مرکز مشاوره
  • July 13, 2022
  • اخرین بروزرسانی ژوئن 21, 2022 2:41 ب.ظ
  • تهران

بهترین های::مرکز مشاوره::مشاوره خانواده::مشاوره ازدواج

تست های روانشناسی رایگان
تلگرام کانون مشاوران
کانون مشاوران
مرکز مشاوره ستاره ایرانیان

 

آموزش از طریق مشاوره پیش از ازدواج تا زوج درمانی و مشاوره خانواده

راهنمایی و مشاوره تلفنی ازدواج و خانواده

مرکز تهران و جنوب

۰۲۱۸۸۴۷۲۸۶۴

مرکز مشاوره شمال و شرق

۰۲۱۲۲۲۴۷۱۰۰

شمال و غرب تهران

۰۲۱۲۲۳۵۴۷۸۳

مشاوره ازدواج شامل آموزش مهارت های رفتار با همسر آینده خانواده همسر زوج درمانی شناسایی فرد مناسب و از همه مهمتر اطمینان پیش از ازدواج از  یک انتخاب درست است! عوامل زیادی در این امر دخیل هستند که باید مورد بررسی و دقت نظر هنگام همسریابی و یا حتی دوست یابی قبل ازدواج به آن توجه کرد.

 

مرکز مشاوره مراکز استانها

مرکز مشاوره اصفهانمرکز مشاوره شیرازمرکز مشاوره کرجمرکز مشاوره قممرکز مشاوره کاشانمرکز مشاوره یزدمرکز مشاوره ساریمرکز مشاوره رشتمرکز مشاوره بابلمرکز مشاوره اسلام شهرمرکز مشاوره تهرانمرکز مشاوره تبریزمرکز مشاوره منطقه بندرعباسمرکز مشاوره کرمانشاهمرکز مشاوره منطقه ارومیهمرکز مشاوره اراکمرکز مشاوره همدانمرکز مشاوره مشهدمرکز مشاوره کرمانمرکز مشاوره اردبیل

مرکز مشاوره تهران

مرکز مشاوره ازدواجمرکز مشاوره ازدواج تهرانمرکز مشاوره خوبمرکز مشاوره طلاقتست روانشناسیمراکز مشاورهمرکز مشاوره روانشناسیمرکز مشاوره دانشگاهمرکز مشاوره خانوادهتست هوشمرکز مشاوره شرق تهرانمرکز مشاوره خانواده تهراننوروفیدبک چیستمرکز مشاوره غرب تهرانتست ازدواجمرکز مشاوره پیش از ازدواجمرکز مشاوره جوانمرکز مشاوره قبل ازدواجمرکز مشاوره کودکانتست اضطراببهترین مرکز مشاورهمرکز مشاوره تلفنیآدرس مراکز مشاورهمرکز مشاوره شمال تهرانتست شخصیت

9,274 نظرات

  • سحر , می 23, 2018 @ 10:40 ق.ظ

    با سلام.من چند ماهه عقد کردم. خودم مزاجم نسبتا گرمه همسرم هم میگه گرم مزاجه ولی با این وجود با اینکه تازه چند ماهه عقد کردیم ولی از اول هر هفته یکبار باهم رابطه داشتیم. از دوستان و آشناها که میشنوم همه میگن در دوران عقد اوایلش حتی روز دو سه بار هم رابطه داشتن. و من ازین بابت خیلی ناراحتم و میگم شاید منو دوست نداره که هر هفته یکبار فقط به من نزدیک میشه. نمیدونم چکارکنم دکتر هم نمیاد بریم حتی وقتی بهش میگم میگه خیلی هم گرمم تو توقعت زیاده.لطفا کمکم کنین.

    • مشاور , می 26, 2018 @ 11:21 ق.ظ

      با سلام

      دوست عزیز ببینید شما نباید زندگیتون رو با بقیه مقایسه کنید و دفعات رابطه جنسی رو ملاکی برای علاقه داشتن ایشون قرار بدهید در برخی از زنان و مردان یک مساله مهم این است که به هم وقت بدهند تا شرایط مطلوبی برای رابطه بیشتر پیدا کنند ضمن اینکه خود استرس ها و مشغله ها بر رابطه و میزان ان تاثیر می گذارد و اصلا مساله مربوط نمی شود به اینکه فکر کنید ایشون سرد شدند و یا علاقه ندارند به هر حال رفع نیاز جنسی اهمیت دارد و هر دو نفر باید در مورد دفعات و شرایط با هم به توافق برسند و اصلا مساله مطلقی نیست و هیچ دو زوجی هم در این مساله با هم قابل مقایسه نیستند ..
      بهتره در شرایط مناسب بدون اینکه این مساله رو به علاقه و ..مرتبط کنید با همسرتون در موردش صحبت کنید و اصلا این طور جریان مطرح نشود که به هر حال شما فکر می کنید دوستتون ندارند بلکه در مورد اینکه نظر ایشون چیه و ..سوال کنید و اینکه در دروان عقد هستید شاید برای ایشون کمی سخته به خاطر شرایط و اینکه ترس از بارداری و ..به هر حال بهتره در شرایط مناسب صحبت شود تا سو تفاهم ها کمتر شود
      در هر صورت اصلا جای نگرانی نیست و به هیچ وجه مساله غیر طبیعی نیست و دال بر عدم علاقه هم نیست منتهی اگر خودتون نتونستید حلش کنید بهتره به روانشناس مراجعه کنید به هر حال خود ترس ها و اضطراب ها باعث کاهش رابطه می شود که ممکنه شما اصلا در نظر نگیرید .در هر صورت موفق باشید
      در این مورد میتونید با متخصصین کانون مشاوران ایران، مشاوره تلفنی/تخصصی داشته باشید
      ۰۲۱۲۲۶۸۹۵۵۸
      موفق باشید

    • مشاور , می 26, 2018 @ 11:24 ق.ظ

      دوران عقد فرصت مناسبی جهت شناخت بهتر و عمیق تر زن و مرد از یکدیگر و در نتیجه ورود به زندگی با تفاهمی بیشتر است، به عبارت دیگر دوران نامزدی دوران آشنایی تکمیلی است و یک ازدواج نیمه تمام محسوب می شود. لذا نباید انتظار داشت که آنچه افراد در زندگی مشترک تجربه می کنند، در این دوره نیز تجربه کنند

      در واقع در این دوران شما به لطف نزدیک تر شدنتان به همسر خود، شناختی از او به دست می آورید که شاید هیچ کس دیگر نتواند تا این حد او را بشناسد و این البته صرف نظر از لذتی است که از با هم بودن نصیب تان می شود. در دوران عقد احساسات عاطفی شکل می گیرد و رابطه جنسی اگر کنترل شده و خفیف باشد می تواند به شکل گیری و ظهور این احساسات کمک زیادی کند. با این حال، رابطه جنسی تنها هدف ازدواج نیست و هیچ ازدواجی که تنها براساس این رابطه شکل بگیرد پایدار و استوار نمی ماند.

      رابطه جنسی در دوران عقد چگونه باشد؟
      گرچه پس از جاری شدن صیغه عقد دائمی شما و همسرتان عرفاً و شرعاً زن و شوهر محسوب می شوند.اما زن و شوهری که زندگی مشترکتان را هنوز آغاز نکرده اید و وابسته به پدر و مادرتان هستید. بنابراین مهم است که برخی روابط و رفتارهای خود را تا زمانیکه زیر یک سقف نرفته اید کنترل کنید.همیشه آن چیزی که از قدیم باب بوده اشتباه نیست. بلکه ملاحظات دوران است که بر اساس تجربه رعایت می شود. این یعنی شما باید برخی از چهارچوب های زندگی دوران تجرد را همچنان حفظ کنید.

      این چهارچوب ها می گوید که شما باید در دوران عقد از فرصت محرمیت و نزدیک تر شدنتان برای شناخت بیشتر استفاده کنید. در این بین حد متوسطی از روابط نزدیک جسمی می تواند عاطفه میان شما را تقویت کند و شما را با روحیات هم بیشتر آشنا کند اما این حد، اگر نادیده گرفته شود و رابطه جنسی کاملی شکل گیرد، شما قدرت تصمیم گیری در آینده را از دست خواهید داد.مشکل فقط تغییرات جسمی که برای شما اتفاق می افتد نیست؛ یک رابطه جنسی کامل، شما را پایبند یکدیگر می کند. احساس تعهد می آورد، وابسته می کند و باعث می شود در جایی که باید تفکر منطقی داشته باشید احساسی تصمیم بگیرید. چگونه؟

      شاید شما احساس کنید که همسر آینده تان دقیقا آن طور نیست که فکر می کردید و زندگی با او می تواند باعث بدبختی شما شود. در چنین شرایطی، رابطه جنسی شما را در فاز وابستگی عاطفی قرار می دهد و تصمیم گیری بر اساس منطق و جدایی برایتان دشوار می شود.به همین دلیل است که می گویند روابط جنسی کامل خود را به زمانی موکول کنید که باهم زندگی مشترک را آغاز کرده اید و به صورت مستقل جدا از پدر و مادر خود زندگی می کنید.

      اما در مقابل قرار نیست شما از همسرتان دوری کنید و رابطه تان را با او در حد رابطه خواهر و برادری نگه دارید. حفظ رابطه شما، نیاز به نزدیک تر شدنتان دارد و این حاصل نمی شود، مگر وقتی که شما از چهارچوب های عرفی فاصله بگیرید و به یکدیگر عشق بورزید. بسیاری از مشکلات و اختلالاتی که در دوران عقد به وجود می آید ناشی از عدم آگاهی زوجین به برقراری روابط درست جنسی است.

      رابطه ی جنسی دوران عقد از خود تعریفی دارد و این تعریف با توجه به خانواده های دو طرف، مخصوصاً دختر متفاوت است. اما واقعاً تکلیف دختر و پسر در این دوران چیست و آن ها چطور می توانند یکدیگر را از نظر جنسی ارضا نمایند؟ بسیاری از زوج ها با توجه به تعاریف مختلف خانواده های خود در این زمینه و بسط دادن یا کم کردن این دایره ی محدودیت به مشکل برمی خوردند. بعضی از زوجها در این دوران بیش از حد رعایت کرده و به عبارتی حیا را در جای نادرست خود استفاده می کنند.

      البته باید توجه کرد، که چون اغلب بعد از دوران عقد مراسم عروسی برگزار می شود، برای خود زوج هم لازم است تا محدودیت ها را رعایت کرده و توقعات معقول از هم داشته باشند و از طرفی دیگر رابطه ی کاملاً آزاد زناشویی در دوران عقد ممکن است باعث از دست دادن اشتیاق افراد برای زودتر رفتن زیر یک سقف شود و از طرف دیگر، چون در دوران عقد، زوج بیشتر با هم آشنا شده و امکان به تفاهم نرسیدن و به دنبال آن جدا شدنشان وجود دارد، بهتر است که رابطه ی جنسی شان کنترل شود.

      ازدواج راهی برای برطرف کردن نیازهای مهم زندگی افراد است و فردی که به ازدواج روی می آورد، یعنی ارضای نیازهایش را از درست ترین و برگزیده ترین راه ممکن انتخاب کرده است، درست نیست که پس از عقد نیز راه را بر او بست و او را در انتظار نگه داشت و این انتظار باعث پشیمانی او از ازدواج شود. بلکه باید با آموزش درست، راه را برای برآورده کردن خواسته هایش فراهم کرد.

      بنابراین هرگز توصیه نمیشوددر دوران عقد رابطه جنسی به صورت کامل داشته باشید چرا که عطش جنسی باید در این زمینه محفوظ بماند تا در جایگاه خود بتواند موثر باشد.اما می توانید در مورد نیازهای جنسی خود آزادانه صحبت کنید ولی در این صحبتها سعی در تحریک یکدیگر نداشته باشید.معاشقه در دوران عقد نیز به صورت محدود توصیه می شود.
      در این مورد میتونید با متخصصین کانون مشاوران ایران، مشاوره تلفنی/تخصصی داشته باشید
      ۰۲۱۲۲۶۸۹۵۵۸
      موفق باشید

  • سمیه , می 25, 2018 @ 6:30 ب.ظ

    ببخشید من چندین روز منتظر جوابم میشه خواهشا کمکم کنید

    • مشاور , می 26, 2018 @ 1:40 ب.ظ

      حفظ حریم
      حریم‌ها را حفظ کنید. برای این کار بهتر است میزان رفت و آمد به خانه پدری همسرتان و میزان ارتباطات کلامی را که باید داشته باشید، مشخص کنید. این گونه به نظر می‌رسد که زندگی شما در کنار مادر شوهرتان مانند یک آکواریوم تمام شیشه‌ای است؛ به گونه‌ای که وی می‌تواند هر حرفی بین شما و همسرتان را بشنود و هر گونه می‌خواهد ایراد بگیرد؛ در نتیجه بهتر است در کمال احترام و رعایت حرمت‌ها، میزان و سطح رفت و آمد خود را کنترل کنید. برای مثال شرایطی ایجاد نکنید که مادر همسرتان بتواند در خلوت و دور از چشم همسرتان، حرف‌هایی به شما بزند که موجب ناراحتیتان شود.

      جایگزین بیان حرف‌های مادرشوهر به همسر
      به جای مطرح کردن حرف‌های مادرشوهرتان به همسرتان، پیشنهاد می‌کنم که خودتان بیاموزید چگونه مودبانه و در کمال احترام پاسخ وی را بدهید تا موارد اختلاف به همسرتان منتقل نشود. در واقع باید همسرتان را در این موضوع دخالت ندهید تا بازی جدیدی در زندگی شما شروع نشود.
      ما در ارتباط با اطرافیان به سه سبک رفتاری برخورد می‌کنیم:
      ۱. سبک پرخاشگرانه:
      در این سبک همواره به دنبال مقصر هستیم و انگشت اشاره ما به سمت اطراف است تا یک مقصر بیابیم. با احساسات خود آشنا نیستیم و مدام در کلمات خود از متلک استفاده می‌کنیم و لحنمان تند است: «تو این کار را کردی»، «این طوری گفتی» و…
      ۲. سبک منفعلانه:
      فرد منفعل در مقابل دیگران بیشترین پاسخش سکوت، لبخند یا تایید است؛ اما بعد ناراحت می‌شود، بدگویی می‌کند و از دیگران می‌خواهد که از او حمایت کنند. نگاه چشمی ندارد، همیشه عصبانیت‌های پنهانی دارد که با مدل‌های بیمار گونه نشان می‌دهد.
      ۳. سبک قاطعانه:
      چنین فردی کاملاً به حس‌های خود آگاه است. در عین این‌که به دیگران و خودش بی‌احترامی نمی‌کند و خودش هم با کلام و رفتارش وارد حریم کسی نمی‌شود اما می‌تواند ناراحتی‌های خود را مطرح کند و به راحتی نه بگوید.

      از شما می‌خواهم با یک مشاور صحبت کنید و برای آموختن رفتار قاطعانه بیشتر تلاش کنید تا وقتی مادرشوهرتان با حرف‌هایش باعث ناراحتی شما می‌شود یا به حریم خصوصیتان ورود می‌کند، به جای اینکه پشت همسرتان پنهان شوید و بخواهید او از شما دفاع کند، خودتان با رعایت احترام و جایگاه وی بهترین پاسخ را بدهید و اگر به همسرتان می‌گویید نیز حالت شکایت نداشته باشد و از او رفتار دفاعی نخواهید، چراکه هر گونه دفاع همسرتان از شما در مقابل مادر خود، رابطه‌تان را خراب‌تر می‌کندانسان های زیادی سعی کرده اند این معادله دومجهولی را حل کنند .هیچ چیز برای یک تازه عروس ارزشمند تر از یک خود آموز ارتباط مناسب با مادر شوهر نیست.
      این بحث برای خانم‌های جوان خیلی داغ است. وقتی به تالارهای گفتگوی خانوادگی سر می‌زنید، علاقه‌مندان زیادی را در آنجا می‌بینید. وقتی پای صحبت خانم‌ها می‌نشینید هم حرف‌های زیادی هست که مورد مشورت قرار می‌گیرد، اما مردم‌داری، شوهرداری، همسایه‌داری، خانواده‌داری و همین‌طور مادرشوهرداری هم فوت و فنی دارد که باید آن را بیاموزید.
      اگر شما با همه افراد روابط خوبی برقرار می‌کنید و هنر ارتباط برقرار کردن را دارید، بعید نیست که روابط خوبی نیز با مادر همسرتان داشته باشید زیرا ارتباط یک مهارت اجتماعی است. اما پیش از هر چیز خوب است مادرشوهر را بشناسید.
      برای داشتن یک رابطه خوب و بدون تنش با مادر شوهرتان، لازم است بدانید او چه احساسی دارد و در ذهنش چه می گذرد.

      در زیر ۱۳ جمله را می بینید که در ذهن خیلی از مادرشوهرها وجود دارند اما شاید هیچ وقت آنها را نشنوید.
      **من سال ها خانم خانه بوده ام و همه از من فرمان می برده اند، خیلی دردناک است که زن دیگری بیاید و نقش مرا کمرنگ کند.
      ** او قبل از اینکه شوهر تو باشد، پسر من است.
      ** به نظر نمی رسد اعتماد به نفس بالایی داشته باشی، چون کوچک ترین نظر مرا نوعی انتقاد از خودت می دانی، بنابراین وقتی هستی خیلی مراقب حرف زدنم هستم.
      ** من هرسال روز تولدت را تبریک می گویم و برایت کادو می خرم، اما تو حتی تلفنی از من تشکر نمی کنی. امسال به خودم گفتم ” دیگر بس است” اما ببین باز هم برایت کادو خریده ام. چه می شود کرد، شخصیت من همین است.
      ** ما مادر ها به بچه هایمان می گوییم ” من خوشبختی و شادی تو را می خواهم”، و واقعاً هم همین طور است. اما چیزی که هیچ وقت نمی گوییم این است که ” من هم دوست دارم شاد باشم.”
      رابطه میان عروس و مادر شوهر در بسیاری از اوقات آغشته به پیش داوری است. شاید اگر دختران جوان طوری تربیت نشوند که ذهنیت بدی از مادر شوهر داشته باشند بسیاری از مشکلات میان آنها و مادر شوهرشان بوجود نخواهد آمد.
      ** من در طول عمرم چندین خانه خریده ام و فروخته ام. چرا از من کمک و مشورت نمی خواهی؟
      **من برای کنجکاوی و سردر آوردن از کار شما به دیدنتان نمی آیم، فقط می خواهم شما را ببینم و دیداری تازه کنم.
      ** اگر با پسرم حرف های خصوصی داشته باشم به خانه تان زنگ نمی زنم، با تلفن همراهش تماس می گیرم.
      ** خیلی خوشحالم که به پسرم اجازه می دهی روز مادر به دیدنم بیاید. واقعاً قدردان این هستم چون می دانم راه طولانی است و هزینه ها زیاد است.
      ** مادر تو رقیب من است. همیشه آخر هفته ها به دیدن او می روید و همیشه او را به خانه تان دعوت می کنید. با او راحت تر هستید و … تنها کاری که من می توانم بکنم این است که دوستتان داشته باشم و گاهی از بچه تان مراقبت کنم. امیدوارم قدر این چیزها را بدانید.
      ** وقتی به خانه تان می آیم همه چیز را آماده می کنید، شام عالی، وسایل پذیرایی و … . همه چیز آماده است. اما جای یک چیز خالی است: صمیمیت.
      ** یادت باشد سن و تجربه بر جوانی و مهارت برتری دارد، پس خیلی به خودت مغرور نشو.

      حرف آخر…
      همه ما طالب آزادی هستیم و دوست نداریم از کسی اطاعت محض کنیم. اما احترام گذاشتن، مدارا کردن و توجه کردن به خواسته های مادر همسر ، اطاعت و بردگی نیست.
      بنابراین برای داشتن آرامش در زندگی بعد از ازدواج باید تفاوتهای بین مادر خود و همسر را بفهمیم و بپذیریم.
      آگاهی پیدا کردن نسبت به خلق و خوها، خواسته ها ونیازهای مادر همسر از بروز بسیاری از مشکلات نه تنها جلوگیری می کند بلکه رعایت کردن هرکدام از این موارد می تواند به شکل گیری یک رابطه مثبت نیز بیانجامد.
      اگر هرکدام از طرفین(عروس و مادر شوهر) نسبت به یکدیگر شناخت و آگاهی پیدا کنند از بروز رفتارهای حساسیت برانگیز خودداری می کنند.
      رابطه میان عروس و مادر شوهر در بسیاری از اوقات آغشته به پیش داوری است. شاید اگر دختران جوان طوری تربیت نشوند که ذهنیت بدی از مادر شوهر داشته باشند بسیاری از مشکلات میان آنها و مادر شوهرشان بوجود نخواهد آمد.
      برای اینکه درست قضاوت کنیم هردفعه که قرار است مادر همسرمان را ببینیم باید ذهنمان را از رفتارها و حرفهای آنها پاک کنیم، فکر کنیم هر بار اولین باری است که آنهارا می بینیم . گذشته با تمام خوبی ها و بدی هایش تمام شده است.
      در این مورد میتونید با متخصصین کانون مشاوران ایران، مشاوره تلفنی/تخصصی داشته باشید
      ۰۲۱۲۲۶۸۹۵۵۸
      موفق باشید

  • شادی , می 26, 2018 @ 11:33 ق.ظ

    با سلام و خسته نباشید .بنده رفتارهای خودم رو که از بچگی مرور میکنم متوجه شدم از همان دوران از افراد متظاهر فراری بودم و وقتی متوجه میشدم نیت فرد بارفتارش تفاوت داره ازش فاصله میگرفتم ولی الان طرف مقابلم خانواده همسرم هستن و نمیشه فاصله ایجاد کنم از طرفی هیچ فردی پدر و مادر خودش رو بد نمیدونه حتی اگه واضح براش مشخص بشه.دچار دلهره و اضطراب شدم و فکر میکنم رفتارهای آنها بزودی همسرم رو تغییر میده چون با وجود درک رفتارهای زشت آنها بازم طرفداری میکنن و ……لطفا راهنماییم کنید چطوری این حالات خودم رو کنترل کنم چون آدم بد ذات که تغییر نمیکنه. مثلا خانواده کاملا اطلاع دارن عصبانی بشه کتک میزنه و فحش میده بازم تحریکش میکنن و همش از بچگی براش جا انداختن خانواده همسر قصد سو استفاده دارن و …و ی عالمه چیزای منفی. بطوریکه به راحتی متوجه میشم در حضور دوتا خانواده رفتار کاملا متفاوتی داره و بعضی وقتها با تمام وجود برای خانواده خودش سنگ تمام میذاره درحالیکه من هرگز تفاوت قائل نمیشم .

    • مشاور , می 31, 2018 @ 11:40 ق.ظ

      با سلام
      دوست عزیز
      اگر واقعا فکر می کنید همسرتون چنین شرایطی داره البته که نمیشه یک جانبه هم تصمیم گرفت باید بتوانید با مساله به درستی کنار بیایید ..اینکه وقتی شما تفاوتی نمی گذارید و فکر می کنید که مساله مربوط به ایشونه و تحت تاثیر خانوادش رفتارهای نادرستی داره خب باید باهاش صحبت کنید البته به درستی نه اینکه شما طوری رفتار کنید که گار د بگیرد چون ظاهرا برای او خانواده اش اهمیت دارد ..و وقتی شما بخواهید طوری رفتار کنید که حساسیت زا شود ممکنه حتی مساله ای را درست مطرح کنی ایشون بد برداشت کنند .در هر صورت توجه کنید که در زندگی به هر حال مشکلات زیادی ایجاد می شود ..اگر این مسائل که می شود با صحبت و با مراجعه به روانشناس را تلاش نکنیم حل و مدیریت کنیم ناخواسته سایر مسائل ایجاد شده مشکلات زیادی را موجب می شود وشرایط را سخت می کند
      به هر حال در نظر داشته باشید که شاید چون شما پیش زمینه ای از این مساله دارید که به هر حال از افرا متظاهر خوشتون نمیاد شاید برخی رفتارها را ناخواسته متظاهرانه قلمداد کنید در صورتی که اصلا این طور نباشد به هر حال این مساله مهمی است که باید در نظر داشته باشید …اگر از برخی رفتارها ناراحت می شوید بهتره در موردش صحبت کنید البتها لحن مناسب ممکنه واقعا ایشون متوجه برخی رفتارها نباشند چون بین زن و مرد تفاوت های زیادی وجود ددارد ..گاهی به هر حال خانواده ها تسلط هایی دارند که باعث می شود مشکلاتی را ایجاد کنند ولی این دقیقا شما هستید که کمک می کنید تا مساله مدیریت شود و اینکه ایشون بیشتر از شما حرف شنوی داشته باشند به هر حال نقش زن بسیار اهمیت دارد
      بهتره حتما مراجعه داشته باشید
      در این مورد میتونید با متخصصین کانون مشاوران ایران، مشاوره تلفنی/تخصصی داشته باشید
      ۰۲۱۲۲۶۸۹۵۵۸
      موفق باشید

      امیدوارم موفق باشید

    • مشاور , می 31, 2018 @ 11:48 ق.ظ

      تعداد زیادی از زوجین به دلایلی که در ادامه می خوانید از رفت و آمد و برقراری تعاملات مرسوم با خانواده همسرشان خودداری می کنند در حالی که ممکن است به نظر شما امتناع ورزیدن از این ارتباط، تنها به یک بهانه گیری شباهت داشته باشد:

      اختلافات زوجین بر سر رفت و آمد با خانواده دیگری یکی از مسائل شایع و نسبتا طبیعی در زندگی زناشویی است و کم یا زیاد بین همه خانواده ها وجود دارد؛ اما مهم تر از وجود اختلاف، نوع مدیریت و برخورد با این تعارضات است. اگر همسر ما به خانواده مان بدبین است و نسبت به آن ها سوءظن دارد قدم اول این است که کمی نسبت به بدبینی و سخت گیری او احساس مسئولیت کنیم و از خود بپرسیم آیا گفتار یا رفتاری از جانب خانواده من سر زده که باعث بدگمانی او شده است؟

      چرا روابط خانوادگی سرد می شود؟
      تعداد زیادی از زوجین به دلایلی که در ادامه می خوانید از رفت و آمد و برقراری تعاملات مرسوم با خانواده همسرشان خودداری می کنند در حالی که ممکن است به نظر شما امتناع ورزیدن از این ارتباط، تنها به یک بهانه گیری شباهت داشته باشد:

      ۱ – دیدارهای مکرر، غیرضروری و بدون برنامه با خانواده پدری
      در موارد زیادی یکی از زوجین وابستگی زیادی به خانواده خود نشان می دهد و دیدارهای مکرر، غیرضروری و بدون برنامه او باعث می شود تا همسرش زبان به اعتراض بگشاید و با سرسختی زیاد، مانع از رفت و آمد او با خانواده پدری اش شود. بسیاری از زوجینی که از این الگوی رفت و آمد تبعیت می کنند با وجود این که در زندگی شخصی شان مشکلات زیادی دارند که حل نشده باقی مانده است اما درگیری با مشکلات خانواده پدری شان را بر حل مشکلات زندگی زناشویی خود ترجیح می دهند.

      ۲ – زیاد ماندن یکی از اعضای خانواده به عنوان میهمان در منزل زوج
      در زندگی زوجینی که از چنین الگویی پیروی می کنند، همسران احساس راحتی در منزل خودشان هم ندارند. از آن جا که حضور دائمی عضو میهمان موجب می شود که او ناخواسته در جریان بسیاری از مسائل خصوصی و یا حتی اختلافات آن ها قرار بگیرد در نتیجه مرد یا زن به طور کلی امنیت خود را از دست می دهد و به زودی دچار خستگی روانی می شود.

      ۳ – مکالمات تلفنی مکرر و طولانی مدت یکی از زوجین با والدینش
      تعدادی از زوجین در محیط منزل نیز دست از وابستگی شان به خانواده بر نمی دارند و حتی در زمان حضور همسر در منزل هم مشغول مکالمات تلفنی طولانی مدت هستند. یقینا موضوع صحبت نمی تواند چیزی جز بازگوکردن مسائل روزمره باشد و همین امر باعث می شود پای دیگران به حریم خصوصی زندگی باز شود و همسر فرد فکر کند در تصمیم گیری های زندگی مشترکش ردپایی از افکار خانواده همسرش وجود دارد. طبیعی است که تکرار چنین اتفاقاتی در طول زمان به شکل گیری بدبینی در یکی از زوجین نسبت به خانواده طرف مقابل منجر شود.

      ۴ – تجربه احساس حقارت در اثر مقایسه های فامیلی
      در تعدادی از خانواده ها معمولا یک داماد، عروس یا خواهر و برادر وجود دارد که از ابعاد مختلف بر دیگر اعضای آن خانواده برتری دارد و مورد تعریف و تمجید خانواده است. به طور مثال یکی از دامادها تحصیلکرده و مرفه است و دیگری از موقعیت اجتماعی، شغلی و مالی پایین تری برخوردار است. در چنین مواردی فردی که در ابعاد مختلف از جایگاه پایین تری برخوردار است چه به صورت واقعی و چه در عالم پنداشت ها و برداشت های خود احساس حقارت و یا حسادت می کند و علاقه ای به تعامل با اعضای خانواده همسرش ندارد زیرا احساس می کند که اطرافیان بین او و دیگری تبعیض قائل می شوند.

      ۵ – و دیگر عوامل
      همچنین خودشیفتگی و زخم زبان های اعضای خانواده همسر، حضور عضوی در خانواده همسر که ویژگی های اخلاقی مناسبی ندارد و یکی از زوجین نگران است مبادا همسرش از آن فرد تاثیر منفی بپذیرد، دخالت خانواده ها در مسائل اقتصادی زوجین و تربیت فرزندان آن ها و … همه وهمه موجب می شود تا همسر شما نه تنها شخصا از خانواده تان فاصله بگیرد بلکه مانع از ارتباط شما با خانواده تان نیز بشود.

      یک نکته
      البته همیشه این طور نیست که همسرتان صرفا به دلیل رفتارهای نادرست شما یا خانواده تان با آن ها قطع رابطه کند، در واقع گاهی اوقات مشکل از خود اوست. حتی ممکن است خانواده شما خیلی به او محبت کند ولی چون او به طور کلی فرد منزوی و گوشه گیری است باز هم از داشتن روابط اجتناب ورزد.
      برای پی بردن به این موضوع باید بررسی کنید که آیا همسرتان برای ارتباط داشتن با دیگران از جمله خانواده و دوستان خود نیز بی انگیزه است یا فقط برای رفت و آمد با خانواده شما مشکل دارد. اگر این مشکل در دیگر ارتباط ها هم دیده می شود، لزوم بهره گیری از مشاوره حضوری لازم است. گاهی اوقات نیز برآورده نشدن برخی توقعات (هرچند غیرمنطقی) باعث ایجاد دلخوری و قطع رابطه می شود. به عنوان مثال ممکن است همسرتان توقع حمایت مالی از خانواده شما داشته باشد، در نظر داشته باشید حتی اگر این توقع را بی جا می دانید باز هم می توانید با گفت وگو این اختلاف و سوءتفاهم را حل و فصل کنید. در کل بهتر است از همسر خود بخواهید تا دلایل این قطع رابطه را بازگو کند.
      در این مورد میتونید با متخصصین کانون مشاوران ایران، مشاوره تلفنی/تخصصی داشته باشید
      ۰۲۱۲۲۶۸۹۵۳۴
      موفق باشید

  • sara , می 27, 2018 @ 10:46 ق.ظ

    سلام خسته نباشید من یک سال و نیم با آقایی دوست بودم یک ماه جدا شدیم سر اینکه من گفتم تکلیف این دوستی باید مشخص شه من ۳۰ سالمه ایشونم ۳۸ سالشونه در جواب بهم گفتن منشرایطم خاصه نمیتونم ازدواج کنم ولی تا اخر عمرم همینجوری باهات میمونم منم با ایشون کات کردم مطمینم از دوست داشتن ایشون نسبت به خودم منم دوستشون دارم اما این حرف از نظر عقلم یعنی تموم شدن رابطه اما واقعا سخته برام جدایی این یه ماه حسابی اذیت شدم نمیدونم چیکار کنم ایشونم تماس گرفتن گفتن برگرد تو برزخ گیر کردم نه میخوام حرف دلمو گوش کنم نه عقلمو کمکم کنید.

    • مشاور , می 29, 2018 @ 12:03 ب.ظ

      با سلام
      دوست عزیز در شرایطی که در موردش صحبت می کنید شما بهترین تصمیم رو گرفتید .علت هم اینه که درسته و قابل درکه در شرایط حال حاضر تحمل شرایط برای شما سخت باشه و نمی تونید بپذیرید که به هر حال این طوری وارد رابطه بشید بدون هیچ پشتوانه ای ..و کار درستی کردید
      ببینید ایشون ۳۸ سالشونه و جوان ۲۰ ساله نیستند وقتی در این شرایط میگن شرایط ازدواج ندارند یعنی واقعا نمی تونه برای زندگیش تصمیم درستی بگیره و اینکه نمی تونه این شرایط رو در نظر بگیره که به هر حال این رابطه تا کی ادامه داسته باشه …بالاخره همه ادم هت دوست دارند وضعیتشون به ثبات برسه مخصوصا این مساله برای خانم ها کاملا محرز است
      پس دقت کنید که در زندگی شما احتیاج به حامی دارید کسی که بتونه مسبولیت قبول کنه و متعهدانه بخواد رابطه رسمی شود این رابطه رو ادامه دادن فقط باعث افزایش دلبستگی شما میشه در حدی که فرصت های اینده رو از دست می دهید در نهایت ممکنه ایشون یک روز نخوان با شما باشن و هر تصمیمی که به شدت برای شما ازاردهنده خواهد شد
      پس در نظر داشته باشید که بهترین کار تصمیم در مورد این مساله است که ایا واقعا می حواهید ادامه دهید یاخیر .
      اگر پاسخ مثبته با شرایط ایشون باید کنار بیاید اگر خیر باید به روانشنای مر اجعه کنید که مشکلی ازجاد نشود و در انتخاب های بهدی شما تاثیر منفی نداشته باشد
      در هر صورت امیدوارم موفق باشید
      در این مورد میتونید با متخصصین کانون مشاوران ایران، مشاوره تلفنی/تخصصی داشته باشید
      ۰۲۱۲۲۶۸۹۵۵۸
      موفق باشید

    • مشاور , می 31, 2018 @ 12:21 ب.ظ

      عضی وقتها دختران و پسران ارتباط برقرار میکنند ولی قصد ازدواج ندارند مشخص نیست به چه دلیل ازدواج نمی کنند اگر دختر و پسر همدیگر را دوست داشته باشند یا پسر از نظر مالی شرایطش خوب نیست یا اساسا از ظر عاطفی آمادگیش را ندارد، ولی دختر در سن تشکیل خانواده است و این رابطه را به چشم یک خواستگاری می بیند.

      حتی ممکن است شروع دوستی با هدف ازدواج باشد و دختر و پسر بخواهند مدتی هم را بشناسند و در نهایت تصمیم بگیرند که به درد ازدواج با هم می خورند یا نه. در هر کدام از این حالت ها، آشنایی طولانی مدتی اتفاق می افتد که سر انجام آن مبهم است. واقعیت این است که مردان و زنان در آشنایی یک تفاوت عمده دارند که باعث سوءتفاهم بزرگی بین آنها می شود. مردان می توانند بدون اینکه به ازدواج فکر کنند. وارد ارتباط با جنس مقابل شوند، اما زنان معمولا معطوف به ازدواج هستند و به ازدواج فکر می کنند.

      بر اساس این تفاوت جنسیتی بسیار اتفاق می افتد که در ابتدای یک ارتباط مرد به زن می گوید که من قصد ازدواج ندارم و این جمله را با تاکید و چند بار بیان می کند. معمولا خانم ها فکر می کنند که او این جمله را فعلا می گوید و نظرش تغییر خواهد کرد. آنها فکر می کنند که با ارتباط بیشتر و با توجه و عشق می توانند نظر مرد را تغییر دهند و او را به سوی ازدواج سوق دهند. اما مردان از آن سو با بیان این جمله به واقع احساس گناه خود را تخفیف می دهند و با خود می اندیشند که: من از اول به او گفتم که نمی خواهم ازدواج کنم. و بیان چند باره این مطلب را نشان صداقت خود می دانند. بنابراین برای اتمام رابطه کمتر احساس گناه دارند. از آن سو خانم ها که سعی در جلب توجه با ابراز عشق و توجه داشته اند پس از اینکه رابطه رو به اتمام می رود دچار چالش جدی می شوند و معمولا می گویند که با احساسات من بازی شده است.

      مردان باید بدانند که اگر هزار بار هم به یک زن بگویند قصد ازدواج ندارند، زنان این جمله را نمی شنوند و اگر هم بشنوند باور نمی کنند و اگر هم باور کنند، سعی در تغییر آن خواهند داشت. زنان هم باید بدانند که اگر مردی بیان کرد که قصد ازدواج ندارد واقعا قصد ازدواج ندارد و بهتر است که آن را جدی بگیرند و سریعتر از رابطه کنار بکشند تا هم عزت نفس و شان خود را حفظ کنند و هم وقت خود را برای یک رابطه بی نتیجه هدر ندهند.

      اگر قرار بر ازدواج بود
      اگر قرار اولیه بر ازدواج بود باز هم تضمینی برای تداوم رابطه نیست. رابطه دوستی یا عاشقانه با یک رابطه رسمی کاملا متفاوت است. در یک رابطه دوستی آن چیزی که حرف اول را می زند، جلب محبت طرف مقابل است. جلب محبت وقتی حاصل می شود که شما محبوب طرف مقابل باشید و او شما را تایید کند. پس طبیعی است که ما برای تایید شدن و مورد قبول قرار گرفتن، خودمان را بهتر از آنچه که هستیم نشان می دهیم. افراد تا زمانی که رابطه شان شکلی رسمی به خود نگیرد، شاید بسیاری از خصوصیات ذاتی شان را افشا نکنند. از این گذشته، حتی اگر طرف مقابل تلاشی برای بهتر جلوه دادن خود انجام ندهد، ممکن است اساسا به دلیل ماهیت رابطه، شما نتوانید همه ابعاد او را بشناسید.

      ممکن است بسیاری از این افراد که با آنها رابطه دوستی یا عاشقانه برقرار می کنید، دوستان خوبی برای شما باشند اما زمانی که در نقش همسری قرار می گیرند، متفاوت رفتار کنند. شاید اگر دختر بداند در این گونه روابط آینده جدی تری وجود دارد، می تواند با آرامش و امنیت خاطر بیشتری، بهترین و قوی ترین خصوصیات درونی و زنانه اش را برای آن پسر آشکار کند و برعکس، پسر اگر در وضعیت یک زندگی واقعی قرار گیرد، جنبه های دیگری از مسئولیت پذیری، شهامت، حمایتگری، تعهد و تسلط بر خود را نمایان کند. فقط در قالب یک رابطه رسمی و جدی یا بهتر بگوییم نامزدی رسمی است که طرفین به شناخت بهتری دست می یابند.

      معایب دوستی قبل از ازدواج
      کوتاهی و قصور در مواجهه با موضوعات و مسایل مشترک در زمان آشنایی یکی از مواردی که در زمان آشنایی از آن اجتناب می شود بیان مسایل مرتبط با انچه که در حال رخ دادن است و مسایل مربوط به ارتباط فعلی است. ما در زمان آشنایی باید به مشکلات و مسایل همین دوره نیز بپردازیم یا حداقل در این جهت گام برداریم. احتمالا برای حفظ شور و شوق و جذابیت ارتباط از کنار این مسایل می گذاریم و آنها را سربسته رها می کنیم اما این مسایل نابود نخواهند شد و مانند آتش زیر خاکستر پنهان خواهند بود تا زمان آن فرا برسد و سر بر کشند.

      آشنایی در صورتی که بدون حد و مرز باشد، آمادگی هر دو نفر برای ازدواج را تضعیف می کند آشنایی دو نفره هر چند جهات مثبت بسیاری دارد اما اکثر متخصصان بر این باورند که به تنهایی برای ازدواج کافی نیست هر چند آشنایی شرط لازم ازدواج است. اما شرط کافی نیست. یاد گیری در ازدواج موفق بسیار موثر است (یادگیری از تجربه های اطرافیان، یاد گیری از زندگی پدر و مادر و یاد گیری از تحقیقات علمی). آمادگی واقعی برای تشکیل خانواده می تواند سخت ترین و در عین حال پاداش دهنده ترین وظیفه زندگی باشد
      در این مورد میتونید با متخصصین کانون مشاوران ایران، مشاوره تلفنی/تخصصی داشته باشید
      ۰۲۱۸۸۴۲۲۴۹۵
      موفق باشید

  • بیتا , می 31, 2018 @ 7:41 ق.ظ

    باسلام
    من ۸ماه هست که عقد کردم و چند ماه دیگه عروسیمه.با همسرم چند سال دوست بودیم و باهم رابطه داشتیم.کلا همسرم ادم مهربونیه ولی خیلی عصبی هست سر کوچکترین مسایل درگیر مییشیم .
    اوایل خیلی کوتاه میومدم ولی الان دیگه نمیتونم وپا به پای اون شروع میکنم به داد زدن که منجر به کتک زدن من میشه.
    اخرین دعوامونم سرخیلی مسایل بیهوده که به دعوای شدید رسید و یک هفتس که زنگ نزدم بهش و با من تماس گرفت گفت همه چی تمومه بین مون و باید جدا بشیم.خانواده ی من فعلا در جریان نیستن.و مخالف شدید این قضایا هستن

    • مشاور , می 31, 2018 @ 11:00 ق.ظ

      با سلام
      دوست عزیز ببینید شما می فرمایید عصبی هستند درگیر می شوید حتی سرمسائل کوچک و کتک می خورید خب طبیعتا اگر این رفتارها در زندی زناشویی تداوم داشته باشد با شکلات زیادی مواجه می شوید و شاید بهتر باشد که تصمیم درستی بگیرید البته منظورم طلاق نیست ولی بهتره به ایشون که می فرمایید مهربان هستند بفرمایید که با هم مراجعه داشته باشید ..چون به هر حال مراجعه به روانشناس کمک بزرکی خواهد کرد که اگر واقعا توافق و تفاهم نداشته باشید لااقل ادامه ندهید …و البته دلیلی هم ندارد که با این شرایط وار زندگی شوید که از قبل قابل پیش بینی است
      منتهی خیلی از زوج ها می توانند با مراجعه مهارت های حل مساله را بیاموزند…و شرایط را به درستی مدیریت کنند و اصلا جای نگرانی وحود ندارد و اینکه خب اگر ایشون در دعواها کتک بزنند هر چند مهربان باشند خب به چشم نخواهد امد چون به هر حال روحیه زن لطیف است و سخت است که با این شرایط کنار بیاید ..شما با هم چند سال دوست بودید و طبیعتا در این مدت به یک سری از اخلاف های هم اشنایی دارید ..
      منتهی مساله زندگی اهمیت خاص خودش را دارد که نباید نادیده گرفته شود چون در زندگی زناشویی خیلی از مسائل پررنگ تر خواهد شد ..ولی بدونید به هر حال اگر ایشون مقصر بودند شما هم مقصر هستید و طبیعتا هر دو نفر باید در رفتارهاتون تجدید نظر کنید خب تماس نگرفتن شما هم برای ایشون سخت بوده منتهی بهتره راه هایی که باعث میشه شرایط زندگی به حالت مطلوب برسه رو امتحان کنید که اگر تصمیم به طلاق گرفتید پشیمانی در بر نداشته باشد
      موفق باشید
      در این مورد میتونید با متخصصین کانون مشاوران ایران، مشاوره تلفنی/تخصصی داشته باشید
      ۰۲۱۲۲۶۸۹۵۵۸
      موفق باشید

    • مشاور , می 31, 2018 @ 11:03 ق.ظ

      یخواهیم ترفندها و رازهایی زنانه را به شما اموزش دهیم تا بر همسر بداخلاقتان فائق ایید و هم خودتان و هم زندگیتان را از شر تشنج هایی که به ان وارد میکند راحت کنید

      فرمان اول:باورش کن

      بیشتر مردان دل شان می خواهد که که همسرشان باورشان کند .اصلا خوششان نمی آید که همسرشان در توانایی ها واستعدادهایشان(مثلا در تامین امنیت ورفاه و…)شک داشته باشد.با رفتار و گفته هایتان به آن ها بفهمانید که توانایی ومهارت واستعدادوپشتکارشان را باور داریدالبته دروغ نگویید چون اساساخوب نیست.

      فرمان دوم:حرف بزن

      برای اینکه همسرتان بفهمدشما اورا درک میکنیدخودتان را موظف کنیدکه هر روز به مدت کوتاهی درهمین خصوص با او حرف بزنید..بیست دقیقه که در هر روز زیاد نیست .هست؟حتی اگر جوابتان به این سوال مثبت باشد.باز هم این صحبت بیست دقیقه ای را از همسرتان دریغ نکنیدچون تاثیرش خیلی بیشتر از بیست دقیقه است که در ذهن شماست.آیا همسرتان ارزش ۲۰دقیقه ندارد؟

      فرمان سوم:تاییدش کن

      اکثر آدم ها دوست دارند مورد تاییدباشندهمسر شماهم مثل بقیه چه فرقی میکندتا میتوانید در مناسبت های مختلف همسرتان را تایید کنید.نه با استفاده ازجملات کلیشه ای ومسخره مثل«وااااااای تو فوق العاده ای…بی نظیری….تو حرف نداری..این حرف ها را دیگر هیچ مردی باور نمیکند.خودتان راخسته نکنیددلتان باید با زبانتان یکی باشداگر بتوانید این کار را بکنید قدم بزرگی در تحکیم پیوندتان برداشته اید.

      فرمان چهارم:روی اعصابش راه نرو

      آیا شما خوشتان می آید کسی به شما بگوید که این کار را بکن وآن کار رانکن؟مردها هم مثل شما دلشان نمیخواهدهمسرشان مدام از انها بخواهد که زیر ورو شوندتا آنجا که میتوانید مردتان را آنچنان که هست قبول کنیدخیلی از مردهااز اینکه همسرشان بخواهد آن ها را مدام تغییربدهدآزرده خاطر وگاه خشمگین میشوند.ادم میتواند خودش را خیلی راحت عوض کندولی عوض کردن دیگران خیلی سخت است.

      فرمان پنجم:مغزش را گاز نزن

      اگر شوهرتان خسته است ومیخواهید به مطلب مهمی رو بگویید بلافاصله به اصل مطلب برید وحاشه پردازی نکنیداگر نیاز به دانستن جزییات باشند خودشان پرس و جو میکنند.

      فرمان ششم:چرتکه نیانداز

      به هر طریق ممکن..محبتتان را به همسرتان نشان دهید وچرتکه نیاندازید.دنبال یک موقعیت خاص نباشیدخیلی از مردها هستند که از خودشما هم رمانتیک ترند.

      فرمان هفتم:احترام بگذار

      وقتی همسرتان دارد افکار وعقایدش را به شما میگویدتو ذوقش نزنیدهمیشه وهمه جا نشان دهید که برایش احترام قایل اید.وقتی همسرتان خسته از کار برمیگرددخودتان را بی حوصله ومشغول به کار نشان ندهیدوبه آشپز خانه دور خودتان نگردید.

      فرمان هشتم:امان بده

      تقریبا تمام ادم های روی زمین احتیاج دارند که در پایان روز دوباره انرژی بگیرندوجسم وروحشان را بازسازی کنند مردها که از مریخ نیامده اند.بازهم خوششان نمی آید که وقتی ازکار خسته وکوفته برمی گردند شما تمام اتفاقات روز را برایشان بازگوکنید.امان بدهیدبگذارید کمی استراحت کنند و بعدآرام آرام به شرح ماوقع شروع کنید.

      فرمان نهم:اعتماد کن

      اعتماد…حیاتی تریت عامل برای شکل گیری یک ازدواج موفق است.اگر به هر دلیلی به همسرتان اعتماد کامل نداریدبه جاسوسی متوسل نشوییدچون اوضاع خراب تر میشودمنطقی ترین کار این است که از یک آدم امین ودارای صلاحیت مشاوره بخواهید.

      فرمان دهم:رفیق اش باش

      رابطه تان را طوری با همسرتان تنظیم کنیدکه هم عاشقش باشید وهم بهترین دوست ورفیقش…برای اینکه بتوانیدسال های سال دوست وهمراه همسرتان باشیدباید راه هایی پیدا کنیدتا وقت بیشتری را با بگذرانیدوکارهای بیشتری را با کمک همدیگر انجام بدهید.
      با همسر عصبانی و بداخلاق چگونه می توان زندگی کرد؟

      در جوامع پرهیاهوی امروزی در اغلب افراد رفتارهای پرخاشگر و ستیزه جو مشاهده می شود و درصد بالایی از مردم عصبی بوده و بر سر هر موضوع ناراحت کننده ای هرچند کوچک به بحث و مشاجره با دیگران می پردازند.

      زندگی با آدم خشمگین و عصبانی مثل این است که همیشه نزدیک یک کوه آتشفشان فعال باشید. همیشه چیزی وجود دارد که او را عصبانی کند و خشم اش را نثارتان کند. این توصیف زنی است که سال ها با مردی عصبانی و همیشه خشمگین زندگی کرده است. خشم مهار نشده به نظر شباهت زیادی به آتش فشان دارد چون قدرت تخریب اش زیاد است اما این فقط یک شباهت ظاهری است چون در حالی که این خشم وجود دارد اما شما می توانید برای آن کاری انجام بدهید.

      ابتدا از مهارت های کنترل و مدیریت خشم استفاده می کنید و در بدترین شرایط رابطه را ترک خواهید کرد. قدرت انتخاب، اراده و آزادی عمل باعث می شود بتوانید خیلی چیزها را در این رابطه تغییر بدهید حتی اگر این تغییر چیزی ناامیدکننده مثل ترک زندگی زناشویی باشد. ‏

      مهم این است که دنبال راه حل مناسبی باشید که به کار هردوی شما بیاید در این صورت می توانید خیلی چیزها را تغییر بدهید. این تغییرات در هر صورت مثبت خواهند بود و زمینه ای هستند برای یک رابطه بدون ترس و وحشت از کسی که خشم و عصبانیتش نگرانتان می کند. ‏
      یکی از چیزهایی که رابطه و ذهنیت شما را درباره همسرتان خراب می کند احساس ترس است. خشم از ناتوانی و قدرت کم ایجاد می شود. وقتی یکی نفر در کنترل و مدیریت یک شرایط احساس ناتوانی می کند خشمگین می شود. خشم آدم ها بیشتر از اینکه شبیه خشم و غرش یک شیر باشد؛ گریه یک بچه نوزاد است. ‏

      خیلی وقت ها خشم یک عادت ناشی از کم تحملی و ناسازگاری با شرایط پیچیده است. این که همسرتان آدم کم تحملی است گناه و اشتباه شما نیست. شما مسئولیتی درباره رفتار و ناراحتی هایش ندارید چون اصلا این مساله مربوط به شما نیست. خشم همسرتان می تواند یک نوع خشونت به حساب بیاید اگر شما را بترساند، نگرانتان کند و دیگران بدون هیچ دلیلی شما را مقصر آن بدانند. خیلی وقت ها شاید دیگران به شما توصیه کنند «حالا تو رفتاری نکن که اون عصبانی بشه» یا «تو محیط رو آروم نگه دار» این توصیه ها دوستانه نیستند چون حق شما را در رابطه نادیده می گیرند و بی جهت از وضعیتی عادی که نباید از آن بترسید یا وحشت کنید برحذر می دارند. ‏

      خیلی ها فکر می کنند باید خشم دیگران را کنترل کنند. اما این وظیفه ای تعریف نشده است. شما قرار نیست همسرتان را تغییر بدهید چون چنین توانایی ای ندارید. تنها کاری که از شما برمی آید این است که یاد بگیرید واکنش به جا و به موقع و درستی نشان بدهید. اگر نمی توانید جلوی خشم و عصبانیت او را بگیرید لااقل کاری کنید تا در آتش این خشم نسوزید. ‏

      یادتانباشد‏

      خشم و عصبانیت و تخلیه احساسات بر دیگری یک نوع خشونت است هرچند که فرد دیگر آزار از رفتارش احساس شرمندگی کند. مرد یا زن هر دو می توانند به یک اندازه شریک رابطه را با خشم غیر قابل کنترل خود آزار بدهند اما با توجه به کلیشه ها و باورهایی که مردها را نیرومند و صاحب قدرت شیر نشان می دهد معمولاً مردها پرخاشگری بیشتری نشان می دهند. هر چقدر هم این یک باور عرفی اشتباه رایج باشد بازهم نشان دهنده ضعف است. می گویند سگ قوی هرگز پارس نمی کند و آدم قوی و قابل قبول کمتر اسیر خشم و عصبانیت می شود. ‏

      همچنین بخوانید : بهترین شیوه برخورد با خبرچینی همسر
      واکنش مناسب چیست؟

      ـ رفتار خوشایند داروی خشم و عصبانیت است. به جای اینکه بترسید و وحشت کنید یا یک گوشه قایم شوید و مراقب رفتارتان باشید تا بهانه به دست همسرتان ندهید سعی کنید با خوش برخوردی و مهربانی شرایط عصبانیت را تغییر بدهید. در واقع شما باید خوراک این خشم را بگیرید و برایش جایگزین داشته باشید. سکوت نکنید و با توجه به شرایط موقعیت را به چیزی خوشایند تغییر بدهید. ‏

      ـ خشم و عصبانیت یک رفتار تهدید آمیز اما موقتی است. گاهی هم لازم است او خشمگین باشد اما برای خودش. شما نباید توجه زیادی به این خشم نشان بدهید. حتی اگر او برای چند روز متوالی هم از چیزی عصبانی باشد خودش باید با آن کنار بیاید مگر اینکه از شما بخواهد تا راهی برای خروج از این موقعیت نشانش بدهید. به جز این اگر از او و واکنش هایش می ترسید بهتر است توجهی به آن نشان ندهید. ‏

      ـ این خشم بالاخره فرو می نشیند. حالا بهترین موقع برای حرف زدن درباره آن است. شما این حق را دارید از همسرتان بپرسید چرا نمی تواند افسار احساسش را دست بگیرد و اینقدر سریع از کوره در می رود. خیلی خوب است که در شرایط عادی روش های کنترل خشم را با هم تمرین کنید و درباره اش حرف بزنید. ‏

      ـ اشتباه شما این است که حد و مرز هایتان را در زندگی مشترکتان مشخص نکرده اید. هرگز به همسرتان نگفته اید که تحمل چه چیزهایی را دارید و تا کجا می توانید یک رفتار را تاب بیاورید. به جای اینکه با آزارهای همسرتان سازگار و هماهنگ شوید محدودیت های رفتاری لازم را ایجاد کنید. ‏

      ‏ـ همانقدر که سکوت، ترس و یا تحمل اشتباه است واکنش پرخاشگرانه نیز بد است. شاید در موقع خشم همسرتان حرف های زننده و بدی بزند و یا بخواهد به سوی شما حمله ور شود حتی در این شرایط هم نباید واکنش مشابه نشان بدهید. اگر می توانید موقعیت را ترک کنید و یا آرامشتان را حفظ کنید. بعد از اینکه این خشم گذر کرد درباره اتفاقی که افتاده است حرف بزنید. گفتگوی شما نباید از روی ضعف یا ترس باشد. درباره احساس توهین و تاثیر رفتار بد همسرتان روی رابطه حرف بزنید و مشخص کنید که تا چه زمانی حاضر هستید به همسرتان مهلت تغییر رفتار را بدهید. ‏

      ‏ـ اگر خودتان آدم مهربان و صبوری باشید می توانید به همسرتان یاد بدهید با کمی مهربانی و بالا بردن تحمل می تواند نتایج بهتری بگیرد. بردباری اکسیر ادامه رابطه است و فقط در این شرایط می تواند چیزی را برای خودش حفظ کند.

      ‏‏ـ حواستان باشد که آدم ها می توانند باعث خشم و عصبانیت یکدیگر بشوند. اگر شما کاری می کنید که باعث خشم و عصبانیت همسرتان می شود باید مسئولیت رفتارتان را بپذیرید. البته این به معنای این نیست که وقتی عصبانی می شویم باید افسار گسیخته رفتار کنیم اما اگر شرایط ناراحتی دیگران را فراهم می کنیم در هر صورت مسئول آن هستیم. اگر منشا عصبانیت ربطی به شما ندارد دلایل دیگر آن را جستجو کنید. چیزی که همسرتان را عصبی می کند پیدا کنید و با هم به دنبال راه حلی برای آن باشید. ‏

      ـ در نهایت اگر راهی برای رابطه سالم با کسی که بلد نیست خشم و عصبانیت اش را مهار کند پیدا نمی کنید؛ شاید مجبور باشید تصمیم جدی تر و سخت تری برای زندگی تان بگیرید. اگر خشم همسرتان سلامت روانی و جسمی شما یا فرزندانتان را تهدید می کند این خشم دیگر یک غلیان ساده احساسات نیست و دیگرآزاری و خشونت عنوان مناسب تری برای آن است. اگر قرار است همسرتان افسار احساسش را به دست نگیرد و هر موقع که عصبانی شد شما و دیگران را بترساند, یا چیزی را به سمت شما نشانه بگیرد و یا آماج توهین و تحقیر قرار بدهد ادامه این رابطه در حالی که همسرتان تلاشی برای بهبود خودش نمی کند خوشایند، درست و منطقی نخواهد بود.
      در این مورد میتونید با متخصصین کانون مشاوران ایران، مشاوره تلفنی/تخصصی داشته باشید
      ۰۲۱۲۲۶۸۹۵۵۸
      موفق باشید

  • کیمیا , ژوئن 3, 2018 @ 10:17 ق.ظ

    Asi:
    با عرض سلام و خسته نباشید خدمت مشاور محترم
    دختری مجرد و ۳۲ ساله هستم با مدرک کارشناسی ارشد و شاغل. سال گذشته بخاطر بیماری آندومتریوز پیشرفته، جراحی سنگینی روی تخمدانهای من انجام شد.(این بیماری درصد احتمال باروری رو شدیدا کاهش میده). سوالم از خدمتتون این هستش که من در مراحل آشنایی برای ازدواج این مساله رو در چه مرحله ای باید عنوان کنم که هم اصل صداقت رو رعایت کرده باشم و وجدانم راحت باشه و هم اینکه خواستگارم رو براحتی از دست ندم. با سپاس فراوان

    • مشاور , ژوئن 4, 2018 @ 12:39 ب.ظ

      با سلام
      دوست عزیز
      ببینید قابل درکه که با این مساله تمایل دارید که به هر حال به خاطر مساله ای که دارید نگران هستید که شرایط چگونه پیش خواهد رفت و خب موحب ازار شما می شود ولی بهتره چند جلسه ای در حد سه جلسه صحبت کنید و خب شرایط اولیه و ..را بررسی کنید ..بعد از مدتی اگر حس کردید توافقاتی وجود دارد خب بهتره گفته بشه چون این نکته هم مطرح است که اصلا معلوم و مشخص نیست که دقیقا درصد باروری شما چگونه است و چقدر و خب با این پزشک باید صحبت شود و نباید از حالا داعتماد به نفستون بیاد پابین و طوری مطرح کنید که واقعا برای طرف مقابل هم مساله بلد شود
      هر فردی که تا حد اولیه پیش رفت را با هم به پزشک مراجعه کنید ..و خب از زبان پزشک متوجه شوند ببینید هر چند سخته ولی اگر فردی نخواست این شرایط را بپذیرد خب همون ابتدا متوحه شوید بهتره تا اینکه بعدا اون فرد تمایل نداشته باشه و اذیت شوید
      اصلا در حال حاضر نگران نباشید و بهتره اگر فردی شرایط اولیه را داشت صحبت شود و بعد بگویید که دوست دارید همه چی صادقانه باشد …به همین خاطر این مساله را مطرح می کنید طبیعتا برای فردی که منطقی و عاقل باشد این نکته مثبتی است …
      امیدوارم خوشبخت باشید و تصمیم درستی بگیرید ولی یادتون باشه نوع گفتن خودتون وقتی این طور باشه که احتمال بارداری بسبار کم می شود طرف مقابل را ازار می دهد
      موفق باشید
      در این مورد میتونید با متخصصین کانون مشاوران ایران، مشاوره تلفنی/تخصصی داشته باشید
      ۰۲۱۸۸۴۲۲۴۹۵
      موفق باشید

    • مشاور , ژوئن 5, 2018 @ 10:55 ق.ظ

      در سالیان قبل با بیماری دست و پنجه نرم کردید و حالا که وقت ازدواج شماست نمیدانید که باید از این بیماری با همسر آینده خود سخن بگویید یا خیر؟ یا هم اکنون از بیماری خاصی رنج میبرید و دقیقا نمی دانید آن را چه موقع و چگونه باید به همسر آینده خود بگویید؟ آیا باید بیمار بودن خود را در اوایل آشنایی به طرف مقابل گفت؟ چطور به خواستگار از بیماریمان بگوییم؟ ذهن کسانی که سال ها با بیماری های مختلف دست و پنجه نرم کرده اند با این سوال ها درگیر است.

      اکثر افرادی که قبل از ازدواج، دچار بیماری شده‌اند می‌خواهند بدانند که آیا لازم است در مورد بیماری‌شان با همسر آینده خود صحبت کنند یا خیر؟

      بدیهی است که صداقت در بیان این موضوع، می تواند کمک شایانی به زندگی مشترک کند. خصوصا زمانی که پای بیماری مهمی در میان باشد که آینده ارتباط شما با همسر یا بچه‌دار شدن‌تان را تحت تاثیر قرار بدهد.

      تعدادی از روانشناسان معتقدند لزومی ندارد که بیماری هایی که در گذشته رخ داده‌اند و اثر یا نتیجه آنها تاکنون باقی نیست را به همسر آینده بگوییم.

      برای مثال شما ممکن است آپاندیس خود را عمل کرده باشید یا کیسه صفرایتان را در آورده باشید یا زمانی دچار کم خونی شده باشید اما لازم نیست که همه این‌ها را با همسر آینده در میان بگذارید.

      بهتر این است که قبل از علاقمند شدن و وابستگی و نیز پیش از مراسم بله گفتن یا نامزدی و عقد، اما در زمانی که اوضاع به سمت پاسخ مثبت پیش می‌رود، از بیماری‌تان نیز سخن بگویید

      در عوض ضرورت دارد بیماری های حادتری که ممکن است از طریق ارث منتقل شوند و یا در آینده عود کنند را حتما به همسر آینده‌تان بگویید.

      بیماری های مانند دیابت، سرطان، ام اس، عمل های جراحی زیبایی یا سلامتی، بیماری های حاد کلیوی و …. همچنین وجود نقص در بدن، سوختگی‌ها یا لکه‌های بزرگ، سابقه اعتیاد و نقص در بچه‌دار شدن از مواردی هستند که حتما باید در زمان صحیح و درست خود با همسر آینده مطرح شوند.

      زمان صحیح بیان بیماری در ازدواج

      تصور کنید داماد به همراه خانواده اش با دسته گلی وارد خانه شما شده، اما هنوز ننشسته و سلام و احوال پرسی نکرده، شما از در می آیید و می گویید: من مریضم! آیا فکر می کنید این رفتار شما را نوعی صداقت تلقی می کنند؟ هرگز.این رفتار شما در کمال خامی پشت پا زدن به بختی است که ممکن است الان در خانه تان را زده باشد و شما آنرا از خود دور کرده اید
      هرچند صداقت یکی از پارامترهای اصلی ازدواج است و باید این صداقت به معنای واقعی کلمه در بین هر دو نفر وجود داشته باشد اما گفتن تمام حقیقت در جلسات ابتدایی خواستگاری لزومی ندارد! چه بسا ممکن است خواستگاری به سرانجام نرسیده و ازدواجی هم صورت نگیرد، پس با دور اندیشی و بیان هر حرفی در جای خودش آنچه را که به شرایط خصوصی شما بر میگردد یا جزیی از اسرار زندگی تان است را برای هر کسی فاش نکرده اید!

      بهتر این است که قبل از علاقمند شدن و وابستگی و نیز پیش از مراسم بله گفتن یا نامزدی و عقد، اما در زمانی که اوضاع به سمت پاسخ مثبت پیش می‌رود، از بیماری‌تان نیز سخن بگویید.

      اگر از دسته افرادی هستید که خیلی زود وابسته می شوید ناچارید زودتر از بیماری خود بگویید.

      چگونگی طرح سوابق بیماری با همسر آینده

      اینکه نوع بیماری شما چیست و چه زمانی باید گفته شود یک سمت قضیه است، نوع گفتن آن نیز یک مسئله مهم دیگراست. شما باید با مدیریت رفتار و بدون ابراز حس شرمندگی و استرس مسئله را با خواستگارتان یا خانمی که به خواستگاری اش رفته اید مطرح کنید. حتی اگر فکر می کنید ممکن است شرایط موجود به صورتی پیش رود که باعث ایجاد سوءتفاهم گردد بهترین کار این است که شما موضوع بیماری خود را با خواستگارتان در مطب یک پزشک متخصص و با حضور نفر سوم یعنی پزشک مطرح کنید. اگر سوالی یا ابهامی پیش بیاید پزشک می تواند پاسخگوی فرد مقابل باشد.

      از بیماری خود احساس شرمندگی نکنید. بیماری ممکن است برای هر کسی پیش بیاید. اما دروغ هم نگویید و بیماری‌تان را کوچکتر یا حادتر از چیزی که هست نشان ندهید. خود را به نحوی که با وجود این بیماری به انتهای خط رسیده اید و راهی برای زنده ماندن ندارید، نشان ندهید! بطور کلی هیچ وقت از بیماری تان به عنوان موضوعی که شما را از زندگی جدا خواهد کرد نگاه نکنید تا به دیگران نیز این گونه انتقال نیابد.

      به خاطر داشته باشید که هیچ بیماری ای انتهای جاده زندگی نیست و چه بسا افرادی که از بیماری های صعب العلاج رنج می برده اند اما با یک انتخاب مناسب در مسیر ازدواج و پیدا کردن انگیزه و امید مضاعف برای زندگی ، بر بیماری خودغلبه کرده و توانسته اند سالهای سال کنار همسر خود زندگی کنند و لذت بچه دار شدن و داشتن یک خانواده موفق را بچشند.

      به آینده و از همه مهمتر به خدا و انرژی مثبتی که توکل به خدا در زندگی به جریان می اندازد بیش از اندازه خوش بین باشید.

      ازدواج با خواستگار بیمار

      چطور به خواستگار از بیماریمان بگوییم

      پیش از آنکه در جلسه خواستگاری بخواهید از بیماری خود سخن بگویید بهتر است به نکاتی توجه داشته باشید:
      * بیماری شما به صورت مقطعی درگذشته بوده و پایان یافته
      در اینصورت اگر شما در گذشته دچار یک بیماری خاص شده بودید اما حالا خبری از آن نیست و شکر خدا درمان شده و درآینده شما هم هیچ اثری ندارد لزومی به بازگویی آن نیست.

      بی شک بیان چیزی که تاثیری در جریان زندگی شما نخواهد داشت، شاید خانواده مقابل را دچار بحران فکری و نگرانی های بی مورد برای آینده فرزندشان بکند!

      *اگردچارنوعی بیماری هستید که همچنان ادامه دارد
      در اینصورت بهتر است بعد از گذشت چند جلسه از مراسم خواستگاری با آرامش نوع بیماری خود را مشخص کرده و درباره آن با خانواده فرد مقابل سخن بگویید. حواستان باشد احتمال ها و نگرانی های بیش از حد خانواده خود مثل مادر یا پدرتان را به خانواده فرد مقابل در جلسات خواستگاری بروز ندهید. بگذارید بدون درگیر شدن احساساتشان تصمیم گیری کنند.

      خود را به نحوی که با وجود این بیماری به انتهای خط رسیده اید و راهی برای زنده ماندن ندارید، نشان ندهید! بطور کلی هیچ وقت از بیماری تان به عنوان موضوعی که شما را از زندگی جدا خواهد کرد نگاه نکنید تا به دیگران نیز اینگونه انتقال نیابد.

      در بخش دوم بیان چگونگی بیماری تان بهتر است مشخص کنید که آیا :

      حاد و اثر گذار در آینده است یا حاد و اثر گذار درآینده نیست!
      اگربیماری شما حاد و امکان اثر گذاری در آینده را دارد که قطعا باید به پسری که به خواستگاری تان آمده، یا خانمی که به خواستگاری اش رفته اید بگویید. همچنین لازم است برای خانواده هم این مساله را بیان کنید. بی شک خانواده ها به این دلیل که ممکن است جریان بعد ها برایشان فاش شود و شما را مورد سرزنش قرار بدهند یا دروغگو و ناصادق خطاب کنند باید از همان ابتدا در جریان این بیماری قرار بگیرند.

      مطمئن باشید بیان واقعیت در مراحل پایانی خواستگاری باعث می شود شرایط وخیم تر و بدبینی و بی احترامی به شما صورت نگیرد! اما اگر نگران واکنش های خانواده ها در خواستگاری باشید و موضوع را مخفی نگه دارید بی شک عواقب نامعلومی در انتظار شما خواهد بود!

      حال اگر بیماری شما حاد یا موثر در روند زندگی طبیعی شما نیست گفتن آن لزومی ندارد! بله! واقعا لزومی ندارد به طور مثال، شما هر از گاهی سرما می خورید یا یک دوره ای دو هفته ای در گذشته دچار یک افسردگی کوتاه شده اید. مسلما این مشکلات تاثیری در آینده شما، ازدواج و حتی بچه دار شدن شما ندارد، بنابراین نگفتن آن مشکلی را ایجاد نخواهدکرد.
      در این مورد میتونید با متخصصین کانون مشاوران ایران، مشاوره تلفنی/تخصصی داشته باشید

      ۴۴۰۳۴۴۹۰

      موفق باشید

  • arash , ژوئن 6, 2018 @ 9:21 ق.ظ

    درود بر شما

    من شدیدا درگیر مشکلی در زندگس زناشویی در خارج کشور هستم و واقعا به نظر کارشناسی شما نیاز دارم. من در حال پایان دوره تخصص پزشکی هستم و همسرم دو سالی هست که بعد از سفر من به ایران و مراسم سریع خواستگاری و عقد (با اعتماد به یه دوره دوستی خیلی کوتاه مدت در گذشته) پیش من اومده. منتهی ایشون یه دختر فوق العاده استرسی و هیجانی هست و با کوچکترین مشکلی میریزه بهم. و سریعا خشمگین و پرخاشگر میشه و درگیر میشه با من. و هر بار سر یه موضوع به من گیر میده. از دوستام گرفته تا خانواده من و خلاصه هر جور توهین که فکر کنین به من میکنه و تهدید به جدایی و خیانت میکنه و منت اینکه بسیار زیبا و جداب هست. و گاهی یهو کلی مهربون میشه و عاشق مپیشه. واقعا این شرایط منو کلافه کرده. مخصوصا که گاهی درگیریها در حد جراحت من هست و همه حس مردونگی من له میشه و مصمم میشم به جدایی از این آدم بی منطق و نا متعادل. اما حس دلسوزی و نمیدونم ترس شاید نمیذاره اقدامی کنم. مشاور هم بهش میگم نمیاد میگه برای آدمای ضعیف و بی اراده هست مشاوره. باید خودمون درست کنیم زندگیو. که من مطمینم اینجوری نمیشه. واقعا یه دنیا ممنون میشم راهنماییم کنین دوستان. خدا خیرتون بده.

    • مشاور , ژوئن 6, 2018 @ 11:22 ب.ظ

      با سلام
      دوست عزیز
      ببینید این حالت ها یی که شما می فرمایید خب دال برداشتن مسکلات روحی است مخصوصا که اگر دوره ای عصبی و پرخاشگر هستند و دوره ای هم به گفته شما عاشق پیشه است خب مشکلات روحی است که باید حتما زیر نظر رواننشناس و روانپزشک باشند البته براساس صحبت های جنابعالی و غیر از ان نمی شود قضاوتی داشت ولی اینکه اگر ایشون مشکلا ت اینچنینی دارند و زندگی برای شما سخت است بهتره تهدید به دایی کنید البته تهدید ببنید اینکه موضع منفل داشته باشید طبیعتا این رفتارها ادامه دارد و هیچ جیزی تغییر نخواهد کرد جز اینکه مشکلات بیشتر هم خواهد شد ..پس باید بدانید که باید قاطعانه با ایشون صحبت کنید به هر حال دلسوزی در اینجا مطرح نیست چون مساله یک عمر زندگی است
      .ایشون که مشاوره رو قبول ندارند و ظاهرا رفتارها رو هم اصلاح نمی کنند پس با این شرایط شاید بهتر باشد که تصمیم درست تر گرفته شود به هر حال شما هم خارج از کشور هستید و طبیعتا در زندگی سختی های دوری و ..وجود دارد اگر در کنار این ها همسر همراهی هم نداشته باشید مشکلات دو چندان خواهد شد ..
      به هر حال اینکه ایشون زیبا باشند و جذاب اهمیت دارد برای مرد ولی اخالق اهمیت بالاتری دارد که باید در نظر داشته باشید …شما فرد تحصیل کرده ای هستید و باید بتوانید به بهترین نحو مساله را مدیریت کنید اینکه ایشون توهین می کنند و تعادل ندارند باید باهاشون صحبت کنید و به هر حال ترس از تهدید و جدایی ایشون نداشته باشید و بفرمایید که دقیقا چه حسی دارید وقتی چنین شرایطی وجود دارد
      در هر صورت امیدوارم موفق و خوشخت باشد و مساله به درستی حل شود
      در این مورد میتونید با متخصصین کانون مشاوران ایران، مشاوره تلفنی/تخصصی داشته باشید
      ۰۲۱۲۲۶۸۹۵۳۴
      موفق باشید

    • مشاور , ژوئن 6, 2018 @ 11:27 ب.ظ

      انی که دو نفر با هم پیمان زناشویی می‌بندند در حقیقت به این معناست که تصمیم می‌گیرند در برابر تمام مشکلات و سختی‌ها و همچنین در شرایط آرام و لذت‌بخش همراه هم باشند. حال در این بحث این سؤال مطرح می‌شود: اگر در دوران عقد متوجه شدید همسرتان تعادل روحی و روانی ندارد چه باید بکنید؟

      در وهله اول قبل از ازدواج باید حتماً از خدمات مشاوره استفاده کنید تا به خصوصیات شخصیتی و سلامت روحی و روانی یکدیگر آشنا و مطمئن شوید. حال اگر بعد از عقد متوجه شدید همسر شما دچار چنین مشکلی هست، در چنین شرایطی همراه و یاور او باشید. تشخیص این‌که همسر شما عدم تعادل روحی دارد توسط خودتان کار مشکلی است و بیشتر حالت حدس و گمان دارد. با توجه به این‌که شما علم و آگاهی کاملی راجع به تشخیص عدم تعادل روحی و روانی ندارید نمی‌توانید به طور قطع یقین نظری راجع به همسرتان بدهید. شما فقط در این شرایط می‌توانید با توجه و محبت خود یاری‌رسان همسرتان باشید. برخی باورهای غلط در رابطه با این شرایط وجود دارد که این‌گونه افراد قابل درمان و بهبود نیستند، در حالی‌که می‌توان با روش‌های درمانی معتبر و توجه و مراقبت، به آنها کمک مؤثری کرد. به خاطر داشته باشید ممکن است شرایط دشوار باشد، اما امکان درمان همسرتان را نادیده نگیرید. جدایی و ترک همسر زمانی پیشنهاد می‌شود که این عدم تعادل روحی و روانی حاد و فقط قابل کنترل با دارو و روان‌درمانی باشد و امکان بهبود نباشد که این شرایط بسیار محدود است.

      نشانه‌های آن
      عدم تعادل روحی و روانی علائم و نشانگانی دارد، برخی از این نشانگان عبارتند از:
      – سوءظن شدید و شکاک بودن همسرتان، به طوری که شمارا از روند عادی زندگی و ارتباطات سالم دور کند.
      – گوشه‌گیر و انزواطلب باشد.
      – تغییر خلق و خو به طوری که همسرتان غیرقابل پیش‌بینی باشند و هر لحظه یک حال و هوایی داشته باشد. خلق و خوی او به سرعت تغییر کند و احساسات متضاد را مانند خشم و محبت، در فاصله بسیار کوتاه از یکدیگر نشان دهد.
      – خشونت و پرخاشگری‌اش را نتواند کنترل کند.
      – در روابط جنسی مشکل داشته باشد.
      – سازگاری‌اش با شرایط، بسیار پایین باشد.
      – وسواس فکری و عملی داشته باشد. وسواس عملی مانند رعایت بیش از حد بهداشت و وسواس فکری مانند چندین بار کنترل کردن گاز منزل هنگام خروج و…

      اما زمانی که با این نشانه‌ها در همسرتان مواجه شدید مستقیماً به او برچسب نزنید، یعنی شرایط او را با عنوان خاصی خطاب نکنید که موجب رنجشش شود و از اقدام برای درمان خودداری کند. اختلال به وجود آمده در ارتباطات‌تان را فقط متوجه همسرتان ندانید و او را مقصر جلوه ندهید. به او اطمینان خاطر بدهید این مشکل برای هرکسی ممکن است پیش بیاید و حل‌شدنی است. همچنین به همسرتان بگویید این مشکلات از میزان علاقه و محبت شما نسبت به او کم نمی‌کند وکنار او خواهید ماند. با اطمینان خاطر دادن شما به همسرتان، شرایط را برای بهبود و رفع این نشانه‌ها مهیا می‌کند. همسر شما در این شرایط بیش از هر زمان دیگری احتیاج به مراقبت و توجه شما دارد. بودن شما در کنار او، امیدی است برای بهبود کامل همسرتان.
      نشانه های اختلالات روانی در همسر

      پیوند زناشویی و ازدواج انتخاب یک نفر برای شروع یک زندگی است که اگر اشتباهاتی در آن صورت بگیرد تا آخر عمر فرد با مشکلاتی رو به رو میشود. همسران ممکن است در طول زندگی زناشویی با مشکلاتی روبه رو شوند که یکی از آنها مواجه شدن با اختلالات روانی است که ممکن است برای هر کدام از زوجین به وجود بیاید . اختلالات روانی در همسر با علامت هایی در زندگی مشترک بروز میکند. تشخیص این که همسر شما دچار اختلالات روانی است توسط خودتان کار مشکلی است و بیشتر حالت حدس و گمان دارد. با توجه به این که شما علم و آگاهی کاملی راجع به تشخیص عدم تعادل روحی و روانی ندارید نمی توانید به طور قطع یقین نظری راجع به همسرتان بدهید. شما فقط در این شرایط می توانید با توجه و محبت خود یاری رسان همسرتان باشید.

      برخی باورهای غلط در رابطه با این شرایط وجود دارد که این گونه افراد قابل درمان و بهبود نیستند، در حالی که می توان با روش های درمانی معتبر و توجه و مراقبت، به آنها کمک مؤثری کرد. به خاطر داشته باشید ممکن است شرایط دشوار باشد، اما امکان درمان همسرتان را نادیده نگیرید. جدایی و ترک همسر زمانی پیشنهاد می شود که این عدم تعادل روحی و روانی حاد و فقط قابل کنترل با دارو و روان درمانی باشد و امکان بهبود نباشد که این شرایط بسیار محدود است.

      در زیر به ۱۶ نشانه ای اشاره می کنیم که نشان می دهد ممکن است طرفتان اختلالات روانی داشته باشد!

      روابط مسموم زندگی را مختل می کند و می تواند برای شما آزار و درد به همراه داشته باشد. مطمئناً برای بیشتر ما پیش آمده که درگیر چنین روابطی شویم و متعجب بمانیم که آیا طرفمان اختلال روانی دارد یا نه. آیا رفتارهای خشونت آمیز و خطرناک او می تواند یک دلیل عصبی و روانی داشته باشد؟ برای بعضی از آنها پاسخ، مثبت است.

      افرادیکه اختلالات شخصیتی دارند برای ارتباط برقرار کردن با دیگران مشکل دارند و همین باعث پر دردسر شدن روابط آنها می شود. گروهی از این افراد حتی بخاطر این وضعیت خود موجب آسیب زدن به طرف خود در رابطه می شوند. پارتنرهای افرادی که دچار اختلال روانی، اختلال شخصیت خودشیفتگی، اختلال شخصیت مرزی و اختلال شخصیت ضداجتماعی هستند معمولاً دچار زخم های احساسی و فیزیکی می شوند.

      برای خیلی از ما فهمیدن اینکه طرفمان از نظر روانی سالم است یا الگوهای رفتاری او نشانگر یک مشکل شخصیتی است، کار سختی است. در زیر به چند مورد از علامت های هشداری اشاره می کنیم که می تواند نشان دهد طرف شما دچار این اختلالات روانی است.

      علامت های هشدار دهنده اختلالات روانی در همسر

      «من از تو برترم»

      افرادیکه دچار اختلالات روانی هستند معمولاً به طرفشان القا می کنند که از آنها برتر و بالاتر هستند و طرفشان برای آنها کافی نیست. (مثلاً، به آنها می گویند:«تو احمقی»، «تو خیلی احساسی هستی»، «چاقی»، «پارانوئیدی» «دیوونه ای»). در چنین روابطی طرف مقابل آنها معمولاً احساس حقارت، بی ارزش بودن و کم بودن می کند.

      تشخیص اختلالات روانی درهمسر باید توسط پزشک مورد تاید قرار بگیرد

      «تو خسته ام می کنی. ازت متنفرم. عاشقتم. نه ازت متنفرم.»

      بعد از گذشتن دوره کوتاه هیجان اولیه، آنها رغبت، هیجان و احترام خود را نسبت به طرف مقابل از دست داده و رفتاری آزاردهنده پیدا می کنند. خیلی از آنها مدام رابطه را قطع کرده و دوباره شروع می کنند. بی احترامی ها خیلی زود جای خود را به سوء استفاده و آزار می دهد و طرفشان به یک قربانی در رابطه تبدیل می شود. خیلی از پارتنرهای آنها با افسردگی، اضطراب شدید، اعتیاد به موادمخدر یا الکل و بیماری های روانی مختلف باقی می مانند. خیلی ها هم حتی دست به خودکشی می زنند.

      «من مسئول اتفاق های بدی که می افتد یا کارهای بدی که کرده ام نیستم. این یک قانون است.»

      انداختن تقصیرها به گردن دیگران در این افراد کاملاً عادی است. وقتی نمی توانند با دروغ و فریب روی یک خطا و مشکل سرپوش بگذارند، آن را بعنوان یک اشتباه، جوک، سوء تفاهم یا حساسیت زیاد طرف مقابل قلمداد می کنند تا از خود رفع تکلیف کنند.

      آماده سازی

      پارتنرهای جدید را معمولاً با درخواست دادن پیدا نمی کنند، آنها را برای رابطه با خود آماده می کنند. تفاوت این دو در این است که مورد اول به دنبال یک رابطه واقعی است ولی رابطه دوم می خواهد یک بازی یا فریب را آغاز کند. مهربانی ها، توجه ها، ول خرجی ها، وقت گذراندنها، مسافرت ها و هدایا همه با هدف و منظور است. آنها توقع دارند که بعد از گذشتن این هیجان اولیه، طرفشان صدبرابر برایشان جبران کند.

      در گذشته روابط عاشقانه متعددی داشته است

      ازآنجایی که خیلی زود حوصله شان سر می رود و قادر نیستند بعد از فروکش کردن هیجان اولیه شان نسبت به یک نفر، پیوندشان را همچنان با او حفظ کنند، مدام به دنبال روابط عشقی جدید هستند. وقتی می خواهند فرد جدید را برای رابطه با خود آماده کنند، از پارتنرهای قبلی خود بعنوان دوستانی خوب یا «فردی دیوانه» یاد می کنند!

      به شدت نسبت به خودش حساس است | به شدت نسبت به دیگران حساسیت ندارد («من مهمم، تو هیچ اهمیتی نداری. و چون تو هیچ اهمیتی نداری، حتی فکرش را هم نکن که بخواهی در مورد من نظر بدهی»)

      بااینکه معمولاً بسیار قوی، خودشیفته و بی عاطفه به نظر می رسند، ولی سایرین گاهی شدیداً شگفت زده می شوند که وقتی از این افراد انتقاد می شود یا به چالش کشیده می شوند تا چه اندازه حساس می شوند. این حساسیت از احساس ناامنی آنها سرچشمه نمی گیرد و آنها هیچ علاقه ای به خوشنود کردن دیگران ندارند. دلیل این رفتار آنها، اعتقادشان به برتر بودن خودشان است. آنها تحمل ناتوانی و ضعف خود را ندارند و وقتی کسی درمورد نقاط ضعفشان با آنها حرف می زند از کوره در می روند.

      «من برنده هستم! همیشه.»

      همچنین بخوانید : تمامی مطالب مرتبط به نکات همسرداری
      برای افرادیکه اختلالات روانی دارند همیشه باید یک برنده و بازنده وجود داشته باشد. برنده بودن برای آنها خیلی مهم است. آنها به ندرت می پذیرند که در سطحی پایین تر از سایرین قرار گیرند. این مسئله به خصوص در مورد روابط که نیاز به همکاری دو طرف و گاهی تسلیم شدن هست، مشکل ساز می شود.

      ممکن است احساس کنید که دارید عقلتان را از دست می دهید. توانایی تان برای فکر کردن و اعتمادبه نفستان روز به روز ضعیف تر می شود.

      برای آنهایی که مدتی طولانی است در چنین روابطی هستند، مطمئناً مشکل در فکر کردن و تمرکز دیگر عادی شده است. حافظه، تمرکز، توجه، انگیزه و قدرت سازمان دهی فرد در چنین روابطی کم کم ضعیف می شود. احساس خواهید کرد که کارایی تان در زندگی به شدت پایین آمده و همیشه احساس اضطراب خواهید داشت.

      قدرت، کنترل و سلطه

      آنها از تحقیر کردن، خوار و خفیف کردن، حکمرانی کردن، تخریب کردن و کوچک شمردن دیگران لذت می برند. ولی هیچوقت تحمل چنین رفتارهایی را در مقابل خودشان ندارند خیلی سریع موجب واکنش خشونت آمیز در آنها خواهد شد.

      دروغ ها، رازها و فریب

      فریب و نیرنگ برای این افراد رفتاری عادی است. آنها بی اندازه دروغ می گویند و خیلی وقت ها پنهان کاری می کنند. این دروغ ها می تواند کوچک یا خیلی خیلی بزرگ باشند. (مثلاً بچه های پنهانی شان، ازدواج هایشان، هویت دروغین و …)

      اخلاقیات سوال برانگیز

      همیشه یک روند مداوم و دیرینه از عصیان ها و خطاهای اخلاقی وجود دارد. نمونه های آن عبارتند از:خیانت، دروغ، رعایت نکردن کپی رایت، دزدی، خشونت یا مجازات کسی که بر سر راه اهدافش قرار می گیرد.

      احساسات سطحی و کم عمق

      روابط سطحی آنها به هیچ عنوان در حدی نیست که روزی به روابط عمیق تر تبدیل شود. بعنوان مثال آنها حتی با یک غریبه که به آنها احساس قدرت می دهد یا می تواند منبع حسادت برای طرفشان باشد، بسیار بهتر از همسرشان رفتار می کنند.

      «ولی قربانی اینجا منم!»

      این روش رفتاری معمولاً در مواجه با افراد دلسوز در آنها ظاهر می شود. وقتی ما نسبت به کسی محبت داریم، خشونت های آنها را می پذیریم. افرادیکه ظرفیت دلسوزی را دارند راحت تر مورد آزار این افراد قرار می گیرند. در مواجهه با چنین افراد دلسوزی، فردی که اختلال شخصیتی دارد خیلی راحت می تواند اشتباهات و گناهانش را کمرنگ کند.

      مثلث

      پارتنر جدید خود را حتی با پارتنرهای قبلی او هم در رقابت می بیند.

      حتی در آداب معاشرت اولیه درمورد مهربانی کردن، اعتماد کردن و احترام گذاشتن هم نیاز به یادگیری دارد.

      می بینید که حتی درمورد مهارت های اجتماعی و معاشرتی اولیه هم مثل مهربانی، عدالت و نحوه رفتار کردن هم باید به او توضیح بدهید. مداوماً جملاتی مثل «با من اینطور حرف نزن.»، «خواهش می کنم دیگر دروغ نگو!»، «چرا باید اینقدر با خشونت با من رفتار کنی؟» به او می گویید. اگر فردی دچار اختلال روانی نباشد، نیازی نخواهد بود که این نوع آموزش ها را برای یک فرد بالای ۷ سال داشته باشید.

      هر چقدر هم که تلاش کنی، نمی توانی کاری را درست انجام دهی.

      بخاطر حساسیت هایتان، درک نکردنتان، فضولی هایتان یا بی ارزشی تان بعنوان یک پارتنر متهم می شوید (مثلاً لباست افتضاحه، خانه تمیز نیست، دیگر اصلاً ظاهر خوبی نداری! چرا اینقدر حساسی، رفتارت خیلی آزاردهنده است) هر درخواستی که از او دارید بعنوان تلاش برای کنترل او قلمداد خواهد شد. بعنوان مثال، نگرانی های عادی شما و حال و احوال کردن از او و اوضاع زندگیش که بین زوج ها کاملاً عادی است (که البته همراه با احترام و عشق است) از طرف کسی که دچار اختلالات روانی است تحمل نمی شود.

      (این لیست به هیچ عنوان یک ابزار تشخیصی نیست.)
      در این مورد میتونید با متخصصین کانون مشاوران ایران، مشاوره تلفنی/تخصصی داشته باشید
      ۰۲۱۲۲۶۸۹۵۵۸
      موفق باشید

  • ريحانه , ژوئن 6, 2018 @ 12:09 ب.ظ

    سلام دختری ٣٣ساله شاغل دانشجوی دکتری .یک بار طعم زندگی مشترک را تجربه کردمً هر چند کوتاه و تلخ .مادرم روزگارم را در خانه سیاه کرده بدبین شکاکً و بسیار بد دهن چاره ای جز ماندن در این خانه ندارم چرا که توان مالی أجاره خانه ندارم،اصلا دلم نمیخواد به خانه برگردم چون باید فحاشی ها و سوال و جواب هایش را تحمل کنم دیشب شب قدر بود ارزو کردمً بمیرم تا از دست این ادم که نامش متاسفانه مادر است رها شوم اعتماد به نفسم را گرفته تخریبم میکند همه ارزوی این را دارند جای من باشند اما دیگر روحیه و اعتماد به نفسی ندارم کمکم کنید

    • مشاور , ژوئن 6, 2018 @ 3:44 ب.ظ

      با سلام
      دوست عزیز ببینید دقت داشته باشید که به هر حال در طبق گفته خود شما خوب شرایط مطلوبی دارید ..و وقتی دانشجوی دکتری هستید و خب فرد موفقی هستید که طبیعتا ممکنه افراد زیادی باشند که جای شما باشند ..
      منتهی اینکه به هر حال می فرمایید که مادرتون فرد شکاک و بدبین است باید اگر دیگران هم اینچنین فکر می کنند ..ایشون رو به پزشک ارجاع دهید .
      و روانپزشک باید ببیند و حتی زیر نظر روانشناس هم باشند و امیدوارم کمک شود که مساله برطرف شود ..به هر حال خود شما تجربه زندگی ناموفق دارید و به هر حال این شرایط خودش مشکلاتی را برای شما به لحاظ روحی طبیعتا ایجاد کرده است ..
      در این شرایط شاید بهتر باشد زیر نظر روانشناس باشید .
      خود شما برای اینکه وقتی شرایط مادرتون تغییر نکرد و به پزشک مراجعه نکرد خودتون بیشتر اسیب نبینید ..
      بهتر است در این شرایط حتما حضورا مراجعه کنید تا بتوانید مدیریت درستی از شرایط داشته باشید ..
      به هر حال نگران نباشید قطعا می توانید شرایط را مدیریت کنید منتهی اکنون به لحاظ روحی دچار مشکلاتی هستید که ناامید شدید
      …به هر حال امیدوارم مساله حل شود حتما مراجعه به روانپزشک هم کمک کننده است چون با این شرایط که خود شما توصیف می کنید مادرتون دچار مشکل هستند و خب همراهی با این فرد بهتون کمک خواهد کرد .
      موفق باشید
      در این مورد میتونید با متخصصین کانون مشاوران ایران، مشاوره تلفنی/تخصصی داشته باشید
      ۰۲۱۸۸۴۲۲۴۹۵
      موفق باشید

    • مشاور , ژوئن 6, 2018 @ 9:47 ب.ظ

      اعتماد به نفس به درجه توجه افراد نسبت به خویش یا احترامی که به خود می‌گذارند اشاره دارد و مقدار ارزشی است که افراد برای توانایی‌ها و عقایدشان قائل می‌شوند.
      همه ما به نوعی با مسأله اعتماد به نفس و نقش و اهمیت آن در جریان زندگی مواجه هستیم بنابراین می‌توانیم با استناد به علائم علمی و مستند کاهش اعتماد به نفس در متن ذیل میزان اعتماد به نفس خویش را محک بزنیم و مورد ارزیابی قرار دهیم.
      علائم کمبود اعتماد به نفس:
      ۱ – از دست دادن وزن و اشتها
      ۲ – پرخوری
      ۳ – یبوست و اسهال
      ۴ – اختلالات خواب (بی‌خوابی یا مشکل در به خواب رفتن یا بیدار خوابی)
      ۵ – پرخوابی
      ۶ – شکایت از خستگی
      ۷ – کناره‌گیری از فعالیت‌ها
      ۸ – شرکت نکردن در بحث‌ها و گفت‌وگوها (تمایل به بودن در حاشیه)، بیشتر شنونده بودن تا شرکت کننده
      ۹ – کاهش میل جنسی
      ۱۰ – کاهش رفتارهای خودانگیخته
      ۱۱ – حالت نامناسب بدنی
      ۱۲- حالت اضطراب،غمگینی و ناامیدی، درماندگی و عجز
      ۱۳ – ترس از عصبانی کردن دیگران
      ۱۴ – احساس تنهایی، احساس اینکه دیگران شخص را دوست ندارند و قادر نبودن به بیان احساس خود و ضعف در مواجه یا چیرگی بر مشکلات
      ۱۵ – اجتناب از موقعیت‌هایی که شخص باید در معرض عموم قرارگیرد و خود را افشا کند.
      ۱۶ – ناتوانی در انجام دادن کارها به نحو مطلوب یا ثمربخش.
      ۱۷ – حساسیت به انتقاد، کمرویی
      ۱۸ – شکایت‌های فراوان از دردهای جسمانی
      ۱۹ – احساس بی‌ارزشی و بی‌لیاقتی
      ۲۰ – حالاتی از ملامت خود، تنفر از خود و راضی نبودن از خود.
      ۲۱ – انکار موفقیت‌ها و دستاوردهای گذشته و انکار موفقیت در فعالیت‌های جاری
      ۲۲ – احساس اینکه هر کاری که شخص انجام می‌دهد با شکست مواجه می‌شود و یا بی‌معنی است.
      ۲۳ – زیر و رو کردن مسائل زندگی
      ۲۴ – در جست‌وجو و طالب تشویق از سوی دیگران،تلاش برای به دست آوردن محبت اما ناتوانی در انجام نثار متقابل محبت به دیگران
      ۲۵ – خود را سربار دیگران دیدن.

      عدم اعتماد به نفس ما را از زندگی هدفمند و شاد دور کرده و در یک دور باطلی از اضطراب،‌شکست و ناامیدی قرار می‌دهد. باور نداشتن توانایی‌ها و لیاقت‌های خود علی‌رغم دارا بودن آن توانایی‌ها موجب می‌شود تا نتوانیم از توانایی ها و لیاقت‌هایمان به درستی بهره ببریم. عدم اعتماد به نفس را می توان برای مثال در دختر زیبایی دید که علی رغم زیبا بودن در چشم دیگران باز هم خود را زیبا نمی داند. یا دانشجویی که علیرغم تسلط بر مطالب درسی سر کلاس جرات پاسخ دادن به سوالات را ندارد. در ادامه به علایم و علل عدم اعتماد به نفس اشاره می‌کنیم.

      ویژگی‌های افراد با عدم اعتماد به نفس

      جرات قاطعانه “نه” گفتن و مخالفت کردن با چیزی که قبول ندارند رو ندارند.
      جرات ابراز عقیده در جمع ندارند.
      سعی می‌کنند همه را به هر قیمتی از خودشان راضی نگهدارند.
      در تصمیمی که می‌گیرند مرددند و به بهانه‌های مختلف به تاخیر می‌اندازند و عذرتراشی می‌کنند.
      توانایی ابراز احساسات درست و منطقی را ندارند.
      شرکت نکردن در بحث‌ها و گفت وگوها (تمایل به بودن در حاشیه) و بیشتر تمایل دارند شنونده باشند تا شرکت‌کننده
      حالت اضطراب،غمگینی و ناامیدی، درماندگی وعجز دارند.
      ترس از عصبانی کردن دیگران دارند.
      احساس تنهایی، احساس اینکه دیگران شخص را دوست ندارند.
      از موقعیت هایی که شخص باید در معرض عموم قرار گیرد و خود را افشا کند اجتناب می‌کنند.
      در انجام دادن کارها به نحو مطلوب یا ثمربخش ناتوانند.
      حالاتی از ملامت خود، تنفر از خود و راضی نبودن از خود دارند.
      موفقیت‌ها و دستاوردهای گذشته و موفقیت در فعالیت‌های جاری خود را انکار می‌کنند.
      احساس می‌کنند هر کاری که انجام می دهند با شکست مواجه می‌شود.
      برای به دست آوردن محبت دیگران تلاش می‌کنند اما در انجام نثار مقابل محبت به دیگران ناتوانند.
      مرتبا خودشان را مورد انتقاد و سرزنش قرار می‌دهند.
      هنگام صحبت کردن در چشمان فرد مقابل خود نگاه نمی‌کنند.
      در پذیرش تعریف و تمجیدها و تعارفاتی که به آنان می‌شود مشکل دارند.
      معمولا احساس می‌کنند قربانی رفتار دیگران هستند.
      در مقابل انتقاد، اظهار نظر و سرزنش‌های دیگران (خواه واقعی، خواه واهی) بسیار آسیب‌پذیر
      می‌باشند.

      از تعیین یک هدف مشخص و پیروی از آن عاجز می‌باشند.
      قادر به بیان خواسته‌ها و نیازهای خویش نمی‌باشند.
      احساس خوب آنها وابسته به عوامل خارجی اعم از وقایع روزانه و یا نوع رفتار دیگران با آنها دارد.
      به موادی مانند غذا، داروها، الکل مواد مخدر به منظور پر کردن خلا درونی خود و تسکین دردهایشان وابسته می‌شوند.
      به رفتارهایی مانند خرج کردن پول، قمار بازی و تماشای تلویزیون وابسته می‌شوند.
      برای تعیین میزان ارزش و شایستگی خود به پول و مال وابسته هستند.
      برای داشتن حس ارزشمندی، شایستگی و امنیت به توجه، پذیرش و تایید فرد دیگری (معشوق خود) وابسته می‌باشند.
      لب‌های آویزان، صورت پژمرده و سیمایی غمگین، چشمانی بی فروغ، لرزش خفیف دست‌ها، صدای ضعیف، پشت قوز کرده و ظاهری شلخته و نامرتب دارند.
      خیلی نگران هستند که از سوی خانواده، دوستان و همکاران طرد شوند.
      بسیار منفعل عمل می‌کنند و نسبت به ویژگی‌ها و توانمندی‌های خود بی‌اعتنا هستند و چه بسا آنها را نمی‌بینند.
      در بروز احساسات خود ناتوان‌اند و به دلیل ترس از بروز درونیات خود آدم‌های صادقی نیستند.
      آنها به شدت از این که دیگران دوستشان نداشته باشند، می ترسند.
      افراد فاقد اعتماد به نفس در موقعیت‌های جمعی احساس فشار و ناراحتی می‌کنند.
      از این که مورد توجه باشند، عذاب می‌کشند.
      آنها حتی در هنگام خرید درست نمی‌دانند به دنبال چه چیزی هستند و اغلب بعد از خرید دچار احساس پشیمانی می‌شوند.
      این ناتوانی در انتخاب شغل و رشته تحصیلی نیز گریبانگیر آن هاست.
      نسبت به تواناییهای خود برای رسیدن به موفقیت تردید دارند.
      از موقعیت‌های نو و جدید می‌هراسند.
      از شکست و موفقیت می‌هراسند.
      دچار هراس اجتماعی می‌باشند.
      قادر به مدیریت زمان خود نمی‌باشند.
      مسئولیت پذیر نیستند.
      خود را سربار دیگران می‌دانند.
      از دردهای جسمانی زیاد شکایت می‌کنند.
      احساس بی ارزشی و بی لیاقتی می‌کنند.
      نسبت به دیگران حسود و شکاک هستند.
      اعتقاد دارند همیشه حق با آنان است.
      معمولا عصبانی و پرخاشگر می‌باشند.
      ارزیابی غیرواقعی از خود دارند.
      تحمل عیب و کاستی را نداشته و کمالگرا می‌باشند.

      تشابه متضادها (اعتماد به نفس کاذب)

      برخی از علایم عدم اعتماد به نفس شبیه به ویژگی افرادی است که اعتماد به نفس بالایی دارند. برخی افراد فاقد اعتماد به نفس، به شدت به دنبال جلب توجه هستند، در یک جمع به جای انزوا گزینی سعی در نشان دادن بیش از اندازه خود دارند و این نمایش معمولا خیلی غیرطبیعی جلوه می کند. این افراد در واقع به دنبال این هستند که دیگران دوستشان داشته باشند و با نوعی ترس از تنهایی دست به گریبان‌اند.
      ممکن است ویژگی‌هایی مثل ریاست طلبی، رفتارهای مستبدانه، سلطه جویی، خودخواهی و برتری طلبی از خود نشان دهند که نشانه حقارت و خود کم بینی است که از درون این افراد نشات می‌گیرد. فرد در واقع به دنبال پنهان کردن احساس منفی و رضایت نداشتن درونی نسبت به خودش است، این در حقیقت اعتماد به نفس کاذب است.
      همچنین گاهی افراد مهاجم و ستیزه‌جو، افراد متکبر و مغرور، افرادی که در تمام زمینه‌ها تشنه رقابت‌اند، افرادی که لاف می‌زنند و به دیگران فخر می‌فروشند و افرادی که محتاج تصدیق از سوی دیگران‌اند، در شمار افراد با عدم اعتماد به نفس کافی هستند.

      علل و درمان عدم اعتماد به نفس

      علت: از جمله عوامل شکل دهنده شخصیت ما بایدها و نبایدها، تایید و یا عدم تایید رفتارهای ما، تنبیه‌ها و تشویق‌ها، تحسین و تمجید، تعریف و تحقیر… می‌باشد که توسط اطرافیان از جمله خانواده و والدین بر ما اعمال می‌گردد. بنابراین اعتماد به نفس و یا عدم اعتماد به نفس و اعتماد به نفس کاذب ریشه در دوران کودکی و تربیت گذشته فرد دارد. بالا بردن اعتماد به نفس در کودکان از وظایف مهم تربیتی والدین است که در آینده آنان تاثیر زیادی خواهد داشت.

      درمان: عدم اعتماد به نفس یکی از عوامل اصلی اختلالات عاطفی و رفتاری و روانی است. بسیاری از درمانگران به دنبال رفع علایم این بیماری می‌باشند. روانپزشکان معمولا دارو تجویز می‌نمایند تا علایم افسردگی و استرس و غیره را کاهش دهند. شاید در حال حاضر هیپنوتیزم درمانی به همراه روان درمانی قویترین روش برای بهبود اعتماد به نفس و دیگر حالات روانی فرد باشد. راهکارهای زیر نیز به افزایش اعتماد به نفس کمک می‌کند:

      ۱- یک کار را جدید امتحان کنید.

      وقتی از منطقه آرامشتان بیرون می‌آیید و چیزی را امتحان می‌کنید که قبلا آن را انجام نداده بودید، نه تنها خودتان را وارد یک چالش می‌کنید بلکه محدوده‌های خود و اعتمادتان به توانایی‌های خود را گسترش می‌دهید.

      ۲- برای انجام یک کار جدید نقشه بکشید و اولین قدم را بردارید.

      این یکی از مهمترین و موثرترین راه‌های ایجاد اعتمادبه‌نفس دائم است. وقتی تصمیم می‌گیرید کاری انجام دهید و از آن عقب نمی‌کشید و آن را پیش می‌برید، با هر قدم خودتان را به خودتان ثابت می‌کنید و اینجاست که اعتمادبه‌نفستان بالا می‌رود.

      ۳- از مدیتیشن استفاده کنید.

      مدیتیشن راهی عالی برای از بین بردن افکار منفی و دست یافتن به افکار مثبت است.

      ۴- ورزش کنید.

      این مورد اثری عمیق بر اعتمادبه‌نفس دارد. ورزش منظم و همیشگی سطح انرژی شما را بالا می‌برد و موادشیمیایی مختلفی تولید می‌کند (مثل تستوسترون و اندورفین) که حالت مثبت‌تری به شما می‌دهد.

      ۵- تا زمانیکه اعتمادبه‌نفس پیدا نکرده‌اید وانمود کنید که دارید.

      اگر احساس اعتماد نمی‌کنید، حداقل تظاهر کنید و طوری رفتار کنید که انگار به خودتان و توانایی‌هایتان کاملا مطمئنید و بنابر آن رفتار کنید. خیلی زود می‌بینید که احساس اعتمادبه‌نفس می‌کنید. همیشه به دنبال پیدا کردن راهکارهایی تازه برای افزایش اعتماد به نفس در مقابل دیگران باشید.

      در این مورد میتونید با متخصصین کانون مشاوران ایران، مشاوره تلفنی/تخصصی داشته باشید
      ۰۲۱۲۲۶۸۹۵۳۴
      موفق باشید

  • مریم , ژوئن 8, 2018 @ 1:29 ق.ظ

    سلام
    من بتازگی خیلی بی حس شدم ن عصبانی ن خوشحال اصلا هیچ حسی ندارم
    چندروز پکرو ناراحت و گریه همراه بود تا همسرم ارومم کرد و الان گریه نمیکنم فقط بی حس و اروم و پکرم
    عقد هستم و ۱۹ساله
     قبلا سر مسیله ای شوهر بهم خیانت نکنه شوک بهم وارد شد هنوز هم درگیرم ن مثل قبل و از طرف همسرم مطمینم
    و بی محبتی از طرف همسرم که همیشه سر بی محبتی ناراحت بودم
    سوالم اینه چیکار کنم حالم خوب بشه؟ علایم افسردگیه؟

    • مشاور , ژوئن 11, 2018 @ 2:02 ب.ظ

      با سلام
      دوست عزیز
      سوال شما زیاد مشخص نیست فرمودید ۱۹ ساله هستید عقد کردید و همسرتون به شما بی محبتی می کنند و درگیر خیانت هستید یعنی خیانتی اتفاق افتاده یا صرفا شنا در ذهنتون مدام فکر می کنید که ممکنه مساله ای ایجاد شود و مشکلات به وجود اید و اینکه دقیقا چه مدت است که شما عقد کردید چه مدت است که این حالت غم و اندوه و گریه رو دارید و بی حسی ک بی تفاوای که می فرمایید اکنون به چه صورت است
      ببینید حکما باید حضور داشته باشید تا کمک شود که مساله به درستی بررسی و پیگیری شود ..باید بدونید که به هر حال بسیار مهمه که شما بتوانید به درستی شرایط را مدیریت کنید
      به هر حال مساله بسیار حائز اهمیت این است که شما خوایته هاتون از زندگی و همسرتون رو بیان کنید و با ایشون در شرایط مناسب به اشتراک بگذارید اگر واقعا تصمیمتون اینه که به حل مشکل شما کمک بشه و بشه که مسائل به درستی مدیریت و حل شود
      گاهی وقتی بیان نمی کنیم طرف مقابل هم اصلا مت جه نیست مخصوصا در مورد مردان این مساله صادق است که باید مساله ای عنوان شو اگر بنا باشد که حل و مدیریت شود
      یک مساله دیگر بحث این است که شما قبلا هم مشکل روحی داشتید یا خیر و تازه ایجاد شده ..ممکنه نشانه افسردگی باشه البته باز قیق نمی شود گفت اگر احساس عدم لذت دارید از زندگی و هیچ چیز خوشحالتون نمی کنه خب این ها مسائل مهمی هستند که باید درست مدیریت شوند ..
      نکته دیگر این است که برای رفع ان باید حضورا مراجعه داشته باشید چون ممکنه مساله رو درست نتونستید حلاحی کنید و راهکارهایی برای رهایی از این شرایط احتیاج داشته باشید
      که امیدوارم با مراجعه مساله به درستی حل و مدیریت شود
      در این مورد میتونید با متخصصین کانون مشاوران ایران، مشاوره تلفنی/تخصصی داشته باشید
      ۰۲۱۲۲۶۸۹۵۵۸
      موفق باشید

      • مریم , ژوئن 12, 2018 @ 11:24 ب.ظ

        من نمیدونم دقیق همسرم با‌کسی در ارتباط هست یانه چون از یکی از دوستان شنیدم که کسی مزاحمشون میشه و پیام میده .از رفتارای دختری که پیام میده شک دارم.اون دختر هم ازدواج کرده
        ما ۱ساله عقدهستیم و ۶ماه نامزد یه ازدواج کاملا سنتی.از طرف همسرم خیلی بی محبتی و کینه دارم .الان نزدیک دوهفته است کاملا بی حس هیچ حسی ندارم.فقط حس تنهاییم زیاده دوست دارم تنها باشم میل و کششی به همسرم ندارم همیشه میگم کاش نبودی بایه اشتباه کوچیک ازطرف اون عصبانی میشم و فاش میدم اون هم بدتر از من در رابطه اینکه گفتید نیازهارا بیان کنم.من نیازهارا باایشون مطرح کردم حتی به مادرشونم گفتم ولی هیچ تغییری حس نشد.واقعا خسته شدم دلم میخاد مستقل بودن دوران مجردی و ارامش مجردی دوباره بدست بیارم و از وابستگی به ایشون و این بی حسی بیرون بیام
        اینا نشانه های افسردگیه؟اگر مشکلی هست به روان شناس مراجعه کنم و یا با خواندن کتابی تغیر پیدا کنم
        ضمن اینکه با خواندن مطالب روانشناسی در کانال تلگرام خیلی بهم کمک کرد

        • مشاور , ژوئن 24, 2018 @ 11:13 ق.ظ

          با سلام دوست عزیز بله خب دوست عزیز ممکنه مساله مربوط له افسردگی باشد و طبیعتا مساله دور از ذهنی نیست ولی به خاطر داشته باشید که در هر صورت یک نکته اساسی و مهم این است که بدایند وقتی چنین شرایطی وحود دارد خوب همسر شما هم از زندی لذت نمی برد مگر اینکه طبق گفته خودتون با فرد دیگری در ارنیاط باشد بهتره بهشون رک و راست بگید این شرایط برای شما خسته کننده شده و نمی تونید با این شرایط ادامه بدید ببنید البته با توجه به شناختی که از همسرتون دارید ..
          چون اینکه شما صحبت هم کردید و فایده نداشته این طور دارید خودتون رو عذاب میدی و به لحاظ روحی و روانی دچار اسیب می شوید که گاها خدای ناکرده جبران ناپذیر است پس ببنید عکس العمل ایشون چیه به هر حال صاد قانه باید بگم یا شما و شرایط شما برای ایشون مهمه و قابل درک و یا چنین چیزی وجود ندارد که خب در این صورت مشکلات چند برابر خواهد شد که باید توجه داشته باشید

          به هر حال شاید بهتره خودتون خضوری مراجعه کنید و بعد با همسر وقتی فردی شرایط طر ف مقابل برایش مهم نیست شاید بهتر باشید که اصلا ارتباطی وجود نداشته باشد تا قبل عروسی مساله طور دیگری حل شود مگر اینکه برای شما سو تفاهماتی پیش امذه باشد و طبیعتا همسر شما هم متوجه شرایط نباشد و فکر کند همه چیز درست و اصولی پیش می رود که خب در این صورت خرده ای برا او نیست منتهی نوع بیان هم اهمیت دارد طبیعتا درتعامل دو نفر هر دو نفر تقش مهمی دارند و با ید با هم شرایط را مدیریت کنند

          در این مورد میتونید با متخصصین کانون مشاوران ایران، مشاوره تلفنی/تخصصی داشته باشید
          ۰۲۱۸۸۴۷۲۸۶۴
          موفق باشید

  • zahra , ژوئن 8, 2018 @ 11:43 ب.ظ

    سلام طاعات و عباداتون قبول باشه
    تو دران عقدیم و شوهرم خیلی اصرار داره که رفتیم خونه خودمون قلیون بگیره و استفاده کنه با اینکه نه خانواده ایشون و نه خانواده من قلیون کشیدن رو نمیپسندن و ایشونم تا حالا اینکار رو نکردن خود منم با این موضوع شدیدا مخالفم سر همین موضوع که من مخالفت کردم کارمون به قهر و ناراحتی کشیده و ایشون با هام حرف نمیزنه لطفا راهنماییم کنید من نمیتونم وجود قلیون و کشیدن اون رو تو خونم و توسط همسرم تحمل کنم چه عکس العملی باید داشته باشم آیا مخالفت من اشتباه بوده ؟

    • مشاور , ژوئن 11, 2018 @ 2:42 ب.ظ

      با سلام
      ممنون
      دوست عزیز شما که می فرمایید در هیچ کدام از خانواده ها این مساله وجود ندارد و از طرفی هم به هر حال ایشون تا کنون مصرف نکردند پس دلیل علاقه و اصرار چیست اصلا قرار نیست قهر و ناراحتی پیش بیاید ولی اینکه جرا ایشون تا این حد اصرار دارند خب مساله مهمی است چرا تمایل دارند که استفاده شود ..
      ببینید اگر درابتدای ازدواج این مساله مطرح نشده و اکنون این تمایل را دارند خب شما حق دارید که مخالفت کنید چون با این دید جلو امدید که ایشون چنین رفتاری رو ندارند
      به هر حال بهتره با هم به روانشناس مراجعه داشته باشید نا مساله به درستی بررسی و پیگیری شود ..
      بهتره توجه داشته باشید که چیزی فعلا به خانواده ها کشیده نشود ولی خب اگر جدی تر شد و شما هم اصلا تمایل نداشتید بهتره واسطه ای با ایشون صحبتی داشته باشه
      در هر صورت یک احتمال اینه که بسته به شرایط سنی و شرایط ایشون اکنون فکر می کنه که خب طبیعتا می خواد چنین رفتاری داشته باشه و نه گفتن شما بیشتر حالت لجبلزی میده ولی در عمل اصلا چنین اتفاقی نیفته
      خود شما ن بسته به شناختی که از ایشون دارید بهتره مساله رو مدیریت کنید و فعلا نگرانش نباشید چون ممکنه حرفی رو بزنند ولی اصلا عملی نکنند ولی اگر روی حرف ایشون اطمینان دارید بهتره حتما مراجعه داشته باشید ..
      و خب قبل از عروسی تلاش کنید که مساله به درستی بررسی و حل شود ..
      در هر صورت موفق باشید و خوشبخت و امیدوارم مشکل خاصی ایجاد نشود
      در این مورد میتونید با متخصصین کانون مشاوران ایران، مشاوره تلفنی/تخصصی داشته باشید
      ۰۲۱۲۲۶۸۹۵۵۸
      موفق باشید

    • مشاور , ژوئن 11, 2018 @ 3:49 ب.ظ

      گر شما قلیانی قهاری نیستید و تنها روزی چند بار قلیان می کشید، مطمئن باشید که ترک قلیان راحت و بدون دردسری خواهید داشت. برای ترک قلیان تنها نیاز به تحولی روحی و روانی دارید تا خود را وادار به شروع ترک کنید.
      می توانید پس از ترک قلیان، مزه غذاها را بهتر درک کنید، زندگی را شفاف ببینید و از وقت و پول خود بهتر استفاده کنید. با ترک قلیان، قلیانی نشدن فرزندانتان را تا حد زیادی تضمین می کنید و بالاخره اینکه زود نمی میرید و کودکان و همسرتان به جای از دست دادن شما، فردی مصمم، با اعتماد به نفس بالا و شجاع را به عنوان یار و پشتوانه خود، خواهند داشت.
      با ترک قلیان بوی بد دهان، سرفه، تنگی نفس، سردرد، دندان های زرد و کثیف، پوست تیره و چروکیده با شما خداحافظی می کنند.
      پیش از ترک قلیان چه کنیم؟
      ۱-پیش از ترک کامل قلیان، سعی کنید مکان هایی را به عنوان مکان های ممنوعه برای استعمال قلیان قلمداد کنید، سپس در این مکان ها مثلاً منزل، محل کار و یا اماکن عمومی، به هیچ عنوان قلیان نکشید. همسر و فرزندان فرد قلیانی، افراد بسیار مناسبی برای کمک به ترک هستند.
      استفاده از این دو اهرم، هنگام ترک قلیان، بسیار کمک کننده و مفید است. اولین فکری که به ذهن افراد قلیانی خطور می کند، این است که چرا باید قلیان را ترک کنم؟ دلایل شما برای ترک قلیان نقش مهمی را در ادامه روند ترک، برعهده دارند. در جواب باید گفت با ترک قلیان خطر عوارض قلیان به تدریج از شما فاصله گرفته و شما شخصیتی مقبول و معقول در میان اطرافیان خود به دست خواهیدآورد.
      ۲- برای ترک قلیان باید ایجاد انگیزه کرد. انگیزه یعنی تلاش برای رسیدن فرد قلیانی به اینکه خود بخواهد نه دیگران،. به عبارت دیگر اطرافیان تنها می توانند در ایجاد انگیزه، کمک کننده باشند و این خود فرد است که باید انگیزه را در خود ایجاد کند.
      ۳- لیستی از معایب و فواید قلیان را تهیه کنید. آن را منصفانه بخوانید. با توجه به کلیه جزییات، اگر تمایل به ترک قلیان پیدا کردید، آن را عقب نیندازید و حتماً شروع کنید.
      ۴- زمان و نوع کاری را که با آن قلیان می کشید، مشخص کنید و به دلایل قلیان کشی خود در آن زمان، و احساسی که بعد از مصرف قلیان داشته اید، فکر کنید.
      ۵- در پایان هر روز، الگوی قلیان کشیدن خود را مرور کرده ببینید که چه چیزی شما را وادار به قلیان کشیدن می کند؟ کار سخت؟ عصبانیت؟ کسالت؟ تفریح و تفنن؟ بی کاری و یا موقعیت های خاص دیگر؟ بعد از شناخت آن، روش های دیگری را برای رو به رو شدن با احساسات و شرایط خود جستجو کنید.

      طلب یاری از دوستان
      درترک قلیان، از دوستان خود یاری بطلبید. درست مانند هنگامی که کار یا مشکلی دارید و از دوستان خود کمک می خواهید، در این زمینه هم از دوستان خود طلب یاری کنید زیرا وقتی بار مسوولیت کاری را با دوستان تقسیم می کنید، راحت تر مشکل حل می شود. اگر هم زمان با دوستی دیگر ترک می کنید، به تقویت انگیزه خود کمک کنید، یکدیگر را درک کرده و در لحظات سخت با یکدیگر هم صحبتی و همفکری کنید. با نقل وانتقال تجربیات خود و دیگران به یکدیگر، در راه ترک قلیان قدم های محکم و موثری بردارید.

      ترک قلیان را آسان نگیرید

      همان گونه گه گفته شد، ترک قلیان را نباید ساده و سهل پنداشت. برعکس تصور عام که بر این عقیده اند که با مشکل دانستن یک کار، تمایل فرد به انجام آن کار کمتر می شود و از ترس سختی آن کار، تن به آن نمی دهد، باید گفت که اگر اطرافیان فرد و خود فرد این کار را بزرگ بدانند، هم با آمادگی بیشتری پیش می روند و هم برای انجام کار بزرگ تر تشویق شده و از اعتماد به نفس فزاینده ای برخوردار می شوند.
      چه بسا با ادامه روند ترک قلیان و علم به اینکه این کار بزرگ را انجام داده اند، اعتماد به نفس بالا و بالاتری پیدا کرده و در نتیجه قدم های بعدی را موثرتر بر می دارند. این موضوع سبب می شود که اگر یک بار موفق نشدند، ناامید نگردند و باز هم دلگرم باشند چرا که حتی تلاش برای انجام کاری سخت و مقاومت نسبی در برابر آن، خود نوعی پیروزی است. مانند مساوی با شکست در مسابقات با گل کمتر، در مقابل حریفی قدرتمند.

      یک سوال

      دراینجا این سوال پیش می آید که چرا شروع ترک قلیان سخت است؟ اصولاً انسان ها از هر تغییری در زندگی خود هراسان هستند چرا که هر تغییری، انرژی و وقت آنان را به طور مضاعف گرفته و نیاز به تلاش و حرکتی فزاینده را بیشتر می کند، پس انسان ها از هرگونه تغییری در ابتدا گریزان اند. این اصل در همه اجزای دنیا حکم فرماست بنابراین عیب محسوب نمی شود. چه بسا ماشینی که در حال هل دادن آن هستیم،در چند ثانیه اول حرکت، انرژی و وقت بیشتری را می طلبد.
      به عبارت دیگر هر حرکت و تغییری در ابتدا سخت و انرژی گیر است. با این شناخت، بهتر و با اعتماد به نفس بیشتری جلو می رویم. از خطاها و کندی ابتدایی حرکت خود دلسرد نمی شویم بلکه با گذشت هر لحظه، این امید را تقویت می کنیم که هر لحظه از لحظه قبل آسان تر خواهد بود و با این امید پیش می رویم.

      حقایق را نمی شود کتمان کرد

      پیش نیاز ترک قلیان این است که ابتدا با خود صادق بوده متعهد و آماده برای تلاشی مضاعف باشید. شما قلیان را ترک می کنید؛ چون قاطعانه معتقدید قلیان کشنده و مرگبار است. اگر تزلزلی در این فکر به وجود آید و مجدد وسوسه شوید که قلیان بکشید، در رخداد این حقیقت هیچ گونه خللی ایجاد نشده و این اتفاق، یعنی مرگ ناگهانی در اثر قلیان، حتی با یک قلیان نیز می تواند به وقوع بپیوندد.
      در این مورد میتونید با متخصصین کانون مشاوران ایران، مشاوره تلفنی/تخصصی داشته باشید
      ۴۴۰۳۴۴۹۰
      موفق باشید

  • بنفشه , ژوئن 18, 2018 @ 1:57 ب.ظ

    سلام.من و همسرم حدود ۱ ساله ازدواج کردیم.همسرم از لحاط بسیاری از خصوصیات اخلاقی خوبه و مشکلی نداریم.تنها مشکل اینه که بسیار زود عصبانی میشه و داد میزنه.سر خیلی از مساعل که میشه با صحبت حل شه سریعا عصبانی میشه و همیشه هم معترضه که من دعوا و بحث رو شروع کردم.من واقعا از لحن بلندش و عصبانیتش میترسم و نمیدونم در مقابلش باید چه رفتاری نشون بدم؟

    • مشاور , ژوئن 19, 2018 @ 11:01 ق.ظ

      با سلام دوست عزیز
      ببینید اگر شیوه ایشون داد زدنه باید در شرایط مناسب بهشون فیدبک بدید یعنی درست موقعی که روابط شما کاملا خوب و منطقی پیش میره و مشکل خاص ارتباطی وجود ندارد چرا که به هر حال باید دید ایا این عصبانیت ایشون همیشکی است و دست خودشونه یا از کنترل خارجه یعنی بعدش عذر خواهی می کنند و سعی می کنند که از دلتون در بیارن
      به هر حال اگر بعدا خودشون بگن که خب اشتباه کردن و دست خودشون نبوده و معذرت خواهی خب حتما باید برای پیگیری مراجعه حضوری داشته باشید ..مگر اینکه ایشون اصلا عذر۷واهی نکنند و مساله خارج از کنترل نباشد که دلایل روانپزشکی و مغزی و روانشناختی را بررسی کنید
      و بیشتر مساله مربوط می شود به این بحث که به هر حال مشکل اساسی مربوط می شود به عادت رفتاری
      که همسر شما این طور رشد کرده و به هر حال این عادتش شده که این طور خواسته های خودش را مطرح کند و این طور بخواهد
      رفتار کند ..
      که خب این مساله خاص روانشناختی است ..و احتمالا بر می گردد به دوران کودکی که ایشون هر خواسته ای که داشتند این طور مطرح می کردند و نتیجه هم می گرفتند و خب این روش تداوم داشته منتهی وقتی شما اذیت می شوید باید تلاش کنید این رفتارها تغییر کند و این میسر نیست مگر با همراهی روانشناس
      امیدوارم خوشبخت و موفق باشید
      در این مورد میتونید با متخصصین کانون مشاوران ایران، مشاوره تلفنی/تخصصی داشته باشید
      ۰۲۱۲۲۶۸۹۵۵۸
      موفق باشید

    • مشاور , ژوئن 19, 2018 @ 11:10 ق.ظ

      رمان اول:باورش کن

      بیشتر مردان دل شان می خواهد که که همسرشان باورشان کند .اصلا خوششان نمی آید که همسرشان در توانایی ها واستعدادهایشان(مثلا در تامین امنیت ورفاه و…)شک داشته باشد.با رفتار و گفته هایتان به آن ها بفهمانید که توانایی ومهارت واستعدادوپشتکارشان را باور داریدالبته دروغ نگویید چون اساساخوب نیست.

      فرمان دوم:حرف بزن

      برای اینکه همسرتان بفهمدشما اورا درک میکنیدخودتان را موظف کنیدکه هر روز به مدت کوتاهی درهمین خصوص با او حرف بزنید..بیست دقیقه که در هر روز زیاد نیست .هست؟حتی اگر جوابتان به این سوال مثبت باشد.باز هم این صحبت بیست دقیقه ای را از همسرتان دریغ نکنیدچون تاثیرش خیلی بیشتر از بیست دقیقه است که در ذهن شماست.آیا همسرتان ارزش ۲۰دقیقه ندارد؟

      فرمان سوم:تاییدش کن

      اکثر آدم ها دوست دارند مورد تاییدباشندهمسر شماهم مثل بقیه چه فرقی میکندتا میتوانید در مناسبت های مختلف همسرتان را تایید کنید.نه با استفاده ازجملات کلیشه ای ومسخره مثل«وااااااای تو فوق العاده ای…بی نظیری….تو حرف نداری..این حرف ها را دیگر هیچ مردی باور نمیکند.خودتان راخسته نکنیددلتان باید با زبانتان یکی باشداگر بتوانید این کار را بکنید قدم بزرگی در تحکیم پیوندتان برداشته اید.

      فرمان چهارم:روی اعصابش راه نرو

      آیا شما خوشتان می آید کسی به شما بگوید که این کار را بکن وآن کار رانکن؟مردها هم مثل شما دلشان نمیخواهدهمسرشان مدام از انها بخواهد که زیر ورو شوندتا آنجا که میتوانید مردتان را آنچنان که هست قبول کنیدخیلی از مردهااز اینکه همسرشان بخواهد آن ها را مدام تغییربدهدآزرده خاطر وگاه خشمگین میشوند.ادم میتواند خودش را خیلی راحت عوض کندولی عوض کردن دیگران خیلی سخت است.

      فرمان پنجم:مغزش را گاز نزن

      اگر شوهرتان خسته است ومیخواهید به مطلب مهمی رو بگویید بلافاصله به اصل مطلب برید وحاشه پردازی نکنیداگر نیاز به دانستن جزییات باشند خودشان پرس و جو میکنند.

      فرمان ششم:چرتکه نیانداز

      به هر طریق ممکن..محبتتان را به همسرتان نشان دهید وچرتکه نیاندازید.دنبال یک موقعیت خاص نباشیدخیلی از مردها هستند که از خودشما هم رمانتیک ترند.

      فرمان هفتم:احترام بگذار

      وقتی همسرتان دارد افکار وعقایدش را به شما میگویدتو ذوقش نزنیدهمیشه وهمه جا نشان دهید که برایش احترام قایل اید.وقتی همسرتان خسته از کار برمیگرددخودتان را بی حوصله ومشغول به کار نشان ندهیدوبه آشپز خانه دور خودتان نگردید.

      فرمان هشتم:امان بده

      تقریبا تمام ادم های روی زمین احتیاج دارند که در پایان روز دوباره انرژی بگیرندوجسم وروحشان را بازسازی کنند مردها که از مریخ نیامده اند.بازهم خوششان نمی آید که وقتی ازکار خسته وکوفته برمی گردند شما تمام اتفاقات روز را برایشان بازگوکنید.امان بدهیدبگذارید کمی استراحت کنند و بعدآرام آرام به شرح ماوقع شروع کنید.

      فرمان نهم:اعتماد کن

      اعتماد…حیاتی تریت عامل برای شکل گیری یک ازدواج موفق است.اگر به هر دلیلی به همسرتان اعتماد کامل نداریدبه جاسوسی متوسل نشوییدچون اوضاع خراب تر میشودمنطقی ترین کار این است که از یک آدم امین ودارای صلاحیت مشاوره بخواهید.

      فرمان دهم:رفیق اش باش

      رابطه تان را طوری با همسرتان تنظیم کنیدکه هم عاشقش باشید وهم بهترین دوست ورفیقش…برای اینکه بتوانیدسال های سال دوست وهمراه همسرتان باشیدباید راه هایی پیدا کنیدتا وقت بیشتری را با بگذرانیدوکارهای بیشتری را با کمک همدیگر انجام بدهید.
      در این مورد میتونید با متخصصین کانون مشاوران ایران، مشاوره تلفنی/تخصصی داشته باشید
      ۰۲۱۸۸۴۲۲۴۹۵
      موفق باشید

  • نیلوفر , ژوئن 22, 2018 @ 8:21 ق.ظ

    سلام.من نزدیک به دوساله که عروسی کردم.و برای زندگی به شهر همسرم اومدم و از خانواده دور شدم .این موضوع خیلی باعث اذیتم میشه و باعث میشه با همسرم سر هر موضوع کوچکی بحث کنم.اوایل اون چیزی نمیگفت ولی در حال حاضر کمی پرخاشگر شده .همسرم در کل درونگراست و من کاملا برعکس اون هستم.من دوس دارم وقتی از سر کار برمیگرده حداقل باهم صحبت کنیم درباره مسایل روزمون و هر چیز دیگه ولی انگار بعضی وقتا روزه سکوت گرفته و این منو عصبیتر میکنه واقعا دیگه خسته شدم از این همه بحث به خاطر این موضوع باید چیکار کنم نمیخوام زندگیمو از دست بدم.چیز زیادی ازش نمیخوام ولی همیشه میگه من همینم با این که در دوران آشنایی چون هدفش فقط ازدواج بامن بود بعضی حرفهارو به دروغ بهم گفت که نظر من عوض نشه.

    • مشاور , ژوئن 24, 2018 @ 10:18 ق.ظ

      با سلام
      دوست عزیز
      ببینید به این فکر کنید ..که شما هر دو هم رو دوست داشتید و علاقه داشتید ..و طبیعتا وقتی دو نفر به هم علاقه مند باشند خب تلاش می کنند که به هم و عقاید هم احترام بگذارند ..و خب اختلاف نظرها رو با هم مرتفع کنید وقتی شما دور هستید و تمایل دارید که حداقل همسرتون وقت بیشتری بگذارد و به لحاط عاطفی تامین کند باید به ایشون بگید اجاز ندهید اختلاف نظرها بیشتر شود ..و خب دقت داشته باشید که در زندگی وقتی شما شرایطی را می پذیررید یعنی این توان رو در خودتون می بینید که همراه شوید و بتوانید به درستی مسائل زندگی رو مدیریت کنید منتهی سو تفاهمات خودش مساله ساز می شود و ارامش از هر دوی شما گرفته می شود اگر واقعا همسر شما تمایل دارند که با شما همراهی نشان دهند و بتوانند همراه مناسبی باشند ..
      کم کم بحث های شما ایشون رو هم خسته می کنه ولی بهتره باهاشون در موقعیت مناسب صحبت کنید و به ایشون بگید که به هر حال دقت داشته باشند که در زندگی مسائل و مشکلات مختلفی وجود دارد ..ولی شما تنها همراهی می خواهید و حمایت عاطفی و اگر به این نکته توجه کنند زندگی ب رای خود ایشون هم بهتر خواهد شد و دیگر مشکل خاصی ایجاد نمی شود و نگرانی ها پیش نمی اید
      بنابراین با این شرایط بهتره همه جوانب و مسائل در نظر گرفته شود
      ایشون هم باید انعطاف داشته باشند و تغیراتی در خودشون بدهند نه فقط انتظار داشته باشند که شما تغییر کنید و شرایط شما عوض شود ..و ایشون بدون تغییر بخواهند زندگی هم بهتر شود شاید بهتر باشد راضی کنید ایشون رو که با هم به روانشناس مراجعه داشته باشید در هر صورت امیدوارم خوشبخت و موفق باشید و زندگی خوبی داشته باشید
      امیدوارم موفق باشید
      و ب زودی مسائل رفع شود

      در این مورد میتونید با متخصصین کانون مشاوران ایران، مشاوره تلفنی/تخصصی داشته باشید
      ۰۲۱۸۸۴۷۲۸۶۴
      موفق باشید

      • نیلوفر , جولای 1, 2018 @ 10:20 ق.ظ

        سلام.ممنونم از پاسخگویی شما.بارها ازش خواستم که به یک مشاور مراجعه کنیم ولی اصلا زیر بار این موضوع نمیره.همسر من در دوران عقد و اشنایی خیلی ابراز علاقه میکرد و به من توجه میکرد ولی از بعد عروسی انگار خجالت میکشه جمله دوست دارم رو یه بار به من بگه.من هم توقع زیادی ازش ندارم که بخواد تحت فشار باشه.من بارها درباره خواسته هام باهاش حرف زدم گاها چند روز حرفام یادشه و باز بعد چند روز انگار همه چیز یادش میره.همسرم وقتی خودش حالش خوب باشه طوری رفتار میکنه که از نظر من بهتریم مرد دنیاست ولی وقتی خودش حوصله نداشته باشه انگار اصلا منو نمیبینه و براش مهم نیست.

        • مشاور , جولای 2, 2018 @ 5:28 ب.ظ

          با سلام
          دوست عزیز
          ببیند دقیقا مشکل زوج ها اینجاست که اعتمادی به روانشناس ندارند که بخواهند مراجعه کنند به همین خاطر هم با مشکل مواجه خواهند شد چرا که به هر حال یک مساله بسیار مهم است که دونفر زبان مشترکی داشته باشند ودرک متقایلی وجود داشته باشد نباید افراد به دلخواهد شرایط خودشون با طرف مقابل رفتار کنند وقتی حالشون خوبه درست رفتار کنند و بالعکس بلکه موظف هستند طرف مقابل و خواسته های او را نیاز در نظر بگیرند به هر حال یک مساله بسیار مهم این است که شما دقیقا به ایشون این بازخورد را بدهید که متوجه شدید وقتی خود ایشون حالش خوب نبیست دیگر توجهی هم به شما ندارد …وقتی مردها متوجه شوند بهتر می توانند در مورد رفتارشون توضیح بدهند چون ممکنه واقعا متوجه نباشند الیته نوع بازخورد دادن هم اهمیت دارد و نباید به یک باره همه مسائل را گفت ..
          به هر حال اینکه دوران عقد توجه بیشتری داشتند و اکنون نه شابد به دلیلی شرایط اقتصادی و داشتن مسئولیت در زندگی است و همه این ها باعث ایجاد مشکلاتی می شود .به هر صورت امیدوارم به زودی شرایط بهتر شود و بتوانید البته ایشون رو راضی کنید مراجعه داشته باشند به هر حال عدم رضایت از زندکی خودش باعث ایجاد مشکلات زیادی خواهد شد که شیاد اکنون در نظر نگیرند
          موفق باشید
          در این مورد میتونید با متخصصین کانون مشاوران ایران، مشاوره تلفنی/تخصصی داشته باشید

          ۹۸۲۱۲۲۳۵۴۷۹۰

          موفق باشید

        • مشاور , جولای 2, 2018 @ 6:22 ب.ظ

          قهر کردن یعنی قطع ارتباط. وقتی فردی قهر می کند یعنی نمی خواهد درباره موضوع حرفی بزند و به شما هم اجازه نمی دهد که وارد حیطه مورد بحث شوید. اما واقعیت این است که تا زمانی می شود به یک مشکل پرداخت و آن را حل کرد که هر دو طرف به صحبت درباره آن تمایل داشته باشند.

          چرا افراد به جای صحبت درباره مشکل یا ناراحتی شان، قهر می کنند؟

          همان طور که می دانیم رفتارها در دوران کودکی بیشتر با مشاهده رفتار والدین آموخته می شوند. اگر در الگوهای رفتاری والدین این افراد دقت کنید یعنی از آن ها سوال شود که وقتی پدر و مادرتان با هم دچار مشکل می شدند نتیجه نهایی بحث آنان چه می شد، بیشتر آن ها این طور جواب می دهند که مثلاً پدر یا مادر قهر می کرد و موقعیت را ترک می کرد! همچنین این باور در این خانواده ها ایجاد و تقویت می شود که در بحث و صحبت درباره یک مشکل، همیشه باید یک نفر پیروز شود. در صورتی که در بحث و صحبت کردن درباره مشکلات پیش آمده، برد و باختی وجود ندارد؛ یعنی ممکن است دو نفر مدت ها درباره آن موضوع با هم بحث کنند و در نهایت به نتیجه مشخصی هم نرسند. پس این سوال پیش می آید که هدف این بحث کردن چیست؟ هدف اصلی صحبت کردن درباره یک مشکل، گفتن از احساسات و ناراحتی ها به جای نادیده گرفتن آن هاست.

          گفت وگو کنید

          همیشه سعی کنید درباره مشکلی که با همسرتان دارید، با او صحبت کنید حتی اگر ظاهراً به حرف شما گوش نمی کند. می توانید برای او یادداشتی بگذارید یا پیامکی بفرستید. در ضمن از مردها در بیشتر مواقع انتظار جواب نداشته باشید چون مردها به ندرت به اشتباه خود اعتراف می کنند. شاید علت این که همسر شما قهر می کند این است که فکر می کند نمی تواند در صحبت با شما پیروز شود یا به نتیجه دلخواهش برسد.

          برای این که بتوانید همسرتان را برای صحبت کردن با خودتان درباره مشکلات قانع کنید ابتدا سعی کنید به طور کامل به صحبت های او گوش کنید. در این مرحله از خودتان هیچ دفاعی نکنید یعنی سعی نکنید قضیه را توضیح دهید یا حتی نخواهید از ناراحتی همسرتان با این توضیحات کم کنید. از ناراحت شدن همسرتان نترسید، او هم حق دارد گاهی، حتی به اشتباه ناراحت شود. ابتدا همسرتان باید متوجه شود که شما به حرف های او گوش می کنید. خود این کار یعنی گوش کردن، هنر بزرگی است که افراد کمی قادر به انجام آن هستند. وقتی صحبت های همسرتان تمام شد بهتر است در همان موقعیت چیزی در دفاع از خودتان یا برای حل قضیه نگویید و آن را به موقعیت دیگری موکول کنید و اگر نمی توانید تا آن موقع صبر کنید از همسرتان بپرسید که آیا دوست دارد شما در جواب حرف هایش چیزی بگویید یا نه. اگر خواست برایش توضیح دهید.

          نترسید از این که گاهی در بحث ها محکوم شوید یا همسرتان حرف شما را درست متوجه نشود. باز هم در آینده فرصت این را خواهید یافت که درباره آن حرف بزنید شاید وقتی که هیچ کدامتان عصبانی یا ناراحت نیستید و می توانید خوب به حرف های هم گوش بدهید.

          نشانه اعتماد به نفس پایین

          اگر همسرتان قهر می کند، زود رنج و حساس است یعنی ممکن است رفتاری که بقیه را ناراحت نمی کند او را آزرده خاطرکند چون همیشه در رفتار دیگران به دنبال علایم بی ارزش سازی می گردد یعنی فلانی که این رفتار را انجام داد هدفش توهین به من بود و از این قبیل نتیجه گیری ها و استدلال ها
          – در هر حال ، چه در خفا و چه در آشکار از الله و رسولش اطاعت کند و درستکار باشد .
          ۲- در صورت غیابش از خودش و اموالش نگهداری کند .
          ۳- هرگاه مرد به او نگاه کند خوشحال گردد و آن میسر نمی شود جز به زیباییهای جسمانی و روحی وعقلی ، هر چه زن در شکل ظاهری نیکو و زیباتر باشد ، برای شوهر جذاب تر می شود و بیشتر با او انس می گیرد .
          ۴- از خانه خارج نشود مگر با اجازه شوهر .
          ۵- مرد دوست دارد همسرش را همیشه بشاش و خنده رو ببیند .
          ۶- زن شاکر و سپاسگذار شوهر خود باشد و همچنین شکر گذار الله باشد بخاطر اینکه به او نعمت شوهر ارزانی داده که او را در پاکدامن بودن کمک نموده و بسبب او فرزندانی نصیبش شده و طعم و لذت مادربودن را چشیده است .
          ۷- زمانی که زن چیزی از همسر خود می خواهد ومی ترسد که خواسته اش رد شود ، در وقت مناسب و با اخلاق خوب و با کلمات دل نشین خواسته خود را بیان کند .
          ۸- خوش برخورد و خوش اخلاق باشد .
          ۹- بدون حجاب کامل از منزل بیرون نرود هر چند که شوهر او چندان به امور دینی ملتزم نباشد ، ولی اغلب مردان در برابر زن خود غیرت دارند و نمی خواهند زن آنها در جلو چشمهای مردان بیگانه بدون حجاب ظاهر شود .( مگر مردان بی غیرت )
          ۱۰- زمانی که بین ایشان بگو مگو پیش آمد صدای خود بر همسرش بالا نبرد .
          ۱۱- اگر شوهر تنگدست است صابر باشد و اگر شوهر مالدار است ، شکر گذار باشد .
          ۱۲- شوهر را برای زیارت پدر مادر و دوستانش تشویق نماید .
          ۱۳- خوبیها را دوست بدارد و در خوبی رساندن کوشا باشد .
          ۱۴- خود را به راستگویی زینت دهد و از دروغ پرهیز نماید .
          ۱۵- فرزندان خود را بر محبت الله و رسولش تربیت نماید و همچنین آنها را به احترام و فرمانبری از پدرشان تشویق و تربیت نماید و در مسایلی که شوهر دوست ندارد آنها ر ا همراهی نکند .
          ۱۶- از خشمگین شدن و عکس العمل نشان دادن دوری کند .
          ۱۷- در مقابل شوهرش دیگران را مسخره نکند .
          ۱۸- شخصیتی متواضع و دور از کبر و غرور داشته باشد .
          ۱۹- هنگام خروج از منزل چشم خود را از نگاه به نامحرم حفظ کند .
          ۲۰- دل به دنیا نبندد و خواهان آخرت باشد و دیدار الله را بخواهد .
          ۲۱- در هر حال ، پنهان و آشکار بر الله توکل نماید و آنرا کم نشمارد و مایوس نشود .
          ۲۲- بر عبادتهایی که الله بر او فرض نموده پایبند باشد .
          ۲۳- و به اینکه همسرش بزرگ و آقای اوست معترف باشد (وَأَلْفَیَا سَیِّدَهَا لَدَى الْبَابِ) ۲۵ یوسف
          ۲۴- بداند که حق همسرش زیاد است زیادتر از حق زن بر مرد .
          ۲۵- در اعتراف نمودن به اشتباه خود متردد نباشد بلکه سریع اعتراف نماید و علت اشتباهش را بگوید .
          ۲۶- یاد الله را فراموش نکند و زبان خود را به ذکر الله عادت دهد .
          ۲۷- در همبستر شدن با همسرش با هر کیفیت که خواست ممانعت نکند مگر از پشت که حرام است .
          ۲۸- خواسته هایش مطابق با وسع همسرش باشد و به اندک راضی باشد .
          ۲۹- به جوانی و زیبایی و علم و کار خود مغرور نباشد زیرا همه اینها از بین می رود .
          ۳۰- در نظافت بدن ، لباس ، شکل ظاهری و زیبایی خود کوشا باشد .
          ۳۱- مطیع دستوراتش باشد تا زمانی که مخالف فرمانهای الله و رسولش نباشد .
          ۳۲- اگر چیزی به شوهرش هدیه داد منت نگذارد .
          ۳۳- بدون اجازه همسر خود روزه سنت نرود .
          ۳۴- در غیاب شوهر به هیچ وجه به نا محرم اجازه دخول به خانه اش ندهد مگر با اجازه او زیرا باعث شک و شبه می شود .
          ۳۵- زن دیگری را در برابر شوهر خود توصیف نکند چون خطر بزرگی برای کیان خانواده است .
          ۳۶- متزین به شرم و حیاء باشد .
          ۳۷- دعوت به همبستر شدن را رد ننماید .
          ۳۸- از همسر خود تقاضای طلاق نکند این کار بر او حرام است .
          ۳۹- خواسته های شوهرش را بر خواسته های دیگران مقدم بداند حتی بر خواسته های پدر و مادر .
          ۴۰- لباسی در خانه غیر از خانه شوهر نداشته باشد .
          ۴۱- از اینکه خود را شبیه مردان کند جداً دوری کند .
          ۴۲- همسر خود را به خواندن دعای همبستر شدن یاد آوری نماید .
          ۴۳- اسرار همخوابی و برای دوستانش بازگو و توصیف ننماید .
          ۴۴- همسرش را اذیت نکند .
          ۴۵- مرد دوست دارد با او بازی کنی چنانکه پیامبر به جابر رضی الله عنه می فرمایند : با دختر ازدواج نما که با او بازی کنی و او با تو بازی کند .
          ۴۶- بعد از همخوابی با هم غسل نمایید چون باعث زیاد شدن عهد وپیمان محبت در میان شما می شود . عایشه رضی الله عنها می فرمایند : من با پیامبر از یک ظرف غسل می نمودیم و بضی وقتها برای برداشتن آب ، دست مان به همدیگر برخورد می کرد .
          ۴۷- بدون اجازه شوهر از مال او چیزی نبخشید .
          ۴۸- اگر اخلاق بدی در همسرش می بیند صبر نماید مطمئنا در او اخلاق خوب و زیبای دیگری وجود دارد که اگر طلاق بگیرد در شخص دیگری نخواهد دید .
          ۴۹- عورت خود را بپوشاند مگر برای شوهر خود .
          ۵۰- بداند که شوهرش چه نوع خوردنی و نوشیدنیهایی را بیشتر دوست دارد .
          ۵۱- دیندار باشد و حقوق شوهر و فرزندان و اموال او را رعایت کند در طاعت الله یار او باشد اگر فراموش کرد یاد آور شود اگر سهل انگاری نمود او را تشویق نماید و اگر خشمیگین شد او را آرام نماید .
          ۵۲- مرد باید احساس کند که خیلی برای همسرش مهم است و همسرش به او احتیاج دارد همانطور که به آب و غذا احتیاج دارد ، وقتی مرد چنین احساسی نماید خود را به او نزدیکتر می نماید اما زمانی که احساس کند که زنش او را نادان بحساب می آورد و از او بی نیاز است چه از نظر مادی و چه از نظر فکری ، او هم از زنش خسته و دلتنگ می شود .
          ۵۳- از متذکر شدن اشتباهات و لغزشهای شوهر جدا خودداری نماید بلکه خاطرات خوب و زیبایی که باهم داشته اند یادآور شود .
          ۵۴- به خانواده همسر خود احترام بگذارد و اظهار محبت نماید و در حضور و غیاب شوهر از خانواده او دعوت و پذیرایی نماید تا شوهر احساس کند که زن از آشنایی با خانواده او خرسند می باشد چون بدی با خانواده شوهر مشکلات عدیده ای بوجود می آورد .
          ۵۵- آن چه شوهر می پسندد از لباس و غذا و رفتارها ، همانطور عمل کند و در بدست آوردن علایق شوهر کوشا باشد چون موجب ازدیاد علاقه در بین آنها می شود .
          ۵۶- هنگامی که شوهر از منزل خارج می شود با کلماتی که او دست دارد تا درب منزل بدرقه اش کند این نشانگر نهایت اهتمام و محبت او به همسرش می باشد .
          ۵۷- و موقع بازگشت همچنین با کلمات محبت آمیز و با لبخند به استقبال او برود تا خستگی کار از تن او بدر آید .
          ۵۸- به شوهر خود اظهار محبت نماید چه با اخلاق خود و یا گفتار خود و یا هر روشی که مناسب بداند .
          ۵۹- همسر خود را بر نزدیکترین دوست خود و حتی پدر ومادر خود ترجیح دهد .
          ۶۰- زمانیکه شوهرش حرف می زند ساکت باشد و به او فرصت صحبت کردن بدهد در این صورت مرد احساس می کند که همسرش به او احترام می گذارد .
          ۶۱- از تکرار اشتباه بپرهیزد زیرا تکرار اشتباه موجب کم شدن احترام همسر درنزد شوهرمی شود.
          ۶۲- مرد بیگانه ای را در مقابل شوهر خود تعریف و تمجید د نکند مگر از صفتهای دینی آن شخص . چون با این کار غیرت مرد را بر می انگیزاند و باعث ایجاد مشکلاتی میشود که امکان دارد نظر مرد از زن برگردد .
          ۶۳- اسرار شوهرش را حفظ کند واین امانتی است بر او .
          ۶۴- زمانیکه در کنار شوهرش هست خود را با مجله خواندن یا گوش دادن به رادیو یا تماشای تلویزیون و یا چیزهای دیگر مشغول نسازد تا شوهر احساس کند با تمام وجود با او هستی .
          ۶۵- کم حرف باشد و پر سخن و زیاده گو نباشد همانطور که از قدیم گفته اند اگر سخن نقره باشد سکوت طلا است .
          ۶۶- وقت خود را در کارهایی که به نفع دین و دنیای است صرف نماید . بطوری که وقت فراغتش را به کارهای منفعت دار و سنت پر نماید و از سخن های زیاد و بیهوده و غیبت و نمامی دوری جوید .
          ۶۷- به چیزی که ندارد فخر نورزد .
          ۶۸- پایبند به قرائت قرآن و خواندن کتابهای مفید و اذکار روزانه باشد.
          ۶۹- از بکار بردن زینت و عطر در هنگام خروج از منزل خودداری کند .
          ۷۰- به اجرای دستورات الله و رسولش دعوت نماید اول همسر خود و سپس خانواده و جمع اطرافیان از همسایگان گرفته تا دوستانش .
          ۷۱- از باب احترام به آراء همسر خود ارزش قائل شود .
          ۷۲- به ریخت و قیافه ظاهری شوهر خود اهمیت دهد چون دوستان او به لباس و سر و شکلش توجه می کنند و تمیزی او نشانه سلیقه و تمیزی همسرش می دانند و همچنین برعکس .
          ۷۳- همه حقوق همسر خود از جمله قیومیت و مدیریتش که الله تعالی براو واجب کرده با کمال رضایت و بدون کوتاهی وطیب خاطر قبول داشته باشد .
          ۷۴- از بدعت در دین و سحر و سحرگری دوری کند چون تباه کننده دنیا و آخرت انسان است و انسان را از دایره اسلام خارج می سازد .
          ۷۵- کارهای داخل خانه تحت کنترل و نظارت زن باشد مثل آماده کردن غذا و پذیرایی از شوهر چون اگر در این کارها به خدمتکاران متکی شود بین مرد و زن جدایی ایجاد میگردد و زندگی مشترک زناشویی از هم می پاشد .
          ۷۶- از مدلهایی که زن را از ارزش او و فرهنگ نیکوی اسلامی خارج می سازد ، دوری نماید .
          ۷۷- زمانیکه همسرش از او ناراحت شد در اسرع وقت ممکن او را راضی نماید تا اینکه مشکل ادامه دار نشود و به عادت تبدیل نشود و کل خانواده را در برنگیرد .
          ۷۸- در درجه اول با شوهر خود اخلاق وبرخورد خوبی داشته باشد بعد با دیگران .
          ۷۹- اینکه همسرش در بین دوستان و همکارانش الگو باشد و زنان دیگر از خوبی و زیبایی اخلاق و کلام و ادب او سخن نمایند .
          ۸۰- به حجاب اسلامی پایبند باشد .
          ۸۱- در لباس و زینت و شکل ظاهری ، خود را به تکلف نیاندازد .
          ۸۲- به دیگران اجازه دخالت در زندگی خود ندهد و اگر مشکلی در زندگی آنها پیش آمد بدون دخالت دوستان و خانواده و نزدیکان ، مشکل را حل کند .
          ۸۳- زمانیکه همسرش به مسافرت رفت برای او دعای خیر و سلامتی نماید و از زندگیش حفاظت نماید و اگر تماس تلفنی داشت از سختی ها و مشکلات با او حرف نزند او را با کلمات زیباخوشحال کند تا او بزود بر گشتن ، تشویق شود .
          ۸۴- در کارهای کوچک و بزرگ با شوهر خود مشورت نماید با این کار بذر اطمینان در بین آنها رشد می کند ، خصوصاً اگر زن صاحب مال و دارایی است بامشورت ، به احترام و اطمینان او در نزد شوهر افزوده می شود .
          ۸۵- به احساس همسر خود احترام قائل شود و از کارها و یا گفتارهایی که همسرش از آن خوشش نمی آید دوری کند.
          ۸۶- همسرش را دوست بدارد و و راستی دوستی خود را آشکار نماید زندگی زناشویی بدون کلمات زیبا و عبارات دلنشین زندگی است که طعم خوشبختی مشترک در آن جایی ندارد .
          ۸۷- با همسرش در مورد خوشبخت%
          در این مورد میتونید با متخصصین کانون مشاوران ایران، مشاوره تلفنی/تخصصی داشته باشید
          ۹۸۲۱۲۲۳۵۴۷۸۳
          موفق باشید

        • مشاور , جولای 2, 2018 @ 6:22 ب.ظ

          قهر کردن یعنی قطع ارتباط. وقتی فردی قهر می کند یعنی نمی خواهد درباره موضوع حرفی بزند و به شما هم اجازه نمی دهد که وارد حیطه مورد بحث شوید. اما واقعیت این است که تا زمانی می شود به یک مشکل پرداخت و آن را حل کرد که هر دو طرف به صحبت درباره آن تمایل داشته باشند.

          چرا افراد به جای صحبت درباره مشکل یا ناراحتی شان، قهر می کنند؟

          همان طور که می دانیم رفتارها در دوران کودکی بیشتر با مشاهده رفتار والدین آموخته می شوند. اگر در الگوهای رفتاری والدین این افراد دقت کنید یعنی از آن ها سوال شود که وقتی پدر و مادرتان با هم دچار مشکل می شدند نتیجه نهایی بحث آنان چه می شد، بیشتر آن ها این طور جواب می دهند که مثلاً پدر یا مادر قهر می کرد و موقعیت را ترک می کرد! همچنین این باور در این خانواده ها ایجاد و تقویت می شود که در بحث و صحبت درباره یک مشکل، همیشه باید یک نفر پیروز شود. در صورتی که در بحث و صحبت کردن درباره مشکلات پیش آمده، برد و باختی وجود ندارد؛ یعنی ممکن است دو نفر مدت ها درباره آن موضوع با هم بحث کنند و در نهایت به نتیجه مشخصی هم نرسند. پس این سوال پیش می آید که هدف این بحث کردن چیست؟ هدف اصلی صحبت کردن درباره یک مشکل، گفتن از احساسات و ناراحتی ها به جای نادیده گرفتن آن هاست.

          گفت وگو کنید

          همیشه سعی کنید درباره مشکلی که با همسرتان دارید، با او صحبت کنید حتی اگر ظاهراً به حرف شما گوش نمی کند. می توانید برای او یادداشتی بگذارید یا پیامکی بفرستید. در ضمن از مردها در بیشتر مواقع انتظار جواب نداشته باشید چون مردها به ندرت به اشتباه خود اعتراف می کنند. شاید علت این که همسر شما قهر می کند این است که فکر می کند نمی تواند در صحبت با شما پیروز شود یا به نتیجه دلخواهش برسد.

          برای این که بتوانید همسرتان را برای صحبت کردن با خودتان درباره مشکلات قانع کنید ابتدا سعی کنید به طور کامل به صحبت های او گوش کنید. در این مرحله از خودتان هیچ دفاعی نکنید یعنی سعی نکنید قضیه را توضیح دهید یا حتی نخواهید از ناراحتی همسرتان با این توضیحات کم کنید. از ناراحت شدن همسرتان نترسید، او هم حق دارد گاهی، حتی به اشتباه ناراحت شود. ابتدا همسرتان باید متوجه شود که شما به حرف های او گوش می کنید. خود این کار یعنی گوش کردن، هنر بزرگی است که افراد کمی قادر به انجام آن هستند. وقتی صحبت های همسرتان تمام شد بهتر است در همان موقعیت چیزی در دفاع از خودتان یا برای حل قضیه نگویید و آن را به موقعیت دیگری موکول کنید و اگر نمی توانید تا آن موقع صبر کنید از همسرتان بپرسید که آیا دوست دارد شما در جواب حرف هایش چیزی بگویید یا نه. اگر خواست برایش توضیح دهید.

          نترسید از این که گاهی در بحث ها محکوم شوید یا همسرتان حرف شما را درست متوجه نشود. باز هم در آینده فرصت این را خواهید یافت که درباره آن حرف بزنید شاید وقتی که هیچ کدامتان عصبانی یا ناراحت نیستید و می توانید خوب به حرف های هم گوش بدهید.

          نشانه اعتماد به نفس پایین

          اگر همسرتان قهر می کند، زود رنج و حساس است یعنی ممکن است رفتاری که بقیه را ناراحت نمی کند او را آزرده خاطرکند چون همیشه در رفتار دیگران به دنبال علایم بی ارزش سازی می گردد یعنی فلانی که این رفتار را انجام داد هدفش توهین به من بود و از این قبیل نتیجه گیری ها و استدلال ها
          – در هر حال ، چه در خفا و چه در آشکار از الله و رسولش اطاعت کند و درستکار باشد .
          ۲- در صورت غیابش از خودش و اموالش نگهداری کند .
          ۳- هرگاه مرد به او نگاه کند خوشحال گردد و آن میسر نمی شود جز به زیباییهای جسمانی و روحی وعقلی ، هر چه زن در شکل ظاهری نیکو و زیباتر باشد ، برای شوهر جذاب تر می شود و بیشتر با او انس می گیرد .
          ۴- از خانه خارج نشود مگر با اجازه شوهر .
          ۵- مرد دوست دارد همسرش را همیشه بشاش و خنده رو ببیند .
          ۶- زن شاکر و سپاسگذار شوهر خود باشد و همچنین شکر گذار الله باشد بخاطر اینکه به او نعمت شوهر ارزانی داده که او را در پاکدامن بودن کمک نموده و بسبب او فرزندانی نصیبش شده و طعم و لذت مادربودن را چشیده است .
          ۷- زمانی که زن چیزی از همسر خود می خواهد ومی ترسد که خواسته اش رد شود ، در وقت مناسب و با اخلاق خوب و با کلمات دل نشین خواسته خود را بیان کند .
          ۸- خوش برخورد و خوش اخلاق باشد .
          ۹- بدون حجاب کامل از منزل بیرون نرود هر چند که شوهر او چندان به امور دینی ملتزم نباشد ، ولی اغلب مردان در برابر زن خود غیرت دارند و نمی خواهند زن آنها در جلو چشمهای مردان بیگانه بدون حجاب ظاهر شود .( مگر مردان بی غیرت )
          ۱۰- زمانی که بین ایشان بگو مگو پیش آمد صدای خود بر همسرش بالا نبرد .
          ۱۱- اگر شوهر تنگدست است صابر باشد و اگر شوهر مالدار است ، شکر گذار باشد .
          ۱۲- شوهر را برای زیارت پدر مادر و دوستانش تشویق نماید .
          ۱۳- خوبیها را دوست بدارد و در خوبی رساندن کوشا باشد .
          ۱۴- خود را به راستگویی زینت دهد و از دروغ پرهیز نماید .
          ۱۵- فرزندان خود را بر محبت الله و رسولش تربیت نماید و همچنین آنها را به احترام و فرمانبری از پدرشان تشویق و تربیت نماید و در مسایلی که شوهر دوست ندارد آنها ر ا همراهی نکند .
          ۱۶- از خشمگین شدن و عکس العمل نشان دادن دوری کند .
          ۱۷- در مقابل شوهرش دیگران را مسخره نکند .
          ۱۸- شخصیتی متواضع و دور از کبر و غرور داشته باشد .
          ۱۹- هنگام خروج از منزل چشم خود را از نگاه به نامحرم حفظ کند .
          ۲۰- دل به دنیا نبندد و خواهان آخرت باشد و دیدار الله را بخواهد .
          ۲۱- در هر حال ، پنهان و آشکار بر الله توکل نماید و آنرا کم نشمارد و مایوس نشود .
          ۲۲- بر عبادتهایی که الله بر او فرض نموده پایبند باشد .
          ۲۳- و به اینکه همسرش بزرگ و آقای اوست معترف باشد (وَأَلْفَیَا سَیِّدَهَا لَدَى الْبَابِ) ۲۵ یوسف
          ۲۴- بداند که حق همسرش زیاد است زیادتر از حق زن بر مرد .
          ۲۵- در اعتراف نمودن به اشتباه خود متردد نباشد بلکه سریع اعتراف نماید و علت اشتباهش را بگوید .
          ۲۶- یاد الله را فراموش نکند و زبان خود را به ذکر الله عادت دهد .
          ۲۷- در همبستر شدن با همسرش با هر کیفیت که خواست ممانعت نکند مگر از پشت که حرام است .
          ۲۸- خواسته هایش مطابق با وسع همسرش باشد و به اندک راضی باشد .
          ۲۹- به جوانی و زیبایی و علم و کار خود مغرور نباشد زیرا همه اینها از بین می رود .
          ۳۰- در نظافت بدن ، لباس ، شکل ظاهری و زیبایی خود کوشا باشد .
          ۳۱- مطیع دستوراتش باشد تا زمانی که مخالف فرمانهای الله و رسولش نباشد .
          ۳۲- اگر چیزی به شوهرش هدیه داد منت نگذارد .
          ۳۳- بدون اجازه همسر خود روزه سنت نرود .
          ۳۴- در غیاب شوهر به هیچ وجه به نا محرم اجازه دخول به خانه اش ندهد مگر با اجازه او زیرا باعث شک و شبه می شود .
          ۳۵- زن دیگری را در برابر شوهر خود توصیف نکند چون خطر بزرگی برای کیان خانواده است .
          ۳۶- متزین به شرم و حیاء باشد .
          ۳۷- دعوت به همبستر شدن را رد ننماید .
          ۳۸- از همسر خود تقاضای طلاق نکند این کار بر او حرام است .
          ۳۹- خواسته های شوهرش را بر خواسته های دیگران مقدم بداند حتی بر خواسته های پدر و مادر .
          ۴۰- لباسی در خانه غیر از خانه شوهر نداشته باشد .
          ۴۱- از اینکه خود را شبیه مردان کند جداً دوری کند .
          ۴۲- همسر خود را به خواندن دعای همبستر شدن یاد آوری نماید .
          ۴۳- اسرار همخوابی و برای دوستانش بازگو و توصیف ننماید .
          ۴۴- همسرش را اذیت نکند .
          ۴۵- مرد دوست دارد با او بازی کنی چنانکه پیامبر به جابر رضی الله عنه می فرمایند : با دختر ازدواج نما که با او بازی کنی و او با تو بازی کند .
          ۴۶- بعد از همخوابی با هم غسل نمایید چون باعث زیاد شدن عهد وپیمان محبت در میان شما می شود . عایشه رضی الله عنها می فرمایند : من با پیامبر از یک ظرف غسل می نمودیم و بضی وقتها برای برداشتن آب ، دست مان به همدیگر برخورد می کرد .
          ۴۷- بدون اجازه شوهر از مال او چیزی نبخشید .
          ۴۸- اگر اخلاق بدی در همسرش می بیند صبر نماید مطمئنا در او اخلاق خوب و زیبای دیگری وجود دارد که اگر طلاق بگیرد در شخص دیگری نخواهد دید .
          ۴۹- عورت خود را بپوشاند مگر برای شوهر خود .
          ۵۰- بداند که شوهرش چه نوع خوردنی و نوشیدنیهایی را بیشتر دوست دارد .
          ۵۱- دیندار باشد و حقوق شوهر و فرزندان و اموال او را رعایت کند در طاعت الله یار او باشد اگر فراموش کرد یاد آور شود اگر سهل انگاری نمود او را تشویق نماید و اگر خشمیگین شد او را آرام نماید .
          ۵۲- مرد باید احساس کند که خیلی برای همسرش مهم است و همسرش به او احتیاج دارد همانطور که به آب و غذا احتیاج دارد ، وقتی مرد چنین احساسی نماید خود را به او نزدیکتر می نماید اما زمانی که احساس کند که زنش او را نادان بحساب می آورد و از او بی نیاز است چه از نظر مادی و چه از نظر فکری ، او هم از زنش خسته و دلتنگ می شود .
          ۵۳- از متذکر شدن اشتباهات و لغزشهای شوهر جدا خودداری نماید بلکه خاطرات خوب و زیبایی که باهم داشته اند یادآور شود .
          ۵۴- به خانواده همسر خود احترام بگذارد و اظهار محبت نماید و در حضور و غیاب شوهر از خانواده او دعوت و پذیرایی نماید تا شوهر احساس کند که زن از آشنایی با خانواده او خرسند می باشد چون بدی با خانواده شوهر مشکلات عدیده ای بوجود می آورد .
          ۵۵- آن چه شوهر می پسندد از لباس و غذا و رفتارها ، همانطور عمل کند و در بدست آوردن علایق شوهر کوشا باشد چون موجب ازدیاد علاقه در بین آنها می شود .
          ۵۶- هنگامی که شوهر از منزل خارج می شود با کلماتی که او دست دارد تا درب منزل بدرقه اش کند این نشانگر نهایت اهتمام و محبت او به همسرش می باشد .
          ۵۷- و موقع بازگشت همچنین با کلمات محبت آمیز و با لبخند به استقبال او برود تا خستگی کار از تن او بدر آید .
          ۵۸- به شوهر خود اظهار محبت نماید چه با اخلاق خود و یا گفتار خود و یا هر روشی که مناسب بداند .
          ۵۹- همسر خود را بر نزدیکترین دوست خود و حتی پدر ومادر خود ترجیح دهد .
          ۶۰- زمانیکه شوهرش حرف می زند ساکت باشد و به او فرصت صحبت کردن بدهد در این صورت مرد احساس می کند که همسرش به او احترام می گذارد .
          ۶۱- از تکرار اشتباه بپرهیزد زیرا تکرار اشتباه موجب کم شدن احترام همسر درنزد شوهرمی شود.
          ۶۲- مرد بیگانه ای را در مقابل شوهر خود تعریف و تمجید د نکند مگر از صفتهای دینی آن شخص . چون با این کار غیرت مرد را بر می انگیزاند و باعث ایجاد مشکلاتی میشود که امکان دارد نظر مرد از زن برگردد .
          ۶۳- اسرار شوهرش را حفظ کند واین امانتی است بر او .
          ۶۴- زمانیکه در کنار شوهرش هست خود را با مجله خواندن یا گوش دادن به رادیو یا تماشای تلویزیون و یا چیزهای دیگر مشغول نسازد تا شوهر احساس کند با تمام وجود با او هستی .
          ۶۵- کم حرف باشد و پر سخن و زیاده گو نباشد همانطور که از قدیم گفته اند اگر سخن نقره باشد سکوت طلا است .
          ۶۶- وقت خود را در کارهایی که به نفع دین و دنیای است صرف نماید . بطوری که وقت فراغتش را به کارهای منفعت دار و سنت پر نماید و از سخن های زیاد و بیهوده و غیبت و نمامی دوری جوید .
          ۶۷- به چیزی که ندارد فخر نورزد .
          ۶۸- پایبند به قرائت قرآن و خواندن کتابهای مفید و اذکار روزانه باشد.
          ۶۹- از بکار بردن زینت و عطر در هنگام خروج از منزل خودداری کند .
          ۷۰- به اجرای دستورات الله و رسولش دعوت نماید اول همسر خود و سپس خانواده و جمع اطرافیان از همسایگان گرفته تا دوستانش .
          ۷۱- از باب احترام به آراء همسر خود ارزش قائل شود .
          ۷۲- به ریخت و قیافه ظاهری شوهر خود اهمیت دهد چون دوستان او به لباس و سر و شکلش توجه می کنند و تمیزی او نشانه سلیقه و تمیزی همسرش می دانند و همچنین برعکس .
          ۷۳- همه حقوق همسر خود از جمله قیومیت و مدیریتش که الله تعالی براو واجب کرده با کمال رضایت و بدون کوتاهی وطیب خاطر قبول داشته باشد .
          ۷۴- از بدعت در دین و سحر و سحرگری دوری کند چون تباه کننده دنیا و آخرت انسان است و انسان را از دایره اسلام خارج می سازد .
          ۷۵- کارهای داخل خانه تحت کنترل و نظارت زن باشد مثل آماده کردن غذا و پذیرایی از شوهر چون اگر در این کارها به خدمتکاران متکی شود بین مرد و زن جدایی ایجاد میگردد و زندگی مشترک زناشویی از هم می پاشد .
          ۷۶- از مدلهایی که زن را از ارزش او و فرهنگ نیکوی اسلامی خارج می سازد ، دوری نماید .
          ۷۷- زمانیکه همسرش از او ناراحت شد در اسرع وقت ممکن او را راضی نماید تا اینکه مشکل ادامه دار نشود و به عادت تبدیل نشود و کل خانواده را در برنگیرد .
          ۷۸- در درجه اول با شوهر خود اخلاق وبرخورد خوبی داشته باشد بعد با دیگران .
          ۷۹- اینکه همسرش در بین دوستان و همکارانش الگو باشد و زنان دیگر از خوبی و زیبایی اخلاق و کلام و ادب او سخن نمایند .
          ۸۰- به حجاب اسلامی پایبند باشد .
          ۸۱- در لباس و زینت و شکل ظاهری ، خود را به تکلف نیاندازد .
          ۸۲- به دیگران اجازه دخالت در زندگی خود ندهد و اگر مشکلی در زندگی آنها پیش آمد بدون دخالت دوستان و خانواده و نزدیکان ، مشکل را حل کند .
          ۸۳- زمانیکه همسرش به مسافرت رفت برای او دعای خیر و سلامتی نماید و از زندگیش حفاظت نماید و اگر تماس تلفنی داشت از سختی ها و مشکلات با او حرف نزند او را با کلمات زیباخوشحال کند تا او بزود بر گشتن ، تشویق شود .
          ۸۴- در کارهای کوچک و بزرگ با شوهر خود مشورت نماید با این کار بذر اطمینان در بین آنها رشد می کند ، خصوصاً اگر زن صاحب مال و دارایی است بامشورت ، به احترام و اطمینان او در نزد شوهر افزوده می شود .
          ۸۵- به احساس همسر خود احترام قائل شود و از کارها و یا گفتارهایی که همسرش از آن خوشش نمی آید دوری کند.
          ۸۶- همسرش را دوست بدارد و و راستی دوستی خود را آشکار نماید زندگی زناشویی بدون کلمات زیبا و عبارات دلنشین زندگی است که طعم خوشبختی مشترک در آن جایی ندارد .
          ۸۷- با همسرش در مورد خوشبختی زندگی مشترک فکر نماید و برای آبادانی خانه کوشا باشد .
          ۸۸- خود را به زینتهایی که جلب توجه می کند و زیبایی بدن او را نشان می دهد در جلوی مردان غیر از شوهر خود زینت ندهد حتی در جلو پدر و برادر زن .
          ۸۹- زمانی که شوهر به او هدیه داد تشکر کند و خوشحالی خود را از بابت آن ابراز دارد حتی اگر چیز با ارزشی نباشد یا مورد پسند ش واقع نگردد بخاطر اینکه ، آن خوشحالی ، محبت او را در نزد شوهر بیشتر می کند و اگر هدیه را پس دهد یا او را بخاطر هدیه نکوهش نماید باعث جدایی و بغض و کینه بین طرفین می شود .
          ۹۰- دارای زیبایی حسی باشد که همان اخلاق نیک است و دارای زیبایی معنوی باشد که همان دینداری اوست . زیرا هرچه زن با اخلاق تر و دیندار تر باشد محبوبتر خواهد یود و عاقبت نیکو تری خواهد داشت .
          ۹۱- سعی کند احساس و طبع شوهرش را بشناسد که در چه موقع خوشحال است در چه موقعی ناراحت است چه وقتی خشمگین است چه وقتی خنده می کند چه موقع گریه می کند بخاطر اینکه اگر این حالات همسرش را بشناسد او را ازبسیاری از مشکلات نجات می دهد .
          ۹۲- او را در مواقع لازم نصیحت و ارشاد و راهنمایی کند تا اینکه مرد از رأی و راهنمایی او استفاده کند چنانکه خیلی از مواقع پیامبر از آراء همسران خود استفاده می نمود .
          ۹۳- با همسرش صمیمی باشد در چیزهایی که همسرش دوست دارد تاخیر نکند و برعکس آن .
          ۹۴- عیب خود را بشناسد و در برطرف کردن آنها کوشا باشد و عیبهایی که شوهر به او گوشزد می کند قبول نماید . امبر مومنین عمر رضی الله عنه می گویند : ( الله رحمت کند کسی را که عیب من را به من بگوید ). و صلاح و خیر و خوبی خانواده در همین است .
          ۹۵- با همسرش با احترام کامل و با قدر دانی تمام ، بر خورد نماید .
          ۹۶- در لباس و در اقوال ودر راه و روش بطور کلی منحصر به فرد باشد و از دیگران تقلید نکند .
          ۹۷- در تمام کارها با واقعیت زندگی کند .
          ۹۸- با رعایت شئونات اسلامی وهمراه با شوهرش تفریح برود وسعی کند خوشحالی و سرور را برای خانواده اش به ارمغان بیاورد .
          ۹۹- کلمات زیبا کلید وارد شدن به قلب است و با گفتن کلمات عاطفی محبت همسرش نسبت به او بیشتر می شود خاصتاً زمانیکه همسرش بداند این کلمات صادقانه و از قلبی همراه با محبت بر می خیزد .

          در این مورد میتونید با متخصصین کانون مشاوران ایران، مشاوره تلفنی/تخصصی داشته باشید
          ۰۲۱۲۲۶۸۹۵۳۴
          موفق باشید

    • مشاور , ژوئن 24, 2018 @ 11:20 ق.ظ

      نحوه ابراز علاقه در افراد، از عوامل مختلفی تاثیر می پذیرد. جنسیت، شخصیت، فرهنگ و آموزه های خانوادگی از جمله عواملی است که می تواند منجر به این شود که افراد به شیوه های مختلفی علاقه خود را نشان دهند. در صورتی که مردی تحت آموزش باورهای سنتی مردانه رشد کرده باشد یا در الگوی والدینی او ابراز علنی عواطف، مرسوم نبوده باشد، ممکن است در رابطه با همسر خویش به آموزه های سنتی و الگوی ارتباطی والدینش وفادار باقی بماند و سعی کند علاقه مندی خود را تنها به شیوه های سنتی مانند تامین نیازهای مادی خانواده و در اولویت قرار دادن شغل و مسائل و مشکلات خانوادگی نشان دهد. بنابراین پیش از هر قضاوتی، این موضوع را مدنظر قرار دهید که همسرتان چگونه شخصیتی دارد؟ آیا فردی درون گراست که به سختی احساسات خود را در هر زمینه ای با دیگران در میان می گذارد؟ آیا در خانواده ای با عقاید سنتی درباره مردان بزرگ شده است؟ رابطه والدین او با یکدیگر چه بوده است و اصولا علاقه مندی را چطور تعریف می کند؟

      درباره خواسته هایتان صحبت کنید
      در مرحله بعد شما می توانید درباره آن چه شما را در ازدواج تان خوشحال تر می کند، صحبت کنید. به خاطر داشته باشید توانایی برقراری یک ارتباط دوجانبه رضایت بخش، یک مهارت است که هر زوجی در صورت تمایل می توانند آن را بیاموزند. اما پیش از آن، لازم است همسرتان را از نیازهای خود آگاه کنید. به شوهرتان بگویید علاقه دارید نظرش را درباره نحوه آراستگی تان اعلام کند. به او بگویید از توجه های کوچکی که به شما می کند، چقدر خوشحال می شوید.

      با کارهای خوبش هیجان زده شوید
      کار دیگری که می توانید انجام دهید این است که هر زمان رفتاری هرچند کوچک انجام می دهد که باب میل شماست، برای مثال قبل از خروج از فروشگاه در را برای شما نگه می دارد، به صورت صریح و مستقیم به او بگویید که از این کارش هیجان زده و خوشحال شده اید. چنین قدردانی هایی ممکن است باعث شود او قدم های بیشتری در این زمینه بردارد. می توانید یک شام رمانتیک در منزل یا رستوران تدارک ببینید و در شرایط مناسبی، از نوع رابطه ای که مشتاق آن هستید به طور صریح و مستقیم صحبت کنید. به خاطر داشته باشید حتما از کارهای خوبی که به شیوه خودش نیز انجام می دهد، قدردانی و تشکر کنید تا او گمان نکند آن چه انجام می دهد برای شما ارزشی نداشته است.

      اگر شوهرتان به تازگی تغییر کرده…
      در صورتی که همسرتان پیش از این، به گونه دیگری رفتار می کرده است، سعی کنید علت رفتار او را درک کنید. آیا میزان کار ایشان افزایش یافته است؟ مشکلی کاری یا خانوادگی مطرح است؟ گاه استرس و مشکلات زیاد، برخی مردان را ساکت و گوشه گیر می کند. در چنین حالتی سعی کنید با همسرتان همراه شوید و از او حمایت کنید. در صورتی که دلیل تغییر رفتار او را متوجه نمی شوید، این موضوع را با او مطرح و نگرانی تان را به صورت غیرخصمانه و غیرقضاوت گرایانه بیان کنید. شما می توانید در این زمینه از یک متخصص زوج درمانگر بهره مند شوید.
      توقع شما از همسرتان برای ابراز علاقه و مهرورزی زیاد نیست. این یک تمایل و گرایش طبیعی است. همه انسانها نیاز دارند مورد عشق و محبت همسرشان قرار گیرند, دوست بدارند و دوست داشته شوند. این نیاز یعنی “نیاز به عشق و محبت” همانطور که همه می دانند در خانمها بیشتر از آقایان است. در واقع بعضی از نیاز ها در زنان بیش از مردان است و بالعکس. مثلا نیاز مردان به رابطه جنسی, عزت نفس و قدرت بیش از زنان است و جالب است که نیاز به عشق و محبت هم در زنان بر عزت نفس و رابطه جنسی می چربد.
      نتیجه اینکه بعضی از نیازها در زن و مرد نسبت به نیازهای دیگر در اولویت هستند. بنابر این, انتظار شما یک انتظار طبیعی است اما اینکه بخواهید جدا شوید کار اشتباهی است. اینکه شما سعی و تلاش زیادی کرده اید تا شوهرتان ابراز علاقه کند اما موفق نشده اید دلیل نمی شود که هیچ فایده ای ندارد و نمی توان در این مرد تغییری ایجاد کرد. چون این کار یک کار تخصصی است. یک روانشناس می تواند تغییرات مطلوبی را در شوهرتان ایجاد کند تا ایشان هم به شما ابراز احساسات کند. بزرگترین ضعف همسر شما ضعف در هوش عاطفی یا Emotional Intelligence (EQ) است. افرادیکه در هوش عاطفی قوی هستند به راحتی می توانند احساسات و عواطف خود را کنترل و یا ابراز کنند. آنها نه تنها می توانند احساسات و عواطف خود بلکه می توانند احساسات و عواطف دیگران را هم کنترل کنند. خوشبختانه هوش عاطفی (EQ) بر خلاف هوش عقلانی (IQ) قابل رشد, آموزش و یادگیری است. و همسر شما می تواند طی ۴ الی ۸ جلسه مهارتهای مربوط به هوش عاطفی را از یک روانشناس با تجربه یاد بگیرد و این ضعف خود را بر طرف کند. چون همانطور که گفتم نیاز به دوست داشتن و دوست داشته شدن یک نیاز اولیه و فطری است. اما راه و روش می خواهد. همچنین شما را به شماره مجله کیوسک آگوست ۲۰۱۳, ارجاع میدهم که در آن مقاله ای را در باره افزایش “هوش عاطفی” نوشته ام. اما فعلا چند نکته را برای حل مسئله شما بیان میکنم امیدوارم موثر باشد.
      ۱- از این به بعد دست از اتنقاد از همسرتان بردارید:
      از نظر روانشناسان زناشویی, ما اصلا انتقاد سازنده نداریم; انتقاد کلا رنج آور و آزارنده است و پیامش اینست که تو اشتباه کردی, تو افکارت, رفتارت و احساساتت غلط است و تو بدی. وقتی انتقادهای شما هر روز و هفته تکرار می شود این تفکر در همسرتان شکل می گیرد که آدم خوبی نیست. او به این نتیجه میرسد که: من بدم و این اندیشه من بدم, یک اندیشه خطرناک است. روزی که شوهرتان باورش شود که یک انسان سرد و بی عاطفه است آن روز نقطه سقوط او (از نظر احساسی و عاطفی) است. پس بدست خودتان این احساسات را از بین نبرید.
      جان دیویی استاد بزرگ تعلیم و تربیت در امریکا, می گوید:
      ” اگر اربابی رعیتی داشته باشد پاک و صادق, و هر روز به او بگوید: دزد, بالاخره آن رعیت دزد خواهد شد”
      پس اگر هر روز با زبان و رفتارتان به همسرتان بگویید که تو سردی, تو بی عاطفه ای, تو گرم نیستی, چرا محبت نمی کنی؟ چرا احساساتت را پنهان می کنی به دست خودتان گور احساسات و عواطف همسرتان را کنده اید. او باور می کند که آدم بی احساسی است. در حالیکه شوهر شما دارای احساسات هست اما یا یاد نگرفته که آنها را ابراز کند و یا اینکه یاد گرفته اما به دلیل شرم و خجالت, قادر به ابراز احساساتش نیست. مادری میگفت باور کنید آقای دکتر من عاشق بچه هایم هستم میدانم که آنها به محبت من احتیاج دارند, دوست دارم به آنها محبت کنم و دلم هم برای آنها کباب میشود اما هر کاری می کنم متاسفانه نمی توانم محبتم را به آنها ابراز کنم. این یک مشکل بزرگ است. اینکه انسان دوست دارد اما نمی تواند احساساتش را بروز دهد یک درد است. خانمی می گفت من از جمله : ما قربونتون می ریم متنفرم. چرا؟ چون همسرش به دلیل خجالت از بیان جمله دوستت دارم می گفت: ما قربونتون میریم. خانم هم معتقد بود بجای این جمله خوب شما هم میتونی مثل من بگویی دوستت دارم. آقای دیگری می گفت من به همسرم می گویم: ما شما را دوست داریم و خانمم هم به تمسخر می گفت مگه شما چند نفرید؟
      خوب می بینید که خیلی از مردها دوست دارند به همسرشان بطور مستقیم بگویند: دوستت دارم اما به دلایلی مثل نداشتن مدل خوب در این زمینه, خجالت و…..نمی توانند مجبتشان را ابراز کنند.
      همسر شما هم می داند که باید عشق و محبت خود را ابراز کند اما مشکل او دانستن نیست مشکل او نتوانستن است. بنابر این باید به او کمک کرد تا قادر به بیان احساساتش بشود.
      ۲- دوم اینکه خودتان یک مدل بسیار خوب از ارائه عشق و محبت به او و خانواده ۴ نفره تان باشید:
      ۴۰ روز بدون هیچ چشمداشت و انتظاری از همسرتان یک طرفه به نیازهای عاطفی او پاسخ دهید. دقت کنید چه می گویم؟ می گویم بدون هیچ انتظار و توقعی برای جبران با تلافی کردن محبتهای شما از سوی همسرتان. چون شوهر شما دقیقا متوجه می شود که وقتی شما دارید محبت می کنید, آیا دارید معامله میکنید؟ یا اینکه, محبتتان یک محبت بی چشمداشت است؟ پس خالصانه, بی چشمداشت و بدون هیچ انتظار بازگشتی شروع کنید به محبت کردن.
      ۳- سوم اینکه بخشهایی از رفتار همسرتان را که حاکی از ابراز محبت به شماست را به خوبی مورد توجه و تقویت قرار دهید:
      مثلا بجای اینکه صحنه هایی از زندگیتان را یادآوری کنید که حاکی از سردی و بی تفاوتی ایشان است بالعکس شما صحنه هایی از زندگی و روابطتان با او را Highlight و برجسته میکنید که او (حتی ذره ای) به شما ابراز علاقه کرده است. در واقع بجای سرزنش, توبیخ, انتقاد و تحقیر و تضعیف, تقویت کنید. بجای اینکه بگویید تو بلد نیستی محبت کنی یا چرا محبت نمی کنی؟ به این مثالها توجه کنید:
      الف: “اون روز که داشتیم تلویزیون تماشا می کردیم وقتی کنارم نشستی و با موهایم بازی میکردی خیلی حس خوب و قشنگی داشتم. احساس شیرینی بود. یک احساس خیلی جالب همراه با آرامش.
      ب: روز ۴ شنبه که می خواستیم بریم بیرون وقتی به خاطر من لباس مورد پسند منو پوشیدی خیلی خوشم اومد. احساس کردم برای من ارزش قائلی و به نظراتم اهمیت می دی.
      ج: اون روز توی مهمونی وقتی جلوی همه مهمانها برایم میوه پوست کندی خیلی ذوق کردم. جالب بود. همه دهنشون باز مونده بود. چون تو آدم جدی ای هستی یه همچین حرکاتی باعث تعجبشون شده بود. منم واقعا ممنونم که جلوی همه سرافرازم کردی.
      د: دیشب که می خواستیم بریم بیرون تو به خاطر من خیلی معطل شدی اما صبر کردی و لام تا کام هیچ حرفی نزدی, تا من هم حاضر بشم از صبر و تحملی که داشتی واقعا ممنونم.
      و: در مهمانی دیشب منزل دوستت خیلی سر سفره منتظر من نشستی تا منم بیام با هم غذا بخوریم خیلی جالب بود که تا من نیومدم سر سفره, شما لب به غذا نزدی. همه تعجب کرده بودند. منم خیلی با اینکارت تو دلم ذوق می کردم و به قولی پز می دادم. از این رفتارت خیلی لذت بردم واقعا ممنونم”
      با این روش دیگر به همسرتان نمی گویید که تو بدی؛ بلکه میگویید تو خوبی اما دلم میخواهد خوبتر باشی. این خیلی زیباتر و موثرتر است.
      نکته دیگر اینکه وقتی شما به همسرتان محبت میکنید در واقع به نیمی از نیاز خودتان هم پاسخ میدهید زیرا ما بعنوان یک انسان, هم دوست داریم محبت کنیم, هم محبت ببینیم. (نیاز به دوست داشتن و دوست داشته شدن)
      ۴- چهارم اینکه شیوه ابراز محبت در مردان و زنان متفاوت است. ما ۳ نوع استراتژی عشقی داریم:
      الف- استراتژی کلامی: ابراز احساسات از طریق کلام و زبان
      ب‌- استراتژسی لمسی: ابراز احساسات از طریق نوازش, در آغوش کشیدن و …
      ج‌- استراتژی عملی و چشمی: ابراز احساسات از طریق انجام کارهای عملی مثل مسافرت و گردش و رستوران بردن, خانه و ماشین بنام زدن یا کادو خریدن و هدیه دادن و…
      همانطور که می دانید مردها بیشتر استراتژی دوم و سوم یعنی محبت لمسی و عملی را می پسندند. لذا اگر مردی در انجام امور منزل به همسرش کمک میکند یا حتی وقتی در حال تلاش برای کسب معاش است به زعم خودش در حال محبت کردن به شما و خانواده اش است. اما اشتباه بسیاری از خانمها و آقایان اینست که فقط محبتی را که خودشان می پسندند محبت میدانند.
      ۵- از افتادن به دام ” فیلتر ذهنی ” اجتناب کنید:
      فیلتر ذهنی یک “تفکر غیر منطقی” است که در آن ما فقط و فقط ضعفهای همسرمان را می بینیم و توجهی به دهها صفت خوب او نمی کنیم. همانطور که فیلتر, کارش گرفتن تفاله ها و بدیهاست, گاه مغز انسان هم تنها به نقطه ضعفها, کمبودها و اشتباهات آدمها تمرکز میکند و از آن بدتر اینکه آنها را درشت میکند و در ذهنش فاجعه می سازد. قطعا همسر شما دهها صفت خوب هم دارد که خوب است به آنها هم توجه کنید. تمام خوبیهایی را که طی ۸ سال زندگی در حق شما انجام داده یادداشت کنید. صفات خوبش را بنویسید و به او هدیه دهید. از صفات خوبش یک کلیپ ویدیویی بسازید و به او هدیه دهید. همه اینها را انجام دهید نه برای اینکه او هم متقابلا انجام دهد هر چند او خودبخود جبران خواهد کرد اما شما “کار خوب” را, بخاطر خود” کار خوب” انجام دهید. محبت کردن خوب است. زیباست چه همسر شما تلافی کند یا نکند. شما سعی کنید بهترین همسر دنیا باشید.
      همیشه در زندگی بنا را بر تقویت همسرتان و خانواه بگذارید.
      ۶- از نیاز کاذب اجتناب کنید:
      این یک واقعیت است که شما به عشق و محبت همسرتان احتیاج دارید اما نیاز شما به عشق و محبت همسرتان مثل نیاز به اکسیژن و آب و غذا نیست. طوری در ذهنتان حرف میزنید که گویی بدون نیاز به محبت او نابود میشوید. چه بسیار انسانهایی که در طی سالهای زندگی نه محبت پدر و مادر دیده اند نه محبت همسر اما توانستند روحیه شاد و سالمی داشته و به پیشرفتهای چشمگیری هم نائل شوند. بنابراین نیاز به عشق و محبت را تا حد اکسیژن و آب و غذا در خودتان بالا نبرید. همه ما نیاز به توجه و محبت عزیزانمان داریم اما اینطور نیست که بدون محبت آنها بمیریم. بعلاوه وقتی شما به همسرتان محبت میکنید خودتان هم به بخشی از نیازهایتان که نیاز به دوست داشتن است پاسخ می دهید. حتما بعد از ۲ ماه که روی خودتان کار کردید همسرتان را هم ترغیب کنید تا نزد یک روانشناس برود. قطعا او هم دلایلی برای رفتارهایش دارد که با ریشه یابی درمان خواهد شد. مشکل شما مشکل سخت و پیچیده ای نیست که بخواهید از همسرتان جدا شوید.
      ۷- ملاک درونی بجای ملاک بیرونی:
      توجه و محبت همسرتان را با لیاقت و عزت داشتن مساوی ندانید. شما انسان با ارزشی هستید, مادر ۲ فرزند هستید و از همه مهمتر همینکه انسان هستید با ارزش اید. برای با ارزش بودن ما همین بس که ما انسانیم. بنابراین چه همسرتان شما را تحویل بگیرد و محبت بکند و چه محبت نکند و تحویلتان نگیرد شما به هزار و یک دلیل انسان با ارزشی هستید. اینکه ما عزت نفس خودمان را مشروط به توجه و محبت دیگران بکنیم اشتباه محض است. انسانها باید در درون احساس ارزشمندی کنند. ما نباید عزت نفسمان وابسته به رفتارهای دیگران باشد. اگر ما عزت نفسان وابسته به رفتارهای دیگران باشد برای عزت نفس یک ملاک بیرونی داریم که از دست ما خارج است چون هر لحظه هر کسی ممکن است با ما یک رفتار نامحترمانه و آزارنده داشته باشد.در نتیجه ما باید یک ملاک درونی برای عزت نفس داشته باشیم و از اعماق وجودمان و در درونمان احساس لیاقت کنیم. خودتان را به “به به” و “اُه اُه” دیگران وابسته نکنید بلکه در درون احساس لیاقت و ارزشمندی کنید
      در این مورد میتونید با متخصصین کانون مشاوران ایران، مشاوره تلفنی/تخصصی داشته باشید
      ۰۲۱۲۲۶۸۹۵۵۸
      موفق باشید

  • سعید , ژوئن 28, 2018 @ 9:24 ب.ظ

    با سلام پسری ۳۱ ساله هستم که مدتی با دختری ۲۲ ساله آشنا شدم و با ایشان و مادرشون در خصوص خواستگاری رفتن صحبت کردم. اما متاسفانه پدرشون بخاطر وابستگی شدید به دخترشون، به هیچ وجه حاضر نیستن نه من نه هیچ پسر دیگه ای رو بعنوان خواستگار قبول کنن. حتی از نفوذ افراد تاثیر گذار هم استفاده کردم اما اثربخش نبوده. من و این دختر خانم از هر نظر همدیگر رو پسند کردیم و خونواده من و مادر ایشون هم کاملا راضی هستند اما مشکل ما فقط پدر ایشون هستن. خواهش میکنم راهنمایی کنید که من باید چکار کنم.

    • مشاور , ژوئن 29, 2018 @ 10:48 ق.ظ

      با سلام
      دوست عزیز
      بینید اگر واسطه هم جواب نداده مهم مطرح کردن خواست این دختر خانم است و مساله بعدی ..اینکه همسر ایشون یعنی مادر دختر خانم باید صحبت کنند چون حرف پدر ایشون اصلا منطقی تداره ایشون تا کی می خوان خب این شرایط رو حفظ کنند ..
      نمی تونن که دخترشون رو تا اخر عمر نگه دارند پس دختر ایشون باید بتونه ۷ودش صحبت کنه و حرفش رو بزنه و اجازه نده که این رفتار باعث بشه زندگی موفق رو تجربه نکنه
      به هر حال اکنون بحث شما به عنوان خواستگار نیست بخث به طور کل است که این دختر خانم بتونه به درستی خانواده رو قاتع کنه که خودش هم تمایل داره ازدواج کنه و فکر می کنه به حدی از پختگی رسیده که تصمیم بگیره البته گاهی برخی چدرها عنوان می کنند که مثلا از شرایطی راضی نیستند ولی به محض اینکه زمانی می گذرد طبیعتا رضایت خاطر پیدا می کنند منتهی هم گذر زمان و هم اینکه چقدر طرف مقابل از نظر پدرها فردی قابل قبول است مساله بسیار حائز اهمیتی است که باید توجه داشته باشید ..
      امیدوارم موفق باشید ..و بتوانید زندگی موفقی داشته باشید ولی وقتی پدری تا این حد به دخترش وابست۶ است مهم ترین نکته مطرح کردن منطقی خواست از طرف خو دختر است و اینکه بگوید اگر واقعا علاقه وجودددارد اجازه دهد که زندگی مستقلی را تجربه کند در هر صورت امیدوارم خوشبخت باشید
      در این مورد میتونید با متخصصین کانون مشاوران ایران، مشاوره تلفنی/تخصصی داشته باشید
      ۰۲۱۸۸۴۱۹۸۳۲
      موفق باشید

    • مشاور , ژوئن 29, 2018 @ 10:50 ق.ظ

      اصرار به ازدواجی که والدین رضایتی ندارند معمولا سرانجام خوبی نخواهد داشت،پس بهتر است با روش های اصولی و منطقی این موضوع را قبل از مرحله خواستگاری و یا بعد خواستگاری حل کنیم،تا در ادامه زندگی با مشکلات سلیقه ای و مخالفت های بیجا و نا بخردانه مواجه نشویم.

      ازدواج و خواستگاری
      یکی از مشکلاتی که جوانان با آن درگیر هستند و در مرحله خواستگاری و انتخاب، آنها را با مشکل مواجه کرده است،مساله عدم رضایت از سوی پدران دختر خانم ها می باشد، نا گفته نماند که بعضی از تفکرات و عدم رضایت ها منطقی است،و برخی نه.به هر حال این مسائل باید روشن و بررسی شود.
      والدین خواستگار خصوصا پدر آقا پسر می تواند به طور خصوصی با پدر دختر خانم صحبتی بکند و دلایل عدم رضایت و مخالفت را بشنود،چه بسا مسائل و مواردی باشند که بعد از صحبت حل و رفع شود.
      اصرار به ازدواجی که والدین رضایتی ندارند معمولا سرانجام خوبی نخواهد داشت،پس بهتر است با روش های اصولی و منطقی این موضوع را قبل از مرحله خواستگاری و یا بعد خواستگاری حل کنیم،تا در ادامه زندگی با مشکلات سلیقه ای و مخالفت های بیجا و نا بخردانه مواجه نشویم.
      در همین باب(عدم رضایت پدر دختر خانم)در مرحله خواستگاری نامه ای از انجمن به دست ما رسیده که در اینجا مطرح می کنیم:
      سلام/من مشکل بزرگی دارم ،به خواستگاری دختری رفتم که پدرش راضی به ازدواج با من نمی شود، پدر ایشان بسیار آدم بزرگوار و خوبی است، من هم هیچ مشکلی ندارم تا جایی که می دانم همه به خوبی ازمن یاد می کنند، حالا نمی دانم چرا پدرایشان مخالف است، این را می دانم پدرایشان قبلا هیچ آشنایی با اخلاق و رفتار من ندارد، نمی دانم چگونه و با چه راهی پیش بروم؟! که اعتماد ایشان را بدست بیاورم از انتخابم کاملا مطمئن هستم و هندی بازی و از این نوع احساسات به خواستگاری نرفته ام، لطفا بنده را راهنمایی کنید هر راه مناسب و معقولی دارید بفرمایید خیلی مشتاق هستم.
      پاسخ:
      شما بهتر است این روند خواستگاری را با خانواده پیش ببرید،خودتان صلاح نیست،اقدام خاصی را انجام بدهید.
      از این رو شما بایستی با پدر تان این قضیه را مطرح کنید تا با پدر این دخترخانم به صورت خصوصی یا با خواستگاری رسمی موضوع را مطرح و حل و فصل کنند.
      ویا اگر کسی را که معتمد هست با اجازه پدرتان به عنوان واسطه خیر این موضوع را پیگیری کند.
      دلایل مختلفی در عدم رضایت ایشان شاید مطرح باشد،مثلا:شرایط شغلی،خانوادگی و… چندین دلیل دیگری که باید بزرگترها بیاییند و موضوع را بررسی کنند،همین طوری به صورت حدسی نمی توان اصل موضوع را مطرح و پیگیری کرد اما با بررسی و شنیدن دلایل طرف مقابل می توان تصمیم گرفت،شما هم نباید این قدر به خودتان مطمئن باشید و انتظار داشته باشید که حتما نسبت به شما جوابشان مثبت باشد،نه، این طوری نیست به هرحال آنها هم برای خودشان یک مصلحت ها و ملاک هایی در نظر گرفته اند چه بسا منطقی هم باشد، از این رو شما زمینه خواستگاری و صحبت بزرگان و ریش سفیدان را انجام بدهید،اگر به توافق رسیدید که ان شاء الله مبارکه،در غیر این صورت به گزینه دیگری فکر کنید، و اصرار بیش از حد هم نداشته باشید،وقتی شرایط ازدواج مهیا (با تمام تلاش و تدبیر) نمی شود یعنی در حقیقت مصلحتی در این کار نیست.
      به هر حال مسلما با عدم رضایت والدین،زندگی سخت و چه بسا با مشکلات بیشتری همراه می شود،پس بهتر است تا حد امکان رضایت والدین فراهم شود.
      در این مورد میتونید با متخصصین کانون مشاوران ایران، مشاوره تلفنی/تخصصی داشته باشید
      ۰۲۱۸۸۴۱۹۸۳۲
      موفق باشید

  • ata , ژوئن 29, 2018 @ 1:17 ب.ظ

    سلام وقت بخیر
    پسری هستم ۳۱ ساله دارای کارشناسی ارشد با شغل نسبتا خوب. که با تازگی با دختری دارای مدرک کارشناسی ارشد و هم سن خودم و حتی ۶ ماه بزرگتر اشنا شده ام و ۳ جلسه همدیگر را دیده ایم
    با صحبت های اولیه مشخص شد که به قول معروف هم کفو هستیم و حتی وضیعت درامدی خانواده انها از ما بهتر است
    و به نظر زن زندگی می اید ولی تنها نکته منفی همین اختلاف سنی و اینکه ایشون از نظر ظاهری ایده آل من نیست( تاکید می کنم که زشت نیست فقط اونی که من میخام نیست) به این صورت که تو برخورد اول به دل من ننشست ولی وقتی صحبت می کنیم میشه گفت که ظاهر ایشون فراموشم میشه
    ایا این موارد ممکن است در اینده مشکل ساز شود

    • مشاور , جولای 2, 2018 @ 6:31 ب.ظ

      روانشناسان با تحقیق روی روابط زوج‌های جوان به این نتیجه رسیده‌اند مردانی که چهره‌ای زیباتر از همسرشان دارند بیشتر احتمال دارد طی زندگی احساس نارضایتی کنند و نسبت‌ به زندگی زناشویی‌شان چندان احساس خوبی نداشته ‌باشند و حتی در مواردی احساس منفی هم داشته‌باشند.
      راستش وقتی ما هم با این عبارت مواجه شدیم، کمی تردید کردیم و گمان بردیم که احتمالا نتیجه این تحقیق تنها ناشی از باورهای عامیانه است، اما با کمی جست‌وجو به این نتیجه رسیدیم که موضوع علمی است تا حدی که مقاله‌هایی با این مضمون در مجلات علمی معتبر به چاپ رسیده‌است. ما هم سراغ همین مقالات رفتیم و با استفاده از آنها این مطلب را برای شما تدوین کردیم.

      در واقع در همه آنها دانشمندان متفق‌القول بودند که در یک ازدواج موفق یا باید زن زیباتر باشد یا مرد و زن از نظر زیبایی در یک حد باشند اما بی‌گمان دلایل آنها خواندنی است.

      تاریخ شهادت می‌دهد
      در زوج‌هایی که خانم زیباتر است، معمولا هر دو طرف از زندگی​شان خرسند‌تر هستند. این نتیجه پژوهشی است که در ژورنال روانشناسی خانواده انگلستان در امسال منتشر شده و در آن آمده‌ است که طی تاریخ و فرایند تکاملی بشر نیز خانم‌ها هنگام انتخاب همسر کمتر به ظاهر او توجه می‌کردند و در عوض قدرت باروری همسرشان برایشان در اولویت بود اما مردها اینگونه نبودند آنها به‌دنبال همسری می‌گشتند که بتوانند در او جوانی، سلامت و زیبایی را بیابند تا فرزندان​شان سالم‌تر و زیباتر شوند. البته یک‌بار دیگر در سال ۱۹۷۹ روانشناسی به نام دکتر هوک نیز ضمن تحقیقاتش متوجه شد در ازدواج‌هایی که خانم زیباتر از مرد است احتمال شکست کمتر است البته این به این معنا نیست که اگر مرد خوش‌تیپ و زیباتر از زن باشد حتما رابطه ناموفق خواهد بود اما در سال‌های اخیر بار دیگر دانشمندان این تحقیقات را تکرار کرده‌اند.

      زیبایی سلیقه‌ای هم استاندارد دارد
      شاید در مرحله اول بگویید زیبا دیدن تنها یک امر سلیقه‌‌ای است و هر فردی بنا به سلیقه خودش یک نفر را زیبا می‌بیند یا زشت اما به هر صورت نمی‌توان منکر وجود برخی از استانداردهای رایج شد، استاندارهایی که در همه دنیا به‌عنوان معیارهای زیبایی تعریف می‌شوند مثل چشمان درشت،‌ صورت معصوم و بچگانه، صورت متناسب که همه اجزا در هماهنگی با هم باشند و…

      ازدواج با زنان بسیار زیبا یعنی…
      گروهی از دانشمندان در دانشگاه لیور‌پول ۱۰۰عکس از زنان را بررسی کرده‌اند؛ بعضی از این زوج‌ها تنها چند ماه با هم زندگی کرده‌ بودند و بعضی دیگر چند سال. محققان ویژگی‌های ظاهری هرکدام از این زن‌ها و مردها را به ترتیب فهرست کردند تا بتوانند بهتر آنها را با هم مقایسه کنند. migna.ir نتیجه به دست آمده از تحقیقات در ژورنال علمی روانشناسی اجتماعی و شخصیتی منتشر شد که در آن آمده‌است اگر مرد خیلی خوش‌تیپ باشد عاملی برای ناپایداری ازدواج نیست ولی اگر زن خیلی زیبا باشد تا حدی که زیبایی او بیش از اندازه به چشم آید، احتمالا ازدواج با دوامی نخواهد داشت. زن‌های خیلی زیبا گاهی این جسارت را دارند که به راحتی ازدواج‌ها را ترک کنند.

      ازدواج موفق یعنی همسان‌گزینی
      گروهی از دانشمندان انگلیسی تحقیقات خود را روی انتخاب زوج توسط افراد مختلف متمرکز کرده‌اند، سؤال اصلی آنها در این تحقیق این بوده‌است که آیا افراد هنگام انتخاب زوج بیشتر به‌دنبال کسانی هستند که شبیه خودشان باشند؟ آنها در ضمن تحقیق به جواب مثبت رسیدند و اعلام کردند افراد تمایل دارند با شخصی مانند خودشان ازدواج کنند و حتی با این نتیجه، ازدواج‌های آنجلینا جولی را توضیح می‌دهند، آنها می‌گویند به همین دلیل است که ازدواج او با جانی لیمیلر و بیلی باب تورنتون بسیار کوتاه و کمتر ۲ سال بوده ‌است ولی در عوض ازدواج او با براد پیت یعنی یکی از معروف‌ترین چهره‌های حال حاضر دنیا بیشتر از ۶ سال است که دوام پیدا کرده ‌است.

      واقعا زیبایی چقدر مهم است؟
      این تحقیقات نشان می‌دهد که انسان های با ظاهر بسیار زیبا به سمت هم جذب می‌شوند و وقتی با هم ازدواج می‌کنند، زندگی خانوادگی​شان بسیار عالی خواهد شد اما از آنجا که این تحقیقات بیشتر روی زوج‌های جوان انجام شده ‌است می‌تواند نشان‌دهنده این باشد که زیبایی مطلق در مراحل اولیه رابطه اهمیت دارد. اما نقش زیبایی ظاهری در دوام بیشتر ازدواج و در سنین پیری تقریبا همچنان یک راز است. البته یک تحقیق جدید نشان می‌دهد ظاهر بعد از آن جذب شدن اولیه هم همچنان دارای اهمیت است اما به طریقی متفاوت.

      عمر ازدواج آنها کوتاه است
      در تحقیق ذکر شده زوج‌هایی که مرد ظاهر بهتری نسبت به زن داشت، هر دو طرف چندان حمایت‌کننده نبودند. یکی از محققان این تحقیق می‌گوید که زن‌ها معمولا درجه حمایتی که از طرف مرد دریافت می‌کنند را به‌خود او منعکس می​کنند.
      مردی که ظاهر پایین‌تری نسبت به زن خود دارد، چیزی بیشتر از آنچه انتظارش را داشته در اختیار دارد به همین دلیل همه تلاشش را می‌کند تا آن رابطه را پابرجا نگه دارد. مردهایی که ظاهر بهتری نسبت به همسران خود دارند، ممکن است تعهد کمتری داشته باشند و این ممکن است باعث کمتر بودن عمر ازدواج آنها شود.

      تفاوت معیارهای خانم‌ها و آقایان
      از آنجا که خانم‌ها دنبال مردی برای زندگی هستند، ممکن است کسی را انتخاب کنند که از نظر ظاهری پایین‌تر از آنها باشد و حتی تحقیقات جدید نشان می‌دهد که ازدواج‌هایی که در آن زن از نظر ظاهری بهتر از مرد است، بسیار پردوام‌تر و مثبت‌تر است.
      تصور محققان از دلیل آن، این است که مردها اهمیت زیادی به زیبایی می‌دهند و به زیبایی زن بسیار سریع واکنش نشان می‌دهند در حالی که خانم‌ها بیشتر می‌خواهند همسری داشته باشند که به خوبی از آنها حمایت کند، قابل اطمینان باشد و توان تامین خانواده را داشته‌باشد. محققان قبول دارند که مسئله زیبایی بسیار شخصی و نسبی است اما تحقیقات نشان می‌دهد که استانداردهای عمومی برای زیبایی وجود دارد مثل چشمان درشت، داشتن صورت متقارن و بینی کوچک و…

      روند تحقیق چگونه بود؟
      این تحقیق در دانشگاه تنسی ایالات‌متحده روی گروهی از زوج‌های همان کشور انجام شده ‌است.
      انتخاب زوج‌ها بر چه اساس بوده ‌است؟
      تیم تحقیقاتی روی ۸۲ زوج کار کردند؛ زوج‌هایی که طی ۶ ماه قبل ازدواج کرده و حدود ۳ سال قبل از ازدواج با هم آشنا شده‌ بودند. شرکت‌کننده‌های تحقیق بین ۲۰ تا ۲۵ سال داشتند. محققان گفت‌وگوی هر زوج در مورد یک مشکل شخصی را به‌مدت ۱۰ دقیقه فیلمبرداری کردند. migna.ir فیلم‌ها بعدا از این جهت ارزیابی شد که آیا زوج‌ها درمورد مشکلشان یکدیگر را حمایت می‌کردند و پشت هم را داشتند یا نه؟ این مشکلات مسائلی از قبیل تصمیم به داشتن تغذیه سالم‌تر،شروع یک کار جدید و ورزش بیشتر را شامل می‌شد.

      رتبه‌بندی زوج‌ها
      یک شوهر منفی احتمالا در چنین موقعیتی می گوید، این مشکل توست و خودت باید حلش کنی. اما یک شوهر مثبت خواهد گفت: من با توام، کاری از دستم برمیاد برات انجام بدم؟
      یک گروه از محققان زیبایی‌های ظاهری هر زوج را بین یک تا ۱۰ کدگذاری کردند که عدد ۱۰ بهترین و کامل‌ترین ظاهر را نشان می‌داد. تقریبا در یک‌سوم زوج‌ها، زیبایی زن‌ها بیشتر بوده، در یک‌سوم زیبایی مرد بیشتر بوده و سایر زوج‌ها ظاهری تقریبا هم ردیف داشتند.

      نتیجه تحقیق
      به‌طور کلی، در مواردی که زن ظاهر بهتری نسبت به مرد داشت، زن و مرد مثبت‌تر رفتار می‌کردند.نتیجه این تحقیق بسیار منطقی به‌نظر می‌رسد؛ چراکه باورهای عمومی نشان می‌دهد که مردها حساسیت زیادی به زیبایی خانم‌ها دارند و زن‌ها بیشتر به قد و درآمد مردها اهمیت می‌دهند.

      زیبایی ظاهری از اهمیت زیادی برای برخی دختران و پسران جوان برخوردار است و تاکید آن ها روی این مسئله باعث چشم پوشی آن ها از دیگر ملاک های ازدواج موفق خواهد شد. قیافه به مرور زمان برایتان عادی خواهد شد این خلق و خو و رفتار همسرتان است که یک عمر روی زندگی زناشویی شما تاثیر خواهد گذاشت.

      اهمیت دادن به زیبایی ظاهری در ازدواج تا حدی عاقلانه و قابل درک است اما نباید به عنوان اولویت و ملاک اصلی در انتخاب همسر مورد توجه قرار گیرد.
      در هنگام ازدواج و انتخاب همسر یکی از مسایلی که مورد توجه افراد است قیافه ظاهری فرد مقابل می‌باشد. برخی از افراد به زیبایی ظاهری در ازدواج اهمیت بسیاری می‌دهند و برخی دیگر معتقدند تیپ و قیافه به مرور زمان عادی می‌شود و لذا ملاک مهمی در ازدواج نیست. برای بررسی بیشتر این موضوع با ما همراه شوید.

      زیبایی ظاهری در ازدواج چقدر اهمیت دارد؟

      یکی از عواملی که پسر و دختر بدان توجه خاص دارند، قیافه ظاهری است. البته زیبایی و زشتی قراردادی است و از دیدگاه‌های مختلف فرق می‌کند؛ ولی آنچه مطلوب جامعه است معمولا به صورت مُد مطرح می‌شود؛ مثلاً ممکن است زمانی اندام بلند و باریک برای دختران و زمانی دیگر قد متوسط و اندام چاق مد شود. بنابراین زیبایی پیرو مـُد می‌گردد و در صورت تطابق با مُد طالب بیشتری پیدا می‌کند. به هر حال در ازدواج دیدگاه طرفین در پذیرش و اقناع یکدیگر از لحاظ وضعیت جسمانی مهم است.

      بعضی از دختران و پسران شیفته وضعیت ظاهر طرف مقابل می‌شوند و سایر عوامل را نادیده می‌گیرند. این حالت نیز پس از مدتی که عوامل دیگر اهمیت خود را نشان می‌دهند و عامل زیبایی در مرحله بعد قرار می‌گیرد، خوشی و نشاط را از خانواده می‌گیرد و چه بسا که زندگی گرم و پرشور اولیه به سردی گراید.
      خطر دیگری که در مورد تکیه بر زیبایی ظاهری در ازدواج وجود دارد آن است که زیبایی جنبه ثابت و دایمی ندارد؛ و می‌تواند در اثر یک حادثه و یا در طول زمان یا بر اثر وجود یک بیماری از بین برود و به زندگی شاد زناشویی آسیب برساند.
      مشکل دیگری که وجود دارد آن است که افراد بسیار زیبا ممکن است به اتکاء جمال خود، از خود راضی و خودپسند بار آیند و چه بسا فرصت‌های مناسبی را که در ازدواج برای آنان پیش آید، از دست بدهند و یا در زندگی زناشویی زیبایی خود را به رخ همسر خویش بکشند و احیانا او را تحقیر کنند. این حالت ممکن است برای همسر زجرآور باشد و زندگی را به سردی و ناشادی سوق دهد. همچنین کسی که در دید عموم به خوش تیپی معروف است معمولا مورد توجه خیلی‌ها است و اگر شخصا انسان سست اراده‌ای باشد ممکن است با قرار گرفتن در معرض پیشنهادات زیاد نسبت به خیانت به همسرش وسوسه شود.

      ۱- به یاد داشته باشید زیبایی امری نسبی است.

      با وجود این عقیده که ملاک‌های زیبایی جهانی هستند، انتخاب‌های متفاوت افراد نشان می‌دهد که در این مورد اختلاف نظر هم وجود دارد. بنابراین خود شما باید تشخیص دهید که آیا فرد مورد نظر ویژگی‌های ظاهری دلخواه شما را دارد یا خیر. ممکن است فردی که به نظر دیگران خیلی زیبا می‌آید برای شما جذاب نباشد و یا فردی که از نظر دیگران ظاهری معمولی یا پایین‌تر از حد متوسط دارد به دلتان بنشیند بنابراین در این مورد تنها دیدن بزرگ‌ترها و پسند آن‌ها توصیه نمی‌شود.

      ۲- اگر ظاهر کسی به دلتان ننشست احساس گناه نکنید.

      اینکه ظاهر کسی به هر دلیلی به دل ما ننشسته، به این معنا نیست که ما سطحی نگریم و یا از فهم و درایت برخوردار نیستیم. از آنجایی که یکی از اهداف ازدواج، افزایش خویشتن داری و ارضای نیازهای جنسی در حریم خانواده است، لذت بردن از همنشینی و ظاهر شریک زندگی، حق همه انسان هاست. نادیده گرفتن کلی زیبایی ظاهری در ازدواج به هیچ وجه توصیه نمی‌شود. اگر شما احساس می‌کنید که ظاهر نامزدتان به هیچ وجه برایتان جذاب نیست، نباید در این مورد احساس گناه کنید و جا دارد که به احساسات خود توجه کنید.

      ۳- زیبایی ظاهری با گذشت زمان عادی می‌شود.

      بیشتر ما انسان‌ها زود به داشته هایمان عادت می‌کنیم. تنها استثنا در این مورد انسان‌های خودشکوفا هستند. این افراد در برخورد با هر تجربه‌ای چنان دچار بهت و شگفت زدگی می‌شوند که گویی اولین بار است آن را تجربه می‌کنند، آن‌ها از تماشای طلوع آفتاب یا موسیقی مورد علاقه‌شان همیشه لذت می‌برند.

      زیبایی ظاهری در ازدواج ، انتخاب همسر ، ازدواج موفق

      ۴- تنها به این ملاک اکتفا نکنید.

      توجه انحصاری به ملاک زیبایی ظاهری در ازدواج عاقلانه نیست. فرض کنید شما با فردی که تمام ویژگی‌های ظاهری مورد نظرتان را دارد ازدواج کرده‌اید، اما این شخص به قدری بدخلق و پرخاشگر است که نمی‌توانید با او یک کلمه صحبت کنید. یا تصور کنید که همسر شما به هر دلیلی (مثلاً بیماری یا حوادثی مانند آتش سوزی و…) ظاهر زیبایش را از دست بدهد، اگر شما تنها به خاطر زیبایی وی او را انتخاب کرده باشید، در صورت بروز چنین پیشامدهایی دیگر دلیلی برای ادامه زندگی با وی وجود ندارد. اما آیا ترک همسر به این علت منطقی و انسانی است؟

      ۵- هم کفو بودن را فراموش نکنید.

      داشتن تناسب نسبی در همه ابعاد مهم زندگی از جمله بعد فرهنگی، سنی، تحصیلاتی، طبقاتی و… یکی از مولفه‌های اصلی پیش بینی کننده موفقیت زندگی زناشویی است. ملاک زیبایی ظاهری نیز از این جهت استثنا نیست. شبیه بودن زوجین از لحاظ ظاهری به سلامت روانی آن ها کمک می‌کند. نتایج پژوهش های متعدد نشان داده است که بیشتر افراد در انتخاب همسر به این مطلب توجه کرده و شخصی را به همسری برمی‌گزینند که از لحاظ جذابیت ظاهری به آنان شبیه باشد. زوجی که جذابیت خیلی کمتری نسبت به همسر خود دارد ممکن است نسبت به همسرش حساس و بدبین شود، یا عزت نفسش کاهش پیدا کند. مسایل این چنینی می‌تواند باعث بروز مشکلاتی در زندگی زناشویی شوند.

      زیبایی ظاهری در ازدواج ملاک اصلی یا فرعی؟

      شاید از دید بعضی از افراد مهمترین مرحله برای شروع فرآیند انتخاب همسر این است که دو نفر از نظر ظاهری برای هم جاذبه داشته باشند ولی واقعیت این است که این موضوع می‌تواند اولین مرحله باشد نه مهم ترین مرحله چون گاهی اوقات این جاذبه پس از مدتی و درکنار شخصیت طرف ایجاد میشود. پس توجه داشته باشید در ازدواج دو معیار اصلی و فرعی مطرح است:

      معیار اصلی که همان ایمان، اخلاق و تناسبات فرهنگی بین دو طرف است و معیار فرعی همان که داشتن تیپ و قیافه فرد است که فرد باید در درجه دوم اهمیت قرار دهد. بنابراین اگر خواستگار شما یا کسی که به خواستگاریش رفته‌اید، از نظر اخلاقی، فرهنگی و ایمان با شما تناسبی ندارد که هیچ ولی اگر تناسب خوبی با یکدیگر دارید جا دارد بیشتر او را شناخته و اگر فرد مسئولیت پذیری بود توصیه می‌شود توجه به ظاهر را در درجه دوم اهمیت قرار دهید و بیشتر بر معیارهای اصلی پایبند باشید.

      نمی‌توان گفت انسان سالم و فهیم کسی است که اصلا به ملاک زیبایی توجه نکند از طرف دیگر فقط به زیبایی ظاهری در ازدواج توجه کردن نیز عاقلانه نیست. خوب است ما با تعیین اولویت‌هایمان، ابتدا مطمئن شویم که آیا فرد مورد نظر معیارهای اصلی ما را دارد یا خیر، و در صورت مثبت بودن جواب، با وی آشنا شده و وضعیت ظاهری‌اش را هم بررسی کنیم.

      در این مورد میتونید با متخصصین کانون مشاوران ایران، مشاوره تلفنی/تخصصی داشته باشید
      ۰۲۱۲۲۶۸۹۵۳۴
      موفق باشید

    • مشاور , جولای 2, 2018 @ 7:58 ب.ظ

      با سلام
      دوست عزیز
      توجه داشته باشید که اصل اولیه و اساشی بحث به دل نشستن است شما یادمی توانید به هر حال همراهی داشته باشید با ایشون و بکی مساله ظاهررو سن براتون مهم نیست و بعد از چند حلسه حداقل مساله ظاهر براتون حل شده باشه یا به طور ول این مساله برای شما اهمیت نداشته باشد . به هر حال این مساله بسیار مهنی است که باید توجه داشته باشیدد
      به هر حال اگر ادامه بدهید ولی خودتون می دونید که با ظاهررکنار نمی ایید خب برای ایشون بسیار سخت خواهد شد و به لحاظ عاطفی تحت تاثیر قرار می گیرند ولی چنانچه اولویت های شما ژاهر نباشد خب مشولی پیش نخواهد امد ولی به هر حال مخصوصا برای مردان ظاهر مساله بسیار مهنی است البتع منظور ته زیبایی بلکه به دل نشستن چون بعدا بر روابط زناشویی تاثیر خواهد گذاشت ..به هر صورت بهتره حتما این مسائل را به دقت در نظر بگیرسد و در نظر داشته باشید که اگر به دل نشستن بعدا در روابط زناشویی تقش مهنی را ایفا می کند اگر ایشون اصلا مورد توجه شما نیستند به لحاظ ظاهر و اینکه شما بزرگ ت بودن ولو یک سال را نمی توانید قبول کنید خب طبیعتا مشولاتی ایجاد خواهد شد
      به هر صورت امیددارم موفق و خوشبخت باشید بتوانید مساله را مدیریت کنید و تصمیم درستی بگیرید
      موفق باشید
      در این مورد میتونید با متخصصین کانون مشاوران ایران، مشاوره تلفنی/تخصصی داشته باشید
      ۹۸۲۱۲۲۳۵۴۷۸۳
      موفق باشید

  • داریوش , ژوئن 30, 2018 @ 10:14 ب.ظ

    من دانشجوی دکتری هستم در خارج از کشور تحصیل میکنم. زمانی که دانشجوی لیسانس بودم (۶ سال از آن زمان میگذرد) از دختر خانمی در دانشکده خوشم آمد ولی چون شرایط ازدواج را نداشتم هیچ وقت با ایشان در میان نگذاشتم. من حتی با ایشان سلام علیک هم نداشتم و فقط دورادور با رفتار ایشان آشنایی داشتم. چون دختر زیبا و به خصوص خیلی مهربان بود من را جذب خودش میکرد ولی من خجالتی بودم و چون شرایط ازدواج نداشتم به ایشون نگفتم. من الان تصمیم به ازدواج دارم و ایشون را یکی از گزینه های احتمالی میبینم. ولی من هم اکنون در امریکا هستم و تصمیم ندارم به ایران برگردم. من شماره تلفن خود ایشان را از یکی از دوستانم گرفتم. به نظر شما آیا صحیح است که اول خودم با ایشان از طریق تلگرام پیام بدم و موضوع را در میان بگذارم یا بهتر است از خانواده ام بخواهم که تماس اولیه رو برقرار کنند؟ سوال بعدی من این است که چون من قصد بازگشت به ایران ندارم چجوری با عقاید همدیگر بیشتر آشنا بشیم؟ آیا بهتر نیست که ایشون هم مثل من به امریکا بیایند برای ادامه تحصیل و بعد با هم بیشتر آشنا بشویم و ازدواج کنیم یا به طور غیابی ازدواج کنیم؟

    • مشاور , جولای 2, 2018 @ 6:18 ب.ظ

      با سلام
      دوست عزیز
      ببینید قبل از اینکه چگونه ازدواج کنید چه مساله دیگر اهمیت دارد مثل اینکه اصلا ایشون به شما تمایلی دارند یا خیر ؟اینکه اگر شماره ای هم دارید بسته به شناختی که از ایشون دارید عمل کنید بسیار اهمیت دارد یعنی اینگونه که ایا ایشون فردی سنتی هستند که خب طبیعتا اگر اینگونه است حتما باید با خانواده مطرح شود ولی طبیعتا چنانچه ایشون فردی که خب اون موقع که دورا دور ایشون رو در نظر داشتید باز تر هستند بهتره با خودشون تماس بگیرید و شرایط روا توضیح دهید و حتی اینکه به هر حال چگونه اشنا شدید و اون موقع چرا مطرح نکردید و اینکه به هر حال اگر ایشون می پدیرند که به امریکا سفر کنند یک مساله است و همراه باشند و اینکه برای اشنایی می توانید کشور دیکری را مقصد قرار دهید به هیچ وجه بدون دیدار حضوری در مورد یدیگر تصمیم نگیرید و اقدام نکنید ۶ سال قبل شما ایشون رو دید و رفتار ایشون بسته به تفکرات و شرایط ۶ سال قبل شما مورد قبول بوده شاید اکنون همه جیر متفاوت شده باشد به هر حال ۶ سال خودش یک عمر زندکی است که کم کم با تغییر عقاید و رفتارها برای افراد شرایط جدید ی را ایجاد می کند
      و چون شما در ایران نیستید باید در مورد اینکه ایشون چقدر مایل به ادامه تحصیل در این کشور هستند چه تمایلی دارند چه شرایطی را می پذیرند و همه و همه صحبت کنید .و دیدارهای حضوری مخصوصا برای مردان که بیشتر بصری هستند بسیار حا ئز اهمیت است ..و باید در نظر داشته باشید که مرحله اشنایی بسیار مهم است بعد از تماس و موافقت ایشون برای ادامه باسد برای این مرحله وقت بگذارید اگر شرایط مناسب و به دلخواه پیش رفت طبیعتا بعدا می توانید تلاش کنید که در مورد نوع مراسم و ..تصمیم بگیرید منتهی این مرحله هر چه طولانی تر باشد بهتر است و کمتر مشکلات ایجاد خواهد شد

      در این مورد میتونید با متخصصین کانون مشاوران ایران، مشاوره تلفنی/تخصصی داشته باشید
      ۰۲۱۸۸۴۱۹۸۳۲
      موفق باشید

    • مشاور , جولای 2, 2018 @ 6:28 ب.ظ

      هدف از یک رابطه طبیعی شناخت یکدیگر است اما در رابطه راه دور این است که فقط همدیگر را ببینند، ماسک‌ها بر چهره و شخصیت شما دوام می‌آورند، فرصت شناخت واقعی از شما سلب می شود و دیدی غیر واقعی درباره میزان تفاهم در رابطه به وجود می آید که همگی از پیامدهای رابطه از راه دور است.

      وی یادآور شد: نپرسیدن سوالات کافی (به خاطر ترس از دست دادن رابطه یا فضای عاشقانه آن یا ترس مورد سوال قرار گرفتن)، نادیده گرفتن نشانه‌های هشدار دهنده (توجیه کردن، بی اهمیت نشان دادن، انکار)، تسلیم زرق و برق های ظاهری (پول، شغل، قدرت، زیبایی)، مقدم دانستن تعهد بر تفاهم ( قول زود هنگام ازدواج) و باور به این که او را تغییر خواهیم داد از اشتباهاتی است که اغلب در فرآیند آشنایی اتفاق می افتد.

      حامدی مصاحبه و روش ترکیبی را از روش های گفتگو برای شناخت دانست و خاطرنشان کرد: خود افشایی یکی دیگر از روش های گفتگو برای شناخت است که در آن فرد در مورد خود می گوید و از کم گویی و پرگویی یک طرفه پرهیز می کند و به صورت خود افشایی تدریجی از ساده به مشکل و سوال پس از خود افشایی یا برعکس انجام می شود.

      این روانشناس با بیان این مطلب که صحبت نکردن فرد از گذشته خود می تواند از موارد دردسرساز در ازدواج باشد، گفت: ارتباط کم با خانواده، دقت و مراقبت بیش از حد از شما، محبت کردن به شما، مقصر دانستن بیش از حد نامزد قبلی، ارتباط داشتن با دوست یا نامزد قبلی، مصرف مشروبات الکلی یا مواد مخدر، مسئولیت پذیری بیش از حد و زیاد قوی بودن از دیگر موارد مهمی است که باید قبل و حتی بعد از ازدواج هم به آن توجه شود.

      وی اظهار کرد: تعهد به رشد شخصی، باز بودن احساسی، راستگویی و قابل اعتماد بودن، پختگی و مسئولیت پذیری، عزت نفس بالا، سطح انرژی متناسب با شما، انعطاف پذیری، توافق در خرج کردن حقوق و رابطه مثبت با خانواده از ویژگی های بسیار مهمی است که باید در انتخاب همسر به آن توجه کرد.

      حامدی ملاقات های طولانی، دیدار در موقعیت های مختلف نه تزئین شده، آشنایی دراز مدت و ملاقات خانوادگی را جزء بایدها در آشنایی پیش از ازدواج دانست و در پایان تصریح کرد: وقتی فرد در شرایط بحرانی، در سوگ رابطه قبلی، ازدواج به امید یا به شرط تغییر، ملاقات در فضای بسته، رابطه جنسی، ازدواج از راه دور و اتکا به نظر معرف است نمی تواند ازدواج کند چرا که این ها مواردی هستند که در چهارچوب نبایدهای آشنایی پیش از ازدواج قرار می گیرد.

      کم نیستند انتخاب ها و ازدواج هایی که با چند ایمیل و یا ارتباط در چت رم و یا چند ارتباط تلفنی صورت می گیرد . وقتی از دخترو پسر سئوال می کنیم که چقدر یکدیگر را می شناسید می گویند چند ماه است که هر شب برای یکدیگر ایمیل میدهیم و یا هر روز یکدیگر را در چت می بینیم. به نظر شما آیا این گونه آشنایی ها می تواند شناخت صحیحی را به طرفین ارائه دهد تا انتخاب خوبی صورت گیرد؟ در «عشق از راه دور» یک رابطه را از آنچه واقعاً هست، بهتر می بینیم. زیرا وقت مفیدی که عملاً به طور ثابت و همیشگی بتوانید صرف آشنائی و شناخت یکدیگر کنید، بسیار ناچیز است.

      همان عواملی که رمانتیک بودن یک رابطه ی راه دور را سبب می شوند، باعث پرمخاطره شدن آن نیز می گردند:

      فاصله ای که شما را از یکدیگر جدا کرده است.

      خیالبافی و رویا پردازی درباره ی دیدار مجدد نامزدتان.

      لحظه های کوتاه، عمیق و سرشار از احساسات و صمیمیت مکالمات تلفنی.

      خداحافظی های سرشار از عواطف و احساسات.

      در این نوع روابط که بسیار کوتاه مدت و در خارج از عالم واقعی و حقیقی رخ می دهد و دو طرف می توانند زوایای مختلف وجود خود را پنهان کنند هدف عاشق و معشوق در یک رابطه ی راه دور این می شود که دوباره یکدیگر را ببینند.

      هدف عاشق و معشوق در یک رابطه ی طبیعی می بایست این باشد که با یکدیگر مهربان تر و صمیمی تر شوند.

      حال اینکه در زیر برخی از عواقب و تأثیرات این بمب ساعتی تفاهم آورده شده است:

      مسائل حل و فصل نشده تان روی هم جمع شده و به بمب های ساعتی عاطفی در انتظار انفجار، مبدل می گردند.

      ۱- شما فرصت آن را پیدا نمی کنید که ماهیت همسرتان را به گونه ای واقعی ببینید.

      هنگامی که می دانید تنها ساعتی با «نامزد راه دور» خود خواهید بود، «بهترینِ» خود را ارائه می دهید. اطمینان حاصل می کنید که بهترین لباس را بپوشید و تا می توانید مهربان، خوش رو و خوش برخورد رفتار می کنید. بسیار ساده است فقط به مدت چند ساعت بدقلقی های خود را مخفی نگه دارید تا همسرتان فقط خوبی های شما را ببیند. همانگونه که شما نیز تنها خوبی های او را می بینید. مشکلی که وجود دارد، اینست که هیچگاه یکدیگر را واقعاً نخواهید شناخت. چرا که این فرصت رخ نمی دهد تا شما او را تحت فشار، استرس بحران یا هنگامی که خسته و «بدعنق» است، ترسیده است یا بیماری است، ببینید. این موقیتها چیزهای زیادی را در رابطه با شخصیت یک فرد فاش می کنند. ابعادی از شخصیت انسانها وجود دارند که تنها وقتی که به طور دائم بآنها هستید، تجربه خواهید کرد.

      ۲- از برخورد با مسائل و مشکلات امتناع می کنید.

      تصور کنید که نامزد راه دور خود را دو ماه است ندیده اید. او با هواپیما آمده است تا آخر هفته را با شما باشد. آن شب سرشام چیزی می گوید که شما را ناراحت می کند. حال مجبورید که تصمیمی بگیرید: آیا بخاطر چیزی که ناراحتتان می کند، در مقابل او بایستید و ریسک کنید که آخر هفته تان را خراب کنید؟ یا اینکه آن را فراموش کنید؟ اغلب مردم ترجیح می دهند که از برخورد بپرهیزند؛ زیرا می ترسند هنگامی که بحث و بگو مگوهایشان تمام شود و احساسات خود را در رابطه با چیزی که پیش آمده بوده دیگر حل و فصل کرده باشند، نیمی از تعطیلات آخر هفته شان را از دست داده باشند.در این صورت شما و همسرتان هرگز نمی آموزید که چگونه مسائلتان را با کمک یکدیگر حل کنید یا رابطه تان را به سطوح عمیق تری از ارتباط و هماهنگی ارتقاء دهید. مسائل حل و فصل نشده تان روی هم جمع شده و به بمب های ساعتی عاطفی در انتظار انفجار، مبدل می گردند. هرگز به این رابطه این امکان را نداده اید تا به مانند هر رابطه ی سالم دیگری از مرحله ی موقت و انتقالی خود بگذرد و تثبیت شود.

      ۳- تلقی شما از تفاهم با یکدیگر بسیار غیر واقع بینانه خواهد بود.

      عاشق و معشوق های راه دور، اغلب حتی نمی دانند که تا چه حد نقاط مشترک کمی دارند؛ به این دلیل که خیلی مشغول سرگرم کردن خود و خوش بودن با یکدیگر هستند. جاذبه ی زیادی نیز نسبت به یکدیگر حس می کنید. این وضعیت تصویری بسیار غیرواقعی از رابطه تان به شما می دهد. چنانچه شما و همسرتان به یک شهر یا کشور نقل مکان کردید احتمالاً موارد زیر را تجربه خواهید کرد:

      افزایش بحث ها و بگو مگوها و اختلاف نظرها

      کشف چیزهائی درباره ی همسرتان که شما را ناراحت یا عصبانی می کند.

      هیچیک از این بمب ها ساعتی لزوماً رابطه ی شما را تخریب نخواهند کرد مگر اینکه آمادگی رویاروئی با آن را نداشته باشید یا اینکه اصولاً مایل نباشید که با آنها کنار بیائید.

      هیچگاه یکدیگر را واقعاً نخواهید شناخت. چرا که این فرصت رخ نمی دهد تا شما او را تحت فشار، استرس بحران یا هنگامی که خسته و «بدعنق» است، ترسیده است یا بیماری است، ببینید.

      «وقتی که می تواند موفق باشد»

      چنانچه قرار باشد که عشق راه دور، تکامل یافته و به رابطه ای سالم و پردوام مبدل شود می بایستی که طرفین، هر دو در یک شهر یا کشور زندگی کنند. تنها به این روش می توان فهمید که آیا با یکدیگر تفاهم دارید یا نه و نیز اینکه آن سطح صمیمیت را که برای حفظ و بقاء رابطه شما ضروری است به وجود بیاورید. در روابط راه دور موفق، طرفین طوری رفتار می کنند که گویی رابطه شان یک رابطه ی تمام وقت است. به این معنی که:

      تلاش نمی کنند که لحظات آنچنانی بیافرینند بلکه در عوض با هم کارهای معمولی و روزمره انجام می دهند.

      سعی در مخفی نگه داشتن بدقلقی های خود نداشته و بیشتر «خودشان» هستند.

      احساسات خود را ویرایش نمی کنند و به خود اجازه می دهند که با صداقت درباره ی افکار و عواطف خود گفتگو کنند و با برخوردهائی که پیش می آیند، همان موقع روبرو می شوند.

      «موقعی که موفق نخواهد بود»

      چنانچه همسرتان نمی خواهد موضوع را جدی بگیرد و در عوض همه چیز را سبک برگزار می کند و از صمیمیت و تعهد نیز سرباز می زند و به خلق سطوحی عمیق تر از ارتباط و عشق با همکاری شما علاقه ای نشان نمی دهد، هزینه ی سفرهائی هوائی و صورتحساب های تلفن راه دور را پس انداز کنید و به دنبال رابطه ای بهتر باشید.

      در این مورد میتونید با متخصصین کانون مشاوران ایران، مشاوره تلفنی/تخصصی داشته باشید
      ۰۲۱۲۲۶۸۹۵۳۴
      موفق باشید

  • zahra , جولای 1, 2018 @ 9:28 ب.ظ

    سلام شبتون بخیر
    میاز به راهنمایی دارم من از چند ماه پیش برای تولد شوهرم برنامه ریزی کردم که چون هنوز تو عقدیم کیک بگیرم و یه جشن دو نفره تو کافی شاپ بگیریم ولی الان خواهرشوهرم بهم میگه ما با خواهرشوهرای دیگه ات و مادر شوهرت و جاری هات برنامه ریزی کردیم براش تولد بگیریم و آخرین نفر من رو در جریان گذاشتن که خودت هم باش سال دومیه که تو عقدم تا حالا این کار رو نکردن واسه شوهر های خودشونم نمیکنن خیلی ناراحت و دلگیر شدم دوست داشتم خودم شوهرم رو سوپرایز کنم لطفا راهنماییم کنید احساس ناراحتی و دلگیر شدن از خانواده شوهرم الکیه ؟من آدم حساسیم واقعا جوری شده که حوصله هیچ کاری ندارم این احساس من اشتباهه ؟لطفا من رو راهنمایی کنید

    • مشاور , جولای 2, 2018 @ 5:18 ب.ظ

      با سلام
      دوست عزیز
      ببینید شما سال دوم است که وارد این خانواده شدید پس نباید بگویید تا به حال به هر حال شاید واقعا براشون مهمه که برای برادرشون جشن بگیرند و ایشون رو سورپرایز کنند هر چند که شما هم براتون مهمه که شرایط این شکلی رو داشته باشید ..ولی وقتی همسر شما بدونه با خانوادش همراه بودیذ این برای یک مرد خیلی ارزشمنده ..نمیشه گفت که شما حساسیت دارید چون به هر حال حق دارید که بخواهید همسرتون رو غافلگیر کنید و جشن دو نفره ای با هم داشته باشید ولی به هر حال از طرفی هم نمی شود گفت که کار اون ها اشتباهه شما می تونید جشن دو نفره و سورپرایز رو داشته باشبید و از خانواده همسرتون بخواهید زمان و یا ساعت جشن رو تغییر بدهند مثلا شما بعداظهر با همسرتون بیرون برید و اگر برنامه ای دارید اجرا کنید ولی بعد از اون خب با هم به جشنی بروید که خانوادشون در نظر گرفتند و اتفاقا بیشتر برای ایشون به یاد ماندنی خواهد شد و حتی اگر نشد شما با هم جشنی داشته باشید بهتره یاداور شوید که از قبل برنامه ریزی کردید و خواستید همه در جشن تولد حضور داشته باشند
      و می دانستید که وقتی خانواده ایشون در جشن باشند شما خوشحال تر خواهید شد و این مساله بسیار حائز اهمیت است .که شما از همین ابتدا بدونید که اصلا ما بین ایشون و خانوادشون قرار نگیرید.. و بهتره روابط خوبی از این ابتدا داشته باشید و سر این مساله ساده کدورتی پیش نیاید به هر حال شما زمان های دیگری دارید که بخواهید ایشون رو غافلگر کنید اگر خانواده اصرار به گرفتن تولد دارند بهتر ه شما هم مخالفتی نداشته باشید

      در این مورد میتونید با متخصصین کانون مشاوران ایران، مشاوره تلفنی/تخصصی داشته باشید

      ۹۸۲۱۲۲۳۵۴۷۹۰

      موفق باشید

  • zahra , جولای 2, 2018 @ 9:07 ب.ظ

    سلام ببخشید
    به نظرتون اگه من جدا قبل روز تولد بدون اطلاع دادن به خانواده ایشون یه جشن دو نفره و یه کیک کوچک دونفره بگیرم ولی در رابطه با جشن گرفتن خانوادشون که میخوان سوپرایزشون کنن چیزی نگم این عملم اشتباهه؟

    • مشاور , جولای 3, 2018 @ 6:19 ب.ظ

      با سلام
      دوست عزیز
      خیر خب واقعا همین کار رو انجام بدهید که هم خواسته شما تامین شده باشد و هم اگر خانواده دوست دارند که سورپرایز اتفاق بیفتد …خب جشتی برگزار کنند ببینید شما که هنوز در ابتدای زندگیتون هستید یاد بگیرید مسائل رو بزرگ نکنید سخت نکنید طوری برخورد نکنید که انگار نمی توانید مدیریت کنید و یا فکر کنید همیشه هم باید مطابق میل و سلیقه شما پیش برود به هر حال درزندگی گاهی باید اهم و مهم کرد
      گاهی باید اولویت ها را در نظر گرفت و بعد اقدام نکرد نمی شود گفت که همه مسلئل همان طوری پیش برود که ما می خواهیم و ما دوست داریم به هر حال شرایط متفاوت است و برای هر فردی یک مساله ای در زندگی اهمیت دارد که شاید ما توجهی نداشته باشیم ..برای خانواده ایشون ممکنه بعضی مسائل مهم باشه ولی دقیقه نو د شما رو مطلع کنند و از شما نظر خواهی کنند و این نباید منشا ایجاد مشکلات برای شما شود و شرایط را برای شما سخت کند ..
      بهتره با خلق و خو و روحیاتشون از همین حالا کنار بیایید
      به هر حال امیدوارم موفق و خوشبخت باشید و زندگی خوبی داشته باشید
      در این مورد میتونید با متخصصین کانون مشاوران ایران، مشاوره تلفنی/تخصصی داشته باشید
      ۹۸۲۱۲۲۳۵۴۷۸۳
      موفق باشید

    • مشاور , جولای 3, 2018 @ 6:34 ب.ظ

      دوران عقد, سفره عقد,بعد از عقد
      همه دختران و پسرانی که سر سفره عقد می نشینند، تصمیم می گیرند که یک زندگی رویایی را شروع کنند. اما بعضی از همین زوج ها در روزهای اول بعد از عقدشان، به دلایل توجه نکردن به چند مسئله جزئی ولی مهم به این نتیجه می رسند که با همسرشان توافق ندارند. گاهی این مشکلات روی هم جمع می شوند تا حدی که این زوج جوان به خانه بخت هم نمی رسند و تمام آن آرزوهای رویایی بر باد می رود!

      همسر مناسب باشید
      هر جوانی قبل از عقد باید بداند که تنها ۵۰ درصد خوشبختی در زندگی در گروی انتخاب همسر مناسب است. یعنی زمانی که فردی ازدواج می کند باید بداند که ۵۰ درصد دیگر به خودش مربوط است یعنی این که او هم باید یک همسر مناسب باشد.

      پس رمز خوشبختی بعد از ازدواج این است که هر فردی تلاش کند برای همسرش، همسری ایده آل باشد. چون اگر فردی به این نتیجه برسد و برای خوب بودن برای همسرش تلاش کند، خیلی از مشکلات زندگی اش را حل شده خواهد دید.

      رعایت مسائلی که در دوران عقد بسیار مهم است
      زمانی که جوانان در دوره عقد هستند، باید به چندین نکته بسیار مهم توجه کنند تا مشکلات مهمی برای آنان ایجاد نشود. رفتار زن و شوهرها در دوران عقد از اهمیت ویژه ای برخوردار است که اگر با رعایت ملاحظات نباشد، ممکن است آرامش یک زندگی را به صورت جدی تهدید کند. در ادامه با ۴ نکته از مسائل مهم دوران عقد آشنا می شوید.

      معجزه‌ای به نام دوستت دارم
      زوج ها باید بدانند که محبت یک مفهوم نظری است که در قلب مکتوم است اما مودت یک واژه و مفهوم عملی است که باید ابراز شود. گاهی اصلا مهم نیست که ما چه قدر نسبت به همسرمان محبت قلبی داریم بلکه مودت عملی ما مهم است. خرید یک شاخه گل برای همسرمان نشان می دهد که محبت ما به همسرمان بدون عمل نیست.

      زن و شوهرها در زمان عقد از گفتن جمله های احساسی مانند «دوستت دارم» برای خوشحال کردن یکدیگر، زیاد استفاده کنند. پیامبر اکرم(ص) در این باره می فرمایند: این که مرد به زنش بگوید دوستت دارم، هرگز از قلب زن بیرون نمی رود.

      امروزه روان شناس ها بررسی کرده و متوجه شده اند که بعضی جملات به دلیل قوی بودن حافظه بلند مدت خانم ها، از ذهن شان پاک نمی شود. بهتر است زن و شوهرها در همه لحظات زندگی شان از جملات محبت آمیز استفاده کنند و فکر نکنند فقط در مواقعی که سرشار از عشق هستند، باید جملات احساسی بیان کنند.

      به ظاهر یکدیگر توجه کنید
      تاریخ مناسبت های مهم زندگی مشترک تان را از همین روزهای ابتدایی، یادداشت کنید تا فراموش نکنید! تاریخ عقد، ازدواج، تولد یکدیگر و … برای خانم ها به خصوص در روزهای ابتدایی زندگی مشترک، از اهمیت ویژه ای برخوردار است. زن و شوهرها هر بار که یکدیگر را می بینند، حتما و حتما به نکات ظاهری همسرشان توجه کنند و درباره آن با هم صحبت کنند. پیراهن جدید شوهر یا مدل موی جدید خانم، اگر با واکنش خوب همسرش روبه رو شود، نشان دهنده این است که زوجین خیلی به هم اهمیت می دهند و همین در تقویت پایه های یک زندگی مشترک تاثیر زیادی دارد.

      فکر بد ممنوع
      چندین اشتباه بد هم در دوران عقد وجود دارد که زوجین جوان به هیچ وجه نباید به آن ها دچار شوند. مثلا زوج ها هیچ وقت نباید همسرشان را با دیگران مقایسه کنند چون هیچ انسانی از مقایسه شدن خوشش نمی آید. مقایسه کردن همسر در جمع های فامیلی یا دوستانه بسیار بدتر است و آسیب های جبران ناپذیری را روی روابط زن و شوهرها می گذارد. زوج ها باید یکدیگر را محترمانه خطاب کنند تا دیگران هم با احترام با آن ها برخورد کنند. اگر زن و شوهری در جمع های فامیلی با کلمات نامناسب همدیگر را صدا کنند، مطمئن باشند که بقیه هم همان طور آن ها را صدا خواهند کرد.

      زوج ها نباید حتی در ذهن های شان هم نسبت به هم نظر سوء داشته باشند. وقتی مرد یا زنی نسبت به همسرش مدام فکرهای بد کند، روی رفتارش تاثیر می گذارد و در ارتباط با همسرش به مشکل بر خواهد خورد.

      عقدتان را خاطره انگیز کنید
      گفتن چند توصیه به زوج های جوان برای این که دوره عقدشان خاطره انگیزتر شود، خالی از لطف نیست. زن و شوهرها تا می‌توانند در دوران عقد از یکدیگر عکس بگیرند. گاهی این عکس‌ها را به یکدیگر هدیه بدهند و تاثیر آن را در زندگی شان ببینند! گاهی پیش آمده که زن و شوهری به دلایلی با هم قهر کرده و وقتی در تنهایی خودشان عکس های یکدیگر را دیده اند، برای آشتی پیش قدم شده اند. زوج ها در دوران عقد باید اولا علایق همسرشان را کشف کنند و در مرحله بعد به آن علایق احترام بگذارند! مثل خرید گل مورد علاقه یا درست کردن غذای مورد علاقه همسر، باعث تثبیت محبت در قلب زوج ها می شود. زوج ها باید در برابر ابراز علاقه همسرشان، پاسخ مناسبی بدهند. گاهی پیش می آید که زنی از شوهرش می پرسد که آیا من را دوست داری!؟ در این مواقع مردها نباید به گونه ای رفتار کنند که گویی، مردد هستند. یعنی باید هیجانی و سریعا به همسرشان اظهار علاقه کنند تا رابطه شان سرد نشود.

      بالاخره شما داماد این خانواده اید
      در زمینه رفت و آمدهای دوران عقد، زن و شوهرها باید بدانند که هرچه قدر هم با خانواده همسرشان رابطه خوبی داشته باشند نباید فراموش کنند که مهمان خانواده همسرشان هستند. این که بدون اجازه مثلا در یخچال خانه همسرشان را باز کنند یا کانال های تلویزیون را عوض کنند، ممکن است نشانه بی احترامی به خانواده همسر باشد. در نتیجه زوج ها در خانه والدین همسرشان نباید اجازه خیلی کارها را به خودشان بدهند. درباره میزان رفت و آمد در دوران عقد هم به دو شکل کمی و کیفی می توان برنامه ریزی کرد.

      زوج ها برای تعیین میزان رفت و آمد صحیح و بدون مشکل در دوران عقد باید با یکدیگر هماهنگ باشند. زمان کمی یعنی خانواده همسرتان بداند که شما بی نظم و برنامه به خانه شان نمی روید، بلکه مثلا یک روز اول هفته و یک روز آخر هفته به آن جا می روید. زمان کیفی هم یعنی مثلا شما از نظر زمان کمی باید شنبه و چهارشنبه ها به خانه همسرتان بروید ولی چون امروز پدر همسرتان مریض است، بهتر است برای عیادت او به منزل آن ها بروید. برای تعیین بهترین زمان کمی و کیفی هم زن و شوهرها باید با هم مشورت کنند تا به بهترین زمان برسند.فراموش کنید که باید از این روز‌ها خاطرات زیبا بسازید.
      سرویس سبک زندگی فردا: «بله» را گفته‌اید و برای یک عمر قرار است به امید خدا زن و شوهر باشید، اما هنوز شرایط رفتن به یک خانه را ندارید و هرکدام در خانه پدری‌تان زندگی می‌کنید. در چنین شرایطی هم متاهل هستید و هم برخی قوانین زندگی مجردی را هنوز باید رعایت کنید. از یک طرف می‌خواهید نیازهایی که یکی از دلایل ازدواج‌تان بوده است را برطرف کنید و از طرف دیگر هنوز زیر سقف مشترک نرفته‌اید. کار چندان سختی نیست؛ این روز‌ها خیلی زود می‌گذرد، فقط به کمی مدیریت نیاز دارد. در ادامه این مطلب را به نقل از همشهری آنلاین بخوانید.

      دوران عـاشقی

      عروس‌خانم‌های محترم

      به فکر آرامش شوهرتان باشید

      شما دیگربعد از خوانده شدن خطبه عقد منطبق با قوانین شرعی، همسر مردی هستید که دوستش دارید و قرار است به‌زودی باهم زندگی مشترک را شروع کنید. ممکن است چند ماهی مجبور باشید که در خانه پدری‌تان بمانید تا شرایط شروع زندگی زیر یک سقف برایتان مهیا شود. شاید همسر شما برای گرفتن جشن عروسی یا تهیه مسکن مشکلی داشته باشد و یا حتی خانواده‌تان برای تهیه جهیزیه نیاز داشته باشند تا برگزاری جشن ازدواج شما را مدتی به تعویق بیندازند، اما شما فراموش نکنید که در این مدت علاوه بر شناخت هم، بزرگ‌ترین وظیفه‌تان آرامش‌دادن به یکدیگر است. خاطرات این روز‌ها و نخستین رابطه‌هایی که باهم دارید، چیزی است که یک عمر در ذهن‌تان می‌ماند. با رفتار درست در این زمان می‌توانید در آینده، هرکدام وقتی یاد این روز‌ها می‌افتید، لبخندی از سر رضایت بزنید و برعکس اگر رفتارتان نادرست باشد، دوران عقد خاطرات بدی را برایتان تداعی می‌کند. شما به‌عنوان یک دختر مسئولیت بیشتری برای هماهنگی بین نیازهای خود‌تان و همسرتان در کنار قواعد خانواده و عرف‌تان خواهید داشت. اما اگر مهم‌ترین اولویت‌تان از همین ابتدا آرامش همسر و برطرف کردن نیازهایش در حد توان‌تان باشد، با مشکلات جدی‌ای روبه‌رو نخواهید شد.

      خجالت نکشید

      در مورد حد و مرز‌های ارتباط در این زمان با همسرتان حرف بزنید. فکر نکنید اگر در این مورد گفت‌وگو کنید محکوم به آزادی بیش از حد و خارج از عرف خواهید شد یا در نظر همسرتان این کار درست نیست. صحبت کردن قبل از اینکه دچار مشکل شوید، خیلی بهتر از این است که در موقعیتی قرار بگیرید که همسرتان از شما خواسته‌ای داشته باشد و شما با عکس‌العمل نامناسب او را دلسرد کنید. اگر او نداند که چه کارهایی ممکن است موجب ناراحتی شما شود یا تا چه حد در خانه پدری‌تان احساس راحتی می‌کنید و اجازه چه کارهایی را ندارید، آن‌وقت است که شاید با رفتاری مواجه شود که اصلا آمادگی‌اش را ندارد؛ پس خیلی واضح به او بگویید. اما مراقب باشید مانند پلیس‌ها عمل نکنید و حد و مرز‌ها را با زبانی بیان نکنید که او فکر کند برایش خط‌کش گذاشته‌اید و اگر خطا کند جریمه‌اش می‌کنید. به او بفهمانید که شما دوستش دارید و این شرایط موقت است و برای آرامش بیشتر هر دوی شما لازم خواهد بود.

      مقدمات راحتی بیشتر را فراهم کنید

      اگر حس می‌کنید که در خانه پدری خودتان برای خلوت با همسرتان راحت نیستید کاری کنید که شما و همسرتان یکدیگر را در خانه آن‌ها بیشتر ببینید یا بر عکس. می‌توانید طوری برنامه‌ریزی کنید که راحتی بیشتری باهم داشته باشید؛ مثلا زمان‌هایی که خانه خلوت‌تر است برای دیدن هم برنامه‌ریزی کنید. در اتاقی باهم باشید که هر دو آرامش بیشتری داشته و رفت‌وآمد کمتری به آن صورت می‌گیرد. در حد توان کارهایی انجام دهید که همسرتان دوست دارد و به او لذت می‌دهد، اما مراقب باشید که اتفاقی برخلاف اصول خانواده‌تان نیفتد.

      رگ خواب خانواده‌تان را پیدا کنید

      ممکن است در خانواده شما هنوز سنت‌هایی مبتنی بر عرف غلط وجود داشته باشد که درست نبوده و باعث ناراحتی همسرتان شود. علاوه بر اینکه با همسرتان صحبت می‌کنید، می‌توانید با بیان مناسب و رعایت حدود و احترام به خانواده‌تان هم توضیح دهید که شما از نظر شرعی و قانونی زن و شوهر هستید. اصولا گفت‌وگو در این موارد با مادرتان راحت‌تر خواهد بود و اگر بتوانید ایشان را با خود همراه کنید بخش زیادی از راه را رفته اید. برای مثال مادرتان می‌تواند به پدرخانواده یادآوری کند که در گذشته چقدر دوست داشتند باهم در این دوران به سفر بروند و حالا می‌شود اجازه بدهند دخترشان با همسر عقد کرده خود ۲ روز به سفر بروند؛ البته با رعایت شروط احتمالی پدر. برای راضی‌کردن خانواده از افراد دیگر مثل خاله یا دیگراعضای خانواده که با آن‌ها راحتید هم می‌توانید کمک بگیرید.

      آقای داماد محترم

      با قاعده لذت ببرید

      اینکه شما ازدواج کرده‌اید و اکنون همسر عقدی و شرعی دارید، یک روی سکه است و اینکه هنوز به خانه مستقل خود نرفته‌اید، روی دیگر سکه. قوانین خانه همسر شما حتی اگر از نظر شما اشتباه باشد، لازم‌الاجراست و در آینده زندگی‌تان و تصویری که خانواده او از شما به‌عنوان دامادشان خواهند داشت، تأثیر زیادی دارد. بهتر است خیلی عجول نباشید و در عین لذت بردن از لحظات بودن با همسرتان، مراقب باشید که هنجارهای خانواده‌اش را رعایت کنید. برای راحت‌تر بودن هم می‌توانید مقدمات را در خانه خودتان فراهم کنید یا در گشت وگذارهای یک‌روزه و مناطق دیدنی اطراف شهر که امکان ماندن در هتل و مسافرخانه برایتان مهیاست، کمی تنها باشید.

      حد و حدود رابطه در دوران عقد

      واقعیت این است که از زمان خوانده‌شدن خطبه عقد، شما ۲ نفر زن وشوهر بوده و به هم محرم هستید و از نظر شرعی شما منعی برای داشتن رابطه زناشویی ندارید، اما این به معنی لزوم داشتن رابطه کامل نیست. دوران عقد، در فرهنگ ما روزهایی است که همسران در آن نسبت به یکدیگر شناخت بیشتری پیدا می‌کنند تا بعد از عروسی مشکلات کمتری داشته باشند. یکی از جنبه‌های شناخت همسر هم مسائل جنسی است، اما بهتر است حد و مرزی برای این ارتباط قائل شوید که هم شور و هیجانی برای بعد از ازدواج بماند و هم دچار مشکلی نشوید.

      شما ستون اصلی هستید

      دوران عقد، روزهای زیبای باهم بودن و لذت‌بردن و لذت بخشیدن است. حتی بیشترین محدودیت‌ها هم نباید باعث شود تا شما ۲ نفر فراموش کنید که باید از این روز‌ها خاطرات زیبا بسازید. باتوجه به شرایط‌تان اگر کمی همفکری کنید و برنامه‌ریزی داشته باشید، ساعات خوشی را کنار هم خواهید گذراند. شما به‌عنوان مردی که همسرش دوست دارد به او تکیه کند نقش پررنگ و ویژه‌ای در ایجاد این آرامش دارید. بنابراین بزرگوارانه این آرامش را به همسرتان و رابطه‌تان هدیه دهید و برای اینکه در آینده بتوانید ستون محکم خانه و خانواده جدیدتان باشید تمرین کنید.

  • مریم , جولای 2, 2018 @ 11:39 ب.ظ

    سلام
    پسر عمه پسرخاله شوهرم توی اینستا فالوم کرده و تا استوری میگذاشتم پیام میداد تا سرصحبت باز کنه.الان بعد چندوقت دوباره پیام داده الکی.هردو متاهل هستیم.به شوهرمم گفتم گفت جوابش نده و همسرم منطقی هست و اهل دادو بیداد نیست ولی مطمینم ایدفعه بگم شاید یه شری بشه
    چیکار کنم

    • مشاور , جولای 3, 2018 @ 6:13 ب.ظ

      با سلام
      دوست عزیز
      ببینید سر کار خانم به قول خودتون ایشون فالو می کنند و هر کاری که سر صحبت باز بشه درسته ؟؟خب شما که این مساله رو می دونید در فضای مجازی نه توجه کنید و هم اینکه می تونید ایشون رو حذف کنید و نپذیرید و بدونید که بسیاری از مسائل که در کمین خانواده هاس اغازش از همین مسالائل جزئی ممکنه باشه
      وقتی همسرتون منطقیه و گفته توجهی نکن خب دیگه چه لزوم داره دوباره بهش بگید که این فرد باز پیام داده و خواسته ارتباطی باشه طبیعتا این مساله ایشون رو بدبیت خواهد کرد و مشکلاتی را ایجاد خواهد کرد ..که شاید شما توجهی به ان نداشته باشید
      به هر حال هر فردی در زندگی شخصی خود ممکنه با مسائلی رو به رو شود ولی ان چیزی که بارز است این است که خود شما باید توجه کنید و حواستون به زندگی باشه نهایتا اینه که صفحه ایتستای خود را مسدود کنید
      اینکه کاری نیست در برابر حفظ زندگی مشکل ما اینه که در فضای مجازی فعال تر هستیم تا زندگی شخصی خود و خود این مشکلات زیادی را ایجاد خواهد کرد که شاید اکنون توجهی نداشته باشیم
      در هر صورت امیدوارم خودتون حواستون به زندگیتون باشه و بی خودی همسرتون رو حساس نکنید ایشون هر چند هم منطقی باشند ولی با گفتن شما ممکنه حساسیت پیدا کنند و شرایط سخت شود
      موفق باشید
      در این مورد میتونید با متخصصین کانون مشاوران ایران، مشاوره تلفنی/تخصصی داشته باشید
      ۹۸۲۱۲۲۳۵۴۷۸۳
      موفق باشید

    • مشاور , جولای 3, 2018 @ 6:37 ب.ظ

      متخصصین چندان هم از این مسئله تعجب نمی کنند ، آنها معتقدند که جمله ی ” هیچ رازی بین ما نیست” بیشتر شعار و خیالبافی است تا واقعیت. ترنس رآل روانشناس اعتقاد دارد ، ” هیچ زوجی همه چیز را باهم درمیان نمی گذارند ، و نباید هم بگذارند. هر انسانی نیاز به مرز و محدوده دارد و در یک ازدواج دو طرف باید اینقدر انعطاف پذیر باشند که اجازه دهند طرف مقابلشان مرز و محدوده ای برای خود تعیین کند. کلید آن تعادل است : اگر این مرزها خیلی ثابت و محکم باشند ، احتمال بسیاری وجود دارد که دوطرف از هم دور شده و جدا شوند. و اگر هم هیچ مرز و حدودی برای خود تعیین نکنید ، دوطرف بیش از حد با هم قاطی خواهند شد که به این هم رابطه ی سالم نمی توان اطلاق کرد.”

      به عبارت دیگر ، ترکیب شدن دو طرف در ازدواج کمی حالت مجازی دارد نه واقعی. زن و شوهر همیشه افرادی جدا از هم خواهند بود ، و درون هر فردی فضایی است که نیاز به حفاظت دارد ـ یعنی شما این حق را ندارید که ایمیل ها ، کمدها ، یا حتی کیف همدیگر را بدون اجازه ی طرفتان چک کنید. درواقع ، همه ی کارشناسانی که مسئله ی بین سونیا و همسرش را مطالعه کردند ، اتفاق نظر داشتند که سونیا کاملاً حق داشته که بخواهد رمز عبور ایمیل خود را از همسرش پنهان کند.

      اما شناخت از نیاز به داشتن حریم درونی در دنیای واقعی چگونه شکل می گیرد ؟ در بهترین ازدواج ها ، زوجین به هم اجازه می دهند که از حد خود فراتر بروند ، و به طور ضمنی به هم اعتماد می کنند که هر چه را که باید به همدیگر بگویند. این مسئله به ویژه در مورد مسائل مالی بسیار اتفاق می افتد ـ همانطور که در اکثر مواردی که از خانم ها سؤال می کنم که چه چیز را از همسرانشان پنهان می کنند ، به همن نکته اشاره میکنند.

      ترتیبات مالی معمولاً در روابطی که بازجویی های هر روزه از دخل و خرج طرفین انجام نمی شود ، معمولاً بهتر صورت می گیرد. زوجی را می شناختم که بین خود قرار گذاشته بودند که درمورد خرج های بالای ۲۰۰ هزار تومان با هم مشورت کنند ، و تا زیر این قیمت خودشان مختار بودند. وقتی یکی از طرفین در ازدواج عادت داشته باشد تا یک ریال خرج و مخارج طرف مقابل را هم حساب کند ، تمایل به پنهان کردن خرج ها در طرف مقابلش بیشتر خواهد شد ـ مشکلی که ریشه و بنیاد آن از بی اعتمادی نشات می گیرد.

      بله ، مسئله ی حریم شخصی نیز در ازدواج مثل خیلی از مسائل دیگر به مسئله ی اعتماد برمی گردد. طرفین رابطه چقدر باید به هم آزادی عمل بدهند ؟ چه وقت پنهان کردن یک مسئله ، یا برعکس آن ، تجاوز به حریم شخصی طرف مقابل ، خیانت در اعتماد به شمار می رود ؟ خودِ من ، بااینکه چیزی برای پنهان کردن ندارم ، اما اگر می فهمیدم شوهرم بدون اجازه ام وارد ایمیلم شده است مطمئناً آزرده خاطر می شدم و مطمئنم او هم اگر من چنین کاری می کردم همین احساس را داشت.

      شوهر من که یک عکاس است زمان زیادی را در سفر می گذراند و گفتن همه ی جزئیات زندگیش وقتی پیش من نیست کمی دشوار است. و اگر همه ی اتفاقاتی که برایش می افتد را برای من تعریف نکند مطمئناً من ناراحت یا ناامید نمی شوم چون می دانم که قادر به نفوذ به همه ی شکاف های مغزش نیستم. او هم درعوض از رازهای کوچکی که برای خودم دارم ناراحت نمی شود.
      درواقع من فکر می کنم داشتن این حریم شخصی باعث می شود بتوانم خودم را در رابطه هر از گاهی احیاء کنم. اگر من مجبور بودم که همه ی کارها و افکارم را با شوهرم درمیان بگذارم ، آنقدر از انرژی خالی می شدم که دیگر چیزی برای سایر قسمت های زندگیم مثل کار و بچه ها نمی ماند.

      حفظ ظاهر

      علاوه بر این مسائل ، آشکار کردن همه ی افکاری که از ذهنتان می گذرد ممکن است گاهاً خطرناک باشد. دکتر جاکوبز اعتقاد دارد ، ” طبیی است که گاهی اوقات افکار منفی داشته باشیم ـ حتی گاهی از همسرمان متنفر می شویم…اما به زبان آوردن آن برای همسرمان چندان خوشایند نخواهد بود ، به خصوص اگر روز بعد دیگر چنین حسی به او نداشت باشید. اگر بخواهید هر وقت که از همسرتان متنفر یا آزرده خاطر شدید به او بگویید ، ازدوجتان خیلی زود به هم خواهد خورد.”

      سعی کنید کمی از احساسات طرف مقابلتان چشمپوشی کنید : آیا این بهترین دلیل برای نگه داشتن بعضی چیزها پیش خودتان نیست ؟ یکی از دوستانم روزی به من گفت که از س ک س با همسر قبلیش بیشتر احساس رضایت می کرده است اما هیچوقت جرات گفتن این مطلب را به همسر فعلیش که بسیار برایش قابل احترام است ندارد. او به درستی این مسئله را برای حفظ احترام همسرش ، پیش خود پنهان کرده است ـ مثل وقتی که بعضی چیزها را برای حفاظت از خودتان پیش خود مخفی می کنید. دوست من لیزا از گفتن وزنش به همسرش ابا می کند.

      او می گوید ، ” من خیلی سبک تر از وزنم به نظر می آیم پس چرا باید همسرم را با گفتن این واقعیت همسرم را از خودم نامید کنم؟” حفظ این حریم شخصی ، از شما محاظت می کند؛ باعث می شود در نظر فردی که برایتان قابل ارزش و احترام است ، رقت انگیز و ناتوان به نظر نیایید. زنی را می شناختم که می گفت ” وقتی یکبار کودکم از روی میز به پایین پرت شد به همسرم نگفتم ، کودک آسیبی ندیده بود خودم هم به اندازه ی کافی ناراحت بودم پس چرا باید فکر همسرم را هم آشفته می کردم؟”

      یکی از دوستانم می گفت که چند وقتی از طرف یکی از دوست پسران سابقش نامه های عاشقانه ای به دفتر کارش می رسد. او این نامه ها را جواب نمی داد اما لزومی هم نمی دید که این مسئله را با همسرش درمیان بگذارد چون احساس می کرد بی دلیل باعث رنجش او خواهد شد. چه کسی می تواند این زن را از کتمان حقیقت از همسرش متهم کند ؟ همه ی ما به تجربه دریافته ایم که صداقت همیشه هم خوب نیست و گاهی خانه خراب کن می شود.

      حقیقت و دروغ

      البته بین حق مشروع برای داشتن حریم شخصی و فریب و نیرنگ تفاوت وجود دارد. اما چه مسائلی را می توانید شرعاً و بدون رسیدن هیچگونه آسیب به کسی ، پیش خود نگه دارید ؟ کدام مسائل اگر برملا شود ، باعث ایجاد شکاف و جدایی عمیق بین شما و همسرتان خواهد شد ؟

      دکتر رآل اعتقاد دارد که همه ی ما ذاتاً و غریزتاً می دانیم که این حد و حدود تا کجاست. بااینحال مقیاسی برای ما عنوان میکند : از خودتان بپرسید ، اگر کسی از این کار شما فیلم بگیرد و آن را به همسرتان نشان دهد ، آیا ناراحت یا عصبانی می شود ؟ آیا می توانید جلوی آینه بایستید و رودردرو به خودتان گویید که بیگناه و بی تقصیرید ؟ اگر نتوانید اینکار را کنید حتماً کارتان مشکل دارد.
      در این حالت باید بفهمید که پنهان کردن این مسئله به خاطر حق طبیعی شما برای داشتن حریم شخصی نیست ، بلکه به این خاطر است که می دانید کارتان اشتباه بوده است. و اینجاست که همسرتان را فریب می دهید.

      دکتر رنی کوهن اعتقاد دارد ، ” فعالیت های بزرگسالانه ای هست که گزارش جزء به جزء آن به همسر الزامی ندارد. شما دیگر بچه نیستید که بخواهید برای کارهایتان اجازه بگیرید. باید اینقدر اعتماد و اطمینان در ازدواجتان باشد که این آزادی عمل را به شما بدهد.”
      در پایان باید بگویم اینکه چه چیزهایی را باید از همسرتان پنهان کنید و چه چیزهایی را نباید ، بستگی به نوع رابطه ی شما وهمسرتان دارد. شناختی که از همسرتان دارید می تواند کمک خوبی برایتان باشد و از آن طریق بفهمید که دوست دارد چه چیزهایی را با او میان بگذارید.

      و اگر در موردی تردید داشتید ، صراحت را انتخاب کنید : گاهی اوقات برملا کردن حقایق بهتر از نگه داشتن راز است. دکتر جاکوبز اعتقاد دارد هر چه دو طرف رابطه مسائل بیشتری را از هم پنهان کنند ، ازدواجشان بی ثبات تر و ناپایدارتر خواهد شد. ” وقتی درمورد آنچه که هستید رک و صادق باشید ، و همزمان فردیت خودتان را حفظ کنید ، همسرتان تمایل بیشتر برای پذیرش و قبول شما آنطور که هستید پیدا خواهد کرد.”
      در این مورد میتونید با متخصصین کانون مشاوران ایران، مشاوره تلفنی/تخصصی داشته باشید
      ۹۸۲۱۲۲۳۵۴۷۸۳
      موفق باشید

  • zohre , جولای 6, 2018 @ 1:55 ب.ظ

    سلام
    یک سال ونیمه عقدکردم و تو دوران عقدیم شوهرم بچه آخر خانواده است چند روز پیش شوهرم بهم گفت که مامانم رو از تو بیشتر دوست دارم و برام عزیزتره دلم از این حرفش شکست دیگه نمیتونم باهاش مثل قبل رفتار کنم حسم نسبت بهش سرد شده امروز قرار بود بیاد خونه ما من تنها بودم ولی نیومد گفت مامانم تنهاست حقیقتش بعد اون حرف حسم بهش تغییر کرده نسبت بهش سرد شدم و اینکه اگه چند روز نبینمش هم برام دیگه فرقی نمیکنه میگم مامانش که هست پس تنها نیست امکان مراجعه حضوری به مشاوره نیست نمیخوام حس سردیم بره چون خودم رو میشناسم دیگه باهاش اگه صد بار هم بیاد حرفش رو پس بگیره مثل قبل نخواهم شد چون به نظرم اولین جواب درست ترین جوابه فقط میخوام خودم تز حالت افسردگی که گرفتارش شدم خارج بشم لطفا راهنماییم کنید ؟

    • مشاور , جولای 6, 2018 @ 5:36 ب.ظ

      با سلام
      دوست عزیز
      درسته ایشون این حرف زو زدند و حق دارید که اکنون ناراحت باشید ولی اینکه فکر می کنید قطعا نه می تونید حضوری مراجعه کنی و نه اینکه حستون به ایشون عوض میشه و فقط تلاش می کنید که افسرده نباشید خب این مساله کاملا اشتباه است . اینکه به هر حال بخواهید مساله رو انکار کنید و به فر اینکه خودتون رو شاد نشون بدید و حتی رفتار کنید ولی رابطه در این دوران که عقد هستید که به هر حال باید دروان شناخت بیشتر درک انتظارات و همراهی برای شروع زندگی بهتر است وقتی چنین مساله ای ایجاد می شود که تا این حد دلسردی ایجاد می کند نباید به سادگی از ان بگذرید مگر اینکه دیگر نخواهید ادامه بدهید
      در غیر این صورت اینکه این طور زندگی رو رها کنید کار بسیار اشتباهی است .و اولین کسی که طبیعتا اسیب می بیند خود شما هستید مگر می شود در زندگی بدون علاقه ادامه داد.وبهتر بود در این مورد با ایشون صحبت می کردید به هر حال همه مردان به مادر خود علاقه دارند و اصلا گاها دنبال فردی مشابه مادر خود هستند ه همین خاطر است که شاید این مساله را عنوان کردند البته که بسیار بچگانه عمل کردند و کم تجربه که این مساله عنوان شده ولی بادهمه این شرایط شما نباید به خاطر این حرف که قابل درکه برای شما سخت بوده زندگی رو از دست بدید منظورم سردی عاطفی که کم کم ایجاد می شود
      و وقتی شا شروع کنید به ذهنی سازی کردن و بد نشان دادن شرایط بدنر هم خواهد شد در هر صورت امیدوارم خوشبخت باشید و بدونید که درمورد این مساله باید با همسرتون صحبت کنید تا به رفع مساله کمک شود

      در این مورد میتونید با متخصصین کانون مشاوران ایران، مشاوره تلفنی/تخصصی داشته باشید
      ۹۸۲۱۲۲۳۵۴۷۸۳
      موفق باشید

  • A_j , جولای 6, 2018 @ 5:18 ب.ظ

    سلام…خسته نباشید
    ۲۶ سالمه و تحصیلاتم مهندسی آی تی
    نزدیک به یک ماهه پیش ی پسری رو دیدم(البته با خواهرم بودم)
    و بعد ایشون تو تلگرام از من خواستگاری کردن و گفتن ک دلشون گیره
    ایشون ۲۸ سالشه …دیپلم داره..و شغل آزاد
    چون از دوتا شهر بودیم و راهمون دور من گفتم ک نمیشه و خانواده مخالفت میکنن ولی قبول کردن گفتن ک بااومدن به شهرما مشکلی نداره
    منم نخواستم به خانوادم بی احترامی بشه و با نظر اونا باشه بهشون گفتم ک با خانوادم صحبت کنن
    ک اول با خواهرم و بعد با مامانم صحبت کردن
    گفت ک هرکاری شده میکنه تا منو خوشبخت کنه..درسشو ادامه میده
    و برای خواستگاری هم خودش صحبت کرد با مامانم…ولی مامانم گفت ک خونه داشته باشه و مهریه بالا
    گفت ک الان نمیتونه.. بعده ۲ سال میتونه خونه بگیره و الان ماشین داره فقط…درامدم داره در حد و توان خودش
    خانواده میگن شناختی نداریم نمیدونیم چ جوری هستن و پشتوانه نداره…یعنی خونه نداره پس جواب منفیه
    خانواده میگن ازاین بهتر هم هس…
    نمیدونم از ی طرف هم حس میکنم دوس داشتنش واقعیه…
    بااینکه میدونه ج منفیه هنوز داره قسم میخوره ک دوسم داره و هرکاری بتونه برا خوشبختیم میکنه

    خانواده میگن معلوم نیس گذشتش چیه
    خودش گف ک قبلا ی رابطه داشته فقط در حد وابسته شدن (نه اینکه رابطه جنسی و …)و اینکه تموم شدس
    (البته من اینو به خانوادم نگفتم)
    گف ک میخام همه چیو بدونی …حقیقتو گفته باشم بهت

    و اینکه اگه الانم خونه داشته باشه من جهیزیه ندارم
    و خودم باید کار کنم تا کم کم بگیرم

    و خانواده هم گفتن تو ازدواج نظره خودت هرچی هس
    ولی الان…
    ممنون میشم کمکم کنید…

    • مشاور , جولای 6, 2018 @ 6:04 ب.ظ

      با سلام
      دوست عزیز ببینید
      درسته که می فرمایید که به هر حال رای و نظر خانوادهداهمیت زیادی دارد و خب درست هم می گویند تا حدی ولی مهم خود شما هستید یک نکته اساسی که شاید از نظر شما بددبینانه حلوهوکند این است که همه در شروع ازدواج ممکنه مدام مطرح کنند که عاشق هستند و دوست داشتن وجود دارد و همه این مسائل رو ولی به هر حال بدونید که
      این ملاکی برای علاقه واقعی نیست ایشون شما رو دیدن یا هر چیزی و با خانواده هم صحبت کردند و دو سال فرصت خواستند تا شرایط بهت و مورد قبول خانواده شما را پیدا کنند خب همه این موارد که می فرمایید درست منتهی اصلا از کجا معلوم می شود که این فرایندی که ایشون اکنون میکن بعد از عقد به همین روال ادامه پیدا کند ..
      چقدر مطمئن هستید که بتوانید چنین شرایطی را بپذیرید ..
      در هر صورت ..بهتره خودتون به روانشناس مراجعه کنید و البته تحقیقات را به خاتواده بسپارید ولی ارتباطی خودتون نداشته باشید که دلبستگی شکل بگیرید که بعدا نتوانید مساله را درست مدیریت و حل کنید ..
      به هر حال این نکته بسیار مهمی است که بدانید وقتی فردی رابطه ای دارد هر چتد در حد دوستی خب شما از حد و حدود اون رابطه خبرندارید و علت تمام شدنش پس نبایر به راحتی حرفی را بپذیرید
      به هر حال اگر شما هم علاقه ای دارید بهترین راه اینه که تحقیق بشه و بعد اقدام شود
      در هر صورت امیدوارم خوشبخت باشید
      در این مورد میتونید با متخصصین کانون مشاوران ایران، مشاوره تلفنی/تخصصی داشته باشید
      ۰۲۱۸۸۴۲۲۴۹۵
      موفق باشید

    • مشاور , جولای 6, 2018 @ 6:06 ب.ظ

      ازدواج با فردی در شهر دیگر را جدی بگیرید

      ازدواج با فردی که در شهر دیگری به همراه خانواده‌اش زندگی می‌کند، می‌تواند بعدها مشکلاتی ایجاد کند؟ راه‌های جلوگیری از این مشکلات چیست؟

      محمد علی تابعی، کارشناس مسایل خانواده: این موضوع بستگی به چند مولفه دارد. بخشی از آن مربوط به این است که هدف از ازدواج فرد چیست. اگر خانم‌ها نگاه‌شان این باشد که بخواهند فقط ازدواج کنند، ازدواج با مردی که در شهر دیگری زندگی می‌کند، نمی‌تواند مشکلی ایجاد کند؛

      اما اگر دختر بر اساس ملاک‌ها و معیارهایش همسر خود را انتخاب می‌کند، ممکن است دچار مشکلاتی شود که این مشکلات از قبل ملموس نیست. به عنوان مثال دوری راه، می‌تواند بعدها مشکلاتی را ایجاد کند.

      هر گاه خانواده‌ها می‌خواهند به دیدار یکدیگر بروند، دور بودن راه می‌تواند مشکلاتی را ایجاد کند و گاهی ممکن است دخترها به دلیل وابستگی زیاد به خانواده‌ها دچار مشکلات روحی هم بشوند.

      این افراد فکر می‌کنند دور بودن از خانواده‌ها برایشان بسیار سخت است و باید تمام کارهای زندگی را خودشان به تنهایی انجام دهند و دیگر مادر و یا اقوام نمی‌توانند به او کمکی کنند؛ اما مهم‌تر از همه، همسو نبودن معیارهای فرهنگی و سنتی است.

      هم‌کفو نبودن در مسایل فرهنگی می‌تواند مشکلاتی را ایجاد کند. نکته‌ای هم در این میان وجود دارد که باید به آن توجه شود. اگر زوج ها با یکدیگر فامیل هستند و هر کدام در یک شهر زندگی می‌کنند، تفاوت‌های فرهنگی میانشان کم‌تر و قابل حل است و ممکن است مشکلات کمی داشته باشند.

      اما وقتی زوج ها هیچ آشنایی ندارند و با هم ازدواج می‌کنند بعدها در زندگی‌شان ممکن است دچار مشکلاتی شوند. به عنوان مثال پس از ازدواج، دختر بر اساس فرهنگی که دارد، می‌خواهد پس از خواندن نماز صبح بیدار بماند و کارهایش را انجام دهد و اگر در مقابل همسرش بخواهد تا ساعت ۹ صبح بخوابد، این می‌تواند مشکلاتی را از لحاظ مختلف ایجاد کند و این مشکلات پس از ازدواج خود را نشان می‌دهند.

      واقعیت‌هایی که در گذشته برای زوج ها مهم نبوده و یا به آن توجهی نمی‌کردند، بعدها آشکار می‌شود و می‌تواند مشکلاتی را ایجاد کند. لذا چنین ازدواج‌هایی باید با مطالعه بسیار عمیقی همراه باشد و طرفین شناخت دقیقی از یکدیگر در عرصه‌های روحی، عاطفی، فرهنگی و… داشته باشند و به آنها توجه کنند تا با مشکلی برخورد نکنند.

      اگر ازدواج تنها به پشتوانه این که همدیگر را می‌شناسیم و با یکدیگر آشنا هستیم، باشد؛ مشکلاتی را ایجاد می کند، در این صورت یا باید با هم بسازند و یا مشکلاتی همچون طلاق را به همراه خواهد داشت.

      زوج ها باید قبل از ازدواج درباره محل سکونت خود در یکی از شهرها با هم به توافق برسند؟

      ممکن است زوج ها آنقدر همدیگر را بشناسند، یکدیگر را باور داشته باشند و درک کنند که در این صورت مانعی ندارد، قبل از ازدواج درباره آن صحبتی نشود. اما اگر شناختی از یکدیگر ندارند، باید قبل از ازدواج درباره این موارد با یکدیگر صحبت و به توافق برسند.
      در این مورد میتونید با متخصصین کانون مشاوران ایران، مشاوره تلفنی/تخصصی داشته باشید
      ۰۲۱۸۸۴۲۲۴۹۵
      موفق باشید

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد.