مرکز مشاوره

مرکز مشاوره رشت

مرکز مشاوره رشت

مرکز مشاوره خوب رشت

مشکلات فردی و اجتماعی مشکلاتی هستند که شما به تنهایی نمی توانید از پس آنان بر آمده و آنها را حل نمایید در این راه قطعاً به یک راهنمای با تجربه که همانند نقشه شما را یاری نماید دارید همچنین باید این فرد قابل اعتماد باشد.

مشاوران کانون مشاوره ایران افرادی با تجربه و کاردان هستند که شما می توانید با آنها احساس صمیمیت کرده و بدون هیچ مشکلی مسائل خود را با آنان در میان بگذارید و پاسخ سوالات و راه حل مشکلات خود را به دست آورید.

لیست روانشناسان برتر و مشاوران خوب رشت .

مشاوران و روانشناسان ما در مرکز مشاوره در همه نقاط آماده پاسخگویی به شما هستند.

ما به ساکنین شهر رشت مرکز مشاوره رشت را که با کادری مجرب و کارآزموده در زمینه های مشاوره ازدواج تختی، مشاوره خانواده تختی ، مشاوره ازدواج بیستون و  مشاوره خانواده مطهری ، در خدمت مردم عزیز می باشد را معرفی میکنیم.

معرفی برخی مراکز مشاوره رشت

مرکز مشاوره رشت دارای نمایندگی های متعدد از جمله مرکز مشاوره بیستون ، مرکز مشاوره مطهری ، مرکز مشاوره میدان شهرداری و مرکز مشاوره تختی همراه همیشگی شما در برابر مشکلاتتان خواهد بود.

مشاوره در برترین مراکز مشاوره مورد تایید کانون مشاوران ایران

مشاوره افسردگی در رشت

افسردگی در گذشته در شهر رشت اندک بوده است.

این ناشی از فرهنگ غنی این است .

اما متاسفانه افسردگی در این شهر در حال رشد است.

از دلایلی که نرخ افسردگی در این شهر کم تر از سایر شهرهای ایران است.

فرهنگ و طبیعت است.

طبیعت سبب افزایش شور و طرب در افراد می شود.

این اختلال روانی می تواند به وسیله استفاده از دارو و یا روش های غیر دارویی درمان شود.

روش غیردارویی برای اینکار روش نوروفیدبک است.

دستگاه نوروفیدبک در تهران وجود دارد.

مشاوره کودک و نوجوان 

کودکان در سنین مختلف رفتارهای مختلفی از خود نشان می دهند.

به طبع آن والدین نیز باید رفتارهای مختلفی بروز دهند.

مرکز مشاوره در این امر به شما کمک می کند.

پیش از آن که در مورد مرکز مشاوره خوب رشت سخن بگوییم.

باید به این نکته اشاره کنیم که در مشاوره کودک و نوجوان اختلاف سنی کم میان فرزندان و یا عدم وجود خواهر و برادر مشکل اصلی کودکان است.

در ازتباط میان خواهر و برادر آنان مسئولیت پذیری، فداکاری و رقابت مثبت را فرا می گیرند.

حال اگر با جانب گیری خانواده ها همراه شود. این رقابت منفی خواهد بود.

برای مثال مادر و پدر هر دو طرف یکی از فرزندان را بگیرند.

یا همواره یکی از فرزندان برنده باشد.

پدر همواره از دختر حمایت می کند و حق را به او می دهد.

روانشناسی درمان اختلالات روانی

اختلالات روحی و روانی سطوح مختلفی دارد.

این اختلالات معمولا ریشه در کودکی و یا نوجوانی فرد دارد.

اگر در زمان مناسب درمان شود مشکلات جانبی به همراه ندارد.

بی توجه به برخی اختلالات تا جایی بیش می رود که فرد به خودکشی و یا دیگرکشی دست می زند.

افسردگی و یا اضطراب در زمان های مختلف رخ می دهد.

مثل برای کنکور نوجوان اضطراب شدید دارد.

این نوع استرس موقتی است ولی اگر ادامه دار شود مشکل بیشتر می شود.

اضطراب های موقتی با روش های روانشناسی قابل درمان است.

ویژگی مرکز مشاوره خوب رشت

برای یافتن مرکز مشاوره خود با به یک شهر محدود نکنید.

به دنبال بهترین باشید.

اگر در شهرهای دیگر بود به روح و روان خود ارزش داده و به آنجا بروید.

معمولا مشاوره تلفنی نیز با مراکز مشاوره خوب در دسترس است.

  • برخی مواقع زندگی شما نیاز به زیباتر شدن دارد.
  • شما سردرگم شده اید و نیاز به کمک دارید.
  • برنامه مشخصی در زندگی خود ندارید.
  • انگیزه لازم برای اجرای برنامه های زندگی خود را ندارید.
  • نیاز به تحول دارید.
  • برای بهتر شدن زندگی زناشویی نیاز به آموزش های تخصصی دارید.

شماره های تماس 01

در جست و جوی موفقیت

موفقیت یک امر نسبی است.

این نکته مهمی است که خیلی ها فراموش می کنند.

موفقیت هنگامی رخ می دهد که شما یک احساس رضایت از مقایسه خود با دیگران و دستیابی به آرزو هایتان داشته باشید.

افراد موفق چه می کنند.

۱-برنامه ریزی انعطاف پذیر و کارآمدی دارند.

این افراد برای زمان خود برنامه ریزی می کنند.

برنامه ریزی سبب می شود. که بتوانید میان نیازهای اولیه و تفریح خانواده و کار تعادل برقرار کنید.

۲-رویارویی با مشکلات

افراد موفق با مشکلات و چالش ها روبرو می شودند.

مرکز مشاوره خوب رشت مراجعه کنید.

از چالش های جدید هراسی ندارند و آنان را حل می کنند.

چالش جدی را پله ای جدید برای دستیابی به موفق می دانند.

۳- تلاش کزدن یک امر اساسی است.

برخی موفق را ناشی از شانس می دانند.

اما هیچگاه به تلاش های شبانه روزی فرد نگاهی ندارند.

فوتبالیستی که از سنین کم تلاش کرده و تلاش سبب شکوفایی استعدادش در فوتبال می شود.

ادیسن که مخترع برق است، روزی ۳ ساعت می خوابید و هموره در تلاش بود.

او بیش از ۱۰۰ اختراع موثر دارد که زندگی بشر را تحت تاثیر قرار داده است.

۴-تصمیم درست گرفتن و یک قدم از دیگران جلوتر بودن

شناسایی نیاز بازار و مردم می تواند یک گام دیگر باشد.

بدانید کی و چگونه باید حرکت کنید.

موسسان شرکت های موفق همیشه یک قدم از دیگران پیشتازتر هستند.

۵-موفقیت فقط کار نیست

موفقیت در کار در بیشتر مواقع سبب موفقیت اجتماعی و در خانواده می شود.

اما موفقیت وقتی رخ می دهد که شما در زندگی خو نیز موفق باشید.

از زندگی احساس رضایت کنید.

برخی ها در کارشان موفق هستند ولی هرگز احساس زندگی کردن را لمس نمی کنند.

همانطور که گفته شد برنامه ریزی کنید تا میان نیازهای خود تعادل برقرار کیند.

منبع: com.مرکزمشاوره


صفحه اصلی سایت مرکز مشاوره

administrator

مقالات مرتبط

519 نظرات

  • raspina , فوریه 2, 2016 @ 1:05 ب.ظ

    با سلام.دختری هستم ۲۱ساله باخانواده ای تقریبا معتقد ک به یسری اصول پایبندیم چندی پیش باپسری اشناشدم باموقعیت اجتماعی خوب اما باپدرومادری ک چندان اعتقادی ب دین ندارن.بزمانیکه اومدن خواستگاری باموافقت خانواده چندماهی صحبت کردیم تا بیشتر اشناشیم الان متوجه شدم ک خانواده پسر باازدواج ما مخالفن اما این اقا حاضر شده بخاطر من ازخانواده خودش جداشه..من چ جوابی بایدبه خواستگاری این اقا بدم؟ لطفا راهنمایی کنید

    • راهنما , فوریه 3, 2016 @ 12:12 ب.ظ

      دوست عزیز کسی که به راحتی از ریشه های خودش جدا بشه .. میتونه در آینده هم خیلی راحت از شما جدا بشه
      بهتره در این مورد با خانواده و مشاوری مجرب مشورت کنید تا بتونید انتخاب خوبی رو داشته باشید

      • مهدی , آوریل 12, 2016 @ 12:57 ق.ظ

        سلام،اگه اون ریشه واقغی بود جدا شدنی نبود پس الکی بود،حرف الکی زدیدا،کسی که به خاطر کسی از خانوادش جدا میشه نشون میده چقدر طرف براش مهمه و ریشه جدید می دووونه

        • راهنما , آوریل 12, 2016 @ 9:19 ق.ظ

          پس همانطور که صلاح میدونید عمل کنید

  • سحر چگینی , مارس 6, 2016 @ 11:53 ق.ظ

    سلام.دختری هستم ۲۱ساله فوق العاده افسرده چیکار کنم؟

    • راهنما , مارس 6, 2016 @ 12:29 ب.ظ

      سریعا” با مشاوری مجرب مشورت کنید
      هر چند افسردگی یعنی اینکه ذهن شما در گذشته باقی مونده و شما بهتر از هر کسی میدونید علت این افسردگی میتونه چی باشه
      در این مورد میتونید با متخصصین کانون مشاوران ایران، مشاوره تلفنی/تخصصی داشته باشید
      ۰۲۱-۲۲۳۵۴۲۸۲

  • raha , مارس 8, 2016 @ 2:16 ب.ظ

    سلام و خسته نباشید.من مدت یکسال ونیم هست که از همسرم برخلاف میل باطنی جفتمون و بخاطر دخالت های خانوادها بعد از ده سال زندگی و داشتن ی فرزند جدا شدیم و در این مدت من تموم تلاشمو کردم که همسرم برگرده چون خیلی بهش علاقمندم ولی فایده نداشت.نمیتونم ازش بگذرم .راهی بهم نشون بدین که بتونم برش گردونم لطفا

    • راهنما , مارس 9, 2016 @ 8:19 ق.ظ

      در این مورد اگر تمایلی به بازگشت باشه فقط خود شما و همسر سابقتون میتونید تصمیم گیری کنید
      البته اگر واقعا” ایشون هم تمایل به بازگشت داشته باشه
      در این مورد مشاوره و استفاده از وساطت افراد قابل اعتماد رو فراموش نکنید

  • ستاره , مارس 8, 2016 @ 3:51 ب.ظ

    سلام،من دو سال که ازدواج کردم،و به این نتیجه رسدم که انتخابن اشتباه بوده،این پشیمونی به خاطره خانواده شوهرمه،بااینکه شوهرم ۳۱ سالشه ولی بچه ننست،مادرش هر روز باید بهش تلفن کنه و از همه چیه زندگیمون بپرسه،رفت و امذشونم با ما خیلی زیاده،خسته شدم،و دوست دارم حداقل رفتو امدم باهاشون کم بشه،و علاق و وابستگیه زیاده شوهرم به خانوادش واقعا اذیتم میکنه،من هم خیلی بی زبونم ونمیتونم در مورده مشکلاتم با شوهرم حرف بزنم و اینکه مطمعنم اون حقو به خانوادش میده وجوری مسعله رو حل میکنه که مشکل از منه ومن باید تغییر کنم،ولی من نمیتونم با این شرایط کنار بیام و خیلی اذیت میشم

    • راهنما , مارس 9, 2016 @ 8:24 ق.ظ

      با مردهای وابسته به مادر چه باید کرد؟!
      قبل از این‌که خانم‌های محترم آهی از ته دل بکشند و بگویند: هیچ چاره‌ای جز سوختن و ساختن نیست! و آقایان محترم هم خم به ابرو بیاورند که: بازهم شروع شد، این‌جا هم از دعوای مادر شوهر و عروس در امان نیستیم، می‌خواهم بگویم که عینک‌های پیش‌داوری‌تان را کنار بگذارید و یک‌بار برای همیشه این موضوع را خارج از نقشی که در آن دارید، نگاه کنید.
      قرار نیست در این این یادداشت راهکاری به خانم‌ها ارایه کنیم که شوهرشان را از مادر خود دور کنند، بلکه می‌خواهیم به یک رفتار متعادل برسیم. لطفاً مرا محکوم ‌به این نکنید که یک‌طرفه به قاضی می‌روم و چرا برای مادرشوهرها هیچ پیشنهادی جهت تغییر رفتار و نگرش ندارم.
      در مطلبی جداگانه به چم‌وخم‌های یک مادر شوهر نمونه می‌پردازیم، اما چیزی که واضح است، حضور بیش‌تر شما عروس‌خانم‌ها در اینترنت و خواندن مقالات است. علاوه بر این تغییر نگرش در سن بالاتر، سخت‌تر بوده و شاید نتوان کسی را که شصت سال از عمر او می‌گذرد، تغییر داد، اما می‌شود با کمی متفاوت‌نگریستن و به‌گونه‌ای دیگر رفتارکردن، همان شخص شصت ساله را با خود همراه کرد.
      فرهنگ ما و وابستگی به مادر
      بهتر است فیلم‌های خارجی را فراموش کنید و نگویید: هیچ‌ کجای دنیا این‌طوری نیست که پسر این‌قدر به مادرش وابسته باشد. بله! این ‌یک واقعیت فرهنگی است. خیلی مواقع هم ما وابستگی را با دل‌بستگی اشتباه می‌گیریم؛ یعنی پسری وابسته نیست و به توانایی تصمیم‌گیری رسیده است، اما نسبت به مادرش دل‌بستگی زیادی دارد و ما به‌عنوان عروس خانواده این موضوع را نمی‌توانیم تحمل کنیم و می‌گوییم او وابسته است. اگر می‌گویید چه فرقی دارد، بهتراست با هم کمی مفهوم وابستگی و دل‌بستگی را بررسی کنیم.
      وابستگی یعنی کسی را می‌خواهی به خاطر این‌که از او منفعتی به تو برسد، بدون او نمی‌توانی زندگی عادی خود را داشته باشی و نوعی مکانیسم مرضی است. احساس تملک ایجاد می‌کند و آزادی را از فرد می‌گیرد. نوعی دوست داشتن مشروط است و در آن خودخواهی به چشم می‌خورد. دل‌بستگی یعنی کسی را بخواهی با تمام خوبی‌ها و بدی‌هایش. به دنبال کسب منفعت از این رابطه نباشی و در تصمیم‌گیری و زندگی‌ات خلل ایجاد نکند.
      همسر شما اگر به بلوغ عاطفی رسیده باشد، می‌تواند در عین حال که یک پسر خوب و مهربان است و به مادرش توجه می‌کند، برای شما هم چیزی کم نگذارد و احساس منفی در شما ایجاد نکند. البته اگر زیاده‌خواه نباشید و بپذیرید که توجه او به مادرش منافاتی با علاقه‌اش به شما ندارد
      چیزی که باید برای داشتن یک زندگی زناشویی سالم به دست بیاوریم، این است که دختر و پسر نسبت به خانواده خود وابستگی نداشته باشند، اما دل‌بستگی نه تنها ایرادی ندارد، بلکه نشانه سلامت عاطفی آن خانواده است. پس زمانی‌که می‌خواهید در رفتارهای شوهرتان اعتدال را ایجاد کنید، حواس‌تان باشد که حسادت زنانه باعث نشود که شما نسبت به محبت و دل‌بستگی مادر و فرزندی هم حساس شده و بخواهید کم‌رنگ شود.
      وابستگی به مادر,عروس و مادر شوهر
      مادر همسرتان را دوست بدارید و ارتباط خوبی با او برقرار کنید

      ما فرض می‌کنیم که همسرتان به بلوغ عاطفی لازم برای تشکیل زندگی نرسیده و آن‌قدر به مادرش وابسته است که بدون او نمی‌تواند آب بخورد، حال باید چه‌کار کنید؟
      در قدم اول سعی نکنید با دعوا و ناراحتی و خشونت او را وادار کنید که بین شما و مادرش یکی را انتخاب کند؛ زیرا بهتر است بدانید که در این بازی از قبل باخته‌اید. این روش فقط تنش و اختلاف را در خانه‌تان ایجاد می‌کند و نتیجه‌ای هم نمی‌دهد.
      اگر بخواهید با محبت و روش‌های زنانه هم همسرتان را به سمت خود بکشید و به اصطلاح از مادرش دور کنید، بازهم موفق نمی‌شوید و در ضمن ابراز علاقه‌هایتان مصنوعی بوده و نمی‌تواند تأثیر مثبت‌ خود را در زندگی بگذارد.
      شما باید اول علت را بررسی کنید. همسر شما اگر به بلوغ عاطفی رسیده باشد، می‌تواند در عین حال که یک پسر خوب و مهربان است و به مادرش توجه می‌کند، برای شما هم چیزی کم نگذارد و احساس منفی در شما ایجاد نکند. (البته اگر زیاده‌خواه نباشید و بپذیرید که توجه او به مادرش منافاتی با علاقه‌اش به شما ندارد.)
      پس شما باید به همسرتان کمک کنید تا به بلوغ عاطفی رسیده و بتواند بین علایق‌اش در زندگی توازن ایجاد کند. این کار در یک ماه و دو ماه انجام نخواهد شد. اگر وابستگی بیش از حد است و روال زندگی فردی شوهرتان و همچنین خانوادگی شما را تحت‌تأثیر قرار می‌دهد، می‌توانید از یک مشاور به صورت حضوری کمک بگیرید. البته صورت‌مسئله رفتن به نزد مشاور، وابستگی او به مادرش نباشد؛ چون در این صورت ممکن است اصلاً همراه شما نیاید. بهتر است بهانه‌ای چون اختلافات روزمره و نارضایتی‌های پنهان را پیدا کنید و بگویید برای بهترشدن رابطه‌تان دوست دارید مشاوری به شما کمک کند. در این مدت هم اصلاً شمشیرتان را از رو نبندید و نگذارید همسرتان متوجه حساسیت شما بر روی مادرش بشود.
      برای آن‌که آرامش داشته باشید و حس نکنید وسط یک میدان مبارزه قرار گرفته‌اید، بهتر است مادر همسرتان را دوست بدارید و ارتباط خوبی با او برقرار کنید. بعد از ازدواج مادرشوهرتان، چون مادر خودتان است؛ نه از جهت عمق دوست داشتن که شاید یک شعار اشتباه باشد، بلکه از جهت نوع‌دوست داشتن و جنس رابطه.
      این‌که شوهر شما بیش از حد به مادرش وابسته است، دلیل بر بد بودن مادرشوهرتان نیست. فرهنگ ما به‌گونه‌ای ‌است که زنان بعد از مادرشدن تمام روابط عاطفی‌شان را در فرزندشان خلاصه می‌کنند و به همین جهت گاهی بعد از ازدواج فرزندشان، هم دختر و هم پسر تحمل دوری از آن‌ها را نداشته و گاهی توقع سرزدن و دیدار آن‌ها را بیش از حد متعارف دارند. شرایط روحی«مادرها» را درک کنید و بگذارید فرزندشان را یک‌ دل سیر ببینند؛ هرچند وقتی خودتان مادر شوید، متوجه خواهید شد که دل سیر وجود ندارد و یک مادر همیشه بی‌تاب دیدار فرزندش است.
      سعی کنید شما هم با مادر همسرتان ارتباط خوبی داشته باشید و به‌جای آن‌که نسبت به رابطه شوهرتان با او حساس بوده و حسادت کنید، در کنار همسرتان قرار بگیرید. محبت قلب مادران را جذب می‌کند. امتحانش ضرری ندارد. البته اگر وابستگی بیش از حدی وجود داشت، می‌توانید به‌مرور زمان کاری کنید که تبدیل به یک دل‌بستگی بالنده شود، اما فراموش نکنید او به زن دیگری علاقه‌مند نیست؛ مادر او مادر هر دوی شماست، نه یک زن غریبه که هووی عشق شما در قلب همسرتان باشد.
      در این مورد میتونید با متخصصین کانون مشاوران ایران، مشاوره تلفنی/تخصصی داشته باشید
      دفتر قیطریه:
      ۰۲۱-۲۲۶۸۹۵۵۸ خط ویژه
      دفتر سعادت آباد:
      ۰۲۱-۲۲۳۵۴۲۸۲ خط ویژه
      دفتر شریعتی:
      ۰۲۱-۸۸۴۲۲۴۹۵ خط ویژه

  • maryam , مارس 15, 2016 @ 9:38 ق.ظ

    خیلی استرس دارم و همش به این فک میکنم که به هیچ دردی نمیخورم احساس میکنم خیلی ضعیفم و این باعث استرسم میشه همیشه تو کارا اشتباه میکنم و خانوادمم بهم میگن که لازم نیس کاری انجام بدم این مسله تو محل کارمم هست و کارفرما همش بهم میگه بی دقت با گوشو کنایه
    دارم دیوونه میشم و همش به مرگ فک میکنم چون فک میکنم تنها راه رهایی منه

    • راهنما , مارس 15, 2016 @ 10:59 ق.ظ

      خب اگر واقعا اینطور بود کارفرما تا حالا عذر شما رو خواسته بود این نشون میده در شما چیزی هست که ایشون به شما ایمان داره
      توصیه نخست حتما” با مشاوری مجرب مشورت کنید چون باید اعتماد به نفستون رو بدست بیارید
      اینکه اشتباه میکنید نشون میده که کاری انجام میدید چون کسی که اشتباه نمیکنه نشون میده کار هم انجام نمیده
      به موضوعات از جنبه مثبت فکر کنید … سی دی های راز رو خریداری کنید و خودتون رو از پیله و تلقینات ذهنی منفی رها کنید …چون اگر به دیگران هم نگاه کنید اشتباهاتی در زندگیشون دارن ولی میتونن خیلی سریع اونو به حالت اول برگردونن

      ۱- یک کار را جدید امتحان کنید.
      وقتی از منطقه آرامشتان بیرون می آیید و چیزی را امتحان می‌کنید که قبلاً آن را انجام نداده بودید، نه تنها خودتان را وارد یک چالش می‌کنید بلکه محدوده‌های خود و اعتمادتان به توانایی‌های خود را گسترش می‌دهید. با امتحان کردن یک چیز تازه می‌توانید از ترس‌هایتان کم کنید و زندگی با موانع و محدودیت‌های کمتر داشته باشید.

      ۲- برای انجام یک کار جدید نقشه بکشید و بعد آن را دنبال کنید.
      این یکی از مهمترین و موثرترین راه‌های ایجاد اعتمادبه‌نفس دائم است. وقتی تصمیم می‌گیرید کاری انجام دهید و از آن عقب نمی‌کشید و آن را پیش می‌برید، خودتان به خودتان ثابت می‌کنید و اینجاست که اعتمادبه‌نفستان بالا می‌رود.
      ۳- از مدیتیشن استفاده کنید.
      مدیتیشن راهی عالی برای از بین بردن افکار منفی و دست یافتن به افکار مثبت است.

      ۴- ورزش کنید.
      این مورد اثری عمیق بر اعتمادبه‌نفس دارد. ورزش منظم و همیشگی سطح انرژی شما را بالا می‌برد و موادشیمیایی مختلفی تولید می‌کند—مثل تستوسترون و اندورفین—که حالت مثبت‌تری به شما می‌دهد. به گزارش نیک صالحی، به نظر می‌رسد ورزش به طور اتوماتیک‌وار اعتمادبه‌نفس افراد را بالا می‌برد و رویکرد شما را نسبت به زندگی تغییر می‌دهد. علاوه بر آن فرم و شکل بهتری به اندام شما می‌دهد که راهی عالی برای بالا بردن اعتمادبه‌نفس است.
      ۵- تا زمانیکه اعتمادبه‌نفس پیدا نکرده‌اید وانمود کنید که دارید.
      یک راه برای بیرون آمدن از محدودیت‌هایی که برای خودتان درست کردید این است که یک قدم بیرون از منطقه آرامشتان بگذارید. ممکن است غیرعملی به نظر برسد. انگار فقط به خودتان دروغ می‌گویید اما موضوع همین است. این راهکار کاملاً عملی است. اگر احساس اعتماد نمی‌کنید، حداقل تظاهر کنید و طوری رفتار کنید که انگار به خودتان و توانایی‌هایتان کاملاً مطمئنید و بنابر آن رفتار کنید. خیلی زود می‌بینید که احساس اعتمادبه‌نفس می‌کنید، اعتمادبه‌نفس واقعی.
      در این مورد میتونید با متخصصین کانون مشاوران ایران، مشاوره تلفنی/تخصصی داشته باشید
      ۰۲۱-۲۲۳۵۴۲۸۲
      ۰۲۱-۲۲۶۸۹۵۵۸
      ۰۲۱-۸۸۴۲۲۴۹۵

  • فروغ , مارس 18, 2016 @ 9:27 ق.ظ

    سلام تازه نامزد کردم همسرم بشدت پرخاشگره.چکار کنم؟

    • راهنما , مارس 21, 2016 @ 9:22 ق.ظ

      قبل از هر صحبتی به شما میگیم که در دوران طلایی شناخت و نامزدی هستید و در این زمان باید نامزدتون رو خوب بشناسید و ببینید آیا با معیارهای شما همخوانی میکنه یا خیر ؟
      و اگر متوجه نداشتن تفاهم شدید مشاوره کنید و تصمیم قاطع و درست رو تا قبل از ورود به زندگی مشترک بگیرید و در این مسیر نباید وابستگی عاطفی به خرج بدید …تا بتونید شناخت خوب حاصل کرده و انتخاب درستی داشته باشید

      شاید قدم اول برای حل مشکل بددهانی همسر یا واکنش هایی از این قبیل پیدا کردن علتی است که همسرمان را عصبانی می کند. در صورتی که زوجین درباره انتظارات و نیازهای خود بدون قضاوت کردن و در فضایی که هر دو آماده گوش کردن هستند، گفت وگو کنند بسیاری از موانع که می تواند به ناکامی منجر شود کنار می رود و خشم به میزان قابل توجهی کاهش پیدا می کند.

      این نکته باید مدنظر قرار گیرد که ما نمی توانیم به اطلاعات ذهن همسرمان دستیابی پیدا کنیم، همین طور که او هم از آن چه در ذهن ما می گذرد اطلاع ندارد، پس چاره ای نداریم که درباره آن چه فکر می کنیم روشن و صریح صحبت کنیم تا همسرمان از آن چه ما می خواهیم و نیاز داریم مطلع شود.

      نکته دیگری که می تواند در این باره کمک کننده باشد شنیدن حرف هایی است که همسر ما در پس این کلمات زننده بیان می کند. چرا که وقتی فردی نتواند به شکل مستقیم توقعات و احساسات خود را بیان کند معمولاً آن ها را در قالبی که گاه نامناسب است بیان می کند. توجه به این موضوع تا حدی از ایجاد یک احساس منفی در ما می کاهد و کمک می کند بتوانیم طرف مقابل را آرام و او را ترغیب کنیم که درباره آن چه خشمگین اش کرده صحبت کند. هر چند باید توجه داشت ایجاد این شرایط به تمرین و پیگیری و البته همکاری زوجین نیازمند است.

      مسئله مهم دیگر این است که خشم و در پی آن پرخاشگری یک باره رخ نمی دهد، این که ما بتوانیم زمینه های ایجاد کننده خشم را تشخیص دهیم امکان جلوگیری از تشدید آن را از همان ابتدا به ما می دهد.

      و در آخر این مسئله قابل تأمل است که ما در مقابل همسری که پرخاشگری می کند نباید منفعل عمل کنیم و صرفاً تحمل کنیم و از کنار موضوع بگذریم.

      شاید آرام کردن فردی که عصبانی است و سپس در شرایط مناسب موضوع را با وی مطرح کردن و در نهایت حل کردن تعارضات، رفتاری مسئولانه نسبت به خود و همسرمان باشد و حتی او را نیز در شرایطی قرار دهد که مسئولیت رفتار خود را بپذیرد و برای تغییر و اصلاح آن قدمی بردارد.

  • setareh , آوریل 4, 2016 @ 9:04 ب.ظ

    سلام.پسری۸ساله دارم که دچار تیک عصبی شده.حدود دو ماه باید چکار کنم که تیکش رو فراموش کنه و انجام نده؟؟

    • راهنما , آوریل 5, 2016 @ 11:21 ق.ظ

      تیک‌، یکی از شایع‌ترین مشکلات روانی است که به گفته کارشناسان دلایل شیوع آن چندان مشخص نیست، ولی تخمین زده می‌‌شود بین ۵ تا ۲۵ درصد کودکان در سنین مدرسه نیز نوعی از اختلال تیک را تجربه می ‌کنند.تیک‌‌ها حرکات غیرطبیعی ناگهانی، مکرر، سریع و هماهنگی هستند که معمولاً به راحتی قابل تقلید هستند.
      حرکات به‌ صورتی مشابه مکرراً رخ می‌‌دهند و بیمار قادر است به ‌صورتی ارادی برای مدتی کوتاه آنها را مهار کند، اما این امر ممکن است سبب اضطراب بیمار شود.تیک‌ها در نتیجه فشار روانی تشدید می‌شوند و حین فعالیت‌های ارادی و تمرکز فکری کاهش یافته و در خواب از بین می‌روند.

      دکتر پیرخائفی، روان‌شناس و عضو هیئت علمی دانشگاه، تیک‌ها را فعالیت‌های حرکتی – صوتی می‌داند که به ‌صورت ناگهانی اتفاق می‌افتند و در آن، فرد توان مقاومت خود را از دست داده و ظاهراً مقابله با‌ آن هیچ فایده‌ای نخواهد داشت.

      وی، پریدن گوشه‌ چشم، پرش در ناحیه ‌گردن و حرکات اضافه در شانه را از تیک‌های حرکتی می‌داند و در خصوص تیک‌های صوتی ابراز می‌کند، در این ‌گونه تیک‌ها علاوه بر تکان‌های عضلات، سیستم صوتی نیز (مانند صاف کردن گلو، خرخر کردن و بالا کشیدن بینی و …) درگیر می‌شود.تیک‌هایی که به تازگی آغاز شده‌اند، اغلب نیاز به درمان ندارند.

      توصیه مناسب به والدین و اطرافیان کودک مبتلا به تیک این است که توجهی به تیک‌ها نداشته باشند، زیرا تمرکز روی تیک، باعث تشدید آن می‌شود.اکثر تیک‌هایی که تازه آغاز شده‌اند، مسیر محدود و گذرایی دارند و به سمت اختلال جدی‌تری پیش نمی‌روند و حداکثر طیّ دوره‌های استرس‌آور عود می‌کنند. معدودی از تیک‌ها بیشتر از یک ‌سال طول می‌کشند.

      تیک در آقایان سه‌ برابر بیشتر از خانم‌ها است و تیک‌های مزمن بیشتر بین سنین ۶ تا ۱۲ سالگی دیده می‌شوند.

      انواع تیک

      تیک‌ها را می‌توان بر اساس ساده یا متعدد بودن، گذرا و مزمن بودن به ۴ گروه تقسیم کرد:

      تیک‌های ساده گذرا

      این نوع تیک ها در کودکی بسیار شایع‌اند و معمولاً پس از یک ‌سال (‌اغلب طیّ چند هفته) خودبه‌خود بهبود می‌یابند و عمدتاً نیاز به درمان ندارند. تیک‌های حرکتی معمول که اغلب در حدود ۳ و نیم سالگی شروع می‌شوند، به کودکان کمک می‌کنند تا انرژی عصبی را آزاد کنند. ۷۵ درصد از کودکان، این نوع تیک را در عرض ۶ ماه پشت سر می‌گذارند.

      اگر کودک شما گرفتار تیک‌ شد، بهترین راه، نادیده گرفتن آن است. هیچ‌گاه او را سرزنش نکرده و یا تنبیه نکنید. شما می‌توانید برای جلوگیری از تبدیل شدن این عمل به یک عادت، با تمرین کردن روش‌های پیشگیرانه، به کودکان‌تان کمک کنید، ولی تیک‌های گذرا نباید در برنامه کامل ترک عادت مورد توجه قرار گیرند.

      تیک‌های عصبی مزمن

      اگر تیک‌ بیش از ۱۲ ماه ادامه یابد، تیک مزمن محسوب می‌شود. تیک‌های مزمن پایدار هستند و معمولاً انقباض ماهیچه در آنها بیش از حد و بسیار شدید است. این تیک‌ها مشخصاً به‌ صورت حمله‌های دوره‌ای هستند و غالباً شدت آنها ماه به ماه، روز به روز یا حتّی ساعت به ساعت تغییر می‌کند. در حقیقت، رفتار تیکی ممکن است برای هفته‌ها یا ماه‌ها کاملاً محو، اما دوباره ظاهر شود.

      ممکن است در هر سنّی پدیدار شوند، اما اغلب در کودکی شروع می‌شوند. درمان در اکثر موارد لازم نیست. باید به بیمار توضیح داد که این اختلال اهمیتی ندارد.

      تیک‌های عصبی ساده یا متعدد مداوم

      معمولاً از کودکی یا نوجوانی و قبل از ۱۵ سالگی آغاز می‌شود. در بسیاری از موارد تیک‌های موردی روی می‌دهد، اما بهبود کامل در خاتمه نوجوانی رخ می‌دهد.

      سندرم تیک‌های حرکتی و صوتی متعدد مزمن

      این سندرم به نام پزشک فرانسوی‌ای که نخستین‌بار این بیماری را توصیف کرد، “سندرم ژیل دولا توره” نامیده می‌شود.

      این اختلال معمولاً همراه با تحریک‌پذیری و وسواس است که می‌تواند موجب رانده شدن فرد از اجتماع شود و این واکنش‌های اجتماعی منفی می‌‌تواند فرد را به افسردگی دچار کند و حتّی در بعضی مواقع او را به سوی خودکشی نیز سوق ‌دهد.

      تیک‌های توره درصورت عدم ‌درمان می‌توانند به حالتی مزمن در فرد تبدیل شوند.در این افراد حرکات لب و دهان‌شان به‌ گونه‌ای هست که انگار حرف‌های رکیک به زبان می‌آورند، در صورتی که این طور نیست.بجز تیک‌های گذرا در سایر تیک‌های عصبی احتمال بازگشت وجود دارد.

      علت‌ تیک عصبی

      زمانی اعتقاد بر این بود که تیک‌ها علائم بیرونی احساسات سرکوب شده و کشمکش‌های درونی‌اند. امروزه در بسیاری از نقاط جهان آن را ترکیبی از عوامل محیطی و زیستی می‌دانند.

      تیک‌ تقریباً در یک سوم موارد، پایه ژنتیک دارد، اما در برخی حالات ممکن است این عادت از طریق تقلید به دست آید.همچنین، مشخص شده است که رفتارهای تیکی در زمان فشارهای عصبی افزایش می‌یابد که این امر به “تیک عصبی” منجر می‌شود.

      در صورتی که از وجود تیک‌های عصبی در کودک‌تان رنج می‌برید، نکات زیر را مدّ نظر داشته باشید:

      کاهش فشار روانی

      به لحاظ این که رفتارهای تیکی غالباً با فشار روانی تشدید می‌شوند، مواردی را در زندگی کودک‌تان جست‌وجو کنید که ممکن است منشأ ناراحتی یا نگرانی او باشند. مثلاً ببینید آیا او تلاش می‌کند که از تکالیف مدرسه و درس‌ها عقب نمانند؟ آیا انتظارات ورزشی او بالاست؟

      برای کاهش تنش‌های احتمالی کودک و ایجاد آرامش و اطمینان در او، تا آنجا که ممکن است موقعیت‌های فشارزا را از بین ببرید و با او مهربان باشید. تعداد تیک‌ها اغلب با کاهش فشار روانی، تقلیل می‌یابند.

      راههای درمان تیک عصبی

      یکی از نکاتی که درباره انواع تیک‌ها حائز اهمیت است، نوع برخورد و نگاه عوام به آن است که باعث می‌شود، فرد مبتلا دچار احساس ناخوشایندی شود و خود را از انظار پنهان کند و در صورت افزایش بیش از حد این اختلال، حتّی در رفتارهای اجتماعی او نیز تأثیر بگذارد.

      اگر افراد با نشانه‌های طولانی‌مدت تیک مواجه شدند، باید برای جلوگیری از اختلالات وسیع‌تر به روان‌‌پزشک یا روان‌شناس مراجعه کنند.

      اولین روش، عدم توجه مستقیم به تیک ها می‌باشد که توسط خانواده اعمال می‌گردد و در صورت پایدار و مزمن بودن می‌توان از روش‌های غیردارویی از جمله Habit Reversal Training)HRT) آموزش معکوس کردن عادت که شامل ۵ مرحله می‌باشد استفاده نمود:

      ▪ توصیف و تکرار تیک در آینه

      ▪ پیدا کردن جزئیات تیک توسط درمانگر

      ▪ تمرین شناسایی اولین علامت رخداد تیک

      ▪ آنالیز موقعیتی که تیک در آن رخ می‌دهد

      ▪ آموزش پاسخ فیزیکال عکس توسط بیمار ۱ تا ۳ دقیقه

      با آموزش این روش به کودک، بیمار می‌تواند علائم را تحت کنترل خود درآورد.

      فرد مبتلا را دعوا و یا مسخره نکنید، به جای آن رژیم

  • ستاره , آوریل 4, 2016 @ 10:19 ب.ظ

    من دانشجوی کارشناسی ارشدمهندسی در دانشگاه سراسری هستم، از آنجاییکه رشته و دانشگاهم بسیار عالی است ولی اعتماد به نفس بسیار پایینی دارم و وقتی خودم را با سایر همکلاسی هایم مقایسه می کنم احساس می کنم خیلی بی استعداد و خنگ هستم. و مشکل اصلی من اینجاست که به خاطر این اعتماد به نفس پایین هرچه تلاش میکنم برای پایان نامه ام پیشرفتی نمیکنم و استاد راهنمام خیلی سختگیره و هرهفته مجبورم ببینمش و بسیار ازش میترسم و اون هم به من گفته که از من راضی نیست، همین باعث میشه که خیلی استرس بدی بگیرم استرسی که هیچوقت در زندگیم تجربه نکردم و کاملا حس میکنم که این استرس آسیب های جدی به من وارد می کنه و همه ترسم از این است که همه زحمت هایی که برای قبولی در آزمون ارشد کشیدم به هدر بره و نتونم فارغ التحصیل بشم. ممنون میشم راهنماییم کنید.

    • راهنما , آوریل 5, 2016 @ 11:24 ق.ظ

      بیشتر اوقات عادت کرده ایم که خودمان را از دریچه نگاه دیگران بشناسیم و اگر در این راه افراد نگاه خوبی به ما نداشته باشند اعتماد به نفس مان تا اندازه زیادی پایین می آید و اگر شانس با ما باشد و کسی از ما خوشش بیاید، تقریبا در آسمان ها سیر می کنیم اما یادتان باشد که درک ما از خودمان تاثیر زیادی روی نوع نگرش دیگران دارد .

      ۱ – لباس مناسب به تن کنید

      وقتی که شما خوب به نظر برسید دیگران دید متفاوتی نسبت به شما پیدا می کنند. با حمام و مرتب کردن سر و صورت و پوشیدن لباس تمیز می توانید اعتماد به نفس لازم را کسب کنید اما آراستگی به این معنا نیست که پول زیادی خرج کنید.می توانید به جای تهیه انبوهی لباس ارزان قیمت، چند تکه لباس با کیفیت مناسب خریداری کنید و با این کار ظاهر خود را آراسته تر کنید.

      ۲ – به نحوه ایستادن خود توجه کنید

      اگر با سستی و بی حالی و شانه های افتاده صحبت می کنید، وقتی نسبت به آنچه انجام می دهید علاقه نشان نمی دهید و به خودتان عشق نمی ورزید این به این معناست که شما اعتماد به نفس کافی ندارید. در هنگام صحبت کردن صاف بایستید، سرتان را بالا بگیرید و تماس چشمی داشته باشید. با تمرین این موارد نه تنها احساس مثبتی در دیگران نسبت به خود ایجاد می کنید بلکه احساس قدرت بیشتری نیز می کنید.

      ۳ – در ردیف و صف جلو قرار گیرید

      اکثر مردم در مدرسه، اداره و جلسات ترجیح می دهند در ردیف عقب قرار گیرند چون از مورد توجه قرار گرفتن وحشت دارند و در واقع اعتماد به نفس ندارند. تصمیم بگیرید برای رفع آن در ردیف جلو بنشینید و بر ترس خود غلبه کنید. نکته دیگر آنکه افراد با اعتماد به نفس بالا سریع راه می روند، آن ها همیشه جایی برای رفتن و دیدن دارند. حتی اگر عجله ندارید با انرژی حرکت کنیداین باعث می شود مهم به نظر برسید.

      ۴ – با صدای بلند صحبت کنید

      اگر جزو گروهی هستید که از صحبت کردن با صدای بلند در جمع وحشت دارید از همین حالا شروع کنید. سعی کنید حداقل یک بار در گروه با صدای رسا صحبت کنید؛ از این روش نه تنها اعتماد به نفس خود را بالا می برید بلکه در جمع دوستان تان محبوب تر نیز می شوید.

      ۵ – سخنران خود باشید

      ۳۰ تا ۶۰ ثانیه از سخنرانی هایی که اهداف و آرزوهای شما را در بردارد بر روی کاغذ بنویسید و آن را در جلوی آینه با صدای بلند مانند یک سخنران بازگو کنید حتی می توانید در ذهن خود نیز آن را مرور کنید. شاید این کار برای تان قدری خنده دار به نظر برسد اما باور کنید که می تواند معجزه ای را در بالا بردن اعتماد به نفس تان ایجاد کند.

      ۶ – سپاسگزار باشید

      به جای آن که به نداشته ها و نقاط ضعف خود تاکید کنید لیستی از چیزهایی که دارید تهیه کنید و هر روز زمانی را به قدردانی و سپاسگزاری اختصاص دهید. موفقیت های گذشته، مهارت های منحصر به فرد و حرکت های مثبت خود را مرور کنید.

      ۷ – از دیگران تعریف کنید

      وقتی ما نسبت به خود احساس مثبت نداریم به توهین و غیبت دیگران می پردازیم. برای تغییر آن باید یاد بگیرید از دیگران تعریف و از شایعه پراکنی در مورد دیگران خودداری کنید. با یافتن بهترین ها در دیگران بهترین ها را در خود می یابید.

  • Sara , آوریل 5, 2016 @ 7:02 ب.ظ

    سلام. ۲۸ سالمه. ۶ ماهه ازدواج کردم و به دلیل شغل همسرم از تهران به رشت مهاجرت کردیم. ۶ سال قبل از ازدواج با هم دوست بودیم . تو این ۶ ماه احساس درماندگی زیادی میکنم. شوهرم به شدت نسبت به من بی احساسه،بیشتر ازاینکه احساس کنم زن و شوهریم مثل خواهر و برادر زندگی میگنیم. به هیچ وجه نمیتونیم بدون دعوا در مورد یه موضوع مهم با هم صحبت کنیم. تازه نقش تربیت و فرهنگ خانواده رو تو زندگی فهمیدم که خیلی با هم متفاوتیم. دایما احساس میکنم بقیه رو به من ترجیح میده و پشتیبانم نیست. دوسش دارم و میخوام ادامه بدم ولی بدجوری کم آوردم.

    • راهنما , آوریل 6, 2016 @ 10:42 ق.ظ

      پس نیاز به مشاور و همفکری دارید
      ممکنه دوری از خانواده و سازگار نشدن شما از عوامل این مشکل باشه که باید بررسی کنید تا بتونید تصمیم درستی رو بگیرید
      در این مورد میتونید با متخصصین کانون مشاوران ایران، مشاوره تلفنی/تخصصی داشته باشید
      دفتر قیطریه:
      ۰۲۱-۲۲۶۸۹۵۵۸ خط ویژه
      دفتر سعادت آباد:
      ۰۲۱-۲۲۳۵۴۲۸۲ خط ویژه
      دفتر شریعتی:
      ۰۲۱-۸۸۴۲۲۴۹۵ خط ویژه

  • نرگس , آوریل 11, 2016 @ 4:57 ب.ظ

    سلام.۲۷ سالمه سه ساله ازدواج کردم و یه پسر۹ ماهه دارم
    اخیرامتوجه شدم همسر درگیر دوستیهای مجازی شده،وقتی فهمیدم خیلی ناراحت شدم وقتی هم بهش گفتم گفت فقط بخاطرتفریح و … است.بهم قول داد دیگه ازاینکارانمیکنه ولی بازم تکرار کرد،همش سرش تو گوشیه برامنو پسرم خیلی کم وقت میذاره…از لحاظ جنسی همه جوره تامینش میکنم بهش میرسم خیلی کارا بخاطزش انجام میدم ولی بازم پی این کارا و میره و بازم خیلی کم براماوقت میذاره، فکرکردن ب کارایی که کرده ناراحتوگوشه گبرم میکنه و باعث میشه سرد باهاش برخوردکنم
    نمیدونم چیکارباید بکنم لطفا کمکم کنید

    • راهنما , آوریل 12, 2016 @ 12:21 ق.ظ

      فقط میتونید با ایشون در این خصوص صحبت کنید ولی تا خودش نخواد نمیتونید انتظار تغییر داشته باشید
      چون این شبکه های اجتماعی جزیی از زندگی واقعی ما شده و باید فرهنگ درست استفاده کردن از اونارو یاد گرفت که متاسفانه در این مورد مشکل داریم
      در این مورد میتونید با متخصصین کانون مشاوران ایران، مشاوره تلفنی/تخصصی داشته باشید
      ۰۲۱-۲۲۳۵۴۲۸۲

      ۰۲۱-۲۲۶۸۹۵۵۸

  • شیما18 , آوریل 21, 2016 @ 9:00 ب.ظ

    سلام
    من دختری هستم متولد ۷۷
    قصد ازدواج با پسرخالمو دارم اما متاسفانه خانواده ی دو طرف مخالفن البته خالم اینا ۵۰ ۵۰ هستن و تحت شرایط پا فشاری پسرخالم تن به این وصلت میدن
    اما مشکل اصلی خانواده ی منه که به هیچ وجه حاضر به این وصلت نیستن دلایل زیادی برامون آوردن و این دلایل رو به عنوان مشکل تلقی کردن اما برای هرکدوم از دلایلشون یه جواب عقلی و امکان پذیر اوردیم
    پیشنهاد ما برای ازدواج کاملا عقلی بوده نه از رو احساسات و سعی کردیم تمام جنبه ها و سلیقه ها و علایقمون رو در نظر بگیریم که در اینده به مشکل برنخوریم
    اما با این حال خانواده ی من راضی به این وصلت نیستن و بیشتر مشکلشون سر نسبت فامیلی هست که داریم
    یک بار خالم اینا با خانوادم صحبت کردن و از ارتباط ما گفتن و منو برای پسرشون خواستگاری کردن
    برای این که ما بیخیال شیم تن به اسطرلاب و استخاره دادن و میگن چون جواب اونا باب میل نیست پس از ریشه و بن این ازدواج مشکل داره
    با خانوادم صحبت کردم ولی خانواده ی من و اللخصوص مادر من آدمی غیر منطقیه و کمتر راضی به هم صحبتی با من میشن
    و خیلی از فکر ها و احساست من رو مسخره میکنن و تو بعضی مشکلات بجای کمک تنها به من شک میکنن و بجای کمک به من و نشستن پای حرفام تنها میگن به تو اعتماد نداریم
    و میخوان از هر راهی شده منو از این وصلت دور نگه دارن
    ولی ما هم حاضر به قطع رابطه و بهم زدن نیستیم
    شما چه راهی رو برای راضی کردن خانوده پیشنهاد میکنید

    • راهنما , آوریل 22, 2016 @ 9:56 ب.ظ

      نکته قابل توجه در ازدواج جوانان اینجاست که هر مخالفتی با ما به معنای بد بودن مخالف یا سوء نیت او نیست. دقیقا همان طور که هر موافقتی با فرد انتخابی ما به معنای درست بودن نیت شخص موافق و حسن نیت او نیست.

      به خاطر این که معمولا عمده مشکل سر راه انتخاب مورد مناسب برای ازدواج، عدم آشنایی با ملاک ها و لااقل نداشتن اولویت بندی و بارم بندی در آن ملاک هاست، لازم است این قضیه یادآوری شود که اولین قدم در دفاع ما از فرد مورد نظر، این است که انتخاب ما قابلیت دفاع عقلانی داشته باشد. و این دفاع حمل بر درستی ملاک ها و بارم بندی ملاک ها و اولویت بندی آن هاست.
      اگر از نظر عقلانی ما توانسته باشیم بدون هندی بازی و عاشق شدن قبل از تطبیق ملاک ها فرد مورد نظر را انتخاب کنیم و هم شانی مذهبی، اقتصادی، فرهنگی، سنتی، تحصیلات، قیافه و … رعایت شده باشد می توان گفت فرد مورد نظر گزینه مناسبی برای ازدواج می باشد.
      در چنین صورتی می توان از انتخاب خود دفاع کرد.

      اما معمولا مخالفت والدین با فرد انتخابی فرزند به دلیل عدم تطابق ملاک ها و هم شانی فرد با فرزند یا خانواده است. و معمولا زمانی که فرزند قبل از تعیین ملاک ها عاشق شده باشد چنین مشکلی خواهند داشت. البته درصد بسیار کمی از والدین هم از روی تعصب و بدون دلیل با انتخاب فرزند خود مخالفت می کنند اما مطمئنا در درصد بسیار پایینی قرار دارند.

      شما نیم نگاهی به ملاک های خودتان بیندازید.
      آیا فرد مورد نظر را بر اساس ملاک های خود انتخاب کرده اید؟
      آیا اول انتخاب کرده و بعد عاشق شده اید یا اول عاشق شده اید و بعد ملاک ها را بر اساس فرد مورد نظر تعدیل کرده اید؟
      آیا صفت خاصی در محبوب نیست که به خاطر همان ویژگی خاص، شما حاضر شده اید با او ازدواج کنید و سایر داشته ها و نداشته ها را غافل نشده اید؟
      اگر مطمئن شدید انتخاب شما کاملا معقول و منطقی و بر اساس ملاک بوده طبعا مخالفت والدین، غیر منطقی خواهد بود.

      در گام اول شما باید در جو صمیمی و فرصت مناسب با والدین خود صحبت کنید. ملاک هایتان را برای او بازگو کنید. چرا و بر چه اساسی او را انتخاب کرده اید و محاسن او و ایده آل های شخصی تان که ممکن است با والدینتان داشته باشد با او صحبت کنید. البته اگر شخص امینی که هم والدینتان او را قبول کنند و هم با شما صمیمی باشد، قبلا با شما هماهنگ شده و در جلسه حاضر باشد تاثیر مثبتی در جلسه شما خواهد داشت. البته ممکن است پدر یا مادر شما هم دلایلی داشته باشند که از نظر شما بدون دلیل باشد اما از نظر ناظر بی طرف و امین شما حرف درستی باشد و شما باید ملاک های خود را تعدیل کنید.

      بعد از شنیدن دلایل شما، اگر باز هم پدر یا مادرتان، با شما مخالفت کنند معمولا مخالفت ایشان بعد از این مرحله بدون منطق و دلیل خواهد بود.
      مطمئنا هیچ پدر و مادری مانع خوشبختی فرزندش نمی شود. حتی اگر با ازدواج او صد در صد مخالف باشد. والدین زیادی دیده ایم که با وجود مخالفت صد در صد با فرزندی که تا آخرین فرصت فکر می کرد انتخاب درستی داشته و حتی پدر او را تهدید به عدم حمایت و محرومیت از ارث کرده بوده اما بعداز ازدواج باز هم نظر حمایت خود را از فرزندش دریغ نکرده است.

      همه ما چه قبل و چه بعد از ازدواج به نظر لطف والدینمان نیازداریم. حتی اگر والدین هیچ کمکی هم به شما نکنند سعی کنید خودو خانمتان رضایت آنان را به دست آورید. هم رضایت والدین شما و هم دختر خانم. اصلا به این گزینه فکر نکنید که بخواهید رابطه خود را با والدین تان قطع کنید. این مساله هم اکثرا اوقات امکان وقوعی ندارد و ماه های بعدی ازدواج و سردی عطش تصمیم عجولانه باز هم محبت والدین در وجود انسان روشن می شود. و هم این که والدین انسان به مانند ریشه او هستند و قطع رابطه با والدین انسان را تبدیل به موجودی بی ریشه می کند که مشکلات فراوانی فراروی خود و خانواده خود خواهد داشت. ضمن این که خداوند در قرآن شدیدا از قطع رابطه با والدین نهی می کند.

      شما به جای این که از برخورد والدینتان با عروس خانم نگران باشید. بعد از اطمینان از انتخابتان بر اساس ملاک ها و اولویت های ذکر شده، از همسر آینده تان بخواهید با هم دنبال راه هایی باشید که نظر لطف والدین دو طرف همیشه بر زندگی مشترک شما سایه بیندازد.
      در این مورد میتونید با متخصصین کانون مشاوران ایران، مشاوره تلفنی/تخصصی داشته باشید
      ۰۲۱-۲۲۳۵۴۲۸۲

  • مینو , می 3, 2016 @ 1:08 ب.ظ

    سلام.وقتتون بخیر. من دختری ۲۸ ساله هستم. دو مورد ازدواج دارم که به یکیشون بخاطر یه سری رفتارای ناپخته ای که در اوایل آشناییمون انجام داد ندارم و به همین خاطر جواب منفی دادم. ولی این آقا فردی زنو بچه دوست و در کل خانواده دوسته و از لحاظ فرهنگی هم به خونواده ما نزدیکترن و هنوزم بهم پیغام میده که منو میخواد. مورد دیگه هم بهش علاقمند هستم و الان سه ماهه باهم در حال آشنایی هستیم. یه سری ایرادات مث اختلاف تحصیلاتو فرهنگ خونواده هامون هست که بخاطر علاقم برام مهم نبودو نیست.این آقا از اول میگفت خیلی بچه دوست نیس که خیلی برام جدی نبود حرفش. الان چن روزه حرفی زده که به فکر فرو رفتم. ازم پرسیدن اگه یهو ۵ قلو باردار بشی چی میکنی. وقتی جواب منو شنید که نگه میداریم برگشت گفت ۴تاشو بفروشیم. نمیدونمم شوخی میکنه یا جدی.میگه بچه زیر یکسال و بخصوص پسر رو بغل نمیکنه و تابحال حتی براذرزادش که مثلا ۱۰ سالشه رو یه بارم دستشو نگرفته ببره تا یه مغازه. نمیدونم واقعا باید دیگه چی کنم

    • راهنما , می 4, 2016 @ 7:51 ق.ظ

      شما در دوره شناخت هستید پس بهتره اگر تمایلی بین شما به وجود اومده بیشتر در این مورد سعی کنید و حتما” مشاوره ای حضوری رو انجام بدید و در ادامه باید هر دوی شما بدونید این مرحله مرحله شناخته پس باید بین شوخی و جدی بودن تفاوت قایل بود پس اگر قراره ادامه بدید حتما” در این مورد بیشتر دقت کنید
      در این مورد میتونید با متخصصین کانون مشاوران ایران، مشاوره تلفنی/تخصصی داشته باشید
      ۰۲۱-۲۲۳۵۴۲۸۲

      ۰۲۱-۸۸۴۷۲۸۶۴

  • فریبا , می 7, 2016 @ 11:20 ب.ظ

    باسلام وخسته نباشید.یه پسرهفت ساله دارم که بعد از فوت باباش خیلی استرس و اضطراب داره و پرخاشگرم هست.با اینکه فقط۴سالش بوداما همه خاطراتشوکامل یاد میاره ،تو درساش مشکلی نداره اما حرف همیشه حرف خودشه،با برادرکوچیکترش دعوا میکنه .اگربهش محبت کنی خوبه وارومه ،ولی اکثراوقات شیطنتایی میکنه که نمیشه دعواش نکرد..اینم بگم که کنارخانواده پدرش زندگی میکنیم ووابستگی وحمایت زیادی ازشون میگیره.
    به نظرتون من با این بچه چیکار کنم .آیا نیاز به روانشناس داره؟بدبختی اینجاست که ازپس هزینه روانشناش برنمیام.تورشت هم زندگی میکنم اما نمیدونم کجا ببرمش .ممنون میشم راهنماییم کنید

    • راهنما , می 8, 2016 @ 7:50 ق.ظ

      در این مورد حتما” با متخصصین کانون مشاوران ایران، مشاوره تلفنی/تخصصی داشته باشید
      دفتر قیطریه:
      ۰۲۱-۲۲۶۸۹۵۵۸ خط ویژه
      دفتر سعادت آباد:
      ۰۲۱-۲۲۳۵۴۲۸۲ خط ویژه
      دفتر شریعتی:
      ۰۲۱-۸۸۴۲۲۴۹۵ خط ویژه

  • رها , می 10, 2016 @ 3:56 ب.ظ

    سلام خوب هستین
    من یه مدت پیش با پسری دوست بودم که قصد ازدواج داشتیم ولی به دلایلی این ازدواج صورت نگرفت از اونجایی که من و ایشون تقریبا خونه هامون نزدیک هم بود باهم زیاد میرفتیم بیرون و بیشتر باهم بودین چند بار این دیدار ها به رفتارهای ناپسند کشیده شد الان ۲سال از اون ماجرا گذشته و قصد ازدواج بایکی دیگه رو دارم و خیلی دوستش دارم ولی متاسفانه چندماه این استرسو دارم که نکنه کسی از ما عکس و فیلم گرفته پخش کنه البته کسی ما رو نمیشناخت باز این استرس دارم با این که جاهایی میرفتیم جای جنگلی بود و کسی اون اطراف نبود باز طوریاسترس منو میگیره در حد مرگ نمیدونم چکار کنم خیلی افسرده ام همش از خدا طلب ببخش و آمرزش می کنم

    • راهنما , می 11, 2016 @ 9:53 ق.ظ

      از این تصورات بیهوده بیرون بیایت و قوی باشید
      سعی نکنید زندگی خودتون رو با این وسواس های فکری خراب کنید
      از زندگی خودتون لذت ببرید …چرا دخترای ما اینقدر زود با یکی دوست میشن و بعد برای تمام عمرشون باید استرس اونو حمل کنن ؟
      بهتر نیست برای همیشه خودتون رو از شر این افکار رها کنید …. پس کمی قوی باشید …

  • لیلا , می 28, 2016 @ 2:14 ب.ظ

    سلام ۲۵ سالمه دانشجو ارشد.یه آقایی ازم خواستگاری کرده که ۳۰ سالشه دو تا لیسانس داره.کارمنده و شرکت داره.قبلا یکبار ازدواج کرده که جدا شده.و اینکه از هرکسی تحقیق کردیم همه از خودش تعریف کردن و گفتن ازش هیچ چیز بدی ندیدیم ولی از پدرش همه بگفتند که زیاد اهل زندگی نیست.خودش هم همش میگه که من کارهای بابام رو قبول ندارم و خیلی هم به خانوادش میرسه و به فکر آینده خانوادش هست.به نظرتون من با ایشون آشنا بشم یا رد کنم؟

    • راهنما , می 29, 2016 @ 9:34 ق.ظ

      خب پس از یک مشاوره حضوری و دونفره کار شناخت همدیگرو شروع کنید
      تا خواستگاری انجام نشه و خانواده ها با هم معاشرت نداشته باشند نمیتونید در این خصوص شناخت درستی از ایشون بدست بیارید

  • سحر , می 31, 2016 @ 9:31 ق.ظ

    سلام .من دختری ۲۸ ساله هستم که ۳سال با نامزدم بودم.حتی دوبار هم باهم رابطه داشتیم و قصدمونم ازدواج بود اما بعد ۳سال اون پا پس کشید و من الان شدیدا دچار افسردگی شدم و بعد اون باید چطور به زندگی ادامه بدن از رابطمونم هیشکی خبر نداره یعنی من تا اخر عمر باید تنها زندگی کنم؟

    • راهنما , ژوئن 2, 2016 @ 7:15 ق.ظ

      دوران نامزدی در اوایل دوران بسیار شیرینی است ولی بعد از دو ماه نه فقط رفتارهای نامزدتان خوش آیند نیست بلکه ،باعت بد رفتاری شما نیز می شود مثلا اگر تا قبل از دو ماه باهم ساعتها تلفنی صحبت می کردید و علاوه بر آن در همان روز عصر باهم به بیرون و گردش می رفتید بعد ازدو ماه اصلا این اشتیاق و علاقه در شما از بین رفته است و برایتان دیگر جذابیت گذشته را ندارد

      باید با نگاه تیزبین و حواس جمع و البته صداقت و انسانیت بررسی کنید، ببینید آیا رابطه ای که فقط دو ماه است آغاز کرده اید ارزش ادامه دادن دارد یا خیر؟ برای این منظور مسایلی هست که باید به آنها توجه کنید:
      هنگامی که عادت های عجیب و دوست داشتنی آزار دهنده می شوند …
      گاهی دو طرف رابطه سعی می کنند از مسایلی که تصور می کنند تاحدی آزار دهنده است چشم پوشی کنند زیرا مسایل دیگری میان آنها برقرار است که دوست دارند به رابطه شان ادامه دهند. برخی از مردم اعتقاد دارند اصولا مسایلی که از همان ابتدا کمی آزاردهنده هستند، خصلت های شخصیتی فرد است و گاهی باید آن را نادیده گرفت. اما گاهی پس از گذشت زمانی، آن حس جدید بودن از بین می رود و ایرادها یا نکات منفی افراد برای طرفین آزار دهنده می شود و برای چشم پوشی از ایرادهای یکدیگر هم دلیل خاصی هم پیدا نمی کنند.
      مثلا اگر یکی از دو طرف همیشه دیر سرقرار حاضر شود شاید یکی دو ماه اول قابل تحمل باشد اما پس از دو ماه مسلما طرف صدایش در می آید و به این مساله اعتراض می کند.
      تعیین نقطه پایان برای رابطه نوعی دوره آزمایشی کاری است
      انسان ها با هم دوست می شوند یا ازدواج می کنند تا در کنار هم به کمال برسند. بهترین دوستی، رابطه ای است که موجب رشد روحی و فکری شما بشود. اگر دوست شما نتوانست در همان مدت کوتاهی که در کنار هم هستید آموزه ارزشمندی برای شما داشته باشد باید با احتیاط بیشتری این دوستی را ادامه دهید. سعی کنید به دوره ابتدایی آشنایی خود همچون دوره آزمایشی کاری نگاه کنید.
      قرار گذاشتن و بیرون رفتن شما همچون ارسال رزومه برای شرکت مورد نظر است. در طول قرارها می توانید تا اندازه ای طرف مقابل را بشناسید. پس از گذشت دوماه افراد اطلاعات بیشتری از خود در اختیار طرف مقابل قرار می دهند. مثلا در مورد اعتقادات، عقاید، ارزش ها، ارتباط های قبلی، سرگرمی ها، علاقه مندی ها و اهداف او در زندگی اطلاعات کسب می کنید. در این زمان می توانید تصمیم بگیرید آیا رابطه را ادامه دهید یا باید در همین جا به آن پایان ببخشید.
      ۱۸۳۴۲۵_۳۳۶
      مراقب نشانه های از بین رفتن علاقه باشید
      گاهی یک بحث و ناراحتی یک طرفه باعث می شو تا رابطه خاتمه پیدا کند. گاهی هم هر دو طرف علاقه شان کم می شود و این دوران آزمایشی را پایان می بخشند و به آن به چشم تجربه ای در زندگی نگاه می کنند. مثلا مردی که به ادامه دوستی کوتاه مدت خود علاقه ای ندارد سعی می کند خود را درگیر کار نشان دهد تا کمتر با هم تلفنی صحبت کنند. یا شب ها با دوستانش برنامه ریزی می کند تا با طرف مقابل بیرون نرود. با ادامه این کارها مسلما طرف مقابل نیز دلزده و خسته می شود و این رابطه به تدریج از بین می رود.
      تصور آینده رمانتیک در کنار یکدیگر
      اگر احساس کردید به ادامه رابطه نوپای خود علاقه ای ندارید یا شاهد تفاوت های بسیاری میان خود و طرف مقابل هستید، سوال های زیر را از خود بپرسید و ببینید آیا این رابطه ارزش ادامه دادن و سرمایه گذاری دارد:
      ۱٫ صدای درونی شما در این رابطه چه می گوید؟
      هنگامی که در رابطه ای دچار سردرگمی می شوید شاید ساده ترین کار مشورت با دوستان باشد. اما فقط خودتان هستید که می دانید بهترین چیز برای شما چیست. البته نباید صدای قلب خود را با صدای ترس هایتان اشتباه بگیرید (دیگر کسی با این مشخصات پیدا نمی کنی یا تو خیلی دیرپسند و ایرادگیر هستی). برای اینکه تصمیم درست اتخاذ کنید این سوال ها را از خود بپرسید: من از این رابطه چه می خواهم؟ آیا واقعا دوست دارم با این فرد ادامه دهم؟ آیا به او اعتماد دارم؟ آیا از اینکه زمانم را با او صرف کنم خوشحال هستم؟
      ۲٫ فقط به رفتارهای طرف مقابل توجه کنید و ببینید ایا صادقانه و از ته دل است؟
      چند دقیقه وقت بگذارید و به زمان هایی که با یکدیگر بوده اید، فکر کنید. مانند اینکه فیلمی بی کلام تماشا می کنید. آیا او با بزرگواری و صداقت با شما رفتار می کند؟ آیا مسایلی که با آنها موافقت کرده است را انجام می دهد؟ اگر فردی قابل اعتماد باشد باید حرف و عملش با هم یکی باشد.
      ۳٫ در نخستین بحث و دعوای خود، هر دو طرف چگونه آن را مدیریت کرده اید؟
      آیا مشکلات را به نحوی که برای هر دو طرف قابل قبول و احترام باشد برطرف کرده اید؟
      ۴٫ آیا هر دو به دنبال مسایل مشترک در زندگی هستید؟
      اگر دوطرف نگاه و انتظارات مشابه در زندگی نداشته باشند با مشکلات بسیاری در زندگی روبه رو خواهند شد.
      ۵٫ می توانید تصور کنید یک ماه، یک سال یا ده سال آینده را در کنار این فرد سپری کنید؟
      شاید اگر همین امروز به رابطه ای که دوست ندارید، خاتمه بدهید بسیار بهتر باشد. اما اگر هر دو طرف احساس می کنید این رابطه همان است که دوست دارید و موجب شادی و آرامش شما می شود، باید سعی کنید با هوشیاری و صداقت این رابطه را ادامه دهید.

  • sima , ژوئن 5, 2016 @ 8:57 ق.ظ

    با سلام.دختری هستم که ۵سال پیش رشته ی حسابداری قبول شدم اما دوستانم رشته ی پرستاری رو انتخاب کردن.الان اونا همه توی بیمارستان سر کارن و موقعیت خوبی دارن. الان من میخوام آرایشگاه بزنم خیلی هم دوس دارم اما همش فک میکنم موقعیت اجتماعیم خیلی پایین میاد.همیشه ناراحتم.دارم افسردگی میگیرم.همش سردرگمم و فکرم مشغوله.لطفا کمکم کنید

    • راهنما , ژوئن 5, 2016 @ 11:18 ق.ظ

      بهتره مثل گذشته اشتباه نکنید و چیزی رو انتخاب کنید که بهش علاقه دارید
      در این مورد میتونید با متخصصین کانون مشاوران ایران، مشاوره تلفنی/تخصصی داشته باشید
      ۰۲۱-۲۲۳۵۴۲۸۲

      ۰۲۱-۲۲۶۸۹۵۵۸

  • mahsa , ژوئن 6, 2016 @ 1:46 ب.ظ

    سلام.من و نامزدم خیلی همدیگرو دوس داریم و غیر ممکن میدونیم که حتی یه روز از هم جدا شضیم اما همیشه سر کوچکترین چیز بحث میکنیم.اگه یه روز دعوت نشه فرداش حتما میشه بعد شب آشتی میکنیم باز یه روز خوبیم باز دعوا.بیشتر هم اون به همه چیز گیر میده که چرا کم توجه میکنی به من.اما اینطور نیست.وقتی هم با دوستامم خودش میگه برو پیششون اما وقتی اونجام باهام دعوا میکنه.من چیکار کنم

    • راهنما , ژوئن 8, 2016 @ 11:16 ق.ظ

      پس وقتی تا این حد همدیگرو دشت دارید حساسیت های همدیگرو بشناسید و از ورود به اونا خودداری کنید

  • sara , ژوئن 7, 2016 @ 3:00 ب.ظ

    سلام.من و نامزدم ۳ساله که باهمیم.خیلی هم همدیگرو دوس داریم.اما همیشه سر چیزهای خیلی کوچیک باهم دعوا میکنیم.مثلا هر یک روز درمیون باهم قهریم.قهرمونم زیاد طول نمیکشه وقتی که خوبیم واسه هم میمیریم اما خوب باز یه روز بعدش دعوا میکنیم.به چیزای بیخود گیر میده.من چیکار باید بکنم

    • راهنما , ژوئن 8, 2016 @ 10:37 ق.ظ

      خب دوره نامزدی رو برای همین موارد گذاشتن که اگر تفاهمی در کار نبود بتونید تصمیم جدی بگیرید و گرنه بدون توجه به این مسایل نمیتونید نسبت به آینده خوش بین بود
      بهتره در این مورد مشاوره کنید
      در این مورد میتونید با متخصصین کانون مشاوران ایران، مشاوره تلفنی/تخصصی داشته باشید
      دفتر قیطریه:
      ۰۲۱-۲۲۶۸۹۵۵۸ خط ویژه
      دفتر سعادت آباد:
      ۰۲۱-۲۲۳۵۴۲۸۲ خط ویژه
      دفتر شریعتی:
      ۰۲۱-۸۸۴۲۲۴۹۵ خط ویژه

  • Baran , ژوئن 10, 2016 @ 6:45 ب.ظ

    سلام.دختری هستم۲۰ساله که۳ماه است که صیغه کرده ام قبلا بانامزدم دوست بودم ولی علاقه خاصی به او نداشتم وچون درمحیطی کوچک زندگی میکردم همه وحتی خانواده ها ازدوستی ما باخبرشدند و من ناچار به ادامه دوستی شدم و۳ماه قبل به اصرار مادرم و خانواده نامزدم صیغه کردیم. نامزد من نظامی هستن و خشک والان که۳ماه ازصیغه ما میگذرد رابطه ما بسیار سرد است و هیچ حسی نسبت به هم نشان نمیدهیم.لطفا من را راهنمایی کنید چیکارکنم؟

    • راهنما , ژوئن 11, 2016 @ 9:52 ق.ظ

      پس تا در دوران شناخت و نامزدی هستید در این مورد تصمیم جدی و قاطع بگیرید و گرنه هر اتفاقی در اینده در مورد سردی و مشکلات زندگی مشترکتون بیفته کسی جز خودتون رو ملامت نکنید
      این دوره برای همین شناخت و تصمیم گیریه
      در ضمن زندگی خودتون رو برپایه حرف مردم بنا نکنید

      • Baran , ژوئن 11, 2016 @ 11:31 ق.ظ

        من دوست ندارم باحرف مردم زندگی کنم ولی مادرم منو تحت فشار گذاشت حتی تهدیدم کرد که اگه باهاش ضیغه نکنی خودمو میکشم ومن الان مشکل اصلیم مادرمه میترسم اگه کارمون به جدایی بکشه بلایی سرخودش بیاره

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد.