مرکز مشاوره

مرکز مشاوره روانشناسی

مرکز مشاوره غرب تهران

مرکز مشاوره روانشناسی ازدواج و خانواده و فردی و جنسی

کانون مشاوران ایران با داشتن نمایندگی ها در سراسر کشور خواستار این است که سهمی  در برطرف کردن معضلات هموطنان و باز کردن گره از مشکلات آنان داشته باشد. این مرکز به خصوص مرکز مشاوره روانشناسی دارای کادری سرشناس و کارآزموده با تجربیات فراوان است که از برجسته ترین روانشناسان و روانپزشکان در ایران تشکیل شده است. روانشناسان و روانپزشکان ما در مرکز مشاوره روانشناسی هر زمان که شما بخواهید فقط با یک تماس آماده راهنمایی و گره گشایی از مشکلات فردی و اجتماعی شما هستند.

شماره های تماس 01

حس غرورم اصلا نمیزاره باهاشون تماس بگیرم و خیلی تنهام

سلام من دوستای زیادی دارم اما تا وقتی من پیش قدم نشم و زنگ نزن که بریم با بیرون یا بینیم پیش هم اونا اصلا تماس نمی میرد برا همین حس غرورم اصلا نمیزاره باهاشون تماس بگیرم و خیلی تنهام.

حتی از خونه بیرون هم نمیرم مگر یا با خانواده جایی برم یا کاری مهم داشته باشم که اونم خیلی با خودم کلنجار میرم تا برم بیرون.

حتی برای امتحاناتم هم همینطورم که بعضی هاش رو امتحان نمیدم اصلا هم شخصیت درون گرایی ندارم الان یه ۶ سالی میشه که اینطور شدم احساس میکنم راه و روش زندگی کردن رو فراموش کردم در ضمن از دوست و فامیل خیلی ضربه عاطفی

پاسخ

با سلام اینکه قبلا درون گرا نبودید و شاید ضربه های عاطفی زندگی باعث چنین مساله ای شده است باید تلاش کنید برای تغییر البته که بهتره زیر نظر یک متخصص باشید .

و اتفاقا در روابط و دوستی ها باید بررسی شود چرا همیشه شما باید پیش قدم باشید و اقدام کنید این مساله مهمی است که باید توجه داشته باشید .

شاید نداشتن برخی مهارت ها و ضعف در برخی مهارت ها باعث چنین مساله ای می شود .

امیدوارم بررسی زودتر برای مراجعه حضوری با هر روانسناسی صلاح می دانید اقدام کنید

در این مورد میتونید با متخصصین کانون مشاوران ایران، مشاوره تلفنی/تخصصی داشته باشید
۹۸۲۱۲۲۳۵۴۷۸۳
موفق باشید

افسردم و هیچ امیدی ب زندگیم و ادامه دادنش ندارم

سلام و خسته نباشید. من دختری هستم ک هفده سالمه. افسردم و هیچ امیدی ب زندگیم و ادامه دادنش ندارم. قبلنا خیلی مهربون بودم و سر بزیر و حرف گوش کن و خجالتی.

ولی بعد ده یازده ماه عوض شدم. اولین دلیلش اینکه مامانم بیخودی بهم شک کرد و من کار شک برانگیزیم انجام ندادم.

داشتم تو ی سایت رمان ثبت نام میکردم تا رمانیرو ک نوشته بودمو توش ب اشتراک بذارم و مامانم از همون موقع لعنتی بهم شک کرد ک با کسی دوستم با اینکه میدونست اصلااهلش نیستم…
هی بیشتر منو تحت فشار قرار میداد و غرور لطیفمو له میکرد با اینکه من تو دوره حساس بلوغ فکری بودم.

اصلا درک نکرد منو نه اون نه بقیه خونوادم و هی نمک شدن روزخمم از بس باهام بد رفتار کردن و بیهم بی تفاوت بودند و درکم نکردند نسبت بهشون سرد شدم و مث خودشون بی تفاوت.

دیگه ادم سابق نیستم. سرکشی میکنم و اعصابم زود خورد میشه و این دست من نیست. و تا یه جایی رسیده بودم ک مامانم گوشیمو ازم گرفت و گفت گوشی نمیخوای و منم ب اهنگ وابسته بودم گوش میدادم تا بلکم حواسم کمی پرت شه و غصه هام یادم بره.

ولی اون ازم گرفتش.قبلاًخودش بهم قول داده بود ک رمانو برارم و بعد زد زیرش. همه عقایدمو له کرد. به قرآندیگ دوس ندارم زنده باشم رفتارش باهام خیلی خیلی بد بود و هست و اصلا فک نمیکنه بیرون از خونه ک هستیم یا خونه فامیلی چیزی.

فک نمیکنه ک کمی مراعات کنه و بازم تکرارشون میکنه. خونوادمو دوس دارم اما نه مث قبلاً و دیگه پشتم بهششون گرم نیست..
هیچ وقت نمیبخشمشون. و تست زیاد دادم همه مشاوررو برام پیشنهاد دادن و چند باری ب فکر خود کشی و فرار از خونه شدم ولی ب جتیی نرسیدم.

دیگه مهربون نیستم حتی نسبت ب اوناییک در حقم هیچ بدی نکزدن. سزد شدم و سنگ. و متنای کوچولویی ک مینویسم همش از مرگ و ناامیدی و این جور چیزاس. کمکم کنید..
حرف زیاد دارم. دیگه دوست ندارم بین این همه ادمی ک دروغ میگن و پستن زندگی کنم..
ممنون

با سلام دوست عزیز این حالات برای شما طبیعی است به خاطر دورانی که در ان قرار دارید و و از طرفی خب طبیعتا در هر خانواده ای سو تفاهم هایی وجود دارد که باید کمک شود که رفع شوند اگرمادر شما اشتباها به شما بدبین شده است .

و هر مسئله دیگری شما باید می توانستید مساله را درست حل کنید .و مدیریت کنید وقتی مقصر نبودید .بهتره با مادرتون ب۶ روانشناس مراجعه کنید .

و یک سری موارد را روانشناس گوشزد کند بهتر است .خب طبیعی است که این شرایط کم کم مشکل افرین می شود و شما به این درجه از ناامیدی میرسید .

به هر حال سختی ها و شرایط زندگی اثر گذار است ولی هر چیزی چاره ای دارد خودکشی که راه حل نیست و فقط افراد ضعیف چنین راهکارهایی را امتحان می کنند .در هر حال امیدوارم به زودی مشکل رفع شود.

در این مورد میتونید با متخصصین کانون مشاوران ایران، مشاوره تلفنی/تخصصی داشته باشید
۰۲۱۲۲۶۸۹۵۳۴
موفق باشید

اعتیاد شدید به خود ارضایی دارم، از لحاظ روحی و اخلاقی کاملا تاثیر منفی روم داشته

سلام،پسر هستم ۲۶ ساله حدود ۱۰ ساله اعتیاد شدید به خود ارضایی دارم، از لحاظ روحی و اخلاقی کاملا تاثیر منفی روم داشته. اعتماد به نفسم کامل از دست دادم،پرخاشگری،بی حوصلگی، اضطراب بیش از حد و خیلی مشکلات دیگه،سکس تراپ نتونست کمک کنه چون دلیل اصلی نیاز جسمی نبوده و از لحاظ روانی نیاز به انجام این کار دارم، ممنون میشم راهنمایی کنید

پاسخ

شما یک فرد معتاد هستید و باید با اراده از تعداد دفعات کم کنید تا به مرز ترک برسید
قدم اول در اقدام به خودارضایی تحریک شدنه و اگر شما در این مواقع تحریک موقعیت خودتون رو ترک کنید و به کار دیگری بپردازید میتونید کنترلش کنید ///
گرفتن روزه و انجام ورزش میتونه انرژی شمارو برای کنترل این عمل موثر باشه ولی یک حس طبیعیه و تا شما ازدواج نکنید با شما وجود داره
ولی اگر زیاد باشه در کنار همسرتون هم به ارضاء دلخواه نخواهید رسید

در اعتیاد فقط اراده شخص میتونه کارساز باشه و وقتی شما دوست ندارید از این وابستگی رهایی پیدا کنید هر روز تکرارش میکنید
در ضمن این یک حس طبیعیه و شما باید درکش کنید نه اینکه سرکوبش کنید
تمام مراحل بالا که گفتید ربطی به خودارضایی نداره و شما ریشه این پرخاشگری رو باید در جای دیگری جستجو کنید

 ترک خودارضایی قبل از هر درمانی اراده قوی را می طلبد.

شما ده سال خودارضایی داشنید قطعا می توانید شرایطی که باعث این مساله می شود را شناسایی کنید منظورم این است که شرایطی که باعث تحریک می شود مثلا دیدن فیلم تصاویر بهتره بعد از شناسایی این موارد محدودیت هایی را ایجاد کنید و یا در شرایطی که فکر کردید نیاز به این کار دارید سریع تغییر موقعیت دهید.

فرضا اگر در حالت استراحت هستید بلند شوید و فعالیت دیگری انجام دهید زیاد فضای خصوصی نداشته باشید حمام خود را طولانی نکنید و بهتره برای رفتارهاتون مقرراتی بگذارید مثلا زمان بندی تعیین کنید .

در هر حال با مراجعه حضوری کمک بیشتری به شما خواهد شد و جای نگرانی وجود ندارد و باید بدانید خودارضایی بیشتر در شرایط استرس اتفاق می افتدو برای فرد رفع تنش است .به جای ارضا شدن .

در این مورد میتونید با متخصصین کانون مشاوران ایران، مشاوره تلفنی/تخصصی داشته باشید
۰۲۱۲۲۶۸۹۵۳۴
موفق باشید

از هیچ چیزی راضی نیستم هروز به مسائل ناراحت کننده فکر میکنم

سلام خانمی ۲۴ ساله هستم پیوسته به گذشته فکر میکنم به اشتباهاتی که کردم و به حرف های اشتباهی که زدم حتی اگر این اشتباهات برای ۱۰ سال پیش باشه باز هم شدیدا عصبی کننده اس هروز هروز و هروز برام یادآوری میشه اونقدر عصبی میشم که بعضی وقتا خودمو میزنم یا خودم و زندگیو لعنت میکنم از هیچ چیزی راضی نیستم.

هروز به این مسائل ناراحت کننده فکر میکنم خیلی سعی میکنم که فراموش کنم اما مدام هروز یادآوری میشه خیلی منو عصبی میکنه خودم متوجه میشم که روی اخلاق و لحن بیان و رفتارم با اطرافیانم تاثیر میگذاره حس میکنم علت اشتباهاتم اینه که عقل ندارم فکر نمیکنم و تصمیم میگیرم .

احساس میکنم تنها راهی که راحت میشم اینه که بمیرم حس میکنم تا آخر عمرم این افکار ناراحت کننده همراهم هست و کم نمیشه بلکه اشتباهات بیشتری مرتکب میشم و سنگین تر میشه لطفا راهنمایی بفرمایید چطور میتونم راحت تر و با فکری سبک زندگی کنم؟

پاسخ

دوست عزیز توجه داشته باشید که اینکه شما مدام در گذشته هستید و مسائلی برای برای شما یاداوری می شود که ازاردهنده است.

حتی مسائل ده سال پیش و این حس که همراهی ندارید و خودتون متوجه هستید این مسائل بر روابط شما تاثیر گذاشته است .

خودتون فکر می کنید بدون فکر اقدام می کنید و این اتفاقا نکته مهمی است واقف بودن به این مساله که فکر می کنید مقصر هستید.

این افکار و احساسات ناراحت کننده همه و همه بر سلامت روان شما تاثیر منفی دارد دوست عزیز شما اتگر دچار سرماخوردگی شوید چه می کنید ؟؟؟

قطعا اگر برای حل این مشکل بتوانید مراجعه حضوری داشته باشید به شما کمک خواهد شد .

به هر حال در زندگی مشکلاتی برای افراد ایجادمی شود وقتی مشکلات روحی باشند .
بهتره توجه داشته باشید امکان ندارد که مساله شما حل نشود ولی شما خودتون باید بخواهید که تغییری ایجاد شود و به شما کمک شود وقای خودتون چنین چیزی رو نخواهید و فکر کنید دنیا به پایان رسیده مشکلاتی ایجاد می شود که اکنون خود شما هم شاهدش هستید .

در هر حال امیدوارم به زودی با مراجعه و البته داشتن صبر در درجه اول خودتون انگیزه تغییر داشته باشید و شرایط کمک به خودتون فراهم شود

در این مورد میتونید با متخصصین کانون مشاوران ایران، مشاوره تلفنی/تخصصی داشته باشید
۰۲۱۸۸۴۱۹۸۳۲
موفق باشید

مادر همسر بنده طی یک عمل جراحی دیسک کمر و بدون هیچ گونه دلیلی به رحمت خدا رفت

متاسفانه مادر همسر بنده طی یک عمل جراحی دیسک کمر و بدون هیچ گونه دلیلی به رحمت خدا رفت و چون این اتفاق بدون هیچ ریسک و دلیل قانع کننده پزشکی به علت سلامت و سن پایین ایشان (۵۰) افتاد فرزندان خانواده به طرز وحشتناکی آسیب دیده اند (۴ فرزند ۳۲،۳۰،۲۸ و ۲۱ ساله) و این در شرایطی است که برنامه ریزی برای عروسی من و همسرم درجریان بود و اکنون از من به عنوان عروس انتظار صبوری و حتی مراقبت از سایرین به خصوص همسرم می رود.
با توجه به مشکات عدیده ای که برای خودم پیش آمده خواهشمندم بنده را در خصوص آرامش شخصی و نحوه ی رفتار با همسر و خانواده ایشان راهنمایی فرمایید.
این موضوع درحالی است که بودجه تخصیص یافته برای عروسی ماسفانه در مجلس عزا صرف شده است و در صورت برگزاری عروسی باید حداقل انتظار را داشته باشم.
با تشکر

پاسخ

با سلام دوست عزیز به هر حال این اتفاق هر چند ناگوار است ولی به هر حال مرحله و دوره ای از زتدگی شما محصوب می شود و توان مدیریتی شما را می سنجد اگر به خاطر عقب افتادن عروسی و هر جیزی دچار حالات عصبی و افسردگی شده اید که باید مراجعه کنید تا بررسی شود و به حل مساله کمک شود .

منتهی اینکه توجه داشته باشید که به هر حال اتفاقات غیر قابل پیش بینی د زندگی بسیار است اینکه و بپذیرید این مساله را وکلنجار رفتن با خود فایده ای ندارد به هر حال مهم سلامتی شما و همسرتون است.

و اینکه شما بهتر می تونید با نقش مراقبت کننده و حامی خودتون رو در خانواده تثبیت کنید به هر حال مهم این است که در شرایط اینچنینی بتوانید موفق عمل کنید …

اصلا نگران نباشید امیدوارم این بحران به اتمام برسد و با مدیریت درست شما زودتر شرایط عروسی شما هم فراهم شود ..

در این مورد میتونید با متخصصین کانون مشاوران ایران، مشاوره تلفنی/تخصصی داشته باشید

۹۸۲۱۲۲۳۵۴۷۹۰
موفق باشید

منبع: com.مرکزمشاوره


صفحه اصلی سایت مرکز مشاوره

administrator

مقالات مرتبط

178 نظرات

  • ناشناس , ژانویه 1, 2014 @ 6:19 ب.ظ

    چند وقته که پدرمو از دست دادم از نظر روحی خیلی داغونم اصلأ نمیتونم با این قضیه کنار بیام

    • ناشناس , ژانویه 13, 2014 @ 8:36 ب.ظ

      حتمأ یه سر برو مشاوره

    • ناشناس , ژانویه 15, 2014 @ 1:33 ب.ظ

      khoda rahmatesh kone ba narahatiye shoma ke chizi be aghab barnemigarde pas zendegito bokono baraye shadiye rohesh doa kon

  • ناشناس , ژانویه 2, 2014 @ 2:53 ب.ظ

    سلام من به افرادی که بهم محبت میکنن خیلی وابسته میشم چکار کنم که اینطوری نباشه؟

    • ناشناس , ژانویه 4, 2014 @ 11:08 ب.ظ

      باید از همون اول رابطتتونو کنترل کنید که وابستگیه زیادی پیش نیاد

    • ناشناس , ژانویه 15, 2014 @ 6:38 ب.ظ

      hame hamin tor hastan negeran nabash tabiye

  • ناشناس , ژانویه 14, 2014 @ 12:13 ب.ظ

    من فکر میکنم مدتیه مشکل روانی پیدا کردم همش تو فکر غرق میشمو به چیزای مسخره ای فکر میکنم به نظر مشا مشاوره میتونه این مشکلو حل کنه؟

    • ناشناس , ژانویه 15, 2014 @ 10:11 ب.ظ

      مشاوره برا هر مشکل روانی میتونه تأثیر داشته باشه

    • ناشناس , ژانویه 18, 2014 @ 5:54 ب.ظ

      مثلأ به چی فکر میکنید؟

    • Anonymous , سپتامبر 24, 2014 @ 10:01 ق.ظ

      خب نداشتن برنامه ریزی در زندگی که نشونه نداشتن هدفه ریشه اصلی این مشکل به حساب میاد …به هرحال در هر زمینه ای میتونی به مشاور مراجعه کنید تا شمارو کمک کنه ولی در ین مراجعات باید بپذیرید که خودتون هم باید در این تغییر سهیم باشید … چون در بعد روانشناسی تمام راه ها به مصرف دارو ختم نمیشه …در ضمن میتونید با این شماره هم مشاوره تلفنی انجام بدید …
      ۰۲۱ – ۲۲۳۵۴۲۸۲

  • ناشناس , ژانویه 14, 2014 @ 2:26 ب.ظ

    har jori ke bashe khod be khod akharesh vabastegi pish miyad

  • ناشناس , ژانویه 14, 2014 @ 8:03 ب.ظ

    این روزا مشکلات روحی روانی زیاد شده دلیلشم اوضاع جامعه ست

    • ناشناس , ژانویه 16, 2014 @ 9:20 ق.ظ

      همه به جامعه برنمیگرده انسانها خودشونم مقصرن

      • ناشناس , ژانویه 18, 2014 @ 8:38 ب.ظ

        ۱۰۰ درصد

        • ناشناس , ژانویه 20, 2014 @ 10:14 ق.ظ

          be nazare man ke bishtar khodeshon moghaseran ta jame

  • ناشناس , ژانویه 19, 2014 @ 11:30 ق.ظ

    سلام
    آدم بعضی مواقع احساس میکنه که به روانشناس احتیاج داره ولی در دسترس نیست اونموقع که به بن بست میخوره

    • ناشناس , ژانویه 21, 2014 @ 10:45 ق.ظ

      بابا این همه مراکز مشاوره تو مکانهای مختلف بازم میگین که در دسترس نیست؟

      • ناشناس , ژانویه 22, 2014 @ 10:40 ق.ظ

        شاید ایشون جایی باشه که مشاوره در دسترس نباشه

        • ناشناس , فوریه 16, 2014 @ 6:58 ب.ظ

          هر جایی باشی تلفنی که میتونی مشاوره بگیری

        • ناشناس , فوریه 19, 2014 @ 9:03 ق.ظ

          in melat adat daran hamishe zor migan bande khoda shayad jai bashe ke dastresi nadare

        • Anonymous , اکتبر 15, 2014 @ 10:33 ق.ظ

          درسته شاید جایی باشه که مشاور در دسترس نباشه ولی در حال حاضر میتونه با مشاوره تلفنی و یا مشاوره های آنلاین مشکلشو بیان کنه و براش از این طریق راه حلی رو ادامه بده …
          مثل این شماره که میتونید باهاش مشاوره تلفنی برقرار کنید
          ۰۲۱ – ۲۲۳۵۴۲۸۲

    • Anonymous , سپتامبر 24, 2014 @ 10:04 ق.ظ

      خب دوست عزیز برای این مشکل راه های زیادی وجود داره .. که میتونید ازشون کمک بگیرید ..مشاوره انلاین و یا مشاوره تلفنی یکی از این روش هاست که شما بدون اینکه بخوایت از منزل خارج بشید میتونید با مشاور مشورت کنید …پس بهتره در این مورد بیشتر تحقیق کنید تا با این روش ها بیشتر آشنا بشید ولی به هرحال باید قبول کنید که در مراجعات حضوری تاثیر مشاوره بیشتر هست و روانکاو میتونه خیلی روشنتر به شما یاری برسونه

  • ناشناس , ژانویه 19, 2014 @ 7:40 ب.ظ

    سلام من یه مشکل روانی دارم که کسی حتی خانوادم خبر ندارن حالا میترسم درمانش کنم همه بفهمن شما میگید چکار کنم؟

    • ناشناس , ژانویه 20, 2014 @ 6:53 ب.ظ

      in che moshkeliye ke ta hala kesi motevajeh nashode?

      • ناشناس , ژانویه 21, 2014 @ 6:37 ب.ظ

        شاید خودشو کنترل میکنه و کسی متوجه نمیشه

    • Anonymous , سپتامبر 24, 2014 @ 10:08 ق.ظ

      دوست عزیز خب اگه این مشکلو درمان نکنید مسلما” در آینده خانواده وقتی متوجه بشه دردسرهای بیشتری رو باید تحمل کنید … بهتره برای حل مشکلتون با مشاوری متعهد مشورت کنید تا در این مورد بتونه به شما یاری برسونه …وگرنه از ترس اینکه کسی متوجه نشه شما دچا مشکل دیگه ای خواهید شد که ترس و ابهامه و برای اون هم باید فکری جداگانه کنید … در ضمن میتونید با این شماره ها مشاوره تلفنی هم داشته باشید
      ۰۲۱ – ۲۲۳۵۴۲۸۲

    • Anonymous , اکتبر 15, 2014 @ 10:31 ق.ظ

      خب دوست عزیز در حال حاضر با پیشرفت تکنولوژی و ارتباطات میتونید خیلی راحت با مشاوره تلفنی و یا مشاوره های آنلاین مشکل خودتونو حل کنید …ولی اینکه دلیلتون این باشه که از بیانش ترس دارید کار درستی نیست و میتونه در دراز مدت به ضرر سلامتی شما باشه

  • ناشناس , ژانویه 25, 2014 @ 10:39 ق.ظ

    سلام من پسر ۲۹ ساله ای هستم که اصلأ نمیتونم شاد باشم و بیشتر اوقات غمگین و افسرده ام به نظر شمامشاوره میتونه بهم کمک کنه که به آدم شادی تبدیل بشم؟

    • ناشناس , ژانویه 25, 2014 @ 6:35 ب.ظ

      بله چرا نتونه ولی به میزان زیادی به خودتونم بستگی داره

      • ناشناس , ژانویه 29, 2014 @ 9:14 ق.ظ

        shad bodan be darone adamha barmigarde vaghti hich angiziei baraye shady darone ensan nabashe ke nemishe shad bud

    • ناشناس , ژانویه 26, 2014 @ 8:57 ق.ظ

      لابد قبلأ شکست تو زندگی داشته اید

      • ناشناس , ژانویه 26, 2014 @ 8:16 ب.ظ

        من که یه بار تو زندگیم شکست خوردم و بعد از ۴ سال هنوزم نتونستم به خودم بیام

        • ناشناس , ژانویه 27, 2014 @ 12:27 ب.ظ

          آخه چرا شما اینقدر خودتون رو عذاب میدین بابا گذشته دیگه گذشته به فکر آینده باشید

        • ناشناس , ژانویه 27, 2014 @ 6:21 ب.ظ

          این چه شکستی بوده که هنوز نتونستید جبرانش کنید

          • ناشناس , ژانویه 28, 2014 @ 5:01 ب.ظ

            لابد شکست عشقی بوده

    • Anonymous , سپتامبر 24, 2014 @ 10:12 ق.ظ

      خب مسلما” مشاور میتونه به شما کمک کنه اگر شما هم بخوایت که به خودتون کمک کنید …افسردگی از جایی نشات میگیره که فرد ذهنش رو در گذشته رها کرده و با فکر کردن به گذشته که ممکنه ناکامی و شکست در اون وجود داشته باشه خودشو به افسردگی وارد میکنه پس افسردگی در شما ریشه در گذشته شما داره و باید بتونید ریشه رو پیدا کنید چون این نصف درمان به حساب میاد

    • Anonymous , اکتبر 15, 2014 @ 10:35 ق.ظ

      بله مشاوره میتونه در تمام مراحل زندگی به کمک شما بیاد .. البته باید خود شما هم به خودتون کمک کنید تا این مشکلتون حل بشه … و همینکه تصمیم به اینکار گرفتید در واقع نصفی از راه درمانو طی کردید …
      چون شناخت و درک بیماری و تلاش برای حل و فصل کردنش نیمه راه درمانه ..

  • ناشناس , فوریه 1, 2014 @ 8:26 ب.ظ

    با سلام ما از کجا باید بفهمیم که وقتی مشکلی داریم با مشاوره حل میشه یا نه/؟

    • ناشناس , فوریه 2, 2014 @ 9:38 ق.ظ

      malome dige vaghti khodeton nemitonid halesh konid be ehtemale ziyad ba moshavere hal khahad shod

    • ناشناس , فوریه 2, 2014 @ 5:31 ب.ظ

      به نظر من که مشخصه وقتی خودت نتونی حلش کنی باید با مشورت دیگران حلش کرد

      • ناشناس , فوریه 3, 2014 @ 10:54 ق.ظ

        اونوقت که باید به مشاوره مراجعه کرد

    • Anonymous , سپتامبر 24, 2014 @ 10:15 ق.ظ

      خب این چه سوالیه ؟!!!؟…شما وقتی سرماخوردگی دارید چیکار میکنید ؟ در اون لحظه شما میدونید که حال عمومی شما خوب نیست … و علتشم اینه که بیماری شادی و آرامش و آسایش زندگی رو میگیره و شمام در مورد بیماری روانی باید چنین برداشتی داشته باشید که وقتی احساس خوشایندی در زندگی ندارید و از هیچ چیزی رضایت ندارید پس میتونه علایم بیماری روانی در شما باشه و باید به مشاور مراجعه کنید … تا ایشون بتونه با انجام تست هایی ریشه بیماری رو در شما بررسی کنه

    • Anonymous , اکتبر 15, 2014 @ 10:38 ق.ظ

      این سوال شما شبیه اینه که بگید من چه موقع احساس گرسنگی میکنم !…
      خب مسلما وقتی از زندگی خودتون لذت نمیبرید و همیشه نگران و مضطرب اتفاقات نیومده هستید این میتونه زمینه بیماری باشه و باید به مشاور مراجعه کنید … البته مشاور میتونه از طریق تست هایی شمارو مورد بررسی قرار بده تا زوایای تاریک ذهن شمارو کاوش کنه

  • ناشناس , فوریه 3, 2014 @ 7:51 ب.ظ

    به نظرشما اونایی که مشاوره میدن متخصص روانشناسی هستند؟

    • ناشناس , فوریه 14, 2014 @ 12:15 ب.ظ

      pa na pa
      age takhasos nadashte bashan ke nemitonan moshavere bedan

    • Anonymous , سپتامبر 24, 2014 @ 10:17 ق.ظ

      در دو بعد قرار دارن ..یکی روانپزشک که بر پایه دارویی قرار داره و دوم اینکه روانکاو و روانشناس که بر پایه بررسی رفتاری و شخصیتی روان درمانی میکنن … و هر کدان به وقت در جای خودشون میتونن در امر درمان بسیار با اهمیت باشن

  • ناشناس , فوریه 4, 2014 @ 11:37 ق.ظ

    بله هستند

    • ناشناس , فوریه 4, 2014 @ 7:09 ب.ظ

      اگه تخصص نداشته باشند که از طرف مرکز استخدام نخواهند شد

  • ناشناس , فوریه 6, 2014 @ 10:25 ق.ظ

    من دیدم بعضی از این مراکز افرادی رو استخدام کردن که تخصص لازم رو در زمینه مشاوره دادن ندارند

    • ناشناس , فوریه 7, 2014 @ 11:02 ق.ظ

      اینا فقط به فکر این هستند که جیب مردم رو خالی کنن به فکر کیفیت نیستند

    • ناشناس , فوریه 9, 2014 @ 5:32 ب.ظ

      be nazare man ke nabayad aslan be in marakez moraje kard

    • ناشناس , فوریه 10, 2014 @ 7:02 ب.ظ

      bayad beheshon tazakor dad

    • Anonymous , سپتامبر 24, 2014 @ 10:19 ق.ظ

      مشاوره امری تخصصی به حساب میاد و باید در این مورد دقت لازم رو انجام داد …چون با یک اشتباه میتونه شیرازه زندگی فردی رو به چالش بکشونه …به همین خاطر باید در این مورد بیشتر دقت کنید

  • ناشناس , فوریه 8, 2014 @ 10:27 ق.ظ

    به نظر شما بیماری روحی با روانی فرق میکنه؟

    • ناشناس , فوریه 8, 2014 @ 7:35 ب.ظ

      نه چه فرقی میکنه

      • ناشناس , فوریه 9, 2014 @ 11:31 ق.ظ

        شاید فرق داشته باشن باید از متخصص پرسید

        • ناشناس , فوریه 10, 2014 @ 10:13 ق.ظ

          به نظر من که بیماری روحی از بیماری جسمی خیلی بدتره

          • ناشناس , فوریه 11, 2014 @ 12:17 ب.ظ

            ولی گاهی اوقات بیماری جسمی باعث به وجود آمدن بیماری روحی میشه

          • ناشناس , فوریه 15, 2014 @ 8:24 ب.ظ

            farghi nemikone haroshon bade

    • Anonymous , سپتامبر 24, 2014 @ 10:29 ق.ظ

      خب روح که حقیتیه که در وجود خاکی و سنگین ما قرار داده شد تا به زندگی جسمی ما معنا بده و در واقع عقل مترجم روح در ماست که غزالی به اون اشاره داره ولی روان چیزیه که بیشتر تحت تاثیر رفتار ما بروز میکنه و در واقع علم روانشناسی رو به علم رفتار شناسی تبدیل میکنه چون شما برای درمان بیماری روانی باید از روی رفتار فرد بیمار راه درمان رو انجام بدید

  • ناشناس , فوریه 10, 2014 @ 7:01 ب.ظ

    bayad beheshon tazakor dad

    • ناشناس , فوریه 11, 2014 @ 7:04 ب.ظ

      بعضی از افراد وقتی دچار یک بیماری جسمی میشوند ناامید میشن و همین باعث به وجود آمدن بیماری روحی میشن

      • ناشناس , فوریه 12, 2014 @ 9:59 ق.ظ

        باید اطرافیانشون به اینجور آدما کمک کنند که روحیه خود رو از دست ندهند و دچار بیماری نشوند

        • ناشناس , فوریه 13, 2014 @ 4:53 ب.ظ

          baba delet khoshe komak koja bod harkas be fekre khodeshe

  • ناشناس , فوریه 15, 2014 @ 10:52 ق.ظ

    مرکز مشاوره روانشناسی جدای از سایر مراکز مشاوره میباشد

    • ناشناس , فوریه 16, 2014 @ 3:32 ب.ظ

      فکر نمیکنم جدا باشه.حالا چه فرقی میکنه

      • ناشناس , فوریه 18, 2014 @ 11:02 ق.ظ

        khob age joda bashe behtare

  • ناشناس , فوریه 18, 2014 @ 4:52 ب.ظ

    salam aya to in markaz be hameye bimarihaye ravani residegi moshe?

  • ناشناس , فوریه 18, 2014 @ 7:18 ب.ظ

    mosalaman hamintore

  • فتانه , فوریه 19, 2014 @ 4:41 ب.ظ

    سلام دختری ۲۴ ساله هستم،
    دقیقا سال ۸۶با پسری آشنا شدم و قصد ازدواج داشتیم حدودا بعد از یکسال قرار شد بیاد خواستگاری. ولی از اونجایی که پدرو مادرش جدا شده بودن خانواده من موافقت نکردن. بعداز چند روز خواست رابطمون تموم بشه . اما من خیلی وابسته شده بودم و برام سخت بود . ولی باز قبول کردم .
    بعد از چند ماه شنیدم ازدواج کرده من خیلی اعصابم ریخت بهم . بعداز مدتی دوباره اومد سراغم که نمی تونه زندگیشو تحمل کنه و با همسرش مشکل داشت ، با هم جدا زندگی کردن اونم بعداز ۵ ماه !!
    تو اون مدت منو حسام با هم بودیم رابطمون نزدیکتر شد تو گیرد دار طلاق بود میگفت نمی تونه جز من با کسه دیگه ای باشه بعداز چندماه با دادن مهریه موفق شد طلاق بگیره .
    اما الان ۸ ماهی هست که باهاش دچار مشکل جدی شدم منو حسام رابطمون خیلی بیشتر شده بود تا جایی که من بکارتم آسیب دیده و همین مسله باعث شد بحث و دعوا داشته باشیم چون من خیلی بهم ریختم اما درکم نمیکرد حدود ۴ ماه از هم خبر نداشتیم تا اینکه دوباره باهمیم اما من خسته شدم و میخوام ازدواج کنم
    من خواستگار زیاد دارم اما با حسی که نسبت به حسام دارم نمیتونم کسه دیگه ای رو قبول کنم
    و با توجه به مشکلی که دارم کسی نمیتونه بهم اعتماد کنه واسه زندگی.
    من بهش میگم زودتر بیاد این فاصه باعث شده که این همه مشکل داشته باشیم. من وحسام همدیگه رو خیلی دوست داریم اما مطمنم خانوادم مخالفت میکنن !!!
    من باید چیکار کنم ؟؟

    • Anonymous , سپتامبر 24, 2014 @ 10:35 ق.ظ

      خب دوست عزیز متاسفانه نوع رفتارهای خارج از عرف باعث شده که هم پسر زندگیشو از دست بده و هم شما با اسیب فیزیکی که به خودتون زدید باعث شدید شرایط برای شما سخت تر بشه ..به هرحال تا وقتی که ایشون برای ازدواج اقدام نکنن هیچ راهی باز نخواهد شد ..بلاخره باید از یک جایی شروع کنید تا به نتیجه برسید … از طرفی نوع رابطه جنسی شما طوری پیش رفته که ممکنه ایشون از شما سیر شده باشه و کام دل رو از شما گرفته باشه ..پس خواهشا” فکر نکنید با رابطه جنسی برقرار کردن میتونید روی تصمیم ایشون تاثیر بگذارید …چون ممکنه شرایط دقیقا” عکس خواسته شما پیش بره

  • فتانه , فوریه 19, 2014 @ 4:48 ب.ظ

    اشتبا شد خانوادم مخالفت کردن !!!!( چون مادر و پدرش جدا شده بودن)

  • فتانه , فوریه 19, 2014 @ 4:54 ب.ظ

    من خیلی سردرگمم!!!
    تو روخدا راهنماییم کنید

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *