مرکز مشاوره

مرکز مشاوره مشهد

مرکز مشاوره مشهد

مرکز مشاوره شهر مقدس مشهد

مشورت گرفتن و راهنمایی خواستن از کسی که بدون هیچ قضاوتی و بی طرفانه در محیطی آرام  به صحبت ها و درد و دلهای شما گوش فرا میدهد و آنها را درک میکند و برحسب تجارب و دانسته های خودش شما را راهنمایی میکند ، فرصتی است تا برای مقابله و یافتن راه حل برای مشکلات خود روش های جدید را یاد بگیرید  و آنها را آسانتر تر و بهتر از قبل حل کنید و همینطور بتوانید مشکلاتی را که در آینده برای شما پیش می آید به نحو تواناتر و کاراتری حل کنید .عده کثیری هستند که از درمیان گذاشتن احساسات و مشکلات درونی خود با مشاور میترسند! اما این ترس بسیار بیجاست زیرا یک مشاور خوب می کوشد تا برقراری ارتباط با فرد مورد نظر خود بهترین روش را برای حل مشکل پیش روی شما بگذارد. پس اگر به مشکلی برخوردید اصلا نگران نباشید و فرقی هم نمی کند که کجای ایران سکونت داشته باشید زیرا کارشناسان ما در مرکز مشاوره و مشاوره مشهد و مشاوره ازدواج مشهد در همه نقاط ایران آماده پاسخگویی به شما هستند. به همین دلیل بار دیگر و این بار مرکز مشاوره مشهد با کادری مجرب و کارآزموده در زمینه های مشاوره ازدواج توحید، مشاوره خانواده توحید، مشاوره ازدواج هاشمی نژاد، مشاوره خانواده امام خمینی و مشاوره ازدواج امام خمینی را در مشاوره مشهد به شما معرفی میکند.

مرکز مشاوره مشهد دارای شعب متعدد از جمله مرکز مشاوره امام خمینی ، مرکز مشاوره توحید ، مرکز مشاوره هاشمی نژاد و مرکز مشاوره پیروزی به صورت مداوم پذیرای شما خواهد بود پس از مشاوره و گرفتن مشورت نترسید.

شماره های تماس 01

خانمم ولم کرده رفته تهران میگه توام باید بیای

با سلام من ده ساله از ازدواجمون میگذره ویه دختر دارم محل کار منشهرستانه کارم خوب وپر درآمده خانمم اسرار داره بریم تهران چون مادرش تهرانه وخیلی اذیتم میکنه الانم ول کرده رفته تهران ومهریشوگذاشته اجرا خیلی هم زن بد دهن وبد اخلاق و نمک نسناسیه خودشو از من بالاتر میدونه درصورتی که من شخصی تحصیل کرده وموقعیت اجتماعی خوبی دارم الان موندم که بااین خانم چه کار کنم از طرفی نمیخام اینده دخترم خراب بشه یا به طلاق فکر کنم الان موندم سر دوراهی کارم هم شرکتی است وقابل انتقال به تهران نیست خواهشمندم راهنمایی بفرمایید

پاسخ

با سلام وقتی همسرتون درکی از کار شما ندارند و بد دهن و ..

که گفتید هستند البته که نمی شود قضاوت کرد بهتره تصمیم درستی برای ادامه بگیرید اگر فکر می کنید با مشاوره حضوری میشه شرایط رو بهتر کرد و ایشون متوجه اشتباهشون می شوند اقدام کنید ولی اگر ایشون با وجود یک بچه اقدام قانونی کردند و مهریه رو به اجرا گذاشتند شاید مساله متفاوت باشد و البته راه برگشتی رو باقی نگذاشته باشند .

به هر حال برای طلاق دادگاه هم شما را به روانشناس ارجاع می دهد نگران نباشید ولی شاید قبل از دادگاه صحبت خودتون خیلی موثر تر باشد .

در هر حال امیدوارم تصمیم درستی گرفته شود .
در این مورد میتونید با متخصصین کانون مشاوران ایران، مشاوره تلفنی/تخصصی داشته باشید
۴۴۰۳۴۴۹۰
موفق باشید

با شوهرم از دوران نامزدی خیلی مشکل داشتیم

سلام .من و شوهرم از دوران نامزدی خیلی مشکل داشتیم از همه مهمترش معتاد و بددهنی این آقا بوده …به اصرار خانواده ها رفتیم سر و خونه زنگیمون ..این اقا گاهی ۴ماه ۴ماه قهر می کرد خرج من و دخترم نمیاد تا سال ۹۵ یههوی غیب شدن تا امسال ۹۶ دقیقا ۱سال و یک ماه منزل ترک کردن …تااینکه هفته پیش رفته در خونه مامانم که بیاد اشتی کنیم به خاط دخترم …من هیچ اطمینانی به این مرد ندارم

پاسخ

با سلام به نظرم اشتی کردن شما در این موقعیت به صلاح نخواهد بود با تو صیفاتی که کردید.

ایشون یک سال رو کجا بودند و اگر هم تمایل به برگشت دارید باید تضمینی وجود داشته باشد که ایشون رفتارهای نادرست رو تکرار نکنند باید به روانشناس مراجعه کنند.

اگرداعتیادددارند پیگیر درمان باشند و به طور کل رفتارها رو اصلاح کنند چون برگشت فشارهای روانی زیادی رو برای شما خواهد داشت .

به هر حال خطاهای افراد قابل گذشت است وقتی عمدی نباشد و تحمل پذیر باشد ایشون تعهدی به زندگی دارند ولی بی مسئولیت هاشون در قبال همسر و فرزند به راحتی قابل گذشت نخواهد بود.

البته تصمیم گیرنده نهایی خود شما هستید امیدوارم تصمیم درستی بگیرید و خوشبخت باشید و حتما منافع برگشت به زندگی رو در نظر داشته باشید .
در این مورد میتونید با متخصصین کانون مشاوران ایران، مشاوره تلفنی/تخصصی داشته باشید
۰۲۱۸۸۴۲۲۴۹۵
موفق باشید

دخترم برای خواسته هایش فریاد می زند و گریه می کند

سلام دختر ۳٫۵ساله دارم بمدت چند هفته است برای خواسته هایش فریاد میزند وگریه میکندحتی خواسته ای که اجابت میشود در مقابل برخی رفتارهای خیلی ساده هم مانند اینکه صدایم میزند وبا تاخیر جوابش را میدهم نیز چنین واکنش هایی نشان میدهد رفتلر صحیح برای اصلاح این مسئله چیست

پاسخ
با سلام این الگوی اموخته شده ایت چون به خوایته هایش تن دادید اینچنبن رفتار می کند.
باید دقت داشته باشید که وقتی بچه ها فریاد می زنند گریه می کنند دوست دارند و توقع دارند که این طور به خوایته هابرسند وقتی شما موافقت می کنید و اینچنین نیازهاشون رو براورده می کنید.
و این رفتار تقویت می سود و تداوم پیدا می کند و به صورت الگویی رفتاری در اینده یادگرفته می شود.
باید توجه کنید .دیگر نباید توجهی به گریه داشته باشید نگران نباشید اتفاقی نمی افتد ولی مقاومت در برابر خواسته ها گریه اورا خاموش سازی و کاهش می دهددمی توانید حضوری هم مراجعه فرمایید امیدوارم مشکل برطرف شود.

در این مورد میتونید با متخصصین کانون مشاوران ایران، مشاوره تلفنی/تخصصی داشته باشید
۰۲۱۸۸۴۲۲۴۹۵
موفق باشید

مردی ۴۸ ساله و متاهل هستم. مدت هفت سال است که با خانمی آشنا شده ام که از نظر روحیات روانی و اخلاقی از هرجهت با بنده یکسان هستند .
حتی با ایشان پیمان ازدواج و … نیز بسته ایم. علت گرایش بنده به ایشان داشتن علائق یکسان و همگون در ۹۹ درصد بوده است.
ایشان مجرد هستند. مدتی است ایشان روشی غیر از گذشته در پیش گرفته و کلا نسبت به بعضی موارد از قبیل پیمانهایی که با هم داشتیم بی اعتنا شده و حتی بعضی را فسخ کرده اند . تصور بنده این است که ایشان بدینوسیله به مرور قصد جدایی دارد اما نمی خواهد به یکباره این موضوع مطرح شود.
با توجه به اینکه اینجانب بسیار به ایشان وابسته شده ام و مدتی است دچار استرس و نگرانی گشته ام به نحوی که حتی سلامتی بنده را هدف قرار داده است چگونه می توانم این موضوعات (تغییر رفتار – جدایی پس از هفت سال رابطه کاملا عاطفی و بدون هیچ مشکل ) را برای خویش هموار نمایم. خواهشمندم راهنمایی بفرمایید.

پیمان به صورت غیر رسمی و بین خود ما بوده است

پاسخ

با سلام اگر منظورتان این است که با این خانم محرم بودید .

خب چون شما متاهل هستید ایا نوعی خیانت به همسرتان محسوب نمی شود.

البته اگر متوجه منظورتان شده باسم .

خب ایشون مجرد هستند شاید بنا به دلایلی وارد این ارتباط عاطفی و ..شده اند و اکنون تمایلی وجود ندارد بنا به دلایل مختلفی که قطعا خودشون بهتر می دانند .

اگر حس شما درست باشد و ایشون قصد جدایی داشته باشند شما با شرایطی که فرمودید حتما باید زیر نظر روانشناس باشید البته هیچ چیز قطعی نیست.

بهتره در مورد حستون با خود ایشون صحبت کنید البته مسئله پیچیده ای ایت شاید بهتر باشد حضوری بررسی سود .امیدوارم مسائل حل شود .
ر این مورد میتونید با متخصصین کانون مشاوران ایران، مشاوره تلفنی/تخصصی داشته باشید
۴۴۰۳۴۴۹۰
موفق باشید

پاسخ

دوست عزیز خودتونو با عناوینی همچون پیمان داشتن گمراه نکنید …

اگر قصد ازدواج داشتید در این چندین سال اقدام کرده بودید …

به هر حال باید به ایشون هم حق بدید در این هفت سال خسته شده باشه و بفکر جدا کردن مسیرش باشه
پس با این تصورات نمیتونید کسی رو به روز نگهدارید …

به همین خاطر در زمانی مناسب با ایشون صحبت کنید و از نیتش باخبر بشید و محترمانه به خواستش احترام بگذارید.

پدر همسرم مریضی اعصاب دارن

همسرم۲۸ سالشونه و پدرشون مریضی اعصاب داره همسرمن خیلی زود عصبانی میشه و ممکن است حتی چیزی را هم بشکند و ۱ یا۲دقیقه اوج عصبانیتش نمی تواند خودش را کنترل کند.آیا امکان این است ک از پدرشون…
پاسخ

اگر ایشون در خانواده شرایط عصبی بودن رو دارند خوب ممکنه ارثی باشد .و ایشون هم باید به پزشک متخصص مراجعه داشته باشند .

و شرایط بررسی شود تا اگر مشکل پزشکی نبود بعد به روانپزشک و روانشناس مراجعه کنید .

چون این رفتارها در طولانی مدت باعث ایجاد مشکلات در زندگی و نداشتن زبان مشترک و فرسودگی در زوجین و کاهش رضایت زناشویی و سرد شدن رابطه می شود پس دقت داشته باشید که چگونه رفتار کنید
به ره حال نگران هم نباشید اگر ایشون بپذیرند مشکل دارند و باید اقدام کنند با همراهی شما قطعا بهبودی حاصل می شود و بودن شما در کمارشون خودشایه دلگرمی برای پیگیری است .

امیدوارم مشکل برطرف شود
در این مورد میتونید با متخصصین کانون مشاوران ایران، مشاوره تلفنی/تخصصی داشته باشید
۰۲۱۲۲۶۸۹۵۳۴
موفق باشید

خانواده دختر اصرار دارن تو شهر خودشون زندگی کنن نه شهر داماد

دو سال پیش به پسرداییم علاقه مند شدم،خوشبختانه اونم همینطور.اما خانوادش ناراضین چون اوناشهرستان زندگی میکنن و اصرار دارند منم شهر اونا برم.

امامادر من اصرار داره مامشهد زندگی کنیم.

الان دو ساله که این ماجرا طول کشیده و من واقعا خسته شذم دیگه نمیتونم این وضعیتوتحمل کنم.هیچ ارتباط خاصی هم با پسر ندارم .

نمیخام هم قبل خاستگاری و این مساعل باهاش رودررو بشم و حرفی بزنم،خیلی خجالت میکشم.ای کاش زودتر تموم بشه همه چی

پاسخ

دوست عزیز ایا مشکل صرفا بحث شهرستان رفتن است و یا مساله دیگری وجود دارد .

خب اگر هر دو طرف به هم علاقه دارند بهتر است خانواده ها زودتر تکلیف رو مشخص کنند .

لزومی به داشتن ارتباط بین دو نفر نیست .

مساله ایست که بزرگترها باید تصمیم بگیرند و زودتر رسمی شود امیدوارم به زودی مساله رفع شود و خوشبخت باشید
در این مورد میتونید با متخصصین کانون مشاوران ایران، مشاوره تلفنی/تخصصی داشته باشید
۰۲۱۲۲۶۸۹۵۳۴
موفق باشید

مشاور خوب و ماهر در زمینه ی درمان زود رنجی

سلام. لطفا یک مشاور خوب و ماهر در زمینه ی درمان زودرنجی معرفی کنین
ممنون

پاسخ

در این مورد میتونید با متخصصین کانون مشاوران ایران، مشاوره تلفنی/تخصصی داشته باشید
۰۲۱۲۲۶۸۹۵۳۴
موفق باشید

توانایی پرداخت هزینه مشاوره برای درمان مشکلات را ندارم

سلام وقتتون بخیر… من اخیرا دچار مشکلاتی شدم که به تنهایی از پس حل کردنش بر نمیام…از طرفی توانایی پرداخت هزینه مشاوره رو ندارم.

آیا جایی هست که من بتونم بصورت رایگان از کمکشون بهره مند بشم؟

پاسخ

مراکز مشاوره دانشگاهی میتونن به شما کمک کنن
در ضمن میتونید با سازمان بهزیستی شهرتون هم تماس بگیرید

ولی مشکل رو مطرح کنید در حد امکان پاسخ گویی صورت خواهد گرفت

رئیسم از من خواستگاری کرد

سلام دوباره…ممنون از راهنماییتون من ساکن مشهد هستم.از چه جایی در دانشگاه در مورد مشاوره بپرسم؟
چندین ماه میشه که در شرکتی مشغول به کار شدم، رئیسم یک پسر مجرد هستن که ۱۲سال از من بزرگتر هستن…بتازگی متوجه شدم که به ایشون علاقه مندم…

اما بدلیل اینکه تابحال با کسی ارتباط نداشتم و از طرفی این شخص روابطی دارن که تا حدودی در جریانش هستم، دلم نمیخواد بیش از این درگیر بشم…

من تقریباً تمام وقت فکرم درگیر ایشونه…

حتی گاهی اوقات که نمیبینمشون بدخلق یا بی حوصله میشم…

رفتارهایی نشون میدم که برای خودم هم عجیبه…

یکی از دوستانم با توجه به حرفهام بهم گفت که من به خود این شخص علاقه ندارم و در واقع بدلیل فقدان حضور پدرم و حمایت های رئیسم بهش علاقه‌مند شدم…

در حال کار به کارم نیاز دارم. به خاطر موقعیت های خوبی که دارم امکان ترک اینجا رو ندارم …

اما از ادامه این وضعیت هم ناراحتم.
همونطور که عرض کردم این مسائل مربوط میشه به چند سال زندگی من و خانوادم و خیلی هم مفصله…

امکان توضیحش در چند خط وجود نداره.یعنی دوستی داشتم که دانشجو روانشناسی بود و بهم گفت این مشکلات که الان درگیرش هستم ریشه در گذشته و کودکی من داره و بهتره به یک مشاور مراجعه کنم تا به صورت حرفه‌ای درمان بشم.
لطف میکنید اگر راهنماییم کنین

پاسخ

با سلام دوست عزیز در مشهد اساتید دانشکده روانشناسی فردوسی هستند که می توانند به شما کمک کنند و جای نگرانی وجود ندارد .

مرکز مشاوره دانشگاه هم هست که هزینه ناچیزی دارد در هر حال بله ممکنه به دلیل فقدان ها و مسائل کودکی باشد ولی به هر حال عشق بی خبر فرد را درگیر می کند و وقتی در ذهنمان به یک فرد بها می دهیم و راجب او خیالپردازی می کنیم این عشق صد برابر بیشتر خودش را نشان می دهد.

و بدون اینکه طرف مقابل بداند درگیرش می شویم و مدام ذهنمان درگیر می شود که ایا او هم علاقه ای دارد یا خیر ؟خب وقتی شرایط ترک کار وجود ندارد و از طرفی این افکار شما ازاردهندس و ممکنه منجر به اعمالی شود که مطلوب نباشد پیگیری و بررسی و درمان روانشناختی نیاز است تا به شما در رفع مشکل و خنثی شدن در برابر این شخص کمک شود امیدوارم خوشبخت باشید در اینده و درست تصمیم بگیرید .

در این مورد میتونید با متخصصین کانون مشاوران ایران، مشاوره تلفنی/تخصصی داشته باشید
۰۲۱۸۸۴۲۲۴۹۵
موفق باشید

در این مورد میتونید با متخصصین کانون مشاوران ایران، مشاوره تلفنی/تخصصی داشته باشید
۰۲۱۸۸۴۲۲۴۹۵
موفق باشید

شوهرم چند سالی اعتیاد داشته و من متوجه نشدم

باسلام خانمی هستم۲۹ساله همسرم۳۱ساله شوهرم چندسالی میشه اعتیادداشته من متوجه نشدم تایکماه ونیم پیش که پیک فرستادیم تعقیبش کردکه بهمون ثابت شدکه اعتیادداره.

درکناراعتیاددروغ هم خیلی بهم میگفت خیانت هم کرده بیشتردروغ هاش رسواشد.

الان یکماهی میشه بردیم کمپ ترک کرده میگه همه کاراموگذاشتم کنارولی من متاسفانه هرکارمیکنم نمیتونم الان بهش اعتمادپیداکنم.

فک میکنم تمام حرفای که میزنه یاکجامیری همش دروغه.

سرهمین اعتمادنداشتن بهش هرروزدعواداریم میگم گوشیتوبده نگاه کنم میگه موقعه ای میدم که حرفاموباورداشته باشی.

توجهی بهم نمیکنه بخاطراینکه میدونه بهش اعتمادندارم لطفاراهنماییم کنین

پاسخ

با سلام دوست عزیز شما متوجه رفتارهای نادرست ایشون بودید چه بحث اعتیاد و خیانت و مسائل دیگر و اکنون ایشون بعد از مراجعه به کمپ ادعای پاکی از اعتیاد و کنار گذاشتن سایر مسائل را دارند خوب شرایط شما قابل درک است که اعتمادی نداشته باشید .

ولی به هر حال همین که انگیزه تغییر وجود داشته است و ایشون مراجعه کردند باید همراهی کنید هر چند سخت است در این شرایط اعتماد کردن .

ولی می توانید دو را دور نظارت داشته باشید در عین حال به ایشون نشون بدید که همراه هستید برای فرد معتاد اعتماد اطرافیان و کمک به بهبود انگیزه است و اینکه بدانند در جمع خانوادگی پذیرفته شده اند بسیار مطلوب است.

پس هر چند که ایشون شرایط معقولی نداشتند و شما ازار دیدید به خاطر رفتارها ولی به ایشون فرصت بدید تا شرایطش رو نرمال کند.

قطعا باز برای شما در مواردی شک و شبهه وجود دارد ولی اگر اطمینان کنید شرایط بهتر پیش خواهد رفت .امیدوارم مشکلی خاصی ایجاد نشود و بهبودی به همان صورتی که ایشون می گویند شکل بگیرد .

در این مورد میتونید با متخصصین کانون مشاوران ایران، مشاوره تلفنی/تخصصی داشته باشید
۰۲۱۸۸۴۲۲۴۹۵
موفق باشید

از زمانی که عقد کردم حس پشیمانی دارم

سلام خسته نباشید…من یک ماهه نامزددار شدم و از زمانی که عقد کردم احساس پشیمونی به طور مداوم اذیتم میکنه و احساس میکنم علاقه ای به همسرم ندارم واز وقتی که عقد کردم ساعات خوابم خیلی زیاد شده.

از نظر بنده همسرم هیچ مشکلی از نظر اخلاقی و رفتاری نداره ولی افکارم بشدت منو اذار میده ..خواهش میکنم راهنماییم کنین از دست این افکار خلاص بشم

خودشناسی «فکری» چیست؟

یعنی این که ما با طرز فکر خود و انواع آن از جمله افکار مثبت و منفی آشنایی داشته باشیم و بدانیم که طرز فکر ما تا چه اندازه روی احساسات و نحوه رفتار ما ابتدا با خودمان و سپس با اطرافیان اثر می گذارد و این که آیا تاکنون افکار مثبت یا منفی ما به خودمان یا دیگری صدمه زده است؟

همچنین با پیامد نحوه تفکر خود آشنایی داشته و آگاه باشیم که افکار ما تا چه اندازه به پیشرفت و تعالی یا شکست و ناکامی مان منجر شده است.

در مجموع محافظت از خود در برابر افکار منفی و تعبیر و تفسیرهای ساخته و پرداخته ذهن، داشتن انگیزه لازم برای تقویت افکار مثبت و پرهیز از هرگونه قضاوت و پیشداوری که لازمه برقراری ارتباط سالم و سازنده با دیگران است، از ویژگی‌های بارز خودشناسی «فکری» است.

مزیت دردهای روحی!

حتما تاکنون برای تان اتفاق افتاده است که دست تان را ناخواسته با شعله آتش سوزانده یا هنگام خرد کردن سبزی با کاردی بریده باشید. مطمئنا دردآور است.

تجربه درد موهبتی است که از آسیب جسمی دوباره پیشگیری می کند.

اگر درد نبود، ممکن بود تمام دستمان بسوزد و حتی نابود شود اما ما متوجه آن نشویم.

پس دردهای جسمی به ما یادآوری می کنند که باید «متوقف شویم و ادامه ندهیم» و گرنه آسیب بیشتری می بینیم. دردهای روحی-روانی نیز به ما این هشدار را می دهند که بخشی از سلامت روان ما به خطر افتاده است. وقوع طلاق یکی از این دردهاست که با انزوای اجتماعی، افسردگی، اضطراب و … همراه است.

دردهای روحی و روانی نیز پیغام مشابهی دارند و به ما می گویند: «بهتر است شیوه فکر کردنت را تغییر دهی تا از آسیب های بیشتر مصون بمانی»!
یکی از مراجعان دلیل اختلاف و تعارض اخیر با همسرش را این گونه عنوان کرد: چند روزی است که وقتی همسرم از محل کار به منزل برمی گردد روی تراس می ایستد و همان طور که مشغول نوشیدن چای است به بیرون خیره می شود!

من حرف تکان دهنده ای به او نزدم اما او ناگهان عصبانی شد! من فقط از او پرسیدم: «چه چیز خاصی آن بیرون هست؟ باز به مدرسه دخترانه زل زده ای!».

ویژگی بارز افکار منفی این است که آن قدر در ذهن باقی می ماند و دنبال هم می چرخد تا یک داستان تلخ و منفی بزرگ در ذهن شکل می دهد.

افکار منفی و غیرمنصفانه ما به دو دسته تقسیم می شوند

۱) افکار منفی درباره خودمان مانند: «من دوست داشتنی و جذاب نیستم»، «اول و آخر زندگی ام شکست و ناکامی است»، «ازدواجم به بن‌بست خورد چون من یک انسان بی عرضه و بی سیاست بودم»، «دیگری را ببین چطور از من موفق تر است»

۲) افکار منفی درباره دیگران نظیر: این که «دخالت های بی جای مادرش باعث شد رابطه مان به طلاق برسد»، «همیشه بی مسئولیت بود و خودخواه» و
چشم ها را باید شست اما چگونه؟
اگر افکار منفی دست از سر شما برنمی دارد این راهکارها را امتحان کنید:
۱ – در اولین قدم اعتماد به نفستان را افزایش دهید: برخی از ما استاد منفی جلوه دادن اتفاقات مثبت هستیم! بخشی از این کار به خاطر کمبود اعتماد به نفسمان است. ما حس می کنیم که شایستگی چیزی را نداریم در نتیجه مثلا وقتی یکی از اطرافیان یا همکاران از ما تعریف می کند سریعا در مقابل تعریفش گارد می گیریم و تصور می کنیم مشغول چاپلوسی است و یا قصد دارد به طور غیرمستقیم برخی از نقایص ما را به رخمان بکشد. از طرفی تعدادی از افراد با این تصور که «من دوست داشتنی نیستم»، بسیاری از رفتارهای همسرشان را به گونه دیگری تعبیر و تفسیر می کنند. این دسته از افراد حتی رفت و آمد همسر با خانواده پدری اش را این گونه تفسیر می کنند: او نسبت به من «بی اعتنا و بی تفاوت» است.
۲ – موقعیت هایی را که در آن، افکار منفی تان نسبت به خود یا دیگران فعال می شود شناسایی کنید و سریعا آن موقعیت را ترک کنید: ممکن است شما زمانی که در موقعیت تنهایی قرار گرفته اید بیشتر از قبل شروع به منفی بافی درباره خود، دیگران یا اتفاقات بکنید. یا ممکن است در موقعیت هایی که دو نفر مشغول پچ پچ کردن هستند، فکر منفی تان تشدید شود که مبادا درباره من حرف می زنند یا زمانی که مثلا همسرتان مشغول تماشای تلویزیون، خواندن روزنامه، مکالمه با تلفن یا دادن پیامک است، این فکر به ذهنتان خطور کند که «من ذره ای برای او مهم و دوست داشتنی نیستم و گرنه وقتش را با من سپری می کرد». چنانچه این اتفاقات در زندگی سابقتان رخ داده، خود را آماده کنید تا در زندگی دومتان این موقعیت های خطرناک را ترک کنید و با این روش اجازه ندهید دوباره افکار مسموم، رابطه شما با همسرتان را به ورطه سقوط بکشاند.
۳ – لازم است به چند پرسش پاسخ بدهید: حتما در زندگی مشترک قبلی تان زمان هایی وجود داشته که هجوم افکار منفی درباره خود و یا همسرتان لحظه ای شما را راحت نگذاشته است. تحقیقات نشان می دهد بخش زیادی از افکار منفی ما ساخته و پرداخته ذهنمان است و ریشه در واقعیت ندارد. در نتیجه قبل از آن که در برخورد با هر رفتاری از سمت همسرتان سریعا فکری به ذهنتان خطور کند و بر آن اساس تصمیم گیری و رفتار کنید ابتدا این سوال ها را از خود بپرسید:
الف- چه شواهد و مدارکی از تفسیر من حمایت می کند؟ آیا من برای ثابت کردن افکارم، تاکنون از او موردی دیده ام؟
ب- چه شواهدی وجود دارد که برخلاف تفسیر من است؟آیا تاکنون رفتاری از همسرم دیده ام که متوجه شوم درباره او اشتباه فکر می کردم؟
ج – آیا ممکن است پشت این رفتار همسرم دلیل دیگری هم به جز آنچه من با افکار منفی تفسیر کرده ام، وجود داشته باشد؟
۴ – از هم نشینی با افرادی که افکار منفی را به شما تزریق می کنند دوری کنید حتی اگر از عزیزان شما باشند: مطمئنا افرادی که نمی توانند درباره خودشان و توانایی هایشان به گونه ای مثبت بیندیشند و جملاتی از این قبیل استفاده می کنند که «من یک آدم بد شانسم و همیشه در زندگی یک بازنده بودم»، فکرهای فلج کننده خود را به شما نیز منتقل خواهند کرد. از طرفی دسته ای از افراد نیز وجود دارند که اگر چه همواره درباره خود مثبت اندیشند اما موفق نمی شوند افکار منفی خود را درباره دیگران متوقف کنند. همنشینی با این دسته از افراد نیز باعث می شود شما دیر یا زود تحت تاثیر افکار منفی آن ها حتی درباره اطرافیان خود قرار بگیرید.
۵ – وضعیت خود را تغییر دهید: شاید خنده دار به نظر برسد اگر توصیه کنم زمانی که افکار منفی به ذهن شما هجوم می آورد یا یأس و ناامیدی بر شما غالب می شود، وضعیت بدن خود را تغییر دهید. مثلا اگر نشسته اید، بلند شوید یا اگر ایستاده اید، بنشینید و یا اگر متمایل به چپ هستید، به سمت راست مایل شوید. در واقع با این روش به افکار منفی خود نوعی دهن کجی می کنید. مثل این است که کسی درباره موضوعی با شما صحبت کند ولی شما به او بی توجهی کنید؛ او نیز ادامه نخواهد داد! تحقیقات نشان می دهد افرادی که قادرند به افکار منفی خود به چشم یک دشمن بیرونی نگاه کنند، به راحتی می توانند در برابر این دشمن قرار بگیرند و با او بجنگند. شیوه تفکر افرادی که در جنگ با افکار منفی و فلج کننده خود پیروز هستند اینگونه است: اگر پای چپ من درد می کند باید خوشحال باشم که پای راستم سالم است و درد نمی کند!
۶ – سر خود را شلوغ کنید: کار کردن و فعالیت نسبتا زیاد راه درمانی خوبی برای بسیاری از افرادی است که مدام درباره خود یا دیگران دست به قضاوت، پیشداوری و ارزیابی می زنند. فعالیت زیاد و حضور در جمع های سالم، فکر شما را درگیر می کند و با ایجاد خستگی فرصتی برای منفی بافی باقی نمی گذارد.

نکاتی برای افزایش علاقه به همسر

در نتیجه خود را در مدیریت ذهن و کنترل احساس و رفتارشان ناتوان و درمانده می‏ بیند و در نهایت، اسیر اندیشه ‏های منفی شده و در ساختن زندگی مشترک، نقشی غیرمسئولانه، منفعلانه و منفی بر عهده می گیرند و مدام با برچسب زدن، به سرزنش و انتقاد آشکار یا پنهان از خود، همسر و دیگران می ‏پردازند،

کارهای اشتباه خود را توجیه می‏ کنند و در هر زمینه ‏ای به داوری و پیش ‏داوری می ‏پردازند، انرژی خود را بیشتر در مسیر منفی و تخریب به کار می‏ گیرند و بیشتر روی کمبودها و نقاط منفی خود، همسر و فرزندان تمرکز می‏ کنند. در نتیجه خود و زندگی مشترک را در مسیر تلخی و بدبختی بیشتر قرار می ‏دهند.

اگر هر زن و مردی عمیقاً بخواهد زندگی مشترک خود در جهت مثبت‏ تغییر دهد، آن‏ وقت مساله ‏ی توافق پیش می ‏آید و در واقع زوج با خواستن و انگیزه ‏ی قوی، در مسیر توانستن قرار می ‏گیرد.

اگر به گذشته ‏ی خود توجه کنیم، همه ‏ی ما در طول زندگی، موفقیت ‏هایی داشته ‏ایم.

اگر موفقیت‏ های به دست آمده را تجزیه و تحلیل کنیم، متوجه خواهیم شد که در میان انبوه آرمان‏ ها و آرزوهای خود، فقط به آنچه که واقعاً و عمیقاً و با انگیزه ‏ی قوی می‏ خواستیم، رسیده ‏ایم، بنابراین با انگیزه‏ ی قوی و کافی، باید دست به کار شد و پذیرفت که زندگی مشترک مطلوب، با خود من شروع می‏ شود و می‏ بایست از هر فرصتی، برای رشد در جهت مثبت و سازنده استفاده کرد.

پس:

– به جنبه های مثبت همسرتان بیشتر توجه کنید.
– خاطرات شاد و با هم بودن را دایم در زندگی تان رقم بزنید.
– مسافرت های تفریحی بروید.
– ببینید روز اول به چه دلیلی ایشان را انتخاب کردید همان نکات را مورد توجه جدی قرار دهید.
و ضمنا بر رابطه جنسی تان توجه جدی تر داشته و تغییرات مثبت در آن ایجاد کنید.

منبع: com.مرکزمشاوره


صفحه اصلی سایت مرکز مشاوره

administrator

مقالات مرتبط

672 نظرات

  • محمد , فوریه 19, 2017 @ 10:18 ب.ظ

    باسلام وخسته نباشید
    من خیلی ازاین روانشناس بازیا نمیکنم ولی بهتره خیلی سریع برم سراصل مطلب…
    من تاثیرخیلی زیادی ازشخصیت های فیلمی وکارتونی میگیرم(فقط اونایی که منو جذب میکنن که بیشتر نابغه ها وبهترینها هستن) که سعی میکردم ازشون تقلید کنم وکلا شخصیت خودمو نابود کردم ودیگه نمیدونم کی هستم.
    تازگی هم برای اینکه ازشون دیگه تقلید نکنم دنبال شخصیت قبلیم هستم اما نمیدونم دیگه بادیگران وخودم چجوری رفتار کنم تا ازاونها تقلید نکنم(این هم بگم وابستگی هم به اون شخصیت ها داشتم وهرروز فیلمشون رومیدیدم اما حالا دارم باخودم مقاومت میکنم).
    دیگه نمیدونم چجوری زندگی کنم شاید زیادی دارم حساسیت به خرج میدم اما… نمیدونم واقعا؟؟؟
    شاید باورتون نشه سرهمین فرآیند احساساتم روازدست دادم ودیگه نمیتونم عشق واحساسات رودرک کنم حتی به خانواده ام(خودمم سخت باورم میشه) ازبس که به خودم تلقین کردم که احساسات ندارم.
    هردقیقه اززندگیم که داره میره دیگه برنمیگرده وهرچه دیرترخودمو پیدا کنم زندگیم بیشتر هدر رفته…

    • مشاور , فوریه 19, 2017 @ 10:28 ب.ظ

      با سلام
      دوست عزیز تقلید از کارتون یا فیلم و همانند سازی کردن و الگو گرفتن فقط در مورد شما صادق نیست خیلی از ماممکنه جذب شخصیتی شویم و به دنبال تقلید باشیم منتهی اگر اونقدر در شخصیت ها غرق میشید که سخته رهایی از اون باید حضوری مراجعه کنید .شما جذب شخصیتی هر چند موفق می شوید و تلاش می کنید برای همانند سازی ولی رهایی از اون شخصیت و بیرون کشیدن خودتون و انطباق با واقعیت براتون سخت میشه و همین مشکل ساز شده .گاها برای برخی از افراد این اتفاق میفته که البته موقتی است چون ما به ازای بیرونی شخصیت رو نمی بینند خودشون رو اسیر حالات درونی و تلقین شده می بینند و براشون عذاب اور میشه ولی این به معنی نداشتن حس نیست
      منتهی کمی باید به خودتون فرصت بدید .سعی کنید بیشتر محیط اطراف رو درک کنید و هر چیزی رو جوری مشاهده کنید که گویا اولین بار است می بینید
      و همین باعث ایجاد حس جدیدی در شما می شود
      و اصلا جای نگرانی نیست فقط باید به خودتون فرصت بدید
      در این مورد میتونید با متخصصین کانون مشاوران ایران، مشاوره تلفنی/تخصصی داشته باشید
      ۰۲۱-۸۸۴۷۲۸۶۴
      موفق باشید

      • محمد , فوریه 20, 2017 @ 2:50 ب.ظ

        من فقط میخواستم ویژگی های خوبشون رو بردارم اما ناخواسته به آنها وابسته شدم ویک رابطه ی دوستانه که خودم بی خبر بودم بین من وانا ایجاد شد(درحدی که اینقدر تمرکز کردم براونها ناخواسته یبار شب خواب اونارو دیدم)
        به نطرشما کسب ویژگی های خوب ازدیگران(شخصیت های فیلمی وکارتونی) بده؟؟؟

        • مشاور , فوریه 20, 2017 @ 10:00 ب.ظ

          با سلام

            دوست عزیز ویزگی های خوب رو از ادم های اطراف بگیرید که قطعا باهاشون سنخیت هم دارید
            چون شما ظاهرا خیلی مجذوب شخصیت های کارتونی می شوید و همین مساله باعث میشه که درگیری ذهنی پیدا کنید ..پس بهتره
            مدتی ازشون دور باشید
            تا وابستگی هم کمتر بشه و کمتر شخصیت پردازی کنید
            موفق باشید

      • محمد , فوریه 20, 2017 @ 2:54 ب.ظ

        بعد یه سوال دیگه…
        چجوری استقلال شخصیتی داشته باشم ویک شخصیت پایدار؟

        • مشاور , فوریه 20, 2017 @ 10:45 ب.ظ

          با سلام

          سلامت روانی یک وضع وحال کاملا” طبیعی است و وسیله رسیدن به آن نیز در دسترس همه ما قرار دارد. به عقیده روان شناسان اجزاء یک زندگی مؤثر و مثبت و سازنده را مجموعه سنجیده ای از تلاش های جدی و پیگیر ، همراه با اندیشه روشن ، شوخ طبعی و اعتماد به خود تشکیل می دهند. ما معتقد به فرمول های تخیلی ، یا کاوش های تاریخی در گذشته شما نیستیم تا کشف کنیم که مثلاً چون با شما به شدت و سختگیرانه رفتار شده است پس دیگران مسئول اندوه و ناراحتی شماهستند.
          این مقاله راههای دستیابی به شور و شادی را ارائه می دهد و بر مسیری روشن و قابل فهم و منطقی بر مسئولیت و تعهد نسبت به خود و شور زندگی و تمایل به داشتن شخصیت انتخابی خود تکیه دارد . شخصیت های سالم شخصیت هائی هستند که بر نقاط ضعف خود غلبه پیدا کرده اند وقت خود را به شکوه و شکایت تلف نمی کنند نسبت به امور زندگی شور و هیجان دارند .هرآن چه هست را خردمندانه می پزیرند مسایل و مشکلات را به عنوان جزیی از زندگی می پذیرند لحظات خود را با حسرت و آرزوی وضع دیگران هدر نمی دهند .آنها می توانند اشتباهات خود را بپذیرند از گذشته پند می گیرند تسلیم اندوه نمی شوند به زیستن در زمان حال توجه دارند.

          این افراد دارای یک راهنمای درونی هستند از نا شناخته ها نمی ترسند و جویای تجربیات تازه و جدید بوده و به نحو شگفت آوری مستقل هستند.نسبت به خانواده ی خویش علاقه مند و وفادارند. روابطشان با دیگران بر پاییه احترام متقابل است.فارغ از توقعات و انتظارات هستند اسرار ندارند همه او را تأیید کنند.به دنبال خواسته ها و اهداف و آرزوهای خود می روند.انتخاب های خود را با اراده برمیگزینند.ظاهر سازی نمی کنند.چون خود را پذیرفته اند.همواره تشنه ی راه فرا گیری و پیشرفت اند .میخواهند موفقیت و پیروزی را در شخصیت خود داشته باشند نه بخاطر شکست و غلبه بر دیگران. افرادی با ایمان,مهربان,منطقی,با اخلاق و دارای هوش هیجانی مناسب هستند.آنها نمیگذارند هیجانا ت شان تبدیل به مشکل جسمانی شود.افراد مسئولیت پذیری هستند.روزهای شور انگیزی را سپری می کنند.
          البته احتمالا غیر از دادن بلیت، موارد دیگری را هم می‌توان پیدا کرد که نشان‌دهنده شخصیت شما باشد، مواردی از قبیل اینکه وقتی به دیگران می‌رسید چگونه رفتار می‌کنید، یا موقع عصبانیت چه‌ طور واکنش نشان می‌دهید، یا مثلا وقتی کسی به شما محبت می‌کند، از رفتار او چه برداشتی می‌کنید و چگونه به آن پاسخ می‌دهید، همگی با نوع شخصیت شما ارتباط دارد.
          پس به عبارت دیگر می‌توان گفت که شخصیت ما مجموعه‌ای از افکار، احساسات، هیجانات، رفتارها و واکنش‌ها است که از نوجوانی و جوانی در ما شکل می‌گیرد و تاثیرات آن بر تمام جنبه‌های زندگی سایه می‌افکند و در طول زندگی‌مان تقریبا الگوی ثابتی دارد. اما شخصیت سالم واقعا چگونه است، چه خصوصیاتی دارد یا باید چه کیفیتی داشته باشد؟
          برای پاسخ به این سوال لازم است دوباره به تعریف شخصیت در بالا نگاهی بیندازیم و به چند نکته دقت کنیم:
          ۱- فراگیر بودن و تاثیرگذاری بر جنبه‌های مختلف زندگی، از شرایط اصلی شخصیت است، به این معنا که شخصیت یک فرد تقریبا بر همه برخوردها و شرایط زندگی او تاثیرگذار است.
          ۲- ثبات نسبی این خصوصیات در طول زندگی است، به این صورت که پس از شکل‌گیری در اوایل جوانی، ادامه می‌یابند و با گذشت سال ها تفاوت کمی می‌کنند. به همین علت است که نمی‌توان انتظار داشت افراد پس از ازدواج، زیاد تغییر کنند.
          ۳- شخصیت هم شامل افکار، عقاید و برداشت‌های فرد است و هم شامل هیجانات، عواطف و احساسات و هم توانایی کنترل و مدیریت این هیجانات و احساسات. افراد دارای شخصیت سالم حتی در شرایطی که برای شان مطلوب نیست می‌توانند خود را کنترل کنند و از خود انعطاف نشان دهند.
          ۴- رفتار و برخوردهای ما در شرایط گوناگون نیز بخش مهمی از شخصیت‌مان را تشکیل می‌دهند. پس شخصیت من را در صورتی می‌توان سالم دانست که صفات اخلاقی‌ام باعث شود تا بتوانم روابط مناسب و پایداری با بیشتر افراد برقرار نمایم، بتوانم هیجانات و احساسات شدید و ناگهانی خود را کنترل کنم یا آنها را به شکلی جامعه‌پسند بروز دهم و رفتارم با هنجارهای جامعه‌ای که در آن زندگی می‌کنم تفاوت اساسی نداشته باشد، یا به عبارت دیگر بتوانم به شکل مناسبی خودم را با این هنجارها وفق بدهم.
          افراد دارای شخصیت سالم حتی در شرایطی که برایشان دلخواه نیست می‌توانند خود را کنترل کنند و از خود انعطاف نشان دهند یا برای تغییر شرایط محیطی، اقدامات لازم را انجام دهند. خوب، اگر شما هم مثل من همه این خصوصیات را ندارید، لازم نیست خیلی نگران یا از خود ناامید شوید. اگر حتی تعدادی از این خصوصیات را داشته باشید، به احتمال زیاد شما اختلال شخصیت ندارید!
          موفق باشید

  • محمد , فوریه 20, 2017 @ 2:56 ب.ظ

    یعنی دیگه اون فیلما وکارتونها رونبینم؟
    یا اینکه دیگه فیلمو کارتون نبینم؟

    • مشاور , فوریه 20, 2017 @ 3:28 ب.ظ

      با سلام
      چون تصویر سازی قوی دارید فعلا نبینید بهتره چون هدف ارتباط بیشتر شما با دنیای بیرونه به همین خاطر ذهنیتتون نسبت به این برنامه ها باید کمرتگ تر بشه تا به روحیات و خود واقعیتون نزدیک تر شوید و کمتر نسبت به رفتارهای مشاهده شده در کارت ها واکنش نشون بدید
      موفق باشید

      • محمد , فوریه 20, 2017 @ 7:52 ب.ظ

        من ازهمین طریق یه مشکلی برام پیش اومده اونم اینه که:
        من دیگه خود واقیعمو نمیشناسم
        یعنی هرکاری میخوام بکنم وازاونا تقلید نکنم نمیشه وبی حرکت میمونم.
        یعنی وقتی میخوام سنگین ومتواضغ باشم یادم میفته که یکی ازشخصیتها متواضع هست ودراون لحطه سعی میکردم برعکس تواضع رو اجرا کنم اما دوباره یادم میافتاد که یکی از دیگر شخصیت ها همین شکلیه
        بعد اون لحطه برای اینکه مقاومت کنم دربرابر این تقلید بی حرکت میمونم
        حالا باید چیکارکنم ؟ مشکله من اینه که خودمو گم کردم.

        • مشاور , فوریه 21, 2017 @ 11:35 ب.ظ

          با سلام
          باید حتما حضوری مراجعه کنید این مساله مساله کم اهمیتی نیست
          غرق شدن در دنیای درون فرصت های بیرون رو از ما میگیره

          در این مورد میتونید با متخصصین کانون مشاوران ایران، مشاوره تلفنی/تخصصی داشته باشید
          ۰۲۱-۸۸۴۷۲۸۶۴
          موفق باشید

  • فرهاد , فوریه 20, 2017 @ 10:27 ب.ظ

    مشاوره ازدواج هم میدین؟

    • مشاور , فوریه 20, 2017 @ 10:52 ب.ظ

      با سلام بله

      در این مورد میتونید با متخصصین کانون مشاوران ایران، مشاوره تلفنی/تخصصی داشته باشید
      ۰۲۱-۸۸۴۷۲۸۶۴
      موفق باشید

  • مشاور , فوریه 21, 2017 @ 9:20 ب.ظ

    با سلام

    در سراسر دنیا کودکان بسیاری با دو زبان بزرگ می شود. گاهی دو زبانه بودن ضرورت دارد، چون ممکن است والدین کودک کاملاً بر زبانی که در اجتماع آنها صحبت می شود تسلط نداشته باشند.
    در سراسر دنیا کودکان بسیاری با دو زبان بزرگ می شود. گاهی دو زبانه بودن ضرورت دارد، چون ممکن است والدین کودک کاملاً بر زبانی که در اجتماع آنها صحبت می شود تسلط نداشته باشند. بنابراین، کودک یک زبان در خانه و یک زبان در مدرسه یاد می گیرد. گاهی هم دو زبانه بودن یک انتخاب است و والدین می خواهند که فرزندشان زبان دیگری هم یاد بگیرد، حتی اگر خودشان زبان دومی بلد نباشند. زبان دوم مزایای زیادی می تواند داشته باشد.

    مزایای دو زبانه بودن
    • کودکان دو زبانه بهتر می توانند توجه خود را به اطلاعات مربوطه معطوف کنند و کمتر حواسشان پرت می شود.
    • افراد دو زبانه خلاقیت بیشتری دارند و در حل مسائل پیچیده بهتر از افراد تک زبانه هستند.
    • اثرات پیری بر مغز در میان بزرگسالان دو زبانه کمتر است.
    • در یک تحقیق ثابت شد که شروع جنون در افراد دو زبانه ۴ سال دیرتر از افراد تک زبانه است.
    • افراد دو زبانه دسترسی بیشتری به افراد و منابع دارند.
    • در کانادا، نرخ اشتغال برای افراد مسلط به انگلیسی/فرانسه بالاتر از افراد تک زبانه است.
    • کانادایی هایی که به هر دو زبان رسمی انگلیسی و فرانسه صحبت می کنند، درآمد متوسطی در حدود ۱۰ درصد بالاتر از افراد انگلیسی زبان و ۴۰ درصد بالاتر از افراد فرانسه زبان دارند.
    مزایای ادراکی دو زبانه بودن (مثل توجه، حل مسئله و غیره) به میزان دانش زبانی فرد ربط دارد.

    کودکان چگونه زبانی غیر از زبان اول یاد می گیرند؟
    کسب دو زبان به یکی از این دو روش صورت می گیرد:
    ۱٫ اکتساب همزمان زمانی رخ می دهد که کودکی از زمان تولد با دو زبان بزرگ می شود یا زمانی که زبان دوم قبل از سه سالگی معرفی می شود. کودکانی که دو زبان را بطور همزمان یاد می گیرند، همان مراحل رشدی را می گذرانند که کودکان تک زبانه می گذرانند. با اینکه کودکان دو زبانه ممکن است کمی دیرتر از کودکان تک زبانه شروع به حرف زدن کنند، ولی با این حال در همان محدوده سنی شروع به حرف زدن می کنند. از همان ابتدای یادگیری زبان، دو زبانه های همزمان دو زبان جداگانه کسب می کنند. در اوایل یادگیری می توانند بین دو زبان تمایز قائل شوند و مطابق با طرف مکالمه زبان مکالمه خود را تغییر دهند (مثلاً با یکی از والدین که به زبان فرانسه حرف می زند فرانسه حرف بزنند و با دیگری که به انگلیسی حرف می زنند انگلیسی حرف بزنند).

    ۲٫ اکتساب متوالی زمانی رخ می دهد که زبان پس از یادگیری کامل زبان اول معرفی می شود (عموماً بعد از سه سالگی). کودکانی که به کشوری با زبانی متفاوت مهاجرت می کنند، این نوع اکتساب را تجربه می کنند. یادگیری متوالی همچنین زمانی رخ می دهد که کودک تا وقتیکه مدرسه نرفته است در خانه انحصاراً به زبان موروثی اش صحبت می کند، در حالیکه در مدرسه باید به زبان متفاوتی که در آن مدرسه صحبت می شود آموزش ببیند.

    کودکی که بدین نحو زبان دوم کسب می کند عموماً موارد زیر را تجربه می کند:
    • در ابتدا ممکن است برای مدت کوتاهی از زبان خانه شان استفاده کند.
    • وقتی که برای اولین بار در معرض زبان دوم قرار می گیرد ممکن است وارد فاز “خاموشی” یا “غیرشفاهی” شود. این فاز از چند هفته تا چند ماه طول می کشد و در این مدت کودک درک خود از زبان را می سازد. کودکان کم سن تر معمولاً بیشتر از کودکان بزرگتر در این فاز می مانند. کودک می تواند در این مدت از ایما و اشاره استفاده کند و از چند کلمه به زبان دوم استفاده کند.
    • او شروع به استفاده از جملات کوتاه یا تقلیدی می کند. او از برچسب های تک کلمه ای یا جملات حفظی مانند “نمیدونم” یا “این چیه؟” استفاده می کند. این جملات از واژگان یا دانش زبانی خود کودک ساخته نشده اند. بلکه جملاتی هستند که او جائی شنیده و حفظ کرده است.
    • بالاخره کودک شروع به ساختن جملات خودش می کند. این جملات کاملاً حفظی نیستند و از بعضی از واژگانی که کودک تازه یاد گرفته ساخته شده اند. کودک در ابتدا به هنگام ساختن جمله از یک “فرمول” استفاده می کند و کلمه خودش را در یک جمله معمولی می گذارد مانند “من … می خواهم”. بالاخره کودک به تدریج در زبان روان و سلیس می شود و دائماً خطاهای گرامری انجام می دهد یا جملاتی می سازد که مخفف به نظر می آیند زیرا او بعضی از قواعد گرامر را نمی داند. بعضی از این خطاها به خاطر تأثیر زبان اول او هستند. ولی بیشتر خطاهای او مانند همان خطاهایی هستند که کودکان تک زبانه به هنگام یادگیری آن زبان انجام می دهند.

    خرافات مربوط به دو زبانگی
    ۱٫ دو زبانه بودن موجب تأخیر زبانی می شود
    نادرست
    با اینکه واژگان یک کودک دو زبانه در هر یک از زبان ها ممکن است کمتر از متوسط باشند، کل واژگان او (از هر دو زبان) حداقل برابر با یک کودک تک زبانه است. کودکان دو زبانه شاید اولین کلمات خود را کمتر دیرتر از کودکان تک زبانه به زبان آورند، ولی با این حال در همان محدوده سنی نرمال (بین ۸ تا ۱۵ ماهگی) به زبان می آیند. وقتی کودکان دو زبانه شروع به ساختن جملات کوتاه می کنند، در کنار همان الگوها و در همان بازه زمانی گرامر یاد می گیرند که کودکان تک زبانه یاد می گیرند. دو زبانه بودن موجب تأخیر زبانی نمی شود. کودک دو زبانه ای که تأخیر زیادی در مقیاس زبان نشان می دهد ممکن است اختلال زبان داشته باشد و باید آسیب شناس زبان گفتاری او را معاینه کند.
    ۲٫ وقتی کودکان از دو زبان بطور آمیخته استفاده می کنند، بدان معناست که گیج شده اند و در دو زبانگی مشکل دارند
    نادرست
    وقتی کودکان در یک جمله یا مکالمه از هر دو زبان خود استفاده می کنند، به این حالت “مخلوط شدن نشانه” یا “تغییر نشانه” می گویند. گاهی والدین نگران می شوند که این مخلوط شدن نشانه ای از تأخیر زبانی یا گیج شدن کودک است. ولی مخلوط شدن نشانه بخشی طبیعی از دو زبانگی است. بزرگسالان دو زبانه هم که به هر دو زبان اشراف دارند گاهی در مکالمه با دیگران نشانه ها را بهم می آمیزند و باید انتظار داشت که کودکان دو زبانه وقتی با دو زبانه های دیگر حرف می زنن نشانه ها را در هم بیامیزند.
    بسیاری از پژوهشگران مخلوط کردن نشانه را جزو علائم تسلط زبانی می دانند. همچنین گفته می شود که مخلوط کردن نشانه ها به معنای ندانستن کلمه ای در زبانی دیگر نیست، بلکه برای تأکید بر چیزی، بیان احساسی یا تأکید بر چیزی است که کسی در زبان دیگری گفته است.
    ۳٫ تا وقتی که کسی بر هر دو زبان تسلط نیافته نمی توان او را دو زبانه کامل نامید
    نادرست
    افرادی که بر هر دو زبان به یک اندازه تسلط داشته باشند بسیار نادرند. اغلب دو زبانه ها یک “زبان غالب” دارند که بر آن تسلط بیشتری دارند. زبان غالب اغلب تحت تأثیر زبان اکثریت جامعه ای است که فرد در آن زندگی می کند. زبان غالب یک فرد با بالا رفتن سن، شرایط، تحصیلات، شبکه اجتماعی، شغل و فاکتورهای دیگر می تواند تغییر کند.
    ۴٫ برای اینکه فرد زبان دومی بیاموزد باید از کودکی شروع به یادگیری کند
    نادرست
    نظریه “مدت زمان بحرانی” ثابت می کند که یک پنجره زمانی (در کودکی) وجود دارد که در طی آن زبان دوم به راحتی آموخته می شود. این نظریه بسیاری از مردم را بدین باور رسانده است که بهتر است زبان دوم از کودکی یاد گرفته شود. ثابت شده است که کودکان کم سن تر بهتر از کودکان بزرگتر یا بزرگسالان زبان آموز، تلفظ شبیه بومی زبانان پیدا می کنند و مهارت های گرامری بلندمدت تری نسبت به بزرگترهای خود پیدا می کنند. ولی یافته های دیگری هم وجود دارد که ایده مدت زمان بحرانی را زیر سوال می برند.
    ۵٫ وقتی کودکی در فضای دو زبانه قرار می گیرد، والدین باید از رویکرد “هر یک از والدین یک زبان” استفاده کنند
    نادرست
    بعضی از والدین ممکن است این رویکرد را اتخاذ کنند که هر کدام از والدین به یک زبان متفاوت با کودک صحبت کند. با اینکه این یک گزینه برای پرورش کودک دو زبانه محسوب می شود، هیچ مدرکی وجود ندارد مبنی بر اینکه این تنها راه یا بهترین راه برای پرورش کودک دو زبانه باشد. والدین نباید نگران این مطلب باشند که هر دو به زبان مادری خود با فرزندشان صحبت می کنند یا اینکه زبان های خود را با فرزندشان در هم می آمیزند. زیرا ثابت شده است که کودکان بدون توجه به رویکرد والدینشان زبان های خود را در هم می آمیزند. رویکردهای بسیاری منجر به دو زبانگی می شوند. والدین باید به نحوی با فرزندشان صحبت کنند که برای آنها آسان و طبیعی باشد.
    ۶٫ اگر می خواهید فرزندتان به زبان اکثریت صحبت کند، دیگر نباید به زبان خانه با فرزندتان حرف بزنید
    نادرست
    بعضی از والدین سعی می کنند به زبان اکثریت با فرزندشان حرف بزنند زیرا می خواهند فرزندشان آن زبان را یاد بگیرد، حتی اگر خودشان به آن زبان تسلط نداشته باشند. این می تواند بدان معنا باشد که مکالمات و تعامل ها بین والدین و فرزند حس طبیعی یا راحتی ندارند. هیچ مدرکی وجود ندارد دال بر اینکه استفاده مکرر از زبان دوم در خانه برای یاد گرفتن زبان دوم در کودک ضروری است. به علاوه بدون دانش درباره زبان خانه خانواده، کودک ممکن است از اعضای خانواده که فقط به زبان خانه حرف می زنند، منزوی شود. پژوهش نشان می دهد که کودکانی که شالوده نیرومندی در زبان خانه دارند راحتتر می توانند زبان دوم را یاد بگیرند. کودکان در معرض ریسک بزرگ از دست دادن زبان خانه خود خواهند بود اگر در خانه بطور مداوم حمایت نشوند.

    چگونه از کودک دو زبانه خود حمایت کنیم
    راه های زیادی برای حمایت از فرزند دو زبانه وجود دارد:
    • کاری را انجام دهید که برای شما و خانواده شما راحت است. اگر در زبانی روان و سلیس نیستید، سعی نکنید با فرزندتان به آن زبان حرف بزنید.
    • اگر فرزندتان دو زبان را در هم می آمیزد نگران نشوید. این یک بخش نرمال از دو زبانه شدن است. فرصت های زیادی به فرزندتان بدهید تا به زبان خانه بشنود، حرف بزند، بازی کند و تعامل داشته باشد.
    • اگر فکر می کنید که فرزندتان تأخیر زبانی دارد، از یک آسیب شناس زبان گفتاری در مورد بهترین روش های کمک به فرزند در یادگیری بیش از یک زبان مشاوره بخواهید.موفق باشید

  • Mojtaba , فوریه 22, 2017 @ 3:57 ب.ظ

    سلام من مجتبی هستم ۱۵ سالمه……ی مشکلی داشتم اونم اینه که عاشق ی زن که ۳۵ سالشه شدم به خدا قسمتون میدم وقتی این پیامو میخونید به حال و روز من نخندید ولی بخدا قسم مهرش به دلم نشسته و واقعا دوسش دارم…میخوام راهنماییم کنید که چیکار کنم…

    • مشاور , فوریه 23, 2017 @ 12:54 ب.ظ

      با سلام
      اینکه شما عاشق فرد بزرگتر شدید خنده دار نیست چون به هر حال شرایطی است که برای شما پیش امده
      و ممکنه برای خیلی از افراد دیگر هم اتفاق بیفتد منتهی در سن شما باید بررسی بشه که میشه اسم این رو عشق گذاشت یا صرفا حس امنیت در حضور اون فرد است شما در سنی هستید که افراد بسیار شکننده هستند دنبال ایندشون هستند و شاید تلاطم های درونی و درگیری های ذهنی زیادی براشون پیش بیاد و مسائلی که اسمش رو عشق میگذارن ولی باید بدونید همه این ها در شرایط ما زودگذر است و ثابت نخواهد موند و قطعا در یکی و دو سال بعد این شرایط شاید به نظرتون عجیب بیاد که چرا این مساله پیش اومده بوده.افراد نیازهایی دارند و خلا هایی در زندگی که گاها با فردددیگری بدون اینکه شارایطشون مشابه هم باشه حس .
      نزدیکی بیشتری می کنند که برمی گرده به همن خلاهای درونی و زندگی فرد .پیشنهاد می کنم چون ممکنه به خاطر این دوست داشتن یا هر چیزی دیگری براتون مسائل روحی پیش بیاد حتما حضوری به روانشناس مراجعه کنید چون این مساله هیچ مبنای منطقی نداره و حتی ممکنه براتون ایجاد مشکل کنه

      در این مورد میتونید با متخصصین کانون مشاوران ایران، مشاوره تلفنی/تخصصی داشته باشید
      ۰۲۱-۸۸۴۷۲۸۶۴
      موفق باشید

  • javad , فوریه 28, 2017 @ 3:58 ب.ظ

    سلام. ببخشین یه راه حل ازتون میخوام. من ۲۱ سالم شده تا حالا از روی شهوت نگاه دختری نکردم ولی چند وقته عاشق یه دختری ام که مطمئنم صد سالم بگذره عاشق کس دیگه ای نمیشم. ولی بابام ادم لجبازیه نمیذاره من اونو بگیرمش. هرگاه اسمش پیش میاد عصبانی میشه. من جز اون کس دیگه ای رو دوست ندارم. به خدا دیگه بریدم هرشب حرص میخورم وگریه میکنم. من الان احساسات جنسیم به اوجش رسیده دوس دارم او دختر حداقل نامزدم باشه که کنارش ارامش داشته باشم از این که بابام مخالفه دیگه دلم میخواد خودمو بکشم.بابام میگه خونواده اونا خرابن ولی یکم فکر دل من باشه میشه با چند جلسه تفاوت های دو خونواده رو حل کرد. منو واون دختر همو میخوایم ولی در این بین مخالفت کور کورانه بابام داره به وضعیت روحی من اسیب جدی میزنه. من میگم یه حلقه ببریم که حداقل اونو برام نگهش دارن. من درسامو میخونم اونم درساشو بخونه چون اونم شاگرد زرنگیه. من تا ۴ سال دیگه میتونم با هزینه خودم خرج زندگیمو بدم فقط از بابام یه رضایت میخوام که حداقل بذاره صحبت اولیه انجام بدیم ازش نه خونه میخوام نه ماشین .خودم همشو ظرف ۵ سال دیگه میتونم بخرم. اونم کلاس نهمه. من الان باید چکار کنم؟

    • مشاور , فوریه 28, 2017 @ 8:12 ب.ظ

      با سلام
      دوست عزیز شما در سنی هستید که به شدت به لحاظ عاطفی و جنسی شکننده هستید
      این ها احساسات زودگذر هستند و اینکه الان می فرمایید تا صد سال دیگه عاشق هیچ کس نمیشید رو خیلی ها بیان کردن و بعد از مدتی هم فراموش شده .احساسات شما قابل درکه بنده خیلی به درستی و غلط معیار پدرتون کار ندارم هر چند ایشون تجربیاتی دارند که بهتر تشخیص خواهند داد ولی اینکه فکر می کنید اگر تفاوتی باشه با چند تا جلسه مرتفع میشه
      بیشتر نشون میده که دارید احساسی قضاوت می کنید .اون خانم کلاس ۹ هستند و مثل شما در شرایط عاطفی هستند که خب نمی تونن درست تشخیص بدهند .همه زندگی تامین مسائل مالی و برطرف کردن نیاز جنسی نیست .برای تداوم زندگی معیارهای مهم دیگری وجود دارد که باید توجه بشه مثل اینکه دو نفر درک درست و منطقی از احساسات هم داشته باشند .به نیازهای هم توجه کنند و بتونن زندگی زیر یک سقف رو با همه مشکلاتش بپذیرند و این با رویا پردازی و ایده ال نگری ذهنی ما متفاوت است
      در هر صورت اگر باز هم اصرار دارید به خانواده بفرمایید که اجازه بدهند پیش مشاور برید و نظر ایشون رو بدونید .اینکه یک فرد متخصص با بررسی شرایط هر دو نفر این ازدواج را به صلاح می داند یا خیر مهم است و اگر پاسخ مثبت بود شاید پدر شما هم رضایت بدهند

      در این مورد میتونید با متخصصین کانون مشاوران ایران، مشاوره تلفنی/تخصصی داشته باشید
      ۰۲۱-۸۸۴۷۲۸۶۴
      موفق باشید

  • F.M , مارس 5, 2017 @ 10:22 ق.ظ

    سلام وقت شما بخیر
    من وهمسرم سه سال پیش عقد کردیم وحدود ۶ ماهه که عروسی گرفتیم
    در دوران عقد متوجه یکسری از حرکات همسرم شدم وبهش شک کردم و اینقد مخفیانه کنجکاوی کردم تا یک شمتوجه شدم اعتیاد دارد وخودش اعتراف کرد
    سه الی چهارروز سرکار نرفتیم و در منزلی ترک کرد وبه هیچکس چیزی نگفتم وبعد آزمایش گرفتیم وخوب شده بود
    الان اززمانی ازدواج کردیم مشکوک شدم چندین بار در خونه ویا داخل کمد مواد پیدا کردم تا چند روز پیش اعتاف کردو گفت کمکم کن ومنم گفتم اگر ایندفعه ترک نکند میروم
    الان موندم چکارکنم دارم افسرده میشوم وخیلی خیلی خیلی به شوهرم وابسته ام ودوستش دارم
    کمک کنید

    • مشاور , مارس 5, 2017 @ 10:47 ق.ظ

      با سلام
      دوست عزیز به چند نکته مثبت که وجود دارد توجه کنید یکی اینکه شما همسرتون رو دوست دارید و علاقه بین شما وجود داره دوم اینکه ایشون اعتراف کرده و مخفی کاری نداشته و گفته کمکش کنید در درمان اعتیاد مهم ترین نکته خواست خود طرف و همراهی خانواده است و اینکه این مشکل را بیماری ببینند و سعی کنند همراه بیمار صبور باشند .اون چیزی که ایشون رو ترغیب به ترک خواهد کرد وجود شماست و اینکه بدونه به پای اون صبور هستید و سختی ها رو برای ترک تحمل می کنید .البته نوع ماده مصرفی مهمه و زمان مبتلا شدن و اینکه چقدر اکنون فرد دسترسی داره .داشتن سابقه بیماری های روحی قبلی و سایر مسائل همه حائز اهمیت است اگر مصمم به ترک هستند باید از کمپ های مجاز اقدام کرد
      که دوره سم زدایی داشته باشند
      نگران نباشید خیلی اتفاقا در زندگی آزمایش الهی است اگر صبر و عشق باشد قطعا مرتفع خواهد شد

      در این مورد میتونید با متخصصین کانون مشاوران ایران، مشاوره تلفنی/تخصصی داشته باشید
      ۰۲۱-۸۸۴۷۲۸۶۴
      موفق باشید

      • F.M , مارس 6, 2017 @ 9:02 ق.ظ

        بسیار سپاسگزارم

  • Michael l , مارس 12, 2017 @ 8:02 ق.ظ

    با سلام و خسته نباشید خدمت مشاوران محترم.
    من و دختری خانمی حدود دوماه هستش که آشنا شده ایم
    و با خانواده ها درمیان گذاشتیم و موافقت کردند برای خاستگاری و ادامه مراحل،اما پدر بنده اعتقاد دارد باید
    حتما مشاوره رفته و صحبت شود،با پرسجو من و دختر خانم
    حسمون نسبت به مشاور بد شده و اطرافیان میگویند که انقدر موشکافانه مشاوران عمل میکنند که بلاخره یک مشکلی پیدا کنند،لطفا مارو راهنمایی کنید که چیکار کنیم،
    از نظر ما مشکلی وحود ندارد که مراجعه نکنیم،اما پدر بنده اصرار دارد،چگونه این مشکل را حل کنیم.
    ممنون

    • راهنما , مارس 12, 2017 @ 12:58 ب.ظ

      به هر حال هر کسی رو موشکافانه بررسی کنید مشکلی مشخص خواهد شد ولی در نهایت مهم اینجاست که شما در حدود مثلا ۷۰ درصد با هم تفاهم داشته باشید
      و الان اجازه ازدواج شما منوط به این مشاوره شده … و خواهشا دیدتون رو نسبت به مشاورگرفتن تاریک نکنید …مگر اینکه مشکلی باشه و شما بخوایت اونو مخفی کنید ..که در نهایت این شما هستید که در زندگی مشترک آینده باید باهاشون کنار بیایت

      همه خانواده ها بر این باورند که ازدواج را نباید سرسری گرفت بلکه باید با مطالعه و براساس معیار های حقیقی؛ همسر را انتخاب کرد. از همین روست که مشاوره قبل از ازدواج با یک متخصص یا یک مشاور خبره که در امور خانواده از اطلاعات امروزی برخوردار است امر مهمی به نظر می رسد.

      اگر در آستانه ازدواج هستید بهتر است سری هم به دفاتر مشاوره ازدواج بزنید. این روزها کارشناسان بسیاری توصیه می کنند که زوج های جوان قبل از آغاز زندگی مشترک حتماً بامشاور معتمد مشورت کنند. بی شک زندگی مشترک افقی روشن و جلوه گاهی زیبا برای تولدی دوباره است مشروط بر آن که وجوه ضروری این اشتراک، یعنی توانایی ها و مهارت های خاص و سازنده، در تفکر، بینش و عملکرد انسان رویت و ملاحظه شود.

      مشاوره قبل از ازدواج گامی در جهت زندگی بهتر
      سن ازدواج عامل مهمی است که می‌توانند رضایت از زندگی مشترک را تحت تاثیر قرار دهد هر چند این عامل به تنهایی نمی‌تواند تعیین کننده باشد، اما عامل مهمی است که باید مورد توجه قرار گیرد.

      اگر زوجین قبل از ازدواج به مشاور مراجعه کنند این امر به زندگی بهتر و دوام آن کمک شایانی خواهد کرد. مشاوره قبل از ازدواج به عنوان مهم ترین نکته ای است که به افراد کمک می کند واقع بینانه به ازدواج نگاه کنند و از هرگونه احساسات غیرعقلانی بپرهیزند چراکه پایه و اساس ازدواج بر مبنای معیار های عقلانی استوار است.

      جوانان بسیاری در زمان عقد یا نامزدی یا آشنایی قبل از ازدواج؛ یک زندگی ایده آل و بدون هرگونه اختلاف و درگیری را تصور می کنند و با چنین دیدگاهی بر این باورند که بین شان ۱۰۰ درصد تفاهم وجود دارد، غافل از این که در نخستین مشکلی که برایشان هنگام زندگی مشترک به وجود می آید، آرمان ها و رویاهایشان به یکباره فرو می ریزد و سریع از زیر بار مسئولیت زندگی مشترک شانه خالی می کنند و تصمیم به جدایی می گیرند.

      به همین لحاظ مراجعه به مشاور قبل از ازدواج روند مطلوبی در شناخت فرد مقابل و شناخت خود فرد به هنگام قرار گرفتن در چالش های دونفره را ایجاد کرده و شناختی نسبی از شرایط روحی، فکری، اجتماعی هر دو نفر به آنها داده و درصد موفقیت زندگی زیر یک سقف آنها را بیان میکند. در همین راستا مشاوران به مراجعه کنندگان خود توصیه هایی می کنند. طبیعتاً افراد به لحاظ شرایط خانوادگی و تربیت دارای فرهنگ و مسائل اخلاقی خاص هستند. بنابراین توجه به مسائل زیر هنگام ازدواج الزامی است:

      ۱- در انتخاب همسر عجله و شتاب نکنید. این امر را با بررسی و تحقیق انجام دهید.
      ۲- چنانچه پدر و مادر و خانواده های وابسته، سختگیری کنند برای متقاعد کردن آنها از مشاور خانواده کمک بگیرید.
      ۳- در انتخاب همسر پس از بررسی معیار های طرف مقابل، وضع خود را با وی مقایسه کنید و در صورت هماهنگی تصمیم گیری کنید. یعنی باید دختر یا پسر هنگام ازدواج سراغ موردی بروند که حداقل اختلافات فرهنگی، اخلاقی، اقتصادی و… را با خود و خانواده اش داشته باشند تا زندگی شان پایدار باقی بماند. همچنین مشاوران اختلافاتی را که ممکن است بین خانواده های داوطلبان ازدواج به وجود بیاید به آنها گوشزد می کنند و در واقع اختلافات را برای آنها ترسیم می کنند تا با چشم باز برای زندگی مشترک تصمیم بگیرند.

      نکات مهم قبل از ازدواج

      مشاوره قبل از ازدواج دریچه ای است که به سوی شناخت از یکدیگر گشوده می شود

      صداقت داشتن دو طرف در حضور مشاور
      مشاوره قبل از ازدواج دریچه ای است که به سوی شناخت از یکدیگر گشوده می شود. مشاوره قبل از ازدواج اگر بر اساس معیارها و شرایط مناسب انجام شود و فرد مشاوره دهنده از آگاهی و اطلاعات کافی برخوردار باشد، به دو طرف کمک زیادی خواهد کرد. بنابراین دو نفری که برای مشاوره مراجعه می کنند، باید با صداقت کامل مسائل خود را با مشاور در میان بگذارند و به عبارتی تسلیم مشاور باشند و به این نکته توجه داشته باشند که مشاوران هیچ گاه توصیه به ازدواج نمی کنند، همان طور که توصیه به طلاق نمی کنند.

      در واقع آن ها با استفاده از تعاریف و فرمول های علمی و بررسی مولفه های تاثیرگذار در ازدواج، مسائل پیش روی جوانان را به آنان یادآوری و درصد موفقیت یک ازدواج و ریسک های آن را گوشزد می کنند. مشاوران هیچ گاه اطلاعات خصوصی افراد را در اختیار طرف مقابل نمی گذارند بلکه دو طرف را متوجه تناقض ها می کنند، بنابراین بهتر است جوانان قبل از ازدواج از مشاوران حاذق حوزه خانواده کمک بگیرند.

      در سالهای اخیر مشاوره قبل از ازدواج به یک فرآیند تخصصی تبدیل شده که البته در همه جای دنیا مرسوم است. اهمیت این مشاوره زمانی مشخص می شود که به این نکته توجه داشته باشیم انسان ها از یکدیگر شناخت کافی ندارند، بنابراین به منظور دستیابی به این شناخت برای ازدواج به کمک مشاور نیاز داریم.

      از آنجا که ازدواج تولد اختیاری است و فرد به اختیار خود تصمیم به تشکیل زندگی مشترک می گیرد. بنابراین یک مشاور حاذق می تواند به فرد در انتخاب احسن کمک کند.

      چگونگی بررسی ملاکهای ازدواج سالم توسط مشاور
      اگر زوجین قبل از ازدواج به مشاور مراجعه کنند این امر به زندگی بهتر و دوام آن کمک شایانی خواهد کرد. مشاوره قبل از ازدواج به عنوان مهم ترین نکته ای است که به افراد کمک می کند واقع بینانه به ازدواج نگاه کنند و از هرگونه احساسات غیرعقلانی بپرهیزند چراکه پایه و اساس ازدواج بر مبنای معیار های عقلانی استوار است.

      مشاوره قبل ازدواج در اولویت اول به روشن ساختن ملاکهایی می‌پردازند که برای داشتن یک انتخاب مناسب در ازدواج ضروری هستند. عدم توجه به تعیین چنین ملاکهایی و ارزش گذاری و اولویت بندی نامناسب آنها اغلب موجب ناکامیهای بعدی می‌شوند. بر این اساس در مشاوره قبل از ازدواج تلاش می‌شود ملاکهای افرادی که قصد ازدواج دارند بررسی شده و راهنمایی لازم در مورد نظر داشتن ملاکهای مناسب ارائه گردد.

      سنجش آمادگی طرفین برای ازدواج
      سن ازدواج عامل مهمی است که می‌توانند رضایت از زندگی مشترک را تحت تاثیر قرار دهد هر چند این عامل به تنهایی نمی‌تواند تعیین کننده باشد، اما عامل مهمی است که باید مورد توجه قرار گیرد. بر این اساس لازم به نظر می‌رسد میزان آمادگی سنی ، روانی و اجتماعی طرفین مورد بررسی قرار گیرد. بطوری که عدم پختگی روانی ، عاطفی ، جسمانی و اجتماعی طرفین مشکلات زیادی را به بار خواهد آورد و روشن است رسیدن به سن و سالی که از لحاظ اجتماعی مناسب برای ازدواج به نظر می‌رسد به تنهایی قابل تکیه کردن نخواهد بود چرا که افراد مختلف در سنین متفاوتی به پختگی و آمادگی لازم برای ازدواج می‌رسند. یک فرد ۲۵ ساله ممکن است از پختگی و رشد و تکامل روانی ، اجتماعی و عاطفی برخوردار باشد در حالیکه فرد دیگری در سن ۳۵ سالگی چنین آمادگی را نداشته باشد.

      قطعا موارد بی شماری هستند که یک مشاور با توجه به روحیات و خصوصیات افرادی که در مقابل او قرار میگیرند، گزینش می کند و این تست ها برای هر شخص با فرد دیگر متفاوت است. اما آنچه که نتیجه کار مشاور را در مورد همه مراجعان یکسان نشان می دهد، کمک در یک انتخاب موفق و شایسته برای تمام افرادی است که قدم در راه ازدواج گذاشته اند.

  • شهرزاد , مارس 16, 2017 @ 12:05 ق.ظ

    سلام مشاوره تحصیلی هم میدین؟

    • مشاور , مارس 16, 2017 @ 10:07 ق.ظ

      با سلام
      در همه زمینه ها مشاوره داده می شود

      در این مورد میتونید با متخصصین کانون مشاوران ایران، مشاوره تلفنی/تخصصی داشته باشید
      ۰۲۱-۸۸۴۷۲۸۶۴
      موفق باشید

  • Lakerz , مارس 30, 2017 @ 9:55 ق.ظ

    با سلام و خسته نباشید خدمت اساتید محترم
    چند وقتی که با دختر خانومی که از اقوام هم هستن وارد یک رابطه عاشقانه شده ام ، ولی از انجایی که در گذشته شکستهایی در روابطم داشتم الان مقداری حساس شده ام ، این خانوم که من الان باهاشون در ارتباط هستم از گذشته دوستی دارند ( پسر ) که به قول خودشان فقط یک دوست معمولی هستند و مثل یک برادر به ایشون نگاه میکنند ، ولی از اونجایی که بنده خیلی حساس شدم و این آقا رو هم نمیشناسم دارم اذیت میشم و از طرفی هم دلم نمیخواد که این خانوم رو در چارچوب خاصی قرار بدم یا باعث اذیت شدنشون بشم ، به نظر شما چگونه میتونم این حس بد رو از خودم دور کنم ؟
    پیشاپشی ممنون از پاسختون

    • مشاور , مارس 30, 2017 @ 10:13 ق.ظ

      با سلام
      اگر واقعا این طور صادقانه راجب نفر قبلی صحبت کردند و شما داردی اذیت میشید .بهتره با این خانم صحبت کنید .قرار نیست محدودشون کنید ولی از حساسیت هاتون صحبت کنید به هر حال شاید اگر شما هم چنین رابطه ای داشته باشید حتی به فرض اینکه بگید رابطه خاصی نیست
      .مطمئن باشید ایشون پذیرا
      نیستند پس باید درک کتقابل از همین ابتدا وجود داشته باشد به چهارچوب های هم احترام بگذاریم و سعی کنیم چیزی برامون ایجاد سوء تفاهم نکند .اگر اکنون که در مرحله آشنایی هستید همه حرف ها زده نشود راجب عقاید و مسائل و …صحبتی نشود .بعدا تک تک جزئیاتی که الان به خاطر وجود جو عاطفی ندیده گرفتید براتون ممکنه بزرگ جلوه کنند و مشکل تلقی شوند .
      به هر حال شرایط زندگی متاهلی الزاماتی می خواهد و یکی از انها توانایی دو نفر به تعامل درست و صحیح با هم است .
      .هر چیزی ازباعث آزار فکری می شود مطرح شود در مورد شما اگر اکنون مطرح نکنید مطمئن باشید همین درگیری ذهنی با توجه به شکست هایی که در ارتباطات قبلی وجود داشته مشکل ایجاد می کند و ممکنه باعث سردی عاطفی شود .به هر حال شما خودتون فرد عاقل و بالغی هستید که قصد ازدواج دارید بهتره شرایط رو بهتر بررسی کنید .و حتما با توجه به حساسیت های احتمالی از مشاوره پیش از ازدواج هم استفاده کنید
      در این مورد میتونید با متخصصین کانون مشاوران ایران، مشاوره تلفنی/تخصصی داشته باشید
      ۰۲۱-۸۸۴۷۲۸۶۴
      موفق باشید

  • سمیرا , آوریل 1, 2017 @ 2:20 ب.ظ

    با عرض سلام دختری ۴ونیم سال دارم که از ۳ سالگی به صورت مستقل ودر اتاق خودش مبخوابید بدون هبچ اجباری و مهدکدوک هم میرود اون هم باعلاقه و اصرار خودش.در ماههای آخر بارداری فرزند دومم برای خوابیدن به اتاق خودش نمیرفت من با آرامش به اتاقش مبردمش و با قصه و اسباب بازی و غیره میخوابوندمش ولی متاسفانه بعد از زایمان دیگه از پسش برنیومدم و به اتاق ما برگشت و الان بعد از گذشتن ۱۰ ماه بدتر هم شده از خواب فراری شده و نمیخواد بخوابه ویا ما بخوابیم وهرگز علتی رو به جز ترس بیان نمیکنه مضطرب و نگران هم هست به نظر شما من با یلدا چه کار کنم؟اصولا با بچه های دیگه ناسازگاری هم داره

    • مشاور , آوریل 2, 2017 @ 5:43 ق.ظ

      با سلام در مورد کودک شما مسئلهدای که مطر ح است بحث ناسازگاری های موقتی است که بهتره حتما در این مورد به روانشناس به صورت حضوری مراجعه کنید .این طور که فرمودید دختر شما واقعا به استقلال عمل رسیده بوده منتهی چون ۳ ساله است و سن بالایی برای پذیرش عضو جدید نداشته و به هر حال قطعا مورد توجه بوده است این رفتارها به نوعی پسرفت به کودکی محسوب می شود و بیشتر برای جلب توجه است .دختر شما می خواهد همان توجه قبل از ورود عضو جدید را به او داشته باشید .می خواهد عین فرد جدید با شما بخوابد و سایر رفتارها و حتی در این سن چون کودکان مشکلات و مسائل را به جای صحبت کردن رفتاری نشان می دهند با سایر کودکان ناسازگاری می کند و یا حرف شنوی از شما ندارد که همه این کارها برای نشان دادن اعتراض اوست و ترس از اینکه جایگاه فرزندی او متزلل شده باشد و اتفاقا در کودکان مستقل باهوش که متوجه کوچکتریت تغییر رفتاری می شوند این اتفاقات بیشتر می افتد منتهی جای نگرانی نیست چون با مدیریت درست ارتباط با دو فرزند دختر شما به شرایط قبلی خود باز می گردد به شرطی که از حفظ جایگاه مطمئن شود و حس حسادت کاهش یابد .هم شما و هم پدرش رفتارهاتون می تونه نقش تعیین کننده ای داشته باشد .امیدوارم به زودی مسئله مرتفع شود

      در این مورد میتونید با متخصصین کانون مشاوران ایران، مشاوره تلفنی/تخصصی داشته باشید
      ۰۲۱-۸۸۴۷۲۸۶۴
      موفق باشید

  • راهنما , آوریل 9, 2017 @ 8:19 ق.ظ

    باید از این امروز صبور بودن رو تمرین کنید

  • مشاور , آوریل 9, 2017 @ 9:06 ق.ظ

    با سلام شما اول باید مطمئن شوید که آیا واقعا این اقا راست گفتند و فوت مادرشون حقیقت داره اگر واقعا اینچنین است خب باید اجاره بدید ایسون شرایط روحی نورمالی پیدا کنه و خودش اقدام کنه شنا که قرار نیست خودتون رو به ایشون تحمیل کنید ایشون خودش باید اگر هدفش ازدواجه جلو بیاد مگر اینکه مسئله چیز دیگری باشد و یا تصمیم این فرد عوض شده باشد و یا هر چیز دیگری درست است که بی خبری برای شما آزاردهنده است ولی باید تحمل کنید تا از خ است ایشون مطمئن شوید .امیدوارم اقدام نسنجیده ای نکنید .
    در این مورد میتونید با متخصصین کانون مشاوران ایران، مشاوره تلفنی/تخصصی داشته باشید
    ۰۲۱-۸۸۴۷۲۸۶۴
    موفق باشید

  • کیانا , آوریل 16, 2017 @ 1:14 ب.ظ

    با سلام و خداقوت. دختری هستم ۲۳ساله،لیسانس،مجرد،فرزندسوم ودختر اول خانواده. والدینم از کودکی تا امروز اختلاف داشتن و دارند. درکل تو میدون جنگ بزرگ شدم،به یر درس خواندن هیچ تفریحی نداشتم،افقط مدرسه و دانشگاه تنها جاهایی هستن که من رفتم.دوست صمیمی ندارم.همیشه هم تو خونه ام. اجازه بیرون رفتن ندارم.خاستگاران زیادی از فامیل و آشنا وهمسایه داشتم اما بامشاهده زندگی والدین و اطرافیان به همه جواب رد دادم.درحال حاضرشخصی۳۱ ساله مجرد استاد دانشگاهم هستن مدت ۱ ساله که ازمن خاستگاری کردن ۲بار جواب رد دادم به خاطر مخالفت پدرم.ظاهرا علاقه دارن به من و خودم بی میل نیستم اما مشکلم اینه که حس میکنم در زندگی با ایشون همیشه باید تلاش کنم بهترین باشم یعنی نمیتونم خودم باشم.و خاستگار دیگرم که از دوستان قدیمی خانوادگی هستن ۲۳ ساله دانشجو. والدینم موافق اند احساس خاصی ندارم بهش.درکل عقلم میگه فرد۲۳ ساله چون نسبت به پدرومادرم ووضعیت زندگی شناخت دارن و اینکه خودم فکر میکنم میتونم با ایشون راحت باشم و بااستقلال به خواسته هام برسم اما احساس و دلم میگه شخص ۳۱ ساله و من باید به خاطر موقعیت اجتماعی و مسایل دیگه از بسیاری از خواسته هام دست بکشم.
    در مورد خودم هم دختری محجوب مودب باهوش و مظلوم هستم این صفات رو اطرافیان به من نسبت دادند و همه هم در مورد من چنین فکری دارند.
    ممنون میشم راهنمایی کنید چون واقعا سر دوراهی بدی گیر کردم.

    • راهنما , آوریل 17, 2017 @ 11:22 ق.ظ

      وقتی به طرف مقابل هیچ احساسی ندارید پس دلیلی برای سر دوراهی قرار گرفتن نیست
      به هر حال شما هدفهایی برای ازدواج دارید که اینطور که نوشتید در این مسیر محقق نخواهد شد
      پس بهتره در این مورد به دور از هر گونه احساسات تصمیم گیری کنید

  • roz , آوریل 24, 2017 @ 1:48 ب.ظ

    خدمت شما…من یک سوال داشتم ک بسیار مهمه و در زندگی آینده من خیلی موثر..همسر من ب مدت ۶ سال عاشق یک نفر بوده .دیدار و کادو و ازین حرفا .خلاصه از تمام وجود دوستش داشته و منتظر فرصتی بوده ک شرایط فراهم شه و باهاش ازدواج کنه.اما پدر و مادر اون دختر با ازدواجشون موافقت نکردن…شوهرم بعد اتمام تحصیلات ب سربازی میره و وقتی برمیگرده متوجه میشه ک اون دختر رو عروس کردن…دچار شکست روحی خیلی سنگینی میشه و همه راه ها رو برای بدست اوردن اون انجام داد حتی راه طلاق رو ب دختر پیشنهاد داده بوده…خلاصه بعد یکسال خونوادش منو ب عقدی اون در میارن تا زندگیش بروال عادی برگرده…من ایشون رو دوس داشتم اما ایشون هنوز هم قلبش پیش اون دختره…حلطرات و عکسهای اون دختر رو داره و گوشیشو از من پنهون میکنه ..همش منو با اون دختره مقایسه میکنه.ب خاطر این موضوع ازش کتک خوردم…من هنوز نامزدم و موندم چ کنم.خدا وکیلی وضع مالیمون اونقدر خوب نیس وگرن ب مشاوره مراجعه میکردم.ینی اگر هم شوهرم بفهمه مشاوره رفتم اوضاف بدتر میشه …خواهشمندم کمکم کنین …خیلی سر در گمم .بارها ب طلاق فکر کردم.کسانی رو برای پادر میونی فرستادم ولی نتیجه ای نگرفتم … کمکم کنین.ممنون

    • مشاور , آوریل 24, 2017 @ 3:10 ب.ظ

      با سلام دوست عزیز وقتی ایشون نتو نستند عشق قبلی رو فراموش کنن شاید شروع زندگی شما به صلاح نباشد .چون مقایسه ها بیشتر خواهد شد و شرایط برای شما دشوار می شود ایشون خودشون باید برای حل اون موضوع به روانشناس مراجعه کنند .در این مواقع باید کمی صبور باشید اگر به ایشون و زندگیتون علاقه دارید چون در هر حال ایشون مدتی با خاطرات اون خانم داره زندگی می کنه و برای مردان فراموشی بسیار سخت تر از خانم ها اتفاق می افتد .در هر حال امیدوارم مشکلتون مرتفع شود

      • roz , آوریل 24, 2017 @ 4:10 ب.ظ

        چطور میتونم کمکش کنم ک زودتر فراموشش کنه و ب من علاقه پیدا کنه@!!!!با این اوصاف جدایی رو بهتر از موندن میدونید درسته!

  • roz , آوریل 24, 2017 @ 1:51 ب.ظ

    لازم ب ذکره ک بگم ایشون رو خیلی دوست دارم اما این اوضاع رو نمیتونم تحمل کنم…دچار افسردگی و عدم اعتماد ب نفس شدم ..من ۱۹ سال بیشتر ندارم و تحمل این اوضاع برام سخته …کمکم کنیییییین 😟😟😢

  • مریم , آوریل 24, 2017 @ 4:42 ب.ظ

    با سلام
    من برای مشاوره قبل ازدواج به ی مشاور حاذق مراجعه کردم و ایشون شخصیت من و خواستگارم رو از نظر فاکتورهای نمایشی،خودشیفته و وسواسی بالای ۷۰ درصد گفتن هستید و من توصیه به ازدواج این مدل شخصیت ها با هم ندارم.سوالم اینه واقعا باید از این مورد ازدواجم صرفنظر کنم چون تمامی فاکتورهای مورد نظر برای ازدواج رو از نظر من داره..لطفا راهنماییم کنید

    • مشاور , آوریل 25, 2017 @ 8:11 ق.ظ

      با سلام اولا مهم اینه ایشون چقدر متخصص بوده بر چه اساسی و با چه تست هایی به این نتیجه رسبدند این ها همه فاکتورهای مهمی هستند که باید بررسی شود ضمن اینکه وقتی ما به مشاوره پیش از ازدووج می رویم بعنی می خواهیم حرف طرف مقابل رو قبول کنیم که نظر متخصصانه می دهد نه اینکه برای تایید نظر خودمون بخواهیم مراجعه کنیم .به هر حال بسیار اهمیت دارد که که برای مساله ازدواج اقدام صحیحی صورت پذیرد .چون مساله یک عمر است بهتره اگر صلاح می دونید به روانشناس مراجعه کنید .و نظر فرد دیگری رو هم برای اطمینان بدونید

  • kimiia , آوریل 27, 2017 @ 2:01 ب.ظ

    سلام خسته نباشید.من یه خانم۲۵ساله هستم شیش ساله که ازدواج
    کردم.اخلاق من یکم تند یعنی زود عصبانی میشم وزود هم آروم میشم و پشیمون.به خاطر همین شوهرم میگه منو اصلا دوستم نداره ونداشته اما من واقعا دوسش دارم نمیخامم از دستش بدم.الان نمی‌دونم چکار کنم.اون باجداشدن مشکلی نداره اما من نمیخامم.حالاچکار کنم

    • مشاور , آوریل 28, 2017 @ 2:51 ب.ظ

      با سلام دوست عزیز بهتره حضوری مراجعه کنید.ضمن اینکه دلیل عصبیت باید مشخص شود و اینکه ایا همسر ما از ابتدا بر اساس اجبار خاصی تن به این ازدواج داده است یا خیر ؟به خاطر رفتارهای شما دلسرد شده است .شما باید ابتدا پیگیر باشید که پرخاشگری و خشم دلیل پزشکی مثل مشکل کمبود ویتامین با هر مساله خاصی نبوده باشد و یا متخصص مغز و اعصاب مشکلی را تشخیص نداده باشد بعد با روانشناس جلساتی را داته باشید .نگران نبائد ایم مساله قابل رفع است و امیدوارم روابط شما به زودی بهبود یابد

  • Anid , می 3, 2017 @ 12:09 ق.ظ

    با سلام و خسته نباشید..نمیدونم از کجا شروع کنم.اما اینو سریع بی حاشیه میرم سر اصل مطلب..من متاهل بودم..اما بخاطر ضعف های اخلاقی همسرم..بعنوان مثال سیگار کشیدن و بی مسئولیتی کاری و پنهان کاری اش ،،حالا ب هر دلیلی ،،،،از همسرم زده شدم،،و با پسری اشنا شدم….اوایل فقط باهم درد و دل میکردیم و اون از مشکلاتش میگفت و منم از مشکلاتم…اما به مرور زمان..با ابراز علاقه های اون ..ک خودم اصلا از هیچکدوم از ابراز علاقه هاش و حتی از خودش،،خوشم نمیومد..حالا طوری شده….ک بدون اون نمیتونم زندگی کنم..لحظه ب لحظه ب یادشم..اوایل،،هرروز با هم بودیم..چ کافی شاپ چه رستوران..شاید بیشتر از ۱۰ ساعت از روز رو باهم میگذرونیدم….با این نزدیکی به ایشون…از همسرم خیلی فاصله عاطفی گرفتم…ک فقط دارم تو خونه تحملش میکنم….هر کاری هم میکنم ک بهش نزدیک بشم..فایده نداره
    نمیدونم دارم خیانت میکنم…اما این علاقه واقعا از ته دل،،،چون من تو زمان مجردی با هیچ پسری دوست نبودم….و حالا ک یه نفر ممنوعه باهاشم….این علاقه خیلی داره فوران میکنه
    ببخشید معرفی نکردم،،، ۲۱ هستم
    ..و ۸ ماهه ک عروسی گرفتم و سر خونه زندگی خودمم…و ۴ سال عقد بودم…و واقعا تو این ۴ سال واقعا همسرمو دوست داشتم..با عشق شروع نکردم..کاملا سنتی بود ازدواجمون…اما عشق وارد زندگیمون شد…تا ضعف های همسرم دیگ واقعا عصبیم کرد…
    و ۶ ماه هستش ک وارد رابطه ممنوعه شدم
    لطفا کمک کنید..من می‌ترسم مشاور برم…چندین دفعه مادرم پیشنهاد داده ک بریم
    اما اون ک نمیدونه مشکلم چیه
    ممنونم

    • مشاور , می 3, 2017 @ 6:25 ب.ظ

      با سلام
      بهتره حتما حضوری مراجعه کنید و بدونید که خب با همه ضعف های ایشون این رابطه پنهانی خیانت محسوب می شود منتهی در خیانت زن یا شوهر طرف مقابل و رفتارهای او هم موثر هستند البته نه اینکه توجیهی برای این کار باشد خیر .به طور کل شما باید زندگی با همسرتون رو بهبود ببخشید چون در هر حال اینکه برای فرار از موقعیت به فرد دیگری پناه بیارید درست نیست حتما می تونید وقتی ۴ سال عاشق بودید دوباره این ارتباط رو بهبود ببخشید .و بدونید که زندگی که برای شماست رو نباید زود از دست بدید برای کسی که معلوم نیست چقدر به پای شما بمونه و تا چه حدی البته بنده میزان ارتباط شما رو نمی دونم ولی این وابستگی عاطفی که ایجاد شده باید مرتفع شود مخصوصا برای شما که مشخصه قبل از ازدواج هم حد و مرزهایی برای ارتبا ط داشتید .البته این ارتباط اکنون قابل درکه که رفتارهای اشتباه همسرتون باعث دلسردی شده ولی در اولویت زندگی شماست .شما می تونید زندگی رو از نو بسازید فقط باید تلاش کنید .
      در این مورد میتونید با متخصصین کانون مشاوران ایران، مشاوره تلفنی/تخصصی داشته باشید
      ۰۲۱۸۸۴۱۹۸۳۲
      موفق باشید

      • Anid , می 4, 2017 @ 12:40 ق.ظ

        ممنون ک پاسخ دادید
        ولی باید بگم ک رابطه من و ایشون ۳ ماه اول فقط عاطفی بود…بعد فیزیکی و ممنوعه تر…
        و بعدش دوباره با توجه ب این عقیده خودشون و چهارچوبایی ک واس خودشون کشیده بودن..گفتن نمیخام این عشقمون از این ناپاکتر بشه..
        و دقیقا همین امروز اینو ب من گفتن ک نمیخاد وارد زندگی زناشویی م بشه و باعث جدایی
        ک شاید فقط ی بهونه س برای از سر راه برداشتن
        ایشون خیلی تغییر کردن..اوایل چنان ابراز علاقه میکردم…ک الان ک یاد اون مواقع میوفتم حالم از خودم بهم می خوره..ک ای کاش بازم همونجور. سنگدل میبودم و دل نمی دادم..بقول خودش ،،عقده محبت داشته و محبت از طرف من خیلی براش زیبا بود
        اما ظاهرا تکراری شده.واسش.
        و اینک ایشون هم تو زندگیشون لحظه ای ارامش ندارن..اینو با چشمانی خودم دیدم…ن اینک ب حرفای اون فقط بسنده کنم….فقط بخاطر دخترشونه ک پتی زندگی هستن
        آخرش اینو بگم ک واقعا عاشقشمممم

        • مشاور , می 4, 2017 @ 9:28 ق.ظ

          با سلام
          اینکه روابط در این قالب اگر چه به خاطر کمبودهایی است که دو طرف حس می کنند و بیشتر ظاهرا عاطفی است ولی کم کم به روابط خارج از عرف هم کشیده می شود و این طبیعت این گونه ارتباطات است این که شما عاشق هستید قابل درکه ولی به هر حال باید بتونید با همراهی متخصص این قضیه رو حل کنید و تمامش کنید و به زندگی خودتون سرو سامان بدید .شاید این حرف براتون خوشایند نباشه ولی طرف مقابل شما هم درگیری های شما رو دیده و حالا که به اهدافش رسیده شما برای اون جنبه تکراری پیدا کردید و خب طبیعی است و از شما خواسته که نمی خواد باعث جدایی شود .این فرد اگر از ابتدا به شما توجه مثبت بدون قید و شرط و رابطه داشت همون ابتدا ی کار این مساله رو مطرح می کرد به زندگی خودتون بپردازید و درگیر این روابط نشوید و شما هم به خاطر مشکلات زندگی به ایشون روی اوردید .متاسفانه در این گونه روابط کسی که اسیب می بیند خانم ها هستند و با اینکه بارها و بارها روی این روابط خارج از چهارچوب تاکید می شود باز افراد تا به اینجا نرسند ظاهرا متوجه وخامت شرایط نمی شوند و اکنون با سردرگمی و شکست عاطفی دیگر باید زندگی درهم ریخته خود را سامان بدهند و اینجا مشکل دو چندان می شود .
          بهتره کمی دقیق و منطقی تر به این قضایا نگاه کنید و فرصت ها رو برای ساختن از دست ندهید .امیدوارم متوجه صحبت های بنده باشید
          در این مورد میتونید با متخصصین کانون مشاوران ایران، مشاوره تلفنی/تخصصی داشته باشید
          دفتر قیطریه:
          ۰۲۱-۲۲۶۸۹۵۵۸

  • باران , می 6, 2017 @ 7:27 ب.ظ

    باسلام.
    من و همسرم دو سال هست که عقد گردیم و الان هم ۷ ماهه که خونه خودمونیم.ما از اول سر هیچی مشکل نداشتیم الا مهمونی رفتن.ایشون میگفت دوست ندارم بیام حتی طرف فامیل خودشون.خب ما کمتر رفتیم با اینکه خبلی دلخوری تو فامیل پیش اومد اما کمتر از یکساله که دورهمی با دوستان داریم و من اصلا از یکی از دوستانشون و مخصوصا خانومش خوشم نمیاد که برم.هر بار هم سر این موضوع بحث داشتیم.اما از نظر ایشون من مجبورم برم اما ایشون باهرکی حاد کنه میتونه بیاد.الان هم مشکل اینه که وقتی به زور میبرتم توقع داره خیلی عالی هم رفتار کنم.تما من از اون خانواده با اون اخلاقاشون بدم میاد
    اما با بقیه بچه های جمع مشکل ندارم.

    • مشاور , می 6, 2017 @ 10:33 ب.ظ

      با سلام
      شما در ابتدای زندگی هستید باید بدونید که اینکه همسرتون رو نسبت به رفتاری حساس کنید درست نیست.اگر در اون جمع اذیت میشید ابراز نکنید منتهی با اون افرادی که به شما شباهت دارند خوب گپ و گفت داشته باشید و اگر کسی در جمه باعث ناراحتی شماست و از رفتارش خوشتون نمیاد زیاد بهش بها ندید ولی برای همسرتون هم نگید و نزارید حساس بشه که مدام به رفتار شما توجه نشون بده این ها مسائلی نیست که بخواهید شیرینی زندگی رو از بین ببرید باید بین خودتون به توافق برسید و حلش کنید وقتی در زندگی مدام دنبال تقابل باشید مشکلات زیادی براتون پیش خواهد امد .باید بتونید رفتارهاتون رو مدیریت صحیح کنید .
      سعی کنید یک سری مسائل رو راحت ازش بگذرید و اجازه ندید به معضل و دغدغه شما تبدیل شود
      دراین مورد میتونید با متخصصین کانون مشاوران ایران، مشاوره تلفنی/تخصصی داشته باشید
      ۰۲۱۸۸۴۱۹۸۳۲
      موفق باشید

      • باران , می 7, 2017 @ 9:16 ب.ظ

        درسته.با اینکه خود همسرم میگه منم ازشون خوشم نمیاد اما شدیدا روی رفتار من توی جمع حساس شده من هرکاری بکنم میگه خیلی بدم میاد از این رفتارت تو جمع.با اینکه من رفتار خاصی ندارم فقط مثل قبل همیشه خندون نیستم و حرف نمیزنم.(متاسفانه همه ی آدمای اطرافم منو با لبخندام میشناسن کافیه یک روز لبخندم نباشه دیگه اونا هزارتا فکر کنن که چه اتفاقی افتاده).اما الان نمیدونم چیکار کنم ما الان سر همین موضوع قهریم.یعنی ایشون قهر کرده.گفته من دیگه غلط بکنم با تو جایی بیام.با اینکه ما با بقیه که بریم جایی فوق العاده بهمون خوش میگذره. الان به نظرتون چیکار کنم که حساسیتا کم بشه؟

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *