مرکز مشاوره

مرکز مشاوره کودکان

مرکز مشاوره کودکان

سلام دلارام رسولی از مرکز مشاوره و روانشناسی ایران هستم و خوشحال میشم ب سوالات شما در زمینه مشاوره کوک پاسخ بدم. در ادامه سوالات پرکاربرد قرار دادم.

همانکه میدانید کودکان در طول دوره رشد خود ممکن است به طور خواسته یا نا خواسته دچار مشکلاتی شوند و این والدین هستند که باید در حل این مشکلات بکوشند. مرکز مشاوره کودک با داشتن بهترین روانشناسان و مشاوران کودک در زمینه مرکز مشاوره کودکان میتواند سهم بزرگی در کمک به تربیت کودکان و مواجهه با مشکلات و معضلات حال و آینده و رفع آن داشته باشد. توصیه ما برای والدینی که بسیار نگران آینده فرزند خود هستند و به او اهمیت میدهند ،  در مواقعی که نیاز به داشتن یک مشاور خوب کودک را احساس میکنند مشورت گرفتن از مرکز مشاوره کودکان با مشاوره کودک زیر نظر کانون مشاوران ایران است چرا که همکاران ما با گنجینه ای از تجربیات خود شما را  به خوبی در محیطی صمیمی و راحت راهنمایی خواهند کرد.

مشاوره کودک

مشاوره کودک ۴ و نیم ساله

باسلام.دختر۴ونیم ساله ای دارم که ازسن۳سالگی اغلب اوقات درمیهمانیها موقه شام به جای اینکه کنارمن بشینه وغذابهش بدم میره کناردیگرافرادفامیل میشینه.باوجودهرگونه محبت وتوجه و تنبیه ودعوا…امااثربخش نیست

پاسخ

با سلام مادرگرامی اینکه کودک شما از ۳ سالگی چنین رفتاری دارد می تواند یا دال بر روابط اجتماعی قوی او باشد که بک مساله است و اصلا ربطی ندارد که شما رو دوست نداشته باشد و یا هر نکته ای صرفا تجربیات حضور در کنار دیگران را دوست دارد

از طرفی ممکنه در دوره ای حتی یک خاطره دعوا و تنش و ایرادگیری این مساله را ایجاو کرده باشد هر چند کوچک که در ذهن باقی بوده باشد و مساله سوم برریی شرایط هوشی وسایر جنبه های رشد عقلی کودک است و اینکه تفکیکی بین غریبه و والد قابل می شود یا خیر

.ببینید ممکنه مساله اخر نیاز به بررسی های بیشتری باشد که خوب باید توسط روان پزشک یا روانشناس بررسی دقیق شود.البته ممکنه اصلا در مورد دختر شما صدق نکند هوش و همه مسائل طبیعی باشد و این رفتار کم کم با دادن توضیحات و رشد عقلی کودک کاهش پیدا کند.در هر حال امیدوارم مشکل خاصی نباشد وکودک شما سلامت باشد اگر نیازی بود به روانشناس کودک ارجاع دهید .
در این مورد میتونید با متخصصین مرکز مشاوره و روانشناسی ایران، مشاوره تلفنی/تخصصی داشته باشید
۰۲۱۲۲۶۸۹۵۳۴
موفق باشید

مشکل دختر کلاس سوم ابتدایی

با سلام
دختر کلاس سوم ابتدایی که همیشه با بچه های کم سن و سال خودش تمایل به بازی دارد و از بازی با همسن وسالای خودش امتناع می کند ؛علت چیست ؟لطفا راهنمایی کنید

پاسخ مشاور کودک : بی‌میلی کودک به بازی با کودکان دیگر

نکات مهم
تمایل کودک به بازى با بچه‌هاى دیگر، یکسان نیست. بعضى از بچه‌ها، بیشتر از بچه‌هاى دیگر معاشرتى و اهل بازى با کودکان همسن خود هستند و بعضى بچه‌ها ذاتاً آرام‌تر هستند. این اختلاف طبیعى است؛ اما تمایل به بازى با کودک دیگر و داشتن همبازی، در وجود هیچ کودکى به صفر نمى‌رسد.

علل بى‌میلى ممکن است مربوط به وضعیت جسمی، روحى و روانى کودک، یا وضعیت اجتماعی، اقتصادى خانوادهٔ او باشد که او را به انزوا مى‌کشاند و از بازى با بچه‌هاى دیگر فرار مى‌کند. علل عمدهٔ بى‌میلى کودکان عبارتند از:

– ممکن است کودکى دچار ضعف در سلامت جسمانى باشد،؛ مثلاً خیلى زود از جست‌وخیز خسته شود یا نفس تنگى پیدا کند، یا بیمارى‌هائى داشته باشد که اجازهٔ بازى پر افت‌ و خیز را به وى ندهد.

در این‌صورت، ترتیبى بدهید که معاشرت او با دیگر بچه‌ها توأم با بازى‌هاى فکرى مناسب و جنب‌وجوش کمتر باشد.

– گاهى کودک، به‌دلیل تفاوت‌هائى که با دیگران دارد، با آنان نمى‌جوشد. این تفاوت‌ها ممکن است از اجبار کودک به استفاده از عینک ذره‌بینى قطور گرفته، تا لکنت زبان او و حتى هوش فوق‌العاده‌اى باشد که اینها میل به گوشه‌گیرى را در کودک تقویت مى‌کند، یا گاهى او را چنان حساس و آسیب‌پذیر مى‌سازد که با کوچکترین تمسخر و یا سرزنش دیگر کودکان، مى‌رنجد و از معاشرت با آنان زده مى‌شود.

گاهى هم کودک خجالتى است و مشکل مى‌تواند در دوستى با بچه‌هاى دیگر پیشقدم شود.
در چنین مواردی، مشکل او خیلى ساده و تنها با تشویقى آرام و تدریجى حل مى‌شود. نصیحت و پند و اندرز دادن و تأکید بر اینکه: ‘این‌قدر یک گوشه‌ ننشین؛ تو دیگر بزرگ شده‌ای!

’ یا چرا تو هم نمى‌روى با بقیهٔ بچه‌ها بازى کنی؟’ بر ترس کودک مى‌افزاید. بهتر است دایرهٔ دوستى‌ها را کم‌کم وسعت بخشید و ابتدا از دعوت یک یا دو کودک همسن و سال او به خانهٔ خودتان آغاز کنید.

یا مى‌توانید چندین‌بار همراه کودک خود به تماشاى بچه‌هائى که مشغول بازى هستند بروید تا کودک، در ضمن تماشاى آنان، لذتى را که از بازى باهم مى‌برند درک کند و علاقه‌مند شود که خود او هم از این لذت سهمى داشته باشد.

– گاهى لوس و پرتوقع بودن کودک موجب مى‌شود که گروه همسالان او را طرد کنند. از این‌رو، به پدران و مادران توصیه مى‌شود که ضمن ابراز محبت به کودک، اصول اخلاقى و انسانى و احترام به حقوق دیگران را نیز به کودک بیاموزند. بهترین روش در این مورد، این است که پدر و مادر خود الگوى تقلید براى آنان باشند.– گاهى مادر، چون حوصلهٔ سر و صدا و شلوغى بچه‌ها را ندارند،

یا از این مى‌ترسد که کودک او، به‌علت معاشرت با بچه‌هاى شرور، بى‌ادب بار آید، یا حوصله و وقت سر زدن به بچه‌هاى مشغول بازى را ندارد، طورى با کودک رفتار مى‌کند و در مقابل خواست او مبنى بر بازى با دیگر کودکان واکنش نشان مى‌دهد که او را از بازى باز مى‌دارد و به انزوا سوق مى‌دهد. براى مثال، مادرى که مى‌گوید:

‘اجازه نمى‌دهم با پسر همسایه بازى کنی، چون او بچهٔ شرورى است’ کودک خود را از بازى‌اى که ممکن است خیلى هم آموزنده و لذت‌بخش باشد، محروم مى‌کند و بعد با گفتن جمله‌اى نظیر: ‘بیا با خواهر کوچک خود بازى کن!’ او را به کلى از بازى روى‌گردان مى‌سازد.

خواهر کوچکى که تازه مى‌خواهد راه رفتن را بیاموزد، براى بچه‌اى سه – چهار ساله که احتیاج به نقشه کشیدن و دویدن و خندیدن دارد، همبازى خوبى نیست.

بنابراین، هوشیارى و دقت مادر و پدر در انتخاب همبازى‌هاى مناسب براى کودک در افزایش تمایل کودک به بازى به دیگران نقشى بسیار مهم دارد.

نکات مهم

  • کودکان، به هنگام بازى با همسالان، از حالت خودمحورى بیرون مى‌آیند و واقع‌گرا (Realistic) مى‌شوند، به امیال و خواسته‌هاى دیگران توجه مى‌کنند، از دیگران چیزى مى‌آموزند و به دیگران چیزى یاد مى‌دهند و در کنش متقابل، خیلى چیزها به همدیگر مى‌آموزند.
  • وقتى که کودک دوست دارد به تنهائى بازى کند، باید او را به حال خود بگذارید و آزادى بدهید تا مستقلاً به بازى خودش ادامه دهد. نباید همبازى‌هائى را به او تحمیل کنید؛ زیرا چنین حالتى باعث اختلال در بازى او مى‌شود و عادت به عصبانى شدن و ایجاد درگیرى را در وى به‌وجود مى‌آورد.
  • پدران و مادران توجه کنند که کودک در سنین خردسالى هر اندازه آزاد باشد تا به تنهائى بازى کند، به همان اندازه در آینده اجتماعى‌تر خواهد شد.
  • میل طبیعى و تشخیص کودک بهترین راهنماى ما مى‌باشد. آنان کم‌کم یاد مى‌گیرند با دوستان و همسالان خود همبازى شوند؛ بنابراین، نیازى به تأکید و تشویق‌هاى بیرونى نیست تا زودتر از موعد با بچه‌هاى دیگر همبازى شود.
  • کودک را وادار نکنید که با خواهر و برادر کوچکتر خود همبازى شود؛ زیرا آنان براى بازى کوچک هستند، در صورتى‌که کودک اگر با همسالان یا بزرگتر از خود بازى کند، هم با علاقه بازى مى‌کند و هم در تعاملى مشترک چیزى یاد مى‌گیرد.

نکتهٔ دیگر اینکه، کودک بزرگتر باید همیشه ملاحظهٔ کودک کوچکتر را بکند و رفتارى عاقلانه در پیش بگیرد (در صورتى‌که خود او هنوز بچه است و باید بچگى کند) و کودک کوچکتر نیز، احتمالاً به‌علت آنکه قادر به انجام دادن همهٔ اعمال و رفتار کودک بزرگتر نیست، دچار شکست مى‌شود؛ که از نظر روحى و روانى به سود او نیست.

از این‌رو، در عین‌حال که اوقاتى با همدیگر بازى مى‌کنند، زمینه‌هائى نیز براى بازى با همسالان فراهم شود.

جالب توجه این است که هر اندازه خواهران و برادران را به بازى با یکدیگر وادار نکنیم، آنان، مشخصاً، بیشتر باهم بازى خواهند کرد.
– در بازى‌هاى کودکان دخالت نکنید؛ ولى لازم است پدر و مادر گاهى به اتاق و محل بازى بچه‌ها سر بزنند، اما نه به قصد جاسوسى و بازرسى آنان بلکه به قصد بردن مثلاً چای، میوه و شیرینى براى آنان. در واقع، نباید بچه‌ها را مطمئن ساخت که در تنهائى هیچ‌کس به آنان سر نخواهد زد؛ چون همه نوع کودک وجود دارد و ممکن است اتفاقات خطرناکى بیفتد.
– اگر فرزند شما دوست و همبازى‌اى براى خودش پیدا کرده است که شما دوست ندارید با او رفت و آمد کند، تا حدّ امکان نگوئید: ‘اجازه ندارى با این کودک بازى کنی، چون بى‌تربیت است.’ بلکه ابتدا سعى کنید همبازى جدیدى را براى او بیابید و به جز این، در انتخاب دوست، ملاک و معیارى به کودک بدهید و بگذارید بیندیشد و خود قضاوت کند و به نتیجه برسد.

دختر ۴ ساله ای دارم

با سلام
دختر ۴ ساله ای دارم، که باهوش است و خیلی خوب صحبت می کند و دایره لغات بالایی دارد. اما متاسفانه به نظر می آید که روی یک چیز تمرکز نمی کند. مثلا در کلاس باله یا نقاشی بیشتر از آنکه به مربی توجه کند، به خودش در آینه و یا دوستانش توجه می کند. یا در کلاس نقاشی دایم صحبت می کند.
معمولا وسط یک کار صحبت از کار دیگر می کند ، لازم به ذکر است صحبت های وی بی منطق نیست و از تخیلات یا خاطرات و … صحبت می کند.
یا وقتی موسیقی (شعر کودکانه) گوش می دهد، انگیزه ای برای یادگیری تمام شعر به هر طریق ندارد
نگران هستم این رفتار در آینده در رشد و آموزشش تاثیر منفی نداشته باشد.

مشکل عدم تمرکز کودک

با سلام مادر گرامی اگر خودتون متوجه عدم تمرکز او ش ید بهتره همین ابتدا که کودک است او را ارجاع دهید به روانشناس کودک شاید مساله نقص توجه باشد که راهکار درمانی دارد و اصلا جای نگرانی نیست البته ممکنه صرفا به خاطر شرایط سنی باشد و چون اموزش رسمی در هیچ زمینه ای در این توصیه نمی شود خب او هم تمرکز و دقت کافی نشان نمی دهد و چون از هوش و دایره لغات او می گویید خوب ممکنه مساله چیز دیگری باشد یعنی خستگی از اموزش های مختلف و اصلا مساله دقت و تمرکز نباشد و بعد از اینکه وارد فضای اموزش رسمی شود هیچ مشکلی بدین لحاظ نداشته باشد به طور کل جای نگرانی وجود ندارد و کودکان به لحاظ تحمل اموزش هایی با هم تفاوت دارند امیدوارم در اینده مشکل خاصی به وجود نیاید .

در این مورد میتونید با متخصصین مرکز مشاوره و روانشناسی ایران، مشاوره تلفنی/تخصصی داشته باشید
۰۲۱۲۲۶۸۹۵۳۴
موفق باشید

بچه ۴ ساله و مشکلات مدرسه

با سلام پسربچه۴ساله ای دارم که درمهمانی ها بابچه ها خوب ارتباط برقرار می کندولی وقتی اورامهد ثبت نام کردم روزهای اول خوب میرفت ولی بعدش باگریه شدید ازرفتن امتناع کرد ماهم یکی دو ماه نبردیمش ولی حالاااوراژیمناستیک ثبت نام کردم بااینکه خودم من اونجاهستم گریه می کندواز بازی بابچه ها امتناع می کند

مشکل مهدکودک رفتن:اگر کود‌ک حاضر نیست به مهد‌ کود‌ک برود‌ یا چند‌ ساعتی بد‌ون شما جایی بماند‌، او را واد‌ار به این کار نکنید‌ چرا که باعث به‌وجود‌ آمد‌ن ناراحتی‌های بیشتری برایش ‌می‌شود‌. ابتد‌ا با او صحبت کنید‌ و از مزایای مهد‌ برایش بگویید‌. همراه هم بد‌ون اینکه از او جد‌ا شوید‌ به مهد‌ کود‌ک بروید‌ تا با محیط آشنا شود‌.

د‌ید‌ه شد‌ه گاهی مربی مهد‌ به‌عنوان راهنمایی به ماد‌ر ‌می‌گوید‌ به گریه‌های بچه نباید‌ اعتنا کرد‌. او را اینجا پیش ما بگذارید‌ و بروید‌. ما آرام و سرگرمش ‌می‌کنیم.

به هیچ‌وجه مرتکب چنین خطایی نشوید‌. باید‌ به تد‌ریج با این قضیه کنار بیاید‌. روزهای اول د‌ر مهد‌ کنارش باشید‌. بعد‌ از گذشت چند‌ روز وقتی عاد‌ت کرد‌، کمی د‌ورتر بنشینید‌. این مرحله را هم که پشت سر گذاشتید‌، چند‌ د‌قیقه‌ای پیش چشمش نباشید‌ و بازبرگرد‌ید‌. این هم که عاد‌ی شد‌، چند‌ ساعت نباشید‌ و برگرد‌ید‌. د‌ر نهایت ‌می‌بینید‌ که کود‌ک‌تان د‌ر مهد‌ کود‌ک ‌می‌ماند‌ و مشکل حل شد‌ه است.

در این مورد میتونید با متخصصین مرکز مشاوره و روانشناسی ایران، مشاوره تلفنی/تخصصی داشته باشید

۰۲۱-۲۲۶۸۹۵۵۸

ممکنه در همان دو ماه مهد اتفاقی افتاده تجربه ترسی دارد که اجازه بازی و تجربه جدید رو از او گرفته و باعث هراس از محیط اجتماعی شده البته باید دید همچنان در مهمانی ها بدون مشکل است و صرفا در برخورد با افراد غریبه کوچک دچار مشکل می شود و یا مساله گسترده تر است به هر حال باید روانشناس کودک فرزند شما را ببینید و خوب با تکنیک های نقاشی درمانی و بازی درمانی می تواند به شما کمک کند تا مساله رفع شود .

در هر حال بررسی شرای پیرامونی مهم است منتهی جای نگرانی نیست گاها هم به خاطر این مساله ایجاد می شود که کودک شما به رشد شناختی نرسیده و خب همین مساله مسائلی ایجاد می کند .و ترس و اضطراب از نبود شما مشکل ساز است و با رشد شناختی و افزایش سن برطرف می شود ضمن اینکه برخی مسائل در طی رشد صرفا مقطعی هستند و بعد از مدتی مرتفع می شوند و جای نگرانی وجود ندارد در نهایت امیدوارم شرایط متعادل شود

در این مورد میتونید با متخصصین مرکز مشاوره و روانشناسی ایران، مشاوره تلفنی/تخصصی داشته باشید
۰۲۱۲۲۶۸۹۵۳۴
موفق باشید

 

توجه پسر ۲ساله به پا دختر

پسرم ۲ سال و ۱۱ ماهشه و حدود ۸ ماه هست که بیش از حالت عادی به پاهای دخترها توجه میکنه یا در مورد پا فکر میکنه.

حتی وقتی براش کتاب میخونم یا کاتون میبینه همش سوال میکنه که پاش کو؟ می خواست پاشو دست بزنه؟…
وقتی خانومی با جورا ب قشنگ یا ناخن لاک زده میبینه، کمین میکنه زیر میز یا کنار پاش و آروم به پاش خیره میشه یا دست میزنه.

خرداد ماه پیش مشاور رفتم و به سفارش ایشون راه بی توجهی و حواس پرت کردن رو پیش گرفتم.
اما الان مدتیه که حتی موقع بازی یا توی مهد کودک وقت بازی، میره پشت مربی و به پاش دست میزنه.
یکبار هم دیدم که خودش خوابیده و یکی از عروسکهاش رو میماله به کف پاش

  • لطفا بفرمایید آیا اینها علائم فوت فتیش هستن؟
  • میشه پیش گیری کرد؟
  • کدوم میتونه مفید باشه روانشناس یا روانپزشک؟

پاسخ

با سلام کمی بعیده دراین سن این مشکل حنسی وجود داشته باشد البته که نوع زود اغاز هم دارد ولی باید محرک های محیطی بررسی شود مثل اینکه دیدن فیلم ها تصاویر و حتی برخوردهای خود شما و اینکه ایا ممکنه مورد سو استفاد۶ ای قرار گرفته شود ببینید این مساله فقط منوط به رابطه جنسی نیست

بلکه فرضا نزدیکی یک خانم که خودش مشکل جنسی داشته باشد با فرزند شما امیدوارم منظور بنده را درک کنسد .بهتره حتما به روانشناس کودک ارجاع بدهید چون در سنی نیست که توضیحاتی داشته باشد .

با نقاشی درمانی و بازی درمانی دلایل مشخص خواهددشد منتهی جای نگرانی هم وجود ندارد امیدوارم به زودی مساله رفع شود مورد میتونید با متخصصین مرکز مشاوره و روانشناسی ایران، مشاوره تلفنی/تخصصی داشته باشید
۰۲۱۲۲۶۸۹۵۳۴
موفق باشید

پسر ۸ ساله شلوغکار

سلام.پسری ۸ ساله دارم.خیلی شلوغ میکنه واذیت میکنه توی کلاس تمرکز نداره بچه هارواذیت میکنه وکمتر به حرف گوش میده.خیلی هم ناخن میخوره.لطفا راهنمایی کنید

 

بیش فعالی چیست؟

این اختلال یکی از اختلالات شایع و در عین حال باید تشخیص سخت برای پزشکان است. اختلال بیش فعالی بیماری پیچیده ای است و اغلب تشخیص داده نمی شود. درباره کودکی که با چنین اختلالی تشخیص داده می شود ۳ علامت را نباید از یاد ببرید که شامل پرتحرکی، کمبود توجه و تمرکز و در نهایت اعمال تکانه ای (کارهای ناگهانی و غیرقابل پیش بینی) است.

زمانی که پزشک بتواند جزئیات لازم را از والدین و مدرسه به دست آورد می توان معیارهای لازم را در نظر گرفت. علائم اختلال بیش فعالی ـ کم توجهی باید در بیشتر از یک مکان دیده شود

مثلاً خانه و مدرسه و البته اینکه برای چند ماه این علائم بروز کند. داشتن ۶ علامت یا بیشتر از علائم اختلال کم توجهی یا بیش فعالی که باید دست کم ۶ ماه وجود داشته باشد تا بتوان گفت کودک بیش فعال است.

علائم بیش فعالی

تعدادی از علائم مربوط به بیش فعالی و اختلال توجه و تمرکز شامل موارد زیر است:

  • کودک غالباً با دست هایش بازی می کند و در جایش می لولد.
  • کودک معمولاً کلاس را ترک می کند.
  • غالباً می دود یا می پرد.
  • اغلب بازی یا فعالیت هایش پر سروصداست.
  • به نظر می رسد کودک همیشه در حال حرکت است.
  • زیاد صحبت می کند.
  • از توجه به جزئیات ناتوان است.
  • اغلب قادر به پیگیری دستوران یا اتمام کارها نیست.
  • اغلب وسایل خود را گم می کند.

ممکن است کودک شما بیش فعال باشد

برای کودکی با اختلال بیش فعالی ـ کم توجهی انجام برخی رفتارها ممکن است سخت تر باشد. حال بهتر است این سوال ها را از خودتان بپرسید:

  1. آیا زمانی که از کودک تان می خواهید کاری انجام دهد مشکلی در شنیدن دارد؟
  2. آیا او نسبت به دیگر کودکان سریع تر هیجان زده می شود؟
  3. آیا خانه شما در زمان غذا خوردن، به خواب رفتن، شستن دندان ها و دیگر کارها به میدان جنگ بدل می شود؟
  4. آیا معلم شما نسبت به رفتار کودک شما در مدرسه نگران است.
  5. و زود تمرکزش را از دست می دهد و فراموش کار است؟

این بچه ها مغزشان متفاوت است

اختلال بیش فعالی ـ کم توجهی یک بیماری عصبی ـ رفتاری است با ۲ مولفه:

بیش فعالی و بی توجهی یا نداشتن تمرکز. برخی از این کودکان به صورت واضح فعالیت زیادی دارند و برخی هم توانایی تمرکز ندارند اما بیشتر آنها هر دو مشکل را با هم دارند.

این بچه ها مغز ماشین فراری را دارند اما با ترمز دوچرخه.

ذهن آنها در حال مسابقه است اما نمی توانند در زمان لازم سرعت شان را کم کنند. اسکن های متعدد نشان می دهد بخشی از مغز کودک دچار اختلال که به کنترل رفتار کمک می کند، موجب تمرکز می شود و آنچه نیاز به انجام آن دارد را طبقه بندی می کند، کمی کوچکتر است.

علاوه بر این انتقال دهنده های عصبی شیمیایی مغز مانند سروتونین، دوپامین و نوراپی نفرین که پیام را از یک قسمت مغز به قسمت دیگر می فرستند در آنها دچار کمبود است بنابراین برای مثال اگر معلم یک آموزش ۵ مرحله ای به کودک بدهد، او ممکن است تنها بتواند ۲ مرحله اول را انجام دهد و توالی کارهای بعدی را از دست بدهد.

دلیل بیش فعالی معلوم نیست

بیشتر مطالعات نشان می دهد اختلال بیش فعالی موروثی است. اما در سال های اخیر تحقیقات از ارتباط این اختلال با مواد سمی محیطی مانند بیس فنول A و فتالات (مهمترین مواد در تولید مواد آرایشی، پلاستیک، پرده حمام) و همین طور حشره کش ها خبر می دهد.

این علم بسیار جدید است و تحقیقات همچنان باید ادامه پیدا کند. کودکان نسبت به مواد سمی محیط حساس هستند و باید نسبت به مواجهه آنها با این مواد دقت شود.

چندین دلیل دیگر برای ابتلای کودک به اختلال بیش فعالی می توان در نظر گرفت که از جمله می توان به ژنتیک، آسیب کوچک مغزی در زمان تولد یا حتی استرس و نگرانی دوران بارداری اشاره کرد.

چطور تشخیص بدهیم

در اختلال بیش فعالی ـ کم توجهی معدل سنی می تواند از ۲ یا ۳ سالگی باشد. در ۲ سالگی پزشکان به دنبال یافتن علائم هستند و هر چه زودتر این نقص تشخیص داده شود زودتر می توان مداخله کرد.

اما در اغلب موارد تا زمانی که کودک به سن مدرسه نرسیده که نیاز به توجه و نشستن طولانی مدت داشته باشد، این اختلال قابل تشخیص نیست. بچه های باهوشی که نشانه های ضعیفی دارند، ممکن است سال ها علائم را داشته باشند تا دوره آموزشی مدرسه که باید برنامه منظم، چند منظوره و مدیریت زمان انجام دهند و اینجاست که دچار مشکل می شوند.

دختران فرق دارند؟

پسران سه برابر دختران در معرض این اختلال هستند و به طور معمول دختران ۵ سال بعد از پسران تشخیص داده می شوند.

دختران بی نظم و ساکت کمتر به چشم می آیند حتی اگر اختلال شان به اندازه پسران باشد. بی توجهی و نادیده گرفتن موضوعات پیرامون از علائم اختلال در دختران مبتلا به بیش فعالی است.

در پسران به جای آن انجام و بروز حرکات و رفتارهای متفاوت و غیرمنطقی بدون انگیزه قبلی و برنامه عاری از فکر انتظار می رود. در دوران دبستان دخترانی با اختلال بیش فعالی، کودکانی کم دقت یا بی دقت هستند،

همچنین در آموختن مهارت های آموزشی و حل مسائل ضعیف بوده و به جزئیات و موضوعات محیط پیرامون خود توجه ندارند، کمتر توجه می کنند و با تمام کردن کارها مشکل دارند اما آنها معمولاً پرخاشگر نیستند. دختران قرار نیست کیف مدرسه شان را در زمین بازی جا بگذارند یا دفتر مشق شان کثیف باشد.

تشخیص سخت است

هیچ آزمایشی وجود ندارد که با انجام آن بتوان گفت کودک دچار بیش فعالی است. اما اغلب پزشکان با تاریخچه خانوادگی، جزئیات پرسش هایی که انجام می دهند و بررسی رفتار کودکان و میزان اهمیت آن براساس سن و سال او سعی می کنند تشخیص صحیح را داشته باشند.

با صحبت کردن با کودک، والدین و معلمان و اگر لازم باشد مادربزرگ و پدربزرگ و اقوام پزشکان می توانند تعیین کنند علائم با توجه به سن کودک متناسب است یا مشکل جدی وجود دارد. آنها باید عواملی مانند عصبانیت، اختلال یادگیری، افسردگی، طلاق یا بیماری یکی از اعضای خانواده را هم در نظر بگیرند.

درمان دارویی برای کدام بچه ها لازم است؟

دارو درمانی به همراه روان درمانی و تغییراتی که در زندگی روزانه کودک ایجاد می شود می تواند شرایط را بهبود دهد. داروها زمانی که با رفتار درمانی همراه شوند می توانند پرخاشگری و بی توجهی کودک را به میران زیادی بهبود دهند.

دارو درمانی زمانی پیشنهاد می شود که تعداد علائم کودک براساس سنش مشخص شود و تنها زمانی از دارو استفاده می شود که کودک واقعاً نیاز داشته باشد.

در کودکانی که علائم متوسط تا شدید این اختلال را دارند دارو درمانی کمک کننده است. در علائم خفیف تر معمولاً از مشاوره درمانی استفاده می شود.

اما دارویی که برای یک کودک کارساز بوده است نمی تواند برای دیگری هم همان نتیجه را داشته باشد.

به همین دلیل پزشکان نظارت زیادی بر کودک دارند تا بتوانند ترکیب مناسب را پیدا کنند. مشخص نیست چرا اما کودکانی که در یک سن خاص دارویی را تحمل نمی کنند ممکن است چند سال بعد به خوبی به همان دارو جواب دهند.

 معرفی روانشناس کودک خوب

سلام.ممنون میشم اگریک روانشناس خوب معرفی کنید.با تشکر

در این مورد میتونید با متخصصین مرکز مشاوره و روانشناسی ایران، مشاوره تلفنی/تخصصی داشته باشید
۰۲۱-۸۸۴۷۲۸۶۴

کودک ۴ ساله که اخیرن گوشه گیر شده است

برادر زاده من ۴سالشه فوق العاده بچه اجتماعی بود و ارتباط خوبی با بچه ها برقرار میکرد…

نزدیک دو ماه گوشه گیر شده به حالت اضطراب صبح تا شب تو خونه دور خودش میچرخه دستشم همش تودهنش میبره ..

با کسی کار نداره ..چند تا هم برنامه کار تونی تلویزیون فقط نگاه میکنه ..

از غذا بدش میاد فقط کیک و شکلات…من چه کمکی میتونم بهش بکنم ؟مادرش هم به دکتر اعتقادی نداره میگه بچس خودش دورست میشه…لطفا کمکم کنید…

پاسخ

با سلام
مگه میشه این همه تغییر در بچه سالم در سن ۴ سالگی بیفته و بیتفاوت بود و منتظر باشی خودش خوب بشه سطح اضظراب مشکل تغذیه همه و همه اهمیت زیادی دارند .

ممکنه مساله مهمی پیش اومده باشه مثلا ازاری اسیبی که باعث شده مضطرب بشه و اگر زودتر به روانشناس کودک ارجاعش ندن دچار اسیب های بیشتری بشه بهتره شما اقدام کنید چون این تغذیه کاهش وزن ایجاد می کنه اگر کابوس داره شب ها و خب رفتارهای تکراری داره ممکنه اصلا مساله عقب ماندگی و چیزی باشد چون برخی مسائل و بیماری ها فرد تا سنی طبیعی است و بعد اسیب خودش را نشان می دهد

حتی در نوعی از اختلال کودک در سنی طبیعی است و بعد پس رفتی در تمام دستاوردهایی که تا کنون داشته را می بیند در هر حال منظورم این نیست حتما ایشون دچار چنین شرایطی هستند خیر فقط صرفا ممکنه مساله مهمی باشد که نیاز به بررسی داشته باشد و توجهی نشده باشد امیدوارم در هر حال مساله حل شود و مشکل خاص ی نباشد بهتره با برادرتون مشورتی داشته باشید

در این مورد میتونید با متخصصین مرکز مشاوره و روانشناسی ایران، مشاوره تلفنی/تخصصی داشته باشید

۹۸۲۱۲۲۳۵۴۷۹۰

موفق باشید

چند نکته در مورد کودکان دلبندمان بدانیم

فرزند شما بسیار پیچیده است و هر رفتار شما یک پاسخ از طرف او به همراه دارد. این بدین معنا است که اگر کودک شما بد رفتاری می کند ریشه در رفتار شما و محیط اطراف او و اقوام شما دارد.

گاهی شما خوش اخلاق هستید و بچه شما لوس بار می اید مشاوره کودک در واقع به شما کمک می کند تا یادبگیرید کی کودک را تشویق کنید و کی او را تنبیه کنید.

 پسر ۲۷ ماهه ای دارم که به شدت دست بزن 

سلام پسر ۲۷ ماهه ای دارم که به شدت دست بزن داره هر جا میریم تمام بچه هارو میزنه من و پدرش رو میرنه حتی وقتی مشغول بازی هست با ماشینش ماشین دیگش رو میکوبه و میزنه و تمام خواسته هاش رو با گریه و لجبازی و نق بیان میکنه حتی اگه اروم باشه اصلا صبح از خواب با گریه و لجبازی شدید بزدار میشه در صورتی که تمام شب رو خوب خوابیده خواهش میکنم کمکم کنید کار هرروز من گریه و نگرانیه

پاسخ

با سلام دوست عزیز برخی بچه ها بسته به نوع زایمان و شرایط جسمی و روحی مادر و جسمی خودشون در ردیف بچه های دشوار هستند که بسیار بدقلق اصطلاحا عصبی هستند

و مدام د حال گریه و لجبازی هستند که اگر چه خانواده ها هم از این مساله نگران می شوند ولی خب ان چیزی که مهم است این است که بدانید ممکنه به صورت ارثی هم در خانواده ها وجود داشته باشد

یعنی شما و یا پدررو یا اقوام نزدیک چنین کودکی را تجربه کرده باشید بهتره ایشون رو به روانشناس کودک ارجاع بدهید ولی اصولا اگر در پاسخ به رفتارها تنبیه بدنی صورت نگیرد و کودک مورد ازار نباشد .و یا مدام قضاوت نشود با بزرگ شدن و رشد شناختی مسائلی مرتفع می شود

مخصوصا با ورد به مدرسه و شروع اموزش های رسمی ولی بهتره از همین ابتدا مساله رو جدی پیگیری کنید وه بعدا با مشکلات بیشتر مواجه نشوید ممکنه خدای ناکزده مساله پزشکی باشد ابتدا چکاپ پزشکی شود و بعد به روانشناس کودک ارجاع دهید امیدوارم به زودی شرایط رفع شود.

در این مورد میتونید با متخصصین مرکز مشاوره و روانشناسی ایران، مشاوره تلفنی/تخصصی داشته باشید
۰۲۱۸۸۴۲۲۴۹۵
موفق باشید

سلام دختری دارم که تازه سه سالش تمام شده ازدوماه قبل ادرارش رو میگفت از شبی که زلزله اومد ترسید وازاون موقع گاهی اوقات ادرارش رومیگه البته فقط درزمان بیداری ولی وقتی خوابه دیگه نه و شلوارش رو خیس میکنه لطفا راهنمائیم کنید.

شب ادراری کودک

دوست عزیز اول از همه باید مطمئن شوید دختر شما شب ادراری ندارد.
از غروب به بعد مایعات کمتر باید بخورد، آخر شب حتما دوبار دسشویی برود.
اگر این اتفاق افتاد برخورد شدید با کودک نداشته باشند و به رویش نیاورند به مرور بهتر می شود.
در این مورد میتونید با متخصصین مرکز مشاوره و روانشناسی ایران، مشاوره تلفنی/تخصصی داشته باشید
۰۲۱-۸۸۴۲۲۴۹۵

با سلام
ببینید چون ترس و شرایط بیرونی باعث شده که در کنترل ادرار شبانه با مشکل مواجه شو مساله حدی نیست دادن ارامش خاطر به کودک توبیخ نکردن تنبیه و دعوا نکردن و صبور بودن کمک می کند اینکه چند شب او را از خواب بلند کنید و از او سوال کنید که ایا ادرار دارد یا خیر ؟؟

مطمئن باشید او خود به خاطر نداشتن کنترل در شب و ترس ازار می بیند و متوجه هست که رفتارش نادرست است ولی با همه این شرایط باید شما دقت داشته باشید که نباید به او استرس وارد کنید ..

و بهتره تلاش کنید با داستان و صحبت در نورد ترس های او صحبت کنید و او را درک کنید و اگر باز مساله مرتفع نشد به روانشناس کودک مراجعه داشته باشید در هر حال امیدوارم به زودی بهبودی حاصل شود ..

در این مورد میتونید با متخصصین مرکز مشاوره و روانشناسی ایران، مشاوره تلفنی/تخصصی داشته باشید

۹۸۲۱۲۲۳۵۴۷۹۰
موفق باشید

شب ادراری در کودکان و بزرگسالان ریشه در مشکلات روحی و جسمی دارد که به سادگی با تداوم و تکرار قابل درمان است. کودک شما اگر از شب ادراری رنج می برد نباید با تحقیر او را در شرایط بدتری قرار دهید چرا که این اشتباه رفتاری موجب بدتر شدن شرایط می شود.شب ادراری

اگر فرزند شما هم دچار شب ادراری است حتماً می دانید که این مشکل می تواند بسیاری از والدین را خسته و کلافه کند. البته این تنها والدین نیستند که از این مشکل رنج می برند؛ بلکه خود کودک هم ممکن است به عنوان تلخترین تجربه زندگی اش از آن یاد کند.مشکل شب ادراری حتی از هیولای زیر تخت و پشت پرده اتاق خواب هم بیشتر کودک شما را آزار می دهد.

به طوریکه او جرات نمی کند حتی یک شب در جای دیگری غیر از منزل بخوابد تا رازش آشکار نشود. البته یادتان باشد اگر فرزند شما یکی دوبار اتفاقی جایش را خیس کند، نباید به او برچسب ابتلا به شب ادراری را بزنید. متخصصان معتقدند دست کم ۲ بار در هفته و به مدت ۳ هفته باید این اتفاق برای کودک بیفتد تا اینکه تشخیص شب ادراری برای او قطعی شود.

اگر چه هنوز علت قطعی شب ادراری کودکان مشخص نشده، لازم است بدانید گاهی ابتلا به برخی بیماریهای جسمی می تواند باعث شب ادراری شود. بنابر این لازم است در مورد این مشکل حتماً با پزشک فرزندتان مشورت کنید.

علل شب ادراری کودک

وارد شدن به شرایط جدید مانند تولد فرزند دیگر، طلاق و… می تواند حجم زیادی از استرس را برای تمام اعضای خانواده و به خصوص برای کودکان در سنین پایین، به وجود آورد. ورود به چنین شرایطی برای بچه ای که شب ها جایش را خیس می کند می تواند سخت تر هم باشد. ممکن است علائمی را که تحت کنترل درآمده بوده اند را دوباره وخیم کند و تعداد شب های خشک را به حداقل برساند.

باورهای غلطی در مورد شب ادارای بین مردم وجود دارد از جمله اینکه کودک تنبل است و اگر کمی تلاش کند می تواند بر این مشکل غلبه کند.دیگر اینکه استرس می تواند باعث شروع این مشکل در کودکان شود که تاکنون شب ادراری نداشته اند، اما هیچ کدام از این باورها درست نیست.

شب ادراری کودکان
شب ادراری یک مشکل غیر قابل کنترل است

شب ادراری یک مشکل رفتاری قابل کنترل توسط خود کودک نیست. چنین مشکلی ریشه ارثی و ژنتیکی دارد. شب ادراری در مورد بیشتر کودکان، یک مشکل ساده جسمانی است؛ عضلات مثانه شان ضعیف یا کوچک است و قادر به کنترل آن حجم از ادرار که بدنشان تولید کرده، نیست.

اگرچه استرس ممکن است به طور غیرمستقیم بر این مشکل تاثیر بگذارد ولی اغلب متخصصان بر این باورند که استرس نمی تواند دلیل آغاز این ماجرا باشد چون هیچ ارتباط جدی و قابل توجهی بین اضطراب و شب ادراری وجود ندارد فقط اینکه بعضی رفتارها، زمانی که کودک تحت فشار و استرس قرار دارد، شب ادراری را تشدید می کند. این رفتارها عبارتند از:

* خوردن غذاهای شور
* تخلیه نکردن کامل مثانه قبل از خواب
* نوشیدن مایعات در زمان نزدیک به خواب

بچه ها هم مانند بسیاری از بزرگسالان، ممکن است وقتی استرس دارند به خوردن پناه بیاورند و خوراکی هایی مثل اسنک های شورمزه، چیپس و… را ترجیح دهند. خوردن این همه نمک نیاز بدن به مایعات را بیشتر می کند و این نوشیدن های بیش از حد معمول برای بچه هایی که مثانه کوچک دارند دردسرساز می شود. همچنین استرس ممکن است باعث شب ادراری شود چرا که شب ادراری اغلب در کسانی که خواب عمیقی دارند اتفاق می افتد. حال اگر اتفاقی در مدرسه، خانه و… کودک را مضطرب کند و باعث بی خوابی او شود، نتیجه یک بی خوابی طولانی، فرورفتن به خوابی به مراتب عمیق تر از حالت عادی است. پیامد این خواب بسیار عمیق هم شب ادراری است. قطع به یقین برای میلیون ها میلیون کودک بالای ۶ سال که دچار مشکل شب ادراری هستند، این کابوس باعث بروز استرس خواهدشد.

تغییر رفتار کودک ۴ساله

فرزنده بنده ۴ساله است درخانه وقتی تنها است آرام بازی میکند وهیچ سروصدایی ندارد ولی وقتی که مهمان داریم یا اینکه مهمانی برویم خیلی خیلی شلوغ میکند و دائم درحال دویدن و شیطنت زیاد است و حتی جیغ های وحشتناک میزندواینکه با گریه همه چیز می خواهد
کمکم کنید من بافرزندم چکارکنم

پاسخ

با سلام
مادر گرامی رفتارهای فرزند شمامی تواند دلایل مختلف داشته باشد و احتمالات مختلفی هم مطرح می شود که باید در نظر داشته باشید
مثل اینکه در خانه تنهاست ولی برای جلب توجه چنین رفتارهایی دارد که اصلا نباید واکنش منفی نشان دهید و به دیگران هم بسپارید توجهی نکنند تا رفتارها خنثی شود و اصلا نکران نباشید این رفتارها مقطعی هستند
از طرفی ممکن است تقلیدی باشد که می کند و خب این مساله تقلید برای کودک شما ایجاد شود و حواستون باشه که به هر حال در حالت تقلید هم در سن خاصی است و ممکنه در مهد اموخته باشد و یا اصلا فکر کند رفتار درستی است و حتی گاهی تقویت شده باشد
مساله بعدی که مطرح می شود مساله این است که در خانه ازادی عمل زیادی ندارد ولی وقتی مهمان دارید می داند که پدر و مادر امر و نهی نمی توانند بکنند و می تواند ازادی عمل داشه باشد به همین خاطر است که چنین رفتارهایی از او سر می زند و شاید اصلا شما توجهی به این مساله نداشته باشید
از سویی بهادادن بیش از حد به کود ک باعث می شود در حضور جمع رفتارهای متفاوتی نشان دهد به هر حال همه این احتمالات می تواند مطرح باشد البته در سنین خاص این رفتارها طبیعی است
اگر تداوم داشت می توانید به روانشاس کودک مراجعه داشته باشید
امیدوار موفق باشید
در این مورد میتونید با متخصصین مرکز مشاوره و روانشناسی ایران، مشاوره تلفنی/تخصصی داشته باشید
۰۲۱۲۲۶۸۹۵۵۸
موفق باشید

مشکلات گفتاری کودک ۲۱ ماهه

سلام
دخترم تقریبا ۲۱ ماهشه ولی هنوز نیتونه کلمه ای بگه فقط بابا رو میگه خیلی نگرانم…

مسئله دیگه ای که هست اینه که خیلی تلویزیون دوس داره ولی من حس میکنم تمرکزش خیلی کم شده شاید حدود ده دفعه باید صداش بزنیم تا برگزده و ما رو نگاه کنه.

وزنشم خیلی کمه حدود ده کیلو و خواب شبانه شم خیلی خیلی نامنظمه .تا صبح نزدیک ده تا ۱۵ دفعه بیدار میشه واقعا کلافه شدم و روی زندگی منو همسرم خیلی تاثیر بدی گذاشته این بیخوابی دخترم.

پاسخ

با سلام در مورد رشد قدی و وزنی باید با پزشک مشورتی داشته باشید چون ممکنه مشکل جسمی باشد و تاخیر رشدی هم دال بر این موضوع باشد .

در مورد رفتارهای دیگر مثل به کار بردن کلمات اگر هوشیاری خوبی دارد همه چیز را متوجه می شود ولی کلمات را بیان نمی کند نگرانی وجود ندارد چون برخی کودکان دیرتر حر ف می زنند مثلا کلمات را درست تلفظ نمی کنند ولی اگر فکر می کنید متوجه نمی شود .

به سمت اشیا نمی تواند اشاره کند وقتی با او صحبت می کنید توجهش کم است باید زودتر به روانشناس کودک مراجعه کنید تست هوش گرفته شود بررسی های لازم انجام شود و اگر مشکلی باشد جای نگرانی نیست به شما برای رفع ان کمک خواهد شد .احتمالات زیادی مطرح است که بهتر است با مراجعه حضوری مشخص شود.امیدوارم مساله خاصی نباشد و روال رشد فرزندتان طبیعی باشد .

سلام پسرم ۳ سالشه هنوز قادر به گفتن خیلی از کلمات نیست ولی همه چیز رو میدونه چیه و متوجه میشه ولی حرف نمیزنه و مساله دیگه اینکه دست بزن داره روی بچه ها که این مساله خیلی منو عذاب میده و اینکه مدام پاهای باباشو فشار میده و این موضوع باباشو عصبی کرده لطفا راهنماییم کنید

با سلام در مورد تکلم اگر کاملا متوجه همه چیز می شود .و کلماتی را هر چند شکسته بیان می کند خوب نگران نباشید می تواند مساله ارثی باشد و یا در هر حال تاخیر در تکلم که در بعضی از کودکان وجود دارد باید برایش قصه زیاد بخ انید وقت بگذارید صحبت کنید .با تصاویر کلماتی را به او بیانوزید از کا تن های اموزشی هم می توانید استفاده کنید در مورد پرخاشگری یا الگوی رفتاری است که مشاهده کرده است .و بهتره با روانپزشک کودک مشورت داشته باشید .امیدوارم مشکل فرزندتون حل شود .

در این مورد میتونید با متخصصین کانون مشاوران ایران، مشاوره تلفنی/تخصصی داشته باشید
۰۲۱۲۲۶۸۹۵۳۴
موفق باشید

دختر ۳ سال و ۴ ماهه مشکلات مدفوع

دختر ۳ سال و ۴ ماهه دارم که از عمل دفع میترسه و همین امر باعث یبوست شدید و رخم ناحیه مقعدش میشه و اکراه زیاد از دفع داره با داروهای ملین هم خوذشو نگه میداره تا حس دفع بهش دست میده هر جور شده خودشو کنتزل میکنه این موضوع خیلی تاثیر گذاشته روی کاراش مثل باری خوردن خوابیدن راهکار چی هست؟ سپاس از راهنماییتون

پاسخ

در مورد ترس از عمل دفع خوب احتمالا می دانید که بچه ها در ۴ سالگی به خاطر رشد اسفنکترها می توانند دفع رو داشته باشند .

و شاید تجربه های زودتر و نظافت شدید و دادن بازخوردهای منفی وقتی احیانا خودش رو کثبف کرد باعث اضطراب می شود مخصوصا بچه هایی که خست جز خصوصیت اخلاقی انهاست چون در مرحله مقعدی سخت گیری می شود شخصیت سر سختی می شوند و تمایلی به دفع ندارند که باید ایشون رو به روانشناس کودک ارجاع بدهید

اصولا برای این کودکان تلاش می شود که با در نظر گرفتن یک امتیازهای خاص به این عمل تشویق شود مثلا اگر امروز بتواند فقط فضای توالت را تحمل کند برچسبی می گیرد و بعد اگر عمل دفع را هر چند ناقص انجام داد بر چسبی دیگر و در نهایت اخر هفته بسته به امتیازات چیزی که مایل است را می تواند خریداری کند .در هر حال امیدوارم مشکل حل شود و جای نگرانی هم البته وجود ندارد.
در این مورد میتونید با متخصصین کانون مشاوران ایران، مشاوره تلفنی/تخصصی داشته باشید
۰۲۱۸۸۴۷۲۸۶۴موفق باشید

پسر ۳ ساله ترس از جدایی از مادر

سلام خسته نباشید من یه پسر ٣سالو ٧ ماه دارم که همش ترس جدا شدن از من رو داره یه مدت مهد رفت خوب شد ولى دوباره این ترس به جونس اومده موقعى که بخواد بخوابه تو اتاقش همش طفره میره مدام بایدصحبت کنم تا قانع بشه دور از چشمش باشم فوراً صدام میزنه

اگه بار سوم جواب ندم گریه میکنه و از درب بسته میترسه تا تهنا باشه تو اطاق در بستشه گریه میکنه یا با هرکى جز خودم تو اطاق باشه همینجورخ خیلى نگرانشم این ترساش باعث شده لکنت بگیره یه وقتایى کم میشه یه وقتایى زیاد میشه راهنماییم کنید

پاسخ

سلام مادر گرامی جای نگرانی نیست اگر ایشون تک فرزند باشند و توجه بیشتری دریافت کرده باشند این حالت طبیعی است البته کودکان در شرایطی که اضطراب جدایی دارند ممکنه حالت اختلال پیدا کند که حتما باید با مراجعه حضوری به روانشناس کودک تلاش کنید مساله حل شود

ولی در مورد ترس کودکان باید کم کم مساله حل شود و نقش شما بسیار اهمیت دارد .اینکه تلاش نکنید در این شرایط با حمایت افراطی چسبندگی را افزایش دهید .امیدوارم با مراجعه رفع شود

در این مورد میتونید با متخصصین کانون مشاوران ایران، مشاوره تلفنی/تخصصی داشته باشید
۰۲۱۲۲۶۸۹۵۳۴
موفق باشید

دختر کلاس اول و ترس از خانه ماندن

دخترمن کلاس اول دبستان است. ترس داره از اینکه من برای خرید برم بیرون و دیر برگردم و یا نیام خونه، آیا می تونم با روش بازی کردن ترسش رو از بین ببرم، همونطور که شما در مورد مقابله با ترس کودکان گفتید؟

اگر امکانش هست نحوه بازی رو هم برایم بگویید؟

ممنون از زحمات شما

پاسخ

بچه ها از نظر سرشتی و ذاتی با هم متفاوت هستند. بعضی از کودکان معاشرتی تر و اجتماعی ترند و راحت تر با دیگران ارتباط برقرار می کنند ولی از طرف دیگر کودکی را می بینیم که منزوی و گوشه گیر است و بیشتر تمایل دارد وقت خود را در کنار مادر سپری کند.

در این مورد میتونید با متخصصین کانون مشاوران ایران، مشاوره تلفنی/تخصصی داشته باشید

۰۲۱-۲۲۳۵۴۲۸۲

علاوه بر مساله سرشت و ذات، بسیاری از کودکان هستند که اضطراب جدایی از مادر را دارند. دسته دیگری از کودکان از اضطراب اجتماعی رنج می برند. در هر صورت این دو دسته آخر کسانی هستند که به بیماری اضطراب مبتلا هستند و مداخلات روان پزشکی به موقع می تواند برای آنها بسیار سودمند باشد. اگر کودک شما منزوی و غیر اجتماعی است توصیه های زیر می تواند کمکتان کند:

۱) در صورتی که وابستگی کودک به شما خیلی زیاد است، لحظه ای از شما جدا نمی شود و اصرار دارد نزد شما بخوابد و…، حتما به یک روان پزشک اطفال مراجعه کنید.

۲) ترس و اضطراب او را درک کنید و بپذیرید اضطراب او واقعی است و او را به دلیل جمع گریزی و ارتباط برقرار نکردن با دیگران شماتت نکنید. چنانچه به طور مستقیم روی رفتارهای فوق تمرکز کنید: «چرا به دیگران سلام نمی دی، چرا به من چسبیدی و منو ول نمی کنی، مثل بچه آدم سلام بده و…» اعتماد به نفس کودک را از او سلب می کنید و موجب تشدید رفتارهای فوق می شوید.

۳) او را با بچه های دیگر که ارتباط بهتری در جمع دارند، مقایسه نکنید: «می بینی سارا چقدر قشنگ حرف می زنه، شعر می خونه و…»

۴) زمانی که کودک شما با بچه های دیگر دوست می شود و بازی می کند، در میهمانی ها از شما جدا می شود و شب را به تنهایی در اتاق خودش می خوابد، او را تشویق و از او تعریف کنید. تشویق شما می تواند کلامی باشد و هزینه ای برای شما در برنداشته باشد: «آفرین، چقدر بلند سلام دادی، مامان بزرگش! دیشب سامان تنها روی تخت خودش خوابیده و…»

۵) اگر کودک مرتب از شما آویزان است و روی پاهای شما می نشیند، به او بگویید که می تواند کنار شما بنشیند نه روی زانوهایتان و اگر این کار را بکند، زمان برگشتن از میهمانی او را به پارک می برید.

۶) انتظار نداشته باشید کودک شما به طور ناگهانی و یک شبه تغییر کند. تلاش های کوچک او را ببینید و قدر بنهید.

۷) کودکان پسر را تشویق کنید که ارتباط بهتری با پدر خود برقرار کنند. مسلم است برای پسربچه ۵ ساله ای که مدام با مادر است ارتباط بیشتر با پدر باعث می شود بتواند تطابق و همانندسازی بهتری با جنسیت خود برقرار کند و برای ایفای نقش مردانه آماده شود.

۸) شما نیز باید پس از اینکه مهارت های لازم را به کودک خود آموختید، اضطراب خود را کنترل کنید. به عنوان مثال، ممکن است نگران تردد کودک خود از خیابان باشید ولی نمی توانید تا سن ۲۰ سالگی او را از خیابان رد کنید! پس باید به او این مهارت را بیاموزید، با وی آن را تمرین کنید و آرام آرام فرصت بدهید خودش به تنهایی آن را تجربه کند.

دختر یازده ساله وابسته به شیر مادر

دختر یازده ماهه های دارم که وابستگی خیلی شدیدی به شیر خودم داره و عادت کرده مدام طلب شیر کند و از طرفی هم دکترش دستور دادن بخاطر الرژی شدیدی که داره شیر خودم باید قطع بشه و شیر خشک بخورد.

لطفا راهنمایی کنید چطوری شیر خودمو قطع کنم که از لحاظ عاطفی مشکل پیدا نکنه؟

فعلا شیر خشک رو پذیرفته و میخوره ولی مشکل اصلی من موقع خوابیدنش هست که باید حتما شیرخودمو بخوره تا بخوابه و اگر موقع خواب بهش ندم گریه های شدیدی میکنه که با هیچ چیز قابل کنترل نیست و از طرفی هم ما توی یه شهر دور از خانواده هامون زندگی میکنیم و نمیتونیم از کسی کمک بخوایم

به متخصصین و پزشکان گیاهان دارویی مراجعه کنید

سلام پسر ۲ ساله دارم. وقتی کودکی گازش

بگیره یا اون رو بزنه هیچ اعتراضی نمیکنه و

فقط نگا۶ش میکنه یا اگر اسباب بازیشو بگیره

راحت اسباب بازی رو رها میکنه و سراغ من میاد که براش بگیرم . چه رفتاری کنم که بتونه از حق خودش دفاع

کنه؟ ممنون میشم راهنماییم کنید

پاسخ

با سلام بعضی از کودکان چنین شرایطی دارند که می تواند سرشتی باشد و شرایط خانواده هم البته حائز اهمیت است ولی جای نگرانی نیست بسیاری از کودکان اینچنین که والدین نگران هستند که ممکنه در اینده نتواند از عهده مسائلش بر بیاد در بزرگسالی و ورود به مدرسه بر طرف می شود .اگر در سنین دبستان گوشه گیر بود و اصطلاحا مورد تضییع حقوق قرار گرفت به روانشناس کودک مراجعه کنید .ولی اکنون نگران نباشید و مساله خاصی نیست .

پسر چهارساله ای دارم که با بزرگترها زود ارتباط برقرار می کند

سلام پسر چهارساله ای دارم که با بزرگترها زود ارتباط برقرار می کند و صمیمی میشود ولی با بچه ها رابطه خوبی ندارد ه مدت دوماه مهد رفت ولی یهو گفت نمیرم به هر طریقی تلاش کردم نرفت از صدایه همهمه. بچها میترسد در ضمن در پارک اگر تعداد بچها زیاد باشد حاضر نیست تاب یا سرسره بازی کندبا وسایل بازی موزیکال نیز مشکل دارد لطفا راهنماییم کنید

کودک تمایل به بازی با دیگران ندارد

تمایل کودک به بازى با بچه‌هاى دیگر، یکسان نیست. بعضى از بچه‌ها، بیشتر از بچه‌هاى دیگر معاشرتى و اهل بازى با کودکان همسن خود هستند و بعضى بچه‌ها ذاتاً آرام‌تر هستند. این اختلاف طبیعى است؛ اما تمایل به بازى با کودک دیگر و داشتن همبازی، در وجود هیچ کودکى به صفر نمى‌رسد.

علل بى‌میلى ممکن است مربوط به وضعیت جسمی، روحى و روانى کودک، یا وضعیت اجتماعی، اقتصادى خانوادهٔ او باشد که او را به انزوا مى‌کشاند و از بازى با بچه‌هاى دیگر فرار مى‌کند. علل عمدهٔ بى‌میلى کودکان عبارتند از:

– ممکن است کودکى دچار ضعف در سلامت جسمانى باشد،؛ مثلاً خیلى زود از جست‌وخیز خسته شود یا نفس تنگى پیدا کند، یا بیمارى‌هائى داشته باشد که اجازهٔ بازى پر افت‌ و خیز را به وى ندهد. در این‌صورت، ترتیبى بدهید که معاشرت او با دیگر بچه‌ها توأم با بازى‌هاى فکرى مناسب و جنب‌وجوش کمتر باشد.

– گاهى کودک، به‌دلیل تفاوت‌هائى که با دیگران دارد، با آنان نمى‌جوشد. این تفاوت‌ها ممکن است از اجبار کودک به استفاده از عینک ذره‌بینى قطور گرفته، تا لکنت زبان او و حتى هوش فوق‌العاده‌اى باشد که اینها میل به گوشه‌گیرى را در کودک تقویت مى‌کند، یا گاهى او را چنان حساس و آسیب‌پذیر مى‌سازد که با کوچکترین تمسخر و یا سرزنش دیگر کودکان، مى‌رنجد و از معاشرت با آنان زده مى‌شود. گاهى هم کودک خجالتى است و مشکل مى‌تواند در دوستى با بچه‌هاى دیگر پیشقدم شود.

در چنین مواردی، مشکل او خیلى ساده و تنها با تشویقى آرام و تدریجى حل مى‌شود. نصیحت و پند و اندرز دادن و تأکید بر اینکه: ‘این‌قدر یک گوشه‌ ننشین؛ تو دیگر بزرگ شده‌ای!’ یا چرا تو هم نمى‌روى با بقیهٔ بچه‌ها بازى کنی؟’ بر ترس کودک مى‌افزاید. بهتر است دایرهٔ دوستى‌ها را کم‌کم وسعت بخشید و ابتدا از دعوت یک یا دو کودک همسن و سال او به خانهٔ خودتان آغاز کنید. یا مى‌توانید چندین‌بار همراه کودک خود به تماشاى بچه‌هائى که مشغول بازى هستند بروید تا کودک، در ضمن تماشاى آنان، لذتى را که از بازى باهم مى‌برند درک کند و علاقه‌مند شود که خود او هم از این لذت سهمى داشته باشد.

– گاهى لوس و پرتوقع بودن کودک موجب مى‌شود که گروه همسالان او را طرد کنند. از این‌رو، به پدران و مادران توصیه مى‌شود که ضمن ابراز محبت به کودک، اصول اخلاقى و انسانى و احترام به حقوق دیگران را نیز به کودک بیاموزند. بهترین روش در این مورد، این است که پدر و مادر خود الگوى تقلید براى آنان باشند.

– گاهى مادر، چون حوصلهٔ سر و صدا و شلوغى بچه‌ها را ندارند، یا از این مى‌ترسد که کودک او، به‌علت معاشرت با بچه‌هاى شرور، بى‌ادب بار آید، یا حوصله و وقت سر زدن به بچه‌هاى مشغول بازى را ندارد، طورى با کودک رفتار مى‌کند و در مقابل خواست او مبنى بر بازى با دیگر کودکان واکنش نشان مى‌دهد که او را از بازى باز مى‌دارد و به انزوا سوق مى‌دهد. براى مثال، مادرى که مى‌گوید: ‘اجازه نمى‌دهم با پسر همسایه بازى کنی، چون او بچهٔ شرورى است’ کودک خود را از بازى‌اى که ممکن است خیلى هم آموزنده و لذت‌بخش باشد، محروم مى‌کند و بعد با گفتن جمله‌اى نظیر: ‘بیا با خواهر کوچک خود بازى کن!’ او را به کلى از بازى روى‌گردان مى‌سازد.

خواهر کوچکى که تازه مى‌خواهد راه رفتن را بیاموزد، براى بچه‌اى سه – چهار ساله که احتیاج به نقشه کشیدن و دویدن و خندیدن دارد، همبازى خوبى نیست.

بنابراین، هوشیارى و دقت مادر و پدر در انتخاب همبازى‌هاى مناسب براى کودک در افزایش تمایل کودک به بازى به دیگران نقشى بسیار مهم دارد.

نکات مهم

– کودکان، به هنگام بازى با همسالان، از حالت خودمحورى بیرون مى‌آیند و واقع‌گرا (Realistic) مى‌شوند، به امیال و خواسته‌هاى دیگران توجه مى‌کنند، از دیگران چیزى مى‌آموزند و به دیگران چیزى یاد مى‌دهند و در کنش متقابل، خیلى چیزها به همدیگر مى‌آموزند.

– وقتى که کودک دوست دارد به تنهائى بازى کند، باید او را به حال خود بگذارید و آزادى بدهید تا مستقلاً به بازى خودش ادامه دهد. نباید همبازى‌هائى را به او تحمیل کنید؛ زیرا چنین حالتى باعث اختلال در بازى او مى‌شود و عادت به عصبانى شدن و ایجاد درگیرى را در وى به‌وجود مى‌آورد.

– پدران و مادران توجه کنند که کودک در سنین خردسالى هر اندازه آزاد باشد تا به تنهائى بازى کند، به همان اندازه در آینده اجتماعى‌تر خواهد شد.

– میل طبیعى و تشخیص کودک بهترین راهنماى ما مى‌باشد. آنان کم‌کم یاد مى‌گیرند با دوستان و همسالان خود همبازى شوند؛ بنابراین، نیازى به تأکید و تشویق‌هاى بیرونى نیست تا زودتر از موعد با بچه‌هاى دیگر همبازى شود.

– کودک را وادار نکنید که با خواهر و برادر کوچکتر خود همبازى شود؛ زیرا آنان براى بازى کوچک هستند، در صورتى‌که کودک اگر با همسالان یا بزرگتر از خود بازى کند، هم با علاقه بازى مى‌کند و هم در تعاملى مشترک چیزى یاد مى‌گیرد. نکتهٔ دیگر اینکه، کودک بزرگتر باید همیشه ملاحظهٔ کودک کوچکتر را بکند و رفتارى عاقلانه در پیش بگیرد (در صورتى‌که خود او هنوز بچه است و باید بچگى کند) و کودک کوچکتر نیز، احتمالاً به‌علت آنکه قادر به انجام دادن همهٔ اعمال و رفتار کودک بزرگتر نیست، دچار شکست مى‌شود؛ که از نظر روحى و روانى به سود او نیست. از این‌رو، در عین‌حال که اوقاتى با همدیگر بازى مى‌کنند، زمینه‌هائى نیز براى بازى با همسالان فراهم شود. جالب توجه این است که هر اندازه خواهران و برادران را به بازى با یکدیگر وادار نکنیم، آنان، مشخصاً، بیشتر باهم بازى خواهند کرد.

– در بازى‌هاى کودکان دخالت نکنید؛ ولى لازم است پدر و مادر گاهى به اتاق و محل بازى بچه‌ها سر بزنند، اما نه به قصد جاسوسى و بازرسى آنان بلکه به قصد بردن مثلاً چای، میوه و شیرینى براى آنان. در واقع، نباید بچه‌ها را مطمئن ساخت که در تنهائى هیچ‌کس به آنان سر نخواهد زد؛ چون همه نوع کودک وجود دارد و ممکن است اتفاقات خطرناکى بیفتد.

– اگر فرزند شما دوست و همبازى‌اى براى خودش پیدا کرده است که شما دوست ندارید با او رفت و آمد کند، تا حدّ امکان نگوئید: ‘اجازه ندارى با این کودک بازى کنی، چون بى‌تربیت است.’ بلکه ابتدا سعى کنید همبازى جدیدى را براى او بیابید و به جز این، در انتخاب دوست، ملاک و معیارى به کودک بدهید و بگذارید بیندیشد و خود قضاوت کند و به نتیجه برسد.

در این مورد میتونید با متخصصین کانون مشاوران ایران، مشاوره تلفنی/تخصصی داشته باشید

دفتر شریعتی:

۰۲۱-۸۸۴۲۲۴۹۵ خط ویژه

سلام

به تازگی از همسرم جدا شدم.حضانت پسر۵ساله ام با ننه.برای ملاقات با مادرش مشکل دارم.آیا می‌تونم منعش کنم؟وقتی پیش کنه خیلی راحته و دوست نداره بره پیش مادرش.وابسته منه.در این ملاقات‌ها خیلی اذیت میشه.لطفا آدرس یه روانشناس کودک خوبم برام میل کنید.تشکر

با سلام اگر کودک به واسطه سنش در این برخوردها ممکنه اسیب ببینه و تمایلی نداره این دیدا ر ها موجب تشویش ذهنی خواهد شد البته که باید دقت داشته باشید .ایشون هم حقشونه که فرزند رو ببینند مگر اینکه خودشون نخوان و یا فاقد صلاحیت باشند و وقتی فرزند شما دیدار داشته باشد مشکلاتش چندیدن برابر خواهد شد.امیدوارم با مراجعه حضوری کمک بیشتری شود..

سلام پسر من ۴ سال دارد برخی لز روزها بیش از حد بهانه گیری میکندو بیش لز حد گریه میکند وسایل رو پرت میکتد گاهی چنگ میزند نمیدونم چه عکس العملی در برابر اوصحیح است, غذا هم در این روزها و در مقابل خوردن عکس العمل نشون میده

کودک بهانه گیر

بهانه گیری های کودکان که اصولا با جیغ و گریه همراه است را می توان به توفان های تابستانی تشبیه کرد – ناگهانی و ناخوشایند. یک دقیقه شما و فرزندتان در رستوران نشسته اید و خوشحال در حال غذا خوردن هستید اما یک دقیقه بعد، ناگهان کودک ناله می کند و با تمام وجود جیغ می کشد که مثلا نی نوشابه اش خم شده است. اصولا کودکان یک تا سه سال بسیار بهانه گیر هستند.

شاید تصور کنید در حال پرورش کودکی زورگو هستید. اما امیدوار باشید که این اقتضای سن کودکان است و آنها در نتیجه ناامیدی های خود بهانه گیری می کنند. انسان های بزرگ نیز در نتیجه ناکامی های خود لجوج و بهانه گیر می شوند چه برسد به کودک دو یا سه ساله که هنوز خیلی چیزها را نمی داند.

برخی از کارشناسان این بهانه گیری های خسته کننده را به مشکلات مهارت های زبانی کودکان نسبت می دهند. کودکان در این سن معنی بیشتر کلمه هایی که می شنوند را درک می کنند اما نمی توانند آنها را درست و کامل بیان کنند. در نتیجه، وقتی کودک نمی تواند منظور خود را توضیح دهد ناامید می شود و جیغ کشیدن و بهانه گیری را آغاز می کند.

مراقب باشید خیلی در موقعیت هایی که باعث ناراحتی کودک می شود، قرار نگیرید. به طور مثال، اگر او هنگام گرسنگی عصبانی می شود و شروع به بهانه گیری می کند حتما میان وعده های کوچکی در کیف خود داشته باشید. اگر هنگام غروب بهانه گیر و عصبی می شود، سعی کنید خریدهای خود را ابتدای روز انجام دهید.

اگر با تغییر فعالیت ها مشکل دارد حتما پیش از هر تغییری به او مساله را گوشزد کنید. به طور مثال، اگر قصد دارید تا نیم ساعت دیگر زمین بازی را به مقصد خانه ترک کنید حتما این مساله را با در میان بگذارید. اجازه دهید از این تصمیم آگاه شود.

اگر متوجه شدید الان است که بهانه گیری های کودک آغاز شود، بلافاصله حواس او را پرت کنید: اسباب بازی به او بدهید، مکانش را عوض کنید، شکلک های خنده دار در بیاورید یا توجه او را به پرنده در حال پرواز جلب کنید.

کودک در این سنین مستقل بودن را می آموزد بنابراین تا حد امکان به او حق انتخاب بدهید. البته نه اینکه از او بپرسید می خواهد همه وقت خود را چگونه سپری کند. بگویید: «هویج یا ذرت می خواهی؟» به جای اینکه بگویید: «ذرت هایت را بخور!» به او احساس کنترل داشتن بر اوضاع را منتقل کنید.

توجه کنید که چقدر از کلمه «نه» استفاده می کنید. اگر زیاد از آن استفاده می کنید در واقع شرایط را برای خود و کودکتان پر اضطراب و سخت می کنید. سعی کنید این مساله را کنترل کنید.

شاید بهانه گیری های روزانه برای کودکان امری طبیعی باشد اما باید مراقب مشکلات احتمالی هم باشید. هر گونه تنش و استرسی که در خانه وجود دارد می تواند در بیشتر شدن کج خلقی و بهانه گیری های کودک تاثیر بگذارد.

اگر کودک به طور مدام بهانه گیر است و به خود یا دیگران آسیب می رساند حتما از یک متخصص کمک بگیرید. پزشک یا مشاور کودک می تواند شما را با هر گونه تغییر رفتاری در کودک آشنا کند و این جلسات به شما یاد می دهند چگونه رفتارهای آینده کودک را پیش بینی و رفتار کنید.

در این مورد میتونید با متخصصین کانون مشاوران ایران، مشاوره تلفنی/تخصصی داشته باشید

دفتر سعادت آباد:

۰۲۱-۲۲۳۵۴۲۸۲ خط ویژه

با سلام

مادر گرامی این رفتار ها در این سن می تواند دلایل مختلفی داشته باشد اول اینکه باید توجه داشته باشید در این سن کودکان مشکلات را رفتاری نشان می دهند و سعی دارند که به انها توجه مثبت نشان داده شود و برای جلب توجه گاها دست به هر رفتاری می زنند و ممکنه مشکل پزشکی باشد و دلیل این بهانه گیری ها و گاهی پرخاشگری یک مساله پزشکی باشد که باید بررسی شود نوع رتفار شما و واکنش نشان دادن خود شما هم مساله ای است که باید پرداخته شود .همه این احتمالات در مورد فرزند شما مطرح است و البته یک سری مسائل دیگر که بهتر است حتما حضوری به روانشناس کودک مراجعه داشته باشید ولی نگران نباشید مساله ای نیست که غیر قابل رفع باشد

در این مورد میتونید با متخصصین کانون مشاوران ایران، مشاوره تلفنی/تخصصی داشته باشید

۹۸۲۱۲۲۳۵۴۷۹۰

موفق باشید

مشکل کودک اول با فرزند دوم

باسلام، من دو تا پسر یکی ۳٫۵ ساله و دیگری ۴ ماه دارم، از زمانیکه بچه دوم به دنیا اومده، پسر اولم دیونه شده، البته مما مرتب سعی میکنم از پسر اول تعریف و تمجید کنیم و براش اسباب بازی بخریم ولی خیلی لجبازی میکنه، منم بعضی موقع ها از دستش عصبانی میشمو دعواش میکنم، که البته بعدش خیلی ناراحت میشم.

از طرفی خوب میدونم تنبیه کردن اثر تربیتی نداره ولی واقعا منو به سطوح در میاره، جدیدا هم منو کتک میزع، کاری که هیچ موقع نمی کرد. البته میدونم بچه دوم مثل هوو واس پسر اولم میمونه، ولی با این وجود و آگاهی نمی دونم چه راهی رو در پیش بگیرم که خودم هم آروم بشم.

پاسخ

اینکه شما توجه مثبت به فرزند اول داشته باشید درسته منتهی اون در سنیه که درکی نسبت به وجود فرد دوم و گرفته شدن محبت داره و چون هنوز خودش احتیاج به توجه ویزه و خاص داره این شرایط اونقدر براش ازار دهنده هست که چون در این سن بیانی مشکلات رو نمیگن به صورت رفتار هایی که تا کنون نداشته نشان می دهد منتهی باید حتما با روانشناس کودک مشورت داشته باشید و راهکار هایی در این زمینه بگیرید

باید تلاش کنید با قصه برای کودکتان شرایط را بیان کنید حتی اجازه بدید در غذا دادن جزئی به فرزندتون از ۶ ماهگی به بعد کمک کند.راجب اینکه قراره دوستی براش بشه صحبت کنید زبان کودکانه را بلد باشید تا متناسب با سطح درک او پیش روید

او شرایط را درک خواهد کرد همسر شما هم نقش مهمی در این رابطه دارد وقتی شما درگیر فرزند دیگر هستید باید با او بازی کند توجه مثبت نشان دهد او را بیرون ببرد و از او نظر خواهی کنید حتی در مورد خریدهایی مثل لباس برای برادر کوچکترش ارامش و صبر شما مسائل را مرتفع می کند و اصلا نباید با عصبانیت واکنش نشان دهید چوئن شرایط سخت تر خواهد شد .امیدوارم به زودی مسائل مرتفع شود و هر دو فرزند شما با توجه شما رشد سالمی داشته باشند

در این مورد میتونید با متخصصین کانون مشاوران ایران، مشاوره تلفنی/تخصصی داشته باشید

۹۸۲۱۲۲۳۵۴۷۹۰

پسر ۵ ساله مشکلات خواب

باسلام پسری ۵ ساله دارم که حدود یک ماهه شب ها از خواب بیدار میشه حالتی شبیه خوابگردی داره برای درمان آن چکار کنم ؟ واقعا درمان داره باتشکر

پاسخ

فرزند شما ممکنه دچار اختلال خوابگردی شده باشد و با مراجعه به روانپزشک قابل درمان است چون این اختلال بیشتر

در پسران اتفاق می افتد و مشکل خاصی نیست و جای نگرانی نیست در این اختلال در حالت خواب عمیق ممکنه دچار خوابگردی شوند که اگر شدت پیدا کند مشکل ساز است چون متوجه رفتارهاشون نیستند حتی ممکنه از منز ل خارج شوند و متوجه نشود و در این اختلال روز بعد چیزی یادشان نمی اید و شما هم نباید بازخوردی نسبت به رفتارش داشته باشید و یا تذکراتی بدهید نوع تغذیه و یا اختلال در سیستم عصبی ممکنه علت مشکل باشد و بهتر است سریع تر زیر نظر روانپزشک درمان را شروع کنند و اگر نیاز باشد به متخصص مغز و اعصاب هم ارجاع می دهند

امیدوارم زودتر بهبودی ایجاد شود

در این مورد میتونید با متخصصین کانون مشاوران ایران، مشاوره تلفنی/تخصصی داشته باشید

۰۲۱۲۲۶۸۹۵۵۸

موفق باشید

منبع: کودک و نوجوان

صفحه اصلی سایت مرکز مشاوره

administrator

مقالات مرتبط

1,419 نظرات

  • مهلا , دسامبر 4, 2016 @ 10:57 ق.ظ

    سلام پسری ۴ ساله دارم که اصلا قادر به گفتن جمله نیست… کلمات نیز دامنه محدود به ۲۰ کلمه و جملات خیلی ابتدایی بدون فعل و بقیه جملات تقریبا نامفهوم است… وقتی میخوام باهاش کار کنم شاید ۵ دقیقه بشینه و میره پی بازی…
    ممنوم میشم راهنمایی کنید؟
    خیلی نگرانم

    • راهنما , دسامبر 5, 2016 @ 6:46 ب.ظ

      اگر کودک بزرگ‌ تر از ۲ سال مشکلات زیر را داشت، حتما او را توسط متخصص مورد سنجش و بررسی قرار دهید:

      * اگر او فقط می‌ تواند کلمات و عکس ‌العمل ‌ها را تقلید کند و خود قادر به تولید کلمات یا اصطلاحات به طور خود آگاهانه نیست.

      * اگر فقط قادر به بیان صداها و کلمات خاصی که تکرار می ‌شوند می‌ باشد و نمی ‌تواند از گفتار برای ارتباط بیشتر استفاده کند.

      * نمی ‌تواند دستورات ساده را بفهمد و اجرا کند.

      * اگر تن صدای نا متعارفی دارد (مثلا صدای خشن و گوشخراش یا صدای تو دماغی دارد)‌.

      * اگر گفتار کودک نسبت به سنش، قابل فهم نباشد. والدین باید حدود نیمی از گفتار کودک خود را در ۲ سالگی متوجه شوند و در ۳ سالگی حدود سه چهارم آن را بفهمند. تا ۴ سالگی کلام کودک باید تقریبا به طور کامل فهمیده شود حتی به وسیله افرادی که او را نمی ‌شناسند.

      دلایل تاخیر کلامی و زبانی:
      عوامل زیادی می‌ تواند باعث تاخیر کلامی و زبانی کودک شود. مثلا یکی از آن عوامل،‌ معیوب بودن سیستم تکلم کودک مثل مشکل در زبان یا سقف دهانش است. تا خوردن زیر زبان می‌ تواند حرکت زبان را در تولید کلام، محدود کند.

      بیشتر کودکانی که تاخیر کلامی دارند ممکن است مشکلاتی در مغز داشته باشند به طوری که ارتباط کافی در مغز برای ایجاد و تولید کلام وجود نداشته باشد. این نوع کودکان با مشکل در استفاده از لب ‌ها، زبان و فک برای تولید آوا مواجه هستند.

      مشکلات گفتاری می ‌تواند تنها مشکل حاصله باشد یا شاید با مشکلات دیگری مثل مشکل در بلع هم همراه باشد. تاخیر در گفتار همچنین می ‌تواند نشان دهنده یک تاخیر کلی در همه زمینه ‌های رشد کودک باشد.

      مشکلات شنیداری نیز معمولا به تاخیر در سخن گفتن ارتباط دارد. پس اگر کودکی دچار مشکل گفتاری است حتما باید از نظر شنیداری آزمایش شود. چنین کودکانی احتمالا در فهم، تقلید و گفتار مشکل دارند.

      عفونت گوش،‌ خصوصا عفونت ‌های مزمن می ‌تواند روی قدرت شنیداری تاثیر بگذارد. باید به عفونت ‌های ساده ‌گوش (که می ‌تواند یک تهدید باشد)‌ اهمیت داد اگر چه شاید تاثیری روی گفتار نداشته باشد.

      گفتار درمانی
      اگر خودتان یا پزشک کودکتان در خصوص مشکل ‌دار بودن کودک مشکوک شدید، یک آزمایش و بررسی مقدماتی توسط متخصص گفتار درمانی، بسیار ضروری است.

      متخصص گفتار درمانی، ابتدا به مهارت‌ های کلامی و زبانی کودک توجه کرده و آن را با توجه به جنبه ‌های دیگر رشد کودک بررسی می ‌کند. او تست ‌های استانداردی را انجام می‌ دهد و به دنبال نکته بر جسته ‌ای در خصوص پیشرفت گفتاری و زبانی کودک می ‌گردد. او بررسی می‌کند که کودک چقدر می ‌فهمد، چه می ‌تواند بگوید، آیا کودک سعی در برقراری ارتباط به روش ‌های دیگر مثل اشاره کردن و تکان دادن سر و غیره به جای گفتار دارد، او وضوح کلام کودک را بررسی می‌ کند، وضعیت دهان او (زبان، دهان و سقف آن) و عملکرد بخش‌ های مختلف دهان برای صحبت کردن و حتی غذا خوردن و بلع را مورد بررسی دقیق قرار می ‌دهد.

      اگر او تشخیص داد که کودکتان نیاز به درمان دارد، نقش شما در این زمینه بسیار حیاتی است. او به شما می ‌آموزد که چگونه در خانه با کودک خود تمرین کنید تا مهارت ‌های گفتاری او را بهبود ببخشید.

      اقدامات والدین
      مانند بسیاری چیزهای دیگر، پیشرفت در گفتار نیز مخلوطی از طبیعت و ذات کودک و آموخته‌ ها و تربیت او است. ژنتیک می ‌تواند در این میان موثر باشد و هوش و استعداد کودک در یادگیری گفتار به او کمک کند اما به هر حال محیط اطراف هم بسیار تاثیرگذار است و نحوه تربیت کودک در توانمندی‌ های او نقش مهمی ایفا می ‌کند. وقتی در گفتار، زبان، شنوایی یا در رشد کودک مشکلاتی وجود داشته باشد، مداخله سریع والدین کودک می‌ تواند به او کمک کند. وقتی شما فهم بهتری از دلیل حرف نزدن کودک خود داشته باشید، می ‌توانید راه ‌هایی را برای بهبود رشد گفتاری او یاد بگیرید. در اینجا چند نکته کلی که در این زمینه می‌ توانید در منزل به کار برده و توسط آن به رشد گفتاری فرزندتان کمک کنید، آورده شده است:

      زمان زیادی را به برقراری ارتباط با کودکتان اختصاص دهید حتی در دوران نوزادی او. با او حرف بزنید، برایش شعر بخوانید و او را تشویق کنید تا صداها و اشارات را تقلید کند.

      برای کودک خود کتاب بخوانید. این کار را از ۶ ماهگی یا حتی زودتر آغاز کنید. حتما لازم نیست که همه کتاب را برای او بخوانید، کتاب‌ هایی که مناسب سن اوست و دارای تصاویری است که او را تشویق به تماشای آنها می‌ کند تهیه کنید. کم‌ کم سعی کنید به تصاویر اشاره کنید و نام آنها را بیان کرده و او را به این کار تشویق کنید. سپس می ‌توانید به صورت شعر وار برای او کتاب بخوانید.

      از موقعیت ‌های روزانه برای تقویت گفتار کودک استفاده کنید. به عبارت دیگر با او در طی روز صحبت کنید. مثلا اسم میوه ‌ها را در مغازه میوه فروشی به او بگویید، به او توضیح دهید که در حین درست کردن غذا یا تمیز کردن خانه چه می‌ کنید، به اشیاء منزل اشاره کنید و در حین رانندگی نظر او را به صداهای اطراف خود جلب کنید. از او سوالاتی بپرسید و پاسخ‌ های او را تصدیق کنید (حتی اگر فهم آنها سخت باشد.) منظور خود را به صورت ساده بیان کنید اما هرگز از «کلام بچگانه» استفاده نکنید و سعی نداشته باشید تا با لحن یک کودک صحبت کنید. هر چه زودتر به مشکلات گفتاری کودک خود پی ببرید، بهتر می‌توانید او را درمان کنید. شما در قبال فرزند خود مسوول هستید. با کمک گرفتن بموقع از متخصص و وقت گذاشتن، کودک شما در آینده قادر به برقراری ارتباط مناسب با شما و دنیای اطراف خواهد بود.
      در این مورد میتونید با متخصصین کانون مشاوران ایران، مشاوره تلفنی/تخصصی داشته باشید
      دفتر شریعتی:
      ۰۲۱-۸۸۴۲۲۴۹۵ خط ویژه

  • ارسلان , دسامبر 7, 2016 @ 1:16 ب.ظ

    سلام.روزتون بخیر.پسر۵ ساله دارم امسال رفته پیش دبستانی.روزای اول خوب وحرف گوش کن بودتوکلاس.ولی الان بعدگذشت ۳ مابه گفته معلمش توکلاس اروم.نمیگیره.مرتب شیطنت وبازیگوشی میکنه.به حرفاخاله گوش نمیده.همخونی نمیکنه……نمیدونم چیکارکنم وچه برخوردی داشته باشم باهاش که زده نشه ازمهد.به گفته معلمش دوس داره همش کشتی بگیره وبابچه هابجنگه وهمش نافرمانی میکنه توکلاس….چیکارکنم باهاش

    • dr-salary , دسامبر 8, 2016 @ 8:31 ب.ظ

      با سلام
      ممکن است مشکل بیش فعالب باشد البته باید کامل بررسی شود
      یش فعالی دارای ویژگی های بارزی است که شامل پرتحرکی، کمبود توجه و تمرکز، بروز اعمال ناگهانی و غیرقابل پیش بینی می شود. این اختلال سه نوع است؛ در گونه اول که کودک فقط در توجه و تمرکز مشکل دارد.
      در نوع دوم فقط پرتحرکی دیده می شود و بالاخره نوع ترکیبی که کودک هم پرتحرک است و هم مشکل توجه و تمرکز دارد این اختلال در کودکان دبستانی و در پسرها سه تا پنج برابر شایع تر از دختران است و بیشتر در پسران اول خانواده مشاهده می شود.
      معمولا اختلال از سه سالگی به بعد تشخیص داده می شود. کودکان مبتلا در دوره شیرخواری اکثرا پرتحرک هستند و دست ها و پاهای خود را زیاد حرکت می دهند؛ کم خواب، کم غذا هستند و زیاد گریه می کنند.
      تشخیص بیش فعالی
      برخی از والدین با دیدن پرتحرکی فرزندان خود به بیش فعالی آنها مشکوک می شوند اما باید دانست که جنب و جوش زیاد نشانه قانع کننده ای برای این اختلال نیست. ناتوانی در تمرکز و نداشتن صبر در گوش کردن، ناتوانی در توجه به جزئیات، ناتوانی در انجام تکالیف مدرسه و سایر وظایف محوله، بی دقتی و بی نظمی، گم کردن مدام وسایل، بی قراری (معمولا نشستن آرام در یک جا برای این کودکان مشکل است) و ناتوانی در انتظار کشیدن از دیگر علائم این اختلال است.
      کودکان بیش فعال احساس خطر نمی کنند و به کارهای خطرناک علاقه نشان می دهندن که گاهی اطرافیان این موضوع را نشانه شجاعت کودک به حساب می آورند در صورتی که این مورد یکی از علائم بیش فعالی به شمار می آید.
      تشخیص بیش فعالی با یک آزمون خاص امکانپذیر نیست. مجموعه ای از این علائم باید (حداقل در مدت شش ماه) مورد بررسی قرار بگیرد. کودک این موارد را معمولا قبل از هفت سالگی نشان می دهد. همچنین کودکی که دارای این نشانه هاست با رفتارهایش اطرافیان خود را در محیط های مختلفی مانند مدرسه یا خانه دچار مشکل می کند و حتی با گروه دوستان و همسالان خود نیز به راحتی کنار نمی آید.
      در مقابل این دسته از پدر و مادرها، والدینی هستند که نمی خواهند مشکل کودک خود را بپذیرند و معمولا با بهانه آوردن از هشدارهای معلمان و سایر اطرافیان طفره می روند. این افراد از درمان این اختلال واهمه دارند و گمان می کنند داروهایی که توسط پزشک تجویز می شود برای فرزندشان عوارض دارد. این در حالی است که اگ راین کودکان در زمان مناسب درمان نشوند، نمی توانند در امور آموزشی و فعالیت های اجتماعی خود موفق عمل کحنند و ممکن است برای خودو اطرافیانشان مشکل آفرین باشند.
      دلایل بیش فعالی
      علت به وجود آمدن بیش فعالی احتمالا ترکیبی از عوامل ژنتیکی و محیطی است. احتمالا این کودکان در بخش های مربوط به توجه و تمرکز در مغز دچار نقس جزئی هستند. از عواملی که می توانند در بروز این اختلال موثر باشند سیگار کشیدن و یا مصرف الکل در دوران بار داری توسط مادر است.
      حتی استنشاق تحمیلی دود سیگار توسط مادر باردار، باعث اختلال در رفتار کودک می شود. استرس مادر هم با این موضوع ارتباط دارد. تحقیقاتی که در این زمینه انجام شده باینگر این است که این اختلال معمولا در خویشاوندان نزدیکاین افراد هم وجود دارد.
      مسمومیت ناشی از سرب حاصل از دود اتومبیل و آلودگی هوا، غذاهای محتوی مواد افزودنی مثل شیرین کننده های مصنوعی و یا رنگ دهنده های خوراکی، مواد جلوگیری کننده از فاسد شدن غذا که در بعضی از غذاهای آماده وجود دارد، نیز در ایجاد این اختلال سهیم هستند.
      در صورت بی توجهی به کودکان بیش فعال و معالجه نشدن آنها احتمال اینکه این افراد در آینده به افسردگی مبتلا شوندو یا در نوجوانی رفتارهای ضد اجتماعی و گاه بزهکارانه داشته باشند زیاد است. بنابراین به والدین توصیه می شود که حتما در دوران کودکی برای معالجه فرزند خود اقدام کنند. این بیماری دردوران مدرسه بیشتر مشکل آفرین می شود زیرا کودک تمرکز کافی برای گوش دادن به درس ندارد و مدام برای بیرون رفتن از کلاس اجازه می خواهد. این بچه ها نمی توانند آرام روی صندلی بنشینند، معمولا پرحرف هستند و مدام سر کلاس با دوستان خود حرف می زنند و این موضوع باعث می شود از لحاظ تحصیلی با مشکل مواجه باشند.
      والدین باید به رفتار کودکان خود دقت داشته باشند و تنها در صورتی که مجموعه از این نشانه ها را در مدت طولانی مشاهده کردند با یک متخصص مشورت کنند. در غیر اینصورت نمی توان به هر کودک پرتحرک برچسب بیش فعالی زد.
      موفق باشید

  • snsrsh , دسامبر 9, 2016 @ 4:14 ب.ظ

    سلام من یک پسر سه ساله دارم که از بچه ها میترسه مثلا وقتی میریم پارک اگه بچه ای بیاد سمتش خیلی میترسه و یا فرار میکنه یا وقتی جایی میریم که بچه دارن اولش خیلی ازش میترسه ولی بعد از چند دقیقه راحت باهاش بازی میکنه کلا خیلی محتاطه. چند روز پیش بردمش خانه بازی خیلی راحت جدا میشه و میره بازی میکنه اما تنهایی و تا یه بچه دیگه میاد سمتش میترسه مثلا میخواست از قسمت جامپینگ استفاده کنه ولی چون بقیه بچه ها بودن ترسید بره ازش که پرسیدم میگه بچه ها منو نگاه میکردن لطفا راهنماییم کنین

    • راهنما , دسامبر 9, 2016 @ 11:34 ب.ظ

      ● هراس ویژه دوران مدرسه . پیش از شروع مدرسه در صورت آموزش صحیح، بسیاری از ترس هایی که از آنها نام بردیم به راحتی برطرف می شوند. اما ترس های تازه یی جانشین آن می شود که البته در همه کودکان رایج نیست. ترس از همکلاسی های قوی هیکل و آسیب رسان (اصطلاحاً قلدر)، ترس از پذیرفته نشدن در جمع دوستان و همسالان، تنها ماندن در منزل پس از بازگشت به منزل (اغلب در کودکانی که والدین شان کارمند هستند)، هراس از یادگیری مطلب درسی و… شاخص ترین هراس های دوران مدرسه است. با بزرگ تر شدن کودکان و رسیدن به سنین پایان دبستان آنها از شنیدن اخبار مربوط به جنگ، گروگانگیری، گروگان گرفتن کودکان، قتل، سرقت، حادثه های منجر به مرگ والد یا والدین و… می ترسند، چرا که از این سن آهسته آهسته محیط اطراف و خطرات موجود در آن را می شناسند و به آن حساسیت نشان می دهند. اما نکته مهم درباره کودکان دبستانی آن است که آنها ترس های خود را با والدین شان در میان نمی گذارند، اما با مطرح کردن پرسش هایی چون «آیا جایی برای پنهان شدن در خانه هست تا کسی آنجا پنهان شده و به ما آسیب برساند؟ خانه ما امن است؟ شما دقیقاً چه زمانی به منزل برمی گردید؟ قفل درها مناسب است؟ چرا کودکان را می دزدند؟ قتل یعنی چه و…» ترس خود را ناخودآگاه آشکار می کنند. نخستین گام جهت رفع مشکل، شناسایی «علت ترس» است.

      ● تفاوت کابوس و هراس شبانه . از هر چهار کودک، یک کودک بین سه تا هشت سال به مشکل کابوس های شبانه یا «هراس شبانه» دچار است.
      هراس شبانه معمولاً یک ساعت پس از خوابیدن کودک اتفاق می افتد. کودک با ترس و وحشت از خواب بیدار شده و با وحشت فریاد می کشد اما گریه نمی کند. مدت این حالت بین پنج تا نیم ساعت متغیر است. اگر از آنها درباره علت هراس شان سوال کنید (در کودکان بالای سه سال) پاسخی ندارند و فقط به شما خیره می شوند.یکی از نکات حائز اهمیت درباره این کودکان آن است که صبح فردا هیچ خاطره یی از وقایع شب قبل به یاد نمی آورند و این نشان دهنده آن است که به مشکل روانی یا احساسی دچار نیستند و فقط ترسی لحظه یی و گذرا باعث بیدار شدن آنها از خواب می شود. این حالت با چند جلسه مشاوره به راحتی از بین می رود.کابوس معمولاً در ساعت های نزدیک صبح سراغ کودکان آمده و آنها را آشفته می کند. کودکان با دیدن کابوس از خواب پریده و آشفته به دنبال والدین خود می گردند – گاه با فریاد زدن و گاه با خوابگردی – تا خواب خود را برای آنها تعریف کنند. هراس و نگرانی آنها به سرعت از بین نمی رود، بنابراین به سرعت نیز نمی توانند بخوابند. کابوس های آنها معمولاً حول یک موضوع بوده و ناشی از مشکلات و نگرانی های کودک در طول روز است. وقایع شب قبل را به خوبی به یاد می آورند. بهترین شیوه درمان مراجعه به روان شناس و حل مشکل کودک است. کابوس برخلاف هراس شبانه ناشی از مشکلات روحی – روانی یا عاطفی است و باید به سرعت به آن رسیدگی کرد.

      ● نقش والدین . هراس کودک بسته به میزان اضطراب وی در برخورد با مساله، پس زمینه ذهنی و میزان درگیری ذهنی کودک با مساله، با شدت و ضعف متغیر بروز می کند. برای برطرف کردن هراس کودک این چند نکته را به یاد بسپاریم. ▪ از پند و نصیحت بپرهیزیم، مشکل کودک با پند و نصیحت، ایراد گرفتن از او، بی اهمیت جلوه دادن مساله به بهانه برطرف شدن تدریجی موضوع و.. رفع نمی شود. انتقاد تند همراه با مقایسه کودک با همسالانش نیز روش مناسبی نیست. ▪ باور کنیم فرزندمان از چیزی می ترسد و این ترس روح و جسم او را می آزارد، با باور این نکته می توانیم به راحتی مشکل را ریشه یابی و حل کنیم. ▪ به کودک مبارزه کردن با ترس را بیاموزیم، اینکه چطور با شناسایی علت ترس خود و کمک خواستن از ما مشکل را برطرف کند. ▪ کودک را بدون برنامه ریزی و به طور ناگهانی در شرایط خطرناک یا ترسناکی که از آن هراس دارد، قرار ندهید. بعضی بر این باورند که با قرار گرفتن ناگهانی کودک در شرایطی که از آن هراس دارد، مساله برطرف می شود. این تفکر کاملاً غلط است. با این روش تنها باعث شوکه شدن او و احتمالاً بروز مشکلاتی دیگر در او می شویم. ▪ ترس های خوب را به او بیاموزیم، به عبارتی در حالی که نترس بودن را به او آموزش می دهیم، محتاط بودن را نیز به او بیاموزیم تا همیشه بتواند با دقت و تیزبینی خطرات را شناسایی و از آنها دوری کند.

      در این مورد میتونید با متخصصین کانون مشاوران ایران، مشاوره تلفنی/تخصصی داشته باشید
      ۰۲۱-۸۸۴۷۲۸۶۴

  • شهلا افشار , دسامبر 9, 2016 @ 4:44 ب.ظ

    سلام پسرم سیزده سالشه کلاس هفتم ازاول سال مشکل اصطراب داشته وفقط دوهفته مدرسه رفته به روانپزشک مراجعه کردم دومشکل بیش فعای اصطراب
    اب جدایی رو براش تشخیص داده دارو ریسپریدون وریتالین وبرای استرسش ترالین تجویر کرده الان یکماهه مصرف میکنه ولی باز هم مدرسه نمیره نمیدونم چه کنم راهنمایی کنید لطفاً

    • راهنما , دسامبر 9, 2016 @ 11:35 ب.ظ

      اضطراب کودکان در دوران مدرسه از عوامل بسیاری نشأت می‌گیرد که یکی از این عوامل ریشه در نحوه برخورد والدین در دوران کودکی و پیش از دبستان دارد.
      والدین سخت گیر،مضطرب،افسرده و مشکل دار اغلب کودکانی را پرورش می‌دهند که شخصیت وسواسی و مضطرب دارند و قطعا در آینده تمامی این اختلالات رفتاری را وارد زندگی اجتماعی و زناشوئی خود می‌کنند.

      از آنجا که اضطراب ریشه بسیاری از بیماریهای روانی در افراد است ،آشنایی با علل ایجاد کننده آن و پیشگیری از بروز رفتارهای زمینه ساز آن از سوی والدین بسیار حائز اهمیت است.روان شناسان راهکارهای موثری را در این خصوص مطرح کرده‌اند؛ دکتر میر آخورلی روان شناس تربیتی به بیان این راهکارها می‌پردازد.

      اضطراب جدایی از والدین در مدرسه
      در دوران مدرسه مجموعه ای از ترسها برای کودک ایجاد می‌شود. اولین ترس ،ترس از محیط مدرسه است. ترس از مدرسه به عناوین مختلف بروز می‌کند که یکی از آنها ترس از معلم است. البته این ترس در دوران مهد هم بوجود می‌آید. گاهی اوقات کودکان قادر به برقراری رابطه عاظفی با معلم خود نیستند و احساس می‌کنند از جانب معلم با آسیب مواجه خواهند شد و یا معلم آنها را دوست ندارد.

      همین عامل باعث ایجاد حس اضطراب در آنها نسبت به محیط مدرسه می‌شود. این مسأله برمی‌گردد به اضطراب جدایی دوران کودکی پیش از مدرسه که اغلب درسنین ۶ ماهگی به بعد آغاز می‌شود. اگر در این دوران والدین رفتار مناسبی با کودک داشته باشند این اضطراب به خوبی پشت سر گذاشته می‌شود ودر دوران مدرسه کمتر دچار اضطراب جدایی از والدین برای رفتن به مدرسه می‌شود.

      اگر غیر این مساله اتفاق افتاده باشد و کودک در این دوران تحت تأثیر رفتار نادرستی از جانب والدین باشد و این اضطراب را از همان دوران به همراه داشته باشد، زمانیکه به مهد و مدرسه می‌رود،این اضطراب باز به سراغ او می‌آید.ا اضطراب برای همه کودکان یکسان نیست و برخی از آنها زود با این مسأله کنار می‌آیند و برخی دیگر خیر.این مساله کاملا به دوران کودکی فرد باز می‌گردد.

      مفاهیم: اضطراب اجتماعی چیست؟
      راهکار مناسب در برخورد با کودکی که دچار اضطراب جدایی است و به مهد نمی‌رود این است که والدین با مراجعه به روان شناس رفتارهایی را فرا بگیرند که بتوانند بدون ایجاد ترس در کودک او را به مدرسه بفرستند. به زور فرستادن کودک به مدرسه اضطراب او را بیشتر می‌کند. اینکه گمان شود که کودک پس از گریه بالاخره آرام خواهد شد،تفکر صحیحی نیست بلکه ما تنها به ظاهر شاهد آرام شدن کودک هستیم درحالیکه او اضطراب خود را تجربه کرده است.متصدیان مهد و مدرسه اغلب توصیه می‌کنند که کودک را در این حالت رها کنید تا آرام شود درحالیکه این اقدام روش درستی نیست.

      ضرورت ارتباط نزدیک کودک ومادر در خردسالی
      این استاد دانشگاه ضمن بیان نقش موثر ارتباط کودک با مادر در سنین زیر دوسال در کاهش اضطراب بزرگسالی افزود: در این دوران مادر بهتر است ارتباط نزدیکی با کودک برقرار کند.

      توصیه روان شناسان این است که اگر امکان گرفتن مرخصی برای مادران شاغل در این دوران وجود دارد این کار حتما صورت بگیرد. دو سال اول زندگی بیشترین نیاز کودک به مادر است.

      این مساله در حفظ آرامش و جلوگیری از اضطراب بسیار با اهمیت است و نشان دهنده وابستگی کودک نیست.اضطراب جدایی معمولا از ۶ ماهگی آغاز و تا یک سال و نیمگی به اوج خود می‌رسد . بعد از این سنین کمرنگ شده و نهایتا تا ۳ سالگی رفع می‌شود. ما باید متوجه باشیم که کودک ما در چه سنی قرار دارد.اگر بین یک تا یک سالگی است دراوج وابستگی قرار دارد و ایرادی وجود ندارد.

      راهکارهای ارتباطی با اضطراب کودک
      البته راهکارهایی برای راحتی مادر وجود دارد زیرا به هر حال چسبیدن زیاد کودک به مادر باعث آزار او می‌شود.البته این مشکل در کودک طبیعی است و او در حال گذران اضطراب جدایی این دوران است. بطور مثال استفاده از عروسک و اسباب بازی که کودک آن را دوست دارد و بازی مادر و کودک با این اسباب بازی بسیار کمک کننده است.

      برای کودک عروسکی که مادر به همراه او با آن بازی کرده است جایگزین عدم حضور موقتی او می‌شود و به او آرامش می‌دهد و زمانیکه او قصد انجام کاری را دارد بهتر است با کودک و اسباب بازی مورد علاقه بازی کرده و سپس به آرامی کودک و اسباب بازی را رها کند.

      قرار دادن کودک در محیطی که قادر به دیدن مادر باشد به دلیل عدم شناخت و حافظه تکمیل نیافته کودک ضرورت دارد. این احساس که کودک بپذیرد نبود موقتی مادر دلیل برای نبود همیشگی او نیست در وجود او هنوز شکل نگرفته است. این مسأله همان پایداری شی است که پیاژه آن را بیان کرده است.

      وی ادامه داد: اگر مادر قصد بیرون رفتن از منزل را دارد بهتر است در مقابل دید کودک این کار را بکند. اقدامی که معمولا شاهد عکس آن هستیم. زمانیکه در مقابل چشم او اینکار را می‌کنیم به او میفهمانیم که مادر ممکن است زمانی نباشد.

      اگر شما غیر این رفتار کنید ترس را در او تشدید می‌کنید.ترک غیر ناگهانی کودک به او بر اساس تجربه می‌فهماند که در رفتن مادر برگشتی هم هست ولی زمانیکه در مقابل چشم او منزل را ترک نکنید او به یکباره دچار وحشت می‌شود.

      قرار دادن کودک در کنار فردی که در این موارد جایگزین مادر شود بسیار راهگشا است. این فرد باید کسی باشد که کودک با او رابطه عاطفی خوبی دارد.

      کمالگرایی والدین زمینه ساز اضطراب دوران مدرسه
      دکتر آخورلی ضمن اشاره به نقش مهم کمالگرایی والدین در بروز رفتارهای اضطراب گونه در کودکان افزود: فشار بیش از حد آوردن برای کسب موفقیت دوران مدرسه و اینکه کودک نباید در هیچ درسی نمره پایین بیاورد،زمینه ساز اضطراب در او است. این والدین تمایل دارند کودک در تمام درسها موفق باشد و به همین دلیل موجب اضطراب در او می‌شوند.اغلب والدین از این نکته غافل هستند که کودک باید اشتباه کند تا بیاموزد. این والدین برای تصحیح رفتار غلط خود ابتدا باید در درمان شخصیت کمال طلبانه خود کوشا باشند.

      وی در ادامه گفت: یکی دیگر از عوامل ایجاد کننده اضطراب دوران مدرسه ناشی از مشکل دوستیابی کودک در مدرسه است. عدم برقراری رابطه با همکلاسی‌ها برمی‌گردد به فراگیری رابطه اجتماعی در گذشته کودک که میتوان با بازی درمانی و نمایش درمانی این امر را به کودک آموزش داد.

      کمک به برقراری ارتباط کودک با همسالان بسیار موثر است.یک بخش از اضطراب کودک نیز باز می‌گردد به ترس کودک از سایر همکلاسی‌ها که با آموزش نحوه برقراری ارتباط قابل حل است.

      در برخی از موارد کودکانی که بهره هوشی پایینی دارند دچار اختلال یادگیری هستند و این مساله زمینه اضطراب را درآنها شکل می‌دهد.

      علائم اضطراب
      دکتر آخورلی افزود: کودکان ممکن است اضطراب خود را به صورتیکه بزرگسالان نشان می‌دهند،بروز ندهند. نشانه های اضطراب در کودکان بیشتر جنبه جسمانی دارد.در موارد ضعیف تر این امر صادق است.

      در این زمان کودک با موهای خود بازی می‌کند و یا در زمان نوشتن تکالیف خیلی تکان می‌خورند و در زمان مراجعه به مدرسه ابراز حالت تهوع می‌کنند،احساس خستگی و بی قراری از دیگر رفتارهای بیان گر اضطراب است.

      در موارد شدیدتر شاهد رفتارهایی نظیر جویدن ناخن و شب ادراری هستیم.اختلالات در خواب و خوراک و کابوسهای شبانه نشانه‌های دیگر اضطراب هستند.

      راهکارهای تکمیلی
      وی در انتها گفت: یک سری از راهکارهای روان شناسانه در کاهش اضطراب کودک موثر است:

      *پرهیز از نزاع و درگیری در حضور کودکان.

      *آموزش بیان احساسات به کودکان. زمانیکه مادر احساس می‌کند کودک مضطرب است دلیل این امر را جویا شود. ممکن است کودک خودداری کند در این حالت مادر می‌تواند از راهکارهایی نظیر داستان گویی دونفره استفاده کند. در این داستانها کودک اضطرابهای درونی خود را نشان می‌دهد.

      *پرهیز از سرزنش،تحقیر و مسخره کردن کودک. بکار نبردن واژه هایی که شخصیت کودک را زیر سوال می‌برد مانند دختر بد و پسر بد و از این قبیل توصیه می‌شود.

      * پرهیز از به رخ کشیدن اشتباهات کودک زیرا اعتماد به نفس کودک را کاهش می‌دهد.

      *بیان دلیل تنبیه کودک به او.

      *تا حد توان با کودک بازی شود زیرا بازی راه تخلیه اضطرابهای درونی است.

      *پرهیز از مقایسه بین کودکان.زیرا هر کودک منحصر به فرد است.
      در این مورد میتونید با متخصصین کانون مشاوران ایران، مشاوره تلفنی/تخصصی داشته باشید
      دفتر سعادت آباد:
      ۰۲۱-۲۲۳۵۴۲۸۲ خط ویژه

  • snsrsh , دسامبر 10, 2016 @ 1:57 ب.ظ

    ببخشید من در مورد ترس فرزند سه ساله ام نسبت به کودکان دیگر سوال کردم شما در مورد هراس بچه ها از مدرسه جواب دادین !!!

    • dr-salary , دسامبر 10, 2016 @ 3:17 ب.ظ

      باسلام
      امیدوارم مطالب زیر به دردتون بخوره ولی یادتون نره نحوه تعامل ما با کودک در ارتباطات موثره
      تمایل کودک به بازى با بچه‌هاى دیگر، یکسان نیست. بعضى از بچه‌ها، بیشتر از بچه‌هاى دیگر معاشرتى و اهل بازى با کودکان همسن خود هستند و بعضى بچه‌ها ذاتاً آرام‌تر هستند. این اختلاف طبیعى است؛ اما تمایل به بازى با کودک دیگر و داشتن همبازی، در وجود هیچ کودکى به صفر نمى‌رسد.
      علل بى‌میلى ممکن است مربوط به وضعیت جسمی، روحى و روانى کودک، یا وضعیت اجتماعی، اقتصادى خانوادهٔ او باشد که او را به انزوا مى‌کشاند و از بازى با بچه‌هاى دیگر فرار مى‌کند. علل عمدهٔ بى‌میلى کودکان عبارتند از:
      – ممکن است کودکى دچار ضعف در سلامت جسمانى باشد،؛ مثلاً خیلى زود از جست‌وخیز خسته شود یا نفس تنگى پیدا کند، یا بیمارى‌هائى داشته باشد که اجازهٔ بازى پر افت‌ و خیز را به وى ندهد. در این‌صورت، ترتیبى بدهید که معاشرت او با دیگر بچه‌ها توأم با بازى‌هاى فکرى مناسب و جنب‌وجوش کمتر باشد.
      – گاهى کودک، به‌دلیل تفاوت‌هائى که با دیگران دارد، با آنان نمى‌جوشد. این تفاوت‌ها ممکن است از اجبار کودک به استفاده از عینک ذره‌بینى قطور گرفته، تا لکنت زبان او و حتى هوش فوق‌العاده‌اى باشد که اینها میل به گوشه‌گیرى را در کودک تقویت مى‌کند، یا گاهى او را چنان حساس و آسیب‌پذیر مى‌سازد که با کوچکترین تمسخر و یا سرزنش دیگر کودکان، مى‌رنجد و از معاشرت با آنان زده مى‌شود. گاهى هم کودک خجالتى است و مشکل مى‌تواند در دوستى با بچه‌هاى دیگر پیشقدم شود.
      در چنین مواردی، مشکل او خیلى ساده و تنها با تشویقى آرام و تدریجى حل مى‌شود. نصیحت و پند و اندرز دادن و تأکید بر اینکه: ‘این‌قدر یک گوشه‌ ننشین؛ تو دیگر بزرگ شده‌ای!’ یا چرا تو هم نمى‌روى با بقیهٔ بچه‌ها بازى کنی؟’ بر ترس کودک مى‌افزاید. بهتر است دایرهٔ دوستى‌ها را کم‌کم وسعت بخشید و ابتدا از دعوت یک یا دو کودک همسن و سال او به خانهٔ خودتان آغاز کنید. یا مى‌توانید چندین‌بار همراه کودک خود به تماشاى بچه‌هائى که مشغول بازى هستند بروید تا کودک، در ضمن تماشاى آنان، لذتى را که از بازى باهم مى‌برند درک کند و علاقه‌مند شود که خود او هم از این لذت سهمى داشته باشد.
      – گاهى لوس و پرتوقع بودن کودک موجب مى‌شود که گروه همسالان او را طرد کنند. از این‌رو، به پدران و مادران توصیه مى‌شود که ضمن ابراز محبت به کودک، اصول اخلاقى و انسانى و احترام به حقوق دیگران را نیز به کودک بیاموزند. بهترین روش در این مورد، این است که پدر و مادر خود الگوى تقلید براى آنان باشند.
      – گاهى مادر، چون حوصلهٔ سر و صدا و شلوغى بچه‌ها را ندارند، یا از این مى‌ترسد که کودک او، به‌علت معاشرت با بچه‌هاى شرور، بى‌ادب بار آید، یا حوصله و وقت سر زدن به بچه‌هاى مشغول بازى را ندارد، طورى با کودک رفتار مى‌کند و در مقابل خواست او مبنى بر بازى با دیگر کودکان واکنش نشان مى‌دهد که او را از بازى باز مى‌دارد و به انزوا سوق مى‌دهد. براى مثال، مادرى که مى‌گوید: ‘اجازه نمى‌دهم با پسر همسایه بازى کنی، چون او بچهٔ شرورى است’ کودک خود را از بازى‌اى که ممکن است خیلى هم آموزنده و لذت‌بخش باشد، محروم مى‌کند و بعد با گفتن جمله‌اى نظیر: ‘بیا با خواهر کوچک خود بازى کن!’ او را به کلى از بازى روى‌گردان مى‌سازد.
      موفق باشید

  • snsrsh , دسامبر 10, 2016 @ 4:02 ب.ظ

    ممنون از راهنماییتون ، پسر من اولین بار حدود یکسالش بود که از یه کودک شش ماهه که دوست داشت بیاد طرف پسر من شدیدا وحشت کرد و در واقع فرار کرد و در مواجهه با بچه ها واکنش ابتداییش ترس شدیده وحشت از صورتش پیداست ولی بعد از یک ربع حالت عادی پیدا میکنه و خیلی راحت بازی میکنه به نظر شما راه حل چیست و آیا این حالت طبیعی است؟

    • dr-salary , دسامبر 10, 2016 @ 4:24 ب.ظ

      با سلام
      این حالت احتمالا به خاطر همون موضوعی که مطرح کردید هست .چون در یک سالگی قدرت تحلیل مسائل رو ندارند و از طرفی وحشت و اضطراب غریبه ممکن است شکل گرفته باشه ولی جای نگرانی نیست
      با همراهی شما و اروم کردن و بودن در کنارش سعی کنید کم کم ارتباط مناسبی پیدا کنه برا ی مثال در پارک ابتدا کاملا کنارش باشید و کم کم فاصله بگیرید .ولی کاملا زیر نظر داشته باشید .تا حس امنیت کامل بهش برگرده .جای نگرانی نیست و مرتفع میشه
      موفق باشید

  • م.ا , دسامبر 10, 2016 @ 4:15 ب.ظ

    سلام پسردوم من ۳ سال و۸ماه داره وقبلا از رفتن به دکتر و ارایشگاه نمی ترسید ولی جدیدا همش مخالفت میکنه وهمکاری نمی کنه وباید ازمایش خون بده وما نمیدونیم چطوری برای این موضوع اماده اش کنیم؟ضمنا ما همیشه برای دکتر رفتن و جاهای دیگه واقعیت روبهش گفتیم ودروغ نگفتیم ولی برای آزمایش نمیدونم چکار کنم؟لطفا راهنمایی کنین.ممنون

    • dr-salary , دسامبر 10, 2016 @ 4:32 ب.ظ

      با سلام
      بهتر است از قبل ترس را به پزشک گوشزد کنید تا عکس العمل های مناسبی نشان دهد ولی در حالت کلی
      چرا کودکان از دکتر رفتن می ترسند؟
      برخی بسیار خجالتی و ساکت می شوند، برخی جیغ می‌زنند، داد می کشند و می لرزند و تعداد اندکی می خندند یا ریسه می روند.کودکان بیمار ممکن است احساس گناه کنند زیرا فکر می کنند کاری انجام داده‌اند که باعث بیماری ودردشان شده و مستحق تنبیه هستند. کلید اصلی حل این مشکل و برطرف کردن ترس دوران کودکی از ملاقات پزشکی، شناسایی این ترس و گفتگوی زیاد در مورد آن با کودک است. با وجود آنکه تعداد کمی از کودکان مشکلی با این موضوع ندارند، بسیاری از آنها بخصوص سنین ۱ تا ۶ سال از دیدن افراد بیگانه و حتی پزشک نگران می شوند. در اینگونه مواقع لازم است والدین ذهن کودکان را پرورش دهند و با استفاده از کتاب داستان های مصوّر، چگونگی ملاقات کودکان با پزشک را برای فرزند خود توضیح دهند. حتی باید برای کودک وسایل پزشکی بخرند و آنها را به کودک نشان دهند تا ترسش فرو ریزد.
      مادران باید کودک را قبل از مراجعه به پزشک آماده کنند و شب قبل و حتی در راه مطب همه چیز رابرایش توضیح دهند. وقتی او آماده شد، با اطمینان و اعتماد می تواند با این مسئله برخورد کند. والدینی که با کودک در مورد ملاقات مفید با پزشک صحبت می کنند، بی تردید یک ارتباط خوب را پایه ریزی می نمایند. یک نگرش مثبت، مراجعه به پزشک را لذت بخش می کند. در واقع والدین می توانند با گفتن جملاتی نظیر ” ما امروز پیش پزشک می رویم که ببینیم تو چقدر رشد کرده ای “، دکتر رفتن را موجه‌تر کنند.
      در شرایط ایده آل می توان امکانی فراهم آورد تا ملاقات های مقدماتی صورت گیرد، یعنی ملاقات های ۵تا ۱۰ دقیقه ای با پزشک که ضمن آن کودک و والدینش امکان گفتگوی غیر رسمی را با وی داشته باشند.در طی این ملاقات‌ها والدین ممکن است در مورد سابقه و روش های درمانی پزشک تحقیق کنند. ارتباط متقابل بین کودک و پزشک را بررسی نمایند و یا در مورد سوابق پزشکی کودک بحث کنند. این ملاقات هاباعث می شود کودکان بدون کمترین اضطرابی با پزشک روبه رو شوند. زمانی که کودکان بدانند هیچ اتفاق خاصی نمی افتد، احساس راحتی می کنند و در واقع ترس شان از بین می رود. والدین می توانند برای تصمیم گیری در انتخاب پزشک از کودک شان کمک بگیرند. در هر ملاقات با پزشک، صداقت داشتن بهترین سیاست است. والدینی که به کودک شان آنچه را انتظار دارد می گویند،ریشه های اعتماد را محکم‌تر می کنند. اگر ملاقات پزشک برای ارزیابی دوره ای سلامت کودک باشد، اوباید رشد کودک را اندازه گرفته و سلامتی‌اش را کنترل کند. اطمینان داشته باشید که با وجود شرایط فوق، کودکان حتما به پزشک مراجعه می کنند. اگر ملاقات پزشک برای تشخیص و درمان بیماری است،برای کودک توضیح دهید که دکتر نیاز دارد برای کمک به وی آزمایشاتی را انجام دهد. زمانی که نیاز به واکسن زدن یا خون گرفتن باشد، به کودک بگویید که آمپول درد کمی دارد و خیلی زودخوب می شود. اگر کودک به آنچه توقع دارد، رسیده باشد ترسش کمتر می شود.
      آماده کردن کودک برای دیدار پزشک بسیار اهمیت دارد. والدین باید توضیح دهند که پزشک می خواهدسوابق بیماری وی را بشنود، بنابراین باید به پزشک بگوید چگونه بیماری شروع شده، علایم آن چه بوده و آیا شخص دیگری در مدرسه یا همسایگی آنها این بیماری را داشته یا خیر؟
      سوابق بیماری بسیار اهمیت دارد و اغلب، اهمیت آن از دادن آزمایش برای تشخیص بیماری بیشتراست. پزشک معمولاً برای طفل و خردسال توضیح می دهد که بیماری چگونه به وجود آمده تا هر گونه تشویش و نگرانی او را از بین ببرد.
      یافتن پزشک متخصص کودکان خیلی مشکل نیست. بیشتر پزشکان که کودکان را معالجه می کنند، براساس انتخاب عمل می کنند نه شانس و طبیعتا شما به دنبال پزشکی هستید که مطلع، صبور وعلاقه‌مند به کارش بوده و با کودکان ارتباط خوبی داشته باشد. حال اگر کودک تان کمی بزرگ است، از او بخواهید در انتخاب پزشکش به شما کمک کند.
      پیشنهادات ذیل برای کمک به کودک شما ارائه شده تا بر ترسش از پزشک غلبه کند.
      – اول از همه، پزشکی را انتخاب کنید که بچه‌ها را دوست داشته باشد.
      – در مورد مراجعه به پزشک با کودک تان صحبت کنید. سعی کنید با استفاده از وسایل پزشکی دکتررفتن را تجربه نمایید.
      – هرگز، هرگز، هرگز نگویید اگر بچه بدی باشی، دکتر به تو آمپول می زند. تهدیدهای دیگر را نیز با استفاده از لفظ پزشک به کار نبرید، زیرا کودک باید بداند آمپول زدن تنبیه نیست.
      – ملاقات های مقدماتی با پزشک ترتیب دهید تا اضطراب کودک کاهش یابد.
      – آشنایی با مطب و پزشکی که کودک می تواند با آن احساس راحتی کند، بسیار اهمیت دارد.
      موفق باشید

  • بهار , دسامبر 10, 2016 @ 11:06 ب.ظ

    با سلام.دختر من ۲ سال و ۵ ماهه است.از حدود یک ماه پیش شدیدا لجباز شده.البته می دونم که یک ویژگی طبیعی مربوط به سنش هست ولی نمی دونم در مقابل خیلی از لجبازی هاش چکار باید بکنم.مثلا وقتی لباسش خیس میشه یا موقع بیرون رفتن یا مهمونی رفتن به هیچ وجه نمیذاره که لباسش رو عوض کنم خیلی از لباسهاش رو دویت نداره و حاضر نیست که بپوشه.خیلی وقتها برای مهمونی رفتن تمایل نداره و نمیاد.یا میگه که خودم باید خیلی از کارها رو انجام بدم.مثل شستن دستهاش.پدرش عقیده داره که من درمقابلش باملایمت بیش از حدرفتار میکنم و باعث میشم که رفتارش ادامه پیدا کنه.ولی من نمی دونم که چکار باید بکنم.ممنون

    • dr-salary , دسامبر 12, 2016 @ 11:57 ق.ظ

      با سلام

      آگاهی از لجبازی کودکان

      لجبازی در کودک کاملا طبیعی است. هر کودکی تا حدی لجبازی می کند، چون این طبیعت آنهاست که اطرافشان را آزمایش کنند و بفهمند که تا کجا می توانند پیشروی کنند. با این حال، بچه ها حد و مرز خود را نمی شناسند و این وظیفه والدین آنهاست که محدودیت ها را برای آنها مشخص کند. اینجاست که نقش مدیریتی پدر و مادر شروع می شود که هرچه زودتر باشد، بهتر است.

      لجبازی چیست؟

      لجبازی نوعی رفتار مقابله ای در کودکان می باشد که معمولاًوالدین در مواجهه با آن رفتارهای مختلفی را نشان می دهند .البته اکثرا هم با شکست مواجهه می شوند.درابتدا باید به نکته ظریفی اشاره کرد و ان اینکه همیشه بیاد داشته باشیم که از ایجاد رفتارهائی که منجر به لجبازی در کودکان می شود،تاحد ممکن اجتناب کنیم.چرا که درواقع این ماهستیم که بازنده خواهیم بود.

      این بکن،نکن ها جواب نمی دهد!

      به کودک چیزی می گوییم واو لجبازی می کند.بیابید این جمله را آنالیز کنیم وبرای هر یک راه حلی پیدا کنیم آیا آنچه که به کودک می گوییم،سلبی است یا ایجابی .(یعنی نکن است یا بکن)!

      هدف از دستور ما چیست؟آیا کودک واقعاًمی تواند کاری را از او خواسته ایم را یا آن کاری که او را از انجامش منع کرده ایم برآورده کند؟یادمان نرود که «باید از هر کسی چیزی را توقع داشت که بتوان از عهده انجامش بربیاید.»اگردرخلال دستورهای ریز ودرشتتان ،درخلال بکن ونکن های گاهی زائد وبی فایده،که گاهی اگر خود ما را روانکاوی کنند،ریشه خیلی ازآنها را در کودکی خودمان پیدا باید کرد
      درابتدا باید دقت کنیم که ریشه ی آن حرکت ناخوشایندی که کودک انجام می دهد چیست؟ آیا نیاز او برای جلب توجه است؟ آیا آن کار به اوآرامش می دهد؟آیا نیازحسی است؟آیا سطح توانائی اش در همین حد است؟آیا عادتی است؟

      هر کدام از این موارد که باشد نمی توان با گفتن یک دستور بکلی قال قضیه را کند به جای آن بهتر است به قول معروف گولش بزنیم!این اصطلاح در اصل یک تکنیک رفتار درمانی است که یک کار مطلوب را جایگزین رفتار نامطلوب می کنیم.

      جهت انجام این تکنیک بهتر است از واژه زیر استفاده کنیم که اگر توونستی، این کار را بکنی؟!در این مواقع اگر نیاز کودک به جلب توجه ریشۀ حرکت ناپسندش باشد سریعاً فعالیت دلخواه شما را جایگزین می کند.مثلا به کودکی که مدام برهمه چیز لگد می زند می گویم.

      بیا ببینیم زورت می رسد تا به این توپه لگد بزنی؟اگر راست می گی و خیلی قوی هستی بیا کمک کن این صندلی ها رو تنهائی جمع کن.در این حالت در اثر اشتغال به فعالیتی از نوع موازی،مشارکتی،رقابتی و هر نوع دیگر،او را از حال و هوای حرکت ناپسندش بیرون بیاوریم بدون این که احساس کند ما روی فلان حرکت او حساس می شویم.

      ضعیف نباشید

      در حقیقت باید از موضع قدرت و عقل برخوردکنیم و نقطه ی ضعفمون را نشان ندهیم.چرا که دیده ایم خیلی از ماها عملاً آنقدر واکنش شدیدی به رفتارهای کودکان نشان می دهیم که کودک هر قدر که کوچک باشد متوجه می شود که نقطه ضعف ما در کجاست!در مورد دوم،این که واقعاً آن چیزی که از کودک می خواهیم،جداً چه ضرورتی دارد؟…

      حساب و کتاب امر و نهی هایتان را داشته باشید

      یادمان باشد که همیشه حساب و کتاب و تعداد امر و نهی هایمان را در یک روز داشته باشیم.می دانید چرا؟چون والدین زمانی که خسته اند و حوصله ی کاری را ندارند ،تعداد امر و نهی هایمان خیلی بیشتر از زمانی است؟که دوست داریم به دل کودک راه بیاییم تا خودش به کشف محیط بپردازد.

      هم چنین این که درست مقابل این لجبازی که الان دغدغه ی ذهنی ماست،یکی از علائم سندرم موسسه زدگی،مطیع بودن بسیار زیاد و از خود ایده نداشتن و کاهش اعتماد به نفس و کاهش عزت نفس و احساس پوچی و بی تفاوتی است.مواظب باشیم که آنقدر که این امر و نهی ها و دستورات را کش ندهیم که یک زمان از آن طرف خیلی چیزها را از دست بدهیم.

      و حالا در مورد دیسیپلین که والدین هیچ وقت از دستوری که داده اند نباید چشم پوشی کنند،برای همین مواقعی که دستوری می دهیم باید دقت داشته باشیم که کودک در حالتی باشد که بتواند دستور ما را انجام دهد.(به قول معروف مودش مناسب باشد).

      اما اگرجواب ندادباید از روش های مختلف رفتاری جهت شکل دهی فعالیت استفاده کنیم تا در نهایت به کتک زدن و تنبیه بدنی ختم نشود.البته تنبیه می تواند کاربرد داشته باشد مثل محروم کردن کودک از فعالیتی که دوست دارد،یا خاموشی یعنی بی توجهی به او…اما در عین حال باید فراموش نکنیم که نه تنها تمام کودکان بلکه تمام آدمهای دنیا تشنۀ دوست داشته شدن و محبت هستند.

      کودکان گدای محبتند

      و در یک کلام کودکان گدای محبت می باشد.می دانید یعنی چه؟یعنی شما والدین می توانید آنقدر به یکدیگر و کودک تان مهر بورزید که یک گوشه چشم و خم ابروی شما،از صد تنبیه و کتک و شکنجه برای کودک دردناک تر باشد!…و برعکس می توانید آن چنان در رابطه عاطفی و خانوادگی تان دیسیپلین اعمال نمایید که کودکان را تشنۀ محبت سازید!…

      توجه داشته باشیم که شاه کلید دیسیپلین خانوادگی نظم و ارتباط صحیح ،و برقراری رابطه عاطفی و انسانی است.تا زمانی که نتوانید کودک را یک انسان با یک سری نیازهای ویژه خود در نظر بگیرید تلاش برای برقراری دیسیپلین خانوادگی معنا نمی گیرد.یک انسان سالم تمام خصوصیات مثبت و منفی را با هم تجربه می کند اعتماد به نفس بالا،یا خرد شدن آن،خودباوری و عزت نفس و احساس تنفر از برخی چیزها همگی خصلت های روحی است.مهم این است که والدین به او یاد بدهند که او کجا و چگونه می تواند از آنها استفاده کند.

      تنبیه بدنی ممنوع حتی نیشگون

      مشارکت دادن کودک در انجام امور، مشورت خواستن از وی بویژه در اموری که مستقیم به کودک مربوط می‌شود، برای مثال در چیدمان اتاقش، احترام گذاشتن به خواست و سلیقه کودک، تشویق مناسب و به اندازه در صورت انجام کارهای خوب و درست، شناختن هدف وی از لجبازی و توجه کافی به کودک به نظر کارشناس علوم تربیتی مهم‌ترین روش‌های کاهش لجبازی در کودک است.

      فراموش نشود لجبازی کودک یک‌ روزه شکل نمی‌گیرد و یک‌ روزه هم برطرف نمی‌شود.

      لجبازی برای کودک به مرور به یک عادت و خصلت رفتاری و همچنین روشی برای پیشبرد کار، جلب توجه و اظهار وجود تبدیل می‌شود و رفع آن نیازمند زمان و توجه است. نکته اصلی درباره لجبازی کودک اجتناب از تنبیه وی است. لجبازی یک خصلت بد و پلید نیست و برای کودک هدف محسوب نمی‌شود. بر این اساس در مقابل لجبازی وی نباید از حربه تنبیه استفاده کرد.

      تنبیه بدنی هم به کلی مطرود است و از نظر کارشناسان حتی نیشگون یا سیلی آرام نیز تنبیهی مخرب برای روان کودک محسوب می‌شود. تنبیه بدنی به جای جسم، روان کودک را نشانه می‌رود و تاثیری بسیار مخرب برجا می‌گذارد. تنبیه بدنی به مدت طولانی و حتی برای همیشه در یاد کودک می‌ماند و همین فراموش نکردن بخوبگویای تاثیر مخرب آن بر روان کودک است.
      به کودک میدان دهید(استقلال)

      اولین قدم این است که پذیرش خطا را یاد بگیریم. بهتر است به عنوان والد رفتارهای کودک را با توجه به نسل و جنس وی، مورد ارزیابی قرار دهیم و خطاها و رفتارهای او را به شخصیتش ارتباط ندهیم. البته باید او مسئول کارها و رفتارهایش باشد اما لازم است مواظب باشیم که او را سرزنش نکنیم و به او حق دهیم گاهی اشتباه کند.

      وقتی با او صحبت می کنیم باید واضح، شفاف و ساده و دقیق انتظاراتمان را از کودک بیان کنیم. استفاده از جملاتی مثل «عرضه نداشتی این کار را انجام بدهی» در واقع تخریب شخصیت کودک است. بهتر است به او بگوییم که «اگر می خواهی این کار را انجام دهی، باید … این گونه انجام دهی».

      به این ترتیب به او کمک کرده ایم تا بدون تحقیر و سرزنش به هدفش برسد. باید یاد بگیریم به کودک حق انتخاب دهیم. بهتر است بین چند گزینه موردنظر خودمان به او حق انتخاب دهیم. اگر به او حق انتخاب دادیم در واقع به نظرش احترام گذاشته ایم. مادری که از کودک می پرسد «غذا می خوری یا نه» و پس از پاسخ منفی کودکش به او تشر می زند که باید غذا بخوری، در واقع به او حق انتخاب نداده است.

      دادن حق انتخاب به کودک

      انعطاف پذیری و دادن اختیار به کودک در انتخاب‌هایی که از طرف والدین پذیرفته شده است و باعث بروز مشکل نمی شود به کاهش لجبازی کمک می کند ولی در صورت بروز رفتارهای آسیب زا همراه با لجبازی، والدین باید با قاطعیت رفتار کنند البته منظوراز جدی بودن پرخاشگری و توهین نیست و والدین تنها باید روی کلام خود ایستادگی داشته باشند تا کودک متوجه شود با بد رفتاری چیزی را به دست نمی آورد.

      عجله و شتاب زدگی جواب نمی دهد

      معمولا ً خانواده ها در چند کار، کودک را ناخواسته یا خواسته به عجله و شتابزدگی وادار می کنند که بیشتر مواقع عدم آگاهی والدین در تشدید آ ن ها، دخالت مستقیم دارد از جمله چیزهایی که می توان در این رابطه یاد آور شد:

      الف – حمام کردن : در دوران طفولیت عدم آشنایی والدین به خصوص مادر از مسایل تربیتی باعث می شود به جای فراهم آوردن محیطی شاد و مفرح هنگام استفاده از حمام ، آن را به محیطی درد آور و وحشتناک برای او تبدیل می کند. برای این کار بهتر است اجازه بدهیم کودک ابتدا خوب بازی کند و در همان حال با شعرها و قصه های کودکانه شروع به شستن او کنیم و ضمنا ً اجازه دهیم تا کودک حتی برخی از اسباب بازی های خود را به حمام بیاورد و با آن ها مشغول بازی شود.

      ب- مهمانی رفتن: همان طور که ما بزرگ ترها قبل از رفتن به مهمانی یا گردش نیاز داریم خود را آماده کنیم ، فرزندان ما هم نیاز دارند که آماده شوند. البته نیاز آن ها با نیاز ما اندکی تفاوت دارد. پس بهتر است زمان رفتن به مهمانی یا گردش را یک ساعت قبل از حرکت به کودک یادآورشویم تا بتواند با کمک بزرگ ترها آماده شود.

      موفق باشید

  • snsrsh , دسامبر 11, 2016 @ 7:30 ق.ظ

    با سلام، پسر سه ساله ای دارم که به تمیزی خیلی اهمیت میدهد و به محض اینکه لباس خودش یا کس دیگری کثیف میشود دائم راجع به شسته شدن و تمیز شدنش صحبت میکند وحتی مثلا یه ماشین در خیابان میبیند بلافاصله کوچیکترین لکه کثیفی اگر روی آن باشد بیان میکند که کثیف است در مورد بهم ریختگی هم همینطور است البته در کل بسیار کودک با دقتی است و به محیط اطرافش بسیار زیاد توجه میکند سوال من این است که توجه به تمیزی و کثیفی در این سن نرمال است؟ من مرقع غذا خوردن ویا هرکار دیگری اگر لباسش کثیف شود و واکنش نشان دهد میگویم مهم نیست و احساس میکنم بهتر است اما دائم راجع به آن صحبت میکند مثلا چند وقت پیش روی لباسش لازانیا ریخته بود هنوز بعد از گذشت ماهها تا آن لباس را میپوشد با اینکه تمیز است میگوید روش لازانیا ریخته و مامان شستتش و الان تمیزه و من میپوشم و انگار از گفتن این مطلب لذت میبرد لطفا راهنمایی بفرمایید باتشکر

    • dr-salary , دسامبر 11, 2016 @ 2:29 ب.ظ

      با سلام
      اگر فرزند شما نشانه های زیر را هم داشت لطفا به مرکز روانشناسی کودکان ارجاع داده شود
      موفق باشید
      بیش تر بچه ها مایل اند کارهای روزمره خود را تکرار کنند . برای مثال ، با همراهی پدر و مادر به رختخواب بروند ، با صدای قصّه یا لالایی آن ها به خواب روند ، صبح با صدای آن ها از خواب بیدار شوند ، صبحانه بخورند ، مسواک بزنند و به مدرسه بروند . این روزمرگی ها به خواب رفتن و بیدار شدن را آسان تر می کند . کودکان هم مانند بزرگ ترها از تکرار کارهای روزمره در زندگی بیش تر استقبال می کنند ؛ گر چه جای تعمّق دارد اگر کودکی ساعت ها وقت خود را صرف شستن دست ، مرتّب کردن لباس ها یا نظم و ترتیب دادن به وسایل اتاقش بکند . این رفتارها می تواند نشان ه آن باشد که کودک از یک اختلال اضطرابی به نام وسواس (o.c.d ) رنج می-برد .

      وسواس ، رفتاری غیر ارادی ، تکرار شونده و غیر منطقی است که فرد بر خلاف میل خود آن را انجام می دهد .
      اختلال وسواس چیست ؟
      کسانی که به وسواس دچارند ، معمولاً مبتلا به افکار مزاحم و نا خواسته ای اند که آن ها را وادار به انجام اعمال تکراری یا تشریفاتی می کند و به واسطه انجام این اعمال ناخواسته از سطح اضطراب آن ها کاسته می شود . این رفتارهای تکراری وقت زیادی از اوقات روزانه فرد را تلف می کنند که خود به بالا رفتن استرس آن ها می انجامد .
      افراد مبتلا به وسواس ساعتها وقت خود را صرف انجام تشریفاتی چون شستن دستها ، شمارش اعداد و اشیاء یا وارسی کردن وسایل می کنند تا شاید بتوانند از شرّ افکار ، احساسات یا تصوّرات نا خوشایند خود رهایی یابند . بعضی از این افراد همیشه در این نگرانی به سر می برند که مبادا به کسی آسیب برسانند ، چیزی را بی دلیل دور بیندازند یا حرف زشتی به زبان آورند .
      بچه های مبتلا به وسواس ممکن است فکر کنند که قادر به کنترل افکار و اعمال خود نیستند و شاید اصلاً ندانند که این رفتارهایشان غیر منطقی است . این افکار و اعمال تشریفاتی گاه به طور قابل توجهی بر عملکرد روزمره فرد و حتّی فعالیت های درسی ، خانوادگی و اجتماعی او لطمه وارد می کند . درمان نکردن اختلال وسواس گاه ممکن است به هم ه جنبه های زندگی کودک صدمه جدّی وارد کند .
      میزان شیوع اختلال وسواس در میان کودکان چقدر است ؟
      حدود ۱% کودکان از وسواس رنج می برند که معمولاً اوج بروز این اختلال در سنّ ۱۰ سالگی است ، اگر چه در سنین ۳ – ۲ سالگی هم امکان بروز آن وجود دارد . پسرها ، بیش تر قبل از سن بلوغ و دخترها در سنین بزرگ سالی به این مشکل مبتلا می شوند . اختلال وسواس معمولاً علت ژنتیک دارد و در کودکانی که والدین آنها به وسواس دچارند ، بیش تر مشاهده می شود .
      چه نوع وسواس هایی بیش تر در بین کودکان شایع است ؟
      بعضی از بچه های مبتلا به وسواس از تجمع میکروب در دست هایشان نگران اند ، که این ترس منجر به شست و شوی مکرر دست ها می شود .
      از سایر وسواس های رایج در میان کودکان ، میتوان به موارد زیر اشاره کرد :
      . ترس از آسیب رسیدن به خود یا کسی که دوستش دارند ( مثلاً فرد با خود می گوید اگر هر بار که با پدرم صحبت می کنم از ۱ تا ۵ بشمارم او نمی میرد ) .
      . کمال طلبی در هم ه امور ( مثلاً اگر اشکالی در نوشتن متنی وجود داشته باشد ، فرد به جای پاک کردن آن اشتباه اقدام به دوباره نویسی کل متن می کند ) .
      . نگرانی برای از دست دادن چیزهایی با ارزش .
      . میل به منظم کردن و قرینه سازی چیزها .
      . میل به تکرار بعضی کلمات یا اصوات ، به طور غیر ارادی .
      . افکار جنسی مزاحم .
      . تعصّبات مذهبی شدید .
      برخی اعمال اجباری که مبتلایان به وسواس ممکن است به آن دچار گردند ، عبارت اند از :
      . شستن مکّرر دستها برای دوری از میکروب .
      . مرتّب کردن اشیا در یک مسیر مشخصّ .
      . تکرار یک مجمله یا کلم ه خاص .
      . شمردن اشیاء یا لمس آنان به صورت تشریفاتی .
      . جمع آوری اشیای بی فایده و بدون استفاده .
      . راضی نبودن از نتیجه کار خود و نداشتن اعتماد به نفس در انجام امور .
      . کند بودن در انجام کارها .
      وجود چه علائمی باید در کودکان جست و جو شود ؟
      کودکان گاه برای مدت های طولانی علائم وسواس را مخفی نگه می-دارند ، به طوری که تشخیص این بیماری توسط والدین به تعویق می-افتد . گاه علائم وسواس برای ماه ها یا سال ها ادامه دارد ، بدون آن که والدین مشکل خاصی را احساس کنند . علائم وسواس می تواند در محیطی ظاهر و در محیطی دیگر مخفی نگه داشته شود . بروز این علائم در شرایط پر استرس یا دوره های سخت زندگی به بیش ترین حد خود می رسد .
      علائم ظاهری بیماران وسواسی
      نشانه های ظاهری اختلال وسواس به قرار زیرند :
      . داشتن دست های زبر و خشن به علت شست و شو های مکرّر .
      . زیاد بودن تعداد لباسهایی که در هر نوبت می شویند .
      . طولانی بودن زمان انجام تکالیف مدرسه .
      . وجود وقفه های طولانی بین انجام تکالیف .
      . بروز افت تحصیلی ناگهانی و کاهش بازده کار درسی .
      . خواهش از اعضای خانواده برای تکرار یک جمله یا عبارت خاص .
      . ترس از رخ دادن حادثه ای ناگوار برای یکی از عزیزان .
      . قهر و کج خلقی با اطرافیان ، در صورت انجام نشدن یکی از اعمال تشریفاتی شان .
      . نداشتن تمرکز در مدرسه ، به خاطر افکار مزاحم و نا خواسته .
      . گوشه گیری در مدرسه و دوری از جمع دوستان .
      افراد وسواسی گاه برای بیان احساسات و عواطف خود یا حتی انجام کارهای تشریفاتی با مشکل مواجه اند و به ناچار استرس و نگرانی خود را به شیو ه دیگری ابراز می کنند . برای مثال ، کودکی که قبل از بیرون رفتن از منزل وقت زیادی را صرف وارسی کردن وسایل خود می کند ، وقتی با سرزنش خانواده رو به رو می شود ، به قهر و کج خلقی روی می آورد .
      چطور وسواس بر جنبه های مختلف زندگی کودک اثر می گذارد ؟
      وسواس تقریباً بر هم ه جنبه های زندگی کودک اثر می گذارد ، از جمله تأثیر بر موفقیت های تحصیلی ، تأثیر بر روابط شخصی فرد با بستگان و همسالان و حتّی تأثیر بر سلامت جسمانی او . حالت های پایدار وسواس می تواند حتّی بر تمرکز دانش آموز در کلاس درس اثر بگذارد . رفتارهای عجیب کودکان وسواسی و انجام اعمال تشریفاتی گاه به تمسخر توسط دانش آموزان دیگر منجر می شود . اعمال وسواسی این کودکان اغلب به درگیری با اعضای خانواده و عصبانیت و دلخوری آنان می انجامد و پویایی خانواده را تحت تأثیر خود قرار می دهد . این کودکان ، اغلب از بیماری هایی همچون سر درد و دل درد شکایت دارند ، که منشأ همه آن ها استرس است .
      علت بیماری وسواس چیست ؟
      علت واقعی اختلال وسواس هنوز شناخته نشده است . برخی از دانشمندان عدم تعادل در مواد شیمیایی مغز را علت بروز این اختلال معرفی کرده اند .
      به گفته متخصصین ، نقش عوامل ژنتیکی و محیطی را در ظهور این اختلال نباید نادیده گرفت . چنان چه کودکی از یک یا دو والد مبتلا به وسواس متولد شود ، به احتمال زیاد مبتلا به وسواس خواهد شد و این بیماری معمولاً در چند نسل پیاپی دیده می شود . علت به وجود آمدن وسواس اضطراب نیست ، اما شرایط پر اضطراب می تواند نقشی مهم در بروز و شدت پیدا کردن علائم وسواس داشته باشد ؛ شرایطی مثل مرگ عزیزان ، جدایی والدین یا مهاجرت به یک شهر یا محل ه تازه .
      وسواس چطور تشخیص داده می شود ؟
      تنها یک روان پزشک یا روان شناس با تجربه می تواند اختلال وسواس را در کودکان یا بزرگ سالان تشخیص دهد . ملاک های تشخیص در هر دو گروه یکسان است :
      افکار مزاحم و اعمال اجباری باید به مدّت حداقل یک ساعت کارهای روزمره فرد را مختل سازد . گرفتن اطّلاعات کامل از مدرسه و خانه برای تشخیص و ارائ ه برنام ه درمانی ضروری است .

  • محمد طاها , دسامبر 11, 2016 @ 7:39 ق.ظ

    سلام پسری دارم که به تازگی وارد ۵ سالگی شده بر حسب اتفاق در یک مراسم تشییع و ختم شرکت کرده و متاسفانه ب شدت اضطراب جدایی داره تو خونه ومهمانی همش ب من چسبیده و همش دنبالم میگرده مهد کودک نمیره تورو خدا کمکم کنین احساس میکنم خیلی داره اذیت میشه

    • dr-salary , دسامبر 11, 2016 @ 2:16 ب.ظ

      با سلام
      گاهی اوقات مشاهده می شود کودکی که سن ۳ سال را گذرانده باز هم نمی تواند دوری مادر را تحمل کند. بعضی از مادران گله می کنند که فرزندانشان حتی تحمل چند دقیقه دوری آنها را ندارند. بروز این رفتارها از سوی کودکان طبیعی نیست و انتظار می رود به مرور این رفتار در کودک کمرنگ شود.

      ممکن است کودکی که اضطراب جدایی طبیعی را پشت سر گذاشته در سن بالاتری دوباره به این اضطراب مبتلا شود. در این صورت احتمال نوعی اضطراب بیمارگونه وجود دارد. مهم ترین نگرانی این گروه از کودکان این است که با بروز یک اتفاق دیگر نتوانند مادر و پدر خودشان را ببینند.

      برای مثال ممکن است کودک تصور کند کسی او را می دزدد یا در خیابان گم می شود یا مراقبش دچار سانحه تصادف می شود و شاید برای همیشه او را از دست بدهد. این نوع اضطراب در سن ۷ یا ۸ سالگی هم ممکن است دیده شود. ممکن است اضطراب جدایی در سن پایین تا سن بالا ادامه داشته باشد که در این صورت هم یک نوع اختلال محسوب می شود.

      نشانه های اضطراب جدایی غیرطبیعی در کودکان

      زمانی می توانیم بروز اضطراب جدایی را در کودک غیرطبیعی بنامیم که در سن بالاتر رخ دهد و حداقل به مدت ۶ ماه ادامه داشت باشد. همچنین این اضطراب باید در عملکرد کودک یا والدین اختلال ایجاد کند (برای مثال مادر یا مراقب کودک به دلیل وابستگی زیاد او نتوانند به امور زندگی خود برسند).

      شدت اضطراب جدایی در کودکان

      در مواقعی که کودک قرار است به مدت طولانی از مادر یا مراقب خود دور باشد، برای مثال رفتن به مهد یا مدرسه، نشانه های بیقرار بیشتری از خود نشان می دهد. در این شرایط علائم کودک بیشتر رفتاری (مانند بیقراری، گریه کردن یا چسبیدن به مادر) یا جسمانی است (مانند تهوع، دل درد یا سردرد).

      این علائم جسمانی در بسیاری از کودکانی که قصد رفتن به مدرسه دارند دیده می شود مانند شکایت از دل درد یا حالت تهوع.

      گاهی هم کودک شروع به پرخاشگری و لجبازی می کند تا به مدرسه نرود. حتی ممکن است کودک بهانه بیاورد که مدرسه را دوست ندارد. در شروع مدرسه طبیعی است که کودک تا حدی از دور شدن مادر یا مراقب احساس ناراحتی می کند اما این حالت نباید بیشتر از یک ماه طول بکشد. گاهی این نوع ترس یا نگرانی درواقع ترس از قرار گرفتن در محیط های جدید است و اضطراب جدایی محسوب نمی شود.

      راهکارهای کاربردی برای والدین برای درمان اضطراب جدایی در کودکان

      مهم ترین کاری که والدین باید برای کمک به فرزندانشان برای پشت سر گذاشتن اضطراب جدایی انجام دهند، ایجاد احساس امنیت و حمایت عاطفی در کودکان است. وقتی قرار است هر نوع جدایی ای بین والدین و کودک صورت گیرد حتما باید کودک را از این موضوع مطلع کرد.

      برای مثال اگر مادر برای خرید بیرون می رود و کودک را با پدر تنها می گذارد حتما باید برای کودک توضیح دهد که قصد بیرون رفتن دارد و مهم تر از همه زمان برگشت خود را نیز اعلام کند. وقتی زمانی برای بازگشت به کودک اعلام می کنیم حتما باید به موقع نزد کودک بازگردیم. برای مثال به کودکی می گوییم بعد از خوردن ناهار یا پایان برنامه کودک بعدازظهر برخواهیم گشت.

      درواقع، باید برای کودک نشانه زمانی مشخص کرد تا او متوجه شود و اطمینان یابد که مادر چه زمانی باز می گردد. به تدریج باید زمان های دور بودن از کودک را افزایش داد تا کودک قادر به تحمل جدایی بیشتری از والدین باشد.

      با انجام راهکارهایی آرامبخش و رفتاری مطمئن، می‌توانید درد و احساس گناه ناشی از اضطراب جدایی را کاهش دهید. در اینجا ۸ روش را برای مقابله با اضطراب جدایی پیشنهاد می‌دهیم:
      ۱٫ از سنت‌ها برای کاهش اضطراب جدایی استفاده کنید
      کودکان وقتی که بدانند باید انتظار چه چیزی را داشته باشند، احساس امنیت بیشتری می‌کنند. پایه گذاری مراسم صبحگاهی به آن‌ها در انتقال از خانه به مدرسه کمک می‌کند. برای هر گام از این مراسم زمان کافی در نظر بگیرید تا کودکتان احساس عجله و استرس نکند. این مراسم پیشنهادی ما است: همدیگر را در تخت خواب در آغوش بگیرید، لباس بپوشید، مسواک بزنید، صبحانه بخورید، به سمت مهد یا مدرسه حرکت کنید، سپس کودکتان از شما خداحافظی کند و به کلاس برود.
      یک مرکز نگهداری روزانه از کودکان، سنت جالبی به نام «پنجره خداحافظی» دارد. نیمه بالایی درِ کلاس به طور جداگانه باز می‌شود، در نتیجه والدین می‌توانند از پشت در به سمت داخل خم شوند و به کودکشان بوسه خداحافظی بدهند. کودکان بزرگ‌تر بیرون می‌روند و از بالا و پشت نرده‌های یک وسیله بازی که برج خداحافظی نام گذاری شده است، با والدین خود که در حال ترک مهد کودک هستند، خداحافظی می‌کنند.
      وقتی که کودکی در جدا شدن از والدین خود مشکل دارد، مربی یا والد می‌گوید: «دوست داری به پنجره خداحافظی برویم؟» شاید شگفت آور باشد، ولی یادآوری مراسم اغلب اشک‌ها متوقف می‌کند.
      اگر مهد کودک فرزند شما هیچ مراسمی برای خداحافظی ندارد، شما یک مراسم را پیشنهاد کنید! و یا مراسم و جملات خداحافظی را که مخصوص خود و فرزندتان باشند، خلق کنید. البته مدتی زمان می‌برد تا کودکتان به این مراسم عادت کند، اما پس از گذشت چند هفته کودکتان خواهد دانست که باید چه انتظاری داشته باشد.
      ۲٫ از یک حالت مثبت برای جدایی استفاده کنید
      این امر بسیار قابل توجه است که کودکان تا حد بسیار زیادی نسبت به خلق و خوی ما حساس هستند. حتی یک نوزاد کوچک هم می‌تواند بفمهد که چه زمانی مامان غمگین است و آن وقت است که نگران و مضطرب می‌شود.
      کودکان بزرگ‌تر نیز هنگامی که متوجه شوند والدینشان غمگین یا عصبانی هستند، عکس العمل نشان داده، به آن‌ها می‌چسبند و ر‌هایشان نمی‌کنند.
      بنابراین لحنی که با آن از کودکتان خداحافظی می‌کنید، چه کودکتان به شما چسبیده باشد و گریه و زاری کند و چه با خوشحالی دویده و به سمت زمین بازی برود، روی او تأثیر خواهد گذاشت. لبخند زدن و لحن مثبت شما (بدون توجه به اینکه چقدر ممکن است از درون احساس غم کنید)، برای کودکتان یادآور تفریحاتی خواهد بود که قرار است در طول روز داشته باشد.
      وقتی که اجازه می‌دهید غم یا ناراحتی و یا عصبانیتتان، روی حالت صورت یا رفتارتان تأثیر بگذارد، پیغامی که کودکتان دریافت خواهد کرد این است که: «مامان فکر می‌کند که مشکلی در مورد گذاشتن من در مهد وجود دارد.» آیا جای تعجب وجود دارد که نتیجه گیری کند بدون شما در مهد ایمن نخواهد بود و دوست داشته نخواهد شد؟!
      ۳٫ یک جدایی شفاف ایجاد کنید
      به‌‌ همان اندازه مهم است که زمانی که کودکتان جدایی سختی دارد زیاد تعلل نکنید. اگر شما زمان خداحافظی را بر حسب میزانی که گریه می‌کند یا جیغ می‌کشد کش بدهید، این مسأله را تضمین می‌کنید که دفعه دیگر بیشتر جیغ بزند و سخت‌تر گریه کند.
      مسلماً هنگامی که کودکتان ناراحت است او را بغل کرده و ببوسید، ولی سپس خود را از او جدا کرده و با لبخندی بر لبانتان از او خداحافظی کنید. شما می‌توانید در راهرو پرسه بزنید تا بشنوید که گریه‌های او فروکش کرده‌اند. معمولاً گریه‌ها بیشتر از یک دقیقه طول نمی‌کشند.
      با این حال، اطمینان حاصل کنید که در معرض دید او قرار ندارید. وقتی کوچک‌ترین دخترم به سختی از من جدا می‌شد، او را پیش مربی محبوبش می‌بردم و دستش را در دستان او می‌گذاشتم و بیرون می‌رفتم. مسلماً همیشه بسیار سریع گریه‌هایش قطع می‌شد و من با خوشحالی به سمت در خروجی می‌رفتم. اما همین که از جلوی کلاسش رد می‌شدم، نمی‌توانستم مقاومت کنم که دزدکی نگاهی نیاندازم و با دخترم ارتباط چشمی برقرار نکنم،‌‌ همان طور که قابل پیش بینی بود، دوباره دوره جدیدی از شیون‌ها آغاز می‌شد!
      اطمینان حاصل کنید که چیزی را فراموش نکرده‌اید، تا مجبور نشوید دوباره پس از اینکه از یکدیگر جدا شدید دوباره به آنجا برگردید و در معرض دید کودکتان قرار بگیرید. وقتی من لیوان دخترم را که در ماشین جا مانده است راپیدا می‌کنم و یا وقتی سوئیچ ماشین را در کلاس جا می‌گذارم، از والدین دیگری می‌خواهم که لیوان را به کلاس برده یا سوئیچم را از آنجا بیاورند.
      ۴٫ ذهن کودک خود را منحرف کنید
      در لحظه جدایی، شما ممکن است قادر باشید ذهن یک نوزاد را از ناراحتی منحرف کنید. به یکی از اسباب بازی‌های مورد علاقه‌اش اشاره کنید و یا از مربی‌اش بخواهید که او را به سمت پنجره ببرد تا پرندگان و درخت‌ها را ببیند. سپس از او خداحافظی کرده و از اتاق بیرون بیایید.
      برای منحرف کردن ذهن کودکان بزرگ‌تر، سؤالی در مورد فعالیت‌های روزانه‌اش بپرسید. او را به یاد داستانی بیاندازید که می‌خواهد برای مربی یا دوستش تعریف کند. به سمت سه چرخه یا تاب مورد علاقه‌اش که خالی شده اشاره کنید. بعضی اوقات با استفاده از این شیوه‌ها در زمان درست می‌توانید از گریه کردن کودکتان جلوگیری کنید.
      ۵٫ آیا تصمیم دارید وقتی کودک حواسش نیست بیرون بروید؟
      ممکن است بپرسید بهتر است هنگامی که کودک حواسش نیست اتاق را ترک نمایید یا خیر. این مسأله موضوع بحث در خانواده خود من است. شوهر من مشکلی با انجام این کار ندارد، در حالی که من می‌خواهم دخترانم بدانند که من همیشه هنگام ترک آن‌ها خداحافظی می‌کنم. نمی‌خواهم نگران این باشند که اگر من را نگاه نکنند، یکدفعه ناپدید می شوم.
      مطمئناً من هم مزایای ترک کردن آن‌ها را، هنگامی که خوابند یا بازی می‌کنندرا می‌دانم- هرچند ترک کردن بدون اطلاع دخترانم، شانس گریه کردن آن‌ها را پایین می‌آورد. اما هیچگاه چنین کاری را انجام نخواهم داد. من همیشه می‌خواهم آنجا باشم تا اگر ناراحت بودند متوجه شوم، حتی اگر پشت در گوش بایستم.
      ۶٫ یک شی جذاب به او بدهید
      اشیا با خود انرژی حمل می‌کنند. از کودکتان بپرسید که آیا می‌خواهد تکه سنگ خاص یا عکسی را با خود به همراه ببرد. این می‌تواند ترفندی برای انحراف ذهن او در لحظه جدایی باشد.
      همچنین ممکن است چیزی به کودک خود بدهید تا از خانه به مدرسه ببرد. این اشیا می‌توانند خرس عروسکی مورد علاقه او، یک عکس خانوادگی، یا تکه‌ای از زیورآلات شما باشد. من متقاعد شده‌ام که چرا مهد‌ها برنامه نشان دادن و تعریف کردن دارند. برای اینکه به کودکان چیزی بدهند که به جای دست مادرانشان در دست خود بگیرند.
      اگر کودکتان معمولاً لحظات سختی را در مهد می‌گذراند، برای بیرون رفتن بعد از مهد برنامه‌ای بریزید. این برنامه می‌تواند بیرون رفتن و خوردن پیتزا یا دیدن یک ایستگاه آتش نشانی باشد، این مسأله به او امیدی می‌دهد که انتظارش را بکشد و در طول روز در مهد درباره‌اش صحبت کند.
      ۷٫ عاملین اضطراب را شناسایی کرده و از بروز آن‌ها جلوگیری کنید
      به روزهایی که کودکتان در جدایی مشکل دارد توجه کنید. اگر همیشه وقایع خاصی موجب ریزش اشک کودکتان می‌شود به آن‌ها توجه کنید. اطمینان حاصل کنید که با عجله و بی‌توجه به سراغ خداحافظی از او نمی‌روید.
      دومین دختر ما همیشه هنگامی که زود‌تر از دو دوست صمیمی‌اش به مهد می‌رسد، سخت‌تر از من جدا می‌شود. اگر من به او کمک کنم که یکی از کودکان را که به دنبال همبازی می‌گردد تشخیص بدهد، با خوشحالی به سمت او خواهد رفت. یا اینکه او را طولانی‌تر در آغوش می‌کشم و با او درباره کارهای جالبی صحبت می‌کنم که قرار است عصر انجام بدهیم.
      جدایی در روزهای شنبه، یعنی پس از تعطیلات آخر هفته برای اغلب کودکان بسیار دشوار‌تر است. ممکن است لازم باشد در این روز زمان و احساسات بیشتری را قبل از خداحافظی از او به خرج دهید، مثلاً او را بیشتر در آغوش بکشید.
      من همچنین توجه کرده‌ام که اگر بتوانم ۴۵ دقیقه زود‌تر او را از مهد بردارم، عکس العمل او در هنگام خداحافظی یک دنیا تفاوت می‌کند؛ وقتی به دختر ۴ ساله‌ام می‌گویم او را زود‌تر برمی دارم، حتی اگر نیم ساعت زود‌تر باشد، او بسیار راحت‌تر جدا شده و خداحافظی می‌کند.
      ۸٫ با مربی کودکتان هماهنگ باشید
      انتقال کودک از خانه به مهد مانند پاس دادن، در فوتبال است. شما باید همه چیز را به گونه‌ای تنظیم کنید که مربی بتواند کودک را به درستی از شما تحویل بگیرد. اطمینان حاصل کنید که شما و مربی هماهنگ با یکدیگر عمل می‌کنید.
      اگر کودکتان درگیر اضطراب جدایی است، از مربی او کمک بخواهید. انجام طرح یا برنامه‌ای که هر دو با آن موافق هستید، آسان‌تر از آن چیزی است که شما دوست دارید خودتان انجام بدهید. اگر موفق شدید با اضطراب جدایی کودکتان مقابله کنید، بهتراست تکنیک‌هایتان را با سایر مادران شاغل در میان بگذارید.

  • مامان گل پسرا , دسامبر 11, 2016 @ 2:37 ب.ظ

    با سلام یک پسر ۵/۵ساله دارم و بشدت پرخاشگر وبا کوچکترین مخالفتی شروع ب کتک زدن من پدرش میکنه وحرف بد میزنه البته درمهدبسیار آرام وومودب تا جایی ک مورد تشویق مربیان قرار گرفته اما در منزل کاملا برعکس .لطفا من را راهنمایی کنید نیازی هی به روانپزشک کودک مراجع کنم.بس

    • dr-salary , دسامبر 11, 2016 @ 3:59 ب.ظ

      با سلام
      بهتر است نوع رفتار مریبان در مهد را در نظر بگیرید شاید ان رفتار مطابق خواسته فرزندتان است و در منزل در دو حد تربیتی افراط و تفریط هستید یا بیسار حمایتگر یا بی توجه .چون فرزند پسر است ممکن است شرایط رفتاری شما برایش ناگوار باشد ولی مربی مهد کاملا با روحیات او منطبق باشد البته این یکی از دلایل احتمالی است و برا ی بررسی بیشتر باید حضوری مراجعه شود
      موفق باشید

  • بهار , دسامبر 11, 2016 @ 3:17 ب.ظ

    سلام.خسته نباشید.عذر میخوام پاسخ سوال من داده نشده؟در مورد لجبازی دختر دو و نیم ساله م بود

    • dr-salary , دسامبر 11, 2016 @ 3:51 ب.ظ

      با سلام
      در پیامتان متوجه شدم بعد از شیر گرفتن فرزندنتان این مساله پیش امده این رفتارها کاملا طبیعی است چون منشا عاطفی کودک از او گرفته شده است نه فقط منشا تغذیه .شما با نوازش و محبت و وقت گذاشتن بیشتر با بازی در حیت غذا خوردن و بودن در کنارش بدون پرخاشگری و یا فریاد زدن و عصبی شدن به او اطمینان خاطر می دهید و مشکل را مرتفع می کنید .جای نگرانی نیست
      موفق باشید
      از شیر گرفتن کودکان
      از شیر گرفتن برای کودک از لحاظ عاطفی دشوار است، زیرا مادر برای او منبع شادی، نشاط و غذا بوده است. هنگام گرسنگی در آغوش گرم مادر آرام گرفته و شیر نوشیده، که این عمل علاوه بر آن که او را سیر کرده، لذت بخش نیز بوده است. به همین دلیل هم ترک آن برایش کاری دشوار و نگران کننده محسوب می شود. پس اگر می خواهید کودک خود را از شیر بگیرید این عمل نباید سریع و ناگهانی و یا با اعمال خشونت همراه باشد. بلکه باید از شش ماهگی به تدریج، با جانشین کردن غذاهای مناسب و کم کردن تعداد دفعات شیردهی، زمینه را برای این کار فراهم کرد.
      بهتر است به این نکته هم توجه داشت که از شیر گرفتن کودک برایش چنین تصوری به وجود نیاورد که دیگر از عشق و محبت مادرانه محروم شده است. بنابراین در مراحل از شیرگیری به کودک توجه بیشتری نشان دهید.
      از شیر گرفتن ناگهانی
      اگر به علت بیماری، بارداری و یا مسافرت مادر، کودک به طور ناگهانی از شیر گرفته شود، اضطراب شدیدی در او ایجاد خواهد شد. در مواقعی که مادر شیرده، مجدداً باردار می شود، این بارداری به معنای قطع ناگهانی شیر برای کودک اول است. در این شرایط مادر فرصتی برای مراقبت از کودک ندارد.
      محروم شدن از گرمای محبت مادری موجب می شود تا کودک با انجام فعالیتها و رفتارهایی نظیر بد اخلاقی و گریه اعتراض خود را اعلام کند که البته چنین رفتاری برای کودکی نگران طبیعی است.
      بارداری مجدد و شیردهی
      بهتر است در مواقعی که مادر به علت بارداری مجبور به قطع ناگهانی شیر خود می شود، برای جلوگیری از کاهش آثار نامطلوب روانی و عاطفی این مسأله، موارد زیر را مد نظر قرار دهد:
      ۱- به تدریج و برای مدت بیش از دو تا سه ماه کودک خود را از شیر بگیرد.
      ۲- کودک از محبت خاصی برخوردار شود تا کمبودی که برایش به وجود آمده است، جبران گردد.
      ۳- برای ارضای غریزه مکیدن کودک از بطری شیر و پستانک استفاده شود.
      روشهای سنتی از شیر گرفتن
      طعم نا خوشایند به جای شیر مادر: یکی از روشهای معمول برای از شیر گرفتن کودک، استفاده از داروهای گیاهی تلخ است. مادر قبل از اقدام به شیر دادن، موضع شیردهی را با داروی تلخ گیاهی نظیر صبرزرد، کلپوره و… آغشته کرده، به محض اینکه کودک شروع به شیر خوردن می کند، به جای طعم شیرین شیر، دهانش تلخ و از شیر خوردن منصرف می شود. از جمله آثار نامطلوب این روش آن است که گیاهان دارویی مصارف درمانی خاص خود را دارند و هر دارو در جهت درمان یک بیماری به کار می رود. به عنوان مثال صبرزرد جزو داروهای مسهل است و در صورت مصرف زیاد ممکن است کودک را دچار اسهال کند. مصرف بیش از اندازه کلپوره نیز به ویژه برای کودکان حالت مسموم کننده دارد.
      * در مواقعی نیز مادر با زخمی یا بد نما جلوه دادن سینه، حس ترحم کودک را بر می انگیزد. در نتیجه شیرخوار برای اینکه مادرش احساس ناراحتی نکند شیر نمی خورد. از جمله معایب این روش نیز می توان به آثاری که این کار می تواند بر روح کودک بگذارد، اشاره کرد. در این حالت کودک قلباً برای مادر متأسف می شود. گاهی هم ممکن است کودک از این وضعیت بترسد و مشکلی بر مشکلات بیفزاید.
      ضمن آنکه بعد از رفع مانع، کودک مجدداً جهت خوردن شیر اقدام می کند و بعد از آن، حرفهای مادر را دروغ می پندارد و برای حرف او ارزش قایل نمی شود.

  • فرزانه , دسامبر 12, 2016 @ 12:25 ب.ظ

    سلام پس چرا روانشناسان عزیز هیچ کدوم جواب سوال من رو نمیدین؟من واقعا موندم تو زندگیم خسته شدیم من و همسر بیچاره ام

    • راهنما , دسامبر 12, 2016 @ 1:12 ب.ظ

      به سوال شما پاسخگویی شده …به همراه شماره تماس به مرکز مشاوره

  • Paniz , دسامبر 12, 2016 @ 1:34 ب.ظ

    باسلام برادرم نه سالشه واز بچگی حالت های عصبی داشت وداره وقتی عصبی میشه دندوناشو بهم فشارمیده و شروع میکنه به چنگ گرفتن وفریادزدنو گریه کردن چکاری باید انجام بدیم؟!

    • dr-salary , دسامبر 12, 2016 @ 2:50 ب.ظ

      با سلام
      شرایط روحی افراد به شرایط خانواده و نوع برخورد بستگی دارد مثلا دندان قروچه خودش مشکلی است که فرایند سیستم عصبی آن را ایجاد می کند
      امیدوارم توصیه های زیر کاربردی باشد
      به طور کلی عصبانیت می‏تواند عوامل گوناگونی داشته باشد از جمله:۱- حسادت، ۲- کم‏ حوصلگی و کم‏ ظرفیتی، ۳- ضعف و ناتوانی مزاج، ۴- عدم اعتماد به نفس و خودکم‏بینی، ۵- حساسیت‏های افراطی، ۶- منفی‏بافی و سوء ظن به دیگران، ۷- همانندسازی و تقلید از والدین، همسالان و همکلاسان و… .

      اما دلایل رایج برای عصبانیت شامل کار زیاد، خستگی، گرسنگی و تشنگی هستند به همین دلیل در این بخش به بهترین و بدترین مواد غذایی برای داشتن آرامش اعصاب و روان اشاره خواهیم کرد.

      یکی از روش های تأمین آرامش روان و کنترل تنش های عصبی استفاده از غلات و سبزی ها است. مصرف زیاد گوشت و غذاهای سرخ شده، فرد را عصبی و تندخو می کند و در بین بدترین غذاها برای اعصاب و روان فست فودها بیشتر از همه تاثیر گذارند.

      مصرف ویتامین های گروه B در کاهش عصبانیت و خستگی مفید است. مصرف ویتامین های گروه B در افزایش یادگیری نیز مؤثر است. استفاده از مواد غذایی حاوی ویتامین های گروه B در تغذیه روزمره در کاهش عصبانیت، پیشگیری و درمان افسردگی و خستگی مفید است.
      بهترین منابع ویتامین B جگر، گوشت گوساله، ماهی، مرغ، تخمه آفتابگردان، تخمه کدو، جوانه گندم، حبوبات، غلات، شیر و لبنیات، گوجه فرنگی، کاهو، هویج، قارچ، انواع میوه و دانه ها و مغزهای روغنی هستند.

      یکی از روش های تأمین آرامش روان و کنترل تنش های عصبی، استفاده از غلات گیاهی و سبزی ها است زیرا این مواد غذایی نقش مهمی در کاهش استرس دارند.

      شیرینی ها جزو خوردنی های استرس زا هستند. همچنین مصرف شیرینی ها علاوه بر افزایش قند خون ترشح انسولین در بدن را افزایش می دهد که این حالت منجر به ایجاد استرس در افراد می شود. غذاهای آماده و فوری و به خصوص نوشابه های گازدار قند خون را افزایش می دهد که همین امر در ایجاد استرس و تنش های عصبی نقش بسیاری دارد.
      همچنین متخصصان معتقدند که کم کاری و یا پرکاری غده تیروئید و نامنظم بودن فعالیت هورمون ها از دلایل اصلی عصبانیت در زنان هستند که باید با انجام آزمایشات تشخیص و درمان شوند.
      موفق باشید

  • پریسا , دسامبر 12, 2016 @ 6:08 ب.ظ

    سلام من یه خواهر زاده دارم که دی ماه شش ساله میشه اما خوب حرف نمیزنه در طول روز چندین بار کف میزنه حرف هاشو جمله هاشو گاهی چندین بار تکرار میکنه مثل بقیه ی بچه ها نیست اما کارهای شخصی شو خودش انجام میده و دوساله کاردرمانی میره اونجا روزها ی هفته و فصلها رو یاد گرفته میتونه نقاشی بکشه اما نه چندان واضح
    غذاشو خودش میخوره دکمه های لباسشو میبنده سوالم اینه که ایا اوتیسم داره؟؟ما نگرانیم مدرسه ی استثنایی بره .ایا میتونه مدرسه ی عادی بره .ما فکر میکنیم شاید خواهرمون از ما پنهان میکنه که بچش اوتیسمه لطفا بگید اوتیسم داره یا نه .ممنون

    • dr-salary , دسامبر 12, 2016 @ 7:17 ب.ظ

      با سلام
      اتیسم ویزگی های بارز دارد مثل اینکه کودک اصلا تماس چشمی برقرار نمی کند و سایر علائمی که برایتان بیان می کنم اگر این علائم بود حتما با مشاور کودکان استثنائی مشورت کنید .
      اگر این مساله باشد کاملا می شود تحت کنترل باشد .اگر مساله دیگری باشد باز بهتر است نظر مشاور مربوط را اعمال کنید .هیچ وقت نگران نباشید اگر بخواهد به مدارس استثنائی برود گاهی پنهان کاری فرصت بهبود را از کودکان می گیرد
      ۱- کودک مبتلا به اوتیسم اختلال تکلم دارد

      از نظر کلامی، کودک مبتلا به اوتیسم دچار تاخیر است. کودکان به مرور که بزرگ می شوند، درک بیانی بالاتری در مقایسه با قدرت بیان دارند. یک کودک طبیعی در یک سالگی می تواند تک کلمه ادا کند و در ۱٫۵ سالگی ۳-۲ کلمه را با هم ترکیب می کند اما کودکان مبتلا به اوتیسم یا کلام ندارند یا در مقایسه با سن شان دچار تاخیر کلامی اند یا کلام دارند اما معنی دار نیست و کلام دیگران را اکو می کنند.

      متاسفانه گاهی والدینی را می بینیم که اوتیسم فرزندشان را انکار می کنند. آنها می گویند فرزندم کلام دارد و حتی باهوش است چون در سن پایین می تواند جمله های سنگین و طولانی را بیان کند اما برخی کودکان مبتلا به اوتیسم مثل طوطی کلمات و جمله های اطرافیان را تکرار می کنند.

      این به معنی هوش بالای کودک نیست بلکه بدان معنی است که کودک درک و شناختی از محیط اطراف ندارد.

      ۲- کودک مبتلا به اوتیسم «من» نمی گوید

      در روند طبیعی رشد، کودکان به محض آنکه «من» را درک می کنند، دیگر از «نام خود» برای بیان خواسته هایشان استفاده نمی کنند در حالی که کودک مبتلا به اوتیسم شناختی از «من» ندارد و خود را با نام صدا می زند؛ مثلا می گوید: «به علی آب بدید!» این نشانه خوبی نیست. حتی کودک مبتلا ضمایر را هم اشتباه استفاده می کند.

      ۳- ارتباط کودک مبتلا به اوتیسم یکطرفه است

      کودک مبتلا به اوتیسم حتی اگر کلام داشته باشد، نمی تواند درست ارتباط برقرار کند و گفتارش جهت دار نیست. ممکن است محتوای کلام با سنش متناسب نباشد یا بدون توجه به صحبت های دیگران فقط در مورد علایق خود صحبت کند.

      در واقع کودک مبتلا به اوتیسم نمی تواند تبادل اطلاعات کند. این کودکان به لبخند یا خستگی دیگران توجهی ندارند و نمی توانند نوبت را رعایت کنند. آنها ارتباط یکطرفه برقرار می کنند و به همین علت ارتباطشان موثر نیست.

      ۴- واژه سازی کودک مبتلا به اوتیسم غیرطبیعی است

      ممکن است واژه سازی به شکل بازی در کودکان عادی هم دیده شود اما جایگزین کردن همیشگی واژه ها، مختص مبتلایان به اوتیسم است. مثلا کودک مبتلا به اوتیسم ممکن است همیشه به «باب اسفنجی»، «بنگی» بگوید.

      ۵- اوتیسم گاهی خفیف است، گاهی شدید

      در گذشته اوتیسم به ۵ گروه تقسیم می شد اما امروزه می دانیم که اوتیسم نوعی اختلال رفتاری است و طیف بندی دارد. ممکن است فردی تمام علائم را داشته باشد و در طیف شدید اوتیسم باشد و به شکل فردی در خودمانده در جامعه ظاهر شود و ممکن است فقط مشکل ارتباطی داشته باشد؛ مثلا نتواند دوست صمیمی داشته باشد و احساسات دیگران را درک کند و در گروه مبتلایان به اوتیسم خفیف دسته بندی شود.

      ۶- کودک مبتلا به اوتیسم ساعت ها با یک وسیله سرگرم می شود

      کودک طبیعی مدت توجه کوتاهی دارد یعنی شاید نهایتا ۵ دقیقه با یک اسباب بازی بازی کند و بعد آن را رها کند و سراغ بازی دیگری برود. کودک طبیعی چون محرک های مختلف را آزمایش می کند، پیشرفت می کند اما کودک مبتلا به اوتیسم ساعت ها یک بازی تکراری انجام می دهد.
      ۷- کودک مبتلا به اوتیسم محو پنکه و لباسشویی می شود

      این کودکان به چرخیدن یا به وسایلی که می چرخد مثل پنکه و لباسشویی علاقمند هستند و ممکن است ساعت ها خود را با تماشای آنها سرگرم کنند. ممکن است زنجیری را تکان دهند یا به موسیقی های ثابت واکنش و علاقه شدید نشان دهند.

      ۸- کودک مبتلا به اوتیسم مثل کودکان دیگر بازی نمی کند

      این کودکان بازی های تخیلی ندارند. کودکان از ۱٫۵ تا ۲ سالگی وارد بازی های نمادین می شوند؛ مثلا ممکن است از یک تکه پازل به عنوان لیوان چای استفاده کنند یا عروسک شان را روی پا بگذارند و تکان دهند. این بازی ها به رشد طبیعی کودک کمک می کند اما مبتلایان به اوتیسم این توانایی را ندارند.

      آنها با اسباب بازی ها آنگونه که باید بازی نمی کنند؛ مثلا ممکن است به جای راه بردن ماشین های اسباب بازی روی زمین، آنها را پشت هم بچینند و قطار کنند.

      ۹- تشخیص اوتیسم در بدو تولد ممکن نیست

      علائم اوتیسم معمولا از ۹ ماهگی قابل تشخیص است اما در ۳-۲ سالگی کاملا مشخص می شود مگر در موارد بسیار خفیف که ممکن است در نوجوانی یا جوانی تشخیص داده شود. علائم در ۳ حوزه ارتباط، کلام و علایق و رفتارهای تکراری دیده می شود.

      ۱۰- کودک مبتلا به اوتیسم ارتباتط چشمی ندارد

      در موارد متوسط تا شدید، این کودکان ارتباط چشمی ندارند اما در موارد خفیف فقط ارتباط کلامی برقرار نمی کنند.

      ۱۱- کودک مبتلا به اوتیسم نبوغ خاصی در برخی مسائل دارد

      متاسفانه دو سوم کودکان مبتلا کم توان ذهنی هستند و یک سوم آنها هوش معمولی دارند. این کودکان در برخی مسائل نبوغ خاصی دارند. مثلا ممکن است علاقه خاصی به سیاره ها داشته باشند و با کمترین تلنگری اطلاعاتی را در این زمینه حفظ کنند و اگر در جمع قرار بگیرند در مورد این مسائل صحبت کنند. معمولا هم به پیام های ارتباطی دیگران مثل اینکه «بس است» یا «خسته شدیم» توجهی ندارند.
      ۱۲- کودک مبتلا به اوتیسم توان همذات پنداری ندارد

      کودک مبتلا به اوتیسم درک کاملی از احساسات دارد. او می تواند مادرش را بغل کندو ببوسد یا دلیل گریه اش را جویا شود اما در سنین بالاتر که انتظارها از او بیشتر می شود، ممکن است در این زمینه دچار مشکل شود.

      کودک مبتلا به اوتیسم توانایی ذهن خوانی ندارد؛ نمی تواند به محیط توجه کند یا خود را جای دیگران بگذارد و احساسات دیگران را درک کند.

      ۱۳- کودک مبتلا به اوتیسم تفکر انتزاعی ندارد

      تفکر انتزاعی تفکر پیچیده ای است که با رسیدن به نوجوانی کامل می شود. یک فرد عادی در نوجوانی می تواند متوجه ضرب المثل ها و کنایه شود اما این کودکان چنین درکی ندارند. آنها نمی توانند از مسائل نتیجه بگیرند و همین موضوع ارتباطشان را مختل می کند.

      ۱۴- کودکان مبتلا به اوتیسم یکپارچگی حسی ندارند

      این کودکان یکپارچگی حسی ندارند؛ یعنی در برخی از آنها آستانه درد بسیار بالا و در برخی پایین است. بعضی از آنها گاهی متوجه سوختگی های شدید نمی شوند و برخی با کوچکترین ضربه درد شدید حس می کنند. در مورد صدا هم همینطور است؛ گاهی یک کودک مبتلا صداهای بسیار آهسته را می شنود و به آن توجه دارد در حالی که متوجه صداهای بلند مثل صدای زنگ در نمی شود.

      ۱۵- اوتیسم درمان پذیر است

      متاسفانه والدین برخی از کودکان دچار اوتیسم واقعیت را انکار می کنند چون پذیرش این موضوع سخت است اما با این کار فقط کودک شان را از دوران طلایی درمان محروم می کنند؛ در صورتی که اگر آموزش های لازم، به موقع به کودک در سن طلایی داده شود، احتمال طبیعی تر شدن رفتارها وجود دارد.

      در موارد خفیف معمولا اوتیسم را دیر و در نوجوانی و جوانی تشخیص می دهند. وقتی مهارت ها شکل پیدا کرد، دیگر نمی توان آن را تغییر داد. البته اگر بینش را تغییر دهیم، حتی به این افراد در این سن هم می توان کمک کرد؛ مثلا اگر نوجوانی نمی داند کجا باید حین ارتباط صحبت هایش را قطع کند، باید به مادر یاد داده شود با علائم خاصی به فرزندش غیرمستقیم نشان دهد صحبت کافی است.

      موفق باشید

  • حبيب , دسامبر 13, 2016 @ 2:14 ب.ظ

    با سلام. پسری ۸ ساله دارم که در کلاس دوم ابتدایی است. مدت دو ماه است که بسیاری از وسایل خود را در مدرسه جا می گذارد و گاهی یادش می رود که باید سوار سرویس شود و جا می ماند. بسیار کند است و تکالیفش را به زور انجام می دهد. در مدرسه نیز در انجام تکالیف عقب می ماند. در منزل نیز تا کاری را به او تذکر ندهی انجام نمی دهد و فراموش می کند. ممنون می شوم راهنمایی کنید.

    • dr-salary , دسامبر 13, 2016 @ 6:09 ب.ظ

      با سلام
      این مسائلی که مطرح می کنید مربوط به بی دقتی فرزند شماست .اگر ایشون از ۷ سالگی این شرایط را داشتند و کلا بازیگوش هم بودند و حوصله پذیرش قوانین گروهی رو ندارند و تذکراتی از معلم خود بابت این مشائل گرفتند حتما به روانشناس به صورت حضوری مراجعه کنید .

  • رویا , دسامبر 13, 2016 @ 6:43 ب.ظ

    با سلام.پسر بیست ماهه ای دارم که به شدت به من وابستس.وقتی جای شلوغی بریم به من میچسبه.اگه کسی بغلش کنه گریه میکنه.الان نزدیک یکماهه مهد میبرمش و خودم پیشش میمونم ولی با بچه ها اصلا بازی نمیکنه.میچسبه به من و گریه میکنه.اگه بچه ای نزدیکش بشه میترسه و گریه میکنه

    • راهنما , دسامبر 14, 2016 @ 1:54 ب.ظ

      ۱) در صورتی که وابستگی کودک به شما خیلی زیاد است، لحظه ای از شما جدا نمی شود و اصرار دارد نزد شما بخوابد و…، حتما به یک روان پزشک اطفال مراجعه کنید.

      ۲) ترس و اضطراب او را درک کنید و بپذیرید اضطراب او واقعی است و او را به دلیل جمع گریزی و ارتباط برقرار نکردن با دیگران شماتت نکنید. چنانچه به طور مستقیم روی رفتارهای فوق تمرکز کنید: «چرا به دیگران سلام نمی دی، چرا به من چسبیدی و منو ول نمی کنی، مثل بچه آدم سلام بده و…» اعتماد به نفس کودک را از او سلب می کنید و موجب تشدید رفتارهای فوق می شوید.

      ۳) او را با بچه های دیگر که ارتباط بهتری در جمع دارند، مقایسه نکنید: «می بینی سارا چقدر قشنگ حرف می زنه، شعر می خونه و…»

      ۴) زمانی که کودک شما با بچه های دیگر دوست می شود و بازی می کند، در میهمانی ها از شما جدا می شود و شب را به تنهایی در اتاق خودش می خوابد، او را تشویق و از او تعریف کنید. تشویق شما می تواند کلامی باشد و هزینه ای برای شما در برنداشته باشد: «آفرین، چقدر بلند سلام دادی، مامان بزرگش! دیشب سامان تنها روی تخت خودش خوابیده و…»

      ۵) اگر کودک مرتب از شما آویزان است و روی پاهای شما می نشیند، به او بگویید که می تواند کنار شما بنشیند نه روی زانوهایتان و اگر این کار را بکند، زمان برگشتن از میهمانی او را به پارک می برید.

      ۶) انتظار نداشته باشید کودک شما به طور ناگهانی و یک شبه تغییر کند. تلاش های کوچک او را ببینید و قدر بنهید.

      ۷) کودکان پسر را تشویق کنید که ارتباط بهتری با پدر خود برقرار کنند. مسلم است برای پسربچه ۵ ساله ای که مدام با مادر است ارتباط بیشتر با پدر باعث می شود بتواند تطابق و همانندسازی بهتری با جنسیت خود برقرار کند و برای ایفای نقش مردانه آماده شود.

      ۸) شما نیز باید پس از اینکه مهارت های لازم را به کودک خود آموختید، اضطراب خود را کنترل کنید. به عنوان مثال، ممکن است نگران تردد کودک خود از خیابان باشید ولی نمی توانید تا سن ۲۰ سالگی او را از خیابان رد کنید! پس باید به او این مهارت را بیاموزید، با وی آن را تمرین کنید و آرام آرام فرصت بدهید خودش به تنهایی آن را تجربه کند.
      در این مورد میتونید با متخصصین کانون مشاوران ایران، مشاوره تلفنی/تخصصی داشته باشید
      ۰۲۱-۸۸۴۷۲۸۶۴

  • افسانه محمدی , دسامبر 13, 2016 @ 9:59 ب.ظ

    پسر بچه ای ۵ ساله دارم که به هیچ وجه نمی شیند همه اش در حال جنب و جوش راه حل مشاوره

    • راهنما , دسامبر 14, 2016 @ 2:44 ب.ظ

      طبیعی است که فکر کنید شاید ADHD (اختلال نقص توجه – بیش فعالی) علت انرژی بالای کودکتان باشد. اما فقط پر انرژی بودن ضرورتا به این معنا نیست که کودک شما این مشکل را دارد.

      به دنبال علائم دیگر ADHD هم باشید:

      آیا او دائم وسط حرف دیگران می پرد؟
      آیا او در دنبال کردن دستورالعمل ها و سازمان دهی کارها مشکل دارد؟
      آیا فراموش کار است؟
      آیا بی صبر است؟
      آیا مدام خارج از نوبت حرف می زند؟
      اگر کودک شما ADHD دارد، این مشکلات در مدت زمان طولانی اتفاق می افتد و معمولا در خانه و مدرسه مشاهده می شود.

      آیا او این مسئله را از من به ارث برده؟
      اگر ADHD علت انرژی بالای کودک شما باشد، مطالعات نشان می دهد که این مسئله ممکن است در خانواده ها سرایت داشته باشد.

      ممکن است ژن معینی برای آن وجود داشته باشد که احتمال ابتلای افراد به ADHD را بالاتر ببرد.

      آیا او بیش از حد شیرینی جات و مواد قندی مصرف می کند؟
      پسر من همیشه شکلات می خورد و مدام از دیوار بالا می رود! آیا تا به حال شنیده اید که کسی این حرف را بزند؟ خیلی از افراد فکر می کنند که ارتباطی بین بالا بودن انرژی و خوردن قند وجود دارد اما تحقیقات انجام شده از این مسئله حمایت نمی کند. مطالعات متعدد رفتار و یادگیری را در کودکان با دادن قند در برابر جایگزین قند بررسی کرده اند و هیچ تفاوتی پیدا نکرده اند.

      مطالعات دیگر دریافته اند که والدینی که فکر می کنند کودکان آن ها قند خورده اند، رفتار کودکان را با عنوان پرانرژی تر تفسیر می کنند، نسبت به والدینی که فکر می کنند کودکان آن ها جایگزین های بدون قند مصرف کرده اند.

      این به این معنی نیست که بهتر است به کودک خود اجازه دهید شیرینی زیادی بخورد اما قطع آن از رژیم غذایی احتمالا مشکل را حل نمی کند.

      آیا افزودنی های غذایی او را پر انرژی می کند؟
      خب، شکر ارتباطی با پر انرژی بودن ندارد. اما آیا رنگ های مصنوعی، و یا افزودنی های دیگر باعث می شود که کودک شما پر انرژی شود؟

      برای بیشتر بچه ها، جواب این سوال احتمالا منفی است. اما برخی مطالعات نشان می دهد که درصد کمی از کودکان مبتلا به ADHD ممکن است به بعضی از این افزودنی ها حساس باشند. اگر فکر می کنید که این مواد ممکن است تاثیری داشته باشند، می توانید رژیم غذایی را که شامل حذف این مواد است، امتحان کنید. منابع افزودنی های مصنوعی مثل شکلات، آب میوه ها، نوشابه، غلات رنگ شده و فست فود ها را قطع کنید و ببینید که آیا تغییری در رفتار کودکتان مشاهده می شود یا که خیر.

      آیا هیاهوی زیاد در خانه می تواند کودک را پر انرژی کند؟
      گاهی صدا و فعالیت زیاد در خانه شما می تواند آرام شدن را برای کودک شما دشوار سازد.

      برای مثال تناقض بیش از حد خانواده مثل بحث ها، می تواند باعث استرس شود. همین طور برنامه های بی نظم و کمبود خواب باعث انرژی زیاد کودکان می شود.

      بنابر این سعی کنید تا حد امکان فضای خانه را آرام نگه دارید و وقتی را برای خانواده اختصاص دهید. گاهی کودکی که پر جنب و جوش رفتار می کند، نیاز دارد تا زمانی را در آرامش و نزدیکی با مادر یا پدر خود بگذراند. روی تخت کودک خود را در آغوش بگیرید و برای وی کتاب بخوانید تا کمک کنید آرام شود.

      آیا به خاطر این که ورزش کافی نمی کند، انرژی زیادی دارد؟
      بچه ها اگر فعالیت فیزیکی کافی نداشته باشند تا انرژی خود را بسوزانند، بی قرار می شوند. شما می توانید به کودک خود کمک کنید تا فعالیتی که لازم دارد را انجام دهد. برای مثال همگی با هم برای کوهنوردی یا پیاده روی به محل مناسبی بروید و یا دوچرخه سواری کنید یا بازی های دیگری را انجام دهید.
      در این مورد میتونید با متخصصین کانون مشاوران ایران، مشاوره تلفنی/تخصصی داشته باشید
      دفتر قیطریه:
      ۰۲۱-۲۲۶۸۹۵۵۸ خط ویژه

  • مهدیه , دسامبر 14, 2016 @ 12:06 ق.ظ

    سلام خسته نباشید
    من دوتا دختر ۱۷ ماهه دارم که دوقلو هستن .قل دومم همیشه
    به قل اول زورگویی میکنه ویه مدت هم هست که گازش میگیره
    و هلش میده میشه راهنماییم کنید من یاید دربرابر این رفتارها
    چه واکنشی نشون بدم واقعا عاجز شدم نمیدونم چه رفتاری بکنم
    چون بچه هست واقعا حرفه منو نمیفهمه
    پیشاپیش از توصیه هاتون سپاسگزارم

    • راهنما , دسامبر 14, 2016 @ 2:54 ب.ظ

      بچه‌ها زمانی گاز می‌گیرند که نمی‌توانند موقعیتی را تحت کنترل خود در آورند، برای مثال وقتی ترس، عصبانیت و یا نا‌امیدی به سراغ آن‌ها بیاید. یا ممکن است به این دلیل باشد که که فرد دیگری آن‌ها را گاز گرفته است. کودکان خردسال، اغلب هنگام دعوا و یا وقتی که احساس کنند در موقعیت دشواری قرار دارند و یا کسی می‌خواهد به آن‌ها صدمه بزند، گاز می‌گیرند. یک تغییر بزرگ، مانند اضافه شدن نوزاد جدیدی به اعضای خانواده یا یک خانه جدید نیز، می‌تواند منجر به آشفتگی عاطفی و در نتیجه بروز رفتارهای تهاجمی شود. گاهی اوقات گاز گرفتن آن‌ها فقط به این دلیل است که می‌خواهند تأثیر آن را بیازمایند، زیرا هیجان زده یا برافروخته شده‌اند و یا می‌خواهند ابراز محبت کنند. اما آگاهی از این‌که گاز گرفتن مسأله‌ای رایج است، نمی‌تواند از ناخوشایندی این عمل بکاهد. نه تنها از این‌که کودک‌تان، بچه دیگری را گاز گرفته ناراحت می‌شوید، بلکه با اعتراض سایر والدین نیز مواجه خواهید شد و دیگر در پیش دبستانی یا گروه‌های بازی از او استقبال نخواهند کرد.

      مهم‌ترین مسأله‌ای که باید به یاد داشته باشید این است که کودک قصد حمله به دیگران را ندارد، بلکه هدف او بیشتر بازی کردن، کاوش و لذت بردن از حضور دوستانش است. اولین گام برای جلوگیری از این عمل کودک، کشف علت آن است. جَنیس کایسر، مربی تربیت کودک و یکی از نویسندگان کتاب «به والدینی تبدیل شوید که دوست دارید باشید» (Becoming the parent you want to be) می‌گوید: «ببینید که چه اتفاقی دارد برای کودک‌تان می‌افتد، هدف شما نه تنها باید جلوگیری از این رفتار او، بلکه کمک به رشد او باشد.»

      در زیر نحوه کمک به او در هر دو مورد آمده است:

      وقتی کودکتان بچه دیگری را گاز می گیرد، چه کار باید بکنید

      از اینکه هر دوی آن‌ها سالم هستند، اطمینان حاصل کنید. اول بچه‌ها را از هم جدا کنید و مطمئن شوید که آن‌قدر فاصله دارند که نتوانند همدیگر را گاز بگیرند.
      خونسردی خود را حفظ کنید و او را سرزنش یا تنبیه نکنید. با این‌که می‌خواهید جدیت این کار را به او گوشزد کنید، اما تنبیه سخت، احتمال تکرار آن را افزایش می‌دهد. کار‌شناسان گمان می‌کنند که چنین تنبیه‌هایی منجر به عصبانیت و رنجش کودک شده و با گذشت زمان می‌تواند منجر به بروز بیشتر چنین رفتاری شود.
      به هر دو کودک کمک کنید. هم کودک مهاجم و هم کودکی که گاز گرفته شده، به کمک نیاز دارند. اولین کاری که باید بکنید، این است که میزان آسیب دیدگی او را بررسی کنید و با ملایمت زیاد، مراقبت‌های پزشکی را به عمل آورید. اما کودکی را که این کار را انجام داده است، فراموش نکنید. شاید به گونه‌ای رفتار کند که گویی برایش مهم نیست، یا این‌که از میزان دردی که وارد کرده خبر ندارد. علاوه بر این هیچ کس خونسرد‌تر از کودکی که به تازگی به فردی آسیب رسانده، به نظر نمی‌رسد. اما او می‌داند که چه کاری کرده است. توجه و ملایمت با او نیز، به او کمک می‌کند تا آنقدر احساس راحتی کرده که بتواند حس خود نسبت به عمل گاز گرفتن و هر چیزی که بار اول او را ناراحت و عصبانی کرده است، بیان کند.
      کودکتان را تشویق کنید تا هنگام ناراحتی به شما مراجعه کند. شاید هنگامی که سخت‌ترین اوقات خود را می‌گذراند، در کنار او نباشید – برای مثال در مهد کودک یا پیش دبستانی – اما باید بداند که می‌تواند از فرد بزرگسال دیگری کمک بگیرد. به او بگویید هنگامی که ناراحت است، نزد شما بیایید و وقتی به شما مراجعه می‌کند، کاملاً به او توجه کنید. به نزدیکی و صمیمیت او به خودتان، به عنوان یک بیمه‌نامه علیه ابراز خشونت در غیاب شما بنگرید.
      درباره آنچه که اتفاق افتاده صحبت کنید.وقتی هر دوی‌تان آرام شده‌اید، زمانی را به پرسش این سؤال‌ها اختصاص دهید: «چگونه می‌توانی بدون اینکه آسیبی به کسی برسانی، به او بفهمانی که از دست او عصبانی هستی؟» و «وقتی از نحوه رفتار سایر کودکان با خود ناراحت هستی، چگونه می‌توانی از یک بزرگ‌تر کمک بگیری؟» برای حل این مشکل با هم نمایش بازی کنید. بسیاری از کودکان ۳ یا ۴ ساله پیش دبستانی، فقط یک بار گاز می‌گیرند. به او کمک کنید تا دیگر این کار را تکرار نکند.
      چگونه از تکرار این کار جلوگیری کنیم

      به این فکر کنید که کی و چرا کودک‌تان گاز می‌گیرد. آیا وقتی کودکی در گروه بازی اسباب بازیش را از او می‌گیرد، این اتفاق می‌افتد؟ زمانی که بچه‌ها دور او جمع شده‌اند؟ و یا وقتی که می‌خواهید به نوزاد جدیدتان شیر بدهید؟ شاید معلم او چیزهایی راجع به این‌که چه چیزی او را عصبانی می‌کند، بداند. بعد از مدتی، به احتمال زیاد خواهید توانست پیش‌بینی کنید که چه هنگام احتمال دارد کودک عصبانی شده و وارد عمل شود.
      کارهای کودکتان را به دقت تماشا کنید.علائم هشدار دهنده از قبیل گریه کردن، فریاد زدن، کوبیدن پا و حمله ور شدن، معمولاً قبل از گاز گرفتن روی می‌دهند. اگر کسی را گاز گرفته است، حواس‌تان به او باشد و قبل از این‌که دوباره این کار را تکرار کند، مانع او شوید.
      قبل از این‌که دوباره کسی را گاز بگیرد جلوی او را بگیرید.اگر علائم گاز گرفتن مجدد را در او دیدید، به سراغش بروید. سریعاً و با خونسردی مانع فرو بردن دندان‌هایش در گوشت هدف بشوید. و جملاتی از این قبیل بگویید: «نمی‌توانم بگذارم که به دوستت صدمه بزنی» یا «اوه نه، فکر نکنم که بخواهم دندا‌‌ن‌هایت را نزدیک‌تر از این بیاوری» و در حین ادای این جمله به آرامی، اما محکم پیشانی‌اش را چند سانتی‌متر از شانه‌های‌تان دور نگه دارید یا دست‌های‌تان را به شکل کاسه‌ای جلوی دهانش بگیرید.
      نسبت به او گرم و با محبت بمانید.شاید وقتی که می‌خواهید جلوی گاز گرفتن مجدد او را بگیرید، داشتن چنین رفتاری سخت باشد. ممکن است احساساتی شده یا آن‌قدر عصبانی شده باشید که بخواهید سر او داد بزنید یا به زور مانع او شوید. اما اگر حین مانع شدن او، می‌توانید به یاد داشته باشید که چقدر او را دوست دارید، احتمالاً آن‌قدر احساس امنیت می‌کند که به شما نشان دهد چقدر عصبانی شده است. کایسر می‌گوید: «اگر خودتان را جای او بگذارید، واقعاً کمک‌تان می‌کند. به یاد داشته باشید که او در هر موقعیتی بهترین کاری را که از دستش بر می‌آید، انجام می‌دهد.» شاید او بتواند احساس خود را در قالب کلمات بیان کند و شاید نه. اما این مسأله خیلی مهم نیست. شاید چندین بار قبل از این‌که بتواند جلوی خودش را بگیرد و کسی را گاز نگیرد، شما مجبور شوید که به این طریق مداخله کنید.
      روزهایی که با کودکی قرار بازی دارد،همراه او بروید. شاید لازم باشد روزهایی که با کودکی قرار بازی دارد، همراه او بروید تا این‌که این مشکل رفع شود یا حداقل والدین آن کودک را از این رفتار او آگاه کنید و نکاتی را درباره این‌که چه چیزی در مورد کودک‌تان مؤثر واقع می‌شود به آن‌ها بگویید. اگر فکر نمی‌کنید که آن‌ها بتوانند این وضعیت را با خونسردی و محبت کنترل کنند، قرار بازی را به زمان دیگری موکول کنید.
      هرگز این رفتار او را با گاز گرفتن پاسخ ندهید. برخی از والدین تصور می کنند که با این کار به او می فهمانند که گاز گرفتن درد دارد. اما در واقع با این کار، راه غلط برخورد با پرخاشگری را به او می آموزند – یعنی به او یاد می‌دهند که او نیز در عوض، رفتار تهاجمی از خود بروز دهد. حتی وقتی والدین از روی محبت کودک‌شان را گاز می‌گیرند نیز، می‌توانند به بروز چنین رفتاری در آن‌ها کمک کنند – بنابراین حتی به شوخی هم کودک‌تان را گاز نگیرید.
      درباره گاز گرفتن برایش توضیح دهید.درباره گاز گرفتن با او صحبت کنید – اما موعظه نکنید – یا یک بازی ساده انجام دهید. از کودک‌تان بپرسید که چه غذاهایی را دوست دارد گاز بزند. یا اشیاء روزمره را نام ببرید؛ مانند: کیک، میز، سگ و موز و از او بپرسید که آیا می‌توان آن‌ها را گاز گرفت یا خیر. حتی می‌توانید سؤالات خنده دارتری بپرسید (مثل گاز گرفتن ماشین، جاروبرقی یا کفش‌های پدرش) و با هم بخندید.
      با آموزگار او صحبت کنید.نخست سعی کنید که چیزهای بیشتری درباره محیطی که کودک‌تان را در آنجا‌‌ رها می‌کنید، بدانید. آیا معلم او سعی می‌کند که در هنگام بروز رفتارهای پرخاشگرانه چه گاز گرفتن، زد و خورد و چه اذیت کردن مداوم مداخله کند؟ از این‌که او را در محیطی‌‌ رها نکرده‌اید که همه می‌توانند آزادانه یکدیگر را بزنند و هر کس باید از خودش دفاع کند، اطمینان حاصل کنید. اگر قانع شده‌اید که معلم اوضاع را تحت کنترل دارد، از او بپرسید که با گاز گرفتن کودکان چگونه برخورد می‌کند. معلم‌های با تجربه و کارآزموده، منبعی از فنون ابتکاری برای برخورد با این رفتارهای رایج هستند که خوب است در خانه این شیوه‌ها را امتحان کنید. همچنین از این طریق می‌توانید بفهمید که آیا پاسخ او نسبت به این رفتار کودکان بیشتر اثر تخریبی دارد یا مفید است.
      یک چیز را جایگزین هدف گاز گرفتن او کنید. در برخی از مهد کودک‌ها به کودکی که گاز می‌گیرد، سیب می‌دهند. این کار می‌تواند در مواردی که او ناگزیر است دندان‌هایش را در چیزی فرو کند، چاره خوبی باشد.
      در این مورد میتونید با متخصصین کانون مشاوران ایران، مشاوره تلفنی/تخصصی داشته باشید
      دفتر سعادت آباد:
      ۰۲۱-۲۲۳۵۴۲۸۲ خط ویژه

  • mona , دسامبر 15, 2016 @ 9:38 ب.ظ

    دختری ۴ساله دارم که در روز به لباسش ادرار می کند گاهی اوقات به دستشویی می رود ولی بشتر اوقات خودش را خیس می کند.چندهابار تشویقش کرده ام ولی فقط یک روز دوام داشته.تنبیه اش هم کرده ام ولی فایده ندارد واقعا در برابر این مشکل درمانده شده ام لطفا راهنمایی کنید.

    • dr-salary , دسامبر 15, 2016 @ 9:54 ب.ظ

      با سلام
      این مشکل در این سن قابل حل است و گاهی بچه ها دچار این مساله می شنود اگر در شب می تواند کنترل ادرار را داشته باشد .باید بدانید کنترل ادرار در روز بسیار سخت تر است .
      ودر حدود ۵ درصد علت بی اختیاری ادرار در روز نتیجه ی این است که مشکلی در دستگاه ادراری کودک وجود دارد مهمتر از همه وحود عفونت ادراری است. اگر کودک در هنگام ادرار کردن دچار سوزش می شود و یا زود به زود ادرار می کند و حال ناگهان دچار بی اختیاری ادرار شده است باید به عفونت ادراری مشکوک شد و کودک را نزد پزشک متخصص برد.
      بعضی از مادران دختر کوچک خود را در وان آب قرار می دهند و مواد کف کننده به آب اضافه می کنند مواد شیمیایی کف کننده ممکن است موجب تحریک مجرای ادرار و سبب بی اختیاری ادرار در روز گردد. علل دیگر مانند انسداد مجاری ادرار و ناهنجاری های مادرزادی سبب بی اختیاری ادرار در روز می گردد.
      در کشور ما که آلودگی انگل کرمک زیاد است ممکن است انگل کرمک از مقعد کودک به دستگاه تناسلی دختر برود و تحریک دستگاه تناسلی او سبب بی اختیاری ادرارش در روز گردد. در چنین مواردی مادر باید دستگاه تناسلی کودک را کاملا مورد معاینه دقیق قرار دهد و یا او را نزد پزشک ببرد و از او کمک بگیرد . در صورت آلودگی دستگاه تناسلی به انگل کرمک انگل در دستگاه کودک دیده می شود.
      کودکی که مبتلا به بی اختیاری ادرار در روز است احتیاج به آزمایش و عکس برداری دارد؟
      پزشک معمولا باید از کودک مبتلا به بی اختیاری در روز معاینه کامل به عمل آورد. مخصوصا معاینه کامل از شکم ، دستگاه تناسلی و دستگاه عصبی او و چگونگی وضع دفع ادرار و جریان ادرار کودک را مشاهده و از نظر ناهنجاری های دستگاه ادراری بررسی خواهد کرد.
      پزشک معمولا برای تشخیص امکان عفونت ادراری آزمایش کامل ادرار و در کودکان دختر کشت ادرار درخواست خواهد کرد. در صورتی که پزشک به وجود ناهنجاری ادراری مشکوک گردید از دستگاه ادراری کودک عکس برداری و با متخصص دستگاه ادراری مشورت خواهد کرد.
      اگر پزشک شواهدی دالّ بر عیب عضوی دستگاه ادراری مشاهده نکرد علت بی اختیاری ادرار در روز کودک مربوط به مواردی که در زیر ذکر میشود خواهد بود و کودک احتیاج به عکس برداری ندارد.
      ۱٫بی اختیاری ادرار در نتیجه ی خندیدن شدید
      بعضی از کودکان دختر از سن چهار سالگی تا هنگام بلوغ ممکن است هنگامی که از ته دل می خندند مقداری ادرار خود را بدون اختیار دفع کنند. چنین کودکانی از همه لحاظ طبیعی هستند و چنین وضعی در فامیل این کودکان وجود دارد. این نوع بی اختیاری ادرار اهمیت ندارد و معمولا در سن بلوغ از بین می رود.
      ۲٫بی اختیاری ادرار در نتیجه ی انقباض و اسپاسم مثانه
      شایع ترین علت بی اختیاری ادرار در روز انقباض و اسپاسم مثانه می باشد. کودک ناگهان دچار انقباض شدید مثانه می شود و در نتیجه احساس دفع ادرار میکند و شلوار خود را تر یا در شلوار خود ادرار می نماید. چنین حالتی معمولا موقعی اتفاق می افتد که کودک با مادر خود در خارج از خانه مشغول خرید و یا به خانه ی دوستان خود رفته یا در راه مدسه به خانه است.
      کودک برای جلوگیری از ادرار کردن دست خود را بر روی مجرای ادرارش فشار می دهد و یا روی مچ پای خود می نشیند. این حالت معمولا ارثی است و این کودکان اکثرا دچار شب ادراری نیز هستند و مثانه ی کوچک دارند. چون چنین واقعه ای برای کودک مزاحمت و ناراحتی به وجود می آورد اکثرا خودش درصدد جستجو و رهایی از آن است. باری بهبود چنین بی اختیاری در روز اقدامات زیر باید انجام گیرد.
      الف- کودک را ترغیب نمایید که مایعات زیاد بنوشد : در صورتی که کودک مایعات زیاد بنوشد ادرارش زیاد خواهد شد و ورزش مثانه که در زیر به ذکر آن می پردازیم بهتر انجام می گیرد.
      ب- موقعی که کودک احساس دفع ادرار کرد باید به فوریت به توالت برود : کودک را تشویق کنید که هروقت احساس دفع ادرار کرد به توالت برود ولی او را هرگز با فشار و تهدید به چنین کاری وادار نکنید.
      ج- ادرار کردن و قطع کردن آن و دو مرتبه ادرار کردن : اسفنکتر مثانه ( یعنی دریچه ای که ادرار را نگه می دارد) در کودک مبتلا ضعیف است و باید با ورزش این اسفنکتر تقویت بشود. به کودک یاد دهید موقعی که احساس کرد ادرار دارد به توالت برود و موقعی که کاملا روی توالت نشست از شماره ی یک تا ده بشمارد و سپس نصف ادرار خود را رها کند و ادرارش را قطع نماید و باز از شماره ی یک تا ده بشمارد و سپس نصف دیگر ادرار خود را رها نماید. این تمرین ساده سبب میشود که کودک یاد بگیرد و بتواند انقباض و اسپاسم مثانه ی خود را کنترل کند و آن را از بین ببرد.
      د- موقعی که کودک شلوار خود را تر نکرد به او جایزه دهید : موقعی که کودک شلوار خود را تر نکرد همه ی افراد خانواده باید با آفرین گفتن و دادن جایزه ی مورد علاقه اش او را تشویق کنند. این تشویق باید در هر موقعی که کودک به توالت می رود و ادرار خود را کاملا در توالت می ریزد به عمل آید. کودکی که چند روز یک مرتبه شلوارش را تر می کند برای روزهایی که شلوار خود را تر نکرده است باید جایزه ای بگیرد و مخصوصا رفتار عطوفت آمیز توأم با محبت پدر و مادر با کودک بسیار موثر می باشد.
      ۳٫ بی اختیاری ادرار در روز ناشی از ترس
      کودکان در سن دو تا شش سالگی اگر دچار ترس و وحشت شوند ادرار خود را رها میکنند. مثلا هنگامی که مادر کودک را روی تخت معاینه ی پزشک قرار می دهد بعضی از کودکان از ترس و وحشت دیدن پزشک ادرار خود را رها میکنند. این نوع رها کردن ادرار مهم نیست.
      عوامل روانی دیگر مانند برخوردهای شدید و تند پدر و مادر با یکدیگر ممکن است سبب بی اختیاری ادرار کودک گردد و یا اگر خواهر و برادر کوچک کودک که تازه راه افتاده است به سراغ اسباب بازی ها و لوازم مورد علاقه ی او برود کودک ممکن است از ناراحتی ادرار خود را رها کندیا موقعی که پدر و مادر کودک را به کودکستان یا به دبستان می سپارند ولی او هنوز آشنا نشده است که اجازه بگیرد و به توالت برود ترس و وحشت سبب دفع ادرار او می گردد. یا اگر معلم محدودیتی در اجازه دادن به کودک به وجود آورد سبب دفع ادرار کودک می گردد.
      درمان : با این کودکان باید با رأفت و عطوفت رفتار کرد. هر مسأله ای که موجب ترس و وحشت کودک گردد از آن باید خودداری کرد و برای او توضیح داد تا ترس و وحشت او از بین برود. در مهد کودک یا کودکستان یا دبستان باید محدودیتی برای رفتن به توالت وجود نداشته باشد. این کودکان در خلال دو تا سه هفته بهبود می یابند.
      موفق باشید

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *