مرکز مشاوره
  • September 24, 2024
  • اخرین بروزرسانی ژوئن 21, 2022 2:41 ب.ظ
  • تهران

مشاوره روانپزشکی- مرکز مشاوره آنلاین

روان درمانی بدن و ذهن

مشاوره روانپزشکی- مرکز مشاوره آنلاین شامل موارد مختلفی است.

در این بخش ویدیوهای مختلفی برای شما قرار داده شده است.

بخش اول شامل ویدیو موفقیت است.

مشاوره روانپزشکی به سوی موفقیت

چگونه می توان مسیر موفقیت را طی کنیم؟

موفق بر اساس اهداف هر شخص تعریف می شود.

می توانید برای مطالعه بیشتر به سایت مرکز مشاوره مراجعه کنید.

برخی موفق در کسب درآمد را موفق می دانند.

برخی داشتن زندگی شمترک را موفقیت می دانند.

برخی دیگر نگاه عمیقتری دارند و بودن در بالاترین سطح توانایی خود را موفق می یابند.

موفق می تواند تعاریف مختلفی داشته باشد و برای هر فرد متفاوت باشد.

ولی راه رسین به موفق معمولا یکسان است.

 

مرکز مشاوره آنلاین به سوی خودشناسی

درک ما در مورد زیبایی چیست؟

چه چیزهایی ما را شاید می کند؟

معیاهای ما برای انتخاب هایمان چیست؟

احساس ما از شادی چیست؟

احساس ما در مورد زیبایی چیست؟

 

مشاوره تغدیه مناسب کودک

چگونه به کودکانمان در مورد غذا خوردن آموزش دهیم؟

چه روش هایی برای تغذیه کودکان موثرتر است؟

مشکلات تغذیه چه نوع اختلالاتی است؟

راه درمان روانشناسان برای درمان این اختلال چیست؟

ویدیو زیر به بخشی از سوالات شما پاسخ خواهد دارد.

 

آرایش در مورد شما چه می گوید؟

چرا زنان آرایش می کنند؟

رفتار انسان پیچیده است.

و احتمالاً دلایلی دارد اما جای بحثی نیست که افزایش جذابیت می تواند مهم ترین دلیل پشت رفتارهای انسان باشد.

بسیاری از تحقیقات نشان داده اند زنانی که آرایش می کنند توسط هر دو ارزیابان زن و مرد جذاب تر قضاوت می شوند.

این مسئله به دلیل آن است که آرایش موجب اغراق در زنانگی چهره می شود (رنگ طبیعی لب در زنان نسبت به مردان، و چشمان نسبت به پوست اطراف آنها تیره تر است) و یا اینکه با آرایش چهره جوانتر به نظر می رسد (حتی رنگ پوست نیز نشان از جوانی دارد).

آرایش اثراتی دیگر بر نحوه ای که زنان فراتر از زیبایی درک می شوند دارد.

زنانی که آرایش می کنند به داشتن تمایل بیشتر به مردان و بی بند و بارتر و نیزمحدودیت کمتر در گرایش جنسی اجتماعی قضاوت می شوند (که دقیقاً لفظ عامیانه ای برای تمایل و تأیید کننده روابط جنسی کوتاه مدت و بدون تهعد است).

امروزه مهم است گفته شود که صحت داشتن این ادراکات از آرایش نباید مسئله ساز باشد.

شاید انتخاب افراد و یا روابط جنسی آنها امروزه شخصی تر شده و مسائل دیگری مهم باشند.

اما همینقدر نیز مهم است گفته شود که دانشمندان دریافتند که مردان به چیزی که ما آن را “سوگیری جنسی بیش ادراکی” می نامیم تمایل دارند: نوعی گرایش به تفسیر رفتارهای طبیعی دال بر تمایل و علاقه جنسی.

اگر مردی بفهمد زنی خواهان سکس است و آن درست باشد پس همه چیز محیا است. این وضع وقتی اتفاق می افتد که به فرض زنی تمایل دارد اما وقتی زن میلی نداشته باشد خود مسائل دیگری به دنبال دارد.

کارلوتا باتریز از دانشگاه گتیزبورگ پنیسیلوانیا حدود ۷۰ زن جوان را به آزمایشگاه خود دعوت کرد.

همه زنان به طور منظم آرایش می کردند و به طور متوسط هر ماه ۱۱ دلار را صرف خرید لوازم آرایش می کردند و حدود ۱۲دقیقه در هر روز را نیز صرف آرایش پاک کردن صورت می کردند.

از زنان دو مرتبه عکس گرفته شد: یکبار با آرایش معمول آنها درخلال روز و یکبار دیگر بدون هیچ آرایشی.

سپس، گروهی از داوطلبان زن و مرد جذابیت این زنان و میزان راحت بودن آنها برای لذت از سکس معمولی را ارزیابی کردند.
زنان زمانی که آرایش داشتند جذابتر و دارای راحتی بیشتر در یک سکس معمولی ارزیابی شدند نسبت به حالت بدون آرایش. این نتیجه درست بود خواه ارزیابی ها توسط مردان صورت می گرفت یا زنان.

اما آیا این ادراکات درست هستند؟

باتریز از زنانی که عکس گرفته شده بود خواست تا پرسشنامه ای در مورد نگرش های خود به سکس معمولی را تکمیل کنند.

زنان با تمایلات جنسی محدود، پول و زمان زیادی صرف آرایش نکرده بودند. عکس های زنان برای اطلاع از حد و حدود آرایش ارزیابی شد:

زنان بدون محدودیت جنسی آرایش بیشتری نکرده بودند.

همچنین، ارزیابی زنان از گرایش جنسی اجتماعی خود، با قضاوت های ارزیابان زن و مرد مطابقت نداشت:

رابطه ای بین ارزیابی از خود و ارزیابی های دیگر زنان وجود نداشت؛

حتی تخمین مردان نیز اشتباه از آب درآمد، محدودیت بیشتر زنان را محدودیت کمتر گزارش کردند.

تحلیل بیشتر نشان داد که اداراکات مردان کاملاً بر پیامدهای مثبت آرایش بر جذابیت مبتنی بود:

جذابیت بیشتر زنان به عنوان راحتی بیشتر در سکس معمولی تعبیر شد، اگرچه خودگزارش دهی های زنان این را غیرواقعی جلوه داد.

محققان گفتند که نتایج ما نشان می دهد که آرایش کردن سرنخ دهی درستی در گرایش جنسی اجتماعی نیست.

محققین این مطالعه می گویند:

پس، با آرایش زنان جذابتر به نظر می رسند اما شواهدی برای اینکه خودآرایی به معنای چیز مهمی اعم از انگیزه یا شهوات جنسی زنان باشد وجود ندارد.

اما نمی توان گفت که این مطالعه تنها زنانی کهبه طور منظم آرایش می کنند را بررسی کرده است،

ممکن است از نظر روانشناسی و رفتاری بین زنانی که به طور منظم آرایش می کنند و زنانی که اصلاً آرایش نمی کنند تفاوت وجود داشته باشد.

همچنین، لازم است تأثیر سبک های مختلف آرایش برای به دست آوردن همه چیز در مورد شخصیت شخص آرایش کننده، چه درست و چه نادرست، بررسی شود.
منبع:
Batres, C., Russell, R., Simpson, J. A., Campbell, L., Hansen, A. M., & Cronk, L.
(۲۰۱۸). Evidence that makeup is a false signal of sociosexuality. Personality and
Individual Differences, 122, 148–۱۵۴٫

2,426 نظرات

  • آ , می 18, 2017 @ 10:17 ب.ظ

    اگه بخواین کسیو از خودکشی منصرف کنین چیکار میکنین؟

    • راهنما , می 19, 2017 @ 12:15 ق.ظ

      اغلب مردم فکر می‌کنند کسی که در مورد خودکشی حرف می‌زند، خودکشی نمی‌کند. مطالعات نشان داده است ۷۵ درصد افرادی که مرتکب خودکشیِ منجر به فوت می‌شوند، در چند هفته یا چند ماه پایانی عمرشان طوری رفتار می‌کنند که به دیگران بفهمانند به شدت ناامید هستند. بنابراین، هر فردی که احساسات خودکشی‌گرایانه از خود بروز می‌دهد، نیازمند توجه فوری است.
      معمولا گفته می‌شود کسی که سعی می‌کند خودش را بکشد، حتما عقلش را باخته است. شاید بتوان گفت فقط ۱۰ درصد افراد مستعد خودکشی‌، روانپریش یا توهمی هستند و درک صحیحی از واقعیت ندارند، اما اغلب این افراد به افسردگی که یک بیماری روانی شناخته شده است، مبتلا هستند. بسیاری از این افراد افسرده علیرغم تمایلات خودکشی‌گرایانه قادرند امور روزانه‌ی خود را به طرز قابل قبولی مدیریت کنند. پس نمی‌توان گفت فردی که دارای علائم جنون نیست، در معرض خطر خودکشی قرار ندارد.
      اغلب مردم وقتی باخبر می‌شوند که یکی از آشنایان‌شان به دلیل خودکشی فوت کرده است، ادعا می‌کنند مشکلی که فلانی به خاطرش دست به خودکشی زد، ارزش خودکشی نداشت. شاید فکر کنید که مثلا ورشکست شدن ازرش خودکشی ندارد، اما واقعیت این است که نمی‌توانید از دوست ورشکسته‌ی‌تان هم انتظار داشته باشید که اینطور فکر کند. این وخامت مشکلات نیست که اهمیت دارد، بلکه باید دید مشکلی که فرد گرفتارش شده با چه شدتی اذیتش می‌کند.
      مقاله مرتبط: ۸ نشانه افسردگی که نباید نادیده گرفت

      . آگاه باشید که رفتار خودکشی‌گرایانه نشانه‌ی درخواست کمک است
      آگاه باشید که رفتار خودکشی‌گرایانه نشانه‌ی درخواست کمک است.
      خیلی‌ها معتقدند کسی که قصد کرده خودش را بکشد، هیچ چیزی جلودارش نیست. اما همین که شخص، زنده است و نفس می‌کشد، ثابت می‌کند که بخشی از وجودش خواستار ادامه‌ی زندگی است. فردی که به خودکشی فکر می‌کند، آدم سردرگمی است که بخشی از وجودش خواستار ادامه‌ی زندگی و بخش دیگری از وجودش خواستار مرگ و پایان دادن به مشکلات است. فردی که از تمایلات خودکشی‌گرایانه‌اش صحبت می‌کند، در واقع از جانب آن بخشی از وجودش وارد صحبت شده که خواستار ادامه‌ی زندگی است. وقتی چنین فردی به سراغ‌تان می‌آید، احتمالا فکر کرده که بیشتر از سایرین نگرانش هستید و خوب می‌دانید چطور کمکش کنید تا با ناکامی‌ها کنار بیاید. یادتان باشد که چنین فردی فکر می‌کند محرم اسرارش خواهید بود. مهم نیست که محتوای کلام و رفتار این آدم چقدر منفی و نا‌امیدکننده است، همین که چنین فردی به سراغ‌تان آمده حرکت امیدبخشی است و نشان می‌دهد که نسبت به شخص شما نظر مثبت دارد.

      . قبل از اینکه دیر شود، کمک کنید و کمک بگیرید
      قبل از اینکه دیر شود، کمک کنید و کمک بگیرید.
      جلوگیری از خودکشی اقدامی نیست که در آخرین لحظه انجام‌پذیر باشد. همیشه گفته شده است که افسردگی باید در سریع‌ترین زمانِ ممکن درمان شود. متاسفانه، افرادی که افکار خودکشی‌گرایانه دارند، فکر می‌کنند با کمک گرفتن از دیگران، رنج‌شان بیشتر می‌شود. چنین افرادی از دیگران درخواست کمک نمی‌کنند تا مبادا کسی بی‌شعور، احمق، خطاکار یا حیله‌باز خطاب‌شان کند. این قبیل افراد می‌ترسند که وضعیت‌شان به دلیل افسردگی و تمایلات خودکشی‌گرایانه به سوء‌سابقه تبدیل شده و ملزم به ارائه‌ی تعهدات اجباری شوند. این افراد همچنین می‌ترسند که با کمک گرفتن از دیگران و آشکار شدن وضعیت‌شان، طرد یا توبیخ شوند و مثلا از مدرسه یا محل کار، عذرشان را بخواهند. هر کاری از دست‌تان برمی‌آید انجام دهید تا مرهم دردشان شوید، نه اینکه نمک به زخم‌شان بپاشید. سعی کنید هرچه سریع‌تر، آن بخشی از وجودشان را که خواستار ادامه‌ی زندگی است، تحریک کنید تا از خطر خودکشی دور شوند.
      البته، گاهی لازم است برای کمک به فرد مستعد خودکشی، با دیگران نیز مشورت کنید. اما شاید فردی که افکار خودکشی‌گرایانه‌اش را نزدتان فاش کرده، درخواست کند که محرم اسرارش باشید و صحبت‌هایش را به کسی انتقال ندهید. این دقیقا همان بخشی از وجود این فرد است که نمی‌خواهد بیشتر رنج بکشد و خواستار ادامه‌ی زندگی است. به همین بخش از وجود طرف مقابل‌تان واکنش نشان دهید و حتما شرایطش را با شخصی عاقل و دلسوز در میان بگذارید تا راهنمایی‌تان کند. یادتان باشد که می‌توانید از دیگران کمک بگیرید و در عین حال، به حریم خصوصی طرف مقابل‌تان احترام بگذارید. سعی نکنید که خودتان به تنهایی قضیه را حل کنید، بلکه هم برای خودتان و هم برای طرف مقابل‌تان کمک بگیرید. تقسیم دلواپسی‌ها و وظایف در پیشگیری از خودکشی موجب می‌شود که راحت‌تر بتوانید از بروز خودکشی پیشگیری کنید و تلاش‌تان تأثیرگذارتر باشد.
      مقاله مرتبط: ۱۲ عبارتی که هرگز نباید به افراد افسرده بگویید

      . شنونده‌ی خوبی باشید
      شنونده‌ی خوبی باشید.
      از هر فرصتی استفاده کنید تا فردی که حس و حال خودکشی دارد، بتواند با کمک‌ شما اندکی از بار مشکلاتش را زمین بگذارد و احساساتش را تخلیه کند. نیازی نیست زیاد صحبت کنید و بدانید که هیچ جمله یا کلمه‌ی معجزه‌گری نیست که حال طرف مقابل‌تان را یکباره خوب کند. چنانچه از صمیم قلب نگران باشید، از لحن صدا و طرز رفتارتان معلوم خواهد شد. سعی کنید در غم طرف مقابل‌ شریک شوید و نشان دهید از اینکه به سراغ‌تان آمده‌ دلگیر نیستید. به جای اینکه جر و بحث یا نصیحت کنید، صبور باشید، همدردی کنید و طرف مقابل‌تان را پس نزنید.

      . از طرف مقابل‌تان بپرسید آیا به خودکشی فکر می‌کند؟
      از طرف مقابل‌تان بپرسید که آیا به خودکشی فکر می‌کند؟
      اغلب مردم فکر می‌کنند صحبت کردن در مورد خودکشی موجب می‌شود که طرف مقابل به صرافت خودکشی بیفتد. اما همین که خودکشی از تیترهای دائمی اخبار حوادث است، نشان می‌دهد که خیلی‌ها بدون اینکه کسی در سرشان انداخته باشد، در فکر خودکشی هستند. پس چنانچه از طرف مقابل‌تان در این مورد سوال کنید، در واقع در حقش خوبی کرده‌اید، چرا که با این کار می‌فهمد که نگرانش هستید، وضعیتش را جدی گرفته‌اید و قصد دارید خودتان را در سختی‌هایش شریک کنید. با این طرز رفتار در واقع به طرف مقابل‌تان فرصت داده‌اید که احساسات سرکوب شده و دردمندش را بیرون بریزد. این استراتژی کمک‌تان می‌کند تا بفهمید فردی که در فکر خودکشی است، تا کجا پیش رفته و چقدر با خودکشی فاصله دارد.

      . فردی را که مستعد خودکشی است، تنها رها نکنید
      فردی را که مستعد خودکشی است، تنها رها نکنید.
      چنانچه در محل زندگی فرد مستعد خودکشی، ابزار یا موادی وجود دارد که حدس می‌زنید به درد خودکشی می‌خورند، همگی را از دسترس خارج‌ کرده و محیط را پاکسازی کنید.

      . کمک‌تان را قطع نکنید
      کمک‌تان را قطع نکنید.
      تا هر زمان که لازم است از مداومت و صبوری دریغ نکنید. هر گزینه‌ای را که به نظرتان در بهبود حال طرف مقابل مؤثر است، امتحان کنید و پیگیر باشید. سعی کنید در هر برخورد نشان دهید که نگرانش هستید و می‌خواهید ارتباط‌تان را همچنان حفظ کنید.
      مقاله مرتبط: درمان افسردگی به روش انسان‌های اولیه
      علائم خطر
      شرایط زیر موجب افزایش خطر خودکشی می‌شوند:
      فوت یا بیماری ناعلاج بستگان یا دوستان
      طلاق، جدایی، رابطه‌ی نافرجام، تنش‌های خانوادگی
      بیماری (واقعی یا توهمی)
      از دست دادن شغل، سرپناه، ثروت، مقام، عزت‌ نفس، امنیت فردی
      اعتیاد به الکل یا مواد مخدر
      افسردگی: این بیماری در سنین جوانی ممکن است زیر نقاب بیش‌فعالی یا برون‌ریزی (استفاده از کُنِش‌های فیزیکی در مواجهه با مشکلات) پنهان بماند. در مقابل، افسردگی در سنین میانسالی ممکن است به اشتباه به تأثیر طبیعی افزایش سن نسبت داده شود. افسردگی‌هایی که بی‌دلیل و به سرعت از بین می‌روند، جای نگرانی دارند. آگاه باشید که بهبود افسردگی در مراحل اولیه، پرخطرترین دوره دانسته می‌شود. همچنین، پژوهش‌های اخیر حاکی از ارتباط اختلال اضطرابی با افزایش خطر خودکشی است.

      تغییرات احساسی و رفتاری مرتبط با خودکشی عبارتند از:
      مشکلات طاقت‌فرسا: مقصود مشکلاتی است که امکان دارد از آستانه‌ی تحمل فرد عبور کنند. احساسات خودکشی‌گرایانه‌ اغلب نتیجه‌ی حضور مشکلات طولانی‌مدتی هستند که اتفاقا در اثر شتاب وقایع اخیر وخیم‌تر شده‌اند. سبز شدن مشکلات جدید یا از دست رفتن امکانات مقابله با مشکلات از جمله عوامل تسریع‌کننده‌ای هستند که موجب افزایش وخامت وضع موجود می‌شوند.
      ناامیدی: یعنی همان احساسی که به فرد می‌قبولاند مشکلاتش تمام‌شدنی نیستند و بدتر خواهند شد، طوری که انگار این اوضاع هیچ‌وقت قرار نیست بهتر شود.
      ناتوانی: زمانی که فرد احساس می‌کند همه‌ی امکاناتش را برای مرتفع کردن مشکلات از دست داده است.
      احساس بی‌ارزشی، سرافکندگی، گناه، تنفر از خود، بی‌توجهی دیگران
      ترس از عدم کنترل و آسیب رساندن به خود یا دیگران
      تبدیل شدن به شخصیتی غمگین، گوشه‌گیر، خسته، بی‌تفاوت، مضطرب، تحریک‌پذیر و مستعد طغیان‌های عصبی‌
      کاهش عملکرد در مدرسه، محل کار یا سایر فعالیت‌ها. عکس این قضیه نیز صادق است، مثلا شاید فرد به صورت داوطلبانه درخواست اضافه‌کاری کند و مسئولیت‌های جدید به عهده بگیرد، چرا که نیاز دارد وقتش را پر کند.
      انزوای اجتماعی یا همراه شدن با گروه‌هایی که استانداردهای اخلاقی متفاوتی با خانواده‌ی فرد دارند
      کاهش تمایلات جنسی یا کم‌رنگ شدن دوستان و فعالیت‌هایی که پیشتر برای فرد لذت‌بخش بوده‌اند
      بی‌توجهی به رفاه فردی و تخریب ظاهر فیزیکی
      تغییر جهت در عادت‌های مربوط به خواب یا تغذیه
      گرسنگی دادن به خود، مدیریت ناصحیح رژیم غذایی، سرپیچی از دستورالعمل‌های پزشکی (به ویژه در سالخوردگان)
      اوقات بحرانی: تعطیلات، سالگردها، نخستین هفته‌ی پس از مرخص شدن از بیمارستان، قبل و بعد از تشخیص ابتلا به یک بیماری سخت، قبل و در طول فرآیند رسیدگی به تخلفات
      رفتارهای زیر نشان می‌دهند که فرد مستعد خودکشی است:
      سابقه‌ی اقدام به خودکشی، حتی اقدامات جسته‌ گریخته
      بیان صریح افکار یا احساسات خودکشی‌گرایانه
      طراحی نقشه‌ی خودکشی، تهیه‌ی ابزار مورد نیاز، تمرین رفتار خودکشی، مشخص کردن زمان خودکشی
      صدمه به خود، مثلا کوبیدن سر یا ایجاد بریدگی‌ها و سوختگی‌های عمدی
      رفتارهای نسنجیده: علاوه بر خودکشی، سایر دلایلی که بنا بر تحقیقات موجب مرگ جوان‌ترها در شهری همچون نیویورک می‌شوند عبارتند از آدمکشی، تصادف، مصرف بیش از حد مواد مخدر و ایدز. تصادف کودکان یا سالخوردگان به دلایل توجیه‌ناپذیر نیز از جمله رفتارهای نسنجیده‌ی مخاطره‌آمیز دانسته می‌شود.
      تنظیم وصیت‌نامه یا بخشش دارایی‌های مورد علاقه
      خداحافظی بی‌مورد
      رفتار کلامی مبهم یا غیرمستقیم: مثلا «دارم می‌رم به یه سفر خیلی طولانی.»، «دیگه لازم نیست نگرانم باشی.»، «می‌خوام برم بخوابم و دیگه هیچ‌وقت چشم باز نکنم.»، «خیلی افسرده‌ام.»، «دیگه نمی‌تونم ادامه بدم.»، «فکر می‌کنی خدا آدم رو به خاطر خودکشی مجازات می‌کنه؟»، «یه صداهایی بهم می‌گن که کارای بد کنم.» همچنین کنجکاوی در مورد اُتانازی (مرگ آسان)، شوخی‌های بی‌مورد و علاقه‌مندی به داستان‌ها یا مقالاتی که محتوای بیمارگونه دارند نیز به عنوان رفتارهای مستقیم هشداردهنده‌ی خودکشی شناخته می‌شوند.

      از بحران تا بهبود
      اغلب مردم در مقطعی از زندگی‌شان ممکن است دچار افکار خودکشی‌گرایانه‌ شوند، این در حالی است که فقط کمتر از ۲ درصد مرگ‌و‌میرها به دلیل خودکشی اتفاق می‌افتد. توجه داشته باشید افرادی که دست به خودکشی می‌زنند، لزوما دارای همه‌ی علائم فوق نیستند، بلکه بسیاری از این افراد فقط تعداد کمی از علائم نام‌برده را بروز می‌دهند. با این حال، می‌توانیم به کمک راهکارهایی که برشمردیم، کاری کنیم که چنین افرادی از فکر خودکشی منصرف شوند. تقریبا همگی افراد مستعد خودکشی از وضعیتی رنج می‌برند که با گذشت زمان یا به کمک اطرافیان و اقدامات درمانی التیام خواهد یافت. مطمئن باشید که می‌توانید با اقدامات آگاهانه از خودکشی فردی که مرگ را به زندگی ترجیح می‌دهد، پیشگیری کنید.

      در این مورد میتونید با متخصصین کانون مشاوران ایران، مشاوره تلفنی/تخصصی داشته باشید
      ۰۲۱-۸۸۴۲۲۴۹۵

    • مشاور , می 19, 2017 @ 8:34 ق.ظ

      با سلام مساله خودکشی بستگی داره به اینکه مشکل چیست ؟برای مثال اگر فرد افسرده ای قصد خودکشی داشته باشه باید سریع مراجعه داشته باشه و همچنین خانواده تحت کنترل داشته باشند چون ممکنه در حالت اندوه شدید اقدام کند همچنین برای سو مصرف کنندگان مواد که ممکنه قدرت تشخیص نداشته باشند فوریت داشته باشه ولی در مواردی فرد برای جلب توجه این کار رو قراره انجام بده .و حتی ممکنه از قبل هم مواد اینچنینی وجود داشته که اقدام ناموفق بوده که باید شرایط فرد رو بررسی و بسته به نوع مشکل در جهت پیشگیری اقدام کرد و اطرافیان باید در مورد اینکه چه رفتاری داشته باشند اطلاعات داشته باشند .امیدوارم مشکلی پیش نیاد .
      در این مورد میتونید با متخصصین کانون مشاوران ایران، مشاوره تلفنی/تخصصی داشته باشید
      ۹۸۲۱۲۲۳۵۴۷۸۳
      موفق باشید

  • ناشناس , می 19, 2017 @ 1:22 ب.ظ

    سلام اگه دوست نامزد ادم که از دوران دبیرستان با هم دوستن به رابطه ما و نامزدمون حسادت کنه و هر بار یه تیکه جلو نامزدمون بندازه به ادم و نامزدمون اونجور که باید جوابشو نده و اجازه بده اون هر چی میخواد بگه مثلا نامزد من بهم میگن اون یه عقده ایه بهش توجه نکن ولی رابطشو باهاش داره و باهاش میگه میخنده در صورتی که من میگم رابطتو باهاش کات کن و اون فعلا به خاطر یک سری مسائل نمیتونه باید چیکار کرد؟ ب

    • مشاور , می 20, 2017 @ 6:15 ق.ظ

      با سلام ببینید ممکنه بعدا رفتارهایی از هر فردی در طی زندگی ببینید که اصلا و ابدا درست نیست بخواهید با هر فردی اینچنینی قطع رابطه کنید به هر حال هر فردی عقیده ای دارد اگر شما با هم مشکلی ندارید این رفتارهارو ندیده بگیرید به هر حال منکنه به ولایل خاصی افراد این رفتارها رو نشان بدهند که خب نمی تونیم رفتارها رو اصلاح کنیم ..شما روابط رو با همسرتون مدیریت کنید و نگران نباشید
      در این مورد میتونید با متخصصین کانون مشاوران ایران، مشاوره تلفنی/تخصصی داشته باشید
      ۹۸۲۱۲۲۳۵۴۷۸۳
      موفق باشید

  • ناشناس دو , می 22, 2017 @ 4:51 ق.ظ

    سلام. من دختر بیست و سه ساله ام. شبها خواب ندارم حتی وقتی بیست و چهار ساعت هم نخابیده باشم باز تا افتاب درنیاد خوابم نمی بره چهار سالی هس ک اینطور شدم البته تا یک سال پیش مجبور بودم یکی دو روز برای دانشگاه زود پاشم اما از پارسال ک بیکارم هفت صب حدودا میخابم و چهار پنج عصر بیدار میشم ولی بازم ممکنه چن ساعت بخابم تا سر شب اگه کسی بهم گیر نده دکتر رفتم پروکساید و پروپرانول داد خوردم اما هیچ اثری نداره خیلی کسلم هر روز ی مریضی میاد سراغم خسته شدم کمکم کنید لطفا

    • راهنما , می 22, 2017 @ 8:01 ب.ظ

      به طور کلی ساعت درونی یا بیولوژیک بدن شما به شما کمک می کـنـد تا فعالیت خود را در ساعات روز افزایش داده و در تــاریکی و شب هنگام از شدت آنها بکاهید و به استراحت بپـردازیـد.

      هـمـچـنـین چـرخـه خـواب و بـیــداری، فـعالیت و اسـتـراحت، حرارت بدن، بـرونـده قـلـب، مـصـرف اکسیژن و مـیـزان ترشح غدد درون ریز توسط همین ساعت بیولوژیک بدن تنظیم می گـردنـد.

      سـاعــت بیولوژیک مختص انسان ها نبـوده و تـمـام مـوجـودات زنـده از بــاکتری ها گرفته تا خود انـسـان ها واجد چنین ساعتی می باشند.

      در تنظیم ساعت بیولوژیک بدن سه عضو با یکدیگر همکاری می کنند:
      ۱- گیرنده های نور واقع در چشم ها
      ۲- بخشی از هیپوتالاموس به نام SCN
      ۳- غده صنوبری

      هنگامی که نور (به طور طبیعی نور خورشید) به چشم ها می رسد، گیرنده های نور آن را به هیپوتالاموس مغز مخابره می کنند.

      سپس هیپوتالاموس به غده صنوبری که چشم سوم نیز نامیده می شود، فرمان میدهد که ملاتونین ترشح کند.
      به هم خوردن تنظیم ساعت درونی و ناهمخوانی آن با محیط منجر به بروز بی خوابی، هواپیمازدگی و اختلال خواب در شاغلینی که در دو شیفت کار می کنند، می گردد
      در واقع تولید ملاتونین نسبت به دو عامل نور و حرارت حساس می باشد.

      هنگامی که نور و حرارت کاهش می یابد، ما احساس خواب آلودگی خواهیم کرد، چرا که تولید ملاتونین افزایش می یابد.

      ملاتونین در غیاب نور و در شب تولید می گردد، بطوری که میزان ملاتونین در شب ۱۰ برابر میزان آن در روز می باشد.

      میزان ترشح و تولید ملاتونین در افراد مسن کاهش می یابد. از این رو آنها شب ها زودتر از خواب برمی خیزند.

      به هم خوردن تنظیم ساعت درونی و ناهمخوانی آن با محیط پیرامون منجر به بروز بی خوابی مزمن، هواپیمازدگی (عارضه جت لگ) و اختلال خواب در شاغلینی که در دو شیفت کار می کنند، می گردد.

      شما می توانید با اندازه گیری دمای بدن و سطح هوشیاری خود در طی شبانه روز بفهمید که آیا جزو دسته سحرخیزها می باشید یا شب زنده داران.

      درجه حرارت بدن افراد سحرخیز معمولا پیش از ساعت ۸ شب کاهش می یابد. این افراد از لحاظ آناتومی انعطاف ناپذیر بوده و اوج حرارت بدن و سطح هوشیاری آنان در اوایل بعدازظهر می باشد. اما افراد شب زنده دار انطباق پذیری بیشتری دارند.

      ۵ راه تنظیم ساعت داخلی بدن
      ۱- هر روز زمان مشخصی از خواب بیدار شوید.
      یک خواب شبانه خوب در واقع از صبح آغاز می‌شود. زمانی که چشمانتان باز می‌شود، روشنایی وارد عصب بینایی و ساعت بیولوژیکی مغز می‌شود. در آنجا تولید هورمون های تنظیم کننده رشد، تکثیر، خوردن، خوابیدن، فکر کردن، به خاطر آوردن و حتی احساسات لحظه به لحظه را تحریک می‌کند.

      نور خورشید ذهن را فعال می‌کند و هر روز در همان ساعت از صبح، ساعت بیولوژیکی بدنتان را تنظیم می‌کند. به همین دلیل بدن شما در شب به خواب می‌رود و در روز از خواب بیدار شده و فعال می‌شود. بیدار شدن در ساعات مختلف و روزهای مختلف این هماهنگی را بر هم می‌زند که ساعت ها احساس خماری می‌کنید و زمانی که تازه می‌خواهید هوشیار شوید، ستاره ها در می‌آیند و نمی‌توانید قابلیت های خود را به کار بگیرید.

      ۲- فقط زمانی که خواب آلود هستید، به رختخواب بروید.
      نه فقط زمانی که خسته و خواب آلود چشمان شما پژمرده شده و در عین حال دارید به صحبت های دیگران توجه می‌کنید.
      درست است که روزها و شب های تعطیل می‌توانید تا هر زمان که دوست دارید بیدار باشید و صبح هم هر زمان که خواستید بیدار شوید اما هرگز این کار را نکنید
      ۳- برخیزید.
      از ساعت یازده و نیم شب تا ساعت ۲ نصف شب می‌خوابید، بعد تا ساعت ۴ هم در رختخواب می‌غلطید و تا ساعت ۶ صبح می‌خوابید. ۸ ساعت در رختخواب بودید، ولی فقط ۴ ساعت و نیم خوابیده اید که خود یک عدم هماهنگی شدید است و شما را از محرک های خواب آور دور می‌کند و باعث بی خوابی می‌شود.

      برای جلوگیری از این روند، وقتی که ساعت ۲ نصف شب از خواب بیدار می‌شوید از جایتان برخیزید، از رختخواب خارج شده و شروع به خواندن کتاب کنید، زیرا این کار محرک های خواب شما را بیدار می‌کند تا زمانی که دوباره به رختخواب برگشتید به خواب بروید.

      هشدار: هیچ گاه زمانی که بیدارید در رختخواب نمانید . قسمتی از مغز شما رختخواب را با بیداری شما سازگار می‌کند، در این صورت دیگر در رختخواب خوابتان نمی‌برد. این مسئله به عادت بدی تبدیل می‌شود و همیشه از اینکه خوابتان نمی‌برد شکایت می‌کنید. این خود یکی از دلایل مهم و بسیار شدید بی خوابی در اکثر مردم است.

      ۴- به خودتان یک ساعت وقت بدهید.
      شما حق دارید قبل از خواب این فرصت را به خودتان بدهید تا از حالت پر انرژی بودن و کاری بودن روزانه به حالت خواب آلودگی شبانه برسید. متاسفانه بیشتر خانم ها برای خود لحظه ای هم فرصت نمی‌دهند.

      طبق سرشماری سازمان ملی خواب در سال ۲۰۰۷ حدود ۶۰ درصد از ما در مدت یک ساعت قبل از خواب مشغول انجام امور مربوط به خانواده هستیم، ۳۷ درصد مراقبت از کودکان، ۳۶ درصد مشغول گذران امور با دیگر اعضای خانواده، ۳۶ درصد مشغول جستجو در اینترنت و ۲۱ درصد مشغول انجام امور مربوط به شغل خود هستیم.

      ۵- از بی خوابی در شب های تعطیل بپرهیزید.
      درست است که روزها و شب های تعطیل می‌توانید تا هر زمان که دوست دارید بیدار باشید و صبح هم هر زمان که خواستید بیدار شوید اما هرگز این کار را نکنید، زیرا در این صورت ساعت بیولوژیکی بدنتان از حالت تعادل خود خارج شده و نظم آن به هم می‌ریزد و در این صورت شبی که فردایش باید زود بیدار شوید، دوباره بی‌خوابی به سرتان می‌زند.
      در این مورد میتونید با متخصصین کانون مشاوران ایران، مشاوره تلفنی/تخصصی داشته باشید
      ۰۲۱-۸۸۴۲۲۴۹۵

    • مشاور , می 23, 2017 @ 6:01 ب.ظ

      با سلام
      به نظرم وقتی دارو موثر نبود از نظر شما باید حتما مجدد به همون دکتر مراجعه و مساله مطرح می شد تا خط درمان عوض شود و داروهای دیگری در صورت نیاز تجویز شود و حتی دوز دارو ها را تغییر دهد .علاوه بر دارو سبک و الگو زندگی شما هم اهمیت دارد که باید دید چگونه است .
      اگر همزمان با دارو سبک زندگی و شرایط محیطیمثلا بیکاری یا هر مساله تاثیر گذار دیگری باعث رفتارهای شما شده است باید پیگیری کنید و زیر نظر روانشناس باشید .اگر هم نه مشکل محیطی باعث اختلال خواب نشده و یا حا دثه و اتفاقی که از نظر شما مهم بوده باشه خب با همون روانپزشک باید ادامه دهید چون اختلالات خواب ممکنه کمی درمانش طول بکشد .
      امیدوارم به زودی مساله مرتفع شود

      در این مورد میتونید با متخصصین کانون مشاوران ایران، مشاوره تلفنی/تخصصی داشته باشید
      ۰۲۱۲۲۶۸۹۵۳۴
      موفق باشید

  • حمید , می 23, 2017 @ 2:14 ق.ظ

    با سلام. من ترس شدیدی از تاریکی دارم. موقع خواب حتما یک چراغ رو روشن میذارم و زمانی که خواب هستم اون چراغ به هر دلیلی خاموش بشه من همون لحظه از خواب بیدار میشم و با کلی وحشت و تپش قلب دنبال نور میگردم و احساس خفگی میکنم و تا زمانی که به نور نرسم آرام نمیشم. بخاطر این مشکلم خیلی جاها نمیتونم برم که شب اونجا بمونم. خواهش میکنم راه حل مناسبی پیشنهاد کنید که مشکلم حل شود. ممنونم

    • مشاور , می 23, 2017 @ 7:08 ق.ظ

      با سلام ترس از تاریکی برای افرادی ایجاد می شود که یا سابقه اسببی در کودکی داشته باشند و یا عدم اطمینان از محبت والدین و یا اینکه در دوره حساسی این تاریکی جایگزینی برای اسیب خاص بوده است که بی اطلاع هستیم و باید حتما مراجعه داشته باشید تا بررسی دقیق صورت بگیرد و کاملا قابل درمان است و جای نگرانی وجود ندارد.
      در این مورد میتونید با متخصصین کانون مشاوران ایران، مشاوره تلفنی/تخصصی داشته باشید
      ۰۲۱۸۸۴۲۲۴۹۵
      موفق باشید

  • Aida , می 24, 2017 @ 4:25 ب.ظ

    باسلام من ۱۶سالمه حدودااز دی ماه۹۵ وسواس فکری گرفتم انقدر شدید که گاهی واقعا عصبیم میکنه طوری که باعث میشه هرچیز کوچیکی رو با این که مسئله روکاملامیفهمم باز هم برای خودم توضیح بدم از چیز های باارزش تا چیز های بی اهمیت موقع درس خواندن خیلی اذیت میشم یعنی وقتی یه متتی رو خوندم بعدش یه چیزی باعث میشه تا اونو برای خودم توضیح بدم اطرافیانم میگن که دلیلش استرس با این که خودم حس استرسی در خودم نمیبینیم به شدت روی درسم حساسم فک کنم علتش همینه فک میکنم روی نمره خیلی حساسم وبنا به دلایلی نتونستم یکی از امتحانات رو بیست بگیرم ونمره ام ۱۸ شد وباعث شد معدلم بیاد پایین واز همون موقع این وسواس من شروع شد وحتی بعضی وقتا باعث میشه بی دلیل بزنم زیر گریه وبه نوعی اون انگیزه اولیه رو ندارم خواهش میکنم راهی رو برای درمان بهم معرفی کنید خواستم به روان شناس مراجعه کنم اما پشیمون شدم فکر میکردم خود به خود حل بشه اما نشده باتشکر

    • مشاور , می 24, 2017 @ 6:01 ب.ظ

      با سلام
      خیر این مساله به خودی خود حل نمی شود و بهتره به نظرم ابتدا به روانپزشک مراجعه کنید و بعد اگر نیاز به دارو نداشتید و مشکل مرتفع می شد به روانشناس شما رو ازجاع می دهند .اختلال وساس فکری چیزی نیست که خودش بهبود بیایند منتهی دوره درمان یک ساله دارد و بعد فرد کارکرد قبلی و تمرکز به زندگیش بر می گردد .کمال طلبی ویزگی وسواس است و اینکه هیچ چیزی فرد را راضی نمی کند برای همین تلاش می کند و لی باز از نتیجه رضایت کافی را ندارد .
      قطعا شرایط تنش زا و استرس باعث شدت افکار وسواسی می شود و بدونید که کم کم فرد ممکنه نوع افکارش تغییر کنند و پیرامون موضوع دیگری بچرخند .
      در هر حال امیدوارم مراجعه کنید و مطمئن باشید که بهبود حاصل می شود

      در این مورد میتونید با متخصصین کانون مشاوران ایران، مشاوره تلفنی/تخصصی داشته باشید
      ۹۸۲۱۲۲۳۵۴۷۸۳
      موفق باشید

  • ناشناس , می 25, 2017 @ 10:28 ق.ظ

    سلام شاید نظر من خنده داره نظر بیاد اما ما یه همسایه داریم فکر میکنم شاید مشکل خیلیا باشه بسیار فضوله من دختر ٢٩ ساله هستم هر بار من رو میبینه میپرسه کجا میری و تا نگی ولت نمیکنه و بعد تیکه میندازه مامانم میگفت الکی بگو بیرون خرید اما فایده نداره حای گاخی رفت و امد همسایه ها و مهموناشون رو زیر نظر داره مثلا چند وقت پیش به یه دختر خانومی که اومده بود داخل یکی از واحد ها و داشته برگشته که بره گفته تو کی هستی و اون دختر جواب نداده و به اون دختر فوش داده و گفته مگه نمیگم تو کی هستی متاسفانه همسایه های ما هم برخورد درستی با این خانوم ندارن یعنی اصلا مقابل رفتارش وای نمیستن و رفتار ایشون واقعا ازار دهنده هست به بچه های داخل کوچه گیر میده به هرکس که داخل حیاط بره و بخواد به باغچه نگاهی بندازه گیر میده و اگه کسی به باغچه دست بزنه یا گلی بکاره وسط حیاط داد میزنه کی اینکارو کرده و دعوا راه میندازه و بسیار بد دهن هست ایشون

    • مشاور , می 25, 2017 @ 6:27 ب.ظ

      با سلام خب ایشون مشکلاتش محرزه و به نظرم باید فردی بهشون توصیه کنه که پیگیر درمان رفتارهاشون باشند .
      اگر تنها زندگی می کنه و مسن هم هست احتمالاتی مطرح است .ولی به طور کل این ویزگی های اختلال شخصیت است البته باید دید حساسیت شماست یا سایرین هم همین نظر رو دارند .در هر حال خودتون به تنهایی نمی تونید اقدام کنید و ممکنه ایشون هم تا وقتی این رفتارش بهش اسیب نزنه متوجه نشه که باید پیگیری کند .توجه همسایه ها به این فرد و اصطلاحا حساب بردن از این ادم مشکلاتی رو ایجاد خواهد کرد .اگر توجهی نداشته باشید و پاسخ گو نباشید و حتی در برابر فحش و ناسزا خنثی باشید شخصیت درون این ادم ها که شکنندگی دارد تخریب می شود و شاید به رفتارشون آگاه تر شوند منتهی اکنون برخورد همسایه ها باعث تقویت رفتارها و باور اینکه او قدرتند است می شود
      در این مورد میتونید با متخصصین کانون مشاوران ایران، مشاوره تلفنی/تخصصی داشته باشید
      ۰۲۱۸۸۴۱۹۸۳۲
      موفق باشید

      امیدوارم همه در جهت بهبود شرایط همکار ی کنند.

  • ناشناس , می 25, 2017 @ 11:42 ب.ظ

    بله در مورد همسایمون نه تنها همسایه ها هنین نظر رو دارند بلکه. تمام کوچه ما ایشون رو میشناسن و حتی بعضی ها برای انتقام گیری از این خانوم اقداماتی کردن و ایشون تنها نیستن همسری دارن که از دیت ایشون اصلا خونه نمیاد و خودش رو شدیدا در گیر کار کرده و بچه هم ندارن برادر من ایشون رو دیده که داشته گریه میکرده من هم موافقم ایشون مشکل از درون و روان دارن اتفاقا احساس قدرت هم کرده چون کسی جلوش نایستاده از همسایگان به نظر من موضوع مهمیه و هیچ کسی هم اقدامی نمیکنه برای همین من با شما مشاوره کردم

    • مشاور , می 26, 2017 @ 11:16 ق.ظ

      با سلام اگر می خواهید شرایط تغییر کند حداقل به صورت کمک به اون فرد باید تلاش کنید و اگر نشد و نتونستید قانعشون کنید خب دیگه وظیفه شما نیست .که به تنهایی با این شرایطی که فرمودید در مقابل ایشون بایستید .و قرار هم نیست صرف گرفتن مشاوره معجزه ای اتفاق بیفت د به هر حال هدف هم فکری برای بررسی شرایط است .
      در این مورد میتونید با متخصصین کانون مشاوران ایران، مشاوره تلفنی/تخصصی داشته باشید
      ۰۲۱۲۲۶۸۹۵۳۴

      موفق باشید

  • نگار , می 28, 2017 @ 2:56 ب.ظ

    سلام..دختری هستم ۲۰ ساله مدت یک سال و نیمه با فردی اشنا شدم میدونن ک شکل گیری ارتباط جدی به این صورت درست نیست ولی نا خواسته حرفایی گفته شد ک بهش علاقه مند شدم و تقریبا ۳ ماه پیش با خانوادش و خانوادم صحبت کرد ک بخاطر مسافت بین شهرهامون مخالفت کردن و مسائلی از قبیل دانشجو بودنمون
    و با توجه به رفتاری ک چن وقت پیش ازین شخص دیدم نسبت بهش خیلی بی اعتماد شدم و فک میکنم قصد بازی کردن با احساس منو داشته و نمیتونم احساس شخص دیگ ای رو باور کنم و این افکار مزاحمی ک برام پیش اومده باعث افت تحصیلی شدید من شده و نمیخام این روند ادامه داشته باشه
    ضمن اینکه این شخص توی ارتباطش با من همیشه میخاسته و میخاد ک من در هر صورت خوشحال باشم و خب موجب خوشحالی اونم بشم و خب این امکان پذیر نیست توی هر شرایط هر شخص یه مشکلاتی داره ک اگه بخاد کنار یه نفر دیگ زندگی کنه باید مشکلاتشو هم درمیون بذاره باهاش و این اواخر توی رفتارش اون احساسی رو ک میگفت فک میکنم دیگ نداره و منم ازین نوع ارتباط داشته باهاش خسته شدم چون بنظرم دنبال تفریح خودشه و خوشحالی و ناراحتی من براش مهم نیست برای همین میخام فراموشش کنم ولی بخاطر احساسی ک نسبت بهش پیدا کردم فک میکنم نمیتونم خواهش میکنم کمکم کنین ممنون

    • مشاور , می 28, 2017 @ 6:01 ب.ظ

      با سلام
      اگر هنوز ایشون به ازدواج تمایل دارند و خانواده ها توافق کردند می تونید با هم برای رفع سوتفاهم ها و شناخت بهتر به روانشناس مراجعه کنید .اینکه خب ایشون توقعات بی جا داشته باشند و فکر می کنید می خواهند از احساسات شما سواستفاده کنند در مشاوره حضوری مشخص خواهد شد .اینکه شما وابسته شدید و شاید منطقی قضاوت نکنید درسته ولی باید بدونید ازدواج مساله یک عمر زندگی است که کوچکترین اشتباه در شناخت طرف مقابل ممکنه صدمات جبران ناپذیری رو ایجاد کند ..اگر واقعا برای عدم اعتمادتون دلیل دارید بهتره دیگه ادامه ندید .
      و این ارتباط تمام شود چون ادامه دادن وابستگی بیشتر و کم تر می تونید منطقی بررسی کنید .امیدوارم خوشبخت باشید و تصمیم درستی بگیرید .
      در این مورد میتونید با متخصصین کانون مشاوران ایران، مشاوره تلفنی/تخصصی داشته باشید
      ۰۲۱۲۲۶۸۹۵۳۴
      موفق باشید

  • راهنما , می 29, 2017 @ 2:42 ب.ظ

    مردان موجوداتی هستند که به سختی می‌توانید ذهنشان را بخوانید و اینکه بفهمید مرد زندگی‌تان کی برای برداشتن قدم بزرگ بعدی و ازدواج آمادگی دارد، بسیار دشوار است. درست حدس زدید، منظورمان از قدم بزرگ بعدی چیزی نیست جز ازدواج . وقتی مدتی است در یک رابطه هستید، بعد از اینکه درمورد طرف‌مقابلتان تقریباً شناخت پیدا کردید، متوجه می‌شوید که نکته متفاوتی در او هست. اما همیشه اینقدرها آسان نیست! بنابراین برای اینکه به شما کمک کنیم که بفهمید خواستگارتان آمادگی دارد حلقه دستتان کند یا نه، ۱۰ نشانه آورده‌ایم:

    مردی که برای ازدواج آمادگی دارد، به شما پیشنهاد خواهد کرد که یک حساب بانکی مشترک با هم باز کنید. برای خرید ماشین یا خانه حتماً با شما مشورت خواهد کرد. یا می‌بینید که نگران پس‌اندازش است و دلیل آن را هم به شما نمی‌گوید. اینها نشانه‌های بزرگی هستند که نشان می‌دهد مرد زندگی‌تان برای فراتر از رابطه‌ای که الان دارید آمادگی دارد. اگر برنامه‌ای در ذهن خود برای سپری کردن باقی عمرش در کنار شما نداشت، زیر بار چنین تعهداتی نمی‌رفت.

    بااینکه شاید هنوز برای بچه‌دار شدن آماده نباشد اما ممکن است موضوع آن را به میان آورد. ممکن است درمورد بچه‌دار شدن خودش و شما شوخی کند یا درمورد اینکه بچه‌هایتان چه شکلی خواهند شد یا چطور بزرگشان خواهید کرد. اگر می‌بینید که درمورد بچه‌دار شدن با شما حرف می‌زند، چه شوخی و چه جدی، پس مطمئناً برنامه دارد که این اتفاق روزی بیفتد. بچه تعهد بسیار بزرگی است و معمولاً کسی درمورد آن بیهوده حرف نمی‌زند. حتماً آماده شروع زندگی طولانی مدت و تشکیل خانواده کنار شماست.

    ممکن است از مردی که آماده ازدواج است بشنوید که، «تو همانی هستی که همیشه می‌خواستم». چرا؟ طرف شما به هیچ عنوان به کس دیگری برای ازدواج فکر نمی‌کند. شما مهمترین فرد در زندگی او هستید و اصلاً دلش نمی‌خواهد این وضعیت تغییر کند.

    آیا او شما را به مراسم‌ها و مهمانی‌های خانوادگی دعوت می‌کند؟ اگر اینکار را می‌کند، پس از همین حالا شما را عضوی از خانواده خود می‌داند. او می‌خواهد با خانواده‌اش آشنا شوید و دوست دارد آنها هم شما را بشناسند. حتی ممکن است دوست داشته باشد شما هم او را با خانواده‌تان آشنا کنید. این نشانه حتمی آمادگی او برای ازدواج است.

    البته حتی در ابتدای رابطه خیلی مهم است که شروع به ایجاد اعتماد کنید. اما منظور ما از اعتماد این است که در یک نقطه از رابطه، وقتی مردی می‌فهمد که دوست دارد تا آخر عمر با یک دختر باشد، بدون تردید اعتماد کامل خود را از آنِ او خواهد کرد. این یعنی درمورد همه چیز به شما اطمینان کرده، درمورد موضوعات مهم با شما مشورت می‌کند، شما را از همه امور زندگی خود مطلع می‌سازد و دوست دارد چیزهایی که برای خودش مهم است برای شما هم مهم باشد. به نظرات شما اعتماد دارد و در امور مختلف از آنها استفاده می‌کند. ازآنجا که بیشتر مردها بسیار مغرور هستند، هیچوقت توصیه کسی را نمی‌پذیرند مگراینکه واقعاً او را دوست داشته باشند.

    مه مردها وقتی متوجه چیز مشکوکی در دختر موردعلاقه‌شان می‌شوند، حسادت می‌کند. اما مردهایی که با دختری هستند که می‌خواهند با او ازدواج کنند، کاملاً به او اعتماد خواهند کرد. درنتیجه لازم نمی‌بینند سر مسائل کوچک حسادت کنند. به عشق شما اعتماد دارد و می‌داند شما هیچوقت کاری که دوست ندارد را انجام نمی‌دهید. پس اگر او سعی نکرد هر مردی که به شما نگاه می‌کند را از روی غیرت بکشد، نگران نشوید! این احتمال هست که به رابطه‌اش با شما اعتماد کامل دارد.

    آیا او از نشستن با شما در مطب دکتر متنفر است؟ آیا از رفتن برای ناهار خانه خواهرتان می‌ترسد؟ مهم نیست چه موقعیتی باشد، وقتی می‌فهمد که دوست دارد با شما ازدواج کند، هر کاری که تصور کند شما را خوشحال می‌کند را علیرغم میل خود انجام خواهد داد. شاید باز کمی غر زده و شکایت کند اما تلاش خود را برای انجام آن کار به نحو احسن به کار می‌گیرد.

    مردی که آمادگی ازدواج دارد، وقتی درمورد آینده خود صحبت می‌کند حتماً از شما هم اسم خواهد آورد؛ چه برای خریدن یک خانه جدید باشد، چه رفتن به یک شهر دیگر یا عوض کردن کارش. مطمئناً از چنین مردی می‌شنوید که نگران است برنامه‌هایش برای آینده برای شما هم خوب باشد و خیلی دوست دارد نظر شما را درمورد آنها بداند.

    اگر ناگهان (به طریقی مثبت) تغییر می‌کند و عشق بیشتری به شما نشان می‌دهد، برای انجام کارهای خاص که شما دوست دارید بی اندازه به زحمت می‌افتد، و جمله «دوستت دارم» را خیلی خیلی بیشتر به زبان می‌آورد، احتمالاً آماده است که حلقه برای پیشنهاد ازدواج را از جیب خود درآورد. وقتی مردی آماده خواستگاری کردن از دختری است، بسیار احساساتی‌تر می‌شود و توجه بیشتری به شما نشان می‌دهد.

    آیا سایز انگشت انگشتری‌تان را پرسیده است؟ تابحال پرسیده که دوست دارید عروسی رویایی‌تان چطور باشد؟ آیا حرفی از ازدواج پیش کشیده است؟ اگر اینطور است، مطمئن باشید که برای خواستگاری کردن کاملاً آماده است!

  • zahraaaaa , می 29, 2017 @ 10:26 ب.ظ

    سلام من قبلا هم بهتون پیام دادم ..من دختری ۱۹ساله هستم ک حدود دو ماه متوجه شدم کندم موهای سرم ب دلیل وسواس موکنی من تو این سه سال ک خیلی شدت نداشت و حدود یک ساله شدید شده تازه متوجه شدم این ی بیماری روانیه..بهم گفتین روانشناس مراجعه کنم اما من ن میتونم پیش روانشناس برم ن حتی نمیتونم چنین هزینیه ای رو پرداخت کنم حتی با روانشناس تلفنی..لطفا کموم کنید من واقعا دیگ اعصابم خورد شده چیکار کنم ک درمان بشم از اینکه مورد سرزنش بقیه قرار بگیرم بیشتر حالمو بد میکنه دارم سعی میکنم کمتر تو جمع باشم و از همه دوری میکنم حتی دیگ درسم نمیخونم..تو رو خدا کموم کنید دلم ارامش میخاد دلم خوشحالی میخاد من این ادم ک الن هستمو نمیخام ..ببخشید:(((((۴

    • راهنما , می 31, 2017 @ 3:15 ب.ظ

      در این مورد میتونید با متخصصین کانون مشاوران ایران، مشاوره تلفنی/تخصصی داشته باشید
      ۰۲۱-۲۲۳۵۴۲۸۲

  • zahraaaaa , می 29, 2017 @ 10:29 ب.ظ

    البته اینکه این بیماری چطور شروع شد و چرا این یک سال زیاد شد رو هم میدونم البته فک میکنم..شما تنها امید من واسع درمان من هستید ..امیدوارم بتونم لطفتونو جبران کنم

  • مريم , می 30, 2017 @ 4:55 ق.ظ

    سلام خسته نباشید من ٢۶ سالمه و از ١۵ سالگی عادت بد دستکاری کردن جوش صورت و بدنم رو دارم جوری که واقعا از کنترل خودم خارج، و بی اراده این کار رو انجام میدم واقعا هم خسته شدم چون خیلی پوستم خراب شده ، و وقتی درس میخونم به خاطر این عادت تمرکز ندارم موقع درس خواندن هم انجام میدم و وقتی هم عصبی هستم بیشتر تمایل به این کار دارم، ممنون میشم راهنماییم کنید که چگونه این عادت بد رو ترک کنم

    • مشاور , می 31, 2017 @ 11:38 ب.ظ

      با سلام
      اگر شما هم به عادت ناخوشایند کندن جوش‌ها هنگام ملال، اضطراب یا قرار گرفتن در جلوی آینه هستید و می‌خواهید پوست بهتری داشته باشید، حتما باید این عادت ناخوشایند را ترک کنید و راه‌هایی را پیدا کنید که به وسیله آن‌ها بتوانید حواستان را از این موضوع پرت کنید تا وضع را از این که هست بدتر نکنید.

      گام ۱: از رفتارهای خود یادداشت برداری کنید. روانپزشکان می‌گویند اولین گام برای متوقف کردن رفتارهایی مانند کندن جوش، شناسایی وضعیت کنون و زمان انجام این کار است. این کار به شما کمک می‌کند تا چیزهایی را که موجب به وجود آمدن این رفتار می‌شوند، بشناسید. شما می‌توانید از زمانی‌هایی که به این کار می‌پردازید، اطلاعات بیشتری گردآوری کنید چه زمانی که مشغول تماشای تلویزیون هستید و چه وقت‌هایی که در حال نگاه کردن به تلویزیون همه این اطلاعات به شما کمک خواهد کرد تا با نزدیک شدن به این زمان‌ها برای آن آماده باشید و حواس خود را از آن پرت کنید.

      گام ۲: وقتی دست‌های شما میل دارند جوش‌هایتان را بکنند، حواس خود را معطوف انجام کار دیگری کنید. از یک سرگرمی که دست را مشغول نگه می‌دارد مانند بازی‌های ویدئویی یا کار با مهره‌ها استفاده کنید. اطمینان از اشتغال دست‌ها هنگام میل به کندن جوش، به شما یادآوری می‌کنند که شما نیاز به اجتناب از این کار دارید.

      گام ۳: تصویر کندن یک جوش را در خیال تصور کنید بدون آنکه به‌طور واقعی آن را انجام دهید. حرکت کندن را در ذهن خود انجام دهید و نیروی آن را در دستان خود احساس کنید. این کار می‌تواند لذت کندن جوش بدون آسیب زدن بیشتر به پوست را به شما منتقل کند.

      گام ۴: به هر نحوی شده کنترل دستان خود را برای مقابله با وسوسه کندن جوش‌ها از کار بیندازید. برای مثال این کار را از طریق نشستن روی دست‌ها یا مشت کردن دست‌ها یا حتی استفاده از دستکش انجام دهید.

      گام ۵: یک تصویر از خودتان با پوستی روشن و بدون آسیب پیدا کنید و آن را با خود حمل کنید تا الهام بخش شما برای مقابله با کندن جوش‌هایتان باشد. از آنجایی که کندن جوش‌ها فقط وضعیت آن را بدتر می‌کند زمانی که احساس نیاز به این کار در شما بیدار شد، می‌توانید به این تصویر روی بیاورید و تا رفع زمان نیاز به این کار، آن را کنار خود داشته باشید.موفق باشید

  • مریم , می 30, 2017 @ 12:37 ب.ظ

    .من چند روزه از کسی که دوسش داشتم جدا شدم.از بعد عید احساس بدی داشتم.احساس میکردم با دوست بودن من با اون به خانواده م خیانت میکنم.به خاطر همین همش اذیتش میکردم و همش حرف از جدایی میزدم.واقعا نمیتونستم احساساتمو کنترل کنم.ما ۴ ساله که دوست بودیم.۴ سال پیش من واقعا ادم مزخرفی بودم.خیلی تنها بودم همش دلم میخواست بمیرم.خسته شده بودم از زندگیم.هیچ امیدی به اینده نداشتم تا اینکه با اون دوست شدم.امید به زندگی پیدا کردم چون احساس میکردم واقعا یکی هستش که منو از ته دل بخواد.به زندگی امیدوار شدم.به خاطر اونم که شده فکر مردن رو کنار گذاشتم.تا اینکه چند ماه پیش خانواده متوجه شدن که من باهاش دوستم.اینم بگم که ما از همون اول قرار گذاشتیم دوستی پاکی داشته باشیم.اون دور بود.هروقت میومد دیدنم حتی دستمو هم به زور میگرفت.خانواده م شک به دلم انداختن که شاید هرچی گفته دروغ باشه و چطوری بهش اعتماد داری.سعی کردم متقاعدشون کنم اما گوش نمیدادن گفتن جدا شین.ولی باز ما یواشکی دوست موندیم چون همدیگه رو دوست داشتیم و الان چند روزه که جدا شدیم.به من گفت که دیگه نمیتونه رفتارمو تحمل کنه چون من واقعا به خاطر احساس بدی که نسبت به خانواده م داشتم بد رفتاری میکردم.گفت دیگه نمیخواد رابطه رو ادامه بده و منم چون دلم نمیخواست مجبورش کنم قبول کردم.من شدم دوباره همون مریم قبلی ولی با این تفاوت که دیگه نمیتونم کسی دیگه رو دوست داشته باشم.دوباره شدم همون ادم تنها.من حتی یه دوست دختر هم ندارم.و کلا ادم منزوی هستم.هرکاری میکنم تغییر کنم نمیشه.خسته شدم از این وضعیت.دلم خیلی واسش تنگه اما به خاطر حرفایی که زده جلوی خودمو گرفتم که دیگه نرم سمتش تا یه ادم بهتر از من بره تو زندگیش و خوشبخت بشه.خوشبختیش واسم خیلی مهمه.من نمیدونم با زندگیم باید چیکار کنم.کاش میشد بمیرم.لطفا کمکم کنید

    • مشاور , ژوئن 2, 2017 @ 2:12 ب.ظ

      با سلام
      دوست عزیز اینکه ایون به صورت ناجی و امید دهنده وارد زندگی شما شدند خب قطعا نقش موثری بوده ولی در هر حال امروز شما مهمه و این که دیگه ایشون رفته حالا به هر دلیلی یا مقصر شما بودید یا ایشون .باید بدونید باید برای خودتون هدف داشته باشید امکان نداره فردی ارزویی نداشته باشه ه اگر جزئی تر بشه به صورت هدف بشه بررسی کرد ..شما باید دنبال این باشید ه خودتون از زندگی چه توقعی دارید اینکه بنشینید تا یه اتفاق مسیر زندگی رو عوض کنه درست نیست وقتی شما از خودتون شمناخت دارید حاضرید به خاطر فردی گذشت کنید و براش ارزوی خوشبختی دارید یعنی نباید وازه مزخرف رو برای خودتون انتخاب کنید یعنی سطح درک و فهم بالایی دارید چون فردی بهتون گفته دیگه ارتباط نباشه با همه دلتنگی تونستید جلوی خودتون رو بگیرید تمام جملات شما یعنی فرد محکمی هستید می تونید روی پای خودتون بایستید و زندگی رو از نو بسازید .دنبال اهدافتون باشید تلاش کنید تا رضایت از خودتون رو افزایش بدید .اگر براتون مقدروه با این شرایط مراجعه حضوری داشته باشید با هر روانشناسی ه به محل زندگیتون نزدیک تر است و امیدوارم به زودی این شرایط بهبود پیدا کند وخودتون رو دست کم نگیرید و به خودتون فرصت بهتر شدن رو بدید .

      در این مورد میتونید با متخصصین کانون مشاوران ایران، مشاوره تلفنی/تخصصی داشته باشید
      دفتر سعادت آباد:
      ۰۲۱-۲۲۳۵۴۲۸۲ خط ویژه

      • مریم , ژوئن 7, 2017 @ 12:12 ب.ظ

        خیلی ممنون از پاسختون.من واقعا نمیتونم هدفمو از زندگی کردن پیدا کنم.بعضی موقع به این فکر میکنم که چرا خدا این زندگی مسخره رو افریده که همه چیزش تکراریه.دوست دارم رو پای خودم وایستم و مستقل بشم ولی با این خانواده ای که من دارم عمرا بشه.نمیگم بد هستن اتفاقا خیلی هم خوبن فقط چون دخترم دوست ندارن زیاد مستقل باشم و خودم برای خودم تصمیم بگیرم.این ۴ سال بهترین سال های زندگی من بود.همیشه مراقبم بود اما به خاطر رفتار خودم ترکم کرد.بهم گفت تلاش میکنه که دیگه به این رابطه برنگرده.منم وقتی دیدم که رو تصمیمش مصممه قبول کردم چون این ۴ سال واسم بهترین بوده میدونم که شایسته ی بهترین چیزاس.هر لحظه براش خوشبختی رو ارزو میکنم.خیلی دلتنگشم خیلی.هر دفعه ارزو میکنم کاش برگردم به ۴ سال پیش و دوباره باهاش باشم.ولی خب غیر ممکنه.خیلی ممنون به خاطر راهنماییتون.هروقت کاری پیدا کردم که تونستم خودم خرجی خودم رو بدم میرم مشاوره.نمیخوام خانواده م بیفتن تو خرج.بازم ممنون

        • مشاور , ژوئن 7, 2017 @ 7:05 ب.ظ

          با سلام
          اگر در جملاتتون دقت کنید انگیزه و هدفتون کاملا مشخصه کار پیدا کردن تلاش برای برنگشتن به گذشته هر چند برای شما لذت بخش بوده است .
          و اینکه از خانواده میگید که خوبن حواسشون به شما هست بحث استقلال رو خودمون باید ثابت کنیم که می توانیم موفق باشیم .اصلا به گذشته بر نگردید و بهش فکر هم نکنید تا این مسائل دوباره پررنگ نشن براتون شما با نوع جمله بندیتون نشون دادید ادم معقولی هستید و وانب امر رو می سنجید و به نظرم من قطعا می توانید موفق باشید و امیدوارم به زودی موفق شدن در تلاطم های زندگی و به دست اوردن انگیره و هدف رو به اشتراک بگذارید تا باقی دوستان که مراجع هستند بدانند مهم خواست افراد است و قطعا خداوند هم همراهی خواهد داشت .موفق و سلامت باشید .

          • مریم , ژوئن 7, 2017 @ 7:32 ب.ظ

            خیلی ممنونم از راهنمایی خوبتون.واقعا احتیاج داشتم با یکی حرف بزنم ممنون

          • مشاور , ژوئن 7, 2017 @ 9:41 ب.ظ

            سلامت باشید

  • دختری ناشناس , می 30, 2017 @ 5:41 ب.ظ

    شکست عشقی خوردم و بعد از اون به شدت افسرده شدم در حدی که چند بار به خودکشی فکر کردم
    خودزنی هم میکنم روی ران پام با چاقو خط خطی کردم و همچنین دستم رو
    دلم میخواد زودتر بمیرم چون از این زندگی خسته شدم
    هیچی خوشحالم نمیکنه و هیچ دلخوشی تو زندگی ندارم
    فقط به مرگ فکر میکنم و حتی یبار به این فکر کردم که یه نفرو بکشم تا اعدام بشم
    تازگیا حیوون خونگی گرفتم که یکم ارامش بهم بده
    ولی تغییر خاصی نکردم
    همه فکر و ذکرم پیش عشقمه بدون اون نمیتونم ادامه بدم
    چیکار کنم

    • مشاور , می 31, 2017 @ 11:25 ب.ظ

      با سلام
      در موارد شکست عشقی به تنهایی نمی تونید موضوع رو حل کنید و باید حتما حضورا مراجعه داشته باشید
      چون در درگیری عشقی احساس فرد بیشتر از منطق درگیر است فراموش کردن و سازاری با شرایط جدید بدون اون فر بسیار دشوار است و حیوان خانگی و این تکنیک ها جواب گو نخواهد بود امیدوارم متوجه صحبت های بنده باشید به هر حال شما حق زندگی دارید هر چند شرایط قابل درکی است و مشکلاتی که براتون پیش امده عوارض این مساله است ولی اگر قرار باشد با این رفتارها فرصت های اینده رو از دست بدید یعنی هنوز منطقی حکم فرمانیست و مطمئن باشید شما براتون این یک تجربه هر چند تلخ ولی کمک ننده در زندگی خواهد شد
      امیدوارم به زودی به حال ثبات روحی برسید و از زندگی رضایت داشته باشید

      در این مورد میتونید با متخصصین کانون مشاوران ایران، مشاوره تلفنی/تخصصی داشته باشید
      دفتر سعادت آباد:
      ۰۲۱-۲۲۳۵۴۲۸۲ خط ویژه

  • تایسیز , می 30, 2017 @ 7:29 ب.ظ

    باسلام من یساله ک ازدواج کردم از فامیلای شوهرم خوشم نمیاد اونا خیلی رفتاراشون سرده کلا رفتارشون اونجوری پدرشوهرم خیلی وقت پیشا فوت کرده دوتاهم برادر شوهر دارم ما فعلا همسایه بغلی مادرشوهرم هسیم من وقتی میرم اونجا اگ کار کنم خوشش میاد ازم اگ نکنم بدش میاد و اخم میکنه توروخدا راهنماییم کنیم من باید چیکار کنم شوهرم از این اخلاقم خوشش نمیاد درکم نمیکنه همه تقصیرارو میندازه گردن من.خواهش میکنم راهنماییم کنین

    • مشاور , می 31, 2017 @ 11:16 ب.ظ

      با سلام
      دوست عزیز در ابتدا شما هیچ وقت نباید راجب اقوام همسرتون هر چند حق با شما باشه به همسرتون نکته ای رو متذکر شوید و بازخوردی بدهید چون به هر حال هر فردی نسبت به خانواده خودش حساس است و این باعث ایجاد سوتفاهم می شود .هر چند نیت شما خیر بوده باشد در درجه دوم اینکه به هر حال اونها رفتارهاشون و اینه با شما خوب باشند منوط به انجام کاری است در غیر این صورت برخورد بدی دارند در خیلی از خانواده هایی با فرهنگ ایرانی مساله جا افتاده است و عروس جایگاه خاصی ندارد باتوه به این مسائل بهتره شما تا جایی که میشه انعطاف به خر ج داد خب همراهی کنید به خاطر زندگیتون و در غیر این صورت کلا موضع خنثی داشته باشید واصلا ذهنتون رو درگیر رفتارهای اونها نکنید .ببینید از قبل قابل پیش بینی است که خب الگوی روابطی در خانواده همسر شما چگونه است .
      پس شما هم سعی کنید در قبال اونها دیگه حساسیت نداشته باشید و به فر زندگی و بهبود روابط با همسرتون باشید .و اگر شرایطش رو دارید حتما حضوری مراجعه فرمایید .امیدوارن خوشبخت باشید

      در این مورد میتونید با متخصصین کانون مشاوران ایران، مشاوره تلفنی/تخصصی داشته باشید
      دفتر سعادت آباد:
      ۰۲۱-۲۲۳۵۴۲۸۲ خط ویژه

  • راهنما , می 30, 2017 @ 11:17 ب.ظ

    با این شماره تماس بگیرید
    ۰۲۱-۲۲۳۵۴۲۸۲

  • دختری ناشناس , می 31, 2017 @ 8:20 ب.ظ

    درادامه بگم که مو کنی هم میکنم از دردش خوشم میاد
    و اینکه شب ها باید عروسکم که یه خرگوشه بغل کنم حتما چون گردنبندی که عشقم بهم داده بود گردن اونه و فکر میکنم که اونه
    و اینکه وقتی خودزنی میکنم خیلی از سوزش و خونی که از شکاف بدنم میاد لذت میبرم
    از سرخی رنگش به وجد میام
    ولی بعدش پشیمون میشم و از خدا میخوام که منو ببخشه

    ۲۴ سالمه
    بهم بگید که وضعیتم در چه حدیه و اینکه ایا به روانپزشک مراجعه کنم یا نه؟

    • مشاور , ژوئن 2, 2017 @ 4:03 ب.ظ

      با سلام بله حتما با این شرایط باید مراجعه کنید و مشکلی که دارید با دارو قابل درمان است و در کنار ش درمان روانشناختی هم تکمیل کننده خواهد بود .البته با توه به اینکه ۲۴ سالتونه ممکنه شرایط محیطی و خانوادگی هم در این مسائل نقش داشته باشند که باید دقیق بررسی شود .وسواس موکنی هم مساله ای قابل مرتفع شدن است و نگران نباشید ولی برای رفع همه این مسائل باید زودتر مراجعه داشته باشید به نزدیکترین روانپزشک و روانشناس امیدوارم به زودی بهبود پیدا کنید

      در این مورد میتونید با متخصصین کانون مشاوران ایران، مشاوره تلفنی/تخصصی داشته باشید
      دفتر سعادت آباد:
      ۰۲۱-۲۲۳۵۴۲۸۲ خط ویژ

  • تایسیز , ژوئن 1, 2017 @ 2:51 ب.ظ

    تشکر از راهنمایی بجاتون ممنون بابت سایت خوبتون

    • مشاور , ژوئن 1, 2017 @ 6:13 ب.ظ

      موفق باشید

  • Gh Kh , ژوئن 1, 2017 @ 10:26 ب.ظ

    سلام
    یک شکست عشقی داشتم که تا امروز ۱۱۰روز درگیرشم و هر روز بدتر میشم.
    همش گریه.بغض.فکر.ناامیدی…
    الانم فکر خودکشی زده به سرم.
    لطفا کمکم کنید
    هر کاری می کنم آروم نمیشم
    خواب و خوراکم کم شده
    چه جور می تونم از عشقم که من رو ول کرده و درآستانه ازدواج هس دل بکنم.

    • مشاور , ژوئن 2, 2017 @ 3:57 ب.ظ

      با سلام
      فراموش کردن عشق – مراحل

      بخش اول: تغییر دیدگاهتان
      ۱. بفهمید که هنوز ممکن است این فرد را دوست داشته باشید. اگر تصور می‌کنید نمی‌توانید فراموشش کنید، احتمالاً دلیلی دارد. شما اوقات فوق‌العاده‌ای را با هم گذرانده‌اید و بخش مهمی از قلبتان را به او داده‌اید. حالا که تصمیم گرفته‌اید فراموشش کنید، دیگر به آن فرد طوری که دوست دارید باشد نگاه نکنید و سعی کنید خودِ واقعی‌اش را ببینید.

      • اگر به شما دروغ می‌گوید یا فریبتان می‌دهد و یا احساسش نسبت به شما عوض شده است باید بفهمید که این رابطه اصلاً رابطه سالمی برای شما به حساب نمی‌آید. ممکن است برایتان سوءتفاهم شود یا عصبانی شوید. فراموش کردن این فرد ممکن است خیلی سخت باشد اما به این معنی نیست که نمی توانید فراموشش کرده و زندگی‌تان را پیش ببرید.

      • همچنین درک کنید که فراموش کردن به این معنی نیست که دیگر نمی‌توانید آن فرد را دوست داشته باشید. فقط به این معنی است که عشق شما به او تغییر کرده است. هنوز می‌توانید او را ببینید، بهترین آرزوها را برایش داشته باشید و دعا کنید که خوشبخت شود. فراموش کردن به این معنی نیست که باید به طور کل نادیده‌اش بگیرید؛ یعنی باید بیشتر به فکر خودتان باشید.

      • به خودتان باور داشته باشید. شما چیزهای زیادی دارید. عشق یعنی فهمیدن بیشتر درمورد خودتان از طریق دیگران. با تجربه عشق‌های بیشتر، اطلاعات بیشتری درمورد خودتان به دست می‌آورید. اگر خودتان، خودتان را باور نداشته باشید، عشق بعدی‌تان چطور می‌تواند باورتان کند؟
      ۲. درک کنید که آدم‌های دیگری هم هستند–فقط شما نمی‌بینید. احتمالاً خیلی زیاد این فرد را دوست داشته‌اید که شما را به نقطه‌ای رسانده است که هیچ کس دیگری را در دنیا به جز او نمی‌بینید. فراموش کردن سخت‌ترین قسمت کار است و ممکن است زمان زیادی طول بکشد اما زندگی کوتاه‌تر از آن است که بخواهید آن را هدر دهید.

      • همه ما دوست داریم در دنیای افسانه ای زندگی کنیم که در آن همه چیز دقیقاً طبق برنامه‌مان پیش می‌رود و هیچ سختی و مشکلی وجود ندارد، اما زندگی واقعی اینطور نیست. افراد زیادی هستد که قبل از این که با یک فرد خاص بمانند، در طول زندگی‌شان با آدم‌های زیادی رابطه عاشقانه برقرار می‌کنند.

      • سعی کنید خوش‌بین باشید. نیمه پر لیوان را ببینید. به جای اینکه فکر کنید، «من عشقم را از دست دادم»، فکر کنید «من الان مجردم!». به جای اینکه فکر کنید «کسی که خیلی وقت بود می‌شناختم را از دست دادم»، فکر کنید «حالا باید با آدمهای زیادی آشنا بشوم». خوش‌بین بودم کمکتان می‌کند زودتر فراموش کنید.
      ۳. بدانید که ممکن است شما بیشتر از مقداری که طرف‌مقابلتان دوستتان داشته، دوستش داشته‌اید. این مورد شاید سخت باشد زیرا به احتمال زیاد طرف مقابل نمی‌دانسته است که شما چقدر عاشقش بوده‌اید. اما اشکالی ندارد. این به آن معنی نیست که شما فردی دوست‌داشتنی، جذاب یا فریبنده نیستید. فقط به این معنی است که فرصت دیگری برایتان هست که کسی را پیدا کنید که درست همان اندازه که شما دوستش دارید، دوستتان بدارد.

      • اگر تصورتان این است که شما بیشتر از طرف مقابلتان او را دوست داشته‌اید، از این بعنوان یک انگیزه استفاده کنید. فکر کنید: ترجیح می‌دهید با کسی باشید که کمتر از آن مقداری که دوستش دارید، دوستتان دارد یا به همان اندازه؟

      • درگیر این ایده نشوید که «شاید کس بهتری را پیدا نکنم». نباید هیچوقت خودتان را اسیر کسی کنید که به دردتان نمی‌خورد. بیرون بروید، به استانداردهای خودتان باور داشته باشید و سعی کنید کسی که می‌خواهید را پیدا کنید.بهتر است مستقل و شاد باشید تا در رابطه با کسی که به فکرتان نیست.
      ۴. اگر احساستان را به کسی که عاشقش هستید گفته‌اید و هیچ جوابی دریافت نکرده‌اید، درک کنید که هیچ دلیلی برای ادامه آن وجود ندارد. فراموش کردن به نفعتان است.

      • با یک فرد بی‌طرف که چنین موقعیتی داشته است حرف بزنید. یکی از دوستان یا اعضای خانواده‌تان. اگر مجبور شدید پیش مشاور هم بروید. درمیان گذاشتن فکر و احساستان با یک فرد بی‌طرف سبک‌ترتان می‌کند و کمک می‌کند زودتر فراموش کنید.

      • با درد به طرقی سازنده برخورد کنید. وانمود نکنید که غصه‌ای ندارید. راه‌های فرار خلاقانه‌ای پیدا کنید مثل هنر یا گفتگو تا دردتان را از طریق آن بیرون بریزید. سعی کنید بیشتر وقت‌ها به آن فکر نکنید زیرا فکر کردن مداوم به آن بدترش می‌کند.
      ۵. تصمیم بگیرید می‌خواهید همچنان دوست بمانید یا نه. به خودتان بستگی دارد. خیلی سخت است که دوستی یک عشق قدیمی را با استقلال تازه‌تان در کنار هم داشته باشید. بیشتر افراد تصور می‌کنند آسان‌تر است که یک دوستی دور با فردمقابل نگه دارید اما تصمیم با خودتان است.
      بخش دوم: برگرداندن استقلال شخصی
      ۱. به مسافرت بروید. لازم نیست یک سفر رویایی باشد. مهم این است که فقط مناظر تازه ببینید و چیزی شما را مشغول نگه دارد. افراد زیادی باور دارند که تغییر محل موقتی باعث می‌شود ذهنتان را پاک کنید و به وضعیت عادی برگردید.

      • با محلی‌ها معاشرت کنید. اگر قرار است همیشه خودتان تنها باشید چه فایده‌ای دارد که به محلی جدید بروید؟ با محلی‌ها معاشرت کنید، به داستان‌هایشان گوش دهید و خوش بگذرانید.

      • زمان‌هایی را به تنهایی بگذرانید. سعی کنید از استقلال کنونی‌تان شاد شوید. اگر نتوانید به تنهایی شاد باشید، چطور فردی که قرار است بعدها به زندگی‌تان بیاید می‌تواند با شما شاد شود؟
      ۲. به دوستان و خانواده تکیه کنید. دوستان و خانواده‌تان در هر شرایطی در دسترس شما هستند – از آنها استفاده کنید! وقتی احساس ناراحتی می‌کنید، با اعضای خانواده وقت بیشتری را بگذرانید یا با دوستانتان قرار گذاشته و بیرون بروید. دوستان و خانواده‌تان درست به همان اندازه یک شریک عاشقانه دوستتان دارند اما به طریقی متفاوت.

      • برای اتفاقاتی که می‌افتد به نزدیک‌ترین دوستتان پناه ببرید. اگر آمادگی شنیدن نصیحت دارید، از دوستتان بخواهید این کار را بکند. بهترین دوست شما از دیدی شما را می‌بیند که خودتان نمی‌توانید و دیدگاهی واقعاً تازه به شما خواهد داد. دوست نزدیک شما هر کاری هم که نتواند بکند، فرصتی برای بیرون ریختن حرف‌های دلتان در اختیار شما قرار می‌دهد و باعث می‌شود فکر کنید ارزشمندید.
      ۳. همه یادگاری‌های رابطه قبلی را از دیدرس خود دور کنید. شاید خیلی جالب به نظر نرسد اما لازم و ضروری است. فراموش کردن یک عشق قبلی مستلزم این است که در آینده زندگی کنید نه گذشته. همه عکس‌ها، یادداشت‌ها، فیلم‌ها، هدیه‌ها و هر چیز دیگری که به او مربوط می‌شود را جمع کرده و در جایی دور از دسترس و دیدتان بگذارید. کار ناراحت‌کننده‌ای است اما روحیه‌تان را بهتر خواهد کرد.

      • به خاطر داشته باشید که برداشتن و دور کردن به معنی از بین بردن نیست. ممکن است دوست داشته باشید که همه یادگاری‌هایتان را نگه دارید، درست همانطور که ممکن است نخواهید آن فرد را به طور کل فراموش کنید. شاید دلتان بخواهد وقتی به کل رابطه را پشت سر گذاشتید، نگاهی به آن یادگاری‌ها بیندازید.
      ۴. همانطور که غصه می‌خورید، حتماً خودتان را خالی کنید. خیلی‌ها تصمیم می‌گیرند همه احساساتشان را جایی بنویسند. وقتی حوصله‌اش را داشتید، یک تکه کاغذ بردارید و افکارتان را روی آن یادداشت کنید. با این روش وقتی توانستید به خوبی رابطه را پشت سر بگذارید، با خواندن آن نوشته‌ها خواهید فهمید که چقدر قوی بوده‌اید که توانستید آن را فراموش کنید.

      • چه حسی دارید؟ پنج سال پیش اگر در چنین موقعیتی می‌بودید چه حسی داشتید؟ پنج سال دیگر در چنین شرایطی چه حسی خواهید داشت؟ به این فکر کنید که آن رابطه چه معنا و مفهومی برایتان داشته است.

      • فقط از طریق نوشتن نیست که می‌توانید خودتان را تخلیه کنید. نقاشی، طراحی، رقص، ساخت و ساز و دویدن راه‌های عالی دیگری برای آن هستند. هر چه که باشد، باید از ته قلبتان باشد و چیزی که از آن به دست آید، فوق‌العاده خواهد بود.
      ۵. از جسمتان خوب مراقبت کنید. به طور مرتب ورزش کنید. اگر آنقدر از بر هم خوردن عشقتان غصه می‌خورید که تصور می‌کنید به جسمتان آسیب می‌زند، حتماً با یک مشاور صحبت کنید.
      ۶. وقتی آماده بودید، دوباره در جستجوی عشق باشید. این فرایند ممکن است ماه‌ها طول بکشد یک حتی یک سال. اگر هنوز آماده نیستید، خودتان را مجبور نکنید؛ نه برای خودتان و نه آن فرد جدید منصفانه نیست. بدانید که آدم‌های زیاد دیگری هم هستند که اگر به آنها فرصت دهید، برایتان احترام و ارزش قائلند.

      • خیلی‌ها تصور می‌کنند که اگر وارد رابطه‌های سرسری شوند کمک می‌کند که زودتر فراموش کنند. اگر تصمیم به این کار گرفتید، حتماً این کار را به دلایل درست انجام دهید: اینکه مثلاً به دنبال محبت هستید، دیدن آدم‌های جدید برایتان جالب است و … دقت کنید که برای جلب حسادت فرد قبلی هیچوقت وارد چنین رابطه‌هایی نشوید چون ارزشش را ندارد.

      • از اشتباهاتتان درس بگیرید. وقتی دنبال فرد جدیدی هستید که عشقتان را با او سهیم شوید، با انجام اشتباهات قبلی یک دل‌شکستگی دیگر را رقم نزنید. اشتباهات و تقصیراتتان در رابطه قبلی را پیدا کرده و سهی کنید دیگر آنها را تکرار نکنید.

      • خودتان باشید. مهم نیست که با چه کسی آشنا شوید، فقط باید خودتان باشید. برای اینکه کسی دوستتان داشته باشد، باید خود واقعی‌تان را به او نشان دهید. آنها باید بپذیرند که اشتباهاتشان را بپذیرند، آنها را برای پارتنر جدیدشان عنوان کنند و بدانند که پارتنرشان هم آنها را قبول می‌کند.
      نکات

      • کسی که شما برایش فقط یک گزینه هستید را به اولویت زندگی‌تان تبدیل نکنید.

      • وقتتان را برای کسی که با شما وقت نمی‌گذراند تلف نکنید.

      • اگر احساس عصبانیت و افسردگی دارید، سعی نکنید انتقام بگیرید، فقط درمورد آن با یکی از دوستانتان حرف بزنید. هیچکس ارزش اینهمه ناراحتی و غصه شما را ندارد.

      • یادتان باشد که بالاخره فراموشش خواهید کرد اما باید از کارهایی که شما را یاد او می‌اندازد دست بکشید. زندگی بسیار کوتاه است و نباید خودتان را نگران این کنید. تا می‌توانید از آن استفاده کنید.

      • اشکالی ندارد که بعد از آن احساس ناراحتی و تنهایی کنید، فقط مطمئن شوید که نگذارید خیلی اذیتتان کند. گاهی‌اوقات احساس ناراحتی و گریه باعث می‌شود حالتان بهتر شود.

      • زمان بهترین دارو است.

      • به جای اینکه بخواهید فردی خاص دوباره وارد زندگی‌تان شود، عشق و خوشبختی بخواهید.

      • تلفنتان را عوض کنید تا مدام پیام‌های قبلی‌تان را چک نکنید.

      • فراموش کردن خیلی سخت است اما اصلاً دلیلی ندارد که بگذارید آسیب ببینید و یا با شما بدرفتاری شود. شما لایق بهترین‌ها هستید!موفق باشید

      • Gh Kh , ژوئن 3, 2017 @ 1:48 ب.ظ

        سپاس گزار از راهنمایی ارزشمن شم

        • مشاور , ژوئن 3, 2017 @ 5:26 ب.ظ

          سلامت باشید

  • Atiye , ژوئن 2, 2017 @ 10:15 ق.ظ

    سلام
    من حدود ۴ ماه هست که بعد از صبحانه قرص سیتالوپرام مصرف می‌کنم که الان پزشک دوزش رو برای من افزایش داده و ۳ هفته هست سیتالوپرام ۴۰ مصرف می‌کنم
    می‌خواستم بدونم روزه باعث اختلال در درمان من میشه؟

    • مشاور , ژوئن 2, 2017 @ 3:36 ب.ظ

      با سلام
      اصولا در مصرف داروهای روانپزشکی بسته به دوز مصرفی دارد و اگر روانپزشک شما تایید می کنند روزه داری را مصرف کنید ولی عموما برای افراد همان وعده مصرفی را در افطار و یا سحر تجویز می کنند و مشکلی هم پیش نمی اید ولی علتی که بدون قطعیت بیان می کنم این است که خدای ناکرده دچار عوارضی نشوید چون روانپزشکی که شما را معاینه کرده و در جریان مشکل شماست بهتر می تواند راهنمایی کند سلامت و موفق باشید.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *