مرکز مشاوره

مرکز مشاوره خانواده

مرکز مشاوره خانواده

مرکز مشاوره آدرس مراکز مشاوره خانواده در تهران

شما میتوانید مشاوره با بهترین ها را در مرکز مشاوره خانواده که توسط کانون مشاوران ایران تائید شده است را تجربه کنید. این مرکز همراه همیشگی شما در تمامی بحران ها و مشکلات و راهگشای شما در این سختی ها خواهد بود. با اعتماد به ما ، زندگی شیرین تر و بدون دغدغه را برای خود و خانواده تان به ارمغان آورید. مرکز مشاوره خانواده و مرکز مشاوره خانواده تهران نیز پذیرای شما ساکنین تهران بزرگ در این مرکز خواهد بود.

شما میتوانید تمام مسائل مربوط به مشکلات  خود را چه فردی و چه خانوادگی با مشاوران ما در این مراکز در میان بگذارید و پاسخی معقول و صحیح برای آنها بیابید. با ما تماس بگیرید.

شماره های تماس 01

آدرس یه مشاور خوب ترجیحا خانم درقم

سلام میشه اسم و آدرس یه مشاور خوب ترجیحا خانم رو درقم رو بگید؟

پاسخ

با سلام با اون شماره تماس بگیرید کمکتون می کنند و اگر در اینترنت سرچ کنید قطعا ادرس ها مشخص است و برای اینکه مطمئن شوید روانشناس مطلوبی هستند یا خیر با رفتن به کلینیک و پرس و جوی ساده از مراجعین مشخص خواهد شد موفق باشید

۴ سال هست از جدایی من و یکی از دوستان پسر من میگذره

حدود ۴ سال هست از جدایی من و یکی از دوستان پسر من میگذره که ارتباط صمیمی و نزدیکی داشتم و در رابطه بودم که البته ١٢ سال از من کوچکتر بود و دلیل جدایی مهاجرت من بود، در حال حاضر من به ایران برگشتم حدود یکسال هست که ماندگار شدم.

ما با اختلاف از طرف او از هم جدا شدیم، چون عقیده داشت من بی وفایی کردم و او را ترک کردم.

او از من همچنان خشمگین بود، سخن کوتاه که او کرمانشاهی هست و آیا صلاح هست به او تسلیت بگم ( با توجه به اینکه میدانم به من علاقه داره و در قالب شعر همیشه در حال ابراز احساسات است در شبکه اجتماعی ممنون

پاسخ

با سلام دوست عزیز دوست پسر شما ۱۲ سال کوچکتره هدف شما فرضا از برقراری ارتباط مجدد چیست ؟اگر صرف تسلیت است.

خوب وقتی همه از این اتفاق ناراحت هستند و تسلیت می گویند شما هم با پیامی این مساله رو تسلیت بگویید البته اگر هدف ایجاد ارتباط دوباره و این مساله است که ایشون مطلع شوتد شما به ایرا برگشتید مساله دیگری است در هر حال تصمیم گیرنده خود شما هستید ولی یک پیام تسلیت رسمی مشکلی ایجاد نخواهد کرد.

و یعنی شما درک ی از شرایط دارید موفق باشیددر این مورد میتونید با متخصصین کانون مشاوران ایران، مشاوره تلفنی/تخصصی داشته باشید
۰۲۱۸۸۴۱۹۸۳۲
موفق باشید

جواب تبریک تولد منو نداد من هم بلاکش کردم

چون آخرین بار جواب تبریک تولد منو نداد من هم بلاکش کردم در حالی که او همچنان در حال شعر گفتن است…

به این خاطر هم دوست دارم تسلیت بگم از روی شعور هم مردد هستم

پاسخ

خوب اگر شما بلاک کردید تسلیت شروع دوباره است و شاید چندان جالب نباشد البته باز هر طور خودتون صلاح می دونید ولی در این مواقع ممکنه برداشت هایی شود که زیاد جالب نباشددر این مورد میتونید با متخصصین کانون مشاوران ایران، مشاوره تلفنی/تخصصی داشته باشید
۰۲۱۸۸۴۱۹۸۳۲
موفق باشید

وقتی گاهی کسی خیلی ناراحتم میکنه دلم میشکنه واقعا دلم میشکنه و کم میارم‌

والا حرفام زیاده اما میخام خیلی خلاصه بگم.

من وقتی گاهی کسی خیلی ناراحتم میکنه دلم میشکنه واقعا دلم میشکنه و کم میارم‌ اگر بتونم گریه کنم که خوبه و از آلامم کاسته میشه ولی اگر نتونم گریه کنم و بخام تو خودم بریزم از نظر جسمی گاهی کم میارم و فشارم میفته! من چکار کنم که که حس دل شکستی بهم دست نده.

و بیشتر اون جنبه ی فشار برام مهمه چکار ونم خودمو کنترل کنم؟؟؟

پاسخ

به جای اینکه توی خودتون بریزید.
همه ناراحتی های خودتون رو روی کاغذ بنویسید .
چندین بار از روش بخونید و بعد آتیشش بزنید .
پیاده روی کنید و با دوستی خوب صحبت کنید .

دوست عزیز این حالت احساسی و هیجانی بودن در شما را باید مدیریت شود که مدیریت کردن با مراجعه به روانشناس به صورت حضوری است .که روانشناس شرایط را ارزیابی کند و به حل مساله کمک کند .

به هر حال دقت داشته باشید که گاهی شخصییت های حساس تر ماحصل نوع تربیت خانوادگی است .

وقتی فردی در خانواده ای زندگی می کند که توجه بیش از حدی دارند ممکنه کمی حساس تر شود شخصیت های درون گرا همان طور منتهی خوشبختانه روس های کنترا هیجان وجود دارد که کمک بسیاری به افراد می کند .

و تلاش می کند که مسائل با این تکنیک ها حل شود و شما با اموزش و اجرای تکنیک ها می توانید کاملا مسلط باشید .
امیدوارم که موفق باشید و به زودی مساله حل شود

چقدر اجازه می‌دهیم این حس بر روابط‌‌مان با اطرافیان‌ تأثیر بگذارد؟

زودرنجی سطوح مختلفی دارد و به نسبت عکس‌العملی که ما در نتیجه‌ی ناراحتی از یک موضوع بروز می‌دهیم، متغیر است.

زودرنجی عواطف ما را آلوده و خلق‌وخوی ما را خراب می‌کند و موج منفی و شرایط استرس‌زایی را در محل کار، خانه و خانواده و به‌ طورکلی محیط اطراف پخش می‌کند که بر دیگران هم تأثیر ناخوشایندی می‌گذارد.

با این مقاله از «چطور» همراه ما باشید تا درباره‌ ی زودرنجی و درمان آن بیشتر با هم صحبت کنیم.

چطور با دیگران بدون حدس و گمان ارتباط داشته باشیم

زودرنجی ما را به مزر تحریک‌پذیری می‌رساند.

بدخلق، ترش‌رو و تندمزاج می‌شویم، آستانه‌ی تحمل‌مان پایین می‌آید و ممکن است حتی با یک سرماخوردگی جزئی هم از پا بیفتیم. واکنش‌هایمان به انواع رفتارها و اتفاقات تحریک‌کننده، تهاجمی‌تر شده و منجر به عکس‌العمل‌های ناگهانی و ناخوشایند می‌شود.

بلافاصله اطرافیان‌مان را مقصر می‌دانیم و با رفتارمان آنها را هم ناراحت می‌کنیم. یک رئیس زودرنج را تصور کنید؛ اوضاع و احوال دفتر و محل کارش دیدنی است!

تصور کنید فضای کار این‌چنینی چقدر می‌تواند آزاردهنده و فرسایشی باشد. به مادر و پدر زودرنجی فکر کنید که با ناراحتی‌های ناشی از زودرنجی خود و اتفاقات بیرون از خانه، با خلق‌وخوی بد از سر کار برمی‌گردند؛ می‌توانید تصور کنید این دو نفر چگونه با هم برخورد خواهند کرد و فرزندان‌شان چه اوضاعی را تحمل می‌کنند.

بچه‌های بی‌گناه مجبورند به اتاق‌ها و خلوت خودشان پناه ببرند تا دور و بر این پدر و مادر زودرنج و عصبی نباشند.

زودرنجی برای فردی که این احساس را تجربه می‌کند درمان‌ نشدنی به نظر می‌رسد. چون زمانی که فرد در این وضعیت قرار می‌گیرد، فعالیت هورمون‌های استرس‌زا شدت می‌یابد و او علی‌رغم میل خود دچار حالت تهاجمی است و ذهن ناآرامی دارد.

می‌دانید که بسیاری از افراد با خنده و بی‌خیالی می‌توانند حال خود را خوب کنند و از شر احساسات منفی خلاص شوند، اما افسوس که خنده درمان مؤثری در مواقع زودرنجی نیست و ممکن است فرد آن‌قدر حالش بد باشد که نتواند در لحظه به احساسات منفی خود پشت کند و حداقل تظاهر به شادی کند تا واقعا به حس خوشحالی برسد. اما دوستان عزیزم به هر حال هر مشکلی راه‌حلی دارد.

در ادامه راهکارهایی را به شما می‌آموزیم تا هنگامی‌ که حس می‌کنید میزان تحریک‌پذیریتان شدت یافته است و زودرنج شده‌اید، کمی آرام شوید.

منبع ناراحتی را کشف کنید

بهترین راه کاهش زودرنجی کشف منبع ناراحتی شما و چگونگی عملکرد آن است. اینکه بدانید دقیقا چه‌ چیزی و از چه طریقی باعث رنجش شما شده است در متعادل شدن احساسات‌تان خیلی مؤثر است.

باید بفمهید اولین بار کی این موضوع شما را رنجانده و فکر کنید برای از بین بردن آن باید چه کار بکنید.

به یاد داشته باشید خیلی از مسائلی که پیچیده به نظر می‌رسند و باعث عکس‌العمل‌های شدید از طرف شما می‌شوند در واقع موضوعات پیچیده‌ای نیستند، پس سخت نگیرید.

اگر منبع مشکل را پیدا کنید همه‌ چیز ساده‌تر خواهد شد.

مصرف کافئین را کاهش دهید

یک بار با یکی از دوستانم که با زودرنجی مشکل داشت در یک کافی‌شاپ قرار ملاقات داشتم.

او منبع اصلی مشکل یعنی قهوه‌ی موکایی را که هر یک ساعت یک بار می‌خورد ترک کرده بود و واقعا حالش خیلی بهتر شده بود.

از آنجا که مصرف روزانه‌ی بیش از حد کافئین منبع افزایش و استمرار تحریک‌پذیری بسیاری از افراد است، بهتر است برای مقابله با زودرنجی مصرف این محرک‌ را کاهش بدهید.

 بپذیرید معمولا مسائل بی‌اهمیت ما را ناراحت‌ می‌کنند

اکثر ما فکر می‌کنیم باید از چیزهایی که ما را می‌رنجانند فاصله بگیریم.

اما در واقعیت حتی اگر واقعا اتفاق بیفتند اصلا دلیلی ندارد این چیزها ما را ناراحت کنند. چون این مسائل آن‌قدر بی‌اهمیت هستند که نباید باعث رنجش ما بشوند.

مثلا یک فرد اهل رقابت ممکن است در یک کل‌کل لفظی با دوستانش کم بیاورد، اما فقط یک شخص زودرنج ممکن است در چنین مواقعی عکس‌العمل‌های عجیب و غریب از خود نشان بدهد وگرنه همه می‌دانند مسئله خیلی پیش‌پاافتاده‌تر از این است که چند دوست را به جان هم بیندازد.

با خودتان درباره‌ی آنچه آزارتان می‌دهد صادق باشید.

به سادگی می‌توان فهمید بیشتر اوقات چیزهایی باعث ناراحتی و رنجش ما می‌شوند که به اندازه‌ی کافی تحریک‌کننده نیستند.

با خودتان مهربان باشید

مهربانی با خودتان راه قدرتمندی برای آرام کردن احساسات شدید شماست. با خودتان صادق باشید، قبول کنید زودرنجید و بپذیرید زودرنجی ویژگی ناخوشایندی است. حالا تصور کنید شخصی که واقعا برایش مهم هستید شما را در آغوش گرفته است.

این شخص می‌تواند خود شما باشد. حالا حتما آرام‌تر هستید. وقتی حس کردید دیگر از آن احساس ناخوشایند زودرنجی و ناراحتی شدید خبری نیست، با مهربانی و شفقت همه‌ چیز را بازبینی و بررسی کنید، چه چیزی شما را ناراحت‌ کرده و آیا واقعا این موضوع ارزش رنجش و به‌هم‌ریختگی شما را دارد؟!

دیدِ خود را وسیع‌تر کنید

عمولا وقتی می‌رنجیم یا بهتر است بگویم وقتی دچار زودرنجی می‌شویم، آن مسئله و اتفاق آزاردهنده‌ یا خیلی کوچک است یا آن‌قدرها هم بزرگ و مهم نیست و حتی اگر موضوع خیلی مهمی هم باشد هیچ‌کس دوست ندارد تا چند روز یا حتی هفته‌ها از آن رنجیده‌خاطر باشد و این حس ناخوشایند را برای مدت طولانی تجربه کند.

پس وقتی از چیزی می‌رنجید، چند دقیقه تأمل کنید و به چیزهایی بیندیشید که از وجود آنها در زندگی‌تان سپاس‌گزار هستید. دوستان‌تان، خانواده، سلامتی و همه‌ی چیزهای خوبی که دارید.

سعی کنید چشم‌انداز عمیق‌تری از چیزی که ناراحت‌تان کرده و چیزهایی که خوشحال‌تان می‌کند و دوست‌شان دارید به‌دست آورید. از مادرتان رنجیده‌اید؟

هرکاری هم که کرده باشد وجودش از کاری که کرده یا حرفی که زده و شما را رنجانده باارزش‌تر است.

اگر این‌گونه عمل کنید، چیزی که شما را رنجانده است کم‌اهمیت‌تر می‌شود و دیگر آن‌چنان به چشم‌تان نمی‌آید. البته این مستلزم آن است که بتوانید هنگام زودرنجی خودتان را کنترل کنید و آرام باشید.

اگر فکر می‌کنید زمانی‌ که دچار رنجش می‌شوید آن‌قدر بی‌قرار هستید که نمی‌توانید افکارتان را نظم بدهید توصیه می‌کنم مورد بعدی را از دست ندهید.

خود را از شر انرژی‌های منفی خلاص کنید

از آنجا که زودرنجی تحریک‌پذیری فرد را افزایش می‌دهد، ناخودآگاه باعث می‌شود بخواهیم با همه‌ چیز و همه‌ کس بجنگیم و دعوا کنیم.

احتمالا فاصله گرفتن از فضایی که باعث رنجش شده و رفتن به پیاده‌روی یا دویدن در این مواقع می‌تواند ایده‌ی خوبی باشد چون هیجانات را تخلیه می‌کند و عصبانیت را کاهش می‌دهد.

اگر در شرایطی نیستید که بتوانید پیاده‌روی کنید یا بدوید، می‌توانید مثلا با مشت زدن به چیزی یا فریاد زدن با صدای بلند، انرژی ناراحت‌کننده‌ی درونی‌‌تان را بیرون بریزید و مطمئن باشید که تخلیه‌ی انرژی‌ منفی حال‌‌تان را بهتر خواهد کرد.

دوستان عزیزم تنفس هوای تازه هنگام پیاده‌روی و دویدن برای آرام شدن‌ معجزه می‌کند. کسانی‌ هم که ورزش نمی‌کنند می‌توانند کارهایی انجام بدهند که برای ذهن نتایجی شبیه ورزش کردن داشته باشد.

زمانی برای آرامش و تنهایی در برنامه روزانه‌تان بگنجانید

یافتن محلی برای تنهایی و آرامش شما را از عوامل متشنج و شلوغ اطراف‌ که تحریک‌پذیری شما را افزایش می‌دهد دور می‌کند.

دوستان عزیزم در واقع اگر از زاویه‌‌ای دیگر به موضوع نگاه کنیم، زودرنجی می‌تواند هشداری باشد مبنی بر اینکه ذهن‌تان به زنگ تفریح نیاز دارد.

پس باید به فکرتان استراحت بدهید. موسیقی بشنوید، یوگا تمرین کنید و به مدیتیشن بپردازید.

هزاران هزار راه دیگر وجود دارد که خودتان بهتر از هر کسی می‌دانید و می‌توانید برای آرامش خودتان به آنها پناه ببرید، پس انجام‌شان بدهید.

وقتی کاری را انجام دادید که آرام‌تان کرد یک نفس عمیق بکشید و برای برگشتن به محیط زندگی‌تان آماده شوید. مطمئن باشید اگر همیشه وقتی برای خودتان بگذارید و با خودتان خلوت کنید تا به آرامش برسید، دفعه‌ی بعد که در شرایط ناراحت‌کننده‌ای قرار گرفتید دیگر دچار زودرنجی و تحریک‌پذیری نخواهید شد.

دوستان عزیزم زودرنجی هم مانند بسیاری از تجربیات دیگر مثل طردشدن، شکست، تنهایی و از دست دادن قابل درمان است فقط باید اول مشکل را بپذیرید و بعد آن‌قدر روی ذهن‌تان کار کنید تا تغییر را به وضوح حس کنید و به نتیجه‌ی مطلوب برسید.
در این مورد میتونید با متخصصین کانون مشاوران ایران، مشاوره تلفنی/تخصصی داشته باشید
۹۸۲۱۲۲۳۵۴۷۸۳
موفق باشید

منبع: com.مرکزمشاوره


صفحه اصلی سایت مرکز مشاوره

administrator

مقالات مرتبط

494 نظرات

  • ناشناس , فوریه 13, 2014 @ 7:12 ب.ظ

    وای چکار بدی.آدم وقتی ازدواج میکنه فقط باید به همسرش فکر کنه

  • ناشناس , فوریه 13, 2014 @ 7:15 ب.ظ

    به نظر من که اصن نباید ازدواج میکردی! اول باید مشکلتو با خودت حل میکردی اونو فراموش میکردی بعد به فکر ازدواج میفتادی!

  • ناشناس , فوریه 13, 2014 @ 7:19 ب.ظ

    be nazare man ke ba in karet az chale dar miay miofti tu chah! bechasb be zendegit baba in kara akhar aghebat nadare

  • ناشناس , فوریه 13, 2014 @ 7:22 ب.ظ

    doostan mer30 az nazaretun vali man aslan hamsaramo dus nadaram
    mese 2ta hamkhune mimunim

  • ناشناس , فوریه 13, 2014 @ 7:28 ب.ظ

    <ا این که دلیل نیمشه! اگه اون عشقتو نمیدیدی بازم به فکر طلاق میفتادی؟

  • ناشناس , فوریه 13, 2014 @ 7:51 ب.ظ

    خانوم محترم شما هم خیانت کردی به همسرت! الان اون اگه این مسئله رو بغهمه مطمئن باش خودش زودتر ازت جدا میشه!

  • ناشناس , فوریه 14, 2014 @ 12:10 ب.ظ

    به نظر من آدم باید قبل از ازدواجش درست تصمیم بگیره که تو همچین دردسرایی نیفته

  • ناشناس , فوریه 14, 2014 @ 12:13 ب.ظ

    mardom che moshkelatii daran be khoda!

  • ناشناس , فوریه 14, 2014 @ 12:21 ب.ظ

    مشکلات مشکلاته دیگه

  • ناشناس , فوریه 14, 2014 @ 12:30 ب.ظ

    شیرینی زندگی زده ایشونو

    • ناشناس , فوریه 14, 2014 @ 5:17 ب.ظ

      چه ربطی داشت به شیرینی زندگی؟

  • ناشناس , فوریه 14, 2014 @ 5:26 ب.ظ

    سلام دخترم ۱۶ ساله اصلأ حرف من و پدرشو گوش نمیده و هر کاری خودش دوست دارخ انجام میده و من دیگه از دستش خسته شدم نمیدونم باهاش چکار کنم؟

    • ناشناس , فوریه 18, 2014 @ 5:00 ب.ظ

      in kara bara in sene nojavona adiye va ghororeshon ejaze nemide ke harf gosh bedan

    • Anonymous , سپتامبر 14, 2014 @ 4:27 ب.ظ

      خب دوست عزیز این خروجی رفتاره و باید ببینی که ورودی رفتارهای شما با ایشون چطور بوده که این نتیجه رو در بر داشته .. دلیل بی ‌احترامی کودکان به والدین در اکثر موارد این است که آنها روش مناسب پاسخگویی احساسات‌‌ شان را نیاموخته‌اند و با تماشای اطرافیان و البته همسالان خود سعی می‌ کنند چیزهای جدید یاد بگیرند. زمانی که فرزند شما خسته و ناامید است و نمی ‌داند چگونه باید این حس خود را نشان دهد، با نگاه کردن به اطرافیانش درمی‌ یابد که این حس را چگونه انتقال دهد، مثلاً متوجه می ‌شود که شما در مواقع خستگی اخم می ‌کنید و چهره ‌تان عبوس می‌ شود، به این ترتیب به او به طور غیر مستقیم یاد می ‌دهید که هنگام خستگی باید اخم کند و چهره یک فرد عصبی را به خود بگیرد. نسبت به هر رفتار کودک ‌تان به طور مستقیم واکنش نشان ندهید، زیرا فرزندتان تحریک می ‌شود و مخصوصاً آن کار را انجام می‌ دهد….

      یک نکته مهم را همیشه باید به خاطر داشته باشید و اونم اینه که …
      اگر هر دفعه نسبت به بی ‌احترامی و رفتار بد کودک ‌تان واکنش قوی نشان دهید، در حقیقت رفتار کودک را تقویت کرده و به آن قدرت می ‌بخشید و همانطور که فرزند شما رشد می ‌کند و به سن نوجوانی می ‌رسد، به دنبال روش‌ های جدید می‌ گردد تا از آن طریق شما را تحت فشار قرار دهد. هر چقدر شما کمتر آن را به چالش بکشانید، نیروی فرزندتان را کمتر کرده‌اید و هر چقدر قدرت رفتار زشت فرزندتان کمتر باشد، زودتر به فراموشی سپرده می‌ شود؛ بنابراین بدترین کار و واکنشی که می ‌توانید در برابر کودک ‌تان از خود نشان دهید، مقابله با کودک است. اگرچه گاهی چشم‌ پوشی از رفتار آنها بسیار سخت است، ولیبهتر است در بدترین شرایط نیز بهترین واکنش را نشان دهید.

  • ناشناس , فوریه 15, 2014 @ 10:52 ق.ظ

    شما میتونید راضیش کنید که به مشاوره مراجعه کنید

  • ناشناس , فوریه 15, 2014 @ 10:57 ق.ظ

    این طبیعیه به خاطر دوران نوجوانیه

    • ناشناس , فوریه 15, 2014 @ 6:36 ب.ظ

      باید ببرینش که مشاور باهاش صحبت کنه

      • ناشناس , فوریه 16, 2014 @ 3:33 ب.ظ

        به نظر شما با مشاره حل میشه؟

        • ناشناس , فوریه 16, 2014 @ 7:02 ب.ظ

          چرا حل نشه؟

  • ناشناس , فوریه 16, 2014 @ 6:53 ب.ظ

    ما یه دسته چهارمی هستیم که هیچ جای دنیا وجود نداره ، اصن نمیشه اسمش رو گذاشت خانواده

  • ناشناس , فوریه 16, 2014 @ 6:56 ب.ظ

    من و همسرم خوشبختانه فرزندانمان را بگونه ای تربیت کرده ایم که در دسته نخست قرار می گیریم

  • ناشناس , فوریه 16, 2014 @ 7:00 ب.ظ

    ramze movafaghiatet chi bude?

  • ناشناس , فوریه 16, 2014 @ 7:03 ب.ظ

    حالا چه فرقی می کنه اول یا دوم؟ مهم اینه که چجوری خوشبخت بشیم

    • ناشناس , فوریه 19, 2014 @ 10:50 ق.ظ

      نیست دیگه به زور که نمیشه

  • ناشناس , فوریه 16, 2014 @ 7:11 ب.ظ

    آره منم موافقم

  • ناشناس , فوریه 17, 2014 @ 11:42 ق.ظ

    خیلی خوب میشد اگه همه خانواده ها جزء دسته اول می بودن

  • ناشناس , فوریه 17, 2014 @ 11:53 ق.ظ

    سپاس از اینکه این خدمات خوب را دارید

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *