مرکز مشاوره

مرکز مشاوره: بیماریها و اختلالات اعصاب و روان

بیماریها و اختلالات اعصاب و روان

اختلالات مختلفی وجود دارد شامل:

اختلالات خلقی (Mood Disorder)

بیماریهای زیر گروه افسردگی: به طور کلی انواع افسردگی ها بسیار شایع و شاید شایع ترین اختلال روانی نوع انسان میباشد و از هر ۵ زن یک نفر در طول عمر مبتلا به افسردگی میشود و این امار در مردان از هر ۱۰ مرد در یک نفر میباشد.( زنان دو برابر بیشتر به افسردگی مبتلا میشوند) افسردگی با احساس خلق افسرده و غمگین که بیشتر از دو هفته طول بکشد و با علائم دیگری مثل کاهش انگیزه برای کار و زندگی معمولی، نا امیدی، احساس پوچی، خستگی دائم، کاهش انرژی و علاقه برای اموری که قبلاً علاقه مند بوده و نیز اختلال خواب و اشتها همراه است.

اختلال دو قطبی (Bipolar)

که در حال حاضر با تعریف جدید از اختلال دو قطبی ۵% جمعیت به ان در طول عمر مبتلا میشوند و با نوسانات خلقی از خلق پایین و افسرده با تناوب زمانی به خلق بالا و پر انرژی و حتی شاد یا تحریک پذیر و عصبی شناخته میشود و خود انواع مختلف دارد؛ جنون ادواری نیز در این گروه قرار نمیگیرد، علائم شامل فاز افسرده با علائم افسردگی و در فاز مانیک (شیدائی) با خلق بالا، پرحرفی، پرانرژی بدون تحریک پذیری یا عصبانیت و نیز کم خوابی و پرخوابی و حتی شادی غیرعادی احساس توانایی بالا افکار و ایده های بزرگ منش و صاحب توانایی خاص و بهتر بودن میباشد.

خلق ادواری Cyclothymia))

که با تناوب دوره های کوتاه روزهای افسرده و روزهای خلق و انرژی بالا توصیف میشود و چنین افرادی هیچوقت جنون ادواری ندارند و علیرغم نوسانات خلقی توانایی حفظ عملکرد در حدود طبیعی را دارند.

کج خلقی (Dysthymia)

با خلق افسرده که هیچوقت شدت ان در حدی نیست که فرد عملکرد روزانه اش کاملاّ متوقف شود بلکه توانایی عملکرد در حدود عادی را دارد از خصوصیات هر دو اختلالدیسکایمی و سایکوتایمی (خلق ادواری و کج خلقی) و شرایط لازم برای تشخیص مزمن بدون این دو اختلال است یعنی فرد مبتلا حداقل دو سال باید این علائم را تجربه کرده باشد و بیشتر از دو ماه در دو سال بهبودی را تجربه نکرده باشد، در افسرده مزاجی یا کج خلقی افسرده فرد مبتلا در اکثر مواقع و روزها احساس خفگی، عدم نشاط و گاهی افسردگی (البته با شدت خفیف) را تجربه کرده و یا اعتماد به نفس پایین و یا کاهش تمرکز و اختلال در تصمیم گیری و احساس نا امیدی دارد. همچنین افسردگی ناشی از: حوادث و اتفاقات زندگی، مصرف مواد و سوء مصرف مواد و داروها، بیماریهای جسمی به ویژه بیماری مزمن مثل تیروئید و دیابت، بیماری عفونی مزمن و ضایعات و بیماریهای مغزی به ویژه پس از سکته مغزی، صرع، MS و… که باید علاوه بر درمان بیماریهای زمینه ای، افسردگی هم جداگانه مورد بررسی و درمان قرار گیرد.

خود کشی (Suicide)

به عنوان یک اورژانس(فوریت) در روانپزشکی باید مورد توجه بسیار جدی از طرف سیستم درمانی و نیز خانواده، جامعه و نهادها و سازمانهای امدادگر و مددکار قرار گیرد. شایع ترین علت ان افسردگی است.

امار جهانی خود کشی به طور عام ۲۰ نفر در ۱۰۰۰۰۰ نفر است که البته در جوامع مختلف و در شرایط مختلف اجتماعی تاریخی این امار نوسان پذیر است و نیز ده برابر رقم فوق الذکر اقدام به خودکشی وجود دارد (که خودکشی بی فرجام است) و نیز خودکشی در مردان سهبرابر منجر به مرگ میشود ولی اقدام به عمل خود کشی در زنان سه برابر مردان است و نیز در سنین مختلف عمر متفاوت است در اوایل جوانی و نیز در سالمندی بیشتر است مهمترین اقدام، ارجاع فوری به روانپزشک است و شاید بستری در بیمارستان نیز لازم باشد.

علل خود کشی متفاوت است از افسردگی ها تا شکست ها در روابط فردی، عشقی خانوادگی، عاطفی، مالی اقتصادی. خودکشی ناشی از افکار و باورهای پوچ گرایانه، شرایط و بحران های تاریخی سیاسی اجتماعی مثل جنگ، اسیب های جسمی و روانی و… خود کشی موفق در میانسالی بیشترصورت میگیرد. خود کشی به هر دلیل مهمترین اورژانس روانپزشکی بوده و باید به فوریت با روانپزشکان و روانشناسان تماس جهت کمک برقرار شود.

اختلال و مشکلات ارتباطی (Relational Problems)

تعریف مشکلات ارتباطی شامل: اختلال و اشکال در الگوهای روابط بین افراد در یک واحد اجتماعی مثلاً خانواده یا فامیل یا جمع دوستان و یا رابطه با زوج یا فرد از جنس مخالف است که باعث اختلال جدی در عملکردهای روانی فردی افراد درگیر در ان ارتباط و نیز سوء عملکرد واحد اجتماعی میشود مثلا یک خانواده بیمار که میتواند ناشی از بیماری فردی و یا منجر به اختلال عصبی روان فرد شود. از انواع دیگر: اختلال و اشکال در روابط بین فرزند و والدین یا یک والد مثل مشکل ارتباطی بین پسر و پدر یا مادر و دختر و مشکلات در روابط بین زوجین مثل همسران یا دوست و روابط عاشقانه ای که دارای مشکل و اختلال شده است. جدایی، اختلاف و ایجاد علائم که حتی گاهی تهدید کننده زندگی است مثل بحران های بین فردی که گاهی شدت ان به حدی میشود که متأسفانه باعث اقدام به خودکشی میشود که در این گونه موارد اقدامات فوری درمانی و نیز مشاوره ای اکیداً توصیه میشود.

از روشهای درمانی روانشناختی شامل: زوج درمانی، خانواده درمانی، درمان های فردی و گروه درمانی و نیز در مواردی که علائم عصبی روانی بارز است دارو درمانی افراد دارای علائم اعصاب و روان الزامی است.

طلاق

جدای زن ومرد (همسران) از هم که میتواند ناشی از یک فرایند طولانی تنش های مزمن و اختلالات بین یکدگیر که قبلاً منجر به طلاق عاطفی شده باشد یا به طور ناگهانی متعاقب یک حادثه یا رویدادی که باعث جدایی ناگهانی شود که مراحل و انواع دارد مانند طلاق عاطفی جدایی فیزیکی از یکدیگر یا زندگی زیر یک سقف ولی جدایی حسی عاطفی و فکری با توافق یا بدون موافقت یکی از زوجین علل و عوامل طلاق بسیار گوناگون و قابل بحث اند از عوارض ان یک سوم فرزندان طلاق به نوعی درگیری اختلالات و بیماریهای روانپزشکی هستند یا خواهند بود که البته بعضی از این عوامل ناشی از یک زندگی پر اشوب و پر تنش است و شاید قبل از طلاق وجود داشته یا بستر ان مهیا گشته است. طلاق به عنوان یک فوریت زندگی اجتماعی و خانوادگی با کمک یک تیم شامل روانپزشکان عمومی، روانپزشکان کودک، روانشناسان کودک و خانواده درمانگر و نیز مددکاری باید بررسی و در صورت نیاز مداخله درمانی و انواع درمانها برای تک تک افراد درگیر در وضعیت طلاق در خانواده صورت گیرد. ارجاع به این تیم مجرب و متخصص از عواقب سوء ناشی از طلاق به ویژه پیشگیری از ان حتی و نجات بخش خواهد بود و  نیز در فرایند پس از طلاق نیز درمانها برای پیشگیری از عوارض عصبی روانی ناشی از ان و نیز راهنماییها برای سازگاری با شرایط پیش امده و نیز اموزش مهارت های لازم برای مدیریت وضعیت پس از طلاق الزامی است.

اختلالات و بیماریهای اضطرابی

شماره های تماس 01

اختلال اضطرابی منتشر Disorder) Anxiety Generalized)

به نوعی از بیماری اضطرابی گفته میشود که در ان فرد در طول زمان طولانی مبتلا به اضطراب و تشویش انگاری دائم راجع به موضوعات معمول زندگی و یا موارد غیر ان که این نگرانی و تشویش بیش از حد طبیعی و قابل رفع شدن با روشهای معمولی نیست و طول زماندرگیری بار اضطراب در این نوع اختلال حداقل شش ماه و اکثر روزهای هفته است. علائم شامل: اضطراب دائم و احساس خستگی و کاهش تمرکزاختلال در خواب به ویژه در به خواب رفتن اشتغال ذهنی با موضوع اضطراب انگیز و علائم جسمانی اضطراب و تحریک پذیری اضطراب مزمن معمولاً منجر به افسردگی و همچنین اختلالات جسمانی متعدد و در صوت عدم درمان بیماری قلبی عروقی و فشار خون و بسیاری بیماریهای دیگر جسمانی خواهد شد.

اختلال هراس (Disorder (Panic

به بیماری گفته میشود که حملات ناگهانی و شدید هراس و ترس که با علائمی مثل شروع ناگهانی یک ترس فراگیر، بیشتر مواقع بدون وجود عامل مشخص خارجی اضطراب شدید و نا توان کننده که گاهی در ده دقیقه علائمی با شدت بالا از طپش قلب، احساس لرزش و لرز،احساس تنگی نفس و حتی خفگی احساس ناراضی در قفسه سینه و یا درد در قفسه سینه، تهوع، دل پیچه، سنگینی یا سبکی سر و ترس از کنترل دادن خود و ترس از مرگ قریب الوقوع. اختلال هراسی یک فوریت روانپزشکی است و البته معمولاً خطر جسمانی ندارد اگرچه بررسی حوادث قلبی عروقی و رد ان الزامی است ولی در صورت اثبات حملات هراسی بر خلاف انتظار بیمار خطر واقعی تهدید کننده حیات ندارد ( تأکید میشود بررسی جسمانی الزامی است) ولی اینگونه بیماران علیرغم اطمینان بخشی از طرف پزشکان داخلی قلب و عروق مکرراً به اورژانس های  طبی مراجعه میکنند. ارجاع به روانپزشکان و شروع دارو درمانی راه حل اصلی درمان است.

ترس های ویژه (Phobia)

ترس مشخص و شدید از یک چیز یا یک وضعیت و یا موقعیت که برای بیمار به شکل غیر منطقی و افراطی هراس انگیز است و فرد اشتغال ذهنی غیر عادی و غیر طبیعی با موضوع مورد ترس دارد، چهار زیر گروه دارد:

۱)ترس از نوع تیپ ترس از جانور خاص ۲) ترس از عوامل محیط طبیعی و زیستی مثل: حوادث غیر مترقبه، رعد و برق، سیل، زلزله و … ۳) ترس ازخون واسیب جسمی ۴) ترس از یک وضعیت خاص مثل ترس از فضای بسته، ترس از اسانسور، هواپیما، ارتفاع و… درمانها ترکیبی از دارو درمانی و درمانهای رفتاری و شناختی رفتاری طی جلسات روان درمانی و مشاوره های تخصصی توسط روانشناسان.

اجتماع ترسی ( (Social Phobia

فرد در ترس از اجتماع از قرار گرفتن در موقعیت های جمعی و اجتماعی مانند مهمانی ها، سخنرانی ها یا کلاسهای درسی و غیر درسی دچار علائم اضطرابی شدید با علائمی مثل حمله هراس میشود. تعریق، طپش قلب، تشویش، دلشوره،احساس عدم اعتماد به نفس و نهایتاً اجتناب از قرار گرفتن در موقعیت های اجتماعی. درمانها: ترکیبی از دارو درمانی، رفتا درمانی و درمانهای شناختی رفتاری میباشد.

وسواس یا اختلالات وسواسی جبری (Obsessive Compulsive Disorder)

بیماری وسواس یا اختلال وسواسی جبری به بیماری گفته میشود که در ان فرد مبتلا افکار، تکانه ها، تصاویر، رفتار تکراری و مقاوم دارد و در مقابل فشار ناشی از فکر یا عمل وسواسی امکان مقاومت مؤثر و موفق ندارد این افکار یا اعمال وسواسی در زندگی روزانه فرد تداخل کرده و باعث اشتغال ذهنی و درگیری عملی با افکار و اعمال وسواسی در مبتلایان میشود در بیشتر مواقع ماهیت غیر منطقی این رفتار برای بیمار روشن است گرچه در موارد زیادی هم بیماران اعمال وسواسی خود را توجیه میکنند. فرد برای کاهش اضطراب و تنش حاصل از وجود افکار وسواسی اعمالی را انجام میدهد که تکرار شونده و گاهی ناتوان کننده اند. شیوع این بیماری ۲% تا ۳% جمعیت کلی را شامل میشود. شایع ترین نوع وسواس، وسواس عملی از نوع وسواس الودگی است (تمیزی، پاکیزگی و نیز در فرهنگ ما نجسی و پاکی) درمان ترکیبی از دارو درمانی و روان درمانی های رفتاری و شناختی رفتاری میباشد. ارجاع به روانپزشکان و روانشناسان ترجیحاً رفتار درمانگر.

اختلال استرس پس از سانحه ((Post Traumatic Stress Disorder

به بیماری گفته میشود که شروع علائم روانپزشکی در ان پس از مواجهه با یک رویداد استرس امیز فوق تحمل عادی انسان و معمولاً فاجعه بار به وجود میاید مانند: فجایع طبیعی، سیل، اتش سوزی و سوانح اتومبیل؛ حوادث بزرگ انسانی مثل: جنگ، اسیب های روانی بزرگ مثل تجاوز به عنف یا سرقت به زور و امثال انها. ازعلائم ان افسردگی های شدیدراجعه، اضطراب های شدید، تحریک پذیری، خشم های گاهی انفجاری و رفتارهای تخریبی گاهی بروز حادثه در خواب و بیداری و حتی تجربه مجدد ان میباشد. احساس طول عمر کوتاه و اینده کوتاه و متعاقب ان نا امیدی مفرط و عدم احساس لذت برانگیختگی شدید هیجانی عاطفی و بالعکس گاهی بی تفاوتی عاطفی غیر عادی این بیماران با استانه تحریک پذیری بسیار پایین مشخص میشود. درمان های داروئی و ارجاع به روانپزشک الزامی است که گاهی منجر به بستری میشود لازم به یاداوری است که واژه ی معادل این بیماری در بیماران اسیب دیده ی ناشی از جنگ قبلاً (موج انفجار) نامیده میشد.

اسکیزوفرنی(Schizophrenia)

نام قدیم ان جنون جوانی بوده

جدیدترین و قدیمی ترین و نیز پیچیده ترین شکل روان پریش (جنون) که مشخصه ان توهمات به ویژه توهمات شنوایی که میتواند امرانه (صداهایی که دستور به کار میدهند) اظهار نظر کننده (که راجع به شخص نظر و ایده میدهند) و ساده باشد و محور بزرگ دیگر هزیانها میباشد، باورهای بیمارگونه و غیر طبیعی که با منطق حاکم بر رویدادهای واقعی و واقعیت قابل انطباق نبوده و ناشی از یک ناهنجاری بزرگ در محتوی و سیر تفکر میدهد مثل اعتقاد هزیانی به سمت تعقیب و سوء نظر از طرف اشخاصی که معمولاً واقعیت ندارد (مسموم شدن توسط دشمنان با مورد شنود و تعقیب و گزند و اسیب قرار گرفتن) این اختلال به طور کلی ۱% جمعیت را مبتلا میکند. تمامی عوامل ایجاد کننده مشخص نیست ولی ارشاد و استعداد سرشتی به بیمار از عوامل اصلی و تعیین کننده میباشد. گروه قابل توجهی از بیماران بستری در بخش های روانپزشکی را بیماران اسکیزوفرنیک تشکیل میدهند. انواع مختلف دارد: درمانها بر پایه درمانهای داروئی و نیز سیستم حمایتی اجتماعی روانی میباشد.

اختلال پیش فعالی و کمبود توجه (Attention Deficit)

شایع ترین اختلال روانپزشکی اطفال است با شیوع جهانی ۵٫۲۹% که شروع ان در کودکی است معمولاً قبل از هفت سالگی است و در پسرها چند برابر بیشتر از دختران است در ۴۰% افراد تا اوایل بزرگسالی و دوره ی Teenage ادامه پیدا میکند. مشخصه بالینی ان یا افزایش فعالیت حرکتی که بیش از حد معمول همسالان است و در امور زندگی معمولی کودک تداخل میکند مثل مدرسه و درس خواندن و نیز محور عصبی شناختی که شامل اختلال در توجه و تمرکز است که کودک قادر به تمرکز و توجه به موضوع هدف نبوده و با حواس پرتی توأم است، سه نوع دارد: ۱) نوع مخلوط که هم پیش فعالی حرکتی و تکانشی و نیز هم اختلال در توجه و تمرکز دارد ۲) فقط اختلال حرکتی با پیش فعالی ۳) فقط کمبود توجه و تمرکز بدون افزایش قابل ملاحظه در رفتار حرکتی . درمانها شامل دارو درمانی و روان درمانی فردی و گاهی خانواده درمانی میباشد.

اوتیسم    Autism

یک اختلال نه چندان شایع اطفال با شروع در ۳ سالگی یا حوالی ۳ سالگی که با شیوع در مطالعات گوناگون و تاریخی های گوناگون از حداقل ۴٫۵ تا حداکثر ۳۰٫۸ نفر در ۱۰۰۰۰ نفر که مشخصه بارز اختلال در توانایی ارتباط با دیگران و عدم توانایی ارتباط مؤثر اجتماعی با محیط همتایان و حتی والدین و نیز اختلال در مهارت و توانایی های زبانی، تأخیر در رشد زبانی و یا استفاده محدود و ناکافی از زبان برای ارتباط حرکات و رفتارهای تکراری کلیشه ای و وابستگی به یک شئ یا اشیاء بی جان به شکل غیر متعارف و غیر عادی. ۵۰% مبتلایان درجاتی از اختلال یادگیری تحصیلی را دارند این اختلال نیازمند توجه ویژه درمان تیمی از متخصصین روانپزشک و روانشناس و حتی مددکار اجتماعی میباشد.

اختلالات یادگیری Learning Disorder

کودکان در این گروه ناتوانی غیر معمول در یادگیری دارند که سه دسته کلی دارند:

۱) ناتوانی در خواندن که به ان  Dyslexiaو حتی در موارد شدید که قادر به خواندن نیستند وAlexia نامیده میشود. ۲) ناتوانی در مهارت محاسبه و ریاضیات. ۳) ناتوانی در یادگیری مهارت نوشتاری (نوشتن).

همه مواردفوق الذکر میتواند در کودکان با هوش طبیعی اتفاق بیفتد، روشهای درمانی تخصصی توسط روانشناسانی که متبحر در درمان اختلالات یادگیری هستند و ارجاع به انها پیشنهاد میشود.

تیک ها Tic

به حرکات تکراری گاهی بی وقفه اطلاق میشود و در دوره ی کودکی و نوجوانی شروع میشود گاهی تا بزرگسالی ادامه پیدا دارد و انواع ان؛ تیک حرکتی ساده: شایع ترین ان پلک زدن، تیک حرکتی مرکب: که چند عضو را درگیر میکند، تیک صوتی: که با صدا دراوردن حتی صداهای ساده مثل صاف کردن گلو و …                                                        نمایان است تیک های مرکب که ترکیبی از چند نوع تیک هم صوتی و هم حرکتی است شدیدترین و مخرب ترین ان سندرم ژیل دولاتوری است که البته نادر است و همه موارد تیک باید بررسی هم طبی هم عصبی و هم روانشناختی شود. در مواردی پس از عفونت استرپتوکوکی نیز اتفاق میافتد. درمانها هم درمان علامتی با داروها و هم درمان زمینه ای و نیز رفتار درمانی به بهبودی ان کمک میکند.

اختلالات جنسی Disorder Sexual

رفتار و نیز اعمال جنسی سالم یکی از پایه های اصلی سلامت فرد و خانواده است. اختلالات جنسی شامل اختلالات جنسی مردان و نیز زنان با توجه به تفاوت های فیزیولوژی جنسی انان متفاوت است. در مردان از ناتوانی های جنسی و اختلال نعوظ و زود انزالی و در زنان سرد مزاجی، ترس از مقاربت و مقاربت دردناک و نیز ناتوانی از تجربه به اوج لذت جنسی انورگاسمی Anorgasmia میشود و بسیاری از مشکلات رفتاری جنسی که توسط مشاوران ما به همگی انها توجه درمانی مبذول خواهد شد.

اضطراب جدایی Separation Anxiety

کودکان مبتلا درجات متفاوتی از اضطراب بیمار گونه در هنگام جدایی از والدین یا یکی از انها را تجربه میکنند که مانع از فعالیت طبیعی این کودکان در محیط های جدا از والدین میباشد که نیازمند توجه توسط روانپزشکان کودک و روانشناسان کودک است.

مدرسه هراسی Phobia School

ترس از مدرسه در کودکان فقط در موقعیت شروع سال تحصیلی و یا اولین حضور در مدرسه اتفاق میافتد که گاهی شدت زیادی داشته و نیازمند دخالت درمانگران روانپزشک و روانشناسان کودک میباشد.

من چند مورد دارم که در همه البته طبیعی هست.شاید یک مقدار ورژنشون در من بیشتر باشه:
۱- به سرعت از کوچکترین مشکلی عصبانی میشم.
۲-به نحوی از ریاضیات فرار میکنم که اصلا سعی میکنم طرف اون هم نرم.
۳-مغزم سنگین حس میکنم کار میکنه.
به این شکل که گاهی در یک تصمیم گیری ساده به یک جا خیره میشم و اصلا همه چیز یادم میره.
۴-گاهی میگن سر زبونم بودها…این برای من زیاد اتفاق میفته.مثلا یک دفعه ممکنه اسم شهرم تهران رو فراموش کنم!
۵-اما مدیریت در یک سیستم رو بسیار بهتر از سایرین چفت و جور میکنم.یعنی دورترین احتمالات هم با بهترین راه حل ها کنار هم میچینم.طوری که به قول معروف مو لا درزش نمیره
۶-بچه که بودم از کشتن حشرات چندش آور مثل سوسک و مگس و … لذت میبردم.مثلا آهسته پاشون رو قطع میکردم و سعی میکردم تا حد امکان زنده نگهشون دارم.چون از اونها متنفر بودم.
۷- وقتی عصبانی میشم حاضرم هر چیزی رو که شاید سالها روش زمان صرف کردم به اونجا برسه رو نابودش کنم.به طوری که به هیچ چیز فکر نمیکنم.فقط میخوام نابود بشه.
مثلا با خانمم که زیاد هم من رو اذیت میکنه البته….بعد سالها توسط پدرم قرار شد یک منزلی بخریم.با خانمم به خاطر برادرش که چند روز قبل با هم یک بحث اساسی داشتیم ( البته بی طرف عرض میکنم که مقصر کاملا اوشون بود)من تو دلم بدجوری کینه کرده بود.به نحوی که میخواستم چیز گنده ای ازش دربیاد و کل طایفشون بفهمه و دیگه حساب ببرند و کسی به درون خونواده ما دخالت نکنه.در نهایت هم همین شد.اما به قیمتی که یک سری دروغ ها هم گفتم به پدرم و خلاصه خونه رو از دست دادم.گرچه اینها رو آدم کردم.
اما خونه ای که دیگه شاید به این راحتی و با صرف سالها کار نشه خرید رو از دست دادم.
۸- کار خودم باشه درست انجام میدم.اما کارهای محولی رو هر قدر هم که بخوام درست نمیتونم انجام بدم.
چون هی میترسم طرف بیاد بگه اشتباهه و چرا اینطوری و چرا اونطوری…..برای همین بیشتر از تمرکز روی کارم ، به صاحب کار تمرکز دارم.اصلا اعتماد به نفس ندارم.
مثلا دوستم خیلی زرنگه.از عهده هر کاری بر نیاد هم با یه شوخی و اخلاق مردونه طرف اصلا کار هم خراب بشه باهاش حال میکنه و همیشه هم به هر چی خواسته رسیده اما من کاملا با این مورد مشکل دارم.
نتیجه :
من فکر کنم تمام این ها باا همون روش ناشناختتون حل بشه.اگر من یک دوره از ECT استفاده کنم فکر کنم همه چیز حل بشه.
اما مشخصات ایمیل درسته ولی نه به نحوی که شناسایی بشم.چون عازم خارج هستم و نمیخوام پرونده ای داشته باشم.اما به درمان نیاز دار.
راهی هست بدون تشکیل پرونده به صورت خصوصی درمان بشم؟
هزینه این درمان چقدر هست؟
متشکر.

پاسخ

در این مورد میتونید با متخصصین کانون مشاوران ایران، مشاوره تلفنی/تخصصی داشته باشید
۰۲۱-۲۲۳۵۴۲۸۲

نمی دانم که به کدام بخش و یا کدام رشته شوق و علاقه دارم

من دانش آموز سال اول کامپیوتر ساینس هستم چند مشکل دارم که خودم حیران استم چه کار کنم.
اول اینکه من نمی دانم که به کدام بخش و یا کدام رشته شوق و علاقه دارم.

تا حال به هر رشته که درس خواندیم موفق بودیم و همیشه شاگرد برتر صنف خود بوده ام.

برای مثال، اول که به فاکولته حقوق و علوم سیاسی می شامل شدم فکر می کردم که مه این رشته ادامه داده نمی توانم اما وقتیکه وارد درس شدم ده صنف بلند نمرات داشتم و یک شوق علاقه خاص پیدا کردم که حتی لوح تقدیر از طرف دانشکده دریافت کردم.
حالی هم که کمپیوتر ساینس می خوانم خیلی هم خوش دارم.
من واقعا نمی دانم به کدام بخش شوق و علاقه خاص دارم به هر بخش که اشتراک می کنم نمرات خیلی بالای کسب می کنم که حتی باورم نمیشه.
لطفا رهنمایی کنید…

پاسخ

با سلام بین شوق و علاقه و استعداد تفاوت قائل شوید شما ممکنه به خاطر داشتن استعداد و زکاوت در درسی و رشته ای موفق باشید ولی شما را راضی نکند و دوست داشته باشید در حوزه دیگری مطالعه داشته باشید .

گاهی ممکن است شما در رشته ای هم علاقه داسته باشید و داشتن استعداد و تشویق دیگران رغبت بیشتری برای ادامه در شما ایجاد کند .

که این هم مساله مهمی است .

در نهایت بهتره حضوری به روانشناس یا مشاور تحصیلی مراجعه کنید ملاک های خود و توقعات از رشته رو بفرمایید تا بیشتر بتوانند شما را راهنمایی کنند امیدوارم در رشته ای که بتوانید به مردم خدمت کنید موفق باشید.

پاسخ

در این مورد میتونید با متخصصین کانون مشاوران ایران، مشاوره تلفنی/تخصصی داشته باشید
۰۲۱۸۸۴۷۲۸۶۴
موفق باشید

یک جهان سپاس و امتنان از رهنمایی های خوب تان همیشه موفق باشید یا الله خداوند به همراه تان.

رفتارهای همسرم

باسلام و خسته نباشید، ممنون از راهنمایی تون فقط یه سوال؟ به نظرتون امکان داره من خودم می تونم تنها پیش متخصص برم و در مورد رفتارهای همسرم توضیح بدم و به متخصص توضیح بدم که همسرم دست بزن دارد و فحاشی می کند، بدبین هست، به نظرتون متخصص از روی توضیحات من می تونه دارو تجویز کنه

پاسخ

بله اگر همسر شما تمایلی به رفتن نزد روانشناس را ندارد خودتون مراجعه کنید و شرایط رو توضیح بدهید و قطعا همین مساله می تواند کمک کننده باشد وقتی شرایط را بررسی کنید و راهکاری به شما ازائه بدهند .

ولی دارو هیچ وقت قانونی نیست که براساس صحبت فردی برای فرد بیمار تجوی شود چون پیگرد قانونی دارد و در صورت ایجاد مشکل برای همسرتون خود شما هم در معرض اتهام هستید مگر اینکه ایشون رو با عنوان اینکه شما مشکلی دارید به روانپزشک ارجاع دهید و انجا اورا ملزم به مصرف دارو کنند فعلا از تکنیک های رفتاری استفاده کنید ولی اگر پاسخ ندا د باید با اون روانشناسی که به او مراجعه کردید به فکر برنامه ای برای ارجاع ایشون به روانپزشک داشته باشید .

و خب ممکنه تا دارو مصرف نکنند نتوانند شرایط ثابتی داشته باشند
.چون مشکل سو ظن و بدبینی فقط با دارو مرتفع می شود و اتفاقا ابشون اثر دارو رو که ببینند خودشون هم راحت تر زندگی خواهند کرد و خیلی از مشکلات اکنون رو نخواهند داشت

پاسخ

در این مورد میتونید با متخصصین کانون مشاوران ایران، مشاوره تلفنی/تخصصی داشته باشید
۰۲۱۸۸۴۱۹۸۳۲
موفق باشید

سپردن بخش کوچکی از ذهن و روحمان به روان شناسان و روان پزشکان

چرا خیلی وقت ها به سهولت بدنمان را به تیغ جراحان می سپاریم اما برای سپردن بخش کوچکی از ذهن و روحمان به روان شناسان و روان پزشکان مقاومت می کنیم؟
چرا حتی زمانی که به هر دلیل، اندکی عقب نشینی می کنیم و رو در روی روان شناس، روان پزشکیا مشاور می نشینیم، تلاش می کنیم واقعیت را طور دیگری نشان دهیم؟

بعضی از ما وقتی در اتاق روان شناس یا روان پزشک می رویم و رو به روی او می نشینیم از اول در مقابل او جبهه می گیریم؛ به راستی چرا ما تا این حد از تاریکی های درون خودمان هراس داریم؟

برای دریافت چرایی آن به عوامل متعددی می توان اندیشید.

دکتر علیرضا اکرمی نژاد روان پزشک و مشاوره خانواده درباره این سوال ها چنین می گوید: یکی از دلایل این است که قبل از پیدایش دانش روان شناسی به مفهوم علمی و دانشگاهی آن در طول تاریخ برخی از افراد برای درمان بیماران روانی به جادوگران و جن گیران روی می آوردند.

این عامل در ناخودآگاه و در هزارتوی ذهن بشر تاثیر خود را گذاشته است.

در آن زمان یکی از تبعات بیماری روانی یا حتی عصبی طرد از جامعه بود؛ امری که انسان همواره از آن گریزان است.

یکی دیگر از دلایل مراجعه نکردن مردم به روان شناس باورهای عجیبی است که وجود دارد. باورهایی نظیر این که روان شناس یا روان پزشک با نگاه کردن به فرد می تواند تمام رازها و مشکلات او را بخواند و…

وی می افزاید: از دیگر دلایل مراجعه نکردن به متخصصان بهداشت روان، فقر فرهنگی و اقتصادی است، به طوری که جامعه ما هنوز به یک تفکر علمی در این باره نرسیده است.

اگر بخواهیم با تفکر علمی پیش برویم، باید رویکرد علت و معلولی را دنبال کنیم، در هر حال مردم ما هنوز به این رویکرد عادت نکرده اند.

دکتر اکرمی نژاد با اشاره به این که در زمان قدیم خانواده ها هسته ای نبودند و ۳ تا ۴ نسل کنار هم زندگی می کردند می افزاید: به این ترتیب، کوچک ترها بسیاری از اطلاعات و مهارت های زندگی شان را از بزرگ ترها دریافت می کردند، اما حالا شکل خانواده ها تغییر یافته است که از طرفی با فروپاشی خانواده های بزرگ، عملاً ساز و کارهای قبلی از بین رفته است.هر نسلی تجربه خاص خود را دارد، تجربه هایی که خیلی از موارد تعمیم پذیر به دیگران نیست.

در حال حاضر با توسعه فناوری های نوین اطلاعاتی و افزایش دامنه آگاهی های نسل جدید، جوانان تجربه قدیمی ترها را کمتر قبول می کنند.

این جاست که تعارض به وجود می آید. از آن طرف نیز نه برای مراجعه به روان شناس و روان پزشک زمینه سازی لازم انجام شده است و نه جوانان تن به شیوه های سنتی می دهند.

علت بیماری های اعصاب و روان

وی با اشاره به این که یکی از علت های بروز بیماری های اعصاب و روان تغییر(کاهش یا افزایش) ناقل های عصبی در مغز است، می افزاید:ناقل های عصبی مواد شیمیایی طبیعی مغز است که نقش مهمی در تنظیم خلق و خو و روحیات و تنظیم حالات اضطرابی و تنظیم جریان و محتوای تفکر دارد.

کاهش یا افزایش این ناقل های عصبی اختلالات روانی در فرد ایجاد می کند؛ به عنوان مثال کاهش ناقل های عصبی مانند دوپامین(Dopamin) یا سروتونین موجب ایجاد حالات افسردگی، اضطراب، کاهش اعتماد به نفس و کاهش انگیزه در شخص می شود و ترکیبات دارویی مانند فلوکستین یا سیتالوپرام با افزایش تدریجی میزان سروتونین باعث تنظیم خلق و خو وکاهش افسردگی در بیمار می شود. ناگفته نماند که اثر این داروها تدریجی ظاهر می شود.

نکته مهم این است که تا دوره درمان کامل نشده است بیمار نباید داروهایش را قطع کند.

علت های مراجعه به روان پزشکان

این روان پزشک گروه های مراجعه کننده را به ۴ دسته تقسیم می کند که عبارت است از:

۱ – گروه اول کسانی هستند که مشکل را می بینند، مانند فرد مضطربی که هر اتفاقی او را نگران می کند و او واکنش های شدید نشان می دهد یا این که درباره وقایع معمول زندگی خود دچار دل نگرانی می شود و این دل نگرانی به ناراحتی خود و بستگانش می انجامد.

یا افراد مبتلا به وسواس که قادر به کنترل افکار مزاحم خود در زمینه های مختلف نیستند و به دلیل وقت زیادی که صرف شست وشو یا کنترل کردن می کنند، باعث ناراحتی نزدیکان می شوند.

۲ – گروه دوم افرادی هستند که در روابط بین فردی دچار مشکل و نارضایتی می شوند، این افراد بیش از آن که به مشکل خود توجه کنند، در سازگاری با رفتارهای دیگران که مطابق میلشان نباشد، دچار تنش و نارضایتی می شوند و علت مراجعه خود را نیاز به افزایش تحمل برای سازگاری با محیط و افراد می دانند؛ اما نگرش و رفتارهای غیرانطباقی خود را قبول ندارند.

۳ – گروه سوم افرادی هستند که اصولاً علایم و مشکلات خود را قبول ندارند و باوری هم به مراجعه به روان پزشک ندارند. این افراد بیشتر در گروه اختلالات شخصیت شدید یا بیماران روان پریش قرار می گیرند.

بین مراجعان روان پزشکی سرپایی کمتراز ۱۰ درصد را این گروه تشکیل می دهند؛ این افراد به اصرار اطرافیان و گاه با حکم پزشکی قانونی و به اجبار مراجعه می کنند.

۴ – گروه چهارم، افرادی هستند که برای گرفتن تصمیم خاصی یا مدیریت مسائل معمولی زندگی خود به مشاور مراجعه می کنند. از طرفی زندگی پیچیده امروزی و امکانات و انتخاب هایی که افراد دارند و از طرف دیگر میل به بهتر شدن و کمال طلبی زمینه ای می شود تا افراد برای انتخاب برتر به فردی مراجعه کنند که در این زمینه تخصص دارد.

مشاوره در زمینه چگونگی رفتار با فرزند نوجوان، مشاوره های ازدواج و… دلایلی است که مردم به روان پزشک و یا روان شناس مراجعه می کنند.

تاثیر اختلالات روانی بر روابط فرد

اختلالات روانی ممکن است تاثیر مخربی هم بر خود بیمار و هم بر خانواده بگذارد.

تصور کنید بیماری دچار بدبینی شدید شده است و هر روز به بهانه ای از همسرش ایراد می گیرد و به وی معترض می شود که به عنوان مثال کجا بودی؟ با که بودی؟ چه کار کردی؟ هر روز تلفن همراه همسرش را بررسی می کند و دائم دنبال مچ گرفتن بدون دلیل از همسرش است؛ فضای چنین خانواده ای همیشه پرتنش است و حتی بچه ها در این خانواده ها آسیب های جدی می بینند.

از طرفی این فرد که بدبینی شدید بیمارگونه دارد یا به اصطلاح دچار حالت «پارانوئید» شده است، هیچ گونه بینشی نسبت به بیماری خود ندارد از این رو خود برای درمان اقدام نمی کند و اگر از بیمار خواسته شود برای درمان مراجعه کند، ناراحت و پرخاشگر می شود.

در این موارد بهتر است خانواده خودشان گزارشی از وضعیت بیمار به روان پزشک بدهند و روان پزشک راهنمایی های لازم را بکند. در این مواقع بهتر است بیمار تحت درمان دارویی قرار گیرد.

ممکن است بپرسید که چگونه با مصرف دارو بدبینی بیمار کنترل می شود؟ جالب است بدانید این داروها با کنترل فعالیت دوپامین مغزی باعث کاهش شدید علایم روان پریشی در بیمار می شود.

اگر بیماری شدید باشد و بیمار برای درمان سرپایی همکاری نکند، بهتر است در بیمارستان بستری شود.

ممکن است بیمار علایم خفیف تری داشته باشد به عنوان مثال دچار علایم اضطرابی باشد و از حضور یافتن در جمع هراس داشته باشد. در این زمینه با رفتار درمانی و در صورت نیاز دارو درمانی، می توان برای درمان بیمار اقدام کرد. ترس های مختلف مانند ترس از ارتفاع، ترس از خون، ترس از فضاهای بسته، اختلال وسواس و در نتیجه اقدام به شست وشوهایی مکرر و وسواس کنترل کردن، طوری که بیمار قبل از خوابیدن بارها و بارها گاز و یا در اتاق را بررسی کند، از جمله اختلالاتی است که با رفتار درمانی و در صورت لزوم دارو درمانی می توان آن را درمان کرد. اغلب بیماران وسواسی نسبت به بیماری خودشان بینش دارند و خودشان داوطلب درمان می شوند.میگنا دات آی آر.در این زمینه به خانواده ها تاکید می شود که تاحد امکان باید محیط خانواده کم استرس باشد. بعضی خانواده ها معتقد هستند که اگر بیمار اراده کند می تواند بر بیماری خود غلبه کند و همه این ها تلقینی است و با تلقین می توان همه بیماری ها را درمان کرد! این سخن درستی نیست زیرا ریشه بیماری وسواس اضطراب و ناتوانی در کنترل علایم آن است و بیماری خود خواسته ای نیست و خود بیمار هم رنج زیادی می کشد.

وی می افزاید:در بیمارانی که دچار اختلالات اضطرابی از جمله بیماری وسواس هستند نیز به دنبال کاهش سروتونین مغزی علایم شروع می شود.

از این رو روان پزشک داروهایی مانند فلوکستین، سیتالوپرام و سرترالین و… تجویز می کند تا فعالیت سروتونین مغزی افزایش یابد و به دنبال آن علایم بیماری کاهش پیدا کند.

البته زمینه های اجتماعی و محیط پراسترس ممکن است تشدیدکننده علایم باشد و زمینه های ژنتیکی هم نقش زیادی در شروع علایم دارد.

به عنوان مثال اگر پدر یا مادر مبتلا به وسواس شدید باشند احتمال بروز این اختلال در کودکان این خانواده زیاد است.

از علل دیگر مراجعه به روان پزشک، اختلالات سوء مصرف مواد است، با توجه به این که مصرف مواد آثار مخربی بر سیستم اعصاب و روان افراد می گذارد، کار درمان اعتیاد مربوط به روان پزشکان است.

در مجموع علل مراجعه به روان پزشکان بسیار وسیع است.

این موارد از یک اختلال ساده مانند اضطراب ضعیف و تا مواردی مانند روان پریشی را شامل می شود.

اسکیزوفرن کاتاتونیک

با سلام دوست دعزیز ما اسکیزوفرن کاتاتونیک داریم و به طور کل کاتاتونیک یعنی وضعیت بد نی فرد یا به شدن منعطف است که به هر شکلی که بیمار را قرار دهیم شکل می گیرد .

و نوع دیگر این افر اد وضعیت خشک بدنی است که کلا فرد در وضعیت سختی قرار می گیرد و مدت ها به همان شکل باقی می مانند به طور کل بحث کاتاتونیک در مسائل حرکتی مطرح می شود و اگر در اسکیزوفرنی مد نظر دارید که وخیم ترین نوع اسکیزوفرن است .
.و به طور کل باید فرد دارو مطرح کند و خب باید دوره درمان کامل شود و بله درمان کامل شاید نشود ولی بیماری به طور کل تحت کنترل قرار می گیرد .
بهتر است پیگیری شود

پاسخ
در این مورد میتونید با متخصصین کانون مشاوران ایران، مشاوره تلفنی/تخصصی داشته باشید
۰۲۱۲۲۶۸۹۵۳۴
موفق باشید

سلام خسته نباشید. از سایت خیلی خوبتون ممنونم.
لطفا من رو راهنمایی کنید شش سال ازدواج کردم و یه پسر پنج سال دارم.
بعد ازدواج متوجه شدم همسرم مشکل روانی دارد و در بیمارستان هم بستری بوده است و دارو مصرف میکند. ولی مدتی است که حالش خیلی بدتر شده با وجود اینکه دارو هم مصرف میکند و حاضر نیس پیش دکترش برود تا داروهایش را اضافه کند.
نمازهایش رو باصدای فوق العاده بلند وخیلی آزار دهنده میخاند و بسیار طولانی با حرکاتی عجیب و غریب.
نمیدانم با این وضعیت چکاری انجام دهم. آیا راه حلی وجود دارد?
آیا زمانی که به این حالت است میتوانم به اورژانسی یا جایی تماس بگیرم تا بیایند ولی با دارویی آن را آرام کنند یا حتی او را بستری کنند. خواهش میکنم راهنمایی کنید

با سلام
ابتدا باید دانست نوع اختلال ایشون چیست و بدانید که باید با روانپزشکشون هماهنگ کنید و بهشون اطلاع بدید دارو مصرف نمی کنند تا ایشون راهکار بدهند و همسر شما حتما باید زیر نظر روانشناس هم باشد .

د پس خودتون به روانپزشک مراجعه کنید و مجوز بستری شدن را که داشته باشید می شود ایشان را با امبولانس به محل انتقال داد ..

در ضمن باید نوع داریو ایشون احتمالا تغییر پیدا کند چون می فرمایید داروها اثربخشی نداشتند خب به همین خاطر افزایش دارو احتمالا مشکلی را حل نمی کند بلکه باید نوع دارو تغییر کند امیدوارم با مراجعه مساله را مرتفع کنید

پاسخ

در این مورد میتونید با متخصصین کانون مشاوران ایران، مشاوره تلفنی/تخصصی داشته باشید
۰۲۱۲۲۶۸۹۵۳۴
موفق باشید

مشکل روانی و مدام گریه کردن

با سلام ، مادرم الان یازده سال هست مشکل روانی داره، مدام گریه میکنه ، نگران، همه اش از اول صبح تا شب هی حرفها رو تکرار میکنه ، یک سئوال رو صبار میپرسه ، مثلا میپرسه امیر (برادرم)کجاست با وجودیه جواب رو میدونه ولی هی میپرسه، همه میگه نمیتونم بخوابن ، خوابم نمیبره ، با وجودیکه مرتب میخوابه ، البته قرصهای اعصاب و آرامیخش هم میخوره ، چند سال هر دکتری که گفتند خوبه بردیمش، وای بیفایده است ، از صدای ازان و خروس میترسه، همه اش نگران، شدیدا اضطراب داره، هیچ ماری نمیکنه، دستشوئی و حموم ، کارهای بهداشتی تَو حموم و دسشوئی رو هم خودش انجام نمیده ، چند بار بودن برا بستری ، هیج جا نگرش نمیدارند، برادرم بخاطر اون نتونست زندگی خودشو با زنش ادامه بده ، شب و روز در خدمت مادرم هست ، ولی اون هم خسته شده و رو اون هم تأثیر گذاشته، دائم مادرم گریه میکنه و سر و صدای گریه ودرویش همه جا رو پر میکنه ، دیکه نمیدونیم واقعا چکار کنیم؟😞

پاسخ

با سلام بهتره ایشون رو در تهران پیش دکتر قایدی هم ببرید ضمن اینکه بهتره بدونید گاهی تعویض مکرر روانپزشک چیزی را حل نمی کند و مشکلی مرتفع نمی شود .

خوب قطعا شرایط سختی است ولی ایشون در شرایط فعلی باید بستری شوند تا بیماری تحت کنترل قرار بگیرد و بعد از کنترل نسبی زیر نظر روانپزشک و روانشناس با هم باشند تا مساله کمی مرتفع شود یعنی در کنار دارو اموختن راه های مقابله با بیماری که دارند نگران نباشید با ارجاع به موقع مساله مرتفع می شود .

پاسخ

در این مورد میتونید با متخصصین کانون مشاوران ایران، مشاوره تلفنی/تخصصی داشته باشید
۰۲۱۸۸۴۷۲۸۶۴

از‌۱۴ سالگی به یک باره یه پیش فعالی خاصی داشتم

من از‌۱۴ سالگی به یک باره یه پیش فعالی خاصی داشتم احساس استرس زیاد و اضطراب حتی تو مواقع عادی و اینکه بی دلیل به این و اون پرخاشگری میکردم.
دست خودم نبود و اینقدر ناراحت بودم خیلی وقت ها به فکر خودکشی افتادم.
تا اینکه دکتر رفتم و گفتن که دچار اختلال دو قطبی هستی.
طی درمان قرار گرفتم حتی از خوردن قرص متنفر بودم تا الان که ۱۶ سال دارم دارم قرص میخورم مدام در عذاب هستم…
گاهی مواقع اضطراب من به کم خوابی منجر میشه و الان خستگی زیادی دارم سردرد واسم پیش میاد ناگفته نمونه که زندگی خوبی هم نداشتم و در خانواده ای هستم که مداما در حال دعوا و مشاجره بودن از نظر مالی هم وضع چندان خوبی هم نداریم…
سوال اینجاست درمان تدریجی و یا قطعی داره؟ و یا اینکه درمان سریع میشه انجام بشه؟ و اگر نه چطور بیماری رو کنترل کنم؟

پاسخ

دوست عزیز اگر واقعا تشخیص درست باشد شما باید زمان هایی حالت بی قراری و تنهایی شدید را تجربه کنید و خلق پایین و حتی گریه و ناامیدی از زندگی و عدم تعاملات اجتماعی در حالت مانیا و خلق بالا خریدهای غیر ضروری و یک سری مشکلات جانبی و شادی و نشاط بیش از حد اگر اینگونه بودید این اختلال وجود دارد و دوره درمان اگر درست تشخیص داده باشند تا دو سال است البته بسته به اینکه زیر نظر فرد متبحر ی باشید که درست تشخیص داده باشد .

بهتر است حتما برای درمان زیر نظر روانشناس هم باشید چون این اختلال ها
علاوه بر دارو نیاز به فراگیری مهارت های جانبی نیز دارد .در نهایت امیدوارم مراجعه داشته باشید و نگران نباشید با نسل جدید داروها و درمان ها بهبودی حاصل می شود

در این مورد میتونید با متخصصین کانون مشاوران ایران، مشاوره تلفنی/تخصصی داشته باشید
۰۲۱۸۸۴۲۲۴۹۵
موفق باشید

متاسفانه زیر نظر دکتر روانشناس نیستم ولی فعلا روند دارو درمانی رو طی میکنم و باید بگم که از هم صحبت و همراه محرومم .

مشکل اصلی خودم کم خوابی هستش گاها خیلی کم خواب و گاها خیلی پر خواب میشم.به قول خودتون دوره های پرخاش رو طی کردم یعنی احساس شادی بیش از حد رو گه گاهی داشتم ولی هنوز که هنوز هست احساسات رو نمیتونم کنترل کنم و مواقع غم نمیتونم گریه کنم و یا شادی خودم رو نشون بدم…

اکثرا از همین حالات نگرانم و ناراحت میشم طوری که به مغزم فشار میاد.و خیلی دوست داشتم که مثل دوستام و انسان های عادی زندگی عادی داشتم

پاسخ

با سلام دوست عزیز بین بیماری و سلامت مرز کوتاهی است ضمن اینکه بیماری های روانی مثل بیماری های جسمی است همان طور که مدتی که فرد سرماخوردگی ساده دارد باید پرهیزهایی اشته باشد داروهایی مصرف کند و کمی در تعاملات او اثر دارد این بیماری و باقی هم همین طور هستند همینکه زیر نظر روانپزشک هستید و دارو مصرف می کنید بسیار مطلوب است .

و روند را ادامه بدهید و مطمئن باشید که اگر همه چیز به موقع مصرف شود .

قطعا بهبودی حاصل شود.امیدوارم به زودی بهبودی حاصل شود

در این مورد میتونید با متخصصین کانون مشاوران ایران، مشاوره تلفنی/تخصصی داشته باشید
۰۲۱۸۸۴۲۲۴۹۵
موفق باشید

خیلی احساس سردرگمی میکنم

من خیلی احساس سردرگمی میکنم… نمیتونم مسیر درست رو برای خودم انتخاب کنم و یه هدف رو با انگیزه دنبال کنم و بهش برسم …

ایده های زیادی تو ذهنم هست از ادامه تحصیل …

کار در منزل و انجام کارهای هنری ولی مدام تو شک و تردید به سر میبرم که کدوم مسیر رو انتخاب کنم که در نهایت از انجامش اون رضایت درونی که میخوام رو داشته باشم…

گفتگوی درونیم خیلی بالاس و عملا باعث میشه کاری رو شروع نکنم و فقط حجم عظیمی از ایده ها تو ذهنم باقی بمونه…

از یکسال پیش به ادامه تحصیل مجدد در رشته پزشکی فک میکنم خیلی دوس دارم مفید باشم و کمک کنم به بقیه…

و ظرف مدت کوتاهی منابع درسی رو خریداری و شروع به خواندن کردم ولی خب همش میگفتم سنم بالاس (۳۲ سالمه) و مسیرش سخته و یا میگفتمم از کجا معلوم که با دیدن سختی های این رشته پشیمون نشم و دوباره ناراضی باشم …و این شد که گذاشتمش کنار(البته یه خواستگاری برام پیش اومد و ازدواج کردم و کلا تمرکزم رو برای خوندن از دست دادم)…

یه موقع هایی میگم یه کار هنری رو دنبال کنم و ازش یه منبع درامدی داشته باشم و کلاسای مختلفی هم رفتم ولی فقط یک یا دوهفته اون انگیزه رو دارم بعدش مدام میگم خب اخرش که چی؟

همش که پول نیست… احساس مفید بودن نمیکنم حس میکنم باید یه کار خدماتی رو بیرون از منزل داشته باشم البته هر کاری هم راضی نگهم نمیداره…

تحصیلاتم تا مقطع ارشد هست و مطابق با رشتم ابتدا کار حق التدریسی رو شروع کردم به مدت یکسال ولی مدام درگیر موقعیت بهتر بودم و به تدریس به عنوان کار موقت نگاه میکردم و در نهایت هم کاری رو در سازمانی شروع کردم ولی فقط یکسال دوام اوردم و استعفا دادم از نظر روحی مدام تحت فشار و اضطراب بودم و دلم میخواست تمام کارها به نحو احسنت انجام بشه …

بعد از این تجربه ها دیگه میترسم کاری رو شروع کنم چون احساس میکنم هنوز نمیدونم چی میخوام و مدام فکرم عوض میشه و انگیزه انجام دادن کارها رو تا مدت کوتاهی دارم و بعدش سراشیبی شک و تردید و ناامیدی و سرزنش خودم هست که این کارم درست نیست و نتیجش رضایت بخش نیس….عملا زندگیم فلج شده…خیلی اهل برنامه ریزی هستم و مدام ایده ها و برنامه هامو یادداشت میکنم خقیقتا هم به هر چی میخواستم رسیدم میدونم که اگه بخوام میتونم انجام بدم ولی از نتیجه کار میترسم چطور راهم رو انتخاب کنم و روش تمرکز داشته باشم …چطور مطمئن باشم مسیر درست که رضایت درونی رو هم داشته باشه رو انتخاب کردم؟

سلام دوست عزیز این رفتارها همه و همه نشان کمال گرایی و وسواس های ذهنی است که باید حضوری بررسی شود همین که دقیقا نمی دانید از زندگی چه می خواهید قرار است چه هدفی را دنبال کنید .
و هنوز خ استه ها و اهداف مشخص نیست به همین خاطر سر یک هدف پای بند نمی مانید و مدام اهداف مختلف را دنبال می کنید ضمن اینکه کمال گرایی و اینکه هر کاری را صد در صد انجام دادن خودش مزید بر علت است همین که مدام می خواهید در هر کاری پرفکت عمل کنید و وقتی به ان نقطه نمی رسید به کمتر از ان هم قناعت نمی کنید .د بنابراین ترجیح می دهید کلا ان هدف را کنار بگذارید تا ادامه دهید و یا اینکه ترس از ریسک کردن و پیگیری اهداف وجود دارد ببینید احتمالات مختلف است و هر کدام از زاویه ای قابل بررسی است شما باید ببینید دقیقا چه می خواهید مایلید چه هدفی را دنبال کنید .و این ها با شناخت شما از شخصیت شماست .در هر حال امیدوارم با مراجعه حضوری مساله پیگیری شود .

در این مورد میتونید با متخصصین کانون مشاوران ایران، مشاوره تلفنی/تخصصی داشته باشید
۰۲۱۸۸۴۲۲۴۹۵
موفق باشید

مادرم مشکل داردبعضی وقتا تو خیابون شروع به فحاشی میکند

سلام دکتر عزیز ترو خدا جواب منو بدین من مادرم مشکل داردبعضی وقتا تو خیابون شروع به فحاشی میکند کسی هم نمیتون جلوشو بگیر اون موقع حتی منم نمیشناس نمیدونم باید چیکار کنم تازه تونستم راضی کنم بیاد دکتر ترو خدا تروقران منو راهنمای کنین مادرمن جای مادرخودتون کمکم کنین چیکار کنم

در این مورد سریعا با متخصصین کانون مشاوران ایران، مشاوره تلفنی/تخصصی داشته باشید
۰۲۱-۸۸۴۷۲۸۶۴

پاسخ

دوست گرامی اصلا جای نگرانی وجود ندارد چون در هر صورت و هر تشخیص به ایشون کمک خواهد شد که مشکلشون بر طرف بشه .

اگر سن ایشون بالای ۶۵ سال است این رفتارها ممکنه به خاطر اختلال دمانس باشد .

اگر نه غیر از این مساله باشد یعنی سن کمتری داسته باشند ممکنه بحث اختلال خلقی مطرح باشد و اگر در پی یک حادثه عاطفی مدتی است دچار عارضه شدند بحث دیگری مطرح است و ممکنه به طور کل به خاطر یک اسیب مغزی و یا سکته خفیف باشد که فرد دچار مشکلاتی شود.

در هر صورت امیدوارم در هر حال با مراجعه به زودی تشخیص داده شود و در پی ان درمان صورت گیرد موفق باشید

در این مورد میتونید با متخصصین کانون مشاوران ایران، مشاوره تلفنی/تخصصی داشته باشید
۰۲۱۲۲۶۸۹۵۳۴
موفق باشی

منبع: com.مرکزمشاوره


صفحه اصلی سایت مرکز مشاوره

administrator

مقالات مرتبط

107 نظرات

  • علی , ژوئن 4, 2017 @ 2:36 ب.ظ

    من چند مورد دارم که در همه البته طبیعی هست.شاید یک مقدار ورژنشون در من بیشتر باشه:
    ۱- به سرعت از کوچکترین مشکلی عصبانی میشم.
    ۲-به نحوی از ریاضیات فرار میکنم که اصلا سعی میکنم طرف اون هم نرم.
    ۳-مغزم سنگین حس میکنم کار میکنه.
    به این شکل که گاهی در یک تصمیم گیری ساده به یک جا خیره میشم و اصلا همه چیز یادم میره.
    ۴-گاهی میگن سر زبونم بودها…این برای من زیاد اتفاق میفته.مثلا یک دفعه ممکنه اسم شهرم تهران رو فراموش کنم!
    ۵-اما مدیریت در یک سیستم رو بسیار بهتر از سایرین چفت و جور میکنم.یعنی دورترین احتمالات هم با بهترین راه حل ها کنار هم میچینم.طوری که به قول معروف مو لا درزش نمیره
    ۶-بچه که بودم از کشتن حشرات چندش آور مثل سوسک و مگس و … لذت میبردم.مثلا آهسته پاشون رو قطع میکردم و سعی میکردم تا حد امکان زنده نگهشون دارم.چون از اونها متنفر بودم.
    ۷- وقتی عصبانی میشم حاضرم هر چیزی رو که شاید سالها روش زمان صرف کردم به اونجا برسه رو نابودش کنم.به طوری که به هیچ چیز فکر نمیکنم.فقط میخوام نابود بشه.
    مثلا با خانمم که زیاد هم من رو اذیت میکنه البته….بعد سالها توسط پدرم قرار شد یک منزلی بخریم.با خانمم به خاطر برادرش که چند روز قبل با هم یک بحث اساسی داشتیم ( البته بی طرف عرض میکنم که مقصر کاملا اوشون بود)من تو دلم بدجوری کینه کرده بود.به نحوی که میخواستم چیز گنده ای ازش دربیاد و کل طایفشون بفهمه و دیگه حساب ببرند و کسی به درون خونواده ما دخالت نکنه.در نهایت هم همین شد.اما به قیمتی که یک سری دروغ ها هم گفتم به پدرم و خلاصه خونه رو از دست دادم.گرچه اینها رو آدم کردم.
    اما خونه ای که دیگه شاید به این راحتی و با صرف سالها کار نشه خرید رو از دست دادم.
    ۸- کار خودم باشه درست انجام میدم.اما کارهای محولی رو هر قدر هم که بخوام درست نمیتونم انجام بدم.
    چون هی میترسم طرف بیاد بگه اشتباهه و چرا اینطوری و چرا اونطوری…..برای همین بیشتر از تمرکز روی کارم ، به صاحب کار تمرکز دارم.اصلا اعتماد به نفس ندارم.
    مثلا دوستم خیلی زرنگه.از عهده هر کاری بر نیاد هم با یه شوخی و اخلاق مردونه طرف اصلا کار هم خراب بشه باهاش حال میکنه و همیشه هم به هر چی خواسته رسیده اما من کاملا با این مورد مشکل دارم.
    نتیجه :
    من فکر کنم تمام این ها باا همون روش ناشناختتون حل بشه.اگر من یک دوره از ECT استفاده کنم فکر کنم همه چیز حل بشه.
    اما مشخصات ایمیل درسته ولی نه به نحوی که شناسایی بشم.چون عازم خارج هستم و نمیخوام پرونده ای داشته باشم.اما به درمان نیاز دار.
    راهی هست بدون تشکیل پرونده به صورت خصوصی درمان بشم؟
    هزینه این درمان چقدر هست؟
    متشکر.

    • راهنما , ژوئن 5, 2017 @ 1:52 ب.ظ

      در این مورد میتونید با متخصصین کانون مشاوران ایران، مشاوره تلفنی/تخصصی داشته باشید
      ۰۲۱-۲۲۳۵۴۲۸۲

  • Esmatullah , ژوئن 16, 2017 @ 3:48 ق.ظ

    من دانش آموز سال اول کامپیوتر ساینس هستم چند مشکل دارم که خودم حیران استم چه کار کنم.
    اول اینکه من نمی دانم که به کدام بخش و یا کدام رشته شوق و علاقه دارم. تا حال به هر رشته که درس خواندیم موفق بودیم و همیشه شاگرد برتر صنف خود بوده ام. برای مثال، اول که به فاکولته حقوق و علوم سیاسی می شامل شدم فکر می کردم که مه این رشته ادامه داده نمی توانم اما وقتیکه وارد درس شدم ده صنف بلند نمرات داشتم و یک شوق علاقه خاص پیدا کردم که حتی لوح تقدیر از طرف دانشکده دریافت کردم.
    حالی هم که کمپیوتر ساینس می خوانم خیلی هم خوش دارم.
    من واقعا نمی دانم به کدام بخش شوق و علاقه خاص دارم به هر بخش که اشتراک می کنم نمرات خیلی بالای کسب می کنم که حتی باورم نمیشه.
    لطفا رهنمایی کنید…

    • مشاور , ژوئن 16, 2017 @ 8:18 ق.ظ

      با سلام بین شوق و علاقه و استعداد تفاوت قائل شوید شما ممکنه به خاطر داشتن استعداد و زکاوت در درسی و رشته ای موفق باشید ولی شما را راضی نکند و دوست داشته باشید در حوزه دیگری مطالعه داشته باشید .گاهی ممکن است شما در رشته ای هم علاقه داسته باشید و داشتن استعداد و تشویق دیگران رغبت بیشتری برای ادامه در شما ایجاد کند .که این هم مساله مهمی است .در نهایت بهتره حضوری به روانشناس یا مشاور تحصیلی مراجعه کنید ملاک های خود و توقعات از رشته رو بفرمایید تا بیشتر بتوانند شما را راهنمایی کنند امیدوارم در رشته ای که بتوانید به مردم خدمت کنید موفق باشید.

      در این مورد میتونید با متخصصین کانون مشاوران ایران، مشاوره تلفنی/تخصصی داشته باشید
      ۰۲۱۸۸۴۷۲۸۶۴
      موفق باشید

      • Esmatullah , ژوئن 16, 2017 @ 8:37 ب.ظ

        یک جهان سپاس و امتنان از رهنمایی های خوب تان همیشه موفق باشید یا الله خداوند به همراه تان.

        • مشاور , ژوئن 16, 2017 @ 10:54 ب.ظ

          خواهش می کنم .سلامت باشید

  • بهار , جولای 9, 2017 @ 6:37 ب.ظ

    باسلام و خسته نباشید، ممنون از راهنمایی تون فقط یه سوال؟ به نظرتون امکان داره من خودم می تونم تنها پیش متخصص برم و در مورد رفتارهای همسرم توضیح بدم و به متخصص توضیح بدم که همسرم دست بزن دارد و فحاشی می کند، بدبین هست، به نظرتون متخصص از روی توضیحات من می تونه دارو تجویز کنه

    • مشاور , جولای 10, 2017 @ 10:51 ق.ظ

      با سلام
      بله اگر همسر شما تمایلی به رفتن نزد روانشناس را ندارد خودتون مراجعه کنید و شرایط رو توضیح بدهید و قطعا همین مساله می تواند کمک کننده باشد وقتی شرایط را بررسی کنید و راهکاری به شما ازائه بدهند .ولی دارو هیچ وقت قانونی نیست که براساس صحبت فردی برای فرد بیمار تجوی شود چون پیگرد قانونی دارد و در صورت ایجاد مشکل برای همسرتون خود شما هم در معرض اتهام هستید مگر اینکه ایشون رو با عنوان اینکه شما مشکلی دارید به روانپزشک ارجاع دهید و انجا اورا ملزم به مصرف دارو کنند فعلا از تکنیک های رفتاری استفاده کنید ولی اگر پاسخ ندا د باید با اون روانشناسی که به او مراجعه کردید به فکر برنامه ای برای ارجاع ایشون به روانپزشک داشته باشید .و خب ممکنه تا دارو مصرف نکنند نتوانند شرایط ثابتی داشته باشند
      .چون مشکل سو ظن و بدبینی فقط با دارو مرتفع می شود و اتفاقا ابشون اثر دارو رو که ببینند خودشون هم راحت تر زندگی خواهند کرد و خیلی از مشکلات اکنون رو نخواهند داشت

      در این مورد میتونید با متخصصین کانون مشاوران ایران، مشاوره تلفنی/تخصصی داشته باشید
      ۰۲۱۸۸۴۱۹۸۳۲
      موفق باشید

    • مشاور , جولای 13, 2017 @ 7:36 ب.ظ

      چرا خیلی وقت ها به سهولت بدنمان را به تیغ جراحان می سپاریم اما برای سپردن بخش کوچکی از ذهن و روحمان به روان شناسان و روان پزشکان مقاومت می کنیم؟ چرا حتی زمانی که به هر دلیل، اندکی عقب نشینی می کنیم و رو در روی روان شناس، روان پزشک یا مشاور می نشینیم، تلاش می کنیم واقعیت را طور دیگری نشان دهیم؟

      بعضی از ما وقتی در اتاق روان شناس یا روان پزشک می رویم و رو به روی او می نشینیم از اول در مقابل او جبهه می گیریم؛ به راستی چرا ما تا این حد از تاریکی های درون خودمان هراس داریم؟ برای دریافت چرایی آن به عوامل متعددی می توان اندیشید.

      دکتر علیرضا اکرمی نژاد روان پزشک و مشاوره خانواده درباره این سوال ها چنین می گوید: یکی از دلایل این است که قبل از پیدایش دانش روان شناسی به مفهوم علمی و دانشگاهی آن در طول تاریخ برخی از افراد برای درمان بیماران روانی به جادوگران و جن گیران روی می آوردند. این عامل در ناخودآگاه و در هزارتوی ذهن بشر تاثیر خود را گذاشته است. در آن زمان یکی از تبعات بیماری روانی یا حتی عصبی طرد از جامعه بود؛ امری که انسان همواره از آن گریزان است.

      یکی دیگر از دلایل مراجعه نکردن مردم به روان شناس باورهای عجیبی است که وجود دارد. باورهایی نظیر این که روان شناس یا روان پزشک با نگاه کردن به فرد می تواند تمام رازها و مشکلات او را بخواند و…

      وی می افزاید: از دیگر دلایل مراجعه نکردن به متخصصان بهداشت روان، فقر فرهنگی و اقتصادی است، به طوری که جامعه ما هنوز به یک تفکر علمی در این باره نرسیده است.

      اگر بخواهیم با تفکر علمی پیش برویم، باید رویکرد علت و معلولی را دنبال کنیم، در هر حال مردم ما هنوز به این رویکرد عادت نکرده اند.

      دکتر اکرمی نژاد با اشاره به این که در زمان قدیم خانواده ها هسته ای نبودند و ۳ تا ۴ نسل کنار هم زندگی می کردند می افزاید: به این ترتیب، کوچک ترها بسیاری از اطلاعات و مهارت های زندگی شان را از بزرگ ترها دریافت می کردند، اما حالا شکل خانواده ها تغییر یافته است که از طرفی با فروپاشی خانواده های بزرگ، عملاً ساز و کارهای قبلی از بین رفته است.هر نسلی تجربه خاص خود را دارد، تجربه هایی که خیلی از موارد تعمیم پذیر به دیگران نیست. در حال حاضر با توسعه فناوری های نوین اطلاعاتی و افزایش دامنه آگاهی های نسل جدید، جوانان تجربه قدیمی ترها را کمتر قبول می کنند. این جاست که تعارض به وجود می آید. از آن طرف نیز نه برای مراجعه به روان شناس و روان پزشک زمینه سازی لازم انجام شده است و نه جوانان تن به شیوه های سنتی می دهند.

      علت بیماری های اعصاب و روان

      وی با اشاره به این که یکی از علت های بروز بیماری های اعصاب و روان تغییر(کاهش یا افزایش) ناقل های عصبی در مغز است، می افزاید:ناقل های عصبی مواد شیمیایی طبیعی مغز است که نقش مهمی در تنظیم خلق و خو و روحیات و تنظیم حالات اضطرابی و تنظیم جریان و محتوای تفکر دارد.

      کاهش یا افزایش این ناقل های عصبی اختلالات روانی در فرد ایجاد می کند؛ به عنوان مثال کاهش ناقل های عصبی مانند دوپامین(Dopamin) یا سروتونین موجب ایجاد حالات افسردگی، اضطراب، کاهش اعتماد به نفس و کاهش انگیزه در شخص می شود و ترکیبات دارویی مانند فلوکستین یا سیتالوپرام با افزایش تدریجی میزان سروتونین باعث تنظیم خلق و خو وکاهش افسردگی در بیمار می شود. ناگفته نماند که اثر این داروها تدریجی ظاهر می شود.

      نکته مهم این است که تا دوره درمان کامل نشده است بیمار نباید داروهایش را قطع کند.

      علت های مراجعه به روان پزشکان

      این روان پزشک گروه های مراجعه کننده را به ۴ دسته تقسیم می کند که عبارت است از:

      ۱ – گروه اول کسانی هستند که مشکل را می بینند، مانند فرد مضطربی که هر اتفاقی او را نگران می کند و او واکنش های شدید نشان می دهد یا این که درباره وقایع معمول زندگی خود دچار دل نگرانی می شود و این دل نگرانی به ناراحتی خود و بستگانش می انجامد. یا افراد مبتلا به وسواس که قادر به کنترل افکار مزاحم خود در زمینه های مختلف نیستند و به دلیل وقت زیادی که صرف شست وشو یا کنترل کردن می کنند، باعث ناراحتی نزدیکان می شوند.

      ۲ – گروه دوم افرادی هستند که در روابط بین فردی دچار مشکل و نارضایتی می شوند، این افراد بیش از آن که به مشکل خود توجه کنند، در سازگاری با رفتارهای دیگران که مطابق میلشان نباشد، دچار تنش و نارضایتی می شوند و علت مراجعه خود را نیاز به افزایش تحمل برای سازگاری با محیط و افراد می دانند؛ اما نگرش و رفتارهای غیرانطباقی خود را قبول ندارند.

      ۳ – گروه سوم افرادی هستند که اصولاً علایم و مشکلات خود را قبول ندارند و باوری هم به مراجعه به روان پزشک ندارند. این افراد بیشتر در گروه اختلالات شخصیت شدید یا بیماران روان پریش قرار می گیرند. بین مراجعان روان پزشکی سرپایی کمتراز ۱۰ درصد را این گروه تشکیل می دهند؛ این افراد به اصرار اطرافیان و گاه با حکم پزشکی قانونی و به اجبار مراجعه می کنند.

      ۴ – گروه چهارم، افرادی هستند که برای گرفتن تصمیم خاصی یا مدیریت مسائل معمولی زندگی خود به مشاور مراجعه می کنند. از طرفی زندگی پیچیده امروزی و امکانات و انتخاب هایی که افراد دارند و از طرف دیگر میل به بهتر شدن و کمال طلبی زمینه ای می شود تا افراد برای انتخاب برتر به فردی مراجعه کنند که در این زمینه تخصص دارد. مشاوره در زمینه چگونگی رفتار با فرزند نوجوان، مشاوره های ازدواج و… دلایلی است که مردم به روان پزشک و یا روان شناس مراجعه می کنند.

      تاثیر اختلالات روانی بر روابط فرد

      اختلالات روانی ممکن است تاثیر مخربی هم بر خود بیمار و هم بر خانواده بگذارد. تصور کنید بیماری دچار بدبینی شدید شده است و هر روز به بهانه ای از همسرش ایراد می گیرد و به وی معترض می شود که به عنوان مثال کجا بودی؟ با که بودی؟ چه کار کردی؟ هر روز تلفن همراه همسرش را بررسی می کند و دائم دنبال مچ گرفتن بدون دلیل از همسرش است؛ فضای چنین خانواده ای همیشه پرتنش است و حتی بچه ها در این خانواده ها آسیب های جدی می بینند. از طرفی این فرد که بدبینی شدید بیمارگونه دارد یا به اصطلاح دچار حالت «پارانوئید» شده است، هیچ گونه بینشی نسبت به بیماری خود ندارد از این رو خود برای درمان اقدام نمی کند و اگر از بیمار خواسته شود برای درمان مراجعه کند، ناراحت و پرخاشگر می شود.

      در این موارد بهتر است خانواده خودشان گزارشی از وضعیت بیمار به روان پزشک بدهند و روان پزشک راهنمایی های لازم را بکند. در این مواقع بهتر است بیمار تحت درمان دارویی قرار گیرد.

      ممکن است بپرسید که چگونه با مصرف دارو بدبینی بیمار کنترل می شود؟ جالب است بدانید این داروها با کنترل فعالیت دوپامین مغزی باعث کاهش شدید علایم روان پریشی در بیمار می شود.

      اگر بیماری شدید باشد و بیمار برای درمان سرپایی همکاری نکند، بهتر است در بیمارستان بستری شود.

      ممکن است بیمار علایم خفیف تری داشته باشد به عنوان مثال دچار علایم اضطرابی باشد و از حضور یافتن در جمع هراس داشته باشد. در این زمینه با رفتار درمانی و در صورت نیاز دارو درمانی، می توان برای درمان بیمار اقدام کرد. ترس های مختلف مانند ترس از ارتفاع، ترس از خون، ترس از فضاهای بسته، اختلال وسواس و در نتیجه اقدام به شست وشوهایی مکرر و وسواس کنترل کردن، طوری که بیمار قبل از خوابیدن بارها و بارها گاز و یا در اتاق را بررسی کند، از جمله اختلالاتی است که با رفتار درمانی و در صورت لزوم دارو درمانی می توان آن را درمان کرد. اغلب بیماران وسواسی نسبت به بیماری خودشان بینش دارند و خودشان داوطلب درمان می شوند.میگنا دات آی آر.در این زمینه به خانواده ها تاکید می شود که تاحد امکان باید محیط خانواده کم استرس باشد. بعضی خانواده ها معتقد هستند که اگر بیمار اراده کند می تواند بر بیماری خود غلبه کند و همه این ها تلقینی است و با تلقین می توان همه بیماری ها را درمان کرد! این سخن درستی نیست زیرا ریشه بیماری وسواس اضطراب و ناتوانی در کنترل علایم آن است و بیماری خود خواسته ای نیست و خود بیمار هم رنج زیادی می کشد.

      وی می افزاید:در بیمارانی که دچار اختلالات اضطرابی از جمله بیماری وسواس هستند نیز به دنبال کاهش سروتونین مغزی علایم شروع می شود. از این رو روان پزشک داروهایی مانند فلوکستین، سیتالوپرام و سرترالین و… تجویز می کند تا فعالیت سروتونین مغزی افزایش یابد و به دنبال آن علایم بیماری کاهش پیدا کند. البته زمینه های اجتماعی و محیط پراسترس ممکن است تشدیدکننده علایم باشد و زمینه های ژنتیکی هم نقش زیادی در شروع علایم دارد.

      به عنوان مثال اگر پدر یا مادر مبتلا به وسواس شدید باشند احتمال بروز این اختلال در کودکان این خانواده زیاد است.

      از علل دیگر مراجعه به روان پزشک، اختلالات سوء مصرف مواد است، با توجه به این که مصرف مواد آثار مخربی بر سیستم اعصاب و روان افراد می گذارد، کار درمان اعتیاد مربوط به روان پزشکان است.

      در مجموع علل مراجعه به روان پزشکان بسیار وسیع است. این موارد از یک اختلال ساده مانند اضطراب ضعیف و تا مواردی مانند روان پریشی را شامل می شود.

  • marjan , جولای 19, 2017 @ 3:44 ب.ظ

    افسردگی کاتا تونیک درمان داره

    • مشاور , جولای 19, 2017 @ 8:31 ب.ظ

      با سلام دوست دعزیز ما اسکیزوفرن کاتاتونیک داریم و به طور کل کاتاتونیک یعنی وضعیت بد نی فرد یا به شدن منعطف است که به هر شکلی که بیمار را قرار دهیم شکل می گیرد .و نوع دیگر این افر اد وضعیت خشک بدنی است که کلا فرد در وضعیت سختی قرار می گیرد و مدت ها به همان شکل باقی می مانند به طور کل بحث کاتاتونیک در مسائل حرکتی مطرح می شود و اگر در اسکیزوفرنی مد نظر دارید که وخیم ترین نوع اسکیزوفرن است .
      .و به طور کل باید فرد دارو مطرح کند و خب باید دوره درمان کامل شود و بله درمان کامل شاید نشود ولی بیماری به طور کل تحت کنترل قرار می گیرد .
      بهتر است پیگیری شود
      در این مورد میتونید با متخصصین کانون مشاوران ایران، مشاوره تلفنی/تخصصی داشته باشید
      ۰۲۱۲۲۶۸۹۵۳۴
      موفق باشید

  • منتظر , جولای 26, 2017 @ 10:19 ب.ظ

    سلام خسته نباشید. از سایت خیلی خوبتون ممنونم.لطفا من رو راهنمایی کنید شش سال ازدواج کردم و یه پسر پنج سال دارم. بعد ازدواج متوجه شدم همسرم مشکل روانی دارد و در بیمارستان هم بستری بوده است و دارو مصرف میکند. ولی مدتی است که حالش خیلی بدتر شده با وجود اینکه دارو هم مصرف میکند و حاضر نیس پیش دکترش برود تا داروهایش را اضافه کند. نمازهایش رو باصدای فوق العاده بلند وخیلی آزار دهنده میخاند و بسیار طولانی با حرکاتی عجیب و غریب. نمیدانم با این وضعیت چکاری انجام دهم. آیا راه حلی وجود دارد?آیا زمانی که به این حالت است میتوانم به اورژانسی یا جایی تماس بگیرم تا بیایند ولی با دارویی آن را آرام کنند یا حتی او را بستری کنند. خواهش میکنم راهنمایی کنید

    • مشاور , جولای 28, 2017 @ 1:02 ب.ظ

      با سلام
      ابتدا باید دانست نوع اختلال ایشون چیست و بدانید که باید با روانپزشکشون هماهنگ کنید و بهشون اطلاع بدید دارو مصرف نمی کنند تا ایشون راهکار بدهند و همسر شما حتما باید زیر نظر روانشناس هم باشد .د پس خودتون به روانپزشک مراجعه کنید و مجوز بستری شدن را که داشته باشید می شود ایشان را با امبولانس به محل انتقال داد ..در ضمن باید نوع داریو ایشون احتمالا تغییر پیدا کند چون می فرمایید داروها اثربخشی نداشتند خب به همین خاطر افزایش دارو احتمالا مشکلی را حل نمی کند بلکه باید نوع دارو تغییر کند امیدوارم با مراجعه مساله را مرتفع کنید .

      در این مورد میتونید با متخصصین کانون مشاوران ایران، مشاوره تلفنی/تخصصی داشته باشید
      ۰۲۱۲۲۶۸۹۵۳۴
      موفق باشید

  • مريم , آگوست 26, 2017 @ 4:40 ب.ظ

    با سلام ، مادرم الان یازده سال هست مشکل روانی داره، مدام گریه میکنه ، نگران، همه اش از اول صبح تا شب هی حرفها رو تکرار میکنه ، یک سئوال رو صبار میپرسه ، مثلا میپرسه امیر (برادرم)کجاست با وجودیه جواب رو میدونه ولی هی میپرسه، همه میگه نمیتونم بخوابن ، خوابم نمیبره ، با وجودیکه مرتب میخوابه ، البته قرصهای اعصاب و آرامیخش هم میخوره ، چند سال هر دکتری که گفتند خوبه بردیمش، وای بیفایده است ، از صدای ازان و خروس میترسه، همه اش نگران، شدیدا اضطراب داره، هیچ ماری نمیکنه، دستشوئی و حموم ، کارهای بهداشتی تَو حموم و دسشوئی رو هم خودش انجام نمیده ، چند بار بودن برا بستری ، هیج جا نگرش نمیدارند، برادرم بخاطر اون نتونست زندگی خودشو با زنش ادامه بده ، شب و روز در خدمت مادرم هست ، ولی اون هم خسته شده و رو اون هم تأثیر گذاشته، دائم مادرم گریه میکنه و سر و صدای گریه ودرویش همه جا رو پر میکنه ، دیکه نمیدونیم واقعا چکار کنیم؟😞

    • مشاور , آگوست 27, 2017 @ 9:56 ق.ظ

      با سلام بهتره ایشون رو در تهران پیش دکتر قایدی هم ببرید ضمن اینکه بهتره بدونید گاهی تعویض مکرر روانپزشک چیزی را حل نمی کند و مشکلی مرتفع نمی شود .خوب قطعا شرایط سختی است ولی ایشون در شرایط فعلی باید بستری شوند تا بیماری تحت کنترل قرار بگیرد و بعد از کنترل نسبی زیر نظر روانپزشک و روانشناس با هم باشند تا مساله کمی مرتفع شود یعنی در کنار دارو اموختن راه های مقابله با بیماری که دارند نگران نباشید با ارجاع به موقع مساله مرتفع می شود .

      در این مورد میتونید با متخصصین کانون مشاوران ایران، مشاوره تلفنی/تخصصی داشته باشید
      ۰۲۱۸۸۴۷۲۸۶۴

  • Reza , اکتبر 3, 2017 @ 1:37 ب.ظ

    با سلام
    من از‌۱۴ سالگی به یک باره یه پیش فعالی خاصی داشتم احساس استرس زیاد و اضطراب حتی تو مواقع عادی و اینکه بی دلیل به این و اون پرخاشگری میکردم. دست خودم نبود و اینقدر ناراحت بودم خیلی وقت ها به فکر خودکشی افتادم. تا اینکه دکتر رفتم و گفتن که دچار اختلال دو قطبی هستی. طی درمان قرار گرفتم حتی از خوردن قرص متنفر بودم تا الان که ۱۶ سال دارم دارم قرص میخورم مدام در عذاب هستم… گاهی مواقع اضطراب من به کم خوابی منجر میشه و الان خستگی زیادی دارم سردرد واسم پیش میاد ناگفته نمونه که زندگی خوبی هم نداشتم و در خانواده ای هستم که مداما در حال دعوا و مشاجره بودن از نظر مالی هم وضع چندان خوبی هم نداریم… سوال اینجاست درمان تدریجی و یا قطعی داره؟ و یا اینکه درمان سریع میشه انجام بشه؟ و اگر نه چطور بیماری رو کنترل کنم؟
    با تشکر

    • مشاور , اکتبر 3, 2017 @ 10:40 ب.ظ

      با سلام
      دوست عزیز اگر واقعا تشخیص درست باشد شما باید زمان هایی حالت بی قراری و تنهایی شدید را تجربه کنید و خلق پایین و حتی گریه و ناامیدی از زندگی و عدم تعاملات اجتماعی در حالت مانیا و خلق بالا خریدهای غیر ضروری و یک سری مشکلات جانبی و شادی و نشاط بیش از حد اگر اینگونه بودید این اختلال وجود دارد و دوره درمان اگر درست تشخیص داده باشند تا دو سال است البته بسته به اینکه زیر نظر فرد متبحر ی باشید که درست تشخیص داده باشد .بهتر است حتما برای درمان زیر نظر روانشناس هم باشید چون این اختلال ها
      علاوه بر دارو نیاز به فراگیری مهارت های جانبی نیز دارد .در نهایت امیدوارم مراجعه داشته باشید و نگران نباشید با نسل جدید داروها و درمان ها بهبودی حاصل می شود

      در این مورد میتونید با متخصصین کانون مشاوران ایران، مشاوره تلفنی/تخصصی داشته باشید
      ۰۲۱۸۸۴۲۲۴۹۵
      موفق باشید

      • Reza , اکتبر 4, 2017 @ 12:30 ق.ظ

        ممنون از پاسخ شما
        متاسفانه زیر نظر دکتر روانشناس نیستم ولی فعلا روند دارو درمانی رو طی میکنم و باید بگم که از هم صحبت و همراه محرومم . مشکل اصلی خودم کم خوابی هستش گاها خیلی کم خواب و گاها خیلی پر خواب میشم.به قول خودتون دوره های پرخاش رو طی کردم یعنی احساس شادی بیش از حد رو گه گاهی داشتم ولی هنوز که هنوز هست احساسات رو نمیتونم کنترل کنم و مواقع غم نمیتونم گریه کنم و یا شادی خودم رو نشون بدم… اکثرا از همین حالات نگرانم و ناراحت میشم طوری که به مغزم فشار میاد.و خیلی دوست داشتم که مثل دوستام و انسان های عادی زندگی عادی داشتم

        • مشاور , اکتبر 4, 2017 @ 7:59 ق.ظ

          با سلام دوست عزیز بین بیماری و سلامت مرز کوتاهی است ضمن اینکه بیماری های روانی مثل بیماری های جسمی است همان طور که مدتی که فرد سرماخوردگی ساده دارد باید پرهیزهایی اشته باشد داروهایی مصرف کند و کمی در تعاملات او اثر دارد این بیماری و باقی هم همین طور هستند همینکه زیر نظر روانپزشک هستید و دارو مصرف می کنید بسیار مطلوب است .و روند را ادامه بدهید و مطمئن باشید که اگر همه چیز به موقع مصرف شود .قطعا بهبودی حاصل شود.امیدوارم به زودی بهبودی حاصل شود

          در این مورد میتونید با متخصصین کانون مشاوران ایران، مشاوره تلفنی/تخصصی داشته باشید
          ۰۲۱۸۸۴۲۲۴۹۵
          موفق باشید

          • Reza , اکتبر 6, 2017 @ 10:48 ق.ظ

            خیلی ممنون. افرادی مثل شما که برای سلامت روان مردم در تلاش هستید واقعا جای تشکر دارن.همیشه از سایت شما بازدید میکنم و پست ها رو میخونم واقعا میفهمم هیچی مثل سلامتی نیست انشالله خدا اجرتون بده ❤

          • مشاور , اکتبر 7, 2017 @ 10:38 ق.ظ

            سلام .قطعا پیام های شما عزیزام هم باعث دلگرمی است .موفق باشید

  • مستور , اکتبر 11, 2017 @ 10:07 ق.ظ

    با سلام
    من خیلی احساس سردرگمی میکنم… نمیتونم مسیر درست رو برای خودم انتخاب کنم و یه هدف رو با انگیزه دنبال کنم و بهش برسم …ایده های زیادی تو ذهنم هست از ادامه تحصیل …کار در منزل و انجام کارهای هنری ولی مدام تو شک و تردید به سر میبرم که کدوم مسیر رو انتخاب کنم که در نهایت از انجامش اون رضایت درونی که میخوام رو داشته باشم…گفتگوی درونیم خیلی بالاس و عملا باعث میشه کاری رو شروع نکنم و فقط حجم عظیمی از ایده ها تو ذهنم باقی بمونه… از یکسال پیش به ادامه تحصیل مجدد در رشته پزشکی فک میکنم خیلی دوس دارم مفید باشم و کمک کنم به بقیه…و ظرف مدت کوتاهی منابع درسی رو خریداری و شروع به خواندن کردم ولی خب همش میگفتم سنم بالاس (۳۲ سالمه) و مسیرش سخته و یا میگفتمم از کجا معلوم که با دیدن سختی های این رشته پشیمون نشم و دوباره ناراضی باشم …و این شد که گذاشتمش کنار(البته یه خواستگاری برام پیش اومد و ازدواج کردم و کلا تمرکزم رو برای خوندن از دست دادم)… یه موقع هایی میگم یه کار هنری رو دنبال کنم و ازش یه منبع درامدی داشته باشم و کلاسای مختلفی هم رفتم ولی فقط یک یا دوهفته اون انگیزه رو دارم بعدش مدام میگم خب اخرش که چی؟ همش که پول نیست… احساس مفید بودن نمیکنم حس میکنم باید یه کار خدماتی رو بیرون از منزل داشته باشم البته هر کاری هم راضی نگهم نمیداره…تحصیلاتم تا مقطع ارشد هست و مطابق با رشتم ابتدا کار حق التدریسی رو شروع کردم به مدت یکسال ولی مدام درگیر موقعیت بهتر بودم و به تدریس به عنوان کار موقت نگاه میکردم و در نهایت هم کاری رو در سازمانی شروع کردم ولی فقط یکسال دوام اوردم و استعفا دادم از نظر روحی مدام تحت فشار و اضطراب بودم و دلم میخواست تمام کارها به نحو احسنت انجام بشه ….بعد از این تجربه ها دیگه میترسم کاری رو شروع کنم چون احساس میکنم هنوز نمیدونم چی میخوام و مدام فکرم عوض میشه و انگیزه انجام دادن کارها رو تا مدت کوتاهی دارم و بعدش سراشیبی شک و تردید و ناامیدی و سرزنش خودم هست که این کارم درست نیست و نتیجش رضایت بخش نیس….عملا زندگیم فلج شده…خیلی اهل برنامه ریزی هستم و مدام ایده ها و برنامه هامو یادداشت میکنم خقیقتا هم به هر چی میخواستم رسیدم میدونم که اگه بخوام میتونم انجام بدم ولی از نتیجه کار میترسم چطور راهم رو انتخاب کنم و روش تمرکز داشته باشم …چطور مطمئن باشم مسیر درست که رضایت درونی رو هم داشته باشه رو انتخاب کردم؟

    • مشاور , اکتبر 11, 2017 @ 1:20 ب.ظ

      سلام دوست عزیز این رفتارها همه و همه نشان کمال گرایی و وسواس های ذهنی است که باید حضوری بررسی شود همین که دقیقا نمی دانید از زندگی چه می خواهید قرار است چه هدفی را دنبال کنید .و هنوز خ استه ها و اهداف مشخص نیست به همین خاطر سر یک هدف پای بند نمی مانید و مدام اهداف مختلف را دنبال می کنید ضمن اینکه کمال گرایی و اینکه هر کاری را صد در صد انجام دادن خودش مزید بر علت است همین که مدام می خواهید در هر کاری پرفکت عمل کنید و وقتی به ان نقطه نمی رسید به کمتر از ان هم قناعت نمی کنید .د بنابراین ترجیح می دهید کلا ان هدف را کنار بگذارید تا ادامه دهید و یا اینکه ترس از ریسک کردن و پیگیری اهداف وجود دارد ببینید احتمالات مختلف است و هر کدام از زاویه ای قابل بررسی است شما باید ببینید دقیقا چه می خواهید مایلید چه هدفی را دنبال کنید .و این ها با شناخت شما از شخصیت شماست .در هر حال امیدوارم با مراجعه حضوری مساله پیگیری شود .

      در این مورد میتونید با متخصصین کانون مشاوران ایران، مشاوره تلفنی/تخصصی داشته باشید
      ۰۲۱۸۸۴۲۲۴۹۵
      موفق باشید

  • حسین , دسامبر 17, 2017 @ 8:04 ب.ظ

    سلام دکتر عزیز ترو خدا جواب منو بدین من مادرم مشکل داردبعضی وقتا تو خیابون شروع به فحاشی میکند کسی هم نمیتون جلوشو بگیر اون موقع حتی منم نمیشناس نمیدونم باید چیکار کنم تازه تونستم راضی کنم بیاد دکتر ترو خدا تروقران منو راهنمای کنین مادرمن جای مادرخودتون کمکم کنین چیکار کنم

    • راهنما , دسامبر 18, 2017 @ 12:17 ب.ظ

      در این مورد سریعا با متخصصین کانون مشاوران ایران، مشاوره تلفنی/تخصصی داشته باشید
      ۰۲۱-۸۸۴۷۲۸۶۴

    • مشاور , دسامبر 18, 2017 @ 9:04 ب.ظ

      با سلام
      دوست گرامی اصلا جای نگرانی وجود ندارد چون د هر صورت و هر تشخیص به ایشون کمک خواهد شد که مشکلشون بر طرف بشه .اگر سن ایشون بالای ۶۵ سال است این رفتارها ممکنه به خاطر اختلال دمانس باشد .اگر نه غیر از این مساله باشد یعنی سن کمتری داسته باشند ممکنه بحث اختلال خلقی مطرح باشد و اگر در پی یک حادثه عاطفی مدتی است دچار عارضه شدند بحث دیگری مطرح است و ممکنه به طور کل به خاطر یک اسیب مغزی و یا سکته خفیف باشد که فرد دچار مشکلاتی شود.در هر صورت امیدوارم در هر حال با مراجعه به زودی تشخیص داده شود و در پی ان درمان صورت گیرد موفق باشید

      در این مورد میتونید با متخصصین کانون مشاوران ایران، مشاوره تلفنی/تخصصی داشته باشید
      ۰۲۱۲۲۶۸۹۵۳۴
      موفق باشید

  • مشاور , آگوست 25, 2018 @ 10:41 ب.ظ

    موفق باشید دوست گرامی

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *