مرکز مشاوره

مرکز مشاوره کودکان

مرکز مشاوره کودکان

سلام دلارام رسولی از مرکز مشاوره و روانشناسی ایران هستم و خوشحال میشم ب سوالات شما در زمینه مشاوره کوک پاسخ بدم. در ادامه سوالات پرکاربرد قرار دادم.

همانکه میدانید کودکان در طول دوره رشد خود ممکن است به طور خواسته یا نا خواسته دچار مشکلاتی شوند و این والدین هستند که باید در حل این مشکلات بکوشند. مرکز مشاوره کودک با داشتن بهترین روانشناسان و مشاوران کودک در زمینه مرکز مشاوره کودکان میتواند سهم بزرگی در کمک به تربیت کودکان و مواجهه با مشکلات و معضلات حال و آینده و رفع آن داشته باشد. توصیه ما برای والدینی که بسیار نگران آینده فرزند خود هستند و به او اهمیت میدهند ،  در مواقعی که نیاز به داشتن یک مشاور خوب کودک را احساس میکنند مشورت گرفتن از مرکز مشاوره کودکان با مشاوره کودک زیر نظر کانون مشاوران ایران است چرا که همکاران ما با گنجینه ای از تجربیات خود شما را  به خوبی در محیطی صمیمی و راحت راهنمایی خواهند کرد.

مشاوره کودک

مشاوره کودک ۴ و نیم ساله

باسلام.دختر۴ونیم ساله ای دارم که ازسن۳سالگی اغلب اوقات درمیهمانیها موقه شام به جای اینکه کنارمن بشینه وغذابهش بدم میره کناردیگرافرادفامیل میشینه.باوجودهرگونه محبت وتوجه و تنبیه ودعوا…امااثربخش نیست

پاسخ

با سلام مادرگرامی اینکه کودک شما از ۳ سالگی چنین رفتاری دارد می تواند یا دال بر روابط اجتماعی قوی او باشد که بک مساله است و اصلا ربطی ندارد که شما رو دوست نداشته باشد و یا هر نکته ای صرفا تجربیات حضور در کنار دیگران را دوست دارد

از طرفی ممکنه در دوره ای حتی یک خاطره دعوا و تنش و ایرادگیری این مساله را ایجاو کرده باشد هر چند کوچک که در ذهن باقی بوده باشد و مساله سوم برریی شرایط هوشی وسایر جنبه های رشد عقلی کودک است و اینکه تفکیکی بین غریبه و والد قابل می شود یا خیر

.ببینید ممکنه مساله اخر نیاز به بررسی های بیشتری باشد که خوب باید توسط روان پزشک یا روانشناس بررسی دقیق شود.البته ممکنه اصلا در مورد دختر شما صدق نکند هوش و همه مسائل طبیعی باشد و این رفتار کم کم با دادن توضیحات و رشد عقلی کودک کاهش پیدا کند.در هر حال امیدوارم مشکل خاصی نباشد وکودک شما سلامت باشد اگر نیازی بود به روانشناس کودک ارجاع دهید .
در این مورد میتونید با متخصصین مرکز مشاوره و روانشناسی ایران، مشاوره تلفنی/تخصصی داشته باشید
۰۲۱۲۲۶۸۹۵۳۴
موفق باشید

مشکل دختر کلاس سوم ابتدایی

با سلام
دختر کلاس سوم ابتدایی که همیشه با بچه های کم سن و سال خودش تمایل به بازی دارد و از بازی با همسن وسالای خودش امتناع می کند ؛علت چیست ؟لطفا راهنمایی کنید

پاسخ مشاور کودک : بی‌میلی کودک به بازی با کودکان دیگر

نکات مهم
تمایل کودک به بازى با بچه‌هاى دیگر، یکسان نیست. بعضى از بچه‌ها، بیشتر از بچه‌هاى دیگر معاشرتى و اهل بازى با کودکان همسن خود هستند و بعضى بچه‌ها ذاتاً آرام‌تر هستند. این اختلاف طبیعى است؛ اما تمایل به بازى با کودک دیگر و داشتن همبازی، در وجود هیچ کودکى به صفر نمى‌رسد.

علل بى‌میلى ممکن است مربوط به وضعیت جسمی، روحى و روانى کودک، یا وضعیت اجتماعی، اقتصادى خانوادهٔ او باشد که او را به انزوا مى‌کشاند و از بازى با بچه‌هاى دیگر فرار مى‌کند. علل عمدهٔ بى‌میلى کودکان عبارتند از:

– ممکن است کودکى دچار ضعف در سلامت جسمانى باشد،؛ مثلاً خیلى زود از جست‌وخیز خسته شود یا نفس تنگى پیدا کند، یا بیمارى‌هائى داشته باشد که اجازهٔ بازى پر افت‌ و خیز را به وى ندهد.

در این‌صورت، ترتیبى بدهید که معاشرت او با دیگر بچه‌ها توأم با بازى‌هاى فکرى مناسب و جنب‌وجوش کمتر باشد.

– گاهى کودک، به‌دلیل تفاوت‌هائى که با دیگران دارد، با آنان نمى‌جوشد. این تفاوت‌ها ممکن است از اجبار کودک به استفاده از عینک ذره‌بینى قطور گرفته، تا لکنت زبان او و حتى هوش فوق‌العاده‌اى باشد که اینها میل به گوشه‌گیرى را در کودک تقویت مى‌کند، یا گاهى او را چنان حساس و آسیب‌پذیر مى‌سازد که با کوچکترین تمسخر و یا سرزنش دیگر کودکان، مى‌رنجد و از معاشرت با آنان زده مى‌شود.

گاهى هم کودک خجالتى است و مشکل مى‌تواند در دوستى با بچه‌هاى دیگر پیشقدم شود.
در چنین مواردی، مشکل او خیلى ساده و تنها با تشویقى آرام و تدریجى حل مى‌شود. نصیحت و پند و اندرز دادن و تأکید بر اینکه: ‘این‌قدر یک گوشه‌ ننشین؛ تو دیگر بزرگ شده‌ای!

’ یا چرا تو هم نمى‌روى با بقیهٔ بچه‌ها بازى کنی؟’ بر ترس کودک مى‌افزاید. بهتر است دایرهٔ دوستى‌ها را کم‌کم وسعت بخشید و ابتدا از دعوت یک یا دو کودک همسن و سال او به خانهٔ خودتان آغاز کنید.

یا مى‌توانید چندین‌بار همراه کودک خود به تماشاى بچه‌هائى که مشغول بازى هستند بروید تا کودک، در ضمن تماشاى آنان، لذتى را که از بازى باهم مى‌برند درک کند و علاقه‌مند شود که خود او هم از این لذت سهمى داشته باشد.

– گاهى لوس و پرتوقع بودن کودک موجب مى‌شود که گروه همسالان او را طرد کنند. از این‌رو، به پدران و مادران توصیه مى‌شود که ضمن ابراز محبت به کودک، اصول اخلاقى و انسانى و احترام به حقوق دیگران را نیز به کودک بیاموزند. بهترین روش در این مورد، این است که پدر و مادر خود الگوى تقلید براى آنان باشند.– گاهى مادر، چون حوصلهٔ سر و صدا و شلوغى بچه‌ها را ندارند،

یا از این مى‌ترسد که کودک او، به‌علت معاشرت با بچه‌هاى شرور، بى‌ادب بار آید، یا حوصله و وقت سر زدن به بچه‌هاى مشغول بازى را ندارد، طورى با کودک رفتار مى‌کند و در مقابل خواست او مبنى بر بازى با دیگر کودکان واکنش نشان مى‌دهد که او را از بازى باز مى‌دارد و به انزوا سوق مى‌دهد. براى مثال، مادرى که مى‌گوید:

‘اجازه نمى‌دهم با پسر همسایه بازى کنی، چون او بچهٔ شرورى است’ کودک خود را از بازى‌اى که ممکن است خیلى هم آموزنده و لذت‌بخش باشد، محروم مى‌کند و بعد با گفتن جمله‌اى نظیر: ‘بیا با خواهر کوچک خود بازى کن!’ او را به کلى از بازى روى‌گردان مى‌سازد.

خواهر کوچکى که تازه مى‌خواهد راه رفتن را بیاموزد، براى بچه‌اى سه – چهار ساله که احتیاج به نقشه کشیدن و دویدن و خندیدن دارد، همبازى خوبى نیست.

بنابراین، هوشیارى و دقت مادر و پدر در انتخاب همبازى‌هاى مناسب براى کودک در افزایش تمایل کودک به بازى به دیگران نقشى بسیار مهم دارد.

نکات مهم

  • کودکان، به هنگام بازى با همسالان، از حالت خودمحورى بیرون مى‌آیند و واقع‌گرا (Realistic) مى‌شوند، به امیال و خواسته‌هاى دیگران توجه مى‌کنند، از دیگران چیزى مى‌آموزند و به دیگران چیزى یاد مى‌دهند و در کنش متقابل، خیلى چیزها به همدیگر مى‌آموزند.
  • وقتى که کودک دوست دارد به تنهائى بازى کند، باید او را به حال خود بگذارید و آزادى بدهید تا مستقلاً به بازى خودش ادامه دهد. نباید همبازى‌هائى را به او تحمیل کنید؛ زیرا چنین حالتى باعث اختلال در بازى او مى‌شود و عادت به عصبانى شدن و ایجاد درگیرى را در وى به‌وجود مى‌آورد.
  • پدران و مادران توجه کنند که کودک در سنین خردسالى هر اندازه آزاد باشد تا به تنهائى بازى کند، به همان اندازه در آینده اجتماعى‌تر خواهد شد.
  • میل طبیعى و تشخیص کودک بهترین راهنماى ما مى‌باشد. آنان کم‌کم یاد مى‌گیرند با دوستان و همسالان خود همبازى شوند؛ بنابراین، نیازى به تأکید و تشویق‌هاى بیرونى نیست تا زودتر از موعد با بچه‌هاى دیگر همبازى شود.
  • کودک را وادار نکنید که با خواهر و برادر کوچکتر خود همبازى شود؛ زیرا آنان براى بازى کوچک هستند، در صورتى‌که کودک اگر با همسالان یا بزرگتر از خود بازى کند، هم با علاقه بازى مى‌کند و هم در تعاملى مشترک چیزى یاد مى‌گیرد.

نکتهٔ دیگر اینکه، کودک بزرگتر باید همیشه ملاحظهٔ کودک کوچکتر را بکند و رفتارى عاقلانه در پیش بگیرد (در صورتى‌که خود او هنوز بچه است و باید بچگى کند) و کودک کوچکتر نیز، احتمالاً به‌علت آنکه قادر به انجام دادن همهٔ اعمال و رفتار کودک بزرگتر نیست، دچار شکست مى‌شود؛ که از نظر روحى و روانى به سود او نیست.

از این‌رو، در عین‌حال که اوقاتى با همدیگر بازى مى‌کنند، زمینه‌هائى نیز براى بازى با همسالان فراهم شود.

جالب توجه این است که هر اندازه خواهران و برادران را به بازى با یکدیگر وادار نکنیم، آنان، مشخصاً، بیشتر باهم بازى خواهند کرد.
– در بازى‌هاى کودکان دخالت نکنید؛ ولى لازم است پدر و مادر گاهى به اتاق و محل بازى بچه‌ها سر بزنند، اما نه به قصد جاسوسى و بازرسى آنان بلکه به قصد بردن مثلاً چای، میوه و شیرینى براى آنان. در واقع، نباید بچه‌ها را مطمئن ساخت که در تنهائى هیچ‌کس به آنان سر نخواهد زد؛ چون همه نوع کودک وجود دارد و ممکن است اتفاقات خطرناکى بیفتد.
– اگر فرزند شما دوست و همبازى‌اى براى خودش پیدا کرده است که شما دوست ندارید با او رفت و آمد کند، تا حدّ امکان نگوئید: ‘اجازه ندارى با این کودک بازى کنی، چون بى‌تربیت است.’ بلکه ابتدا سعى کنید همبازى جدیدى را براى او بیابید و به جز این، در انتخاب دوست، ملاک و معیارى به کودک بدهید و بگذارید بیندیشد و خود قضاوت کند و به نتیجه برسد.

دختر ۴ ساله ای دارم

با سلام
دختر ۴ ساله ای دارم، که باهوش است و خیلی خوب صحبت می کند و دایره لغات بالایی دارد. اما متاسفانه به نظر می آید که روی یک چیز تمرکز نمی کند. مثلا در کلاس باله یا نقاشی بیشتر از آنکه به مربی توجه کند، به خودش در آینه و یا دوستانش توجه می کند. یا در کلاس نقاشی دایم صحبت می کند.
معمولا وسط یک کار صحبت از کار دیگر می کند ، لازم به ذکر است صحبت های وی بی منطق نیست و از تخیلات یا خاطرات و … صحبت می کند.
یا وقتی موسیقی (شعر کودکانه) گوش می دهد، انگیزه ای برای یادگیری تمام شعر به هر طریق ندارد
نگران هستم این رفتار در آینده در رشد و آموزشش تاثیر منفی نداشته باشد.

مشکل عدم تمرکز کودک

با سلام مادر گرامی اگر خودتون متوجه عدم تمرکز او ش ید بهتره همین ابتدا که کودک است او را ارجاع دهید به روانشناس کودک شاید مساله نقص توجه باشد که راهکار درمانی دارد و اصلا جای نگرانی نیست البته ممکنه صرفا به خاطر شرایط سنی باشد و چون اموزش رسمی در هیچ زمینه ای در این توصیه نمی شود خب او هم تمرکز و دقت کافی نشان نمی دهد و چون از هوش و دایره لغات او می گویید خوب ممکنه مساله چیز دیگری باشد یعنی خستگی از اموزش های مختلف و اصلا مساله دقت و تمرکز نباشد و بعد از اینکه وارد فضای اموزش رسمی شود هیچ مشکلی بدین لحاظ نداشته باشد به طور کل جای نگرانی وجود ندارد و کودکان به لحاظ تحمل اموزش هایی با هم تفاوت دارند امیدوارم در اینده مشکل خاصی به وجود نیاید .

در این مورد میتونید با متخصصین مرکز مشاوره و روانشناسی ایران، مشاوره تلفنی/تخصصی داشته باشید
۰۲۱۲۲۶۸۹۵۳۴
موفق باشید

بچه ۴ ساله و مشکلات مدرسه

با سلام پسربچه۴ساله ای دارم که درمهمانی ها بابچه ها خوب ارتباط برقرار می کندولی وقتی اورامهد ثبت نام کردم روزهای اول خوب میرفت ولی بعدش باگریه شدید ازرفتن امتناع کرد ماهم یکی دو ماه نبردیمش ولی حالاااوراژیمناستیک ثبت نام کردم بااینکه خودم من اونجاهستم گریه می کندواز بازی بابچه ها امتناع می کند

مشکل مهدکودک رفتن:اگر کود‌ک حاضر نیست به مهد‌ کود‌ک برود‌ یا چند‌ ساعتی بد‌ون شما جایی بماند‌، او را واد‌ار به این کار نکنید‌ چرا که باعث به‌وجود‌ آمد‌ن ناراحتی‌های بیشتری برایش ‌می‌شود‌. ابتد‌ا با او صحبت کنید‌ و از مزایای مهد‌ برایش بگویید‌. همراه هم بد‌ون اینکه از او جد‌ا شوید‌ به مهد‌ کود‌ک بروید‌ تا با محیط آشنا شود‌.

د‌ید‌ه شد‌ه گاهی مربی مهد‌ به‌عنوان راهنمایی به ماد‌ر ‌می‌گوید‌ به گریه‌های بچه نباید‌ اعتنا کرد‌. او را اینجا پیش ما بگذارید‌ و بروید‌. ما آرام و سرگرمش ‌می‌کنیم.

به هیچ‌وجه مرتکب چنین خطایی نشوید‌. باید‌ به تد‌ریج با این قضیه کنار بیاید‌. روزهای اول د‌ر مهد‌ کنارش باشید‌. بعد‌ از گذشت چند‌ روز وقتی عاد‌ت کرد‌، کمی د‌ورتر بنشینید‌. این مرحله را هم که پشت سر گذاشتید‌، چند‌ د‌قیقه‌ای پیش چشمش نباشید‌ و بازبرگرد‌ید‌. این هم که عاد‌ی شد‌، چند‌ ساعت نباشید‌ و برگرد‌ید‌. د‌ر نهایت ‌می‌بینید‌ که کود‌ک‌تان د‌ر مهد‌ کود‌ک ‌می‌ماند‌ و مشکل حل شد‌ه است.

در این مورد میتونید با متخصصین مرکز مشاوره و روانشناسی ایران، مشاوره تلفنی/تخصصی داشته باشید

۰۲۱-۲۲۶۸۹۵۵۸

ممکنه در همان دو ماه مهد اتفاقی افتاده تجربه ترسی دارد که اجازه بازی و تجربه جدید رو از او گرفته و باعث هراس از محیط اجتماعی شده البته باید دید همچنان در مهمانی ها بدون مشکل است و صرفا در برخورد با افراد غریبه کوچک دچار مشکل می شود و یا مساله گسترده تر است به هر حال باید روانشناس کودک فرزند شما را ببینید و خوب با تکنیک های نقاشی درمانی و بازی درمانی می تواند به شما کمک کند تا مساله رفع شود .

در هر حال بررسی شرای پیرامونی مهم است منتهی جای نگرانی نیست گاها هم به خاطر این مساله ایجاد می شود که کودک شما به رشد شناختی نرسیده و خب همین مساله مسائلی ایجاد می کند .و ترس و اضطراب از نبود شما مشکل ساز است و با رشد شناختی و افزایش سن برطرف می شود ضمن اینکه برخی مسائل در طی رشد صرفا مقطعی هستند و بعد از مدتی مرتفع می شوند و جای نگرانی وجود ندارد در نهایت امیدوارم شرایط متعادل شود

در این مورد میتونید با متخصصین مرکز مشاوره و روانشناسی ایران، مشاوره تلفنی/تخصصی داشته باشید
۰۲۱۲۲۶۸۹۵۳۴
موفق باشید

 

توجه پسر ۲ساله به پا دختر

پسرم ۲ سال و ۱۱ ماهشه و حدود ۸ ماه هست که بیش از حالت عادی به پاهای دخترها توجه میکنه یا در مورد پا فکر میکنه.

حتی وقتی براش کتاب میخونم یا کاتون میبینه همش سوال میکنه که پاش کو؟ می خواست پاشو دست بزنه؟…
وقتی خانومی با جورا ب قشنگ یا ناخن لاک زده میبینه، کمین میکنه زیر میز یا کنار پاش و آروم به پاش خیره میشه یا دست میزنه.

خرداد ماه پیش مشاور رفتم و به سفارش ایشون راه بی توجهی و حواس پرت کردن رو پیش گرفتم.
اما الان مدتیه که حتی موقع بازی یا توی مهد کودک وقت بازی، میره پشت مربی و به پاش دست میزنه.
یکبار هم دیدم که خودش خوابیده و یکی از عروسکهاش رو میماله به کف پاش

  • لطفا بفرمایید آیا اینها علائم فوت فتیش هستن؟
  • میشه پیش گیری کرد؟
  • کدوم میتونه مفید باشه روانشناس یا روانپزشک؟

پاسخ

با سلام کمی بعیده دراین سن این مشکل حنسی وجود داشته باشد البته که نوع زود اغاز هم دارد ولی باید محرک های محیطی بررسی شود مثل اینکه دیدن فیلم ها تصاویر و حتی برخوردهای خود شما و اینکه ایا ممکنه مورد سو استفاد۶ ای قرار گرفته شود ببینید این مساله فقط منوط به رابطه جنسی نیست

بلکه فرضا نزدیکی یک خانم که خودش مشکل جنسی داشته باشد با فرزند شما امیدوارم منظور بنده را درک کنسد .بهتره حتما به روانشناس کودک ارجاع بدهید چون در سنی نیست که توضیحاتی داشته باشد .

با نقاشی درمانی و بازی درمانی دلایل مشخص خواهددشد منتهی جای نگرانی هم وجود ندارد امیدوارم به زودی مساله رفع شود مورد میتونید با متخصصین مرکز مشاوره و روانشناسی ایران، مشاوره تلفنی/تخصصی داشته باشید
۰۲۱۲۲۶۸۹۵۳۴
موفق باشید

پسر ۸ ساله شلوغکار

سلام.پسری ۸ ساله دارم.خیلی شلوغ میکنه واذیت میکنه توی کلاس تمرکز نداره بچه هارواذیت میکنه وکمتر به حرف گوش میده.خیلی هم ناخن میخوره.لطفا راهنمایی کنید

 

بیش فعالی چیست؟

این اختلال یکی از اختلالات شایع و در عین حال باید تشخیص سخت برای پزشکان است. اختلال بیش فعالی بیماری پیچیده ای است و اغلب تشخیص داده نمی شود. درباره کودکی که با چنین اختلالی تشخیص داده می شود ۳ علامت را نباید از یاد ببرید که شامل پرتحرکی، کمبود توجه و تمرکز و در نهایت اعمال تکانه ای (کارهای ناگهانی و غیرقابل پیش بینی) است.

زمانی که پزشک بتواند جزئیات لازم را از والدین و مدرسه به دست آورد می توان معیارهای لازم را در نظر گرفت. علائم اختلال بیش فعالی ـ کم توجهی باید در بیشتر از یک مکان دیده شود

مثلاً خانه و مدرسه و البته اینکه برای چند ماه این علائم بروز کند. داشتن ۶ علامت یا بیشتر از علائم اختلال کم توجهی یا بیش فعالی که باید دست کم ۶ ماه وجود داشته باشد تا بتوان گفت کودک بیش فعال است.

علائم بیش فعالی

تعدادی از علائم مربوط به بیش فعالی و اختلال توجه و تمرکز شامل موارد زیر است:

  • کودک غالباً با دست هایش بازی می کند و در جایش می لولد.
  • کودک معمولاً کلاس را ترک می کند.
  • غالباً می دود یا می پرد.
  • اغلب بازی یا فعالیت هایش پر سروصداست.
  • به نظر می رسد کودک همیشه در حال حرکت است.
  • زیاد صحبت می کند.
  • از توجه به جزئیات ناتوان است.
  • اغلب قادر به پیگیری دستوران یا اتمام کارها نیست.
  • اغلب وسایل خود را گم می کند.

ممکن است کودک شما بیش فعال باشد

برای کودکی با اختلال بیش فعالی ـ کم توجهی انجام برخی رفتارها ممکن است سخت تر باشد. حال بهتر است این سوال ها را از خودتان بپرسید:

  1. آیا زمانی که از کودک تان می خواهید کاری انجام دهد مشکلی در شنیدن دارد؟
  2. آیا او نسبت به دیگر کودکان سریع تر هیجان زده می شود؟
  3. آیا خانه شما در زمان غذا خوردن، به خواب رفتن، شستن دندان ها و دیگر کارها به میدان جنگ بدل می شود؟
  4. آیا معلم شما نسبت به رفتار کودک شما در مدرسه نگران است.
  5. و زود تمرکزش را از دست می دهد و فراموش کار است؟

این بچه ها مغزشان متفاوت است

اختلال بیش فعالی ـ کم توجهی یک بیماری عصبی ـ رفتاری است با ۲ مولفه:

بیش فعالی و بی توجهی یا نداشتن تمرکز. برخی از این کودکان به صورت واضح فعالیت زیادی دارند و برخی هم توانایی تمرکز ندارند اما بیشتر آنها هر دو مشکل را با هم دارند.

این بچه ها مغز ماشین فراری را دارند اما با ترمز دوچرخه.

ذهن آنها در حال مسابقه است اما نمی توانند در زمان لازم سرعت شان را کم کنند. اسکن های متعدد نشان می دهد بخشی از مغز کودک دچار اختلال که به کنترل رفتار کمک می کند، موجب تمرکز می شود و آنچه نیاز به انجام آن دارد را طبقه بندی می کند، کمی کوچکتر است.

علاوه بر این انتقال دهنده های عصبی شیمیایی مغز مانند سروتونین، دوپامین و نوراپی نفرین که پیام را از یک قسمت مغز به قسمت دیگر می فرستند در آنها دچار کمبود است بنابراین برای مثال اگر معلم یک آموزش ۵ مرحله ای به کودک بدهد، او ممکن است تنها بتواند ۲ مرحله اول را انجام دهد و توالی کارهای بعدی را از دست بدهد.

دلیل بیش فعالی معلوم نیست

بیشتر مطالعات نشان می دهد اختلال بیش فعالی موروثی است. اما در سال های اخیر تحقیقات از ارتباط این اختلال با مواد سمی محیطی مانند بیس فنول A و فتالات (مهمترین مواد در تولید مواد آرایشی، پلاستیک، پرده حمام) و همین طور حشره کش ها خبر می دهد.

این علم بسیار جدید است و تحقیقات همچنان باید ادامه پیدا کند. کودکان نسبت به مواد سمی محیط حساس هستند و باید نسبت به مواجهه آنها با این مواد دقت شود.

چندین دلیل دیگر برای ابتلای کودک به اختلال بیش فعالی می توان در نظر گرفت که از جمله می توان به ژنتیک، آسیب کوچک مغزی در زمان تولد یا حتی استرس و نگرانی دوران بارداری اشاره کرد.

چطور تشخیص بدهیم

در اختلال بیش فعالی ـ کم توجهی معدل سنی می تواند از ۲ یا ۳ سالگی باشد. در ۲ سالگی پزشکان به دنبال یافتن علائم هستند و هر چه زودتر این نقص تشخیص داده شود زودتر می توان مداخله کرد.

اما در اغلب موارد تا زمانی که کودک به سن مدرسه نرسیده که نیاز به توجه و نشستن طولانی مدت داشته باشد، این اختلال قابل تشخیص نیست. بچه های باهوشی که نشانه های ضعیفی دارند، ممکن است سال ها علائم را داشته باشند تا دوره آموزشی مدرسه که باید برنامه منظم، چند منظوره و مدیریت زمان انجام دهند و اینجاست که دچار مشکل می شوند.

دختران فرق دارند؟

پسران سه برابر دختران در معرض این اختلال هستند و به طور معمول دختران ۵ سال بعد از پسران تشخیص داده می شوند.

دختران بی نظم و ساکت کمتر به چشم می آیند حتی اگر اختلال شان به اندازه پسران باشد. بی توجهی و نادیده گرفتن موضوعات پیرامون از علائم اختلال در دختران مبتلا به بیش فعالی است.

در پسران به جای آن انجام و بروز حرکات و رفتارهای متفاوت و غیرمنطقی بدون انگیزه قبلی و برنامه عاری از فکر انتظار می رود. در دوران دبستان دخترانی با اختلال بیش فعالی، کودکانی کم دقت یا بی دقت هستند،

همچنین در آموختن مهارت های آموزشی و حل مسائل ضعیف بوده و به جزئیات و موضوعات محیط پیرامون خود توجه ندارند، کمتر توجه می کنند و با تمام کردن کارها مشکل دارند اما آنها معمولاً پرخاشگر نیستند. دختران قرار نیست کیف مدرسه شان را در زمین بازی جا بگذارند یا دفتر مشق شان کثیف باشد.

تشخیص سخت است

هیچ آزمایشی وجود ندارد که با انجام آن بتوان گفت کودک دچار بیش فعالی است. اما اغلب پزشکان با تاریخچه خانوادگی، جزئیات پرسش هایی که انجام می دهند و بررسی رفتار کودکان و میزان اهمیت آن براساس سن و سال او سعی می کنند تشخیص صحیح را داشته باشند.

با صحبت کردن با کودک، والدین و معلمان و اگر لازم باشد مادربزرگ و پدربزرگ و اقوام پزشکان می توانند تعیین کنند علائم با توجه به سن کودک متناسب است یا مشکل جدی وجود دارد. آنها باید عواملی مانند عصبانیت، اختلال یادگیری، افسردگی، طلاق یا بیماری یکی از اعضای خانواده را هم در نظر بگیرند.

درمان دارویی برای کدام بچه ها لازم است؟

دارو درمانی به همراه روان درمانی و تغییراتی که در زندگی روزانه کودک ایجاد می شود می تواند شرایط را بهبود دهد. داروها زمانی که با رفتار درمانی همراه شوند می توانند پرخاشگری و بی توجهی کودک را به میران زیادی بهبود دهند.

دارو درمانی زمانی پیشنهاد می شود که تعداد علائم کودک براساس سنش مشخص شود و تنها زمانی از دارو استفاده می شود که کودک واقعاً نیاز داشته باشد.

در کودکانی که علائم متوسط تا شدید این اختلال را دارند دارو درمانی کمک کننده است. در علائم خفیف تر معمولاً از مشاوره درمانی استفاده می شود.

اما دارویی که برای یک کودک کارساز بوده است نمی تواند برای دیگری هم همان نتیجه را داشته باشد.

به همین دلیل پزشکان نظارت زیادی بر کودک دارند تا بتوانند ترکیب مناسب را پیدا کنند. مشخص نیست چرا اما کودکانی که در یک سن خاص دارویی را تحمل نمی کنند ممکن است چند سال بعد به خوبی به همان دارو جواب دهند.

 معرفی روانشناس کودک خوب

سلام.ممنون میشم اگریک روانشناس خوب معرفی کنید.با تشکر

در این مورد میتونید با متخصصین مرکز مشاوره و روانشناسی ایران، مشاوره تلفنی/تخصصی داشته باشید
۰۲۱-۸۸۴۷۲۸۶۴

کودک ۴ ساله که اخیرن گوشه گیر شده است

برادر زاده من ۴سالشه فوق العاده بچه اجتماعی بود و ارتباط خوبی با بچه ها برقرار میکرد…

نزدیک دو ماه گوشه گیر شده به حالت اضطراب صبح تا شب تو خونه دور خودش میچرخه دستشم همش تودهنش میبره ..

با کسی کار نداره ..چند تا هم برنامه کار تونی تلویزیون فقط نگاه میکنه ..

از غذا بدش میاد فقط کیک و شکلات…من چه کمکی میتونم بهش بکنم ؟مادرش هم به دکتر اعتقادی نداره میگه بچس خودش دورست میشه…لطفا کمکم کنید…

پاسخ

با سلام
مگه میشه این همه تغییر در بچه سالم در سن ۴ سالگی بیفته و بیتفاوت بود و منتظر باشی خودش خوب بشه سطح اضظراب مشکل تغذیه همه و همه اهمیت زیادی دارند .

ممکنه مساله مهمی پیش اومده باشه مثلا ازاری اسیبی که باعث شده مضطرب بشه و اگر زودتر به روانشناس کودک ارجاعش ندن دچار اسیب های بیشتری بشه بهتره شما اقدام کنید چون این تغذیه کاهش وزن ایجاد می کنه اگر کابوس داره شب ها و خب رفتارهای تکراری داره ممکنه اصلا مساله عقب ماندگی و چیزی باشد چون برخی مسائل و بیماری ها فرد تا سنی طبیعی است و بعد اسیب خودش را نشان می دهد

حتی در نوعی از اختلال کودک در سنی طبیعی است و بعد پس رفتی در تمام دستاوردهایی که تا کنون داشته را می بیند در هر حال منظورم این نیست حتما ایشون دچار چنین شرایطی هستند خیر فقط صرفا ممکنه مساله مهمی باشد که نیاز به بررسی داشته باشد و توجهی نشده باشد امیدوارم در هر حال مساله حل شود و مشکل خاص ی نباشد بهتره با برادرتون مشورتی داشته باشید

در این مورد میتونید با متخصصین مرکز مشاوره و روانشناسی ایران، مشاوره تلفنی/تخصصی داشته باشید

۹۸۲۱۲۲۳۵۴۷۹۰

موفق باشید

چند نکته در مورد کودکان دلبندمان بدانیم

فرزند شما بسیار پیچیده است و هر رفتار شما یک پاسخ از طرف او به همراه دارد. این بدین معنا است که اگر کودک شما بد رفتاری می کند ریشه در رفتار شما و محیط اطراف او و اقوام شما دارد.

گاهی شما خوش اخلاق هستید و بچه شما لوس بار می اید مشاوره کودک در واقع به شما کمک می کند تا یادبگیرید کی کودک را تشویق کنید و کی او را تنبیه کنید.

 پسر ۲۷ ماهه ای دارم که به شدت دست بزن 

سلام پسر ۲۷ ماهه ای دارم که به شدت دست بزن داره هر جا میریم تمام بچه هارو میزنه من و پدرش رو میرنه حتی وقتی مشغول بازی هست با ماشینش ماشین دیگش رو میکوبه و میزنه و تمام خواسته هاش رو با گریه و لجبازی و نق بیان میکنه حتی اگه اروم باشه اصلا صبح از خواب با گریه و لجبازی شدید بزدار میشه در صورتی که تمام شب رو خوب خوابیده خواهش میکنم کمکم کنید کار هرروز من گریه و نگرانیه

پاسخ

با سلام دوست عزیز برخی بچه ها بسته به نوع زایمان و شرایط جسمی و روحی مادر و جسمی خودشون در ردیف بچه های دشوار هستند که بسیار بدقلق اصطلاحا عصبی هستند

و مدام د حال گریه و لجبازی هستند که اگر چه خانواده ها هم از این مساله نگران می شوند ولی خب ان چیزی که مهم است این است که بدانید ممکنه به صورت ارثی هم در خانواده ها وجود داشته باشد

یعنی شما و یا پدررو یا اقوام نزدیک چنین کودکی را تجربه کرده باشید بهتره ایشون رو به روانشناس کودک ارجاع بدهید ولی اصولا اگر در پاسخ به رفتارها تنبیه بدنی صورت نگیرد و کودک مورد ازار نباشد .و یا مدام قضاوت نشود با بزرگ شدن و رشد شناختی مسائلی مرتفع می شود

مخصوصا با ورد به مدرسه و شروع اموزش های رسمی ولی بهتره از همین ابتدا مساله رو جدی پیگیری کنید وه بعدا با مشکلات بیشتر مواجه نشوید ممکنه خدای ناکزده مساله پزشکی باشد ابتدا چکاپ پزشکی شود و بعد به روانشناس کودک ارجاع دهید امیدوارم به زودی شرایط رفع شود.

در این مورد میتونید با متخصصین مرکز مشاوره و روانشناسی ایران، مشاوره تلفنی/تخصصی داشته باشید
۰۲۱۸۸۴۲۲۴۹۵
موفق باشید

سلام دختری دارم که تازه سه سالش تمام شده ازدوماه قبل ادرارش رو میگفت از شبی که زلزله اومد ترسید وازاون موقع گاهی اوقات ادرارش رومیگه البته فقط درزمان بیداری ولی وقتی خوابه دیگه نه و شلوارش رو خیس میکنه لطفا راهنمائیم کنید.

شب ادراری کودک

دوست عزیز اول از همه باید مطمئن شوید دختر شما شب ادراری ندارد.
از غروب به بعد مایعات کمتر باید بخورد، آخر شب حتما دوبار دسشویی برود.
اگر این اتفاق افتاد برخورد شدید با کودک نداشته باشند و به رویش نیاورند به مرور بهتر می شود.
در این مورد میتونید با متخصصین مرکز مشاوره و روانشناسی ایران، مشاوره تلفنی/تخصصی داشته باشید
۰۲۱-۸۸۴۲۲۴۹۵

با سلام
ببینید چون ترس و شرایط بیرونی باعث شده که در کنترل ادرار شبانه با مشکل مواجه شو مساله حدی نیست دادن ارامش خاطر به کودک توبیخ نکردن تنبیه و دعوا نکردن و صبور بودن کمک می کند اینکه چند شب او را از خواب بلند کنید و از او سوال کنید که ایا ادرار دارد یا خیر ؟؟

مطمئن باشید او خود به خاطر نداشتن کنترل در شب و ترس ازار می بیند و متوجه هست که رفتارش نادرست است ولی با همه این شرایط باید شما دقت داشته باشید که نباید به او استرس وارد کنید ..

و بهتره تلاش کنید با داستان و صحبت در نورد ترس های او صحبت کنید و او را درک کنید و اگر باز مساله مرتفع نشد به روانشناس کودک مراجعه داشته باشید در هر حال امیدوارم به زودی بهبودی حاصل شود ..

در این مورد میتونید با متخصصین مرکز مشاوره و روانشناسی ایران، مشاوره تلفنی/تخصصی داشته باشید

۹۸۲۱۲۲۳۵۴۷۹۰
موفق باشید

شب ادراری در کودکان و بزرگسالان ریشه در مشکلات روحی و جسمی دارد که به سادگی با تداوم و تکرار قابل درمان است. کودک شما اگر از شب ادراری رنج می برد نباید با تحقیر او را در شرایط بدتری قرار دهید چرا که این اشتباه رفتاری موجب بدتر شدن شرایط می شود.شب ادراری

اگر فرزند شما هم دچار شب ادراری است حتماً می دانید که این مشکل می تواند بسیاری از والدین را خسته و کلافه کند. البته این تنها والدین نیستند که از این مشکل رنج می برند؛ بلکه خود کودک هم ممکن است به عنوان تلخترین تجربه زندگی اش از آن یاد کند.مشکل شب ادراری حتی از هیولای زیر تخت و پشت پرده اتاق خواب هم بیشتر کودک شما را آزار می دهد.

به طوریکه او جرات نمی کند حتی یک شب در جای دیگری غیر از منزل بخوابد تا رازش آشکار نشود. البته یادتان باشد اگر فرزند شما یکی دوبار اتفاقی جایش را خیس کند، نباید به او برچسب ابتلا به شب ادراری را بزنید. متخصصان معتقدند دست کم ۲ بار در هفته و به مدت ۳ هفته باید این اتفاق برای کودک بیفتد تا اینکه تشخیص شب ادراری برای او قطعی شود.

اگر چه هنوز علت قطعی شب ادراری کودکان مشخص نشده، لازم است بدانید گاهی ابتلا به برخی بیماریهای جسمی می تواند باعث شب ادراری شود. بنابر این لازم است در مورد این مشکل حتماً با پزشک فرزندتان مشورت کنید.

علل شب ادراری کودک

وارد شدن به شرایط جدید مانند تولد فرزند دیگر، طلاق و… می تواند حجم زیادی از استرس را برای تمام اعضای خانواده و به خصوص برای کودکان در سنین پایین، به وجود آورد. ورود به چنین شرایطی برای بچه ای که شب ها جایش را خیس می کند می تواند سخت تر هم باشد. ممکن است علائمی را که تحت کنترل درآمده بوده اند را دوباره وخیم کند و تعداد شب های خشک را به حداقل برساند.

باورهای غلطی در مورد شب ادارای بین مردم وجود دارد از جمله اینکه کودک تنبل است و اگر کمی تلاش کند می تواند بر این مشکل غلبه کند.دیگر اینکه استرس می تواند باعث شروع این مشکل در کودکان شود که تاکنون شب ادراری نداشته اند، اما هیچ کدام از این باورها درست نیست.

شب ادراری کودکان
شب ادراری یک مشکل غیر قابل کنترل است

شب ادراری یک مشکل رفتاری قابل کنترل توسط خود کودک نیست. چنین مشکلی ریشه ارثی و ژنتیکی دارد. شب ادراری در مورد بیشتر کودکان، یک مشکل ساده جسمانی است؛ عضلات مثانه شان ضعیف یا کوچک است و قادر به کنترل آن حجم از ادرار که بدنشان تولید کرده، نیست.

اگرچه استرس ممکن است به طور غیرمستقیم بر این مشکل تاثیر بگذارد ولی اغلب متخصصان بر این باورند که استرس نمی تواند دلیل آغاز این ماجرا باشد چون هیچ ارتباط جدی و قابل توجهی بین اضطراب و شب ادراری وجود ندارد فقط اینکه بعضی رفتارها، زمانی که کودک تحت فشار و استرس قرار دارد، شب ادراری را تشدید می کند. این رفتارها عبارتند از:

* خوردن غذاهای شور
* تخلیه نکردن کامل مثانه قبل از خواب
* نوشیدن مایعات در زمان نزدیک به خواب

بچه ها هم مانند بسیاری از بزرگسالان، ممکن است وقتی استرس دارند به خوردن پناه بیاورند و خوراکی هایی مثل اسنک های شورمزه، چیپس و… را ترجیح دهند. خوردن این همه نمک نیاز بدن به مایعات را بیشتر می کند و این نوشیدن های بیش از حد معمول برای بچه هایی که مثانه کوچک دارند دردسرساز می شود. همچنین استرس ممکن است باعث شب ادراری شود چرا که شب ادراری اغلب در کسانی که خواب عمیقی دارند اتفاق می افتد. حال اگر اتفاقی در مدرسه، خانه و… کودک را مضطرب کند و باعث بی خوابی او شود، نتیجه یک بی خوابی طولانی، فرورفتن به خوابی به مراتب عمیق تر از حالت عادی است. پیامد این خواب بسیار عمیق هم شب ادراری است. قطع به یقین برای میلیون ها میلیون کودک بالای ۶ سال که دچار مشکل شب ادراری هستند، این کابوس باعث بروز استرس خواهدشد.

تغییر رفتار کودک ۴ساله

فرزنده بنده ۴ساله است درخانه وقتی تنها است آرام بازی میکند وهیچ سروصدایی ندارد ولی وقتی که مهمان داریم یا اینکه مهمانی برویم خیلی خیلی شلوغ میکند و دائم درحال دویدن و شیطنت زیاد است و حتی جیغ های وحشتناک میزندواینکه با گریه همه چیز می خواهد
کمکم کنید من بافرزندم چکارکنم

پاسخ

با سلام
مادر گرامی رفتارهای فرزند شمامی تواند دلایل مختلف داشته باشد و احتمالات مختلفی هم مطرح می شود که باید در نظر داشته باشید
مثل اینکه در خانه تنهاست ولی برای جلب توجه چنین رفتارهایی دارد که اصلا نباید واکنش منفی نشان دهید و به دیگران هم بسپارید توجهی نکنند تا رفتارها خنثی شود و اصلا نکران نباشید این رفتارها مقطعی هستند
از طرفی ممکن است تقلیدی باشد که می کند و خب این مساله تقلید برای کودک شما ایجاد شود و حواستون باشه که به هر حال در حالت تقلید هم در سن خاصی است و ممکنه در مهد اموخته باشد و یا اصلا فکر کند رفتار درستی است و حتی گاهی تقویت شده باشد
مساله بعدی که مطرح می شود مساله این است که در خانه ازادی عمل زیادی ندارد ولی وقتی مهمان دارید می داند که پدر و مادر امر و نهی نمی توانند بکنند و می تواند ازادی عمل داشه باشد به همین خاطر است که چنین رفتارهایی از او سر می زند و شاید اصلا شما توجهی به این مساله نداشته باشید
از سویی بهادادن بیش از حد به کود ک باعث می شود در حضور جمع رفتارهای متفاوتی نشان دهد به هر حال همه این احتمالات می تواند مطرح باشد البته در سنین خاص این رفتارها طبیعی است
اگر تداوم داشت می توانید به روانشاس کودک مراجعه داشته باشید
امیدوار موفق باشید
در این مورد میتونید با متخصصین مرکز مشاوره و روانشناسی ایران، مشاوره تلفنی/تخصصی داشته باشید
۰۲۱۲۲۶۸۹۵۵۸
موفق باشید

مشکلات گفتاری کودک ۲۱ ماهه

سلام
دخترم تقریبا ۲۱ ماهشه ولی هنوز نیتونه کلمه ای بگه فقط بابا رو میگه خیلی نگرانم…

مسئله دیگه ای که هست اینه که خیلی تلویزیون دوس داره ولی من حس میکنم تمرکزش خیلی کم شده شاید حدود ده دفعه باید صداش بزنیم تا برگزده و ما رو نگاه کنه.

وزنشم خیلی کمه حدود ده کیلو و خواب شبانه شم خیلی خیلی نامنظمه .تا صبح نزدیک ده تا ۱۵ دفعه بیدار میشه واقعا کلافه شدم و روی زندگی منو همسرم خیلی تاثیر بدی گذاشته این بیخوابی دخترم.

پاسخ

با سلام در مورد رشد قدی و وزنی باید با پزشک مشورتی داشته باشید چون ممکنه مشکل جسمی باشد و تاخیر رشدی هم دال بر این موضوع باشد .

در مورد رفتارهای دیگر مثل به کار بردن کلمات اگر هوشیاری خوبی دارد همه چیز را متوجه می شود ولی کلمات را بیان نمی کند نگرانی وجود ندارد چون برخی کودکان دیرتر حر ف می زنند مثلا کلمات را درست تلفظ نمی کنند ولی اگر فکر می کنید متوجه نمی شود .

به سمت اشیا نمی تواند اشاره کند وقتی با او صحبت می کنید توجهش کم است باید زودتر به روانشناس کودک مراجعه کنید تست هوش گرفته شود بررسی های لازم انجام شود و اگر مشکلی باشد جای نگرانی نیست به شما برای رفع ان کمک خواهد شد .احتمالات زیادی مطرح است که بهتر است با مراجعه حضوری مشخص شود.امیدوارم مساله خاصی نباشد و روال رشد فرزندتان طبیعی باشد .

سلام پسرم ۳ سالشه هنوز قادر به گفتن خیلی از کلمات نیست ولی همه چیز رو میدونه چیه و متوجه میشه ولی حرف نمیزنه و مساله دیگه اینکه دست بزن داره روی بچه ها که این مساله خیلی منو عذاب میده و اینکه مدام پاهای باباشو فشار میده و این موضوع باباشو عصبی کرده لطفا راهنماییم کنید

با سلام در مورد تکلم اگر کاملا متوجه همه چیز می شود .و کلماتی را هر چند شکسته بیان می کند خوب نگران نباشید می تواند مساله ارثی باشد و یا در هر حال تاخیر در تکلم که در بعضی از کودکان وجود دارد باید برایش قصه زیاد بخ انید وقت بگذارید صحبت کنید .با تصاویر کلماتی را به او بیانوزید از کا تن های اموزشی هم می توانید استفاده کنید در مورد پرخاشگری یا الگوی رفتاری است که مشاهده کرده است .و بهتره با روانپزشک کودک مشورت داشته باشید .امیدوارم مشکل فرزندتون حل شود .

در این مورد میتونید با متخصصین کانون مشاوران ایران، مشاوره تلفنی/تخصصی داشته باشید
۰۲۱۲۲۶۸۹۵۳۴
موفق باشید

دختر ۳ سال و ۴ ماهه مشکلات مدفوع

دختر ۳ سال و ۴ ماهه دارم که از عمل دفع میترسه و همین امر باعث یبوست شدید و رخم ناحیه مقعدش میشه و اکراه زیاد از دفع داره با داروهای ملین هم خوذشو نگه میداره تا حس دفع بهش دست میده هر جور شده خودشو کنتزل میکنه این موضوع خیلی تاثیر گذاشته روی کاراش مثل باری خوردن خوابیدن راهکار چی هست؟ سپاس از راهنماییتون

پاسخ

در مورد ترس از عمل دفع خوب احتمالا می دانید که بچه ها در ۴ سالگی به خاطر رشد اسفنکترها می توانند دفع رو داشته باشند .

و شاید تجربه های زودتر و نظافت شدید و دادن بازخوردهای منفی وقتی احیانا خودش رو کثبف کرد باعث اضطراب می شود مخصوصا بچه هایی که خست جز خصوصیت اخلاقی انهاست چون در مرحله مقعدی سخت گیری می شود شخصیت سر سختی می شوند و تمایلی به دفع ندارند که باید ایشون رو به روانشناس کودک ارجاع بدهید

اصولا برای این کودکان تلاش می شود که با در نظر گرفتن یک امتیازهای خاص به این عمل تشویق شود مثلا اگر امروز بتواند فقط فضای توالت را تحمل کند برچسبی می گیرد و بعد اگر عمل دفع را هر چند ناقص انجام داد بر چسبی دیگر و در نهایت اخر هفته بسته به امتیازات چیزی که مایل است را می تواند خریداری کند .در هر حال امیدوارم مشکل حل شود و جای نگرانی هم البته وجود ندارد.
در این مورد میتونید با متخصصین کانون مشاوران ایران، مشاوره تلفنی/تخصصی داشته باشید
۰۲۱۸۸۴۷۲۸۶۴موفق باشید

پسر ۳ ساله ترس از جدایی از مادر

سلام خسته نباشید من یه پسر ٣سالو ٧ ماه دارم که همش ترس جدا شدن از من رو داره یه مدت مهد رفت خوب شد ولى دوباره این ترس به جونس اومده موقعى که بخواد بخوابه تو اتاقش همش طفره میره مدام بایدصحبت کنم تا قانع بشه دور از چشمش باشم فوراً صدام میزنه

اگه بار سوم جواب ندم گریه میکنه و از درب بسته میترسه تا تهنا باشه تو اطاق در بستشه گریه میکنه یا با هرکى جز خودم تو اطاق باشه همینجورخ خیلى نگرانشم این ترساش باعث شده لکنت بگیره یه وقتایى کم میشه یه وقتایى زیاد میشه راهنماییم کنید

پاسخ

سلام مادر گرامی جای نگرانی نیست اگر ایشون تک فرزند باشند و توجه بیشتری دریافت کرده باشند این حالت طبیعی است البته کودکان در شرایطی که اضطراب جدایی دارند ممکنه حالت اختلال پیدا کند که حتما باید با مراجعه حضوری به روانشناس کودک تلاش کنید مساله حل شود

ولی در مورد ترس کودکان باید کم کم مساله حل شود و نقش شما بسیار اهمیت دارد .اینکه تلاش نکنید در این شرایط با حمایت افراطی چسبندگی را افزایش دهید .امیدوارم با مراجعه رفع شود

در این مورد میتونید با متخصصین کانون مشاوران ایران، مشاوره تلفنی/تخصصی داشته باشید
۰۲۱۲۲۶۸۹۵۳۴
موفق باشید

دختر کلاس اول و ترس از خانه ماندن

دخترمن کلاس اول دبستان است. ترس داره از اینکه من برای خرید برم بیرون و دیر برگردم و یا نیام خونه، آیا می تونم با روش بازی کردن ترسش رو از بین ببرم، همونطور که شما در مورد مقابله با ترس کودکان گفتید؟

اگر امکانش هست نحوه بازی رو هم برایم بگویید؟

ممنون از زحمات شما

پاسخ

بچه ها از نظر سرشتی و ذاتی با هم متفاوت هستند. بعضی از کودکان معاشرتی تر و اجتماعی ترند و راحت تر با دیگران ارتباط برقرار می کنند ولی از طرف دیگر کودکی را می بینیم که منزوی و گوشه گیر است و بیشتر تمایل دارد وقت خود را در کنار مادر سپری کند.

در این مورد میتونید با متخصصین کانون مشاوران ایران، مشاوره تلفنی/تخصصی داشته باشید

۰۲۱-۲۲۳۵۴۲۸۲

علاوه بر مساله سرشت و ذات، بسیاری از کودکان هستند که اضطراب جدایی از مادر را دارند. دسته دیگری از کودکان از اضطراب اجتماعی رنج می برند. در هر صورت این دو دسته آخر کسانی هستند که به بیماری اضطراب مبتلا هستند و مداخلات روان پزشکی به موقع می تواند برای آنها بسیار سودمند باشد. اگر کودک شما منزوی و غیر اجتماعی است توصیه های زیر می تواند کمکتان کند:

۱) در صورتی که وابستگی کودک به شما خیلی زیاد است، لحظه ای از شما جدا نمی شود و اصرار دارد نزد شما بخوابد و…، حتما به یک روان پزشک اطفال مراجعه کنید.

۲) ترس و اضطراب او را درک کنید و بپذیرید اضطراب او واقعی است و او را به دلیل جمع گریزی و ارتباط برقرار نکردن با دیگران شماتت نکنید. چنانچه به طور مستقیم روی رفتارهای فوق تمرکز کنید: «چرا به دیگران سلام نمی دی، چرا به من چسبیدی و منو ول نمی کنی، مثل بچه آدم سلام بده و…» اعتماد به نفس کودک را از او سلب می کنید و موجب تشدید رفتارهای فوق می شوید.

۳) او را با بچه های دیگر که ارتباط بهتری در جمع دارند، مقایسه نکنید: «می بینی سارا چقدر قشنگ حرف می زنه، شعر می خونه و…»

۴) زمانی که کودک شما با بچه های دیگر دوست می شود و بازی می کند، در میهمانی ها از شما جدا می شود و شب را به تنهایی در اتاق خودش می خوابد، او را تشویق و از او تعریف کنید. تشویق شما می تواند کلامی باشد و هزینه ای برای شما در برنداشته باشد: «آفرین، چقدر بلند سلام دادی، مامان بزرگش! دیشب سامان تنها روی تخت خودش خوابیده و…»

۵) اگر کودک مرتب از شما آویزان است و روی پاهای شما می نشیند، به او بگویید که می تواند کنار شما بنشیند نه روی زانوهایتان و اگر این کار را بکند، زمان برگشتن از میهمانی او را به پارک می برید.

۶) انتظار نداشته باشید کودک شما به طور ناگهانی و یک شبه تغییر کند. تلاش های کوچک او را ببینید و قدر بنهید.

۷) کودکان پسر را تشویق کنید که ارتباط بهتری با پدر خود برقرار کنند. مسلم است برای پسربچه ۵ ساله ای که مدام با مادر است ارتباط بیشتر با پدر باعث می شود بتواند تطابق و همانندسازی بهتری با جنسیت خود برقرار کند و برای ایفای نقش مردانه آماده شود.

۸) شما نیز باید پس از اینکه مهارت های لازم را به کودک خود آموختید، اضطراب خود را کنترل کنید. به عنوان مثال، ممکن است نگران تردد کودک خود از خیابان باشید ولی نمی توانید تا سن ۲۰ سالگی او را از خیابان رد کنید! پس باید به او این مهارت را بیاموزید، با وی آن را تمرین کنید و آرام آرام فرصت بدهید خودش به تنهایی آن را تجربه کند.

دختر یازده ساله وابسته به شیر مادر

دختر یازده ماهه های دارم که وابستگی خیلی شدیدی به شیر خودم داره و عادت کرده مدام طلب شیر کند و از طرفی هم دکترش دستور دادن بخاطر الرژی شدیدی که داره شیر خودم باید قطع بشه و شیر خشک بخورد.

لطفا راهنمایی کنید چطوری شیر خودمو قطع کنم که از لحاظ عاطفی مشکل پیدا نکنه؟

فعلا شیر خشک رو پذیرفته و میخوره ولی مشکل اصلی من موقع خوابیدنش هست که باید حتما شیرخودمو بخوره تا بخوابه و اگر موقع خواب بهش ندم گریه های شدیدی میکنه که با هیچ چیز قابل کنترل نیست و از طرفی هم ما توی یه شهر دور از خانواده هامون زندگی میکنیم و نمیتونیم از کسی کمک بخوایم

به متخصصین و پزشکان گیاهان دارویی مراجعه کنید

سلام پسر ۲ ساله دارم. وقتی کودکی گازش

بگیره یا اون رو بزنه هیچ اعتراضی نمیکنه و

فقط نگا۶ش میکنه یا اگر اسباب بازیشو بگیره

راحت اسباب بازی رو رها میکنه و سراغ من میاد که براش بگیرم . چه رفتاری کنم که بتونه از حق خودش دفاع

کنه؟ ممنون میشم راهنماییم کنید

پاسخ

با سلام بعضی از کودکان چنین شرایطی دارند که می تواند سرشتی باشد و شرایط خانواده هم البته حائز اهمیت است ولی جای نگرانی نیست بسیاری از کودکان اینچنین که والدین نگران هستند که ممکنه در اینده نتواند از عهده مسائلش بر بیاد در بزرگسالی و ورود به مدرسه بر طرف می شود .اگر در سنین دبستان گوشه گیر بود و اصطلاحا مورد تضییع حقوق قرار گرفت به روانشناس کودک مراجعه کنید .ولی اکنون نگران نباشید و مساله خاصی نیست .

پسر چهارساله ای دارم که با بزرگترها زود ارتباط برقرار می کند

سلام پسر چهارساله ای دارم که با بزرگترها زود ارتباط برقرار می کند و صمیمی میشود ولی با بچه ها رابطه خوبی ندارد ه مدت دوماه مهد رفت ولی یهو گفت نمیرم به هر طریقی تلاش کردم نرفت از صدایه همهمه. بچها میترسد در ضمن در پارک اگر تعداد بچها زیاد باشد حاضر نیست تاب یا سرسره بازی کندبا وسایل بازی موزیکال نیز مشکل دارد لطفا راهنماییم کنید

کودک تمایل به بازی با دیگران ندارد

تمایل کودک به بازى با بچه‌هاى دیگر، یکسان نیست. بعضى از بچه‌ها، بیشتر از بچه‌هاى دیگر معاشرتى و اهل بازى با کودکان همسن خود هستند و بعضى بچه‌ها ذاتاً آرام‌تر هستند. این اختلاف طبیعى است؛ اما تمایل به بازى با کودک دیگر و داشتن همبازی، در وجود هیچ کودکى به صفر نمى‌رسد.

علل بى‌میلى ممکن است مربوط به وضعیت جسمی، روحى و روانى کودک، یا وضعیت اجتماعی، اقتصادى خانوادهٔ او باشد که او را به انزوا مى‌کشاند و از بازى با بچه‌هاى دیگر فرار مى‌کند. علل عمدهٔ بى‌میلى کودکان عبارتند از:

– ممکن است کودکى دچار ضعف در سلامت جسمانى باشد،؛ مثلاً خیلى زود از جست‌وخیز خسته شود یا نفس تنگى پیدا کند، یا بیمارى‌هائى داشته باشد که اجازهٔ بازى پر افت‌ و خیز را به وى ندهد. در این‌صورت، ترتیبى بدهید که معاشرت او با دیگر بچه‌ها توأم با بازى‌هاى فکرى مناسب و جنب‌وجوش کمتر باشد.

– گاهى کودک، به‌دلیل تفاوت‌هائى که با دیگران دارد، با آنان نمى‌جوشد. این تفاوت‌ها ممکن است از اجبار کودک به استفاده از عینک ذره‌بینى قطور گرفته، تا لکنت زبان او و حتى هوش فوق‌العاده‌اى باشد که اینها میل به گوشه‌گیرى را در کودک تقویت مى‌کند، یا گاهى او را چنان حساس و آسیب‌پذیر مى‌سازد که با کوچکترین تمسخر و یا سرزنش دیگر کودکان، مى‌رنجد و از معاشرت با آنان زده مى‌شود. گاهى هم کودک خجالتى است و مشکل مى‌تواند در دوستى با بچه‌هاى دیگر پیشقدم شود.

در چنین مواردی، مشکل او خیلى ساده و تنها با تشویقى آرام و تدریجى حل مى‌شود. نصیحت و پند و اندرز دادن و تأکید بر اینکه: ‘این‌قدر یک گوشه‌ ننشین؛ تو دیگر بزرگ شده‌ای!’ یا چرا تو هم نمى‌روى با بقیهٔ بچه‌ها بازى کنی؟’ بر ترس کودک مى‌افزاید. بهتر است دایرهٔ دوستى‌ها را کم‌کم وسعت بخشید و ابتدا از دعوت یک یا دو کودک همسن و سال او به خانهٔ خودتان آغاز کنید. یا مى‌توانید چندین‌بار همراه کودک خود به تماشاى بچه‌هائى که مشغول بازى هستند بروید تا کودک، در ضمن تماشاى آنان، لذتى را که از بازى باهم مى‌برند درک کند و علاقه‌مند شود که خود او هم از این لذت سهمى داشته باشد.

– گاهى لوس و پرتوقع بودن کودک موجب مى‌شود که گروه همسالان او را طرد کنند. از این‌رو، به پدران و مادران توصیه مى‌شود که ضمن ابراز محبت به کودک، اصول اخلاقى و انسانى و احترام به حقوق دیگران را نیز به کودک بیاموزند. بهترین روش در این مورد، این است که پدر و مادر خود الگوى تقلید براى آنان باشند.

– گاهى مادر، چون حوصلهٔ سر و صدا و شلوغى بچه‌ها را ندارند، یا از این مى‌ترسد که کودک او، به‌علت معاشرت با بچه‌هاى شرور، بى‌ادب بار آید، یا حوصله و وقت سر زدن به بچه‌هاى مشغول بازى را ندارد، طورى با کودک رفتار مى‌کند و در مقابل خواست او مبنى بر بازى با دیگر کودکان واکنش نشان مى‌دهد که او را از بازى باز مى‌دارد و به انزوا سوق مى‌دهد. براى مثال، مادرى که مى‌گوید: ‘اجازه نمى‌دهم با پسر همسایه بازى کنی، چون او بچهٔ شرورى است’ کودک خود را از بازى‌اى که ممکن است خیلى هم آموزنده و لذت‌بخش باشد، محروم مى‌کند و بعد با گفتن جمله‌اى نظیر: ‘بیا با خواهر کوچک خود بازى کن!’ او را به کلى از بازى روى‌گردان مى‌سازد.

خواهر کوچکى که تازه مى‌خواهد راه رفتن را بیاموزد، براى بچه‌اى سه – چهار ساله که احتیاج به نقشه کشیدن و دویدن و خندیدن دارد، همبازى خوبى نیست.

بنابراین، هوشیارى و دقت مادر و پدر در انتخاب همبازى‌هاى مناسب براى کودک در افزایش تمایل کودک به بازى به دیگران نقشى بسیار مهم دارد.

نکات مهم

– کودکان، به هنگام بازى با همسالان، از حالت خودمحورى بیرون مى‌آیند و واقع‌گرا (Realistic) مى‌شوند، به امیال و خواسته‌هاى دیگران توجه مى‌کنند، از دیگران چیزى مى‌آموزند و به دیگران چیزى یاد مى‌دهند و در کنش متقابل، خیلى چیزها به همدیگر مى‌آموزند.

– وقتى که کودک دوست دارد به تنهائى بازى کند، باید او را به حال خود بگذارید و آزادى بدهید تا مستقلاً به بازى خودش ادامه دهد. نباید همبازى‌هائى را به او تحمیل کنید؛ زیرا چنین حالتى باعث اختلال در بازى او مى‌شود و عادت به عصبانى شدن و ایجاد درگیرى را در وى به‌وجود مى‌آورد.

– پدران و مادران توجه کنند که کودک در سنین خردسالى هر اندازه آزاد باشد تا به تنهائى بازى کند، به همان اندازه در آینده اجتماعى‌تر خواهد شد.

– میل طبیعى و تشخیص کودک بهترین راهنماى ما مى‌باشد. آنان کم‌کم یاد مى‌گیرند با دوستان و همسالان خود همبازى شوند؛ بنابراین، نیازى به تأکید و تشویق‌هاى بیرونى نیست تا زودتر از موعد با بچه‌هاى دیگر همبازى شود.

– کودک را وادار نکنید که با خواهر و برادر کوچکتر خود همبازى شود؛ زیرا آنان براى بازى کوچک هستند، در صورتى‌که کودک اگر با همسالان یا بزرگتر از خود بازى کند، هم با علاقه بازى مى‌کند و هم در تعاملى مشترک چیزى یاد مى‌گیرد. نکتهٔ دیگر اینکه، کودک بزرگتر باید همیشه ملاحظهٔ کودک کوچکتر را بکند و رفتارى عاقلانه در پیش بگیرد (در صورتى‌که خود او هنوز بچه است و باید بچگى کند) و کودک کوچکتر نیز، احتمالاً به‌علت آنکه قادر به انجام دادن همهٔ اعمال و رفتار کودک بزرگتر نیست، دچار شکست مى‌شود؛ که از نظر روحى و روانى به سود او نیست. از این‌رو، در عین‌حال که اوقاتى با همدیگر بازى مى‌کنند، زمینه‌هائى نیز براى بازى با همسالان فراهم شود. جالب توجه این است که هر اندازه خواهران و برادران را به بازى با یکدیگر وادار نکنیم، آنان، مشخصاً، بیشتر باهم بازى خواهند کرد.

– در بازى‌هاى کودکان دخالت نکنید؛ ولى لازم است پدر و مادر گاهى به اتاق و محل بازى بچه‌ها سر بزنند، اما نه به قصد جاسوسى و بازرسى آنان بلکه به قصد بردن مثلاً چای، میوه و شیرینى براى آنان. در واقع، نباید بچه‌ها را مطمئن ساخت که در تنهائى هیچ‌کس به آنان سر نخواهد زد؛ چون همه نوع کودک وجود دارد و ممکن است اتفاقات خطرناکى بیفتد.

– اگر فرزند شما دوست و همبازى‌اى براى خودش پیدا کرده است که شما دوست ندارید با او رفت و آمد کند، تا حدّ امکان نگوئید: ‘اجازه ندارى با این کودک بازى کنی، چون بى‌تربیت است.’ بلکه ابتدا سعى کنید همبازى جدیدى را براى او بیابید و به جز این، در انتخاب دوست، ملاک و معیارى به کودک بدهید و بگذارید بیندیشد و خود قضاوت کند و به نتیجه برسد.

در این مورد میتونید با متخصصین کانون مشاوران ایران، مشاوره تلفنی/تخصصی داشته باشید

دفتر شریعتی:

۰۲۱-۸۸۴۲۲۴۹۵ خط ویژه

سلام

به تازگی از همسرم جدا شدم.حضانت پسر۵ساله ام با ننه.برای ملاقات با مادرش مشکل دارم.آیا می‌تونم منعش کنم؟وقتی پیش کنه خیلی راحته و دوست نداره بره پیش مادرش.وابسته منه.در این ملاقات‌ها خیلی اذیت میشه.لطفا آدرس یه روانشناس کودک خوبم برام میل کنید.تشکر

با سلام اگر کودک به واسطه سنش در این برخوردها ممکنه اسیب ببینه و تمایلی نداره این دیدا ر ها موجب تشویش ذهنی خواهد شد البته که باید دقت داشته باشید .ایشون هم حقشونه که فرزند رو ببینند مگر اینکه خودشون نخوان و یا فاقد صلاحیت باشند و وقتی فرزند شما دیدار داشته باشد مشکلاتش چندیدن برابر خواهد شد.امیدوارم با مراجعه حضوری کمک بیشتری شود..

سلام پسر من ۴ سال دارد برخی لز روزها بیش از حد بهانه گیری میکندو بیش لز حد گریه میکند وسایل رو پرت میکتد گاهی چنگ میزند نمیدونم چه عکس العملی در برابر اوصحیح است, غذا هم در این روزها و در مقابل خوردن عکس العمل نشون میده

کودک بهانه گیر

بهانه گیری های کودکان که اصولا با جیغ و گریه همراه است را می توان به توفان های تابستانی تشبیه کرد – ناگهانی و ناخوشایند. یک دقیقه شما و فرزندتان در رستوران نشسته اید و خوشحال در حال غذا خوردن هستید اما یک دقیقه بعد، ناگهان کودک ناله می کند و با تمام وجود جیغ می کشد که مثلا نی نوشابه اش خم شده است. اصولا کودکان یک تا سه سال بسیار بهانه گیر هستند.

شاید تصور کنید در حال پرورش کودکی زورگو هستید. اما امیدوار باشید که این اقتضای سن کودکان است و آنها در نتیجه ناامیدی های خود بهانه گیری می کنند. انسان های بزرگ نیز در نتیجه ناکامی های خود لجوج و بهانه گیر می شوند چه برسد به کودک دو یا سه ساله که هنوز خیلی چیزها را نمی داند.

برخی از کارشناسان این بهانه گیری های خسته کننده را به مشکلات مهارت های زبانی کودکان نسبت می دهند. کودکان در این سن معنی بیشتر کلمه هایی که می شنوند را درک می کنند اما نمی توانند آنها را درست و کامل بیان کنند. در نتیجه، وقتی کودک نمی تواند منظور خود را توضیح دهد ناامید می شود و جیغ کشیدن و بهانه گیری را آغاز می کند.

مراقب باشید خیلی در موقعیت هایی که باعث ناراحتی کودک می شود، قرار نگیرید. به طور مثال، اگر او هنگام گرسنگی عصبانی می شود و شروع به بهانه گیری می کند حتما میان وعده های کوچکی در کیف خود داشته باشید. اگر هنگام غروب بهانه گیر و عصبی می شود، سعی کنید خریدهای خود را ابتدای روز انجام دهید.

اگر با تغییر فعالیت ها مشکل دارد حتما پیش از هر تغییری به او مساله را گوشزد کنید. به طور مثال، اگر قصد دارید تا نیم ساعت دیگر زمین بازی را به مقصد خانه ترک کنید حتما این مساله را با در میان بگذارید. اجازه دهید از این تصمیم آگاه شود.

اگر متوجه شدید الان است که بهانه گیری های کودک آغاز شود، بلافاصله حواس او را پرت کنید: اسباب بازی به او بدهید، مکانش را عوض کنید، شکلک های خنده دار در بیاورید یا توجه او را به پرنده در حال پرواز جلب کنید.

کودک در این سنین مستقل بودن را می آموزد بنابراین تا حد امکان به او حق انتخاب بدهید. البته نه اینکه از او بپرسید می خواهد همه وقت خود را چگونه سپری کند. بگویید: «هویج یا ذرت می خواهی؟» به جای اینکه بگویید: «ذرت هایت را بخور!» به او احساس کنترل داشتن بر اوضاع را منتقل کنید.

توجه کنید که چقدر از کلمه «نه» استفاده می کنید. اگر زیاد از آن استفاده می کنید در واقع شرایط را برای خود و کودکتان پر اضطراب و سخت می کنید. سعی کنید این مساله را کنترل کنید.

شاید بهانه گیری های روزانه برای کودکان امری طبیعی باشد اما باید مراقب مشکلات احتمالی هم باشید. هر گونه تنش و استرسی که در خانه وجود دارد می تواند در بیشتر شدن کج خلقی و بهانه گیری های کودک تاثیر بگذارد.

اگر کودک به طور مدام بهانه گیر است و به خود یا دیگران آسیب می رساند حتما از یک متخصص کمک بگیرید. پزشک یا مشاور کودک می تواند شما را با هر گونه تغییر رفتاری در کودک آشنا کند و این جلسات به شما یاد می دهند چگونه رفتارهای آینده کودک را پیش بینی و رفتار کنید.

در این مورد میتونید با متخصصین کانون مشاوران ایران، مشاوره تلفنی/تخصصی داشته باشید

دفتر سعادت آباد:

۰۲۱-۲۲۳۵۴۲۸۲ خط ویژه

با سلام

مادر گرامی این رفتار ها در این سن می تواند دلایل مختلفی داشته باشد اول اینکه باید توجه داشته باشید در این سن کودکان مشکلات را رفتاری نشان می دهند و سعی دارند که به انها توجه مثبت نشان داده شود و برای جلب توجه گاها دست به هر رفتاری می زنند و ممکنه مشکل پزشکی باشد و دلیل این بهانه گیری ها و گاهی پرخاشگری یک مساله پزشکی باشد که باید بررسی شود نوع رتفار شما و واکنش نشان دادن خود شما هم مساله ای است که باید پرداخته شود .همه این احتمالات در مورد فرزند شما مطرح است و البته یک سری مسائل دیگر که بهتر است حتما حضوری به روانشناس کودک مراجعه داشته باشید ولی نگران نباشید مساله ای نیست که غیر قابل رفع باشد

در این مورد میتونید با متخصصین کانون مشاوران ایران، مشاوره تلفنی/تخصصی داشته باشید

۹۸۲۱۲۲۳۵۴۷۹۰

موفق باشید

مشکل کودک اول با فرزند دوم

باسلام، من دو تا پسر یکی ۳٫۵ ساله و دیگری ۴ ماه دارم، از زمانیکه بچه دوم به دنیا اومده، پسر اولم دیونه شده، البته مما مرتب سعی میکنم از پسر اول تعریف و تمجید کنیم و براش اسباب بازی بخریم ولی خیلی لجبازی میکنه، منم بعضی موقع ها از دستش عصبانی میشمو دعواش میکنم، که البته بعدش خیلی ناراحت میشم.

از طرفی خوب میدونم تنبیه کردن اثر تربیتی نداره ولی واقعا منو به سطوح در میاره، جدیدا هم منو کتک میزع، کاری که هیچ موقع نمی کرد. البته میدونم بچه دوم مثل هوو واس پسر اولم میمونه، ولی با این وجود و آگاهی نمی دونم چه راهی رو در پیش بگیرم که خودم هم آروم بشم.

پاسخ

اینکه شما توجه مثبت به فرزند اول داشته باشید درسته منتهی اون در سنیه که درکی نسبت به وجود فرد دوم و گرفته شدن محبت داره و چون هنوز خودش احتیاج به توجه ویزه و خاص داره این شرایط اونقدر براش ازار دهنده هست که چون در این سن بیانی مشکلات رو نمیگن به صورت رفتار هایی که تا کنون نداشته نشان می دهد منتهی باید حتما با روانشناس کودک مشورت داشته باشید و راهکار هایی در این زمینه بگیرید

باید تلاش کنید با قصه برای کودکتان شرایط را بیان کنید حتی اجازه بدید در غذا دادن جزئی به فرزندتون از ۶ ماهگی به بعد کمک کند.راجب اینکه قراره دوستی براش بشه صحبت کنید زبان کودکانه را بلد باشید تا متناسب با سطح درک او پیش روید

او شرایط را درک خواهد کرد همسر شما هم نقش مهمی در این رابطه دارد وقتی شما درگیر فرزند دیگر هستید باید با او بازی کند توجه مثبت نشان دهد او را بیرون ببرد و از او نظر خواهی کنید حتی در مورد خریدهایی مثل لباس برای برادر کوچکترش ارامش و صبر شما مسائل را مرتفع می کند و اصلا نباید با عصبانیت واکنش نشان دهید چوئن شرایط سخت تر خواهد شد .امیدوارم به زودی مسائل مرتفع شود و هر دو فرزند شما با توجه شما رشد سالمی داشته باشند

در این مورد میتونید با متخصصین کانون مشاوران ایران، مشاوره تلفنی/تخصصی داشته باشید

۹۸۲۱۲۲۳۵۴۷۹۰

پسر ۵ ساله مشکلات خواب

باسلام پسری ۵ ساله دارم که حدود یک ماهه شب ها از خواب بیدار میشه حالتی شبیه خوابگردی داره برای درمان آن چکار کنم ؟ واقعا درمان داره باتشکر

پاسخ

فرزند شما ممکنه دچار اختلال خوابگردی شده باشد و با مراجعه به روانپزشک قابل درمان است چون این اختلال بیشتر

در پسران اتفاق می افتد و مشکل خاصی نیست و جای نگرانی نیست در این اختلال در حالت خواب عمیق ممکنه دچار خوابگردی شوند که اگر شدت پیدا کند مشکل ساز است چون متوجه رفتارهاشون نیستند حتی ممکنه از منز ل خارج شوند و متوجه نشود و در این اختلال روز بعد چیزی یادشان نمی اید و شما هم نباید بازخوردی نسبت به رفتارش داشته باشید و یا تذکراتی بدهید نوع تغذیه و یا اختلال در سیستم عصبی ممکنه علت مشکل باشد و بهتر است سریع تر زیر نظر روانپزشک درمان را شروع کنند و اگر نیاز باشد به متخصص مغز و اعصاب هم ارجاع می دهند

امیدوارم زودتر بهبودی ایجاد شود

در این مورد میتونید با متخصصین کانون مشاوران ایران، مشاوره تلفنی/تخصصی داشته باشید

۰۲۱۲۲۶۸۹۵۵۸

موفق باشید

منبع: کودک و نوجوان

صفحه اصلی سایت مرکز مشاوره

administrator

مقالات مرتبط

1,419 نظرات

  • Leila , آگوست 9, 2016 @ 10:39 ب.ظ

    سلام خسته نباشید. من حدود یکماه و نیم است که جهت دیدن خواهرم به استرالیا اومدم یک پسر ١١ ساله دارم از هفته پیش کارهای عجیب غریب میکنه. حالت وسواس و اظطراب. جوری که نمیخواد از خونه بیاد بیرون میگه دوباره اونجوری میشم. مثلاً یه نوشته ای روی زمین میبینه میگه چهاربار باید پامو بزنم روش. یا باید از یک تا ۴ بار هرکاریو انجام بده. ١٠ روز دیگه از سفرم مونده. کلاً این مدت هم بهش اصراری برای بیرون رفتن نکردم ولی بشدت نگرانشم. الان تا اینجا هستم چکار کنم ؟

    • راهنما , آگوست 10, 2016 @ 3:48 ب.ظ

      با کودک وسواسی چه باید کرد؟
      اغلب ما افراد وسواسی را به عنوان آدم هایی که خیلی می شویند و می سابند می شناسیم.
      این نمونه آشنایی از رفتار وسواسی است، اما رفتارهای وسواسی دامنه گسترده ای دارند. رفتارهایی مثل چک کردن، شمردن، انجام آداب و مناسک خاص می توانند در زمره رفتارهای وسواسی قرار گیرند. گاهی وسواس در سطح فکر بروز می کند، که به آن وسواس فکری می گویند. در وسواس فکری یک فکر آزار دهنده به طور غیر قابل مقاومتی وارد ذهن فرد می شود و تکرار می شود.
      محتوای فکر می تواند شامل تصاویر و صحنه های وحشتناک مثل آتش سوزی و تصادف و تخریب باشد. فرد از غیرمنطقی بودن افکار خود آگاه است اما نمی تواند جلوی ورود آنها به ذهن اش را بگیرد. سارا بشدت از آلوده شدن می ترسد، اگر او احساس آلودگی بکند، به هیچ وجه نمی خواهد بدن خود و یاحتی چیزهای متعلق به خود را در خانه و دور و بر آن لمس کند. او به هیچ وجه دستگیره درها و حتی شیر آبی که قبلا دست دیگران به آنها خورده را لمس نمی کند و درها را با پا و یا با آرنج خود باز می کند و حتی شیرهای آب را با آرنج خود باز و بسته می کند.

      سارا سعی کند از دستکش برای گذاشتن آشغال ها در ظرف آشغال استفاده کند. او به هیچ وجه حاضر نیست چیزی را از زمین بردارد، با دیگران دست نمی دهد و به طور کلی از دست زدن به هر چیزی که به نظرش آلوده می رسد اجتناب می کند.

      اختلال وسواس فکری عملی (Obsessive Compulsive Disorder)
      در کودکان به صورت تفکرات مزاحم و تکرار کلیشه وار رفتارهای خاصی بروز می کند که موجب نگرانی آنان می شود. این گونه افکار ناخواسته بوده و همیشه مزاحم و ناراحت کننده هستند. رفتار و عادت های وسواسی، اعمالی هستند که کودک آن ها را بارها و بارها تکرار می کند. این افکار نه تنها خوشایند نبوده بلکه مفید هم نیستند.

      در بسیاری از موارد، وسواس در کودکان همانند بزرگسالان است ولی غالبا تشخیص و درمان نمی شود. چنان چه این وسواس درمان نشود، نه تنها باعث ناراحتی و استرس بیشتر کودک شده بلکه ممکن است موجب اختلالاتی در امور تحصیلی، روابط طبیعی اجتماعی و رشد عاطفی وی شود. وقتی وسواس کودک بسیار شدید باشد، دوستان و همکلاسی های او علائم و نشانه های وسواس او را به سخره گرفته و باعث گریه و آزار او می شوند. عاقبت کودک منزوی و از مدرسه گریزان می شود. دانشمندان هنوز علت واقعی وسواس را به طور کامل کشف نکرده اند و مانند سایر بیماری های روانی، تحقیقات زیادی باید در این زمینه انجام شود تا علت واقعی این نوع بیماری ها آشکار گردد.
      وسواس نتیجه ترکیب عوامل مختلف زیستی(ژنتیک)، روانی و اجتماعی است.

      در فردی ممکن است علل عمده این بیماری، عوامل زیستی(ژنتیک) باشند، در حالی که در فرد دیگر، ممکن است عوامل روانی یا اجتماعی باشند. به عنوان مثال، ممکن است پسر جوانی در مقابل عفونت گلو مصونیت کمتری داشته باشد و این امر باعث به وجود آمدن علائم و نشانه های وسواس شود که در این صورت می توان گفت این فرد به طور زیستی آسیب پذیرتر بوده است. در حالی که یک زن ممکن است علائم و نشانه های وسواس را بعد از یک واقعه تجاوز جنسی کسب کرده باشد که در چنین حالتی می گوییم عوامل روانی در ایجاد وسواس دخالت داشته اند.

      در بعضی افراد مخصوصا کودکان، عوامل به وجود آورنده وسواس بیشتر جنبه ژنتیک دارد. در واقع می توان گفت که علائم و نشانه های وسواس فکری عملی تنها در۱۰ تا ۱۵ درصد افراد بسیار نزدیک کودک مبتلا به وسواس دیده می شود حتی اگر افرادی به طور ژنتیک مستعد مبتلا شدن به وسواس باشند باید این زمینه به وسیله عوامل اجتماعی تحریک شده باشد و اگر شرایط زندگی اجتماعی خوب باشد ممکن است فرد هرگز به این بیماری مبتلا نشود.

      شرایط زندگی اجتماعی شامل وقایع بسیار جدی در دوران کودکی و نوجوانی است که فرد ممکن است از نظر عاطفی کمبود داشته و یا مورد تجاوز جنسی قرار گرفته باشد. از طرف دیگر وقایع کم اهمیت دیگری مثل تغییر شغل و مدرسه نیز می تواند باعث شدت آن شوند. بزرگسالانی که مبتلا به وسواس هستند، می ترسند مبادا آن را به کودکان خود منتقل کنند. با این حال، احتمال منتقل شدن این امر ۵ درصداست. بعلاوه اگر فرزند این افراد بدشانس باشد و این انتقال به وقوع بپیوندد، آنان به اندازه کافی از مشکل آگاهی دارند و می توانند در همان مراحل اولیه به فرزند خود کمک کنند.

      اگر میل شدید برای انجام یک رفتار یا عادت، خیلی قوی باشد و نتوانید در مقابل آن مقاومت کنید آن وقت است که می گوییم این عادت به وسواس تبدیل شده است. این افکار وسواسی و رفتارهای غیرارادی وسوسه معمولا وقتی مشکل ساز می شوند که زندگی بزرگسالان یا نوجوانان را تحت تاثیر قرار می دهد و باعث افزایش استرس و نگرانی می شود.
      همه ما عادت های کوچکی داریم که شاید با انجام آنها احساس راحتی و آرامش کنیم یا حتی ممکن است این عادت ها ما را از انجام کارهای مهمتر بازدارد. یک نمونه از این کارها چک کردن لامپ ها، پنجره ها و درهای خانه قبل از خواب است.

      اگر این کار را نکنیم وسوسه می شویم که برگردیم و آن را انجام دهیم. ممکن است دوست داشته باشیم که همیشه قهوه یا چای خود را در زمان و مکان و با افراد خاصی بنوشیم. این عادت به ما کمک می کند از استرس روزانه دور شویم و احساس کنیم چیزی تغییر نکرده است در حالی که عادتی که ممکن است ما را تسلی دهد گاهی می تواند آزاردهنده، تحمیلی و نگران کننده باشد.

      اگر میل شدید برای انجام یک رفتار یا عادت، خیلی قوی باشد و نتوانید در مقابل آن مقاومت کنید آن وقت است که می گوییم این عادت به وسواس تبدیل شده است. این افکار وسواسی و رفتارهای غیرارادی وسوسه معمولا وقتی مشکل ساز می شوند که زندگی بزرگسالان یا نوجوانان را تحت تاثیر قرار می دهد و باعث افزایش استرس و نگرانی می شود.

      این که آیا کودکان هم دچار وسواس می شوند یا نه همواره مورد بحث بوده است. سن بروز وسواس به طور متوسط حدود ۱۱ ۱۲ سالگی است و بروز آن غالبا به طور تدریجی است، گرچه در برخی موارد بروز ناگهانی هم گزارش شده است. شکل گیری وسواس و بروز کمرنگ علائم آن از سنین پایین قابل مشاهده است. ویژگی وسواس کودکانه این است که کودکان بر خلاف بزرگسالان به بی اساس بودن افکار یا رفتار خود آگاهی ندارند.

      برخی از رفتارها می تواند بیانگر وسواس در کودک باشد، مثلا کودکی که هنگام غذا خوردن حتما باید در جای خاصی بنشیند و در غیر اینصورت دچار اضطراب و بی قراری زیادی می شود و از غذا خوردن امتناع می کند یا ممکن است اصرار داشته باشد که هنگام خواب ملحفه و رختخواب اش به شکل خاصی قرار بگیرد یا مناسک خاصی را مثل سه بار بوسیدن بابا و سه بار بوسیدن مامان را حتما انجام دهد وگرنه دچار اضطراب می شود و از خوابیدن امتناع می کند، یا ممکن است کودکی به حفظ تقارن در چیدن اسباب بازی هایش بسیار حساس باشد، و در غیر این صورت آنقدر سرو صدا و قشرق به پا کند تا شرایط دلخواه او فراهم شود.

      در بعضی از کودکان سنین دبستانی ممکن است عقاید خرافی وسواس گونه پدیدار شود، مثلا هر روز با پای راست باید از خانه بیرون بیاید و بعد قدم هایش را جفت کند، در غیراین صورت اتفاق بدی برایش می افتد. یا ممکن است معتقد باشد اگر با یک پا به توپ لگد زد باید با پای دیگر هم حتما لگد بزند.گاهی وسواس به شکل کندی در کار نمودار می شود. کودکی که انجام اعمال معمول روزانه اش بیش از حد طول می کشد، مثل مسواک زدن، غذا خوردن، توالت رفتن، لباس پوشیدن، این کندی می تواند بیانگر وسواس باشد. در کودکان دبستانی زیاد پاک کردن و اصلاح مکرر کلمات به طوری که ممکن است بارها کلمه ای را بنویسد و پاک کندو در نهایت هم راضی نشود، می تواند هشدار دهنده وسواس باشد.

      افکار وسواسی

      نگرانی زیاد درباره رخ دادن اتفاق بد و ناگوار، تکرار کردن کلمات یا عبارات، عدم اعتماد و خودناباوری، تمیز کردن بیش از حد، تکرار چک کردن ها، شستن مرتب دست ها، کندن مو یا پوست، تعدادی از این افکار وسواسی هستند.

      افکار و عادت های وسواسی می تواند برای بچه ها بسیار آزاردهنده باشد و باعث استرس و نگرانی آنها شود. گاهی افراد از دلیل وسواس، عادت ها و افکار تحمیلی خیلی آگاه نیستند اما اغلب می ترسند که اگر این عادت را ترک کنند اتفاق بدی رخ دهد یا کنترل ذهنشان را از دست بدهند.

      مطالعات نشان می دهد که از هر صد کودک یک نفر مشکل وسواس و عادت های وسواسی را تجربه کرده است. گرچه این مشکل بیشتر برای کودکی به وجود می آید که معمولا یکی از اعضای خانواده اش با این مشکل روبرو است.

      بچه هایی که استرس دارند یا زندگی شان با تغییرات بزرگ و ناگوار مثل استرس امتحان، اختلافات خانوادگی، انزوای اجتماعی یا مصیبت بزرگ همراه بوده است بیشتر دچار مشکل وسواس می شوند. معمولا این کودکان خیلی نگران و آشفته هستند ومی ترسند دیگران فکر کنند آنها دیوانه اند.

      شایع ترین نشانه های رفتارهای وسواسی

      شناخت علائم و نشانه های این اختلال در اغلب کودکان وسواسی قدری مشکل است؛ زیرا بچه ها قادرند خیلی ماهرانه افکار و رفتارهای وسواس گونه خود را مخفی نگه دارند. گاهی نیز والدین توانایی کشف افکار و اعمال وسواسی آن ها را ندارند. به طور کلی رایج ترین افکار و رفتار وسواسی کودکان عبارتند از:
      – ترس از گرد و خاک و عفونت و بیماری که با شستشوی وسواسی همراه شود، از جمله شایع ترین نشانه های رفتار وسواسی است. افکار وسواسی هراس از کثیفی و عفونت ها و نیز اعمال وسواسی است که با شستشوی فراوان و نامتناسب همراه است.
      ترس از کثیفی و عفونت، اغلب در هر دو گروه دختران و پسران مشاهده شده است. به عنوان مثال وقتی که یک کودک و یا نوجوان هر ۱۰ دقیقه یک بار و یا به دفعات مشخصی در روز(متجاوز از ۱۰۰ مرتبه یا بیشتر) دستش را بشوید، اگر با وجود عادت های وسواسی در شستشو، از این گونه اعمال بر حذر داشته شود، شدیدا احساس ناخوشایندی کند و یا رفتار خشنی از خود بروز دهد، مبتلا به وسواس است. بعضا شستشوی وسواسی چنان شدید می شود که به خشکی مفرط پوست دست و پا، حساسیت و پوسته شدن و حتی کنده شدن پوست بدن و نهایتاً مشکلات جدی تر می انجامد. دومین نشانه شایع از علائم وسواس، چک کردن های مداوم است. کودکی که از علائم وسواس به صورت چک کردن در عذاب است، به طور مداوم و بکرات موارد خاصی را چک می کند. به عنوان مثال، هر ۵ دقیقه یک بار به در منزل سر می زند تا مطمئن شود کاملا بسته است و یا اطمینان یابد که پدر و مادرش در منزل هستند. بعضی از این کودکان به علت داشتن علائم وسواسی ممکن است ساعت ها پشت در بایستند.

      – یکی دیگر از انواع شایع افکار وسواسی به بیماری و مرگ مربوط می شود. به افکار وسواسی در ارتباط با بیماری، غالبا مالیخولیا گفته می شود که کودک همواره فکر می کند به نوعی بیماری مبتلا است. کودک در ذهن خود به بررسی این افکار می پردازد و هر قدر که سعی می کند در مقابل آن ها مقاومت کند، متاسفانه موفق نیست.

      – تمایل به پاکیزگی و نظم. نیاز به ایده آل بودن در بسیاری از کودکان خصوصا در مراحل خاصی از رشد دیده شده ولی اگر این تمایل تقویت و یا در آن زیاده روی شود، می تواند نشانه ای از وسواس باشد که تصحیح چندین و چند باره تکالیف شب و یا غلط گیری و پاکنویس کردن مکرر یک نامه نمونه هایی از این رفتار است.
      بعضی از کودکان مبتلا به وسواس نظم، تمایل زیادی به نظم بخشیدن به امور دارند؛ مثلا همه وسایل اتاق باید در مکان خاصی و با نظم مخصوصی قرار گرفته باشد.پاره ای از کودکان مبتلا به شمارش های وسواسی اند، مانند شمارش یک عدد خاص، شمارش با فواصل معین، شمارش ضمن حرکت. به عنوان مثال کودک احساس می کند باید تمام پنجره ها و یا منازل را در طول مسیرش بشمارد.

      این نوع شمارش چنان وسواسی است که اگر کودک شک کند آیا بدرستی شمارش را انجام داده یا خیر، باید مجددا از ابتدا شروع به شمردن کند. پاره ای از کودکان با علائم وسواس، تصاویر ذهنی ناخواسته و مزاحمی از صحنه های خشونت و زشت دارند. غالبا این افکار آن چنان آشفته و بی ربط هستند که دوستان یا والدینشان بندرت به صحبت ها و افکار آن ها گوش می دهند.

      کندی وسواس بیشتر در بزرگسالان مبتلا به وسواس و بندرت در کودکان دیده شده است که این عارضه بیشتر در ارتباط با ناتوانی در تصمیم گیری امور حتی مسائل روزمره ساده باشد. به عنوان مثال کودک و یا نوجوان مبتلا در مورد این که آیا لباس قرمزرنگ را بپوشد یا آبی رنگ را دچار سردرگمی شده و در نتیجه در تصمیم گیری فلج می شود. تحقیقات نشان داده که اکثر کودکان فقط رفتار وسواسی دارند و افکار وسواسی در آن ها دیده نشده در حالی که احتمال عکس این قضیه در بیماران بزرگسال بیشتر است. به هر حال همه کودکان همیشه یک نوع علامت وسواس را ندارند و علائم در کودکان، متفاوت است.

      اهمیت شناخت اولیه

      اگر در همان مراحل اولیه که بیماری کودک(وسواس) شناخته شد تحت درمان قرار گیرد، خیلی بهتر است. در غیر این صورت، آداب رفتاری و رفتارهای اجتنابی، فرصت رشد کردن خواهند داشت و در نتیجه وسواس به دیگر قسمت های زندگی فرد گسترش می یابد.
      گفتنی است نیمی از افراد بزرگسال مبتلا به این اختلال، در کودکی نیز این ناراحتی را داشته اند. وسواس معمولا بر اثر گذشت زمان تغییر می کند. کودکی که وسواس شستن دارد، وقتی بزرگ تر می شود ممکن است وسواس کنترل کردن نیز داشته باشد.
      دقیقا نمی دانیم چرا در دوران کودکی این علائم در بعضی از افراد دوره ای و در بعضی دیگر مزمن و دائمی هستند. آن چه ما بخوبی می دانیم این است که شناخت و درمان آن در مراحل اولیه، نتایج بسیار مفیدی به بار می آورد، به طوری که فرد را در بزرگسالی از شر آن خلاص می کند. در واقع تشخیص وسواس در کودکان همانند تشخیص آن در بزرگسالان است، با این تفاوت که کودکان نسبت به موقعیت و شرایط خود چندان آگاهی ندارند. کودکان برخلاف بزرگسالان نمی فهمند وسواس آن ها غیرمنطقی یا نتیجه یک بیماری است.(اگر چه کودکان این رفتار خود را احمقانه و غیرضروری می دانند.)

      ● چه زمانی رفتارهای وسواسی بیمار ی تلقی می شود؟

      تکرار بعضی از اعمال مانند چک کردن و انجام بعضی از آداب و یا کندی در بعضی از کارها ممکن است برای هر فردی پیش بیاید، هنگامی که شدت نشانه ها طوری باشد که در زندگی طبیعی و کارکرد فرد اختلال ایجاد کند باید به عنوان یک بیماری جدی تلقی شود.

      در کودکان بروز رفتارهای وسواسی ممکن است موقتی و در پاسخ به تنش محیطی یا یک موقعیت استرس زا باشد، در اینصورت به تدریج نشانه ها کمرنگ شده و خود به خود از بین می رود. اما در صورتی که نشانه ها دوام پیدا کند، سبب اختلال تعامل اجتماعی، بازی و شادکامی کودک می شود و خود انگیختگی و خلاقیت کودک کاهش پیدا می کند. در اینصورت باید نشانه ها جدی گرفته شود و با درمانگر متخصص کودک مشورت شود.

      چگونه بفهمیم کودک یا نوجوان ما دچار افکار یا رفتار وسواسی شده است؟
      آیا آنها وقت زیادی برای انجام کار عادی صرف می کنند: مثل شستن دست یا لباس پوشیدن؟
      آیا آنها وقت زیادی برای انجام تکلیف مدرسه صرف می کنند؟
      آیا آنها وقت زیادی برای شروع یک کار صرف می کنند؟
      آیا آنها کار خود را چند بار چک و بررسی می کنند؟
      آیا نگران مرتب کردن و گذاشتن اشیا سر جای خود هستند؟
      آیا آنها رفتار خاصی را خیلی تکرار می کنند مثل لمس کردن کلید برق یا دسته در؟
      آیا آنها بیش از حد به اعداد و کلمات توجه نشان می دهند؟
      آیا به نظم و تقارن خیلی اهمیت می دهند؟

      به خودتان فکر کنید.

      ممکن است تشخیص این رفتار از سوی افراد نزدیک کودک دشوار باشد. اگر تنها به احساسات خود (خشم، ناامیدی و …) واکنش نشان می دهید ممکن است نتوانید به فرزندتان کمک کنید. بهتر است احساس و افکار ناامیدکننده را از خود دورکنید.

      چه کاری نباید کرد؟

      هرگز آنها را به خاطر عادت یا وسواسی که دارند مسخره نکنید.

      هرگز کودک یا نوجوان خود را ترغیب نکنید عادت یا رفتار وسواس آمیزش را تکرار کند، به این دلیل که فقط به او آرامش می دهد چون با گذشت زمان ترک آن رفتار دشوار خواهد بود. هرگز با تنبیه بدنی سعی نکنید او را مجبور به ترک عادت کنید.

      چه موقع با متخصص یا روانشناس مشورت کنیم:

      اگر رفتار یا افکار وسواسی کودک شما خیلی شدید و حاد بود به گونه ای که او را از کارهای روزانه مثل مدرسه رفتن بازمی دارد و یا شستن بیش از حد دست باعث مشکلات پوستی مثل اگزما شده است. اگر با وجود کوشش و همکاری شما بهبودی در رفتارش حاصل نشد و روز به روز وخیم تر شد و نشانه ای از بهبودی مشاهده نشد.

      چه کار می توانید بکنید

      کار نادرست درباره بچه های وسواسی این است که بگذارید عادت های خود را تکرار کنند تا احساس راحتی و آرامش کنند. در حقیقت متوقف کردن آنها از تفکر و رفتار وسواسی یکی از چیزهایی است که در دراز مدت باعث می شود آنها احساس بهتری پیدا کنند.

      به یاد داشته باشید که تکرار افکار و عادات وسواسی، آنها را روز به روز مضطرب تر و نگران تر می کند. بنابراین با آرامش به آنها نزدیک شوید و آنها را تشویق کنید ترس و عادت های خود را توضیح دهند. انتظار نداشته باشید فورا با شما همکاری کنند. باید ببینید چه چیزی باعث به وجود آمدن عادت یا وسواس شده است؟میگنا دات آی آر.چه مدت و چه موقع است که این افکار و عادات آنها را آزار می دهد؟ تا آنجا که می توانید در این زمینه اطلاعات کسب کنید و اجازه دهید کودک یا نوجوان شما هم مطلع شود. با کسی که می تواند کمک کند، مشورت کنید.

      هر مشکلی که می تواند روی او تاثیر بگذارد مثل اختلافات خانوادگی، استرس و زورگویی را از او دور کنید.

      به او اطمینان دهید که این افکار و عادات رایج اند و اکثر مردم تجربه آن را دارند. یک مثال از خودتان بزنید که مثلا قبل از خواب لامپ ها و در و پنجره را چک می کنید. به سخنان او خوب گوش کرده و به آن اهمیت بدهید. به او بگویید که می دانید ترک کردن این عادات ابتدا کمی دشوار است.
      از زبان و لحن خاص و متناسب با سنشان برای توضیح افکار و رفتار آنها استفاده کنید. تکنیک های آرامبخش را به آنها یاد دهید گرچه به کارگیری تکنیک آرامش نباید در زمان خاصی استفاده شود. در حالی که تلاش می کند عادتی را ترک کند، چون ممکن است این آرامش بعدا بخشی از عادات شود. آنها را تشویق کنید و حمایت کنید.

      کودک یا نوجوان را ترغیب نکنید که احساساتش را سرکوب کند. وقتی به او در راه ترک وسواس و عادت کمک کنید به طور طبیعی این نگرانی ها کم کم فروکش می کند.

      کمک کنید اعتماد به نفس و توانایی اش را برای ترک وسواس بالا ببرد و انرژی و زمان بیشتری صرف ترک افکار و رفتارهای تحمیلی کند.

      ● چه کنیم که کودکانمان وسواسی نشوند؟

      وسواس جزء اختلال های اضطرابی است که از دو عامل وراثت و محیط نشات می گیرد. عامل وراثت ممکن است مستعد بودن فرد برای ابتلا به وسواس را تعیین کند و عوامل محیطی تسهیل کننده و فراهم کننده شرایط بروز بیماری شود. به طور کلی پژوهش ها نشان داده اند که سهم محیط در بروز وسواس بسیار زیاد است و این به آن معناست که میتوان از بروز وسواس پیشگیری کرد.

      عوامل زیر میتواند بروز وسواس را تسهیل کند که با دانش و رعایت والدین میتوان محیط وسواسی کننده را شناخت و در جهت اصلاح آن کوشید.

      الگو برداری کودک از بزرگسال وسواسی: معمولا وقتی کودکی دچار وسواس می شود، میتوان رد پای وسواس را در والدین یا دیگر افراد بزرگسال مهم زندگی کودک مشاهده کرد. ممکن است پدر یا مادر، پدر بزرگ، مادر بزرگ، خواهر، برادر یا یک بزرگسال نزدیک که روی کودک تاثیر می گذارد دچار وسواس باشد. در این صورت هم با اوامر و دستورات وسواسی اش کودک را به رفتار وسواسی سوق می دهد و هم با الگو برداری ناهشیار کودک این رفتارها در او تقویت می شوند.

      بنابر این اگر خودتان دارای رفتارهای وسواسی یا افکار وسواسی هستید، و نگران وسواس فرزندتان هستید، ابتدا به به مداوا و رفع نشانه های خود بپردازید. تنش ها: وجود نزاع و تنش در خانواده و عدم وجود امنیت روانی و صمیمیت در خانواده سبب اضطراب در کودک می شود و در صورت مستعد بودن کودک به وسواس، کودک با رفتارهای وسواسی تلاش می کند تا اضطراب اش را کاهش دهد.

      تلاش کنید تا جوی آرام و ایمن برای کودکتان فراهم کنید. سخت گیری های مکرر، کمال طلبی والدین و داشتن انتظارات بالاتر از سطح سن کودک، عدم گذشت در برابر خطاهای کودک، تنبیه و وجود جو مستبدانه و انعطاف ناپذیر، ریشه های وسواس را در کودکان آبیاری می کند. از کودکتان انتظارات فراتر از حد توان و رشد عقلی آنها نداشته باشید و در برابر خطاهای کودک بی گذشت و غیرمنعطف و تنبیه گر بر خورد نکنید.

      نقش خانواده در درمان

      در شیوه عکس العمل نشان دادن در مقابل کودک مبتلا به وسواس، بین اعضای خانواده معمولا اختلاف نظر وجود دارد. به عنوان مثال، یکی ممکن است روش مراقبت کننده در پیش گیرد، دیگری ممکن است کاملا مخالف باشد و خشمگین شود و یکی هم ممکن است روش عاطفی در پیش بگیرد و بخواهد خارج از جو خانواده به کودک مبتلا به وسواس کمک کند.

      با این حال، همه این عکس العمل ها برای کمک کردن به کودکی است که مبتلا به وسواس است و خانواده او را دوست دارند. در حقیقت دخیل کردن خانواده، خصوصا پدر و مادر در درمان کودک مبتلا به این بیماری، ضرورتی انکارناپذیر است. تجربه درمانگران حاکی از آن است که خانواده شدیدا در بروز علائم وسواسی یا سیستم وسواسی کودک نقش دارد. به عنوان مثال یکی از ملاحظات والدین این است که آن ها هیچ گونه مهمانی به منزل دعوت نمی کنند، چرا که افراد تازه وارد با خود ناپاکی و باکتری را به منزل می آورند و احتمالا هیچ گونه رابطه ای با اعضای فامیل، دوستان و آشنایان وجود ندارد و کودک نیز هراس دارد مبادا به میکروب هایی که از منازل دیگران آورده می شود مبتلا شود. بارها دیده شده که مادر لباس و ملحفه های کودک را چندین بار می شوید تا ترس فرزندش را در این رابطه کاهش دهد. اطمینان دادن های مکرر حتی تا صد بار بیشتر در روز درباره یک مساله خاص یا اختصاص دادن تمام یک بعد از ظهر به مراسم وسواسی کودک طرز عمل بسیاری از والدین است.

      والدین کودکان مبتلا به وسواس همانند بیشتر والدین که کودکان شان به بیماری های روانی دیگری مبتلا هستند، از احساس گناه رنج می برند و احساس می کنند نمی توانند بخوبی از پس کارها برآیند. خود بیمار نیز مسئولیت رنج و عذاب خانواده اش را متوجه خود می بیند و احساس می کند همه چیز در نتیجه اشتباهات اوست.

      به واسطه این گونه افکار باید بدانیم هر نشانه وسواس چگونه بر فرد فرد اعضای خانواده و نیز کل خانواده به عنوان یک مجموعه تاثیرگذار است. مهم ترین نکته این است که به یاد داشته باشیم وسواس، یک بیماری واقعی است که کودک و کل خانواده را تحت تاثیر قرار می دهد.
      در جریان مشاوره های خانوادگی، میزان درگیر شدن والدین با تمرین های خانگی بیمار(کودک) موضوعی مهم به حساب می آید. باید به یاد داشت در بسیاری از کودکان که بشدت تحت تاثیر این بیماری قرار دارند، روند بیماری سخت و ماندگار است که تا پایان عمر شکل های مختلف با درجات مختلفی از علائم وسواسی را تجربه خواهند کرد.

      روش های درمان اختلال وسواس در کودکان

      معمول ترین روش درمان که در مطالعات نیز به عنوان موثرترین راه در درمان های کوتاه مدت و بلندمدت شناخته شده، ترکیبی از رفتار درمانی، شناخت درمانی و کاربرد داروست. در شکل های خفیف وسواس، رفتار درمانی به تنهایی کافی است، اما در موارد پیچیده تر وسواس، درمان با دارو نیز ضروری به نظر می رسد. یک برنامه رفتار درمانی می تواند در درمان کودکان مبتلا به وسواس موثر باشد. این روش باید دقیقا به کار گرفته شود و در واقع تمرینی کاملا اختصاصی است.

      حمایت والدین کودک در اجرای این برنامه در منزل بسیار مهم است و به طور کلی هر چه بیمار کم سن تر باشد، مشارکت والدین در درمان این بیماری باید جدی تر باشد. در اجرای مراحل درمان اولین نکته این است که کودک و خانواده او باید بدانند وسواس اختلالی است که خود کودک(بیمار) در ایجاد آن هیچ گونه مسئولیتی ندارد. ممکن است کودک و حتی خانواده او بر اثر تکرار اعمال وسواس خسته و عاجز شوند. باید وسواس به عنوان اختلالی تصور شود که بر کودک تحمیل شده و او قربانی این بیماری است و مبارزه علیه بیماری به شکل درمان باشد.

      گام بعدی، تعیین ابعاد اعمال وسواسی است، در چه موقعیت هایی این اعمال ظاهر می شود و چند وقت یک بار کودک مورد هجوم افکار وسواسی است که در این خصوص توصیه شده فهرستی از علائم وسواسی بیمار را مطابق با گفته های خودش تهیه کنیم.

      گروه دیگری از رفتار درمانگران که روش های خود را بر پایه دیدگاه شناخت درمانی استوار کرده اند نیز برای درمان اختلال وسواس در کودکان سعی می کنند ابتدا به کودک بیاموزند چگونه می تواند احساسات و افکارش را درباره فکر و عملی که انجام می دهد، تغییر دهد. برای مثال، اگر کودکی وسواس دست شستن دارد، از او می خواهند دست هایش را کثیف کند و بکوشد بدون آن که چندین بار دست هایش را بشوید به بازی خود ادامه دهد و فقط در انتهای بازی دستش را بشوید. در این روش تغییر نگرش کودک درباره کثیفی و آلودگی مدنظر است.

      روش های درمان رفتاری، زمانی که اعضای خانواده هم درگیر حل مشکل شوند، بهترین شیوه درمان محسوب می شود. در مورد دارو درمانی می توان گفت دارو، یک جادو نیست که فورا علائم وسواسی را به طور کامل زائل گرداند، ولی به هر حال کودکان پس از مصرف دارو حس می کنند که هجوم افکار وسواسی شان به مراتب کمتر شده و احساس نیاز به تکرار اعمال و آداب وسواسی کم کم رنگ باخته است. زندگی کودک خود را به عنوان یک باغچه در نظر بگیرید.

      افکار و اعمال وسواسی به عنوان علف های هرز تمام شاخ و برگ و ریشه درختان باغچه را گرفته و هر لحظه به رشد و نمو خود ادامه می دهند. به منظور قلع و قمع کردن آن ها به طرق مختلف از قبیل هرس کردن(دارو درمانی) یا کاشتن درختان جدید(از قبیل افزایش فعالیت ها و کارهای مورد علاقه بیمار) و از همه مهم تر تغییر شیوه های طرز تلقی اقدام کنید.

      یکی از روش هایی که احتمال رشد و نمو مجدد علف های هرز را از میان می برد، این است که وقتی آن ها را هرس می کنید باید از ریشه قطع کنید نه این که فقط شاخ و برگ های ظاهری و رویی آن ها را از میان ببرید. قسمت هایی از وسواس ممکن است در زندگی کودک شما به صورت خیلی ظریف باقی بمانند. بکوشید روی آن ها کار و به طور کامل آن ها را از ریشه نابود کنید.
      در بازگشت با متخصصین کانون مشاوران ایران، مشاوره تلفنی/تخصصی داشته باشید
      دفتر قیطریه:
      ۰۲۱-۲۲۶۸۹۵۵۸ خط ویژه

  • مقدم , آگوست 13, 2016 @ 1:22 ب.ظ

    باسلام،دو پسر نه و پنج ساله دارم که پسر بزرگم بسیار بداخلاق و پرخاشگره و به هیچ عنوان به حرفم گوش نمیده و دایما دیگران و با رفتار بد آزار میده پسر کوچکم برادرش و خیلی دوست داره ولی همیشه ازش کتک میخوره،در کل ارتباط خیلی بدی با پسر بزرگم دارم و این خیلی نگرانم میکنه در ضمن باید بگم که جلوی پدرش و در مدرسه بچه ی بسیار خوبیه و تو مدرسه همه از اخلاق و ادبش تعریف میکنن اما من و خیلی اذیت میکنه.

    • راهنما , آگوست 14, 2016 @ 12:20 ب.ظ

      روان شناسانی که اعتقادات نظری متفاوتی دارند در مورد چگونگی تعریف پرخاشگری اساساً با هم توافق ندارند. موضوع اصلی این است که آیا باید پرخاشگری را براساس پیامدهای قابل دیدن آن تعریف کنیم یا براساس مقاصد شخصی که آن را نشان می دهد.
      گروهی پرخاشگری را رفتاری می دانند که به دیگران آسیب می رساند یا بالقوه می تواند آسیب برساند. پرخاشگری ممکن است بدنی باشد ( زدن – لگد زدن – گاززدن) یا لفظی ( فریاد زدن، رنجاندن) یا به صورت تجاوز به حقوق دیگران ( چیزی را به زور گرفتن)، نقطه قوت این تعریف عینی بودن آن است به رفتار قابل مشاهده اطلاق می شود. نقطه ضعف آن این است که شامل بسیاری از رفتارهایی است که ممکن است به طور معمول پرخاشگری تلقی نشود. پرخاشگری وسیله ای رفتاری است در جهت رسیدن به هدفی؛ پرخاشگری خصمانه رفتاری است در جهت آسیب رساندن به دیگران ، بیشتر پرخاشگری های بین کودکان کوچک از نوع «وسیله ای» است. این نوع پرخاشگری به خاطر متعلقات است. کودکان از یکدیگر اسباب بازی می قاپند، یکدیگر را هل می دهند تا به اسباب بازی که می خواهند بازی کنند دست یابند. به ندرت اتفاق می افتد که کودکان بخواهند به کسی آسیب برسانند یا از روی عصبانیت دست به پرخاشگری بزنند. پرخاشگری را باید از جرئت ورزی متمایز دانست. جرئت ورزی، دفاع از حقوق یا متعلقات (مانند ممانعت کودک از این که کسی به اسباب بازی اش دست بزند) یا بیان امیال و آرزوها را بر می گیرد.مردم معمولاً شخص با جرئت را پرخاشگر می دانند، در صورتی که کسی که از حق خود دفاع می کند با جرئت است نه پرخاشگر.
      ● تغییرات رشدی
      کودکان در ۱۲ ماهگی وقتی با هم هستند شروع به ابراز رفتار پرخاشگرانه وسیله ای می کنند یعنی رفتار پرخاشگرانه آنان غالباً به خاطر اسباب بازی و متعلقات دیگر است و در ارتباط با همسالان ابراز می شود. کودکان گاهی اوقات به والدین و کودکان بزرگتر حمله ور می شوند، ولی این گونه پرخاشگری در مقایسه با پرخاشگری با همسالان، نسبتاً نادر است. کودکان همچنان که به سال های پیش از مدرسه و مدرسه نزدیک می شوند، کمتر دست به اعمال پرخاشگرانه می زنند و در نوع پرخاشگری آنان هم تغییراتی ایجاد می شود. یعنی وقتی که پرخاشگری ابراز می شود غالباً خصمانه است و کمتر «وسیله ای» است. به این معنا که کودکان برای به دست آوردن هدف های وسیله ای کمتر مستقیماً از حربه های جسمانی استفاده می کنند؛ ولی وقتی که به کسی حمله لفظی یا بدنی می کنند بیشتر امکان دارد که با قصدی خصمانه این کار را کرده باشند.
      پرخاشگری لفظی، دست کم در سال های قبل از مدرسه افزایش می یابد.
      ● ثبات پرخاشگری
      هرچند که سطح پرخاشگری کودکان از موقعیتی به موقعیت دیگر فرق می کند ولی کودکان از لحاظ تداوم رفتار پرخاشگرانه در طول زمان با هم فرق دارند. کودکانی که در سال های اولیه به شدت پرخاشگرند به احتمال زیاد در جوانی و بزرگسالی هم پرخاشگر خواهند بود و کودکانی که پرخاشگر نیستند به احتمال زیاد در بزرگسالی هم پرخاشگرنخواهند بود. بعضی از مطالعات نشان می دهد که ثبات پرخاشگری دخترها در طول زمان کمتر از پسرهاست و چند تحقیق دیگر نشان داده است که دخترها و پسرها از این لحاظ تفاوتی ندارند. البته کودکان به هنگامی که با وقایع تنش زا مثل جدایی پدر و مادر یا به دنیا آمدن کودکی جدید رو به رو می شوند بیشتر پرخاشگر می شوند، ولی پرخاشگری شدید که بیش از چند ماه به طول انجامد غالباً حاکی از تداوم داشتن این الگوی رفتار است. پرخاشگری در حد معمول کمتر جای نگرانی دارد. به خصوص در سال های پیش از مدرسه شاید این اندازه پرخاشگری صرفاً نشان دهنده این باشد که کودک می خواهد انواع مختلف کنش متقابل اجتماعی را داشته باشد.
      ● ادراک مقاصد دیگران و رفتار پرخاشگرانه
      کودکان در مورد پرخاشگری دیگران برحسب این که آن را عمدی یا تصادفی بدانند قضاوت های متفاوتی می کنند. تحقیقی که پسرهای بسیار پرخاشگر را با پسرهای غیر پرخاشگر مقایسه می کند نشان می دهد که پسرهای پرخاشگر احتمالاً از مقاصد دیگران، درکی متفاوت از پسرهای غیر پرخاشگر دارند. براساس درجه بندی معلمان و همسالان تعدادی از پسرها در کلاس های دوم، چهارم، ششم به عنوان بسیار پرخاشگر یا غیر پرخاشگر طبقه بندی شدند. سپس این عده در موقعیتی آزمایشی مشاهده شدند که به آنان برای جور کردن قطعات پازل جایزه ای تعلق می گرفت. قرار بر این شد که وقتی که قسمتی از پازل کامل شد پسر بچه دیگری ( که همدست آزمایشگر) بود آن را به هم بزند. در حالت اول، پسر بچه آن را عمداً به هم زد؛ در حالت دوم، طوری به هم زد که تصادفی جلوه کند و در حالت سوم انگیزه های پسر بچه مبهم بود. کودکان مورد آزمایش این امکان را داشتند که با خراب کردن پازل این کودک «تلافی» کنند. کودکان پرخاشگر و غیر پرخاشگر وقتی که احساس کردند که این کودک عمداً خرابکاری کرده تلافی کردند و وقتی که دیدند عملش غیرعمدی بوده تلافی نکردند، ولی واکنش آنان به انگیزه های مبهم این کودک بدین ترتیب بود که پسر بچه های پرخاشگر تلافی کردند و طوری واکنش نشان دادند که گویی این کودک عمداً این کار را کرده است. کودکان غیر پرخاشگر تلافی نکردند و طوری عمل کردند که گویی اعمال او غیرعمدی بوده است.
      ● تفاوت های جنسیتی
      پسرها پرخاشگرتر از دخترها هستند. این تفاوت در غالب فرهنگ ها و تقریباً در همه سنین و نیز در غالب حیوانات دیده می شود. پسرهابیش از دخترها پرخاشگری بدنی و لفظی دارند. از سال دوم زندگی این تفاوت ها آشکار می شود. براساس مطالعات مشاهده ای در مورد کودکان نوپای بین سنین ۱ تا ۲ سال تفاوت های جنسیتی از لحاظ تعداد پرخاشگری بعد از ۱۸ ماهگی ظاهر می شود و قبل از آن اثری از آن نیست. پسرها به خصوص وقتی که به آنان حمله می شود یا کسی مزاحم کارهایشان می شود تلافی می کنند. در یک مطالعه مشاهده ای در مورد کودکان پیش از مدرسه پسرها فقط اندکی بیش از دخترها مورد حمله قرار گرفتند، ولی دو برابر دخترها تلافی کردند. شاید این که پسربچه بالقوه پرخاشگر است یا می تواند آن را بیاموزد علتی فیزیولوژیک داشته باشد. برای مثال پسران ۱ تا ۳ ساله در کلاس های پیش از دبستان از طرف بزرگسالان و همسالان بیش از دخترها به خاطر پرخاشگری مورد توجه قرار گرفتند. این توجه گاهی مثبت بود ( لبخند زدن، ملحق شدن به بازی کودکان) و گاهی تا حدودی منفی ( متوقف کردن کودک یا سر کودک را با چیزی گرم کردن). توجه نشان دادن به رفتار کودک، به هر نحوی که باشد، بیش از بی توجهی به آن باعث تشویق رفتار می شود.
      ● الگوی خانواده و پرخاشگری
      والدین کودکان به شدت پرخاشگر غالباً به هنگام اعمال قواعد و معیارها خشونت دارند و پرخاشگرند. یکی از پیچیده ترین و جامع ترین روش هایی که برای درک پرخاشگری در خانواده به کار رفته تحقیق «جرالد پاترسون» و همکارانش در مرکز یادگیری اجتماعی «شهر اورگون» بوده است. آنان برای مطالعه الگوهای کنش متقابل خانوادگی در خانه و مدرسه و ارتباط آن با مشکلات رفتاری کودکان مشاهدات مستقیمی انجام داده اند. افراد مورد مطالعه از خانواده هایی بودند که به دلیل مشکلات رفتاری مثل پرخاشگری، دزدی و سایر رفتارهای ضداجتماعی فرزند یا فرزندانشان به درمانگاه رجوع کرده بودند. وقتی که واکنش خشونت آمیزی بروز می کند سایر اعضای خانواده کاری می کنند که باعث دامن زدن به رفتار پرخاشگرانه می شوند. برای مثال، برادری بر سر خواهرش فریاد می زند، خواهر بر سر او فریاد می زند و ناسزایی به او می گوید. در این موقع برادرش او را کتک می زند و این ماجرا ادامه می یابد. تمام این ها نشان می دهد که والدین می توانند در پاداش دادن و تنبیه کردن فرزندانشان رفتار با ثباتی داشته باشند و با استفاده از راه های مؤثر بدون این که با تنبیه شدید همراه باشد پرخاشگری کودکان را کنترل کنند و بازآموزی کودکان در دورانی نسبتاً کوتاه میسراست. در آخر باید گفت تلویزیون نیز منبع دیگری است که کودکان به خصوص پسرها از طریق آن رفتار پرخاشگرانه را می آموزند.به طور مثال: خشونت از ارزش های آمریکایی تلقی می شود، پرخاشگری به عنوان یکی از وسایل رسیدن به هدف تشویق می شود. در برنامه های تلویزیونی که یکی از وسایل انتقال چنین ارزش های اجتماعی به کودکان است، به طور متوسط در هر ساعت پنج یا شش بار خشونت بدنی نمایش داده می شود، رفتار پرخاشگرانه شخصیت های تلویزیونی غالباً تقویت می شود: قهرمان این برنامه ها به همان اندازه پرخاشگرند که ضد قهرمان ها. در مطالعه ای کودکان چهار ساله به هنگام بازی آزاد در مهدکودک به مدت سه هفته مورد مشاهده قرار گرفتند و از لحاظ رفتار پرخاشگرانه به دو گروه بالای متوسط و زیر متوسط طبقه بندی شدند. سپس در طول چهار هفته بعد، کودکان به گروه هایی تقسیم شدند که در مهدکودک به مدت تقریباً نیم ساعت برنامه پرخاشگرانه مثل «بت من» و «سوپرمن» یا فیلم های معمولی و یا برنامه های جامعه پسند می دیدند. کودکانی که از اول از لحاظ پرخاشگری در حد بالای متوسط بودند در مدت بازی آزاد و بعد از دیدن برنامه پرخاشگرانه، از خود پرخاشگری بیشتری نشان دادند تا کودکان مشابهی که برنامه های معمولی را دیده بودند. دو گروه از کودکانی که از لحاظ پرخاشگری زیر متوسط بودند و هر کدام یکی از این برنامه ها را دیده بودند واکنششان با هم فرقی نداشت. این الگوهای رفتاری تا دو هفته بعد از پایان گرفتن تماشای این برنامه ها هم چنان ادامه داشت. کودکانی که مستعد پرخاشگری هستند با دیدن خشونت از تلویزیون پرخاشگرتر می شوند.
      ● نحوه کنترل عصبانیت در کودکان
      خواه چهار ساله یا چهل ساله ، همه ما بارها عصبانی شده ایم. اما فردی که در طول زندگی نیاموزد چگونه بر خشم خود مسلط شود ، روابط را خدشه دار و دوستان و اطرافیان را آزرده خاطر می سازد.
      ▪ خصیصــــه های ذاتـــــــــی
      مواقعی که فرد عصبانی می شود، میزان عصبانیت او را غالباً شخصیت او معین می کند. حالات فوق العاده حساس ، سرکش ، بی دقت، پرتحرک یا پرخاشگر بودن می تواند بخش رشد یافته ای از یک شخصیت سالم و یا در نهایت یک مبارزه جو باشد. نکته مهم این است که با پی بردن به ضعف رفتاری فرزندتان می توانید پرخاشگری ها را به نقاط قوت تبدیل کنید. وقتی که کودک عصبی در مورد چیزهایی عصبانی می شود که دوست صبور او اصلاً به آن موارد توجهی ندارد ، در این صورت شما نیازبه زمان بیشتری دارید تا جایگزین هایی را به جای عصبانیت به او بیاموزید
      ▪ مــــراحل رشـــد
      زمانی که کودک در مرحله رشد فیزیکی یا اجتماعی قرار دارد زمینه بیشتری برای پرخاشگری و عصبانیت در او ایجاد می شود. مراحل مختلف رشد ، عوامل خشم متفاوتی دارند. وقتی به کودک خود که به کاسه توت فرنگی دست درازی کرده، می گویید:” الان اجازه خوردن آنها را نداری”، عصبانی می شود. ولی فرزند بزرگتر شما تحمل جواب مشابه را دارد به دلیل این که او صبر و بردباری را در خود پرورانده است
      ▪ جنسیــــت
      به طور کلی، پسرها خشم خود را راحت تر از دخترها ابراز می کنند و شاید یک توجیه فرهنگی برای آن وجود داشته باشد. به احتمال زیاد والدین و مربیان از پسرها فوران خشم را انتظار دارند و از آن چشم پوشی می کنند در صورتی که گریه رنجورانه یک دختر عصبانی مورد قبول آنهاست. اما کودکان در هر دو جنس نیاز به یادگیری کنترل خشم دارند
      ▪ زندگــــــی خانوادگــــــی
      به طور کلی ناراحتی یک کودک به دلیل جدایی والدین ، بیماری ، مرگ ، تولد خواهر یا برادر، تغییر منزل و یا دیگر اتفاق های مهم زندگی ، اغلب در او پنهان می ماند و با بروز عصبانیت و پرخاشگری به کودک آسیب می رساند. زیرا او احساس می کند مورد آزار و اذیت واقع شده و سعی می کند این احساس را منتقل کند. اگر کودک لطیفه ای برای مهار کردن موقعیت حاد روحی بگوید و یا کوله پشتی برادرش را پرت کند ، به هر حال این رفتارها به میزان زیادی به الگوی رفتاری خانواده اش بستگی دارد. مخصوصاً این رفتارها در خانواده هایی شایع است که خشم، داد و فریاد و پرخاشگری هایی مثل ” به هم زدن در” در آنها مشاهده می شود. در بیشتر خانواده هایی که در مقابل احساسات ، اتفاقات و هیجانات ناآرام و سرکوبگر هستند، الگوی دیگری وجود دارد. ” الگوی کودکان رفتارهایی است که آنها در اطرافشان می بینند.”
      ● با کودکان پرخاشگر چگونه رفتار کنیم
      امروزه‌ بسیاری‌ از خانواده‌ها از خشونت‌ و پرخاشگری‌ فرزندان‌ خود شکایت‌ دارند. آنها تمایل‌ دارند که‌ علت‌ این‌ رفتارها را بدانند و راه‌های‌ پیشگیری‌ و اصلاح‌ رفتار را در این‌ زمینه‌ به‌ کار گیرند. در این‌ نوشتار به‌ تعریف‌ رفتار پرخاشگرانه‌ پرداخته‌ می ‌شود، انواع‌ آن‌ بیان‌ می ‌گردد و راه‌های‌ مناسب‌ مقابله‌ با پرخاشگری‌ مورد بررسی‌ قرار می ‌گیرد
      ● انواع پرخاشگری‌
      پرخاشگری‌ یک‌ نوع‌ رفتاری‌ است‌ که‌ از خشم‌ و عصبانیت‌ نشأت‌ می ‌گیرد.این‌ رفتار را می ‌توان‌ به‌ دو گروه‌ تقسیم‌ بندی‌ کرد:
      ۱) پرخاشگری‌ خصمانه:
      رفتاری‌ است‌ که‌ به‌ منظور صدمه‌ و آزار رساندن‌ به‌ دیگری‌ یا دیگران‌ ابراز می ‌شود؛ و هدف‌ در آن‌ صرفاً آزار رساندن‌ است. مثلاً کودکی‌ کودک‌ دیگر را می ‌زند و یا در مدارس‌ دیده‌ می‌ شود که‌ زنگ‌های‌ تفریح، کودکان‌ در حیاط‌ مدرسه‌ بعضاً به‌ کتک ‌کاری‌ می ‌پردازند
      ۲) پرخاشگری‌ وسیله‌ ای:
      رفتاری‌ است‌ که‌ فرد به‌ وسیله‌ آن‌ خواستار به‌ دست ‌آوردن‌ هدفی‌ دیگر است‌ و ابداً قصد حمله‌ به‌ دیگران‌ یا اذیت‌ کردن‌ آنها را ندارد. البته‌ در این‌ میان‌ ممکن‌ است‌ لطمه‌ ای‌ نیز به‌ کسی‌ وارد شود. مثلاً کودکی‌ بزهکار کیف‌ خانمی‌ را می ‌رباید تا به‌ این‌ وسیله‌ مورد تشویق‌ و تأیید گروه‌ همسالان‌ قرار گیرد ممکن‌ است‌ پرخاشگری‌ جنبه‌ انتقام‌ گیری‌ نیز داشته‌ باشد. یعنی‌ کودکی‌ که‌ مورد اذیت‌ و آزار قرار گرفته‌ و نتوانسته‌ خشم‌ خود را ابراز کند، اکنون‌ با پرخاشگری‌ به‌ کاهش‌ اضطراب‌ خود می ‌پردازد. در این‌ جا پرخاشگری‌ وسیله‌ ای‌ است‌ که‌ کودک‌ با توسل‌ به‌ آن‌ می ‌خواهد به‌ هدف‌ خود یعنی‌ کاهش‌ اضطراب‌ دست‌ یابد.
      جهت‌ پرخاشگری‌ ممکن‌ است‌ به‌ یکی‌ از این‌ دو صورت‌ باشد:
      الف) پرخاشگری‌ درونی‌
      ب) پرخاشگری‌ بیرونی‌
      چنانچه‌ جهت‌ پرخاشگری‌ به‌ طرف‌ درون‌ باشد، کودک‌ خشم‌ را به‌ درون‌ خود می ‌افکند و دچار خشم‌ فرو خورده‌ می‌ شود. پیامد چنین‌ عملی‌ می‌ تواند افسردگی‌ نیز باشد. کودکان افسرده در واقع‌ از دست‌ خودشان‌ عصبانی‌ هستند.
      خشم‌ درونی‌ عصبانیت ‌ و نارضایتی‌ از خود را به‌ وجود می ‌آورد.
      خشم‌ بیرونی؛ کودک‌ ممکن‌ است‌ خشم‌ خود را به‌ صورت‌ رفتارهایی‌ از قبیل‌ فریاد کشیدن، پا به‌ زمین‌ کوبیدن‌ یا پرتاب ‌کردن‌ اشیا بروز دهد.
      ● علل‌ خشونت‌ و پرخاشگری‌ در کودکان‌
      ۱) الگوپذیری‌ کودکان‌ از والدین‌
      یکی‌ از دلایل‌ بسیار مهم‌ پرخاشگری‌ در کودکان‌ یادگیری‌ است. یعنی‌ کودکانی‌ که‌ الگوهای‌ رفتاری‌ پرخاشگرانه‌ داشته‌ اند، همانند الگوهای‌ خود رفتار می ‌کنند. چنانچه‌ پدر یا مادری‌ خلق ‌و خویی‌ عصبانی‌ و پرخاشگر داشته‌ باشند، مسلماً فرزندشان‌ نیز پرخاشگر خواهد شد. این‌ رفتار توسط‌ کودک‌ یاد گرفته‌ می ‌شود. از آنجا که‌ کودکان‌ با والدین‌ همانند سازی‌ می ‌کنند، بنابراین‌ بسیاری‌ از رفتارهای‌ پدر و مادر ناخودآگاه‌ توسط‌ فرزندان‌ فرا گرفته‌ می ‌شود. توضیح‌ این‌ که‌ فرایند همانند سازی‌ کاملاً ناخودآگاه‌ صورت‌ می ‌پذیرد.
      نکته‌ دیگر این‌ که‌ حتماً لازم‌ نیست‌ والدین‌ با خودِ کودک‌ پرخاشگری‌ کرده‌ باشند؛ چنانچه‌ او شاهد رفتارهای‌ خشونت ‌بار پدر و مادر با افراد دیگر نیز باشد، این‌ گونه‌ رفتار را فرامی‌ گیرد. بنابراین‌ کودکان‌ از طریق‌ مشاهده، رفتارهای‌ والدین‌ را می ‌آموزند.بر این‌ نکته‌ می توان تأکید کرد‌ که‌ کودکان‌ با چشمان‌ خود می ‌آموزند؛ یعنی‌ آن‌ چه‌ را مشاهده‌ می ‌کنند، یاد می ‌گیرند؛ حتی‌ اگر آن‌ رفتار به‌ طور مستقیم‌ در مورد خود آنها صورت‌ نگیرد.
      ۲) کودکان‌ ناکام‌ پرخاشگر می‌ شوند
      ناکامی ‌ یکی‌ از مسائلی‌ است‌ که‌ به‌ پرخاشگری‌ می‌ انجامد. وقتی‌ کودک‌ به‌ هدف‌ خود دست‌ نیابد و ناکام‌ شود، یکی‌ از رفتارهایی‌ که‌ از او سر می‌ زند پرخاشگری‌ است.
      ۳) اضطراب‌ و پرخاشگری‌
      کودکان‌ مضطرب‌ نمی ‌توانند کودکان‌ آرامی‌ باشند. آنها رفتارهایی‌ پرخاشگرانه‌ از خود بروز می ‌دهند؛ البته‌ بلافاصله‌ پشیمان‌ می ‌شوند و از والدین‌ خود عذرخواهی‌ می‌ کنند. اگر از کودک‌ مضطرب‌ بپرسیم‌ که‌ چرا پرخاش‌ می‌ کنی‌ و عصبانی‌ هستی؛ خواهد گفت‌ نمی‌ دانم.؛ یا خواهد گفت‌ دست‌ خودم‌ نیست.
      ۴) پرخاشگری، نشانه‌ای‌ از تضادهای‌ درونی‌
      گاهی‌ کودکان‌ در دوگانگی‌ و تضادهای‌ درونی‌ قرار می‌ گیرند. یا بهتر بگوییم، گاهی‌ بر سر دو راهی‌هایی‌ گیر می ‌کنند و نمی‌ دانند کدام‌ راه‌ را انتخاب‌ کنند؛ و این‌ حالت‌ آنها را دچار تعارض، اضطراب‌ و خشم‌ می ‌کند. مثلاً کودکی‌ که‌ دوست‌ دارد نزد مادرش‌ در منزل‌ بماند و از طرفی‌ وقتی‌ می ‌بیند تمام‌ کودکان‌ به‌ مدرسه‌ می‌ روند، همزمان‌ تمایل‌ به‌ مدرسه ‌رفتن‌ نیز دارد، دچار دوگانگی‌ می ‌شود. به‌ کودکان‌ خود کمک‌ کنیم‌ که‌ در دو راهی‌های‌ زندگی، مدتی‌ طولانی‌ قرار نگیرند. آنها بایستی‌ به ‌سرعت‌ و با دقت‌ درست ‌ترین‌ کار را انجام‌ دهند.
      ۵) پرخاشگری‌ و افسردگی‌
      پرخاشگری‌ و کج خلقی در کودکان‌ چنانچه‌ با علامت‌های‌ دیگر همراه‌ باشد، می ‌تواند نشانه ‌ای‌ از افسردگی‌ باشد که‌ در این‌ صورت‌ لازم‌ است‌ شرایط‌ زندگی‌ کودک‌ تمام‌ و کمال‌ مورد بررسی‌ قرار گیرد.
      ۶) پرخاشگری؛ بیماری‌ها؛ مصرف‌ دارو
      بعضی‌ از بیماری‌ها به‌ مصرف‌ دارو نیاز دارد و ممکن‌ است‌ از عوارض‌ جانبی‌ داروها کج ‌خلقی‌ و رفتارهایی‌ باشد که‌ خشونت‌ را برمی‌ انگیزند.
      ۷) خشونت‌ و مدرسه‌
      گاهی‌ کودکان‌ در مدرسه‌ قربانی‌ خشونت‌ می ‌شوند؛ و این‌ قربانی‌ شدن‌ باعث‌ می ‌شود که‌ خود آنها نیز عامل‌ خشونت‌ شوند.
      عواملی‌ که‌ به‌ خشونت‌ در مدرسه‌ می ‌انجامند، عبارت اند از:
      ▪ وقتی‌ کودکی‌ توسط‌ دانش‌ آموزان‌ دیگر مورد تمسخر قرار گیرد
      ▪ وقتی‌ کودکی‌ توسط‌ دانش ‌آموزان‌ دیگر کتک‌ بخورد و قادر به‌ دفاع‌ از خود نباشد.
      ▪ وقتی‌ کودکی‌ همیشه‌ از مشاجرات‌ فرار می‌ کند و حتی‌ در مواقعی‌ به‌ گریه‌ متوسل‌ می ‌شود.
      ▪ وقتی‌ کودکی‌ مرتب‌ اشیا، وسایل‌ و پول‌ خود را گم‌ می ‌کند.
      ▪ وقتی‌ کودک‌ از لحاظ‌ ظاهری‌ (پارگی‌ لباس‌ و یا نامناسب ‌بودن‌ آن) مورد تمسخر قرار می‌ گیرد.
      ▪ خجالتی ‌بودن‌ و سکوت‌ مکرر در کلاس.
      ▪ افت‌ تحصیلی، افسردگی‌ و ناراحت ‌بودن.
      این‌ عوامل‌ کودک‌ را قربانی‌ خشونت‌ دیگران‌ می ‌کند و خود کودک‌ نیز عامل‌ خشونت‌ می ‌شود و رفتارهای‌ پرخاشگرانه‌ از او سر خواهد زد.
      ● درمان‌ پرخاشگری در کودکان ( با کودکان پرخاشگر چگونه رفتار کنیم )
      برای‌ درمان‌ پرخاشگری‌ در کودکان‌ اولین‌ گام‌ این‌ است‌ که‌ نوع‌ پرخاشگری‌ آنها و علت‌ آن‌ را براساس‌ توضیحاتی‌ که‌ ارائه‌ شد شناسایی‌ کنیم؛ و پرخاشگری‌ را به‌ صورت‌ موردی‌ برطرف‌ نماییم.
      ▪ در مورد کودک‌ پرخاشگری‌ که‌ الگو پذیری‌ عامل‌ این‌ گونه‌ رفتار او بوده، باید روی‌ الگوی‌ کودک‌ کار کرد و راه‌های‌ دیگری‌ جز پرخاشگری‌ را به‌ آن‌ الگو آموخت.
      ▪ اگر پرخاشگری‌ در اثر ناکامی‌ به‌ وجود آمده‌ باشد، بایستی‌ کودک‌ ناکام‌ را در رسیدن‌ به‌ اهداف‌ مطلوب‌ و دوست‌ داشتنی‌ کمک‌ کنیم.
      ▪ در مواردی‌ که‌ علت‌ پرخاشگری‌ اضطراب‌ است، باید از نگرانی‌ درونی‌ و اضطراب‌ کودک‌ مطلع‌ شویم.
      ▪ ورزش ‌کردن‌ برای‌ این‌ کودکان‌ بسیار مؤثر است‌ و باعث‌ تخلیه‌ هیجانی‌ می‌ شود.
      ▪ در کشمکش‌های‌ درونی‌ بایستی‌ کودک‌ را از حالت‌ دوگانگی‌ خارج‌ ساخت. کمک‌ به‌ کودکان‌ در تصمیم ‌گیری، باعث‌ می ‌شود که‌ بیاموزند به‌ حالت‌های‌ دوگانه‌ درونی‌ خود پایان‌ بخشند.
      ▪ در پاره‌ای‌ از موارد، کودک‌ افسرده‌ پرخاشگری‌ شدیدی‌ از خود نشان‌ می‌ دهد. در این‌ میان‌ لازم‌ است‌ به‌ این‌ نکته‌ پی‌ ببریم‌ که‌ او چه‌ چیز دوست‌ داشتنی‌ را از دست‌ داده‌ و چگونه‌ می ‌شود مورد از دست‌ رفته‌ را برای‌ او جبران‌ کنیم.
      ▪ در مورد پرخاشگری، شیطنت‌ و مصرف‌ دارو بایستی‌ حتماً با پزشک‌ متخصص‌ ارتباط‌ داشته‌ باشیم‌ تا کودک‌ از نزدیک‌ مورد معاینه‌ قرار گیرد.
      ▪ هنگامی‌ که‌ کودک‌ قربانی‌ خشونت‌ در مدرسه‌ شده‌ است، بایستی‌ با مسئولان‌ مدرسه‌ صحبت‌ کنیم‌ و لازم‌ است‌ که‌ ایشان‌ طبق‌ قانون‌ و مقررات‌ خاص‌ با کودکان‌ خشونت گرا برخورد کنند؛ و نیز کودکانی‌ را که‌ قربانی‌ خشونت‌ شده‌اند براساس‌ رفتارهای‌ خوبشان‌ مورد تشویق‌ و تأیید قرار دهند.
      ▪ چنانچه‌ نوع‌ پرخاشگری‌ کودک‌ خصمانه‌ است، بایستی‌ کودک‌ را از آزار و اذیت‌ کردن‌ دور کنیم‌ تا مجبور نباشد برای‌ تلافی‌ و انتقام، افراد دیگر را اذیت‌ کند؛ و اگر پرخاشگری‌ از نوع‌ وسیله‌ ای‌ است، بایستی‌ راه‌های‌ دیگری‌ را جهت‌ مطرح‌ کردن‌ کودک‌ برگزینیم‌ تا او ناچار نباشد از روش‌ خشونت‌ برای‌ جلب‌ توجه‌ استفاده‌ کند.
      ● نتیجه‌ گیری‌
      به‌ طور کلی‌ خشونت‌ و پرخاشگری‌ بیشتر عامل‌ بیرونی‌ دارد و فقط‌ در موارد خاص‌ به‌ علل‌ درونی‌ مربوط‌ می‌ شود. والدین‌ در درجه‌ اول، بایستی‌ محرک‌های‌ محیطی‌ را که‌ باعث‌ تحریک‌ خشم‌ و ایجاد خشونت‌ در فرزندشان‌ می ‌شود شناسایی‌ و سپس‌ برای‌ رفع‌ آن‌ به‌ کمک‌ روان شناسان‌ و متخصصان‌ اقدام‌ نمایند.
      ● روش هایی برای درمان پرخاشگری کودکان
      ۱) محدودیت هایی برای کنترل پرخاشگری وضع کنید و آنها را به اطلاع کودک برسانید.
      ۲) مدل های پرخاشگری را به حداقل برسانید. می توانید از راهکارهای زیر استفاده کنید:
      ـ ساعاتی را که کودک فیلم های خشونت آمیز تلویزیونی می بیند، محدود کنید.
      ـ فیلم ها، تصاویر و روزنامه کودک را به دقت انتخاب کنید.
      ـ الگوهایی را در اختیار کودک بگذارید که پرخاشگرانه نباشند.
      ـ همراه کودک برنامه های تلویزیونی را ببینید و صحنه پرخاشگرانه آن را تفسیر کنید.
      ۳) همدلی را افزایش دهید. آگاهی کودک را نسبت به رنجی که بر اثر پرخاشگری او در افراد یا حیوانات به وجود می آید، افزایش دهید.
      ۴) رفتارهایی را که مغایر با رفتار پرخاشگرانه است، تقویت کنید.
      ۵) به جای کودک پرخاشگر، به کودکی که به وی پرخاش شده توجه کنید.
      ۶) نحوه ی ارتباط کودک را با افرادی که با او زندگی می کنند، مورد بررسی قرار دهید.
      ۷) اگر قرار است کودک به دلیل رفتار خشونت آمیزش تنبیه شود، بهتر است به طریقی باشد که منجر به حمله انتقامی و تلافی جویانه از طرف کودک نشود.
      ۸) فرصت تخلیه هیجانات را برای کودک فراهم کنید.
      ۹) مباحث گروهی یا خانوادگی را که تأکید بر همکاری با دیگران دارد، به کار گیرید.
      ۱۰) همکاری، مسئولیت و پیگیری مسائل مورد علاقه را با دادن مسئولیت به کودکان تشویق کنید.
      ۱۱) برای مهارِ رفتار کودکان، فنون محروم سازی ممکن است تا حدودی مفید واقع شود. بنابراین رفتارهای پسندیده را به وضوح تشریح کنید و پاداش ها و کیفرهای آنها را بیان نمایید.
      ۱۲) فعالیت های ساعتی او را در صورت امکان با شرکت کودکی دیگر طراحی کنید.
      ۱۳) از تنبیهات بدنی پرهیز کنید.
      ۱۴) علت رفتار پرخاشگرانه وی را بیابید.
      ۱۵) ثبت وقایع روزانه، بازی درمانی، بازی های جالب، جمله سازی و گوش دادن فعال ممکن است به عنوان کمکی در جهت درک کودکان خشن به کار گرفته شود.
      ۱۶) به کودک بفهمانید که با هر رفتار خشونت آمیز، خود را از شما بیشتر دور می کند.
      ۱۷) از کودک پرخاشگر بخواهید الگوی مطلوبی برای خود بیابد و فهرستی از رفتارهای الگو را در کوتاه مدت اجرا نماید.
      ۱۸) با کودک قرارداد رفتاری ببندید تا برای رفتارهای مطلوبش جایزه دریافت کند و نتیجه اعمال نامطلوبش را ببیند.
      ● الگوهای پرخاشگری در کودکان
      همه جوامع باید راه هایی را بیابند تا مانع از آن شوند که اعضای آن به هم آسیب برسانند. همه مردم رفتار پرخاشگرانه را تا اندازه ای کنترل می کنند ولی از لحاظ ارزشی که برای آن قایلند و میزان محدود کردن آن ، با هم فرق دارند.برای مثال، در میان قبایل سرخپوست آمریکایی، کومانچی ها و آپانچی ها کودکانشان را جنگجو بار می آورند و حال آنکه هوپیها وزونی ها به فرزندانشان صلح جویی و رفتار غیر پرخاشگرانه می آموزند. اصولاً در فرهنگ آمریکای برای پرخاشگری و سرسختی ارزش قایلند.
      ● چرا فرزندم با خشونت رفتار می کند ؟
      نوجوانان خشونت گرا معمولاٌ قدرت کنترل رفتار خود را ندارند و ، رسوم و اخلاقیات جامعه ای را که در آن زندگی می کنند ، زیر پا می گذارند . تحقیقات نشان می دهد که پسران بیش از دختران در رفتارهای خشونت آمیز و پرخاشگرانه خود از نیروی بدنی استفاده می کنند . اما دختران بیشتر متوسل به جدال های لفظی می شوند . این گونه افراد معمولاً در میان گروه به عنوان افرادی گستاخ ، بی تربیت و بی رحم نسبت به اطرافیان و همسالان ، شناخته می شوند .
      ● علل
      ۱) خشونت در قالب پرخاشگری فیزیکی یا لفظی ممکن است ناشی از ناکامی های اساسی باشد یا به دلیل وجود مدل های پرخاشگرانه در محیط زندگی ( خانه یا مدرسه ) نوجوان ایجاد شود .
      ۲) نوجوانان خشن معمولاٌ والدینی پرخاشگر دارند که روش های تربیتی آنها بیشتر مبتنی بر سخت گیری ، خشونت و تنبیه بدنی است .
      ۳) عامل وراثت هم می تواند در رفتار خشن یک نوجوان نقش داشته باشد که بیشتر رفتاری اکتسابی و آموخته شده است . تحقیقات نشان می دهد که در اغلب مواقع ، تربیت های کارآمد و قوی می تواند آثار وراثت را تحت پوشش خود قرار دهد .
      ۴) نوجوانی که پرتوقع و نازپرورده بار آمده است و انتظار دارد که همگان به خواست های او احترام بگذارند ، هنگام برآورده نشدن انتظاراتش ، عصبانی می شود و ، به خشونت و پرخاشگری متوسل می گردد .
      ۵) نابسامانی های خانواده می تواند از عوامل دیگر ایجاد خشونت در قالب پرخاشگری باشد. مانند غیبت های طولانی پدر یا مادر ، درگیری و اختلاف ، جدایی و متارکه و محیط های زندگی دور از تفاهم و مسالمت .
      ● پیشگیری و درمان
      ۱) در دوران بلوغ که بحران روحی و عاطفی نوجوان را در بر می گیرد ، بهترین راه برای پیشگیری از خشونت ، مسامحه و سازگاری است. اغماض ، گذشت و نادیده گرفتن رفتارهای او همراه با آرامش ، در اغلب مواقع از استمرار و پیشروی خشونت در قالب پرخاشگری های فیزیکی و لفظی جلوگیری می کند .
      ۲) راهنمایی و مشاوره با دانش آموز در خصوص عواقب خشونت و آثار اجتماعی آن و همچنین مشاوره با خانواده دانش آموز درباره کاهش رفتارهایی که منجر به خشونت نوجوان می شود ، بسیار مؤثر خواهد بود.
      ۳) ایجاد زمینه ی فعالیت های مؤثر در خانه و مدرسه برای اشتغال بیشتر نوجوان و تخلیه انرژی های جسمی و روانی او در کاهش خشونت و رفتارهای پرخاشگرانه بسیار تأثیرگذار است .
      ۴) خودداری مدرسه از به کاربردن روش های انضباطی غلط و ایجاد فضای صمیمی تر میان معلمان و دانش آموزانِ نوجوانِ خشونت گرا ، به کاهش رفتارهای خشونت آمیز و پرخاشگرانه می انجامد .
      ● کودکان و خشونت در تلویزیون
      تلویزیون می تواند عامل مؤثری در رشد و تحول سیستمهای ارزشی ، و شکل دهنده رفتار باشد ؛ ولی متأسفانه بسیاری از برنامه های تلویزیون مروّج خشونت هستند. با تحقیق در مورد تأثیر برنامه های خشونت آمیز تلویزیون بر کودکان و نوجوانان ، معلوم شده است که آنها :
      ۱) ترس از خشونت ندارند؛
      ۲) به تدریج می پذیرند که خشونت راهی برای حل مشکل است ؛
      ۳) به تقلید خشونت می پردازند؛
      ۴) ناخودآگاه با شخصیت های خاصی چه قربانیان و چه قربانی کنندگان همانند سازی می کنند. لازم به ذکر است که همانند سازی ، ناآگاهانه و بسیار خطرناک است ولی الگو برداری آگاهانه است .
      مشاهده خشونت در برنامه های تلویزیونی باعث پرخاشگری در کودکان می شود. گاهی اوقات حتی دیدن یک برنامه خشونت آمیز می تواند پرخاشگری را افزایش دهد. کودکانی که مکرراً نمایشهایی پر از خشونت را تماشا می کنند و ازاین کار منع هم نمی شوند، به احتمال زیاد ، به تقلید آنچه می بینند می پردازند. اثر خشونت تلویزیونی ممکن است فوراً در رفتار یا گفتار کودک نمودار شود و یا سالها بعد خود را نشان دهد. البته خشونت تلویزیونی تنها علت پرخاشگری یا رفتار خشونت آمیز نیست ولی از عوامل مهم تلقی می شود.
      والدین می توانند با استفاده از راههای پیشنهاد شده ی زیر کودکان خود را از خشونت مفرط تلویزیونی محافظت کنند.
      ۱)به برنامه هایی که کودکان می بینند توجه کنید و بعضی از آنها را همراه کودک خود ببینید. چنانچه کودک خود را به هنگام تماشای برنامه های خاص تلویزیونی همراهی کنید ، می توانید سؤالهای او را بهتر برایش توضیح دهید و جلوی کج فهمی او را بگیرید.
      ۲) زمان تماشای برنامه های تلویزیونی را محدود کنید. توجه داشته باشید که تلویزیون را نباید دراتاق خواب بچه ها قرار دهید. با این عمل خود باعث می شوید که کودک با اثرات منفی برنامه های خشونت آمیز تلویزیونی ، به خواب نرود ؛ همچنین نظم ساعت خواب و بیداری او مختل نمی شود.
      ۳) به کودکان خود تذکر بدهید که اگر چه هنرپیشه حقیقتاً مجروح نشده یا به قتل نرسیده است ، لکن این گونه خشونتها در دنیای واقعی یا بسیار دردناک است یا منجر به مرگ می شود.
      ۴) هنگامی که برنامه های خشونت آمیز پخش می شود، یا کانال را عوض کنید یا تلویزیون را خاموش کنید. توضیح دهید که مشکل آن برنامه چیست و به گونه ای با منطق درخور فهم کودک ، آسیب و ضرر موجود در آن برنامه را توضیح دهید تا میل کودک یا اصرار او برای تماشای این گونه برنامه ها کاهش یابد.
      ۵) در حضور بچه ها صحنه های خشونت آمیز را تأیید نکنید و بگویید که بدترین شیوه برای حل یک مشکل، روش خشونت آمیز است.
      ۶) تأثیر همسن و سالان و دوستان و همکلاسی ها باید به حداقل برسد. به این منظور با والدین بچه های دیگر تماس بگیرید و در مورد نوع برنامه ها ی تلویزیون و مدت زمان مناسب برای تماشای تلویزیون توافق کنید.
      والد ین با استفاده از این روشها می توانند اثر مخرب تلویزیون را در دیگر حیطه های زندگی از قبیل شکل گیری ها و قالب پذیری های جنسیتی یا نژادی پیشگیری کنند. مدت تماشای تلویزیون توسط کودکان ، جدا ازمحتوای آن باید کم شود چون کودکان را از پرداختن به فعالیت های مفید دیگر از قبیل مطالعه، بازی با دوستان و رشد و پرورش علائق خود باز می دارد.
      اگر والدین در امر محدود کردن کودکان خود مشکل دارند یا نگرانی هایی در باب چگونگی رفتار خود در مقابل واکنش های کودک نسبت به برنامه های تلویزیونی دارند، می بایست با یک روان شناس کودک و نوجوان مشاوره کنند و از رهنمودها و تجارب او برخوردار شوند.
      ● بازی‌های خشن موجب پرخاشگری کودکان می‌شود
      تحقیقات انجام شده بر روی کودکان و نوجوانان حاکی از آن است که بازی‌های ویدیویی خشن، پرخاشگری در کودکان را افزایش می‌دهد.
      تحقیقات انجام شده حاکی از آن است انجام بازی‌های کامپیوتری و ویدویی خشونت آمیز، پرخاشگری در کودکان و نوجوانان را افزایش می‌دهد.
      این تحقیقات به مدت ۲۰ سال بر روی کودکان و نوجوانان انجام شده است. آزمایشاتی که بعد از انجام بازی های خشونت آمیز بر روی کودکان انجام شده است نشان می‌دهد که این افراد بعد از بازی حرکات پرخاشگری از خود نشان می‌دهند. معلمان ۶۰۰ دانش‌اموز ۱۳ تا ۱۵ سال می‌گویند: دانش‌آموزانی که وقت بیشتری را برای بازی‌های خشونت آمیز صرف می‌کنند بیشتر از دانش‌آموزان دیگر حالت‌های خصمانه در بحث‌ها به خود می‌گیرند.این نتایج در گردهمایی سالانه انجمن روانشناسی آمریکا مطرح شده است و در این نشست کارشناسان خواستار کاهش برنامه‌ها و بازی‌های خشونت آمیز برای کودکان و نوجوانان شده‌اند.
      همچنین از والدین خواسته‌اند که برای مراقبت از سلامت کودکان خود باید بر بازی‌های کودکان نظارت بیشتری داشته باشند.
      بازی‌های کامپیوتری و ویدیویی تاثیرات بسیار زیادی بر روی کودکان دارند زیرا در این بازی‌ها کودک خود را قهرمان داستان می‌بیند و با انجام جنایت و خشونت به پیروزی می‌رسد.
      ● کودکان ناسزاگو
      امروزه‌ بسیاری‌ از والدین‌ نگران‌ بددهانی‌ یا بدزبانی‌ فرزندانشان هستند و از خود می ‌پرسند که‌ آنها این‌ صحبت ها را چگونه‌ یاد گرفته ‌اند؟ چرا این‌ اتفاق‌ برای‌ فرزند ما افتاده؟ آیا خودمان‌ مقصر بوده‌ایم؟ جمعی‌ از والدین‌ می‌ گویند، ما که‌ این‌ حرف های‌ زشت‌ را بر زبان‌ نمی‌ آوریم، پس‌ چگونه‌ فرزندمان‌ چنین‌ حرف هایی‌ می‌ زند؟! در نهایت‌ نیز این‌ سؤال‌ برایشان‌ مطرح‌ است‌ که‌ چه‌ باید کرد تا کودک‌ این‌ عادت‌ ناپسند را ترک‌ کند. در این‌ نوشتار به‌ علل‌ اصلی‌ بدزبانی‌ و راه‌ حل هایی‌ برای‌ رفع‌ آن‌ اشاره‌ شده‌ است.
      ● علت ها
      همان‌ طور که‌ در بحث های‌ گذشته‌ درباره‌ رفتار کودکان‌ متذکر شدیم، بسیاری‌ از اعمال‌ بچه‌ها از عملکرد والدین‌ نشأت‌ می‌ گیرد. کودکان‌ رفتارهای‌ پدر و مادر را به‌ طور ناخودآگاه‌ درونی‌ می‌ کنند. رفتارهای‌ درون ‌فکنی‌ شده‌ جزو معیارهای‌ نهادینه ‌شده‌ کودک‌ قرار می‌ گیرند و سپس‌ او مطابق‌ این‌ معیارها عمل‌ می‌ کند؛ به‌ این‌ فرآیند همانند سازی‌ می‌ گویند. کودک‌ والدین‌ خود را به‌ عنوان‌ اولین‌ الگوهای‌ زندگی‌ می ‌پذیرد و چون‌ به‌ آنها عشق‌ می‌ ورزد و آنان‌ را سمبل هایی‌ قوی‌ می ‌داند، رفتار والدین‌ برای‌ او شاخص‌ و الگو قرار می‌ گیرد.
      گاهی‌ بین‌ درون‌ فکنی‌ یک‌ رفتار و بروز آن‌ فاصله‌ زمانی‌ وجود دارد؛ برای‌ مثال، کودک‌ گفتاری‌ ناپسند را ماهها قبل‌ از زبان‌ پدر یا مادر شنیده، اما برون‌ ریزی‌ آن‌ امروز صورت‌ می ‌گیرد. این‌ مدت‌ به‌ تشخیص‌ کودک‌ و شرایط‌ او بستگی‌ دارد که‌ چه‌ زمان، چگونه‌ و در برابر چه‌ کسی‌ کلام‌ زشت‌ را به‌ کار برد.
      در بعضی‌ خانواده‌ها، والدین‌ با فرزندان‌ خود بسیار خصمانه‌ رفتار می‌ کنند و در عین‌ حال‌ آنان‌ را آزاد می ‌گذارند. به‌ این‌ گروه‌ از پدر و مادرها، والدین‌ خصمانه‌ آزاد گذارنده‌ می ‌گویند؛ آنها خود از حرف های‌ زشت‌ استفاده‌ می ‌کنند و فرزندان‌ نیز آزادند که‌ این‌ گونه‌ عبارات‌ را به‌ کار برند. یعنی‌ هیچ‌ اقدامی‌ در جهت‌ جلوگیری‌ از این‌ رفتار به‌ عمل‌ نمی‌ آید؛ و یا از نظرتربیتی هیچ‌ گونه‌ تدبیری‌ از طرف‌ والدین‌ برای‌ ترک‌ این‌ عادت‌ در بچه‌ ها صورت‌ نمی‌ گیرد. ذکر این‌ نکته‌ ضروری‌ است‌ که‌ چه‌ والدین‌ حرف های‌ زشت‌ را به‌ فرزند خود بگویند و چه‌ در حضور او در برابر فرد دیگری‌ این‌ گونه‌ گفتار را به‌ کار ببرند، کودک ، آنها را می‌آموزد و به‌ وقت‌ نیاز بر زبان‌ می‌آورد. از دیگر علت های‌ یادگیری‌ کلام‌ زشت ، ارتباط‌ کودکان‌ با دوستان‌ و با بچه ‌های‌ دیگر است. بسیاری‌ اوقات‌ کودکان‌ عامل‌ بدزبانی‌ یکدیگرند. در مهد کودک ، مدرسه ، کوچه‌ و هر جای‌ دیگری‌ که‌ بچه‌ ها فرصت‌ بازی و به ‌خصوص‌ درگیری‌ با هم‌ را پیدا کنند، ممکن‌ است‌ این‌ بدآموزی‌ صورت‌ بگیرد.از دیگر عوامل‌ بروز بدزبانی‌ در بچه‌ها ، به کارگیری‌ کلام‌ زشت‌ به‌ عنوان‌ اعتراض‌ است. کودک‌ با بر زبان ‌آوردن‌ این‌ گونه‌ حرف ها اعتراض‌ خود را نشان‌ می‌دهد؛ این‌ نوعی‌ رفتار تلافی‌ جویانه‌ است‌ که‌ بعضی‌ کودکان‌ در پیش‌ می‌ گیرند. آنها احساس‌ می‌ کنند، فقط‌ با ادای‌ این‌ گونه‌ کلمات‌ است‌ که‌ تخلیه‌ می‌ شوند و می ‌توانند نارضایتی‌ خود را نشان‌ دهند.
      گاهی‌ که‌ کودک‌ خردسال‌ برای‌ اولین ‌بار از کلمات‌ زشت‌ استفاده‌ می‌ کند، موجب‌ خنده‌ و مزاح‌ اطرافیان‌ می‌ شود. این‌ گونه‌ برخورد از همان‌ ابتدا برای‌ او حکم‌ تشویق‌ به‌ انجام‌ این‌ رفتار را خواهد داشت‌ و به ‌تدریج‌ به‌ آن‌ عادت‌ می‌ کند. در پاره‌ای‌ از موارد نیز کودکان‌ با بر زبان ‌آوردن‌ حرف های‌ زشت‌ می توانند به‌ خواسته‌ های‌ خود برسند. بنابراین‌ بدزبانی‌ را راهی‌ برای‌ رسیدن‌ به‌ اهداف‌ خود تلقی‌ می ‌کنند و در درازمدت‌ جزو رفتار آنان‌ خواهد شد.
      ● راه‌ حل ها
      به‌ هفت‌ علت‌ اصلی‌ برای‌ ناسزاگویی ‌ در کودکان‌ اشاره‌ کردیم؛
      ▪ یادگیری‌ از طریق‌ والدین‌
      ▪ یادگیری‌ از طریق ‌دوستان و بچه‌های‌ دیگر
      ▪ بد آموزی بوسیله فیلم
      ▪ بیان‌ نوعی‌ اعتراض‌
      ▪ رسیدن‌ به‌ خواسته‌ ها و اهداف‌
      ▪ تشویق ‌شدن‌
      ▪ ناکامی‌ و افسردگی
      مسلماً با شناسایی‌ علت‌ رفتار نادرست، می‌توانیم‌ در رفع‌ آن‌ موفق‌ تر عمل‌ کنیم:
      ۱) چنانچه‌ این‌ گونه‌ رفتار از والدین‌ سرچشمه‌ گرفته‌ باشد، بایستی‌ والدین‌ به‌ طور جدی‌ آموزش‌ داده‌ شوند تا خود را کنترل‌ کنند و چنین‌ رفتاری‌ را حداقل‌ در حضور فرزند انجام‌ ندهند. در ضمن‌ لازم‌ است‌ به‌ کودک‌ گفته‌ شود که‌ این‌ رفتارها درست‌ نیست‌ و اگر هم‌ از والدین‌ سر زده، آنها اشتباه‌ کرده‌اند و دیگر تکرار نخواهد شد. به‌علاوه توصیه‌ می‌ شود اگر پدر و مادر چنین‌ رفتاری‌ را مرتکب‌ شدند، به‌ اشتباه‌ خود اعتراف‌ کنند و حتی‌ از فرزند عذرخواهی‌ نمایند.
      ۲) اگر دوستان‌ یا بچه ‌های‌ دیگر عامل‌ بدزبانی‌ کودک‌ باشند، بایستی‌ او را از این‌ افراد دور کنیم‌ و به‌ جای‌ آنها دوستان‌ خوب‌ و مؤدب‌ را جایگزین‌ نماییم.
      ۳) در انتخاب‌ فیلم ها دقت‌ کنیم‌ و چنانچه‌ فیلمی‌ مناسب‌ سن‌ کودک‌ نیست، شرایطی‌ فراهم‌ آوریم‌ که‌ او فیلم‌ را نبیند.
      ۴) به‌ اعتراضات‌ کودک‌ گوش‌ دهیم‌ و دقیقاً توجه‌ کنیم‌ که‌ او چه‌ می ‌گوید و نسبت‌ به‌ چه‌ چیز اعتراض‌ دارد. دادن‌ یک‌ کمک‌ فوری‌ به‌ کودک‌ در چنین‌ شرایطی‌ بسیار مهم‌ است. روشهای سختگیرانه والدین، اعتراض‌ شدید فرزند را به‌ همراه‌ دارد.
      ۵) هرگز کودک‌ نباید به‌ این‌ وسیله‌ به‌ خواسته ‌اش‌ برسد؛ بلکه‌ بایستی‌ به‌ او فهماند، چنانچه‌ دست‌ از این‌ نوع‌ رفتار بردارد و حتی‌ از این بابت عذرخواهی‌ کند، به‌ خواسته‌ اش‌ خواهد رسید.
      ۶) هرگز با شنیدن‌ حرف های‌ زشت‌ کودک‌ به‌ او نخندیم، بلکه‌ اخم‌ کنیم‌ و خود را از وی‌ دور سازیم. با این‌ روش‌ به‌ او نشان‌ می‌ دهیم‌ که‌ رفتار پسندیده‌ای‌ نداشته‌ است.
      ۷) چنانچه‌ فرزند ناکامی‌ و افسردگی‌ دارد، بهتر است‌ فرصتی‌ فراهم‌ کنیم‌ تا او موفقیت ، شادی و نشاط را تجربه‌ کند. در چنین‌ مواردی‌ بایستی‌ به‌ درمان‌ حالات‌ افسرده ‌وار او بپردازیم.
      علاوه‌ بر توجه‌ به‌ نکات‌ گفته‌ شده، والدین‌ می ‌توانند با استفاده‌ از روش‌ «یادگیری‌ وسیله ‌ای» ، در جهت‌ رفع‌ عادت‌ بدزبانی‌ در کودکان‌ برآیند. به‌ این‌ ترتیب‌ که‌ هر وقت‌ کودک‌ رفتار ناپسند از خود نشان‌ نداد، به‌ او جایزه‌ای‌ بدهند و به‌ طور مشخص‌ بگویند «این‌ پاداش‌ به‌ این‌ علت‌ بود که‌ امروز حرف های‌ زشت‌ بر زبان‌ نیاوردی‌ و بچه‌ مؤدبی‌ بودی…» با این‌ روش، او می‌فهمد که‌ رفتار ناپسند پاداش‌ نمی ‌گیرد، بلکه‌ موجب‌ اخم‌ و قهر والدین‌ است؛ برعکس‌ رفتار مؤدبانه‌ او تشویق‌ و تأیید می ‌شود.
      ● بد دهنی کودکان
      این مسئله در بسیاری مواقع یکی از شکایات و معضلات والدین را در مقابل اطفال تشکیل داده و متأسفانه دربسیاری از مواقع خود پدر و مادرها در به وجود آوردن آن نقش داشته اند.
      ● علائم اختلال:
      برای شروع بحث ابتدا باید دانست که آیا طفل از لحاظ موقعیت درکی در موضعی قرار دارد که قادر به شناخت خوب و بد و زشت و زیبا بوده باشد و یا صرفاً از روی تقلید در سیر رشد کلامی این الفاظ را به کار می برد. کلاً شروع شکل گیری انضباط در اطفال از حوالی ۵/۱ سالگی آغاز می گردد و از آن زمان است که والدین نقش فعال خویش را در این زمینه ایفا خواهند نمود. رفتار و حرکات و سخن گفتن ناشیانه طفل در این زمان از هر لحاظ جالب نظر والدین و اطرافیان بوده و موجب مسرت و شادمانی آنان می گردد. در حوالی سنین ۵/۲ ۳ سالگی که طفل قادر به ادای ۲-۳ کلمه پشت سر هم می باشد بدترین زمان از لحاظ تقلید برخی کلمات ناهنجار می باشد که احیاناً در محیط اطراف طفل ادا می گردد در این زمان مشکل به دو صورت تکوین خواهد یافت:
      ۱) آن که ادای الفاظ رکیک و زشت در فرهنگ خانواده خاصی مرسوم بوده و از قبل مورد تقبیح واقع نگردیده باشد که در این صورت طفل با تقلید مستقیم بدین رفتار ناپسند گرایش یافته و آن را در خویش پرورش خواهد داد.
      ۲) آن که برخی وابستگان خانواده مثلاً عمو، دایی و یا حتی خود پدر و مادر لحن کودکانه طفل را مستمسکی جهت تفریح قرار داده و تقلید الفاظ رکیک توسط وی آنان را به خنده و شادی وامی دارد و پرواضح است که بعدها رفع یک عادت کاملاً مستقر شده و ذهنی شده در طفل تا چه اندازه با صعوبت همراه خواهد بود. سپس در زمانی که حدوداً مصادف با ۵-۶ سالگی طفل می باشد پدر و مادر از اینکه کودک خردسال بدون هیچ گونه ابایی به فحاشی ناسزاگویی می پردازد ظاهراً دچار تعجب می گردند در حالی که توجه به زیربنای موضوع جای هیچ گونه شگفتی بجا نخواهد گذاشت.
      ● بددهنی به صورت علامتی از یک اختلال سلوک:
      اختلالات سلوک در اطفال گروهی از اختلال های رفتاری آنان را تشکیل می دهند. نمونه هایی از این اختلالات شامل دروغ گویی افراطی و آتش افروزی عمدی و فرار از مدرسه می گردد. چنین کودکانی ممکن است متخاصم، بددهن، گستاخ و بی اعتنا بوده و نسبت به بزرگترها رفتار منفی گرایانه نشان دهند.
      ● سایر موارد شامل:
      ▪ بددهنی در اختلالات شخصیت
      بالاخص در اختلال شخصیت ضد اجتماعی
      ▪ بددهنی در پسیکوزهای اطفال
      که به طور خلاصه دسته ای از بیماری های جدی روانی را تشکیل داده و بیمار در طی حملات تهاجمی بیماری ممکن است به بددهنی و توهین به سایر افراد بپردازد.
      ▪ بد دهنی در عقب افتادگی عقلانی
      وجود رفتار نامتناسب اجتماعی و از جمله پرخاشگری در کودکان دچار عقب ماندگی ذهنی موجود و گاه موجب برانگیختن توجه منفی در مراقبین آنان می گردد. روش های پیش گیری از بیماری در بسیاری موارد آنچنان که ذکر گردید عدم رعایت برخی موازین اخلاقی در خانواده باعث الگوبرداری توسط طفل گردیده و مسلماً با ارشاد اعضای خانواده می توان از ایجاد این عادت زشت جلوگیری نمود. در همین جا باید به بزرگترها تذکر داد که هیچگاه ولو به شوخی به ذکر الفاظ رکیک و زشت نزد اطفال اقدام ننموده و اگر هم طفل این لغات و اصطلاحات را به کار برد به ابراز شادی و خنده نپردازند.
      همچنین یکی از نکات شاخص آموزش و پرورش در محیط اجتماعی اطفال و من جمله مدارس تعلیم اصول عالیه اخلاقی است که مانع از تکوین بسیاری عادات زشت و من جمله هرزه گویی خواهد گردید. گنجاندن این گونه مفاهیم عالی در برنامه رسمی تعلیمات مدارس مسلماً مثمر ثمر خواهد بود. درمان های اولیه و در دسترس به هر حال هرگاه پدر و مادر مواجه با هرزه گویی در طفل خویش گردند بهترین توصیه آن است که با نشان دادن رفتاری حاکی از نارضایتی به طفل بفهمانند که رفتار وی مقبول نظر آنان نمی باشد. این طرز رفتار بسیار مؤثرتر از تنبیه جسمانی طفل بوده و در بسیاری موارد موجب ترک عادت مزبور می گردد.
      ● در چه صورت باید به پزشک مراجعه نمود؟
      با مرور موارد فوق که تعدادی از علل بددهنی در اطفال را شامل می گردد ملاحظه می نماییم که برخی موارد نظیر بیماری های جدی روانی اطفال نیاز به پیگیری و بررسی تحت نظر روانپزشک اطفال خواهند داشت ولی اکثریت موارد آن با رعایت برخی موازین ساده رفتاری و اخلاقی قابل کنترل و پیشگیری خواهند بود

  • مینا , آگوست 13, 2016 @ 4:01 ب.ظ

    سلام دختری ۴ ساله دارم که پشت سر هم پلک میزنه و بعضی اوقات دندون قروچه میکنه و وقتی ناراحت میشه داد میزنه و با صدایی بلند حرف میزنه اگه میشه لطفا کمکم کنید …من دخترم و کلاس شنا بردم اونجا حاضر نشد شنا یاد بگیر و داد و فریاد میکرد و پلک زدن بیشتر شده خیلی لجباز میکنه …خواهش میکنم کمکم کنید خیلی میترسم که این وضع روی آون تاثیرات منفی روی زندگی آیندش داشته باشه .تک فرزندم هست

    • راهنما , آگوست 14, 2016 @ 12:21 ب.ظ

      در این مورد میتونید با متخصصین کانون مشاوران ایران، مشاوره تلفنی/تخصصی داشته باشید
      دفتر شریعتی:
      ۰۲۱-۸۸۴۲۲۴۹۵ خط ویژه

  • FARIBA JABBARI , آگوست 17, 2016 @ 2:38 ب.ظ

    با عرض سلام و خسته نباشید
    پسری دارم که یه هفته هست دو سالش رو تموم کرده شروع کردم که اونو از پوشک بگیرم ولی اصلا تمایلی به دستشویی رفتن نداره با فاصله زمانی کم میبرمش دستشویی میگه ندارم ولی همین که اومد بیرون شورتشو کثیف میکنه نمیدونم سنش مناسبه اینکاره یا دلیلش چیه؟ لطفا راهنماییم کنید

    • راهنما , آگوست 20, 2016 @ 2:33 ب.ظ

      هیچ فکر کرده‌اید که شاید پروژه عظیم و طاقت‌فرسای گرفتن پوشک از بچه را بشود در سه روز انجام داد؟

      مثل یک رویا یا حقه است، نه؟ فکر این که کودک شما بتواند بی‌دردسر از توالت استفاده کند، آن هم فقط در چند روز یا حتی در طول یک بعدازظهر، به نظر باور نکردنی می‌آید. اغلب مادرها دست کم چند ماه به این موضوع (و همه سختی‌های مربوط به فرش و شلوار و آب‌کشی) فکر می‌کنند و حتی نزدیک شدن به لگن بچه هم آن‌ها را دچار تپش قلب می‌کند!

      یادتان باشد استفاده از این روش یا هر روش دیگری، به این معنا نیست که کودک پس از آن دیگر مثل آدم‌های بزرگ از توالت استفاده می‌کند. موفقیت در این روش، یعنی کودک شما استفاده از توالت را به پوشک ترجیح بدهد، اما همچنان ممکن است گاهی خراب‌کاری کند و شما باید کمکش کنید تا پیشرفت کند.

      کمک به کودک وقتی کامل می‌شود که امکان استفاده راحت از توالت برای کودک‌تان به صورت مستقل کاملا وجود داشته باشد. چیزهایی هم هست که باید یادش بدهید؛ مثلا این که چطوری شلوارش را پایین بکشد و دوباره پایش کند، لگن توالت را خالی کند و دست‌هایش را با صابون بشوید. این چیزها ممکن است چند ماه طول بکشد و شما مجبور باشید تا آن وقت خودتان همراهی‌اش کنید. برای همین است که بهتر است به این برنامه ۳ روزه، به عنوان آخرین ضربه‌ای نگاه کنید که به توپ در حال پرواز به سمت دروازه می‌زنید. مهم‌ترین چیز این است که یادتان باشد هیچ روشی «درست و بی‌اشکال» نیست، مگر آن که برای خودتان و بچه‌تان درست از آب دربیاید!

      خودتان برای آموزش توالت آماده‌اید؟!

      تکنیک کودک بی‌پوشک یک روش «بدون پوشک» است. یعنی احتمال خرابکاری و آب‌کشی در این روش بیشتر از ۱۰۰ درصد است! بنابراین باید از قبل خودتان را برای هر چیزی آماده کنید. اگر حوصله این طور کارها را ندارید، می‌توانید از شورت‌های آموزشی استفاده کنید، اما دیگر انتظار تمام شدن ماجرا در ۳ روز را نداشته باشید. روش‌هایی که همراه با پوشک هستند و مثلا مادر در ساعات معینی بچه را به دستشویی می‌برد، ممکن است ماه‌ها طول بکشند. اما این یک روش تضمینی چند روزه است. اگر واقعا می‌خواهید این روش برای‌تان کار کند، باید بچه‌تان را لخت رها کنید! اگر این موضوع برای‌تان غیرقابل تحمل است، از یک روش دیگر استفاده کنید. در غیر این صورت، الان بهترین زمان برای شروع است. اگر از همین حالا خودتان را آماده کنید، می‌توانید تابستان را بدون پوشک سپری کنید! هورا!

      برای تعطیلات آموزش توالت چه چیزهایی لازم دارید؟

      – یک لگن آموزشی کودک که او خودش به تنهایی بتواند رویش بنشنید. اگر بتوانید برای هر جای خانه (مثلا اتاق خودش، هال، آشپزخانه، توالت و حمام) یکی تهیه کنید، فوق‌العاده است.

      – یک عالمه آب یا آبمیوه و مایعات دیگر برای نوشیدن

      – جایزه برای هر بار استفاده مطلوب(!) از لگن (شکلات، چیپس یا هر چیز دیگری که کودک‌تان واقعا دوست داشته باشد و شما معمولا او را از خوردن‌اش محروم می‌کنید!)

      – شلنگ یا ظرف آب و یک عالمه دستمال و سطل و این طور چیزها برای پاک کردن رخدادهای تصادفی در وسط خانه.

      – چند دست شلوار یا شورت راحت که فوری پایین بیایند؛ برای وقت‌هایی که بیرون از خانه هستید.

      – چند دست زیرانداز جاذب آب یک بار مصرف (می‌توانید از داروخانه تهیه کنید) برای جاهای خاص که نمی‌خواهید احیانا کثیف شوند؛ مثلا روی صندلی ماشین یا مبلی که روی آن می‌نشینید. بهتر است آن را طوری پهن کنید که کودک‌تان متوجه آن نشود، مثلا زیر روکش اصلی صندلی.

      و اما برنامه…!

      یک ماه قبل از شروع

      کنترل کنید که کودک‌تان برای شروع برنامه آموزش توالت آماده است یا نه. آمادگی، یعنی این که کودک‌تان بعد از هر بار دستشویی برای ۲ ساعت یا بیشتر خشک می‌ماند، از شما می‌خواهد که به توالت برود، دوست ندارد پوشکش کنید و در زمان‌های نسبتا مشخصی در روز مدفوع می‌کند. اگر کودک شما ۲۸ ماهگی را پشت سر گذاشته باشد، به احتمال زیاد این نشانه‌ها را خواهد داشت. هر چه سن بچه‌ها بیشتر از ۲۸ ماه و نزدیک‌تر به ۳ سالگی باشد، موفقیت این روش بیشتر تضمین می‌شود.

      برنامه کاری‌تان را خالی کنید و ۳ روز را دربست کنار بگذارید و روی آموزش توالت تمرکز کنید. یک نفر دیگر (پدر، مادربزرگ یا پرستار) را هم کنار دست‌تان داشته باشید تا حداقل در ۲ روز اول کمک‌تان کند.

      یک جور «سرود توالت» اختراع کنید! هدف این است که با رقص و سرود و خوشحالی کودک را به خاطر موفقیتش تشویق کنید و برای ادامه دادنش به او انگیزه بدهید. بنابراین این سرود می‌تواند یک آواز باشد، یک هورای دسته‌جمعی یا یک رقص ۳ نفره با کودکی که توی هوا پرت می‌شود! به این فکر کنید که کودک‌تان چطوری‌اش را دوست دارد.

      ۲ تا ۵ هفته قبل از شروع آموزش، کودک‌تان را با لگنش آشنا کنید. وقت‌هایی که خودتان، همسرتان یا نزدیکان دیگری که با آن‌ها رودربایستی ندارید، می‌خواهید به توالت بروید، به او اطلاع بدهید که دارید برای چه کاری می‌روید! می‌توانید مراحل توالت را از پایین کشیدن شلوار تا سیفون و شستن دست‌ها برایش توضیح بدهید. حتی می‌توانید بعد از توالت، همراه با همسرتان برای خودتان سرود توالت را اجرا کنید! اگر والدین این کار را برای خودشان بکنند، کودک حس می‌کند این یک تفریح خانوادگی است! می‌توانید این کار را برای عروسک‌های کودک‌تان هم اجرا کنید و تمام مراحل توالت را به او نشان بدهید.

      یک هفته قبل از شروع

      یک بسته پوشک را به کودک‌تان نشان بدهید و بگویید که از چهارشنبه (یا هر روز دیگری که قرار است آغاز تعطیلات ۳ روزه آموزش پوشک‌تان باشد) دیگر نیازی به این‌ها ندارید و او قرار است بی‌پوشک بگردد. این را به عنوان یک ماجرای مفرح و هیجان‌انگیز معرفی کنید. به او بگویید هر وقت این بسته پوشک تمام شود، دیگر نیازی نیست او پوشک به پا کند و آزاد است!

      یکی از علت‌های کارآمدی این روش (و علت این که به آن روش «کودک، بی‌پوشک» می‌گویند) این است که بچه‌ها عاشق این هستند که بی‌لباس بگردند!

      اولین روز آموزش

      همراه با کودک‌تان از خواب بیدار شوید. پوشکش را باز کنید. بهتر است کودک‌تان لباسی داشته باشد که مزاحم نشستن او روی لگن نشود. یک دامن کوتاه (بدون شورت) برای دخترها عالی است. برای پسرها هم فقط یک شورت راحت‌تر است. از حالا به بعد شما و همسرتان باید چشم بدوزید به بچه‌تان تا اگر نشانه‌هایی از نیاز به دستشویی دیدید، او را فوری به نزدیک‌ترین لگن برسانید.

      در طول روز همگی (یعنی خودتان، همسرتان و کودک‌تان) را مجبور کنید میوه و چیزهای آبکی بخورند و کلی آب و شربت دم دست بگذارید که چیزی برای توالت داشته باشید! هر وقت خودتان خواستید به توالت بروید، به کودک‌تان بگویید و مراحل را برایش توضیح دهید. جای دقیق لگن را به او نشان بدهید و بگویید که چه انتظاری از او دارید.

      اگر کودک‌تان روی لگن نشست و کارش را انجام داد، موفقیتش را به او تبریک بگویید، حتی اگر بیشترش روی زمین ریخته بود و فقط یک قطره‌اش به لگن رسیده بود! اگر این طوری شد، سرود توالت را با هم اجرا کنید و حتی می‌توانید به او جایزه هم بدهید. بعد از ۱۰ تا ۱۲ بار، معمولا بچه‌ها یاد می‌گیرند به صورت مستقل از لگن استفاده کنند.

      اگر یک اتفاق ناخوشایند رخ داد (مثلا مبل یا فرش کثیف شد) نگویید «چیزی نیست!». به جایش با یک لحن ملایم و کمی ناراحت بگویید «جیش (یا پی‌پی) توی لگن!» و به کودک‌تان کمک کنید تا فرش و مبل را تمیز کنید. به هیچ عنوان سرش داد نزنید و به خاطر اتفاقی که افتاده، شرمنده‌اش نکنید. اتفاق، حتما می‌افتد!

      قبل از زمان خواب بعدازظهر و خواب شبانه، به کودک‌تان بگویید که وقت توالت است (از او نپرسید که می‌خواهد برود یا نه، چون جوابش نه خواهد بود!) و بعد پوشکش کنید، مگر این که مطمئن باشید خشک می‌ماند.

      روز دوم آموزش

      روش روز اول را ادامه بدهید. تنها تفاوت این است که در روز دوم می‌توانید یک ساعت در بعدازظهر بیرون بروید. صبر کنید تا او در لگن کارش را بکند و بعد سریع از خانه بیرون بزنید! این طوری به او می‌فهمانید که بین زمان بیرون رفتن از خانه و دستشویی کردن، ارتباطی وجود دارد. ضمنا با این کار کودک‌تان را با «توالت درخواستی» هم آشنا می‌کنید، یعنی قبل از بیرون رفتن از او بخواهید که توالت کند.

      موقع بیرون رفتن پای کودک‌تان یک شلوار راحت بکنید و برایش پوشک یا شورت آموزشی نپوشانید. قرار است برای هر رخدادی، داخل خانه یا بیرون آن کودک را آزاد بگذارید. با این حال چند دست لباس با خودتان بردارید؛ شاید خیلی هم خوش شانس نبودید!

      بهتر است برای بیرون رفتن یک جای نزدیک را انتخاب کنید تا پیاده (بدون ماشین) بروید. قدم زدن در محله (حتی اطراف ساختمان خودتان) یا رفتن تا پارک نزدیک خانه، این امکان را مهیا می‌کند که یک لگن کوچک را هم با خودتان ببرید. در این مرحله، انتظار نمی‌رود که کودک بتواند خودش را یک ساعت نگه دارد.

      روز سوم آموزش

      همان روش روز اول را ادامه بدهید، اما می‌توانید صبح و عصر برای یک ساعت بیرون بروید. هر بار قبل از رفتن از کودک‌تان بخواهید توالت کند و بعد بیرون بروید.

      برای بیرون رفتن همان کارهای قبلی را بکنید؛ شلوار راحت، لگن کوچک همراه و لباس‌های اضافه.

      بعد از آموزش

      بعد از این تعطیلات طولانی می‌توانید انتظار داشته باشید که کودک‌تان هر بار که لازم دارد، خودش را به لگن برساند یا به شما بگوید که کمکش کنید. اما برای رسیدن به نتیجه مطلوب، همچنان باید انتظار اتفاقاتی را داشته باشید.

      برای ۳ ماه آینده، به کودک‌تان اجازه بدهید با شورت یا با یک شلوار شل و ول در خانه بگردد. پوشک را فقط برای خواب شبانه استفاده کنید. بیرون از خانه هم شلوارهای راحت پای او کنید که پایین کشیدن‌شان ساده باشد.

      شورت‌های آموزشی یا لباس‌های زیر تنگ برای بچه حس پوشک را دارند و استفاده از آن‌ها قبل از ۳ ماه کودک‌تان را ترغیب می‌کند که توی همان‌ها کارش را انجام بدهد. بعد از ۳ ماه بدون هیچ رخداد غیر منتظره، می‌توانید به او شورت بپوشانید.

      وقتی بیرون می‌روید، لگن کوچک‌تان را همراه‌تان ببرید. در محیط‌های عمومی از آن در دستشویی‌های عمومی استفاده کنید یا از تبدیل‌های توالت فرنگی برای او استفاده کنید. حتما دست‌های خودتان و کودک‌تان را بعد از استفاده از توالت بشویید.

      اگر آموزش ۳ روزه جواب نداد، چطور؟

      اگر کودک شما بعد از آموزش ۳ روزه هیچ اشتیاقی برای استفاده از لگن نشان نداد، ۶ تا ۸ هفته وقفه ایجاد کنید و دوباره امتحان کنید. اگر کودک‌تان کمتر از ۷۵درصد موفقیت نشان بدهد یا اصلا برایش اهمیتی نداشته باشد که زیر پایش خیس می‌شود، آموزش را متوقف کنید و به بعد موکول کنید.

      مثبت و منفی‌های آموزش ۳ روزه توالت

      چیزهای خوب

      روش آموزش ۳ روزه «کودک، بدون پوشک» یک روش آسان است که هر مادر و پدری می‌توانند آن را دنبال کنند. اگر به نظرتان آموزش توالت رفتن یک فرایند مخوف و پراضطراب است، یا فکر می‌کنید آموزش آن غیر ممکن است، این روش را انتخاب کنید!

      این روش خیلی سریع جواب می‌دهد؛ در نتیجه برای مادرهای شاغل یا آن‌هایی که مجبورند در مدت مشخصی این ماجرا را تمام کنند (مثلا اگر انتظار فرزند دوم را می‌کشید یا یک سفر کاری در پیش دارید) مفید است. ضمنا کودک‌تان هم به خودش افتخار می‌کند و احساس استقلال به دست می‌آورد. علاوه بر این، شما می‌توانید پول‌هایی را که برای خریدن پوشک خرج می‌کرده‌اید، کنار بگذارید و به خاطر پوشک‌های کثیف‌تان هم کمتر به محیط زیست آسیب می‌زنید!

      این روش به جایزه دادن متکی نیست و تشویق کودک در حد سرود توالت یا یک آواز تشویقی است. بنابراین لازم نیست نگران این باشید که کودک‌تان برای توالت به جایزه (مثلا شکلات) وابسته می‌شود. ضمنا با این روش شما توالت را به یک فعالیت مفرح و بامزه تبدیل می‌کنید و از تبدیل شدن کودک‌تان به یک موجود بیزار از توالت (که باید برای بردنش به دستشویی دنبالش بدوید و التماسش کنید) جلوگیری می‌کنید.

      چیزهای بد

      این که ۳ روز در خانه بمانید و چشم‌های‌تان را به کودک‌تان بدوزید تا متوجه کوچک‌ترین نشانه و تحرک از او برای نیاز به توالت شوید، کمی سخت است. البته این موضوع معمولا پس از روز اول و با یادگیری کودک راحت‌تر می‌شود. اگر هر دو (شما و همسرتان) شاغل باشید، این موضوع سخت‌تر هم می‌شود و شاید نیاز به یکی دو روز مرخصی داشته باشید.

      این که کودک‌تان بخواهد ۳ روز در خانه لخت بگردد، شاید برای‌تان خوشایند نباشد. ممکن است شما این کار را غیراخلاقی بدانید، در حالی که خانواده‌های دیگری مشکلی با این که کودک‌شان را با خودشان به توالت ببرند و مراحل کار را نشانش بدهند هم نداشته باشند. این به وضعیت فرهنگی خودتان مربوط است و شما باید روشی را که خودتان می‌پسندید، انتخاب کنید. اگر دوست ندارید کودک‌تان کاملا لخت باشد، می‌توانید یک دامن پای دخترتان کنید یا یک شورت شل و آویزان پای پسرتان. ضمنا، فصل سرما هم می‌تواند مانع اجرای این روش باشد. شاید لازم باشد دمای شوفاژهای خانه را کمی زیاد کنید یا برای اجرای برنامه تا تابستان صبر کنید.

      چند تجربه واقعی برای اجرای برنامه «کودک بدون پوشک»

      من این برنامه را در کمال ناامیدی شروع کردم! آن موقع کودک دومم را باردار بودم و ترجیح می‌دادم هر چه سریع‌تر این ماجرا تمام شود، اما امید نداشتم که واقعا این اتفاق رخ بدهد. روز اول بی‌نهایت تاسف‌بار و ناامید کننده بود. دخترم حتی متوجه نمی‌شد که دریاچه زیر پایش کاردستی خودش است! حتی تلاشی هم برای رسیدن به لگن نمی‌کرد. وقتی روز اول به شب رسید، مطمئن بودم که اشتباه کرده‌ام و زود اقدام کرده‌ام. تعداد شورت‌های شسته شده روی بند ۱۲ تا بود و آن قدر خانه را آب کشیده بودیم که دیگر هیچ حوله و دستمال خشکی نداشتیم. من دچار کمردرد شده بودم و همسرم تمام روز داشت حوله می‌شست. روز دوم همه چیز خیلی بهتر بود. تعداد آب‌کشی‌ها به ۳ بار رسید. دخترم سعی کرده بود خودش را به لگن برساند، اما در اغلب اوقات موفق نمی‌شد. با این حال انگار تازه دخترم فهمیده بود که قضیه از چه قرار است! روز سوم عالی بود. آبکشی تمام شد. ما موفق شده بودیم!

      – قاطع باشید. به خودتان بگویید: همین است؛ ۳ روز دیگر همه چیز تمام شده است! چشم‌های‌تان را به روی سختی‌ها ببندید و شروع کنید.

      – از کلی وقت قبل به ماجرا فکر نکنید و خودتان را نترسانید. ماجرا واقعا ساده‌تر از چیزی که فکرش را می‌کنید، پیش می‌رود. خیلی از مادرها بعد از این که کودک‌شان را از پوشک گرفتند، می‌گویند اگر می‌دانستم این قدر ساده است، زودتر می‌گرفتم!

      – اگر برای فرش‌ها یا مبل‌های‌تان نگرانید، جمع‌شان کنید! فرش‌های گران قیمت‌تان را لوله کنید و روی مبل‌های‌تان روکش بکشید تا نخواهید تمام مدت به آن‌ها فکر کنید. به هر حال آب کشیدن یک متر سرامیک راحت‌تر از شستن فرش ۹ متری است.

      – اگر نمی‌خواهید همه جای خانه‌تان را شلنگ بکشید، یک جا در خانه‌تان را که آب کشیدنش آسان‌تر است (مثلا آشپزخانه یا راهروی جلوی حمام یا دستشویی) برای کودک‌تان جذاب کنید. خودتان همان جا بپلکید و اسباب بازی‌های او را هم همان جا بیاورید. شاید بهتر باشد ۳ روز خانوادگی در همین محل اطراق کنید!

      – می‌توانید به جای سرود توالت، از جایزه‌هایی مثل شکلات و چیپس استفاده کنید یا فقط قول یک سه‌چرخه را بدهید.

      – لگن را دم دست بگذارید! تجربه من نشان داد این که دخترم روز اول سراغ لگن نمی‌رفت، به خاطر دوری‌اش بود. عضلات بچه‌ها هنوز آن قدر سفت نیست که بتواند جلوی ریزش ادرار را تا رسیدن به لگن بگیرد. اگر لگن درست بغل دست بچه باشد، او می‌تواند فوری رویش بنشیند. اما رسیدن تا دستشویی، کار سختی است. بهترین کار این است که همان جا، وسط خانه یا اتاق یا آشپزخانه (هرجا که کودک بیشتر حضور دارد) یک زیرانداز ضدآب بیندازید و لگن را رویش بگذارید. این طوری احتمال موفقیت و در نتیجه اعتماد به نفس کودک را بیشتر می‌کنید. من این کار را روز دوم انجام دادم و فوری نتیجه‌اش را دیدم!

      چطور همه جا را تمیز کنیم؟

      احتمال این که مجبور شوید چند جا را آب بکشید، قطعی است. پس از قبل خودتان را آماده کنید.

      – برای آب کشیدن زمین، باید از آب جاری یا کر استفاده کنید. یک شلنگ که به شیر آب وصل شده، نجسی را تمیز می‌کند. اول عین نجاست (ادرار یا مدفوع) را با دستمال کاغذی خشک کنید. بعد روی آن آب بگیرید. اگر در آن محل آب‌رو (چاه) وجود داشته باشد(مثل دستشویی یا حمام یا آشپزخانه)، کارتان خیلی راحت است. آب بگیرید و سعی کنید بدون پخش و پلا شدن آب، وارد راه‌آب شود.

      – اگر آب‌رو ندارید (مثلا وسط هال یا پذیرایی یا اتاق نجس شده) بعد از تمیز کردن نجاست، دور تا دور محل نجاست را حوله یا دستمال بچینید؛ طوری که آب به بیرون محیط درز نکند. روی نجاست آب بریزید. آب را با حوله‌ها کاملا جمع کنید (مواظب باشید به بیرون محیط دایره حوله‌ها درز نکند) و حوله‌ها را در یک لگن بیندازید. اگر از آب شلنگ استفاده می‌کنید با یک بار آب ریختن و کاملا جمع کردن، محل پاک می‌شود. اما اگر به آب جاری دسترسی ندارید و مثلا با پارچ آب، آب می‌ریزید، باید این کار را ۳ بار تکرار کنید. با ۳ بار آب ریختن و خشک کردن، محل پاک می‌شود.

      – برای شستن لباس‌های بچه (و احیانا حوله‌هایی که برای پاک کردن زمین استفاده کرده‌اید) کافی است آن‌ها را زیر شیر آب بگیرید و چند بار خیس کنید و بچلانید تا مطمئن شوید که آب داخلش بیرون آمده و تمیز شده.

      – برای شستن خود بچه، یک بار آب ریختن با شلنگ کافی است. زیاد بچه را نشویید. اذیت می‌شود.

      – اگر وسیله‌ای مثل مبل و میز نجس شد، بهترین راه این است که آن را ببرید توی حمام و یک بار رویش آب شلنگ بگیرید. در غیر این صورت باید همان روش آب ریختن و خشک کردن را اجرا کنید.

      در این مورد میتونید با متخصصین کانون مشاوران ایران، مشاوره تلفنی/تخصصی داشته باشید
      ۰۲۱-۸۸۴۷۲۸۶۴

  • امین , آگوست 17, 2016 @ 5:43 ب.ظ

    با سلام من یک دختر ۱/۵ساله دارم و اولین فرندمم هست برنامه خوابش کلا برای من و مادرش ما رو با مشکل روبه رو کرده
    از۱۲ شب الی ۶یا۷ صبح بیدار ودراین زمان بازی میکنه شیر میخوره بعضی وقتا هم بهانه گبری میکنه روز ها هم به صورت نا منظم در بازه های دو سه چهار ساعت میخوابه چون منزل اپاتمانی هست فضای بازی هم کم هست .و ساعات خواب من و مادرشم کلا بهم خورده سرجم در ۲۴ساعت سر جم ۵ ساعت نامنظم خواب داریم بنده چون فرهنگی هستم از اول مهر به مشکل بر میخورم چون شب باید استراحت کنم تا بتونم سر کلاس برم غیراون مادرشم در مهر ماه به دلیل شغل بنده دست تنها به مشکل بر میخوره دکترم بردیمش چند تا داروی خواب اور داده ولی فرقی نکرده و خودم فکر میکنم بیش فعاله واقعا ممنون میشم کمکم کنید واقعا به مشکل خوردیم واهمه دام فرزندم دچار مشکل بشه

    • راهنما , آگوست 19, 2016 @ 11:17 ب.ظ

      در این مورد حمتا” با متخصصین کانون مشاوران ایران، مشاوره تلفنی/تخصصی داشته باشید
      ۰۲۱-۲۲۳۵۴۲۸۲

      خواب و کمبود خواب یکی از بحث‌برانگیزترین جنبه‌های مراقبت از کودک است. معمولا والدین جوان، اهمیت حیاتی این موضوع را در هفته‌ها و ماه‌های اول تولد فرزندشان کشف می‌کنند. کمیت و کیفیت خواب نوزادروی شادی و رضایت همه اعضای خانواده تاثیر می‌گذارد.
      خواب کودکان در سنین مختلف متفاوت است، اما در واقع این تفاوت‌ها تنها ناشیاز تغییر شکل مشکلات خواب است. مثلا به جای گریه، بیخوابی و به جایغذا دادن به نوزاد در طول شب، کابوس‌های شبانه یا تشنگی به سراغ کودک می‌آید.
      شما چگونه کودکتان را که در حال گریه است می‌خوابانید؟ چگونه باید با فرزندتان که در نیمه‌های شب از خواب بیدار می‌شود رفتار کنید؟ و چقدر خواب برای فرزندتان کافی است؟ مقدار خواب کاملا به سن فرزندتان بستگی دارد. جداولی که به این منظور وجود دارد در واقع متوسط خواب کودکان را در سنین خاص، گزارش می‌کنند.
      هیچ عدد دقیقی برای ساعات خواب مورد نیاز برای همه بچه‌ها در یک سن خاص وجود ندارد. یک کودک دو ساله ممکن است از ساعت ۸ شب تا ۸ صبح بخوابد، اما کودک دیگر با سنی مشابه ممکن است با خوابیدن از ۱۰ شب تا ۵ صبح، کاملا سرحال شود. به هر حال خواب در سلامت کودک نقش مهمی را ایفا می‌کند؛ اما همیشه ارتباط بین کمبود خواب یک کودک و رفتارش، روشن و واضح نیست. وقتی بزرگ‌ترها خسته می‌شوند بدخلق شده و انرژی‌شان کاهش می‌یابد، اما کودکان احتمال دارد که فعال‌تر شده، مرتبا با همه چیز مخالفت کرده و رفتارهای افراطی از خود نشان دهند.
      اگرچه محدوده مقدار خواب کودکان در هر سنی مشخص است، اما هر کودکی شخصیت منحصر به فردی دارد که میزان خواب مورد نیاز او را تعیین می‌کند. در اینجا تخمینی براساس میزان سن و سال کودک آمده است.
      نوزادان زیر شش ماه

      هیچ فرمولی برای خواب نوزادان وجود ندارد چرا که ساعت درونی آنها هنوز کاملا پرورش نیافته است. عموما نوزادان، بین ۱۶ تا ۲۰ ساعت در شبانه‌روز می‌خوابند که این میزان خواب بین شب و روز تقسیم می‌شود.
      نوزادان هر ۳ تا ۴ ساعت باید بیدار شوند تا وزن‌گیری آنها کامل شود، این اتفاق در دو هفته اول روی می‌دهد. بعد از آن، حتی اگر نوزاد مدت بیشتری را هم بخوابد مشکلی ایجاد نمی‌شود. البته بیشتر نوزادان فاصله زمانی زیادی را نمی‌خوابند چون گرسنه می‌شوند. بیشترین مدتی که یک نوزاد به طور متصل می‌خوابد معمولا بین ۴ تا ۵ ساعت است این کاملا به میزان گرسنگی طفل بستگی دارد. اگر نوزاد مدت زیادی را بخوابد احتمالا در طی روز گرسنه‌تر شده و نیاز به وعده‌های غذایی بیشتر در او افزایش می‌یابد.
      ولی والدین نگران نباشند چرا که وقتی احساس می‌کنند که خواب شبانه برایشان مثل یک رویای دست‌نیافتنی است، زمان خواب نوزادشان معمولا شروع به شیفت کردن به سمت شب می‌شود. در ۳ ماهگی، ۵ ساعت از خواب در طول روز و ۱۰ ساعت در طول شب خواهد بود و با یک یا دو وقفه در طول شب مواجه خواهیم بود.
      در مورد ۹۰ درصد بچه‌های با این سن و سال، خواب شبانه ۶ تا ۸ ساعت خواهد بود.
      اما مهم است که بدانید کودکان همیشه وقتی به نظر می‌رسد که بیدارند، در واقع بیدار نیستند آنها می‌توانند گریه کنند و صداهای مختلفی را در هنگام خواب سبک، ایجاد کنند. حتی اگر آنها در طول شب بیدار شوند شاید فقط برای چند دقیقه بیدار باشند و سریعا دوباره به خواب روند. بهترین حالت این است که فرزند شما یاد بگیرد که خودش سریعا به خواب برود، پس بهتر است به او اجازه بدهید تا این روش را امتحان کند.
      اگر کودک زیر ۶ ماه گریه را چندین دقیقه ادامه داد، آن وقت باید به او پاسخداد. شاید کودک شما حقیقتا احساس ناراحتی کند؛ گرسنگی، خیس کردن خود، سرمایا حتی بیماری. اما زمان بیداری شبانه برای عوض کردن بچه و غذا دادن به اوباید تا حد امکان سریع و بی‌صدا باشد. هیچ کار اضافه غیر ضروری که باعث تحریک کودک شود مثل صحبت کردن، بازی کردن یا روشن کردن چراغ‌ها را انجام ندهید. کودک خود را تشویق کنید تا یاد بگیرد که شب زمان خواب است. شما بایداین نکته را به او آموزش دهید زیرا کودک شما به این‌که چه زمانی نیازهایش را برآورده سازد توجهی ندارد.
      ایده‌ آل این است که کودک‌تان قبل از به خواب رفتن، در تختخواب مخصوص خود قرار گیرد و اصلا زود نیست که ساعت خواب منظم و ثابتی را برای او در نظر بگیرید. هر کار آرامش‌بخشی که در زمان خاصی در هر شب انجام شود، به روتین ساختن ساعت خواب کودک کمک می‌کند. کودک شما همه اینها را با خواب مرتبط کرده و این کارها به او کمک می‌کنند که او بخوابد. شما می‌‌خواهید که کودک‌تان به طور مستقل به خواب رود و یک امر منظم و ثابت کودک را به این کار تشویق می‌کند.
      ۶ تا ۱۲ ماهگی

      در ۶ ماهگی، کودک ممکن است ۳ ساعت در طول روز بخوابد و ۱۱ ساعت هم در شب در این سن، شما می‌توانید پاسخ‌تان را به کودکی که بیدار است و در طول شب گریه می‌کند تغییر دهید.
      شما می‌توانید به کودک‌تان در این سن ۵ دقیقه فرصت دهید تا خودش ساکت شود وبه خواب رود. اما اگر این اتفاق نیفتد می‌توانید او را بدون بغل کردن (تنها با صحبت کردن و نوازش کردن)‌ آرام کنید، سپس او را ترک کنید. در غیر این‌صورت بدانید که او بیمار است کودکان بیمار نیاز به در آغوش گرفته شدن دارند تا آرام شوند. اگر کودک‌تان بیمار به نظر نمی‌رسد و به گریه کردن ادامه می‌دهد، می‌توانید کمی بیشتر از ۵ دقیقه منتظر بمانید، سپس کارهای قبل را تکرار کنید.
      بعد از چندروز، به تنهایی خوابیدن برای کودک راحت‌تر می‌شود. اما اگر کودک ۶ماهه شما به بیدار شدن بیش از ۵ تا ۶ بار در طول شب ادامه داد با پزشک مشورت کنید.
      بین ۶ تا ۱۲ ماه، ترس از جدایی برای تعدادی از کودکان به مساله‌ای عمده تبدیل می‌شود و شاید این موضوع باعث شود که آنها دوباره بیدار شوند. اما قوانین برای بیداری‌های شبانه مشابه قبل است یعنی نباید او را در آغوش گرفت، چراغ را روشن کرد، آواز خواند، حرف زد یا به او غذا داد. همه این فعالیت‌ها تکرار رفتار را تشویق می‌کنند.
      اگر فرزندتان در حال گریه از خواب شبانه بیدار می‌شود، بررسی کنید که بیمارنباشد و خودش را خیس‌ نکرده باشد. شما می‌توانید او را با مهربانی وقتی بهپشت یا به شکم خوابیده نوازش کنید. استفاده از پستانک یا مکیدن انگشت می‌‌‌تواند به کودک در این سن کمک کند که آرام شدن را یاد بگیرد. اگر کودکتان به گریه ادامه می‌دهد می‌‌توانید از قانون ۵ دقیقه استفاده کنید کهدر بالا عنوان شد.
      کودکان نوپا

      از سن یک تا ۳ سالگی، کودک بین ۱۰ تا ۱۳ ساعت می‌خوابد. ترس از جدایی یا تمایل به بودن با مادر و پدر می‌تواند انگیزه کودک برای بیدار ماندن باشد.
      زمانی از شب را که نشانه‌هایی از خواب در کودکتان دیده می‌شود یادداشت کنیدو سعی کنید این زمان را به عنوان ساعت خواب او در نظر بگیرید و آن را به صورت یک عادت تبدیل کنید.
      شما نباید یک کودک ۲ یا ۳ ساله را به خواب در طی روز مجبور کنید. مگر این که واقعا خسته و بدخلق شده باشد.
      والدین، برخی اوقات این تصور اشتباه را دارند که بیدار نگه‌داشتن کودک باعثمی‌شود که او هنگام شب، سر ساعت مناسب به خواب رود. در واقع،‌ کودکان اگر بیش از حد خسته باشند دیرتر و سخت‌تر به خواب خواهند رفت.
      ایجاد یک ساعت خواب مقرر و همیشگی، به کودک کمک می‌کند که آرامش داشته باشدو برای خواب آماده شود. برای کودک نوپا، شاید زمان مقرر بین ۱۵ تا ۳۰ دقیقه نوسان داشته باشد و همراه فعالیت‌هایی مثل خواندن داستان، حمام کردن یا گوش دادن به موسیقی باشد که باعث آرامش او می‌شود.
      هر کاری که شب‌ها برای به خواب رفتن فرزندتان انجام می‌دهید، هر چه که باشد، ‌کودک احتمالا اصرار دارد که هر شب تکرار شود. فقط اجازه ندهید که تشریفات قبل از خواب خیلی سخت و طولانی شود. به فرزند خود اجازه دهید که درزمان خواب یکسری انتخا‌ب‌ها داشته باشد مثلا انتخاب کند که چه لباسی می‌خواهد بپوشد،‌ چه عروسکی را با خود به رختخواب ببرد، چه موسیقی‌ را گوش کند. این موضوع به فرزند شما احساس کنترل و تسلط می‌دهد.
      اما حتی کودکانی که خیلی خوب می‌خوابند هم در مواقع خاصی والدینشان را از خواب بیدار می‌کنند. خواب دیدن، در این سن شروع می‌شود و برای بچه‌های خیلی کوچک می‌تواند هشداردهنده باشد. کابوس‌ها هم برای کودکان ترسناک است چرا که آنها نمی‌توانند فرق بین خیال و واقعیت را تشخیص دهند. پس برنامه‌های تلویزیونی که فرزندتان تماشا می‌‌کند را با دقت انتخاب کنید خصوصا اگر قبل از خواب آنها را تماشا می‌کند.
      در این موقعیت‌ها کودک خود را آرام کرده و او را در آغوش بگیرید. اجازه دهید که کودکتان راجع به رویاهایش با شما صحبت کند و تا وقتی که او آرام نشده در کنارش بمانید. سپس فرزندتان را به رفتن به رختخواب تشویق کنید.
      کودکان پیش‌دبستانی

      کودکان پیش‌دبستانی بین ۱۰ تا ۱۲ ساعت در شب می‌خوابند اما این یک قانون نیست. یک کودک ۵ ساله‌ای که خواب شبانه خوبی دارد نیازی به خواب روزانه ندارد. البته، اگر زمانی از روز ساکت و‌ آرام باشد،‌ کودک می‌تواند به خواب برود.
      یک کودک ۵ ساله ممکن است هنوز هم مشکل کابوس و حتی مشکل سخت به خواب رفتن در برخی شب‌ها را داشته باشد. شما می‌توانید یک بسته شامل کتاب با تصاویر زیبا، سی‌دی، نوار قصه یا چیزهایی از این دست را آماده کرده و در اختیار کودک قرار دهید تا با استفاده از آنها راحت‌تر به خواب رود. از این وسایل با هم استفاده کنید و طوری آنها را در اتاق کودک قرار دهید که او بتواند درهر ساعتی از شب به آنها دسترسی پیدا کند.
      سن مدرسه و قبل از نوجوانی

      کودکان بین ۶ تا ۹ سالگی حدود ۱۰ ساعت در شب می‌خوابند. دشواری‌های زمان خواب خصوصا برای تک‌فرزندان در این سنین بیشترمی‌شود. سعی کنید یک زمان کوتاه خصوصی را قبل از خواب با او بگذرانید و ازاین زمان برای اعتماد به نفس دادن به او و صحبت کردن با او استفاده کنید. این کار کودک شما را برای خواب‌ آماده می‌کند.
      کودکان سن ۱۰ تا ۱۲ سال به حداقل ۹ ساعت خواب شبانه نیاز دارند. کمبود خوابدر کودکان می‌تواند باعث بدخلقی و بیش‌‌فعالی آنها شود.
      نوجوانان و بزرگسالان

      نوجوانانبه ۹/۵ تا ۸ ساعت خواب در شب نیاز دارند، اما خیلی از آنها به این اندازه نمی‌خوابند. چون نوجوانان معمولا برنامه خاصی برای فعالیت‌هایشان دارند و ساعات مشخصی را در مدرسه سپری می‌کنند. معمولا کمبود خواب دارند. اگر فرد هر شب یک ساعت کمبود خواب داشته باشد گویا در طول یک هفته، یک شب را نخوابیده. از طرفی کمبود خواب باعث کاهش تمرکز، کاهش حافظه کوتاه‌مدت، عملکرد متغیر و تاخیر در زمان پاسخگویی به محرک‌ها می‌شود. از طرفی بدخلقی،مشکلات در سر کلاس درس، تصادفات رانندگی و غیره هم از عوارض کم‌خوابی است.
      یک نوجوان به طور ایده‌آل باید سعی کند که هر شب سر ساعت معینی به رختخواب رفته و راس ساعتی معین از خواب بیدار شود و حداقل بین ۸ تا ۹ ساعت هم بخوابد.
      در انتها باید به این نکته توجه کرد که راه مطمئنی برای ایجاد خواب خوب در کودک وجود ندارد، اما والدین باید بدانند که اکثر بچه‌ها توانایی خوب خوابیدن را دارند و با کمی تلاش می‌توان عادات خوبی را جهت خواب در کودک ایجاد نمود.

  • سپهر , آگوست 19, 2016 @ 12:28 ب.ظ

    سلام.کودکی دارم هفت ساله که از این دچار اضطراب اجتماعی است و با هیچ فرد غریبه ای ارتباط برقرار نمیکند. آیا روش درمانی برای کودکان مبتلا به اضطراب اجتماعی وجود دارد؟

    • راهنما , آگوست 20, 2016 @ 1:04 ب.ظ

      کودکان همانند بزرگسالان در هنگام مواجهه با تجارب جدید و موقعیت های مختلف، احساس اضطراب، ترس و نگرانی را تجربه می کنند. این موضوع امری طبیعی است ولی اگر این احساس اضطراب در کودک باقی بماند و در فرآیند یادگیری و رفتار او تاثیر مخرب داشته باشد می توان گفت این اضطراب دیگر طبیعی نیست و احساسی فراتر از اضطراب معمولی و رایج در کودکان است که باید جدی تلقی شود. این اختلال می تواند روی تفکر، قدرت تصمیم گیری، درک محیط اطراف و توانایی تمرکز، تاثیر منفی داشته باشد. بدین ترتیب کودک دچار احساس ترس، نگرانی و خجالت خواهد شد و از حضور در مکان ها و فعالیت های اجتماعی اجتناب کرده و گوشه گیر و منزوی می شود.

      اضطراب در کودکان می تواند باعثافزایش فشارخون و ضربان قلب شود و تهوع، دل درد، سوزش ادرار، خستگی و ضعف و تنگی نفس را نیز به همراه داشته باشد. نشانه های دیگر آن شامل بدخوابی، خودانتقادی، عدم اطمینان به توانایی های خویش و زودرنجی است.

      چنانچه این کودکان تحت درمان قرار نگیرند، اضطراب در عملکرد آنها در مدرسه فعالیت های مهم اجتماعی تاثیر منفی داشته و دچار مشکلاتی خواهند شد.

      انجام تحقیقات علمی در این زمینه دشوار است زیرا همان طور که کودکان رشد می کنند، نوع ترس آنها نیز تغییر می کند و از آنجایی که محققان برای به دست آوردن نتایج قابل اطمینان نیازمند منابع خاصی هستند، به دست آوردن چنین اطلاعاتی به راحتی امکان پذیر نیست.

      در سنین بین ۶ تا ۸ سالگی، ترس کودکان از تاریکی و موجودات خیالی کاهش می یابد و در عوض اضطراب از عملکرد مدرسه و روابط اجتماعی، در آنها تقویت می شود. چنانچه این کودکان، اضطراب بیش از اندازه ای را در این مرحله تجربه کنند، این اضطراب می تواند منجر به گسترش اختلالات رفتاری در زندگی آینده آنها شود.

      اختلالات اضطرابی در کودکان، ناشی از ۲ دسته عوامل هستند: عوامل روانی و عوامل بیولوژیکی. مطالعات متعدد نشان می دهد که کنترل بیش از حد مادر، منجر به ایجاد سطوح بالاتری از اضطراب در کودک می شود.

      استرس و نگرانی نیز عاملی برای ایجاد اختلالات اضطرابی است. کودکان و نوجوانان مضطرب واکنش فیزیکی و روانی شدیدی نسبت به استرس نشان می دهند. واکنش آنها نسبت به خطرهای جزئی حتی اگر جدی نباشد، سریع تر و قوی تر است.

      یکی از اختلالات اضطرابی شایع در کودکان، ترس از مدرسه است. گاهی برای این اضطراب هیچ دلیل مشخصی وجود ندارد. در بعضی موارد، کودک ممکن است از سوی همکلاسی ها و حتی معلم هم مورد تهدید و خشونت قرار گیرد.

      دانش آموز حتی با تکالیف بیش از اندازه مدرسه نیز می تواند دچار استرس شود.

      البته در مواردی می توان گفت که ترس از مدرسه می تواند نوعی جمع هراسی باشد که به آن اضطراب اجتماعی نیز گفته می شود. کودکانی که دچار این ترس و اضطراب هستند، از صحبت کردن در مقابل همکلاسی های خود یا حضور در میان افراد جدید خودداری می کنند. در مواردی خاص، جمع هراسی در کودکان ناشی از بعضی اختلافات و رخدادهای آسیب زا است؛ مثلاً نداشتن جواب سوالی که در کلاس مطرح می شود.

      کودکان همانند بزرگسالان می توانند دچار اختلالات اضطرابی فراگیر یا وسواس فکری عملی شوند. علائم این اختلالات در کودکان و بزرگسالان یکسان است. اگر کودکی دچار اضطراب فراگیر شود، می تواند از هر چیزی نگران شود. حتی مسائل بسیار ساده و پیش پا افتاده نیز او را نگران می کند.

      این کودکان نسبت به سایر همسالان خود در انجام کارها کند هستند و به زمان بیشتری نیاز دارند. البته تنها تفاوت آنها با سایرین در این است که نسبت به هر چیزی نگران هستند؛ چیزهایی مانند نمرات مدرسه، زورگویی، صدمه دیدن و از این قبیل.

      از علائم اختلال وسواس فکری عملی می توان رفتارهای تکراری و وسواسی را نام برد.

      در اینجا می توان متذکر شد کودکانی که والدین آنها نیز دچار اختلالات اضطرابی هستند، بیش از دیگران دچار اضطراب می شوند. همچنین اضطراب در دختران بیش از پسران شایع است.

      روش های درمانی

      روش های متعددی برای درمان اختلالات اضطرابی در کودکان موثر است. مانند بزرگسالان، کودکان نیز می توانند تحت روان درمانی، درمان های شناختی رفتاری یا مشاوره قرار گیرند.

      از انجا که استفاده از درمان های دارویی در کودکان بحثبرانگیز است، روش های روان درمانی، مطلوب و پرطرفدار هستند.

      یکی از این روش ها، خانواده درمانی است که در آن کودک به همراه والدین و افراد خانواده خود با درمانگر ملاقات می کند. این روش نوعی گروه درمانی است که هر یک از این افراد خانواده مورد مشاوره و تحت درمان قرار می گیرند.

      از هنر درمانی و بازی درمانی نیز می توان بهره گرفت. زمانی که کودک در اثر یک حادثه یا ناتوانی نخواهد یا نتواند ارتباط گفتاری و کلامی برقرار کند، روش هنر درمانی به کار رفته می شود. مشارکت در فعالیت های هنری به کودک اجازه می دهد آنچه را که در ارتباط کلامی قادر به گفتن نیست، در هنر درمانی نشان دهد.

      در روش بازی درمانی، درمانگر کودک را هنگام بازی مشاهده و بررسی می کند. درمانگر می تواند در زمان بازی؛ سوالات، نفرات یا پیشنهادات خود را به کودک القا کند. این روش با تعادل افراد خانواده و ایفای نقش در بازی می تواند موثر واقع شود.
      در این مورد میتونید با متخصصین کانون مشاوران ایران، مشاوره تلفنی/تخصصی داشته باشید
      ۰۲۱-۲۲۳۵۴۲۸۲

  • prj , آگوست 20, 2016 @ 11:18 ق.ظ

    سلام.دخترم ۲و۱۰ماهشه دارو ضدتشنج مصرف میکنه خیلی لجبازه ت شمام نگاه میکنه و کاری ک میگم نکن رو بدتر انجام میده ناخن میخوره دمرو میخوابه وحرکات نامناسب انجام میده خیلی گریه میکنه ا

    • راهنما , آگوست 20, 2016 @ 3:27 ب.ظ

      به نقل از هایپرکلابز :برای کاهش لجبازی در کودک موثر است این است که در هنگام لجبازی کودک را به محل دیگری ببرید بعد از اتمام این کار دوباره او را برگردانید. کودک ۲جداسازی نیز یکی از روشهای مدرن تنبیه است که باید انجام دهند؛ جداسازی کودک حدود چند دقیقه به طول می کشد به عبارتی دیگر، جداسازی کودک برابر با سن او باید انجام شود. یعنی اگر کودک ۲ سال دارد باید ۲ دقیقه، اگر ۴ سال ۴ دقیقه و اگر ۵ سال سن دارد ۵ دقیقه او را تنها در یک اتاق بگذارید در این اتاق نباید وسایل سرگرمی کودک و نیز وسایل خطرناک وجود داشته باشد

      در این مورد میتونید با متخصصین کانون مشاوران ایران، مشاوره تلفنی/تخصصی داشته باشید
      ۰۲۱-۲۲۳۵۴۲۸۲

  • پانیا , آگوست 20, 2016 @ 11:40 ب.ظ

    سلام. خسته نباشید. نوزاد دوازده ماهه ام حدودسه ماهه که وقتی بغلش میکنم جلو بدنش رو میمالونه بهم. وقتی هم سوار رورویک میشه دوتا دستش رو محکم میگیره به رورویک و پاهاش رو میده عقب. یه جور انگار حالت ارضا شدن. نگرانش شدم. لطفا من رو راهنمایی کنید. چند شبه که موقع شیر خوردن هم جلو بدنش رو میچسبونه بهم. احساس میکنم خودش خبلی اذیت میشه. سریع سعی میکنم حواسش رو پرت کنم چون خیلی به خودش فشار میاره و زور میزنه.

  • ایسان , آگوست 23, 2016 @ 12:06 ب.ظ

    با سلام و خسته نباشید دختری دو ونیم ساله دارم که از پوشک گرفتمش جیش رو یه موقعی میگه یه موقع هایی هم خودم میبرم ولی پی پی رونمیگه می ره جایی قائم میشه و بعدش میگه کردم هر کاری کردم نتونستم بهش یاد بدم تشویق جایزه ولی فایده نداره موقعی که دیگه اعصابم نمی کشه دعوتش کردم شما بگید چه کنم

    • راهنما , آگوست 24, 2016 @ 9:44 ق.ظ

      یکی از مشکلات رایج کودکان خودداری کردن از دفع مدفوع و نگه‌داشتن مدفوع خود می‌باشد. که این اختلالات دفعی در کودکان مختلف متفاوت بوده و دلایل خاص خود را دارد. این قبیل کودکان معمولاً شکم باد و دل درد دارند اغلب دچار یبوست هستند و بدون هیچ دلیلی از توالت رفتن و دفع مدفوع خود امتناع می‌کنند.
      دلایل خودداری کردن کودکان از مدفوع کردن :
      یبوست ، عدم آموزش صحیح دستشویی کردن ، مشکلات عضوی و گوارشی گوناگون می‌تواند از عوامل این اختلال باشد.
      در مورد کودکانی که یبوست دارند ، به علت درد ناحیه مقعد به هنگام دفع مدفوع ،ممکن است کودک از رفتن به توالت ترس داشته باشد و با امتناع از این کار باعث بیشتر شدن مشکل یبوست خود گردد. در این حالت کودک تجربه دردناک و بدی از رفتن به توالت دارد و موجب به وجود آمدن ترس و نفرت از آن مکان برایش می‌شود که در نهایت باعث می‌شود که مدفوع خود را نگه دارد.
      در مورد کودکانی که یبوست ندارند و از توالت رفتن خودداری می‌نمایند این رفتارها ممکن است به خاطر مخالفت با والدین خود و مبارزه برای کسب قدرت بیشتر و جلب توجه والدین زمانی که آن‌ها با دیدن این شرایط ناراحت می‌شوند و یا در برخی موارد این کودکان از کثیف شدنشان در توالت می‌ترسند و ممکن است به خاطر این قضیه تنبیه‌شده باشند .
      برخی والدین انتظارات زیادی در مورد پاکیزگی و نظافت کودکان دارند که همین خود باعث ایجاد ترس و اضطراب در کودک می‌گردد.بعضی حالات نیز کودک آموزش صحیحی درباره استفاده از توالت را ندیده و یا این کار اشتباه به او آموزش داده‌شده .
      درمان اختلال دفعی در کودکان
      در مورد کودکانی که یبوست دارند باید با راه‌هایی یبوست آن‌ها را درمان کرد ، برای درمان یبوست بایستی رژیم غذایی سرشار از، حبوبات ، غلات و مواد فیبردار استفاده نمود و همچنین از انواع سوپ و سبزیجات و میوه‌های تازه را در برنامه غذایی کودک اضافه کرد و از خوردن مواد غذایی سفت کننده شکم مانند شکلات اجتناب کرد تا یک اجابت مزاج خوب برای کودک به وجود آید تجارب مکرر بدون درد از دفع می‌تواند به کودک کمک کند تا حالات قبلی خود را فراموش نماید.
      در درمان کودکانی که برای خودداری از دفع دلیل فیزیکی ندارند و علت آن مشکل روحی و عاطفی می‌باشد ابتدا بایستی شرح‌حال دقیق وضعیت آن‌ها به دست آورد تا بتوان علت حبس مدفوع را معلوم کرد و در صورت وجود تنش‌های خانوادگی و ارتباط اشتباه پدر و مادر و کودک و وجود استرس و ترس در این زمینه به رفع آن پرداخت.
      آموزش صحیح دستشویی توأم با سختگیری و تنبیه منجر به ایجاد ترس و خصومت در کودکان می‌گردد که در این مرحله باید علت لجاجت و خصومت کودک با والدین مشخص گردد تا بتوان آن‌ها را از بین برد.
      بعضی کودکان نیز از محیط توالت می‌ترسند و به خاطر همین از رفتن به آنجا امتناع می‌ورزند در این صورت باید ترس کودک شناخته شود به همراه او به توالت بروید محل بیرون آمدن ادرار و مدفوع را به او نشان داده و وسایل توالت را برایش توضیح دهید .به همراه او سیفون بکشید و توضیح دهید که چه کاری را انجام می‌دهد و بی‌خطر می‌باشد ، کودک را برای صحبت کردن درباره ترس‌هایش تشویق کنید ، یک اسباب‌بازی که کودک دوست دارد به همراهش به توالت ببرید که کودک تشویق شود و برایش محیط خوبی به وجود آید.
      در این مورد میتونید با متخصصین کانون مشاوران ایران، مشاوره تلفنی/تخصصی داشته باشید
      دفتر قیطریه:
      ۰۲۱-۲۲۶۸۹۵۵۸ خط ویژه

  • مهرسا , آگوست 24, 2016 @ 11:34 ب.ظ

    باسلام دختر سه ساله اس دارم بسیار پرخاشگر ویکدنده و وابستگی شدیدی به پدرش داره اصلا به حرف هیچ کس گوش نمیده و یه چیزی رو بهونه میکنه بعد به مدت یک ساعت یا بیشتر گریه میکنه و مثلا یه من میگم مامان موهام خوشگله میگم بعله میگه مامان موهام خوشگله میگم بعله عالی وشروع میشه ومدام سوالشو تکرار میکنه و گریه تا یا من کم بیارم و عصبی بشم یا خودش نمیدونم چه رفتاری باهاش انجام بدم

    • راهنما , آگوست 25, 2016 @ 5:36 ب.ظ

      روش هایی برای درمان پرخاشگری کودکان

      ۱- محدودیت هایی برای کنترل پرخاشگری وضع کنید و آنها را به اطلاع کودک برسانید.
      ۲- مدل های پرخاشگری را به حداقل برسانید.

      الف) ساعاتی را که کودک فیلم های خشونت آمیز تلویزیونی می بیند، محدود کنید.

      ب) فیلم ها، تصاویر و روزنامه کودک را به دقت انتخاب کنید.

      ج) الگوهایی را در اختیار کودک بگذارید که پرخاشگرانه نباشند.

      همکاری، مسئولیت و پیگیری مسائل مورد علاقه را با دادن مسئولیت به کودکان تشویق کنید.
      ح)همراه کودک برنامه ای تلویزیونی را ببینید و صحنه پرخاشگرانه آن را تفسیر کنید.

      ۳- همدلی را افزایش دهید. آگاهی کودک را نسبت به رنجی که بر اثر پرخاشگری او در افراد یا حیوانات به وجود می آید، افزایش دهید.

      ۴- رفتارهایی را که مغایر با رفتار پرخاشگرانه است، تقویت کنید.

      ۵- به جای کودک پرخاشگر، به کودکی که به وی پرخاش شده توجه کنید.

      ۶- نحوه ی ارتباط کودک را با افرادی که با او زندگی می کنند، مورد بررسی قرار دهید.

      ۷- اگر قرار است کودک به دلیل رفتار خشونت آمیزش تنبیه شود، بهتر است به طریقی باشد که منجر به حمله انتقامی و تلافی جویانه از طرف کودک نشود.

      ۸- فرصت تخلیه هیجانات را برای کودک فراهم کنید.

      ۹- مباحث گروهی یا خانوادگی را که تأکید بر همکاری با دیگران دارد، به کار گیرید.

      ۱۰- همکاری، مسئولیت و پیگیری مسائل مورد علاقه را با دادن مسئولیت به کودکان تشویق کنید.

      ۱۱- برای مهارِ رفتار کودکان، فنون محروم سازی ممکن است تا حدودی مفید واقع شود. بنابراین رفتارهای پسندیده را به وضوح تشریح کنید و پاداش ها و کیفرهای آنها را بیان نمایید.

      ۱۲- فعالیت های ساعتی او را در صورت امکان با شرکت کودکی دیگر طراحی کنید.

      ۱۳- از تنبیهات بدنی پرهیز کنید.

      ۱۴- علت رفتار پرخاشگرانه وی را بیابید.

      ۱۵- ثبت وقایع روزانه، بازی درمانی، بازی های جالب، جمله سازی و گوش دادن فعال ممکن است به عنوان کمکی در جهت درک کودکان خشن به کار گرفته شود.

      ۱۶- به کودک بفهمانید که با هر رفتار خشونت آمیز، خود را از شما بیشتر دور می کند.

      ۱۷- از کودک پرخاشگر بخواهید الگوی مطلوبی برای خود بیابد و فهرستی از رفتارهای الگو را در کوتاه مدت اجرا نماید.

      ۱۸- با کودک قرارداد رفتاری ببندید تا برای رفتارهای مطلوبش جایزه دریافت کند و نتیجه اعمال نامطلوبش را ببیند.

  • آرزو , آگوست 25, 2016 @ 1:45 ق.ظ

    سلام،وقتتون بخیر.
    پسرم دو سال و شیش ماهشه،خیلی باهوشه و بدونه هیچ مشکلی حرف میزد.البتهاز لچگی ترسو بود و از همه چی میترسید،اما الان تقریبا دو هفتس که لکنت داره،یه روز بهتره و یه روز بدتر.عینه سابق از همه چی میترسه.به نظرتون باید چیکار کنم؟ چه واکنشی مناسبه دکه مقابل لجبازیاش انجام بدم؟ آیا واقعا نباید از دستش عصبانی شم؟؟

    • راهنما , آگوست 25, 2016 @ 5:42 ب.ظ

      با وجود پیشرفت‌های بسیار زیاد دانش هنوز علت بروز لکنت زبان بطور دقیق مشخص نشده است؛ اما آنچه که تاکنون مشخص شده، این است که لکنت علت واحدی ندارد بلکه ترکیبی از عوامل جسمی، عاطفی و اجتماعی است. تشخیص این‌که آیا این‌گونه ناراحتی‌های روانی علت لکنت زبان است یا لکنت خود حاصل حالات و فشارهای ناشی از اختلالات روانی است، بسیار مشکل است. در بعضی از مواقع لکنت زبان ممکن است حاصل مشکلات دستگاه عصبی باشد در مواردی نیز لکنت زبان از زمان کودکی در اثر بعضی ناهنجاری‌های خفیف فیزیولوژیکی به وجود می‌آید.
      درمان

      لکنت زبان گر چه یک بیماری رفتاری تلقی می‌شود ولی به علت تاثیر و مداخله در شکل‌گیری ارتباط و شخصیت از اهمیت بسیار زیادی برخوردار است. در تشخیص و درمان لکنت زبان کودکان برخورد درمانی باید به نحوی طرح‌ریزی شود که به اعتماد‌به‌نفس کودک لطمه‌ای وارد نشود. متخصصان گفتاردرمانی، بهترین سن برای درمان لکنت زبان در کودکان را قبل از ۷ سالگی می‌دانند. امروزه از روش‌های مختلفی برای اصلاح، درمان و بازپروری اختلالات گویایی و لکنت زبان استفاده می‌کنند. از جمله این روش‌ها می‌توان به روش‌های زبانی یا تلفظی، روش دوجانبه یا مکمل، روان‌درمانی، دارودرمانی، رفتاردرمانی و خوددرمان‌گری اشاره کرد.
      ۱۰ فرمان

      ۱- در صورت داشتن کودکی با لکنت زبان، هر چه زودتر در زمینه درمان عارضه وی به پزشک معالج مراجعه کنید، چرا که تاخیر در شروع درمان و شدت یافتن فشارهای محیطی، می‌تواند منجر به بروز صدمات روحی و جسمی در آینده کودک شود.
      ۲- از کمک به فرزند دارای لکنت خویش در گفتن کلمات خودداری کنید و هرگز جمله او را کامل نکنید.
      ۳- از دادن تذکر و فشار آوردن به کودک برای صحیح حرف زدن خودداری کنید.
      ۴- سعی کنید با تشویق کودک به صحبت کردن در جمع، اعتماد‌ به ‌نفس وی را بالا ببرید.
      ۵- سعی کنید آرام و به طور طبیعی گوش کنید تا جمله تمام شود و ابراز خستگی نکنید.
      ۶- با رفتار و بیان خود به او نشان دهید که شما گوش می‌کنید که چه می‌گوید نه چگونه می‌گوید.
      ۷- از بیان عباراتی مثل سعی کن آهسته‌تر صحبت کنی، نفس عمیق بکش و آرام باش خودداری کنید.
      ۸- ارتباط چشمی طبیعی را با کودک دچار لکنت حفظ کنید.
      ۹- همواره با کودک دارای لکنت شمرده و ملایم صحبت کنید، ولی نه خیلی آرام که غیرطبیعی به نظر برسد.
      ۱۰- توجه داشته باشید که لکنت زبان به هیچ وجه با بهره هوشی کودک ارتباطی نداشته و این کودکان دارای ضریب هوشی در محدوده طبیعی هستند.
      در این مورد میتونید با متخصصین کانون مشاوران ایران، مشاوره تلفنی/تخصصی داشته باشید

      ۰۲۱-۲۲۶۸۹۵۵۸

  • ل.م , آگوست 27, 2016 @ 7:26 ب.ظ

    سلام پسر ۹ساله ای دارم که به رفتار من پدرش حساسیت نشان میده مثلا وقتی پیش هم میشینم میخواد وسط ما بشینه یا وقتی بهش میگم برو توی اتاقت بخواب میگه چرا شما و بابا باید پیش هم بخوابین …یا تو بابا رو بیشتر از من دوست داری .و از این حرفا…در صورتیکه متبه اونم وقتی درش نیست خیلی محبت میکنم خواهش میکنم منو راهنمایی کنید..

    • راهنما , آگوست 28, 2016 @ 10:44 ق.ظ

      در این مورد میتونید با متخصصین کانون مشاوران ایران، مشاوره تلفنی/تخصصی داشته باشید
      ۰۲۱-۸۸۴۷۲۸۶۴

  • Yegane , آگوست 29, 2016 @ 10:39 ب.ظ

    با سلام،دو تا بچه بیست و دوماه دو قلو پسر دختر دارم،از لحاظ تربیتی حس میکنم کاری انجام ندادم چون تا حالا هر چی خواستن در اختیارشون گذاشتم الانم کاری اشتباهی که میکنن با نه گفتن من هیچ تغییری در رفتارشون نمیدن و باز به کرات اون کار رو انجام میدن و هیچ حرف شنویی از من و باباشون ندارن مثلا(از هم گاز میگیرن ،موی هم رو میکشن،از شیشه ابشون اب میخورن بعد اب رو تو دهانشون جمع میکنن بعد رو همدیگه رو مبل یا هر چیز دیگه ای می پاشن،نه جرات داریم جایی بریم نه مهمونی نه خریدی،تموم کارمون رو باید تعطیل کنیم حتی مهمون هم نمیتونه بیاد دست تو جیب مهمون میکنن یا دسته کلید یا سویچ یا موبایل مهمون رو میخوان از تو جیبشون در بیارن مدام گوشی عینک لوازم مهمون هم برمی دارن با تذکر دادن هم تا حالا کاری درست نشده،مدام گریه و جیغ که بریم بیرون و گریه کردن و جیغ زدن تا به خواسته شون برسن نه میتونیم سفره بندازیم نه میوه بخوریم نه چایی بیاریم کلا همه چی رو به هم میریزن)تا حال ما همش میگفتیم بچه ن ولی واقعلااااال دیگه به حد جنون رسیدیم نمیدونیم چی کار کنیم الان یه روز میشه که تنبیه میکنیم مثلا با انجام کار اشتباه یا گریه بیخودی تو یه اتاق میبریم و هرچه گریه میکنن توجه نمیکنیم و در رو باز نمیکنیم طوری که شاید گریه شون نیم ساعت طول بکشه میترسم این کار هم عواقب بدی داشته باشه به نظر شما بهترین کار و راه حل چیه؟؟؟؟؟خواهشا کمکم کنید

    • راهنما , آگوست 30, 2016 @ 11:19 ق.ظ

      در این مورد حتما ” با متخصصین کانون مشاوران ایران، مشاوره تلفنی/تخصصی داشته باشید
      دفتر سعادت آباد:
      ۰۲۱-۲۲۳۵۴۲۸۲ خط ویژه

  • نگار , آگوست 30, 2016 @ 12:48 ب.ظ

    دختری دارم چهارساله هم خودم کارمندم هم شوهرم هر موقع خونه اقوام میریم میخاد اونجا بمونه هر وقت هم مهمون برامون میاد میخاد باهاشون بره لطفا راهنمائی کنین

    • راهنما , آگوست 31, 2016 @ 8:45 ب.ظ

      در این مورد حتما ” با متخصصین کانون مشاوران ایران، مشاوره تلفنی/تخصصی داشته باشید
      ۰۲۱-۲۲۳۵۴۲۸۲

  • مرسانا , سپتامبر 1, 2016 @ 9:43 ق.ظ

    سلام به دوستان
    دختری دو ساله دارم که خیلی باهوش بنظر میرسد ولی از نظر کلامی هنوز کامل نشده و حتی تک کلمه ها را هم خیلی کم یا ناقص میگوید.ولی مشکل اصلی من در واکنش های او در اجتماع است.وقتی باهاش بیرون میرم تو خیابون همیشه میخاد نظر بقیه رو به خودش جلب بکنه و وقتی وارد مغازه ایی بشیم خیلی ما رو کلافه میکنه و به همه چیز دست میزنه.تو خونه تو بعضی مواقع وسیله ها رو از قصد پرت میکنه با اینکه بعضی مواقع تنبیه بدنی میکنم ولی اصلا تاثیری نداره.نمیدونم چیکار کنم

    • راهنما , سپتامبر 3, 2016 @ 12:30 ب.ظ

      اگر کودکی دچار مشکل گفتاری است حتما باید از نظر شنیداری آزمایش شود. چنین کودکانی احتمالا در فهم، تقلید و گفتار مشکل دارند.

      پرسش: پسر دو ساله ای دارم که هنوز نمی تواند صحبت کند لطفا بفرمایید آیا تاخیری در تکلم کودکم به وجود آمده و چطور می توانم کمکش کنم؟

      پاسخ: پسرتان دو ساله است و هنوز نمی تواند صحبت کند. او قادر به بیان تعدادی کلمه است اما شما تصور می کنید که در مقایسه با همسالانش عقب تر است. شما به یاد می آورید که خواهر او در این سن می توانست یک جمله کامل را بیان کند. به امید این که او به زودی بهبود خواهد یافت، مشورت با متخصصان را به تاخیر می اندازید. شما به خود می گویید «برخی بچه ها سریع شروع به راه رفتن می کنند و برخی سریع تر صحبت می کنند، پس جای نگرانی نیست!»

      این نگرانی در بین والدین فرزندانی است که در صحبت کردن تاخیر دارند، رایج است. اگر چه ممکن است والدین آهسته بودن رشد را در جنبه های دیگری از فرزند خود نیز مشاهده کنند اما در مشورت با متخصصان تردید داشته و آنرا به تاخیر می اندازند. برخی حتی برای خود دلیل هایی نیز می آورند مثلا در خصوص دیر زبان باز کردن کودک خود می گویند «او بزرگتر خواهد شد و مشکلش رفع می شود» یا «او به کارهای فیزیکی بیشتر از صحبت کردن علاقه دارد. دانستن این که در صحبت کردن و مهارت های کلامی چه چیز معمول و نرمال است و چه چیز نیست، می تواند به شما کمک کند که بدانید کودکتان واقعا نیاز به کمک دارد یا خیر.

      خصوصیات یک کودک با توانایی گفتار سالم و بدون تاخیر:

      قبل از ۱۲ ماهگی

      کودکان در این سن باید بتوانند نشانه هایی را از خود بروز بدهند که نشاندهنده استفاده از صداها برای ایجاد ارتباط با محیط اطراف باشد. اولین مراحل پیشرفت گفتاری، ایجاد صداهای نامفهوم توسط کودک است. همینطور که کودک بزرگتر می شود (حدود ۹ ماهگی) او شروع به ردیف کردن صدها می کند و سعی دارد تا آواهای مختلف را به هم پیوند بدهد و کلماتی مثل «ماما» و «بابا» را (بدون اینکه واقعا معنای دقیق این کلمات را بداند) بیان کند. قبل از ۱۲ ماهگی، کودک باید به صداها هم توجه نشان دهد. کودکانی که نسبت به صداها عکس العمل نشان نمی دهند ممکن است دچار مشکلات شنوایی باشند.

      ۱۲ تا ۱۵ ماهگی

      کودکان در این سنین باید محدوده وسیعی از اصوات کلامی را به کار ببرند و حداقل یک یا چند کلمه صحیح را بیان کنند (نه فقط «ماما» و «بابا»). کلماتی مثل «توپ» از کلمات ابتدایی است که کودک قادر به گفتن آن است. فرزند شما باید همچنین قاد ربه فهم و انجام دستورات باشد (مثلا «لطفا آن اسباب بازی را به من بده.»)

      ۱۸ تا ۲۴ ماهگی

      کودک باید تا ۱۸ ماهگی دامنه لغاتی در حد ۲۰ کلمه داشته باشد و تا ۲ سالگی قادر باشد حدود ۵۰ کلمه یا بیشتر را بیان کند؛ به کودک باید یاد داده شود که دو کلمه را با هم ترکیب کند. مثل «بابا رفت». یک کودک ۲ ساله قادر به انجام دستورات دو قسمتی می باشد (مثلا لطفا عروسکت را بردار و لیوانت را به من بده.)

      ۲ تا ۳ سالگی

      در این سن، والدین اغلب شاهد یک تحول اساسی در صحبت کردن کودک خود هستند. دامنه لغات کودک شما به یکباره افزایش می یابد و او می تواند ۳ کلمه یا بیشتر را با هم ترکیب کرده و جمله بسازد.

      درک کودک نیز در این سنین افزایش می یابد. تا سن ۳ سالگی کودک شروع به فهم این مطلب می کند که «آن را روی میز قرار بده» یا «آن را زیر تخت بگذار» چه تفاوتی با هم دارند. در این دوران کودک شما همچنین باید شروع به تشخیص رنگ ها و درک صفت ها کند، مثل «بزرگ» در مقابل «کوچک».

      اختلاف بین گفتار و زبان

      اغلب «گفتار» و «زبان» با هم اشتباه می شوند اما یک فرق اساسی بین آن دو وجود دارد: «گفتار» بیان کلامی زبان است و شامل تلفظ شمرده کلمات می شود اما «زبان» وسیع تر است و به کل سیستم بیان و دریافت اطلاعات به روشی قابل فهم، مربوط می شود. زبان چیزی است که طی یک ارتباط، فهمیده و فهمانده می شود؛ به صورت کلامی، غیرکلامی یا نوشتاری.

      اگرچه مشکلات در گفتار و زبان با هم متفاوت است، اما این دو اغلب با هم همپوشانی دارند. کودکی که مشکلات زبانی و تکلمی دارد شاید قادر به تلفظ صحیح کلمات باشد اما نتواند بیش از دوتای آنها را در کنار هم بیاورد.

      در مورد کودک دیگر ممکن است فهم گفتارش سخت باشد اما او قادر به استفاده از لغات و اصطلاحات برای بیان نظراتش باشد و دیگری ممکن است بتواند خوب صحبت کند اما در انجام دستورات و فهم آنها مشکل داشته باشد.

      نشانه های وجود مشکل احتمالی

      اگر شما در مورد گفتار و تکلیم کودک خود نگران هستید، در اینجا به چند نکته اشاره شده که با توجه به آنها می توانید درخصوص مشکل داشتن فرزندتان مشکوک شوید:

      باید نسبت به کودکی که به صداها پاسخ نمی دهد یا نمی تواند با درآوردن صدا، منظور خود را برساند، دقیق باشید. بین ۱۲ تا ۲۴ ماهگی اگر در کودکتان موارد زیر را می بینید آن را پشت گوش نینداخته و پیگیر باشید:

      * استفاده نکردن از اشاره و ادا مثل تکان دادن دست در هنگام خداحافظی تا ۱۲ ماهگی

      * داشتن مشکل در تقلید صدا تا ۱۸ ماهگی

      * داشتن مشکل در فهم درخواست های کلامی ساده و انجام آنها

      اگر کودک بزرگتر از ۲ سال مشکلات زیر را داشت، حتما او را توسط متخصص مورد سنجش و بررسی قرار دهید:

      * اگر او فقط می تواند کلمات و عکس العمل ها را تقلید کند و خود قادر به تولید کلمات یا اصطلاحات به طور خودآگاهانه نیست.

      * اگر فقط قادر به بیان صداها و کلمات خاصی که تکرار می شوند می باشد و نمی تواند از گفتار برای ارتباط بیشتر استفاده کند.

      * نمی تواند دستورات ساده را بفهمد و اجرا کند.

      * اگر تن صدای نامتعارفی دارد (مثلا صدای خشن و گوش خراش یا صدای تودماغی دارد).

      * اگر گفتار کودک نسبت به سنش، قابل فهم نباشد، والدین باید حدود نیمی از گفتار کودک خود را در ۲ سالگی متوجه شوند و در ۳ سالگی حدود سه چهارم آن را بفهمند. تا ۴ سالگی کلام کودک باید تقریبا به طور کامل فهمیده شود حتی به وسیله افرادی که او را نمی شناسند.

      دلایل تاخیر کلامی و زبانی:

      عوامل زیادی می تواند باعث تاخیر کلامی و زبانی کودک شود. مثلا یکی از آن عوامل، معیوب بودن سیستم تکلم کودک مثل مشکل در زبان یا سقف دهان شاست. تا خوردن زیر زبان می تواند حرکت زبان را در تولید کلام، محدود کند.

      بیشتر کودکانی که تاخیر کلامی دارند ممکن است مشکلاتی در مغز داشته باشند به طوری که ارتباط کافی در مغز برای ایجاد و تولید کلام وجود نداشته باشد. این نوع کودکان با مشکل در استفاده از لب ها، زبان و فک برای تولید آوا مواجه هستند.

      مشکلات گفتاری می تواند تنها مشکل حاصله باشد یا شاید با مشکلات دیگری مثل مشکل در بلع هم همراه باشد. تاخیر در گفتار همچنین می تواند نشاندهنده یک تاخیر کلی در همه زمینه های رشد کودک باشد.

      مشکلات شنیداری نیز معمولا به تاخیر در سخن گفتن ارتباط دارد. پس اگر کودکی دچار مشکل گفتاری است حتما باید از نظر شنیداری آزمایش شود. چنین کودکانی احتمالا در فهم، تقلید و گفتار مشکل دارند.

      عفونت گوش، خصوصا عفونت های مزمن می تواند روی قدرت شنیداری تاثیر بگذارد. باید به عفونت های ساده گوش (که می تواند یک تهدید باشد) اهمیت داد اگرچه شاید تاثیری روی گفتار نداشته باشد.

      گفتار درمانی

      اگر خودتان یا پزشک کودکتان در خصوص مشکل دار بودن کودک مشکوک شدید، یک آزمایش و بررسی مقدماتی توسط متخصص گفتار درمانی، بسیار ضروری است.

      متخصص گفتار درمانی، ابتدا به مهارت های کلامی و زبانی کودک توجه کرده و آن را با توجه به جنبه های دیگر رشد کودک بررسی می کند. او تست های استانداردی را انجام می دهد و به دنبال نکته برجسته ای در خصوص پیشرفت گفتاری و زبانی کودک می گردد. او بررسی می کند که کودک چقدر می فهمد، چه می تواند بگوید، آیا کودک سعی در برقراری ارتباط به روش های دیگر مثل اشاره کردن و تکان دادن سر و غیره به جای گفتار دارد، او وضوح کلام کودک را بررسی می کند، وضعیت دهان او (زبان، دهان و سقف آن) و عملکرد بخش های مختلف دهان برای صحبت کردن و حتی غذا خوردن و بلع را مورد بررسی دقیق قرار می دهد.

      اگر او تشخیص داد که کودکتان نیاز به درمان دارد، نقش شما در این زمینه بسیار حیاتی است. او به شما می آموزد که چگونه در خانه با کودک خود تمرین کنید تا مهارت های گفتاری او را بهبود ببخشید.

      اقدامات والدین

      مانند بسیاری چیزهای دیگر، پیشرفت در گفتار نیز مخلوطی از طبیعت و ذات کودک و آموخته ها و تربیت او است. ژنتیک می تواند در این میان موثر باشد و هوش و استعداد کودک در یادگیری گفتار به او کمک کند اما به هر حال محیط اطراف هم بسیار تاثیرگذار است و نحوه تربیت کودک در توانمندی های او نقش مهمی ایفا می کند.

      وقتی در گفتار، زبان، شنوایی یا در رشد کودک مشکلاتی وجود داشته باشد، مداخله سریع والدین کودک می تواند به او کمک کند. وقتی شما فهم بهتری از دلیل حرف نزدن کودک خود داشته باشید، می توانید راه هایی را برای بهبود رشد گفتاری او یاد بگیرید. در اینجا چند نکته کلی که در این زمینه می توانید در منزل به کار برده و توسط آن به رشد گفتاری فرزندتان کمک کنید، آورده شده است:

      زمان زیادی را به برقراری ارتباط با کودکتان اختصاص دهید حتی در دوران نوزادی با او حرف بزنید، برایش شعر بخوانید و او را تشویق کنید تا صداها و اشارات را تقلید کند.

      برای کودک خود کتاب بخوانید. این کار را از ۶ ماهگی یا حتی زودتر آغاز کنید. حتما لازم نیست که همه کتاب را برای او بخوانید، کتاب هایی که مناسب سن اوست و دارای تصاویری است که او را تشویق به تماشای آنها می کند تهیه کنید. کم کم سعی کنید به تصاویر اشاره کنید و نام آنها را بیان کرده و او را به این کار تشویق کنید. سپس می توانید به صورت شعروار برای او کتاب بخوانید.

      از موقعیت های روزانه برای تقویت گفتار کودک استفاده کنید. به عبارت دیگر با او در طی روز صحبت کنید. مثلا اسم میوه ها را در مغازه میوه فروشی به او بگویید، به او توضیح دهید که در حین درست کردن غذا یا تمیز کردن خانه چه می کنید، به اشیای منزل اشاره کنید و در حین رانندگی نظر او را به صداهای اطراف خود جلب کنید. از او سوالاتی بپرسید و پاسخ های او را تصدیق کنید (حتی اگر فهم آنها سخت باشد.) منظور خود را به صورت ساده بیان کنید اما هرگز از «کلام بچگانه» استفاده نکنید و سعی نداشته باشید تا با لحن یک کودک صحبت کنید. هر چه زودتر به مشکلات گفتاری کودک خود پی ببرید، بهتر می توانید او را درمان کنید. شما در قبال فرزند خود مسئول هستید. با کمک گرفتن به موقع از متخصص و وقت گذاشتن، کودک شما در آینده قادر به برقراری ارتباط مناسب با شما و دنیای اطراف خواهد بود.

      بیشتر کودکانی که تاخیر کلامی دارند ممکن است مشکلاتی در مغز داشته باشند به طوری که ارتباط کافی در مغز برای ایجاد و تولید کلام وجود نداشته باشد.

      این نوع کودکان با مشکل در استفاده از لب ها، زبان و فک برای تولید آوا مواجه هستند.
      در این مورد میتونید با متخصصین کانون مشاوران ایران، مشاوره تلفنی/تخصصی داشته باشید
      ۰۲۱-۸۸۴۲۲۴۹۵

  • یاس , سپتامبر 3, 2016 @ 10:03 ق.ظ

    با سلام و تشکر از سایت بسیار مفید و پاسخهای خوبتون.دختری دارم که از اول مهر به کلاس اول می رود از ۴ سالگی مهدکودک می رفته و پیش دبستان را هم در مدرسه گذرانده مشکلی که با دخترم دارم وابستگی بیش از حد اوست.دخترم درونگراست.بهر صورت با رفتن به مهد و کلاسهای مختلف مشکل وابستگی تا حد خیلی زیادی حل شده بود و فقط شاید یکی دو جلسه اول که وارد محیط جدید میشد کمی مشکل داشت. در تابستان امسال حدود دو هفته ای به علت مسافرت و همچنین حساسیتی که برای واکسن کلاس اول نشون داد هیچ کدوم از کلاسهاشو نتونست بره از اون به بعد من دوباره دچار مشکل شدم و البته خیلی شدیدتربطوریکه از رفتن به هر کلاسی که الان سالیان زیاد است که می رود و به ان علاقه نشان می دهد امتنا می کند و گریه شدید و انگار واقعا برگشتم به ۳ سال پیش که برای اولین بار می خواست وارد مهدکودک شود. مثلا کلاس موسیقی رو الان ۴ ساله که میره یا مهد زبان و اسکیت رو ۳ ساله که همه رو به زور و با گریه شدید می ره حتی در بعضی موارد از استرس جدیدا دچار دل درد میشه حالا جالبه که وقتی از من جدا میشه و وارد کلاس میشه بعد از چند دقیقه همه چیز مثل قبل شده و دیگه مشکلی نداره. واقعا دیگه نمی دونم چیکار کنم دیگه فکرم به جایی نمی رسه نگران این هستم که این استرس جدایی صدمات زیادی براش داره مثل این دل دردی که جدیدا می گیره البته تعداد دفعاتش فعلا کمه و همینطور جلو هرگونه پیشرفتش رو می گیره چون خیلی بچه توانمند و مسعولیت پذیریه لطفا منو راهنمایی کنید ممنون از شما

    • راهنما , سپتامبر 3, 2016 @ 3:05 ب.ظ

      از شایع ترین اختلالات دوران کودکی می توان به موضوع وابتسگی شدید کودک به والدین و یا وسایلی مانند عروسک اشاره کرد. این واسبتگی در زمانی که کودک باید به مدرسه یا مهد برود خود را نشان می دهد ، اما آیا راه حلی نیز برای این موضوع وجود دارد؟
      یکی از شایع ترین اختلالات در کودکان، اضطراب جدایی است که سلامتی آنها را مورد تهدید قرار می دهد. اضطراب جدایی، نشانه ای از آگاهی کودک از جدا شدن والد (مادر – پدر)، مراقب یا پرستار است که کودک در هنگام جدایی احساس ناراحتی و ترس می کند. این نوع اضطراب از ۱۸ماهگی تا سه سالگی امری طبیعی است که بخشی از رشد طبیعی فرد محسوب می شود اما اگر بنا به هر دلیلی این اضطراب ادامه داشته باشد و به صورت نگرانی مفرط نسبت به والد یا فردی که کودک به شدت به آن وابسته است به وجود آید، از آن با نام اختلال اضطراب جدایی نام می برند. آمارها حاکی از آن است که چهار تا پنج درصد کودکان از این اختلال رنج می برند که در صورت عدم پیگیری می تواند تا بزرگسالی ادامه یابد. روانشناسان، خانواده های تک والدی، محیط پر از استرس، مشکلات خانوادگی و نقل مکان را از جمله علل شایع بروز اختلال اضطراب جدایی در کودکان می دانند.
      در رابطه با عوامل و نشانه های اختلال اضطراب جدایی کودکان، برخورد والدین با این قضیه و نوع درمان آن با «مهرناز یکتا»، کارشناس ارشد روانشناسی بالینی گفت وگو کرده ایم که در زیر می خوانید:

      علل اصلی اختلال اضطراب جدایی در کودکان را در چه می دانید؟
      علت های مختلفی را برای این اختلال می توان برشمرد. یکسری از علت ها، بیولوژیکی و ژنتیکی هستند که به فعالیت دستگاه عصبی کودک مرتبط می شود، علل دیگر را می توان در خانواده ها جست وجو کرد مانند خانواده های تک والدی، خانواده هایی که الگوهای ارتباطی بسیار نزدیک و درهم تنیده ای دارند و نسبت به هم شدیدا وابسته اند، خانواده هایی که محیط زندگیشان مملو از استرس است و والدین دایما در حال تنش هستند یا خانواده هایی که یکی از افراد نزدیک شان را مانند یکی از فرزندان یا پدربزرگ یا مادربزرگ را از دست داده اند. علل دیگر مربوط به ویژگی های شخصیتی کودک می شود مثلا کودکان درونگرا یا خجالتی که مستعد این اختلال هستند.
      با توجه به عللی که برشمردید، به نظر می آید که نقش والدین و خانواده از سایر عوامل دیگر پررنگ تر است.
      می توان گفت که رفتار والدین به مساله اضطراب جدایی بیشتر دامن می زند، جدا از موارد برشمرده مربوط به خانواده، برخی از والدها باعث می شوند که کودک شان به آنها بسیار وابسته شود یا اینکه به آنها اجازه استقلال نمی دهند. بالطبع کودک وقتی بزرگ شود والدین بنا به هر دلیلی حتی در مدت زمان کوتاهی مانند ۳۰ دقیقه بخواهند از فرزندشان جدا شوند کودک دچار اضطراب می شود. می توان گفت در شکل گیری این اختلال خانواده و رفتارش بسیار مهم است.

      کودک از جدا شدن کدامیک از والد (پدر –مادر) خود بیشتر رنج می برد؟
      به این سوال دقیق نمی توان پاسخ داد چون برای هر کودکی ممکن است که متفاوت باشد چراکه این مساله به مراقب اصلی کودک باز می گردد. ممکن است گاهی پدر مراقب اصلی کودک باشد و گاهی مادر یا حتی پرستار.

      آیا جنسیت کودک در شدت و ضعف این اضطراب نقش دارد؟
      تحقیقات علمی نشان داده که میزان شیوع اضطراب چه به صورت طبیعی و چه اختلال در دختر و پسر یکی است.

      چه هنگام اضطراب جدایی مشکل ساز می شود و به صورت غیرطبیعی و اختلال خود را نشان می دهد؟
      زمانی اضطراب جدایی مشکل ساز می شود که طولانی مدت شود. مثلا اضطراب جدایی در دوران پیش دبستان در حد نرمال یک نشانه دلبستگی ایمن و سالم است که باید به صورت طبیعی بعد از سه تا چهار دقیقه از بین برود اما اگر نشانه های اضطراب طولانی شود به طوری که کودک تا اتمام ساعات مهد و مدرسه بی تابی کند و از خود نشانه های اضطراب جدایی را نشان دهد غیرطبیعی است که در این حالت می گوییم کودک دچار اختلال شده است که نیازمند درمان و مداخله است.

      آیا اضطراب جدایی در کودکانی که وارد مهد یا دبستان می شوند، طبیعی است؟
      اضطراب جدایی در دبستان یا مهد تا حدی طبیعی است مانند التماس کردن، گریه سر دادن و… . سیر نرمال این است که هر روز این علایم کمتر شود و کودک به محیط و افراد جدید اعتماد و عادت کند و از خود رغبت نشان دهد اما اگر با گذشت زمان این علایم از بین نرود و ادامه داشته باشد شکل اختلال و غیرنرمال به خود می گیرد. البته لازم است که والدین به این امر آگاهی داشته باشند که ترس از رفتن به مدرسه همیشه به معنای اختلال اضطراب جدایی نیست بلکه ممکن است کودک از اختلال ترس یا افسردگی رنج ببرد و از آنجا که خصوصیات و ویژگی های این اختلال ها با یکدیگر همپوشانی دارد برای تشخیص، والد باید حتما به روانشناس مراجعه کند.

      نشانه های کودکی که از این اختلال رنج می برد چیست؟
      نشانه ها به صورت جسمانی یا کلامی هستند. نشانه های جسمانی مانند سردرد، دل درد، حالت تهوع، استفراغ که اصولا این علایم در کودکان دبستانی بیشتر دیده می شود یا نشانه های کلامی مانند فریاد زدن، اعتراض کردن، گریه سردادن، التماس کردن، چانه زدن با والد. در کودکان
      پیش دبستانی نیز دیدن کابوس با تم های جدایی نیز از علایم این اختلال است.

      می توان گفت ترس کودکان از تنها خوابیدن به دلیل اختلال اضطراب از جدایی است؟
      بله. چراکه یکی از نشانه های کودکانی که از اختلال اضطراب جدایی رنج می برند دیدن کابوس های شبانه با تم های جدایی است و به همین دلیل کودک از تنها خوابیدن واهمه دارد یا حتی وقتی که کودک کنار والدش می خوابد، مدام از خواب می پرد تا حضور والدش را در کنار خود چک کند.

      شما به والدین برای جلوگیری از این اختلال در کودکانشان چه توصیه هایی می کنید؟
      پدر و مادر باید بدانند که کودک هم نیاز به امنیت و ایمنی دارد و هم به استقلال و برای این پیشگیری از این اختلال بهتر است که والد از
      شش ماهگی به بعد به صورت مقطعی و در زمان های کوتاه مدت، کودکش را با یک مراقب دیگر تنها بگذارد تا کودک هم جدایی را تجربه کند و هم اعتماد به دیگران را. این آموزشی است که کودک باید در پایان یک سالگی ببیند و بعد از آن کودک باید از یک سالگی وارد بازی با همسالان شود و زمانی که پدر و مادر احساس کنند که کودک شان دچار اضطراب جدایی شده فورا آنها را به مهد بفرستند.

      چه سنی را برای ورود این دسته از کودکان به مهد مناسب می دانید؟
      سه سالگی بهترین زمان ورود به مهد است که کودک هم جدایی را تجربه می کند و هم می تواند با همسالان خود بازی کند.

      آیا صحبت کردن پدر و مادر با کودک در هنگام جدایی در کاهش اضطراب نقش دارد؟
      بله. والد به هنگام جدایی مثلا زمانی که کودک را می خواهد به مهد ببرد، باید روی موارد مثبت محیط جدید تاکید کند و آنچه که در این زمینه بسیار مهم است رفتاری است که والدین به هنگام جدایی از خود نشان می دهند که باعث اطمینان خاطر به کودک شود مانند اینکه وی را در آغوش بگیرد، نوازش کند یا اینکه در اوایل جدایی بهتر است والد بعد از آنکه فرزندش را ترک کرد، در گوشه ای بایستد و پنهانی نظاره گر رفتار کودک باشد که اگر اضطراب فرزندش تشدید پیدا کرد و علایم جسمانی از خود بروز داد، بازگردد چراکه این حس به کودک القا می شود که مادر و پدر من برگشت پذیرند. این موضوع در آینده به کودک کمک می کند تا از شدت اضطرابش کم شود.
      بسیار دیده شده که والدین برای آنکه کودک بعد از جدایی قشقرق به پا نکند به وی باج می دهند و با وعده وعیدهایی مثل خریدن اسباب بازی و غیره

      سعی می کنند رفتار کودک شان را تصحیح کنند، از نظر شما آیا این کارها صحیح است؟
      باج دادن غلط است چراکه بچه به گونه ای تربیت می شود که در قبال رفتن به هرجا یا هنگام جدایی از محیط بیرونی باید پاداشی دریافت کند، والدین می توانند به جای باج دادن یا دادن جایزه و اسباب بازی به تشویق کودک بپردازند. تشویق کلامی بیشتر از جایزه خریدن روی کاهش این اضطراب تاثیرگذار است.

      بازی درمانی می تواند در درمان اختلال اضطراب جدایی نقش یاری کننده داشته باشد؟
      روان درمانی کودک شامل یکسری از آیتم ها مانند بازی درمانی، هنر درمانی و موسیقی درمانی است که مشاور از طریق این موارد به عللی که منجر به این اختلال شده است پی می برد. کودک در بازی های خود خشم و اضطرابش را نشان می دهد و مشاور به شدت از اضطراب و هیجاناتش آگاه می شود و آسان تر به درمان کودک می پردازد حتی اگر لازم باشد در بازی درمانی، والد هم وارد بازی شود. در هنردرمانی نیز مشاور و روانشناس به وسیله نقاشی، خطوط به کار رفته شده و رنگ های استفاده شده می تواند به هیجانات کودک بدون هیچ گونه سانسور و مداخله ای پی ببرد و با آگاهی از آنچه که در درون کودک می گذرد، به وی کمک می کند تا زودتر این اختلال درمان شود.

      در این مورد میتونید با متخصصین کانون مشاوران ایران، مشاوره تلفنی/تخصصی داشته باشید
      ۰۲۱-۸۸۴۲۲۴۹۵

  • کتایون , سپتامبر 5, 2016 @ 8:02 ق.ظ

    با سلام و احترام
    بچه ای برای بازی بر روی زمین نشسته، رو به مادر بازی میکند یا پشت به آن؟ چرا؟

    • راهنما , سپتامبر 5, 2016 @ 8:39 ق.ظ

      نگاه بچه رو به روی مادره

  • مهتاب افشاری , سپتامبر 7, 2016 @ 1:28 ق.ظ

    فرزند پسرم یکسال و ده ماهه است
    فرزندم شکر خدا از نظر جسمی سالم و از نظر روحی هم کودکی کنجکاو و شاد است ولی هنوز موفق به آموزش به او نشدم
    ساعت خوابش منظم نمیشود بطوری که گاهی شبها بیدار و روزها خواب است و این گردش ساعت خواب هر روز متوسط دو ساعت تغییر میکند.
    هرچقدر سرپا میگیرمش از دستشویی امتناع میکند و فقط در صورت بسته بودن پوشک و یا فشار زیاد در اثر باز بودن در روز دستشویی میکند ولی من را خبر نمیکند
    تمایلی به حرف زدن ندارد. قبلا زمانی که حدود یک سال داشت کلماتی مثل مامان و بابا و توپ و دد و اده را میگفت ولی الان فقط بابا و دد و اده را آن هم کاملا موردی هر چند روز یکبار میگوید. و بجای مامان فقط لغت م را میکشد و صدایی مانند ممممممممم از خود در میاورد.
    غذا را خودم در دهانش میگذارم اگر این کار را بکنم ارام مینشیند و غذا میخورد وگرنه گرسنه میماند.
    بطور کلی نمیدانم چطور به او آموزش دهم و چطور مسائل آموزش دیده را در او تثبیت کنم و از همه مهمتر نمیدانم به کودکی در این سن چه چیزی را آموزش دهم و چه زمان انتظار یادگیری از او داشته باشم.
    متشکر میشوم با توجه به اولویت کارهایی که تا این سن باید یاد میگرفت من را راهنمایی کنید
    با احترام

    • راهنما , سپتامبر 7, 2016 @ 11:37 ق.ظ

      اگر به نظر شما کودکتان هرگزتوالت رفتن را یادنمی گیرد سخت در اشتباه هستید . آمادگی کودک مهمترین اصل برای شروع آموزش است اجازه ندهید که اعضای خانواده و دوستان شما را وادار کنند تا تمرین استفاده از لگن بچه را خیلی زود شروع کنید . اگر از کسی شنیدید که کودکش یک سالگی به بعد دیگر جایش را خیس نکرده است حرفش را باور نکنید . چرا که از ۱۸ ماهگی تا ۲ سالگی ، دستگاه عصبی کودکان آن قدر کامل نیست که کودک بتواند زمان توالت رفتن خود را کنترل کند .
      فقط نیمی از بچه های دوساله روزها خودشان را خیس نمی کنند و ۹۰ درصد بچه های سه ساله روزها و اغلب ۶۰ تا ۷۰ درصد آنها شب ها نیز خشک می مانند. خلاصه آنکه نگران نشوید تا ۵ سالگی اغلب بچه ها این توانایی را به دست می آورند . شما فقط آرامش خود را حفظ کنید ودر برابر تمرینات استمرار به خرج دهید و تا آنجا که میتوانید کودکتان را تحسین و تشویق کنید تا شما و کودکتان از شر پوشک و شورت لاستیکی خلاص شوید . نشانه های آمادگی که باید در کودک خود مشاهد نمائید :
      – کودک شما متوجه خشک یا کثیف بودن پوشک خود میشود .
      – به هنگام دفع مدفوع به نوعی به شما اطلاع میدهد .
      – او به شما میگوید که تقریبا زمان اجابت مزاجش فرارسیده است . نکته های درباره آموزش استفاده از لگن : قبل از آنکه آموزش عملی را شروع کنید بهتر است نکاتی را برای کـودک خود روشن کنید . بطور مثال به کودکتـان نـام بخشهـای مختلف بدن و عملکرد آن را بصورت ساده قابل فهم توضیح دهید .
      برای او توضیح دهید، ادرار و مدفوع حاصل چیست و از کجاآمده و حتما به او بگوید که ادرار و مدفوع بخشی از بدن او نیست ،تا کودک به هنگام دفع آن دچار ترس نشود. واژهایی برای دفع ادرار و مدفوع وی انتخاب کنید و بکوشید کودک را در حین مدفوع کردن گیر بیاورید و برای او توضیح دهید که مشغول چه کاری است و نام این کار چیست .
      برای نمونه به او بگویید “پیام الان پی پی داره ، پیام داره پی پی میکنه . بریم پوشکت رو عوض کنم ” اهمیت آموزش تعویض لباس خصوصا در آوردن و پوشیدن شلوار را نباید نادیده گرفت . برای کودکتان شلوار راحت و گشاد تهیه کنید تا او بتواند براحتی این کار را انجام دهد .
      اگر کودکتان از وسایل توالت مثل سیفون و یا سوراخ توالت می ترسد باید اینگونه ترسها از بین برود. اجازه بدهید زمانی که سیفون کشیده میشود او به داخل توالت نگاه کند و یا اینکه به او یاد بدهید که با مدفوع خود هنگامی که در حال پایین رفتن از توالت است ، بای بای کند. اجازه بدهید کودک به طور آزمایشی بارها روی توالت بنشیند تا مطمئن شود داخل توالت نمی افتد و بخصوص بفهمد بلایی که سر مدفوع می آید سر خودش نخواهد آمد . اما بهتر است برای کودک لگنی مناسب در نظر گرفته شود تا راحت روی آن نشسته و بر آن کاملا مسلط باشد.
      – به اتفاق کودک توالت کوچک پلاستیکی تهیه کنید و آن را در محل مشخصی از خانه قرار دهید ( مانند توالت ) .
      – اگر کودک هر روز در ساعت معینی پوشکش را خیس میکند، پوشکش را در آورید و او را تشویق کنید که روی لگن بنشینید . اگر به این کار تمایل نشان نداد او را مجبور نکنید. اما اگر کودک در لگن ادرار کرد یا روی لگن نشست او را تشویق کنید .
      – ترتیبی دهید که کودک در زمان معین و بطور منظم روی لگن بنشیند . بطور مثال ، بعد از غذا خوردن و صرف نوشیدنی، قبل و بعد از حمام کردن ، صبح ها بلافاصله بعد از بیدار شدن و شبها درست قبل از خواب .
      – سعی نمائید به همراه کودک به دیوار دستشوئی یا در دستشوئی پوستری جالب توجه نصب کنید تا کودک به هنگام نشستن روی لگن متوجه آن باشد و مدت زمان قرار گرفتن کودک بر روی لگن را میتوان با ترفندهای نظیر در اختیار گذاشتن اسباب بازی یا کتابهای مصور افزایش داد .
      – مرتب شلوارش را کنترل کنید واگر شلوارش تمیز بود به او پاداش دهید .
      – اگر کودک بطور اتفاقی شلوارش را خیس یا کثیف کرد ، سرو صدا راه نیندازید و اتفاق را نادیده بگیرید. – با گذشت زمان در طول یک هفته آموزش ،کودک خود را کمتر کثیف خواهدکرد. بهتر است برای پیشرفت او پاداشی در نظر بگیرد .
      و در حضور کودک از پیشرفتش نزد دیگران تعریف کنید بطور مثال:” پیام دیگه می تونه مثل بزرگترها ،خودش دستشوئی بره” .
      – غرغرها و نارضایتی ها ی کودک را نادیده بگیرید و تسلیم خواسته اش نشوید.
      – بلافاصله بعد از یادگیری و پیشرفت کودک پاداشها را حذف نکنید . بلکه تا یک هفته پس از آن نیز جایزه ها باید ادامه پیدا کند و به آرامی از برنامه حذف شود

      در مورد تنظیم خواب کودک باید اضافه کرد

      کودک را در معرض نور طبیعی قرار دهید از آن جا که نور خورشید به چرخه شبانه روزی بدن کمک می کند، کودک را در نور طبیعی اول صبح قرار دهید و بگذارید اول صبح فعالیت کند. ا

      نکات زیادی در این باره وجود دارد که به آن اشاره می کنیم، از جمله:

      قانون یک: اهمیت خواب ظهر را بدانید: والدین باید روی خواب کودک دقت کنند، زیرا تعداد ساعتی که کودک می خوابد، روی سلامت وی تأثیرگذار است. نتایج بررسی ها نشان می دهد حتی کمبود یک ساعت خواب روی هوشیاری و عملکرد مغز کودک تأثیر می گذارد و خستگی مفرط را افزایش می دهد. بنابراین، متوجه زمان خوابیدن و مدت زمان خواب کودک خود باشید. زمان خواب نیز، تأثیر زیادی روی خلق و خوی کودک خواهد گذاشت. خوب است بدانید زمان بیداری نوزاد خیلی کوتاه است و به مرور این زمان افزایش پیدا می کند.

      قانون ۲: میزان خواب باید با سن کودک متناسب باشد ساعت خواب ظهر و خواب شب باید بر حسب سن کودک باشد. به عنوان مثال، نوزاد به ۱۶ تا ۱۸ ساعت خواب در روز نیاز دارد که بین ۶ تا ۷ زمان خواب تقسیم می شود. کودک یک ساله به یک یا ۲ مرحله خواب طی روز نیاز دارد که روی هم ۲ تا ۳ ساعت است و به حدود ۱۱ تا ۱۲ ساعت خواب شب نیاز دارد. دو ساله ها به طور کلی به خواب ظهر یک تا ۲ ساعته و خواب شب ۱۱ تا ۱۲ ساعته نیاز دارند این مدت زمان برای کودکان متفاوت است و برخی به خواب کمتر یا بیشتر نیاز دارند.

      قانون ۳: خوب استراحت کنید: همه مادران این توصیه را شنیده اند که موقعی که نوزاد یا کودک خواب است خودشان نیز بخوابند. مادری که به تازگی زایمان کرده است نیاز به استراحت کافی دارد. نوزاد هر ۲ ساعت هنگام شب او را بیدار می کند و ۲۴ ساعته باید در خدمت نوزاد باشد. این امر به وی فشار زیادی وارد می کند. خواب ظهر روزانه می تواند کمکی برای مادران باشد. مادرانی که به تازگی زایمان کرده اند، در صورتی که به خواب خود اهمیت ندهند، ممکن است دچار افسردگی پس از زایمان شوند. از آن جا که حتی خواب ظهر ۲۰ دقیقه ای نیز می تواند باعث نشاط و شادابی شود، بنابراین خواب ظهر را جدی بگیرید.

      قانون ۴: درخواست کمک کنید کارهای روزانه از تا کردن لباس شسته شده گرفته تا جارو کشیدن آشپزخانه، زمان زیادی می برد خیلی از اعضای خانواده یا فامیل خواهند پرسید که آیا به کمک نیاز دارید؟ خجالت نکشید و از مادر بزرگ، مادر، خاله و عمه و… بخواهید برای یک یا دو ساعت از نوزاد مراقبت کنند تا شما بخوابید.

      قانون ۵: با بالا رفتن سن کودک زمان خواب وی نیز کم می شود اما این امر به این معنا نیست که طی روز اصلاً نخوابد. تقریباً ۸۵ درصد دو ساله ها، ۶۵ درصد سه ساله ها، ۲۵ درصد چهار ساله ها و ۱۵ درصد پنج ساله ها طی روز می خوابند. ممکن است کودکان ۳ تا ۵ سال در صورتی که خواب کافی شبانه داشته باشند، طی روز نخوابند. اما خواب ظهر برای همه سنین مفید است.

      قانون ۶: برخی علایم نشان می دهد که کودک به خواب نیاز دارد: بدون در نظر گرفتن سن، علایم زیر بیانگر این است که کودک به خواب طی روز نیاز دارد.

      *اگر واکنش وی نسبت به پیشنهاد شما مبنی بر خوابیدن مثبت است و به راحتی به خواب می رود یا کمی مقاومت نشان می دهد اما خوابش می برد.

      *اگر صبح خوش خلق از خواب بیدار شود اما با گذر زمان بد عنق شود.

      *اگر هنگام عصر تا صبح، گریه و بهانه گیری می کند.

      *علایم خواب مانند خمیازه کشیدن، مالیدن چشم ها و… را نشان می دهد.

      *اگر هنگام ظهر یا عصر دچار افت انرژی می شود.

      قانون ۷: کودک خوابیده را بیدار نکنید: اکثر اوقات نباید کودک را از خواب بیدار کرد، به ویژه اگر شب به اندازه کافی نخوابیده باشد. اگر کودک تا دیر وقت بیدار بماند و صبح زود از خواب بیدار شود، وسط روز به خواب نیاز دارد. شما می توانید کودک را پس از یک خواب طولانی، آرام از خواب بیدار کنید.

      قانون ۸: کودک را در معرض نور طبیعی قرار دهید از آن جا که نور خورشید به چرخه شبانه روزی بدن کمک می کند، کودک را در نور طبیعی اول صبح قرار دهید و بگذارید اول صبح فعالیت کند. اجازه بدهید روزی چند بار در بیرون از منزل بازی کند. از قرار دادن نور درخشان در اتاق خواب، هنگام خوابیدن طی روز و شب بپرهیزید. در ساعت خواب باید اتاق تاریک باشد.

      قانون ۹: فعالیت های قبل از خواب، آرامبخش و منظم باشد در ۷ روز هفته، ساعت خواب ظهر و شب را روی یک ساعت تنظیم کنید. یک برنامه منظم برای خواب شب و روز باعث ایجاد شادابی می شود. محیط گرم و راحتی ایجاد کنید. غذایی سالم و کم قند را یک یا ۲ ساعت قبل از خواب به کودک دهید. قبل از خواب برای او داستان بخوانید. موسیقی آرام هنگام خواب باعث آرامش کودک خواهد شد.

      در این مورد میتونید با متخصصین کانون مشاوران ایران، مشاوره تلفنی/تخصصی داشته باشید
      ۰۲۱-۸۸۴۷۲۸۶۴

  • نیلوفر , سپتامبر 8, 2016 @ 4:07 ب.ظ

    سلام دختر من ۳سالو ۶ ماهشه..حمام کردنو دوست داره ولی وقتی موقعه شستن موهاش میشه اصلا اجازه نمیده و میخواد از حمام فرار کنه و با کلی گریه وزاری تموم میشه..لطفا راهنمایی کنید چیکار کنم…و یک مشکل دیگه اینکه جدیدا دوست نداره تولت بره وچندبار خودشو خیس کرده وحتی وقتی پی پی میکنه صدا نمیزنه که تمیزش کنیم ..البته اینو بگم که تو چایلدر این چیزارو میبینه و هرکاری که بقیه انجام میدن فکر میکنه درسته…

    • راهنما , سپتامبر 10, 2016 @ 4:17 ب.ظ

      یکی از مشکلات رایج کودکان خودداری کردن از دفع مدفوع و نگه‌داشتن مدفوع خود می‌باشد. که این اختلالات دفعی در کودکان مختلف متفاوت بوده و دلایل خاص خود را دارد. این قبیل کودکان معمولاً شکم باد و دل درد دارند اغلب دچار یبوست هستند و بدون هیچ دلیلی از توالت رفتن و دفع مدفوع خود امتناع می‌کنند.
      دلایل خودداری کردن کودکان از مدفوع کردن :
      یبوست ، عدم آموزش صحیح دستشویی کردن ، مشکلات عضوی و گوارشی گوناگون می‌تواند از عوامل این اختلال باشد.
      در مورد کودکانی که یبوست دارند ، به علت درد ناحیه مقعد به هنگام دفع مدفوع ،ممکن است کودک از رفتن به توالت ترس داشته باشد و با امتناع از این کار باعث بیشتر شدن مشکل یبوست خود گردد. در این حالت کودک تجربه دردناک و بدی از رفتن به توالت دارد و موجب به وجود آمدن ترس و نفرت از آن مکان برایش می‌شود که در نهایت باعث می‌شود که مدفوع خود را نگه دارد.
      در مورد کودکانی که یبوست ندارند و از توالت رفتن خودداری می‌نمایند این رفتارها ممکن است به خاطر مخالفت با والدین خود و مبارزه برای کسب قدرت بیشتر و جلب توجه والدین زمانی که آن‌ها با دیدن این شرایط ناراحت می‌شوند و یا در برخی موارد این کودکان از کثیف شدنشان در توالت می‌ترسند و ممکن است به خاطر این قضیه تنبیه‌شده باشند .
      برخی والدین انتظارات زیادی در مورد پاکیزگی و نظافت کودکان دارند که همین خود باعث ایجاد ترس و اضطراب در کودک می‌گردد.بعضی حالات نیز کودک آموزش صحیحی درباره استفاده از توالت را ندیده و یا این کار اشتباه به او آموزش داده‌شده .
      درمان اختلال دفعی در کودکان
      در مورد کودکانی که یبوست دارند باید با راه‌هایی یبوست آن‌ها را درمان کرد ، برای درمان یبوست بایستی رژیم غذایی سرشار از، حبوبات ، غلات و مواد فیبردار استفاده نمود و همچنین از انواع سوپ و سبزیجات و میوه‌های تازه را در برنامه غذایی کودک اضافه کرد و از خوردن مواد غذایی سفت کننده شکم مانند شکلات اجتناب کرد تا یک اجابت مزاج خوب برای کودک به وجود آید تجارب مکرر بدون درد از دفع می‌تواند به کودک کمک کند تا حالات قبلی خود را فراموش نماید.
      در درمان کودکانی که برای خودداری از دفع دلیل فیزیکی ندارند و علت آن مشکل روحی و عاطفی می‌باشد ابتدا بایستی شرح‌حال دقیق وضعیت آن‌ها به دست آورد تا بتوان علت حبس مدفوع را معلوم کرد و در صورت وجود تنش‌های خانوادگی و ارتباط اشتباه پدر و مادر و کودک و وجود استرس و ترس در این زمینه به رفع آن پرداخت.
      آموزش صحیح دستشویی توأم با سختگیری و تنبیه منجر به ایجاد ترس و خصومت در کودکان می‌گردد که در این مرحله باید علت لجاجت و خصومت کودک با والدین مشخص گردد تا بتوان آن‌ها را از بین برد.
      بعضی کودکان نیز از محیط توالت می‌ترسند و به خاطر همین از رفتن به آنجا امتناع می‌ورزند در این صورت باید ترس کودک شناخته شود به همراه او به توالت بروید محل بیرون آمدن ادرار و مدفوع را به او نشان داده و وسایل توالت را برایش توضیح دهید .به همراه او سیفون بکشید و توضیح دهید که چه کاری را انجام می‌دهد و بی‌خطر می‌باشد ، کودک را برای صحبت کردن درباره ترس‌هایش تشویق کنید ، یک اسباب‌بازی که کودک دوست دارد به همراهش به توالت ببرید که کودک تشویق شود و برایش محیط خوبی به وجود آید.
      در این مورد میتونید با متخصصین کانون مشاوران ایران، مشاوره تلفنی/تخصصی داشته باشید
      ۰۲۱-۸۸۴۲۲۴۹۵

  • مجتبی , سپتامبر 8, 2016 @ 6:41 ب.ظ

    سلام،پسرم ۴سالشه،از همسناش میترسه،مثلا پسرعموش که ۳سالشه اسباب بازیشو ازش میگیره و از ما میخاد ک اسباب بازیشو بگیریم،خودش میترسه.ولی با بچهای ۱۰ساله راحتر بازی میکنه.
    البته ناخونم میخوره که نمیدونم از روی عادته ویا اضطراب

    • راهنما , سپتامبر 10, 2016 @ 12:03 ق.ظ

      ترس های مرضی نوعی وسواس هستند. علامت مشخصه آنها ترس از یک اندیشه، یک شیء یا یک موقعیت معین است. در میان انواع ترس های مرضی می توان به چند مورد اشاره کرد: ترس از مکان های عمومی و باز، ترس ازمکانهای بسته، ترس از سکته کردن، ترس از خجالت کشیدن، ترس از سرایت بیماری و بیمارشدن وغیره.
      به گزارش مهر،ترس مرضی واقعی، ترسی است که کل زندگی فرد را تحت الشعاع قرار می دهد و به صورت یک وسواس خاص در می آید و گاهی مانع هرنوع فعالیت طبیعی فرد می شود.

      روند شکل گیری ترس

      ترس بعد از سه تا هشت ماهگی با دیدن غریبه ها شروع می شود و در دو سالگی به مرور کاهش می یابد. ترس و اضطراب کاملا با یکدیگر ارتباط دارند و غالبا شخصی که دچار اضطراب شود می ترسد. اما تفاوت آن دو، این است که ترس، واکنشی است کم وبیش شناخته شده به محرک های تهدید آمیز مثل ترس از حیوان، شخص، اشیا و یا مکان غریب، ولی اضطراب واکنشی است که علل مشخصی ندارد.

      علایم ترسو بودن کودک

      کودک ساکت و آرام است و به ندرت حرف می زند، یعنی خجالتی است.
      ناگهان با کوچکترین صدایی از جا می پرد و هراسان می شود و یا پشت سر مادر پنهان می شود.
      برای انجام کاری از خود ثبات و پیشقدمی نشان نمی دهد.
      هیچ گاه ریسک نمی کند وهمواره به دیگران وابسته است.
      تندی تنفس، عرق کردن، حرکات تکراری بدن، سر گیجه، سر درد، رنگ پریدگی نیز از علایم دیگر ترس هستند.
      علل ترسو شدن کودک

      ۱-احتمالا والدین کودک را ترسانده باشند و یا خودشان ترسو باشند. ممکن است این ترساندن با سخن گفتن نباشد، بلکه با حالت چهره مادر باشد، زیرا حالت عاطفی مادر در کودک تاثیر دارد.

      ۲ – ممکن است کودک در خانواده بیش از حد تنبیه شده باشد.

      ۳ – از طرف مدرسه یا همبازی ها، تهدید شده باشد.

      ۴- به اندازه کافی از محبت برخوردار نشده باشد.

      ۵ – حادثه غم انگیزی، مثل تصادف، مرگ نزدیکان و طلاق والدین را دیده باشد.

      – محرومیت های اجتماعی، وضعیت های جدید و تغییر در محیط خانواده هم عوامل دیگری هستند.
      – کار کردن با وسیله ای، بازی با حیوانی یا اسباب بازی به کودک یاد داده نشده باشد.

      راه های درمان ترس کودک

      ۱ – به کودک توجه طبیعی ولی مهربانانه بکنید.

      ۲- کارهایی که مورد علاقه کودک است به او محول شود.

      ۳ – با کودک صحبت شده و گفته شود که بسیاری از ترس ها خیالی هستند.

      ۴- کودک به نوشتن مقاله، شعرو یا نقاشی درباره ترس هایش تشویق شود.

      ۵ – به خاطر نترسیدن از چیزی مورد تشویق قرار گیرد.

      – به وسیله کنترل والدین، با عوامل ترس گربه مواجه شوند. همچنین گاهی به مدت کوتاه در منزل تنها بگذارید. ولی بگویید چه وقت می روید و چه وقت بر می گردید و به قولتان عمل کنید.

      ترساندن کودک به هرنوعی که باشد درست نیست، ترساندن کودک به معنی دعوت آن به انجام کار مخفی است. مثلا والدین وقتی که می گویند: اگر این کار را بکنی تنبیه خواهی شد کودک مورد توجه قرار می گیرد.

      تا حدودی ترس، طبیعی است با افزایش سن کاهش می یابد. نحوه برخورد والدین، معلم ودیگران، مثل تعریف داستان جن و دیو وغیره در ترسیدن خیالی کودک موثر است.

      ترس از وسایل دفاعی موجود زنده در برابر خطر است. بنابراین مقدار متعادل و منطقی آن برای کودکان ضروری است. وقتی مادری کودک خردسالش را از خطر آتش آگاه می کند بسیار طبیعی است که کودک از آتش بترسد و خود را دور نگه دارد.

      چرا دست کودکی به سمت دهانش بالا می رود؟
      گروهی از پزشکان بر این باورند که همیشه علت خاصی برای عادات گوناگون وجود ندارد، بلکه گاهی آنها رفتارهای آموخته شده یی هستند که تنها پیامدهای مثبت و خوشایندی برای کودک (یا نوجوان) داشته اند. برای مثال، می توانید زمانی که دست فرزندتان به سوی دهانش بالا می رود، دقت کنید و محرک هایی را که موجب این عمل در کودک شده است بهتر ارزیابی کنید. شاید او در همان لحظه به کاری که باید انجام دهد و برایش مشکل است، فکر می کند. می توانید خیلی ملایم از او بپرسید آیا می داند دستش را به دهان برده است؟ از جمله دلایل رایجی که موجب ناخن جویدن در کودکان و نوجوانان می شود، آن است که درصدد کاستن از فشارهای عصبی و تنش های روزانه خود هستند.
      جویدن ناخن معمولا به‌دنبال وقایعی که می‌توانند منشأ اضطراب کودک باشند، بروز می‌کند. وقایعی چون: تولد یک برادر (ورود یک نوزاد به خانواده)، ورود به مدرسه و آغاز سال تحصیلی و یا جدایی والدین.
      کودکی که ناخن‌هایش را می‌جود، کودکی مضطرب، کمرو و نسبتا درونگراست که برای کنترل اضطرابی که در اثر واقعه‌ای استرس‌زا در او ایجاد شده و نمی‌تواند به‌گونه‌ای دیگر اضطرابش را اداره کند، این رفتار را از خود نشان می‌دهد.
      جویدن ناخن‌ها تنها روشی برای تخلیه اضطرابی است که در پشت آن چیزی عمیق‌تر را پنهان می‌کند؛ چیزی مثل خشمی فروخورده، عدم‌اطمینان یا نیاز به آرام کردن خود؛ اندکی شبیه مکیدن شست که نوزاد نمی‌تواند از مکیدن آن امتناع کند، با این تفاوت که به جای آنکه خشمش را بیرون بریزد یا آن ‌را بروز دهد، با جویدن انگشتانش خشمش را در خود نگه می‌دارد.
      آنها از این طریق سعی می کنند با هیجانات و بحران های عاطفی درونی شان به مقابله برخیزند. از این رو گروهی از روانشناسان بر این باورند که نفس «جویدن ناخن» عادتی زشت و ناپسند نیست، بلکه تنها مفری برای رهایی از تنش و استرس در کودک است.
      تعداد دفعات، شدت و مدت زمان این رفتار از عواملی هستند که باید زمانی که کودک ناخنش را می‌جود به آنها توجه داشت. در حقیقت، گاهی پیش می‌آید که کودکان فقط در یک دوره زمانی این رفتار را از خود نشان می‌دهند که دقیقا به‌مدت زمانی که واقعه‌ای استرس‌زا آنان را تحت‌تأثیر قرار داده است، مربوط می‌شود. اما همچنین ممکن است اگرچه واقعه استرس‌زا ناپدید شود، عمل جویدن ناخن‌ها همچنان باقی بماند و هر بار که کودک با موقعیت خاصی روبرو می‌شود، به‌طور خودکار این عمل را انجام ‌دهد.
      راه کارهای عملی برای درمان
      ** برای کمک به این کودکان می توان از ناخن آسیب دیده تصویری تهیه کرد و وضعیت آن را با ناخن سالم مقایسه کرد. همچنین هنگامی که کودک مشغول جویدن ناخن است بدون این که متوجه شود، از او فیلم تهیه کنید و سپس برای او به نمایش بگذارید. احتمال دارد با مشاهده فیلم به خود بیاید و این عادت را کنار بگذارد.
      ** قرار دادن آیینه جلوی کودک او را متوجه این عادت ناپسند می کند. کودک را تشویق کنید در مجلات، تصویر دست های زیبا را جست وجو کند یا روی کتاب یا آینه بچسباند تا مرتب تصویر این دست ها را با دست های خود مقایسه کند.
      ** اقدام دیگری که در این زمینه مفید است، شناسایی مکان و زمانی است که این رفتارها در او بیشتر می شود.
      به عنوان مثال، شاید کودک با ایجاد موقعیت های خاص به ناخن جویدن می پردازد. این حالت را که در او استرس ایجاد می کند شناسایی و کاری کنید که در موقعیت های استرس زا قرار نگیرد. اگر کودک هنگام تماشای برنامه تلویزیونی ناخن می جود، شیئی به دست او بدهید تا سرش گرم شود. به مکان هایی که این عادت کودک زیاد می شود نیز دقت کنید تا علت این اختلال را بفهمید. هنگامی که این عادت کم شد، با تعیین پاداش، این رفتار خوب او را تقویت کنید. به عنوان مثال، برای تشویق هر بار ناخن نجویدن ستاره ای به جدول برنامه های روزانه او اضافه کنید و به ازای هر ۱۰ ستاره به او هدیه دهید. اگر فرزند شما دختر است به او لاک یا دستکش هدیه کنید تا با استفاده از آن جویدن ناخن را فراموش کند. اگر پسر است به او ناخن گیر یا ذره بین بدهید تا با استفاده از آن به آسیبی که به ناخن و اطراف آن رسانده است، توجه کند و ناخن های خود را کوتاه کند. در صورت آسیب رسیدن به دندان های کودک به دندان پزشک مراجعه کنید. اگر این عادت با اضطراب شدید همراه باشد، حتما از متخصصان بهداشت روان کمک بگیرید. گاهی رفتار والدین یا اطرافیان، زمینه اضطراب کودک را زیاد می کند.
      تأثیر رفتار والدین بر ناخن جویدن کودکان
      متخصصان علاوه بر بررسی رفتار کودک، بر رفتار والدین او نیز تمرکز می کنند. زیرا عامل اصلی این رفتار، ممکن است عملکرد والدین و اطرافیان باشد. متخصص در این شرایط به والدین کمک می کند تا رفتار و واکنش خود را نسبت به کودک سنجیده تر کنند تا اضطرابی به کودک وارد نشود. کودک با ناخن جویدن به نحوه رفتار والدین یا اطرافیان با او واکنش نشان می دهد؛ در این زمینه والدین باید سعی کنند ناراحتی و مشکلات ناشی از مشغله های کاری خود را به منزل منتقل نکنند.
      از جمله روش هایی که یک روان شناس می تواند برای برطرف کردن این مشکل کودک از آن استفاده کند، روش های خاص ریلکسیشن است. اگر به علت بالا بودن استرس کودک، این روش درمانی نیز جواب ندهد، پزشک داروهایی را تجویز می کند تا اضطراب کودک کمتر شود.
      لاک های با طعم تلخ که برای مقابله با ناخن جویدن از آن استفاده می شود، چندان موثر نیست و توصیه نمی شود. والدین نباید به این عادت فرزند خود واکنش نشان دهند زیرا در برخی موارد ناخن جویدن روشی برای جلب توجه دیگران است و عکس العمل والدین همان توجهی است که کودک خواستار آن است. در مورد این عادت با او صحبت کنید اما درباره رفتارش قضاوت نکنید.صحبت با او درباره ناخن جویدن نباید باعث افزایش اضطراب وی شود. به او بگویید که این مشکل را با کمک او حل خواهید کرد.

      در این مورد میتونید با متخصصین کانون مشاوران ایران، مشاوره تلفنی/تخصصی داشته باشید
      دفتر قیطریه:
      ۰۲۱-۲۲۶۸۹۵۵۸ خط ویژه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد.