مرکز مشاوره

مرکز مشاوره مشهد

مرکز مشاوره مشهد

مرکز مشاوره شهر مقدس مشهد

مشورت گرفتن و راهنمایی خواستن از کسی که بدون هیچ قضاوتی و بی طرفانه در محیطی آرام  به صحبت ها و درد و دلهای شما گوش فرا میدهد و آنها را درک میکند و برحسب تجارب و دانسته های خودش شما را راهنمایی میکند ، فرصتی است تا برای مقابله و یافتن راه حل برای مشکلات خود روش های جدید را یاد بگیرید  و آنها را آسانتر تر و بهتر از قبل حل کنید و همینطور بتوانید مشکلاتی را که در آینده برای شما پیش می آید به نحو تواناتر و کاراتری حل کنید .عده کثیری هستند که از درمیان گذاشتن احساسات و مشکلات درونی خود با مشاور میترسند! اما این ترس بسیار بیجاست زیرا یک مشاور خوب می کوشد تا برقراری ارتباط با فرد مورد نظر خود بهترین روش را برای حل مشکل پیش روی شما بگذارد. پس اگر به مشکلی برخوردید اصلا نگران نباشید و فرقی هم نمی کند که کجای ایران سکونت داشته باشید زیرا کارشناسان ما در مرکز مشاوره و مشاوره مشهد و مشاوره ازدواج مشهد در همه نقاط ایران آماده پاسخگویی به شما هستند. به همین دلیل بار دیگر و این بار مرکز مشاوره مشهد با کادری مجرب و کارآزموده در زمینه های مشاوره ازدواج توحید، مشاوره خانواده توحید، مشاوره ازدواج هاشمی نژاد، مشاوره خانواده امام خمینی و مشاوره ازدواج امام خمینی را در مشاوره مشهد به شما معرفی میکند.

مرکز مشاوره مشهد دارای شعب متعدد از جمله مرکز مشاوره امام خمینی ، مرکز مشاوره توحید ، مرکز مشاوره هاشمی نژاد و مرکز مشاوره پیروزی به صورت مداوم پذیرای شما خواهد بود پس از مشاوره و گرفتن مشورت نترسید.

شماره های تماس 01

خانمم ولم کرده رفته تهران میگه توام باید بیای

با سلام من ده ساله از ازدواجمون میگذره ویه دختر دارم محل کار منشهرستانه کارم خوب وپر درآمده خانمم اسرار داره بریم تهران چون مادرش تهرانه وخیلی اذیتم میکنه الانم ول کرده رفته تهران ومهریشوگذاشته اجرا خیلی هم زن بد دهن وبد اخلاق و نمک نسناسیه خودشو از من بالاتر میدونه درصورتی که من شخصی تحصیل کرده وموقعیت اجتماعی خوبی دارم الان موندم که بااین خانم چه کار کنم از طرفی نمیخام اینده دخترم خراب بشه یا به طلاق فکر کنم الان موندم سر دوراهی کارم هم شرکتی است وقابل انتقال به تهران نیست خواهشمندم راهنمایی بفرمایید

پاسخ

با سلام وقتی همسرتون درکی از کار شما ندارند و بد دهن و ..

که گفتید هستند البته که نمی شود قضاوت کرد بهتره تصمیم درستی برای ادامه بگیرید اگر فکر می کنید با مشاوره حضوری میشه شرایط رو بهتر کرد و ایشون متوجه اشتباهشون می شوند اقدام کنید ولی اگر ایشون با وجود یک بچه اقدام قانونی کردند و مهریه رو به اجرا گذاشتند شاید مساله متفاوت باشد و البته راه برگشتی رو باقی نگذاشته باشند .

به هر حال برای طلاق دادگاه هم شما را به روانشناس ارجاع می دهد نگران نباشید ولی شاید قبل از دادگاه صحبت خودتون خیلی موثر تر باشد .

در هر حال امیدوارم تصمیم درستی گرفته شود .
در این مورد میتونید با متخصصین کانون مشاوران ایران، مشاوره تلفنی/تخصصی داشته باشید
۴۴۰۳۴۴۹۰
موفق باشید

با شوهرم از دوران نامزدی خیلی مشکل داشتیم

سلام .من و شوهرم از دوران نامزدی خیلی مشکل داشتیم از همه مهمترش معتاد و بددهنی این آقا بوده …به اصرار خانواده ها رفتیم سر و خونه زنگیمون ..این اقا گاهی ۴ماه ۴ماه قهر می کرد خرج من و دخترم نمیاد تا سال ۹۵ یههوی غیب شدن تا امسال ۹۶ دقیقا ۱سال و یک ماه منزل ترک کردن …تااینکه هفته پیش رفته در خونه مامانم که بیاد اشتی کنیم به خاط دخترم …من هیچ اطمینانی به این مرد ندارم

پاسخ

با سلام به نظرم اشتی کردن شما در این موقعیت به صلاح نخواهد بود با تو صیفاتی که کردید.

ایشون یک سال رو کجا بودند و اگر هم تمایل به برگشت دارید باید تضمینی وجود داشته باشد که ایشون رفتارهای نادرست رو تکرار نکنند باید به روانشناس مراجعه کنند.

اگرداعتیادددارند پیگیر درمان باشند و به طور کل رفتارها رو اصلاح کنند چون برگشت فشارهای روانی زیادی رو برای شما خواهد داشت .

به هر حال خطاهای افراد قابل گذشت است وقتی عمدی نباشد و تحمل پذیر باشد ایشون تعهدی به زندگی دارند ولی بی مسئولیت هاشون در قبال همسر و فرزند به راحتی قابل گذشت نخواهد بود.

البته تصمیم گیرنده نهایی خود شما هستید امیدوارم تصمیم درستی بگیرید و خوشبخت باشید و حتما منافع برگشت به زندگی رو در نظر داشته باشید .
در این مورد میتونید با متخصصین کانون مشاوران ایران، مشاوره تلفنی/تخصصی داشته باشید
۰۲۱۸۸۴۲۲۴۹۵
موفق باشید

دخترم برای خواسته هایش فریاد می زند و گریه می کند

سلام دختر ۳٫۵ساله دارم بمدت چند هفته است برای خواسته هایش فریاد میزند وگریه میکندحتی خواسته ای که اجابت میشود در مقابل برخی رفتارهای خیلی ساده هم مانند اینکه صدایم میزند وبا تاخیر جوابش را میدهم نیز چنین واکنش هایی نشان میدهد رفتلر صحیح برای اصلاح این مسئله چیست

پاسخ
با سلام این الگوی اموخته شده ایت چون به خوایته هایش تن دادید اینچنبن رفتار می کند.
باید دقت داشته باشید که وقتی بچه ها فریاد می زنند گریه می کنند دوست دارند و توقع دارند که این طور به خوایته هابرسند وقتی شما موافقت می کنید و اینچنین نیازهاشون رو براورده می کنید.
و این رفتار تقویت می سود و تداوم پیدا می کند و به صورت الگویی رفتاری در اینده یادگرفته می شود.
باید توجه کنید .دیگر نباید توجهی به گریه داشته باشید نگران نباشید اتفاقی نمی افتد ولی مقاومت در برابر خواسته ها گریه اورا خاموش سازی و کاهش می دهددمی توانید حضوری هم مراجعه فرمایید امیدوارم مشکل برطرف شود.

در این مورد میتونید با متخصصین کانون مشاوران ایران، مشاوره تلفنی/تخصصی داشته باشید
۰۲۱۸۸۴۲۲۴۹۵
موفق باشید

مردی ۴۸ ساله و متاهل هستم. مدت هفت سال است که با خانمی آشنا شده ام که از نظر روحیات روانی و اخلاقی از هرجهت با بنده یکسان هستند .
حتی با ایشان پیمان ازدواج و … نیز بسته ایم. علت گرایش بنده به ایشان داشتن علائق یکسان و همگون در ۹۹ درصد بوده است.
ایشان مجرد هستند. مدتی است ایشان روشی غیر از گذشته در پیش گرفته و کلا نسبت به بعضی موارد از قبیل پیمانهایی که با هم داشتیم بی اعتنا شده و حتی بعضی را فسخ کرده اند . تصور بنده این است که ایشان بدینوسیله به مرور قصد جدایی دارد اما نمی خواهد به یکباره این موضوع مطرح شود.
با توجه به اینکه اینجانب بسیار به ایشان وابسته شده ام و مدتی است دچار استرس و نگرانی گشته ام به نحوی که حتی سلامتی بنده را هدف قرار داده است چگونه می توانم این موضوعات (تغییر رفتار – جدایی پس از هفت سال رابطه کاملا عاطفی و بدون هیچ مشکل ) را برای خویش هموار نمایم. خواهشمندم راهنمایی بفرمایید.

پیمان به صورت غیر رسمی و بین خود ما بوده است

پاسخ

با سلام اگر منظورتان این است که با این خانم محرم بودید .

خب چون شما متاهل هستید ایا نوعی خیانت به همسرتان محسوب نمی شود.

البته اگر متوجه منظورتان شده باسم .

خب ایشون مجرد هستند شاید بنا به دلایلی وارد این ارتباط عاطفی و ..شده اند و اکنون تمایلی وجود ندارد بنا به دلایل مختلفی که قطعا خودشون بهتر می دانند .

اگر حس شما درست باشد و ایشون قصد جدایی داشته باشند شما با شرایطی که فرمودید حتما باید زیر نظر روانشناس باشید البته هیچ چیز قطعی نیست.

بهتره در مورد حستون با خود ایشون صحبت کنید البته مسئله پیچیده ای ایت شاید بهتر باشد حضوری بررسی سود .امیدوارم مسائل حل شود .
ر این مورد میتونید با متخصصین کانون مشاوران ایران، مشاوره تلفنی/تخصصی داشته باشید
۴۴۰۳۴۴۹۰
موفق باشید

پاسخ

دوست عزیز خودتونو با عناوینی همچون پیمان داشتن گمراه نکنید …

اگر قصد ازدواج داشتید در این چندین سال اقدام کرده بودید …

به هر حال باید به ایشون هم حق بدید در این هفت سال خسته شده باشه و بفکر جدا کردن مسیرش باشه
پس با این تصورات نمیتونید کسی رو به روز نگهدارید …

به همین خاطر در زمانی مناسب با ایشون صحبت کنید و از نیتش باخبر بشید و محترمانه به خواستش احترام بگذارید.

پدر همسرم مریضی اعصاب دارن

همسرم۲۸ سالشونه و پدرشون مریضی اعصاب داره همسرمن خیلی زود عصبانی میشه و ممکن است حتی چیزی را هم بشکند و ۱ یا۲دقیقه اوج عصبانیتش نمی تواند خودش را کنترل کند.آیا امکان این است ک از پدرشون…
پاسخ

اگر ایشون در خانواده شرایط عصبی بودن رو دارند خوب ممکنه ارثی باشد .و ایشون هم باید به پزشک متخصص مراجعه داشته باشند .

و شرایط بررسی شود تا اگر مشکل پزشکی نبود بعد به روانپزشک و روانشناس مراجعه کنید .

چون این رفتارها در طولانی مدت باعث ایجاد مشکلات در زندگی و نداشتن زبان مشترک و فرسودگی در زوجین و کاهش رضایت زناشویی و سرد شدن رابطه می شود پس دقت داشته باشید که چگونه رفتار کنید
به ره حال نگران هم نباشید اگر ایشون بپذیرند مشکل دارند و باید اقدام کنند با همراهی شما قطعا بهبودی حاصل می شود و بودن شما در کمارشون خودشایه دلگرمی برای پیگیری است .

امیدوارم مشکل برطرف شود
در این مورد میتونید با متخصصین کانون مشاوران ایران، مشاوره تلفنی/تخصصی داشته باشید
۰۲۱۲۲۶۸۹۵۳۴
موفق باشید

خانواده دختر اصرار دارن تو شهر خودشون زندگی کنن نه شهر داماد

دو سال پیش به پسرداییم علاقه مند شدم،خوشبختانه اونم همینطور.اما خانوادش ناراضین چون اوناشهرستان زندگی میکنن و اصرار دارند منم شهر اونا برم.

امامادر من اصرار داره مامشهد زندگی کنیم.

الان دو ساله که این ماجرا طول کشیده و من واقعا خسته شذم دیگه نمیتونم این وضعیتوتحمل کنم.هیچ ارتباط خاصی هم با پسر ندارم .

نمیخام هم قبل خاستگاری و این مساعل باهاش رودررو بشم و حرفی بزنم،خیلی خجالت میکشم.ای کاش زودتر تموم بشه همه چی

پاسخ

دوست عزیز ایا مشکل صرفا بحث شهرستان رفتن است و یا مساله دیگری وجود دارد .

خب اگر هر دو طرف به هم علاقه دارند بهتر است خانواده ها زودتر تکلیف رو مشخص کنند .

لزومی به داشتن ارتباط بین دو نفر نیست .

مساله ایست که بزرگترها باید تصمیم بگیرند و زودتر رسمی شود امیدوارم به زودی مساله رفع شود و خوشبخت باشید
در این مورد میتونید با متخصصین کانون مشاوران ایران، مشاوره تلفنی/تخصصی داشته باشید
۰۲۱۲۲۶۸۹۵۳۴
موفق باشید

مشاور خوب و ماهر در زمینه ی درمان زود رنجی

سلام. لطفا یک مشاور خوب و ماهر در زمینه ی درمان زودرنجی معرفی کنین
ممنون

پاسخ

در این مورد میتونید با متخصصین کانون مشاوران ایران، مشاوره تلفنی/تخصصی داشته باشید
۰۲۱۲۲۶۸۹۵۳۴
موفق باشید

توانایی پرداخت هزینه مشاوره برای درمان مشکلات را ندارم

سلام وقتتون بخیر… من اخیرا دچار مشکلاتی شدم که به تنهایی از پس حل کردنش بر نمیام…از طرفی توانایی پرداخت هزینه مشاوره رو ندارم.

آیا جایی هست که من بتونم بصورت رایگان از کمکشون بهره مند بشم؟

پاسخ

مراکز مشاوره دانشگاهی میتونن به شما کمک کنن
در ضمن میتونید با سازمان بهزیستی شهرتون هم تماس بگیرید

ولی مشکل رو مطرح کنید در حد امکان پاسخ گویی صورت خواهد گرفت

رئیسم از من خواستگاری کرد

سلام دوباره…ممنون از راهنماییتون من ساکن مشهد هستم.از چه جایی در دانشگاه در مورد مشاوره بپرسم؟
چندین ماه میشه که در شرکتی مشغول به کار شدم، رئیسم یک پسر مجرد هستن که ۱۲سال از من بزرگتر هستن…بتازگی متوجه شدم که به ایشون علاقه مندم…

اما بدلیل اینکه تابحال با کسی ارتباط نداشتم و از طرفی این شخص روابطی دارن که تا حدودی در جریانش هستم، دلم نمیخواد بیش از این درگیر بشم…

من تقریباً تمام وقت فکرم درگیر ایشونه…

حتی گاهی اوقات که نمیبینمشون بدخلق یا بی حوصله میشم…

رفتارهایی نشون میدم که برای خودم هم عجیبه…

یکی از دوستانم با توجه به حرفهام بهم گفت که من به خود این شخص علاقه ندارم و در واقع بدلیل فقدان حضور پدرم و حمایت های رئیسم بهش علاقه‌مند شدم…

در حال کار به کارم نیاز دارم. به خاطر موقعیت های خوبی که دارم امکان ترک اینجا رو ندارم …

اما از ادامه این وضعیت هم ناراحتم.
همونطور که عرض کردم این مسائل مربوط میشه به چند سال زندگی من و خانوادم و خیلی هم مفصله…

امکان توضیحش در چند خط وجود نداره.یعنی دوستی داشتم که دانشجو روانشناسی بود و بهم گفت این مشکلات که الان درگیرش هستم ریشه در گذشته و کودکی من داره و بهتره به یک مشاور مراجعه کنم تا به صورت حرفه‌ای درمان بشم.
لطف میکنید اگر راهنماییم کنین

پاسخ

با سلام دوست عزیز در مشهد اساتید دانشکده روانشناسی فردوسی هستند که می توانند به شما کمک کنند و جای نگرانی وجود ندارد .

مرکز مشاوره دانشگاه هم هست که هزینه ناچیزی دارد در هر حال بله ممکنه به دلیل فقدان ها و مسائل کودکی باشد ولی به هر حال عشق بی خبر فرد را درگیر می کند و وقتی در ذهنمان به یک فرد بها می دهیم و راجب او خیالپردازی می کنیم این عشق صد برابر بیشتر خودش را نشان می دهد.

و بدون اینکه طرف مقابل بداند درگیرش می شویم و مدام ذهنمان درگیر می شود که ایا او هم علاقه ای دارد یا خیر ؟خب وقتی شرایط ترک کار وجود ندارد و از طرفی این افکار شما ازاردهندس و ممکنه منجر به اعمالی شود که مطلوب نباشد پیگیری و بررسی و درمان روانشناختی نیاز است تا به شما در رفع مشکل و خنثی شدن در برابر این شخص کمک شود امیدوارم خوشبخت باشید در اینده و درست تصمیم بگیرید .

در این مورد میتونید با متخصصین کانون مشاوران ایران، مشاوره تلفنی/تخصصی داشته باشید
۰۲۱۸۸۴۲۲۴۹۵
موفق باشید

در این مورد میتونید با متخصصین کانون مشاوران ایران، مشاوره تلفنی/تخصصی داشته باشید
۰۲۱۸۸۴۲۲۴۹۵
موفق باشید

شوهرم چند سالی اعتیاد داشته و من متوجه نشدم

باسلام خانمی هستم۲۹ساله همسرم۳۱ساله شوهرم چندسالی میشه اعتیادداشته من متوجه نشدم تایکماه ونیم پیش که پیک فرستادیم تعقیبش کردکه بهمون ثابت شدکه اعتیادداره.

درکناراعتیاددروغ هم خیلی بهم میگفت خیانت هم کرده بیشتردروغ هاش رسواشد.

الان یکماهی میشه بردیم کمپ ترک کرده میگه همه کاراموگذاشتم کنارولی من متاسفانه هرکارمیکنم نمیتونم الان بهش اعتمادپیداکنم.

فک میکنم تمام حرفای که میزنه یاکجامیری همش دروغه.

سرهمین اعتمادنداشتن بهش هرروزدعواداریم میگم گوشیتوبده نگاه کنم میگه موقعه ای میدم که حرفاموباورداشته باشی.

توجهی بهم نمیکنه بخاطراینکه میدونه بهش اعتمادندارم لطفاراهنماییم کنین

پاسخ

با سلام دوست عزیز شما متوجه رفتارهای نادرست ایشون بودید چه بحث اعتیاد و خیانت و مسائل دیگر و اکنون ایشون بعد از مراجعه به کمپ ادعای پاکی از اعتیاد و کنار گذاشتن سایر مسائل را دارند خوب شرایط شما قابل درک است که اعتمادی نداشته باشید .

ولی به هر حال همین که انگیزه تغییر وجود داشته است و ایشون مراجعه کردند باید همراهی کنید هر چند سخت است در این شرایط اعتماد کردن .

ولی می توانید دو را دور نظارت داشته باشید در عین حال به ایشون نشون بدید که همراه هستید برای فرد معتاد اعتماد اطرافیان و کمک به بهبود انگیزه است و اینکه بدانند در جمع خانوادگی پذیرفته شده اند بسیار مطلوب است.

پس هر چند که ایشون شرایط معقولی نداشتند و شما ازار دیدید به خاطر رفتارها ولی به ایشون فرصت بدید تا شرایطش رو نرمال کند.

قطعا باز برای شما در مواردی شک و شبهه وجود دارد ولی اگر اطمینان کنید شرایط بهتر پیش خواهد رفت .امیدوارم مشکلی خاصی ایجاد نشود و بهبودی به همان صورتی که ایشون می گویند شکل بگیرد .

در این مورد میتونید با متخصصین کانون مشاوران ایران، مشاوره تلفنی/تخصصی داشته باشید
۰۲۱۸۸۴۲۲۴۹۵
موفق باشید

از زمانی که عقد کردم حس پشیمانی دارم

سلام خسته نباشید…من یک ماهه نامزددار شدم و از زمانی که عقد کردم احساس پشیمونی به طور مداوم اذیتم میکنه و احساس میکنم علاقه ای به همسرم ندارم واز وقتی که عقد کردم ساعات خوابم خیلی زیاد شده.

از نظر بنده همسرم هیچ مشکلی از نظر اخلاقی و رفتاری نداره ولی افکارم بشدت منو اذار میده ..خواهش میکنم راهنماییم کنین از دست این افکار خلاص بشم

خودشناسی «فکری» چیست؟

یعنی این که ما با طرز فکر خود و انواع آن از جمله افکار مثبت و منفی آشنایی داشته باشیم و بدانیم که طرز فکر ما تا چه اندازه روی احساسات و نحوه رفتار ما ابتدا با خودمان و سپس با اطرافیان اثر می گذارد و این که آیا تاکنون افکار مثبت یا منفی ما به خودمان یا دیگری صدمه زده است؟

همچنین با پیامد نحوه تفکر خود آشنایی داشته و آگاه باشیم که افکار ما تا چه اندازه به پیشرفت و تعالی یا شکست و ناکامی مان منجر شده است.

در مجموع محافظت از خود در برابر افکار منفی و تعبیر و تفسیرهای ساخته و پرداخته ذهن، داشتن انگیزه لازم برای تقویت افکار مثبت و پرهیز از هرگونه قضاوت و پیشداوری که لازمه برقراری ارتباط سالم و سازنده با دیگران است، از ویژگی‌های بارز خودشناسی «فکری» است.

مزیت دردهای روحی!

حتما تاکنون برای تان اتفاق افتاده است که دست تان را ناخواسته با شعله آتش سوزانده یا هنگام خرد کردن سبزی با کاردی بریده باشید. مطمئنا دردآور است.

تجربه درد موهبتی است که از آسیب جسمی دوباره پیشگیری می کند.

اگر درد نبود، ممکن بود تمام دستمان بسوزد و حتی نابود شود اما ما متوجه آن نشویم.

پس دردهای جسمی به ما یادآوری می کنند که باید «متوقف شویم و ادامه ندهیم» و گرنه آسیب بیشتری می بینیم. دردهای روحی-روانی نیز به ما این هشدار را می دهند که بخشی از سلامت روان ما به خطر افتاده است. وقوع طلاق یکی از این دردهاست که با انزوای اجتماعی، افسردگی، اضطراب و … همراه است.

دردهای روحی و روانی نیز پیغام مشابهی دارند و به ما می گویند: «بهتر است شیوه فکر کردنت را تغییر دهی تا از آسیب های بیشتر مصون بمانی»!
یکی از مراجعان دلیل اختلاف و تعارض اخیر با همسرش را این گونه عنوان کرد: چند روزی است که وقتی همسرم از محل کار به منزل برمی گردد روی تراس می ایستد و همان طور که مشغول نوشیدن چای است به بیرون خیره می شود!

من حرف تکان دهنده ای به او نزدم اما او ناگهان عصبانی شد! من فقط از او پرسیدم: «چه چیز خاصی آن بیرون هست؟ باز به مدرسه دخترانه زل زده ای!».

ویژگی بارز افکار منفی این است که آن قدر در ذهن باقی می ماند و دنبال هم می چرخد تا یک داستان تلخ و منفی بزرگ در ذهن شکل می دهد.

افکار منفی و غیرمنصفانه ما به دو دسته تقسیم می شوند

۱) افکار منفی درباره خودمان مانند: «من دوست داشتنی و جذاب نیستم»، «اول و آخر زندگی ام شکست و ناکامی است»، «ازدواجم به بن‌بست خورد چون من یک انسان بی عرضه و بی سیاست بودم»، «دیگری را ببین چطور از من موفق تر است»

۲) افکار منفی درباره دیگران نظیر: این که «دخالت های بی جای مادرش باعث شد رابطه مان به طلاق برسد»، «همیشه بی مسئولیت بود و خودخواه» و
چشم ها را باید شست اما چگونه؟
اگر افکار منفی دست از سر شما برنمی دارد این راهکارها را امتحان کنید:
۱ – در اولین قدم اعتماد به نفستان را افزایش دهید: برخی از ما استاد منفی جلوه دادن اتفاقات مثبت هستیم! بخشی از این کار به خاطر کمبود اعتماد به نفسمان است. ما حس می کنیم که شایستگی چیزی را نداریم در نتیجه مثلا وقتی یکی از اطرافیان یا همکاران از ما تعریف می کند سریعا در مقابل تعریفش گارد می گیریم و تصور می کنیم مشغول چاپلوسی است و یا قصد دارد به طور غیرمستقیم برخی از نقایص ما را به رخمان بکشد. از طرفی تعدادی از افراد با این تصور که «من دوست داشتنی نیستم»، بسیاری از رفتارهای همسرشان را به گونه دیگری تعبیر و تفسیر می کنند. این دسته از افراد حتی رفت و آمد همسر با خانواده پدری اش را این گونه تفسیر می کنند: او نسبت به من «بی اعتنا و بی تفاوت» است.
۲ – موقعیت هایی را که در آن، افکار منفی تان نسبت به خود یا دیگران فعال می شود شناسایی کنید و سریعا آن موقعیت را ترک کنید: ممکن است شما زمانی که در موقعیت تنهایی قرار گرفته اید بیشتر از قبل شروع به منفی بافی درباره خود، دیگران یا اتفاقات بکنید. یا ممکن است در موقعیت هایی که دو نفر مشغول پچ پچ کردن هستند، فکر منفی تان تشدید شود که مبادا درباره من حرف می زنند یا زمانی که مثلا همسرتان مشغول تماشای تلویزیون، خواندن روزنامه، مکالمه با تلفن یا دادن پیامک است، این فکر به ذهنتان خطور کند که «من ذره ای برای او مهم و دوست داشتنی نیستم و گرنه وقتش را با من سپری می کرد». چنانچه این اتفاقات در زندگی سابقتان رخ داده، خود را آماده کنید تا در زندگی دومتان این موقعیت های خطرناک را ترک کنید و با این روش اجازه ندهید دوباره افکار مسموم، رابطه شما با همسرتان را به ورطه سقوط بکشاند.
۳ – لازم است به چند پرسش پاسخ بدهید: حتما در زندگی مشترک قبلی تان زمان هایی وجود داشته که هجوم افکار منفی درباره خود و یا همسرتان لحظه ای شما را راحت نگذاشته است. تحقیقات نشان می دهد بخش زیادی از افکار منفی ما ساخته و پرداخته ذهنمان است و ریشه در واقعیت ندارد. در نتیجه قبل از آن که در برخورد با هر رفتاری از سمت همسرتان سریعا فکری به ذهنتان خطور کند و بر آن اساس تصمیم گیری و رفتار کنید ابتدا این سوال ها را از خود بپرسید:
الف- چه شواهد و مدارکی از تفسیر من حمایت می کند؟ آیا من برای ثابت کردن افکارم، تاکنون از او موردی دیده ام؟
ب- چه شواهدی وجود دارد که برخلاف تفسیر من است؟آیا تاکنون رفتاری از همسرم دیده ام که متوجه شوم درباره او اشتباه فکر می کردم؟
ج – آیا ممکن است پشت این رفتار همسرم دلیل دیگری هم به جز آنچه من با افکار منفی تفسیر کرده ام، وجود داشته باشد؟
۴ – از هم نشینی با افرادی که افکار منفی را به شما تزریق می کنند دوری کنید حتی اگر از عزیزان شما باشند: مطمئنا افرادی که نمی توانند درباره خودشان و توانایی هایشان به گونه ای مثبت بیندیشند و جملاتی از این قبیل استفاده می کنند که «من یک آدم بد شانسم و همیشه در زندگی یک بازنده بودم»، فکرهای فلج کننده خود را به شما نیز منتقل خواهند کرد. از طرفی دسته ای از افراد نیز وجود دارند که اگر چه همواره درباره خود مثبت اندیشند اما موفق نمی شوند افکار منفی خود را درباره دیگران متوقف کنند. همنشینی با این دسته از افراد نیز باعث می شود شما دیر یا زود تحت تاثیر افکار منفی آن ها حتی درباره اطرافیان خود قرار بگیرید.
۵ – وضعیت خود را تغییر دهید: شاید خنده دار به نظر برسد اگر توصیه کنم زمانی که افکار منفی به ذهن شما هجوم می آورد یا یأس و ناامیدی بر شما غالب می شود، وضعیت بدن خود را تغییر دهید. مثلا اگر نشسته اید، بلند شوید یا اگر ایستاده اید، بنشینید و یا اگر متمایل به چپ هستید، به سمت راست مایل شوید. در واقع با این روش به افکار منفی خود نوعی دهن کجی می کنید. مثل این است که کسی درباره موضوعی با شما صحبت کند ولی شما به او بی توجهی کنید؛ او نیز ادامه نخواهد داد! تحقیقات نشان می دهد افرادی که قادرند به افکار منفی خود به چشم یک دشمن بیرونی نگاه کنند، به راحتی می توانند در برابر این دشمن قرار بگیرند و با او بجنگند. شیوه تفکر افرادی که در جنگ با افکار منفی و فلج کننده خود پیروز هستند اینگونه است: اگر پای چپ من درد می کند باید خوشحال باشم که پای راستم سالم است و درد نمی کند!
۶ – سر خود را شلوغ کنید: کار کردن و فعالیت نسبتا زیاد راه درمانی خوبی برای بسیاری از افرادی است که مدام درباره خود یا دیگران دست به قضاوت، پیشداوری و ارزیابی می زنند. فعالیت زیاد و حضور در جمع های سالم، فکر شما را درگیر می کند و با ایجاد خستگی فرصتی برای منفی بافی باقی نمی گذارد.

نکاتی برای افزایش علاقه به همسر

در نتیجه خود را در مدیریت ذهن و کنترل احساس و رفتارشان ناتوان و درمانده می‏ بیند و در نهایت، اسیر اندیشه ‏های منفی شده و در ساختن زندگی مشترک، نقشی غیرمسئولانه، منفعلانه و منفی بر عهده می گیرند و مدام با برچسب زدن، به سرزنش و انتقاد آشکار یا پنهان از خود، همسر و دیگران می ‏پردازند،

کارهای اشتباه خود را توجیه می‏ کنند و در هر زمینه ‏ای به داوری و پیش ‏داوری می ‏پردازند، انرژی خود را بیشتر در مسیر منفی و تخریب به کار می‏ گیرند و بیشتر روی کمبودها و نقاط منفی خود، همسر و فرزندان تمرکز می‏ کنند. در نتیجه خود و زندگی مشترک را در مسیر تلخی و بدبختی بیشتر قرار می ‏دهند.

اگر هر زن و مردی عمیقاً بخواهد زندگی مشترک خود در جهت مثبت‏ تغییر دهد، آن‏ وقت مساله ‏ی توافق پیش می ‏آید و در واقع زوج با خواستن و انگیزه ‏ی قوی، در مسیر توانستن قرار می ‏گیرد.

اگر به گذشته ‏ی خود توجه کنیم، همه ‏ی ما در طول زندگی، موفقیت ‏هایی داشته ‏ایم.

اگر موفقیت‏ های به دست آمده را تجزیه و تحلیل کنیم، متوجه خواهیم شد که در میان انبوه آرمان‏ ها و آرزوهای خود، فقط به آنچه که واقعاً و عمیقاً و با انگیزه ‏ی قوی می‏ خواستیم، رسیده ‏ایم، بنابراین با انگیزه‏ ی قوی و کافی، باید دست به کار شد و پذیرفت که زندگی مشترک مطلوب، با خود من شروع می‏ شود و می‏ بایست از هر فرصتی، برای رشد در جهت مثبت و سازنده استفاده کرد.

پس:

– به جنبه های مثبت همسرتان بیشتر توجه کنید.
– خاطرات شاد و با هم بودن را دایم در زندگی تان رقم بزنید.
– مسافرت های تفریحی بروید.
– ببینید روز اول به چه دلیلی ایشان را انتخاب کردید همان نکات را مورد توجه جدی قرار دهید.
و ضمنا بر رابطه جنسی تان توجه جدی تر داشته و تغییرات مثبت در آن ایجاد کنید.

منبع: com.مرکزمشاوره


صفحه اصلی سایت مرکز مشاوره

administrator

مقالات مرتبط

672 نظرات

  • بی کس , آوریل 9, 2016 @ 11:00 ب.ظ

    سلام میشه کمکم کنید…
    من پسری ۲۳ ساله هستم چند ماهی است که با یه دختر اشنا شدم.این دختر تقریبا یک سالی هست که با یه نفرعقد کرده(بنا به شرایط خانوادگی مجبور به ازدواج شده به این خاطر که شاید از اون محیط فرار کرده باشه)از اون روز تا الان هیچ حسی نسبت به نامزدش نداره و تحملش براش سخته. با اینکه خانواده دو طرف میدونن دلش با پسره نیست. این هم بگم اینکه اون نامزدشو دوست نداره هیچ ربطی به رابطه با من نداره چون قبل از اشنایی با من هم اینطور بوده.
    کلا اینجوری بگم اون کاملا افسرده است و چندین بار بهم گفته که بالاخره تحمل زندگیشو نمیکنه و یه جایی تموم میکنه……نمیدونم چیکار کنم و چی بگم بهش که زندگیش درست شه..
    اون به خاطرشرایط خونوادگیش که زیاد اذیت میشه حاضر به طلاق نیست، منم نمیتونم بگم طلاق بگیر میترسم بعدا عذاب وجدان بگیرم لطفا کمکم کنید..
    ۲-جند وقتی هم هست که دیگه رابطه انچنانی نداریم… فقط شنیدم که میگه داره حسش نسبت به نامزدش بهتر میشه.من خیال میکنم چون کسیو نداره دیگه میگه مجبورم باهاش بمونم حداقل لون دوستم داره…. به نظر شما با اینکه اون میگه حسش عوض شده این حس میتونه ثبات داشته باشه یا نه .. از ایندش خیلی میترسم
    لطفا راهمایی کنید و نگید به مرکز مشاوره زنگ بزنید.

    • بی کس , آوریل 9, 2016 @ 11:01 ب.ظ

      پیشاپیش از این که راهنماییم میکنید کمال تشکر رو دارم

    • راهنما , آوریل 9, 2016 @ 11:13 ب.ظ

      اتفاقا بابد در این موارد با کانون مشاوران تماس بگیرید
      تا ریشه این رفتار پیدا نشه نمیتونید برای کسی کاری انجام بدید
      تا فرد تمایلی به درمان و تغییر نداشته باشه کاری از دست مشاور و متخصصی برنمیاد
      ایشون انتخاب اشتباهی داشته و همین حس اشتباه تمام وجودشو ازرده میکنه
      در این مورد حتما ” با متخصصین کانون مشاوران ایران، مشاوره تلفنی/تخصصی داشته باشید
      ۰۲۱-۲۲۳۵۴۲۸۲
      ۰۲۱-۸۸۴۷۲۸۶۴
      ۰۲۱-۸۸۴۲۲۴۹۵

  • زهرا , آوریل 12, 2016 @ 11:57 ب.ظ

    سلام من فرزنداول خانواداه ام و ۲۱ سالمه هشت سال پیش ازدواج کردم واز خانه پدری رفتم بنا ب همین دلیل ارتباط صمیمی ندارم با پدرم .پدرم در یک روستایی که ۵۰۰ کیلومتراز محل زندگی مافاصله دارد متولد شدن و بعد فوت پدرخود خیلی ب انجا علاقه مند شد تاجایی که خانه خیلی مجللی دریک روستا ساخت وهرماه کشان گشان مادرم را باخودش میبره و ۱۵ روز انجا میمونه دراین بین برادرم که دزشرایط سنی خطرناکس اس توخونه تنها میمونه وقتی باپدرم دراین مورد همکلام میشم میگه اگه کاری بکنه میکشمش .ب هیچ نحوی هم پدرم دست از ییلاق وقشلاقش برنمیداره .وقتی بهش میگم مامانو نبر میگه اگه نیاد از همون روستا یک زن میگیرم .حالا ب نظر شما مادر من چکارکند زندیگشو بچسبه یا اینده پسرشو . من تو این زمینه چکاری میتونم انجام بدم البتن روم با پدرم باز نیس .درضمن پدرم جدیدا معتاد هم شده

    • راهنما , آوریل 13, 2016 @ 10:13 ق.ظ

      بهترین راه صحبت با بزرگان و افراد قابل اطمینان در فامیله که بتونن در این مورد کاری بکنن …
      به هر حال وقتی نمیتونید در این مورد کاری انجام داد باید در این بین مواظب برادرتون باشید …با ایشون دوست و رفیق باشید تا بتونید روی ایشون تسلط کلامی برقرار کنید چون این سن زود میگذره و مشکلی برای بعدش نخواهید داشت
      گاهی اوقات چاره ای جز صبر کردن ندارید پس بهتره در این مورد روی تغییر رفتارهای پدرتون سرمایه گذاری نکنید

  • قاسم , آوریل 14, 2016 @ 8:52 ق.ظ

    باسلام.دونفرشاغل هستیم ۵سالپیش ازدواج کردیم .خانمم مرتب میگه تومنودوست نداری قومات واجترند درصورتی که برای پدراون که مریضه بیشترهمراهی میکنم درصورتی که زیاد هم ازاقوام سرنمیزنم برسرارثیه خواهرم طلب داشت بهش دادم ازموجودی قبل ازدواج اما خانمم میگه تیغ زن هستند رفت امد ماقطع شده بین خواهرم.مرتب میگه تومنودوست نداری دیگران برات مهم ترند.چیکارکنم

    • راهنما , آوریل 16, 2016 @ 11:14 ق.ظ

      در این مورد میتونید با متخصصین کانون مشاوران ایران، مشاوره تلفنی/تخصصی داشته باشید
      دفتر قیطریه:
      ۰۲۱-۲۲۶۸۹۵۵۸ خط ویژه
      دفتر سعادت آباد:
      ۰۲۱-۲۲۳۵۴۲۸۲ خط ویژه
      دفتر شریعتی:
      ۰۲۱-۸۸۴۲۲۴۹۵ خط ویژه

      این استدلال اشتباه باعث می‌شود برخی از افراد حتی زمانی که می‌دانند حق با همسرشان است باز هم مطابق نظر همسر خود رفتارنکنند و به تکرار رفتار اشتباه خود بپردازند، اقدامی که در نظر همسرشان چیزی جز لجبازی نیست. اما مسئله زمانی بغرنج‌تر می‌شود که همسران این دسته از افراد مهارت رفتار با لجباز‌ها را به خوبی بلد نباشند و حتی برای نشان دادن بد بودن این رفتار آگاهانه مقابله به مثل کنند و با رفتار متقابل سعی کنند رفتار همسرشان را اصلاح کنند غافل از اینکه این کار تنها آتش اختلافات را شعله ور می‌کند.
      برخی از افراد دیگر نیز سرزنش و ملامت یا قهر و کینه توزی را در برابر همسر لجباز خود پیش می‌گیرند که هر یک از این رفتار‌ها، به تنهایی می‌تواند صمیمیت و عشق را از زندگی مشترک بزداید.

      براستی بهترین شیوه رفتار با همسر لجباز و حرف نشنو چیست؟
      حجت الاسلام محمود حسنی‌نژاد، کار‌شناس ارشد روان‌شناسی، در پاسخ به این سوال راهکارهایی دارد:

      چگونه با انتقاد صحیح مانع لجبازی همسرمان شویم
      قبل از هر چیز باید توجه داشته باشید که زوجین در خانواده‌های متفاوت رشد کرده و تربیت شده‌اند و این تربیت‌های متفاوت سبب اختلاف نظر بین آن‌ها می‌شود؛ بنابراین اختلاف یک امر طبیعی بین همسران است. اما برای اینکه این اختلاف نظر‌ها به معضل در زندگی مشترک تبدیل نشود توصیه‌هایی قابل ذکر است:

      انتظارات خود را از همسرتان تعدیل کنید
      همانطور که شما از همسرتان توقعات و انتظاراتی دارید او نیز از شما انتظاراتی دارد؛ بنابراین نمی‌توانید بدون درنظر گرفتن انتظارات همسر، از او توقع داشته باشید که از شما حرف شنوی داشته باشد.

      از یادآوری نقاط مثبت غافل نشوید
      قبل از اینکه از نقاط ضعف همسرتان صحبت کنید نقاط قوتش را یادآوری کنید و قبل از هر انتقادی از او تعریف کنید همچنین در گفت‌و‌گو‌هایتان بیان کنید همانطور که شما از او انتقاد می‌کنید او نیز می‌تواند اشتباهات شما را بیان کند؛ چنین رفتاری سبب می‌شود همسرتان شما را آدم منصفی بداند و پذیرش بیشتری نسبت به حرف شما پیدا کند.

      اعتدال را رعایت کنید
      از همسرتان زیاد انتقاد نکنید؛ زیرا سبب می‌شود از اهمیت حرف شما کاسته شود. حضرت علی (ع) می‌فرمایند: «وقتی حرفی زیاد تکرار شود از ارزشش کاسته می‌شود.» لذا بعد از یک تذکر، به او فرصت فکر کردن بدهید و تذکرات خود را به طور مداوم تکرار نکنید.

      از رفتار انتقاد کنید نه از شخص
      به جای انتقاد از خود شخص از کار او انتقاد کنید، یعنی خود شخص را نکوهش نکنید بلکه عمل او را مورد انتقاد قرار دهید.

      تلافی ممنوع
      اگر همسرتان لجبازی می‌کند شما با لجبازی رفتار او را تلافی نکنید و با توجه به اینکه در ابتدای راه هستید، دقت کنید لجبازی در زندگی و رابطه شما به عادت تبدیل نشود.

      خودتان و همسرتان را بشناسید
      شناخت خود را نسبت به همسرتان بالا ببرید و سعی کنید درباره خودتان نیز به او اطلاعات بدهید و خط قرمز‌ها و ایده آل‌های زندگیتان را برای او بیان کنید و لازم است تعریف و نظر خودتان درباره مسائل مختلف زندگی را با تعریف همسرتان مقایسه کنید؛ زیرا واژه‌ها و مصداق‌ها در افراد مختلف، تفاوت دارد. به عنوان مثال ممکن است تعریف شما از تجملات با آنچه همسرتان در ذهن دارد متفاوت باشد.

      تفاوت‌ها را بپذیرید
      به تفاوت‌های بین زن و مرد توجه داشته باشید. با مطالعه کتاب‌هایی که در این زمینه، وجود دارد می‌توانید آگاهی خود را بالا ببرید. مثلا با توجه به اینکه نیاز اساسی خانم‌ها محبت است، سعی کنید با توجه کردن بیشتر به احساسات همسرتان و افزایش محبت کلامی، صمیمیت بیشتری در زندگی مشترکتان به وجود بیاورید.
      این صمیمیت باعث می‌شود همسرتان بیشتر به شما نزدیک شود و به حرف شما اهمیت دهد. وقتی شما به احساسات او اهمیت بدهید او نیز خط قرمزهای شما را زیر پا نمی‌گذارد؛ اما مقابله و مشاجره سبب جریحه دار شدن احساسات طرف مقابل می‌شود و او را به لجبازی وا می‌دارد.
      از سوی دیگر مردان نیز دوست دارند تکیه‌گاه خوبی برای همسرشان در مواجهه با مشکلات باشند، پس لازم است زنان حتی اگر تحصیلات یا موقعیت اقتصادی بهتری دارند باز هم در هنگام مشکلات به همسرشان رجوع کنند. این کار باعث می‌شود مردان احساس کنند جایگاه مدیریتی آن‌ها نزد همسر و فرزندانشان محفوظ مانده است.

  • مهدی , آوریل 22, 2016 @ 2:33 ب.ظ

    سلام . من یک دختر ۷ساله دارم . متاسفانه امروز همسرم فهمیده که دخترمون با التش بازی میکنه . وقتی ازش میپرسه چکار میکنی میگه از وقتی رفتم مدرسه اینکار و انجام میدم .
    والا الان ما موندیم . چکار باید بکنیم . توروخدا یه راه کار بزارین پیش پامون . خانمم خیلی داره عذاب میکشه ..

    • راهنما , آوریل 22, 2016 @ 10:21 ب.ظ

      در این مورد میتونید با متخصصین کانون مشاوران ایران، مشاوره تلفنی/تخصصی داشته باشید
      دفتر قیطریه:
      ۰۲۱-۲۲۶۸۹۵۵۸ خط ویژه
      دفتر سعادت آباد:
      ۰۲۱-۲۲۳۵۴۲۸۲ خط ویژه
      دفتر شریعتی:
      ۰۲۱-۸۸۴۲۲۴۹۵ خط ویژه

      • مهدی , آوریل 23, 2016 @ 12:40 ق.ظ

        من شهرستان هستم . ایا ممکنه تلفنی راهنمایی های لازم بهمون داده بشه . وبتونیم بامشاور دراین رابطه صحبت کنیم .

        • راهنما , آوریل 23, 2016 @ 12:00 ب.ظ

          در این مورد میتونید با متخصصین کانون مشاوران ایران، مشاوره تلفنی/تخصصی داشته باشید
          دفتر قیطریه:
          ۰۲۱-۲۲۶۸۹۵۵۸ خط ویژه
          دفتر سعادت آباد:
          ۰۲۱-۲۲۳۵۴۲۸۲ خط ویژه
          دفتر شریعتی:
          ۰۲۱-۸۸۴۲۲۴۹۵ خط ویژه

  • عسل , آوریل 25, 2016 @ 12:16 ب.ظ

    سلام من قریب ۵سال با یک ناشنوا ازدواج کردم خیلی با مشکل مواجه شدم خیلی چیزارو نمیتونه درک کنه حتی احساساتش با بقیه فرق میکنه.میخوام یه مرکز مشاوره که مخصوص ناشنوایانه بهم معرفی کنید

    • راهنما , آوریل 25, 2016 @ 9:38 ب.ظ

      با اداره بهزیستی مشهد تماس حاصل کنید

  • omid , آوریل 28, 2016 @ 1:53 ق.ظ

    سلام..میخواستم راهنمایی کنید چکار کنم..من دو سال پیش از یکی از دخترای فامیل که از تهران زندگی میکنن و اومدن مشهد خوشم اومد ولی زیاد جدی نگرفتم تا اینکه یه سالی رد شد دیدم ایشون به گوشیم زنگ زد و گفت من از دفعه پیش که دیدمت ازت خوشم اومده و الان میخواستم ببینم نظر شما چیه.خلاصه من با ایشون رابطه دوستی برقرار کردیم تا ده ماه بعدش ایشون اومدن مشهد و من با ایشون چند باری ملاقات کردم و تصمیم گرفتم تا به خانواده بگم .چون من بخاطر مشکلات با پدرم از خونه پدرم جدا زندگی میکردم و بعد چند بار ملاقات من ایشونو اوردم خونه خودم و خلاصه بگم ایشون بخاطر رابطه با من بکارتشون از دست رفت.این قضیه پنهون موند تا اینکه من با مادرم که صحبت کردم گفت من خواستگاری ایشون نمیرم خودت تنها برو ..الان من باید چکار کنم ؟؟از یه طرف خیلی دوسش دارم و بخاطر بکارت نیستکه میخوام باهاش ازدواج کنم .از یه طرف اگه خانواده من نیان چون فامیل هستیم نمیشه..اگه میشه راهنمایی کنید باید چکار کنم..میشه مادرمو ببرم جای مشاور تا راضیشون کنه یا نه؟

    • omid , آوریل 28, 2016 @ 2:24 ق.ظ

      ببخشید یه مساله بود که یادم رفت بگم.من با مادرم که در مورد ایشون صحبت کردم هیچی در مورد بکارت ایشون چیزی نگفتم .فقط گفتم من من ازش خوشم اومده اونم نظرش همینه..ولی ایشون بخاطر اینکه عروس ایشون اومده بد این خانواده رو گفته مادرم میگه نه..

    • راهنما , آوریل 28, 2016 @ 10:16 ق.ظ

      در این مورد میتونید با متخصصین کانون مشاوران ایران، مشاوره تلفنی/تخصصی داشته باشید
      دفتر قیطریه:
      ۰۲۱-۲۲۶۸۹۵۵۸ خط ویژه
      دفتر سعادت آباد:
      ۰۲۱-۲۲۳۵۴۲۸۲ خط ویژه
      دفتر شریعتی:
      ۰۲۱-۸۸۴۲۲۴۹۵ خط ویژه

  • Reza , آوریل 30, 2016 @ 9:49 ب.ظ

    سلام من وقتی سنم ۱۶ سالم بود دختر عمم رو واسم نشون کردن چهار پنج سال نامزد بودیم تا پارسال که عقد کردیم نمیدونم چرا اونموقع با این ازدواج موافقت کردم ولی الان دارم اثراتش رو میبینم دختر عمم خیلی منو دوست داره و عاشقمه اما من در حد عاشق بودن عاشقش نیستم و این خود من رو خیلی عذاب میده البته عاشق کس دیگه ای هم نیستم فقط چندتا راهکار بهم بدین که بتونم عاشقش بشم چون اصلا وجدانم بخاطر پدر و مادرم و عمم و همسرم قبول نمیکنه بخوام طلاق بگیرم

  • هما , می 2, 2016 @ 7:47 ب.ظ

    سلام وقتتون بخیر من ۵ساله با مردی ازدواج کردم که خصوصیات اخلاقی خوب زیاد داره اما نقطه ضعفهایی هم داره که باعث بوجود اومدن مشکلات زیادی تو زندگیمون شده اینکه اصلاً نمی تونه برنامه ریزی کنه یا تابع برنامه ای باشه که قبلاً ریخته شده ، من چه راهکاری رو در پیش بگیرم که این مشکلات حل بشن ؟ ممنون از راهنمایی شما

    • راهنما , می 3, 2016 @ 9:47 ق.ظ

      برنامه ریزی صحیح یعنی استفاده از لحظه لحظه ی زندگی. هیچ هدفی ، هر چند به ظاهر بزرگ و دست نیافتنی وجود ندارد که با برنامه ریزی صحیح قابل حصول نباشد.مهم ترین اصول برنامه ریزی عبارت اند از :

      ۱- دانستن هدف: هدف زیربنای هرعملی است و شما از انجام هرکاری حتما هدفی دارید . لذا برای مطالعه نیز باید هدف مشخصی داشته باشید. اگر بدون هدف درس بخوانید موفقیت چندانی کسب نخواهید کرد.

      ۲ – اراده : عزم و اراده ی قوی داشته باشید و با تلاش و مطالعه به روش صحیح، راههای خوشبختی را به سوی خود بگشایید.
      ۳ – سعی کنید برنامه ریزی به حد کافی انعطاف پذیر باشد . یعنی در آن یکسری ساعات آزاد باشد که به دروس اختصاص داده نشود تا در صورت پیشامد های غیرمنتظره بتوان به جبران ساعات از دست رفته پرداخت و عقب ماندگی های بوجودآمده را در آن ساعات جبران کرد.
      ۴ – برنامه ریزی باید فردی و بر اساس خصوصیت های ویژه و نقاط قوت و ضعف هرفرد باشد . در عین حال باید توجه داشت ، عمل برنامه ریزی انفرادی هنگامی که فرد با دوستانی همراه شود که عادات تحصیلی یکسان دارند یا هدف مشترکی را تعقیب می کنند ساده تر است !
      ۵ – در برنامه ریزی ، دروسی که پشت سر هم قرار میگیرند، از نظر موضوع باید تفاوت بیشتری داشته باشند و دروس مشابه پشت سر هم خوانده نشود و هرگز دو درس دشوار یا دو درس حفظی را پشت سر هم قرار ندهید ، بلکه بین دو درس مفهومی یک درس حفظ کردنی قرار دهید ، مثلا ساعت ۳ تا ۴ ریاضی بخوانید و برای ساعت دیگر درس دینی را قرار دهید.

      ۶- اگر در درسی ضعف داریم یا برای ما دشوارتر است باید ساعات بیش تری را به آن درس اختصاص دهیم و بعضی دروس نیز زمان کم تری را می طلبد.

      ۷–اگر به مطالعه عادت ندارید و تازه برنامه ریزی را شروع کرده اید برای خود روزانه ۲ الی ۳ ساعت درس و مطالعه برنامه ریزی کنید و به تدریج این زمان را افزایش دهید .

      ۸- ابتدا اولویّت را به دروس همان روز بدهید ، مثلا اگر شنبه دروس فارسی دینی و زبان دارید بهتر است مرور مطالب درسی و تکالیف دروس همان روز را در اولویّت قرار دهید ، این کار برای یادگیری دروس بسیار سازگار است و آن چه در کلاس یاد گرفته اید را می توانید قبل از آن که به فراموشی سپرده شوند به یاد آورید و با کمک جزوه و کتاب آنها را به یاد بسپارید.

      ۹- حتما بین مطالعه دو درس یک استراحت ۱۰-۱۵ دقیقه ای داشته باشید و برای مطالعه یک درس بین ۴۵-۶۰ دقیقه وقت بگذارید.

      ۱۰- سعی کنید دروسی را که نیاز به تمرکز بیشتری دارند در بهترین ساعات روزانه (ساعات انرژیک) و دروسی را که آسان تر هستند و یا به آن ها علاقه بیشتری دارید را در سایر زمان ها مطالعه کنید.

      ۱۱- “بلافاصله بعد خوردن غذا مطالعه نکنید”. چون با پر شدن معده دستگاه گردش خون ، خون را به معده می فرستد و خون کمتری به مغز میرسد و احساس خواب آلودگی به شخص دست میدهد.

      ۱۲- “اضطراب و دلهره گامهای اولیه شکست می باشند” . پس هیچ گاه درهنگام مطالعه اضطراب و شک و تردید را به خود راه ندهید و با اعتماد کامل به اینکه حتما در کنکور یا امتحانات قبول می شوید درس بخوانید . “هر چه اعتماد به نفس بیشتری داشته باشید ضریب موفقیت شما بالاتر است”.

      ۱۳- “شرط اساسی یادگیری، علاقه است”، لذا سعی کنید با روحیه خوب و مشتاق درس بخوانید، نه با بیزاری و از روی اجبار.

      ۱۴- در پایان هفته یک بار برنامه را مرور کنید و میزان پیشرفت خود را ارزیابی و ثبت کنید و ببینید چه موانعی در کار وجود دارد ، خلاصه اینکه سعی کنید آن چه را که باعث دل زدگی و عدم رضایت شما شده است شناسایی کنید و آن ها را کنترول کنید.

  • آرام , می 3, 2016 @ 1:55 ب.ظ

    سلام. من ۳۰ سالمه و دوساله عقد هستم
    همسرم آدم خوبیه و خیلی بهم میرسه و دوستم داره
    اما اختلاف عقیده ای بعد از ازدواج واقعا خستم کرده. علارغم اینکه تو جلسات خاستگاری کاملا آدم روشنفکری نشون دادن اما مدام این تضادها داره خودشو نشون میده. دیگه واقعا کلافه شدم از بحث و ناراحتیهایی که بیشترش به خاطر تفاوت بین زن و مرده
    مثلا چرا چون زن هستم با فروشنده بحث کردم
    چرا چون زنم از چیزی که حقم بوده دفاع کردم همش دلش میخاد من یه نمونه کامل یه خانوم باشخصیت تمامو متین و آروم باشم درصورتی که درمورد خودش اینطور نیست

    یا اینکه کانالای اجتماعی برا مردا ایراد نداره اما یه خانوم زشته که داشته باشه
    یا ایشون اجازه داره با خاهر من شوخی کنه اما من با برادرش شوخی کنم باز ناراحته
    و… مسائل اینچنینی بسیار زیاد هستن
    روم نمیشه بهش بگم خب چرا تو خاستگاری این حرفارو نزدی که من بدونم باچه شخصیتی دارم ازدواج میکنم
    و مشکل بزرگتر اینکه وقتی از چیزی بدش میاد نمیگه فقط ساکت میشه و خودشو ناراحت میگیره و من باید به بدبختی از زیر زبونش بکشم که خی چی شده و اصلا از چی ناراحته
    توروخدا راهنماییم کنین که چطور این مشکلاتو تموم کنم دیگه از زندگیم خسته شدم

    پاسخ

    • راهنما , می 4, 2016 @ 7:53 ق.ظ

      این مشکلات تمام نخواهند شد چون اخلاق و روش زندگی ایشونه و شما باید بدونید اگر قراره با ایشون ازدواج کنید باید حساسیت های همسرتون رو بشناسید و از ورود به این حریم ها خوداری کنید
      در این مورد میتونید با متخصصین کانون مشاوران ایران، مشاوره تلفنی/تخصصی داشته باشید
      ۰۲۱-۲۲۳۵۴۲۸۲

  • saman , می 9, 2016 @ 11:17 ق.ظ

    با سلام من یه آدرس مشاوره خوب درمشهد میخوام ( مشاوره خانواده)

    • راهنما , می 9, 2016 @ 11:41 ق.ظ

      در این مورد اطلاعی نداریم

  • saman , می 9, 2016 @ 11:22 ق.ظ

    من ۷ ماهه عقد کردم و همسرمو خیلی دوست دارم و ایشون هم منو خیلی دوست داره به تازگی به ایشون مشکوک شدم که سیگار و .. میکشند چند بار هم به طور غیر مستقیم بهشون نشون دادم که اگر مشکل اعتیاد به حتی قلیان یا سیگار داشته باشند من نسبت بهش سرد میشم اما ایشون اصرار دارند که حتی قلیون و سیگار هم نمیکشند من چیکار کنم که فکرم از این موارد پاک بشه .

    • راهنما , می 9, 2016 @ 11:47 ق.ظ

      نمیتونید به خاطر یک احساس در این مورد قضاوت کنید
      مگر به طور غیرمستقیم بتونید از این موضوع مطمئن بشید
      ولی کسی که سیگار میکشه و اعتیاد داره قابل تشخیصه
      مهم ترین ترکیب موثر سیگار، نیکوتین است که عامل اصلی اعتیاد جسمانی به دخانیات است. نیکوتین سبب ترشح فوری آدرنالین می‌شود. آثار آدرنالین شامل: افزایش ضربان قلب، افزایش فشار خون، تنفس سریع و عمیق، افزایش قند خون و کاهش اشتهاست. نیکوتین در واقع یک محرک سیستم عصبی مرکزی است.
      از دیگر آثار نیکوتین می‌توان به بالا رفتن چربی خون و افزایش چسبندگی پلاکت‌ها (ایجاد لخته خونی) اشاره کرد. همچنین این ماده با تاثیر بر روی هورمون‌های جنسی مانند استروژن، سبب یائسگی زودرس می‌‌شود.
      یک نخ سیگار، کمتر از ۲ میلی گرم نیکوتین وارد خون می‌کند. نیکوتین عامل تغییر ترکیبات شیمیایی و بیولوژیک مغز است. نیکوتین به دلیل آثار روانی خوشایندی که ایجاد می‌کند، اثر اعتیادآور دارد و شخص به مرور زمان به آن عادت می‌کند و مانند بقیه اعتیادها، کم کم مقدار مصرف و نیاز به نیکوتین بالا می‌رود و بالطبع تعداد نخ سیگار مصرفی نیز افزایش می یابد و با عدم مصرف آن، علایم قطع نیکوتین مانند عصبانیت، پرخاشگری و زودرنجی به وجود می‌آید.
      نیکوتین ماده ای بسیار سمی و روغن مانند است که دارای ویژگی‌های زیر می باشد:
      – نیکوتین دارای آثار متضاد و متناقصی است، یعنی هم نیرو بخش و محرک است و هم سرکوب گر و آرام بخش.
      – اعتیاد به نیکوتین، یکی از موانع اصلی افراد سیگاری برای رهایی از هر نوع دخانیات است.
      – جذب نیکوتین از طریق پوست، ریه و غشاهای مخاط بینی و دهان انجام می شود.
      – نیمه عمر نیکوتین در بدن یک ساعت است، یعنی یک ساعت طول می‌کشد تا مقدار آن در بدن به نصف برسد.
      – ۸۰ درصد نیکوتین در کبد و توسط آنزیم‌های آن تجزیه شده و از بین می‌رود.
      – نیکوتین در ریه‌ها نیز تجزیه شده و توسط ادرار دفع می‌گردد.
      – نیکوتین با تاثیر بر روی لوزالمعده و جلوگیری از ترشح هورمون انسولین، باعث می‌شود تا قند خون بالا رفته و فرد احساس سیری کند.
      – ۷ ثانیه پس از استعمال دخانیات، به دلیل عبور آسان آن از سد خونی- مغزی، نیکوتین خود را به مغز می‌رساند.
      – نیکوتین تقریبا روی تمامی سیستم‌های عصبی و غددی بدن موثر است.
      – ۱۵ تا ۳۰ ثانیه بعد از مصرف سیگار، نیکوتین حتی تا انگشت شست پا نیز می‌رسد.
      اعتیاد به نیکوتین
      بر اساس معیارهای روان‌پزشکی، مصرف عادتی نیکوتین نوع شدیدی از اعتیاد تلقی می‌شود. اعتیاد به نیکوتین هم به مقدار آن مربوط است و هم به دفعات رسیدن این ماده به مغز؛ مثلا فردی که بیست عدد سیگار می‌کشد (هر سیگار حدود ده پک دارد)، حدود دویست بار در روز نیکوتین را به مغز خود هدایت می‌کند.

      خصوصیات افراد وابسته به نیکوتین
      – افرادی که در روز تعداد مشخصی سیگار و در ساعات معینی مصرف می‌کنند.
      – افرادی که در شرایط خاص و فشارهای جسمی و روانی به دخانیات متوسل می‌شوند.
      – افرادی که با استعمال نکردن دخانیات، دچار علایم محرومیت از نیکوتین می‌‌شوند.
      – در شرایطی که امکان دستیابی به دخانیات برای آنها میسر نباشد، دچار اختلال در کارکرد شده و هر کاری می‌کنند تا به استعمال دخانیات موفق شوند.
      – برای سنجش میزان وابستگی فرد به نیکوتین، آزمایش هایی وجود دارد که کاربردی‌ترین آنها “تست فاگستروم” است و از امتیاز به دست آمده به عنوان یک معیار برای ارزیابی فرد استفاده می‌‌شود.

      علایم قطع وابستگی به نیکوتین
      در زمان ترک سیگار و دیگر انواع دخانیات، علایم محرومیت از نیکوتین در افراد مختلف متفاوت است. این علایم از چند ساعت تا چند روز بعد از مصرف نکردن دخانیات شروع می شود و امکان دارد برای مدت‌ها در بدن پایدار بماند (از چند روز تا چند ماه).

      این علایم شامل موارد زیر است
      اضطراب، خواب ناکافی و گاهی خواب آلودگی جبرانی، افزایش اشتها و وزن، احساس افسردگی و درماندگی، اختلالات گوارشی از جمله یبوست، کم‌حوصلگی و بی‌صبری، اختلال در تمرکز و هوشیاری، اختلال در قضاوت و اختلالات حرکتی، سردرد، وسوسه کشیدن سیگار، کاهش ضربان قلب، کاهش فشار خون، بی‌قراری، خشکی دهان، خستگی، گرفتگی عضلات، سرفه‌های تحریکی و افزایش خلط.
      همچنین سم نیکوتین با تاثیر بر اعصاب دستگاه گوارش، باعث افزایش حرکت روده‌ها می‌‌شود، در نتیجه با مصرف سیگار عوارضی چون تهوع، استفراغ و اسهال شایع است. نیکوتین در مقادیر بالا با تاثیر بر روی سیستم اعصاب، باعث لرزش، تشنج، فلج عضلات و مرگ می‌‌شود.

  • رضاشاکری , می 9, 2016 @ 12:13 ب.ظ

    سلام من یک پسر چهارده ساله دارم خیلی استرس دارد واعتماد به نفس پایین چه کار کنم

    • راهنما , می 10, 2016 @ 7:45 ق.ظ

      ذر این مورد حتما” با مشاوری مجرب در خصوص کودک و نوجوان مشورت کنید

  • saman , می 11, 2016 @ 11:40 ق.ظ

    با سلام با توجه به ویژگیهایی که راجب افراد سیگاری ذکر فرمودید هیچ کدوم از علایم رو ندارند .آیا اعتیاد به مواد مخدر دیگر مثل تریاک هم همین نشانه ها صدق میکنه ؟ ( با توجه به اینکه ایشون شخصی کاملا خونسردهستند و عصبی نمیشوند و مهربون و پر خوراک هستند فقط مشکلی که داره نسبت به خوراکش لاغره برا همین اطرافیان سرزنش میکنند که حتما اعتیاد داره که اینقدر لاغر با وجود خوراک خوب )من خودم شک نکردم اما حرف اطرافیان اذیتم میکنه؟

    • راهنما , می 15, 2016 @ 12:26 ب.ظ

      پس وقتی کسی مشکلی نداره چطور علاقه دارید ایشون رو متهم به اعتیاد کنید ؟!!!!!

  • nafise , می 17, 2016 @ 11:46 ق.ظ

    سلام یه پسر دارم کلاس سوم دبستان به درس,علاقه نداره همش دوست داره تلویزیون ببینه یا بازی کنه از درس,فراری درس,ریاضیش خیلی ضعیفه بامن لج میکنه بزور مشق می نویسه جوابمو میده مسخره میکنه من هم دعواش میکنم حتی میزنمش نمیدونم چیکار کنم خواهش میکنم راهنماییم کنید شوهرم زیاد با پسرم صمیمی نیست فقط دعواش میکنه در غیر اینصورت کاریش نداره یه پسره ۴ ساله هم دارم به اونم یه کم حسودی میکنه مثلا من به پسر کوچیک توجه میکنم صزود میگه منم بوس کن یا بغل کن انقدر رو اعصابم میره که واقعا نمیتونم بهش,محبت کنم چون بابت سختیهایی که به خودم برای درساش میدم توقع دارم ولی اهمیت نمیده

    • راهنما , می 18, 2016 @ 12:20 ق.ظ

      وقتی موضوع تحصیل بچه‌ها به میان می‌آید، پدر و مادران اغلب افراط یا تفریط را پیشه می‌کنند؛ یا نسبت به این مسئله بی‌توجه هستند یا بیش از حد نگران.
      چگونه می‌توانیم به‌‌طور همزمان به موفقیت و رشد و شکوفایی فرزندانمان کمک کنیم؟ متخصصان به ما کمک می‌کنند تا به شکل درست در این زمینه رفتارکنیم.

      کمک به علاقه کودک به یادگیری

      کودک از همان اوان کودکی، میل به یادگیری را نشان می‌دهد؛ بدنش را لمس می‌کند، و بعد اشیایی که در اطرافش وجود دارند را در دستانش می‌گیرد. اولین نقشی که والدین در این زمینه دارند این است که به این کنجکاوی طبیعی کمک کنند. این کمک خیلی زود از سنین بسیار پایین آغاز می‌شود. دونالد وینیکوت، متخصص اطفال و روان‌درمانگر انگلیسی از یک بازی که آن‌را «معرفی اشیاء» می‌نامد، صحبت می‌کند: اشیاء را به کودک نشان می‌دهید و در عین حال نام آنها را همراه با لبخند بر زبان می‌آورید، سپس به او اجازه می‌دهید آن‌را در دستانش بگیرد. بعد‌ها وقتی کودک بزرگتر شد مثلا طی سفر یا بازدید از موزه‌ها او را به فرهنگ علاقه‌مند می‌کنید… کودک باید ایفاگر نقش بماند و پدر و مادر در تکامل و پیشرفتش از او حمایت کنند.

      نقش معلم را برایش ایفا نکنید

      در مهد کودک و دوران ابتدایی، بین نقش والدین و معلم تقریبا تفاوتی وجود ندارد: برای کودک کتاب می‌خوانند، شمردن را به او یاد می‌دهند و او را تشویق می‌کنند نقاشی بکشد… اما لازم است همگام با رشد کودک، نقش والدین و معلمان از یکدیگر مشخص شود. این بدان معنا نیست که خود را از آموزش به کودک منع کنیم بلکه از ایفاکردن نقش معلم خودداری کنیم. چنانچه خواسته شما از فرزندتان بیش از حد باشد و همه چیز حالت تربیتی و آموزشی داشته باشد، قطعا این خطر وجود دارد که او را نسبت به هر گونه یادگیری دلزده کنید. علاوه بر آن، در رابطه پدر و مادر- فرزندی، رابطه عاطفی از اهمیت بسیارزیادی برخوردار است. پدر یا مادر می‌خواهند آمال و آرزوهای خود یا روند دوران تحصیلی خودشان را در مورد دختر یا پسرشان پیاده کنند. فرزند برای آنکه نسبت به پدر و مادر و معلمش «وفادار»بماند، سعی می‌کند خواسته آنان را عملی کند و در این‌صورت احتمال دارد دچار تعارض شود.

      علاقه‌مندی به تحصیل کودک

      برای یک کودک، علاقه داشتن به تحصیل او به معنای علاقه داشتن به خود او است.اما زندگی تحصیلی او در کتاب و دفترش خلاصه نمی‌شود. صحبت در مورد مدرسه این فرصت را به او می‌دهد تا در مورد دوستانش، معلمان، فعالیت‌هایش، مشکلاتش، رویاهایی که در مورد شغل آینده‌‌اش در سر دارد و… با او گفت‌وگو کنید.

      خصوصیات او را بشناسید

      از طریق این گفت‌وگوها، پدر و مادر موفق می‌شوند به علائق، نقاط ضعف و قوت فرزندشان پی ببرند. به عبارتی، فرزند خود را همانگونه که هست بشناسند، نه آنگونه که تصور می‌کنند هست یا می‌خواهند باشد. بدین‌ترتیب از تحمیل خواسته‌های شخصی و روند تحصیلی خود به او خودداری می‌کنیم.

      اهداف مشخصی را با او تعیین کنید

      موفقیت تحصیلی کودک شامل «قراردادی» است که بین او و والدینش گذاشته می‌شود و بر مبنای اهدافی مشخص و قابل‌دسترس است؛ مثلا «در این ساعت باید کارهایت را انجام داده باشی»، «قبل از اینکه دوباره بهت سر بزنم، باید برنامه‌ای بریزی و نوشتنی‌هایت را نوشته باشی»، «قبل از پایان ۳ماه، در این درس باید پیشرفت کرده باشی» و… موعد مقرری که هریک از طرفین باید آن‌را رعایت کنند کمک می‌کند تا کودک کنترل زمان را یاد بگیرد و کارش را به‌طور سازنده و با انگیزه دنبال کند.

      درس خواندن را برایش معنادارکنید

      برای آنکه کودک برای درس خواندن انگیزه داشته باشد و احساس مسئولیت کند باید درک کند که برای پدر و مادرش درس نمی‌خواند بلکه این کار را برای خودش انجام می‌دهد تا به هدفی شخصی دست یابد. همچنین او باید قادر باشد بین زندگی کنونی‌‌اش به‌عنوان دانش‌آموز و زندگی آینده‌‌اش به‌عنوان فردی بزرگسال ارتباط ایجاد کند و از کودکی برنامه یا رؤیای شغل آینده‌‌اش را در ذهن بپروراند.«می‌خواهی یک دامپزشک بشوی؟ درس علوم خیلی برایت مهم است»، «یک خبرنگار بزرگ؟ یادگیری زبان‌های خارجی به تو کمک می‌کند»… البته این بدان معنا نیست که او را دربند برنامه‌ای دست نیافتنی و غیرعینی کنید بلکه به او کمک کنید تا به تلاش‌هایی که مدرسه از او می‌خواهد، معنا ببخشد.

      به او یاد دهید زمان را اداره کند

      اغلب بچه‌ها وقتی عادت می‌کنند تکالیفشان را به‌طور نامنظم انجام دهند، عاجز می‌شوند. ازاین رو باید خیلی زود به آنها ریتم منظم کاری داد. وقتی کودک از مدرسه به خانه برمی‌گردد، چه زمانی بیشتر احساس راحتی می‌کند تا تکالیفش را انجام دهد؟ با درنظر گرفتن علائق او و محدودیت‌های خانواده، یک ساعت مشخص را برایش تعیین کنید. بدین‌ترتیب کودکی که از همان کلاس اول هر روز بعد از خوردن عصرانه به خواندن عادت کند، بعد‌ها نیز راحت‌تر می‌تواند وقت بیشتری را به‌‌طور منظم به انجام تکالیف مدرسه‌‌اش اختصاص دهد.

      برای انجام تکالیف محیط مناسبی برایش فراهم کنید

      بستگی به انتخاب خود کودک دارد؛ داخل آشپزخانه، داخل اتاقش یا مکانی که همه افراد خانواده دور و بر او هستند… . بعضی از بچه‌ها بیشتر از بچه‌های دیگر نیاز دارند تا با حضور والدینشان احساس حمایت کنند. اما در کل، هر چه کودک بزرگ‌تر شود، برای انجام تکالیفش بیشتر به تنهایی نیازدارد. بنابراین روش درست، آن است که از این استقلال حمایت کنیم: برای آنکه مطمئن شوید تکالیفش را انجام داده او را«نپایید» بلکه نشان دهید که به او اعتماد دارید؛ در عین حال نشان دهید که برای پاسخگویی به سؤالاتش در دسترس و مراقب ادامه روند تحصیلی‌‌اش هستید.

      به جای قضاوت کردن بر او نظارت کنید

      در هر حالتی، کودک باید تکالیفش را خودش به تنهایی انجام دهد. چنانچه تکالیفش را «به جای او» انجام دهید، باعث می‌شود همه اعتمادی که به قابلیت‌هایش برای پیشرفت کردن دارد را از دست بدهد و در حالی‌که اجازه نمی‌دهید پیامدهای اشتباهاتش را تجربه کند، او را بی‌مسئولیت بارمی‌آورید. پدر و مادر بنا به درخواست کودک و برای آنکه ببینند تکالیفش را به اتمام رسانده است باید مداخله کنند. این نظارت فرصتی است تا نقاط ضعف دانش آموز را مشخص کنند و به‌ویژه نشان دهند که شاهد تلاش‌ها و زحمات او هستند. هیچ قضاوتی در مورد او نکنید، نمرات کلاسی‌‌اش کفایت می‌کند. همچنین افکاری از این دست را کنار بگذارید: «تو هیچی نفهمیدی»، «تومی‌تونستی بهتر از اینها کار کنی» و… . به جای گفتن «تو» ترجیحا عباراتی بدون منظور به‌کار برید که او را برای اصلاح خود تشویق می‌کنند؛ مثلا، به جای آنکه بگویید: «تو ۳بار اشتباه کرده‌ای» بگویید: «۳ اشتباه وجود دارد» و به‌خصوص فراموش نکنید که به ازای هر موفقیت به او تبریک بگویید.

      نقاط قوتش را بازشناسید

      اغلب پدر و مادرها در حالی‌که فراموش می‌کنند نقاط قوت فرزندشان را بشناسند، روی نمرات بد او تمرکز می‌کنند. زبان، هنرهای تجسمی، جغرافی، ورزش و…، هیچ درسی نباید بی‌ارزش شمرده شود. همچنین می‌توان از طریق دروسی که فرزندتان بر آنها تسلط دارد، او را به سمت دروسی که در آنها مشکل دارد سوق دهید؛ علاقه او به هنرهای تجسمی فرصتی است تا او را به تاریخ علاقه‌مند کنید. علاقه او به ورزش باعث می‌شود تا در مورد نیرو، زمان و فاصله با او صحبت کنید و اهمیت ریاضی را به او نشان دهید.

      برایش الگو باشید

      چرا کودک وقتی از مدرسه به خانه برمی‌گردد باید تکالیفش را انجام دهد درحالی‌که پدر و مادرش وقتی از سر کار به خانه بازمی‌گردند تلویزیون تماشا می‌کنند؟ چرا کودک باید بخواهد برای درس و مدرسه تلاش کند درحالی‌که می‌شنود که پدر و مادرش حرف‌های خوبی در مورد کارشان نمی‌زنند؟ چرا وقتی‌که پدر و مادرش مطالعه نمی‌کنند، کودک باید کتاب بخواند؟ لازم است بین خواسته و توقعی که از فرزندمان داریم و عملی که خود انجام می‌دهیم انسجام وجود داشته باشد. برای آنکه فرزندتان را به درستی طی دوران تحصیلی‌‌اش همراهی کنید، ابتدا باید خودتان در زندگی روزانه برایش یک الگو باشید.

      به جای اینکه نگران شوید درک کنید

      کجا مشکل داشته؟ چه چیزی را نفهمیده؟ چه کار کنیم تا دوباره این اشتباهات را تکرار نکند؟ اگر بنا باشد که با دیدن فقط یک نمره بد نگران نشویم، خوب است که در مورد علت‌های آن به روشنی و فورا با کودک و درصورت لزوم با معلمش صحبت کنیم. زیرا اگر مشکلات را به حال خود رها کنیم، احتمال دارد که یا نسبت به کودک خیلی «سختگیر» شویم یا بیش از حد او را به حال خودش رها کنیم. «هیچ کاری نمی‌شه کرد»، «هر کار بکنی، هیچی از ریاضی سرش نمی‌شه»؛ این دو برخورد انگیزه کودک برای درس خواندن را به شدت از بین می‌برد.

  • علی , می 25, 2016 @ 11:21 ب.ظ

    سلام.نمی دانم حرف هایم را باید به چه شکل شروع کنم.جوانی مجرد و در شرف ازدواج هستم. عاشق دختر خانمی در شهر فرانکفورت شدم چند ماهی از آشنایمان که گذشت و با شناختی که از این خانم پیدا کردم موضوع را با خانواده در میان گذاشتم با کش و قوص های فراوان بلاخره خانواده اقدام به خواستگاری کردند اما در ماه های بعد این ماجرا با مشکلات زیادی روبرو شد و من هم از تجربیات خانواده و چند شخص دیگر برای برطرف کردن این مشکلات کمک گرفتم و خدا را شکر حل شد تا این روز های آخر که دو خانواده قصد داشتند موعد عقد و ازدواج را تعیین کنند که مادرم به خانواده عروس پیشنهاد داد بعد عقد دو جوان ۶ ماه دوران عقدی داشته باشند تا شخصیت و رفتار همدیگر را بیشتر بشناسند که با مخالفت خانواده عروس مواجهه شدند و آنها گفتند عقد و عروسی باهم باشد و بعد مجلس با هم زندگی کنند.

    حال هم نمی دانم آیا درخواست ما اشتباه بوده یا مخالفت آنها .فقط از شما درخواست دارم که بآ دادن یک راهکار درست به من کمک کنید تا بتوانم بهترین کار را انجام دهم چون من علاقه فراوانی به این خانوم دارم.

    • راهنما , می 27, 2016 @ 8:22 ب.ظ

      درخواست شما مشکلی نداشته ولی اکثر خانواده های ایرانی از وجود چنین دورانی نگران هستند بهتره در این مورد صبور باشید و از وساطت بزرگان فامیل استفاده کنید … اگر نگران هستند با مشاوره و دوران قبل از نامزدی برای شناخت از هم استفاده کنید

  • مونا , ژوئن 15, 2016 @ 12:55 ب.ظ

    سلام من ۴سال با پسرخاله ی معلولم ک بصورت مادرزادی یه دستش نصفه رشد کرده بود بطور ناخواسته دوست شدم
    وهمش جواب منفی ب خواستگاریاش دادم چون اینکه باهاش جایی برم بخاطر اون دستش خجالت بکشم شده بود یه کابو س برام
    حالا چن وقت پیش برای بار هزاااارم بهم گف منو میخوااای یا نه چیزی نگفتم حرصش درومد
    حالا زن گرفته منم کللل بدنم درد میکنه وقتی میفهمم زنشو تو مهمونی خواهم دید
    حالا من خسته شدم از این اذیتای درونیبنظرتون چیکارکنم شمارو به قرآن قسم میدم کمکم کنید
    چیکارکنم ک تو انظار هم اذیت نشم ک همه دارن منو با زن اون مقایسه میکنن و افکار اذیتم نکنه شما اگه تو همچین موقعیتی بودین چکارمیکردین که همممه جوره خلاص شید از فکروخیالاتی ک ناخواسته یادتون میفتاد?فکراشم عذابم میده. اصن موننننندم آخه اینا چ اتفاقاتی بود ک برام پیش ارمد
    دلم به حال هرکی سوخت برا خودم بدترو وافعیش پیش اومد.

    • راهنما , ژوئن 16, 2016 @ 3:41 ب.ظ

      در این مورد قبلا” نوشتید و جواب هم دریافت کردید

  • مونا , ژوئن 20, 2016 @ 4:37 ب.ظ

    سلام طاعات قبول !
    قبببلا نوشتم? ?????????
    نهههه پس چرا جوابی دریافت نکردم????????
    از کجا جوابو پیدا کنم? ? میشه لطف کنید?
    من پستای بالارم دیدم ولی چیزی ندیدم که درجواب حرفای من باشه.

    • راهنما , ژوئن 21, 2016 @ 8:43 ب.ظ

      اگرسوال شما ثبت شده باشه در مسیری که سوال پرسید جوابو میبینید

  • M_N , ژوئن 21, 2016 @ 4:13 ق.ظ

    سلام خسته نباشید من ۴ساله که ازدواج کردم ازدواجی کاملا سنتی تنها دلیله مهمم واسه ازدواج با ایشون اعتمادی بود که بهشون داشتم اما ۱سری خطاها ازشون دیدم که دیگه اصلا بهش اعتماد ندارم دایما یادش می افتم نمیتونم فراموش کنم حتی وقتی در حال معاشقه ایم یادش میافتم و همه چی بهم میریزه البته خودش خبر نداره که انقد دارم اذیت میشم به نظر خودش چون مدتهاس که گذشته مهم نیس و قابل فراموش شدنه لطفا کمکم کنید ممنون

    • راهنما , ژوئن 23, 2016 @ 8:24 ب.ظ

      و شما قراره تا کی این فکرو با خودتون حمل کنید ؟
      دوست عزیز اگر واقعا” نمیتونید از فکرش بیرون بیایت پس با ایشون در این مورد صحبت کنید
      و گرنه هر روز رابطه شما سردتر خواهد شد
      بهتره قبل از هر کاری با مشاوری مجرب در این مورد مشورت کنید و راهکاری مناسب به کار ببندید

  • M_N , ژوئن 22, 2016 @ 10:14 ق.ظ

    سلام جواب سوالاتمو ندادید 🙁

    • راهنما , ژوئن 23, 2016 @ 4:33 ب.ظ

      اگر سوالتون ثبت شده باشه به ترتیب پاسخگویی شده

  • حسین , ژوئن 29, 2016 @ 7:35 ب.ظ

    سلام با عرض احترام و خسته نباشید و قبولی طاغات وعبادات من جوانی ۲۳ ساله ام موقیت شغلی خوبی ندارم ولی نگهبان شرکت هستم وتوانایی اداره ی زندگی رل دارم اما خانواده ام راضی ب این امر نیستند

    • راهنما , جولای 1, 2016 @ 11:55 ق.ظ

      خب دوست عزیز اگر شغل شما طوری هست که بشه روی اون حساب باز کرد و دایمی باشه پس مشکلی ندارید

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *