مرکز مشاوره

مرکز مشاوره مشهد

مرکز مشاوره مشهد

مرکز مشاوره شهر مقدس مشهد

مشورت گرفتن و راهنمایی خواستن از کسی که بدون هیچ قضاوتی و بی طرفانه در محیطی آرام  به صحبت ها و درد و دلهای شما گوش فرا میدهد و آنها را درک میکند و برحسب تجارب و دانسته های خودش شما را راهنمایی میکند ، فرصتی است تا برای مقابله و یافتن راه حل برای مشکلات خود روش های جدید را یاد بگیرید  و آنها را آسانتر تر و بهتر از قبل حل کنید و همینطور بتوانید مشکلاتی را که در آینده برای شما پیش می آید به نحو تواناتر و کاراتری حل کنید .عده کثیری هستند که از درمیان گذاشتن احساسات و مشکلات درونی خود با مشاور میترسند! اما این ترس بسیار بیجاست زیرا یک مشاور خوب می کوشد تا برقراری ارتباط با فرد مورد نظر خود بهترین روش را برای حل مشکل پیش روی شما بگذارد. پس اگر به مشکلی برخوردید اصلا نگران نباشید و فرقی هم نمی کند که کجای ایران سکونت داشته باشید زیرا کارشناسان ما در مرکز مشاوره و مشاوره مشهد و مشاوره ازدواج مشهد در همه نقاط ایران آماده پاسخگویی به شما هستند. به همین دلیل بار دیگر و این بار مرکز مشاوره مشهد با کادری مجرب و کارآزموده در زمینه های مشاوره ازدواج توحید، مشاوره خانواده توحید، مشاوره ازدواج هاشمی نژاد، مشاوره خانواده امام خمینی و مشاوره ازدواج امام خمینی را در مشاوره مشهد به شما معرفی میکند.

مرکز مشاوره مشهد دارای شعب متعدد از جمله مرکز مشاوره امام خمینی ، مرکز مشاوره توحید ، مرکز مشاوره هاشمی نژاد و مرکز مشاوره پیروزی به صورت مداوم پذیرای شما خواهد بود پس از مشاوره و گرفتن مشورت نترسید.

شماره های تماس 01

خانمم ولم کرده رفته تهران میگه توام باید بیای

با سلام من ده ساله از ازدواجمون میگذره ویه دختر دارم محل کار منشهرستانه کارم خوب وپر درآمده خانمم اسرار داره بریم تهران چون مادرش تهرانه وخیلی اذیتم میکنه الانم ول کرده رفته تهران ومهریشوگذاشته اجرا خیلی هم زن بد دهن وبد اخلاق و نمک نسناسیه خودشو از من بالاتر میدونه درصورتی که من شخصی تحصیل کرده وموقعیت اجتماعی خوبی دارم الان موندم که بااین خانم چه کار کنم از طرفی نمیخام اینده دخترم خراب بشه یا به طلاق فکر کنم الان موندم سر دوراهی کارم هم شرکتی است وقابل انتقال به تهران نیست خواهشمندم راهنمایی بفرمایید

پاسخ

با سلام وقتی همسرتون درکی از کار شما ندارند و بد دهن و ..

که گفتید هستند البته که نمی شود قضاوت کرد بهتره تصمیم درستی برای ادامه بگیرید اگر فکر می کنید با مشاوره حضوری میشه شرایط رو بهتر کرد و ایشون متوجه اشتباهشون می شوند اقدام کنید ولی اگر ایشون با وجود یک بچه اقدام قانونی کردند و مهریه رو به اجرا گذاشتند شاید مساله متفاوت باشد و البته راه برگشتی رو باقی نگذاشته باشند .

به هر حال برای طلاق دادگاه هم شما را به روانشناس ارجاع می دهد نگران نباشید ولی شاید قبل از دادگاه صحبت خودتون خیلی موثر تر باشد .

در هر حال امیدوارم تصمیم درستی گرفته شود .
در این مورد میتونید با متخصصین کانون مشاوران ایران، مشاوره تلفنی/تخصصی داشته باشید
۴۴۰۳۴۴۹۰
موفق باشید

با شوهرم از دوران نامزدی خیلی مشکل داشتیم

سلام .من و شوهرم از دوران نامزدی خیلی مشکل داشتیم از همه مهمترش معتاد و بددهنی این آقا بوده …به اصرار خانواده ها رفتیم سر و خونه زنگیمون ..این اقا گاهی ۴ماه ۴ماه قهر می کرد خرج من و دخترم نمیاد تا سال ۹۵ یههوی غیب شدن تا امسال ۹۶ دقیقا ۱سال و یک ماه منزل ترک کردن …تااینکه هفته پیش رفته در خونه مامانم که بیاد اشتی کنیم به خاط دخترم …من هیچ اطمینانی به این مرد ندارم

پاسخ

با سلام به نظرم اشتی کردن شما در این موقعیت به صلاح نخواهد بود با تو صیفاتی که کردید.

ایشون یک سال رو کجا بودند و اگر هم تمایل به برگشت دارید باید تضمینی وجود داشته باشد که ایشون رفتارهای نادرست رو تکرار نکنند باید به روانشناس مراجعه کنند.

اگرداعتیادددارند پیگیر درمان باشند و به طور کل رفتارها رو اصلاح کنند چون برگشت فشارهای روانی زیادی رو برای شما خواهد داشت .

به هر حال خطاهای افراد قابل گذشت است وقتی عمدی نباشد و تحمل پذیر باشد ایشون تعهدی به زندگی دارند ولی بی مسئولیت هاشون در قبال همسر و فرزند به راحتی قابل گذشت نخواهد بود.

البته تصمیم گیرنده نهایی خود شما هستید امیدوارم تصمیم درستی بگیرید و خوشبخت باشید و حتما منافع برگشت به زندگی رو در نظر داشته باشید .
در این مورد میتونید با متخصصین کانون مشاوران ایران، مشاوره تلفنی/تخصصی داشته باشید
۰۲۱۸۸۴۲۲۴۹۵
موفق باشید

دخترم برای خواسته هایش فریاد می زند و گریه می کند

سلام دختر ۳٫۵ساله دارم بمدت چند هفته است برای خواسته هایش فریاد میزند وگریه میکندحتی خواسته ای که اجابت میشود در مقابل برخی رفتارهای خیلی ساده هم مانند اینکه صدایم میزند وبا تاخیر جوابش را میدهم نیز چنین واکنش هایی نشان میدهد رفتلر صحیح برای اصلاح این مسئله چیست

پاسخ
با سلام این الگوی اموخته شده ایت چون به خوایته هایش تن دادید اینچنبن رفتار می کند.
باید دقت داشته باشید که وقتی بچه ها فریاد می زنند گریه می کنند دوست دارند و توقع دارند که این طور به خوایته هابرسند وقتی شما موافقت می کنید و اینچنین نیازهاشون رو براورده می کنید.
و این رفتار تقویت می سود و تداوم پیدا می کند و به صورت الگویی رفتاری در اینده یادگرفته می شود.
باید توجه کنید .دیگر نباید توجهی به گریه داشته باشید نگران نباشید اتفاقی نمی افتد ولی مقاومت در برابر خواسته ها گریه اورا خاموش سازی و کاهش می دهددمی توانید حضوری هم مراجعه فرمایید امیدوارم مشکل برطرف شود.

در این مورد میتونید با متخصصین کانون مشاوران ایران، مشاوره تلفنی/تخصصی داشته باشید
۰۲۱۸۸۴۲۲۴۹۵
موفق باشید

مردی ۴۸ ساله و متاهل هستم. مدت هفت سال است که با خانمی آشنا شده ام که از نظر روحیات روانی و اخلاقی از هرجهت با بنده یکسان هستند .
حتی با ایشان پیمان ازدواج و … نیز بسته ایم. علت گرایش بنده به ایشان داشتن علائق یکسان و همگون در ۹۹ درصد بوده است.
ایشان مجرد هستند. مدتی است ایشان روشی غیر از گذشته در پیش گرفته و کلا نسبت به بعضی موارد از قبیل پیمانهایی که با هم داشتیم بی اعتنا شده و حتی بعضی را فسخ کرده اند . تصور بنده این است که ایشان بدینوسیله به مرور قصد جدایی دارد اما نمی خواهد به یکباره این موضوع مطرح شود.
با توجه به اینکه اینجانب بسیار به ایشان وابسته شده ام و مدتی است دچار استرس و نگرانی گشته ام به نحوی که حتی سلامتی بنده را هدف قرار داده است چگونه می توانم این موضوعات (تغییر رفتار – جدایی پس از هفت سال رابطه کاملا عاطفی و بدون هیچ مشکل ) را برای خویش هموار نمایم. خواهشمندم راهنمایی بفرمایید.

پیمان به صورت غیر رسمی و بین خود ما بوده است

پاسخ

با سلام اگر منظورتان این است که با این خانم محرم بودید .

خب چون شما متاهل هستید ایا نوعی خیانت به همسرتان محسوب نمی شود.

البته اگر متوجه منظورتان شده باسم .

خب ایشون مجرد هستند شاید بنا به دلایلی وارد این ارتباط عاطفی و ..شده اند و اکنون تمایلی وجود ندارد بنا به دلایل مختلفی که قطعا خودشون بهتر می دانند .

اگر حس شما درست باشد و ایشون قصد جدایی داشته باشند شما با شرایطی که فرمودید حتما باید زیر نظر روانشناس باشید البته هیچ چیز قطعی نیست.

بهتره در مورد حستون با خود ایشون صحبت کنید البته مسئله پیچیده ای ایت شاید بهتر باشد حضوری بررسی سود .امیدوارم مسائل حل شود .
ر این مورد میتونید با متخصصین کانون مشاوران ایران، مشاوره تلفنی/تخصصی داشته باشید
۴۴۰۳۴۴۹۰
موفق باشید

پاسخ

دوست عزیز خودتونو با عناوینی همچون پیمان داشتن گمراه نکنید …

اگر قصد ازدواج داشتید در این چندین سال اقدام کرده بودید …

به هر حال باید به ایشون هم حق بدید در این هفت سال خسته شده باشه و بفکر جدا کردن مسیرش باشه
پس با این تصورات نمیتونید کسی رو به روز نگهدارید …

به همین خاطر در زمانی مناسب با ایشون صحبت کنید و از نیتش باخبر بشید و محترمانه به خواستش احترام بگذارید.

پدر همسرم مریضی اعصاب دارن

همسرم۲۸ سالشونه و پدرشون مریضی اعصاب داره همسرمن خیلی زود عصبانی میشه و ممکن است حتی چیزی را هم بشکند و ۱ یا۲دقیقه اوج عصبانیتش نمی تواند خودش را کنترل کند.آیا امکان این است ک از پدرشون…
پاسخ

اگر ایشون در خانواده شرایط عصبی بودن رو دارند خوب ممکنه ارثی باشد .و ایشون هم باید به پزشک متخصص مراجعه داشته باشند .

و شرایط بررسی شود تا اگر مشکل پزشکی نبود بعد به روانپزشک و روانشناس مراجعه کنید .

چون این رفتارها در طولانی مدت باعث ایجاد مشکلات در زندگی و نداشتن زبان مشترک و فرسودگی در زوجین و کاهش رضایت زناشویی و سرد شدن رابطه می شود پس دقت داشته باشید که چگونه رفتار کنید
به ره حال نگران هم نباشید اگر ایشون بپذیرند مشکل دارند و باید اقدام کنند با همراهی شما قطعا بهبودی حاصل می شود و بودن شما در کمارشون خودشایه دلگرمی برای پیگیری است .

امیدوارم مشکل برطرف شود
در این مورد میتونید با متخصصین کانون مشاوران ایران، مشاوره تلفنی/تخصصی داشته باشید
۰۲۱۲۲۶۸۹۵۳۴
موفق باشید

خانواده دختر اصرار دارن تو شهر خودشون زندگی کنن نه شهر داماد

دو سال پیش به پسرداییم علاقه مند شدم،خوشبختانه اونم همینطور.اما خانوادش ناراضین چون اوناشهرستان زندگی میکنن و اصرار دارند منم شهر اونا برم.

امامادر من اصرار داره مامشهد زندگی کنیم.

الان دو ساله که این ماجرا طول کشیده و من واقعا خسته شذم دیگه نمیتونم این وضعیتوتحمل کنم.هیچ ارتباط خاصی هم با پسر ندارم .

نمیخام هم قبل خاستگاری و این مساعل باهاش رودررو بشم و حرفی بزنم،خیلی خجالت میکشم.ای کاش زودتر تموم بشه همه چی

پاسخ

دوست عزیز ایا مشکل صرفا بحث شهرستان رفتن است و یا مساله دیگری وجود دارد .

خب اگر هر دو طرف به هم علاقه دارند بهتر است خانواده ها زودتر تکلیف رو مشخص کنند .

لزومی به داشتن ارتباط بین دو نفر نیست .

مساله ایست که بزرگترها باید تصمیم بگیرند و زودتر رسمی شود امیدوارم به زودی مساله رفع شود و خوشبخت باشید
در این مورد میتونید با متخصصین کانون مشاوران ایران، مشاوره تلفنی/تخصصی داشته باشید
۰۲۱۲۲۶۸۹۵۳۴
موفق باشید

مشاور خوب و ماهر در زمینه ی درمان زود رنجی

سلام. لطفا یک مشاور خوب و ماهر در زمینه ی درمان زودرنجی معرفی کنین
ممنون

پاسخ

در این مورد میتونید با متخصصین کانون مشاوران ایران، مشاوره تلفنی/تخصصی داشته باشید
۰۲۱۲۲۶۸۹۵۳۴
موفق باشید

توانایی پرداخت هزینه مشاوره برای درمان مشکلات را ندارم

سلام وقتتون بخیر… من اخیرا دچار مشکلاتی شدم که به تنهایی از پس حل کردنش بر نمیام…از طرفی توانایی پرداخت هزینه مشاوره رو ندارم.

آیا جایی هست که من بتونم بصورت رایگان از کمکشون بهره مند بشم؟

پاسخ

مراکز مشاوره دانشگاهی میتونن به شما کمک کنن
در ضمن میتونید با سازمان بهزیستی شهرتون هم تماس بگیرید

ولی مشکل رو مطرح کنید در حد امکان پاسخ گویی صورت خواهد گرفت

رئیسم از من خواستگاری کرد

سلام دوباره…ممنون از راهنماییتون من ساکن مشهد هستم.از چه جایی در دانشگاه در مورد مشاوره بپرسم؟
چندین ماه میشه که در شرکتی مشغول به کار شدم، رئیسم یک پسر مجرد هستن که ۱۲سال از من بزرگتر هستن…بتازگی متوجه شدم که به ایشون علاقه مندم…

اما بدلیل اینکه تابحال با کسی ارتباط نداشتم و از طرفی این شخص روابطی دارن که تا حدودی در جریانش هستم، دلم نمیخواد بیش از این درگیر بشم…

من تقریباً تمام وقت فکرم درگیر ایشونه…

حتی گاهی اوقات که نمیبینمشون بدخلق یا بی حوصله میشم…

رفتارهایی نشون میدم که برای خودم هم عجیبه…

یکی از دوستانم با توجه به حرفهام بهم گفت که من به خود این شخص علاقه ندارم و در واقع بدلیل فقدان حضور پدرم و حمایت های رئیسم بهش علاقه‌مند شدم…

در حال کار به کارم نیاز دارم. به خاطر موقعیت های خوبی که دارم امکان ترک اینجا رو ندارم …

اما از ادامه این وضعیت هم ناراحتم.
همونطور که عرض کردم این مسائل مربوط میشه به چند سال زندگی من و خانوادم و خیلی هم مفصله…

امکان توضیحش در چند خط وجود نداره.یعنی دوستی داشتم که دانشجو روانشناسی بود و بهم گفت این مشکلات که الان درگیرش هستم ریشه در گذشته و کودکی من داره و بهتره به یک مشاور مراجعه کنم تا به صورت حرفه‌ای درمان بشم.
لطف میکنید اگر راهنماییم کنین

پاسخ

با سلام دوست عزیز در مشهد اساتید دانشکده روانشناسی فردوسی هستند که می توانند به شما کمک کنند و جای نگرانی وجود ندارد .

مرکز مشاوره دانشگاه هم هست که هزینه ناچیزی دارد در هر حال بله ممکنه به دلیل فقدان ها و مسائل کودکی باشد ولی به هر حال عشق بی خبر فرد را درگیر می کند و وقتی در ذهنمان به یک فرد بها می دهیم و راجب او خیالپردازی می کنیم این عشق صد برابر بیشتر خودش را نشان می دهد.

و بدون اینکه طرف مقابل بداند درگیرش می شویم و مدام ذهنمان درگیر می شود که ایا او هم علاقه ای دارد یا خیر ؟خب وقتی شرایط ترک کار وجود ندارد و از طرفی این افکار شما ازاردهندس و ممکنه منجر به اعمالی شود که مطلوب نباشد پیگیری و بررسی و درمان روانشناختی نیاز است تا به شما در رفع مشکل و خنثی شدن در برابر این شخص کمک شود امیدوارم خوشبخت باشید در اینده و درست تصمیم بگیرید .

در این مورد میتونید با متخصصین کانون مشاوران ایران، مشاوره تلفنی/تخصصی داشته باشید
۰۲۱۸۸۴۲۲۴۹۵
موفق باشید

در این مورد میتونید با متخصصین کانون مشاوران ایران، مشاوره تلفنی/تخصصی داشته باشید
۰۲۱۸۸۴۲۲۴۹۵
موفق باشید

شوهرم چند سالی اعتیاد داشته و من متوجه نشدم

باسلام خانمی هستم۲۹ساله همسرم۳۱ساله شوهرم چندسالی میشه اعتیادداشته من متوجه نشدم تایکماه ونیم پیش که پیک فرستادیم تعقیبش کردکه بهمون ثابت شدکه اعتیادداره.

درکناراعتیاددروغ هم خیلی بهم میگفت خیانت هم کرده بیشتردروغ هاش رسواشد.

الان یکماهی میشه بردیم کمپ ترک کرده میگه همه کاراموگذاشتم کنارولی من متاسفانه هرکارمیکنم نمیتونم الان بهش اعتمادپیداکنم.

فک میکنم تمام حرفای که میزنه یاکجامیری همش دروغه.

سرهمین اعتمادنداشتن بهش هرروزدعواداریم میگم گوشیتوبده نگاه کنم میگه موقعه ای میدم که حرفاموباورداشته باشی.

توجهی بهم نمیکنه بخاطراینکه میدونه بهش اعتمادندارم لطفاراهنماییم کنین

پاسخ

با سلام دوست عزیز شما متوجه رفتارهای نادرست ایشون بودید چه بحث اعتیاد و خیانت و مسائل دیگر و اکنون ایشون بعد از مراجعه به کمپ ادعای پاکی از اعتیاد و کنار گذاشتن سایر مسائل را دارند خوب شرایط شما قابل درک است که اعتمادی نداشته باشید .

ولی به هر حال همین که انگیزه تغییر وجود داشته است و ایشون مراجعه کردند باید همراهی کنید هر چند سخت است در این شرایط اعتماد کردن .

ولی می توانید دو را دور نظارت داشته باشید در عین حال به ایشون نشون بدید که همراه هستید برای فرد معتاد اعتماد اطرافیان و کمک به بهبود انگیزه است و اینکه بدانند در جمع خانوادگی پذیرفته شده اند بسیار مطلوب است.

پس هر چند که ایشون شرایط معقولی نداشتند و شما ازار دیدید به خاطر رفتارها ولی به ایشون فرصت بدید تا شرایطش رو نرمال کند.

قطعا باز برای شما در مواردی شک و شبهه وجود دارد ولی اگر اطمینان کنید شرایط بهتر پیش خواهد رفت .امیدوارم مشکلی خاصی ایجاد نشود و بهبودی به همان صورتی که ایشون می گویند شکل بگیرد .

در این مورد میتونید با متخصصین کانون مشاوران ایران، مشاوره تلفنی/تخصصی داشته باشید
۰۲۱۸۸۴۲۲۴۹۵
موفق باشید

از زمانی که عقد کردم حس پشیمانی دارم

سلام خسته نباشید…من یک ماهه نامزددار شدم و از زمانی که عقد کردم احساس پشیمونی به طور مداوم اذیتم میکنه و احساس میکنم علاقه ای به همسرم ندارم واز وقتی که عقد کردم ساعات خوابم خیلی زیاد شده.

از نظر بنده همسرم هیچ مشکلی از نظر اخلاقی و رفتاری نداره ولی افکارم بشدت منو اذار میده ..خواهش میکنم راهنماییم کنین از دست این افکار خلاص بشم

خودشناسی «فکری» چیست؟

یعنی این که ما با طرز فکر خود و انواع آن از جمله افکار مثبت و منفی آشنایی داشته باشیم و بدانیم که طرز فکر ما تا چه اندازه روی احساسات و نحوه رفتار ما ابتدا با خودمان و سپس با اطرافیان اثر می گذارد و این که آیا تاکنون افکار مثبت یا منفی ما به خودمان یا دیگری صدمه زده است؟

همچنین با پیامد نحوه تفکر خود آشنایی داشته و آگاه باشیم که افکار ما تا چه اندازه به پیشرفت و تعالی یا شکست و ناکامی مان منجر شده است.

در مجموع محافظت از خود در برابر افکار منفی و تعبیر و تفسیرهای ساخته و پرداخته ذهن، داشتن انگیزه لازم برای تقویت افکار مثبت و پرهیز از هرگونه قضاوت و پیشداوری که لازمه برقراری ارتباط سالم و سازنده با دیگران است، از ویژگی‌های بارز خودشناسی «فکری» است.

مزیت دردهای روحی!

حتما تاکنون برای تان اتفاق افتاده است که دست تان را ناخواسته با شعله آتش سوزانده یا هنگام خرد کردن سبزی با کاردی بریده باشید. مطمئنا دردآور است.

تجربه درد موهبتی است که از آسیب جسمی دوباره پیشگیری می کند.

اگر درد نبود، ممکن بود تمام دستمان بسوزد و حتی نابود شود اما ما متوجه آن نشویم.

پس دردهای جسمی به ما یادآوری می کنند که باید «متوقف شویم و ادامه ندهیم» و گرنه آسیب بیشتری می بینیم. دردهای روحی-روانی نیز به ما این هشدار را می دهند که بخشی از سلامت روان ما به خطر افتاده است. وقوع طلاق یکی از این دردهاست که با انزوای اجتماعی، افسردگی، اضطراب و … همراه است.

دردهای روحی و روانی نیز پیغام مشابهی دارند و به ما می گویند: «بهتر است شیوه فکر کردنت را تغییر دهی تا از آسیب های بیشتر مصون بمانی»!
یکی از مراجعان دلیل اختلاف و تعارض اخیر با همسرش را این گونه عنوان کرد: چند روزی است که وقتی همسرم از محل کار به منزل برمی گردد روی تراس می ایستد و همان طور که مشغول نوشیدن چای است به بیرون خیره می شود!

من حرف تکان دهنده ای به او نزدم اما او ناگهان عصبانی شد! من فقط از او پرسیدم: «چه چیز خاصی آن بیرون هست؟ باز به مدرسه دخترانه زل زده ای!».

ویژگی بارز افکار منفی این است که آن قدر در ذهن باقی می ماند و دنبال هم می چرخد تا یک داستان تلخ و منفی بزرگ در ذهن شکل می دهد.

افکار منفی و غیرمنصفانه ما به دو دسته تقسیم می شوند

۱) افکار منفی درباره خودمان مانند: «من دوست داشتنی و جذاب نیستم»، «اول و آخر زندگی ام شکست و ناکامی است»، «ازدواجم به بن‌بست خورد چون من یک انسان بی عرضه و بی سیاست بودم»، «دیگری را ببین چطور از من موفق تر است»

۲) افکار منفی درباره دیگران نظیر: این که «دخالت های بی جای مادرش باعث شد رابطه مان به طلاق برسد»، «همیشه بی مسئولیت بود و خودخواه» و
چشم ها را باید شست اما چگونه؟
اگر افکار منفی دست از سر شما برنمی دارد این راهکارها را امتحان کنید:
۱ – در اولین قدم اعتماد به نفستان را افزایش دهید: برخی از ما استاد منفی جلوه دادن اتفاقات مثبت هستیم! بخشی از این کار به خاطر کمبود اعتماد به نفسمان است. ما حس می کنیم که شایستگی چیزی را نداریم در نتیجه مثلا وقتی یکی از اطرافیان یا همکاران از ما تعریف می کند سریعا در مقابل تعریفش گارد می گیریم و تصور می کنیم مشغول چاپلوسی است و یا قصد دارد به طور غیرمستقیم برخی از نقایص ما را به رخمان بکشد. از طرفی تعدادی از افراد با این تصور که «من دوست داشتنی نیستم»، بسیاری از رفتارهای همسرشان را به گونه دیگری تعبیر و تفسیر می کنند. این دسته از افراد حتی رفت و آمد همسر با خانواده پدری اش را این گونه تفسیر می کنند: او نسبت به من «بی اعتنا و بی تفاوت» است.
۲ – موقعیت هایی را که در آن، افکار منفی تان نسبت به خود یا دیگران فعال می شود شناسایی کنید و سریعا آن موقعیت را ترک کنید: ممکن است شما زمانی که در موقعیت تنهایی قرار گرفته اید بیشتر از قبل شروع به منفی بافی درباره خود، دیگران یا اتفاقات بکنید. یا ممکن است در موقعیت هایی که دو نفر مشغول پچ پچ کردن هستند، فکر منفی تان تشدید شود که مبادا درباره من حرف می زنند یا زمانی که مثلا همسرتان مشغول تماشای تلویزیون، خواندن روزنامه، مکالمه با تلفن یا دادن پیامک است، این فکر به ذهنتان خطور کند که «من ذره ای برای او مهم و دوست داشتنی نیستم و گرنه وقتش را با من سپری می کرد». چنانچه این اتفاقات در زندگی سابقتان رخ داده، خود را آماده کنید تا در زندگی دومتان این موقعیت های خطرناک را ترک کنید و با این روش اجازه ندهید دوباره افکار مسموم، رابطه شما با همسرتان را به ورطه سقوط بکشاند.
۳ – لازم است به چند پرسش پاسخ بدهید: حتما در زندگی مشترک قبلی تان زمان هایی وجود داشته که هجوم افکار منفی درباره خود و یا همسرتان لحظه ای شما را راحت نگذاشته است. تحقیقات نشان می دهد بخش زیادی از افکار منفی ما ساخته و پرداخته ذهنمان است و ریشه در واقعیت ندارد. در نتیجه قبل از آن که در برخورد با هر رفتاری از سمت همسرتان سریعا فکری به ذهنتان خطور کند و بر آن اساس تصمیم گیری و رفتار کنید ابتدا این سوال ها را از خود بپرسید:
الف- چه شواهد و مدارکی از تفسیر من حمایت می کند؟ آیا من برای ثابت کردن افکارم، تاکنون از او موردی دیده ام؟
ب- چه شواهدی وجود دارد که برخلاف تفسیر من است؟آیا تاکنون رفتاری از همسرم دیده ام که متوجه شوم درباره او اشتباه فکر می کردم؟
ج – آیا ممکن است پشت این رفتار همسرم دلیل دیگری هم به جز آنچه من با افکار منفی تفسیر کرده ام، وجود داشته باشد؟
۴ – از هم نشینی با افرادی که افکار منفی را به شما تزریق می کنند دوری کنید حتی اگر از عزیزان شما باشند: مطمئنا افرادی که نمی توانند درباره خودشان و توانایی هایشان به گونه ای مثبت بیندیشند و جملاتی از این قبیل استفاده می کنند که «من یک آدم بد شانسم و همیشه در زندگی یک بازنده بودم»، فکرهای فلج کننده خود را به شما نیز منتقل خواهند کرد. از طرفی دسته ای از افراد نیز وجود دارند که اگر چه همواره درباره خود مثبت اندیشند اما موفق نمی شوند افکار منفی خود را درباره دیگران متوقف کنند. همنشینی با این دسته از افراد نیز باعث می شود شما دیر یا زود تحت تاثیر افکار منفی آن ها حتی درباره اطرافیان خود قرار بگیرید.
۵ – وضعیت خود را تغییر دهید: شاید خنده دار به نظر برسد اگر توصیه کنم زمانی که افکار منفی به ذهن شما هجوم می آورد یا یأس و ناامیدی بر شما غالب می شود، وضعیت بدن خود را تغییر دهید. مثلا اگر نشسته اید، بلند شوید یا اگر ایستاده اید، بنشینید و یا اگر متمایل به چپ هستید، به سمت راست مایل شوید. در واقع با این روش به افکار منفی خود نوعی دهن کجی می کنید. مثل این است که کسی درباره موضوعی با شما صحبت کند ولی شما به او بی توجهی کنید؛ او نیز ادامه نخواهد داد! تحقیقات نشان می دهد افرادی که قادرند به افکار منفی خود به چشم یک دشمن بیرونی نگاه کنند، به راحتی می توانند در برابر این دشمن قرار بگیرند و با او بجنگند. شیوه تفکر افرادی که در جنگ با افکار منفی و فلج کننده خود پیروز هستند اینگونه است: اگر پای چپ من درد می کند باید خوشحال باشم که پای راستم سالم است و درد نمی کند!
۶ – سر خود را شلوغ کنید: کار کردن و فعالیت نسبتا زیاد راه درمانی خوبی برای بسیاری از افرادی است که مدام درباره خود یا دیگران دست به قضاوت، پیشداوری و ارزیابی می زنند. فعالیت زیاد و حضور در جمع های سالم، فکر شما را درگیر می کند و با ایجاد خستگی فرصتی برای منفی بافی باقی نمی گذارد.

نکاتی برای افزایش علاقه به همسر

در نتیجه خود را در مدیریت ذهن و کنترل احساس و رفتارشان ناتوان و درمانده می‏ بیند و در نهایت، اسیر اندیشه ‏های منفی شده و در ساختن زندگی مشترک، نقشی غیرمسئولانه، منفعلانه و منفی بر عهده می گیرند و مدام با برچسب زدن، به سرزنش و انتقاد آشکار یا پنهان از خود، همسر و دیگران می ‏پردازند،

کارهای اشتباه خود را توجیه می‏ کنند و در هر زمینه ‏ای به داوری و پیش ‏داوری می ‏پردازند، انرژی خود را بیشتر در مسیر منفی و تخریب به کار می‏ گیرند و بیشتر روی کمبودها و نقاط منفی خود، همسر و فرزندان تمرکز می‏ کنند. در نتیجه خود و زندگی مشترک را در مسیر تلخی و بدبختی بیشتر قرار می ‏دهند.

اگر هر زن و مردی عمیقاً بخواهد زندگی مشترک خود در جهت مثبت‏ تغییر دهد، آن‏ وقت مساله ‏ی توافق پیش می ‏آید و در واقع زوج با خواستن و انگیزه ‏ی قوی، در مسیر توانستن قرار می ‏گیرد.

اگر به گذشته ‏ی خود توجه کنیم، همه ‏ی ما در طول زندگی، موفقیت ‏هایی داشته ‏ایم.

اگر موفقیت‏ های به دست آمده را تجزیه و تحلیل کنیم، متوجه خواهیم شد که در میان انبوه آرمان‏ ها و آرزوهای خود، فقط به آنچه که واقعاً و عمیقاً و با انگیزه ‏ی قوی می‏ خواستیم، رسیده ‏ایم، بنابراین با انگیزه‏ ی قوی و کافی، باید دست به کار شد و پذیرفت که زندگی مشترک مطلوب، با خود من شروع می‏ شود و می‏ بایست از هر فرصتی، برای رشد در جهت مثبت و سازنده استفاده کرد.

پس:

– به جنبه های مثبت همسرتان بیشتر توجه کنید.
– خاطرات شاد و با هم بودن را دایم در زندگی تان رقم بزنید.
– مسافرت های تفریحی بروید.
– ببینید روز اول به چه دلیلی ایشان را انتخاب کردید همان نکات را مورد توجه جدی قرار دهید.
و ضمنا بر رابطه جنسی تان توجه جدی تر داشته و تغییرات مثبت در آن ایجاد کنید.

منبع: com.مرکزمشاوره


صفحه اصلی سایت مرکز مشاوره

administrator

مقالات مرتبط

672 نظرات

  • آلا گل , اکتبر 6, 2015 @ 5:10 ب.ظ

    سلام من با شوهرم مشکل دارم ولی نمیدونم از کجا باید شروع کنم لطفا کمکم کنید

    • ◄Responder► , اکتبر 7, 2015 @ 12:06 ب.ظ

      پس بهتره در شهرتون به مشاوری مجرب /مشاورخانواده مراجعه کنید

  • سلماز , اکتبر 19, 2015 @ 11:34 ق.ظ

    سلام، وقت بخیر،
    من یک پسر ۳ سال دارم
    جدیدا خیلی لجباز شده،نه تو لباس پوشیدن همکاری می کنه نه تو دستشویی رفتن،میدونم که همه چیزو میفهمه ولی.. .
    الان هم شروع به زدن من و پدرش کرده،وقتی ما مخالفت می کنیم
    لطفا کمک کنید
    ممنون

    • ◄Responder► , اکتبر 21, 2015 @ 11:41 ق.ظ

      در سه سالگی اوج لجبازی کودک بروز می کند و این دوره، دوره منفی کاری است. کودکان سه یا چهار ساله در واقع در حال گذر از یک سیر رشد طبیعی هستند که مادران اغلب از لجبازیهای آنها شکایت می کنند.
      بخش مهمی از شخصیت ، به نام « من» که بخش مهمی از شخصیت هر فردی است، در همین دوره سه یا چهار سالگی بروز می کند.
      اگر به کلمات و جملات و صحبتهای کودکان سه ساله دقت کنیم، می بینیم از کلمات من یا خودم استفاده می کنند. مثلا مادر می خواهد لباس کودک را عوض کند، او می گوید خودم; یا می خواهد کفش او را ببندد، می گوید خودم; یا می خواهد به او غذا بدهد می گوید خودم. در واقع حرف «م» که بعد از خود می آید (خودم)، خیلی اهمیت دارد. او به لحاظ روانشناختی می خواهد بگوید که خودم می توانم این کار را انجام دهم و می خواهم خودم تصمیم بگیرم.

      بعضی اوقات مادران کم حوصله و کسانی که از شکیبایی کافی برخوردار نیستند، ممکن است کودک را به دلیل همین لجبازیها در این سنین تنبیه کنند، که این امر نوعی تثبیت را در این مرحله سه یا چهار سالگی بر جای خواهد گذاشت.
      کودکان در این سنین از کارهایی که ریخت و پاش دارند لذت می برند، مثلا از بازی کردن با چیزهایی که ظاهر کثیفی دارند. اصطلاحا می گویند بچه سه ساله از کثافت کاری لذت می برد. مثلا موقع غذا خوردن مسلما نمی تواند مانند بزرگسال غذا بخورد و آن را روی لباسش و یا روی زمین می ریزد یا به اطراف دهان و صورتش می مالد یا موقع بازی با خمیر یا آب رنگ می بینیم که خیلی اطرافش را کثیف می کند و از این کار لذت می برد.
      نکته دیگری که در روانشناسی و رشد روانی کودک سه یا چهار ساله اهمیت دارد، این است که این کودکان از نگهداری ادرار و مدفوعشان لذت می برند و به موقع به دستشویی نمی روند و مادران از این بابت بسیار ناراحت می شوند.

      در برخی از فرهنگها مادران نسبت به این کار بسیار حساس هستند، و حتی کودکان خود را تنبیه می کنند. تنبیه کودکان سه و چهار ساله به دلیل کنترل نکردن ادرار و مدفوع ممکن است پایه گذار وضعیتی باشد که در بزرگسالی فرد را به وسواس مبتلا بکند.
      این دوره کودکی به لحاظ روانشناسی اهمیت ویژه ای دارد. یک کودک سه یا چهار ساله نمی تواند نظافت خود را آن طور که مادر می خواهد رعایت بکند و دوست دارد خیلی چیزها را خودش تجربه کند که این کار ممکن است برای دیگران چندان خوشایند نباشد.

      مثلا مادر از فرزندش می خواهد لیوانی را که روی میز قرار دارد قدری به عقب ببرد تا از روی میز به زمین نیفتد. ولی با کمال تعجب می بیند که لیوان را به طرف لبه میز می آورد و این کار را در حالی انجام می دهد که به چشمهای مادرش نگاه می کند. شاید مادرش تصور کند که فرزندش با او لجبازی می کند. اما این کار لجبازی نیست. کودک می خواهد ببیند که اگر لیوان از لبه میز بیفتد چه اتفاقی خواهد افتاد و چگونه خواهد شد و اصلا دوست دارد که رقص لیوان را در فضا و افتادن آن را ببیند.
      مادری را در نظر بگیرید که مشغول تمیز کردن لوبیا یا برنج در سینی است، فرزند سه ساله اش به او ملحق می شود و می خواهد او هم این کار انجام بدهد. مادر به او می گوید که نکن; لوبیاها می ریزد. اما کودک سه ساله به عمد یک مشت لوبیا بر می دارد و در فضا پخش می کند، چرا که می خواهد ببیند که اگر این لوبیاها بریزد چه اتفاقی می افتد و چگونه دانه ها به زمین می ریزد.
      بنابراین کودک سه ساله قصد لجبازی یا آزردن ما را ندارد، بلکه در واقع او راهی به جز مشاهده و تجربه کردن و کشف محیط پیرامون خود از این طریق ندارد
      در این مورد میتونید با متخصصین کانون مشاوران ایران، مشاوره تلفنی/تخصصی داشته باشید
      ۰۲۱-۲۲۳۵۴۲۸۲
      ۰۲۱-۸۸۴۲۲۴۹۵
      ۰۲۱-۲۲۶۸۹۵۵۸

  • ELI , اکتبر 19, 2015 @ 1:28 ب.ظ

    BA SALAM
    LOTFAN ADRES MARKAZ MOSHAVEREH SHOMA DA MASHHAD RO MIKHASTAM.LOTFAN ADRES VA SHOMAREH TAMASETON RO BE EMAIL ERSAL KONID MAMNOUN AZ SHOMA
    ELI.TAHSILI65@YAHOO.COM

    • ◄Responder► , اکتبر 21, 2015 @ 11:45 ق.ظ

      فارسی تایپ کنید

  • صادق , اکتبر 22, 2015 @ 2:17 ب.ظ

    سلام به بلوار توس مشهد نزدیک ترین پایگاه مشاوره کجاست مشکل اساسی دارم انلین حل نمیشه لطفا راهنمایی کنید با تشکر

    • ◄Responder► , اکتبر 23, 2015 @ 11:24 ق.ظ

      با اداره کل بهزیستی مشهد تماس بگیرید

  • ناشناس , نوامبر 9, 2015 @ 4:30 ب.ظ

    سلام، من شوهرم باهم اختلاف داریم، اون چند باری بهم خیانت کرده ومن هردفعه بخشیدم، به من میگه تو منو از لحاظ جنسی تامین نمی کنی، خواهش میکنم کمکم کنید، شماره خانم پور علی رو که در مشهدمشاور خانواده هستن رو میخوام، ممنون

  • غزل , نوامبر 17, 2015 @ 10:57 ق.ظ

    سلام،من درحال خوندن برای کنکور ارشد هستم و قبول شدنش هم برام حیاتیه.ولی مشکلی که دارم اینه که زمان خوندن خیلی حواسم پرت میشه ،افکار مختلفی ب ذهنم میاد،طوری که متوجه میشم یک ساعت گذشته و من هنوز یک صفحه هم نخوندم.همین طور احساس می کنم اراده ی ضعیفی هم دارم ،ب همین خاطر به برنامه درسیم نمیرسم و اعصابم تا آخرشب خورده. خواهش میکنم راهنماییم کنید.

    • ◄Responder► , نوامبر 18, 2015 @ 12:02 ق.ظ

      پس نشون میده اونقدر که باید برای شما اهمیت نداره …چون اگر هدفتون برای شما مهم باشه اجازه چنین کاری رو به خودتون نخواهید داد
      شاید شما تا به حال خیلی به “حواس پرتی” فکر کرده باشید و بارها از خود پرسیده باشید که چرا گاهی به هنگام مطالعه حواس آدم پرت می شود؟ ما نمی دانیم که شما برای این سؤال خود چه جوابی پیدا کرده اید اما پاسخ صحیح این پرسش را به شما می کوییم: “حواس پرتی چیزی نیست جز تمایل ذاتی ذهن به درگیری و فعالیت .”

      ذهن شما همواره می خواهد درگیر و مشغول باشد. بنابراین اگر آنچه که اکنون انجام می-دهید در شما درگیری و مشغولیت ذهنی ایجاد کند، فکر شما دیگر لزومی احساس نمی کند که به جای دیگر برود و در آنجا درگیر شود. اما اگر در انجام این کار، درگیری ذهنی ایجاد نشود، ذهن شما شتابان به جایی می رود که خود را در آنجا مشغول کند. و این همان حواس پرتی است. برای روشنتر شدن موضوع، مثالی بزنیم: وقتی دوستتان با شما صحبت می کند، اگر بتواند با بیان خود در شما مشغولیت ذهنی و توجه و علاقمندی ایجاد کند، شما با تمرکز فراوان به تمام حرفهایش گوش می دهید. اما اگر او نتواند چنین تأثیری در شما بگذارد چون ذهن شما درگیر نمی شود به سرعت فکر دیگری به ذهنتان راه می یابد و شما در حالی که به مخاطب خود خیره شده اید، دارید به چیز دیگری فکر می کنید. چیزی که در شما درگیری ذهنی ایجاد می کند .

      ذهن شما مدام به فعالیت نیازمند است و این نیازمندی را هنگامی که شما مشغول مطالعه کردن هستید، هم دارد. بنابراین اگر آنچه که می خوانید، در شما درگیری ذهنی ایجاد کند، شما مشتاق و متمرکز پیش می روید. در غیر این صورت چشمتان خطوط را دنبال می کند و ذهنتان در جایی دیگر مشغول می شود. به عبارت دیگر، حواستان پرت می شود .

      راه چاره

      پیش از هر چیز، باید به خاطر داشته باشید که این شما هستید که باید ذهن خود را با موضوع مطالعه درگیر کنید. معمولاً سبک نوشتاری کتاب تلاش می کند که در شما درگیری ذهنی ایجاد کند اما عمده کار با خود شماست. ما اکنون می خواهیم روش مطالعه متمرکز را به شما آموزش دهیم، برای آن که درگیری ذهنی شما پایدار بماند. می خواهیم ذهن شما با جمله جمله کتاب درگیر شود. می خواهیم که شما یک مطالعه کننده فعال باشید. روشهای سنتی مطالعه که شما پیش از این داشته اید، شما را از یک مطالعه متمرکز باز می دارد و باعث می شود که حواس شما مدام پرت شود .

      روشهای مطالعه متمرکز

      “تند خواندن

      راننده ای را در نظر بگیرید که با سرعت بسیار کمی مثلاً ۲۰ کیلومتر در ساعت در حرکت است. وقتی سرعت این راننده تا این حد کم است، دیگر به توجه و تمرکز فوق العاده ای نیاز ندارد و چون ذهن درگیر نمی شود، مدام در جایی دیگر مشغول می شود. راننده می تواند از داشبورد چیزی بردارد، شیشه را پاک کند، به مناظر بیرون نگاه کند و حتی غرق در تخیل شود. اما وقتی سرعت زیاد شد، خود به خود درگیری ذهنی بیشترمی شود و ذهن بیشتر به رانندگی متمرکزمی شود و راننده دیگر فرصت ندارد به چپ و راست نگاه کند و یا مشغولیتهای ذهنی دیگری داشته باشد. اساساً ذهن چنان درگیر است که تمایلی برای درگیر شدن در جای دیگر ندارد. در مطالعه هم دقیقاً همین حالت وجود دارد. وقتی شما به بهانه بهتر فهمیدن بسیار کند پیش می روید و کلمه به کلمه می خوانید، درگیری ذهنی مطلوبی را ایجاد نمی کنید و ذهن شما که از این ساکن بودن کلافه می شود، خود را در جایی دیگر مشغول می کند و حواستان پرت می شود .

      ما نمی گوییم آن قدر تند بخوانید که هیچ چیز نفهمید، بلکه می گوییم سرعت مطالعه خود را تا آنجا افزایش دهید که یک درگیری ذهنی مطلوب ایجاد شود. در این سرعت، ذهن متمرکز است. می بینید که اگر کمی غفلت کنید، سانحه ای رخ می دهد. حتی اگر بتوانید سرعت مطالعه خود را به دو برابر افزایش دهید بسیار عالی است چرا که هم در وقت خود صرفه جویی نموده اید و هم با درگیری ذهنی و تمرکز بیشتری خوانده اید. تا می توانید سرعت مطالعه خود را افزایش دهید و سریعتر از آنچه که قبلاً می خوانده اید بخوانید . البته خوب می دانید که این سرعت، نسبی است و در متون مختلف مانند رمان، ادبیات، شیمی، فیزیک و . . . متفاوت است. مسلماً شما متون ساده تر را با سرعت بیشتر می خوانید. ما می گوییم سرعت خود را با توجه به سرعت قبلی خود بیشتر کنید. یکی دیگر از معایب کند خواندن این است که شما وقتی آرام و لغت به لغت می خوانید، درک ذهنی کمتری دارید چرا که ذهن با مفاهیم سر و کار دارد نه با کلمات. یادتان باشد مفهوم، همیشه در یک عبارت است نه یک واژه. وقتی شما کلمه شیر را می خوانید، ذهن نمی داند منظور شیر گاو است یا شیر جنگل یا شیر آب. اما وقتی جمله “شیر آب را بستم.” سریعاً خوانده می شود، درک بهتر و سریعتری حاصل می شود .

      مطالعه اولیه

      مطالعه اولیه همان گرفتن اطلاعات ابتدایی است. در مطالعه اولیه، قصد شما کنجکاو کردن ذهن با گرفتن اطلاعات ساده و کم حجم و مقدماتی است. در مطالعه اولیه شما متن را خط به خط نمی خوانید بلکه نگاهی گذرا به متن می اندارید و یک سری مفاهیم اولیه را از متن می گیرید که مثلاً متن حول و حوش چه موضوعی است. پس از آن باید به خود رجوع کنید و ببینید که خودتان از پیش چه اطلاعاتی درباره موضوع دارید و یا این که از قبل، از کسی چیزی شنیده اید یا مطالعه کرده اید. اطلاعات اولیه خودتان را به اطلاعات اولیه کتاب، در این بررسی اجمالی بیافزایید .

      سؤال کردن

      یادتان باشد که پیش از مطالعه، با یکی دو سؤال، ذهن خود را هدفدار کنید. وقتی می گوییم هنگام مطالعه مدام از خودتان سؤال کنید، منظورمان این است که پیش از مطالعه، در حین مطالعه و پس از آن، می توانید از خود بپرسید. شما معمولاً برای طرح سؤالات از خود یک سری سؤالات حافظه ای کم ارزش می پرسید. مثلاً “بوعلی سینا کی متولد شد؟ ” ، “جنگ جهانی دوم در چه تاریخی شروع شد؟”، “هیمالیا کجاست؟” و . . . این سؤالات معمول، کم ارزش ترین سؤالاتی است که شما می توانید از خود بپرسید .

      در کتاب “روشهای مطالعه” نوشته “کی پی بالدریج” و ترجمه دکتر علی اکبر سیف، به طرح سؤالات هفت گانه “گانیه” اشاره شده است. این سؤالات هفت نوع می باشد .

      طرح این سؤالات بسیار ارزشمند و مفید است و فوق العاده در ایجاد تمرکز حواس مؤثر است. ما در زیر به اختصار، این سؤالات هفت گانه را توضیح می دهیم .

      سؤالات هفت گانه گانیه

      ۱ . سؤالات حافظه ای :

      این سؤالات کم اثرترین و کم اهمیت ترین سؤالات هستند. این نوع سؤالات صرفاً با یادآوری اطلاعات سر وکار دارد. مانند: کشورهای همسایه ایران کدامند؟ بوعلی سینا در چه تاریخی متولد شده است؟ جنگ جهانی اول در چه تاریخی رخ داد؟

      ۲ . سؤالات ترجمه ای :

      این نوع سؤالات، قوی تر و بهتر از سؤالات حافظه ای هستند. این سؤالات تا حدی شبیه به “زبان گردانی” هستند که قبلاً درباره آنها صحبت کردیم. سؤالات ترجمه ای یعنی بیان یک مفهوم پیچیده یا یک مطلب دشوار به زبان ساده تر، مانند این که: گشتاور به زبان ساده یعنی چه؟، فرمول انیشتین به زبان من چه می شود؟، افزایش شعاع مولکولی را نسبت به افزایش عدد اتمی روی نمودار چگونه می توان نشان داد؟

      ۳ . سؤالات تفسیری :

      این سؤالات را سؤالات رابطه ای هم می گویند، که به کشف و درک روابط میان دو مفهوم می پردازد. این رابطه می تواند تشابه یا تفاوت باشد. این سؤالات از سؤالات ترجمه ای کمی بهترند: سؤالاتی مانند: “تفاوت دندانهای گوشتخواران با گیاهخواران چیست؟”، “حافظه از نظر ساختار و عملکرد، چه وجه تشابهی با کامپیوتر دارد؟ “و . . . از نوع سؤالات تفسیری هستند .

      ۴ . سؤالات کاربردی :

      جالب ترین نوع سؤالات هستند. این سؤالات همان طور که از نامشان بر می آید می خواهند مطالب علمی را به مسائل روزمره ربط دهند و آنها را در عمل بسنجند. مثلاً “چگونه می توان از اصطکاک ناشی از کشش اجسام روی زمین کاست؟ “، “تشویق، بلافاصله پس از یک عمل خوب چه نقشی در شکل گیری شخصیت کودک دارد؟” و . . .

      ۵ . سؤالات تحلیلی :

      این سؤالات از چهار نوع بالا بهترند و سؤالات منطقی و استدلالی نیز خوانده می شوند. در این نوع از سؤالات ما قدمهای منطقی یک شخص یا تغییر و تحول یک شیء یا وضعیت را از نقطه شروع تا پایان بررسی می کنیم. مثلاً “آنتونی رابینز روان شناس به نام امروز، چگونه با ناکامیها، زندگی خود را دگرگون کرد؟” یا “هواپیما چگونه به وجود آمد؟” و . . .

      ۶ . سؤالات ترکیبی :

      این سؤالات که از سؤالات تحلیلی قوی ترند، به سؤالات خلاق معروفند. در این سؤالات، شما با پهلوی هم قرار دادن اطلاعات و ایده ها و اندیشه های قبلی به طرح اندیشه های نو دست می زنید و آن را به سؤال می گذارید. مثلاً “تناسب جمعیت و مسکن را در۲۰ سال آینده ایران چگونه پیش بینی می کنید؟” یا “چه ماده ای می توان به چای افزود تا نوشیدنی خوش طعم تری شود؟” و . . .

      ۷ . سؤالات ارزش نگاری :

      این سؤالات قوی ترین سؤالات است. در این سؤالات، ما درباره مؤلف، نویسنده، مترجم، و متن کتاب داوری می کنیم و نظر خودمان و روش خودمان را با نظر و روش آنها مقایسه می کنیم. مثلاً از خود می پرسیم از بین رمانهای رومن رولان، نویسنده فرانسوی (جان شیفته، ژان کریستف، زندگی تولستوی، زندگی بتهوون و . . .) کدام اثر، شخصیت خود رومن رولان را نشان می دهد؟

      باید توجه داشته باشید که این سؤالات را خواننده طرح می کند و از خود سؤال می کند و به آنها پاسخ می دهد و هرچه سؤال قویتر مطرح می شود، تمرکز و علاقه بیشتری هم ایجاد می شود. براین نکته تأکید می کنیم که خودتان باید سؤال طرح کنید نه این که به چند سؤال مطرح شده در کتاب پاسخ دهید. وقتی که خود شما سؤال طرح می کنید، بیشتر به پاسخگویی علاقمند می شوید. البته به سؤالات کتاب هم فکر کنید و به دنبال پاسخگویی به آنها هم باشید اما حتماً با توجه به متن، اطلاعات قبلی و نظر و ایده خود سؤالات دیگری را هم مطرح کنید .

      نوشتن

      هنگام مطالعه، همیشه قلم و کاغذی در دست داشته باشید. چه آنچه که می خوانید رمان باشد چه شعر، چه مطالعه آزاد، چه کتاب درسی، اعم از حفظ کردنی یا فهمیدنی. در یک مطالعه فعال و پویا، کمتر چیزی می تواند به اندازه قلمی که در دست دارید، ذهن شما را درگیر و متمرکز کند .

      این قلم، مهمترین ابزار شماست. با آن، همه چیز را یادداشت می کنید. اگر رمان می خوانید همین طور که جلو می روید در حاشیه کتاب و یا در کاغذی دیگر با نویسنده درگیر شوید. اگر جایی برایتان خیلی جالب بود، در حاشیه بنویسید: “چه جالب! ” اگر برایتان تعجب آور بود علامت تعجب بگذارید. اگر برایتان سؤال برانگیز بود حتی می توانید در حاشیه، سؤال خود را مطرح کنید و حتی در جایی نظرتان را اعلام کنید. نظرتان را با نظر نویسنده مقایسه کنید. یک مطالعه کننده فعال با قلم خود مدام با نویسنده درگیر می شود و عقاید و عواطف خود را خواه موافق خواه مخالف، به شکلی با نوشتن اعلام می کند. خودتان را ملزم کنید که با نوشتن، نظر خود را بگویید .

      این گونه ذهن شما همواره متمرکز می ماند چون ملزم است در هر لحظه عاطفه و اندیشه خود را بیان کند. اگر کتاب، کتاب درسی شماست، از نکات مهم کتاب یادداشت برمی دارید که این یادداشتها بهتر است در برگه ای جدا نوشته شود. برای آن که به اهمیت یادداشت برداری پی ببرید، اینک فواید آن را برای شما توضیح می دهیم .

      فواید یادداشت برداری

      الف– ایجاد خلأ ذهنی

      تا خلأ نباشد، جذب، صورت نمی گیرد و هر خلأ، همیشه جذبی نیز به دنبال دارد. تا خالی نشوید نمی توانید به درون بکشید. اولین و مهمترین فایده یادداشت برداری، ایجاد خلأ ذهنی است. آنچه را که از کتاب و نویسنده فرا می گیرید، با نوشتن، بیرون بریزید تا برای جذب مطالب بعدی آماده شوید. در روان شناسی مطالعه و یادگیری، یکی از موانع یادگیری، “منع قبلی” است. منع قبلی یعنی این که مطالبی که شما قبلاً آموخته اید، از تمرکز شما بر مطالب اخیر و فراگیری این مطالب، ممانعت به عمل می آورند. مثلاً وقتی قرار است که شما ده نکته را به ترتیب فرا بگیرید، معمولاً نکات اولیه و ابتدایی چنان ذهن شما را به خود مشغول می کنند که یادگیری مطالب بعدی و انتهایی دشوارتر می شود. شما خودتان این موضوع را تجربه کرده اید .

      شما در دقایق اولیه مطالعه متوجه می شوید که به تدریج تمرکز حواستان کمتر می شود و بیشتر دچار حواس پرتی می شوید. علت آن است که همان مطلب اولیه مانع تمرکز بر مطالب بعدی می شوند. برای این که منع قبلی ایجاد نشود، بهترین و مؤثرترین راه، همین یادداشت برداری است. با یادداشت برداری است که مطالب قبلی از ذهن شما بر روی کاغذ تخلیه می شوند و این خلأ ذهنی ایجاد شده، فراگیری مطلب بعدی را آسانتر می کند .

      ب– تحریک حافظه حرکتی

      وقتی که می نویسید، دست و قلم شما حرکت می کند. بنابراین نه تنها حافظه حسی و چشمی شما بلکه حافظه حرکتی شما نیز فعال می شود و مطالب را بهتر به خاطر می سپارید . حال آن که وقتی یادداشت بر نمی دارید و صرفاً می خوانید، فقط حافظه حسی شما فعال است که مسلماً بازدهی شما در این حالت کمتر است .

      پ– از بین رفتن وسواس ذهنی

      وقتی که یک سری مطالب را پشت سر هم و دنبال هم می خوانید و مجبورید همه آنها را به خاطر بسپارید، ذهن شما وسواس پیدا می کند: “مبادا مطالب قبل را فراموش کنم؟” و در نتیجه به جای آن که به نکات جدید و تازه ای که می خوانید، توجه داشته باشد، به مرور دانسته های قبلی مشغول می شود تا خیالش راحت شود که آن نکات فراموش نشده اند .

      نوشتن هر مطلب پس از فراگیری، ذهن شما را آسوده می کند. خیال شما راحت است که این مطلب، جایی نوشته شده و فراموش نمی گردد و این گونه شما با همان تمرکز اولین لحظات، به مطالعه خود ادامه می دهید .

      ت– تأکید بر درک و فهم مطلب

      توجه داشته باشید که منظور ما از نوشتن این نیست که به کتاب نگاه کنید و رونویسی کنید بلکه می گوییم هرچه را که فرا گرفتید و فهمیدید، به زبان خودتان روی کاغذ بیاورید. حتماً بعد از آن که جمله ای را فهمیدید بنویسید آن هم نه به صورت جملات طولانی و متنی کلی بلکه به صورت اشاره ای و کوتاه و مختصر. مثلاً شما می خوانید : “برای آن که یک دستگاه و یا جسمی به جرم m در حال تعادل قرار گیرد باید دو شرط برقرار باشد. اول آن که برآیند نیروهای وارد بر آن دستگاه یا جسم صفر باشد. دوم آن که گشتاور نیروهای وارد بر جسم یا دستگاه هم صفر باشد .”

      اگر شما همین طور در ضمن خواندن، جمله ها را بر روی کاغذ بیاورید، کار مفیدی انجام نداده اید. یعنی عمل نوشتن شما کمکی به آموختن مطلب نمی کند. اما وقتی که مطلب را فرا گرفته باشید و آن را به طور خلاصه و موجز روی کاغذ بیاورید، به روش صحیح یادداشت برداری کرده اید. مثلاً وقتی که مطلب فوق را خوب فهمیده باشید، یادداشت مختصری مانند این، از آن بر می دارید: شرط تعادل این است که مجموع نیروها و مجموع گشتاورها صفر. و یا به زبان گویای خودتان. خودتان را ملزم کنید که پس از درک هر مطلب، چیزی بنویسید. آن وقت نوشته شما تأکیدی است برای آن که آن مطلب کاملاً فهمیده و درک شده است. برای آن که بر مختصر نویسی تأکید بیشتری کرده باشیم، چند مثال دیگر می زنیم. ابتدا شما جمله ای را از کتاب می خوانید و بعد نوشته ای را که یکی از دوستان شما پس از درک آن مطلب، یادداشت کرده است. بسیار عالی است که شما هم برای تمرین، این جملات را به زبان خود و به مختصرترین شکل ممکن یادداشت کنید . “دوران ۲۰ ساله امامت امام رضا (ع) از سال ۱۸۳ هجری آغاز شد و تا سال ۲۰۳ ادامه داشت. “امامت امام رضا (ع): مدت ۲۰ سال، شروع ۱۸۳ پایان ۲۰۳″. در مورد ترکیبهای یونی که فرمول مشابه دارند. یعنی استوکیومتری یا نسبت تعداد یونهای آنها یکسان است، هرچه حاصل ضرب حلالیت، عدد بزرگتری باشد، میزان حلالیت بیشتر است .”

      ……………
      ……………
      ……………

      “در صورت تحریک تار عصبی غشا در محل تحریک نسبت به یونهای سدیم، غشا نفوذ پذیر می شود که این باعث دپلاریزه شدن غشا در محل تحریک و ایجاد جریان عصبی می گردد .”

      \……………
      ……………
      ……………

      “هرگاه نقاط وسط اضلاع یک مثلث را به هم وصل کنیم، مثلثی حاصل خواهد شد که با مثلث اول متشابه است و مشخصات آن را دارا می باشد .”

      ……………
      ……………
      ……………

      و . . .

      ث– تداعی نوشته ها

      در آخرین مرحله، به نوشته خود نگاه می کنید و همه چیز را به خاطر می آورید . یادمان هست که این نوشته ها اشاره وار و مختصر بود. قصد شما این است که با بیانی اجمالی تر و ساده تر بین نوشته ها و مطالب کتاب ارتباط برقرار کنید. تلاش شما برای برقرار سازی ارتباط میان نوشته های مختصر و مفاهیم کتاب همان درگیری ذهنی است. همان درگیری ذهنی که برای تمرکز حواس به آن نیاز مبرم داریم. پس حالا با هم یک بار روش مطالعه متمرکز یا به عبارت بهتر مراحل روش مطالعه متمرکز را مرور می کنیم :

      – تند خواندن مطالعه اولیه

      – سؤال کردن

      – نوشتن

      – تداعی نوشته ها

      که اینها همه به نوعی درگیری ذهنی ایجاد می کنند و ذهن شما را از فکر کردن به موضوعی دیگر و حواس پرتی باز می دارند. شاید اکنون تصور کنید که مطالعه به این شکل خیلی وقت می برد و از روش مطالعه سنتی شما طولانی تر است. اما توجه کنید که شما در این محاسبه، زمان هدر رفته و مطالعه غیر مفید و غیر متمرکز خود را به حساب نیاورده اید. شما در روش سنتی مطالعه، وقت فراوانی را با حواس پرتیهای متنوع و متعدد از دست می دهید. اما در روش جدید مطالعه، هم از تلف شدن “وقت” جلوگیری می کنید و هم لحظه به لحظه با علاقه و تمرکز حواس بیشتری مطالعه می کنید و در نتیجه بهتر یاد می گیرید

      • محمد , مارس 2, 2016 @ 12:24 ق.ظ

        سلام من با همسرم مشکل دارن چند بار به من خیانت کرده باید چی کار کنم لطفا کمکم کنید پایگاه مساوره در احمد اباد کجاست ممنون

        • راهنما , مارس 2, 2016 @ 9:08 ق.ظ

          در این مورد میتونید با متخصصین کانون مشاوران ایران، مشاوره تلفنی/تخصصی داشته باشید
          ۰۲۱-۲۲۳۵۴۲۸۲

          ۰۲۱-۲۲۶۸۹۵۵۸

  • غزل , نوامبر 18, 2015 @ 11:04 ق.ظ

    بسیار ممنونم از راهنمایی باارزشتون

  • Ali , دسامبر 4, 2015 @ 9:18 ق.ظ

    سلام.
    من با یه دختر اردبیلی فضای مجازی آشنا شدم
    الانم یه سال میشه اینترنتی رابطه داریم از نظر دوتامون همو خیلی خیلی دوست داریم یه مشکل بزرگی که داریم شاید خونوادها اجازه ازدواج ندهند به دلایل مختلف آیا ازدواج ما صحیح هست؟؟ منون

    • ◄Responder► , دسامبر 5, 2015 @ 1:58 ب.ظ

      این ارتباطات اگر به نتیجه هم برسه در همین حد مجازی قابل اطمینانه و بیشتر از این نمیتونید انتظاری ازش داشته باشید
      پس بهتره قبل از اینکه احساساتتون غلبه کنه ..مقداری هم واقع بین باشید
      و به اختلافات فرهنگی و اجتماعی که بینتون وجود داره دقت کنید

  • باران , فوریه 4, 2016 @ 4:22 ب.ظ

    سلام
    چند وقتی میشه که همسرم به علت فشار کار زیاد عصبی شده برای به آرامش رسیدن او باید چیکار کنم؟

    • راهنما , فوریه 4, 2016 @ 4:28 ب.ظ

      در این مورد میتونید با متخصصین کانون مشاوران ایران، مشاوره تلفنی/تخصصی داشته باشید
      ۰۲۱-۲۲۳۵۴۲۸۲

      کار خاصی نباید انجام بدید فقط باید درکش کنید و محیط خانواده رو برای ایشون گرم نگه دارید
      در زمانهایی مناسب هم با ایشون صحبت کنید … صحبت کردن میتونه ایشون رو تخلیه کنه و از فشارهای عصبی رها کنه
      پرخاشگری در خانواده علل مختلفی دارد. برخی به صورت ژنتیکی زمینه پرخاشگری را دارند، خصوصا آنهایی که به صورت فامیلی دچار بیماری های وسواس، افسردگی یا نوسان خلق هستند، معمولا آدم هایی تحریک پذیر و عصبی هستند. اما چون دیگران این بیماری ها را نمی بینند، فقط جنبه پرخاشگری و تحریک پذیری را در فرد می بینند و آن فرد به عنوان یک انسان عصبی و بداخلاق به مردم معرفی می شود. اگر بحث پرخاشگری فرد، مربوط به ژنتیک او باشد، با مراجعه به تاریخچه خانوادگی فرد و نوع رفتار والدین او، می توان به آن پی برد و برای حل آن مشکل تلاش کرد.

      دومین علت پرخاشگری، به نحوه نگرش فرد نسبت به واقعیات جامعه ای که در آن زندگی می کند، باز می گردد. بسیار پیش می آید که یک فرد نسبت به یک مساله که در محیط بیرونی اتفاق می افتد، عصبی شده و واکنش نشان می دهد؛ در حالی که دیگران از کنار آن مورد به راحتی عبور می کنند، چون واقعیات موجود در جامعه و محیط برای همه افراد، یکسان است. در این شرایط باید نوع نگاه و نگرش فرد را کشف کنیم و در پی اصلاح آن باشیم. باید باورهای غلط، نوع نگاه و نگرش، تعابیر و تفاسیری که به صورت اشتباه در ذهن فرد شکل می گیرد را کشف کرد و با تغییر این نوع نگرش نادرست، تلاش کرد تا این موضوعات باعث ناراحتی فرد نشود و سرانجام حالت های عصبی و پرخاشگری در فرد بروز نکند.

      سومین علت پرخاشگری به فرهنگ رایج در خانواده ها برمی گردد. خانواده و نوع رفتار اعضای خانواده ای که فرد در آن بزرگ شده و رشد یافته، در نوع رفتارهای فرد بسیار موثر است. اینکه والدین و اعضای خانواده با چه روشی مشکل خود را با یکدیگر حل می کردند، می تواند به عنوان یک الگو باشد تا در آینده، آنها نیز در خانواده ای که خود تشکیل می دهند از همین الگو، بهره برداری کنند.

      نوع دیگر پرخاشگری در افرادی دیده می شود که در اصطلاح روان شناسی به آنها افراد سخت می گویند. معمولا زندگی کردن با این افراد به علت نوع رفتارها و عاداتی که دارند بسیار سخت است و همسر این افراد برای زندگی مشکلات فراوانی را تحمل می کند و با اخلاق و رفتار همسرش بسیار مدارا می کند. این افراد کسانی هستند که از هر مساله ریز و درشتی جهت شروع یک دعوا و پرخاشگری استفاده می کنند و همیشه در طلب حق از دست رفته خود هستند. در این میان افرادی هم دیده می شوند که گاهی اوقات و در برخی مکان ها و شرایط بسیار مبادی آداب و با آرامش رفتار می کنند و در برخی شرایط دیگر پرخاشگری می کنند. این افراد به دو گروه تقسیم می شوند.

      گروه اول آن افرادی هستند که به دنبال جایگاهی برای خود هستند و در هر شرایطی که برای آن جایگاه احساس خطر نمایند، حالت بازدارندگی خود را از دست می دهند و به پرخاشگری رومی آورند. آنها در حقیقت از پرخاشگری به عنوان ابزاری برای به دست آوردن جایگاه خود استفاده می کنند. گروه دوم، افرادی هستند که نمی توانند به جایگاه دلخواه و مناسب حال خود دست بیابند و حتی حاضرند با روش هایی مثل سرویس بیش از حد دادن به دیگران یا باج دادن و حتی کم کردن شأن اجتماعی و بهای خود، به یک شرایط و جایگاه دلخواه برسند که اغلب هم موفق نشده و عصبی می شوند. برای همین در مواجهه با افراد ضعیف تر از خود سعی در قدرت نمایی و عرض اندام دارند. به همین دلیل در برابر همسر و یا فرزندان خود که به نوعی از نظر اقتصادی به او وابسته هستند، بداخلاقی و پرخاشگری می کنند، تا فشارهای ناشی از سرخوردگی اجتماعی که در محیط های بیرونی برایشان اتفاق افتاده را به این صورت تخلیه کنند.

      این افراد باید بدانند که این سرخوردگی ها، در خود شکستن ها، نزول شأن و شخصیت اجتماعی آنها در برابر دیگران، آسیب های جدی به روح و روان آنها وارد خواهد کرد و باید به فکر یک راه حل درست و منطقی باشند. خانواده این افراد باید تلاش کنند که به چنین فردی روحیه بدهند و حس اعتماد به نفس را در وی تقویت نمایند تا او بتواند در جامعه و در برابر قدرت های بزرگ تر از خود تا هم سطح خود، عرض اندام نماید و آن فشار روانی ناشی از سرخوردگی را با خود به محیط خانه نیاورد که موجب بروز رفتارهای عصبی و پرخاشگری شود.

  • ati , فوریه 10, 2016 @ 11:28 ق.ظ

    با سلام.
    مشاور خوب در مشهد برای روابط قبل از ازدواج می خواهم.ممنون میشم راهنمای کنید.

    • راهنما , فوریه 10, 2016 @ 2:44 ب.ظ

      با اداره بهزیستی مشهد تماس بگیرید

  • مصطفی , فوریه 17, 2016 @ 6:14 ب.ظ

    سلام
    اوایل که این کار رو انجام می دادم صرفا از روی کنجکاوی بیش از حد بود اما کم کم معتاد شدم و تا به خودم اومدم و می خواستم ترکش کنم حریفش نمی شدم.
    خسته شدم از توبه و توبه شکستن، نمی دونم تا به کی ادامه پیدا می کنه. چندوقتی هست با جستجو فهمیدم که برای رفع این مشکل باید به سکستراپیست مراجعه کنم ولی توی مشهد نمی دونم کجا همچین روانشناس هایی رو می تونم پیا کنم.
    من الان تقریبا نه سالی هست که متاسفانه خودارضایی می کنم. (الان ۲۵ سالم هست) به خدا خسته شدم، بریدم. موندم چی کار کنم.
    از کار و زندگی و درس افتادم. گاهی اوقات پشت سره هم (مثلا توی یک روز سه بار یا دو سه روز پشت سره هم) انجام می دم.
    اگر شخص معتمد و متخصصی رو در مشهد بابت مشاوره در این موضوع می شناسید ممنونم می شم راهنمایی کنید.

    • راهنما , فوریه 18, 2016 @ 5:56 ب.ظ

      به مشاوران روانشناس بالینی میتونید مراجعه کنید
      برای جستجو از اداره بهزیستی مشهد کمک بگیرید

  • افسانه , مارس 4, 2016 @ 12:45 ق.ظ

    سلام من نیاز به مشاوره حضوری دارم اما متاسفانه در حال حاضر توانایی مالی پرداخت هزینه های مشاوره رو ندارم
    باید به کجا مراجعه کنم ک با حداقل هزینه بتونم مشاوره کنم؟

    • راهنما , مارس 4, 2016 @ 1:18 ب.ظ

      به اداره بهزیستی مراجعه و لیست مراکز مشاوره ای دولتی رو دریافت کنید

  • رها , مارس 10, 2016 @ 1:28 ق.ظ

    با سلام من ۳۲ سالمه ازدواج ناموفق داشتم بعد جدایی مشغول به ادامه تحصیل در مقطع کارشناسی ارشد شدم چون یک مطلقه محصوب میشم مجبورم تحمل کنم دوست دارم ازدواج کنم دارای فرزند بشم اما نه به سایت همسریابی میشه اعتماد کرد نه کسی در اطرافم دارم و معیار سالم بودن برام مهمه لطفا راهنمایی کنید

    • راهنما , مارس 10, 2016 @ 4:07 ب.ظ

      صبور باشید در دنیای جدیدی که شروع کردید میتونید موقعیت های مناسبی رو پیدا کنید
      این حالت در شما نوعی استرس و عجله رو نشون میده که میتونه برای شما یک انتخاب سریع و نامناسب رو پیش بیاره
      رابطه قلبی خودتون رو با خدا افزایش بدید
      و بدونید این مشکل بسیاری از افراد جامعه است

  • علیرضا , مارس 13, 2016 @ 9:48 ب.ظ

    سلام خسته نباشید.ببخشید میخواستم کمکم کنید من میخواستم ازدواج کنم با یه دختر که ۱۵ سال ازمن بزرگتر هست الان دوسال هست باهم هستیم خیلی زیاد هم همدیگر رو میخوایم بطوریکه همدیگه رو نداشته باشیم زندگی برامون مفنی نداره. من جنوبی هستم و دانشجو معلم هستم ۲۰ سال سن دارم و خانوم هم مشهدی هست ۳۵ ساله هست . لطفا کمکمون کنید./

    • راهنما , مارس 14, 2016 @ 12:14 ق.ظ

      کاملا” مشخصه تحت تاثیر احساسات قرار گرفتید … اگر ازدواج کنید برای این روزها مشکل خاصی احساس نخواهید کرد چون مست عشق هستید ولی با بالا رفتن سن و فروکش کردن حس همسر شما مشکلات جنسی نمود پیدا میکنه و شما در حالی که در اوج نیاز هستید ایشون دوران افول رو طی میکنه
      و این شروع تنش و مشکلاتی که ممکنه شمارو به راه های پیش بینی نشده ای بکشونه
      … واین مشکل جدای فاصله زیاد شما و اختلاف فرهنگی بین شما و ایشونه …
      امیدوارم به اندازه کافی واقع بین باشید و احساسی رفتار نکنید

  • علیرضا , مارس 14, 2016 @ 5:52 ق.ظ

    خواهش میکنم بیشتر توضیح بدید.
    شما میگوید احساساسی برخورد میکنید شاید من اینجور باشم ولی خانوم که دیگه نمیتونه احساسی برخورد کنه. خودش قبل از همه منو باهمه مشکلات آشنا کرده و هم من و خودش با شنیدن همین مشکلات باز هم دیووانه وار عاشق هم هستیم و بارها شده که میخواستیم قطع ارتباط کنیم ولی نتونستم بیشتر یک هفته نشده که از هم دور بمونیم. حالا شما بفرمایید با این چنین دوست داشتنی ما اصلا میتونیم همدیگه رو فراموش کنیم؟ اگه هم ازدواج نکنیم همیشه حسرتش به دلمون میمونه وهیچ ازدواجی نمیتونه این دوست داشتن رو از یاد ما ببره.

    • راهنما , مارس 14, 2016 @ 9:07 ق.ظ

      پس با این تفاسیر راه ازدواج رو در پیش بگیرید …
      و در این راه ثابت قدم باشید با امید به خوشبختی شما

    • Eli , مارس 28, 2016 @ 12:10 ق.ظ

      یا خدا

    • ناشناس , می 18, 2016 @ 11:53 ب.ظ

      ازدواج شما اشتباه ترین اتفاق میتونه باشه. واقع گرا باشید توروخدا شما سنی نداریی

  • علیرضا , مارس 14, 2016 @ 4:21 ب.ظ

    ممنونم از راهنماییتون.

  • سحر , مارس 19, 2016 @ 3:36 ق.ظ

    سلام. برای من خواستگاری از خارج از ایران اومده که شغل و درامد بسیار خوبی در اونجا داره و از نظر سطح تحصیلات هردو دکتری هستیم. اشنایی قبلی نداشتیم و از طریق اشنایان معرفی شدیم. ایشون یک ماه بیشتر ایران نیستن و خودشون اصرار دارن زودتر عقد کنیم تا بتونن کارای ویزا و اقامت منو انجام بدن. ولی من این عجله و شتاب رو دوست ندارم. البته هم خانواده ها همو پسندیدن و هم خودمون باهم جور هستیم به ظاهر. ولی به اون شناخت حقیقی از هم نرسیدیم. چطور میشه مطمئن بشم ازدواجم درست خواهد بود و در این مدت کم به شناخت نسبی قابل قبولی برسم؟
    مرسی که پاسخ میدید

    • راهنما , مارس 21, 2016 @ 11:53 ق.ظ

      میتونید یک مشاوره قبل از ازدواج داشته باشید ولی تا با هم معاشرت و مراوده نداشته باشید
      نمیتونید شناخت کافی بدست بیارید
      به همین خاطر توصیه میشه بین ۳ تا ۹ ماه نامزد باشن تا از هم شناخت مناسبی رو بدست بیارن

  • Hamid , مارس 26, 2016 @ 12:21 ب.ظ

    سلام،
    من ۲۹ سالمه و متاسفانه دچار انزوا و تنهایی شدیدی شدم. بسیاری از تفریحات جوانی برایم لذتی ندارد. خیلی نیاز دارم جنس مخالفی باشه که درکم کنه و بتونم حرف بزنم. ترس از آینده و شرایط پیش رو و انتظارات همسر باعث شده تصمیم به ازدواج نداشته باشم. وقتی با دوستان قدیم و همسالان مقایسه میکنم از خودم بدم میاد. به لحاظ روحی کاملا فروریختم. بارها از خدا خواستم کمکم کنه ولی فعلا خبری نیست.. به یک مشاور نیاز دارم چون حس میکنم توانایی ارتیاط برقرار کردن با دیگران و بخصوص جنس مخالف ندارم.
    *تقدیر، تدبیر انسان های عادی و تغییر تدبیر انسانهای عالی است* **سالی پر از تغییر برای شما و خودم آرزومندم**

    • راهنما , مارس 26, 2016 @ 2:04 ب.ظ

      یکی از مشکلاتی که برخی افراد جامعه با آن مواجه هستند انزوا و گوشه گیری است که می تواند هم برای فرد و هم برای خانواده وی مشکلاتی را به دنبال داشته باشد. لذا ضروری است در بررسی این موضوع ابتدا علل و ریشه های انزوای فرد شناسایی شود و بعد راهکارهای درمان آن تجویز گردد.

      فلور رضایی کارگر، روانشناس در خصوص علل انزوای افراد می گوید:«عدم اشراف به مهارت‌های ارتباطی فرد، افسردگی و اختلالات شخصیتی علل مختلف به انزوا دچار شدن هستند.اگر انزوا علت روان شناختی داشته باشد به دلیل ویژگی‌های شخصیتی فرد است که سبب می‌شود فرد کلا جمع پذیر نباشد و به مرور زمان تنهایی را ترجیح دهد و یا ممکن است به دلیل عدم اشراف به مهارت‌های ارتباطی فرد باشد که سبب می‌شود فرد نداند چگونه باید در جمع حضور پیدا کند.

      انزوا یکی از تبعات افسردگی است و اگر افسردگی پیشرفت کند فرد خود را از جمع دور می‌کند و در نهایت نیز ممکن است کار یا شغل خود را از دست بدهد.اسکیزویید و اسکیزو تایپال نیز که از اشکال اختلالات شخصیتی هستند علل دیگر انزوا است که در اسکینزویید فرد در خود می‌رود و با کسی ارتباط برقرار نمی‌کند و سابقا به آنها انسان‌های خود خور می‌گفتند که همه چیز را در خود می‌ریختند و اسکیزوتایپال‌ها نیز منزوی و گوشه‌گیر هستند که از تیپ‌های خاص ظاهری و رفتاری تبعیت می‌کنند». بیماری بودن یا نبودن انزوا وابسته به علت آن است.اگر انزوا به دلیل افسردگی و اختلال شخصیتی فرد باشد بیماری است ولی اگر به علت ویژگی‌های شخصیتی فرد باشد بیماری نیست.همچنین درون گرایی و انزوا متفاوت از یکدیگر است. نباید انسان‌هایدرون گرا را منزوی بدانیم و اصولا انزوا با درون گرایی متفاوت است چرا که انسان درون گرا به درون و دنیای درون ذهن خود کار دارد و با آن در ارتباط است.مسائل اجتماعی به تنهایی و فی نفسه عامل انزوا نیستند.دلیل اصلی انزوا قطعا عوامل فردی است و در نهایت این دو با هم دست به دست هم می‌دهند و سبب انزوا می‌شوند.

      فلور رضایی کارگر، روانشناس در خصوص راهکارهای مقابله و پیشگیری از انزوا می گوید:”ریشه‌یابی علت و چرایی پیدایش انزوا، آموزش حل مسئله، آموزش مهارت‌های ارتباطی، افزایش اعتماد به نفس و یادگیری سبک مقابله‌ای صحیح برای برخورد با این پدیده برای جلوگیری از سبک مقابله‌ای اجتنابی که سبب می‌شود فرد به جای حل کردن مشکلات زندگی از آنها فاصله بگیرد و دور شود را به عنوان راهکارهای مقابله و پیشگیری از انزوا دانست.اگر علت انزوا اختلال شخصیت باشد حتما فرد باید تحت درمان قرار گیرد هرچند این درمان بسیار سخت است و تا چند وقت پیش حتی اعتقاد داشتند که امکان پذیر نیست اما اکنون معتقدند قابلیت درمان دارد، ولی به راحتی امکان پذیر نیست”.

      مصطفی تبریزی روان شناس و استاد دانشگاه در رابطه با معالجه این بیماری می گوید:” اگر جوان دچار ترس از با جمع بودن شده باشد باید تحت درمان‌های حساسیت زدایی قرار گیرد و به تدریج و در زمان‌های کوتاه به جمع برده شود.اگر فرد دچار افسردگی شود باید تحت درمان‌های افسردگی قرار گیرد که می‌توان از طریق شناخت درمانی که شامل تغییر باورهای فردی و رفتاری فرد می‌شود این مشکل را برطرف کرد.زمانی که نشانه‌های افسردگی را در فرد می‌بینیم باید

      بی اعتنایش کنیم و زمانی که با خوشحالی‌های فرد مواجه می‌شویم تحویلش گیریم.در نهایت برای معالجه فردی که دچار انزوا شده است می‌توان ازداروهای هورمونی و روان گردان برای بهبود فرد تحت نظر روان پزشک و سازمان‌های روان شناسی استفاده کرد”.

      یکی از خطرات اصلی که خود فرد را تهدید می‌کند عدم رشد کافی و شکوفایی استعدادهای شخصی فرد است.فردی که نشانه انزوایش افسردگی است ممکن است به اعتیاد پناه ببرد و یا ممکن است به خودکشی تمایل پیدا کند که در صورت پیدایش چنین افکاری و مشاهده آن توسط اطرافیان باید حتما تحت درمان قرار گیرد.با توجه به شیوع افسردگی و اضطراب در جامعه،این امر باید مورد توجه قرار گیرد و فرهنگ استفاده از سازمان‌های روان شناسی و روانپزشکی برای کسانی که به این عارضه دچار شده اند جا بیفتد.
      در این مورد میتونید با متخصصین کانون مشاوران ایران، مشاوره تلفنی/تخصصی داشته باشید
      ۰۲۱-۲۲۳۵۴۲۸۲
      ۰۲۱-۸۸۴۷۲۸۶۴

      • ناشناس , مارس 26, 2016 @ 6:08 ب.ظ

        ممنون از توضیحات شما. من ذاتا انسان درون گرایی هستم و زمانیکه در جمع دوستان قرار میگیرم حرفها و رفتارشان برایم مفهومی ندارد انگار که در دنیای دیگری زندگی میکنم و معمولا ترجیح میدهم از جمعشان فاصله بگیرم.بیشتر علاقه دارم در میان افراد میان سال یا مسن تر باشم. چراکه احساس میکنم به لحاظ فکری سنخیتی با همسالانم ندارم. زندگی فعلی من هیچ لذتی برایم ندارد و از همه چی خسته شدم. اخیرا به دنبال این هستم که شاید داشتن یک دوست از جنس مخالف بتواند روحیات و حرفهایم را درک کند تا شاید علاقه به او و شاد بودنش به من انگیزه و شوک مثبت بدهد ولی متاسفانه چون آدم کم حرف و کم رویی هستم در ایجاد ارتباط با جنس مخالف ناتوانم و تلاشهایم به سرانجام نرسید. در شبکه های اجتماعی هم عضو شدم ولی در انجا هم ضعیف عمل کردم. فکر کنم باید چند جلسه ای پیش مشاور برم. اگه مشاور مجرب در مشهد میشناسید لطفا معرفی کنید.

        • راهنما , مارس 26, 2016 @ 11:39 ب.ظ

          در این مورد میتونید با متخصصین کانون مشاوران ایران، مشاوره تلفنی/تخصصی داشته باشید
          ۰۲۱-۲۲۳۵۴۲۸۲

  • زیبا , آوریل 5, 2016 @ 11:02 ب.ظ

    سلام و خسته نباشید. من دو ساله خونه خودم هستم, برای پدرم یک ماموریت خارج از کشور پیش اومده و الان یک سالی هست ایران نیستن, هر چند ماهی میان یه سر میزنن و میرن, از طرفی وابسته مادرم هستن و همش به مادرم میگن که بره پیششون و هر ماهی یه هفتع و تا ده روز مادرم برن اونجا اما من یک دادلش ۱۵ساله دارم دقیقا در سن بلوغ, چون من نزدیک خونه مادرم زندگی میکنم مادرم توقع دارن همیشه که میخان برن برادرم بیاد پیش ما, این مساله خیلی منو اذیت میکنه و اینکه اقلا نظر مارو نمیخان و همش به فکره رفتن هستن و اینکه چون ما نزدیک خونشوم هستیم خیالشون از طرفه دادلشم راحته,لطفا منو راهنمایی کنین

    • راهنما , آوریل 6, 2016 @ 11:01 ق.ظ

      خب چه راهنمایی دوست عزیز
      شما به عنوان عضوی از خانواده باید در مسایل مربوط به اون هم وارد بشید
      اگر نمیتونید مسئولیت برادرتون رو قبول کنید خیلی روشن و صریح به مادرتون اعلام کنید

      • حسین , آوریل 8, 2016 @ 2:32 ب.ظ

        سلام چرا نمیشه کامن گذاشتم من میخواستم بدونم شما میتونید یک مشاوره برای جوانان در مشهد معرفی کنید من ۲۰ سالمه اگه میشناسید

        • راهنما , آوریل 8, 2016 @ 9:44 ب.ظ

          در این مورد با اداره بهزیستی شهرتون تماس بگیرید

          • بی کس , آوریل 9, 2016 @ 11:13 ق.ظ

            سلام
            من یه سوال دیروز۲۰/۱/۹۵ پرسیدم، چطور میتونم جوابمو بگیرم.. چرا سوال من تو سایت نیست؟

          • راهنما , آوریل 9, 2016 @ 11:32 ق.ظ

            دوست عزیز سوالی از شما ثبت نشده که میتونه به خاطر مشکلات اینترنت باشه
            دوباره طرح سوال کنید خلاصه و مفید

  • فريبا , آوریل 9, 2016 @ 8:25 ب.ظ

    با سلام و احترام
    دختری دارم ۱۷ ساله و شاگرد اول سوم ریاضی مدتی است در دام بدی گرفتار شده ب طوری ک از سال سوم راهنمایی ب راحتی با جنس مخالف ارتباط تلفنی و مجازی برقرار می کند و گاهی هم ک ما متوجه می شویم متوسل ب دروغگویی می گردد چندین دفعه ب مشاور مراجعه و قول داده ک تکرار نشود ولی روز از نو و روزی از نو و نفر قبلی را کنار و با نفر جدیدی در حد ارتباط تلفنی و پیامک دوست میشود…لطفا راهنمایی کنید چگونه می توانم قبح کار را ب دخترم نشان دهم و او را ک معتاد این کار شده از عملش باز دارم؟ پیشاپیش ممنون از پاسخگویی تون

    • راهنما , آوریل 9, 2016 @ 11:44 ب.ظ

      با ایشون دوست و رفیق بشید و اعتمادش رو جلب کنید و اون وقت مسایل و روابط رو برای ایشون توضیح بدید و خطرات رو عنوان کنید مسلم بدونید وقتی به شما اعتماد داشته باشید حرف شما هم برای ایشون اهمیت پیدا خواهد کرد
      چون شما نمیتونید جلوی اونو در این عصر ارتباط بگیرید پس در کنارش باشید و مشکلات و کلا” مسایل رو بیان کنید

      • فريبا , آوریل 16, 2016 @ 7:09 ب.ظ

        سلام
        راستش من خیلی سعی می کنم بهش نزدیک باشم و رفیق ولی گویا خیلی موفق نیستم شاید یکی از دلایل کار بیرون از منزل من باشه، همسر هم بیماره و نیاز به مراقبت داره البته در تربیت فرزندانم هرگز کوتاهی نکردم ولی نمیدونم کجای کارم اشتباه هستف ضمنا دختر خوبی دارم ولی خیلی ساده دله و به راحتی از دوستاش حرف شنوی داره و به راحتی همه ی اسرار خودش رو به دوستای به قول خوش، صمیمیش می گه و همین عامل این شده که با جنس مخالف ارتباط برقرار کنه بطوری که یکی از دوستاش عامل آشنایی و ارتباط دخترم با پسر عموش شده بود

        • ناشناس , آوریل 21, 2016 @ 12:13 ب.ظ

          سلام همسرم به حرفم گوش نمیکند وبه آرایش خود ادامه میدهد و به جای روسری ومغنهه شال سر میک وهیچ اعتنایی به حرفهای من نمی کن ودایم باهم درگیریم لطفا راهنمایان کنید

          • راهنما , آوریل 22, 2016 @ 9:53 ب.ظ

            به هر حال شما با شناختی که داشتید با ایشون ازدواج کردید و میدونستید ایشون چه اخلاقی داره
            گاهی رفتار ایشون نوعی مبارزه با رفتاری در شماست پس بهتره با ایشون صحبت کنید و بررسی کنید
            لجبازی، بازی خطرناکی است که برخی از زوجین به خصوص در سال‌های اول زندگی مشترک برای نشان دادن قدرتشان به یکدیگر در پیش می‌گیرند. آن‌ها فکر می‌کنند اگر در بسیاری از موارد نظر همسر خود را تأیید کنند و مطابق میل همسر خود عمل کنند، دیگر باید تا آخر عمر حرف‌شنو و مطیع محض او باشند.
            جام جم سرا: این استدلال اشتباه باعث می‌شود برخی از افراد حتی زمانی که می‌دانند حق با همسرشان است باز هم مطابق نظر همسر خود رفتارنکنند و به تکرار رفتار اشتباه خود بپردازند، اقدامی که در نظر همسرشان چیزی جز لجبازی نیست. اما مسئله زمانی بغرنج‌تر می‌شود که همسران این دسته از افراد مهارت رفتار با لجباز‌ها را به خوبی بلد نباشند و حتی برای نشان دادن بد بودن این رفتار آگاهانه مقابله به مثل کنند و با رفتار متقابل سعی کنند رفتار همسرشان را اصلاح کنند غافل از اینکه این کار تنها آتش اختلافات را شعله ور می‌کند.
            برخی از افراد دیگر نیز سرزنش و ملامت یا قهر و کینه توزی را در برابر همسر لجباز خود پیش می‌گیرند که هر یک از این رفتار‌ها، به تنهایی می‌تواند صمیمیت و عشق را از زندگی مشترک بزداید.

            براستی بهترین شیوه رفتار با همسر لجباز و حرف نشنو چیست؟
            حجت الاسلام محمود حسنی‌نژاد، کار‌شناس ارشد روان‌شناسی، در پاسخ به این سوال راهکارهایی دارد:

            چگونه با انتقاد صحیح مانع لجبازی همسرمان شویم
            قبل از هر چیز باید توجه داشته باشید که زوجین در خانواده‌های متفاوت رشد کرده و تربیت شده‌اند و این تربیت‌های متفاوت سبب اختلاف نظر بین آن‌ها می‌شود؛ بنابراین اختلاف یک امر طبیعی بین همسران است. اما برای اینکه این اختلاف نظر‌ها به معضل در زندگی مشترک تبدیل نشود توصیه‌هایی قابل ذکر است:

            انتظارات خود را از همسرتان تعدیل کنید
            همانطور که شما از همسرتان توقعات و انتظاراتی دارید او نیز از شما انتظاراتی دارد؛ بنابراین نمی‌توانید بدون درنظر گرفتن انتظارات همسر، از او توقع داشته باشید که از شما حرف شنوی داشته باشد.

            از یادآوری نقاط مثبت غافل نشوید
            قبل از اینکه از نقاط ضعف همسرتان صحبت کنید نقاط قوتش را یادآوری کنید و قبل از هر انتقادی از او تعریف کنید همچنین در گفت‌و‌گو‌هایتان بیان کنید همانطور که شما از او انتقاد می‌کنید او نیز می‌تواند اشتباهات شما را بیان کند؛ چنین رفتاری سبب می‌شود همسرتان شما را آدم منصفی بداند و پذیرش بیشتری نسبت به حرف شما پیدا کند.

            اعتدال را رعایت کنید
            از همسرتان زیاد انتقاد نکنید؛ زیرا سبب می‌شود از اهمیت حرف شما کاسته شود. حضرت علی (ع) می‌فرمایند: «وقتی حرفی زیاد تکرار شود از ارزشش کاسته می‌شود.» لذا بعد از یک تذکر، به او فرصت فکر کردن بدهید و تذکرات خود را به طور مداوم تکرار نکنید.

            از رفتار انتقاد کنید نه از شخص
            به جای انتقاد از خود شخص از کار او انتقاد کنید، یعنی خود شخص را نکوهش نکنید بلکه عمل او را مورد انتقاد قرار دهید.

            تلافی ممنوع
            اگر همسرتان لجبازی می‌کند شما با لجبازی رفتار او را تلافی نکنید و با توجه به اینکه در ابتدای راه هستید، دقت کنید لجبازی در زندگی و رابطه شما به عادت تبدیل نشود.

            خودتان و همسرتان را بشناسید
            شناخت خود را نسبت به همسرتان بالا ببرید و سعی کنید درباره خودتان نیز به او اطلاعات بدهید و خط قرمز‌ها و ایده آل‌های زندگیتان را برای او بیان کنید و لازم است تعریف و نظر خودتان درباره مسائل مختلف زندگی را با تعریف همسرتان مقایسه کنید؛ زیرا واژه‌ها و مصداق‌ها در افراد مختلف، تفاوت دارد. به عنوان مثال ممکن است تعریف شما از تجملات با آنچه همسرتان در ذهن دارد متفاوت باشد.

            تفاوت‌ها را بپذیرید
            به تفاوت‌های بین زن و مرد توجه داشته باشید. با مطالعه کتاب‌هایی که در این زمینه، وجود دارد می‌توانید آگاهی خود را بالا ببرید. مثلا با توجه به اینکه نیاز اساسی خانم‌ها محبت است، سعی کنید با توجه کردن بیشتر به احساسات همسرتان و افزایش محبت کلامی، صمیمیت بیشتری در زندگی مشترکتان به وجود بیاورید.
            این صمیمیت باعث می‌شود همسرتان بیشتر به شما نزدیک شود و به حرف شما اهمیت دهد. وقتی شما به احساسات او اهمیت بدهید او نیز خط قرمزهای شما را زیر پا نمی‌گذارد؛ اما مقابله و مشاجره سبب جریحه دار شدن احساسات طرف مقابل می‌شود و او را به لجبازی وا می‌دارد.
            از سوی دیگر مردان نیز دوست دارند تکیه‌گاه خوبی برای همسرشان در مواجهه با مشکلات باشند، پس لازم است زنان حتی اگر تحصیلات یا موقعیت اقتصادی بهتری دارند باز هم در هنگام مشکلات به همسرشان رجوع کنند. این کار باعث می‌شود مردان احساس کنند جایگاه مدیریتی آن‌ها نزد همسر و فرزندانشان محفوظ مانده است

            در این مورد میتونید با متخصصین کانون مشاوران ایران، مشاوره تلفنی/تخصصی داشته باشید
            دفتر قیطریه:
            ۰۲۱-۲۲۶۸۹۵۵۸ خط ویژه
            دفتر سعادت آباد:
            ۰۲۱-۲۲۳۵۴۲۸۲ خط ویژه
            دفتر شریعتی:
            ۰۲۱-۸۸۴۲۲۴۹۵ خط ویژه

          • atefe , می 19, 2016 @ 2:26 ق.ظ

            با سلام هر انسانی در انتخاب نوع پوشش خود ازاد هست.بهتر بااین صحبت ها و تحکم ها فاصله و سردی ایجاد نکنید.وبا ازاد گذاشتن و قبپل مردن انتخاب و خواسته همسرتون ازشون حمایت کنید

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *