مرکز مشاوره

مرکز مشاوره مشهد

مرکز مشاوره مشهد

مرکز مشاوره شهر مقدس مشهد

مشورت گرفتن و راهنمایی خواستن از کسی که بدون هیچ قضاوتی و بی طرفانه در محیطی آرام  به صحبت ها و درد و دلهای شما گوش فرا میدهد و آنها را درک میکند و برحسب تجارب و دانسته های خودش شما را راهنمایی میکند ، فرصتی است تا برای مقابله و یافتن راه حل برای مشکلات خود روش های جدید را یاد بگیرید  و آنها را آسانتر تر و بهتر از قبل حل کنید و همینطور بتوانید مشکلاتی را که در آینده برای شما پیش می آید به نحو تواناتر و کاراتری حل کنید .عده کثیری هستند که از درمیان گذاشتن احساسات و مشکلات درونی خود با مشاور میترسند! اما این ترس بسیار بیجاست زیرا یک مشاور خوب می کوشد تا برقراری ارتباط با فرد مورد نظر خود بهترین روش را برای حل مشکل پیش روی شما بگذارد. پس اگر به مشکلی برخوردید اصلا نگران نباشید و فرقی هم نمی کند که کجای ایران سکونت داشته باشید زیرا کارشناسان ما در مرکز مشاوره و مشاوره مشهد و مشاوره ازدواج مشهد در همه نقاط ایران آماده پاسخگویی به شما هستند. به همین دلیل بار دیگر و این بار مرکز مشاوره مشهد با کادری مجرب و کارآزموده در زمینه های مشاوره ازدواج توحید، مشاوره خانواده توحید، مشاوره ازدواج هاشمی نژاد، مشاوره خانواده امام خمینی و مشاوره ازدواج امام خمینی را در مشاوره مشهد به شما معرفی میکند.

مرکز مشاوره مشهد دارای شعب متعدد از جمله مرکز مشاوره امام خمینی ، مرکز مشاوره توحید ، مرکز مشاوره هاشمی نژاد و مرکز مشاوره پیروزی به صورت مداوم پذیرای شما خواهد بود پس از مشاوره و گرفتن مشورت نترسید.

شماره های تماس 01

خانمم ولم کرده رفته تهران میگه توام باید بیای

با سلام من ده ساله از ازدواجمون میگذره ویه دختر دارم محل کار منشهرستانه کارم خوب وپر درآمده خانمم اسرار داره بریم تهران چون مادرش تهرانه وخیلی اذیتم میکنه الانم ول کرده رفته تهران ومهریشوگذاشته اجرا خیلی هم زن بد دهن وبد اخلاق و نمک نسناسیه خودشو از من بالاتر میدونه درصورتی که من شخصی تحصیل کرده وموقعیت اجتماعی خوبی دارم الان موندم که بااین خانم چه کار کنم از طرفی نمیخام اینده دخترم خراب بشه یا به طلاق فکر کنم الان موندم سر دوراهی کارم هم شرکتی است وقابل انتقال به تهران نیست خواهشمندم راهنمایی بفرمایید

پاسخ

با سلام وقتی همسرتون درکی از کار شما ندارند و بد دهن و ..

که گفتید هستند البته که نمی شود قضاوت کرد بهتره تصمیم درستی برای ادامه بگیرید اگر فکر می کنید با مشاوره حضوری میشه شرایط رو بهتر کرد و ایشون متوجه اشتباهشون می شوند اقدام کنید ولی اگر ایشون با وجود یک بچه اقدام قانونی کردند و مهریه رو به اجرا گذاشتند شاید مساله متفاوت باشد و البته راه برگشتی رو باقی نگذاشته باشند .

به هر حال برای طلاق دادگاه هم شما را به روانشناس ارجاع می دهد نگران نباشید ولی شاید قبل از دادگاه صحبت خودتون خیلی موثر تر باشد .

در هر حال امیدوارم تصمیم درستی گرفته شود .
در این مورد میتونید با متخصصین کانون مشاوران ایران، مشاوره تلفنی/تخصصی داشته باشید
۴۴۰۳۴۴۹۰
موفق باشید

با شوهرم از دوران نامزدی خیلی مشکل داشتیم

سلام .من و شوهرم از دوران نامزدی خیلی مشکل داشتیم از همه مهمترش معتاد و بددهنی این آقا بوده …به اصرار خانواده ها رفتیم سر و خونه زنگیمون ..این اقا گاهی ۴ماه ۴ماه قهر می کرد خرج من و دخترم نمیاد تا سال ۹۵ یههوی غیب شدن تا امسال ۹۶ دقیقا ۱سال و یک ماه منزل ترک کردن …تااینکه هفته پیش رفته در خونه مامانم که بیاد اشتی کنیم به خاط دخترم …من هیچ اطمینانی به این مرد ندارم

پاسخ

با سلام به نظرم اشتی کردن شما در این موقعیت به صلاح نخواهد بود با تو صیفاتی که کردید.

ایشون یک سال رو کجا بودند و اگر هم تمایل به برگشت دارید باید تضمینی وجود داشته باشد که ایشون رفتارهای نادرست رو تکرار نکنند باید به روانشناس مراجعه کنند.

اگرداعتیادددارند پیگیر درمان باشند و به طور کل رفتارها رو اصلاح کنند چون برگشت فشارهای روانی زیادی رو برای شما خواهد داشت .

به هر حال خطاهای افراد قابل گذشت است وقتی عمدی نباشد و تحمل پذیر باشد ایشون تعهدی به زندگی دارند ولی بی مسئولیت هاشون در قبال همسر و فرزند به راحتی قابل گذشت نخواهد بود.

البته تصمیم گیرنده نهایی خود شما هستید امیدوارم تصمیم درستی بگیرید و خوشبخت باشید و حتما منافع برگشت به زندگی رو در نظر داشته باشید .
در این مورد میتونید با متخصصین کانون مشاوران ایران، مشاوره تلفنی/تخصصی داشته باشید
۰۲۱۸۸۴۲۲۴۹۵
موفق باشید

دخترم برای خواسته هایش فریاد می زند و گریه می کند

سلام دختر ۳٫۵ساله دارم بمدت چند هفته است برای خواسته هایش فریاد میزند وگریه میکندحتی خواسته ای که اجابت میشود در مقابل برخی رفتارهای خیلی ساده هم مانند اینکه صدایم میزند وبا تاخیر جوابش را میدهم نیز چنین واکنش هایی نشان میدهد رفتلر صحیح برای اصلاح این مسئله چیست

پاسخ
با سلام این الگوی اموخته شده ایت چون به خوایته هایش تن دادید اینچنبن رفتار می کند.
باید دقت داشته باشید که وقتی بچه ها فریاد می زنند گریه می کنند دوست دارند و توقع دارند که این طور به خوایته هابرسند وقتی شما موافقت می کنید و اینچنین نیازهاشون رو براورده می کنید.
و این رفتار تقویت می سود و تداوم پیدا می کند و به صورت الگویی رفتاری در اینده یادگرفته می شود.
باید توجه کنید .دیگر نباید توجهی به گریه داشته باشید نگران نباشید اتفاقی نمی افتد ولی مقاومت در برابر خواسته ها گریه اورا خاموش سازی و کاهش می دهددمی توانید حضوری هم مراجعه فرمایید امیدوارم مشکل برطرف شود.

در این مورد میتونید با متخصصین کانون مشاوران ایران، مشاوره تلفنی/تخصصی داشته باشید
۰۲۱۸۸۴۲۲۴۹۵
موفق باشید

مردی ۴۸ ساله و متاهل هستم. مدت هفت سال است که با خانمی آشنا شده ام که از نظر روحیات روانی و اخلاقی از هرجهت با بنده یکسان هستند .
حتی با ایشان پیمان ازدواج و … نیز بسته ایم. علت گرایش بنده به ایشان داشتن علائق یکسان و همگون در ۹۹ درصد بوده است.
ایشان مجرد هستند. مدتی است ایشان روشی غیر از گذشته در پیش گرفته و کلا نسبت به بعضی موارد از قبیل پیمانهایی که با هم داشتیم بی اعتنا شده و حتی بعضی را فسخ کرده اند . تصور بنده این است که ایشان بدینوسیله به مرور قصد جدایی دارد اما نمی خواهد به یکباره این موضوع مطرح شود.
با توجه به اینکه اینجانب بسیار به ایشان وابسته شده ام و مدتی است دچار استرس و نگرانی گشته ام به نحوی که حتی سلامتی بنده را هدف قرار داده است چگونه می توانم این موضوعات (تغییر رفتار – جدایی پس از هفت سال رابطه کاملا عاطفی و بدون هیچ مشکل ) را برای خویش هموار نمایم. خواهشمندم راهنمایی بفرمایید.

پیمان به صورت غیر رسمی و بین خود ما بوده است

پاسخ

با سلام اگر منظورتان این است که با این خانم محرم بودید .

خب چون شما متاهل هستید ایا نوعی خیانت به همسرتان محسوب نمی شود.

البته اگر متوجه منظورتان شده باسم .

خب ایشون مجرد هستند شاید بنا به دلایلی وارد این ارتباط عاطفی و ..شده اند و اکنون تمایلی وجود ندارد بنا به دلایل مختلفی که قطعا خودشون بهتر می دانند .

اگر حس شما درست باشد و ایشون قصد جدایی داشته باشند شما با شرایطی که فرمودید حتما باید زیر نظر روانشناس باشید البته هیچ چیز قطعی نیست.

بهتره در مورد حستون با خود ایشون صحبت کنید البته مسئله پیچیده ای ایت شاید بهتر باشد حضوری بررسی سود .امیدوارم مسائل حل شود .
ر این مورد میتونید با متخصصین کانون مشاوران ایران، مشاوره تلفنی/تخصصی داشته باشید
۴۴۰۳۴۴۹۰
موفق باشید

پاسخ

دوست عزیز خودتونو با عناوینی همچون پیمان داشتن گمراه نکنید …

اگر قصد ازدواج داشتید در این چندین سال اقدام کرده بودید …

به هر حال باید به ایشون هم حق بدید در این هفت سال خسته شده باشه و بفکر جدا کردن مسیرش باشه
پس با این تصورات نمیتونید کسی رو به روز نگهدارید …

به همین خاطر در زمانی مناسب با ایشون صحبت کنید و از نیتش باخبر بشید و محترمانه به خواستش احترام بگذارید.

پدر همسرم مریضی اعصاب دارن

همسرم۲۸ سالشونه و پدرشون مریضی اعصاب داره همسرمن خیلی زود عصبانی میشه و ممکن است حتی چیزی را هم بشکند و ۱ یا۲دقیقه اوج عصبانیتش نمی تواند خودش را کنترل کند.آیا امکان این است ک از پدرشون…
پاسخ

اگر ایشون در خانواده شرایط عصبی بودن رو دارند خوب ممکنه ارثی باشد .و ایشون هم باید به پزشک متخصص مراجعه داشته باشند .

و شرایط بررسی شود تا اگر مشکل پزشکی نبود بعد به روانپزشک و روانشناس مراجعه کنید .

چون این رفتارها در طولانی مدت باعث ایجاد مشکلات در زندگی و نداشتن زبان مشترک و فرسودگی در زوجین و کاهش رضایت زناشویی و سرد شدن رابطه می شود پس دقت داشته باشید که چگونه رفتار کنید
به ره حال نگران هم نباشید اگر ایشون بپذیرند مشکل دارند و باید اقدام کنند با همراهی شما قطعا بهبودی حاصل می شود و بودن شما در کمارشون خودشایه دلگرمی برای پیگیری است .

امیدوارم مشکل برطرف شود
در این مورد میتونید با متخصصین کانون مشاوران ایران، مشاوره تلفنی/تخصصی داشته باشید
۰۲۱۲۲۶۸۹۵۳۴
موفق باشید

خانواده دختر اصرار دارن تو شهر خودشون زندگی کنن نه شهر داماد

دو سال پیش به پسرداییم علاقه مند شدم،خوشبختانه اونم همینطور.اما خانوادش ناراضین چون اوناشهرستان زندگی میکنن و اصرار دارند منم شهر اونا برم.

امامادر من اصرار داره مامشهد زندگی کنیم.

الان دو ساله که این ماجرا طول کشیده و من واقعا خسته شذم دیگه نمیتونم این وضعیتوتحمل کنم.هیچ ارتباط خاصی هم با پسر ندارم .

نمیخام هم قبل خاستگاری و این مساعل باهاش رودررو بشم و حرفی بزنم،خیلی خجالت میکشم.ای کاش زودتر تموم بشه همه چی

پاسخ

دوست عزیز ایا مشکل صرفا بحث شهرستان رفتن است و یا مساله دیگری وجود دارد .

خب اگر هر دو طرف به هم علاقه دارند بهتر است خانواده ها زودتر تکلیف رو مشخص کنند .

لزومی به داشتن ارتباط بین دو نفر نیست .

مساله ایست که بزرگترها باید تصمیم بگیرند و زودتر رسمی شود امیدوارم به زودی مساله رفع شود و خوشبخت باشید
در این مورد میتونید با متخصصین کانون مشاوران ایران، مشاوره تلفنی/تخصصی داشته باشید
۰۲۱۲۲۶۸۹۵۳۴
موفق باشید

مشاور خوب و ماهر در زمینه ی درمان زود رنجی

سلام. لطفا یک مشاور خوب و ماهر در زمینه ی درمان زودرنجی معرفی کنین
ممنون

پاسخ

در این مورد میتونید با متخصصین کانون مشاوران ایران، مشاوره تلفنی/تخصصی داشته باشید
۰۲۱۲۲۶۸۹۵۳۴
موفق باشید

توانایی پرداخت هزینه مشاوره برای درمان مشکلات را ندارم

سلام وقتتون بخیر… من اخیرا دچار مشکلاتی شدم که به تنهایی از پس حل کردنش بر نمیام…از طرفی توانایی پرداخت هزینه مشاوره رو ندارم.

آیا جایی هست که من بتونم بصورت رایگان از کمکشون بهره مند بشم؟

پاسخ

مراکز مشاوره دانشگاهی میتونن به شما کمک کنن
در ضمن میتونید با سازمان بهزیستی شهرتون هم تماس بگیرید

ولی مشکل رو مطرح کنید در حد امکان پاسخ گویی صورت خواهد گرفت

رئیسم از من خواستگاری کرد

سلام دوباره…ممنون از راهنماییتون من ساکن مشهد هستم.از چه جایی در دانشگاه در مورد مشاوره بپرسم؟
چندین ماه میشه که در شرکتی مشغول به کار شدم، رئیسم یک پسر مجرد هستن که ۱۲سال از من بزرگتر هستن…بتازگی متوجه شدم که به ایشون علاقه مندم…

اما بدلیل اینکه تابحال با کسی ارتباط نداشتم و از طرفی این شخص روابطی دارن که تا حدودی در جریانش هستم، دلم نمیخواد بیش از این درگیر بشم…

من تقریباً تمام وقت فکرم درگیر ایشونه…

حتی گاهی اوقات که نمیبینمشون بدخلق یا بی حوصله میشم…

رفتارهایی نشون میدم که برای خودم هم عجیبه…

یکی از دوستانم با توجه به حرفهام بهم گفت که من به خود این شخص علاقه ندارم و در واقع بدلیل فقدان حضور پدرم و حمایت های رئیسم بهش علاقه‌مند شدم…

در حال کار به کارم نیاز دارم. به خاطر موقعیت های خوبی که دارم امکان ترک اینجا رو ندارم …

اما از ادامه این وضعیت هم ناراحتم.
همونطور که عرض کردم این مسائل مربوط میشه به چند سال زندگی من و خانوادم و خیلی هم مفصله…

امکان توضیحش در چند خط وجود نداره.یعنی دوستی داشتم که دانشجو روانشناسی بود و بهم گفت این مشکلات که الان درگیرش هستم ریشه در گذشته و کودکی من داره و بهتره به یک مشاور مراجعه کنم تا به صورت حرفه‌ای درمان بشم.
لطف میکنید اگر راهنماییم کنین

پاسخ

با سلام دوست عزیز در مشهد اساتید دانشکده روانشناسی فردوسی هستند که می توانند به شما کمک کنند و جای نگرانی وجود ندارد .

مرکز مشاوره دانشگاه هم هست که هزینه ناچیزی دارد در هر حال بله ممکنه به دلیل فقدان ها و مسائل کودکی باشد ولی به هر حال عشق بی خبر فرد را درگیر می کند و وقتی در ذهنمان به یک فرد بها می دهیم و راجب او خیالپردازی می کنیم این عشق صد برابر بیشتر خودش را نشان می دهد.

و بدون اینکه طرف مقابل بداند درگیرش می شویم و مدام ذهنمان درگیر می شود که ایا او هم علاقه ای دارد یا خیر ؟خب وقتی شرایط ترک کار وجود ندارد و از طرفی این افکار شما ازاردهندس و ممکنه منجر به اعمالی شود که مطلوب نباشد پیگیری و بررسی و درمان روانشناختی نیاز است تا به شما در رفع مشکل و خنثی شدن در برابر این شخص کمک شود امیدوارم خوشبخت باشید در اینده و درست تصمیم بگیرید .

در این مورد میتونید با متخصصین کانون مشاوران ایران، مشاوره تلفنی/تخصصی داشته باشید
۰۲۱۸۸۴۲۲۴۹۵
موفق باشید

در این مورد میتونید با متخصصین کانون مشاوران ایران، مشاوره تلفنی/تخصصی داشته باشید
۰۲۱۸۸۴۲۲۴۹۵
موفق باشید

شوهرم چند سالی اعتیاد داشته و من متوجه نشدم

باسلام خانمی هستم۲۹ساله همسرم۳۱ساله شوهرم چندسالی میشه اعتیادداشته من متوجه نشدم تایکماه ونیم پیش که پیک فرستادیم تعقیبش کردکه بهمون ثابت شدکه اعتیادداره.

درکناراعتیاددروغ هم خیلی بهم میگفت خیانت هم کرده بیشتردروغ هاش رسواشد.

الان یکماهی میشه بردیم کمپ ترک کرده میگه همه کاراموگذاشتم کنارولی من متاسفانه هرکارمیکنم نمیتونم الان بهش اعتمادپیداکنم.

فک میکنم تمام حرفای که میزنه یاکجامیری همش دروغه.

سرهمین اعتمادنداشتن بهش هرروزدعواداریم میگم گوشیتوبده نگاه کنم میگه موقعه ای میدم که حرفاموباورداشته باشی.

توجهی بهم نمیکنه بخاطراینکه میدونه بهش اعتمادندارم لطفاراهنماییم کنین

پاسخ

با سلام دوست عزیز شما متوجه رفتارهای نادرست ایشون بودید چه بحث اعتیاد و خیانت و مسائل دیگر و اکنون ایشون بعد از مراجعه به کمپ ادعای پاکی از اعتیاد و کنار گذاشتن سایر مسائل را دارند خوب شرایط شما قابل درک است که اعتمادی نداشته باشید .

ولی به هر حال همین که انگیزه تغییر وجود داشته است و ایشون مراجعه کردند باید همراهی کنید هر چند سخت است در این شرایط اعتماد کردن .

ولی می توانید دو را دور نظارت داشته باشید در عین حال به ایشون نشون بدید که همراه هستید برای فرد معتاد اعتماد اطرافیان و کمک به بهبود انگیزه است و اینکه بدانند در جمع خانوادگی پذیرفته شده اند بسیار مطلوب است.

پس هر چند که ایشون شرایط معقولی نداشتند و شما ازار دیدید به خاطر رفتارها ولی به ایشون فرصت بدید تا شرایطش رو نرمال کند.

قطعا باز برای شما در مواردی شک و شبهه وجود دارد ولی اگر اطمینان کنید شرایط بهتر پیش خواهد رفت .امیدوارم مشکلی خاصی ایجاد نشود و بهبودی به همان صورتی که ایشون می گویند شکل بگیرد .

در این مورد میتونید با متخصصین کانون مشاوران ایران، مشاوره تلفنی/تخصصی داشته باشید
۰۲۱۸۸۴۲۲۴۹۵
موفق باشید

از زمانی که عقد کردم حس پشیمانی دارم

سلام خسته نباشید…من یک ماهه نامزددار شدم و از زمانی که عقد کردم احساس پشیمونی به طور مداوم اذیتم میکنه و احساس میکنم علاقه ای به همسرم ندارم واز وقتی که عقد کردم ساعات خوابم خیلی زیاد شده.

از نظر بنده همسرم هیچ مشکلی از نظر اخلاقی و رفتاری نداره ولی افکارم بشدت منو اذار میده ..خواهش میکنم راهنماییم کنین از دست این افکار خلاص بشم

خودشناسی «فکری» چیست؟

یعنی این که ما با طرز فکر خود و انواع آن از جمله افکار مثبت و منفی آشنایی داشته باشیم و بدانیم که طرز فکر ما تا چه اندازه روی احساسات و نحوه رفتار ما ابتدا با خودمان و سپس با اطرافیان اثر می گذارد و این که آیا تاکنون افکار مثبت یا منفی ما به خودمان یا دیگری صدمه زده است؟

همچنین با پیامد نحوه تفکر خود آشنایی داشته و آگاه باشیم که افکار ما تا چه اندازه به پیشرفت و تعالی یا شکست و ناکامی مان منجر شده است.

در مجموع محافظت از خود در برابر افکار منفی و تعبیر و تفسیرهای ساخته و پرداخته ذهن، داشتن انگیزه لازم برای تقویت افکار مثبت و پرهیز از هرگونه قضاوت و پیشداوری که لازمه برقراری ارتباط سالم و سازنده با دیگران است، از ویژگی‌های بارز خودشناسی «فکری» است.

مزیت دردهای روحی!

حتما تاکنون برای تان اتفاق افتاده است که دست تان را ناخواسته با شعله آتش سوزانده یا هنگام خرد کردن سبزی با کاردی بریده باشید. مطمئنا دردآور است.

تجربه درد موهبتی است که از آسیب جسمی دوباره پیشگیری می کند.

اگر درد نبود، ممکن بود تمام دستمان بسوزد و حتی نابود شود اما ما متوجه آن نشویم.

پس دردهای جسمی به ما یادآوری می کنند که باید «متوقف شویم و ادامه ندهیم» و گرنه آسیب بیشتری می بینیم. دردهای روحی-روانی نیز به ما این هشدار را می دهند که بخشی از سلامت روان ما به خطر افتاده است. وقوع طلاق یکی از این دردهاست که با انزوای اجتماعی، افسردگی، اضطراب و … همراه است.

دردهای روحی و روانی نیز پیغام مشابهی دارند و به ما می گویند: «بهتر است شیوه فکر کردنت را تغییر دهی تا از آسیب های بیشتر مصون بمانی»!
یکی از مراجعان دلیل اختلاف و تعارض اخیر با همسرش را این گونه عنوان کرد: چند روزی است که وقتی همسرم از محل کار به منزل برمی گردد روی تراس می ایستد و همان طور که مشغول نوشیدن چای است به بیرون خیره می شود!

من حرف تکان دهنده ای به او نزدم اما او ناگهان عصبانی شد! من فقط از او پرسیدم: «چه چیز خاصی آن بیرون هست؟ باز به مدرسه دخترانه زل زده ای!».

ویژگی بارز افکار منفی این است که آن قدر در ذهن باقی می ماند و دنبال هم می چرخد تا یک داستان تلخ و منفی بزرگ در ذهن شکل می دهد.

افکار منفی و غیرمنصفانه ما به دو دسته تقسیم می شوند

۱) افکار منفی درباره خودمان مانند: «من دوست داشتنی و جذاب نیستم»، «اول و آخر زندگی ام شکست و ناکامی است»، «ازدواجم به بن‌بست خورد چون من یک انسان بی عرضه و بی سیاست بودم»، «دیگری را ببین چطور از من موفق تر است»

۲) افکار منفی درباره دیگران نظیر: این که «دخالت های بی جای مادرش باعث شد رابطه مان به طلاق برسد»، «همیشه بی مسئولیت بود و خودخواه» و
چشم ها را باید شست اما چگونه؟
اگر افکار منفی دست از سر شما برنمی دارد این راهکارها را امتحان کنید:
۱ – در اولین قدم اعتماد به نفستان را افزایش دهید: برخی از ما استاد منفی جلوه دادن اتفاقات مثبت هستیم! بخشی از این کار به خاطر کمبود اعتماد به نفسمان است. ما حس می کنیم که شایستگی چیزی را نداریم در نتیجه مثلا وقتی یکی از اطرافیان یا همکاران از ما تعریف می کند سریعا در مقابل تعریفش گارد می گیریم و تصور می کنیم مشغول چاپلوسی است و یا قصد دارد به طور غیرمستقیم برخی از نقایص ما را به رخمان بکشد. از طرفی تعدادی از افراد با این تصور که «من دوست داشتنی نیستم»، بسیاری از رفتارهای همسرشان را به گونه دیگری تعبیر و تفسیر می کنند. این دسته از افراد حتی رفت و آمد همسر با خانواده پدری اش را این گونه تفسیر می کنند: او نسبت به من «بی اعتنا و بی تفاوت» است.
۲ – موقعیت هایی را که در آن، افکار منفی تان نسبت به خود یا دیگران فعال می شود شناسایی کنید و سریعا آن موقعیت را ترک کنید: ممکن است شما زمانی که در موقعیت تنهایی قرار گرفته اید بیشتر از قبل شروع به منفی بافی درباره خود، دیگران یا اتفاقات بکنید. یا ممکن است در موقعیت هایی که دو نفر مشغول پچ پچ کردن هستند، فکر منفی تان تشدید شود که مبادا درباره من حرف می زنند یا زمانی که مثلا همسرتان مشغول تماشای تلویزیون، خواندن روزنامه، مکالمه با تلفن یا دادن پیامک است، این فکر به ذهنتان خطور کند که «من ذره ای برای او مهم و دوست داشتنی نیستم و گرنه وقتش را با من سپری می کرد». چنانچه این اتفاقات در زندگی سابقتان رخ داده، خود را آماده کنید تا در زندگی دومتان این موقعیت های خطرناک را ترک کنید و با این روش اجازه ندهید دوباره افکار مسموم، رابطه شما با همسرتان را به ورطه سقوط بکشاند.
۳ – لازم است به چند پرسش پاسخ بدهید: حتما در زندگی مشترک قبلی تان زمان هایی وجود داشته که هجوم افکار منفی درباره خود و یا همسرتان لحظه ای شما را راحت نگذاشته است. تحقیقات نشان می دهد بخش زیادی از افکار منفی ما ساخته و پرداخته ذهنمان است و ریشه در واقعیت ندارد. در نتیجه قبل از آن که در برخورد با هر رفتاری از سمت همسرتان سریعا فکری به ذهنتان خطور کند و بر آن اساس تصمیم گیری و رفتار کنید ابتدا این سوال ها را از خود بپرسید:
الف- چه شواهد و مدارکی از تفسیر من حمایت می کند؟ آیا من برای ثابت کردن افکارم، تاکنون از او موردی دیده ام؟
ب- چه شواهدی وجود دارد که برخلاف تفسیر من است؟آیا تاکنون رفتاری از همسرم دیده ام که متوجه شوم درباره او اشتباه فکر می کردم؟
ج – آیا ممکن است پشت این رفتار همسرم دلیل دیگری هم به جز آنچه من با افکار منفی تفسیر کرده ام، وجود داشته باشد؟
۴ – از هم نشینی با افرادی که افکار منفی را به شما تزریق می کنند دوری کنید حتی اگر از عزیزان شما باشند: مطمئنا افرادی که نمی توانند درباره خودشان و توانایی هایشان به گونه ای مثبت بیندیشند و جملاتی از این قبیل استفاده می کنند که «من یک آدم بد شانسم و همیشه در زندگی یک بازنده بودم»، فکرهای فلج کننده خود را به شما نیز منتقل خواهند کرد. از طرفی دسته ای از افراد نیز وجود دارند که اگر چه همواره درباره خود مثبت اندیشند اما موفق نمی شوند افکار منفی خود را درباره دیگران متوقف کنند. همنشینی با این دسته از افراد نیز باعث می شود شما دیر یا زود تحت تاثیر افکار منفی آن ها حتی درباره اطرافیان خود قرار بگیرید.
۵ – وضعیت خود را تغییر دهید: شاید خنده دار به نظر برسد اگر توصیه کنم زمانی که افکار منفی به ذهن شما هجوم می آورد یا یأس و ناامیدی بر شما غالب می شود، وضعیت بدن خود را تغییر دهید. مثلا اگر نشسته اید، بلند شوید یا اگر ایستاده اید، بنشینید و یا اگر متمایل به چپ هستید، به سمت راست مایل شوید. در واقع با این روش به افکار منفی خود نوعی دهن کجی می کنید. مثل این است که کسی درباره موضوعی با شما صحبت کند ولی شما به او بی توجهی کنید؛ او نیز ادامه نخواهد داد! تحقیقات نشان می دهد افرادی که قادرند به افکار منفی خود به چشم یک دشمن بیرونی نگاه کنند، به راحتی می توانند در برابر این دشمن قرار بگیرند و با او بجنگند. شیوه تفکر افرادی که در جنگ با افکار منفی و فلج کننده خود پیروز هستند اینگونه است: اگر پای چپ من درد می کند باید خوشحال باشم که پای راستم سالم است و درد نمی کند!
۶ – سر خود را شلوغ کنید: کار کردن و فعالیت نسبتا زیاد راه درمانی خوبی برای بسیاری از افرادی است که مدام درباره خود یا دیگران دست به قضاوت، پیشداوری و ارزیابی می زنند. فعالیت زیاد و حضور در جمع های سالم، فکر شما را درگیر می کند و با ایجاد خستگی فرصتی برای منفی بافی باقی نمی گذارد.

نکاتی برای افزایش علاقه به همسر

در نتیجه خود را در مدیریت ذهن و کنترل احساس و رفتارشان ناتوان و درمانده می‏ بیند و در نهایت، اسیر اندیشه ‏های منفی شده و در ساختن زندگی مشترک، نقشی غیرمسئولانه، منفعلانه و منفی بر عهده می گیرند و مدام با برچسب زدن، به سرزنش و انتقاد آشکار یا پنهان از خود، همسر و دیگران می ‏پردازند،

کارهای اشتباه خود را توجیه می‏ کنند و در هر زمینه ‏ای به داوری و پیش ‏داوری می ‏پردازند، انرژی خود را بیشتر در مسیر منفی و تخریب به کار می‏ گیرند و بیشتر روی کمبودها و نقاط منفی خود، همسر و فرزندان تمرکز می‏ کنند. در نتیجه خود و زندگی مشترک را در مسیر تلخی و بدبختی بیشتر قرار می ‏دهند.

اگر هر زن و مردی عمیقاً بخواهد زندگی مشترک خود در جهت مثبت‏ تغییر دهد، آن‏ وقت مساله ‏ی توافق پیش می ‏آید و در واقع زوج با خواستن و انگیزه ‏ی قوی، در مسیر توانستن قرار می ‏گیرد.

اگر به گذشته ‏ی خود توجه کنیم، همه ‏ی ما در طول زندگی، موفقیت ‏هایی داشته ‏ایم.

اگر موفقیت‏ های به دست آمده را تجزیه و تحلیل کنیم، متوجه خواهیم شد که در میان انبوه آرمان‏ ها و آرزوهای خود، فقط به آنچه که واقعاً و عمیقاً و با انگیزه ‏ی قوی می‏ خواستیم، رسیده ‏ایم، بنابراین با انگیزه‏ ی قوی و کافی، باید دست به کار شد و پذیرفت که زندگی مشترک مطلوب، با خود من شروع می‏ شود و می‏ بایست از هر فرصتی، برای رشد در جهت مثبت و سازنده استفاده کرد.

پس:

– به جنبه های مثبت همسرتان بیشتر توجه کنید.
– خاطرات شاد و با هم بودن را دایم در زندگی تان رقم بزنید.
– مسافرت های تفریحی بروید.
– ببینید روز اول به چه دلیلی ایشان را انتخاب کردید همان نکات را مورد توجه جدی قرار دهید.
و ضمنا بر رابطه جنسی تان توجه جدی تر داشته و تغییرات مثبت در آن ایجاد کنید.

منبع: com.مرکزمشاوره


صفحه اصلی سایت مرکز مشاوره

administrator

مقالات مرتبط

672 نظرات

  • زهرا , جولای 2, 2016 @ 9:30 ب.ظ

    سلام من ۱۹ساله ام از زندگیم راضیم اما یک مشکل بزرگ دارم که باعث میشه منو شوهرم بیشترین بحثو داشته باشیم شوهرم عصبانیه از چیی کوچکی عصبی میشه با خانواده من دوست نداره رفتار وامدکنه تو کوچه یا جلوی فامیل براش فرقی نداره یهونی اگه عصبی بشه جلوی همه به منو خانوادم فوش میده منم خیلی میترسم وهمش استرس دارم تو روخدا کمکم کنین

    • راهنما , جولای 3, 2016 @ 12:22 ب.ظ

      خیلی وقت‌ها همسران بر سر یک مسئله هر چقدر هم بی‌ارزش با هم اختلاف عقیده پیدا کرده و بار‌ها و بار‌ها از دست هم عصبانی می‌شوند. گاهی اوقات این عصبانیت ساعت‌ها طول کشیده و تبدیل به یک معضل می‌شود و‌گاه زود به پایان می‌رسد اما نکته اینجاست که چگونه در مواقع عصبانیت خود را کنترل کنیم تا به معضلات جدی‌تر گرفتار نشویم.
      ۱- علت عصبانیت را فوراً پیدا کنید: زمانی‌هایی وجود دارد که به طور ناگهانی با عصبانیت همسرتان مواجه می‌شوید بدون آنکه بدانید او به چه علت عصبانی است.
      گاهی رفتار عصبی همسرتان ممکن است دلیلی خارج از خانه و رابطه زناشویی داشته باشد بنابراین بهتر است زن یا شوهر از علت عصبانیت همسرشان آگاهی پیدا کنند.
      در این مواقع ترک کردن فرد عصبانی کار عاقلانه‌ای نیست زیرا تصور بر این است که اگر او را ترک کند او آرامش پیدا می‌کند در حالی که این مسئله نه تنها بهبود پیدا نمی‌کند بلکه اوضاع را بد‌تر خواهد کرد. زیرا هجوم افکار همراه با تنش و عصبانیت در مواقع تنهایی او را‌‌ رها نخواهد کرد.
      ۲- آرام باشید: عصبانیت، غذای عصبانیت است. وقتی همسرتان عصبانی است و شما علت عصبانیت آن را فهمیده‌اید، حتی اگر شما موضوع عصبانیت او باشید سعی کنید در آن موقعیت شما نیز عصبانی نشوید زیرا به هم ریختن اوضاع و فضا تنها باعث ادامه مشاجرات شده و اوضاع را بد‌تر از پیش خواهد کرد.
      در آن موقعیت سعی کنید آرام باشید حتی اگر حق با شما باشد و بحث درباره موضوع را به وقت دیگری موکول کنید.
      ۳- احساسات همسرتان را در نظر گرفته و به زبان آورید: خیلی آرام و بدون پرده به او بگویید «می‌دانم عصبانی هستی». این بیان به فرد عصبانی اطمینان می‌دهد که همسرش درک مناسبی از او داشته و موضوع بزودی حل می‌شود. وقتی همسر بداند هنگام تنش فکری تنها نیست احساس آرامش بیشتری می‌کند.
      ۴- با همسرتان همدردی کنید: اگر شما هم احساس عصبانیت می‌کنید و از احساس عصبانیت همسرتان ناراحت هستید این احساس خود را به زبان آورید زیرا اگر فرد عصبانی بداند که همسرش احساسات واقعی‌اش را انکار کرده و نسبت به موضوع پیش آمده بی‌تفاوت است، خشم‌اش بیشتر می‌شود.
      ۵- برای صلح پیش قدم شوید: وقتی از دلایل عصبانیت همسرتان با خبر شدید و به طور واقع بینانه متوجه شدید شما نیز در این ماجرا مقصر بوده‌اید برای صلح چند قدم بردارید این قدم‌ها بیانگر این است که خواهان آشتی هستید و بخشی از اشتباهات خود را پذیرفته‌اید و قصد دارید مشکل پیش آمده را هر چه سریع‌تر حل کنید. البته در این راه چند قدم واقعی‌تر هم باید بردارید.
      ۶- از تکنیک رکوردشکنی استفاده کنید: غالب اوقات رسم خانه شما این است که پس از چند روز قهر دوباره صلح برقرار شود. حال شما از‌‌ همان ابتدا پیش قدم شده و این رسم کهنه را بشکنید.
      عصبانیت و کشدار کردن ماجرا را به روزهای بعدی موکول کنید و با آرامش به حرف‌های همسرتان گوش فرا دهید. اگر هنگام صحبت پیرامون موضوع پیش آمده مقوله عصبانیت را فراموش کنید. آرامش، همه چیز را حل خواهد کرد.
      ۷- تکنیک مه آلود: این تکنیک به شما کمک می‌کند تا عیب جویی‌های بی‌دلیل را دفع کنید چون عیب جویی باعث می‌شود عصبانیت همسرتان اوج گرفته و اوضاع بد‌تر شود، به جای بحث کردن با همسرتان درباره موضوع پیش آمده سعی کنید او را از فضای عصبانیتش منحرف کرده و وارد جاده مه آلود کنید.
      به طور مثال وقتی او به خاطر خودپسندی شما عصبانی است به او بگویید «موافقم بعضی وقت‌ها درباره عواقب کار‌ها فکر نمی‌کنم اما در این راه سعی خودم را بیشتر می‌کنم» یا اگر او به خاطر تأخیرتان عصبانی است به جای دلیل آوردن تنها به او بگویید «می‌دانم تأخیر داشته‌ام سعی می‌کنم همین امروز این مسئله را طور دیگری جبران کنم.»

  • زهرا , جولای 3, 2016 @ 8:59 ب.ظ

    من اگه ارومم باشم بازم حرف خودشو میزنه میگه دوست ندارم رفت وامد کنم من از این استرس دارم نکنه باخانوادم بحثی کنن میگه من اصلا خونه خانوادت نمیام موندم چیکار کنم دچار افسردگی شدم به منو خانوادم تو هین میکنه دوست دارم تو خونه نشین باشیم باهیچکس رفتو امد نکنیم

  • مریم , جولای 11, 2016 @ 8:30 ق.ظ

    سلام. من سه ساله ازدواج کردم و یک بچه دارم,همسرم خیلی به پدر و مادرش وابسته است,بدون اونا هیج جا نمیره ,همش میگه رضایت پدر و مادر,انگار نه انگار ما هم هستیم!و این موضوع منو خسته کرده,تورو خدا کمکم کنید

    • راهنما , جولای 13, 2016 @ 10:04 ق.ظ

      قبل از این‌که خانم‌های محترم آهی از ته دل بکشند و بگویند: هیچ چاره‌ای جز سوختن و ساختن نیست! و آقایان محترم هم خم به ابرو بیاورند که: بازهم شروع شد، این‌جا هم از دعوای مادر شوهر و عروس در امان نیستیم، می‌خواهم بگویم که عینک‌های پیش‌داوری‌تان را کنار بگذارید و یک‌بار برای همیشه این موضوع را خارج از نقشی که در آن دارید، نگاه کنید.
      قرار نیست در این این یادداشت راهکاری به خانم‌ها ارایه کنیم که شوهرشان را از مادر خود دور کنند، بلکه می‌خواهیم به یک رفتار متعادل برسیم. لطفاً مرا محکوم ‌به این نکنید که یک‌طرفه به قاضی می‌روم و چرا برای مادرشوهرها هیچ پیشنهادی جهت تغییر رفتار و نگرش ندارم.
      در مطلبی جداگانه به چم‌وخم‌های یک مادر شوهر نمونه می‌پردازیم، اما چیزی که واضح است، حضور بیش‌تر شما عروس‌خانم‌ها در اینترنت و خواندن مقالات است. علاوه بر این تغییر نگرش در سن بالاتر، سخت‌تر بوده و شاید نتوان کسی را که شصت سال از عمر او می‌گذرد، تغییر داد، اما می‌شود با کمی متفاوت‌نگریستن و به‌گونه‌ای دیگر رفتارکردن، همان شخص شصت ساله را با خود همراه کرد.
      فرهنگ ما و وابستگی به مادر
      بهتر است فیلم‌های خارجی را فراموش کنید و نگویید: هیچ‌ کجای دنیا این‌طوری نیست که پسر این‌قدر به مادرش وابسته باشد. بله! این ‌یک واقعیت فرهنگی است. خیلی مواقع هم ما وابستگی را با دل‌بستگی اشتباه می‌گیریم؛ یعنی پسری وابسته نیست و به توانایی تصمیم‌گیری رسیده است، اما نسبت به مادرش دل‌بستگی زیادی دارد و ما به‌عنوان عروس خانواده این موضوع را نمی‌توانیم تحمل کنیم و می‌گوییم او وابسته است. اگر می‌گویید چه فرقی دارد، بهتراست با هم کمی مفهوم وابستگی و دل‌بستگی را بررسی کنیم.
      وابستگی یعنی کسی را می‌خواهی به خاطر این‌که از او منفعتی به تو برسد، بدون او نمی‌توانی زندگی عادی خود را داشته باشی و نوعی مکانیسم مرضی است. احساس تملک ایجاد می‌کند و آزادی را از فرد می‌گیرد. نوعی دوست داشتن مشروط است و در آن خودخواهی به چشم می‌خورد. دل‌بستگی یعنی کسی را بخواهی با تمام خوبی‌ها و بدی‌هایش. به دنبال کسب منفعت از این رابطه نباشی و در تصمیم‌گیری و زندگی‌ات خلل ایجاد نکند.
      همسر شما اگر به بلوغ عاطفی رسیده باشد، می‌تواند در عین حال که یک پسر خوب و مهربان است و به مادرش توجه می‌کند، برای شما هم چیزی کم نگذارد و احساس منفی در شما ایجاد نکند. البته اگر زیاده‌خواه نباشید و بپذیرید که توجه او به مادرش منافاتی با علاقه‌اش به شما ندارد
      چیزی که باید برای داشتن یک زندگی زناشویی سالم به دست بیاوریم، این است که دختر و پسر نسبت به خانواده خود وابستگی نداشته باشند، اما دل‌بستگی نه تنها ایرادی ندارد، بلکه نشانه سلامت عاطفی آن خانواده است. پس زمانی‌که می‌خواهید در رفتارهای شوهرتان اعتدال را ایجاد کنید، حواس‌تان باشد که حسادت زنانه باعث نشود که شما نسبت به محبت و دل‌بستگی مادر و فرزندی هم حساس شده و بخواهید کم‌رنگ شود.

      مادر همسرتان را دوست بدارید و ارتباط خوبی با او برقرار کنید

      ما فرض می‌کنیم که همسرتان به بلوغ عاطفی لازم برای تشکیل زندگی نرسیده و آن‌قدر به مادرش وابسته است که بدون او نمی‌تواند آب بخورد، حال باید چه‌کار کنید؟
      در قدم اول سعی نکنید با دعوا و ناراحتی و خشونت او را وادار کنید که بین شما و مادرش یکی را انتخاب کند؛ زیرا بهتر است بدانید که در این بازی از قبل باخته‌اید. این روش فقط تنش و اختلاف را در خانه‌تان ایجاد می‌کند و نتیجه‌ای هم نمی‌دهد.
      اگر بخواهید با محبت و روش‌های زنانه هم همسرتان را به سمت خود بکشید و به اصطلاح از مادرش دور کنید، بازهم موفق نمی‌شوید و در ضمن ابراز علاقه‌هایتان مصنوعی بوده و نمی‌تواند تأثیر مثبت‌ خود را در زندگی بگذارد.
      شما باید اول علت را بررسی کنید. همسر شما اگر به بلوغ عاطفی رسیده باشد، می‌تواند در عین حال که یک پسر خوب و مهربان است و به مادرش توجه می‌کند، برای شما هم چیزی کم نگذارد و احساس منفی در شما ایجاد نکند. (البته اگر زیاده‌خواه نباشید و بپذیرید که توجه او به مادرش منافاتی با علاقه‌اش به شما ندارد.)
      پس شما باید به همسرتان کمک کنید تا به بلوغ عاطفی رسیده و بتواند بین علایق‌اش در زندگی توازن ایجاد کند. این کار در یک ماه و دو ماه انجام نخواهد شد. اگر وابستگی بیش از حد است و روال زندگی فردی شوهرتان و همچنین خانوادگی شما را تحت‌تأثیر قرار می‌دهد، می‌توانید از یک مشاور به صورت حضوری کمک بگیرید. البته صورت‌مسئله رفتن به نزد مشاور، وابستگی او به مادرش نباشد؛ چون در این صورت ممکن است اصلاً همراه شما نیاید. بهتر است بهانه‌ای چون اختلافات روزمره و نارضایتی‌های پنهان را پیدا کنید و بگویید برای بهترشدن رابطه‌تان دوست دارید مشاوری به شما کمک کند. در این مدت هم اصلاً شمشیرتان را از رو نبندید و نگذارید همسرتان متوجه حساسیت شما بر روی مادرش بشود.
      برای آن‌که آرامش داشته باشید و حس نکنید وسط یک میدان مبارزه قرار گرفته‌اید، بهتر است مادر همسرتان را دوست بدارید و ارتباط خوبی با او برقرار کنید. بعد از ازدواج مادرشوهرتان، چون مادر خودتان است؛ نه از جهت عمق دوست داشتن که شاید یک شعار اشتباه باشد، بلکه از جهت نوع‌دوست داشتن و جنس رابطه.
      این‌که شوهر شما بیش از حد به مادرش وابسته است، دلیل بر بد بودن مادرشوهرتان نیست. فرهنگ ما به‌گونه‌ای ‌است که زنان بعد از مادرشدن تمام روابط عاطفی‌شان را در فرزندشان خلاصه می‌کنند و به همین جهت گاهی بعد از ازدواج فرزندشان، هم دختر و هم پسر تحمل دوری از آن‌ها را نداشته و گاهی توقع سرزدن و دیدار آن‌ها را بیش از حد متعارف دارند. شرایط روحی«مادرها» را درک کنید و بگذارید فرزندشان را یک‌ دل سیر ببینند؛ هرچند وقتی خودتان مادر شوید، متوجه خواهید شد که دل سیر وجود ندارد و یک مادر همیشه بی‌تاب دیدار فرزندش است.
      سعی کنید شما هم با مادر همسرتان ارتباط خوبی داشته باشید و به‌جای آن‌که نسبت به رابطه شوهرتان با او حساس بوده و حسادت کنید، در کنار همسرتان قرار بگیرید. محبت قلب مادران را جذب می‌کند. امتحانش ضرری ندارد. البته اگر وابستگی بیش از حدی وجود داشت، می‌توانید به‌مرور زمان کاری کنید که تبدیل به یک دل‌بستگی بالنده شود، اما فراموش نکنید او به زن دیگری علاقه‌مند نیست؛ مادر او مادر هر دوی شماست، نه یک زن غریبه که هووی عشق شما در قلب همسرتان باشد.

  • sattar , جولای 14, 2016 @ 11:25 ب.ظ

    سلام خسته نباشد مدتی یک سال ونیم هستش که اشناشدیم با خانومم ولی پدرم مخالفت میکنه با ازدواجمون هرکاری میکنم راضی نمیشه تا حالا سه چهاربار بیشتر شایدم دعوامون شده به جروبحث کشیده شده از هر راهی وارد میشم نمیشه.چون فکرش وافکارش قدیمی هستش میگه فقط سنتی اول انتخاب ما هستش بعدش خودت. موندم چه جوری و به چه روشی برم جلو. فقط یک بار هم به زور واسرارمن برای خواستگاری رفتیم خونه خانومم. گفتش نه ما نمیخوایم.اینجوری. حالا موندم چه کارکنم. خانومم بهم دوفرصت داده تا درست کنم رضایت بابا رو که برن خواستگاری دوباره خونشون اگرنشه از زندگیم میره تموم میکنه همه چی رو. حالا من موندم و….
    چه جوری باید رضایتشون بگیرم

    • راهنما , جولای 16, 2016 @ 11:03 ق.ظ

      از وساطت بزرگان فامیل استفاده کنید …

      • sattar , جولای 16, 2016 @ 2:03 ب.ظ

        هرراهی بوده امتحان کردم ولی جواب نداده حتا بزرگتر فامیل.دوست واشنا.به خدا موندم دیگه جه کار کنم.دارم به این نتیجه میرسیم که کنار بزارم خانواده رو.جدا بشم از زندگیشون.تنها خودم کارام انجام بدم.بابا به حرف هیچ کس گوش نمیدهفقط حرف خودش میزنه و کارخودشه میکنه.

  • زینب , جولای 18, 2016 @ 8:10 ق.ظ

    سلام خسته نباشی پسری حدود چهار سال و هشت ماهه دارم باشرایط اخلاقی خوب اما متاسفانه مدتیه بدون اینکه من متوجه بشم توی اتاق ، راه پله،یا تراس جیش میکنه. با وجود اینکه بهش گفتم کارت اشتباهه باید بری دستشویی خودشم قبول کرده ولی تا ازش غافل میشم کارشو تکرار میکنه هر چی صحبت میکنم ک چرا اینکارو میکنی اصلا جواب نمیده . تو رو خدامنو راهنمایی کنین . ممنونم از لطفتون

    • راهنما , جولای 18, 2016 @ 11:11 ق.ظ

      بی‌اختیاری مدفوع در کودکان
      این‌‌ اختلال زمانی مطرح می‌شود که کودک در مکان نامناسب و یا در لباس خود به طور عمد یا غیر‌عمد دفع مدفوع داشته باشد.
      دستشویی کردن کودک
      در این حالت معمولا کودک مدفوع خود را به طور کامل در لباس خودش تخلیه نمی‌کند و نشت مدفوع رخ می‌دهد.

      این مشکل بیشتر زمانی رخ می دهد که کودک یبوست دارد و مدفوع خود را نگه می‌دارد، مدفوع سفــت می‌شود و سپس مدفوع شل و آبکی از کنار آن نشت ‌کرده و کودک دچار بی‌اختیاری مدفوع می‌شود.

      مــواردی نیز وجود دارد که کودک یبوست ندارد و معمولا در این نوع، نشت مــدفــــوع عمـــــدی می‌باشد و با اختلالات رفتاری و رفتار‌های مقابله‌ای و لجبازی همراه است و گاه به نوعی بیان خشم پنهان کودک نسبت به والدین و طرف مقابل است.

      عوارض احتمالی
      اکثـر کودکانی که مبتلا به بی اختیاری مدفوع هستند به نظر نمی‌رسد مشکلات رفتاری قابل توجهی داشته باشند.
      بی اختیاری مدفوع ممکنست سبب احساس تمسخر و شرمساری در کودک و خانواده اش شود. در نتیجه خطر انزوا، افسردگی و کمی اعتماد به نفس را به شدت در آنها افزایش دهد.

      افراد مبتلا به بی اختیاری مدفوع
      ایـن بیماری نسبت به شب ادراری شیوع کمتری دارد. حدود ۵/۱ تا ۵/۷ درصد کودکان سنین مدرسه به درجاتی از این بیماری مبتلا هستند.
      شیــوع آن در پسران بیشتر از دختران است.
      در شرایط اقتصادی – اجتماعی پایین بیشتر دیده می‌شود.

      نمی‌توان علت واحدی را برای آن در نظر گرفت. معمولا ترکیبی از عوامل روانشناختی و رشدی مطرح است.
      در هر سنی، بیماری و یا فشارهای روانی اجتماعی ممکن است سبب پس رفت مهارت کودک دراجابت مزاج یا تغییر آن شود.
      – علت اساسی بی اختیاری مدفوع، احتباس مدفوع است. معمولا راست روده قدرت انقباضی خود را از دست داده و جذب آب از مواد دفعی افزایش می یابد. در نتیجه ماده دفعی بیشتر سفت می شود.
      – استرس هایی مانند: اختلاف والدین، بد رفتاری با کودک و …
      – استعداد ذاتی برای حرکات روده ای نامناسب
      – استفاده افراطی و طولانی از ملین ها
      – استفاده از تنقیه و شیاف ها
      – دستکاری رژیم غذایی برای کنترل یبوست
      – اعمال جراحی برای مقعد سوراخ نشده
      – سایر عارضه های مقعدی – راست روده ای
      – عده‌ای از این کودکان به علت شقاق مقعد و سایر مشکلاتی که در ناحیه مقعد دارند، دفع مدفــوع برای آنها دردناک است. همین امر منجر به نگه داشتن مدفوع، تجمع آن، یبوست و بدتر شدن مشـکل مقعد می‌گردد و این چرخه معیوب تکرار شده و در نهایت منجر به نشت مدفوع شل از کنار مدفوع سفت می‌گــردد.
      – در مواردی به نظر می‌رسد یک کشمکش قدرت بین والد و کودک بر سر آموزش توالت بوجود آمده است. به نظر می‌رسد در این کشمکش کودک با عمل خود، مخالفت با مادر و پا‌فشاری روی خواسته‌های خودش را نشان می‌دهد.
      – گـاه ممکن است کودک از رفتن به دستشویی ترس داشته باشد و متعاقب آن از این عمل اجتناب ‌کند و تا زمانی که ترس کودک بررسی و درمان نشود، مشکل کودک ادامه می‌یابد.
      – نباید تأثیر منفی ناشی از آموزش‌های خشن راجع به کنترل مدفوع را نادیده گرفت.

      درمان
      هدف از درمان آن است که کودک به یک استفاده مستقل و منظم از توالت برسد و مشکلات همراه نیز حل گردد.
      بر اساس نوع بی‌اختیاری مدفوع که با یا بدون یبوست می‌باشد، درمان طبی متفاوت است.
      قبل از شروع درمان باید یک ارزیابی دقیق از نظر مسائل: پزشکی، اجتماعی و روانشناختی انجام پذیرد.
      باید دوره‌ای را برای مشاهده و ثبت آلوده‌سازی کودک به طور دقیق اختصاص داد.
      باید به خانواده کودک، آموزش کافی در مورد مشکل داده شود تا خانواده با توسل به روش‌های تنبیه نامناسب، وضعیت کودک را بدتر نکنند.

      – به طـور مرتب و منظم، ۲۰ دقیقه پس از صرف هر وعده غذا، کودک به مدت ۱۰ دقیقه روی دستشویـی بنشیند تا حرکات رود‌ه‌ای او افزایش یابد.
      – از تشویق، پاداش و جایزه‌های ویژه برای دفع مناسب مدفوع کودک استفاده کنیم.
      – از روش های تنبیه مناسب استفاده‌ کنیم و به روش های نامناسبی چون تنبیه بدنی، سرزنــش، تحقیر، شماتت و مقایسه کودک با دیگران متوسل نشویم.

      این مشکل در چه سنی بهبود می یابد؟
      اوج بهبودی برای پسران در سن ۶ سالگی و برای دختران در سن ۸ سالگی می‌باشد. از این سنین به بعد، کاهش تدریجی بیماری وجود دارد.
      در سن ۱۶ سالگی، بیماری در هر دو جنس به طور کامل ناپدید می‌شود.

      آموزش آداب اجابت مزاج
      -یکی از روش های نادرست، خشم گرفتن بر کودک به دلیل اجابت مزاج نکردن بر روی لگن خودش یا کثیف کردن اتفاقی در خارج از لگن می باشد.
      – هنگامی که کودک از نشستن روی لگن امتناع می کند، اجازه دهید از جایش برخیزد و پس از صرف غذا برود.
      – اگر امتناع ادامه دارد، آموزش را حداقل برای چند هفته به تعویق اندازید.
      – از نبرد قدرت بپرهیزید. چون نتیجه آن می تواند احتباس مدفوع، یبوست مزمن، بی اختیاری مدفوع و یا افزایش تنش روابط بین والدین و کودک باشد.
      – یک راه آموزش موفقیت آمیز آن است که کودک اجابت مزاج د رمحل مناسب را نشانه فضیلت و تربیت خود تلقی کند.
      – سنی که در آن آموزش، احتمال موفقیت دارد، براساس ویژگی های کودک متفاوت است و شامل قابل پیش بینی بودن برنامه دفعی کودک، توانایی کودک در پیش بینی عمل دفع و درک مراحل اجابت مزاج و انگیزه کودک برای آموزش آداب اجابت مزاج است.
      – برای بسیاری از بچه ها مشکل است که هنگامی که روی لگن نشسته اند، خود را به اندازه کافی شل کنند تا ادرار یا مدفوع جریان پیدا کند. سرگرم کردن و مشغول کردن فکر بچه با خواندن کتاب و قصه و….. به او کمک خواهد کرد تا خود را شل کند.

      در این مورد میتونید با متخصصین کانون مشاوران ایران، مشاوره تلفنی/تخصصی داشته باشید
      ۰۲۱-۲۲۶۸۹۵۵۸

  • فاطمه , جولای 18, 2016 @ 8:34 ق.ظ

    سلام خسته نباشید؟
    ایا شما درباره ی مسایل زناشویی هم مشاوره میدهید؟

    • راهنما , جولای 18, 2016 @ 11:07 ق.ظ

      در این مورد میتونید با متخصصین کانون مشاوران ایران، مشاوره تلفنی/تخصصی داشته باشید
      ۰۲۱-۲۲۳۵۴۲۸۲

  • زهرا , جولای 18, 2016 @ 10:59 ق.ظ

    ضمن سلام وسپاس من سوالمو میپرسم ولی فک میکنم حضوری مزاحمتوندبشم بهترمیتونم ازسردرگمی دربیام من متاسفانه ازدواج مجدد داشتم وبعدازدواج فهمیدم همسرم بخاطر پول وبیکاری وسرباربودن برپدرومادرش به همراه پسرش مجبوربه ازدواج بامن شده و با خانم دیگه ای درارتباطه ومسایل دیگه ای که باعث شدباهم بحث کنیم وچون خونه من بود من گفتم ازخونم برو واونم بابچه ش رفت وتا شش ماه هیچکدوم سراغی ازمن نگرفتن ومن اجبارا نقل مکان کردم به شهردیگری بعدش گفت یابرگرو یاطلاق توافقی وبدون مهریه که مت هیچکدومو قبول نکردم الان متاسفانه دوفرزندم که بزرگ هم هستن وازاول موافق بودن حالا میگن باید طلاق بگیری ومن متاسفانه قلبا عاشق همسرم هستم واین منو اذیت میکنه حالا ازطرفی دوستش دارم واز طرفی اون دیگه ازم سراغی نگرفته شما میفرمایید چکارکنم بسیارممنونم

    • راهنما , جولای 19, 2016 @ 10:59 ق.ظ

      در این مورد حتما” باید مشاوره حضوری داشته باشید ولی مطلبی رو به شما میگم … دوست داشتن و وابستگی دو مقوله جدا از همه … شاید به نظر سخت باشه ولی بهتره در مورد ایشون کمی بیشتر فکر کنید … چون ظاهرا علاقه شما یک طرفه بوده

  • saman , جولای 18, 2016 @ 11:04 ق.ظ

    این روزا برای تشخیص اعتیاد هر ازمایشی میگن ممکنه با مصرف چیزی نشه اعتیاد رو نشون بده میشه راهنمایی کنید آزمایشی که صددرصد بشه به این ازمایش اعتماد کرد جهت تست اعتیاد؟

    • راهنما , جولای 19, 2016 @ 10:53 ق.ظ

      اگر ازمایشگاه شما معتبر باشه و تست ادرار بصورت گرم گرفته بشه مشکلی نیست

  • saman , جولای 18, 2016 @ 11:08 ق.ظ

    میشه راهنمایی کنید چه آزمایشی برای تست اعتیاد صددرصد جواب میده؟
    اخه این روزا میگن مصرف ابلیمو اعتیاد رو نشون نمیده که ؟

    • راهنما , جولای 23, 2016 @ 9:45 ق.ظ

      هیچ تست تشخیصی عاری از خطا نیست. به این معنی که می‌تواند مواردی را به اشتباه مثبت تشخیص دهد و مواردی را نیز گزارش نکند. در مورد تست‌های مواد مخدر نیز چنین تداخلاتی وجود دارد.
      برای مثال، مصرف قرص ایبوبروفن می‌تواند به غلط تست حشیش را مثبت کند یا مصرف آنتی‌بیوتیک‌هایی خاص (از جمله آموکسی‌سیلین) با تست هروئین و کوکایین تداخل دارد و یا مصرف ضددردها، آنتی‌هیستامین‌ها و آب‌نبات‌های سرد (قرص‌های مکیدنی برای سرماخوردگی) می‌تواند موجب مثبت شدن تست آمفتامین شود. ترکیبات بی‌حس‌کننده در دندانپزشکی (از جمله نواکائین) نیز در تست کوکائین مشکلاتی را ایجاد خواهد کرد.

  • فاطمه , جولای 19, 2016 @ 1:13 ب.ظ

    سلام…ما حدود یک سال است که ازدواج کرده ایم اما متاسفانه هنوز موفق به برقراری رابطه ی زناشویی نشده ایم.دکتر هم رفته ایم اما فایده ای نداشته.ازتون خواهش میکنم کمکم کنید

    • راهنما , جولای 20, 2016 @ 11:42 ب.ظ

      در این مورد با مشاوری مجرب میتونید مشورت کنید

  • kosar , جولای 19, 2016 @ 9:46 ب.ظ

    سلام…من۱۷سالمه و ۱ساله ک ازدواج کردم ولی الان خیلی با همسرم بحث داریم و فک میکنم مشکل منم…من چون تک فرزندم همیشه تو خونه تنها بودم و هیچ وقتم از جمع خوشم نمیومد و نمیاد و خیلیم خجالتیم…وقتی میریم مهمونی اون ازم انتظار رابطه ی گرم و احوال پرسی طولانی و صمیمی رو داره ولی من نمیتونم…لطفا راهنماییم کنید…

    • راهنما , جولای 21, 2016 @ 12:15 ق.ظ

      شما باید بپذیرید ازدواج کردید و زندگی مشترکی رو تشکیل دادید و باید روابط اجتماعی خوبی با دیگران داشته باشید
      برای برخورداری از روابط بین فردی رضایت بخش، تقویت مهارت های اجتماعی بسیار مفید است و همچنین کنترل سبک تفکر و تفسیرهایی که ازموقعیت اجتماعی خود به عمل می آوریم بسیار مهم است.
      به گزارش خبرگزاری مهر، “کمرویی” به دستپاچه شدن در مقابل افراد و احساس ناراحتی کردن در حضور دیگران اطلاق می شود. نکته مهم در مورد کمرویی این است که بیشتر افراد این تجربه را به صورت مشترک دارند. افراد کمرو می گویند که در برقراری مکالمه و حفظ تماش چشمی با دیگران مشکل دارند و زمانی که می کوشند با فردی ارتباط برقرار کنند، احساس ناراحتی می کنند.

      افراد کمرو مسائلی چون دل پیچه، تپش قلب، تعرق، سرخ شدن، افکار خود تحقیرکننده، نگرانی درباره ارزیابی منفی دیگران، مهارت اجتماعی ضعیف، بازداری اجتماعی و دست و پا چلفتی بودن را تجربه می کنند.

      گاهی اوقات احساس کمرویی طبیعی است ولی می توان یاد گرفت که بر این احساس خود غلبه کرد و یک فرد اجتماعی تر شد. افراد کمرو با پذیرفتن اینکه همیشه کمرو خواهند ماند و زندگی اجتماعی آنها به ابتکار دیگران وابسته است نگرش بدبینانه ای را اتخاذ می کنند. وقتی افراد یاد بگیرند تعاملات اجتماعیشان را تحت کنترل خود درآورند می توانند بر کمرویی غلبه کنند.

      برای برخورداری از روابط بین فردی رضایت بخش،تقویت مهارت های اجتماعی بسیار مفید است. همچنین کنترل سبک تفکر و تفسیرهایی که ازموقعیت اجتماعی خود به عمل می آورید بسیار مهم است. افراد باید طرز تفکر خود را درباره کمرویی تغییر دهند و در برقراری گفتگو نقش داشته باشند.

      سازگاری با دیگران مستلزم برخورداری از مهارت های مکالمه ای خوب است. تحقیقات نشان داده که مهارت های مکالمه ای افراد کمرو به شدت ضعیف است. افراد کمرو درآغازکردن مکالمات محتاط هستند، آنها سکوت را نمی شکنند و با اشتیاق به گفته های فرد دیگر پاسخ نمی دهند.

      افراد کمرو باید مهارت های مکالمه ای خود را بهبود بخشند و خوشبختانه می توان مهارت های مکالمه ای را یاد گرفت و بهبود بخشید. افرادی که در برقراری گفتگو مشکل دارند اغلب شکایت می کنند که چیزی برای گفتن پیدا نمی کنند. این مشکل سه راه حل دارد؛ اول داشتن انتظارات واقع بینانه مهم است. افرادی که زیاد حرف می زنند معمولا یاد گرفته اند بسیاری از عقاید و افکار خود را قبل ار بیان کردن سانسور نکنند. آنها همچنین یاد گرفته اند توقعات خود را در مورد انجام مکالمه معنی دار پایین آورند و به صحبت های کوتاه نیز رضایت دهند.هدف از صحبت کوتاه این است که دیگران متوجه شوند شما به آنها علاقه مند هستید. وقتی برای اولین بار شخصی را می بینید لازم نیست برای اینکه علاقه خود را برای مکالمه به او نشان دهید، به مدت طولانی صحبت کنید رابطه عمیق و معنی دار بعدا ایجاد خواهد شد.

      راه حل دوم برای بهبود بخشیدن مهارت های مکالمه ای خود آشنایی با ویژگی های مکالمه خوب است. یک ارتباط بین فردی خوب شامل دو مولفه اصلی است کیفیت ارتباط و عمق وارزش ارتباط. کیفیت ارتباط به صحبت کردن به شیوه ای که بیانگر احساس آرامش، توجه، غیر رسمی بودن، پذیش، درک و فهم و علاقه مندی باشد اشاره دارد. افرادی که ارتباط شان با دیگران از کیفیتی بالا برخوردار است، می دانند که چه موقع سکوت را بشکنند و به طرف مقابل خود بفهمانند که او رادرک می کنند. منظور از عمق و ارزش ارتباط، ارتباطی است که شخصی، عمیق، دقیق و ارزشمند است. یکی از راههایی که باعث می شود دیگران حس کنند مکالمه شان برای شما عمیق و با ارزش است،نشان دادن توجه خالصانه و صادقانه به چیزهایی است که برای آنها مهم و معنی دار است. راه حل سوم؛ برای افرادی که در برقراری گفتگو مشکل دارند، تمرین حرف زدن با دیگران است.

      برای غلبه بر کمرویی خود ما می توانیم نقش موثری در این مورد ایجاد کرده و ترس و طردشدگی را از خود دور کنیم و از خود در روابط اجتماعی مان ارزیابی منفی نداشته باشیم و این نوع ارزیابی احتمالا به افسردگی، خشم، اضطراب و عزت نفس پایین ما منجر می شود و این احساسات دقیقا احساساتی هستند که افراد تنها از آن رنج می برند.
      در این مورد میتونید با متخصصین کانون مشاوران ایران، مشاوره تلفنی/تخصصی داشته باشید
      ۰۲۱-۲۲۶۸۹۵۵۸

  • زهرا , جولای 21, 2016 @ 6:22 ق.ظ

    ضمن تشکر از پاسخگوییتون میشه شماره تلفن یاادرسی بفرمایید درمشهد که حضوری وقت بگیرم ومزاحمتون بشم

    • راهنما , جولای 21, 2016 @ 8:21 ق.ظ

      با این شماره تماس بگیرید
      ۰۲۱-۲۲۳۵۴۲۸۲

  • وحید , جولای 22, 2016 @ 12:32 ق.ظ

    باسلام
    من۲۴ سالمه دانشجوی کارشناسی ارشد هستم.تو۴سال کارشناسی عاشق یکی ازهمکلاسی هام که همشهریم هم بود شدم وبهش پیشنهاددادم و اونم به خانوادش گفت ولی اونا اجازه ندادن که من باخانوادم برم.خلاصه اون توهممون موقع با اجبارپدرش به زور ازدواج کرد.منم اونوفراموش کردم و گذاشتمش کنارتااینکه ترم اخرفهمیدم که تودوران عقدش میخواداز همسرش جدابشه وخیلیم تصمیمش جدی هستش.منم که از قبل بهش علاقه داشتم باشنیدن این ماجرادوباره تصمیم گرفتم که اونوانتخاب کنم.
    به نظرشما ایا تصمیم درست است؟؟ایااز روی علاقه ی بیش از حد نیس به طرف؟؟؟
    خواهش میکنم که راهنمایی کنید
    تشکر

    • راهنما , جولای 23, 2016 @ 8:16 ق.ظ

      اگر ایشون از همسرشون جدا شدن و هنوز به ایشون علاقه مند باشید از موقعیت ممتازی برخوردارید …البته باید شرایط ازدواج رو هم داشته باشید و صرف علاقه شما نمیتونه ملاکی باشه که خانواده دختر با شما موافقت کنن …
      ولی اگر دچار شک و تردید شدید توصیه میکنم مدتی روصبر کنید و خوب در این مورد فکر کنید … در مورد ویژگیها و علاقه خودتون در برگه ای کاغذ بنویسید
      و ببینید چقدر میتونید در موردش مطلب بنویسید که شما رو نسبت به ایشون هنوز هم علاقه مند نگه داشته

  • رضا , جولای 25, 2016 @ 8:47 ق.ظ

    با عرض سلام
    جوانی هستم ۲۹ ساله که تقریبا یکسال هست با همسرم که ۲۲ سالشونه و هنوز دانشجو هستن عقد کردم.
    در طول این یکسال بحث و قهر واشتی زیادی داشتیم.سر مسایلی که بعدا خودمون ابراز داشتیم که الکی بود.
    خیلی میترسم که این بحث ها ادامه داشته باشه . به زندگی ایندمون اسیب برسونه.
    البته همیشه بعد از جر وبحث باهم صحبت میکنیم و این حق رو میدیم که طرف مقابل حرفاشو بزنه.
    ولی پیش میاد که بعضی از مواقع سر چیزهای تکراری بحث میکنیم.
    من چیزایی که خوشم نمیاد به همسرم میگم اونم قبول میکنه ولی بعد از مدتی دوباره تکرار میکنه.
    هروقت ازم میپرسه دوسم داری من با قاطعیت میگم خیلی زیاد .بعد میپرسه واقعا منم میگم بله خیلی زیاد.
    ولی وقتی من میپرسم دوسم داری میگه نمیدونم.
    در خیلی از مواقع که با هم بحث و سرو صدا میکنیم گریه میکنه و میگه که اعصاب ندارم.
    تا یه مدت زیادی به شدت بهم بدبین بود تا جایی که هر روز گوشیمو چک میکرد.منم چون به خودم مطمینم مانع کارش نمیشدم.تا اینکه این کار به یک عادت بد تبدیل شد و وقتی جلوش وایستادم که دیگه از این کارخوشم نمیاد.دعوای بدی کردیم که مجبور شدم دیگه کلا گوشیمو خاموش کنم و بزارم کنار.
    بعضی مواقع حرفایی میزنه که واقعا ناراحت میشم.
    بهشم میگم که ناراحت میشم ولی بعد از مدتی باز تکرار میکنه.
    یک اخلاق بدی که داره اگه یه موضوعی پیش بیاد و حل بشه.بعد از مدتی دوباره همونو پیش میکشه.
    چون هنوز تو عقدیم قرار گذاشتیم که ۲شنبه ها و ۵ شنبه ها و جمعه ها من برم خونه همسرم و یکشنبه و سه شنبه ایشون بیان خونه ما.
    بعداز اینکه دعواهامون زیاد شد.من تصمیم گرفتم که کمتر برم خونشون وبه خودشم گفتم که خیلی از دعواهای ما بخاطر اینه که همش پیش هم هستیم وبخاطر چیزای الکی باهم بحث میکنیم.اما همسرم همش میگه باید همش پیش هم باشیم و گر کمتر برم پیشش بهم سرد میشه. واین کار منو دوست نداشتن تلقی میکنه.
    لطفا راهنمایی بفرمایید.
    اگه ادرسی در مشهد دارین بفرمایید حضوری بیام.ممنون

    • راهنما , جولای 25, 2016 @ 10:18 ق.ظ

      در این مورد چون نیاز به مشاوره حضوری دارید با اداره بهزیستی شهرتون تماس بگیرید

  • Malihe , جولای 26, 2016 @ 8:01 ب.ظ

    ممنون از سایت خوبتون

  • حسن , آگوست 2, 2016 @ 11:18 ق.ظ

    باسلام و خسته نباشید
    من جوانی هستم ۲۸ ساله حدود دو سه سال هست که برای ازواج اقدام می کنم.
    که هنوز موفق به این امر نشدم
    مشکل اصلی این می باشد که در اکثر موارد طرف مقابل مورد پسند من واقع نمی شود
    حتی در صورت تعریف و تایید خانواده خودم.
    بنظر شما راه حل چیست؟ روال طبیعی می باشد یا مشکلی دارم
    چه کار باید بکنم برای رفع
    ایا نیاز به مشاوره حضوری می باشد.
    با تشکر

    • راهنما , آگوست 3, 2016 @ 9:51 ق.ظ

      شما معیارهایی دارید که براساس اون باید انتخاب کنید
      پس وقتی نمیتونن مورد پسند شما قرار بگیرند باید به خواستگاری رفتن و … ادامه بدید تا همراه اصلی خودتون رو پیدا کنید
      پس در این مورد از عجله نکنید و با صبر و حوصله پیگیر باشید

  • شکوفه , آگوست 2, 2016 @ 8:20 ب.ظ

    ماهنوز بچه نداریم و واقعااززندگی بااین ادم میترسم،ازبچه هم خیلی بدش میاد وبه شدت مخالف بچه است،روزقبل ازدواج من باهاش تی کردم که به هیچ عنوان ماهواره نبایدبیادتوخونم اما بعدش انقد پیله کرد که منم قبول کردم خیلی کانالاش قفل باشه ولی خودش کم کم همه روبازکرد،چیکار کنم؟؟؟؟لطفاراهنماییم کنید خیلی میترسم،باورکنید بزرگترین مشکلم اینه که پدرو مادرم جوش میزننن وگرنه تاحالا چندبارازش جداشده بودم

    خیلی چشماش هیزه کلا سروگوشش میجنبه،فقط منتظره یه زنه بدحجاب ازجلوش ردبشه انقدربه این نگاه میکنه که حدنداره،دیگه خسته شدم کمکم کنین،خواهش میکنم

    • راهنما , آگوست 3, 2016 @ 10:44 ق.ظ

      شخصا” با مشاوری مجرب مشورت کنید

  • مریم , آگوست 4, 2016 @ 11:50 ق.ظ

    سلام
    دختری هستم ۲۴ ساله چهار سال با پسری دوستم اما همچنان اقدامی برا ازدواج نشده الان یک خواستگار دارم که بااین موافق هستن و پسری که باهش دوست هستم الان تا فهمیدند که من خواستگار دارم به خانوادشون گفتن و خانوادش موقعیت مالی را بهانه کردن و گفتند که فعلا موقعیت مالی نداریم که بخواهیم تورو داماد کنیم با اینکه از نظر مالی خیلی خیلی خوب هستن بعد از یک ماه بحث با خانوادش راضی شدن فقط بیان فعلا بدون هیچ عقد و نشون فقط بیان بگن که ما فعلا موقعیت نداریم تا دوسال دیگه خانواده من به شدت بااین کار مخالف هستن یعنی اصلا رسم نداریم همچین چیزی ما توی خانوادمون
    و اینکه هنوز خود پسر هم کار ندارد و سربازی هم نرفته ولی همش اصرار دارد که دوسال دیگر صبر کنم که درسش تمام شود
    از نظر فرهنگ و اعتقادات هم خیلی تفاوت داریم ما خانواده مذهبی ولی اونا یک خانواده راحت
    بین دل و عقلم گیر کردم لطفا راهنمایی کنید ممنون
    پسری هم اومده خواستگاری پسر خوبی دو جلسه باهم صحبت کردیم از نظر خانوادگی بیشتر شبیه به هم هستیم

    • راهنما , آگوست 7, 2016 @ 9:17 ق.ظ

      وقتی هیچ تفاهمی با هم ندارید پس دلیلتون برای ادامه این رابطه چیه ؟
      سعی کنید با خانواده ای وصلت کنید که بیشترین هماهنگی رو از نظر خانوادگی خودتون داشته باشه تا راحت تر بتونید ارتباط برقرار کنید
      در این مورد میتونید با متخصصین کانون مشاوران ایران، مشاوره تلفنی/تخصصی داشته باشید
      ۰۲۱-۸۸۴۲۲۴۹۵

  • مریم , آگوست 4, 2016 @ 1:20 ب.ظ

    سلام من بین خواستگار خوب که همه موافق هستن و کسی که دوسش دارم و ۴ سال بهش هستم موندم البته این پسر توی مدت ۴ سال هیچ چیز از من به حانوادش نگفته و الان ک من خاستگار دارم و بحث بینمون پیش اومد ک من میخواهم ازدواج کنم کم کم از وقت ازدواجم دارد میگذرد با دعوا و اصرار من به خانواده اش گفته و اول با مخالفت شدید موجه شده ولی الان موقعیت مالی را بهانه کردند که الان نداریم تورو داماد کنیم با وجود ابنکه خیلی خیلی زیاد موقعیت مالی خوبی دارند و الان هم شرط گذاشتن اگر بریم جلو فقط در حد اشنایی عقد و نشون خبری نیست تا دوسال دیگر ک درس پسرشون تمام شود و سر کار برود در ضمن سربازی هم نرفته
    هم سن هستیم جفتمون ۲۴ سالمون و خانواده اون نظرشون اینه دختر تا ۳۰ سال فرصت داره در صورتی ک از نظر خانواده من خیلی دیر شده
    از نظر فرهنگ و اعتقادات مذهبی خیلی تفاوت داریم
    ببن دل و عقل گیر کردم
    پسری هم ک اومدن خاستگاری پسر خیلی خوبی پدرم تحقیق کردن هم خودش هم خانوادش از همه نظر اعتقادی مثل هم هستیم

    • راهنما , آگوست 7, 2016 @ 9:22 ق.ظ

      پس اگر شرایط شما با هم هماهنگی نداره رابطه رو کات کنید و به مسیری که دوست دارید وارد بشید
      خط اخری که نوشتید جواب شما در انتخاب خواستگارتون هست

  • Mohamad , آگوست 15, 2016 @ 9:07 ق.ظ

    پیدا کردن دکتر آقاجانی الان خیلی برام مهمه
    لطفا اگه کسی آدرس و یا شماره ای از ایشون داره به من بگه.
    راستش خانوووم من به مراکز مشاوره ای کع تو پیام قبلیم نوشتم سر میزد دکتری که اونجا بهش مشاوره میداد دکتر آقاجانی بود الان چند روزه من هیچ راه ارتباطی با خانوومم ندارم چون رفته از خونه و هیچ جوابی هم به تماس های من نمیده تنها راه پیدا کردنش صحبت کردن با مشاورش هست برا همین الان چند روزه دنبال دکتر آقاجانی هستم.چون از خودش شتیدم که اسم دکترش آقاجانی هست.خواهشا اگر کسی از این آقای دکتر آدرس و یا شماره ای داره بنویسه برام.
    ممنون ..

    • راهنما , آگوست 15, 2016 @ 12:58 ب.ظ

      در این مورد میتونید از سازمان بهزیستی مشهد سوال کنید

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *