مرکز مشاوره

مرکز مشاوره مشهد

مرکز مشاوره مشهد

مرکز مشاوره شهر مقدس مشهد

مشورت گرفتن و راهنمایی خواستن از کسی که بدون هیچ قضاوتی و بی طرفانه در محیطی آرام  به صحبت ها و درد و دلهای شما گوش فرا میدهد و آنها را درک میکند و برحسب تجارب و دانسته های خودش شما را راهنمایی میکند ، فرصتی است تا برای مقابله و یافتن راه حل برای مشکلات خود روش های جدید را یاد بگیرید  و آنها را آسانتر تر و بهتر از قبل حل کنید و همینطور بتوانید مشکلاتی را که در آینده برای شما پیش می آید به نحو تواناتر و کاراتری حل کنید .عده کثیری هستند که از درمیان گذاشتن احساسات و مشکلات درونی خود با مشاور میترسند! اما این ترس بسیار بیجاست زیرا یک مشاور خوب می کوشد تا برقراری ارتباط با فرد مورد نظر خود بهترین روش را برای حل مشکل پیش روی شما بگذارد. پس اگر به مشکلی برخوردید اصلا نگران نباشید و فرقی هم نمی کند که کجای ایران سکونت داشته باشید زیرا کارشناسان ما در مرکز مشاوره و مشاوره مشهد و مشاوره ازدواج مشهد در همه نقاط ایران آماده پاسخگویی به شما هستند. به همین دلیل بار دیگر و این بار مرکز مشاوره مشهد با کادری مجرب و کارآزموده در زمینه های مشاوره ازدواج توحید، مشاوره خانواده توحید، مشاوره ازدواج هاشمی نژاد، مشاوره خانواده امام خمینی و مشاوره ازدواج امام خمینی را در مشاوره مشهد به شما معرفی میکند.

مرکز مشاوره مشهد دارای شعب متعدد از جمله مرکز مشاوره امام خمینی ، مرکز مشاوره توحید ، مرکز مشاوره هاشمی نژاد و مرکز مشاوره پیروزی به صورت مداوم پذیرای شما خواهد بود پس از مشاوره و گرفتن مشورت نترسید.

شماره های تماس 01

خانمم ولم کرده رفته تهران میگه توام باید بیای

با سلام من ده ساله از ازدواجمون میگذره ویه دختر دارم محل کار منشهرستانه کارم خوب وپر درآمده خانمم اسرار داره بریم تهران چون مادرش تهرانه وخیلی اذیتم میکنه الانم ول کرده رفته تهران ومهریشوگذاشته اجرا خیلی هم زن بد دهن وبد اخلاق و نمک نسناسیه خودشو از من بالاتر میدونه درصورتی که من شخصی تحصیل کرده وموقعیت اجتماعی خوبی دارم الان موندم که بااین خانم چه کار کنم از طرفی نمیخام اینده دخترم خراب بشه یا به طلاق فکر کنم الان موندم سر دوراهی کارم هم شرکتی است وقابل انتقال به تهران نیست خواهشمندم راهنمایی بفرمایید

پاسخ

با سلام وقتی همسرتون درکی از کار شما ندارند و بد دهن و ..

که گفتید هستند البته که نمی شود قضاوت کرد بهتره تصمیم درستی برای ادامه بگیرید اگر فکر می کنید با مشاوره حضوری میشه شرایط رو بهتر کرد و ایشون متوجه اشتباهشون می شوند اقدام کنید ولی اگر ایشون با وجود یک بچه اقدام قانونی کردند و مهریه رو به اجرا گذاشتند شاید مساله متفاوت باشد و البته راه برگشتی رو باقی نگذاشته باشند .

به هر حال برای طلاق دادگاه هم شما را به روانشناس ارجاع می دهد نگران نباشید ولی شاید قبل از دادگاه صحبت خودتون خیلی موثر تر باشد .

در هر حال امیدوارم تصمیم درستی گرفته شود .
در این مورد میتونید با متخصصین کانون مشاوران ایران، مشاوره تلفنی/تخصصی داشته باشید
۴۴۰۳۴۴۹۰
موفق باشید

با شوهرم از دوران نامزدی خیلی مشکل داشتیم

سلام .من و شوهرم از دوران نامزدی خیلی مشکل داشتیم از همه مهمترش معتاد و بددهنی این آقا بوده …به اصرار خانواده ها رفتیم سر و خونه زنگیمون ..این اقا گاهی ۴ماه ۴ماه قهر می کرد خرج من و دخترم نمیاد تا سال ۹۵ یههوی غیب شدن تا امسال ۹۶ دقیقا ۱سال و یک ماه منزل ترک کردن …تااینکه هفته پیش رفته در خونه مامانم که بیاد اشتی کنیم به خاط دخترم …من هیچ اطمینانی به این مرد ندارم

پاسخ

با سلام به نظرم اشتی کردن شما در این موقعیت به صلاح نخواهد بود با تو صیفاتی که کردید.

ایشون یک سال رو کجا بودند و اگر هم تمایل به برگشت دارید باید تضمینی وجود داشته باشد که ایشون رفتارهای نادرست رو تکرار نکنند باید به روانشناس مراجعه کنند.

اگرداعتیادددارند پیگیر درمان باشند و به طور کل رفتارها رو اصلاح کنند چون برگشت فشارهای روانی زیادی رو برای شما خواهد داشت .

به هر حال خطاهای افراد قابل گذشت است وقتی عمدی نباشد و تحمل پذیر باشد ایشون تعهدی به زندگی دارند ولی بی مسئولیت هاشون در قبال همسر و فرزند به راحتی قابل گذشت نخواهد بود.

البته تصمیم گیرنده نهایی خود شما هستید امیدوارم تصمیم درستی بگیرید و خوشبخت باشید و حتما منافع برگشت به زندگی رو در نظر داشته باشید .
در این مورد میتونید با متخصصین کانون مشاوران ایران، مشاوره تلفنی/تخصصی داشته باشید
۰۲۱۸۸۴۲۲۴۹۵
موفق باشید

دخترم برای خواسته هایش فریاد می زند و گریه می کند

سلام دختر ۳٫۵ساله دارم بمدت چند هفته است برای خواسته هایش فریاد میزند وگریه میکندحتی خواسته ای که اجابت میشود در مقابل برخی رفتارهای خیلی ساده هم مانند اینکه صدایم میزند وبا تاخیر جوابش را میدهم نیز چنین واکنش هایی نشان میدهد رفتلر صحیح برای اصلاح این مسئله چیست

پاسخ
با سلام این الگوی اموخته شده ایت چون به خوایته هایش تن دادید اینچنبن رفتار می کند.
باید دقت داشته باشید که وقتی بچه ها فریاد می زنند گریه می کنند دوست دارند و توقع دارند که این طور به خوایته هابرسند وقتی شما موافقت می کنید و اینچنین نیازهاشون رو براورده می کنید.
و این رفتار تقویت می سود و تداوم پیدا می کند و به صورت الگویی رفتاری در اینده یادگرفته می شود.
باید توجه کنید .دیگر نباید توجهی به گریه داشته باشید نگران نباشید اتفاقی نمی افتد ولی مقاومت در برابر خواسته ها گریه اورا خاموش سازی و کاهش می دهددمی توانید حضوری هم مراجعه فرمایید امیدوارم مشکل برطرف شود.

در این مورد میتونید با متخصصین کانون مشاوران ایران، مشاوره تلفنی/تخصصی داشته باشید
۰۲۱۸۸۴۲۲۴۹۵
موفق باشید

مردی ۴۸ ساله و متاهل هستم. مدت هفت سال است که با خانمی آشنا شده ام که از نظر روحیات روانی و اخلاقی از هرجهت با بنده یکسان هستند .
حتی با ایشان پیمان ازدواج و … نیز بسته ایم. علت گرایش بنده به ایشان داشتن علائق یکسان و همگون در ۹۹ درصد بوده است.
ایشان مجرد هستند. مدتی است ایشان روشی غیر از گذشته در پیش گرفته و کلا نسبت به بعضی موارد از قبیل پیمانهایی که با هم داشتیم بی اعتنا شده و حتی بعضی را فسخ کرده اند . تصور بنده این است که ایشان بدینوسیله به مرور قصد جدایی دارد اما نمی خواهد به یکباره این موضوع مطرح شود.
با توجه به اینکه اینجانب بسیار به ایشان وابسته شده ام و مدتی است دچار استرس و نگرانی گشته ام به نحوی که حتی سلامتی بنده را هدف قرار داده است چگونه می توانم این موضوعات (تغییر رفتار – جدایی پس از هفت سال رابطه کاملا عاطفی و بدون هیچ مشکل ) را برای خویش هموار نمایم. خواهشمندم راهنمایی بفرمایید.

پیمان به صورت غیر رسمی و بین خود ما بوده است

پاسخ

با سلام اگر منظورتان این است که با این خانم محرم بودید .

خب چون شما متاهل هستید ایا نوعی خیانت به همسرتان محسوب نمی شود.

البته اگر متوجه منظورتان شده باسم .

خب ایشون مجرد هستند شاید بنا به دلایلی وارد این ارتباط عاطفی و ..شده اند و اکنون تمایلی وجود ندارد بنا به دلایل مختلفی که قطعا خودشون بهتر می دانند .

اگر حس شما درست باشد و ایشون قصد جدایی داشته باشند شما با شرایطی که فرمودید حتما باید زیر نظر روانشناس باشید البته هیچ چیز قطعی نیست.

بهتره در مورد حستون با خود ایشون صحبت کنید البته مسئله پیچیده ای ایت شاید بهتر باشد حضوری بررسی سود .امیدوارم مسائل حل شود .
ر این مورد میتونید با متخصصین کانون مشاوران ایران، مشاوره تلفنی/تخصصی داشته باشید
۴۴۰۳۴۴۹۰
موفق باشید

پاسخ

دوست عزیز خودتونو با عناوینی همچون پیمان داشتن گمراه نکنید …

اگر قصد ازدواج داشتید در این چندین سال اقدام کرده بودید …

به هر حال باید به ایشون هم حق بدید در این هفت سال خسته شده باشه و بفکر جدا کردن مسیرش باشه
پس با این تصورات نمیتونید کسی رو به روز نگهدارید …

به همین خاطر در زمانی مناسب با ایشون صحبت کنید و از نیتش باخبر بشید و محترمانه به خواستش احترام بگذارید.

پدر همسرم مریضی اعصاب دارن

همسرم۲۸ سالشونه و پدرشون مریضی اعصاب داره همسرمن خیلی زود عصبانی میشه و ممکن است حتی چیزی را هم بشکند و ۱ یا۲دقیقه اوج عصبانیتش نمی تواند خودش را کنترل کند.آیا امکان این است ک از پدرشون…
پاسخ

اگر ایشون در خانواده شرایط عصبی بودن رو دارند خوب ممکنه ارثی باشد .و ایشون هم باید به پزشک متخصص مراجعه داشته باشند .

و شرایط بررسی شود تا اگر مشکل پزشکی نبود بعد به روانپزشک و روانشناس مراجعه کنید .

چون این رفتارها در طولانی مدت باعث ایجاد مشکلات در زندگی و نداشتن زبان مشترک و فرسودگی در زوجین و کاهش رضایت زناشویی و سرد شدن رابطه می شود پس دقت داشته باشید که چگونه رفتار کنید
به ره حال نگران هم نباشید اگر ایشون بپذیرند مشکل دارند و باید اقدام کنند با همراهی شما قطعا بهبودی حاصل می شود و بودن شما در کمارشون خودشایه دلگرمی برای پیگیری است .

امیدوارم مشکل برطرف شود
در این مورد میتونید با متخصصین کانون مشاوران ایران، مشاوره تلفنی/تخصصی داشته باشید
۰۲۱۲۲۶۸۹۵۳۴
موفق باشید

خانواده دختر اصرار دارن تو شهر خودشون زندگی کنن نه شهر داماد

دو سال پیش به پسرداییم علاقه مند شدم،خوشبختانه اونم همینطور.اما خانوادش ناراضین چون اوناشهرستان زندگی میکنن و اصرار دارند منم شهر اونا برم.

امامادر من اصرار داره مامشهد زندگی کنیم.

الان دو ساله که این ماجرا طول کشیده و من واقعا خسته شذم دیگه نمیتونم این وضعیتوتحمل کنم.هیچ ارتباط خاصی هم با پسر ندارم .

نمیخام هم قبل خاستگاری و این مساعل باهاش رودررو بشم و حرفی بزنم،خیلی خجالت میکشم.ای کاش زودتر تموم بشه همه چی

پاسخ

دوست عزیز ایا مشکل صرفا بحث شهرستان رفتن است و یا مساله دیگری وجود دارد .

خب اگر هر دو طرف به هم علاقه دارند بهتر است خانواده ها زودتر تکلیف رو مشخص کنند .

لزومی به داشتن ارتباط بین دو نفر نیست .

مساله ایست که بزرگترها باید تصمیم بگیرند و زودتر رسمی شود امیدوارم به زودی مساله رفع شود و خوشبخت باشید
در این مورد میتونید با متخصصین کانون مشاوران ایران، مشاوره تلفنی/تخصصی داشته باشید
۰۲۱۲۲۶۸۹۵۳۴
موفق باشید

مشاور خوب و ماهر در زمینه ی درمان زود رنجی

سلام. لطفا یک مشاور خوب و ماهر در زمینه ی درمان زودرنجی معرفی کنین
ممنون

پاسخ

در این مورد میتونید با متخصصین کانون مشاوران ایران، مشاوره تلفنی/تخصصی داشته باشید
۰۲۱۲۲۶۸۹۵۳۴
موفق باشید

توانایی پرداخت هزینه مشاوره برای درمان مشکلات را ندارم

سلام وقتتون بخیر… من اخیرا دچار مشکلاتی شدم که به تنهایی از پس حل کردنش بر نمیام…از طرفی توانایی پرداخت هزینه مشاوره رو ندارم.

آیا جایی هست که من بتونم بصورت رایگان از کمکشون بهره مند بشم؟

پاسخ

مراکز مشاوره دانشگاهی میتونن به شما کمک کنن
در ضمن میتونید با سازمان بهزیستی شهرتون هم تماس بگیرید

ولی مشکل رو مطرح کنید در حد امکان پاسخ گویی صورت خواهد گرفت

رئیسم از من خواستگاری کرد

سلام دوباره…ممنون از راهنماییتون من ساکن مشهد هستم.از چه جایی در دانشگاه در مورد مشاوره بپرسم؟
چندین ماه میشه که در شرکتی مشغول به کار شدم، رئیسم یک پسر مجرد هستن که ۱۲سال از من بزرگتر هستن…بتازگی متوجه شدم که به ایشون علاقه مندم…

اما بدلیل اینکه تابحال با کسی ارتباط نداشتم و از طرفی این شخص روابطی دارن که تا حدودی در جریانش هستم، دلم نمیخواد بیش از این درگیر بشم…

من تقریباً تمام وقت فکرم درگیر ایشونه…

حتی گاهی اوقات که نمیبینمشون بدخلق یا بی حوصله میشم…

رفتارهایی نشون میدم که برای خودم هم عجیبه…

یکی از دوستانم با توجه به حرفهام بهم گفت که من به خود این شخص علاقه ندارم و در واقع بدلیل فقدان حضور پدرم و حمایت های رئیسم بهش علاقه‌مند شدم…

در حال کار به کارم نیاز دارم. به خاطر موقعیت های خوبی که دارم امکان ترک اینجا رو ندارم …

اما از ادامه این وضعیت هم ناراحتم.
همونطور که عرض کردم این مسائل مربوط میشه به چند سال زندگی من و خانوادم و خیلی هم مفصله…

امکان توضیحش در چند خط وجود نداره.یعنی دوستی داشتم که دانشجو روانشناسی بود و بهم گفت این مشکلات که الان درگیرش هستم ریشه در گذشته و کودکی من داره و بهتره به یک مشاور مراجعه کنم تا به صورت حرفه‌ای درمان بشم.
لطف میکنید اگر راهنماییم کنین

پاسخ

با سلام دوست عزیز در مشهد اساتید دانشکده روانشناسی فردوسی هستند که می توانند به شما کمک کنند و جای نگرانی وجود ندارد .

مرکز مشاوره دانشگاه هم هست که هزینه ناچیزی دارد در هر حال بله ممکنه به دلیل فقدان ها و مسائل کودکی باشد ولی به هر حال عشق بی خبر فرد را درگیر می کند و وقتی در ذهنمان به یک فرد بها می دهیم و راجب او خیالپردازی می کنیم این عشق صد برابر بیشتر خودش را نشان می دهد.

و بدون اینکه طرف مقابل بداند درگیرش می شویم و مدام ذهنمان درگیر می شود که ایا او هم علاقه ای دارد یا خیر ؟خب وقتی شرایط ترک کار وجود ندارد و از طرفی این افکار شما ازاردهندس و ممکنه منجر به اعمالی شود که مطلوب نباشد پیگیری و بررسی و درمان روانشناختی نیاز است تا به شما در رفع مشکل و خنثی شدن در برابر این شخص کمک شود امیدوارم خوشبخت باشید در اینده و درست تصمیم بگیرید .

در این مورد میتونید با متخصصین کانون مشاوران ایران، مشاوره تلفنی/تخصصی داشته باشید
۰۲۱۸۸۴۲۲۴۹۵
موفق باشید

در این مورد میتونید با متخصصین کانون مشاوران ایران، مشاوره تلفنی/تخصصی داشته باشید
۰۲۱۸۸۴۲۲۴۹۵
موفق باشید

شوهرم چند سالی اعتیاد داشته و من متوجه نشدم

باسلام خانمی هستم۲۹ساله همسرم۳۱ساله شوهرم چندسالی میشه اعتیادداشته من متوجه نشدم تایکماه ونیم پیش که پیک فرستادیم تعقیبش کردکه بهمون ثابت شدکه اعتیادداره.

درکناراعتیاددروغ هم خیلی بهم میگفت خیانت هم کرده بیشتردروغ هاش رسواشد.

الان یکماهی میشه بردیم کمپ ترک کرده میگه همه کاراموگذاشتم کنارولی من متاسفانه هرکارمیکنم نمیتونم الان بهش اعتمادپیداکنم.

فک میکنم تمام حرفای که میزنه یاکجامیری همش دروغه.

سرهمین اعتمادنداشتن بهش هرروزدعواداریم میگم گوشیتوبده نگاه کنم میگه موقعه ای میدم که حرفاموباورداشته باشی.

توجهی بهم نمیکنه بخاطراینکه میدونه بهش اعتمادندارم لطفاراهنماییم کنین

پاسخ

با سلام دوست عزیز شما متوجه رفتارهای نادرست ایشون بودید چه بحث اعتیاد و خیانت و مسائل دیگر و اکنون ایشون بعد از مراجعه به کمپ ادعای پاکی از اعتیاد و کنار گذاشتن سایر مسائل را دارند خوب شرایط شما قابل درک است که اعتمادی نداشته باشید .

ولی به هر حال همین که انگیزه تغییر وجود داشته است و ایشون مراجعه کردند باید همراهی کنید هر چند سخت است در این شرایط اعتماد کردن .

ولی می توانید دو را دور نظارت داشته باشید در عین حال به ایشون نشون بدید که همراه هستید برای فرد معتاد اعتماد اطرافیان و کمک به بهبود انگیزه است و اینکه بدانند در جمع خانوادگی پذیرفته شده اند بسیار مطلوب است.

پس هر چند که ایشون شرایط معقولی نداشتند و شما ازار دیدید به خاطر رفتارها ولی به ایشون فرصت بدید تا شرایطش رو نرمال کند.

قطعا باز برای شما در مواردی شک و شبهه وجود دارد ولی اگر اطمینان کنید شرایط بهتر پیش خواهد رفت .امیدوارم مشکلی خاصی ایجاد نشود و بهبودی به همان صورتی که ایشون می گویند شکل بگیرد .

در این مورد میتونید با متخصصین کانون مشاوران ایران، مشاوره تلفنی/تخصصی داشته باشید
۰۲۱۸۸۴۲۲۴۹۵
موفق باشید

از زمانی که عقد کردم حس پشیمانی دارم

سلام خسته نباشید…من یک ماهه نامزددار شدم و از زمانی که عقد کردم احساس پشیمونی به طور مداوم اذیتم میکنه و احساس میکنم علاقه ای به همسرم ندارم واز وقتی که عقد کردم ساعات خوابم خیلی زیاد شده.

از نظر بنده همسرم هیچ مشکلی از نظر اخلاقی و رفتاری نداره ولی افکارم بشدت منو اذار میده ..خواهش میکنم راهنماییم کنین از دست این افکار خلاص بشم

خودشناسی «فکری» چیست؟

یعنی این که ما با طرز فکر خود و انواع آن از جمله افکار مثبت و منفی آشنایی داشته باشیم و بدانیم که طرز فکر ما تا چه اندازه روی احساسات و نحوه رفتار ما ابتدا با خودمان و سپس با اطرافیان اثر می گذارد و این که آیا تاکنون افکار مثبت یا منفی ما به خودمان یا دیگری صدمه زده است؟

همچنین با پیامد نحوه تفکر خود آشنایی داشته و آگاه باشیم که افکار ما تا چه اندازه به پیشرفت و تعالی یا شکست و ناکامی مان منجر شده است.

در مجموع محافظت از خود در برابر افکار منفی و تعبیر و تفسیرهای ساخته و پرداخته ذهن، داشتن انگیزه لازم برای تقویت افکار مثبت و پرهیز از هرگونه قضاوت و پیشداوری که لازمه برقراری ارتباط سالم و سازنده با دیگران است، از ویژگی‌های بارز خودشناسی «فکری» است.

مزیت دردهای روحی!

حتما تاکنون برای تان اتفاق افتاده است که دست تان را ناخواسته با شعله آتش سوزانده یا هنگام خرد کردن سبزی با کاردی بریده باشید. مطمئنا دردآور است.

تجربه درد موهبتی است که از آسیب جسمی دوباره پیشگیری می کند.

اگر درد نبود، ممکن بود تمام دستمان بسوزد و حتی نابود شود اما ما متوجه آن نشویم.

پس دردهای جسمی به ما یادآوری می کنند که باید «متوقف شویم و ادامه ندهیم» و گرنه آسیب بیشتری می بینیم. دردهای روحی-روانی نیز به ما این هشدار را می دهند که بخشی از سلامت روان ما به خطر افتاده است. وقوع طلاق یکی از این دردهاست که با انزوای اجتماعی، افسردگی، اضطراب و … همراه است.

دردهای روحی و روانی نیز پیغام مشابهی دارند و به ما می گویند: «بهتر است شیوه فکر کردنت را تغییر دهی تا از آسیب های بیشتر مصون بمانی»!
یکی از مراجعان دلیل اختلاف و تعارض اخیر با همسرش را این گونه عنوان کرد: چند روزی است که وقتی همسرم از محل کار به منزل برمی گردد روی تراس می ایستد و همان طور که مشغول نوشیدن چای است به بیرون خیره می شود!

من حرف تکان دهنده ای به او نزدم اما او ناگهان عصبانی شد! من فقط از او پرسیدم: «چه چیز خاصی آن بیرون هست؟ باز به مدرسه دخترانه زل زده ای!».

ویژگی بارز افکار منفی این است که آن قدر در ذهن باقی می ماند و دنبال هم می چرخد تا یک داستان تلخ و منفی بزرگ در ذهن شکل می دهد.

افکار منفی و غیرمنصفانه ما به دو دسته تقسیم می شوند

۱) افکار منفی درباره خودمان مانند: «من دوست داشتنی و جذاب نیستم»، «اول و آخر زندگی ام شکست و ناکامی است»، «ازدواجم به بن‌بست خورد چون من یک انسان بی عرضه و بی سیاست بودم»، «دیگری را ببین چطور از من موفق تر است»

۲) افکار منفی درباره دیگران نظیر: این که «دخالت های بی جای مادرش باعث شد رابطه مان به طلاق برسد»، «همیشه بی مسئولیت بود و خودخواه» و
چشم ها را باید شست اما چگونه؟
اگر افکار منفی دست از سر شما برنمی دارد این راهکارها را امتحان کنید:
۱ – در اولین قدم اعتماد به نفستان را افزایش دهید: برخی از ما استاد منفی جلوه دادن اتفاقات مثبت هستیم! بخشی از این کار به خاطر کمبود اعتماد به نفسمان است. ما حس می کنیم که شایستگی چیزی را نداریم در نتیجه مثلا وقتی یکی از اطرافیان یا همکاران از ما تعریف می کند سریعا در مقابل تعریفش گارد می گیریم و تصور می کنیم مشغول چاپلوسی است و یا قصد دارد به طور غیرمستقیم برخی از نقایص ما را به رخمان بکشد. از طرفی تعدادی از افراد با این تصور که «من دوست داشتنی نیستم»، بسیاری از رفتارهای همسرشان را به گونه دیگری تعبیر و تفسیر می کنند. این دسته از افراد حتی رفت و آمد همسر با خانواده پدری اش را این گونه تفسیر می کنند: او نسبت به من «بی اعتنا و بی تفاوت» است.
۲ – موقعیت هایی را که در آن، افکار منفی تان نسبت به خود یا دیگران فعال می شود شناسایی کنید و سریعا آن موقعیت را ترک کنید: ممکن است شما زمانی که در موقعیت تنهایی قرار گرفته اید بیشتر از قبل شروع به منفی بافی درباره خود، دیگران یا اتفاقات بکنید. یا ممکن است در موقعیت هایی که دو نفر مشغول پچ پچ کردن هستند، فکر منفی تان تشدید شود که مبادا درباره من حرف می زنند یا زمانی که مثلا همسرتان مشغول تماشای تلویزیون، خواندن روزنامه، مکالمه با تلفن یا دادن پیامک است، این فکر به ذهنتان خطور کند که «من ذره ای برای او مهم و دوست داشتنی نیستم و گرنه وقتش را با من سپری می کرد». چنانچه این اتفاقات در زندگی سابقتان رخ داده، خود را آماده کنید تا در زندگی دومتان این موقعیت های خطرناک را ترک کنید و با این روش اجازه ندهید دوباره افکار مسموم، رابطه شما با همسرتان را به ورطه سقوط بکشاند.
۳ – لازم است به چند پرسش پاسخ بدهید: حتما در زندگی مشترک قبلی تان زمان هایی وجود داشته که هجوم افکار منفی درباره خود و یا همسرتان لحظه ای شما را راحت نگذاشته است. تحقیقات نشان می دهد بخش زیادی از افکار منفی ما ساخته و پرداخته ذهنمان است و ریشه در واقعیت ندارد. در نتیجه قبل از آن که در برخورد با هر رفتاری از سمت همسرتان سریعا فکری به ذهنتان خطور کند و بر آن اساس تصمیم گیری و رفتار کنید ابتدا این سوال ها را از خود بپرسید:
الف- چه شواهد و مدارکی از تفسیر من حمایت می کند؟ آیا من برای ثابت کردن افکارم، تاکنون از او موردی دیده ام؟
ب- چه شواهدی وجود دارد که برخلاف تفسیر من است؟آیا تاکنون رفتاری از همسرم دیده ام که متوجه شوم درباره او اشتباه فکر می کردم؟
ج – آیا ممکن است پشت این رفتار همسرم دلیل دیگری هم به جز آنچه من با افکار منفی تفسیر کرده ام، وجود داشته باشد؟
۴ – از هم نشینی با افرادی که افکار منفی را به شما تزریق می کنند دوری کنید حتی اگر از عزیزان شما باشند: مطمئنا افرادی که نمی توانند درباره خودشان و توانایی هایشان به گونه ای مثبت بیندیشند و جملاتی از این قبیل استفاده می کنند که «من یک آدم بد شانسم و همیشه در زندگی یک بازنده بودم»، فکرهای فلج کننده خود را به شما نیز منتقل خواهند کرد. از طرفی دسته ای از افراد نیز وجود دارند که اگر چه همواره درباره خود مثبت اندیشند اما موفق نمی شوند افکار منفی خود را درباره دیگران متوقف کنند. همنشینی با این دسته از افراد نیز باعث می شود شما دیر یا زود تحت تاثیر افکار منفی آن ها حتی درباره اطرافیان خود قرار بگیرید.
۵ – وضعیت خود را تغییر دهید: شاید خنده دار به نظر برسد اگر توصیه کنم زمانی که افکار منفی به ذهن شما هجوم می آورد یا یأس و ناامیدی بر شما غالب می شود، وضعیت بدن خود را تغییر دهید. مثلا اگر نشسته اید، بلند شوید یا اگر ایستاده اید، بنشینید و یا اگر متمایل به چپ هستید، به سمت راست مایل شوید. در واقع با این روش به افکار منفی خود نوعی دهن کجی می کنید. مثل این است که کسی درباره موضوعی با شما صحبت کند ولی شما به او بی توجهی کنید؛ او نیز ادامه نخواهد داد! تحقیقات نشان می دهد افرادی که قادرند به افکار منفی خود به چشم یک دشمن بیرونی نگاه کنند، به راحتی می توانند در برابر این دشمن قرار بگیرند و با او بجنگند. شیوه تفکر افرادی که در جنگ با افکار منفی و فلج کننده خود پیروز هستند اینگونه است: اگر پای چپ من درد می کند باید خوشحال باشم که پای راستم سالم است و درد نمی کند!
۶ – سر خود را شلوغ کنید: کار کردن و فعالیت نسبتا زیاد راه درمانی خوبی برای بسیاری از افرادی است که مدام درباره خود یا دیگران دست به قضاوت، پیشداوری و ارزیابی می زنند. فعالیت زیاد و حضور در جمع های سالم، فکر شما را درگیر می کند و با ایجاد خستگی فرصتی برای منفی بافی باقی نمی گذارد.

نکاتی برای افزایش علاقه به همسر

در نتیجه خود را در مدیریت ذهن و کنترل احساس و رفتارشان ناتوان و درمانده می‏ بیند و در نهایت، اسیر اندیشه ‏های منفی شده و در ساختن زندگی مشترک، نقشی غیرمسئولانه، منفعلانه و منفی بر عهده می گیرند و مدام با برچسب زدن، به سرزنش و انتقاد آشکار یا پنهان از خود، همسر و دیگران می ‏پردازند،

کارهای اشتباه خود را توجیه می‏ کنند و در هر زمینه ‏ای به داوری و پیش ‏داوری می ‏پردازند، انرژی خود را بیشتر در مسیر منفی و تخریب به کار می‏ گیرند و بیشتر روی کمبودها و نقاط منفی خود، همسر و فرزندان تمرکز می‏ کنند. در نتیجه خود و زندگی مشترک را در مسیر تلخی و بدبختی بیشتر قرار می ‏دهند.

اگر هر زن و مردی عمیقاً بخواهد زندگی مشترک خود در جهت مثبت‏ تغییر دهد، آن‏ وقت مساله ‏ی توافق پیش می ‏آید و در واقع زوج با خواستن و انگیزه ‏ی قوی، در مسیر توانستن قرار می ‏گیرد.

اگر به گذشته ‏ی خود توجه کنیم، همه ‏ی ما در طول زندگی، موفقیت ‏هایی داشته ‏ایم.

اگر موفقیت‏ های به دست آمده را تجزیه و تحلیل کنیم، متوجه خواهیم شد که در میان انبوه آرمان‏ ها و آرزوهای خود، فقط به آنچه که واقعاً و عمیقاً و با انگیزه ‏ی قوی می‏ خواستیم، رسیده ‏ایم، بنابراین با انگیزه‏ ی قوی و کافی، باید دست به کار شد و پذیرفت که زندگی مشترک مطلوب، با خود من شروع می‏ شود و می‏ بایست از هر فرصتی، برای رشد در جهت مثبت و سازنده استفاده کرد.

پس:

– به جنبه های مثبت همسرتان بیشتر توجه کنید.
– خاطرات شاد و با هم بودن را دایم در زندگی تان رقم بزنید.
– مسافرت های تفریحی بروید.
– ببینید روز اول به چه دلیلی ایشان را انتخاب کردید همان نکات را مورد توجه جدی قرار دهید.
و ضمنا بر رابطه جنسی تان توجه جدی تر داشته و تغییرات مثبت در آن ایجاد کنید.

منبع: com.مرکزمشاوره


صفحه اصلی سایت مرکز مشاوره

administrator

مقالات مرتبط

672 نظرات

  • هلیا , دسامبر 4, 2016 @ 8:29 ب.ظ

    من۳ماهه ک ازدواج کردم وشوهرم رادوست ندارم وبه فرده دیگه علاقه دارم چیکارکنم

    • راهنما , دسامبر 5, 2016 @ 6:48 ب.ظ

      در این مورد با خانواده صحبت کنید
      ولی کسی که وارد ازدواج میشه نمیتونه چنین ادعایی داشته باشه
      در این مورد میتونید با متخصصین کانون مشاوران ایران، مشاوره تلفنی/تخصصی داشته باشید
      ۰۲۱-۲۲۳۵۴۲۸۲

      • راهنما , فوریه 14, 2017 @ 4:15 ب.ظ

        دوست عزیز باید بدانید که این خصلت‌ها فقط و فقط با اراده خود او تغییر خواهد کرد. من تنها برای شما دلایل این پرخاشگری و بددلی را توضیح می‌دهم و بهترین رفتاری را که می‌توانید در مقابل همسرتان داشته باشید تشریح می‌کنم. امیدوارم با انجام آن‌ها از شدت رفتار او کاسته شود و نهایتاً شما احساس بهتری را تجربه کنید.
        واقعیت این است که شما بتنهایی از هیچ راهکاری برای اصلاح صددرصد رفتار همسرتان نمی‌توانید بهره ببرید و این خصلت‌ها با خواست و همکاری او قابل رفع است.

        پرخاشگری و فحاشی
        فحاشی دلایل متعددی دارد که با توجه به حرف‌هایتان احتمال سه دلیل بیشتر است:
        اولین دلیل، ممکن است این باشد که همسرتان احساس می‌کند درک و فهمیده نمی‌شود و یا اینکه نمی‌تواند حرفش را به شما بگوید. دومین دلیل می‌تواند یادگیری از والدین باشد و سومین علت احتمالاً تشویق است. در واقع وقتی فرد با فحش دادن و سر و صدا کردن به اهداف خود می‌رسد، تشویق می‌شود هر دفعه که چیزی خواست، آن را با این روش به دست آورد؛ یعنی داد بزند تا طرف مقابلش ساکت شود و او به خواسته‌اش برسد.

        راه‌های مقابله با بددهانی
        گام اول- شرایط عصبانیت را بشناسید:
        با توجه به دلایلی که بیان شد، از شما می‌خواهم که ابتدا با شناخت زمان‌ها و مکان‌هایی که همسرتان عصبانی می‌شود، بستری ایجاد کنید که وی کمتر به اوج خشم خود برسد؛ به طور مثال ممکن است که او وقتی در میهمانی مورد بی‌توجهی قرار می‌گیرد، عصبانی شود و یا در مواردی از این قبیل.
        گام دوم- خوب گوش دهید:
        در مرحله بعد از شما می‌خواهم که هنر گوش کردن را بیاموزید. هنر گوش کردن یعنی وقتی او حرف می‌زند شما جواب آماده نکنید، وسط حرفش نپرید و دفاع هم نکنید. هر چند که گفته‌اید در برابر این رفتار سکوت می‌کنید، اما سکوت نشانه درک کردن و فهمیدن نیست. بهتر است برای آموختن مهارت گوش کردن با یک مشاور به صورت تخصصی صحبت کنید.

        سوءظن یا شکاکی
        در جامعه ما به افراد شکاک، «بددل» می‌گویند. یکی از بارز‌ترین دلایل بددلی «اضطراب» است، مثل اضطراب از دست دادن طرف مقابل. شاید همسرتان می‌ترسد که شما را از دست بدهد، برای همین به همه کسانی که اطراف شما هستند، سوءظن دارد. یکی از راه‌های رفع چنین مشکلی این است که وی با پذیرش این مسئله، برای مشاوره و دارو درمانی اقدام کند. اما کاری که از دست شما برمی‌آید این است که با شناخت زبان عشق او، با روش خودش به وی عشق و محبت بورزید تا احساس امنیت و آرامش کند. با این کار به او اثبات می‌کنید که دوستش دارید و بهترین مرد در ذهن شماست و شما از ازدواج با او احساس خوشبختی می‌کنید. احتمال دارد وقتی نگرانی‌های وی در این زمینه کمتر شود، بددلی‌هایش نیز کاهش یابد.
        یکی دیگر از دلایل بددلی، الگوبرداری از والدین و اطرافیان است؛ یعنی فرد یاد گرفته است که زن‌ها قابل اطمینان نیستند و اگر مراقب نباشد احتمال دارد که زندگی‌اش به خطر بیفتد. برای همین در زندگی و روابطتان با اقوام و دوستان از پنهانکاری و کارهای یواشکی اجتناب کنید چون باعث می‌شود که رفتار همسرتان بد‌تر شود و با سوءظن بیشتری با شما برخورد کند. ضمناً اینکه گفته می‌شود بی‌اعتنا باش، و کار خودت را بکن یا بچه‌دار شو تا درست شود، باورهای اشتباهی در زمینه درمان بددلی است.

  • الی , دسامبر 13, 2016 @ 11:21 ب.ظ

    سلام.من تصمیم دارم ازدواج کنم و ب شدت وسواس ب خرج میدم.ولی درمورد مشاوره ب اون آقا گفتم گفتن ک مشاور بیشتر براونایی خوبه تا ۶ماه وقت دارن برای آشنایی نه ما ک نهایت تا ۳ماه باید ب نتیجه برسیم.ایشون در یک خانواده فوق العاده مذهبی بزرگ شده ولی من در یک خونواده معمولی و بیشترین تفاوتمون سر این جریانه ک من یکم باهاش مشکل دارم و مشکل دیگ تک پسر بودن اون آقاس ک احساس میکنم خونوادشون خیلی حساسن نسبت بهشون و یا اینکه این آقا در اصلاح امکان داره بچه ننه باشه.ب نظرتون چجوری تشخیص بدم این جریانو؟؟

    • راهنما , دسامبر 14, 2016 @ 2:52 ب.ظ

      برای ازدواج حتما” لازمه مدتی رو بعنوان نامزد باقی بمونید و این مدت نه ماهه میتونه برای شناخت هر دوی شما از هم کافی باشه
      هر چند با اختلاف فرهنگی که بین خانواده ها وجود داره در آینده مسلما با مشکلات و تنشهایی مواجه خواهید شد
      در مورد بچه دار شدن میتونید مشاوره ژنتیکی انجام بدید
      در این مورد میتونید با متخصصین کانون مشاوران ایران، مشاوره تلفنی/تخصصی داشته باشید

      ۰۲۱-۲۲۶۸۹۵۵۸

  • سارا , دسامبر 15, 2016 @ 4:44 ب.ظ

    سلام مرکز مشاوره رایگان تو. مشهد میخام لطفا

    • راهنما , دسامبر 18, 2016 @ 10:49 ق.ظ

      با سازمان بهزیستی شهرتون تماس بگیرید

  • نرگس سلیمانی , دسامبر 19, 2016 @ 5:51 ب.ظ

    سلام من میتونم مشاوره حضوری بیام؟

    • راهنما , دسامبر 19, 2016 @ 6:04 ب.ظ

      با این شماره تماس بگیرید

      ۰۲۱-۲۲۳۵۴۲۸۲ خط ویژه

  • فرزانه , دسامبر 21, 2016 @ 4:08 ب.ظ

    سلام
    من می خواهم بعضی از اخلاق هام رو تغییر بدم ولی نیاز به کمک دارم.
    بسیار زودرنج و گاهی پرخاش میشم.
    لطفا راهنمایی کنید.

    • dr-salary , دسامبر 21, 2016 @ 7:05 ب.ظ

      باسلام
      برای مشکل زودرنج بودن تکنیک های مختلفی داریم مثل
      زودرنجی شدید و حسایات های رفتاری بالا منجر به کمبود اعتماد به نفس و به نوعی خود آزاری احساسی می شود. کودکان و حتی بزرگترهایی که از این مشکل رنج می برند خیلی راحت نمی شود با آنها صحبت کرد؛ چون یا در همان لحظه اول از حرف ها و نحوه گفتارتان ناراحت می شود یا پس از ساعت ها فکر کردن به تک تک کلمات و جملات مکالمه کوتاهی که فقط چند دقیقه ادامه داشته است.

      کسانی که اینقدر حساسیت دارند و زود ناراحت می شوند، معمولا تمام حرف ها و رفتارهای دیگران را هم به خود نسبت می دهند و با نگرشی منفی درباره مسائل صحبت می کنند. برای همین، معمولا ترجیح می دهند در جمع حضور پیدا نکنند و تنهایی را بیشتر می پسندند. غافل از این که تنها ماندن و گوشه گیری، حساسیت شان را تشدید و احساسات منفی شان را بیشتر می کند. روان شناسان و متخصصان به این افراد توصیه می کنندبا نگاهی مثبت خود را در موقعیت های جدید قرار دهند و از واقعیت فرار نکنند.
      کسانی که حساس هستند، معمولا خیلی دوست ندارند در جمع حاضر شوند و ترجیح می دهند تنها بمانند. گروهی از این افراد هم هستند که همیشه از دیگران ناراحتند و برای همین هنگامی که در جمع هستند، احساس خیلی بدی را تجربه خواهند کرد. در نتیجه طبیعی است این افراد کم کم از جمع دور شوند و تنهایی را ترجیح دهند، اما وقتی آنها از دیگران فاصله می گیرند، طرز فکر و نگرش منفی که نسبت به جمع و دیگران دارند نیز تقویت می شود و در نتیجه نمی توانند با شرایط و موقعیت های جدید هماهنگ شوند.

      بنابراین گاهی افراد حساس تصمیم می گیرند به جای حل مساله و ایجاد توانایی برای برطرف کردن این مشکل، از جمع فرار کنند و همین دوری از گروه باعث تشدید مشکلات شان می شود.

      اولین و یکی از بهترین کارهایی که می توان برای این گروه از افراد انجام داد، مواجه شدن با موقعیت است. به این معنی که قرار نیست زمانی که احساس می کنید از قرار گرفتن در جمع ناراحت می شوید یا از حرف ها و نظرات دیگران احساس خوبی ندارید، رفت و آمدهایتان را قطع کنید. بلکه توصیه می شود روابط اجتماعی بیشتری داشته باشید، اما قبل از این مرحله، خودتان را بهتر بشناسید و اعتماد به نفس تان را تقویت کنید و پس از آن مهارت های ارتباطی را بیاموزید و بدانید در هر رابطه ای چطور باید برخورد کرد. وی ادامه می دهد:افرادی که حساسیت بیش از حد دارند، معمولا از کمبود قدرت ابراز وجود هم رنج می برند و نمی توانند حرف ها و نظرات شان را بدرستی مطرح کنند. برای همین هم احساسات منفی شان بیشتر می شود و همین می تواند شرایط آنها را بدتر کند. همچنین به این موضوع هم توجه داشته باشید که تمام رفتارها و حرف های دیگران را به خودتان نسبت ندهید و بدانید خیلی از حرف ها و رفتارها به شما ارتباطی پیدا نمی کند.
      ولی در کل به خاطذ داشته باشید که برخی ویژگی های شخصیتی در افراد مربوط به وراثت است و ما می توانیم فقط بخش مربوط به محیط را تغییر دهیم
      موفق باشید

  • مرتضی , دسامبر 28, 2016 @ 10:55 ب.ظ

    سلام. ساکن مشهد هستم و به دنبال مشاور شغلی میگردم تا برای انتخاب و تغییر شغل و ایجاد شغل راهنمایی بگیرم. اگر مشاور شغلی مناسب در مشهد نیست، مشاور تلفنی یا اینترنتی هم اگر سراغ دارید، ممنون میشم معرفی کنید.
    مرسی

    • راهنما , ژانویه 1, 2017 @ 12:38 ب.ظ

      با مراکز مشاوره ای در شهرتون تماس بگیرید
      ادرس رو هم از سازمان بهزیستی میتونید دریافت کنید

  • Reza , دسامبر 30, 2016 @ 9:46 ب.ظ

    باسلام
    من ۲۷ساله ام م همسرم ۲۰ساله هست و۴ماه مه عقد کردیم وخانواده زنم از من راضی م خانواده خودم هم از زنم راضی ولی همسرم یک هفته با من خوبه یک هفته بعد بد میشه میگه حوصله ات را ندارم خوشم ات نمیاد حتی بخاطر من هم با پدر ومادر اش دعوا کرده وحالا میگه باید جدا شیم من نمیتوام ولی من همسرم را دوست دارم نمی خوام جدا شیم تورا خدا کمک کنید چکار کنم

    • راهنما , دسامبر 31, 2016 @ 12:33 ب.ظ

      با توجه به دلایل مطرح شده در مقاله پیشین، می توان گفت : مشکل بی توجهی زن و مرد نسبت به یکدیگر از دو اصل اساسی ذیل ناشی می شود:

      – تربیت نادرست زن یا مرد
      – عکس العمل و تقابل به مثل نسبت به رفتار زن یا مرد

      در زمینه اصل اول که بیشتر نمود پیشگیری دارد، بایستی والدین را با اصول و شیوه های تربیتی صحیح آشنا ساخته و در این مسیررهنمون بود تا بدین طریق، فرزندان با هنر درست زیستن و مهارت حل مسئله آشنا شوند. اما در اینجا برای زوجینی که با این مسئله همسر، به لحاظی تربیتی، مشکل دارند توصیه می شود مستاصل نشوند و آگاه به این مطلب باشند که همسرشان به دلیل شرایط تربیتی نادرست مرتکب چنین رفتارهایی می شود و ذاتا این چنین نیستند؛ لذا، همسرتان با قدری تحمل و صبر شما قابل تغییر است و شما می توانید یادگیری زدایی کرده و رفتارهای جدید را به او بیاموزید، در فضای بدون تحقیر و سرزنش فقط درباره مشکل با او گفتگو کنید و به او بگویید حاضر هستید در رفع این مسئله به او کمک کنید و این ادعا را در عمل ثابت نمایید. اما در مورد اصل دوم، آگاهی از راهکارهای مواجه و حل وفصل مشکل و کاربرد آنها ضروری به نظر می رسد.

      زوجین درگیر با این معضل، بهتر است تدابیر ذیل را برای رفع مشکل بین یکدیگر به کار گیرند:

      – رجوع و بازنگری رفتار و نوع ارتباط خود با همسرتان را، در اولین اولویت اصلاح رابطه تان قرار دهید. بدون سوگیری و پیشداوری، به عبارتی به صورت عادلانه و منصفانه، خود و رابطه تان را با پرسش و پاسخ های از قبیل: ” آیا رفتار من سبب بی توجهی همسرم شده است؟!، کدام رفتار من باعث آن شده است؟ چه موقع و در چه شرایطی آن رفتار را انجام دادم؟ عکس العمل همسرم چه بود؟ و …” محک بزنید و نقاط ضعف و قوت خود و همسرتان را بیابید.

      نکته: توصیه می شود هر یک از زوجین ابتدا به طور انفرادی، خود را در محکمه ای که در ذهن دارند، به قضاوت بنشانند و پس از یافتن ریشه مشکل و آگاهی از درجات قصور خود و همسر و نحوه واکنش هر یک از طرفین، آن را در محفلی دوستانه و بی غرضانه داوری کرده و حل نمایند.

      نکته: برای کسب نتیجه مثبت، توصیه می شود: قصور و کوتاهی خود را به پای دیگری ننویسید و هر یک از طرفین شجاعانه و با جرات عیوب و کاستی خود را بپذیریند و درصدد رفع آن برآیند.

      – یادتان باشد دومین اصل موفقیت، هنر شما و همسرتان در گفتگوی موثر است. رعایت نکات ذیل ضمن گفتگو ضروری است:
      رجوع و بازنگری رفتار و نوع ارتباط خود با همسرتان را، در اولین اولویت اصلاح رابطه تان قرار دهید
      * زمان و شیوه بیان بسیار مهم است. در یک زمان مناسب با لحن آرام به گفتگو بپردازید.

      *هرگز در بیان ایرادات و اشتباهات همدیگر، از ضمیر تو استفاده نکنید. شما بهترین ضمیر خطاب در چنین مواقعی است و قدرت اثر پذیری و نفوذ کلام شما را صد برابر می کند، چرا که شما با بیان این واژه سحر آمیز، حس انتقاد و تخطئه کردن را در طرف مقابلتان ایجاد نمی کنید.

      * هرگز از عباراتی استفاده نکنید که منزلت و شان شخصیتی و خانوادگی یکدیگر را زیر سوال ببرد.

      * جدا از سرزنش، از مقایسه منفی و تهدید بپرهیزید.
      با بی توجهی همسرم چه کنم؟
      * دلخوری‌ها، دل‌مشغولی های ذهنی، نیازها و خواسته هایتان را بیان کنید اما از عبارات داوری کننده، انتقاد آمیز اجتناب کنید.

      *هیچ وقت یکدیگر را محکوم نکنید و مسبب بی توجهی خود قلمداد نکنید.

      *صادقانه صحبت کنید و بدون هیچ رو دربایستی و با حفظ حریم و احترام، اندیشه و احساس خود را راجع به بی توجهی بیان کنید و از او نیز بخواهید چنین کند.
      – از همسرتان بخواهید به شما بگوید: از نظر او کدام رفتار شما بی توجهی قلمداد می گردد و چه رفتاری انجام دهید برای او به منزله توجه و ارادت است.

      – قبل از تصمیم گیری بیندیشید و به دنبال یک راه حل اساسی باشید و احساساتی اندیشه و رفتار نکنید.

      – در فکر سازندگی باشید نه تخریب زندگی. برخی مواقع مشاهده می شود که یکی از زوجین برای خاتمه دادن به مسئله، سکوت اختیار کرده و یا گاهی اوضاع را متشنج می سازند و با پاک کردن صورت مسئله، مشکل را پابرجا و پایدار باقی می‌گذارند، زوجین عاقل سعی می کنند با کوشش و خطا راه حلی قطعی بیابند نه راه حل موقت و یا گاهی پایداری شرایط نامناسب و یا وخیمتر شدن آن.

      – لجبازی نکنید و از طفره رفتن و امتناع از پذیرش قصور خود بپرهیزید .
      با بی توجهی همسرم چه کنم؟
      – اگر گفته‌های همسرتان حقیقت داشت با کمال میل آن را بپذیرید و از عذرخواهی کردن نهراسید و به او قول دهید با کمک او و ممارست خود سعی خواهید کرد در رفتار خود بازنگری و تغییر ایجاد کنید.

      – اگر طرح مسئله به صورت مستقیم ممکن نباشد با کمک فردی که امین و عاقل و ماهر است مسئله را مطرح کنید و با مشورت او و با کمک یکدیگر مشکل را حل کنید. در صورت لزوم برای مشاوره به فردی امین و کاردان مراجعه کنید.

      در نهایت باید یاد آور شوم تغییر کاری است بسیار صعب و دشوار، اما اگر شما و همسرتان بخواهید پیمودن این مسیر بسیار سهل و آسان است؛ البته به دوشرط، یکی آنکه همراه و پشتیبان یکدیگر باشید، دیگر آنکه صبور و بردبار. با اجرای این دو شرط، خواهید دید که سرانجام به سود شماست و همسرتان نیز از تغییر رفتار شما استقبال خواهد کرد و آرام آرام عکس العمل منفی خود را درست خواهد نمود.

      و حتما” با مشاوری مجرب در زمانی مناسب مشورت کنید

      • Reza , دسامبر 31, 2016 @ 2:23 ب.ظ

        تشکر از مشاوره تان دنبال یک مشاور خوب در سطح مشهد میخواستم معرفی کنید

        • راهنما , ژانویه 2, 2017 @ 11:47 ق.ظ

          با سازمان بهزیستی شهرتون تماس بگیرید

  • motahare , دسامبر 31, 2016 @ 11:42 ب.ظ

    سلام خسته نباشید من و همسرم یه و نیم ساله که در عقدیم و شاید تا چهار ماهه دیگه عروسی بگیریم.من تک فرزندم و مادرم روی من حساسه و این موضوعمن رو آزار میده.و همسرم هم نقطه مقابل مادرمه و مدام میگه استقلال داشته باش، من اولویتت نیستم ، پدر و مادرت اولویتت هستن و خیلی چیزای دیگه…باور کنین دیگه تحمل ندارم
    من هرکاری که تو این یه سال انجام دادم رو فقط بخاطر اونا بودهـ.یه بار مامان ناراحت نشه،یه بار شوهرم.نشد یه کار رو واسه دل خودم انجام بدم.شاید کارایی که اونا میگفتن باب طبع منم بود ولی طرف دیگه ام نا احت میشد
    و هنوزم که هنوزه من این دغدغه رو همیشه با خودم دارم
    میشه راه حل ارائه بدید لطفا؟!ممنون میشم

    • راهنما , ژانویه 1, 2017 @ 12:36 ب.ظ

      با همسرتون باید صحبت کنید … این استقلالی که ایشون صحبت میکنه با شروع زندگی مشترک اتفاق میفته و نه با درگیری و جلوی مادر شما درومدن
      پس هر دوی شما باید حساسیتهارو بشناسید و کمی صبور باشید تا روال عادی زندگی به پیش بره

  • علی , ژانویه 1, 2017 @ 9:28 ق.ظ

    با عرض سلام و خسته نباشید

    من حدود ۲۱ است که با همسرم ازدواج کردم و با اخلاق و رفتارهایی که ایشان دارد زندگی را برایم مشکل کرده :
    ۱-به خاطر مسائل کوچک و پیش پا افتاده دعوا داریم
    ۲-شک و بدبینی شدید دارد . با همکاران خانم من در شرکت مشکل دارد . برای اینکه تلفن منشی شرکت را در گوشیم ذخیره کرده بودم کلی دعوا راه انداخت .
    ۳- با تلفن های پی درپی در محل کار آرامش و تمرکز را از من می گیرد
    ۴-هرکاری که من بخواهم انجام دهم ، ابراز مخالفت می کند . مثلا برای گواهینامه ، دانشگاه
    ۵-به پیشنهاد شرکت با هزینه شرکت فوق دیپلم گرفتم که این موضوع را با شرط و شروط قبول کرد . مجددا هم پیشنهاد دادند که ادامه دهم و لیسانس بگیرم برای سرپرستی دفتر فنی ولی به هیچ عنوان راضی نشد حتی یکبار برای آزمون ثبت نام کردم ولی نگذاشت بروم امتحان بدهم . و بخاطر اسرار مدیرعامل شرکت ، بالاخره گفتم همسرم مخالف است .
    ۶- برای تاخیر آمدن از شرکت حتی ۵ دقیقه اعصابم را خورد می کند .
    ۷-روش صحیح تربیت فرزندان را نمی داند و با آنها هم بد برخورد می کند .
    ۸-ما دارای ۳ فرزند پسر بودیم ، همسرم بدون توجه به مشکلات اقتصادی و اجتماعی برای داشتن یک دختر اصرار می کرد و علیرغم مخالفت من کار خودش را انجام داد ( صاحب ۲ تا دوقلوی دختر شدیم ) و حالا برای مشکلات جمع آوریشان من را مسئول می داند و مدام و در طول روز به محل کارم زنگ می زند .
    ۹-اگر کوچکترین شوخی پیش جمع با او انجام دهم می گوید شخصیتم را خورد کردی .
    ۱۰-به جای اینکه هم و غمش فرزندانش باشند ، تمام فکر و ذکرش از صبح تا شب من هستم .
    ۱۱-حتی برای یک مأموریت یک روزه که بخواهم بروم ، زمین و زمان را به هم می ریزد .
    ۱۲-فوق العاده بدبین و بدگمان است .
    ۱۳-بعضی وقتها در مقابل کارهایش جبهه میگیرم و بداخلاقی می کنم که نتیچه اش این میشه که تا دو روز هیچی نمی خوره ، مریض میشه و باز بدبختی اش برای خودمه .
    ۱۴-روی صحبت کردن من با نامحرم های فامیل حتی خواهر خودش حساس است . که این رو از رفتارش می فهمم .
    ۱۵- واقعا کلافه شدم . اوایل ازدواح ما طبقه دوم منزل پدرم زندگی می کردیم ، شب اگه می خواستم یک سری به پدر مادرم بزنم نمی گذاشت و می گفت اگه بخوایم بریم با هم می ریم .
    ۱۶-خلاصه مشکلات فراوان است و خودم فکر میکنم تنها راه طلاق است . ولی متأسفانه با ۵ تا بچه ؟
    ۱۷-باور کنید این خانم جلو پیشرفت های منو بشدت گرفته و الان هم انتظار داره شرکت بالاترین حقوق رو به من بده که بتونم مخارج سنگین زندگی ۷ نفره رو تأمین کنم . حتی راضی به مسافرکشی شدم یا در آژانس بصورت پاره وقت مشغول شوم . که باز هم مخالفت می کند .
    ۱۸- خلاصه مشکلات زیاد است نمی دانم چکار کنم واقعا به بن بست رسیدم . لطفا راهنمایی بفرمایید .

    • راهنما , ژانویه 2, 2017 @ 11:46 ق.ظ

      در این مورد میتونید با متخصصین کانون مشاوران ایران، مشاوره تلفنی/تخصصی داشته باشید
      ۰۲۱-۲۲۳۵۴۲۸۲

  • بهار , ژانویه 8, 2017 @ 12:08 ق.ظ

    سلام خستع نباشید
    یک مدت احساس می کنم دوتا شخصیت تووجودم زندگی میکنن یکی سرسخت و بد اخلا و فضول و… که نیم بیشتر روحم رو در اختیار گرفته و نیم کمتر روحم دقیقا نتطه مقابلش خیلی خوب و مهربون و… همش منفعت طلب شدم مردن ادما برام مهم نیست این وسط همش زورم به دخترم میرسه اگه از اطرافیانم خبر نداشته باشم بدترین فکرا میاد در نظرم اصلا احساس خوشبختی نمی کنم با اینکه خدا را شکر همه چی دارم اما اون نیمه بد روحم نمی ذاره زندگی کنم از اینکه پیش روانشناس برم ترس دارم اینکه نتونه کمکم کنه اینکه دیگه وقت ندارم میشه لطفا راهنماییم کنید من ۲۹ سال زن دارم ویک دختر ۵ ساله ممنونم

    • مشاور , ژانویه 8, 2017 @ 11:24 ق.ظ

      با سلام
      دوست عزیز زمان شروع این احساسات به همان اندازه اهمیت دارد که دلیل شروع مهم است و این ها با بررسی های روانشناس صورت می گیرد .اینکه آیا این دو شخصیتی که می گویید را دیگران هم متوجه شدند آیا شده در قالب یکی از این شخصیت ها حتی نوع صحبت کردن تن صدای شما و حتی نوع لباس پوشیدن شما هم متفاوت شود ..در مورد روانشناس از قبل قضاوت نکنید به هر حال برای هر مسئله و مشکلی متخصصی وجود دارد که قطعا قصدش بهتر شدن و یا رفع آن مشکل است .با این توصیفات جنابعالی توصیه می شود حتما به صورت حضوری مراجعه کنید
      و تلاش نکنید که خودتون تنها و یا با مشورت از افراد غیر متخصص به مسالتون غلبه پیدا کنید .
      برای مشماوره می توانید با

      ۰۲۱-۲۲۳۵۴۲۸۲ خط ویژه
      تماس بگیرید
      موفق باشید

  • sahar , ژانویه 12, 2017 @ 12:33 ق.ظ

    سلام خسته نباشید .
    من و همسرم یه ساله ازدواج کردیم ومن خیلی دوسش دارم ولی متاسفانه یه کم عصبیه زود ناراحت میشه وبی احترامی میکنه حتی بعدم لشتباهشو قبول نداره و فکر میکنه حق با خودشه منم بعضی وقتا عصبی میشم و جوابشو میدم یه دعوا درست میشه ولی بیشتر وقتا تحمل میکنم و هیچی نمیگم ..به نظرتون چیکارکنم که بهتر بشه میترسم اگه سکوت کنم فکر کنه حق با خودشه …راهنماییم کنید لطفا ؟؟؟

    • مشاور , ژانویه 12, 2017 @ 1:57 ب.ظ

      با سلام
      روش تربیتی و محیط ، بیماریهای روحی ،ناملایمات و شرایط زندگی نیز در تشکیل و تغییر اخلاقها تاثیر گذارند. لذا تنوع شخصیتی و اخلاقی زیادی بین انسان ها وجود دارد .نهایتا در بین شخصیتهای مختلف،بعضی از افراد ،دارای روحیه ای بسیار عصبی و تند هستند. این افراد در اثر هر مخالفتی زود آشفته می شوند ،زیاد فریاد می زنند،خشمشان را نمی توانند کنترل کنند.ممکن است گرفتار عادتهای غلطی همچون کتک زدن هم بشوند و…
      زندگی کردن با مردانی که چنین خصوصیاتی داشته باشند ،اگر نگوییم سخت است ،متفاوت و نگران کننده است،اما راههای چاره ای هم وجود دارد که می تواند دری به سوی خوشبختی بگشاید و شاید در بیابان گرم و داغ این گونه زندگی ها ،گنجی هم پیدا بشود .
      هر که خشم خود را از مردم باز دارد خدا عذاب روز قیامت را از او باز دارد
      پیدا کردن امتیازها
      زنان زیادی هستند که مجبور به تحمل شوهرانی پرخشم و عصبی هستند و از اخلاق همسرشان بسیار می رنجند وشاید خودشان را سخت بدبخت بدانند .در حالی که می توانند در موقعیت ایده آلی قرار بگیرند .اگر خصوصیات اخلاقی همسرشان را خوب بشناسند و با قلقی که مخصوص این دسته از مردهاست آشنا باشند ،راه خوشبختی را پیدا می کنند .معمولا در کنار هر اخلاق بدی یک خوبی هم وجود دارد .آدمهای تند مزاج و عصبانی ،اکثرا دارای عواطف عمیقی نیز هستند . شاید گزاف نباشد اگر بگوییم مهربانترین یا دلسوز ترین آدمها در بین همین افراد پیدا می شوند.خشم هم یک نوع عاطفه است .عاطفه منفی !
      کسی که زیاد خشمگین می شود، آدمی احساس گراست یعنی از احساساتی قوی برخوردار است پس همانطور که از احساسات منفی لبریز می شود از احساسات مثبت و عاشقانه نیز سرمست می شود. همانطور که بهنگام خشم، خورد کننده و بی رحم است ،به هنگام عشق ورزی و محبت هم سنگ تمام است. اینها در حمایت از کسی که دوستش دارند یکه تازند. مردهای آرام و سربزیر هیچگاه در دفاع و حمایت از خانواده، مانند مردهای عصبی از اعصاب خودشان خرج نمی کنند .خوبی دیگرشان این است که اهل قهر نیستند .اگرهم قهر کنند قهرشان طول نمی کشد .زیرا آدم عصبی موقعی که خشمگین است فورا احساسات بدش را تخلیه می کند .فریاد می زند. اشیاء را می شکند . بد و بیراه می گوید و هر طور شده انتقامش را سریعا از طرف مقابل می گیرد . این کارها باعث می شود که زود از شر احساسات منفی خودش خلاص شود .دیگر دلیلی برای قهر باقی نمی ماند.
      پشیمانی خیلی زود دست و دلشان را به لرزه در می آورد. عاشقانه ترین لحظات زندگی این افراد بعد از یک دعوای مفصل بوجود می آید (البته به شرطی که همسرشان با مظلومیت تحمل کرده باشد.)
      فوت و فن زندگی با مردهای عصبی
      بهترین راه این است که به کمک عواطف خودشان ،به اصلاح و بهبودی دست یافت . با تحریک عواطف مثبتشان می توان بر بدیهایشان غلبه کرد . سکوت در مقابل خشمشان و ایجاد فرصتهای عاطفی مناسب ،می تواند منجر به ندامتی سازنده بشود . اشتباه ترین کار این است که کسی بخواهد در مقابل این جور افراد آنهم وقتی عصبانی هستند بایستد و حرف حساب بزند .آدم عصبانی هیچ منطقی را نمی فهمد .
      دکتر جان گری در این باره می گوید:
      “وقتی مردی در شرایط روحی مناسبی قرار ندارد و عصبی است ،اگر همسرش حالت او را چون طوفانی گذرا فرض کند مرد پس از آرامش و رفع تشنج از اینکه همسرش او را سرزنش نکرده و حالت او را تحمل کرده است ،به او پاداشی ارزشمند خواهد داد اما اگر زن سعی کند طوفان را مهار کند مشکلات زیادی رخ نموده و متهم به دخالت بیجا در امور مرد نیز خواهد شد .”)
      توجه
      البته عصبیت آدمهای عصبانی ،بیشتر مربوط به دوران جوانی است و توقع می رود که در شرایط طبیعی یک زندگی عادی به مرور بهبودی حاصل شود.عصبیت یک بیماری روحی است که در طی سالهای طولانی می توان آن را درمان کرد .در طول درمان نیز می توان با پرهیز کردن از محرک ها و آلاینده های عصبی آن را به شکل یک اژدهای خفته دراورد .پرهیز کردن از زندگی در جاهای شلوغ ،عدم اشتغال به کارهایی که عصبی کننده اند – مثل رانندگی تاکسی – ،پرهیز از مشاجرات بیهوده ای که می توان از آنها صرف نظر کرد ،پرهیز از دیدن فیلمهای خشونت آمیز و شنیدن اخباری که موجب ناراحتی است و…در هنگام خشم نیز می توان با بکارگیری برخی تکنیک ها از شدت خشم کاست .

      موفق باشید

  • majid , ژانویه 16, 2017 @ 10:22 ق.ظ

    باعرض سلام وخسته نباشی.من حدودچهارسال هست ازدواج کردم.چندوقتیه که خانمم ازلحاظ جنسی دیگه میلی به من نداره ویک جورایی سردشده.چند بارهم تصمیم به جدایی گرفتیم ولی ازلحاظ عشق عاشق همیم خواستم اگه میشه راهنماییمون کنین

    • مشاور , ژانویه 16, 2017 @ 10:41 ق.ظ

      با سلام بهتره به جای طلاق به سکس تراپ در محل زندگیتون مراجعه کنید تا دلیل یا دلایل احتمالی این سردمزاجی بررسی شود
      برای مشاوره حضوری و راهنمایی در این زمینه می توانید با شماره زیر تماس حاصل فرمایید:

      ۴۴۰۳۴۴۹۰–۰۲۱
      موفق باشید

  • جواد , ژانویه 17, 2017 @ 10:20 ب.ظ

    با سلام. من به دختری علاقه دارم که با معیارهای من برای ازدواج کاملا جوره و من و اون همدیگه رو دوست داریم وخصوصیات و باور یکسانی داریم ولی پدرم به شدت مخالفه و میگه خونواده اونا در حد ما نیستند. اون دختر خانوم هم دختر خوبیه و درسخون هم هست ولی بابام میگه باباش معتاده من برات نمیگیرمش. من جز اون کس دیگه ای رو دوست ندارم.لطفا راهنماییم کنید چه جوری بابام رو راضی کنم

    • مشاور , ژانویه 17, 2017 @ 11:33 ب.ظ

      با سلام
      اینکه شرایط خانوادگی دو طرف باید یکسان باشد حرف کاملا منطقی است
      منتهی اعتیاد یک پدر نباید به پای فرزندش نوشته شود
      اگر واقعا فکر می کنید این خانم فرد مقبولی هستند بهتر است خانواده رو راضی کنید حداقل یک بار ملاقاتی داشته باشند و صحبت شود منتهی سعی نکنید اصرار افراطی داشته باشید
      موفق باشید

  • Monireh , ژانویه 20, 2017 @ 12:15 ق.ظ

    سلام دوستان من میخاستم بدونم که قیمت هر ساعت مشاوره قبل از ازدواج چقدر هست و این که بخوام فوری نوبت بگیرم باید چیکار کنم.چون از شهرستان میخام بیام و ١ هفته وقت دارم واسه مشاوره
    اگه لطف کنید جواب بدید ممنون میشم
    آدرس مرکز و شماره و قیمت رو میخاستم

    • راهنما , ژانویه 20, 2017 @ 5:47 ب.ظ

      در این مورد میتونید با متخصصین کانون مشاوران ایران، مشاوره تلفنی/تخصصی داشته باشید
      ۰۲۱-۸۸۴۷۲۸۶۴

  • arsalan , ژانویه 27, 2017 @ 1:51 ب.ظ

    سلام. من دانشجوی ترم اولی رشته دندان پزشکی ام وآیندم تا حدودی تامینه عاشق دختری ام ولی پدرم با اون مخالفه و بهونه الکی میگیره در حالی که میشه با چند جلسه دو خونواده مشکلات جزئی رو حل کرد من و اون دختر خانوم هم دیگه رو دوس داریم و تا حدود زیادی چون همسایمون هستند با هم درارتباطیم وازش شناخت دارم وفهمیدم از لحاظ طرز فکر و عادات و… به همدیگه خیلی شبیهیم از این لحاظ مشکلی ندارم و اون هم دختر درس خونیه و شاگرد ممتاز و کلاس نهمه. در مرکز مشاوره شما میشه با پدرم صحبت کرد و برای این ازدواج متقاعدش کرد؟

    • مشاور , ژانویه 27, 2017 @ 2:33 ب.ظ

      با سلام
      ابتدا باید مشخص شود دلایل پدرتان چیست ؟و چه فکری دارند که مخالفن و ضمن اینکه اون خانم سنی ندارند که شما واقعا تشخیص بدید که از هر لحاظی شبیه هستید خود شما هم تقریبا در این سن که هستید قطعا چند سال بعد ملاک ها و شرایط متفاوتی پیدا خواهید کرد .کمی صبر کنید و اجازه بدید زمان سپری شود تا همون اون خانم به درجه ای از درک نسبت به زندگی مشترک برسند و هم شما از خواستتون مطمئن تر شوید .اکنون هر دو در سن عاطفی هستید و در ازدواج صرف علاقه اهمیت ندارد .اینکه شما در اینده قرار است دندانپزشک شوید و می فرمایید زندگی آینده تامین است کمی برای قضاوت زود است .بهتر است کمی در موقعیت های اجتماعی رفتار ها سنجید ه شود .به هر حال قطعا ایده ال های اکنون شما چند سال دیگر چیزه دیگری خواهد بود .وشما نباید مثل هزاران مورد دیگر که بعد از ازدواج و سپری شدن زمان به دلیل تصمیم گیری عاطفی پشیمان شدند
      شوید ،و بهتر است اجازه دهید زمان بگذرد هم اون خانوم درسشون رو بخونند و هم شما کمی به ثبات تحصیلی برسید بعد که شناخت ها بیشتر شد قطعا تصمیم گیری صحیح تری خواهید گرفت اگر اون خانوم رو دوست دارید فعلا با بحث با پدرتان و ….سعی نکنید دید بدی در اونها ایجاد بشه .اجازه بدید در شرایط باثبات تر برای هر دو شما تصمیم گیری برای ازدواج صورت گیرد
      موفق باشید

  • ناشناس , ژانویه 27, 2017 @ 5:32 ب.ظ

    با عرض سلام پسری دارم دوازده ساله با اینکه هوش خوبی دارد ولی از درس خواندن گریزان است و در خانه به هیچ عنوان درس نمی خواند و برای امتحان متکی به مطالبی است که معلم در کلاس داده و در خانه مطالعه نمیکند و علاقه وافری به موسقی و سازهای مختلف و کار با کامپیوتر و مطالعه کتب غیر درسی مخصوصا رمان که تا آخر شب هم طول بکشد با علاقه زیاد مطالعه میکند لطفا راهنمایی بفرمایید چگونه او را متقاعد کنم کتابهای درسی را نیز با همین عشقی که به کتب غیر درسی دارد بخواند

    • مشاور , ژانویه 27, 2017 @ 5:49 ب.ظ

      با سلام
      دوست عزیز بهتره بدونید هر کسی هر چند با استعداد در یک زمینه موفق تر از باقی زمینه ها خواهد شد .درجامعه ما متاسفانه خانواده ها در تلاش هستند که فرزندانشون یا دکتر یا مهندس باشند و این دید قدیمی همچنان حاکم است .اگر فرزند شما به موسیقی علاقه مند است بهتر است از سالی که گرایشات مشخص می شود به این مساله بپردازد وقتی علاقه دارد قطعا موفق خواهد شد همان طور که ما موسیقی دان های متبهری داریم .و یا علاقه به کامپیوتر .مثلا شکت مایکروسافت که شرکت شناخته شده ای در دنیاست .از افرد خلاق بیشتر استقبال می کند
      و قطعا اون افراد در زمینه های نرم افزارهای جدید ایده های بهتری دارند .برای فرزند شما توصیه می شود رشته کامپیوتر هنرستان رو انتخاب کنه و مطمئن باشید اگر این طور که شما می فرمایید علاقه مند است حتما موفق خواهد شد .و جای نگرانی وجود ندارد .شما باید دیدتون رو عوض کنید نسبت به اینکه حتما در همه دروس دیگر هم باید موفق عمل کند .
      موفق باشید

  • بابک , ژانویه 29, 2017 @ 4:14 ب.ظ

    سلام
    پدر من با عصبانیت با همه اعضای خانواده صحبت میکنه من اصلاً تحمل ندارم
    چیکار کنم؟

    • دکتر منصوره ناصحی , اکتبر 30, 2013 @ 1:18 ق.ظ

      سلام
      برخی از افراد طبعی عصبانی دارند که با بالا رفتن سن
      این موضوع تشدید می شود شما باید کمی رعات کنید و حتماً به یک مشاور مراجعه کنید

      • ناشناس , دسامبر 24, 2013 @ 7:32 ب.ظ

        آخ گفتی پدر منم همینطوریه دیگه از دستش کلافه شدم

    • راهنما , ژانویه 29, 2017 @ 4:22 ب.ظ

      پرخاشگری در خانواده علل مختلفی دارد. برخی به‌ صورت ژنتیکی زمینه پرخاشگری را دارند، خصوصا آنهایی که به صورت فامیلی دچار بیماری‌های وسواس، افسردگی یا نوسان خلق هستند، معمولا آدم‌هایی تحریک‌پذیر و عصبی هستند. اما چون دیگران این بیماری‌ها را نمی‌بینند، فقط جنبه پرخاشگری و تحریک‌پذیری را در فرد می‌بینند و آن فرد به عنوان یک انسان عصبی و بداخلاق به مردم معرفی می‌شود. اگر بحث پرخاشگری فرد، مربوط به ژنتیک او باشد، با مراجعه به تاریخچه خانوادگی فرد و نوع رفتار والدین او، می‌توان به آن پی برد و برای حل آن مشکل تلاش کرد.

      دومین علت پرخاشگری، به نحوه نگرش فرد نسبت به واقعیات جامعه‌ای که در آن زندگی می‌کند، باز می‌گردد. بسیار پیش می‌آید که یک فرد نسبت به یک مساله که در محیط بیرونی اتفاق می‌افتد، عصبی شده و واکنش نشان می‌‌دهد؛ در حالی که دیگران از کنار آن مورد به راحتی عبور می‌کنند، چون واقعیات موجود در جامعه و محیط برای همه افراد، یکسان است. در این شرایط باید نوع نگاه و نگرش فرد را کشف کنیم و در پی اصلاح آن باشیم. باید باورهای غلط، نوع نگاه و نگرش،‌ تعابیر و تفاسیری که به صورت اشتباه در ذهن فرد شکل می‌گیرد را کشف کرد و با تغییر این نوع نگرش نادرست، تلاش کرد تا این موضوعات باعث ناراحتی فرد نشود و سرانجام حالت‌های عصبی و پرخاشگری در فرد بروز نکند.

      سومین علت پرخاشگری به فرهنگ رایج در خانواده‌ها برمی‌گردد. خانواده و نوع رفتار اعضای خانواده‌ای که فرد در آن بزرگ شده و رشد یافته، در نوع رفتارهای فرد بسیار موثر است. اینکه والدین و اعضای خانواده با چه روشی مشکل خود را با یکدیگر حل می‌کردند، می‌تواند به عنوان یک الگو باشد تا در آینده، آنها نیز در خانواده‌ای که خود تشکیل می‌دهند از همین الگو، بهره‌برداری کنند.

      نوع دیگر پرخاشگری در افرادی دیده می‌شود که در اصطلاح روان‌شناسی به آنها افراد سخت می‌گویند. معمولا زندگی کردن با این افراد به علت نوع رفتارها و عاداتی که دارند بسیار سخت است و همسر این افراد برای زندگی مشکلات فراوانی را تحمل می‌کند و با اخلاق و رفتار همسرش بسیار مدارا می‌کند. این افراد کسانی هستند که از هر مساله ریز و درشتی جهت شروع یک دعوا و پرخاشگری استفاده می‌کنند و همیشه در طلب حق از دست رفته خود هستند. در این میان افرادی هم دیده می‌شوند که گاهی اوقات و در برخی مکان‌ها و شرایط بسیار مبادی آداب و با آرامش رفتار می‌کنند و در برخی شرایط دیگر پرخاشگری می‌کنند. این افراد به دو گروه تقسیم می‌شوند.

      گروه اول آن افرادی هستند که به دنبال جایگاهی برای خود هستند و در هر شرایطی که برای آن جایگاه احساس خطر نمایند، حالت بازدارندگی خود را از دست می‌دهند و به پرخاشگری رومی‌آورند. آنها در حقیقت از پرخاشگری به عنوان ابزاری برای به دست آوردن جایگاه خود استفاده می‌کنند. گروه دوم، افرادی هستند که نمی‌توانند به جایگاه دلخواه و مناسب حال خود دست بیابند و حتی حاضرند با روش‌هایی مثل سرویس بیش از حد دادن به دیگران یا باج دادن و حتی کم کردن شأن اجتماعی و بهای خود، به یک شرایط و جایگاه دلخواه برسند که اغلب هم موفق نشده و عصبی می‌شوند. برای همین در مواجهه با افراد ضعیف‌تر از خود سعی در قدرت‌نمایی و عرض اندام دارند. به همین دلیل در برابر همسر و یا فرزندان خود که به نوعی از نظر اقتصادی به او وابسته هستند، بداخلاقی و پرخاشگری می‌کنند، تا فشارهای ناشی از سرخوردگی اجتماعی که در محیط‌های بیرونی برایشان اتفاق افتاده را به این صورت تخلیه کنند.

      این افراد باید بدانند که این سرخوردگی‌ها، در خود شکستن‌ها، نزول شأن و شخصیت اجتماعی آنها در برابر دیگران، آسیب‌های جدی به روح و روان آنها وارد خواهد کرد و باید به فکر یک راه‌حل درست و منطقی باشند. خانواده این افراد باید تلاش کنند که به چنین فردی روحیه بدهند و حس اعتماد به نفس را در وی تقویت نمایند تا او بتواند در جامعه و در برابر قدرت‌های بزرگ‌تر از خود تا هم‌سطح خود، عرض اندام نماید و آن فشار روانی ناشی از سرخوردگی را با خود به محیط خانه نیاورد که موجب بروز رفتارهای عصبی و پرخاشگری شود.

      در این مورد میتونید با متخصصین کانون مشاوران ایران، مشاوره تلفنی/تخصصی داشته باشید
      دفتر سعادت آباد:
      ۰۲۱-۲۲۳۵۴۲۸۲ خط ویژه

    • مشاور , ژانویه 29, 2017 @ 11:49 ب.ظ

      با سلام
      سن ایشون حائز اهمیت است و اینکه ایا بیماری خاصی دارند یا خیر .افراد مسن اصولا به خاطر کهولت و مشکلات جسمی پذیرش کمتری دارند و اگر چه مایل نیستند برخورد بدی داشته باشند ولی این رفتارها و برخوردها ناخوداگاه به خاطر کم شدن صبر و حوصله ایجاد می شود که باید شرایطشون درک بشه و مدارا کنید و از رفتارهایی که موجب عصبانیت ایشون میشه خودداری کنید .
      اگر سن بالایی ندارند ممکن است جود بیماری خاص باعث افزایش حساسیت شده باشد که باید درمان صورت گیرد ولی در مورد سوم اگر بیماری هم مطرح نیست و ویزگی شخصیتی ایشون هست باید بدونید همه افراد نقطه تعادلی دارند که برای دسترسی به اون باید مهارت داشته باشید و بدانید گه رفتارهایی شما باید داشته باشید و اصلاحا مدیریت کنید شرایط را .گاهی افراد پیرامون ما به دلخواه ما نیستند و تغییرهم نمی کنند چون این رفتارهایشان الگوی ثابت در زندگی انها شده منتهی ما می توانیم با مدیریت رفتاری از آثار سوء این رفتارها کاسته و مسائل را حل کنیم
      موفق باشید

  • سارا , فوریه 12, 2017 @ 9:11 ق.ظ

    سلام، من دو سال با پسری دوست هستم، اکنون که بحث ازدواج در میان است دچار تردید شده ام چون تازگی ها رفتاری بروز داده که قبلا به صورت خفیف دیده بودم الان کاملا جدی شده، الان خیلی تعصبی شده، با خانواده میرم بیرون می گه هر یه ربع به من گزارش بده کجایی چی کار می کنی، چرا اس دادم همون لحظه زنگ نزدی ، راست می گی از صفحه موبایلت عکس بگیر، اگه سرکاری عکس بگیر از دور و برت من ببینم، کلا کلافم کرده موندم با این همه بدبینی اصلا آدم نرمالی هست، ازدواج کنم همیشه کنارش باشم بهتر می شه؟ با اینکه همیشه می گه من بهت اطمینان دادم اما کار ما نزدیک دو ماهه شده تمام مدت جر و بحث، دیگه خستم کرده، هر چند بعد هر دعوا عذرخواهی می کنه ولی از فرداش روز از نو، موندم باهاش ادامه بدم یا باهاش بهم بزنم،از آینده ای که ممکنه باهاش داشته باشم ،کم کم می ترسم، به هیچ عنوان هم حاضر نیست با هم به مشاوره بریم، لطفا راهنماییم کنیم

    • راهنما , فوریه 12, 2017 @ 11:47 ق.ظ

      این مدت مثل دوران نامزدی بوده و شما شناخت کافی از ایشون بدست اوردید و امروز میتونید به طور قاطع در موردش نظر بدید
      و کسی جز شم که دو سال با ایشون بودید نمیتونه در تصمیم گیری نهایی موثر باشه
      همانطور که می دانید ازدواج یکی از مهمترین حوادث و رویدادها ی زندگی است و نقش مهمی در سرنوشت و سعادت و خوشبختی انسان دارد ، مضافاٌ بر اینکه اگر به نحو صحیح انجام پذیرد بسیاری از نیازهای انسان را اعم از نیازهای عاطفی و جنسی را تاْمین و باعث آرامش روحی انسان می شود بنابراین در عین حال که نباید در انتخاب همسر خیلی وسواس گونه عمل کرد اما دقت ،شناخت و اتخاذ تصمیم حساب شده و بالاخره انتخاب صحیح از شرایط ضروری یک ازدواج موفق است.
      درست است که انتخاب همسر مسئله ای مهم و حساس است ولی در عین حال نباید زیاد وسواس به خرج داد. هیچ کس صد درصد طبق معیارهایی که انسان ابتدائا در نظر دارد آفریده نشده و پرورش نیافته است . کما این که ممکن است نسبت به طرف های مقابل شما نیز همین گونه باشد و صد درصد آن طور که آنان می خواهند نباشید. بنابراین ضمن حفظ معیارهای لازم باید چند نکته را در نظر گیرید:
      ۱) چون جامعه ما اسلامی است و اکثر قریب به اتفاق مردم تا حدود زیادی متناسب با فرهنگ و ارزش های اسلامی رشد کرده اند نور ایمان و اسلام در غالب دلها تابان است . البته درجات ایمان متفاوت است ولی شما هم نباید انتظار داشته باشید که حتما از بالاترین سطح ایمانی انتخاب کنید. بلکه همین که دختری را یافتید که نسبت به وظایف دینی خود کوشاست و گرد معصیت نمی چرخد کافی است. در روایات متعددی آمده است که به هنگام گزینش همسر به اخلاق و روحیات و رفتار خانواده اش بنگرید زیرا او در چنان محیطی پرورش یافته و منعکس کننده همان روش ها و هنجارهاست بنابراین با تحقیق کافی درباره فرد مورد نظر و خانواده وی، می توانید مطمئن شوید که آیا زن زندگی هست یا نه و به وجود ویژگیهای لازم برای یک زندگی مشترک پی ببرید و بدین ترتیب دغدغه خاطرتان کاهش یابد.
      ۲) شما در صورتی که ۷۰ یا۶۰% از معیارهای خود را در کسی یافتید می توانید به همان اکتفا کنید و بیش از آن را با برنامه ای حساب شده و با اخلاق رفتار و ارشاداتی نیکو و صمیمانه بسازید. ضمن آن که سطح توقع خود را نباید خیلی بالا ببرید و از طرفی باید بکوشید که خود نیز زوجی نیکو، با وفا، خوش اخلاق و شایسته برای همسرتان باشید. ۳) از خداوند در این امر مهم استعانت جویید.
      ۴) مشورت با بزرگان فامیل و خانواده بخصوص پدر و مادرتان در این رابطه بسیار نافع است.
      ۵) با نگاهی به ازدواجهای موفق دیگران و کشف رمز موفقیت آنها در این امر به تدریج ترس و وسواس تان از بین خواهد رفت. و همین که وارد اقدامات عملی در این زمینه شدید با گذر زمان این نگرانی از بین می رود.
      گفتنی است همسر ایده آل از صفاتی باید برخوردار باشد که هر صفتی از راهی خاص احراز می گردد. برخی از این طرق عبارتند از:
      ۱- تحقیق و بررسی از خانواده و چگونگی روابط خانوادگی و فامیلی. چون هر فردی تحت تأثیر محیط خانواده به دنیا آمده و رشد کرده است و از آن فضای فرهنگی و اجتماعی تأثیر پذیر بوده و هست.
      ۲- تحقیق و شناسایی دوستان و نزدیکان و رفقای صمیمی در محل زندگی و سکونت، محل درس و محل کار.
      ۳- گفتگوی مستقیم (ولی تحت نظارت خانواده های دو طرف) با یکدیگر و اطلاع یافتن از نقطه نظرات همدیگر درباره مسائل مختلف و آنچه در آینده می تواند در زندگی مشترک تان تأثیرگذار باشد و کسب اطلاع از میزان اهتمام وی نسبت به ملاک ها و معیارهای معرفی شده.
      بنابراین برخی اطلاعات را می توان در غیر از جلسه مشترک بدست آورد. در عین حال آنچه مهم است در چنین جلساتی موضوعات ومسائل را طرح کرد و از یکدیگر بپرسید و از ویژگیهای یکدیگر اطلاع بیشتری پیدا کرد.
      موضوعات قابل طرح در گفت و گوى قبل از مراسم عقد مختلف است؛ زیرا افراد عقیده‏ها، آرمان‏ها، هدف‏ها و خواسته‏هاى گوناگون دارند. البته بعضى از مسائل و موضوعات عمومى است و ضرورت دارد جوانان قبل از ازدواج براى آگاهى یافتن از ویژگى‏هاى جسمانى، روانى، اخلاقى یکدیگر مطرح کنند و درباره آن‏ها به گفت و گو بنشینند. ناگفته پیداست، این گونه جلسات حتماً باید تحت اشراف خانواده‏هاى دو طرف صورت گیرد؛ زیرا مذاکره مستقیم و بدون اطلاع خانواده دختر و پسر مطلوب عرف و در اکثر موارد مورد پسند شرع و عقل نیست و به جاى این که زوج جوان را به حقیقت برساند، مایه انحراف و مشکلات دیگر مى‏شود. در این جلسات مى‏توان درباره مسائل زیر گفت و گو کرد:
      ۱٫ خط مشى کلى زندگى آینده‏
      مراد تبیین مبناى زندگى آینده است؛ براى مثال جوان متدین مى‏خواهد زندگى اش بر اساس قوانین اسلام بنا شود. در این جا باید از میزان پاى بندى افراد به ارزش‏هاى دینى و اخلاقى سؤال شود.
      ۲٫ اهداف زندگى‏
      یعنى هدف هایى که هر کدام قصد دارند در زندگى آینده شان دنبال کنند؛ هدف‏ها و آرمان‏هاى علمى و تحصیلى، اجتماعى، شغلى و…؛ براى مثال تا چه اندازه به ادامه تحصیل علاقه‏مند است و مشکلات تحصیل را تحمل مى‏کند. شغل مناسب و مورد علاقه‏اش چیست؟ جایگاه اجتماعى را داراى چه اهمیتى مى‏داند؟ از نظر اقتصادى و مالى به چه سطحى مى‏اندیشد و حداقل و حداکثر چقدر است؟
      ۳٫ چگونگى رابطه با خانواده و بستگان
      براى مثال به چه اندازه به رفت و آمد با اقوام و خویشان و نیز دوستان اهمیت مى‏دهید و بر آن اصرار مى‏ورزید؟ به آداب و رسوم فرهنگى و اجتماعى رفتار با بستگان چقدر پایبندید؟
      ۴٫ خواست‏ها و انتظارهاى دو طرف از یکدیگر
      ۵٫ شیوه تربیت فرزندان
      مسؤولیت تربیت با چه کسى است و چگونه باید آن را آموخت؟
      ۶٫ نقص‏هاى جسمانى و بیمارى‏هاى مزمن احتمالى یکدیگر
      در این جلسات باید به نکات زیر توجه شود تا به شکل مناسب انجام گیرد و دو طرف به هدف خود دست یابند.
      ۱٫ گفت و گو باید خونسردانه و با آمادگى قبلى و در فضایى آرام و بدون خوف و فشار از طرف دیگران صورت گیرد.
      ۲٫ گفت و گو پس از انجام خواستگارى رسمى از طرف خانوادها و تحقیق و آگاهى از بعضى شرایط که در مرحله تفحص به دست مى‏آید، انجام گیرد نه در ابتداى آشنایى؛ به عبارت دیگر، در واپسین مراحل تحقیق و قبل از مراسم عقد باید گفت و گو تحقق یابد.
      ۳٫ براى موفقیت بیش‏تر، دو طرف باید در ابتداى جلسه از یکدیگر بخواهند صادقانه به پرسش‏ها و مسائل مطرح شده پاسخ دهند تا از صفات اخلاقى و خصوصیات یکدیگر آگاهى یابند.
      در باره احراز صفات معنوی و روحی مانند تقوی و اخلاق از طرق نیز باید عمل کرد:
      – بررسی اصالت خانوادگی
      – سلامت روابط درون خانواده و مشی زندگی
      – احراز برخی از سطوح سلامت روحی و روانی و جسمی ( وسواس و اضطراب و تیک وبد بینی و…)
      – تقیدعملی به احکام دینی و مذهبی و اخلاقی مانند نماز اول وقت ، مرجع تقلید داشتن و حساب شرعی و پرداخت خمس و زکات و … .
      – آگاهی از سطح انتظارات و سطح توقع فردی و خانوادگی.
      در این مورد میتونید با متخصصین کانون مشاوران ایران، مشاوره تلفنی/تخصصی داشته باشید

      ۰۲۱-۲۲۶۸۹۵۵۸

    • مشاور , فوریه 12, 2017 @ 1:45 ب.ظ

      با سلام
      اگر خودتون فکر می کنید هنوز جایی برای صحبت وجود داره و میشه رفتارهای ایشون با شناختی که دارید اصلاح بشه به نظرم چند جلسه مشاوره پیش از ازدواج برید تا هم شناختتون بیشتر بشه و هم احیانا اگر مشکلی وجود داشته باشه خب در جلسه طرح و بررسی خواهد شد .ضمن اینکه بدونید به هر حال شاید حساسیت ایشون زیاد شده چون بحث ازدواج و مالکیت مطرح است که قبلا فقط در غالی دوستی بوده ولی اگر فکر می کنید ارزش داره زمان بگذارید و بررسی ها و تحقیقات لازم رو انجام بدید و بعد تصمیمی بگیرید که پشیمون نشوید و بهترین تصمیم باشه
      ولی اگر قراره فردی سلب ارامش کنه بهتره در همین ابتدا که رابطه رسمیتی ندارد تکلیفتون رو با اون مشخص کنید تا ایشونم ایندش رو با شما نسازه و دنبال زندگی خودش باشه

      در این مورد میتونید با متخصصین کانون مشاوران ایران، مشاوره تلفنی/تخصصی داشته باشید
      ۰۲۱-۲۲۶۸۹۵۵۸
      موفق باشید

  • هانیه , فوریه 13, 2017 @ 7:08 ب.ظ

    سلام من دوسالو نیمه ک ازدواج کردم و هنوز در دوران عقد ب سرمیبرم مشکلات زیادی با همسرم دارم دخالت ها و متلک هایه خانواده اش توهین ها و… با این ک تا بحال اصلا از خانواده اش گلایه نکرده ام اما واقعا صبر در این باره سخت است از طرفی هم همیشه خودش را حق ب جانب میداند و فکر میکند اول من هستم ک اشتباه میکنم ب تمامیه خواسته هایم ن میگوید با این باور ک اگر زود قبول کند من پرو میشوم در هیچ کاری با من مشورت نمیکند بر این مبنا ک اون شوهره و من زن اما تو همه کارا توقع داره ک ازش مشورت بگیرم و اگه قبول کرد انجامش بدم من با خیلی ها ش کنار اومدم مثلا تعصب بیجا حق ندارم دوستی داشته باشم تنها نباید جایی برم هیچکدوم از فضا هایه مجازی رو نباید داخل گوشبم نصب کنم اما خودش نمام این کار هارو میکنه چون ب قول خودش مردت وافعا نمیدونم چیکار کنم با این ک عاشقشم اما واقعا زندگی برام سخت شده

    • مشاور , فوریه 13, 2017 @ 8:12 ب.ظ

      باسلام
      اگر عاشق ایشون هستید و به ایشون تمایل دارید بهتره بدونید باید به مشاوره حضوری مراجعه کنید تا نفر سومی که مشاور باشد بدون قضاوت صحبت ها رو گوش کنه و اگر اشتباه از جانب ایشون هست بپذیرند برای گفتن مراجعه به روانشناس هم نگید که به خاطر مشکل با ایشون به طور کل برای بهبود روابط مطرح کنید و بگید می خواهید اگر شما مقصر هستید رفتارتون رو اصلاح کنی یعنی با این روحیات همسرتون سعی کنید مشکل رو شخص خودتون معرفی کنید تا برای رفتن پیش مشاور
      راضی شوند اگر احیانا قبول نکردند خودتون برای گرفتن راهکار مراجعه کنید .صحبت ها بسیار است و سوالاتی در ذهن بنده ایجاد شده که باید پرسیده شود پس بهتر است حضوری مراجعه کنید
      و در چند سطر نمی شود توصیه های جامعی داد

      برای مشاوره حضوری و راهنمایی در این زمینه می توانید با شماره زیر تماس حاصل فرمایید:
      ۴۴۰۳۴۴۹۰–۰۲۱
      موفق باشید

  • مادر , فوریه 18, 2017 @ 11:23 ب.ظ

    سلام.دختری دارم که تیر۹۶ کنکور داره. تقریبا تمام وقتش رو در کتابخانه به سر میبره. اخیرا در وسایلش یه خورده چیزهایی پیدا کردم که بوی سیگار میده. وزنش در دو سه ماه اخیر حدود۵ کیبو کم شده.هر روز که میاد خونه آدامس میخوره وبرای خودش ادکلن خریده.در فامیل ما هیچ کس رو نداریم که مصرف سیگار رو داشته باشه. آیا ممکنه که این نشانه های سیگار کشیدن باشه اگه اینطوره باید باهاش چطور رفتار کنیم. خودش برام تعریف کرده که تو مدرسشون دخترهای زیادی هستند که سیگار مصرف میکنند.

    • راهنما , فوریه 19, 2017 @ 9:52 ق.ظ

      وقتی سیگار در جیب فرزندتان پیدا می کنید و یا متوجه بوی سیگار از دهان او می شوید، آن چنان ترسی به جانتان می افتد و آنقدر حالتان گرفته می شود که بدترین عاقبت ها جلوی چشمتان جان می گیرند. پس تصمیم می گیرید کاری بکنید اما آیا می دانید درست ترین برخوردها چیست؟ برای اینکه به این هدف برسید چند راهکار را به شما پیشنهاد می کنم:

      – عشق، عشق، عشق
      کم محلی کردن، شرط و شروط گذاشتن برای دوست داشتن او و تهدید کردن کاری از پیش نمی برد. فوق فوقش این است که فرزند شما لجباز و خانه گریز هم می شود. پس در قدم اول محبت تان را نسبت به او زنده نگه دارید.

      – رابطه تان را تقویت کنید
      – تضعیف کردن رشته ی رابطه، دم دستی ترین راه ممکن است آن هم نه برای کمک به فرزندتان بلکه در واقع برای فراری دادن خودتان از مسؤلیت بزرگی که سر راهتان قرار گرفته است. به جای آن به دنبال تقویت رابطه با فرزندتان باشید. برای این کار به نقاط قوت او (هر چند کوچک ) توجه نشان بدهید و نشان بدهید که به خاطر این ویژگی ها چقدر به او افتخار می کنید.

      – با او صحبت کنید
      ممکن است با خودتان فکر کنید که بهتر است به روی فرزندتان نیاورید که می دانید او سیگار می کشد، احتمالاً چون فکر می کنید که اگر این کار را بکنید ممکن است روی او باز بشود و در خانه جلوی شما هم سیگار بکشد. در اینجا این سؤال مطرح می شود که هدف شما چیست؟ آیا صرفاً می خواهید او جلوی چشمان شما سیگار نکشد و یا می خواهید به طور کل سیگار نکشد؟
      اگر هدفتان این است که او در خانه سیگار نکشد می توانید خودتان را به آن راه بزنید البته این کار به دلیل این که احساس بی تفاوتی شما نسبت به فرزندتان را برای او به همراه دارد بعید است که در بلند مدت جواب بدهد و دیر یا زود او را در خانه هم سیگار به دست خواهید دید. اما اگر هدفتان حل مشکل او است با او صحبت کنید.
      منظور از صحبت نصیحت، سرزنش یا تمسخر نیست بلکه این است که بنشینید و با مهربانی به او بگویید که از این وضع ناراحت هستید و دلتان می خواهد درباره آن کمی با هم صحبت کنید. سعی کنید بیشتر به او گوش کنید و دلایلش را بشنوید. منصف باشید، او را قضاوت نکنید و در حین صحبت ها حمایتتان را به او نشان بدهید.

      – او را وارد علایقش کنید
      فرزندتان را در زمینه هایی که واقعاً استعداد و علاقه دارد وارد کنید. با این کار هم باعث می شوید که گروه دوستان او تغییر کند و گروهی سالم تر جایگزین گروه قبلی بشود، هم هدف و جهتی را به زندگی او تزریق می کنید و باعث احساس هویت و افزایش احساس عزت نفس او می شوید و هم از بیکاری به خصوص در اوقات فراغت که منشأ مشکلات بعدی است پیشگیری می کنید.

      – رابطه تان را با مدرسه او تقویت کنید
      تضعیف کردن رشته ی رابطه، دم دستی ترین راه ممکن است آن هم نه برای کمک به فرزندتان بلکه در واقع برای فراری دادن خودتان از مسؤلیت بزرگی که سر راهتان قرار گرفته است
      مدرسه و معلمین به چند دلیل منبع مهمی برای کمک به شما هستند: اول اینکه تقریباً در نیمی از روز فرزند شما را در اختیار دارند، دوم اینکه با مشکلات نوجوانان آشنایی بیشتری دارند و تجربه زیادی هم دارند، سوم اینکه هدفشان با شما یکی است و چهارم اینکه اگر والدین را مشتاق ببینند می توانند کلاس های آموزشی مفیدی را در این زمینه ها برای شما ترتیب بدهند. پس بدون معطلی به مدرسه فرزندتان بروید و از آنها کمک بخواهید.

      – مچ گیری نکنید
      این که شما باید روی رفتارهای فرزندتان نظارت داشته باشید، جای هیچ اما و اگری ندارد ولی مهم است که بدانید چطور باید این کار را انجام بدهید. تعقیب کردن، کنترل مستقیم، کارآگاه بازی درآوردن، دور ریختن سیگاری که او در جیبش یا جای دیگری گذاشته و به طور کلی این قبیل رفتارهای مچ گیرانه به شما جواب نمی دهند و فقط باعث می شوند که فرزند شما دست به مخفی کاری بیشتری بزند.

      – صبور باشید
      مدارا کردن با نوجوانان یک اصل مهم در تعامل با آنها است. به خصوص اگر می خواهید رفتاری مثل سیگار کشیدن را در او تغییر بدهید اول صبر و مدارای خودتان را بالا ببرید.

      – مشاوره تخصصی بگیرید
      بهتر است که شما به همراه فرزندتان در جلسات مشاوره شرکت کنید ولی اگر فرزند شما حاضر به این کار نمی شود، خودتان بدون او با مشاور صحبت کنید و راهنمایی های بیشتر را از او بگیرید.

      در این مورد میتونید با متخصصین کانون مشاوران ایران، مشاوره تلفنی/تخصصی داشته باشید
      ۰۲۱-۸۸۴۲۲۴۹۵

    • مشاور , فوریه 19, 2017 @ 10:12 ق.ظ

      با سلام
      مادر گرامی وقتی خودش مطرح کرده و نشانه هایی دیدید بهتره اگر با شما راحت است و همه مسائل را بازگو می کند
      این رو ازشون بپرسید و بگید که متوجه تغییر وزن و حالت های ایشون شدید چون به هر حال در این افراد فکر می کنند در حاشیه امنی هستند و دست به هر کاری بزنند برای انها خطرافرین نخواهد بود و چون دوست ندارند به اصطلاح عامیانه از هم سن و سالها کم بیاورند به رفتارهایی متاسفانه رو می اورند که عوارض بعدی خطرناکی دارد .سعی کنید اگر هم خواستید مطرح کنید در نهایت خونسردی بدون ایجاد تنش و سرزنش کردن فرد مطرح کنید البته ممکنه فرضیات هم غلط باشد و کاهش وزن به خاطر استرس کنکور باشه و چون دوستان و هم کلاسی سیگار می کشند لباس های او بوی سیگار گرفته باشه .چون می خواهید مطمئن شوید از موضع اینکه قطعا متوجه سیگاری شدن ایشون شدید وارد نشوید چون در این مقطع بسیار حساس و شکننده هستند اگر فکر می کنید با گفتن شما ممکنه روابط مخدوش بشه و دیگه اطمینان نکنه که حرفی رو به شما بزنه بهتره خب از مشاوری امین و متخصص بخواهید که با ایشون مطرح کنند و البته با عنوان کاهش استرس قبل از کنکور ایشون رو ببرید ولی قبلا دغدغه رو به مشاور توضیح بدید حتما مشاور خانم باشد و از مهارت ایشون اطمینان داشته باشید که بتونند غیر مستقیم مبحث رو مطرح کنند
      امیدوارم مساله خاصی نباشد

      در این مورد میتونید با متخصصین کانون مشاوران ایران، مشاوره تلفنی/تخصصی داشته باشید
      ۰۲۱-۸۸۴۷۲۸۶۴
      موفق باشید

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *