مرکز مشاوره

مرکز مشاوره اصفهان

مرکز مشاوره اصفهان

مرکز مشاوره خانواده و ازدواج اصفهان

.خانواده به عنوان نهادی تربیتی و اجتماعی از جایگاه ویژه ای در جامعه برخوردار است اهمیت خانواده همچنین در تعالیم دینی ما مشخص شده و به حفظ آن سفارش شده است حال ممکن است این آرامشی که انسان در خانواده دارد بنا به هر دلیل و مشکلی برهم خورده و این وظیفه اعضای خانواده است که برای حفظ آرامش آن تلاش کنند در این زمینه مشاوران خانواده با راهنمایی هایی که می کنند می توانند گره گشای مشکلات باشند.به همین منظور مرکز مشاوره اصفهان با هدف کمک به اصفهانیان عزیز، با تاکید بر بحث های مشاوره ای در مشاوره خانواده انقلاب، مشاوره ازدواج انقلاب، مشاوره خانواده بلوار کشاورز، مشاوره خانواده سی و سه پل تشکیل شده و برآن است تا بتواند راه گشای مشکلات شما در بهترین مرکز مشاوره اصفهان و سایر مراکز مشاوره اصفهان باشد.

شماره های تماس 01

مرکز مشاوره اصفهان دارای شعب متعددی در مناطق مختلف اصفهان از جمله مرکز مشاوره امام خمینی، مرکز مشاوره فلکه شهدا، مرکز مشاوره انقلاب ، مرکز مشاوره سی و سه پل و مرکز مشاوره بلوار کشاورز است و با استفاده از کارشناسانی مجرب و مشاورانی با سابقه و توانا پذیرای مردم عزیز اصفهان خواهد بود.

پسری هستم ۲۴ساله که ۲سال پیش با دختری در دانشگاه اشنا شدم

پسری هستم ۲۴ساله که ۲سال پیش با دختری در دانشگاه اشنا شدم.اول رابطه درسی بود ولی بعد کم کم به همدیگه علاقه پیدا کردیم.

ولی من شرایط ازدواج نداشتم و الان هم سرباز هستم.

و نمیتونم ازدواج کنم.

از همون اول هم جفتمون به خانواده هامون گفتیم و اون ها همدیگه رو دیدن و شناختن.

من خودم با نامزدی مشکلی ندارم و خانوادم ولی میترسیم که خانواده اون خانوم بعد مدتی بگن که حتما باید عقد کنید.

چون همین الان هم میگن نامزد کنین.

اما ما تو این ۲سال خیلی خوب بودیم بعضی جاها نظراتمون مخالف بود و با هم دیگه بحث کردیم.

اما بعد هر دعوا خیلی خوب بودیم و زود فراموش میکردیم.و بعضی اوقات رابطه جنسی نه اما کارایی کردیم که طرفمون ارضا جنسی بشه و خالی بشه.

خیلی میگن رابطه دوستی قبل ازدواج غلطه اما من فکر نمیکنم.

حالا میخواستم بپرسم اگه ما ازدواج کنیم مشکلی واسمون پیش میاد؟؟؟؟

یا خدایی نکرده منجر به طلاق میشه این ازدواج؟؟؟؟؟

خانوادهامون در یک سطح هستن.

اما این که میگن اگه ازدواج کردید دیگه بهم دیگه اعتماد ندارید و فکر میکنین طرف دروغ میگه و همیشه شک دارین.

اما من هیچوقت شک نکردم به این خانوم چون دختر خیلی ساده و خوبی هستن.

اگه امکانش هست راهنمایی کنین ممنون میشم

پاسخ

دوست عزیز شما تا شرایط ازدواج و نداشته باشید نمیتونید در این مورد صحبت کنید
حداقل باید استقلال مالی داشته باشید تا درخواست و حرف شما رو بپذیرند
هر وقت چنین شرایطی رو بدست آوردید دوره ای در حدود ۹ ماه رو نامزد باید باشید
تا خانواده ها مراوده و معاشرت کنند و شناخت کامل به وجود بیاد در این صورت میتونید نسبت به آینده خوشبین باشید
در این مورد میتونید با متخصصین کانون مشاوران ایران، مشاوره تلفنی/تخصصی داشته باشید
دفتر سعادت آباد:
۰۲۱-۲۲۳۵۴۲۸۲ خط ویژه

دوست پسرم نمیاد خواستگاریم و بهونه میاره

من (۲۲ ساله) در ارتباط با یکی از همکلاسی هایم وارد رابطه احساسی شدم که عشقی زیااااد بوجود آمد (شهر من اصفهان است و محل تحصیلم شهرکرد و این همکلاسی شهرکردی است)

این بنده خدا قصدش از ارتباط با من ازدواج بود و هست
ولی می گوید امکان ازدواج ندارد
خب راست هم میگه
دانشجو ، بدون حمایت پدر ، بدون شغل مناسب ، بدون سرمایه و سربازی نرفته و مشکلات دیگر
و دلش می خواهد وقتی به خواستگاری من بیاید که موجب سرافرازی من باشد
و خب
ما با هم درارتباط هستیم
که از بدشانسی من خانواده من از همان ابتدا فهمیدند
و به این ارتباط دوستی می گویند
بعد از کلی اتفاقات و کش و قوس های زندگی
پدر من یه جورایی راضی شده که دخترش با دوست پسرش با این شرایط ازدواج کنه و میگه این ارتباط شما غلطه و شرعا و عرفا درست نیست
ولی این آقا پسر همچنان میگه من نمی تونم اقدام کنم
دلایلش هم منطقیه
ایشون بچه آخر و پسر سوم هستن که برادر قبل از ایشون با موفقیت تحصیلی و کاری که دارد ازدواج نکرده و می گوید مامانم طرف شماست و میگه تو با چه چیزی می خوای بری خواستگاری دختر مردم
البته تو پرانتز مامانش و خانواده اون از عشق ما اطلاعی ندارن
حالا نظر شما چیست

من موندم و عشقم که داره داغونم می کنه

پاسخ
دوست عزیز اگر ایشون تکلیفشون مشخص نیست و باید هنوز دنبال اماده کردن شرایطی باشند با همه علاقه ای که دارید به نظرتون درسته که صبر کنید و منتظر ایشون بمونید .
شاید صحیح نباشد و اینکه شما عاشق هم هستید خب طبیعی است که یک سری از شرایط را در نظر نگیرد ولی ایشون اگر به شما تمایل دارند باید دنبال فراهم کردن شرایط مناسب باشند تا رضایت شما را جلب کنند .
و به هر حال شرایط دختر با پسر متفاوت است و نمی تواند همیشه صبر کند و منتظر بهبود شرایط شود .
و ممکن است در این بین شما خواستگارانی با شرایط مطلوب را رد کنید که دیگر تکرار نشوند بنابراین کاملا دقت داشته باشید که چگونه ادامه می دهید و بهتر است برای ایشون زمانی را تعیین کنید اگر واقعا تمایلی وجود دارد رسما اقدام کنند و خوب شرایط را باید در نظر گرفت و زندگی مسئولیت پذیری بالایی می خواهد ولی خب وقتی تا این حد علاقه وجود دارد باید با خانواده درست مطرح کنند و در جریان باشند در هر حال امیدوارم برای ادامه منطقی تصمیم بگیرید

به خاطر داشته باشید که در دوستی های اینچنین افراد خیلی از شرایط اینده را در نظر نمی گیرند تفاوت های فرهنگی و خانوادگی و فکر می کنند می توانند با حداقل ها زندگی کنند که بعدا همین مسائل کوچک درد سر ساز می شود .امیدوارم متوجه صحبت های بنده باشید
و خوشبخت شوید

در این مورد میتونید با متخصصین کانون مشاوران ایران، مشاوره تلفنی/تخصصی داشته باشید
۰۲۱۸۸۴۲۲۴۹۵
موفق باشید

زن مطلقه که خواستگار طلاق گرفته دارد
با سلام . زنی مطلقه ۳۸ ساله ساکن اصفهان داری یک فرزند پسر ۱۵ ساله هستم / خواستگاری از شهر تبریز دارم که ایشان هم از همسرشان جدا شدند و دارای دو پسر ۱۶ و ۲۱ ساله هستند .
از طریق یکی از دوستان خانوادگی با هم آشنا شدیم و در خواست ازدواج دادند .
از نظر تحصیلاتی و مالی از من در سطح خیلی بالاتری هستند ولی من جواب رد دادم و الان پشیمانم .
به نظر تون چکار کنم و اصلا آیا ما با هم خوشبخت می شویم ؟
پاسخ
با سلام دوست عزیز دلیل رد کردن چه بوده است ؟
به فرض اینکه بخواهید دوباره با ایشون ارتباط بگیرید ایا امکان پذیر است ایا می شود که از طریق واسطه اعلام کنید که مایلید بیشتر صحبت کنید .
در هر حال بعتره همه جوانب رو بررسی کنید خودتون فرزندی در سن بلوغ دارید و اون اقا هم همین طور بحث پذیرش فرزندان و باقی مسائل هم اهمیت دارد اینکه فرهنگ ها و اداب و رسوم متفاوت است .
شما در هر صورت یک بار تجربه شکست داشتید اگر قرار باشد دوباره تکرار شود شرایط روحی مناسبی در این سن نخواهید داشت بهتره ابتدا از رابطه دوباره مطمئن شوید و درخواست ایشون و هم حتما با مشاور پیش از ازدواج صحبت شود.
گرچه هر دو عاقل هستید.
ولی این کمک کننده است امیدوارم تصمیم منطقی بگیرید و خوشبخت باشید

در این مورد میتونید با متخصصین کانون مشاوران ایران،
مشاوره تلفنی/تخصصی داشته باشید
۰۲۱۲۲۶۸۹۵۳۴
موفق باشید

افسردگی پس از زایمان

سلام خانمی ۲۹ساله هستم.

مدتی هست با همسرم مشکل دارم.

از سه سال پیش که زایمان کردم من افسردگی گرفتم.

ولی همسرم هیلی درکم نکرد.

روابط جنسی خوبی نداشتیم و من نمیتونستم پاسهگوی همسرم باشم.

کم کم از هم دور شدیم. تا چند ماه پیش فهمیدم با کسی رابطه پیدا کنه.

خودش پشیمون بود از کارش. و الان فکر نمیکنم که رایطه داشته باشه.

چون اون خانم راضی نبود. ولی الان من هیچ محبتی از طرف همسرم دریافت نمیکنم.

من حال روحیم خوب نیست. همش گریه و غصه. ما ازدواجمون فامیلی بوده. ایشون از همون اوایل بچگی تا وقتی که فهمیدم دوستم داشتن. خیلی زیاد وابستم بود.

همون رابطه عاشقانه. به همین خاطر خیلی اذیت میشم. الان مخبتی نمیبینم برام سنگینه. حتی گاهی مواقع به فکر خودکشی می افتم. ولی به خاطر دخترم نمیتونم. هیلی تلاش میکنم اخلاقیاتم رو درست کنم.

همسرم میگه اخلاقت بده. من میگم من ۳سابه افسردم و این به خاطر اینه که مادر شدم. الان دیگه از مادر شدن دوبارم میترسم. خواهش میکنم کمکم کنید. مشاوره ها گرونه و نمیتونم برم.

اگه وضعمون خوب بود شاید به اینجاها نمیکشید

پاسخ
اگر مشکل شما افسردگی بعد از زایمان باشد باید و باید دوست عزیز زیر نظر روانپزشک باشید به هر حال هر چقدر هزینه داشته باشد شما سه سال است افسرده هستید و بایددارو مصرف کنید و اگر نیاز بود زیر نظر روانشناس باشید و بهتره ار مراکز دولتی دانشگاهی استفاده کنید یعنی بیمارستان هایی که زیز نظر دانشگاه ها هستند و اموزشی هستند و با این شرایط باید دارو مصرف کنید .
به هر حال مشکلات افسردگی در زنان باعث کاهش تمایلات جنسی و عدم پاسخگویی نیاز ها در مر دان شده و مشکلاتی را ایجاد می کند که باید دقت داشته باشید .و این طور نیست که شما بنشینید تا مساله حل شود خوب شرایط گریه و ناراحتی شما برای هر مردی ممکنه خسته کننده شود هر چند ایشون عاشق شما بوده باشند و علاقه بسیاری باعث ازدواج شده باشد پس بهتر است در اسرع وقت مراجعه داشته باشید.
افسردگی پس از زایمان برای بسیاری از افراد پیش می اید به خصوص در شرایط سزارین که اگر این مساله باشد دوره درمان مشخص دارد و اگر هم افسردگی بنیادی تر و مربوط به گذشته باشد باز درمان پذیر است و جای نگرانی وچود ندارد انتظار نداشته باشید بدون ویزیت در حد چند جمله مشکل سه ساله شما حل شود .
مطمئن باشید وقتی شما شرایط شادابی و نشاط را بدست بیاورید همسر شما هم در رفتارها تجدید نظر خواهد کرد البته باید با ایشون مراجعه کنید چون نقش همراه و کمک کننده ایشون در بهبود و درمان بسیار حائز اهمیت است .امیدوارم ایشون هم متوجه شرایط باشند و بهبودی حاصل شود و زندگی مطلوبی را تجربه کنید

در این مورد میتونید با متخصصین کانون مشاوران ایران، مشاوره تلفنی/تخصصی داشته باشید
۰۲۱۸۸۴۱۹۸۳۲
موفق باشید

فرزندم در اتاق ادرار می کند

سلام من یک بچه ۷ ساله دارم دور از چشم من در گوشه ای از اتاقش با اختیار خودش ادرار کرده میخواستم دلیلشو بدونم
با تشکر

علل بی اختیاری ادرار کودکان در روز

در حدود ۵ درصد علت بی اختیاری ادرار در روز نتیجه ی این است که مشکلی در دستگاه ادراری کودک وجود دارد مهمتر از همه وحود عفونت ادراری است.

اگر کودک در هنگام ادرار کردن دچار سوزش می شود و یا زود به زود ادرار می کند و حال ناگهان دچار بی اختیاری ادرار شده است باید به عفونت ادراری مشکوک شد و کودک را نزد پزشک متخصص برد.
بعضی از مادران دختر کوچک خود را در وان آب قرار می دهند و مواد کف کننده به آب اضافه می کنند مواد شیمیایی کف کننده ممکن است موجب تحریک مجرای ادرار و سبب بی اختیاری ادرار در روز گردد.

علل دیگر مانند انسداد مجاری ادرار و ناهنجاری های مادرزادی سبب بی اختیاری ادرار در روز می گردد.
در کشور ما که آلودگی انگل کرمک زیاد است ممکن است انگل کرمک از مقعد کودک به دستگاه تناسلی دختر برود و تحریک دستگاه تناسلی او سبب بی اختیاری ادرارش در روز گردد.

در چنین مواردی مادر باید دستگاه تناسلی کودک را کاملا مورد معاینه دقیق قرار دهد و یا او را نزد پزشک ببرد و از او کمک بگیرد . در صورت آلودگی دستگاه تناسلی به انگل کرمک انگل در دستگاه کودک دیده می شود.
کودکی که مبتلا به بی اختیاری ادرار در روز است احتیاج به آزمایش و عکس برداری دارد؟
پزشک معمولا باید از کودک مبتلا به بی اختیاری در روز معاینه کامل به عمل آورد. مخصوصا معاینه کامل از شکم ، دستگاه تناسلی و دستگاه عصبی او و چگونگی وضع دفع ادرار و جریان ادرار کودک را مشاهده و از نظر ناهنجاری های دستگاه ادراری بررسی خواهد کرد.
پزشک معمولا برای تشخیص امکان عفونت ادراری آزمایش کامل ادرار و در کودکان دختر کشت ادرار درخواست خواهد کرد.

در صورتی که پزشک به وجود ناهنجاری ادراری مشکوک گردید از دستگاه ادراری کودک عکس برداری و با متخصص دستگاه ادراری مشورت خواهد کرد.

شب ادراری کودکان

اگر پزشک شواهدی دالّ بر عیب عضوی دستگاه ادراری مشاهده نکرد علت بی اختیاری ادرار در روز کودک مربوط به مواردی که در زیر ذکر میشود خواهد بود و کودک احتیاج به عکس برداری ندارد.
بی اختیاری ادرار در نتیجه ی خندیدن شدید
بعضی از کودکان دختر از سن چهار سالگی تا هنگام بلوغ ممکن است هنگامی که از ته دل می خندند مقداری ادرار خود را بدون اختیار دفع کنند. چنین کودکانی از همه لحاظ طبیعی هستند و چنین وضعی در فامیل این کودکان وجود دارد. این نوع بی اختیاری ادرار اهمیت ندارد و معمولا در سن بلوغ از بین می رود.
بی اختیاری ادرار در نتیجه ی انقباض و اسپاسم مثانه
شایع ترین علت بی اختیاری ادرار در روز انقباض و اسپاسم مثانه می باشد.

کودک ناگهان دچار انقباض شدید مثانه می شود و در نتیجه احساس دفع ادرار میکند و شلوار خود را تر یا در شلوار خود ادرار می نماید.

چنین حالتی معمولا موقعی اتفاق می افتد که کودک با مادر خود در خارج از خانه مشغول خرید و یا به خانه ی دوستان خود رفته یا در راه مدسه به خانه است.
کودک برای جلوگیری از ادرار کردن دست خود را بر روی مجرای ادرارش فشار می دهد و یا روی مچ پای خود می نشیند. این حالت معمولا ارثی است و این کودکان اکثرا دچار شب ادراری نیز هستند و مثانه ی کوچک دارند. چون چنین واقعه ای برای کودک مزاحمت و ناراحتی به وجود می آورد اکثرا خودش درصدد جستجو و رهایی از آن است. باری بهبود چنین بی اختیاری در روز اقدامات زیر باید انجام گیرد.
الف- کودک را ترغیب نمایید که مایعات زیاد بنوشد : در صورتی که کودک مایعات زیاد بنوشد ادرارش زیاد خواهد شد و ورزش مثانه که در زیر به ذکر آن می پردازیم بهتر انجام می گیرد.
ب- موقعی که کودک احساس دفع ادرار کرد باید به فوریت به توالت برود : کودک را تشویق کنید که هروقت احساس دفع ادرار کرد به توالت برود ولی او را هرگز با فشار و تهدید به چنین کاری وادار نکنید.
ج- ادرار کردن و قطع کردن آن و دو مرتبه ادرار کردن : اسفنکتر مثانه ( یعنی دریچه ای که ادرار را نگه می دارد) در کودک مبتلا ضعیف است و باید با ورزش این اسفنکتر تقویت بشود. به کودک یاد دهید موقعی که احساس کرد ادرار دارد به توالت برود و موقعی که کاملا روی توالت نشست از شماره ی یک تا ده بشمارد و سپس نصف ادرار خود را رها کند و ادرارش را قطع نماید و باز از شماره ی یک تا ده بشمارد و سپس نصف دیگر ادرار خود را رها نماید. این تمرین ساده سبب میشود که کودک یاد بگیرد و بتواند انقباض و اسپاسم مثانه ی خود را کنترل کند و آن را از بین ببرد.
د- موقعی که کودک شلوار خود را تر نکرد به او جایزه دهید : موقعی که کودک شلوار خود را تر نکرد همه ی افراد خانواده باید با آفرین گفتن و دادن جایزه ی مورد علاقه اش او را تشویق کنند. این تشویق باید در هر موقعی که کودک به توالت می رود و ادرار خود را کاملا در توالت می ریزد به عمل آید. کودکی که چند روز یک مرتبه شلوارش را تر می کند برای روزهایی که شلوار خود را تر نکرده است باید جایزه ای بگیرد و مخصوصا رفتار عطوفت آمیز توأم با محبت پدر و مادر با کودک بسیار موثر می باشد.
بی اختیاری ادرار در روز ناشی از ترس
کودکان در سن دو تا شش سالگی اگر دچار ترس و وحشت شوند ادرار خود را رها میکنند. مثلا هنگامی که مادر کودک را روی تخت معاینه ی پزشک قرار می دهد بعضی از کودکان از ترس و وحشت دیدن پزشک ادرار خود را رها میکنند. این نوع رها کردن ادرار مهم نیست.
عوامل روانی دیگر مانند برخوردهای شدید و تند پدر و مادر با یکدیگر ممکن است سبب بی اختیاری ادرار کودک گردد و یا اگر خواهر و برادر کوچک کودک که تازه راه افتاده است به سراغ اسباب بازی ها و لوازم مورد علاقه ی او برود کودک ممکن است از ناراحتی ادرار خود را رها کندیا موقعی که پدر و مادر کودک را به کودکستان یا به دبستان می سپارند ولی او هنوز آشنا نشده است که اجازه بگیرد و به توالت برود ترس و وحشت سبب دفع ادرار او می گردد. یا اگر معلم محدودیتی در اجازه دادن به کودک به وجود آورد سبب دفع ادرار کودک می گردد.
درمان : با این کودکان باید با رأفت و عطوفت رفتار کرد. هر مسأله ای که موجب ترس و وحشت کودک گردد از آن باید خودداری کرد و برای او توضیح داد تا ترس و وحشت او از بین برود. در مهد کودک یا کودکستان یا دبستان باید محدودیتی برای رفتن به توالت وجود نداشته باشد. این کودکان در خلال دو تا سه هفته بهبود می یابند.

در فرایند رشد کودک، در حدود ۱۸ ماهگی کودک نیاز به دفع ادرار را با کلماتی مانند «جیش» خبر می دهد.

در دو سالگی وقتی خودرا خیس کرد به والدین یا اطرافیان خبر می دهد و در حدود ۲/۵ سالگی می تواند نیاز خود را به تخلیه مثانه به پدر و مادر خبر بدهد، با این حال، هنوز قادر نیست دفع آن را عقب بیندازد.

در سه سالگی است که با وجود رخ دادن “اتفاقات” فراوان بخصوص هنگام بازی خود را به دستشویی می رساند و می تواند دفع ادرار را به تعویق بیندازد.

در چهار پنج سالگی کودک می تواند به دنبال جایی مناسب برای دفع ادرار برآید و در مقابل خواست اطرافیان به دفع ارادی ادرار قبل از خواب و مهمانی بدون آنکه حالت لبریزی پدید آید، اقدام نماید.

افرادی هستند که علی رغم رسیدن به سن ۵ سالگی هنوز دفع ادرار خود را بدون وجود دلایل زیستی و طبی کنترل نمی کنند.

این وضعیت ، جزء اختلالهایی است که از دیرباز شناخته شده است و در برگیرنده افرادی است که به صورت پیاپی عمدی یا غیر عمدی، ادرار خود را در رختخواب یا شلوار خود دفع می کنند.

خصوصیات بالینی

کودکانی که به سن زمانی یا عقلی پنج سالگی می رسند باید توانایی نگهداری و کنترل ادرار خود را کسب کنند. حال اگر با رسیدن به سن پنج سالگی بدون هیچ دلیل جسمی یا مصرف برخی از داروها، بازتاب کنترل ادرار صورت نگیرد، مثلا، دفع به صورت غیر ارادی صورت گیرد یا فرد ترجیح دهد که به جای رفتن به دستشویی، ادرار خود را در شلوار یا رختخواب دفع کند، فرد، مبتلا به اختلال بی اختیاری ادرار خواهد بود.

روانشناسان این اختلال را در سه نوع، شبانه، روزانه و شبانه روزی مورد دقت قرار داده اند.

در اختلال کنترل ادرار روزانه ، خیس کردن فقط در ساعات بیداری و در نوع شبانه، خیس کردن هنگام خواب صورت می گیرد و در نوع شبانه روزی، فرد مبتلا ترکیبی از دو وضعیت را نشان می دهد.

با توجه به پیامدهای اجتماعی و عاطفی بی اختیاری ادرار، میتوان گفت کودک مبتلا به این اختلال، بخصوص زمانی که بزرگتر می شود، احتمالا با همسالان و سایر اعضای خانواده خود مشکلاتی خواهد داشت و جای شگفتی نخواهد بود که خودپنداره اش نیز صدمه ببیند.

ملاک های تشخیصی بی اختیاری ادرار به شرح زیر می باشد:

الف. دفع مکرر ادرار در لباس یا رختخواب ( عمدب یا غیر عمدی)
ب. با وقوع دوبار در هفته به مدت سه ماه پیاپی و ظهور پریشانی مشخص بالینی یا تخریب کارکرد اجتماعی تحصیلی یا سایر زمینه های مهم حایز اهمیت بالینی است.
ج. حداقل سن تقویمی پنج سال
د. رفتار ناشی از تأثیر فیزیولوژیایی یک ماده ( همانند ادرارآورها) یا مشکلات پزشکی عمومی (همانند بیماری قند، اختلال تشنجی یا عفونت نخاعی) نباشد.
شیوع
اکثریت کودکان سه تا چهار ساله توانایی کنترل ادرار در روز را پیدا می کنند و در همین سالها بیش از ۵۰ درصد آنها توانایی کنترل ادرار هنگام شب را دارند. بدین ترتیب، کنترل ادرار در شب دیرتر ایجاد می شود. شیوع این اختلال در پنج سالگی برای پسرها ۷ درصد و برای دخترها ۳ درصد است. شیوع بی اختیاری ادرار را در ده سالگی برای پسرها ۳ درصد و برای دخترها ۲ درصد و در هجده سالگی برای پسرها ۱ درصد و کمتر از آن برای دخترها گزارش شده است.

سبب شناسی

عوامل مختلفی را در پدیدایی این اختلال موثر دانسته اند؛ مثلا، از آنجایی که حدود هفتاد درصد کودکان مبتلا به بی اختیاری ادرار سابقه مثبت خانوادگی دارن، احتمال وجود یک جزء ژنتیک در کسب کنترل ادرار قابل طرح است. به غیر از این مورد ظرفیت پایه مثانه، رسیدن به موفقیت را در این کودکان دشوار می سازد.

بررسی های مختلف عوامل ارثی و محیطی نظیر شخصیت مادران، مهم انگاری ادرار کردن کودک، تر و خشک کردن بیش از حد او پس از خیس کردن توسط والدین، رخدادهای فشارآور زندگی، پرجمعیت بودن خانواده، محرومیت های اجتماعی، و توجه طلبی کودک را در سبب شناسی این اختلال حایز اهمیت می دانند.

درمان

امروزه هیچ روشی به اندازه روش رفتاری در آموزش کودک برای نگهداشتن ادرار خود موثر نبوده است و علی رغم ایراد هایی که به این نوع از درمان گرفته شده، اکثر اطلاعات بیانگر آن است که این درمان نه تنها اثرات جانبی ندارد، نتایج مثبت فراوانی در زمینه تصویر کودک از خود و ارزیابیهای دیگران می گذارد.

قیل از هر اقدام درمانی رد بنیادهای بدنی این اختلال از طریق شرح حال، معاینه و کسب نظر متخصص مجاری ادرار و همچنین فهم نگرش کودک نسبت به مسأله، انگیزش و آگاهی او از این موضوع لازم و اساسی است. درمان رفتاری بی اختیاری ادرار با شیوه های متنوعی همانند استفاده از وسایل هشداردهنده، آموزش کنترل و نگهداری ادرار، تغییر محرکها و پیامدهای عمل و همانند آنها انجام می پذیرد.
استفاده از وسایل هشداردهنده روشی موثر در بی اختیاری ادرار است که موفقیت در آن مستلزم حوصله، همکاری و پشتکار است.

در این روش با دفع ادرار توسط کودک جریانی الکتریکی برقرار شده و زنگ یا نوایی هشداردهنده به کار می افتد.در حال حاضر وسایل هشداردهنده بسیار جمع و جور و حساسی ساخته شده است که صفحات حساس و لایه جذاب بین آنها زیر لباس زیر،یا لباس خواب وصل می شود.

وقتی ادرار کودک زنگ را به صدا درآورد، کودک باید از رختخواب بیرون آمده به دستشویی برود، لباس زیر خود را عوض کند، صفحه حساس را به لباس خود وصل کند، در صورت خیس شدن ملافه، آن را عوض کرده و بخوابد. اجرای موفقیت آمیز این شیوه، معمولا ظرف یک ماه منجر به بهبودی می شود.
در روش آموزش تداوم کنترل ادرار با این فرض که ظرفیت مثانه کودک مبتلا کوچکتر از کودکان دیگر است، از کودک خواسته می شود در طی روز به تدریج فاصله های تخلیه ادرار خود را طولانی تر کند و جایزه بگیرد تا این فاصله به ۳۰ دقیقه برسد.

این شیوه برای کودکانی که مثانه کوچک دارند و به ویژه در ترکیب با روش اول و آموزش قطع و وصل ادرار در دستشویی نتایج بهتری خواهد داشت.

همسرم در رابطه با وظایف زن و مرد مشکل دارد

یک سال ست ازدواج کرده ام و داراط حقوق ثابتی هستم و تقزیبا مجبور هستم در مخارج خانه و پرداخت قسط ها مشارکت کنم. پول مهم نیست ولی از این که برای من ایجاد وظیفه کنم می ترسم. از طرفی شوهرم میگوید زن وشوهر باید رفیق باشند و ایشان کلا با آن چه عرف جامعه است در رابطه با وظایف زن و مرد مشکل دارد و آن ها را باور های قدیمی می داند.این موضوع تارد باعث سردی روابطمان می شود

توقعات شوهر

دوست عزیز کسی نمیتونه برای روال زندگی شما تصمیم گیری کند.
پس این موارد رو باید در زندگی مشترک به توافق برسید.
اینکه طبق شرع و قانون نفقه کامل زن برعهده مرد میباشد شکی نیست.
ولی باید بدونید در زندگی امروزه نیاز هست تا در کنار هم زندگی ساخته شود
ولی کمک شما نباید باعث تنبلی و توقع ایشون شود.
پس در این مورد حدود رو مراعات کنید .
تا هم از احترام لازم برخوردار باشید و هم ایشون رو در زندگی اقتصادی کمک رسانده باشید.

دوستدعزیز بله بهترین راه رو انتخاب کردید همینکه به مشاوره مراجعه کنید راه حل بسیار مناسبی است .
دقت داشته باشید که اگر واقعا وقتی کمی فاصله می گیرید و منطقی تر فکر می کنید این تفاوت سنی برای شما مهم می شود و دقیقا در هنگام بودن در کنار هم این مساله اهمیتی ندارد این یعنی منطقی تر باید پیش بروید چون به هر حال رعایت احتیاط لازم است و بحث یک عمر زندگی است اگر از هیجانات فاصله بگیرید .
و بعد از مدتی مدام این اختلاف سنی ذهنی شما را درگیر کند اصلا مطلوب نخواهد بود .
بنابراین بهتره قبل از هر اقدام رسمی تر همه جوانب را در نظر بگیرید و اجازه تدهید فضای احساسی غالب شود به هر حال باید دید مسائلی که باعث شده شما دو نفر چند بار کات کنید چیست شاید همین ها د زندگی اینده مشکلات زیادی را ایجاد کند که باید دقت داشته باشید .
در هر حال امیدوارم موفق باشید

در این مورد میتونید با متخصصین کانون مشاوران ایران، مشاوره تلفنی/تخصصی داشته باشید
۹۸۲۱۲۲۳۵۴۷۸۳
موفق باشید

بعد از ازدواج دیگه همسرم دوست ندارم

سلام مشاور عزیز،بیست و هشت سالمه،تازع عقد کردم،شوهرمو قبل و بعد از ازدواج خیلی دوست داشتم و دارم،برای رسیدن بهش بخاطر مشکلات مالیش،سختی کشیدم،اما خب سراخر رسیذیم،اما راسش وارد زندگی که شدم دیدم مشکل مالی عاش،بهاطر مدیریت اقتصادی خیلییی پایینشه،وارد چن تا کار شد بدون تجربه و تجربه خپب به دست اوردن و شکست خوردن.

با وضعی که پیش اورده فک نکنم به زودی ها بریم سرزندگی مون،خیلیی غصه دارم،دلت نمیاد خیلی بهش حرف بزنم چون تا بخوام گله کنم،حس میکنم اعتمادش،می افته،و همش دلش تاییدمو میخواد،دلم گزفته،خیلی،از ایتدم میترسم،از خجالت زده شدن جلوی دیگران،از دانش کمش.چی بکنم،چی بکنم وقتی حرف میزنم این مسائل روابطمونو خذشه دار نکنه،خیلی تاییدمو میخواد،چون تا الات ایتطوری یود،و الان حسمم یه جوریه،خیلی دوسش دارم اما به شدت غصه دار

سرد شدن به زندگی مشترک

دوست عزیز همیشه این اتفاق میفته و افراد بعد از ازدواج متوجه واقعیت زندگی مشترک خواهند شد .
به هر حال این انتخاب شما بوده و هر دوی شما باید برای ایجاد یک کار مناسب تلاش کنید .
از کارهای خانگی برای خودتون  استفاده کنید .
و براساس علاقه از همین امروز آموزش کار و حرفه ای رو شروع کنید .
تا هم لذت این دوران حفظ شود و هم به آینده امیدوار باشید .

راه های بهبود زندگی زناشویی

برای اینکه زندگی زناشویی خوبی داشته باشیم، لازم نیست که بیخودی به دنبال راه های معجزه آسا باشیم.

ضمن اینکه باید بدانید که خوشبختی در زندگی زناشویی و داشتن یک زندگی زناشویی موفق بعد از ازدواج، هیچ ارتباطی به رویاپردازی و ایده آل نگری نداشته و در عین حال چیزی نیست که بدون هیچگونه تلاش و اراده ای، تحقق بپذیرد.

پس لازم است بدانید که اگر واقعا قصد بهبود شرایط زندگی زناشویی خودتان را دارید، یکی از بهترین اقداماتی که می توانید انجام بدهید، شناسایی عوامل مخرب در زندگی است که ما در این مطلب از آن ها با نام دشمن زندگی زناشویی یاد می کنیم و قصد داریم تا ۹ مورد از آن ها را در ادامه ی مطلب بیاوریم.

البته هر کدام از شما ممکن است به فراخور شرایط زندگی خودش، بخواهد به این موارد، مورد دیگری نیز بیفزاید.

تلویزیون

تلویزیون قاتل عشق است.

در این مورد هیچ شکی نداشته باشید!

حتی کاملا توصیه می شود که شام خوردن جلوی تلویزیون را قدغن کنید.

هر شب غذا خوردن جلوی تلویزیون به همراه گویندگان نمی‌گذارد حواستان به همسرتان و فرزندانتان باشد، از آن گذشته آن‌قدر جلوی تلویزیون به تماشای فیلم مشغول بوده‌اید که وقتی به رختخواب می‌روید‌، حتی دیگر وقت ندارید با هم حرف بزنید و از حال یکدیگر باخبر شوید.

تنها چاره کار این است که این دشمن را از زندگی عاشقانه بیرون بیندازید!

برای آنکه در این کار زیاد سخت‌گیری نکرده باشید‌، می‌توانید موافقت کنید که در هفته‌، بعضی از شب ها تلویزیون خاموش باشد. البته فراموش نکنید که تلوزیون در رابطه ی میان والدین و فرزندان نیز بعضا نقش های مخرب زیادی دارد.

خانه‌ نشینی

ممکن است به خاطر تلویزیون و یا بنا به دلایلی، دیگر بیرون نروید!

البته حتما لازم نیست که رستوران های آنچنانی بروید و یا از همسرتان چنین انتظاری را داشته باشید. چرا که به هر حال اصل قضیه این است که شما اوقاتی را با هم و به بهترین شکل سپری کنید.

حالا می توانید غذایی که در منزل تهیه کرده اید را به پارک ببرید و یا اینکه اگر می توانید به رستورانی که در آن خاطره های خوشی داشته اید، بروید.

فراموش نکنید که نباید با هزینه تراشی های بی مورد، به گونه ای متحمل هزینه بشوید که دیگر نخواهید به رستوران بروید.

اگر هم به سینما علاقه دارید و از آن لذت می برید، می توانید با تفاهم بر روی فیلم خاصی، از تماشای آن لذت ببرید.

فراموش نکنید که صله ی رحم را همواره در برنامه های خودتان بگنجانید.

مبادا طوری رفتار کنید که ببینید دیگر از گردش‌های دونفره و شب‌نشینی‌های رمانتیک خبری نیست!

باید دوباره آن حال و هوا را به‌دست‌آورید و به اتفاق یکدیگر از خانه بیرون بزنید!

حالا که به تازگی از شر تلویزیون خلاص شده‌اید، سعی کنید که توجه به همسرتان، تلوزیون جدید شما باشد!

ساعات اضافی

دیگر دیر از سر کار به خانه برنگردید!

نه تنها برای خودتان وقت ندارید بلکه علاوه بر آن خستگی و عصبانیت‌تان را با خود به خانه می‌آورید‌ که حقیقتا هیچ کار خوشایندی برای فرزندان وهمسرتان نیست!

تنها کافی‌است که کار، تمام زندگیتان را به‌خود مشغول کند، به سرعت تنها موضوعی می‌شود که از آن در خانه حرف می‌زنید. بس کنید! سعی کنید به حد کافی زود به خانه برگردید تا قبل از شام کمی وقت برای خودتان و یا با هم بودن داشته باشید. به شرطی که طبق همان اصل اول، در این مدت جلوی تلویزیون ولو نشوید!

و خصوصا برای آنکه توجه بیشتری به یکدیگر داشته باشید، هر ازگاهی کار را از یاد ببرید. به عنوان مثال می توانید تصور کنید که هر گاه به خانه بر می گردید، همانطور که جوراب های خودتان را از پایتان خارج می کنید، تمام مسائل فکری بیرون از خانه تان را هم از ذهنتان خارج کرده و آن ها را درون جوراب هایتان بریزید.

رسیدگی به وضع ظاهر

فکر نکنید چون دیگر زن و شوهر هستید و چندین سال از زندگی مشترکتان می‌گذرد، باید نسبت به وضع ظاهرتان بی‌خیال شوید!

چرا که در روایات اسلامی هم نسبت به این که هر کدام از زن و شوهر خودش را برای همسرش آراسته کند، تاکیدات و سفارشات بسیار فراوانی وجود دارد.

پس بهتر است که دست از شوریدگی و نا‌مرتب بودن بردارید، موهایتان را ژولیده و درهم رها نکنید، از ریخت‌و‌پاش‌کردن در خانه خودداری کنید و به‌خودتان برسید!

همسرتان مطمئنا شما را همانگونه که هستید دوست دارد، با این‌حال چرا سعی نمی‌کنید خود را به بهترین شکل نشان دهید؟

به این ترتیب به او نشان می‌دهید که حضور او و تاثیری که بر او می‌گذارید برایتان مهم است!

 بی‌توجهی

یکی دیگر از دشمنان بزرگ زن و شوهرها‌، بی‌توجهی است.

در اینجا منظور از توجه کردن گل خریدن و یا هدیه دادن نیست بلکه تنها نگاه کردن به همسرتان است که گاهی می تواند خیلی بیشتر از آنچه که تصور می کنید، تاثیر خوبی در زندگی تان بگذارد.

زمانی‌که همسرتان آرایشگاه رفته و یا کت جدیدی خریده است به او توجه نشان دهید؛ به‌خصوص زمانی ‌که او را شیک و زیبا می‌بینید و یا وقتی‌ که او با تعریف‌های بجا و مناسبش شما را تحت‌تأثیر قرار می‌دهد، از او تعریف کنید.

زیرا تعریف و تمجید‌ها همیشه خوشایند هستند‌، اما تنها زمانی‌که درست و بجا به‌کار برده شوند.

حسادت مفرط

دست از پاییدن و سین‌جین کردن همسرتان بردارید زیرا زندگی مشترک براساس اعتمادی دو جانبه بنا می‌شود. شک و بدگمانی‌های بیش از حد شما‌، در نهایت او را به ستوه آورده و به سمت فرد دیگری هل می‌دهد! پس مواظب باشید که با دست خودتان، عشقتان را نابود نکنید.

 خانواده همسر

نه، مطمئنا تمام خانواده‌های همسر آنگونه که در فیلم‌ها به‌صورت منفی نشان داده می‌شوند، نیستند.

پس سعی کنید که از تلقین منقی به ذهنتان کاملا دوری کنید و این باور را در خودتان تقویت کنید که تفاهم بین همسر و خانواده شما اغلب می‌تواند گرم و صمیمانه باشد.

اما نکته مهم آن است که بدانید زمانی‌که این تفاهم به حد کافی وجود دارد‌، چیزی را به همسرتان تحمیل نکنید. چنانچه احساس می‌کنید که همسرتان از رفت‌وآمد‌های آخر هفته کم‌کم خسته می‌شود به او اصرار نکنید آخر هر هفته برای ناهار با خانواده شما باشد و البته این قاعده در مورد میهمانی‌های همکاران و دوستان قدیمی نیز صدق می‌کند.

نبود برنامه

تشکیل خانواده به معنای گذراندن زندگی بدون در نظر‌گرفتن آینده نیست.

شما باید به اتفاق هم آینده‌تان را بسازید. از برنامه‌های کوتاه‌ مدت (مکانی که تعطیلات را در آنجا می‌گذرانید، خرید اتومبیل و…) گرفته تا برنامه‌های بزرگ‌تر (بچه‌دار شدن، عازم شهر دیگری شدن و…) بی‌درنگ در مورد آینده‌تان و اینکه چگونه با آن روبه‌رو می‌شوید فکر کنید. این عمل روابط شما را منسجم‌تر و شور و شوق پیش‌روی در زندگی را در شما شعله ور می‌کند!

سکوت

مطئنا عدم‌گفت‌وگو برای زندگی زناشویی مضر است. این امر بنا به دلایل مختلف اغلب ناشی از کمبود وقت و یا بی‌توجهی زن و مرد نسبت به یکدیگر است که در بالا از آنها نام برده‌ایم.

با این‌حال، معمولا گفت‌وگو میان زن و مرد صورت می‌گیرد، اما هیچ‌یک از طرفین به حرف‌های یکدیگر گوش نمی‌دهند…

در این حالت، موضوعی را با هم مطرح کنید و سعی کنید حقیقتا حرف طرف مقابل‌تان را بفهمید. درصورت نیاز، بی‌درنگ از یک روان‌درمانگر کمک بگیرید.

البته ناگفته نماند که متاسفانه بعضی از زن و شوهرها، حرف هایی می زنند که اگر سکوت کنند و آن ها را نگویند، بسیار برای آن ها بهتر است.

پس حالا تصمیم و تشخیص آن که چگونه سکوت زندگی را بشکنید، با خودتان است.
در این مورد میتونید با متخصصین کانون مشاوران ایران، مشاوره تلفنی/تخصصی داشته باشید
۰۲۱۲۲۶۸۹۵۵۸
موفق باشید

منبع: com.مرکزمشاوره


صفحه اصلی سایت مرکز مشاوره

administrator

مقالات مرتبط

792 نظرات

  • زهرا , آگوست 17, 2016 @ 10:25 ب.ظ

    به نظر شما ازدواج با مردی که۱۰سال ازخودمان بزرگترباشه اشکالی داره؟؟ اطرافیانم بهم میگن تو خیلی پخته ای و بزرگترازسنت هم میزنی و احتمالا مشکلی برات پیش نیاد اما من تردید دارم به نظرشماچیکارکنم؟؟؟

    • راهنما , آگوست 20, 2016 @ 12:00 ق.ظ

      دوست عزیز بحث اختلاف سن موضوع مهمیه ولی در نهایت به درک دو طرف برمیگرده … پس قبل از هر تصمیم مشاوره ای روانشناسی انجام بدید

  • ط , آگوست 20, 2016 @ 8:35 ق.ظ

    ممنون ازتون
    کاش همه چیز درست شه

  • حسین , آگوست 23, 2016 @ 4:39 ب.ظ

    سلام من نامزد کردم تاریخش تا مهر ماه منو خانومم همو میخوایم ولی متاسفانه ناخواسته خانوادش مخالفت کردن و دارن نامزدیمونو بهم میزنن ترو خدا بگین من چجوری میتونم جلوشونو بگیرم منو خانومم صیغه موقت خوندیم ترو خدا ی راهی جلو پام بزارید

    • راهنما , آگوست 24, 2016 @ 10:16 ق.ظ

      دوست عزیز دوره نامزدی رو برای همین روزا گذاشتن که شناخت بهتر و بیشتری بتونن پیدا کنن … به هر حال تصمیم گیرنده دختر و پسر هستند …
      ولی احتمالا مشکلی در این بین بوده که ایشون و خانواده اش نسبت به ادامه این رابطه دلسرد شدند
      پس در اولین قدم با دختر صحبت کنید

  • Parisa , آگوست 31, 2016 @ 9:17 ق.ظ

    سلام من وضعیت مالی خوبی ندارم میخواستم بدونم ایا در اصفهان جایی هست که رایگان یا با هزینه ی کم مشاوره بده

    • راهنما , آگوست 31, 2016 @ 10:21 ب.ظ

      با سازمان بهزیستی اصفهان تماس بگیرید

  • محمد , سپتامبر 1, 2016 @ 1:37 ب.ظ

    سلام پسر من قصد ازدواج با دختری که دو سال از خودش بزرگتر است دارد لطفا راهنمایی کنید

    • راهنما , سپتامبر 3, 2016 @ 12:32 ب.ظ

      اختلاف در ازدواج موثر هست ولی درکل به درک دو طرف ازدواج بستگی داره
      ایشون اگر اصرار به این موضوع داره مشاوره ای حضوری انجام بده
      در این مورد میتونید با متخصصین کانون مشاوران ایران، مشاوره تلفنی/تخصصی داشته باشید
      دفتر قیطریه:
      ۰۲۱-۲۲۶۸۹۵۵۸ خط ویژه

  • ميلاد , سپتامبر 1, 2016 @ 2:05 ب.ظ

    سلام فردی بسیار وسواسی که علائم افسردگی نیز د او دیده میشود در خانواده داریم مرکز یا پزشک متبهری معرفی کنید با سپاس

    • راهنما , سپتامبر 3, 2016 @ 12:49 ب.ظ

      در اصفهان با سازمان بهزیستی تماس بگیرید
      در این مورد هم میتوانید با متخصصین کانون مشاوران ایران، مشاوره تلفنی/تخصصی داشته باشید
      ۰۲۱-۸۸۴۲۲۴۹۵

  • زهرا , سپتامبر 21, 2016 @ 12:44 ب.ظ

    سلام زهرا هستم ۱۸ ساله
    من با شخصی که مال شهر دیگه ای هست در تلگرام اشنا شدم و خیلی دوسش دارم و و اون پسر هم همینطورسه بار هم همدیگر را دیدم با حضور مادرم…یکسال شده که میشناسمش و مادرم در جریان بود ولی برادر و پدرم خیر…ایرادی که داره و قابل قبول نیست برای خانوادم..که به تازگی برادر و مادرم متوجه شدن (مادرم همون بار اول که دید شک کرد و بهم گفت این پسر نیست و خیلی پخته شده و مرد هست ولی از ترس اینکه اجازه ادامه رابطه رو ندن من انکار کردم)یعنی خوده اون پسر به مادرم همه چیز رو گفت..اینه که اون قبلا زن داشته و یک پسر ۶ساله..مهر پارسال زنش در اثر بیماری قلبی فوت میکنه..من خودم به تنهایی هیچ مشکلی با این مسئله ندارم..و باور دارم این پسر میتونه و میخواد منو خوشبخت کنه..حتی با برادرمم حرف زده..تلفنی و پیامک..پرسیده راهش چیه که این ازدواج صورت بگیره..برادرم میگه هیچ راهی نداره..من پدر خیلی حساس هستن..هم مخالف اینجور ازدواج با اینجور پسرا و هم مخالف ازدواج تو سن پایین…ازتون راهنمایی میخوام..پدرم بعضی از جریان رو میدونه ولی نه ازدواج قبلیش رو…مادر و برادرمم حاظر به کمک نیستند..خیلی فراموش کردنش سخته و وانمود کردن به اینکه حالمم خوبه واسه اینکه پدرم متوجه موضوع نشه و بلایی سره اون پسر نیاره…گفتم از خونه فرار کنم با اون پسر برم…ولی نگران خانوادم هستم..گفتم فراموش کنم..ولی نمیتونم..یک سال خاطره و حرف زدن..خیلی سخته..لطفا راهنمایی کنید..هم من و هم اون پسر و خانوادش هر کاری که این ازدواج صورت بگیره رو حاضر به انجامش هستیم…مشکل خانواده من سن پایین من..ازدواج و داشتن بچه اون پسر هست…در ضمن اون پسر ۲۷ ساله هست

    • راهنما , سپتامبر 22, 2016 @ 5:00 ب.ظ

      برای اینکه فراموش کنید باید تمام راه های ارتباطی رو به طرو کامل قطع کنید
      چون چنین رابطه مجازی که هیچ آشنایی بین خانواده ها و حتی خود شما نیست محکوم به شکسته
      امیدوارم از اینکه اسیر احساسات باشید دست بردارید و واقع بین باشید

  • زهرا , سپتامبر 22, 2016 @ 11:51 ب.ظ

    درست..تموم راه هارو قطع کردیم..با تموم دوستام خانوادم مجبورم کردن قطع رابطه کنم..سخت تر شد وضعم..اسال نمیزارن دانشگاه برم..چون دندون پزشکی نیوردم و باید خونه بشینم..باز سختتر شد:(

  • تنها , سپتامبر 28, 2016 @ 9:11 ب.ظ

    من دختری ۲۴ ساله خاستگاری ۲۱ ساله دارم…خانواده پسر بسیار راغب ام خانواده من مخالف…موقیت و پختگی خوبی داره و از ظاهر هم من کوچیکترم….چیکار کنم خانواده ام راضی بشه؟
    ما در داتشگاه اشنا شدیم..ایشئن الان فارغالتحصیل هستن ولی من نه چون دیرتر شرو کردم

    • راهنما , سپتامبر 30, 2016 @ 6:18 ب.ظ

      ازدواج در ایران به معنی پیوند دو نفر نیست، بلکه به معنی ۱۰، ۲۰ یا حتی ۵۰ نفر است! شما با ازدواجتان دو خانواده (و در برخی مناطق کشور دو طایفه) را به هم پیوند می زنید و به همین دلیل، خانواده سهم بزرگی در انتخاب و زندگی آینده دارد. آنقدر که اگر پدر و مادر مخالف ازدواج شما باشند، سایه این مخالفت همواره بر سر زندگی شما خواهد بود.

      اما واقعیت این است که الگوهای ازدواج در سال های اخیر تغییر کرده و این دختر و پسر هستند که ملاک های خود را تعیین کرده و همسرشان را انتخاب می کنند. این ملاک ها البته در چهارچوب خانوادگی هر فرد تعریف می شود اما به هر حال گاهی تفاوت هایی وجود دارد که به فاصله دیدگاه جوان ترها با والدینشان برمی گردد.

      ازدواج با رضایت والدین، آرامش بیشتری را برای شما در پی دارد اما این رضایت نباید به قیمت نارضایتی شما از ازدواج به دست بیاید. به بیان دیگر، نباید صرفا به خاطر رضایت والدین تن به ازدواجی دهید که با آن موافق نیستید.

      از سوی دیگر، گاهی اوقات والدین با دلایل واهی با ازدواج شما مخالفت می کنند ولی اگر شما ثابت قدم باشید، می توانید تلاش کنید که بعد از ازدواج نظر مساعد آنها را جلب کرده و آنها را متوجه اشتباه خود کنید. در این صورت به کفش های آهنی نیاز دارید و تحملی بسیار بسیار طولانی. آن هم نه یک تنه، بلکه شما و همسرتان هر دو باید صبور باشید تا با وجود دیدن رفتار نامناسب آنها و شنیدن زخم زبان هایشان، باز طوری رفتار کنید که در گذر زمان به شما اعتماد پیدا کنند.

      به هر حال باید بپذیرید که اگر انتخابی خارج از رضایت والدین انجام دادید، تا پایان مسئولیت انتخابتان را به عهده بگیرید و اگر لازم بود بهای آن را بپردازید. مسلم است که چنین چیزی وقتی امکان پذیر می شود که شما از انتخاب خود کاملا مطمئن باشید و بعد از ازدواج سعی کنید زندگی تان را مستحکم نگه دارید.

      چطور والدین را راضی کنیم؟

      ۱٫اول از همه بگوییم که تهدید و پرخاشگری و جنگ و دعوا به هیچ نتیجه ای نمی رسد و فقط آتش معرکه را بیشتر می کند. بنابراین از فکر قهرمان بازی بیرون بیایید و بیشتر تلاش کنید در سکوت و آرامش ماجرا را پیش ببرید.

      ۲٫ با والدین تان صحبت کنید. در شرایطی آرام و منطقی و هر از چند گاهی بحث را پیش بکشید و سعی کنید نظر مثبت شان را جلب کنید.

      ۳٫والدین شما، حتما دلایلی برای مخالفت شان دارند. آنها را بشنوید و سعی کنید فارغ از شور و شوق عاشقی و هیجانات مقطعی، این دلایل را تحلیل کنید. شاید واقعا حق با آنها باشد. می توانید این دلایل را با فرد سومی که به بی طرفی او اطمینان دارید در میان بگذارید و مشورت کنید. این فرد می تواند دوست، استاد، بزرگ فامیل یا مشاور باشد.

      ۴٫والدین گاهی به خاطر بی اعتمادی به شما با انتخابتان مخالفت می کنند چون فکر می کنند به قدر کافی بزرگ و عقل رس نشده اید. در این شرایط باید دلایل خود را از انتخاب فرد مورد نظر تشریح کنید و به آنها ثابت کنید که بزرگ و قابل اعتمادید.

      ۵٫اگر لازم بود از بزرگترهای فامیل و دوستان مورد اعتماد والدین تان کمک بگیرید و آنها را واسطه قرار دهید.

      ۶٫می توانید این جلسات گفتگو را با حضور نامزدتان برگزار کنید تا در شرایطی منطقی، والدین هر دو شما را محک بزنند و دلایلتان را بشنوند و به شما اعتماد پیدا کنند.

      ۷٫اگر هیچ کدام از راه ها نتیجه نداد، سعی کنید همراه والدینتان پیش مشاور یا روانشناس بروید و در شرایطی منصفانه درباره مشکل صحبت کنید.

      مخالفت خانواده‌ها را جدی بگیرید

      اگر مخالفت خانواده ها به خاطر تفاوت اعتقادات مذهبی دو خانواده بود، اگر اختلاف مالی فراوان بین خانواده‌ها وجود داشت، اگر فاصله سنی شما و نامزدتان بسیار زیاد است و اگر مخالفت والدین به دلیل موجه نبودن شخصیت فرد مورد نظر است (در حالی که شما معتقدید می توانید با قدرت عشق و صبر او را عوض کنید) بهتر است به توصیه والدینتان گوش دهید و بی گدار به آب نزنید. حساسیت والدین در این مسائل کاملا منطقی است و شما باید در انتخابتان دقت بیشتری داشته باشید.
      در این مورد میتونید با متخصصین کانون مشاوران ایران، مشاوره تلفنی/تخصصی داشته باشید

      ۰۲۱-۲۲۶۸۹۵۵۸

  • fafa , سپتامبر 29, 2016 @ 2:57 ب.ظ

    همسر من مدتی است به یکی از همکاران زن خود پیامهای سکسی میدهد من باید چه کنم؟

    • راهنما , سپتامبر 30, 2016 @ 11:04 ب.ظ

      اگر یک مرد با زنی غیر از همسر خود در ارتباط باشد، از نگاه عموم خیانت محسوب می‌شود اما اگر همین مرد مدارکی را برای مشروع بودن رابطه‌اش ارائه کند، ازدواج دوم است و از نگاه قانون دیگر خیانت نیست در حالی که بسیاری از خانواده‌ها این رفتار را یک نوع خیانت می‌دانند اگرچه این جامعه و قانون یک جامعه است که میزان خیانت و نامهربانی را مشخص می‌کند.
      همیشه کسی که خیانت دیده باور نمی‌کند این اتفاق افتاده است و به جای تلاش برای بهبود وضعیت با انکار این موضوع، مشکلاتش را پیچیده‌تر می‌کند.

      صریح و بی‌تعارف سؤال کنید
      اخلاق به شما می‌گوید، زن و مرد باید چطور رفتار کنند. از نظر اخلاق کاملا درست است که زن و شوهر از اوضاع و احوال هم با خبر باشند. زن و شوهرها توقع دارند شریک زندگی‌شان برای یک رابطه رمانتیک و عاشقانه تلاش کند، همان‌طور که توقع دارند برای صداقت و امنیت در رابطه تلاش کند. با این حال هیچ زن یا شوهری دوست ندارد تمام رفتار و اعمالش زیر ذره‌بین باشد. اگر می‌خواهید به همسرتان نزدیک باشید و از همه چیز باخبر شوید از نظر اخلاقی بهتر است از خودش سؤال کنید. بهترین راه پیدا کردن حقیقت این است که از او بخواهید صادقانه و صریح درباره هر چیزی که به رابطه شما مربوط است، حرف بزند. اگرچه بیشتر زن و شوهرها پرسیدن مستقیم را سخت‌تر از کند و کاوهای پشت‌پرده رفتار همدیگر می‌دانند. حتی اگر با زیرنظر گرفتن همسرتان فهمیدید او خیانت می‌کند این دلیل خوبی نیست چون جاسوسی کردن کار درستی نیست. اگر همسرتان را زیرنظر بگیرید و هیچ اشتباهی در رفتار او پیدا نکنید، ممکن است احساس آرامش کنید، اما یادتان باشد که صداقت همسرتان را نشانه گرفتید. اکنون این شما هستید که در رابطه زناشویی‌تان چیزی را پنهان کرده‌اید. همه می‌خواهند حقیقت را بدانند، اما معمولا با انتخاب بدترین راه به این هدف می‌رسند.

      دروغ شیرین یا حقیقت تلخ؟
      همه ما اصرار داریم هرچه شریک زندگی‌مان می‌گوید، باور کنیم چون اعتماد به او، احساسی از امنیت و آرامش به ما می‌دهد. هیچ‌کس نمی‌خواهد به این مسئله اهمیت بدهد که همسرش دروغ می‌گوید به‌ویژه وقتی که احساس کند خیانتی در کار است. بیشتر انسان‌ها «دروغ شیرین» را به «حقیقت تلخ» ترجیح می‌دهند.

      بسیاری از زنان تلاش می‌کنند از خیانت همسرشان چشم‌پوشی کنند، زیرا تغییرات تازه و قبول آنها غیرقابل تحمل است و دقیقا به این دلیل است که معمولا همسران دیرتر از دیگران از خیانت شریک زندگی‌شان باخبر می‌شوند. همسر خیانتکار معمولا تمام تلاشش را برای گرفتن اعتماد شریک زندگی‌اش کرده و از این موقعیت کاملا سوء‌استفاده می‌کند. او همان چیزی را می‌گوید که همسرش دوست دارد بشنود: «من هرگز به تو خیانت نمی‌کنم.».

      خانم‌ها! زرنگ باشید
      کسی که خیانت می‌کند همیشه نگران این است که گیر بیفتد. اگر او بفهمد همسرش به او شک دارد، تمام تلاشش را می‌کند تا هیچ رد و نشانه‌ای از خیانت باقی نگذارد. درواقع فرد بدگمان به همسرش کمک می‌کند تا در خیانت موفق‌تر باشد. اگر به همسرتان شک دارید و بدگمانی‌های‌تان را به همسرتان نشان می‌دهید، فهمیدن حقیقت خیانت برای‌تان سخت‌تر می‌شود. اعتماد و بدگمانی هر دو می‌توانند برای همسر خیانتکار مزیت باشند.

      اگر به همسرتان شک دارید آن را ابراز نکنید تا زمانی که بتوانید اثباتش کنید. خوب است کمی درباره مشکلات زناشویی‌تان با هم حرف بزنید، اما به خیانت هیچ اشاره‌ای نکنید، چون او هرگز به شما نمی‌گوید که خیانت کرده است، مگر اینکه شما دلایل خوبی برای اثبات داشته باشید. پس هرگز بدگمانی‌تان را تا زمانی که دلیل واضحی برای خیانت او ندارید، نشان ندهید. او به راحتی می‌تواند حذف شما را انکارکند. به واکنش همسرتان در برابر اتهامی که به او می‌زنید، فکر کنید. او به شما چه خواهد گفت؟ «شوخی می‌کنی؟»، «ما فقط دو تا دوست صمیمی هستیم»، «هیچ چیزی بین ما نیست»، «تو داری اشتباه می‌کنی.» اگر بتوانید واکنش‌های همسرتان را حدس بزنید، می‌توانید، از قبل دلایل مستندتان را به او نشان دهید.

      شوک بعد از کشف خیانت
      وقتی متوجه خیانت همسرتان می‌شوید خیالات و افکار زیادی درگیرتان می‌کند. شوک بعد از کشف راز خیانت واکنش‌هایی مثل افسردگی، خشم، افکار پریشان، عدم تمرکز و زیرنظر گرفتن همیشگی همسر نتایج اجتناب‌ناپذیر این موضوع هستند. بهترین راه برای مقابله با این احساسات و واکنش‌ها این است که با فرد مناسبی حرف بزنید با کسی که قضاوت نمی‌کند، حامی است و آرام‌تان می‌کند. کسی را انتخاب کنید که بدون پیشنهادات نامعقول و خشونت‌آمیر و نصیحت‌های ابتدایی و همیشگی شنونده خوبی باشد. نصیحت در این شرایط مفید نیست. پند و اندرز هیچ کمکی به شرایط شما نمی‌کند، تصمیم‌گیری‌های آنی نیز بی‌فایده هستند. اما پیدا کردن کسی که شنونده باشد بسیار مهم است زیرا تنش و فشار عصبی‌ای که تحمل کرده‌اید را آرام می‌کند.

      همچنین احساسات‌تان را نباید فورا با همسرتان در میان بگذارید. وقتی شما این راز را می‌فهمید و آن را با همسرتان مطرح می‌کنید او نمی‌تواند به حرف‌های‌تان گوش بدهد یا همراهی‌تان کند. مطرح کردن احساسات منفی‌تان با شدت و فشاری که تحمل می‌کنید باعث واکنش‌های دفاعی در همسرتان می‌شود.

      جدایی تنها راه نیست
      اگر زن و شوهر هر دو بخواهند رابطه زناشویی‌شان را حفظ کنند باید به فکر گام‌های بعدی باشند. قدم‌های بعدی سخت‌تر و مهم‌تر هستند. نجات و حفظ رابطه‌ای که از خیانت آسیب دیده است نیاز به همدلی هر دو نفر دارد. این هدفی نیست که به تنهایی به آن برسید.

      تشخیص انگیزه‌های اصلی خیانت و حرف زدن درباره آن بسیار مهم است. اما همسر خیانتکار همیشه جزئیات را پنهان‌کند زیرا او نگران این مسئله است که حرف زدن درباره جزئیات فقط مشکلات را بیشتر و سخت‌تر ‌کند. گفت‌وگو درباره داستان خیانت باعث مطرح شدن حرف‌هایی می‌شود که نه گوینده و نه شنونده تحمل شنیدن آن را ندارند. سؤال‌هایی که جواب دادن به آنها سخت است و شنیدن جواب‌ها غیرقابل تحمل، بنابراین پیدا کردن انگیزه‌های خیانت و گفت‌وگو درباره جزئیات آن برای زن و شوهرها نیاز به بینشی عمیق و مهارت‌های ارتباطی موثر دارد. اما هرچه به مسئله پرداخته نشود مشکلات پیچیده‌تر می‌شوند. مشاوره برای زوج‌هایی که تردید دارند و نمی‌توانند احساسات‌شان را درست بشناسند و نگران آینده رابطه هستند بسیار ضروری و کمک‌کننده است.

      این نکته را فراموش نکنید که زنان قدرت کافی برای مقابله با خیانت را دارند، تنها کافی است از این باور که همه مردها مثل هم هستند و جز به رابطه جنسی به چیز دیگری فکر نمی‌کنند، دست بردارند و در جهت بهبود شرایط زندگی مشترک خود تلاش کنند. لازم است بدانید برای مردان مهم‌ترین چیز در زندگی مشترک این است که ارزشمند و مورد احترام باشند و به آنها نشان دهند که تا چه اندازه به آنها احترام می‌گذارند و آنها را توانمند می‌دانند.

      ماجرای خیانت از روزی که همسرتان با نفر سومی صحبت می‌کند، آغاز نمی‌شود. سابقه این اتفاق به ماه‌ها و حتی سال‌ها قبل از آشنایی او با زن دیگری برمی‌گردد. به روزهایی که بی‌توجه به خطری که پشت در خانه‌تان کمین کرده، تنها با خیال اینکه همدیگر را دوست دارید به ریزه‌کاری‌های ارتباط‌تان بی‌توجهی می‌کردید. اگر می‌خواهید با این ریزه‌کاری‌ها آشنا شوید. این صفحه را با دقت بخوانید و توصیه‌های‌مان را هر روز در خانه تمرین کنید.

      تو یک فرشته نیستی
      گرچه حفظ یک رابطه زناشویی سخت‌ترین نوع حفظ یک رابطه است اما باید بدانیم در هر رابطه‌ای از هر نوع و هر شکل هر فرد فقط می‌تواند خود را تغییر دهد نه هیچ‌کس دیگر را. پس به جای کنترل کردن همسرتان و بازی کردن نقش کارآگاه، صادقانه و دور از تعصب به چالش‌ها و مشکلات زندگی مشترک خود نگاه کنید. برای شروع بهتر است نگاهی به رفتارها و باورهای خود بیندازید. سهم شما از فاصله‌ای که میان شما و همسرتان ایجاد شده چقدر است؟ بهتر است تصویر فرشته‌مانندی که از خودتان ساخته‌اید را پاک کنید و با پذیرفتن اشتباهات‌تان برای برطرف کردن‌شان تلاش کنید.

      خسته نشوید
      ایمن کردن زندگی مشترک، کار یک روز و ۲ روز نیست. ساختن روابط مطلوب نیازمند تلاش مداوم است. گرچه میزان همخوانی و شباهت شما و همسرتان تاثیر مثبت زیادی در دوام یک ارتباط موفق دارد اما آنچه در ایجاد و حفظ رابطه زناشویی اهمیت بیشتری دارد، برخورد مناسب با ناسازگاری‌ها و ناهماهنگی‌هاست. به عبارت دیگر آنچه موجب شکست در رابطه می‌شود تفاوت‌های شما نیست بلکه نوع نگاه‌تان به تفاوت‌هاست، پس مراقب خطرساز شدن نگاه‌تان باشید.

      عادی نشوید
      یکی از بهترین راه‌های دستیابی به صمیمیت و نزدیکی در رابطه زناشویی خلاقیت و جست‌وجوی راه‌های تازه است. پختن یک غذای جدید و متفاوت با کمک همان موادی که می‌دانید همسرتان از خوردن‌شان لذت می‌برد، تماشای یک فیلم خوب در آخر هفته، خرید و یک تفریح تازه برای خلق چند ساعت متفاوت و وقت گذراندن با هم یا حتی ایجاد تنوع و تغییر در ظاهرتان همه راه‌های به ظاهر ساده اما تاثیرگذاری هستند که کسالت را از زندگی شما دور می‌کنند. وارد شدن به خانه‌ای که همیشه یک شکل است، خوردن غذاهایی که همیشه یک طعم می‌دهند و دیدن فردی که هیچ وقت به ظاهرش نمی‌رسد حتی اگر در روزهای اول ایجاد مشکل نکند به مرور خسته‌کننده و عادی می‌شود و بیش از حد عادی شدن همان اتفاقی است که می‌تواند زندگی مشترک‌تان را به خطر بیندازد.

      صمیمی شوید
      مهم‌ترین انگیزه زن و مردی که به سوی روابط فرازناشویی کشیده می‌شوند، تجربه مجدد صمیمیت فردی و جنسی است چراکه در چنین رابطه‌ای هیچ یک از طرفین به عیب‌جویی، سرزنش و تهدید یکدیگر نمی‌پردازند. پس صمیمیت و دوستی را جایگزین رفتارهای مبتنی بر کنترل‌گری مانند سرزنش، تنبیه و… کنید.

      مثبت‌ها را ببینید
      همسرانی که ویژگی‌های مثبت یکدیگر را به خاطر می‌سپارند و نکات منفی یکدیگر را به کل شخصیت هم نسبت نمی‌دهند و تلاش بیشتری برای تغییر نقاط ضعف خود می‌کنند، به احتمال بسیار کمی با این بحران روبه‌رو می‌شوند. محرمانه نگه داشتن رازها و ناتوانی‌های همسر از نشانه‌های ارتباط موفق است.

      قدر شناس باشید
      بد نیست بدانید در میان تمامی دلایلی که ممکن است همسرتان را از شما ناراضی کند، ۵۴درصد موارد به قدرنشناس بودن همسرشان اشاره می‌کنند. آمارها نشان می‌دهد که ۱۲ درصد پرخاشگری همسر و ۱۱ درصد نبود شرایط لازم برای بحث در مورد عواطف و احساسات واقعی را دلیل جدایی عاطفی می‌دانند. فقدان ارزش‌ها و علایق مشترک هم در این میان در مراتب بعد قرار دارد. این آمارها نشان می‌دهد که مهم‌ترین تفاوت فرد سوم نسبت به شما، رفتار اوست که سبب می‌شود همسرتان احساس کند خواستنی‌تر و دوست‌داشتنی‌تر است، پس تا دیر نشده، خودتان این حس را در او ایجاد کنید.

  • مهدوی , اکتبر 1, 2016 @ 5:01 ب.ظ

    سلام من ده سال ازدواج کرده ام و بعد از سه سال اول به شوهرم شک کردم وهر گاه از او سوال میکردم میگفت تو اشتباه میکنی و به من تهمت میزنی و خیلی هم مرا دوست داشت و به من محبت میکرد ولی چیز هایی بود که من شکم کم نمیشد تا بعد پنج سال جست و جو همه چیز را فهمیدم و برایش اثبات کردم که زنی را که از من و خودش بزرگتر بود را صیغه کرده و این خیلی مرا داغون کرد و الان که راضی شدم با او راضی به ادامه زندگی شدم و الان از فکر اینکه چرا اینکار را کرد وهزار فکر که چگونه با هم رابطه داشتند داره دیوونم میکنه و خودش هم چیزی برام توضیح نمیده لطفا مرا راهنماییکنید که چگونه به دلیل کارش پی ببرم و دوباره دوستش بدارم

    • راهنما , اکتبر 2, 2016 @ 12:58 ق.ظ

      قرار نیست چیزی رو کشف کنه
      یا شما میتونید با چنین کاری کنار بیایت و گذشت کنید یا اینکه مجبورید تصمیم سختی در زندگی بگیرید
      وقتی کسی به شما خیانت می‌کند، روش درست یا روش غلط برای واکنش دادن به آن وجود ندارد. این یک تجربه شخصی بسیار عمیق و دردناک است و فقط خودتان می‌دانید چه رفتاری درمقابل آن باید نشان دهید.

      بااینحال، استفاده از توصیه‌های کسانیکه تجربه مشابهی داشته‌اند می‌تواند کمکتان کند. در زیر بهترین توصیه‌های خوانندگان مردمان در سایت و صفحه فیسبوکمان را برایتان جمع‌آوری کرده‌ایم تا بتوانید راحت‌تر با این مشکل کنار بیایید.

      ۱. «مدتی طول کشید تا من بتوانم این موضوع را فراموش کنم اما چیزی که خیلی به من کمک کرد این بود که به خودم یادآور می‌شدم، رفتار او، انتخاب خودش بوده است و من هیچ کنترلی روی آن نداشته‌ام. این امکان وجود دارد که چنین افرادی هیچوقت واقعاً خوشحال نباشند چون همیشه دنبال چیز دیگری هستند درحالیکه مشکل اصلی خودشانند. اما این طرف قضیه خود شما هستید که فوق‌العاده‌اید و می‌توانید با این مشکل هم مثل مشکلات دیگر زندگی کنار بیایید.»

      ۲. «عصبانیتتان را بیرون بریزید. وقتی من توانستم بالاخره این موضوع را پشت سر بگذارم، از شوهر سابقم و شریک خیانت او بخاطر درهایی که به روی من باز کردند، متشکر بودم. من آدم خوبی هستم (مطمئناً شما هم همینطور) و لایق بهترین‌ها. وقتی شوهرم با زنی دیگر به من خیانت کرد، این آزادی را به من داد تا بتوانم بهترین را برای خودم پیدا کنم.»

      ۳. «فریاد بکشید، گریه کنید و غصه بخورید. مطمئناً چنین اتفاقی باعث عصبانیتتان می‌شود، پس بگذارید که عصبانی شوید. هیچ چیز بدتر از این نیست که دیگران به شما بگویند که آرام باشید و خودتان را جمع و جور کنید.»

      ۴. «کمی صبر کرده و به موقعیتی که در آن هستید فکر کنید. بلافاصله به این اتفاق واکنش ندهید تا از تصمیمی که می‌گیرید، پشیمان نشوید. لازم نیست فوراً تصمیم بگیرید. و وقتی به اینکه چه می‌خواهید بکنید فکر کردید، برنامه‌ریزی کنید. این همان کاری بود که من انجام دادم. دفعه اولی که بخشیدم، نقشه‌ای داشتم که اگر چنین اتفاقی دوباره برایم افتاد، چه بکنم. وقتی به طور غیرقابل اجتنابی این اتفاق برایم تکرار شد، دیگر می‌دانستم که دقیقاً می‌خواهم چکار کنم، کجا می‌خواهم زندگی کنم، بچه‌هایم را به کدام مدرسه بفرستم، کارم را چه بکنم و …»

      ۵. «یادتان باشد که این انتخاب آنها بوده است، باوجود همه اتفاق‌هایی که در گذشته و حال این رابطه برایتان افتاده است. این انتخاب آزادانه آنها بوده است که موجب این وضعیت شده است. شما هم آزادید، پس گناهی که او به گردنتان انداخته است را با خودتان حمل نکنید. اما نباید فراموش کنید که باید ببخشید. نمی‌گویم این کار آسان است، اما در آینده از خودتان متشکر خواهید بود. تنها چیزی که باید جلو دیدتان قرار دهید این است که این اشتباه و ضعف او بوده است نه شما. این ناتوانی او برای حفظ قداست رابطه زناشوییتان بوده است که موج این اتفاق شده است.»

      ۶. «حتی اگر نتوانید شکسته‌های رابطه را دوباره به هم وصل کنید، قبل از اینکه همه چیز باعث ویرانی خودتان شود، او را ببخشید.»

      ۷. «به نظر من همه چیز به این بستگی دارد که از این به بعد طرف‌مقابل چطور می‌خواهد رفتار کند. هر تصمیمی که بگیرید، توصیه می‌کنم که این را به خاطر داشته باشید: گذشته، گذشته است. فقط امروز را دارید.»

      ۸. «من بعنوان روانشناسی که تخصصم کار کردن روی افرادی است که خیانت برایشان اتفاق افتاده است، توصیه می‌کنم که صبر کنید. لازم نیست همان لحظه تصمیمی بگیرید.»

      ۹. «یادتان باشد: خیانت او تاثیری روی شما نداشته و به خودشان برخواهد گشت. رفتار و اعمال او به دیگران نشان می‌دهد که واقعاً چطور انسانی هستند. شما هم می‌توانید سرتان را بالا نگه دارید.»

  • زکریا , اکتبر 2, 2016 @ 10:38 ق.ظ

    درود ۲۶ ساله هستم نه ماه است نامزد کردم پدرو مادرمو در کودکی از دست دادم و تنها با خواهر و برادرم زندگی میکنم نه ماه است که نامزد کردم نامزد من باهم در دانشگاه همکلاسی بودیم و در رشته بازیگری تحصیل کردیم من و ایشون بازیگر تئاتر و سینما هستیم متاسفانه نامزد من اوایل خیلی خوب بود ولی حس میکردم ایشون خیلی بدبین و بی اعتماد و شکاک نسبت من هستن ولی چند وقته مطمئن شدم واقعا اینجوری هست به من شک داره وبی اعتماده و نگران منه که کاری یا ارتباطی با کسی برقزرار نکنم ولی من همچین آدمی نیستم و تو کل مجردیم هیچوقت پامو کج نذاشتم ولی ایشون فکر مینه من همیچین آدمی هستم و هر جایی میخوام برم حتی برا کارم یا شخصی دنبالم میاد با این مشکل ندارم ولی تا با دختری که دوست خودشم هست و خودمم میشناسمش شوخی ساده های میکنم فکرش به هزار راه میره هر روز با هم بحث داریم اینقدر باش حرف میزنم تا قنع بشه ولی در آخر حرف خودشومیزنه و اجازه حرف زدن به من نمیده و همیشه سکوت میکنم و تو خودم میریزم بعضی مواقع سر مسائل خیلی خنده دار دعوا میکنه و من به اون مسئله فقط میخندم که چرا باید برا این بحث بشه ایشون پدر مادر خیلی خوبی دارن و نمیذاره باشون مشورت کنم و اعتقاد داره اگه با اونا حرف بزنم اونا همه چیرو تموم میکنن از نظر نامزد من همه دخترا فاسد و خوب نیستن و ایشون همش گوشی منو چک میکنه و برای زنگ زدن و پیام دادن همیشه ازم سوال میکنه یا بالا سر من هست و من بازم هیچی نمیگفتم چون فکر میکردم درست میشه من هر کاری برای جلب اعتمادشون انحام دادم ئلی فایده نداشته حرف خودشون رو میزنن و هنوز منو به آدم چشم چرون و هرزه میبینن چند روز خوبیم ولی بعد دوباره سر یه مسئاله بیخود دعوا میشه و همیه گذشتمو تو سر من میزنه من بتازگی دست بزن داره و اعصابش خورد میشه تو گوش من میزنه خنده داره میدونم هر کس بخونه میگه تو شوهر کردی زن نگرفتی..خلاصه کنترلش دست هودش نیست من با آرومی باش حرف میزنم ولی ایشون داد میزنه تو خیابون تو خونه و هر جا جوری تو خیابون همه دورمون جمع میشن ونگاه میکنن ولی من هیچی نمیگم که خالی بشه و وقتی من حرکت مشابه کار خودشو انجام میدم دوباره بام دعوا میکنه و انگ خودخواهی به من میزنه و میگه جلو مردم وخانوادم اینجوری باهام حرف نزن .. ولی ایشون دقیقا همینارو انجام میده تهمت .کتک و داد زدن وسبک کردن جلو همه و اینم بگم ایشون دو سال از من بزرگتره نمیگم من بی عیبو نقصک کار اشتباهم انجام دادم ولیخیلی کوچیم وبی اهمیت بوده لطفا کمکم کنید چیکار کنم

    • راهنما , اکتبر 2, 2016 @ 8:56 ب.ظ

      دوست عزیز دوره نامزدی رو برای چنین روزهایی گذاشتن
      خیلی صریح و روشن عرض میکنم وقتی میبینید با هم همخوانی ندارید باید مسیرانتخابتون رو تغییر بدید

  • صبا , اکتبر 4, 2016 @ 11:22 ب.ظ

    اینقدغیرقابل تحمل بودم که نخاستیدبهم کم. کنیدوسوالموپاک کردید!!!

    • راهنما , اکتبر 5, 2016 @ 10:14 ق.ظ

      دوست عزیز اگر در سامانه ثبت شده باشه حتما” پاسخگویی خواهد شد

      • صبا , اکتبر 5, 2016 @ 11:34 ق.ظ

        ۲۵سالم بعدازهمه ایرادگرفتنم بلاخره ازپسرعمومامانم که ۵ماه باهاش رابطه دارم خوشم اومده پسرخیلی خوب وسربراهیه ازهمه لحاظ موقعیتش وبخصوص اخلاق خااصش که خیلی باشخصیته وهمه دوستام میدونن که برام میمیره امامدتیه بهم میگه نمیتونیم من وتومابشیم میگه ازم سری وبامن بودن باعث محدودکردنت میشه میگه توخوشبختیومن حدی نیستم خوشبختت کنم ولی من وقتی خاستمش پای همه چیزش میخاستم بمونم امانمیخادباورکنه که اشتباه فکرمیکنه وهمش خودشو ومن اذیت میکنه وقتی میبینه دوتامون طاقت جدایی نداریم میگه جداشیم
        چیکارکنم نظرش برگرده؟؟

        • راهنما , اکتبر 7, 2016 @ 12:34 ق.ظ

          آیا شما عاشق پسری شده اید که دوست داشته باشید او هم همین حس را به شما داشته باشد. روش های زیر برای این منظور بسیار مفیدند.
          روش ۱: اولین کاری که باید انجام بدهید این است که از اطرافیان بپرسید که سایت ارتباط جمعی مثل Face book و My Space دارد یا نه؟ این روش بهترین راه برای فهمیدن علایق او در موسیقی، فیلم و ایده های عمومی است. شما می توانید از این اطلاعات برای شروع یک بحث داغ در آینده استفاده کنید.
          روش ۲: باید متوجه شوید که او از چه تیپ دختری خوشش می آید. یادتان باشد اکثر مرد ها قبل از اینکه عاشق شخصیت شما شوند عاشق ظاهر شما می شوند. اگر شما در مورد ظاهرتان اعتماد بنفس ندارید سعی کنید روی آن کار کنید. از شر جوش ها خلاص شوید، چند کیلو وزن کم کنید اگر تاریخچه دختر قبلی را بدانید خیلی به شما کمک می کند و اینجاست که شبکه اجتماعی کمک می کند.
          روش ۳: باید شرایط یک ارتباط ساده را فراهم کنید یک دوست در حد سلام و خداحافظ باشید. از دوستان مشترک برای دستیابی به این قضیه استفاده کنید. اگر دوستتان را در حال صحبت با وی می بینید شما هم وارد بحث شوید، دوستتان زحمت معرفی شما را به دوش می کشند. وقتی که او را می بینید خوشحال باشید و سلام کنید.
          روش ۴: هر باری که او را می بینید بحث را به سمت اینترنت و کامپیوتر بکشانید و از او بپرسید که یاهو مسنجر دارد یا نه؟
          روش ۵: باید چند مایل جلوتر قدم بگذارید. کارهای کوچکی برای اینکه توجه او را جلب کنید انجام دهید. به او ثابت کنید که همیشه در هر حالی برای وی هستید از حرف زدن گرفته تا قرض گرفتن چیزی بسیار کوچک. آیا او علاقه مند به ورزش است؟ اگر اینطور است پس منتظر چه چیزی هستید؟ حوله ای فراهم کنید و یک شیشه آب معدنی هم همراه داشته باشید. به او نشان می دهید که دوستش دارید بدون اینکه حرفی از زبان شما شنیده باشد.
          روش ۶: پسر ها دوست دارند که به دختر ها آرامش دهند پس بگذارید حس مرد بودن را تجربه کند. دست از کنترل کردن آنها بردارید، آنوقت خواهید دید که چگونه در شرایط سخت از شما محافظت می کند. به او اجازه بدهید که حس کند می تواند در خوب کردن حال شما نقش مهمی داشته باشد.
          روش۷: پسر ها دخترانی را دوست دارند که خودشان هستند. پس سعی کنید طبیعی و نرمال رفتار کنید. باعث خندیدن آنها شوید. خوشحال و شاد باشید و از جلب توجه زیادی دوری کنید.
          روش ۸: به پسری که شیفته شما شده است فرصت دهید تا قدمی بر دارد. نظر دوستانتان در مورد اینکه او به شما علاقه دارد یا نه اکثر وقت ها درست از آب در می آید. سعی کنید سخت به دست بیایید اما همیشه صادق باشید.

  • صبا , اکتبر 5, 2016 @ 11:28 ق.ظ

    ۲۵سالم بعدازهمه ایرادگرفتنم بلاخره ازپسرعمومامانم که ۵ماه باهاش رابطه دارم خوشم اومده پسرخیلی خوب وسربراهیه ازهمه لحاظ موقعیتش وبخصوص اخلاق خااصش که خیلی باشخصیته وهمه دوستام میدونن که برام میمیره امامدتیه بهم میگه نمیتونیم من وتومابشیم میگه ازم سری وبامن بودن باعث محدودکردنت میشه میگه توخوشبختیومن حدی نیستم خوشبختت کنم ولی من وقتی خاستمش پای همه چیزش میخاستم بمونم امانمیخادباورکنه که اشتباه فکرمیکنه وهمش خودشو ومن اذیت میکنه وقتی میبینه دوتامون طاقت جدایی نداریم میگه جداشیم
    چیکارکنم نظرش برگرده؟؟

    • راهنما , اکتبر 6, 2016 @ 1:17 ق.ظ

      خب ایشون برای ازدواج با شما بهانه تراشی میکنه و شما باید این واقعیت رو بپذیرید

  • حسنعلی , اکتبر 10, 2016 @ 11:06 ق.ظ

    پسرم ۲۵ ساله من از عقل بر خوردار نیست بعنوان مثال ۱- آنقدر که به دندانپشزگی مراجعه کرده … مسواک نکرده است ۲-بجای کلاس دانشگاه کارهای متفرقه دیگری انجام میدهد بخاطر همین مسله ۶ سال است هنوز تمام نشده است ۳-و الی آخر…….خواهشمندم راهنمایی فرمایید

    • راهنما , اکتبر 11, 2016 @ 1:25 ب.ظ

      و در این سن بسیار سخت هست که بتونید ایشون رو تغییر بدید
      و میشه شما رو به نوعی در این مورد مقصر دونست چون ایشون انعکاس رفتارهای شما هست
      در این مورد میتونید با متخصصین کانون مشاوران ایران، مشاوره تلفنی/تخصصی داشته باشید
      دفتر قیطریه:
      ۰۲۱-۲۲۶۸۹۵۵۸ خط ویژه

  • نازنین , اکتبر 14, 2016 @ 2:45 ب.ظ

    سلام
    چرا سوال منا حذف کردید؟
    اگه اینجا نمی خواستید جواب بدید به ایمیلم پاسخ را میفرستادید. اگر هم سوالم تکراری بود میگفت به کددوم قسمت و به جواب سوال کدوم یک از کسانی که سوال پرسیدند مراجعه کنم.

    • راهنما , اکتبر 15, 2016 @ 11:18 ب.ظ

      دوست عزیز اگر سوال شما ثبت شده باشه ..به ترتیب پاسخگویی خواهد شد

  • شیم شیم , اکتبر 16, 2016 @ 1:20 ب.ظ

    باسلام من ۳ سال که عقد کردم و من خیلی نسبت به افراد چاق حساسم. شوهرم ۲۷ سال دارد و به خاطر شغلش که مهندس کامپیوتر است اصلا تحرکی ندارد و این موضوع سبب چاقی او شده است. ایشون اصلا هم دوست ندارند رژیم بگیرند و به خاطر مشغله کاری وقت ورزش را هم ندارند. هرچی هم من بشون می گم رژیم بگیرید گوش نمیدن و این سبب ناراحتی من شده است. چگونه با او برخورد کنم تا رژیم بگیرند و یا ورزش کنند؟
    ممنون می شم منو کمک کنید.

    • راهنما , اکتبر 17, 2016 @ 5:28 ب.ظ

      شما از اول ایشون رو دیدید و امروز دلیلی نداره که مخالف ایشون باشید
      چون ایشون بهتر از هر کسی میدونه چاقی باعث چه مشکلاتی در آینده برای خودش و زندگی مشترکش میشه
      پس در این مورد میتونید مطالبی رو دم دستش قرار بدید که در مورد مضرات چاقی نوشته شده و اینکارو به طور غیرمستقیم انجام بدید
      ازدواج برای بسیاری از زوج‌ها، با افزایش وزن همراه است. شما هم ممکن است متوجه شوید که وزن شوهرتان در حال بالا رفتن است و بخواهید به او کمک کنید دوباره لاغر شود، یا شاید بخواهید خودتان هم همراه او وزن کم کنید. به گفته‌ی موسسه ملی قلب، داشتن اضافه وزن، احتمال چندین بیماری را افزایش می‌دهد، از جمله بیماری شریان‌های کرونری، فشار خون بالا، دیابت نوع ۲، برخی سرطان‌ها و مشکلات مربوط به باروری. کمک به شوهرتان برای کاهش وزن، ریسک ابتلا به این مشکلات جدی سلامتی را در او کاهش می‌دهد.

      قدم اول

      انگیزه‌ی شوهرتان برای کاهش وزن و حساسیت او به این موضوع را ارزیابی کنید. شما نمی‌توانید کسی را مجبور به کاهش وزن کنید. اگر شوهرتان برای کاهش وزن انگیزه ندارد، کمک کردن به او دشوار است. اگر در مورد وزنش حساس است، در هنگام صحبت با او درباره‌ی کاهش وزن، خیلی احتیاط کنید.

      قدم دوم

      عادات خودتان را ارزیابی کنید، حتی اگر اضافه وزن ندارید. اگر فعال باشید و حواستان به چیزهایی که می‌خورید باشد، ممکن است عادات شما به شوهرتان انگیزه دهد که همان کار را انجام دهد. حتی اگر نیازی به کاهش وزن ندارید، با این کار، سلامتی‌تان را بهبود خواهید بخشید.

      قدم سوم

      برای تشویق همه‌ی افراد خانواده به سالم غذا خوردن، غذاهای ناسالم را از خانه دور کنید. اگر شوهر شما موافق این کار نیست، برای اینکه او را کم کم ترغیب کنید، مقدار مواد غذایی ناسالمی‌که می‌خرید را کاهش دهید یا انواع کم چرب‌تر را انتخاب کنید.

      مطلب مرتبط: رژیم غذایی بر اساس گروه خونی
      ریخت و پاش‌های گاه به گاه، مانع این می‌شود که احساس محرومیت کنید، اما در دسترس نگه داشتن مقدار زیادی مواد غذایی ناسالم، بعضی از افراد را به افراط بیش از حد وسوسه می‌کند.

      قدم چهارم

      در هنگام پخت و پز، مواد غذایی ناسالم را با گزینه‌های سالم‌تر جایگزین کنید. بعنوان مثال از خامه ترش و پنیر خامه‌ای کم چرب به جای انواع پر چرب استفاده کنید. توصیه می‌کنیم که بجای غذاهای سرخ کرده از غذاهای پخته شده یا بخار پز استفاده کنید. این تغییرات ساده به شما امکان می‌دهد که از غذاهای مورد علاقه‌تان لذت ببرید، در حالیکه چربی و کالری غذاها را کاهش داده‌اید.

      قدم پنجم

      بیشتر در خانه غذا بخورید تا بیرون از خانه. اگر شوهرتان پیشنهاد می‌کند که به رستوران بروید، بجای اینکار، در خانه برای او یک غذای رمانتیک درست کنید. این کار به شما امکان می‌دهد که برای انتخاب گزینه‌ی سالم‌تر، موادی که در وعده‌های غذایی بکار می‌رود را کنترل کنید. غذاهای رستورانی، اغلب پر چرب و پر کالری هستند و اندازه‌های آنها نیز بیش از حد بزرگ است.

      مطلب مرتبط: ۵ نشانه که شما به فیبر غذایی بیشتری نیاز دارید
      قدم ششم

      فعالیت‌های فیزیکی را برنامه‌ریزی کنید تا به همراه یکدیگر از انجام آنها لذت ببرید. با اینکار در حالیکه ورزش می‌کنید، یک زمان دو نفره را با هم می‌گذرانید. شب‌ها بعد از شام، یک برنامه برای پیاده روی یا دوچرخه‌سواری در محلتان ترتیب دهید. گزینه‌ی دیگر، پیدا کردن ورزشی است که هر دوی شما از آن لذت می‌برید و انجام آن بصورت منظم می‌باشد.

      قدم هفتم

      با تصدیق تلاش‌های شوهرتان، او را تشویق کنید که به انتخاب‌های سالم‌تر ادامه دهد. پیشنهاد می‌کنیم که بطور ماهرانه از شوهرتان تعریف کنید، بطوریکه او احساس نکند که هر حرکتی که انجام می‌دهد، بررسی می‌شود.

      هشدار

      برای عادات ورزشی یا غذایی نادرست شوهرتان، او را تهدید نکنید و از او انتقاد هم نکنید. ممکن است این کار باعث شکافی در رابطه‌ی شما شود و او را از تلاش برای کاهش وزن، دلسرد کند.

      نکته

      هنگام صحبت با همسرتان، بجای جنبه زیبایی کاهش وزن، روی جنبه‌های سلامتی آن تمرکز کنید. اگر به او بگویید که می‌خواهید وزن کم کند تا عمری طولانی داشته باشد، شاید او بیشتر پذیرای کاهش وزن شود.
      در این مورد میتونید با متخصصین کانون مشاوران ایران، مشاوره تلفنی/تخصصی داشته باشید
      ۰۲۱-۲۲۳۵۴۲۸۲

  • علی , اکتبر 21, 2016 @ 10:20 ق.ظ

    سلام
    من پسری ۲۶ ساله هستم و با دختر عمم که ۲۴ سالش هست دو ماهه که به قصد ازدواج و بخاطر اینکه اخلاقیات هم دستمون بیاد با همیم و همدیگه رو دوست داریم.مشکل من اینه که خیلی به من کم توجهه و توی این دوماه فقط یکبار همدیگه رو دیدیم و فقط چت میکنه و هرچی میگم بیا ببینمت هزارجور بهانه میاره که خونوادم خیلی مراقبمن و نمیتونم، حتی وقتی هم که دانشگاه میره حتی یه سر نمیاد منو ببینه یا من میگم بیام ببینمت یه بهانه ای میاره با اینکه میگه دلم خیلی تنگ شده برات و خیلی دوستت دارم!!
    و یه اخلاق بد دیگه ای هم که داره اینه که زیاد ابراز علاقه نمیکنه با اینکه من خیلی بهش محبت میکنم و تا یه چیزی میشه زود قهر میکنه و دیگه جواب منو نمیده و حق رو به خودش میده و میگه ناراحت شدم.لطفا کمکم کنید.

    • راهنما , اکتبر 22, 2016 @ 12:00 ب.ظ

      شما در دوران شناخت هستید پس وقتی متوجه شدید به شما کم علاقه است دلیلی برای ادامه وجود نداره

  • آویندار , اکتبر 29, 2016 @ 9:18 ق.ظ

    سلام مردی هستم ۳۴ ساله.از سن بلوغ خودارضایی داشتم تاالان .فوق العاده طبع گرم وآتیشی دارم.سال ۸۸ ازدواج کردم وسال ۹۴ به دلیل عدم رضایت جنسی ازهمسرم جداشدم.شرایط ازدواج ندارم به خاطرپرداخت مهریه ولی به شدت نیازبه جنس مخالف دارم .بنده فوق لیسانس مدیریت دارم وکارمندرسمی دولت هستم.لطفا راهنماییم کنید.تشکر

    • راهنما , نوامبر 1, 2016 @ 1:18 ب.ظ

      طرح سوالتون باعث تعجبه … واقعا” انتظار چه راهنمایی رو دارید ؟
      شرایط رو خودتون میدونید و در سن ۳۴ سالگی هستید پس باید شرایط ازدواج ایجاد کنید تا کسی تمایل به ازدواج با شما بشه

  • Yasna , نوامبر 2, 2016 @ 7:27 ق.ظ

    باسلاام من الان ۵ماهه عقد کردم شوهرم خلی زود جوش میاره وعصبیه اصلا سرکوچکترین کار جوش میاره و به طرف مقابلش برمیگرده اصلا کارنداره طرف مقابلش کیه.نمیتونه حرف مخالفشو قبول کنه
    شوهرم دوران بچگی صورتش یکم سوحته وقتی پدرش توزیرزمین داشته کپسول پرمیکرده این اتفاق افتادهوازاون روز از پدرش کینه داره من هرچی باهاش صحبت میکنم فایده نداره میشه راهنماییم کنید.

    • راهنما , نوامبر 6, 2016 @ 11:52 ق.ظ

      شما با دید کامل ایشون رو پذیرفتید و تا کسی تمایلی به تغییر نداشته باشه کاری از کسی ساخته نیست
      شما هم از همین اول باید حریم و حدودش رو بشناسید و از ورود به این محدوه ها خودداری کنید

    • الینا , نوامبر 22, 2016 @ 7:12 ب.ظ

      سلام ،بنده کمی در دوران قبل ازدواج زودرنج و عصبی بودم ،متاسفانه بعد از ازدواج بدتر شدم و حتی دست به پرخاش و شکستن وسایل و زد و خورد با شوهرم میکنم ،خیلی وقتا این مساله دست خودم نیست ،هر چند که میدونم شرایط زندگی و شوهرم که خیلی مطابق میل من رفتار نمیکنه و بیشتر رفتارهای لجوجانه با من داره روم تاثیر داره ،ازتون عاجزانه درخواست کمک دارم ،اگر ممکنه جواب رو برام ایمیل کنید ،تشکر

      • راهنما , نوامبر 22, 2016 @ 10:17 ب.ظ

        بعضی افراد با کوچک ترین اتفاقی اعصاب شان بهم می ریزد. در واکنش های این افراد، احساسات حرف اول را می زند و از تفکر و منطق خبری نیست. در جامعه ما، به چنین افرادی زود رنج یا اصطلاحا نازک نارنجی می گویند. زندگی این آدم ها مانند یک فیلم ملودرام احساساتی است و گاهی در برابر بعضی اتفاقات واکنش های پیش بینی نشده ای بروز می دهند که باعث قطع رابطه با یکی از نزدیکان شان می شود.

        یکی از معیارهای تضمین کننده سلامت روان انسان ها، داشتن روابط سالم بین فردی است. انسان یک موجود اجتماعی است که رشد شخصیتش با روابط اجتماعی امکان پذیر می شود. زود رنج یا همان نازک نارنجی بودن یکی از مسائلی است که این تعامل های بین فردی را به چالش می کشد و گاهی باعث بهم خوردن این روابط می شود.

        زودرنج ها تحمل سختی ندارند

        اصطلاح عامیانه «نازک نارنجی» به افرادی گفته می شود که تحمل هیچ گونه سختی اعم از جسمانی و روحی و روانی را ندارند. چنین افرادی در مواجهه با کوچک ترین مشکل یا برخوردی، احساس ناراحتی و رنجش می کنند و معمولا در این باره طرف مقابل شان را مقصر می دانند. این افراد هیچ گاه توجه نمی کنند که شاید خودشان هم در بعضی برخوردها اشتباه کرده باشند. افراد زودرنج اگر به چند نکته – که در ادامه گفته می شود – توجه و تلاش کنند تا در زندگی شان این موارد را عملی کنند، به احتمال زیاد مشکلات شان کمتر خواهد شد. زود رنج ها قبل از هر تلاشی برای اصلاح این رفتارشان باید کاملا به خود مطمئن باشند که مى توانند روحیه شان را تغییر دهند ولى نباید براى نتیجه گیرى عجول باشند و اگر چنین کنند حتما پس از مدتی، دگرگون خواهند شد.

        از ذهن خوانی پرهیز کنید

        ذهن خوانی کردن یعنی بدون بررسی کافی روابط بین خودتان و طرف مقابل، تصمیم گیری یا قضاوت کنید. افراد زودرنج باید به این نکته توجه کنند که هیچ گاه بر اساس آن چیزی که احساس می کنند، تصمیم نگیرند و با طرف مقابل شان برخورد نکنند. گاهی آن چیزی که احساس انسان ها می گوید با حقیقت متفاوت است. نازک نارنجی ها اگر نسبت به طرف مقابل شان ذهنیت منفی داشته باشند، این ذهنیت باعث می شود از هر حرف و حرکت آن ها برداشت اشتباه کنند که طبیعتا با برخورد نامناسبی هم به آن رفتارها پاسخ خواهند داد.

        احساسی استدلال نکنید

        افرادی که بیشتر استدلال های شان بر مبنای احساس شان است، فکر می کنند احساسات منفی آن ها منعکس کننده واقعیت های منفی طرف مقابل شان است. در واقع این افراد، زمانی که حس می کنند از یک نفر بدشان می آید، فکر می کنند که به دلیل بد بودن طرف مقابل، این احساس منفی در آن ها به وجود آمده است. در صورتی که ممکن است در حقیقت این گونه نباشد و او به خاطر تجربه های ناموفق در روابطش با آن فرد خاص، به این احساس رسیده باشد.

        اختلاف نظر اجتناب ناپذیر است

        این انتظار که نتیجه روابط بین فردی، حتما باید همان طور که ما می خواهیم و دلخواه ماست، پیش برود انتظار اشتباهی است. وجود اختلاف نظر در بیشتر روابط بین فردی اجتناب ناپذیر است؛ بنابراین این که روابط ما همیشه باید خوب باشد، بایدی است که باید کنار گذاشته شود.

        از فیلتر ذهنی استفاده کنید

        از یک رابطه بین فردی فقط جنبه هایی را که در آن اختلاف سلیقه وجود دارد، نبینید. گاهی در گفت و گو با طرف مقابل، شما ده ها نکته مثبت و فقط یک نکته منفی جزئی می بینید و فقط همان به چشم تان می آید و مانع دیدن خوبی های آن رابطه بین فردی در شما می شود. گاهی همین نکته منفی همه رابطه شما را تحت تاثیر قرار می دهد و باعث رنجش خاطر شما و طرف مقابل می شود. پس با استفاده از فیلتر ذهنی می توانید به نقاط مثبت توجه بیشتری کنید.

        شتاب زده تصمیم نگیرید

        در واکنش به رفتار و گفتار افراد دیگر، نباید خیلی سریع تصمیم بگیرید. معمولا چنین نتیجه گیری هایی بدون منطق و با عجله است یعنی پشتوانه منطقی نخواهد داشت. بعضی افراد در برابر کوچک ترین صحبت یا رفتاری که با سلیقه شان تناسب نداشته باشد، واکنش سریع و غیرمنطقی نشان می دهند. گاهی این واکنش های عجولانه، باعث قطع رابطه با یکی از دوستان یا فامیل خواهد شد.در صورتی که هیچ کدام از موارد مذکور مشکل شما را حل نکرد، مراجعه به یک مشاور خوب و شرکت در کلاس های ارتقای مهارت های روابط بین فردی می تواند به شما برای حل این مشکل کمک زیادی کند.

        چند نکته کوتاه و کاربردی برای خداحافظی با زودرنجی

        * در هر مسئله‌اى، ابتدا از دیگران انتظار بدترین برخورد را داشته باشید و خود را براى تحمل آن آماده کنید. این کار باعث مى‌شود تا برخوردهاى بهتر در شما ایجاد خشنودى کند. اما اگر شما همیشه انتظار برخورد خوب داشته باشید، ممکن است به نتیجه دلخواه نرسید.

        * با خود شرط کنید که هیچ گاه و در هیچ شرایطى بعد از یک گفت و گویی که به جر و بحث کشیده می شود، دیگر به آن فکر نکنید.

        * سعی کنید بیشتر با افراد خوش خلق، غیر عصبى و کسانی که آن ها را دوست دارید، معاشرت کنید و کم کم ارتباط تان را با دیگران گسترش دهید.

        * با این که رفتارتان را کنترل می کنید اما با بیان ساده و صمیمانه دیگران را از وضعیت روانی خود مطلع کنید. مثلا به طرف مقابل تان بگویید که این رفتار یا حرفش، شما را ناراحت کرده است.

        * برای نتیجه گیری درباره یک رابطه یا برخورد دیگران و ارزیابی یک برخورد و یا حرف، تا حد امکان با افراد عاقل و باتجربه مشورت کنید.

        در این مورد میتونید با متخصصین کانون مشاوران ایران، مشاوره تلفنی/تخصصی داشته باشید
        ۰۲۱-۲۲۳۵۴۲۸۲

      • dr-salary , نوامبر 24, 2016 @ 11:26 ق.ظ

        باا سلام
        باید به روانپزشک مراجعه کنید و بعد از ان با روانشناس جلسات مدیریت خشم داشته باشید
        موفق باشید

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *