مرکز مشاوره

مرکز مشاوره کودکان

مرکز مشاوره کودکان

سلام دلارام رسولی از مرکز مشاوره و روانشناسی ایران هستم و خوشحال میشم ب سوالات شما در زمینه مشاوره کوک پاسخ بدم. در ادامه سوالات پرکاربرد قرار دادم.

همانکه میدانید کودکان در طول دوره رشد خود ممکن است به طور خواسته یا نا خواسته دچار مشکلاتی شوند و این والدین هستند که باید در حل این مشکلات بکوشند. مرکز مشاوره کودک با داشتن بهترین روانشناسان و مشاوران کودک در زمینه مرکز مشاوره کودکان میتواند سهم بزرگی در کمک به تربیت کودکان و مواجهه با مشکلات و معضلات حال و آینده و رفع آن داشته باشد. توصیه ما برای والدینی که بسیار نگران آینده فرزند خود هستند و به او اهمیت میدهند ،  در مواقعی که نیاز به داشتن یک مشاور خوب کودک را احساس میکنند مشورت گرفتن از مرکز مشاوره کودکان با مشاوره کودک زیر نظر کانون مشاوران ایران است چرا که همکاران ما با گنجینه ای از تجربیات خود شما را  به خوبی در محیطی صمیمی و راحت راهنمایی خواهند کرد.

مشاوره کودک

مشاوره کودک ۴ و نیم ساله

باسلام.دختر۴ونیم ساله ای دارم که ازسن۳سالگی اغلب اوقات درمیهمانیها موقه شام به جای اینکه کنارمن بشینه وغذابهش بدم میره کناردیگرافرادفامیل میشینه.باوجودهرگونه محبت وتوجه و تنبیه ودعوا…امااثربخش نیست

پاسخ

با سلام مادرگرامی اینکه کودک شما از ۳ سالگی چنین رفتاری دارد می تواند یا دال بر روابط اجتماعی قوی او باشد که بک مساله است و اصلا ربطی ندارد که شما رو دوست نداشته باشد و یا هر نکته ای صرفا تجربیات حضور در کنار دیگران را دوست دارد

از طرفی ممکنه در دوره ای حتی یک خاطره دعوا و تنش و ایرادگیری این مساله را ایجاو کرده باشد هر چند کوچک که در ذهن باقی بوده باشد و مساله سوم برریی شرایط هوشی وسایر جنبه های رشد عقلی کودک است و اینکه تفکیکی بین غریبه و والد قابل می شود یا خیر

.ببینید ممکنه مساله اخر نیاز به بررسی های بیشتری باشد که خوب باید توسط روان پزشک یا روانشناس بررسی دقیق شود.البته ممکنه اصلا در مورد دختر شما صدق نکند هوش و همه مسائل طبیعی باشد و این رفتار کم کم با دادن توضیحات و رشد عقلی کودک کاهش پیدا کند.در هر حال امیدوارم مشکل خاصی نباشد وکودک شما سلامت باشد اگر نیازی بود به روانشناس کودک ارجاع دهید .
در این مورد میتونید با متخصصین مرکز مشاوره و روانشناسی ایران، مشاوره تلفنی/تخصصی داشته باشید
۰۲۱۲۲۶۸۹۵۳۴
موفق باشید

مشکل دختر کلاس سوم ابتدایی

با سلام
دختر کلاس سوم ابتدایی که همیشه با بچه های کم سن و سال خودش تمایل به بازی دارد و از بازی با همسن وسالای خودش امتناع می کند ؛علت چیست ؟لطفا راهنمایی کنید

پاسخ مشاور کودک : بی‌میلی کودک به بازی با کودکان دیگر

نکات مهم
تمایل کودک به بازى با بچه‌هاى دیگر، یکسان نیست. بعضى از بچه‌ها، بیشتر از بچه‌هاى دیگر معاشرتى و اهل بازى با کودکان همسن خود هستند و بعضى بچه‌ها ذاتاً آرام‌تر هستند. این اختلاف طبیعى است؛ اما تمایل به بازى با کودک دیگر و داشتن همبازی، در وجود هیچ کودکى به صفر نمى‌رسد.

علل بى‌میلى ممکن است مربوط به وضعیت جسمی، روحى و روانى کودک، یا وضعیت اجتماعی، اقتصادى خانوادهٔ او باشد که او را به انزوا مى‌کشاند و از بازى با بچه‌هاى دیگر فرار مى‌کند. علل عمدهٔ بى‌میلى کودکان عبارتند از:

– ممکن است کودکى دچار ضعف در سلامت جسمانى باشد،؛ مثلاً خیلى زود از جست‌وخیز خسته شود یا نفس تنگى پیدا کند، یا بیمارى‌هائى داشته باشد که اجازهٔ بازى پر افت‌ و خیز را به وى ندهد.

در این‌صورت، ترتیبى بدهید که معاشرت او با دیگر بچه‌ها توأم با بازى‌هاى فکرى مناسب و جنب‌وجوش کمتر باشد.

– گاهى کودک، به‌دلیل تفاوت‌هائى که با دیگران دارد، با آنان نمى‌جوشد. این تفاوت‌ها ممکن است از اجبار کودک به استفاده از عینک ذره‌بینى قطور گرفته، تا لکنت زبان او و حتى هوش فوق‌العاده‌اى باشد که اینها میل به گوشه‌گیرى را در کودک تقویت مى‌کند، یا گاهى او را چنان حساس و آسیب‌پذیر مى‌سازد که با کوچکترین تمسخر و یا سرزنش دیگر کودکان، مى‌رنجد و از معاشرت با آنان زده مى‌شود.

گاهى هم کودک خجالتى است و مشکل مى‌تواند در دوستى با بچه‌هاى دیگر پیشقدم شود.
در چنین مواردی، مشکل او خیلى ساده و تنها با تشویقى آرام و تدریجى حل مى‌شود. نصیحت و پند و اندرز دادن و تأکید بر اینکه: ‘این‌قدر یک گوشه‌ ننشین؛ تو دیگر بزرگ شده‌ای!

’ یا چرا تو هم نمى‌روى با بقیهٔ بچه‌ها بازى کنی؟’ بر ترس کودک مى‌افزاید. بهتر است دایرهٔ دوستى‌ها را کم‌کم وسعت بخشید و ابتدا از دعوت یک یا دو کودک همسن و سال او به خانهٔ خودتان آغاز کنید.

یا مى‌توانید چندین‌بار همراه کودک خود به تماشاى بچه‌هائى که مشغول بازى هستند بروید تا کودک، در ضمن تماشاى آنان، لذتى را که از بازى باهم مى‌برند درک کند و علاقه‌مند شود که خود او هم از این لذت سهمى داشته باشد.

– گاهى لوس و پرتوقع بودن کودک موجب مى‌شود که گروه همسالان او را طرد کنند. از این‌رو، به پدران و مادران توصیه مى‌شود که ضمن ابراز محبت به کودک، اصول اخلاقى و انسانى و احترام به حقوق دیگران را نیز به کودک بیاموزند. بهترین روش در این مورد، این است که پدر و مادر خود الگوى تقلید براى آنان باشند.– گاهى مادر، چون حوصلهٔ سر و صدا و شلوغى بچه‌ها را ندارند،

یا از این مى‌ترسد که کودک او، به‌علت معاشرت با بچه‌هاى شرور، بى‌ادب بار آید، یا حوصله و وقت سر زدن به بچه‌هاى مشغول بازى را ندارد، طورى با کودک رفتار مى‌کند و در مقابل خواست او مبنى بر بازى با دیگر کودکان واکنش نشان مى‌دهد که او را از بازى باز مى‌دارد و به انزوا سوق مى‌دهد. براى مثال، مادرى که مى‌گوید:

‘اجازه نمى‌دهم با پسر همسایه بازى کنی، چون او بچهٔ شرورى است’ کودک خود را از بازى‌اى که ممکن است خیلى هم آموزنده و لذت‌بخش باشد، محروم مى‌کند و بعد با گفتن جمله‌اى نظیر: ‘بیا با خواهر کوچک خود بازى کن!’ او را به کلى از بازى روى‌گردان مى‌سازد.

خواهر کوچکى که تازه مى‌خواهد راه رفتن را بیاموزد، براى بچه‌اى سه – چهار ساله که احتیاج به نقشه کشیدن و دویدن و خندیدن دارد، همبازى خوبى نیست.

بنابراین، هوشیارى و دقت مادر و پدر در انتخاب همبازى‌هاى مناسب براى کودک در افزایش تمایل کودک به بازى به دیگران نقشى بسیار مهم دارد.

نکات مهم

  • کودکان، به هنگام بازى با همسالان، از حالت خودمحورى بیرون مى‌آیند و واقع‌گرا (Realistic) مى‌شوند، به امیال و خواسته‌هاى دیگران توجه مى‌کنند، از دیگران چیزى مى‌آموزند و به دیگران چیزى یاد مى‌دهند و در کنش متقابل، خیلى چیزها به همدیگر مى‌آموزند.
  • وقتى که کودک دوست دارد به تنهائى بازى کند، باید او را به حال خود بگذارید و آزادى بدهید تا مستقلاً به بازى خودش ادامه دهد. نباید همبازى‌هائى را به او تحمیل کنید؛ زیرا چنین حالتى باعث اختلال در بازى او مى‌شود و عادت به عصبانى شدن و ایجاد درگیرى را در وى به‌وجود مى‌آورد.
  • پدران و مادران توجه کنند که کودک در سنین خردسالى هر اندازه آزاد باشد تا به تنهائى بازى کند، به همان اندازه در آینده اجتماعى‌تر خواهد شد.
  • میل طبیعى و تشخیص کودک بهترین راهنماى ما مى‌باشد. آنان کم‌کم یاد مى‌گیرند با دوستان و همسالان خود همبازى شوند؛ بنابراین، نیازى به تأکید و تشویق‌هاى بیرونى نیست تا زودتر از موعد با بچه‌هاى دیگر همبازى شود.
  • کودک را وادار نکنید که با خواهر و برادر کوچکتر خود همبازى شود؛ زیرا آنان براى بازى کوچک هستند، در صورتى‌که کودک اگر با همسالان یا بزرگتر از خود بازى کند، هم با علاقه بازى مى‌کند و هم در تعاملى مشترک چیزى یاد مى‌گیرد.

نکتهٔ دیگر اینکه، کودک بزرگتر باید همیشه ملاحظهٔ کودک کوچکتر را بکند و رفتارى عاقلانه در پیش بگیرد (در صورتى‌که خود او هنوز بچه است و باید بچگى کند) و کودک کوچکتر نیز، احتمالاً به‌علت آنکه قادر به انجام دادن همهٔ اعمال و رفتار کودک بزرگتر نیست، دچار شکست مى‌شود؛ که از نظر روحى و روانى به سود او نیست.

از این‌رو، در عین‌حال که اوقاتى با همدیگر بازى مى‌کنند، زمینه‌هائى نیز براى بازى با همسالان فراهم شود.

جالب توجه این است که هر اندازه خواهران و برادران را به بازى با یکدیگر وادار نکنیم، آنان، مشخصاً، بیشتر باهم بازى خواهند کرد.
– در بازى‌هاى کودکان دخالت نکنید؛ ولى لازم است پدر و مادر گاهى به اتاق و محل بازى بچه‌ها سر بزنند، اما نه به قصد جاسوسى و بازرسى آنان بلکه به قصد بردن مثلاً چای، میوه و شیرینى براى آنان. در واقع، نباید بچه‌ها را مطمئن ساخت که در تنهائى هیچ‌کس به آنان سر نخواهد زد؛ چون همه نوع کودک وجود دارد و ممکن است اتفاقات خطرناکى بیفتد.
– اگر فرزند شما دوست و همبازى‌اى براى خودش پیدا کرده است که شما دوست ندارید با او رفت و آمد کند، تا حدّ امکان نگوئید: ‘اجازه ندارى با این کودک بازى کنی، چون بى‌تربیت است.’ بلکه ابتدا سعى کنید همبازى جدیدى را براى او بیابید و به جز این، در انتخاب دوست، ملاک و معیارى به کودک بدهید و بگذارید بیندیشد و خود قضاوت کند و به نتیجه برسد.

دختر ۴ ساله ای دارم

با سلام
دختر ۴ ساله ای دارم، که باهوش است و خیلی خوب صحبت می کند و دایره لغات بالایی دارد. اما متاسفانه به نظر می آید که روی یک چیز تمرکز نمی کند. مثلا در کلاس باله یا نقاشی بیشتر از آنکه به مربی توجه کند، به خودش در آینه و یا دوستانش توجه می کند. یا در کلاس نقاشی دایم صحبت می کند.
معمولا وسط یک کار صحبت از کار دیگر می کند ، لازم به ذکر است صحبت های وی بی منطق نیست و از تخیلات یا خاطرات و … صحبت می کند.
یا وقتی موسیقی (شعر کودکانه) گوش می دهد، انگیزه ای برای یادگیری تمام شعر به هر طریق ندارد
نگران هستم این رفتار در آینده در رشد و آموزشش تاثیر منفی نداشته باشد.

مشکل عدم تمرکز کودک

با سلام مادر گرامی اگر خودتون متوجه عدم تمرکز او ش ید بهتره همین ابتدا که کودک است او را ارجاع دهید به روانشناس کودک شاید مساله نقص توجه باشد که راهکار درمانی دارد و اصلا جای نگرانی نیست البته ممکنه صرفا به خاطر شرایط سنی باشد و چون اموزش رسمی در هیچ زمینه ای در این توصیه نمی شود خب او هم تمرکز و دقت کافی نشان نمی دهد و چون از هوش و دایره لغات او می گویید خوب ممکنه مساله چیز دیگری باشد یعنی خستگی از اموزش های مختلف و اصلا مساله دقت و تمرکز نباشد و بعد از اینکه وارد فضای اموزش رسمی شود هیچ مشکلی بدین لحاظ نداشته باشد به طور کل جای نگرانی وجود ندارد و کودکان به لحاظ تحمل اموزش هایی با هم تفاوت دارند امیدوارم در اینده مشکل خاصی به وجود نیاید .

در این مورد میتونید با متخصصین مرکز مشاوره و روانشناسی ایران، مشاوره تلفنی/تخصصی داشته باشید
۰۲۱۲۲۶۸۹۵۳۴
موفق باشید

بچه ۴ ساله و مشکلات مدرسه

با سلام پسربچه۴ساله ای دارم که درمهمانی ها بابچه ها خوب ارتباط برقرار می کندولی وقتی اورامهد ثبت نام کردم روزهای اول خوب میرفت ولی بعدش باگریه شدید ازرفتن امتناع کرد ماهم یکی دو ماه نبردیمش ولی حالاااوراژیمناستیک ثبت نام کردم بااینکه خودم من اونجاهستم گریه می کندواز بازی بابچه ها امتناع می کند

مشکل مهدکودک رفتن:اگر کود‌ک حاضر نیست به مهد‌ کود‌ک برود‌ یا چند‌ ساعتی بد‌ون شما جایی بماند‌، او را واد‌ار به این کار نکنید‌ چرا که باعث به‌وجود‌ آمد‌ن ناراحتی‌های بیشتری برایش ‌می‌شود‌. ابتد‌ا با او صحبت کنید‌ و از مزایای مهد‌ برایش بگویید‌. همراه هم بد‌ون اینکه از او جد‌ا شوید‌ به مهد‌ کود‌ک بروید‌ تا با محیط آشنا شود‌.

د‌ید‌ه شد‌ه گاهی مربی مهد‌ به‌عنوان راهنمایی به ماد‌ر ‌می‌گوید‌ به گریه‌های بچه نباید‌ اعتنا کرد‌. او را اینجا پیش ما بگذارید‌ و بروید‌. ما آرام و سرگرمش ‌می‌کنیم.

به هیچ‌وجه مرتکب چنین خطایی نشوید‌. باید‌ به تد‌ریج با این قضیه کنار بیاید‌. روزهای اول د‌ر مهد‌ کنارش باشید‌. بعد‌ از گذشت چند‌ روز وقتی عاد‌ت کرد‌، کمی د‌ورتر بنشینید‌. این مرحله را هم که پشت سر گذاشتید‌، چند‌ د‌قیقه‌ای پیش چشمش نباشید‌ و بازبرگرد‌ید‌. این هم که عاد‌ی شد‌، چند‌ ساعت نباشید‌ و برگرد‌ید‌. د‌ر نهایت ‌می‌بینید‌ که کود‌ک‌تان د‌ر مهد‌ کود‌ک ‌می‌ماند‌ و مشکل حل شد‌ه است.

در این مورد میتونید با متخصصین مرکز مشاوره و روانشناسی ایران، مشاوره تلفنی/تخصصی داشته باشید

۰۲۱-۲۲۶۸۹۵۵۸

ممکنه در همان دو ماه مهد اتفاقی افتاده تجربه ترسی دارد که اجازه بازی و تجربه جدید رو از او گرفته و باعث هراس از محیط اجتماعی شده البته باید دید همچنان در مهمانی ها بدون مشکل است و صرفا در برخورد با افراد غریبه کوچک دچار مشکل می شود و یا مساله گسترده تر است به هر حال باید روانشناس کودک فرزند شما را ببینید و خوب با تکنیک های نقاشی درمانی و بازی درمانی می تواند به شما کمک کند تا مساله رفع شود .

در هر حال بررسی شرای پیرامونی مهم است منتهی جای نگرانی نیست گاها هم به خاطر این مساله ایجاد می شود که کودک شما به رشد شناختی نرسیده و خب همین مساله مسائلی ایجاد می کند .و ترس و اضطراب از نبود شما مشکل ساز است و با رشد شناختی و افزایش سن برطرف می شود ضمن اینکه برخی مسائل در طی رشد صرفا مقطعی هستند و بعد از مدتی مرتفع می شوند و جای نگرانی وجود ندارد در نهایت امیدوارم شرایط متعادل شود

در این مورد میتونید با متخصصین مرکز مشاوره و روانشناسی ایران، مشاوره تلفنی/تخصصی داشته باشید
۰۲۱۲۲۶۸۹۵۳۴
موفق باشید

 

توجه پسر ۲ساله به پا دختر

پسرم ۲ سال و ۱۱ ماهشه و حدود ۸ ماه هست که بیش از حالت عادی به پاهای دخترها توجه میکنه یا در مورد پا فکر میکنه.

حتی وقتی براش کتاب میخونم یا کاتون میبینه همش سوال میکنه که پاش کو؟ می خواست پاشو دست بزنه؟…
وقتی خانومی با جورا ب قشنگ یا ناخن لاک زده میبینه، کمین میکنه زیر میز یا کنار پاش و آروم به پاش خیره میشه یا دست میزنه.

خرداد ماه پیش مشاور رفتم و به سفارش ایشون راه بی توجهی و حواس پرت کردن رو پیش گرفتم.
اما الان مدتیه که حتی موقع بازی یا توی مهد کودک وقت بازی، میره پشت مربی و به پاش دست میزنه.
یکبار هم دیدم که خودش خوابیده و یکی از عروسکهاش رو میماله به کف پاش

  • لطفا بفرمایید آیا اینها علائم فوت فتیش هستن؟
  • میشه پیش گیری کرد؟
  • کدوم میتونه مفید باشه روانشناس یا روانپزشک؟

پاسخ

با سلام کمی بعیده دراین سن این مشکل حنسی وجود داشته باشد البته که نوع زود اغاز هم دارد ولی باید محرک های محیطی بررسی شود مثل اینکه دیدن فیلم ها تصاویر و حتی برخوردهای خود شما و اینکه ایا ممکنه مورد سو استفاد۶ ای قرار گرفته شود ببینید این مساله فقط منوط به رابطه جنسی نیست

بلکه فرضا نزدیکی یک خانم که خودش مشکل جنسی داشته باشد با فرزند شما امیدوارم منظور بنده را درک کنسد .بهتره حتما به روانشناس کودک ارجاع بدهید چون در سنی نیست که توضیحاتی داشته باشد .

با نقاشی درمانی و بازی درمانی دلایل مشخص خواهددشد منتهی جای نگرانی هم وجود ندارد امیدوارم به زودی مساله رفع شود مورد میتونید با متخصصین مرکز مشاوره و روانشناسی ایران، مشاوره تلفنی/تخصصی داشته باشید
۰۲۱۲۲۶۸۹۵۳۴
موفق باشید

پسر ۸ ساله شلوغکار

سلام.پسری ۸ ساله دارم.خیلی شلوغ میکنه واذیت میکنه توی کلاس تمرکز نداره بچه هارواذیت میکنه وکمتر به حرف گوش میده.خیلی هم ناخن میخوره.لطفا راهنمایی کنید

 

بیش فعالی چیست؟

این اختلال یکی از اختلالات شایع و در عین حال باید تشخیص سخت برای پزشکان است. اختلال بیش فعالی بیماری پیچیده ای است و اغلب تشخیص داده نمی شود. درباره کودکی که با چنین اختلالی تشخیص داده می شود ۳ علامت را نباید از یاد ببرید که شامل پرتحرکی، کمبود توجه و تمرکز و در نهایت اعمال تکانه ای (کارهای ناگهانی و غیرقابل پیش بینی) است.

زمانی که پزشک بتواند جزئیات لازم را از والدین و مدرسه به دست آورد می توان معیارهای لازم را در نظر گرفت. علائم اختلال بیش فعالی ـ کم توجهی باید در بیشتر از یک مکان دیده شود

مثلاً خانه و مدرسه و البته اینکه برای چند ماه این علائم بروز کند. داشتن ۶ علامت یا بیشتر از علائم اختلال کم توجهی یا بیش فعالی که باید دست کم ۶ ماه وجود داشته باشد تا بتوان گفت کودک بیش فعال است.

علائم بیش فعالی

تعدادی از علائم مربوط به بیش فعالی و اختلال توجه و تمرکز شامل موارد زیر است:

  • کودک غالباً با دست هایش بازی می کند و در جایش می لولد.
  • کودک معمولاً کلاس را ترک می کند.
  • غالباً می دود یا می پرد.
  • اغلب بازی یا فعالیت هایش پر سروصداست.
  • به نظر می رسد کودک همیشه در حال حرکت است.
  • زیاد صحبت می کند.
  • از توجه به جزئیات ناتوان است.
  • اغلب قادر به پیگیری دستوران یا اتمام کارها نیست.
  • اغلب وسایل خود را گم می کند.

ممکن است کودک شما بیش فعال باشد

برای کودکی با اختلال بیش فعالی ـ کم توجهی انجام برخی رفتارها ممکن است سخت تر باشد. حال بهتر است این سوال ها را از خودتان بپرسید:

  1. آیا زمانی که از کودک تان می خواهید کاری انجام دهد مشکلی در شنیدن دارد؟
  2. آیا او نسبت به دیگر کودکان سریع تر هیجان زده می شود؟
  3. آیا خانه شما در زمان غذا خوردن، به خواب رفتن، شستن دندان ها و دیگر کارها به میدان جنگ بدل می شود؟
  4. آیا معلم شما نسبت به رفتار کودک شما در مدرسه نگران است.
  5. و زود تمرکزش را از دست می دهد و فراموش کار است؟

این بچه ها مغزشان متفاوت است

اختلال بیش فعالی ـ کم توجهی یک بیماری عصبی ـ رفتاری است با ۲ مولفه:

بیش فعالی و بی توجهی یا نداشتن تمرکز. برخی از این کودکان به صورت واضح فعالیت زیادی دارند و برخی هم توانایی تمرکز ندارند اما بیشتر آنها هر دو مشکل را با هم دارند.

این بچه ها مغز ماشین فراری را دارند اما با ترمز دوچرخه.

ذهن آنها در حال مسابقه است اما نمی توانند در زمان لازم سرعت شان را کم کنند. اسکن های متعدد نشان می دهد بخشی از مغز کودک دچار اختلال که به کنترل رفتار کمک می کند، موجب تمرکز می شود و آنچه نیاز به انجام آن دارد را طبقه بندی می کند، کمی کوچکتر است.

علاوه بر این انتقال دهنده های عصبی شیمیایی مغز مانند سروتونین، دوپامین و نوراپی نفرین که پیام را از یک قسمت مغز به قسمت دیگر می فرستند در آنها دچار کمبود است بنابراین برای مثال اگر معلم یک آموزش ۵ مرحله ای به کودک بدهد، او ممکن است تنها بتواند ۲ مرحله اول را انجام دهد و توالی کارهای بعدی را از دست بدهد.

دلیل بیش فعالی معلوم نیست

بیشتر مطالعات نشان می دهد اختلال بیش فعالی موروثی است. اما در سال های اخیر تحقیقات از ارتباط این اختلال با مواد سمی محیطی مانند بیس فنول A و فتالات (مهمترین مواد در تولید مواد آرایشی، پلاستیک، پرده حمام) و همین طور حشره کش ها خبر می دهد.

این علم بسیار جدید است و تحقیقات همچنان باید ادامه پیدا کند. کودکان نسبت به مواد سمی محیط حساس هستند و باید نسبت به مواجهه آنها با این مواد دقت شود.

چندین دلیل دیگر برای ابتلای کودک به اختلال بیش فعالی می توان در نظر گرفت که از جمله می توان به ژنتیک، آسیب کوچک مغزی در زمان تولد یا حتی استرس و نگرانی دوران بارداری اشاره کرد.

چطور تشخیص بدهیم

در اختلال بیش فعالی ـ کم توجهی معدل سنی می تواند از ۲ یا ۳ سالگی باشد. در ۲ سالگی پزشکان به دنبال یافتن علائم هستند و هر چه زودتر این نقص تشخیص داده شود زودتر می توان مداخله کرد.

اما در اغلب موارد تا زمانی که کودک به سن مدرسه نرسیده که نیاز به توجه و نشستن طولانی مدت داشته باشد، این اختلال قابل تشخیص نیست. بچه های باهوشی که نشانه های ضعیفی دارند، ممکن است سال ها علائم را داشته باشند تا دوره آموزشی مدرسه که باید برنامه منظم، چند منظوره و مدیریت زمان انجام دهند و اینجاست که دچار مشکل می شوند.

دختران فرق دارند؟

پسران سه برابر دختران در معرض این اختلال هستند و به طور معمول دختران ۵ سال بعد از پسران تشخیص داده می شوند.

دختران بی نظم و ساکت کمتر به چشم می آیند حتی اگر اختلال شان به اندازه پسران باشد. بی توجهی و نادیده گرفتن موضوعات پیرامون از علائم اختلال در دختران مبتلا به بیش فعالی است.

در پسران به جای آن انجام و بروز حرکات و رفتارهای متفاوت و غیرمنطقی بدون انگیزه قبلی و برنامه عاری از فکر انتظار می رود. در دوران دبستان دخترانی با اختلال بیش فعالی، کودکانی کم دقت یا بی دقت هستند،

همچنین در آموختن مهارت های آموزشی و حل مسائل ضعیف بوده و به جزئیات و موضوعات محیط پیرامون خود توجه ندارند، کمتر توجه می کنند و با تمام کردن کارها مشکل دارند اما آنها معمولاً پرخاشگر نیستند. دختران قرار نیست کیف مدرسه شان را در زمین بازی جا بگذارند یا دفتر مشق شان کثیف باشد.

تشخیص سخت است

هیچ آزمایشی وجود ندارد که با انجام آن بتوان گفت کودک دچار بیش فعالی است. اما اغلب پزشکان با تاریخچه خانوادگی، جزئیات پرسش هایی که انجام می دهند و بررسی رفتار کودکان و میزان اهمیت آن براساس سن و سال او سعی می کنند تشخیص صحیح را داشته باشند.

با صحبت کردن با کودک، والدین و معلمان و اگر لازم باشد مادربزرگ و پدربزرگ و اقوام پزشکان می توانند تعیین کنند علائم با توجه به سن کودک متناسب است یا مشکل جدی وجود دارد. آنها باید عواملی مانند عصبانیت، اختلال یادگیری، افسردگی، طلاق یا بیماری یکی از اعضای خانواده را هم در نظر بگیرند.

درمان دارویی برای کدام بچه ها لازم است؟

دارو درمانی به همراه روان درمانی و تغییراتی که در زندگی روزانه کودک ایجاد می شود می تواند شرایط را بهبود دهد. داروها زمانی که با رفتار درمانی همراه شوند می توانند پرخاشگری و بی توجهی کودک را به میران زیادی بهبود دهند.

دارو درمانی زمانی پیشنهاد می شود که تعداد علائم کودک براساس سنش مشخص شود و تنها زمانی از دارو استفاده می شود که کودک واقعاً نیاز داشته باشد.

در کودکانی که علائم متوسط تا شدید این اختلال را دارند دارو درمانی کمک کننده است. در علائم خفیف تر معمولاً از مشاوره درمانی استفاده می شود.

اما دارویی که برای یک کودک کارساز بوده است نمی تواند برای دیگری هم همان نتیجه را داشته باشد.

به همین دلیل پزشکان نظارت زیادی بر کودک دارند تا بتوانند ترکیب مناسب را پیدا کنند. مشخص نیست چرا اما کودکانی که در یک سن خاص دارویی را تحمل نمی کنند ممکن است چند سال بعد به خوبی به همان دارو جواب دهند.

 معرفی روانشناس کودک خوب

سلام.ممنون میشم اگریک روانشناس خوب معرفی کنید.با تشکر

در این مورد میتونید با متخصصین مرکز مشاوره و روانشناسی ایران، مشاوره تلفنی/تخصصی داشته باشید
۰۲۱-۸۸۴۷۲۸۶۴

کودک ۴ ساله که اخیرن گوشه گیر شده است

برادر زاده من ۴سالشه فوق العاده بچه اجتماعی بود و ارتباط خوبی با بچه ها برقرار میکرد…

نزدیک دو ماه گوشه گیر شده به حالت اضطراب صبح تا شب تو خونه دور خودش میچرخه دستشم همش تودهنش میبره ..

با کسی کار نداره ..چند تا هم برنامه کار تونی تلویزیون فقط نگاه میکنه ..

از غذا بدش میاد فقط کیک و شکلات…من چه کمکی میتونم بهش بکنم ؟مادرش هم به دکتر اعتقادی نداره میگه بچس خودش دورست میشه…لطفا کمکم کنید…

پاسخ

با سلام
مگه میشه این همه تغییر در بچه سالم در سن ۴ سالگی بیفته و بیتفاوت بود و منتظر باشی خودش خوب بشه سطح اضظراب مشکل تغذیه همه و همه اهمیت زیادی دارند .

ممکنه مساله مهمی پیش اومده باشه مثلا ازاری اسیبی که باعث شده مضطرب بشه و اگر زودتر به روانشناس کودک ارجاعش ندن دچار اسیب های بیشتری بشه بهتره شما اقدام کنید چون این تغذیه کاهش وزن ایجاد می کنه اگر کابوس داره شب ها و خب رفتارهای تکراری داره ممکنه اصلا مساله عقب ماندگی و چیزی باشد چون برخی مسائل و بیماری ها فرد تا سنی طبیعی است و بعد اسیب خودش را نشان می دهد

حتی در نوعی از اختلال کودک در سنی طبیعی است و بعد پس رفتی در تمام دستاوردهایی که تا کنون داشته را می بیند در هر حال منظورم این نیست حتما ایشون دچار چنین شرایطی هستند خیر فقط صرفا ممکنه مساله مهمی باشد که نیاز به بررسی داشته باشد و توجهی نشده باشد امیدوارم در هر حال مساله حل شود و مشکل خاص ی نباشد بهتره با برادرتون مشورتی داشته باشید

در این مورد میتونید با متخصصین مرکز مشاوره و روانشناسی ایران، مشاوره تلفنی/تخصصی داشته باشید

۹۸۲۱۲۲۳۵۴۷۹۰

موفق باشید

چند نکته در مورد کودکان دلبندمان بدانیم

فرزند شما بسیار پیچیده است و هر رفتار شما یک پاسخ از طرف او به همراه دارد. این بدین معنا است که اگر کودک شما بد رفتاری می کند ریشه در رفتار شما و محیط اطراف او و اقوام شما دارد.

گاهی شما خوش اخلاق هستید و بچه شما لوس بار می اید مشاوره کودک در واقع به شما کمک می کند تا یادبگیرید کی کودک را تشویق کنید و کی او را تنبیه کنید.

 پسر ۲۷ ماهه ای دارم که به شدت دست بزن 

سلام پسر ۲۷ ماهه ای دارم که به شدت دست بزن داره هر جا میریم تمام بچه هارو میزنه من و پدرش رو میرنه حتی وقتی مشغول بازی هست با ماشینش ماشین دیگش رو میکوبه و میزنه و تمام خواسته هاش رو با گریه و لجبازی و نق بیان میکنه حتی اگه اروم باشه اصلا صبح از خواب با گریه و لجبازی شدید بزدار میشه در صورتی که تمام شب رو خوب خوابیده خواهش میکنم کمکم کنید کار هرروز من گریه و نگرانیه

پاسخ

با سلام دوست عزیز برخی بچه ها بسته به نوع زایمان و شرایط جسمی و روحی مادر و جسمی خودشون در ردیف بچه های دشوار هستند که بسیار بدقلق اصطلاحا عصبی هستند

و مدام د حال گریه و لجبازی هستند که اگر چه خانواده ها هم از این مساله نگران می شوند ولی خب ان چیزی که مهم است این است که بدانید ممکنه به صورت ارثی هم در خانواده ها وجود داشته باشد

یعنی شما و یا پدررو یا اقوام نزدیک چنین کودکی را تجربه کرده باشید بهتره ایشون رو به روانشناس کودک ارجاع بدهید ولی اصولا اگر در پاسخ به رفتارها تنبیه بدنی صورت نگیرد و کودک مورد ازار نباشد .و یا مدام قضاوت نشود با بزرگ شدن و رشد شناختی مسائلی مرتفع می شود

مخصوصا با ورد به مدرسه و شروع اموزش های رسمی ولی بهتره از همین ابتدا مساله رو جدی پیگیری کنید وه بعدا با مشکلات بیشتر مواجه نشوید ممکنه خدای ناکزده مساله پزشکی باشد ابتدا چکاپ پزشکی شود و بعد به روانشناس کودک ارجاع دهید امیدوارم به زودی شرایط رفع شود.

در این مورد میتونید با متخصصین مرکز مشاوره و روانشناسی ایران، مشاوره تلفنی/تخصصی داشته باشید
۰۲۱۸۸۴۲۲۴۹۵
موفق باشید

سلام دختری دارم که تازه سه سالش تمام شده ازدوماه قبل ادرارش رو میگفت از شبی که زلزله اومد ترسید وازاون موقع گاهی اوقات ادرارش رومیگه البته فقط درزمان بیداری ولی وقتی خوابه دیگه نه و شلوارش رو خیس میکنه لطفا راهنمائیم کنید.

شب ادراری کودک

دوست عزیز اول از همه باید مطمئن شوید دختر شما شب ادراری ندارد.
از غروب به بعد مایعات کمتر باید بخورد، آخر شب حتما دوبار دسشویی برود.
اگر این اتفاق افتاد برخورد شدید با کودک نداشته باشند و به رویش نیاورند به مرور بهتر می شود.
در این مورد میتونید با متخصصین مرکز مشاوره و روانشناسی ایران، مشاوره تلفنی/تخصصی داشته باشید
۰۲۱-۸۸۴۲۲۴۹۵

با سلام
ببینید چون ترس و شرایط بیرونی باعث شده که در کنترل ادرار شبانه با مشکل مواجه شو مساله حدی نیست دادن ارامش خاطر به کودک توبیخ نکردن تنبیه و دعوا نکردن و صبور بودن کمک می کند اینکه چند شب او را از خواب بلند کنید و از او سوال کنید که ایا ادرار دارد یا خیر ؟؟

مطمئن باشید او خود به خاطر نداشتن کنترل در شب و ترس ازار می بیند و متوجه هست که رفتارش نادرست است ولی با همه این شرایط باید شما دقت داشته باشید که نباید به او استرس وارد کنید ..

و بهتره تلاش کنید با داستان و صحبت در نورد ترس های او صحبت کنید و او را درک کنید و اگر باز مساله مرتفع نشد به روانشناس کودک مراجعه داشته باشید در هر حال امیدوارم به زودی بهبودی حاصل شود ..

در این مورد میتونید با متخصصین مرکز مشاوره و روانشناسی ایران، مشاوره تلفنی/تخصصی داشته باشید

۹۸۲۱۲۲۳۵۴۷۹۰
موفق باشید

شب ادراری در کودکان و بزرگسالان ریشه در مشکلات روحی و جسمی دارد که به سادگی با تداوم و تکرار قابل درمان است. کودک شما اگر از شب ادراری رنج می برد نباید با تحقیر او را در شرایط بدتری قرار دهید چرا که این اشتباه رفتاری موجب بدتر شدن شرایط می شود.شب ادراری

اگر فرزند شما هم دچار شب ادراری است حتماً می دانید که این مشکل می تواند بسیاری از والدین را خسته و کلافه کند. البته این تنها والدین نیستند که از این مشکل رنج می برند؛ بلکه خود کودک هم ممکن است به عنوان تلخترین تجربه زندگی اش از آن یاد کند.مشکل شب ادراری حتی از هیولای زیر تخت و پشت پرده اتاق خواب هم بیشتر کودک شما را آزار می دهد.

به طوریکه او جرات نمی کند حتی یک شب در جای دیگری غیر از منزل بخوابد تا رازش آشکار نشود. البته یادتان باشد اگر فرزند شما یکی دوبار اتفاقی جایش را خیس کند، نباید به او برچسب ابتلا به شب ادراری را بزنید. متخصصان معتقدند دست کم ۲ بار در هفته و به مدت ۳ هفته باید این اتفاق برای کودک بیفتد تا اینکه تشخیص شب ادراری برای او قطعی شود.

اگر چه هنوز علت قطعی شب ادراری کودکان مشخص نشده، لازم است بدانید گاهی ابتلا به برخی بیماریهای جسمی می تواند باعث شب ادراری شود. بنابر این لازم است در مورد این مشکل حتماً با پزشک فرزندتان مشورت کنید.

علل شب ادراری کودک

وارد شدن به شرایط جدید مانند تولد فرزند دیگر، طلاق و… می تواند حجم زیادی از استرس را برای تمام اعضای خانواده و به خصوص برای کودکان در سنین پایین، به وجود آورد. ورود به چنین شرایطی برای بچه ای که شب ها جایش را خیس می کند می تواند سخت تر هم باشد. ممکن است علائمی را که تحت کنترل درآمده بوده اند را دوباره وخیم کند و تعداد شب های خشک را به حداقل برساند.

باورهای غلطی در مورد شب ادارای بین مردم وجود دارد از جمله اینکه کودک تنبل است و اگر کمی تلاش کند می تواند بر این مشکل غلبه کند.دیگر اینکه استرس می تواند باعث شروع این مشکل در کودکان شود که تاکنون شب ادراری نداشته اند، اما هیچ کدام از این باورها درست نیست.

شب ادراری کودکان
شب ادراری یک مشکل غیر قابل کنترل است

شب ادراری یک مشکل رفتاری قابل کنترل توسط خود کودک نیست. چنین مشکلی ریشه ارثی و ژنتیکی دارد. شب ادراری در مورد بیشتر کودکان، یک مشکل ساده جسمانی است؛ عضلات مثانه شان ضعیف یا کوچک است و قادر به کنترل آن حجم از ادرار که بدنشان تولید کرده، نیست.

اگرچه استرس ممکن است به طور غیرمستقیم بر این مشکل تاثیر بگذارد ولی اغلب متخصصان بر این باورند که استرس نمی تواند دلیل آغاز این ماجرا باشد چون هیچ ارتباط جدی و قابل توجهی بین اضطراب و شب ادراری وجود ندارد فقط اینکه بعضی رفتارها، زمانی که کودک تحت فشار و استرس قرار دارد، شب ادراری را تشدید می کند. این رفتارها عبارتند از:

* خوردن غذاهای شور
* تخلیه نکردن کامل مثانه قبل از خواب
* نوشیدن مایعات در زمان نزدیک به خواب

بچه ها هم مانند بسیاری از بزرگسالان، ممکن است وقتی استرس دارند به خوردن پناه بیاورند و خوراکی هایی مثل اسنک های شورمزه، چیپس و… را ترجیح دهند. خوردن این همه نمک نیاز بدن به مایعات را بیشتر می کند و این نوشیدن های بیش از حد معمول برای بچه هایی که مثانه کوچک دارند دردسرساز می شود. همچنین استرس ممکن است باعث شب ادراری شود چرا که شب ادراری اغلب در کسانی که خواب عمیقی دارند اتفاق می افتد. حال اگر اتفاقی در مدرسه، خانه و… کودک را مضطرب کند و باعث بی خوابی او شود، نتیجه یک بی خوابی طولانی، فرورفتن به خوابی به مراتب عمیق تر از حالت عادی است. پیامد این خواب بسیار عمیق هم شب ادراری است. قطع به یقین برای میلیون ها میلیون کودک بالای ۶ سال که دچار مشکل شب ادراری هستند، این کابوس باعث بروز استرس خواهدشد.

تغییر رفتار کودک ۴ساله

فرزنده بنده ۴ساله است درخانه وقتی تنها است آرام بازی میکند وهیچ سروصدایی ندارد ولی وقتی که مهمان داریم یا اینکه مهمانی برویم خیلی خیلی شلوغ میکند و دائم درحال دویدن و شیطنت زیاد است و حتی جیغ های وحشتناک میزندواینکه با گریه همه چیز می خواهد
کمکم کنید من بافرزندم چکارکنم

پاسخ

با سلام
مادر گرامی رفتارهای فرزند شمامی تواند دلایل مختلف داشته باشد و احتمالات مختلفی هم مطرح می شود که باید در نظر داشته باشید
مثل اینکه در خانه تنهاست ولی برای جلب توجه چنین رفتارهایی دارد که اصلا نباید واکنش منفی نشان دهید و به دیگران هم بسپارید توجهی نکنند تا رفتارها خنثی شود و اصلا نکران نباشید این رفتارها مقطعی هستند
از طرفی ممکن است تقلیدی باشد که می کند و خب این مساله تقلید برای کودک شما ایجاد شود و حواستون باشه که به هر حال در حالت تقلید هم در سن خاصی است و ممکنه در مهد اموخته باشد و یا اصلا فکر کند رفتار درستی است و حتی گاهی تقویت شده باشد
مساله بعدی که مطرح می شود مساله این است که در خانه ازادی عمل زیادی ندارد ولی وقتی مهمان دارید می داند که پدر و مادر امر و نهی نمی توانند بکنند و می تواند ازادی عمل داشه باشد به همین خاطر است که چنین رفتارهایی از او سر می زند و شاید اصلا شما توجهی به این مساله نداشته باشید
از سویی بهادادن بیش از حد به کود ک باعث می شود در حضور جمع رفتارهای متفاوتی نشان دهد به هر حال همه این احتمالات می تواند مطرح باشد البته در سنین خاص این رفتارها طبیعی است
اگر تداوم داشت می توانید به روانشاس کودک مراجعه داشته باشید
امیدوار موفق باشید
در این مورد میتونید با متخصصین مرکز مشاوره و روانشناسی ایران، مشاوره تلفنی/تخصصی داشته باشید
۰۲۱۲۲۶۸۹۵۵۸
موفق باشید

مشکلات گفتاری کودک ۲۱ ماهه

سلام
دخترم تقریبا ۲۱ ماهشه ولی هنوز نیتونه کلمه ای بگه فقط بابا رو میگه خیلی نگرانم…

مسئله دیگه ای که هست اینه که خیلی تلویزیون دوس داره ولی من حس میکنم تمرکزش خیلی کم شده شاید حدود ده دفعه باید صداش بزنیم تا برگزده و ما رو نگاه کنه.

وزنشم خیلی کمه حدود ده کیلو و خواب شبانه شم خیلی خیلی نامنظمه .تا صبح نزدیک ده تا ۱۵ دفعه بیدار میشه واقعا کلافه شدم و روی زندگی منو همسرم خیلی تاثیر بدی گذاشته این بیخوابی دخترم.

پاسخ

با سلام در مورد رشد قدی و وزنی باید با پزشک مشورتی داشته باشید چون ممکنه مشکل جسمی باشد و تاخیر رشدی هم دال بر این موضوع باشد .

در مورد رفتارهای دیگر مثل به کار بردن کلمات اگر هوشیاری خوبی دارد همه چیز را متوجه می شود ولی کلمات را بیان نمی کند نگرانی وجود ندارد چون برخی کودکان دیرتر حر ف می زنند مثلا کلمات را درست تلفظ نمی کنند ولی اگر فکر می کنید متوجه نمی شود .

به سمت اشیا نمی تواند اشاره کند وقتی با او صحبت می کنید توجهش کم است باید زودتر به روانشناس کودک مراجعه کنید تست هوش گرفته شود بررسی های لازم انجام شود و اگر مشکلی باشد جای نگرانی نیست به شما برای رفع ان کمک خواهد شد .احتمالات زیادی مطرح است که بهتر است با مراجعه حضوری مشخص شود.امیدوارم مساله خاصی نباشد و روال رشد فرزندتان طبیعی باشد .

سلام پسرم ۳ سالشه هنوز قادر به گفتن خیلی از کلمات نیست ولی همه چیز رو میدونه چیه و متوجه میشه ولی حرف نمیزنه و مساله دیگه اینکه دست بزن داره روی بچه ها که این مساله خیلی منو عذاب میده و اینکه مدام پاهای باباشو فشار میده و این موضوع باباشو عصبی کرده لطفا راهنماییم کنید

با سلام در مورد تکلم اگر کاملا متوجه همه چیز می شود .و کلماتی را هر چند شکسته بیان می کند خوب نگران نباشید می تواند مساله ارثی باشد و یا در هر حال تاخیر در تکلم که در بعضی از کودکان وجود دارد باید برایش قصه زیاد بخ انید وقت بگذارید صحبت کنید .با تصاویر کلماتی را به او بیانوزید از کا تن های اموزشی هم می توانید استفاده کنید در مورد پرخاشگری یا الگوی رفتاری است که مشاهده کرده است .و بهتره با روانپزشک کودک مشورت داشته باشید .امیدوارم مشکل فرزندتون حل شود .

در این مورد میتونید با متخصصین کانون مشاوران ایران، مشاوره تلفنی/تخصصی داشته باشید
۰۲۱۲۲۶۸۹۵۳۴
موفق باشید

دختر ۳ سال و ۴ ماهه مشکلات مدفوع

دختر ۳ سال و ۴ ماهه دارم که از عمل دفع میترسه و همین امر باعث یبوست شدید و رخم ناحیه مقعدش میشه و اکراه زیاد از دفع داره با داروهای ملین هم خوذشو نگه میداره تا حس دفع بهش دست میده هر جور شده خودشو کنتزل میکنه این موضوع خیلی تاثیر گذاشته روی کاراش مثل باری خوردن خوابیدن راهکار چی هست؟ سپاس از راهنماییتون

پاسخ

در مورد ترس از عمل دفع خوب احتمالا می دانید که بچه ها در ۴ سالگی به خاطر رشد اسفنکترها می توانند دفع رو داشته باشند .

و شاید تجربه های زودتر و نظافت شدید و دادن بازخوردهای منفی وقتی احیانا خودش رو کثبف کرد باعث اضطراب می شود مخصوصا بچه هایی که خست جز خصوصیت اخلاقی انهاست چون در مرحله مقعدی سخت گیری می شود شخصیت سر سختی می شوند و تمایلی به دفع ندارند که باید ایشون رو به روانشناس کودک ارجاع بدهید

اصولا برای این کودکان تلاش می شود که با در نظر گرفتن یک امتیازهای خاص به این عمل تشویق شود مثلا اگر امروز بتواند فقط فضای توالت را تحمل کند برچسبی می گیرد و بعد اگر عمل دفع را هر چند ناقص انجام داد بر چسبی دیگر و در نهایت اخر هفته بسته به امتیازات چیزی که مایل است را می تواند خریداری کند .در هر حال امیدوارم مشکل حل شود و جای نگرانی هم البته وجود ندارد.
در این مورد میتونید با متخصصین کانون مشاوران ایران، مشاوره تلفنی/تخصصی داشته باشید
۰۲۱۸۸۴۷۲۸۶۴موفق باشید

پسر ۳ ساله ترس از جدایی از مادر

سلام خسته نباشید من یه پسر ٣سالو ٧ ماه دارم که همش ترس جدا شدن از من رو داره یه مدت مهد رفت خوب شد ولى دوباره این ترس به جونس اومده موقعى که بخواد بخوابه تو اتاقش همش طفره میره مدام بایدصحبت کنم تا قانع بشه دور از چشمش باشم فوراً صدام میزنه

اگه بار سوم جواب ندم گریه میکنه و از درب بسته میترسه تا تهنا باشه تو اطاق در بستشه گریه میکنه یا با هرکى جز خودم تو اطاق باشه همینجورخ خیلى نگرانشم این ترساش باعث شده لکنت بگیره یه وقتایى کم میشه یه وقتایى زیاد میشه راهنماییم کنید

پاسخ

سلام مادر گرامی جای نگرانی نیست اگر ایشون تک فرزند باشند و توجه بیشتری دریافت کرده باشند این حالت طبیعی است البته کودکان در شرایطی که اضطراب جدایی دارند ممکنه حالت اختلال پیدا کند که حتما باید با مراجعه حضوری به روانشناس کودک تلاش کنید مساله حل شود

ولی در مورد ترس کودکان باید کم کم مساله حل شود و نقش شما بسیار اهمیت دارد .اینکه تلاش نکنید در این شرایط با حمایت افراطی چسبندگی را افزایش دهید .امیدوارم با مراجعه رفع شود

در این مورد میتونید با متخصصین کانون مشاوران ایران، مشاوره تلفنی/تخصصی داشته باشید
۰۲۱۲۲۶۸۹۵۳۴
موفق باشید

دختر کلاس اول و ترس از خانه ماندن

دخترمن کلاس اول دبستان است. ترس داره از اینکه من برای خرید برم بیرون و دیر برگردم و یا نیام خونه، آیا می تونم با روش بازی کردن ترسش رو از بین ببرم، همونطور که شما در مورد مقابله با ترس کودکان گفتید؟

اگر امکانش هست نحوه بازی رو هم برایم بگویید؟

ممنون از زحمات شما

پاسخ

بچه ها از نظر سرشتی و ذاتی با هم متفاوت هستند. بعضی از کودکان معاشرتی تر و اجتماعی ترند و راحت تر با دیگران ارتباط برقرار می کنند ولی از طرف دیگر کودکی را می بینیم که منزوی و گوشه گیر است و بیشتر تمایل دارد وقت خود را در کنار مادر سپری کند.

در این مورد میتونید با متخصصین کانون مشاوران ایران، مشاوره تلفنی/تخصصی داشته باشید

۰۲۱-۲۲۳۵۴۲۸۲

علاوه بر مساله سرشت و ذات، بسیاری از کودکان هستند که اضطراب جدایی از مادر را دارند. دسته دیگری از کودکان از اضطراب اجتماعی رنج می برند. در هر صورت این دو دسته آخر کسانی هستند که به بیماری اضطراب مبتلا هستند و مداخلات روان پزشکی به موقع می تواند برای آنها بسیار سودمند باشد. اگر کودک شما منزوی و غیر اجتماعی است توصیه های زیر می تواند کمکتان کند:

۱) در صورتی که وابستگی کودک به شما خیلی زیاد است، لحظه ای از شما جدا نمی شود و اصرار دارد نزد شما بخوابد و…، حتما به یک روان پزشک اطفال مراجعه کنید.

۲) ترس و اضطراب او را درک کنید و بپذیرید اضطراب او واقعی است و او را به دلیل جمع گریزی و ارتباط برقرار نکردن با دیگران شماتت نکنید. چنانچه به طور مستقیم روی رفتارهای فوق تمرکز کنید: «چرا به دیگران سلام نمی دی، چرا به من چسبیدی و منو ول نمی کنی، مثل بچه آدم سلام بده و…» اعتماد به نفس کودک را از او سلب می کنید و موجب تشدید رفتارهای فوق می شوید.

۳) او را با بچه های دیگر که ارتباط بهتری در جمع دارند، مقایسه نکنید: «می بینی سارا چقدر قشنگ حرف می زنه، شعر می خونه و…»

۴) زمانی که کودک شما با بچه های دیگر دوست می شود و بازی می کند، در میهمانی ها از شما جدا می شود و شب را به تنهایی در اتاق خودش می خوابد، او را تشویق و از او تعریف کنید. تشویق شما می تواند کلامی باشد و هزینه ای برای شما در برنداشته باشد: «آفرین، چقدر بلند سلام دادی، مامان بزرگش! دیشب سامان تنها روی تخت خودش خوابیده و…»

۵) اگر کودک مرتب از شما آویزان است و روی پاهای شما می نشیند، به او بگویید که می تواند کنار شما بنشیند نه روی زانوهایتان و اگر این کار را بکند، زمان برگشتن از میهمانی او را به پارک می برید.

۶) انتظار نداشته باشید کودک شما به طور ناگهانی و یک شبه تغییر کند. تلاش های کوچک او را ببینید و قدر بنهید.

۷) کودکان پسر را تشویق کنید که ارتباط بهتری با پدر خود برقرار کنند. مسلم است برای پسربچه ۵ ساله ای که مدام با مادر است ارتباط بیشتر با پدر باعث می شود بتواند تطابق و همانندسازی بهتری با جنسیت خود برقرار کند و برای ایفای نقش مردانه آماده شود.

۸) شما نیز باید پس از اینکه مهارت های لازم را به کودک خود آموختید، اضطراب خود را کنترل کنید. به عنوان مثال، ممکن است نگران تردد کودک خود از خیابان باشید ولی نمی توانید تا سن ۲۰ سالگی او را از خیابان رد کنید! پس باید به او این مهارت را بیاموزید، با وی آن را تمرین کنید و آرام آرام فرصت بدهید خودش به تنهایی آن را تجربه کند.

دختر یازده ساله وابسته به شیر مادر

دختر یازده ماهه های دارم که وابستگی خیلی شدیدی به شیر خودم داره و عادت کرده مدام طلب شیر کند و از طرفی هم دکترش دستور دادن بخاطر الرژی شدیدی که داره شیر خودم باید قطع بشه و شیر خشک بخورد.

لطفا راهنمایی کنید چطوری شیر خودمو قطع کنم که از لحاظ عاطفی مشکل پیدا نکنه؟

فعلا شیر خشک رو پذیرفته و میخوره ولی مشکل اصلی من موقع خوابیدنش هست که باید حتما شیرخودمو بخوره تا بخوابه و اگر موقع خواب بهش ندم گریه های شدیدی میکنه که با هیچ چیز قابل کنترل نیست و از طرفی هم ما توی یه شهر دور از خانواده هامون زندگی میکنیم و نمیتونیم از کسی کمک بخوایم

به متخصصین و پزشکان گیاهان دارویی مراجعه کنید

سلام پسر ۲ ساله دارم. وقتی کودکی گازش

بگیره یا اون رو بزنه هیچ اعتراضی نمیکنه و

فقط نگا۶ش میکنه یا اگر اسباب بازیشو بگیره

راحت اسباب بازی رو رها میکنه و سراغ من میاد که براش بگیرم . چه رفتاری کنم که بتونه از حق خودش دفاع

کنه؟ ممنون میشم راهنماییم کنید

پاسخ

با سلام بعضی از کودکان چنین شرایطی دارند که می تواند سرشتی باشد و شرایط خانواده هم البته حائز اهمیت است ولی جای نگرانی نیست بسیاری از کودکان اینچنین که والدین نگران هستند که ممکنه در اینده نتواند از عهده مسائلش بر بیاد در بزرگسالی و ورود به مدرسه بر طرف می شود .اگر در سنین دبستان گوشه گیر بود و اصطلاحا مورد تضییع حقوق قرار گرفت به روانشناس کودک مراجعه کنید .ولی اکنون نگران نباشید و مساله خاصی نیست .

پسر چهارساله ای دارم که با بزرگترها زود ارتباط برقرار می کند

سلام پسر چهارساله ای دارم که با بزرگترها زود ارتباط برقرار می کند و صمیمی میشود ولی با بچه ها رابطه خوبی ندارد ه مدت دوماه مهد رفت ولی یهو گفت نمیرم به هر طریقی تلاش کردم نرفت از صدایه همهمه. بچها میترسد در ضمن در پارک اگر تعداد بچها زیاد باشد حاضر نیست تاب یا سرسره بازی کندبا وسایل بازی موزیکال نیز مشکل دارد لطفا راهنماییم کنید

کودک تمایل به بازی با دیگران ندارد

تمایل کودک به بازى با بچه‌هاى دیگر، یکسان نیست. بعضى از بچه‌ها، بیشتر از بچه‌هاى دیگر معاشرتى و اهل بازى با کودکان همسن خود هستند و بعضى بچه‌ها ذاتاً آرام‌تر هستند. این اختلاف طبیعى است؛ اما تمایل به بازى با کودک دیگر و داشتن همبازی، در وجود هیچ کودکى به صفر نمى‌رسد.

علل بى‌میلى ممکن است مربوط به وضعیت جسمی، روحى و روانى کودک، یا وضعیت اجتماعی، اقتصادى خانوادهٔ او باشد که او را به انزوا مى‌کشاند و از بازى با بچه‌هاى دیگر فرار مى‌کند. علل عمدهٔ بى‌میلى کودکان عبارتند از:

– ممکن است کودکى دچار ضعف در سلامت جسمانى باشد،؛ مثلاً خیلى زود از جست‌وخیز خسته شود یا نفس تنگى پیدا کند، یا بیمارى‌هائى داشته باشد که اجازهٔ بازى پر افت‌ و خیز را به وى ندهد. در این‌صورت، ترتیبى بدهید که معاشرت او با دیگر بچه‌ها توأم با بازى‌هاى فکرى مناسب و جنب‌وجوش کمتر باشد.

– گاهى کودک، به‌دلیل تفاوت‌هائى که با دیگران دارد، با آنان نمى‌جوشد. این تفاوت‌ها ممکن است از اجبار کودک به استفاده از عینک ذره‌بینى قطور گرفته، تا لکنت زبان او و حتى هوش فوق‌العاده‌اى باشد که اینها میل به گوشه‌گیرى را در کودک تقویت مى‌کند، یا گاهى او را چنان حساس و آسیب‌پذیر مى‌سازد که با کوچکترین تمسخر و یا سرزنش دیگر کودکان، مى‌رنجد و از معاشرت با آنان زده مى‌شود. گاهى هم کودک خجالتى است و مشکل مى‌تواند در دوستى با بچه‌هاى دیگر پیشقدم شود.

در چنین مواردی، مشکل او خیلى ساده و تنها با تشویقى آرام و تدریجى حل مى‌شود. نصیحت و پند و اندرز دادن و تأکید بر اینکه: ‘این‌قدر یک گوشه‌ ننشین؛ تو دیگر بزرگ شده‌ای!’ یا چرا تو هم نمى‌روى با بقیهٔ بچه‌ها بازى کنی؟’ بر ترس کودک مى‌افزاید. بهتر است دایرهٔ دوستى‌ها را کم‌کم وسعت بخشید و ابتدا از دعوت یک یا دو کودک همسن و سال او به خانهٔ خودتان آغاز کنید. یا مى‌توانید چندین‌بار همراه کودک خود به تماشاى بچه‌هائى که مشغول بازى هستند بروید تا کودک، در ضمن تماشاى آنان، لذتى را که از بازى باهم مى‌برند درک کند و علاقه‌مند شود که خود او هم از این لذت سهمى داشته باشد.

– گاهى لوس و پرتوقع بودن کودک موجب مى‌شود که گروه همسالان او را طرد کنند. از این‌رو، به پدران و مادران توصیه مى‌شود که ضمن ابراز محبت به کودک، اصول اخلاقى و انسانى و احترام به حقوق دیگران را نیز به کودک بیاموزند. بهترین روش در این مورد، این است که پدر و مادر خود الگوى تقلید براى آنان باشند.

– گاهى مادر، چون حوصلهٔ سر و صدا و شلوغى بچه‌ها را ندارند، یا از این مى‌ترسد که کودک او، به‌علت معاشرت با بچه‌هاى شرور، بى‌ادب بار آید، یا حوصله و وقت سر زدن به بچه‌هاى مشغول بازى را ندارد، طورى با کودک رفتار مى‌کند و در مقابل خواست او مبنى بر بازى با دیگر کودکان واکنش نشان مى‌دهد که او را از بازى باز مى‌دارد و به انزوا سوق مى‌دهد. براى مثال، مادرى که مى‌گوید: ‘اجازه نمى‌دهم با پسر همسایه بازى کنی، چون او بچهٔ شرورى است’ کودک خود را از بازى‌اى که ممکن است خیلى هم آموزنده و لذت‌بخش باشد، محروم مى‌کند و بعد با گفتن جمله‌اى نظیر: ‘بیا با خواهر کوچک خود بازى کن!’ او را به کلى از بازى روى‌گردان مى‌سازد.

خواهر کوچکى که تازه مى‌خواهد راه رفتن را بیاموزد، براى بچه‌اى سه – چهار ساله که احتیاج به نقشه کشیدن و دویدن و خندیدن دارد، همبازى خوبى نیست.

بنابراین، هوشیارى و دقت مادر و پدر در انتخاب همبازى‌هاى مناسب براى کودک در افزایش تمایل کودک به بازى به دیگران نقشى بسیار مهم دارد.

نکات مهم

– کودکان، به هنگام بازى با همسالان، از حالت خودمحورى بیرون مى‌آیند و واقع‌گرا (Realistic) مى‌شوند، به امیال و خواسته‌هاى دیگران توجه مى‌کنند، از دیگران چیزى مى‌آموزند و به دیگران چیزى یاد مى‌دهند و در کنش متقابل، خیلى چیزها به همدیگر مى‌آموزند.

– وقتى که کودک دوست دارد به تنهائى بازى کند، باید او را به حال خود بگذارید و آزادى بدهید تا مستقلاً به بازى خودش ادامه دهد. نباید همبازى‌هائى را به او تحمیل کنید؛ زیرا چنین حالتى باعث اختلال در بازى او مى‌شود و عادت به عصبانى شدن و ایجاد درگیرى را در وى به‌وجود مى‌آورد.

– پدران و مادران توجه کنند که کودک در سنین خردسالى هر اندازه آزاد باشد تا به تنهائى بازى کند، به همان اندازه در آینده اجتماعى‌تر خواهد شد.

– میل طبیعى و تشخیص کودک بهترین راهنماى ما مى‌باشد. آنان کم‌کم یاد مى‌گیرند با دوستان و همسالان خود همبازى شوند؛ بنابراین، نیازى به تأکید و تشویق‌هاى بیرونى نیست تا زودتر از موعد با بچه‌هاى دیگر همبازى شود.

– کودک را وادار نکنید که با خواهر و برادر کوچکتر خود همبازى شود؛ زیرا آنان براى بازى کوچک هستند، در صورتى‌که کودک اگر با همسالان یا بزرگتر از خود بازى کند، هم با علاقه بازى مى‌کند و هم در تعاملى مشترک چیزى یاد مى‌گیرد. نکتهٔ دیگر اینکه، کودک بزرگتر باید همیشه ملاحظهٔ کودک کوچکتر را بکند و رفتارى عاقلانه در پیش بگیرد (در صورتى‌که خود او هنوز بچه است و باید بچگى کند) و کودک کوچکتر نیز، احتمالاً به‌علت آنکه قادر به انجام دادن همهٔ اعمال و رفتار کودک بزرگتر نیست، دچار شکست مى‌شود؛ که از نظر روحى و روانى به سود او نیست. از این‌رو، در عین‌حال که اوقاتى با همدیگر بازى مى‌کنند، زمینه‌هائى نیز براى بازى با همسالان فراهم شود. جالب توجه این است که هر اندازه خواهران و برادران را به بازى با یکدیگر وادار نکنیم، آنان، مشخصاً، بیشتر باهم بازى خواهند کرد.

– در بازى‌هاى کودکان دخالت نکنید؛ ولى لازم است پدر و مادر گاهى به اتاق و محل بازى بچه‌ها سر بزنند، اما نه به قصد جاسوسى و بازرسى آنان بلکه به قصد بردن مثلاً چای، میوه و شیرینى براى آنان. در واقع، نباید بچه‌ها را مطمئن ساخت که در تنهائى هیچ‌کس به آنان سر نخواهد زد؛ چون همه نوع کودک وجود دارد و ممکن است اتفاقات خطرناکى بیفتد.

– اگر فرزند شما دوست و همبازى‌اى براى خودش پیدا کرده است که شما دوست ندارید با او رفت و آمد کند، تا حدّ امکان نگوئید: ‘اجازه ندارى با این کودک بازى کنی، چون بى‌تربیت است.’ بلکه ابتدا سعى کنید همبازى جدیدى را براى او بیابید و به جز این، در انتخاب دوست، ملاک و معیارى به کودک بدهید و بگذارید بیندیشد و خود قضاوت کند و به نتیجه برسد.

در این مورد میتونید با متخصصین کانون مشاوران ایران، مشاوره تلفنی/تخصصی داشته باشید

دفتر شریعتی:

۰۲۱-۸۸۴۲۲۴۹۵ خط ویژه

سلام

به تازگی از همسرم جدا شدم.حضانت پسر۵ساله ام با ننه.برای ملاقات با مادرش مشکل دارم.آیا می‌تونم منعش کنم؟وقتی پیش کنه خیلی راحته و دوست نداره بره پیش مادرش.وابسته منه.در این ملاقات‌ها خیلی اذیت میشه.لطفا آدرس یه روانشناس کودک خوبم برام میل کنید.تشکر

با سلام اگر کودک به واسطه سنش در این برخوردها ممکنه اسیب ببینه و تمایلی نداره این دیدا ر ها موجب تشویش ذهنی خواهد شد البته که باید دقت داشته باشید .ایشون هم حقشونه که فرزند رو ببینند مگر اینکه خودشون نخوان و یا فاقد صلاحیت باشند و وقتی فرزند شما دیدار داشته باشد مشکلاتش چندیدن برابر خواهد شد.امیدوارم با مراجعه حضوری کمک بیشتری شود..

سلام پسر من ۴ سال دارد برخی لز روزها بیش از حد بهانه گیری میکندو بیش لز حد گریه میکند وسایل رو پرت میکتد گاهی چنگ میزند نمیدونم چه عکس العملی در برابر اوصحیح است, غذا هم در این روزها و در مقابل خوردن عکس العمل نشون میده

کودک بهانه گیر

بهانه گیری های کودکان که اصولا با جیغ و گریه همراه است را می توان به توفان های تابستانی تشبیه کرد – ناگهانی و ناخوشایند. یک دقیقه شما و فرزندتان در رستوران نشسته اید و خوشحال در حال غذا خوردن هستید اما یک دقیقه بعد، ناگهان کودک ناله می کند و با تمام وجود جیغ می کشد که مثلا نی نوشابه اش خم شده است. اصولا کودکان یک تا سه سال بسیار بهانه گیر هستند.

شاید تصور کنید در حال پرورش کودکی زورگو هستید. اما امیدوار باشید که این اقتضای سن کودکان است و آنها در نتیجه ناامیدی های خود بهانه گیری می کنند. انسان های بزرگ نیز در نتیجه ناکامی های خود لجوج و بهانه گیر می شوند چه برسد به کودک دو یا سه ساله که هنوز خیلی چیزها را نمی داند.

برخی از کارشناسان این بهانه گیری های خسته کننده را به مشکلات مهارت های زبانی کودکان نسبت می دهند. کودکان در این سن معنی بیشتر کلمه هایی که می شنوند را درک می کنند اما نمی توانند آنها را درست و کامل بیان کنند. در نتیجه، وقتی کودک نمی تواند منظور خود را توضیح دهد ناامید می شود و جیغ کشیدن و بهانه گیری را آغاز می کند.

مراقب باشید خیلی در موقعیت هایی که باعث ناراحتی کودک می شود، قرار نگیرید. به طور مثال، اگر او هنگام گرسنگی عصبانی می شود و شروع به بهانه گیری می کند حتما میان وعده های کوچکی در کیف خود داشته باشید. اگر هنگام غروب بهانه گیر و عصبی می شود، سعی کنید خریدهای خود را ابتدای روز انجام دهید.

اگر با تغییر فعالیت ها مشکل دارد حتما پیش از هر تغییری به او مساله را گوشزد کنید. به طور مثال، اگر قصد دارید تا نیم ساعت دیگر زمین بازی را به مقصد خانه ترک کنید حتما این مساله را با در میان بگذارید. اجازه دهید از این تصمیم آگاه شود.

اگر متوجه شدید الان است که بهانه گیری های کودک آغاز شود، بلافاصله حواس او را پرت کنید: اسباب بازی به او بدهید، مکانش را عوض کنید، شکلک های خنده دار در بیاورید یا توجه او را به پرنده در حال پرواز جلب کنید.

کودک در این سنین مستقل بودن را می آموزد بنابراین تا حد امکان به او حق انتخاب بدهید. البته نه اینکه از او بپرسید می خواهد همه وقت خود را چگونه سپری کند. بگویید: «هویج یا ذرت می خواهی؟» به جای اینکه بگویید: «ذرت هایت را بخور!» به او احساس کنترل داشتن بر اوضاع را منتقل کنید.

توجه کنید که چقدر از کلمه «نه» استفاده می کنید. اگر زیاد از آن استفاده می کنید در واقع شرایط را برای خود و کودکتان پر اضطراب و سخت می کنید. سعی کنید این مساله را کنترل کنید.

شاید بهانه گیری های روزانه برای کودکان امری طبیعی باشد اما باید مراقب مشکلات احتمالی هم باشید. هر گونه تنش و استرسی که در خانه وجود دارد می تواند در بیشتر شدن کج خلقی و بهانه گیری های کودک تاثیر بگذارد.

اگر کودک به طور مدام بهانه گیر است و به خود یا دیگران آسیب می رساند حتما از یک متخصص کمک بگیرید. پزشک یا مشاور کودک می تواند شما را با هر گونه تغییر رفتاری در کودک آشنا کند و این جلسات به شما یاد می دهند چگونه رفتارهای آینده کودک را پیش بینی و رفتار کنید.

در این مورد میتونید با متخصصین کانون مشاوران ایران، مشاوره تلفنی/تخصصی داشته باشید

دفتر سعادت آباد:

۰۲۱-۲۲۳۵۴۲۸۲ خط ویژه

با سلام

مادر گرامی این رفتار ها در این سن می تواند دلایل مختلفی داشته باشد اول اینکه باید توجه داشته باشید در این سن کودکان مشکلات را رفتاری نشان می دهند و سعی دارند که به انها توجه مثبت نشان داده شود و برای جلب توجه گاها دست به هر رفتاری می زنند و ممکنه مشکل پزشکی باشد و دلیل این بهانه گیری ها و گاهی پرخاشگری یک مساله پزشکی باشد که باید بررسی شود نوع رتفار شما و واکنش نشان دادن خود شما هم مساله ای است که باید پرداخته شود .همه این احتمالات در مورد فرزند شما مطرح است و البته یک سری مسائل دیگر که بهتر است حتما حضوری به روانشناس کودک مراجعه داشته باشید ولی نگران نباشید مساله ای نیست که غیر قابل رفع باشد

در این مورد میتونید با متخصصین کانون مشاوران ایران، مشاوره تلفنی/تخصصی داشته باشید

۹۸۲۱۲۲۳۵۴۷۹۰

موفق باشید

مشکل کودک اول با فرزند دوم

باسلام، من دو تا پسر یکی ۳٫۵ ساله و دیگری ۴ ماه دارم، از زمانیکه بچه دوم به دنیا اومده، پسر اولم دیونه شده، البته مما مرتب سعی میکنم از پسر اول تعریف و تمجید کنیم و براش اسباب بازی بخریم ولی خیلی لجبازی میکنه، منم بعضی موقع ها از دستش عصبانی میشمو دعواش میکنم، که البته بعدش خیلی ناراحت میشم.

از طرفی خوب میدونم تنبیه کردن اثر تربیتی نداره ولی واقعا منو به سطوح در میاره، جدیدا هم منو کتک میزع، کاری که هیچ موقع نمی کرد. البته میدونم بچه دوم مثل هوو واس پسر اولم میمونه، ولی با این وجود و آگاهی نمی دونم چه راهی رو در پیش بگیرم که خودم هم آروم بشم.

پاسخ

اینکه شما توجه مثبت به فرزند اول داشته باشید درسته منتهی اون در سنیه که درکی نسبت به وجود فرد دوم و گرفته شدن محبت داره و چون هنوز خودش احتیاج به توجه ویزه و خاص داره این شرایط اونقدر براش ازار دهنده هست که چون در این سن بیانی مشکلات رو نمیگن به صورت رفتار هایی که تا کنون نداشته نشان می دهد منتهی باید حتما با روانشناس کودک مشورت داشته باشید و راهکار هایی در این زمینه بگیرید

باید تلاش کنید با قصه برای کودکتان شرایط را بیان کنید حتی اجازه بدید در غذا دادن جزئی به فرزندتون از ۶ ماهگی به بعد کمک کند.راجب اینکه قراره دوستی براش بشه صحبت کنید زبان کودکانه را بلد باشید تا متناسب با سطح درک او پیش روید

او شرایط را درک خواهد کرد همسر شما هم نقش مهمی در این رابطه دارد وقتی شما درگیر فرزند دیگر هستید باید با او بازی کند توجه مثبت نشان دهد او را بیرون ببرد و از او نظر خواهی کنید حتی در مورد خریدهایی مثل لباس برای برادر کوچکترش ارامش و صبر شما مسائل را مرتفع می کند و اصلا نباید با عصبانیت واکنش نشان دهید چوئن شرایط سخت تر خواهد شد .امیدوارم به زودی مسائل مرتفع شود و هر دو فرزند شما با توجه شما رشد سالمی داشته باشند

در این مورد میتونید با متخصصین کانون مشاوران ایران، مشاوره تلفنی/تخصصی داشته باشید

۹۸۲۱۲۲۳۵۴۷۹۰

پسر ۵ ساله مشکلات خواب

باسلام پسری ۵ ساله دارم که حدود یک ماهه شب ها از خواب بیدار میشه حالتی شبیه خوابگردی داره برای درمان آن چکار کنم ؟ واقعا درمان داره باتشکر

پاسخ

فرزند شما ممکنه دچار اختلال خوابگردی شده باشد و با مراجعه به روانپزشک قابل درمان است چون این اختلال بیشتر

در پسران اتفاق می افتد و مشکل خاصی نیست و جای نگرانی نیست در این اختلال در حالت خواب عمیق ممکنه دچار خوابگردی شوند که اگر شدت پیدا کند مشکل ساز است چون متوجه رفتارهاشون نیستند حتی ممکنه از منز ل خارج شوند و متوجه نشود و در این اختلال روز بعد چیزی یادشان نمی اید و شما هم نباید بازخوردی نسبت به رفتارش داشته باشید و یا تذکراتی بدهید نوع تغذیه و یا اختلال در سیستم عصبی ممکنه علت مشکل باشد و بهتر است سریع تر زیر نظر روانپزشک درمان را شروع کنند و اگر نیاز باشد به متخصص مغز و اعصاب هم ارجاع می دهند

امیدوارم زودتر بهبودی ایجاد شود

در این مورد میتونید با متخصصین کانون مشاوران ایران، مشاوره تلفنی/تخصصی داشته باشید

۰۲۱۲۲۶۸۹۵۵۸

موفق باشید

منبع: کودک و نوجوان

صفحه اصلی سایت مرکز مشاوره

administrator

مقالات مرتبط

1,419 نظرات

  • رکسین , جولای 11, 2015 @ 10:51 ب.ظ

    سلام. دختری ۳ ساله دارم.که تقریبا شش ماهی هست که شدید لجباز شده.این اواخر حتی بدتر هم شده یعنی حتی در خوردن غذا و دستشویی رفتن هم لجبازی میکنه.با من بیشتر از هرکسی لجبازی میکنه.تازه گی حتی سر من داد هم میزنه و دعوا میکنه ولی با این حال حتی شبها هم حاضر نیست بدون من بخوابه و وابسته هم هست. اما موضوعی که شدیدا ناراحتم کرده رفتار دوگانه دخترم هست. مثلا وقتی به مهمانی بریم و اونجا با بچه ای آشنا بشه و بازی کنه موقع خداحافظی اصلا جدا نمیشه و گریه های شدید وعصبی میکنه و به سختی جدا میشه. کلا بچه ها رو خیلی دوست داره. اما فقط بچه ها نیستند با بزرگترها هم همینطور. وقتی به مهمانب بریم و با آنها صمیمی بشه موقع جدا شدن خیلی سخته.البته نه به شدت جدا شدن از بچه ها.ومسئله دیگه رفتار دو گانه او با نزدیکان هست. مثلا هر دوی مادربزرگ هاش رو دوست داره ولی وقتی خانه مادر من میریم اگه موقع خداحافظی بگیم داریم میریم خونه مادر همسرم گریه میکنه میگه نمیخوام برم. وهمینطور برعکس. یا یکبار دایی هاش رو تحویل میگیره و یه بار اخم میکنه.مثلا خرداد تولدش بود همه اومده بودن بدون هیچ دلیلی مامان من رو تحویل نگرفت و حتی سلام هم نداد و درعوض با دو تا از دخترهای فامیل گرم گرفت البته مادر شوهرم رو تحویل گرفت. اما خانواده من رو اصلا. و حتی بعدش خیلی پشیمون شد از کارش.در صورتی که با مامان من بیشتر وقت میگذرونه و مامان من خیلی بهش محبت میکنه و براش مدام اسباب بازی میگیره من هرچی بهش میگم که باید همه رو دوست داشته باشی باز هم این رفتار دوگانه ذو در پیش میگیره. تو رو خدا من رو راهنمایب کنید حتی اگه لازمه حضوری هم حاضرم بیام تا مشکل دخترم رو حل کنم. ممنون از لطف شما.

    • ◄Responder► , جولای 13, 2015 @ 10:33 ب.ظ

      در سه سالگی اوج لجبازی کودک بروز می کند و این دوره، دوره منفی کاری است. کودکان سه یا چهار ساله در واقع در حال گذر از یک سیر رشد طبیعی هستند که مادران اغلب از لجبازیهای آنها شکایت می کنند.
      بخش مهمی از شخصیت ، به نام « من» که بخش مهمی از شخصیت هر فردی است، در همین دوره سه یا چهار سالگی بروز می کند.
      اگر به کلمات و جملات و صحبتهای کودکان سه ساله دقت کنیم، می بینیم از کلمات من یا خودم استفاده می کنند. مثلا مادر می خواهد لباس کودک را عوض کند، او می گوید خودم; یا می خواهد کفش او را ببندد، می گوید خودم; یا می خواهد به او غذا بدهد می گوید خودم. در واقع حرف «م» که بعد از خود می آید (خودم)، خیلی اهمیت دارد. او به لحاظ روانشناختی می خواهد بگوید که خودم می توانم این کار را انجام دهم و می خواهم خودم تصمیم بگیرم.

      بعضی اوقات مادران کم حوصله و کسانی که از شکیبایی کافی برخوردار نیستند، ممکن است کودک را به دلیل همین لجبازیها در این سنین تنبیه کنند، که این امر نوعی تثبیت را در این مرحله سه یا چهار سالگی بر جای خواهد گذاشت.
      کودکان در این سنین از کارهایی که ریخت و پاش دارند لذت می برند، مثلا از بازی کردن با چیزهایی که ظاهر کثیفی دارند. اصطلاحا می گویند بچه سه ساله از کثافت کاری لذت می برد. مثلا موقع غذا خوردن مسلما نمی تواند مانند بزرگسال غذا بخورد و آن را روی لباسش و یا روی زمین می ریزد یا به اطراف دهان و صورتش می مالد یا موقع بازی با خمیر یا آب رنگ می بینیم که خیلی اطرافش را کثیف می کند و از این کار لذت می برد.
      نکته دیگری که در روانشناسی و رشد روانی کودک سه یا چهار ساله اهمیت دارد، این است که این کودکان از نگهداری ادرار و مدفوعشان لذت می برند و به موقع به دستشویی نمی روند و مادران از این بابت بسیار ناراحت می شوند.

      در برخی از فرهنگها مادران نسبت به این کار بسیار حساس هستند، و حتی کودکان خود را تنبیه می کنند. تنبیه کودکان سه و چهار ساله به دلیل کنترل نکردن ادرار و مدفوع ممکن است پایه گذار وضعیتی باشد که در بزرگسالی فرد را به وسواس مبتلا بکند.
      این دوره کودکی به لحاظ روانشناسی اهمیت ویژه ای دارد. یک کودک سه یا چهار ساله نمی تواند نظافت خود را آن طور که مادر می خواهد رعایت بکند و دوست دارد خیلی چیزها را خودش تجربه کند که این کار ممکن است برای دیگران چندان خوشایند نباشد.

      مثلا مادر از فرزندش می خواهد لیوانی را که روی میز قرار دارد قدری به عقب ببرد تا از روی میز به زمین نیفتد. ولی با کمال تعجب می بیند که لیوان را به طرف لبه میز می آورد و این کار را در حالی انجام می دهد که به چشمهای مادرش نگاه می کند. شاید مادرش تصور کند که فرزندش با او لجبازی می کند. اما این کار لجبازی نیست. کودک می خواهد ببیند که اگر لیوان از لبه میز بیفتد چه اتفاقی خواهد افتاد و چگونه خواهد شد و اصلا دوست دارد که رقص لیوان را در فضا و افتادن آن را ببیند.
      مادری را در نظر بگیرید که مشغول تمیز کردن لوبیا یا برنج در سینی است، فرزند سه ساله اش به او ملحق می شود و می خواهد او هم این کار انجام بدهد. مادر به او می گوید که نکن; لوبیاها می ریزد. اما کودک سه ساله به عمد یک مشت لوبیا بر می دارد و در فضا پخش می کند، چرا که می خواهد ببیند که اگر این لوبیاها بریزد چه اتفاقی می افتد و چگونه دانه ها به زمین می ریزد.
      بنابراین کودک سه ساله قصد لجبازی یا آزردن ما را ندارد، بلکه در واقع او راهی به جز مشاهده و تجربه کردن و کشف محیط پیرامون خود از این طریق ندارد

      به همین خاطر بهتره دراین مورد با مشاوران کودک کشورت کنید تا به شما در این مورد کمک کنن … نیاز نیست در وقت مشکلات به مشاوران کودک مراجعه بشه شما نیاز دارید تا مهارت لازم رو فرا بگیرید

  • م. غفاری , جولای 15, 2015 @ 7:41 ق.ظ

    با سلام
    پسر دو ساله ای دارم که از ۶ ماهگی تا ۱۱ ماهگی پیش خودم میخوابه ولی از یکسالگی اون رو تو اتاق خورش و روی تخت خودش میخوابونم . اوایل اصلا دوست نداشت در تخت خودش به خواب بره ولی الان با خوابیدن تو تخت خودش مشکلی نداره ولی تا صبح ۴-۵ دفعه از خواب بیدار میشه و من رو صدا میزنه یا با حالت گریه از خواب بیدار میشه . البته من پایین تختش رو زمین میخوابم که احساس امنیت کنه .
    ولی فکر میکنم باید مشکلی داشته باشه که نمیتونه تا صبح اروم و با خیال راحت بخوابه . از طرفی میترسم اگر تو این سن از من جدا نشه دیگه وقتی بزرگتر میشه جداکردنش سخت تر خواهد بود .
    ممنون میشم از راهنماییتون

    • ◄Responder► , جولای 16, 2015 @ 2:04 ق.ظ

      دوست عزیز رابطه خودتون رو با مشاوران کودک و دریافت بروشورهای اموزشی برقرار کنید
      حتما” نباید مشکلی باشه تا شما به مشاور کودک مراجعه کنید
      کته ۱- از آنجا که کودک به خوابیدن در کنار والدین خود عادت کرده است، تغییر مکان خواب او برای کودک چندان خوشایند نیست، از این رو ممکن است این امر با مقاومت کودک روبرو شود و از کودک رفتارهای نامناسب دیده شود. برخی از والدین برای رهایی از ناراحتی های هنگام خواب ، در مقابل کودک کوتاه می آیند و او را در تمایلاتش برای خوابیدن در کنار خودشان آزاد می‌گذارند و احساس می‌کنند که این بهترین کار برای کودک است. اگر چه این کار برای یکی دو شب قابل توجیه است، مثلاً وقتی که کودک بیمار است یا روحیه نامناسبی دارد؛ اما در بیشتر موارد این عمل مناسب نیست و به کودک می آموزد که با کمی اصرار و بد اخلاقی می تواند (حتی بعد از بزرگ شدن) در کنار والدین خود بخوابد. (در اینجا مادر نقش اساسی دارد و نباید اسیر احساسات مادرانه خود شود).
      نکته ۲- به یاد داشته باشید تغییر مکان خواب کودک یک شبه ایجاد نمی شود و کودکی که نه سال در کنار والدین خود بوده به سادگی مکان جدید را نمی پذیرد، پس برای اینکه تغییر مکان کودک کمترین آسیب را به او برساند صبور باشید و در برابر رفتارهای او تحکمی عمل نکنید.
      نکته ۳- هیچ گاه برای ایجاد این عادت در کودک از تنبیه استفاده نکنید، این امر می تواند آثار بسیار منفی در کودک داشته باشد و حتی ممکن است کودک دچار اختلالات خواب شود.

      چه باید کرد؟
      ۱٫ هیچ گاه کودک خود را به تنهایی برای خوابیدن در اتاق خود نفرستید،زیرا این امر می تواند فشار روانی زیادی را به کودک متحمل کند. بهتر است که ده تا سی دقیقه قبل از خواب را به او اختصاص دهید. می‌توانید با او گفتگو یا بازی آرامی کنید یا برایش قصه بگویید یا کتاب بخوانید. هنگامی که چند صفحه به پایان داستان باقی مانده به او تذکر دهید که کم کم وقت تمام می‌شود و او می‌بایست بخوابد. از شوخی ها و بازیهای پر تحرک ، تعریف قصه‌های ترسناک و یا هر عملی که به هنگام خواب هیجان کودک را برانگیزد، اجتناب نمایید.
      ۲٫ یکی از شرایط برای جدا کردن اتاق خواب، ارتباط عاطفی با کودک است، بنابراین در طول روز با کودک خود ارتباط کلامی بر قرار کنید و در بازی های کودکانه او شرکت کنید. در این صورت کار شما برای جدا کردن او راحت تر خواهد بود.

      ۳٫ بهتر است والدین در اتاق خواب کودک حضور پیدا کنند تا کودک به خواب رود. حضور والدین در کنار او موجب آرامش روانی کودک می شود و به او این اطمینان را می دهد که اتاق خواب او وحشتی ندارد و هر زمانی که لازم باشد والدین در کنار او خواهند بود.
      ۴٫ چنانچه کودک تا صبح چند بار از خواب بیدار می شود و می‌خواهد به رختخواب والدین برگشته و پیش آنها بخوابد، در اینجا مقاومت والدین به ویژه مادر نقش اساسی و مهم را دارد. در چنین موقعیتی مادر باید با آرامش و همراه با نوازش با کودک خود صحبت کند و او را متقاعد کند که به اتاق خود باز گردد. پس از آن مادر باید به همراه کودک به اتاق او برگردد و تا موقع خوابیدن کنار او باقی بماند. اگر مادر این روند را برای مدتی مانند یک ماه ادامه دهد اما تنها یک مرتبه به کودک اجازه خوابیدن در کنار خود را بدهد، تمام زحماتش از بین خواهد رفت.

      ۵٫ چنانچه به هر دلیلی برای مدتی مجبور شدید که کودک را در کنار خود بخوابانید، به جای اینکه او را به اتاق خواب خود بیاورید، شما به اتاق او بروید و در کنار او (البته با فاصله) بخوابید.
      ۶٫بهتر است از جدا کردن مرحله به مرحله استفاده کنید. یعنی کودک در مرحله اول در رختخواب خود در اتاق والدین بخوابد، بعد رختخواب او به تدریج فاصله بیشتری از رختخواب والدین بگیرد تا آنکه به اتاق خودش منتقل شود.

      ۷٫ اتاق خواب او را با وسائلی که مورد علاقه او می باشد تزیین کنید و اتاق او را به محل خوشایندی برای او تبدیل کنید.
      ۸٫ با بیان خاطرات شیرین خود و یا دیگران از جدا کردن اتاق خوابتان در دوران کودکی و تعریف داستان هایی در این مورد، زمینه پذیرش را در او بالا ببرید.

      ۹٫ از او بخواهید احساس خود را بیان کند. زمانی که او احساس خود را بیان می کند احساس او را با تمام وجود بپذیرید و از تمسخر او هنگام بیان احساس پرهیز کنید.
      ۱۰٫ مقوایی(با رنگ جذاب) را در اتاق خواب او نصب کنید و عکس کودک خود را بر روی آن بچسبانید. با او قرار بگذارید که هر شبی که او جداگانه و در اتاق خود بخوابد، ستاره ای بر روی مقوا می چسبانید و زمانی که ستاره ها به ده عدد رسید برای او هدیه ای تهیه می کنید. به مرور زمان تعداد تشویق های خود را کاهش دهید تا این امر در درون او نهادینه شود.

      ۱۱٫ سعی کنید بسیار طبیعی با این موضوع برخورد کنید و از نشان دادن حساسیت زیاد نسبت به آن خودداری کنید.
      ۱۲٫ چنانچه کودک شما از تاریکی می ترسد، در اتاق او چراغ خواب قرار دهید.
      ۱۳٫از همین امشب شروع کنید و به یاد داشته باشید هر چه سن کودک افزایش پیدا کند، مشکلات شما در این مورد بیشتر می شود.

  • م. غفاری , جولای 16, 2015 @ 10:33 ق.ظ

    با تشکر و سپاس شما از پاسخ
    برای مراجعه حضوری جهت مشاوره کودکان و اصفال به کجا میتونم برم و یا چه دکتری را شما پیشنهاد میکنید .
    اگر تلفن و یا آدرسی در دست دارید ممنون میشم

    با تشکر

  • هادی از مشهد , جولای 17, 2015 @ 1:24 ق.ظ

    باسلام واحترام
    فرزندی دارم هشت ساله که گوشی یکی از هم سن وساله های خودش رو در یک میهمانی برداشته و به کسی هم نگفته وفردای ان میهمانی گوشی را شکسته و دور انداخته وفقط مموری وباطری ان را ااورده وبعد از گفتن دروغ به مادرش و این که مموری وباطری را درخیابان پیدا کرده مموری راچک کردم و متوجه موضوع شدیم با این که ازش توضیح خواستم بارهاوبارها حرفش رو عوض کرد و دروغ گفتنش ادامه داد حالا لطفا ما را راهنمایی کنید که با اینبچه چکار کنیم قبلا از راهنمایی شما کمال تشکر را داریم

    • ◄Responder► , جولای 20, 2015 @ 9:44 ق.ظ

      چرا کودکان و نوجوانان دزدی می کنند:

      بچه ها در هر سنی ، از پیش دبستانی تا نوجوان ، ممکن است به دلایل مختلف وسوسه شوند که دزدی بکنند.

      بچه های خیلی کوچک بدون آنکه درک کنند بعضی چیزها هزینه بردار هستند و برداشتن آنها بدون پرداخت پول اشتباه است، ممکن است گاهی چیزهایی را بردارند و بدزدند.

      بچه های مدرسه ای معمولاً می دانند که نباید بدون پرداخت پول چیزی آن را بردارند ، ولی این کار را می کنند زیرا خویشتنداری و خودداری کافی ندارند.

      بچه های بزرگتر و نوجوانان می دانند که نباید دزدی کنند ، ولی ممکن است بخاطر جالب بودن و هیجان این کار، یا بخاطر اینکه دوستانشان این کار را می کنند ، دست به دزدی بزنند. بعضی از آنها فکر می کنند که دستشان رو نمی شود. زیرا به آنها کنترل بیشتری بر زندگی شان داده شده است ، و بعضی از نوجوانان از سر شورش و یاغیگری این کار را می کنند.البته دلایل پیچیده دیگری هم ممکن است در این مورد نقش داشته باشند.

      ممکن است بچه ها عصبانی باشند یا دنبال جلب توجه باشند. رفتار آنها انعکاسی از استرس در خانه ، مدرسه یا در کنار دوستان است . بعضی از آنها بخاطر خشونت فیزیکی و روانی که بر آنها وارد می شود ، دزدی می کنند و در واقع این عمل آنها فریاد درخواست کمک است.

      در موارد دیگر، کودکان و نوجوانان دزدی می کنند زیرا پول کافی برای خرید آنچه می خواهند یا نیاز دارند را در اختیار ندارند . برای مثال ممکن است اشیا یا اسباب بازی های گران قیمتی را بدزدند که پول خریدش را ندارند. در بعضی موارد نیز آنها دزدی می کنند تا هزینه های اعتیاد خود را بپردازند. دلیل دزدی هرچه باشد ، والدین باید ریشه این رفتار را بیابند و مشکلات را از پایه حل کنند.

      چه باید کرد:

      قدم اول: زمانی که والدین پی بردند که بچه چیزی را برداشته است، به هیچ عنوان نباید واکنش شدید نشان دهند. در آن لحظه باید رفتاری مناسب و سنجیده از خود نشان دهند. باید بکوشند آرامش خود را حفظ کرده و روشی منطقی اتخاذ کنند ، در غیر این‌صورت باعث احساس گناه و دلخوری در خود والدین می‌‌شود و از طرف دیگر عزت نفس کودک را نیز به مخاطره می‌‌اندازد. اعتراف خواستن از کودک و تهمت زدن به او در نزد دیگران، عملی بسیار غیر عاقلانه و ناصحیح است.

      زیرا با این‌گونه روش‌ها به ندرت می‌توان به ریشه اصلی و علت بنیادی مشکل پی برد. این عمل غالبا به دروغگویی کودک یا ریختن آبروی او برای عملی که ممکن است هرگز تکرار نشود منتهی خواهد شد. پس باید توجه داشته باشیم که وقتی پاسخ سوالی را می‌‌دانیم، نباید بخواهیم از کودک تحت فشار پاسخ مثبت بگیریم. این کار مشکل دروغ گفتن را بر مشکل قبلی می‌‌افزاید.

      قدم دوم: همان موقع باید رفتارش را به درستی نامگذاری کنید. برای مثال نباید برداشتن بی‌اجازه چیزی که متعلق به او نیست را امانت گرفتن بنامید، بنابراین به بچه‌هایی که مفهوم مالکیت را درک می‌‌کنند بگویید که برداشتن بی‌اجازه متعلقات دیگران کاری خلاف قانون است.

      قدم سوم: بلافاصله رفتارش را اصلاح کنید (اصلاح کردن یعنی ایجاد نوعی جبران .) برای مثال کودکی که از مغازه کیک برداشته ، باید به آنجا برگردد و کیک را به جایی که برداشته بگذارد (البته اگر دست خورده نشده است) یا اگر مغازه دار آن را پس نگیرد، پول آن را پرداخت کند. در این گونه از موارد از بزرگ‌ترهایی که کودک از آنها چیزی را بر داشته است بخواهید، از طرف کودک قول ندهند و عذرخواهی نکنند و نگویند که این کار برای بچه‌ها طبیعی است.

      اگر بچه پولی برای پرداخت آنچه که برداشته است، نداشت؛ والدین می‌‌توانند به او قرض دهند و بعدا از پول ماهیانه او کم کنند یا باید کاری در خانه (مثل شستن ظروف برای دو روز) انجام دهد تا پولی برای پرداخت آن به دست آورد. همچنین از فردی که از او چیزی دزدیده است عذرخواهی کند. این نکته اهمیت دارد که کودک مسؤولیت رفتار نادرست‌اش را به عهده بگیرد.

      قدم چهارم: برای اصلاح رفتار، می‌‌توان از پیامد‌های طبیعی استفاده کرد . مثلا به کودکی که طی دوره بیماری سرماخوردگی ، بدون اجازه شکلات برداشته، اجازه ندهید دو روز شیرینی بخورد .

      والدین باید بدانند بچه‌هایشان در چه وضعیتی هستند اما نباید به صورت مداوم کیف و وسایل شخصی کودک مورد جستجو قرار گیرد . این کار احساس عدم اعتماد در کودکان ایجاد می‌کند.

      اگر می‌‌خواهیم کودک‌مان برای دست زدن به کیف ما، از ما اجازه بگیرد، در ابتدا ما باید برای بررسی کیف کودک از او اجازه بگیریم. با این کار می‌توان احساس مثبت داشتن حریم شخصی را به کودک انتقال داد. پس داشتن الگوی مناسب رفتاری ، می‌‌تواند موجب ایجاد رفتارهای مثبت در کودک شود . بچه‌هایی که مورد نظارت نزدیک والدین قرار ندارند با احتمال بیشتری به سوی دزدی و دیگر مشکلات رفتاری کشیده می‌‌شوند .

      قدم پنجم: از خودتان بپرسید چرا؟ علت انجام این کار را نباید از کودک سوال کرد چون به احتمال زیاد پاسخی که والدین به آن نیاز دارند را به دست نمی‌آورند . گاه برخورد نامناسب و شدید اولیه با چنین رفتاری در کودکان خردسال موجب تداوم و حتی تشدید رفتار می‌‌شود . کودکان به دلایل گوناگون وسایل دیگران را برمی‌‌دارند ، به همین دلیل تعیین علت این رفتار مهم است.
      شاید بهتر باشد که پدر و مادر شرایط زندگی کودک را مورد بررسی قرار دهند و در مواردی از کمک متخصصان استفاده کنند. قدر مسلم ، پس از روشن شدن علت ، می‌‌توان کمک بهتری به کودک ارایه کرد. بعضا دیده می‌‌شود که وقتی درگیری و اختلافات زناشویی زیادی در خانه وجود دارد، کودکان سعی می‌‌کنند با بروز مشکلات رفتاری ، از میزان درگیری والدین بکاهند و در واقع خود را کانون اصلی توجه قرار دهند.

      اگر بچه ای به دزدی ادامه داد چه کنیم:

      اگر فرزند شما بیش از یک بار اقدام به دزدی کرد ، باید از کارشناسان کمک بگیرید. تکرار این کار مشکلات بزرگتری برای شما ایجاد می کند . یک سوم بچه هایی که حین دزدی از فروشگاه دستگیر شده اند می گویند که ترک این کار برایشان سخت است. پس باید به آنها کمک شود تا بفهمند که دزدی اشتباه است و اگر به این کار ادامه دهند ، عواقب سختی در انتظار آنهاست.
      افراد دیگری که می توانند در این مورد به شما و فرزندتان کمک کنند عبارتند از: مشاور خانواده
      ، پزشک خانواده ، مشاور مدرسه

      گروه های حمایتی و غیره

      با آنکه بیشتر دزدی های معمولی عمدی هستند ، ولی بعضی از افرادی که دزدی می کنند ممکن است جنون سرقت (کلپتومانیا) داشته باشند. دراین اختلال نادر که بخش کوچکی از افرادی که دزدی می کنند را تشکیل می دهد ، فرد قبل از دزدی حس تنش و اضطراب فراوانی می کند ، ولی بعد از عمل دزدی احساس آرامش و رضایت خاطر می کند . این فرد بعد از دزدی احساس گناه می کند و اغلب اشیای دزدی را دور می اندازد . این گونه افراد اختلال های دیگری همچون اختلال غذایی یا وسواس نیز دارند.

      دلیل اصلی دزدی هرچه باشد، اگر دزدی تبدیل به عادت کودک یا نوجوانتان شده است، حتماً با پزشک یا روان شناس مشاوره کنید و دلیل این رفتار را بیابید. بر رفتار فرزندتان نظارت داشته باشید و او را از موقعیت هایی که برای دزدی وسوسه ایجاد می کنند ، دور کنید. برای او عواقب سخت سنگین دزدی را مشخص کنید.
      در این مورد میتونید با این شماره مشاوره تلفنی/تخصصی داشته باشید
      ۰۲۱-۲۲۳۵۴۲۸۲
      ۰۲۱-۸۸۴۷۲۸۶۴

  • ملوک زداه , جولای 22, 2015 @ 9:30 ب.ظ

    بچه های (خوش نمره) یا (باعرضه)؟؟؟؟؟
    این سوالی ست که هر مادر و پدری باید از خود بپرسد((هرچند که سوال پرسیدن از خودمان ما را در هر زمینه ایی با جوانب کشف نشده ی آن بیشتر آشنا میکند!!))
    -شاهد آن هستیم که چند سال اخیر، مدارس و مراکز مختلف با برندها و شرایط متفاوت و جذاب وارد عرصه آموزشی شدند.بعضی ها با عیار علمی و کادر آموزشی خوب و با کیفیت بالا ( البته که پول خوبی هم میگیرند!!) و بعضی ها با شعار های تو خالی و به قول بعضی والدین : کلاه بردارهای آموزشی هستند.
    ؟؟؟؟به راستی کدام مدرسه با کدام هدف برای دانش آموز من مناسب تر است؟؟
    مسلم هست،از هر مرکز آموزشی که مشاوره بگیرید؛ ادعا میکند که اولین مرکز است و کسی به گرد پایش هم نمیرسد!!
    اما در حقیقت هدف من ِ والد از تحصیل فرزندم چیست؟؟؟
    آیا رضایت من داشتن فرزندی با نمره های بیست و بیست و بیست هست یا فرزندی با عرضه و توانا؟؟یا هر دو اینها!!
    طبق جدید ترین آمار های روانشناسی تربیتی کودکان و نوجوانانی که مهارت های ارتباطی و قدرت تطبیق بالا دارند ،حتی با نمرات مدرسه ایی پایین تر به مراتب از هم سن های خودشان که نمرات بالاتری دارند “موفق ترند”.
    امروز دنیا خواستار افرادی هست که بتوانند با راهکارهای خلاقانه و مبتکرانه به بهبود و پیش برد علم کمک کنند.نه صرفا افرادی که طوطی وار مطالب را حفظ می کنند و شغل شان درس خواندن باشد.
    حتی در همین کنکور ،بیشترین تمرکز طراحان بر روی مهارت های کنترل استرس و مهارت های روانی پی ریزی شده است.
    یک مثال:
    جالب است که تا چندین سال پیش کسانی میتوانستند در کنکور جز نفرات برتر باشند که “درس خوان تر” بودند(همان هایی که کله شان را سه تیغ میکردند و سه سال مینشستند توی خونه و با همه ی فامیل وجهان هستی قطع ارتباط میکردند) اما چند سال اخیر نفرات برتر کنکور کسانی هستند که علاوه بر درس خواندن به “چگونه در س خواندن” و”برای چه درس خواندن” آگاهی لازم و کافی را دارند.
    در کنکور سال ۹۴ سوالات به نسبت سال های پیش بسیار ساده تر بود،اما چینش سوالات به نوعی بود که سوالات سخت از شماره ۱ تا ۱۰ آورده و از سوال ۱۰ به بعد سوالات بسیار ساده چینش شده بود.
    پس دانش آموز ی که مهارت کنترل شرایط استرس زا را داشت با یک نفس عمیق به قول خودش: بیخیال ده تا سوال اول میشود و بقیه سوالات را حل میکند و میتواند درصد بالای ۸۰ را کسب کند و رتبه زیر ۳۰۰ را بدست اورد
    اما دانش آموز صرفا درسخوان که جز درس خواندن در مدرسه و خانه چیز بیشتری بلد نیست. در برخورد با ده سوال اول خودش را می بازد و علی رغم روزی ۱۵ ساعت درس خواندن و تسلط بر روی اکثر کتاب درسی، امتیاز ۲۳ درصد را کسب میکند!!!
    خیلی جالب است چون وقتی از دانش آموز زیر ۳۰۰ پرسیدم که این مهارت کنترل شرایط امتحان را کجا و چطور یاد گرفته بودی به من گفت:
    در بازی فوتبال توی کوچه!
    پس برخورد آگاهنه ما با سرنوشت فرزندانمان میتواند به نوعی سرنوشت آن ها و گاها شاید سرنوشت یک کشور را تغییر دهد.
    و این مستلزم دانش و هدایت درست ما و انتخاب مدرسه هایی با برنامه های مهارتی و حرفه ایی است که از هرگونه استفاده تبلیغاتی از دانش آموز خودداری کند. و بدانیم که برای داشتن فرزندی موفق الزاما نباید فقط “پول خرج کرد”. بلکه باید با آگاهی و اطلاعات لازم و همه جانبه، به انتخاب مسیر،مدرسه،دوستانشان….کمک کنیم. ملوک زاده- مشاور تحصیلی کودک و نوجوان

  • زکیه , جولای 29, 2015 @ 11:16 ب.ظ

    باسلام پسری دارم ۴ساله ک به شدت بمن وابسته است همش میترسه ک گم بشه خیلی هم ترسوست اینقدر ک وقتی ب پارک میره اصلا دوس نداره ک بازی کنه وپیش من می ماند از حشرات وسوسک هم میترسه نمیدونم با این ترسش چطور برخورد کنم واقعا کلافه شدم همش نگرانم ک نتونه ب مدرسه بره لطفا راهنمایم کنید باتشکر

    • ◄Responder► , جولای 30, 2015 @ 5:51 ب.ظ

      بسیاری از والدین هستند که برای درمان مشکل ترس کودکشان به پزشک و متخصص کودکان مراجعه می کنند. باید بدانید که ترس در سنین ۴ تا ۵ سالگی یکی از شایع ترین مشکلات کودکان است که مهم ترین عامل از بین برنده آن رفتار والدین با کودک است.
      علت شایع این ترس، تحولاتی است که در روند رشد فکری بچه ها بعد از ۳ سالگی ایجاد می شود؛ یعنی دنیای فانتزی قوی ای که بچه ها دارند و در این دنیا اشیاء و شخصیت های خیالی را می پرورانند باعث می شود شب هنگام و با تاریک شدن هوا، همان موجودات جذاب که در روز باعث لذتشان بوده یا در کارتون ها شخصیت موردعلاقه شان، مخوف به نظر برسد.

      درک احساس بچه ها و توجه به اینکه حس ترس آن ها واقعی است، نکته مهمی است که والدین نباید فراموش کنند. گفتن جمله هایی مثل «ترس نداره»، «خجالت بکش» و… یا بد تر از آن تنبیه کودکان و فرستادنشان به مکان های تاریکی مانند انباری، حمام و… این دوره گذرای ترس را ریشه دار می کند. متاسفانه برخی والدین از این ضعف کودک برای تنبیه او و کنترل بدرفتاری هایش استفاده (یا بهتر بگوییم: سوءاستفاده) می کنند.

      گاهی علت ایجاد ترس از تاریکی کودک همزمان شدن تاریکی هوا یا قطع ناگهانی برق، با صداهای مهیب است؛ صداهایی مثل رعد و برق باعث می شود کودک تصور کند این وقایع همزمان رخ می دهند بنابراین به دنبال تاریکی دچار اضطراب و از آن پس منتظر می شود که ناگهان صدای مهیب و مخوفی بشنود.

      در بچه هایی که زمینه اضطراب دارند یا والدین با آن ها بدرفتاری می کنند، گاهی این ترس ها تا بزرگسالی هم ادامه پیدا می کند. پسربچه ۵ ساله ای به دلیل درگیری والدین و بدرفتاری آن ها، ترس از تاریکی برایش دردسرساز و راهی بیمارستان شده بود. او به محض خاموشی برق ها، جیغ و فریاد راه می انداخت و می گفت قورباغه های بزرگ سبزرنگ، زبان بلند و صورتی رنگشان را درمی آورند و به من نگاه می کنند. والدین نه تنها به اضطراب و ترس او بی توجه بودند، بلکه تنبیه اش هم کرده بودند.

      راهکارهایی در مواجهه با ترس کودکان

      واکنش و رفتار درست والدین در مقابل کودکی که از تاریکی می ترسد، باید این طور باشد: «می دونم که ترسیدی، بیا بریم ببینیم چه چیزی تو را ترسانده!» با روشن کردن چراغ و بررسی هر شیء و حتی سایه هایی که در تاریکی ایجاد می کنند، به فرزندتان آرامش و اطمینان خاطر بدهید هر آنچه در روز و روشنایی وجود دارد، در شب تاریک هم هست. سایه بازی کردن در اتاق تاریک یا نیمه تاریک نیز برای گذر از دوره ترس بچه هاست.

      اگر خود شما یا همسرتان از تاریکی می ترسید، امکان دارد کودک این رفتار نامناسب شما ترس را به بچه ها هم القا کند بنابراین به درمانگر مراجعه و این ترس را که جزو اختلال های اضطرابی است، درمان کنید. درمان اصلی ترس ها، از هر نوع باشند، حساسیت زدایی تدریجی است. درمانگر از شما می خواهد تصور کنید در جای تاریکی هستید و کمک می کند در ذهنتان به چیزهای قشنگ، آرامش و سکوت نهفته در تاریکی بیندیشید. با این تمرین روزی می رسد که در محیط تاریک واقعی هم بتوانید بر ترس خود غلبه کنید. این ترس در کودکان باید تا دوره دبستان از بین برود وگرنه دیگر جزو پدیده های رشدی و طبیعی نیست و به بررسی نیاز دارد.

      اگر کودک شما خواب های ترسناک یا کابوس می بیند و از آن می ترسد، کافی است مانع حرف زدن او و تخلیه هیجان هایش نشوید. اگر صبح روز بعد می خواهد درباره کابوسش بگوید هم شنونده باشید تا شاید بتوانید موضوع و علت اصلی کابوس ها را از همین طریق پیدا و رفع کنید.

      افکار و احساسات سرکوب شده معمولا در رویا ها نمود پیدا می کنند. بچه ۵ ساله تفاوت خواب و واقعیت را می داند اما اگر برای کودک زیر ۳ سال این اتفاق بیفتد، قضیه متفاوت خواهدبود. بچه های زیر ۳ سال تفاوت خواب و واقعیت را نمی دانند و حتی بعد از باز کردن چشم ها و در حالی که در آغوش شما هستند، حس می کند همچنان خواب است. به همین دلیل امکان دارد جمله هایی مانند «نه! نمی خوام خرسم را به علی بدهم» بگوید و با گریه حتی دستش را دراز کند که خرسش را بگیرد. او را در آغوش بگیرید، ببوسید و بگویید: «خواب دیدی عزیزم!» تدبیری بیندیشید در قصه هایی که در طول روز برایش می خوانید با مفهوم خواب دیدن و تفاوت آن با واقعیت تا حدی آشنا شود.

      بهتر است کابوس دیدن و وحشت های شبانه بچه ها را با نگاه وسواس گونه ننگرید و اجازه دهید این اختلال های خواب طی شوند، مگر اینکه تکرار شوند و زندگی شما را مختل کنند اما در مورد اختلال های اضطرابی و ترس های مختلف لازم است حتما بررسی انجام و عکس العمل مناسب و به موقع نشان داده شود تا این ترس و اضطراب ها ریشه دار نشود.
      در این مورد میتونید با این شماره مشاوره تلفنی/تخصصی داشته باشید
      ۰۲۱-۲۲۳۵۴۲۸۲
      ۰۲۱-۸۸۴۷۲۸۶۴

  • Ainaz , آگوست 1, 2015 @ 12:02 ب.ظ

    با سلام و خسته نباشیدمن یه دختر دوساله دارم که شش ماهه از پوشک گرفتم ولی الان حدود دوهفته ای هست که مدام توی شلوارش ادرار میکنه هرکاری میکنم این عادت شو ترک نمیکنه چیکارکنم

    • ◄Responder► , آگوست 1, 2015 @ 9:23 ب.ظ

      اگر به نظر شما کودکتان هرگزتوالت رفتن را یادنمی گیرد سخت در اشتباه هستید . آمادگی کودک مهمترین اصل برای شروع آموزش است اجازه ندهید که اعضای خانواده و دوستان شما را وادار کنند تا تمرین استفاده از لگن بچه را خیلی زود شروع کنید . اگر از کسی شنیدید که کودکش یک سالگی به بعد دیگر جایش را خیس نکرده است حرفش را باور نکنید . چرا که از ۱۸ ماهگی تا ۲ سالگی ، دستگاه عصبی کودکان آن قدر کامل نیست که کودک بتواند زمان توالت رفتن خود را کنترل کند .
      فقط نیمی از بچه های دوساله روزها خودشان را خیس نمی کنند و ۹۰ درصد بچه های سه ساله روزها و اغلب ۶۰ تا ۷۰ درصد آنها شب ها نیز خشک می مانند. خلاصه آنکه نگران نشوید تا ۵ سالگی اغلب بچه ها این توانایی را به دست می آورند . شما فقط آرامش خود را حفظ کنید ودر برابر تمرینات استمرار به خرج دهید و تا آنجا که میتوانید کودکتان را تحسین و تشویق کنید تا شما و کودکتان از شر پوشک و شورت لاستیکی خلاص شوید . نشانه های آمادگی که باید در کودک خود مشاهد نمائید :
      – کودک شما متوجه خشک یا کثیف بودن پوشک خود میشود .
      – به هنگام دفع مدفوع به نوعی به شما اطلاع میدهد .
      – او به شما میگوید که تقریبا زمان اجابت مزاجش فرارسیده است . نکته های درباره آموزش استفاده از لگن : قبل از آنکه آموزش عملی را شروع کنید بهتر است نکاتی را برای کـودک خود روشن کنید . بطور مثال به کودکتـان نـام بخشهـای مختلف بدن و عملکرد آن را بصورت ساده قابل فهم توضیح دهید .
      برای او توضیح دهید، ادرار و مدفوع حاصل چیست و از کجاآمده و حتما به او بگوید که ادرار و مدفوع بخشی از بدن او نیست ،تا کودک به هنگام دفع آن دچار ترس نشود. واژهایی برای دفع ادرار و مدفوع وی انتخاب کنید و بکوشید کودک را در حین مدفوع کردن گیر بیاورید و برای او توضیح دهید که مشغول چه کاری است و نام این کار چیست .
      برای نمونه به او بگویید “پیام الان پی پی داره ، پیام داره پی پی میکنه . بریم پوشکت رو عوض کنم ” اهمیت آموزش تعویض لباس خصوصا در آوردن و پوشیدن شلوار را نباید نادیده گرفت . برای کودکتان شلوار راحت و گشاد تهیه کنید تا او بتواند براحتی این کار را انجام دهد .
      اگر کودکتان از وسایل توالت مثل سیفون و یا سوراخ توالت می ترسد باید اینگونه ترسها از بین برود. اجازه بدهید زمانی که سیفون کشیده میشود او به داخل توالت نگاه کند و یا اینکه به او یاد بدهید که با مدفوع خود هنگامی که در حال پایین رفتن از توالت است ، بای بای کند. اجازه بدهید کودک به طور آزمایشی بارها روی توالت بنشیند تا مطمئن شود داخل توالت نمی افتد و بخصوص بفهمد بلایی که سر مدفوع می آید سر خودش نخواهد آمد . اما بهتر است برای کودک لگنی مناسب در نظر گرفته شود تا راحت روی آن نشسته و بر آن کاملا مسلط باشد.
      – به اتفاق کودک توالت کوچک پلاستیکی تهیه کنید و آن را در محل مشخصی از خانه قرار دهید ( مانند توالت ) .
      – اگر کودک هر روز در ساعت معینی پوشکش را خیس میکند، پوشکش را در آورید و او را تشویق کنید که روی لگن بنشینید . اگر به این کار تمایل نشان نداد او را مجبور نکنید. اما اگر کودک در لگن ادرار کرد یا روی لگن نشست او را تشویق کنید .
      – ترتیبی دهید که کودک در زمان معین و بطور منظم روی لگن بنشیند . بطور مثال ، بعد از غذا خوردن و صرف نوشیدنی، قبل و بعد از حمام کردن ، صبح ها بلافاصله بعد از بیدار شدن و شبها درست قبل از خواب .
      – سعی نمائید به همراه کودک به دیوار دستشوئی یا در دستشوئی پوستری جالب توجه نصب کنید تا کودک به هنگام نشستن روی لگن متوجه آن باشد و مدت زمان قرار گرفتن کودک بر روی لگن را میتوان با ترفندهای نظیر در اختیار گذاشتن اسباب بازی یا کتابهای مصور افزایش داد .
      – مرتب شلوارش را کنترل کنید واگر شلوارش تمیز بود به او پاداش دهید .
      – اگر کودک بطور اتفاقی شلوارش را خیس یا کثیف کرد ، سرو صدا راه نیندازید و اتفاق را نادیده بگیرید. – با گذشت زمان در طول یک هفته آموزش ،کودک خود را کمتر کثیف خواهدکرد. بهتر است برای پیشرفت او پاداشی در نظر بگیرد .
      و در حضور کودک از پیشرفتش نزد دیگران تعریف کنید بطور مثال:” پیام دیگه می تونه مثل بزرگترها ،خودش دستشوئی بره” .
      – غرغرها و نارضایتی ها ی کودک را نادیده بگیرید و تسلیم خواسته اش نشوید.
      – بلافاصله بعد از یادگیری و پیشرفت کودک پاداشها را حذف نکنید . بلکه تا یک هفته پس از آن نیز جایزه ها باید ادامه پیدا کند و به آرامی از برنامه حذف شود.
      در این مورد میتونید با این شماره مشاوره تلفنی/تخصصی داشته باشید
      ۰۲۱-۲۲۳۵۴۲۸۲
      ۰۲۱-۸۸۴۲۲۴۹۵

  • Mohammad , آگوست 6, 2015 @ 9:14 ب.ظ

    دختر ۴ ساله ای دارم وقتی پدر بزرگ مادر بزرگش واسش خوراکی میگیرن از خوراکیش بر میدارن که باعث پرخاشگری دخترم میشه ولی همسرم اونا دعوا میکنه و میگه تو خصیصی و به من میگه باید بخشش را بهش یاد بدیم ولی نظر من مخالفه لطفا راهنماییمون کنید

    • ◄Responder► , آگوست 9, 2015 @ 10:58 ق.ظ

      خودمحوری در کودکان پس از ۳ تا ۴ سالگی به‌تدریج با حس مشارکت جایگزین می‌شود
      پس نگران ‌کودکان ‌خسیس ‌خود نباشید…

      یکی از اتفاقات نادری که ممکن است یک مادر در کودک ۳ تا ۴ ساله خود ببیند، آن است که فرزندش به یکی از همسن و سالان خود بگوید که هر وقت خواستی می‌توانی با اسباب‌بازی‌های من بازی کنی.
      بچه‌های ۳، ۴ ساله به‌شدت به وسایل شخصی خود علاقه‌مند هستند که این علاقه‌مندی ناشی از درک محدود آنها نسبت به محیط اطراف و نیز قوی‌بودن حس خودمحوری آنهاست. حتی بسیاری از کودکان اسباب‌بازی‌های دوستانشان را نیز متعلق به خود می‌دانند.

      با وجود آن که معمولا کودکان در این سن تمایلی به مشارکت ندارند، اما وقتی بزرگ‌ترها و به‌خصوص مادران، آنها را به زبانی کودکانه تشویق کنند و نمونه‌های واقعی خوبی نیز به عنوان الگو به آنها ارائه دهند، کودکان می‌توانند به افرادی بسیار دست و دلباز تبدیل شوند.

      دکتر بهروز بیرشک، روان‌شناس و عضو هیات علمی دانشگاه علوم پزشکی تهران در گفت‌وگو با جام‌جم با تاکید بر این‌که میزان درک کودک در سال‌های نخستین زندگی به دنیا نسبت به بزرگسالان بسیار محدود و متفاوت است، می‌گوید: کودک تا حدود ۳ تا ۴ سالگی از بسیاری رفتارهایی که برای بزرگ‌ترها معیار اخلاقی تلقی می‌شود، درکی ندارد؛ اصلا به دیگران فکر نمی‌کند و همه چیز را متعلق به خود می‌داند. کودکان در این سن و سال هر چقدر هم اسباب‌بازی داشته باشند باز هم از دادن آنها به دیگری امتناع می‌کنند.

      سن کودک را در نظر بگیرید

      به گفته دکتر بیرشک، نسبت‌دادن صفتی چون خست یا دست و دلبازی به کودکان در ۴ سال اول زندگی اشتباه است، چرا که در این سال‌ها خصلت اصلی کودکان خودمحوری است. خست، دست و دلبازی یا مشارکت‌کردن کودک با دوستانش مساله‌ای اکتسابی و ناشی از تربیت و هدایت والدین و مربیان مهد کودک است.

      این روان‌شناس اضافه می‌کند: بچه‌ها به‌تدریج یاد می‌گیرند که می‌توانند با همسالانشان مشارکت و همکاری داشته و از مزایای آن بهره‌مند شوند. فعالیت‌های اجتماعی کودکان در مهد کودک یا از طریق مادر خانواده می‌تواند بهترین الگو برای رفع حس خودمحوری در آنها باشد. در ابتدا کودکان به خاطر گفته‌های والدین و معلمان‌شان از خود مشارکت نشان می‌دهند، اما برای این که کودک به طور داوطلبانه از خود مشارکت نشان دهد، لازم است که قادر به درک مسائل باشد، یعنی این که بفهمد همبازی‌اش به اندازه او در آرزوی چیز خاصی است.

      تشویق و توضیح به زبان کودکانه

      دکتر بیرشک با تاکید بر این که کودکانی که به مهد می‌روند، سریع‌تر با مفهوم استفاده مشترک از یک اسباب‌بازی آشنا می‌شوند، می‌گوید: اما این مهارت شناختی و عاطفی، فقط در کودکان در سن خاصی توسعه می‌یابد. با گذشت زمان کودک می‌آموزد که اگرهر چه دارد با دوستش به اشتراک بگذارد، احتمال این که او هم بتواند از وسایل دوستش استفاده کند، بیشتر می‌شود.

      وی تاکید می‌کند: باید کودک را تشویق کرد تا با همسالان خود مشارکت کند و بخشش و توزیع وسایل بازی را یاد بگیرد. مادر نقش بسیار مهمی در تشویق کودک برای ایجاد حس مشارکت دارد. بهتر است مادر به عنوان اولین شخص از کودک بخواهد که برای چند دقیقه اسباب‌بازی‌اش را به او بدهد. چون کودک می‌داند که مادر اسباب‌بازی‌اش را نمی‌قاپد و برای گرفتن آن گریه و زاری هم نمی‌کند، پس به راحتی می‌پذیرد.

      اجبارکردن، اشتباهی بزرگ

      روان‌شناسان معتقدند که کودک را نباید مجبور کرد در همه چیز با دیگران شریک شود، همچنین قبل از این که دوستش بیاید، بگذارید خودش تصمیم بگیرد با کدامیک از اسباب‌بازی‌هایش بازی کند.

      دکتر بیرشک می‌گوید: هر چیزی که جنبه اجبار داشته باشد و درباره آن قبلا توضیح داده نشده باشد، برای کودک قابل درک نیست. پس‌گرفتن یک اسباب‌بازی به زور توسط مادر و دادن آن به کودک دیگر نه‌تنها خشم کودک را نسبت به مادر برمی‌انگیزد، بلکه منجر به افزایش دلخوری کودک از دوستش نیز می‌شود.

      به گفته وی، کودکان نباید مجبور شوند که تمام اسباب‌بازی‌هایشان را به صورت اشتراکی با دیگران استفاده کنند. اگر کودکان با چند اسباب‌بازی مشابه بازی کنند، احتمال این که بچه‌ها چیزی را که کودک دیگری با آن در حال بازی است بخواهند، کم می‌شود و به آنها کمک می‌کند که با هم بازی کنند.

      شکل‌گیری خست در کودکان

      شاید بسیاری برایشان این سوال پیش بیاید چگونه خست در برخی افراد به عنوان یک صفت رفتاری باقی می‌ماند؟

      دکتر بیرشک در پاسخ می‌گوید: خسیس‌بودن، یک ویژگی رفتاری در برخی افراد محسوب می‌شود که شکل‌گیری و تثبیت آن به نقش تربیتی خانواده مربوط است. در برخی افراد این خصوصیت به صورت بسیار جدی و بیمارگونه بروز می‌کند که در چنین شرایطی باید به آسیب‌شناسی روانی آنان توجه کرد، اما خودمحوری در کودکان را در سال‌های اول زندگی‌شان نباید با خسیس بودن اشتباه گرفت.

  • arpi , آگوست 15, 2015 @ 11:52 ب.ظ

    من پسری ۸ ساله و دختری ۶ ساله دارم. پسرم خیلی زود سر همه چی عصبانی می شود و داد و بیداد می کند. اصلن با اسباب بازی بازی نمی کند و همیشه با دخترم در حال زد و خورد هستند. البته دخترم هم جای خود را دارد که او را عصبانی می کند و بدترین چیز آن که خیلی دخترم را می زند. در حالی که من و شوهرم خیلی آرام و با حوصله با هر دو رفتار می کنیم. نمی دانم کجا کار اشتباه است ولی فکرم کار نم کنه و خانه ما همیشه داد و بیداد و جر و بحث بچها است و کلافم کرده.

    • ◄Responder► , آگوست 16, 2015 @ 12:45 ب.ظ

      هنگامی که کودکی خشمگین شده است، نباید پشت رفتارهای پرخاشگرانه او دنبال نقشه‌های شرورانه باشید. او فقط یک بچه است! اما این روز‌ها تعداد بچه‌های عصبانی زیاد شده و بسیاری از والدین واقعا نمی‌‌دانند چطور می‌توانند خشم فرزندشان را کنترل کنند و او را فردی آرام و خونسرد بار بیاورند…

      کودکان نسل امروز در دریایی از فیلم‌ها، بازی‌ها، داستان‌ها و مسابقه‌های تلویزیونی غرق شده‌اند. قبولش سخت است اما پسر بچه‌ها- و چه بسا دختربچه‌ها- این تصاویر را با دقت نگاه می‌کنند و با لذت بردن از قدرت شخصیت‌های داستانی یا قهرمانان مسابقه، صبح روز بعد، همه آموخته‌های خود را در مدرسه برای هم‌کلاسی‌های خود تعریف و با آنها تمرین می‌کنند. در گذشته، خشن‌ترین صحنه‌ها و داستان‌هایی که بچه‌ها می‌دیدند و می‌شنیدند، جنگ سپاهیان داستان‌های تاریخی بود اما امروزه بچه‌ها خشونت و دعوای
      تن?به?تن را زیاد می‌بینند. پیشرفت انواع نرم‌افزار‌های کامپیوتری و روش‌های فیلم‌برداری و تدوین فیلم‌ها نماهای نزدیک از خشونت را در اختیار کودکان قرار می‌دهند. کودک صحنه تیراندازی، شمشیر کشیدن، کتک‌کاری و دیگر اعمال وحشیانه را از نزدیک حس می‌کند.

      عامل دیگری که باعث القای خشونت به بچه‌ها می‌شود، به تصویر کشیدن قهرمان‌هایی قوی و خشن است که در تمام طول داستان یا بازی می‌توانند هرکس را که خواستند از سر راه خود بردارند. تحقیق‌ها حاکی از آن است که ۴۰درصد صحنه‌های خشن فیلم‌ها و سریال‌ها فقط به شخصیت‌های خوب داستان اختصاص داده می‌شوند. بنابراین کودک یاد می‌گیرد که آدم‌های خوب، قوی و خشن‌اند. محققان دریافته‌اند هریک ساعت برنامه تلویزیونی خشنی که کودک ببیند، خطر قلدر شدن او را در سنین ۶ تا ۱۱ سالگی حدود ۶ تا ۹ درصد افزایش می‌دهد. به علاوه، دختر بچه‌هایی که چنین برنامه‌هایی را می‌بینند در آینده زنانی خشمگین و عصبی خواهند شد.

      نقش والدین در خشن شدن بچه‌ها

      با وجودی که تلویزیون، فیلم‌ها، بازی‌های کامپیوتری و موسیقی‌های سبک جدید و غربی در افزایش خشم کودکان تاثیر دارند اما می‌توان آنها را از دسترس کودک دور کرد. والدین می‌توانند با مراقبت بیشتر از فرزندشان و قرار دادن الگوهای سالم و بهتری برای آنها سلامت روانی فرزندان خود را تضمین کنند اما مساله این است که والدین محدودیت‌های لازم را ایجاد نمی‌‌کنند. از طرفی، خود والدین هم از این رسانه‌ها الگوبرداری می‌کنند، بنابراین حتی اگر رسانه‌های ترویج‌دهنده خشونت را هم از کودک منع کنیم، کودکان با دیدن بزرگ‌تر‌ها خشونت را یاد می‌گیرند. آنها می‌بینند بازیکن‌های محبوب فوتبال حین بازی ناگهان با یکدیگر گلاویز می‌شوند، رانندگان در خیابان سر یک تصادف کوچک یقه یکدیگر را می‌گیرند، مردم یا اعضای خانواده با هم درگیری‌های لفظی دارند و… کودک تمامی این تصاویر را ضبط می‌کند.

      والدین باید چه‌کار کنند؟

      خشم، یکی از احساس‌های طبیعی انسان است و هرکس درجه‌هایی از آن را دارد اما کودکان باید از ابتدایی‌ترین مراحل تربیتی‌شان یاد بگیرند که چطور این احساس سرکش خود را مهار کنند. درگذشته والدین با دیدن این رفتار‌ها در فرزندشان او را تنبیه می‌کردند یا نهایتا از او می‌خواستند برود یک بالش را بزند! اما امروزه تکنیک‌های مفیدی برای کنترل خشم توصیه می‌شود:

      • کودکان ۳ تا ۵ ساله: هنگامی که فرزندتان خشمگین شد، یک ظرف حباب‌درست‌کن به او بدهید. لازمه حباب درست کردن، تمرکز بر تنفس است. تنفس آرام و شمرده، احساس‌های جوشان کودک را آرام می‌کند. به مدت چند هفته روزی یک دقیقه با فرزندتان حباب درست کنید. بعد از اینکه حباب درست کردن را یاد گرفت، از او بخواهید با کمک گرفتن از قوه تخیلش حباب‌های متفاوتی درست کند. لطافت حباب‌ها و تلاش برای ساخت آنها روحیه کودک را آرام‌تر می‌کند.

      • کودکان ۶ تا ۸ ساله: با پایان دوره خردسالی کودک یاد می‌گیرد که افکار خود را مدیریت کند و حتی تغییر دهد. ابتدا با حوصله به او کمک کنید محرک‌های خشمش را شناسایی کند. به عنوان نمونه ممکن است هنگامی که کسی او را هل می‌دهد یا با عنوان زشتی صدایش می‌زند یا مسخره‌اش می‌کند، عصبانی شود. حال به او یاد دهید که چطور بر خشمش غلبه کند. به او بفهمانید که در برخوردهای اجتماعی‌اش باید صبور باشد، قبل از هر اقدامی نفسی عمیق بکشد و اگر می‌تواند چند قدم از آنچه عصبانی‌اش کرده فاصله بگیرد؛ در دل جملات آرام کننده بگوید؛ به عنوان نمونه: «از پسش بر می‌آیم» یا «مهم نیست». در نهایت هم رفتار‌های عاقلانه و مودبانه را به او آموزش دهید؛ به عنوان نمونه: «این توپه منه، لطفا پسش بده» یا «چه حرف زشتی زدی، من این طوری حرف نمی‌‌زنم»؛ به او یاد بدهید قرار نیست کسی با اعمال خشونت بیشتر برنده شود. علایم جسمی عصبانیت را به او بیاموزید. به او بگویید که هر وقت کسی عصبانی می‌شود، بلندتر حرف می‌زند، صورتش قرمز می‌شود، دست‌هایش را حین صحبت به شدت تکان می‌دهد، ضربان قلبش بالا می‌رود، اخم می‌کند، دهانش خشک می‌‌شود و تندتند نفس می‌کشد. سپس از او بخواهید اگر این علایم را در خودش دید یاد توصیه‌های شما بیفتد.

      • کودکان ۹ تا ۱۲ ساله: به فرزندتان بیاموزید قبل از هر کاری به خصوص واکنش‌های خشمگینانه فکر کند. این بار که فرزندتان با یکی از هم‌سالانش دعوایش شد بگذارید تا هرجا که می‌خواهد پیش برود سپس از او بپرسید: «دعوایت را کردی؟ عصبانیتت را نشان دادی؟ نتیجه چه شد؟ مشکلت حل شد؟ چه کار می‌خواهی بکنی؟ اگر دوباره دعوایت شد هم می‌خواهی همین رفتار‌های زشت را داشته باشی؟»

      و در نهایت حتما” با مشاوران کودک مشاوره کنید
      در این مورد میتونید با این شماره مشاوره تلفنی/تخصصی داشته باشید
      ۰۲۱-۲۲۳۵۴۲۸۲
      ۰۲۱-۸۸۴۷۲۸۶۴

  • مهنا , آگوست 23, 2015 @ 11:01 ب.ظ

    با عرض سلام دختر دو سال و نیمه ای دارم که به شدت وقتی من و پدرش به هم نزدیک میشیم عکس العمل پرخاشکرانه ای از خودش بروز میده و به پدرش حمله میکنه و چنگ میاندازه و گازش میگیره به طوری که ما اصلا جرات نمیکنیم به هم نزدیک بشیم واقعا نگرانم خواهش میکنم منو راهنمایی کنید

    • ◄Responder► , آگوست 24, 2015 @ 12:06 ب.ظ

      احساسات شدید

      کودک در این سن به شدت احساساتی است. شما به سختی می‌توانید احساسات او را تشخیص دهید. به او بگویید که حتی اگر گاهی ناراحت باشد طبیعی است. ناراحتی بخشی از زندگی است. کاری که شما باید بکنید این است که احساسات او را برایش توضیح دهید. «تو از مامان ناراحتی چون او گفت امروز به پارک نمی‌رویم.» به او بفهمانید که شما نیز احساسی مشابه دارید. «می‌دانم که خداحافظی از مادر بزرگ ناراحت کننده است، برای من هم چنین است.» اگر کودک شما هنگام ناراحتی فریاد کشید یا لگد زد، به او راه درست تخلیه کردن احساس‌اش را نشان دهید.

      اگر شما تا به حال ۱ سال پرمشغله داشته‌اید، حال کمی آرام باشید. کودک ۲ ساله شما آرام‌تر و بامزه‌تر شده است. شما می‌توانید بدون کمک دیگران با کودک خود بازی کنید. اگر چه کودک‌تان احتمال دارد شما را ناراحت کند اما بیشتر تمایل به خوشحال کردن‌تان دارد. او می‌خواهد خوب باشد و به شما کمک کند.

      مکان

      کودک ۲ ساله شما ارتباط بین مکان اجسام مختلف را تشخیص می‌دهد. جایی که اشخاص و اشیا قرار دارند مثل «آنجا»، «کجا»، «درون»، «بیرون»، «دور»، «نزدیک»، «بالا» و … او فهم بهتری از اندازه، کمیت و ارتباطات فضایی دارد. شما باید این توانایی‌های او را تقویت کنید. برای مثال به او بگویید: «آن توپ را که بالای تخت است برای من بیاور.»

      با او درباره مکان آدم‌ها صحبت کنید: «پدر تو سر کار است.»، «مادر بزرگ‌ات دور از ما زندگی می‌کند.»

      به او کارهای ساده را در جهات مختلف بگویید: «اول اسباب بازی را روی میز سپس آن را زیر صندلی بگذار و بعد برای من بیاور.»

      از او سوال‌هایی بپرسید که او را به فکر کردن وا می‌دارد: «گنجشک‌‌ها کجا زندگی می‌کنند؟»، «هواپیما کجا پرواز می‌کند؟» از او انتظار نداشته باشید همیشه جواب درست را به شما بدهد. سوال‌هایی را که به زندگی روزمره او ارتباط دارد مطرح کنید.

      کاهش چربی

      زمانی که کودک شما ۲ ساله شد، باید مقدار مصرف چربی او را به ۳۰% از کالری روزانه کاهش دهید. لازم نیست سخت بگیرید، کافی است چربی شیر را ۲% کاهش دهید و از پنیر، ماست و بستنی کم چرب استفاده کنید. مصرف حبوبات، میوه و سبزیجات او را افزایش دهید. چربی را به طور کامل از رژیم غذایی کودک‌تان حذف نکنید. بدن و ذهن کودک شما برای رشد مناسب به آن‌ها احتیاج دارد. از یاد نبرید بسیاری از لبنیات منبع مهمی از کلسیم هستند.

      مهارت زبانی

      کودک ۲۴ ماهه معمولا حدود ۵۰ تا ۷۵ کلمه می‌داند و قادر است آن‌ها را کنار هم بگذارد و عبارات و جمله بسازد. جمله‌‌های دو کلمه‌ای شامل اسم و فعل معمولا رایج است: «کودک خوابید»، «شیر می‌خواهم» اگر کودک شما کمتر از ۲۰ کلمه استفاه می‌کند، باید او را برای تست شنوایی پیش پزشک ببرید. برای کمک به او:

      · مشکلات گرامری او را اصلاح نکنید. می‌توانید جمله درست آن را تکرار کنید اما برای اشاره به اشتباهات او هنوز زود است.

      · او را وادار نکنید جمله‌هایی کامل و درست بسازد.

      · زمانی که برای او کتاب می‌خوانید، او را نیز در این کار شرکت دهید. از او درباره آن چه می‌بینید یا آن چه حدس می زند سوال کنید.

      تقویت ذهن

      ذهن کودک شما مانند یک کندوی عسل است که ارتباطات جدید بی‌‌شماری را شکل می‌دهد که به او در فهم چیزها، چراها و چگونگی‌ها کمک می‌کند. برای تشویق کودک‌تان:

      · سرگرمی‌های مختلف را به او معرفی کنید: از بلاک‌ها و پازل‌ها گرفته تا اسباب‌بازی‌های بزرگ و آن‌‌هایی که قابل حرکت هستند.

      · مانع کنجکاوی او در خانه نشوید.

      · تمام حواس پنجگانه او را درگیر کنید. برای مثال اسباب‌بازی‌های موزیکال و یا آن‌هایی که از مواد‌ دیگر چون خاک‌رس یا شن درست شده‌اند تهیه کنید.

      · او را در موقعیت‌های جدید قرار دهید تا تجربه‌های جدیدی کسب کند: استخر، باغ‌وحش، فرودگاه

      دستشویی رفتن

      آیا زمان آن است؟ بسیاری از کودکان ۲ ساله نمی‌توانند ادرار خود را در طول شب یا حتی روز کنترل کنند اما بسیاری از آن‌ها این قابلیت را دارند و آماده آموزش هستند. مهم‌ترین بخش آموزش این است که او را وادار به این کار نکنید زیرا نتیجه‌ای معکوس می‌دهد. پیشرفت‌‌های او را ستایش کنید. آموزش را از شب آغاز نکنید. پس از این که او توانست این کار را به درستی در طول روز انجام دهد، به سراغ آموزش دستشویی رفتن در شب بروید.

      سوال کردن

      کودک شما در این سن از مکالمه لذت می‌برد، حتی اگر تنها شنونده باشد. او به ۲ دلیل سوال کردن زیاد خود را آغاز می‌کند: به دنبال راهی برای درک چیزهای اطراف‌ و برقراری ارتباط بیشتر با شما است. سوالات اولیه شامل «چرا» و «چه چیز»ها است. زمانی که مهارت زبانی او بیشتر می‌شود، سوال‌های او نیز تغییر می‌کند: «چرا این شی این شکلی است؟» «اگر ماشین از جاده بیرون رود، چه می‌شود؟» یا «چرا پرنده نمی‌افتد؟» سعی کنید به این سوال‌ها به سرعت پاسخی ساده و کامل دهید: «پرنده بال دارد که آن را در هوا نگه‌‌ می‌دارد.» از گفتن «نمی‌دانم» نهراسید. از کتاب‌های مربوطه کمک بگیرید. از طرف دیگر کودکان از پاسخ به سوالات متعدد لذت می‌برند. زمانی که برای او کتابی می‌خوانید، از او درباره داستان سوال کنید.

      گاز گرفتن

      کودکان در این سن هنگامی که خشمگین می‌شوند، گاز می‌گیرند و معمولا به این دلیل است که نمی‌دانند چگونه احساسات‌شان را بیان کنند. اگر چه دلیل آن مشخص است اما نمی‌توان این عمل را پذیرفت. به کودک خود بفهمانید که این کار اشتباه است. آرام اما جدی باشید و به او بگویید: “گاز گرفتن به دیگران آسیب می‌رساند.” سپس سعی کنید به کودکی که گاز گرفته شده توجه کنید. به او بگویید: “زمانی که ناراحت شدی آن را به زبان بیاور یا برای کمک پیش من بیا.”

      توانایی‌ها

      کودک ۲ ساله باید قادر باشد:

      · به شی‌ای که شما می‌گویید، اشاره کنند.

      · اسامی افراد آشنا، اشیا و اعضای بدن را تشخیص دهد.

      · عبارات و جمله‌های ۲ تا ۴ کلمه‌ای بسازد.

      · دستورالعمل‌های ساده را دنبال کند.

      · لغات و جملاتی که مکرر شنیده‌ است را تکرار کند.

      · شی‌ای را که شما حتی زیر ۲ تا ۳ تا بالش پنهان کرده‌اید، بیابد.

      · اشیا را متناسب با شکل و رنگ‌شان دسته‌بندی کند.

      اگر درباره پیشرفت کودک‌تان نگران هستید، با پزشک مشورت کنید.

      دست چپ یا راست؟

      در طول سال قبل شاید به این نتیجه نرسیده باشید که کودک شما دست راست یا چپ‌اش را به دیگری ترجیح می‌دهد اما در این سال مشخص می‌شود کودک شما راست دست است یا چپ دست. این را امتحان کنید. یک اسباب‌بازی را به سمت او بگیرید و ببینید با کدام دست‌اش آن را بر می‌دارد. دقت کنید با کدام دست از قاشق استفاده می‌کند. دستی که از آن بیشتر استفاده می‌کند قوی‌تر است و به عنوان دست مسلط ممکن است در آینده استفاده شود. تعداد کمی از کودکان تا زمانی که وارد مهدکودک می‌شوند، از هر دو دست خود به طور مساوی استفاده می‌کنند. بعضی‌‌ها از یک دست برای خوردن و نوشتن و از دیگری برای پرت کردن توپ استفاده می‌کنند. این معمولا ژنتیکی است. تنها ۱ از ۱۰ نفر چپ دست هستند اما اگر هر دو مادر و پدر چپ دست باشند، احتمال چپ دستی کودک تا ۵۰% افزایش می‌یابد.

      زبان دوم

      شاید از این که کودک‌تان زبان اول خود را به سرعت یاد می‌گیرد هیجان‌زده شوید و احساس کنید که باید زبان دوم را به او آموزش دهید. شواهدی وجود دارد که نشان می‌دهد کودکان در سال‌های اولیه به آسانی چند زبان را فرا می‌گیرند زیرا ذهن‌شان به ارتباط چیزهای جدید تمایل نشان می‌دهد. آن‌ها قادرند صداهای خاص را بهتر از نوجوانان و بزرگسالان بشنوند. کودکان دو زبانه دامنه لغات کمتری در هر زبان دارند اما تعداد کلی لغاتی که می‌دانند تقریبا اندازه تک زبانه‌ها است. بهترین راه برای یادگیری زبان دوم این است که او با فردی که زبان دوم شما زبان مادری او است، مکالمه کند. سی دی‌ها و کلاس‌های هفتگی نبست به آن تاثیر کمتری دارند.

      در این مورد میتونید با این شماره مشاوره تلفنی/تخصصی داشته باشید
      ۰۲۱-۲۲۳۵۴۲۸۲
      ۰۲۱-۸۸۴۲۲۴۹۵

  • ثقفی , آگوست 26, 2015 @ 12:57 ق.ظ

    سلام خسته نباشید. من یه پسر ۲۱ ماهه دارم. مشکلم اینه که در مقابل بچه های دیگه فقط تمکین میکنه. بچه ها اسباب بازیشون نمیدن یا از دستش میکشن پسر منم فقط نگاهشون میکنه هرچی دستشه فورا میده. اوایل میگفتم کوچیکتر از فلان بچس. بعد گفتم بچم مهربونه ولی الان دیگه رفته رو اعصابم. اصن حس مالکیت نداره. چیکار کنم؟؟
    ممنونم. ثقفی.

    • ◄Responder► , آگوست 26, 2015 @ 10:54 ق.ظ

      کودک اسباب بازی‌های خود را دوست دارد و به آسانی حاضر نمی‌شود آنها را با کودک دیگری تقسیم کند زیرا حس مالکیت در آنها بسیار قوی است.

      در سنین ۲ تا ۴ سالگی، مرحله حساسی از پرورش کودکی بهنجار است، زیرا کودک آهسته آهسته به سمت استقلال یافتن و دوری از وابستگی دایم به دیگران می‌رود اما بهای دست یابی به این مرحله برخی رفتارهایی است که ممکن است باعث رنجش دیگران شود. یکی از این موارد «احساس مالکیت» است. کودک در این سنین نسبت به اشیایی که متعلق به خودش است حساسیت ویژه‌ای نشان می‌دهد حتی گاه این حساسیت به اشیایی که مربوط به دیگرانی است که او دوست شان دارد نیز سرایت می‌کند. مثلاً وقتی ببیند فردی به کیف یا لباس پدرش دست می‌زند او عصبانی می‌شود و واکنش تندی از خود نشان می‌دهد.

      وقتی کودک اجازه داشته باشد آنچه را که به او تعلق دارد پیش خود حفظ کند و یا مجبور نباشد همه چیز را با دیگران تقسیم کرده یا هدیه دهد، ارزش مالکیت را به درستی در خواهد یافت و خواهد آموخت که چرا نمی‌تواند چیزی را که به او تعلق ندارد، بردارد،[۵] کودک کم‌کم می‌آموزد که بین مفاهیم «مال من» و «مال او» تمایز قایل شود. وقتی این تفکیک را درک کرد در این زمان کودک معنی واقعی مالکیت را می‌فهمد و احترام به مالکیت را نیز درک می‌کند و زمانی به معنای سخاوت داشتن می‌رسد که به حس مالکیت او احترام گذاشته شود و دیگر احساس نکند که دیگران همواره می‌خواهند با اجبار وسایل او را تصاحب کنند.

      اگر زودتر از موقع به کودک اصرار بورزید که خودخواهی را کنار بگذارد و مجبورش کنید اسباب بازی خود را به کودک دیگری بدهد، یا اسباب بازی او را به زور از دست او بگیرید و به کودک دیگر بدهید، کودک احساس عدم امنیت می‌کند و همواره این ترس و نگرانی را خواهد داشت که مبادا کسی اسباب بازی‌هایش را بگیرد و در نتیجه با نزدیک شدن هر کودک به حریم بازی خود دچار وحشت می‌شود و او را به زور عقب می‌راند. فشار و سختگیری برای سخاوتمندشدن کودک، رشد طبیعی او را به تأخیر می‌اندازد و حاصل دیگری ندارد. در صورتی که در همین زمان حس مالکیت در کودک گُل کرده و با ندادن اسباب بازی به کودکِ دیگر می‌خواهد اعلام نماید که اینها در مالکیت من است و اگر به ناچار اسباب بازی اش را به کودک میهمان بدهد به خاطر این است که از توجه و محبت والدین محروم نشود. (نیاز به توجه مثبت در نزد کودک از نیاز به مالکیت اساسی تر است.)
      پس لازمه در این مورد با مشاوران کودک مشورت کنید
      باید رفتار شما و فرزندتون از نزدیک بررسی بشه تا از طریق راهکارها و یا بازیهایی در این مورد به شما کمک کنن

  • nafiseh , آگوست 29, 2015 @ 12:51 ق.ظ

    با عرض سلام
    من دخترم ۱۸ ماهشه و از ۳ماهگی کلا بغل هرکسی نمیرفت حتی پدر بزرگ یا مادر بزرگش و هنوز هم این اخلاق رو داره هرکس به سمتش میاد گریه میکنه و حاضر نیست بغل هیچکس بره حتی بعضی مواقع بغل پدرش هم نمیره و وابستگی خیلی شدیدی به خودم داره حتی وقتی حمام میرم میاد پشت درب حمام میشینه بعضی اوقات این وابستگیش کلافم میکنه

    • ◄Responder► , آگوست 29, 2015 @ 1:42 ب.ظ

      یکی از شایع ترین اختلالات در کودکان، اضطراب جدایی است که سلامتی آنها را مورد تهدید قرار می دهد. اضطراب جدایی، نشانه ای از آگاهی کودک از جدا شدن والد (مادر – پدر)، مراقب یا پرستار است که کودک در هنگام جدایی احساس ناراحتی و ترس می کند. این نوع اضطراب از ۱۸ماهگی تا سه سالگی امری طبیعی است که بخشی از رشد طبیعی فرد محسوب می شود اما اگر بنا به هر دلیلی این اضطراب ادامه داشته باشد و به صورت نگرانی مفرط نسبت به والد یا فردی که کودک به شدت به آن وابسته است به وجود آید، از آن با نام اختلال اضطراب جدایی نام می برند. آمارها حاکی از آن است که چهار تا پنج درصد کودکان از این اختلال رنج می برند که در صورت عدم پیگیری می تواند تا بزرگسالی ادامه یابد. روانشناسان، خانواده های تک والدی، محیط پر از استرس، مشکلات خانوادگی و نقل مکان را از جمله علل شایع بروز اختلال اضطراب جدایی در کودکان می دانند.

      علل اصلی اختلال اضطراب جدایی در کودکان را در چه می دانید؟
      علت های مختلفی را برای این اختلال می توان برشمرد. یکسری از علت ها، بیولوژیکی و ژنتیکی هستند که به فعالیت دستگاه عصبی کودک مرتبط می شود، علل دیگر را می توان در خانواده ها جست وجو کرد مانند خانواده های تک والدی، خانواده هایی که الگوهای ارتباطی بسیار نزدیک و درهم تنیده ای دارند و نسبت به هم شدیدا وابسته اند، خانواده هایی که محیط زندگیشان مملو از استرس است و والدین دایما در حال تنش هستند یا خانواده هایی که یکی از افراد نزدیک شان را مانند یکی از فرزندان یا پدربزرگ یا مادربزرگ را از دست داده اند. علل دیگر مربوط به ویژگی های شخصیتی کودک می شود مثلا کودکان درونگرا یا خجالتی که مستعد این اختلال هستند.

      می توان گفت که رفتار والدین به مساله اضطراب جدایی بیشتر دامن می زند، جدا از موارد برشمرده مربوط به خانواده، برخی از والدها باعث می شوند که کودک شان به آنها بسیار وابسته شود یا اینکه به آنها اجازه استقلال نمی دهند. بالطبع کودک وقتی بزرگ شود والدین بنا به هر دلیلی حتی در مدت زمان کوتاهی مانند ۳۰ دقیقه بخواهند از فرزندشان جدا شوند کودک دچار اضطراب می شود. می توان گفت در شکل گیری این اختلال خانواده و رفتارش بسیار مهم است.

      کودک از جدا شدن کدامیک از والد (پدر –مادر) خود بیشتر رنج می برد؟
      هر کودکی ممکن است که متفاوت باشد چراکه این مساله به مراقب اصلی کودک باز می گردد. ممکن است گاهی پدر مراقب اصلی کودک باشد و گاهی مادر یا حتی پرستار.

      آیا جنسیت کودک در شدت و ضعف این اضطراب نقش دارد؟
      تحقیقات علمی نشان داده که میزان شیوع اضطراب چه به صورت طبیعی و چه اختلال در دختر و پسر یکی است.

      چه هنگام اضطراب جدایی مشکل ساز می شود و به صورت غیرطبیعی و اختلال خود را نشان می دهد؟
      زمانی اضطراب جدایی مشکل ساز می شود که طولانی مدت شود. مثلا اضطراب جدایی در دوران پیش دبستان در حد نرمال یک نشانه دلبستگی ایمن و سالم است که باید به صورت طبیعی بعد از سه تا چهار دقیقه از بین برود اما اگر نشانه های اضطراب طولانی شود به طوری که کودک تا اتمام ساعات مهد و مدرسه بی تابی کند و از خود نشانه های اضطراب جدایی را نشان دهد غیرطبیعی است که در این حالت می گوییم کودک دچار اختلال شده است که نیازمند درمان و مداخله است.

      آیا اضطراب جدایی در کودکانی که وارد مهد یا دبستان می شوند، طبیعی است؟
      اضطراب جدایی در دبستان یا مهد تا حدی طبیعی است مانند التماس کردن، گریه سر دادن و… . سیر نرمال این است که هر روز این علایم کمتر شود و کودک به محیط و افراد جدید اعتماد و عادت کند و از خود رغبت نشان دهد اما اگر با گذشت زمان این علایم از بین نرود و ادامه داشته باشد شکل اختلال و غیرنرمال به خود می گیرد. البته لازم است که والدین به این امر آگاهی داشته باشند که ترس از رفتن به مدرسه همیشه به معنای اختلال اضطراب جدایی نیست بلکه ممکن است کودک از اختلال ترس یا افسردگی رنج ببرد و از آنجا که خصوصیات و ویژگی های این اختلال ها با یکدیگر همپوشانی دارد برای تشخیص، والد باید حتما به روانشناس مراجعه کند.

      نشانه های کودکی که از این اختلال رنج می برد چیست؟
      نشانه ها به صورت جسمانی یا کلامی هستند. نشانه های جسمانی مانند سردرد، دل درد، حالت تهوع، استفراغ که اصولا این علایم در کودکان دبستانی بیشتر دیده می شود یا نشانه های کلامی مانند فریاد زدن، اعتراض کردن، گریه سردادن، التماس کردن، چانه زدن با والد. در کودکان
      پیش دبستانی نیز دیدن کابوس با تم های جدایی نیز از علایم این اختلال است.

      می توان گفت ترس کودکان از تنها خوابیدن به دلیل اختلال اضطراب از جدایی است؟
      بله. چراکه یکی از نشانه های کودکانی که از اختلال اضطراب جدایی رنج می برند دیدن کابوس های شبانه با تم های جدایی است و به همین دلیل کودک از تنها خوابیدن واهمه دارد یا حتی وقتی که کودک کنار والدش می خوابد، مدام از خواب می پرد تا حضور والدش را در کنار خود چک کند.

      شما به والدین برای جلوگیری از این اختلال در کودکانشان چه توصیه هایی می کنید؟
      پدر و مادر باید بدانند که کودک هم نیاز به امنیت و ایمنی دارد و هم به استقلال و برای این پیشگیری از این اختلال بهتر است که والد از
      شش ماهگی به بعد به صورت مقطعی و در زمان های کوتاه مدت، کودکش را با یک مراقب دیگر تنها بگذارد تا کودک هم جدایی را تجربه کند و هم اعتماد به دیگران را. این آموزشی است که کودک باید در پایان یک سالگی ببیند و بعد از آن کودک باید از یک سالگی وارد بازی با همسالان شود و زمانی که پدر و مادر احساس کنند که کودک شان دچار اضطراب جدایی شده فورا آنها را به مهد بفرستند.

      چه سنی را برای ورود این دسته از کودکان به مهد مناسب می دانید؟
      سه سالگی بهترین زمان ورود به مهد است که کودک هم جدایی را تجربه می کند و هم می تواند با همسالان خود بازی کند.

      آیا صحبت کردن پدر و مادر با کودک در هنگام جدایی در کاهش اضطراب نقش دارد؟
      بله. والد به هنگام جدایی مثلا زمانی که کودک را می خواهد به مهد ببرد، باید روی موارد مثبت محیط جدید تاکید کند و آنچه که در این زمینه بسیار مهم است رفتاری است که والدین به هنگام جدایی از خود نشان می دهند که باعث اطمینان خاطر به کودک شود مانند اینکه وی را در آغوش بگیرد، نوازش کند یا اینکه در اوایل جدایی بهتر است والد بعد از آنکه فرزندش را ترک کرد، در گوشه ای بایستد و پنهانی نظاره گر رفتار کودک باشد که اگر اضطراب فرزندش تشدید پیدا کرد و علایم جسمانی از خود بروز داد، بازگردد چراکه این حس به کودک القا می شود که مادر و پدر من برگشت پذیرند. این موضوع در آینده به کودک کمک می کند تا از شدت اضطرابش کم شود.
      بسیار دیده شده که والدین برای آنکه کودک بعد از جدایی قشقرق به پا نکند به وی باج می دهند و با وعده وعیدهایی مثل خریدن اسباب بازی و غیره

      سعی می کنند رفتار کودک شان را تصحیح کنند، از نظر شما آیا این کارها صحیح است؟
      باج دادن غلط است چراکه بچه به گونه ای تربیت می شود که در قبال رفتن به هرجا یا هنگام جدایی از محیط بیرونی باید پاداشی دریافت کند، والدین می توانند به جای باج دادن یا دادن جایزه و اسباب بازی به تشویق کودک بپردازند. تشویق کلامی بیشتر از جایزه خریدن روی کاهش این اضطراب تاثیرگذار است.

      بازی درمانی می تواند در درمان اختلال اضطراب جدایی نقش یاری کننده داشته باشد؟
      روان درمانی کودک شامل یکسری از آیتم ها مانند بازی درمانی، هنر درمانی و موسیقی درمانی است که مشاور از طریق این موارد به عللی که منجر به این اختلال شده است پی می برد. کودک در بازی های خود خشم و اضطرابش را نشان می دهد و مشاور به شدت از اضطراب و هیجاناتش آگاه می شود و آسان تر به درمان کودک می پردازد حتی اگر لازم باشد در بازی درمانی، والد هم وارد بازی شود. در هنردرمانی نیز مشاور و روانشناس به وسیله نقاشی، خطوط به کار رفته شده و رنگ های استفاده شده می تواند به هیجانات کودک بدون هیچ گونه سانسور و مداخله ای پی ببرد و با آگاهی از آنچه که در درون کودک می گذرد، به وی کمک می کند تا زودتر این اختلال درمان شود.

      در این مورد میتونید با این شماره مشاوره تلفنی/تخصصی داشته باشید
      ۰۲۱-۲۲۳۵۴۲۸۲

      ۰۲۱-۸۸۴۲۲۴۹۵

  • nafiseh , آگوست 29, 2015 @ 10:32 ب.ظ

    خیلی ممنون از راهنماییتون
    من وقتی دخترم هفت ماهش بود رفتم سرکار و وقتی دیدم طاقت نمیاره نتونستم به کارم ادامه بدم و بعد دو ماه دیگه سرکار نرفتم و تو این دو ماه پیش مادر بزرگش میموند ایا این اضطرابی که میفرمایید میتونه علتش اون دو ماه باشه؟
    و اگر علتش اون ترس جدایی که در وجودش مونده برای جلب اعتمادش باید چیکار کنم؟
    ممنون

    • ◄Responder► , سپتامبر 1, 2015 @ 10:43 ق.ظ

      کار خاصی نمیخوایت بکنید روابطتون رو بیشتر کنید و باهاش بیشتر وقت بگذرونید البته نه در حدی که لوس و وابسته بشه
      در این مورد بازیهایی هستند که میتونید آموزش ببینید و با استفاده از اون ها هم در اموزش وهم در ایجاد اعتماد و رابطه عاطفی ازشون استفاده کنید

  • محمد زال نژاد , سپتامبر 11, 2015 @ 7:07 ب.ظ

    من دخترم نه سالشه الان حدود دوساله هروقت مسافرت میریم برمیگردیم بلافاصله شروع به گریه میکنه حتی شایدتا۱۰شب خوابش نبره و نگرانه چه کاذ کنم ,, یک دکتر خوب بهم معرفی کنید براش نگرانم

    • ◄Responder► , سپتامبر 14, 2015 @ 12:21 ب.ظ

      در این مورد میتونید با مشاوران کانون، مشاوره تلفنی/تخصصی داشته باشید
      ۰۲۱-۲۲۳۵۴۲۸۲
      ۰۲۱-۸۸۴۲۲۴۹۵

  • مینا , سپتامبر 13, 2015 @ 8:26 ق.ظ

    با سلام خسته نباشید من در ازدواج دومم با اقایی ازدواج کردم که از ازدواج اولش یه فرزند دارد که ۶ روز هفته پیش ما و ۲۴ ساعت پیش مادرش میره و الان ما میخواهیم مادرش را از ازدواجمون با خبر کنیم اما پسرم به شدت ازش ترس داره چکار باید انجام بدم

    • ◄Responder► , سپتامبر 14, 2015 @ 3:16 ب.ظ

      به هر حال ایشون متوجه خواهد شد و با توجه به سن کودک و مشاوران کودک باید عمل کنید
      سوال شما کلی بود پس بهتره برای گرفتن بهتر نتیجه مشاوره کنید
      در این مورد میتونید با مشاوران کانون، مشاوره تلفنی/تخصصی داشته باشید
      ۰۲۱-۲۲۳۵۴۲۸۲
      ۰۲۱-۸۸۴۷۲۸۶۴

  • ريحانه رفيعي , سپتامبر 13, 2015 @ 11:30 ق.ظ

    با سلام
    من دو پسر دوقلو دارم ، میخواستم مرا در مورد نکات تربیتی و رفتار با آنها راهنمایی نمایید. خیلی وقتها سردرگم و گیج میشوم و رفتار های ضد و نقیض ازم سر میزد.

    • ◄Responder► , سپتامبر 14, 2015 @ 8:27 ب.ظ

      خانواده هایی که فرزند پسر دارند، گاه درباره تربیت کودک شان نگرانی هایی دارند. در ادامه شما را با توصیه های تربیتی در این باره آشنا می کنیم

      تربیت و پرورش صحیح فرزند مهم ترین مشغله ذهنی پدر و مادر است. با ورود نوزاد به کانون گرم خانوده، زندگی زن و شوهر وارد مرحله تازه ای می شود. آنها از این به بعد فقط همسر یکدیگر نیستند؛ بلکه در برابر فرزندشان به عنوان پدر و مادر نیز وظایفی دارند.
      ابراز احساسات و هیجانات، صحبت کردن درباره مسائل و مشکلات، توانایی برقراری قوی با دیگران و… از جمله مسائل تربیتی حساس وظریفی است که والدین باید به آن توجه داشته باشند. چنین توانای هایی معمولا در دختران ملموس تر از پسران دیده می شود. خانواده هایی که فرزند پسر دارند، گاه در این باره نگرانی هایی دارند. در ادامه شما را با توصیه های تربیتی در این باره آشنا می کنیم:
      ۱ – به او کمک کنید تا احساساتش را بروز دهد
      مامان ها معمولا بیشتر با دخترانشان صحبت می کنند. در نتیجه، به طورکلی پسرها دیرتر صحبت کردن را یاد می گیرند و قدرت کلامی پایین تری از دخترها دارند.
      آنها دوست دارند که احساسات را در دل خود نگه دارند. درمواقع ناراحتی، دختر بچه ها گریه می کنند و پسرها دعوا و کتک کاری را انتخاب می کنند. باید او را از سنین خیلی پایین تشویق کرد که درمورد هیجانات درونی صحبت کند، از سکوت و خاموشی بیرون بیاید و عکس العملش را با سخن گفتن نشان دهد.
      ۲ – بیش از حد از او انتقاد نکنید
      پسر کوچولوی شما دربرابر انتقادها بسیار حساس است؛ خصوصا در مورد مسائلی که به رفتارش مربوط می شود. کارهای نادرست و بد را به او خاطر نشان نمایید اما افراطی رفتار نکنید. به عنوان مثال در تربیت او ازگفتن جملاتی مانند ” خواهر کوچولوی تو هیچ وقت از این کارها نمی کند! تو مامان را کلافه و خجالت زده می کنی…” بپرهیزید.
      ۳ – زبان مناسب را انتخاب کنید
      ” مردان مریخی، زنان ونوسی” شاید همه ما این عبارت را شنیده ایم و حتما گوینده آن دلیل روشنی برای این ادعا دارد. در اصول تربیتی مسلما شیوه رفتاری با هر جنس متفاوت است. وقتی با پسرها صحبت می کنید، جملات واضح، روشن، منطقی و به دور از هر توضیح اضافی وحاشیه را انتخاب کنید.
      ۴ – نیمه دیگرشخصیت او را نیز درنظر بگیرید
      به او بیاموزید که در لباس پوشیدن مرتب باشد و رنگ ها را با هم ست کند، به آرایش موهایش برسد، مراقب سلامت و ظاهر خود باشد … اینها مسائلی است که شاید همه پدران به آن توجه نداشته باشند. چنین شرایطی برای او بسیار مفید است؛ چرا که او بعدا مردی خواهد شد و به این ترتیب می تواند نظر دیگران را به خود جلب کند. از اینکه احساس ” زنانه” پیدا کند نترسید. احساس مرد بودن از والد هم جنس خودش به او منتقل می شود.
      ۵ – محدودیت وضع کنید
      از آنجا که مادر جذابیت وشیفتگی بیشتری برای پسرش دارد و به علاوه اینکه نمی تواند خیلی با او صمیمی باشد، برقراری ارتباط این دو، پیچیدگی های خاصی دارد. اما به هر حال، اعمال برخی محدودیت ها لازم و غیر قابل اجتناب است.
      ۶ – همه کارهایش را انجام ندهید
      دلیلی ندارد که زیپ شلوار و دکمه هایش را ببندید، در حالی که خودش می خواهد این کار را انجام دهد. او را ترغیب کنید که خودش لباس هایش را بپوشد، دوش بگیرد و به کارهای شخصی اش برسد. بپذیرید که روزی ازشما دور خواهد شد. نکته تربیتی مهم دیگر این است که احساس نیازی که به شما دارد را بیش از حد تقویت نکنید.
      ۷ – یک نمونه ” اجتماعی” برای او باشید!
      امروزه مادر علاوه بر جایگاه مهم خود می تواند مدلی برای شناخت هویت اجتماعی فرزندش باشد. او می تواند پسرش را به سمت اهدافش سوق دهد. بسیار رایج است که پسر بچه ها می گویند ” می خواهم درآینده شغل مادرم را داشته باشم!”

      در ضمن همیشه ارتباط خودتون رو با مشاوران کودک و استفاده از بروشورهای تربیتی و آموزشی حفظ کنید
      و البته در این رابطه نباید اونقدر حساس بشید که دچار وسواس فکری هم بشید

  • دینا , سپتامبر 16, 2015 @ 5:19 ب.ظ

    با سلام و خسته نباشید
    من دختر ۱۰ ماه ای دارم که زیاد با من همبازی نمیشه.اکثرا وقتی صداش میزنم بر نمیگرده و ارتباط چشمی برقرار نمیکنه
    ایا جای نگرانی هست؟

    • ◄Responder► , سپتامبر 20, 2015 @ 10:12 ق.ظ

      در این مورد میتونید با مشاوران کانون، مشاوره تلفنی/تخصصی داشته باشید
      ۰۲۱-۲۲۳۵۴۲۸۲
      ۰۲۱-۲۲۶۸۹۵۵۸

  • سارا , سپتامبر 17, 2015 @ 10:20 ق.ظ

    با سلام من دختری دارم ۴ ساله ، که مادر زادی ۲ تا از انگشتهای دست راستش مفصل ندارد و این باعث شده که کلا دست راستش از دست چپ کوچکتر باشد، خودش متوجه این مشکل شده و دست خودشو با همه مقایسه میکنه ، و خیلی سوال میکنه، چیکار کنم؟ چی بگم که ضربه روحی
    نخوره؟

    • ◄Responder► , سپتامبر 20, 2015 @ 10:39 ق.ظ

      در این مورد میتونید با مشاوران کانون، مشاوره تلفنی/تخصصی داشته باشید
      ۰۲۱-۲۲۳۵۴۲۸۲
      ۰۲۱-۲۲۶۸۹۵۵۸

  • ناشناس , سپتامبر 30, 2015 @ 8:50 ق.ظ

    سلام من یک پسر دارم که الان هفت سالشه و اول دبستان رفته. مهد کودک و آمادگی نرفته چون اصلا اونحا نمی موند و الان هم من مجبورم تو مدرسه بمونم تا کلاساش تموم شه. پسرم یه مشکل مادرزادی توی صورتش داره که چند بار دیدم بچه ها مسخرش کردن . خودش هیچ وقت راجع بهش صحبت نمی کنه اما می بینم که گریه می کنه؟
    چکار می تونم بکنم که تو مدرسه بمونه و بتونه با این رفتارای بقیه بچه ها راجع به صورتش کنار بیاد؟

    • ◄Responder► , اکتبر 2, 2015 @ 4:35 ب.ظ

      در این مورد میتونید با متخصصین کانون مشاوران ایران، مشاوره تلفنی/تخصصی داشته باشید
      ۰۲۱-۲۲۳۵۴۲۸۲
      ۰۲۱-۲۲۶۸۹۵۵۸

  • امیرحسین , اکتبر 4, 2015 @ 10:36 ق.ظ

    من یک دختر ۵ ساله دارم که در ۱ سالگی مادرش رو از دست داده و ۴ سال نزد مادرم زندگی می کرده الان ازدواج مجدد کردم ارتباط خوبی با همسرم برقرار کرده است امادر مدرسه سرکلاس پرخاشگر هست و حرف هیچکسی و قبول نمیکنه و مدام پرخاش و قهر میکنه باید چیکار کنم ؟

    • ◄Responder► , اکتبر 5, 2015 @ 12:13 ب.ظ

      اغلب والدین امروزی، احساسات خود را مانند اضطراب داشتن، نگران بودن، عجله داشتن و … در رفتار با کودکان خود منعکس می سازند. بیشتر والدین توقع دارند که فرزندانشان پیش از آنکه آمادگی کافی را کسب نمایند فرد مسئولی باشند. از فرزندانشان می خواهند که خوش اخلاق و مؤدب باشند، با بچه های دیگر مشغول بازی شوند، همکاری داشته باشند، مفید باشند، سریع راه بروند، سریع صحبت کنند و … و بالاخره به سرعت رشد کنند و بزرگ شوند.
      در حالی که کسب همه مهارت های فوق نیاز به فرصت کافی دارند. دانشمندان معتقدند که بزرگ شدن فرآیندی آرام تر و پربارتر از آن چیزی است که واقعاً هست.
      بهتر است که فشارها را از روی فرزندانمان برداریم و به آنها فرصت کافی بدهیم تا بتوانند به آرامی و با کاردانی در مراحل رشد خود قدم بردارند.
      پس بهتره در اولین قدم با مشاورکودکان در این مورد مشورت کنید
      در این مورد میتونید با متخصصین کانون مشاوران ایران، مشاوره تلفنی/تخصصی داشته باشید
      ۰۲۱-۲۲۳۵۴۲۸۲
      ۰۲۱-۸۸۴۲۲۴۹۵
      ۰۲۱-۲۲۶۸۹۵۵۸

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *