مرکز مشاوره

مرکز مشاوره شیراز

مرکز مشاوره شیراز

بنیان خانواده و اعضای این نهاد همواره یکی از مهم ترین دارایی هایی است که هر فرد در زندگی دارد و برای آن ارزش و احترام بسیاری قائل است. اما برای حفظ این نهاد و صمیمانه تر شدن روابط و همینطور جلوگیری از فروپاشی آن باید چه کار کنیم؟ مسبب بسیاری از مشکلات خانوادگی ممکن است خودمان باشیم و به همین دلیل باید بر رفتار و کردار خود کنترل داشته باشیم تا از بروز ناراحتی و دلخوری در این نهاد مقدس جلوگیری کنیم و در برابر مشکلات بهترین راه حل را پیش گیریم.

شماره های تماس 01

مرکز مشاوره شیراز و مشاوره شیراز به منظور کمک به هموطنان شیرازی و با هدف ارتقاء سطح علمی جامعه و کمک به فرهنگ کشور ایجاد شده است. این مرکز با برپایی شعب متعدد مانند مشاوره ازدواج ستارخان، مشاوره خانواده ستارخان، مشاوره ازدواج عفیف آباد ، مشاوره خانواده عفیف آباد ، مشاوره خانواده چمران ، مشاوره خانواده ملاصدرا و با به کارگیری کارشناسان مجرب در مرکز مشاوره شیراز آماده پاسخ گویی به شما شیرازیان عزیز می باشد.

مشاوران ما مستقر در نمایندگی های مشاوره شیراز در مرکز مشاوره در مرکز مشاوره ستارخان ، مرکز مشاوره چمران، مرکز مشاوره عفیف آباد، مرکز مشاوره ملاصدرا ، مرکز مشاوره زند و دیگر نمایندگی ها پذیرای مردم عزیز خواهند بود.

هدف من تحصیل کردن و شاغل شدن هستش

سلام هدف من تحصیل کردن و شاغل شدن هستش..بنظرتون چطور میتونم رگ‌خواب همسرم دستم باشه ازهردری برم از در بعدی خارج میشه و نمیتونم به سمت خودم بکشونمش ..

پاسخ

با سلام اگر شما می خواهید ایشون قانع شوند که شما ادامه تحصیل بدهید و بعدا شاغل شویر بستگی به نوع صحبت های شما دارد که چطور مسائل را با ایشون مطرح کردید و چقدر حساسیت ایجاد شده است احتمالاو اینکه فرضا ایشون چه انتظاراتی از شما دارند و چرا نظر ایشون نسبت به کار منفی است شاید به هر حال ایشون ذهنیت بدی نسبت به ایشون دارند .

و یا فکر می کنند شاغل شدن شما ممکنه شما رو از زندگی دور کند و مشغولیت هایی ایجاد شود بهتره ابتدا از دلایل مطلع شوید و بعد کم کم عملی ایشون باید متوجه باشند درس خواندن لطمه ای به زندگی نمی زند که اگر واقعا دغدغه ایشون این مساله است خب خیلی راحت بفرمایید هر جایی لطمه ای وارد شد شما خودتون ادامه نخواهید داد .امیدوارم خوشبخت باشید
در این مورد میتونید با متخصصین کانون مشاوران ایران، مشاوره تلفنی/تخصصی داشته باشید
۰۲۱۲۲۶۸۹۵۳۴
موفق باشید

چطوربا خانواده شوهرم برخورد کنم منو دوست داشته باشن

سلام چطوربا خانواده شوهرم برخورد کنم منو دوست داشته باشن و دتوزندگیم دخالت نکنن ..چگونه از دخالتشون جلوگیری کنم

پاسخ

با سلام دوست عزیز دخالت خانواده همسر حتما دلایلی دارد که خب قاعدتا یک طرف جریان هم شما هستید .

به هر حال بازخورد شما هم موثر است البته چون جزئیات مسائل را نمی دانیم شاید بهتر باشد حضوری بررسی شود .و مراجعه داشت۶ باشید تا مشخص شود که دقیقا جریان چیست ؟

گاهی از ابتدا خودمان اجازه دخالت هایی را می دهیم که درست نیست .در هر حال امیدوارم بتوانید مدیرست درستی داشته باشید و بدون اینکه ایجاد دلخوری کنید رفتارها را متناسب با شرایط پیش ببرید .

و خب متوجه کنید دیگران را که از بعضی دخالت ها رنجیده خاطر می شوید .امیدوارم خوشبخت باشید

در این مورد میتونید با متخصصین کانون مشاوران ایران، مشاوره تلفنی/تخصصی داشته باشید
۰۲۱۲۲۶۸۹۵۳۴
موفق باشید

به برنامه ریزی اصلا تسلط ندارم

سلام خانم‌مشاوره.ترانه هستم.خانم‌مشاوره من ازلحاظ برنامه ریزی اصلا تسلط ندارم و‌بهترت بگم بلد نیستم بزنامه بریزم..مخصوصا کتبی.توی ذهنم کلی هدف میچینم ولی وقتی بخام رو‌کاغذ پیادش کنم نمیتونم و‌نمیدونم از کجاشروع کنم..

برنامه ازهمه لحاظ.همسرداری بچه داری.ودر اخر برای خودم‌که کی و‌چطوری برخورد کنم لباس بپوشم .و غیره..

قصد دارم برم کلاس خیاطی.ب شوهرم سپردم برام پرسجوکنه ولی همیشه میکه یا کار دارم یا فراموش‌کردم.

بااینکه پولی دردستم‌نیست برام‌سخته بخام همینحوری دست رو‌دست بذارم.

میخام ی حرفه ای دردستم داشته باشم..

من نمیتونم تاوقتی که خونمون جدانشده همینجوری بمونم و‌کاری نکنم من دخترپرتحرکی هستم ازی نواختی بدم میاد.خب نمیتونم همش‌من درک کنم وبسوزم..

باید ی کاری کنم‌که موفق بشم تنها با فکرکردن نمیتونم ب چیزی که میخام‌ برسم.

ازتون راهنمایی میخام که‌ چطوری میتونم برنامه بریزم‌ که بهمه‌چیز برسم چون دخترشوهرمم وقت مدرسه اش هستش نمیخام‌ درسش لطمه ای وارد بشه…باتشکر

دوست عزیز در مورد بحث برنامه ریزی تقریبا اکثرا اینچنین هستند یعنی برنامه می ریزند ولی خب در عملی شدن با مشکل مواجه می شوند و یک دلیل ان برنامه ریزی غیر واقع بینانه و بلند پروازانه است که فرد می داند از پس ان بر نمی اید .

پس برنامه ریزی درست است که ساعات ان درست منطبق با واقعیت باشد و برنامه های طرح شده هم همین طور و امکان عملی ساختن ان برنامه ها وجود داشته باشد .

دقت داشته باشید که فرضا همسر شما در مورد کلاس خیاطی برای شما پیگیر نیست و خودتون هم تلاشی نداشتید پس گنجاندن ان در برنامه خیلی معقول نیست .

و اینکه تلاش کنید دنبال مهارتی باشید که با ساعت بیکاری و مسائل مادی شما هم خوانی داشته باشد البته اینکه بخواهید فعالیت و حرفه ای را بیاموزید بسیار پسندیده است منتهی می توانید از فنی -حرفه ای و کلاس های انجا بهره ببرید و بعد زمان ها را به تناسب تنظیم کنید که از امورات منزل هم غافل نشوید و مشکلی در منز ل پیش نیاید امیدوارم موفق باشید
در این مورد میتونید با متخصصین کانون مشاوران ایران، مشاوره تلفنی/تخصصی داشته باشید
۰۲۱۲۲۶۸۹۵۳۴
موفق باشید

بادخترشوهرم چکارکنم دلش میخواد مادرش ببینه

سلام .من بادخترشوهرم چکارکنم یعنی اجازه بدم هروقت دلش خواست مادرش ببینه .یا برای دیدن مادرش وقت تعیین‌کنم که دختر هوایی نشه..ی جورایی دخترلوسی هستش.به محض گریه کردن باید خواسته اش براورده بشه ولی من اینکارنمیکنم چون میخام ازم حساب ببره..بنظرتون چکارکنم که حرف گوش بده

پاسخ

اینکه ایشون باید مادرشو ببینه براساس قانون حق این بچه است
ولی در مورد لوس بودنش باید همسرتون در کنار شما باشه وگرنه شما در این بین ممکنه بعنوان یک نامادری مورد سرزنش قرار بگیرید
چون این بچه متوجه شده با گریه کردن میتونه به خواسته اش برسه و به همین خاطر لازمه پدرش در کنار شما باشه تا بتونید اصلاح رفتاری کنید

لجبازی نوعی رفتار مقابله ای در کودکان می باشد که معمولاًوالدین در مواجهه با آن رفتارهای مختلفی را نشان می دهند .البته اکثرا هم با شکست مواجهه می شوند.درابتدا باید به نکته ظریفی اشاره کرد و ان اینکه همیشه بیاد داشته باشیم که از ایجاد رفتارهائی که منجر به لجبازی در کودکان می شود،تاحد ممکن اجتناب کنیم.چرا که درواقع این ماهستیم که بازنده خواهیم بود.

به کودک چیزی می گوییم واو لجبازی می کند.بیابید این جمله را آنالیز کنیم وبرای هر یک راه حلی پیدا کنیم آیا آنچه که به کودک می گوییم،سلبی است یا ایجابی .(یعنی نکن است یا بکن)!

هدف از دستور ما چیست؟آیا کودک واقعاًمی تواند کاری را از او خواسته ایم را یا آن کاری که او را از انجامش منع کرده ایم برآورده کند؟یادمان نرود که «باید از هر کسی چیزی را توقع داشت که بتوان از عهده انجامش بربیاید.»اگردرخلال دستورهای ریز ودرشتتان ،درخلال بکن ونکن های گاهی زائد وبی فایده،که گاهی اگر خود ما را روانکاوی کنند،ریشه خیلی ازآنها را در کودکی خودمان پیدا باید کرد.

درباره قسمت اول وبحث درمورد جنس درخواست ما که سلبی است یا ایجابی،اصولاً،کودکان میانه خوبی با درخواست های سلبی ندارند.پس نکن.فلان کار را بکن،فلان طور راه نرو،جیغ نزن،دست توی بینی ات نکن و…. معمولاً جواب نمی دهد!!!…

رابتدا باید دقت کنیم که ریشه ی آن حرکت ناخوشایندی که کودک انجام می دهد چیست؟ آیا نیاز او برای جلب توجه است؟ آیا آن کار به اوآرامش می دهد؟آیا نیازحسی است؟آیا سطح توانائی اش در همین حد است؟آیا عادتی است؟

هر کدام از این موارد که باشد نمی توان با گفتن یک دستور بکلی قال قضیه را کند به جای آن بهتر است به قول معروف گولش بزنیم!این اصطلاح در اصل یک تکنیک رفتار درمانی است که یک کار مطلوب را جایگزین رفتار نامطلوب می کنیم.

جهت انجام این تکنیک بهتر است از واژه زیر استفاده کنیم که اگر توونستی، این کار را بکنی؟!در این مواقع اگر نیاز کودک به جلب توجه ریشۀ حرکت ناپسندش باشد سریعاً فعالیت دلخواه شما را جایگزین می کند.مثلا به کودکی که مدام برهمه چیز لگد می زند می گویم.

بیا ببینیم زورت می رسد تا به این توپه لگد بزنی؟اگر راست می گی و خیلی قوی هستی بیا کمک کن این صندلی ها رو تنهائی جمع کن.در این حالت در اثر اشتغال به فعالیتی از نوع موازی،مشارکتی،رقابتی و هر نوع دیگر،او را از حال و هوای حرکت ناپسندش بیرون بیاوریم بدون این که احساس کند ما روی فلان حرکت او حساس می شویم.

در حقیقت باید از موضع قدرت و عقل برخوردکنیم و نقطه ی ضعفمون را نشان ندهیم.چرا که دیده ایم خیلی از ماها عملاً آنقدر واکنش شدیدی به رفتارهای کودکان نشان می دهیم که کودک هر قدر که کوچک باشد متوجه می شود که نقطه ضعف ما در کجاست!در مورد دوم،این که واقعاً آن چیزی که از کودک می خواهیم،جداً چه ضرورتی دارد؟…

یادمان باشد که همیشه حساب و کتاب و تعداد امر و نهی هایمان را در یک روز داشته باشیم.می دانید چرا؟چون والدین زمانی که خسته اند و حوصله ی کاری را ندارند ،تعداد امر و نهی هایمان خیلی بیشتر از زمانی است؟که دوست داریم به دل کودک راه بیاییم تا خودش به کشف محیط بپردازد.

هم چنین این که درست مقابل این لجبازی که الان دغدغه ی ذهنی ماست،یکی از علائم سندرم موسسه زدگی،مطیع بودن بسیار زیاد و از خود ایده نداشتن و کاهش اعتماد به نفس و کاهش عزت نفس و احساس پوچی و بی تفاوتی است.مواظب باشیم که آنقدر که این امر و نهی ها و دستورات را کش ندهیم که یک زمان از آن طرف خیلی چیزها را از دست بدهیم.

و حالا در مورد دیسیپلین که والدین هیچ وقت از دستوری که داده اند نباید چشم پوشی کنند،برای همین مواقعی که دستوری می دهیم باید دقت داشته باشیم که کودک در حالتی باشد که بتواند دستور ما را انجام دهد.(به قول معروف مودش مناسب باشد).

اما اگرجواب ندادباید از روش های مختلف رفتاری جهت شکل دهی فعالیت استفاده کنیم تا در نهایت به کتک زدن و تنبیه بدنی ختم نشود.البته تنبیه می تواند کاربرد داشته باشد مثل محروم کردن کودک از فعالیتی که دوست دارد،یا خاموشی یعنی بی توجهی به او…اما در عین حال باید فراموش نکنیم که نه تنها تمام کودکان بلکه تمام آدمهای دنیا تشنۀ دوست داشته شدن و محبت هستند.

و در یک کلام کودکان گدای محبت می باشد.می دانید یعنی چه؟یعنی شما والدین می توانید آنقدر به یکدیگر و کودک تان مهر بورزید که یک گوشه چشم و خم ابروی شما،از صد تنبیه و کتک و شکنجه برای کودک دردناک تر باشد!…و برعکس می توانید آن چنان در رابطه عاطفی و خانوادگی تان دیسیپلین اعمال نمایید که کودکان را تشنۀ محبت سازید!…

توجه داشته باشیم که شاه کلید دیسیپلین خانوادگی نظم و ارتباط صحیح ،و برقراری رابطه عاطفی و انسانی است.تا زمانی که نتوانید کودک را یک انسان با یک سری نیازهای ویژه خود در نظر بگیرید تلاش برای برقراری دیسیپلین خانوادگی معنا نمی گیرد.یک انسان سالم تمام خصوصیات مثبت و منفی را با هم تجربه می کند اعتماد به نفس بالا،یا خرد شدن آن،خودباوری و عزت نفس و احساس تنفر از برخی چیزها همگی خصلت های روحی است.مهم این است که والدین به او یاد بدهند که او کجا و چگونه می تواند از آنها استفاده کند.

مشارکت دادن کودک در انجام امور، مشورت خواستن از وی بویژه در اموری که مستقیم به کودک مربوط می‌شود، برای مثال در چیدمان اتاقش، احترام گذاشتن به خواست و سلیقه کودک، تشویق مناسب و به اندازه در صورت انجام کارهای خوب و درست، شناختن هدف وی از لجبازی و توجه کافی به کودک به نظر کارشناس علوم تربیتی مهم‌ترین روش‌های کاهش لجبازی در کودک است.

فراموش نشود لجبازی کودک یک‌ روزه شکل نمی‌گیرد و یک‌ روزه هم برطرف نمی‌شود.

لجبازی برای کودک به مرور به یک عادت و خصلت رفتاری و همچنین روشی برای پیشبرد کار، جلب توجه و اظهار وجود تبدیل می‌شود و رفع آن نیازمند زمان و توجه است. نکته اصلی درباره لجبازی کودک اجتناب از تنبیه وی است. لجبازی یک خصلت بد و پلید نیست و برای کودک هدف محسوب نمی‌شود. بر این اساس در مقابل لجبازی وی نباید از حربه تنبیه استفاده کرد.

تنبیه بدنی هم به کلی مطرود است و از نظر کارشناسان حتی نیشگون یا سیلی آرام نیز تنبیهی مخرب برای روان کودک محسوب می‌شود. تنبیه بدنی به جای جسم، روان کودک را نشانه می‌رود و تاثیری بسیار مخرب برجا می‌گذارد. تنبیه بدنی به مدت طولانی و حتی برای همیشه در یاد کودک می‌ماند و همین فراموش نکردن بخوبی گویای تاثیر مخرب آن بر روان کودک است.

اولین قدم این است که پذیرش خطا را یاد بگیریم. بهتر است به عنوان والد رفتارهای کودک را با توجه به نسل و جنس وی، مورد ارزیابی قرار دهیم و خطاها و رفتارهای او را به شخصیتش ارتباط ندهیم. البته باید او مسئول کارها و رفتارهایش باشد اما لازم است مواظب باشیم که او را سرزنش نکنیم و به او حق دهیم گاهی اشتباه کند.

وقتی با او صحبت می کنیم باید واضح، شفاف و ساده و دقیق انتظاراتمان را از کودک بیان کنیم. استفاده از جملاتی مثل «عرضه نداشتی این کار را انجام بدهی» در واقع تخریب شخصیت کودک است. بهتر است به او بگوییم که «اگر می خواهی این کار را انجام دهی، باید … این گونه انجام دهی».

به این ترتیب به او کمک کرده ایم تا بدون تحقیر و سرزنش به هدفش برسد. باید یاد بگیریم به کودک حق انتخاب دهیم. بهتر است بین چند گزینه موردنظر خودمان به او حق انتخاب دهیم. اگر به او حق انتخاب دادیم در واقع به نظرش احترام گذاشته ایم. مادری که از کودک می پرسد «غذا می خوری یا نه» و پس از پاسخ منفی کودکش به او تشر می زند که باید غذا بخوری، در واقع به او حق انتخاب نداده است.

انعطاف پذیری و دادن اختیار به کودک در انتخاب‌هایی که از طرف والدین پذیرفته شده است و باعث بروز مشکل نمی شود به کاهش لجبازی کمک می کند ولی در صورت بروز رفتارهای آسیب زا همراه با لجبازی، والدین باید با قاطعیت رفتار کنند البته منظوراز جدی بودن پرخاشگری و توهین نیست و والدین تنها باید روی کلام خود ایستادگی داشته باشند تا کودک متوجه شود با بد رفتاری چیزی را به دست نمی آورد.

معمولا ً خانواده ها در چند کار، کودک را ناخواسته یا خواسته به عجله و شتابزدگی وادار می کنند که بیشتر مواقع عدم آگاهی والدین در تشدید آ ن ها، دخالت مستقیم دارد از جمله چیزهایی که می توان در این رابطه یاد آور شد:

الف – حمام کردن : در دوران طفولیت عدم آشنایی والدین به خصوص مادر از مسایل تربیتی باعث می شود به جای فراهم آوردن محیطی شاد و مفرح هنگام استفاده از حمام ، آن را به محیطی درد آور و وحشتناک برای او تبدیل می کند. برای این کار بهتر است اجازه بدهیم کودک ابتدا خوب بازی کند و در همان حال با شعرها و قصه های کودکانه شروع به شستن او کنیم و ضمنا ً اجازه دهیم تا کودک حتی برخی از اسباب بازی های خود را به حمام بیاورد و با آن ها مشغول بازی شود.

ب- مهمانی رفتن: همان طور که ما بزرگ ترها قبل از رفتن به مهمانی یا گردش نیاز داریم خود را آماده کنیم ، فرزندان ما هم نیاز دارند که آماده شوند. البته نیاز آن ها با نیاز ما اندکی تفاوت دارد. پس بهتر است زمان رفتن به مهمانی یا گردش را یک ساعت قبل از حرکت به کودک یادآورشویم تا بتواند با کمک بزرگ ترها آماده شود.

متاسفانه بعضی از والدین کمی قبل از حرکت به کودک می گویند آماده شود و این کار باعث لجبازی و مخالفت او می شود. چون دایم به او تذکر می دهیم که زود باش ، سریع تر، دیر شد و… به جای این که سرعت کودک را برای آماده شدن بیشتر کنیم،‌ باعث می شویم که مخالفت کند.

ج – غذا خوردن، خوابیدن و …: بهر حال کودک مانند افراد بزرگسال نمی تواند از نیروی تفکر و حرکت در یک زمان استفاده کند و والدین باید بدانند زمان تفکر و انجام کارها در کودکان به سعه ی صدر بیشتری نیاز دارد.

اگر کودک برای رسیدن به مطلوب خود چه درست و چه نادرست شروع به گریه کردن و یا داد کشیدن بکند و از این راه بخواهد به خواسته ی خود برسد و والدینی که به اصطلاح حوصله ندارند با دادن امتیاز (رشوه ) به کودک، او را ساکت می کنند، باعث پرورش لجبازی در او می شوند.

پس باید پدر به خصوص مادر از دادن هرگونه رشوه و پاداش به کودک خوداری کند. البته تشویق برای کارهای خوب و مثبت کودک با رشوه دادن فرق دارد. تشویق باعث رشد اعمال نیک و حرکت به سوی ترقی می شود. اما باید توجه داشت که تشویق و پاداش ، باید به اندازه و درخور کار او باشد.

گاهی بهتر است وقتی فرزندمان شروع به داد و بیداد می کند خیلی خونسرد و بی توجه از کنار مسئله عبور کنیم به طوری که یا متوجه نشده ایم و یا موضوع برایمان اهمیت ندارد.

به هر حال در هر خانواده مسایل و مشکلاتی به وجود می آ ید که منجر به بحث و گفت و گو می شود. والدین باید بدانند که تمام مسایل گره هایی هستند که به وسیله ی دست باز می شوند. یعنی به جای بحث و متهم کردن دیگران ، آرام و بدون بر هم زدن امنیت خانواده به خصوص کودکان ، مشکلات و مسایل را می توان به راحتی حل کرد، به طوری که هم خود و هم دیگران از نوع گفت و گو ها لذت ببرند.

هیچ کس از دخالت کردن دیگران در امور زندگی خوداحساس رضایت و خشنودی نمی کند. پدر و مادر از همان شروع تربیت باید حرکت صعودی خود را بر پایه ی راهنمایی قرار دهند تا کودک بتواند کم کم راه صحیح زیستن را تشخیص دهد. دیگر قابل پذیرش نیست که :من می گویم این طور باش، من می گویم این جا نرو و… بلکه ارشاد و راهنمایی های خردمندانه و کمک گرفتن از خود کودک در مشکلات می تواند کمک بزرگی باشد.

آموزش های عملی به مراتب از آموزش های تئوری، موثرتر و آموزنده تر می باشند. اگر والدین در حضور بچه ها با یک دیگر لجبازی کنند ، خیلی راحت و بدون دردسر لجبازی را به آن ها یاد می دهند و بچه ها به طور واضح فیلمی مشاهده می کنند که در آن یکی از والدین با پافشاری دیگری را مجبور به اطاعت از خود می کند و آنان متوجه می شوند که از این راه می توانند به راحتی به خواسته های خود برسند.

نتیجه: یادتان باشد درخواست‏های شما از کودک باید منطقی باشند. کودکان لجباز احساس می‏کنند، یکی باید برنده شود و دیگری باید ببازد. برای چنین موقعیتی،‌ طرز فکر برنده- برنده، بهترین راه‌حل است. به نیازها و خواسته‏های کودک پاسخ دهید. به او بگویید که پدر و مادر هم می‏خواهند برنده باشند و آیا راه‌حلی را سراغ دارد که به نفع شما و خودش باشد؟

وقتی پدر و مادر احساس می‏کنند اوضاع وخیم شده است، باید به دنبال روش‏های درمانی باشند. قرار نیست به رفتار بد کودک پاداش بدهید بلکه باید در رابطه خودتان با او تجدید نظر کنید. دنیا را از دریچه چشمان کودک خود ببینید.

با اینگونه کودکان باید مدارا کرد و ابتدا زمینه های بروز لجبازی را شناسایی کرد، سپس کودک را از آن دور کرد ، به عنوان مثال کودکی را که در بازار از والدین می خواهد هرچیزی را برایش بخرند، نباید به بازار بُرد و همیشه درباره برآوردن خواسته هایش یک چیز دیگر را باید جایگزین کرد مثل ابزار پلاستیکی به جای واقعی و دور نگاه داشتن وسایل خطرناک از دسترس کودک .

اما کودکان پس از پایان سه سالگی و آغاز چهار سالگی وارد حیطه اجتماعی می شوند و رفتارهای مختلف را از یکدیگر می آموزند و با الگوبرداری منفی سعی می کنند در رابطه با والدین خود آن را اجرا کنند و این امر تا حدود زیادی آگاهانه و هدفمند است و کودک با آزمون و خطاهایی که می کند سعی در به زانو درآوردن والدین و تسلیم آن ها در برابر خواسته هایش دارد.

او با این کار به سیطره قدرت خود و خود محوری ادامه می دهد و برای این کار ، بهانه هایی نیز برای خود دارد مانند وجود رقیبی به عنوان برادر و یا خواهر کوچک تر و یا به علت رفتن به مهد کودک و یا مواردی از این قبیل ، این گروه از کودکان ، اعتماد به نفس پایینی دارند و نسبت به دیگر کودکان تعارضات درونی بیشتری دارند و سطوح ترس و اضطرابشان بالاتر از همسالانشان است.

وقتی شدت رفتارهای کودک نسبت به قبل کاهش یافت والدین باید روش «تقویت رفتار نا همساز» را اجرا کنند، یعنی رفتار مقابل رفتار منفی کودک را به محض سر زدن از کودک ، تقویت کنند ، مثلا کودکی که گریه می کند به محض آن که ساکت شد ، توسط والدین مورد توجه و تشویق قرار گیرد .

شاخص های دیگری که باید در نظر داشت ، استفاده از رژیم غذایی صحیح است، مصرف بیش از اندازه سردی ها ، تنقلات، کاکائو، نمک و سرکه باعث تحریکات عصبی کودک و تماشای تلویزیون و بازی های رایانه ای بیش از یک ساعت در روز باعث تشکیل امواج مخرب در مغز کودک و عصبانیت او می شود ، کم خوابیدن کودک نیز باعث افزایش لجبازی می شود ، خواب شب مهم تر از خواب روز است چون در خواب روزانه عواملی نظیر نور و صدا باعث بر هم خوردن ریتم خواب می شود و کودک با وجود خواب زیاد ، پس از بیداری آرامش ندارد .

رباره لجبازی های شدید کودکان که گاه به صورت گریه های طولانی و کبودی لب ها و واکنش های غیر عادی خود را نشان می دهد ، بررسی امواج مغز کودک و مراجعه به روان پزشک و روان شناس کودک ضرورت دارد .
در این مورد میتونید با متخصصین کانون مشاوران ایران، مشاوره تلفنی/تخصصی داشته باشید

۰۲۱-۲۲۶۸۹۵۵۸

معاشقه بدون دخول

سلام،اگه زن با شوهرش معاشقه کند،دخول انجام نشود،زن کاملاذبرهنه،و مرد لباس پوشیده،اگه ترشح مرد با بدن زن تماس پیداذکند زن حامله میشود؟امکان حاملگی هست،بر عکس اگه مرد کاملا برهنه و زن ،پوشیده،اما بازرترشخ مرد با لباس زیر زن تماس پیدا کند و لبلسشو کاملا خیس کند،زن حامله میشود؟

پاسخ

ترشح مرد در حالت عادی ممکنه حاوی تعدادی اسپرم باشه ولی در حالت کلی و طبیعی باید دخول کامل و خروج منی صورت بگیره و زن هم در مرحله تخمک گذاری باشه تا بتونیم در مورد بارداری فردی صحبت کنیم
بعد از این رابطه علایمی به وجود میاد که میتونید به عنوان نشانه ای از بارداری استفاده کنید
ولی بهترین توصیه برای تست بارداری استفاده از تست خون بتای بارداریه

تعدد روابط زناشویی ضرری متوجه زوج نمی‌کند؟

به عنوان یک قاعده کلی، در صورتی که ممنوعیت پزشکی وجود نداشته باشد (که موارد آن بسیار محدود و تشخیص آن نیز فقط با پزشک معالج است)، دفعات برقراری رابطه زناشویی هیچ محدودیت خاصی ندارد و هیچ‌کس نمی‌تواند برای آن عدد و رقم، تواتر یا کمیت خاصی تجویز کند اما در مواردی مثل الگوی رفتار جنسی وسواسی یا اعتیاد به روابط جنسی (که ماهیت مورد دوم هنوز هم مورد مناقشه است)، استثناء وجود دارد و باید به‌وسیله متخصصان، به‌خصوص روانپزشکان، بررسی و پیگیری شود.

پس این باور که یک زوج طبیعی باید هفته‌ای یکبار رابطه زناشویی داشته باشند، چندان درست نیست؟
تمایل به برقراری رابطه زناشویی در افراد مختلف متفاوت است و نمی‌توان گفت برقراری چه تعداد رابطه زناشویی در یک زمان معین نشانه طبیعی بودن همسران است.

گاهی همکاران زوج‌هایی را برای درمان به کلینیک ارجاع می‌دهند چون مثلا فقط ماهی یک بار رابطه دارند!

ولی در بررسی‌های انجام‌شده، معلوم می‌شود هیچ اختلال عملکردی وجود ندارد و هر دو طرف هم از زندگی جنسی و عاطفی خود راضی هستند.

طبیعی است که ما هم جز دادن اطمینان به آنها که همه چیز عادی است، هیچ مداخله دیگری را صلاح نمی‌دانیم.

برخی مردها معتقدند رابطه زناشویی انرژی زیادی از آنها می‌گیرد، این تصور درست است؟

نه! درواقع یکی از دلایلی هم که باعث می‌شود موضوع دفعات رابطه زناشویی در اذهان اهمیت ویژه‌ای پیدا کند، باورهای غلط درخصوص انرژی لازم برای این فعالیت‌ها و احتمال ضعیف‌شدن بنیه و توان عمومی فرد است.

یکی از چیزهایی که افراد در مطب‌ها و کلینیک‌ها درخواست می‌کنند، تجویز دارو یا مکمل‌های غذایی برای تقویت بنیه عمومی یا جنسی برای خود یا شریک زندگی شان است.

به‌نظر می‌رسد باورهای قبلی رایج در جامعه، در کنار تبلیغات وسیع در خصوص محصولاتی با این ویژگی، به فراگیر شدن این تصور غلط کمک کرده‌اند، به‌خصوص در مورد مردان، چون فعالیت جنسی به خروج فرآورده‌ای از بدن منجر می‌شود که از دیرهنگام به مفاهیمی همچون انرژی حیاتی یا مایع حیات‌بخش و…

منتسب می‌شده است و این، باور اینکه روابط زناشویی توانایی جسمی بالایی می‌طلبد، بسیار تقویت کرده است.

درحالی که برخلاف تصور رایج، روابط زناشویی چندان فعالیت سنگینی محسوب نمی‌شود. اگرچه میزان مصرف انرژی در جریان این رابطه به عواملی همچون نوع، مدت و شدت فعالیت‌های مختلف و جثه فرد بستگی دارد ولی مطالعه‌های مختلف نشان می‌دهند با وجود تنوع روابط، دامنه مصرف انرژی در مراحل مختلف یک ارتباط ۳۰ دقیقه‌ای، بین ۵۰ تا ۱۵۰ کیلوکالری است (از یک رابطه ملایم تا رابطه‌ای بسیار فعال).

آیا داشتن رابطه زناشویی کوتاه‌مدت، ناامیدکننده است؟

این مساله هم یک باور غلط دیگر است.

همانطور که گفته شد برای یک رابطه زناشویی موفق حداکثر یا حداقل زمان تعریف نشده است.

برخی افراد فقط زمان بین دخول تا انزال را درنظر می‌گیرند و در صورت کوتاه بودن این فاصله می‌گویند مرد دچار انزال زودرس است در حالی که نوازش و بوسه نیز جزیی از رابطه زناشویی محسوب می‌شود.

از سوی دیگر این مدت زمان صرف شده نیست که اهمیت دارد بلکه میزان رضایت زوجین از رابطه مهم است. بنابراین اگر زوجی با «رضایت هر دو طرف» در تمام ایام هفته فعالیت جنسی دارند و از این رابطه لذت می‌برند، هیچ دلیلی وجود ندارد که بخواهیم آنها را از این الگوی رفتاری نهی کنیم.

گاهی فقط یکی از طرفین میل زیادی به داشتن رابطه زناشویی دارد یا در مورد زمان انجام رابطه اختلاف سلیقه دارند…چه توصیه‌ای به این زوج‌ها می‌توان داشت؟
اگر تمایل و نیاز جنسی یک طرف بیشتر است، شریک زندگی او می‌تواند با ارتقای دانش و مهارت‌های جنسی و حتی بدون نیاز به انجام نزدیکی، به این نیاز پاسخ دهد چون میزان میل و نیاز جنسی نیز مثل بسیاری از متغیرهای انسانی دیگر از یک فرد به فرد دیگر و حتی در مقاطع زمانی متفاوت در یک فرد متفاوت خواهد بود.

توصیه می‌شود دو نفر که کاندیدای ازدواج با یکدیگر هستند، در مورد بسیاری از مسائل از جمله دیدگاه خودشان درباره روابط زناشویی و اهمیتی که در زندگی مشترک برای این موضوع قائل هستند، صحبت کنند، ولی در بهترین حالت هم نیاز و تمایل جنسی زوج همیشه کاملا همخوانی ندارد.

در مواجهه با این مساله، همانند بسیاری از موضوعات دیگر، زن و شوهر باید به یک تعامل سازنده دست یابند؛ به‌نحوی که احساس نکنند مورد بی‌توجهی قرار گرفته‌اند و از سوی شریک زندگی، تحت‌فشار هستند. به‌علاوه درخصوص درخواست‌های جنسی، زن و شوهر باید صمیمانه گفت‌وگو کنند و خواسته‌های خود را با یکدیگر در میان بگذارند.

مثلا هنوز بسیاری از خانم‌ها از اینکه پیشنهاد دهنده شروع رابطه زناشویی باشند، اکراه دارند یا آن را صحیح نمی‌دانند در حالی که چنین تصوری اصلا درست نیست و برخی مردان توقع چنین رفتاری را دارند بدون آنکه به آن هیچ اشاره‌ای بکنند. چنین تعاملی در مورد سایر متغیرهای ممکن مثل زمان رابطه، مکان آن و نوع رفتارها و همچنین موقعیت‌های ممکن برای برقراری رابطه زناشویی باید وجود داشته باشد.

اتفاقا با بهره بردن از همین متغیرها می‌توان با وجود گذشتن سال‌ها از زندگی مشترک، از یکنواختی و سرد شدن رابطه پیشگیری کرد. زوجی که به دنبال خوشبختی هستند، باید برای رسیدن به آن هر کدام به نیازهای طرف مقابل احترام بگذارند. در صورت محقق‌شدن این شرایط، عملا به نیازها و خواسته‌های خود نیز دست یافته‌اند. صدالبته چنین تعاملی همراه با حسن‌نیت با آنچه عده‌ای به شکل کاسبکارانه در زندگی به دنبال آن هستند، تفاوت دارد.

وسواس فکری داشتم و ثبات شخصیت نداشتم

من ۲۰ سالمه.من یه مدت وسواس فکری داشتم و یه مدت قبلش ثبات شخصیت نداشتم.یه مدت سرما خورده بودم یه کم ضعیف شده بودم و نمیدونم چرا برگشتم به ۴ یا ۵ سال پیش ناخودآگاه فکرا و وسواس های فکری اون موقع اومد تو نظرم واقعا برام سخت بود چون تازه حال روحیم خوب شده بود رفتم پیش یه مشاور گفت به خاطر اتفاقاتی که تو بچگی برام پیش اومده بود این طور شده و چیز هایی گففتن که خودم میدونستم میدونم خیلی از مشکلاتم مربوط به همون موقع است و به خاطر این که اون اتفاقات رو گفتم حالم بد شد گفتن هر چیزی که میاد تو ذهنت رو بنویس حالت رو…ولی من نمیتونم واقعا نمیتونم واقعا حالم بد میشه نمیتونم اون حال بدم رو تحمل کنم اون حال بد رو لطفا بگید من بابد چیکار کنم
پاسخ

با سلام دوست عزی شما دوره ای در گذشته وسواس فکری داشتید.

خب باید بدونید وسواس و یا هر بیماری روحیدیگر گاها به خاطر ضعف بدنی و یک سری مشکلات دیگر خودش را نشان می دهد و فرد دوباره فکر می کند در حالت اولیه قرار گرفته ریشه یابی مشکل و اینکه کودکی فرد تاثیر گذار بده که کاملا درست است.

منتهی باید توجه داشته باشید که بحثی که در این بین وجود دارد و مساله بسیار حاءز اهمیتی هم هست بحث درمان است که خوشبختاته امروزه این درمان در مورد وسواس موفیت امیز بوده است .

و لاید دقت داشته باشید که مراجعه حضوری پیگیری تکالیف درمانی و اراده برای تغییر و انگیزه بسیار اهمیت دارد .

ضمن اینکه قطعا بررسی گذشته و به اگاهی اوردم مواردی کمک کننده خواهد بود .در هر حال امیدوارم با نراجعه مسائل حل و شرایط مطلوبی را نسبت به قبل پیدا کنید .موفق باشید .

در این مورد میتونید با متخصصین کانون مشاوران ایران، مشاوره تلفنی/تخصصی داشته باشید
۰۲۱۲۲۶۸۹۵۳۴
موفق باشید

از وقتی عقد کردم احساس پشیمونی دارم

سلام خسته نباشید.

من یک ماهه نامزددار شدم و از زمانی که عقد کردم احساس پشیمونی به طور مداوم اذیتم میکنه و احساس میکنم علاقه ای به همسرم ندارم واز وقتی که عقد کردم ساعات خوابم خیلی زیاد شده

از نظر بنده همسرم هیچ مشکلی از نظر اخلاقی و رفتاری نداره ولی افکارم بشدت منو اذار میده.

خواهش میکنم راهنماییم کنین از دست این افکار خلاص بشم؟؟

پاسخ

با سلام دوست گرامی این افکار قطعا دلیل خاصی دارد که باید بررسی شود بارها هم گعته شد شما باید دنبال ریشه یابی این افکار باشید .

ممکنه مساله ای درگذشته بوده باشد که همان علت مشکلات است ولی شما توجهی به ان ندارید و در حال حاضر ان را بی اهمیت می دانید.

امکان ندارید بی دلیل در کنار فردی قرار بگیرید که به گفته خودتون شرایط مناسبی دارد ولی بی علاقه اید برخی چهره ها یاداور یک الگوی قدیمی و حتی منزجر کنتده در روابط فردی هستند که ما به ان توجهی نداریم .در هر حال به خاطر داشته باشید مراجعه حضوری از این همه اشفتگی کم خواهد کرد .
در این مورد میتونید با متخصصین کانون مشاوران ایران، مشاوره تلفنی/تخصصی داشته باشید
۰۲۱۲۲۶۸۹۵۳۴
موفق باشید

برای درمان فوبیا باید چیکار کنیم ؟

سلام برای درمان فوبیا باید چیکار کنیم ؟میشه یه روانشناس خوب درشیراز معرفی کنید همراه ادرس

پاسخ

دوست عزیز باید مشخص شود که چه نوع فوبی مد نظر شماست و بعد برای درمان ان اقدام کرد .

به طور کل برای فوبی ها درمان ها ی مشخصی وجود دارد منتهی باید در نظر داشته باشید که این درمان ها اغلب بسته به نوع فوبی و شخصیت طرف مقابل متغیر خواهد شد ضمن اینکه به هر حال گاهی فوبی ها سرپوشی هستند برای شرایطی که قرار است اتفاق بیفتد.

یعنی در زندکی مشکلاتی ایجاد شده منتعی این مشکلات خودش را به شکل فوبی نشان می دهد ولی لایه زیرین مسال۶ ای است وه فرد نمی تواند در موردش صحبت کند و یا برای او حرف زدن در این باره بسیار سخت و طاقت فرسا است خب طبیعتا همین مسائل مشکلات را چند برابر می کند و باعث می شود فرد در غالیپب مشول کمتر خطرناک مثل فوبی پرواز و یا هر فوبی دیگری ان را نشان دهد در صورتی که اصل مساله چیز دیگری است که شاید فرد اصلا توجهی به ان نداردد
در هر صورت امیدوارم موفق و خوشبخت باشید و به زودی در جهت رفع مشکل شما به شما کمک شود در شیراز بهتره از مراکز دانشگاهی استفاده کنید چرا که کمک بزرگی است برای رفع مشکل شما که باعث می شود به هر حال با هزینه مناسب توسط اساتید این رشته درمان و دوره درمان روانشناختی اغاز شود
موفق باشید
در این مورد میتونید با متخصصین کانون مشاوران ایران، مشاوره تلفنی/تخصصی داشته باشید
۹۸۲۱۲۲۳۵۴۷۸۳
موفق باشید

منبع: com.مرکزمشاوره


صفحه اصلی سایت مرکز مشاوره

administrator

مقالات مرتبط

722 نظرات

  • رسول , آوریل 13, 2014 @ 11:13 ق.ظ

    مسئله ای جاست من انسانی خون گرم و با محبت هستم عاشق محبت کردن و محبت دیدن چیزی که تو وجود این ها نیستاز اون بر هم خانواده ای هستیم سر شناس و ابرو دار نمیخوایم فردا مردم پست سرمون حرف بزنند و ابرو ریزی بشه
    تو رو خدا یکی به من بگه باید چی کار کنم

  • رسول , آوریل 13, 2014 @ 11:15 ق.ظ

    اگر تو خانواده زنم حتی یکی بود که دلم هم به محبت و معرفتش خوش بود این طور نبودم
    این خانواده معرفت و انسانیت سرشون نمی شه

  • دلارام , آوریل 21, 2014 @ 6:51 ب.ظ

    خودم نمی دونم فقط می دونم اینی که الان هستم برام غیر قابل تحمل دیگه دارم از دست اطرافیانم کلافه می شم از بس بهم گفتن توالی تو بلی فلان فلان دلم می خواد از اینجا برم از خانوادم دور باشم از بس بهم سرکوفت می زنن نمی دونم چی کار کنم نمی تونم احساساتمو کنترل کنم

  • افسانه , می 4, 2014 @ 7:32 ب.ظ

    سلام. من ۹ سال هست که ازدواج کردم. خیلى زن حساسى بودم. انقدر که گوشى شوهرم را چک میکردم. ولى او اصلا حساس نیست. الآن مدیر عامل تعاونى مسکنه. گوشى اندروید داره. تو این شبکه هاى اجتماعى هم عضوه. عکس و فیلم زیاد براش میاد.حتى از طرف بعضى خانم ها که عضو تعاونى هستند. چیز بدى نیست ولى من حساسم. این حساس بودنم باعث شده که اون همه چیزو به من نگه. چیکار کنم?

  • افسانه , می 4, 2014 @ 7:34 ب.ظ

    شما بگید چیکار کنم که شوهرم باهام صمیمى تر بشه. ومن هم حساسیتم کمتر بشه?

  • افسانه , می 4, 2014 @ 7:44 ب.ظ

    من فکر میکنم مشکل از خودمه. چون الآن ۳ ساله دانشجو هستم تو دانشگاه حتى با یک پسر سلام وعلیک هم ندارم. از اون هم همین توقع رو دارم. که میدونم بابت شرایط شغلیش محاله. فقط میخوام بهم بگین چیکار کنم براى صمیمیت بیشتر و حساسیت کمتر. ممنون

  • امید , جولای 18, 2014 @ 10:55 ق.ظ

    سلام . من حدود ۳ سال با یک دختر ترک قششقایی دوست هستم . بعد یک سال که از دوستیمون گذشت تصمیم به ازدواج گرفتیم ولی میدانستیم که ممکنه خانواده ها بدلیل اختلاف فرهنگی موافقت نکنند . حدود یک ماه پیش رسماً مراسم خواستگاری انجام شد که با مخالفت خانواده روبرو شد ولی با تلاش های من نسبت به اختلاف فرهنگی نرم شدند تا اینکه وقتی تحقیق کردند در مورد خانواده دختر متوجه شدند برادر بزرگتر دختره معتاد بوده (به گفته خانوادش الان ترک کرده ) ولی خانواده من به هیچ وجه رضایت نمیدن به این ازدواج .خود دختره هم خیلی به من وابسته هستش و خودم هم واقعن دوست ندارم اتفاقی بخواد واسش بیافته . چطور باید عمل کنم که بدون صدمه رسیدن به دختره از هم جدا بشیم ؟ خواهش میکنم راهنمایی کنید

    • Anonymous , جولای 26, 2014 @ 11:21 ب.ظ

      خب بهترین راه دور شدنه ولی میتونید در این مورد با مشاوره مشورت کنید و ین مراکز در شیراز وجود داره
      چون باید بتونید با روشی جدا بشید که کمترین آسیب باشه ولی دختر در این میان خیلی اذیت میشه …
      ولی خب دیگه چاره ای نیست …بلاخره باید از یه جایی این رابطه قطع بشه

  • محمود محمودی , جولای 21, 2014 @ 6:51 ب.ظ

    سلام
    من محمود ۲۸ ساله هستم. حدود ۱۱ ساله که گرفتار بیماری خود ارضایی هستم. دیگه خسته شدم میخاستم راه درمانشو بدونم خیلی دارم از این مشکل آسیب میبینم حتی اگه لازم باشه هپنوتیزم بشم این کارو میکنم. لطفاٌ راهنمایی کنین.
    خواهشمندم جواب این درخواست رو برام علاوه بر اینکه توسایت میزنین ایمیل کنین تا در اولین فرصت مراجعه کنم

    • Anonymous , جولای 26, 2014 @ 7:18 ب.ظ

      راهکارهای عملی ترک:

      روان شناسان مى‏گویند: براى ترک یک عادت بد، حتماً باید به سراغ عادت خوب رفت و آن را جانشین عادت بد نمود. در مورد عادات بد جنسى باید درست در همان ساعاتى که انگیزه آن در مبتلایان تولید مى‏شود، به سراغ برنامه خاصى (مانند ورزش، تفریح، رفتن پیش دوستان بیرون آمدن از خلوت و تنهایی) که براى چنین ساعاتى از قبل پیش بینى کرده‏اند بروند.( ناصر مکارم شیرازى، مشکلات جنسى جوانان، ص ۱۶۹ )

      اکنون که به لطف خدا به زشتی این عمل پی برده اید ،عزم خود را جزم نمایید . دامن همت به کمر زده از نیرو و اراده جوانی استفاده کنید . به صورت جدی این عمل را ترک کنید .به این منظور:

      ۱- سعی کنید همیشه پیش از خواب مثانه خود را تخلیه کنید. شب‏ها به خصوص غذایی سبک میل کنید.

      ۲- هرگز شکم خود را بیش از حد معمول پر نکنید. اگر تا چند لقمه دیگر جای دارید، از غذا دست بکشید.

      ۳- از پوشیدن لباس‏های تنگ و چسبان (به خصوص لباس زیر ) اجتناب ورزید

      ۴-هرگز در حمام به طور کامل لخت نشوید.مثلا در حالی که هنوز زیر شلوار به پا دارید ،قسمت فوقانی بدن خود را بشویید. از لیف و صابون زدن به اندام جنسی خود که باعث تحریک آن می شود بپرهیزید.مطمئن باشید صرف تماس آب وصابون با اندام جنسی بدون دست ورزی برای بهداشت آن کفایت می کند.

      ۵- هرگز فکر گناه را به ذهن خود راه ندهید . از تصور و تخیل امور جنسی و شهوانی سخت پرهیز کنید.

      ۶- از خواندن، شنیدن، نگاه کردن به امور و تصاویر شهوت زا دوری کنید.

      ۷- از خوردن مواد غذایی محرک مانند: خرما،پیاز، فلفل، تخم‏مرغ و غذاهای چرب اجتناب و یا به حداقل اکتفا نمایید.

      ۸- از نگاه کردن و دست‏ورزی به اندام جنسی خود پرهیز کنید.

      ۹- هرگز به رو نخوابید.

      ۱۰- هیچ‏گاه تنها در یک مکان نباشید تا فرصت و زمینه گناه از بین برود.

      ۱۲- برای تخلیه انرژی زاید بدن به طور منظم و زیاد ورزش کنید.

      ۱۳- هیچ‏گاه بیکار نباشید. همیشه برای مشغول ساختن خود به فعالیتی مطلوب و مثبت برنامه داشته باشید.

      ۱۴- روزه بگیرید . حتی اگر روزه واجب به عهده ندارید ،روزه مستحبی بگیرید. اگر قادر نیستید، روزه تربیتی بگیرید، یعنی به کم ترین مقدار غذا و کم‏حجم‏ترین نوع غذاها اکتفا کنید. وعده غذایی خود را کم کنید.

      ۱۵- هرگز به نامحرم نگاه نکنید، حتی اگر به ارتباط کلامی با آن ها مجبور باشید.

      ۱۶- با جنس مخالف رفتار متکبرانه داشته باشید. هرگز با روی باز و نرمی با آن ها برخورد نکنید.

      ۱۷- هرگاه افکار جنسی به ذهن شما حمله ور شد ، ذهن خود را مثلاً با بستن یک کش به مچ دست خود و کشیدن و رها کردن آن از آن افکار منصرف کنید. به خود هشدار دهید.

      ۱۸- به بدی این گناه و عواقب آن بیاندیشید ،ولی احساس گناه شما از این کار نباید به حدی باشد که در شما ایجاد اضطراب مخل به سلامت روان کند.

      ۱۹- به محض لغزش فوراً توبه کنید . هرگز از رحمت خدا مأیوس نباشید. رحمت خدا از گناه شما بزرگ تر است.

      ۲۰- قرآن زیاد بخوانید و در معانی آیات آن تفکر کنید.

      ۲۱-در مجالس مذهبی، دعا و توسل و موعظه زیاد شرکت کنید.

      ۲۲- از کتبی که جنبه موعظه و بیدارگری قلبی دارد بهره بگیرید . مقید باشید در روز چند ساعت به مطالعه این‏گونه کتب بپردازید . برای مثال مجموعه کتاب‏های شهید دستغیب توصیه می‏شود به خصوص کتاب گناهان کبیره، قلب قرآن، ایمان، قلب سلیم و معاد و….

      ۲۳- اوقات فراغت خود را با مطالعه، ورزش، زیارت، عبادت و عیادت از نزدیکان و… پر کنید.

      ۲۴-به معاد و قیامت فکر کنید.

      ۲۵- ذکر لاحول ولا قوه الا باللَّه را زیاد بر زبان جاری سازید.

      ۲۶- استمنا منافاتی با نماز خواندن ندارد . اگر باز هم وسوسه شدید با غسل و تیمم حتما سعی کنید عبادت‏های خود مانند نماز و روزه و…را انجام دهید . این کار به نوبه خود تاثیر به سزایی در ترک این عمل دارد .

      ۲۷- از محیط های آلوده، و دوستان ناباب و هر چیزی که زمینه ساز این عمل است ،دوری کنید . بیش تر وقت خود را در کتابخانه بگذرانید . بی‏علت در خیابان‏های آلوده پرسه نزنید .

      ۲۸- بعد از موفقیت در ترک ، حتی به طور موقت ، خود را تشویق نمایید . مثلا اگر یک روز توانستید استمنا نکنید ، جایزه ای به خود بدهید ( مثلا یک بستنی یا هر چه که دوست دارید ) . اگر این مدت بیش تر شد ، این روند را ادامه دهید .

      این راهکارها وقتی نتیجه می‏بخشد که هر چه دقیق‏تر به آن عمل شود. زمان نتیجه آن بستگی به شرایط و خصوصیات افراد دارد، ازاین‏رو پی‏گیر زمان نتیجه نباید بود. فقط انرژی شما صرف عمل به دستورها شود. مطمئن باشید با ترک کامل آن عوارض و آسیب های آن جبران خواهد شد.

      از امروز با این ایمیل با من در تماس باشید: mziaoddin@yahoo.com

  • بهرام , آگوست 3, 2014 @ 9:10 ق.ظ

    سلام من دانشگاه ثبت نام کردم۲۷سالمهوکلافنی هستم وهنرستان مکانیک خوندم خیلی هم علاقه دارم والان بین رشته مکانیک وابزاردقیق نمیدانم کدام بهتره؟وایاتوی این سن دانشگاه رفتن خوبه یانه؟

    • Anonymous , آگوست 3, 2014 @ 3:16 ب.ظ

      دوست عزیز در هر سنی بخوایت شروع کنید ، براتون مشکلی نیست فقط باید بدونید دنبال چی هستید …
      در مورد رشته هاتون بهترین کار مشاوره تحصیلی گرفتنه که میتونید به اموزش و پرورش و یا مراکز مشاوره ای مراجعه کنید …

      مشاوره آنلاین با شماره تلفن های :
      ۸۸۴۲۲۴۹۵
      ۸۸۴۷۲۸۶۴
      سایت تخصصی مشاوره
      http://www.moshaver.co

  • سمیرا , آگوست 30, 2014 @ 12:16 ب.ظ

    من ۲۶ ساله هستم و ۳سال نامزد بودم و ۱/۵ عقد هم دوران عقد داشتم الان ۱ماه هست که عروسی کردیم تمام این دوران همیشه شوهرم میگفت که از من رضایت نداره و از لحظ جسمی منو نمیپسنده ولی خیلی وقتا میگفت برام مهم نیست چون دوستت دارم تا اینکه وارد زندگی شدیم و اون هر روز همین حرفها رو تکرار میکنه و میگه با وجود اینکه دوست دارم ولی تورو عامل بد بختی خودم میدونم من توی این ۵سال خیلی سعی کردم که براش بهترین باشم ولی همیشه میگه ما به هم نمیخوریم من از شما خواهش میکنم به من کمک کنید که در مورد ادامه زندگی یا تمام کردن آن تصمیم بگیرم چون نمیخوام این ناراحتی ۵ ساله تبدیل به تحمل ۵۰ساله بشه ممنون

    • Anonymous , آگوست 30, 2014 @ 10:52 ب.ظ

      سمیراخانم شما مدت زیادی رو صبر کردید و متاسفانه چشمتون رو به روی همه واقعیت های اطرافت بستی و کاری که باید در روزهای قبل میکردی الان در حال انجامش هستی … به هرحال در این مورد که شما گفتید و اگه واقعا” نظر ایشون این باشه که شما هیچ جذابیتی براش ندارید پس میتونه در آینده زمینه خیانت به شما هم باشه چون دوست داشتن ایشون با گفتن این حرفش شدیدا” در تناقضه و باید با مشاوره و مشورت با خانواده تصمیم قاطعی رو بگیرید …

  • mehdi , سپتامبر 18, 2014 @ 6:08 ب.ظ

    سلام من ۳۰سالمه خیلی زیاد برا ازدواج دچار مشکل شدم چون تو خونواده سنتی بزرگ شدم و البته بدون تحصیلات بعد خدمت سربازی بخاطر درست شدن وضعیتم به معرفی اشنایان با دختری که ۲سال از من بزرگتر بود مجبور به عقد شدم بدون اینکه کلمه ای باهاش حرف بزنم و بشناسمشهرستانی هم بود و کم میتونستم رفت و امد کنم سر دو سه ماه متوجه شدم با پسر همسایشون رابطه چندین ساله داشته و دوستش داره و حتی درزمان عقد من اون پسر رو برای خواستگاری به خونش راه داده بود برا همین نتونستم خیانتشو تحمل کنم و توافقی بدون هیچ ارتباطی جدا شدم بخاطر وضعیت شکست اول چوونیم و ضربه بدی که بهم خورده بود احتیاج شدیدی هم به ازدواج داشتم عجولانه با دختری اشنا شدم که خانوادش برا اجازه اشنایی گفتن باید عقد کنم تا بتون حتی باهاش صحبت کنم منم بخاطر یه اشتباه و نبود کسی که راهنماییم کنه و احتیاج به کسی داشتم قبول کردم نشناخته عقد کردم اینم بعد چند ماه خواسته های نامعقولی برام تعیین کرد و حتی بی حرمتی میکرد روم دست بلتد میکرد و فقط سکوت میکردم تا اینکه زندگیم خراب نشه اما کار به جایی رسید که خودشو کشید کنار گفت اصلا ازدواج نمیکنم و مهریه میخوام خود دختره هم قبلا با پسر داییش ۶ سال عقد بودکه جدا شده بود حالا بزرگترین ضربه رو خوردم با هردختری اشنا میشم همینکه موضوع رو اول اشنایی بهش میگم دیگه جوابمو نمیده چندین مورد رو ازدست دادم وضعیت جسمی و روحیم خرابه چون احتیاج شدید به ازدواج دارم شرایطم هم بد نیست باید چه طوری با دختری به تفاهم برسم که درکم کنه و اجازه بده منو بشناسه چون شایستگی های زیادی دارم و تاالان پاک و سالم بزرگ شدم خواهش میکنم نجاتم بدید کارم به جایی رسیده که جنون باعث میشه فکرایی کنم برا خلاص شدن از این دنیای مسخره

    • Anonymous , سپتامبر 19, 2014 @ 4:24 ب.ظ

      خب مهدی جان عجله شما باعث این مشکلات بوده .. واینکه برای فرار از تنهایی میخوای ازدواج کنی … این برای زندگی افراد مثل سم می مونه … پس بهتره قبل از هر کاری اول خودتو بشناسی و برای این کار بهتره مشاوره مراجعه کنید تا با تسست هایکه انجام میده زوایای پنهان ذهن شمارو بررسی کنه …
      در این حالت وقتی بتونی خودتو بشناسی پس میدونی چطور رفتار کنی و میدونی که چه کسی با شما میتونه زندگی خوبی رو داشته باشه
      در ضمن میتونید با این شماره هم مشاوره تلفنی داشته باشید
      ۰۲۱ – ۲۲۳۵۴۲۸۲

  • مريم , سپتامبر 30, 2014 @ 11:41 ق.ظ

    باسلام من ۲۳ ساله هستم و ۲ ساله که ازدواج کردم – دو ماهی هست که هورمون های بدنم نرمال ترشح نمیکنن( کورتیزول ادراریم بالا هست) و این به صورتی هست که ترک های در ناحیه ی شکمم روی پوستم فتاده- دکتر برای دو ماه دیگه مجدد آزمایش نوشته ک تکرار کنم – استرس زیاد دارم- ترس از دست دادن عزیزانم توی زندگیم – ترس تصادف کردن ، این به نحوی است که گاهی اوقات که فیلمتماشا میکنم خود به خود ترسی که ممکنه اون بازیگر داشته و خطری اون رو تهدید کنه روی من اثر میذاره ، اغلب اوقات بی حالم و خواب آلود- خوابم حدود ۸ ساعت در روز هست ولی اکثر اوقات خسته م و کسل…. میخواستم در صورت امکان راهنمایی م بفرمایید تا ی کم از استرسم کم بشه که روی آزمایشم تاثیر زیادی نداشته باشه…… اگر لطف کنید و فوری جوابم رو واسم میل کنید ممنون میشم

    • Anonymous , اکتبر 1, 2014 @ 8:12 ق.ظ

      دوست عزیز همین الان شما متوجه شدید که این همه استرس و نگرانی بی مورد چقدر بر روی سلامتی شما اثر گذاشته … بهترین توصیه ما به شما مراجعه حضوری به یک روانشناس خوب و متعهده که بتونه در کنار درمان جسمی شما روانکاوی رو در شما انجام بده …تا به شما دستوراتی در مورد ، برنامه غذایی خوب و آموختن شگردهای چیرگی برترس را یاد بده …

      راهکاری که همواره برآیندی خوش دارد، این است که ترس به دل راه ندهیم. انسان‌ها به سوی مسائلی کشیده می‌شوند که از رویارویی با آن‌ها هراس دارند. اگر از تنهایی بترسند، تنهایی به سراغ‌شان خواهد آمد؛ اگر از دستپاچگی واهمه داشته باشند، در انجام هر کاری، دستپاچه و فلج می‌شوند؛‌و نظایر آن‌.

      به گفته آنتونی رابینز: «اگر هراس از پیشامدی توجه ما را به خود جلب کند، همان پیشامد، برایمان رخ می‌دهد.»

  • امین , اکتبر 25, 2014 @ 12:37 ب.ظ

    با سلام و خسته نباشید.
    راستش من می خواستم به یک دختری که خیلی دوسش دارم کمک کنم،چون تمام رفتارهاش افسردگی را نشون میده.می خواستم بهش کمک کنم و یک مشاور زن خوب می خواهم.اگر مرا راهنمایی کنید ممنونتون می شوم.
    با تشکر

    • Anonymous , اکتبر 26, 2014 @ 10:02 ق.ظ

      دوست عزیز شما در شیراز میتونید با اداره کل بهزیستی تماس بگیرید و لیست مشاوران و مراکز معتبرمشاوره ای رو از اونا دریافت کنید … ولی کمک کردن به کسی منو به اینه که خودشم تمایلی به پذیرش کمک داشته باشه

  • عاطفه , اکتبر 28, 2014 @ 10:04 ق.ظ

    سلام لطفا بهم کمک کنید من ۶ماه عقد بودم وشهریور عروسی کردم من قراربوده پیش خانواده شوهرم زندگی کنم خانواده من جهیزیه بمن ندادن رسم ورسومات واسه دامادانجام ندادن هروزمادرشوهرم توچشمم میزنه که چرا خانواده تواین طور رفتاری باپسرم دارن من باخانواده خودم قهرکردم وخانواده شوهرم همه ازمن برگشتن هیچکس نگاه من نمیکنه حتی شوهرم خلاصه خانواده من هیچ حمایتی بهم نکردن همه باهام بدن چیکارکنم خواهش میکنم کمکم کنید

    • Anonymous , اکتبر 28, 2014 @ 11:33 ق.ظ

      خب در این مورد با شوهرتون و خانواده ایشون باید صحبت کنید و حجت رو به اونا تموم …بهشون بگید اگه واقعا” میتونن شمارو با این شرایط قبول کنن بسم الله …وگرنه واقعا باید تصمیم دیگه ای در این زندگی گرفت … به هرحال درسته این وسایل برای راحتی زندگی مفیده ولی نمیتونه ضامن موفقیت کسی در زندگی باشه

  • ناشناس , نوامبر 1, 2014 @ 1:32 ب.ظ

    با سلام .من دو ماهه عروسی کردم .شوهرم عسلویه کار میکنه و دو هفته نیست. مادرم به شدت اصرار می کنه که این دو هفته تنها نمونم و خانه مادرم باشم .مادر شوهرم اصرار که خانه انها باشم .اما شوهرم دوست داره من وقتم هدر نره و کار مفید انجام بدم .کلاس برم و …..که مستلزم ماندن در خانه خودم هست .خودم هم موافقم . مادرم همه چیز را از چشم شوهرم میبیند و با او بد شده ….تورو خدا کمکم کنید دوست ندارم مادرم را از دست بدهم.

    • Anonymous , نوامبر 2, 2014 @ 11:28 ق.ظ

      خب وقتی ازدواج کردید …باید در وهله اول به حرف شوهرتون گوش کنید …اتفاقا” راهی که شوهرشما به شما نشون داده خیلی مفیدتر و بهتره … مسلما” وقتی مشغول کاری و یا تحصیلی بشید دیگه کسی برای تنها موندنتون بهانه نمیاره و شما راحت میتونید طبق روالی که هست ادامه بدید

  • Mojtaba , نوامبر 5, 2014 @ 1:21 ب.ظ

    سلام
    با دختری از فامیل عقد کردم که تا الان نتونستم هیچ حسی نسبت بهش داشته باشم در واقع از همون ابتدا جرات نه گفتن نداشتم فکر میکردم دلش میشکنه و خانوادم هم خیلی اصرار میکردن خانومم قبل عقد متوجه حالت من شد و بعد از آزمایش خون بهم گفت اگه راضی نیستی ادامه ندیم اما من باز توی رودرواسی گیر کردم و نتونستم نه بگم الان نزدیک ۲ هفته است که عقد کردیم و من بشدت پشیمونم موضوع رو با خانومم در میون گذاشتم اون گفت حاضره بمیرم ولی طلاق نگیرم از طرفی اگه بخوام ادامه بدم نمیتونم شبا خوابم نمیبره کلی وزن کم کردم اگرم بخوام طلاقش بدم دچار عذاب وجدان میشم چون من ناخواسته با سرنوشتش بازی کردم مجبورم بسوزمو بسازم به نظر شما چیکار کنم.من ۳۲ و ایشون ۲۳ تحصیلات هر دو لیسانس

    • Anonymous , نوامبر 5, 2014 @ 4:39 ب.ظ

      خب دوست عزیز وقتی قدرت گفتن ” نه مقدس” رو ندارید واقعا” چه انتظاری میخوای از دیگران داشته باشید … شما باید در این مورد با خانواده مشورت کنید تا بتونید راهی رو برای این کار پیدا کنید و حتی از کمک مشاوری خوب هم باید بهره بگیرید … وگرنه واقعا” چشم انداز این زندگی رو برای خودتون و این خانم تیره خواهید کرد … و به درگاه خداوند نیز باید پاسخگو باشید

  • علی , نوامبر 17, 2014 @ 12:52 ق.ظ

    سلام. من حدود ۳سال پیش با دختری آشنا شدم که خیلی بهش علاقه مندم، ولی وقتی که ازش خواستگاری کردم جواب قاطعی ندادن، نه خودش نه خانوادهش،بهم گفتن که فعلا میخواد درس بخونه، زوده و از این حرفها، هر دو ۲۶ساله هستیم. میگن صبر کن، از ترس از دست دادنش دارم دیوونه میشم، از یه طرف بهم جواب قاطع نمیدن از طرف دیگه میگن خواستگارشو بخاطر تو رد کردیم، نمیدونم اگه از دستش بدم چه بلایی سر خودم میارم، خواهش میکنم، لطفا کمکم کنید.

    • Anonymous , نوامبر 17, 2014 @ 11:14 ق.ظ

      خب در این موارد باید از بزرگان فامیل کمک بگیرید تا در این مورد با خانواده دختر صحبت کنه و جواب قاطعی رو ازشون بگیرن و هیچ اشکالی نداره شما وارد یک رابطه رسمی بشید و بعد در مورد مراسم بحث کنید …. و در این مدت هم دخترخانم درسش رو میخونه…
      به هرحال باید تلاش خودتون رو از جایی شروع کنید

  • سید جواد , نوامبر 21, 2014 @ 7:25 ب.ظ

    سلام
    به اتفاق خانواده به خواستگاری دختری رفتیم که بعد از جلسه اول خواستگاری مراحل تحقیق آغاز شد و جلسه دوم خواستگاری هم تشکیل شد و هر دو خانواده به رضایت نسبی رسیدند اما ادامه مراحل خواستگاری اعم از تعداد مراحل خواستگاری و زمان نامزدی و زمان عقد را نمیدانم . لطفا مرا راهنمایی کنید
    ممنون

    • Anonymous , نوامبر 21, 2014 @ 9:58 ب.ظ

      خب مرحله اول در این مراسمات اینه که دوطرف به دل هم بشینن… بعد از اون مسایلی همچون سطح فرهنگی و اجتماعی و حدود و مرزهای خودتون صحبت کنید … در مورد انتظاراتتون از ازدواج و مسایل اقتصادی و توانمندی ها و آینده …. در مورد تعصبات مذهبی و …. صحبت کنید به هرحال در صحبت میتونید به یک جمع بندی خوب برسید … سایر مراسمات به ترتیب میرسند … چیزی که خیلی مهمه دوره نامزدیه که باید بین ۶ تا ۹ماه و حتی یکسال باشه تا دونفر همدیگرو تحت نظر یک مشاوره ازدواج بشناسن … چون تا مراوده و معاشرت نکنید نمیتونید از طرف مقابلتون درک درستی پیدا کنید

  • محمد , نوامبر 25, 2014 @ 5:37 ق.ظ

    سلام خانم دکتر خسته نباشید خانم دکتری سوالی داشتم من بسر ی هستم ۱۸ ساله خانم دکتر من خیلی ماهواره نگاه میکنم و بیشتر مسابقات کشتی کج خارجی نگاه میکنم و عاشق یک کشتیگیر هستم خواهش میکنم راهنماییم کنید

    • Anonymous , نوامبر 25, 2014 @ 11:25 ق.ظ

      خب دوست عزیز چه کمکی از دست ما برمیاد؟ به هرحال اگه در حد معقول از برنامه ها استفاده کنید هیچوقت این وابستگی به وجود نمیاد…دوست عزیز در هیچ کاری اجازه ندید شمارو وابسته کنه …یاد بگیرید چطور از کاری و یا برنامه ای لذت ببرید ولی اونقدر وابستته نشید که تمام زندگیتون رو پر کنه … مثل بسیاری از دوستان که عاشق فوتبال هستند

  • محمد , نوامبر 29, 2014 @ 4:06 ق.ظ

    خانم دکتر من احتیاج به مشاوره دارم این شماره منه لطفان با من تماس بگیرید شماره من ۰۹۰۱۶۲۷۸۳۶۲ خانم دکتر حتمان باهام تماس بگیرید

    • Anonymous , نوامبر 29, 2014 @ 1:03 ب.ظ

      دوست عزیز امکان این مورد وجود نداره و شما میتونید از این طریق مشاوره تلفنی داشته باشید
      ۰۲۱-۲۲۳۵۴۲۸۲

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *