مرکز مشاوره

مرکز مشاوره تلفنی

مراکز مشاوره را فراموش نکنید!

مشاوره شاید شما جزء آن دسته از افرادی باشید که زمان کمی را برای رسیدگی به امور خانه و خانواده داشته و به قدری درگیر هستید که مشکلات زندگی را ندیده و یا راه حلی برای آن ندارید. بنابراین ما به شما مرکز مشاوره تلفنی را پیشنهاد می کنیم. به منظور ذخیره زمان و استفاده بهینه از آن و همچنین با هدف کمک به خانواده های ایرانی، مرکز مشاوره و مرکز مشاوره خانواده  با راه اندازی مرکز مشاوره تلفنی و مشاور تلفنی خانواده و مشاور تلفنی ازدواج، سعی در کمک به شما توسط مشاوره تلفنی و مشاور تلفنی را دارد تا با سهولت هرچه بیشتر اقدام به برقراری ارتباط با مشاوران ما و مشاور تلفنی کرده و از رهنمود های آنان بهره ببرید.

شماره های تماس 01

دوست پسرم قبلا مواد می کشیده. ایا دوباره میره سمت این چیزا؟

سلام من یه دختر ۲۶ ساله ام ، با دوست پسرم چند ساله که باهمیم ، اما خوب شرایط ازدواج نداریم ، یه مدت بعد از اشناییمون بهم گفت که من قبلا مواد مصرف کردم ، گفت که تریاک ، شیشه ، گل کشیدم قبلا، و گفت که شیشه چند بار ، گل چند ماه ، تریاک هم چند کشیدم…

و گفت که به جایی نرسیده بودم که لزوما نیاز داشته باشه بدنم ، تفننی اینکار میکردم تا اینکه یکی دیدم که همه زندگیش به خاطر مواد از دست داده بود تصمیم گرفتم دیگه نکشم و دیگه هیچوقت نکشیدم !

اما سوال من اینجاست کسی که قبلا این مواد کشیدهممکنه که دوباره بره سمتش ??
یه چیز دیگه اینکه قسمت پایینی دندوناش زرده ، چند بارم جرم گیری کرده فرقی نکرده ، میگه واسه موادی بوده که قبلا کشیدم ??

مصرف مواد چندماهه دندون به این اندازه میتونه زرد کنه ??,یا اینکه به من دروغ میگه و مدت زیادی مصرف میکرده ??
من شنیدم مصرف شیشه یا گل حتی یکبارشم ممکنه روی مغز تاثیر بذاره ، حتی یه سری از دوستام نظرشون اینه که رابطم تموم کنم چون استدلالشون اینه که کسی که قبلا مواد کشیده بازم اینکار میکنه .

من خیلی راجع به این مسئله نگرانم ، میشه هم راهنماییم کنید و هم اینکه یکم بهم اطلاعات بدید .

پاسخ

تمام تصورات شما کاملا درسته و ممکنه ایشون به شما در مصرف مواد دروغ گفته باشه
بهتره کمی از این روابط عاشق و معشوقی بی نتیجه دور بشید و بهتر ایشون رو در نظر بگیرید
چون معمولا کسی که چندین نوع مواد رو برای مدت طولانی مصرف کرده میتونه دوباره به روال سابق خودش برگرده

دوست گرامی خب حدس درستی زدید در مورد دندان ها باید فرد مصرف طولانی مدت داشته باشند تا چنین تغییری ایجاد شود .

ضمن اینکه وقتی فردی انواع مواد مخدر را به صورت تفننی استفاده می کند که همه معتادان اینچنین شرایطی داشتند و اصلا فکر نمی کردند روزی معتاد شوند .

خب طبیعی است که بعدا در شرایط استرس و در معرض اسیب و مشکلات زندگی که قرار بگیرند به این سمت بروند چون این افراد فرقی که با دیگران و یا بهتر بگویم با افراد سالم دارند این است که یک قدرت نه گفتن ندارند و دو مهارت حل مساله درستی را ندارند و فکر می کنند با پناه بردن به مواد می توانند برای لحظاتی از مشکلات دور باشند و غافل از اینکه هر بار باید دوز بیشتری برای تجربه سطح لذت ثابت را تجربه کنند .

بهتره با ایشون ادامه ندهید .حالت منطقی این است مگر اینکه با مراجعه این فرد به پزشک و گرفتن ازمایش از پاک بودن مطلع شوید حداقل پاک بودن چند ساله گرچه تضمین قطعی نیست ولی خب نشان می دهد فرد در حال مبارزه است و بدنش در حال مقاومت است .

ولی تنوع مواد مصرفی بالاست ضمن اینکه طول مدت استفاده هم اهمیت دارد که شما مطلع نیستید به هر حال بهتره ایندتون رو به چنین فردی نسپارید وقتی خودتون می تونید مشکلات رو در اینده پیش بینی کنید .

بحث تغییرات مغزی هم کاملا درست است شیشه باعث ایجاد تغییر در ساختارهای مغزی می شود و به مرور فرد را ناتوان می کند .در نهایت امیدوارم تصمیم درستی بیگرید .

در این مورد میتونید با متخصصین کانون مشاوران ایران، مشاوره تلفنی/تخصصی داشته باشید
۰۲۱۲۲۶۸۹۵۳۴
موفق باشید

بیشتر اوقات روی رفتارم کنترل درستی حدارم

سلا خسته نباشید من یه زن متاهل۲۸ساله هستم.

که خداروشکر با همسرم مشکلی ندارم من مشکل رفتار خودم هست که بیشتر اوقات روی رفتارم کنترل درستی حدارم درمقابل سوهخیدهای هپسرم زود ناراحت میشم درمقابل انتقادهایی وکه به من نشون.

میده زود نازاحت میشم حساس و زودرنج هستم ودرمقابل خیلی از رفتار ها خیلی زود عکس العمل نشون.میدم ..و تا جواب ندم راحت نمیشم …

اصلا زن آرومی.نیستم که زود فو کش کنم متاسفانه کینه ای هستم و رفتار های چسال های قبل رو هم به یادم.میمونه و بعضی وقتا ها با خودم تداعی میکنم و اعصابم.

بیشتر خوزد میشه….همسرم کارش زیاده و وقت أنچنان ناز کشیدن و محبت زیاد رو نداره و من خیلی ازش توقع دارم …خیلی دوست دارم زن آروم و متینی باشم ولی خودم به تنهایی نمیتونم کل کل کردن من و همسرم بیش از حده و من نمیتونم.خودمو کنترل کنم.

اون شوخی شوخی حرفاشو میزنه و به من فسار میاد وقتی هم.ناراحت مبگیشم.بهم.میگه تو جنبه شوخی نداری حالا نمیدونم.من نفکراتم بده یا اون واقعا حرفاشو میزنه لطفا کمکم.کنین که ظرفیتم رو بالا ببرم چون.اد کم.

ظرفیتی هستم و فک میکنم حرف زدن بامن یعنی توهین و شوخی های بیجا

زودرنجی شدید و حسایات های رفتاری بالا منجر

زودرنجی شدید و حسایات های رفتاری بالا منجر به کمبود اعتماد به نفس و به نوعی خود آزاری احساسی می شود.

کودکان و حتی بزرگترهایی که از این مشکل رنج می برند خیلی راحت نمی شود با آنها صحبت کرد؛ چون یا در همان لحظه اول از حرف ها و نحوه گفتارتان ناراحت می شود یا پس از ساعت ها فکر کردن به تک تک کلمات و جملات مکالمه کوتاهی که فقط چند دقیقه ادامه داشته است. زودرنجی شدید

کسانی که اینقدر حساسیت دارند و زود ناراحت می شوند، معمولا تمام حرف ها و رفتارهای دیگران را هم به خود نسبت می دهند و با نگرشی منفی درباره مسائل صحبت می کنند.

برای همین، معمولا ترجیح می دهند در جمع حضور پیدا نکنند و تنهایی را بیشتر می پسندند.

غافل از این که تنها ماندن و گوشه گیری، حساسیت شان را تشدید و احساسات منفی شان را بیشتر می کند.

روان شناسان و متخصصان به این افراد توصیه می کنندبا نگاهی مثبت خود را در موقعیت های جدید قرار دهند و از واقعیت فرار نکنند.

می گویند کسانی که کودکی خیلی مورد توجه پدر و مادرشان بوده اند، در بزرگسالی ممکن است اینقدر حساس و زودرنج شوند.

بعضی ها هم درست برعکس فکر می کنند و باور دارند کمبود محبت و بی توجهی پدر و مادر باعث حساسیت و زودرنجی بچه ها می شود.

علاوه بر اینها، تعداد فرزندان در خانواده، ترتیب و اختلاف سنی آنها، نحوه برخورد و تربیت والدین، محیط اجتماعی که کودک در آن قرار می گیرد و رشد می کند و ده ها عامل دیگر می تواند در ایجاد این حساسیت موثر باشد.

اما باید بدانید که حساسیت زیاد و بیش از حد نسبت به موضوعات و مسائل مختلف از ویژگی هایی است که در اختلال های شخصیت مختلف و طی بیماری های روحی مشاهده خواهد شد، اما ممکن است با نداشتن این اختلالات و بیماری ها هم فردی از حساسیت رنج ببرد و بسیار زود رنج باشد.

از طرفی باید به این نکته هم توجه داشته باشیم که حساسیت بیش از حد بخصوص در افراد وسواسی بیشتر از دیگران به چشم می آید و معمولا در افراد وسواسی شاهد حساسیت بیش از حد، نسبت به مسائل مختلف زندگی هستیم.

این افراد معمولا با نگاهی وسواسی به موضوعات مختلف زندگی نگاه کرده و آنها را براساس نظرات خودشان ارزیابی می کنند.

بر همین اساس هم می گویند حساسیت بیش از حد یکی از نشانه های وسواس است و وسواس فکری یا رفتاری می تواند به این شکل خود را نشان دهد.

در کنار این افراد، خیلی ها هم هستند که مشکل شان به هیچ یک از این موارد ارتباط ندارد، اما حساسند و از این خصوصیت رنج می برند که به گفته این متخصص، شیوه تربیتی پدر و مادر، ترتیب و تعداد فرزندان، توجه بیش از حد خانواده یا کم توجهی و نادیده گرفتن کودک در محیط خانه از عواملی است که می تواند چنین احساسی را در وجود افراد ایجاد کند.

افرادی که اعتماد به نفس خوبی دارند، معمولا زندگی بهتری را هم تجربه می کنند و در زندگی شرایط مناسب تری خواهند داشت. این شرایط تا جایی پیش می رود که به گفته دکتر ناظمی کمبود اعتماد به نفس حتی می تواند موجب ایجاد حساسیت و زود رنجی هم بشود.

پایین بودن میزان اعتماد به نفس، یکی از مهم ترین دلایلی است که می تواند فرد را حساس و زود رنج کند. نباید فراموش کنیم حساسیت بیش از حد افراد، به اعتماد به نفس آنها بستگی دارد.

به این معنی که این افراد چون نسبت به نوع زندگی و شرایطی که دارند، حساس هستند و خودشان را پایین تر از دیگران می دانند، نمی توانند حرف ها و نظرات دیگران را تحمل کنند و چنین رفتارهایی را از خود نشان می دهند.

دوست ندارد این طور باشد، اما کاری هم از دستش برنمی آید. حساس است و خیلی زود از حرف های دیگران ناراحت می شود.

تصمیم می گیرد رفت و آمدهایش را کم کند، روابط اجتماعی اش را حذف می کند و در خانه می ماند تا نه از حرفی ناراحت شود و نه کسی را ناراحت کند.

غافل از این که این کناره گیری کردن فقط شرایطش را بدتر می کند و موجب تشدید حساسیت هایش می شود.

البته خیلی وقت ها هم دست به کار می شود و سعی می کند رفتارهای اشتباهش را تغییر دهد ولی چون این کار برایش سخت است، در همان ابتدای کار، پشیمان می شود و دوباره به همان روال قبل برمی گردد؛ یعنی حساسیت و ناراحت شدن، بعد تنهایی و فرار از موقعیت برای کم شدن این همه ناراحتی و پس از آن هم تشدید مشکل و بدتر شدن شرایط.

آن طور که این روان شناس توصیه می کند این افراد در اولین قدم باید اعتماد به نفس شان را تقویت کنند و هر کاری از دست شان برمی آید ـ مانند خود گویی های مثبت ـ برای تقویت اعتماد به نفس انجام دهند.

همچنین خوب است برای تقویت اعتماد به نفس، به خود آگاهی رسیده و شناخت دقیقی از نقاط ضعف و قوت شان پیدا کنند.

کسانی که حساس هستند، معمولا خیلی دوست ندارند در جمع حاضر شوند و ترجیح می دهند تنها بمانند.

گروهی از این افراد هم هستند که همیشه از دیگران ناراحتند و برای همین هنگامی که در جمع هستند، احساس خیلی بدی را تجربه خواهند کرد.

در نتیجه طبیعی است این افراد کم کم از جمع دور شوند و تنهایی را ترجیح دهند، اما وقتی آنها از دیگران فاصله می گیرند، طرز فکر و نگرش منفی که نسبت به جمع و دیگران دارند نیز تقویت می شود و در نتیجه نمی توانند با شرایط و موقعیت های جدید هماهنگ شوند.

بنابراین گاهی افراد حساس تصمیم می گیرند به جای حل مساله و ایجاد توانایی برای برطرف کردن این مشکل، از جمع فرار کنند و همین دوری از گروه باعث تشدید مشکلات شان می شود.

اولین و یکی از بهترین کارهایی که می توان برای این گروه از افراد انجام داد، مواجه شدن با موقعیت است. به این معنی که قرار نیست زمانی که احساس می کنید از قرار گرفتن در جمع ناراحت می شوید یا از حرف ها و نظرات دیگران احساس خوبی ندارید، رفت و آمدهایتان را قطع کنید.

بلکه توصیه می شود روابط اجتماعی بیشتری داشته باشید، اما قبل از این مرحله، خودتان را بهتر بشناسید و اعتماد به نفس تان را تقویت کنید و پس از آن مهارت های ارتباطی را بیاموزید و بدانید در هر رابطه ای چطور باید برخورد کرد.

وی ادامه می دهد:افرادی که حساسیت بیش از حد دارند، معمولا از کمبود قدرت ابراز وجود هم رنج می برند و نمی توانند حرف ها و نظرات شان را بدرستی مطرح کنند.

برای همین هم احساسات منفی شان بیشتر می شود و همین می تواند شرایط آنها را بدتر کند. همچنین به این موضوع هم توجه داشته باشید که تمام رفتارها و حرف های دیگران را به خودتان نسبت ندهید و بدانید خیلی از حرف ها و رفتارها به شما ارتباطی پیدا نمی کند.

کسانی که با فردی حساس و زودرنج زندگی می کنند، معمولا نمی دانند چطور باید با او برخورد کرد؛ اگر خیلی سخت بگیرند، او را ناراحت کرده اند و اگر خیلی کاری به کارش نداشته باشند، این خصوصیت اخلاقی را تشدید کرده اند. پس چه کاری بهترین است و برای کمک به این افراد چه کار باید کرد؟

لحن و نوع کلام و همین طور زبان بدن ما باید متناسب با نیازها و شخصیت فرد باشد، اما با همین حرف ها باید به او کمک کنید رفتارش را تغییر دهد و در موقعیت مناسب قرار بگیرد.

اگر می خواهید به فردی که حساس است کمک کنید رفتارش را تغییر دهد، او را در موقعیت قرار دهید و پس از آن کمکش کنید موقعیتی را که در آن قرار گرفته، بخوبی درک کند و پذیرش بیشتری داشته باشد. همچنین باید این فرصت را در اختیار آنها بگذارید تا اعتماد به نفس شان را تقویت کنند و وضع بهتری داشته باشند.

در این مورد میتونید با متخصصین کانون مشاوران ایران، مشاوره تلفنی/تخصصی داشته باشید
۰۲۱-۸۸۴۷۲۸۶۴

 نوع رفتار هر فردی متناسب با شخصیتش هست .ه

مسر شما همین که به قول خودتون حتی با شوخی حرفاش رو میزنه خب خودش خیلی موثره .در اینکه فر د تنش کمتری را تجربه می کند .

و اینکه شما خودتون می فرمایید مشکل از شما است خوب مذیر این ه مشکلی وجود دار فرد را در تلاش برای رفع ان اماده می کند ولی در نظر داشته باشید در چهارچوب ارتباطی هر دو نفر می توانند مقصر باشند .

و شاید الگوی رفتاری و چرخه تعاملی نادرست است بهتره حتما مراجعه داسته باشید و بدونید اگر بخواهید هر کدام تغییر کنید زمان دارید و فقط باید صبور باشید تا برخی رفتارها اصلاح شود.

برخی موارد هم خانوادگی است که خب بسته به تربیت کودکی و نحوه تعاملات است که زمان بیشتری برای مرتفع کردن حداقلی می برد امیدوارم مساله رفع شود.

در این مورد میتونید با متخصصین کانون مشاوران ایران، مشاوره تلفنی/تخصصی داشته باشید
۰۲۱۲۲۶۸۹۵۳۴
موفق باشید

از اول قصد مون ازدواج بود اما من با شرایطی ک پیش اومده نظرم عوض شده

من ۴ سالی هست ک با ی پسری در ارتباطم و از اول هم قصد مون ازدواج بوده اما من با شرایطی ک پیش اومده نظرم عوض شده .هنوز هم ب اون پسر خب حسی دارم
ولی میبینم ک تو بیشتر موقعیت ها نشون میده ک منو نمیفهمه .

و در واقع درکم نمیکنه .ومشکل دیگه هم اینه ک اون اقا بی تفاوت و خونسرد ب نظر میرسه اما ادعا میکنه هنوز هم من رو دوست داره .و هر دو خانواده هم مخالفن من تنها امیدم ب بودن خودش بود ک وقتی یک ماه یک ماه هم خبری ازش نمیشه و وقای هم برگشت بهم گفت ک اشتباه کردم ک برات ارزش قائل شدم .

و عیب خوده من هم اینه ک فوق العاده لجبازم ‌ نمیدونم باید چیکار کنم بااین ک بازم برگشته وادعا میکنه ولم نکرده ..خب من سر این اتفاق ها افسرده شدم و چشمام هم ضعیف شدن ‌.ممنون میشم ک نظرتون رو بعم بگین مرسی

پاسخ

دوست گرامی شما ۴ سال ارتباط دارید و خب مدت کمی نیست .

اینکه شما ازایشون دلیرد شدید فکر می کنید درکتون نمی کنند و ضمن اینکه خانواده ه ا هم مخالفن .خوب اینکه می فرمایید تنها امیدتون به خو ایشون بوده ابتدا باید بدونید در ازدواج داشتن رضایت خانواده مساله بسیار مهمی است که ظاهرا کمتر دقت کرده اید ؟

نوع رفتار ایشونم ظاهرا اون چیزی نیس که شما به عنوان خانم که شرایط عاطفی دارید بپذیرید مخصوصا که می فرمایید وقتی برگشتند گفتند نباید ارزش قائل می شدند و همین حرف به تنهایی خودش باعث دلسردی می شود و اصلا نیازی به گفتن نیست .

در مور مساله لجبازی هم خوب قطعا درتعاملات هر دو نفر مقصر هستند منتهی سهم هر کس نسبتی در این مساله دارد .

اگر شما هنوز ایشون رو برای ازدواج می خواهید و می توانید خانواده را متقاعد کنید بهتره به روانشناس برای مشاوره پیش از ازواج مراجعه کنید و اگر هم اصلا تمایلی ندارید و خوب به این نتیجع رسیدید که وقتی اکنون این همه تفاوت دارید اینده ای هم با هم ندارید بهتره ایشون رو هم بلاتکلیف نگذارید و در نهایت مساله را تمام کنید و بدانی عضقی که فقط قلبی باشد و مصادیق بیرونی نداشته باشد برای خانم ها بسیار با پذیرش سختی روبه رو می شود در هر حال امیدوارم خوشبخت باشید و تصمیم درستی بگیرید

در این مورد میتونید با متخصصین کانون مشاوران ایران، مشاوره تلفنی/تخصصی داشته باشید
۰۲۱۲۲۶۸۹۵۳۴
موفق باشید

یک ساله ازدواج کردم و چند ماهه دچار عمل ناشایست خود ارضایی شدم

سلام من یک ساله ازدواج کردم و متعسفانه چند ماه دچار عمل ناشایست خود انزالی شدم ، شوهرم برام کم نمیزاره ولی من نمیتونم باهاش راحت باشم و خواستمو بهش بگم واز این موضوع خیلی عذاب میکشم میخوام بدونم که چگونه باید این عمل رو ترک کنم؟

پاسخ

اگر منظورتون اینه که دچار خودارضایی شدید باید همه شرایطی که این مساله رو ایجاد کرده دقیقا بررسی شود حالا اعم از دیدن فیلم و ماهواره خودارضایی ها در قبل از ازدواج استرس های محیطی عدم رضایت از همسر در ارتباط جنسی چون صرفا مساله رفع مسائل عاطفی مطرح نیست وطبیعتا زنان در زمینه مسائل جنسی هم تمایلاتی دارند که خوب براورده نشود ممکنه به این رفتار روی بیاورند.

و حتما این رفتار علل محیطی فردی درونی دارند که بهتره حتما به روانشناس حضورا مراجعه کنید تا شرایط را بررسی کند در صورت تداوم عادتی می شود که خوب صدماتی به زندگی و رابطه زناشویی وارد می کند و اساسا افرادی که دارای خودارضایی هستند.

کم کم ار رابطه دخول که برای مردان بسیار اهمیت دارد لذت نمی برند و خوب بعدا دچار مشکلات و اختلافات زناشویی خواهند شد در هر صورت امیدوارم به زودی مساله رفع شود.
در این مورد میتونید با متخصصین کانون مشاوران ایران، مشاوره تلفنی/تخصصی داشته باشید
۰۲۱۸۸۴۱۹۸۳۲
موفق باشید

مدتی هست که از همسر سابقم جدا شدم و هیچ امید وانگیزه ای ندارم

سلام..من الان خانمی هستم ۳۱سالمه و مدتی هست که از همسر سابقم جدا شدم. مدرک فوق لیسانس دارم. هیچ امید وانگیزه ای ندارم.

اخه کار هم گیرم نیومده.

خانوادم رفتارشون باهام زیاد جالب نیست.

خلاصه تنها هستم.می خوام شروع به یه کاری چیزی کنم ولی اصلا نمی دونم از کجا

زندگی جدید بعد از طلاق

دوست عزیز شما فعلا جدا شدید.
پس به خودتون زمان بدید تا شرایط برای شما آرام بشه.
به حرف دیگران توجه نکنید.
حتما پیاده روی – مسافرت و ورزشو در دستور کارتون قرار بدید.
میتونید رشته تحصیلی یا هنری و یا موسیقی که علاقه دارید شروع کنید.
ولی اصلا اجازه ندید گذشته امروز و آینده شمارو سیاه و کدر کنه

پاسخ

دوست عزیز در این مورد قبلا پاسخگویی شده .
چون مدت کوتاهی جدا شدید باید صبور باشید .
تا اتفاقات و تنشهای رخ داده در زندگیتون در خاطر شما آرام بگیرند.
سن خودتون رو اهرم فشار به خودتون قرار ندید.
میتونید ادامه تحصیل بدید .ورزش کنید.
و یا در هر رشته ای که علاقه داشتید شرکت کنید.
سعی کنید در گروه های جمعی پیاده روی و گردشگری ثبت نام کنید.
چون هم از انزوای شما جلوگیری میکنه و هم میتونید فضای خودتون رو تغییر بدید.

شما درسته که از همسرتون جدا شدید و خب شرایط سخت و قابل درکی دارید ولی انقدر فرد توانمندی بودید که تا مقطع ارشد تحصیل کردید و له هر حال ممکنه به خاطر حساسیتی که خود افراد بعد ار دوره طلاق نسبت به برخوردها و رفتارها دارند برخی رفتارها سو تعبیر شود.

در صورتی که اصلا چنین قصدی در کار نبوده است و مطمئن باشید خانواده شما هم نگران شما هستند حالا برخی برخوردها توسط انها درست مدیریت نمی شود و مشکلاتی را ایجاد کرده است .

در مورد کار متاسفانه در جامعه امروزی افراد زیادی هستند که در زمینه کاری با مشکل مواجه هستند منتهی متناسب با رشته خود می توانید خلاقیت هایی در زمینه کاری داشته باشید و یا حتی خود شما کارافرین باشید ..موسسات مربوط به کارافرینی می توانند کمک خوبی برای شما باشند.

در هر صورت امیدوارم خوشبخت و موفق باشید و با انگیزه بیشتر تلاش کنید برای اینده ای بهتر

در این مورد میتونید با متخصصین کانون مشاوران ایران، مشاوره تلفنی/تخصصی داشته باشید
۴۴۰۳۴۴۹۰
موفق باشید

 چند درس زندگی پس از یک طلاق سخت

 برخی مسائل را باید نادیده گرفت

وقتی به جنگ فراخوانده می‌شدم نباید می‌پذیرفتم. این که دگمه‌ عصبانیت من فشرده و اضطرابم تشدید می‌شد دلیل موجهی برای عکس‌العمل نبود. حالا از خودم می‌پرسم: چه اهمیتی داشت؟ آیا این جارو جنجال‌ها کاری از پیش برد؟ فقط باعث شد در پایان خشمگین باشم و از رابطه ای که داشتم خسته شوم. بنابراین هر زمان که همسرم من را به دعوا و مرافعه تحریک می‌کرد باید بحث را به موضوع دیگری می‌کشاندم و از آن می‌گذشتم.

به کاری که به من ربط ندارد دخالت نمی‌کنم

تو در خانهٔ خودت هستی و همسر سابقت در خانهٔ خودش! چه دوست داشته باشی و چه نه پس از طلاق به تو ربطی ندارد که در خانهٔ او چه می‌گذرد!

اگر مسئله ای برای رفتن به دادگاه و شکایت وجود ندارد (خشونت، بی توجهی…) پس باید بی خیال شوی.

بچه‌ات شب‌ها دیر می‌خوابد و فست فود زیادی می‌خورد. بگذار رد شود. مهم نیست.

آن وقت‌ها که هنوز مشغول کوبیدن سرم به دیوار آجری بودم همواره به همسرم گوشزد می‌کردم که به کارها و تکالیف بچه رسیدگی کند. سال‌ها با هم جنگیدیم و بحث کردیم اما آیا چیزی تغییر کرد!؟ نه!

حالا زمانی که بچه نزد من است به تکالیفش رسیدگی می‌کنم، سر ساعت او را به رختخواب می‌فرستم و مراقب خورد و خوراکش هستم. بگذار تو به شیوهٔ خودت فرزندت را تربیت کنی و او هم به شیوهٔ خودش.

درست است که بسیاری از ایده‌ها و رفتارهایش با تو متفاوت است اما مطمئن باش که او هم فرزندش را دوست دارد.

من نه قاضی هستم و نه در جایگاه هیئت‌منصفه ام

اکثر ما همواره در حال قضاوت هستیم حتی اگر خودمان نخواهیم.

طبیعت انسان به این گونه است. با این کار احساس بهتری در مورد خودمان و زندگی‌مان بدست می‌آوریم. ولی در خلال فرایند طلاق دیدم که همان کارهایی را می‌کنم که زمانی دیگران را به خاطر انجامش نکوهش می‌کردم.

این داستان به من آموخت که ما نمی‌توانیم بفهمیم دیگران در چه موقعیت و شرایطی هستند مگر آن که خودمان در شرایطی مشابه قرار بگیریم.

فکر می‌کنیم هیچ وقت این کارها را انجام نمی‌دهیم! هرگز!

هیچ وقت نمی‌شود کارهای دیگران را درک کرد شاید فکر کنی این کار را انجام نخواهی داد ولی حقیقت آن است که هیچ کس از آینده خبر ندارد.

پس از تجسس در کار دیگران خودداری کن و بدان هرکسی در هر شرایطی بهترین کار ممکن را انجام می‌دهد.

آن چه دیگران درباره‌ی من فکر می‌کنند به خودشان مربوط است

قضاوت همیشه دو طرفه است! همان طور که درباره دیگران قضاوت می‌کنی دربارهٔ تو هم قضاوت می‌شود و پشت سرت حرف می‌زنند. طوری زندگی کن که انگار اصلاً برایت مهم نیست.

بسیار سخت است اما باید عادت کنی.

تنها کسی که نظرش دربارهٔ تو مهم است خودت هستی. خودت را در درجه دوم اهمیت قرار نده، پنهان نشو و برای آن چه هستی و شیوهٔ زندگی دلخواهت از کسی عذرخواهی نکن.

وقتی طلاق گرفتم آن چنان از حرف‌های دیگران می‌ترسیدم که همسر سابقم با استفاده از این نقطه ضعفم توانست به بیشتر خواسته‌هایش برسد.اما الآن می‌گویم که محال است دیگر تکرار شود.

 به دنبال بهترین ها باش

هر کسی ویژگی‌های خوبی هم دارد.

حتی همسر سابقت! شاید به یاد آوردن آن‌ها وقت گیر باشد اما او هم خوبی‌هایی داشته است. آن‌ها را به یاد بیاور و به بچه‌هایت بگو.

بگذار بچه‌هایت ببینند که پس از طلاق نیز گاهب از او به خوبی یاد می‌کنی. نه تنها برای آن‌ها خوشایند است بلکه به تو کمک می‌کند خشمت را کنترل کنی.

بهترین اخلاق همسرم؟ او برای کمک به دیگران در هر زمانی هر کاری می‌کرد! گاهی وقتی از دست خودش و کارهایش عصبانی می‌شوم این ویژگی‌اش را به یاد می‌آورم و این کمک می‌کند که آرام شوم.

صبور باش

صبوری نه تنها یک ارزش است بلکه به سلامتت کمک شایانی می‌کند.

دفعهٔ بعدی که از چیزی ناراحت و خشمگین می‌شوی سعی کن بین خشم و عکس‌العملت فاصله ای بیاندازی.وقتی احساس کردی باید جواب همسر سابق یا هر کس دیگری را بدهی عجله نکن.

۲۴ ساعت صبر کن. اگر هنوز عصبی هستی و فکر می‌کنی باید کاری انجام دهی اقدام کن. با این کار حتی اگر بخواهی جوابش را بدهی آرام‌تر خواهی بود و مکالمهٔ بهتری خواهی داشت.

حتی می‌توانی بیشتر صبر کنی. اگر در موقعیتی استرس زا گیر افتاده ای یک ماه یا حتی ۶ ماه صبر کن و سپس سعی کن آن را تغییر دهی. علامتی روی تقویم بگذار و از آن چشم پوشی کن تا موعد مقرر فرا برسد.

وقتی آن زمان فرا رسید موقعیت را بازیابی کن.

همهٔ آن اگر این طور… اگر آن طور… ها تبدیل به اتفاقاتی شده است که هرگز اتفاق نیفتاده است. حالا به آرامی از کنارشان رد شو…

سخن آخر
همهٔ ما با مشکلاتی دست و پنجه نرم می‌کنیم. در شرایط سخت گیر می‌کنیم.

توانایی‌مان در درس گرفتن از آن‌ها و قوی‌تر شدنمان است که نشان می‌ دهد در اینده چگونه خواهیم بود
در این مورد میتونید با متخصصین کانون مشاوران ایران، مشاوره تلفنی/تخصصی داشته باشید
۴۴۰۳۴۴۹۰
موفق باشید

من حدود دو سال پیش ازدواج کردیم و از دو فرهنگ مختلف

متاسفانه با اینکه همدیگر خیلی دوس داریم متاسفانه همسرم گاها از رفتار خانواده من بشدت عصبانی میشن و بینمون دعوا میشه مثلا الان میگن نباید دیگه با کسی رفت و آمد کنبم.

بخاطر فرهنگهای متفاوتمون از رفتارها سو برداشت میکنن

پاسخ

دوست عزیز دقت داشته باشید که که درسته که می فرمایید فرهنگ ها به هر حال تفاوت هایی باهم دارند ولی این دلیل نمیشه که شما با هم درگیری داشته باشید اینکه وقتی دو نفر از دو فرهنگ متفاوت هتند بتوانند با هم صحبت کنند و تمام موارد را در زندگی در نظر بگیرند.

شما بهتره در مواردی که منجر به سو برداشت می شود با ایون صحبت کنید و منظور ی که در پس رفتارهاست رو بهشون بگید چون می فرمایید اتفاقا به هم علاقه هم دارید پس راحت تر می توانید با مسائل کنار بیایید و مشکلات رو با کمک هم حل کنید.

به هر حال هر فردی در زندگی ممکنه با مشکلانی رو به رو شود و یکی خب طبیعتا تفاوت های فرهنگی است ولی واقعا راه حل و راهکار این نیست که دو نفر یکدیگر را از دیدار خانواده ها منع کنند امیدوارم مراجعه داشته باشید و مساله به زودی حل شود

در این مورد میتونید با متخصصین کانون مشاوران ایران، مشاوره تلفنی/تخصصی داشته باشید

۹۸۲۱۲۲۳۵۴۷۸۳

موفق باشید

پرده بکارت دختر ۴ ساله

سلام دختر ۴ ساله دارم موقع شستن خودش تو دستشویی شلنگ آب رو از نزدیک با فشار گرفته به خودش .بین پاشو نگاه کردم ولی چیزی شبیه پرده ندیدم .

ممکنه اتفاقی براش افتاده باشه.

در اینصورت امکان ترمیمش هست؟ لطفا جواب بدید خیلی نگرانم.

پاسخ

دوست گرامی پرده بکارت که به این وضوح نیست و باید پیش متخصص رفت ضمن اینکه در دوران بلوغ به بعد چون الان حساسه و ممکنه با معاینه اسیب ببینه .

به هر حال نگران نباشید و حساسیت به خرج ندهید به هر حال بهتره روشی که میره دستشویی اصلاح بشه که بعدا مشکلی ایجاد نشودولی این طور نیست که فکر کنید صرف گرفتن شیر اب ممکنه پرده رو اسیب بزنه و فرد رو دچار مشکل کنه ..
گاهی اوقات حساسیت مادرها باعث میشه چکاپ های غیر ضروری که خودش ضرر می زند انجام شود حتی توسط خود مادرها به خاطر نگرانی که دارند
به هر حال بهتره اگر خیلی نگران شدید به متخصص مراجعه کنید و هیچ وقت خودتون نخواهید که معاینه فیزیکی انجام دهید چون حتی ممکنه باعث بشه دختر شما بعدا خودش کنجکاو بشه نسبت به ناحیه شرمگاهی و این کنجکاوی سراغازی برای خودارضایی باشد که متاسفانه در بسباری از کودکان وجود دارد
موفق باشید
در این مورد میتونید با متخصصین کانون مشاوران ایران، مشاوره تلفنی/تخصصی داشته باشید
۰۲۱۸۸۴۱۹۸۳۲
موفق باشید

منبع: com.مرکزمشاوره


صفحه اصلی سایت مرکز مشاوره

administrator

مقالات مرتبط

292 نظرات

  • فاطمه , ژانویه 16, 2017 @ 9:25 ب.ظ

    باسلام ده ساله ازدواج کردم رفتم خونه خودم سی ویک سال سن دارم اعتمادپایه زندگی من بود شوهرم ازحسن نیت من سواستفاده کردواولش فهمیدم که اعتیادداره والان چندروزه پی به خیانتش بردم همه میگن صبرکن هیچ پشتوانه مالی هم ندارم ولی خیلی دلشکسته شدم نمیدونم چیکارکنم دیگه اعتمادم به کلی ازبین رفته واون ارامش قبلا راندارم لطفا راهنمایی کنید

    • مشاور , ژانویه 18, 2017 @ 12:15 ق.ظ

      با سلام
      آیا ایشون علاقه ای به شما و زندگی ندارند .در این مواقع به جای یاس و ناامیدی و یا کنار کشیدن از زندگی بهتر است دنبال چیزی در زندگی باشید که برای هر دو نفر اهمیت دارد و همان مساله باعث تغیر رفتار طرف مقابل می شود .اعتیاد ایشون رو میشه به چشم بیمار ینگاه کرد و درصدد درمان باشید و بحث خیانت هم به ارتباطات متقابل دو طرف برمی گردد .اگر روانشناسی در شما هیچ مساله ارتباطی نبیند و تشخیص داشتن اختلال در همسر شما رابدهد می توانید به خاطر رفتارهای خارج از عرف او را تحت درمان قرار دهید .به طور کل اگر هنوز به زندگی با این فرد پایبند هستید نه به خاطر تنهایی و نداشتن پشتوانه بلکه به دلیل علاقه بهتر است منطقی به قضایا نگاه کنیدو برای مرتفع کردن مسائل
      تلاش کنید
      موفق باشید

    • نسیم , مارس 12, 2017 @ 8:18 ب.ظ

      با سلام من و شوهرم در رابطه با مسائل زناشویی به مشکل بر خوردیم. شوهرم نسبت به من خیلی سرد شده و هیچ توجه و میل و رغبتی از خودش نشون نمیده.بعد از تلاش های زیاد تونستم دلیلش رو بفهمم. شوهرم میگه تو نمیتونی منو چطور ارضا کنی. حالا من باید چکار کنم؟

      • مشاور , مارس 13, 2017 @ 12:35 ب.ظ

        با سلام
        باید به سکس تراپ مراجعه کنید و اینکه ایشون دقیقا چه نوع ارتباطی رو مایل هستند مهمه و اینکه در چه حدی از رابطه براشون قابل پذیرشه و اینکه ایا از ابتدا اینچنین بوده یا تازه بهانه گیر شدهاند و نوع برخورد و رفتار شما همه مسائل مهمی هستند که بهتره وزدتر مراجعه کنید تا بررسی شود
        در این مورد میتونید با متخصصین کانون مشاوران ایران، مشاوره تلفنی/تخصصی داشته باشید
        ۰۲۱-۸۸۴۷۲۸۶۴
        موفق باشید

      • راهنما , مارس 13, 2017 @ 12:44 ب.ظ

        در این مورد باید با هم بدون هیچ تعارفی صحبت کنید و انتظارات همدیگرو بیان کنید
        به هر حال هر کدام از شما ترجیح میدید نقطه ای بدنتون بیشتر تحریک بشه که در این مورد باید با هم صحبت کنید
        چون هرکدام از شما متخصص بدن خودتون هستید و این خواست رو باید به اطلاع طرف مقابل برسونید
        مردان موجوداتی هستند ذاتا خشن، دلیل این خشن بودن را میتوان در تاریخ جستجو کرد، وقتی که مردان از قدیم الایام ( نه حالا در عصر فمنیسم ! ) وظیفه داشتند تا کارهای سخت را انجام بدهند، درنتیجه نیاز به روحیه و جسمی خشن داشتند تا بقا بشریت حفظ شود، چون اگر این نبود و مردان با زنان یکسان بودند، دیگر هیچ خانه ای ساخته نمیشد، هیچ غذایی شکار نمیشد و تا به الان نسل بشریت به احتمال زیاد منقرض میشد ! لذا میبینیم که این ویژگی خشن بودن، ویژگی مثبتی است و برای حفظ بقا و تکامل بشریت باید در کنار روحیه آرام زنان قرار گیرد.

        فمنیست ها و زن سالارها : « به این خروس نگاه کنید، آیا بدون آن تاج و دمش خروس می شود؟ پس چرا خیال می کنید که با چیندن دم و تاج مردان میتوانید خوش بخت شوید و مطمئن هم باشید که مرداتان مرد باقی مانده است و زندگی تان در امنیت تمام گرم گرم شده است ؟ »
        مردان، ذاتا به دلیل همین روحیه شان به دنبال فرمانفرمایی هستند، فرمان فرمایی که به مرد در روابط خانوادگی اش احساس قدرت بدهد، اشتباه نکنید که قدرت به معنای دیکتاتوری یا استبداد و یا حتی پدر سالاری صرف نیست ! بلکه قدرت به این معنا است که مرد باید در روباطش با جنس مخالف احساس کرامت و موثر بودن بکند، برای حضم این جملات باید به این مثل از یک استاد روانشناسی دانشگاه تهران ( که متاسفانه اسمشان را فراموش کرده ام ) اشاره کنم که میگفتند: « مرد باید در خانه پادشاه و زن نخست وزیر باشد » یعنی اینکه با وجود اینکه مرد باید فقط یک مقام تشریفاتی در درون خانه داشته باشد و اصل کار در دست دیگری باشد اما باید کرامت و ابهت مرد درخانه حفظ شود تا این خانه به یکی از گرم ترین و زیبا ترین عواطف انسانی آراسته شود. ( ملاک از مثل نخست وزیر و پادشاه، کشورهای مشروطه ای همچون انگستان است، پس اشتباه نکنید ! )

        همان طور که زنان برای شکوفایی احساسات و عواطفشان نیاز به امنیت در روابطشان هستند، مردان نیز به فراخور طبیعتشان نیازمند، ابهت اند تا بتوانند احساساتشان را بروز دهند و به شکوفایی مطلوبی که میتواند بزرگترین تضمین های امنیتی را به زنان بدهد برساند، لذا مشاهده میکنیم که همواره اگر بخواهیم بهترین حالت را در روابط زناشویی داشته باشید باید از معادله ( دادن احساس احترام و ابهت به مردان = گرفتن احساس امنیت و تعهد برای زنان ) استفاده کنید، سرد کنندهای زیر این معادله را برهم میزنند و نتیجه اش این میشود که مردتان، یا از شما زده شود و به شما در خفا خیانت میکند، یا کار را برای همیشه تمام کند و شما را طلاق دهد و یا دربهترین حالت اگر آدم با اخلاق و با ایمانی باشد. با اینکه از شما متنفر است تا آخر عمر شما را تحمل میکند و شما را از آنچه که در روابط زناشیویی نیازمندش هستید و حقتان است، محروم سازد.

        سر کننده های جنسی مردان :

        خانمهای عزیز از نحسی این ۲۰ عمل بپرهیزید، زیرا عواقبش در نهایت گریبان گیر خودتان خواهد شد ! ( از ما گفتن )

        ۱- زنهایی که به گونه ای رفتار میکنند که گویی از سکس و معاشقه خوششان نمی آید.

        ۲- زنهایی که هیچ وقت شروع کننده نیستند.

        ۳- زنهایی که نسبت به بدن مردها شناخت کافی ندارند.

        ۴- زنهایی که بار رسیدن به اوج نقطه جنسی را به مرد شان واگذار میکنند.

        ۵- زنهایی که در رخت خواب مثل پلیس رفتار میکنند ( آخ دردم گرفت ، آروم باش، لباسم رو این طوری در آر! ، یه ذره بیا این طرف، نه، آهان الان درست شد، تندش کن، حالا یواش بشو، اه تو هیچی نو فهمی همش به فکر خودتی ؟! )

        ۶- زنهایی که مثل جسد در رختخواب بی حرکت و بی عکس العمل میباشند.

        ۷- زن هایی که در رختخواب زیاد حرف میزنند.

        ۸- زنهایی که زیاد مراقب بهداشت و زیبایی خود نیستند ( موهای زهار بلند، پاهای پشمالو، دهان بد بو، سبیل ! ، بوی عرق متعفن، لباسهای نامرتب، رژیم غذایی ناسالم، موهای بیش از حد آرایش شده و تافت خورده، فرج های بد بو !، پیه شکم، پوست های ترک خورده، صورتهای ماست مالی شده و پوشیده از خروارها کرم پودر و رژ لب !، ناخن های شکسته و پوسته پوسته شده، لاک ناخن ورق شده و … )

        ۹- زنهایی که خودشان از ظاهر و قیافه خود خوششان نمی آید و مرتبا خودشان را پایین می آورند و تحقیر میکنند ( مسلم است که اگر خودتان را پایین بگیرد پایین هم می آیید و اگر بالا بگیرید بالا میروید، دیگر توضیحی ندارم جز اینکه به؛ خودتان اعتماد داشته باشید و هرگز جلوی همسرتان خودتان را پایین نیاورد که اگر بکنید، خودتان کردید که لعنت بر خودتان باد ! )

        ۱۰- زنهایی که بیش از اندازه به ظاهر و قیافه خودشان حساس اند.

        ۱۱- زنهایی که دوست ندارند معاشقه دریافت کنند.

        ۱۲- زنهایی که به هنگام بوسیدن زیاد از زبانشون استفاده میکنند.

        ۱۳- زنهایی که بیش از حد جدی هستند.

        ۱۴- زنهایی که بیش از حد به مردشان وابسته هستند.

        ۱۵- زنهای احمق و سطحی ( یا به اصطلاح ژورنالیستی زرد ! )

        ۱۶- زنهایی که فقط به وضع مالی و اقتصادی مرد اهمیت میدهند.

        ۱۷- زنهایی که با استفاده از بدن و جنسیت خود مردها را بازی میدهند.

        ۱۸- زن هایی که مدام از نامزد یا همسر قبلی شان صحبت میکنند.

        ۱۹- زن هایی که به لحاظ جنسی خود انگیخته نیستند.

        ۲۰- زن هایی که لباس زیر کهنه زشت میپوشند.

        در این مورد میتونید با متخصصین کانون مشاوران ایران، مشاوره تلفنی/تخصصی داشته باشید
        دفتر سعادت آباد:
        ۰۲۱-۲۲۳۵۴۲۸۲ خط ویژه

  • س , ژانویه 19, 2017 @ 12:20 ق.ظ

    سلام من دختری. ۳۰ هستم که متاهلم ولی دوران بچگی سختی گزراندم به من سه بار تجاوز شده که اولین بارشو خوانودم فهمیدن و کلی تحقیر فوش اینا دادان اینا همه تو ۱۴ ۱۵ سالگی اتفاق افتاد تا ۲۵ من از موقع که همش تو خودم بودم دوست داستم تنها باشم و یه مادت روی اوردم به الکل. چون باعث ارامشم میشد. تا این اواخر بعدش الکلو کمکم ترک کردم. روی اوردم به استامینافن. کدیین شبی ۴ ۵ بسته می خوردم. چون ارامش و یه سر خوشی میداد. تا خوانواادم و همسرم فهمیدم و رفتم روانپزشک روانپزشک یک سری قرص نوشت ازجمله اسنترا ۱۰۰ و. تری فلو پرازین ۲ و کلردیاز پوکساید کلونازپام ۲ میلی و زولپیدم چون مشکل خوبه شدید داشتم طوری که پام میپرید تو خواب یا احساس خفگی میکردم زمانایم که عصبی یا اضطراب میگرفتم قفسه سینم سنگین و تپش قلب میگرفتم طوری یه بار دو تا از عضله های قلپ گرفت و شبانه منو بردم درمانگاه ارامبخش زدن. بهم اینم من وقتی عصبی میشم شروع میکنم به خود زنی خودمو میزنم. محکم مثلا تو سر یا پا ولی فقط خودمو. به کسی دیگه ای اسیب نمیرسونم یه بارم که عصبی بودم چند سال پیش رویه دستمو با تیغ میبریدم انگار اروم میشدم با این کار الانم من من به خاطره استامینافن. کدیین که می خوردم بدنم مقاومت. دارویی پیدا کرده مجبورم شبی به کلونازپا
    مقاومت. دارویی پیدا کرده مجبورم شبی به کلونازپام ۲ ۲۰ میلی یا بیشتر بخورم زولپیدم ۶۰۷۰ میلی میخورم که بتونم شب راحت. بخوابم البته اینوو کسی نمیدونه فقط خودم میدم نمیدونم باید چی کار کنم کمک کنید. لطفا

    • مشاور , ژانویه 19, 2017 @ 12:32 ب.ظ

      با سلام
      دوست عزیز با توجه به تجربه تجاوز که بار روحی شدیدی برای افراد دارد و مصرف الکل و سوء مصرف دارو بهتر بود از ابتدا پیش روانشاس می رفتید تا علل مساله به طور خاص بررسی شود .رفتن شما نزد روانپزشک فقط باعث مصرف داروی بیشتر می شود ان هم برای شما که مستعد وابستگی دارویی هستید .د رمورد رفتارهای عصبی و خود زنی باید بگویم مشکلی اساسی است .بنده اطلاع ندارم چقدر همسر شما با شما همراه هستند و مصمم بای رفع مشکلات ولی هر دو باید حضوری مراجعه کنید و سعی کنید مسالتون ریشه یابی بشه نه اینکه برای فرار با آرامبخش و دارو یک مدت انکارش کنید چون بار بعدی با شدت بیشتری افکر منفی و مشکلات رفتاری احتمالی غلبه پیدا می کند

      برای مشاوره راهنمایی در این زمینه می توانید با شماره زیر تماس حاصل فرمایید:
      ۴۴۰۳۴۴۹۰–۰۲۱
      .موفق باشی

  • مینا , ژانویه 19, 2017 @ 2:48 ب.ظ

    سلام
    متاسفانه برای چندمین با متوجه خیانت همس م شدم اون فک میکنه میتونه این کاراش از من پنهون کنه ولی متاسفانه من متوجه شدم حالا از شما میخوام کمکم کنینین وراهنمایی که این موضوع رو چطور بهش بگم که دست از کاراش برداره و به خودش بیاد

    • مشاور , ژانویه 19, 2017 @ 4:24 ب.ظ

      با سلام
      دوست عزیز بهتره کاملا دوستانه از بعد اینکه نگرا اینده زندگیتون هستید مطرح کنید سعی نکنید در صحبت هیجانی نشوید و احساسات رو بروز
      ندهید فقط منطقی بگید مطلع هستید از رفتار ایشون ولی چون زندگیتون و ایشون رو دوست دارید
      بهش فرصت دوباره ای می دهید و بخواهید دلیل کارش رو توضیح بده اگر ایشون دلایل رو بگه شاید مشکل ارتباطی وجود داره که بخشیش به ما برگرده و همین مساله باعث بشه شما هم در رفتارتون اصلاحاتی داشته باشید .امیدوارم آرامش به زندگیتون برگرده و بتونید مسائل رو با درایت

      مدیریت کنید
      موفق باشید

  • حسینی , فوریه 11, 2017 @ 2:40 ب.ظ

    همیشه شک داشتم اما چیزی نیافته بودم تا اینکه سه هفته است که شک کردم و چند روز قبل پیام های تلگرامی از ایشون دیدم خودش میگه برو با اون خانم که با وقار هم هست حرف بزن شکت برطرف میشه اما الان نمیدونم چه کنم؟آیا صلاحه همسر این خانوم رو در جریان قرار بدم یا نه ؟

    • مشاور , فوریه 11, 2017 @ 2:59 ب.ظ

      با سلام
      به هیچ وجه وقتی اطمینان ندارید زندگی فرد دیگری رو خراب نکنید .بهتره واقعا اگر خیلی شک دارید به گفته ی همسرتون با اون خانم صحبت کنید و ببینید چه مساله ای رو مطرح می کنند ولی اگر واقعا شک بر یقین غلبه دارید بهتره زندگیتون رو خراب نکنید و با همسرتون حل کنید مساله رو واجازه ندید ذهنیت منفی در شما شکل بگیره
      که کاملا در زندگی شخصی و زناشویی مشکل ساز می شود .چون شما می فرمایید همیشه شک داشتید یعنی منتظر تایید فرضیه های ذهنی بودید خب در این مواقع خطا زیاد صورت می گیره چون دنبال تایید ذهنیت هستیم کوچکترین مساله هم برای ما حکم تایید شدن دارد .
      بهتره کمی منطقی مسائل رو بررسی کنید
      موفق باشید

  • neda , فوریه 13, 2017 @ 12:27 ب.ظ

    با سلام
    من دخترى ٢٣ ساله هستم ۴ سال با پسری ٢۴دوست هستم و هدفمون ازدواج است اما متاسفانه رابطمون خیلی بد شده حدود دو سال همش دعوا و بحث داریم من از یه سری اخلاقاش خوشم نمیاد و همش دعوا میکنیم بعضی وقتا سر مسائل خیلی کوچیک و از طرفی هم خانوادش به مشکل مالی و خانوادگی شدیدی چند ساله بر خوردن و خود این اقا هم تلاش و پشت کار زیادی نداره که بتونه پیشرفت کنه البته از نظر خودش داره و من اشتباه میکنم اما با این اوضاع اصلا شرایط ازدواج نداره و به نظرم تا ٣٠ سالگی نمیتونه البته خودش همه این موارد و رد میکنه
    من خیلی کلافم نمیدونم چه تصمیمی بگیرم از یه طرف دوسش دارم و از یه طرف با این چیزا نمیشه ادامه داد میخواستم ببینم باید چیکار کنم!؟؟؟

    • مشاور , فوریه 13, 2017 @ 3:08 ب.ظ

      با سلام
      اگر واقعا فکر می کنید با وجود همه این مسائل باز به دلیل علاقه مندی می توانید تحمل کنید و همین طور ایشون رو بپذیرید خب بهتره صبر کنید ولی اگر فکر می کنید هر کدوم از این مسائل ممکنه براتون مشکل ساز بشه خب اصراری برادامه رابطه نداشته باشید چه بسا که چون بح احساسی مطرح است و کمتر منطق درگیر است موردهای آینده رو از دست بدید و زمانی پشیمان بشید گه دیگه فایده ای نداشته باشه .بهتره حتما اگر تصمیمتون ادامه دادن و ازدواج است چندین جلسه مشاوره پیش از ازدواج را بروید
      در این مورد میتونید با متخصصین کانون مشاوران ایران، مشاوره تلفنی/تخصصی داشته باشید
      ۰۲۱-۲۲۶۸۹۵۵۸
      موفق باشید

  • مشاور تلفنی , فوریه 16, 2017 @ 9:26 ق.ظ

    با سلام
    چگونه می توان با مرکز مشاوره تلفنی همکاری داشت؟

    • مشاور , فوریه 16, 2017 @ 11:18 ق.ظ

      با سلام
      در این مورد میتونید با متخصصین کانون مشاوران ایران، مشاوره تلفنی/تخصصی داشته باشید
      ۰۲۱-۲۲۶۸۹۵۵۸
      موفق باشید

  • زی زی , فوریه 20, 2017 @ 12:48 ق.ظ

    سلام خسته نباشید من پنچ سالهازدواج کردم شوهرم نسبت به خواهرم خیلی حساسیت نشون میده و مدام میگه تنها مشکلمون خواهرته من خواهرم خیلی دوس دارم نمیتونم قبول کنم بهم میگه نباید برم خوش یا باهاش بیرون چون تیپ اون فرق میکنع یکمدت گوش کردم ولی انگار فایدهی تداشت ن خسته شدم نمیدونم چیکار کنم لطفا راهنمابی کنید

    • مشاور , فوریه 20, 2017 @ 8:55 ق.ظ

      با سلام
      دوست عزیز هر شخصی در زندگی سلیقه ای دارد و اعتقاداتی .اگر همسر شما همه جنبه های دیگرش مورد پذیرش است پس تلاش نکنید با حساسیت نشون دادن روی این جنبه حساس ترکنید ایشون رو .بهتره اگر مشکل پوشش خواهر شماست در شرایط مناسب و موقعیت مناسب که همسرتون آمادگی شنیدن صحبت های شما رو داشته باشن مطرح کنید که به هر حال با هر عقیده ای نمیشه کلا قطع رابطه کرد و نظر ایشون رو بخواهید و بگید بهشون که البته نظر ایشون اهمیت داره .مردان گاهی نکته ای رو به همسرشون گوشزد می کنند و در اصل می خواهند بفهمند که چقدر حرفشون برای همسرشون اهمیت داره .بهتره به ایشون بفرماید که مواقعی که در منزل نیستند با خواهرتون در ارتباط باشید و کم کم رفع حساسیت کنید نسبت به خواهرتون .قطعا شما هم کسی هست که مورد قبولتون نباشه ولی ممکنه بیان نکنید .بهتره موضوع به صورت دعواو بحث مطرح نشه چون نتیجه معکوس خواهد داشت
      موفق باشید

  • ناشناس , فوریه 28, 2017 @ 10:25 ق.ظ

    با سلام.
    خانمی قبلا به من ابراز علاقه مندی کردن و من بعد چند هفته تصمیم گرفتم بیشتر با ایشون آشنا بشم.
    در جلسات اولیه آشنایی با این خانم هستم.
    از قبل با هم قرار گذاشتیم که با توجه به اینکه شناخت کافی از هم نداریم چند جلسه ای بدون اینکه خانواده در جریان باشن صبحت کنیم و البته خیلی تحت شرایط.
    مثلا اینکه مرتب و در روزهای خاصی و به تعداد ساعت خاصی با حفظ حرمت در داخل موضوع ازدواج صحبت کنیم.
    قرار شده بود هر زمان که دیدیم برای هم خوب نیستم با ذکر دلیل به طرف مقابل بگیم و این ارتباط رو قطع کنیم.

    کلیات شرایط این خانم تا به اینجا مشکلی نداشته و خوب بوده.
    در جلسه دوم من در مورد اعتیاد و … در خانواده ایشون پرسیدم که گفتن پدر سیگاری و مادر معتاد به قلیون هستم.
    و من واقعا نمی تونم با این شرایط با این خانم به هیچ وجه ازدواج کنم چون هم خودم و هم خانواده بر روی این موضوع بسیار حساس هستیم.
    از خود ایشون هم پرسیدم که آیا راضی بودن برادرشون با همچنین خانواده ای ازدواج کنن که گفتن نه دوست نداشتم برادرم با این جور خانواده ای ازدواج کنن.
    فقط نکته در این است که به چه نحوی به ایشون انتقال بدم که کمترین ضربه احتمالی به ایشون بخوره؟!

    • مشاور , فوریه 28, 2017 @ 9:26 ب.ظ

      با سلام
      اینکه شما چند جلسه با ایشون صحبت کردید حائز اهمیت است اینکه چه شناختی از روحیات ایشون دارید مهم است و مهمترین نکته اینکه اگر واقعا قرار گذاشتید که منطقی اگر بهم نخورید مطرح کنید با توجه به اینکه می فرمایید چند جلسه بیشتر نگذشته خب راحت بگید و قرار نیست موضوع رو برای ایشون طوری بگید که بهشون برنخوره .ولی یک نکته اینکه این خانم می تونستند تا وقتی که شما هم وابستگی پیدا کنید چیزی نگن این نکته صداقتشون مد نظرتون باشه هر چند بنده قرار نیست وقتی شما به این شرایط حساس ههستید توصیه کنم با هم زندگی کنید صرفا به عنوان تجربه مد نظر داشته باشید .و اینکه هیچ کس همیشه صد در صد و کاملا مطابق میل ما نیست
      و امیدوارم بعدا تصمیات درستی برای ایندتون بگیرید و الیته می تونید اگر فردی هست که بشه به صورت واسطه مساله را عدم تفاهم در بعضی نکات مطرح کنه و موضوع تمام شود

      در این مورد میتونید با متخصصین کانون مشاوران ایران، مشاوره تلفنی/تخصصی داشته باشید
      ۰۲۱-۸۸۴۷۲۸۶۴
      موفق باشید

  • Ppp , مارس 8, 2017 @ 12:42 ب.ظ

    سلام تورووووخدا کمکم کنید . به چشم خودم دارم میبینم که پدرم به مادرم داره خیانت میکنه . اما نمیتونم چیزی بگم یا حرفی بزنم . مادرم هم به شک افتاده ولی من همش میگم بهش که اینطور نیست چون میدونم تحمل اینو نداره که بفهمه . بگید باید چیکار کنم ؟ دارم عذاب روحی میکشم میخوام بمیرم بخدا

    • مشاور , مارس 9, 2017 @ 7:29 ب.ظ

      با سلام
      اگر با پدرتون ارتباطتون خوبه بهتره به ایشون بگید که از جریان مطلع هستید و عواقب رو
      گوشزد کنید .
      یا اگر فردی رو پدرتون قبول دارند این مساله رو یاداور کنید
      که ایشون بگن منتهی قبلش از شدت رابطه مطلع شوید .
      و اینکه نکنه حساسیت بی جا وجود داشته باشد.
      این مسائل حائز اهمیت است
      اگر با مشاور صحبت کنید بهتره که ایشون
      راهکار بدن به عنوان متخصص
      در این مورد میتونید با متخصصین کانون مشاوران ایران، مشاوره تلفنی/تخصصی داشته باشید
      ۰۲۱-۸۸۴۷۲۸۶۴
      موفق باشید

  • مری , مارس 12, 2017 @ 4:54 ب.ظ

    سلام من ۹ماهه عقدم الان متوجه شدم ک ۱ماهه باردارم .چیکار باید بکنم.؟؟؟؟

    • مشاور , مارس 12, 2017 @ 8:10 ب.ظ

      با سلام
      اگر که در شرایط فرهنگی هستید که این مساله تابو محسوب می شود و پذیرشی نسبت به ان وجود ندارد هنوز که روح شکل نگرفته می تونید با مشورت پزشک اقدام به سقط کنید چون ممکنه تنش و استرسی که بهتون وارد بشه اثرات سوئی بر جنین داشته باشد اگر هم دارید میرید سر خونه زندگیتون و مشکل خاصی وجود نداره از طرف خانواده همسرتون خب نگهش دارید .به هر حال شما شرعا زن و شوهر هستید و متاسفانه بعضی از مسائل در جامعه ما فرهنگی است و سندیت خاصی ندارد

      در این مورد میتونید با متخصصین کانون مشاوران ایران، مشاوره تلفنی/تخصصی داشته باشید
      ۰۲۱-۸۸۴۷۲۸۶۴
      موفق باشید

  • Mehtdad , مارس 25, 2017 @ 12:35 ق.ظ

    سلام خدمت کارشناس محترم از شما خواهش میکنم به سوال من پاسخ بدهید نمیدونم چطور سوالم را مطرح کنم من حدودا ماه که خواهرم رو از دس دادم و این فاجعه ضربه بسیار سنگینی را بر روحیه من وارد کرده. از اونجایی که من قبلا با قرث های با که به مثبتی میشناسنشون اشنا بودم مصرفی تفرجی داشتم و هیچوقت دوره مصرفی نداشتم . بعد از این ماجدا چندین بار من مصرف کردم و فقط یکبارش بیست روز طول کشید شایدم بیشتر مصرف قرص متادن و الان بیست روزه که نصرفمو قطع کردم جناب کارشناس تنها مشکل من الان یه سری افکاراتی هستن که نمیتونم چطور اون هارو مطرح کنم ‌افکاراتی که ااحساس بدی به من میدهند مثلا اینکه من در تصور و ذهن خودم یهو یه که امام یا معصومی را قرار بدهم و هزاران فکر بد د تصویر بد از او در ذهن من بیاد یا همه این هارو نسبت به عزیز خود تصور کنی . از شما کارشناس محترم خواهش میکنم خواهش میکنم خواهش میکنم که به من کمک کنید و چاره ای برای مشکل به من پیشنها دهید. سپاس بی کران از شما

    • مشاور , مارس 25, 2017 @ 8:34 ق.ظ

      باسلام وجود افکار مزاحم و تصویر سازی های مختلف مربوط به اختلالی در روند فکر است .که باید حتما از طریق روانشناس و مراجعه حضوری پیگیری کنید و اگر نیاز باشه به مراجعه روانپزشک بهتون میگن چون ممکنه نیاز به مصرف دارو داشته باشید .مرگ عزیزان برای بعضی از افراد اثرات روحی ناخوشایندی دارد و مشکل شما قابل درک است ولی افرادی با مشکلات روحی رو به رو می شوند که قدرت حل مساله ضعیفی دارند و برگشت به حالت طبیعی براشون سخته .قطعا مساله شما قابل حله منتهی نیاز به صبر شما و زمان گذاشتن دارد .و وقتی در جهت مصرف متادون اراده قوی داشتید در این زمینه هم می توانید به خودتون
      کمک کنید .فقط سریع تر پیگیر درمان باشید
      در این مورد میتونید با متخصصین کانون مشاوران ایران، مشاوره تلفنی/تخصصی داشته باشید
      ۰۲۱-۸۸۴۷۲۸۶۴
      موفق باشید

  • zare , آوریل 4, 2017 @ 10:25 ق.ظ

    با سلام و تبریک سال نو
    امیدوارم که سال خوبی داشته باشید.

    برخی از افراد در محیط کار مرا با نام کوچک صدا میزنند.البته نیت اکثر اونا خوبه و نشان دهنده صمیمیت اوناست. ولی این موضوع باعث میشه دیگر همکارن که با اونا صمیمیتی ندارم عادت کنن منو با اسم کوچک صدا کنن و این برام خوشایند نیست. اگه ممکنه منو راهنمایی کنید که چطور با این مشکل برخورد کنم.

    • مشاور , آوریل 4, 2017 @ 10:52 ق.ظ

      با سلام
      دوست عزیز رفتاری که دیگران با ما دارند بر می گردد به نوع رفتار ما و تعیین خط قرمزهایی که داریم اگر واقعا مایل نیستید این صمیمت وجود داشته باشد که از نظر بنده در محیط کار نیازی به این رفتار نیست باید خودتون قاطعانه برخورد کنید و افراد رو متوجه کنید که مایل به چنین برخوردی نیستید .نشان دادن موضع منفعل از سمت شما مشکلی رو حل نمی کنه و ممکنه اگر ازدواج نکرده باشید بعدا براتون مشکل ساز هم بشود و طرف مقابل شما فکر بدی داشته باشد به خاطر این صمیمت اطرافیان بهتره
      حد و حدود روابط در محیط کاری توسط خود شما تعیین و رعایت شود
      اگر نیازی به مشاوره حضوری در این زمینه داشتید می توانید اقدام کنید

      در این مورد میتونید با متخصصین کانون مشاوران ایران، مشاوره تلفنی/تخصصی داشته باشید
      ۰۲۱-۸۸۴۷۲۸۶۴
      موفق باشید

  • mina , می 6, 2017 @ 7:52 ب.ظ

    با سلام
    ضمن عرض ادب و احترام من دختری ۲۶ ساله هستم فرزند ارشد یک خانواده چهار نفره که دارای مدرک کارشناسی ارشد هستم و در حال حاضر به صورت پاره وقت به تازگی مشغول به کار شدم.خانوادم با توجه به وقایع اقتصادی که برامون رخ داده از لحاظ اقتصادی سطح متوسطی گرفتن متاسفانه.من یک نامزدی ناموفق داشتم که البته نامزدم پس از فهم مشکل مالی پیش اومده برامون مدام اذیتم میکرد و به همین خاطر ازشون جدا شدم. پسری از طریق یکی از اساتیدم به من پیشنهاد شده که یکسال از خوم کوچک تره و دانشجوی سال اخر ارشد هستن شاغل هستن با حقوق ۲ میلیون تومانی (البته با در نظر اضافه کاری) ایشون سربازی نرفتن و تمایلی هم ندارن البته که برن. خانواده متوسطی دارن منظورم اینه که خونه و ماشینی دارن و نمیتونن فرزندشون رو حمایت مالی کنن طبیعتا. خانواده ایشون هم ۴ نفره است. بنده تمامی حقایق زندگیم رو به ایشون گفتم و ایشون با توجه به این که کلا چند روزه اشنا شدیم بسیار مشتاق هستن به ادامه. خانواده من اصلا راغب نیستن چون میگن هم سربازی نرفته و هم بعیده بتونه با توجه به درامدش چرخه زندگی ای رو بچرخونه. همونطور که گفتم خانواده ما ثروتمند بودن به نوعی هرگز کم و کسری در زندگیم نداشتم. لازم به ذکره این اقا حتی گواهینامه هم ندارن. از طرفی حس میکنم که بتونم بهشون اعتماد کنم و مسیر زندگیمو بسازم و از طرفی میترسم با توجه به سنشون بعدها در پیچ و خم زندگی خسته بشن و اظهار ندامت کنن. البته من هم بعد از اون تجربه جدایی نه میتونم و نه روم میشه که بخوام خدای ناکرده اگر مجبور باشم برگردم.ممنون میشم اگر بتونم نظر شما رو در این زمینه داشته باشم.
    سپاس از دقت نظر و پیگیریتون

    • مشاور , می 6, 2017 @ 11:00 ب.ظ

      با سلام
      در مورد تصمیم گیری برای ازدواج اون چیزی که اهمیت داره تفاهم دو طرفه و عق و منطق و اخلاق که شما با هیچ چیز نمی تونید اونها رو به دست بیارید مگر در ذات فردی وجود داشته باشد اگر از ایشون خوشتون اومده و فرد صادقی است بهتره از مشاوره پیش از ازدواج بهره ببرید .اینکه خانوادتون نگران تامین مالی باشند خب حق دارند ولی چون تجربه نامزدی ناموفقی داشتید شاید درک کنید که در زندگی تفاهمی که بین طرفینه اهمیت ویزه ای داره .؟و اینکه شخصیت ها به هم شبیه باشد و بتوانند زندگی ارامی در کنار هم داشته باشند .صرفا مادیات تامین کننده خوشبختی برای افرادنیست و نخواهد بود . به نظرم جلساتی رو در حضور خانواده ها داشته باشید و بعد تصمیم قطعی بگیرید و اجازه بدید شناختتون نسبت به هم بیشتر شود و
      امیدوارم تصمیم درستی بگیرید و خوشبخت شوید
      دراین مورد میتونید با متخصصین کانون مشاوران ایران، مشاوره تلفنی/تخصصی داشته باشید
      ۰۲۱۸۸۴۱۹۸۳۲
      موفق باشید

  • Sara , می 8, 2017 @ 6:34 ب.ظ

    با سلام و خسته نباشید خدمت شما مشاور عزیز . من و همسرم یه ساله عقد کردیم و قصد داریم این روزا زندگی مشترکمونو شروع کنیم خدا رو شکر مشکلی هم با هم نداریم وخیلی همو دوس داریم. فقط مشکلی که هست مربوط میشه رفتارهای نادرست عروس برادرشون که نسبت به همسر من دلبری میکنن و هر زمان خونه مادر شوهرم میاین و محبتی که شوهرم به من در جمع میکته رو میبینن گریه شون میگیره جدیدا که متوجه شدم افسردگی دارن و یکسری قرص مصرف میکنن. برای من هم رفتارش قابل تحمل بود ولی از وقتی که اتفاقی تو کشو همسرم کتابی رو دیدم که نوشته شده بود تقدیم به عشقم و مخف اسم ایشون بود بهم ریختم هر چند همسذم همپن لحضه اون کتابو پاره کردن و گفتن از این نوشته اطلاع نداستن و این کتاب رو دختری که قبل از من برای ازدواج به لیشون معرفی شده بود دادن چون منو همسرم هم از طریق معرفی اشنا شدیم.

    • راهنما , می 9, 2017 @ 9:00 ق.ظ

      شک از آن موضوعاتی است که در زندگی همه انسان‌ها وجود دارد اما گاهی می‌تواند حسابی دردسرآفرین شود و زندگی را ویران کند پس باید با آن برخورد کرد. اگر همسری شکاک دارید یا خودتان شکاک هستید و شک به همسر دارید یا قصد ازدواج دارید، این مطلب را بخوانید.

      دو محور اصلی و بسیار مهم هر رابطه‌ای و به‌ خصوص در زندگی مشترک ، اعتماد و احترام است‌ و اگر هرکدام از این دو محور آسیب ببینند ممکن است رابطه کاملاً از بین برود. در حقیقت این دو ،خط قرمز‌هایی هستند که هیچگاه نباید از آنها عبور کرد. به محض اینکه بی‌اعتمادی در رابطه‌ای به‌ وجود بیاید رابطه به سمت ویرانی می‌رود. شک به همسر از آن چیزهایی است که می‌تواند هم احترام و هم اعتماد را در زندگی زناشویی از بین ببرد و به‌ تدریج پناهگاه امن خانه و زندگی مشترک را به جهنمی تبدیل کند. هر‌کدام از ما دست کم یکبار در زندگی شک را تجربه کرده‌ایم ولی شک در هیچ کجا مثل زندگی مشترک و شک به همسر نمی‌تواند مخرب باشد.

      شک به همسر عشق را می‌کشد
      وقتی آدم‌ها همدیگر را دوست دارند، به هم عشق می‌ورزند و به هم اعتماد دارند اما از لحظه‌ای که شک به همسر و عدم‌ اعتماد و کنترل در رابطه‌ای به‌ وجود می‌آید ذره ذره عشق بین زوجین رو به زوال می‌رود و دو طرف از هم دور می‌شوند. البته اگر هر دو طرف دست از شک و کنترل هم بر‌دارند دوباره می‌توانند باز به هم نزدیک ‌شوند چون هیچ‌گاه عشق با نیت‌های منفی، عدم‌اعتماد و سوءظن نمی‌تواند در یک جا جمع شود.

      متاسفانه ترس و نگرانی را در مکالمات اکثر آدم‌ها می‌بینیم. این روزها وقتی با آدم‌ها حرف می‌زنیم می‌بینیم که ترس و نگرانی پشت اکثر حرف‌ها و رفتارهای آن‌ها وجود دارد، در حقیقت از یک چیزی نگران هستند! حال اگر این نگرانی‌ها وارد زندگی مشترک شود، ‌مثلاً یکی از زوجین با خود مدام فکر کند وقتی همسرش از او دور است «مبادا با کس دیگری حرف بزند!»، «مبادا از کس دیگری خوشش بیاید!» و…این مبادا‌ها که خود شخص آن‌ها را در ذهنش می‌سازد همه تبدیل به نگرانی‌های جدیدی در زندگی می‌شوند و فرد برای اینکه از آن‌ها خلاص شود شروع می‌کند به کنترل‌ کردن طرف مقابل. با این رفتارها فرد می‌خواهد صورت مسئله را در بیرون پاک کند، و به سراغ حل مسئله در درون خودش نمی‌رود. در واقع افرادی که سوءظن‌های زیادی دارند ، شک به همسر دارند و یا کنترل گر هستند در بیرون نباید به‌ دنبال چاره باشند بلکه باید در درون خودشان به دنبال راه حل بگردند.

      اگر دچار شک به همسر هستید و بعد از مدتی فهمیدید شک‌ شما اشتباه بوده‌ است، اگر همسرتان متوجه شک شما نشده باشد باید روی خودتان کار کنید تا کاملاً شک را فراموش کنید و تنها چیزی که می‌تواند شک‌ها و نا آرامی‌های بین دو زوج را از بین ببرد، محبت کردن بی‌قید و شرط به یکدیگر است. چون در این صورت رابطه دلپذیر می‌شود و در نتیجه دوباره اعتماد و آرامش به زندگی باز می‌گردد. اما اگر همسر شما متوجه شک شما شده باشد، باید اول به اشتباه خود اعتراف کنید و از او معذرت‌ خواهی کنید، بعد به نوعی با رفتارهایتان نشان دهید که کاملا به او اعتماد دارید، یعنی مثلاً کمتر سؤال کنید و… قدم سوم در رفع شک به همسر این است: بدون قید و شرط به او محبت کنید و عشق بورزید.

      وقتی شک به همسر تبدیل به بیماری می‌شود
      بعضی اوقات فرد آنقدر شک به همسر دارد که می‌توان او را بیمار دانست. برای تشخیص بیماری اول از همه باید دید که آیا او همیشه و در تمام مراحل زندگی‌ اش دچار شک بوده ‌است؟ دوم اینکه شدت شک زیاد است یعنی فرد در هر مسئله کوچک و بزرگی به‌شدت و بدون دلیل شکاک است و این شک ‌ها هم خودش را آزار می‌دهد و هم اطرافیانش را. یعنی زندگی فرد تحت‌تاثیر قرار گرفته‌ است و تمام زندگی‌اش تبدیل به بحث و جنجال شده است ولی آدم نرمال فقط گاهی و به ندرت در امور اطرافش شک می‌کند. اگر همسر شما نیز جزو این گروه است باید از او بخواهید که برای حل مشکل به متخصص مراجعه کنیم یا با متخصصین صدای سلامت تماس بگیریم (هیچ‌گاه به او نگویید خودش تنهایی باید پیش متخصص برود چون حتماً جبهه خواهد گرفت) یعنی باید همگام با هم مشکل را حل کنید.

      • Sara , می 9, 2017 @ 12:19 ب.ظ

        با سلام خدمت شما بزرگوار. ممنون از راهنماییتون. البته قابل ذکر است بنده هیچ گونه شکی و مشکلی نسبت به همسرم ندارم خدا رو شکر.فقط سوال اصلی بنده اینکه که در مقابل رفتار همچین خانومی چه باید کرد. ایا قطع رابطه به طور مستقیم درست است. یا روش دیگری پیشنهاد میکنند. ممنون

        • مشاور , می 9, 2017 @ 9:54 ب.ظ

          با سلام
          دوست عزیر اینکه شما هیچ مشکلی ندارید و این رفتار شما رو ازار داده .بهتره نسبت به اون خانم بی توجه باشید ولی درگیری ذهنیتون رو با همسرتون که در کنار شماست حل کنید .چه بخواهید چه نخواهید این درگیری ذهنی شماست اگر بخواهد حل شود باید همسرتون
          ابتدا از این اضطراب شما کم کنند.و نوع برخوردشون با این خانم رو مدیریت کنند چون به هر حال فامیل هستند و ممکنه در روند زندگی شما هم تاثیر گذار باشه اینکه درگیری هایی از این باب داشته باشید .همسرتون که مساله رو مدیریت کنید می بینید که حساسیتتون کم میشه و اصلا نیازی نیست که بخواهید با این فرد برخورد خاصی داشته باشید .امیدوارم موفق باشید

  • Sahar , می 20, 2017 @ 6:36 ب.ظ

    با سلام من با یه پسری حدودا ٧سال دوست هستم و خیلی وابستشم ما بأهم خوب بودیم و مشکلی نداشتیم تا وقتی که رفت سربازی قصدمونم ازدواج و همدیگه رو دوست داریم ولی الان به مشکلاتی بأهم برخوردیم مثلا بی توجهی های بیمورد اون نسبت به من و ارزش قاعل نشدن هاش برای من احساس میکنم دیگه عین قبل دوسم نداره درضمن ما بأهم رابطه داشتیم و ممکن من دیگه پرده بکارت نداشته باشم الان موندم بین دوراهی نمیدونم باهاش ادامه بدم یا اینکه ترکش کنم لطفا راهنماییم کنید

    • مشاور , می 20, 2017 @ 8:35 ب.ظ

      با سلام
      خب با این شرایط که رابطه داشتید شاید ازدواج بهتر باشد البته اگر واقعا توافقاتی هست و مشکلات ریز جزئی ممکنه وجود داشته باشه .
      خب قضیه برطر فخواهد شد .ولی از طرفی راحت بگم چون شما رابطه داشتید ممکنه ایشون به هدفش رسیده باشه اصولا قبل از رابطه تنش و هیجان بیشتری برای بدست اوردن وجود داره و بعدش تخیله هیجانی صورت می گیرد.
      در هر حال اگر مثبت اندیش باشید شاید این حس شماست و ایشون به خاطر سربازی و مسائل جانبی وقت پرداختن به شما مثل قبل رو ندارند بهتره با خودشون صحبت کنید و زودتر برای اینده تصمیم بگیرید .
      در این مورد میتونید با متخصصین کانون مشاوران ایران، مشاوره تلفنی/تخصصی داشته باشید
      ۰۲۱۸۸۴۱۹۸۳۲
      موفق باشید

  • maryam , می 24, 2017 @ 4:55 ب.ظ

    سلام وقتتون بخیر
    من یک فرد معلول هستم که برای ازدواجم دچار مشکل شدم ازتون راهنمایی می خوام

    • مشاور , می 24, 2017 @ 5:53 ب.ظ

      با سلام
      دوست عزیز ازدواج مساله مهمی است منتهی دقیقا سوال شما چیست اینکه با وجود معلولیت نمی تونید ازدواج کنید و یا خواستگاری داریدو در شرف ازدواج هستید و مساله دیگری مطرح است .لطفا واضح تر سوال رو مطرح کنید
      موفق باشید
      در این مورد میتونید با متخصصین کانون مشاوران ایران، مشاوره تلفنی/تخصصی داشته باشید
      ۹۸۲۱۲۲۳۵۴۳۰۴
      موفق باشید

  • مارال , می 25, 2017 @ 11:27 ق.ظ

    سلام چطور میتونم کسی که روزی یک پاکت سیگار میکشد را ترغیب به ترک سیگار یا کمتر کشیدن ان کرد با اینکه خودش تو کار درمان است و به همه این ضررهای سیگار اگاهی دارد

    • مشاور , می 25, 2017 @ 5:37 ب.ظ

      با سلام برای ترک سیگار باید زیر نظر گروه روانشناس و مددکار و روانپزشک بود .اصولا فرد باید خودش بخواهد ترک کند و اینکه از معایب اطلاع دارد قطعا باعث عدم استفاده از سیگار نمی شود .مهمه چند سالشونه چند وقته سیگاری هستند چه مواقعی بیشتر می کشند و چه شرایط و استرس ها و تنش هایی در زندگی وجود دارد .پاسخ هر کدام بهتره حضوری بررسی شود .گاهی افراد سیگاری مغزشان تغییر ساختار می دهد و سیستم پاداش درونی از کار می افتد و برای تحریک به ماده ای بیرونی احتیاج دارند
      باید بدونید که همراهی با این افراد و داشتن صبر و دادن انگیزه در ترک بسیار اهمیت دارد منتهی قبل از همه اراده خود فرد در ترک سیگار است .امروزه تکنیک های روانشناختی زیادی تاثیر دارد علاوه بر این بیوفیدبک و درمان های ان بسیار کمک کننده خواهد بود که می توانید مراجعه و استفاده کنید .امیدوارم به زودی مساله مرتفع شود
      در این مورد میتونید با متخصصین کانون مشاوران ایران، مشاوره تلفنی/تخصصی داشته باشید
      ۰۲۱۸۸۴۱۹۸۳۲
      موفق باشید

  • Farnaz , ژوئن 7, 2017 @ 3:44 ب.ظ

    با سلام خسته نباشید
    من دو ساله ازدواج کردم و متاسفانه ۴ ماهه به سکس چت همسرم پی بردم ما از لحاظ رابطه جنسی مشکلی نداریم من همیشه سعی کردم براش بهترین باشم حتی سکس مقعدی هم قبول کردم ولی ایشون اینکارو کرده و دلیلش رو این اواخر اینطوری میگه که من در دوره مجردی جوونی نکردم و نیاز دارم و هرچه باش صحبت میکنم که خب تو الان زن داری رفتار غیر منطقی نشون میده منو دیوانه خطاب میکنه و کارمون به دعوا میرسه
    خودش ىاقعا این شرایط رو دوس نداره من ازش جدا شدم برای یک مدت و ازش خواستم تا به خودش بیاد اونم ازم خواس شماره یک مشاور رو بهش بدم
    ما همدیگه رو واقعا دوس داریم البته من بیشتر و صبورترم
    فقط این قضیه مثل یک بیماری افتاده به زندگیمون میخوام به همسرم کمک کنم ولی نمیدونم چجوری نمیخوام ترکش کنم و سعی میکنم زندگیمو به حالت قبل برگردونم ممنون میشم راهنماییم کنید

    • مشاور , ژوئن 7, 2017 @ 6:31 ب.ظ

      با سلام
      دوست گرامی اعتیا د به سکس به هر شکلی به صورت افراطی وقتی فرد متاهل است امروزه رواج پیدا کرده است ولی در مورد همسر شما دو نکته مثبت این است که یکدیگر را دوست دارید و ایشون مایلند با روانشناس برای مشکلشون صحبت کنند ..اعتیاد به سکس چت و مشکل عدم کنترل شهوت با داروهای روانپزشکی مرتفع می شود و اصلا جای نگرانی نیست مخصوصا اگر پذیرش همسر شما نسبت به این مساله بالا باشد نکته بسیار مثبت و حائز اهمیتی است .فقط سریع تر مراجعه کنید و بدونید عادت که به شکل اعتیاد در بیاد دست خود فرد نیست مطئن باشید ایشون خودش هم از رفتارش رنج می برد و لی کنترلی ندارد امیدوارم همراه ایشون باشید و مطمئن باشید به شرایط عادی برمی گردند .

      در این مورد میتونید با متخصصین کانون مشاوران ایران، مشاوره تلفنی/تخصصی داشته باشید
      دفتر سعادت آباد:
      ۰۲۱-۲۲۳۵۴۲۸۲ خط ویژ

  • sogol , ژوئن 13, 2017 @ 1:09 ق.ظ

    با سلام خدمت شما
    سه سال و نیمه که ازدواج کردم همسرم آدم خوبیه ولی یه ایراد داره که خیلی اذیت میشم واون اینه که هر اتفاقی میفته یا هر کار یا بحثی میکنیم به خانوادش خبر میده. باهاشم صحبت میکنم میگه من با خونوادم روراستم خیلی ناراحت میشم و اعصابم خرد میشه. مثلا همین اواخر برای اقدام به بارداری به پزشک مراجعه کردیم دوست نداشتم هنوز کسی متوجه این موضوع بشه اما امروز متوجه شدم که به مادرشون گفتن و این باعث شد باهم بحثمون بشه
    خواهش میکنم راهنمایی کنید چیکار کنم که این اخلاقشو ترک کنه احساس میکنم هیچ حریم خصوصی تو زندگیم ندارم؟؟

    • مشاور , ژوئن 13, 2017 @ 6:43 ق.ظ

      با سلام اگر شما همبشه تاکید کردید چیزی رو به کسی نگن این مساله برای ایشون لوث شده و به طور کل اخلاق و رفتارهای اینچنینی رو باید با بی توجهی تغییر بدید .بحث و دعوا و جدل هر موقعی که ایشون مساله ای رو به خانواده میگن شرایط را بدتر خواهد کرد .منتهی در زمان مناسب با ایشون صحبت کنید که این رفتارها باعث رنجش شما شده است مردها بر خلاف رن ها با دعوا و کنایه زدن و یا بی توجهی مت جه اشتباهشون نمی شوند و باید این رو به خاطر داشته باشید امیدوارم جریان مرتفع شود .

      در این مورد میتونید با متخصصین کانون مشاوران ایران، مشاوره تلفنی/تخصصی داشته باشید

      ۹۸۲۱۲۲۳۵۴۷۹۰
      موفق باشید

  • zahra , ژوئن 23, 2017 @ 2:25 ب.ظ

    سلام وقتتون بخیر من دوساله که عقد کردم و دقیقا از فردای جشنم خواهرشوهرم شروع کرد به اذیت کردن و بی احترامی کردن.منم چون بزرگتر بود همش کوتاه اومدم ولی اخرین بار دیگه با هم دعوامون شد وهرچی دلش خواسته به خانوادم گفت و همسرم همه ی اینهارو دیده ولی بازم انتظار داره که من از خواهرش عذرخواهی کنم و من هم اینکارو کردم ولی قبول نکردن و میگن که باید طلاقش بدی ولش همسرم بازم میگه من باید کوتاه بیام میشه کمکم کنین وبگین باید چیکار کنم؟

    • مشاور , ژوئن 24, 2017 @ 12:23 ق.ظ

      با سلام
      اینکه همسر شما در این رابطه ها فکر می کند با کوتاه امدن شما مشکل حل می شود اشتباه است نه اینکه منظروم این باشد که درگیر شوید و تنش ایجاد کنید خیر مهم این است که احترام شما در این رابطه ها حفظ شود و گاهی که مقصر نیستید طرف مقابل متجوه رفتار نادر ست خود باشد .باید با همسرتون صحبت کنید و بفرمایید با کوتاه امدن مشکلی حل نمی شود ایشون باید با خواهرشون صحبت کنند و از ایشون بخواهند که در زندگی شما دخالت نکنند و باعث به وود امدن مشکلات نشوند وقتی شما با هم مشکلی ندارید بحث طلاق باعث دلسردی و مشکلات در زندگی زناشویی خواهد شد مخصوصا که شما عقد هستید و هنوز شرایط زندگی متاهلی را تجربه نکردی د این مشکلات فرسایشی است و موجب بدبینی به اینده زندگی مشترک می شود بهتره با همسرتون به مشاوره مراجعه داشته باشید
      و امیدوارم به زودی مشکل حل شود

      در این مورد میتونید با متخصصین کانون مشاوران ایران، مشاوره تلفنی/تخصصی داشته باشید
      ۰۲۱۸۸۴۷۲۸۶۴
      موفق باشید

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *