه کافی مطلع شدید حتماً در پی آن خواهید بود که جائی را برای کمک به کودک خود و شروع درمان مناسب پیدا کنید . ممکن است تعداد انگشت شماری متخصص اُوتیسم در اطراف خود پیدا کنید ولی متأسفانه هنوز در کشور ما ایران به این بیماری و نیازهای این بیماران توجه کافی نشده است . شما مراکزی را خواهید یافت که با کمال میل و با همدلی سعی در کمک کردن به کودک شما دارند ولی این مراکز اختصاصی نیستند و برای کودکان معلول ذهنی و جسمی راه اندازی شده اند .
      شما می توانید از افراد متخصص در کار درمانی ، گفتار درمانی ، و بازی درمانی این مراکز کمک بگیرید و اگر این اشخاص در زمینه اُوتیسم نیز کار کرده باشند می توانند نتایج بهتری را بدست آورند. متأسفانه در هیچکدام از این مراکز نمی توانید روشهای ذکر شده برای کودکان اُوتیستیک را به صورت کامل و منسجم بیابید .
      امیدواریم هر چه زودتر مسئولین و افراد تصمیم گیرنده در امر کمک به کودکان دارای مشکلات جسمی و ذهنی اقداماتی را در جهت کمک به کودکان اُتیستیک و خانواده های آنها تصمیماتی را اتخاذ کنند .
      افراد اُوتیستیک نیز مانند سایر انسانها هستند .
      آنها نیز نقاط ضعف و قوت دارند . انها نیز احساس داشته و نیازهائی دارند .

      موفق باشید

      • زهراعزیزی , آوریل 15, 2017 @ 11:52 ق.ظ

        سلام تشکرازپاسخ جامعتان،امایک نکته وجودداردکه دخترم تا۱۴_۱۵ماهگی هم غذا رابادست وولع میخورد،هم میخندیدوبه چشم اطرافیان نگاه میکرد.بابا مامان میگفت بادست اشاره میکرد.بغل رادوست داشت مه مه میگفت وقتی گرسنه بود،امابعدازعیدکه حدود۱۶ماهه شد،این رفتارهاتغییرکرد،البته حدودیک ساعت درمنزل یکی ازبستگانمان بود،ومن حضورنداشتم پس ازبازگشت کودم بغلم نمی آمد،رویش رابرمیگرداند،حتی به زور سرش رابرگرداندم تاپستانم رابگیرد،درآنروزاصلانخندید،پس ازمدتی گفتم شاید مدفوع کرده،پوشکش راعوض کردم،مدفوع کوچک سیاه رنگی مثل هسته خرماداشت پس ازبازگشت شدیدا سوختگی والتهاب درباسن ورانهاتازیرنافش داشت،که صبح تاشب نخوابیدوجیغ زد،وحدودده روز طول کشیدتاآن التهابهای شدید خوب شود،ازآن پس رفتارش تغییرکرد.دکترنتوانستم ببرم دخترم را.البته روزگذشته آش باسیرخورده بودم،احتمال دادم التهاب ازآن باشد.البته پس ازواکسن یک سالگی اوریون گرفت،من هم گرفتم.ولی به غیرازاستامینوفین چیزی نخوردیم.

        • مشاور , آوریل 15, 2017 @ 6:15 ب.ظ

          با سلام
          درسته که گاهی پذیرش این مسائل برای والدین دشوار است و دائما دنبال شرایط جانبی هستند که ممکن است مشکل ایجاد کند ولی با شرایطی که توصیف می کنید اگر همه این شرایط هم باشد نمی تواند به این شدن تغییرات ارتباطی و رفتاری ایجاد کند .باز هم هیچ چیز قطعی نیست بهتره حتما کودک خودتون رو ابتدا برای معاینات به پزشک ارجاع بدهید تا اگر مشکل ا عارضه جسمی ایجاد شده برطرف و درمان شود و حتی نظر پزشک مهم است و بعد از اطمینان از نبود مشکل جسمی خاص حتما به روانشاس ارجاع دهید چون به هر حال بررسی دقیق شرایط کودک با توجه به ازمون های مختلف و تجربه فرد روانشناس مسئله را مشخص می کند و اگر نیاز به شروع درمانی باشد که

          بهتره زودتر شروع شود.

          در این مورد میتونید با متخصصین کانون مشاوران ایران، مشاوره تلفنی/تخصصی داشته باشید
          ۰۲۱-۸۸۴۷۲۸۶۴
          موفق باشید

  • آزاده علیزاده , آوریل 14, 2017 @ 5:56 ب.ظ

    با سلام.من پسر دو ساله و نیم دارم که از همان اول به وسادلی که چرخش دارن توجه خاصی دارد.اصلا به اسباب بازی و تو پ و دو چرخه و …. اهمیت نمیده و بر عکس همه بچه ها علالقه خاصی بر چرخش دارد طوریکه در طول روز کنار لباسشویی مینشینه و به چرخشش نگاه میکنه ویا میگه لباس بریز تا بشوره. همش میخواد چیزی رو بچرخونه .سوالی که داشتم میخواستم بدونم چجور باهاش رفتار کنیم ایا اینجور رفتار برایش خطرناک نیس؟

    • راهنما , آوریل 14, 2017 @ 11:38 ب.ظ

      کودک دو ساله شما عاشق این است که درباره دنیای خود بیاموزد. او دیگر درک می کند که انسانی جدا از شما و دیگر اطرافیان خود است، اما این باور هنوز در او پابرجاست که “ستاره” فیلم زندگی است. همان طوری که از او انتظار می رود، دنیا را فقط از دریچه نگاه خود می بیند…

      هدف او در تمام لحظات این است که چرا و چگونه پدیده هایی را که با آنها روبه رو می شود، درک کند و کنجکاوی سیری ناپذیر خود را ارضا کند. شما که والد او هستید، در کشفیاتش او را همراهی کنید. او از نشان دادن کشفیات خود به شما لذت می برد و شما هم می توانید دنیا را از دریچه چشم او به روشی تازه بنگرید!

      بهترین روش یادگیری برای فرزند دوساله شما تجربه مستقیم است. کودک شما یک جستجوگر دایمی است: لمس می کند، می چشد،می بوید، سقلمه می زند، بالا می رود، می خزد، می گیرد، می اندازد و از هم باز می کند. هنگام شرکت در فعالیت ها و مشاهدات واقعی بهتر می آموزد تا اینکه موضوعی را برایش شرح دهید یا به او عکس نشان دهید. او بیش از آنکه به نتایج فعالیتی علاقه داشته باشد،به خود فعالیت، علاقه دارد. یعنی به روند انجام کار و نه به هدف آن. ممکن است پیش خود فکر کنید “چرا نمی تواند کاری را که شروع کرده تمام کند؟

      ” اما او خودش تصمیم می گیرد که کی کار را به اندازه کافی انجام داده است. شاید پرت کردن حواس او از یک فعالیت جالب دیگری، کار ساده ای باشد و شاید هم حاضر نباشد یک اسباب بازی را که ساعتی پیش حتی حاضر نبود به آن نگاه کند، اکنون کنار بگذارد. تنها چیزی که می توانید با اطمینان خاطر پیش بینی کنید این است که چه حالا و چه بعدا”، همه چیز تقریبا” برای او جالب توجه خواهد بود.

      والدین بچه های دوساله نمی دانند آیا از تماشای شکوفایی ذهن فرزندشان به هیجان بیایند یا از شور بی پایان او برای کشف دنیا شکایت کنند. فرزند دوساله شما دنیا را از دریچه چشمان خود می بیند نه از نقطه نظرشما. پس نمی تواند درک کند که چرا در اشتیاق پایان ناذیر او برای بازی یا صحبت کردن، شریک نیستید.

      ممکن است کودک دوساله تان علاقه داشته باشد برای او درباره دنیای اطرافش توضیح بدهید و شاید بارها و بارها بپرسد: “چی؟ چرا؟” تا شما را به ادامه توضیحاتی که برایش می دهید، تشویق کند. به خاطر داشته باشید اگرچه کودک دلبند شما ظاهرا” به توضیحات شما گوش داده یا حتی آنها را تکرار می کند، ولی زمانی قادر به درک و فهم موضوعی می شود که آن را به طور مستقیم تجربه کند. مثلا” ممکن است برای او توضیح بدهید که اگر آب میوه اش را بیندازد، زمین کثیف می شود یا اگر لیوان خود را بیاندازد دیگر به او آب میوه نمی دهید. فرزندتان به دقت گوش می دهد اما باز هم آزمایش می کند تا تجربه کند که آیا همه آنچه را به او گفته اید حقیقت دارد یا نه!

      به همین ترتیب وقتی برای کودک دوساله توضیح می دهید چرا خورشید غروب می کند یا آب دست شویی به کجا می رود یا وقتی تلویزیون را خاموش می کنید”جوجو بزرگ” چه می شود، ممکن است به شما گوش بدهد اما نمی تواند توضیحات شما را واقعا” درک کند، چون مفاهیمی را توصیف می کنید که نمی تواند به طور مستقیم ببیند، لمس یا تجربه کند. محدودیت درک کودک دوساله تان نباید سبب شود درباره چیزهایی که قادر به فهم آنها نیست برای او صحبت نکنید. سعی کنید به خاطر داشته باشد آنچه برای او بیش از همه ارزش دارد تعاملی است که با شما دارد نه معنی توضیحات شما.

      بیشتر بچه های دوساله در آن واحد فقط می توانند مقدار اندکی اطلاعات را درک کنند. اگر فقط انجام یک کار را به آنها واگذار کنید می توانند به راحتی از عهده آن برآیند. اگر همزمان انجام دو کار را به آنها محول کنید، ممکن است بتوانند کار اول را انجام بدهند، اما برای کار دوم به یادآوری نیاز دارند. اگر بخواهید انجام سه کار را به طور همزمان به آنها محول کنید احتمالا” تا بیایید توضیح کار سوم را تمام کنید، کار اول را فراموش می کنند!

      ممکن است هنگام انتخاب کردن نیز با همین مشکل روبه روشوند: اگر به آنها حق انتخاب بدهید تا یکی از دو اسباب بازی یا جایزه دلخواه خود را انتخاب کنند، مشکلی نخواهند داشت. اگر سه گزینه دراختیار آنها قرار دهید ممکن است گیج یا ناراحت شوند چون کودکان دوساله، حتی اگر از ضریب هوشی بالایی نیز برخوردار باشند، نمی توانند مانند کودکان بزرگ تر اطلاعات را به طور منظم در حافظه خود ذخیره کرده و به یاد بیاورند.

      یکی از مفاهیمی که فرزندتان در طول دوسالگی خواهد آموخت مفهوم ” جفت” هاست. کودک دوساله در زندگی روزمره اش همه جا جفت می بیند: او دو دست و دو پا دارد، دو چشم و دو گوش. او دو کفش دارد و کاپشنش دو آستین دارد. شمردن تا دو واقعا” برای او معنی دارد. مفهوم “دو” را به ضدهایی که در زندگی روزمره خود به طور طبیعی می بیند نیز می توان گسترش داد: بالا و پایین، روشن و خاموش، تیره و روشن، والبته، “آری” و”نه”. برای اینکه به فرزند دوساله تان کمک کنید درآینده از مفهوم جفت ها و ضدها دریادگیری موضوعات مختلف استفاده کند،می توانید بازی های زیادی با او انجام دهید. مثلا”: جفت کردن اشیا جور، شمردن و مشخص کردن اشیا مشابه و متفاوت. هرچند که این مفاهیم ساده به نظر می رسند، برای آموزش خواندن و آموزش ریاضی از مفاهیم پایه ای به شمار می آیند.

      اگر کودک دوساله ام شمردن آموخته باشد چه؟ بسیاری از بچه ها می توانند اعداد را حفظ کنند و از بر بخوانند، مخصوصا” اگر آنها را همراه با شعر و بازی از برنامه های تلویزیونی آموخته باشند. اگر فرزند دوساله تان از شمردن لذت می برد حتما” با او بشمرید. اما اگر شماره ای را جا انداخت یا چیزی را فراموش کرد، سعی نکنید شمارش او را اصلاح کرده و یا کمکش کنید تا درست بشمرد. توانایی شمارش بیش از چند شی ورای ظرفیت ذهنی کودک دوساله است. اگر به او فشار بیاورید ممکن است در برابر تلاش های شما مقاومت کند به خصوص اگر بازی به کار تبدیل شود.

      تغییر بزرگی که در طول سال شاهد آن خواهید بود، افزایش توانایی ذهنی او درحل مسایل است. مثلا” کودکی که در بیست ماهگی می تواند پازل تصویری ساده ای را ازهم بازکند و براساس آزمایش و خطا، قطعات آن را دوباره جور کند یا به سختی کنار هم بگذارد، در سی ماهگی با همان پازل جور دیگری رفتار خواهد کرد. او اکنون می تواند به خاطر بیاورد که پازل کامل شده چه شکلی داشت.

      شاید علاقه داشته باشد والدش یک مرحله از کامل کردن پازل را به او نشان بدهد. شاید هم به توصیه والدش درمورد چیدن قطعات پازل گوش بدهد. او می تواند از شیوه های مختلفی استفاده کند و به تدریج می بیند که مسئله از اجزایی تشکیل می شود که می توان آنها را یک به یک حل کرد.

      هنگام تماشای بازی فرزندتان علایمی را مشاهده خواهید کرد،که به شما نشان می دهد او چگونه می آموزد مسایل را حل کند. بعضی از بچه ها حتی از دوسالگی از رویکردهای خاصی بیش از دیگر رویکردها استفاده می کنند. بعضی از بچه ها آموزنده بصری هستند. آنها قبل از انجام دادن کاری به دقت تماشا و نگاه می کنند. بعضی آموزنده شنیداری هستند، آنها سوال می کنند و به توضیحاتی که فرد بزرگسال یا کودک دیگر می دهد گوش می سپارند. بعضی از بچه ها آموزنده لمسی هستند و با لمس کردن و بازکردن شیء ازهم، بهتر می آموزند. این بچه ها برای حل یک مسئله نیاز دارند که به صورت فعال روی آن کار کنند. بسیاری از بچه ها ترکیبی ازهرسه رویکرد را به کار می گیرند.

      اگر به سبک یادگیری طبیعی فرزندتان توجه داشته باشید، می توانید به او کمک کنید تا سریع تر بیاموزد و از این کار لذت بیشتری ببرد.

      درحالی که فرزندتان می آموزد تماشا کند، گوش بدهد و رفتار اطرافیان خود را تقلید کند، می بینید که چگونه از این گونه های رفتاری در بازی های خود استفاده می کند و بازی های او چگونه شکل پیچیده تری به خود می گیرد. او از اسباب بازی های خود یا از اشیای دیگر استفاده می کند تا آنچه را دردنیای اطراف خود دیده است، تقلید کند. حال ممکن است بازی ساده او که برای خانواده در آشپزخانه خیالی غذا می پخت، به بازی پیچیده تری تبدیل شود و یک مهمانی خیالی بدهد که مهمان های خیالی آن هم غذا می خورند و هم مانند آدم های واقعی رفتارمی کنند.

      وقتی فرزندتان به دوسال و نیمگی نزدیک می شود، ممکن است ببینید که صحنه هایی از زندگی روزمره خود را اجرا و گاهش نقش والدین خود رابازی می کند. شاید اتفاقی واقعی را در زمان و مکانی خیالی اجرا کند که برای او نتیجه ای رضایت بخش تر دارد.

      کودک دوساله ممکن است یک همصحبت خیالی هم داشته باشد که یا عروسک مخصوص اوست یا دوستی کاملا” خیالی که برای هرکسی به جز او نامرئی است. این همصحبت خیالی گاهی با کودک همراهی وهمکاری می کند،اما در بسیاری از اوقات نقش کودک “بی ادب” را ایفا می کند و اجازه دارد درحین بازی به تمامی فعالیت هایی بپردازد که فرزندان می داند نباید خودش انجام بدهد. انجام این نوع بازی خیالی، امری طبیعی است. کودک دوساله با انجام این نوع بازی، برخی از تجربه ها و تعارض های زندگی روزمره خود را بیرون می ریزد.

      بااینکه فرزندتان می تواند داستان هاو بازی های خیالی بیافریند، اما هنوز نمی تواند تفاوت بین “واقعی” و “خیالی” را درک کند. پاسخی که کودک دوساله به شخصیت ها و داستان های تلویزیونی می دهد، بیشتر ازهرچیزی این واقعیت را نشان میدهد.تجربه کودک شما از دنیا، براساس مشاهدات او شکل می گیرد. پس آنچه در تلویزیون می بیند همان قدر واقعی است که تجربیات زندگی روزمره او. کودک دوساله به فعالیت های خیالی بچه های دیگر نیز به همین صورت پاسخ می دهد.
      در این مورد میتونید با متخصصین کانون مشاوران ایران، مشاوره تلفنی/تخصصی داشته باشید

      ۰۲۱-۲۲۶۸۹۵۵۸

  • محمود فیضی , آوریل 16, 2017 @ 1:11 ب.ظ

    با سلام پسری ۱۳ ساله دارم مدتی است به خاطر مطالبی که در مورد جن و روح خوانده از تنهایی میترسد به خصوص شبها لطفا راهنمایی کند. یه نظر شما به روانپزشک نیاز دارد یا روانشناس

    • مشاور , آوریل 17, 2017 @ 8:44 ق.ظ

      با سلام به خاطر حساس بودن سنش خواندن اون مطالب نیازی نبوده ولی حالا که اتفاق افتا ه بهت ه ابتدا به روانشناس ارجاع بدید اگر صلاح بدونند حتما به روانپزشک ارجاع می دهند .نگران نباشیو چون در سن بلوغ هستند احتمالا مسائل براشون شدت پیدا می کنه و مشکل ساز خواهد شد .ولی با مراجعه بهنگام امید وارم مشکل برطرف شود .اصلا انتقادو تحقیری نسبت له این مساله به ایشون نداشته باشید چون واقعا شرایط رو وخیم تر می کنه و سعی کنید نشون بدید که ایشون رو درک می کنید و تفریحات شاد و سالم رو در برنامه خانواده قرار بدید و اصلا اون منابع و کتاب ها رو دیگه دراختیارش قرار ندهید چون در این سن خیالپردازی قوی دارند و همین مشکل ساز خواهد شد.
      در این مورد میتونید با متخصصین کانون مشاوران ایران، مشاوره تلفنی/تخصصی داشته باشید
      ۰۲۱-۸۸۴۷۲۸۶۴
      موفق باشید

  • elham , آوریل 16, 2017 @ 11:47 ب.ظ

    باسلام پسری ۷ساله دارم کلاس اول هست تکالیف خود رو سر کلاس انجام نمیده بارها بهش تذکر دادم نتیجه نداشت حتی دعوا کردم باز هم بی نتیجه بود اوایل میشد تحمل کرد این موضوع رو اما حالا که درسش زیادتر شده کارهاش رو هم جمع میشه طوری که در منزل مدام داره درس مینویسه ومن نمیتونم کار اضافه حتی دیکته بهش بگم واین کمی باعث افت درسیش شده ودر کل خیلی کند وریلکس نصبت به همه چیز برخورد میکنه وخیلی ارومه و سعی میکنه وارد هیچ بحث و جدلی نشه ودر کل همش پی خنده و بازیه وشاده ومن خودم که نسبت به کاراش که کند عصبانی میشم اروم بی توجه رفتار میکنه ومیگه اتفاقی نیافتاده مادر اروم باش عجله نداریم این موضوع من رو ازار میده میبینم که به تذکراتم توجه نمیکنه لطفا راهنماییم کنید

    • مشاور , آوریل 17, 2017 @ 8:00 ق.ظ

      با سلام کود کان گاها در کلاس اول به خاطر ورود به اموزش رسمی دچار تردیدهایی می شوند .و کمی انطباق با شرایط جدید براشون سخت میشه منتهی هیچ دلیلی نداره که این رفتارها ادامه داشته باشه مخصوصا اگر کدوک فرد فعال و پرانرژی باشد اموزش رسمی براش سخته و ممکنه دچار مشکل بشه و جای نگرانی نیست بهتره ایشون رو پیش روانشناس کودک ببرید تا بهتون تکنیک های اموزش متناسب با شرایط ایشون رو بدهند .ضمن اینکه خودتون هر چند وقت ندارید باید همکاری داشته باشید و از تشویق هایی که روانشناس میگه باید استفاده کنید .در هر حال مراجعه حضوری و تلاش برای بهبود شرایط ایشون حائز اهمیت است .امیدوارم به زودی مساله مرتفع شود.
      در این مورد میتونید با متخصصین کانون مشاوران ایران، مشاوره تلفنی/تخصصی داشته باشید
      ۰۲۱-۸۸۴۷۲۸۶۴
      موفق باشید

  • ستاره , آوریل 17, 2017 @ 10:30 ق.ظ

    با سلام و ادب
    پسری ۵ساله دارم. بسیار لجبازی میکند. نقطه ضعف ما را خوب میداند و از آنها در مواقع عصبانیتش استفاده میکند. صبرش کم است و خیلی زود عصبی میشود. البته من و پدرش عصبی نیستیم. او کاملا خوب و بد را میداند و میداند که چه کاری برای من ناخوشایند است. آن کار را انجام میدهد و میگوید اینکار بد را فلان شخص انجام داده و یک اسم الکی میگوید. هرچقدر هم با ملایمت برایش توضیح میدهم که این کار خوب نیست و بچه خوب این کار را نمیکنه. گوش نمیدهد. اگر امکان دارد راهنمایی ام کنید. سپاس

    • مشاور , آوریل 17, 2017 @ 10:42 ب.ظ

      با سلام
      شاید پاسخ شما به این سوال ها مثبت باشد و نگران این باشید که فرزندتان لجباز است و برای کنار آمدن با لجبازی کودکتان از دوستان و نزدیکان راه حل هایی را جویا شده باشید.در ادامه این مطلب به بیان ویژگی های کودکان لجباز می پردازیم تا اولا لجبازی را ریشه یابی کنیم و ثانیا به راه های درمان این اختلال رفتاری بپردازیم؛ با ما همراه باشید و از زبان کارشناس ارشد روان شناسی ویژگی، دلایل و راه های درمان را بخوانید.حامد سیامکی خبوشان کارشناس ارشد روان شناسی و عضو سازمان نظام مشاوره و روان شناسی با اشاره به طبقه بندی DSM4 که طبقه بندی آماری و تشخیصی روان شناسی محسوب می شود، می گوید: افراد لجباز در این طبقه بندی یک سری ویژگی ها و خصوصیات خاص دارند که به برخی از این موارد اشاره می کنیم. طبق این طبقه بندی این افراد اغلب فعال هستند و از انجام خواسته ها و رعایت قوانین در دنیای بزرگسالان سرپیچی می کنند.آنان بسیار حساس و زودرنج هستند و اغلب زود خشمگین می شوند و به کینه توزی و انتقام جویی تمایل دارند. در کودکان لجبازی بیشتر در نافرمانی نمود پیدا می کند و خانواده ها بیشتر به علت این خصلت، کودک را لجباز توصیف می کنند. برخی والدین هر نافرمانی از سوی کودک را لجبازی می شمارند در حالی که اگر نافرمانی تداوم داشته باشد، آن را لجبازی می دانیم.

      علل لجبازی در کودکان
      علل لجبازی در کودکان بسیار گسترده و پردامنه است. از نظر بیولوژیکی اختلال در عملکرد غدد و اعصاب ممکن است یکی از عوامل لجبازی در کودکان باشد. اما بیشتر لجبازی ها ریشه در سبک رفتاری والدین دارد. به گفته سیامکی در ۴ مدل سبک توجه والدین به کودکان می توان ریشه لجبازی را شناسایی کرد؛ در قدم اول توجه ناکافی والدین ممکن است عامل لجبازی کودک باشد. به این معنا که چون کودک دچار کم توجهی است، با لجبازی قصد جلب توجه والدین را دارد و تلاش می کند از این طریق توجه آن ها را برانگیزد. برخی والدین هم به کودک «توجه مشروط» می کنند؛ حتما شنیده اند که والدین به فرزند خود می گویند: «اگر این کار را بکنی، پسر یا دختر خوبی هستی» آن ها با این کار در واقع خوب یا بد بودن کودک را به انجام دادن یا ندادن یک کار مشروط می کنند. از طرف دیگر والدین بسیاری هم هستند که با توجه بسیار زیاد به کودک او را لجباز بار می آورند.

      این کودکان اغلب پرتوقع هستند و پس از مدتی هیچ چیز آن ها را راضی نمی کند.توجه منفی هم نوع دیگری از توجه است که معمولا با داد زدن، سرزنش و توهین کردن همراه است و کودک به عنوان مکانیسم دفاعی از لجبازی استفاده می کند.ناکامی هم یکی از علل لجبازی در کودکان است. کودکانی که دائم در رسیدن به اهداف خود شکست می خورند، لجباز بار می آیند. از طرفی خانواده هایی که دائم کودک را نهی می کنند، از او انتظارات زیادی دارند، از روش های تشویقی برای بالا بردن انگیزه کودک در انجام کارها استفاده نمی کنند، او را به سوی لجاجت سوق می دهند.نباید فراموش کرد که سرزنش و امر و نهی بیش از حد به کودک او را لجباز می کند. کودک به عنوان یک انسان حق دارد گاهی اشتباه کند بدون این که مستحق سرزنش باشد. در حالی که برخی والدین اجازه اشتباه کردن به کودک نمی دهند و بابت هر کار اشتباه او را سرزنش می کنند.

      کودک در مراحل رشد درمی یابد که حق دارد اشتباه کند و مستحق سرزنش نیست. بنابراین در مقابل والدین جبهه می گیرد. انعطاف ناپذیری والدینی که انتظار شکست یا خطا را از کودک خود ندارند باعث می شود اجازه کسب تجربه به او را ندهند و اگر هم اجازه این کار را بدهند بابت هر اشتباه او را سرزنش می کنند.این کارشناس ارشد روان شناسی بالینی درباره لجبازی ناشی از خشم درونی کودک توضیح می دهد: گاه بروز ندادن خشم توسط کودک، باعث لجبازی می شود و گاهی اضطراب ها و تنش های درون خانوادگی به خشم درونی در او منجر می شود. هم چنان که الگوپذیری از والدین و تناقضات رفتاری والدین بر شکل گیری لجاجت در رفتار و شخصیت کودک نقش دارد. لجبازی برای کودک در واقع راهی برای رسیدن به هدف است زیرا او یاد گرفته است با لجبازی به هدف و خواسته خود برسد.او این الگو را از رفتارهای مستقیم والدین و یا تناقضاتی که در خانواده شاهد بوده، گرفته است.

      والدینی که ضد و نقیض صحبت می کنند و خودشان لجبازی می کنند، در واقع لجبازی را آموزش می دهند و طبیعی است که کودک هم همان طور بارمی آید.دقت کنید که کودک با مهارت زندگی و مهارت های ارتباطی آشنا نیست و این والدین هستند که راه های رسیدن به هدف و نه گفتن را باید به او آموزش دهند.در کودکان دشوار، مبتلا به اوتیسم و بیش فعال، مبتلا به صرع و آلرژی،لجبازی بیشتر مشاهده می شود. همچنین تناسب نداشتن قد به وزن، کم کاری یا پرکاری غدد، اضطراب های نهان و فراگیر هم در این امر موثر است.

      درمان
      وی درباره شیوه برخورد با لجبازی کودکان توضیح می دهد: اولین قدم این است که پذیرش خطا را یاد بگیریم. بهتر است به عنوان والد رفتارهای کودک را با توجه به نسل و جنس وی، مورد ارزیابی قرار دهیم و خطاها و رفتارهای او را به شخصیتش ارتباط ندهیم. البته باید او مسئول کارها و رفتارهایش باشد اما لازم است مواظب باشیم که او را سرزنش نکنیم و به او حق دهیم گاهی اشتباه کند. وقتی با او صحبت می کنیم باید واضح، شفاف و ساده و دقیق انتظاراتمان را از کودک بیان کنیم. استفاده از جملاتی مثل «عرضه نداشتی این کار را انجام بدهی» در واقع تخریب شخصیت کودک است. بهتر است به او بگوییم که «اگر می خواهی این کار را انجام دهی، باید … این گونه انجام دهی».

      به این ترتیب به او کمک کرده ایم تا بدون تحقیر و سرزنش به هدفش برسد.باید یاد بگیریم به کودک حق انتخاب دهیم. بهتر است بین چند گزینه موردنظر خودمان به او حق انتخاب دهیم. اگر به او حق انتخاب دادیم در واقع به نظرش احترام گذاشته ایم. مادری که از کودک می پرسد «غذا می خوری یا نه» و پس از پاسخ منفی کودکش به او تشر می زند که باید غذا بخوری، در واقع به او حق انتخاب نداده است. بنابراین لازم است برای نظر کودک احترام قائل شویم. از طرفی والدین خود باید از نظر شخصیتی و روانی ثبات داشته باشند تا بتوانند به کودک خود کمک کنند. والدین باید یاد بگیرند شنونده خوبی باشند و به کودک فرصت حرف زدن و تخلیه هیجان بدهند تا بتواند تخیلات، احساسات، تفکرات و هیجانات خود را بروز دهد. دخالت به موقع به هنگام دعواهای بچگانه بسیار مهم است.

      لازم است والدین فقط وقتی کودکان در حال صدمه زدن به خود یا طرف مقابل هستند، دخالت کنند و در غیر این صورت اجازه دهند بچه ها خود مشکلاتشان را رفع کنند. والدین کنترل گر یا سلطه جو اجازه نمی دهند بچه ها استقلال کافی پیدا کنند، بنابراین کم کم به لجبازی و یا رفتارهای پنهان کارانه سوق داده می شوند.لازم است والدین به رفتارهای مثبت کودک بیشتر توجه کنند و در قالب بازی، داستان و شعر مهارت های زندگی، حل مسئله، مهارت های ارتباطی، درست درخواست کردن، دفاع از حق و حقوق را به او یاد دهند. فراموش نکنیم که لجبازی کودک در بسیاری از مواقع ناشی از اضطراب است.

      اگر علاوه بر لجبازی، کودک مشکلاتی در خواب و تغذیه دارد باید به مشاوره مراجعه کرد تا ریشه آن شناسایی و رفع شود. دقت کنید که روش های تربیتی متناقض بین والدین لجبازی کودک را تشدید می کند. اگر یکی تنبیه کند، دیگری تشویق، یکی کنترل گر باشد، دیگری کودک را آزاد بگذارد این عوامل در واقع کودک را دچار تضاد می کند و باعث می شود که او نتواند به راحتی درست را از نادرست تشخیص دهد.نباید فراموش کرد که قاطع بودن پدر و مادر، شفاف بودن قوانین داخل خانواده و مقید بودن والدین به اجرای آن قوانین بهترین راهکار برای حل مشکل لجبازی بچه هاست. قوانین نباید سخت گیرانه، احساسی، پرتناقض و موقتی باشد بلکه باید آسان، همیشگی و لازم الاجرا باشد و همه اعضای خانواده به آن عمل کنند.

      لجبازی بزرگسالان
      بروز لجبازی در کودکان بیشتر تحت تاثیر عوامل محیطی است. لجبازی ممکن است تا دوران بزرگسالی هم ادامه پیدا کند زیرا در واقع لجبازی نوعی بازی است که افراد در زندگی به صورت ناخودآگاه آن را انجام می دهند و همان طور که گفتیم راهی است که بعضی برای رسیدن به اهداف خود از آن استفاده می کنند. اگر کودکی یاد گرفته باشد برای رسیدن به هدف (اسباب بازی، شکلات، تفریح و بعدها رایانه و خودرو و …) می تواند با گریه، قهر، داد و بیداد به هدفش برسد این کار را تا دوران بزرگسالی ادامه می دهد. این افراد در زمینه شغلی و تحصیلی نمی توانند رشد چندانی داشته باشند و مدام تغییر رشته یا تغییر شغل می دهند. از طرف دیگر در زندگی مشترک به صورت ناخودآگاه و ناآگاهانه سبک های لجبازی خود را ادامه می دهند و نمی توانند درباره مسائل و مشکلات خود با همسرشان به نتیجه برسند.

      در این مورد میتونید با متخصصین کانون مشاوران ایران، مشاوره تلفنی/تخصصی داشته باشید
      ۰۲۱-۸۸۴۷۲۸۶۴
      موفق باشید

  • محمود آزادی , آوریل 19, 2017 @ 12:32 ب.ظ

    سلام من پسری ۸ ساله دارم اول که مدرسه می رفت خوب بود ولی رفته رفته اخلاقش بد شده و در حال حاضر تکالیف را انجام نمی دهد و در مدرسه هم به حرف معلم گوش نمی دهد.

    • مشاور , آوریل 19, 2017 @ 7:22 ب.ظ

      با سلام
      هر کودکی ممکن است تفاوتهایی در روش انجام تکالیف خود داشته باشد. قبل از چند توصیه که می بایست والدین در این مورد بدانند:

      ۱- عدم انجام تکلیف مدرسه را شخصی نگیرید
      وقتی کودکان تکالیفشان را انجام نمی دهند برخی والدین آن را شخصی تلقی کرده و به شدت عصبانی و ناراحت می شوند،در حالی که اصلا چنین نیست .کودک مایل نیست این کار را بکند و برای آن دلایل مختلفی دارد نه این که از شما خوشش نمی آید یا با شما لج بازی می کند؛
      لجبازی حاصل کشمکش های زیاد و طولانی والدین در اثر شیوه تربیتی نادرست و در تعامل والدین با کودک بوجود می آید.بنابراین والدینی که معتقد به لجبازی فرزندشان هستند به سابقه ارتباط خود با فرزندتان حتی قبل از سنین مدرسه نگاه کنند.
      ۲-مدت زمان لازم برای انجام تکالیف توسط فرزندتان را بشناسید
      مهمترین مطلبی که والدین باید بدانند مدت زمان مفیدی است که برای انجام تکالیف لازم است. این زمان برای سنین مختلف و بسته به شرایط دانش آموز متفاوت است. والدین هم باید شرایط سنی کودک را در نظر داشته باشند بطوری که کودکان و دانش آموزان پایه‌های ابتدایی را مدت زمان زیادی وادار به انجام تکالیف نکنند و هم شرایط دیگر مربوط به دانش آموز را.

      صاحبنظران تعلیم و تربیت مدت زمات لازم برای انجام تکالیف را برای بچه‌های کودکستان تا پایه دوم ابتدایی ۱۰ تا ۲۰ دقیقه در هر روز و برای پایه‌های بعدی دوره ابتدایی ۳۰ تا ۶۰ دقیقه پیشنهاد کرده‌اند. بنابراین والدین نباید جهت یادگیری بهتر دانش آموز و با این تصور که هر چه زمان بیشتری صرف مطالعه دانش آموز شود یادگیری او نیز بیشتر خواهد شد مدت زیادی کودک خود را وادار به درس خواندن کنند. مسلما کودک در این مدت زمان اضافی به کارهای دیگری مثل خیالبافی‌های ذهنی مشغول می‌شود.
      ۳-به روش انجام تکالیف توسط فرزندتان دقت کنید
      اینکه روش خاصی را به آنها القا کنید یا بخواهید آنها را کمک و راهنمایی کنید به روش آنها توجه کنید. ببینید در چه مدت زمان بدون کمک شما می‌تواند تکالیفش را انجام دهد؟ چه اشکالاتی دارد؟ آیا خیالبافی در حین انجام تکالیف دارد؟ آیا مرتبا جای خود را عوض می‌کند؟ آیا در حین انجام تکالیف به کارهای دیگری هم می‌پردازد؟ یا اینکه حواس او به انجام تکالیفش است؟ پاسخ به این سوالها به شما کمک می‌کند.
      ۴-کودک را تشویق زبانی کنید.
      نمی توان کودک را وادار به انجام تکالیف مدرسه کرد اما از آن جایی که نوشتن تکالیف ضروری است والدین با آگاهی و صبر پیشه کردن می توانند این را از کودک خود بخواهند.آنها می توانند با تمجیدهای کلامی به او برای انجام این کار انگیزه کافی بدهند.
      چقدر کلمات را خوب روی خط نوشتی
      -حالا دیگه می تونی حروف را به اندزه مناسبش بنویسی، آفرین.
      -خوشحال می شم می بینم که تکلیفتو مرتب و تمیز می نویسی.
      ۵- به کودک امکان انتخاب بدهید
      بهتر است کودک بداند بعد از آمدن از مدرسه چه بکند . اگر مایل است اول تلویزیون ببینید و بعد به تکالیف خود بپردازد این را تعیین کنید و با هم به توافق برسید یا این که بهتر است بداند که از او انتظار می رود بعد از یک چرت کوتاه باید شروع به انجام تکالیفش کند. سعی کنید انجام اولین تکلیف مدرسه را برای یک کودک کلاس اولی به یک خاطره خوب و جذاب و توام با نشاط تبدیل کنید
      وقتی به بچه ها امکان انتخاب داده می شود، بهتر عمل می کنند ، چرا که احساس می کنندکنترل بیشتری بر زندگی خود دارند. بهتر است انتخاب های محدود به فرزند خود پیشنهاد کنید. او در معرض انتخاب بین انجام و عدم انجام تکلیف مدرسه نیست ولی می تواند در مورد زمان آن دست به انتخاب بزند:
      اول بازی بعد تکلیف مدرسه
      یا تکلیف مدرسه بعد خوردن خوراکی و تماشای تلویزیون. به تدریج کودک می فهمد هدف انجام کار است.

      ۶- مسئولیت انجام تکالیف و وظیفه شناسی در این مورد را به او واگذار کنید
      برخی از والدین خود را مسئول کامل انجام تکالیف می‌کنند. به صورتی که در مدت انجام تکالیف بالای سر دانش آموز حضور دارند، زمان شروع انجام تکالیف را تعیین می‌کنند و راهنماییهای زائدی ارائه می‌کنند. هر چند لازم است والدین بویژه در سالهای اول دبستان و آمادگی با نظارت خود برنامه‌ریزی و مسئولیت پذیری را به کودک خود آموزش دهند. اما برخی از والدین به اشتباه این مسئولیت را خود بر عهده می‌گیرند بنابراین نمی‌توانند احساس مسئولیت در قبال انجام تکالیف را به کودکان خود یاد دهند. بطوری که اگر یک روز مادر حضور نداشته باشد اصلا به یاد هم نخواهد آورد که باید تکالیفش را انجام دهد.

      بنابراین والدین با نظارت مفیدی که بر انجام تکالیف دارند کم کم باید کودکان را مسئولیت پذیر بار آورند. بطوری که در صورت عدم حضور والدین نیز احساس مسئولیت برای انجام تکالیف را داشته باشند. این والدین در سالهای بعدی تحصیل کمتر با مشکل درس نخواندن کودکان خود مواجه می‌شوند. به عبارتی چون والدین نمی‌توانند در تمام دوران تحصیل در انجام تکالیف فرزندان خود نظارت مستقیم داشته باشند با افت تحصیلی آنها مواجه می‌شوند. در حالی که اگر این احساس مسئولیت را از دوران کودکی در کودک شکل داده باشند با مشکلاتی از این قبیل مواجه نخواهند شد.
      ۷- وقت و جای معین برای تکلیف مدرسه در نظر بگیرید:
      باز هم می گوییم از کودک همچون بزرگسال نمی توان انتظار داشت، این بار در چه مورد:
      احتمالا من و شما بتوانیم برای مدتی در محلی که صدای تلویزیون یا ضبط می آیدکمی مطالعه کنیم اگر چه کار آسانی نیست، اما از کودک نمی توان انتظار داشت در جایی که دور و برش خوراکی و اسباب بازی و یا تلویزیون روشن هست یا هر وسیله ی مزاحم دیگری تکالیفش را انجام دهد.بنابراین نیاز به اتاقی هست که برای چند دقیقه هم که شده بتواند کارش را انجام دهد.
      فراموش نشود کودکان در این سنین اگر فضای مناسب هم داشته باشند دست کم تخیل گسترده دارند و نمی توان جلو خیالپردازی آنها را گرفت.از این روست که آنها نیاز به توجه و نظارت والدینشان دارند.
      ۸- برنامه ریزی داشته باشید
      با کمک فرزند خود یک برنامه منظم برای انجام تکالیف تهیه کنید. برنامه را در یک محل مناسب و در دید او نصب کنید. برای تشویق او به انجام تکالیف می‌توانید در مقابل هر روز که تکلیف آن را به موقع ، خوب و دقیق انجام داده یک علامت بزنید و در آخر هفته اگر توانسته باشد تکالیف خود را خوب انجام دهد و با توجه به تعداد ستاره‌ها جایزه‌ای به او بدهید.

      بهتر است جایزه مورد نظر را در همان حین برنامه ریزی معین کنید و در آخر برنامه آن را یادداشت کنید و یا برای کودکان کوچکتر شکل آن را بکشید. به این ترتیب عملکرد کودک دائما در جلوی او قرار دارد و مسئولیت پذیری او نیز تقویت می‌شود. به تدریج می‌توانید تعداد ستاره‌ها را برای دریافت جایزه افزایش دهید. مثلا اگر در آغاز برنامه به ازای هر هفت ستاره می‌توانست جایزه را کسب کند در مراحل بعد به ازای هر ۱۴ ستاره می‌تواند به جایزه مورد نظر برسد.
      ۹- برنامه زندگی خود را تنظیم کنید
      تنها تنظیم برنامه‌ای منظم برای انجام تکالیف فرزندان کافی نیست. برای زندگی خانواده خود نیز برنامه منظمی داشته باشید. حتی‌الامکان از برنامه‌های فوق برنامه و بدون برنامه‌ریزی قبلی خودداری کنید. مثل مهمانیها و تفریحهای بدون برنامه قبلی و… یا حداقل سعی کنید این برنامه‌ها مقارن با زمان انجام تکالیف فرزندان نباشد. اگرشما یکبار برنامه او را به خاطر برنامه‌های خود به هم بریزید، راه را برای بی‌نظمی او فراهم ساخته‌اید. در کارهای دیگر خود نیز با برنامه و مسئولیت پذیر باشد. تا الگوی مناسبی برای فرزندان خود باشید. فرزندان تعهد و مسئولیت پذیری را در خانواده و با مشاهده رفتار والدین یاد می‌گیرند.
      ۱۰- تکلیف مدرسه کار کودک است نه والدین
      گاها دیده شده برخی والدین بعد از این که از انجام تکلیف توسط کودک ناامید می شوند خود دست به کار شده و کار ناتمام فرزند را به گمان خود تمام نموده و در حق او به اصطلاح لطف میکنند غافل از این که این بزرگترین خیانتی است که در حق کودک بیچاره روا می دارند چرا که با این کار احساس مسولیت در قبال وظیفه محوله را از فرزند خود میگیرند و او را فردی وظیفه نشناس بار می آورند .
      پس یادتان باشد حتی اگر کودک اصلا تکالیفش را انجام ندهد شما از انجام آن خود داری نمائید! وظیفه والدین صرفا این است که امکانات لازم برای انجام این کار از سوی کودک را فراهم کنند. پس در کودک مسئولیت انجام تکلیف را از کودکی ایجاد کنید و هیچ وقت شما کار او را انجام ندهید.
      وقتی موضوع تحصیل بچه‌ها به میان می‌آید، پدر و مادران اغلب افراط یا تفریط را پیشه می‌کنند؛ یا نسبت به این مسئله بی‌توجه هستند یا بیش از حد نگران.
      چگونه می‌توانیم به‌‌طور همزمان به موفقیت و رشد و شکوفایی فرزندانمان کمک کنیم؟ متخصصان به ما کمک می‌کنند تا به شکل درست در این زمینه رفتارکنیم.

      کمک به علاقه کودک به یادگیری

      کودک از همان اوان کودکی، میل به یادگیری را نشان می‌دهد؛ بدنش را لمس می‌کند، و بعد اشیایی که در اطرافش وجود دارند را در دستانش می‌گیرد. اولین نقشی که والدین در این زمینه دارند این است که به این کنجکاوی طبیعی کمک کنند. این کمک خیلی زود از سنین بسیار پایین آغاز می‌شود. دونالد وینیکوت، متخصص اطفال و روان‌درمانگر انگلیسی از یک بازی که آن‌را «معرفی اشیاء» می‌نامد، صحبت می‌کند: اشیاء را به کودک نشان می‌دهید و در عین حال نام آنها را همراه با لبخند بر زبان می‌آورید، سپس به او اجازه می‌دهید آن‌را در دستانش بگیرد. بعد‌ها وقتی کودک بزرگتر شد مثلا طی سفر یا بازدید از موزه‌ها او را به فرهنگ علاقه‌مند می‌کنید… کودک باید ایفاگر نقش بماند و پدر و مادر در تکامل و پیشرفتش از او حمایت کنند.

      نقش معلم را برایش ایفا نکنید

      در مهد کودک و دوران ابتدایی، بین نقش والدین و معلم تقریبا تفاوتی وجود ندارد: برای کودک کتاب می‌خوانند، شمردن را به او یاد می‌دهند و او را تشویق می‌کنند نقاشی بکشد… اما لازم است همگام با رشد کودک، نقش والدین و معلمان از یکدیگر مشخص شود. این بدان معنا نیست که خود را از آموزش به کودک منع کنیم بلکه از ایفاکردن نقش معلم خودداری کنیم. چنانچه خواسته شما از فرزندتان بیش از حد باشد و همه چیز حالت تربیتی و آموزشی داشته باشد، قطعا این خطر وجود دارد که او را نسبت به هر گونه یادگیری دلزده کنید. علاوه بر آن، در رابطه پدر و مادر- فرزندی، رابطه عاطفی از اهمیت بسیارزیادی برخوردار است. پدر یا مادر می‌خواهند آمال و آرزوهای خود یا روند دوران تحصیلی خودشان را در مورد دختر یا پسرشان پیاده کنند. فرزند برای آنکه نسبت به پدر و مادر و معلمش «وفادار»بماند، سعی می‌کند خواسته آنان را عملی کند و در این‌صورت احتمال دارد دچار تعارض شود.

      علاقه‌مندی به تحصیل کودک

      برای یک کودک، علاقه داشتن به تحصیل او به معنای علاقه داشتن به خود او است.اما زندگی تحصیلی او در کتاب و دفترش خلاصه نمی‌شود. صحبت در مورد مدرسه این فرصت را به او می‌دهد تا در مورد دوستانش، معلمان، فعالیت‌هایش، مشکلاتش، رویاهایی که در مورد شغل آینده‌‌اش در سر دارد و… با او گفت‌وگو کنید.

      خصوصیات او را بشناسید

      از طریق این گفت‌وگوها، پدر و مادر موفق می‌شوند به علائق، نقاط ضعف و قوت فرزندشان پی ببرند. به عبارتی، فرزند خود را همانگونه که هست بشناسند، نه آنگونه که تصور می‌کنند هست یا می‌خواهند باشد. بدین‌ترتیب از تحمیل خواسته‌های شخصی و روند تحصیلی خود به او خودداری می‌کنیم.

      اهداف مشخصی را با او تعیین کنید

      موفقیت تحصیلی کودک شامل «قراردادی» است که بین او و والدینش گذاشته می‌شود و بر مبنای اهدافی مشخص و قابل‌دسترس است؛ مثلا «در این ساعت باید کارهایت را انجام داده باشی»، «قبل از اینکه دوباره بهت سر بزنم، باید برنامه‌ای بریزی و نوشتنی‌هایت را نوشته باشی»، «قبل از پایان ۳ماه، در این درس باید پیشرفت کرده باشی» و… موعد مقرری که هریک از طرفین باید آن‌را رعایت کنند کمک می‌کند تا کودک کنترل زمان را یاد بگیرد و کارش را به‌طور سازنده و با انگیزه دنبال کند.

      درس خواندن را برایش معنادارکنید

      برای آنکه کودک برای درس خواندن انگیزه داشته باشد و احساس مسئولیت کند باید درک کند که برای پدر و مادرش درس نمی‌خواند بلکه این کار را برای خودش انجام می‌دهد تا به هدفی شخصی دست یابد. همچنین او باید قادر باشد بین زندگی کنونی‌‌اش به‌عنوان دانش‌آموز و زندگی آینده‌‌اش به‌عنوان فردی بزرگسال ارتباط ایجاد کند و از کودکی برنامه یا رؤیای شغل آینده‌‌اش را در ذهن بپروراند.«می‌خواهی یک دامپزشک بشوی؟ درس علوم خیلی برایت مهم است»، «یک خبرنگار بزرگ؟ یادگیری زبان‌های خارجی به تو کمک می‌کند»… البته این بدان معنا نیست که او را دربند برنامه‌ای دست نیافتنی و غیرعینی کنید بلکه به او کمک کنید تا به تلاش‌هایی که مدرسه از او می‌خواهد، معنا ببخشد.

      به او یاد دهید زمان را اداره کند

      اغلب بچه‌ها وقتی عادت می‌کنند تکالیفشان را به‌طور نامنظم انجام دهند، عاجز می‌شوند. ازاین رو باید خیلی زود به آنها ریتم منظم کاری داد. وقتی کودک از مدرسه به خانه برمی‌گردد، چه زمانی بیشتر احساس راحتی می‌کند تا تکالیفش را انجام دهد؟ با درنظر گرفتن علائق او و محدودیت‌های خانواده، یک ساعت مشخص را برایش تعیین کنید. بدین‌ترتیب کودکی که از همان کلاس اول هر روز بعد از خوردن عصرانه به خواندن عادت کند، بعد‌ها نیز راحت‌تر می‌تواند وقت بیشتری را به‌‌طور منظم به انجام تکالیف مدرسه‌‌اش اختصاص دهد.

      برای انجام تکالیف محیط مناسبی برایش فراهم کنید

      بستگی به انتخاب خود کودک دارد؛ داخل آشپزخانه، داخل اتاقش یا مکانی که همه افراد خانواده دور و بر او هستند… . بعضی از بچه‌ها بیشتر از بچه‌های دیگر نیاز دارند تا با حضور والدینشان احساس حمایت کنند. اما در کل، هر چه کودک بزرگ‌تر شود، برای انجام تکالیفش بیشتر به تنهایی نیازدارد. بنابراین روش درست، آن است که از این استقلال حمایت کنیم: برای آنکه مطمئن شوید تکالیفش را انجام داده او را«نپایید» بلکه نشان دهید که به او اعتماد دارید؛ در عین حال نشان دهید که برای پاسخگویی به سؤالاتش در دسترس و مراقب ادامه روند تحصیلی‌‌اش هستید.

      به جای قضاوت کردن بر او نظارت کنید

      در هر حالتی، کودک باید تکالیفش را خودش به تنهایی انجام دهد. چنانچه تکالیفش را «به جای او» انجام دهید، باعث می‌شود همه اعتمادی که به قابلیت‌هایش برای پیشرفت کردن دارد را از دست بدهد و در حالی‌که اجازه نمی‌دهید پیامدهای اشتباهاتش را تجربه کند، او را بی‌مسئولیت بارمی‌آورید. پدر و مادر بنا به درخواست کودک و برای آنکه ببینند تکالیفش را به اتمام رسانده است باید مداخله کنند. این نظارت فرصتی است تا نقاط ضعف دانش آموز را مشخص کنند و به‌ویژه نشان دهند که شاهد تلاش‌ها و زحمات او هستند. هیچ قضاوتی در مورد او نکنید، نمرات کلاسی‌‌اش کفایت می‌کند. همچنین افکاری از این دست را کنار بگذارید: «تو هیچی نفهمیدی»، «تومی‌تونستی بهتر از اینها کار کنی» و… . به جای گفتن «تو» ترجیحا عباراتی بدون منظور به‌کار برید که او را برای اصلاح خود تشویق می‌کنند؛ مثلا، به جای آنکه بگویید: «تو ۳بار اشتباه کرده‌ای» بگویید: «۳ اشتباه وجود دارد» و به‌خصوص فراموش نکنید که به ازای هر موفقیت به او تبریک بگویید.

      نقاط قوتش را بازشناسید

      اغلب پدر و مادرها در حالی‌که فراموش می‌کنند نقاط قوت فرزندشان را بشناسند، روی نمرات بد او تمرکز می‌کنند. زبان، هنرهای تجسمی، جغرافی، ورزش و…، هیچ درسی نباید بی‌ارزش شمرده شود. همچنین می‌توان از طریق دروسی که فرزندتان بر آنها تسلط دارد، او را به سمت دروسی که در آنها مشکل دارد سوق دهید؛ علاقه او به هنرهای تجسمی فرصتی است تا او را به تاریخ علاقه‌مند کنید. علاقه او به ورزش باعث می‌شود تا در مورد نیرو، زمان و فاصله با او صحبت کنید و اهمیت ریاضی را به او نشان دهید.

      برایش الگو باشید

      چرا کودک وقتی از مدرسه به خانه برمی‌گردد باید تکالیفش را انجام دهد درحالی‌که پدر و مادرش وقتی از سر کار به خانه بازمی‌گردند تلویزیون تماشا می‌کنند؟ چرا کودک باید بخواهد برای درس و مدرسه تلاش کند درحالی‌که می‌شنود که پدر و مادرش حرف‌های خوبی در مورد کارشان نمی‌زنند؟ چرا وقتی‌که پدر و مادرش مطالعه نمی‌کنند، کودک باید کتاب بخواند؟ لازم است بین خواسته و توقعی که از فرزندمان داریم و عملی که خود انجام می‌دهیم انسجام وجود داشته باشد. برای آنکه فرزندتان را به درستی طی دوران تحصیلی‌‌اش همراهی کنید، ابتدا باید خودتان در زندگی روزانه برایش یک الگو باشید.

      به جای اینکه نگران شوید درک کنید

      کجا مشکل داشته؟ چه چیزی را نفهمیده؟ چه کار کنیم تا دوباره این اشتباهات را تکرار نکند؟ اگر بنا باشد که با دیدن فقط یک نمره بد نگران نشویم، خوب است که در مورد علت‌های آن به روشنی و فورا با کودک و درصورت لزوم با معلمش صحبت کنیم. زیرا اگر مشکلات را به حال خود رها کنیم، احتمال دارد که یا نسبت به کودک خیلی «سختگیر» شویم یا بیش از حد او را به حال خودش رها کنیم. «هیچ کاری نمی‌شه کرد»، «هر کار بکنی، هیچی از ریاضی سرش نمی‌شه»؛ این دو برخورد انگیزه کودک برای درس خواندن را به شدت از بین می‌برد.

  • یدالله غنچی , آوریل 19, 2017 @ 3:55 ب.ظ

    سلام. پسری ۴٫۵ ساله دارم که باهوش است و خواندن را قبل از ۳ سالگی با کنجکاوی اموخته است.اخیرا بروز مسایلی باعث نگرانی من و همسرم شده است:
    ۱٫ او دو سال است که در فصول غیر تابستان ۴ روز در هفته به مهد کودک میرود.وقتی همسرم برای تحویل او (ساعت ۱۲ ظهر ) به مهد کودک می رود، اغلب مشاهده می کند که در حالی که بقیه بچه ها با هم بازی می کنند او به تنهایی در گوشه ای نشسته است. من نیز بار ها مشاهده کرده ام که وقتی در بیرون مهد به دوستانش بر می خورد به انها بی محلی می کند.(همسرم دبیر می باشد.)
    ۲٫ او در خانه به تنهایی خوب بازی می کند .اغلب ماشین بازی می کند. ماشین های لگویی می سازد و نقاشی می کشد. با تعدادی از دوستانش بویژه دو نفره خوب بازی می کند و به آنها علاقه دارد. اما در گروه ، سریع با بچه ها دچار قهر و اختلاف شده و با گریه از آنها فاصله می گیرد. چون دوست دارد آنها مثل او و بازی های مورد علاقه او را انجام دهند.
    ۳٫ از کودکی به مکانهای پر تردد کودکان مثلا پارک های شلوغ علاقه ندارد. فقط دوست دارد مثلا از وسیله ای استفاده کند که خیلی خلوت باشد. مثلا از تردد تعداد زیاد کودکان در راه پله سرسره ها در عذاب بوده و به راحتی اجازه می دهد بچه ها از او سبقت بگیرند. در کل به دلیل شلوغی پارک ها (از نظر تعداد زیاد کودکان) به پارک ها علاقه نشان نمی دهد.بیشتر ترجیح می دهد در خانه بازی کند و توقع دارد دوستانش هم برای بازی نزد او بیایند.
    خواهشمند است بویژه در مورد مساله اول راهنمایی بفرمایید. در ضمن ایا نیاز به مشاوره حضوری می باشد و در صورت نیاز آیا بایستی به روانشناس کودک مراجعه کرد یا متخصص دیگری؟

    • مشاور , آوریل 19, 2017 @ 6:29 ب.ظ

      با سلام
      دوست عزیز بله نیاز به مشاوره فردی هست و باید ایشون رو به مشاوره کودکان ارجاع دهید گوشه گیری و اختلاف نظر می تواند ویزگی شخصیتی باشد و می تواند موقعیتی باشد و نوع برخورد شما با فرزندتون در این مساله موثر است گاهی رفتار کودک ما تحت تاثیر تذکرات ما و نوعی است که محیط رو به فرزندمون معرفی می کنیم .و وقتی خیلی محیط را پر مخاطره نشان می دهیم فرزند ما کمی از جمع و افراد جدید ترس دارد و وممکننه مهارت های ارتباطی رو به او اموزش نمی دهیم .و بک دلیل دیگر هم نداشتن خواهر و برادر است به هر حال احتمالات زیادی مطرح است که بهتر از حضوری مطرح شود
      در این مورد میتونید با متخصصین کانون مشاوران ایران، مشاوره تلفنی/تخصصی داشته باشید
      ۰۲۱-۸۸۴۷۲۸۶۴
      موفق باشید

  • اویسی , آوریل 21, 2017 @ 11:59 ب.ظ

    سلام
    پسرم سه سال و دو ماهه هست و به شدت خجالتی هست در حدی که با عمه و خاله هم سختشه و حاضر نیست صحبت کنه و در جمع غریبه تر همیشه دستش حلوی صورتشه و عذاب میکشه
    لطفا راهنماییم کنین
    متشکرم

    • مشاور , آوریل 22, 2017 @ 10:35 ب.ظ

      با سلام
      درکش کنید احساساتش را بیان کند کودکان خجالتی از اینکه مورد قضاوت دیگران قرار بگیرند، ترسان اند اضطراب ناشی از این موضوع سبب بروز حس حقارت در آنها می شود. لازم است به طور مرتب به حرف های کودک و چیزهایی که از اطرافیان شنیده گوش کنید.به او اعتماد به نفس بدهید.هرچه شما بیشتر با او صحبت کنید، برقراری ارتباط با دیگران نیز برای او راحت تر خواهد شد.

      از انگ زدن به کودک پرهیز کنید از گفتن جملاتی نظیر «او را ببخشید،کمی خجالتی است!» خودداری کنید. بیان چنین جملاتی سبب می شود کودک شما گمان کند دچار مرضی درمان ناپذیر است و خجالتی بودن جزو ذات اوست. بیان این جملات حتی توجیهی برای او می شود تا نخواهد تغییر کند و از هر موقعیت اجتماعی که برایش سخت است، بگریزد.

      از خجالتی بودن او در جمع حرفی به میان نیاورید کودکان خجالتی در برابر حرف های اطرافیان بسیار حساس اند. حرف زدن در مقابل او با مادر دوستش تنها وضعیت را وخیم تر خواهد کرد. کودکان خجالتی بیش از قضاوت های منفی به قضاوت های مثبت محتاج اند.

      او را مجبور به برقراری ارتباط نکنید تشویق کردن کودکان خجالتی برای پیوستن به دیگران تنها وضعیت را بدتر می کند. باعث می شود این حس به کودک منتقل شود که والدین او را نمی فهمند و او بیشتر در خود فرو می رود و منزوی می شود. کنار آمدن با خجالت باید به تدریج و به آرامی صورت پذیرد.

      حامی خجالت او نباشید ثبت نام نکردن کودک در کلاس ورزش به این بهانه که او خجالتی است، موضوع را اسفناک تر از آن چیزی می کند که هست. ترس والدین به کودک القا می شود و همین امر سبب ترس او و خجالتی تر شدنش می شود. باید اجازه داد کودک با مشکلاتش کنار بیاید و جایگاهی در میان دیگران برای خود باز کند. مراقب نکته ای دیگر نیز باشید. خجالتی بودن نباید ادب را از کودک بگیرد. وقتی جایی می روید یا با کسی روبه رو می شوید، از او بخواهید سلام کند یا بابت کادویی که دریافت کرده تشکر کند.

      از او بخواهید برایتان شعر بخواند در خانه، خاله بازی کنید. اجازه بدهید در قالب یک بازی صحنه های زندگی واقعی تکرار شود. این نوع بازی ها اضطراب او را کم کرده و سبب صمیمی شدن او می شود. خواندن شعر یا تئاتر بازی کردن سبب می شود به مرور اعتماد به نفس بیشتری پیدا کند.

      برای او ارزش قایل شوید در پی هر پیشرفت کوچکی او را تحسین کنید. کودکان خجالتی همیشه فکر می کنند دیگران در مورد آنها بد قضاوت می کنند. پس هر بار کار درستی انجام می دهد، او را تشویق کنید. مثلا بگویید «من به تو افتخار می کنم. تو توانستی از ترست فاصله بگیری.»، «چه قدر شجاعی!» و … این امر سبب می شود حس عشق در او جان بگیرد.

      نگذارید منزوی شود لازم نیست برایش تولد بگیرید و تمامی دوستان را دعوت کنید. او را مجبور نکنید به تولد دوستانش برود و در جمعی از بچه ها حاضر شود.معمولا کودکان خجالتی ترجیح می دهند فقط با یک نفر بازی کنند. سعی کنید کودکی که به عنوان هم بازی برای او انتخاب می کنید کوچک تر از او باشد تا بتواند بر وی تسلط یابد و اعتماد به نفس پیدا کند. در صورتی که بیش از حد خجالتی شده او را پیش یک روان شناس ببرید و مشورت کنید.
      در این مورد میتونید با متخصصین کانون مشاوران ایران، مشاوره تلفنی/تخصصی داشته باشید
      دفتر قیطریه:
      ۰۲۱-۲۲۶۸۹۵۵۸
      موفق باشید

  • م . ر , آوریل 22, 2017 @ 3:17 ب.ظ

    با سلام و احترام
    برادر زاده من یک دختر ۲۲ ماهه است از روز اول که در بیمارستان به دنیا آمده بود حتی وقتی خواب بود با صداهای خیلی آرام هم میپرید و میترسید این ترس از صدا هنوز هم هست از صداهای ماشین – موتور و صداهای زیاد بشدت میترسه .
    الان از یک سری اشکال و عکس ها هم خیلی زیاد میترسه .
    از آقایان هم خیلی میترسید و گریه میکرد ولی الان کمی بهتر شده حتی بغل پدرش هم نمیره
    ترس های زیادی داره از برخی علائم و تصاویر روی اجناس میترسه و گریه میکنه
    ارتباط خوبی با خانمها داره ولی خیلی ترسو هست هم حیوانات را دوست داره هم بشدت از آنها میترسه .
    نگران ترسهای شدید اش هستیم گاهی تا مرز سکته میره از ترس
    لطفا راهنمائی بفرمائید باهاش چگونه برخورد کنیم
    خیلی سریع هم بغض میکنه و گریه میکنه اگر خواسته ای داشته باشه

    • مشاور , آوریل 22, 2017 @ 10:21 ب.ظ

      با سلام
      رس در کودکان
      ترس طبیعی یا به طور مختصر «ترس» به واکنشی گفته می‌شود که در موقعیت‌هایی نشان داده می‌شود که برای بیشتر افراد، ترسناک تلقی می‌شود. مثلا ترسیدن هنگام گذشتن از پرتگاهی در ارتفاعات کوهستان یا ترس از صدای مهیب انفجار در‌ آشپزخانه. اما ترس مرضی یا فوبیا نوع خاصی از ترس است که در درجه اول افراطی، غیر منطقی و ناموجه است. اگر فوبیا از یک چیز خاص (مثلا آمپول)، از حیوانی خاص (مثل گربه) یا موقعیتی خاص (مثلا پرواز با هواپیما) باشد به آن فوبیای خاص می‌گویند و اگر ترس از موقعیت‌های اجتماعی (مثل سخنرانی) باشد به آن فوبیای اجتماعی گفته می‌شود.

      این تقسیم‌بندی‌ها را می‌شود برای بزرگسالان به راحتی به کار برد اما در کودکان به چند دلیل، جدا کردن ترس‌های طبیعی از فوبیا سخت است. در درجه اول نشانه‌های ترس در کودکان با بزرگسالان فرق می‌کند. یعنی ممکن است کودک به جای ‌این که مثل بزرگسالان از موقعیتی وحشت زده شود، حالت قهر به خود بگیرد یا خودش را به بزرگسالان بچسباند. حتی ممکن است کودک، ترس خودش را پشت نشانه‌های افسردگی و خشم پنهان کند. ضمن‌این که برخلاف بزرگسال‌ها که می‌دانند ترسشان افراطی و غیر منطقی است کودکان آن قدر رشد نکرده‌اند که تفاوت ترس‌های طبیعی و غیر طبیعی را بدانند.

      چه ترسی؟ چه سنی؟
      بعضی از ترس‌ها برای بعضی از سنین طبیعی‌تر است اما کلا هیچ ترسی – حتی اگر طبیعی باشد- نباید بیش از دو سال طول بکشد. یعنی طول کشیدن بیش از‌این حد، نشانه مشکل و نیازمند توجه یا حتی درمان بالینی است.

      ویژگی‌های ترس در کودکان
      * برخی از ترس‌ها در کودکان ریشه فطری دارد(ترس از صداهای مهیب) و برخی دیگر از همان ماه‌های اول و به صورت اکتسابی در کودک شکل می‌گیرد(ترس از حیوانات مثل سوسک و گربه) و والدین برای جلوگیری از ترسو شدن کودکان باید خود الگوی شجاعت باشند.

      * ترس کودکان ممکن است ثبات و دوام نداشته باشد، زود پدید آید و زود هم از بین برود.

      * گاهی ترس کودکان مبتنی بر واقعیت نیست یعنی از چیزی می‌ترسند که بی‌خطر است.
      روش‌های درمان ترس کودکان

      با توجه به نوع ترس در کودک، روش‌های درمانی متفاوتی ارائه می‌شود. این روشها عبارتند از:

      * از بین بردن موقعیت ترس‌آور: یکی از راه‌های درمان ترس کودک، دور کردن وی از شرایط و موقعیت ترس‌آور است، مثلا محیط تاریک.

      * تلقین در تقویت روحی: یکی از روش‌های مۆثر، تلقین شجاعت به کودک است، چرا که گاهی ترس، ناشی از عدم اعتماد به نفس و احساس بی‌کفایتی است و در صورتی که کودک اعتماد به نفس یابد، می‌تواند به عنوان فردی شجاع بر ترس خود غلبه کند.

      * ارائه الگو: یکی از راه‌های درمان، ارائه الگوی مناسب و شجاع برای کودک ترسو است. این الگو باید بدون نقص و قابل لمس و به دور از مقایسه کودک با او باشد که البته الگوهای مناسب را بهتر است از میان کتاب‌ها انتخاب کرد.

      * درمان‌های پزشکی: گاهی کودک از نظر جسمی دچار ضعف‌های بدنی شده است و این ضعف زمینه را برای ترس ایجاد کرده است. اختلالات غدد و ترشحات اضافی ممکن است با تأثیر بر سیستم بدن سبب مشکلات و اختلالاتی چون ترس در کودکان شوند.

      راه های کمک کردن به کودکان در مقابله با ترس
      والدین می توانند به فرزندانشان کمک کنند تا با تقویت حس اعتماد به نفس و کسب مهارتهای لازم با ترس های خود مقابله کنند. در این قسمت می خواهیم شما را با راه های کمک به فرزندانتان برای مقابله با ترسها و اضطرابهای خود آشنا کنیم:

      * تشخیص دهید که این ترس واقعی است. هرچند که به نظر شما مسئله ای بسیار کوچک و پیش پا افتاده باشد، برای فرزندتان حقیقت دارد و باعث اضطراب و ترس او می شود. صحبت کردن درمورد آن ترس بسیار کمک کننده است، کلمات گاهی قادرند احساسات منفی را از چیزی بیرون بکشند. اگر درمورد ترسها صحبت کنید، قدرت آنها کمتر خواهد شد.

      * هیچوقت با کوچک و ناچیز کردن آن مورد، سعی نکنید کودکتان را وادار به مقابله با آن کنید. گفتن “مسخره بازی در نیار! هیچ دیوی تو کمد تو قایم نشده!” ممکن است باعث شود فرزندتان بتواند بخوابد، اما ترس را از بین نخواهد برد.

      * اسباب ترس را برای فرزندانتان فراهم نکنید. اگر میدانید فرزندتان از سگها خوشش نمی آید، طوری از خیابان رد نشوید که با آن سگ روبه رو نشوید. اینکار فقط باعث می شود که فرزندتان یقین کند که سگها موجوداتی ترسناک و وحشت آور هستند. در اینگونه مواقع فقط باید با مراقبت و توجه با کودکتان رفتار کنید تا بتواند با آن موقعیت ترس آور روبه رو شود.

      * به فرزندتان یاد بدهید که چطور میزان یک ترس را اندازه گیری کند. اگر کودک بتواند شدت یک ترس را با میزان ۱ تا ۱۰ بسنجد، ممکن است بتواند به ترس با شدت کمتری نسبت به قبل نگاه کند.

      * تکنیک های کنار آمدن و برخورد با ترسها را به کودکانتان بیاموزید. می توانید این تکنیک ها را امتحان کنید: خودتان را “صاحب خانه” به کودک معرفی کنید، و این باعث خواهد شد که کودک نسبت به شیء ترسناک جرات و جسارت بیشتری پیدا کند و برای فرار از آن به شما پناه بیاورد. به فرزندانتان یاد بدهید که در چنین مواقعی به خود بگویند، “من می توانم..” یا “هیچی نیست، می تونم با اون کنار بیام…”. تکنیک های تمدد اعصاب نیز کمک کننده هستند، مثل تجسم فکری (تصور غوطه خوردن روی ابرها یا دراز کشیدن لب ساحل دریا) و تنفس عمیق.

      * صبور باشید

      * سعی کنید در کودکتان حس استقلال به وجود بیاورید. خیلی سخت است، به‌خصوص برای شمایی که کودکتان به شما وابسته است و خودتان هم به کودکتان وابسته‌اید.

      * یکی از بهترین راه‌های انتقال غیر مستقیم سخنتان به کودکتان «بازی کردن» است. شما می‌توانید در زمینه های ترس کودکتان با وی همبازی شده و واکنش‌های کودکتان را ببینید و اگر لازم بود اصلاحش کنید.

      * کودکتان را با دیگران مقایسه نکنید. ‌این کار باعث می‌شود نه تنها ترس کودکتان را درست نکنید بلکه با مقایسه او با همسالانش، عزت نفسش را هم لگدمال می‌کنید.

      * اصرار نکنید. هر چه بیشتر کودکتان را مجبور به مواجهه با ترسش کنید و بیشتر از زور استفاده کنید، هراسش بیشتر می‌شود. سعی کنید کاری کنید که کودک کم کم به ترس خود خو بگیرد.

      راه برطرف کردن ترسها , مقابله با آنهاست. با استفاده از پیشنهاداتی که در این مقاله ارائه شد، می توانید به فرزندتان کمک کنید تا بهتر با موقعیت های زندگی کنار بیایند.
      ترس، اضطراب و هراس :
      هر ۳ این مفاهیم از یک ریشهاند و تنها در میزان شدت و منبع بهوجود آورنده با هم دارای تفاوت هستند. تمامی ترسهای نابهنجار و یا اختلالات اضطرابی شایع در کودکان که مطرح شد میتواند دارای شدت و ضعف باشد. پس تعیینکننده اینکه آیا این حالت اختلال محسوب میشود یا نه بستگی به شدت آن دارد.

      ترس و دیگر اختلالات :
      کودکان متبلا به ترس غالباً علاوه بر واکنش ترس علائم دیگری نیز از خود ظاهر میسازند. شایعترین آنها عبارتند از اختلال در خواب، پرخاشگری ، ناخن جویدن، شب ادراری و لکنت زبان.

      درمان :
      همانطور که قبلاً اشاره شد بسیاری از ترسها لازمه دوران رشد کودک است و با طی شدن زمان خودش به شرط برخورد سالم محیط به سر خواهد آمد. پس نقش تربیت و اصول فرزندپروری بسیار حائز اهمیت است. برای درمان کودکان مبتلا به اضطراب و هراس نخست باید علت اختلال را برطرف کرد. در معالجه این کودکان باید به کودک توجه شود نه به ترس.

      در این مورد میتونید با متخصصین کانون مشاوران ایران، مشاوره تلفنی/تخصصی داشته باشید
      دفتر قیطریه:
      ۰۲۱-۲۲۶۸۹۵۵۸

      موفق باشید

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *