مرکز مشاوره
  • July 13, 2022
  • اخرین بروزرسانی ژوئن 21, 2022 2:41 ب.ظ
  • تهران

مشاوره روانپزشکی- مرکز مشاوره آنلاین

روان درمانی بدن و ذهن

مشاوره روانپزشکی- مرکز مشاوره آنلاین شامل موارد مختلفی است.

در این بخش ویدیوهای مختلفی برای شما قرار داده شده است.

بخش اول شامل ویدیو موفقیت است.

مشاوره روانپزشکی به سوی موفقیت

چگونه می توان مسیر موفقیت را طی کنیم؟

موفق بر اساس اهداف هر شخص تعریف می شود.

می توانید برای مطالعه بیشتر به سایت مرکز مشاوره مراجعه کنید.

برخی موفق در کسب درآمد را موفق می دانند.

برخی داشتن زندگی شمترک را موفقیت می دانند.

برخی دیگر نگاه عمیقتری دارند و بودن در بالاترین سطح توانایی خود را موفق می یابند.

موفق می تواند تعاریف مختلفی داشته باشد و برای هر فرد متفاوت باشد.

ولی راه رسین به موفق معمولا یکسان است.

 

مرکز مشاوره آنلاین به سوی خودشناسی

درک ما در مورد زیبایی چیست؟

چه چیزهایی ما را شاید می کند؟

معیاهای ما برای انتخاب هایمان چیست؟

احساس ما از شادی چیست؟

احساس ما در مورد زیبایی چیست؟

 

مشاوره تغدیه مناسب کودک

چگونه به کودکانمان در مورد غذا خوردن آموزش دهیم؟

چه روش هایی برای تغذیه کودکان موثرتر است؟

مشکلات تغذیه چه نوع اختلالاتی است؟

راه درمان روانشناسان برای درمان این اختلال چیست؟

ویدیو زیر به بخشی از سوالات شما پاسخ خواهد دارد.

 

آرایش در مورد شما چه می گوید؟

چرا زنان آرایش می کنند؟

رفتار انسان پیچیده است.

و احتمالاً دلایلی دارد اما جای بحثی نیست که افزایش جذابیت می تواند مهم ترین دلیل پشت رفتارهای انسان باشد.

بسیاری از تحقیقات نشان داده اند زنانی که آرایش می کنند توسط هر دو ارزیابان زن و مرد جذاب تر قضاوت می شوند.

این مسئله به دلیل آن است که آرایش موجب اغراق در زنانگی چهره می شود (رنگ طبیعی لب در زنان نسبت به مردان، و چشمان نسبت به پوست اطراف آنها تیره تر است) و یا اینکه با آرایش چهره جوانتر به نظر می رسد (حتی رنگ پوست نیز نشان از جوانی دارد).

آرایش اثراتی دیگر بر نحوه ای که زنان فراتر از زیبایی درک می شوند دارد.

زنانی که آرایش می کنند به داشتن تمایل بیشتر به مردان و بی بند و بارتر و نیزمحدودیت کمتر در گرایش جنسی اجتماعی قضاوت می شوند (که دقیقاً لفظ عامیانه ای برای تمایل و تأیید کننده روابط جنسی کوتاه مدت و بدون تهعد است).

امروزه مهم است گفته شود که صحت داشتن این ادراکات از آرایش نباید مسئله ساز باشد.

شاید انتخاب افراد و یا روابط جنسی آنها امروزه شخصی تر شده و مسائل دیگری مهم باشند.

اما همینقدر نیز مهم است گفته شود که دانشمندان دریافتند که مردان به چیزی که ما آن را “سوگیری جنسی بیش ادراکی” می نامیم تمایل دارند: نوعی گرایش به تفسیر رفتارهای طبیعی دال بر تمایل و علاقه جنسی.

اگر مردی بفهمد زنی خواهان سکس است و آن درست باشد پس همه چیز محیا است. این وضع وقتی اتفاق می افتد که به فرض زنی تمایل دارد اما وقتی زن میلی نداشته باشد خود مسائل دیگری به دنبال دارد.

کارلوتا باتریز از دانشگاه گتیزبورگ پنیسیلوانیا حدود ۷۰ زن جوان را به آزمایشگاه خود دعوت کرد.

همه زنان به طور منظم آرایش می کردند و به طور متوسط هر ماه ۱۱ دلار را صرف خرید لوازم آرایش می کردند و حدود ۱۲دقیقه در هر روز را نیز صرف آرایش پاک کردن صورت می کردند.

از زنان دو مرتبه عکس گرفته شد: یکبار با آرایش معمول آنها درخلال روز و یکبار دیگر بدون هیچ آرایشی.

سپس، گروهی از داوطلبان زن و مرد جذابیت این زنان و میزان راحت بودن آنها برای لذت از سکس معمولی را ارزیابی کردند.
زنان زمانی که آرایش داشتند جذابتر و دارای راحتی بیشتر در یک سکس معمولی ارزیابی شدند نسبت به حالت بدون آرایش. این نتیجه درست بود خواه ارزیابی ها توسط مردان صورت می گرفت یا زنان.

اما آیا این ادراکات درست هستند؟

باتریز از زنانی که عکس گرفته شده بود خواست تا پرسشنامه ای در مورد نگرش های خود به سکس معمولی را تکمیل کنند.

زنان با تمایلات جنسی محدود، پول و زمان زیادی صرف آرایش نکرده بودند. عکس های زنان برای اطلاع از حد و حدود آرایش ارزیابی شد:

زنان بدون محدودیت جنسی آرایش بیشتری نکرده بودند.

همچنین، ارزیابی زنان از گرایش جنسی اجتماعی خود، با قضاوت های ارزیابان زن و مرد مطابقت نداشت:

رابطه ای بین ارزیابی از خود و ارزیابی های دیگر زنان وجود نداشت؛

حتی تخمین مردان نیز اشتباه از آب درآمد، محدودیت بیشتر زنان را محدودیت کمتر گزارش کردند.

تحلیل بیشتر نشان داد که اداراکات مردان کاملاً بر پیامدهای مثبت آرایش بر جذابیت مبتنی بود:

جذابیت بیشتر زنان به عنوان راحتی بیشتر در سکس معمولی تعبیر شد، اگرچه خودگزارش دهی های زنان این را غیرواقعی جلوه داد.

محققان گفتند که نتایج ما نشان می دهد که آرایش کردن سرنخ دهی درستی در گرایش جنسی اجتماعی نیست.

محققین این مطالعه می گویند:

پس، با آرایش زنان جذابتر به نظر می رسند اما شواهدی برای اینکه خودآرایی به معنای چیز مهمی اعم از انگیزه یا شهوات جنسی زنان باشد وجود ندارد.

اما نمی توان گفت که این مطالعه تنها زنانی کهبه طور منظم آرایش می کنند را بررسی کرده است،

ممکن است از نظر روانشناسی و رفتاری بین زنانی که به طور منظم آرایش می کنند و زنانی که اصلاً آرایش نمی کنند تفاوت وجود داشته باشد.

همچنین، لازم است تأثیر سبک های مختلف آرایش برای به دست آوردن همه چیز در مورد شخصیت شخص آرایش کننده، چه درست و چه نادرست، بررسی شود.
منبع:
Batres, C., Russell, R., Simpson, J. A., Campbell, L., Hansen, A. M., & Cronk, L.
(۲۰۱۸). Evidence that makeup is a false signal of sociosexuality. Personality and
Individual Differences, 122, 148–۱۵۴٫

2,426 نظرات

  • محمدی , ژوئن 2, 2017 @ 1:48 ب.ظ

    سلام و عرض ادب

    برای سردردهای مکرر و به تشخیص دکتر روانپزشک کمی افسردگی ، داروی سیتالوپرام و الانزاپین ۲/۵ تجویز کردند .

    سوال بنده این هست در توضیحات الانزاپین عوارضش ذکر شده مرگ آنی و سنگ کوپ و غیره :@ این کمی منو از استفاده دارو وا میداره . اگر مقدور است راهنمایی بکنید

    • مشاور , ژوئن 2, 2017 @ 2:52 ب.ظ

      با سلام
      دوست عزیز همه داروها عوارضی دارند اگر این طور باشد پس هیچ دارویی رو نمی تونیم استفاده کنیم منتهی نگرانی شما طبیعی است ولی باید بدونید بسته به مقدار و دوز مصرف ی دارد در هر داروی ی احتمال اوردوز وجود دارد این عوارض برای اون مساله است و شما زیر نظر روانپزشکتون دارو رو مصرف نید و هیچ مشکلی پیش نخواهد امد منتهی اگر احیانا دارو با بدن شما هماهنگی ندات و عوارضی پیدا شد حتما مشورت کنید تا داروی جایگزین معرفی شود .امیدوارم به زودی بهبودی حاصل شود و بدونید که مشکلی پیش نخواهد امد و افراد بسیاری که مشکلی مشابه شما دارند از این دارو استفاده کرده و می کنند و عوارضی هم گزارش نشده است
      موفق و سلامت باشید

      • محمدی , ژوئن 2, 2017 @ 3:36 ب.ظ

        ممنون از لطفت و راهنماییتون، که دقت کردم که وقت و حوصله صرف میکنید برای کمک و راهنمایی دیگران.

        خُرَم آن کس که در این محنت گاه
        خاطری را سبب تسکین است

        انشاءالله موفق و عافیتمند باشید

        • مشاور , ژوئن 2, 2017 @ 3:38 ب.ظ

          امیدوارم سلامت و موید باشید

  • Donya , ژوئن 2, 2017 @ 9:08 ب.ظ

    سلام شما ایدی تلگرام برای مشاوره یا کانالی ندارین

  • ستاره , ژوئن 6, 2017 @ 6:20 ب.ظ

    با سلام و خسته نباشید من ۲ ماه مبتلا به پانیک شدم با مراجعه به دکتر برایمقرص سرترالین نوشتند یکی صبح یکی شب. راستش ترسیدم چرا زیاد نوشتنو هم باعث شده استرسم زیاد شه. البته با خورون این قرص بعد از یه هفته بهتر شدن میخاستم اینو هم بدونم ایا پانیک درمان قطعی می شود یا دوباره عود میکند. از مصرف قرص ناراحتم

    • مشاور , ژوئن 6, 2017 @ 7:33 ب.ظ

      با سلام دوست گرامی پنیک مثل هر اختلال دیگری دوره درمانی دارد درسته مصرف قرص شاید ازاردنده باشد و لی خدا رو شکر که با سرترالین جواب گرفتید اگر در یک دوره یک ساله مصرف کردید و مشکل خاصی پیش نیامد انشاال بهبودی حاصل خواهد شد .و نگران نباشید و البته بسته به شت بیمار ی ممکنه سریع تر مرتفع شود برای راهکا درمان و جواب گرفتن سریع بهتره علاوه بر مصرف دارو زیر نظر روانشناس هم باشید که تکنیک هایی برای رفع این مشکل به شما می اموزند.امیدوارم به زودی بهبود ی حاصل شود بسیاری از بیمارن بهبودی قطعی را با این دو روش پیدا کرده اند .

      در این مورد میتونید با متخصصین کانون مشاوران ایران، مشاوره تلفنی/تخصصی داشته باشید
      ۰۲۱۸۸۴۲۲۴۹۵
      موفق باشید

      • ستاره , ژوئن 6, 2017 @ 7:40 ب.ظ

        ممنون از پاسخ شما راستش آرومتر شدم

        • مشاور , ژوئن 6, 2017 @ 9:46 ب.ظ

          امیدوارم موفق و سلامت باشید

  • ali , ژوئن 6, 2017 @ 8:49 ب.ظ

    سلام عری داشتم خدمتتون .من استاد دانشگاه هستم ۴۵سالمه سه تا فرزند دارم فرزند وسطیم ک دخترم هست موهای سرشو میکنه دقیقا نمیدونم چرا و کی و چجور!!پیش روانپزشک بردیمش و از اینکه یه بیمار روانی محسوب بشه از اومدن امتناع میکنه میدونم نوع بیماریش وسواس موکنیه و در مواقع استرسو اضطراب رخ میدهد اما نمیدونم چکار کنم ..خوردن قرص فلوکستین مشکلی براش پیش نمیاره؟تشکر

    • مشاور , ژوئن 6, 2017 @ 9:57 ب.ظ

      با سلام
      اگر این دارو رو دکتر تجویز کرده خیر مشکلی ایجاد نخواهد کرد .خدا رو شکر که شما فردی تحصیل کرده هستید با نام و علت اختلال اشنا هستید و باید بدونید قرار نیست هر فردی به روانپزک مراجعه می کند به مفهموم واقعی بیمار روانی باشد .این مشکل با تغییر شرایط استرس زا ایاد فضای ارام و دور از قضاوت و با نظارت روانپزشک و روانشناس مرتفع خواهد شد و دوز دارو رو نه تغییر بدید نه جایگزین کنید و نه قطع شود مگر زیر نظر روانپزشک دخترتون امیدوارم به زودی بهبودی حاصل شود .
      در این مورد میتونید با متخصصین کانون مشاوران ایران، مشاوره تلفنی/تخصصی داشته باشید
      ۰۲۱۸۸۴۲۲۴۹۵
      موفق باشید

  • علی , ژوئن 7, 2017 @ 1:10 ق.ظ

    سوال پرسیدم فلوکستین چ عوارضی واسه وسواس موکنی داره؟

    • مشاور , ژوئن 7, 2017 @ 5:54 ب.ظ

      فلوکستین (Fluoxetine) دارویی ضدافسردگی (Anti-depressant) از خانواده ی داروهای مهار کننده های انتخابی بازجذب سروتونین (SSRI) می باشد. فلوکستین در سال ۱۹۷۴ کشف شده، در سال ۱۹۸۷ توسط سازمان غذا و داروی آمریکا (FDA) تایید گشت و از سال ۲۰۰۱ حق ثبت اختراع آن باطل گشته و برای تولید در دسترس همه شرکت ها قرار گرفت.
      داروهای ضدافسردگی برای درمان طیف گسترده ای از بیماری ها ازقبیل افسردگی و سایر بیماری ها و اختلالات روانی و خلقی مورد استفاده قرار می گیرند. این داروها به افراد برای بهبود حالشان و کمک به پیشگیری از افکار و اقدامات آسیب رسانی بخود و خودکشی کمک می نمایند. بااینحال تحقیقات نشان می دهند که تعداد کمی از افراد (معمولا آنهایی که زیر ۲۵ سال دارند) بعد از مصرف قرص های ضدافسردگی، ممکن است افسردگی و یا سایر اختلالات خلقی آنها بدتر شده و یا افکار خودکشی به آنها دست داده و یا حتی اقدام بخودکشی نمایند، بنابراین لازم است همه افراد (بخصوص افراد زیر ۲۵ سال) حتی آنها که فلوکستین را برای بیماری های غیر از افسردگی استفاده می کنند، با پزشک خود درباره خطرات و مزایای داروهای ضدافسردگی مشورت نمایند.
      موارد استفاده فلوکستین و کاربرد آن
      فلوسکتین برای درمان افسردگی، اختلال وسواسی جبری، بعضی از اختلالات خوردن و حملات ترس (حملات ناگهانی و غیرقابل پیش بینی ترس و نگرانی شدید) و بعضی از انواع سندرم پیش از قاعدگی استفاده می شود. فلوکستین از خانواده ی داروهای مهار کننده های انتخابی بازجذب سروتونین (SSRI) بوده و به افزایش سروتنین (ماده شیمیایی در مغز که به حفظ تعادل روانی کمک می کند) در مغز افراد می شود.
      سایر موارد مصرف فلوکستین از قبیل استفاده برای درمان الکلیسم (اعتیاد به الکل)، اختلال نقص توجه، اختلال شخصیت مرزی، اختلالات خواب، سردرد، بیماری های روانی، اختلال استرس پس از سانحه، سندرم تورت، چاقی، مشکلات جنسی و فوبیا (ترس) مورد استفاده قرار می گیرد. این دارو بسته بنظر پزشک ممکن است برای مشکلات دیگر نیز مورد استفاده قرار می گیرد.
      نحوه مصرف فلوکستین
      فلوکستین بسته به بیماری فرد در مقادیر(دوز) و دفعات مختلفی در روز مصرف می شود. برای مصرف فلوکستین بسته به بیماری و مشکل خاص شما پزشک دستورمصرف صادر می نماید و شما باید قبل از شروع مصرف فلوکستین آن را بدقت مطالعه نمایید. بسیار مهم است که مصرف دارو را تا زمانیکه پزشک تجویز کرده ادامه دهید، حتی اگر فکر می کنید که مشکل شما بهبود یافته است. بعضی از بیماری ها زمانیکه دارو ناگهانی قطع شود، بدتر می شوند و باید کم کم اقدام به قطع دارو نمود. همچنین برای تاثیر اولیه دارو باید بین ۱ تا ۲ هفته صبر کرده و حدود ۴ تا ۵ هفته طول می کشد که دارو اثرات کامل خود را نشان دهد. بدون مشورت با پزشک اقدام به قطع مصرف دارو نکنید.
      عوارض جانبی فلوکستین
      تهوع، خواب آلودگی، سرگیجه، اضطراب، مشکل در بینایی، کاهش اشتها، خستگی، عرق کردن و یا خمیازه کشیدن، ضعف، کاهش وزن، تغییر در میل و توانایی جنسی، گلو درد، گرفتگی عضلات و خشکی دهان ممکن است، هنگام استفاده از این دارو رخ دهد. اگر هر یک از عوارض ذکر شده، رخ داد، سریعا با پزشکتان دراینباره مشورت نمایید.
      به یاد داشته باشید که پزشک شما این دارو را به این منظور تجویز کرده که اعتقاد داشته سود این دارو از ضرر و عوارض جانبی آن برای شما بیشتر می باشد و خیلی از افرادیکه این دارو را مصرف می نمایند با مشکل و عوارض جانبی جدی روبرو نمی شوند.
      اگر حین مصرف این دارو دچار عوارض جانبی نادر ولی جدی این بیماری از قبیل مدفوع خونی و سیاه، استفراغی که شبیه دانه های قهوه هست، تپش قلب، غش، تشنج، راش های پوستی و تغییر در مقدار ادرار شما رخ داد، سریعا به بیمارستان و یا پزشک خود مراجعه نمایید.
      اگر شما مبتلا به دیابت هستید، فلوکستین ممکن است برروی سطح قندخون شما تاثیر بگذارد، بهمین دلیل سطح قندخون خود را هنگام مصرف دارو به طور منظم کنترل نمایید و نتیجه آنها را با پزشکتان درمیان گذارید.
      این دارو ممکن است سطح سروتونین خون را افزایش داده و باعث مشکلی نادری بنام سندرم سروتونین شود. خطر ابتلا به این سندرم نادر زمانیکه از سایر داروهای افزایش سروتونین بهمراه این دارو استفاده می نمایید، بیشتر نیز می شود. اگر مبتلا به هریک از عوارض جدی دارو همچون تپش قلب، توهم، عدم توانایی جهت یابی، تهوع/اسهال/یبوست شدید، کشیدگی عضلات، تب غیرقابل توضیح و بیقراری و پریشانی غیرمعمول شدید، به بیمارستان و یا پزشک خود مراجعه نمایید.
      هنگام مراجعه به پزشک و یا داروساز دررابطه با داروهایی که مصرف می کنید، مشورت نمایید و وی را از داروهای مصرفیتان آگاه کنید. همچنین اگر مبتلا به هر مشکلی گشتید که ابتلا به آن را مرتبط با مصرف دارو می دانید، به پزشک مراجعه کرده و اگر مورد اورژانسی بود، به بیمارستان مراجعه کنید چراکه عوارض جانبی ذکر شده لیست کامل عوارض جانبی نبوده و ممکن است مشکل ذکر نشده‌ی دیگری نیز باقی مانده باشد. همچنین درباره عوارض جانبی، اختلالات دارویی و احتیاط های پیش از مصرف با پزشک مشورت نمایید.

  • مانیا , ژوئن 7, 2017 @ 10:56 ب.ظ

    با سلام من دوستی دارم که خیلی از کلمه ای ترنس استفاده می کنه و از من کمک خواسته و متاسفانه من در این مورد چیزی نمی دونم و از شما می خوام به من توضیح بدهید که چی کار کنم تا بتونم به دوستم کمک کنم چون حرف های عجیبی بهم می زنه که من توی خودم یک مرد حس می کنم و حتی صداش تغییر می کنه و حرف های می زنه که من ازش سر در نمیارم می خوام بهش کمک کنم اما بلد نیستم حتی از روان پزشک هم می ترسه و می گه لو می رم اون من رو می شناسه شما در این مورد چیزی میدونید که من بتونم حداقل کمکش کنم یا متوجه بشم اگر می تونید لطفا جواب این سوال رو به من بدهید
    باتشکر فراوان

    • مشاور , ژوئن 7, 2017 @ 11:52 ب.ظ

      با سلام
      ت؟ چگونه با بیماران ترنس رفتار کنیم؟

      شاید بتوان عصرحاضر را عصر انفجار بیماری اختلال هویت جنسی (ترنس سکسوالیسم) دانست. بیماری که روزگاری به دلیل فقرفرهنگی ناشی از عدم آگاهی و دانش صحیح نسبت به آن،انگ و افترا ساده ترین راه برای گریز از درک حقایق وعمده ترین علت برای خودکشی،انزوا طلبی و ابتلا به امراض روحی روانی این بیماران بود. البته از آن زمان‌هایی که ترنس ها، نرو ماده تلقی می شدند، تاکنون تلاش‌هایی برای تفهیم و شناسایی صحیح جوامع خصوصا جوامع مذهبی صورت گرفته و باعث شده تا نگاه ها به این مقوله اندکی اصلاح شود؛ اما اکنون هم به نوعی دیگر برخی بی مهری‌ها نسبت به افراد ملال جنسی وجود دارد.با این حال به زعم دست اندرکاران و مشاورین علوم رفتاری و روانشناسی تا مادامی که مطالب صحیح پیرامون این اختلال ناخواسته،دراختیار مردم قرار داده نشود، گره ای از مشکلات این بیماران گشوده نخواهد شد. به همین منظور قصد داریم به صورت ماهیانه گفت‌وگوهای کارشناسانه انجام دهیم؛ به این امید که ترنسی به دلیل بیماریش متهم به بی‌اخلاقی،تهمت،خانه نشینی و بعضا مجبور به خودکشی نشود.آنچه درادامه می خوانید گفت‌وگوی ماست با سام گشتاسبی اصل روانشناس عمومی.

      اگرچه کما بیش لایه های مختلف جامعه نسبت به بیماران ترنس اطلاعاتی دارند، اما همچنان تفکرات منفی ناشی از نوعی جهل باعث می شود تا دیدگاه‌های این‌چنینی، درد این بیماران را صدچندان کند؛ لذا باتوجه به اهمیت موضوع، بهتر است قبل ازطرح هرسوالی راجع به ماهیت این بیماری توضیح دهید.
      بله،متاسفانه همینطور است.هنوز بسیاری از مردم این اختلال را به عنوان بیماری انکار می کنند؛ حتی بسیاری از متخصصان نیز به دلیل فشارخانواده‌های بیماران، نگرش جامعه و رفتارهای نامعقول و ناخواسته بیماران ترنس، درباره این بیماری روشن و بی پرده صحبت نمی کنند…اما درخصوص چیستی این بیماری باید گفت، به طور کلی اتخاذ پایدار و مستمرهویت جنسی مخالف یعنی اصرار فرد به اینکه از جنس مخالف است. درشالوده ماهیت مبتلا به اختلال هویت جنسی از کودکی تا بزرگسالی است. برای تشخیص گذاری این اختلال باید شواهدی از پریشانی یا اختلال عمده بالینی دراثر فکر به این مطلب در کارکرد اجتماعی، شغلی یا سایر زمینه های زندگی وجود داشته باشد.

      واقعا علت این به نوعی ترس و گریز از ورود واضح به حیطه اختلال هویت جنسی چیست؟

      در اصل همه این مشکلات به خاطر این است که مراکز پژوهشی مشخصی در ارتباط با این بیماری وجود ندارد و فرهنگ‌سازی درستی درمورد آن شکل نگرفته؛ به عبارتی نگاه به این بیماری تعصبی است و عموما فکر می کنند دست بردن درکار خداوند است.حال آن که این بیماری و درمان آن دخالت درمشیت الهی نیست؛ بلکه خود منشوری از قدرت لایزال خداوند است که اگر او نمی خواست، چنین مخلوقاتی آفریده نمی شدند. بدون شک درصورت اطلاع صحیح از این اختلال بسیاری از تصورات غلط درمورد آن از بین خواهد رفت و این بیماران هم مانند سایر افراد از حقوق طبیعی خود بهره‌مند می شوند.
      قطعا نشانه‌های رفتاری اختلال هویت جنسی در مردان و زنان یکی نیست .
      بله، همینطور است. درپسران اتخاذ هویت جنس مخالف به صورت اشتغال ذهنی محسوس با فعالیت های جنسی زنان مثلا ترجیح به پوشیدن لباس های دختران یا زنان،درکودکی تمایل به بازی در نقش های دخترانه و اجتناب از بازی و ورزش های رقابتی، ابراز تنفر از آلت تناسلی و بیضه ها وآرزوی داشتن اندام جنسی زنانه یا احساس داشتن آنها، بروز می‌کند. در دختران هم به این شکل که نسبت به پوشیدن لباس‌های زنانه و آرایش واکنش منفی شدیدی دارند؛ موی کوتاه پسرانه را ترجیح می دهند، از سمت غریبه‌ها معمولا اشتباه گرفته می‌شوند و این امر موجب خشنودی آنهاست. درخواست دارند که با یک نام پسرانه صدا شوند و به طور کلی از هر رفتار و ویژگی‌های زنانه بیزارند.

      با توجه به اینکه بعد از محرز شدن بیماری و طی مراحل قانونی، فرد می تواند برای تغییرجنسی اقدام کند، این سوال مطرح می‌شود که آیا بعد از جراحی جسم این بیمار کاملا طبیعی می‌شود و به لحاظ نیروی جنسی طبیعی خواهند بود؟
      اتفاقا یکی از رایج‌ترین سوالات دربین ترنس های واقعی همین است. ببینید اگر این افراد تحت جراحی موفقی قرار بگیرند، ظاهرجسم بیمار طبیعی می شود و تنها آثاری که به جا می ماند، حدود ۱۵ سانتی متربخیه زیرناف است که آن هم به مرور زمان کمرنگ می شود .اما میل جنسی این افراد هم مانند سایرین به تفکرو عصب جنسیشان بستگی دارد.چنانچه درحین عمل به عصب جنسی آسیبی وارد نشود، بیمار بعد از جراحی می تواند از لذت کافی جنسی برخوردارشود؛ اما درصورت تخریب عصب یا افسردگی شدید به خاطر زخم‌های روانی برجای مانده از گذشته، بیماررغبت جنسی خود را از دست داده و به فردی خنثی تبدیل می شود.
      درپایان این شماره از گفت‌وگوهای بیماری اختلال هویت جنسی بد نیست اشاره ای هم به افرادی که دچار نوعی احساس ترنس کاذب هستند، بشود.
      به طور کلی چنین احساسی که اتفاقا بیشتر درجوامع سنتی یا فرهنگ‌های بسته رخ می دهد، به دلیل مطلوب بودن جایگاه پسر درخانواده است یا در خانواده‌هایی که مرد شدن را به انجام مهارت های خاص و سخت تعبیر می‌کنند، فرزندان پسر همیشه به آسایش زنان خانواده غبطه می خورند و علاقه‌مندند آنها هم از حق مساوی زنان برخوردار شوند. همچنین بیماران افسرده گاهی توهم ترنس بودن دارندیا بیماران دوقطبی که آنها هم گاهی این احساس را دارند. لذا شرایط محیطی و اجتماعی هم به نوبه خود در ایجاد احساس ترنس بودن نقش بسزایی دارند.
      موفق باشید

    • مشاور , ژوئن 7, 2017 @ 11:54 ب.ظ

      با سلام اگر فکر می کنید این ویزگی هایی که ارسال شد در ایشون وجود دارد باید هر طور شده راضی شوند که مراجعه داشته باشند تا برای رفع مشکلشون اقدام شود .

      در این مورد میتونید با متخصصین کانون مشاوران ایران، مشاوره تلفنی/تخصصی داشته باشید
      دفتر سعادت آباد:
      ۰۲۱-۲۲۳۵۴۲۸۲ خط ویژ

  • Mousavi , ژوئن 8, 2017 @ 7:58 ق.ظ

    سلام. دو روزه وسط سرم به شدت درد میگیره و پارسال ام ار ای و نوار مغز گرفتم و پیش متخصص مغز و اعصاب هم رفتم گفت مشکلی نداری.
    الان ۱ ماه هست سردرد های مختلف میگیرم تمامش هم حالت فشاری و گرفتگی داره در دوطرف سر و یا گردن و یا کل سر.
    دو مرتبه هم سمت چپ سرم به شدت درد گرفت و رگهای روی شقیقه هم سفت هستند اکثر مواقع.

    چکاو کامل آزمایش خون هم ۲ ماه پیش دادم و هیچ مشکلی نداشتم الحمدا…

    اگر لطف کنید راهنمایی بفرمایید ممنون میشم

    • راهنما , ژوئن 8, 2017 @ 12:31 ب.ظ

      خب وقتی مشکلی نداشتید پس مشکل شما عصبیه و باید مشاوره روانشناسی حضوری انجام بدید
      سردرد های تنشی می‌توانند از ۳۰ دقیقه تا یک هفته طول بکشند.

      اگر شما در طول یک ماه بیش از ۱۵ روز و به مدت سه ماه متوالی سردرد داشتید، ممکن است شما به سردرد تنشی مزمن مبتلا شده باشید. این گونه سردرد می‌تواند به استرس و افسردگی منجر شود که افسردگی و استرس به نوبه خود می‌توانند منجر به بروز سردرد بیشتری شوند.

      حدود ۴ نفر از هر ۱۰۰ نفر در ایالت متحده آمریکا به سردرد تنشی مزمن مبتلا هستند. علائم آن می‌تواند از کودکی شروع شود اما بیشتر افراد در سنین میانسالی با این مشکل مواجه می‌شوند.

      برخی از افراد به صورت همزمان از سردرد تنشی و سردرد میگرنی رنج می برند.

      پزشکان هنوز مطمئن نیستند که چه چیزی باعث سردرد تنشی می شود. کارشناسان پیش از این گمان می کردند که تنش یا اسپاسم عضلات گردن، سر و صورت در بروز این سردرد ها نقش دارند. در حال حاضر آنها فکر می کنند که تغییراتی در مواد شیمیایی مغز ممکن است به بروز اینگونه سردرد ها بیانجامد.

      سردرد های تنشی یکی از شایعترین انواع سردرد هستند. این گونه سردردها می توانند به علت استرس، افسردگی، گرسنگی و یا فشار های عضلانی بروز کنند. سردرد تنشی ممکن است به صورت ناگهانی و یا به صورت آرام آرام رخ بدهد.

      علائم سردرد های تنشی عبارتند از:

      • سردرد ثابت است و ضربانی نیست. معمولا درد و فشار در هر دو طرف سر احساس می شود.

      • احساس فشار در سر به گونه ای که شما حس می کنید که سر شما در داخل یک گیره قرار دارد و به آن فشار وارد می شود.

      • احساس درد در شقیقه ها، پشت سر و گردن

      این درد با سردرد میگرنی متفاوت است. سردرد میگرنی معمولا به صورت ضربانی است و در یک طرف سر رخ می دهد.

      سردرد های تنشی تمایل دارند که هر چند وقت یک بار بروز کنند، به ویژه اگر تحت فشار های کاری و استرس باشید.

      درد سردرد های تنشی معمولا آنقدر شدید نمی شود که در کار و یا زندگی اجتماعی شما اختلالی جدی ایجاد کند. البته ممکن است برای برخی افراد بسیار شدید و یا طولانی باشد.

      پزشک برای تشخیص سردرد تنشی معمولا شما را معاینه می کند و بعد چند سوال در مورد سلامت و سبک زندگی شما می پرسد.

      اکثر افراد برای درمان سردرد تنشی از قرص های مسکن بدون نسخه استفاده می کنند. اما اگر شما بیش از سه نوبت در طول هفته از این قرص ها استفاده کنید ممکن است با سردرد ارجاعی مواجه شوید. این نوع از سردرد با سردرد تنشی متفاوت است. این نوع سردرد معمولا زمانی شروع می شود که قرص های مسکنی که مصرف کرده اید اثر خود را از دست بدهند، که همین قضیه باعث می شود شما مجبور به مصرف قرص های مسکن بیشتری شوید. بعد از مدتی، اگر شما قرص های مسکن مصرف نکنید با سردرد مواجه خواهید شد.

      در صورتی که شما با سردرد تنشی مواجه باشید ممکن است پزشک دارو های ویژه ای را برای شما تجویز کند.

      آیا می توان از سردرد تنشی پیشگیری کرد؟

      برخی از افراد حتی بعد از مصرف دارو نیز باز مقداری احساس سردرد می کنند. اما با درمان سردرد تنشی احتمالا تعداد دفعات بروز آن کمتر شده و هنگامی که بروز می کنند نیز احتمالا بسیار شدید و آزار دهنده نخواهند شد.

      برای پیشگیری از سردرد تنشی می توانید اقدامات زیر را انجام دهید:

      • سعی کنید استرس را کاهش دهید

      • مطمئن شوید که خواب، ورزش و تغذیه شما کافی، سالم و برطبق یک برنامه منظم باشد.

      • مطمئن شوید که حالت بدن شما در هنگام نشستن، بلند شدن، ایستادن و راه رفتن مناسب است.

      • سعی کنید در هنگام استفاده از کامپیوتر به چشم های خود فشار نیاورید.

      • سعی کنید از سردرد های خود یادداشت برداری کنید. هر دفعه که احساس سردرد می کنید تاریخ، ساعت و کاری را که انجام داده اید و حس می کنید منجر به سردرد شما شده است و همچنین حسی که قبل از شروع سردرد داشته اید را بنویسید. این یادداشت ها می توانند به شما و پزشک کمک کنند تا بتوانید دلیل سردرد را پیدا کنید. پزشک می تواند از روی این یادداشت ها طرح درمانی مناسبی را برای شما آماده کند.

    • مشاور , ژوئن 8, 2017 @ 9:34 ب.ظ

      با سلام
      چون چکاپ کامل انجام دادید و مشکل جسمی نیست این سردردها مربوط به عوامل روانی و روحی است و استرس ها و اضطراب هایی که وجود دارد .
      که باید این موانع برطرف شود .برای این مشکل بهتر به متخصص روانشناس در خوزه درد مزمن مراجعه کنید .البته مدت زمان اگر بیش تر از ۶ ماه باشد مزمن است در غیر این صورت درد حاد است ..که ممکنه با داروهای روانپزشکی مرتفع شود .
      امیدوارم به زودی بهبود پیدا کنید

      در این مورد میتونید با متخصصین کانون مشاوران ایران، مشاوره تلفنی/تخصصی داشته باشید
      ۰۲۱۸۸۴۲۲۴۹۵
      موفق باشید

  • ستاره , ژوئن 8, 2017 @ 3:38 ب.ظ

    با سلام میخاستم بدونم برای درمان افسردگی سرترالین ۴۰ چقدر طول میکشه اثر کنه؟

    • مشاور , ژوئن 8, 2017 @ 10:10 ب.ظ

      با سلام
      سرترالین یک داروی ضد افسردگی است . این دارو برای کاهش علایم افسردگی نظیر تغییرات اشتها، تغییر در الگوی خواب ، تشویش و اضطراب ، از دست دادن کشش و تمایل به فعالیت های رومره ، کاهش میل جنسی ، تفکر کُند یا اختلال یا تمرکز، یا افکار خودکشی یا اقدام به آن ، تجویز می شود. سرترالین یک مهارکننده بازجذب سروتونین است .
      سرترالین‌ ( sertraline ) با نامهای‌ تجارتی‌ Zoloft و Lustral جزو نسل‌ سوم‌ داروهای‌ ضد افسردگی‌ قلمداد می‌گردد و یک‌ مهارکننده‌ اختصاصی‌ جذب‌ مجدد سروتوئین‌ SSRIs ( Selective Serotonin Reuptake Inhibitor ) است‌.

      این‌ دارو بطور معمول‌ در درمان‌ اختلالات‌ خلقی‌ واضطرابی‌ بزرگسالان‌ مصرف‌ می‌گردد ولی‌ مصرف‌ آن‌ در کودکان‌ از جانب‌ FDA ( Food and Drug Administration ) تأیید نگردیده‌ است‌(۱). اثرات‌ ضد افسردگی‌ این‌ دارو مشابه‌ ضد افسردگیهای‌ سه‌ حلقوی‌ (TCA) می‌باشد. علی‌ رغم‌ مشابهت‌ مکانیسم‌ عمل‌ آنها SSRIs تفاوتهای‌ فارماکوکینتیک‌ مشخصی‌ با TCAs دارد.

      سرترالین‌ پس‌ از تجویز خوراکی‌ به‌ آهستگی‌ جذب‌ می‌گردد و در عوض‌ ۸-۶ ساعت‌ به‌ پیک‌ پلاسمایی‌ خودش‌ می‌رسد (۲و۳). نیمه‌ عمر دفعی‌ آن‌ ۳۲-۲۶ ساعت‌ است‌ و مانند سایر SSRIs عمدتاً در کبد متابولیزه‌ شده‌ و به‌ متابولیت‌ غیر فعال‌ خود desmethylsertraline تبدیل‌ می‌گردد.

      برخلاف‌ فلوگزتین‌ و پاروگزتین‌، سرترالین‌ اثرات‌ فارماکوکینتیک‌ خطی‌ در محدوده‌ دوزهای‌ درمانی‌ ۵۰ تا۲۰۰ میلی‌گرم‌ روزانه‌ دارد(۳). اغلب‌ یک‌ دوز ثابت‌ روزانه‌ توصیه‌ می‌گردد، در عرض‌ حدود یک‌ هفته‌ به‌ سطح‌ پایدار سرمی‌ می‌رسد و خواص‌ فارماکوکینتیک‌ آن‌ در افراد مسن‌ و کسانی‌ که‌ نارسایی‌ کلیه‌ دارند با افراد جوان‌ و میان‌سال‌ تفاوتی‌ ندارد. بنابراین‌، دوزاژ آن‌ در افراد مسن‌ مشابه‌ افراد میانسال‌ است‌(۲). تجویز سرترالین‌ به‌ افراد سالم‌ باعث‌ مهار انتخابی‌ جذب‌ ۵-هیدروکسی‌ تریپ‌ تامین‌ ( ۵-HT ) به‌ پلاکت‌های‌ خون‌ می‌گردد(۲). با توجه‌ به‌ اثرات‌ درمانی‌ ضد افسردگی‌ این‌ دارو و کمتر بودن‌ عوارض‌ جانبی‌ آن‌ وتجویز راحتر آن‌ (دوز واحد روزانه‌) و با توجه‌ به‌ گزارشات‌ متعدد و متفاوت‌ راجع‌ به‌ کاربرد و عوارض‌ جانبی‌ آن‌ در کودکان‌، بررسی‌ آخرین‌ یافته‌ها و تحقیقات‌ علمی‌ در زمینه‌ مصرف‌ سرترالین‌ در کودکان‌ ضروری‌ به‌ نظر می‌رسد. در این‌ مقاله‌ با بررسی‌ بیش‌ از سی‌ مقاله‌ تحقیقی‌ منتشر شده‌ در مجلات‌ معتبر دنیا طی‌ سالهای‌ اخیر، به‌ اثرات‌ درمانی‌، کاربرد، عوارض‌ جانبی‌، مزیت‌ و عدم‌ مزیت‌ آن‌ و دوزاژ سرترالین‌ در کودکان‌ پرداخته‌ شده‌ است‌.

      چگونگی مصرف
      سرترالین روزی یک نوبت مصرف می شود. این دارو را می توان صبح قبل از هر کاری (تا فراموش نشود) یا شب پیش از خوابیدن مصرف نمود. هیچ گاه کمتر یا بیشتر از مقدار تجویز شده مصرف نکنید. از دستورات پزشکتان به دقت پیروی کنید. برای جلوگیری از ناراحت شدن معده می توانید دارو را با غذا بخورید. اگر یک نوبت را فراموش کردید، اگر حداکثر تا یک ساعت بعد به یاد آوردید مصرفش کنید؛ در غیر این صورت نوبت فراموش شده را رها کرده ، به برنامه دارویی معمولتان باز گردید.
      هشدارها و عوارض جانبی
      در صورت بروز هر یک از علایم نادر ولی جدی زیر، مصرف سرترالین را قطع کرده با پزشک تماس بگیرید: تب ، بثورات جلدی ، کهیر یا خارش ، یا احساس خارج از کنترل بودن . علایم زیر ممکن است رخ دهند ولی فقط اگر مشکل ساز شوند نیاز است با پزشکتان درمیان گذاشته شوند: کاهش اشتها یا کاهش وزن ؛ اضطراب ، تشویش ، بی قراری ؛ خواب آلودگی ؛ خشکی دهان ؛ تهوع ؛ اسهال یا یبوست ؛ ضربان قلب تند یا نامنظم ؛ مشکل در خواب رفتن ؛ کاهش میل یا توانایی جنسی ؛ احساس گرما یا حرارت ؛ برافروختگی یا قرمزی پوست ؛ افزایش اشتها؛ دل پیچه یا نفخ ؛ سردرد، یا تغییرات بینایی ، از جمله تاری دید.
      موارد احتیاط
      در صورت وجود هریک از موارد زیر پیش از مصرف سرترالین ، پزشکتان را مطلع سازید:
      حساسیت به سرترالین یا دیگر مهارکننده های بازجذب سروتونین
      بارداری یا شیردهی
      مصرف داروهای دیگر، به ویژه ضد انعقادهای خوراکی (وارفارین )، الکل ، مسکن های تجویز شده توسط پزشک ، آرامبخش ها، داروهای ضد افسردگی ، شل کننده های عضلانی ، داروهای ضد تشنج ، یا مهارکننده های مونوآمین اکسیداز نظیر فورازولیدون ، ایزوکربوکسازید، فنلزین ، پروکاربازین ، سلژیلین ، یا ترانیل سیپرومین .

      مصرف سرترالین در حالی که همزمان مهارکننده های مونوآمین اکسیداز مصرف می کنید یا کمتر از ۲ هفته است که مصرف چنین داروهایی را قطع کرده اید، ممکن است موجب گیجی ، افزایش ناگهانی دمای بدن ، افزایش شدید فشارخون ، و بروز تشنج شود.
      سابقه یا ابتلا به بیماری های کلیوی یا دچار سوءمصرف موادمخدر.
      هنگام مصرف سرترالین توصیه می شود
      به طور منظم به پزشکتان مراجعه کنید تا بهبودتان را زیرنظر داشته باشد. ممکن است تا ۴ هفته طول بکشد تا اثر دارو ظاهر شود و به حداکثر برسد؛ ممکن است بخواهید در طی این مدت پزشکتان را ملاقات کنید.
      به نظر برخی پزشکان مصرف این دارو افکار خودکشی را افزایش می دهد. در مورد هرگونه اقدامات احتیاطی لازم با پزشکتان مشورت کنید.
      تا مشخص شدن پاسخ بدنتان به این دارو، هنگام رانندگی یا کار با وسایل خطرناک احتیاط کنید. این دارو در برخی افراد موجب خواب آلودگی و کاهش سطح هوشیاری می شود.
      برای تسکین خشکی دهان از آدامس یا آب نبات های بدون قند استفاده کنید یا چند جرعه آب بنوشید. اگر این مشکل بیش از ۲ هفته ادامه پیدا کرد با پزشکتان مشورت کنید.
      از حالت خوابیده به نشسته یا ایستاده و نشسته به ایستاده به آرامی تغییر وضعیت دهید؛ در غیر این صورت ممکن است دچار سرگیجه و سیاهی رفتن چشم شوید.
      یک برگه شناسایی پزشکی که نشان دهد سرترالین مصرف می کنید، همراه داشته باشید.

      سرترالین را دور از دسترس کودکان ، و دور از گرما، نور مستقیم و حرارت مرطوب نگهداری کنید (در این شرایط سرترالین فاسد می شود).
      سرترالین تاریخ مصرف گذشته را دور از دسترس کودکان در توالت دور بریزید.
      هنگام مصرف سرترالین نباید
      نوشابه های الکلی بنوشید یا داروهای آرامبخش استفاده کنید؛ زیرا اینها خواب آلودگی و سرگیجه ای را که ممکن است در اثر سرترالین ایجاد شود، تشدید خواهند کرد.

      الف‌ – سرترالین‌ برای‌ درمان‌ افسردگی‌ و وسواس‌ در کودکان‌

      عمده‌ترین‌ مورد استفاده‌ سرترالین‌ در درمان‌ افسردگی‌ و وسواس‌ می‌باشد. Tierny . 33 مورد کودک‌ و نوجوان‌ ۱۸-۸ ساله‌ که‌ مبتلا به‌ افسردگی‌ اساسی‌ بوده‌ وبرای‌ مدت‌ ۱۰-۲ هفته‌ تحت‌ درمان‌ با سرترالین‌ قرارگرفته‌ بودند را مورد مطالعه‌ قرار داده‌ است‌(۴). دوز متوسط‌ مصرف‌ شده‌ در این‌ بیماران‌ ۶/۱ میلی‌گرم‌ به‌ ازای‌ کیلوگرم‌ یا ۱۰۰ میلی‌گرم‌ روزانه‌ بود. وی‌ با استفاده‌ از ابزار سنجش‌ CGI ( Clinical Global Impression ) در ۱۷ مورد بهبود مناسب‌ مشاهده‌ نمود و میانگین‌ در صد کلی‌ بهبودی‌ ۶۵ درصد بود. هرچه‌ میزان‌ سن‌ بالاتر می‌ رفت‌، میزان‌ بهبودی‌ هم‌ بیشتر شده‌ بود. در۱۶ مورد عوارض‌ جانبی‌ مشاهده‌ گردید. در هشت‌ مورد به‌ علت‌ بروز عوارض‌ شدید، دارو قطع‌ گردیده‌ بود. از این‌ میان‌ هفت‌ مورد عوارض‌ جانبی‌ رفتاری‌ داشتند. عمده‌ عوارض‌ جانبی‌ در طی‌ هفته‌ اوّل‌ درمان‌ مشاهده‌ گردید. همچنین‌ دو بیمار دچار حالت‌ مانیا شدند. در هیچ‌ کدام‌ از بیماران‌ بروز علائم‌ خودکشی‌ یا تهاجم‌ ( Violence ) یا بدتر شدن‌ علائم‌ افسردگی‌ مشاهده‌ نگردید(۴). در یک‌ مطالعه‌ ۱۲ هفته‌ای‌ بر روی‌ ۱۳ نوجوان‌ مبتلا به‌ افسردگی‌ اساسی‌ که‌ توسط‌ McConville و همکارانش‌ انجام‌ شد، کارایی‌ سرترالین‌ در درمان‌ افسردگی‌ مورد بررسی‌ قرار گرفت‌(۵). نتایج‌ دلالت‌ برآن‌ داشت‌ که‌ سرترالین‌ باعث‌ کاهش‌ قابل‌ ملاحظه‌ در علائم‌ افسردگی‌ واضطراب‌ در طی‌ ۸-۵ روز اوّل‌ درمان‌ می‌گردد و در عرض‌ ۱۲ هفته‌ بهبودی‌ قابل‌ توجهی‌ را به‌ همراه‌ دارد. پروفایل‌ کلی‌ عوارض‌ جانبی‌ آن‌ پایین‌ بوده‌ (۱۴ درصد) و مطرح‌ گردیده‌ است‌ که‌ همراهی‌ افسردگی‌ با سایر اختلالات‌ روانپزشکی‌، نتیجه‌ درمان‌ را بدتر نمی‌کند. Alderman ، فارماکوکینتیک‌، بی‌خطر بودن‌ و کارایی‌ سرترالین‌ در ۶۱ کودک‌ و نوجوان‌ ۱۷-۶ ساله‌ مبتلا به‌ افسردگی‌ اساسی‌ یا وسواس‌ را مورد بررسی‌ قرار داده‌ است‌(۶). کلیه‌ بیماران‌ یک‌ دوز واحد ابتدایی‌ ۵۰ میلی‌گرم‌ دریافت‌ می‌کردند و پس‌ از یک‌ هفته‌ توقف‌، دوره‌ پنج‌ هفته‌ای‌ درمان‌ به‌ یکی‌ از دو شکل‌ زیر شروع‌ می‌گردید: ۲۵ میلی‌گرم‌ روزانه‌ و افزایش‌ دوز هر ۲۵ میلی‌گرم‌ به‌ ازای‌ ۴-۳ روز و یا ۵۰ میلی‌گرم‌ روزانه‌ وافزایش‌ ۵۰ میلی‌گرم‌ به‌ ازای‌ هر هفته‌ تا حداکثر ۲۰۰ میلی‌گرم‌. کلیه‌ بیماران‌ دوزاژ ۵۰ میلی‌گرم‌ اوّلیه‌ و ۶۵ درصد تا دوز ۲۰۰ میلی‌گرم‌ را تحمل‌ نمودند. عمده‌ عوارض‌ جانبی‌ این‌ دارو شامل‌ عوارض‌ گوارشی‌ و شکایات‌ روانی‌ بود وتفاوتی‌ بر اساس‌ سن‌ در این‌ زمینه‌ مشاهده‌ نگردید. در بیماران‌ مبتلا به‌ وسواس‌، میانگین‌ نمره‌ CY-BOCS ( Children’s Yale-Brown Obsessive Compulsive Scale ) از ۲۵ به‌ ۱۳ کاهش‌ و نمره‌ افسردگی‌ ( CGI ) به‌ ۲/۲ (بهبودی‌ زیاد) تقلیل‌ یافته‌ بود. پارامترهای‌ فارماکوکینتیک‌ دارو مشابه‌ بزرگسالان‌ بود(۶). کارایی‌ بالینی‌ سرترالین‌ در هشت‌ نوجوانان‌ مبتلا به‌ وسواس‌ توسط‌ Rodrigues Rmos مورد مطالعه‌ قرار گرفته‌ است‌(۷). بیماران‌ بین‌ ۱۷-۱۲ سال‌ سن‌ داشتند. دوز اثر به‌ کار رفته‌ بین‌ ۵۰ تا۲۰۰ میلی‌گرم‌ بود ودوز نگهدارنده‌ ۱۵۰-۵۰ میلی‌گرم‌ روزانه‌. هفت‌ بیمار در عرض‌ ۶ ماه‌ با بهبودی‌ کامل‌ پاسخ‌ دادند و در یک‌ دختر ۱۶ ساله‌ به‌ علت‌ عوارض‌ جانبی‌ غیر قابل‌ تحمل‌، دارو قطع‌ گردید. شروع‌ بهبودی‌ در هفت‌ مورد فوق‌ قبل‌ از هفته‌ هشتم‌ بود. در این‌ هفت‌ بیمار عوارض‌ ناخواسته‌ نداشتند. نتایج‌ در کسانی‌ که‌ سرترالین‌ به‌ همراه‌ درمان‌ شناختی‌ دریافت‌ کرده‌ بودند، خیلی‌ مناسبتر بود(۷). یک‌ مطالعه‌ ۱۲ هفته‌ای‌ در چند مرکز که‌ به‌ صورت‌ دو سرکور و یا کنترل‌- پلاسبو صورت‌ گرفت‌، بی‌ خطر بودن‌ و اثر بخشی‌ سرترالین‌ در ۱۸۷ کودک‌ و نوجوان‌ ۱۷-۶ ساله‌ مبتلا به‌ وسواس‌ مورد بررسی‌ قرار گرفت‌(۸). به‌ طور مشخص‌ کسانی‌ که‌ سرترالین‌ دریافت‌ نمودند، بهبودی‌ بیشتری‌ نسبت‌ به‌ گروه‌ کنترل‌ نشان‌ دادند (بر اساس‌ معیار CY-BOCS و CGI ). بی‌خوابی‌، تهوع‌، بی‌قراری‌، و لرزش‌ در این‌ گروه‌ (سرترالین‌) بیشتر بود. در ۱۱ درصد به‌ علت‌ عوارض‌ جانبی‌ گروه‌ سرترالین‌ و ۲ درصد در گروه‌ کنترل‌ درمان‌ قطع‌ گردید، در نهایت‌ نتیجه‌ گرفتند که‌ مصرف‌ سرترالین‌ برای‌ درمان‌ وسواس‌ کودکان‌ و نوجوانان‌ مفید وبی‌خطر است‌(۸).
      د- تداخل‌ داروئی‌ سرترالین‌

      سرترالین‌ روی‌ کلیرانس‌ لیتیوم‌ اثر ندارد ولی‌ ممکن‌ است‌ با تداخل‌ فارماکودینامیک‌ منجر به‌ افزایش‌ نتض‌ ناشی‌ از لیتیوم‌ گردد(۲). به‌ طور کلی‌ در به‌ کار بردن‌ سرترالین‌ تواءم‌ با داروهایی‌، نظیر: لیتیوم‌، کورتیکواستروئیدها، داروهای‌ ضد دیابت‌ خوراکی‌ و وارفارین‌ باید جانب‌ احتیاط‌ را رعایت‌ کنیم‌(۲). تداخل‌ دارویی‌ سرترالین‌ نسبت‌ به‌ سایر داروهایی‌ ضد افسردگی‌ کمتر است‌ و اغلب‌ داروها را می‌توان‌ بدون‌ ترس‌ از تداخل‌ دارویی‌ همراه‌ سرترالین‌ تجویز نمود(۳).
      داروهای ضد افسردگی تا چه حد موثر هستند؟

      بعداز۳ ماه درمان ۵۰ تا ۶۵ درصد افراد بهبودی چشمگیر پیدا می کنند, در حالیکه این درصد برای افرادیکه دارونما(پلاسبو) استفاده کنند ۲۵تا ۳۰ میباشد.این نکته که بعضی افراد با دارونما بهتر میشوند شاید جالب به نظربرسد، ولی لازم است بدانید که این اثر مشابه اثری است که مسکن ها میتوانند روی احساس ما داشته باشند. از طرف دیگر هر داروئی که ما استفاده می کنیم، مقداری از اثر خود را مدیون داشتن نام دارو بر خود دارا می باشد، به این معنی که افراد گاهی صرف اینکه فکر می کنند دارو استفاده می کنند احساس بهتری پیدا می کنند

  • ناشناس , ژوئن 10, 2017 @ 2:28 ق.ظ

    سلام وقت بخیر
    من حدود ۸ سال هست ازدواج کردم و به شدت عاشق همسرم هستم ولی الان میخوایم جدا بشیم چون از ابتدا همسرم به من علاقه نداشته و الان میخواهد ازدواج دیگری داشته باشد و من بعد این همه سال موافقت کردم او را ازاد بگذارم و جدا بشیم و از ابتدا هم به اصرار من ازدواج کردیم واقعیت این است که توان جدایی از او را ندارم
    وقتی میخواهیم این موضوع را کاملا حل کنیم به یک باره دچار شوکی میشوم وحشتناک انگار تمام خانواده خود را یکجا از دست داده باشم تمام بدنم یخ کرده و فشارم پایین میاد وحتی درد شدیدی در پشت کمر خود بین دوکتف احساس میکنم که دستها میرسه به حدی حالم بد میشه که هیچی ارومم نمیکنه و به شدت بهم میریزم میخواستم بدونم مشگل من چیه درحالی که موضوع برایم حل شده و راضی به جدایی هستم ولی نمیتوانم و چنین حالاتی دارم ایا مشگل روانی دارم ایا با دارو حل میشه و ایا دارویی هست این مشگل حل کنه برای من ؟
    به جز این مورد من در زندگی عادی خود هیچ مشگل و اختلال رفتاری ندارم و هیچ گونه وابستگی غیر عادی ندارم و هیچ مسله حل نشده یا خاصی ندارم
    و زمانی که شوهرم با این حالات واقعی من روبه رو میشه منصرف میشه من به حالت عادی برمیگردم و هیچ مشگلی ندارم…
    و قلبا رفتار دروغین و نمایشی هم ندارم تا او را منصرف کنم .
    البته شوهرم مرا در حد عادی دوست داره و ما هیچ مشگلی جز مسله عشق یک طرفه نداریم حتی در روابطمان.
    با تشکر و احترام فراوان از وقتی که برای خواندن مشگل من میگذارید .
    تقاضا دارم من راهنمایی کنید مشگل من چیه ؟

    • مشاور , ژوئن 10, 2017 @ 7:33 ق.ظ

      با سلام خودتون چه فکری می کنید ؟مشخصا حالات شما نشان دهنده ی تنش شدید است به قول خودتون عشق یک طرفس شما منطقا جدایی رو پذیرفتید ولی قلبا خیر و دارید حستون به ایشون رو در غالب منطقی نشون دادن خودتون انکار می کنید این حالت وقتی است که مساله ای انقدر بار هیجانی دارد که به یک باره تلاش می کنیم در غالب چهرهای خنثی اون رو ماسکه کنیم .حتما به روانپزشک و روانشناس مراجعه کنید .و این مساله مربوط نمیشه به اینکه فکر کنید حتما باید قبلا مشکل روحی و روانی می داشتید حالا این قضیه عارض شده است .شما ۸ سال زندگیتون رو وقتتون عمر و جوانی رو در معرض نابودی می بینید گاهی باید وقایع رو پذیرفت حذف بخش هیجان از اتفافات این مشکلات رو ایجاد خواهد کرد .هر چند که ناخوداگاه است ولی با پذیرش واقعیت مطمئن باشید عوارض روحی و روانی کمتر می شود و البته طلاق استرس زا ترین حادثه در طبقه بندی موارد استرسی است مخصوصا که زن از سر اجبار بخواهد چنان تصمیمی بگیرد .امیدوارم اگر فکر کردید با مراجعه به روانشناس زندگی روال عادی پیدا می کند کوتاهی نکنید و اگر پاسخ منفی است برای کاهش روند فرسایشی درخودتون تلاش کنید .امیدوارم کمترین ضربه از این اتفاق متوجه شما باشد.

      در این مورد میتونید با متخصصین کانون مشاوران ایران، مشاوره تلفنی/تخصصی داشته باشید
      ۰۲۱۸۸۴۲۲۴۹۵
      موفق باشید

  • ناشناس , ژوئن 10, 2017 @ 3:06 ب.ظ

    واقعا ممنونم از توضیحات مفید و کاملتون
    ایا دارویی هست این تنش ها روحی شدید که به حالت فیزیکی جسمی تبدیل میشود را ارام کند و مانع رسیدن به این حالت شود .
    از داروهای کلردیازپام ۵ استفاده کردم ولی در ان لحظه هیچ کمکی نکرده و اثری نداشته
    شخصی مرا به استفاده داروهای گروه بتا راهنمایی کرده و گفت این داروها هست .کدام دارو اثر و نتیجه بهتری دارد و عوارض و اعتیاد کمتری دارد
    ایا با دارو مشگلم کاملا برطرف می شود ؟

    • مشاور , ژوئن 10, 2017 @ 6:51 ب.ظ

      با سلام
      بله با مراجعه با روانپزشک می توانید این مشکل را برطرف کنید .و داروهایی برای رفع این مساله وجود دارد و در کنارش اگر نیاز باشد به روانشناس شما را ارجاع می دهند و بهتره زیر نظر روانشناس باشید تا درمان شما کامل شود و امیدوارم به زودی مساله مرتفع شود .بهتره فقط برای مصرف دارو زیر نظر روانپزشک باشید و اصلا در مورد داروهای روانپزشکی به توصیه و نصحیت فردی توجه نکنید چون ممکنه عوارضی داشته باشید که غیر قابل کنترل باشد
      امیدوارم به زودی بهبودی حاصل شود
      در این مورد میتونید با متخصصین کانون مشاوران ایران، مشاوره تلفنی/تخصصی داشته باشید
      ۰۲۱۲۲۶۸۹۵۳۴
      موفق باشید

  • ناشناس , ژوئن 10, 2017 @ 4:06 ب.ظ

    سلام من از بچگی عادت داشتم وقتی از سریال یا فیلمی زیاد خوشم میاد بیش از حد نگاهش میکنم تا حالا مشکل خاسی برام نداشته اما خودم میترسم مساله خاسی باشه چون مثل اعتیاد شده برام

    • مشاور , ژوئن 10, 2017 @ 6:57 ب.ظ

      با سلام
      اینکه ما در مورد هر رفتاری که شدت پیدا کند اعتیاد می گوییم درست است منتهی بین مثلا اعتیاد به نوشیدن مصرف چایی با مساله دیگر تفاوت است .اگر دوست دارید سریال یا فیلمی رو ببنید خب نشون میده ذهن شما نمی تواند به همه جوانب در یک بار دیدن تمرکز و توجه کند و اینچنین است که با هر بار دیدن برای مغز شما جذابیتی ایجاد می شود که رفتار ادامه پیدا می کند در غیر این صورت دلیل رفتاری هم علاوه بر نغزی برای رفتار شما وجود دارد و جای نگرانی نیست مشکل وقتی است که این رفتار باعث شود
      شما از کارهای روزمره خودتون بمونید و این یعنی اختلال ایجاد شده است .
      و باید حضوری مراجعه کنید .
      در این مورد میتونید با متخصصین کانون مشاوران ایران، مشاوره تلفنی/تخصصی داشته باشید
      ۰۲۱۲۲۶۸۹۵۳۴
      موفق باشید

  • T , ژوئن 10, 2017 @ 5:33 ب.ظ

    سلام وققتتون بخیر ببخشید من به خاطر افسردگی و وسواس فکری دارو مصرف میکنم وسواسم خوب شده ولی تو زندگی احساس عمیق و احساس هیجان ندارم احساس عشق و دغدغه خاصی ندارم بی تفاوتم. ولی قبلا این طوری نبودم لطفا کمکم کنید.

    • مشاور , ژوئن 10, 2017 @ 7:02 ب.ظ

      با سلام
      ممکنه داروها در حد کمی باعث این مساله دشه باشند ولی قضیه انقدر جدی نیست که بخواهد صرف مصرف دارو باشد بهتره زیر نظر روانشناس هم باشید چون این مسائل هیجان و …رفتاری هستند و به حوزه روانشناسی مربوط می شوند .و مطمئن باشید با مراجعه شرایط بهتر خواهد شد .هر اختلالی در بعد مغزی دارو باعث تغییر رفتار و نتیجه مثبت می شود منتهی یک سری مسائل رفتاری راباید با متخصص مربوطه مرتفع کرد
      در این مورد میتونید با متخصصین کانون مشاوران ایران، مشاوره تلفنی/تخصصی داشته باشید
      ۰۲۱۲۲۶۸۹۵۳۴
      موفق باشید

  • نا , ژوئن 10, 2017 @ 7:46 ب.ظ

    سلام
    مادر بنده به مدت۳ سال است دچار اختلال رفتاری شده غذا بسیار کم میخوره شاید ۵قاشق البته خیلی با حالت منزجر کننده که تو مهمونی حس خجالت به ما دست میده تمام موهاش کاملا سفید شده که میگیم رنگ کن یا رنگ نمیکنه یا بعد رنگ کردن ۳ دقیقه نشده میشوره خیلی هم زود رنگ موهاش می پره قیافش خیلی تغییر کرده طوری که هر کی میبیندش فکر میکنن معتاده خیلی شکسته شده ۴۵ سالشه اما صورتش پر چروک شده مهمونی نمیره ۱۱ سالی میشه پدر فوت کرده مشکلات خانوادگی زیادی داشتیم اما ۳ ساله مادرم دچار اختلال رفتاری شده خیلی هم لجباز شده نصف شب ظرف میشوره خونه جارو میکنه ساعت ۲ میخوابه ۸ بیداره تازه اگر سرکار نره آگه بره ۶ بیداره به خودشم میگیم میگه چیزیم نیست

    • مشاور , ژوئن 11, 2017 @ 9:41 ق.ظ

      با سلام دوست عزیز همه این شرایط که شما می فرمایید می تواند باعث تشخیص اختلال وسواس ووافسردگی مزمن راداشته باشد که باید حتما ابتدا با توجه به وخامت شرایط به روانپزشک مراجعه کنند و دارو مصرف کنند و بعد هم باید زیر نظر روانشناس باشند . چون قطعا در کنار دارو باید از تکنیک های روانشناختی هم بهره ببرند .بهتره زودتر ایشون رو ارجاع بدید تا خدای ناکرده اتفاق ناخوشایندی بیفتد .امیدوارم به زودی مساله مرتفع شود.

      در این مورد میتونید با متخصصین کانون مشاوران ایران، مشاوره تلفنی/تخصصی داشته باشید
      ۰۲۱۸۸۴۲۲۴۹۵
      موفق باشید

  • علی , ژوئن 11, 2017 @ 10:59 ق.ظ

    سلام.من دچار بی احساسی و بی تفاوتی شدم. به هیچ کس حتی نامزدم احساسی ندارم. از هیچ کاری لذت نمیبرم. روانپزشک به من گفته که افسرده ام. حدود یک هفته هست که دارم قرص بوپروپیون میخورم. ولی هیچ تغییری نکردم. من نگرانم. ایا علایم من همون افسردگیه؟
    و اینکه از چه مدت به بعد اثرات دارو بروز میکنه؟

    • راهنما , ژوئن 11, 2017 @ 12:18 ب.ظ

      بی احساس شدن نه به این معنا که شما سلیقه ها و کشش های خاص خودتان را داشته باشید و در خصوص بعضی موارد که مورد علاقه تان نیست هیجان زده نشوید. بلکه به این معنا که در تمام مواقع و شرایط عملکرد و واکنش یکسانی داشته و هیچ چیز برای تان مهم نباشد. واکنش اول یک برخورد شخصیتی و طبیعی است و روند دوم یک نوع بیماری و حالت روحی است که شما را نسبت به همه چیز بی اعتنا و سرد می کند. ممکن است گریه دوست تان را ببینید ولی هیچ حسی نداشته باشید و یا در خصوص آینده تان احساس ناامیدی کنید و یا نسبت به رویداد های مختلف هیچ احساس خاصی نداشته باشید. این روند می تواند به نوعی اختلال استرس پس از ضربه باشد.

      زمانی که مردم یک آسیب را تجربه می کنند مانند زمانی که جنگ زده می شوند و یا مورد تجاوز جنسی واقع می شوند و یا یک فاجعه طبیعی را تجربه می کند ممکن است از نظر عاطفی آسیب ببینند. برخی از این افراد ممکن است نوعی اختلال به نام اختلال استرس پس از ضربه را تجربه کنند. این اختلال می تواند دو نوع واکنش را در افراد مختلف ایجاد کند. یکی برانگیختگی عاطفی و دیگری بی احساس شدن. به عبارتی ممکن است نسبت به مسائل عاطفی واکنش های بیش از اندازه داشته باشند و یا هیچ واکنشی نشان ندهند. افراد مبتلا به استرس پس از ضربه یا PTSD ممکن است از برقراری روابط اجتناب کرده و یا در آن مشکل داشته باشند. به علاوه آن ها توانایی فکر کردن در خصوص رویداد های عاطفی را از دست می دهند. آن ها در تمرکز کردن و به یاد آوردن خاطرات شان نیز دچار مشکل شده و نمی توانند به درستی انجامش دهند. بیشتر این علائم در کسانی که بی احساس شدن را تجربه می کنند پررنگ تر خواهد بود. در ادامه حالات روحی که می توانند به بی احساس شدن منتهی شوند را بیشتر توضیح می دهیم تا درک این واکنش روحی برای تان آسان تر شود.

      یک مطالعه که به تازگی انجام شده است، مدعی است که ۷ تا ۱۲ درصد از مردان و ۲۰ تا ۲۵ درصد از زنان دچار افسردگی هستند. افسردگی یک اختلال خلقی است و می تواند سبب تغییرات حالات عاطفی فرد شود. بسیاری از بیماران مبتلا به افسردگی ممکن است مدام تحت تاثیر احساسات شان قرار گرفته و در حال غصه خوردن و یا گریه کردن باشند در حالی که عده دیگری هم هستند که ممکن است دچار بی احساس شدن و یا کرخی عاطفی شوند. افرادی که دچار افسردگی هستند ممکن است در انزوا به سر ببرند و یا از عشق و یا روابط دیگران جلوگیری کنند. بیماران مبتلا به افسردگی ممکن است احساس گناه و یا عزت نفس پایین داشته باشند و همچنین ممکن است در تصمیم گیری و یا تمرکز دچار مشکل شوند. همچنین عده ای ممکن است بخواهند مدام خود را مورد انتقاد قرار دهند. دانشگاه ایالتی نیومکزیکو درطی تحقیقات خود مدعی شد که این افراد ممکن است بخواهند برای کاهش فشاری که احساس می کنند به نوعی خود را در بی احساس شدن و یا کری عاطفی فرو ببرند.

      هنگامی که مردم عزیزان شان را از دست می دهند غم و اندوه را تجربه می کنند در مرحله ی اول ممکن است دچار شوک ناشی از حادثه شده و در نوعی بی احساس شدن و کرخی عاطفی فرو بروند. این روند تا دو هفته بعد از حادثه می تواند ادامه پیدا کند. پس از آن در صورتی که فرد نتواند خود را از غمی که گریبان گیرش شده است خالی کند ممکن است دچار نوعی احساس بی ایمانی و پریشانی شود و بخواهد به جای فکر کردن به اتفاقاتی که برایش دردناک است در بی احساسی و کرخی عاطفی خود باقی بماند. این روند می تواند تا مدت ها ادامه پیدا کرده و زندگی عادی فرد را دگرکون کند. به عبارتی بی احساسی تا بیش از دو هفته می تواند دائمی شده و خطرناک باشد.

      استرس یک بخش طبیعی زندگی افراد است. اما زمانی که استرسی که فرد آن را تجربه می کند از میزان طبیعی خود فراتر برود ممکن است او را متقاعد کند که باید به نوعی بی احساس شدن را انتخاب کند تا بتواند کمی از بار فشاری که تحمل می کند کمتر کرده و خود را رها کند. ممکن است فرد در خانه یا محل کار یا دانشگاه دچار استرس شده و نتواند آن را تحمل کند. افراد زیادی هستند که در این مواقع به مواد مخدر و یا الکل پناه می برند و سعی می کنند تا بیشتر بخوابند و کمتر خود را در شرایط تصمیم گیری قرار بدهند.

      • علی , ژوئن 11, 2017 @ 6:18 ب.ظ

        ممنون از راهنماییتون
        چرا بعد از یک هفته از شروع مصرف قرص بوپروپیون هیچ اثری از بهبودی دیده نمیشه. ایا دوز دارو کمه یا روی بدن من موثر نیست. یا هنوز باید صبر کنم؟

        • مشاور , ژوئن 12, 2017 @ 12:15 ق.ظ

          با سلام باید حداقل دو هفته صبر کنید و دوز و .راروانپزشک تعیین می کند که قطعا متناسب با شرایط ما بوده است چو ن عموما دوز دارو ی روانپزشکی بسته به وزن افراد تجویز می شود نگران نباشید به زودی اثرات را خواهید دید و امیدوارم به زودی بهبودی حاصل شود
          موفق باشید

    • مشاور , ژوئن 12, 2017 @ 10:42 ق.ظ

      با سلام علاءم افسردگی رو دارید ولی باید دید چه نوعی از افسردگی است .چون انواع مختلف به لحاظ دوره درمان با هم متفاوت هستند .و اینکه مدت ایجاد مشکل و شرایط محیطی هم بسیار اهمیت دارد که باید به ان پرداخته شود.نگران نباشید با دارو بسیاری از علائم مرتفع می شود ولی باید با روانشناس هم صحبت داشته باشید که روند بهبودی تداوم داشته باشد.

      در این مورد میتونید با متخصصین کانون مشاوران ایران، مشاوره تلفنی/تخصصی داشته باشید
      دفتر سعادت آباد:
      ۰۲۱-۲۲۳۵۴۲۸۲ خط ویژ

  • سوگل , ژوئن 11, 2017 @ 2:31 ب.ظ

    سلام
    من به خاطر ضربه های روحی که طی چندین سال بهم وارد شده دچار استرس شدید عدم یادگیری و بخاطر سپردن شدم با دوستان رابطه فقط در حد تلگرام دارم توی جمع نمیتوانم زیاد حرف بزنم چون فکر میکنم هیچ حرفی برای گفتن ندارم همیشه افکار منفی دارم اعتماد بنفسم پایین اومده همیشه بیحوصلم و زود خسته میشم الان که فصل امتحانات با وجود حافظه قوی که داشتم هر چی میخونم میرم سر جلسه گویا هیچی تا حالا نخوندم

    • مشاور , ژوئن 12, 2017 @ 8:08 ق.ظ

      با سلام دوست عزیز با این شرایط باید حضوری مراجعه کنید ضمن اینکه اسیب های مختلف فرد رو کم کم چار فرسایش فکری و روحی می کند و افکار منفی کاهش تمرکز و ترس از جمع بودن از عوارض مربوطه است باید تلاش کنید مسائل ریشه یابی شوند و باید زیر نظر روانشناس باشید چون به تنهایی نمی توانید مشکلتون رو حل کنید . برای هر کدام از مسائلی که فرمودید راه حلی وجود دارد که باید دقیق بررسی و به ان پرداخته شود .امیدوارم مشکل شما به زودی حل و موفق باشید

      در این مورد میتونید با متخصصین کانون مشاوران ایران، مشاوره تلفنی/تخصصی داشته باشید
      دفتر سعادت آباد:
      ۰۲۱-۲۲۳۵۴۲۸۲ خط ویژ

  • R , ژوئن 11, 2017 @ 6:20 ب.ظ

    سلام. ایا تمام افسردگی ها قابل درمان هست؟
    دوره ی درمان افسردگی چقدر طول میکشه؟

    • مشاور , ژوئن 12, 2017 @ 12:12 ق.ظ

      وقتی از افسردگی سخن به میان می آید، تصویری از یک نوع بیماری عاطفی ـ روانی تداعی می شود. افسردگی، یکی از بیماری های شایع عاطفی است که موجب عدم لذت بردن از زندگی می شود. در واقع، فرد افسرده، دچار یک نوع عذاب روحی ای می شود که بر روابط اجتماعی و شخصی وی اثر منفی می گذارد و گاهی اوقات نیز

      برگشت ناپذیر است.

      بی حوصله بودن، پکر بودن، دَمَغ بودن، شکایت از خود، خودارزیابی پایین و در نتیجه، رفتارهایی از قبیل: گریه زیاد، خُلق اندوهگین، به فکر فرورفتن، خواب های آشفته دیدن، همچنین بی اشتهایی یا پرخوری و… از علائم ظاهری افسردگی به شمار می روند.

      نوشتار حاضر، در صدد جواب دادن به این سؤال است که: چه عواملِ فکری و رفتاری ای زمینه ساز افسردگی است؟ افسردگی چه نشانه هایی دارد؟ راه کارهای عملی و فکری در درمان افسردگی چیست؟ به این امید که این مقاله، گامی هرچند کوتاه در جهت شناخت و درمان این اختلال برداشته باشد و جوانان و نوجوانان را در جهت پیشگیری و در نتیجه، «شاد زیستن» راهنمایی کند.

      درباره عوامل فکری ای که منجر به بیماری افسردگی می شود تاکنون بحث های زیادی شده و روان شناسان و مشاوران، نکات مهمّی را یادآوری نموده اند؛ امّا آنچه در این جا به آن پرداخته می شود تنها بخشی از این عوامل است.

      همان طور که می دانیم ناکامی ها و محرومیت ها در کودکی تا انزوای اجتماعی در بزرگ سالی، در دامنه این اختلال قرار دارد. بدین معنا که تراکم رویدادهای منفی و سرخوردگی ها موجب افزایش افکار بدبینانه به جهان می شود که این افکار، به کاهش فعالیت، تصویر منفی داشتن از خود و میل به خودکشی، منجر شده، زمینه افسردگی را فراهم می کند.

      نکته ای که درباره عوامل زمینه ساز افسردگی، دارای اهمیّت است ناآگاهانه بودن این افکار است؛ به عبارت دیگر، گاهی ممکن است در بعضی از زمینه های زندگی، حتی بدون آن که خودمان آگاه باشیم دارای افکار بیمارگونه یا تحریف شده ای هستیم که مستقیما در روند زندگی، احساس، و خُلق و خوی ما نیز اثر می گذارد که شناسایی این افکار مخرّب و تحریف شده (که در بسیاری مواقع، زمینه ساز افسردگی اند)، راه نجات از افسردگی است.

      عوامل رفتاری
      از جمله عوامل رفتاری ای که می تواند موجب بروز این اختلال شود عبارت اند از: عدم برنامه ریزی صحیح برای زندگی و پراکنده کاری، شرکت نکردن در اجتماعات و مراسم گروهی، عدم کوشش در جهت دوستیابی، از دست دادن فرصت های طلایی، کم کاری و کُندکاری و پرخوابی که ناشی از تنبلی مفرط است، و قطع رابطه با دوستان و آشنایان و خویشاوندان و… .

      با توجه به مطالب یاد شده، نکته مهمّی که در فرایند شکل گیری بیماری افسردگی باید بدانیم، این است که چون افسردگی، نتیجه تعاملات مرضی و بیمارگونه فکری و رفتاری و تجربیات تلخ دوران کودکی و ناکامی های دوران زندگی است، پس نقش والدین در ایجاد پایگاه آرام و ایمن برای کودک و مراقبت های ویژه در دوران نوجوانی و جوانی، و همچنین تنظیم و کنترل افکار و رفتار و حلّ تعارضات و عقده ها، کنار آمدن و رفع نگرانی ها توسط خود فرد و در صورت عدم توانایی فرد، توسط مشاوران و روان درمانگران، گامی بلند در جهت پیشگیری از این بیماری خطرناک خواهد بود.

      شناخت افسردگی
      نشانه شناسی افسردگی در خلال تحوّل، متغیّر است. این تغییرپذیری از یک سو به عوامل تحوّلْ وابسته است و از سوی دیگر، بر ناهمگرایی هایی گسترده دیدگاه های متخصّصان . تاکنون درباره نشانه های افسردگی در کتاب ها و مجلات و رسانه های ارتباط جمعی جهان، مطالب گوناگونی نقل شده است، اما با توجه به تعاریف یاد شده از افسردگی، توجه به این نکته، مهم است که افسردگی، اقسام متفاوتی دارد، ولی آنچه در این جا به عنوان نشانه های افسردگی مطرح می شود، افسردگی عمومی است.

      نشانه های کلی افسردگی و حالات مختلف شخص افسرده را می توان از چند جهت، مورد بررسی قرار داد:

      الف ـ از جهت رفتار: بدون نیرو، خمیده، بدون تنش، کندی حرکات، ناآرامی، اضطراب عصبی، ساییدن دست ها به یکدیگر، و حالت چهره این افراد: غمگین، نگران، آویزان بودن گوشه های دهان، چین های عمیق، بی حالتی یا متغیّر و تنیده بودن چهره، شیوه حرف زدن آهسته، یکنواخت و کند، کاهش عمومی فعالیت تا حد بُهت زدگی، تغییرات اندک در سطح فعالیت، و وجود مشکلات زیاد در حلّ مسائل زندگی روزمره.

      ب ـ از جهت هیجانی: احساس کوفتگی، ناتوانی، غمگینی، ناامیدی، فقدان رهاشدگی، تنهایی، گناه کاری، خشم، اضطراب و نگرانی، و بی احساسی یا احساس فاصله در برابر جهان پیرامون.

      ج ـ از جهت زیستی (طبیعی): ناآرامی درونی، تحریک پذیری احساس آرامش در خلال روز، حساسیت نسبت به تغییرات جوّی، کاهش اشتها و وزن، دردها و ناراحتی های نباتی، سنگینی سر، دردهای معدوی، اختلال های هضمی، فشار خون و کمبود آهن.

      د ـ از جنبه شناختی: داشتن بازخورد (دیدگاه و برداشت) منفی نسبت به خود (شخص خود، استعدادها و ظاهر خود) و نسبت به آینده (مثل تصور یک راه بن بست، و یک آینده تاریک)، بدبینی و انتقاد از خود، عدم اطمینان نسبت به خود، خودْبیمارپنداری، فقدان تخیّل، کندی فکر، مشکلات تمرکز، نشخوار فکری ادواری، انتظار تنبیه و فاجعه، افکار هذیانی، مانند ارتکاب گناه، بی کفایتی، سطح خواسته های نامنعطف، افکار منفی درباره زندگی بی نتیجه و بی هدف، و افکار خودکشی.

      ه ـ از جنبه انگیزشی: انتظار شکست، کناره گیری و اجتناب از مسئولیت های خود، احساس فقدان کنترل و ناتوانی، احساس فزونی خواسته های دیگران، فقدان تمایل به پیشرفت، و کناره گیری تا حدّ میل به خودکشی یا افزایش وابستگی به دیگران.

      با توجه به اوصاف یاد شده، افسردگی، قابل شناسایی و کنترل است؛ اما گاهی از نظر شدّت به درجه ای می رسد که فرد، قادر به کنترل آن نیست و نیاز به مراجعه به کلینیک های روان شناسی و مشاوره است. اما در پایان، رهنمودهایی در جهت درمان و بهداشت روانی افراد افسرده ارائه می شود. به امید آن که تمام انسان های روی کره زمین، بدون دغدغه روانی و جسمی، «شاد» زندگی کنند.

      رهنمودهایی در جهت درمان
      در درمان افسردگی روش های مختلف شناختی، رفتاری، دارویی و… وجود دارد که در این جا نمی توان به همه آنها پرداخت ؛ به همین دلیل، «درمان عمومی» افسردگی، به طور خلاصه بیان می شود.

      ۱ . با خود مهربان باشید: قبول کنید که افسردگی، انرژی شما را تحلیل می برد و از انجام دادن همه کارهایی که قبلاً انجام می دادید جلوگیری می کند. سعی کنید برای خود، هدف های دشوار در نظر نگیرید یا مسئولیت بیش از توان خود قبول نکنید. کارهای مهم خود را به مراحل کوچک تر تقسیم کنید و آنچه را که در توان دارید انجام دهید. خود را به خاطر این که نمی توانید پیشرفت بیشتری داشته باشید سرزنش نکنید. اگر امکان دارد از به وجود آوردن تغییرات بزرگ در زندگی خود (مانند تغییر دادن شغل یا ازدواج کردن)، پرهیز کنید؛ زیرا اکنون زمان این کارها نیست. یادتان باشد که افسردگی، قضاوت شما را مختل می کند.

      ۲ .[به این روش] از میزان استرس (فشار روانی) در زندگی خود بکاهید: یادگیریِ کم کردن استرس، مشکل است. سعی کنید موقعیت ها یا رفتارهایی را که بیشترین استرس را به وجود می آورند، شناسایی کنید و برای اجتناب از این موقعیت ها یا تغییر دادن این رفتارها به دنبال راه های ویژه ای باشید. مثلاً اگر می دانید که همیشه به سر کار یا قرارهای مهمتان دیر می رسید و این کار، استرس قابل توجهی ایجاد می کند، محتاطانه تصمیم بگیرید تا بتوانید زودتر از وقت تعیین شده، به سر کار یا قرارها برسید.

      ۳ . [به این روش]به طور منظم ورزش کنید: سی دقیقه تمرین و نرمش بدنی برای حداقل سه روز در هفته می تواند در عرض چند هفته، حال شما را بسیار بهبود بخشد. تمرین بدنی از استرس می کاهد، تنش های ماهیچه ای را از بین می برد و اغلب، روحیه شما را تقویت می کند. پزشکان بر این باورند که ورزش، گردش خون را بهبود می بخشد و ذخیره اکسیژن مغز را افزایش می دهد. به علاوه، ورزش، باعث آزاد شدن مواد شیمیایی به نام اندروفین ها و آنکفالین ها می شود، که داروی ضد افسردگی طبیعی هستند.

      ۴ . [به این روش] منظم باشید: یک روش منظم متناسب با خود پیدا کنید و تا آن جا که می توانید به آن پایبند بمانید. هر روز، سر ساعت معین بیدار شوید و سر ساعت معین، غذا بخورید و شب، زود به رخت خواب بروید تا خواب شبانه خوبی داشته باشید. بسیاری از کسانی که بیماری افسردگی بویژه افسردگی دو قطبی دارند وقتی به اندازه کافی نمی خوابند حالشان بدتر می شود. پیروی از یک روش منظم می تواند ساعت زیستی (طبیعی) شما را که اغلب به هنگام افسردگی مختل می شود، دوباره منظم کند. طبیعت هر فردی متفاوت از دیگری است و قوای بدنی او طوری طراحی شده است که در زمان خاصّی خسته و در زمان خاصّی گرسنه می شود و حتّی آمادگی ذهنی او برای مطالعه و تفریح هم محدود به اوقات خاصّی از شبانه روز است. این برنامه طبیعی را ساعت زیستی (بیولوژیک) می نامند که باید آن را شناخت و خود را با آن تنظیم نمود.

      ۵ . اطلاعات جمع آوری کنید: هرچه راجع به افسردگی، اطلاعات بیشتری به دست آورید، کنترل آن نیز راحت تر خواهد بود. اطلاعات موجب می شود که بیماری، کمتر مرموز و ترسناک به نظر برسد.

      ۶ . از مصرف مواد تخدیر کننده خودداری کنید: مصرف مواد مخدر مانند سیگار و سایر مواد و مشروبات، نه تنها افسردگی شما را کاهش نمی دهند، بلکه مدت زمان درمانتان را نیز افزایش می دهند.

      ۷ . از افکار خود آگاه باشید: وقتی افسرده هستید به افکار خود توجه کنید، بدون آن که در مورد آنها قضاوت کنید یا در مورد صحّت آنها نگران باشید. آیا شما به طور دائم، خود را دست کم می گیرید؟ راجع به اشتباهتان با ناراحتی صحبت می کنید؟ یا تصوّر می کنید که مصیبت و گرفتاری در کمین شماست؟ آگاه شدن از این گونه افکار می تواند از میزان تحریف فکر (که به طور کلی، حاصل افسردگی است) بکاهد.

      ۸ . با دیگران ارتباط برقرار کنید: اگر افسرده هستید، احتمالاً هرگونه تماس با دیگران را به عمدْ قطع می کنید. اگر برای مدت طولانی ای تنها باشید و با مشکلات خود، مشغله ذهنی داشته باشید، ناراحتی شما تداوم خواهد یافت. در کنار دیگران بودن، توجه شما را از افسردگی منحرف می کند. برای انجام دادن کارهای لذت بخش حتما از افراد دیگر نیز دعوت کنید. رفتن دسته جمعی به سینما، تئاتر، ورزشگاه، کنسرت موسیقی، شنا، سوارکاری و… لذت بیشتری به شما می دهد. ارتباط با اعضای خانواده و دوستان صمیمی به عنوان گروه های حمایتگر که شما را درک می کنند، تأثیر به سزایی بر درمان افسردگی می گذارد.

      ۹ . به خود فرصت بدهید: افسردگی، بیماری سختی است که یک شبه خوب نمی شود. یادتان باشد که بهبود یافتن افسردگی قاعده است نه استثنا . به خود اطمینان بدهید که بهبود در راه است.

      توصیه هایی به اطرافیان
      در پایان، توصیه هایی که در مورد اطرافیان فرد افسرده، مهم است ارائه می شود:

      الف ـ بیمار را برای درخواست کمک تشویق کنید.

      ب ـ فراهم آوردن حمایت عاطفی (ابراز محبّت، درک، صبوری، تشویق و قوّت قلب دادن).

      ج ـ مراقبت از خود و خانواده: زندگی با یک فرد افسرده، دشوار است. احتمال دارد عضو بیمار خانواده، حرف های نیش دار و ناراحت کننده ای بزند و از شما انتظارات بیش از حد داشته باشد. لذا عصبانی نشوید و تحمّل کنید.

      د ـ تشویق به بستری شدن بیمار در صورت احتیاج به بستری شدن.

    • مشاور , ژوئن 12, 2017 @ 12:12 ق.ظ

      با سلام بله قابل درمان است کاملا و بسته به نوع افسردگی دوره درمان می تواند متفاوت باشد ولی عموما دوره یک ساله را شامل م شود که باید زیر نظر روانپزشک و روانشناس باشید
      موفق باشید.

  • رامین , ژوئن 11, 2017 @ 6:27 ب.ظ

    سلام. شروع اثر ضد افسردگی ها چقدر زمان نیاز دار؟

    • مشاور , ژوئن 12, 2017 @ 12:10 ق.ظ

      با سلام تا دو هفته بعد از مصرف دارو اثرگذار است اگر طبق همان دوز و مقدار مصرفی روانپزشک در ساعات مشخص مصرف شود .و اگر دچار عوارض جانبی شدید باید ب ه پزشکتون اطلاع بدهید و یا اگر فکر کردید دارو در روند بهبودی شما موثر نیست .

      در این مورد میتونید با متخصصین کانون مشاوران ایران، مشاوره تلفنی/تخصصی داشته باشید
      دفتر سعادت آباد:
      ۰۲۱-۲۲۳۵۴۲۸۲ خط ویژ
      موفق باشید

  • M , ژوئن 11, 2017 @ 7:54 ب.ظ

    سلام و با امید قبولی طاعاتتون..

    سوالی داشتم در مورد الپرازلام و کلیدینیوم سی، میخواستم بدونم این دو تداخل دارویی ندارند.
    دوم اینکه با این قرصها مکملهای ویتامین مثل سانستول یا قرص well men استفاده کردن ایرادی نداره .

    پیشاپیش تشکر از لطفتون..

    • مشاور , ژوئن 11, 2017 @ 11:42 ب.ظ

      با سلام اگر این داروها زیر نظر روانپزشک با هم مصرف می شوند مطمئن باشید عوارض نخواهد داشت منتهی اگر دچار عارضه ای غیر معمول شدید حتما با روانپزشک خودتون مشورت داشته باشید تا دارویی دیگر تجویز کند ویا دوز دار و را تغییر دهد .مکمل های ویتامین با این داروها تداخل ایجاد نخواهد کرد منتهی اگر خود اون مکمل به صورت مداوم مصرف نشود .و بهتره این مورد رو هم از پزشک معالج بپرسید چون ایشون شما رو ویزیت کردند و شرح حال گرفتند و قطعا بهتر می توانند راهنمایی کنند
      در این مورد میتونید با متخصصین کانون مشاوران ایران، مشاوره تلفنی/تخصصی داشته باشید
      دفتر سعادت آباد:
      ۰۲۱-۲۲۳۵۴۲۸۲ خط ویژ
      موفق باشید

  • سجاد , ژوئن 12, 2017 @ 10:46 ق.ظ

    سلام
    ۲۸ ساله هستم ۴ سال پیش به اسکیزوفرنی دچار شدم مراحل درمان رو طی کردم اول بستری شدم وتاالان قرص مصرف می کنم(الانزاپین ,ریسپریدون,بی پریدین)تمام علائم بیماری از بین رفت ولی من هنوز مشکل بی ذهنی دارم ایا راهی برای درمان هست؟ قرص ها تا الان این مشکل من را رفع نکرده اباید بایدادامه بدم یا راه دیگری هست لطفا من را راهنمایی فرمایید.
    با تشکر

    • راهنما , ژوئن 12, 2017 @ 3:42 ب.ظ

      داروهای مورد استفاده عبارتند از:
      داروهای ضد روان پریشی که باعث کاهش شدت علائم روانی می شوند.
      دارهای تثبیت کننده خلق و خو که در درمان نوسانات خلقی مورد استفاده قرار می گیرند.
      داروهای ضد افسردگی که بر سطح سروتونین و دوپامین در بدن اثر می گذارند.
      پزشکان گاهی یک نوع دارو و یا ترکیبی از داروهای بالا را برای درمان این افراد تجویز می کنند.

      درمان از طریق مداخلات اجتماعی
      ۱- آموزش روانی خانواده : این نوع درمان شامل حمایت خانواده، توانایی حل کردن مشکلات و دسترسی به مراقبت ها در زمان بحران بیماری می باشد.
      این مداخلات حداکثر چندین ماه طول می کشد و میزان عود بیماری را کاهش می دهد و روابط اجتماعی و عاطفی فرد را بهبود می بخشد.
      همچنین بار مسئولیت خانواده های دارای یک فرد مبتلا به اسکیزوفرنی را کاهش می دهد.
      اعضای خانواده تمایل دارند بیشتر درباره این اختلال بدانند و به طور کلی روابط خانواده، دوباره تحکیم می شود.
      تحقیقات نشان داده است اگر فرد مبتلا به اسکیزوفرنی مورد حمایت اعضای خانواده باشد، زندگی بهتری خواهد داشت
      ۲- درمان جامعه : در خانه، محل کار و غیره، بیماران هر روز با هم جلسه گروهی می گذارند.
      بهتر است محل قرارها در خانه، محل کار و یا محل های دیگر باشد و نباید محل قرارها را در بیمارستان گذاشت.
      یک تیم درمانی نیز باید حضور داشته باشند. اعضای این تیم شامل: روان پزشک، پرستار، مدیر برنامه، مشاوران مشاغل و مشاوران افراد مصرف کنندگان مواد مخدر می باشند.
      این تیم تمایل دارند که افراد مبتلا به اسکیزوفرنی را کمتر در بیمارستان بستری کنند.

      ۳- درمان مصرف موادمخدر : فراهم کردن مداخلات پزشکی و روانشناختی در این باره باید بخشی از درمان این افراد باشد.
      حدود ۵۰ درصد از افراد مبتلا به اسکیزوفرنی، از مصرف مواد مخدر و یا وابستگی به آنها رنج می برند.

      اسکیزوفرنی
      ۴- آموزش مهارت های اجتماعی : این درمان به نام های “مدیریت بیماری” و یا “برنامه نویسی برای بهبودی” نیز خوانده می شوند.
      این آموزش شامل راه هایی برای رسیدن به شرایط اجتماعی مناسب می باشد و شامل بازی کردن در نمایشنامه می باشد و مشکلات و موقعیت هایی که در جامعه برای این بیماران رخ می دهد را نمایش می دهند و راه حل آنها را به صورت نمایش بازی می کنند.
      این نوع درمان، مقاومت در برابر استفاده از مواد را فراهم می کند و روابط خوبی را بین فرد مبتلا و پزشک برقرار می سازد.

      درمان شناختی و رفتاری
      اساس این درمان عبارتست از تمرکز در یافتن روش ها و تغییر روش هایی که با توانایی های بیمار تداخل دارد.
      به جز در موارد بیماران روانی شدید، درمان شناختی و رفتاری می تواند باعث کاهش علائم اسکیزوفرنی گردد و عملکرد اجتماعی فرد را بالا ببرد.
      این درمان به صورت جلسه خصوصی و یا جلسه عمومی قابل انجام است.

      کنترل وزن
      باید به بیماران مبتلا به اسکیزوفرنی، درباره حفظ وزن مناسب و رابطه بین وزن و تداخل داروهای مورداستفاده، آگاهی داده شود.
      این نکته را به یاد داشته باشید که اگر بیماری دارای وزن مطلوب باشد، درمان موثرتر خواهد بود.

      روند بیماری اسکیزوفرنی
      احتمال مرگ و میر در افراد مبتلا به اسکیزوفرنی، دو برابر بقیه افراد است.
      حدود نیمی از افراد مبتلا، از سوءمصرف مواد مخدر رنج می برند، موادی مثل الکل، ماری‌جوانا و … .
      تحقیقات نشان داده است اگر فرد مبتلا به اسکیزوفرنی مورد حمایت اعضای خانواده باشد، زندگی بهتری خواهد داشت.

      در این مورد میتونید با متخصصین کانون مشاوران ایران، مشاوره تلفنی/تخصصی داشته باشید
      دفتر شریعتی:
      ۰۲۱-۸۸۴۲۲۴۹۵ خط ویژه

    • مشاور , ژوئن 13, 2017 @ 9:25 ق.ظ

      با سلام مساله ای که باید بدانید این است که داروها بیشتر علائم مثبت بیماری را کنترل می کنند مثل همین بحث توهم و هذیان و تا حدی اختلالات روند فکر را کنترل می کنند بعضی علابم که علائم منفی ایت مثل با فقر گفتار مشکل اراده و بی ذهنی و عدم تمرکز صرفا با دارو مرتفع نمی شوند هر چند داروهای جدید این علائم را هم بهبود می بخشند ولی به طور کل باید زیر نظر روانشناس باشید تا کم کم مشکل بی ذهنی رو حل کنند اصلا داروها رو سر خود قطع یا اضافه نکنید چون بیماری شما به محض قطع علائمش بر می گردد و معالجات تا کنون شما بی فایده قلمداد خواهد شد .امیدوارم برای این مساله ابتدا با روانپزشک معالج مشورت کنید شاید نیاز به تغییر دارو و یا تجویز داروی جدید باشد ضمن اینکه اگر نیاز به روانشناس باشد ارجاع داده خواهید شد.موفق باشید
      در این مورد میتونید با متخصصین کانون مشاوران ایران، مشاوره تلفنی/تخصصی داشته باشید
      دفتر قیطریه:
      ۰۲۱-۲۲۶۸۹۵۵۸

  • سجاد , ژوئن 12, 2017 @ 5:29 ب.ظ

    ممنون از لطفت و راهنماییتون ولی من مشکلاتی که شما در بالا فرمودید رو ندارم مشکل من بی ذهنی است یعنی اینکه هیچ فکر در مغزم نیست و قدررت تصور وتعقل و اندیشیدن رو از دست دادم

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد.