توسط ۶ نشانه که شما در رابطه با زن و مرد نابالغ زندگی می کنید
بلوغ همه بزرگسالان یکسان نیست و زندگی با شریک عاطفی توسعه نیافته روابط پر رونق را دشوار می کند. یاد بگیرید که چگونه این ویژگی را تشخیص دهید و چه زمانی می توان آن را معکوس کرد.
مطمئنم حداقل چند بار در زندگی خود به این فکر کرده اید که چرا برخی از افراد، با وجود اینکه بزرگسالان کاملاً بالغ و دارای مشاغل جدی هستند، می توانند در برخی زمینه ها به گونه ای کودکانه رفتار کنند. و اگر در مورد شریک زندگی شما باشد یا باهوش و دوست داشتنی باشد، اما شما هرگز نمی توانید با او مخالف باشید، وگرنه آنها جهنم را بر روی زمین باز می کنند. شما می توانستید رفتار آنها را به عنوان یک ضعف جزئی در شخصیتی بزرگ ببخشید بدون اینکه بدانید این می تواند نشانه های ظریفی از عدم بلوغ عاطفی باشد.
تشخیص زن و مرد نابالغ را به شما می آموزیم
نابالغ بودن عاطفی یک اختلال نیست، بلکه تعریفی از پختگی عاطفی فرد است. برای صحبت در مورد آن، ابتدا باید بفهمیم بلوغ عاطفی به چه معناست:
«بلوغ عاطفی» به این معناست که فرد قادر است به طور عینی و مفهومی فکر کند و در عین حال ارتباطات عاطفی عمیقی با دیگران برقرار کند. افرادی که از نظر عاطفی بالغ هستند، می توانند به طور مستقل عمل کنند و در عین حال وابستگی های عاطفی عمیقی نیز داشته باشند و به آرامی هر دو را در زندگی روزمره خود بگنجانند. (۱)
از آنجایی که این یک اختلال نیست، مردم اغلب فکر نمی کنند مشکلی در آنها وجود دارد. شما با انتقاد پذیری یا دوست نداشتن آغوش به روان درمانی نمی روید.
شما می توانید تحصیلات عالی داشته باشید، پول داشته باشید و همه چیز داشته باشید، اما هنوز از نظر عاطفی توسعه نیافته باشید. احساس بدبختی و پوچی بدون اینکه بدانیم چرا. بسیاری از بزرگسالان آن را به عنوان بخشی از طبیعت خود نادیده می گیرند، شخصیتی که برای مدت طولانی با او همذات پنداری می کنند که برایشان غیرممکن است که ببینند آن چیزی نیست که هستند.
زندگی با شریک عاطفی نابالغ می تواند به شما احساس تنهایی کند. شما احتمالاً همیشه کارهای عاطفی سنگین را در رابطه خود انجام می دهید، چه حل تعارضات یا ارائه حمایت. سخت ترین قسمت این است که شما فقط خود را خسته می کنید اما به نظر می رسد که هرگز قادر به کمک به شریک زندگی خود نیستید، مهم نیست چقدر تلاش می کنید.
چگونه توسعه می یابد
متأسفانه، هیچ کس نمی تواند انتخاب کند که آیا وقتی بزرگ شد اینگونه باشد یا خیر. این فقط یک مسئله شانس است که چه ترکیبی از والدین و شرایط به دست آوریم. همه مانند یک نوزاد کاملاً بی گناه به دنیا می آیند، کنجکاو در مورد جهان و مشتاق یادگیری، والدین خود را مانند خدایان می بینند. کودکان در سنین پایین نمی توانند درک کنند که والدین آنها ممکن است از صمیمیت عاطفی و ارتباط هراس داشته باشند، حتی اگر به نیازهای جسمی خود کاملاً اهمیت دهند.
در بزرگسالی، این افراد هنوز هم مانند دیگران به احساسات محبت آمیز مثبت در زندگی خود نیاز دارند. آنها سزاوار احساس دوست داشتن و کامل بودن هستند. با این حال، هنگامی که در کودکی سعی در برقراری ارتباط داشتند، نادیده گرفته می شدند یا گاهی اوقات به دلیل نشان دادن ضعف، مانند گریه، تنبیه می شدند. بنابراین آنها روش های مختلفی را یاد گرفتند که چگونه با والدین خود ارتباط برقرار کنند. عموماً هر کاری که والدینشان دوست داشتند انجام می دادند و توجه آنها را جلب می کردند. همانطور که آنها می خواستند رفتار کنید، در مدرسه بی نقص باشید، نیازهای دیگران را در اولویت قرار دهید و طوری رفتار کنید که آنها خودشان فقط چند نیاز دارند و احساسات و علایق واقعی آنها را در این فرآیند سرکوب کنید.
متأسفانه، آنها نمی دانند که رفتاری که از والدین خود آموخته اند یا مکانیسم هایی که برای مقابله با نیازهای عاطفی برآورده نشده ایجاد کرده اند، برای رشد آینده مفید نبوده است. و چرخه به این ترتیب کار می کند. از والدینی به فرزند دیگر به فرزندشان منتقل می شود و به همین ترتیب، مگر اینکه تغییر قابل توجهی در محیط ایجاد شود.
نحوه تشخیص علائم زن و مرد نابالغ
اگر به شریک زندگی خود اهمیت می دهید، احتمالاً سعی می کنید بفهمید که رفتار او از کجا آمده است. بهترین راه برای یافتن این موضوع، مشاهده والدین و آشنایی با دوران کودکی آنهاست. شاید متوجه شوید که مثلاً پدر همسرتان همیشه سرد رفتار می کند و در نهایت می توانید نقاط منتهی به رفتار همسرتان را به هم وصل کنید. در حالی که هضم شریک زندگی منتخب از خانواده‌ای با مشکلات نابالغی می‌تواند برای برخی چالش‌برانگیز باشد، اما ممکن است به شما کمک کند وقتی متوجه می‌شوید که نمی‌توانند تربیت خود را انتخاب کنند، با دلسوزی بیشتری به آنها نگاه کنید. اگر فعالانه سعی در تغییر خود داشته باشند، حمایت از آنها بسیار آسان تر است.
در زیر برجسته‌ترین ویژگی‌های شخصی است که اغلب در نتیجه تعطیلی عاطفی در کودکی است.
ارتباط واضح غیرممکن است
گفت و گوی سالم، به خصوص در مورد موضوعات مهم، مانند صحبت کردن با یک دیوار آجری است. تفکر طرف مقابل شما می تواند بسیار سفت و سخت، سیاه و سفید باشد، بنابراین ارائه ایده های جدید بسیار چالش برانگیز است. و هنگامی که افراد نابالغ نظر خود را شکل دهند، تغییر آن بسیار سخت است.
اگر چیزی را دوست ندارید، این یک حمله شخصی است. اگر آنها با شما مخالف هستند، به ندرت آن را صراحتاً بیان می کنند و در عوض همه پیچ و خم های مختلف را انجام می دهند تا تمام مشکلات مجازی را به شما نشان دهند. اگر تصمیم آنها را می خواهید، مطمئن نیستند زیرا سعی می کنند به کمال برسند. شما فقط نمی توانید به آنها عجله کنید. آنها به زمان خود نیاز دارند تا بر اساس قوانین و شرایط متعدد خود به مسائل فکر کنند. بنابراین غیرعادی نیست که شما مجبور شوید اطلاعات و گزینه هایی را به آنها ارائه دهید، به ویژه به روشی که با پوشش قندی همراه است، تا کوچکترین شانسی را داشته باشید که با شما موافق باشند.
درمانده عمل کردن
زمانی که عزیز شما کودک بود، ممکن است پدر و مادری داشته باشند که به جای ابراز محبت از همه چیز انتقاد می کردند. احساسات خود آنها بر روی منتقدان متمرکز بود زیرا اتفاقاً شکل اصلی توجه آنها بود. کودکان بلافاصله این رفتار را دریافت می کنند و والدین خود را آینه می کنند.
بسیاری از بزرگسالان نابالغ چیزها را بیرونی می بینند، مانند هر چیزی که اتفاق می افتد از دست آنها خارج است و آنها قدرتی برای تغییر آن ندارند. آنها خود را درمانده می دانند، بنابراین از هر ناراحتی شکایت می کنند بدون اینکه به دنبال راه حلی باشند یا تلاشی برای یافتن راه حلی داشته باشند. این نوع از مردم فقط باور نمی کنند که می توانند کاری انجام دهند. در عوض، از بیرون انتظار کمک دارند. سپس به سادگی می توان دید که چگونه آنها مسئولیت هیچ اقدامی را بر عهده نمی گیرند و در عوض دیگران را سرزنش می کنند.
فقدان محبت و احساسات صمیمی
برقراری ارتباط با این افراد در سطح عاطفی عمیق چالش برانگیز است. در نتیجه ترس از احساسات، تمجید صرف می تواند برای آنها بسیار زیاد باشد. آنها احساسات خود را با آغوش گرم، بوسه یا قدردانی ابراز نمی کنند، همانطور که در اوایل زندگی آموخته اند که می تواند به آنها آسیب برساند و آنها را ناراحت و مضطرب کند. احتمالاً والدین آنها هرگز در دوران حساس کودکی و نوجوانی با آنها همدردی نکرده اند.
به همین ترتیب، آنها به سادگی نمی توانند با احساسات شما هماهنگ شوند زیرا دائماً درگیر خودشان هستند. رادار داخلی آنها به سمت داخل چرخیده است. دلیلش این نیست که خیلی خودشان را دوست دارند، بلکه به این دلیل است که با وسواس بررسی می کنند که آیا چیزی آنها را تهدید نمی کند یا خیر.
با کمال تعجب، آنها احتمالاً عشق بیشتری به گربه یا سگ خود نشان می دهند زیرا مجبور نیستند با آنها تظاهر کنند. حیوان نمی تواند چیزی بگوید، انتظار رفتار خاصی را نداشته باشید، بنابراین بزرگسالان نابالغ می توانند در حضور آن آرامش داشته باشند.
رفتار تکانشی با آستانه استرس کم
از آنجایی که افراد از نظر عاطفی نابالغ تقریباً هر موقعیت ناخواسته یا اختلاف نظر را به عنوان یک تهدید شخصی می‌پذیرند، نگه داشتن ماسک‌های محافظتی برای آنها هزینه زیادی دارد. بنابراین، حداقل استرس مانند یک تخته سنگ بزرگ است که آنها را خرد می کند تا زمانی که بشکنند. وقتی از این آستانه فراتر رفت، یا به صورت تکانشی واکنش نشان می‌دهند یا تعطیل می‌شوند و کنار می‌روند. بنابراین جای تعجب نیست که یک مشکل غیرمنتظره ناگهانی آنها را با طغیان خشم کاملاً از بین می برد.
حالا به نظر می رسد که آنها اصلاً از احساسات نمی ترسند، اما یک فرد متعادل بیشتر این گونه رفتار می کند:
«افراد بالغ عاطفی در حالی که آگاهانه افکار و احساسات خود را پردازش می کنند، با استرس به شیوه ای واقع بینانه و آینده نگر کنار می آیند. آنها می‌توانند در مواقع لزوم احساسات خود را کنترل کنند، آینده را پیش‌بینی کنند، خود را با واقعیت تطبیق دهند و از همدلی و شوخ طبعی برای تسکین موقعیت‌های دشوار و تقویت پیوندها با دیگران استفاده کنند.» (۲)
آیا اغلب وقتی پوست تخم مرغ ناراحت است باید روی آن راه بروید؟ دلیلش این است که آنها نمی توانند به طور سالم با احساسات فعلی خود کنار بیایند و ناامیدی آنها بر سر همه می افتد. اما، وقتی همه چیز به حالت عادی برگشت، به ندرت اشتباه خود را می پذیرند یا عذرخواهی می کنند و طوری رفتار می کنند که انگار هیچ اتفاقی نیفتاده است. مرد نابالغ
مشکلات روحی و روانی
به دلیل مکانیسم های مقابله ای معیوب، بسیاری از افراد به مسائل مربوط به سلامت روان مانند اضطراب و افسردگی مبتلا می شوند. موارد پیچیده حتی می توانند نشانه هایی از اختلالات شخصیتی شدید را نشان دهند. به عنوان مثال، بزرگسالان نابالغ می توانند با اضطراب اجتماعی دست و پنجه نرم کنند که باز شدن با دیگران را دشوار می کند زیرا به دلیل عدم علاقه والدین خود می توانند دائماً مورد قضاوت، بی اهمیت بودن و بی علاقه بودن احساس کنند. کناره گیری از فعالیت های جمعی تنها حلقه تنهایی عاطفی و ارزش خود پایینی را که آنها احساس می کنند اغراق می کند.
از سوی دیگر، افرادی که همیشه سعی می کنند ارزش خود را با محبوبیت، سخت کوشی و رسیدن به موفقیت به اثبات برسانند، مستعد غفلت از زندگی شخصی و در نتیجه فرسودگی شغلی و افسردگی هستند. علاوه بر این، آنها اغلب تلاش می کنند شکاف خالی در قلب خود را با روابط کم عمق و دارایی های مادی بپوشانند.
شخصیت دو چهره
ممکن است گاهی فکر کنید که آیا با آقای جکیل زندگی می کنید یا آقای هاید. فرد مورد علاقه شما لحظاتی دارد که می تواند شیرین، خنده دار و تقریبا راحت باشد. اما همه چیز به محض اینکه مشکلی پیش بیاید تغییر می کند و چیزی تهدید می کند که زیر پوست آنها نفوذ کند و درونی ترین احساسات آنها را لمس کند. آنها به سادگی نمی توانند آن را تحمل کنند، بنابراین سد محافظ بالا می رود.
این گیج کننده ترین چیز در مورد این افراد است. پیش بینی اینکه کدام طرف از آنها بیرون خواهد آمد عملا غیرممکن است. دائماً تضاد عاطفی ایجاد می کند و احساسات شما را نسبت به آنها بین عشق و خشم پراکنده می کند، به خصوص زمانی که طرف مقابل در حالت “خوب” خود است.
چرا لزوماً مجبور نیستید آنها را بنویسید
در حالی که گاهی اوقات زندگی با این افراد می تواند بسیار طاقت فرسا و از نظر ذهنی خسته کننده باشد، اما همه آنها لیاقت تنها گذاشتن را ندارند زیرا این تقصیر آنها نیست.
این محرومیت عاطفی و پنهان شدن در پشت نقاب احتمالاً در خانواده آنها شروع شده است، احتمالاً چند نسل پیش.
می‌دانم که صبر کردن تا زمانی که شریک زندگی‌تان با مشکل‌اش برخورد کند، آزاردهنده به نظر می‌رسد، و به همین دلیل است که تشخیص اینکه چه زمانی اوضاع بهتر می‌شود و چه زمانی باید رابطه را قطع کنید ضروری است. زیرا شما به تنهایی نمی توانید کسی را تغییر دهید، مگر اینکه او بخواهد خودش را تغییر دهد، و افراد فوق العاده سرسخت گواه زنده هستند. بنابراین مراقب افرادی باشید که نشانه‌هایی از رفتار آزاردهنده ذهنی یا فیزیکی از خود نشان می‌دهند. هیچ تلاشی برای کمک کردن، هزینه ای برای به خطر انداختن سلامتی و رفاه شما ندارد. این افراد احتمالا تا آخر عمر اینگونه خواهند ماند و هیچ چیز آن را تغییر نخواهد داد.
در این صورت، بهتر است از وضعیت عقب نشینی کنید. جدایی در چنین شرایطی دردناک و دلخراش است، اما رفاه شما باید در اولویت باشد. دلیلی برای احساس گناه در این مورد وجود ندارد.
خوشبختانه، بسیاری از افراد نابالغ قادر به درونی سازی هستند و بنابراین، می توانند خود را از طریق تأمل در خود تغییر دهند. با این حال، ممکن است برای هدایت آنها در جهت درست، به کمی تکان دادن از بیرون نیاز داشته باشند. دیر یا زود، نقطه‌ای در زندگی آنها پیش می‌آید که به نقطه شکست می‌رسند و احتمالاً از یک درمانگر یا شریک زندگی راهنمایی می‌خواهند. مهم نیست که کدام راه حل را انتخاب می کنند، این فرصتی است برای پیوند دادن و حمایت از سفر آنها به سمت خودیابی در حالی که زخم های گذشته در حال بهبود هستند.
اگرچه اجرای رفتارها و باورهای جدید ممکن است مدتی طول بکشد، اما در نهایت، اکثر این افراد می توانند به افرادی با اعتماد به نفس و جالب تبدیل شوند که همیشه باید باشند. در نتیجه، روابط شما انعطاف پذیرتر از همیشه خواهد شد.
- گیبسون، لیندسی سی.. کودکان بزرگسال والدین نابالغ عاطفی (ص ۲۸). انتشارات هاربینگر جدید.
- رشد چقدر مهم است؟
- دستیابی به سبک زندگی ایده آل خود در ۴ مرحله
- آیا رسیدن به زندگی ایده آل شما را خوشحال تر می کند؟
- ۱۲ قدم برای ساختن زندگی ایده آلی که رویای آن را دارید
- آمار شوکه کننده در مورد اضطراب
