این ۱۰ مهارت را به کودک بیاموزید آموختن روشهای محافظت از خود، شاید مهمترین کاری باشد که والدین برایفرزندانشان انجام میدهند؛
حتی مهمتر از فراهم کردن خورد و خوراک و پوشاک مناسب….
مهارت های مورد نیاز کودک
کودک مهارت های مختلفی نیاز دارد و این نیاز ناشی از دوره تکامل اوست و از طرفی امنیت اجتماعی – فردی او را حفظ می کند
این ۱۰ مهارت را به کودک بیاموزید تا بتواند بهتر و موثرتر در جامعه نقش آفرینی کند.
- آیا کودکتان احساس امنیت می کند؟
- آیا برای کمک کردن به دیگران باج می خواهد؟
- توان نه گفتن
- حقیت را بیان نمی کند؟
- دانستن اندام خصوصی
- راز دار نیست و همه چیز را فاش می کند؟
- راستگویی به والدین
- با غریبه ها حرف می زند؟
احساس امنیت
باید به فرزند خود بیاموزید که هر انسانی حق و حقوقی دارد؛
از جمله حق نفس کشیدن، حق زنده ماندن و بسیاری حقوق دیگر.
خانه محیطی امن است.
لذا او از هیچ اتفاقی ترسی نخواهد داشت.
همواره برای موفق شدن پشتوانه دارد.
می تواند روی اعضای خانواده حساب کند.
کودک باید بداند که حق امن ماندن و امنیت داشتن جزو حقوق طبیعی اوست.
و دیگران وظیفه دارند این حق او را به رسمیت بشناسند و رعایت کنند.
محافظت از بدن خود
کودک باید بداند که صاحب تمام بدن خود است و کسی حق ندارد بدون رضایت او و والدیناش، بدن وی را لمس کند.
باید در مورد اعضای جنسی به عنوان عضو خصوصی به او یاد دهید.
یکی از مهمترین دلایل بروز تجاوز جنسی عدم آشنایی کودک با اندام جنسی است.
کمک گرفتن از دیگران در برابر باجگیرها
افرادی که از بچهها باجگیری میکنند از لحاظ روانی افرادی ترسو هستند.
که در برابر جمع هراسان میشوند و پا به فرار میگذارند.
باید به کودک خود آموزش دهید که در چنین مواردی از دوستان نزدیک خود کمک بگیرد.
باجگیری در مدارس رواج زیادی دارد.
این باجگیری فقط مادی نیست.
بلکه سبب ترس کودک از محیط مدرسه می شود.
مدرسه باید مکان امنی برای کودک باشد و ذهن به درس معطوف باشد تا به ترس از تحقیر و تنبیه.
و حتما مساله را با مسوولان مدرسه یا با پدر و مادر در میان بگذارد.
رفتار پدر و مادر و مدرسه خیلی در این موضوع مهم اتس.
روش اشتباه سبب می شود کودک مورد تحقیر کودکان دیگر قرار بگیرد.
پیش از هر گونه اقدام با مشاور کودک مشورت کنید.
البته حتما به کودک بگویید در مواردی که باجگیرها برای او تهدید جانی داشتند مقاومت نکند.
گاهی بچهها از ترس اینکه به خاطر از دست دادن وسایلشان توسط والدین خود تنبیه شوند، به هیچ عنوان تسلیم نمیشوند و این بسیار خطرناک است.
بیان حقیقت به والدین
در مبحث این ۱۰ مهارت را به کودک بیاموزید باید بدانید برخی از این موضوعات الویت بیشتری نسبت به سایر مهارت ها دارد.
برخی از آن ها ریشه آموز مهارت دیگر است.
کودک باید به بیان حقیقت به والدین بپردازد.
اگر با فرزند خود مرتب صحبت کنید و همیشه به او یادآور شوید که پشتیبان همیشگی او در زندگی هستید،
کودک هم یاد میگیرد مشکلات و رازهای خود را با شما در میان بگذارد و از شما کمک بگیرد.
مورد قبول قرارگرفتن
اگر فرزند شما مسالهای را که او را آزار میدهد یا باعث اضطراب او میشود.
برای شما تعریف کرد حتی اگر خیلی هم پیشپا افتاده بود هیچگاه به او نخندید یا واکنشی نشان ندهید.
که او احساس حماقت کند چون این کار شما باعث میشود کودک کمکم مشکلات خود را بروزندهد.
و اگر زمانی مورد آزار و اذیت واقعی هم قرار گرفت با شما مشورت نکند.
رازداری در شرایط مختلف
همیشه برنامههای تلویزیونی بچهها یا حتی خود والدین، کودکان را به رازدار بودن تشویق میکنند و به کودکان میآموزند
رازداری هم مثبت است و هم منفی.
کودک باید یادبگیرد که موضوعات محرمانه خانواده را فاش نکند.
از سویی اگر کسی او را آزار داد به مادر و پدر اطلاع دهد و در این موارد راز دار نباشد.
برخی کودکان در هر مکانی به گفتن اسرار والدین و بی آبرو کردن مادر و پدر می پردازند.
این از تربیت اشتباه و عدم آگاهی والدین است.
این رازداری باعث اعتماد دیگران به آنها میشود اما باید به فرزندان خود تاکید کنید.
که هیچ رازی نباید بین آنها و افراد بزرگتر دور از چشم والدین وجود داشته باشد.
چون اکثر افرادی که کودک آزاری میکنند، به کودک میگویند بوسیدن یا تماس بدنی بین ما، رازی است که غیر از ما دو نفر کسی نباید آن را بفهمد.
مهارت «نه» گفتن
برخی والدین به فرزندان خود میآموزندکه همیشه باید به حرف بزرگترها گوش کرد و همیشه حق با بزرگترهاست اما در واقع، این آموزش کاملا غلط است.
کودک باید یاد بگیرد که گاهی هم به خواستههای دیگران «نه» بگوید.
این ویژگی از بروز بسیاری مشکلات جلوگیری می کند.
توجه کنید که به او نه گفتن بیاموزید نه برای همه امور نه بگوید.
او باید توان استفاده از این کلمه را یاد بگیرد و با کسی که قصد آزار او را دارد مخالفت کند.
چون در غیر این صورت کودک خود را تسلیم هر نوع خواسته بیمارگونه و آزاردهندهای خواهد کرد.
مخالفت با تماس بدنی
این مورد را حتما به فزرندتان یاد دهید.
این ۱۰ مهارت را به کودک بیاموزید و این مورد را حتما بیاموزید.
هر کودکی باید بداند که هیچ کس حق ندارد او را به زور ببوسد یا در آغوش بگیرد.
باید به فرزند خود بیاموزیم که اگر فردی او را مجبور به انجام چنین کارهایی کرد،
حتما به پدر و مادر یا بقیه اعضای خانواده اطلاع دهد.
صحبت نکردن با غریبهها
- کودکان هیچگاه نباید با افراد غریبه صبحت کنند.
- یا هدیهای از آنها دریافت کنند حتی شکلات بگیرد.
البته به کودک خود آموزش دهید که گاهی استثناهایی هم وجود دارد.
مثلا اگر در خیابان گم شد، باید پیش مغازهدارها یا پلیس برود و از آنها کمک بخواهد.
قانونشکنی
به کودکان خود آموزش بدهید که در مواقع خطر اجازه دارند هر قانونی را زیر پا بگذارند.
حتما به آنها بفهمانید که در شرایط بحرانی هر کاری برای نجات خود انجام دهند، با پشتیبانی کامل شما همراه است.
مثلا میتوانند فرار کنند، خیلی بلند فریاد بکشند، دروغ بگویند و…
باید همیشه باهاش صحبت کنید که تو جمع بودن خوبه و اونو تشویق کنید حتی براش جایزه بخرید
لابد اعتماد به نفسش پایینه
پسری ۷ ساله دارم که خیلی کم حرفه البته کلأ خیلی آرومه تو جمع بچه ها هم زیاد باهاشون بازی نمیکنه به نظر شما نیاز به مشاوره داره؟
اگه ببرینش مشاوره که ضرر نمیکنید شاید تأثیر داشت
ترس در دختر بچه
دخترم ۸ سالشه که خیلی میترسه تنهایی جایی نمیره حتی مدرسه هم که میره با ترس میره به نظر شما این مشکل حل شدنیه؟
بله باید به مشاوره مراجعه کنید و دلیل ترسش رو بفهمید
شایدم شما عادتش دادین و هرجا رفته کنارش بودین حالا دیگه از تنهایی میترسه باید از این به بعد شما یه خورده ازش دورتر بشید
پسره ۷ ساله که اصلأ حرف گوش نمیده
شاید بزرگ شه این مشکل حل شه
یعنی باید صبر کنم تا بزرگ شه؟
شما میتونید پسرتون رو پیش یه مشاور ببرید شاید که تأثیر داشت
چه اشکالی داره صبر کنید دیگه
پسر ۲ ساله که خیلی ترسو هست
سلام من یک پسر ۲ ساله دارم که خیلی ترسو هست مخصوصا از بعضی ادما میترسه تا اونا رو جلوی خود ببینه محکم چشماشو میبنده شروع به جیغ زدن میکنه و همش به من و باباش میچسبه در اون لحظه نمیدونم چطور باهاش رفتار کنم وترسشو کمتر کنم
خیلی از بچه ها از آدما میترسن
آخه بچه دو ساله چطور باید بفهمه
اتفاقأ از همین سن باید چیزلی زیادی رو به بچه بفهمونیم
البته اگه بفهمه
بچه های لجباز
به نظر شما چرا بعضی ار بچه ها اینقدر لجباز هستند ؟به نظر شما والدین هم مقصر هستن؟
ولی در کل بچه ها خیلی دوست داشتنی هستند
دختر ۴٫۵ ساله و آشنا شدن با مقوله مرگ
دختر ۴٫۵ سالهای دارم از بعد از آشنا شدن با مقوله مرگ، در اثر مرگ یکی از نزدیکان دیگه مهد نمیره و همیشه میخواهد کنارم باشه نگرانه که من میمیرم. راهنمایی میخواستم تا دوباره اون را به جمع همسالانش برگردونم. ممنون
هنگامی که مرگی قریب الوقوع اتفاق می افتد، واکنش کودکان به چگونگی آگاه سازی اطرافیان از روند مرگ بستگی دارد. داشتن فرصتی برای وداع به سوگ انتظاری سهولت می بخشد (سوگ انتظاری: سوگی است که در قبال مرگی نزدیک به ما دست می دهد)
در نتیجه نسبت به مرگ ضربه کمتری به کودک وارد می شود، اما علیرغم این تمهیدات باز کودکان نیز دچار واکنشهای بلافصل سوگ می شوند:
واکنشهای کودکان به سوگ عمدتا” بر اساس مطالعات جان باولی صورت پذیرفته و رایج ترین واکنشها عبارتست از :
۱) ضربه و ناباوری:
کودک معمولا” بصورت تکذیب کردن خبر سعی در انکار واقعه دارند. گاهی والدین در این مرحله از گریه نکردن کودکان خود نگران می شوند اما این خود، نوعی واکنش سوگ است که در بزرگسالان هم دیده می شود.
۲) دلهره و اعتراض:
در این مرحله گاهی تسلی دادن کودکان کار ساده ای نیست.
۳) اضطراب:
با مرگ یکی از نزدیکان ممکن است احساس ایمنی کودک در هم بریزد و سوال کند « اگر بابا مرده، پس مامان هم ممکن است بمیرد » کودکان معمولا” از مرگ والدین بیش از مرگ خود احساس اضطراب و نگرانی دارند ترس از مرگ خود معمولا” در نوجوانی ظاهر می شود.
ترس و اضطراب می تواند بصورت واکنشهای چسبندگی به والدین خود را نشان دهد بطوریکه هنگام جدا شدن از والدین واکنشهای شدید نشان می دهند. گاهی از سئوال های کودکان می توان پی به اضطراب وی برد « اگه تو خواب بمیری، چکار کنیم؟ » – « اگه بمیری قبرت را کنار قبر بابا می گذارن؟ »
اضطراب در بچه های بزرگتر بیشتر حول و حوش نیازهای اولیه شان است، مثلا” ممکن است بگویند وقتی پدر و مادر می میرند بچه ها باید قرض هاشون را بدهند» یا « اگه اتفاقی بیفته کی خرج ما رو میده؟»
اگر کودک یکی از نزدیکان را از دست بدهد و والد دیگر دچار علائم مشابه ای شود اضطراب کودک ممکن است تشدید شک روحی در کارکردهای روزانه مثل مدرسه رفتن ایجاد اشکال کند.
نگرانی و ترس کودکان اغلب هنگام خواب آشکار می شود و ممکن است بطور چشمگیری ادامه یابد. آنها ممکن است از تنها خوابیدن بترسند و یا بخواهند با والدینشان بخوابند یا اینکه بخواهند چراغ را روشن بگذارند. یا اینکه ممکن است بخواهند در را باز بگذارند . ممکن است از تنها ماندن در خانه امتناع ورزند.
اگر این اضطراب ادامه یابد ممکن است منجر به سر درد، تنش و درد عضلانی و مشکلات در تمرکز و حافظه شود که این علائم با فعالیت های مدرسه تداخل می کنند.
گاهی واکنشهای اضطرابی تشدید شده و رفتارهای فوبیک را ایجاد می کند. بخصوص اگر کودک شاهد واقعه بوده باشد و در این موارد آنها نمی خواهند از واقعه صحبتی کنند و از خاطرات مربوط به آن پرهیز می کنند، گاهی از نزدیک شدن به مکان حادثه یا واقعه و یا حتی از نزدیک شدن به افرادی که در زمان واقعه در محل بوده اند اجتناب می کنند.
کودکان به این طریق سعی می کنند از احساسات شدیدی که در نتیجه اینگونه یادآوری هابوجود می آید اجتناب کنند.
گاهی این رفتارها بیانگر مفاهیمی بی پایه در ذهن کودک است مثلا” « اگر دربارۀ واقعه صحبت کنیم ممکن است اتفاق دیگری بیافتد »
اگر یکی از خواهران یا برادران کودک فوت شود، کودک ممکن است به فرزند دیگر خانواده خود را زیاد نزدیک نکند و با این کار خودشان را از تکرار دوباره درد مصون نگه می دارد
۴) خاطرات روشن:
در وضعیت های بحرانی معمولا” ثبت خاطرات با شدت بیشتری صورت می گیرد که از آن به ابو حافظه یا Super memory نام می برند این امر باعث می شود خاطرات یا تصاویر روشن در ذهن کودکان تکرار شود.
اگر کودکان شاهد مرگی بوده اند یا جسد متوفی را از نزدیک دیده باشند
این تصاویر ممکن است در ذهن آنها نقش ببندند. بعدا” این تصاویر به شکل خاطرات ناخوشایند باز می گردد. این خاطرات می توانند از یادآوری های مستقیم یا غیر مستقیم یک واقعه آغاز گردد گاهی بصورت کابوسهای تکراری خواب کودک را بهم می زند
کودکان اغلب به منظور اجتناب از این افکار تکراری و ناخوشایند به کارهای مختلفی دست می زنند بنابراین ممکن است با بی قراری و نا آرامی سعی در کنترل یادهای ناخواسته داشته باشند.
۵) مشکلات خواب:
بصورت مشکل در بخواب رفتن یا از خواب پریدن است و اگر کلمۀ « خواب» برای توصیف مرگ بکار برده شود، کودکان ممکن است از خوابیدن بهراسند و یا وقتی والدین می خوابند دچار اضطراب شوند.
کودکان ممکن است بدلیل ترس از رویاهای تکراری دوست داشته باشند با والدین بخوابند. تجربیات نشان داده است کودکانی که زمان کافی برای پردازش یک واقعه نداشته اند ( صحبت کردن- تفکر کردن و یا بازی کردن) بیشتر از کسانی که برای مواجهه با واقعه فرصت تفکر داشته اند، از رویاها و وحشت شبانه رنج می برند.
۶) غمگینی و دلتنگی :
معمولا” در کودکان مدت غمگینی کوتاه است و ممکن است به شکلهای متفاوت ظاهر شود ممکن است گوشه گیر یا منزوی یا ساکت شوند و یا برای اینکه والدین ناراحت شان را پنهان سازند.
غمگینی کودک هنگام دیدن خوشبختی دیگران شدیدتر احساس می شود. دلتنگی برای متوفی ممکن است به اشکال مختلفنی ظاهر شود مثلا” جستجوی فرد مرده یا اشتغال ذهنی یا خاطرات و یا همانند سازی با فرد از دست رفته گاهی ممکن است احساس حضور متوفی را بکند.
کودکان برای جستجوی متوفی گاهی از اتاقی به اتاق دیگر می روند، کودکان علیرغم ناراحتی بزرگسالان مایلند که بارها به عکسهایی متوفی نگاه کنند. آنها ممکن است خواستار شنیدن نامه ها یا ماجراهایی دربارۀ او باشند . ممکن است اشیایی از متوفی را با خود حمل کنند.
تمام این کارها او را به فرد مرده نزدیک تر می کند. اینگونه اشیاء انتقالی ( Transitional objects ) تنش و اضطراب را برای کودک کاهش می دهند و احساس امنیت کودک را افزایش میدهد.
گاهی کودک سراغ لباسهای فرد متوفی می رود و آنها را می پوشد و یا آنها را می بوید گاهی استفاده از صندلی پدر و یا خوابیدن در تخت خواب آنها اضطراب وی را کاهش میدهد.
گاهی احساس نزدیکی کودک با متوفی آنقدر قوی است که ممکن است آنها را در اتاق خود حس کند و یا آنها را در مقابل خود ببیند.
گاهی کودک ویژگی های متوفی را در خود منعکس می کند و نقش های او را بعهده می گیرد به عبارت دیگر با همانند سازی با متوفی سعی در نزدیک کردن خود به او را دارند.
تلاش برای همانند سازی در کودکان معمولا” بصورت ناخودآگاه بوقوع می پیوندد و کودک سعی دارد با اینکار بقیه افراد خانواده را تسلی دهد و گاهی با اینکار سعی می کند که مورد توجه قرار گیرد.
اگر کودک به گونه ای رفتار کند که گویی متوفی بخشی از درون کودک را اشغال کرده باشد. معمولا” سوگ با تولد یک مطرح است و بهتر است کودک به یک متخصص روانپزشک ارجاع داده شود.
روشهای متفاوت کودکان برای نزدیک شدن به متوفی نشان دهنده درد رها کردن او بوده و آنها را در پذیرش گام به گام فقدان یاری میدهد.
با مشاوران کودک حتما” مشورت کنید
در این مورد میتونید با این شماره مشاوره تلفنی/تخصصی داشته باشید
۰۲۱-۲۲۳۵۴۲۸۲
۰۲۱-۸۸۴۷۲۸
سلام من دختری ۵سالهدارم خیلی گوشه گیرشده ازادمهای اطرافش میترسه شب کابوس میبینم وبه محض این که به حرفش گوش نمی کنم می گه خداوندوبکشه منو
کابوسها و وحشتهای شبانه دو عامل رایج اختلالات خواب در کودکان و ایجاد اضطراب در آنها هستند.
کابوسها رویاهایی ترسناک هستند و بیشتر کودکان هرچند وقت یکبار ممکن است آنها را تجربه کنند.
بیشتر کابوسها در اواخر دوره خواب (معمولا بین ۴ تا ۶ صبح) رخ میدهند. کودک معمولا بیدار میشود و برای اینکه احساس راحتی و آرامش کند، کنار شما میآید و میتواند به شما بگوید در رویایش چه دیده و چرا ترسیده است. گاهی کودک برای به خواب رفتن مجدد، دچار مشکل میشود و شاید رویاهای مشابه را در شبهای دیگر هم ببیند. برخی کودکان انواع متفاوتی از رویاهای ترسناک به نام «وحشت شبانه» دارند.
وحشت شبانه، در یک خواب عمیق (معمولا بین ۱ تا ۳ صبح) اتفاق میافتد.
کودکی که وحشت شبانه دارد، خیلی اوقات با جیغ از خواب بیدار میشود.
ممکن است عرق کرده باشد و نفسنفس بزند و تند تند نفس بکشد و مردمک چشمش (مرکز سیاه چشم) بزرگتر از حد طبیعی باشد.
گاهی در این وضعیت با وجود باز بودن چشمها هنوز خواب و گیج است و زمانی که از او میپرسید چه اتفاقی افتاده است، نمیتواند جواب بدهد. برخی اوقات کودک به سختی بیدار میشود.
زمانی هم که او را بیدار میکنید، به یاد نمیآورد که چه اتفاقی افتاده است. برخی کودکان دچار وحشت شبانه هم در خواب راه میروند. کابوسها و وحشتهای شبانه، با افزایش سن کودک کاهش مییابند و اغلب هنگامی که کودک به سن نوجوانی میرسد، به کلی متوقف میشوند.
اما در برخی از افراد به خصوص افرادی که تخیلی فعال دارند و خلاق هستند، کابوسها و وحشتهای شبانه در سنین بزرگسالی هم ادامه پیدا میکند.
علت کابوس و وحشت شبانه
کابوس یا وحشت شبانه در کودکان معمولا به دلیل بیماری روانی یا جسمانی اتفاق نمیافتد و بیشتر بعد از یک رویداد استرسزای جسمی یا روانی رخ میدهد. در ۶ ماه اول بعد از این رویداد، ممکن است کابوس یا وحشت شبانه آنقدر ادامه پیدا کند که کودک به آن عادت کند. چنانچه کابوس یا ترس شبانه ادامه داشته باشد و خواب کودک را مختل کند، بر کارکرد روزانه او اثر میگذارد. در این صورت باید با پزشک مشورت کنید.
اقدامهایی که والدین میتوانند انجام دهند
اگر کودکتان وحشت شبانه دارد، با او به آرامی و ملایمت صحبت کنید و او را به رختخواب برگردانید. کودک را تکان ندهید یا بر سرش فریاد نکشید. وحشت شبانه و خوابگردی به مراقبت شما از کودک هنگام دوره خواب نیاز دارد. خانه را ایمن کنید تا در صورت خوابگردی کودک، برایش مشکلی پیش نیاید (در مقابل پلکانها دروازههای مخصوص نوپایان نصب کنید و کودک را در تختخوابهای دوطبقه نخوابانید).
اگر کودک هنگام خواب به علت وحشت شبانه یا خوابگردی آسیبدیده است، به پزشک مراجعه کنید. ممکن است لازم باشد پزشک او را هنگام خواب بررسی کند.
نکاتی برای کمک به خواب بهتر کودک
۱) پیش از زمان خواب، یک برنامه منظم داشته باشید. فعالیتهای لذتبخش مانند خواندن کتاب قصه برای کودک به آرامش او کمک خواهد کرد.
۲) خستگی ممکن است در ایجاد وحشت شبانه نقش داشته باشد. مطمئن شوید کودک هر شب به اندازه کافی میخوابد.
۳) اگر کودک استرس دارد یا دلواپس است، با او در مورد چیزی که باعث استرس او شده، صحبت کنید و با کمک خودش برنامهای بریزید تا بتواند از عهده استرسش برآید.
منبع: کودک و نوجوان
دوست شدن دختربچه با غریبه ها
من هرچه به دخترم میگم با غریبه ها صحبت نکن ولی بازم گوش نمیکنه و کارشو تکرار میکنه خیلی زود با غریبه ها دوست میشه به نظر شما چکار کنم؟