مرکز مشاوره

مرکز مشاوره شیراز

مرکز مشاوره شیراز

بنیان خانواده و اعضای این نهاد همواره یکی از مهم ترین دارایی هایی است که هر فرد در زندگی دارد و برای آن ارزش و احترام بسیاری قائل است. اما برای حفظ این نهاد و صمیمانه تر شدن روابط و همینطور جلوگیری از فروپاشی آن باید چه کار کنیم؟ مسبب بسیاری از مشکلات خانوادگی ممکن است خودمان باشیم و به همین دلیل باید بر رفتار و کردار خود کنترل داشته باشیم تا از بروز ناراحتی و دلخوری در این نهاد مقدس جلوگیری کنیم و در برابر مشکلات بهترین راه حل را پیش گیریم.

شماره های تماس 01

مرکز مشاوره شیراز و مشاوره شیراز به منظور کمک به هموطنان شیرازی و با هدف ارتقاء سطح علمی جامعه و کمک به فرهنگ کشور ایجاد شده است. این مرکز با برپایی شعب متعدد مانند مشاوره ازدواج ستارخان، مشاوره خانواده ستارخان، مشاوره ازدواج عفیف آباد ، مشاوره خانواده عفیف آباد ، مشاوره خانواده چمران ، مشاوره خانواده ملاصدرا و با به کارگیری کارشناسان مجرب در مرکز مشاوره شیراز آماده پاسخ گویی به شما شیرازیان عزیز می باشد.

مشاوران ما مستقر در نمایندگی های مشاوره شیراز در مرکز مشاوره در مرکز مشاوره ستارخان ، مرکز مشاوره چمران، مرکز مشاوره عفیف آباد، مرکز مشاوره ملاصدرا ، مرکز مشاوره زند و دیگر نمایندگی ها پذیرای مردم عزیز خواهند بود.

هدف من تحصیل کردن و شاغل شدن هستش

سلام هدف من تحصیل کردن و شاغل شدن هستش..بنظرتون چطور میتونم رگ‌خواب همسرم دستم باشه ازهردری برم از در بعدی خارج میشه و نمیتونم به سمت خودم بکشونمش ..

پاسخ

با سلام اگر شما می خواهید ایشون قانع شوند که شما ادامه تحصیل بدهید و بعدا شاغل شویر بستگی به نوع صحبت های شما دارد که چطور مسائل را با ایشون مطرح کردید و چقدر حساسیت ایجاد شده است احتمالاو اینکه فرضا ایشون چه انتظاراتی از شما دارند و چرا نظر ایشون نسبت به کار منفی است شاید به هر حال ایشون ذهنیت بدی نسبت به ایشون دارند .

و یا فکر می کنند شاغل شدن شما ممکنه شما رو از زندگی دور کند و مشغولیت هایی ایجاد شود بهتره ابتدا از دلایل مطلع شوید و بعد کم کم عملی ایشون باید متوجه باشند درس خواندن لطمه ای به زندگی نمی زند که اگر واقعا دغدغه ایشون این مساله است خب خیلی راحت بفرمایید هر جایی لطمه ای وارد شد شما خودتون ادامه نخواهید داد .امیدوارم خوشبخت باشید
در این مورد میتونید با متخصصین کانون مشاوران ایران، مشاوره تلفنی/تخصصی داشته باشید
۰۲۱۲۲۶۸۹۵۳۴
موفق باشید

چطوربا خانواده شوهرم برخورد کنم منو دوست داشته باشن

سلام چطوربا خانواده شوهرم برخورد کنم منو دوست داشته باشن و دتوزندگیم دخالت نکنن ..چگونه از دخالتشون جلوگیری کنم

پاسخ

با سلام دوست عزیز دخالت خانواده همسر حتما دلایلی دارد که خب قاعدتا یک طرف جریان هم شما هستید .

به هر حال بازخورد شما هم موثر است البته چون جزئیات مسائل را نمی دانیم شاید بهتر باشد حضوری بررسی شود .و مراجعه داشت۶ باشید تا مشخص شود که دقیقا جریان چیست ؟

گاهی از ابتدا خودمان اجازه دخالت هایی را می دهیم که درست نیست .در هر حال امیدوارم بتوانید مدیرست درستی داشته باشید و بدون اینکه ایجاد دلخوری کنید رفتارها را متناسب با شرایط پیش ببرید .

و خب متوجه کنید دیگران را که از بعضی دخالت ها رنجیده خاطر می شوید .امیدوارم خوشبخت باشید

در این مورد میتونید با متخصصین کانون مشاوران ایران، مشاوره تلفنی/تخصصی داشته باشید
۰۲۱۲۲۶۸۹۵۳۴
موفق باشید

به برنامه ریزی اصلا تسلط ندارم

سلام خانم‌مشاوره.ترانه هستم.خانم‌مشاوره من ازلحاظ برنامه ریزی اصلا تسلط ندارم و‌بهترت بگم بلد نیستم بزنامه بریزم..مخصوصا کتبی.توی ذهنم کلی هدف میچینم ولی وقتی بخام رو‌کاغذ پیادش کنم نمیتونم و‌نمیدونم از کجاشروع کنم..

برنامه ازهمه لحاظ.همسرداری بچه داری.ودر اخر برای خودم‌که کی و‌چطوری برخورد کنم لباس بپوشم .و غیره..

قصد دارم برم کلاس خیاطی.ب شوهرم سپردم برام پرسجوکنه ولی همیشه میکه یا کار دارم یا فراموش‌کردم.

بااینکه پولی دردستم‌نیست برام‌سخته بخام همینحوری دست رو‌دست بذارم.

میخام ی حرفه ای دردستم داشته باشم..

من نمیتونم تاوقتی که خونمون جدانشده همینجوری بمونم و‌کاری نکنم من دخترپرتحرکی هستم ازی نواختی بدم میاد.خب نمیتونم همش‌من درک کنم وبسوزم..

باید ی کاری کنم‌که موفق بشم تنها با فکرکردن نمیتونم ب چیزی که میخام‌ برسم.

ازتون راهنمایی میخام که‌ چطوری میتونم برنامه بریزم‌ که بهمه‌چیز برسم چون دخترشوهرمم وقت مدرسه اش هستش نمیخام‌ درسش لطمه ای وارد بشه…باتشکر

دوست عزیز در مورد بحث برنامه ریزی تقریبا اکثرا اینچنین هستند یعنی برنامه می ریزند ولی خب در عملی شدن با مشکل مواجه می شوند و یک دلیل ان برنامه ریزی غیر واقع بینانه و بلند پروازانه است که فرد می داند از پس ان بر نمی اید .

پس برنامه ریزی درست است که ساعات ان درست منطبق با واقعیت باشد و برنامه های طرح شده هم همین طور و امکان عملی ساختن ان برنامه ها وجود داشته باشد .

دقت داشته باشید که فرضا همسر شما در مورد کلاس خیاطی برای شما پیگیر نیست و خودتون هم تلاشی نداشتید پس گنجاندن ان در برنامه خیلی معقول نیست .

و اینکه تلاش کنید دنبال مهارتی باشید که با ساعت بیکاری و مسائل مادی شما هم خوانی داشته باشد البته اینکه بخواهید فعالیت و حرفه ای را بیاموزید بسیار پسندیده است منتهی می توانید از فنی -حرفه ای و کلاس های انجا بهره ببرید و بعد زمان ها را به تناسب تنظیم کنید که از امورات منزل هم غافل نشوید و مشکلی در منز ل پیش نیاید امیدوارم موفق باشید
در این مورد میتونید با متخصصین کانون مشاوران ایران، مشاوره تلفنی/تخصصی داشته باشید
۰۲۱۲۲۶۸۹۵۳۴
موفق باشید

بادخترشوهرم چکارکنم دلش میخواد مادرش ببینه

سلام .من بادخترشوهرم چکارکنم یعنی اجازه بدم هروقت دلش خواست مادرش ببینه .یا برای دیدن مادرش وقت تعیین‌کنم که دختر هوایی نشه..ی جورایی دخترلوسی هستش.به محض گریه کردن باید خواسته اش براورده بشه ولی من اینکارنمیکنم چون میخام ازم حساب ببره..بنظرتون چکارکنم که حرف گوش بده

پاسخ

اینکه ایشون باید مادرشو ببینه براساس قانون حق این بچه است
ولی در مورد لوس بودنش باید همسرتون در کنار شما باشه وگرنه شما در این بین ممکنه بعنوان یک نامادری مورد سرزنش قرار بگیرید
چون این بچه متوجه شده با گریه کردن میتونه به خواسته اش برسه و به همین خاطر لازمه پدرش در کنار شما باشه تا بتونید اصلاح رفتاری کنید

لجبازی نوعی رفتار مقابله ای در کودکان می باشد که معمولاًوالدین در مواجهه با آن رفتارهای مختلفی را نشان می دهند .البته اکثرا هم با شکست مواجهه می شوند.درابتدا باید به نکته ظریفی اشاره کرد و ان اینکه همیشه بیاد داشته باشیم که از ایجاد رفتارهائی که منجر به لجبازی در کودکان می شود،تاحد ممکن اجتناب کنیم.چرا که درواقع این ماهستیم که بازنده خواهیم بود.

به کودک چیزی می گوییم واو لجبازی می کند.بیابید این جمله را آنالیز کنیم وبرای هر یک راه حلی پیدا کنیم آیا آنچه که به کودک می گوییم،سلبی است یا ایجابی .(یعنی نکن است یا بکن)!

هدف از دستور ما چیست؟آیا کودک واقعاًمی تواند کاری را از او خواسته ایم را یا آن کاری که او را از انجامش منع کرده ایم برآورده کند؟یادمان نرود که «باید از هر کسی چیزی را توقع داشت که بتوان از عهده انجامش بربیاید.»اگردرخلال دستورهای ریز ودرشتتان ،درخلال بکن ونکن های گاهی زائد وبی فایده،که گاهی اگر خود ما را روانکاوی کنند،ریشه خیلی ازآنها را در کودکی خودمان پیدا باید کرد.

درباره قسمت اول وبحث درمورد جنس درخواست ما که سلبی است یا ایجابی،اصولاً،کودکان میانه خوبی با درخواست های سلبی ندارند.پس نکن.فلان کار را بکن،فلان طور راه نرو،جیغ نزن،دست توی بینی ات نکن و…. معمولاً جواب نمی دهد!!!…

رابتدا باید دقت کنیم که ریشه ی آن حرکت ناخوشایندی که کودک انجام می دهد چیست؟ آیا نیاز او برای جلب توجه است؟ آیا آن کار به اوآرامش می دهد؟آیا نیازحسی است؟آیا سطح توانائی اش در همین حد است؟آیا عادتی است؟

هر کدام از این موارد که باشد نمی توان با گفتن یک دستور بکلی قال قضیه را کند به جای آن بهتر است به قول معروف گولش بزنیم!این اصطلاح در اصل یک تکنیک رفتار درمانی است که یک کار مطلوب را جایگزین رفتار نامطلوب می کنیم.

جهت انجام این تکنیک بهتر است از واژه زیر استفاده کنیم که اگر توونستی، این کار را بکنی؟!در این مواقع اگر نیاز کودک به جلب توجه ریشۀ حرکت ناپسندش باشد سریعاً فعالیت دلخواه شما را جایگزین می کند.مثلا به کودکی که مدام برهمه چیز لگد می زند می گویم.

بیا ببینیم زورت می رسد تا به این توپه لگد بزنی؟اگر راست می گی و خیلی قوی هستی بیا کمک کن این صندلی ها رو تنهائی جمع کن.در این حالت در اثر اشتغال به فعالیتی از نوع موازی،مشارکتی،رقابتی و هر نوع دیگر،او را از حال و هوای حرکت ناپسندش بیرون بیاوریم بدون این که احساس کند ما روی فلان حرکت او حساس می شویم.

در حقیقت باید از موضع قدرت و عقل برخوردکنیم و نقطه ی ضعفمون را نشان ندهیم.چرا که دیده ایم خیلی از ماها عملاً آنقدر واکنش شدیدی به رفتارهای کودکان نشان می دهیم که کودک هر قدر که کوچک باشد متوجه می شود که نقطه ضعف ما در کجاست!در مورد دوم،این که واقعاً آن چیزی که از کودک می خواهیم،جداً چه ضرورتی دارد؟…

یادمان باشد که همیشه حساب و کتاب و تعداد امر و نهی هایمان را در یک روز داشته باشیم.می دانید چرا؟چون والدین زمانی که خسته اند و حوصله ی کاری را ندارند ،تعداد امر و نهی هایمان خیلی بیشتر از زمانی است؟که دوست داریم به دل کودک راه بیاییم تا خودش به کشف محیط بپردازد.

هم چنین این که درست مقابل این لجبازی که الان دغدغه ی ذهنی ماست،یکی از علائم سندرم موسسه زدگی،مطیع بودن بسیار زیاد و از خود ایده نداشتن و کاهش اعتماد به نفس و کاهش عزت نفس و احساس پوچی و بی تفاوتی است.مواظب باشیم که آنقدر که این امر و نهی ها و دستورات را کش ندهیم که یک زمان از آن طرف خیلی چیزها را از دست بدهیم.

و حالا در مورد دیسیپلین که والدین هیچ وقت از دستوری که داده اند نباید چشم پوشی کنند،برای همین مواقعی که دستوری می دهیم باید دقت داشته باشیم که کودک در حالتی باشد که بتواند دستور ما را انجام دهد.(به قول معروف مودش مناسب باشد).

اما اگرجواب ندادباید از روش های مختلف رفتاری جهت شکل دهی فعالیت استفاده کنیم تا در نهایت به کتک زدن و تنبیه بدنی ختم نشود.البته تنبیه می تواند کاربرد داشته باشد مثل محروم کردن کودک از فعالیتی که دوست دارد،یا خاموشی یعنی بی توجهی به او…اما در عین حال باید فراموش نکنیم که نه تنها تمام کودکان بلکه تمام آدمهای دنیا تشنۀ دوست داشته شدن و محبت هستند.

و در یک کلام کودکان گدای محبت می باشد.می دانید یعنی چه؟یعنی شما والدین می توانید آنقدر به یکدیگر و کودک تان مهر بورزید که یک گوشه چشم و خم ابروی شما،از صد تنبیه و کتک و شکنجه برای کودک دردناک تر باشد!…و برعکس می توانید آن چنان در رابطه عاطفی و خانوادگی تان دیسیپلین اعمال نمایید که کودکان را تشنۀ محبت سازید!…

توجه داشته باشیم که شاه کلید دیسیپلین خانوادگی نظم و ارتباط صحیح ،و برقراری رابطه عاطفی و انسانی است.تا زمانی که نتوانید کودک را یک انسان با یک سری نیازهای ویژه خود در نظر بگیرید تلاش برای برقراری دیسیپلین خانوادگی معنا نمی گیرد.یک انسان سالم تمام خصوصیات مثبت و منفی را با هم تجربه می کند اعتماد به نفس بالا،یا خرد شدن آن،خودباوری و عزت نفس و احساس تنفر از برخی چیزها همگی خصلت های روحی است.مهم این است که والدین به او یاد بدهند که او کجا و چگونه می تواند از آنها استفاده کند.

مشارکت دادن کودک در انجام امور، مشورت خواستن از وی بویژه در اموری که مستقیم به کودک مربوط می‌شود، برای مثال در چیدمان اتاقش، احترام گذاشتن به خواست و سلیقه کودک، تشویق مناسب و به اندازه در صورت انجام کارهای خوب و درست، شناختن هدف وی از لجبازی و توجه کافی به کودک به نظر کارشناس علوم تربیتی مهم‌ترین روش‌های کاهش لجبازی در کودک است.

فراموش نشود لجبازی کودک یک‌ روزه شکل نمی‌گیرد و یک‌ روزه هم برطرف نمی‌شود.

لجبازی برای کودک به مرور به یک عادت و خصلت رفتاری و همچنین روشی برای پیشبرد کار، جلب توجه و اظهار وجود تبدیل می‌شود و رفع آن نیازمند زمان و توجه است. نکته اصلی درباره لجبازی کودک اجتناب از تنبیه وی است. لجبازی یک خصلت بد و پلید نیست و برای کودک هدف محسوب نمی‌شود. بر این اساس در مقابل لجبازی وی نباید از حربه تنبیه استفاده کرد.

تنبیه بدنی هم به کلی مطرود است و از نظر کارشناسان حتی نیشگون یا سیلی آرام نیز تنبیهی مخرب برای روان کودک محسوب می‌شود. تنبیه بدنی به جای جسم، روان کودک را نشانه می‌رود و تاثیری بسیار مخرب برجا می‌گذارد. تنبیه بدنی به مدت طولانی و حتی برای همیشه در یاد کودک می‌ماند و همین فراموش نکردن بخوبی گویای تاثیر مخرب آن بر روان کودک است.

اولین قدم این است که پذیرش خطا را یاد بگیریم. بهتر است به عنوان والد رفتارهای کودک را با توجه به نسل و جنس وی، مورد ارزیابی قرار دهیم و خطاها و رفتارهای او را به شخصیتش ارتباط ندهیم. البته باید او مسئول کارها و رفتارهایش باشد اما لازم است مواظب باشیم که او را سرزنش نکنیم و به او حق دهیم گاهی اشتباه کند.

وقتی با او صحبت می کنیم باید واضح، شفاف و ساده و دقیق انتظاراتمان را از کودک بیان کنیم. استفاده از جملاتی مثل «عرضه نداشتی این کار را انجام بدهی» در واقع تخریب شخصیت کودک است. بهتر است به او بگوییم که «اگر می خواهی این کار را انجام دهی، باید … این گونه انجام دهی».

به این ترتیب به او کمک کرده ایم تا بدون تحقیر و سرزنش به هدفش برسد. باید یاد بگیریم به کودک حق انتخاب دهیم. بهتر است بین چند گزینه موردنظر خودمان به او حق انتخاب دهیم. اگر به او حق انتخاب دادیم در واقع به نظرش احترام گذاشته ایم. مادری که از کودک می پرسد «غذا می خوری یا نه» و پس از پاسخ منفی کودکش به او تشر می زند که باید غذا بخوری، در واقع به او حق انتخاب نداده است.

انعطاف پذیری و دادن اختیار به کودک در انتخاب‌هایی که از طرف والدین پذیرفته شده است و باعث بروز مشکل نمی شود به کاهش لجبازی کمک می کند ولی در صورت بروز رفتارهای آسیب زا همراه با لجبازی، والدین باید با قاطعیت رفتار کنند البته منظوراز جدی بودن پرخاشگری و توهین نیست و والدین تنها باید روی کلام خود ایستادگی داشته باشند تا کودک متوجه شود با بد رفتاری چیزی را به دست نمی آورد.

معمولا ً خانواده ها در چند کار، کودک را ناخواسته یا خواسته به عجله و شتابزدگی وادار می کنند که بیشتر مواقع عدم آگاهی والدین در تشدید آ ن ها، دخالت مستقیم دارد از جمله چیزهایی که می توان در این رابطه یاد آور شد:

الف – حمام کردن : در دوران طفولیت عدم آشنایی والدین به خصوص مادر از مسایل تربیتی باعث می شود به جای فراهم آوردن محیطی شاد و مفرح هنگام استفاده از حمام ، آن را به محیطی درد آور و وحشتناک برای او تبدیل می کند. برای این کار بهتر است اجازه بدهیم کودک ابتدا خوب بازی کند و در همان حال با شعرها و قصه های کودکانه شروع به شستن او کنیم و ضمنا ً اجازه دهیم تا کودک حتی برخی از اسباب بازی های خود را به حمام بیاورد و با آن ها مشغول بازی شود.

ب- مهمانی رفتن: همان طور که ما بزرگ ترها قبل از رفتن به مهمانی یا گردش نیاز داریم خود را آماده کنیم ، فرزندان ما هم نیاز دارند که آماده شوند. البته نیاز آن ها با نیاز ما اندکی تفاوت دارد. پس بهتر است زمان رفتن به مهمانی یا گردش را یک ساعت قبل از حرکت به کودک یادآورشویم تا بتواند با کمک بزرگ ترها آماده شود.

متاسفانه بعضی از والدین کمی قبل از حرکت به کودک می گویند آماده شود و این کار باعث لجبازی و مخالفت او می شود. چون دایم به او تذکر می دهیم که زود باش ، سریع تر، دیر شد و… به جای این که سرعت کودک را برای آماده شدن بیشتر کنیم،‌ باعث می شویم که مخالفت کند.

ج – غذا خوردن، خوابیدن و …: بهر حال کودک مانند افراد بزرگسال نمی تواند از نیروی تفکر و حرکت در یک زمان استفاده کند و والدین باید بدانند زمان تفکر و انجام کارها در کودکان به سعه ی صدر بیشتری نیاز دارد.

اگر کودک برای رسیدن به مطلوب خود چه درست و چه نادرست شروع به گریه کردن و یا داد کشیدن بکند و از این راه بخواهد به خواسته ی خود برسد و والدینی که به اصطلاح حوصله ندارند با دادن امتیاز (رشوه ) به کودک، او را ساکت می کنند، باعث پرورش لجبازی در او می شوند.

پس باید پدر به خصوص مادر از دادن هرگونه رشوه و پاداش به کودک خوداری کند. البته تشویق برای کارهای خوب و مثبت کودک با رشوه دادن فرق دارد. تشویق باعث رشد اعمال نیک و حرکت به سوی ترقی می شود. اما باید توجه داشت که تشویق و پاداش ، باید به اندازه و درخور کار او باشد.

گاهی بهتر است وقتی فرزندمان شروع به داد و بیداد می کند خیلی خونسرد و بی توجه از کنار مسئله عبور کنیم به طوری که یا متوجه نشده ایم و یا موضوع برایمان اهمیت ندارد.

به هر حال در هر خانواده مسایل و مشکلاتی به وجود می آ ید که منجر به بحث و گفت و گو می شود. والدین باید بدانند که تمام مسایل گره هایی هستند که به وسیله ی دست باز می شوند. یعنی به جای بحث و متهم کردن دیگران ، آرام و بدون بر هم زدن امنیت خانواده به خصوص کودکان ، مشکلات و مسایل را می توان به راحتی حل کرد، به طوری که هم خود و هم دیگران از نوع گفت و گو ها لذت ببرند.

هیچ کس از دخالت کردن دیگران در امور زندگی خوداحساس رضایت و خشنودی نمی کند. پدر و مادر از همان شروع تربیت باید حرکت صعودی خود را بر پایه ی راهنمایی قرار دهند تا کودک بتواند کم کم راه صحیح زیستن را تشخیص دهد. دیگر قابل پذیرش نیست که :من می گویم این طور باش، من می گویم این جا نرو و… بلکه ارشاد و راهنمایی های خردمندانه و کمک گرفتن از خود کودک در مشکلات می تواند کمک بزرگی باشد.

آموزش های عملی به مراتب از آموزش های تئوری، موثرتر و آموزنده تر می باشند. اگر والدین در حضور بچه ها با یک دیگر لجبازی کنند ، خیلی راحت و بدون دردسر لجبازی را به آن ها یاد می دهند و بچه ها به طور واضح فیلمی مشاهده می کنند که در آن یکی از والدین با پافشاری دیگری را مجبور به اطاعت از خود می کند و آنان متوجه می شوند که از این راه می توانند به راحتی به خواسته های خود برسند.

نتیجه: یادتان باشد درخواست‏های شما از کودک باید منطقی باشند. کودکان لجباز احساس می‏کنند، یکی باید برنده شود و دیگری باید ببازد. برای چنین موقعیتی،‌ طرز فکر برنده- برنده، بهترین راه‌حل است. به نیازها و خواسته‏های کودک پاسخ دهید. به او بگویید که پدر و مادر هم می‏خواهند برنده باشند و آیا راه‌حلی را سراغ دارد که به نفع شما و خودش باشد؟

وقتی پدر و مادر احساس می‏کنند اوضاع وخیم شده است، باید به دنبال روش‏های درمانی باشند. قرار نیست به رفتار بد کودک پاداش بدهید بلکه باید در رابطه خودتان با او تجدید نظر کنید. دنیا را از دریچه چشمان کودک خود ببینید.

با اینگونه کودکان باید مدارا کرد و ابتدا زمینه های بروز لجبازی را شناسایی کرد، سپس کودک را از آن دور کرد ، به عنوان مثال کودکی را که در بازار از والدین می خواهد هرچیزی را برایش بخرند، نباید به بازار بُرد و همیشه درباره برآوردن خواسته هایش یک چیز دیگر را باید جایگزین کرد مثل ابزار پلاستیکی به جای واقعی و دور نگاه داشتن وسایل خطرناک از دسترس کودک .

اما کودکان پس از پایان سه سالگی و آغاز چهار سالگی وارد حیطه اجتماعی می شوند و رفتارهای مختلف را از یکدیگر می آموزند و با الگوبرداری منفی سعی می کنند در رابطه با والدین خود آن را اجرا کنند و این امر تا حدود زیادی آگاهانه و هدفمند است و کودک با آزمون و خطاهایی که می کند سعی در به زانو درآوردن والدین و تسلیم آن ها در برابر خواسته هایش دارد.

او با این کار به سیطره قدرت خود و خود محوری ادامه می دهد و برای این کار ، بهانه هایی نیز برای خود دارد مانند وجود رقیبی به عنوان برادر و یا خواهر کوچک تر و یا به علت رفتن به مهد کودک و یا مواردی از این قبیل ، این گروه از کودکان ، اعتماد به نفس پایینی دارند و نسبت به دیگر کودکان تعارضات درونی بیشتری دارند و سطوح ترس و اضطرابشان بالاتر از همسالانشان است.

وقتی شدت رفتارهای کودک نسبت به قبل کاهش یافت والدین باید روش «تقویت رفتار نا همساز» را اجرا کنند، یعنی رفتار مقابل رفتار منفی کودک را به محض سر زدن از کودک ، تقویت کنند ، مثلا کودکی که گریه می کند به محض آن که ساکت شد ، توسط والدین مورد توجه و تشویق قرار گیرد .

شاخص های دیگری که باید در نظر داشت ، استفاده از رژیم غذایی صحیح است، مصرف بیش از اندازه سردی ها ، تنقلات، کاکائو، نمک و سرکه باعث تحریکات عصبی کودک و تماشای تلویزیون و بازی های رایانه ای بیش از یک ساعت در روز باعث تشکیل امواج مخرب در مغز کودک و عصبانیت او می شود ، کم خوابیدن کودک نیز باعث افزایش لجبازی می شود ، خواب شب مهم تر از خواب روز است چون در خواب روزانه عواملی نظیر نور و صدا باعث بر هم خوردن ریتم خواب می شود و کودک با وجود خواب زیاد ، پس از بیداری آرامش ندارد .

رباره لجبازی های شدید کودکان که گاه به صورت گریه های طولانی و کبودی لب ها و واکنش های غیر عادی خود را نشان می دهد ، بررسی امواج مغز کودک و مراجعه به روان پزشک و روان شناس کودک ضرورت دارد .
در این مورد میتونید با متخصصین کانون مشاوران ایران، مشاوره تلفنی/تخصصی داشته باشید

۰۲۱-۲۲۶۸۹۵۵۸

معاشقه بدون دخول

سلام،اگه زن با شوهرش معاشقه کند،دخول انجام نشود،زن کاملاذبرهنه،و مرد لباس پوشیده،اگه ترشح مرد با بدن زن تماس پیداذکند زن حامله میشود؟امکان حاملگی هست،بر عکس اگه مرد کاملا برهنه و زن ،پوشیده،اما بازرترشخ مرد با لباس زیر زن تماس پیدا کند و لبلسشو کاملا خیس کند،زن حامله میشود؟

پاسخ

ترشح مرد در حالت عادی ممکنه حاوی تعدادی اسپرم باشه ولی در حالت کلی و طبیعی باید دخول کامل و خروج منی صورت بگیره و زن هم در مرحله تخمک گذاری باشه تا بتونیم در مورد بارداری فردی صحبت کنیم
بعد از این رابطه علایمی به وجود میاد که میتونید به عنوان نشانه ای از بارداری استفاده کنید
ولی بهترین توصیه برای تست بارداری استفاده از تست خون بتای بارداریه

تعدد روابط زناشویی ضرری متوجه زوج نمی‌کند؟

به عنوان یک قاعده کلی، در صورتی که ممنوعیت پزشکی وجود نداشته باشد (که موارد آن بسیار محدود و تشخیص آن نیز فقط با پزشک معالج است)، دفعات برقراری رابطه زناشویی هیچ محدودیت خاصی ندارد و هیچ‌کس نمی‌تواند برای آن عدد و رقم، تواتر یا کمیت خاصی تجویز کند اما در مواردی مثل الگوی رفتار جنسی وسواسی یا اعتیاد به روابط جنسی (که ماهیت مورد دوم هنوز هم مورد مناقشه است)، استثناء وجود دارد و باید به‌وسیله متخصصان، به‌خصوص روانپزشکان، بررسی و پیگیری شود.

پس این باور که یک زوج طبیعی باید هفته‌ای یکبار رابطه زناشویی داشته باشند، چندان درست نیست؟
تمایل به برقراری رابطه زناشویی در افراد مختلف متفاوت است و نمی‌توان گفت برقراری چه تعداد رابطه زناشویی در یک زمان معین نشانه طبیعی بودن همسران است.

گاهی همکاران زوج‌هایی را برای درمان به کلینیک ارجاع می‌دهند چون مثلا فقط ماهی یک بار رابطه دارند!

ولی در بررسی‌های انجام‌شده، معلوم می‌شود هیچ اختلال عملکردی وجود ندارد و هر دو طرف هم از زندگی جنسی و عاطفی خود راضی هستند.

طبیعی است که ما هم جز دادن اطمینان به آنها که همه چیز عادی است، هیچ مداخله دیگری را صلاح نمی‌دانیم.

برخی مردها معتقدند رابطه زناشویی انرژی زیادی از آنها می‌گیرد، این تصور درست است؟

نه! درواقع یکی از دلایلی هم که باعث می‌شود موضوع دفعات رابطه زناشویی در اذهان اهمیت ویژه‌ای پیدا کند، باورهای غلط درخصوص انرژی لازم برای این فعالیت‌ها و احتمال ضعیف‌شدن بنیه و توان عمومی فرد است.

یکی از چیزهایی که افراد در مطب‌ها و کلینیک‌ها درخواست می‌کنند، تجویز دارو یا مکمل‌های غذایی برای تقویت بنیه عمومی یا جنسی برای خود یا شریک زندگی شان است.

به‌نظر می‌رسد باورهای قبلی رایج در جامعه، در کنار تبلیغات وسیع در خصوص محصولاتی با این ویژگی، به فراگیر شدن این تصور غلط کمک کرده‌اند، به‌خصوص در مورد مردان، چون فعالیت جنسی به خروج فرآورده‌ای از بدن منجر می‌شود که از دیرهنگام به مفاهیمی همچون انرژی حیاتی یا مایع حیات‌بخش و…

منتسب می‌شده است و این، باور اینکه روابط زناشویی توانایی جسمی بالایی می‌طلبد، بسیار تقویت کرده است.

درحالی که برخلاف تصور رایج، روابط زناشویی چندان فعالیت سنگینی محسوب نمی‌شود. اگرچه میزان مصرف انرژی در جریان این رابطه به عواملی همچون نوع، مدت و شدت فعالیت‌های مختلف و جثه فرد بستگی دارد ولی مطالعه‌های مختلف نشان می‌دهند با وجود تنوع روابط، دامنه مصرف انرژی در مراحل مختلف یک ارتباط ۳۰ دقیقه‌ای، بین ۵۰ تا ۱۵۰ کیلوکالری است (از یک رابطه ملایم تا رابطه‌ای بسیار فعال).

آیا داشتن رابطه زناشویی کوتاه‌مدت، ناامیدکننده است؟

این مساله هم یک باور غلط دیگر است.

همانطور که گفته شد برای یک رابطه زناشویی موفق حداکثر یا حداقل زمان تعریف نشده است.

برخی افراد فقط زمان بین دخول تا انزال را درنظر می‌گیرند و در صورت کوتاه بودن این فاصله می‌گویند مرد دچار انزال زودرس است در حالی که نوازش و بوسه نیز جزیی از رابطه زناشویی محسوب می‌شود.

از سوی دیگر این مدت زمان صرف شده نیست که اهمیت دارد بلکه میزان رضایت زوجین از رابطه مهم است. بنابراین اگر زوجی با «رضایت هر دو طرف» در تمام ایام هفته فعالیت جنسی دارند و از این رابطه لذت می‌برند، هیچ دلیلی وجود ندارد که بخواهیم آنها را از این الگوی رفتاری نهی کنیم.

گاهی فقط یکی از طرفین میل زیادی به داشتن رابطه زناشویی دارد یا در مورد زمان انجام رابطه اختلاف سلیقه دارند…چه توصیه‌ای به این زوج‌ها می‌توان داشت؟
اگر تمایل و نیاز جنسی یک طرف بیشتر است، شریک زندگی او می‌تواند با ارتقای دانش و مهارت‌های جنسی و حتی بدون نیاز به انجام نزدیکی، به این نیاز پاسخ دهد چون میزان میل و نیاز جنسی نیز مثل بسیاری از متغیرهای انسانی دیگر از یک فرد به فرد دیگر و حتی در مقاطع زمانی متفاوت در یک فرد متفاوت خواهد بود.

توصیه می‌شود دو نفر که کاندیدای ازدواج با یکدیگر هستند، در مورد بسیاری از مسائل از جمله دیدگاه خودشان درباره روابط زناشویی و اهمیتی که در زندگی مشترک برای این موضوع قائل هستند، صحبت کنند، ولی در بهترین حالت هم نیاز و تمایل جنسی زوج همیشه کاملا همخوانی ندارد.

در مواجهه با این مساله، همانند بسیاری از موضوعات دیگر، زن و شوهر باید به یک تعامل سازنده دست یابند؛ به‌نحوی که احساس نکنند مورد بی‌توجهی قرار گرفته‌اند و از سوی شریک زندگی، تحت‌فشار هستند. به‌علاوه درخصوص درخواست‌های جنسی، زن و شوهر باید صمیمانه گفت‌وگو کنند و خواسته‌های خود را با یکدیگر در میان بگذارند.

مثلا هنوز بسیاری از خانم‌ها از اینکه پیشنهاد دهنده شروع رابطه زناشویی باشند، اکراه دارند یا آن را صحیح نمی‌دانند در حالی که چنین تصوری اصلا درست نیست و برخی مردان توقع چنین رفتاری را دارند بدون آنکه به آن هیچ اشاره‌ای بکنند. چنین تعاملی در مورد سایر متغیرهای ممکن مثل زمان رابطه، مکان آن و نوع رفتارها و همچنین موقعیت‌های ممکن برای برقراری رابطه زناشویی باید وجود داشته باشد.

اتفاقا با بهره بردن از همین متغیرها می‌توان با وجود گذشتن سال‌ها از زندگی مشترک، از یکنواختی و سرد شدن رابطه پیشگیری کرد. زوجی که به دنبال خوشبختی هستند، باید برای رسیدن به آن هر کدام به نیازهای طرف مقابل احترام بگذارند. در صورت محقق‌شدن این شرایط، عملا به نیازها و خواسته‌های خود نیز دست یافته‌اند. صدالبته چنین تعاملی همراه با حسن‌نیت با آنچه عده‌ای به شکل کاسبکارانه در زندگی به دنبال آن هستند، تفاوت دارد.

وسواس فکری داشتم و ثبات شخصیت نداشتم

من ۲۰ سالمه.من یه مدت وسواس فکری داشتم و یه مدت قبلش ثبات شخصیت نداشتم.یه مدت سرما خورده بودم یه کم ضعیف شده بودم و نمیدونم چرا برگشتم به ۴ یا ۵ سال پیش ناخودآگاه فکرا و وسواس های فکری اون موقع اومد تو نظرم واقعا برام سخت بود چون تازه حال روحیم خوب شده بود رفتم پیش یه مشاور گفت به خاطر اتفاقاتی که تو بچگی برام پیش اومده بود این طور شده و چیز هایی گففتن که خودم میدونستم میدونم خیلی از مشکلاتم مربوط به همون موقع است و به خاطر این که اون اتفاقات رو گفتم حالم بد شد گفتن هر چیزی که میاد تو ذهنت رو بنویس حالت رو…ولی من نمیتونم واقعا نمیتونم واقعا حالم بد میشه نمیتونم اون حال بدم رو تحمل کنم اون حال بد رو لطفا بگید من بابد چیکار کنم
پاسخ

با سلام دوست عزی شما دوره ای در گذشته وسواس فکری داشتید.

خب باید بدونید وسواس و یا هر بیماری روحیدیگر گاها به خاطر ضعف بدنی و یک سری مشکلات دیگر خودش را نشان می دهد و فرد دوباره فکر می کند در حالت اولیه قرار گرفته ریشه یابی مشکل و اینکه کودکی فرد تاثیر گذار بده که کاملا درست است.

منتهی باید توجه داشته باشید که بحثی که در این بین وجود دارد و مساله بسیار حاءز اهمیتی هم هست بحث درمان است که خوشبختاته امروزه این درمان در مورد وسواس موفیت امیز بوده است .

و لاید دقت داشته باشید که مراجعه حضوری پیگیری تکالیف درمانی و اراده برای تغییر و انگیزه بسیار اهمیت دارد .

ضمن اینکه قطعا بررسی گذشته و به اگاهی اوردم مواردی کمک کننده خواهد بود .در هر حال امیدوارم با نراجعه مسائل حل و شرایط مطلوبی را نسبت به قبل پیدا کنید .موفق باشید .

در این مورد میتونید با متخصصین کانون مشاوران ایران، مشاوره تلفنی/تخصصی داشته باشید
۰۲۱۲۲۶۸۹۵۳۴
موفق باشید

از وقتی عقد کردم احساس پشیمونی دارم

سلام خسته نباشید.

من یک ماهه نامزددار شدم و از زمانی که عقد کردم احساس پشیمونی به طور مداوم اذیتم میکنه و احساس میکنم علاقه ای به همسرم ندارم واز وقتی که عقد کردم ساعات خوابم خیلی زیاد شده

از نظر بنده همسرم هیچ مشکلی از نظر اخلاقی و رفتاری نداره ولی افکارم بشدت منو اذار میده.

خواهش میکنم راهنماییم کنین از دست این افکار خلاص بشم؟؟

پاسخ

با سلام دوست گرامی این افکار قطعا دلیل خاصی دارد که باید بررسی شود بارها هم گعته شد شما باید دنبال ریشه یابی این افکار باشید .

ممکنه مساله ای درگذشته بوده باشد که همان علت مشکلات است ولی شما توجهی به ان ندارید و در حال حاضر ان را بی اهمیت می دانید.

امکان ندارید بی دلیل در کنار فردی قرار بگیرید که به گفته خودتون شرایط مناسبی دارد ولی بی علاقه اید برخی چهره ها یاداور یک الگوی قدیمی و حتی منزجر کنتده در روابط فردی هستند که ما به ان توجهی نداریم .در هر حال به خاطر داشته باشید مراجعه حضوری از این همه اشفتگی کم خواهد کرد .
در این مورد میتونید با متخصصین کانون مشاوران ایران، مشاوره تلفنی/تخصصی داشته باشید
۰۲۱۲۲۶۸۹۵۳۴
موفق باشید

برای درمان فوبیا باید چیکار کنیم ؟

سلام برای درمان فوبیا باید چیکار کنیم ؟میشه یه روانشناس خوب درشیراز معرفی کنید همراه ادرس

پاسخ

دوست عزیز باید مشخص شود که چه نوع فوبی مد نظر شماست و بعد برای درمان ان اقدام کرد .

به طور کل برای فوبی ها درمان ها ی مشخصی وجود دارد منتهی باید در نظر داشته باشید که این درمان ها اغلب بسته به نوع فوبی و شخصیت طرف مقابل متغیر خواهد شد ضمن اینکه به هر حال گاهی فوبی ها سرپوشی هستند برای شرایطی که قرار است اتفاق بیفتد.

یعنی در زندکی مشکلاتی ایجاد شده منتعی این مشکلات خودش را به شکل فوبی نشان می دهد ولی لایه زیرین مسال۶ ای است وه فرد نمی تواند در موردش صحبت کند و یا برای او حرف زدن در این باره بسیار سخت و طاقت فرسا است خب طبیعتا همین مسائل مشکلات را چند برابر می کند و باعث می شود فرد در غالیپب مشول کمتر خطرناک مثل فوبی پرواز و یا هر فوبی دیگری ان را نشان دهد در صورتی که اصل مساله چیز دیگری است که شاید فرد اصلا توجهی به ان نداردد
در هر صورت امیدوارم موفق و خوشبخت باشید و به زودی در جهت رفع مشکل شما به شما کمک شود در شیراز بهتره از مراکز دانشگاهی استفاده کنید چرا که کمک بزرگی است برای رفع مشکل شما که باعث می شود به هر حال با هزینه مناسب توسط اساتید این رشته درمان و دوره درمان روانشناختی اغاز شود
موفق باشید
در این مورد میتونید با متخصصین کانون مشاوران ایران، مشاوره تلفنی/تخصصی داشته باشید
۹۸۲۱۲۲۳۵۴۷۸۳
موفق باشید

منبع: com.مرکزمشاوره


صفحه اصلی سایت مرکز مشاوره

administrator

مقالات مرتبط

722 نظرات

  • masomh , اکتبر 18, 2015 @ 5:36 ب.ظ

    مرسی مشاوره عزیز

  • مینو , نوامبر 5, 2015 @ 2:09 ق.ظ

    با سلام من یکسالو نیم عقد هستم ولی هنوز ارضا نشدم کمکم کنید خیلی دوس دارم این حسو تجربه کنم

    • ◄Responder► , نوامبر 5, 2015 @ 1:23 ب.ظ

      دوست عزیز تکرار سوال فقط شمارو به حذف میرسونه چون سیستم سوال شمارو تکراری تشخیص میده
      در این مورد باید روشی که میتونید به ارگاسم رو برسید رو پیدا کنید
      افرادی هستند از دخول کامل به این حس میرسن و بعضی دیگه از افراد با تحریک خارجی کلیتوریس
      پس به جای این همه استرس کمی مطالعه کنید و اطلاعات خودتون رو افزایش بدید

  • زهرا , نوامبر 6, 2015 @ 11:15 ق.ظ

    سلام.خسته نباشید.من دوماهه که عقد کردم الان نامزدم بهم میگه به درد هم نمیخوریم وجدا شیم.رابطه صمیمی وخوبی نداریم.خیلی باهم سرد بودیم.هر چه تلاش کردم فایده نداشته.البته نامزدم اوایل خوب بود اما الن دیگه هر کار میکنم میگه ما باهم جور نمیشیم.من خیلی ساکت وکم حرفم.اما اون خیلی شوخ وسرزنده هست .ممنون بگین چیکار کنم

    • ◄Responder► , نوامبر 7, 2015 @ 1:17 ب.ظ

      دوست عزیز ….چو دانی و پرسی سوالت خطاست !

      وقتی خودتون میدونید هیچ تفاهی در کار نیست پس همون بهتر که امروز و بدون بچه از هم جدا بشید و در مسیری دیگر با تجربه بیشتر ادامه بدید

  • ترلان , نوامبر 9, 2015 @ 12:45 ب.ظ

    با سلام و خسته نباشی خدمت شما
    الان سه ماهه نامزد کردم ولی احساس میکنم ک نامزدم به من بی توجه هست و کار کردن رو به من ترجیح میدهد. هر زمان بهشون میگم مثلا امروز عصر بریم بیرون میگه کار دارم و همیشه شبها نه و نیم به بعد میاد دنبالم اونم هفته ای یکبار میریم بیرون شام و بعدش هم میریم خونه مادرشون ی سر میزنیم ولی من اینجور دوس ندارم نمیدونم چکار کنم وقتی هم که بهشون میگم میگه خب کار دارم نمیتونم کار رو ول کنم…منم روحیه حساسی دارم…از طرفی هم از همه میشنوم که دوران نامزدی باید بیرون برین هر روز با هم باشین تا همدیگرو بشناسین…قهر هم ک کنم نهایتش فرداش ی ناهار ببرتم بیرون بعدش بریم خونشون… اصلا وقت برا من خیلی کم میذاره همش نگرانم و ناراحت و گریه میکنم که نکنه همیشه همین مدل باشه…تمام خصوصیات دیگش عالیه فقط مشکل کار کردنشو دارم که برا من وقت نمیذاره…مثلا مسافرت کاری که داره یدفعه به من میگه دارم میرم سفر و این کارشم منو اذیت میکنه…خواهش میکنم یه راهنمایی ب من کنید تا راحت تر بتونم با این موضوع کنار بیام.ممنونم

    • ◄Responder► , نوامبر 9, 2015 @ 7:31 ب.ظ

      به هر حال شرایط و زندگی امروزه سخته و باید درکتون بالا باشه
      ایشون هم برای تامین زندگی شما تلاش میکنه و بهتره شما هنر و یا رشته و یا حرفه ای رو شروع به یادگیریش کنید تا هم در زندگی مشترک بتونید ازش استفاده کنید و هم بتونید اوقات فراغت خودتون رو پر کنید
      و گرنه ایشون تا وقتی کار داشته باشه نمیتونه نیازهای حساس بودنتون رو براورده کنه

  • m , نوامبر 10, 2015 @ 2:44 ق.ظ

    سلام منm هستم قبلا ازتون مشاوره گرفتم وجوابم هم دادین شرایط خاصی دارم من دوست دارم وبه خاطره که بابام ی آدم سر شناسی وبه خاطره آبرومون نمی تونم جدا بشم می خوام بچه دار بشم ولی گفتم قبلش با هاش صحبت کنم و ازش بخوام تا برام توضیح بده وحقیقت و برام بگه حالو به نظر شما این کارو انجام بدم یا نه خواهش می کنم راهنمایم کنید خیلی ممنون

  • ناشناس , نوامبر 23, 2015 @ 7:52 ب.ظ

    سلام من ۳۵ سال دارم ونیز دوتا دختر دارم که ۱۲سالشونه یکسال بعد از دنیا امدنشان متوجه بیماری دوقطبی بودن و افسردگی همسرم واعتیاد و…شدم با اینکه تو زندگی خیلی سختی کشیدم اما حالا زندگی ارومی داریم اما متاسفانه مدتیه با اسرار خانواده شوهرم میخواهند دوباره برای داشتن فرزند پسر باردار شم اما من که در دوران
    ی که سر دخترهام باردار بودم مادرم را از دست دادم و شدیدا از موجودی به نام بچه کوچک متنفرم در ضمن شوهرم را لایق داشتن فرزند نمی بینم و از همه مهمتر اینکه شدیدا از داشتن ۳ فرزند خجالت میکشم و ی جوری بی کلاس و زشت و غیر قابل تحمل میدونم با اسرار شوهرم چند باری به دکتر متخصص زنان مراجعه کردم اما هنوز نمیتونم خودم را راضی بکنم که فرزند سومی وارد زندگیمون بشه باور کنید داشتن سه فرزند شدیدا زشته برام

    • ◄Responder► , نوامبر 25, 2015 @ 2:04 ب.ظ

      به این سوال پاسخ داده شده

  • مرضیه , دسامبر 5, 2015 @ 12:30 ب.ظ

    سلام من دختری ۲۷ ساله هستم که یکساله عقد کردم نامزدم قبل از عقد همه شرایط من را پذیرفت مثله حق سکونت بامن باشه وخرید خونه تا قبل از عروسی ولی از یکماه بعد هیچکدوم ازاونکارا انجام نداد مثل مشخص کردن موقعیت شغلیش و خرید مسکن با اینکه توان خرید خونه داره علاوه بر اینها خیلی بد قول هست واگرمن حرفی بزنم یا پیشنهادی بدم اگربدونه که درست هم میگم ولی قبول نمیکنه انگار که هنوز مجرده تنهایی تصمیم میگیره بیشتر اهل رفیق هست خیلی سهل انگار هست من از این بلا تکلیفی خسته شدم نه شغلش معلومه نه خونه داره نه دست از مجردی رفتن برمیداره منم خیلی روحیم حساسه توجهش نسبت به من خیلی کمه ابراز علاقه نمیکنه شما کمکم کنید اصلا ارامش ندارم دائم دارم به اینده فکر میکنم ونگران هستم ممنون

    • ◄Responder► , دسامبر 6, 2015 @ 10:14 ب.ظ

      خب شما هنوز زندگی مشترک رو شروع نکردید و باید بدونید همین رفتار در آینده هم تکرار خواهد شد
      پس اگر فکر میکنید روزی تغییر خواهد کرد سخت در اشتباه هستید
      اگر شرطی رو اضافه مکنید باید مکتوب و در سند ازدوج قید بشه
      که با این شرایط اضافه کردن حق طلاق هم لازمه

  • masomh , دسامبر 5, 2015 @ 11:18 ب.ظ

    سلام خوبین من نمیدونم چی کار کنم یادتونه گفتم نامزدم قبلا زن داشته الان بازم پرونده طلاقش به یه دلایلی اومده بالا بازم شروع شده فک کنم.من هم نسبت به همسرم نفرت دارم وهم علاقه دوست دارم برم طلاق بگیرم امانمیتونم.اخه من بخاطر نامزدم جلو خانواده ام ایستادم میترسم اگه بگم میخام طلاق بگیرم سرزنشم کنن.خیلی وقته با ناراحت کردنم وبی توجهی نسبت بهم و کارای الکلی که میکنه عذابم میده ویه جورای ازچشمم افتاده.دوست دارم برم طلاق بگیرم اما نمیتونم.ونمیدونم چی کار باید بکنم.با یه کار کوچیک از دستش ناراحت میشم واکثرشباهم باهم قهریم وبخث وجدال داریم لطف کنید کمکم کنید ممنون

    اون شغلش ازاده .بهم خرجی نمیده .اصلا بهم پول نمیده .ایا این حق منه که ازش چیزی بخام.احساس میکنم بهم اعتماد نداره.اخه نامزد قبلیش یه جورای سرش کلاه گذاشت ویه خرده از پولاشو‌برد گمونم فک میکنه منم همینطور باشم پول دستم نمیده .ایا ازش طلاق بگیرم با این وضعیت یانه؟کمکم کنید

    • ◄Responder► , دسامبر 6, 2015 @ 2:28 ب.ظ

      زندگی که در اون گذشت نباشه و زندگی به طلاق و پاره شدن حرمت ها کشده بشه راهی به جز طلاق و جدایی نخواهد داشت
      بهتره با این روال جدا بشید و خودتون رو از سرگردان رها کند
      چون عمر کوتاهه و شما فرصت هایی رو از دست خواهید داد

  • سمانه , دسامبر 8, 2015 @ 2:05 ب.ظ

    سلام.من تو رابطم با نامزدم اوایل خوب بودیم امابعد بعد از ۶ماه فهمیدم که اگر عصبانی شه نمیتونه خودشو کنترل کنه فهش میده تهدید میکنه و اذیتم میکنه اما بعد عصبانیت اروم میشه و هر کاری میکنه که ببخشمش اما باز تکرار میکنه اینم بگم که توی زندگیش زیاد سختی کشیده و پدر مادرش از دست داده وقتی که دعوایی نیس خیییییلی خوبه اما وقتی دعواست به همون نسبت بد.میخواستم بدونم ممکنه مشکلش با روانشناس حل شه اگر اره یه دکتر میشه بهم معرفی کنید که تو این زمینه کمکمون کنه.ممنون

    • ◄Responder► , دسامبر 9, 2015 @ 9:26 ب.ظ

      متخصص و روانشناس تا حدودی میتونه راهگشا باشه …. و در وهله نخست خود ایشون باید بخواد که تغییر کنه …
      ولی دوست عزیز هر انسانی هر رفتاری داشته باشه همون رو حفظ خواهد کرد مگر اینکه واقعا ” خودش بخواد تغییر کنه
      پس برای خودتون توجیح ساده لوحانه نتراشید

  • gh , دسامبر 16, 2015 @ 10:35 ب.ظ

    با سلام و عرض ادب
    احتراما بنده پسری ۴ ساله دارم که به دلیل اینکه خودم و همسرم شاغل هستیم طبق نظر خودش – چون دوست داره- صبحها تو خونه تنهاست تا اینکه ظهر خانمم بهش برسه ولی من تردید دارم که آیا این کار ما درسته یا نه ? آیا چون تو خونه تنهاست از نظر روحی و تربیتی و شخصیتی در آینده تاثیر منفی روی اون نمیزاره ?
    ممنون میشم جواب بدید

    • ◄Responder► , دسامبر 17, 2015 @ 2:21 ب.ظ

      در این مورد میتونید با متخصصین کانون مشاوران ایران، مشاوره تلفنی/تخصصی داشته باشید
      دفتر قیطریه:
      ۰۲۱-۲۲۶۸۹۵۵۸ خط ویژه
      دفتر سعادت آباد:
      ۰۲۱-۲۲۳۵۴۲۸۲ خط ویژه
      دفتر شریعتی:
      ۰۲۱-۸۸۴۲۲۴۹۵ خط ویژه

      حتی اگر والدین احساس کنند که فرزندشان آمادگی تنها ماندن در خانه را دارد،‌ توصیـــه می‌شود تا زمانی که خود کودک تمایلی به این کار ندارد و از تنها ماندن راضی نیست، او را در خانه تنها نگذارید. در واقع، خواست و میل کودک در این مورد نقشی تعیین‌کننده دارد.
      برای بسیاری از خانواده‌ها اتفاق می‌افتد در موقعیتی قرار بگیرند که ناچار شوند فرزند خود را برای مدتی در خانه تنها بگذارند. البته، تنها گذاشتن کودک در خانه‌ راه‌ حلی است که معمولا توصیه نمی‌شود. بنابراین،‌ آن را تنها به عنوان آخرین گزینه ببینید. اگر فرزندتان در زمان‌های معینی قرار است در خانه تنها بماند، بهتر است برای آن زمان‌ها از قبل برنامه‌ ریزی داشته باشید. او را به کلاس‌هایی که علاقه دارد بفرستید، ‌اجازه بدهید از فضای کتابخانه متناسب با سنش استفاده کند یا به منزل یکی از اقوام برود. این برنامه‌ها به فرزند شما کمک می‌کند از وقتش بهتر استفاده کند و خیال شما هم راحت‌تر خواهد بود. با وجود این، در مواقعی، شرایط به گونه‌ای پیش می‌رود که تنها گذاشتن کودک در خانه اجتناب‌ناپذیر می‌شود. در این صورت‌ چه باید کرد؟
      از چه سنی‌؟
      یکی از مهم‌ترین سوال‌ها در این زمینه این است که از چه سنی می توان کودک را در خانه تنها گذاشت. برخی کارشناسان بالاتر از ۸ سال و بسیاری‌ بالاتر از ۱۰ تا ۱۲ سال را سن شروع تنها گذاشتن کودک در خانه می‌دانند. بنابراین،‌ اگر فرزند شما کم‌تر از ۸ تا ۱۰ سال دارد،‌ به هیچ عنوان به تنها گذاشتن او در خانه فکر هم نکنید. اگر سن او بیشتر است، می‌توانید سایر شرایط لازم را در نظر بگیرید.
      خطرهای جسمانی
      یکـــــی از مشکلات مهم در تنها گذاشتن کودک در خانه‌ احتمال روی دادن اتفاقاتی است که به کودک آسیب جسمانی می‌‌زند. کودکان در نبود والدین با احتمال بالاتری به سراغ رفتارهای خطر‌آفرین مانند روشن کردن آتش یا کار با وسایل برقی می‌روند. به علاوه، آن‌ها به اندازه‌ بزرگسالان، راه چاره برای مقابله با خطر یا متوقف کردن یک آسیب را بلد نیستند و در مقایسه با یک بزرگسال در موقعیت مشابه، بیشتر آسیب می‌بینند و حتی در برخی موارد، جان خود را از دست می‌دهند.
      در مورد امنیت جسمانی کودک چند نکته را حتما رعایت کنید
      ۱ – قفل کردن در خانه کمکی نمی‌کند
      برخی والدین فکر می‌کنند که اگر در خانه را روی کودک خود قفل کنند و بروند،‌ همه‌چیز رو به‌ راه خواهد بود. البته این کار می‌تواند جلوی برخی از اتفاقات ناگوار مانند ورود غریبه به خانه، یا خارج شدن کودک از منزل و آسیب‌های ناشی از آن را بگیرد،‌ اما از طرف دیگر،‌ اگر برای کودک اتفاقی بیفتد، خانه آتش بگیرد یا‌ دچار جراحت شود، نه راه فراری دارد و نه می‌تواند از افراد دیگر مثلا همسایه کمک بگیرد. بنابراین،‌ قفل کردن در راه چاره نیست.
      ۲ – مواد خطرناک، آتش‌زا و داروها
      مطمئن شوید مواد خطرآفرین را دور از دسترس و جای امنی قرار داده‌اید.
      ۳ – آموزش کمک‌های اولیه و نحوه‌ی مقابله با خطراتی مانند آتش‌سوزی.
      آسیب‌های روانی
      از دیگــــــر مشکلاتی که تنها گذاشتن کودک در خانه ایجاد می‌کند، ‌آسیب‌های روانی است. کودکی که از تنهایی می ترسد‌ با تنها ماندن در خانه تجربه‌های تلخی خواهد داشت که به او آسیب می‌رساند. کودکی که بعد از مدرسه، به خانه‌ای می‌آید که در آن هیچ‌کس نیست‌ دچار احساس تنهایی و مورد بی‌توجهی قرار گرفتن می‌شود، ‌چون همه‌ کودکان دوست دارند وقتی از مدرسه به خانه برمی‌گردند، اتفاقات روزمره را برای کسی تعریف کنند،‌ در مورد احساس خود صحبت کنند و مشکلات خود را با کسی در میان بگذارند تا شاید راه‌حلی برای آن‌ها پیدا کنند.
      بنابراین، اگر نمی توانید در همان لحظه همراه فرزندتان باشید و او تنهاست، ‌ زمان‌های دیگر وقت کافی به او اختصاص دهید تا بتواند با شما صحبت کند. زمان مشخصی را در روز فقط برای گوش دادن به حرف‌های او بگذارید.‌ مثلاً بعد از عصرانه، بعد از فلان سریال، بعد از اخبار ساعت فلان،‌ زمانی که مشخص باشد و سر قرار خود هم بمانید. البته با علاقه و توجه گوش کردن شما است که نیاز او را برطرف می‌کند، نه این‌که از سر اجبار و با اکراه، ‌این کار را انجام دهید.
      چقدر با اضطراب جدایی آشنا هستید؟
      مفهوم اضطراب جدایی، در برخی موارد، در تنها گذاشتن کودک در خانه مهم می‌شود. گاهی والدینی که فرزند وابسته‌ای دارند که بسیار از تنها ماندن و جدا شدن از آن‌ها حتی برای زمانی کوتاه می‌ترسد، تصمیم می‌گیرند برای این که به او یاد بدهند روی پای خودش بایستد و این همه نترسد،‌ او را به تنها ماندن عادت بدهند: « دو بار که تنها بمونه دیگه نمی‌ترسه »، « بذار یه روز تو خونه خودش تنها باشه ببینه در و دیوار ترس نداره ».
      اما در واقع، در مواردی که کودک مبتلا به اضطراب جدایی است‌ چنین تصمیمی می‌تواند به‌ شدت به او آسیب بزند و شرایط را از پیش بدتر کند. ممکن است کودکی دقیقاً به اختلال اضطراب جدایی مبتلا نشود، ‌اما داشتن رگه‌ها یا نشانه‌هایی از آن هم نیاز به توجه تخصصی و بالینی دارد و باید در چنین مواردی با یک متخصص مشورت شود و شیوه‌ی درمانی مناسب به کار برده شود.
      علائمی که به طور تخصصی برای تشخیص اضطراب جدایی به کار می‌روند، ‌ این‌ها هستند:
      ۱ – اضطراب افراطی و نامتناسب با سطح رشد در مورد جدایی از خانه و یا کسانی که کودک به آن‌ها دلبسته است.
      ۲ – ناراحتی مفرط و پایدار درباره‌ی احتمال بروز خطر قریب‌الوقوع از دست دادن اشخاصی که کودک به آن‌ها دلبسته است.
      ۳ – دلواپسی مفرط در مورد از دست دادن یا صدمه احتمالی به افراد مورد دلبستگی.
      ۴ – مقاومـــت پیگیر یا امتناع از رفتن به مدرسه یا جای دیگر به دلیل ترس از جدایی.
      ۵ – مقاومت یا ترس پایدار و مفرط از تنها ماندن یا ماندن در منزل بدون افرادی که کودک به آنها دلبسته است.
      ۶ – مقاومت مفرط و پایدار هنگام جدایی از خانه و افرادی که کودک به آنها دلبسته قابل پیش‌بینی باشد.
      ۷ – مقاومت پیگیر یا امتناع از خوابیدن بدون حضور افرادی که کودک به آنها دلبسته است و مقاومت از خوابیدن در بیرون خانه.
      ۸ – کابوس‌های مکرر با موضوع جدایی.
      ۹ – شکایت‌های مکرر از نشانه‌های جسمانی مانند سردرد، دل‌درد و حالت تهوع هنگام وقوع یا انتظار جدایی از منبع مهم دلبستگی (در بیشتر مواقع، مادر).
      این علائم قبل از ۱۸ سالگی خود را نشان می‌دهند و معمولاً چند هفته‌ای هم ماندگار هستند. گاه شدت علائم در حدی است که عملکرد روزمر‌ه‌ی کودک ‌مانند رفتن به مدرسه و بازی با همسالان را تحت تاثیر قرار می‌دهد. لزومی ندارد که کودک همه‌ی این علائم را نشان دهد.میگنا دات آی آر.وجود تعداد کمی از آن‌ها نشان می‌دهد که باید با یک متخصص مشورت کنید.
      آمادگی و خواست کودک
      حتی اگر والدین احساس کنند که فرزندشان آمادگی تنها ماندن در خانه را دارد،‌ توصیـــه می‌شود تا زمانی که خود کودک تمایلی به این کار ندارد و از تنها ماندن راضی نیست، او را در خانه تنها نگذارید. در واقع، خواست و میل کودک در این مورد نقشی تعیین‌کننده دارد.
      زمان تنها گذاشتن
      از دیگر نکاتی که برای تنها گذاشتن کودک در خانه باید بدان توجه داشت‌ زمانی است که کودک در خانه تنها می‌ماند. بهتر است این زمان تا حد ممکن کوتاه باشد. بسیاری، یک تا سه ساعت را برای تنها ماندن کودک در خانه، ‌بسته به آمادگی‌ها و توانایی‌های کودک و سایر شرایط، ذکر کرده‌اند و بیشتر از آن اصلاً به نفع کودک نیست.
      برخی والدین فکر می‌کنند اگر کودک به خواب برود، دیگر تا وقتی او بیدار می‌شود، ‌برای تنها گذاشتن او در خانه فرصت دارند. اما اگر اتفاق دیگری افتاد چطور؟ اگر او زودتر بیدار شد چطور؟ به علاوه، در شرایط اضطراری، ‌مثل وقتی که کودک بیمار است، حتی اگر یک سرماخوردگی ساده باشد، زمان مجاز برای تنها ماندن کودک در خانه به صفر می‌رسد. هنگام بیماری، بسیاری از موقعیت‌ها و شرایط پیش‌بینی‌ناپذیرند و می‌توانند احتمال خطر را بالا ببرند.
      ویژگی‌های کودکی که می‌تواند تنها بماند
      کودکی می‌تواند در خانه تنها بماند که از اعتماد به‌ نفس کافی برخوردار باشد. زیاد نترسد و از بیان خواسته‌ی خود خجالت نکشد. بتواند احساس خود را با والدینش در میان بگذارد و آن‌قدر با والدین خود رابطه‌ی خوب و صمیمانه‌ای داشته باشد که در صورتی که هر مشکلی به وجود آمد،‌ یا هر نگرانی‌ای داشت،‌ قبل از هرچیز، آن را با والدین خود در میان بگذارد. به علاوه، او باید مهارت‌های کلامی کافی را برای برقراری ارتباط با دیگران داشته باشد.

  • هانی , ژانویه 7, 2016 @ 12:52 ق.ظ

    سلام من دختر ۲۷ ساله هستم و دو سال هست که با همسرم که همکلاسی دانشگاهم بوده ازدواج کردم پسر خوبیه پدر و مادر خیلی خوبیم داره ولی یک سری اخلاقای بدی داره که واقعا آزارم میده و نمیدونم چه برخوردی داشته باشم که بتونم اونو متوجه اشتباهش کنم اول اینکه فوق العاده کینه ای هست و وقتی از یه موضوعی ناراحا میشه تا تلافی نکنه و به همون اندازه و حتی بیشتر منو آزار نده دست بردار نیس دوم اینکه وقتی عصبانی و ناراحته دیگه اصلا نه احترام منو و خونوادمو نگه میداره نه براش مهمه کع من همون زنشم خلاصه قید همه مسئولیتاشو میزنه و یه آدن غیر قابل تحمل میشه که هیچ مهربونی و دلسوزی و احترام تو وجودش نیس راستشو بخواین از لحاظ مالی هم هیچوقت بهش وابسته نیودم و چون هردو پزشکیم من همیشه خرجمو درمیاوردند اون هیچ وقت به من پولنداده و حتی جلوی خرج کردنمم میگیره و تو این موضوعم کلی بحث و جدل داشتیم قبلا ولی الان سوال من اینه که در مواجهه با رفتارای بچه گانه و کینه ورزی و بی احترامی چه واکنشی باید داشته باشم ؟؟ ایا قهر کردن و کم محلی کردن فایده نداره چون من احساس میکنم زیادی نرمش و مهربونی به خرج دادم و اون عادت کرده به این رفتارای زشت ، ممنون میشم راهنماییم کنین

    • ◄Responder► , ژانویه 8, 2016 @ 7:42 ب.ظ

      در این مورد توصیه میکنیم حتما” مشاوره ای حضوری داشته باشید
      ولی قبلش باید با ایشون در زمان مناسب صحبت کنید و در مورد انتظاراتتون صحبت کنید تا بدونه شما هم در این موقعیت در عذاب هستید
      در این مورد میتونید با متخصصین کانون مشاوران ایران، مشاوره تلفنی/تخصصی داشته باشید
      ۰۲۱-۲۲۳۵۴۲۸۲

      لجبازی، بازی خطرناکی است که برخی از زوجین به خصوص در سال‌های اول زندگی مشترک برای نشان دادن قدرتشان به یکدیگر در پیش می‌گیرند. آن‌ها فکر می‌کنند اگر در بسیاری از موارد نظر همسر خود را تأیید کنند و مطابق میل همسر خود عمل کنند، دیگر باید تا آخر عمر حرف‌شنو و مطیع محض او باشند.
      تصویر ۷ نکته کلیدی درباره چگونگی رفتار با همسر لجباز
      جام جم سرا: این استدلال اشتباه باعث می‌شود برخی از افراد حتی زمانی که می‌دانند حق با همسرشان است باز هم مطابق نظر همسر خود رفتارنکنند و به تکرار رفتار اشتباه خود بپردازند، اقدامی که در نظر همسرشان چیزی جز لجبازی نیست. اما مسئله زمانی بغرنج‌تر می‌شود که همسران این دسته از افراد مهارت رفتار با لجباز‌ها را به خوبی بلد نباشند و حتی برای نشان دادن بد بودن این رفتار آگاهانه مقابله به مثل کنند و با رفتار متقابل سعی کنند رفتار همسرشان را اصلاح کنند غافل از اینکه این کار تنها آتش اختلافات را شعله ور می‌کند.
      برخی از افراد دیگر نیز سرزنش و ملامت یا قهر و کینه توزی را در برابر همسر لجباز خود پیش می‌گیرند که هر یک از این رفتار‌ها، به تنهایی می‌تواند صمیمیت و عشق را از زندگی مشترک بزداید.

      براستی بهترین شیوه رفتار با همسر لجباز و حرف نشنو چیست؟
      حجت الاسلام محمود حسنی‌نژاد، کار‌شناس ارشد روان‌شناسی، در پاسخ به این سوال راهکارهایی دارد:

      چگونه با انتقاد صحیح مانع لجبازی همسرمان شویم
      قبل از هر چیز باید توجه داشته باشید که زوجین در خانواده‌های متفاوت رشد کرده و تربیت شده‌اند و این تربیت‌های متفاوت سبب اختلاف نظر بین آن‌ها می‌شود؛ بنابراین اختلاف یک امر طبیعی بین همسران است. اما برای اینکه این اختلاف نظر‌ها به معضل در زندگی مشترک تبدیل نشود توصیه‌هایی قابل ذکر است:

      انتظارات خود را از همسرتان تعدیل کنید
      همانطور که شما از همسرتان توقعات و انتظاراتی دارید او نیز از شما انتظاراتی دارد؛ بنابراین نمی‌توانید بدون درنظر گرفتن انتظارات همسر، از او توقع داشته باشید که از شما حرف شنوی داشته باشد.

      از یادآوری نقاط مثبت غافل نشوید
      قبل از اینکه از نقاط ضعف همسرتان صحبت کنید نقاط قوتش را یادآوری کنید و قبل از هر انتقادی از او تعریف کنید همچنین در گفت‌و‌گو‌هایتان بیان کنید همانطور که شما از او انتقاد می‌کنید او نیز می‌تواند اشتباهات شما را بیان کند؛ چنین رفتاری سبب می‌شود همسرتان شما را آدم منصفی بداند و پذیرش بیشتری نسبت به حرف شما پیدا کند.

      اعتدال را رعایت کنید
      از همسرتان زیاد انتقاد نکنید؛ زیرا سبب می‌شود از اهمیت حرف شما کاسته شود. حضرت علی (ع) می‌فرمایند: «وقتی حرفی زیاد تکرار شود از ارزشش کاسته می‌شود.» لذا بعد از یک تذکر، به او فرصت فکر کردن بدهید و تذکرات خود را به طور مداوم تکرار نکنید.

      از رفتار انتقاد کنید نه از شخص
      به جای انتقاد از خود شخص از کار او انتقاد کنید، یعنی خود شخص را نکوهش نکنید بلکه عمل او را مورد انتقاد قرار دهید.

      تلافی ممنوع
      اگر همسرتان لجبازی می‌کند شما با لجبازی رفتار او را تلافی نکنید و با توجه به اینکه در ابتدای راه هستید، دقت کنید لجبازی در زندگی و رابطه شما به عادت تبدیل نشود.

      خودتان و همسرتان را بشناسید
      شناخت خود را نسبت به همسرتان بالا ببرید و سعی کنید درباره خودتان نیز به او اطلاعات بدهید و خط قرمز‌ها و ایده آل‌های زندگیتان را برای او بیان کنید و لازم است تعریف و نظر خودتان درباره مسائل مختلف زندگی را با تعریف همسرتان مقایسه کنید؛ زیرا واژه‌ها و مصداق‌ها در افراد مختلف، تفاوت دارد. به عنوان مثال ممکن است تعریف شما از تجملات با آنچه همسرتان در ذهن دارد متفاوت باشد.

      تفاوت‌ها را بپذیرید
      به تفاوت‌های بین زن و مرد توجه داشته باشید. با مطالعه کتاب‌هایی که در این زمینه، وجود دارد می‌توانید آگاهی خود را بالا ببرید. مثلا با توجه به اینکه نیاز اساسی خانم‌ها محبت است، سعی کنید با توجه کردن بیشتر به احساسات همسرتان و افزایش محبت کلامی، صمیمیت بیشتری در زندگی مشترکتان به وجود بیاورید.
      این صمیمیت باعث می‌شود همسرتان بیشتر به شما نزدیک شود و به حرف شما اهمیت دهد. وقتی شما به احساسات او اهمیت بدهید او نیز خط قرمزهای شما را زیر پا نمی‌گذارد؛ اما مقابله و مشاجره سبب جریحه دار شدن احساسات طرف مقابل می‌شود و او را به لجبازی وا می‌دارد.
      از سوی دیگر مردان نیز دوست دارند تکیه‌گاه خوبی برای همسرشان در مواجهه با مشکلات باشند، پس لازم است زنان حتی اگر تحصیلات یا موقعیت اقتصادی بهتری دارند باز هم در هنگام مشکلات به همسرشان رجوع کنند. این کار باعث می‌شود مردان احساس کنند جایگاه مدیریتی آن‌ها نزد همسر و فرزندانشان محفوظ مانده است.

  • مریم20 , ژانویه 13, 2016 @ 11:39 ق.ظ

    سلام.من دختری ۲۰ ساله هستم در رشته تحصیلیم فوق دیپلم گرفتم ولی هیچ وقت از رشتم خوشم نیومده.الآن ترم یک کارشناسی هستم فقط به خاطر مدرک لیسانس میرم ولی اصلا نمیتونم دانشگاه و رشتم تحمل کنم.رشته بدی نیست مهندسی نرم افزار میخونم ولی علاقه ای ندارم و چند بار تصمیم به انصراف گرفتم ولی با اینکه دلم نمیخواد به حرف مردم اهمیتی بدم در عین حال حرفاشون درباره انصراف دادنم برام مهمه به نظر شما باید چکار کنم؟اگر انصراف بدم پشیمون نمیشم؟
    من واقعا سردرگم و ناراحتم.
    احساس افسردگی میکنم و از درس خسته شدم.
    منتظر یه موقعیتم دیگه نتونم برم دانشگاه.
    من مریم۲۰ هستم میخواستم در ادامه صحبت قبلی بگم که خیلی به هنر علاقه دارم و مدرک های نقاشی هم گرفتم و خیلی علاقه دارم نمایشگاه بزنم

    • ◄Responder► , ژانویه 14, 2016 @ 1:29 ق.ظ

      شرایط برای شما تفاوتی نخواهد کرد چون شما بلاخره در رشته مورد علاقه خودتون ادامه تحصیل خواهید داد ولی در این بین زمان و انرژی خودتون رو از دست میدید
      پس نیاز دارید مشاوره کنید و تصمیم قاطعی در این مورد بگیرید
      و گرنه همیشه روی شما به سمت علاقه تان خواهد بود و مانند مادری هستید که از فرزندش دور شده
      پس یک بار هم که شده منطقی فکر کنید و قاطع عمل کنید
      در این مورد میتونید با متخصصین کانون مشاوران ایران، مشاوره تلفنی/تخصصی داشته باشید
      دفتر قیطریه:
      ۰۲۱-۲۲۶۸۹۵۵۸ خط ویژه
      دفتر سعادت آباد:
      ۰۲۱-۲۲۳۵۴۲۸۲ خط ویژه
      دفتر شریعتی:
      ۰۲۱-۸۸۴۲۲۴۹۵ خط ویژه

  • مریم20 , ژانویه 14, 2016 @ 8:46 ب.ظ

    ممنون از راهنماییتون

  • bahare.sajadi , ژانویه 27, 2016 @ 8:32 ب.ظ

    باسلام وعرض خسته نباشید
    من دختری ۲۰ ساله هستم و حدود ۸ ماه است که با پسری ۲۳ ساله از فامیل های نزدیکمان عقد کرده ام. اویل عقد بسیار راضی وخشنود بودم اما اکنون با شناخت بیشتری که پیدا کرده ام بسیار پشیمانم.از نظر فرهنگ خانوادگی تفاوت ما زمین تا آسمان هست. از لحاظ رفتار و کردار و برخورد و حرف زدن ایشان در سطح پایینی هستن تا جایی که خجالت میکشم با او جایی بروم. همچنین ایشان احساسات کمی دارند و زیاد علاقه ایی به من نشان نمیدهد.اگرچه به او میگویم ولی او میگوید که اینجور نیست تو حساسی.. لطفا راهنماییم کنید بسیار ناراحت و پشیمانم..

    • ◄Responder► , ژانویه 29, 2016 @ 1:36 ق.ظ

      اول باید خودتون در این خصوص اطمینان داشته باشید و بعد با خانواده و یک مشاور مجرب مشورت کنید
      به هر حال شما هنوز زندگی مشترک رو شروع نکردید و فرصت برای فکر و تصمیم نهایی دارید

  • سعید , فوریه 7, 2016 @ 11:40 ب.ظ

    با سلام و عرض ادب
    پسری هستم ۲۴ ساله نزدیک سه ماهه با دختری آشنا شدم.بسیار به همدیگه علاقه داریم.یعنی همه شرایط خدا رو شکر خوب پیش میره. فقط تنها مشکلی که وجود داره اینه که نامزدم یه بیماری خاص داره(ام اس)به خاطر علاقه ای که به من داره میگه ازدواج نکنیم چون میترسه در آینده من اذیت بشم.لطفا راهنماییم کنید چجور باهاش حرف بزنم راضی بشه.اصلا کارم درسته؟

    • راهنما , فوریه 8, 2016 @ 12:12 ب.ظ

      بهترین کار مشاوره است و اینکه شما بدونید درآینده با این مشکل میتونید کنار بیایت یا خیر ؟
      و گرنه نمیتونید کسی رو به زور به انجام کاری وادار کرد

  • مهتا , فوریه 8, 2016 @ 6:10 ب.ظ

    سلام من دختری ۲۰ ساله هستم الان ۱ ساله نامزد کردم نامزدم اصلا بهم توجه نمیکنه اصلا براش مهم نیست که مریضم یا دارم میمیرم چند باری بد دهنی کرده حتی کتکم زده هرجوری هم میشه جلو موفقیت و پیشرفتمو میگیره با دوستاش میره بیرون اما الان ۳ ماهه هیچ جا باهام نیومده خیلی هم واسه من خسیسه وقتی با دوستاش میره بیرون بهترین جاها میره اما با من که میشه یا حوصله نداره یا میره یه جای ارزون وقتی هم قهر میکنم یا شکایت میکنم میگه من همینم میخوای بمون نمیخوای برو به خانوادمم گفتم اما میگن ما آبرو داریم فقط با مرگ میتونی ازش جدا شی اونم از این موقعیت داره استفاده میکنه ۲۰ سالمه اما به اندازه یه زن ۴۰ ساله زجر کشیدم حتی نمیتونم شکایت کنم کسی هم ندارم که حرفامو بهش بزنم
    لطفا راهنماییم کنید

    • راهنما , فوریه 8, 2016 @ 11:54 ب.ظ

      خب شما در دوره طلایی شناخت هستید پس در این مورد کمی قاطع باشید و با مشورت کردن موضوع و ادامه زندگی با ایشون رو بررسی کنید
      و گرنه بعد از این رو نمیتونید مدعی اعتراضی باشید

  • امیر , فوریه 11, 2016 @ 4:50 ب.ظ

    باسلام.مردی ۴۲ ساله هستم دارای یک فرزند.من و همسرم هردو دارای تحصیلات عالی هستیم و از خانواده سرشناس و زندگی خوب و نسبتا مرفی داشتیم.همسرم بسیار محجبه و نجیب و مقید به تکالیف شرعی بود و نسبت به امر حجاب و سایر مسایل شرعی حساس و دقیق.اما گاهی اوقات به دلایلی اختلافاتی داشتیم و کار به مشاجره میکشید و من که عصبانی شده بودم بعضا ایشون رو تحقیر میکردم البته ایشون هم کم نمیگذاشت.غایله هم زود تموم میشد و همه چیز روال عادی خودشو داشت طوری که خیلیها غبطه زندگی ما رو میخوردند.تا اینکه با یک واقعیت تلخ و غیر قابل باور روبرو شدم و متوجه شدم که در فضای مجازی با افراد بیگانه دوست شده و کار به صحبتهای عاشقانه و رد بدل شدن عکس کشیده شده.تمام دنیا واسم تیره و تار شده و از زندگی بیزار شده ام و به خاطر خیانت مجازی قصد جدایی دارم همسرم هم به شدت پشیمونه و تقاضای گذشت داره و فرصت جبران میخاد.خواهشمندم تا دیر نشده راهنمایی بفرمایید

    • راهنما , فوریه 12, 2016 @ 12:20 ب.ظ

      خب قطعا” رفتار ایشون خیانت نیست چون یک رابطه ساده بوده و گاهی در این رابطه ها که برای انتقام از رفتار شما بوده صحبت هایی هم شده
      این وظیفه همسران هست که با محبت کردن اجازه چنین جدایی رو ندن …
      بهترین توصیه اینه که به هم فرصت بدید و به خاطر یک رابطه ساده محاوره ای همه چی رو نابود نکنید … چون شما هم به اندازه ایشون میتونید مقصر باشید
      صحبت کنید // به هم وقت بدید و از نو و دوباره زندگی رو بسازید
      در این مورد میتونید با متخصصین کانون مشاوران ایران، مشاوره تلفنی/تخصصی داشته باشید
      دفتر قیطریه:
      ۰۲۱-۲۲۶۸۹۵۵۸ خط ویژه
      دفتر سعادت آباد:
      ۰۲۱-۲۲۳۵۴۲۸۲ خط ویژه
      دفتر شریعتی:
      ۰۲۱-۸۸۴۲۲۴۹۵ خط ویژه

  • امیر , فوریه 12, 2016 @ 1:32 ب.ظ

    از راهنماییتون بسیار سپاسگزارم

  • طناز , فوریه 15, 2016 @ 11:17 ب.ظ

    سلام خسته نباشید من شش ساله ازدواج کردم یه دختر چهار ساله دارم ولی از روز اول با هم تفاهم نداشتیم چند بار هم می خواستم ازش جدا بشم ولی مانع شده و گفته من قول میدم همه چیز درست بشه اما متاسفانه تغییر خاصی ایجاد نشده تا الان هم چهار بار بهم خیانت کرده البته خیانتش در حد تماس تلفنی بوده قبلا” همه اختلافاتو می تونستم تحمل کنم ولی الان واقعا” دیگه تحملشو ندارم فقط بخاطر دخترم موندم پیشش حتی وقتی دستش بهم می خوره چندشم میشه تو را خدا کمکم کنید یا یه مشاور خوب معرفی کنید چندتا مشاور رفتم ولی نتیجه نگرفتم شوهر من فکر میکنم مشکل روانی داره خیلی بی اراده است

    • راهنما , فوریه 16, 2016 @ 12:59 ب.ظ

      در این مورد میتونید با متخصصین کانون مشاوران ایران، مشاوره تلفنی/تخصصی داشته باشید
      دفتر قیطریه:
      ۰۲۱-۲۲۶۸۹۵۵۸ خط ویژه
      دفتر سعادت آباد:
      ۰۲۱-۲۲۳۵۴۲۸۲ خط ویژه
      دفتر شریعتی:
      ۰۲۱-۸۸۴۲۲۴۹۵ خط ویژه

  • خورشید , فوریه 16, 2016 @ 2:07 ق.ظ

    سلام.من ۲۴سالمه و یه دختر ۵ماهه دارم.ما بالای سرپدرشوهرم اینا زندگی میکنیم از وقتی دخترم به دنیا اومده رفت و امد های اونا به خونه ما خیلی زیاد شده و هر روز انها به خانه ما میآیند و من هم حریم خصوصی خودم را دوست دا م و خیلی اذیت میشوم حتی بعضی اوقات تازه دخترم خوابیده و انها می ایند و دخترم از خواب بیدار میشودو… پدر شوهرم هم خیلی ادم تمیزی نیست و من حساس شده ام.و تمام مدت یچه من را بغل کرده و اصلا به بفکر بغلی شدن بچه نیستند و من واقعا هصبی شده ام و تحمل هیچ چیز را ندارم لطفا راهنمایی کنسد چکار کنم….بخاطر انها هر روز با شوهرم دعوا داریم و فعلا شرایط تغییر خانه را نداریم

    • راهنما , فوریه 16, 2016 @ 1:02 ب.ظ

      تنها توصیه اینه که صبور باشید و اینقدر حساس نباشید
      به هر حال اونا هم به تولد بچه ذوق و شوق دارن پس خواهشا” اینقدر خط کشی شده و رسمی برخورد نکنید
      بعد از مدتی شرایط عادی خواهد شد
      بهتره به جای اینکه خودتون و شوهرتون رو هر روز با این حساسیت به مرز جنون و استرس بکشونید کمی ریلکس باشید و وقتی بچه پیش خانواده شوهرتون هست استراحت کنید

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *