مرکز مشاوره

بهترین مشاور طلاق آنلاین و تلفنی:::مرکز مشاوره طلاق

مرکز مشاوره طلاق

بهترین مشاور طلاق آنلاین و تلفنی 

این نوع خدمات شامل مشاوره قبل طلاق بصورت توافقی و بصورت حضوری، تلفنی یا آنلاین  می باشد که معمولا پس از مرحله طلاق عاطفی رخ می دهد، قبل از اینکه هر اقدامی در زمینه جدایی از همسر خود نمایید، لطفا حتما با مشاورهای برتر در این زمینه مشورت نمایید، زیرا که بهم زدن یک زندگی خسارت های مادی و معنوی زیادی برای شما و خانواده خود و همسرتان دارد ولی ناگفته نماند که در برخی موارد مشاور طلاق جدا شدن را به شما پیشنهاد می کند؛ ازدواج و طلاق در جامعه امروزی با توجه به آمار بدست آمده نسبت به گذشته آسان تر انجام میگیرد ، اما دلیل اصلی آن چیست؟ بسیاری از مشکلات هستند که در زندگی مشترک پیش می آیند و گاهی انسان در حل آنها عاجز میماند و به جای سعی بر حل آن ، ترجیح میدهد از آن فرار کند، در حالی که از این مشکلات اغلب مسائلی هستند که با کمک افراد با تجربه به راحتی حل میشوند و از میان برداشته میشوند.

متاسفانه ممکن است بعضی از ازدواج ها سرانجامی نداشته باشند و به بن بست برسندو زن و مرد به ناچار از هم جدا شوند، اما گاهی اوقات میتوان مشکلات آنها را تنها با مشاوره و بحث در مرکز مشاوره طلاق و استفاده از خدمات مرکز مشاوره طلاق با آنها ریشه یابی و حل نمود تا زا فروپاشی یک زندگی خصوصا با وجود فرزند جلوگیری به عمل آورد. مرکز مشاوره طلاق به همراه مشاوران خوب و شایسته و مشاور طلاق خود آمادگی ارائه هرگونه خدمات مشاوره ای به شما زوج های جوان را دارد.

شماره های تماس 01

خانمی هستم که ۱۳ سال با بد رفتاری ها و کتک کاری و تهمت و بددهنی شوهرم ساختم

سلام من خانمی هستم که سیزده سال با بد رفتاری ها و کتک کاری و تهمت و بددهنی شوهرم ساختم والانم دو تا پس هشت و ده ساله دارم چند روز پیش به خاطر کتک کاری شوهرم بیرون انداختن منو بچه هام به خانه پدری امده ام و از انجا به پزشک قانونی مراجعه کرده ام بعد از یک روز شوهرم به زور اومد و پسر ده سالمو با خودش برده و با کمربند زده بود من الان تکلیف من چیه میخوام بجه هامو ازش بگیرم چون پیشش امنیت ندارن.  لطفا کمکم کنید.

پاسخ

ابتدا که باید به دادگاه مراجعه کنید و بهتره قبل از شکایت وکیل داشته باشید که همه مراحل مطابق قانون پیش برود و بتوانید مطالباتتون رو از همسرتون بگیرید.

اگر دادگاه ایشون رو صاحب صلاحیت ندادند حضانت فرزندان رو به شما می دهند و ان هم وقتی است که پزشک قانونی هم تایید کند و یا شرای طلاق مثل داشتن بیماری روانی و اعتیاد همسر و یک سری مسائل را داشته باشند.

در غیر این صورت دادگاه تصمیم بر سپردن حضانت فرزندان نخواهد داشت و چون از ۷ سال بزرگتر هستند حق ایشون است که بچه ها را نگه داری کند.

همان طور که گفتم مگر شما بتوانید مشکلات ایشون رو اثبات کنید که بهتره حتما وکیل داشته باشید
موفق باشید و امیدوارم به زودی اینش شرایط حل شود

در این مورد میتونید با متخصصین کانون مشاوران ایران، مشاوره تلفنی/تخصصی داشته باشید
۰۲۱۸۸۴۱۹۸۳۲
موفق باشید

متوجه شدم که شوهرم دست به زن داره

سلام. ده ماهه که ازدواج کردم. متاسفانه متوجه شدم که شوهرم دست به زن داره.تا به حال به دلایل مختلف برای ۵ بار کتکم زده.
تا اینکه دفعه اخر ضربه به سرم بطوری هستش که به گفته دکترم برام اختلالات ذهنی و هذیان گویی شبانه ایجاد کرده.
ادامه این وضع برام غیرقابل تحمله.
کجا میتونم از شوهرم شکایت کنم ؟
۲۴ساله از رشت.

پاسخ

با توجه به گفته های پزشکتون به پزشکی قانونی شهرتون مراجعه کنید و طرح شکایت در دادسرای عمومی

با سلام
خب با این شرایطی که شما می فرمایید به دادگاه خانواده مراجعه کنید و احتمالا بعد ا شما رو به پزشک قانونی برای تایید ضربه توسط همسرتون ارجاع میدن و بعد خب مراحل بعدی را دادگاه بهتون اعلام می کند.

و بهتره در مورد شکایت از همسرتون اگر فکر می کنید دیگر راه برگشتی وجود ندارد و با ایشون به توافق نخواهید رسید حتما وکیل داشته باشید.

چون در مورد حق و حقوقتون و مسائل دیگر وکیل بهتر می تواند شما را کمک کند .در هر حال امیدوارم تصمیم مناسبی بگیرید که بعدا پشیمانی نداشته باشد البته دلیل این کتک زدن همسرتون هم ممکنه مختلف باشد که باید بررسی کنید

در این مورد میتونید با متخصصین کانون مشاوران ایران، مشاوره تلفنی/تخصصی داشته باشید

۹۸۲۱۲۲۳۵۴۷۹۰

موفق باشید

شوهرم یکی دوروز خوبه بعد تغییر میکنه

ده ماهه عقد کردم و الان بین دوراهی گیر کردم نمیدونم طلاق بگیرم یا ن و دلیلش اینه که شوهرم یکی دوروز خوبه بعد تغییر میکنه انگار اصلا اون همون کسی نبوده که تا دیروز خوبه بوده و قربونت صدقم میرفته.
الان تحقیرم میکنه و همچنین یسری حرفارو که زده قبول نمیکنه که زده و کلا خیلی خودشو و خانوادشو قبول داره و کلا سر بحث های مالی هم خیلی بحث شده بین ما احساس میکنم یجور خساست در اون وجود داره

و اینکه میگه از پدرو مادر خودش پول نمیگیره سر مخارج عروسی و خودش میخواد بده و میگه انگار از هیچکی پول نمیگیرم ولی از من انتظار داره از همین الان بگم طلاهام مال تو عروسی ازت نمیخوام و خیلی چیزای دیگه و این چیزهایی که گفتم معمولا وقتی بده این حرفارو میزنه و بعد ممکنه فرداش یا حتی دو ساعت بعدش حرفش یجور دیگه باشه وعوض شه.

و مورد دیگه ای که هست اینکه خودش میگه دوستم داره ولی با رفتارهایی که من ازش دیدم احساس میکنم داره دروغ میگه و بارها گفته اگه مثلا عروسی یروز دیگه بیوفته من میرم ی زن دیگه میگیرم

پاسخ

دوست گرامی این تغییر حالات و نظرات قطعا مشکلاتی رو ایجاد می کنه .

ولی باید دید شما چگونه از ابتدا با این تناقضات برخورد کردید؟

ایا ایشون بدون دلیل تغییر رفتار می دهند.

و شما مقصر نیستید .

بحث خساست ایشون رو چطور متوجه شدید بعضی از افراد ممکنه حسابگر باشند ولی خست نداشته باشند این دو مقوله جداست به هر حال حالا که با این شرایط در دوراهی گیر کردید که ایا ادامه بدهید یا خیر بهتره با ایشون این تردیدها را مطرح کنید و با هم به مشاوره مراجعه کنید .

شاید مسائلی باشد که نیاز به تغییر رفتاری از سمت هر دو نفر باشد .

شاید ایشون نظراتی دشاته باشند که در جلسه راحت تر مطرح کنند و البته خود شما .

تا جایی که امکان پذیر است باید تلاش شود با تفاهم مشکلات حل شود و اینکه ایشون گاهی غیر منطقی رفتار می کنند ممکنه مشکلی باشد که باید پیگیر درمانش باشند بهتره با مراجعه تصمیم جدی برای ادامه و یا خدای ناکرده اتمام رابطه بگیرید.

منتهی تلاش شود راه ها یی رو امتحان کنید تا فردا پشیمان نشوید .
در این مورد میتونید با متخصصین کانون مشاوران ایران، مشاوره تلفنی/تخصصی داشته باشید
۹۸۲۱۲۲۳۵۴۷۹
موفق باشید

هر از چندگاهی خیلی بد حرفمون میشد با خانمم و سرانجامش قهرهای طولانی

من سه ساله که ازدواج کردم که دو سالش رو نامزد بودیم،هر از چندگاهی خیلی بد حرفمون میشد با خانمم و سرانجامش قهرهای طولانی، باخودمون گفتیم شاید عروسی کنیم دیگه دعوا نکنیم که اصرار خانمم بود، و نه تنها بهتر نشد بلکه بدترم شد و الان که یه سال نشده از عروسیمون بگذره بمن میگه ببر منو طلاق بده، واقعا نمیدونم چیکار کنم کمک کنید.

پاسخ

آیا احساس می کنید که زندگی زناشویی تان به مشکل برخورده است و تصمیم به طلاق گرفته اید؟

ممکن است برای جدایی از همسرتان دلایل قابل توجیهی داشته باشید اما پرسش نامه زیر به شما کمک می کند تا بدانید این تصمیم درست است یا نه؟

به هر یک از سوالات زیر با «درست» و «نادرست» جواب بدهید و در انتها جواب درستی که کارشناسان به این سوالات داده اند را با پاسخ خودتان مطابقت دهید.

۱) درگیری و مشاجره همیشگی بین شما و همسرتان نشانه این است که از یکدیگر جدا شوید.

۲) شما و همسرتان دیگر هیچ وجه مشترکی در سلایق و عقایدتان با هم ندارید و این موضوع دلیل خوبی برای جدایی است.

۳) در یک ارتباط خوب، بیشتر اختلاف نظرها و مشکلات زناشویی به مرور زمان برطرف و حل می شود.

۴) یک ازدواج خوب به این معناست که زن و شوهر تعریف یکسان و مشترکی از عشق داشته باشند.

۵) زن و شوهر از هم جدا می شوند چون دیگر عاشق هم نیستند.

۶) خیانت باعث از بین رفتن رابطه زناشویی نمی شود.

۷) بیشتر افراد در ازدواج دوم موفق تر هستند چون در ازدواج اول تجربه های خوبی به دست آورده اند.

نظر مشاور درباره مشاجره

این خیلی عجیب است که بیشتر همسران تصور می کنند اختلاف سلیقه و گاه مشاجره نشانه ناموفق بودن یک زندگی زناشویی است اما به عقیده روان شناسان ارتباطی که در آن هیچ اختلاف نظری وجود نداشته باشد.

بیشتر از یک رابطه پرجدال در خطر طلاق قرار دارد زیرا شما انسان هستید و به دلیل تفاوت زندگی خانوادگی و فرهنگی تان خصوصیاتی متفاوت از یکدیگر دارید و جروبحث و اختلاف یک موضوع بسیار طبیعی در رابطه شماست.

شما و همسرتان دیگر هیچ وجه مشترکی در سلایق و عقایدتان با هم ندارید و این موضوع دلیل خوبی برای جدایی است.

گفتن این حقیقت شما را غافلگیر می کند اما بد نیست بدانید تحقیقات کارشناسان نشان داده زوج هایی که زندگی زناشویی موفقی دارند به هیچ وجه خصوصیات و وجه مشترک زیادی با یکدیگر ندارند و حتی سلایق و عقایشان در تناقض با یکدیگر است.

اما آن چیزی که ارتباط های موفق را از ناموفق جدا می کند نحوه برخورد همسران با اختلاف ها و ویژگی های متفاوت همسران شان است.

همسران موفق به خوبی می دانند که شریک آن ها نمونه کپی برداری شده آن ها نیست و نباید مثل آینه برای آن ها باشند بلکه لازمه یک ازدواج با دوام، احترام گذاشتن به تفاوت های طرفین و رشد کردن در میان این دو دنیای متفاوت است.

در یک ارتباط خوب بیشتر اختلاف نظرها و مشکلات زناشویی به مرور زمان برطرف و حل می شود.

شاید تا به حال این خبر به گوش تان نخورده باشد اما کارشناسان در تحقیقات شان به نتیجه ای جالب رسیده اند که شما را شگفت زده خواهد کرد.

هیچ می دانستید که شصت درصد اختلاف نظرهایی که همسران در طول زندگی مشترک با یکدیگر دارند غیرقابل حل است؟

اگر قبول ندارید یک ورق و کاغذ بردارید و تمامی بحث هایی که در طول زندگی مشترک با همسرتان داشته اید را بنویسید و در نهایت شگفتی متوجه می شوید که بیشتر آن ها تکراری است و با وجود گذشتن سالیان سال از ارتباط تان هنوز بر سر موضوعی تکراری با همسرتان بحث می کنید.

اما چیزی که در این بین تغییر می کند نحوه واکنش دو طرف نسبت به آن موضوعات است.

پس اگر فکر می کنید مشکل شما و همسرتان با گذشت زمان حل خواهد شد مرتکب اشتباه رایج دیگر زوج ها شده اید. به جای انتظار برای گذشت زمان و برطرف شدن مشکل، نوع واکنش و سازگاری تان را نسبت به اختلاف نظر بین خود و همسرتان تغییر دهید.

یک ازدواج خوب به این معناست که زن و شوهر تعریف یکسان و مشترکی از عشق داشته باشند

این نکته را به خاطر بسپارید که شما و شریک زندگی تان در ۲ محیط متفاوت بزرگ شده اید و به همین خاطر تعریفی که از عشق و محبت دارید با یکدیگر کاملا متفاوت است.

ممکن است همسر شما از روی عشق کاری را برای تان انجام دهد و از این طریق علاقه اش را به شما ابراز کند اما شما به دنبال راهی هستید که همسرتان به روش دلخواه شما عشقش را ابراز کند.

فراموش نکنید که نحوه ابراز علاقه و عشق هر انسانی با دیگران متفاوت است و هرگز از همسرتان نخواهید که دیدگاهی مانند شما در مورد عشق و طریقه محبت کردن داشته باشد.

فقدان عشق، عامل جدایی

متاسفانه عده ای تصور می کنند که عشق تنها دلیل ازدواج و ماندن در یک ارتباط است.

این عده از افراد ازدواج می کنند چون عاشق شده اند و بعد به راحتی از شریک شان جدا می شوند چون دیگر عاشقش نیستند اما این تصور یک اشتباه محض است چون عشق یک حس است و زمانی هست و زمانی دیگر نیست. این که دیگر مثل روزهای اول آشنایی عاشق همسرتان نیستید و به همین دلیل می خواهید از او جدا شوید، احمقانه ترین فرضیه ای است که آن را انتخاب کردید. صبر کنید چون عشق دوباره به وجود خواهد آمد و باردیگر غافلگیرتان خواهد کرد.

خیانت باعث از بین رفتن رابطه زناشویی نمی شود

بله این جمله درست است و اگر یک زن هستید و تنها به خاطر خیانت همسرتان می خواهید ترکش کنید، لطفا کمی بیشتر فکر کنید. هرچند رویارویی با خیانت و اصلاح ارتباط بعد از آن، کار خیلی ساده ای نیست اما اگر واقعا به ارتباط تان علاقه مند هستید ارزش این مبارزه را خواهد داشت و خبر خوب این که بیشتر ارتباط هایی که بعد از خیانت دوباره شکل گرفته موفق تر بوده و همسرانی که بعد از خیانت روابط خود را اصلاح کردند و اعتماد را از نو بین خودشان به وجود آوردند، ارتباط زناشویی بادوام تری داشته اند.

بیشتر افراد در ازدواج دوم موفق تر هستند چون در ازدواج اول تجربه های خوبی به دست آورده اند.

برای این موضوع نمی توان قانونی را درنظر گرفت اما این درست است که بسیاری از افراد در ازدواج دوم شان موفق تر هستند چون اشتباهاتی که در ازدواج اول مرتکبش شده اند را در ازدواج دوم شان انجام نمی دهند.

اما باید به خاطر داشته باشید که عشق تنها کرم روی کیک است نه خود کیک و تا زمانی که یاد نگیرید شادی و خوشبختی تان را وابسته به فرد دیگری ندانید امید موفقیت در ازدواج برای تان وجود ندارد این که خودخواهانه به دنبال افرادی باشید که شما را خوشبخت کنند و درصورت برآورده نشدن این موضوع آن ها را ترک کنید، اصلا راه درستی نیست.

خوشبختی و آرامش را در خودتان به وجود بیاورید و خودخواهانه دیگران را نخواهید.

در ضمن قوی باشید تا طرف مقابل هم متوجه بشه نمیتونه با ابراز موضوع طلاق روی شما فشار بیاره
در این مورد میتونید با متخصصین کانون مشاوران ایران، مشاوره تلفنی/تخصصی داشته باشید
دفتر سعادت آباد:
۰۲۱-۲۲۳۵۴۲۸۲ خط ویژه

وقتی مشکلات شما کوچک قلمدا د شده و درست حل نشده چنین مساله ای قابل انتظار بوده باید با ایشون به روانشناس مراجعه کنید تا هر دو نفر بتونید نظراتتون رو بگید و توقعات و انتظاراتتون از هم رو مطرح کنید.

و بتونید به اشتراک نظر برسید که واقعا از زندگی چی می خواید .و اینکه چه رفتارهایی باید اصلاح شوند و احیانا چه مواردی باعث این تنش ها شده و به اینجا رسیده که همسر شما حاضر به طلاق شده است .

یک طرفه نیمی شود جریانات را در نظر گرفت باید همه مسائل را با هم دید و هر دو باید صحبت کنید.

شاید همسر شما شرایطی رو انتظار داشتند که محقق نشده و فکر می کنند دیگر توان ماندن و حل مسائل در زندگی رو ندارند و با راهکارها و راهنمایی های فرد متخصص بتوانند تصمیم درست را بگیرند که فردا پشیمانی نداشته باشد.

زندگی همیشه سختی هایی دارد دو طرف باید تفاهم حل مسائل را داشته باشند .

بهتره در مورد اینکه می توانید با هم ادامه بدهید یا خیر را روانشناس نظر بدهید

در این مورد میتونید با متخصصین کانون مشاوران ایران، مشاوره تلفنی/تخصصی داشته باشید
۰۲۱۸۸۴۱۹۸۳۲
موفق باشید

نامزدم مرد دخترباز و کثافت کاری داره و حتی ی بار خاسته به دوس دخترش تجاوز کنه

من دوماهی عقد هستم و الان متوجه شدم که نامزدم مرد دخترباز و کثافت کاری داره و حتی ی بار خاسته ب دوس دخترش تجاوز کنه اینارو با زبون خودش مستقیما گفت و ازون موقع ب شدت ازش زده و متنفر شدم و قصد طلاق دارم ولی راضی نمیشه توافقی طلاقم بده میگه برو دادگستری درخواست بنویس هرچند که من دلیلی ندارم ثابت کنم.واقعا سردرگمم.
خواهشا راهنماییم کنین

این مطالب را دقیقا چند وقت است متوجه شده اید و چه شواهدی مبنی بر این مساله دارید .

اگر رفتار ایشون مربوط به قبل از ارتباط با شما بوده است و اکنون پشیمان هستند و خودشون توضیحاتی مربوط به اتفاقاتی که احیانا بوده به شما داده اند خب بهتره سریع تصمیم نگیرید هر چند خوب شرایط ناخوشایندی است ولی به هر حال اکنون شما همراه زندگیشون هستید و دیگر مجرد نیستند و شاید اصلا رفتارهای قبل ادامه نداشته باشد.

ولی اگر این رفتار برای ایشون عادت شده و راحت راجب انها اظهار نظر دارند و حتی به خودشن حق می دهند و اکنون هم پشیمان نیستند و هیچ تضمیمی برای برطرف شدن این مساله ندارند خب طلاق گزینه ای است که هر چند خطراتی به همراه دارد ولی از اسیب های بعدی شما را محفوظ دارد و اینکه هنوز که وارد زندگی نشدید و فرزندی ندارید بهتر است این رابطه تمام شود .

هر چند به لحاظ روحی برای شما ضربه محسوب می شود و باید زیر نظر روانشناس باشید ولی خب تجربه ناخوشایند ی است که تداومش مشکلات زیادی برای شما به وجود می اورد .
در هر حال تصمیم گیرنده خود شما هستید که اطلاع بیشتر ی از شرایط زنگیتون دارید و می دونید که ایا تمایل به ادامه داد ن دارید یا خیر ؟؟ یا توجه به وی
زگی های شخصیت همسرتون و رفتارهای ایشون
امیدوارم مساله به بهترین شکل ممکن حل شود

در این مورد میتونید با متخصصین کانون مشاوران ایران، مشاوره تلفنی/تخصصی داشته باشید
۰۲۱۲۲۶۸۹۵۳۴
موفق باشید

۴ سال که با همسرم ازدواج کردم و سر هیچ مسئله ای تفاهم نداریم

سلام وقت بخیر. من ۴ سال که با همسرم ازدواج کردم و سر هیچ مسئله ای تفاهم نداریم. و الان حدود یک ماهه که من قهر کردم رفتم خونه مامانم، البته تو دعوایی که بینمون بود اون گفت برو.

و حالا بعد از یک ماه تازه یادش افتاده منم وجود دارم و اونم با حالت خیلی طلبکارانه به هم پیام میده و میگه رفتارهات درست کن و برگردد.

و همینطور میگه دیگه نباید سرکار بری.

حالا سوالم اینه که نمیخوام دیگه باهاش زندگی کنم و طلاق بگیرم چون اصلا حرف همدیگه رو نمی فهمیم.

میخوام مهریه امو اجرا بزارم.ولی همسرم در حال حاضر هیچی به اسمش نداره. من برای گرفتن حق و حقوقم چکار میتونم بکنم.

پاسخ

وقتی مهریه رو به اجرا میذارید باید عدم معسر بودن یعنی عدم تنگدستی ایشون رو از همون اول برای دادگاه اثبات کنید
اگر ایشون کارمند باشه میتونید با تقسیط حقوق ایشون مهریه رو مطالبه کنید ولی حق طلاق با مرد هست و اگر ایشون تمایلی به طلاق نباشه وارد پروسه پیچیده ای میشید
بهتره قبل از هر اقدامی با هم صحبت کنید تا به نتیجه برسید حال یا برای ادامه و یا جدایی … توافق نهایی شما دو نفر بسیار مهمه

ممکن است برای جدایی از همسرتان دلایل قابل توجیهی داشته باشید اما پرسش نامه زیر به شما کمک می کند تا بدانید این تصمیم درست است یا نه؟
آیا احساس می کنید که زندگی زناشویی تان به مشکل برخورده است و تصمیم به طلاق گرفته اید؟
ممکن است برای جدایی از همسرتان دلایل قابل توجیهی داشته باشید اما پرسش نامه زیر به شما کمک می کند تا بدانید این تصمیم درست است یا نه؟
به هر یک از سوالات زیر با «درست» و «نادرست» جواب بدهید و در انتها جواب درستی که کارشناسان به این سوالات داده اند را با پاسخ خودتان مطابقت دهید.
۱) درگیری و مشاجره همیشگی بین شما و همسرتان نشانه این است که از یکدیگر جدا شوید.
۲) شما و همسرتان دیگر هیچ وجه مشترکی در سلایق و عقایدتان با هم ندارید و این موضوع دلیل خوبی برای جدایی است.
۳) در یک ارتباط خوب، بیشتر اختلاف نظرها و مشکلات زناشویی به مرور زمان برطرف و حل می شود.
۴) یک ازدواج خوب به این معناست که زن و شوهر تعریف یکسان و مشترکی از عشق داشته باشند.
۵) زن و شوهر از هم جدا می شوند چون دیگر عاشق هم نیستند.
۶) خیانت باعث از بین رفتن رابطه زناشویی نمی شود.
۷) بیشتر افراد در ازدواج دوم موفق تر هستند چون در ازدواج اول تجربه های خوبی به دست آورده اند.

نظر مشاور درباره مشاجره

این خیلی عجیب است که بیشتر همسران تصور می کنند اختلاف سلیقه و گاه مشاجره نشانه ناموفق بودن یک زندگی زناشویی است.

اما به عقیده روان شناسان ارتباطی که در آن هیچ اختلاف نظری وجود نداشته باشد بیشتر از یک رابطه پرجدال در خطر طلاق قرار دارد.

زیرا شما انسان هستید و به دلیل تفاوت زندگی خانوادگی و فرهنگی تان خصوصیاتی متفاوت از یکدیگر دارید و جروبحث و اختلاف یک موضوع بسیار طبیعی در رابطه شماست.
شما و همسرتان دیگر هیچ وجه مشترکی در سلایق و عقایدتان با هم ندارید و این موضوع دلیل خوبی برای جدایی است.
گفتن این حقیقت شما را غافلگیر می کند اما بد نیست بدانید تحقیقات کارشناسان نشان داده زوج هایی که زندگی زناشویی موفقی دارند به هیچ وجه خصوصیات و وجه مشترک زیادی با یکدیگر ندارند و حتی سلایق و عقایشان در تناقض با یکدیگر است.

اما آن چیزی که ارتباط های موفق را از ناموفق جدا می کند نحوه برخورد همسران با اختلاف ها و ویژگی های متفاوت همسران شان است.

همسران موفق به خوبی می دانند که شریک آن ها نمونه کپی برداری شده آن ها نیست و نباید مثل آینه برای آن ها باشند بلکه لازمه یک ازدواج با دوام، احترام گذاشتن به تفاوت های طرفین و رشد کردن در میان این دو دنیای متفاوت است.
در یک ارتباط خوب بیشتر اختلاف نظرها و مشکلات زناشویی به مرور زمان برطرف و حل می شود.
شاید تا به حال این خبر به گوش تان نخورده باشد اما کارشناسان در تحقیقات شان به نتیجه ای جالب رسیده اند که شما را شگفت زده خواهد کرد، هیچ می دانستید که شصت درصد اختلاف نظرهایی که همسران در طول زندگی مشترک با یکدیگر دارند غیرقابل حل است؟
اگر قبول ندارید یک ورق و کاغذ بردارید و تمامی بحث هایی که در طول زندگی مشترک با همسرتان داشته اید را بنویسید و در نهایت شگفتی متوجه می شوید که بیشتر آن ها تکراری است و با وجود گذشتن سالیان سال از ارتباط تان هنوز بر سر موضوعی تکراری با همسرتان بحث می کنید اما چیزی که در این بین تغییر می کند نحوه واکنش ۲ طرف نسبت به آن موضوعات است.

پس اگر فکر می کنید مشکل شما و همسرتان با گذشت زمان حل خواهد شد مرتکب اشتباه رایج دیگر زوج ها شده اید. به جای انتظار برای گذشت زمان و برطرف شدن مشکل، نوع واکنش و سازگاری تان را نسبت به اختلاف نظر بین خود و همسرتان تغییر دهید.

یک ازدواج خوب به این معناست که زن و شوهر تعریف یکسان و مشترکی از عشق داشته باشند.
این نکته را به خاطر بسپارید که شما و شریک زندگی تان دردو محیط متفاوت بزرگ شده اید و به همین خاطر تعریفی که از عشق و محبت دارید با یکدیگر کاملا متفاوت است.

ممکن است همسر شما از روی عشق کاری را برای تان انجام دهد و از این طریق علاقه اش را به شما ابراز کند اما شما به دنبال راهی هستید که همسرتان به روش دلخواه شما عشقش را ابراز کند.

فراموش نکنید که نحوه ابراز علاقه و عشق هر انسانی با دیگران متفاوت است و هرگز از همسرتان نخواهید که دیدگاهی مانند شما در مورد عشق و طریقه محبت کردن داشته باشد.

زن و شوهر از هم جدا می شوند چون دیگر عاشق هم نیستند.

متاسفانه عده ای تصور می کنند که عشق تنها دلیل ازدواج و ماندن در یک ارتباط است.

این عده از افراد ازدواج می کنند چون عاشق شده اند و بعد به راحتی از شریک شان جدا می شوند چون دیگر عاشقش نیستند اما این تصور یک اشتباه محض است چون عشق یک حس است و زمانی هست و زمانی دیگر نیست.

این که دیگر مثل روزهای اول آشنایی عاشق همسرتان نیستید و به همین دلیل می خواهید از او جدا شوید، احمقانه ترین فرضیه ای است که آن را انتخاب کردید. صبر کنید چون عشق دوباره به وجود خواهد آمد و باردیگر غافلگیرتان خواهد کرد.

خیانت باعث از بین رفتن رابطه زناشویی نمی شود

بله این جمله درست است و اگر یک زن هستید و تنها به خاطر خیانت همسرتان می خواهید ترکش کنید، لطفا کمی بیشتر فکر کنید.

هرچند رویارویی با خیانت و اصلاح ارتباط بعد از آن، کار خیلی ساده ای نیست اما اگر واقعا به ارتباط تان علاقه مند هستید ارزش این مبارزه را خواهد داشت و خبر خوب این که بیشتر ارتباط هایی که بعد از خیانت دوباره شکل گرفته موفق تر بوده و همسرانی که بعد از خیانت روابط خود را اصلاح کردند و اعتماد را از نو بین خودشان به وجود آوردند، ارتباط زناشویی بادوام تری داشته اند.
بیشتر افراد در ازدواج دوم موفق تر هستند چون در ازدواج اول تجربه های خوبی به دست آورده اند.
برای این موضوع نمی توان قانونی را درنظر گرفت اما این درست است که بسیاری از افراد در ازدواج دوم شان موفق تر هستند چون اشتباهاتی که در ازدواج اول مرتکبش شده اند را در ازدواج دوم شان انجام نمی دهند.

اما باید به خاطر داشته باشید که عشق تنها کرم روی کیک است نه خود کیک و تا زمانی که یاد نگیرید شادی و خوشبختی تان را وابسته به فرد دیگری ندانید امید موفقیت در ازدواج برای تان وجود ندارد این که خودخواهانه به دنبال افرادی باشید که شما را خوشبخت کنند.

و درصورت برآورده نشدن این موضوع آن ها را ترک کنید، اصلا راه درستی نیست. خوشبختی و آرامش را در خودتان به وجود بیاورید و خودخواهانه دیگران را نخواهید.
در این مورد میتونید با متخصصین کانون مشاوران ایران، مشاوره تلفنی/تخصصی داشته باشید
دفتر شریعتی:
۰۲۱-۸۸۴۲۲۴۹۵ خط ویژه

اگر واقعا فکر می کنید تصمیم به طلاقتون قطعیه و بعدا پشیمون نخواهید شد خوب باید با وکیل حقوقی صحبت کنید و هر چند ایشون چیزی ندارند ولی خب اقدام قانونی که باشد از منبع درامدشون موظف به پرداخت مهریه و نفقه هستند البته باز شرایطی دارد که وکیل بهتر می تواند شما را راهنمایی کند.

ولی اینکه در نظر داشته باشید شما چهار سال زندگی کردید حتما با هم خاطرات خوبی هم دارید که نباید انکار کرد و اگر فکر می کنید ایشون با همه بدی هایی رفتاری که از نظر شما دارند.

اگر به روانشناس مراجعه کنید تا حد شما و شرایط شما رو درک می کنند و قبول می کنند مشکلاتی وجود دارد خب بهتره اقدام کنید .امیدوارم تصمیم درستی بگیرید
در یک رابطه همیشه یک نفر مقصر نیست
فقط سهم افراد در ایجاد مشکلات ممکن است اندکی متفاوت باشد

در این مورد میتونید با متخصصین کانون مشاوران ایران، مشاوره تلفنی/تخصصی داشته باشید
۴۴۰۳۴۴۹۰
موفق باشید

اختلاف فرهنگی تحصیلی مالی و خانوادگی

سارا: سلام روز بخیر من ۵ سال ازدواج کردم اختلاف فرهنگی تحصیلی مالی و خانوادگی از ابتدا باعث تنش بین ما بود ایشون بسیار عصبی هستن خیلی من و کتک میزدن بددهنی و فحاشی میکردن در مدت پنج سال هشت بار شغل عوض کردن.

خانواده بسیار بی تفاوتی دارن که ۳ سال باهم قهربودیم بخاطر هزینه عروسی و منزل که تهیه نکردن و همه رو خانواده من انجام دادن من همیشه سعی کردم تا زندگیمو حفظ کنم.

اما در سال اخیر لیشون یه ویژگی جدید پیدا کردن که دایم به من تهمت میزدن و شکاک شدن  چهار ماه قهر هستیم رای دادگاه مبنی بر طلاق صادر شده اما دایم اظهار پشسمونی میکنه فرصت میخواد تا جبران کنه شغل دایمی پیدا کرده و میگه فاصله باعث شک شده .

منم ایرادهایی دارم و قطعا اشتباهاتی کردم منم عصبی هستم و بهشون علاقه دارم و الان واقعا توی دوراهی گیرکردم خیلی ناامیدم چون تجربه نشون داده ما تغییر نمیکنیم و اگر ادامه بدیم همیشه در جنگ هستیم

پاسخ

شما در تردید نیستید … چون بهتر از هر کسی میدونید این زندگی چه سرنوشتی خواهد داشت
شما ۵ سال با ایشون زندگی کردید ولی ما فقط از زندگی شما چند خط کلی رو خواندیم
پس شما بهتر در این مورد میتونید تصمیم گیری کنید
در هر صورت دو اتفاق میتونه بیفته یا ایشون واقعا تغییر کرده باشه که نتیجه مشخصه
ولی خودتونو جای اون لحظه ای بذارید که دوباره این رفتارها تکرار بشه
پس ببینید در این صورت آیا باز هم میتونید ادامه بدید و فرصتی دوباره به ایشون بدید ؟
به همین خاطر حتما در این مورد از ایشون تعهد گرفته بشه چون هر اتفاق و رفتاری رو میتونید بعد از این مشاهده کنید.

خب وقتی چندین سال تجربه زندگی با ایشون رو داشتید و دادگاه هم تونسته به این نتیجه برسه دلیلی برای تردید شما باقی نمیمونه پس خودتون رو گول نزنید و براساس واقعیت عمل کنید.
اگر هم به ادامه زندگی علاقمند هستید پس باید تمام مشکلاتی که در این راه به وجود میادو تحمل کنید و با گذشت از کنارش بگذرید
و کلامی از باب گله و شکایت به میان نیارید
هیچ کس جز خود شما نمیتونه در این مورد تصمیم گیری کنه … چون تجربه و شناخت کافی در این موردو دارید

ضمانت های اجرایی تخلف از وظیفه تمکین

ضمانت های اجرایی تخلف از وظیفه تمکین زوجه در قبال مرد متعدد می‌باشند و برخی از آنها در قانون مدنی و رویه عملی دادگاه‌ها معمول می‌باشد و به تعدادی از آنها در فقه اشاره شده و به صراحت در قانون نیامده است.

قسمت اول – ضمانت های اجرایی حقوقی

ضمانت اجرایی حقوقی در ناحیه زوجه در دو عنوان عدم استحقاق نفقه و امکان طرح دعوای الزام به تمکین خلاصه می‌شود.

الف- عدم استحقاق نفقه

وفق ماده ۱۱۰۸قانون مدنی، تنها ضمانت اجرایی موثر برای تخلف از وظیفه تمکین زوجه در قبال زوج، عدم استحقاق وی نسبت به نفقه عنوان شده است. این ماده مقرر می‌دارد : چنانچه زن از وظایف زوجیت امتناع کند، مستحق نفقه نخواهد بود. البته باید دانست در مواردی که زوجه در عدم تمکین عذر موجه دارد، استحقاق نفقه را از دست نمی‌دهد. این موارد، مورد استفاده از حق حبس (موضوع ماده ۱۰۸۵ قانون مدنی)، بیماری واگیر دار شوهر( موضوع ۱۱۲۷ قانون مدنی) یا بیماری زوجه و خصوصاً در ایام وضع حمل (مستنبط از ماده ۱۱۰۸قانون مدنی)، اختیار مسکن جداگانه بنا به حکم دادگاه در صورت اثبات خوف ضرر مالی و یا جانی و یا آبرویی برای زوجه (موضوع ماده ۱۱۱۵ قانون مدنی) و در نهایت سفر زوجه می‏باشند. سئوال لازم به پرسش اینست که آیا شوهر می‌تواند بنا به تشخیص خود امر پرداخت نفقه را به دلیل عدم تمکین زوجه متوقف سازد یا عدم استحقاق زوجه باید به دنبال حکم دادگاه مبنی بر احراز نشوز باشد؟

در این مسئله قانونگذار تکلیف را مشخص نگرده است ولی به نظر می‌رسد با توجه به اینکه تمکین و پرداخت نفقه اموری مستمر می‌باشند، هر روز که تمکین صورت نگیرد، زوجه استحقاق نفقه همان روز را از دست می‌دهد ولی تمکین دوباره زوجه او را مستحق نفقه روز بعد خواهد نمود. همچنین است اگر نشوز زوجه قبلاً در دادگاه به اثبات رسیده باشد و به همین دلیل زوجه استحقاق نفقه را از دست داده باشد، با تمکین بعدی مستحق نفقه خواهد شد. در حقیقت، حکم دادگاه مبنی بر عدم استحقاق نفقه، دایر مدار یک واقعیت خارجی تحت عنوان عدم تمکین می‌باشد یعنی دادگاه با احراز نشوز زوجه، جعل حق نمی‌کند بلکه کشف از عدم استحقاق زوجه در مدتی که ناشزه بوده، می‌نماید لذا با برطرف شدن نشوز، استحقاق زوجه نسبت به نفقه عود می‌نماید.

ب- دعوای الزام به تمکین

یکی از ضمانت های اجرایی عدم تمکین، امکان طرح دعوای الزام به تمکین است. با اینکه تنها ضمانت اجرایی صریح قانون مدنی همان عدم استحقاق نفقه است، معذالک، رویه عملی دادگاه‌ها چنین استوار شده که دعوای الزام به تمکین را می پذیرند و زوجه را محکوم به تمکین می‌نمایند. استدلال محاکم در پذیرش این دعوی این است که خود را مرجع عام همه اقسام تظلمات تلقی نموده و در جایی که زوجه تکالیف قانونی‌اش در قبال شوهر را انجام نمی‌دهد، این دعوی را نیز به نوعی دادخواهی شوهر تلقی کرده، رسیدگی به این مورد را نیز در چهارچوب وظایف خود می‌دانند.

عده‌ای در مخالفت با امکان طرح این دعوی معتقد شده‌اند، دعوی الزام زوجه غیر متمکنه از ادای وظایف زوجیت، قابل طرح در دادگاه نیست ؛ زیرا طبق اصول کلی حقوقی فقط به دعاوی رسیدگی می‌شود که دادگاه‌ها بتوانند نسبت به آنها اجرائیه صادر نمایند و مدعی علیه را ملزم به اجرا عمل مورد تعهد نمایند و چنانچه خواسته مالی باشد، در صورت تخلف و امتناع محکوم علیه از انجام محکوم به بنا بدرخواست محکوم له، تقاضای اجرای اجرائیه و چنانچه محکوم به مالی باشد، آنرا مطابق مقررات اجرایی از اموال محکوم علیه استیفا و تعهدات او را به خرج او به وسیله دیگری در صورت امکان انجام دهند. این در حالی است که اصدار حکم به الزام به تمکین فاقد چنین جنبه‌ای است و لذا الزام زوجه به تمکین قابل طرح در دادگستری نمی‌باشد.

به هر حال، اگر تعهد زوجه به تمکین را یک نوع تعهد به فعل بدانیم، نمی‌توان در صورت عدم تمکین ضمانت اجرای تعهدات به فعل را قابل اعمال نمود زیرا همانطور که گفتیم الزام زوجه به تمکین غیر ممکن است، انجام فعل تمکین را توسط زن دیگری به هزینه زوجه متعهد به تمکین نیز منع اخلاقی دارد و حتی متعهد له به آخرین تیر ترکش خود در تعهدات به فعل نیز نمی‌تواند بهره جوید زیرا امکان فسخ عقد نکاح نیز وجود ندارد.

در مورد عدم امکان الزام زوجه به تمکین، عده ای اجرای این حکم را خلاف شان و منزلت انسانی دانسته و موجب جریحه دار نمودن احساسات عمومی تلقی نموده اند.

ما فارغ از بیان اینکه شان و منزلت انسانی انسان چیست و آیا الزام به تمکین و یا اجرای چنین حکمی با منزلت انسانی در تعارض هست یا خیر، اجمالاً می‌گوییم که اگر قرار باشد عدم تمکین مرد در آنچه که به پاسخگویی وی نسبت به الزامات قانونی مربوط به پرداخت نفقه می‌باشد، ضمانت های موثر اجرایی کیفری و یا مدنی داشته باشد، چرا در باب تخلف زن از این وظایف چنین ضمانت اجرایی موجود نباشد؟ اگر قرار باشد الزام زوجه به تمکین خلاف شان انسانی باشد، چرا حبس زوج از بابت عدم پرداخت حقوق مالی واجب زوجه که -یک حق مالی است-، خلاف حیثیت انسانی تلقی نشود؟

ج- اجازه ازدواج دوم

رویه عملی برخی از دادگاه ها در مواردی که امکان الزام زوجه غیر متمکنه از وظایف زوجیت موجود نمی‌باشد، اجازه ازدواج دوم به مرد است. این ضمانت اجرا بر این فرض نهاده شده است که اساساً ازدواج دوم مرد نیاز به اذن دادگاه داشته باشد والا چنانچه معتقد شویم تحصیل اجازه قبلی از دادگاه لازم نیست، این ضمانت اجرا نیز در حقیقت ضمانت اجرای واقعی نخواهد بود. حال ببینیم آیا اجازه ازدواج دوم در وضعیتی که زوجه نه با بذل مهریه تقاضای طلاق خلع می‌نماید و نه عسر و حرج وی در ادامه زندگی با شوهر به اثبات رسیده ولی با این حال بدون عذر موجه نسبت به حضور در زندگی مشترک استنکاف می ورزد، راه حل مناسب محسوب می‌شود یا خیر؟ خلاصه اینکه آیا می‌توان اجازه ازدواج مجدد را تنها راه خروج از بحران دانست؟

بر فرض که این امر یک راه حل حقوقی تلقی گردد، ولی تجربه نشان داده است که اگر مرد مبادرت به ازدواج مجدد نماید، زوجه غیر متمکنه از ادای وظایف زوجیت، سریعاً به زندگی مشترک بر می‌گردد و مشکل مرد دو چندان می‌شود. مردی که حتماً توان اداره زندگی یک زن را نداشته که موجب شده زن وی ناشزه شود حال مواجه با یک وضعیت ناخواسته بدتر می‌شود. از طرف دیگر ممکن است مرد تمایلی به ازدواج مجدد نداشته باشد و یا به جهت تعلق خاطر به همان همسر غیر متمکنه، به دلایلی مثل دارابودن فرزند، یا پیوندهای عمیق عاطفی، حاضر به ازدواج با غیر آن زن نباشد. لذا باید معتقد شد اجازه ازدواج دوم و یا اختیار همسر دوم عملاً راه حل مناسبی نمی‌تواند باشد.

د- عدم استحقاق اجرت المثل و نحله در ناحیه زوجه

یکی از ضمانت اجرای های موثر برای الزام زوجه به تمکین، عدم استحقاق دریافت اجره‌المثل است زیرا شرط دریافت اجره‌المثل و نحله، عدم خطای زوجه تلقی شده و به نظر ما عدم تمکین مصداق بارزی از خطای در انجام وظایف زوجیت می‌باشد. در این رابطه‌، تبصره شش ماده واحده مربوط به طلاق برای تامین حقوق زوجه مقرر داشته است :

پس از طلاق، در صورت درخواست زوجه مبنی بر مطالبه حق الزحمه کارهایـی که شرعاً به عهده وی نبوده است، دادگاه بدوا’ از طریق تصالح نسبت به تامین خواسته وی اقدام می‏نماید. و در صورت عدم امکان تصالح، چنانچه ضمن عقد خارج لازم، در خصوص امور مالی شرطی شده باشد، طبق آن عمل می‏شود. در غیر این صورت، هر گاه طلاق بنا به درخواست زوجه نباشد، و نیز تقاضای طلاق ناشی از تخلف زن از وظایف همسری یا سوء اخلاق و رفتار وی نباشد، به ترتیب زیر عمل می‌شود :

الف- چنانچه زوجه کارهایی را که شرعاً به عهده وی نبوده به دستور زوج و با عدم قصد تبرع انجام داده باشد و برای دادگاه نیز ثابت شود دادگاه اجرت المثل کارهای انجام گرفته را محاسبه و به پرداخت آن حکم می‌نماید.

ب- در غیر مورد بند “الف” با توجه به سنوات زندگی مشترک و نوع کارهایی که زوجه در خانه شوهر انجام داده و وسع مالی زوج، دادگاه مبلغی را از باب بخشش(نحله) برای زوجه تعیین می‌نماید.

در این تبصره‌، امکان دریافت اجره‌المثل (وفق بند الف) و دریافت نحله (وفق بند ب آن) منوط به عدم تخلف زن از وظایف همسری شده است. بنابراین، چنانچه مرد در صورت عدم تمکین ممتد زوجه خود بخواهد وی را طلاق دهد، زن استحقاقی در دریافت اجرت المثل و یا نحله نخواهد داشت. البته، بدیهی است حق دریافت مهر توسط زن در جای خود محفوظ خواهد بود زیرا الزام به پرداخت مهر به مجرد عقد و دخول بر ذمه مرد ثابت می‌گردد.

همچنین چنانچه مرد به وظایف زوجیت خود در قبال زوجه -بخصوص در آنچه به وظیفه زناشویی بر می گردد- توجهی ننماید، زوجه می‌تواند تقاضای طلاق به واسطه عسر و حرج را مطرح سازد. اصولاً در حقوق اسلام امکان برقراری رابطه زناشویی در بدو امر و همچنین تداوم آن در خلال رابطه زناشویی یک حق مسلم برای زوجین دانسته شده است. لذا چنانچه زوج توان جنسی خود را در عین نیاز جنسی زوجه، از دست بدهد، موجبی از موجبات تقاضای طلاق به واسطه عسر و حرج برای زوجه خواهد بود.

در حقوق فرانسه نیز هر چند که روابط جنسی نه جزء شرایط ماهوی عقد ازدواج است و نه جزء شرایط شکلی آن ولی به هر حال “اثر طبیعی” آن تلقی گردیده[۹] و از نظر طبیعت اولیه یک رابطه جنسی دانسته شده است. حقوق مذهبی کلیسایی نیز در تعریف ازدواج‌، “رابطه جنسی” را آورده است. اساساً عبارت Couple -که به معنای زوجین می‌باشد-، از ایجاد رابطه جنسی گرفته شده است ؛ لذا هر چند در حقوق فرانسه عدم توان جنسی مرد در صورتی که زوجه از وضعیت ناتوانی وی آگاهی داشته، نمی‌تواند منجر به تقاضای فسخ ازدواج شود ولی چنانچه از ابتدا امکان رابطه جنسی را نداشته باشد و این امر بر زوجه مکتوم مانده و یا ابتدائاً امکان رابطه وجود داشته ولی متعاقباً توان جنسی خود را از دست بدهد، موجبی از موجبات طلاق یا تفریق جسمانی به خاطر خطا موضوع ماده ۲۴۲ کد سیویل تلقی خواهد شد.

ه- بررسی امکان تعزیر زوجه مستنکف

برخی از فقها تعزیر زوجه مستنکف از ادای وظایف زوجیت را ممکن دانسته اند. مردان می‌پرسند چگونه است که اگر زوج نسبت به پرداخت نفقه زوجه اقدامی به عمل نیاورد، وفق ماده ۶۴۲ قانون مجازات اسلامی مستوجب عقوبت کیفری است ولی زوجه‌ای که از انجام تکالیف قانونی‌اش استنکاف می‌ورزد، مستحق هیچگونه مجازاتی نباشد؟ حتی فراتر از آن، ماده ۶۴۲ قانون مدنی نیز دو ضمانت اجرای مدنی برای عدم پرداخت نفقه مطرح که اولی در ماده۱۱۳۰ آن قانون حق طلاق را برای زوجه پیش بینی نموده است و در ماده ۱۲۰۵ آن نیز به دادگاه اجازه داده از اموال زوج برای تامین نفقه زوجه برداشت نماید.

ملاحظه می‌شود که سه ضمانت اجرایی مهم برای تکلیف به عدم پرداخت نفقه وجود دارد ولی از جانب زوجه تکلیف به تمکین با ضمانت اجرایی مناسبی توام نیست. اگر عدم تمکین زوجه را نوعی فعل حرام تلقی نماییم، ممکن است زن چنانچه علناً از تمکین سرباز زند، مشمول مجازات های مندرج در ماده ۶۳۸ قانون مجازات اسلامی نیز بشود.

البته در قرآن کریم نیز مسئله خشونت در رفتار زوج علیه زوجه غیر متمکنه آمده است. در آیه قرآن، آیه ۱۲۸ سوره نساء در مورد زنی که چهره خود را در مقام طرح تمایلات زوج، در هم می‌کشد و رعایت ادب در مقابل شوهر ننموده، از انجام حوائج شرعی وی سرباز می‌زند، ابتدا با “وعظ” خواسته به طریق مسالمت و هدایت رهنمون شود و در جایی که پند و اندرز زوجه کارگر نمی‌افتد، به شوهر حق می‌دهد که به عنوان مجازات وی، در بستر به او پشت نماید و چنانچه این راه حل نیز موثر واقع نشود، به عنوان آخرین وسیله الزام آور، کلمه “ضرب” را بکار برده که در معنای تحت اللفظی به مفهوم “زدن” است. یعنی در موردی که دو ضمانت اجرای سابق موثر واقع نشود، به شوهر اجازه داده همسر غیرمتمکنه از ادای وظایف زوجیت را بزند. البته، فقها برای ضرب شرائطی مقرر نموده‌اند : مثلاً محقق در شرائع می‌فرماید : تُقتصر علی ما یومُل مُعُه رجوعها ما لم یکن مدمیاً و لا مبًرِحاً[۱۰]. یعنی زدن باید در حدی باشد که امید بازداری زوجه از نشوز برود و الا چنانچه از همان اول معلوم باشد که زدن موثر واقع نمی‌شود و دعوای ضرب و شتم نیز به دعاوی قبلی اضافه شده بار مسئولیت مرد را زیادتر می‌کند، طبعاً زدن موضوعیت پیدا نمی‌کند و باید از آن پرهیز شود. بسیاری از زنان با عدم تمکین، خود را عمداً در معرض ضرب و شتم زوج قرار می‌دهند که متعاقباً بتوانند دعوای طلاق به واسطه عسر و حرج را مطرح نمایند. لذا نباید زوج با اینکار بهانه بدست زوجه بدهد. بعلاوه، شرط مهمتر برای زدن این است که نباید محل زدن دردناک و خون آلود شود و البته تا زمانی که نشوز تحقق عینی پیدا نکرده، ضرب نیز موضوعیت پیدا نمی‌کند به خلاف دو ضمانت اجرای قبلی که با بروز امارات نشوز، وعظ و هجر در مضجع قابل طرح هستند.

به نظر می‌رسد این مراحل عمدتاً سمبلیک بوده و حکایت از درجات مختلف برای اعلام نوع تنفر و مخالفت نسبت به اعمال زوجه است. قرآن می‌خواهد بفرماید اگر عدم تمکین زوجه مورد قبول شما نیست، به نحو مقتضی به وی تذکر دهید و این امر مهم را در دل نگه ندارید و نگذارید موجبات تکدر بیشتری فراهم آید. شاید اینکه به زوج اختیار ضرب را بنا به تشخیص خود داده، برای این است که اثبات نشوز جز در مواجهه با زوج قابل تصور نیست. اما به نظر ما باید قانونگذار برای پیشگیری از هر گونه سوء استفاده مردان از جهت خروج از حدود عدالت، اختیار زدن را از مردان به کلی سلب نماید و در عوض، به دادگاه این اختیار را بدهد که چنانچه الزام زوجه به تمکین متعذر شود، با تعزیر مناسب زوجه را مجازات نماید. البته در این ارتباط مجازات در صورتی ممکن خواهد بود که نشوز زوجه در دادگاه به اثبات برسد.

در این مورد میتونید با متخصصین کانون مشاوران ایران، مشاوره تلفنی/تخصصی داشته باشید
۹۸۲۱۲۲۳۵۴۷۹۰
موفق باشید

پدرم با شوهرم نمی سازه

باعرض سلام خدمت شما ،داشتم تو سایت ها می گشتم برای طلاق گرفتن که مطلب شما رو خوندم ، من ۲۷سالمه و سه ساله درگیر رابطه ی متاهلی شدم از نامزدی تاازدواج، پدرم از همسرم به علت اینکه سطح تحصیلات پایینی داشت و محل زندگی پایین تراز مارضا نبود ،اما من وقتی صحبت کردم با همسرم ،راضی بودم ،ازپدرم خواستم تحقیق کنه ،اگر پسرسالم وپاکیه رضایت بده.

خلاصه یک روز بعداز بله برون گفت ،این پسر عصبیه تومحل تحقیق کردم ،توی اتاق عقد گفت خونه بزن به نام دخترم ،همسرمن گفت خونه ندارم و یه اختلاف بزرگ ریشه گرفت، فردای عقد پدرم گفت این پسره به درد تو نمی خوره.

بزن زیر همه چی ،درحالیکه همسرم همون روز گل وشیرینی گرفته بود برای عذرخواهی به خاطرتندی اومده بود، دستاشو گرفت از خونه پرت کرد بیرون ، هربارکه می اومد یه جور زهرمی ریخت به همسرم و پدرم اصلا خوشش نمی اومد ازش ، تااینکه اومدن خونمون که قراره عروسی رو بذارن.

که وقتی رفتن بابا گفت من امادگی برای جهاز ندارم و من وقتی این موضوع رو به همسرم مطرح کردم گفت بابات ملکشو بفروشه ،روزی که پدرم رفته بود برای تحقیق ،به خونه ی اونا هم رفته بود ومثلا به ضم خودش که سنگ بندازه جلو پای اونا گفته بود که جهاز دخترم کامله و مهرش اینقدره و تحصیلاتش فلانه.

پسر شما سوادش کمه وبی پوله و تحقیربازی ،اگر پول ندارید چرا اومدید خواستگاری و یک ریشه ی کینه ی شدید،خلاصه لج و لج بازی شد ، ما عروسی گرفتیم و من بی جهازازدواج کردم که پدرم سه ماه بعد پول کمی بهم داد گفت خودت بروجهاز بگیر، الان که درخدمت شما هستم.

همسرم مدعی شده که تو نامزدی پدرم چهل و پنج ملیون ازش قرض گرفته و به خاطر اینکه منو از دست نده بدون رسید قرض داده.

علت اینکه دنبال راه طلاق می گردم همینه ،از لحاظ روحی دارم اسیب می بینم ،اجازه نمی ده خونه ی پدرم رفت وامد کنم ومدام میگه پدرت دزده ،و تاعصبانی میشه کارهای پدرمو به رخم می کشه.

درحالیکه من حتی راضی نبودم بابام یه اخم کنه بهش ، تازگی ها فشار روحیه که پدرت مال مردم خوره وبددهنی وفحش و یکی از شرایط عقدم این بود که انتخاب مسکن بامن باشه.

الان میگه خونرو از خونه ی مامانت دور می کنم ،پولم ندارم چیکارمی خوای کنی ؟!من قبول دارم پدرم سنگ میندازه ولی تمام این فشارهای روحی رو چه کنم

طلاق یک مرحله بزرگ در هر زندگی زناشویی است که ممکن است برای هر کسی پیش بیاید. شما هم اگر در محله طلاق گرفتن هستید بهتر است این نکته ها را بدانید.

نکاتی که قبل از طلاق باید بدانید

حالا که به مراحل پایانی روند طلاق نزدیک می شوم ( روند طلاق مانند ماراتن است نه دو سرعت ! ) به کارهایی که شاید بهتر بود به نحو دیگری انجام می دادم ، فکر می کنم یا شاید چیزهایی که می گویم ای کاش قبل از طلاق می دانستم.

فکر نکنم کتابی واقعی برای طلاق و تجربه منحصر به فردی که برای هر شخص دارد، نوشته شده باشد. ولی همان طور که به انتهای راهروی طلاق می رسید متوجه می شوید دانستن شان برای پایداری رابطه ای که شروع کرده بودید بی ضرر بوده است.

هیچ کس نیست که بتواند شما را برای طلاق آماده کند ولی قبل از این که تصمیم بگیرید به ازدواجتان پایان دهید با افرادی که قبلا طلاق گرفته اند صحبت کنید و خود را آموزش دهید.

در این صورت شما می توانید این مسیر را به بهترین شکل ممکن طی کنید و برای اتفاقات آینده ، آماده شوید.

طلاق چه تاثیری روی کودک نوپای من می گذارد

دخترم ۳ ساله بود که من و پدرش از هم جدا شدیم. درباره تاثیر طلاق روی کودکان نوپا ، هیچ گاه در گوگل اطلاعاتی پیدا نمی کنید.

خبری از میلیون ها تن اطلاعاتی که این تجربه چه تاثیری روی کودکان می گذارد در گوگل نیست. من در نهایت مجبور شدم برای کمک به دخترم از بازی درمانی استفاده کنم و زمانی که شوهر سابقم موافقت کرد، او را هم گاهی در این بازی ها شریک می کردیم.

شاید این کار بهترین انتخاب من بود ولی می دانم که در آیند او با مشکلات بالقوه ای روبرو خواهد شد و باید برای کمک به کودکم در طول زمان از او جلوتر باشم. حقیقت این است که هیچ کس نمی تواند پیش بینی کند که طلاق چگونه روی کودکانش تاثیر می گذارد.

برای مشاوره حقوقی از دوستان استفاده نکنید

منظورم این است که برای رسیدگی به روند طلاقتان از دوستتان استفاده نکنید حتی اگر به این فکر می کنید که دوستتان سبب صرفه جویی در هزینه های جاری طلاق خواهد شد.

من و شوهر سابقم از همین راه شروع کردیم و دوستمان واقعا دوست داشتنی و بزرگوار بود و واقعا قصد کمک به یک زوج شکست خورده را داشت ولی ما در نهایت تصمیم گرفتیم وکیل مان را تغییر دهیم.

به دلایل مختلفی که روند طلاق ما را از مسیرش خارج کرده این اشتباه باعث شد طلاق ما ۲۰ ماه طول بکشد و هنوز هم که هنوز است ادامه داشته باشد. تجربه ای بود که برایمان گران تمام شد!

شفاف سازی کنید

میانجی ما وقتی شرایط طلاقمان را دید، شوکه شد. همه چیز کاملا مبهم و با پایان باز بود. نه ، نه ، نه ! این کار را انجام ندهید !

همه چیز را با جزئیات کامل بنویسید و هیچ موضوعی را دست نخورده نگذارید به ویژه زمانی که پای کودکان در میان است.

بیش از حد سهل انگاری و مبهم بودن در نوشتن شرایط طلاق ممکن است بعدا برای شما مشکلاتی به وجود آورد.

داشتن یک شریک جدید نیاز به ایجاد یک تعادل جدید دارد

حتی با این که من و شوهرم تصمیم به طلاق گرفتیم، زمانی که او دوباره نامزد کرد و می خواست نامزدش را به کودکم معرفی کند پذیرش این مساله که قرار است یک غریبه در اطراف کودکم باشد برای من سخت بود.

حتی اگر ذره ای احساس هم نسبت به شوهر سابقتان نداشته باشید، اگر بچه دارید، دانستن این که غریبه ای قرار است دور و بر او باشد برایتان سخت است …

یک شریک زندگی جدید باعث تغییر رابطه شما با شوهر سابقتان خواهد شد
حتی اگر رابطه ای محترمانه و خوب با شوهر سابقتان داشته باشید، شریک زندگی جدید می تواند این رابطه را تغییر بدهد . تلخ است ولی واقعیت دارد.

طول می کشد تا به جدایی عادت کنید

من فکر می کردم یک سال بعد از طلاق می توانم همه چیز را فراموش کند. در واقع من خوشحالم و نمی خواهم به عقب بر گردم.

با این حال زمانی طول کشید تا بتوانم خودم را با تغییراتی که طلاق به همراه دارد وفق دهم ، مثل شریک زندگی جدید ، خانه جدید ، برنامه های جدید و غیره. با این که در حال حاضر شخص جدید در زندگی ام حضور دارد و از زندگی ام راضی ام ولی هنوز به خاطر این که کودکم را گاهی باید به پدرش بسپارم ، ناراحتم .

سازگاری با تغییرات و ناراحتی های بعد از طلاق برای هر شخص مدت زمان خاصی به طول می انجامد.

جدایی باید جدایی باقی بماند

من تشخیص نمی دادم که رفتار خوب به این معنی نیست که درب خانه مان نباید همیشه به روی شوهر سابقم باز باشد که هر وقت خواست به دیدن من و فرزندم بیاید.

وقتی شما از هم جدا می شوید درب خانه تان را به روی شریک سابقتان ببندید مگر این که مساله خاص و واقعا بغرنجی ایجاد شده باشد که شما تصمیم بگیرید وضعیت را تغییر داده و بخواهید ازدواجتان را از طلاق نجات دهید.

این روزها مسئولیت کودکان بین پدر و مادر تقسیم می شود

من دوست داشتم که فرزندم یک پدر دوست داشتنی و فعال داشته باشد و به نظرم رسید بهترین راه حل این است که کارها را ۵۰ / ۵۰ با هم تقسیم کنیم چون با بزرگ شدن بچه ها کارهایی هم که باید برایشان انجام دهید افزایش پیدا می کند.

هر چند این سناریو امروزه عمومیت پیدا کرده ولی دوستان و خانواده تان ممکن است با آن کنار نیایند ولی اگر موقع طلاق فرزند داشتید بهتر است از همین روش استفاده کنید.

وقت گذراندنمان با هم می تواند برای کودکان آزار دهنده باشد
وقتی ما از هم جدا شدیم من و شوهر سابقم نمی خواستیم نقاط عطف، سنت ها و فعالیت هایمان را ترک کنیم و این کارها را با هم انجام می دادیم و فکر می کردیم که به نفع دخترمان کار می کنیم. نیت ما واقعا دوستانه و فوق العاده بود ولی کمکی به فرزندمان نکرد.

فقط باعث سردرگمی کودکمان شد که هنوز در سن پایینی قرار داشت و نمی توانست درک کند که طلاق واقعا چه معنی ای دارد.

همه چیز را به طور کامل برای کودکتان شفاف سازی کنید و به او بفهمانید که دیگر ازدواج پدر و مادرش به پایان رسیده است.

در این مورد میتونید با متخصصین کانون مشاوران ایران، مشاوره تلفنی/تخصصی داشته باشید

۰۲۱-۲۲۶۸۹۵۵۸

دوست عزیز رفتارهای ایشون قطعا ازار دهندش ولی خوب رفتارهای پدر شما باعث این بدبینی شده است .

چون رضایت نداشتن د مدام سنگ اندازی کردند و بدبینی ایجاد کردند و امروز این مساله منجر به درگیری در زندگی شما شده است .

و شرایط زندگی شما را سخت کرده است ولی به هر حال باید با همسرتون صحبت کنید که شما چیزی برای ایشون کم نگذاشتید چون انتخابتون ایشون بودند خوب پای انتخاب ایستادید و یا پدرتون مقابله کردید خوب این رفتارهای ایشون فقط دلسردی را در زندگی به وجود می اورد .

گناه پدر را که به پای دختر نمی نویسند ایشون باید فهم این مساله روداشته باشند بهتره باهاشون صحبت کنید و بفرمایید که این رفتارها رو تاکی ادامه می دهند وبا این رفتارها قراره به چه چیزی برسند .

اگر با پدرتون در ارتباطید خوب بفرمایید که به خاطر نوع برخورد ایشون شما دارید در زندگی عذاب می کشید و شاید ایشون قانع بشوند که کمی به خاطر زندگی شما کوتاه بیایند امیدوارم مشکلات برطرف شود
در این مورد میتونید با متخصصین کانون مشاوران ایران، مشاوره تلفنی/تخصصی داشته باشید
۹۸۲۱۲۲۳۵۴۷۸۳
موفق باشید

وضعیتم رو تو خونه طوری کردن که مجبور به ازدواج با کس دیگه ای بشم

سلام وقت بخیر من ۴ساله پیش با پسری نامزد کردم که الان دوساله ازدواج کردیم درست چهار سال پیش ی خاستگاری داشتم که باهم صحبت میکردیم قرارمون ازدواج بود ولی خانواده ی من راضی نبودن به هر حال وضعیتم رو تو خونه طوری کردن که مجبور به ازدواج با کس دیگه ای بشم.

و از همون موقع هیچ حسی به شوهرم نداشتم و الانم که باهاش هستم از رو عادت نه دوس داشتن به هر حال از ی ور مشکلات خودم و از یه طرف اذیت کردنای خانوادش و دخالت های نابجا و بچه بودن همسرم عذابم میده و دیگه زندگی کردن برام سخت شده و هر روز هزار بار دعا میکنم که کاش بمیرم.

یعنی روانی کردن این خانواده الان ۲۰ روزه قهر کردم و اومدم خونه بابام و بخوام جدا بشم مادر وم برادرم راضی به طلاق هستن و پدرم راضی نیس وفکر میکنه که آبروش میره و همسرم تو این مدت هیچ یبار هم زنگ نزده و سراغی ازم نمیگیره که برگردم و ….
با این حال پدرشو فرستاده به من و خانوادم توهین کرد و رفت با این وضعیت باز پدرم راضی نیس و من به هیچ عنوان راضی به برگشت نیستم و نمیدونم چه بهانه ای برای قاضی بیارم که از شرشان راحت شم.

واقعا شرایط روحیم خوب نیس و پدرم هم پشتم نیس لطفا کمکم کنیدکنید راهنماییم کنید برای شروع چیکار کنم؟
اول مهریمو بزارم اجرا یا مستقیم درخواست طلاق بدم؟؟؟

پاسخ
با سلام ببینید دوست عزیز می توانید مهریه را به اجرا بگذارید ولی با همه مشکلاتی که دارید باز فکر کنید که تصمیمی گرفته نشود که بعدا پشیمانی برای شما در پی داشته باشد.
درسته رفتارهایی داشتند که ازار دیدید و اکنون هم سراغی نگرفتند ولی به هر حال در شرایط دعوا همه ممکنه این رفتارها را داشته باشند و حس تنفر برسند و اصلا نخواهند یکدیگر را ببینند .
باز هم توصیه می کنم با همه عدم حمایت خانوا ده فعلا کمی صبر داشته باشید حتی برای مهریه مشاوره حقوقی بگیرید .چون فکر کنم شما برای طلاق اقدام کنید برای مهریه دچار مشکلاتی خواهید شد.
امید وارم مساله رفع شود.

در این مورد میتونید با متخصصین کانون مشاوران ایران، مشاوره تلفنی/تخصصی داشته باشید
۰۲۱۲۲۶۸۹۵۳۴
موفق باشید

نامزدم بی دلیل به من گفته که طلاق میدمت

من ی دختر ۱۸ سالم و دو سال هست که عقد کرده بودم اما الان حدودا یک هفتس ک نامزدم بی دلیل به من گفته که طلاق میدمت.

الان نه جواب تلفن میده ن با خانواده ام ملاقات میکنه از طرفی عکس العملیم نشون نمیده و منو تو بلا تکلیفی گذاشته و با ابروم بازی کرده منم الان هم مهریه ام و هم نفقه ام رو میخوام چه بخواد باهام ازدواج کنه چه نخواد.

لطفا راهنمایی کنین

پاسخ

دوست عزیز این شرایط برای شما قطعا ازاردهنده و بحرانی است .

ولی واقعا نامزد شما باید دلیل قانع کننده ای برای این کار داشته باشند .
اگر واقعا نمی خواد به هر دلیل حق شماست که از دلیل ایشون مطلع بشید .

چون به هر حال دو سال با او بودید قطعا خاطرات خوبی هم داشتید و انتخابتون براساس علاقه بوده هر چند کم به هر حال دلبستگی شکل گرفته بوده اگر این فرد اونقدر به شما حق نمیده که دلیلش رو بدونید همان بهتر که دیگر ادامه ندهید چون این فرد ارزش زندگی را ندارد .وقتی انقدر شهامت ندارد دلیل را بیان کند و یا دو سال را نادیده می گیرد برای گرقفتن مهریه و ..

باید از طریق وکیل حقوقی طبیعتا اقدام کنید .در هر حال امیدوارم اگر راه برگشتی برای حفظ زندگیتون باشه اون راه جلوی شما قرار بگیرد و در غیر این صورت هم خوشبخت باشید
در این مورد میتونید با متخصصین کانون مشاوران ایران، مشاوره تلفنی/تخصصی داشته باشید
۰۲۱۲۲۶۸۹۵۳۴
موفق باشید

۱۰ سال با همسرم اختلاف سنی دارم

سلام خانوم۳۳ ساله هستم حدود ۹ ساله ازدواج کردم دو فرزند دارم و ۱۰ سال با همسرم اختلاف سنی دارم . ایشون بسیار بدبین هستن مخصوصا به خانواده من.

اختلاف نظر زیادی با هم داریم و به هیچ عنوان نمیتونیم با هم داجبه موردی صحبت کنیم و همیشه کار به مشاجره کشیده میشه .

ایشون به هیج عنوان حاضر به همکاری و اومدن به مشاوره ندارن.

ومیگن که هیچ مشکلی ندارن و ایرادها همه از سمته من هستش .

از نظر عاطفی و جنسی اصلا تامین نیستم . خیلی به جدایی فکر میکنم . میشه راهنماییم کنید لطفا

خیلی از زوجین بدبینی‌های بیمارگونه خود را نوعی رفتار طبیعی تلقی می‌کنند و آن‌را با عناوینی همچون غیرت و تعصب و مراقبت توجیه می‌کنند، حال آن‌ که واقعیت چیز دیگری است.

اساسا بدبینی به همسر در ۳ حالت کلی بروز می‌کند

۱ – گروه اول افرادی هستند که بدبینی در ذاتشان است.

این افراد را از همان ابتدای زندگی براحتی می‌توان شناخت؛ آن زمان که نسبت به هر موضوعی نیمه خالی لیوان را می‌بینند و در رابطه با پیرامون خود نوعی نگاه منفی دارند.

۲ – گروه دوم افرادی هستند که نوعی وسواس نیز در بدبینی‌هایشان نهفته است.

این دسته از زوجین نسبت به برخی رفتارها و واکنش‌های همسر خود به جنس مخالف، حال در محیط کاری باشد، نوعی وسواس فکری دارند که در پاره‌ای اوقات همراه با بدبینی به وی است که البته در این فرم باز هم اختلاف بین زوجین خیلی پدیدار نمی‌شود.

۳ – گروه سوم که در حقیقت روزگاری جزو گروه‌های یک و دو بودند بشدت در معرض خطرند، چرا که مبتلا به اختلالات پارانوئیدال می‌شوند به این معنا که با کنار هم گذاشتن برخی پارامترهای خیالی به این نتیجه می‌رسند که همسرشان قطعا در حال خیانت به وی است و این فکر همچون خوره جسم و روح فرد را نابود می‌کند و اگر خوشبین باشیم که اتفاق ناگواری در این بین نیفتد، طلاق و جدایی بین زوجین مسالمت آمیز ترین اتفاق است.

ریشه‌های بدبینی به همسر

خیلی اوقات بدبینی و شک بین زوجین از علاقه و عشق زیاد به یکدیگر نشات می‌گیرد.

خانم همسرش را تنها متعلق به خود می‌داند و طبیعتا هر نوع رفتار خارج از منزل برایش سخت و غیر قابل هضم است. بتدریج این عشق و علاقه به نوعی احساس شکست از دیدگاه خودش تبدیل می‌شود و هر آن فکر می‌کند که زندگی اش در حال فروپاشی است.
عدم شناخت کافی از همسر، اساس بدبینی و شک به وی است.

وقتی مرد از همسر آینده‌اش تصویری دیگر را در ذهن می‌پرورانده با ورود به زندگی مشترک متوجه می‌شود که درانتخابش اشتباه کرده و این خود نوعی نفرت و انزجار را در وی نسبت به همسرش ایجاد می‌کند و طبیعتا این موضوع مهم‌ترین دلیل می‌شود برای پیدایش بهانه گیری‌ها و بدبینی‌های بیمار گونه.
فرزندان والدین بدبین و شکاک در طول زندگی یاد می‌گیرند که در آینده نیز نسبت به همسرشان و اطرافیان خود بدبین و شکاک باشند.

این موضوع نقش تربیت خانواده را براحتی روشن می‌کند، این‌گونه که فرزندتان از شما بدبینی و شک به همسرش را یاد می‌گیرد.
مراقبت از خانواده در مقابل سنگ اندازی و حسادت‌های دشمنان خانوادگی که عموما به شکل یک دوست وارد زندگی می‌شوند نیز اساس خیلی از بدبینی‌ها و سوءتفاهم‌هاست.

دوست شما به زندگیتان حسادت می‌کند و بر همین اساس پروژه‌ای را پیاده می‌کند که اطمینان شما را به همسرتان سلب کند.

چه باید کرد؟
۱ – همیشه سعی کنید در هر موضوعی با همسر خود صادق باشید
ریشه بسیاری از بدبینی‌ها عدم صداقت در ابتدای زندگی است. زن یا مرد رازی را در زندگی دارد که می‌کوشد آن را از همسرش پنهان کند که البته در بیشتر مواقع موفق نمی‌شود و خود این پنهانکاری نقطه شروع بدبینی‌ها می‌شود.
۲ – نسبت به قول و قرار خود با همسرتان خیلی حساس باشید
این موضوع برای مردها باید بیشتر رعایت شود، چرا که خانم‌ها هر نوع تاخیر را در رسیدن به قرار مثبت نگاه نمی‌کنند و طبیعتا افکار منفی در آنها شکل می‌گیرد.
۳ – در مراودات اجتماعی خود خیلی مراقب باشید بویژه اگر طرف شما جنس مخالف باشد
هر نوع صحبت غیرکاری، تماس‌های بی‌مورد و روابط آزاد در محیط‌های کاری نتیجه‌ای شوم در بردارد که اگر شما هم فکری در سر نداشته باشید، همسرتان جور دیگری برداشت می‌کند.
۴ – از غافلگیری‌های احساسی که نیازمند پروژه‌ای پیچیده باشد، پرهیز کنید
مثلا برای سالگرد ازدواجتان بخواهید همسرتان را غافلگیر کنید و نوعی پنهانکاری داشته باشید. دیده شده که بسیاری از زوجین به این نوع کارها با بدبینی نگاه می‌کنند که اگر هم به خیر و خوشی ختم شود، گمان می‌کنند که پایان خوش کار هم در حقیقت قسمتی از یک پروژه خطرناک برای خیانت به وی بوده است.

در این مورد میتونید با متخصصین کانون مشاوران ایران، مشاوره تلفنی/تخصصی داشته باشید

۰۲۱-۲۲۶۸۹۵۵۸

دوست عزیز شما ۱۰ساله که ازدواج کردید و رفتار ایشون رو به خوبی میشناسید و میدونید در آینده هم همین رفتارو باید تحمل کرد
به همین خاطر بحث جدایی رو اگر بخوایت در پیش بگیرید باید شرایط فرزندان رو هم در نظر گرفت و گرنه جدایی مسیری داره که کاملا مشخصه
پس لازمه در این مورد خوب فکر کنید و حتما مشاوره ای داشته باشید
معمولاً براساس تربیت خانواده و خصوصیات شخصیتی فرد، افراد برای کنترل خشم خود یا دست به رفتار پرخاشگری می‌زنند یا آن را سرکوب می‌کنند و به اصطلاح خشم خود را فرو می‌خورند‌.

که هیچ‌کدام از این راهکارها، روشی مناسب نیست. فحاشی، فریاد زدن و پرخاشگری کلامی بیشتر در زنان دیده شده است و مردان بیشتر دچار پرخاشگری‌های فیزیکی می‌شوند.
در کنترل خشم، شناخت مرحله پیش از خشم بسیار مهم و ضروری است.

در این مرحله فرد معمولاً برانگیخته می‌شود ‌(تنفس شدیدتر، ضربان قلب بیشتر و…). اگر به همسرتان کمک کنید تا بتواند در همین مرحله رفتار خود را کنترل کند، این احساس تبدیل به رفتار پرخاشگرانه و فحاشی نخواهد شد.

از جمله راهکارهای پیشنهادی در موقع عصبانیت می‌توان به موارد زیر اشاره کرد:
به او یادآوری کنید عصبانی ‌شدن و فحاشی نه‌تنها کاری را درست ‌نمی‌کند، بلکه حالش را نیز بدترخواهد کرد.
از به‌کار بردن کلماتی مثل همیشه و هیچ‌وقت خودداری شود، تا باعث بیشتر شدن عصبانیت نشود.
از بحث و متهم‌ کردن یکدیگر در حین عصبانیت بپرهیزید.
بعد از فروکش‌ کردن عصبانیت همسرتان، با استفاده از جملات معقول، بدون تحقیر و متهم‌ کردن فرد مقابل، علت ناراحتی و خشم وی را جویا شوید و به گفت‌وگوی منطقی بپردازند.
معمولاً فحاشی و عصبانیت در اثر ناکامی یا مشکلی ایجاد شده است. بهتر است به‌جای تمرکز صرف روی راه‌حل، ببینید چگونه می‌توانید مشکل را مدیریت کنید و با آن روبه‌رو شوید؛ برنامه بریزید و تلاش خود را بـــرای حل مشـکل به کار ببرید.
به این‌که زیر‌بنای خشم همسرتان چیست گوش فرا‌دهید؛ وقتی شما را نقد می‌کند طبیعی است حالت دفاعی به خود بگیرید، امادعوای متقابل نکنید و تلاش کنید حرف‌های پنهان را بشنوید؛ برای مثال در مواردی که فرد مقابل‌تان از شما گله می‌کند، این پیام که فرد مقابل‌تان حس‌کرده نادیده گرفته شده است و شما دوستش ندارید را دریافت کنید.
سعی کنید محیط اطراف‌تان را در هنگام عصبانیت تغییر دهید؛ از اتاق خارج شوید و کمی قدم بزنید.
سعی کنید حل مشکلات را برای شرایط غیر‌عصبانیت بگذارید و با این جمله بحث را خاتمه دهید «الان شما عصبانی هستی بهتر است بعداً راجع به این موضوع صحبت کنیم.»
فراموش نکنید فرمان آتش‌بس باید به دست شما که عصبانی نیستید صادر شود و کنترل اوضاع را به دســت بگیرید.

در این مورد میتونید با متخصصین کانون مشاوران ایران، مشاوره تلفنی/تخصصی داشته باشید
۰۲۱-۸۸۴۷۲۸۶۴

پاسخ

با سلام . وقتی همسر شما رضایت نمی دهند که مراجعه داشته باشند و هم دلیل مشکلات را شما می دانند خب بهتره خودتون حضورا مراجعه کنید تا شرایط بررسی شود نوع رفتار و شخصیت همسرتون و اینکه راهکارهای متناسب با شما داده شود.

و بدانید تعاملات دو طرفه است به هر حال قطعا هر دو نفر نیاز دارند رفتارهایی را اصلاح کنند .و این طبیعی است که خب هیچ کدام از طرفین خود را مقصر نمی دانند .

در هر حال امیدو ارم با مراجعه حضوری شرایط بهتر شود

همسر بنده مهریه خودرا چند تکه نموده ودرد سه دادگاه درخواست مطالبه مهریه نموده

همسر بنده مهریه خودرا چند تکه نموده ودرد سه دادگاه درخواست مطالبه مهریه نموده که در یکی از آنان بنده پیش پرداخت را داده ام وقسط اول مهریه در راه است حال در دو داره دیگر نیز اقدام به مطالبه الباقی مهریه خود نموده حال سوال اینجاست آیا باید لایحه ای برای دادگاه های بعدی بنویسم واعلام کنم بنده در حال پرداخت قسمتی از مهریه هستم وتوان پرداخت ندارم یا این دادگاهها برای خودشان حکم صادر میکنن وبنده را ملزم به پرداخت مهریه می نمایند ؟؟

پاسخ

رویه قضایی این هست که تمام دعوا در یک دادگاه بررسی شود …
شما باید به دادگاه دوم بگید در دادگاه قبلی محکوم به پرداخت شدید و مهریه ایشون تقسیط شده است
در این مورد با واحد معاضدت قضایی در دادگستری مشورت کنید

میترسم طلاقش بدم بلای سر خودش بیاره

با سلام من سیزده سال ازدواج کردم وبا همسرم سر هر مشکل یا ناراحتی که پیش میاد حتی اگر حرف ایشون غلط بوده با ارامش و منطق توضیح میدم قبول نمیکنه با قهر و دعوا هم از حرفش که به نظر خودش درست هست هم کوتاه بیا نیست سر یک مشکلی که پیش بیاد قضایا رو بهم ربط میده بد دهنی فحش میده و میگه طلاقمو بده منم چون میدونم خیلی عصبی وتند هست وبا خانواده اش هم درگیر میشه میترسم من طلاقشو بدم بلای سر خودش بیاره دوس ندارم نامردی باشه وتنهاش بزارم واون این ضعف وترس قلمداد میکنه ازیه طرف فکر اینده بچه واز طرف دیگه بی احترامی به من خانوادم به اوج رسونده یه راهنمایی بکنید

پاسخ

دوست عزیز یعنی شما فقط به خاطر اینکه نامردی نباشه دارید ایشون رو تحمل می کنید ..

به هر حال با این شرایطی که شما نی فرمایید بهترین راه حل مراجعه حضوریه که بتونید درمان کنید ایشون رو یعنی ایشون رو ارجاع بدید به روانپزشک اگر دارو احتیاج نداشتند به روانشناس ارجاع می دهند
به هر حال همینکه در زندگی ثبات وجود نداشته باشد و مدام قهر و اشتی باشد مشکلات زیادی ایجاد می شود ..
و خب درسته که به فکر اینده هم باشید منتهی این صحبت ها براساس صخبت های شماست و کاملا یک طرفه است ..و نمی توان اینچنین قضاوت کرد ..

در هر صورت ممکن است واقعا مشکل عصبی باشد و یا از زندگی با شما راضی نیستندوو هر دو درربراوردن انتظارات هم مشکل دارید .
در زندگی دو نفره باید افراد تفاهم داشته باشند ..

و خب باید دید مشکلات در چه زمینه هاییست و تا می توانند باید افراد بتوانند مشکلاتشون رو حل کنند ..

و بعد از متخصص کمک بگیرند ..اگر واقعا مشکلشون حل نشد خب شاید ادامه دادن به صلاح نباشد ..
در هر صورت امیدوارم مشکلاتتوت مرتفع شود و خوشبخت باشید
در این مورد میتونید با متخصصین کانون مشاوران ایران، مشاوره تلفنی/تخصصی داشته باشید

۹۸۲۱۲۲۳۵۴۷۹۰

موفق باشید

ی باید حداقل یک بار این مقاله را بخواند. مطمئنم که این مقاله در زندگی بارها و بارها و هر روز مورد استفاده شما قرار می گیرد.

عصبانیت. خیلی از مردها وقتی با یک زن خشمگین روبرو می شوند، دمشان را روی کولشان می گذارند و فرار می کنند.

آن ها با خود این فکر را می کنند که وای عجب موقعیت بدی است، بهتر است که تا جایی که می توانم از این شرایط دور شوم.

وقتی که دود از سر یک خانم بلند می شود، تعداد کمی از مردان در این شرایط می مانند و عملا در این شرایط گرفتار می شوند. بسیاری از این مردها نیز در جواب عصبانیت همسرشان، دلخور و عصبانی می شوند. اینجاست که مشاجره ها و داد و فریادها شروع می شود و در بعضی مواقع منجر به سیلی زدن، کتک زدن و خشونت می شود.

اما آیا واقعا کارهای بالا که در مقابل عصبانیت انجام داده شد، درست است؟

عکس العمل های بالا بهترین عکس العمل ها هستند؟

نه. راه حل خیلی متفاوت است.

و این عکس العمل ها نسبت به عصبانیت (همان ترس و خشم) از این ناشی می شوند که مرد همسرش را در همان شروع ماجرا درک نمی کند و خودش و همسر عزیز و مورد علاقه اش را به یک وضعیت وخیم تر هدایت می کند.

راه حل های بهتری هم هست.

عصبانیت زمانی شروع می شود که در موقعیتی خاص احساس ناتوانی کنیم، این ناتوانی وقتی که چیزی را می خواهید، بیشتر احساس می شود.

عصبانیت فقط همین احساس ناتوانی است، هیچ چیز پیچیده دیگری ندارد. عصبانیت نوعی عکس العمل با ناامیدی است که در مقابل احساس درماندگی ایجاد می شود.

به همین دلیل است که اگر درهمان مراحل ابتدایی این کمبود احساسی جبران شود، دیگر شعله های عصبانیت زبانه نمی کشد و در همان مراحل اولیه خاموش می شود.

حالا اگر با یک زن صحبت کنیم و دلیل عصبانیت او را بپرسیم، شاید باورتان نشود که دلیل عصبانیت او واقعا یک موضوع خیلی کوچک و ناچیز است. دلایلی که یک دختر برای عصبانیت خود بیان می کند عبارتند از:

روز بدی داشته است
با خشونت با او برخورد کرده اید
فقط می خواهد که تنها باشد
رفتار مودبانه ای با او نداشته اید
از طرف دیگر دلایل اصلی و درستی که همسرتان را از شما عصبانی می کند عبارتند از:

او احساس می کند که به شما خیلی نزدیک نیست
او احساس می کند که شما به همان اندازه به او اهمیت نمی دهید
همسر شما نیاز جنسی دارد
کلا فرق می کند، درسته؟ دقیقا. هیچ زنی مستقیما سراغ شما نمی آید و به شما نمی گوید که ناامید شده است، نیاز جنسی دارد یا نمی گوید که شما با او خیلی سرد برخورد می کنید. اما دقیقا همین مسائل دلیل اصلی عصبانی شدن همسرتان با شما هستند.

** نکته ای برای مردان تازه کار: اگر تازه نامزد کرده اید یا تازه ازدواج کرده اید و اگر همسرتان خیلی با شما صمیمی نبود گوش به زنگ باشید. ممکن است که او روز خوبی نداشته باشد و همه چیز برخلاف مراد او پیش رفته باشد. دقت داشته باشید که واقعا زمان هایی وجود دارد که یک زن می خواهد تنها باشد.

اگر تازه با نامزدتان آشنا شده اید، تا زمانی که احساس می کنید او نیاز به تنهایی دارد، از او عذرخواهی کنید و تنهایش بگذارید. دلیلی ندارد که او را آشفته تر و حال هردویتان را بد کنید.
در این مورد میتونید با متخصصین کانون مشاوران ایران، مشاوره تلفنی/تخصصی داشته باشید

۹۸۲۱۲۲۳۵۴۷۹۰

موفق باشید

خواهرم خونه همسرش رو ترک کرده

مشکل مربوط به خواهرمه.خواهرم ۲۵ سالشه و دو سال از من کوچیک تره. از مرداد ماه ۹۶ خواهرم خونه همسرش رو ترک کرده .

و بعد از کلی بحث و همفکری با خانواده تصمیم به طلاق گرفته. (از پاییز) . تو همین جریان پدرم سکته کرد و فوت شد. خواهرِ من هنوز نه برای مهریه اقدامی کرده نه برای طلاق. به طورِ رسمی هیچ اقدامی نکرده.

ولی الان سه ماهه که وارد رابطه با یه فرد دیگه شده . و با یه آقای دیگه بیرون میرن و رابطه هم دارن.تو محیط کار آشنا شدن. من امشب مطمعن شدم از موضوع ولی نمیدونم چجوری باید با خواهرم صحبت کنم که جبهه نگیره و به فکر اینده و آبروش باشه.

خاونواده همسرش اگر متوجه این موضوع بشن خیلی دردسر ساز میشه .

من خیلی نگرانِ آبروی خانواده و آینده خواهرم هستم. خودم پیشنهاد دادم که بره کار کنه و تو جامعه باشه، فکر نمیکردم همچین کارایی بکنه.

الان واقعا نمیدونم چه کاری انجام بدم.لطفا راهنمایی کنین.ممنون

دوست گرامی درسته مساله طلاق گرفتن و همه این حریانات دردسر هایی برای خانواده ایجاد کرده ولی همین طور که می فرمایید خانواده طرف مقابل از ارتباطشون خبر ندارند
ولی دقت داشته که ایشون بیست و پنج سالشونه و خب سنی ندارند.

به هر حال دچار وابستگی های عاطفی شدند و خب خود طلاق و نارضایتی از همسر باعث مشکلات عاطفی و مسائلی می شود مخصوصا که نیاز هایی وجود دارد و خب چون ممکنه در این رابطه مورد سو استفاده قرار بگیرند و شما باید مراقبت هایی داشته باشید که مشکلات ایجاد نشود ..

و بهتره با ایشون صحبت کنید که شاید متوجه مخاطرات نباشند و طرف مقابل با اطمینان از متاهل بودن ایشون ممکنه مورد یو استفاده قرار دهد
پس بهتره ابتدا شرایط طلاق مهیا شود و بعد از طلاق با هر فردی که مور تایید بود برای ازدواج صحبت کنند
ممکنه این فرد چون مطلع است ازمساله ایشون صرفا بخواهد که سو استفاده کند و هیچ علاقه ای د کار نباشد بنابراین بهتره د فضای دوستانه سما به ایشون کمک کنید و اگر گوش نمی دهند و شما را نمی پذیرند بهتره از مشاوره بهره ببرید ..
در این مورد میتونید با متخصصین کانون مشاوران ایران، مشاوره تلفنی/تخصصی داشته باشید
۰۲۱۲۲۶۸۹۵۵۸
موفق باشید

طلاق یکی از آسیب‌های اجتماعی روز به رشد در ایران است که از کنار این آسیب اجتماعی، معضلات بی‌شمار زیادی در جامعه به وجود آمده است.

از بین طرفین طلاق، زنان بیش از مردان در معرض تهدیدات اجتماعی و فردی قرار دارند و حضور آنها در اجتماع بعد از طلاق، با واکنش هایی از سوی جامعه و نزدیکان همراه است که گاه این واکنش‌ها، فرد از ادامه حضور در جمع یا کانون خانواده بازمی‌دارد.

تغییر نحوه زندگی زنان مطلقه که نه دیگر دختر تحت تکفل پدر به شمار می روند و نه تامین هزینه‌های زندگی آنها بر دوش مردی در کسوت همسری آنهاست، یکی از بزرگترین دغدغه این زنان در جامعه است که همین موضوع آنها را ناگزیر می‌کند بعد از مدتی کوتاه از طلاق، به فکر وارد شدن به بازار کار باشند.

در شرایطی که تامین هزینه‌های زندگی برای یک مرد هم در کشور ما به سختی فراهم می شود، زن مطلقه باید با همه نگاه‌هایی که از سوی جامعه به وی می‌شود و نیز جایگاه اجتماعی جدیدی که پیدا کرده است، به فکر یافتن یک شغل مناسب که توانایی تامین هزینه‌های زندگی‌ او را دارد، باشد.

با تهدیدهایی که برای یک زن مطلقه بیشتر از سایر بانوان در محیط های شغلی وجود دارد، این دسته از زنان برای ورود به بازار کار با نگرانی و البته مشکلات زیادی باید دست و پنجه نرم کنند چراکه در جامعه سنتی ما آسیب‌پذیری زنی که از حمایت خانواده یا یک مرد محروم است، بیش از سایر شهروندان است.

البته این وضعیت خوشبینانه‌ترین حالت برای زنان مطلقه است و اگر زنی بعد از طلاق به صورت کامل از خانواده خود طرد شود و نتواند رد مدت زمانی کوتاه خود را وارد بازار کار سالم کند، ممکن است به انحرافات و شرایطی دچار شود که مورد قبول عرف و جامعه نیست و علاوه بر دامن زدن به آسیب‌های اجتماعی حیات سالم فرد را هم تحت تاثیر قرار دهد.

ازدواج موقت، کار در محیط هایی که از حضور بانوان سوء استفاده می‌شود، خودفروشی، کارتن خوابی، گرایش به مواد مخدر به ویژه مواد صنعتی و …. از جمله آسیب‌هایی هستند که در مراحل بعد از طرد و از دست رفتن جایگاه مطلوب اجتماعی زن مطلقه، ممکن است بر زندگی زنان مطلقه عارض شود.

در این میان، کسب مهارت، برای پشتیبانی زندگی پس از جدایی، مورد مهمی در سلامت روانی فرد است. خانواده‌ها باید به دختران‌شان کمک کنند تا یاد بگیرند چگونه در اجتماع، حضور پیدا کنند تا کم‌تر آسیب ببینند و باید حامی آنها باشند چراکه عدم حمایت از زنان بعد از طلاق، خسارت‌هایی را ممکن است برای فرد و خانواده به بار بیاورد که جبران آن هزینه‌های زیادی را بر دوش جامعه تحمیل کند.
در این مورد میتونید با متخصصین کانون مشاوران ایران، مشاوره تلفنی/تخصصی داشته باشید
۰۲۱۲۲۶۸۹۵۵۸
موفق باشید

دوران نامزدی با همسرم ب مشکل برخوردیم

سلام من تو دوران نامزدی با همسرم ب مشکل برخوردیم سر خانواده ها و میخوایم جداشیم …

قرار بود توافقی باشه ک نشد…باز خانواده ها دخالت کردن و چون فامیلیم دوا شد…

میخواستم ب بینم الان برای این ک راحت بتونیم جداشیمو نخوام مهریه بدم چیه…

ببینید اگر هر دو نفر توافقی دارید جدا می شوید خب احتمالا سر مهریه هم این مساله مطرح است که با هم توافق کنید یعنی ایشون بخواهند که جدا شوند و خب مهریه هم نگیرند البته باید مراجعه حضوری به وکیل داشته باشید
اینکه ایشون چون مهریه عندالمطالبه است قطعا ان را می خواهند و باید بپردازید ..
البته در صورتی که ایشون دختر باشند و رابطه نداشته باشید مهریه نصف می شود که باید در نظر داشته باشید ..

و خب این مساله هم در هنگام طلاق در نظر گرفته می شود ..
به هر حال امیدوارم اگر مساله ای دارید به درستی حل و مدیریت شود و موفق و خوشبخت باشید
در این مورد میتونید با متخصصین کانون مشاوران ایران، مشاوره تلفنی/تخصصی داشته باشید
۴۴۰۳۴۴۹۰
موفق باشید

نکاتی مفید در مورد رابطه جنسی

رابطه جنسی زیاد می تواند از شما فردی خوشحال بسازد یا نه؟

شاید اکثر زن و مردها فکر می کنند که رابطه ی جنسی هر چه بیشتر باشد انها افراد شادتری خواهند بود. بخوانید که آیا این باور درست است یا نه؟

رابطه ی جنسی سالم یک پایه ی مهم در حفظ کانون زندگی زناشویی و افزایش محبت بین زن و مرد است ولی می دانید که هر چیزی حدی دارد.

محققان آمریکایی به تازگی بعد از انجام مطالعات و تحقیقات گسترده دریافتند که رابطه ی جنسی زمانی که از حد معمول فراتر رود موجب کاهش احساس شوق – رومانتیک بودن در رابطه ی جنسی و مهم دانستن رابطه ی زناشویی می شود.

این نکته اصلا بدان معنا نیست که شما باید رابطه زناشویی خود را کاهش دهید بلکه بایستی با توجه به نیاز به ان بپردازید.

رابطه جنسی زیاد،خوب یا بد؟؟

مطالعات در دانشگاه کارنجی ثابت کرده است که رابطه ی شادی و داشتن رابطه ی جنسی به ان صورتی که اغلب فکر می کنند نیست.

برای ثابت کردن این مسئله محققان بر روی زوج هایی با عادات مختلف رابطه ی جنسی مطالعه کردند.

زوج هایی بین سن ۳۵ تا ۶۵ سال در دو گروه انتخاب شدند.

گروه اول با داشتن دفعات رابطه ی جنسی طبیعی و گروه دوم با عادت دوبرابر نسبت به گروه اول.

این زوجین هر روز بایستی میزان رضایت و شادی خود را اعلام می کردند که بعد از گذشت مدتی میزان شادی و رضایتمندی گروه اول بسیار بالاتر از گروه دوم بود.

در تست هایی که از این زوجین به عمل امد میزان رضایتمندی آنها از رابطه ی زناشویی در گروه اول با عادت رابطه ی جنسی نرمال بالاتر بود.
کارشناسان مسائل جنسی و مشاوران فعال در این حوزه، هیچ گاه تمایل چندانی برای تعیین گزارشی از حد کفایت میزان و تعداد رابطه جنسی برای افراد نداشته اند.

چرا که باعث میشود خیلی از افراد در مورد خود دچار گمان اشتباه شده و نتوانند مرز بین میزان میل و غریزه جنسی طبیعی را با مشکلاتی مانند اعتیاد و بیش فعالی جنسی تشخیص دهند.

با این وجود به طورکلی بین یک زوج سالم داشتن رابطه جنسی یک تا دو بار در ماه و به طور کلی کمتر از ۱۰ مرتبه در یکسال ازدواج بدون رابطه جنسی تلقی شده و معمولا میانگین یک تا سه بار در هفته برای بیشتر افراد ارتباطی طبیعی و متعادل محسوب میگردد.

رابطه جنسی بیشتر از حد معمول، زیاده روی در مقاربت و از آن بدتر داشتن شریکهای جنسی متعدد آسیبها و مشکلات فراوانی برای فرد، خانواده و جامعه به همراه خواهد داشت.

در ادامه برخی از عوارض رابطه جنسی زیاد از نظر متخصصان طب سنتی و صاحبنظران گردآوری شده است.

عوارض رابطه جنسی زیاد از نظر ابن سینا

ابوعلی سینا اعتقاد داشت که برای کم کردن شهوت استفاده از تخم کاهو، آب کاهو و خوردن برگهای کاهو بسیار مفید است.

از نظر این دانشمند ایرانی منی، مایه حیات و قوت جان مردان است. پس بایستی در جماع رعایت حد اعتدال را نمود .کثرت جماع و زیاده روی در مقاربت، باعث کاهش طول عمر و سستی بدن می شود.

افراط در جماع در هر حال مضرترین چیز هاست، خصوصا هنگامی که پی در پی باشد چرا که باعث ضعف مغز، قلب، کبد، قوا، اعصاب، بینایی، معده، کلیه، مثانه و تپش قلب و درد کمر و باسن، سیاتیک، نقرس و امثال اینها می گردد.

همچنین سبب کاهش توان و ضعف اعصاب و حدوث امراضی مانند فلج، رعشه، لقوه، تشنّج، ضعف قوه هاضمه، کاهش قوای جسمانی مردان، قولنج، بدبویی دهان و ضعف سایر قوا می شود.

علت این امر، آن است که بدن برای تولید منی مراحل زیادی طی کرده و قوای زیادی صرف کرده است . همچنین کثرت جماع به چشم و میزان دید فرد آسیب می‌رساند .

به طور کلی متخصصان طب سنتی معتقدند در مقاربت زیاد بدن خشک و سرد میشود و افزایش سردی بدن زمینه بروز سایر امراض و بیماری ها خواهد بود.

عوارض رابطه جنسی زیاد از لحاظ سلامت جسم

پژوهشهای جدید محققان در زمینه عوارض رابطه جنسی زیاد به ویژه در رابطه با مردان نشان داده است، که تکرار و زیاده‌روی در اعمال جنسی علاوه بر کاهش قدرت و بنیه مردان بر قدرت باروری آنها نیز موثر بوده و باعث کاهش قدرت باروری میگردد.

چنان چه تعداد دفعات رابطه جنسی افزایش یابد، میزان اسپرم در هر بار انزال کاهش می یابد و اگر این میزان که به طور معمول بین ۴۰ تا ۶۰ میلیون اسپرم در هر میلی لیتر مایع منی است، به کمتر از بیست میلیون اسپرم برسد می تواند در زمینه باروری ایجاد مشکل کند.
•از دیگر عوارض رابطه جنسی زیاد برای مردان آسیب به قلب و ایجاد مشکلات قلبی و همچنین تشدید امکان سکته مغزی است.

در حقیقت بین میزان و تعداد رابطه جنسی مردان با برخی هورمونهای جنسی خاص که نوعی فاکتور خطرزا برای بیماری های قلبی و ایجاد سکته مغزی هستند، ارتباط مستقیمی وجود دارد که لازم است مردان در زمینه تعدیل نیازهای جنسی خود دقت کننند.
•داشتن شریکهای جنسی متعدد نیز زمینه بروز بیماری های مختلف نظیر ایدز، هپاتیت، زگیل تناسلی، سوزاک و …، انتشار و گسترش آن در جامعه را ایجاد میکند.

عوارض رابطه جنسی زیاد از لحاظ سلامت روحی

علاوه بر عوارض فراوان زیاده روی در مقاربت و افزون خواهی جنسی این افراد با مشکلات روحی متعددی مواجه میگردند.

غیر از آنکه چنین افرادی اگر کنترل میل و افزون خواهی خود را از دست بدهند ممکن است تا جایی به خیال پردازی های جنسی بپردازند که در حقیقت مرز بین واقعیت و رویا را از دست داده و چنانچه ازدواج کرده باشند از عهده وظایف زناشویی خود به خوبی بر نیایند و اگر مجرد باشند دچار سرخوردگی، یاس و افسردگی میگردند.
از دیگر عوارص روحی رابطه جنسی زیاد در برخی افراد اقدام به خود ارضایی است.

افرادی که خودارضایی را تجربه می‌کنند فقط برای مدت کوتاهی احساس رضایت و آسودگی دارند و بعد همه چیز برعکس شده و عوارض آن بروز می‌نمایند. این عمل ناشایست عوارض روحی و جسمی متعددی برای فرد به همراه دارد.
جنسی زیاد به اندازه نداشتن و یا کمبود رابطه جنسی می تواند برای جسم و روح مضر و خطرناک باشد. پیرامون تعداد صحیح رابطه جنسی هیچ فرمولی را نمی توان به طور حتم تجویز نمود؛ اما آنچه مبرهن است، این است که فرم نرمالی که از برآیند جوامع در طول تاریخ گرفته شده و با میزان هورمون های بدن انسان تطبیق داده شده است.

نشان می دهد که یک فرد بالغ و سالم که شرایط مناسبی مانند ازدواج برای ارضای میل جنسی خود دارد، کمتر از ۱۰ بار در سال، دارای کمبود رابطه جنسی و بیش از حدود ۵ بار در هفته، دارای زیاده خواهی جنسی می باشد.

البته این آمار برای خانم ها و آقایان به دلیل شرایط های جسمی و جنسی متفاوت است.

در این مطلب سعی داریم به موضوع عوارض داشتن رابطه جنسی زیاد در مردان، بپردازیم.

داشتن رابطه جنسی به صورت نرمال، نشان دهنده سلامت جسم و روح می باشد، بدیهی است رفتن به سوی هر طرف نمودار در جهت کم یا زیاد شدن دفعات رابطه جنسی، می تواند به روند طبیعی بدن مردان آسیب وارد نماید.

بحث تعدد رابطه جنسی مردان را می توان به دو بخش تقسیم بندی نمود:
•رابطه جنسی زیاد با یک فرد (همسر)
•تعدد شریک جنسی

عوارض جسمی

گفتنی است که افزایش رابطه جنسی با همسر اگر با تمایلات همسر در یک راستا نباشد، می تواند همانند کمبود رابطه جنسی، به رابطه زناشویی شما خلل وارد کند.

زیاد بودن روابط می تواند موجب خستگی، یکنواحتی و کمبود میل جنسی برای همسر شما شود.

همچنین وی را از اشتیاق و هیجان انداخته و مقاربت را برای وی روتین و باعث دلزدگی خواهد کرد.

گفتنی است رابطه جنسی زیاد برای خود آقایان در این شرایط نیز می تواند احتمال افزایش حملات قلبی را به شدت افزایش دهد.

بالا رفتن ضربان قلب در حین رابطه جنسی، می تواند باعث اختلال در روند کارکرد صحیح قلب شود.

در حقیقت بین میزان و تعداد رابطه جنسی مردان با برخی هورمون های جنسی خاص که نوعی فاکتور خطرزا برای بیماری های قلبی و ایجاد سکته مغزی هستند، ارتباط مستقیمی برقرار می باشد.

از دیگر عوارض می توان به کاهش احتمال باروری اشاره نمود؛ میزان اسپرم در هر بار انزال کاهش می یابد و اگر این میزان که به طور معمول بین ۴۰ تا ۶۰ میلیون اسپرم در هر میلی لیتر مایع منی است، به کمتر از بیست میلیون اسپرم برسد می تواند در زمینه باروری ایجاد مشکل کند.

از جمله عارضه دیگر جسمی در مورد دوم یعنی تعدد شرکای جنسی (بی بند و باری جنسی) می توان به بیماری های مختلف نظیر ایدز، هپاتیت، زگیل تناسلی، سوزاک و…، انتشار و گسترش آن در جامعه اشاره نمود.

افزایش رابطه جنسی در مردان باعث می شود که نظم هورمونی بر هم ریخته و مشکلاتی چون چاقی شکمی، ضعف بدنی، کم شدن میدان دید چشم، ریزش مو، اختلال در خواب و… به وجود آید.

عوارض روحی

در صورت افزایش غیرمنطقی رابطه جنسی در مردان، ممکن است از برقراری ارتباط با یک شریک خسته شده و دست به خیانت های علنی و غیر علنی (تصورات و خیال پردازی های غیر واقعی با دیگر افراد) بزنند.

این مشکل در میان افراد متاهل باعث بروز شکست در روابط زناشویی و در میان افراد مجرد باعث سرخوردگی، افسردگی و مشکلاتی در آینده می شود.

از دیگر عوارض روحی افزایش تعدد رابطه جنسی در مردان می توان به دست بردن به خودارضایی اشاره کرد. افرادی که خودارضایی را تجربه می کنند فقط برای مدت کوتاهی احساس رضایت و آسودگی دارند و بعد همه چیز برعکس شده و عوارض آن بروز می کند

طلاق توافقی

در طلاق توافقی، زوجین هر دو به علت اکراه نسبت به یکدیگر و مشکلاتی که دارند تصمیم به طلاق می گیرند.

برای اینکار زوجین باید دادخواست طلاق توافقی را به دفتر خدمات قضایی ارائه کنند، دادگاه صالح به رسیدگی در این مورد بر اساس آدرس محل سکونت مشترک زوجین تعیین می شود.

پس از مشخص شدن دادگاه، به زوجین پیامکی ارسال می شود که تاریخ و ساعت جلسه رسیدگی را به اطلاع آنها می رسد. زوجین باید در تاریخ و ساعت مشخص شده در دادگاه حاضر شوند.

قاضی در اولین جلسه رسیدگی طرفین را به داوری و مراکز مشاوره ای ارجاع می دهد.

داوری

هر یک از زوجین باید یک نفر از آشنایان خود را به عنوان داور به دادگاه معرفی کند. اگر زوجین نخواهند یا نتوانند داوری را به دادگاه معرفی کنند، خود دادگاه راسا اقدام به انتخاب داور می کند.

ویژگی داوران طلاق توافقی

داوران باید حداقل ۴۰ سال سن داشته، متاهل، امین، مسلمان و دارای حسن شهرت باشند.

وظیفه داوران و مشاوران ایجاد صلح و سازش بین زوجین و رفع اختلاف آنان است اما اگر موفق به ایجاد صلح و سازش نشوند، داور گزارش جلسه و مشاور نظر کارشناسی خود در مورد زوجین را باید به صورت کتبی به دادگاه اعلام کنند.

دادگاه پس از اخذ نظر مشاور و داور اقدام به صدور گواهی عدم امکان سازش می کند.

رای دادگاه در این خصوص قابل تجدید نظرخواهی و فرجام خواهی است لذا زوجین باید تا پایان مهلت تجدید نظر و فرجام صبر کنند اما می توانند با اسقاط حق تجدید نظر خواهی و فرجام خواهی خود باعث قطعیت رای شوند.

در صورت قطعی شدن رای دادگاه دفتر دادگاه حکم دادگاه را در ۳ نسخه صادر و به هریک از طرفین یک نسخه داده و نسخه دیگر را بایگانی می کند.

مراجعه به دفتر ثبت ازدواج و طلاق

اعتبار گواهی عدم امکان سازش سه ماه است و طرفین از زمان صدور گواهی عدم امکان سازش فقط ۳ ماه فرصت دارند تا با رجوع به دفاتر ثبت ازدواج و طلاق نسبت به اجرای صیغه طلاق اقدام کنند.

اگر طرفین از انجام طلاق پشیمان شوند می توانند با توافق زندگی مشترک را ادامه دهند، اما پشیمانی یکی از طرفین اعتباری ندارد.

همراه با گواهی عدم امکان سازش، زن در صورتی که باکره باشد باید گواهی سلامت بکارت و در صورتی که باکره نباشد گواهی عدم بارداری بگیرد.

اگر شوهر برای اجرا صیغه طلاق به دفتر ثبت ازدواج و طلاق رجوع کند ولی زن ظرف یک هفته به دفتر ثبت طلاق مراجعه نکند، سردفتر به طرفین اخطار می دهد تا برای اجرا صیغه طلاق حاضر شوند. اگر باز هم زوجه حاضر نشود صیغه طلاق اجرا شده و پس از ثبت به زوجه اطلاع داده می شود.

در صورتی که زوجه به دفتر ثبت ازدواج و طلاق رجوع کند ولی زوج از حضور در دفتر ثبت طلاق امتناع کند، اگر زوجه طبق رای دادگاه یا سند رسمی وکالت در طلاق داشته باشد، صیغه طلاق بدون حضور مرد جاری می شود.

طلاق توافقی چیست و چه جایگاهی در قوانین دارد؟

برای طلاق توافقی چند موضوع را باید در نظر گرفت؛ نخست اینکه در قانون جدید حمایت از خانواده مصوبه سال ۹۱، بحثی به‌عنوان طلاق توافقی ایجاد شد.

تا قبل از آن اسمی به‌عنوان طلاق توافقی در قانون وجود نداشت. قانون قبلی مصوب سال ۷۱ بود و عملاً طلاقی که صورت می‌گرفت، توافقی بود اما تحت عنوان طلاق توافقی نبود، یعنی در قانون اشاره شده بود که اگر زن و شوهر بخواهند طلاق بگیرند، چکار کنند، ولی در قانون جدید اسم طلاق توافقی آمده است، علتش هم آن است که طلاق توافقی به‌قدری زیاد شد که قانونگذار تصمیم گرفت از آن نام ببرد و برای آن یک سیکل و راهکار جدایی را در نظر بگیرد و طراحی کند.

چرا طلاق توافقی زیاد شد؟

بسیاری از طلاق‌‌های توافقی در ابتدا توافقی نبوده است، یعنی زن و شوهر علیه هم در دادگستری جنگ و دعوا راه می‌اندازند، خیلی‌هایشان این طور که بنشینند و با هم تصمیم برای طلاق بگیرند.

حدود ۲۵ تا ۳۰ درصد طلاق‌های توافقی این‌گونه است که بر اثر جنگ و دعوا، یک سال علیه هم در دادگاه‌ها شکایت می‌کنند تا اینکه خسته می‌شوند، سپس به این نتیجه می‌رسند که جنگ و دعوا جز خستگی فایده‌ای ندارد و تصمیم می‌گیرند توافقی طلاق بگیرند.

یعنی زن و شوهری که با هم اختلاف دارند از دوندگی در دادگستری خسته می‌شوند و رو به طلاق توافقی می‌آورند؟

بله، خسته می‌شوند، حدود ۲۵ تا ۳۰ درصد طلاق‌های توافقی این‌گونه است، یعنی اگر بررسی کنید می‌بینید جنگ و دعوایی علیه هم در دادگستری دارند. زمانی که این دست از زوجین برای اجرای طلاق توافقی می‌آیند، در حکم دادگاه قید می‌شود که زوج یا زوجه باید از فلان پرونده در فلان شعبه دادگاه که علیه هم تشکیل دادند، رضایت بدهند اما قالب طلاق‌های توافقی این‌طور نیست؛ قالب طلاق‌های توافقی این‌طور است که زن و شوهر به این نتیجه می‌رسند که به هر دلیلی نمی‌توانند با هم زندگی کنند.

کسانی که از روی عشقبازی ازدواج نکردند برای طلاق توافقی یک دلیل موجه دارند

علت چنین تصمیمی چیست؟

این قضیه ریشه دارد و ریشه آن هم به قبل از ازدواج بازمی‌گردد. همان‌طوری که بدون مشورت با خانواده و بزرگان و تحقیق با هم برای ازدواج توافق می‌کنند، همان‌طور هم می‌روند و طلاق می‌گیرند. درباره این قضیه مفصل تحقیق و تحلیل کردم و به این نتیجه رسیدم، آن دسته از زوجینی که ازدواج‌شان درست بوده و از روی لجاجت با والدین یا عشقبازی با هم ازدواج نکردند، وقتی می‌خواهند به‌صورت توافقی طلاق بگیرند یک دلیل موجه دارند زیرا همه کسانی که می‌خواهند طلاق بگیرند، ایراد ندارند و برخی اوقات بنا به دلایلی مثل نازایی از هم طلاق می‌گیرند.

این دست از افراد وقتی می‌خواهد طلاق توافقی بگیرند از روی احساس یا لجاجت با یکدیگر این کار را نمی‌کنند بلکه به این نتیجه می‌رسند نمی‌توانند با هم زندگی کنند و “چرا همدیگر را اذیت کنند؟”، به‌عبارت دیگر در طلاق توافقی هم شما می‌توانید فرهنگ عالی ببینید که دو نفر انسان محترم نشستند و به یک نتایجی رسیدند و تصمیم گرفتند طلاق بگیرند و هم می‌توانید بدترین فرهنگ را ببیند.

دادگاه‌های خانواده همه را به یک چوب می‌رانند

بدترین فرهنگ چیست؟

بدترین فرهنگ این است که مثلاً مرد به زن می‌گوید «آقا، اصلاً نمی‌خوام و طلاقت می‌دهم» و زن نیز می‌گوید «نامردی اگر صبح طلاق ندهی» و صبح می‌روند به دادگاه و طلاق می‌گیرند و اینجا می‌رسیم به ایرادی که در دادگستری وجود دارد.

چه ایرادی؟

ورودی به مجتمع قضایی خانواده زیاد است اما با یک چوب می‌خواهند همه را برانند و این نمی‌شود. الآن دادگستری با یک آدم فهیم، تحصیلکرده، مؤمن و باشخصیت که به هر دلیلی توافق می‌کنند طلاق بگیرند مثل همان زوجینی برخورد می‌کند که از روی لجاجت تصمیم به طلاق گرفتند. الآن همه چیز اقتصادی شده است. قانون جدید برای اینکه بتواند جلوی طلاق توافقی را بگیرد، راهکار گذاشت. بر این اساس در طلاق توافقی تا زمانی که زوجین از مراکز مشاوره گواهی عدم امکان سازش نیاورند، دادگاه حق صدور حکم ندارد.

در حال حاضر در تمامی مجتمع‌های قضایی خانواده از هر زوج ۴۰ هزار تومان می‌گیرند و مستقیم به حساب مجتمع واریز می‌شود و به‌صورت فرمالیته یک دختر دانشجوی کارشناسی روانشناسی را در یک اتاق نشاندند که فرمی را پر می‌کند و سپس امضا کرده و می‌گوید “به دادگاه بدهید.”، بنابراین خود قوه قضائیه در این مسئله نقض غرض می‌کند و قانون را طور دیگری اجرا می‌کند. با رؤسای یکی از مجتمع‌های قضایی خانواده درباره این قضیه صحبت می‌کردم که می‌گفت «خرج‌مان را باید از کجا در بیاوریم، بودجه که نداریم». می‌گفت «این مجتمع روزانه فقط یک تا دو میلیون تومان خرج دارد، از کجا باید این هزینه‌ها را جبران کنم؟» راست هم می‌گفت.

طبیعی است که در این میان، زوجین متضرر می‌شوند، کدام زوجین؟ زوجینی که از روی احساسات تصمیم به طلاق توافقی گرفتند، زوجینی که تحصیلکرده، فرهنگی، مؤمن هستند یا کسانی که بدون احساس و با منطق تصمیم به طلاق گرفتند، فرقی برایشان نمی‌کند و تازه خوشحال هم می‌شوند که کارشان زودتر انجام شده است اما آن زوجینی که از روی لجاجت تصمیم به طلاق توافقی گرفتند، ضرر می‌کنند.

صدور حکم طلاق توافقی به روز هم نمی‌کشد/ قضات ۸۰درصد مراجعان طلاق توافقی را نمی‌بینند

صدور حکم طلاق توافقی چه‌مقدار زمان می‌برد؟

الآن هر زوجی که برای طلاق توافقی به دادگاه خانواده مراجعه کند، صدور حکم طلاق به روز هم نمی‌کشد، یعنی ساعت ۹ یا ۱۰ صبح مراجعه کند، ساعت ۱۲ ظهر حکم را می‌گیرد. زن و شوهر همین که از مجتمع بیرون می‌آیند، تعدادی دلال از سوی دفترخانه‌ها جلوی دادگاه ایستاده‌اند و دست زوج را می‌گیرند سریعاً به دفترخانه می‌برند و در همان حالت عصبانیت، حکم را اجرا می‌کنند و تا به خودشان می‌آیند می‌بینند طلاق گرفته‌اند در حالی که این حکم سه ماه اعتبار دارد.

همه مجتمع‌ها این وضعیت را دارند. یک واحدی را گذاشتند که در ۱۰ دقیقه گواهی عدم سازش می‌دهد. متأسفانه سرعت عمل در مجتمع‌های قضایی تبدیل به معیاری برای ارزیابی شده است. متأسفانه قضات ما به پرونده‌های طلاق توافقی ورود نمی‌کنند. همه کارهایشان را دفتر انجام می‌دهد یعنی توافق‌های بین زوجین را می‌نویسد و فقط می‌برد تا قاضی امضا کند. ۸۰ درصد قضات مراجعان طلاق توافقی را نمی‌بینند. در دفتر کارهایشان انجام می‌شود و می‌برند پیش قاضی و امضا می‌شود.

قاضی پیش خودش می‌گوید «اینها که مشاوره رفتند، کارهایشان را هم کردند و خودشان هم تصمیم گرفتند جدا شوند، من چکار می‌توانم بکنم؟ می‌توانم بگویم رأی نمی‌دهم؟». از سوی دیگر قضات برای اینکه آمار عملکردشان بالا برود، توافقی‌ها را سریع رسیدگی و رأی صادر می‌کنند تا آمار پرونده‌های شعبه افزایش یابد.

۸۰درصد مشاوران زوجین را به طلاق تشویق می‌کنند

بنابراین اگر مراکز مشاوره قوی باشند و واقعاً به مشکل زوجین ورود کنند، طلاق توافقی کاهش می‌یابد؟

البته این‌طور نیست و اعتقاد ندارم که واقعاً اگر مراکز مشاوره فعال شود، طلاق توافقی کاهش می‌یابد. یکی دیگر از معضلات در مسیر افزایش طلاق توافقی، عدم وجود مشاوران متخصص است.

بلااستثنا بالای ۸۰ درصد مشاوران وقتی یک زوج برای یک مشکل عادی که تقریباً بین همه زوج‌ها وجود دارد، مراجعه می‌کنند می‌گویند “طلاق بگیرید”. هیچ زوجی نیست که در زندگی مشکل نداشته باشند از بی‌پول گرفته تا پولدار، از زوج‌های متدین گرفته تا بی‌دین، مشکلاتی در زندگی دارند و وقتی به مشاور مراجعه می‌کنند، می‌گوید “طلاق بگیرید”.

می‌گویند از نظر علم روانشناسی این مشکلات معنا ندارد و علم روانشناسی این زندگی را نمی‌پذیرد. در حالی که آن روانشناس یا مشاور باید نحوه برخورد با مشکل را ارائه کند اما صورت مسئله را پاک می‌کنند و می‌گویند “طلاق بگیرید”. همین الآن اگر یک زوج معمولی برای بیان مشکلات عادی زندگی خود به روانشناس مراجعه کنند می‌گویند “طلاق بگیرید”.

هیچ‌کس پاسخگوی افزایش طلاق توافقی نیست

زمانی که دولت آقای روحانی تشکیل شده بود، پیشنهاد دادم وزارت ورزش و جوانان تبدیل به وزارت ورزش و خانواده شود. این پیشنهاد را دادم اما تصویب نشد و گفتند به مجلس مربوط است و ما نیز دیگر پیگیری نکردیم. چرا این پیشنهاد را دادم؟

علت این است که الآن منشأ تزریق فرهنگی و رفتاری خانواده در کشور ما مشخص نیست. قیمت دلار فلان قدر بالا و پائین می‌شود چهار وزیر را برای پاسخگویی به مجلس می‌خواهند. این‌همه طلاق توافقی در کشور رخ می‌دهد، چه‌کسی باید به مجلس برود و پاسخگو باشد؟

پیشنهاد من این است که باید به مشاوران در ارائه مشاوره به خانواده‌های زوجین، یک سیاست واحد تزریق شود؛ الآن طوری است که امکان دارد یک مشاور برای حل مشکل یک زوج، طلاق را تجویز کند و یک مشاور دیگر به همان زوج بگوید “بروید و زندگی‌تان را ادامه بدهید”.

مردم خودشان هم سردرگم شده‌اند، مثلاً الآن چه‌کسی می‌داند عرف جهیزیه ایران چیست، من به دخترم جهیزیه ۲۰ میلیون تومانی بدهم، عرف را رعایت کردم یا خارج از عرف اقدام کردم؟ اگر عرف عروسی مشخص باشد و بگوید ایها‌الناس، عرف عروسی برای کسی که بخواهد ساده برگزار کند ۱۰ میلیون، ۲۰ میلیون یا ۱۰۰ میلیون است. من بررسی می‌کنم و می‌بینم آیا این مبلغ را دارم یا نه و جلو می‌روم و زن می‌گیرم نه اینکه بدون اطلاع وارد شوم و گیر کنم.

در رابطه با مشاوران نیز همین مسئله صدق می‌کنند و می‌توانند به آنها یک سیاست واحد ابلاغ کنند و بگویند “آقا یا خانم مشاور، اصل بر این است که مشکلات را برطرف کنید یا راه برطرف کردن مشکلات را به زوجین نشان دهید نه اینکه بگویند علم روان‌شناسی نمی‌پذیرد و باید طلاق بگیرید”. دهها نفر را به مشاوره فرستادم و این مسئله را دیدم. همین الآن اگر من و همسرم یا شما و همسرتان که طبیعتاً یک سری مشکلات عادی در زندگی داریم به مشاوره مراجعه کنیم، قطعاً می‌گویند “طلاق بگیرید”.

وقوع طلاق‌های توافقی در پنج سال اول زندگی مشترک

الآن بیشتر کدام دسته از زوج‌ها برای طلاق توافقی مراجعه می‌کنند؟ حداکثر زندگی زوج‌هایی که برای طلاق توافقی مراجعه می‌کنند چند سال است؟

کسانی که برای طلاق توافقی مراجعه می‌کنند کسانی هستند که حداکثر پنج سال از تشکیل زندگی مشترکشان می‌گذرد. بین اینها نیز کسانی که در دو سال اول زندگی مشترک خود قرار دارند، بیشترین افراد مراجعه کننده برای طلاق توافقی را تشکیل می‌دهند.

علت چیست؟

علت این است که دلایل درستی برای ازدواج نداشتند. کمرنگ شدن ایمان مردم و عدم اعتقاد به باورهای سنتی و اسلامی ما عامل اصلی برای طلاق است اعم از توافقی و غیرتوافقی. امروزه یا باید بپذیریم که در یک کشور غربی زندگی می‌کنیم یا در یک حکومت اسلامی مثل ایران. حتی اگر اسلام را هم برداریم، خود ایران تابع یک سری سنت‌هاست که ریشه دارد اما حتی آن سنت‌ها هم رعایت نمی‌شود، به‌عنوان مثال اینکه خانواده پسر برای خواستگاری به خانه دختر می‌روند، تابع سنت ایرانی است اما امروز می‌گویند خواستگاری زشت است و دخترها و پسرها زیر بار خواستگاری نمی‌روند و به خانواده‌هایشان می‌گویند یک‌راست به محضر بروند و اگر هم خانواده‌ها قبول نکنند، می‌روند دادگاه شکایت می‌کنند.

وقتی که جوانان ما پایبند به هیچ یک از آداب سنتی یا اسلامی نیستند، باید بپذیرند که زندگی کردنشان در ایران به مشکل بر‌می‌خورد و نمی‌توانند در ایران زندگی کنند. اگر می‌خواهند طبق فرهنگ اروپایی زندگی کنند باید به همان اروپا بروند و در ایران نمی‌توانند طبق فرهنگ غربی زندگی کنند.

امروز برای یک دختر خیلی سخت است که پدر یا مادرش آری یا خیر بگویند و می‌گویند “خودم باید تصمیم بگیرم” و پدر و مادر نیز از روی اجبار و حفظ آبرو به حرف دخترش تمکین می‌کند در صورتی که یقین دارد این داماد به دردش نمی‌خورد و این‌گونه برخوردها است که منجر به طلاق توافقی می‌شود.

یکی دیگر از دلایل واقعی افزایش طلاق توافقی این است که زوجین شناخت واقعی از هم ندارند. زوجین اگر همدیگر را واقعاً بشناسند که سال اول زندگی مشترک طلاق نمی‌گیرند، این بارزترین نتیجه‌ای است که از دل همین موضوعات بیرون می‌آید و نیازی به بررسی و تحلیل آن‌چنانی ندارد. یکی از دلایل طلاق توافقی را دخالت اطرافیان عنوان کرده‌اند؛ دخالت اطرافیان را قبول داریم که مؤثر است ولی اگر زوجین ایمان قوی داشته باشند و شناخت‌شان از یکدیگر کامل باشد، قطع به یقین می‌توانند این مسئله را مدیریت کنند.

مشکلات اقتصادی چقدر در وقوع این پدیده مؤثر است؟

از دیگر دلایل برای این پدیده، مشکلات اقتصادی را برمی‌شمارند ولی من نمی‌توانم زیاد مشکلات اقتصادی را دخیل بدانم. وقتی که طرف یک سال است ازدواج کرده و حالا می‌خواهد طلاق توافقی بگیرد مگر یک سال قبل که ازدواج می‌کرد نمی‌دانست وضعیت اقتصادی‌اش یک سال بعدش چطور می‌شود؟

یک موقع هست که طرف ۲۰ سال پیش ازدواج کرده و حالا تورم رشد زیادی داشته است و زندگی اقتصادی فرد به مشکل خورده است اما نه یک‌ساله. کسی که می‌خواهد ازدواج کند جَنم و وضعیت اقتصادی خود را دیده و از هزینه‌ها در جامعه ما نیز اطلاع داشته است.

وقتی این فرد پا پیش می‌گذارد و ازدواج می‌کند نمی‌تواند بعد از یک سال بگوید به‌خاطر مشکلات اقتصادی تصمیم به طلاق گرفته است.

معتقدم اقتصاد را نباید بهانه کنیم، و پشت اقتصاد پنهان نشویم. در اینکه مقوله اقتصاد در زندگی زوجین مؤثر است هیچ شکی نیست و شاید تأثیر غیرمستقیم آن خیلی هم بیشتر باشد مثل مردی که دو یا سه شیفت کار می‌کند نمی‌تواند به زن و بچه خود رسیدگی کند.

احساس می‌شود این روزها قبح طلاق اعم از توافقی یا غیرتوافقی بین خانواده‌ها ریخته شده است.

نه‌تنها قبح آن ریخته شده بلکه مد هم شده است، قبلاً اگر در خانواده‌ای طلاقی اتفاق می‌افتاد، پنهان می‌کردند ولی الآن مد شده است. بنابراین از یک سو دخترها و پسرها بدون رسیدن به شناخت از یکدیگر ازدواج می‌کنند و همین مسئله باعث می‌شود پس از مدت کوتاهی تصمیم به طلاق توافقی بگیرند و از سوی دیگر سیکل طلاق توافقی در دادگاه‌های ما بسیار سریع و حتی یک‌روزه است؛ بنابراین همین مسائل موجب می‌شود ما شاهد افزایش طلاق توافقی در کشور باشیم.

هر ۱۸ ساعت یک طلاق در تهران

بیشتر افراد تحصیلکرده به‌سمت طلاق توافقی می‌روند یا افرادی که تحصیلات خاصی ندارند؟

فرقی ندارد؛ آمار تحصیلکرده و غیرتحصیلکرده تفاوتی نمی‌کند. همان‌طور که گفتم ۲۵ درصد طلاق‌های توافقی مربوط به زوجینی است که قبلاً با یکدیگر دعوا و جنگ داشتند و این افراد کسانی هستند که از فرهنگ پائینی برخوردارند یا اختلافات قبیله‌ای و فامیلی دارند و بعد که خسته می‌شوند به‌سمت طلاق توافقی می‌روند.

این بد نیست که دو انسان به نتیجه برسند نمی‌توانند با هم زندگی کنند اما وقتی به طلاق می‌رسیم چرا باید جنگ و دعوا کنیم ولی به‌واسطه اینکه این مسئله مدیریت نشده و رها شده، همه در قالب طلاق توافقی وارد می‌شوند و دادخواست می‌دهند و طلاق می‌گیرند.

در حالت معمول و عادی، وقتی زن و شوهر به هر دلیلی با هم به اختلاف می‌رسند و دعوا می‌کنند، حداقل یک ماه زمان نیاز است تا ریکاوری شوند و به زندگی عادی برگردند اما در طلاق توافقی، سریع حکم صادر می‌شود و از آن سو نیز برخی دلال‌ها از موقعیت سوء‌استفاده و حکم را خیلی زود اجرا می‌کنند.

آمارها درباره طلاق چه می‌گویند؟

قبل از سال ۹۴ از هر پنج ازدواج یک مورد به طلاق منجر می‌شد اما در سال ۹۴ از هر ۴٫۴ ازدواج یک مورد به طلاق ‌رسید. جالب اینکه در سال ۹۴ در تهران از هر ۲٫۸ ازدواج یک مورد به طلاق منجر شده است؛ به‌عبارت دیگر یک‌سوم ازدواج‌های تهران طلاق شده است یعنی در سال گذشته در تهران در هر ۱۸ ساعت، یک زوج طلاق گرفتند. در سال گذشته در تهران ۳۰ هزار مورد طلاق داشتیم که حدود ۲۷ هزار مورد آن طلاق توافقی بوده است؛ یعنی بالغ بر ۹۰ درصد.

وجود آرامش در جامعه از لحاظ سیاسی و اقتصادی چقدر در خانواده‌ها مؤثر است؟

آرامش جامعه در خانواده تأثیر بسیار زیادی دارد، به‌عنوان مثال در دوره قبلی که مشکلات اقتصادی و سیاسی فراوانی وجود داشت، خیلی از خانواده‌ها صدمه دیدند و این اواخر هم دوباره شاهد به‌هم ریختن آرامش جامعه با حقوق‌های نجومی مدیران هستیم.

وقتی یک مرد این اعداد و ارقام را می‌شنود پیش خود می‌گوید «من با هزار زحمت و بدبختی یک لقمه نان سر سفره خانواده‌ام می‌بردم آن وقت فلان مدیر و رئیس، پول‌های کلان به جیب می‌زنند.»، این مسئله خود به خود و صرف‌نظر از فرد مورد نظر که چه‌کسی است، علاقه‌اش به زندگی و خانواده‌اش سست می‌شود و همین مسئله موجب می‌شود اگر زمانی برای خانواده اتفاقی بیفتد، فرد نتواند مدیریت کند و یک‌باره به خود می‌آید و می‌بیند طلاق گرفته است، همه این مسائل مؤثر است و خیلی از خانواده‌ها قربانی سیاست‌های نادرست دولت‌ها شدند.

همان‌طور که گفتم در طلاق توافقی مسئله اقتصاد زیاد مطرح نیست اما در طلاق‌های یک‌طرفه فرد نمی‌تواند خانواده را از نظر اقتصادی بچرخاند یا زن نمی‌تواند با وضعیت اقتصادی مرد کنار بیاید که می‌رود و تقاضای طلاق می‌کند.
می‌دانید با بیوه شدن یک دختر جامعه چه لطمه‌ای می‌خورد؟

چون متأسفانه طلاق مد شده، کسی دنبال این لطمات و آثار سوء آن نمی‌رود. لطمات بعد از طلاق بسیار زیاد است؛ به‌عنوان مثال اگر خواهرزن من یا هر کس دیگری طلاق بگیرد؛ نگرانی زیاد وارد آن شخص می‌شود.

خدا نکند که آن خواهرزن بعد از طلاق یک آرامشی پیدا کند؛ هرروز به من استرس وارد می‌شود که نکند همسر من را نیز به طلاق تشویق کند.

در این مورد میتونید با متخصصین کانون مشاوران ایران، مشاوره تلفنی/تخصصی داشته باشید
۹۸۲۱۲۲۳۵۴۳۰۴
موفق باشید

منبع: com.مرکزمشاوره


صفحه اصلی سایت مرکز مشاوره

administrator

مقالات مرتبط

1,101 نظرات

  • سحر , مارس 30, 2016 @ 12:44 ب.ظ

    سلام من خانومی ٢۵ ساله هستم و همسرم ٢٧سالع و ۶ساله که ازدواج کردم همسرم به مواد مخدر اعتیاد داره در حال حاضر مصرفش نسبت به قبل خیلی بهتر شده،ولی همچنان ما دعوا های سنگینی داریم من هم دیگه طاقت روبرو شدن با این دعواهارو ندارم واقعا دیگه خسته شدم الام یه مدتی هست به فکر جدایی هستم ولی مواقعی که عصبانی هستم تصمیمم جدی تره برای ترک هزاران بار تصمیم گرفته و روش هاش مختلف بوده ١ماهی بود که خودش اتفاقی تصمیم گرفت که دیگه مصرف نکنه خیلی رابطمون خوب بود ولی بازهم بعد ١ماه همه چی رو خراب کرد ،هروز من عصبی هستم و ناراحت هیچکاری نمیتونم انجام بدم و فقط احساس میکنم که زندگیم داره هدر میشه به علایق و هدف هام نمیتونم برسم و خیلی از این بابت ناراحتم همسرم خیلی گوشه گیرو افسرده شده دیگه سر کار هم نمیره وضعیت مالی مون هم خیلی بد شده و از همه لحاظ من تو فشار هستم خواهش میکنم قبل از مراجعه به مشاور به طور غیر حضوری اول راهنماییم کنید واقعا دارم دیونه میشم خونم شده مثل زندان واسم اصلا رابطش با هیچکس هم خوب نیست

    • راهنما , آوریل 1, 2016 @ 7:58 ب.ظ

      در این مورد حتما ” با متخصصین کانون مشاوران ایران، مشاوره تلفنی/تخصصی داشته باشید
      دفتر قیطریه:
      ۰۲۱-۲۲۶۸۹۵۵۸ خط ویژه
      دفتر سعادت آباد:
      ۰۲۱-۲۲۳۵۴۲۸۲ خط ویژه
      دفتر شریعتی:
      ۰۲۱-۸۸۴۲۲۴۹۵ خط ویژه

  • محمد , مارس 31, 2016 @ 3:32 ب.ظ

    سلام، بنده خانمم رو دوست دارم اما چند مشکل وجود داره اوع اینکه تفاوت سنی ما ده ساله دوم اینکه طرز فکرمون هم باهم فرق میکنه جوری که من دوست دارم پایبند به مسائل شرعی باشم اما اون اصلا چنین چیزی رو دوست نداره سوم اینکه ما مال دو استان متفاوت هستیم و از نظر فرهنگی اصلا شبیه هم نیستیم و چهادم ابنکه خانمم توی قه خانواده کم جمعیت شامل خودش و خواهر کوچکترش و پدر و مادرش بزرگ شدن و اصلا با اقوام و خویشان ارتباط مثبتی ندارن ولی من توی یه خانواده پر جمعیت و پر انرژی متولد شدم و روابط عاطفی بیشتری بین فامیل ما وجود داره و اینکه خانمم شدیدا به خانوادش وابسته هست و متاسفانه خانوادش هم به این مسئله دامن میزنند و شدیدا با شهر و اقوام و خویسان من مشکل و تنش داره درحالی که همه دوستش دادند ولی چون خانمم اهل بحثهای خاله زنکیه کسی راغب نیست که طرفش بیاد که براس مشکلی بوجود بیاد. البته خیلی چیزهای دیگه بدای گفتن هست علی ایحال با این اوصاف چاره چیست!؟

    • راهنما , آوریل 1, 2016 @ 9:54 ب.ظ

      در این مورد حتما ” با متخصصین کانون مشاوران ایران، مشاوره تلفنی/تخصصی داشته باشید
      دفتر قیطریه:
      ۰۲۱-۲۲۶۸۹۵۵۸ خط ویژه
      دفتر سعادت آباد:
      ۰۲۱-۲۲۳۵۴۲۸۲ خط ویژه
      دفتر شریعتی:
      ۰۲۱-۸۸۴۲۲۴۹۵ خط ویژه

  • سهیلا , آوریل 1, 2016 @ 2:14 ق.ظ

    من شوهرم کتکم میزنه مشکلواعصاب داره ولی چون بدنم تیرست جای کبودی نمیمونه چه جوری ثابت کنم.

    • راهنما , آوریل 1, 2016 @ 7:25 ب.ظ

      میتونید به پزشکی قانونی مراجعه کنید …

  • نازنین , آوریل 1, 2016 @ 2:20 ق.ظ

    سلام من می خوام طلاق بی سر صدا بگیرم به شوهرم گفتم توافقی مهریه هم میبخشم و هیچی نمی خوام ولی شوهرم قبول نمیکنه من چه حوری میتونم اقدام کنم؟ باید چیکار کنم؟ کجا باید برم؟

    • راهنما , آوریل 1, 2016 @ 7:26 ب.ظ

      بهترین راه برا جدایی همین روش توافقیه
      بهتره در این مورد با همسرتون صحبت کنید تا بتونید رضایتش رو جلب کنید
      در این مورد میتونید با متخصصین کانون مشاوران ایران، مشاوره تلفنی/تخصصی داشته باشید
      دفتر قیطریه:
      ۰۲۱-۲۲۶۸۹۵۵۸ خط ویژه
      دفتر سعادت آباد:
      ۰۲۱-۲۲۳۵۴۲۸۲ خط ویژه
      دفتر شریعتی:
      ۰۲۱-۸۸۴۲۲۴۹۵ خط ویژه

  • نیما , آوریل 3, 2016 @ 12:49 ب.ظ

    سلام خواهر من می خواهد از همسر جدا شود به دلیل زدن و بد اخلاقی ولی جای کتک های زده نیست دادگاه گفته باید جایی کتک باشد یا نامه پزشک قانونی داشته باشی راه حلی وجود دارد که جدا شوند

    • راهنما , آوریل 3, 2016 @ 10:51 ب.ظ

      راهی وجود نداره و دادگاه حتما” برای اثبات نیاز به مدارک داره
      البته با دادگاه صحبت کنید شاید بتونید از شاهد در این مورد استفاده کنید ولی ملاک نامه مکتوب پزشکی قانونیه

  • تنها , آوریل 4, 2016 @ 3:25 ق.ظ

    با سلام
    من ۳ساله که ازدواج کردم،شرایط مالیم زیاد خوب نیست، اما همدیگه رو بیش از حد دوست داشتیم و داریم،چند بار از خونه پدرم و فامیل مقداری پول یا طلا مفقود شد،پدر و مادرم به خانوم بنده شک کرده بودن که باعث مشکلاتی هم بین من خانوادم شد تا اینکه یکبار از خانه ی دوستم که صاحب کارمم بود دزدی کرد و اونجا بود که مچش رو گرفتم، هر چند که دیگه آبرویی برام نمونده بود و از طرفی من هم از کار بیکار شدم و الان هم تصمیم گرفتم که جدا بشیم،توان پرداخت مهریه رو هم ندارم،ایا کار درستیه که موضوع دزدی رو در دادگاه مطرح کنم؟در ضمن پرداخت مهریه به چه صورته وقتی نه پولی دارم و نه کاری،تو رو خدا در اصرع وقت راهنماییم کنین.با تشکر

    • راهنما , آوریل 5, 2016 @ 12:11 ق.ظ

      بحث دزدی مسئله جداییه و ربطی به مهریه نداره
      ولی شما که مشکل پرداخت مهریه دارید میتونید از اقساط اون بهره ببرید
      بهتره در این مورد با وکلای حاضر در واحد ارشاد و معاضدت قضایی دادگستری مشورت کنید
      چون هر دادگاه و محاکمی رویه قضایی خاص خودش رو داره

  • الناز هادی , آوریل 4, 2016 @ 10:29 ق.ظ

    سلام من میخوام ازهمسرم جداشم.همسرم یک زن دیگر صیغه کرده من یه دختر۸ساله دارم.میشه کمکم کنید چیکارکنم؟رفتم مهریمو بزارم اجرا گفتن۷میلیون باید بدی.من همچین پولی ام ندارم.میشه شماکمکم کنید چیکارکنم که این پولو ندمو مهرمو بگیرم؟دارایی همسرم یه ماشین۷میلیونیه.خدودا مهر من چقدرمیشه؟

    • راهنما , آوریل 5, 2016 @ 10:57 ق.ظ

      ز طریق بردن سند ازدواج به اداره ثبت و اجرای ثبت میتونید اموال شوهرتون رو توقیف کنید و بهتره در این مورد با وکلای حاضر در اداره ارشاد و معاضدت قضایی دادگستری مشورت کنید
      در این مورد میتونید با متخصصین کانون مشاوران ایران، مشاوره تلفنی/تخصصی داشته باشید
      ۰۲۱-۲۲۳۵۴۲۸۲

      ۰۲۱-۲۲۶۸۹۵۵۸

  • صنا , آوریل 7, 2016 @ 5:04 ب.ظ

    با سلام و خسته نباشید
    حدود دوازده سال قبل ازدواج کردم از همون اول زندگی با همسرم مشکل داشتم اخلاق خاصی داره همیشه گیر میده چرا مادرت یا خواهرت یا پدرت این حرف رو زدن چرا داداشت کج راه میره چرا عالم وآدم خصوصن اگر از اقوام من باشن طبق میل و خواسته ی ایشون برخورد نمیکنن و چراهای زیادی …. علاوه براینها ذات بدی داره کوچکترین بحثی بینمون باشه به همه ی اقوام من خبر میده که بیایین دخترتون رو نصیحت کنین فحاش و بد دهن هم هست و فقط اعتقاد داره زن گیاهی نیست وفقط شریک پولشه و همیشه بابت این طعنه و متلک میندازه . بخاطر اینکه این کاراش رو کمتر حس کنم خودم رو با درس و دانشگاه سرگرم میکردم و برای حل مشکلات زندگی ام مرتب مشاوره میرفتم واز نظرات آنها استفاده میکردم آنها به من میگفتن همسرت شخصیت چندگانه داره ولی ازبس دوستش داشتم وعاشقش بودم دلم نمی یومد ازش دل بکنم دست بزن خیل خوبی هم داره .یک مدت خوب میشه و دباره میشه همون آدم قبلی.خیلی خسته شدم خصوصن از نیش و کنایه ها و زبون بد و بی رحمی که داره.من تا بحال به پدر ومادرم نگفتم که مقصر شوهرمه و همیشه جوری تظاهر کردم که مشکل از من بوده .یک ماهه که وضع مالیش بهتر شده و در آینده شاید بتونه درآمد خوبی داشته باشه چند وقت پیش مشکله مالی داشت پدرم که وضع مالیش خوب نبود با وام ده میلیون کارشوهرم رو راه انداخت به امید اینکه پولش رو تا یک ماه دیگه بهش برگردونه علاوه بر این یک کار شریکی رو بدون نوشتن قراردادی با هم شروع کردن.چند وقت پیش به اتفاق هم مسافرت رفتیم موقع برگشتن از لحن تند پدرم که پسر من باعث عصابینتش شده بود نارحت و خیلی عصبی شده بگونه ایی که بچه رو میخواست بزنه بابام بچه رو از دستش بیرون آورد بعد کلی بد وبیراه به خانواده ام گفتم هر چی حرف بد بود به خونواده من زد بهترین حرفش به پدرم این بود که خاله زنک کم روزی.دلم شکست خیلی ناراحت شدم من هیچوقت نه به پدر ومادر همسرم بی حرمتی کردم و نه به پدر ومادر خودم.علت ناراحتیش این بود که چرا خانواده ی من از همونجا میخوان به شهر دیگری هم مسافرت کنن چون از اینجا ناراحت بود این فتنه رو درست کرد و لحن پدرم رو بهونه ی دعواش کرد.روزگارم به نحویی ست که پسرم هم من وهم خونواده ی منو رو تهدید میکنه شما از پدرم میترسین و حالا کاری میکنم که دعوا بشه فهمیده باباش برای دعوا درست کردن هنرمند خوبیه.خلاصه بعد از دعوا با خونواده ی من تا دویست کیلومتر با هم حرف نزدیم و بعدش شروع کرد به منت گذاشتن اگه من نباشم تو وخونواده ت حیرونین …. کلی بد وبیراه وتوهین. من تا اومدم دفاع کنم عصبی شد و با فحش و ناسزا ماشین رو نگه داشت و به زور منو از ماشین پیاده کرده و رفت موندم وسط جاده .کمی که جلوتر رفت بچه رو فرستاد دنبالم خیلی ناراحت شده بود و بی ارزش بودن خودم برای همسرم رو کاملن فهیمده بودم سوار نشدم تا شانسی ماشین نیروی انتظامی رسید وقتی فهمید دعوای خانوادگیه و شوهرم در حضور اونا منو کتک زد و به اونا گفت خودش پیاده شده . پلیس ما رو برد قرارگاهشون میخواست از شوهرم تعهد بگیره حق نداره روی من دست بلند کنه نمیدونم شوهرم چی بهش گفت که اینکار رو نکرد و من تا رسیدن به شهرمون از همسرم کتک خوردم .شهرمون که رسیدیم صبحش خواستم برم دادگاه تا فهمید دوباره دست بلند کرد و زنگ به همه ی فک وفامیلا زد که مادر زنم رفته مسافرت و دختر بی صاحبش داره روانی میکنه .این دفعه هیچکدوم از فک وفامیلا پا پیش نذاشتن که آقا خیلی بهش برخورد که قومات همشون مثل خودت بی خاصیتن.همش میگه پوله پدرت رو نمیدم و توی شراکتمون حالش رو میگیرم .یکهفته از این داستان میگذره و من در خونه ی همسرم هستم و جایی نرفتم موندم چکارکنم؟؟ازش خیلی خیلی خیلی متنفر شدم چون چندین خیانت رو هم در زندکی زناشویی ازش دیدم ؟؟؟تو رو خدا راهنمایی کنید دل و جرات طلاق رو ندارم از طرفی این آدم روانی داره دیونم میکنه بخدا قسم امروز رفتم دکتر بهم گفته زونو گرفتی که در اثر جوش و بی تابیه…ممنون میشم از راهنمایی تون.

    • راهنما , آوریل 8, 2016 @ 10:37 ب.ظ

      اولا” برای مشاوره در سایت نیاز به شرح تمام جزییات نیست این موارد رو باید در مراجعات حضوری بیان کنید
      ولی در کل تا وقتی که تکلیفتون با خودتون روشن نشه کسی نمیتونه به شما کمکی برسونه
      شما بهتر از هر کسی میدونید ایشون در زندگی مشترک میتونه همراه مناسبی باشه یا خیر ؟
      که در این مورد حتما” مشاوره کنید تا بتونید ریشه مشکل رو پیدا و راهکاری مناسب برای اون پیدا کنید و گرنه باید تصمیم سختی در زندگیتون بگیرید که در این مورد هم لازمه قاطع رفتار کنید
      در این مورد میتونید با متخصصین کانون مشاوران ایران، مشاوره تلفنی/تخصصی داشته باشید
      دفتر قیطریه:
      ۰۲۱-۲۲۶۸۹۵۵۸ خط ویژه
      دفتر سعادت آباد:
      ۰۲۱-۲۲۳۵۴۲۸۲ خط ویژه
      دفتر شریعتی:
      ۰۲۱-۸۸۴۲۲۴۹۵ خط ویژه

  • فاطمه , آوریل 10, 2016 @ 12:46 ب.ظ

    سلام حدود۱سال ونیمه عقد کردم اما شوهرم بددل بد دهن وخشکه والانم مدتیه باپدرم بحثشون شده ازش خبری نیست,خودش وخانوادش خیلی اذیتم کردن,من تصمیمم طلاقه,مشاورم رفتم همینوگفته,من نمیخوام ادامه بدم اماپدرومادرم نه میان پیش مشاورونه رسیدگی میکنن,من چکارکنم؟اونام هیچ اقدامی نمیکنن.

    • راهنما , آوریل 10, 2016 @ 9:24 ب.ظ

      این زندگی شماست و قراره شما تا اخر عمر در اون بمونید پس گفته های دیگران رو گوش بدید و از راهنمایی اونا استفاده کنید ولی به خاطر حرف دیگران زندگی خودتون رو با تردید شروع نکنید
      هر رفتاری امروز از ایشون میبینید در آینده هم خواهید دید
      پس منطقی فکر کنید و قاطع تصمیم گیری کنید

  • سلما , آوریل 11, 2016 @ 3:25 ب.ظ

    سلام خانمی ۲۸ ساله هستم یک سال و ده ماهه عقد کردم تمام جهیزیمو هم گرفتم. شهریور قرار عروسی داشتیم یک مشکل کوچک پیش اومد که عروسی بهم خورد بعد شوهرم ۴ ماه باهام قهر بود درصورتی که مشکل ربطی به من نداشت خیلی حساسه حتی اشتباهات خانوادم رو هم سر من در میاره خیلی باهاش صحبت کردم اما کوتاه نیومد بعد از ۴ ماه بحث طلاقو پیش کشید اب اینکه خانوادش خیلی منو دوست دارن الانم درخواست طلاق داده به خواست خودم و خانوادش خیلی باهاش صحبت کردم هرچی ازش خواستم دلیله جدایی رو بگه هر بار یه حرفی زد تا اینکه گفت تو خوبی مهربونی هیچ عیبی نداری فقط من بهت علاقه ندارم منم دیگه اصرارش نکردم کوتاه بیاد. حتی به مشاورم گفته از اول بهش علاقه نداشتم البته تو مدت عقدمون رفتارش طوری نبود که فک کنم دوستم نداره. احساس میکنم ثبات شخصیتی نداره. میخواستم بپرسم در صورت باکره بودن مهریه چگونه بهم تعلق میگیرهٰ تمام هزینه هایی که کردیم مثل عقد و خرید عروسی میتونم از دادگاه درخواست کنم اگه آره چطوری؟

    • راهنما , آوریل 11, 2016 @ 11:38 ب.ظ

      در صورت باکره بودن نصف مهریه به شما تعلق می گیرد.با گواهی پزشکی قانونی مبنی بر باکره بودن شما نصف مهریه به شما تعلق میگیرد
      در این مورد میتونید با متخصصین کانون مشاوران ایران، مشاوره تلفنی/تخصصی داشته باشید
      ۰۲۱-۲۲۳۵۴۲۸۲

  • زهرا , آوریل 11, 2016 @ 4:28 ب.ظ

    باعرض سلام .من تو دوران نامزدی با ناممزدم یه مشکل خیلی جدی و فجیحی مواجه شدیم وحالا از اونموقع به بعد از همدیگر هیچ خبری نداریم خانواده ها و آشناها سعی به دوباره برگردوندن این رابطه شدند ولی من نخواستم .از آخرین دیدار ماهم ۶الی ۷ ماه میگذره .من چطور میتونم ازش راحت طلاق بگیرم؟ خواهشا راهنمایی کنید.طلاق غیابی میتونم بگیرم؟خواهشا راهنمایی کنید

    • راهنما , آوریل 12, 2016 @ 12:12 ق.ظ

      حق طلاق فقط با مرده و شما در بهترین حالت میتونید از طریق طلاق توافقی وارد بشید
      ولی در دوران نامزدی فقط یک عقد موقت اتفاق میفته که اگر ایشون فسخ نکردند در موقع سررسید عقد فسخ خواهد شد
      در این مورد میتونید با متخصصین کانون مشاوران ایران، مشاوره تلفنی/تخصصی داشته باشید
      دفتر قیطریه:
      ۰۲۱-۲۲۶۸۹۵۵۸ خط ویژه
      دفتر سعادت آباد:
      ۰۲۱-۲۲۳۵۴۲۸۲ خط ویژه
      دفتر شریعتی:
      ۰۲۱-۸۸۴۲۲۴۹۵ خط ویژه

  • فرزانه , آوریل 12, 2016 @ 12:37 ق.ظ

    سلام,من ونامزدم دوماه عقد کردیم وباهم رابطه جنسی داشتیم.الان میخوایم بصورت توافقی جدابشیم.اگه تودادگاه ازم بپرسن باکره هستی ومن بگم آره ورابطه نداشتیم فقط کافیه یا به پزشکی قانونی میفرستن حتما؟راهی هست که بدون معاینه فقط گفت که باکره ای؟

    • راهنما , آوریل 12, 2016 @ 9:17 ق.ظ

      رای دادگاه مستدل باید باشه یعنی باید به استناد نامه ای باشه که پزشکی قانونی میده
      پس هم به نامه پزشکی قانونی و هم به تست خون بارداری نیاز دارید

  • دوست , آوریل 12, 2016 @ 8:45 ق.ظ

    سلام من دو ساله عقد کردم شوهرم خییلی خسیسه خیلی بیخیاله (با وجودی که من اصلا بیخیال نیستم)محبت کردنم بلد نیست اما از طرفی خصوصیات خوب مثل ایمان اخلاق چشم پاکی صبوری و … رو داره اما نمیدونم با خساستش میتونم کنار بیام یا نه اگه بهش پیشنهاد جدایی رو بدم ممکنه قبول کنه چون بی تفاوته منم دوسش دارم یه جورایی بهش وابسته شدم لطفا راهنماییم کنید

    • راهنما , آوریل 12, 2016 @ 9:29 ق.ظ

      خب هر کسی کامل نیست و اگر حسنی داره ممکنه در کنارش اخلاقای خاصی هم داشته باشه ولی در خسیس بودن باید بدونید تغییر ناپذیره
      در دوران عقد به این نتیجه رسیده‌ام که شوهرم خیلی خسیس است. نمی‌دانم می‌توانم با او بسازم یا نه؟ لطفاً راهنمایی کنید.
      در مقام مشاوره، مراجعین کمی نبودند. کسانی بودند که آمدند و همین صحبت را کردند و وقتی با آقا صحبت کردیم، داستان آن نبوده و آقا خسیس نیست. خساست باید تعریف شود. اینکه من همیشه در سؤالات، اول تعریف می‌کنم و مرزها را مشخص می‌کنم، برای این است که ما نیاییم بر اساس نظر خودمان حکمی بدهیم و عده‌ای را دچار مشکل کنیم. ما اول باید خساست را تعریف کنیم. خساست چیست؟ گاهی یک سری ویژگی‌هایی است که ما برداشتمان این است که خساست است؛ مثلاً فرض کنید آقایی عقل معاش دارند. در فقه ما و لسان دینی ما، عقل معاش همان است که غربی‌ها به آن مدیرت پول می‌گویند؛ یعنی اینکه دقیق خرج می‌کنند، صرفه‌جویی می‌کنند، حساب‌شده خرج می‌کنند و اگر چنین چیزی باشد معلوم نیست ایشان خسیس باشند. حالا به‌ویژه همین خانم محترم، خودشان در فضایی بزرگ‌شده‌اند که این مدیریت نبوده، از طرف پدرشان این مدیریت نبوده یا پدرشان خیلی سخاوتمند بوده‌اند و حسابی همه‌چیز به خانم می‌دادند و حالا این خانم با آقایی ازدواج‌کرده‌اند که عقل معاش دارند، خوب معلوم است ایشان شوهر را با پدرشان مقایسه می‌کنند و فکر می‌کنند که شوهرشان خسیس است. چون از سخاوت پدر تا مدیریت عقل معاش شوهر، تفاوت زیاد است. این شخص نمی‌تواند خسیس باشد.
      من مواردی داشتم که گفته‌اند، در موارد خاصی خرج می‌کند. تشخیص ضرورت می‌دهد و می‌گوید این مورد ضروری نیست و خانم، من این را نمی‌خرم. ولی در موارد ضروری و لازم، خرج می‌کند. خسیس به معنای واقعی، ضرورت و غیر ضرورت سرش نمی‌شود. درواقع جان به عزرائیل می‌دهد ولی پول نمی‌دهد. پول دادن برایش خیلی سخت است. یا فرض کنید این‌ها در دوران عقد هستند، خانم می‌خواهد طلا و لباس بخرد و آقا حساب کند و مفصل به ایشان برسد و آقا می‌گوید، هنوز دوران عقد است و نفقه شما بر عهده من به اساس عرف نیست. البته تذکری عرض می‌کنم. در اینجا همسرشان جواب نمی‌دهد و ایشان فکر می‌کنند خسیس هستند. بر اساس حقوق مدنی ماده ۱۱۰۶ از وقتی‌که خانم عقد می‌شوند، نفقه خانم بر عهده آقا است ولی عرف پذیرفته که در این دوران که خانم تمکین نمی‌کند آقا هم نفقه ندهد.

      ازدواج با شوهر خسیس
      البته فقهای ما نفقه را در برابر تمکین قرار می‌دهند. همان تمکین خاص که در دوران عقد نیست. عده‌ای قلیل هم صرف عقد را، عامل نفقه می‌دانند که قانون مدنی ما هم بر اساس این قول نادر تنظیم‌شده است. ولی به‌هرحال عرف این را پذیرفته است. یا فرض بفرمایید آقا در دوران عقد زیادی هدیه نمی‌دهد، نه اینکه خسیس است بلکه صرفه‌جوئی می‌کند و می‌گوید شاید این‌ها که می‌خریم خیلی هم به درد خانم نخورد، این‌ها را برای ورود خانم به زندگی جمع می‌کند؛ مثلاً یک‌خانه بهتری بتواند اجاره کند یا امکانات را برای ورود به زندگی محیا کند یا نه آقا اصلاً پول ندارد. فارغ‌التحصیل شده یا سرباز است، خوب این ندارد. چه‌کار کند؟ نه اینکه نمی‌خواهد، ندارد. دختران خوبم ف دقت کنید این‌ها هیچ‌کدام خسیس نیستند. خسیس کسی است که دارد ولی خرج نمی‌کند. هیچ‌کدام از این انگیزه‌ها هم نیست.

      یک خانمی می‌فرمودند: شش ماه است با شوهرم عقد هستیم، هر وقت بیرون می‌رویم، ایشان حتی یک بستنی برای من نمی‌خرند و همیشه ما را به هواخوری دعوت می‌کند. دو کیلومتر تا پارک که می‌خواهیم برویم راه است. می‌گوید خانم هواخوری، اتوبوس چی است و برگشتن هم همین‌طور، می‌گوید بله این واقعاً خسیس است و شما دقت کنید اگر این است زندگی با چنین آدمی خیلی سخت است زیرا او امکانات زندگی را برای شما فراهم نخواهد کرد. مهمانی نمی‌رود از ترس اینکه نیایند، مهمانی بروید جواب دارد خرج دارد، مسافرت نمی‌رود، خرج نمی‌کند، به بچه‌ها نمی‌رسد، بچه‌ها دچار سوءتغذیه می‌شوند و خیلی کار شما، سخت می‌شود. من نمی‌توانم بگویم شما در دوران عقد از ایشان جدا شوید؛ مثلاً ممکن است خانم استقلال مالی دارند و با این فرض وارد زندگی می‌شوند که خودشان امکانات را فراهم کنند. البته اگر جلوی اشتغال شما را نگیرد.
      البته آدم‌های خسیس دوست دارند خانم برایشان کار کند و پول بیاورد. اینجا کار راحت‌تر می‌شود، یا فرض کنید شما الآن مهریه‌تان را از آقا گرفته‌اید، باز آدم خسیس بعید است این کار را بکند یا یک پدر متمکن دارید که تا آخر عمر به شما کمک می‌کند. اگر این‌جور است ممکن است شما بتوانید با این آقا وارد زندگی شوید ولی اگر این‌جوری نیست واقعاً کار سخت می‌شود و اگر احتمال می‌دهید ایشان اصلاح می‌شوند، وارد زندگی شوید ولی متأسفانه تجربه نشان داده که آدم‌های خسیس به‌ندرت اصلاح می‌شود. من موردی داشتم که به مرز مرگ رسیده بودند و چهل روز در حالت کُما بودند و بعد که نجات پیدا کردند، منقلب شدند و بعد شروع به بخشش و سخاوت کردند وگرنه این‌ها اصلاح شدنی نیستند و دوستان روان‌پزشک هم این خساست را یک اختلال شخصیت و وسواس می‌دانند. البته این با آن اختلال وسواس فرق می‌کند که خسیس هستند، آرمان‌گرا هستند به جزئیات زندگی خیلی اهمیت می‌دهند، به‌شدت کار، بی‌وقفه کار می‌کنند، دور انداختن اشیای بی‌ارزش برایشان خیلی سخت است. معمولاً این‌ها حتی با دارو هم قابل‌درمان نیستند و دارو می‌تواند فقط این‌ها را انعطاف‌پذیر کند؛ که به حرف‌ها گوش دهند و خیلی به درمان این‌ها خوش‌بین نیستند، با تمام این شرایط، دختر عزیزم تصمیم بگیر.

      از کجا بفهمیم آقا خسیس است؟

      سؤال کنید که چقدر اهل میهمانی دادن هستید؟ و اهل مسافرت هستید یا نه و هدف از این سؤال‌ها این بود که بفهمیم طرف خسیس است یا نه؟ اگر بگوید من بنا ندارم خیلی خرج کنم، در اینجا کمی ما را نگران می‌کند. حتماً سؤال کنید می‌خواهیم سطح زندگی‌تان چطور باشد؟ اگر بگوید زندگی متوسط می‌خواهم، برایش شاخص تهیه کنید؛ مثلاً بگویید: مثل زندگی مادر یا خواهرتان. این‌جور آدم‌ها ماشین نیم خرند زیرا می‌ترسند بچه‌ها رویش خط بکشند البته این‌ها بهانه است و یا وسایل برقی نمی‌خرند از ترس اینکه مصرف برق بالا برود. حتماً راجع به اسراف سؤال کنید که تعریف شما از اسراف چیست؟ این‌جور آدم‌ها، نیازهای اولیه خودشان و خانواده‌شان را تأمین نمی‌کنند چون میگویند: اسراف است. شما این‌ها را سؤال کنید و اگر تردید کردید، از دوستانشان تحقیق کنید. بپرسید ایشان چقدر دست‌به‌جیب هستند؟ مزید بر علت هم این می‌تواند باشد که در شب خواستگاری نه گل آوردند نه شیرینی و مجموع این‌ها می‌تواند به شما کمک کند.

      منبع: ch3.iribtv.ir
      ویرایش و انتشار: وبسوار

      با همسر خسیس چگونه باید رفتار کرد؟

      به چه کسی خسیس می‌گویند؟
      خسیس کسی است که صفت منفی خست و بخل است. «فرهنگ بزرگ سخن» می‌نویسد: «بخل: خودداری از خرج کردن مال هنگام نیاز داشتن به چیزی یا دریغ داشتن چیزی از دیگری است…
      خسیس: دارنده حالتی درونی که از خرج کردن پول یا دادن چیزی به دیگری احساس ناراحتی و در نتیجه خودداری می‌کند.»
      در فارسی، معادل خساست را تنگ‌چشمی‌ و ناخن‌خشکی گذاشته‌اند. در آثار ادبی و دینی ما، مطالب ارزنده‌ای درباره بخل و ویژگی‌های بخیلان و خسیسان آمده است.

      سعدی در «گلستان» می‌گوید:

      «مالی به مشقت فراهم آرند و به خست نگاه دارند و به حسرت بگذراند …
      سیم بخیل از خاک وقتی برآید که وی در خاک درآید.»

      همسر خسیسخسیس اگر تنها زندگی ‌کند، دچار مشکلاتی می‌شود که برشمردیم؛ اما اگر ازدواج کند و نان‌آور و تکیه‌گاه خانواده باشد، خست او آسیب‌های جسمی روانی و اخلاقی زیادی به زن و فرزندانش می‌رساند. پیشوایان دین ما سفارش کرده‌اند مردی که ازدواج کرده و تشکیل خانواده داده است باید برای توسعه مالی و رفاهی زندگی خود تلاش کند و با بخیلی و خسیسی، افراد خانواده خود را در تنگنا قرار ندهد و به گرفتاری و خواری نکشاند. از نظر امام رضا (ع) واجب است که مرد برخوردار از نعمت‌های مادی، زندگی خانواده خود را گشایش دهد.

      امام صادق (ع) بی‌توجهی به وضعیت اقتصادی خانواده را گناهی می‌داند که مرد باید در روز رستاخیز پاسخگوی آن باشد و مهم‌تر و شدیدتر اینکه پیامبر بزرگوار اسلام (ص) تأکید می‌کند: مردی که نیازهای زندگی افراد خانواده خود را برنیاورد و آنها را ضایع سازد ملعون است، یعنی از رحمت خداوند بسیار فاصله دارد.

      از نظر روان‌شناسان، رگه‌های بخل شدید در بیماران خودشیفته، جامعه‌‌ستیز و وسواسی – جبری دیده می‌شود. در این میان، کسانی که اختلال شخصیت وسواسی- جبری دارند بیش از بقیه خسیس و ‌تنگ‌چشم هستند. «متن تجدید نظر شده راهنمای تشخیصی و آماری اختلال‌های روانی» یکی از نشانه‌های این افراد را چنین بیان می‌کند:

      “ناخن‌خشکی نسبت به خود و دیگران. به اعتقاد آنها پول چیزی است که باید آن را برای فجایع آتی پس‌انداز کرد”

      آرگایل در کتاب «روان‌شناسی پول» با استناد به دیدگاه‌های روانکاوی، کینه‌توزی، لجبازی، خودسری و حساسیت افراطی به پاکیزگی و وظیفه‌شناسی را صفات همراه با خسیسی ذکر می‌کند و پیشینه مشکلات خانوادگی و احساس ناامنی شدید روانی را زیربنای آن می‌داند.

      حال با این اوصاف این سوال در ذهن همه ما متبادر می‌شود که:

      چگونه می‌توان پیش از انتخاب همسر، خسیس بودن مرد را تشخیص داد؟ بعضی معتقدند از نوع و میزان هدایا، پذیرایی کردن در رفت و آمدهای خانوادگی، هزینه کردن در دیدارهای دختر و پسر بیرون از خانه و نیز، تحقیق از دوستان و آشنایان فرد، می‌توان به این مقصود رسید.

      همچنین برای بررسی خساست این توصیه ها نیز ارایه می‌شود:

      اولا سوالاتی در مورد تامین سطح زندگی آینده (حتی برای تان مثال بزنند که برای نمونه زندگی شما را شبیه به سطح زندگی چه کسی تامین می کنند)، تامین نیازهای مالی تان، میزان گردش و تفریحی که به آن معتقدند، نحوه مدیریت مالی در زندگی مشترک، نقش و جایگاهی که برای پس انداز قایلند و… را مورد بررسی دقیق قرار دهید.

      ضمنا حتما در میان دوستان واشنایان و همکاران و حتی نزدیکان ایشان تحقیق جدی انجام دهید و ببینید ایشان از لحاظ مادی دارای چه روحیاتی بوده و ضمنا ایا خسیس هستند یا خیر؟

      ببینید که ایشان چقدربه مسایل مالی اهمیت می دهند؟ چقدر پس انداز کردن در زندگی شان مهم است؟ آیا خرج کردنشان متناسب با وضعیت مالی شان است یا اینکه دست شان را محدود می گیرد و دایما سعی در صرفه جویی افراطی دارند؟

      البته روان‌شناسان چون خسیس بودن را صفتی شخصیتی می‌دانند، شیوه‌های یاد شده را رد نمی‌کنند، اما در بهره گرفتن از روش‌های دقیق‌تر ارزیابی شخصیت، از جمله به کار بردن آزمون‌های معتبر، تأکید می‌ورزند.

      شاید بهترین کار برای داشتن زندگی راحت‌ تن ندادن به ازدواج با آدمی خسیس باشد یعنی همان علاج واقعه پیش از وقوع؛ اما اگر به هزار و یک دلیل زندگی با فردی خسیس نصیبمان شد اگر قصد بر هم زدن رابطه را نداشته باشیم بهترین چاره تحمل کردن است.

      وقتی می‌گویند خساست درد بی‌درمان است حرف بی‌راهی نیست چون روان‌شناسان می‌گویند که خساست به هیچ وجه درمان نمی‌شود. اگر زن یا شوهری تدبیر لازم را داشته باشد فقط می‌تواند خساست همسرش را کمرنگ‌تر کند. شاید کم دردسرترین راه این باشد که بیماری همسرمان را درک کنیم و او را همان گونه که هست بپذیریم. هر چند کار سختی است اما باید تمرین کنیم که مقابله به مثل نکنیم چون گارد گرفتن در مقابل چنین آدمی فقط او را جری‌تر می‌کند.

      این کار نیز فایده زیادی دارد که اگر فرزندمان از رفتار همسرمان رنجید، مقابله به مثل را به او یاد ندهیم و فقط به فرزندمان توضیح بدهیم که این عقیده در پدر و مادر توست و باید به عقیده آنها احترام بگذاری. همچنین خوب است که به یاد داشته باشیم افراد خسیس با وجودی که ممکن است سلیقه خوبی داشته باشند اما برای خرید هر چیزی، ابتدا به مبلغ آن توجه می‌کنند؛ بنابراین بهتر است به جای دلخور شدن یا مسخره کردن همسرمان از او تشکر کنیم در واقع سپاسگزاری ما نوعی تشویق برای تکرار این رفتارهای مثبت و از بین رفتن برخی مشکلات رفتاری همسرمان است.
      در این مورد میتونید با متخصصین کانون مشاوران ایران، مشاوره تلفنی/تخصصی داشته باشید
      ۰۲۱-۲۲۳۵۴۲۸۲

  • سلما , آوریل 12, 2016 @ 8:50 ق.ظ

    ممنون از پاسختون. اگه هر دو در دادگاه باکره بودن رو تایید کنیم باز هم مراجعه به پزشکی قانونی لازمه؟ برای تعویض شناسنامه چطور؟

    • راهنما , آوریل 12, 2016 @ 9:30 ق.ظ

      نامه پزشکی قانونی باید ضمیمه پرونده طلاق توافقی شما باشه وگرنه هیچ قاضی و محکمه ای به اون رسیدگی نخواهد کرد
      بعد از طلاق میتونید به تعویض شناسنامه اقدام کنید

  • دوست , آوریل 12, 2016 @ 10:57 ق.ظ

    من واقعا از راهنماییتون سپاسگزارم. من قبل از عقد سوالاتی راجع به مهمونی و مسافرت پرسیدم و ایشون جوابهای قانع کننده ای دادند مثلا اینکه مسافرت تفریحه مهمان حبیب خداست مهمونی و مسافرت لازمه برای روحیه. اما بعد از عقد متوجه شدم اصلا اینطوری نیستند مثلا مسافرتی که از طرف دانشگاه (ازدواج دانشجویی)میتونستیم بریم همه چی هم مجانی بود خیلی سخت موافقت کرد. یکبار خواهرشون شاید یک ماه بعد عقدم جلوی من و داداشش و کلا خانوادش گفتن من نمیدونم داداش اگه بچه داشته باشه غیر مدرسه کلاس اضافی میفرسته با هزینه های الان؟ خوب من خیلی بهم ریختم. البته مثلا برای تکمیل کار خانه اش پول تمام کارگرا و اوستاکارا رو به محضی که درخواست میکردن بهشون میداد بدون اینکه کوچکترین تخفیفی بگیره یعنی حسابش با سایرین صافه، یا مثلا روز زن اگه به خودش بود شاید چیزی برام نمیگرفت احتمالا خواهراش یا مادرش یادآوری کردن که روز زن یادش نره، تو زمینه خرید هم به مبلغ کاری نداره هرچی انتخاب کنم خرید میکنه به شرط اینکه اصلا با من خرید بیاد. من ۶ سال زندگی خوابگاهی رو تجربه کردم با افرادی با اخلاقای متفاوت کنار اومدم البته بیشتر مواقع یا کوتاه اومدم یا تحمل کردم چون اصلا اهل جرو بحث نیستم اهل دل شکستنم نیستم البته میدونم زندگی گذرای خوابگاهی با زندگی متاهلی فرق میکنه

  • بی کس , آوریل 12, 2016 @ 11:48 ق.ظ

    با سلام ۲۲ ساله هستم یک ساله عقدم همسرم میگه بهت علاقه ندارم میخواد طلاقم بده من از طلاق میترسم بدم میاد خیلی حالم بده چکار کنم؟

    • راهنما , آوریل 13, 2016 @ 8:22 ق.ظ

      در این مورد پاسخگویی شده
      دوست عزیز وقتی در ابتدای راه اینطور مشکلاتی پیش میاد نباید از چیزی بترسید باید شاکر خداوند باشید که چنین مسایلی رو در ابتدای راه به شما نشون داده
      وقتی به شما علاقه نداره پس تا اخر عمر هم چنین حسی رو نخواهد داشت پس شما هم اینقدر گدایی عشق نکنید و بر چیزی پافشاری نکنید تا بتونید فرصت ها و موقعیت هایی بهتر از این رو ببینید
      در این مورد میتونید با متخصصین کانون مشاوران ایران، مشاوره تلفنی/تخصصی داشته باشید
      ۰۲۱-۲۲۳۵۴۲۸۲
      ۰۲۱-۸۸۴۷۲۸۶۴
      ۰۲۱-۸۸۴۲۲۴۹۵

  • آويشن , آوریل 12, 2016 @ 10:41 ب.ظ

    سلام حدود یک سال و چند ماهه که عروسی کردم ولی از زمان عقد خانواده شوهرم به شدت مشکل ساز بودن و از اونوقت بین ما دعواهای خیلی سنگین که به کتک کاری میرسید داشتیم.هنوز بعد از این مدت که زیر یه سقفیم مشکل حل نشده بلکه شوهرم روشهای جدید کتک زدن رو هم یاد گرفته.من تصمیم به طلاق دارم ولی میگه طلاق بدون مهریه که من اصلا حاضر نیستم ببخشم.چطور میتونم اقدام کنم و حق و حقوقم رو بگیرم؟ضمن اینکه تو این مدت چون من شاغلم ایشون هیچگونه نفقه به من ندادن حتی برأی مراجعه به پزشک.
    ممنون میشم راهنمایی کنید

    • راهنما , آوریل 13, 2016 @ 10:10 ق.ظ

      نفقه و مهریه حق شماست و ربطی به حقوق شما هم نداره
      اگر بتونید برای کتک کاری ایشون نامه پزشکی قانونی بگیرید برای دریافت نفقه محکوم خواهد شد
      مهریه هم روال خودش رو داره و شما میتونید با وکیلی مشورت کنید
      و یا با وکلای حاضر در واحد ارشاد و معاضدت قضایی دادگستری هم میتونید مشورت کنید
      در این مورد میتونید با متخصصین کانون مشاوران ایران، مشاوره تلفنی/تخصصی داشته باشید
      دفتر قیطریه:
      ۰۲۱-۲۲۶۸۹۵۵۸ خط ویژه
      دفتر سعادت آباد:
      ۰۲۱-۲۲۳۵۴۲۸۲ خط ویژه
      دفتر شریعتی:
      ۰۲۱-۸۸۴۲۲۴۹۵ خط ویژه

  • مرضیه , آوریل 14, 2016 @ 11:32 ق.ظ

    با سلام
    من خانمی ۲۳ساله هستم یک سال و هفت ماه هست که ع عروسی کردم ،چند بار از همسرم خط و گوشی دیگه که من خبر نداشتم پیدا کردم وایشون با زن های دیگه رابطه داره خودش میگه فقط دوستم ورابطه جنسی نداشتم و متاسفانه پدرشون خیلی دنبال این کار بوده و دلیل کارش این است که من شبیه پدرم هستم تو هم مثل مادرم بی خیال باش لطفا منو راهنمایی کنید خیلی حالم بده

    • راهنما , آوریل 16, 2016 @ 11:25 ق.ظ

      واژه خیانت واژه ای کاملا آشناست و آن را بارها شنیده اید ، بارها شنیده اید که مردی به زنش خیانت کرد و دور از چشم او با زنی دیگر ارتباط برقرار کرده است.
      و بارها نیز با خود گفته اید چرا این گونه شده ؟
      مگر زن او چه چیزی کم داشت؟
      او که از هر نظر زنی کامل و نمونه بود چرا شوهرش قدر او را ندانست؟
      و انواع این پرسش ها که تا به حال نتوانسته اید برای آن پاسخی پیدا کنید. حتی شاید هم نگران این مساله شده اید که نکند خدای ناکرده شوهر شما، برادر شما و حتی خود شما (البته اگر خواننده این مطب یک آقا باشد) چنین راهی را انتخاب کند.

      آسیب شناسان اجتماعی معتقدند که تنوع طلبی، عدم جذابیت همسر، عدم ارضای نیازهای جنسی، ضعف اعتقادات مذهبی و پایبند نبودن به سنت ها از جمله عوامل خیانت مردان به همسران خود است.
      از نظر آنان عوامل بسیاری در بروز خیانت در یک خانواده دخالت دارد ولی موارد فوق به عنوان عوامل کلی نقش موثری در رویگردانی مردان از خانواده دارد.
      به گفته این کارشناسان، مردان معمولا به دو دلیل تنوع طلبی و مسائل جنسی دست به این کار می زنند. لذا چنانچه همسر وی شناخت کاملی نسبت به نیازهای او داشته باشد و به آن نیازها نیز توجه کند در آن صورت این اتفاقات به ندرت پیش خواهد آمد.
      آنچه که مسلم است خیانت مردان به زنان یکی از راه های قطع ارتباط میان همسران است و زمانی که مردی مرتکب خیانت می شود دیگر همسر وی به او اطمینان ندارد و به دست آوردن مجدد این اطمینان کار بسیار دشواری است و چه بسا حتی دیگر این اطمینان به وجود نخواهد آمد.
      در بسیاری از موارد خیانت زمانی روی می دهد که هیچ گونه پیوند عاطفی میان زوجین وجود ندارد یا این که مرد احساس می کند از نظر عاطفی به شخص دیگری غیر از همسر خود علاقه پیدا کرده است و از صحبت کردن و در میان گذاشتن افکار و علایق خود با شخص دوم لذت می برد و کم کم به این نتیجه می رسد که اوقات فراغت خود را به جای این که با همسر خود بگذراند با دیگری سپری کند.

      یکی از دلایل ایجاد ارتباط با شخص دیگری از سوی مرد عدم ارضای نیازهای روحی و عاطفی در خانواده است چرا که زن از ابتدا در خانواده آموزش محبت را ندیده است و نمی داند که چگونه باید به همسر خود محبت کند لذا ریشه اغلب مشکلات خانواده ها در نبود محبت، نبود رفتارهای عاشقانه و همچنین مشکلات اقتصادی است.
      به طور کلی دلایل بروز خیانت در مردان را در عوامل مختلفی باید جستجو کرد ، دلایلی چون کم شدن عشق و علاقه میان زوجین، بسیاری از مردان پس از مدتی زندگی زناشویی عشق و علاقه خود را به همسرشان از دست می دهند و از آنجایی که به دلیل داشتن فرزند نمی توانند تصمیم به جدایی بگیرند راه دومی که همان انتخاب فردی دیگر است را در پیش می گیرند.
      از سوی دیگر اغلب مردانی که به همسرانشان خیانت می کنند در توجیه رفتار نادرست خود ، رفتارهای زشت، نق زدن های دائمی و نزاع ها و مجادله های همسر خود را عامل رفتار خود می دانند و معتقدند که خیانت بهترین راه فرار از خانه و خانواده است. همین مردان عدم جذابیت همسر خود را از عوامل دیگر می دانند و گله مند هستند از این که همسرشان دیگر مانند سابق به ظاهر خود نمی رسد و توجه چندانی به آرایش و پوشش خود ندارد.

      اگرچه دلایل فوق تا حدودی درست است ولی بوالهوسی و هوسرانی این مردان را نمی توان انکار کرد ، این مردان توانایی نه گفتن در روابط جنسی را ندارند و حتی ممکن است شرایطی برای آنها پیش آید که نتوانند در مقابلش خودداری کنند. همچنین بسیاری از مردان نیز مایلند بدانند که چقدر از نظر سایر زنان جالبند و از جذابیت برخوردارند و به خاطر وجود همین حس برتری جویی به سوی روابط غیرمشروع کشیده می شوند.
      از سوی دیگر روان شناسان معتقدند که گرایش مردان متاهل به سوی زنان دیگر صرفا به دلیل نیل به اهداف جنسی نیست.

      بلکه مشکلات عاطفی، روحی و روانی دوره های مختلف زندگی در این باره نقش بسزایی دارد چرا که این افراد وقتی به هر دلیلی در خانه، مدرسه، اجتماع و زندگی مشترک با کمبودها و بی توجهی های عاطفی روبه رو می شوند ناخواسته از مسیر اصلی زندگی منحرف می شوند.

      به گفته این کارشناسان عدم رغبت همسر به داشتن روابط جنسی با شوهر یکی از عوامل مهم برای بروز خیانت در مردان به شمار می رود که از مهم ترین علل خیانت مردان این است که این مردان همسر را برای گذران امورات زندگی انتخاب می کنند و در این میان عشق و محبت بسیار کمرنگ است.

      =راهکارهای مقابله با بی وفایی همسر
      اگر شما هم یکی از قربانیان بی وفایی هستید، اکنون در سراشیبی مسیر زندگی تان قرار گرفته اید. اغلب زوجهایی که چنین مشکلی دارند، معتقدند که تا به حال هیچ گاه چنین هیجانات شدیدی را تجربه نکرده بودند. آنها احساس خشم، افسردگی، ترس، گناه، تنهایی و شرمساری می کنند.
      همسری که مورد بی وفایی قرار گرفته است، همیشه از خودش می پرسد:
      چطور توانست چنین کاری با من بکند؟
      چطور توانست به من خیانت کند و بارها و بارها به من دروغ بگوید؟
      هرگز دیگر نمی توانم به او اعتماد کنم.
      چنین فردی، دچار احساس خشم و انزجار شدیدی می شود و احساس می کند به قدری آسیب دیده است که حتی قادر به بیان آن در قالب کلمات نیست. اگر به شدت احساس خشم و عصبانیت کردید، با همسرتان صحبت نکنید اما به نقشهای زناشویی خود مانند رسیدگی به امور خانه و فرزندان و.. عمل کنید.
      وقتی زوجین چنین هیجانات شدیدی را تجربه می کنند، پرسش اساسی این است که آیا بهبود اوضاع و رفع اختلالات زناشویی امکانپذیر است یا خیر؟ چطور می توان این بحران را پشت سر گذاشت؟ حتی در صورت بهبود، آیا قادریم با خاطره این خیانت و بی وفایی به زندگی مشترک ادامه دهیم؟
      متخصصان و مشاوران ازدواج با اطمینان پاسخ می دهند که بله و به شما اطمینان می دهند که در صورت در نظر گرفتن این پیشنهادات و البته دریافت کمکهای تخصصی، آینده خوبی در انتظار زندگی مشترک تان خواهد بود.
      فرآیند بی وفایی دردی غیرقابل تحمل را به افراد وارد می کند. اگر خودتان را برای آنچه پیش خواهد آمد آماده کنید، نه تنها عذاب کمتری می کشید، بلکه به ازدواجتان فرصت بیشتری برای بهبود و دوام می دهید
      گام اول: آیا می خواهید زندگی زناشویی تان را نجات دهید؟
      ظهور بی وفایی نشان دهنده این است که ازدواجتان برای مدت طولانی دچار مشکل جدی بوده است، خواه آن را تشخیص داده باشید یا نه. یکی یا هر دوی شما نیازهای اساسی یکدیگر را بر طرف نکرده اید به همین دلیل بی وفایی فرصت رشد پیدا کرده است. شاید آزار دهنده باشد اما علت اصلی بی وفایی در زندگی زناشویی، کمرنگ شدن ردپای عشق است. قربانی بی وفایی باید از خودش بپرسد: چه بلایی بر سر عشق مان آمد؟ در برطرف کردن کدام نیاز او شکست خوردم؟

      گام دوم: به هیچ وجه این وضعیت را تحمل نکنید.
      ازدواج ارتباطی اختصاصی است که در آن دو نفر یکی می شوند و باید با هم بمانند. سه نفر در این میان نمی گنجد. ظهور بی وفایی به معنای این است که زندگی مشترک قبل از این از هم پاشیده است. بنابراین بویژه به زنان توصیه می شود که مسیری مستقل و سختگیرانه را در پیش بگیرند و درصدد باشند که برای همسر بی وفا روشن کنند که به هیچ عنوان این وضعیت را تحمل نمی کنند.
      اشتباه نکنید، منظور ما این نیست که با فهمیدن این مساله، داد و فریاد به راه اندازید، همه دوستان و آشنایان را مطلع سازید و یا حتی خانه را ترک کنید بلکه منظور ما این است که به سرعت میدان را برای نفر سوم خالی نکنید. در اکثر مواقع زنان با مشاهده این وضعیت به شدت سرخورده شده و بعد از مدتی کشمکش و درگیری با همسر، زندگی زناشویی را ترک می کنند و به راحتی اجازه می دهند نفر سوم از این فرصت استفاده کرده و در دل همسر شان جا باز کند.
      شما علی رغم شکست عاطفی که دیده اید باید بمانید، مشکلات را شناسایی و حل کنید و شخص ثالث را کم کم از زندگی خویش بیرون کنید. اجازه ندهید به همین راحتی زندگی چند ساله تان را از دست داده و همه چیز را رها کنید. اگر لازم دیدید و یا به شدت احساس خشم و عصبانیت کردید، با همسرتان صحبت نکنید اما به نقشهای زناشویی خود مانند رسیدگی به امور خانه و فرزندان، آشپزی و.. عمل کنید.

      گام سوم: بدانید چه انتظاری داشته باشید.
      اغلب بی وفایی ها می تواند به طلاق منجر نشود و در نهایت به رفع اختلاف بینجامد. فرآیند بی وفایی دردی غیرقابل تحمل را به افراد وارد می کند. اگر خودتان را برای آنچه پیش خواهد آمد آماده کنید، نه تنها عذاب کمتری می کشید، بلکه به ازدواجتان فرصت بیشتری برای بهبود و دوام می دهید. یکی از بهترین راهها برای افزایش آمادگی این است که بدانید چه انتظاری داشته باشید؟
      برای مثال بعد از چند روز از وقوع این حادثه، وقتی به اندازه کافی توانستید بر اعصاب خود مسلط شوید، مهر سکوت را بشکنید و در فضای مناسب و در غیاب فرزندان(البته اگر صاحب فرزند هستید) به طور مفصل با همسرتان صحبت کنید و ببینید چه انگیزه ای باعث بروز این رفتار ناشایست شده است؟ چه کمبودی در زندگی داشته است؟ از شما چه توقعی داشته است که نتوانسته اید آن را اجابت کنید؟ فرد جدید چه خلایی از همسر شما را پر می کند ؟و…
      در برخی از موارد زندگی زناشویی دارای کاستیهایی است که اگر شناسایی و اصلاح شود، مشکلات تا حد زیادی بر طرف می شود اما در برخی دیگر از موارد، زن و مرد مشکل خاصی با هم ندارند و تنها مرد در یک موقعیت وسوسه انگیز قرار گرفته و دچار لغزش شده است. اینجاست که نقش شما پر رنگ تر می شود. شما باید به عنوان یک زن ثابت کنید که هنوز هم مرکز عاطفی خانواده تان هستید و می توانید دوباره همسرتان را به خانواده بازگردانید. بازگشت به شرایط عادی نیازمند تلاش پایدار و خستگی ناپذیر هر دو طرف است.

      گام چهارم: شروع به رفع نیازهای یکدیگر کنید
      در این مرحله همسر خیانت دیده باید سعی کند نیازهای عاطفی را که فردی دیگر برای همسرش برطرف می کند، به شکل بهتری برطرف کند. زن و مرد می توانند ازدواجشان را بازسازی کنند و با برطرف کردن نیازهای یکدیگر، فصل تازه ای از عشق را در زندگی خود برنامه ریزی کنند.
      وقتی در نهایت می آموزید مهم ترین نیازهای عاطفی یکدیگر را برطرف کنید، عشق و ازدواجتان نیرومندتر از همیشه می شود. بازگشت به شرایط عادی نیازمند تلاش پایدار و خستگی ناپذیر هر دو همسر است. آنها با عبور از این شرایط سخت به همراه یکدیگر متوجه می شوند که بیشتر از همیشه یکدیگر را دوست دارند. بی وفایی را به عنوان محرکی اصلاح کننده ببینید که در نهایت موجب می شود زوج ها در مورد نیازهای مهم شان کار کنند.
      وقتی شروع به کار کردن در مورد این نیازها کنید، زندگی مشترک تان همان می شود که همیشه خواهانش بوده اید از طریق ارتباط کلامی شما می توانید اولین گامهای اصلاح رابطه تخریب شده تان را بردارید. توجه داشته باشید که ارتباط کلامی ویژگی اختصاصی انسانهاست. زوجین در قالب کلام، نگرشهای خود را درباره خویشتن، مخاطب خود، مسائل کلی و مسائل مشترک به یکدیگر انتقال می دهند.
      با توجه به اهمیت این مساله در یادداشتهای آتی به شما آموزش داده خواهد شد که چگونه از این طریق، رابطه زناشویی تان را بهبود بخشید.
      نکته بسیار مهم این است که اگر شما جز آن دسته از زنانی هستید که مورد بی وفایی قرار گرفته اید انجام اقدامات پیشنهاد شده را به شما توصیه می کنیم از طرف دیگر مراجعه نزد مشاور خانواده به همراه همسرتان را اکیدا توصیه می کنیم. گاهی اوقات برخی مطالب از دید افراد نادیده گرفته می شود و تنها چشمان تیز بین یک متخصص است که می تواند مشکلات اصلی را شناخته و اصلاح نماید.

      برای اینکه خیانت نکنیم!
      همسرانی که تجربه خیانت و بی وفایی ندارند، اغلب تصور می کنند که که افرادی بسیار قابل اعتماد هستند و همیشه اشخاصی را که به همسرانشان بی وفایی کرده اند را خودخواه، ضعیف النفس، و بی اخلاق می دانستند. اما به جرات می توان گفت که بی وفایی به همسر می تواند همه ما را تهدید کند اگر حد و مرزها را رعایت نکرده و قایل به حریمها نباشیم.
      وجود بی وفایی و خیانت در ازدواج همیشه موجب ضربه شدید عاطفی و احساسی به طرفین می شود. این یکی از دردناک ترین تجاربی است که طرفین در طول عمر خود با آن روبه رو می شوند.
      همچنین برای بچه ها بسیار آسیب زاست. دوستان و خانواده نیز اغلب از این موضوع رنج می برند اما آنچه اغلب افراد به آن توجه نمی کنند این است که فرد بی وفا و فرد مورد علاقه اش نیز از چنین تجربه ای به شدت آسیب میبینند. آنها به طور معمول همیشه دچار افسردگی شدید یا احساس گناه می شوند، یا حتی بسیار به خودکشی فکر می کنند. با وجود این همه درد و ناراحتی چرا هنوز افرادی به همسرشان خیانت می کنند؟
      پاسخ این سوال این است که برای لحظه ای به نظر می رسد انجام چنین کاری درست است. مردان و زنان به راحتی تحت تاثیر احساساتشان قرار می گیرند و بدترین اشتباه زندگی شان را مرتکب می شوند.

      حقیقت این است که در جریان خیانت و بی وفایی ارزشهای شخصی است که برای هماهنگی با جریان بی وفایی تغییر می کند. آنچه از قبل برای فردی غیر قابل تصور بوده است، چه بسا به راستی منطقی یا حتی از نظر اخلاقی پذیرفتنی به نظر برسد. لذا به نظر می رسد برای اینکه با چنین وسوسه ای مواجه نشویم و دچار لغزش نگردیم، باید به برخی از اصول توجه کنیم.

      برای کسانی که واقعا خواهان کارایی ارتباطات و روابط هستند نکاتی وجود دارد که باید در نظر گرفته شود تا از بروز خیانت در ارتباطات جلوگیری شود. لذا توجه به این نکات ضروری است:
      **در محیط کار خود حرفه ای باشید. هر چند ایجاد ارتباطات دوستانه در محیط کار عملی زیرکانه و هوشمندانه است اما بیش از حد خصوصی شدن و خودمانی گشتن با همکار، خیلی عاقلانه نیست. در محیط کار باید همیشه رفتاری کاملا حرفه ای از خود بروز داد. ناتوانی در نگهداشتن یک فاصله حرفه ای(کاری) می تواند به ایجاد خیانت ختم شود.

      **تا حد امکان سعی کنید ملاقاتهای خصوصی با جنس مخالف نداشته باشید. هرگز با کسی که نسبت به وی کمی رغبت یا علاقه دارید و یا حتی علاقه ای به وی ندارید اما احساس تان به وی مثبت است، ملاقات یا جلسات انفرادی نداشته باشید.
      در محیط کار، به هنگام صرف غذا و یا فعالیتهای اجتماعی به همراه جمع باشید. برای گرفتاری ها و مشکلات شخصی نیز با خانواده ها یا اقوام و دوستان همجنس مشورت کنید. در مورد موقعیتهای نامطلوبی که در محیط کار و … برایتان ایجاد می شود با همسرتان صحبت کنید. بهترین روش جلوگیری از بروز خیانت گفتگو و مباحثه آزاد و راحت درباره شرایط غیر عادی و نامطلوب با همسر است

      **در مکالمه و گفتگو هرگز و بیش از حد خصوصی و نزدیک نشوید. گفتگوهای خودمانی و شخصی مربوط به والدین، خواهر و برادر و زن و شوهر است. درباره مشکلات خود با کسی که خارج از خانواده است به بحث و تبادل نظر ننشینید.

      **هرگز اجازه پیدایش فکر و تصور خیانت را ندهید. اگر سایر افراد با عدم توجه به حد و حدود وارد رابطه با غیر و خیانت شده اند پس شما نیز می توانید مشمول این اشتباه شوید. پس خودتان را مبرا از اشتباه ندانید اگر شما هم حد و مرزها را در روابط رعایت نکنید، این برچسب بر شما هم زده می شود. حتی اگر شخصا هم متوجه نیستید که در حال ورود به یک چنین ارتباطی هستید و یا کس دیگری به شما پیشنهاد یک چنین ارتباطی را داد، آن را سرسری نگیرید و سعی کنید به تغییر عادات خود بپردازید تا این بحث ها حتی در حد شایعه هم نتواند مطرح شود.
      **در مورد موقعیتهای نامطلوبی که در محیط کار و … برایتان ایجاد می شود با همسرتان صحبت کنید. بهترین روش جلوگیری از بروز خیانت گفتگو و مباحثه آزاد و راحت درباره شرایط غیر عادی و نامطلوب با همسر است.

      برای مثال امکان دارد پیامکها و یا تماسهای بی مورد یک همکار خانم، شما را کلافه کرده باشد. سعی نکنید این مساله را از همسرتان مخفی کنید. موضوع را با همسرتان خیلی روشن و صادقانه در میان بگذارید.میگناir مخفی کردن این مساله بیشتر باعث کنجکاوی همسرتان و ایجاد جو بی اعتمادی می شود در حالی که اگر مشکل تان را با همسرتان در میان بگذارید همسرتان می تواند شما را در شناسایی موقعیتها و حتی در بارش مغزی برای چگونگی نحوه برخورد با این مشکل یاری کند.
      راه برخورد با خیانت همسر
      مـتـوجه مـی شوید که همسرتان خیانتکار و بی وفا است. ایـن امر شما را واقعا ناراحت کرده و ضربه سختی به شمـا وارد می سازد. تصـور می کردید که ازدواج سبب می شود تا همسرتان دیگر هیچ گاه به خود اجازه بدعهدی و خیانت ندهد، اما کارها مطابق میل شـما پیـش نـرفـت. هنوز هم زمـانیـــکه یاد کارهایی که او انـجام داده است، می افتید، احساس ناراحتی میکنید. چـگونـه مـی تـوانید آزار و اذیـت
      ها را به دست فراموشی سپرده، همسر بی وفای خود را ببخشید و زندگی مشترک خود را از خطر نابودی نجات دهید؟
      ▪ میزان دشواری: خیلی شدید
      ▪ مدت زمان لازم: بسیار زیاد

      ● نحوه انجام:
      ۱) نباید عکس العمل آنی از خود نشان دهید و یکمرتبه به دلیل بدعهدی همسرتان تصمیم بگیرید که از او جدا شوید. شما نیازمند کمی زمان هستید تا مسائل دیگر را نیز زیر و رو کنید. نباید به طور خاص تمام توجه خود را به خیانتی که از او سر زده معطوف نکنید.
      ۲) باید قبول کنید که احساس خشم، عصبانیت، شک و تردید، شکه شدن، آشفتگی، ترس، درد و رنج، افسردگی، و پریشانی برای فردی که شاهد خیانت همسرش بوده کاملا نرمال است.
      ۳) این مشکل باعث به وجود آمدن برخی مشکلات فیزیکی در فرد می شود از قبیل: حالت تهوع و استفراغ، اسهال، مشکلات مربوط به خواب (بی خوابی و یا پر خوابی)، لرزش، اختلال حواس، کم غذایی و کم اشتهایی. سعی کنید در این حال بیش از پیش از خود مراقبت کنید.
      ۴) خودتان را وادار کنید تا غذاهای سالم مصرف کنید، طبق برنامه پیش بروید، به اندازه کافی استراحت کنید، هر روز ورزش کنید، به اندازه کافی آب بنوشید و تفریح داشته باشید. ایجاد تعادل، بهترین راه حل، برای مبارزه با آسیبی است که به شما وارد شده است.
      ۵) خندیدن کاملا طبیعی و نشان دهنده سلامت فرد است. فیلم یا سریال های تلویزیونی خنده دار تماشا کنید و مقداری از وقت خود را با افرادی صرف کنید که خنده بر روی لب های شما می اورند. زندگی بدون اینکه توجهی به قلب های شکسته و خیانت های همسران داشته باشد، همچنان در حال پیش رفتن است.
      ۶) گریه کردن نیز یک امر کاملا طبیعی است. اگر خود به خود گریه نمی کنید، می توانید آهنگ های غمگین گوش کنید و یا به تماشای فیلم های تراژیک بنشینید.
      ۷) برای خود یک ژورنال درست کنید. تمام افکار و احساساتی که به شما به دلیل خیانت و بی وفایی همسرتان دست می دهد را بر روی کاغذ یادداشت کنید.
      ۸) با همسر خود در مورد بدعهدیش صحبت کنید. تمام سوال هایی که به ذهنتان میرسد را بپرسید. شاید با این کار به این نتیجه برسید که همسرتان هنگام ارتکاب به این کار، اصلا فکر نمی کرده که به شما خیانت می کند.
      ۹) به دنبال مشاوره بروید. سعی نکنید تا به تنهایی از پس این مشکل برآیید. هم شما و هم همسرتان پیش از اینکه مجددا رابطه جنسی بدون محافظت با هم برقرار کنید، باید تحت آزمایش HIV (ایدز) و تست سایر بیماری های آمیزشی قرار بگیرید.
      ۱۰) حداقل یک روز به خود فرصت دهید.
      ۱۱) نباید ضربه روحی وارده را پنهان کنید. با فرزندانتان صادق باشید؛ اما لازم نیست جزییات مشکل را نیز برای آنها شرح دهید. قسم هایی نخورید که بعدها نتوانید به آنها عمل کنید. تنها چیزی که بچه ها باید بدانند این است که حال شما رفته رفته رو به بهبودی خواهد رفت.
      ۱۲) سعی نکنید این بازی، که چه چیز و یا چه کسی مسبب بروز چنین فاجعه های شده است را شروع کنید. با این کار صرفا انرژی خود را تلف می کنید. در اینصورت فقط می توانید نفر سوم را سرزنش کنید و خودتان خوب می دانید که هیچ چیز درست نخواهد شد.
      ۱۳) اگر بیش از اندازه عصبانی باشید، بر سر مسائل کوچک داد و بیداد راه بیندازید، احساس کنید که بر روی طناب باریکی در حال راه رفتن هستید، و زمانی که به یاد بدعهدی همسر خود می افتید، عکس العمل های شدید فیزیکی از خود نشان دهید، بی شک دچار استرس بعد از ضربه روحی شده اید و باید هر چه سریعتر به پزشک مراجعه کنید.
      ۱۴) انتظار نداشته باشید که حس آشفتگی، بی اعتمادی و عصبانیت به مجرد اینکه تصمیم می گیرید همسر خود را ببخشید و به سرسپردگی خود ادامه دهید به راحتی از بین برود. از بین رفتن دردورنج وارده از طریق خیانت، نیازمند زمان است.
      ۱۵) واقع بین باشید. درآمد، سرمایه، وضعیت مسکن، و حمل و نقل خود را در نظر بگیرید. اگر تصمیم به خاتمه زندگی زناشویی خود می گیرید باید ببینید که آیا جایی برای زندگی کردن دارید و منبع درامدی دارید که از آن طریق بتواند نیازهای اولیه تان را مرتفع سازید.

      ● توجه:
      ۱) بی وفایی یک فرد، هیچ گونه دلیل روشنی ندارد. ممکن است نشات گرفته از سایر مشکلات در زندگی مشترک باشد، ممکن است چیزی در درون قلب همسرتان وجود داشته باشد و … به هر حال شما هیچ گاه به درستی دلیل واقعی آنرا متوجه نخواهید شد.
      ۲) نوع خیانت، معمولا فهم و درک آنرا راحت تر می کند. آیا به یک شب ختم می شود؟ به دلیل مشکلات زندگی بروز کرده؟ اعتیاد به برقراری رابطه جنسی بوده؟ آیا خیانت صرفا برای خاتمه دادن به زندگی مشترک بوده؟
      ۳) به خاطر داشته باشید که زندگیتان با گذشته فرق کرده و باید ناراحتی به وجود آمده را تسکین دهید.
      ۴) به طور مشابه می توان گفت که مرگ نزدیکان نیز باعث بروز غم و اندوه می شود (از عدم پذیرش از سوی فرد شروع می شود، بعد خشم، عصبانیت، کشمکش، افسردگی و در نهایت به پذیرش ختم می شود) پس چنین مسائلی بدین معنا نیستند که زندگی به پایان رسیده است و شما دیگر قادر به ادامه دادن آن نیستید، چرا که در اصل شما این توانایی را در وجود خود دارید و تنها مشکل به کارگیری ان است که کمی دشوار می باشد.
      ۵) پیش از اینکه خانواده خود و یا همسرتان را در جریان بد عهدی او قرار دهید، مجددا بر روی این امر فکر کنید. افراد خانواده می توانند کینه ها را برای مدت زمان بیشتری نگه دارند و شرایط را بدتر کنند.
      ● به چه چیزهایی نیاز دارید:
      ـ خواب
      ـ رژیم غذایی سالم
      ـ ورزش
      ـ نوشیدن آب، به میزان کافی
      ـ خنده
      ـ زمان

      خیانت همسر چگونه مشخص میشود؟؟!
      تحقیقات نشان می دهند که بعضی از مردان بیشتر از دیگران به خیانت تمایل دارند، و معمولاً فرد خیانتکار قبل از اینکه دیر بشود دست خود را رو می کند. در این جا چیزهایی را به شما معرفی می کنیم که ممکن است نشانه خیانت یک مرد باشند.

      شنیده ها: همه چیز خوب و کامل به نظر می رسد، شوهرتان از نگاه همه یک مرد کامل است، اما خودتان احساس می کنید که یک جای کار می لنگد. احساس می کنید اشکالی وجود دارد، و ناگهان خود را در حال بررسی موبایل و جیب های او می یابید. تلخی واقعیت شما را غافلگیر می کند: او به شما خیانت می کند. بسیاری از ما این تجربه دردناک را داشته ایم.
      در این مواقع از خود می پرسیم: آیا اشتباهی از من سر زده است؟ آیا به اندازه کافی خوب نبوده ام؟ آیا نشانه هایی وجود داشت که آنها را نادیده رفتم؟ به گزارش شنیده ها تحقیقات نشان می دهند که بعضی از مردان بیشتر از دیگران به خیانت تمایل دارند، و معمولاً فرد خیانتکار قبل از اینکه دیر بشود دست خود را رو می کند. در این جا چیزهایی را به شما معرفی می کنیم که ممکن است نشانه خیانت یک مرد باشند. البته یادتان باشد استثنائاتی هم وجود دارند و دیدن این نشانه ها هیچ چیزی را به طور ۱۰۰ درصد نشان نمی دهد .

      ۱- بهترین دوست او خیانت می کند
      می خواهید بدانید او خیانتکار هست یا نه؟ به دوستانش نگاه کنید. ۷۷ درصد مردان خیانتکار دوستی صمیمی دارند که او هم به همسر خود خیانت می کند. همچنین تحقیقات حاکی از آن است که مردانی که پدران خیانتکار دارند بیشتر از سایرین به بی وفایی روی می آورند. این مردان در دنیایی زندگی کرده اند که خیانت در آن عادی است.

      روش پیشگیری: قبل از اینکه با کسی وارد رابطه عاطفی شوید، سعی کنید از دیدگاه های او راجع به وفاداری مطلع شوید. آیا وفاداری و احترام به احساس طرف مقابل برای او مهم هست؟ اگر طرف مقابل شما وفاداری را یکی از شرایط اصلی یک رابطه نمی داند شاید بهتر باشد راجع به او تجدیدنظر کنید.

      ۲- دروغ گفتن برایش آسان است
      خیانتکارها دروغ می گویند، و این رفتار معمولاً به صورت یک عادت در می آید. اگر مردی در مقابل چشم شما به رئیسش، به همکارانش، به مادرش و … دروغ می گوید، احتمالا دروغ گفتن به شما هم برای او سخت نخواهد بود. اگر احساس می کنید که او راجع به چیزهای ساده ای که افراد عادی در موردشان دروغ نمی گویند دروغ می گوید، مثلا برای دیر آمدن، زنگ نزدن و غیره بهانه می آورد، ممکن است در آینده با مشکل روبرو شوید.

      روش پیشگیری: نباید به مردی که به راحتی دروغ می گوید زود اعتماد کرد. بسته به بزرگ یا کوچک بودن دروغ، لازم است بی درنگ او را فراموش کنید یا به او بفهمانید که باید با شما روراست باشد. اگر همچنان به دروغگویی ادامه می دهد، آن وقت واقعا باید فکری به حال خودتان بکنید!

      ۳- نگران مشکلات اقتصادی است
      محققان دانشگاه کانزاس به یافته های جدیدی دست یافته اند مبنی بر اینکه مردان با روی آوردن به روابط کوتاه مدت به خطر، و از جمله به خطرات اقتصادی، واکنش نشان می دهند. این واکنش کاملاً ناخودآگاه است و درواقع راهی است برای نجان نسل انسان. این خطر در گذشته های دور می توانست حمله یک گله شیر باشد، و در حال حاضر به صورت مشکلات اقتصادی بر سر راه انسان قرار می گیرد.
      روش پیشگیری: اگر همسرتان کارش را از دست داده یا با مشکلات مالی روبرو است، عشق و حمایت خود را از او دریغ نکنید و به او ثابت کنید که کنارش هستید.

      ۴- درآمدش از شما کمتر است
      مردانی که از نظر مالی به همسران خود وابسته هستند دو برابر بیشتر از مردانی که درآمدی برابر با درآمد همسرشان دارند مرتکب خیانت می شوند. محققان می گویند مردانی که احساس می کنند از نظر اقتصادی ضعیف و ناکارآمد هستند سعی می کنند از طریق داشتن روابط متعدد مردانگی و قدرت خود را ثابت یا بیشتر کنند.
      روش پیشگیری: اگر شوهرتان شغلی ندارد یا درآمدش از شما کمتر است، سعی کنید به او بفهمانید که نقش او در رابطه تان همچنان مهم است و کمک های غیرمالی او از چشم شما ارزشمند و محترم هستند. مردان میل شدیدی به تحسین شدن و قدردانی دارند، و از اینکه ضعیف و بی کفایت به نظر برسند متنفرند.

      ۵- با شما نزدیک و صمیمی نیست
      گاهی آنقدر سرمان شلوغ است، و آنقدر غرق کارها و وظایف روزمره می شویم که بیشتر به نظر می رسد که همکار هستیم تا زن و شوهر. نارضایتی احساسی، و نه جنسی، اولین دلیلی است که مردان خیانت خود را به آن نسبت می دهند. تنها چیزی که مردان به آن نیاز دارند احساس دوست داشته شدن و ارزشمندی است. اگر شما این نیاز او را تامین نکنید، برای تامین آن به دیگران پناه خواهد برد.

      روش پیشگیری: سعی کنید زمان بیشتری را به همسرتان اختصاص دهید. محققان می گویند زوج هایی که روزانه دست کم ۳۰ دقیقه را در کنار هم سپری می کنند، کمتر در معرض خطر جدایی و اختلاف قرار دارند.

      ۶- ترجیح می دهد به تنهایی مشکلش را حل کند
      صحبت کردن در مورد مشکلات و ناراحتی ها برای بسیاری از مردان دشوار است. وقتی مردی در محل کار خود با شکست روبرو می شود، یا در معامله ای ضرر می کند و … حس مردانگی او به او اجازه نمی دهد که گوشه ای بنشیند و گریه یا دعا کند. بلکه سعی می کند با برقراری روابط مختلف ( و شاید بتوان گفت با فتح قلب زنان دیگر) قدرت خود را ثابت کند.

      روش پیشگیری: اگر تغییری در حالات شوهرتان مشاهده می کنید، مثلا احساس می کنید که بیش از حد ساکت، منزوی و یا عصبی است، به آرامی و مهربانی سر صحبت را با او باز کنید. شاید او با چالشی مواجه است که نمی داند چگونه باید راجع به آن صحبت کند. مراقب باشید احساس نکند که می خواهید او را سوال پیچ، سرزنش یا نصیحت کنید.

      ۷- از خودراضی و خودشیفته است
      آیا شوهرتان خودش را خیلی قبول دارد؟ ایا فکر می کند آنقدر فوق العاده است که همه دنیا باید به او احترام بگذارند؟ آیا به احساسات شما بی تفاوت است و دوست دارد همیشه خودش در مرکز توجه باشد؟ مردانی که به خودشیفتگی مبتلا هستند دوست دارند مورد توجه سایر زنان باشند و از سوی آنها مورد تشویق و تحسین قرار بگیرند. به همین دلیل ۹۹ درصد آنها مرتکب خیانت می شوند.

      روش پیشگیری: اگر احساس می کنید همسرتان به خودشیفتگی مفرط مبتلا است، حتما با یک مشاور یا روانشناس مشورت کنید.
      ۸- با وجود داشتن سن بالا هرگز درگیر یک رابطه جدی نبوده است
      اگر به تازگی با آقایی آشنا شده اید که در دهه چهارم زندگی خود است ولی همسر و بچه ای ندارد، زیاد خوش بین نباشید چون این می تواند یک نشانه هشداردهنده باشد. اگر مردی تا سن ۴۰ سالگی خود را به کسی متعهد نکرده و مسئولیتی را نپذیرفته است، هیچ تضمینی وجود ندارد که به شما پایبند شود، به خصوص که بعضی کارها در طول زمان به صورت عادتی درمی آیند که ترکشان آسان نیست.

      روش پیشگیری: اگر احساس می کنید مردی از تعهد و مسئولیت گریزان است هیچ اشکالی ندارد که با او بیشتر آشنا شوید. اما چشم هایتان را باز کنید چون ممکن است هرگز به همسر ایده آلی که به دنبالش هستید تبدیل نشود.

      البته این مقاله قصد ندارد بد دلی و شک و عدم اطمینان را در دل زنان دامن بزند ، به اندازه ی کافی محتوای فیلم ها و سریال ها به این سمت می رود اما بهتر است خانم ها علاج واقعه قبل از وقوع کنند و هر چند سخت است و زندگی مشکلات خاص خود را دارد اما هیچ چیز را به همسرشان ترجیح ندهند و همیشه مهم ترین وظیفه ی خود را همسر بودن بدانند و آقایان محترم بدانند که ممکن است در شرایطی احساس علاقه به شخص دیگری جز همسر خود داشته باشند اما یک مرد متعهد هر گز زندگی همسر و فرزندانشان را فدای هوس های موقت خود نمی کند و به خوبی می داند که هیچ گاه روابط پنهانی نه تنها پایدار نمی ماند بلکه ممکن است زندگی و خانه آنها را از بنیان خراب کند و در بعضی مواقع دوباره ساختن آن کاری غیرممکن خواهد بود.

  • باران , آوریل 25, 2016 @ 2:31 ب.ظ

    با سلام
    در صورتی که در دوران عقد با همسر رابطه جنسی وجود داشته باشد اما زن همچنان باکره باشد آیا در صورت طلاق نفقه به زن تعلق میگیرد؟

    • راهنما , آوریل 25, 2016 @ 10:02 ب.ظ

      تصور غالب مردم بر آن است که به زنی نفقه داده می شود و خانمی مستحق نفقه است که پس از ازدواج به خانه شوهر رفته باشد و مشغول زندگی با وی باشد. در صورتی که واقعیت جز این است. این تصور مصداقش فقط زمانی است که زوجه پس از وقوع عقد به خانه زوج رفته و مشغول زندگی شده باشد که در این صورت اگر زندگی را رها کند و ناشزه شود مستحق نفقه نخواهد بود، ولی اگر زوجه قبل از رفتن به خانه شوهر تقاضای نفقه کند با وجود شرایطی وی مستحق نفقه خواهد بود. نفقه زن به صراحت ماده ۱۱۰۲ قانون مدنی که بیان می دارد: همین که نکاح به طور صحت واقع شد روابط زوجیت بین طرفین موجود و حقوق و تکالیف زوجین در مقابل همدیگر برقرار می شود. پرداخت نفقه پس از زوجیت و در واقع همان اجرای صیغه عقد برقرار می شود. به عبارتی دیگر امکان دارد یک زن یک عمر در خانه پدرش باشد و به خانه شوهر نرفته باشد و اصلا تمکین نکرده باشد لکن مستحق نفقه باشد و هر ماه نفقه خود را از زوج بگیرد.

      به عبارت واضح تر اگر زوجه پس از وقوع عقد تمکین خود را مشروط به اخذ تمام مهریه کند، در این صورت تا زمانی که تمام مهریه به او پرداخت نشده باشد مستحق نفقه هم هست. البته این حق که به آن در اصطلاح حقوقدانان حق حبس گفته می شود مشروط به چند امر است: ۱ مهریه زوجه حال باشد. یعنی مهریه که در زمان عقد تعیین و ذکر می شود بنابر پرداخت نقد و عندالمطالبه باشد. ولی اگر مهریه حال نباشد و اقساطی باشد و یا آنکه علاوه بر کلمه عندالمطالبه قید عندالاستطاعه هم گنجانده شود در این صورت دیگر حال نیست و در این صورت زوجه نمی تواند از حق حبس خود استفاده کند. ۲ زوجه حاضر به تمکین باشد لکن آن را مشروط به اخذ تمام مهریه کند. ولی اگر زوجه بگوید حاضر به تمکین نیستم هر چند تمام مهریه را نقدا بدهد در این صورت هم مستحق نفقه نیست. ۳ زوجه قبل از استفاده از حق حبس به اختیار خود تمکین نکرده باشد، پس اگر زوجه ولو یک بار با میل و اختیار خود حاضر به تمکین خاص و عمل زناشویی با زوج شود و از باکره بودن خارج شود در این صورت هم حق حبس برای وی محفوظ نخواهد بود. نتیجه بحث آنکه پس امکان دارد زوجه چند سال هم طول بکشد، باز مستحق نفقه یومیه خود باشد. این امر بدیهی و نیاز به استدلال ندارد لکن از باب توضیح واضحات به چند ماده قانونی و فتاوی فقهای عظام اشاره می شود. ماده ۱۰۸۵ قانون مدنی می گوید: «زن می تواند تا مهر به او تسلیم نشده از ایفای وظایفی که در مقابل شوهر دارد امتناع کند، مشروط بر اینکه مهر او حال باشد و این امتناع مسقط حق نفقه نخواهد بود.» مستنبط از ماده مذکور آن است که زوجه هم می تواند نفقه خود را مطالبه کند و هم تمکین نکند مگر پس از دریافت مهریه. ماده ۱۰۸۶ می گوید: «اگر زن قبل از اخذ مهریه با اختیار خود به ایفای وظایفی که در مقابل شوهر دارد قیام نمود دیگر نمی تواند از حکم ماده قبل استفاده کند، معذلک حقی که برای مطالبه دارد ساقط نخواهد شد.» که این ماده هم ناظر بر آن است که زوجه قبل از استفاده از حق حبس تمکین نموده باشد و این تمکین هم بالاختیار باشد. ولی اگر عمل زناشویی به میل و اختیار نباشد مثلا در حالت نوم زوجه باشد و یا آنکه با الاکراه والاجبار باشد در این صورت حق حبس زوجه ساقط نمی شود. موید این برداشت صراحت فتوای آیت الله سیستانی در منهاج الصالحین جلد ۳ ص ۹۶ مسئله ۳۰۷ است. حضرت امام خمینی هم در این مورد می فرماید: «اگر بعد از عقد تمکین نکرده، می تواند تا گرفتن مهر خود تمکین نکند و در این صورت استحقاق نفقه دارد.» نقل از کتاب مجموعه نظریات مشورتی فقهی در امور حقوقی ۳ ص ۹۶ با توجه به دلایل مذکور این مطلب ثابت می شود که زوجه در بعضی صور ولو آنکه در خانه پدرش باشد و نسبت به زوج تمکین نکرده باشد باز هم مستحق نفقه است.

  • فرشاد , آوریل 27, 2016 @ 1:57 ب.ظ

    سلام من و همسرم ۲ ماهه که عقد کردیم که یکدفعه پشیمان شده و تصمیم بر جدا یی گرفته علتشم اینکه میگه به تو علاقه ندارم دوستت ندارم از اول هم مردد بودم نمیدونم چیکار کنم و اینکه دختر پسر عمو هستیم و خیلی دوسش دارم از نظر مالی هم مشکلی ندارم لطفا راهنمایی کنید ممنون میشم
    و در ضمن هر دو قبلا ازدواج ناموفق داشتیم

    • راهنما , آوریل 27, 2016 @ 11:18 ب.ظ

      در این مورد بهتره از طریق وساطت بزرگان متوجه مشکل به وجود اومده بشید هر چند ممکنه هیچ موردی نباشه و ایشون واقعا” علاقه قلبی نداشته باشن

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *