مرکز مشاوره

۵ روش رسیدن به بلوغ عاطفی

رسیدن به بلوغ عاطفی

انعطاف پذیری ذهنی و بلوغ عاطفی

اگر ندانیم چگونه آنها را مدیریت کنیم، مقابله با افکار و احساسات ما می تواند بسیار چالش برانگیز باشد. زندگی در غیاب کنترل آگاهانه افکار و احساسات ما بدبخت می شود.

افکار و احساسات روزانه رفتار و عادات ما را تعیین می کنند. و عادات، نگرش ها و اعمال روزانه ما موفقیت یا شکست ما را در زندگی مشخص می کند.

در طول پنج دهه گذشته، تمرکز و توجه زیادی به بهبود انعطاف پذیری شناختی و بلوغ عاطفی خود داشتم.

هدف من این بود که در میانه موقعیت های چالش برانگیز غیرقابل برخورد باشم. فهمیدم که شکست‌ها، به‌ویژه در اشکال طرد شدن ، هرگز ما را از سنین پایین تنها نمی‌گذارند. همه ما، کوچک یا بزرگ، هر روز با شکست مواجه می شویم. شکست در زندگی ما اجتناب ناپذیر است.

با به دست آوردن انعطاف شناختی و تنظیم عمدی احساساتم ، عقب نشینی ها و طردها را خنثی کردم و به فرصت تبدیل کردم. پس از مدتی، ناکامی ها به چالش های خوشایندی برای من تبدیل شدند. نتیجه زندگی و تولید در یک حالت جریان با استفاده از کل مغز بود.

این مقاله پنج نکته عملی را معرفی می‌کند که می‌تواند به ما در رسیدن به وضعیت جریان در محل کار، خانه یا محیط‌های اجتماعی کمک کند. قبل از ارائه این پنج نکته، می خواهم به طور مختصر انعطاف پذیری شناختی و بلوغ عاطفی را بر اساس مطالعات و تجربیاتم در علوم شناختی تعریف کنم.

آنها هر دو برای سلامت جسمی و روانی ما حیاتی هستند. در حالی که یکی بر افکار متمرکز است، دیگری با احساسات سر و کار دارد.

انعطاف‌پذیری شناختی (معروف به انعطاف‌پذیری ذهنی) توانایی تنظیم تفکر ما هنگام مواجهه با متغیرهای متعدد در یک رویداد یا موقعیت است.به طور خلاصه، انعطاف پذیری شناختی این است که افکار خود را قبل از تبدیل شدن به احساسات مشاهده، درک و ارزیابی کنیم.

تنظیم هیجانی عبارت است از مشاهده، درک، ارزیابی و مدیریت به موقع احساسات خود آگاهانه. حالت مخالف تنظیم هیجانی، بی نظمی هیجانی نامیده می شود، وضعیتی که در آن افراد نمی توانند احساسات را به طور موثر توصیف، درک یا مدیریت کنند.

با تنظیم مداوم احساسات، می توانیم به بلوغ عاطفی دست پیدا کنیم . من سه نکته برای تنظیم احساسات ارائه کردم.

انعطاف پذیری شناختی و تنظیم هیجانی به هم مرتبط هستند. انعطاف پذیری شناختی برای تنظیم هیجانی ضروری است. و تنظیم عاطفی برای یک ذهن انعطاف پذیر مورد نیاز است.

این دو تکنیک به ما این امکان را می دهند که حتی در موقعیت های چالش برانگیز روی پای خود فکر و عمل کنیم. در اینجا پنج نکته برای افزایش انعطاف پذیری شناختی و بلوغ عاطفی وجود دارد.

۱- ایجاد رشد ذهنیت همراه با خوش بینی

وقتی در مقطع کارشناسی روانشناسی می خواندم، متوجه شدم که دو ذهنیت متمایز وجود دارد: رشد و ثابت.

ادبیات نشان می‌دهد که افرادی که ذهنیت رشد دارند به موفقیت بیشتری دست پیدا می‌کنند، سالم‌تر می‌شوند و شادتر می‌شوند. آنها با امید و خوش بینی به زندگی نزدیک می شوند. بر این اساس، به نظر می رسد خوش بین ها بیشتر از بدبین ها عمر می کنند.

من نیاز داشتم که یک ذهنیت رشد با خوش بینی نسبت به زندگی به دست بیاورم. خبر خوب این بود که ما توانستیم آن را با تلاش توسعه دهیم. دانش، توانمندی ها و تجربیات مثبت ما می تواند یک ذهنیت رشد ایجاد کند.

باید مراقب عادت هایم بودم. عامل حیاتی موفقیت حذف عادات مخرب و جایگزینی آنها با عادات خدمت بود.

در هر شرایطی، با دیدن تصویر بزرگ، پذیرش موارد، شرایط، افراد و موقعیت‌هایشان آن‌طور که هست، راه‌حلی برای هر مشکلی باور داشتم و مسئولیت شخصی شرایطم را بر عهده گرفتم، پیشرفت خوبی در کسب ذهنیت رشد داشتم.

در نتیجه، شکست ها شروع به تبدیل شدن به چالش های خوشایند کردند. دید خوش بینانه تری پیدا کردم.

۲ – تمرین ذهن آگاهی در همه جنبه های زندگی

در طول تحصیلات تکمیلی، اهمیت تمرکز، توجه، حافظه، تغییر کار و حل مسئله را به عنوان بخشی از قابلیت‌های شناختی خود آموختم.

با این وجود، حتی اگر بسیاری از ما این قابلیت‌ها را به ارث برده‌ایم، همه از آن‌ها تا حد توان استفاده نمی‌کنند.

این قابلیت‌های نئوکورتکس را می‌توان همانطور که ماهیچه‌های خود را انجام می‌دهیم، توسعه داد. آموزش اولیه توسط والدین و مدارس تا حدی به پیشرفت آنها کمک می کند، اما هنوز برای رسیدن به وضعیت مطلوب به تلاش قابل توجهی نیاز داریم.

راه های زیادی را برای بهبود مهارت های شناختی خود امتحان کردم. با این حال، هیچ چیز به اندازه تمرین های ذهن آگاهی در همه جنبه های زندگی به من کمک نکرد.

مهارت انتقادی یادگیری زندگی در لحظه بود حتی در حالی که به گذشته یا آینده فکر می کردید. متناقض به نظر می رسد، اما هنگام ارزیابی وضعیت گذشته یا برنامه ریزی آینده، می توان از حال آگاه بود.

بهترین ابزار برای بهبود مهارت های تمرکز حواس ، استفاده منظم از مدیتیشن بود که به عنوان یک ابزار آموزشی برای مغز و در عین حال کاهش استرس و اضطراب عمل می کرد.

علاوه بر این، برخی از انواع مراقبه به من کمک کرد تا عشق به خود، همدلی و شفقت نسبت به دیگران را افزایش دهم.

بهبود خواب من برای داشتن بدن و ذهن سالم‌تر و کاهش کورتیزول بالا برای استرس بهتر از مزایای تمرین‌های منظم ذهن آگاهی و مراقبه بود.

تمرین‌های مراقبه همچنین به من این امکان را می‌دهد که فعالیت‌های بدنی خود را به چالش بکشم، مانند قرار گرفتن در معرض سرما و دوش آب سرد ، و عادت‌های مضری مانند سیگار کشیدن را حذف کنم.

۳ – برنامه ریزی فعالیت های سرگرم کننده و ایجاد تعهد

مغز بدوی ما هرگز نگران نگرانی نیست، حتی اگر در یک زمان خاص چیزی برای نگرانی وجود نداشته باشد.

اگر بدون مراقبت رها شود، مشکلاتی را ایجاد می کند، سناریوهای فرضی ایجاد می کند و اضطراب ما را افزایش می دهد. این نقش سیستم بقای ما با نیت خوب است. ربودن آمیگدال واقعی است و توسط بسیاری از افراد تجربه شده است.

با این حال، مغز جدید ما (نئوکورتکس) می تواند باورهای نادرست ایجاد شده توسط مغز قدیمی را به چالش بکشد. بنابراین مغز جدید در اختیار ماست. جدای از به چالش کشیدن منطقی مغز قدیمی، راه مؤثر دیگری از تجربه من این است که فعالیت های سرگرم کننده را برنامه ریزی کنم.

هدف این نیست که به مغز پیر زمان بیهوده ای برای نگرانی ندهیم تا مغز پیر فکر کند هنگام تفریح عمدی چیزی برای نگرانی وجود ندارد.

همه ما از چیزهای مختلف لذت می بریم. با این حال، برخی از ما به دلیل سبک زندگی پرمشغله خود از فعالیت های سرگرم کننده غفلت می کنیم و گهگاه از آنها لذت می بریم.

در طول سال ها، با برنامه ریزی فعالیت های سرگرم کننده، روشی را برای خودم و عزیزانم ایجاد کردم. سپس، مگر اینکه شرایط اضطراری رخ دهد، ما متعهد می شویم و به برنامه پایبند هستیم.

برخی از افراد پرمشغله فعالیت های سرگرم کننده را اتلاف وقت می دانند. با این وجود، وقتی بدن و مغز از فعالیت‌ها لذت می‌برند، برای خلاقیت و بهره‌وری ما به ما کمک می‌کنند.

به طرز متناقضی، هر چه بیشتر سرگرم می شدم، احساس خلاقیت و بهره وری بیشتری داشتم. داشتن سرگرمی عمدی به معنای تمایل لذت طلبانه نیست. این به معنای لذت بردن از هر لحظه زندگی با سپاسگزاری است، حتی اگر برخی موقعیت ها گاهی اوقات دردناک باشند.

علاوه بر این، با انجام آگاهانه کارهای روزانه ، پیاده روی در بیرون، مشاهده طبیعت، لبخند زدن یا خندیدن عمدی، ورزش همراه با موسیقی، رقصیدن با شادی، گفتگو با عزیزان بدون قضاوت، خواندن کتاب های مورد علاقه خود و آواز خواندن در حین حل مسئله، می تواند کیفیت زندگی ما را غنی کند.

۴- خنثی کردن حسادت و جایگزینی حسادت با تحسین

برخی از احساسات احساسات خوشایند و برخی ناخوشایند در بدن ایجاد می کنند. همه آنها تعیین کننده هستند. به جای رد یا سرکوب احساسات ، باید معانی آنها را بشناسیم و درک کنیم زیرا همه احساسات پیام های مهمی از دنیای درونی به ما می دهند.

یک تکنیک مهم تنظیم هیجانی، یافتن راه هایی برای تبدیل احساسات ناخوشایند به احساسات خوشایند است. به معنای رد کردن یا سرکوب کردن نیست.

در عوض، به این معنی است که آنها را آگاهانه با استفاده از نئوکورتکس (مغز متفکر) خود تغییر دهیم. همه ما دوست داریم با احساسات خوب زندگی کنیم و توانایی ذاتی برای تنظیم احساسات خود با استفاده از مغز متفکر خود داریم.

حسادت یکی از احساسات ناخوشایند است. وقتی نسبت به شخص یا موقعیتی حسادت می کنیم، ناراحتی، نارضایتی و رنجش را تجربه می کنیم. این احساس معمولا زمانی اتفاق می افتد که ما ویژگی های بهتری را در دیگران می بینیم.

یا وقتی دیگران دارایی های گرانبهای ما را می گیرند، حسادت می کنیم. با وجود اینکه حسادت و حسادت احساسات متفاوتی هستند، با هم مرتبط هستند و می توانند احساسات مشابهی را ایجاد کنند.

اول، درک دلایل اصلی حسادت و حسادت ممکن است ذهنیت ما را تغییر دهد. ذهنیت رشدی که در اولین مورد ذکر کردم می تواند در دستیابی به این هدف کمک کند.

همانطور که حسادت و حسادت در سطح ناخودآگاه اتفاق می افتد، ما باید از ذهن خودآگاه برای درک علل آن استفاده کنیم. پس از ارزیابی موقعیت، ممکن است حسادت را به نزدیکترین احساسات مانند تحسین، قدردانی و قدردانی تبدیل کنیم.

این تنظیم عاطفی همچنین مستلزم رشد هوش اجتماعی است . با تبدیل عمدی حسادت به تحسین، محبت، احترام یا قدردانی، به طور قابل توجهی ارتباطات اجتماعی خود را بهبود بخشیدم و همکاری بیشتری داشتم. همکاری باعث افزایش خلاقیت و بهره وری من شد.

۵ – تغذیه مناسب

تغذیه را به پایان گذاشتم زیرا عمدتاً حوزه فیزیکی را پوشش می دهد. خوردن محدود به زمان به سلامت متابولیک و روان من کمک کرد.

اگرچه خوردن به نظر فعالیت بدنی می رسد، اما اثرات عاطفی، ذهنی و معنوی نیز دارد. ما همانیم که میخوریم.

مغز از غذا انرژی می گیرد. کیفیت تغذیه ما بر هورمون ها و مواد شیمیایی عصبی ما تأثیر می گذارد. این مواد بیوشیمیایی همچنین بر افکار و احساسات ما تأثیر می گذارد. آیا تا به حال بررسی کرده اید که بعد از یک وعده غذایی سنگین یا هوس کردن غذا چگونه فکر می کنید و چه احساسی دارید؟

کاهش کمیت و افزایش کیفیت تغذیه به یکی از بهترین مکانیسم ها برای بهبود سلامت متابولیک و روانی من تبدیل شده است.

خوردن محدود زمانی (معروف به روزه) ابزار حیاتی من برای رسیدن به این هدف بود. با مصرف غذای من در یک پنجره خاص و ناشتا ماندن در مواقع دیگر، بدنم فرصت استراحت، هضم و التیام یافت.

علاوه بر این، روزه‌داری طولانی‌مدت می‌تواند بیوشیمی بدن و مغز را تغییر دهد و انرژی جایگزینی به نام کتون برای مغز ایجاد کند.

به عنوان یک مولکول سیگنال، کتون ها، به ویژه BHB (β-هیدروکسی بوتیرات)، انرژی پاکی را برای مغز فراهم می کند، التهاب را کاهش می دهد، استرس اکسیداتیو را کاهش می دهد و BDNF ( عامل نوروتروفیک مشتق از مغز) را افزایش می دهد.

نتیجه گیری و نکات مهم

از آنجایی که افکار و احساسات ثابت هستند و در سطح ناخودآگاه اتفاق می افتند، باید آنها را آگاهانه مدیریت کنیم.

در غیر این صورت ما را کنترل و دستکاری می کنند و زندگی ما را بدبخت می کنند. بیشتر مشکلات ما به دلیل افکار مخرب و احساسات ناخوشایند رخ می دهد.

من دو ابزار مفهومی برای رسیدن به این هدف ارائه کردم: انعطاف پذیری شناختی و تنظیم هیجانی. آنها متمایز و در عین حال به هم مرتبط هستند.

انعطاف پذیری شناختی نیاز به تنظیم هیجانی دارد و بالعکس. برای مثال، داشتن ذهنی منعطف بدون تنظیم احساسات غیرممکن است.

با دستیابی به انعطاف‌پذیری شناختی و بلوغ عاطفی، ممکن است فرصتی برای کار و زندگی در یک وضعیت جریان داشته باشیم و آرامش، آرامش، سعادت و شادی را به زندگی خود بیاوریم.

بر اساس تجربیات و مشاهدات من از افراد سالم و شاد، در اینجا هفت نکته وجود دارد که ممکن است در نظر بگیریم، برای نیازهای خود سفارشی کنیم و آنها را به عادات سبک زندگی تبدیل کنیم.

۱- افکار و احساسات را بدون سرکوب آنها بپذیرید.

۲- با تمرکز بر جنبه های خوب دیگران، تحمل بیشتری نسبت به دیگران داشته باشید.

۳- خوش بین باشید و با ذهنی باز امیدوار باشید.

۴- حسادت را خنثی کنید و تحسین و قدردانی را جایگزین حسادت کنید.

۵- حذف یک وعده غذایی و خوردن مواد مغذی بیشتر در وعده غذایی بعدی را در نظر بگیرید.

۶- با دقت عمل کنید و مدیتیشن را به طور منظم در نظر بگیرید.

۷- سعی کنید با هوشیاری به وضعیت روانی برسید و از کار و کار لذت ببرید.

ممنون که دیدگاه های من را خواندید. برای شما آرزوی زندگی سالم و شاد دارم.

علاوه بر سلامت متابولیک و روان، من همچنین در مورد مکمل هایی مانند CoQ10 ، اسید آلفا لیپوئیک ، n-استیل سیستئین ، استیل-ال-کارنیتین ، کولین ، NADH ، کراتین ، TMG (بتائین)، آنزیم های گوارشی ، منیزیم ، می نویسم. کلاژن هیدرولیز شده ، نوتروپیک ، نیکوتین خالص ، زغال چوب فعال ، ویتامین B12 ، ویتامین B1 ، ویتامین D ، ویتامین K2 و ۱۷ ماده مغذی جالببرای سلامتی و تناسب اندام (مکمل ها تحت نظر پزشک تغذیه مصرف شود)

Summary
5 روش رسیدن به بلوغ عاطفی
Article Name
5 روش رسیدن به بلوغ عاطفی
Description
رسیدن به بلوغ عاطفی - اگر ندانیم چگونه آنها را مدیریت کنیم، مقابله با افکار و احساسات ما می تواند بسیار چالش برانگیز باشد. زندگی در غیاب کنترل آگاهانه
Author
Publisher Name
مرکز مشاوره ایران
Publisher Logo
administrator

مقالات مرتبط

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *