مرکز مشاوره

مرکز مشاوره مشهد

مرکز مشاوره مشهد

مرکز مشاوره شهر مقدس مشهد

مشورت گرفتن و راهنمایی خواستن از کسی که بدون هیچ قضاوتی و بی طرفانه در محیطی آرام  به صحبت ها و درد و دلهای شما گوش فرا میدهد و آنها را درک میکند و برحسب تجارب و دانسته های خودش شما را راهنمایی میکند ، فرصتی است تا برای مقابله و یافتن راه حل برای مشکلات خود روش های جدید را یاد بگیرید  و آنها را آسانتر تر و بهتر از قبل حل کنید و همینطور بتوانید مشکلاتی را که در آینده برای شما پیش می آید به نحو تواناتر و کاراتری حل کنید .عده کثیری هستند که از درمیان گذاشتن احساسات و مشکلات درونی خود با مشاور میترسند! اما این ترس بسیار بیجاست زیرا یک مشاور خوب می کوشد تا برقراری ارتباط با فرد مورد نظر خود بهترین روش را برای حل مشکل پیش روی شما بگذارد. پس اگر به مشکلی برخوردید اصلا نگران نباشید و فرقی هم نمی کند که کجای ایران سکونت داشته باشید زیرا کارشناسان ما در مرکز مشاوره و مشاوره مشهد و مشاوره ازدواج مشهد در همه نقاط ایران آماده پاسخگویی به شما هستند. به همین دلیل بار دیگر و این بار مرکز مشاوره مشهد با کادری مجرب و کارآزموده در زمینه های مشاوره ازدواج توحید، مشاوره خانواده توحید، مشاوره ازدواج هاشمی نژاد، مشاوره خانواده امام خمینی و مشاوره ازدواج امام خمینی را در مشاوره مشهد به شما معرفی میکند.

مرکز مشاوره مشهد دارای شعب متعدد از جمله مرکز مشاوره امام خمینی ، مرکز مشاوره توحید ، مرکز مشاوره هاشمی نژاد و مرکز مشاوره پیروزی به صورت مداوم پذیرای شما خواهد بود پس از مشاوره و گرفتن مشورت نترسید.

شماره های تماس 01

خانمم ولم کرده رفته تهران میگه توام باید بیای

با سلام من ده ساله از ازدواجمون میگذره ویه دختر دارم محل کار منشهرستانه کارم خوب وپر درآمده خانمم اسرار داره بریم تهران چون مادرش تهرانه وخیلی اذیتم میکنه الانم ول کرده رفته تهران ومهریشوگذاشته اجرا خیلی هم زن بد دهن وبد اخلاق و نمک نسناسیه خودشو از من بالاتر میدونه درصورتی که من شخصی تحصیل کرده وموقعیت اجتماعی خوبی دارم الان موندم که بااین خانم چه کار کنم از طرفی نمیخام اینده دخترم خراب بشه یا به طلاق فکر کنم الان موندم سر دوراهی کارم هم شرکتی است وقابل انتقال به تهران نیست خواهشمندم راهنمایی بفرمایید

پاسخ

با سلام وقتی همسرتون درکی از کار شما ندارند و بد دهن و ..

که گفتید هستند البته که نمی شود قضاوت کرد بهتره تصمیم درستی برای ادامه بگیرید اگر فکر می کنید با مشاوره حضوری میشه شرایط رو بهتر کرد و ایشون متوجه اشتباهشون می شوند اقدام کنید ولی اگر ایشون با وجود یک بچه اقدام قانونی کردند و مهریه رو به اجرا گذاشتند شاید مساله متفاوت باشد و البته راه برگشتی رو باقی نگذاشته باشند .

به هر حال برای طلاق دادگاه هم شما را به روانشناس ارجاع می دهد نگران نباشید ولی شاید قبل از دادگاه صحبت خودتون خیلی موثر تر باشد .

در هر حال امیدوارم تصمیم درستی گرفته شود .
در این مورد میتونید با متخصصین کانون مشاوران ایران، مشاوره تلفنی/تخصصی داشته باشید
۴۴۰۳۴۴۹۰
موفق باشید

با شوهرم از دوران نامزدی خیلی مشکل داشتیم

سلام .من و شوهرم از دوران نامزدی خیلی مشکل داشتیم از همه مهمترش معتاد و بددهنی این آقا بوده …به اصرار خانواده ها رفتیم سر و خونه زنگیمون ..این اقا گاهی ۴ماه ۴ماه قهر می کرد خرج من و دخترم نمیاد تا سال ۹۵ یههوی غیب شدن تا امسال ۹۶ دقیقا ۱سال و یک ماه منزل ترک کردن …تااینکه هفته پیش رفته در خونه مامانم که بیاد اشتی کنیم به خاط دخترم …من هیچ اطمینانی به این مرد ندارم

پاسخ

با سلام به نظرم اشتی کردن شما در این موقعیت به صلاح نخواهد بود با تو صیفاتی که کردید.

ایشون یک سال رو کجا بودند و اگر هم تمایل به برگشت دارید باید تضمینی وجود داشته باشد که ایشون رفتارهای نادرست رو تکرار نکنند باید به روانشناس مراجعه کنند.

اگرداعتیادددارند پیگیر درمان باشند و به طور کل رفتارها رو اصلاح کنند چون برگشت فشارهای روانی زیادی رو برای شما خواهد داشت .

به هر حال خطاهای افراد قابل گذشت است وقتی عمدی نباشد و تحمل پذیر باشد ایشون تعهدی به زندگی دارند ولی بی مسئولیت هاشون در قبال همسر و فرزند به راحتی قابل گذشت نخواهد بود.

البته تصمیم گیرنده نهایی خود شما هستید امیدوارم تصمیم درستی بگیرید و خوشبخت باشید و حتما منافع برگشت به زندگی رو در نظر داشته باشید .
در این مورد میتونید با متخصصین کانون مشاوران ایران، مشاوره تلفنی/تخصصی داشته باشید
۰۲۱۸۸۴۲۲۴۹۵
موفق باشید

دخترم برای خواسته هایش فریاد می زند و گریه می کند

سلام دختر ۳٫۵ساله دارم بمدت چند هفته است برای خواسته هایش فریاد میزند وگریه میکندحتی خواسته ای که اجابت میشود در مقابل برخی رفتارهای خیلی ساده هم مانند اینکه صدایم میزند وبا تاخیر جوابش را میدهم نیز چنین واکنش هایی نشان میدهد رفتلر صحیح برای اصلاح این مسئله چیست

پاسخ
با سلام این الگوی اموخته شده ایت چون به خوایته هایش تن دادید اینچنبن رفتار می کند.
باید دقت داشته باشید که وقتی بچه ها فریاد می زنند گریه می کنند دوست دارند و توقع دارند که این طور به خوایته هابرسند وقتی شما موافقت می کنید و اینچنین نیازهاشون رو براورده می کنید.
و این رفتار تقویت می سود و تداوم پیدا می کند و به صورت الگویی رفتاری در اینده یادگرفته می شود.
باید توجه کنید .دیگر نباید توجهی به گریه داشته باشید نگران نباشید اتفاقی نمی افتد ولی مقاومت در برابر خواسته ها گریه اورا خاموش سازی و کاهش می دهددمی توانید حضوری هم مراجعه فرمایید امیدوارم مشکل برطرف شود.

در این مورد میتونید با متخصصین کانون مشاوران ایران، مشاوره تلفنی/تخصصی داشته باشید
۰۲۱۸۸۴۲۲۴۹۵
موفق باشید

مردی ۴۸ ساله و متاهل هستم. مدت هفت سال است که با خانمی آشنا شده ام که از نظر روحیات روانی و اخلاقی از هرجهت با بنده یکسان هستند .
حتی با ایشان پیمان ازدواج و … نیز بسته ایم. علت گرایش بنده به ایشان داشتن علائق یکسان و همگون در ۹۹ درصد بوده است.
ایشان مجرد هستند. مدتی است ایشان روشی غیر از گذشته در پیش گرفته و کلا نسبت به بعضی موارد از قبیل پیمانهایی که با هم داشتیم بی اعتنا شده و حتی بعضی را فسخ کرده اند . تصور بنده این است که ایشان بدینوسیله به مرور قصد جدایی دارد اما نمی خواهد به یکباره این موضوع مطرح شود.
با توجه به اینکه اینجانب بسیار به ایشان وابسته شده ام و مدتی است دچار استرس و نگرانی گشته ام به نحوی که حتی سلامتی بنده را هدف قرار داده است چگونه می توانم این موضوعات (تغییر رفتار – جدایی پس از هفت سال رابطه کاملا عاطفی و بدون هیچ مشکل ) را برای خویش هموار نمایم. خواهشمندم راهنمایی بفرمایید.

پیمان به صورت غیر رسمی و بین خود ما بوده است

پاسخ

با سلام اگر منظورتان این است که با این خانم محرم بودید .

خب چون شما متاهل هستید ایا نوعی خیانت به همسرتان محسوب نمی شود.

البته اگر متوجه منظورتان شده باسم .

خب ایشون مجرد هستند شاید بنا به دلایلی وارد این ارتباط عاطفی و ..شده اند و اکنون تمایلی وجود ندارد بنا به دلایل مختلفی که قطعا خودشون بهتر می دانند .

اگر حس شما درست باشد و ایشون قصد جدایی داشته باشند شما با شرایطی که فرمودید حتما باید زیر نظر روانشناس باشید البته هیچ چیز قطعی نیست.

بهتره در مورد حستون با خود ایشون صحبت کنید البته مسئله پیچیده ای ایت شاید بهتر باشد حضوری بررسی سود .امیدوارم مسائل حل شود .
ر این مورد میتونید با متخصصین کانون مشاوران ایران، مشاوره تلفنی/تخصصی داشته باشید
۴۴۰۳۴۴۹۰
موفق باشید

پاسخ

دوست عزیز خودتونو با عناوینی همچون پیمان داشتن گمراه نکنید …

اگر قصد ازدواج داشتید در این چندین سال اقدام کرده بودید …

به هر حال باید به ایشون هم حق بدید در این هفت سال خسته شده باشه و بفکر جدا کردن مسیرش باشه
پس با این تصورات نمیتونید کسی رو به روز نگهدارید …

به همین خاطر در زمانی مناسب با ایشون صحبت کنید و از نیتش باخبر بشید و محترمانه به خواستش احترام بگذارید.

پدر همسرم مریضی اعصاب دارن

همسرم۲۸ سالشونه و پدرشون مریضی اعصاب داره همسرمن خیلی زود عصبانی میشه و ممکن است حتی چیزی را هم بشکند و ۱ یا۲دقیقه اوج عصبانیتش نمی تواند خودش را کنترل کند.آیا امکان این است ک از پدرشون…
پاسخ

اگر ایشون در خانواده شرایط عصبی بودن رو دارند خوب ممکنه ارثی باشد .و ایشون هم باید به پزشک متخصص مراجعه داشته باشند .

و شرایط بررسی شود تا اگر مشکل پزشکی نبود بعد به روانپزشک و روانشناس مراجعه کنید .

چون این رفتارها در طولانی مدت باعث ایجاد مشکلات در زندگی و نداشتن زبان مشترک و فرسودگی در زوجین و کاهش رضایت زناشویی و سرد شدن رابطه می شود پس دقت داشته باشید که چگونه رفتار کنید
به ره حال نگران هم نباشید اگر ایشون بپذیرند مشکل دارند و باید اقدام کنند با همراهی شما قطعا بهبودی حاصل می شود و بودن شما در کمارشون خودشایه دلگرمی برای پیگیری است .

امیدوارم مشکل برطرف شود
در این مورد میتونید با متخصصین کانون مشاوران ایران، مشاوره تلفنی/تخصصی داشته باشید
۰۲۱۲۲۶۸۹۵۳۴
موفق باشید

خانواده دختر اصرار دارن تو شهر خودشون زندگی کنن نه شهر داماد

دو سال پیش به پسرداییم علاقه مند شدم،خوشبختانه اونم همینطور.اما خانوادش ناراضین چون اوناشهرستان زندگی میکنن و اصرار دارند منم شهر اونا برم.

امامادر من اصرار داره مامشهد زندگی کنیم.

الان دو ساله که این ماجرا طول کشیده و من واقعا خسته شذم دیگه نمیتونم این وضعیتوتحمل کنم.هیچ ارتباط خاصی هم با پسر ندارم .

نمیخام هم قبل خاستگاری و این مساعل باهاش رودررو بشم و حرفی بزنم،خیلی خجالت میکشم.ای کاش زودتر تموم بشه همه چی

پاسخ

دوست عزیز ایا مشکل صرفا بحث شهرستان رفتن است و یا مساله دیگری وجود دارد .

خب اگر هر دو طرف به هم علاقه دارند بهتر است خانواده ها زودتر تکلیف رو مشخص کنند .

لزومی به داشتن ارتباط بین دو نفر نیست .

مساله ایست که بزرگترها باید تصمیم بگیرند و زودتر رسمی شود امیدوارم به زودی مساله رفع شود و خوشبخت باشید
در این مورد میتونید با متخصصین کانون مشاوران ایران، مشاوره تلفنی/تخصصی داشته باشید
۰۲۱۲۲۶۸۹۵۳۴
موفق باشید

مشاور خوب و ماهر در زمینه ی درمان زود رنجی

سلام. لطفا یک مشاور خوب و ماهر در زمینه ی درمان زودرنجی معرفی کنین
ممنون

پاسخ

در این مورد میتونید با متخصصین کانون مشاوران ایران، مشاوره تلفنی/تخصصی داشته باشید
۰۲۱۲۲۶۸۹۵۳۴
موفق باشید

توانایی پرداخت هزینه مشاوره برای درمان مشکلات را ندارم

سلام وقتتون بخیر… من اخیرا دچار مشکلاتی شدم که به تنهایی از پس حل کردنش بر نمیام…از طرفی توانایی پرداخت هزینه مشاوره رو ندارم.

آیا جایی هست که من بتونم بصورت رایگان از کمکشون بهره مند بشم؟

پاسخ

مراکز مشاوره دانشگاهی میتونن به شما کمک کنن
در ضمن میتونید با سازمان بهزیستی شهرتون هم تماس بگیرید

ولی مشکل رو مطرح کنید در حد امکان پاسخ گویی صورت خواهد گرفت

رئیسم از من خواستگاری کرد

سلام دوباره…ممنون از راهنماییتون من ساکن مشهد هستم.از چه جایی در دانشگاه در مورد مشاوره بپرسم؟
چندین ماه میشه که در شرکتی مشغول به کار شدم، رئیسم یک پسر مجرد هستن که ۱۲سال از من بزرگتر هستن…بتازگی متوجه شدم که به ایشون علاقه مندم…

اما بدلیل اینکه تابحال با کسی ارتباط نداشتم و از طرفی این شخص روابطی دارن که تا حدودی در جریانش هستم، دلم نمیخواد بیش از این درگیر بشم…

من تقریباً تمام وقت فکرم درگیر ایشونه…

حتی گاهی اوقات که نمیبینمشون بدخلق یا بی حوصله میشم…

رفتارهایی نشون میدم که برای خودم هم عجیبه…

یکی از دوستانم با توجه به حرفهام بهم گفت که من به خود این شخص علاقه ندارم و در واقع بدلیل فقدان حضور پدرم و حمایت های رئیسم بهش علاقه‌مند شدم…

در حال کار به کارم نیاز دارم. به خاطر موقعیت های خوبی که دارم امکان ترک اینجا رو ندارم …

اما از ادامه این وضعیت هم ناراحتم.
همونطور که عرض کردم این مسائل مربوط میشه به چند سال زندگی من و خانوادم و خیلی هم مفصله…

امکان توضیحش در چند خط وجود نداره.یعنی دوستی داشتم که دانشجو روانشناسی بود و بهم گفت این مشکلات که الان درگیرش هستم ریشه در گذشته و کودکی من داره و بهتره به یک مشاور مراجعه کنم تا به صورت حرفه‌ای درمان بشم.
لطف میکنید اگر راهنماییم کنین

پاسخ

با سلام دوست عزیز در مشهد اساتید دانشکده روانشناسی فردوسی هستند که می توانند به شما کمک کنند و جای نگرانی وجود ندارد .

مرکز مشاوره دانشگاه هم هست که هزینه ناچیزی دارد در هر حال بله ممکنه به دلیل فقدان ها و مسائل کودکی باشد ولی به هر حال عشق بی خبر فرد را درگیر می کند و وقتی در ذهنمان به یک فرد بها می دهیم و راجب او خیالپردازی می کنیم این عشق صد برابر بیشتر خودش را نشان می دهد.

و بدون اینکه طرف مقابل بداند درگیرش می شویم و مدام ذهنمان درگیر می شود که ایا او هم علاقه ای دارد یا خیر ؟خب وقتی شرایط ترک کار وجود ندارد و از طرفی این افکار شما ازاردهندس و ممکنه منجر به اعمالی شود که مطلوب نباشد پیگیری و بررسی و درمان روانشناختی نیاز است تا به شما در رفع مشکل و خنثی شدن در برابر این شخص کمک شود امیدوارم خوشبخت باشید در اینده و درست تصمیم بگیرید .

در این مورد میتونید با متخصصین کانون مشاوران ایران، مشاوره تلفنی/تخصصی داشته باشید
۰۲۱۸۸۴۲۲۴۹۵
موفق باشید

در این مورد میتونید با متخصصین کانون مشاوران ایران، مشاوره تلفنی/تخصصی داشته باشید
۰۲۱۸۸۴۲۲۴۹۵
موفق باشید

شوهرم چند سالی اعتیاد داشته و من متوجه نشدم

باسلام خانمی هستم۲۹ساله همسرم۳۱ساله شوهرم چندسالی میشه اعتیادداشته من متوجه نشدم تایکماه ونیم پیش که پیک فرستادیم تعقیبش کردکه بهمون ثابت شدکه اعتیادداره.

درکناراعتیاددروغ هم خیلی بهم میگفت خیانت هم کرده بیشتردروغ هاش رسواشد.

الان یکماهی میشه بردیم کمپ ترک کرده میگه همه کاراموگذاشتم کنارولی من متاسفانه هرکارمیکنم نمیتونم الان بهش اعتمادپیداکنم.

فک میکنم تمام حرفای که میزنه یاکجامیری همش دروغه.

سرهمین اعتمادنداشتن بهش هرروزدعواداریم میگم گوشیتوبده نگاه کنم میگه موقعه ای میدم که حرفاموباورداشته باشی.

توجهی بهم نمیکنه بخاطراینکه میدونه بهش اعتمادندارم لطفاراهنماییم کنین

پاسخ

با سلام دوست عزیز شما متوجه رفتارهای نادرست ایشون بودید چه بحث اعتیاد و خیانت و مسائل دیگر و اکنون ایشون بعد از مراجعه به کمپ ادعای پاکی از اعتیاد و کنار گذاشتن سایر مسائل را دارند خوب شرایط شما قابل درک است که اعتمادی نداشته باشید .

ولی به هر حال همین که انگیزه تغییر وجود داشته است و ایشون مراجعه کردند باید همراهی کنید هر چند سخت است در این شرایط اعتماد کردن .

ولی می توانید دو را دور نظارت داشته باشید در عین حال به ایشون نشون بدید که همراه هستید برای فرد معتاد اعتماد اطرافیان و کمک به بهبود انگیزه است و اینکه بدانند در جمع خانوادگی پذیرفته شده اند بسیار مطلوب است.

پس هر چند که ایشون شرایط معقولی نداشتند و شما ازار دیدید به خاطر رفتارها ولی به ایشون فرصت بدید تا شرایطش رو نرمال کند.

قطعا باز برای شما در مواردی شک و شبهه وجود دارد ولی اگر اطمینان کنید شرایط بهتر پیش خواهد رفت .امیدوارم مشکلی خاصی ایجاد نشود و بهبودی به همان صورتی که ایشون می گویند شکل بگیرد .

در این مورد میتونید با متخصصین کانون مشاوران ایران، مشاوره تلفنی/تخصصی داشته باشید
۰۲۱۸۸۴۲۲۴۹۵
موفق باشید

از زمانی که عقد کردم حس پشیمانی دارم

سلام خسته نباشید…من یک ماهه نامزددار شدم و از زمانی که عقد کردم احساس پشیمونی به طور مداوم اذیتم میکنه و احساس میکنم علاقه ای به همسرم ندارم واز وقتی که عقد کردم ساعات خوابم خیلی زیاد شده.

از نظر بنده همسرم هیچ مشکلی از نظر اخلاقی و رفتاری نداره ولی افکارم بشدت منو اذار میده ..خواهش میکنم راهنماییم کنین از دست این افکار خلاص بشم

خودشناسی «فکری» چیست؟

یعنی این که ما با طرز فکر خود و انواع آن از جمله افکار مثبت و منفی آشنایی داشته باشیم و بدانیم که طرز فکر ما تا چه اندازه روی احساسات و نحوه رفتار ما ابتدا با خودمان و سپس با اطرافیان اثر می گذارد و این که آیا تاکنون افکار مثبت یا منفی ما به خودمان یا دیگری صدمه زده است؟

همچنین با پیامد نحوه تفکر خود آشنایی داشته و آگاه باشیم که افکار ما تا چه اندازه به پیشرفت و تعالی یا شکست و ناکامی مان منجر شده است.

در مجموع محافظت از خود در برابر افکار منفی و تعبیر و تفسیرهای ساخته و پرداخته ذهن، داشتن انگیزه لازم برای تقویت افکار مثبت و پرهیز از هرگونه قضاوت و پیشداوری که لازمه برقراری ارتباط سالم و سازنده با دیگران است، از ویژگی‌های بارز خودشناسی «فکری» است.

مزیت دردهای روحی!

حتما تاکنون برای تان اتفاق افتاده است که دست تان را ناخواسته با شعله آتش سوزانده یا هنگام خرد کردن سبزی با کاردی بریده باشید. مطمئنا دردآور است.

تجربه درد موهبتی است که از آسیب جسمی دوباره پیشگیری می کند.

اگر درد نبود، ممکن بود تمام دستمان بسوزد و حتی نابود شود اما ما متوجه آن نشویم.

پس دردهای جسمی به ما یادآوری می کنند که باید «متوقف شویم و ادامه ندهیم» و گرنه آسیب بیشتری می بینیم. دردهای روحی-روانی نیز به ما این هشدار را می دهند که بخشی از سلامت روان ما به خطر افتاده است. وقوع طلاق یکی از این دردهاست که با انزوای اجتماعی، افسردگی، اضطراب و … همراه است.

دردهای روحی و روانی نیز پیغام مشابهی دارند و به ما می گویند: «بهتر است شیوه فکر کردنت را تغییر دهی تا از آسیب های بیشتر مصون بمانی»!
یکی از مراجعان دلیل اختلاف و تعارض اخیر با همسرش را این گونه عنوان کرد: چند روزی است که وقتی همسرم از محل کار به منزل برمی گردد روی تراس می ایستد و همان طور که مشغول نوشیدن چای است به بیرون خیره می شود!

من حرف تکان دهنده ای به او نزدم اما او ناگهان عصبانی شد! من فقط از او پرسیدم: «چه چیز خاصی آن بیرون هست؟ باز به مدرسه دخترانه زل زده ای!».

ویژگی بارز افکار منفی این است که آن قدر در ذهن باقی می ماند و دنبال هم می چرخد تا یک داستان تلخ و منفی بزرگ در ذهن شکل می دهد.

افکار منفی و غیرمنصفانه ما به دو دسته تقسیم می شوند

۱) افکار منفی درباره خودمان مانند: «من دوست داشتنی و جذاب نیستم»، «اول و آخر زندگی ام شکست و ناکامی است»، «ازدواجم به بن‌بست خورد چون من یک انسان بی عرضه و بی سیاست بودم»، «دیگری را ببین چطور از من موفق تر است»

۲) افکار منفی درباره دیگران نظیر: این که «دخالت های بی جای مادرش باعث شد رابطه مان به طلاق برسد»، «همیشه بی مسئولیت بود و خودخواه» و
چشم ها را باید شست اما چگونه؟
اگر افکار منفی دست از سر شما برنمی دارد این راهکارها را امتحان کنید:
۱ – در اولین قدم اعتماد به نفستان را افزایش دهید: برخی از ما استاد منفی جلوه دادن اتفاقات مثبت هستیم! بخشی از این کار به خاطر کمبود اعتماد به نفسمان است. ما حس می کنیم که شایستگی چیزی را نداریم در نتیجه مثلا وقتی یکی از اطرافیان یا همکاران از ما تعریف می کند سریعا در مقابل تعریفش گارد می گیریم و تصور می کنیم مشغول چاپلوسی است و یا قصد دارد به طور غیرمستقیم برخی از نقایص ما را به رخمان بکشد. از طرفی تعدادی از افراد با این تصور که «من دوست داشتنی نیستم»، بسیاری از رفتارهای همسرشان را به گونه دیگری تعبیر و تفسیر می کنند. این دسته از افراد حتی رفت و آمد همسر با خانواده پدری اش را این گونه تفسیر می کنند: او نسبت به من «بی اعتنا و بی تفاوت» است.
۲ – موقعیت هایی را که در آن، افکار منفی تان نسبت به خود یا دیگران فعال می شود شناسایی کنید و سریعا آن موقعیت را ترک کنید: ممکن است شما زمانی که در موقعیت تنهایی قرار گرفته اید بیشتر از قبل شروع به منفی بافی درباره خود، دیگران یا اتفاقات بکنید. یا ممکن است در موقعیت هایی که دو نفر مشغول پچ پچ کردن هستند، فکر منفی تان تشدید شود که مبادا درباره من حرف می زنند یا زمانی که مثلا همسرتان مشغول تماشای تلویزیون، خواندن روزنامه، مکالمه با تلفن یا دادن پیامک است، این فکر به ذهنتان خطور کند که «من ذره ای برای او مهم و دوست داشتنی نیستم و گرنه وقتش را با من سپری می کرد». چنانچه این اتفاقات در زندگی سابقتان رخ داده، خود را آماده کنید تا در زندگی دومتان این موقعیت های خطرناک را ترک کنید و با این روش اجازه ندهید دوباره افکار مسموم، رابطه شما با همسرتان را به ورطه سقوط بکشاند.
۳ – لازم است به چند پرسش پاسخ بدهید: حتما در زندگی مشترک قبلی تان زمان هایی وجود داشته که هجوم افکار منفی درباره خود و یا همسرتان لحظه ای شما را راحت نگذاشته است. تحقیقات نشان می دهد بخش زیادی از افکار منفی ما ساخته و پرداخته ذهنمان است و ریشه در واقعیت ندارد. در نتیجه قبل از آن که در برخورد با هر رفتاری از سمت همسرتان سریعا فکری به ذهنتان خطور کند و بر آن اساس تصمیم گیری و رفتار کنید ابتدا این سوال ها را از خود بپرسید:
الف- چه شواهد و مدارکی از تفسیر من حمایت می کند؟ آیا من برای ثابت کردن افکارم، تاکنون از او موردی دیده ام؟
ب- چه شواهدی وجود دارد که برخلاف تفسیر من است؟آیا تاکنون رفتاری از همسرم دیده ام که متوجه شوم درباره او اشتباه فکر می کردم؟
ج – آیا ممکن است پشت این رفتار همسرم دلیل دیگری هم به جز آنچه من با افکار منفی تفسیر کرده ام، وجود داشته باشد؟
۴ – از هم نشینی با افرادی که افکار منفی را به شما تزریق می کنند دوری کنید حتی اگر از عزیزان شما باشند: مطمئنا افرادی که نمی توانند درباره خودشان و توانایی هایشان به گونه ای مثبت بیندیشند و جملاتی از این قبیل استفاده می کنند که «من یک آدم بد شانسم و همیشه در زندگی یک بازنده بودم»، فکرهای فلج کننده خود را به شما نیز منتقل خواهند کرد. از طرفی دسته ای از افراد نیز وجود دارند که اگر چه همواره درباره خود مثبت اندیشند اما موفق نمی شوند افکار منفی خود را درباره دیگران متوقف کنند. همنشینی با این دسته از افراد نیز باعث می شود شما دیر یا زود تحت تاثیر افکار منفی آن ها حتی درباره اطرافیان خود قرار بگیرید.
۵ – وضعیت خود را تغییر دهید: شاید خنده دار به نظر برسد اگر توصیه کنم زمانی که افکار منفی به ذهن شما هجوم می آورد یا یأس و ناامیدی بر شما غالب می شود، وضعیت بدن خود را تغییر دهید. مثلا اگر نشسته اید، بلند شوید یا اگر ایستاده اید، بنشینید و یا اگر متمایل به چپ هستید، به سمت راست مایل شوید. در واقع با این روش به افکار منفی خود نوعی دهن کجی می کنید. مثل این است که کسی درباره موضوعی با شما صحبت کند ولی شما به او بی توجهی کنید؛ او نیز ادامه نخواهد داد! تحقیقات نشان می دهد افرادی که قادرند به افکار منفی خود به چشم یک دشمن بیرونی نگاه کنند، به راحتی می توانند در برابر این دشمن قرار بگیرند و با او بجنگند. شیوه تفکر افرادی که در جنگ با افکار منفی و فلج کننده خود پیروز هستند اینگونه است: اگر پای چپ من درد می کند باید خوشحال باشم که پای راستم سالم است و درد نمی کند!
۶ – سر خود را شلوغ کنید: کار کردن و فعالیت نسبتا زیاد راه درمانی خوبی برای بسیاری از افرادی است که مدام درباره خود یا دیگران دست به قضاوت، پیشداوری و ارزیابی می زنند. فعالیت زیاد و حضور در جمع های سالم، فکر شما را درگیر می کند و با ایجاد خستگی فرصتی برای منفی بافی باقی نمی گذارد.

نکاتی برای افزایش علاقه به همسر

در نتیجه خود را در مدیریت ذهن و کنترل احساس و رفتارشان ناتوان و درمانده می‏ بیند و در نهایت، اسیر اندیشه ‏های منفی شده و در ساختن زندگی مشترک، نقشی غیرمسئولانه، منفعلانه و منفی بر عهده می گیرند و مدام با برچسب زدن، به سرزنش و انتقاد آشکار یا پنهان از خود، همسر و دیگران می ‏پردازند،

کارهای اشتباه خود را توجیه می‏ کنند و در هر زمینه ‏ای به داوری و پیش ‏داوری می ‏پردازند، انرژی خود را بیشتر در مسیر منفی و تخریب به کار می‏ گیرند و بیشتر روی کمبودها و نقاط منفی خود، همسر و فرزندان تمرکز می‏ کنند. در نتیجه خود و زندگی مشترک را در مسیر تلخی و بدبختی بیشتر قرار می ‏دهند.

اگر هر زن و مردی عمیقاً بخواهد زندگی مشترک خود در جهت مثبت‏ تغییر دهد، آن‏ وقت مساله ‏ی توافق پیش می ‏آید و در واقع زوج با خواستن و انگیزه ‏ی قوی، در مسیر توانستن قرار می ‏گیرد.

اگر به گذشته ‏ی خود توجه کنیم، همه ‏ی ما در طول زندگی، موفقیت ‏هایی داشته ‏ایم.

اگر موفقیت‏ های به دست آمده را تجزیه و تحلیل کنیم، متوجه خواهیم شد که در میان انبوه آرمان‏ ها و آرزوهای خود، فقط به آنچه که واقعاً و عمیقاً و با انگیزه ‏ی قوی می‏ خواستیم، رسیده ‏ایم، بنابراین با انگیزه‏ ی قوی و کافی، باید دست به کار شد و پذیرفت که زندگی مشترک مطلوب، با خود من شروع می‏ شود و می‏ بایست از هر فرصتی، برای رشد در جهت مثبت و سازنده استفاده کرد.

پس:

– به جنبه های مثبت همسرتان بیشتر توجه کنید.
– خاطرات شاد و با هم بودن را دایم در زندگی تان رقم بزنید.
– مسافرت های تفریحی بروید.
– ببینید روز اول به چه دلیلی ایشان را انتخاب کردید همان نکات را مورد توجه جدی قرار دهید.
و ضمنا بر رابطه جنسی تان توجه جدی تر داشته و تغییرات مثبت در آن ایجاد کنید.

منبع: com.مرکزمشاوره


صفحه اصلی سایت مرکز مشاوره

administrator

مقالات مرتبط

672 نظرات

  • ناشناس , فوریه 19, 2014 @ 9:06 ق.ظ

    همه چی باید مشخص بشه دیگه

    • م , سپتامبر 5, 2014 @ 3:09 ب.ظ

      سلام خسته نباشین
      من ی دختر ۲۲ ساله ام تو دانشگاه یکی از هم کلاسیام منو خیلی دوس داش
      همه کار هم کرد که بهم ثابت کنه . واقعا پسر خیلی خوبیه اما وقتی واسه خواستگاری ز زدن خانواده ی من ردش کردن چون نه از نظر مالی چیزی داش نه سربازی رفته و.. خانواده ی من از نظر اجتماعی وضعشون متوسط رو به بالاس
      اما خانواده ی ایشون پدرشون ی کارمند سادس با ی حقوق متوسط و بقیه خانوادشون هم از نظر اجتماعی پایین تر از خانواده ماس
      من این اقارو به خاطر پاکی و درستیو همه چیزشون قبول داشتم و ازشون خوشم میاد . تا الان هم مستقیم ب خانوادم نگفتم اما همون موقع که رد کردن کلی باهاشون حرف زدم قانع نشدن
      همه ی دوستای اطراف و بقیه هم میدونن که ایشون از من خوشش میاد و فقط میخواد با من ازدواج کنن
      اما الان یکی از فامیل های ما اومدن خواستگاری . همه خانواده و اقوام هم قبول دارن . و از همه نظر به هم میخوریم . و من نمیتونم که بهانه ای بیارم
      حالا تو این وضعیت موندم چه کاری درسته . میترسم اینارو رد کنم اما اخرشم نشه با اون اقا ازدواج کنم
      از طرفی هم ایشونو دوس دارم و نمیخوام اذیت شه
      اما منطقی که فک میکنم خیلی باهم فرق دارن خانواده هامون
      و واقعا دیگه موندم کدوم کار درسته! ازدواج با کسی که ازش خوشم میاد اما به خانوادم تفاوت دارن یا کسی که اشناس و از هر نظر شبیه ماس
      اخه الان حتی دوستمم میگه باید باهاش ازدواج کنی وگرنه ادم پستی هستی و دلشو میشکنی! اما من نمیدونم راه درست چیه . و چه کاری باید انجام بدم
      اگه میشه زود منو راهنمایی کنین

      • Anonymous , سپتامبر 6, 2014 @ 7:13 ق.ظ

        خانم م … اولا ازدواج مسئله بسیار پیچیده ایه و شما باید خیلی دقت کنید …
        در ضمن قرار نیست هر کسی از شما خوشش اومد و به خواستگاری شما اومد بهش جواب مثبت بدید..به همین خاطر اصلا” به حرف دوستتون گوش ندید چون زندگی مشترک به چیزای زیادی وابسته است که یکی از اونا داشتن استقلال مالیه و دومین اون داشتن تناسب در شخصیت و سطح خانواده هاست … چون خود پیامبر هم میفرمایند:با هم سطح خودتون ازدواج کنید … پس حرف دوستتون کاملا خام و بی منطقه … چون با این عشق نمیشه یک عمر زندگی رو اداره کرد پس بهتره با مشاوره ازدواج مشورت کنید و خیلی منطقی و بدور از احساس تصمیم گیری کنید
        مشاوره تلفنی با شماره :
        ۰۲۱ – ۲۲۳۵۴۲۸۲

  • افسانه , آگوست 21, 2014 @ 10:55 ق.ظ

    سلام من دختری۲۵ساله هستم خواستگارای زیادی داشتم که همشونو به دلایل غیر معقولی رد کردم به تازگی برام خواستگاری اومده که شرایطش از نظراجتماعی و اقتصادی وتحصیلی خوبه اما من مردد هستم از نظر ظاهری زیاد بد نیست اما من خیلی حساسم چیکار کنم میترسم جواب بدم و بعد پشیمون بشم وبهش علاقه مند نشم خواهش میکنم یکم راهنماییم کنید

    • Anonymous , آگوست 22, 2014 @ 1:25 ب.ظ

      افسانه خانم …
      در ازدواج چیزی که در مرحله اول خیلی مهم هست به دل نشستنه… در این موارد کسی نمیتونه کمکت کنه …مثل این می مونه که گرسنه باشی و از دیگران در مورد این حس کمک بخوای … تنها چاره اش اینه که خودت باید ببینی چقدر بهش علاقه داری بعد از اون باید روی موارد دیگه ای صحبت کرد که شما باید اول موضع خودت رو روشن کنی و از این وسواس که نتیجه بالارفتن سن ازدواجه بیرون بیای

      مشاوره تلفنی با شماره :
      ۰۲۱ – ۲۲۳۵۴۲۸۲

  • مریم , سپتامبر 3, 2014 @ 11:28 ق.ظ

    سلام من ۲۹ سالمه حدود ۸ سال ازدواج کردم همسری دارم که به علت ناباروری دچار افسردگی شد و من از طریق میکروانجکشن صاحب فرزندی شدم ولی همسرم دیگه روحیه از دست رفتشو به دست نیاورد و الان اصلا به سرو وضع ظاهریش نمیرسه فاقد محبت کردن والان حدود ۳ سال بسیار کثیف و ژولیده من خیلی سعی کردم ولی بی فایده و تحمل این وضعیت خیلی برام سخته نمیدونم چیکار کنم لطفا راهنماییم کنید ممنون میشم؟

    • Anonymous , سپتامبر 4, 2014 @ 5:15 ب.ظ

      مریم خانم در این مورد بهتره به مشاوران خوبی که در مشهد وجود داره مراجعه کنید …
      واگه موفق نشدید ایشون رو همراه کنید باید خودتون تنهایی مراجعه کنید …
      چون در قبل اینطوری نبودن به هرحال میشه از طرقی این مشکل رو حل کرد …
      مشاوره تلفنی با شماره :
      ۰۲۱ – ۲۲۳۵۴۲۸۲

  • سمیه , سپتامبر 9, 2014 @ 10:29 ب.ظ

    با سلام و عرض ادب و خسته نباشید خدمت شما!!!
    من ۲۸ سالمه حدود یک ماه است که با آقایی آشنا شدم. هر دو سابقه یک ازدواج ناموفق را داشته ایم…
    اکنون مراحل اولیه آشنایی رو گذرانده ایم …
    تا حدودی نطراتمان مثبت هست.
    برای ادامه کارمان که آیا ما دو تن به درد هم میخوریم یا خیر نیاز به یکا مشاوره داریم.
    در این باره مارو کمک کنید

    • Anonymous , سپتامبر 9, 2014 @ 11:44 ب.ظ

      خب سمیه خانم در مشهد مراکز خوبی برای مشاوره ازدواج وجود داره که میتونید آدرس اونارو از دانشگاه علوم پزشکی مشهد و یا از بهزیستی منطقه دریافت کنید .. به هرحال اگه شکستی در زندگی داشتید برای شروع رابطه دوباره باید حدود یکسال صبر کنید تا ذهن شما از خاطرات گذشته پاک بشه .. و بعد برای این کار تلاش کنید

  • سارینا , سپتامبر 12, 2014 @ 7:06 ب.ظ

    سلام.من دوماه هست که با ی اقایی۲۷ ساله از هم دانشگاهی دوستم اشنا شدم.ایشون به من خیلی ابراز علاقه میکنه وشرایط ازدواج هم داره.اما حرفی از ازدواج نمیزنه, واین واسم مهمه چون نمیخوام ی رابطه الکی و سردرگم داشته باشم واگر اون هم به فکر اینده باشه به شناخت بیشتر ادامه بدیم.از طرفی هم اینطور نیس که بگم واقعا دوسش دارم اما میشه در موردش فکر کرد.میخواستم بدونم میشه قضیه ی جدی فکر کردن به این رابطه,از طرف من مطرح بشه؟ اگه بخوام مطرح کنم چطور حرفشو بزنم؟

    • Anonymous , سپتامبر 13, 2014 @ 8:00 ق.ظ

      خب خانم سارینا وقتی خودتون نسبت به این رابطه و علاقه تردید دارید بهتره با مشاوره حضوری این شک و تردید رو به یقین تبدیل کنید ..به هرحال دل انسان بعضی مواقع از چیزی خبر میده و ما نسبت به اون کاملاگ بی تفاوت رفتار میکنیم ..پس بهتره اول ببینی علاقه ای هست بعد میتونید در این مورد راه هایی رو انجام بدید تا بدونید ایشون هم به ما علاقه داره یا خیر.. و فقط این پیشگویی شما بوده
      در ضمن میتونی برای مشاوره تلفنی هم با این شماره تماس بگیری
      ۰۲۱ – ۲۲۳۵۴۲۸۲

  • vahid , سپتامبر 13, 2014 @ 7:46 ق.ظ

    با سلام.
    من با دختری که ۱۱سال از خودم کوچکتر هست ازدواج کردم .البته از لحاظ جسته هم قد و هیکل منه…. خیلی دوستش دارم .ولی نمیدونم چرا با کاراش منو خسته کرده…یک سالی هست که تو عقدیم…ولی فامیلاشو به من ترجیح میده ؟؟؟؟

    • Anonymous , سپتامبر 13, 2014 @ 8:11 ق.ظ

      خب وحید جان مسلما” باید اینطوری باشه .. وقتی زندگی مشترک رو شروع نکردید پس هنوز اون وابستگی و دلبستگی به وجود نیومده .. از طرفی ایشون ۱۱ سال از شما کوچیکتره و باید شرایط رو بسنجید .. به هرحال هر کسی برای جلب نظر و محبتش خصلتی داره که شما که یک ساله عقد هستید بهتر میدونید چی هست .. و چی میتونه نظرشو جلب کنه و خوشحالش کنه…پس قرارهایی رو برای پیاده روی و در کنار هم بودن بذارید و چیزهایکه دوس رو براش بخرید و بهش بدون دلیلی هدیه بدید .. مسلما” از برگشت رفتارش تعجب خواهید کرد

  • الهه , سپتامبر 13, 2014 @ 9:21 ق.ظ

    سلام.من دوسال پیش بخاطرمسایل پیش پاافتاده توی عقدازشوهرم بااصرارخورم جداشدم که بعدکاملا پشیمان دم وازشوهرم درخواست برگشت کردم.امااوگفت دوسال برایم صبرکن که بادست پربرگردم که دیگه خانوادت به نداشتن خونه وماشین تحقیرم نکنن.این مابین که الان دوساله میگذره نه من ازدواج کردم ونه شوهرم.ودیگه بین ماارتباطی حتی تلفنی صورت نگرفت.البته من چندبارپیام دادم.نامه نوشتم اماجوابی نداد.چون خیلی متدین بود ومیگفت این روابط گناه داره بزاردوباره محرم شیم.اما تواین دوسال به پای قول شوهرم ماندم الان هم عاشقشم.بعددوسال بدوستم گفتم بره وباهاش صحبت کنه که دوسال شد.وقولش چی میشه؟اما او پیغام داده که دیگه منویکساله نمیخواد.من تازه فهمیدم.پس تکلیف من وخاستگارای که رد کردم چی میشه؟نبایدیکسال پیش میگفت که برم دنبال زندگیم؟الان من بااین شکست وعشقم به اون که بدترشده جیکارکنم؟ازش خاستم بیادحرف بزنیم نیومد.من نمیدونم چرامنودیگه نمیخاد؟به نظرتون چجوری ازش بپرسم؟نامه بدم بهش؟من حتی عکسای نامزدیم دستشه با این موضوع چیکارکنم؟لطفاکمک کنید؟

    • Anonymous , سپتامبر 13, 2014 @ 10:00 ب.ظ

      خانم الهه …به هر حال این رابطه قطع شده بوده و در این مورد باید زودتر شمارو از این موضوع با خبر میکرده ولی خب در اون لحظه چی فکر میکرده که خبر نداده رو باید از خودش بپرسید … به نظر من اگه زی قراره یک رابطه قطع بشه باید رودررو این اتفاق بیفته نه اینکه با دوری و این بازی های رفتاری .. پس در این مورد بهتره یک قرار بذارید و رودرو حرفاتونو بهش بزنید اینطوری در حداقل امکان حرفی تو دلتون نمونده و یا شاید بتونید به مشکلش پی ببرید که برای چی این کارو کرده … خب بخاطر متدین بودنش بعید میدونم قصدش انتقام بوده باشه ولی با مشورت خانواده میتونید باهاش تماس بگیرید و حرفاتونو بهش بگید و متقابلا” حرفای ایشون رو بشنوی چون تا از چیزی با اطلاع نباشی نمیتونی تصمیم وقضاوتی درست داشته باشی

  • الهه , سپتامبر 13, 2014 @ 10:59 ق.ظ

    چراسوال من که حدود یکساعت پیش دادم دیده نمیشه.همینجوری جوا میدین؟جواب که ندادین سوالم هم بال دراورد وپرید.

  • الهه , سپتامبر 13, 2014 @ 11:00 ق.ظ

    آخ ببیخشید الان سوال رویت شد

  • مه , سپتامبر 19, 2014 @ 3:53 ب.ظ

    سلام.من نزدیک به ۴سال با اقایی دوستم که تو این مدت رابطمون هی سردو گرم میشد.ما هردومون خیلی اذیت شدیم.ایشون اعتیاد به شیشه داشتند و حدودا چندماهیه کاملا ترک کرده.و قرار شده بعد ازاینکه ی کار مناسب پیدا کردو … بیاد خواستگاری و منتظرم این مدت زمانی که ازم خواسته بگذره.تاببینم رو حرفش هست یا…
    ولی مشکل من چیز دیگه س. من خیلی دوسش دارم و با تمام گذشته ش کنار اومدم ولی اون خیلی شکاکه و نسبت ب اکثر ادما ذهنش منفیه.اون از دوستی های من قبل از اشناییمون باخبر و گاهی تو صحبتاش متوجه میشم که فک میکنه من الانم حتی برای شوخی و تفریح ممکنه با کسی رابطه برقرار کنم:(من اینکارو نمیکنم (خودم متاهل میدونم)
    نمیتونم ادامه زندگی و با ادم جز اون تصور کنم از طرفی این بددلی اون خیلی آزارم میده.
    من مطمئنم که میخوام باهاش ازدواج کنم ولی نمیدونم چطوررفتار کنم که اعتمادش جلب بشه.
    درضمن ما تو دوتا شهر متفاوتیم.
    لطفا راهنماییم کنید.

    • Anonymous , سپتامبر 19, 2014 @ 4:59 ب.ظ

      خب همینکه تو دوتا شهر مختلف هستید باعث شده نتونید خیلی خوب و درست همدیگرو بشناسید … مسلما” اگه ازدواج کنید و ایشون با این تردید و شک وارد زندگی بشه شما سختی زیادتری رو باید تحمل کنید .. و به همین خاطر باید جدای احساسات در این مورد با مشورت مشاور تصمیم قطعی رو بگیرید .. چون الان در این سایت موارد مشابه شما هست که همین شک برای خانواده تبدیل به یک زندان و حصار شده و در نهایت هم به سقوط و طلاق ..پس بهتره خیلی عجله نکنی ومدتی رو خوب و درست فکر کنی

  • مه , سپتامبر 19, 2014 @ 7:48 ب.ظ

    در ضمن من پیش چندتا مشاور رفتم ولی همشون گفتن که این رابطه باید خاتمه بدم
    ینی هیچ راهی نیست؟نمیشه طوری رفتار کنم که اون اعتماد همونطوری که به خواهرش داره.من میدونم اگه باکس دیگه ای ازدواج کنم تا اخر عمرم حسرت زندگی و ازدواج و… با این اقارو میخورم
    ینی این درست تر؟

    • Anonymous , سپتامبر 20, 2014 @ 4:25 ب.ظ

      دوست عزیز مشاوران و حتی خود شما باید بتونید با استفاده از نشونه های که در اطراف شما هستن اینده رو پیش بینی کنید … شما چطور میخوایت راهی برای شما وجود داشته باشهوقتی چنین فردی رو برای خودتون قرار دادید .. متاسفانه دخترا دیر وارد یک رابطه میشن ولی وقتی وارد شدن دیگه چنان وابسته و دلبسته میشن که کسی نمیتونه اونارو از خطراتی که در کمین زندگیشون هست مطلع کنه … به هرحال زندگی شماست و خودتون باید تصمیم گیرنده باشید …

  • علی , اکتبر 5, 2014 @ 10:18 ب.ظ

    سلام من علی هستم ۱۵ سالمه مادر پدرم با اینکه سال های زیادی با هم ازدواج کردن ولی هنوزم با هم دعوا میکنن مخصوصا جمعه ها

    • Anonymous , اکتبر 5, 2014 @ 11:32 ب.ظ

      خب علی جون این دعوا ظاهرا” رسشه در سالهای دور داره .. و بعید میدونم به این سادگی بشه در زمانی کوتاه حل و فصل بشه … ولی شما میتونید با کمک خواستن از بزرگ فامیلی که بتونه در این میان وساطت کنه و راهی برای تموم شدن این دعوا و بحث طولانی پیدا بکنن …ولی میتونی تمام رفتارو گفته های اونارو برای مشاوری خوب و دلسوز بیان کنید تا راهی برای کمک به شما باشه
      در ضمن میتونید با این شماره هم مشاوره تلفنی برقرار کنید
      ۰۲۱ – ۲۲۳۵۴۲۸۲

  • هادی نیکخواه , اکتبر 10, 2014 @ 11:30 ب.ظ

    نزدیکترین محل به میدان امام خمینی
    هزینه هر جلسه مشاوره؟

    • Anonymous , اکتبر 11, 2014 @ 9:44 ق.ظ

      دوست عزیز در صفحه اول سایت میتونید به ادرس مراکز مشاوره دسترسی داشته باشید ولی برای این محل خاص باید با اداره کل بهزیستی شهر و منطقه خودتون تماس بگیرید و ببینید در این آدرس مورد خاص مرکزی وجود داره یا خیر و لااقل به نزدیکترین مرکز به ادرستون درسترسی پیدا کنید
      هزینه هر جلسه طبق تعرفه دولتی در این مراکز مشخص میشه و من اطلاع دقیقی از هزینه دریافتی در این مراکز ندارم

  • mahsa , اکتبر 19, 2014 @ 10:35 ب.ظ

    سلام
    لطفا ادرس یه مه در مشاوره خانواده در مشهد که بتونه به اختلافاتم باهمسرم راهنماییم کنه بدین ممنون میشم.

    • Anonymous , اکتبر 20, 2014 @ 1:27 ب.ظ

      دوست عزیز شما میتونید به صفحه اول سایت مراجعه کنید و ادرس رو پیدا کنید و یا اینکه با اداره کل بهزیستی مشهد تماس بگیرید و لیست مشاوران و مراکز معتبرو ازشون دریافت کنید

  • سمیرا , نوامبر 1, 2014 @ 12:55 ق.ظ

    سلام.من۲۶سالمه وخیلی هاتم. که داغ بودنم خیلی مشکلات برام درست کرده. تا الان با سه نفر رابطه داشتم که یکمم پردم اسیب دیده
    با چندنفرم ازطریق اسکایپ تماس تصویری داشتم که یکیشون عکسامو سیو کرده و داره تهدیدم میکنه البته اینجا نیس. یماهه توبه کردم از همه این کارا اما خیلی میترسم و خیلی نگرانم

    • Anonymous , نوامبر 2, 2014 @ 11:23 ق.ظ

      خب برای هر کاری که انسان میده تاوانی قرار داده شده و برای این رفتار شما تاوان نگرانی و دلشوره هست … بهتره در این مورد بیشتر از اینا ادامه ندید و امیدوار باشید که تهدید ایشون یک تهدید دکوری باشه … هر چند در این فضای بی انتهای مجازی بعید میدونم به موفقیتی دست پیدا کنه

  • رضا , نوامبر 6, 2014 @ 5:25 ب.ظ

    سلام. تقریبا ۷ سال است که ازدواج کرده ام. همسرم از نظر جایگاه اجتماعی خانوادگی بسیار به هم شبیه هستیم. تشابه تحصیلی و سنی را هم در ازدواج در انتخابم در نظر داشتم. ولی اصلا تشابه نگاه به امور جنسی در مرحله اننتخاب مد نظرم نبود. در تمام این هفت سال از سردی همسرم رنج برده ام. بارها خواسته ام در این مورد با ایشان صحبت کنم ولی چون همسرم در این زمینه تحت فشار نیست حرفم را نمی فهمد و حمل بر پر توقعی و کمی بی ادبی می داند. تعداد دفعاتی که در این مدت زندگی مشترک اشان شروع کننده بوده اند یا ابراز تمایل کرده اند به جرات به تعداد انگشتان دو دست نمی رسد. در ماه شاید ۴ یا ۵ مرتبه ارتباط داشته باشیم که اغلب ناقص یا یک طرفه است. همسرم حاظر به مراجعه به مشاور نیست. موقعیت اجتماعیمان در این خصوص بی تأثیر نیست. یک فرزند پسر ۲ ساله داریم. با تمام این اوصاف پیشنهاد چیست؟

    • Anonymous , نوامبر 7, 2014 @ 5:04 ب.ظ

      در این مورد جز به صبر کاری از شما ساخته نیست … و یا اینکه به مشاوری مراجعه کنید و با توصیف مشخصات و اخلاق و رفتار همسرتون ازشون راهنمایی بخوایت … چون همسر شما در این مورد با شما همراه نمیشه پس باید خودتون به تنهایی به مشاور مراجعه کنید

  • رضا , نوامبر 6, 2014 @ 5:50 ب.ظ

    سرانجام ازدواجی که طرفین از نظر تمایلات جنسی خیلی متفاوتند چیه؟ آیا می شه تمایلات جنسی رو در آدمی که ذاتا سرده افزایش داد؟

    • Anonymous , نوامبر 6, 2014 @ 7:17 ب.ظ

      معمولا” هیچ انسانی سرد مزاج کامل نیست ولی اگه دو نفر از این نظر با هم اختلاف فاحشی داشته باشن واقعا” در زندگی آینده به مشکل برخورد میکنن … به هرحال مشاوران میتونن سرد مزاجی و یا گرم مزاجی رو در افراد به طور دقیق تشخیص بدن … در مورد افزایش میشه از دارو و یا اساره های گیاهی استفاده کرد ولی نمیتونید انتظار ۱۰۰درصدی داشته باشید چون نظام و سیستم فیزیولوژی بدن هر کسی مربوط به خودشه

  • رضا , نوامبر 7, 2014 @ 7:15 ب.ظ

    ممنون از راهنمایی شما. اما اگه می شه راهنمایی کنید که در شرایط موجود من دقیقا چه کاری باید انجام بدم. من در مرز گناهم و زندگیم در لیه پرتگاه.

    • Anonymous , نوامبر 8, 2014 @ 11:28 ق.ظ

      خب واقعا” در این مورد باید از روشهای مذهبی استفاده کنید …
      مثل صیغه موقت که خود این کار هم مشکلات و وابستگی هایی داره … ولی تنها راه حل برای شما خواهد بود …مشاوره مذهبی در این مورد میتونه راه رو به شما نشون بده

  • باران , نوامبر 7, 2014 @ 10:20 ب.ظ

    سلام. دختری ۲۲ ساله هستم که با آقایی ۲۶ ساله حدود شش ماه پیش آشنا شدم. در صحبت هایی که با ایشون داشتم به رضایت بالایی رسیدم و حتی مشاوره هم نتیجه ی خوبی برایمان داشت و مشکل خاصی وجود نداشت.اما مشکل اساسی اینجاست که اولا خانواده ی من بسیار متعصب و سخت گیر هستند و نمیتوانند بپذیرند که اون آقا خودش از من خاستگاری کرده و شماره ی منزل رو گرفته!هرچند خانواده ش بارها و بارها تلاش کردند اما پدر من اجازه ی خاستگاری هم نداد. با تلاش بسیار قرار شد نظر مشاور را بپذیرند، که بعد همین را هم انکار کردند و تنها بهانه شان این است که اون آقا ۶ سال پیش با دختری قرار ازدواج گذاشته بودند که بعد از دو هفته عقدشان بهم خورده. حتی حاضر به تحقیق دراین باره هم نشدند، و بعد از جنجال بسیار خود پدرم مشاوری را معرفی کردند که نه خودشون می شناسند و نه من.مشاوران بزرگی رو هم که من بهشون معرفی کردم را معتبر ندانستند.من با شناخت کامل و حتی دیدن خانواده اون آقا، و مدارک و شواهد عقد قبلی شان انتخاب کردم.ولی خانواده ام راضی نمیشوند.با کس دیگری هم نمیخواهم ازدواج کنم.راه آخرم مقابله و طرد شدن است. چاره ی کار من کجاست؟؟؟؟…

    • Anonymous , نوامبر 8, 2014 @ 11:41 ق.ظ

      خب دوست عزیز داشتن حمایت خانواده در ازدواج بسیار مهمه و باید در این مورد صبور باشید … تا با این شرایط کنار بیان … به هرحال اگه مخالف باشن این مخالفت در آینده شما تاثیر منفی میذاره و زندگی شمارو تحت تاثیر خودش قرار میده …بهتره در این مورد بدون اینکه بخوای کوتا کنی صبور باشی و گاهی با قاعده اونا بازی کنی تا بتونید اعتمادشونو جلب کنید

  • باران , نوامبر 7, 2014 @ 10:45 ب.ظ

    فردا وقت مشاوره ای که پدر معرفی کردند است. فکر میکنم مشاور میخواد با تست روانی وشخصیت یه جوری نظر پدرمو بهم تحمیل کنه. بقیه ی مشاورانی که رفتم این ازدواج رو تایید کردند امامعرف این مشاور پدرم هستن و میدونم که میخوان منو با نتیجه ی تحریف شده ی آزمون ها روبرو کنند.چه کار کنم که تست را نتوانند تحریف کنند یا دروغ نگویند؟؟؟؟؟؟؟؟؟ خواهشا سریع تر جواب بدید.فرصتم کم است.ممنون

    • Anonymous , نوامبر 8, 2014 @ 11:46 ق.ظ

      خب دوست عزیز اگه واقعا” ایشون از طرف پدرتون برای اینکا مجاب شده باشه واقعا” سخته که بخوای نتیجه رو دلخواه کنید … ولی به هرحال شما میتونید نتیجه رفتن مشاوران قبلی رو به ایشون در پایان کار بگید ..البته اگه پشت پرده ای در کار باشه .. چون ممکنه هیچ حرفی هم نباشه و شما به اون چیزی که میخوایت برسید ولی میتونید در پایان اینطور رفتار کنید تا ایشون بدونه شما با مشاوران دیگه هم مشورت کردید

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد.