مرکز مشاوره

مرکز مشاوره شیراز

مرکز مشاوره شیراز

بنیان خانواده و اعضای این نهاد همواره یکی از مهم ترین دارایی هایی است که هر فرد در زندگی دارد و برای آن ارزش و احترام بسیاری قائل است. اما برای حفظ این نهاد و صمیمانه تر شدن روابط و همینطور جلوگیری از فروپاشی آن باید چه کار کنیم؟ مسبب بسیاری از مشکلات خانوادگی ممکن است خودمان باشیم و به همین دلیل باید بر رفتار و کردار خود کنترل داشته باشیم تا از بروز ناراحتی و دلخوری در این نهاد مقدس جلوگیری کنیم و در برابر مشکلات بهترین راه حل را پیش گیریم.

شماره های تماس 01

مرکز مشاوره شیراز و مشاوره شیراز به منظور کمک به هموطنان شیرازی و با هدف ارتقاء سطح علمی جامعه و کمک به فرهنگ کشور ایجاد شده است. این مرکز با برپایی شعب متعدد مانند مشاوره ازدواج ستارخان، مشاوره خانواده ستارخان، مشاوره ازدواج عفیف آباد ، مشاوره خانواده عفیف آباد ، مشاوره خانواده چمران ، مشاوره خانواده ملاصدرا و با به کارگیری کارشناسان مجرب در مرکز مشاوره شیراز آماده پاسخ گویی به شما شیرازیان عزیز می باشد.

مشاوران ما مستقر در نمایندگی های مشاوره شیراز در مرکز مشاوره در مرکز مشاوره ستارخان ، مرکز مشاوره چمران، مرکز مشاوره عفیف آباد، مرکز مشاوره ملاصدرا ، مرکز مشاوره زند و دیگر نمایندگی ها پذیرای مردم عزیز خواهند بود.

هدف من تحصیل کردن و شاغل شدن هستش

سلام هدف من تحصیل کردن و شاغل شدن هستش..بنظرتون چطور میتونم رگ‌خواب همسرم دستم باشه ازهردری برم از در بعدی خارج میشه و نمیتونم به سمت خودم بکشونمش ..

پاسخ

با سلام اگر شما می خواهید ایشون قانع شوند که شما ادامه تحصیل بدهید و بعدا شاغل شویر بستگی به نوع صحبت های شما دارد که چطور مسائل را با ایشون مطرح کردید و چقدر حساسیت ایجاد شده است احتمالاو اینکه فرضا ایشون چه انتظاراتی از شما دارند و چرا نظر ایشون نسبت به کار منفی است شاید به هر حال ایشون ذهنیت بدی نسبت به ایشون دارند .

و یا فکر می کنند شاغل شدن شما ممکنه شما رو از زندگی دور کند و مشغولیت هایی ایجاد شود بهتره ابتدا از دلایل مطلع شوید و بعد کم کم عملی ایشون باید متوجه باشند درس خواندن لطمه ای به زندگی نمی زند که اگر واقعا دغدغه ایشون این مساله است خب خیلی راحت بفرمایید هر جایی لطمه ای وارد شد شما خودتون ادامه نخواهید داد .امیدوارم خوشبخت باشید
در این مورد میتونید با متخصصین کانون مشاوران ایران، مشاوره تلفنی/تخصصی داشته باشید
۰۲۱۲۲۶۸۹۵۳۴
موفق باشید

چطوربا خانواده شوهرم برخورد کنم منو دوست داشته باشن

سلام چطوربا خانواده شوهرم برخورد کنم منو دوست داشته باشن و دتوزندگیم دخالت نکنن ..چگونه از دخالتشون جلوگیری کنم

پاسخ

با سلام دوست عزیز دخالت خانواده همسر حتما دلایلی دارد که خب قاعدتا یک طرف جریان هم شما هستید .

به هر حال بازخورد شما هم موثر است البته چون جزئیات مسائل را نمی دانیم شاید بهتر باشد حضوری بررسی شود .و مراجعه داشت۶ باشید تا مشخص شود که دقیقا جریان چیست ؟

گاهی از ابتدا خودمان اجازه دخالت هایی را می دهیم که درست نیست .در هر حال امیدوارم بتوانید مدیرست درستی داشته باشید و بدون اینکه ایجاد دلخوری کنید رفتارها را متناسب با شرایط پیش ببرید .

و خب متوجه کنید دیگران را که از بعضی دخالت ها رنجیده خاطر می شوید .امیدوارم خوشبخت باشید

در این مورد میتونید با متخصصین کانون مشاوران ایران، مشاوره تلفنی/تخصصی داشته باشید
۰۲۱۲۲۶۸۹۵۳۴
موفق باشید

به برنامه ریزی اصلا تسلط ندارم

سلام خانم‌مشاوره.ترانه هستم.خانم‌مشاوره من ازلحاظ برنامه ریزی اصلا تسلط ندارم و‌بهترت بگم بلد نیستم بزنامه بریزم..مخصوصا کتبی.توی ذهنم کلی هدف میچینم ولی وقتی بخام رو‌کاغذ پیادش کنم نمیتونم و‌نمیدونم از کجاشروع کنم..

برنامه ازهمه لحاظ.همسرداری بچه داری.ودر اخر برای خودم‌که کی و‌چطوری برخورد کنم لباس بپوشم .و غیره..

قصد دارم برم کلاس خیاطی.ب شوهرم سپردم برام پرسجوکنه ولی همیشه میکه یا کار دارم یا فراموش‌کردم.

بااینکه پولی دردستم‌نیست برام‌سخته بخام همینحوری دست رو‌دست بذارم.

میخام ی حرفه ای دردستم داشته باشم..

من نمیتونم تاوقتی که خونمون جدانشده همینجوری بمونم و‌کاری نکنم من دخترپرتحرکی هستم ازی نواختی بدم میاد.خب نمیتونم همش‌من درک کنم وبسوزم..

باید ی کاری کنم‌که موفق بشم تنها با فکرکردن نمیتونم ب چیزی که میخام‌ برسم.

ازتون راهنمایی میخام که‌ چطوری میتونم برنامه بریزم‌ که بهمه‌چیز برسم چون دخترشوهرمم وقت مدرسه اش هستش نمیخام‌ درسش لطمه ای وارد بشه…باتشکر

دوست عزیز در مورد بحث برنامه ریزی تقریبا اکثرا اینچنین هستند یعنی برنامه می ریزند ولی خب در عملی شدن با مشکل مواجه می شوند و یک دلیل ان برنامه ریزی غیر واقع بینانه و بلند پروازانه است که فرد می داند از پس ان بر نمی اید .

پس برنامه ریزی درست است که ساعات ان درست منطبق با واقعیت باشد و برنامه های طرح شده هم همین طور و امکان عملی ساختن ان برنامه ها وجود داشته باشد .

دقت داشته باشید که فرضا همسر شما در مورد کلاس خیاطی برای شما پیگیر نیست و خودتون هم تلاشی نداشتید پس گنجاندن ان در برنامه خیلی معقول نیست .

و اینکه تلاش کنید دنبال مهارتی باشید که با ساعت بیکاری و مسائل مادی شما هم خوانی داشته باشد البته اینکه بخواهید فعالیت و حرفه ای را بیاموزید بسیار پسندیده است منتهی می توانید از فنی -حرفه ای و کلاس های انجا بهره ببرید و بعد زمان ها را به تناسب تنظیم کنید که از امورات منزل هم غافل نشوید و مشکلی در منز ل پیش نیاید امیدوارم موفق باشید
در این مورد میتونید با متخصصین کانون مشاوران ایران، مشاوره تلفنی/تخصصی داشته باشید
۰۲۱۲۲۶۸۹۵۳۴
موفق باشید

بادخترشوهرم چکارکنم دلش میخواد مادرش ببینه

سلام .من بادخترشوهرم چکارکنم یعنی اجازه بدم هروقت دلش خواست مادرش ببینه .یا برای دیدن مادرش وقت تعیین‌کنم که دختر هوایی نشه..ی جورایی دخترلوسی هستش.به محض گریه کردن باید خواسته اش براورده بشه ولی من اینکارنمیکنم چون میخام ازم حساب ببره..بنظرتون چکارکنم که حرف گوش بده

پاسخ

اینکه ایشون باید مادرشو ببینه براساس قانون حق این بچه است
ولی در مورد لوس بودنش باید همسرتون در کنار شما باشه وگرنه شما در این بین ممکنه بعنوان یک نامادری مورد سرزنش قرار بگیرید
چون این بچه متوجه شده با گریه کردن میتونه به خواسته اش برسه و به همین خاطر لازمه پدرش در کنار شما باشه تا بتونید اصلاح رفتاری کنید

لجبازی نوعی رفتار مقابله ای در کودکان می باشد که معمولاًوالدین در مواجهه با آن رفتارهای مختلفی را نشان می دهند .البته اکثرا هم با شکست مواجهه می شوند.درابتدا باید به نکته ظریفی اشاره کرد و ان اینکه همیشه بیاد داشته باشیم که از ایجاد رفتارهائی که منجر به لجبازی در کودکان می شود،تاحد ممکن اجتناب کنیم.چرا که درواقع این ماهستیم که بازنده خواهیم بود.

به کودک چیزی می گوییم واو لجبازی می کند.بیابید این جمله را آنالیز کنیم وبرای هر یک راه حلی پیدا کنیم آیا آنچه که به کودک می گوییم،سلبی است یا ایجابی .(یعنی نکن است یا بکن)!

هدف از دستور ما چیست؟آیا کودک واقعاًمی تواند کاری را از او خواسته ایم را یا آن کاری که او را از انجامش منع کرده ایم برآورده کند؟یادمان نرود که «باید از هر کسی چیزی را توقع داشت که بتوان از عهده انجامش بربیاید.»اگردرخلال دستورهای ریز ودرشتتان ،درخلال بکن ونکن های گاهی زائد وبی فایده،که گاهی اگر خود ما را روانکاوی کنند،ریشه خیلی ازآنها را در کودکی خودمان پیدا باید کرد.

درباره قسمت اول وبحث درمورد جنس درخواست ما که سلبی است یا ایجابی،اصولاً،کودکان میانه خوبی با درخواست های سلبی ندارند.پس نکن.فلان کار را بکن،فلان طور راه نرو،جیغ نزن،دست توی بینی ات نکن و…. معمولاً جواب نمی دهد!!!…

رابتدا باید دقت کنیم که ریشه ی آن حرکت ناخوشایندی که کودک انجام می دهد چیست؟ آیا نیاز او برای جلب توجه است؟ آیا آن کار به اوآرامش می دهد؟آیا نیازحسی است؟آیا سطح توانائی اش در همین حد است؟آیا عادتی است؟

هر کدام از این موارد که باشد نمی توان با گفتن یک دستور بکلی قال قضیه را کند به جای آن بهتر است به قول معروف گولش بزنیم!این اصطلاح در اصل یک تکنیک رفتار درمانی است که یک کار مطلوب را جایگزین رفتار نامطلوب می کنیم.

جهت انجام این تکنیک بهتر است از واژه زیر استفاده کنیم که اگر توونستی، این کار را بکنی؟!در این مواقع اگر نیاز کودک به جلب توجه ریشۀ حرکت ناپسندش باشد سریعاً فعالیت دلخواه شما را جایگزین می کند.مثلا به کودکی که مدام برهمه چیز لگد می زند می گویم.

بیا ببینیم زورت می رسد تا به این توپه لگد بزنی؟اگر راست می گی و خیلی قوی هستی بیا کمک کن این صندلی ها رو تنهائی جمع کن.در این حالت در اثر اشتغال به فعالیتی از نوع موازی،مشارکتی،رقابتی و هر نوع دیگر،او را از حال و هوای حرکت ناپسندش بیرون بیاوریم بدون این که احساس کند ما روی فلان حرکت او حساس می شویم.

در حقیقت باید از موضع قدرت و عقل برخوردکنیم و نقطه ی ضعفمون را نشان ندهیم.چرا که دیده ایم خیلی از ماها عملاً آنقدر واکنش شدیدی به رفتارهای کودکان نشان می دهیم که کودک هر قدر که کوچک باشد متوجه می شود که نقطه ضعف ما در کجاست!در مورد دوم،این که واقعاً آن چیزی که از کودک می خواهیم،جداً چه ضرورتی دارد؟…

یادمان باشد که همیشه حساب و کتاب و تعداد امر و نهی هایمان را در یک روز داشته باشیم.می دانید چرا؟چون والدین زمانی که خسته اند و حوصله ی کاری را ندارند ،تعداد امر و نهی هایمان خیلی بیشتر از زمانی است؟که دوست داریم به دل کودک راه بیاییم تا خودش به کشف محیط بپردازد.

هم چنین این که درست مقابل این لجبازی که الان دغدغه ی ذهنی ماست،یکی از علائم سندرم موسسه زدگی،مطیع بودن بسیار زیاد و از خود ایده نداشتن و کاهش اعتماد به نفس و کاهش عزت نفس و احساس پوچی و بی تفاوتی است.مواظب باشیم که آنقدر که این امر و نهی ها و دستورات را کش ندهیم که یک زمان از آن طرف خیلی چیزها را از دست بدهیم.

و حالا در مورد دیسیپلین که والدین هیچ وقت از دستوری که داده اند نباید چشم پوشی کنند،برای همین مواقعی که دستوری می دهیم باید دقت داشته باشیم که کودک در حالتی باشد که بتواند دستور ما را انجام دهد.(به قول معروف مودش مناسب باشد).

اما اگرجواب ندادباید از روش های مختلف رفتاری جهت شکل دهی فعالیت استفاده کنیم تا در نهایت به کتک زدن و تنبیه بدنی ختم نشود.البته تنبیه می تواند کاربرد داشته باشد مثل محروم کردن کودک از فعالیتی که دوست دارد،یا خاموشی یعنی بی توجهی به او…اما در عین حال باید فراموش نکنیم که نه تنها تمام کودکان بلکه تمام آدمهای دنیا تشنۀ دوست داشته شدن و محبت هستند.

و در یک کلام کودکان گدای محبت می باشد.می دانید یعنی چه؟یعنی شما والدین می توانید آنقدر به یکدیگر و کودک تان مهر بورزید که یک گوشه چشم و خم ابروی شما،از صد تنبیه و کتک و شکنجه برای کودک دردناک تر باشد!…و برعکس می توانید آن چنان در رابطه عاطفی و خانوادگی تان دیسیپلین اعمال نمایید که کودکان را تشنۀ محبت سازید!…

توجه داشته باشیم که شاه کلید دیسیپلین خانوادگی نظم و ارتباط صحیح ،و برقراری رابطه عاطفی و انسانی است.تا زمانی که نتوانید کودک را یک انسان با یک سری نیازهای ویژه خود در نظر بگیرید تلاش برای برقراری دیسیپلین خانوادگی معنا نمی گیرد.یک انسان سالم تمام خصوصیات مثبت و منفی را با هم تجربه می کند اعتماد به نفس بالا،یا خرد شدن آن،خودباوری و عزت نفس و احساس تنفر از برخی چیزها همگی خصلت های روحی است.مهم این است که والدین به او یاد بدهند که او کجا و چگونه می تواند از آنها استفاده کند.

مشارکت دادن کودک در انجام امور، مشورت خواستن از وی بویژه در اموری که مستقیم به کودک مربوط می‌شود، برای مثال در چیدمان اتاقش، احترام گذاشتن به خواست و سلیقه کودک، تشویق مناسب و به اندازه در صورت انجام کارهای خوب و درست، شناختن هدف وی از لجبازی و توجه کافی به کودک به نظر کارشناس علوم تربیتی مهم‌ترین روش‌های کاهش لجبازی در کودک است.

فراموش نشود لجبازی کودک یک‌ روزه شکل نمی‌گیرد و یک‌ روزه هم برطرف نمی‌شود.

لجبازی برای کودک به مرور به یک عادت و خصلت رفتاری و همچنین روشی برای پیشبرد کار، جلب توجه و اظهار وجود تبدیل می‌شود و رفع آن نیازمند زمان و توجه است. نکته اصلی درباره لجبازی کودک اجتناب از تنبیه وی است. لجبازی یک خصلت بد و پلید نیست و برای کودک هدف محسوب نمی‌شود. بر این اساس در مقابل لجبازی وی نباید از حربه تنبیه استفاده کرد.

تنبیه بدنی هم به کلی مطرود است و از نظر کارشناسان حتی نیشگون یا سیلی آرام نیز تنبیهی مخرب برای روان کودک محسوب می‌شود. تنبیه بدنی به جای جسم، روان کودک را نشانه می‌رود و تاثیری بسیار مخرب برجا می‌گذارد. تنبیه بدنی به مدت طولانی و حتی برای همیشه در یاد کودک می‌ماند و همین فراموش نکردن بخوبی گویای تاثیر مخرب آن بر روان کودک است.

اولین قدم این است که پذیرش خطا را یاد بگیریم. بهتر است به عنوان والد رفتارهای کودک را با توجه به نسل و جنس وی، مورد ارزیابی قرار دهیم و خطاها و رفتارهای او را به شخصیتش ارتباط ندهیم. البته باید او مسئول کارها و رفتارهایش باشد اما لازم است مواظب باشیم که او را سرزنش نکنیم و به او حق دهیم گاهی اشتباه کند.

وقتی با او صحبت می کنیم باید واضح، شفاف و ساده و دقیق انتظاراتمان را از کودک بیان کنیم. استفاده از جملاتی مثل «عرضه نداشتی این کار را انجام بدهی» در واقع تخریب شخصیت کودک است. بهتر است به او بگوییم که «اگر می خواهی این کار را انجام دهی، باید … این گونه انجام دهی».

به این ترتیب به او کمک کرده ایم تا بدون تحقیر و سرزنش به هدفش برسد. باید یاد بگیریم به کودک حق انتخاب دهیم. بهتر است بین چند گزینه موردنظر خودمان به او حق انتخاب دهیم. اگر به او حق انتخاب دادیم در واقع به نظرش احترام گذاشته ایم. مادری که از کودک می پرسد «غذا می خوری یا نه» و پس از پاسخ منفی کودکش به او تشر می زند که باید غذا بخوری، در واقع به او حق انتخاب نداده است.

انعطاف پذیری و دادن اختیار به کودک در انتخاب‌هایی که از طرف والدین پذیرفته شده است و باعث بروز مشکل نمی شود به کاهش لجبازی کمک می کند ولی در صورت بروز رفتارهای آسیب زا همراه با لجبازی، والدین باید با قاطعیت رفتار کنند البته منظوراز جدی بودن پرخاشگری و توهین نیست و والدین تنها باید روی کلام خود ایستادگی داشته باشند تا کودک متوجه شود با بد رفتاری چیزی را به دست نمی آورد.

معمولا ً خانواده ها در چند کار، کودک را ناخواسته یا خواسته به عجله و شتابزدگی وادار می کنند که بیشتر مواقع عدم آگاهی والدین در تشدید آ ن ها، دخالت مستقیم دارد از جمله چیزهایی که می توان در این رابطه یاد آور شد:

الف – حمام کردن : در دوران طفولیت عدم آشنایی والدین به خصوص مادر از مسایل تربیتی باعث می شود به جای فراهم آوردن محیطی شاد و مفرح هنگام استفاده از حمام ، آن را به محیطی درد آور و وحشتناک برای او تبدیل می کند. برای این کار بهتر است اجازه بدهیم کودک ابتدا خوب بازی کند و در همان حال با شعرها و قصه های کودکانه شروع به شستن او کنیم و ضمنا ً اجازه دهیم تا کودک حتی برخی از اسباب بازی های خود را به حمام بیاورد و با آن ها مشغول بازی شود.

ب- مهمانی رفتن: همان طور که ما بزرگ ترها قبل از رفتن به مهمانی یا گردش نیاز داریم خود را آماده کنیم ، فرزندان ما هم نیاز دارند که آماده شوند. البته نیاز آن ها با نیاز ما اندکی تفاوت دارد. پس بهتر است زمان رفتن به مهمانی یا گردش را یک ساعت قبل از حرکت به کودک یادآورشویم تا بتواند با کمک بزرگ ترها آماده شود.

متاسفانه بعضی از والدین کمی قبل از حرکت به کودک می گویند آماده شود و این کار باعث لجبازی و مخالفت او می شود. چون دایم به او تذکر می دهیم که زود باش ، سریع تر، دیر شد و… به جای این که سرعت کودک را برای آماده شدن بیشتر کنیم،‌ باعث می شویم که مخالفت کند.

ج – غذا خوردن، خوابیدن و …: بهر حال کودک مانند افراد بزرگسال نمی تواند از نیروی تفکر و حرکت در یک زمان استفاده کند و والدین باید بدانند زمان تفکر و انجام کارها در کودکان به سعه ی صدر بیشتری نیاز دارد.

اگر کودک برای رسیدن به مطلوب خود چه درست و چه نادرست شروع به گریه کردن و یا داد کشیدن بکند و از این راه بخواهد به خواسته ی خود برسد و والدینی که به اصطلاح حوصله ندارند با دادن امتیاز (رشوه ) به کودک، او را ساکت می کنند، باعث پرورش لجبازی در او می شوند.

پس باید پدر به خصوص مادر از دادن هرگونه رشوه و پاداش به کودک خوداری کند. البته تشویق برای کارهای خوب و مثبت کودک با رشوه دادن فرق دارد. تشویق باعث رشد اعمال نیک و حرکت به سوی ترقی می شود. اما باید توجه داشت که تشویق و پاداش ، باید به اندازه و درخور کار او باشد.

گاهی بهتر است وقتی فرزندمان شروع به داد و بیداد می کند خیلی خونسرد و بی توجه از کنار مسئله عبور کنیم به طوری که یا متوجه نشده ایم و یا موضوع برایمان اهمیت ندارد.

به هر حال در هر خانواده مسایل و مشکلاتی به وجود می آ ید که منجر به بحث و گفت و گو می شود. والدین باید بدانند که تمام مسایل گره هایی هستند که به وسیله ی دست باز می شوند. یعنی به جای بحث و متهم کردن دیگران ، آرام و بدون بر هم زدن امنیت خانواده به خصوص کودکان ، مشکلات و مسایل را می توان به راحتی حل کرد، به طوری که هم خود و هم دیگران از نوع گفت و گو ها لذت ببرند.

هیچ کس از دخالت کردن دیگران در امور زندگی خوداحساس رضایت و خشنودی نمی کند. پدر و مادر از همان شروع تربیت باید حرکت صعودی خود را بر پایه ی راهنمایی قرار دهند تا کودک بتواند کم کم راه صحیح زیستن را تشخیص دهد. دیگر قابل پذیرش نیست که :من می گویم این طور باش، من می گویم این جا نرو و… بلکه ارشاد و راهنمایی های خردمندانه و کمک گرفتن از خود کودک در مشکلات می تواند کمک بزرگی باشد.

آموزش های عملی به مراتب از آموزش های تئوری، موثرتر و آموزنده تر می باشند. اگر والدین در حضور بچه ها با یک دیگر لجبازی کنند ، خیلی راحت و بدون دردسر لجبازی را به آن ها یاد می دهند و بچه ها به طور واضح فیلمی مشاهده می کنند که در آن یکی از والدین با پافشاری دیگری را مجبور به اطاعت از خود می کند و آنان متوجه می شوند که از این راه می توانند به راحتی به خواسته های خود برسند.

نتیجه: یادتان باشد درخواست‏های شما از کودک باید منطقی باشند. کودکان لجباز احساس می‏کنند، یکی باید برنده شود و دیگری باید ببازد. برای چنین موقعیتی،‌ طرز فکر برنده- برنده، بهترین راه‌حل است. به نیازها و خواسته‏های کودک پاسخ دهید. به او بگویید که پدر و مادر هم می‏خواهند برنده باشند و آیا راه‌حلی را سراغ دارد که به نفع شما و خودش باشد؟

وقتی پدر و مادر احساس می‏کنند اوضاع وخیم شده است، باید به دنبال روش‏های درمانی باشند. قرار نیست به رفتار بد کودک پاداش بدهید بلکه باید در رابطه خودتان با او تجدید نظر کنید. دنیا را از دریچه چشمان کودک خود ببینید.

با اینگونه کودکان باید مدارا کرد و ابتدا زمینه های بروز لجبازی را شناسایی کرد، سپس کودک را از آن دور کرد ، به عنوان مثال کودکی را که در بازار از والدین می خواهد هرچیزی را برایش بخرند، نباید به بازار بُرد و همیشه درباره برآوردن خواسته هایش یک چیز دیگر را باید جایگزین کرد مثل ابزار پلاستیکی به جای واقعی و دور نگاه داشتن وسایل خطرناک از دسترس کودک .

اما کودکان پس از پایان سه سالگی و آغاز چهار سالگی وارد حیطه اجتماعی می شوند و رفتارهای مختلف را از یکدیگر می آموزند و با الگوبرداری منفی سعی می کنند در رابطه با والدین خود آن را اجرا کنند و این امر تا حدود زیادی آگاهانه و هدفمند است و کودک با آزمون و خطاهایی که می کند سعی در به زانو درآوردن والدین و تسلیم آن ها در برابر خواسته هایش دارد.

او با این کار به سیطره قدرت خود و خود محوری ادامه می دهد و برای این کار ، بهانه هایی نیز برای خود دارد مانند وجود رقیبی به عنوان برادر و یا خواهر کوچک تر و یا به علت رفتن به مهد کودک و یا مواردی از این قبیل ، این گروه از کودکان ، اعتماد به نفس پایینی دارند و نسبت به دیگر کودکان تعارضات درونی بیشتری دارند و سطوح ترس و اضطرابشان بالاتر از همسالانشان است.

وقتی شدت رفتارهای کودک نسبت به قبل کاهش یافت والدین باید روش «تقویت رفتار نا همساز» را اجرا کنند، یعنی رفتار مقابل رفتار منفی کودک را به محض سر زدن از کودک ، تقویت کنند ، مثلا کودکی که گریه می کند به محض آن که ساکت شد ، توسط والدین مورد توجه و تشویق قرار گیرد .

شاخص های دیگری که باید در نظر داشت ، استفاده از رژیم غذایی صحیح است، مصرف بیش از اندازه سردی ها ، تنقلات، کاکائو، نمک و سرکه باعث تحریکات عصبی کودک و تماشای تلویزیون و بازی های رایانه ای بیش از یک ساعت در روز باعث تشکیل امواج مخرب در مغز کودک و عصبانیت او می شود ، کم خوابیدن کودک نیز باعث افزایش لجبازی می شود ، خواب شب مهم تر از خواب روز است چون در خواب روزانه عواملی نظیر نور و صدا باعث بر هم خوردن ریتم خواب می شود و کودک با وجود خواب زیاد ، پس از بیداری آرامش ندارد .

رباره لجبازی های شدید کودکان که گاه به صورت گریه های طولانی و کبودی لب ها و واکنش های غیر عادی خود را نشان می دهد ، بررسی امواج مغز کودک و مراجعه به روان پزشک و روان شناس کودک ضرورت دارد .
در این مورد میتونید با متخصصین کانون مشاوران ایران، مشاوره تلفنی/تخصصی داشته باشید

۰۲۱-۲۲۶۸۹۵۵۸

معاشقه بدون دخول

سلام،اگه زن با شوهرش معاشقه کند،دخول انجام نشود،زن کاملاذبرهنه،و مرد لباس پوشیده،اگه ترشح مرد با بدن زن تماس پیداذکند زن حامله میشود؟امکان حاملگی هست،بر عکس اگه مرد کاملا برهنه و زن ،پوشیده،اما بازرترشخ مرد با لباس زیر زن تماس پیدا کند و لبلسشو کاملا خیس کند،زن حامله میشود؟

پاسخ

ترشح مرد در حالت عادی ممکنه حاوی تعدادی اسپرم باشه ولی در حالت کلی و طبیعی باید دخول کامل و خروج منی صورت بگیره و زن هم در مرحله تخمک گذاری باشه تا بتونیم در مورد بارداری فردی صحبت کنیم
بعد از این رابطه علایمی به وجود میاد که میتونید به عنوان نشانه ای از بارداری استفاده کنید
ولی بهترین توصیه برای تست بارداری استفاده از تست خون بتای بارداریه

تعدد روابط زناشویی ضرری متوجه زوج نمی‌کند؟

به عنوان یک قاعده کلی، در صورتی که ممنوعیت پزشکی وجود نداشته باشد (که موارد آن بسیار محدود و تشخیص آن نیز فقط با پزشک معالج است)، دفعات برقراری رابطه زناشویی هیچ محدودیت خاصی ندارد و هیچ‌کس نمی‌تواند برای آن عدد و رقم، تواتر یا کمیت خاصی تجویز کند اما در مواردی مثل الگوی رفتار جنسی وسواسی یا اعتیاد به روابط جنسی (که ماهیت مورد دوم هنوز هم مورد مناقشه است)، استثناء وجود دارد و باید به‌وسیله متخصصان، به‌خصوص روانپزشکان، بررسی و پیگیری شود.

پس این باور که یک زوج طبیعی باید هفته‌ای یکبار رابطه زناشویی داشته باشند، چندان درست نیست؟
تمایل به برقراری رابطه زناشویی در افراد مختلف متفاوت است و نمی‌توان گفت برقراری چه تعداد رابطه زناشویی در یک زمان معین نشانه طبیعی بودن همسران است.

گاهی همکاران زوج‌هایی را برای درمان به کلینیک ارجاع می‌دهند چون مثلا فقط ماهی یک بار رابطه دارند!

ولی در بررسی‌های انجام‌شده، معلوم می‌شود هیچ اختلال عملکردی وجود ندارد و هر دو طرف هم از زندگی جنسی و عاطفی خود راضی هستند.

طبیعی است که ما هم جز دادن اطمینان به آنها که همه چیز عادی است، هیچ مداخله دیگری را صلاح نمی‌دانیم.

برخی مردها معتقدند رابطه زناشویی انرژی زیادی از آنها می‌گیرد، این تصور درست است؟

نه! درواقع یکی از دلایلی هم که باعث می‌شود موضوع دفعات رابطه زناشویی در اذهان اهمیت ویژه‌ای پیدا کند، باورهای غلط درخصوص انرژی لازم برای این فعالیت‌ها و احتمال ضعیف‌شدن بنیه و توان عمومی فرد است.

یکی از چیزهایی که افراد در مطب‌ها و کلینیک‌ها درخواست می‌کنند، تجویز دارو یا مکمل‌های غذایی برای تقویت بنیه عمومی یا جنسی برای خود یا شریک زندگی شان است.

به‌نظر می‌رسد باورهای قبلی رایج در جامعه، در کنار تبلیغات وسیع در خصوص محصولاتی با این ویژگی، به فراگیر شدن این تصور غلط کمک کرده‌اند، به‌خصوص در مورد مردان، چون فعالیت جنسی به خروج فرآورده‌ای از بدن منجر می‌شود که از دیرهنگام به مفاهیمی همچون انرژی حیاتی یا مایع حیات‌بخش و…

منتسب می‌شده است و این، باور اینکه روابط زناشویی توانایی جسمی بالایی می‌طلبد، بسیار تقویت کرده است.

درحالی که برخلاف تصور رایج، روابط زناشویی چندان فعالیت سنگینی محسوب نمی‌شود. اگرچه میزان مصرف انرژی در جریان این رابطه به عواملی همچون نوع، مدت و شدت فعالیت‌های مختلف و جثه فرد بستگی دارد ولی مطالعه‌های مختلف نشان می‌دهند با وجود تنوع روابط، دامنه مصرف انرژی در مراحل مختلف یک ارتباط ۳۰ دقیقه‌ای، بین ۵۰ تا ۱۵۰ کیلوکالری است (از یک رابطه ملایم تا رابطه‌ای بسیار فعال).

آیا داشتن رابطه زناشویی کوتاه‌مدت، ناامیدکننده است؟

این مساله هم یک باور غلط دیگر است.

همانطور که گفته شد برای یک رابطه زناشویی موفق حداکثر یا حداقل زمان تعریف نشده است.

برخی افراد فقط زمان بین دخول تا انزال را درنظر می‌گیرند و در صورت کوتاه بودن این فاصله می‌گویند مرد دچار انزال زودرس است در حالی که نوازش و بوسه نیز جزیی از رابطه زناشویی محسوب می‌شود.

از سوی دیگر این مدت زمان صرف شده نیست که اهمیت دارد بلکه میزان رضایت زوجین از رابطه مهم است. بنابراین اگر زوجی با «رضایت هر دو طرف» در تمام ایام هفته فعالیت جنسی دارند و از این رابطه لذت می‌برند، هیچ دلیلی وجود ندارد که بخواهیم آنها را از این الگوی رفتاری نهی کنیم.

گاهی فقط یکی از طرفین میل زیادی به داشتن رابطه زناشویی دارد یا در مورد زمان انجام رابطه اختلاف سلیقه دارند…چه توصیه‌ای به این زوج‌ها می‌توان داشت؟
اگر تمایل و نیاز جنسی یک طرف بیشتر است، شریک زندگی او می‌تواند با ارتقای دانش و مهارت‌های جنسی و حتی بدون نیاز به انجام نزدیکی، به این نیاز پاسخ دهد چون میزان میل و نیاز جنسی نیز مثل بسیاری از متغیرهای انسانی دیگر از یک فرد به فرد دیگر و حتی در مقاطع زمانی متفاوت در یک فرد متفاوت خواهد بود.

توصیه می‌شود دو نفر که کاندیدای ازدواج با یکدیگر هستند، در مورد بسیاری از مسائل از جمله دیدگاه خودشان درباره روابط زناشویی و اهمیتی که در زندگی مشترک برای این موضوع قائل هستند، صحبت کنند، ولی در بهترین حالت هم نیاز و تمایل جنسی زوج همیشه کاملا همخوانی ندارد.

در مواجهه با این مساله، همانند بسیاری از موضوعات دیگر، زن و شوهر باید به یک تعامل سازنده دست یابند؛ به‌نحوی که احساس نکنند مورد بی‌توجهی قرار گرفته‌اند و از سوی شریک زندگی، تحت‌فشار هستند. به‌علاوه درخصوص درخواست‌های جنسی، زن و شوهر باید صمیمانه گفت‌وگو کنند و خواسته‌های خود را با یکدیگر در میان بگذارند.

مثلا هنوز بسیاری از خانم‌ها از اینکه پیشنهاد دهنده شروع رابطه زناشویی باشند، اکراه دارند یا آن را صحیح نمی‌دانند در حالی که چنین تصوری اصلا درست نیست و برخی مردان توقع چنین رفتاری را دارند بدون آنکه به آن هیچ اشاره‌ای بکنند. چنین تعاملی در مورد سایر متغیرهای ممکن مثل زمان رابطه، مکان آن و نوع رفتارها و همچنین موقعیت‌های ممکن برای برقراری رابطه زناشویی باید وجود داشته باشد.

اتفاقا با بهره بردن از همین متغیرها می‌توان با وجود گذشتن سال‌ها از زندگی مشترک، از یکنواختی و سرد شدن رابطه پیشگیری کرد. زوجی که به دنبال خوشبختی هستند، باید برای رسیدن به آن هر کدام به نیازهای طرف مقابل احترام بگذارند. در صورت محقق‌شدن این شرایط، عملا به نیازها و خواسته‌های خود نیز دست یافته‌اند. صدالبته چنین تعاملی همراه با حسن‌نیت با آنچه عده‌ای به شکل کاسبکارانه در زندگی به دنبال آن هستند، تفاوت دارد.

وسواس فکری داشتم و ثبات شخصیت نداشتم

من ۲۰ سالمه.من یه مدت وسواس فکری داشتم و یه مدت قبلش ثبات شخصیت نداشتم.یه مدت سرما خورده بودم یه کم ضعیف شده بودم و نمیدونم چرا برگشتم به ۴ یا ۵ سال پیش ناخودآگاه فکرا و وسواس های فکری اون موقع اومد تو نظرم واقعا برام سخت بود چون تازه حال روحیم خوب شده بود رفتم پیش یه مشاور گفت به خاطر اتفاقاتی که تو بچگی برام پیش اومده بود این طور شده و چیز هایی گففتن که خودم میدونستم میدونم خیلی از مشکلاتم مربوط به همون موقع است و به خاطر این که اون اتفاقات رو گفتم حالم بد شد گفتن هر چیزی که میاد تو ذهنت رو بنویس حالت رو…ولی من نمیتونم واقعا نمیتونم واقعا حالم بد میشه نمیتونم اون حال بدم رو تحمل کنم اون حال بد رو لطفا بگید من بابد چیکار کنم
پاسخ

با سلام دوست عزی شما دوره ای در گذشته وسواس فکری داشتید.

خب باید بدونید وسواس و یا هر بیماری روحیدیگر گاها به خاطر ضعف بدنی و یک سری مشکلات دیگر خودش را نشان می دهد و فرد دوباره فکر می کند در حالت اولیه قرار گرفته ریشه یابی مشکل و اینکه کودکی فرد تاثیر گذار بده که کاملا درست است.

منتهی باید توجه داشته باشید که بحثی که در این بین وجود دارد و مساله بسیار حاءز اهمیتی هم هست بحث درمان است که خوشبختاته امروزه این درمان در مورد وسواس موفیت امیز بوده است .

و لاید دقت داشته باشید که مراجعه حضوری پیگیری تکالیف درمانی و اراده برای تغییر و انگیزه بسیار اهمیت دارد .

ضمن اینکه قطعا بررسی گذشته و به اگاهی اوردم مواردی کمک کننده خواهد بود .در هر حال امیدوارم با نراجعه مسائل حل و شرایط مطلوبی را نسبت به قبل پیدا کنید .موفق باشید .

در این مورد میتونید با متخصصین کانون مشاوران ایران، مشاوره تلفنی/تخصصی داشته باشید
۰۲۱۲۲۶۸۹۵۳۴
موفق باشید

از وقتی عقد کردم احساس پشیمونی دارم

سلام خسته نباشید.

من یک ماهه نامزددار شدم و از زمانی که عقد کردم احساس پشیمونی به طور مداوم اذیتم میکنه و احساس میکنم علاقه ای به همسرم ندارم واز وقتی که عقد کردم ساعات خوابم خیلی زیاد شده

از نظر بنده همسرم هیچ مشکلی از نظر اخلاقی و رفتاری نداره ولی افکارم بشدت منو اذار میده.

خواهش میکنم راهنماییم کنین از دست این افکار خلاص بشم؟؟

پاسخ

با سلام دوست گرامی این افکار قطعا دلیل خاصی دارد که باید بررسی شود بارها هم گعته شد شما باید دنبال ریشه یابی این افکار باشید .

ممکنه مساله ای درگذشته بوده باشد که همان علت مشکلات است ولی شما توجهی به ان ندارید و در حال حاضر ان را بی اهمیت می دانید.

امکان ندارید بی دلیل در کنار فردی قرار بگیرید که به گفته خودتون شرایط مناسبی دارد ولی بی علاقه اید برخی چهره ها یاداور یک الگوی قدیمی و حتی منزجر کنتده در روابط فردی هستند که ما به ان توجهی نداریم .در هر حال به خاطر داشته باشید مراجعه حضوری از این همه اشفتگی کم خواهد کرد .
در این مورد میتونید با متخصصین کانون مشاوران ایران، مشاوره تلفنی/تخصصی داشته باشید
۰۲۱۲۲۶۸۹۵۳۴
موفق باشید

برای درمان فوبیا باید چیکار کنیم ؟

سلام برای درمان فوبیا باید چیکار کنیم ؟میشه یه روانشناس خوب درشیراز معرفی کنید همراه ادرس

پاسخ

دوست عزیز باید مشخص شود که چه نوع فوبی مد نظر شماست و بعد برای درمان ان اقدام کرد .

به طور کل برای فوبی ها درمان ها ی مشخصی وجود دارد منتهی باید در نظر داشته باشید که این درمان ها اغلب بسته به نوع فوبی و شخصیت طرف مقابل متغیر خواهد شد ضمن اینکه به هر حال گاهی فوبی ها سرپوشی هستند برای شرایطی که قرار است اتفاق بیفتد.

یعنی در زندکی مشکلاتی ایجاد شده منتعی این مشکلات خودش را به شکل فوبی نشان می دهد ولی لایه زیرین مسال۶ ای است وه فرد نمی تواند در موردش صحبت کند و یا برای او حرف زدن در این باره بسیار سخت و طاقت فرسا است خب طبیعتا همین مسائل مشکلات را چند برابر می کند و باعث می شود فرد در غالیپب مشول کمتر خطرناک مثل فوبی پرواز و یا هر فوبی دیگری ان را نشان دهد در صورتی که اصل مساله چیز دیگری است که شاید فرد اصلا توجهی به ان نداردد
در هر صورت امیدوارم موفق و خوشبخت باشید و به زودی در جهت رفع مشکل شما به شما کمک شود در شیراز بهتره از مراکز دانشگاهی استفاده کنید چرا که کمک بزرگی است برای رفع مشکل شما که باعث می شود به هر حال با هزینه مناسب توسط اساتید این رشته درمان و دوره درمان روانشناختی اغاز شود
موفق باشید
در این مورد میتونید با متخصصین کانون مشاوران ایران، مشاوره تلفنی/تخصصی داشته باشید
۹۸۲۱۲۲۳۵۴۷۸۳
موفق باشید

منبع: com.مرکزمشاوره


صفحه اصلی سایت مرکز مشاوره

administrator

مقالات مرتبط

722 نظرات

  • سحر , اکتبر 9, 2016 @ 4:07 ب.ظ

    سلام
    من و همسرم الان ۵ ساله که باهم ازدواج کردیم
    تو این مدت باهم اختلاف نظراتی داشتیم و کم و بیش دعوامون میشد اما نهایتا آشتی میکردیم تا اینک الان حدود ۴ ماه میشه که شدیدا باهم دعوامون میشه و اصلا حرف همو نمیفهمیم و همسرم میگه دیگه تورو نمیخوام و اشتباه کردم باتو ازدواج کردم یک ماهه جدا از همسرم علارغم میلم زندگی میکنم و تو این مدت به خیلی از اشتباهات خودم و همسرم پی بردم
    الانم هرچی انتظار میکشم که همسرم منو بخواد و برگردم خونم اما ایشون هیچ تمایلی نشون نمیده من چندبارهم خوذم اقدام به برگشت کزدم اما نتیجه ای نداشت به نظر شما من باید چیکار کنم؟

    • راهنما , اکتبر 11, 2016 @ 12:56 ب.ظ

      در این مورد صبور باشید و از وساطت بزرگان فامیل استفاده کنید

  • Sara , اکتبر 11, 2016 @ 11:20 ب.ظ

    سلام.من از ۱۸سالگی با پسری آشنا شدم و باهم رابطه داشتیم.یکسال بعد ک دوران خدمتش شروع شد موقع عصبانیتش خیلی پرخاشگر میشد.جوری ک واقعا حرمت شکنی کنه و توهین بود حرفهاش.بعد از تموم شدن دعوا پشیمون میشد عذرخواهی میکرد و میگیفت بخاطر فشار خدمت هست.اما هنوز هم موقع عصبانیت چنین رفتاری رو داره و میگه درستش میکنم.از نظر موارد دیگه میتونم بگم مناسبه.میخوام بدونم الان چهارسال از رابطمون میگذره و من احساس خوشایندی ندارم میخوام ببینم من باید از این رفتارش بگذرم یا خیر؟
    ممنون میشم کمکم کنید

    • راهنما , اکتبر 12, 2016 @ 10:40 ب.ظ

      هر رفتاری امروز از ایشون میبینید در آینده هم خواهید دید
      پس اگر چنین رفتاری برای شما تحملش بسیار سخته بهتره همین امروز تصمیم قاطع بگیرید و گرنه در آینده و زندگی مشترک باید فقط و فقط تحمل کنید

  • Sara , اکتبر 14, 2016 @ 5:09 ب.ظ

    ممنون از راهنماییتون.ولی من خیلی منطقی و اروم ازش خواستم ک جدا شیم و من رو تهدید کرده که اگر جدا بشیم زندگیم رو نابود میکنه یا میاد همه چیزو به پدرم میگه.من باید چیکار کنم؟

    • راهنما , اکتبر 15, 2016 @ 12:52 ق.ظ

      در این مورد حتما ” با متخصصین کانون مشاوران ایران، مشاوره تلفنی/تخصصی داشته باشید
      ۰۲۱-۲۲۳۵۴۲۸۲

  • Vahid Sh , اکتبر 26, 2016 @ 9:49 ب.ظ

    سلام من ۲۴ سالمه و عاشق دختری شدم که یکسال و هشت ماه از خودم بزرگتره
    این دختر از نظر قیافه و تیپ مورد تایید منه
    ولی از لحاظ مالی بنظر میرسه چنان وضع مالی خوبی نداشته باشن
    حالا من دودل هستم در مورد ازدواج با ایشون و دو دل بودنمم از بالا بودن سن و وضعیت مالیه
    لطفا و خواهشا منو راهنمایی کنی هرچه سریعتر
    در ضمن من و این دختر همکار هستیم

    • راهنما , اکتبر 29, 2016 @ 1:16 ق.ظ

      اگر در سایر موارد تفاهم داشته باشید و با توجه به درک دوطرفتون میتونید با این اختلاف زندگی خوبی داشته باشید
      در این مورد میتونید با متخصصین کانون مشاوران ایران، مشاوره تلفنی/تخصصی داشته باشید
      ۰۲۱-۸۸۴۲۲۴۹۵

  • حلما , نوامبر 1, 2016 @ 6:16 ب.ظ

    دخترم ۴ ساله اش میخاد بره کلاس میترسه اسفراغ میکنه چه میکنه علتش چیه

    • راهنما , نوامبر 2, 2016 @ 3:28 ب.ظ

      در این مورد میتونید با متخصصین کانون مشاوران ایران، مشاوره تلفنی/تخصصی داشته باشید
      ۰۲۱-۲۲۳۵۴۲۸۲

      علائم ترس در کودکان می تواند مشکلاتی رااز قبیل بیخوابی ایجاد کند که توجه به این موضوع امری مهم است.

      نشانه های ترس کودکان در مقایسه با بزرگسالان تفاوت های دارد که آگاهی از این موضوع اهمیت بسزایی دارد.

      بسیاری از کودکان وحشت و ترس های غیرعادی مانند رفتن به دستشویی، تاریکی و یا مشاهده برخی حیوانات دارند که درصورت تشدید یافتن این روند مراجعه به یک روانشناس و یا روانپزشک متبحر ضروری است.
      همراهی والدین و گوش فرا دادن به سخنان کودک در مورد ترس از اشیا و موضوع واقع شده اهمیت بسزایی دارد و بسیاری از والدین صحبت ها و گفته های کودک در مورد موضوع ترس واقع شده را نادیده و یا به سخره می گیرند که این موضوع نگرانی هایی را ایجاد می کند.

      گوش فرا دادن والدین به سخنان کودک در مورد ترس می تواند راهکار بسیار خوبی دررفع مشکلات و معضلات پیش آمده باشد.

      تا قبل از سنین ۱۲ سالگی بیشتر ترسهای غیر واقعی در کودکان شکل می گیرد که پس از گذر از این سن ترس های واقعی در نوجوان بروز پیدا می کند.
      در دوران نوجوانی ترس هایی واقعی مانند موفقیت و یا شکست در موقعیتی خاص بروز می یابد.

  • Mahsa , نوامبر 12, 2016 @ 6:30 ب.ظ

    سلام
    دختری ۲۲ ساله هستم در حال تحصیل در رشته ای که علاقه ای بهش ندارم.برای پیدا کردن رشته مورد علاقم هم کلی تو دوراهی و سردرگمی موندم که خیلی آزارم میده.از طرف دیگه تحمل جو خانوادم رو ندارم و دلم میخواد از این محیط دور باشم.احساس میکنم افسردم.زندگی هر روزم یه روتین اجباریه که دوستش ندارم.از زندگی لذت نمیبرم.دلم میخواد از همچی دور بشم ولی هیچ راهی ندارم باید بگذرونم تا بگذره و تموم شه.چیکار کنم!؟نمی خوام انقدر افسرده و ضعیف باشم

    • راهنما , نوامبر 13, 2016 @ 12:50 ب.ظ

      دوست عزیز این انتخاب شماست
      و خودتون انتخاب انتخاب کردید و امروز هم اگر در رشته ای تحصیل میکنید که علاقه ای ندارید بازم انتخاب خود شماست
      یعنی میتونید به راحتی رشته ای رو براساس علاقه و براساس توانایی خودتون انتخاب کنید
      و این علاقه یک حس دورنیه و باید خود شما در موردش به نتیجه برسید

  • اسماعیل میرغفاری , نوامبر 12, 2016 @ 7:04 ب.ظ

    با سلام من پسری ۳۱ساله هستم واز طرف خانم یکی از همکارام دختری به من معرفی کردند که دوماه از من کوچکتره ویه بار باهم حرف زدیم وتقریبا حدود ۷۰درصد از موارد مد نظر من را دارند ولی یه خورده قدشون کوتاهه واینو یه کم منو دودل کرده هم چنین سنشون که هم سنیم میخواستم بپرسم من در این مورد باید چه کار کنم آیا برای ازدواج اقدام کنم یانه؟ یا اینکه اگر ازدواج کردیم مشکلی بوجود نمی آید؟ممنون

    • راهنما , نوامبر 13, 2016 @ 12:58 ب.ظ

      معمولا کوتاهی قد زن برای مردان در حد تناسب قابل قبوله و اینطور که شما گفتید مقداری کوتاهتر از شما هستند
      ولی اگر واقعا” گزینه قد برای شما گزینه بسیار مهمی هست بهتره مشاوره کنید و رابطه رو درصورت عدم رضایت کات کنید
      در این مورد میتونید با متخصصین کانون مشاوران ایران، مشاوره تلفنی/تخصصی داشته باشید
      ۰۲۱-۲۲۳۵۴۲۸۲

  • محمد علي , نوامبر 16, 2016 @ 2:00 ق.ظ

    با سلام
    پسری ٢۶ ساله هستم و دختر خانمی در زندگی من بود که از لحاظ مالی و خانوادگی با هم تفاوت داشتیم در همین حین کسی دیگر معرفی شد که رابطه ما از بین رفت ایا من با اون شرایط می تونم با ایشون ازدواج کنم ؟

    • راهنما , نوامبر 16, 2016 @ 5:25 ب.ظ

      با سلام
      .اگر منظورتان این است که نفر قبلی
      تداخلی در ازدواج فعلی ایجاد کند بسته به نوع ارتباط شما با خانم قبلی بوده است اگر واقعا عاشق او بوده اید باید برای ارتباط جدید زمان بگذرد که فرد بعدی را مدام در قالب عشق قبلی نبینید و مقایسه نکنید
      ۰۲۱-۲۲۳۵۴۲۸۲ خط ویژه

  • علی , نوامبر 16, 2016 @ 7:07 ب.ظ

    سلام من ۴ سال با یه دختر دوست بودم الان از هم جدا شدیم ولی من نمیتونم بهش فکر نکنم باید چیکار کنم که فکرش از سرم بره بیرون

    • راهنما , نوامبر 16, 2016 @ 10:49 ب.ظ

      دوست عزیز این روابط ازمون و خطاست …پس اگر نمیتونید تحملش کنید بهتره هیچ وقت واردش نشید
      این جدایی در چنین روابطی کاملا” طبیعیه

    • راهنما , نوامبر 17, 2016 @ 3:25 ب.ظ

      چون بعد از ۴ سال همچنان درگیری ذهنی دارید مراجعه به درمانگر با مهارت درمان شناختی -رفتا ی توصیه می شود

      در این مورد میتونید با متخصصین کانون مشاوران ایران، مشاوره تلفنی/تخصصی داشته باشید
      ۰۲۱-۸۸۴۲۲۴۹۵

  • ali , نوامبر 16, 2016 @ 10:56 ب.ظ

    با سلام. پسری ۳۳ هستم . ۵ ساله ازدواج کردم. قبلش عاشق یکی از دختران فامیل بودم . خیلی خیلی دوستش داشتم. اما مادرم به خاطر یه مسئله پیش پا افتاده مخالفت کردند. به خاطر رضایت مادرم از عشقم گذشتم. سه سال بعد با کسی که او پیشنهاد داد ازدواج کردم. تو این سه سال فرازو نشیب های زیادی رو تو این قضیه طی کردم. تا این که بالاخره خودمو راضی کردم که به او فکر نکنم . بعد از ازدواجم رابطه خوبی با همسرم داشتم. اما الان حدود دو سال هست و مخصوصا این چند ماه خیلی پشیمون شده ام و همش خودمم رو سرزنش می کنم. مادرمو مقصر می دونم. همش به این فکر می کنم که از خانمم جدا شوم و حتی مهریه اش را که مبلغ کمی هم نیست تمام و کمال بدهم به سراغ او بروم . اما وجدانم قبول نمی کنه. رابطه ام با خانمم بسیار سرد شده. من همش در تنهاییم با اون فکر می کنم . لطفا نجاتم دهید

    • راهنما , نوامبر 17, 2016 @ 3:21 ب.ظ

      با سلام
      لطفا حضوری مراجعه کنید .سرد شدن نسبت به همسر و فکر جدایی شرایط زندگی شما رو سخت خواهد کرد .به خاطر داشته باشید شما با اون خانوم زندگی نکردید فقط عاشق او بودید و این تضمین کننده اینکه بعدا زندگی خوشایندی با او داشته باشید نیست .پس با مراجعه به روانشناس اجازه ندهید اگر عواملی به حفظ زندگی کنونی شما کمک می کند نادانسته فراموش شوند
      در این مورد میتونید با متخصصین کانون مشاوران ایران، مشاوره تلفنی/تخصصی داشته باشید
      دفتر سعادت آباد:
      ۰۲۱-۲۲۳۵۴۲۸۲ خط ویژه

  • Saeed , نوامبر 19, 2016 @ 11:09 ق.ظ

    سلام، من OCD [وسواس فکری/جبری] میخواستم ببینم که اگه شما مشاوره در این مورد هم میدید یا نه.

    • راهنما , نوامبر 19, 2016 @ 11:28 ق.ظ

      اختلال وسواس جبری از جمله اختلالات اضطرابی است و با افکار و امیال پایدار و مهار ناپذیر و نیاز به تکرار پی در پی اعمال خاص مشخص می شود . البته ما اغلب دچار افکار خاص و یا تردید های وسواس گونه می شویم . اما این افکار بعنوان عامل وارسی های مرتب و اضطراب ما در اثر انجام ندادن آن نمیشود .

      برای تشخیص OCD یا وسواس فکری و عملی باید یا باعث رنج و نارحتی چشمگیر شود یا در عملکرد شخص ایجاد اختلال کند.

      از اختلال وسواسی اجباری چه می دانید؟

      – علایم اختلال وسواسی اجباری این اختلال مجموعه علایمی را شامل می‌شود که به صورت، obsession یا compulsion یا تواماً بروز می‌کنند.

      Obsession: به معنای تجربه افکار، تکانه‌ها یا تصوراتی تکراری است که آزار دهنده و بدون سبب می‌باشند و اضطراب ایجاد می کنند. در این بیماران افکار، تصاویر یا تکانه‌‌های عصبی نگرانی بیش از حدی که در خصوص مشکلات واقعی زندگی فرد است نمی‌باشد. گاه این افکار آنقدر تمامی ذهن فرد را درگیر می‌کند، که در عملکرد روزانه وی تأثیرگذار می‌‌شود.

      بیمار می‌داند که این وسواس‌های فکری زاییده فکر خود او می‌باشد. به همین سبب شخص مایل است با افکار یا اعمال دیگری این افکار وسواسی را از سر خود خارج کند. به عنوان مثال: در وسواس شستشو، فرد دائما به نجاست و پاکی یا آلودگی فکر می‌کند و با تکرار در شستن دست ممکن است دچار بیماری جسمی نظیر اگزما شود.

      Compulsion: به معنای یک رفتار تکراری و عمدی (مثل شستشو) یا یک عمل ذهنی (مثل شمارش) است که غالبا در واکنش به یک وسواس یا قوانین خشک انجام می گردد. این رفتارها به سبب کاهش رنج و اضطراب یا پیشگیری از یک اتفاق بد، ولی بیش از حد و اندازه معقول انجام می‌شود، در مقطعی از زمان در طول این اختلال بیمار تشخیص می‌دهد که افکار و یا اعمالش بیش از اندازه یا غیرمنطقی است، این افکار یا اعمال واماندگی بسیاری ایجاد می‌کنند و یا بیش از یک ساعت در روز وقت بیمار را می‌گیرند و به صورت چشمگیری با فعالیت‌ها و عملکردهای روزانه بیمار تداخل دارند. این اختلال ممکن است در بسیاری از موارد با بعضی از بیماری‌های اعصاب مانند افسردگی، اختلال اضطراب عمومی، اسکیزوفرنیا، اختلال دوقطبی، اختلال تیک به طور همزمان وجود داشته باشد.

      اشکال مختلف وسواس – جبری

      -آداب تمیز کردن و ترس از آلودگی

      در برخی از بیماران ، ترس از آلودگی ممکن است منجر به آداب شستشو شود که این آداب می تواند ده ها سال بیش از دوازده ساعت در روز به طول بینجامد. ابن افراد اغلب برای پیش گیری از تماس با آلودگی از تمامی قسمتهای منزل و حتی محله اجتناب می کنند .

      – آداب وارسی کردن و ترسهای مربوط به سلامتی

      اگر شما به آداب وارسی کردن دچار باشید نمی توانید مطوئن شوید که مرتکب خطائی بزر گ نشده اید . بنابراین برای حصول اطمینان به وارسی کردن می پردازید . معمولاً می ترسید که در اثر خطائی که از شما سرزده است به خودتان و دیگران آسیبی برسانید.

      – آداب تکرار و اجبارهای شمارش

      افراد مبتلا به این نوع وسواس احساس می کنند که باید حرکات ساده ای را چندین بار انجام دهند ، مانند وارد شدن به اتاق و یا شستن بخشی از بدن خود و… . ممکن است تا زمانی که این حرکات را به همان تعداد انجام ندهد احساس راحتی نکند

      -کندی اجبار گونه

      شخص مبتلا به علائم اختلال وسواس ممکن است دچار کندی در کار باشد . زیرا زمان زیادی را انجام آداب خاص خود می کند .

      -وسواس اجبارهای خرافی

      ممکن است خرافات بر زندگی همه زندگی مبتلایان به اختلال وسواس سایه بیندازد. به طور معمول وسواس های خرافی ، ترس از مرگ و نمادهای آن متمرکزند . اگر شما به این نوع وسواس مبتلا باشید میان اشیائی که ارتباط برقرار می کنید . یعنی چیزهائی را با بد شانسی مرتبط میدانید و سپس از فعالیتها و مکانهای خاصی که گمان می کنید موجب بدشانسی می شوند اجتناب می کنید.

      -آداب صرفه جوئی و اندوختن

      همه انسانها اشیائی را که برایشان بار احساسی دارند یا ممکن است به آن نیاز پیدا کنند نگاه می دارند. اما افراد مبتلا به آداب اندوختن نمی توانند میان اشیاء محبوب و اشیاء مورد مصرف تمایزی قائل شوند. آنها نمی توانند مطمئن شوند که یک تکه کاغذ ممکن است ارزشی نداشته باشد ، به همین دلیل برای حل این مسئله هر چیزی را نگاه می دارند.

      اقدامات کمکی جهت درمان وسواس
      -تقویت جسمانی

      امروزه از لحاظ پزشکی اثبات شده که ضعف جسمانی و کمبود ویتامین های مورد نیاز بدن نقش مهمی در ابتلا به وسواس ایفا می کند. بنابراین تقویت قوای جسمانی (زیر نظر پزشک) در این زمینه مفید خواهد بود.

      -عدم اعتقاد به افکار وسواسی

      هرگاه همواره از صمیم قلب اعتقاد داشته باشید که افکار وسواسی شما حقیقی هستند یا آنکه اجبارهایتان در پیشگیری از یک پیشامد بد ضروری اند . آنگاه ممکن است به رفتاردرمانی جواب ندهید . بنابراین مهمترین اصل در درمان غیر داروئی وسواس عدم اعتقاد به افکار وسواسی است.

      – آوردن افکار وسواسی به ذهن از روی عمد

      سعی کنید افکاری را که باعث بروز رفتارهائی بعد از آن میشود ، در حضور دیگران و یا در مکانهائی که نمی توانید آن اعمال را انجام دهید به ذهن بیاورید . آنگاه بعد از انجام ندادن چند باره آن اعمال متوجه بی اثر بودن آن می شوید.

      – رها کردن یکباره وسواس

      خود را از بند افکار مزاحم رها کنید و برای خود شعاری بسازید ، مثلاً هرگاه افکار وسواسی به سراغ شما آمد بگوئید : پیش به سوی زندگی عادی عنوان عامل اصلی بیماری تلقی شود خط اول درمان را داروهای «SSRI» Serotonin Reuptake Inhibitor Specific شامل می‌شوند. این داروها به عنوان مهارکننده‌های باز جذب سروتونین به صورتی اختصاصی عمل می‌کنند.

      سابقاً داروی کلومی پرامین با وجودی که یک داروی ضدافسردگی سه حلقه‌ای است ولی به سبب اینکه عمدتاً مهارکننده باز جذب سروتونین (SRI) می‌باشد در این بیماری کاربرد فراوانی داشته است. در حال حاضر علی‌رغم اینکه این دارو هنوز تجویز می‌شود ولی به سبب عوارض جانبی بسیار و ایجاد مشکلات مسمومیتی به عنوان خط اول درمان محسوب نمی‌شود. بنابراین تجویز داروهای (SSRI) که کم‌خطرترند مانند: فلوکساتین، پراکستین، سرترالین، فلوواکسامین، سیتالوپرام پیشنهاد می‌شود.

      در حال حاضر داروی Venlefaxine که مهارکننده باز جذب نوراپی‌نفرین و سروتونین (SNRI) است نیز به صورت کمکی یا به تنهایی در درمان اختلال وسواسی جبری کاربرد دارد. باید توجه شود که دوز داروهای ضدافسردگی در درمان وسواس معمولا بیشتر از دوز این داروها در درمان افسردگی است .

      زمان پاسخ‌دهی بیمار به دارو:

      در بیماران مبتلا به وسواس، پاسخ‌دهی بیمار به داروی تجویزی را پس از گذشت مدت حدوداً ۱۲- ۸ هفته می‌توان ارزیابی کرد. این زمان معمولا بیش از زمان پاسخ به داروها در مبتلایان به افسردگی (۴- ۳ هفته) می‌باشد. البته این زمان ممکن است کمی متغیر باشد، ولی عمدتا در درمان وسواس برائ پاسخ‌دهی بیمار، نیازمند به زمان و دوز داروی بیشتری می‌باشیم.

      هدف اصلی درمان کاهش افکار و اعمال وسواسی در حدی که بیمار بتواند به طور طبیعی فعالیت کرده و عملکرد داشته باشد معمولا کاهش ۳۵- ۲۵ درصد نمره فرم ارزیابی Y- Bocs به عنوان پاسخ بالینی مطلوب ارزیابی می‌شود. در حال حاضر حدود ۶۰- ۴۰ درصد بیماران پیشرفت معنی‌داری با مصرف اولین داروی SSRI و migna.irیا کلومی پرامین نشان می‌دهند ولی تعداد کمی پاسخ بسیار بالایی به داروها می‌دهند، حدود ۲۰ درصد از بیمارانی که به اولین داروی SSRI پاسخ نداده‌اند، به داروی دیگری از این خانواده و یا به کلومی پرامین پاسخ می‌دهند.

      بایستی توجه شود که روش‌های درمانی دیگری مانند: شناخت رفتار درمانی (CBT) که نقش بسیار مهمی در بهینه کردن درمان این بیماران دارد و یا ECT و نوروسرجری در موارد بسیار شدیدی که وسواس به درمان‌های دیگر پاسخی نداده است مورد استفاده قرار می‌گیرند.
      در این مورد میتونید با متخصصین کانون مشاوران ایران، مشاوره تلفنی/تخصصی داشته باشید
      ۰۲۱-۸۸۴۷۲۸۶۴

  • ایدا , نوامبر 19, 2016 @ 3:07 ب.ظ

    سلام.
    همسر من خیلی بد اخلاق است نمیگزارد من از خانه بیرون بروم نه تفریحی نه گردشی.هر روز به خودم و خانوادم فحش های خیلی زشت میدهد.خیلی از رفتارش خسته شدم ارزوی مرگ دارم.دلم میخواد از این زندگی خلاص بشوم.تو رو خدا کمکم کنید.

    • راهنما , نوامبر 21, 2016 @ 8:50 ب.ظ

      رفتار با شوهر بداخلاق، کار ساده ای نیست. مردان بیشتر کلامی هستند و به همین خاطر باید اجازه دهید عصبانیت خود را بیرون بریزند. درحالی که زنان تمام خشم خود را درون خود نگه می دارند و با گریستن آن را نشان می دهند. درمورد یک زوج متأهل، تمام خشم مرد متوجه زن خواهد بود چون او نزدیکترین فرد به شوهرش می باشد.

      خشمی که از طرف شوهرتان سر می زند، مستقیماً شما را هدف قرار نمی دهد. در این شرایط شما به اندازه کافی به احساساتی شدن گرایش دارید. اندیشیدن به شوهرتان که همیشه با خشم برخورد می کند، باعث می گردد احساس فرومایگی کنید و این امری کاملاً طبیعی است. شما باید یک قدم به عقب بردارید و عملاً به آنچه رخ داده است بیندیشید و دلیلی که در پس این رفتار وجود دارد را بیابید.

      استرس، ناامیدی و ترس، مردان را عصبانی می کند. می توانید به همسرتان بگویید که با اینکه می دانید او این روزها چه استرس فراوانی دارد و این مسئله او را عصبی کرده است، اما این موضوع باعث شده که رابطه زناشویی تان نیز تحت تأثیر قرار گیرد. با همسرتان شفاف و روشن گفت وگو کنید و او را بدون قید و شرط حمایت کنید.

      ۶نکته برای خوشحال ساختن شوهران خشمگین
      ۱- نگذارید همسرتان درگیر خشم خود گردد. اگر دیدید عصبانی است، او را تنها بگذارید. اگر فکر می کنید که مسئله خاصی باعث عصبانیت همسرتان می شود، از طرح آن موضوعات اجتناب کنید.

      ۲- عصبانیت به آسیب های فیزیکی و عاطفی می انجامد. به شوهرتان لجبازی نکنید. در عوض سعی کنید راه هایی برای درک و حمایت او بیابید.

      ۳- شما باید درون خودتان را مورد تجزیه و تحلیل قرار دهید. باید به این فکر کنید که چرا همسرتان عصبانیت خود را برسر شما خالی کرد. غر نزنید، زیرا نتیجه ای جز انفجار عصبانیت و بدتر شدن شرایط ندارد.

      ۴- طوری رفتار کنید که همسرتان با شما احساس راحتی کند. شما می توانید انفجار خشم همسرتان را با برقراری ارتباطی درست با وی، خنثی کنید. گفت وگو با همسرتان به هیچ و جه او را ناراحت نخواهد کرد. پس از اینکه با او گفت وگو کردید، درخواهید یافت که همه چیز به حالت عادی بازگشته است. این زمان مناسبی است تا با شریک زندگی خود روبه رو شوید.

      ۵- شوهرتان را درک کنید. درک شما از او طغیان خشمش را کمتر می کند. در ضمن شنونده خوبی باشید.

      ۶- اگر متوجه شده اید که شوهرتان بیش از اندازه عصبانی می شود، می توانید از یک متخصص کمک بگیرید. از او بخواهید که خود را متعهد به انجام برنامه های مدیریت خشم نماید.

      چگونه با شوهر عصبانی خود برخورد کنیم؟
      چگونگی برخورد با یک شوهر عصبانی، به میزان شکیبایی شما و میزان آسیبی که به شما وارد می گردد، بستگی دارد. آزارهای عاطفی و روحی امری واقعی اند و افراد مختلف میزان صبر متفاوتی دارند.

      در درجه اول، ممکن است همسر خشمگین شما در خانواده ای رشد کرده باشد که اینگونه رفتارها طبیعی بوده است و بیان احساسات درونی با چنین راه های خشن، بدون توجه به آسیبی که به شما وارد می آید، به نظرش عادی می آید. اگر شما در خانه ای با عشق فراوان بزرگ شده اید، به طور قطع توقع محبت بیشتری از شوهرتان دارید و عصبانی شدن او شما را به میزان فراوانی ناامید و دلگیر می کند.

      به شوهرتان بگویید که وقتی خشمگین می شود، چقدر شما اذیت می شوید. شاید او از اینکه دارد به شما آزار می رساند، آگاهی ندارد. اگر او شما را دوست دارد باید تلاش کند تا برای جلوگیری از ناراحت شدن شما، عبارات مناسب و لحن متمایزی را یاد بگیرد. در حقیقت برخی از مردها بسیار خودخواهند و از درک دیدگاه های شما سرباز می زنند. اما حداقل سعی کنید زمانی که او آرام است، در این مورد با او به گفت وگو بنشینید.

      بیشتر مردان متأهل قادرند تا با احترام سخن بگویند، پس تلاش کنید درمورد آنچه بیش از همه شما را آزار می دهد، با او صحبت کنید و از او بخواهید تا بیشتر ملاحظه احساسات شما را بنماید. برای داشتن یک زندگی زناشویی کامیاب، در جهت شاد و خشنود کردن یکدیگر تلاش کنید.

      درصورتی که شوهر شما به احساساتتان اهمیتی نمی دهد و به صراحت اقرار می کند که می خواهد شما را بیازارد، ممکن است خودش هم عمیقاً آسیب دیده باشد. از او درمورد آنچه که او را آزار می دهد سؤال کنید و به او قول دهید این مسئله را طوری تغییر خواهید داد که دیگر اذیت نشود. برخی افراد دوست دارند وقتی خودشان آزرده خاطر می شوند، دیگران هم مثل آنها باشند.

      اگر شما باعث آزردگی او شده باشید، ممکن است او بخواهد کار شما را تلافی کند. بنابراین، درباره آنچه باعث شده تا شما او را اذیت کنید با او حرف بزنید و سعی کنید تا دیگر با این روش او را نیازارید.

      اگر به وضوح همسرتان دوست داشت شما را اذیت کند، با اینکه شما همواره رفتار خوبی با او داشته اید، باید به دنبال راه حل عاقلانه ای باشید.

      بله، بسیاری از مردها نسبت به دیگر مردها مهربان ترند. اگر نمی توانید با او کنار بیایید و رفتارهای بد او را تحمل کنید، به او گوشزد کنید که اگر نتواند رفتارش را تغییر دهد، او را ترک خواهید کرد. برخی از مردها به رابطه زناشویی بها نمی دهند و دوست دارند که هرطور که هست، از آن خلاص شوند. شاید از نظر آنها این راهی برای جدایی از شما باشد.

      اگر نتوانستید در کل موقعیت خود خوشبختی را بیابید، شاید بهتر باشد هرچه زودتر از او جدا شوید. شاید او به خاطر بودن با شما خشمگین است و می خواهد که او را ترک کنید. سعی کنید هر کاری که می توانید برای محافظت از خود در برابر آزار او انجام دهید که به رفتار خشن او ربط داشته باشد. اما اگر به هیچ وجه نمی توانید این کار را انجام دهید، می توانید برای همیشه از او جدا شوید.

      به خاطر داشته باشید درصورتی که هر دو شما برای یکدیگر اهمیت داشته باشید و درصورتی که دوست داشته باشید یکدیگر را خوشحال ببینید، می توانید برای یادگیری درست رفتار کردن با یکدیگر تلاش کنید. افراد متأهل باید بیاموزند که چگونه با هم رفتار کنند. هر دو شما باید برای یافتن راهی برای سازش و شاد نگاهداشتن یکدیگر تلاش کنید. اگر یکی از زوجین وظیفه خود را برای خشنود کردن دیگری انجام نداد، راه دیگری به غیر از جدایی باقی نمی ماند.

      تا وقتی شوهرتان صادقانه برای کمتر عصبانی شدن تلاش می کند، و تا وقتی تلاش می کند تا به شما آسیبی نرساند، زندگی زناشویی شما به طور قطع شادتر می گردد. عشق و محبت را به هم بیاموزید. به او آن چیزی که بیشتر خواهان آن است را تقدیم کنید. ممکن است او محبت و حمایت بیشتری را از شما بخواهد هر آنچه که خواهانش است را فقط با مهربانی به یکدیگر بدهید. اگر او عشق و محبت را از طرف شما دریافت کند، امیدوار باشید که سعی در پس دادن محبت شما، بیشتر خواهدشد.
      در این مورد میتونید با متخصصین کانون مشاوران ایران، مشاوره تلفنی/تخصصی داشته باشید
      ۰۲۱-۸۸۴۷۲۸۶۴

  • موزیسین , نوامبر 22, 2016 @ 9:46 ب.ظ

    با سلام و خسته نباشید
    بنده ۳۰ سال دارم و می توان گفت از دوران نوجوانی یا حتی کودکی تاکنون مشکل خجالتی بودن و کمرویی را داشته ام, و هم اکنون در این سن نیز بشدت دچار کمبود اعتماد بنفس, خجالتی بودن و کمرویی همراه با علایمی چون اضطراب, اسپاسم عضلانی و… دارم و این حالت برایم بسیار ازار دهنده شده و حتی موقع رفت و امد در خیابان و مکان های شلوغ, همچنین در روابط اجتماعی ام دچار مشکل شده ام, به خصوص با جنس مخالف, و در کل بسیار کم حرف شده ام و از صحبت کردن در جمع هایی مانند کلاس , اقوام و قوم و خویش هراس دارم. از طرفی هم بدلیل مشکل بیکاری و سردرگمی و تشدید حالت های ذکر شده دچار افسردگی شده ام, چرا که ناکامی در روابط اجتماعی ام مرا سرخورده کرده است, علاوه بر این, قصد مسافرت به خارج از کشور برای ادامه تحصیل را دارم, که با این حال و روز نگران وضعیت خودم در انجا نیز هستم, خواهشمندم راهنمایی های لازم را عنایت بفرمایید.
    با تشکر از شما

    • راهنما , نوامبر 23, 2016 @ 12:11 ق.ظ

      مشخصا هر رفتار معایب و مزایای خودش دارد از این رفتار ها خجالتی بودن یکی از رفتار های اجتماعی است که همیشه فرد از آن ضربه می بیند و برخی موارد فرد نمی تواند خق خود را احقاق کند و تضییع حق می شود اما هر مشکلی راهکاری دارد برای همین در این پست برخی از راهکارهای این رفتار را بر می شماریم:
      ۱ – قبل از وارد شدن به یک جمع، اطلاعاتی در مورد آن جمع به دست آورید و درباره چیزهایی که می‌خواهید یا می‌شود در آنجا مطرح کرد، فکر کنید.
      ۲- معاشرت خود را با دیگران بیشتر کنید؛ از جمع‌های دوستانه کوچک شروع کنید، به سؤالات‌شان جواب دهید و از آنها درباره خودشان، آرزوهایشان، اهداف‌شان یا موضوعات دیگر سؤال کنید.
      ۳- اگر خجالتی بودن، خیلی شما را آزار می‌دهد، به یک مشاور یا روان‌شناس مراجعه کنید.
      ۴- تا حد ممکن از انزوا و گوشه‌گیری دوری کنید. اگر چند نفری دوروبرتان هستند، کتاب خواندن را کنار بگذارید و سر صحبت را با آنها باز کنید.
      ۵- اگر به خاطر لهجه، صدا، بوی دهان یا نوع دندان‌هایتان از جمع گریزان هستید، چرا فکری به حال اصلاح اینها نمی‌کنید؟
      ۶- در جمع‌ها کاری کنید که کسل، خسته و بی‌حوصله به نظر نیایید.
      به یاد داشته باشید راه مقابله با خجالت این است که به چیزهای دیگری تمرکز کنید؛ مانند فکر کردن و تصور اینکه چطور می‌شود از اتفاقات اجتماعی لذت برد.
      ۷- از طرد شدن یا شکست خوردن، نترسید. قهرمانان ورزشی نیز با وجود احتمال شکست، باز هم به مبارزه و رقابت می‌پردازند؛ اما تقریبا همه آنها برای برد به میدان می‌روند و هیچ‌گاه از شکست حرف نمی‌زنند.
      ۸- کم‌رویی، تـردید و دودلی هنگامی ‌رخ می‌دهد که شما به عیوب و نقایص خود فکر می‌کنید. افکـارتـان را متوجه شخصی کنید که در حال گفت‌وگو با او هستید. در این حالت، هم شما اضطراب خود را از خاطر خواهید برد و هم طرف مقابل از توجه شما خوشحال خواهد شد.
      ۹- همه‌چیز را به خودتان نگیرید. نباید هر چیزی مانند شوخی و طعنه را به عنوان توهین تلقی کنید. مردم اغلب چیزهایی را می‌گویند که هیچ مقصود و منظوری از آن ندارند؛ هر چند گاهی اوقات مردم نـظـرات نابجا و بی‌موردی می‌دهند؛ در این صورت، قاطعانه از خودتان دفاع کنید.
      ۱۰- توقعتان را کم کنید. بنا نیست در پایان یک گفت‌و‌گو، شما افراد را کاملا مجذوب خود کرده باشید. همین که همه از هم‌صحبتی یکدیگر لذت برده باشید، کافی است. باور کنید!
      ۱۱- هول نکنید. آدم‌های روبه‌روی شما هر چقدر هم که مهم باشند، آدم هستند؛ آنها هم معایب و مشکلات و ضعف‌های خودشان را دارند؛ عین شما! شاید هم مثل خود شما دارند سعی می‌کنند کسی متوجه نشود چقدر خجالتی هستند.

      در این مورد میتونید با متخصصین کانون مشاوران ایران، مشاوره تلفنی/تخصصی داشته باشید
      دفتر قیطریه:
      ۰۲۱-۲۲۶۸۹۵۵۸ خط ویژه

  • موزیسین , نوامبر 26, 2016 @ 2:29 ق.ظ

    ممنون از پاسخ شما, بنده استان فارس و شیراز هستم, شما مشاور ماهر و با تجربه سراغ ندارید در شیراز؟ اگر سراغ دارید ممنون میشم معرفی کنید یا ادرس, شماره تلفن به من بدهید,جهت مشاوره حضوری.
    با تشکر از شما

    • dr-salary , نوامبر 26, 2016 @ 11:29 ق.ظ

      با سلام

      با مرکز مشاوره دانشگاه شیراز تماس بگیرید و ادرس مطب اساتید را دریافت کنید
      موفق باشید

  • موزیسین , نوامبر 26, 2016 @ 7:39 ب.ظ

    تشکر

  • maryam , نوامبر 27, 2016 @ 1:39 ب.ظ

    سلام.خسته نباشید. من ۱۶ سال دارم وسال گذشته داخل مدرسه با دبیر پرورشیم بر سر حجاب بحث کردیم اینو هم بگم ایشون بیشتر مواقع با من مشکل داشتن و بدون این که به همه برای این موضوع تذکر بدن فقط به من به روش تهدید امیز و بی ادبانه تذکرمیدادن .که یکی از این روزا من به علت بحث شدید و فشارعصبی زیاد چند روز در بیمارستان بستری شدم و پدرو مادرم از ایشون شکایت کردن ومراحل قانونی رو گذروندن .و امسال مجددا پست شون رو داخل مدرسه جدبد من انداختن تا یه جورایی از من انتقام بگیرن با تحریک مدیر و معاونم .منم به ایشون به هیچ وجه کاری نداشتم.اما ایشون برای این که بحث کنند و دعوا راه بندازند هی طرف من میومدن و من اصلا به حرفایی که میزدند توجهی نداشتم و به راهم ادامه میدادم . همچنین به خاطر این بی محلی ها مجدد مشکل پیدا کردیم .حالا مشکل و چیزی ذهنمو مشغول کرده اینه که من جدیدا برا این که نخوام با بقیه پرسنل درگیری داشته باشم نوع حجابمو تغییر دادم و ایشون با وجود این همه مشکل بین ما در کمال تعجب میاد و جلو همه بهم میگه خیلی خوشکل تر شدی .بهت میاد زیبا بودی زیبا تر شدی !!!!! به نظر شما ایشون میخوان که دست دوستی بدن و ضربه بزنند یا به این مشکل و دعوا خاتمه بدن. ایا منم با ایشون نرم تر رفتار کنم و دوست باشم؟

    • dr-salary , نوامبر 27, 2016 @ 7:22 ب.ظ

      با سلام

      دوست عزیز اینکه در حال حاضر ایشون چه نیتی دارند بنده مطلع نیستم .ولی اینکه شما به خاطر دیگران در روند خود تغییر ایجاد کنید صحیح نیست .به هر حال
      در جامعه شما با اختلاف سلیقه های زیادی رو به رو می شوید که انعطاف خوب است ول همیشه کارساز نخواهد بود

  • nasim , نوامبر 28, 2016 @ 11:31 ق.ظ

    با سلام و خسته نباشید
    دانشجوی ارشد مامایی هستم قبلا به عنوان بازرس علوم پزشکی استان فارس استخدام بوده ام در بیمارستان و مراکز بهداشت فعالیت داشته ام و به علت تمایل به مشاوره مامایی و بهداشت جنسی جهت جذب نیرو در سایت اطلاعاتم را نوشته ام و رزومه را فرستاده ام اما امکان ارسال اطلاعات در سایت وجود ندارد . با تلفن های موجود در سایت نیز تماس گرفته ام اما پاسخگو نبوده اند .
    لطفا راهنمایی کنید .

  • محسن , نوامبر 29, 2016 @ 3:39 ب.ظ

    با سلام
    ۳۶ سالمه. ۱۲ سال ازدواج کردم و ۲ تا فرزند دختر دارم.تمایل به داشتن فرزند پسر دارم ولی همسرم مخالفت شدیدی میکنه و سر همین موضوع خیلی باهم اختلاف شدید داریم . به من میگه من بچه نمیخوام و اگر تو بچه میخوای بر زن بگیر . چه کار کنم ؟

    • dr-salary , نوامبر 29, 2016 @ 6:37 ب.ظ

      با سلام
      حس شما طبیعی است ولی آیا تضمینی وجود دارد که در بارداری بعدی این امر اتفاق بیفتد
      همسر شما هم قطعا دلایلی دارد که باید به ان توجه شود .
      موفق باشید

  • Zari , نوامبر 30, 2016 @ 9:49 ق.ظ

    سلام
    لطفا بم کمک کنید ، چند وقته متوجه شدم پدرم با خانمى بصورت تلفنى در ارتباط هست ، نمیدونم در چه حد و اندازه اما حتى در خانه با تلفن صحبت میکنه و فک میکنه کسى متوجه نمیشه ! بیشترین هدف اون آدم کثیف پول گرفتن خست چون چندبار شنیدم ! من فقط بخاطر مادرم و حفظ آبروى خانواده قبل از اینکه هر اتفاق بدترى بیفته میخام این قضیه تموم شه ، نمیتونم مستقیم به خودش بفهمونم و اینکه خودم به اون شماره ز بزنم ( میترسم اتفاق بدترى بیفته) نمیدونمم چیکار کنم ! لطفا راهنماییم کنید .

    • dr-salary , نوامبر 30, 2016 @ 1:44 ب.ظ

      با سلام
      شما چقدر مطمئن هستید که این ارتباط بر چه اساسی است .و اینکه اگر ارتباطی باشد قطعا یط طرفه نیست و پول گرفتن بدون هیچ رابطه ای بین دو نفر غیر منطقی است .اگر با پدرتان راحت هستید قبل از اطلاع سایرین طرح موضوع کنید
      و شاید ایشون دلیلی داشته باشند و دیدگاه شما اشتباه باشه .ولی هیچ وقت خودتون تماس نگیرید وقتی کاملا به فرضیاتتون مطمئن نیستید

      • Zari , نوامبر 30, 2016 @ 2:24 ب.ظ

        ممنون از پاسختون
        مطمئن هستم که این ارتباط فقط تلفنى هست بخاطر اینکه رفت و آمدهاش کاملا مشخص هست و قضیه پول رو چون حین تماس ها شنیدم میگم ، نمیتونم راجع بهش حرف بزنم نمیخام مشکلى براى خانوادم بوجود بیاد میخاستم اینو یه اتفاق تصور کنم که تموم بشه و بگذره اما الان نمیدونم چیکار کنم ، تنها راهى که بذهنم رسید تماس خودم بود قبل از اینکه بقیه متوجه بشن 🙁

  • میترا , نوامبر 30, 2016 @ 6:26 ب.ظ

    با سلام.
    تو شیراز کسی نیست که در منزل مشاوره بده؟؟یکی از نزدیکان من نیاز به مشاوره داره ولی واسش سخته به مرکز مشاوره مراجعه کنه.ممنون میشگ راهنمایی کنید

    • راهنما , دسامبر 1, 2016 @ 1:02 ق.ظ

      با سازمان بهزیستی شیراز تماس بگیرید و یا با شماره های ۱۲۳ تماس حاصل فرمایید

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *