مرکز مشاوره

مرکز مشاوره کودکان

مرکز مشاوره کودکان

سلام دلارام رسولی از مرکز مشاوره و روانشناسی ایران هستم و خوشحال میشم ب سوالات شما در زمینه مشاوره کوک پاسخ بدم. در ادامه سوالات پرکاربرد قرار دادم.

همانکه میدانید کودکان در طول دوره رشد خود ممکن است به طور خواسته یا نا خواسته دچار مشکلاتی شوند و این والدین هستند که باید در حل این مشکلات بکوشند. مرکز مشاوره کودک با داشتن بهترین روانشناسان و مشاوران کودک در زمینه مرکز مشاوره کودکان میتواند سهم بزرگی در کمک به تربیت کودکان و مواجهه با مشکلات و معضلات حال و آینده و رفع آن داشته باشد. توصیه ما برای والدینی که بسیار نگران آینده فرزند خود هستند و به او اهمیت میدهند ،  در مواقعی که نیاز به داشتن یک مشاور خوب کودک را احساس میکنند مشورت گرفتن از مرکز مشاوره کودکان با مشاوره کودک زیر نظر کانون مشاوران ایران است چرا که همکاران ما با گنجینه ای از تجربیات خود شما را  به خوبی در محیطی صمیمی و راحت راهنمایی خواهند کرد.

مشاوره کودک

مشاوره کودک ۴ و نیم ساله

باسلام.دختر۴ونیم ساله ای دارم که ازسن۳سالگی اغلب اوقات درمیهمانیها موقه شام به جای اینکه کنارمن بشینه وغذابهش بدم میره کناردیگرافرادفامیل میشینه.باوجودهرگونه محبت وتوجه و تنبیه ودعوا…امااثربخش نیست

پاسخ

با سلام مادرگرامی اینکه کودک شما از ۳ سالگی چنین رفتاری دارد می تواند یا دال بر روابط اجتماعی قوی او باشد که بک مساله است و اصلا ربطی ندارد که شما رو دوست نداشته باشد و یا هر نکته ای صرفا تجربیات حضور در کنار دیگران را دوست دارد

از طرفی ممکنه در دوره ای حتی یک خاطره دعوا و تنش و ایرادگیری این مساله را ایجاو کرده باشد هر چند کوچک که در ذهن باقی بوده باشد و مساله سوم برریی شرایط هوشی وسایر جنبه های رشد عقلی کودک است و اینکه تفکیکی بین غریبه و والد قابل می شود یا خیر

.ببینید ممکنه مساله اخر نیاز به بررسی های بیشتری باشد که خوب باید توسط روان پزشک یا روانشناس بررسی دقیق شود.البته ممکنه اصلا در مورد دختر شما صدق نکند هوش و همه مسائل طبیعی باشد و این رفتار کم کم با دادن توضیحات و رشد عقلی کودک کاهش پیدا کند.در هر حال امیدوارم مشکل خاصی نباشد وکودک شما سلامت باشد اگر نیازی بود به روانشناس کودک ارجاع دهید .
در این مورد میتونید با متخصصین مرکز مشاوره و روانشناسی ایران، مشاوره تلفنی/تخصصی داشته باشید
۰۲۱۲۲۶۸۹۵۳۴
موفق باشید

مشکل دختر کلاس سوم ابتدایی

با سلام
دختر کلاس سوم ابتدایی که همیشه با بچه های کم سن و سال خودش تمایل به بازی دارد و از بازی با همسن وسالای خودش امتناع می کند ؛علت چیست ؟لطفا راهنمایی کنید

پاسخ مشاور کودک : بی‌میلی کودک به بازی با کودکان دیگر

نکات مهم
تمایل کودک به بازى با بچه‌هاى دیگر، یکسان نیست. بعضى از بچه‌ها، بیشتر از بچه‌هاى دیگر معاشرتى و اهل بازى با کودکان همسن خود هستند و بعضى بچه‌ها ذاتاً آرام‌تر هستند. این اختلاف طبیعى است؛ اما تمایل به بازى با کودک دیگر و داشتن همبازی، در وجود هیچ کودکى به صفر نمى‌رسد.

علل بى‌میلى ممکن است مربوط به وضعیت جسمی، روحى و روانى کودک، یا وضعیت اجتماعی، اقتصادى خانوادهٔ او باشد که او را به انزوا مى‌کشاند و از بازى با بچه‌هاى دیگر فرار مى‌کند. علل عمدهٔ بى‌میلى کودکان عبارتند از:

– ممکن است کودکى دچار ضعف در سلامت جسمانى باشد،؛ مثلاً خیلى زود از جست‌وخیز خسته شود یا نفس تنگى پیدا کند، یا بیمارى‌هائى داشته باشد که اجازهٔ بازى پر افت‌ و خیز را به وى ندهد.

در این‌صورت، ترتیبى بدهید که معاشرت او با دیگر بچه‌ها توأم با بازى‌هاى فکرى مناسب و جنب‌وجوش کمتر باشد.

– گاهى کودک، به‌دلیل تفاوت‌هائى که با دیگران دارد، با آنان نمى‌جوشد. این تفاوت‌ها ممکن است از اجبار کودک به استفاده از عینک ذره‌بینى قطور گرفته، تا لکنت زبان او و حتى هوش فوق‌العاده‌اى باشد که اینها میل به گوشه‌گیرى را در کودک تقویت مى‌کند، یا گاهى او را چنان حساس و آسیب‌پذیر مى‌سازد که با کوچکترین تمسخر و یا سرزنش دیگر کودکان، مى‌رنجد و از معاشرت با آنان زده مى‌شود.

گاهى هم کودک خجالتى است و مشکل مى‌تواند در دوستى با بچه‌هاى دیگر پیشقدم شود.
در چنین مواردی، مشکل او خیلى ساده و تنها با تشویقى آرام و تدریجى حل مى‌شود. نصیحت و پند و اندرز دادن و تأکید بر اینکه: ‘این‌قدر یک گوشه‌ ننشین؛ تو دیگر بزرگ شده‌ای!

’ یا چرا تو هم نمى‌روى با بقیهٔ بچه‌ها بازى کنی؟’ بر ترس کودک مى‌افزاید. بهتر است دایرهٔ دوستى‌ها را کم‌کم وسعت بخشید و ابتدا از دعوت یک یا دو کودک همسن و سال او به خانهٔ خودتان آغاز کنید.

یا مى‌توانید چندین‌بار همراه کودک خود به تماشاى بچه‌هائى که مشغول بازى هستند بروید تا کودک، در ضمن تماشاى آنان، لذتى را که از بازى باهم مى‌برند درک کند و علاقه‌مند شود که خود او هم از این لذت سهمى داشته باشد.

– گاهى لوس و پرتوقع بودن کودک موجب مى‌شود که گروه همسالان او را طرد کنند. از این‌رو، به پدران و مادران توصیه مى‌شود که ضمن ابراز محبت به کودک، اصول اخلاقى و انسانى و احترام به حقوق دیگران را نیز به کودک بیاموزند. بهترین روش در این مورد، این است که پدر و مادر خود الگوى تقلید براى آنان باشند.– گاهى مادر، چون حوصلهٔ سر و صدا و شلوغى بچه‌ها را ندارند،

یا از این مى‌ترسد که کودک او، به‌علت معاشرت با بچه‌هاى شرور، بى‌ادب بار آید، یا حوصله و وقت سر زدن به بچه‌هاى مشغول بازى را ندارد، طورى با کودک رفتار مى‌کند و در مقابل خواست او مبنى بر بازى با دیگر کودکان واکنش نشان مى‌دهد که او را از بازى باز مى‌دارد و به انزوا سوق مى‌دهد. براى مثال، مادرى که مى‌گوید:

‘اجازه نمى‌دهم با پسر همسایه بازى کنی، چون او بچهٔ شرورى است’ کودک خود را از بازى‌اى که ممکن است خیلى هم آموزنده و لذت‌بخش باشد، محروم مى‌کند و بعد با گفتن جمله‌اى نظیر: ‘بیا با خواهر کوچک خود بازى کن!’ او را به کلى از بازى روى‌گردان مى‌سازد.

خواهر کوچکى که تازه مى‌خواهد راه رفتن را بیاموزد، براى بچه‌اى سه – چهار ساله که احتیاج به نقشه کشیدن و دویدن و خندیدن دارد، همبازى خوبى نیست.

بنابراین، هوشیارى و دقت مادر و پدر در انتخاب همبازى‌هاى مناسب براى کودک در افزایش تمایل کودک به بازى به دیگران نقشى بسیار مهم دارد.

نکات مهم

  • کودکان، به هنگام بازى با همسالان، از حالت خودمحورى بیرون مى‌آیند و واقع‌گرا (Realistic) مى‌شوند، به امیال و خواسته‌هاى دیگران توجه مى‌کنند، از دیگران چیزى مى‌آموزند و به دیگران چیزى یاد مى‌دهند و در کنش متقابل، خیلى چیزها به همدیگر مى‌آموزند.
  • وقتى که کودک دوست دارد به تنهائى بازى کند، باید او را به حال خود بگذارید و آزادى بدهید تا مستقلاً به بازى خودش ادامه دهد. نباید همبازى‌هائى را به او تحمیل کنید؛ زیرا چنین حالتى باعث اختلال در بازى او مى‌شود و عادت به عصبانى شدن و ایجاد درگیرى را در وى به‌وجود مى‌آورد.
  • پدران و مادران توجه کنند که کودک در سنین خردسالى هر اندازه آزاد باشد تا به تنهائى بازى کند، به همان اندازه در آینده اجتماعى‌تر خواهد شد.
  • میل طبیعى و تشخیص کودک بهترین راهنماى ما مى‌باشد. آنان کم‌کم یاد مى‌گیرند با دوستان و همسالان خود همبازى شوند؛ بنابراین، نیازى به تأکید و تشویق‌هاى بیرونى نیست تا زودتر از موعد با بچه‌هاى دیگر همبازى شود.
  • کودک را وادار نکنید که با خواهر و برادر کوچکتر خود همبازى شود؛ زیرا آنان براى بازى کوچک هستند، در صورتى‌که کودک اگر با همسالان یا بزرگتر از خود بازى کند، هم با علاقه بازى مى‌کند و هم در تعاملى مشترک چیزى یاد مى‌گیرد.

نکتهٔ دیگر اینکه، کودک بزرگتر باید همیشه ملاحظهٔ کودک کوچکتر را بکند و رفتارى عاقلانه در پیش بگیرد (در صورتى‌که خود او هنوز بچه است و باید بچگى کند) و کودک کوچکتر نیز، احتمالاً به‌علت آنکه قادر به انجام دادن همهٔ اعمال و رفتار کودک بزرگتر نیست، دچار شکست مى‌شود؛ که از نظر روحى و روانى به سود او نیست.

از این‌رو، در عین‌حال که اوقاتى با همدیگر بازى مى‌کنند، زمینه‌هائى نیز براى بازى با همسالان فراهم شود.

جالب توجه این است که هر اندازه خواهران و برادران را به بازى با یکدیگر وادار نکنیم، آنان، مشخصاً، بیشتر باهم بازى خواهند کرد.
– در بازى‌هاى کودکان دخالت نکنید؛ ولى لازم است پدر و مادر گاهى به اتاق و محل بازى بچه‌ها سر بزنند، اما نه به قصد جاسوسى و بازرسى آنان بلکه به قصد بردن مثلاً چای، میوه و شیرینى براى آنان. در واقع، نباید بچه‌ها را مطمئن ساخت که در تنهائى هیچ‌کس به آنان سر نخواهد زد؛ چون همه نوع کودک وجود دارد و ممکن است اتفاقات خطرناکى بیفتد.
– اگر فرزند شما دوست و همبازى‌اى براى خودش پیدا کرده است که شما دوست ندارید با او رفت و آمد کند، تا حدّ امکان نگوئید: ‘اجازه ندارى با این کودک بازى کنی، چون بى‌تربیت است.’ بلکه ابتدا سعى کنید همبازى جدیدى را براى او بیابید و به جز این، در انتخاب دوست، ملاک و معیارى به کودک بدهید و بگذارید بیندیشد و خود قضاوت کند و به نتیجه برسد.

دختر ۴ ساله ای دارم

با سلام
دختر ۴ ساله ای دارم، که باهوش است و خیلی خوب صحبت می کند و دایره لغات بالایی دارد. اما متاسفانه به نظر می آید که روی یک چیز تمرکز نمی کند. مثلا در کلاس باله یا نقاشی بیشتر از آنکه به مربی توجه کند، به خودش در آینه و یا دوستانش توجه می کند. یا در کلاس نقاشی دایم صحبت می کند.
معمولا وسط یک کار صحبت از کار دیگر می کند ، لازم به ذکر است صحبت های وی بی منطق نیست و از تخیلات یا خاطرات و … صحبت می کند.
یا وقتی موسیقی (شعر کودکانه) گوش می دهد، انگیزه ای برای یادگیری تمام شعر به هر طریق ندارد
نگران هستم این رفتار در آینده در رشد و آموزشش تاثیر منفی نداشته باشد.

مشکل عدم تمرکز کودک

با سلام مادر گرامی اگر خودتون متوجه عدم تمرکز او ش ید بهتره همین ابتدا که کودک است او را ارجاع دهید به روانشناس کودک شاید مساله نقص توجه باشد که راهکار درمانی دارد و اصلا جای نگرانی نیست البته ممکنه صرفا به خاطر شرایط سنی باشد و چون اموزش رسمی در هیچ زمینه ای در این توصیه نمی شود خب او هم تمرکز و دقت کافی نشان نمی دهد و چون از هوش و دایره لغات او می گویید خوب ممکنه مساله چیز دیگری باشد یعنی خستگی از اموزش های مختلف و اصلا مساله دقت و تمرکز نباشد و بعد از اینکه وارد فضای اموزش رسمی شود هیچ مشکلی بدین لحاظ نداشته باشد به طور کل جای نگرانی وجود ندارد و کودکان به لحاظ تحمل اموزش هایی با هم تفاوت دارند امیدوارم در اینده مشکل خاصی به وجود نیاید .

در این مورد میتونید با متخصصین مرکز مشاوره و روانشناسی ایران، مشاوره تلفنی/تخصصی داشته باشید
۰۲۱۲۲۶۸۹۵۳۴
موفق باشید

بچه ۴ ساله و مشکلات مدرسه

با سلام پسربچه۴ساله ای دارم که درمهمانی ها بابچه ها خوب ارتباط برقرار می کندولی وقتی اورامهد ثبت نام کردم روزهای اول خوب میرفت ولی بعدش باگریه شدید ازرفتن امتناع کرد ماهم یکی دو ماه نبردیمش ولی حالاااوراژیمناستیک ثبت نام کردم بااینکه خودم من اونجاهستم گریه می کندواز بازی بابچه ها امتناع می کند

مشکل مهدکودک رفتن:اگر کود‌ک حاضر نیست به مهد‌ کود‌ک برود‌ یا چند‌ ساعتی بد‌ون شما جایی بماند‌، او را واد‌ار به این کار نکنید‌ چرا که باعث به‌وجود‌ آمد‌ن ناراحتی‌های بیشتری برایش ‌می‌شود‌. ابتد‌ا با او صحبت کنید‌ و از مزایای مهد‌ برایش بگویید‌. همراه هم بد‌ون اینکه از او جد‌ا شوید‌ به مهد‌ کود‌ک بروید‌ تا با محیط آشنا شود‌.

د‌ید‌ه شد‌ه گاهی مربی مهد‌ به‌عنوان راهنمایی به ماد‌ر ‌می‌گوید‌ به گریه‌های بچه نباید‌ اعتنا کرد‌. او را اینجا پیش ما بگذارید‌ و بروید‌. ما آرام و سرگرمش ‌می‌کنیم.

به هیچ‌وجه مرتکب چنین خطایی نشوید‌. باید‌ به تد‌ریج با این قضیه کنار بیاید‌. روزهای اول د‌ر مهد‌ کنارش باشید‌. بعد‌ از گذشت چند‌ روز وقتی عاد‌ت کرد‌، کمی د‌ورتر بنشینید‌. این مرحله را هم که پشت سر گذاشتید‌، چند‌ د‌قیقه‌ای پیش چشمش نباشید‌ و بازبرگرد‌ید‌. این هم که عاد‌ی شد‌، چند‌ ساعت نباشید‌ و برگرد‌ید‌. د‌ر نهایت ‌می‌بینید‌ که کود‌ک‌تان د‌ر مهد‌ کود‌ک ‌می‌ماند‌ و مشکل حل شد‌ه است.

در این مورد میتونید با متخصصین مرکز مشاوره و روانشناسی ایران، مشاوره تلفنی/تخصصی داشته باشید

۰۲۱-۲۲۶۸۹۵۵۸

ممکنه در همان دو ماه مهد اتفاقی افتاده تجربه ترسی دارد که اجازه بازی و تجربه جدید رو از او گرفته و باعث هراس از محیط اجتماعی شده البته باید دید همچنان در مهمانی ها بدون مشکل است و صرفا در برخورد با افراد غریبه کوچک دچار مشکل می شود و یا مساله گسترده تر است به هر حال باید روانشناس کودک فرزند شما را ببینید و خوب با تکنیک های نقاشی درمانی و بازی درمانی می تواند به شما کمک کند تا مساله رفع شود .

در هر حال بررسی شرای پیرامونی مهم است منتهی جای نگرانی نیست گاها هم به خاطر این مساله ایجاد می شود که کودک شما به رشد شناختی نرسیده و خب همین مساله مسائلی ایجاد می کند .و ترس و اضطراب از نبود شما مشکل ساز است و با رشد شناختی و افزایش سن برطرف می شود ضمن اینکه برخی مسائل در طی رشد صرفا مقطعی هستند و بعد از مدتی مرتفع می شوند و جای نگرانی وجود ندارد در نهایت امیدوارم شرایط متعادل شود

در این مورد میتونید با متخصصین مرکز مشاوره و روانشناسی ایران، مشاوره تلفنی/تخصصی داشته باشید
۰۲۱۲۲۶۸۹۵۳۴
موفق باشید

 

توجه پسر ۲ساله به پا دختر

پسرم ۲ سال و ۱۱ ماهشه و حدود ۸ ماه هست که بیش از حالت عادی به پاهای دخترها توجه میکنه یا در مورد پا فکر میکنه.

حتی وقتی براش کتاب میخونم یا کاتون میبینه همش سوال میکنه که پاش کو؟ می خواست پاشو دست بزنه؟…
وقتی خانومی با جورا ب قشنگ یا ناخن لاک زده میبینه، کمین میکنه زیر میز یا کنار پاش و آروم به پاش خیره میشه یا دست میزنه.

خرداد ماه پیش مشاور رفتم و به سفارش ایشون راه بی توجهی و حواس پرت کردن رو پیش گرفتم.
اما الان مدتیه که حتی موقع بازی یا توی مهد کودک وقت بازی، میره پشت مربی و به پاش دست میزنه.
یکبار هم دیدم که خودش خوابیده و یکی از عروسکهاش رو میماله به کف پاش

  • لطفا بفرمایید آیا اینها علائم فوت فتیش هستن؟
  • میشه پیش گیری کرد؟
  • کدوم میتونه مفید باشه روانشناس یا روانپزشک؟

پاسخ

با سلام کمی بعیده دراین سن این مشکل حنسی وجود داشته باشد البته که نوع زود اغاز هم دارد ولی باید محرک های محیطی بررسی شود مثل اینکه دیدن فیلم ها تصاویر و حتی برخوردهای خود شما و اینکه ایا ممکنه مورد سو استفاد۶ ای قرار گرفته شود ببینید این مساله فقط منوط به رابطه جنسی نیست

بلکه فرضا نزدیکی یک خانم که خودش مشکل جنسی داشته باشد با فرزند شما امیدوارم منظور بنده را درک کنسد .بهتره حتما به روانشناس کودک ارجاع بدهید چون در سنی نیست که توضیحاتی داشته باشد .

با نقاشی درمانی و بازی درمانی دلایل مشخص خواهددشد منتهی جای نگرانی هم وجود ندارد امیدوارم به زودی مساله رفع شود مورد میتونید با متخصصین مرکز مشاوره و روانشناسی ایران، مشاوره تلفنی/تخصصی داشته باشید
۰۲۱۲۲۶۸۹۵۳۴
موفق باشید

پسر ۸ ساله شلوغکار

سلام.پسری ۸ ساله دارم.خیلی شلوغ میکنه واذیت میکنه توی کلاس تمرکز نداره بچه هارواذیت میکنه وکمتر به حرف گوش میده.خیلی هم ناخن میخوره.لطفا راهنمایی کنید

 

بیش فعالی چیست؟

این اختلال یکی از اختلالات شایع و در عین حال باید تشخیص سخت برای پزشکان است. اختلال بیش فعالی بیماری پیچیده ای است و اغلب تشخیص داده نمی شود. درباره کودکی که با چنین اختلالی تشخیص داده می شود ۳ علامت را نباید از یاد ببرید که شامل پرتحرکی، کمبود توجه و تمرکز و در نهایت اعمال تکانه ای (کارهای ناگهانی و غیرقابل پیش بینی) است.

زمانی که پزشک بتواند جزئیات لازم را از والدین و مدرسه به دست آورد می توان معیارهای لازم را در نظر گرفت. علائم اختلال بیش فعالی ـ کم توجهی باید در بیشتر از یک مکان دیده شود

مثلاً خانه و مدرسه و البته اینکه برای چند ماه این علائم بروز کند. داشتن ۶ علامت یا بیشتر از علائم اختلال کم توجهی یا بیش فعالی که باید دست کم ۶ ماه وجود داشته باشد تا بتوان گفت کودک بیش فعال است.

علائم بیش فعالی

تعدادی از علائم مربوط به بیش فعالی و اختلال توجه و تمرکز شامل موارد زیر است:

  • کودک غالباً با دست هایش بازی می کند و در جایش می لولد.
  • کودک معمولاً کلاس را ترک می کند.
  • غالباً می دود یا می پرد.
  • اغلب بازی یا فعالیت هایش پر سروصداست.
  • به نظر می رسد کودک همیشه در حال حرکت است.
  • زیاد صحبت می کند.
  • از توجه به جزئیات ناتوان است.
  • اغلب قادر به پیگیری دستوران یا اتمام کارها نیست.
  • اغلب وسایل خود را گم می کند.

ممکن است کودک شما بیش فعال باشد

برای کودکی با اختلال بیش فعالی ـ کم توجهی انجام برخی رفتارها ممکن است سخت تر باشد. حال بهتر است این سوال ها را از خودتان بپرسید:

  1. آیا زمانی که از کودک تان می خواهید کاری انجام دهد مشکلی در شنیدن دارد؟
  2. آیا او نسبت به دیگر کودکان سریع تر هیجان زده می شود؟
  3. آیا خانه شما در زمان غذا خوردن، به خواب رفتن، شستن دندان ها و دیگر کارها به میدان جنگ بدل می شود؟
  4. آیا معلم شما نسبت به رفتار کودک شما در مدرسه نگران است.
  5. و زود تمرکزش را از دست می دهد و فراموش کار است؟

این بچه ها مغزشان متفاوت است

اختلال بیش فعالی ـ کم توجهی یک بیماری عصبی ـ رفتاری است با ۲ مولفه:

بیش فعالی و بی توجهی یا نداشتن تمرکز. برخی از این کودکان به صورت واضح فعالیت زیادی دارند و برخی هم توانایی تمرکز ندارند اما بیشتر آنها هر دو مشکل را با هم دارند.

این بچه ها مغز ماشین فراری را دارند اما با ترمز دوچرخه.

ذهن آنها در حال مسابقه است اما نمی توانند در زمان لازم سرعت شان را کم کنند. اسکن های متعدد نشان می دهد بخشی از مغز کودک دچار اختلال که به کنترل رفتار کمک می کند، موجب تمرکز می شود و آنچه نیاز به انجام آن دارد را طبقه بندی می کند، کمی کوچکتر است.

علاوه بر این انتقال دهنده های عصبی شیمیایی مغز مانند سروتونین، دوپامین و نوراپی نفرین که پیام را از یک قسمت مغز به قسمت دیگر می فرستند در آنها دچار کمبود است بنابراین برای مثال اگر معلم یک آموزش ۵ مرحله ای به کودک بدهد، او ممکن است تنها بتواند ۲ مرحله اول را انجام دهد و توالی کارهای بعدی را از دست بدهد.

دلیل بیش فعالی معلوم نیست

بیشتر مطالعات نشان می دهد اختلال بیش فعالی موروثی است. اما در سال های اخیر تحقیقات از ارتباط این اختلال با مواد سمی محیطی مانند بیس فنول A و فتالات (مهمترین مواد در تولید مواد آرایشی، پلاستیک، پرده حمام) و همین طور حشره کش ها خبر می دهد.

این علم بسیار جدید است و تحقیقات همچنان باید ادامه پیدا کند. کودکان نسبت به مواد سمی محیط حساس هستند و باید نسبت به مواجهه آنها با این مواد دقت شود.

چندین دلیل دیگر برای ابتلای کودک به اختلال بیش فعالی می توان در نظر گرفت که از جمله می توان به ژنتیک، آسیب کوچک مغزی در زمان تولد یا حتی استرس و نگرانی دوران بارداری اشاره کرد.

چطور تشخیص بدهیم

در اختلال بیش فعالی ـ کم توجهی معدل سنی می تواند از ۲ یا ۳ سالگی باشد. در ۲ سالگی پزشکان به دنبال یافتن علائم هستند و هر چه زودتر این نقص تشخیص داده شود زودتر می توان مداخله کرد.

اما در اغلب موارد تا زمانی که کودک به سن مدرسه نرسیده که نیاز به توجه و نشستن طولانی مدت داشته باشد، این اختلال قابل تشخیص نیست. بچه های باهوشی که نشانه های ضعیفی دارند، ممکن است سال ها علائم را داشته باشند تا دوره آموزشی مدرسه که باید برنامه منظم، چند منظوره و مدیریت زمان انجام دهند و اینجاست که دچار مشکل می شوند.

دختران فرق دارند؟

پسران سه برابر دختران در معرض این اختلال هستند و به طور معمول دختران ۵ سال بعد از پسران تشخیص داده می شوند.

دختران بی نظم و ساکت کمتر به چشم می آیند حتی اگر اختلال شان به اندازه پسران باشد. بی توجهی و نادیده گرفتن موضوعات پیرامون از علائم اختلال در دختران مبتلا به بیش فعالی است.

در پسران به جای آن انجام و بروز حرکات و رفتارهای متفاوت و غیرمنطقی بدون انگیزه قبلی و برنامه عاری از فکر انتظار می رود. در دوران دبستان دخترانی با اختلال بیش فعالی، کودکانی کم دقت یا بی دقت هستند،

همچنین در آموختن مهارت های آموزشی و حل مسائل ضعیف بوده و به جزئیات و موضوعات محیط پیرامون خود توجه ندارند، کمتر توجه می کنند و با تمام کردن کارها مشکل دارند اما آنها معمولاً پرخاشگر نیستند. دختران قرار نیست کیف مدرسه شان را در زمین بازی جا بگذارند یا دفتر مشق شان کثیف باشد.

تشخیص سخت است

هیچ آزمایشی وجود ندارد که با انجام آن بتوان گفت کودک دچار بیش فعالی است. اما اغلب پزشکان با تاریخچه خانوادگی، جزئیات پرسش هایی که انجام می دهند و بررسی رفتار کودکان و میزان اهمیت آن براساس سن و سال او سعی می کنند تشخیص صحیح را داشته باشند.

با صحبت کردن با کودک، والدین و معلمان و اگر لازم باشد مادربزرگ و پدربزرگ و اقوام پزشکان می توانند تعیین کنند علائم با توجه به سن کودک متناسب است یا مشکل جدی وجود دارد. آنها باید عواملی مانند عصبانیت، اختلال یادگیری، افسردگی، طلاق یا بیماری یکی از اعضای خانواده را هم در نظر بگیرند.

درمان دارویی برای کدام بچه ها لازم است؟

دارو درمانی به همراه روان درمانی و تغییراتی که در زندگی روزانه کودک ایجاد می شود می تواند شرایط را بهبود دهد. داروها زمانی که با رفتار درمانی همراه شوند می توانند پرخاشگری و بی توجهی کودک را به میران زیادی بهبود دهند.

دارو درمانی زمانی پیشنهاد می شود که تعداد علائم کودک براساس سنش مشخص شود و تنها زمانی از دارو استفاده می شود که کودک واقعاً نیاز داشته باشد.

در کودکانی که علائم متوسط تا شدید این اختلال را دارند دارو درمانی کمک کننده است. در علائم خفیف تر معمولاً از مشاوره درمانی استفاده می شود.

اما دارویی که برای یک کودک کارساز بوده است نمی تواند برای دیگری هم همان نتیجه را داشته باشد.

به همین دلیل پزشکان نظارت زیادی بر کودک دارند تا بتوانند ترکیب مناسب را پیدا کنند. مشخص نیست چرا اما کودکانی که در یک سن خاص دارویی را تحمل نمی کنند ممکن است چند سال بعد به خوبی به همان دارو جواب دهند.

 معرفی روانشناس کودک خوب

سلام.ممنون میشم اگریک روانشناس خوب معرفی کنید.با تشکر

در این مورد میتونید با متخصصین مرکز مشاوره و روانشناسی ایران، مشاوره تلفنی/تخصصی داشته باشید
۰۲۱-۸۸۴۷۲۸۶۴

کودک ۴ ساله که اخیرن گوشه گیر شده است

برادر زاده من ۴سالشه فوق العاده بچه اجتماعی بود و ارتباط خوبی با بچه ها برقرار میکرد…

نزدیک دو ماه گوشه گیر شده به حالت اضطراب صبح تا شب تو خونه دور خودش میچرخه دستشم همش تودهنش میبره ..

با کسی کار نداره ..چند تا هم برنامه کار تونی تلویزیون فقط نگاه میکنه ..

از غذا بدش میاد فقط کیک و شکلات…من چه کمکی میتونم بهش بکنم ؟مادرش هم به دکتر اعتقادی نداره میگه بچس خودش دورست میشه…لطفا کمکم کنید…

پاسخ

با سلام
مگه میشه این همه تغییر در بچه سالم در سن ۴ سالگی بیفته و بیتفاوت بود و منتظر باشی خودش خوب بشه سطح اضظراب مشکل تغذیه همه و همه اهمیت زیادی دارند .

ممکنه مساله مهمی پیش اومده باشه مثلا ازاری اسیبی که باعث شده مضطرب بشه و اگر زودتر به روانشناس کودک ارجاعش ندن دچار اسیب های بیشتری بشه بهتره شما اقدام کنید چون این تغذیه کاهش وزن ایجاد می کنه اگر کابوس داره شب ها و خب رفتارهای تکراری داره ممکنه اصلا مساله عقب ماندگی و چیزی باشد چون برخی مسائل و بیماری ها فرد تا سنی طبیعی است و بعد اسیب خودش را نشان می دهد

حتی در نوعی از اختلال کودک در سنی طبیعی است و بعد پس رفتی در تمام دستاوردهایی که تا کنون داشته را می بیند در هر حال منظورم این نیست حتما ایشون دچار چنین شرایطی هستند خیر فقط صرفا ممکنه مساله مهمی باشد که نیاز به بررسی داشته باشد و توجهی نشده باشد امیدوارم در هر حال مساله حل شود و مشکل خاص ی نباشد بهتره با برادرتون مشورتی داشته باشید

در این مورد میتونید با متخصصین مرکز مشاوره و روانشناسی ایران، مشاوره تلفنی/تخصصی داشته باشید

۹۸۲۱۲۲۳۵۴۷۹۰

موفق باشید

چند نکته در مورد کودکان دلبندمان بدانیم

فرزند شما بسیار پیچیده است و هر رفتار شما یک پاسخ از طرف او به همراه دارد. این بدین معنا است که اگر کودک شما بد رفتاری می کند ریشه در رفتار شما و محیط اطراف او و اقوام شما دارد.

گاهی شما خوش اخلاق هستید و بچه شما لوس بار می اید مشاوره کودک در واقع به شما کمک می کند تا یادبگیرید کی کودک را تشویق کنید و کی او را تنبیه کنید.

 پسر ۲۷ ماهه ای دارم که به شدت دست بزن 

سلام پسر ۲۷ ماهه ای دارم که به شدت دست بزن داره هر جا میریم تمام بچه هارو میزنه من و پدرش رو میرنه حتی وقتی مشغول بازی هست با ماشینش ماشین دیگش رو میکوبه و میزنه و تمام خواسته هاش رو با گریه و لجبازی و نق بیان میکنه حتی اگه اروم باشه اصلا صبح از خواب با گریه و لجبازی شدید بزدار میشه در صورتی که تمام شب رو خوب خوابیده خواهش میکنم کمکم کنید کار هرروز من گریه و نگرانیه

پاسخ

با سلام دوست عزیز برخی بچه ها بسته به نوع زایمان و شرایط جسمی و روحی مادر و جسمی خودشون در ردیف بچه های دشوار هستند که بسیار بدقلق اصطلاحا عصبی هستند

و مدام د حال گریه و لجبازی هستند که اگر چه خانواده ها هم از این مساله نگران می شوند ولی خب ان چیزی که مهم است این است که بدانید ممکنه به صورت ارثی هم در خانواده ها وجود داشته باشد

یعنی شما و یا پدررو یا اقوام نزدیک چنین کودکی را تجربه کرده باشید بهتره ایشون رو به روانشناس کودک ارجاع بدهید ولی اصولا اگر در پاسخ به رفتارها تنبیه بدنی صورت نگیرد و کودک مورد ازار نباشد .و یا مدام قضاوت نشود با بزرگ شدن و رشد شناختی مسائلی مرتفع می شود

مخصوصا با ورد به مدرسه و شروع اموزش های رسمی ولی بهتره از همین ابتدا مساله رو جدی پیگیری کنید وه بعدا با مشکلات بیشتر مواجه نشوید ممکنه خدای ناکزده مساله پزشکی باشد ابتدا چکاپ پزشکی شود و بعد به روانشناس کودک ارجاع دهید امیدوارم به زودی شرایط رفع شود.

در این مورد میتونید با متخصصین مرکز مشاوره و روانشناسی ایران، مشاوره تلفنی/تخصصی داشته باشید
۰۲۱۸۸۴۲۲۴۹۵
موفق باشید

سلام دختری دارم که تازه سه سالش تمام شده ازدوماه قبل ادرارش رو میگفت از شبی که زلزله اومد ترسید وازاون موقع گاهی اوقات ادرارش رومیگه البته فقط درزمان بیداری ولی وقتی خوابه دیگه نه و شلوارش رو خیس میکنه لطفا راهنمائیم کنید.

شب ادراری کودک

دوست عزیز اول از همه باید مطمئن شوید دختر شما شب ادراری ندارد.
از غروب به بعد مایعات کمتر باید بخورد، آخر شب حتما دوبار دسشویی برود.
اگر این اتفاق افتاد برخورد شدید با کودک نداشته باشند و به رویش نیاورند به مرور بهتر می شود.
در این مورد میتونید با متخصصین مرکز مشاوره و روانشناسی ایران، مشاوره تلفنی/تخصصی داشته باشید
۰۲۱-۸۸۴۲۲۴۹۵

با سلام
ببینید چون ترس و شرایط بیرونی باعث شده که در کنترل ادرار شبانه با مشکل مواجه شو مساله حدی نیست دادن ارامش خاطر به کودک توبیخ نکردن تنبیه و دعوا نکردن و صبور بودن کمک می کند اینکه چند شب او را از خواب بلند کنید و از او سوال کنید که ایا ادرار دارد یا خیر ؟؟

مطمئن باشید او خود به خاطر نداشتن کنترل در شب و ترس ازار می بیند و متوجه هست که رفتارش نادرست است ولی با همه این شرایط باید شما دقت داشته باشید که نباید به او استرس وارد کنید ..

و بهتره تلاش کنید با داستان و صحبت در نورد ترس های او صحبت کنید و او را درک کنید و اگر باز مساله مرتفع نشد به روانشناس کودک مراجعه داشته باشید در هر حال امیدوارم به زودی بهبودی حاصل شود ..

در این مورد میتونید با متخصصین مرکز مشاوره و روانشناسی ایران، مشاوره تلفنی/تخصصی داشته باشید

۹۸۲۱۲۲۳۵۴۷۹۰
موفق باشید

شب ادراری در کودکان و بزرگسالان ریشه در مشکلات روحی و جسمی دارد که به سادگی با تداوم و تکرار قابل درمان است. کودک شما اگر از شب ادراری رنج می برد نباید با تحقیر او را در شرایط بدتری قرار دهید چرا که این اشتباه رفتاری موجب بدتر شدن شرایط می شود.شب ادراری

اگر فرزند شما هم دچار شب ادراری است حتماً می دانید که این مشکل می تواند بسیاری از والدین را خسته و کلافه کند. البته این تنها والدین نیستند که از این مشکل رنج می برند؛ بلکه خود کودک هم ممکن است به عنوان تلخترین تجربه زندگی اش از آن یاد کند.مشکل شب ادراری حتی از هیولای زیر تخت و پشت پرده اتاق خواب هم بیشتر کودک شما را آزار می دهد.

به طوریکه او جرات نمی کند حتی یک شب در جای دیگری غیر از منزل بخوابد تا رازش آشکار نشود. البته یادتان باشد اگر فرزند شما یکی دوبار اتفاقی جایش را خیس کند، نباید به او برچسب ابتلا به شب ادراری را بزنید. متخصصان معتقدند دست کم ۲ بار در هفته و به مدت ۳ هفته باید این اتفاق برای کودک بیفتد تا اینکه تشخیص شب ادراری برای او قطعی شود.

اگر چه هنوز علت قطعی شب ادراری کودکان مشخص نشده، لازم است بدانید گاهی ابتلا به برخی بیماریهای جسمی می تواند باعث شب ادراری شود. بنابر این لازم است در مورد این مشکل حتماً با پزشک فرزندتان مشورت کنید.

علل شب ادراری کودک

وارد شدن به شرایط جدید مانند تولد فرزند دیگر، طلاق و… می تواند حجم زیادی از استرس را برای تمام اعضای خانواده و به خصوص برای کودکان در سنین پایین، به وجود آورد. ورود به چنین شرایطی برای بچه ای که شب ها جایش را خیس می کند می تواند سخت تر هم باشد. ممکن است علائمی را که تحت کنترل درآمده بوده اند را دوباره وخیم کند و تعداد شب های خشک را به حداقل برساند.

باورهای غلطی در مورد شب ادارای بین مردم وجود دارد از جمله اینکه کودک تنبل است و اگر کمی تلاش کند می تواند بر این مشکل غلبه کند.دیگر اینکه استرس می تواند باعث شروع این مشکل در کودکان شود که تاکنون شب ادراری نداشته اند، اما هیچ کدام از این باورها درست نیست.

شب ادراری کودکان
شب ادراری یک مشکل غیر قابل کنترل است

شب ادراری یک مشکل رفتاری قابل کنترل توسط خود کودک نیست. چنین مشکلی ریشه ارثی و ژنتیکی دارد. شب ادراری در مورد بیشتر کودکان، یک مشکل ساده جسمانی است؛ عضلات مثانه شان ضعیف یا کوچک است و قادر به کنترل آن حجم از ادرار که بدنشان تولید کرده، نیست.

اگرچه استرس ممکن است به طور غیرمستقیم بر این مشکل تاثیر بگذارد ولی اغلب متخصصان بر این باورند که استرس نمی تواند دلیل آغاز این ماجرا باشد چون هیچ ارتباط جدی و قابل توجهی بین اضطراب و شب ادراری وجود ندارد فقط اینکه بعضی رفتارها، زمانی که کودک تحت فشار و استرس قرار دارد، شب ادراری را تشدید می کند. این رفتارها عبارتند از:

* خوردن غذاهای شور
* تخلیه نکردن کامل مثانه قبل از خواب
* نوشیدن مایعات در زمان نزدیک به خواب

بچه ها هم مانند بسیاری از بزرگسالان، ممکن است وقتی استرس دارند به خوردن پناه بیاورند و خوراکی هایی مثل اسنک های شورمزه، چیپس و… را ترجیح دهند. خوردن این همه نمک نیاز بدن به مایعات را بیشتر می کند و این نوشیدن های بیش از حد معمول برای بچه هایی که مثانه کوچک دارند دردسرساز می شود. همچنین استرس ممکن است باعث شب ادراری شود چرا که شب ادراری اغلب در کسانی که خواب عمیقی دارند اتفاق می افتد. حال اگر اتفاقی در مدرسه، خانه و… کودک را مضطرب کند و باعث بی خوابی او شود، نتیجه یک بی خوابی طولانی، فرورفتن به خوابی به مراتب عمیق تر از حالت عادی است. پیامد این خواب بسیار عمیق هم شب ادراری است. قطع به یقین برای میلیون ها میلیون کودک بالای ۶ سال که دچار مشکل شب ادراری هستند، این کابوس باعث بروز استرس خواهدشد.

تغییر رفتار کودک ۴ساله

فرزنده بنده ۴ساله است درخانه وقتی تنها است آرام بازی میکند وهیچ سروصدایی ندارد ولی وقتی که مهمان داریم یا اینکه مهمانی برویم خیلی خیلی شلوغ میکند و دائم درحال دویدن و شیطنت زیاد است و حتی جیغ های وحشتناک میزندواینکه با گریه همه چیز می خواهد
کمکم کنید من بافرزندم چکارکنم

پاسخ

با سلام
مادر گرامی رفتارهای فرزند شمامی تواند دلایل مختلف داشته باشد و احتمالات مختلفی هم مطرح می شود که باید در نظر داشته باشید
مثل اینکه در خانه تنهاست ولی برای جلب توجه چنین رفتارهایی دارد که اصلا نباید واکنش منفی نشان دهید و به دیگران هم بسپارید توجهی نکنند تا رفتارها خنثی شود و اصلا نکران نباشید این رفتارها مقطعی هستند
از طرفی ممکن است تقلیدی باشد که می کند و خب این مساله تقلید برای کودک شما ایجاد شود و حواستون باشه که به هر حال در حالت تقلید هم در سن خاصی است و ممکنه در مهد اموخته باشد و یا اصلا فکر کند رفتار درستی است و حتی گاهی تقویت شده باشد
مساله بعدی که مطرح می شود مساله این است که در خانه ازادی عمل زیادی ندارد ولی وقتی مهمان دارید می داند که پدر و مادر امر و نهی نمی توانند بکنند و می تواند ازادی عمل داشه باشد به همین خاطر است که چنین رفتارهایی از او سر می زند و شاید اصلا شما توجهی به این مساله نداشته باشید
از سویی بهادادن بیش از حد به کود ک باعث می شود در حضور جمع رفتارهای متفاوتی نشان دهد به هر حال همه این احتمالات می تواند مطرح باشد البته در سنین خاص این رفتارها طبیعی است
اگر تداوم داشت می توانید به روانشاس کودک مراجعه داشته باشید
امیدوار موفق باشید
در این مورد میتونید با متخصصین مرکز مشاوره و روانشناسی ایران، مشاوره تلفنی/تخصصی داشته باشید
۰۲۱۲۲۶۸۹۵۵۸
موفق باشید

مشکلات گفتاری کودک ۲۱ ماهه

سلام
دخترم تقریبا ۲۱ ماهشه ولی هنوز نیتونه کلمه ای بگه فقط بابا رو میگه خیلی نگرانم…

مسئله دیگه ای که هست اینه که خیلی تلویزیون دوس داره ولی من حس میکنم تمرکزش خیلی کم شده شاید حدود ده دفعه باید صداش بزنیم تا برگزده و ما رو نگاه کنه.

وزنشم خیلی کمه حدود ده کیلو و خواب شبانه شم خیلی خیلی نامنظمه .تا صبح نزدیک ده تا ۱۵ دفعه بیدار میشه واقعا کلافه شدم و روی زندگی منو همسرم خیلی تاثیر بدی گذاشته این بیخوابی دخترم.

پاسخ

با سلام در مورد رشد قدی و وزنی باید با پزشک مشورتی داشته باشید چون ممکنه مشکل جسمی باشد و تاخیر رشدی هم دال بر این موضوع باشد .

در مورد رفتارهای دیگر مثل به کار بردن کلمات اگر هوشیاری خوبی دارد همه چیز را متوجه می شود ولی کلمات را بیان نمی کند نگرانی وجود ندارد چون برخی کودکان دیرتر حر ف می زنند مثلا کلمات را درست تلفظ نمی کنند ولی اگر فکر می کنید متوجه نمی شود .

به سمت اشیا نمی تواند اشاره کند وقتی با او صحبت می کنید توجهش کم است باید زودتر به روانشناس کودک مراجعه کنید تست هوش گرفته شود بررسی های لازم انجام شود و اگر مشکلی باشد جای نگرانی نیست به شما برای رفع ان کمک خواهد شد .احتمالات زیادی مطرح است که بهتر است با مراجعه حضوری مشخص شود.امیدوارم مساله خاصی نباشد و روال رشد فرزندتان طبیعی باشد .

سلام پسرم ۳ سالشه هنوز قادر به گفتن خیلی از کلمات نیست ولی همه چیز رو میدونه چیه و متوجه میشه ولی حرف نمیزنه و مساله دیگه اینکه دست بزن داره روی بچه ها که این مساله خیلی منو عذاب میده و اینکه مدام پاهای باباشو فشار میده و این موضوع باباشو عصبی کرده لطفا راهنماییم کنید

با سلام در مورد تکلم اگر کاملا متوجه همه چیز می شود .و کلماتی را هر چند شکسته بیان می کند خوب نگران نباشید می تواند مساله ارثی باشد و یا در هر حال تاخیر در تکلم که در بعضی از کودکان وجود دارد باید برایش قصه زیاد بخ انید وقت بگذارید صحبت کنید .با تصاویر کلماتی را به او بیانوزید از کا تن های اموزشی هم می توانید استفاده کنید در مورد پرخاشگری یا الگوی رفتاری است که مشاهده کرده است .و بهتره با روانپزشک کودک مشورت داشته باشید .امیدوارم مشکل فرزندتون حل شود .

در این مورد میتونید با متخصصین کانون مشاوران ایران، مشاوره تلفنی/تخصصی داشته باشید
۰۲۱۲۲۶۸۹۵۳۴
موفق باشید

دختر ۳ سال و ۴ ماهه مشکلات مدفوع

دختر ۳ سال و ۴ ماهه دارم که از عمل دفع میترسه و همین امر باعث یبوست شدید و رخم ناحیه مقعدش میشه و اکراه زیاد از دفع داره با داروهای ملین هم خوذشو نگه میداره تا حس دفع بهش دست میده هر جور شده خودشو کنتزل میکنه این موضوع خیلی تاثیر گذاشته روی کاراش مثل باری خوردن خوابیدن راهکار چی هست؟ سپاس از راهنماییتون

پاسخ

در مورد ترس از عمل دفع خوب احتمالا می دانید که بچه ها در ۴ سالگی به خاطر رشد اسفنکترها می توانند دفع رو داشته باشند .

و شاید تجربه های زودتر و نظافت شدید و دادن بازخوردهای منفی وقتی احیانا خودش رو کثبف کرد باعث اضطراب می شود مخصوصا بچه هایی که خست جز خصوصیت اخلاقی انهاست چون در مرحله مقعدی سخت گیری می شود شخصیت سر سختی می شوند و تمایلی به دفع ندارند که باید ایشون رو به روانشناس کودک ارجاع بدهید

اصولا برای این کودکان تلاش می شود که با در نظر گرفتن یک امتیازهای خاص به این عمل تشویق شود مثلا اگر امروز بتواند فقط فضای توالت را تحمل کند برچسبی می گیرد و بعد اگر عمل دفع را هر چند ناقص انجام داد بر چسبی دیگر و در نهایت اخر هفته بسته به امتیازات چیزی که مایل است را می تواند خریداری کند .در هر حال امیدوارم مشکل حل شود و جای نگرانی هم البته وجود ندارد.
در این مورد میتونید با متخصصین کانون مشاوران ایران، مشاوره تلفنی/تخصصی داشته باشید
۰۲۱۸۸۴۷۲۸۶۴موفق باشید

پسر ۳ ساله ترس از جدایی از مادر

سلام خسته نباشید من یه پسر ٣سالو ٧ ماه دارم که همش ترس جدا شدن از من رو داره یه مدت مهد رفت خوب شد ولى دوباره این ترس به جونس اومده موقعى که بخواد بخوابه تو اتاقش همش طفره میره مدام بایدصحبت کنم تا قانع بشه دور از چشمش باشم فوراً صدام میزنه

اگه بار سوم جواب ندم گریه میکنه و از درب بسته میترسه تا تهنا باشه تو اطاق در بستشه گریه میکنه یا با هرکى جز خودم تو اطاق باشه همینجورخ خیلى نگرانشم این ترساش باعث شده لکنت بگیره یه وقتایى کم میشه یه وقتایى زیاد میشه راهنماییم کنید

پاسخ

سلام مادر گرامی جای نگرانی نیست اگر ایشون تک فرزند باشند و توجه بیشتری دریافت کرده باشند این حالت طبیعی است البته کودکان در شرایطی که اضطراب جدایی دارند ممکنه حالت اختلال پیدا کند که حتما باید با مراجعه حضوری به روانشناس کودک تلاش کنید مساله حل شود

ولی در مورد ترس کودکان باید کم کم مساله حل شود و نقش شما بسیار اهمیت دارد .اینکه تلاش نکنید در این شرایط با حمایت افراطی چسبندگی را افزایش دهید .امیدوارم با مراجعه رفع شود

در این مورد میتونید با متخصصین کانون مشاوران ایران، مشاوره تلفنی/تخصصی داشته باشید
۰۲۱۲۲۶۸۹۵۳۴
موفق باشید

دختر کلاس اول و ترس از خانه ماندن

دخترمن کلاس اول دبستان است. ترس داره از اینکه من برای خرید برم بیرون و دیر برگردم و یا نیام خونه، آیا می تونم با روش بازی کردن ترسش رو از بین ببرم، همونطور که شما در مورد مقابله با ترس کودکان گفتید؟

اگر امکانش هست نحوه بازی رو هم برایم بگویید؟

ممنون از زحمات شما

پاسخ

بچه ها از نظر سرشتی و ذاتی با هم متفاوت هستند. بعضی از کودکان معاشرتی تر و اجتماعی ترند و راحت تر با دیگران ارتباط برقرار می کنند ولی از طرف دیگر کودکی را می بینیم که منزوی و گوشه گیر است و بیشتر تمایل دارد وقت خود را در کنار مادر سپری کند.

در این مورد میتونید با متخصصین کانون مشاوران ایران، مشاوره تلفنی/تخصصی داشته باشید

۰۲۱-۲۲۳۵۴۲۸۲

علاوه بر مساله سرشت و ذات، بسیاری از کودکان هستند که اضطراب جدایی از مادر را دارند. دسته دیگری از کودکان از اضطراب اجتماعی رنج می برند. در هر صورت این دو دسته آخر کسانی هستند که به بیماری اضطراب مبتلا هستند و مداخلات روان پزشکی به موقع می تواند برای آنها بسیار سودمند باشد. اگر کودک شما منزوی و غیر اجتماعی است توصیه های زیر می تواند کمکتان کند:

۱) در صورتی که وابستگی کودک به شما خیلی زیاد است، لحظه ای از شما جدا نمی شود و اصرار دارد نزد شما بخوابد و…، حتما به یک روان پزشک اطفال مراجعه کنید.

۲) ترس و اضطراب او را درک کنید و بپذیرید اضطراب او واقعی است و او را به دلیل جمع گریزی و ارتباط برقرار نکردن با دیگران شماتت نکنید. چنانچه به طور مستقیم روی رفتارهای فوق تمرکز کنید: «چرا به دیگران سلام نمی دی، چرا به من چسبیدی و منو ول نمی کنی، مثل بچه آدم سلام بده و…» اعتماد به نفس کودک را از او سلب می کنید و موجب تشدید رفتارهای فوق می شوید.

۳) او را با بچه های دیگر که ارتباط بهتری در جمع دارند، مقایسه نکنید: «می بینی سارا چقدر قشنگ حرف می زنه، شعر می خونه و…»

۴) زمانی که کودک شما با بچه های دیگر دوست می شود و بازی می کند، در میهمانی ها از شما جدا می شود و شب را به تنهایی در اتاق خودش می خوابد، او را تشویق و از او تعریف کنید. تشویق شما می تواند کلامی باشد و هزینه ای برای شما در برنداشته باشد: «آفرین، چقدر بلند سلام دادی، مامان بزرگش! دیشب سامان تنها روی تخت خودش خوابیده و…»

۵) اگر کودک مرتب از شما آویزان است و روی پاهای شما می نشیند، به او بگویید که می تواند کنار شما بنشیند نه روی زانوهایتان و اگر این کار را بکند، زمان برگشتن از میهمانی او را به پارک می برید.

۶) انتظار نداشته باشید کودک شما به طور ناگهانی و یک شبه تغییر کند. تلاش های کوچک او را ببینید و قدر بنهید.

۷) کودکان پسر را تشویق کنید که ارتباط بهتری با پدر خود برقرار کنند. مسلم است برای پسربچه ۵ ساله ای که مدام با مادر است ارتباط بیشتر با پدر باعث می شود بتواند تطابق و همانندسازی بهتری با جنسیت خود برقرار کند و برای ایفای نقش مردانه آماده شود.

۸) شما نیز باید پس از اینکه مهارت های لازم را به کودک خود آموختید، اضطراب خود را کنترل کنید. به عنوان مثال، ممکن است نگران تردد کودک خود از خیابان باشید ولی نمی توانید تا سن ۲۰ سالگی او را از خیابان رد کنید! پس باید به او این مهارت را بیاموزید، با وی آن را تمرین کنید و آرام آرام فرصت بدهید خودش به تنهایی آن را تجربه کند.

دختر یازده ساله وابسته به شیر مادر

دختر یازده ماهه های دارم که وابستگی خیلی شدیدی به شیر خودم داره و عادت کرده مدام طلب شیر کند و از طرفی هم دکترش دستور دادن بخاطر الرژی شدیدی که داره شیر خودم باید قطع بشه و شیر خشک بخورد.

لطفا راهنمایی کنید چطوری شیر خودمو قطع کنم که از لحاظ عاطفی مشکل پیدا نکنه؟

فعلا شیر خشک رو پذیرفته و میخوره ولی مشکل اصلی من موقع خوابیدنش هست که باید حتما شیرخودمو بخوره تا بخوابه و اگر موقع خواب بهش ندم گریه های شدیدی میکنه که با هیچ چیز قابل کنترل نیست و از طرفی هم ما توی یه شهر دور از خانواده هامون زندگی میکنیم و نمیتونیم از کسی کمک بخوایم

به متخصصین و پزشکان گیاهان دارویی مراجعه کنید

سلام پسر ۲ ساله دارم. وقتی کودکی گازش

بگیره یا اون رو بزنه هیچ اعتراضی نمیکنه و

فقط نگا۶ش میکنه یا اگر اسباب بازیشو بگیره

راحت اسباب بازی رو رها میکنه و سراغ من میاد که براش بگیرم . چه رفتاری کنم که بتونه از حق خودش دفاع

کنه؟ ممنون میشم راهنماییم کنید

پاسخ

با سلام بعضی از کودکان چنین شرایطی دارند که می تواند سرشتی باشد و شرایط خانواده هم البته حائز اهمیت است ولی جای نگرانی نیست بسیاری از کودکان اینچنین که والدین نگران هستند که ممکنه در اینده نتواند از عهده مسائلش بر بیاد در بزرگسالی و ورود به مدرسه بر طرف می شود .اگر در سنین دبستان گوشه گیر بود و اصطلاحا مورد تضییع حقوق قرار گرفت به روانشناس کودک مراجعه کنید .ولی اکنون نگران نباشید و مساله خاصی نیست .

پسر چهارساله ای دارم که با بزرگترها زود ارتباط برقرار می کند

سلام پسر چهارساله ای دارم که با بزرگترها زود ارتباط برقرار می کند و صمیمی میشود ولی با بچه ها رابطه خوبی ندارد ه مدت دوماه مهد رفت ولی یهو گفت نمیرم به هر طریقی تلاش کردم نرفت از صدایه همهمه. بچها میترسد در ضمن در پارک اگر تعداد بچها زیاد باشد حاضر نیست تاب یا سرسره بازی کندبا وسایل بازی موزیکال نیز مشکل دارد لطفا راهنماییم کنید

کودک تمایل به بازی با دیگران ندارد

تمایل کودک به بازى با بچه‌هاى دیگر، یکسان نیست. بعضى از بچه‌ها، بیشتر از بچه‌هاى دیگر معاشرتى و اهل بازى با کودکان همسن خود هستند و بعضى بچه‌ها ذاتاً آرام‌تر هستند. این اختلاف طبیعى است؛ اما تمایل به بازى با کودک دیگر و داشتن همبازی، در وجود هیچ کودکى به صفر نمى‌رسد.

علل بى‌میلى ممکن است مربوط به وضعیت جسمی، روحى و روانى کودک، یا وضعیت اجتماعی، اقتصادى خانوادهٔ او باشد که او را به انزوا مى‌کشاند و از بازى با بچه‌هاى دیگر فرار مى‌کند. علل عمدهٔ بى‌میلى کودکان عبارتند از:

– ممکن است کودکى دچار ضعف در سلامت جسمانى باشد،؛ مثلاً خیلى زود از جست‌وخیز خسته شود یا نفس تنگى پیدا کند، یا بیمارى‌هائى داشته باشد که اجازهٔ بازى پر افت‌ و خیز را به وى ندهد. در این‌صورت، ترتیبى بدهید که معاشرت او با دیگر بچه‌ها توأم با بازى‌هاى فکرى مناسب و جنب‌وجوش کمتر باشد.

– گاهى کودک، به‌دلیل تفاوت‌هائى که با دیگران دارد، با آنان نمى‌جوشد. این تفاوت‌ها ممکن است از اجبار کودک به استفاده از عینک ذره‌بینى قطور گرفته، تا لکنت زبان او و حتى هوش فوق‌العاده‌اى باشد که اینها میل به گوشه‌گیرى را در کودک تقویت مى‌کند، یا گاهى او را چنان حساس و آسیب‌پذیر مى‌سازد که با کوچکترین تمسخر و یا سرزنش دیگر کودکان، مى‌رنجد و از معاشرت با آنان زده مى‌شود. گاهى هم کودک خجالتى است و مشکل مى‌تواند در دوستى با بچه‌هاى دیگر پیشقدم شود.

در چنین مواردی، مشکل او خیلى ساده و تنها با تشویقى آرام و تدریجى حل مى‌شود. نصیحت و پند و اندرز دادن و تأکید بر اینکه: ‘این‌قدر یک گوشه‌ ننشین؛ تو دیگر بزرگ شده‌ای!’ یا چرا تو هم نمى‌روى با بقیهٔ بچه‌ها بازى کنی؟’ بر ترس کودک مى‌افزاید. بهتر است دایرهٔ دوستى‌ها را کم‌کم وسعت بخشید و ابتدا از دعوت یک یا دو کودک همسن و سال او به خانهٔ خودتان آغاز کنید. یا مى‌توانید چندین‌بار همراه کودک خود به تماشاى بچه‌هائى که مشغول بازى هستند بروید تا کودک، در ضمن تماشاى آنان، لذتى را که از بازى باهم مى‌برند درک کند و علاقه‌مند شود که خود او هم از این لذت سهمى داشته باشد.

– گاهى لوس و پرتوقع بودن کودک موجب مى‌شود که گروه همسالان او را طرد کنند. از این‌رو، به پدران و مادران توصیه مى‌شود که ضمن ابراز محبت به کودک، اصول اخلاقى و انسانى و احترام به حقوق دیگران را نیز به کودک بیاموزند. بهترین روش در این مورد، این است که پدر و مادر خود الگوى تقلید براى آنان باشند.

– گاهى مادر، چون حوصلهٔ سر و صدا و شلوغى بچه‌ها را ندارند، یا از این مى‌ترسد که کودک او، به‌علت معاشرت با بچه‌هاى شرور، بى‌ادب بار آید، یا حوصله و وقت سر زدن به بچه‌هاى مشغول بازى را ندارد، طورى با کودک رفتار مى‌کند و در مقابل خواست او مبنى بر بازى با دیگر کودکان واکنش نشان مى‌دهد که او را از بازى باز مى‌دارد و به انزوا سوق مى‌دهد. براى مثال، مادرى که مى‌گوید: ‘اجازه نمى‌دهم با پسر همسایه بازى کنی، چون او بچهٔ شرورى است’ کودک خود را از بازى‌اى که ممکن است خیلى هم آموزنده و لذت‌بخش باشد، محروم مى‌کند و بعد با گفتن جمله‌اى نظیر: ‘بیا با خواهر کوچک خود بازى کن!’ او را به کلى از بازى روى‌گردان مى‌سازد.

خواهر کوچکى که تازه مى‌خواهد راه رفتن را بیاموزد، براى بچه‌اى سه – چهار ساله که احتیاج به نقشه کشیدن و دویدن و خندیدن دارد، همبازى خوبى نیست.

بنابراین، هوشیارى و دقت مادر و پدر در انتخاب همبازى‌هاى مناسب براى کودک در افزایش تمایل کودک به بازى به دیگران نقشى بسیار مهم دارد.

نکات مهم

– کودکان، به هنگام بازى با همسالان، از حالت خودمحورى بیرون مى‌آیند و واقع‌گرا (Realistic) مى‌شوند، به امیال و خواسته‌هاى دیگران توجه مى‌کنند، از دیگران چیزى مى‌آموزند و به دیگران چیزى یاد مى‌دهند و در کنش متقابل، خیلى چیزها به همدیگر مى‌آموزند.

– وقتى که کودک دوست دارد به تنهائى بازى کند، باید او را به حال خود بگذارید و آزادى بدهید تا مستقلاً به بازى خودش ادامه دهد. نباید همبازى‌هائى را به او تحمیل کنید؛ زیرا چنین حالتى باعث اختلال در بازى او مى‌شود و عادت به عصبانى شدن و ایجاد درگیرى را در وى به‌وجود مى‌آورد.

– پدران و مادران توجه کنند که کودک در سنین خردسالى هر اندازه آزاد باشد تا به تنهائى بازى کند، به همان اندازه در آینده اجتماعى‌تر خواهد شد.

– میل طبیعى و تشخیص کودک بهترین راهنماى ما مى‌باشد. آنان کم‌کم یاد مى‌گیرند با دوستان و همسالان خود همبازى شوند؛ بنابراین، نیازى به تأکید و تشویق‌هاى بیرونى نیست تا زودتر از موعد با بچه‌هاى دیگر همبازى شود.

– کودک را وادار نکنید که با خواهر و برادر کوچکتر خود همبازى شود؛ زیرا آنان براى بازى کوچک هستند، در صورتى‌که کودک اگر با همسالان یا بزرگتر از خود بازى کند، هم با علاقه بازى مى‌کند و هم در تعاملى مشترک چیزى یاد مى‌گیرد. نکتهٔ دیگر اینکه، کودک بزرگتر باید همیشه ملاحظهٔ کودک کوچکتر را بکند و رفتارى عاقلانه در پیش بگیرد (در صورتى‌که خود او هنوز بچه است و باید بچگى کند) و کودک کوچکتر نیز، احتمالاً به‌علت آنکه قادر به انجام دادن همهٔ اعمال و رفتار کودک بزرگتر نیست، دچار شکست مى‌شود؛ که از نظر روحى و روانى به سود او نیست. از این‌رو، در عین‌حال که اوقاتى با همدیگر بازى مى‌کنند، زمینه‌هائى نیز براى بازى با همسالان فراهم شود. جالب توجه این است که هر اندازه خواهران و برادران را به بازى با یکدیگر وادار نکنیم، آنان، مشخصاً، بیشتر باهم بازى خواهند کرد.

– در بازى‌هاى کودکان دخالت نکنید؛ ولى لازم است پدر و مادر گاهى به اتاق و محل بازى بچه‌ها سر بزنند، اما نه به قصد جاسوسى و بازرسى آنان بلکه به قصد بردن مثلاً چای، میوه و شیرینى براى آنان. در واقع، نباید بچه‌ها را مطمئن ساخت که در تنهائى هیچ‌کس به آنان سر نخواهد زد؛ چون همه نوع کودک وجود دارد و ممکن است اتفاقات خطرناکى بیفتد.

– اگر فرزند شما دوست و همبازى‌اى براى خودش پیدا کرده است که شما دوست ندارید با او رفت و آمد کند، تا حدّ امکان نگوئید: ‘اجازه ندارى با این کودک بازى کنی، چون بى‌تربیت است.’ بلکه ابتدا سعى کنید همبازى جدیدى را براى او بیابید و به جز این، در انتخاب دوست، ملاک و معیارى به کودک بدهید و بگذارید بیندیشد و خود قضاوت کند و به نتیجه برسد.

در این مورد میتونید با متخصصین کانون مشاوران ایران، مشاوره تلفنی/تخصصی داشته باشید

دفتر شریعتی:

۰۲۱-۸۸۴۲۲۴۹۵ خط ویژه

سلام

به تازگی از همسرم جدا شدم.حضانت پسر۵ساله ام با ننه.برای ملاقات با مادرش مشکل دارم.آیا می‌تونم منعش کنم؟وقتی پیش کنه خیلی راحته و دوست نداره بره پیش مادرش.وابسته منه.در این ملاقات‌ها خیلی اذیت میشه.لطفا آدرس یه روانشناس کودک خوبم برام میل کنید.تشکر

با سلام اگر کودک به واسطه سنش در این برخوردها ممکنه اسیب ببینه و تمایلی نداره این دیدا ر ها موجب تشویش ذهنی خواهد شد البته که باید دقت داشته باشید .ایشون هم حقشونه که فرزند رو ببینند مگر اینکه خودشون نخوان و یا فاقد صلاحیت باشند و وقتی فرزند شما دیدار داشته باشد مشکلاتش چندیدن برابر خواهد شد.امیدوارم با مراجعه حضوری کمک بیشتری شود..

سلام پسر من ۴ سال دارد برخی لز روزها بیش از حد بهانه گیری میکندو بیش لز حد گریه میکند وسایل رو پرت میکتد گاهی چنگ میزند نمیدونم چه عکس العملی در برابر اوصحیح است, غذا هم در این روزها و در مقابل خوردن عکس العمل نشون میده

کودک بهانه گیر

بهانه گیری های کودکان که اصولا با جیغ و گریه همراه است را می توان به توفان های تابستانی تشبیه کرد – ناگهانی و ناخوشایند. یک دقیقه شما و فرزندتان در رستوران نشسته اید و خوشحال در حال غذا خوردن هستید اما یک دقیقه بعد، ناگهان کودک ناله می کند و با تمام وجود جیغ می کشد که مثلا نی نوشابه اش خم شده است. اصولا کودکان یک تا سه سال بسیار بهانه گیر هستند.

شاید تصور کنید در حال پرورش کودکی زورگو هستید. اما امیدوار باشید که این اقتضای سن کودکان است و آنها در نتیجه ناامیدی های خود بهانه گیری می کنند. انسان های بزرگ نیز در نتیجه ناکامی های خود لجوج و بهانه گیر می شوند چه برسد به کودک دو یا سه ساله که هنوز خیلی چیزها را نمی داند.

برخی از کارشناسان این بهانه گیری های خسته کننده را به مشکلات مهارت های زبانی کودکان نسبت می دهند. کودکان در این سن معنی بیشتر کلمه هایی که می شنوند را درک می کنند اما نمی توانند آنها را درست و کامل بیان کنند. در نتیجه، وقتی کودک نمی تواند منظور خود را توضیح دهد ناامید می شود و جیغ کشیدن و بهانه گیری را آغاز می کند.

مراقب باشید خیلی در موقعیت هایی که باعث ناراحتی کودک می شود، قرار نگیرید. به طور مثال، اگر او هنگام گرسنگی عصبانی می شود و شروع به بهانه گیری می کند حتما میان وعده های کوچکی در کیف خود داشته باشید. اگر هنگام غروب بهانه گیر و عصبی می شود، سعی کنید خریدهای خود را ابتدای روز انجام دهید.

اگر با تغییر فعالیت ها مشکل دارد حتما پیش از هر تغییری به او مساله را گوشزد کنید. به طور مثال، اگر قصد دارید تا نیم ساعت دیگر زمین بازی را به مقصد خانه ترک کنید حتما این مساله را با در میان بگذارید. اجازه دهید از این تصمیم آگاه شود.

اگر متوجه شدید الان است که بهانه گیری های کودک آغاز شود، بلافاصله حواس او را پرت کنید: اسباب بازی به او بدهید، مکانش را عوض کنید، شکلک های خنده دار در بیاورید یا توجه او را به پرنده در حال پرواز جلب کنید.

کودک در این سنین مستقل بودن را می آموزد بنابراین تا حد امکان به او حق انتخاب بدهید. البته نه اینکه از او بپرسید می خواهد همه وقت خود را چگونه سپری کند. بگویید: «هویج یا ذرت می خواهی؟» به جای اینکه بگویید: «ذرت هایت را بخور!» به او احساس کنترل داشتن بر اوضاع را منتقل کنید.

توجه کنید که چقدر از کلمه «نه» استفاده می کنید. اگر زیاد از آن استفاده می کنید در واقع شرایط را برای خود و کودکتان پر اضطراب و سخت می کنید. سعی کنید این مساله را کنترل کنید.

شاید بهانه گیری های روزانه برای کودکان امری طبیعی باشد اما باید مراقب مشکلات احتمالی هم باشید. هر گونه تنش و استرسی که در خانه وجود دارد می تواند در بیشتر شدن کج خلقی و بهانه گیری های کودک تاثیر بگذارد.

اگر کودک به طور مدام بهانه گیر است و به خود یا دیگران آسیب می رساند حتما از یک متخصص کمک بگیرید. پزشک یا مشاور کودک می تواند شما را با هر گونه تغییر رفتاری در کودک آشنا کند و این جلسات به شما یاد می دهند چگونه رفتارهای آینده کودک را پیش بینی و رفتار کنید.

در این مورد میتونید با متخصصین کانون مشاوران ایران، مشاوره تلفنی/تخصصی داشته باشید

دفتر سعادت آباد:

۰۲۱-۲۲۳۵۴۲۸۲ خط ویژه

با سلام

مادر گرامی این رفتار ها در این سن می تواند دلایل مختلفی داشته باشد اول اینکه باید توجه داشته باشید در این سن کودکان مشکلات را رفتاری نشان می دهند و سعی دارند که به انها توجه مثبت نشان داده شود و برای جلب توجه گاها دست به هر رفتاری می زنند و ممکنه مشکل پزشکی باشد و دلیل این بهانه گیری ها و گاهی پرخاشگری یک مساله پزشکی باشد که باید بررسی شود نوع رتفار شما و واکنش نشان دادن خود شما هم مساله ای است که باید پرداخته شود .همه این احتمالات در مورد فرزند شما مطرح است و البته یک سری مسائل دیگر که بهتر است حتما حضوری به روانشناس کودک مراجعه داشته باشید ولی نگران نباشید مساله ای نیست که غیر قابل رفع باشد

در این مورد میتونید با متخصصین کانون مشاوران ایران، مشاوره تلفنی/تخصصی داشته باشید

۹۸۲۱۲۲۳۵۴۷۹۰

موفق باشید

مشکل کودک اول با فرزند دوم

باسلام، من دو تا پسر یکی ۳٫۵ ساله و دیگری ۴ ماه دارم، از زمانیکه بچه دوم به دنیا اومده، پسر اولم دیونه شده، البته مما مرتب سعی میکنم از پسر اول تعریف و تمجید کنیم و براش اسباب بازی بخریم ولی خیلی لجبازی میکنه، منم بعضی موقع ها از دستش عصبانی میشمو دعواش میکنم، که البته بعدش خیلی ناراحت میشم.

از طرفی خوب میدونم تنبیه کردن اثر تربیتی نداره ولی واقعا منو به سطوح در میاره، جدیدا هم منو کتک میزع، کاری که هیچ موقع نمی کرد. البته میدونم بچه دوم مثل هوو واس پسر اولم میمونه، ولی با این وجود و آگاهی نمی دونم چه راهی رو در پیش بگیرم که خودم هم آروم بشم.

پاسخ

اینکه شما توجه مثبت به فرزند اول داشته باشید درسته منتهی اون در سنیه که درکی نسبت به وجود فرد دوم و گرفته شدن محبت داره و چون هنوز خودش احتیاج به توجه ویزه و خاص داره این شرایط اونقدر براش ازار دهنده هست که چون در این سن بیانی مشکلات رو نمیگن به صورت رفتار هایی که تا کنون نداشته نشان می دهد منتهی باید حتما با روانشناس کودک مشورت داشته باشید و راهکار هایی در این زمینه بگیرید

باید تلاش کنید با قصه برای کودکتان شرایط را بیان کنید حتی اجازه بدید در غذا دادن جزئی به فرزندتون از ۶ ماهگی به بعد کمک کند.راجب اینکه قراره دوستی براش بشه صحبت کنید زبان کودکانه را بلد باشید تا متناسب با سطح درک او پیش روید

او شرایط را درک خواهد کرد همسر شما هم نقش مهمی در این رابطه دارد وقتی شما درگیر فرزند دیگر هستید باید با او بازی کند توجه مثبت نشان دهد او را بیرون ببرد و از او نظر خواهی کنید حتی در مورد خریدهایی مثل لباس برای برادر کوچکترش ارامش و صبر شما مسائل را مرتفع می کند و اصلا نباید با عصبانیت واکنش نشان دهید چوئن شرایط سخت تر خواهد شد .امیدوارم به زودی مسائل مرتفع شود و هر دو فرزند شما با توجه شما رشد سالمی داشته باشند

در این مورد میتونید با متخصصین کانون مشاوران ایران، مشاوره تلفنی/تخصصی داشته باشید

۹۸۲۱۲۲۳۵۴۷۹۰

پسر ۵ ساله مشکلات خواب

باسلام پسری ۵ ساله دارم که حدود یک ماهه شب ها از خواب بیدار میشه حالتی شبیه خوابگردی داره برای درمان آن چکار کنم ؟ واقعا درمان داره باتشکر

پاسخ

فرزند شما ممکنه دچار اختلال خوابگردی شده باشد و با مراجعه به روانپزشک قابل درمان است چون این اختلال بیشتر

در پسران اتفاق می افتد و مشکل خاصی نیست و جای نگرانی نیست در این اختلال در حالت خواب عمیق ممکنه دچار خوابگردی شوند که اگر شدت پیدا کند مشکل ساز است چون متوجه رفتارهاشون نیستند حتی ممکنه از منز ل خارج شوند و متوجه نشود و در این اختلال روز بعد چیزی یادشان نمی اید و شما هم نباید بازخوردی نسبت به رفتارش داشته باشید و یا تذکراتی بدهید نوع تغذیه و یا اختلال در سیستم عصبی ممکنه علت مشکل باشد و بهتر است سریع تر زیر نظر روانپزشک درمان را شروع کنند و اگر نیاز باشد به متخصص مغز و اعصاب هم ارجاع می دهند

امیدوارم زودتر بهبودی ایجاد شود

در این مورد میتونید با متخصصین کانون مشاوران ایران، مشاوره تلفنی/تخصصی داشته باشید

۰۲۱۲۲۶۸۹۵۵۸

موفق باشید

منبع: کودک و نوجوان

صفحه اصلی سایت مرکز مشاوره

administrator

مقالات مرتبط

1,419 نظرات

  • S.R , ژوئن 28, 2017 @ 2:21 ب.ظ

    سلام…برادری دارم که ۱۲ سال سن دارد و اصلا اعتماد به نفس ندارد…او احساس میکند که آدم خوبی نیست و مدام فکر میکند که اصلا هوش و استعداد ندارد..اصلا علاقه ای به درس خواندن نشان نمیدهد و هرکاری که ما به او میگوییم انجام نمیدهد و توجه نمیکند..او میگوید که من حاضرم بمیرم اما اینکار که شما گفتید رو نمیکنم..این مسئله شدیدا خانواده ام را اذیت میکند..برای اینکه او کمی خودش را پیدا کند یک ترم به کلاس زبان فرستادیمش ولی نرفت..ما از همه روش ها برای متقاعد کردن او استفاده کردیم مثل توجه . تشویق کردن و…لطفا راهنمایی کنید چگونه به او کمک کنیم اعتماد به نفسش را بالا ببره و خودش را پیداکند. با تشکرفراوان

    • راهنما , ژوئن 28, 2017 @ 11:51 ب.ظ

      نوجوانی، حساس ترین فصل زندگی آدمی است. حساسیت آن به قدری است که می گویند می تواند از مو باریک تر و از لبه تیغ برنده تر باشد! و اگر نوجوان بتواند از این مرحله به سلامت عبور کند بقیه مسیر زندگی را نیز سلامت طی خواهد کرد. در این دوران که مرحله جنگ بین کودکی و بزرگسالی است، اعتماد به نفس همیشه به عنوان نشانه ای از سالم بودن مورد توجه قرار گرفته است و ضرورت توجه به اعتماد به نفس در نوجوانی بسیار زیاد است.

      با رعایت این چند نکته می توان عزت نفس و اعتماد به نفس را در نوجوان تقویت کرد:
      به رفتارهای مثبت نوجوان خود پاداش دهید.

      نوجوان را به داشتن مسئولیت و مسئولیت پذیری تشویق کنید. زمانیکه وی در برابر وظایف و کارهایش مسئولانه رفتار می کند او را تحسین کنید و در مقابل بی توجهی ها و اهمال کاریها، او را از پیامدهای رفتارش مطلع کنید.

      مهارتها و توانمندی های نوجوان خود را افزایش داده (البته با فراهم آوردن شرایط آموزش مناسب) و از او بخواهید که در موقعیت های مختلف این توانمندیها را در معرض نمایش قرار دهد. به طور کلی تاکید بیشتر بر نقاط مثبت و توانمندی های او بکنید تا از این طریق عزت نفس فرزندتان افزایش یابد.

      در فرآیند هویت یابی، نوجوان خود را همراهی کنید.
      هویت نوجوان، در نتیجه ی برداشت وی از خود و خصوصیاتی که داراست و همچنین از طریق ارزشهایی که از اطرافیان بدست می آورد و در اصطلاح به آن همانند سازی گفته می شود، کسب می گردد. از آنجایی که برداشت نوجوان از خویش، حاصل تصویر ذهنی است که وی از خود ساخته و این تصویر ذهنی تحت تاثیر خودگویی های (مثبت یا منفی) او و قضاوتی است که نوجوان از خود دارد، توصیه می گرد که والدین به نوجوانان کمک کنند تا تصویری مثبت و منطقی از خود، در ذهن بپروراند.

      در دوره ی نوجوانی در اثر تغییر و تحولات جنبه های مختلف، عموماً نوجوانان به سمت اظهارات و خودگوی های منفی از خود می پردازند. کمک والدین به نوجوان برای ترمیم این ساختارها و قضاوتهای شناختی از خود و بررسی دقیق توانایی ها و ویژگیهای مثبت، در پرورش عزت نفس آنها تأثیر مطلوبی دارد.

      از انتقادهای تند و خشن، نسبت به فرزند نوجوان خود بپرهیزید.
      انتقاد کردن از نوجوان و گوشزد کردن رفتارهای منفی، در سطح مطلوب، اقدامی مناسب است چرا که باعث کاهش رفتارهای نامطلوب و افزایش نرخ رفتارهای مطلوب می گردد. به آنها آموزش دهید که اشتباهات خود را شناخته و از آنها عبرت بگیرد.

      همیشه انتقاد سودمند موثرتر و سازنده تر از انتقادات تند و تیز است، زیرا این نحوه رفتار مسئولیت پذیری نوجوانان را افزایش داده و باعث درس گرفتن آنها از اشتباهاتشان می گردد. زمانیکه نوجوانتان دچار اشتباه می گردد، به او کمک کنید تا مشکل را شناسایی کرده و سپس با کمک هم برای حل این مشکل از روش «بارش مغزی» استفاده کنید.
      «بارش مغزی» نوعی روش حل مساله است که در آن انواع راه حلها در نظر گرفته شده و سپس بهترین راه حل انتخاب می گردد. این روش به فرزند شما کمک خواهد کرد تا تغییرات مثبت و اساسی در زندگی خود ایجاد کند.

      به نوجوان خود اجازه تصمیم گیری مستقلانه بدهید.
      به نوجوان خود اعتماد داشته باشید و بعد از ارائه اطلاعات و آگاهی های لازم، به او این فرصت را بدهید که در امور مختلف تصمیم گیری کند. سپس در برابر تصمیمات مثبت او را تشویق کرده و در ازای تصیمات نادرست او را تنبیه نکنید بلکه اجازه دهید با مشکلات مواجه شده و خودش مشکلاتش را حل نماید. نکته مهم این است که برای آنها تصمیم نگیرید و تنها در این راه، آنان را یاری کنید و اگر اقدام اشتباهی انجام دادند از نوجوان حمایت کنید اما اجازه دهید از اشتباهی که خودش باعث بروز آن شده، درس بگیرد. مهارت یافتن در فرایند تصمیم گیری، از عوامل موثر در تقویت عزت نفس نوجوانان است.
      زمانیکه نوجوانتان دچار اشتباه می گردد، به او کمک کنید تا مشکل را شناسایی کرده و سپس با کمک هم برای حل این مشکل از روش «بارش مغزی» استفاده کنید. «بارش مغزی» نوعی روش حل مساله است که در آن انواع راه حلها در نظر گرفته شده و سپس بهترین راه حل انتخاب می گردد. این روش به فرزند شما کمک خواهد کرد تا تغییرات مثبت و اساسی در زندگی خود ایجاد کند.
      به نوجوان خود هدف گذاری صحیح را بیاموزید.
      علاوه بر اینکه به نوجوان خود می آموزید چگونه اهداف منطقی و واقع بینانه و در حد توان خود تعیین کند، او را در رسیدن به این اهداف حمایت و راهنمایی کنید. برای این منظور با نوجوانتان مشورت کنید و ببینید اهداف مورد علاقه او چه هستند؟ از طرف دیگر تواناییها و استعدادهای او را مورد ارزیابی و بررسی قرار دهید و سپس با همکاری هم ببیند آیا بین این اهداف و علایق و استعدادها هماهنگی و تناسب لازم وجود دارد و یا خیر؟ از این طریق نوجوان شما می تواند بین ممکن و غیر ممکن تمایز قائل شده و دیدگاهی واقع بینانه تر نسبت به شرایط خود پیدا کند. این گام، تاثیر بسیار مثبت و موثری در ترفیع سطح عزت نفس نوجوانان دارد.

      در این مورد میتونید با متخصصین کانون مشاوران ایران، مشاوره تلفنی/تخصصی داشته باشید

      ۰۲۱-۲۲۶۸۹۵۵۸

    • مشاور , جولای 1, 2017 @ 11:50 ق.ظ

      با سلام برای رفع مشکل اعتماد به نفس باید مشکل ریشه ای تر که احتمالا در ایشون افسردگی است برطرف شود چون در افسردگی افراد تمایلی به انجام کار رو ندارند و هیچ کاری براشون لذت بخش نیست و خوب بیشتر درون گرا هستند و حتی از بودن با دوستانشون هم لذت نمی برند این ها همه مشکلات افراد افسرده است ضمن اینکه خواب و اشتهاشون دچار مشکل می شود اگر در هر حال این شرایط رو دارند بهتره حتما به روانشناس ارجاعشون بدید و البته باید بپذیرید اگر واقعا تشخیص این مساله بود که خودش باعث کاهش اعتماد به نفس می شود و فرد هیچ اتکایی به توانایی خودش ندارد دوره درمانی نیاز دارد که باید صبور باشید
      امیدوارم مساله ایشون برطرف شود هر چند که جای نگرانی وجود ندارد

      در این مورد میتونید با متخصصین کانون مشاوران ایران، مشاوره تلفنی/تخصصی داشته باشید
      ۰۲۱۸۸۴۱۹۸۳۲
      موفق باشید

    • Delaram , جولای 19, 2017 @ 1:59 ب.ظ

      سلام پسری دارم ۹ سالتمام که انمسال میره کلاس چهارم دبستان . مشکل اینه که شبهاهنوز نمیخواد تنها بخوابه و به نحوی یا باید یکی از ما رو بکشونه اتاقش که چون صبح میبینه مانیستیم ترجیحا اون میاد تو اتاق خوابمون میخوابه . خیلی هم با هوشه و با هم راجع به این مسئله صحبت میکنیم میگه ببین مامان من دلم برات تنگ میشه طول روز کم میبینمیت اینم میدونم که یه مدت دیگه بزرگ میشم و دیگه نمیتونم تو تخت شما جا بشم پس میخوام کیفشو ببرم . من شاغل هستم و هر روز سر کار میرم . باباش هم شبها زودتر از ۹ نمیاد . ما نمیدونیم با این مشکل پسرمون چه کنیم . ضمن اینکه میدونم اضطراب داره و دچار چاقی استرسی شده . هر وقت بهش میگفتم وقت انجام تکالیفه میگفت گرسنمه تا یه مقدار هم زمان اانجام تکالیف رو با خوردن عقب بندازه . از شروع انجام تکالیف یه جور واهمه داره و همیشه غر میزنه که زیاده . بعدش که انجام میده خیلی خوشحال و سر حال میشه . لطفا در این دو مورد راهنمایی کنید . با تشکر فراوان .

      • مشاور , جولای 19, 2017 @ 9:26 ب.ظ

        با سلام
        در مورد فرزندتون باید بدونید که با ایشن شرایط چاقی ناشی از استر س باید ایشون رو به روانپزشک و یا روانشناس ارجاع بدید تا درمان شروع شود .مطمئن باشید کم کم که اضطراب حل شود می تواند تنها بخوابد و مشکل حل می شود منتهی
        بچه هایی که ترس از تنها خوابیدن دارند ممکن است به خاطر کابوس های شبانه باشد و یا ترس از تاریکی که باز هر دو مساله قابل حل است .
        این مساله برایشان پیش امده باشد در هر حال باید حضوری بررسی شود امیدوارم زودتر ایشون رو ارجاع بدهید .
        در این مورد میتونید با متخصصین کانون مشاوران ایران، مشاوره تلفنی/تخصصی داشته باشید
        ۰۲۱۸۸۴۱۹۸۳۲
        موفق باشید

      • مشاور , جولای 20, 2017 @ 2:51 ب.ظ

        با سلام
        سترس به چند طریق می تواند باعث چاقی شود. در استرس هورمون هایی از بدن آزاد می شود که می تواند عملکرد داخلی بدن را تغییر دهد. در این حالت بدن جنبه دفاعی می گیرد. در نتیجه تغییراتی در متابولیسم، جریان خون و تولید انرژی روی می دهد. در این زمان با پایین آمدن سطح کورتیزول، متابولیسم بدن کند شده و باعث اضافه وزن می شود. همچنین بسیاری از افراد در استرس اشتهای زیادی به غذا های چرب، شیرین و یا پر نمک پیدا می کنند که سبب چاقی می شود. نتایج مطالعات قبلی نشان می دهد که چاقی کودکان را می توان با پاسخ بیولوژیکی به یک عامل استرس زا تعیین نمود.
        هدف از انجام این مطالعه آموزش مدیریت استرس در کودکان جهت ارتقاء سطح سلامت و کاهش خطرات ناشی از استرس می باشد که در این بررسی مححقان میزان جواب به استرس را در ۴۳ کودک ۵ الی ۹ ساله که به همراه والدینشان در این مطالعه شرکت کرده بودند طی دو مرحله مقدماتی ۵ دقیقه ای و نیز مرحله در برابر عامل السترس قرار گرفتن ۱۰ دقیقه ای اندازه گیری کردند که در این مدت از کودکان خواسته شد که سخنرانی کنند و سوالات ریاضی پرسیده شد و میزان جواب به استرس آنها از روی میزان ترشح کورتیزول بزاق قبل و بعد از آزمون اندازه گیری شد. پس از آن از کودکان در مورد میزان گرسنگی سوال شد و سپس به آنها پیشنهاد شد بین خوردن ۱۰ نوع غذای سبک و انواع مختلف اسباب بازی ها و فعالیت ها یکی را انتخاب نمایند.
        به طور متوسط کودکان ۲۵۰ کیلوکالری مواد غذایی را استفاده نمودند که برخی مقادیر کمتر (۲۰ کیلوکالری) و دیگران مقادیر خیلی بالاتر (۷۰۰ کیلوکالری) مصرف کرده بودند. محققان متوجه شدند در این شرایط افزایش بیش از حد میزان ترشح کورتیزول، سبب دریافت کالری بیشتری در کودکان می شود که این میزان در کودکان بزرگتر یعنی ۸ الی ۱۱ ساله بسیار بالا بود.
        نکته عملی: این مطالعه نشان می دهد که کودکانی که دارای پاسخ شدیدتر به همراه ترشح بیشتر کورتیزول به عوامل استرس زا هستند در معرض خطر اضافه وزن یا چاقی هستند. بنابراین لازم است با آموزش صحیح مدیریت استرس و مهیا ساختن شرایط سالم زندگی از گسترش چاقی در کودکان جلوگیری شود

  • زهرا ناطقی , ژوئن 30, 2017 @ 5:18 ق.ظ

    با سلام ، دختر ۲ ساله ای دارم ، تو این دو سال هنوز نتونستیم خواب دخترمو درست کنیم هر شب تا ۴ صبح بیداره … هر کار میکنم جواب نمیده … حتی بعضی وقتا خودمو میزنم به خواب میاد موهامو میکشه و گازم میگیره … اگرم به زور بخ ایم بخوابونیمش ساعتها گریه میکنه حتی با چشم بسته …. حتی در روزم اگه نخوابه باز شب تا دیروقت بیدار میمونه… چکاری پیشنهاد میدین برای تنظیم خوابش ؟؟؟؟

    • مشاور , ژوئن 30, 2017 @ 2:47 ب.ظ

      با سلام
      با این شرایط در این سن باید به روانپزشک کودک مراجعه کنید تا شرایط را بررسی کنند کمبود خواب در این سن عوارض جسمی و کاهش وزن را در کودکان ایجاد می کند .البته وزن هنگام تولد ،سلامت جسمی و سایر شرایط فیزیکی باید بررسی شود شاید در ابتدا پزشک باید معاینه ای داشته باشد که مشکل مغزی وجود نداشته باشد و بعد مسائل روحی و ..مطرح شود در هر حال امیدوارم زودنر پیگیری کنید
      در این مورد میتونید با متخصصین کانون مشاوران ایران، مشاوره تلفنی/تخصصی داشته باشید
      ۹۸۲۱۲۲۳۵۴۷۹۰
      موفق باشید

  • سعید اسدی , جولای 3, 2017 @ 1:40 ب.ظ

    سلام.
    من یه دختر ۹ ساله دارم و دیماه سال ۱۳۹۴ متارکه کردم. یه فرزند پسر ۱۹ ساله هم داشتم که در مرداد ۱۳۹۵ از کوه سقوط کرد و فوت شد.
    در حال حاضر قصد ازدواج دارم.
    میخواستم راهنمایی بفرمایید چگونه موضوع را با دخترم که در حال حاضر نزد همسر سابقم زندگی میکنه، مطرح کنم؟

    • مشاور , جولای 3, 2017 @ 4:44 ب.ظ

      با سلام
      اگر فرزند حضانت فرزند شما به پدرش سپرده شده است خب با شما زیاد در ارتباط نخواهد بود و به هر حال در تصمیم گیری راحت تر هستید ولی اگر قرار است فرزندتون با شما زندگی کند این مساله دیگری است که باید به ان توجه داشته باشیدکه به هر حال فرزند دختر حساسیت هایی در مورد حضور مرد جدید در زندگی مادرش پیدا می کند .بهتراست ایشون رو پیش مشاور ببرید تا ایشون غیر مستقیم ابتدا مطرح کنند و سطح پذیرش این فرد را متوجه شوند .و کم کم مساله را به ایشون بگویند .و بعد خودتون در مورد مساله تنهایی و شرایط زندگی برای ایشون توضیح بدید و تصمیمتون رو بفرمایید ولی در هر حال ممکنه ایشون در ابتدا پذیرشی نداشته باشد و حتی این مساله برایش حالت بحران محسوب شود ولی به هر حال بیان درست در هضم جریان بسیار موثر است موفق باشد

      در این مورد میتونید با متخصصین کانون مشاوران ایران، مشاوره تلفنی/تخصصی داشته باشید
      ۰۲۱۸۸۴۲۲۴۹۵
      موفق باشید

  • Arman , جولای 4, 2017 @ 8:32 ق.ظ

    سلام وخسته نباشی.پسرم ۹سالشه از نظر هوشی خوبه.ولی مشکل وزن داره.یعنی قدش۱۲۷سانتیمتره.وزنش ۲۲میباشد.چندبار دکتر رفتم آزمایش ودارو دادن اما روی اشتهاش تاثیر نداشن.برای اولین بار خودش گفت چرا لاغرم ودنده هام معلومه وگریه میکرد.اعتماد به نفسش کم کم داره میاد پایین واینکه خیلی فعاله وپر جنب وجوش .خواب بعدازظهر هم نداره.فقط شب اونم هفت ساعت.لطفا راهنماییم کنید

    • راهنما , جولای 4, 2017 @ 3:33 ب.ظ

      در این مورد میتونید با متخصصین کانون مشاوران ایران، مشاوره تلفنی/تخصصی داشته باشید
      ۰۲۱-۲۲۳۵۴۲۸۲

      شاید تا همین چند سال پیش تنها ملاک تایید سلامت کودک از دید پدر و مادرها و حتی اطرافیان‌شان، داشتن جثه‌ای تپل با گونه‌هایی برجسته و گل انداخته تلقی می‌شد.

      اما امروزه همزمان با آشنایی مردم با اصول تغذیه سالم و تاثیر آن بر حفظ سلامت کودک تا بزرگسالی، این دیدگاه تا حد زیادی، دست‌کم در خانواده‌هایی که در شهرهای بزرگ زندگی می‌کنند، اصلاح شده است.

      بر این مبنا، کودک صرفا باید وزن و قد متناسب با جداول استاندارد رشد داشته باشد. چنین کودکی نه بسیار .لاغر

      است و نه چاق، بلکه رشدی متعادل دارد؛ یعنی در عین داشتن وضعیت ظاهری و فیزیکی متناسب، قدرت یادگیری مطلوبی دارد، از تحرک و شادابی کودکانه برخوردار است و مقاومت خوبی در برابر بیماری‌ها نشان می‌دهد.

      با کودکان لاغر و کم وزن چه کنیم؟
      متخصصان تغذیه بارها و به عناوین مختلف تاکید کرده‌اند که بالا رفتن آمار چاقی در جامعه ما و بیماری‌های بی‌شمار وابسته به آن، اعم از سکته‌های قلبی و مغزی، فشار خون، چربی، دیابت و انواع سرطان​ ناشی از رعایت نکردن رژیم غذایی اصولی و درست از زمان کودکی است.

      اصلاح الگوی تغذیه روندی است که در طول زمان شکل می‌گیرد و بهترین الگوی آن پدر و مادر و در واقع اعضای خانواده هستند. اصلاح الگوی تغذیه یعنی تامین نیازهای تغذیه‌ای کودک در سنین حساس رشد با استفاده از ۴ گروه اصلی مواد غذایی؛ یعنی انرژی، پروتئین، ویتامین و املاح به اندازه و متناسب با نیاز کودک.

      شاید بزرگ‌ترین چالش پیش روی والدینی که فرزندان لاغر و کم‌وزن دارند، آن است که از گروه‌های غذایی پر انرژی و چاق‌کننده برای جبران کم‌وزنی فرزندان‌شان استفاده کنند؛ در حالی که در مصرف مواد انرژی‌زا، حتی برای کودکان لاغر هرگز نباید افراط کرد؛ بر اساس یافته‌های متخصصان تغذیه، افزایش ذخایر چربی نه تنها به مرور و در سنین بالاتر موجب افزایش وزن و چاقی کودکان می‌شود، بلکه آنها را در معرض ابتلا به چربی، فشار خون، دیابت و بیماری‌های قلبی عروقی در آینده قرار می‌دهد.

      به بیان دیگر​گرچه وزن، معیار خوبی برای تخمین کفایت یا کمبود مصرف مواد انرژی‌زاست و چنانچه وزن کودک کمتر از حد استاندارد باشد، نشانه کمبود انرژی خواهد بود، اما افزایش مصرف مواد انرژی‌زا برای چنین کودکانی نیز باید بر اساس اصول درست تغذیه باشد.

      تامین انرژی کودکان نیز باید براساس برنامه تغذیه‌ای درست، به طور همزمان از مواد نشاسته‌ای مانند برنج، نان، ذرت، ماکارونی، آرد، گندم، جو و چربی‌ها مانند کره و روغن‌های گیاهی و همچنین مغزها از قبیل گردو، بادام، پسته، بادام‌زمینی، بادام هندی، فندق و تخمه تامین شود.

      همچنین میوه‌های شیرین از منابع مطلوب و غنی انرژی برای کودکان محسوب می‌شو​ د. پس والدین از متوسل شدن به غذاهای ناسالم و چرب چون فست‌فودها، شیرینی‌های خامه‌ای،
      تنقلات چرب و شور و نوشابه‌های صنعتی که ارزش غذایی ندارد، تنها با مجوز لاغر بودن کودک بشدت بپرهیزند.
      فراموش نکنیم​ حرکت در جاده سلامتی از بدو تولد کودک و با ارائه الگوهای زندگی سالم به او، در مثلث طلایی «تغذیه درست، تحرک کافی و نداشتن استرس‌» ممکن خواهد بود.

    • مشاور , جولای 4, 2017 @ 10:59 ب.ظ

      با سلام ایشون با توجه به سنشون خوابشون طبیعیه ولی بحث لاغر بودن هم می تونه ارثی باشه و هم موربوط به مشکل پزشکی باشد که باید با مراجعه به پزشک مشخص شود ممکنه دچار بی اشتهایی عصبی باشند و باید زیر نظر روانشناس باشند برای درمان البته نمی شود تشخیص قطعی داد .درسته خب قطعا فعالیت ایشون هم موثر است ولی نه در حدی که این طور لاغر بمانند .ایشون وقتی اشتها ندارند ممکنه مشکل وجود انگل روده باشد و یا مسئله ای در نوزادی باشد که اکنون جدی تر مطرح شده است بهتر است ابتدا چکاپ پزشکی شوند و بعد با روانشناس مساله را مطرح کنید البته نگران نباشید در سنی هستند که کم کم ممکنه تغییر وضعیت اتفاق بیفتد

      در این مورد میتونید با متخصصین کانون مشاوران ایران، مشاوره تلفنی/تخصصی داشته باشید
      ۹۸۲۱۲۲۳۵۴۷۹۰
      موفق باشید

  • ابراهيمي , جولای 4, 2017 @ 9:50 ب.ظ

    سلام دوستی دارم که فرزندش امسال نتوانست کلاس اول دبستان رو با موفقیت ب اتمام برسونه و در حال حاضر برای شهریور میخونه از لحاظ هوشی در حد نرمال رو به بالا هستش،در انجام تکالیفش خیلی کند بوده و هست و همیشه دو سه ساعت طول میکشه یه صفحه بنویسه
    میخواستم راهنمایی بفرمایین ممنون

    • مشاور , جولای 5, 2017 @ 7:50 ق.ظ

      با سلام اگر به لحاظ هوشی نورمال و یا حتی بالاتر بوده است ممکنه این کندی در تمالیف و مشکل نوشتن مربوط باشه به اینکه اختلالات دوران کودکی در زمینه تحصیلی و یادگیری دارد و یا ممکنه مشکل بیش فعالی باشد که باید حتما با مراجعه حضوری مساله را پیگیری کنند .
      و باید دید تشخیص روانشناسی که ایشون رو می بینند چگونه است اصولا در کودکان بیش فعال انجام تکلیف دشوار است علی رغم هوش بالایی که دارند و فعالیت مداوم و جنب و جوش ها و حواس پرتی باعث مشکل در ازائه تکلیف به خصوصو تکلیف نوشتاری می شود .باید توجه داشته باشید که ایشون باید فرزندشون رو به روانشناس کودک ارجاع بدهند و شرایط محیطی و خانوادگی باید بررسی شود امیدوارم مشکلشون مرتفع شود .
      در این مورد میتونید با متخصصین کانون مشاوران ایران، مشاوره تلفنی/تخصصی داشته باشید
      ۹۸۲۱۲۲۳۵۴۷۹۰
      موفق باشید

  • Shabnam , جولای 7, 2017 @ 11:38 ب.ظ

    با سلام پسر ٩ ساله من بعضى اوقات از افکارى که توى سرش میچرخه ونمیتونه اونا رو کنترل کنه ، شکایت میکنه ، موضوعاتى مثل روح یا تصادف کردن ذهنشو درگیر میکنه و نمیتونه بهشون فکر نکنه، تازگیا به من میگه و من حواسشو پرت میکنم تا کمتر ناراحت بشه ، اضطراب داره و بیشتر از۵ ساله ناخن میجوه یا میکنه ،خیلى خیلى بحث میکنه و سرسخته، میترسم وسواس فکرى داشته باشه و بعدا بدتر بشه ، چطورى باید بهش کمک کنم ،

    • راهنما , جولای 8, 2017 @ 11:05 ق.ظ

      ”نگرانی“ در فرهنگ لغت به معنای دلواپسی ، دل‌شوره داشتن و پریشانی خاطر آمده است (دهخدا ، ۱۳۷۳ ، ج ۱۳ ، ص ۲۰۰۸۶) و معادل آن در زبان انگلیسی ، واژه‌ی (WORRIMENT) می‌باشد (آریان‌پور ، ۱۳۷۷ ، ج ۶ ، ص ۵۷۳۱) . اما در اصطلاح و در حوزه‌ی روان‌شناسی ، نگرانی ، حالتی است که فرد در قبال آینده‌ی غیر قابل پیش‌بینی دچار آن می‌شود ؛ به‌طوری که کارکرد او را عملا تحت‌الشعاع قرار می‌دهد و فرد نمی‌تواند از موقعیت کنونی خود لذت ببرید (سلحشور ، ۱۳۸۰، ص ۱۲) .
      دنیای کودک باید سرشار از نشاط و سرزندگی باشد ، ولی متاسفانه بعضی از خانواده‌ها چنان محیط متشنج و دلهره‌ آوری برای کودکان خود فراهم می‌کنند که آن‌ها از همان ابتدای کودکی دچار تشویش و نگرانی می‌شوند . این گروه از کودکان هنگام روبه‌رو شدن با مسایل گوناگون دچار افکار منفی و فاجعه‌آمیزی می‌شوند که مانع از رفتارهای سالم و عادی آنان می‌گردد . نگرانی ، عامل بازدارنده‌ای است که قوه‌ی خلاقیت را از کودک می‌گیرد ؛ به‌طوری که توان شرکت در فعالیت‌های جدید و مبتکرانه را از دست می‌دهد و در تعامل با دیگران دچار شکست می‌شود . از دیدگاه روان‌شناسان و کارشناسان تربیت ، نگرانی و تشویش در کودکان معلول علل و عوامل گوناگون است که در این نوشتار ، به اجمال ، به برخی از آن‌ها اشاره می‌شود .

      ۱- اختلاف والدین
      اولین عامل ایجاد کننده‌ی نگرانی در کودک ، اختلاف و ستیز والدین است . خانواده ، حریم امن و آسایش است ؛ اما در صورتی که بین والدین درگیری وجود داشته باشد ، آرامش و آسایش از فرزندان آن خانواده سلب می‌شود . تحقیقات نشان داده است کودکانی که در چنین خانواده‌هایی زندگی می‌کنند ، دچار نگرانی شدید و مشکلات عاطفی و روانی‌اند (فرقانی رئیسی ، ۱۳۸۲ ، ص ۱۴۳) . وقتی پدر و مادر با هم توافق ندارند و بحث و مشاجره می‌کنند ، کودک در معرض عدم توافق و اختلاف‌های آنان قرار می‌گیرد و این امر نه تنها برای او ناراحت‌کننده است ، بلکه الگویی انحرافی برای کودک در جهت حل تعارض به وجود می‌آید . در خانواده‌هایی که بین والدین نزاع و کشمکش زیاد وجود دارد ، کودکان معمولا کم حرف ، گوشه‌گیر و بهانه جو بار می‌آیند و نگران آن‌اند که مبادا جنگ و ستیز به جایی برسد که یکی از والدین یا هر دو ، آن‌ها را ترک گویند و تنها بمانند (شفیع‌آبادی ، ۱۳۷۱ ، ص ۳۰) .

      ۲- فشار برای موفقیت
      کودکان ، افراد ناپخته و در حال رشدند . کودکی دوره‌ای است مشخص با تغییر و نیاز به انطباق ؛ بنابراین زمانی که توقعات از کودک فراوان است ، نگرانی در او ظاهر می‌شود (هور ، ۱۳۷۵ ، ص ۱۰ ).
      بعضی از کودکان در محیط خانواده تحت فشار والدین‌اند و پدر و مادر از آنان انتظارات بیجا دارند ؛ مثلا اصرار دارند که در فلان درس حتما نمره‌ی بیست یا نوزده بگیرد . در این خواست هم ، هدف آنان پیش از آن‌که پیشرفت کودک باشد، چشم و هم‌چشمی و به رخ کشیدن در نزد دیگران است .
      اعمال فشار توسط والدین بر روی کودک ، برای دست‌یابی به نتایج بهتر ، سبب می‌شود که او به منظور کسب رضایت پدر و مادر ، زندگی و تلاش کند . این کودک فکر می‌کند زمانی ارزش دارد که موفق باشد . بدون موفقیت احساس می‌کند کسی نیست و هیچ کس به او احترام نخواهد گذاشت . با این شرایط ، جایی برای فضای خاکستری نیست ؛ هر چه هست ، سیاه است و سفید (نقیبی راد ، ۱۳۷۹ ، ص ۵۶) . انتظاراتی که والدین از کودک خود دارند ، غالبا مبتنی بر ایده‌آل‌ها و آرزوهای خود آن‌ها است ، نه واقعیت وجودی کودک ؛ بنابراین اعمال این‌گونه فشارها و تحمیلات نتیجه‌ای جز ایجاد نگرانی ، فرسایش روانی کودک و در پایان ، خفه کردن قوه‌ی خلاقیت او ندارد .

      ۳- خط و نشان کشیدن
      گاهی کودک در خانه بدرفتاری و کج‌خلقی می‌کند و مادرش را تهدید می‌کند اگر پدر بیاید ، شکایت او را مطرح خواهد کرد . کودک از آن لحظه تا زمانی که وقت موعود و مورد نظر فرا برسد ، دچار بی‌قراری است . در خانه ممکن است شب هنگام قبل از ورود پدر به خانه ، بخوابد ، ولی نگرانی او باعث می‌شود که خوابش عمیق نباشد ، یا از خواب بپرد و بجنبد ؛ در حالی که اگر تنبیه می‌شد ، خاطرش جمع و خوابش راحت بود و دیگر نگرانی نداشت (قائمی ، ۱۳۷۸ ، ص ۱۰۵) .

      ۴- احساس گناه
      احساس گناه در کودک را می‌توان یکی دیگر از عوامل مهم در ایجاد نگرانی به شمار آورد . کودکی که در داخل خانواده نمی‌تواند و اجازه ندارد عقاید منفی خود را بیان کند ؛ مثلا احساس تنفر خود را در مورد خاصی نسبت به برادر یا خواهر خردسالش ابراز کند ، دایما با نوعی اضطراب و نگرانی مواجه است ؛ زیرا نگران است مبادا با ابراز عقیده‌اش مورد تنبیه شدید والدین قرار گیرد . برخی کودکان در این حالت برای فرار از موقعیت ، به تمارض متوسل می‌شوند و گروهی به رفتارهای دوگانه خود را مجهز می‌کنند . به والدین توصیه می‌شود که ابراز عقیده را در محیط خانواده آزاد گذراند و به کودک اجازه دهند که عقایدش را بیان دارد تا از نگرانی و دلهره بیرون بیاید (شفیع‌آبادی ، ۱۳۷۱، ص ۲۹).

      ۵- بیماری‌های سخت افراد خانواده
      بیماری سخت و طولانی افراد خانواده نظیر : پدر ، مادر یا دیگران می‌تواند از جنبه‌های مختلف اثرهای نامطلوب بر روی روان کودک به جا بگذارد . به عنوان مثال : هنگامی که پدر دارای بیماری صعب‌العلاج است ، محیط خانواده دارای جوی نگران کننده خواهد بود و بچه‌های خانواده ، بالطبع ، دچار همان نگرانی‌ها و اضطراب‌ها خواهند شد .
      در خانواده‌هایی که مادربزرگ و پدربزرگ با خانواده زندگی می‌کنند ، گاهی ممکن است به علت کهولت یا بیماری‌های دیگر ، وضع خانواده را دچار بحران کنند ؛ زیرا از عواملی که در کودکان و نوجوانان این گونه خانواده‌ها اثر نامطلوب دارد، همان نگرانی و اضظراب مبتلا شدن به آن بیماری است که نزدیکان دچار آن‌اند ، بنابراین وجود این احساس ، نگرانی‌هایی را در رفتار کودک ایجاد خواهد کرد (فرقانی رئیسی ، ۱۳۸۲ ، ص ۱۴۳).

      ۶- ترس از مرگ خود یا اطرافیان
      یکی دیگر از مولفه‌های بروز نگرانی در کودکان ، ترس از مرگ و نابودی خود یا اطرافیان است . کودک بر اثر مشاهده‌ی مرگ دیگران یا برخی داستان‌هایی که شنیده است ، دایما نگران آن است که مبادا خودش بمیرد یا این که یکی از نزدیکانش را از دست بدهد . هم اکنون در برخی از نظام‌های آموزشی ، تحمل مرگ و قبول آن را به عنوان یک بعد از زندگی ، به کودکان آموزش می‌دهند . نگهداری حیوانات یا پرندگان در خانه توسط کودک ، در آموزش مسئولیت و نیز قبول مرگ ، فعالیت مفیدی به شمار می‌رود . کودکان معمولا حیوانات خود را خیلی دوست می‌دارند و قادرند بر اثر مرگ حیوان ، عملا با ابعاد مختلف زندگی آشنا شوند (شفیع‌آبادی ، ۱۳۷۱ ، ص ۳۰۹) .

      ۷- نبود والدین در منزل
      نبود والدین در خانه ، عامل دیگری در ایجاد نگرانی کودک محسوب می‌شود . به ویژه ، زمانی که کودک از مدرسه مراجعت می‌کند و می‌بیند که پدر یا مادر یا هر دو در خانه نیستند ، احساس نگرانی می‌کند.

      ۸- احساس طردشدگی
      احساس طردشدگی از طرف والدین ، یکی دیگر از عوامل مهمی است که در کودک نگرانی ایجاد می‌کند . در این حالت کودک احساس می‌کند . پدر و مادرش او را دوست ندارند و کودکی ناخواسته است . این احساس با ناراحتی و غم شدید همراه می‌باشد ، به طوری که در تمام اعمال و رفتار کودک تاثیر نامطلوب برجای می‌گذارد .

      ۹- احساس بدگمانی
      گاهی نگرانی بدان علت است که بدگمانی بر احساس کودک غلبه کرده است . او بر اساس امکان و قدرتش کاری را انجام داده و خواستار آن است که از او قدردانی شود ، ولی متاسفانه پدر و مادر به علت کار و اشتغال و احیانا بی‌توجهی و کوچک دانستن تلاش کودک ، قدردانی لازم را از او به عمل نمی‌‌آورند یا آن‌چنان که باید به عمل وی ارج نمی‌نهند . کودک از این قضیه ناراحت می‌شود و خجالت می‌کشد که از حق خود دفاع کند ؛ بنابراین دچار نگرانی شدید می‌شود (قائمی ، ۱۳۷۱ ، ص ۱۴۵).

      ۱۰- تضادهای انضباطی
      گاهی نگرانی کودک ناشی از تضادهای انضباطی است . در خانه پدر یک گونه دستور می‌دهد و مادر دستوری دیگر . گاهی این تضاد بین خانه و مدرسه نیز دیده می‌شود ؛ یعنی کودک یک نوع دستور از والدین می‌گیرد و از معلم یا مدیر مدرسه نوعی دیگر . بنابراین در این تضاد گرفتار می‌شود که کدام امر و نهی را بپذیرد و کدام یک را مورد توجه و عمل خود قرار دهد . بخشی از نگرانی‌های کودکان این گونه به وجود می‌آید (همان منبع ، ص ۱۰۶).

      ۱۱- ممانعت کودک از شرکت در بازی‌ها و فعالیت‌ها
      بازی زبان کودک است و بدین وسیله کودک مسایل و مطالب خود را روشن‌تر و بهتر بیان می‌کند. بازی تجربه‌ای است که کودک را در خود بسیار غرق می کند و برای او حتی بیش‌تر از کار برای بزرگسال اهمیت دارد . بعضی از والدین به طور ضمنی بیان می دارند که بازی ترجیح چندانی بر بیکاری ندارد (پرینگل ، ۱۳۸۰ ، ص ۷۳) . عدم اطلاع و آگاهی بعضی از والدین از آثار مثبت و سازنده‌ی بازی در پیشگیری و حل مشکلات روحی و روانی کودکان سبب شده است که از بازی آن‌ها ممانعت کنند . کودک منع از بازی را نوعی تنبیه می‌انگارد و نگران رفتار والدین و محبت آن‌ها نسبت به خود می‌شود .

      ۱۲- بی‌توجهی به حس مالکیت کودک
      کودک اسباب‌بازی‌های خود را دوست دارد و به آسانی حاضر نمی‌شود آن ها را به کودک دیگری بدهد ؛ زیرا حس مالکیت در او بسیار قوی است . متاسفانه به دلیل عدم شناخت بعضی از والدین از مسئله‌ی ”احساس مالکیت کودکان“ و نقش آن در رشد شخصیت آنان ، آسیب‌های روحی – روانی جبران ناپذیری بر شخصیت کودک وارد می‌آورند ؛ مثلا با آمدن کودکی به عنوان میهمان به خانه ، والدین سعی دارند به کودک تفهیم کنند که اسباب‌بازی‌های خود را به کودک میهمان بدهد . به او تلقین می‌کنند که کودک میهمان دوست اوست و باید با اسباب‌بازی‌های وی شریک گردد . در صورتی که کودک در مقابل نظر والدین مخالفت کند ، آنان ابتدا با تشویق ، سپس با تهدید یا تنبیه کودک را وادار می‌سازند که بر خلاف میل باطنی‌اش اسباب‌بازی‌هایش را به کودک میهمان بدهد ، در حالی که در همین زمان حس مالکیت در کودک گل کرده و با ندادن اسباب‌بازی به کودک دیگر می‌خواهد اعلام کند که آن‌ها در مالکیت اوست و اگر به ناچار آن‌ها را به کودک میهمان بدهد به خاطر این است که از توجه و محبت پدر و مادر محروم نشود .
      اگر والدین کودک را مجبور کنند تا اسباب‌بازی‌های خود را به کودک دیگری بدهد یا اسباب‌بازی او را به زور از دستش بگیرند و به کودک میهمان بدهند ، کودک احساس عدم امنیت می‌کند و همواره این دلواپسی و نگرانی را خواهد داشت که مبادا کسی اسباب‌بازی‌هاش را بگیرد و در نتیجه با نزدیک شدن هر کودک به حریم بازی خود ، دچار ترس و اضطراب می‌شود (مطهری ، ۱۳۸۲ ، ص ۱۰۴).

      ۱۳- خود بیمار انگاری
      آخرین مولفه‌ای که در این نوشتار به آن اشاره می‌شود و در بروز نگرانی کودکان نقش بسزایی دارد ، پدیده‌ی ”خود بیمار انگاری“ است ؛ یعنی کودک بدون آن که مشکل خاص جسمانی داشته باشد ، نسبت به سلامت خود نگران است و دلهره دارد .
      کودکانی که دارای این مشکل‌اند ، معمولا توجه زیادی به عمل اعضای بدن و دردهای کوچک خود دارند و به شدت از دردهای کوچک نگران شده ، دوست دارند که به پزشک مراجعه نمایند ؛ اما در اکثر موارد ، تنها دارای احساس درد می‌باشند و به طور واقعی دچار مشکل جسمانی نیستند . هنگامی که پزشکان به آن‌ها جواب می‌دهند که هیچ گونه اشکال جسمانی ندارند ، فکر میکنند دردی دارند که قابل تشخیص برای آن‌ها نیست (فرقانی رئیسی ، ۱۳۸۲ ص ۷۹).

      راه‌کارها و پیشنهادها
      به منظور رفع عوامل موثر و زمینه‌ساز در ایجاد نگرانی و دلهره در کودکان ، پیشنهادها و راه‌کارهایی به صورت زیر ارایه می‌گردد:
      ۱- والدین حس اعتماد به نفس و خودباوری را در کودکان تقویت کنند.
      ۲- از بحث و نزاع و دامن زدن به اختلافات به شدت بپرهیزند.
      ۳- اگر می‌خواهند کودکانشان در آینده دچار ناراحتی‌های عصبی – روانی نشوند ، باید به آن‌ها اجازه دهند تااحساسات خود را اعم از مثبت یا منفی اظهار نمایند و به آن‌ها بیاموزند که ”خوب“ و ”بد“ بودن ربطی به احساسات ندارند ، بلکه به اعمال و رفتار آن‌ها بستگی دارد .
      ۴- عکس‌العمل والدین به گونه‌ای باشد که کودکان از اشتباهات خود پند گیرند .
      ۵- اشتباهات گذشته‌ی کودکان را به رخ آنان نگشند .
      ۶- اگر به هر دلیل کودکان را توبیخ یا تنبیه می‌کنند ، حتما علت آن را برایشان توضیح دهند ؛ زیرا اگر کودکان از علت تنبیه آگاه شوند هم به اشتباهات خود پی می‌برند و هم دچار نگرانی نمی‌شوند .
      ۷- والدین باید الگویی از انسان‌های مستقل و آزاد اندیش برای فرزندان خود باشند .
      ۸- مثبت‌اندیشی و اتکا به توانایی را به کودکان بیاموزند .
      ۹- بین گفتار و رفتار آن‌ها هماهنگی وجود داشته باشد .
      ۱۰- به تفریحات و سرگرمی‌های کودکان بها دهند و با آن‌ها هم بازی شوند ؛ زیرا هم بازی شدن فرصتی فراهم می‌سازد که والدین و کودکان در بیان ایده‌ها مشارکت داشته باشند .
      ۱۱- از گفتن الفاظی همچون : ”می‌گذارم و می‌روم!“ یا ”از خانه بیرونت می‌کنم!“ بپرهیزند.
      ۱۲- به والدین کارمند توصیه می‌شود که از همان اوان زندگی ، کودک را برای جدایی آماده سازند ؛ بدین معنی که لازم است کودک را برای مدتی از روز به حال خود رها کنند و از دور مواظب او باشند .
      ۱۳- از مقایسه‌ی کودک خود با دیگر کودکان بپرهیزند.
      ۱۴- و بالاخره بستری مناسب برای ایجاد احساس امنیت و آرامش و درک متقابل یکدیگر در خانواده مهیا سازند .
      در این مورد میتونید با متخصصین کانون مشاوران ایران، مشاوره تلفنی/تخصصی داشته باشید
      دفتر قیطریه:
      ۰۲۱-۲۲۶۸۹۵۵۸ خط ویژه

    • مشاور , جولای 8, 2017 @ 11:06 ب.ظ

      با سلام
      با ارجاع به روانشناس می توانید کمک کنید .البته بهتره ابتدا با این شرایط به روانپزشک ایشون رو ازجاع بدید در این شرایط که ظاهرا ایشون اضطراب هم دارند تنها کمک شما همراهی و صبوری است و بهتره متخصص ایشون رو بببینند و تشخیص نهایی را بدهند و اگر احتیاج بود حتی دار مصرف کنند .پسر شما در سنی هستند که اگر زودتر ارجاع دهید مسالع زودتر هم رفع خواهد شد .نگران نباشید ممکن است مساله موقعیتی باشد و چیز خاصی نباشد .و با یک جلسه هم مشکل شناسایی و درمان شود البته اگر علت مشخص شود .
      امیدوارم به زودی بهبودی حاصل شود
      در این مورد میتونید با متخصصین کانون مشاوران ایران، مشاوره تلفنی/تخصصی داشته باشید
      ۰۲۱۸۸۴۱۹۸۳۲
      موفق باشید

  • Dina , جولای 8, 2017 @ 3:59 ب.ظ

    با سلام. من یه دختر دو ساله دارم که از ٩ ماهگی که تو روروئک گذاشتمش شروع به خود ارضایی کرد و موقع خواب اینقدر ابن کار رو تکرار میکنه که خیس عرق میشه و نفس هاش به شماره میفته. هرکاری کردم مانع این کارش بشم نتونستم. بعضی اوقات تو جمع هم اینکار رو انجام میده که خیلی باعث ناراحتی ما میشه. تود اینترنت که مطالعه کردم دیدم مشکل خیلی ها هستش ولی راهی برای جلوگیری از اینکار نبود. لطفا. راهنماییم کنید

    • مشاور , جولای 8, 2017 @ 10:58 ب.ظ

      با سلام
      بهتره حتما ایشون رو به روانشناس کودک ارجاع بدهید در مورد کودکان بحث لذت جنسی مطرح نیست .بلکه برای کاهش تنش و استرس است .باید دید ایا کودکتون با فردی تنها بوده ایا شوخی جنسی با او شده .وقتی او را به حمام بردید احتمالا بازی با الت تناسلی و یا لمس ان صورت گرفته است .بچه ها چون سطح هوش و تخیل بالایی دارند حتی در این سن دیدن یک صحنه و تصویر ممکنه باعث این مساله شده باشد و یا دیدن رابطه جنسی پدر و مادر ممکنه مشکل ایجاد کند.در هر حال با همه این احتمالا ت ایشون رو ارجاع بدید و امیدوارم مساله مرتفع شود .اصلا ایشون رو تهدید و یا حتی کتک نزنید .چون او درکی از شرایط ندارد و از طریق بازی درمانی وهنر درمانی علت مساله تقریبا مشخص می شود و به شما راهکار خواهند داد.

  • زهره محمدی , جولای 14, 2017 @ 12:43 ب.ظ

    سلام دختر ده ماهه ام مرتب از ما میخواد که دستشو بگیریم و اون راه بره تا زمانیکه خسته بشه و خوابش بگیره. و اصلا حاضر نیست اجسام رو بگیره و وایسه یا تو روروئک حرکت کنه
    چطور میشه این عادت رو برطرف کرد؟

    • راهنما , جولای 15, 2017 @ 1:29 ب.ظ

      معمولا استفاده از روروک برای کودکان در هیچ زمانی توصیه نمیشود. روروک علاوه بر خطراتی که به دنبال دارد باعث دیرتر راه افتادن کودک میشود. ما نباید در تکامل طبیعی کودک دخالت کنیم مگر در مواردی مثل بیماری کودک تا زمانی که ستون مهره هایش تکامل پیدا نکرده نمیتواند بایستد.
      زمانی که ستون مهره های کودک تکامل پیدا کند کودک خودش سعی در ایستادن میکند اگر با استفاده از روروک کودک را زودتر از تکامل یافتن ستون مهره هایش مجبور به ایستادن کنیم اینکار سبب کمردردهای زودرس میانسالی کودک میشود. و همینطور اینکار در مورد نشسته نگه داشتن کودک زودتر از موعد هم صدق میکند.
      اگر روروک را قبل از اینکه کودک فرآیند چهاردست و پا را کامل کند در اختیارش بگذارید و او در هر روز برای مدتی از این وسیله استفاده کند در واقع در یکی از مراحل رشد او و سازمانبندی عصبی او دخالت کرده اید و آنرا سرعت بخشیده اید. این سرعت که نقش جهش را دارد در دوران مدرسه ۸ – ۷ سالگی مشکلاتی برایش فراهم خواهد کرد
      همه ی متخصصان کودک روروک را تایید نمیکند چون ممکن است باعث خطرات احتمالی مثل پرت شدن یا سقوط از بلندی ‌یا گیر کردن به فرش و افتادن رورو‌ک و رفتن شیرخوار به فضاهای پرخطر مثل آشپزخانه شود و موجب میشود که شیرخوار به آن وابسته شده و از کارایی خود استفاده نکند.

      دلایلی برای عدم استفاده از روروئک !

      این وسیله بیشتر باعث افزایش قدرت در ساق پاها شده ولی روی توان حرکتی ران‌ها و لگن تاثیری ندارد و باعث می‌شود شیرخوار برای ایستادن به تنهایی تلاش نکند. روروک یکی از وسایلی است که نقش عمده ای در بسیاری از حوادث مرتبط با کودکان داشته است.
      ممکن است کودک از روروک بیفتد یا از جایی مثل پله ها با روروک سقوط کند. تحقیقاتی در کانادا بیشترین صدمات ناشی از روروک در اثر افتادن از پله ها بوده است.
      روروک به کودک اجازه می دهد که سریع تر از میزان طبیعی در همین سن حرکت کرده و خودش را به وسایل و مکان های خطرناک مثل اتاق های دیگر، بخاری، شومینه، پریز برق، آشپزخانه، اجاق های خوراک پزی و همچنین به محوطه های باز مانند استخر برساند و چون شیرخوار ۶ تا ۱۵ ماهه از خطرات آگاهی ندارد به وسیله روروک در معرض خطر قرار می گیرد.
      کودک با روروک به آشپزخانه ، بخاری ، شومینه راحت دسترسی پیدا میکند و باعث سوختگی در کودک می شود.
      ممکن است کودک با روروک دسترسی سریع به مواد شوینده و خطرناک مانند حشره کش ها، سموم گیاهی و… (که باید توجه داشت که در دسترس کودکان نباشد) مسموم شوند.
      ممکن است استفاده از روروک موجب بعضی اختلالات در تکامل حرکتی کودک شود به همین علت امروزه تمایل استفاده از روروک کمتر شده است.

      در مورد راه رفتن کودکان :
      وقتی کودک آمادگی لازم برای راه رفتن را داشته باشد ، راه می رود ، بچه ها بین سنین نه تا یک و نیم سالگی راه می روند . راه رفتن کودک ربطی به هوش او ندارد ، با این وجود وقتی کودکی دیر راه می افتد ، والدین سعی میکنند او را به راه رفتن تشویق کنند.
      دوستان و آشنایان با دیدن چنین کودکی به والدینش می گویند : (( مطمئنی بچه ات سالمه ؟ چرا راه نمیره؟ دختر من وقتی نه ماهه بود راه می رفت.
      شاید بهتر باشه تو هم بچه ات رو بفرستی کنار بچه های دیگه تا راه رفتن رو یاد بگیره)).
      شنیدن چنین حرف هایی باعث ناراحتی والدین میشود ولی آنها باید بدانند که حتی اگر فرزندشان تا یک و نیم سالگی اش راه نرود اشکالی ندارد نباید سعی کنید که راه رفتن را به فرزندتان یاد بدهید.
      اگرچه شما وقتی دستان کودکتان را می گیرید و او را همراه خودتان می برید ، از این کار لذت می برید. ولی این کار شما به راه رفتن کودک کمکی نمیکند. صبور باشید و صبر کنید هر وقت موقع آن رسید ، کودکتان راه برود.
      کودک معمولا برای راه رفتن ابتدا یاد می گیرد که با گرفتن وسایل روی دو پایش بایستد. شاید یاد گرفتن این مهارت برای کودک چند روز ، چند هفته و یا چند ماه طول بکشد.
      بعد در حالی که او وسایل خانه یا دست والدینش را گرفته اولین قدم را برمی دارد. کودک از راه رفتن خودش لذت می برد و فراموش می کند که چند بار زمین خورده است.
      وقتی کودک شروع می کند به راه رفتن ، زاویه ی دید او نیز تغییر می کند. چندی قبل او روی زمین می خزید و همه چیز را روی زمین می دید ، ولی حالا میتواند در حالت ایستاده همه چیز را ببیند.
      او اکنون وسایل ، انسان های اطرافش و حتی خودش را به نحو دیگری می بیند.

      کودکی انسان،راه رفتن (قسمت اول)

      او وقتی راه می رود ، میتواند به اشیاء بیشتری دست بزند و سریع تر حرکت کند و به جاهای بیشتری سرک بکشد. بنابراین والدین کودک باید بیشتر مراقب او باشند و محیط امنی برای کودک فراهم کنند.
      شاید یکی از شیرین ترین مراحل رشد کودک راه رفتن او باشد. وقتی کودک راه افتاد ، او را با خودتان به پیاده روی ببرید. به او اجازه دهید که مسیرش را خودش انتخاب کند و شما همراه او حرکت کنید و ببینید کودکتان با چه چیزهای جالبی برخورد می کند.
      کودک وقتی گیاه ، جانور و گلی را می بیند می ایستد و آن را امتحان می کند.
      شما میتوانید کیفی همراه خودتان بردارید و بعضی از چیزهایی که کودک امتحان می کند را برای او بردارید و به خانه ببرید.
      هر قدر کودکتان بیشتر راه برود ، کمتر به بودن درون کالسکه اش علاقه نشان می دهد. این مسأله به خصوص زمانی که شما عجله دارید و میخواهید مسیر طولانی بروید ، برایتان مشکل ساز می شود.
      وقتی به خرید و یا جای شلوغی می روید و میخواهید کودکتان درون کالسکه اش بماند ، اسباب بازی یا خوراکی مورد علاقه اش را به او بدهید ، اگر او راضی نشد ، به مکان خلوت تری بروید و کودک را آنجا بگذارید تا کمی راه برود ، بیشتر بچه دوست دارند در شلوغی ها خودشان کالسکه شان را حرکت دهند و این مسأله باعث به وجود آمدن مشکلاتی برای شما میشود.
      اما وقتی کودک کمی این کار را انجام داد ، راحت تر میتوانید او را به درون کالسکه اش برگردانید.
      اگرچه کودکان کند راه می روند و دوست دارند به جای این که درون کالسکه باشند ، خودشان راه بروند و این کار آنها باعث عصبانیت شما میشود ولی شما نیز از راه رفتن کودکتان لذت می برید.
      یک روز تعجب می کنید که کودکتان راه رفتن را خوب یاد گرفته و مثل شما راه می رود.
      در این مورد میتونید با متخصصین کانون مشاوران ایران، مشاوره تلفنی/تخصصی داشته باشید

      ۰۲۱-۲۲۶۸۹۵۵۸

    • مشاور , جولای 15, 2017 @ 4:27 ب.ظ

      با سلام
      از حدود ده ماهگی کودک روی دست ها و زانوهایش به خوبی حرکت می کند. با گرداندن تنه به طرفین و چرخیدن در حالت نشسته و همچنین با حرکت چهار دست و پا عضلات تنه کودک تقویت می شود. برای اینکه کودک را تشویق به نشستن یا ایستادن کنید انگشتان تان را به سمت او دراز کنید. او از موفقیت خود خوشحال می شود به همین دلیل باید همیشه او را تحسین کنید.

      فرزند شما به تنهایی نیز می تواند راه رفتن را یاد بگیرد، اما کمک کردن به او برای تمرین این مهارت بسیار لذت بخش است. کودک را روی دست ها و زانوهایش قرار بدهید و در فاصله ای کمی دورتر از او بنشینید. با این کار او تشویق می شود که به سمت شما حرکت کند.

      وقتی کودک به ده ماهگی رسید با گرفتن لوازم منزل می تواند بایستد. در حالی که ایستاده است و یک تکیه گاه مناسب دارد یکی از زانوهایش را خم کرده و پایش را از روی زمین بلند کنید. این کار به او کمک می کند تا گام برداشتن را یاد بگیرد و برای مدت کوتاهی وزنش را روی یک پا تحمل کند.

      از یازده ماهگی در حالی که دست هایش را گرفته اید او را تشویق کنید به سمت شما حرکت کند. می توانید با نزدیک هم قرار دادن لوازم ثابت خانه حرکت او را در طول اتاق آسان تر کنید، اما لوازمی را که احتمال افتادن دارند از دسترس او دور کنید. با جدا کردن و ایجاد فاصله کم در بین لوازم منزل او را تشویق خواهید کرد که فاصله ای بسیار کوتاه را به تنهایی و بدون تکیه گاه حرکت کند. کمی دورتر از او بنشینید و در حالی که اثاثیه منزل را گرفته است صدایش بزنید تا به سمت شما بیاید. اما همیشه توجه داشته باشید که فاصله تان به اندازه ای باشد که اگر تعادلش را از دست داد بتوانید او را بگیرید.

      از سیزده ماهگی کودک می تواند به تنهایی بایستد و اولین گام مستقل خود را بردارد. یک اسباب بازی ایستاده مانند گاری های دستی کودکان می تواند به خوبی او را به تمرین راه رفتن تشویق کند. از پانزده ماهگی کودک می تواند بدون کمک شما روی زانوهایش بنشیند و بدون کمک دیگران از حالت ایستاده به وضعیت نشسته درآید. یک صندلی دسته دار به کودک امکان می دهد که بدون افتادن بنشیند و تمرین خوبی برای خم کردن ران ها و زانوهای او خواهد بود.

      نکته: نمی توان هیچ سن دقیقی برای شروع راه رفتن کودک تعیین کرد اما به طور معمولا کودکان بین نه تا پانزده ماهگی اولین قدم خود را به تنهایی و بدون هیچ کمکی بر می دارند.

      با استفاده از یک توپ نرم حرکات پا را با کودک تمرین کنید. او می تواند این توپ را با پایش به طرف شما پرتاب کند. این تمرین برای ایجاد حس تعادل در کودک بسیار خوب است. به او نشان دهید که چطور می تواند روی پایش چمباتمه بزند و برای خم کردن مفاصل لگن و ران و زانوها به او کمک کنید. اگر این حرکات را با موسیقی همزمان کنید لذت بیشتری خواهد داشت.
      موفق باشید

  • ناشناس , جولای 15, 2017 @ 12:38 ب.ظ

    سلام خسته نباشید،راستش من یک پسر یازده ساله دارم که امسال کلاس ششم هست،کلاس چهارم که بود مدرسه پسرم رو عوض کردم ،کلاس پنجم که رفت توی مدرسه باریکی از همکلاسی هایش که قدرتمند هست با مشکل مواجه بود وکلا انگیزه نداشت ،امسال هم بااون پسر همکلاسی هست وکلا پسرم دوست ندارم باهش روبرو بشه،به نظرتان مدرسه پسرم روغنش کنم درست میشه؟پسرم اصلا اسم مدرسش میاد انگار تمام غم وغصه دنیا روی سرش ریخته میشه،وکمی رفتارهای عصبی دارد.

    • مشاور , جولای 15, 2017 @ 3:36 ب.ظ

      با سلام
      بهتره برای بچه ها مدیریت رفتار رو یا بدهید اگر تلاش کنید مدرسه را عوض کنید نمی توانید بعدا در اجتماع از برخورد با افرادی جلوگیری کنید .چون همیشه فردی خواهد بود که مطابق میل فرزند شما نباشد .بهتره فرزندتون رو پیش روانشناس ببرید تا با ایشون صحبت شود مهارت های برقراری ارتباط احیانا دفاع از خودش ور یاد بگیرد .اینکه فرزند شما چه شرایطی دارد و ایا تک فرزند است مهم است .و اینکه چقدر همیشه دنیا راب رای او امن یا ناامن تعبیر کردید .نوع برخورد و اموزش های شما هم اهمیت دارد .بهتر است مساله به طور کل حل شود و راه حل برخورد اموخته شود تا اینکه تلاش کنید موقعیت عوض شود چون شما همیشه همراه او نخواهید بود به خصوص که پسر است و بعدا در اینده باید مسئولیت زندگی را به عهده بگیرید
      امیدوارم مساله پایه ای حل شود

      در این مورد میتونید با متخصصین کانون مشاوران ایران، مشاوره تلفنی/تخصصی داشته باشید
      ۰۲۱۲۲۶۸۹۵۳۴
      موفق باشید

  • مسعود , جولای 15, 2017 @ 11:32 ب.ظ

    سلام من ی دختر ۳٫۵ ساله دارم که بیش از حد به دوستاش وابسته میشه اگه جایی بریم وقت برگشتن اینقد گریه میکنه که دیگه صداش بالا نمیاد.۱روز کاملم با دوستاش باشه حاضر نیس برگرده خونه.حتی در مورد دویتی که جدید تو پارک پیدا میکنه همینطوره.تنهایی اصلا بازی نمیکنه

    • مشاور , جولای 16, 2017 @ 1:46 ب.ظ

      بستگی در کودکان
      رفتار تعلّق آمیز، چه کلامی و چه رفتاری در هر سنی، از خردسالی گرفته تا بلوغ و جوانی قابل مشاهده است و با این ویژگی ها توصیف می شود: حسادت، انحصارطلبی، طمع کاری، رشدنایافتگی، وابستگی بیش از حد و دلبستگی شدید.

      کودکی که به دیگران وابسته است، نوجوانی که از خانه بیرون نمی رود و در مقابل این مسئله مقاومت می کند، همسر یا شوهری که سعی می کنند رابطه تنگاتنگی با مادر خود داشته باشند و … همه دیر یا زود با یکی از این واژه ها توصیف می شوند که به کارگیری آنها معمولاً بوی سرزنش و عتاب می دهد. اکثر افرادی که وابستگی بیش از حد نشان می دهند، افرادی هستند که رفتار دلبستگی بسیار شدیدتری را نسبت به آنچه در کار بالینی تصور می شود، ابراز می کنند.

      در زیر، توصیف یک مادر شاغل را از حالت کودکش که وارد مرحله دلبستگی بیش از حد شده بود، گزارش می کنیم؛ البته مادر این کودک تصور می کرد رفتار کودکش طبیعی است. او توضیح داد:

      «از آن هنگام که کودکم دو ساله بود و من مجبور شدم سه بار او را ترک کنم و به بیمارستان بروم، که هر کدام هفده روز طول کشید، او دیگر به من اعتماد ندارد. به هیچ جایی نمی توانم بروم، نه خانه همسایه ها و نه برای خرید. باید همه جا او را با خود ببرم. او نمی تواند مرا ترک کند. امروز وقت ناهار از مدرسه خارج شد و مانند دیوانه ها به خانه آمد و گفت: آه، مادر، فکر کردم باز رفتی! او نمی تواند گذشته را فراموش کند و تمام وقت در کنار من می ماند.»

      دو پژوهشگری که در این زمینه تحقیق کرده اند، در خلاصه نتایج خود در مورد کودکانی که وابستگی بیش از حد و ترس از جدایی نشان می دادند نوشتند:

      «اکثر ترس های بچه ها از جدایی، ریشه در واقعیت داشت. به این معنی که آن کودکان، خود و یا مادران شان مدتی را در بیمارستان سپری کرده بودند و یا اینکه در معرض نوع دیگری از جدایی قرار گرفته بودند.»

      با این حال، بعضی از کودکان تجربه جدایی را داشته اند بدون اینکه همراه با اضطراب جدایی باشد. معلوم می شود که متغیرهای دیگری در این مسئله سهیم هستند. متغیرهایی که احتمال می رود تأثیر بیشتری داشته باشند، عبارتند از:

      اول، تهدید کودک به ترک کردن او که به منظور تربیتی به کار می رود؛ دوم، تصور کودک مبنی بر اینکه مشاجرات والدینش ممکن است این معنی را داشته باشد که یکی از آنها او را ترک خواهد کرد.

      دلبستگی دلهره آمیز، پس از یک دوره جدایی یا نگهداری روزانه توسط یک فرد جانشین به وجود می آید، مخصوصا اگر نگهداری از کودک بر عهده افراد غریبه باشد.

      تأثیر بستری شدن کوتاه مدت در بیمارستان
      مطالعاتی که در این زمینه انجام شده نشان داده کودکانی که در دوره بستری بودن در بیمارستان، مادر، آنان را همراهی نمی کرده، پس از بازگشت به خانه، مضطرب تر از پیش اند. همین طور تفاوت های مهمی در همه جنبه های معمولی زندگی آنها مشاهده می شود، مخصوصا اینکه نسبت به پیش از بستری شدن، از جدایی های کوتاه مدت بسیار آزرده می شوند و بیش از قبل به مادر می چسبیدند و وابسته می گردند. برعکس، کودکانی که مادر، آنها را همراهی می کرد، هیچ کدام از این تغییرات را نشان ندادند. همان طور که دیگر پژوهشگران خاطرنشان کرده بودند، بودن مادر در یک موقعیت ناخوشایند و ناملایم، به کودک اطمینان بیشتری می بخشد که مادر در حالت های ناراحت کننده همیشه در دسترس است.

      مطالعات دیگری با اطمینان اشاره می کنند به اینکه جدایی، تأثیر بد و ناخوشایندی دارد. به ویژه در مورد کودکانی که والدین آنها پرخاشگر هستند و یا اینکه به عنوان یک رفتار انضباطی کودکان خود را تهدید به ترک می کنند، یا آنهایی که زندگی خانوادگی بی ثباتی دارند. شواهد نشان می دهد که «ارتباط والدین با کودک پس از جدایی، تعیین کننده رفتار آنان پس از جدایی است.»

      « جدایی از مادر در حد خود برای اکثر بچه ها یک تجربه پر استرس می باشد و به ویژه طی دو یا سه سال اول زندگی آنها این تجربه برای آنها آسیب زاست.»

      تأثیر نگهداری موقت روزانه توسط افرادی غیر از مادر
      تحقیقات در این زمینه نشان می دهد:
      ۱ـ کودکانی که قبل از دو سالگی در معرض نگهداری موقت توسط افراد متفاوتی بودند، در سال های بعد کمتر احساس اطمینان می کردند و طبق گفته مادران شان در شش سالگی به شدت وابسته بودند. همیشه می خواستند روی پای مادر بنشینند و دوست نداشتند او را ترک کنند.

      اگر مادران حرکت می کردند، کودکان ناراحت می شدند و در وقت خواب می خواستند کنار والدین شان باشند … این رفتار در مرکز نگهداری آنها نیز آشکار بود.

      از این رو نمره بالایی در وابستگی بیش از حد و ناآرامی به دست آوردند و نمره پایینی در سازگاری اولیه با موقعیت های جدید داشتند. میزان ترس در آنان بالا بود، مخصوصا ترس از تاریکی، پزشک و بیمار.

      این گروه علاوه بر نگهداری روزانه بی ثبات، دوره هایی نیز در بیمارستان یا جاهای دیگر به سر می برند. همین طور می توان تا حدی (و نه کاملاً) دلبستگی مضطرب آنها را به رفتار والدین نسبت داد، چرا که طبق مشاهدات انجام شده، افراد دمدمی مزاجی بودند.

      ۲ـ افرادی که نگهداری از آنها بعد از دو سالگی بوده و توسط افراد ثابتی انجام شده: کودکانی که نگهداری از آنان قبل از دو سالگی نبوده، هیچ مشکل آشکاری در شش سالگی نداشتند. این نتیجه با تجربه شایع روزمره مطابقت دارد. این کودکان وقتی سه یا چهار ساله بودند، هنگامی که از مادر دور می شدند، به مهد کودک می رفتند و بیش از شش ساعت در روز آنجا نمی ماندند یا اینکه خانواده دیگری در این مدت از آنان نگهداری می کرد. این دو موقعیت نه تنها در آن سن شایع است بلکه کودکان از آن لذت می برند و به نظر نمی رسد هیچ مشکلی را ایجاد کند.

      مطالعات بعدی نشان داد کودکانی که تا پنج سالگی در کنار مادر باقی ماندند و هیچ گاه به مهد کودک نرفتند یا در بازی های گروهی شرکت نکردند، در سال های بعد آمادگی زیادی برای ابتلا به کریتیسم (عقب ماندگی همراه با کوتولگی) داشتند و در برخورد با همسالان خود، کمرو بودند. این یافته اگر تأیید شود، این دیدگاه عمومی را تأیید می کند که از سه سالگی به بعد، کودکان از بازی با همسالان خود در یک محیط بزرگ تر خوشحال و سودمند می شوند، به ویژه وقتی این تغییرات برای کودکی رخ دهد که در خانه های کوچک شهری زندگی کرده و در اکثر موارد همراه با کنترل شدید و وسواسی مادر بوده است.

      این یافته ها به شدت این نظریه را تأیید می کند که دلبستگی دلهره آمیز به دلیل اینکه کودک بیش از حد ارضا شده (آن طور که گاهی تصور می شود) نیست، بلکه به این دلیل است که تجربه قبلی او باعث شده که الگویی از موضوع دلبستگی خود در ذهن ترسیم کند که دسترسی به آن سخت است و یا اینکه به نیازهای او پاسخ نمی دهد. هر چه سیستم، باثبات تر و قابل اتکاتر باشد، موضوع دلبستگی کودک مطمئن تر می شود و هر چه سیستم، متغیّرتر و غیر قابل اتکا باشد، رفتار کودکان دلهره آمیزتر می شود.

      بعضی از کودکانی که در معرض یک سیستم غیر قابل اتکا قرار می گیرند، ناامید به نظر می رسند و به جای اینکه رفتار دلبستگی دلهره آمیز را نشان دهند، کم و بیش بی اعتنا می شوند و به دیگران اعتماد نمی کنند و به آنها اهمیت نمی دهند. معمولاً رفتار آنان پرخاشگرانه و طردکننده می شود و میل به انتقام در آنها شدید می گردد. این مسئله در پسران بیشتر از دختران به وجود می آید، در حالی که دلبستگی دلهره آمیز در دختران شایع تر از پسران است.

      این نتیجه با تفاوت وسیعِ اختلالاتِ شخصیت در دو جنس در زمان بلوغ مطابقت دارد. به عنوان مثال، اضطراب به عنوان یک نشانه عصبی در زنان شایع تر از مردان است، در حالی که بزهکاری در مردها شایع تر است.

      تحقیقات بعدی نشان داد که در نوجوانان یازده تا پانزده سال، هر طور که رفتار دلبستگی در پنج سال اول زندگی بوده، در آن زمان هم ادامه می یابد، چه این رفتار مطمئن باشد یا مضطرب و یا دارای درجاتی از بی اعتنایی باشد.

      دلبستگی دلهره‌آمیز در نتیجه تهدید کودک به ترک یا خودکشی
      تجربه کلینیکی نشان می دهد که تهدید کودک مخصوصا تهدید کردن او به ترک یا خودکشی، نقش بسیار مهمی را در تقویت دلبستگی دلهره آمیز دارد (بیش از آنچه تصور می شود). تهدید کودک به اینکه اگر رفتار او خوب نباشد، دیگر او را دوست ندارند نیز در ایجاد اضطراب نقش دارد. به رغم اینکه تهدید کودک به دوست نداشتن اهمیت غیر قابل چشم پوشی دارد، تهدید کودک به ترک کردن، اهمیت بیشتری دارد.

      تهدید کودک به ترک او ممکن است به شکل های مختلفی باشد:
      یکی اینکه، اگر کودک رفتارش خوب نباشد، او را به جای دوری می فرستند. مثلاً به مدرسه بچه های بد یا به کانون اصلاح و یا اینکه پلیس او را می گیرد.

      دیگر اینکه، یکی از والدین بگوید او را ترک خواهند کرد و از نزد او خواهند رفت؛ که معمولاً در قالب تربیتی بیان می شود.

      روش سوم که در ایجاد اضطراب و نگرانی نقش دارد، این است که به کودک گفته شود اگر رفتارش خوب نباشد، پدر یا مادرش بیمار می شوند یا می میرند.

      چهارمی که احتمالاً اهمیت زیادی دارد، تهدید همراه با عصبانیت شدید به ترک خانواده است که معمولاً یکی از والدین در حالت ناامیدی و یأس آن را بیان می کند و اغلب با تهدید به خودکشی همراه است.

      در هنگام مشاهده دعوا و منازعه والدین، اضطراب شدیدی به کودک دست می دهد، چرا که به طور غریزی می ترسد دعوا منجر به ترک خانه توسط یکی از آنها شود. شواهد نشان می دهد که این تهدیدها چه جنبه تنبیهی داشته باشند، چه به طور اتفاقی باشند، تأثیر بسیار ترسناکی بر کودک دارد.

  • ناشناس , جولای 19, 2017 @ 3:02 ب.ظ

    سلام
    من پسر ۹ ساله ای دارم که بهره هوشی خوبی داره درسش خوبه وداخل خونه خیلی شیطون وپر سر وصداست وبا برادرش خیلی بازی میکنه ولی بیرون خونه خیلی ارومه وآهسته صحبت میکنه حتی مربی شنا از من میپرسید چرا این بچه شادی نیست ومثل ادم بزرگ هاست واین مساله ما رو نگران کرده از راهنماییتون ممنون

    • مشاور , جولای 19, 2017 @ 9:18 ب.ظ

      با سلام
      این مساله ممکنه به خاطر نوع رفترا و تربیت خود شما باشد وقتی محیط بیرون برای کودک کاملا ناامن تلقی می شود و اینکه با هر فردی نباید صحبت کند هر فردی قابل اعتماد نیست با شدت مطرح شود فرد در محیط بیرون راحت نیست و گاهی اصلا در بعضی از کودکامان صحبتی اتفاق نمی افتد دلیل دیگر می تواند مربوط به نداشتن مهارت ارتباطی با افراد غریبه باشد اینکه در محیط خانواده چون همه اشنا هستند خب رفتار و کردار طبیعی را دارد ولی به طور کل ترس غریبه وجود دارد که ممکن است مثلا دوره ای از جدایی از مادر وجود داشته و یا هر مساله دیگر در حالت سوم ممکن است کاملا شرایط طبیعی باشد و اصلا نگران کننده نخواهد بود چون کم کم با ورود به محیط های اجتماعی بزرگ تر مهارت هایی را می اموزد .و این حالت مرتفع می شود ولی برای بررسی احتمالات و ریشه یابی و حل ان بهتر است با روانشاس کودک هم حضوری مشورتی داشته باشید

      در این مورد میتونید با متخصصین کانون مشاوران ایران، مشاوره تلفنی/تخصصی داشته باشید
      ۰۲۱۸۸۴۱۹۸۳۲
      موفق باشید

  • زهره , جولای 23, 2017 @ 10:49 ق.ظ

    با سلام و احترام
    دخترم متولد آبان ۸۹ امسال قراره به مدرسه بره بسیار عاطفیه به طوری که اذیت میشه مثلا اگه دوستش تو مهد باهاش قهرکنه همش ناراحت اینه که تکنه فردا هم باهاش قهر باشه برای همین دوست نداره بره مهد . مشکل بعدی هم اینه که دوست نداره کار جدیدی یاد بگیره و هیچ کاری رو بیشتر از ۱۵ دقیقه حوصله انجامش رو نداره لطفا راهنمایی بفرمایید

    • راهنما , جولای 24, 2017 @ 9:54 ق.ظ

      کودکان حساس و زودرنج، حاصل تربیت غلط والدین هستند

      واکنش رفتاری که کودک از خود نشان می‌دهد، معمولاً به واسطه حساسیت‌های بی‌مورد والدین آنان می‌باشد که این زمینه را فراهم می‌سازد که فرزند دچار نوعی سردرگمی و در پی آن دچار زودرنجی شود.

      در همین راستا کودک می‌تواند به سادگی بر افراد دیگر تأثیر بگذارد و لازم به ذکر است که همین کودکان به صداهای غیرمعمول، جاهای پرجمعیت و شلوغ و همچنین تغییرات محیط زندگی به سرعت عکس‌العمل نشان داده و احساس ناامنی می‌کنند و ناراحتی‌هایی را از لحاظ روحی برای خودشان و والدین‌شان به وجود می‌آورند.

      حال نکته حائز اهمیت این است که چگونه می‌شود با این کودکان کنار آمد و برخورد صحیح نمود. والدین باید قبول کنند که تخم این حساس بودن را با روش غیراصولی در دل کوچک فرزندان خود کاشته‌اند، بنابراین قبل از هر کاری ابتدا باید سلامت روانی خود را بررسی کنند تا اگر نابسامانی وجود داشت برطرف ساخته و سپس به سراغ تربیت فرزند خود بروند، چرا که عواملی از قبیل جلوگیری از حضور کودک در جمع، تحقیر و سرزنش وی به خاطر موضوعات کوچک و یا تنبیهات و تبعیضات در میان کودکان، در روح لطیف او احساس طرد شدن و گناه را به وجود آورده‌اند.

      لازم به ذکر است، زمانی که والدین کودک را از موهبت بزرگ بچگی کردن محروم می‌سازند، کودک باید تاوان اشتباهات رفتاری والدین خود را پس بدهد، پس والدین نباید با تربیت غلط در حق کودک ظلم کنند، بلکه باید کودک را با محبت خود سیراب سازند تا کمبودها و امیال سرکوب شده او که در اثر بی‌توجهی والدین خود به وجود آمده است، از بین برود.

      پدر و مادران وقتی می‌بینند مسئله‌ای فکر فرزندان‌شان را مغشوش کرده است، با آرامش و خونسردی با او رفتار کنند و اگر کودک در محیطی احساس ناامنی می‌کند، او را از محیط مذکور بیرون ببرند و هرگز برای رفع حساسیت کودک او را به زور و اجبار به انجام دادن کاری که دوست ندارد، مجبور نکنند و به این نکته نیز توجه داشته باشند که برای همیشه نمی‌توان موقعیت‌های حساس را که سبب ناراحتی کودک می شود، از او دور ساخت.

      بنابراین باید والدین تلاش کنند که به تدریج با بالا بردن حس اتکاء و اعتماد به نفس فرزندان، او را نسبت به چارچوب کلی مسئله آشنا کنند و با تفهیم و آموزش‌های منطقی در حد درک و فهم کودک حساسیت او را از بین ببرند و بر توانایی او برای سازگاری با محیط بیافزایند و یقین داشته باشند که کودک با هر آنچه که در محیط اطرافش وجود دارد، خود را وفق خواهد داد.

      لذا با کمی صبر و بردباری و نیز استفاده از روش‌های درست تربیتی می‌توان کودک را از صدها ناراحتی و نابسامانی روحی، از جمله حساس بودن و زودرنجی‌ رهایی بخشید و او را به کودکی بانشاط و شاد و فردی معاشرتی و اجتماعی تبدیل کرد.

      در این مورد میتونید با متخصصین کانون مشاوران ایران، مشاوره تلفنی/تخصصی داشته باشید

      ۰۲۱-۲۲۶۸۹۵۵۸

    • مشاور , جولای 25, 2017 @ 8:41 ق.ظ

      با سلام بهتره ایشون رو به روانشناس کودک ارجاع بدهید گاهی کودکان نیاز هایی دارند که بیان نمی کنند ولی در غالب رفتار و انزوای شخصی و بیرغبتی به امور این مسائل خودش را نشان می دهد شما باید توجه داشته باشید که کودک شما هم از این قاعده مستثنی نیست و این ربطی به اینکه شما فرضا بهترین شرایط زندگی را برای او تامین کردید و همه امکانات را فراهم کردید ندارد .بهتر۶ برای مشخص شرن دلیل برخی برخوردها مشخص شود تا اگر به توانمندسازی کودک است این اتفاق بیفتد و درمانگر با هنردرمانی و بازی درمانی می تو اند خیلی از مشکلات اینچنینی را حل کند.

      در این مورد میتونید با متخصصین کانون مشاوران ایران، مشاوره تلفنی/تخصصی داشته باشید
      ۰۲۱۸۸۴۱۹۸۳۲
      موفق باشید

  • mahsavaraste , جولای 23, 2017 @ 5:22 ب.ظ

    سلام من یک پسر ۶ ماهه دارم..از وقتی به دنیا اومده همیشه با خوابیدن مشکل داره.. یعنی خوابش میاد ولی نمیتونه بخوابه.. هرکاری برای خوابیدنش انجام میدم ،تکونش میدم،راه میبرم ولی مدام جیغ میزنه.. واقعا نمیدونم چیکار کنم که وقتی خوابش گرفت بتونم بخوابونمش.. خواهش میکنم راهنماییم کنید

    • راهنما , جولای 24, 2017 @ 10:26 ق.ظ

      در سن شش ماهگی اکثر کودکان در شبانه روز حدود ۱۴ ساعت می خوابند، که شامل ۱۰ تا ۱۱ ساعت خواب در شب و بین ۲ تا ۴ ساعت خواب روزانه است. البته زمان خواب شبانه به احتمال زیاد یکسره نخواهد بود. در این مرحله اکثر کودکان دو بار و هر بار یک ساعت بیشتر چرت می زنند، که یک وعده آن در صبح و یک وعده در بعد از ظهر خواهد بود. البته این الگو در همه کودکان یکسان نیست. با این که خیلی از کودکان در این مرحله به برنامه خواب عادت می کنند، اما بیشتر آن ها با مشکل مواجه می گردند. ممکن است شما متوجه شوید کودک سخت تر، آرام و قرار می گیرد. هر گاه او را برای خواب ترک می کنید آشفته می شود. موقع خواب ممکن است از چیز هایی که تا به حال او را اذیت نمی کرد، شب ها بیدار شود و گریه کند. علت این ترس ها از اضطراب جدایی است که البته گامی به جلو در رشد عاطفی کودک محسوب می گردد.

      ایجاد عادت خواب برای کودک
      ایجاد یک برنامه منظم برای خواب اگر تا کنون برنامه منظمی برای خواب کودک خود نداشتید بهتر است همین حالا آن را آغاز کنید. یک برنامه منظم به او کمک می کند که خوب و آرام بخوابد. این برنامه عادت هایی به کودک می دهد که روز تمام شده و اکنون وقت خوابیدن است. همیشه قبل از شروع برنامه خواب غذایش را به او بدهید با این عمل به او کمک می کنید تا رابطه ای که میان شیر خوردن و خوابیدن برای او به وجود آمده بود از بین برود، یعنی دیگر زیر سینه و یا هنگام شیر خوردن با شیشه به خواب نرود.
      نگه داشتن یک برنامه منسجم برنامه های سخت قابلیت اجرایی ندارد، یعنی برای آن که کودک آرام شود و به خواب برود شما باید زمانی طولانی صرف کنید و در هدف خود شکست می خورید. تلاش کنید هر روز مطابق روز های دیگر در یک ساعت مشخص برنامه های تان را اجرا کنید.
      تشویق کودک برای به خواب رفتن مستقل برای آن که کودک یاد بگیرد خودش بخوابد باید او را قبل از آن که به خواب رود در تخت اش قرار دهید، اوایل ممکن است بی قرار شده و گریه کند. آرام او را نوازش کنید و با صدای ملایم به او شب بخیر بگویید و اتاق را ترک کنید. اگر گریه اش ادامه داشت دوباره به سراغ اش بروید و چند دقیقه نزد او بمانید ولی او را بلند نکنید. وقتی آرام شد دوباره او را ترک کنید. اگر مجددا گریه سر داد این بار کمی دیر تر به سراغ اش بروید. سپس همان کار های قبلی را تکرار کنید. اگر مصمم باشید پس از چند شب او می تواند خودش بخوابد. اگر کودک شب ها بیدار می شود و این بیداری به خاطر شیر یا درد یا ناراحتی نیست همین مراحل را تکرار نمایید.

      در این مورد میتونید با متخصصین کانون مشاوران ایران، مشاوره تلفنی/تخصصی داشته باشید

      ۰۲۱-۲۲۶۸۹۵۵۸

    • مشاور , جولای 25, 2017 @ 8:02 ق.ظ

      با سلام در این سن که بیشترین زمان رابرای رشد مغز نیاز به خواب کافی دارد کودک شما بیدار می ماند پس بهتر است حتما اور ا به پزشک اطفال ارجاع بدهید تا اگر مشکل جسمی است که باید با دارو و یا هر شرایطی مرتفع شود اقدام شود .و اگر مساله کمبود ویتامین و یا ماده ای در بدن او باشد و حتی شرایط عصبی هم گوشزد خواهد کرد منتهی ارجاع و پیگیری فوری در ارجحیت است تا اینکه به شیوه ای سنتی بخواهید او بخوابد .در این سن کودک ممکن است بی قراری هایی داشته باشد ولی در نهایت خواب کافی و طبیعی دارد مگر مشکل طبی وجود داشته باشد .امیدوارم مساله خاصی نباشد و به زودی مشکل مرتفع شود.

      در این مورد میتونید با متخصصین کانون مشاوران ایران، مشاوره تلفنی/تخصصی داشته باشید
      ۰۲۱۲۲۶۸۹۵۳۴
      موفق باشید

      • mahsavaraste , جولای 29, 2017 @ 1:59 ب.ظ

        سلام ممنونم از توضیحاتتون.. پسر من خواب کافی داره حتی بعضی روزا ممکنه بیشتر بخوابه ..خوابش کم نیست ولی وقتی خوابش میگیره شروع میکنه به جیغ زدن.. چشماش خواب الوده خمیازه میکشه یعنی خوابش میاد ولی نمیتونه بخوابه.. مشکل من با بچم اینه که نمیتونم بخوابونمش مثلا هربار لاید نیم ساعت تا ۴٠ دقیقه وقت بدارم که بخوابونمش بعدش میگیره میخوابه.. دکتر هم بردم گفتن مشکلینداره همین مدلیه لجوجه واسه خوابیدن.. منم موندم که چه راه حاب وجودداره که من بتونم بدون دردسر بچمو بخوابونم که اینقدر در مقابل خوابیدن مقاومت نکنه…

        • مشاور , جولای 29, 2017 @ 11:05 ب.ظ

          رای از بین بردن ترس از تاریکی و تنهایی می توانید موقع خواب کودک چراغ خواب روشن کنید و در کنار تخت او بنشینید و برایش کتاب بخوانید تا خوابش ببرد.هیچ فرمولی برای خواب نوزادان وجود ندارد چرا که ساعت درونی آنها هنوز کاملا پرورش نیافته است.

          عموما نوزادان، بین ۱۶ تا ۲۰ ساعت در شبانه‌روز می‌خوابند که این میزان خواب بین شب و روز تقسیم می‌شود.نوزادان هر ۳ تا ۴ ساعت باید بیدار شوند تا وزن‌گیری آنها کامل شود، این اتفاق در دو هفته اول روی می‌دهد. بعد از آن، حتی اگر نوزاد مدت بیشتری را هم بخوابد مشکلی ایجاد نمی‌شود. البته بیشتر نوزادان فاصله زمانی زیادی را نمی‌خوابند چون گرسنه می‌شوند.

          بیشترین مدتی که یک نوزاد به طور متصل می‌خوابد معمولا بین ۴ تا ۵ ساعت است این کاملا به میزان گرسنگی طفل بستگی دارد. اگر نوزاد مدت زیادی را بخوابد احتمالا در طی روز گرسنه‌تر شده و نیاز به وعده‌های غذایی بیشتر در او افزایش می‌یابد ولی والدین نگران نباشند چرا که وقتی احساس می‌کنند که خواب شبانه برایشان مثل یک رویای دست‌نیافتنی است، زمان خواب نوزادشان معمولا شروع به شیفت کردن به سمت شب می‌شود. در ۳ ماهگی، ۵ ساعت از خواب در طول روز و ۱۰ ساعت در طول شب خواهد بود و با یک یا دو وقفه در طول شب مواجه خواهیم بود.

          در مورد ۹۰ درصد بچه‌های با این سن و سال، خواب شبانه ۶ تا ۸ ساعت خواهد بود.اما مهم است که بدانید کودکان همیشه وقتی به نظر می‌رسد که بیدارند، در واقع بیدار نیستند آنها می‌توانند گریه کنند و صداهای مختلفی را در هنگام خواب سبک، ایجاد کنند. حتی اگر آنها در طول شب بیدار شوند.

          شاید فقط برای چند دقیقه بیدار باشند و سریعا دوباره به خواب روند. بهترین حالت این است که فرزند شما یاد بگیرد که خودش سریعا به خواب برود، پس بهتر است به او اجازه بدهید تا این روش را امتحان کند.اگر کودک زیر ۶ ماه گریه را چندین دقیقه ادامه داد، آن وقت باید به او پاسخداد. شاید کودک شما حقیقتا احساس ناراحتی کند؛ گرسنگی، خیس کردن خود، سرمایا حتی بیماری. اما زمان بیداری شبانه برای عوض کردن بچه و غذا دادن به اوباید تا حد امکان سریع و بی‌صدا باشد. هیچ کار اضافه غیر ضروری که باعث تحریک کودک شود مثل صحبت کردن، بازی کردن یا روشن کردن چراغ‌ها را انجام ندهید. کودک خود را تشویق کنید تا یاد بگیرد که شب زمان خواب است.

          شما بایداین نکته را به او آموزش دهید زیرا کودک شما به این‌که چه زمانی نیازهایش را برآورده سازد توجهی ندارد.ایده‌ آل این است که کودک‌تان قبل از به خواب رفتن، در تختخواب مخصوص خود قرار گیرد و اصلا زود نیست که ساعت خواب منظم و ثابتی را برای او در نظر بگیرید. هر کار آرامش‌بخشی که در زمان خاصی در هر شب انجام شود.

  • kashani , جولای 24, 2017 @ 12:11 ب.ظ

    با سلام . پسری ۱۲ ساله دارم که در همه کارها مستقل است ولی متاسفانه شب ها موقع خواب به هیچ عنوان داخل اتاق خودش نمی خوابد و وقتی هم با سماجت ما روبرو می شود تا دیر وقت بیدار می ماند و خوابش نمیبرد در حالیکه اگر کنار ما باشد سریع بخواب می رود. خواهش می کنم مرا راهنمایی کنید چون واقعا زندگی و آرامش مان مختل شده .

    • مشاور , جولای 25, 2017 @ 5:56 ق.ظ

      با سلام دلایل این مساله می تواند ترس شدید از تنهایی باشد و یا اینکه در کودکی مساله ای در او ایجاد هراس کرده و هنوز مرتفع نشده به هر حال ایشون ۱۲ سالشونه باید با روانشناس حضوری مطرح کنید و قطعا می توانند به رفع این مساله کمک کنند .امیدوارم با ارجاع زودتر این مشکل حل شود و به خاطر داشته باشید ترس از تنهایی در شب دلایل روانشناختی مختلفی می تواند داشته باشد .موفق باشید

      در این مورد میتونید با متخصصین کانون مشاوران ایران، مشاوره تلفنی/تخصصی داشته باشید
      ۰۲۱۸۸۴۲۲۴۹۵
      موفق باشید

  • سلطانی , جولای 26, 2017 @ 12:11 ب.ظ

    سلام من یک کودک د.ساله دارم که از پوشک گرفتمش اویل خوب بود ولی الان دوهفته هست که لج میکنه نمیره چکارکنم

    • مشاور , جولای 28, 2017 @ 2:58 ب.ظ

      با سلام
      سن از پوشک گرفتن بچه ها از دو تا دو و نیم سالگی است. اول باید فقط در طی روز پوشک بچه را باز کنند و شب باید بچه تا مدتی پوشک بشود تا بر روی ادرارش تسلط پیدا کند و بتواند خودش را نگه دارد. پسرها معمولا دیرتر از دخترها می توانند روی ادرارشان مسلط بشوند و در دخترها این اتفاق زودتر می افتد. به این مادر محترم توصیه می کنم اصلا به کودک فشار نیاورید. فرایند از پوشک گرفتن کودک باید با بازی و تشویق همراه باشد. سعی کنند لگنی که استفاده می کنند را در دسترس قرار داده و جای مشخصی برایش در نظر بگیرند که خود بچه بتواند برود روی آن بنشیند. وقتی مادر حس می کند که بچه دفع دارد باید او را بر روی لگن بگذارد و برایش قصه تعریف کند، یعنی به نحوی مشغولش کند تا این پروسه راه بیفتد. به هر حال فرایند از پوشک گرفتن کودک ۳-۲ ماهی طول خواهد کشید. اگر هم احساس می کنند بچه نمی تواند و هنوز آمادگی ندارد می توانند دوباره او را مدتی پوشک کنند. این مساله هیچ اشکالی ندارد و لازم نیست که مادرها خیلی در مورد این قضیه نگران شوند چون بچه ها با یکدیگر متفاوت هستند و در سن خاصی روی ادرارشان کنترل پیدا می کنند. پس از ۲-۱ ماه اگر احساس کردند کودکشان آماده است، دوباره به او آموزش بدهند. در ضمن اگر بچه در یک بازه زمانی کنترل ادرار خود را پیدا کرده و دوباره از دست داد، نگران نشوند. این مساله می تواند ناشی از استرس محیطی یا براثر ترس از تنبیه یا حتی عفونت ادراری باشد. بنابراین می توانند به پزشک معالجشان مراجعه کنند تا مطمئن شوند مشکل خاصی وجود ندارد.

  • سمیرا , آگوست 11, 2017 @ 9:32 ق.ظ

    سلام.وقتتون بخیر
    یه دختر ۳٫۵ ساله دارم که مدت چند هفته است درمقابل خواسته هاش و گاهی بی دلیل مسخص سروع داد زدن و گریه میکنه خصوصا در اوقات مهمونی که کمتر بهش توجه میشه چه رفتاری باید دهشته باشم برای اصلاح رفتار دخترم؟

    • راهنما , آگوست 11, 2017 @ 4:09 ب.ظ

      در این مورد حتما با متخصصین کانون مشاوران ایران، مشاوره تلفنی/تخصصی داشته باشید
      دفتر سعادت آباد:
      ۰۲۱-۲۲۳۵۴۲۸۲ خط ویژه

      یکی از دشوارترین مراحل تربیتی کودکان فاصله سه تا پنج سالگی است؛ مقطعی که کودک تا حدی به استقلال دست یافته و هر روز در حال تجربه اندوزی است. درست در همین سن است که مادران زمزمه اطرافیان را می شنوند که «بچه را لوس نکن» یا «با بچه درست رفتار کن». هر روز از زندگی یک کودک سه تا پنج ساله یک چالش تربیتی است که گاهی والدین را دچار سردرگمی برای بکار بستن شیوه تربیتی درست در مورد کودکشان می کند.

      ● جر و بحث نکنید

      کافی است با کودک سه ساله تان سر هر رفتار بدی که دارد دعوا کنید تا تمام روز خود را در حال دعوا کردن و بحث کردن با او بیابید.

      به جای این کار فهرستی از رفتارهای بد او را بنویسید که واقعاً باعث عذاب و ناراحتی شما می شوند. این رفتارها از این بابت می توانند بد تلقی شوند که خطرآفرینند، آزاردهنده و یا بی ادبانه و دور از شأن و احترام خانوادگی است. برای آن دسته از رفتارهایی که مطلقاً ممنوع هستند همچون دوچرخه سواری در خیابانی که پرخطر است یا ترک کردن خانه بدون همراهی یک فرد بزرگتر قواعد و قوانین مشخصی وضع کنید و تبعات منطقی سرپیچی از آنها را شرح دهید.

      به یاد داشته باشید که در استفاده از هر شیوه تربیتی همیشه ثبات اراده و عمل داشته باشید در غیر این صورت کودک را سردرگم می کند و لجبازی و حرف نشنوی را در او برمی انگیزد. در مورد بدرفتاری های خفیف تر همچون دروغ گفتن، تقلب کردن در بازی و.‎.‎. یک سیاست کلی در پیش بگیرید اما در هر مورد مطابق با شرایط بوجود آمده رفتار کنید.

      به عنوان مثال وقتی کودکتان خسته، بیمار، گرسنه و یا برآشفته (در اثر اتفاقی مثل جدایی والدین یا از دست دادن یکی از آنها) است، هنگام دیدن رفتاری منفی باید انعطاف بیشتری به خرج دهید و او را در همان روز بازخواست نکنید. معیار و ملاک بدرفتاری را برای او تشریح کنید و او را با احساسی که ممکن است بدرفتاری او بر فرد مقابل بگذارد آشنا کنید، به عنوان مثال اگر کودک شما کودک هم سن و سال خودش را گاز گرفت به او بگویید« گاز گرفتن کار بدی است چون دوستت دردش می گیرد و تو دوست نداری کسی کاری کند که باعث درد و ناراحتی تو بشود.» یک کودک سه ساله درک درستی ندارد که چرا باید کاری را که باعث تفریح و سرگرمی او می شود (مثل گاز گرفتن، زدن دیگران یا قاپیدن اسباب بازی های دیگران) را متوقف کند.

      او را با حس احترام به احساسات و خواسته های دیگران آشنا کنید. به عنوان مثال بگویید: «وقتی اسباب بازی دوستت را از دست او بیرون می کشی ناراحت می شود چون هنوز بازی اش تمام نشده است.» این به کودک کمک می کند تا ببیند و بفهمد که رفتار او بطور مستقیم بر دیگران تأثیر می گذارد و بیاموزد که قبل از انجام هر کاری به تبعات آن فکر کند.

      ● پیشگیری بهتر از درمان است

      هیچ کس بهتر از خود شما کودکتان و علایق او را نمی شناسد بنابراین بهتر است از این شناخت جامع برای پیشگیری از دعواهای بیهوده و بحث های تکراری استفاده کنید. اگر او دوست دارد هر روز صبح موقعی که آماده رفتن به سرکار می شوید کابینت های آشپزخانه را بیرون بریزد و این کار او شما را تا مرز جنون پیش می برد برای کابینت ها قفل تهیه کنید.

      اگر عاشق بازی کردن با دستگاه دی وی دی منزل است آن را در جای بلند و یا دور از دسترس قرار دهید. از دسترس خارج کردن وسایل خطرآفرین یا باارزش منزل جلوی بسیاری از دعواها و جروبحث های خانوادگی را می گیرد. همچنین به یاد داشته باشید که یک مادر بچه دار باید همه چیز را از قبل برنامه ریزی کند حتی یک خرید ساده را. اگر کودکتان صبح ها سرحال و پرانرژی است و بعد از ناهار کسل و بهانه گیر، رفتن به خرید یا دکتر را برای مواقع پرحوصله او کنار بگذارید.

      او را برای تجربه های جدید (مثل رفتن به جایی که تا به حال نرفته اید) از قبل آماده کنید و به او توضیح دهید از او انتظار دارید چطور رفتار کنید. همچنین او را برای تغییر برنامه آماده کنید. به عنوان مثال: «تا چند دقیقه بعد باید اسباب بازی هایمان را جمع کنیم و به خانه برگردیم.»

      حس پیش آگاهی از وقوع یک عمل و یا پیش بینی کودک را آماده تر کرده و به او احساس امنیت بیشتر می دهد و در نتیجه از بسیاری از دعواها و رفتارها می کاهد.

      ● حفظ آرامش

      اگر نمی توانید جلوی یک رفتار بد را بگیرید پس با آرامش و خونسردی با آن رودررو شوید. سعی کنید از یک لحن صدای آرام و بی تشویش و کلماتی که مثبت یا حداقل خنثی هستند استفاده کنید و به یاد داشته باشید که بیان خواسته هایتان در قالب پیشنهاد (چرا دستهایت را از الآن نمی شوری تا موقع شام راحت باشی ) بیشتر از دستور (همین الآن برو دستهایت را بشور) یا انتقاد (دست ها و صورتت واقعاً کثیف هستند!) همکاری آنان با شما را برمی انگیزد.

      همچنین بهتر است جملات و یا عبارات خود با واژه «تو» را به عبارات و پیام هایی با واژه «من» تبدیل کنید. به جای گفتن: «تو آنقدر خسیسی که حتی حاضر نیستی اسباب بازی هایت را به دوست صمیمی ات بدهی» بگویید «من دوست دارم ببینم بچه ها اسباب بازی هایشان را با هم قسمت می کنند.» یک شیوه خوب و مؤثر دیگر استفاده از افعال مثبت به جای افعال منفی است. اگر به یک کودک سه ساله بگویید که نباید دوچرخه اش را سر راه بازی بچه های دیگر بگذارد با شما بحث خواهد کرد اما روش بهتر این است: «اگر دوچرخه ات را از سر راه برداری، بچه ها روی آن نمی افتند و دوچرخه ات خراب نمی شود.»

      در نهایت اطمینان حاصل کنید که کلمات و جملات شما طوری برداشت نشوند که کودک حس کند او را دوست ندارید. به عنوان مثال به جای گفتن «من این رفتار تو را نمی توانم تحمل کنم.» بگویید «دوست ندارم که تو در فروشگاه همه قفسه ها را به هم بریزی». این جواب به کودک نشان خواهد داد که شما از کدام رفتار او (برداشتن جنس از قفسه ها و به هم ریختن آنها) راضی نیستید و خود او را دوست دارید.

      ● به حرف آنان گوش دهید

      بچه ها وقتی بدانند کسی حرفشان را گوش می دهد احساس بهتری دارند بنابراین به خواسته های آنان توجه نشان دهید.

      اگر در فروشگاه بهانه می گیرد چون نمی تواند بیسکویت ها را باز کند به جای آنکه او را با عصبانیت دنبال خود بکشید بگویید: «می دانم از دست من عصبانی هستی چون اجازه نمی دهم بیسکویت ها را باز کنی.

      حق داری اما در فروشگاه اجازه این کار را نمی دهند چون پول آنها را نداده ایم. این قانون آنهاست.»

      این دست جملات اگرچه او را آرام نخواهد کرد اما از عصبانیت او از دست شما خواهد کاست و او را با منطق «مدارا» و «انتظار» آشنا خواهد کرد.

      ● چند گزینه در اختیار او قرار دهید

      وقتی کودکتان حاضر نیست کاری انجام دهد یا دست از انجام کاری بکشد، دلیل اصلی داشتن اختیار و اقتدار است که شما آن را در اختیار دارید و او آن را می خواهد. بنابراین گاهی با دادن چند گزینه محدود این اختیار را به او بدهید. به جای آنکه به او دستور دهید اتاقش را تمیز کند از او بپرسید: «اول کدام را سر جایش بگذاریم. کتاب ها یا عروسک هایت را » این گزینه ها باید محدود، معین و برای شما هم قابل پذیرش باشند. عبارت «از کجا شروع به تمیز کردن کنیم » ممکن است برای کودک گیج کننده باشد و گزینه ای هم که برای شما قابل قبول نباشد دعوا و جر و بحث دیگری را دامن خواهد زد.

      ● پیشنهاد راه حل

      وقتی از کودکتان می خواهید کاری را انجام ندهد گزینه ها یا راه حل های دیگری در اختیار او قرار بدهید تا بتواند انرژی یا احساسات خود را تخلیه و ابراز کند. به عنوان مثال مشت زدن به بالش یا کوبیدن چیزی با چکش پلاستیکی. او باید یاد بگیرد که اگرچه احساسات و یا خشم او از برخی چیزها و افراد قابل قبول است اما برخی شیوه های او در ابراز آنها قابل قبول نیستند.

      او حق دارد از دوستش بخاطر آنکه اسباب بازی اش را از دست او گرفته است عصبانی باشد اما نباید این عصبانیت را با گاز گرفتن به او نشان دهد.

      همچنین کودکتان را تشویق کنید تا راه حلی را پیشنهاد کند. برای مثال از او بپرسید: «به نظرت چه کار می توانی بکنی تا دوستت اسباب بازی اش را به تو بدهد » حتی بچه های سه ساله هم می توانند برخی از مشکلاتشان را خود حل کنند. گوش دادن به ایده های آنها گاه از نصیحت کردن آنها مفیدتر است.

  • Mahsa , آگوست 12, 2017 @ 1:28 ق.ظ

    سلام
    دخترم تقریبا ۲۱ ماهشه ولی هنوز نیتونه کلمه ای بگه فقط بابا رو میگه خیلی نگرانم…مسئله دیگه ای که هست اینه که خیلی تلویزیون دوس داره ولی من حس میکنم تمرکزش خیلی کم شده شاید حدود ده دفعه باید صداش بزنیم تا برگزده و ما رو نگاه کنه.وزنشم خیلی کمه حدود ده کیلو و خواب شبانه شم خیلی خیلی نامنظمه .تا صبح نزدیک ده تا ۱۵ دفعه بیدار میشه واقعا کلافه شدم و روی زندگی منو همسرم خیلی تاثیر بدی گذاشته این بیخوابی دخترم.

    • مشاور , آگوست 12, 2017 @ 10:36 ق.ظ

      با سلام در مورد رشد قدی و وزنی باید با پزشک مشورتی داشته باشید چون ممکنه مشکل جسمی باشد و تاخیر رشدی هم دال بر این موضوع باشد .در مورد رفتارهای دیگر مثل به کار بردن کلمات اگر هوشیاری خوبی دارد همه چیز را متوجه می شود ولی کلمات را بیان نمی کند نگرانی وجود ندارد چون برخی کودکان دیرتر حر ف می زنند مثلا کلمات را درست تلفظ نمی کنند ولی اگر فکر می کنید متوجه نمی شود .به سمت اشیا نمی تواند اشاره کند وقتی با او صحبت می کنید توجهش کم است باید زودتر به روانشناس کودک مراجعه کنید تست هوش گرفته شود بررسی های لازم انجام شود و اگر مشکلی باشد جای نگرانی نیست به شما برای رفع ان کمک خواهد شد .احتمالات زیادی مطرح است که بهتر است با مراجعه حضوری مشخص شود.امیدوارم مساله خاصی نباشد و روال رشد فرزندتان طبیعی باشد .
      در این مورد میتونید با متخصصین کانون مشاوران ایران، مشاوره تلفنی/تخصصی داشته باشید
      ۰۲۱۸۸۴۲۲۴۹۵
      موفق باشید

  • بردیا , آگوست 26, 2017 @ 1:27 ق.ظ

    سلام پسرم ۳ سالشه هنوز قادر به گفتن خیلی از کلمات نیست ولی همه چیز رو میدونه چیه و متوجه میشه ولی حرف نمیزنه و مساله دیگه اینکه دست بزن داره روی بچه ها که این مساله خیلی منو عذاب میده و اینکه مدام پاهای باباشو فشار میده و این موضوع باباشو عصبی کرده لطفا راهنماییم کنید

    • مشاور , آگوست 26, 2017 @ 7:42 ق.ظ

      با سلام در مورد تکلم اگر کاملا متوجه همه چیز می شود .و کلماتی را هر چند شکسته بیان می کند خوب نگران نباشید می تواند مساله ارثی باشد و یا در هر حال تاخیر در تکلم که در بعضی از کودکان وجود دارد باید برایش قصه زیاد بخ انید وقت بگذارید صحبت کنید .با تصاویر کلماتی را به او بیانوزید از کا تن های اموزشی هم می توانید استفاده کنید در مورد پرخاشگری یا الگوی رفتاری است که مشاهده کرده است .و بهتره با روانپزشک کودک مشورت داشته باشید .امیدوارم مشکل فرزندتون حل شود .

      در این مورد میتونید با متخصصین کانون مشاوران ایران، مشاوره تلفنی/تخصصی داشته باشید
      ۰۲۱۲۲۶۸۹۵۳۴
      موفق باشید

  • فزهمند , آگوست 27, 2017 @ 8:28 ق.ظ

    با سلام و ادب
    دختر ۳ سال و ۴ ماهه دارم که از عمل دفع میترسه و همین امر باعث یبوست شدید و رخم ناحیه مقعدش میشه و اکراه زیاد از دفع داره با داروهای ملین هم خوذشو نگه میداره تا حس دفع بهش دست میده هر جور شده خودشو کنتزل میکنه این موضوع خیلی تاثیر گذاشته روی کاراش مثل باری خوردن خوابیدن راهکار چی هست؟ سپاس از راهنماییتون

    • مشاور , آگوست 27, 2017 @ 8:44 ق.ظ

      با سلام .در مورد ترس از عمل دفع خوب احتمالا می دانید که بچه ها در ۴ سالگی به خاطر رشد اسفنکترها می توانند دفع رو داشته باشند .و شاید تجربه های زودتر و نظافت شدید و دادن بازخوردهای منفی وقتی احیانا خودش رو کثبف کرد باعث اضطراب می شود مخصوصا بچه هایی که خست جز خصوصیت اخلاقی انهاست چون در مرحله مقعدی سخت گیری می شود شخصیت سر سختی می شوند و تمایلی به دفع ندارند که باید ایشون رو به روانشناس کودک ارجاع بدهید اصولا برای این کودکان تلاش می شود که با در نظر گرفتن یک امتیازهای خاص به این عمل تشویق شود مثلا اگر امروز بتواند فقط فضای توالت را تحمل کند برچسبی می گیرد و بعد اگر عمل دفع را هر چند ناقص انجام داد بر چسبی دیگر و در نهایت اخر هفته بسته به امتیازات چیزی که مایل است را می تواند خریداری کند .در هر حال امیدوارم مشکل حل شود و جای نگرانی هم البته وجود ندارد.
      در این مورد میتونید با متخصصین کانون مشاوران ایران، مشاوره تلفنی/تخصصی داشته باشید
      ۰۲۱۸۸۴۷۲۸۶۴موفق باشید

  • زهرا , سپتامبر 12, 2017 @ 5:24 ب.ظ

    سلام خسته نباشید من یه پسر ٣سالو ٧ ماه دارم که همش ترس جدا شدن از من رو داره یه مدت مهد رفت خوب شد ولى دوباره این ترس به جونس اومده موقعى که بخواد بخوابه تو اتاقش همش طفره میره مدام بایدصحبت کنم تا قانع بشه دور از چشمش باشم فوراً صدام میزنه اگه بار سوم جواب ندم گریه میکنه و از درب بسته میترسه تا تهنا باشه تو اطاق در بستشه گریه میکنه یا با هرکى جز خودم تو اطاق باشه همینجورخ خیلى نگرانشم این ترساش باعث شده لکنت بگیره 😢یه وقتایى کم میشه یه وقتایى زیاد میشه راهنماییم کنید🙏🏻

    • مشاور , سپتامبر 13, 2017 @ 10:19 ب.ظ

      سلام مادر گرامی جای نگرانی نیست اگر ایشون تک فرزند باشند و توجه بیشتری دریافت کرده باشند این حالت طبیعی است البته کودکان در شرایطی که اضطراب جدایی دارند ممکنه حالت اختلال پیدا کند که حتما باید با مراجعه حضوری به روانشناس کودک تلاش کنید مساله حل شود ولی در مورد ترس کودکان باید کم کم مساله حل شود و نقش شما بسیار اهمیت دارد .اینکه تلاش نکنید در این شرایط با حمایت افراطی چسبندگی را افزایش دهید .امیدوارم با مراجعه رفع شود

      در این مورد میتونید با متخصصین کانون مشاوران ایران، مشاوره تلفنی/تخصصی داشته باشید
      ۰۲۱۲۲۶۸۹۵۳۴
      موفق باشید

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *