مرکز مشاوره

مرکز مشاوره ازدواج

مرکز مشاوره ازدواج

مرکز مشاوره ازدواج و مرکز مشاوره خانواده با بهترین مشاوران در مشاوره ازدواج راهگشا و همراه شما عزیزان میباشد

ازدواج مقدس است و در همه ادیان به آن سفارش شده است تا والدین جوانانی که به آن حد از

  • رشد و بلوغ فکری ،
  • اجتماعی ،
  • جسمی و
  • عاطفی

رسیده اند ، به آنها کمک کرده و اسباب و وسایل زندگی مشترک آنها را فراهم کنند.

البته پدر و مادر های عزیز نیز باید توجه داشته باشند  در این امر نباید هیچ اجبار و محدودیتی وجود داشته باشد

زیرا کسی که قرار است یک زندگی تازه با فردی دیگر را شروع کند فرزندشان است نه خود آنها.

پس نباید به جای او تصمیمات مهم زندگی اش را بگیرند و او را وادار به انجام کاری کنند ،

زیرا بعدها هر مشکلی به میان آید گریبان گیر خانواده ها نیز خواهد شد.

جوانان دم بخت و والدین آنها میتوانند با مراجعه به مرکز مشاوره ازدواج بهترین تصمیم را در قبال یکدیگر بگیرند.

تهرانی های عزیز نیز میتوانند با مرکز مشاوره ازدواج تهران  در تماس باشند.

شماره های تماس 01

مرکز مشاوره خانواده خوب

 این مشاوره در مرحله بعدی قرار دارد و در واقع بعد از ساخت یک زندگی و ازدواج باید آن را حفظ کرد و ارتقا داد.

سوال این است که چگونه میتوان یک خانواده موفق و خوشحال داشت؟

این سوال به تشریح در سایت پاسخ داده است.

با این حال توجه کنید مشکلات و اختلافات همیشه در خانه هست ولی روش حل آن و رسیدن به توافق جمعی در بستر خانواده مهم است.

سارا و علیرضا یک سال بعد ازدواج دچار مشکل شدند در صورتی که در جلسات پیش از ازدواج خیلی موفق بودند.

هر دو بلوغ جنسی و فکری یکسان داشتند.

مرکز مشاوره ازدواج خوب خواهید بافت.

دلیل اختلاف این بود بعد از بروز مشکل سعی کردند مشکل را به روش های نادرست انجام دهند و از مشاور کمک نگرفتند.

ریشه مشکل رنگ مبلهای خانه بود که کم کم به خانواده کشیده شده ، به در تمامی مسائل گسترش یافت.

آن ها سعی در پیدا کردن جایگاه خود در زندگی نبودند بلکه به دنبال قدرت گرفتن و سلطه بودند چیزی که در ابتدا ازدواج نداشتند و دوستان و خانواده به آنان ابلاغ کرده بود.

از لحاظ اعتقادات مذهبی و منطق زندگی طرز فکرمون یکیه

بیست و یک سالمه و مدت ۶ ماه میشه با یه خانمی بواسطه آشنایمان آشنا شدم.
بعد از تقریبا ۳ماه به این نتیجه رسیدیم که با هم زندگی کنیم چون از لحاظ اعتقادات مذهبی و منطق زندگی طرز فکرمون یکیه و دوتامون اهل شلوغ بریز بپاش نیستیم.

تنها مشکل مشکل مالیه منه که با پس انداز و وام داره انجام میشه.

میخواستم بدونم چطور طرفم رو راضی نگهدارم و اینکه بتونه بم تکیه کنه؟
چطور متوجه بشم چقدر دوسم داره؟
خودش میگه باورت دارم که بهت زمان دادم از لحاظ مالی خودتو جمع کنی.
اینم بگم که منطقش از احساسش بیشتره و من بخاطر همین جذبش شدم.
و در نهایت چطور شکمو بهش از بین ببرم.

ممنون میشم راهنمایی کنید.

پاسخ
اگر واقعا خواهان ازدواج با ایشون هستید باید تلاشتون رو بکنید تا شرایط زودتر مهیا شود و همین تلاش شما بهترین نشانه وفاداری شما به این رابطه است و مسلما مورد تمجید ایشون هم قرار خواهید گرفت

ولی اگر شک و تردید نسبت به ایشون دارید بهتره از همین الان خواهشا ” قید ازدواج و سیاه کردن زندگی یکی دیگرو از سرتون بدر کنید

در مورد اطمینان از دوست داشتن ایشون باید بدونید که خانم ها اگر از فردی خوششون بیاد و تمایل به ازدواج وجود داشته باشد در اکثر مواقع همراهی می کنند .و کاملا ار دقت داشته باشید متوجه مساله خواهید شد .

اینکه بخواهید ایشون رو راضی نگه دارید بستگی دارد چقدر درک درستی از ملاک ها و ایده ال های ایشون دارید و می خواهید خود را به ملاک های ایشون نزدیک کنید وشرایط رو فراهم کنید .
اگر هم در حال حاضر چنین شرایطی ندارید صادقاته مطرح کنید .

چون برای خانم ها این مساله مهم است و این طور میتوانند بهتون تکیه کنند .

و در مورد هر مساله ای که به زمان نیاز دارید راحت به ایشون بگید و اصلا قول و وعده هایی که فعلا نمی توانید براورده کنید مطرح کنید
اجازه بدید ایشون به شما اعتماد کنند .
امیدوارم موفق و خوشبخت باشید
در این مورد میتونید با متخصصین کانون مشاوران ایران، مشاوره تلفنی/تخصصی داشته باشید
۰۲۱۲۲۶۸۹۵۳۴
موفق باشید

معمولا دختر ها این علاقه خود را مخصوصا در چند دقیقه اولیه هر دیدار و یا ملاقاتی به راحتی و ناخواسته از خود بروز می دهند که شما تنها کافیست با برخی از آن ها آشنا باشید تا به راحتی متوجه علاقه این خانم به خود شوید.

البته نکته اینجاست که معمولا رفتار ها و نشانه هایی که یک خانم از خود بروز می دهد به مراتب پیچیده تر از یک مرد است که شاید احتیاج به رمز گشایی داشته باشند.

لبخند و یا نشانه هایی از لبخند و شادی در صورت

شما باید به هنگام ملاقات با این خانم به دنبال لبخند های واقعی باشید. البته گاهی آن ها سعی در کنترل این لبخند دارند ولی نمی توانند این شادی و یا خوشحالی را در صورت خود پنهان کنند البته مراقب لبخند های غیر واقعی هم باشید هرچند دختر ها خیلی در رابطه با ایجاد لبخند مصنوعی ماهر نیستند. اگر در حال تعریف کردن ماجرا و یا به اشتراک گذاشتن مطلب جذابی هستید و آن ها با دقت به صحبت های شما گوش می دهند و کمی غیر عادی از مطالب شما به وجد می آیند و خوشحال می شوند همگی نشانه از وجود علاقه به شماست.

همانطور که گفتیم خانم ها پیچیده هستند و ممکن است با وجود اینکه عمیقا از گفته های شما خوشحال می شوند و لذت می برند ولی سعی در مخفی کردنش داشته باشند.

ارتباط و ارتباطات چشمی

مرد ها باید بدانند این نشانه خیلی کارامد است، چرا که اگر یک دختر به شما علاقه داشته باشد ارتباط چشمی با شما برقرار خواهد کرد و به نحوی به شما خیره خواهد شد همانند اینکه شما تنها پسر موجود در محیط هستید.

البته در کشور ما به سبب فرهنگ و شرایط موجود در خانواده ها ممکن است این خانوم کمی در بر قراری ارتباط چشمی ضعیف عمل کند و یا خجالتی باشد با این حال شما حتی این نگاه های روبه پایین را همانند برقراری ارتباط چشمی برداشت خواهید کرد.

بنابر این شما به راحتی می توانید موارد زیادی را از نگاه های آن ها متوجه شوید و به گفته محققان چشمان آن ها زمانی که شما رفتاری موافق نظرشان انجام میدهید به راحتی این موضوع را به شما منتقل خواهد کرد. پس زیر نظر گرفتن نگاه های آن ها یک راه برای تشخیص این علاقه است.

زیر نظر گفتن زبان بدن

ما قبلا در هاو کن یو در رابطه با روش های خواندن زبان بدن با شما صحبت کردیم که این مقاله را در لینک زیر می توانید مشاهده کنید تا اطلاعات بیشتری توسط زبان بدن از شخص مورد نظر به دست بیاورید با این حال به صورت کلی زمانی که یک دختر تصمیم خود را برای شناخت بیشتر شما گرفته است دارای آرامش بیشتر است و البته رفتار هایش کمی راحت تر از قبل خواهد بود.

زبان بدن چیست و چگونه زبان بدن بخوانیم

از سوی دیگر چنانچه دختر به هنگام صحبت با شما پا های خود را بر روی یک دیگر انداخته و دست ها را در بغل خود گره زده است و به عبارت دیگر نسبت به شما گارد کاملا بسته ای گرفته است به نظر می رسد آنچنان که فکر می کنید نسبت به شما علاقه ای وجود ندارد.

توجه متفاوت به شما

کلمه “توجه” در اینجا منظور نوع نگاه ها و زیر نظر گرفتن رفتار ها و حرکات شماست.

فهمیدن اینکه شخصی به شما نگاه می کند کار سختی نیست ولی وظیفه شما کاربران هاو کن یو شناخت نگاه هایی است که متفاوت از نگاه های ساده به افراد غریبه یا اشیای دیگر است.

بنابر این چنانچه شما متوجه شدید که نگاه های وی به نحوی است که مدام به دنبال کنکاش رفتار، سلایق، برخورد ها و حتی ظاهر شماست بنابراین شما با نشانه های علاقه، رو به رو هستید

چگونه بفهمیم خانومی دوستمان دارد

دختر ها و خانم ها ممکن است در برخورد های اولیه به سبب شخصیت دخترانه خود کمی رفتار های منفی از خود نشان دهند ولی شما باید همیشه کمی صبور باشید چرا که این رفتار ها در صورت وجود علاقه پایدار نخواهند بود. حتی به تعبیری دیگر وجود استرس و اظطراب به هنگام وجود شما، به خودی خود می توانند باعث به وجود آمدن رفتار هایی شوند که شما را کمی عقب براند اما بدانید که این رفتار ها هم می توانند نشانه ای از علاقه باشند.

دقت بیشتری در جزئیات وجود دارد

دختر ها نسبت به پسر ها با دقت بیشتری به موضوعات مختلف می نگرند ولی نه هر موضوعی. مطمئنا دختر ها هر چقدر با دقت بیشتری به موردی معطوف شوند، اهمیت و البته توجه و علاقه بیشتری هم نسبت به آن دارند.

با دقت گوش فرا دادن به صحبت های شما و پرسیدن سوال های باریک بینانه در رابطه با آن ها که قبلا در مقاله های در هاو کن یو به آن پرداختیم می تواند نشانه هایی از این علاقه باشد.

همچنین این دقت در رابطه با ظاهر شما از دندان گرفته تا مو و لباس های شما می تواند ادامه دار باشد.

به اشتراک گذاشتن موضوعات شخصی

کم پیش می آید که دختر ها با افراد غریبه اطلاعاتی را از زندگی شخصی خود به راحتی به اشتراک بگذارند اما برای افراد غریبه های که احساساتی نسبت به آن ها دارند و یا علاقه به آن ها دارند یک استثنا در نظر می گیرند. بنابر این به میان کشیدن صحبت از خانواده و یا اطلاعات شخصی و موارد مشابه که همگی در راستای به دست آوردن توجه شماست می تواند نشانه هایی از این علاقه نسبت به شما باشد که باید با دقت بیشتری به آن ها توجه شود.

کنجکاو بودن نسبت به شما

اگر به هنگام هم نشینی و صحبت با یک خانوم متوجه شدید که هم رفتار ها و هم سوالات وی کمی کنجکاوانه و غیر عادی به نظر می رسد باید شاخک های خود را نسبت به این موضوع بالا بگیرید.

اما آن ها با این وجود سعی در پرسیدن غیر مستقیم سوالات یا انجام کنجکاوی ها دارند که این مورد کمی کار شما را سخت می کند. معمولا سوالات در این کنجکاوی کلی تر و جامع تر هستند.
موفق باشید

بعد از عقد از این رو به اون رو شد

من رضا ۳۳ ساله هستم وحدود ۱۵ ماهه با خانمی بطور کاملا سنتی آشنا شدم.
ایشان در ابتدا بسیار منعطف وبا کلام آهسته وصبورانه رفتار میکردکه این موضوع اشتیاق من رو روز به روز به در کنار ایششان بودن بیشتر میکرد .
اما زمانی که عقد کردیم شرایط کاملا تغییر کرد ونحوه برخورد ایشان با ناهماهنگی وعدم تطابق با عقاید ورفتار خلاف نظر ایشان ،بسیار متفاوت شد
ومسائل ما هر روز بد رنگ تر میشه لطفا من رو راهنمایی کنید

پاسخ

در این مورد حتما با متخصصین کانون مشاوران ایران، مشاوره تلفنی/تخصصی داشته باشید
۰۲۱-۸۸۴۷۲۸۶۴

دوست عزیز ۱۵ ماه زمان کمی تیست و اصولا در این زمان افراد خودشون رو نشون می دهند و شخصیت بروز پیدا می کند .

هر چند هم که طرف مقابل بخواهد وانمود کند این مساله نمی تواند در ۱۵ ماه ادامه داشته باشد چون می فرمایید جذب اخلاق ایشون شدید و حالا بعد از عقد تفاوت رفتاری می بینید با توجه به اینکه نمی شود یک طرفه قضلوت کرد شاید مساله از هردو نفر باشد و اخلاق و رفتار شما هم در تغییر خلق و خوی ایشون بی تاثیر نبوده .

و اگر در صدد رفع مساله هستید باهم مراجعه و تلاش کنید هر دو نفر سهم خودتون رو در ایجاد مشکل یا مشکلات در نظر بگیرید .امیدوارم مساله مرتفع شود.

در این مورد میتونید با متخصصین کانون مشاوران ایران، مشاوره تلفنی/تخصصی داشته باشید
۰۲۱۲۲۶۸۹۵۳۴
موفق باشید

 خودتون قطعا بهتر می توانید تصمیم بگیرید .
وقتی فردی ۶ سال مداوم با شما دوست بوده ولی به وعده و قول و قرار ها عملی نکرده در زندگی اینده هم قابل اطمینان خواهد بود ولی وقتی می فرمایید خواستگاری دارید که به هر لحاظ مورد قبول شما هستند بهتره در مورد ایشون بیشتر فکر کنید .
نه اینکه بنده منظروم این باشد که به ایشون حتما جواب مثبت بدهید خیر بلکه بهتره به ایشون به طور جدی فکر کنید .و در نظر داشته باشید.
زندگی زناشویی با دوستی ها متفاوت است هر چند طولانی و عمیق و بهتره برای زندگی اینده همراهی را اننتخاب کنید که به هر لحاظ شبیه ملاک های شما باشند و حداقل های زندگی را داشته باشند و به نفر قبل بفرمایید که همه چیز از نظر شما تمام شده است ولی بحث خواستگار را مطرح نکنید که بعدا برای شما مشکل ساز شوند امیدوارم موفق باشید

در این مورد میتونید با متخصصین کانون مشاوران ایران، مشاوره تلفنی/تخصصی داشته باشید
۰۲۱۲۲۶۸۹۵۳۴
موفق باشید

بعد از یه مدتی متوجه شدم که این آقا با تموم زن ها و دخترای شهر رابطه داره

سلام وقت بخیر..من حدود یک سال پیش با پسری آشنا شدم که مادرم هم در جریانه رابطمون بود..

رابطه ی ما به این صورت بود که فقط پیام میدادیم اونم گاهی یک هفته یکبارو گاهی دو هفته یکبار که اونم بیشتر عکس نوشته و فیلم بود..

۳-۴بارم ایشون زنگ زدن و اصلا قرار حضوری نداشتیم بعد از یه مدتی متوجه شدم که این آقا با تموم زن ها و دخترای شهر رابطه داره یکیشون خاله خودم که هم شوهر داره و هم بچه!

یه جوری بود که انگار خالم از رقابت من وارد این ماجرا شد البته این اقا هم از نظر مالی و هم از نظر قیافه و ظاهر وضعیت خوبی داره.

حالا یک ساله که خالم یه جوری بمن تیکه میندازه و اذیت میکنه البته ما دیگه رابطمون رو باش قطع کردیم ولی الان میترسم چون من نامزد کردم و نگرانم نکنه اینارو به نامزدم بگه یا هر چیز دروغه دیگه ای در این مورد که زندگیه منو خراب کنه چون هرکاری ازش برمیاد و نامزدم خیلی آدم معتقد و با ایمانیه و منو خیلی دوست داره..

از طرفی میترسم خودمم بش بگم نکنه بزاره و بره چون در این صورت آبروم میره شهرمونم خیلی کوچیکهلطفا کمکم کنین

در این مورد کلامی با ایشون صحبت نمیکنید و تمام ردی که بتونه از گذشته شما باشه رو پاک کنید …

مادر شما در جریانه پس میتونید بیان کنید ایشون میخواسته خواستگاری کنه و….

ولی هر صحبتی شد فقط انکار کنید و نگران نباشید چون ایشون هم حرفی نخواهد زد …

فقط حساسیت نشون ندید چون میتونه برعلیه شما استفاده بشه ….

کاملا قاطع و محکم برخورد کنید

درسته که شما ارتباطی داشتید ولی این ارتباط حضوری نشده زیر نظر خانواده بوده و تصمیم برای ازدواح بوده و هیچ وقت ملاقات حضوری صورت نگرفته است اگر خاله شما بخواهند اقدامی کنند که ابروی خودشون به عنوان فرد متاهل بیشتر در معرض خطر است اگر خود اون فرد تمایلداشته باشند زندگی شما را خراب کنند که احیانا عکسی یا چیزی ندارند که شما در موقعیت نامناسبی باشید و بخواهند اثبات کنند که دوستی در کار بوده به هر حال قصد ازدواج بوده و خب طبیعتا بعد از مدتی به لحاظ عاطفی ممکنه پیام هایی رد و بدل شود و اصلا جای نگرانی وجود ندارد.

ضمن اینکه باید توجه داشته باشید گفتن این مساله به نامزدتون درسته ظاهرا صداقت به خرج دادن است ولی در واقع به هیچ عنوان از ذهن ایشون پاک نخواهد شد به فرض اینکه با شنیدن این مساله هنوز به شما تمایل داشته باشند.

همیشه درگیری دارند و عدم اعتماد مخصوصا که می فرمایید مذهبی هستند در هر حال امیدوارم تصمیم درستی گرفته شود و البته که بهتر است اصلا توجهی به این شرایط نداشته باشید.

در این مورد میتونید با متخصصین کانون مشاوران ایران، مشاوره تلفنی/تخصصی داشته باشید
۴۴۰۳۴۴۹۰
موفق باشید

بین دو راهی انتخاب خواستگار موندم

سلام من یه مدتی هست با یه اقایی دوست هستم وخیلی هم دوستش دارم اما الان یه شخصی برای خواستگاری امده موندم بین دوراهی که کدام را انتخاب کنم

پاسخ

یک دلیل اینکه بین دوراهی مانده اید قضاوت عقل شماست و احساس شما که در مورد دوستتون وجود دارد احتمالا این فرد جدید شرایط مناسبی دارد و احساسا و عاطفی به کسی که با اومدتی دوست هستید وابسته شدید؟

درست است ؟ خب بهتره کاملا شرایط را بسنجید اگر فکر می کنید شناخت شما از فردی که مدتی با او بودید کامل است و این فرد شرایط و ملاک های شما را براورده می کند و متناسب با انتظاراتی است که ار فرد اینده دارید البته اگر قصدش ازدواج باشد همراه است خوب فرد جدید را رد کنید ولی اگر فکر می کنید فضا بیشتر دوستانه بوده و جدیت ازدواج را نداشته و احساسی وابسته شدید و وقتی منطقی شرایط را بررسی می کنید فرد جدید شرایط شرایط شما را دارد خب بهتر است تکلیف دوستتون رو مشخص کنید چون قطعا زمان گذاشتن با شما و ..

با امیدی صورت گرفته و بهتره در جریان تصمیم گیری برای اینده باشد و دلیل منطقی برای جدایی بگیرید که بعدا از سمت ایشون حس انتقام جویی و مشکل خاصی برای زندگی ایندتون پیش نیاد البته به فرض مورد قبول بودن شرایط نفر جدید به هر حال امیدوارم تصمیم درستی بگیرید و خوشبخت باشید

در این مورد میتونید با متخصصین کانون مشاوران ایران، مشاوره تلفنی/تخصصی داشته باشید
۰۲۱۲۲۶۸۹۵۳۴
موفق باشید

خانم من زیادی منطقی هست و بیشتر وقت ها عصبی هست اما خودم هم منطقی و هم احساسی

من به مدت ۳ ماه عقد کردم . سن من ۳۱ و سن خانمم ۲۷ سالشه سوالم اینجاست خانم من زیادی منطقی هست و بیشتر وقت ها عصبی هست اما خودم هم منطقی و هم احساسی.

جخیلی مواقع دچار کمبود احساس میشم و دچار خلاء عاطفی میشم به نظرتون وظیف من چیه ؟ من باید چکار کنم ؟خسته شدم اون بیشتر گیر میده بیشتر گیرهای جزئی خیلی وقتا کلافه میشم چکار کنم .

اکثر شب ها که میخوام باهاش درد دل کنم درد داره مثلا یه بار دلش یه بتر سردرد یه بار کمر درد میگم بریم دکتر میگه دکتر هیچی نمیفهمن . ایشون فوق لیسانس و من لیسانس .یه راهنمایی بکنید ممنون میشم.

با سلام دوست عزیز تفاوت ها های شخصیتی باید قبل از ازدواج بررسی شود منتهی اکنون که ظاهرا تازه عقد کردید هم می شود تلاش داشته باشید تا مسائل مرتفع شود راجب احساسات و شرایطی که دارید با همسرتون صحبت کنید.

از ایشون انتظارات رو بخواهید و مطرح کنسد در شرایط مناسب شاید ایشون خیلی متوجه نیازهای شما نیستند و خب طبیعی است که این مساله شما را ازار می دهد.

ولی برای هر چیزی راه حلی وجود دارد.

و قطعا با مراجعه حضوری حل خواهد شد .نگران نباشید

در این مورد میتونید با متخصصین کانون مشاوران ایران، مشاوره تلفنی/تخصصی داشته باشید
۰۲۱۸۸۴۲۲۴۹۵
موفق باشید

سر دو راهی انتخاب همسر آینده هستم و نمی دونم چکار کنم

بنده ده سال با اقا پسری دوست بودم اما مشکلاتی پیش اومد که نتونستیم ازدواج کنیم و رابطمون سرد شد،اما الان یه خاستگار برام پیدا شده که تمام چیزای مد نظرم رو داره و خیلی بهم علاقه داره،

سر دوراهی موندم و نمیدونم باید چیکار کنم.

از طرفی نمیتونم از ده سال و خاطراتم چشم پوشی کنم،و بخاطر کمبودام تو رابطه قبلیم نمیتونم از این خاستگارم بگذرم میشه راهنماییم کنید لطفا

ده سال ارتباط دوستی کم نیست البته سن شما رو نمی دونم دقیقا ولی خب باید دقت داشته باشید که با همه اینکه خواستگار جدید شما شرایط رو داره این خاطرات و این مقایسه ها ممکنه دردسر ساز بشه به هر حال وابستگی ده ساله به راحتی فراموش نمی شود و اینکه اگر عکسی و یا هر چیزی دست اون اقا باشه برای زندگی اینده شما دردسر نشود.

البته که احتمالا در این مورد جدید به جای احساس عقل و منطق شما حکم می کند و خب احتمال خطا پایین تر است ولی بهتره قبل از ازدواج و اقدام برای فراموش کردن و حل شرایط قبلی مراجعه ای داشته باشید و اینکه اون اقا اگر متوجه شرایط شوند ممکنه در تصمیمشون تجدید نظر کنند.

البته همه احتمال است و به فرض عدم اطلاع .در هر حال دوستی ها هیچ تضمینی برای ازدواج ندارد و شاید اگر این مورد رو هم رد کنید با این فردده ساله منطقی نباشد ازدواج کنید و باز مشکلاتی پیش بیاید پس بهتر اسن مراجعه حضوری داشته باشید امیدوارم خوشبخت باشید
و بتوانید مساله را درست مدیریت کنید و تصمیم درست بگیرید
در این مورد میتونید با متخصصین کانون مشاوران ایران، مشاوره تلفنی/تخصصی داشته باشید
۰۲۱۸۸۴۲۲۴۹۵
موفق باشید

اختلاف سنی ۵ ساله توی زندگی مشترک مشکل به وجود میاره یه نه؟

سلام من الان با یکی حدودا ۵سال اختلاف سنی دارم یعنی اون آفا کوچیکتر از من هستن ولی اخلاقیلتمون به هم میخوره و اینکه قصدمون ازدواج هستش ولیکن میخواستم نظرتونو بدونم سنمون توی زندگی مشترک مشکل به وجود میاره یه نه؟

پاسخ

با سلام دوست گرامی همیشه موارد استثنا هستند که با این اختلاف سنی خوشبخت می شوند و ممکنه مشکل خاصی هم با هم پیدا نکنند ولی دقت داشته باشید که به هیچ وجه نمی شود یک باره تصمیم گرفت .

چون معلوم نیست شما جز استثنا باشید به این خاطر که سن بلوغ عقلی در دختران زودتر اتفاق می افتد ممکن است بزرگتر بودن شما منجر به عدم درک متقابل شود .

و اینکه زن که عاطفی است و احتیاج به حمایتگر دارد ممکن است این مساله براورده نشود .و صرف داشتن تفاهماتی که می فرمایید کافی نیست باید همه جوانب امر را در نظر بگیرید مخصوصا که این توافق ها بیشتر از س احساسات است تا سایر مسائل دیگر.در هر صورت بهتره حتما به مشاوره پیش از ازدواج مراجعه داشته باشید تا از انتخاب خود مطمئن شوید امیدوارم در نهایت خوشبخت باشیددر این مورد میتونید با متخصصین کانون مشاوران ایران، مشاوره تلفنی/تخصصی داشته باشید
۰۲۱۸۸۴۱۹۸۳۲
موفق باشید

چه آزمایشاتی قبل از ازدواج فامیلی مورد نیاز میباشد؟

۱- بنده (پسر) ۳۲ ساله و نامزدم ۲۸ ساله میباشد
۲- پدر و مادر بنده با یکدیگر دختر عمو و پسر عمو هستند
۳- پدرم با خواهر و برادر خود از طرف مادر ناتنی هستند
۴- نامزد بنده از یک طرف دختر پسر عمه من میباشد
۵- از طرف دیگر عمو و خاله من نیز با یکدیگر ازدواج نموده اند که نامزد بنده نوه دختری ایشان می یاشد
حال باتوجه به توضیحات فوق چه آزمایشاتی قبل از ازدواج مورد نیاز میباشد؟ و این آزمایشات تا چه میزان مورد اعتبار میباشند؟
با سپاس فراوان

پاسخ

دوست عزیز شما که فامیل بسیار دور هستید ولی اگر باز هم نگران هستید ازمایش زنتیک می تواند کمک کننده باشد ..
و نتایج ان هم معتبر خواهعد بود و به فرض اینکه هر مساله ای وجود داشته باشد مشخص و تکلیف شما هم مشخص می شود و اصلا جای نگرانی وجود ندارد .
امیدوارم موفق باشید

در این مورد میتونید با متخصصین کانون مشاوران ایران، مشاوره تلفنی/تخصصی داشته باشید
۹۸۲۱۲۲۳۵۴۳۰۴
موفق باشید

حس میکنم دارم از هم میپاشم چون برای مشکلم راه چاره پیدا نمیکنم

من دختری هستم که حس میکنم دارم از هم میپاشم چون برای مشکلم راه چاره پیدا نمیکنم. خاستم مشاوره بگیرم. راستش من خاسگاری دارم که ۴۰ سالشه و من ۳۳ هستم.

مشکل اینجاست که ایشون به دلم بنده ننشستن ولی از اونجاایی این تنهادخاسگار مناسب من هستش خاستم باهاش کمی اشنایی کنم تا شاید به دلم بشینه.

من ایشون را در کل سه بار دیدم ولی هیچ حس خوبی نسبت به ایشون ندارم و دوسشون ندارم. اولین بار تو خونه ملاقات کردیم. ولی دومین و سومین بیرون خونه.

ملاقات بیرون را کسی جز جز خاهرم خبر نداره. چون خانواده من بفهمن من بیرون رفتم دیدمشون ناراحت میشن. ولی خاسگارم تمایل داره باز همو ببینم. من مشکلی با دیدنش ندارم.

مشکل من خانواده است واینکه خوددم رغبتی به ایشون ندارم.( رفتن و دیدنش انگاز از ته ته دلم نیس با بیرغبتی میرم که شاید حل مسئله کنم) از طرفی همش تو خونه سر چیزهای کوچیک مورد سرزنش قرار میگیرم. تو خونه در عذابم واقعا چون اخرین مجرد توخونه و مادر پیر و پدر پیر.

از طرفی اینطوری با خاسگارم مشکل دارم. نمیدونم واقعا چکار کنم. بخدا نه راه پیش دارم نه راه پس. نمیدونم چطور حلش کنم. برای اشنایی با ایشون خب باید ارتباط بذارم دیگه.

خاسگارم اصن ارتباط کلامی با من نداره. گاهی تو تلگرام فقط پیام کوتاه میده. فقط میگه همو ببینیم. دیگه هیچ پیامی نمیده و چیزی نمیگه. فقط گیر کردم.

کاری هم ندارم بزنم از خونه بیرون کم منو ببینن کمتر بهم گیر بدن. تو خونه هم هر کاری میکنم کار خونه با منه. بازم خانواده ازم ناراضی هستند. نمیتونم جوابشون را بدم چون بی حرمتی میشه.

تو خودم میشکنم میمیرم باز نمیشه. امروز ب فکر خودزنی افتادم.

دیگه خیلی بهم فشار اومده. البته نکردم ولی واقعا دیگه تحمل ندارم.

دوست عزیز بله همان طوری که می فرمایید شرایط بسیار سختی دارید که طبیعتا ازاردهنده است.

و شرایط را برای شما سخت کرده است هم مجرد بودن و هم بحث اینکه در منزل تنها نفر مجرد هستید و احتمالا فاصله بالا با پدر و مادر باعث عدم درک می شود.

منتهی با همه این شرایط هم ازدواج برای فرار از یک شرایط سخت اصلا درست نیست.
و بهتره در نظر داشته باشید که باید در زندگی زناشویی د قدم اول اون فرد به دل شما بنشینه اصلا بحث زیبایی هم نیست صرف به دل نشستن است ..که باید این اتفاف بیفتد.
در مورد این مساله که چند بار صحبت کردید خب شاید بهتر باشد باز هم وقت بگذارید صحبت کنید و همه مسائل را در نظر بگیرید تا اینکه بخواهید مسائل نادیده گرفته شود
اینوه خب شاید با چند جلسه صحبت ایشون با رفتار و ااخلاق شما را مجذوب خود کردند چون به هر حال برای پاسخ رد دادن همیشه وقت هست ..

علاوه بر این مسائل این را هم در نظر بگیرید که بهتره در زندگی خودتون بتونید استقلال داشته باشید تحصیلات رو ادامه بدهید شرایط کاری داشته باشید تا مجبو نشوید به خاطر فرار از شرایط با فردی زندگی کنید که اصلا به دل شما تیست چون بعدا در روابط زناشویی با مشکل مواجه خواهید شد به هر حال امیدوارم خوشبخت و موفق باشید و اصلا نگران نباشید با مراجعه و یادگیری روش های مدیریت رفتار مساله حل خواهد شد .
در این مورد میتونید با متخصصین کانون مشاوران ایران، مشاوره تلفنی/تخصصی داشته باشید
۰۲۱۸۸۴۷۲۸۶۴
موفق باشید

چه کنم همسرم دوستم داشته باشد

حتما این تاپیک رو بخونید و ببنید الان ایشون گرفتار چه مشکلی شدند خیلی ناراحت شدم وقتی اون قسمتی رو که خوندم همسرشون حرف دلشون رو به این خانم زدند و گفتند اولش از ظاهر خانم خوشش نیومده…
این تاپیک کلی درس به شما خواهد داد و این خانم همین امروز این تاپیک رو زدند…

اما نظر خودم به قول معروف میگن درسته ادمای خوب زیاد هستند ولی این دلیلی نمیشه ادم با هر ادم خوبی ازدواج کنه (هر چند خود خوب تعریف دقیقی نداره منظورم همین چیزایی که از اون اقا گفتید و.. مثلا داشتن همین شغل خوب و…)

شما مثلا الان ۲۰ درصد به اقا تمایل دارید و از طرفی ایشون هم تمایل دارند به ادامه به نظرم از فرصت استفاده کنید و بیش تر باهاشون صحبت کنید و از دغدغه هایی که دارید به طور غیر مستقیم و مستقیم ازشون بپرسید (مثل همون کی عصبانی میشید ) اگه بعدش همین ۲۰ هم کمتر شد شک نکنید که ردشون کنید ولی اگه نظرتون مثبت تر شد که خب چی بهتر

شما باید بدونید شما قراره یه عمر با اون اقا زندگی کنید …

مثلا من خیلی دختر های خوبی رو میشناسم و خیلی خیلی هم برام قابل احترام هستند ولی هیچ وقت یه درصد هم برای ازدواج بهشون فکر نمیکنم با این که واقعا عالی هستند ولی با اونی که من میخوام فرق دارند حالا یکی ظاهر یکی رفتار و …

شما وقتی بله بگید دیگه باید تا تهش برید با نشه چند ماه بگزره خدایی ناکرده تاپیک بزنید بعد چند ماه هنوز از همسرتون خوشتون نیومده (اخه یه تاپیک دیگه هم هست یه خانمی با نامزدشون با این که خیلی مدته هستند نوشتند هنوز بهشون علاقه مند نشدند اون قدر ها ولی اون اقا خیلی علاقه نشون میدند و.. )

به نظر من این که طرف به دل ادم بشینه شرط اول و لازمه و قبل این که اصلا ببنیم طرف معیار هایی که میخوایم رو داره یا نه اولش باید دید اگه به دل نشست بعدش ادامه داد…چون کسی که به نشینه تا تهش هم نمی شینه..

یه چیز هم میگم کلا یکم معیاراتون رو از این حالت ریز خارج کنید..

مثلا این که اون بنده خدا گفته این طوری عصبانی میشه زیاد لوس نیست…

اتفاقا این یه حسنه ایشون تا این حد خودشون رو میشناسند که توی این مورد عصبی میشند..نکنه انتظار داشتید بگه مثلا توی مسایل ناموسی عصبی میشم خب طبیعتا هر مردی توی این یه مورد عصبی میشه دیگه…

یه نکته ی مهم دیگه این که شما اولویت تحصیل از ازدواج براتون بالاتر هست ..و خودتون هم گفتید دوست دارید همسرتون باهاتون توی این یه مورد هم قدم باشه و ادامه بده و این واقعا مهمه اگه اون اقا نظرشون یه چیز دیگست به مشکل می خورید..

اگه ایشون هم مثل شما هم هقیده باشند میتونید با هم درس بخونید و خیلی بیش تر هم به هم کمک کنید و روحیه بدید…

راجب درونگرا و برون گرا باید بدونید اینا همش اکتسابی هست و میتونید با هم کنار بیاید یکم شما درون گرا تر شید یکم اون اقا بیرون گرا تر…

راجب مذهب و .. خب خوبه مثل همید..حالا ایشون یکم بالاتر هستند لااقل ظاهرا خب باعث میشه شما هم با این فضا ها بیش تر اشنا شید و اینم موردی نداره مهم اصل موضوع هست که یکسانید…

راجب این که دوست دارید همسرتون ازتون چند سال بزرگتر باشه و پخته تر و.. نظره دیگه..ولی ایا شما تضمین میدید حتما این مدل خواستگاری برای شما بیاد..مثلا من پسرم میگم اگه برم خواستگاری میرم توی این حدود سنی خواستگاری چون دوست دارم زنم این ساله باشه ولی باید قبول کرد دختر ها توی این یه مورد محدودیت دارند دیگه و باید واقع بین باشید..

به هر حال اگه شرایط خانوادگی شما طوری هست که انشالله فرصت های بهتری داشته باشید خب بهتره بیش تر فکر کنید.
چون خیلی ها بودند توی سن های کمتر خیلی ایده ال گرا بودند ولی بعد این که سنشون میره باال واقعا مجبور میشند با مورد هایی تن به ازدواج بدند که خیلی از خوساتگار های قبلیشون هم کمرته و این طوری خیلی بیش تر ناراحات میشند چرا الکی خوساتگاراشون رو رد کردند.

خوب فکر کنید و جمع بندی کنید و در نهایت تصمیم درست رو بگیرید..انشالله..

منبع: com.مشاوره-ازواج


صفحه اصلی سایت مرکز مشاوره

administrator

مقالات مرتبط

566 نظرات

  • ناشناس , فوریه 19, 2014 @ 4:01 ب.ظ

    ای بابا به خاطر شکست عشقی که از ازدواج فرار نمیکنن! عزیزم میکلتو سعی کن حل کنی خب چرا آیندتو خراب میکنی

  • ناشناس , فوریه 19, 2014 @ 4:04 ب.ظ

    من از رفتین زیر بار مسئولیت اونم تو این اوضاع گرونی میترسم! واسه همین از ازدواج هم فرار میکنم!

  • ناشناس , فوریه 19, 2014 @ 5:34 ب.ظ

    uni ke bayad roozito mide

  • ناشناس , فوریه 19, 2014 @ 5:37 ب.ظ

    tarsoi dige

  • ناشناس , فوریه 19, 2014 @ 5:41 ب.ظ

    ghashangie ezdevaj be taahodesheo masooliatash! tars avse chi akhe

  • مهسا , مارس 1, 2014 @ 4:49 ب.ظ

    سلام. من با یه نفر دوستم که الان ۲ ساله از من خواستگاری کرده. منم ۸ ماهی میشه که جریان رو به مامانم گفتم. ۴ماه پیش مادر اون زنگ زد که بیان خونمون مادر من گفت با همسرم صحبت کنم بهتون زنگ میزنم. اما پدر مادر من مناسب نبودن خونه رو بهانه کردن و مامان من بهشون زنگ نزد. هرچیم که من میگم واسم مهم نیست و همه چی خوبه گوش نمیدن. الانم مامان پسره گفته که اینا مارو سبک کردن زنگ نزدن منم دیگه حتی تو بخوای نمیرم خواستگاری
    بخدا دیگه خسته شدم. شما بگید چیکار کنم. هم از طرف دوست پسرم تحت فشارم هم بابام یه مدته دستش خالیه. نظرتونو بگید و کمکم کنید. مرسی.

    • Anonymous , مارس 4, 2014 @ 7:11 ب.ظ

      سلام با مادرتون صحبت کنید و بهش بگید که شما همدیگه رو دوست دارید و این مسائل اهمیتی نداره

      • Anonymous , مارس 4, 2014 @ 7:12 ب.ظ

        شما باید از دوست پسرتون بخواین که مادرشو راضی کنه

    • Anonymous , آگوست 20, 2014 @ 9:55 ق.ظ

      چه میشه گفت …؟ وقتی مشکلات مالی اینطوری روی همه چی اثر گذاشته و این شده که شما نتونید با ارامش ازدواج کنید … در این مورد باید با پسر صحبت کنید و موضوع رو بهش بگید البته اگه بهش اعتماد دارید و ازش فرصت بخوایت ..به هرحال ایشون قراره روزی شریک زندگی شما بشه پس بهتره ازش کمک بگیرید …تا بتونه شرایط خانواده خودش رو آروم کنه …

  • زهرا , مارس 1, 2014 @ 10:08 ب.ظ

    باسلام من زهرا هستم۲۳ لیسانس حقوق و بیکار فرزند۴ام ی خانواده۷نفری،از موقعی که یادم میاد تو بدبختی و فلاکت بزرگ شدم۳برادر و۱خواهر دارم اولین برادرم ک بزرگترین فرزنده۲۹ سالشه و مبتلا ب اسکیزوفرنی،پدر و مادرم از روز او با هم اختلاف داشتن و همیشه همدیگرو پیش ما و حتی اقوام خرد و تحقیر میکردن برادر دومم بسیار عصبی و برادر سومم هم مبتلا ب اسکیزوفرنی است ماخیلی پیگیر درمانشون شدیم منتها از وسط راه منصرف میشدن خواهر مم متولد۶۷ پرستاره و ازدواج نکرده پدر بیچارم نمیتونه جلوی تهاجم و کتک کاری پسراشو بگیره همشونم بیکارن و تو خونه هستن پسر سوم ک حسین هس هر روز ب بهانه های مختلف منو میزنه بخدا خسته شدم این فضای خونه مارو صور کنید تا مشکل اصیمو بهون بگم

    • Anonymous , مارس 4, 2014 @ 7:17 ب.ظ

      سلام شما باید بر خدا توکل کنید و در برابر مشکلات صبور باشید ایشالا که همهشون یکی یکی حل میشن

    • Anonymous , آگوست 20, 2014 @ 9:58 ق.ظ

      زهراخانم گاهی باید با تما سختی تحمل کنید تا شرایط خروج شما مهیا بشه …الان شما باید بتونید وکالت و یا سایر آزمونهای مرتبط با حقوق رو قبول بشید چون در این حالت میتونید شرایط خیلی خوبی رو برای خودتون مهیا کنید … پس بهتره به گذشته نگاه نکنید بلکه نگاهتون فقط و فقط به آینده باشه ..

      مشاوره تلفنی با شماره :
      ۰۲۱ – ۲۲۳۵۴۲۸۲

  • jav , آوریل 13, 2014 @ 5:34 ب.ظ

    قصد ازدواج با خانومی رو دارم که ۲۷ سال دارند و ۸ سال پیش یک ازدواج ناموفق داشتند.ظاهرا به اسرار خانواده اش بوده و ظرف یک هفته عقد کردند وبدلیل اینکه همسرشون دست بزن داشتند ناچار شدند طلاق بگیرند.در ضمن این خانوم نسبت به اون شخص درگیری عاطفی نداشتند.ایا تفحص بنده در مورد همسر قبل ایشون لازم است؟

    • ناشناس , آگوست 11, 2014 @ 12:59 ق.ظ

      سلام. به نظر من حتما تحقیق کنید تا از دلیل جداییشون از همدیگه کاملا اگاه و مطمئن بشید ولی رفتارتون جوری نیاشه که به اون خانم بی احترامی بشه
      اینطوری اگر انشالله دلیل جداییشون همون بود که به شما گفتن، خیالتون راحته و شک و شبهه ای هم باقی نمیمونه که بعدا اذیتتون کنه و مشکل ساز بشه.
      موفق باشید.

    • Anonymous , آگوست 20, 2014 @ 10:01 ق.ظ

      البته اگه تحت تاثیر حرف بدگویان قرار نمیگیرید میتونید تحقیق کنید … توجه کنید من گفتم تحقیق نه اینکه در کارش جستجو کنید … ولی اگه خانم خوب و موجهی هست بهتره در این مورد با مشاور صحبت کنید تا با دادن راهکارهایی بتونه مارو از این شک و تردید رها کنه …

      مشاوره آنلاین با شماره تلفن های :
      ۸۸۴۲۲۴۹۵
      ۸۸۴۷۲۸۶۴

  • امیدوار , آگوست 22, 2014 @ 3:58 ب.ظ

    سلام این ماجرایی که زهرا خانم تعریف کرد بیشتر به فیلم هندی شبیه بود. خدایش وضعیت بعضی ها آدم رو به فکر فرو می بره و من خودم می گم خدا رو شکر.
    ان شاء الله ایشان هم یه ازواج موفق داشته باشند

  • نیلوفر , سپتامبر 6, 2014 @ 10:54 ق.ظ

    سلام
    من ۲۷ سالمه یک ساله که با پسری که البته یک سال از من کوچک تر هستند تو محیط کار آشنا شدم و با هم دوست شدیم تا برای ازدواج بهتر همدیگرو بشناسیم. خانواده ها از نظر اعتقادات مذهبی کاملاً با هم متفاوت هستند ولی ما با هم مشکلی نداریم.
    متأسفانه حالا که ایشان با پدرشون موضوع را مطرح کردند آنها مخالفت کردند. چیکار می تونیم انجام بدیم؟ نمی خوایم با دعوا موضوع ازدواج رو جلو ببریم.

    • Anonymous , سپتامبر 7, 2014 @ 7:31 ق.ظ

      نیلوفرجان …
      داشتن حمایت خانواده برای ازدواج بسیار مهمه … چون عدم رضایتشون میتونه بر روی روند عادی زندگی اثر بگذاره و اگرم حرفی نزنن عدم پشتیبانیشون برای شماها مشکل ساز هست …از طرفی اینکه شما از نظر اعتقاداتی با هم تفاوت دارید و این میتونه برای شما در آینده باعث نارحتی باشه ..به هرحال الان اگه تو این اتاقهای مشاوره یه دور بزنی کلی مطلب در این مورد پیدا خواهی کرد که افرادی به امیدی ازدواج کردن ولی همین تفاوت اعتقادی اونارو به مرز سقوط خانواده پیش برده ..پس بهتره فارغ از احساسات تصمیم گیری کنید

  • کیمیا , سپتامبر 12, 2014 @ 2:27 ب.ظ

    دختری ۲۳ ساله و مجرد هستم، حدود ۷ ماه هس که با آقایی آشنا شدم که ۴۰ سالشونه، و حدود ۴ سال هس که از زندگی قبلیشون که به مدت ۹ سال طول کشیده، جدا شدن. در ابتدا رابطه ما صرفا به عنوان دو تا دوست بود که به دور از مشغله های زندگی شبها به مدت یکی دو ساعت پای صحبت هم می نشستیم. و حتی تصویری از هم ندیده بودیم و صرفا رابطه مون صوتی بود …
    اما بعد از گدشت مدتی، احساس کردیم که تفاهمات زیادی با هم داریم و کم کم رابطمون نزدیکتر و صمیمی تر شد تا جاییکه ما حدود ۵ ماه هس که هرهفته دوبار همدیگه رو از نزدیک می بینیم
    ارتباط ما اونقدر خوب پیش رفته که الان به فکر ازدواج دایم باهم هستیم، خصوصیات اخلاقی، و شرایطشون به طور کامل برای من مورد قبول هس… و به خاطر اینکه ایشون هم از نطر ظاهری و هم از نظر اخلاق فردی و اجتماعیشون خیلی از سنشون کمتر بنظر میان، من ابدا این اختلاف سنیمون رو متوجه نمیشم
    این آقا علاقه زیادی به بنده دارن، و البته من هم ب ایشون علاقمندم….
    تنها دغدغه ما الان نسبت به آینده است، من این ترس رو دارم که این ارتباط خوب ، به دلایل فیزیولوژیکی ، که البته غیرقابل اجتناب هس، در کمتر از ۱۵ سال دیگه، که من هنوز به ۴۰ سالگی نرسیده ام ، اما ایشون ۵۵ ساله میشن، از بین بره….
    ممنون میشم که راهنمایی کنین، این موضوع تا چه اندازه مهمه و باید نگرانش باشم؟!
    و اگر میتونم این رابطه رو به شکل ازدواج دایم ادامه بدم؛ چطور میتنم خونوادم رو راضی کنم؟ چون قطعا مخالفت سنگینی خواهند داشت
    این رو لازم میدونم ذکر کنم که اگر این اختلاف سن شناسنامه ای وجود نداشت، این آقا یکی از بهترین گزینه های ازدواج برای من محسوب میشدن
    ضمنا ؛ این آقا در ارتباط با همسر سابقشون ، رابطه زناشویی بینشون برقرار نشده و توی شناسنامه هم اسمی از ایشون نیس و همینطور بنده از تمام ماجرای علل جداییشون مطلع هستم که برای من موجه هس

    • Anonymous , سپتامبر 12, 2014 @ 4:00 ب.ظ

      خب خانم کیمیا … داشتن اختلاف سنی میتونه بر روی زندگی اینده شما اثر بگذاره … خصوصا” از نظر روابط جنسی … چون خانم ها در سنین بین ۴۰سال شدیدا” از نظر جنسی فعال میشن و در این موقع این آقا در سن ۵۵ سالگیه که حس جنسی ایشون در حال افول و کم شدنه … پس این یکی از مشکلات شماست … که میتونید با مشاوره کردن در این مورد اطلاعات بیشتری رو کسب کنید …در مورد خانواده هم مشکلات خاص خودشو داره چون نمیخوان این موضوع در آینده زندگی شمارو تحت تاثیر قرار بده پس مسلم بدونید مخالفت خواهند کرد و تا نتونن با این موضوع کنار بیان و اعتماد کنن این مخالفت برقرار خواهد بود … در ضمن کسی که از همسرش جدا میشه میتونه درخواست شناسنامه جدید و بدون نام کنه پس در این مورد باید بیشتر حواستون جمع باشه … در ادامه باید خدمتتون عرض کنم از این آقا با این سن تعجب میکنم برای چی با احساسات دختری ۲۵ ساله بازی میکنه و میدونه که در آینده چه مشکلاتی خواهد داشت !!!!!!

  • سمانه , سپتامبر 16, 2014 @ 6:13 ب.ظ

    دختری هستم ۳۱ ساله،از یه آقایی که ۸ سال پیش از زنش جدا شده خوشم آمده،خانوادم مخالف هستن ولی من از صمیم قلب اون آقا رو دوست دارم و ما قرار با هم ازدواج کنیم ،این آقا ۴۰ ساله هست و افسردگی هم دارد و یه پسر ۱۲ ساله هم دارد البته ۸ سال که اون رو ندیده حالا خواهشا من رو راهنمایی کنید،ممنون میشم

    • Anonymous , سپتامبر 17, 2014 @ 7:09 ق.ظ

      اول از همه برای ازدواج باید حمایت خانواده رو داشته باشید …پس باید تحمل کنید …اینکه شما تونستید با ایشون ارتباط قلبی و عاطفی برقرار کنید خوبه ولی باید بعضی از نکات رو در نظر بگیرید … اینکه آیا واقعا” از همسرش جدا شده و کاملا” طلاق گرفته ان یا اینکه با دادن مهریه از هم دور زندگی میکنن که در این صورت ازدواج شما با مشکلات روبرو خواهد شد …آیا حضانت فرزند با ایشونه یا با همسرش ؟ دلیل جدایی رو تحقیق کنید ؟ علت افسردگی؟ و … که مشاوره ازدواج میتونه حضورا به شما در این مورد کمک کنه پس زیاد عجله نکنید ،تا بتونید موقعیت رو حساب شده بررسی کنید

  • سمانه , سپتامبر 16, 2014 @ 10:40 ب.ظ

    دختری هستم ۳۱ ساله،از یه آقایی که ۸ سال پیش از زنش جدا شده خوشم آمده،خانوادم مخالف هستن ولی من از صمیم قلب اون آقا رو دوست دارم و ما قرار با هم ازدواج کنیم ،این آقا ۴۰ ساله هست و افسردگی هم دارد و یه پسر ۱۲ ساله هم دارد البته ۸ سال که اون رو ندیده حالا خواهشا من رو راهنمایی کنید،ممنون میشم.

    • Anonymous , سپتامبر 17, 2014 @ 7:11 ق.ظ

      به این سوال پاسخ داده شده

  • shiny , سپتامبر 24, 2014 @ 11:46 ق.ظ

    سلام..
    من ۲۶ سالمه و الان تقریبا ۲ ساله که یه پسری همسن خودم به من علاقه مند شده.. از وقتی که به من گفت که بهم علاقه منده من سعی کردم منصرفش کنم و بهش بی توجهی میکردم چون از ازدواج و مشکلاتش میترسم.اما اون هروز بیشتر اصرار میکردو بیشتر علاقه مند میشد، و ازونجایی که میزان علاقه فرد واسه من خیلی مهمه وقتی دیدم اینقدر دوسم داره قبول کردم که باهم یه ارتباط مختصر داشته باشیم تا همدیگه رو بشناسیم..
    بعد از اون من متوجه اختلافاتی بینمون شدم که براحتی نمیشه ازش چشم پوشی کرد.و بزرگترین اختلافمون مسائل مذهبیه.. اون تو یه خونواده ی مذهبی و متعصب بزرگ شده ولی خوانواده ی من اونقدرا متعصب نیست. مثلا اصلا دوست نداره به کسی دست بدم حتی مثلا پسرخالم که فقط ۱۵ سالشه حتی میگه چون دیگه بزرگ شده باید جلوش روسری بپوشی ولی به نظر من اون هنوز بچه است و نیازی به این کارا نیست.. یا مثلا میگه بلوز کوتاه نپوش یا آستین لباست کوتاه یا روسریت بکش جلو.. و من ازین حرفاش خیلی ناراحت میشم و با اینکه اون خیلی دوسم داره من گاهی ازش بدم میادو میترسم ازینکه این حساسیتای اون بعدا باعث اذیت و جدایی بشه. به نظرتون این مشکلات چقدر جدیه و من باید با وجود این چیزا اگه پیشش بمونم اشکالی نداره یا باید ازش جدا بشم؟

    • Anonymous , سپتامبر 24, 2014 @ 6:01 ب.ظ

      خب دوست عزیز هر عقل سلیمی میتونه با استفاده از نشون ههای اطرافش بدونه که در آینده چه اتفاقاتی میتونه روی بده و شما الان باید بدونید که این رفتار در این مرحله نشونه های اختلافات بعدی و سخت تر در اینده زندگی شماست …پس وقتی پیغمبر میگه باید هر دو نفر هم کف هم باشن یعنی اینکه از یک فرهنگ و خانواده باشن که این مشکلات پیش نیاد …به هرحال بهتره با مشاوره ازدواج هم مشورت کنید و یا با این شماره مشاوره تلفنی داشته باشید … ولی بیشتر و منطقی تر فکر کنید
      ۰۲۱ – ۲۲۳۵۴۲۸۲

      • shiny , سپتامبر 24, 2014 @ 6:13 ب.ظ

        یعنی به چی باید بیشتر و منطقی تر فکر کنم؟ اینکه پیشش بمونم یا اینکه بهتره ازش فاصله بگیرم؟

        • Anonymous , سپتامبر 25, 2014 @ 6:59 ب.ظ

          دوست عزیز من به شما گفتم منطقی تصمیم بگیرید و به نشونه های اختلافتون دقت کنید … وقتی شما به این اختلافات دقت میکنید میتونید بفهمید در آینده چه مشکلات زیادی ممکنه برای زندگی مشترک شما وجود داشته باشه پس بهتره این رابطه قطع بشه …

  • ندا , اکتبر 7, 2014 @ 10:27 ب.ظ

    بچه ها تورو خدا با عشق ازدواج نکنین بزرگترین اشتباست بعد ازدواج هیچوقت اونجوری که فکرشو میکنین نیست من دختری بودم با عشق ازدواج کردم الان که اومدم تو زندگیش خیلی پشیمونم دلم میخواد طلاق بگیرم نمیذارن زندگیم خوب باشه همسرم دهن بینه

    • Anonymous , اکتبر 8, 2014 @ 9:00 ق.ظ

      خب بقول معروف اینه که وقتی با قلبت دارید تصمیم گیری میکنید حتما” عقلم باخودتون ببرید …
      عشق خوبه ولی در کنار منطق و فکر… چون هدف و مقصود رسیدن به این عشق نیست بلکه عشق مرکب حرکته نه مقصد …
      بهتره در این مورد با مشاور مشورت کنید تا راهکاری رو برای چگونه رفتار کردن با شوهری دهن بین رو براتون بازگو کنه … اگرهم خودشون با شما همراه بشن که میتونه نتیجه بسیار مطلوبی رو داشته باشه…
      چون نوع دهن بینی افراد متفاوته و نوعی اختلال شخصیتی بحساب میاد

  • سارا , اکتبر 14, 2014 @ 9:37 ق.ظ

    چکیده: سلام من دختر ۲۸ سال دارم .اصلیت پدرم برای کشور افغانستان ولی از دوسه سالگی ب ایران اومده و اینجابزرگ شده و با مادر من ک ایرانی هست ازدواج کرده من هم در ایران ب دنیااومدم بزرگ شدم لیسانس گرفتم و الان هم شاغل هستم درظاهر هیچکس حتی همسایه های ماهم ازاین موضوع ک ما اصالتا کجایی هستیم خبر ندارن دوساله که با پسری آشنا شدم خیلی باهم تفاهم داریم ایشون کل موضوع و میدونه و خودش شخصابااین موضوع مشکلی نداره.ولی چون ترک هستن.وتعصب دارن وباغریبه ازدواج نمیکردن تاحالا .الان مشکل داریم ماخیلی همو دوس داریم ولی این آقا میترسه که اگه فامیلاشون ازاین قضیه بویی ببرن تاابد اذیت مون میکنن هم پدر مادر شو هم مارو .به نظر شما باید چیکارکرد ؟اصن ازدواج نکنیم ؟ازدواج کنیم و بابقیه بجنگیم ؟

    • Anonymous , اکتبر 14, 2014 @ 9:43 ق.ظ

      خب اینکه چه باید کرد و چه ممکنه در آینده اتفاق بیفته چیزیه که این اقا باید در موردش صحبت و چاره اندیشی کنه …به هرحال شرایط زندگی ایشون طوریه که باید تابع سنت خانوادگی خودش باشه و مسلم بدونید اگه این ازدواج سربگیره اولین کسی که اذیت خواهد شد خوده شما هستید چون این آقا با تعصبات خانوادگی بزرگ شده و شما چیزی فعلا” از اخلاقیاتش نمیدونید … بهتره در این مورد بیشتر و منطقی تر فکر کنید … بهتره در این موقعیت با مشاوری متعهد مشورت کنید تا با بررسی حضوری به شما چشم انداز زندگی آینده رو نشون بده …در ضمن متونید با این شماره هم مشاوره تلفنی انجام بدید
      ۰۲۱ – ۲۲۳۵۴۲۸۲

  • مریم , اکتبر 19, 2014 @ 7:17 ب.ظ

    سلام من خانمی ۳۷ ساله هستم دارای یک فرزند ۱۲ ساله دختر که پیش خودم است من حدود یک سال زندگی کردم و ۱۱ سال پیش جدا شدم تحصیلات دانشگاهی دارم واز ابتدا شاغل بدون نیاز مالی نزد پدرو مادرم در این چند سال بعد جدایی زندگی به جرات سالمی داشتم حدود سه سال است با اقایی ۴۷ ساله که ایشان هم دو فرزند پسر ۸و۱۵ساله دارندومتارکه کردند اشنا شدم خیلی اتفاقی برای ازدواج فکر می کنم با بچه هامون در کنار هم خیلی مشکل داشته باشیم اصلا نمی دونم امکانپذیر هست یا نه ما دو تا با هم مشکلی نداریم ولی می ترسم بچه ها برامون مشکلساز شوند می خواستم راهنماییمون کنید ممنون می شم

    • Anonymous , اکتبر 20, 2014 @ 1:25 ب.ظ

      خانم محترم این موارد نیاز به راهنمایی زیادی نداره و باید به طور غیر مستقیم بررسی کنید تا بدونید نظر بچه هاتون در این مورد چی هست … مثل یک قرار تو یک پارک و یا یک برنامه ای که مثلا” این آقا کیف گمشده پول شمارو پیدا کرده و با هم آشنا شدید و یا همکار هستید و… تاوقتی که بین شما و بچه ها مراوده و معاشرتی نباشه ..نمیتونید به هم اعتماد کنید … پس این کار نیاز به مقدمه چینی داره …
      در ضمن میتونید با این شماره هم مشاوره تلفنی انجام بدید
      ۰۲۱ – ۲۲۳۵۴۲۸۲

  • زیبا , اکتبر 20, 2014 @ 1:09 ق.ظ

    سلام خانم۲۵ساله ام.حول وحوش دوسال پیش آجیم بایکی ازآقایون همکلاسیشون بودن رابطه صمیمانه ای داشتن یعنی آقاهمیشه بهشون ابرازعلاقه میکردن ودرزمینه درسی به خواهرم خیلی کمک میکردنا اماآجیم به ایشون علاقه ای نداشتن.امااآقاجوریکه خودشون به آجیم میگفتن به یادآجیم آهنگ گوش میدادن.حتی من هم درجریان بودم.که بعدازمدتی خاستگارباموقعیت عالی برا آجیم میادوخواهرم به این آقاموضوع رومیگه وازش میخوادبیادباخانوادم صحبت کنه.امااین آقانیومدن.وآجیم ازدواج میکنه واین آقادیگه ابرازعلاقه نمیکنه اماهمچناندرزمینه درسی به خواهرم کمک میکرد.آجیم اززمان مجردیش تامتاهلیش بخاطرعلاقه شدیدی که بمن داره مدام ناخواسته ازمن پیش این آقاتعریف میکرد.ناگفته نمانداآجی من برا این آقا خیلی باارزشه یعنی تو زمینه درسی انقدبه آجیم کمک کرده بود که آجیم رتبه تک رقمی اوورده بود.بخاطرتعریفای آجیم ازمن،این آقاازمن خوشش میادوبه آجیم میگه که من خوشبختش میکنم.اماخواهرم ردش میکنه چون قبلا این آقابه خودش علاقه داشته.امامن قبول کردم که این فرصت وبدم ببینم چی میشه.باینکه موقعیت مالی خوبی نداشت پیشنهاد دادم اگه قصدت خیره به خانوادم صحبت کن همین کاروکردحتی ۲بارخونمون اومدحالا۵ماهه درارتباطیم فقط۴بارهمودیدیم.این آقاخودش میگه بخاطراخلاقوروحیاتم خیلی عاشقم شده اماباینکه این آقاخیلی مهربونه خوش برخورده اما من هنوزتردید دارم،میترسم که به خواهرم چشم داشته باشه،نمیدونم چکارکنم؟لطفا کمکم کنید،

    • Anonymous , اکتبر 20, 2014 @ 1:33 ب.ظ

      دوست عزیز در اولین قدم به شما یک توصیه میکنم … وقتی در کاری شک و تردید دارید اصلا” وارد اون رابطه نشید … چون ناخواسته وابستگی عاطفی برای خودتون و ایشون به وجود میارید و ممکنه در پایان هم به نتیجه ای نرسید و شدیدا” از نظر روحی و عاطفی ضربه بخورید …
      خب میتونید به طور غیرمستقیم ایشون رو با توجه به نوع شخصیتش امتحان کنید تا از متن رفتارش متوجه علاقه اش به خودتون بشید …

  • زیبا , اکتبر 20, 2014 @ 2:01 ب.ظ

    سلام ممنون ازراهنماییتون.یعنی چجوری امتحانش کنم؟اصلاممکنه عاشقم شده باشه وقتی آجیه من تووقلبش بوده؟؟لطفابم بگیدچجورامتحانش کنم؟راستی ناگفته نماندمشکلی دارم که چندهفته پیش اونوبراش مطرح کردم.اولش مشکلموقبول نکرد.امافرداش پذیرف خودش میگف نمیتونم پارودلم بزارم من باتو به آرامش میرسم عاشق توهم واسه مشکلت هم بخداتوکل میکنیم.اما آقای دکتربازمیترسم بخاطرآجیم یا وجدانش…باشه.نمیدونم.کمکم کنید

    • Anonymous , اکتبر 21, 2014 @ 10:01 ق.ظ

      دوست عزیز میتونید در برخوردهایی که دارید در مورد خواهرتون حرفی بزنید و یا عکس دونفره ای که باخواهرتون دارید رو به طور غیرمستقیم در معرض دید قرار بدید …مثلا” یک عکس که معمولا” تو کیف پولتون گذاشتید و بعد عکس العملشو ببینید … هرچند واقعا” نمیتونید به عمق نظرش پی ببرید تا در معاشرت و مراوده با ایشون قرار نگیرید .. به هرحال باید قبول کنید که خاطرات گذشته رو نمیشه از یاد برد ولی میشه کمرنگشون کرد پس این به خود شما بستگی داره که ایشون رو با تمام این افکار بپذیرید…

  • ronaz , اکتبر 27, 2014 @ 8:50 ب.ظ

    سلام لطفا راهنماییم کنید-۱سال بایه نفر تو دانشگاه اشناشدم چندوقتیکه ازارتباطمون میگذشت برا خواستگاری اومدن اما خواستم صبر کنیم_ایشون ازنظر اجتماعی سنگینو خوش برخوردن طوریکه بارفتارای جدیشون حتی استادارم یاهمکاراش و حتی ÷درم روهم بخودش جذب میکنه_امتوزندگیش مشکلات زیادی داشته مسءولیت خواهرومامانشوزندگیشون ب عهده ی ایشونه_منوفرشته ی خودش خطاب میکرد ولی زود از کوره در میرف باکوچکترین مخالفت من اصن انتظار بدبودن ازم نداشت امروز با ی قهر کوچیک من منو وحشتناک زدو گف نمیخوامت_این ینی چی ؟؟هنگ هنگم میگه گفته بودم عصبانیم نکن لیاقت نداری

    • Anonymous , اکتبر 28, 2014 @ 11:29 ق.ظ

      خب دوست عزیز این به خود شما بستگی داره تا ببینید میتونید با این شخص زندگی کنید یا خیر …به هرحال برای هر چیزی دوایی وجود داره ولی اخلاق بد درد بی درمانه و این قول امام معصوم به حساب میاد..بهتره در این مورد خوب فکر کنید و از همفکری پدرتون هم استفاده کنید و حتی اگه نیاز شد با مشاوری متعهد هم صحبت کنید چون با این اخلاق زندگی در لحظه چنان شکننده میشه که شاید نتونید کنترلش کنید

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *