مرکز مشاوره قم

387 نظرات

• 

  پاسخ

  reza , مارس 6, 2017 @ 5:40 ب.ظ

  سلام من پسر مجرد۲۲ساله دانشجو هستم وحدود یه سال از اوایل سال ۹۵دچار وسواس فکری شدید شده ام وبیماریهای زیادی سراغم اومده با وسواس که الان که اواخر سال ۹۵است من دچار توهمات وافکار مسخره شدم و یکجور انگار خودم رو گم کردم و به اینه که نگاه میکنم با خودم میگم این واقعا من هستم و هر وقت به فکر فرو میرم سوالات خیلی ترسناکی سراغم میان مثلا اینکه من کیستم بقیه انسان ها ایا مثل من هستند و هویت خودم رو گم کردم و احساس پوچی شدید میکنم و خیلی نامیدانه به زندگی نگاه میکنم من قبلا ادم خوشحال و معمولی بودم واصلا بیماری روانی نداشتم و چرا باید چنین بشه که خودم رو گم کنم وهر روز از خودم بپرسم ایا من هستم ایا این چهره من است ایا این صدای من است ووو میدانم همه اینها تخیل و افکار بیهودست ولی من به حدی غرق اینها شدم که لحظه ای راحتم نمیذارن و هر روز و هر زمان در افکار من هستند وخودم با افکارم چیز هایی که منو خوشحال میکنن رو تبدیل به چیز های بیهوده کردم و کسایی که اطرافم هستند رو انگار باهاشون نسبتی ندارم وانگار فراموشی گرفتم احساس میکنم فردی هسم که با ۲۲سال سن تازه متولد شده و همه چیز رو نمیشناسه در صورتی که در واقعیت من پدر مادر دوستانم رو میشناسم و باهاشون زندگی میکنم ولی زمانی که دارم باشون زندگی میکنم ویا با دوستانم هستم یکدفه این فکر لعنتی سراغم میاد که با خودم میگم خوب من کیم این ها کی هستن که منو میشناسن ایا واقعیت دارن ایا خوابم یا بیدار. خییییییلی تأسف باره خیلی دردناک و ترسناکه من میدونم اینها همش افکار وتوهم وتخیلات منه ولی چراذنمیتونم ازشون بیام بیرون
  درضمن من اوایل بیماریم دوبار به روانپزشک مراجعه کردم و اصلا از روانپزشکی متنفر شدم چون بدون شناخت وعلم کامل از من و در عرض فقط چند دقیقه قرص هایی تجویز کردند که من عوارض اونها بیشتر تاثیر داشت تا درمانشون راهنمای کنید منو که من نمیخوام پیش روانپزشک مراجعه کنم ودنبال روانشناسم که تا در اینترنت دنبال ادرس وهرچیزی دررابطه با روانشناس سرچ میکنم در شهر خودم پیدا نمیکنم وهمش روانپزشک رو نشان میدهد اگر لطف کنید به من یک روانشناس خوب در شهر قم معرفی کنید که هدفش درمان مریض باشه نه پول ممنون میشم در ضمن منو در درمان توهمات وافکارم کمک کنید و تاجایی که امکان داره نمیخوام به روانپزشک وداروهای شمیمیایی مضرمراجعه کنم و مممون منتظر جواب شما در جیمیلم هستم تاریخ۱۶/۱۱/۹۵
  • 

    پاسخ

    مشاور , مارس 6, 2017 @ 10:07 ب.ظ

    با سلام
    حتما باید حضوری مراجعه کنید و دارو وقتی مضر است که خیلی با دوز بالا و سرخود مصرف شود در غیر این صورت با تجویز روانپزشک مساله ای نیست
    و در خیلی از موارد باعث جلوگیری از عود بیماری می شوذ و بعدا با مراجعه به روانشناس قطعا شرایطت شما بهتر میشه و امیدوارم درمان کامل اتفاق بیفته فقط باید مسئولیت پذیر باشید و به درمان متعهد باشید
    در این مورد میتونید با متخصصین کانون مشاوران ایران، مشاوره تلفنی/تخصصی داشته باشید
    ۰۲۱-۸۸۴۷۲۸۶۴
    موفق باشید
• 

  پاسخ

  مهدی , مارس 7, 2017 @ 9:22 ق.ظ

  سلام
  وقتتون بخیر
  من پسری هستم متولد تیرماه۷۴.
  وقتی اواخر سربازیم بود متوجه شدم واریکوسل درجه ۳ دارم.
  تازگیا رفتم دکتر و آزمایش میگن که الان احتمال بچه دار شدنم ۸۰درصد هست ولی این احتمال با سرعت داره کم تر میشه.
  خونوادم میگن ازدواج کن.
  من میترسم چون هم سنم پایینه و هم درآمدم کمه.
  از طرفی بچه دار شدن مسئولیت بزرگیه و من فکر نمیکنم آمادگیشو داشته باشم.
  اگر راهنمایی بفرمایید ممنون میشم
  • 

    پاسخ

    مشاور , مارس 7, 2017 @ 10:50 ق.ظ

    با سلام
    بهتره حضوری مراجعه کنید و برای ازدواج عجله نکنید

    در این مورد میتونید با متخصصین کانون مشاوران ایران، مشاوره تلفنی/تخصصی داشته باشید
    ۰۲۱-۸۸۴۷۲۸۶۴
    موفق باشید
• 

  پاسخ

  جعفري , مارس 25, 2017 @ 11:34 ق.ظ

  با سلام
  مردی هستم ۳۷ ساله که حدود ۱۴ سال است ازدواج کردم دو فرزند دارم یک پسر۱۳ ساله و یکی دختر ۷ ساله دارم .
  حدود یک سال است به همسرم مشکوک شدم که با یکی از دوستان خانوادگی من ارتباط دارد. صدای تلفنش را ضبط کردم ولی او قبول نمی کند .با اینکه مطمئن هستم این موضوع وجود دارد ولی به خاطر بچه هایم تا االان سکوت کردم . ولی دیگر توان تحمل ندارم
  • 

    پاسخ

    راهنما , مارس 25, 2017 @ 4:02 ب.ظ

    شک از آن موضوعاتی است که در زندگی همه انسان‌ها وجود دارد اما گاهی می‌تواند حسابی دردسرآفرین شود و زندگی را ویران کند پس باید با آن برخورد کرد. اگر همسری شکاک دارید یا خودتان شکاک هستید و شک به همسر دارید یا قصد ازدواج دارید، این مطلب را بخوانید.

    دو محور اصلی و بسیار مهم هر رابطه‌ای و به‌ خصوص در زندگی مشترک ، اعتماد و احترام است‌ و اگر هرکدام از این دو محور آسیب ببینند ممکن است رابطه کاملاً از بین برود. در حقیقت این دو ،خط قرمز‌هایی هستند که هیچگاه نباید از آنها عبور کرد. به محض اینکه بی‌اعتمادی در رابطه‌ای به‌ وجود بیاید رابطه به سمت ویرانی می‌رود. شک به همسر از آن چیزهایی است که می‌تواند هم احترام و هم اعتماد را در زندگی زناشویی از بین ببرد و به‌ تدریج پناهگاه امن خانه و زندگی مشترک را به جهنمی تبدیل کند. هر‌کدام از ما دست کم یکبار در زندگی شک را تجربه کرده‌ایم ولی شک در هیچ کجا مثل زندگی مشترک و شک به همسر نمی‌تواند مخرب باشد.

    شک به همسر عشق را می‌کشد
    وقتی آدم‌ها همدیگر را دوست دارند، به هم عشق می‌ورزند و به هم اعتماد دارند اما از لحظه‌ای که شک به همسر و عدم‌ اعتماد و کنترل در رابطه‌ای به‌ وجود می‌آید ذره ذره عشق بین زوجین رو به زوال می‌رود و دو طرف از هم دور می‌شوند. البته اگر هر دو طرف دست از شک و کنترل هم بر‌دارند دوباره می‌توانند باز به هم نزدیک ‌شوند چون هیچ‌گاه عشق با نیت‌های منفی، عدم‌اعتماد و سوءظن نمی‌تواند در یک جا جمع شود.

    صورت مسئله را پاک نکنید
    متاسفانه ترس و نگرانی را در مکالمات اکثر آدم‌ها می‌بینیم. این روزها وقتی با آدم‌ها حرف می‌زنیم می‌بینیم که ترس و نگرانی پشت اکثر حرف‌ها و رفتارهای آن‌ها وجود دارد، در حقیقت از یک چیزی نگران هستند! حال اگر این نگرانی‌ها وارد زندگی مشترک شود، ‌مثلاً یکی از زوجین با خود مدام فکر کند وقتی همسرش از او دور است «مبادا با کس دیگری حرف بزند!»، «مبادا از کس دیگری خوشش بیاید!» و…این مبادا‌ها که خود شخص آن‌ها را در ذهنش می‌سازد همه تبدیل به نگرانی‌های جدیدی در زندگی می‌شوند و فرد برای اینکه از آن‌ها خلاص شود شروع می‌کند به کنترل‌ کردن طرف مقابل. با این رفتارها فرد می‌خواهد صورت مسئله را در بیرون پاک کند، و به سراغ حل مسئله در درون خودش نمی‌رود. در واقع افرادی که سوءظن‌های زیادی دارند ، شک به همسر دارند و یا کنترل گر هستند در بیرون نباید به‌ دنبال چاره باشند بلکه باید در درون خودشان به دنبال راه حل بگردند.

    آنها به‌ خودشان شک دارند
    در همه ما یک حس مالکیت وجود دارد، در واقع آدم‌ها نسبت به هرچیزی که دوست‌ دارند نوعی احساس مالکیت دارند و این حس ناشی از یک ترس درونی است، ترس از دست دادن. در حقیقت پشت رفتارهای کنترل‌گر و سوءظن‌آمیز ، ترس از دست‌دادن وجود دارد. این افراد انگار در وجودشان چیزی را کم دارند و جای چیزی برایشان خالی است و می‌خواهند به نوعی این جای خالی را پر کنند. در حقیقت رفتارهای شکاکانه و سوءظن آمیز آن‌ها نسبت به بیرون و آدم مقابلشان نیست بلکه این شک نسبت به‌ خودشان است و به نوعی طرف مقابل و اتفاقات مختلف آینه‌ای است برای آن‌ها تا خودشان را ببینند.

    وقتی من نسبت به‌ خودم شک داشته‌ باشم یعنی به توانایی‌ ها و دوست‌ داشتنی‌ بودن خودم شک دارم و شک دارم که آنقدر خوب باشم که طرف مقابل حاضر شود با من بماند. ولی اگر من اطمینان داشته باشم که آنقدر خوبم که طرف مقابل با من می ماند دیگر نیازی ندارم با رفتارهای کنترل‌ گر ، طرف مقابل را مجبور کنم که با من بماند. یعنی دارای خود باوری و اعتماد به نفس کافی هستم و باور دارم طرف مقابل به خاطر من در این رابطه می ماند. ولی کسانی که به‌ خودشان و تواناییها یشان شک دارند، لاجرم فرافکنی کرده و دچار شک به همسر می شوند. چون فکر می کنند آنقدرها خواستنی نیستند که طرف مقابل به این رابطه وفادار بماند!

    حریم خصوصی کجاست؟
    هر آدمی یکسری حریم و حدودی دارد که دوست ندارد کسی وارد آن شود. این حریم یک چیز کاملاً نانوشته است که برای هر کسی مهم است اما گاهی بعضی افراد آن حریم را حفظ نمی‌کنند و وارد حریم شما می‌شوند. مسلماً این مورد شما را ناراحت می‌کند و اگر به طرف مقابل تذکر ندهید روز به روز از او دورتر می‌شوید. اگر زن و شوهر هم این حریم را رعایت نکنند ممکن است روز به روز از هم دورتر شوند. حریم‌های شخصی بسیار مهم است. در زندگی هر کدام از ما بخش‌هایی وجود دارد که فقط برای خودمان است و اصلاً دلیلی ندارد فرد دیگری را وارد این حریم‌‌ها کنیم. این حریم شخصی برای افراد مختلف متفاوت است، ممکن است یک فردی ایمیل‌ها و تلفن‌ هایش در حریم شخصی‌ اش باشند و ممکن است برای فرد دیگر مثلا ایمیل‌ هایش در حریم شخصی ‌اش نباشند. به مرور می‌توان حریم شخصی آدم‌ها را فهمید.
    به قول جبران خلیل جبران در کنار هم بایستید اما نه بسیار نزدیک.

    وقتی خودتان مقصر هستید
    اگر از همان ابتدای زندگی زناشویی شروع به کنترل همسرتان بکنید از ترس اینکه مبادا او روزی نسبت به شما غیر متعهد شود، در واقع ناخودآگاه او را به سمت غیرمتعهد شدن سوق می‌دهید، یعنی آنقدر کنترل‌ هایتان همسرتان را از شما دور می‌کند که ممکن است به سمت غیرمتعهد شدن هم برود. اگر همیشه ترس از دست دادن همسرتان را دارید یا شک به همسر دارید، دو راه بیشتر ندارید یکی اینکه از همان ابتدا و در دوران آشنایی آنقدر او را خوب بشناسید تا با توجه به شخصیت او این ترس و شک به همسر برطرف شود و راه دوم اینکه، آنقدر در رابطه و زندگی زناشویی خود عشق و محبت بگذارید که همسرتان نتواند به فرد دیگری فکر کند و کاملا در زندگی با شما سیراب شود.

    روش برخورد با شک به همسر
    گاهی پیش می‌آید که دچار شک به همسر شوید و دارای دلایلی هستید که شک‌تان درست است در این حالت باید با توجه به موضوع و آدم مقابلتان راه‌ حل مناسبی را پیدا کنید. اول از همه باید شروع به جمع‌آوری اطلاعات کنیم، مثلاً اگر کسی به ما زنگ زده و از عدم‌ تعهد شوهرمان خبر داده‌ است نباید حرف او را حجت بدانیم بلکه خودمان باید شروع به تحقیق کنیم. مثلاً شاید با یک یا ۲ بار چک کردن طرف مقابل (بدون اینکه خودش متوجه شود) از حقیقت ماجرا با خبر بشویم و در نهایت با روشن شدن ماجرا، موضوع را با همسرمان مطرح کنیم و از او توضیح بخواهیم و ۲ نفری مشکل را حل کنیم و اگر نشد با بزرگتر یا مشاوری موضوع را مطرح کنیم . اما اگر مطمئن شدید که شک شما اشتباه است باید روی خودتان کار کنید تا کاملا موضوع را فراموش کنید.

    سه قدم مهم در رفع شک به همسر
    اگر دچار شک به همسر هستید و بعد از مدتی فهمیدید شک‌ شما اشتباه بوده‌ است، اگر همسرتان متوجه شک شما نشده باشد باید روی خودتان کار کنید تا کاملاً شک را فراموش کنید و تنها چیزی که می‌تواند شک‌ها و نا آرامی‌های بین دو زوج را از بین ببرد، محبت کردن بی‌قید و شرط به یکدیگر است. چون در این صورت رابطه دلپذیر می‌شود و در نتیجه دوباره اعتماد و آرامش به زندگی باز می‌گردد. اما اگر همسر شما متوجه شک شما شده باشد، باید اول به اشتباه خود اعتراف کنید و از او معذرت‌ خواهی کنید، بعد به نوعی با رفتارهایتان نشان دهید که کاملا به او اعتماد دارید، یعنی مثلاً کمتر سؤال کنید و… قدم سوم در رفع شک به همسر این است: بدون قید و شرط به او محبت کنید و عشق بورزید.

    وقتی شک به همسر تبدیل به بیماری می‌شود
    بعضی اوقات فرد آنقدر شک به همسر دارد که می‌توان او را بیمار دانست. برای تشخیص بیماری اول از همه باید دید که آیا او همیشه و در تمام مراحل زندگی‌ اش دچار شک بوده ‌است؟ دوم اینکه شدت شک زیاد است یعنی فرد در هر مسئله کوچک و بزرگی به‌شدت و بدون دلیل شکاک است و این شک ‌ها هم خودش را آزار می‌دهد و هم اطرافیانش را. یعنی زندگی فرد تحت‌تاثیر قرار گرفته‌ است و تمام زندگی‌اش تبدیل به بحث و جنجال شده است ولی آدم نرمال فقط گاهی و به ندرت در امور اطرافش شک می‌کند. اگر همسر شما نیز جزو این گروه است باید از او بخواهید که برای حل مشکل به متخصص مراجعه کنیم یا با متخصصین صدای سلامت تماس بگیریم (هیچ‌گاه به او نگویید خودش تنهایی باید پیش متخصص برود چون حتماً جبهه خواهد گرفت) یعنی باید همگام با هم مشکل را حل کنید.
    در این مورد میتونید با متخصصین کانون مشاوران ایران، مشاوره تلفنی/تخصصی داشته باشید
    ۰۲۱-۲۲۳۵۴۲۸۲
  • 

    پاسخ

    مشاور , مارس 26, 2017 @ 7:34 ق.ظ

    با سلام
    در این مواقع دبترین کاری که افراد انجام می دهند سکوت است و همه هم دلیل را بر داشتن فرزند و به خاطر انها می دانند اگر چه تا حدی قابل پذیرش است ولی باید بدانید که اینکه مدام ذهن شما درگیری داشته باشه در روابط با همسر اثر منفی داره و بچه های شما در سنی هستند که کاملا متوجه شرایط هستند .شما باید از همان ابتدا که صدای ایشون رو داشتید و مطمئن شدید با ایشون صحبت می کردید و وقتی انکار کردند باید جدی مسئله رو مطرح می کردید و موضع منفعل نشان ندهید منتهی اگر مطمئنید و اگر حدود رابطه در حدی هست که قابل گذشت باشد و همسرتون هم پشیمان هستند خب خیلی یاداوری نکنید ولی وقتی این موضوع از ذهنتون پاک نمیشه و مدام درگیری دارید به ایشون بگید این طور نمی تونید ادامه بدید مگر رابطه قطع بشه و بدونید چه زن و چه مرد وقتی رابطه خارج از روابط و چهارچوب زناشویی برقرار می کنند یعنی کمبودهایی در زندگی شخصی افراد وجود دارد .
    چه در روابط زناشویی چه در محبت و روابط تعاملی طرفین و …منتهی وقتی مشکلی نیست و زوجین در منزل روابط مناسبی دارند و به سمت روابط خارج عرف کشیده می شوند نوعی اختلال محسوب می شود که باید بررسی شود .بهتره به همسرتون بگید این مسئله از ذهنتون خارج نمیشه اگر واقعا اتفاق خاصی نیفتاده و ایشون همچنان انکار می کند بگید شما می خواهید با مشاور هم صحبت شود و بهتره دو نفر ی مراجعه کنید و البته در صورت صلاحدید جلسات جداگانه ای هم می گذارند تا مسائل و جزئیات بررسی شود و احیانا اگر افراد نمی توانند در حضور هم صحبت هایی داشته باشند در جلسه انفرادی مطرح کنند تا بتوان راهکاری متناسب با مشکل انها ارئه داد.برای جلوگیری از مسائل روحی احتمالی زودتر مراجعه کنید
    در این مورد میتونید با متخصصین کانون مشاوران ایران، مشاوره تلفنی/تخصصی داشته باشید
    ۰۲۱-۸۸۴۷۲۸۶۴
    موفق باشید
• 

  پاسخ

  باران , آوریل 13, 2017 @ 5:28 ب.ظ

  سلام من دختری ۲۵ساله و مجردم چهار سال اخیر زندگین دچار یک رابطه غلط بودم ک متاسفانه باعث شد که من از دانشگاه و درس انصراف بدم الان در حال حاظر که جداشدم اصلا انگیزه ندارم بااینک از جدایی حدود یکسال میگذره امامن شدیدا افسردم و اصلا هیچ کاری نمیتونم بکنم همش خونم دچاراضافه وزن شدم بنظرتون چطوری خودمو بشناسم ک چکار کنم دنبال چه راهی برم ک از این شرایط بد نجات پیدا کنم امیدمو کلا ازدست دادم
  • 

    پاسخ

    مشاور , آوریل 13, 2017 @ 5:59 ب.ظ

    با سلام
    دوست عزیز اگر مشکلات روحی خودتون رو در جلسه حضوری مطرح کنید قطعا موثر تر خواهد بود .چون باید چرایی اون رابطه غلط بررسی شد شرایطی که ایجاد شده و سایر مسائل خانوادگی و تحصیلی که بسیار حائز اهمیت است .این مشکلات جسمی و روحی اگر دقیقا بررسی شود و تشخیص افسردگی باشد باید زیر نظر روانشناس باشید و در صورت تشخیص به روانپزشک ارجاع داده شوید و
    دارو مصرف کنید .
    چون افسردگی باعث کاهش تمرکز و انگیزه می شود و مشکلات جانبی برای فرد به وجود می اورد منتهی نگران نباشید با درمان های امروزه کاملا قابل برطرف شدن است
    در این مورد میتونید با متخصصین کانون مشاوران ایران، مشاوره تلفنی/تخصصی داشته باشید
    ۰۲۱-۸۸۴۷۲۸۶۴
    موفق باشید
• 

  پاسخ

  ساغر , می 1, 2017 @ 10:18 ق.ظ

  با سلام من ۳۸ و شوهرم ۴۷ سال داره. یه پسر یک سال ونیم دارم. سه ساله ازدواج کردیم شوهرم با زنهای شوهردار ارتباط عاشقانه و پیامکی داره و باهاشون بیرون میره. فیلمهای غیراخلاقی نگاه میکنه.هر چندماه بایکی هست. تکراری که میشه میره سراغ یکی دیگه. بعداز بارداریم اندام و چهره ی من تغییر کرده. ولی بازهم به خودم میرسم لباس های متنوع و آرایش های متنوع ولی دیگه سراغ من نمیاد همیشه من طرفش رفتم. تا بحال چندبار باهاش صحبت کردم که این کارشو ترک کنه و باهم مشکل زندگیمونو حل کنیم ولی بهانه های مختلف آورده و دوباره رفته سراغ کار خودش. میگه من حقمه اشتباه نمیکنم.الان فهمیدم که .دوره مجردیش هم. ازین کارها زیاد کرده. دیگه خسته شدم بهش هیچ کاری ندارم حوصله جنگ و دعوا هم ندارم. با چنین مردی باید چکار کنم. دوره نامزدی با شوهرم روابط زناشویی خوبی داشتیم. اما از اوایل زندگی مشترک تا الان برای روابط زناشویی اکثر مواقع یا بهتر بگم اخیرا همیشه من طرف همسرم رفتم.تا من نرم اون سراغم نمیاد میگه زن باید خودش رو به شوهرش ارائه بده.میگه اگه تو منو از نظر جنسی سیراب کنی من سراغ این کارها نمیرم.تو حرفهایی که تو چت با دوست دخترش میزنه گفته من از روابط زناشویی با همسرم لذت نمیبرم بلکه زجر میکشم دوسش ندارم. الان سه هفته از آخرین باری که سراغش رفتم میگذره. به نظر شما درسته فقط من برم سراغش و این روند رو ادامه بدم؟آیا این کار من به بهبود روابط ما کمک میکنه؟
  • 

    پاسخ

    مشاور , می 3, 2017 @ 6:49 ب.ظ

    با سلام
    دوست عزیز اینکه ایشون مشکل دارند کاملا محرز است .چون این تنوع طلبی نمی تونه فقط دلیلش عدم ارضای جنسی از سمت شما باشد ضمن اینکه همیشه می فرمایید شما در رابطه پیش تاز بودید و ایشون اقدامی نکردند .و نظرشون اینه شما باید سراغ ایشون برید این کاملا اشتباه است مخصوصا که در رابطه با بقیه ایشون خودش جلو میره .بهتره اگر به زندگیتون علاقه دارید با سکس تراپ مشورتی داشته باشید این تنوع طلبی جنسی به زندگی شما لطمه وارد می کند .
    اینکه شما ایشون رو رها کنید در ورابطشون اگر دچار بیماری یا هر چیزی شوند شما هم دچار مشکل جسمی خواهید شد .باید توجه داشته باشید که ایشون باید بپذیرد دچار مشکل است و کار شما هم در پیش رفتن اشتباه است و این توقع را ایجاد کرده است که همیشه شما باید اقدام کنید و این به لحاظ عاطفی برای زنان باعث اسیب است .
    در هر حال بهتره زودتر اقدام کنید و امیدوارم به زودی مرتفع شود
    در این مورد میتونید با متخصصین کانون مشاوران ایران، مشاوره تلفنی/تخصصی داشته باشید
    دفتر قیطریه:
    ۰۲۱-۲۲۶۸۹۵۵۸
    موفق باشید
• 

  پاسخ

  راهنما , می 2, 2017 @ 9:12 ق.ظ

  شما بهتر از هر کسی میدونید شرایط چیه پس نیاز به مشاوره ندارید ولی دوست عزیز ممکنه شرایطی که ایشون برای شما تشریح کرده با واقعیت فاصله داشته باشه پس بیهوده خودتون رو با عناوین سرگردان نکنید …
  تنها هدفتون روی کنکور باشه چون خیلی از این روابط تو خالی هیچ نتیجه ای جز نگرانی و استرس ندارن
• 

  پاسخ

  پگاه , می 2, 2017 @ 12:17 ب.ظ

  سلام دختری هستم ۲۰ساله چندی پیش،با پسری به صورت اینترنتی اشنا شدم که در ابتدای امر قصدمون ازدواج بود ولی بعد از مدتی فهمیدم که مدام درمورد هر قضیه ایی به من دروغ میگه همین باعث سردی ونامیدی من از اون آقا پسر شد به همین خاطر خیلی منطقی ازش خواستم که رابطمونو قطع کنیم ودلیل ترک رابطه رو هم گفتن دروغهاش اعلام کردم ولی اون همشونو تکذیب میکنه وشروع میکنه به گفتن مساعل نامربوط مثلأ میگه تو دروغ گفتنو بهانه کردی چون من مثل بقیه پولدار نیستم میخای ولم کنی هر چقدرم ازش میخام منطقی باشه اهمیتی نمیده الانم شروع کرده به تهدید که چون با دلم بازی کردی با زندگیو آبروت بازی میکنم مادر وپدرم از این رابطه چیزی نمیدونن واین تهدیداش به شدت منو ترسونده تا جایی که احساس میکنم خودکشی تنها راه نجاتم هست خواهش میکنم کمکم کنید
  • 

    پاسخ

    مشاور , می 2, 2017 @ 5:07 ب.ظ

    با سلام
    دوست عزیز در این مدت که اینترنتی رابطه داشتید چه چیزی ممکنه در میان باشه که شما ترس از افشای اون رو داشته باشید ضمن اینکه اگر قراره اون فرد تهدید به ابروریختن کنه فضای مجازی فضای مطمئنی نیست که افراد بخواهند نگران باشند مگر اینکه عکسی به ایشون داده باشید یا چیزی باشه که بنده بی اطلاع هستم و اون هم اگر نهایتا خانواده شما متوجه شوند اگر هم بسیار متعصب باشند باز هم باید درک کنند که فضای مجازی همه مسائلش قابل استناد نیست بهتره به
    جا فکر به خودکشی و اینکه ایشون از نقطه ضعف شما استفاده کنند کلا ارتباط رو قطع کنید و قضیه تمام شود .ادامه دادن ایشون بدون پاسخ شما خودش دلیلی بر مقصر بودن این اقاست و جای نگرانی وجود ندارد

    در این مورد میتونید با متخصصین کانون مشاوران ایران، مشاوره تلفنی/تخصصی داشته باشید

    ۹۸۲۱۲۲۳۵۴۷۹۰
• 

  پاسخ

  امیر , می 4, 2017 @ 12:00 ق.ظ

  سلام خسته نباشید
  من پیام دادم ولی جواب ندادین
  من حدود یک ماه پیش به خاطر فشار روحی که برای کنکور داشتم از طریق کسی با یک دانشجو پزشکی ترم اولی آشنا شدم.من سال دومه که پشت کنکورم و خیلی سخته برام…وقتی با ایشون صحبت کردم خیلی بهم روحیه دادن و خیلی خوب بود…بعد این صحبت ایشون چند روز بعد دوباره به من پیام دادن و من از سر احترام بهشون جواب دادم و ایشون شروع به حرف زدن کردن.خوب اشتباه از من بود که ادامه دادم‌ولی یکم بعد متوجه شدم این خانم به من علاقه مند شدن.حالا چرا و چجوری نمی دونم
  بعد که ایشون متوجه شدن من فهمیدم،بی پروا تر شدند
  من همون اول طفره رفتم آخه خانواده ایشون خیلی با خانواده من فرق داره پدرشون استاد دانشگاه و مادرشون پزشک ان و خانواده من سطح معمولی ولی ایشون گفتن که مهم‌نیست و پا فشاری کردن رو این موضوع
  ایشون هر روز به من پیام‌و زنگ می زدن
  الان یک هفته است خواهش کردم به خاطر کنکور تا کنکور بهم زنگ نزن ولی مطمئنا بعد از کنکور دوباره شروع میشه
  من میخوام تموم کنم موضوع رو ولی اطرافیان میگن که این شانسیه که به من رو آورده ولی من نگران آینده اون خانم ام و اینکه ما از نظر فرهنگی و جایگاه اقتصادی با اونا خیلی فرق داریم
  از طرفی این علاقه خانم نسبت به من خیلی شعله ور هستش و میترسم لطمه بخورن و مدام عذاب وجدان دارم…
  نمی دونم چکار کنم فقط به آینده این رابطه خوش بین نیستم و فک میکنم مناسب هم‌نباشیم
  • 

    پاسخ

    مشاور , می 4, 2017 @ 10:38 ق.ظ

    با سلام
    دوست عزیز اصلا بحث رو اوردن شانس و …نیست و عضق ایشون هم به شما طبیعی نیست با شرایطی که از ایشون می فرمایید و توجیه ندارد مگر اینکه خود ایشون دلایلی داشته باشند .شما فعلا درگیر کنکور هستید و قطعا این مشغولیت ها دردسر ساز خواهد شد .اینکه ایشون به شما علاقه مند شدند با یک صحبت معمولی و چند پیام باید بررسی شود .بهتره شما قاطع به ایشون پاسخ بدید تا کنکور برطرف شود و تمرکزتون رو روی کنکور خودتون بگذارید و بعد از اون بتونید منطقی تر به این موضوع فکر کنید و بررسی کنید البته که با مطالبی که نوشتید کاملا منطقی به قضیه نگاه کردید و متوجه اختلافات خانوادگی و شرایط ایشون هستید .به هر حال امیدوارم تصمیم درستی بگیرید

    در این مورد میتونید با متخصصین کانون مشاوران ایران، مشاوره تلفنی/تخصصی داشته باشید
    ۰۲۱۸۸۴۱۹۸۳۲
    موفق باشید
• 

  پاسخ

  سارا , می 10, 2017 @ 9:12 ب.ظ

  سلام
  حدود شش ماه است که با پسری ۲۸ آشنا شدم از طریق یکی از شبکه های اجتماعی
  ایشون از لحاظ برخورد هایی که تا به حال با من داشته اند از طریق تلگرام بسیار معقول هستند ،من خیلی دوست دارم (همینطور ایشان)برای یک بار هم که شده ایشان را از نزدیک در یک مکان عمومی ملاقات کنم، اما نمی دانم چگونه، امکان ملاقات در شهری که من ساکن هستم مشکل است
  و با هیچ کس هم تا حالا درمیان نگذاشته ام این موضوع را تا راهنمایی بگیرم
  من تا به حال تنهایی سفر نکرده ام وبا اینکه ۲۴ سال دارم خانوداه ام لزومی نمیبینن که من تنهایی مثلا برای دیدن تئاتر به تهران با حتی رفتن به نمایشگاه کتاب بروم
  می گویند هرجا که می خواهی بروی با همدیگر می رویم
  خیلی دوست داشتم این موضوع رو با مادرم درمیان بگذارم ولی وقتی ما همدیگر را ندیده ایم و هنوز از چیزی مطمئن نیستیم، می ترسم فقط اطمینان مادرم رو از دست بدهم و دیگر دید قبلی را نسبت به من نداشته باشد
  بسیار مستاصلم
  دوست دارم برای یک بار هم که شده تجربه کنم
  نمی دانم واقعا باید چکار کنم
  از خواستگارهای متعصبی که برایم تا به حال آمده است بیزارم
  • 

    پاسخ

    مشاور , می 10, 2017 @ 10:49 ب.ظ

    با سلام
    این مساله رو در نظر بگیرید که شما در فضای مجازی با ایشون آشنا شدید و علاقه شکل گرفته هیچ تضمینی برای بیان واقعیت از سمت ایشون وجود نداره .البته ممکن هم هست درست گفته باشند و صادقانه اگر مواردی در مورد خودشون مطرح شده باشه ولی اینکه شما بخواهید برید تهران برای دیدن ایشون درست نیست اگر واقعا تفاهم و علاقه ای صورت گرفته ایشون باید اقدام کنند به عنوان مرد و بیان و شما رو ببینند .اگر موافقت کردند خب می تونید با ماردتون مطرح کنید .اصلا بحث تعصب و غیره نیست وقتی فردی در فضای مجازیه و برای اولین بار قراره ملاقاتی باشه
    بهتره از طرف ایشون باشه و به هرحال کمی احتیاط کنید و خانواده حق دارند اگر مایلند هر جایی با اون ها باشید منتهی قطعا دادن استقلال عمل هم کمک کننده خواهد بود

    در این مورد میتونید با متخصصین کانون مشاوران ایران، مشاوره تلفنی/تخصصی داشته باشید
    ۰۲۱۸۸۴۱۹۸۳۲
    موفق باشید
• 

  پاسخ

  حمید , می 16, 2017 @ 2:18 ب.ظ

  سلام بنده در دومین سال عقدم هستم.خانمم احساس میکنم وسواس داره توی شستوشور گاهی گوشیمم چک میکنه.وخیلی درباره ی دوران دانشجویی من که دانشگاهم مختلط بود حساسه و تجسس میکنه.اخلاقش معمولا خوبه،حرفای عاشقانه میزنه فعلای عاشقانه ولی یه دفه جنی میشه طوری که میخواد ادمو تیکه تیکه کنه.لطفا منو راهنایی کنید
  • 

    پاسخ

    مشاور , می 16, 2017 @ 11:34 ب.ظ

    با سلام
    اگر تناقضات رفتاری می بینید بهتره اول با خود ایشون صحبت کنید و متوجه رفتارهاشون کنید البته در شرایط مناسب و زمان مناسب .
    ولی اگر دیدید مرتفع نشد بخواهید ازشون به روانشناس مراجعه کنند مساله وسواس باید درمان شود و بسیار مهم است و مساله مشکلات هیجانی
    هم مساله جداست .اینکه رفتارها به یک باره عوض می شود می تواند ناشی از شرایط زندگی ایشون باشه و نوع شخصیت بهتره همین ابتدای زندگی به دنبال رفع مسائل باشید که بعد ا با مشکل مواجه نشوید
    در این مورد میتونید با متخصصین کانون مشاوران ایران، مشاوره تلفنی/تخصصی داشته باشید
    ۰۲۱۸۸۴۱۹۸۳۲
    موفق باشید
• 

  پاسخ

  علی , می 20, 2017 @ 2:31 ق.ظ

  با سلام و عرض خسته نباشد خدمت مشاورین گرامی
  من علی ۲۴ سه سالی هست بادختر خانمی اشنا شدم و باایشان دوست شدم از اول نیت من و ایشان ازدواج بوده و در مورد بیشتر شرایط صحبت کرده ایم اما بنا به دلایلی مثل تحصیل من به ایشان گفتم صبر کنند تا یکی دوسال دیگر تا درسم تمام شود و باخانواده برای ازدواج خدمتشان برویم
  ولی چندی پیش متوجه شدم که ایشان بایک پسر دیگری بتازگی اشنا شده است
  توروخدا بگین چکار کنم دارم دیوونه میشم؟باهاش تموم کنم یا….
  • 

    پاسخ

    مشاور , می 20, 2017 @ 5:31 ق.ظ

    با سلام اگر توافق خانواده ها بوده یعنی خود دختر خانم ممکنه نظر دیگری داشته و کارش طبیعیه ولی اگر ایشونم قبول کردند تا ۲ سال دیگر خب شرایط اون طرف مقابل شاید ملاک های ایشون رو تامین کرده به نظرم با خودشون و خانوادشون راجب قطعیت جریان صحبت کنید اگر ایشون نظرش روی این فرد جدید قطعی خب با همه اینکه شرایط سخت است ولی بهتره فراموش کنید و شما هم دنبال اینده خودتون باشید البته هیچ چیز قطعی نیست شاید دلیل خاصی وجود داشته باشد برای رفتار ایشون که باید صحبت شود .وقتی صرفا وعده و قراری بین شما بوده خب اصلا اعتباری نداشته و تضمینی برای سر وعده بودن ایشون هم نبوده .امیدوارم خوشبخت باشید و در هر مورد از کانال رسمی خانواده ها وارد شوید .تا مسائل اینچنینی قابل بررسی باشد .
    در این مورد میتونید با متخصصین کانون مشاوران ایران، مشاوره تلفنی/تخصصی داشته باشید
    ۹۸۲۱۲۲۳۵۴۷۸۳
    موفق باشید
    • 

      پاسخ

      علی , می 20, 2017 @ 10:39 ب.ظ

      تشکر حتما باخانواده مشورت میکنیم واز راهنمایی مشاوران شما استفاده خواهم کرد
      • 

        پاسخ

        مشاور , می 21, 2017 @ 6:51 ق.ظ

        سلامت و تندرست باشید
• 

  پاسخ

  عسل , می 21, 2017 @ 9:12 ق.ظ

  سلام صبحتون بخیر، من دو سالی هست ازدواج کردم، متاسفانه شوهرم اصلا رابطه خوبی با مادرم نداره، علیرغم اینکه مادرمن هیچ دخالتی تو زندگیمون نمیکنه ولی کلا این ذهنیت رو داره که مادر زن یه موجود مزاحمه و باید بهش کم محلی کرد، سال به سال ب مادر من زنگ نمیزنه بخاد حالشو بپرسه، وقتی میریم خونشون اصلا حرف نمیزنه و مدام سرش تو گوشیه و خیلی کم میاد اونجا، اوایل خیلی سر این موضوع باهاش بحث میکردم ولی جدیدا دیگه هیچی بهش نمیگم ولی دارم از درون داغون میشم، چون مادرم واقعا ماهه و من تو زندگیم همیشه مدیونشم ولی بخاطر اینکه تو زندگی کمتر تنش داشته باشم مجبورم رابطمو باهاش کم کنم، چون اگه نصف روز خونه مامانم باشم تا یک ماه هرچی بگم میگه مادرت بهت یاد داده، این در حالیه که من اصلا جرات ندارم بگم بالای چشم مادرت ابرو هس، ولی اون هرچی ب دهنش میرسه ب مادر من حواله میکنه، نمیدونم چکار کنم، تورو خدا کمکم کنید.
  • 

    پاسخ

    مشاور , می 21, 2017 @ 10:24 ق.ظ

    با سلام در مورد رابطه ایشون با مادر شما باید دنبال شرایط و یا حرفی باشید که ممکنه زده شد ه و ذهنیت ایجاد کرده شاید از نظر شما خنثی بوده و چیز خاصی نبوده چون نمیشه افراد به یک باره راجب فردی این طور با ابن شدت موضع بگیرند یا ممکنه خود شما در این بین با صحبت راجب ایشون ذهنیتی ایجاد کردید که همسرتون فکر می کنع مادر رو به اون ترجیح دادید .اگر شرایط رو بررسی کردید و واقعا چیزی نبوده خب باید مادر شما با ایشون صحبت کنند و پیش قدم شوند چون این نوع برخورد نمی تونه ادامه داشته باشه و قطعا ایجاد مشکل خواهد کرد .البته به نظرم حضوری برای بررسی شرایط تشریف بیاورید .امیدوارم به زودی روابط بهبود پیدا کند.

    در این مورد میتونید با متخصصین کانون مشاوران ایران، مشاوره تلفنی/تخصصی داشته باشید
    ۰۲۱۲۲۶۸۹۵۵۸
    موفق باشید
• 

  پاسخ

  zahra , ژوئن 15, 2017 @ 10:07 ق.ظ

  سلام دختری هستم ٢٠ساله با پسری رابطه دوستی داشتم یکم از دوستیمون گذشته بود ک میگف دوست داره باهم ازدواج کنیم تو این جریانا بودیم که رابطمون به خاط این ک مامان من متوجه شد تموم شد یک سال گذشت و ما دوباره با هم بعد از یک سال صحبت کردیم حالا الان مهدی اصرار داره ازدواج کنیم میگه تصمیمشو گرفته منم دوسش دارم موقعیتشم از همه لحاظ خوبه به نظرتون ازدواج کنیم؟تو رابطه دوستی هم فقط در حد بوسسدنو بغل کردن بویم با هم !به نظرتون مشکلی پیش نمیاد ؟چیکار باید بکنیم با توجه به این که شاید پدر مهدی نخواد این ازدواجو چون ی خورده از نظر مالی فقط متفاوتن خانواده هامون ممنون میشم سریع جواب بدین
  • 

    پاسخ

    مشاور , ژوئن 15, 2017 @ 10:20 ق.ظ

    با سلام اینکه ازدواج با این فرد مناسب است با خیر به نظر شما و ارزیابی که از شرایط دارید بستگی دارد در حد چند جمله نمی شود نظری در مورد ازدواج و یا عدم ان داد مگر شرایط حضوری بررسی شود و میزان شباهت دو طرف ارزیابی شود.در غیر این صورت مساله متفاوت است شما باید ملاک ها و اولویت ها و شرایط خانوادگی رو در نظر بگیرید داشتن شباهن در این موترد بسیار مهم و حیاتی است که اگر نباشد ممکن است با مشکلاتی مواجه شوید که بعدا پشیمانی در پی داشته باشد .بهتره زیر نظر خانواده ها و رسمی اقدام شود و بعد در مورد ادامه نتیجه گیری شود و داشتن رابطه در حدی که فرمودید و حتی کمتر از ان مشکلی که ایجاد می کند غلبه عاطفه بر منطق در تصمیم گیری است و همچنین اگر این مورد اتفاق نیفتاد ممکنه مشکلاتی برای شما به وجود بیاید .و در انتخاب نفر بعد این دلبستگی تاثیرات متفی داشته باشد که در مورد همه صادق است در هر حال امیدوارم تصمیم درستی گرفته شود که بعدا پشیمانی در پی نداشته باشد .موفق باشید

    در این مورد میتونید با متخصصین کانون مشاوران ایران، مشاوره تلفنی/تخصصی داشته باشید
    ۰۲۱۸۸۴۷۲۸۶۴
• 

  پاسخ

  Mohammad , ژوئن 17, 2017 @ 10:52 ق.ظ

  سلام پسری۲۲ساله هسم مشکل خیلی شدیدی دارم اینه که خیلی خودارضایی میکنم اینجوری که خودم احساس میکنم خیلی از لحاظ بدنی داغون شدم خیلی میل جنسی بالاس چیکارکنم خودارضایی رو ترک کنم بخدا دیگه خسته شدم موخم دیگه رد داده نمیدونم چیکارکنم یه راهی جلوم بزارید خواهشا
  • 

    پاسخ

    مشاور , ژوئن 17, 2017 @ 11:28 ق.ظ

    با سلام خودارضایی که امروزه مشکل رایجی شده راهکار دارد و اولین ان بررسی شرایط و موقعیت هایی است که فرد در ان خودارضایی می کند و تمایلات جنسی افزایش می یابد مثلا ساعت معینی و مکان معین و یا با دیدن تصاویر و فیلم های خاصی و یا حتی افکاری که به سراغ شما می اید اگر شما این موقعیت ها را شناسایی کنید راحت تر نیروی جنسی تحت کنترل شما در می اید و مشکل خودارضایی رفته رفته کاهش می یابد چون اصولا راعکار ازدواج بر ای هر فردی فراهم نیست ضمن این که نوع تغذیه هم موثر است و باید ازخوردن غذاهای محرک خودداری کنید چرا که باعث افزایش تمایل جنسی می شود .ورزش کنید و سعی کنید زمان های خالی را با برنامه ها و کارهای موردعلاقه پر کنید داشتن زمان خالب بزرگترین مشکل در خودارضایی است .امیدوارم رفته رفته این مساله مرتفع شود.

    در این مورد میتونید با متخصصین کانون مشاوران ایران، مشاوره تلفنی/تخصصی داشته باشید
    دفتر سعادت آباد:
    ۰۲۱-۲۲۳۵۴۲۸۲ خط ویژ
    موفق باشید
  • 

    پاسخ

    مشاور , ژوئن 17, 2017 @ 11:35 ق.ظ

    با سلام خودارضایی که امروزه مشکل رایجی شده راهکار دارد و اولین ان بررسی شرایط و موقعیت هایی است که فرد در ان خودارضایی می کند و تمایلات جنسی افزایش می یابد مثلا ساعت معینی و مکان معین و یا با دیدن تصاویر و فیلم های خاصی و یا حتی افکاری که به سراغ شما می اید اگر شما این موقعیت ها را شناسایی کنید راحت تر نیروی جنسی تحت کنترل شما در می اید و مشکل خودارضایی رفته رفته کاهش می یابد چون اصولا راعکار ازدواج بر ای هر فردی فراهم نیست ضمن این که نوع تغذیه هم موثر است و باید ازخوردن غذاهای محرک خودداری کنید چرا که باعث افزایش تمایل جنسی می شود .ورزش کنید و سعی کنید زمان های خالی را با برنامه ها و کارهای موردعلاقه پر کنید داشتن زمان خالی بزرگترین مشکل در خودارضایی است .امیدوارم رفته رفته این مساله مرتفع شود

    در این مورد میتونید با متخصصین کانون مشاوران ایران، مشاوره تلفنی/تخصصی داشته باشید
    دفتر سعادت آباد:
    ۰۲۱-۲۲۳۵۴۲۸۲ خط ویژ
    موفق باشید
• 

  پاسخ

  Mohammad , ژوئن 17, 2017 @ 3:19 ب.ظ

  سلام دوباره ببخشید به نظر شما برای یک بار اگه نزدیکی کنم با جنس مخالف عایا این عطش شهوت رو میه خوابوند؟میشه بااین کار جلوی خودارضایی رو گرفت؟؟
  • 

    پاسخ

    مشاور , ژوئن 18, 2017 @ 8:48 ق.ظ

    با سلام این قطعا راهکار اشتباهی است و شما فقط مشکلتون رو دو چندان می کنید خیلی از مردانی که مشکل شما رو دارند و در صدد رفع اون نیستند بعد از ازدواج و با وجود اینکه می توانند از طریق همسرشون نیازهای جنسی را برطرف کنند خودارضایی می کنند چون این اگر درمان نشود بعد از مدتی تبدیل به عادت بیمارگونه می شود و مشکلاتی که ایجاد می کند اجازه داشتن رابطه جنسی معمول و لذت بخش را به فرد نمی دهد و همین مساله مشکلات زیادی را برای فرد به وجود می اورد .امیدوارم متوجه صحبت های بنده باشید و برای کنترل نیاز جنسی مراجعه داشته باشید .

    در این مورد میتونید با متخصصین کانون مشاوران ایران، مشاوره تلفنی/تخصصی داشته باشید
    ۰۲۱۸۸۴۲۲۴۹۵
    موفق باشید
• 

  پاسخ

  Nazi , ژوئن 18, 2017 @ 12:32 ب.ظ

  سلام
  من و همسرم هردو ۲۵ سالمونه. حدود دوساله عقد کردم، قبلا یه بار ازدواج کرده بودم اما جداشدم
  خانواده همسرم غریبه هستن ینی خیلی شناختی از هم نداشتیم.
  همسرمو دوس دارم، و همینطور خونوادشو
  همیشه سعی کردم مثه خونواده خودم باشه برام اما مادرش هر چن وقت یه بار بامن سرسنگین میشه
  چه صدتا کار بکنم براش، ولی ی کارو درست انجام ندم انگار ن انگار
  دیگه تحویل نمیگیره
  از ی طرفم همسرم همش میره سمتش
  تاحالا خیلی بمن بی احترامی کرده
  از خونش ببرونم کرده
  اما باز من اومدم
  ولی همسرم با رفتاراش منو عذاب میده، ینی انگار براش مهم نیس اونا بمن بی احترامی میکنن
  چون شهرامون از هم دوره من ناچارا میام اینجا زیاد میمونم. و بخاطر شرایطمون ک زودتر بذیم سر زندگیمون اینجا موندم میرم سرکار 😔

  خداشاهده احساس میکنم افسرده شدم
  هیچی خوشحالم نمیکنه
  همش غصه دارم همش دلم گرفته
  باهرچیزی گریه میکنم

  از وضعیتم خسته م
  همسرمم میگه چته باهام حرف بزن اما من چی بگم بهش
  توروخدا کمکم کنید، حال و روزم خیلی بهم ریخته
  احساس میکنم خیلی وابسته به خانوادشه
  یا از اون بچه های مامانی

  از اینجور مردایی هیچوقت خوشم نمیاد
  من نمیگم مامانشو دوس نداشته باشه اما برا زنش هم ارزش قائل باشه😔😔
  چرا همیشه ما زنا باید همه غم و غصه زندگیو به دوش بکشیم
  • 

    پاسخ

    راهنما , ژوئن 19, 2017 @ 8:35 ق.ظ

    بهتره در این مورد تلاش کنید بیشتر محبت و توجه مادرشوهرو بدست بیارید و باید صبور باشید
    ایشون باید خیالش از بابت شما و پسرش راحت باشه و وقتی بتونید به این مرحله برسید هم حمایت ایشون رو خواهید داشت و هم از طریقش میتونید روی شوهرتون هم تاثیرگذار باشید
    برای مادرشوهرتان نقش بازی نکنید و در یک فرآیند تدریجی، دوست خوبی برای او بشوید. یک مسابقه با همسرتان برگزار کنید که در آن قرار است گوی سبقت در محبت ورزی به مادرش را از او بربایید. قول می دهیم نتیجه خوبی تا پایان زندگی تان نصیب شما می شود.

    بدی ها را فراموش کنید و هرگز نزد همسرتان از نکات منفی ارتباطتان با خانواده اش صحبت نکنید. اگر مسئله ای شما را آزرده کرده، با آرامش و در کنار نکات مثبت بیانش کنید.اگر به دنبال آرامش هستید، در ابراز محبت به خانواده همسرتان و به ویژه مادرش، منتظر پاسخ مثبت نباشید.رابطه با مادرشوهر

    همانطور که شما عاشقانه فرزندتان را دوست دارید، همسرتان و مادرش هم حق دارند که عاشقانه همدیگر را دوست داشته باشند. پس منصف باشید و به این عشق احترام بگذارید.

    همه صحبت های همسرتان را کنایه تلقی نکنید. لازم است برای شادابی خودتان هم که شده از کنار بعضی حرف ها راحت بگذرید.

    فراموش نکنید که بچه های شما به غیر از دایی و خاله، به عمو و عمه هم نیاز دارند. پس رفت و آمدها را به صورت متعادل بین دو خانواده برقرار کنید و اجازه دهید فرزندانتان هویت گسترده تری داشته باشند.

    به مادرشوهرتان بقبولانید که قرار نیست پسرش را از او بگیرید. البته این نباید یک نقل قول مستقیم باشد. بهتر است با رفتار و گفتار غیرمستقیم تان این را ثابت کنید.

    البته که هرگز نباید به مادرشوهر به چشم مشکل نگاه کرد اما، برای یافتن توجیه عقلی و منطقی و یک راهنمایی روانشناسانه درباره اینکه عروس ها چطور دل مادرشوهرشان را به دست بیاورند، سراغ یک روانشناس، رفتیم.

    افکار ناکارآمد را دور بریزید: با در نظر گرفتن سه عنصر صمیمیت، دوست داشتن و تعهد، یک رابطه خوب با مادرشوهرتان برنامه ریزی کنید. فکرهای بد، قدرت تشخیص درست را از شما می گیرد و تصمیم گیری برایتان سخت می شود.

    رابطه بر پایه احترام: رابطه تان را بر پایه احترام متقابل برنامه ریزی کنید. منتظر نباشید که او نسبت به شما پیش قدم شود. بزرگ تر و کوچک تری اصل مهم و فراموش نشدنی در این رابطه است. کسی به دیگران احترام می گذارد، شخص محترمی هم هست و کسی که در جست و جوی احترام است، باید آغازگر احترام به دیگران باشد.

    رابطه صمیمانه: اگر خانواده شوهرتان و به ویژه مادرش به این اطمینان برسند که پسرشان با خانواده ای محترم و صمیمی وصلت کرده است، پیوندهای عاطفی و محبت در آنان تقویت می شود. اما اگر شما از ابراز محبت کناره گیری کنید، احساس صمیمیت بین شما مخدوش می شود.

    متعهد و مسئولیت پذیر باشید: تصور کنید وقتی مادر خودتان بیمار است، چقدر برای دلجویی از او وقت می گذارید. برای خانواده شوهرتان و به ویژه مادرش نیز چنین باشید. البته در حدی که بعد از ازدواج تعهد شما نسبت به خانواده خودتان کمتر شده، تعادل را رعایت کنید. یادتان نرود که مادرشوهرتان، عزیزترین شخص زندگی شما یعنی همسرتان را با خون دل پرورش داده است.

    بیان خواسته ها به صورت غیرمستقیم: قرار نیست با خانواده ها مقابله کنید. پس اگر صحبتی دارید با محبت تمام آن را به همسرتان بگویید و اجازه بدهید او مشکل را حل کند. در بعضی موارد هم باید سکوت کنید؛ مثلا زمانی که اختلافی بین اعضای خانواده همسرتان رخ داده است.
  • 

    پاسخ

    مشاور , ژوئن 19, 2017 @ 1:23 ب.ظ

    با سلام
    دوست عزیز شرایطی که ی فرمایید قابل درکه ولی توجه کنید که ایشون چه نکات مثبتی دارند به هر حال هیچ کس کامل نیست اگر ایشون توجهی به حرف شما ندارند پس چرا میگن چته یا با من حرف بزن خیلی از مردها در حد این دیالوگ هم کوناهی می کنند شما باید روابطتتون رو درست مدیریت کنید و به ایشون نشون بدید که از چه رفتارهایی ناراحت هستید و چه رفتارهایی شما ر و ازار می ده .بهتره مسائل رو مطرح کنید و درون خودتون نگه ندارید شرایط حال حاضر شما باید حتما به روانشناس مراجعه کنید این احساس افسرده بودن و لذت نبردن خودش باعث میشه هر رفتار ی رو بد تعبیر کنید و تنش ها بیشتر بشه و شما بیشتر از هم فاصله بگیرید باید به ایشون بگید به محبت و مراقبتشون احتیاج دارید .
    امیدوارم با مراجعه و گرفتن راهکار شرایط بهتر شود

    در این مورد میتونید با متخصصین کانون مشاوران ایران، مشاوره تلفنی/تخصصی داشته باشید
    ۰۲۱۸۸۴۲۲۴۹۵
    موفق باشید
• 

  پاسخ

  کیانا , ژوئن 20, 2017 @ 1:19 ق.ظ

  سلام من ۱۹سالمه و۳ساله با ی پسری دوستم از لحاظ اخلاق و نوع فکر تفاهم داریم و خیلی کامل هستیم فقط خانواده من از لحاظ مالی سطح بالاتر هستند و اون الان سرباز و تا ۴ سال وقت میخواد تا از سربازی بیاد و بره دنبال کاری و پس انداز جمع کنه از اون طرف من تا ۴ سال دیگ ممکن موفقیت هایش خوب برام پیش بیاد برام پول تو زندگی ارزش داره واقعا چون سطح فکرم ب اینه ک همه چیز به بهترین شکل با هر قیمتی باید تو زندگی چ عروسی چ خونه باشه و اون این امکانات رو ندارن و خودش بهم گفته ک تا ۴ سال دیگ ممکن حداکثر ۵۰ میلیون جور کنه ک با این هزینه خرج عروسی و خونه محال میگ اولش یکم سختی می‌کشیم ولی بعد بیشتر کار میکنمو خودمو ب آرزوهات می‌رسونم ولی نمی خوام سختی بکشه به خاطر من و این ک شهر خالی زندگیمون متفاوت خیلی پسر منطقی و ازم خواسته جواب بهش بدم ک می مونم باهاش یانه درسته عشق چیز خوبی ولی میدونم ک کبود زندگی رو نمی تونم زیاد تحمل کنم از اون طرف چون دوسش دارم نمی تونم وارد رابطه دیگ بشم واقعا نمی تونم لطفا جوابمو بدین؟
  • 

    پاسخ

    راهنما , ژوئن 20, 2017 @ 2:45 ب.ظ

    خب خود شما بهتر میدونید ایشون با معیارهای شما تفاوت زیادی داره پس ادامه این رابطه کاملا بی معنیه و خود شما باید قبل ایجاد هر وابستگی این رابطه رو تعیین تکلیف کنید
  • 

    پاسخ

    مشاور , ژوئن 20, 2017 @ 6:39 ب.ظ

    با سلام
    شما با اینکه ۱۹ ساله هستید خیلی خوب از خودتون و زندگی ایده ال ایندتون شناخت پیدا کردید و می دونید که تقریبا باید از زندگی چه انتظاراتی داشته باشید و این مساله بسیار مهمی است .وقتی نمی تونید کمبود مالی رو تحمل کنید خب ادامه دادن این رابطه باعث گسترش روابط عاطفی بیشتر می شود و اون موقع جدایی و فکر کردن به مورد جدید سخت تر از قبل می شود به نظرم به ایشون بفرمایید منتظر پاسخ شما نباشند دنبال کار سربازی و تامین مالی و کار و ..باشند اگر خب تا حل مشکلات ایشون و پیدا کردن شرایط شما ازدواج نکرده بودید روی ایشون فکر کنید و گرنه خب بهتره دنبال مورد جدیدی باشند .ببینید بهتره ایشون رو بلاتکلیف نگذارید هر چند درک می کنم جدایی برای شما هم سخت خواهد بود و ایشون حتما نکات مثبتی هم دارند که شما رو به سمتش جذب کرده .
    ولی زندگی بررسی منطقی رو می خواد و اینکه چه انتظاراتی داریم که اگر فکر کنیم براورده نشود چقدر می توانیم منعطف باشیم .شما نسبت به شرایط مالی پایین پذیرشی ندارید خب ادامه دادن هم بی فایده خواهد بود .ضمن اینکه فرصت های اینده رو هم از دست می دهید و موقعی شاید متوجه شوید که فرصت جبران ووجود نداشته باشد در هر حال تصمیم گیرنده نهایی خود شما هستید فقط بدونید اگر فردی به معیارهاتون نزدیک باشه مطمئن باشید می توانید دلبسته شوید .و فکر نکنید فقط یک فرد در زندگی شما وجود داشت که عاشقانه دوستش داشتید .با منطق انتخاب کردن دوستی بهتری به وجود خواهد اورد .
    در این مورد میتونید با متخصصین کانون مشاوران ایران، مشاوره تلفنی/تخصصی داشته باشید
    ۰۲۱۲۲۶۸۹۵۵۸
    موفق باشید
• 

  پاسخ

  مهنار , ژوئن 29, 2017 @ 12:31 ب.ظ

  سلام
  من چند وقتی هست که اقدام به ازدواج کردم . با خانواده ای در ارتباط هستیم و با پسرشون تقریبا به تفاهم رسیدم
  اما یه نگرانی خیلی بزرگ دارم
  من دانشجوی دکتری دندانپزشکی هستم و ایشون مدرک لیسانس دارن . با اینکه خانواده موافقت کردن ولی پدرم و خیلیای دیگه همش میگن که اختلاف تحصیلی دارید و … من تحصیلات واسم مهمه اما اولویت هام چیزای دیگه ای هست که توی ایشون دیدم و نمیخوام بخاطد حرف مردم و چشم و هم چشمی انتخاب غلط کنم که همه میگن تو دکتری باید همسرت مثل خودت باشه !!!
  الان نیاز دارم با ایشون به یک مرکز مشاوره خوب مراجعه کنم . بنظرتون مفید هست برام ؟ و ابنکه بین مراکز مشاور مختلف کدوم بهتره ؟ به من مرکز مشاوره امین دکتر آقا یوسفی رو معرفی کردن . خوبه ؟
  • 

    پاسخ

    مشاور , ژوئن 29, 2017 @ 5:08 ب.ظ

    با سلام
    در مورد مراکز مشاوره هر جایی که حس کنید متوجه منظور شما هستند و برای کمک به شما زمان می گذارند مفید خواهد بود و نظری در مورد مراکز خاص ندارم ولی در کل اگر واقعا خودتون اولویت هایی دارید که برای شما اهمیت دارد و این اولویت ها و ملاک ها رو ایشون دارند خب ادامه بدید ولی اگر فکر می کنید دارید احساسی قضاوت می کنید و ممکنه بعدا به خاطر اختلاف تحصیلات با ایشون به مشکل برخورید چون
    ملاک تحصیلات مهمه خوب همبن الان تصمیم درست رو بگیرید ولی در هر حال مراجعه به روانشناس بسیار منطقی است و امیدوارم موفق باشید

    در این مورد میتونید با متخصصین کانون مشاوران ایران، مشاوره تلفنی/تخصصی داشته باشید
    ۹۸۲۱۲۲۳۵۴۷۹۰
    موفق باشید
    • 

      پاسخ

      مهنار , ژوئن 29, 2017 @ 10:00 ب.ظ

      نه اصلا احساسی نیست من ایشون رو از همه نظر سنجیدم . و اولویت اولم تحصیلات و مال و منال نیست البته اونا هم در جایگاه خودشون مهمن …
      ممنون از راهنماییتون 🌷
      • 

        پاسخ

        مشاور , ژوئن 30, 2017 @ 2:55 ب.ظ

        با سلام اینکه احساسی تصمیم نمی گیرید و شرایط را در نظر می گیرید بسیار عالی و قابل قبول است .و امیدوارم ملاک های درستی در اولویت شما باشند و خوشبخت شوید
• 

  پاسخ

  سید مهدی , جولای 6, 2017 @ 9:04 ق.ظ

  سلام من به دنبال خانمی به اسم تقی پور می گردم که روان شناسی خونده والان تو قم زندگی می کنه شما میشناسینش
  • 

    پاسخ

    مشاور , جولای 6, 2017 @ 2:14 ب.ظ

    با سلام
    خیر از طریق نت سرچ کنید
• 

  پاسخ

  مسعود , جولای 20, 2017 @ 9:28 ق.ظ

  سلام من پسری مجرد سی یک ساله هستم ارشد الاهیات دارم و مهندس ساختمون هم هستم متاسفانه ازدواج هنوز نکردم و با توجه به اینکه فرد مذهبی هستم تا حالا نتونستم با دختری در مورد ازدواج حرف بزنم و اصلا شهر من قم نمیشه با کسی در مورد ازدواج حرف یزنی . و چون با مادرم زندگی میکنم . و متاسفانه مادرم هم نمیخوام که در این مورد دچار ناراحتی بشه تفلک کاری از دستش بر نمی اد و محله مون هم دختری مناسب وجود نداره و خوانواده بزرگی هم نداریم که بخواد صحبت کنه و تو نزدیکا دختری پیدا کنه و سیستم ازدواج سنتی برای ادمی مثل من واقعا دردسر شده و محل کار دانشگاه من هم همه مرد هستن و نمیشه فردی پیدا کنم . دوست دارم یک خانم محجبه ازدواج کنم ولی هم مذهبی بودن شهرم و هم به خودم اجازه نمیدم که بخوام از روش غیر صحیح این کار بکنم . به خاطر این خیلی غم اومده سراغم میترسم که سنم بالا تر بره دیگه نتونم همسری پیدا کنم و این معزل فکری بزرگی شده برام.اگر راهنمایی دارین بفرمایین . مخصوصا که میبینم اونایی هم با این وضعیت خیلی ازدواجم طول خواهد کشید . میخوام همسری داشته باشم که تو فعالیت های زندگی کاریم همراهم باشه ولی ……..اگر خوانواده ای میشناسین بهم معرفی کنین خوشحال میشم شمارم ۰۹۱۰۰۲۸۰۱۷۱
  • 

    پاسخ

    مشاور , جولای 20, 2017 @ 11:52 ق.ظ

    با سلام
    دوست عزیز در هر شهری که باشید قطعا می توانند مادرتون با سپردن به واسطه ها برای شما مورد مناسبی رو پیدا کنند .
    چون به هر حال وقتی هم شهری باشند بهتر می توانید بعدا یکدیگر رو بشناسید .و حتی در تحقیقات محلی هم موفق تر خواهید بود .
    در شهر قم که هم تعداد واسطه های ازدواج بیشتر است و هم اینکه شرط محجبه بودن شما قطعا در این شهر بیشتر براورده خواهد شد .منتهی باید زمان بگذارید و خب مادرتون هم باید در ارتباط باشند .ازدواج مساله مهمی است که وقتی دو نفر تقریبا از یک بافتار و فرهنگ باشند موفقیت بیشتری در زندگی زناشویی خواهند داشت .امیدوارم خوشبخت باشید .
    • 

      پاسخ

      مسعود , جولای 22, 2017 @ 11:08 ق.ظ

      من که میگم اگر قرار بود با واسطه کار حل شه میشد .. گفتم از اون واسطه ها خبری نیست در ضمن گفتم محلی که هستیم خیلی مورد اطمینان نیست ادماش خیلی خوب نیستن به دلایل شخصی توضیح نمیدم . ولی سوال من این نبود درست متوجه نشدی ؟ خدافظ