مرکز مشاوره

مرکز مشاوره اصفهان

مرکز مشاوره اصفهان

مرکز مشاوره خانواده و ازدواج اصفهان

.خانواده به عنوان نهادی تربیتی و اجتماعی از جایگاه ویژه ای در جامعه برخوردار است اهمیت خانواده همچنین در تعالیم دینی ما مشخص شده و به حفظ آن سفارش شده است حال ممکن است این آرامشی که انسان در خانواده دارد بنا به هر دلیل و مشکلی برهم خورده و این وظیفه اعضای خانواده است که برای حفظ آرامش آن تلاش کنند در این زمینه مشاوران خانواده با راهنمایی هایی که می کنند می توانند گره گشای مشکلات باشند.به همین منظور مرکز مشاوره اصفهان با هدف کمک به اصفهانیان عزیز، با تاکید بر بحث های مشاوره ای در مشاوره خانواده انقلاب، مشاوره ازدواج انقلاب، مشاوره خانواده بلوار کشاورز، مشاوره خانواده سی و سه پل تشکیل شده و برآن است تا بتواند راه گشای مشکلات شما در بهترین مرکز مشاوره اصفهان و سایر مراکز مشاوره اصفهان باشد.

شماره های تماس 01

مرکز مشاوره اصفهان دارای شعب متعددی در مناطق مختلف اصفهان از جمله مرکز مشاوره امام خمینی، مرکز مشاوره فلکه شهدا، مرکز مشاوره انقلاب ، مرکز مشاوره سی و سه پل و مرکز مشاوره بلوار کشاورز است و با استفاده از کارشناسانی مجرب و مشاورانی با سابقه و توانا پذیرای مردم عزیز اصفهان خواهد بود.

پسری هستم ۲۴ساله که ۲سال پیش با دختری در دانشگاه اشنا شدم

پسری هستم ۲۴ساله که ۲سال پیش با دختری در دانشگاه اشنا شدم.اول رابطه درسی بود ولی بعد کم کم به همدیگه علاقه پیدا کردیم.

ولی من شرایط ازدواج نداشتم و الان هم سرباز هستم.

و نمیتونم ازدواج کنم.

از همون اول هم جفتمون به خانواده هامون گفتیم و اون ها همدیگه رو دیدن و شناختن.

من خودم با نامزدی مشکلی ندارم و خانوادم ولی میترسیم که خانواده اون خانوم بعد مدتی بگن که حتما باید عقد کنید.

چون همین الان هم میگن نامزد کنین.

اما ما تو این ۲سال خیلی خوب بودیم بعضی جاها نظراتمون مخالف بود و با هم دیگه بحث کردیم.

اما بعد هر دعوا خیلی خوب بودیم و زود فراموش میکردیم.و بعضی اوقات رابطه جنسی نه اما کارایی کردیم که طرفمون ارضا جنسی بشه و خالی بشه.

خیلی میگن رابطه دوستی قبل ازدواج غلطه اما من فکر نمیکنم.

حالا میخواستم بپرسم اگه ما ازدواج کنیم مشکلی واسمون پیش میاد؟؟؟؟

یا خدایی نکرده منجر به طلاق میشه این ازدواج؟؟؟؟؟

خانوادهامون در یک سطح هستن.

اما این که میگن اگه ازدواج کردید دیگه بهم دیگه اعتماد ندارید و فکر میکنین طرف دروغ میگه و همیشه شک دارین.

اما من هیچوقت شک نکردم به این خانوم چون دختر خیلی ساده و خوبی هستن.

اگه امکانش هست راهنمایی کنین ممنون میشم

پاسخ

دوست عزیز شما تا شرایط ازدواج و نداشته باشید نمیتونید در این مورد صحبت کنید
حداقل باید استقلال مالی داشته باشید تا درخواست و حرف شما رو بپذیرند
هر وقت چنین شرایطی رو بدست آوردید دوره ای در حدود ۹ ماه رو نامزد باید باشید
تا خانواده ها مراوده و معاشرت کنند و شناخت کامل به وجود بیاد در این صورت میتونید نسبت به آینده خوشبین باشید
در این مورد میتونید با متخصصین کانون مشاوران ایران، مشاوره تلفنی/تخصصی داشته باشید
دفتر سعادت آباد:
۰۲۱-۲۲۳۵۴۲۸۲ خط ویژه

دوست پسرم نمیاد خواستگاریم و بهونه میاره

من (۲۲ ساله) در ارتباط با یکی از همکلاسی هایم وارد رابطه احساسی شدم که عشقی زیااااد بوجود آمد (شهر من اصفهان است و محل تحصیلم شهرکرد و این همکلاسی شهرکردی است)

این بنده خدا قصدش از ارتباط با من ازدواج بود و هست
ولی می گوید امکان ازدواج ندارد
خب راست هم میگه
دانشجو ، بدون حمایت پدر ، بدون شغل مناسب ، بدون سرمایه و سربازی نرفته و مشکلات دیگر
و دلش می خواهد وقتی به خواستگاری من بیاید که موجب سرافرازی من باشد
و خب
ما با هم درارتباط هستیم
که از بدشانسی من خانواده من از همان ابتدا فهمیدند
و به این ارتباط دوستی می گویند
بعد از کلی اتفاقات و کش و قوس های زندگی
پدر من یه جورایی راضی شده که دخترش با دوست پسرش با این شرایط ازدواج کنه و میگه این ارتباط شما غلطه و شرعا و عرفا درست نیست
ولی این آقا پسر همچنان میگه من نمی تونم اقدام کنم
دلایلش هم منطقیه
ایشون بچه آخر و پسر سوم هستن که برادر قبل از ایشون با موفقیت تحصیلی و کاری که دارد ازدواج نکرده و می گوید مامانم طرف شماست و میگه تو با چه چیزی می خوای بری خواستگاری دختر مردم
البته تو پرانتز مامانش و خانواده اون از عشق ما اطلاعی ندارن
حالا نظر شما چیست

من موندم و عشقم که داره داغونم می کنه

پاسخ
دوست عزیز اگر ایشون تکلیفشون مشخص نیست و باید هنوز دنبال اماده کردن شرایطی باشند با همه علاقه ای که دارید به نظرتون درسته که صبر کنید و منتظر ایشون بمونید .
شاید صحیح نباشد و اینکه شما عاشق هم هستید خب طبیعی است که یک سری از شرایط را در نظر نگیرد ولی ایشون اگر به شما تمایل دارند باید دنبال فراهم کردن شرایط مناسب باشند تا رضایت شما را جلب کنند .
و به هر حال شرایط دختر با پسر متفاوت است و نمی تواند همیشه صبر کند و منتظر بهبود شرایط شود .
و ممکن است در این بین شما خواستگارانی با شرایط مطلوب را رد کنید که دیگر تکرار نشوند بنابراین کاملا دقت داشته باشید که چگونه ادامه می دهید و بهتر است برای ایشون زمانی را تعیین کنید اگر واقعا تمایلی وجود دارد رسما اقدام کنند و خوب شرایط را باید در نظر گرفت و زندگی مسئولیت پذیری بالایی می خواهد ولی خب وقتی تا این حد علاقه وجود دارد باید با خانواده درست مطرح کنند و در جریان باشند در هر حال امیدوارم برای ادامه منطقی تصمیم بگیرید

به خاطر داشته باشید که در دوستی های اینچنین افراد خیلی از شرایط اینده را در نظر نمی گیرند تفاوت های فرهنگی و خانوادگی و فکر می کنند می توانند با حداقل ها زندگی کنند که بعدا همین مسائل کوچک درد سر ساز می شود .امیدوارم متوجه صحبت های بنده باشید
و خوشبخت شوید

در این مورد میتونید با متخصصین کانون مشاوران ایران، مشاوره تلفنی/تخصصی داشته باشید
۰۲۱۸۸۴۲۲۴۹۵
موفق باشید

زن مطلقه که خواستگار طلاق گرفته دارد
با سلام . زنی مطلقه ۳۸ ساله ساکن اصفهان داری یک فرزند پسر ۱۵ ساله هستم / خواستگاری از شهر تبریز دارم که ایشان هم از همسرشان جدا شدند و دارای دو پسر ۱۶ و ۲۱ ساله هستند .
از طریق یکی از دوستان خانوادگی با هم آشنا شدیم و در خواست ازدواج دادند .
از نظر تحصیلاتی و مالی از من در سطح خیلی بالاتری هستند ولی من جواب رد دادم و الان پشیمانم .
به نظر تون چکار کنم و اصلا آیا ما با هم خوشبخت می شویم ؟
پاسخ
با سلام دوست عزیز دلیل رد کردن چه بوده است ؟
به فرض اینکه بخواهید دوباره با ایشون ارتباط بگیرید ایا امکان پذیر است ایا می شود که از طریق واسطه اعلام کنید که مایلید بیشتر صحبت کنید .
در هر حال بعتره همه جوانب رو بررسی کنید خودتون فرزندی در سن بلوغ دارید و اون اقا هم همین طور بحث پذیرش فرزندان و باقی مسائل هم اهمیت دارد اینکه فرهنگ ها و اداب و رسوم متفاوت است .
شما در هر صورت یک بار تجربه شکست داشتید اگر قرار باشد دوباره تکرار شود شرایط روحی مناسبی در این سن نخواهید داشت بهتره ابتدا از رابطه دوباره مطمئن شوید و درخواست ایشون و هم حتما با مشاور پیش از ازدواج صحبت شود.
گرچه هر دو عاقل هستید.
ولی این کمک کننده است امیدوارم تصمیم منطقی بگیرید و خوشبخت باشید

در این مورد میتونید با متخصصین کانون مشاوران ایران،
مشاوره تلفنی/تخصصی داشته باشید
۰۲۱۲۲۶۸۹۵۳۴
موفق باشید

افسردگی پس از زایمان

سلام خانمی ۲۹ساله هستم.

مدتی هست با همسرم مشکل دارم.

از سه سال پیش که زایمان کردم من افسردگی گرفتم.

ولی همسرم هیلی درکم نکرد.

روابط جنسی خوبی نداشتیم و من نمیتونستم پاسهگوی همسرم باشم.

کم کم از هم دور شدیم. تا چند ماه پیش فهمیدم با کسی رابطه پیدا کنه.

خودش پشیمون بود از کارش. و الان فکر نمیکنم که رایطه داشته باشه.

چون اون خانم راضی نبود. ولی الان من هیچ محبتی از طرف همسرم دریافت نمیکنم.

من حال روحیم خوب نیست. همش گریه و غصه. ما ازدواجمون فامیلی بوده. ایشون از همون اوایل بچگی تا وقتی که فهمیدم دوستم داشتن. خیلی زیاد وابستم بود.

همون رابطه عاشقانه. به همین خاطر خیلی اذیت میشم. الان مخبتی نمیبینم برام سنگینه. حتی گاهی مواقع به فکر خودکشی می افتم. ولی به خاطر دخترم نمیتونم. هیلی تلاش میکنم اخلاقیاتم رو درست کنم.

همسرم میگه اخلاقت بده. من میگم من ۳سابه افسردم و این به خاطر اینه که مادر شدم. الان دیگه از مادر شدن دوبارم میترسم. خواهش میکنم کمکم کنید. مشاوره ها گرونه و نمیتونم برم.

اگه وضعمون خوب بود شاید به اینجاها نمیکشید

پاسخ
اگر مشکل شما افسردگی بعد از زایمان باشد باید و باید دوست عزیز زیر نظر روانپزشک باشید به هر حال هر چقدر هزینه داشته باشد شما سه سال است افسرده هستید و بایددارو مصرف کنید و اگر نیاز بود زیر نظر روانشناس باشید و بهتره ار مراکز دولتی دانشگاهی استفاده کنید یعنی بیمارستان هایی که زیز نظر دانشگاه ها هستند و اموزشی هستند و با این شرایط باید دارو مصرف کنید .
به هر حال مشکلات افسردگی در زنان باعث کاهش تمایلات جنسی و عدم پاسخگویی نیاز ها در مر دان شده و مشکلاتی را ایجاد می کند که باید دقت داشته باشید .و این طور نیست که شما بنشینید تا مساله حل شود خوب شرایط گریه و ناراحتی شما برای هر مردی ممکنه خسته کننده شود هر چند ایشون عاشق شما بوده باشند و علاقه بسیاری باعث ازدواج شده باشد پس بهتر است در اسرع وقت مراجعه داشته باشید.
افسردگی پس از زایمان برای بسیاری از افراد پیش می اید به خصوص در شرایط سزارین که اگر این مساله باشد دوره درمان مشخص دارد و اگر هم افسردگی بنیادی تر و مربوط به گذشته باشد باز درمان پذیر است و جای نگرانی وچود ندارد انتظار نداشته باشید بدون ویزیت در حد چند جمله مشکل سه ساله شما حل شود .
مطمئن باشید وقتی شما شرایط شادابی و نشاط را بدست بیاورید همسر شما هم در رفتارها تجدید نظر خواهد کرد البته باید با ایشون مراجعه کنید چون نقش همراه و کمک کننده ایشون در بهبود و درمان بسیار حائز اهمیت است .امیدوارم ایشون هم متوجه شرایط باشند و بهبودی حاصل شود و زندگی مطلوبی را تجربه کنید

در این مورد میتونید با متخصصین کانون مشاوران ایران، مشاوره تلفنی/تخصصی داشته باشید
۰۲۱۸۸۴۱۹۸۳۲
موفق باشید

فرزندم در اتاق ادرار می کند

سلام من یک بچه ۷ ساله دارم دور از چشم من در گوشه ای از اتاقش با اختیار خودش ادرار کرده میخواستم دلیلشو بدونم
با تشکر

علل بی اختیاری ادرار کودکان در روز

در حدود ۵ درصد علت بی اختیاری ادرار در روز نتیجه ی این است که مشکلی در دستگاه ادراری کودک وجود دارد مهمتر از همه وحود عفونت ادراری است.

اگر کودک در هنگام ادرار کردن دچار سوزش می شود و یا زود به زود ادرار می کند و حال ناگهان دچار بی اختیاری ادرار شده است باید به عفونت ادراری مشکوک شد و کودک را نزد پزشک متخصص برد.
بعضی از مادران دختر کوچک خود را در وان آب قرار می دهند و مواد کف کننده به آب اضافه می کنند مواد شیمیایی کف کننده ممکن است موجب تحریک مجرای ادرار و سبب بی اختیاری ادرار در روز گردد.

علل دیگر مانند انسداد مجاری ادرار و ناهنجاری های مادرزادی سبب بی اختیاری ادرار در روز می گردد.
در کشور ما که آلودگی انگل کرمک زیاد است ممکن است انگل کرمک از مقعد کودک به دستگاه تناسلی دختر برود و تحریک دستگاه تناسلی او سبب بی اختیاری ادرارش در روز گردد.

در چنین مواردی مادر باید دستگاه تناسلی کودک را کاملا مورد معاینه دقیق قرار دهد و یا او را نزد پزشک ببرد و از او کمک بگیرد . در صورت آلودگی دستگاه تناسلی به انگل کرمک انگل در دستگاه کودک دیده می شود.
کودکی که مبتلا به بی اختیاری ادرار در روز است احتیاج به آزمایش و عکس برداری دارد؟
پزشک معمولا باید از کودک مبتلا به بی اختیاری در روز معاینه کامل به عمل آورد. مخصوصا معاینه کامل از شکم ، دستگاه تناسلی و دستگاه عصبی او و چگونگی وضع دفع ادرار و جریان ادرار کودک را مشاهده و از نظر ناهنجاری های دستگاه ادراری بررسی خواهد کرد.
پزشک معمولا برای تشخیص امکان عفونت ادراری آزمایش کامل ادرار و در کودکان دختر کشت ادرار درخواست خواهد کرد.

در صورتی که پزشک به وجود ناهنجاری ادراری مشکوک گردید از دستگاه ادراری کودک عکس برداری و با متخصص دستگاه ادراری مشورت خواهد کرد.

شب ادراری کودکان

اگر پزشک شواهدی دالّ بر عیب عضوی دستگاه ادراری مشاهده نکرد علت بی اختیاری ادرار در روز کودک مربوط به مواردی که در زیر ذکر میشود خواهد بود و کودک احتیاج به عکس برداری ندارد.
بی اختیاری ادرار در نتیجه ی خندیدن شدید
بعضی از کودکان دختر از سن چهار سالگی تا هنگام بلوغ ممکن است هنگامی که از ته دل می خندند مقداری ادرار خود را بدون اختیار دفع کنند. چنین کودکانی از همه لحاظ طبیعی هستند و چنین وضعی در فامیل این کودکان وجود دارد. این نوع بی اختیاری ادرار اهمیت ندارد و معمولا در سن بلوغ از بین می رود.
بی اختیاری ادرار در نتیجه ی انقباض و اسپاسم مثانه
شایع ترین علت بی اختیاری ادرار در روز انقباض و اسپاسم مثانه می باشد.

کودک ناگهان دچار انقباض شدید مثانه می شود و در نتیجه احساس دفع ادرار میکند و شلوار خود را تر یا در شلوار خود ادرار می نماید.

چنین حالتی معمولا موقعی اتفاق می افتد که کودک با مادر خود در خارج از خانه مشغول خرید و یا به خانه ی دوستان خود رفته یا در راه مدسه به خانه است.
کودک برای جلوگیری از ادرار کردن دست خود را بر روی مجرای ادرارش فشار می دهد و یا روی مچ پای خود می نشیند. این حالت معمولا ارثی است و این کودکان اکثرا دچار شب ادراری نیز هستند و مثانه ی کوچک دارند. چون چنین واقعه ای برای کودک مزاحمت و ناراحتی به وجود می آورد اکثرا خودش درصدد جستجو و رهایی از آن است. باری بهبود چنین بی اختیاری در روز اقدامات زیر باید انجام گیرد.
الف- کودک را ترغیب نمایید که مایعات زیاد بنوشد : در صورتی که کودک مایعات زیاد بنوشد ادرارش زیاد خواهد شد و ورزش مثانه که در زیر به ذکر آن می پردازیم بهتر انجام می گیرد.
ب- موقعی که کودک احساس دفع ادرار کرد باید به فوریت به توالت برود : کودک را تشویق کنید که هروقت احساس دفع ادرار کرد به توالت برود ولی او را هرگز با فشار و تهدید به چنین کاری وادار نکنید.
ج- ادرار کردن و قطع کردن آن و دو مرتبه ادرار کردن : اسفنکتر مثانه ( یعنی دریچه ای که ادرار را نگه می دارد) در کودک مبتلا ضعیف است و باید با ورزش این اسفنکتر تقویت بشود. به کودک یاد دهید موقعی که احساس کرد ادرار دارد به توالت برود و موقعی که کاملا روی توالت نشست از شماره ی یک تا ده بشمارد و سپس نصف ادرار خود را رها کند و ادرارش را قطع نماید و باز از شماره ی یک تا ده بشمارد و سپس نصف دیگر ادرار خود را رها نماید. این تمرین ساده سبب میشود که کودک یاد بگیرد و بتواند انقباض و اسپاسم مثانه ی خود را کنترل کند و آن را از بین ببرد.
د- موقعی که کودک شلوار خود را تر نکرد به او جایزه دهید : موقعی که کودک شلوار خود را تر نکرد همه ی افراد خانواده باید با آفرین گفتن و دادن جایزه ی مورد علاقه اش او را تشویق کنند. این تشویق باید در هر موقعی که کودک به توالت می رود و ادرار خود را کاملا در توالت می ریزد به عمل آید. کودکی که چند روز یک مرتبه شلوارش را تر می کند برای روزهایی که شلوار خود را تر نکرده است باید جایزه ای بگیرد و مخصوصا رفتار عطوفت آمیز توأم با محبت پدر و مادر با کودک بسیار موثر می باشد.
بی اختیاری ادرار در روز ناشی از ترس
کودکان در سن دو تا شش سالگی اگر دچار ترس و وحشت شوند ادرار خود را رها میکنند. مثلا هنگامی که مادر کودک را روی تخت معاینه ی پزشک قرار می دهد بعضی از کودکان از ترس و وحشت دیدن پزشک ادرار خود را رها میکنند. این نوع رها کردن ادرار مهم نیست.
عوامل روانی دیگر مانند برخوردهای شدید و تند پدر و مادر با یکدیگر ممکن است سبب بی اختیاری ادرار کودک گردد و یا اگر خواهر و برادر کوچک کودک که تازه راه افتاده است به سراغ اسباب بازی ها و لوازم مورد علاقه ی او برود کودک ممکن است از ناراحتی ادرار خود را رها کندیا موقعی که پدر و مادر کودک را به کودکستان یا به دبستان می سپارند ولی او هنوز آشنا نشده است که اجازه بگیرد و به توالت برود ترس و وحشت سبب دفع ادرار او می گردد. یا اگر معلم محدودیتی در اجازه دادن به کودک به وجود آورد سبب دفع ادرار کودک می گردد.
درمان : با این کودکان باید با رأفت و عطوفت رفتار کرد. هر مسأله ای که موجب ترس و وحشت کودک گردد از آن باید خودداری کرد و برای او توضیح داد تا ترس و وحشت او از بین برود. در مهد کودک یا کودکستان یا دبستان باید محدودیتی برای رفتن به توالت وجود نداشته باشد. این کودکان در خلال دو تا سه هفته بهبود می یابند.

در فرایند رشد کودک، در حدود ۱۸ ماهگی کودک نیاز به دفع ادرار را با کلماتی مانند «جیش» خبر می دهد.

در دو سالگی وقتی خودرا خیس کرد به والدین یا اطرافیان خبر می دهد و در حدود ۲/۵ سالگی می تواند نیاز خود را به تخلیه مثانه به پدر و مادر خبر بدهد، با این حال، هنوز قادر نیست دفع آن را عقب بیندازد.

در سه سالگی است که با وجود رخ دادن “اتفاقات” فراوان بخصوص هنگام بازی خود را به دستشویی می رساند و می تواند دفع ادرار را به تعویق بیندازد.

در چهار پنج سالگی کودک می تواند به دنبال جایی مناسب برای دفع ادرار برآید و در مقابل خواست اطرافیان به دفع ارادی ادرار قبل از خواب و مهمانی بدون آنکه حالت لبریزی پدید آید، اقدام نماید.

افرادی هستند که علی رغم رسیدن به سن ۵ سالگی هنوز دفع ادرار خود را بدون وجود دلایل زیستی و طبی کنترل نمی کنند.

این وضعیت ، جزء اختلالهایی است که از دیرباز شناخته شده است و در برگیرنده افرادی است که به صورت پیاپی عمدی یا غیر عمدی، ادرار خود را در رختخواب یا شلوار خود دفع می کنند.

خصوصیات بالینی

کودکانی که به سن زمانی یا عقلی پنج سالگی می رسند باید توانایی نگهداری و کنترل ادرار خود را کسب کنند. حال اگر با رسیدن به سن پنج سالگی بدون هیچ دلیل جسمی یا مصرف برخی از داروها، بازتاب کنترل ادرار صورت نگیرد، مثلا، دفع به صورت غیر ارادی صورت گیرد یا فرد ترجیح دهد که به جای رفتن به دستشویی، ادرار خود را در شلوار یا رختخواب دفع کند، فرد، مبتلا به اختلال بی اختیاری ادرار خواهد بود.

روانشناسان این اختلال را در سه نوع، شبانه، روزانه و شبانه روزی مورد دقت قرار داده اند.

در اختلال کنترل ادرار روزانه ، خیس کردن فقط در ساعات بیداری و در نوع شبانه، خیس کردن هنگام خواب صورت می گیرد و در نوع شبانه روزی، فرد مبتلا ترکیبی از دو وضعیت را نشان می دهد.

با توجه به پیامدهای اجتماعی و عاطفی بی اختیاری ادرار، میتوان گفت کودک مبتلا به این اختلال، بخصوص زمانی که بزرگتر می شود، احتمالا با همسالان و سایر اعضای خانواده خود مشکلاتی خواهد داشت و جای شگفتی نخواهد بود که خودپنداره اش نیز صدمه ببیند.

ملاک های تشخیصی بی اختیاری ادرار به شرح زیر می باشد:

الف. دفع مکرر ادرار در لباس یا رختخواب ( عمدب یا غیر عمدی)
ب. با وقوع دوبار در هفته به مدت سه ماه پیاپی و ظهور پریشانی مشخص بالینی یا تخریب کارکرد اجتماعی تحصیلی یا سایر زمینه های مهم حایز اهمیت بالینی است.
ج. حداقل سن تقویمی پنج سال
د. رفتار ناشی از تأثیر فیزیولوژیایی یک ماده ( همانند ادرارآورها) یا مشکلات پزشکی عمومی (همانند بیماری قند، اختلال تشنجی یا عفونت نخاعی) نباشد.
شیوع
اکثریت کودکان سه تا چهار ساله توانایی کنترل ادرار در روز را پیدا می کنند و در همین سالها بیش از ۵۰ درصد آنها توانایی کنترل ادرار هنگام شب را دارند. بدین ترتیب، کنترل ادرار در شب دیرتر ایجاد می شود. شیوع این اختلال در پنج سالگی برای پسرها ۷ درصد و برای دخترها ۳ درصد است. شیوع بی اختیاری ادرار را در ده سالگی برای پسرها ۳ درصد و برای دخترها ۲ درصد و در هجده سالگی برای پسرها ۱ درصد و کمتر از آن برای دخترها گزارش شده است.

سبب شناسی

عوامل مختلفی را در پدیدایی این اختلال موثر دانسته اند؛ مثلا، از آنجایی که حدود هفتاد درصد کودکان مبتلا به بی اختیاری ادرار سابقه مثبت خانوادگی دارن، احتمال وجود یک جزء ژنتیک در کسب کنترل ادرار قابل طرح است. به غیر از این مورد ظرفیت پایه مثانه، رسیدن به موفقیت را در این کودکان دشوار می سازد.

بررسی های مختلف عوامل ارثی و محیطی نظیر شخصیت مادران، مهم انگاری ادرار کردن کودک، تر و خشک کردن بیش از حد او پس از خیس کردن توسط والدین، رخدادهای فشارآور زندگی، پرجمعیت بودن خانواده، محرومیت های اجتماعی، و توجه طلبی کودک را در سبب شناسی این اختلال حایز اهمیت می دانند.

درمان

امروزه هیچ روشی به اندازه روش رفتاری در آموزش کودک برای نگهداشتن ادرار خود موثر نبوده است و علی رغم ایراد هایی که به این نوع از درمان گرفته شده، اکثر اطلاعات بیانگر آن است که این درمان نه تنها اثرات جانبی ندارد، نتایج مثبت فراوانی در زمینه تصویر کودک از خود و ارزیابیهای دیگران می گذارد.

قیل از هر اقدام درمانی رد بنیادهای بدنی این اختلال از طریق شرح حال، معاینه و کسب نظر متخصص مجاری ادرار و همچنین فهم نگرش کودک نسبت به مسأله، انگیزش و آگاهی او از این موضوع لازم و اساسی است. درمان رفتاری بی اختیاری ادرار با شیوه های متنوعی همانند استفاده از وسایل هشداردهنده، آموزش کنترل و نگهداری ادرار، تغییر محرکها و پیامدهای عمل و همانند آنها انجام می پذیرد.
استفاده از وسایل هشداردهنده روشی موثر در بی اختیاری ادرار است که موفقیت در آن مستلزم حوصله، همکاری و پشتکار است.

در این روش با دفع ادرار توسط کودک جریانی الکتریکی برقرار شده و زنگ یا نوایی هشداردهنده به کار می افتد.در حال حاضر وسایل هشداردهنده بسیار جمع و جور و حساسی ساخته شده است که صفحات حساس و لایه جذاب بین آنها زیر لباس زیر،یا لباس خواب وصل می شود.

وقتی ادرار کودک زنگ را به صدا درآورد، کودک باید از رختخواب بیرون آمده به دستشویی برود، لباس زیر خود را عوض کند، صفحه حساس را به لباس خود وصل کند، در صورت خیس شدن ملافه، آن را عوض کرده و بخوابد. اجرای موفقیت آمیز این شیوه، معمولا ظرف یک ماه منجر به بهبودی می شود.
در روش آموزش تداوم کنترل ادرار با این فرض که ظرفیت مثانه کودک مبتلا کوچکتر از کودکان دیگر است، از کودک خواسته می شود در طی روز به تدریج فاصله های تخلیه ادرار خود را طولانی تر کند و جایزه بگیرد تا این فاصله به ۳۰ دقیقه برسد.

این شیوه برای کودکانی که مثانه کوچک دارند و به ویژه در ترکیب با روش اول و آموزش قطع و وصل ادرار در دستشویی نتایج بهتری خواهد داشت.

همسرم در رابطه با وظایف زن و مرد مشکل دارد

یک سال ست ازدواج کرده ام و داراط حقوق ثابتی هستم و تقزیبا مجبور هستم در مخارج خانه و پرداخت قسط ها مشارکت کنم. پول مهم نیست ولی از این که برای من ایجاد وظیفه کنم می ترسم. از طرفی شوهرم میگوید زن وشوهر باید رفیق باشند و ایشان کلا با آن چه عرف جامعه است در رابطه با وظایف زن و مرد مشکل دارد و آن ها را باور های قدیمی می داند.این موضوع تارد باعث سردی روابطمان می شود

توقعات شوهر

دوست عزیز کسی نمیتونه برای روال زندگی شما تصمیم گیری کند.
پس این موارد رو باید در زندگی مشترک به توافق برسید.
اینکه طبق شرع و قانون نفقه کامل زن برعهده مرد میباشد شکی نیست.
ولی باید بدونید در زندگی امروزه نیاز هست تا در کنار هم زندگی ساخته شود
ولی کمک شما نباید باعث تنبلی و توقع ایشون شود.
پس در این مورد حدود رو مراعات کنید .
تا هم از احترام لازم برخوردار باشید و هم ایشون رو در زندگی اقتصادی کمک رسانده باشید.

دوستدعزیز بله بهترین راه رو انتخاب کردید همینکه به مشاوره مراجعه کنید راه حل بسیار مناسبی است .
دقت داشته باشید که اگر واقعا وقتی کمی فاصله می گیرید و منطقی تر فکر می کنید این تفاوت سنی برای شما مهم می شود و دقیقا در هنگام بودن در کنار هم این مساله اهمیتی ندارد این یعنی منطقی تر باید پیش بروید چون به هر حال رعایت احتیاط لازم است و بحث یک عمر زندگی است اگر از هیجانات فاصله بگیرید .
و بعد از مدتی مدام این اختلاف سنی ذهنی شما را درگیر کند اصلا مطلوب نخواهد بود .
بنابراین بهتره قبل از هر اقدام رسمی تر همه جوانب را در نظر بگیرید و اجازه تدهید فضای احساسی غالب شود به هر حال باید دید مسائلی که باعث شده شما دو نفر چند بار کات کنید چیست شاید همین ها د زندگی اینده مشکلات زیادی را ایجاد کند که باید دقت داشته باشید .
در هر حال امیدوارم موفق باشید

در این مورد میتونید با متخصصین کانون مشاوران ایران، مشاوره تلفنی/تخصصی داشته باشید
۹۸۲۱۲۲۳۵۴۷۸۳
موفق باشید

بعد از ازدواج دیگه همسرم دوست ندارم

سلام مشاور عزیز،بیست و هشت سالمه،تازع عقد کردم،شوهرمو قبل و بعد از ازدواج خیلی دوست داشتم و دارم،برای رسیدن بهش بخاطر مشکلات مالیش،سختی کشیدم،اما خب سراخر رسیذیم،اما راسش وارد زندگی که شدم دیدم مشکل مالی عاش،بهاطر مدیریت اقتصادی خیلییی پایینشه،وارد چن تا کار شد بدون تجربه و تجربه خپب به دست اوردن و شکست خوردن.

با وضعی که پیش اورده فک نکنم به زودی ها بریم سرزندگی مون،خیلیی غصه دارم،دلت نمیاد خیلی بهش حرف بزنم چون تا بخوام گله کنم،حس میکنم اعتمادش،می افته،و همش دلش تاییدمو میخواد،دلم گزفته،خیلی،از ایتدم میترسم،از خجالت زده شدن جلوی دیگران،از دانش کمش.چی بکنم،چی بکنم وقتی حرف میزنم این مسائل روابطمونو خذشه دار نکنه،خیلی تاییدمو میخواد،چون تا الات ایتطوری یود،و الان حسمم یه جوریه،خیلی دوسش دارم اما به شدت غصه دار

سرد شدن به زندگی مشترک

دوست عزیز همیشه این اتفاق میفته و افراد بعد از ازدواج متوجه واقعیت زندگی مشترک خواهند شد .
به هر حال این انتخاب شما بوده و هر دوی شما باید برای ایجاد یک کار مناسب تلاش کنید .
از کارهای خانگی برای خودتون  استفاده کنید .
و براساس علاقه از همین امروز آموزش کار و حرفه ای رو شروع کنید .
تا هم لذت این دوران حفظ شود و هم به آینده امیدوار باشید .

راه های بهبود زندگی زناشویی

برای اینکه زندگی زناشویی خوبی داشته باشیم، لازم نیست که بیخودی به دنبال راه های معجزه آسا باشیم.

ضمن اینکه باید بدانید که خوشبختی در زندگی زناشویی و داشتن یک زندگی زناشویی موفق بعد از ازدواج، هیچ ارتباطی به رویاپردازی و ایده آل نگری نداشته و در عین حال چیزی نیست که بدون هیچگونه تلاش و اراده ای، تحقق بپذیرد.

پس لازم است بدانید که اگر واقعا قصد بهبود شرایط زندگی زناشویی خودتان را دارید، یکی از بهترین اقداماتی که می توانید انجام بدهید، شناسایی عوامل مخرب در زندگی است که ما در این مطلب از آن ها با نام دشمن زندگی زناشویی یاد می کنیم و قصد داریم تا ۹ مورد از آن ها را در ادامه ی مطلب بیاوریم.

البته هر کدام از شما ممکن است به فراخور شرایط زندگی خودش، بخواهد به این موارد، مورد دیگری نیز بیفزاید.

تلویزیون

تلویزیون قاتل عشق است.

در این مورد هیچ شکی نداشته باشید!

حتی کاملا توصیه می شود که شام خوردن جلوی تلویزیون را قدغن کنید.

هر شب غذا خوردن جلوی تلویزیون به همراه گویندگان نمی‌گذارد حواستان به همسرتان و فرزندانتان باشد، از آن گذشته آن‌قدر جلوی تلویزیون به تماشای فیلم مشغول بوده‌اید که وقتی به رختخواب می‌روید‌، حتی دیگر وقت ندارید با هم حرف بزنید و از حال یکدیگر باخبر شوید.

تنها چاره کار این است که این دشمن را از زندگی عاشقانه بیرون بیندازید!

برای آنکه در این کار زیاد سخت‌گیری نکرده باشید‌، می‌توانید موافقت کنید که در هفته‌، بعضی از شب ها تلویزیون خاموش باشد. البته فراموش نکنید که تلوزیون در رابطه ی میان والدین و فرزندان نیز بعضا نقش های مخرب زیادی دارد.

خانه‌ نشینی

ممکن است به خاطر تلویزیون و یا بنا به دلایلی، دیگر بیرون نروید!

البته حتما لازم نیست که رستوران های آنچنانی بروید و یا از همسرتان چنین انتظاری را داشته باشید. چرا که به هر حال اصل قضیه این است که شما اوقاتی را با هم و به بهترین شکل سپری کنید.

حالا می توانید غذایی که در منزل تهیه کرده اید را به پارک ببرید و یا اینکه اگر می توانید به رستورانی که در آن خاطره های خوشی داشته اید، بروید.

فراموش نکنید که نباید با هزینه تراشی های بی مورد، به گونه ای متحمل هزینه بشوید که دیگر نخواهید به رستوران بروید.

اگر هم به سینما علاقه دارید و از آن لذت می برید، می توانید با تفاهم بر روی فیلم خاصی، از تماشای آن لذت ببرید.

فراموش نکنید که صله ی رحم را همواره در برنامه های خودتان بگنجانید.

مبادا طوری رفتار کنید که ببینید دیگر از گردش‌های دونفره و شب‌نشینی‌های رمانتیک خبری نیست!

باید دوباره آن حال و هوا را به‌دست‌آورید و به اتفاق یکدیگر از خانه بیرون بزنید!

حالا که به تازگی از شر تلویزیون خلاص شده‌اید، سعی کنید که توجه به همسرتان، تلوزیون جدید شما باشد!

ساعات اضافی

دیگر دیر از سر کار به خانه برنگردید!

نه تنها برای خودتان وقت ندارید بلکه علاوه بر آن خستگی و عصبانیت‌تان را با خود به خانه می‌آورید‌ که حقیقتا هیچ کار خوشایندی برای فرزندان وهمسرتان نیست!

تنها کافی‌است که کار، تمام زندگیتان را به‌خود مشغول کند، به سرعت تنها موضوعی می‌شود که از آن در خانه حرف می‌زنید. بس کنید! سعی کنید به حد کافی زود به خانه برگردید تا قبل از شام کمی وقت برای خودتان و یا با هم بودن داشته باشید. به شرطی که طبق همان اصل اول، در این مدت جلوی تلویزیون ولو نشوید!

و خصوصا برای آنکه توجه بیشتری به یکدیگر داشته باشید، هر ازگاهی کار را از یاد ببرید. به عنوان مثال می توانید تصور کنید که هر گاه به خانه بر می گردید، همانطور که جوراب های خودتان را از پایتان خارج می کنید، تمام مسائل فکری بیرون از خانه تان را هم از ذهنتان خارج کرده و آن ها را درون جوراب هایتان بریزید.

رسیدگی به وضع ظاهر

فکر نکنید چون دیگر زن و شوهر هستید و چندین سال از زندگی مشترکتان می‌گذرد، باید نسبت به وضع ظاهرتان بی‌خیال شوید!

چرا که در روایات اسلامی هم نسبت به این که هر کدام از زن و شوهر خودش را برای همسرش آراسته کند، تاکیدات و سفارشات بسیار فراوانی وجود دارد.

پس بهتر است که دست از شوریدگی و نا‌مرتب بودن بردارید، موهایتان را ژولیده و درهم رها نکنید، از ریخت‌و‌پاش‌کردن در خانه خودداری کنید و به‌خودتان برسید!

همسرتان مطمئنا شما را همانگونه که هستید دوست دارد، با این‌حال چرا سعی نمی‌کنید خود را به بهترین شکل نشان دهید؟

به این ترتیب به او نشان می‌دهید که حضور او و تاثیری که بر او می‌گذارید برایتان مهم است!

 بی‌توجهی

یکی دیگر از دشمنان بزرگ زن و شوهرها‌، بی‌توجهی است.

در اینجا منظور از توجه کردن گل خریدن و یا هدیه دادن نیست بلکه تنها نگاه کردن به همسرتان است که گاهی می تواند خیلی بیشتر از آنچه که تصور می کنید، تاثیر خوبی در زندگی تان بگذارد.

زمانی‌که همسرتان آرایشگاه رفته و یا کت جدیدی خریده است به او توجه نشان دهید؛ به‌خصوص زمانی ‌که او را شیک و زیبا می‌بینید و یا وقتی‌ که او با تعریف‌های بجا و مناسبش شما را تحت‌تأثیر قرار می‌دهد، از او تعریف کنید.

زیرا تعریف و تمجید‌ها همیشه خوشایند هستند‌، اما تنها زمانی‌که درست و بجا به‌کار برده شوند.

حسادت مفرط

دست از پاییدن و سین‌جین کردن همسرتان بردارید زیرا زندگی مشترک براساس اعتمادی دو جانبه بنا می‌شود. شک و بدگمانی‌های بیش از حد شما‌، در نهایت او را به ستوه آورده و به سمت فرد دیگری هل می‌دهد! پس مواظب باشید که با دست خودتان، عشقتان را نابود نکنید.

 خانواده همسر

نه، مطمئنا تمام خانواده‌های همسر آنگونه که در فیلم‌ها به‌صورت منفی نشان داده می‌شوند، نیستند.

پس سعی کنید که از تلقین منقی به ذهنتان کاملا دوری کنید و این باور را در خودتان تقویت کنید که تفاهم بین همسر و خانواده شما اغلب می‌تواند گرم و صمیمانه باشد.

اما نکته مهم آن است که بدانید زمانی‌که این تفاهم به حد کافی وجود دارد‌، چیزی را به همسرتان تحمیل نکنید. چنانچه احساس می‌کنید که همسرتان از رفت‌وآمد‌های آخر هفته کم‌کم خسته می‌شود به او اصرار نکنید آخر هر هفته برای ناهار با خانواده شما باشد و البته این قاعده در مورد میهمانی‌های همکاران و دوستان قدیمی نیز صدق می‌کند.

نبود برنامه

تشکیل خانواده به معنای گذراندن زندگی بدون در نظر‌گرفتن آینده نیست.

شما باید به اتفاق هم آینده‌تان را بسازید. از برنامه‌های کوتاه‌ مدت (مکانی که تعطیلات را در آنجا می‌گذرانید، خرید اتومبیل و…) گرفته تا برنامه‌های بزرگ‌تر (بچه‌دار شدن، عازم شهر دیگری شدن و…) بی‌درنگ در مورد آینده‌تان و اینکه چگونه با آن روبه‌رو می‌شوید فکر کنید. این عمل روابط شما را منسجم‌تر و شور و شوق پیش‌روی در زندگی را در شما شعله ور می‌کند!

سکوت

مطئنا عدم‌گفت‌وگو برای زندگی زناشویی مضر است. این امر بنا به دلایل مختلف اغلب ناشی از کمبود وقت و یا بی‌توجهی زن و مرد نسبت به یکدیگر است که در بالا از آنها نام برده‌ایم.

با این‌حال، معمولا گفت‌وگو میان زن و مرد صورت می‌گیرد، اما هیچ‌یک از طرفین به حرف‌های یکدیگر گوش نمی‌دهند…

در این حالت، موضوعی را با هم مطرح کنید و سعی کنید حقیقتا حرف طرف مقابل‌تان را بفهمید. درصورت نیاز، بی‌درنگ از یک روان‌درمانگر کمک بگیرید.

البته ناگفته نماند که متاسفانه بعضی از زن و شوهرها، حرف هایی می زنند که اگر سکوت کنند و آن ها را نگویند، بسیار برای آن ها بهتر است.

پس حالا تصمیم و تشخیص آن که چگونه سکوت زندگی را بشکنید، با خودتان است.
در این مورد میتونید با متخصصین کانون مشاوران ایران، مشاوره تلفنی/تخصصی داشته باشید
۰۲۱۲۲۶۸۹۵۵۸
موفق باشید

منبع: com.مرکزمشاوره


صفحه اصلی سایت مرکز مشاوره

administrator

مقالات مرتبط

792 نظرات

  • سما , فوریه 23, 2016 @ 11:53 ب.ظ

    دختری هستم۲۵ساله حدوده یک سالو نیم هست با ی اقا اشنا شدم و ایشون به خاستگاری من اومدن ما با هم اصلا مشکلی نداریم و بشدت همدیگه رو دوست داریم اما متاسفانه خانواده ها اصلا راضی نمیشن به خاطر لج و لجبازی مثلا این که هر رو خانواده با ازدواج غریب راضی نیستند یا سر مسایل الکی مثل جهیزیه و جشن……خلاصه الان ما هر کار کردیم اونا راضی نمیشن و اقا هم تصمیم گرفته دیگه ازدواج نکنه حتی قسم خورد از طرفی هم دیگه تو خونه باباش زندگی نمیکنه خانوادش هم منو مقصر میدونن من واقعا عاشقشم الان تو دوریش دق کردم عشق ما ساده بود وباک الان من چکار کنم؟باهاش ارتباط برقرار کنم باز؟یا بیخیالش بشم؟من واقعا تو وضع بدی هستم الان ده روزه هیچ ارتباطی با هم نداریم

    • راهنما , فوریه 24, 2016 @ 1:31 ق.ظ

      قدم اول
      اولین قدم در دفاع ما از فرد مورد نظر، این است که انتخاب ما قابلیت دفاع عقلانی داشته باشد. و این دفاع حمل بر درستی ملاک ها و بارم بندی ملاک ها و اولویت بندی آن هاست.
      اگر از نظر عقلانی ما توانسته باشیم بدون هندی بازی و عاشق شدن قبل از تطبیق ملاک ها فرد مورد نظر را انتخاب کنیم و هم شانی مذهبی، اقتصادی، فرهنگی، سنتی، تحصیلات، قیافه و … رعایت شده باشد می توان گفت فرد مورد نظر گزینه مناسبی برای ازدواج می باشد.
      در چنین صورتی می توان از انتخاب خود دفاع کرد.
      اما معمولا مخالفت والدین با فرد انتخابی فرزند به دلیل عدم تطابق ملاک ها و هم شانی فرد با فرزند یا خانواده است. و معمولا زمانی که فرزند قبل از تعیین ملاک ها عاشق شده باشد چنین مشکلی خواهند داشت. البته درصد بسیار کمی از والدین هم از روی تعصب و بدون دلیل با انتخاب فرزند خود مخالفت می کنند اما مطمئنا در درصد بسیار پایینی قرار دارند.

      قدم دوم
      شما نیم نگاهی به ملاک های خودتان بیندازید.
      آیا فرد مورد نظر را بر اساس ملاک های خود انتخاب کرده اید؟
      آیا اول انتخاب کرده و بعد عاشق شده اید یا اول عاشق شده اید و بعد ملاک ها را بر اساس فرد مورد نظر تعدیل کرده اید؟
      آیا صفت خاصی در محبوب نیست که به خاطر همان ویژگی خاص، شما حاضر شده اید با او ازدواج کنید و سایر داشته ها و نداشته ها را غافل نشده اید؟
      اگر مطمئن شدید انتخاب شما کاملا معقول و منطقی و بر اساس ملاک بوده طبعا مخالفت والدین، غیر منطقی خواهد بود.

      قدم سوم
      شما باید در جو صمیمی و فرصت مناسب با والدین خود صحبت کنید. ملاک هایتان را برای او بازگو کنید. چرا و بر چه اساسی او را انتخاب کرده اید و محاسن او و ایده آل های شخصی تان که ممکن است با والدینتان داشته باشد با او صحبت کنید. البته اگر شخص امینی که هم والدینتان او را قبول کنند و هم با شما صمیمی باشد، قبلا با شما هماهنگ شده و در جلسه حاضر باشد تاثیر مثبتی در جلسه شما خواهد داشت. البته ممکن است پدر یا مادر شما هم دلایلی داشته باشند که از نظر شما بدون دلیل باشد اما از نظر ناظر بی طرف و امین شما حرف درستی باشد و شما باید ملاک های خود را تعدیل کنید.
      بیشتر بدانید
      مطمئنا هیچ پدر و مادری مانع خوشبختی فرزندش نمی شود. حتی اگر با ازدواج او صد در صد مخالف باشد. والدین زیادی دیده ایم که با وجود مخالفت صد در صد با فرزندی که تا آخرین فرصت فکر می کرد انتخاب درستی داشته و حتی پدر او را تهدید به عدم حمایت و محرومیت از ارث کرده بوده اما بعداز ازدواج باز هم نظر حمایت خود را از فرزندش دریغ نکرده است.
      همه ما چه قبل و چه بعد از ازدواج به نظر لطف والدینمان نیازداریم. حتی اگر والدین هیچ کمکی هم به شما نکنند سعی کنید خودو خانمتان رضایت آنان را به دست آورید. هم رضایت والدین شما و هم دختر خانم. اصلا به این گزینه فکر نکنید که بخواهید رابطه خود را با والدین تان قطع کنید. این مساله هم اکثرا اوقات امکان وقوعی ندارد و ماه های بعدی ازدواج و سردی عطش تصمیم عجولانه باز هم محبت والدین در وجود انسان روشن می شود. و هم این که والدین انسان به مانند ریشه او هستند و قطع رابطه با والدین انسان را تبدیل به موجودی بی ریشه می کند که مشکلات فراوانی فراروی خود و خانواده خود خواهد داشت. ضمن این که خداوند در قرآن شدیدا از قطع رابطه با والدین نهی می کند.
      شما به جای این که از برخورد والدینتان با عروس خانم نگران باشید. بعد از اطمینان از انتخابتان بر اساس ملاک ها و اولویت های ذکر شده، از همسر آینده تان بخواهید با هم دنبال راه هایی باشید که نظر لطف والدین دو طرف همیشه بر زندگی مشترک شما سایه بیندازد.

  • علی از اصفهان , فوریه 26, 2016 @ 7:43 ق.ظ

    سلام چند وقته که از ظاهر خانمم زده شده راستش را بخایین شاید چند ماهی که عقد کردیم ولی اونطور که دوس دارم به ظاهرش اهمیت نمی ده مثلا چن وقته موهای زیر بغلشم نزده هر هفته میگه این هفته باید برم اپیلاسیون یا با هم که تنها رفتیم مشهد انتظار داشتم لباس بهتری نسبت به وقتی که میرم خونه و پدر و مادرش هستن بپوشه ولی تقریبا همون لباسها را پوشید
    راستش منم این حرکتش ناخود آگاه تو ذهنم بود وقتی رفتیم بازار لباس بخره هر چی میگفت این لباسها بهم میان وقتی دلم به ظاهرش نبود اصلا نظر نمی دادم اونم قهر کرد واومدیم بدون خرید
    مطمئنم اگه بهش بگم به ظاهرت اهمیت بده قطعا ناراحت میشه چون زود رنجم هست
    موندم چکار کنم اگه بگم قطعا این قهری که پیش اومده ادامه پیدا میکنه
    الان باهم قهریم چون حسم بهش کم شده اصلا حرف نمی زنیم البته واسه عروسی ها خوب به خودش اهمیت می ده آرایشگاه میره موهاشا رنگ می کنه و ….

    • راهنما , فوریه 27, 2016 @ 6:45 ب.ظ

      در این مورد میتونید با متخصصین کانون مشاوران ایران، مشاوره تلفنی/تخصصی داشته باشید
      ۰۲۱-۲۲۳۵۴۲۸۲

      ۰۲۱-۲۲۶۸۹۵۵۸

      ۰۲۱-۸۸۴۷۲۸۶۴

    • مینا , ژوئن 3, 2016 @ 9:39 ب.ظ

      سلام
      من چند ماهه پیش با پسری تو فضای مجازی اشنا شدم.
      تموم صفحاتی را که گذاشته بود نگاه میکردم خیلی خوب بود یعنی مورد بد و زننده ای توش ندیدم
      بهم پیشنهاد داده که همدیگر را ببینیم تا بیشتر با هم اشنا بشیم بنظرم پسر موجه و خوبی میاد البته بهم گفته که اگه از هم خوشمون اومد با هم ازدواج کنیم نمیدونم باید چکار کنم باهاش بیرون برم واسه اشنایی یا نه خواهشا راهنمایی کنید
      ممنون

      • راهنما , ژوئن 4, 2016 @ 10:00 ب.ظ

        دوست عزیز قصدتون از این رابطه چیه ؟

        • مینا , ژوئن 5, 2016 @ 10:27 ب.ظ

          اگه درست باشه واسه ازدواج شما تایید میکنید؟

          • راهنما , ژوئن 6, 2016 @ 8:43 ب.ظ

            در این مورد مشاوره حضوری میتونه به شما جواب قطعی رو بده

          • مینا , ژوئن 7, 2016 @ 11:02 ق.ظ

            ببخشید میشه ادرس یه مشاور ازدواج تو اصفهان را برام بفرستین
            ممنون میشم

          • راهنما , ژوئن 8, 2016 @ 10:29 ق.ظ

            با اداره بهزیستی شهرتون تماس بگیرید

  • ناشناس , مارس 14, 2016 @ 6:11 ب.ظ

    با سلام
    ۴ سال پیش با دختر عموم که ۳ سال از خودم کوچکتره ازدواج کردم . خانواده جفتمون اراک هستن . من بخاطر کار ۸ سال پیش به اصفهان امدم .بعد ازدواج خانمم هم یه کار در اصفهان پیدا کرد. از فردای روز ازدواج اختلاف های ما باهم شروع شد و خانم بنده از هرچیزی شکایت میکرد.از وضعیت مادی .از کارش .از بیخیالی من.از بی توجهی من.مشکلات وقتی به اراک میرفتیم بیشتر میشد .چیزی که من حس میکردم این بود که کاملا قصد قطع رابطه با خانواده من رو داره.چون هر وقت بحث خانواده من میشد یا مهمونمون میکردن یا مهمون میشدن خانم شدیدا به هم میریخت و هر وقت دلیل رو ازش میپرسیدم یه بهونه هایی که چندان منطقی نبود یا برای من اثبات شده نبود.مثلا اینکه به من میگفت که مادر بنده بحث جهیزیه دختر فلانی و مطرح کرده،پس قصد کوچک کردن من رو داره یا اینکه خواهر بنده به ایشون گفته خوش به حال کسایی که خارج خونه کار دارن دیگه کار خونه نمیکنن.با توجه به اینکه من ایشون رو از خانوادش جدا کردم و فاصله نسبتا زیادی که بوجود امده همیشه تو بحثامون من کوتاه اومدم به خاطر دلسوزی یا عذاب وجدان…ولی خیلی وقتها حرف طلاق رو پیش میکشه .خیلی ناراضیه پرتوقع و شاکی .همه بدیهای من رو(که البته من هیچوقت متقاعد نشدم که بدی کردم) با جزییات کامل از روز اول رو برام بازگو میکنه . ناراحتیش از من به خاطر اینه که چرا من روبروی خانوادم به خاطر گناهشون(شایدم گناه ناکردشون) نمی ایستم. البته من یه جاهایی تقصیر کارهستم که برمیگرده به خصوصیت های اخلاقی من ،کم حرفی،درون گرایی،شهودی ،منطقی همه خصیصه های هستند که از نظر خام بنده عیب هستند.اینکه آدمی هستم که در زمان حال زندگی میکنم ایشون رو خیلی عذاب میده . من در حال حاضر ۳۲ سالمه فرزند وسط و ایشون فرزند اخر هستن

  • مجید , آوریل 3, 2016 @ 1:06 ق.ظ

    سلام من ۲۷ سالمه احساس میکنم به بیماریه افسردگی دارم نزدیک میشم خاستم بدونم چه کاری باید انجام بدم در مورد این بیماری بیشتر آگاه باشم

    • راهنما , آوریل 3, 2016 @ 11:57 ق.ظ

      بهترین کار مراجعه به مشاوری مجربه
      ولی احساس افسردگی یعنی اینکه فکر شما در گذشته سیر میکنه و شما باید ریشه افسردگی رو در گذشته خودتون جستجو کنید البته اگر بخوایت از این حالت بیرون بیایت

  • سمیرا , آوریل 22, 2016 @ 10:11 ق.ظ

    با سلام در ایام نوروز پسری به همراه خانواده اش ب خاستگاری من امدند با اینکه طی دو جلسه تمایل و رضایتشان رااعلام کردند ولی بعد از جلسه سوم دیگر از انها خبری نشد و خانواده من هم منتظر تماس ایشان بودند حال سوالم این است من ایشان را از طریق فیس بوک پیدا کردم ایا درسته دلیل رفت نابهنگامشان را بپرسم ؟یا نقطه ضعف خودم را ازشان بپرسم تا درصدد جبرانش برای موارد آینده باشم چون خیلی فکرمو مشغول کرده و هر چی فکر می کنم من هیچ ایرادی نمی دیدم و انها هم خیلی راضی بودند حتما دلیل جدی داشته چکار کنم؟

    • راهنما , آوریل 22, 2016 @ 10:21 ب.ظ

      خواهشا ” اگر برای خودتون ارزشی قایل هستید از این فکر بیرون بیایت که نقطه ضعفتون رو از ایشون بپرسید
      این اتفاق بسیار طبیعیه و ایشون شمارو نپسندیده و دلیلی به ضعف و قوت شما نیست
      یک احساس درونی و عاطفیه ..همین

  • ش فرزانه۱ , می 8, 2016 @ 12:44 ق.ظ

    با سلام
    کودکی ۲ساله دارم که در طول شب هنگام خواب هر ۳ساعت یکبار بیدار میشه و بی قراری میکنه یعنی شدیدا گریه میکنه و عصبی میشه و حتی بغل من که مادرش هستم هم نمیاد و از عصبانیت گاهی جیغ میزنه و بهانه میگیره نمیدونم باید چیکار کنم چون بدخواب میشه بعدش و درست نمیتونه بخوابه لطفا راهنماییم کنید متشکر و سپاسگزارم

    • راهنما , می 8, 2016 @ 7:56 ق.ظ

      در این مورد میتونید با متخصصین کانون مشاوران ایران، مشاوره تلفنی/تخصصی داشته باشید
      دفتر قیطریه:
      ۰۲۱-۲۲۶۸۹۵۵۸ خط ویژه
      دفتر سعادت آباد:
      ۰۲۱-۲۲۳۵۴۲۸۲ خط ویژه
      دفتر شریعتی:
      ۰۲۱-۸۸۴۲۲۴۹۵ خط ویژه

      خیلی از والدین از دیر خوابیدن کودکان خود شکایت دارند. بی‌خوابی، کم‌خوابی و مشکلات خواب کودکان و بد خوابی کودک، از ۲ سالگی به بعد دیده می‌شود…

      البته مشکلات بد خوابی کودک در کودکان زیر ۲ سال هم وجود دارد اما آنچه والدین با آن بیشتر مشکل دارند، بازیگوشی و به موقع به رختخواب نرفتن کودکان بزرگ تر است. والدین معمولا در سال اول، نگران «نشانگان مرگ ناگهانی شیرخوار» هستند و فرزند شیرخوار را در معرض دیدشان میخوابانند.

      حتی بهتر است نوزاد در اتاق خواب والدین اما در یک فضای جدا و تخت خودش خوابانده شود. جداکردن کودکانی که از شیرمادر تغذیه می کنند، برای مادر بسیار مشکل است و برای اینکه مادران هم اذیت نشوند، بعد از ۲ سال که زمان شیردهی تمام شد، حتما باید اتاق خواب کودکان از محل خواب پدر و مادر جدا شود اما معمولا بچه ها دوست ندارند بخوابند و این میتواند چند علت داشته باشد:

      ::حل بدخوابی کودک:اگر بچه ها در طول روز به دلایل مختلف از جمله کمبود فضا، انرژی شان را تخلیه نکنند، دیرتر خسته می شوند. زندگی در آپارتمان های کوچک که در آن فضای کافی برای تحرک کودک وجود ندارد، باعث می شود میزان خواب کودکان هم روز به روز کمتر شود شاهد بد خوابی کودک باشیم. البته این موضوع به سرشت کودکان هم مربوط است.

      ::حل بدخوابی کودک:بروز دوره های نامنظم خواب و کمبود خواب و بد خوابی کودک، در کودکانی که سرشت دشوار دارند (کودک دشوار در برنامه های روزمره نامنظم است، به کندی تجربه های تازه را می پذیرد و به آنها شدید و منفی واکنش نشان می دهد)، نسبت به کودکان راحت (سریع با برنامه های روزمره خو می گیرد، سرحال است و به راحتی تجربه های تازه را می پذیرد، عموما شاد است و به راحتی با تجربه های جدید سازگار می شود)، شایع تر است. این کودکان حتی ممکن است در طول شب چند بار بیدار شوند و بعد از ۲ ساعت خواب دوباره به خواب روند.

      ::حل بدخوابی کودک:کم تحرکی کودکان بی خوابی ایجاد می کندو باعث بد خوابی کودک میشود. کودکان امروز ساعت های طولانی را صرف تماشای فیلم و کارتون می کنند درنتیجه فعالیت بدنی آنها کمتر است و انرژی کمتری هم مصرف می کنند. این کم تحرکی باعث کمبود خواب، چاقی و اضافه وزن کودکان می شود.

      :حل بدخوابی کودک:بهتر است والدین در طول روز حتما فعالیت فیزیکی منظمی برای کودکان خود در نظر بگیرند. برای کودکان کم سن تر، رفتن به پارک و فضای آزاد کمک کننده است. می توان کودکان بزرگ تر را هم در کلاس های مربوط به یک رشته ورزشی، مثل ژیمناستیک، دو و میدانی و دوچرخه سواری ثبت نام کرد تا انرژی بیشتری صرف کنند و بخوابند.

      ::حل بدخوابی کودک:داشتن فضای خصوصی و وضع قانون خواب در منزل بسیار مهم است. در بسیاری از خانواده ها، ساعت خواب والدین و فرزندان با هم تفاوتی ندارد، در حالی که با توجه به سن کودکان باید ساعت خواب آنها تعیین شود.

      ::حل بدخوابی کودک:گاهی مشکل این است که کودک اتاق خواب جداگانه ای ندارد، به همین دلیل تا زمانی که تلویزیون و چراغ روشن است، برای خواب رفتن تلاش نمی کندو در نتیجه باعث بد خوابی کودک میشود. بهتر است در هر صورت برای کودکان یک فضای خواب اختصاصی در نظر گرفته شود. مثلا اگر هال خانه فضای کافی دارد، می توان گوشه ای از فضای آن را برای خواب کودکان اختصاص داد، مثلا با یک پرده، یا پاراوان که هزینه زیادی هم ندارد، فضایی ایجاد کرد که کودک برای خواب به آنجا برود.

      ::حل بدخوابی کودک:وقتی می خواهید قانون خواب را اجرا کنید، حتما باید فضای خانه، سکوت بیشتری داشته باشد. اگر قرار است تلویزیون روشن باشد، صدای آن باید کمتر شود؛ مخصوصا اگر برنامه مورد علاقه کودک باشد.

      ::حل بدخوابی کودک:هرگز نباید تلویزیون، DVD و دستگاه های پخش در اتاق خواب کودکان قرار گیرد، چون ساعت های زیادی را پای تلویزیون و برنامه ها می گذرانند و ساعت های خوابشان به هم می ریزد و بازهم باعث بدخوابی کودک میشود.

      ::حل بدخوابی کودک:اگر احساس می کنید کودک شما در خوابیدن مشکل دارد، این سوال ها را از خود بپرسید و در پی پاسخ مناسب بمانید:

      ۱ـ آیا تاکنون برای خواب کودک خود قانون خاصی وضع کرده اید؟

      ۲ـ کودک در اتاق یا در تخت خود احساس خوبی دارد (مثلا محیط اتاق خواب برایش مطبوع است؟ خیلی روشن یا تاریک نیست؟ زیاد گرم یا سرد نیست؟

      ۳ـ بچه ها در یک اتاق می خوابند و همدیگر را بیدار نگه می دارند؟

      ۴ـ سروصدا زیاد است و مانع خواب کودک می شود؟

      ۵- کودک از تنها خوابیدن می ترسد؟

      ::حل بدخوابی کودک:خانواده هایی که چند فرزند دارند باید قانون مجزایی برای خواب بچه ها بگذارند. با توجه به سن بچه ها، کودکان بزرگ تر می توانند دیرتر به رختخواب بروند، بنابراین اگر در خانه یک اتاق خواب وجود دارد و دو فرزند در دو سن مختلف، حتما نباید هر دوی آنها را با هم خواباند. اگر فرزند کوچک تر اعتراض دارد که چرا خواهر یا برادرم باید بیدار بماند، برایش توضیح دهید «برای اینکه سن شما با هم فرق دارد»، اگر دو کودک فاصله سنی دارند، بهتر است در یک زمان به اتاق نروند زیرا با هم سرگرم می شوند و دیرتر می خوابند و دچار کم خوابی میشوند.

      ::حل بدخوابی کودک:برای کودکان همسن هم که همزمان به رختخواب می روند، استفاده از سیستم های صوتی قصه گویی می تواند موثر باشد. با این کار بچه ها به جای حرف زدن با هم حواسشان را به قصه می دهند.

      ::حل بدخوابی کودک:معمولا والدین باعث ایجاد عادت های غلط خواب در کودک می شوند. این حالت در کودکان با سرشت دشوار بیشتر اتفاق می افتد. زیرا شروع به خواب در آنها بیشتر والدین را به زحمت می اندازد و ممکن است برای خواباندن او از روش های غلطی استفاده کنند؛ روی پا خواباندن، در بغل راه بردن و… ایجادکننده عادت های غلط هستند. معمولا ترک دادن این عادت ها سخت است و حتی گاهی در بزرگسالی هم باعث مشکل می شوند. گذاشتن در رختخواب و تحمل گریه کودک برای والدین یکی از روش های مفید است.

      ::حل بدخوابی کودک:والدین هر بار که کودک بیدار می شود، باید زمانی را که بالای سر او ظاهر می شوند، به تاخیر بیندازند تا کودک یاد بگیرد شب فقط برای خوابیدن است نه در بغل گرفتن یا بازی کردن. برای اجرای این روش ها والدین باید تحمل، طاقت و صبر داشته باشند.

      ::حل بدخوابی کودک:تنبیه روش مناسبی برای ایجاد خواب در کودکان نیست و باعث ایجاد استرس و اضطراب در کودک می شود و اختلال در خواب ایجاد می کند. روش های تشویقی معمولا کارایی بهتری دارند.

  • ع.زهرا , ژوئن 5, 2016 @ 2:12 ب.ظ

    من چندماهه که باپسری که اهل شهردیگری است ازدواج کردم که البته زبان ماهم باهم فرق میکند
    ماباهم زندگی خوبی داریم فقط مشکلی که وجودداره اینه که وقتی توجمع خانواده وفامیل ماقرارمیگیره ازاینکه زبان مارونمیدونه وصحبت هاشونومتوجه نمیشه خیلی اذیت میشه واعصابش خوردمیشه
    لطفاراهنماییم کنیدکه بااین مشکل چکارکنم؟

    • راهنما , ژوئن 6, 2016 @ 8:47 ب.ظ

      بهترین راه اینه که ایشون باید موقعیت رو درک کنه … دلیلی برای حساسیت و ناراحتی وجود نداره

  • سما , ژوئن 7, 2016 @ 10:43 ق.ظ

    سلام من یک سال هست ازدواج کردم همسرم مرد خوبی هست و از نظر خودم زندگی خوبی داریم ولی او مدام میگه زندگیمون خوب نیست و خوشبخت نیستیم . مدام با حرفاش منو از زندگی سرد میکنه.بیشتر مواقع خونه پدرش هست و وقتی بهش میگم چرا اینقدر وقت واسه خونه پدرت میزاری منو دعوا میکنه .از روزای اول میگفت ادما فقط روزای اول زندگیشون هم دیگه رو دوس دارن و بعدش فقط به هم عادت میکنن و به اجبار هم دیگه رو تا آخر عمر تحمل میکنن.واقعا اعصابمو خورد کرده لطفا راهنماییم کنید.

    • راهنما , ژوئن 8, 2016 @ 10:29 ق.ظ

      در این مورد حتما “با متخصصین کانون مشاوران ایران، مشاوره تلفنی/تخصصی داشته باشید
      ۰۲۱-۲۲۳۵۴۲۸۲
      ۰۲۱-۸۸۴۲۲۴۹۵

  • ناشناس , ژوئن 10, 2016 @ 3:40 ب.ظ

    سلام
    من ۳جلسه س که یا یه آقایی آشنا شدم ولی احساس میکنم یکم خساست داره میشه راهنماییم کنین چجوری باید مطمئن بشم
    و اینکه چجوری باید به نقاط ضعفش پی ببرم چون تا الان هیچ مورد خاصی توش ندیدم.

    • راهنما , ژوئن 11, 2016 @ 9:48 ق.ظ

      چگونه می‌توان پیش از انتخاب همسر، خسیس بودن مرد را تشخیص داد؟
      بعضی معتقدند از نوع و میزان هدایا، پذیرایی کردن در رفت و آمدهای خانوادگی، هزینه کردن در دیدارهای دختر و پسر بیرون از خانه و نیز، تحقیق از دوستان و آشنایان فرد، می‌توان به این مقصود رسید.
      همچنین برای بررسی خساست این توصیه ها نیز ارایه می شود:
      اولا سوالاتی در مورد تامین سطح زندگی آینده(حتی برای تان مثال بزنند که برای نمونه زندگی شما را شبیه به سطح زندگی چه کسی تامین می کنند)، تامین نیازهای مالی تان، میزان گردش و تفریحی که به آن معتقدند، نحوه مدیریت مالی در زندگی مشترک، نقش و جایگاهی که برای پس انداز قایلند و .. را مورد بررسی دقیق قرار دهید.
      ضمنا حتما در میان دوستان واشنایان و همکاران و حتی نزدیکان ایشان تحقیق جدی انجام دهید و ببینید ایشان از لحاظ مادی دارای چه روحیاتی بوده و ضمنا ایا خسیس هستند یا خیر؟
      ببینید که ایشان چقدربه مسایل مالی اهمیت می دهند؟ چقدر پس انداز کردن در زندگی شان مهم است؟ آیا خرج کردنشان متناسب با وضعیت مالی شان است یا اینکه دست شان را محدود می گیرد و دایما سعی در صرفه جویی افراطی دارند؟
      البته روان‌شناسان چون خسیس بودن را صفتی شخصیتی می‌دانند، شیوه‌های یاد شده را رد نمی‌کنند، اما در بهره گرفتن از روش‌های دقیق‌تر ارزیابی شخصیت، از جمله به کار بردن آزمون‌های معتبر، تأکید می‌ورزند.
      با همسر خسیس چگونه باید رفتار کرد؟

      شاید بهترین کار برای داشتن زندگی راحت‌ تن ندادن به ازدواج با آدمی خسیس باشد یعنی همان علاج واقعه پیش از وقوع. اما اگر به هزار و یک دلیل زندگی با فردی خسیس نصیبمان شد اگر قصد بر هم زدن رابطه را نداشته باشیم بهترین چاره تحمل کردن است.
      وقتی می‌گویند خساست درد بی‌درمان است حرف بی‌راهی نیست چون روان‌شناسان می‌گویند که خساست به هیچ وجه درمان نمی‌شود. اگر زن یا شوهری تدبیر لازم را داشته باشد فقط می‌تواند خساست همسرش را کمرنگ‌تر کند. شاید کم دردسرترین راه این باشد که بیماری همسرمان را درک کنیم و او را همان گونه که هست بپذیریم. هر چند کار سختی است اما باید تمرین کنیم که مقابله به مثل نکنیم چون گارد گرفتن در مقابل چنین آدمی فقط او را جری‌تر می‌کند.
      این کار نیز فایده زیادی دارد که اگر فرزندمان از رفتار همسرمان رنجید، مقابله به مثل را به او یاد ندهیم و فقط به فرزندمان توضیح بدهیم که این عقیده در پدر و مادر توست و باید به عقیده آنها احترام بگذاری. همچنین خوب است که به یاد داشته باشیم افراد خسیس با وجودی که ممکن است سلیقه خوبی داشته باشند اما برای خرید هر چیزی، ابتدا به مبلغ آن توجه می‌کنند؛ بنابراین بهتر است به جای دلخور شدن یا مسخره کردن همسرمان از او تشکر کنیم در واقع سپاسگزاری ما نوعی تشویق برای تکرار این رفتارهای مثبت و از بین رفتن برخی مشکلات رفتاری همسرمان است.

  • مریم , ژوئن 20, 2016 @ 3:27 ق.ظ

    سلام من ۲۹ سالمه و ۱۰ ساله که ازدواج کردم و یک پسره ۸ دارم، شوهرم از اول رفیق باز بود خیلی به خاطر این مسله مشکلات داشتیم،هنوز هم داریم،جدیدا دیگه با ما جایی نمیاد و حوصله تو جمع بودن نداره و این مسله دیگه واقعا منو خسته کرده باید. چیکار کنم باش؟

    • راهنما , ژوئن 20, 2016 @ 12:39 ب.ظ

      رفیق‌بازی در گذشته در مردان بیش از زنان رسم بود و هنوز هم هست. اما اکنون به دلیل نقش و حضور اجتماعی‌که زنان در جامعه دارند، باعث شده تا آنها هم به رفیق‌بازی روی ‌آورند.
      یک علت رفیق‌بازی برمی‌گردد به نوع و روش زندگی‌ که افراد از دوران مجردی خود به دنیای تاهل وارد می‌کنند. اینها در دوران مجردی وابسته به دوستان و گروه‌هایی بودند که در آنها عضو بودند و نیازهای عاطفی، روانشناختی و تعاملات اجتماعی‌شان را از راه ارتباط با آنها تامین می‌کردند. چنین افرادی پس از ازدواج هم این روال را وارد دنیای تاهل می‌کنند و همچنان با دوستان سابق خود در ارتباط هستند و تعاملات‌شان را حفظ می‌کنند. علت بعدی ناشی از عقده‌های سرکوب شده دوران مجردی است. یعنی تعاملات اجتماعی فرد رفیق‌باز در مجردی با دیگران کم یا ضعیف بود و زمانی‌که وارد زندگی مشترک می‌شود و عرصه را برای خودنمایی آزاد می‌بیند، آرام آرام با دیگران ارتباط برقرار کرده و دوست می‌شوند. نکته سوم، داشتن پدر و مادرهای سختگیر و کنترل‌کننده است. افرادی ‌که در گذشته والدین‌شان روی آنها نظارت و کنترل بیمارگونه‌ای داشتند، وقتی پس از ازدواج وارد زندگی مشترک می‌شوند، تصمیم می‌گیرند نیازهای روانشناختی‌ را که در گذشته به آنها پاسخی نداده‌اند، با دوستی‌یابی و رفیق‌بازی تامین‌ کنند. گاهی وقت‌ها افراد می‌بینند که همسرشان در زندگی مشترک نمی‌تواند نیازهای روانی و عاطفی او را تامین کند؛ غر می‌شنود، کنترل می‌شود، تهدید می‌شود، آرامش در زندگی‌اش ندارد، برای هر کاری‌ که انجام می‌دهد بازخواست می‌شود، این مشکلات برای هر یک از زوجین‌ که رخ دهد باعث می‌شود او با عضو شدن در گروه‌های ورزشی، کوهنوردی، سازمان‌های مختلف و.. آرامشی را ‌که در محیط خانه پیدا نکرده بیابد. افراد رفیق‌باز کسانی هستند که نیازها و احساسات دوست یا دوستان خود را مقدم بر همسر خود می‌دانند و با این‌که می‌دانند همسرشان به کمک و حمایت آنها نیاز دارند، اما این توجه را معطوف دوست خود می‌کنند. نگاه اینها به دنیای رفیق‌بازی ناشی از رسم، طرز تفکر و نگرشی است که آنها به دوست خود دارند و احساس می‌کنند رفیق‌بازی یعنی بامرام بودن، یعنی این‌که هوای دوستم را داشته باشم. نوع دیگری از رفیق‌بازی هم وجود دارد که فرد در آن نیازها را اولویت‌بندی می‌کند. یعنی در عین این‌که برای دوستش احترام زیادی قائل است و نیازهای روانشناختی‌اش را تامین می‌کند، اما نیازهای روانشناختی خانواده را مقدم بر او می‌داند و خود را فدای دوست نمی‌کند. رفیق‌بازی چون با بی‌توجهی به فرد یا خانواده و تامین نیازهای آنان همراه است، سبب بروز اختلاف در زندگی مشترک شده و حتی ممکن است منجر به خیانت و جدایی میان زوجین شود. برای جلوگیری از بروز این مشکل چند توصیه داریم؛ اول این‌که افراد تا جایی‌که می‌توانند نیازهای روانی و عاطفی و احساسی همسر خود را تامین ‌کنند. اگر با این راهکار مرد یا زن به زندگی مشترک برنگشت، بهتر است به سمت عضویت در گروه‌هایی بروند که کمترین میزان آسیب را به همراه دارد و سبب زیرسوال‌رفتن اصالت خانواده یا بروز خیانت نشود. اگر فرد تمام این قدم‌ها را برداشت و باز هم جواب نداد، بهتر است به روان‌شناس مراجعه و با حضور زن و شوهر در جلسات مشاوره، نسبت به حل مشکل اقدام‌ کنند.
      در این مورد میتونید با متخصصین کانون مشاوران ایران، مشاوره تلفنی/تخصصی داشته باشید
      دفتر قیطریه:
      ۰۲۱-۲۲۶۸۹۵۵۸ خط ویژه

  • سهیلا , ژوئن 22, 2016 @ 9:59 ق.ظ

    سلام
    من دختر ۳۰ ساله ای هستم که حدودا ۵ ماه پیش خواستگاری دغاشتم که از لحاظ تحصیلی ،اخلاق،خانوادگی و …. مورد قبول من و خانوادم بودن فقط ظاهر ایشون چندان به دل من نچسبید و ایشون به تیپ و ظاهر اراسته اصلا اهمیت نمیدادن که من ردشون کردم توی این فاصله چند خواستگار واسم امدن که هیچ کدوم اخلاق ایشون رو نداشتن از طرفی دوستان متاهلن میگن بعد از ازدواج شکل عادی میشه و اخلاق مهمه تیپم درست میشه می خواستم ببینم درسته ؟

    • راهنما , ژوئن 23, 2016 @ 4:33 ب.ظ

      دوست عزیز هر کسی هر اخلاقی داشته باشه تا خودش نخواد نمیتونید به تغییرش امیدوار باشید
      شما یک درصد احتمال بدید ایشون بعد از ازدواج هیچ تغییری نکنه …اونوقت باید چیکار کرد ؟به همین خاطر در مورد انتخابتون خوب دقت کنید

  • آرش , ژوئن 23, 2016 @ 12:30 ب.ظ

    با سلام . شش ماه هست عقدم و دو ماه نامزد بودیم در اواخر نامزدی بطور ناشناس به خانمم پیام ابراز علاقه و آشنایی جهت ازدواج کردم که ایشان نیز جواب می دادند و تمایل به آشنایی با شخص ناشناس داشتند بعدش با مشاور صحبت کردم گفتند دلیل این کار را ازش بپرس بعد اینکار را کردم گفت از سر کنجکاوی بود و معذرت خواهی کرد . الان بعضی مواقع که بحثمان می شود می گوید آن موقع بهت شک داشتم در صورتیکه ما قرار عقد را گذاشته بودیم . الان هم بحثمان می شود خودش رامی بازد و در ضمن اصرار دارد زودتر عروسی کنیم !!

    • راهنما , ژوئن 23, 2016 @ 7:20 ب.ظ

      دوست عزیز اگر قرار باشه با کارآگاه بازی ایشون رو محک بزنید و تصمیم گیری کنید … پس بهتره خوب فکر کنید و در این مورد با خودتون کنار بیایت … با گفتگو میتونید ریشه این سوء ظن رو از بین برد … ولی بهتره مشاوره ای حضوری هم داشته باشید

  • آنا , ژوئن 24, 2016 @ 11:57 ب.ظ

    سلام. من در رابطه با دختر ۲۴ ساله ام مشکلات زیادی دارم. او از ارتباط با جنس مخالف واهمه ای نداره و زیر بار ازدواج نمیره و هنجارها و اعتقادات ما را قبول نداره. مشکلات زیادی در این مورد دارم. چکار کنم و از کجا کمک بگیرم؟

    • راهنما , ژوئن 25, 2016 @ 2:50 ب.ظ

      در این مورد میتونید با متخصصین کانون مشاوران ایران، مشاوره تلفنی/تخصصی داشته باشید
      دفتر سعادت آباد:
      ۰۲۱-۲۲۳۵۴۲۸۲ خط ویژه

  • دل آرا , ژوئن 25, 2016 @ 3:43 ق.ظ

    با سلام.تورو خدا ج حرفامو بدین،حرف سه سال احساسا من،ب طور خلاصه بگم سه سال پیش دلباخته ی اقایی شدم ک خیلییی بهم ابراز،علاقه میکرد،اما چون از لحاظ اعتقادی یکم فرق داشیم،من چندین بار سر این مسائل میخواسنم همه چیز تموم شه،اما با اصراراشو و عشق خودم بازم موندم،اینم بگم ارتباط ما فقط پیامکی بود و ما از بقیه ارتباط ها بنا ب خواستم چشم پوشی کردیم،خلاصه خواسگاری اومدن و بابام زمان خواس،خیلی وقته از خواسگاریش گذشته شایدم بعد ماه رمضون بابام ج مثبت بده
    اما الانـمن دودلم شدم
    بابت روزه نگرفتنش،خوب خیلی ضعیف هسش اما سالای پیش بهم میگف چون کارش سخته نگه نمیداره،اما امسال????خیلیی کفری شدمـ،لحنم تند شد.اما اثر نکرد،خیلییی دوسش دارم،میگم نکنه امر ونهی هام خستش کرده،اما میبینم بهم میگه من و تو هیچ فرقی نداریم،اینـمسائل هم مربوط ب منو خدامه،جدیدا کاهل نمازم شده،بهم نمیگه ولی خبرشو دورادور دارم،حالم بد،هم اینچنین شوهر نمیخواسم،هم میدونم رفتار الانش میتونه در اینده هم اتفاق بیافته،هم عاشقشم،دیونه دارم میشم،بخاطرش تا الان ار کلی موقیعت هام گذشتم،بهش گفتم باس تلفنی حرف بزنم ،چون قبلا همین جا خوندم وقتی ی رابطه ای رو میخواین تموم کنین برا طرف مقابل ارزش قائل بشین و با احترام تموم کنینرقصدم این بود حرفاشو بشنوم،اگه دیدم واقعا برخلاف میلمه تموم کنم،اما از صحبت کردن با من سرباز میزنه،میگ با من قهر نباش ،دوس نداره بحث کنم،دلش میخواد اگه خوبم باهاش تلفنی حرف بزنم،نمیدومم گیرررررمم،نمیدونم اونم خسته شده؟/؟که از نمازم ددس کشیده کسی ک میدونم اینا الویت های انتخابم بوده،نمیدونم اونم چون حرف منو توی خانواده انداخته میخودا باهام بمونه،ب حرف ک میشه کلی ابراز علاقس،من چطوری بفهمم توی دلش چیه؟بعضی اوقات میگم شاید دلش میخواد من این موضوع رو تموم کنم،بعضی وقتا میترسم بلا سرش بیاره،بعضی اوقات میگم گیر دادنم اونو زده کرد،سه سال تمون فقط نازمو گشید،حرفام پراکندس،اصلا نمیدونم باس چی کارکنم؟اگه تلفنی بحرفم چی بگم؟علی رغم علاقم بهم بزنم چی بکنم،من از بس پیشش سردم،نمیدونه از عمق علاقم،خبر نداره????????????????جناب مشاور تورو خدااا یه چی بگید اروممم کنید،عشقم پاک بود تا الان،درس لحظه ای ک بع رسیدن باس ب ٽمر میرسید اینطوری شد،من چی کنم

    • راهنما , ژوئن 25, 2016 @ 1:15 ب.ظ

      اگر ایشون رو پسند کردید پس حتما” دوره تا ۹ ماه برای نامزدی ساده قرار بدید و خانواده ها با هم معاشرت کنن تا بتونید از هم شناخت پیدا کنید …اگر بخوایت انتخاب درستی کرده باشید حتما” نیاز به این دوره شناخت و مشاوره ای حضوری خواهد بود
      امیدوارم در این دوره بدون وابستگی بتونید شناخت ایجاد کنید و بتونید تصمیم درست و قاطعی رو در زندگیتون بگیرید
      در این مورد میتونید با متخصصین کانون مشاوران ایران، مشاوره تلفنی/تخصصی داشته باشید
      دفتر سعادت آباد:
      ۰۲۱-۲۲۳۵۴۲۸۲ خط ویژه

  • ناشناس , ژوئن 25, 2016 @ 6:13 ب.ظ

    خواهش میکنم جواب سوال منا بدید
    من پدر به دام یک زن فاحشه افتاده و پدرم به وسیله این زن به ما بدی و خیانت میکنه ….این زن پدر من را بیچاره کرده و نه تنها اموال و همه زندگی ما را بالا کشیده بلکه پدرم هم بدهکار مردم کرده و همه ما را لعن نفرین میکنند …
    ما دیگه الان در مرحله هسیم که بعد از ۸ سال تحمل تو روی پدرم نگاه نمیکنیم …ما را تو شهر بی آبرو کرده و هیچ بزرگتری هم نداریم که کمکمون کنه …..به حرف هیچ کس هم گوش نمیکند….مادر هم قرص اعصاب مصرف میکند و کلا بی خیال ششرایط هم وجود داره ؟؟؟؟؟؟؟؟

    • راهنما , ژوئن 26, 2016 @ 10:32 ق.ظ

      دوست عزیز تغییر فردی که هیچ تمایلی نداره خودشو تغییر بده کار غیر ممکنیه … مگر بتونید از طریق افرادی با پدرتون صحبت کنید و یا بطور مستقیم خودتون با ایشون صحبت کنید تا شاید ایشون در رفتارش تغییر رویه ای بده

  • shadi , ژوئن 25, 2016 @ 6:24 ب.ظ

    من دنبال ی مرکزی هستم که بتونه به من و برادرم کمک کنه بتونیم به زندگیمون ادامه بدید … بدونیم باید چیکار کنیم و صحیح ترین راه را به ما نشون یدن ولی هرجا رفتم بعد سه جلسه از پس مخارج مشاوره بر نیومدیم و همچنین تو این سه جلسه هیچ کمکی به من نشد و فقط باعث دردسر من شد ….من۲۳ سال دارم شاغلم گرافیست هستم …. برادرم ۱۸ سالشه الان تو سن بحرانی هس ما هر دو موفق هستیم ولی برای برادرم خیلی نگرانم و خودم هم از لحاظ روحی واقعا احساس میکنم به من ظلم بزرگی شده

    • راهنما , ژوئن 26, 2016 @ 10:33 ق.ظ

      در این مورد میتونید با اداره بهزیستی شهرتون تماس بگیرید
      در این مورد میتونید با متخصصین کانون مشاوران ایران، مشاوره تلفنی/تخصصی داشته باشید
      ۰۲۱-۲۲۳۵۴۲۸۲

  • shadi , ژوئن 25, 2016 @ 10:03 ب.ظ

    با سلام من بعداز ظهر سوالی مطرح کردم ولی جوابی دریافت نکردم سوالم هم در سایت نیست

    • راهنما , ژوئن 26, 2016 @ 10:34 ق.ظ

      پاسخگویی شده

      • shadi , ژوئن 26, 2016 @ 1:51 ب.ظ

        خیلی ممنون از راهنمایتون .نت من مشکل داره

  • محمد , ژوئن 29, 2016 @ 9:52 ب.ظ

    با عرض سلام خدمت مشاوران متحرم کشور ایران

    یه سوال داشتم اگر کسی دختری رو دوست داشته باشه اما بفهمه اون شخص از بعد چند سال از اون پسر متنفر است بعد چند روز مادر دختره به مادر پسر زنگ میزند و میگوید پسر شما پیام داده به دختر من که سلام عشقم اما پسر این پیام را نداده ولی مادر دختر سعی دارد با پسر حرف بزنه بفهمه مشکل چیه لطفا اون پسر چه جوابی به مادر دختر بدهد

    • راهنما , ژوئن 30, 2016 @ 12:30 ق.ظ

      واقعا” جالبه …مثل سناریوی فیلمای ایرانیه
      دوست عزیز وقتی به ایشون علاقه دارید بهتره مردونه با مادرش صحبت کنید و اجازه بدید مادرش حرف بزنه تا متوجه موضوع بشید

  • nafas , ژوئن 29, 2016 @ 11:26 ب.ظ

    سلام من و شوهرم چهار ساله ازدواج کردیم و یه دختر ۲۰ ماهه داریم
    شوهرم یه مدتیه از من می خادچادر سر نکنم و من را بسیار بسیار زیاد عصبانی میکنه حس بدی نسبت به این امر پیدا کردم
    البته ایشون ادم معتقدیه و حتی اگه تاره مویی از من بیرون باشه بهم تذکر میده ولی در این مورد می گه بدون چادر ولی با حجاب اسلامی باش بعضی وقتا هم می گه اصلا رنگ مشکی مکروهه
    اگه میشه راهنماییم کنید با تشکر فراوان

    • راهنما , جولای 1, 2016 @ 11:57 ق.ظ

      خب دوست عزیز بدون چادر هم میشه حجاب اسلامی داشت ..اگر مشکلی در این مورد ندارید بهتره راه لجاجت و تنش رو باز نکنید
      احتمالا” به خاطر موضوعی ایشون چنین حرفی زده و باز نظرش تغییر خواهد کرد

  • بهار , جولای 1, 2016 @ 11:29 ب.ظ

    چند سالیه با پسری دوست شدم اوایل حس او به من خوب بود و احساس علاقه نشان میداد ولی در چند ماه اخیر خیلی خیلی نسبت به من توجه نشان نمیده و بیشتر اوقات همراهش خاموش است با اینکه این رفتار ها از او بعید است من هم در این چند ماه بسیار افسرده شده ام……….راهنمایی میخواستم که ببینم چگونه با این موضوع برخورد کنم

    • راهنما , جولای 2, 2016 @ 12:21 ق.ظ

      خب بیشتر از نباید از دوستی های امروزی انتظار داشت .. امیدوارممتوجه پیام ایشون به خودتون شده باشید
      برخوردی نمیخواد شما باید ارزش خودتون رو بدونید تا بتونید تصمیم درستی رو بگیرید

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *